-
حرية الوصول المقاله
1 - پردازش الگوی مدیریت مهارت آموزی در دوره ابتدایی، در نظام تعلیم و تربیت
بهاره تقیدخت مریم صفرنواده علیرضا عراقیه ناهید شفیعی Esfandiar Doshmanziariتحقیق حاضر، میزان توجه برنامه درسی دوره ابتدایی به مهارتآموزی را مورد کاوش و بررسی قرار داده است. داده های مورد مطالعه بر اساس پژوهش کمی از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه را 196 نفر از معلمان دوره ابتدایی مدارس دولتی منطقه 10 تهران و 30 نفر تشکیل دادند. تحلی أکثرتحقیق حاضر، میزان توجه برنامه درسی دوره ابتدایی به مهارتآموزی را مورد کاوش و بررسی قرار داده است. داده های مورد مطالعه بر اساس پژوهش کمی از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه را 196 نفر از معلمان دوره ابتدایی مدارس دولتی منطقه 10 تهران و 30 نفر تشکیل دادند. تحلیل دادهها از طریق تحلیل عاملی صورت گرفت. نتایج نشان داد میزان توجه برنامه درسی دوره ابتدایی به مولفههای مهارتآموزی (خودشناسی - جرات مندی - کنترل هیجانات عاطفی و رفتاری - همدلی - رابطه با همسالان – همکاری- مولفه کلام (گفتگو) - شنود موثر - صداقت و راستگویی – امانتداری - حسادت نکردن - تفکر خلاق - تفکر نقاد - فهم مسئله - تصمیمگیری - مدیریت زمان - سختافزار و نرمافزار - شبکه جهانی اینترنت - دوستدار محیط زیست - مصرف بهینه انرژی - مدیریت پسماند - کارآفرینی - مدیریت مالی - تغذیه سالم - پوشش مناسب - آگاهی از بیماریها) مناسب نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تدوین نشانگان رویکرد حل مسئله برای ارزشیابی برنامه درسی رشته مدیریت دولتی و اجرای آن در دانشگاه آزاد اسلامی
رستم قره داغی طهماسب کاوسیچکیدهزمینه: این مطالعه نشانگان مهم برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله را معرفی کرده است. هدف: پژوهش آمیخته اکتشافی حاضر با هدف تدوین نشانگان برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله بر اساس الگوی کلاین (1991) برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی رشته مدیریت دولتی بر اساس نشانگان تدوین شده ا أکثرچکیدهزمینه: این مطالعه نشانگان مهم برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله را معرفی کرده است. هدف: پژوهش آمیخته اکتشافی حاضر با هدف تدوین نشانگان برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله بر اساس الگوی کلاین (1991) برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی رشته مدیریت دولتی بر اساس نشانگان تدوین شده انجام شده است. روش: ابتدا در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان، 36 نشانگر برای عناصر نه گانه الگوی کلاین (1991) تأیید شد. سپس در مرحله کمی، با استفاده نشانگان تدوین شده، پرسشنامه ای تهیه و توسط 92 تن از استادان رشته مدیریت دولتی تکمیل شد. یافته ها: کاربست مجموعه تدوین شده در ارزشیابی برنامه درسی رشته مدیریت دولتی حاکی از آنست که اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، مواد و منابع، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی، گروه بندی، زمان آموزشی و فضای آموزشی مورد نیاز در این رشته نامطلوب هستند. نتیجه گیری: به منظور ایجاد انگیزه و توجه به برنامه های درسی مبتنی بر حل مسئله، مطالعات ارزشیابی بیشتری در سایر رشته ها و زمینه ها باید انجام شود.کلید واژه گان: ارزشیابی کیفیت، برنامه درسی، رویکرد حل مسئله، عنصر، نشانگر، رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - Soft Skills and Didactic Pathways in Nigeria University Education: Implication for Graduate Employability
Olukunle OludeyiWith the advent of the information age in the late decades of the twentieth century, the linkage between academic and occupational education has taken on much greater importance. Graduate employability has been a subject of major concern to government, employers of labo أکثرWith the advent of the information age in the late decades of the twentieth century, the linkage between academic and occupational education has taken on much greater importance. Graduate employability has been a subject of major concern to government, employers of labour and educational institutions. Many areas of shortfalls have been raised by scholars and employers about graduates’ skill level and ability to successfully gain and retain employment. Prominent among these areas is the gap between the acquired skills of young graduates and required skills in labour market. Yet the types of skills required and the extent to which these skills are embedded in university curriculum contents has not previously been addressed. This paper examines soft skills and didactic methods in Nigerian higher education programmes and the degree to which training strategies on soft skills are embedded in the academic curricula in Nigerian Universities. Detail descriptions/definitions of ‘soft’ and ‘hard skills’ within the context of Nigerian educational system are given. The Nigerian educational policy framework for skill acquisitions and professional development is also examined with a view to ascertaining whether or not there are educational policy problems to tackle or prospects to explore. Conclusions and recommendations are thereafter drawn. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - Content Analysis of the National Curriculum of Iran due to Multicultural Curriculum Components
Rashid Ahmadrash Esmaeil MostafazadeExisting of racial, ethnic, linguistic and cultural diversity in different countries, has forced their educational system committed to decent response to the phenomenon of diversity of their communities in ways worthy of attention in national educational curriculum. Mul أکثرExisting of racial, ethnic, linguistic and cultural diversity in different countries, has forced their educational system committed to decent response to the phenomenon of diversity of their communities in ways worthy of attention in national educational curriculum. Multicultural education is a kind of approach that responds to cultural diversity in a society and its educational system. This study aimed to analyze the content of the Iran's national curriculum in case of attention to multicultural curriculum components. In this study, a new method derived from the theory of systems is used to process the data's and the document of National Curriculum analyzed by using Shannon model of quantitative content analysis. National Curriculum includes eight sections, each section contains parts. Due to thisreason paragraphs the unit of analysis is chosen. In order to all cases to be included, the national curriculum targeted by fifty five components (components of multicultural education) content analyzed. First obtained frequencies in each component. The findings indicate that commitment of all eight sectors of Iran's national curriculum to multicultural education components is in low level and even has been neglected. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی حسابداری مدیریت در ایران: از دیدگاه اساتید و دانشجویان این رشته
زهرا دیانتی دیلمی مرجان بابایی بیدهندی حسین عباسیانهدف پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی رشته حسابداری مدیریت در ایران با استفاده از عناصر 9 گانه برنامه درسی در الگوی فرانسیس کلاین (1991) است. نمونه آماری این تحقیق شامل 300 نفر از دانشجویان از ترم سوم تا فارغ التحصیلان رشته حسابداری مدیریت است که به روش انتساب أکثرهدف پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی رشته حسابداری مدیریت در ایران با استفاده از عناصر 9 گانه برنامه درسی در الگوی فرانسیس کلاین (1991) است. نمونه آماری این تحقیق شامل 300 نفر از دانشجویان از ترم سوم تا فارغ التحصیلان رشته حسابداری مدیریت است که به روش انتساب متناسب در نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند و46 نفر از مدرسین رشته حسابداری مدیریت که به روش هدفمند انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد از دیدگاه اساتید، در برنامه درسی رشته حسابداری مدیریت عناصر هدف، فعالیت های یادگیری و گروه بندی در سطح نامطلوب؛ عناصر محتوا، راهبردهای تدریس، زمان، ارزشیابی و مواد و منابع آموزشی در سطح متوسط و عنصر مکان نیز در سطح مطلوب قرار دارد. از دید دانشجویان نیز عناصر گروه بندی، مواد و منابع آموزشی در سطح متوسط و مابقی عناصر در سطح مطلوب قرار دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تبیینی نو از مولفه های تربیت شهروندی با تاکید بر برنامه درسی پنهان در دوره دبیرستان
امین ملازهی محمد حسین یارمحمدیان بدری شاه طالبیمقدمه و هدف پژوهش: شهروندی مفهومی است که به افراد جامعه هویت رسمی و قانونی میبخشد و از یک طرف متضمن وظایف و مسئولیتها و از طرف دیگر متضمن حقوق و خواستههای افراد است. پژوهش حاضر با هدف توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیستهی دانشآموزان از مولفههای تربیت شهروندی موثر انجا أکثرمقدمه و هدف پژوهش: شهروندی مفهومی است که به افراد جامعه هویت رسمی و قانونی میبخشد و از یک طرف متضمن وظایف و مسئولیتها و از طرف دیگر متضمن حقوق و خواستههای افراد است. پژوهش حاضر با هدف توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیستهی دانشآموزان از مولفههای تربیت شهروندی موثر انجام شده است. روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل تعداد 54000 نفر دانش آموزان پسر و دختر سالهای سوم و چهارم رشتههای متوسطه نظری استان سیستان و بلوچستان در 6 منطقه آموزشی سال تحصیلی 96-1395 بود. که با روش نمونهگیری هدفمند همگن انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادها، مصاحبهی نیمه ساختاریافته بود که مصاحبه ها حد اشباع دادهها ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل دادها، روش کدگذاری موضوعی و تحلیل تفسیری بود. یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادهها و حذف کدهای مشترک، کدمفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان بود استخراج گردید که در 5 دسته اصلی به این شرح دستهبندی شدند: 1ـ بهداشت فردی و جمعی 2ـ قدرشناسی از میراث فرهنگی 3ـ مشارکت 4ـ قانون 5ـ توانایی حل مسئله. نتیجه گیری: این یافتهها نمایانگر آن است که دانشآموزان در ارتباط با مهارتهای شهروندی تجارب مثبت و منفی زیادی را کسب کردهاند که مبین تغییرات در نگرش، اخلاق و... میباشد که آگاهی از آن، برنامهریزی برای مسئولین جامعه را آسانتر میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی ماهیت ابعاد تربیت شهروندی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی
مینا نجفی امین عابدی صدقیانی رضا معصومی نژادمقدمه و هدف پژوهش: آمادهسازی دانشآموزان برای زندگی در دنیایی بهتر مستلزم این است که آنها مجهز به مهارتها و قابلیتهایی باشند که روند کنشپذیری آنها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تسهیل کند و نقش آنها را در توسعه مناسبات انسانی برجسته سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی أکثرمقدمه و هدف پژوهش: آمادهسازی دانشآموزان برای زندگی در دنیایی بهتر مستلزم این است که آنها مجهز به مهارتها و قابلیتهایی باشند که روند کنشپذیری آنها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تسهیل کند و نقش آنها را در توسعه مناسبات انسانی برجسته سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد تربیت شهروندی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش: رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی- توصیفی از نوع تحلیل محتوا با تاکید بر داده محوری بود. جامعه پژوهش شامل کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با توجه به ماهیت موضوع تمامی دروس 24 گانه به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی دادهها از بررسی همزمان استفاده شده است. برای جمعآوری دادهها از فهرست وارسی و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده است. یافتهها: یافتههای این تحقیق 8 مقوله اصلی، 18 مقوله فرعی و 179 کد اولیه را در برمیگیرد که این مقولهها ابعاد مختلفی از تربیت شهروندی با ماهیت زیستی، آیندهنگری، دینی، توسعهمداری، جهانی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را شامل میشود. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که به دلیل ماهیت منعطف و چندگانه تربیت شهروندی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی، گستردگی فرصتهای یادگیری در اجرای برنامه درسی پیشبینی شود و رویکرد اقتضایی را در آموزش مفاهیم شهروندی مورد توجه قرار دهد. از طرفی معلمان متناسب با ویژگیهای هر بعد از تربیت شهروندی، به توسعه یادگیری معنادار آن در زندگی روزمره دانشآموزان بپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی فرایند آموزش پذیری دانشآموزان مبتنی بر رویکرد هوشافزایی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی
رومینا حضرتی هودر آرزو شیخ بکلو رضا معصومی نژادکیفیت کنشهای دانشآموزان در جامعه مبتنی بر نحوه درک و تحلیل داده های محیطی است که نشانگر قدرت انتخاب آنها در نوع پاسخدهی و تعادل سازی رفتار متناسب با موقعیت های به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رویکرد هوش افزایی در فرایند آموزش پذیری دانشآموزان در برن أکثرکیفیت کنشهای دانشآموزان در جامعه مبتنی بر نحوه درک و تحلیل داده های محیطی است که نشانگر قدرت انتخاب آنها در نوع پاسخدهی و تعادل سازی رفتار متناسب با موقعیت های به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رویکرد هوش افزایی در فرایند آموزش پذیری دانشآموزان در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی انجام شده است.رویکرد پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا متعارف بود. جامعه پژوهش کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400بود که با توجه به ماهیت موضوع تمامی دروس 24 گانه به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از روش خودبازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای پایایی دادهها از بررسی همزمان استفاده شده است. برای جمعآوری دادهها از فهرست وارسی و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده است.یافتههای این تحقیق 9 مقوله اصلی 32 مقوله فرعی و 338 کد اولیه را در برمیگیرد که این مقوله ها ابعاد مختلفی از رویکرد هوش افزایی با ماهیت هوش هیجانی، مدیریتی، اقتصادی، انتزاعی، معنوی، زیست محیطی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی را شامل میشود. نتایج نشان میدهد که به دلیل ماهیت منعطف و چندگانه رویکرد هوش افزایی در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی، تنوعی از فرصتهای یادگیری در اجرای برنامه درسی پیشبینی شده و متناسب با قابلیت های دانش آموزان، توسعه برنامههای درسی هوشمندانه در فرایند آموزش مورد توجه قرار گیرد. از طرفی معلمان متناسب با ویژگیهای هر بعد از رویکرد هوش افزایی، به توسعه یادگیری معنادار آن در زندگی بپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - واکاوی چالشهای موجود در نظام آموزش عالی استان خوزستان (مطالعه موردی: مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی)
مسعود برادران فاطمه مسعودی زاده مسلم سواریپژوهش حاضر به شناسایی چالشهای موجود در نظام آموزشی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان پرداخته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در این راستا، با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار أکثرپژوهش حاضر به شناسایی چالشهای موجود در نظام آموزشی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان پرداخته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در این راستا، با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمه ساختار یافته با 14 نفر از اعضای هیأت علمی و مدیران با تجربه مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان انجام شد. نتایج تحلیل دادهها با کمک نرم افزار مکس کیودا 2018 به مفاهیم مجزا تفکیک شدند. مفاهیم طی سلسله مراتب کدگذاری در قالب 15 گزاره مقولهای گروهبندی شدند. از میان مقولات، عوامل آموزشی به عنوان مقوله اصلی شناخته شد. درنهایت، مدل پارادایمی تحقیق با در نظر گرفتن مقوله اصلی تحت عنوان شرایط علی، "بی اهمیتی و بها ندادن به ارزشیابی از کیفیت تدریس و فرمهای ارزشیابی، ناکارآمدی برنامه درسی " به عنوان زمینه، "عدم توجه و تأکید دانشگاه به اهمیت و نقش آموزش، عدم اجماع سیاستگزاران و برنامهریزان بر مبنای فلسفی خاص، عدم توجه به کارآفرینی به عنوان یکی از مأموریتهای دانشگاه کشاورزی به عنوان شرایط مداخلهگر ترسیم شد و راهبردهای لازم جهت برطرف کردن چالشها تدوین گردید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - شناسایی مؤلفههای برنامه درسی سبز و ارائه الگوی مطلوب به منظور ارتقاء فرهنگ زیست محیطی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی
افسانه احمدی مقدم محبوبه سلیمان پورعمران بهرنگ اسماعیلی شادزمینه و هدف: برنامه درسی سبز یک برنامه عملی در جهت یادگیری پایدار، آموزش پایدار و سیستماتیک و وابسته به یکدیگر است.پژوهش حاضر، با هدف طراحی و اعتبار یابی مدل مطلوب برنامه درسی سبز به منظور ارتقاء فرهنگ زیست محیطی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی درسال 1399 با استفاده از طرح أکثرزمینه و هدف: برنامه درسی سبز یک برنامه عملی در جهت یادگیری پایدار، آموزش پایدار و سیستماتیک و وابسته به یکدیگر است.پژوهش حاضر، با هدف طراحی و اعتبار یابی مدل مطلوب برنامه درسی سبز به منظور ارتقاء فرهنگ زیست محیطی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی درسال 1399 با استفاده از طرح پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گرفته است. روش بررسی: در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. بر اساس مؤلفه های دست آمده، پرسشنامه 73 گویه ای ساخته شد. به منظور اعتبارسنجی پرسشنامه، از روایی صوری، محتوایی و روایی سازه استفاده شد. نمونه آماری در بخش کمی شامل 395 نفر از متخصصان حوزه برنامه درسی، اساتید علوم تربیتی، معاونان و مدیران آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و همچنین اعضای هیات علمی و متخصصان حیطه آموزش محیط زیست بودند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل عاملی تاییدی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کواریانس محور استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ابزار سنجش از اعتبار عاملی برخوردار است. همچنین مقادیر مربوط به برآورد ضریب آلفای کرونباخ، به منظور سنجش همبستگی درونی مضامین پایه بالاتر از 7/0 شد، در نتیجه ابزار سنجش مربوط به این مفاهیم از دقت اندازه گیری کافی برخوردار است. بحث و نتیجه گیری: یافته های حاصل از تحلیل مضمون منجر به طراحی مدل برنامه درسی سبز با 4 مضمون سازمان دهنده و 20 مضمون پایه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تحلیل برنامههای آموزش زیست محیطی برای شناسایی قوت ها و ضعف ها در آموزش عالی
سیده زهرا شمسی پاپکیاده سید محمد شبیریزمینه و هدف: درک مشکلات زیست محیطی و فهم اولیه آن شرط لازم برای اقدامات اساسی در جهت تخریبزدایی محیط زیست در اثر توسعه بیرویه است. از مهمترین اقدامات آن توسعه و گسترش دانش زیست محیطی از طریق حوزههای خدماتی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی هر جامعه است که از نقشی بیب أکثرزمینه و هدف: درک مشکلات زیست محیطی و فهم اولیه آن شرط لازم برای اقدامات اساسی در جهت تخریبزدایی محیط زیست در اثر توسعه بیرویه است. از مهمترین اقدامات آن توسعه و گسترش دانش زیست محیطی از طریق حوزههای خدماتی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی هر جامعه است که از نقشی بیبدیل در توسعه یافتگی جوامع برخوردار است. این پژوهش به تحلیل برنامههای آموزش زیستمحیطی در آموزشعالی میپردازد. روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری اساتید و دانشجویان زیستمحیطی در دانشگاههای کشور شامل 40 نفر اساتید و 719 نفر دانشجو میباشد. روش نمونهگیری بهطور تصادفی ساده بوده که بنابر جدول کرجیسی و مورگان 250 نفر دانشجو را شامل میشد و برای اساتید از شیوه سرشماری استفاده گردید. در این پژوهش از پرسشنامه پژوهشگر ساخته و برای تعیین روایی از نظرات صاحبنظران استفاده شد که براساس فرمول لاوشه 8/0 و پایایی آن براساس ضریب آلفایکرونباخ برابر 806% بهدست آمد. تحلیل و تفسیر دادهها براساس ماتریس IFE میباشد. یافته ها: با استناد به نتایج حاصل از 6 قوت و 7 ضعف از میان مولفههای مورد پژوهش در استراتژی کنونی نظام آموزشعالی، برنامهدرسی زیستمحیطی وضعیت نسبتاً متعادل بین قوتها و ضعفهای پیشروی سازمان دارد. بحث و نتیجهگیری: با استفاده از قوتها به منظور پیشبرد اهداف سازمان پیش میرود. اینگونه استراتژی، استراتژی مطلوب میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - عوامل مرتبط با میزان تلفیق آموزشهای محیط زیستی و کشاورزی در برنامههای درسی مدارس توسط معلمان ابتدایی شهر زنجان
زهرا هوشمندان مقدم فرد علی شمسزمینه و هدف: تلفیق آموزشهای محیط زیستی و کشاورزی در برنامههای درسی مدارس علاوه بر فراهم کردن بستر غنی یادگیری برای دانشآموزان باعث تربیت شهروندانی مسوولیتپذیر در آینده نیز میگردد. معلمان ابتدایی به عنوان مهمترین رکن نظام آموزشی ابتدایی نقش مهمی در این فرآیند دارند أکثرزمینه و هدف: تلفیق آموزشهای محیط زیستی و کشاورزی در برنامههای درسی مدارس علاوه بر فراهم کردن بستر غنی یادگیری برای دانشآموزان باعث تربیت شهروندانی مسوولیتپذیر در آینده نیز میگردد. معلمان ابتدایی به عنوان مهمترین رکن نظام آموزشی ابتدایی نقش مهمی در این فرآیند دارند و لذا هدف این تحقیق توصیفی همبستگی بررسی عوامل مرتبط با سطح تلفیق آموزشهای محیط زیستی و کشاورزی در برنامههای درسی مدرسه توسط معلمان ابتدایی شهر زنجان میباشد. روش بررسی: کلیه معلمان ابتدایی شهر زنجان در سال 1394 جامعه آماری تحقیق را تشکیل میدادند (4359=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان با خطای پنج درصد، 343 معلم از طریق روش نمونه گیری طبقهای تصادفی متناسب با حجم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روایی محتوایی و سازهای ابزار تحقیق از طریق گروهی از اعضای هیات علمی متخصص مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 85/0 حاصل شد. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که اکثر معلمان (9/46%) به میزان زیادی موضوعات محیط زیستی و کشاورزی را در برنامههای درسی خود تلفیق میکنند. متغیرهای نگرش، سن، سابقه تدریس در روستا، کل سابقه تدریس و تعداد دورههای آموزشی گذرانده با سطح تلفیق موضوعات محیط زیستی و کشاورزی در برنامه دارای رابطه معنیداری بودند. همچنین نتایج نشان داد که سطح تلفیق موضوعات محیط زیستی و کشاورزی در معلمانی که در حال حاضر به نحوی مشغول فعالیتهای کشاورزی هستند بیشتر از سایر معلمان بوده و نیز معلمان مرد در مقایسه با معلمان خانم به میزان زیادتری موضوعات محیط زیستی و کشاورزی را در برنامههای درسی خود تلفیق میکنند. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج رسیدن به وضعیت مطلوب تلفیق موضوعات محیط زیستی و کشاورزی در مدارس توسط معلمان نیازمند هدفگذاری و برنامهریزیتوسط نظام آموزشی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی دیدگاه دانشآموزان پیرامون حفظ محیط زیست (مطالعه موردی: دانشآموزان مقطع دبیرستان شهرستان مشگین شهر)
وکیل حیدری ساربان شراره صائبچکیده زمینه و هدف: در کشور ما که نسل جوان آن بیشترین درصد جمعیت را تشکیل میدهد، آموزش محیط زیست میتواند تاثیر قابل توجهی در تقویت فرهنگ زیست محیطی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار داشته باشد. آشنایی جوانان با علوم پایه محیط زیست در مقاطع مختلف تحصیلی میتواند روحیه ساز أکثرچکیده زمینه و هدف: در کشور ما که نسل جوان آن بیشترین درصد جمعیت را تشکیل میدهد، آموزش محیط زیست میتواند تاثیر قابل توجهی در تقویت فرهنگ زیست محیطی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار داشته باشد. آشنایی جوانان با علوم پایه محیط زیست در مقاطع مختلف تحصیلی میتواند روحیه سازگاری و حفاظت از منابع طبیعی را در آنها تقویت کرده و حس مسوولیتپذیری را به صورت منطقی در آنان افزایش دهد. هدف این مقاله بررسی دیدگاه دانش آموزان دوره دبیرستان شهرستان مشگینشهر پیرامون حفظ محیط زیست میباشد. روش بررسی: روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 164 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان مشگینشهر جمعآوری گردیده است. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسش نامهای محقق ساخته بوده که ضریب پایایی آن 85/0 برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره و از طریق نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که دانشآموزان به مسایل مربوط به حفظ محیط زیست علاقهمند بوده و حفاظت از محیط زیست را تا حدی از وظایف خود میدانستند و در رابطه با مسایل و مشکلات مربوط به حفاظت از آن، در حد قابل قبولی اطلاعات و آگاهی داشتند. بحث و نتیجهگیری: برای رسیدن به توسعهای پایدار یعنی توسعهای موزون و با حفظ ارزشهای زیست محیطی، باید به تحول فرهنگ زیستی جوامع اندیشید تا مردم تشکیل دهنده جوامع، منش خود را با پایداری و پویایی طبیعت تطبیق دهند، زیرا بروز بحرانهای زیست محیطی و انهدام و تحلیل منابع طبیعی بههمراه افزایش جمعیت باعث شده است که انسان امروز بیشتر برای جلوگیری از نابودی محیط زیست خود تلاش کند. در نهایت نتایج آزمونهای آماری نشان داد که به جز متغیرهای تمایل به ایجاد تشکلهای زیستمحیطی، میزان بازدید از پارکها و فضای سبز، بازدید دانش آموزان از مراکز مرتبط با محیط زیست، استفاده از آموزشهای عملی حفاظت از محیط زیست و استفاده از فیلمهای آموزشی در زمینه محیط زیست، بین تمامی متغیرهای تحقیق از جمله میزان مطالب آموزشی زیستمحیطی در کتاب درسی، نگرش نسبت به حفاظت از محیط زیست، میزان علاقه به محیط زیست، مجهز بودن کتابخانههای مدارس به منابع علمی، استفاده از مجلات و نشریات زیست محیطی، میزان بازدید کارشناسان محیط زیست از مدارس، شرکت در فعالیتهای داوطلبانه زیست محیطی، اطلاع رسانی دبیران در خصوص حفظ محیط زیست با دیدگاه دانش آموزان نسبت به حفاظت از محیط زیست رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارزیابی درونی کردن ارزشهای زیست محیطی در نظام آموزش و پرورش
سیده زهرا شمسی پاپکیاده محمدسینا سرمدیدرونی کردن یک ارزش یا اعتقاد، عمیقترین و پایدارترین پاسخ به نفوذ اجتماعی است درونیسازی دانش در واقع تبدیل دانش تصریحی به دانش ضمنی سازمان است. در درونیسازی لازم است فرد دانش مربوط به خود را درون دانش سازمان تشخیص دهد و همچنین خودش را در یک کل گستردهتر دریابد. که در أکثردرونی کردن یک ارزش یا اعتقاد، عمیقترین و پایدارترین پاسخ به نفوذ اجتماعی است درونیسازی دانش در واقع تبدیل دانش تصریحی به دانش ضمنی سازمان است. در درونیسازی لازم است فرد دانش مربوط به خود را درون دانش سازمان تشخیص دهد و همچنین خودش را در یک کل گستردهتر دریابد. که در این بین نظام آموزش و پرورش به عنوان بنیادیترین مسئول در حاکمیت بخشیدن به ارزشها میباشد. که با وجود بحرانهای زیست محیطی بوجود آمده در قرن حاضر، باید به دنبال حاکمیت مسایل زیست محیطی در مدرسه با فراوانیهای باورها، احساس مسئولیتپذیری، نگرش و فرهنگ زیست محیطی در مراکز آموزشی باشیم تا به درونی کردن آن در دانش آموزان دست یابیم. این پژوهش به درونی کردن ارزشهای زیستمحیطی از طریق نظام آموزش و پرورش تمرکز دارد. جامعه آماری آن را کلیه دبیران شهر تهران تشکیل دادهاند که حجم نمونه آن تعداد 402 نفر از دبیران میباشند و نتایج نشان میدهد که بین محتوای آموزشی در نظام آموزش و پرورش و همچنین فضای فیزیکی در مدرسه با درونی کردن ارزشهای زیست محیطی در دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین ارایه محتوای متون آموزشی و فضای فیزیکی مناسب هر کدام به نوبه خود از مولفههای مهم در آموزش و پرورش است. که باعث رغبت و تمایل دانشآموزان به ارزشهای زیست محیطی خواهند شد و گامی برای درونی نمودن این ارزشها میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی وضعیت آموزش محیطزیست در کشور ایران و مقایسه آن با سایر کشورهای جهان
زهرا همتی سید محمد شبیریدر سالهای اخیر، آموزش محیطزیست به یک اولویت در حال رشد در سطح محلی، ملی و بینالمللی تبدیل شده است. سازمان ملل متحد در دهه آموزش برای توسعه پایدار (سالهای 2005- 2014 میلادی) از تمامی کشورهای عضو برای تلاش در جهت افزایش تعهداتشان نسبت به آموزش مردم در مورد نیاز به ایج أکثردر سالهای اخیر، آموزش محیطزیست به یک اولویت در حال رشد در سطح محلی، ملی و بینالمللی تبدیل شده است. سازمان ملل متحد در دهه آموزش برای توسعه پایدار (سالهای 2005- 2014 میلادی) از تمامی کشورهای عضو برای تلاش در جهت افزایش تعهداتشان نسبت به آموزش مردم در مورد نیاز به ایجاد آیندهای پایدار و خلق شهروندانی توانا برای انجام آن دعوت کرد. لذا، محیط‎زیست نیز به عنوان یکی از مولفههای اصلی توسعه پایدار نیازمند آموزش میباشد. نشستها و کنفرانسهای بسیاری در این حوزه از دهه 1970 تاکنون برگزار گردیده که برخی از آن ها به دلیل تاثیرگذاری بر تدوین قوانین، طراحی و اجرای برنامههای آموزش محیطزیست در سرتاسر دنیا از اهمیت ویژهای برخوردارند. بسیاری از کشورها تلاشهای مناسب و درخوری در این باره انجام دادهاند، گرچه برخی از این کشورها در مراحل اولیه قرار دارند. در این پژوهش که مطالعهای اسنادی است این امر در سایر کشورها و همچنین در ایران بررسی شده است. در واقع این پژوهش درصدد بررسی جایگاه آموزش محیطزیست در ایران و مقایسه آن با سایر کشورها میباشد. در ابتدا، قوانین و برنامههای توسعه در ایران به منظور بررسی جایگاه آموزش محیطزیست در قوانین کشور مورد توجه قرار گرفته و سپس برنامههای و فعالیتهای مرتبط با آموزش محیطزیستی از سوی سازمانها و نهادهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش این گونه نتیجهگیری میشود که ایران در ابتدای مسیر آموزش محیطزیستی قرار دارد، گرچه اقدامات محدود ولی مؤثر در این حوزه صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - الگوی مطلوب برنامه درسی«کتاب آیین زندگی»(با تأکید بر مهارتهای «شهروند جهانی دینی»)
فهیمه روزبه عزت الله نادریتربیت شهروندی جهانی مفاهیم و مهارتهای خاص را با گسترش ابعاد آنها تقویت مینماید. به رغم شرایط مختلف، عموم افراد در همه جوامع در معرض ارزشهای دینی قرار دارند. هدف این پژوهش ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی کتاب آیین زندگی دوره کارشناسی بر مبنای مؤلفههای شهروند جهانی با أکثرتربیت شهروندی جهانی مفاهیم و مهارتهای خاص را با گسترش ابعاد آنها تقویت مینماید. به رغم شرایط مختلف، عموم افراد در همه جوامع در معرض ارزشهای دینی قرار دارند. هدف این پژوهش ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی کتاب آیین زندگی دوره کارشناسی بر مبنای مؤلفههای شهروند جهانی با تأکید بر شهروند دینی است. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات زمینهای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشکدههای علوم انسانی دانشگاههای استان قم و کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاههای استان قم است که با استفاده از روش تصادفی طبقهای تعداد 135 استاد عضو هیأت علمی و 180 نفر دانشجو از میان آنها انتخاب شد. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته دارای 62 گویه با طیف لیکرت و با پایایی 84/0 استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون آماری خی دو استفاده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - ارائه مدل برنامه درسی مبتنی بر توسعه پایدار از دیدگاه قرآن کریم
زهرا وزیری اقدم بدیع الزمان مکی آل آقا علاءالدین اعتماد اهریهدف پژوهش حاضر، طراحی برنامه درسی مبتنی بر توسعه پایدار و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان بوده است. روش پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از سه گروه اسناد، متخصصان در زمینه توسعه پایدار در دانشگاههای شهر تهران و متخص أکثرهدف پژوهش حاضر، طراحی برنامه درسی مبتنی بر توسعه پایدار و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان بوده است. روش پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از سه گروه اسناد، متخصصان در زمینه توسعه پایدار در دانشگاههای شهر تهران و متخصصان برنامه درسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این حوزه بود. برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل اسناد بود. روایی محتوایی مصاحبه با استفاده از نظر متخصصین مطالعات برنامه درسی به دست آمد. نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی انجام شد و اعتبارسنجی الگوی ارائهشده از روش دلفی استفاده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - طراحی الگوی برنامه درسی با رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی از منظر قرآن کریم
کبری قاسمی علاءالدین اعتماد اهری بدیع الزمان مکی آل آقاهدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی با رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بوده است. این پژوهش بر اساس معیار هدف کاربردی است، روش گردآوری اطلاعات کیفی می باشد. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافت أکثرهدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی با رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بوده است. این پژوهش بر اساس معیار هدف کاربردی است، روش گردآوری اطلاعات کیفی می باشد. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در این پژوهش اشباع نظری در نفر یازدهم بود. روش تجزیه و تحلیل روش نظریه داده بنیاد میباشد. تحلیلها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بوده است. در این پژوهش 13 مقوله اصلی، 27 مقوله فرعی و 129 خرده مقوله برنامه درسی برای جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی مشخص شد و پس از روایی سنجی کلیه گویه ها، 14 خرده مقوله در بخش ضرورت و نیاز، 12 خرده مقوله در بخش اهداف، 19 خرده مقوله در بخش محتوا، 16خرده مقوله در بخش روش های یاددهی- یادگیری، 8 خرده مقوله در بخش نقش معلم و ... شناسایی شد و مدل ترسیمی ارائه شده مدل پارادیمی برنامه درسی رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بر اساس نظریه داده بنیاد ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - السیرة الذاتیة وملامحها فی الأدب العربی المعاصر
سیدابراهیم آرمنمرّ النثر العربی خلال تطوره بمراحل مختلفة؛ والأدب العربی بشکل عام کان مهبطا لأجناس أدبیة ظهرت لها فی العصر الحاضر عناصر فنیة.یری قلة من النقاد أن بعض الأجناس الأدبیة نثرا – کالروایة، والمسرحیة، و... - مأخوذة من الغرب بینما إذا أمعنا النظر نجد نماذج منها فی أدبنا ا أکثرمرّ النثر العربی خلال تطوره بمراحل مختلفة؛ والأدب العربی بشکل عام کان مهبطا لأجناس أدبیة ظهرت لها فی العصر الحاضر عناصر فنیة.یری قلة من النقاد أن بعض الأجناس الأدبیة نثرا – کالروایة، والمسرحیة، و... - مأخوذة من الغرب بینما إذا أمعنا النظر نجد نماذج منها فی أدبنا العربی القدیم، وإن کان القدماء لم یعرفوا مصطلحاتها التی نشأت حدیثا، حتی ولو أن الأدباء المعاصرین فی بعض عناصرها تأثروا بالغرب. تعتبر التراجم والسیر من الأجناس النثریة القدیمة فی الآداب العالمیة بشکل عام والأدب العربی بشکل خاص لأنها قدیمة قدم الإنسان، والسیرة الذاتیة شعبة من التراجم والسیر، یقوم مؤلفها بسرد مراحل حیاته الشخصیة بقلمه.یهدف هذا المقال إلی إحصاء الدراسات الموجودة فی هذا المجال کما یتطرق إلی مدلول السیرة الذاتیة لدی الباحثین والنقاد وأخیرا یقدّم أهم ملامح هذا الفن الأدبی وشروطه. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - دراسة حول النظریة الأدبیة المعاصرة
مهدی ممتحن نرجس توحیدی فرشهد الأدب فی القرنین الأخیرین کثیراً من المناهج النقدیة التی أدّت إلی التفلسف فی الثروة الأدبیة العالمیة، التی کانت تجمع خلال القرون المتمادیة من تاریخ البشر. فمن هذه المناهج یمکن الإشارة إلی البنیویة فی النقد الأدبی التی تتطرق إلی بنیة الأثر الأدبی. نحن فی هذا المقال ن أکثرشهد الأدب فی القرنین الأخیرین کثیراً من المناهج النقدیة التی أدّت إلی التفلسف فی الثروة الأدبیة العالمیة، التی کانت تجمع خلال القرون المتمادیة من تاریخ البشر. فمن هذه المناهج یمکن الإشارة إلی البنیویة فی النقد الأدبی التی تتطرق إلی بنیة الأثر الأدبی. نحن فی هذا المقال ننظر إلیها من مدخل جدید کما نتکلم عن النقد النسائی باختصار وهو من المناهج النقدیة المتأخرة. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - طراحی و اعتباربخشی الگوی مشارکت معلمان و اولیا درتدوین برنامه ویژه مدرسه (بوم) دوره متوسطه
میترا تقی پور عباس قلتاش علی اصغر ماشینچیهدف از پژوهش حاضر طراحی واعتباربخشی الگوی مشارکت معلمان و اولیا درتدوین برنامه ویژه مدرسه (بوم) دوره متوسطه است. این پژوهش از لحاظ رویکرد پژوهشی، پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی است. روش تحقیق در بخش کیفی نظریه داده بنیاد بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. أکثرهدف از پژوهش حاضر طراحی واعتباربخشی الگوی مشارکت معلمان و اولیا درتدوین برنامه ویژه مدرسه (بوم) دوره متوسطه است. این پژوهش از لحاظ رویکرد پژوهشی، پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی است. روش تحقیق در بخش کیفی نظریه داده بنیاد بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. به منظور نهایی سازی الگوی مفهومی تحقیق و تعیین مؤلفه ها، شرایط و پیامدهای مشارکت معلمان و اولیا و تعیین ضرایب هر یک از آنها با استفاده از روش دلفی مورد اعتباریابی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، 182 کد شناسایی و الگوی مشارکت مدیران مدارس، کدها (مفاهیم) بدست آمد. بر این اساس در ابعاد مختلف (بعد ریسک سازمانی، بعد دانشی، بعد تجربه و تخصص، بعد محیطی، بعد سازمانی، بعد اخلاقی، بعد انسانی، بعد زمان، بعد اقتصادی، بعد اجتماعی و بعد فنی) متغییرها مهم و تاثیرگذار انتخاب شدند. یافته ها نشان داد والدین می بایست در فرآیندهای تصمیم گیری در همه زمینه های تاثیرگذار بر دانش آموزان، از مشارکت در تدوین اهداف کلی آموزش و پرورش، اظهارنظر در برنامه درسی و موضوعات درسی مورد نیاز دانش آموزان، نوع و شیوه های آموزش، همکاری در تامین بخشی از هزینه های آموزش و پرورش، تحقق بخشیدن به اهداف فوق برنامه و سایر برنامه های اصلاحی مدرسه و همسویی و همفکری در زمینه عملکرد معلمان در کلاس درس، فرآیند ارزشیابی و اظهار نظر در انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان مشارکت داشته باشند و همچنین در تربیت عملی فرزندان در منزل برای دستیابی به همان اهداف و برنامه های پیش بینی شده، تلاش کنند. همچنین نتایج نشان داد معلمان می توانند با ابعاد (طراحی، تدوین و اجرای برنامه درسی، ارزشیابی و بازنگری و تجدیدنظر در جهت تقویت بنیه علمی، آموزشی؛ مهارتی و اجتماعی و اعتقادی دانش آموزان تلاش کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - ارائه الگوی تربیت هنری دوره اول متوسطه نظام آموزشی
اردشیر کاظمی مرجان کیان عباسعلی قیومی محسن عامری شهرابیهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تربیت هنری دوره اول متوسطه نظام آموزشی است. پارادایم پژوهش کیفی است و از روش نظریه مبنایی استفاده شد. این پژوهش از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه پژوهش، متخصصان و خبرگان هنر، علوم تربیتی و مدیریت امور فرهنگی به تعداد 2 أکثرهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تربیت هنری دوره اول متوسطه نظام آموزشی است. پارادایم پژوهش کیفی است و از روش نظریه مبنایی استفاده شد. این پژوهش از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه پژوهش، متخصصان و خبرگان هنر، علوم تربیتی و مدیریت امور فرهنگی به تعداد 20 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور تا رسیدن به اشباع داده ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی.آی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، پدیده محوری تربیت هنری، تولید هنری است. شرایط علی تربیت هنری شامل: ایجاد جنبه عمومی و همگانی، محیط جامعه (بسترسازی مناسب در خانه و مدرسه، فراهم سازی شرایط برای همگان، ایده تربیت هنری به مثابه آموزش همگانی)، عوامل درونی (استعداد هنری دانش آموزان، ویژگی های ذاتی دانش آموزان، ارزش دادن به هنر) و معرفی هنر به عنوان چهارمین مهارت اساسی بود. زمینه های دلالت کننده بر تربیت هنری شامل: فناوری (پیشرفت تکنولوژی، استفاده از فضای مجازی)، زمینه های اجتماعی (شکل گیری اندیشه هنری در جامعه، عواطف مبتنی بر جنبه های اجتماعی، فضایی که دانش آموز در آن تربیت می یابد)، زمینه های سیاسی (اهمیت قائل شدن برای هنر، اولویت و نظام های فکری حاکم بر جامعه، حمایت های مادی و معنوی، تابعی از تصمیمات نظام سیاسی)، زمینه های فرهنگی (سرانه محصولات هنری، توجه فرهنگ جامعه به هنر، میزان مصرف محصولات فرهنگی، الهام بخشی فرهنگ در تولیدات هنری) بود و در نهایت الگوی تربیت هنری دوره اول متوسطه ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - تبیین ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مهارتهای زندگی مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران
فرح عباسی حمیدرضا معتمد علیرضا قاسمی زادپژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مهارتهای زندگی برای مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. ماهیت پژوهش، کیفی براساس رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری، صاحبنظران برنامهریزی درسی و معلمان مقطع ابتدایی بودند، حجم نمونه(37نفر) به روش هدفمن أکثرپژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مهارتهای زندگی برای مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. ماهیت پژوهش، کیفی براساس رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری، صاحبنظران برنامهریزی درسی و معلمان مقطع ابتدایی بودند، حجم نمونه(37نفر) به روش هدفمند انتخاب گردید. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق تا رسیدن به مرحله اشباع انجام شد. روایی و پایایی اطلاعات گردآوریشده با استفاده از روش ارزیابی گوبا و لینکن صورت گرفت. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، براساس یافتههای پژوهش، ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مهارتهای زندگی شامل: ایجاد جامعه سالم، برقراری صلح و امنیت جهانی، مادامالعمربودن یادگیری، جذابیت و تنوع محتوا، تنوع روشهای تدریس، تنوع شیوههای ارزشیابی، نقش رهبر آموزشی معلم، پیوند خانه و مدرسه، دانشآموز به عنوان عنصر اصلی نظام آموزشی، تحقق ایدهآلهای آموزشی و تربیت انسانهای آیندهنگر می باشد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارتهایزندگی از طریق برنامهدرسی در مقطعابتدایی، به نهادینهکردن آموختههای مدرسه در رفتار، گفتار و کردار کودکان منجر میشود؛ بین سلامت روانی فردی و اجتماعی افراد و آموزش مهارتهای زندگی رابطه معناداری وجود دارد. ادغام آموزش مهارتهایزندگی در برنامه درسی مقطع ابتدایی پیشنهاد پاسخدهندگان بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - پدیدارشناسی تجربیات زیسته دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان از عناصر برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله
نسرین اسدنژاد جهانگیر یاری یوسف ادیب صادق ملکی آوارسینپژوهش حاضر درصدد شناسایی ویژگی های عناصر نه گانه برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله است. رویکرد پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی است. مشارکتکنندگان 13 نفر (4 نفر مرد و 9 نفر زن) از دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان بودند که درس آموزش به روش بازی را انتخاب کرده بو أکثرپژوهش حاضر درصدد شناسایی ویژگی های عناصر نه گانه برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله است. رویکرد پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی است. مشارکتکنندگان 13 نفر (4 نفر مرد و 9 نفر زن) از دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان بودند که درس آموزش به روش بازی را انتخاب کرده بودند. برای اجرا، ابتدا موافقت مدیر گروه، استاد و دانشجویان حاصل شد. برای اجرای رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله، از راهنمای گروه ژنتیک پزشکی دانشگاه گلاسکو استفاده گردید. این رویکرد در ده گام پیاده سازی و اجرا شد. برای گرد آوری داده ها با رعایت قاعده اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در تجزیهوتحلیل از رویکرد چهار مرحله ای گئورگی (1970) استفاده شد. این چهار مرحله عبارتاند از: 1) مرور دادهها، 2) تدوین راهنمای کدگذاری، 3) سازماندهی دادهها، 4) طبقهبندی و کدگذاری دادهها. برای تحلیل، کدگذاری متن مصاحبه ها و رسم الگوی اولیه از محیط نرم افزار MAXQDA10 استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دادند، ویژگی های عناصر نهگانه برنامه درسی کلاین با ملاحظه تجربیات دانشجویان به صورت زیر بودند: عنصر اهداف دست کم دو ویژگی، عنصر محتوا سه ویژگی، عنصر روش های تدریس سه ویژگی، دست کم چهار ویژگی برای عنصر فعالیت های یادگیری فراگیران، برای عنصر گروهبندی فراگیران شش ویژگی، چهار مضمون برای عنصر فضای آموزشی، ویژگی عنصر زمان آموزش حول دو مضمون، ویژگی عنصر مواد و منابع در سه مضمون و ویژگی عنصر ارزشیابی را می توان در حول پنج مضمون فرعی تقسیم بندی نمود. نتیجه تحقیق حاضر حاکی از آن بود که این رویکرد در بعضی عناصر قدرتمند بوده و ویژگی های آن در عناصری مانند اهداف، محتوا، گروهبندی، و مواد و منابع آموزی چالش زا است. در مجموع دانشجو-مربیان از یادگیری و آموزش با رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله رضایت داشتند چراکه صلاحیت های علمی و عملی آنان را بهبود بخشیده است. علاوه بر این ازنظر دانشجویان عناصر راهبردهای یاددهی-یادگیری، فعالیتهای یادگیری، فضای آموزشی و ارزشیابی این رویکرد رضایتبخش بودند. ویژگیهای عنصر زمان رضایت-بخش نبودند، بعضی از ویژگیهای عناصر اهداف، محتوا، گروهبندی، و مواد و منابع آموزی چالش زا بوده و بعضی دیگر رضایتبخش بودند. بدینترتیب دانشجو-مربیان از یادگیری و آموزش با رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله رضایت داشتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - تدوین مدل نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی در مراکز پیشدبستانی
رویا فتحی سیدرسول حسینی معصومه اولادیانهدف پژوهش حاضر تدوین مدل نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی در مراکز پیشدبستانی است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته (کمی و کیفی) صورت گرفته است و ابزار گرد آوری داده ها مصاحبه با خبرگان با انجام مصاحب أکثرهدف پژوهش حاضر تدوین مدل نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی در مراکز پیشدبستانی است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته (کمی و کیفی) صورت گرفته است و ابزار گرد آوری داده ها مصاحبه با خبرگان با انجام مصاحبههای تخصصی نیمه ساختاریافته و پرسشنامه میباشد. لذا بر همین اساس، تعداد 292 نفر از مدیران، معلمان و کارکنان مراکز پیشدبستانی در نظام آموزش و پرورش ابتدایی شهر تهران (در بخش کمی) و 15 نفر از خبرگان و متخصصان این حوزه (در بخش کیفی) در این پژوهش همکاری کردند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفههای: آموزش شناختی، ویژگیهای روانشناختی، مشاوره تحصیلی شناختی، سبک رهبری و مدیریت، محتوای آموزش شناختی، فضا و تجهیزات آموزشی، و در نهایت روشهای آموزش با رویکرد شناختی؛ تحت عنوان مولفههای نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی در مراکز پیشدبستانی مورد تائید قرار گرفت. آزمون های برازش مدل، نشان از اعتبار مدل داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی از رهبری برنامه درسی در مدارس
معصومه عباسی چوبتراش اسکندر فتحی آذر جهانگیر یاری حاج عطالو یوسف ادیب صادق ملکی آوارسینهدف پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته راهبران آموزشی از رهبری برنامه درسی در مدارس بود. این پژوهش بر مبنای رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی به روش تحلیل مضمون بود. مشارکتکنندگان شامل افراد خبره و صاحبنظران کلیدی درزمینه رهبری برنامه درسی بود که بهصورت هدفمند مورد مصاحبهه أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته راهبران آموزشی از رهبری برنامه درسی در مدارس بود. این پژوهش بر مبنای رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی به روش تحلیل مضمون بود. مشارکتکنندگان شامل افراد خبره و صاحبنظران کلیدی درزمینه رهبری برنامه درسی بود که بهصورت هدفمند مورد مصاحبههای نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. دادهها با 15 نفر به اشباع نظری رسید. روایی دادهها با بازبینی مجدد فرایند کدگذاری و همچنین چند خبره آشنا با کدگذاری انجام شد. همچنین برای پایایی نیز از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد که حاصل 3 مصاحبه 82/0 حاصل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روش کدگذاری و از نرمافزار MAXQDA استفاده شد. بر اساس یافتههای حاصل از کدگذاریهای مربوط به 15 مصاحبه تعداد 286 مقوله فرعی احصاء گردید که نهایتاً مقولههای فرعی یادشده در 7 مقوله اصلی: ارتباط بین اولیا و همکاران با اداره ، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ، انعکاس مشکلات آموزشی موجود و تلاش برای رفع آنها ، توجه به نظریه ساختن گرایی در رهبری برنامه درسی، الگوبرداری از تدریس موفق معلمان، کسب تجربه و رشد و بالندگی و تغییر و اجرای برنامههای درسی بهعنوان تجارب زیسته راهبران آموزشی از رهبری برنامه درسی طبقهبندی شدند. از یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که اداره آموزشوپرورش برای رهبران برنامه درسی دوره های آموزش فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیش بینی و اجرا نماید. در منصوب نمودن رهبری آموزشی، برخی توانائیهای رهبری ازجمله تجربه اداری دخالت داده شود. همچنین لازم است روشهای تدریس موفق به کلیه راهبران آموزشی در یک دوره عملی و آموزشی انتقال داده شود تا آنها نیز به نوبه خود تجربیات و آموخته های خود را به همکاران خود انتقال دهند و رهبران آموزشی ضمن کسب تجربه های لازم از بالندگی مطلوبی برخوردار شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - سنجش و ارزیابی مولفه های برنامه درسی تربیت هنری دوره پیش دبستانی با استفاده از مدل تحلیل اهمیت - عملکرد
عابد غلامی حسین زینلی پور علی اکبر شیخی فینی سیدعبدالوهاب سماویهدف از پژوهش، تحلیل اهمیت – عملکرد مولفه های برنامه درسی تربیت هنری دوره پیش دبستانی بود. مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره پژوهشهای اکتشافی، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت دادههای پژوهش از نوع طرح متوالی اکتشافی (کیفی-کمی) میباشد. در بخش کیفی، شناسا أکثرهدف از پژوهش، تحلیل اهمیت – عملکرد مولفه های برنامه درسی تربیت هنری دوره پیش دبستانی بود. مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره پژوهشهای اکتشافی، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت دادههای پژوهش از نوع طرح متوالی اکتشافی (کیفی-کمی) میباشد. در بخش کیفی، شناسایی مولفههای الگوی برنامه درسی تربیت هنری دوره پیش دبستانی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون(تم) ارائه شده است و در بخش کمی با استفاده از IPA به تجزیه و تحلیل اهمیت – عملکرد مضامین سازماندهنده پرداخته شده است. جامعه آماری این مطالعه در بخش کیفی را اساتید دانشگاهی و دانشجویان دکتری رشته برنامه ریزی درسی و کارشناسان و مربیان دوره پیش دبستانی تشکیل دادند. ملاک تعیین حجم نمونه، دستیابی به اشباع نظری دادهها و توافق کلی بر روی پدیده مورد بررسی بوده است. ابزار گردآوری در این بخش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود. در این فاز از پژوهش، پس از 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، دادهها به اشباع نظری رسید. یافته ها نشان داد که از میان 9 مولفه برنامه درسی تربیت هنری دوره پیش دبستانی، دو مولفه(گروه بندی و مکان) در ناحیه اهمیت پایین، شش مولفه (هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، مواد، منابع و ابزار یادگیری، روش اجرا و روش ارزشیابی) در ناحیه تمرکز بر آن و یک مولفه(زمان) در ناحیه حفظ عملکرد قرار گرفته اند. علاوه براین، عواملی که در ناحیه اولویت کم قرار گرفته اند برای برنامه درسی تهدید کننده نبوده و نیازمند اصلاح فوری نیستند. عناصر و مولفه های در ناحیه تمرکز بر آن، نیازمند اصلاحی فوری هستند و از این لحاظ در اولویت بالایی قرار دارند. و در نهایت عوامل قرار گرفته در ناحیه حفظ عملکرد از نظر خبرگان مهم اند و از عملکرد آنها نیز رضایت دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه
حمیدرضا کرمی دورودخانی اسماعیل کاظم پور جعفر قهرمانیهدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر نظر خبرگان ومتخصصان بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر؛ شامل خبرگان حوزه برنامه درسی به ویژه اساتید برنامه ریری درس أکثرهدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر نظر خبرگان ومتخصصان بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر؛ شامل خبرگان حوزه برنامه درسی به ویژه اساتید برنامه ریری درسی دانشگاههای کشور و متخصصان ذیربط بوده که مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه به کمک آنها مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفتند. نمونه پژوهش حاضر ، ده نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وتا حد اشباع نظری انجام شد. برای گردآوری داده ها از طریق فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در پژوهش حاضر؛ از ابزار های اندازه گیری مانند روش تحلیل متنی در مصاحبه خبرگان بهره گرفته شد. از نتایج ویافته های به دست آمده از تحلیل مصاحبه خبرگان مجموعا 10 عنصر با 132 مقوله و 368 شاخص کشف و استخراج گردید که 10 عنصر نقش آفرین و تاثیر گذار در فرایند شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه با الهام و تبعیت از الگوی اَکِر عبارتند از: هدف، محتوا، فعالیت های یادگیرنده، نقش معلم، ارزشیابی، منطق، مواد و منابع یادگیری، گروه بندی دانش آموزان، مکان یادگیری، زمان یادگیری. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - ارائه الگویی جهت مستندسازی تجربیات آموزگاران به منظور ارتقاء کیفیت درس ریاضی
آزیتا یاسور پورعلی غلامحسین برکت کریم سواریهدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگویی جهت مستندسازی تجربیات آموزگاران به منظور ارتقاء کیفیت درس ریاضی مدارس بود. روش: برای انجام این پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل معلمان متخ أکثرهدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگویی جهت مستندسازی تجربیات آموزگاران به منظور ارتقاء کیفیت درس ریاضی مدارس بود. روش: برای انجام این پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل معلمان متخصص و کارشناس در حوزه تدریس ریاضی در مقطع ابتدایی شاغل در مدارس اهواز بود. پس از مصاحبه با 10 نفر از خبرگان جامعه مطالعه که به صورت گلوله برفی شناسایی شده بودند، اشباع نظری حاصل شد و به دلیل اطمینان از یافتهها سه مصاحبه دیگر نیز انجام شد که یافته جدیدی در پی نداشت. مصاحبهها پس از پیادهسازی و تبدیل به متن نوشتاری، با استفاده از الگوی کدگذاری نظاممند گلیزر و اشتراوس(باز، محوری و انتخابی) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافتههای تحقیق در 7 کد محوری شامل مدیریت و رهبری، تدریس و روشهای آن، ارتباط و تعامل، محتوا و مواد آموزشی، دانشآموزان و یادگیری، توسعه تواناییها و منابع و امکانات خلاصه شد. نتایج تحقیق نشان داد با توجه به اهمیت ارتقاء کیفیت درس ریاضی در مدارس ابتدائی، ارائه الگویی جهت مستندسازی تجربیات آموزگاران میتواند یک ابزار قدرتمند برای بهبود این درس و فرآیند آموزش و یادگیری باشد. نتیجهگیری: این الگو میتواند به معلمان کمک کند تا تجربیات خود را بهبود بخشیده و از مطالبی که در کلاسهای خود تدریس میکنند بهره بیشتری ببرند. این تجربیات به تطبیق ماده درسی با نیازهای ویژه دانشآموزان کمک کند و به توسعه روشهای آموزشی مؤثر و شفاف منجر شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنرهای تعاملی بر اساس عناصر کلاین
داود اکبری قورتانی مریم براتعلی حمید دوازده امامیهدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامهی درسی هنرهای تعاملی بر مبنای عناصر کلاین میباشد.روش: این پژوهش آمیخته (کیفی _کمی) و به شیوهی تحلیل محتوای قیاسی مبنی بر عناصرکلاین انجام شده است. در این راستا، کلیهی مقالات معتبر مرتبط با برنامه درسی و هنر تعاملی أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامهی درسی هنرهای تعاملی بر مبنای عناصر کلاین میباشد.روش: این پژوهش آمیخته (کیفی _کمی) و به شیوهی تحلیل محتوای قیاسی مبنی بر عناصرکلاین انجام شده است. در این راستا، کلیهی مقالات معتبر مرتبط با برنامه درسی و هنر تعاملی جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفت؛ سپس با کمک جامعهی خبرگان، اعتبارسنجی گردید و برازش الگو بهدست آمد.یافته ها: بر این اساس یافتههای این پژوهش در 9 عنصر کلاین، به شیوهی قیاسی دستهبندی شدند که شامل مقولههای اصلی و فرعی بودند. ابتدا عناصر کلاین به عنوان مقوله اصلی، سپس 25 مقوله فرعی(1) و 98 مقوله فرعی (2) شناسایی و استخراج، و در نهایت الگوی برنامهی درسی هنرهای تعاملی، طراحی و پس از آن اعتبارسنجی شد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به تغییرات در فراگیران و اصلاحات نظام های آموزشی نوین دنیا، نشان میدهد که برای داشتن یک برنامهی درسی موفق و معتبر نیاز است تا کلیهی برنامهریزان، مدیران و معلمان، در طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامهی درسی در سطح خرد و کلان آموزش، هنرهای تعاملی را به عنوان مکمل طراحی آموزشی، در فرایند یاددهی-یادگیری تلفیق کنند؛ چرا که منجر به استفاده از حواس ششگانهی فراگیر، تقویت خلاقیت، حل مسئله، تفکر، مشارکت در آموزش و استفاده از کلیهی رسانههای آموزشی غیر کلامی در کنار رسانهی کلامی و کیفیت بخشی به فرایند یاددهی-یادگیری میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
فاطمه بازرگان حسین دایی زاد محمدعلی امیرتقویهدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکتکننده شامل اساتید متخصص و صاحبنظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دان أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکتکننده شامل اساتید متخصص و صاحبنظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از دانشگاه فرهنگیان تبریز، دانشگاه تهران، مازندران، خراسان رضوی و قم بودند که بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز شامل مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی نیز با روش کدگذاری مجدد انجام شد که حاصل ضریب توافق بین کدگذاران 84/0 شد. برای تجزیهوتحلیل یافتهها نیز روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) بهکاربرده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که طراحی برنامه درسی بر اساس دانش تربیتی و موضوع تربیتی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بهعنوان مقوله محوری، بر مبنای شرایط علی محتوای پژوهش و روش تدریس و ارزشیابی و از طریق راهبردهای تشویق های پژوهش-محوردانشجویان و برقراری ارتباط دانشجویان با منابع علمی با در نظر گرفتن ویژگی پذیرندگان (بهعنوان زمینه الگو) مشتمل برانگیزش، نگرش و ارزش های پذیرندگان و نیز توسعه مهارت های پژوهشی به دست می آید. سپس پایایی این الگو توسط متخصصین مورد بررسی قرارگرفته و تائید شد. نتیجهگیری: برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین دارای مؤلفهها و شاخصهای متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزشوپرورش میتوانند با اولویتبندی این مؤلفهها و شاخص در جهت ارتقای کیفی برنامه درسی اقدام کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - شناسایی برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم وتربیت در آموزشوپرورش
معصومه ریحانی شیروان نازیا سادات ناصری محبوبه سلیمان پورعمرانهدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیا أکثرهدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی، برنامهریزی درسی و محیطزیست دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد استان خراسان شمالی و مدیران ارشد اداره کل آموزشوپرورش خراسان شمالی بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و از روش دلفی جهت گردآوری دادهها استفاده شد. در تحلیل دادهها در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل تم یا تحلیل مضمون استفاده گردید. برای سنجش روایی از روش سه سویه سازی استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد ابعاد برنامه درسی سبز دارای چهار بعد (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) و ساحتهای تعلیم و تربیت دارای 6 بعد (اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اقتصادی و حرفهای؛ علمی و فناوری؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی و زیباییشناختی و هنری) میباشد. همچنین در خصوص رتبهبندی مؤلفههای برنامه درسی سبز و ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش مشخص شد با توجه به مقادیر بار عاملی بیشترین اولویت در بعد هدف (احترام به طبیعت) – محتوا (ایجاد نگرش چند وجهی)، روشهای تدریس (محتوای تلفیقی و بینرشتهای)، ارزشیابی (ارزشیابی بر اساس ایده پردازی در حل مسائل زیستمحیطی)، میباشد. نتیجه گیری: ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد. در نتیجه ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - اعتباربخشی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده در نظام آموزش ابتدایی
سمیه حقیقت حمیدرضا معتمد علیرضا قاسمی زادهدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباربخشی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده در نظام آموزش ابتدایی به انجام رسید. روش: روش پژوهش حاضر، کمی و پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 130 نفر از افراد مطلع در حوزه واقعیت افزوده (برنامه ریزان درسی، معلمان، کا أکثرهدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباربخشی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده در نظام آموزش ابتدایی به انجام رسید. روش: روش پژوهش حاضر، کمی و پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 130 نفر از افراد مطلع در حوزه واقعیت افزوده (برنامه ریزان درسی، معلمان، کارشناسان و تکنولوژیست آموزشی) بودند که اطلاعات مورد نیاز پژوهشگر را در اختیار داشتند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، همه آنها با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه بود که از کدهای استخراج شده بخش کیفی تهیه شد، که شامل 17 گویه بود. روایی آن از طریق روایی واگرا و همگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و با ضریب 7/. برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و از طریق نرم افزار Smart PLS 3 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بر اساس شاخصه هاي برازش بدست آمده، مدل روابط بین مؤلفه ها و عامل هاي مربوط به آن ها داراي برازش مناسب می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که فناوری واقعیت افزده به عنوان یک ابزار الکترونیکی، در عنصر ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی، کاربرد زیادی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - A students' Needs-analysis Study of Translation Studies Curriculum offered at Master’s level in Iranian Universities
Navid Nasrollahi Shahri Zahra Barzakhi FarimaniThis study aimed to investigate the program of Translation Studies, offered in Iranian universities at the level of Master, in terms of its curriculum through a needs analysis model offered by Altschuld and Witkin (1995). To do so, after a review of the related literatu أکثرThis study aimed to investigate the program of Translation Studies, offered in Iranian universities at the level of Master, in terms of its curriculum through a needs analysis model offered by Altschuld and Witkin (1995). To do so, after a review of the related literature and conducting a documentary analysis, the researchers chose to look at the issue from different perspectives. Current instructors, professionals who are involved in the business of translation and a number of graduated students were interviewed so as to gather enough data to design a questionnaire, which constitutes the backbone of the study. Since the study aimed at students’ perception, the survey was conducted on students of Translation Studies program, which was based on the interviews with instructors, graduates of the program and the professionals working in the market. Afterward, the questionnaire data were gathered and, subsequently, went under statistical procedures. Based on the results, the researchers came up with practical recommendations for curriculum renewal, based on the needs-analysis model adopted. As this study has adopted a triangulation approach to investigate the curriculum, the results and recommendations, although limited, can be of great use to educators, curriculum developers and translator trainers in particular. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - A Comparative Evaluation of Iranian ELT PhD Curriculum: Reappraisal of Goals, Admission Criteria and Course Requirements in Iran
Leila Kordi Mansour KooshaThe present study made attempts to evaluate the Iranian ELT PhD curriculum as compared to that of five high-ranking foreign universities from the United States, Turkey and Ireland. For this purpose, the corresponding curricula were collected, analyzed and categorized. R أکثرThe present study made attempts to evaluate the Iranian ELT PhD curriculum as compared to that of five high-ranking foreign universities from the United States, Turkey and Ireland. For this purpose, the corresponding curricula were collected, analyzed and categorized. Results indicated that in all three aspects i.e. the goals, admission criteria and required courses of Iranian ELT PhD were in need of revisions. More goals with more specific and operational goal descriptions were suggested to replace the current ones. In terms of admission criteria several requirements such as an academic CV, a statement of purpose and a research proposal were suggested to be added to the current Iranian ELT PhD admission criteria. Results on the number of coursework credits indicated that the major problem with Iran’s curricula was the low number of campus courses. Besides, one hundred seventy Iranian PhD graduates were asked to answer a Likert scale questionnaire and 5 experienced ELT PhD instructors were interviewed to find their viewpoints on the curriculum. The findings in this section revealed that both students and instructors believed the curriculum was in need of major revisions in all above aspects. Finally, suggestions were provided to improve the curriculum in the studied areas. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - Designing and Validating an Evaluation inventory for the Effect of Hidden Curriculum on Teacher Identity
Somaye Shirani Zohre MohamadiHidden curriculum might have a substantial effect on teachers’ identity although the two variables might have been under-researched, and there appears to have been no instrument to uncover the issue more specifically. The present study aimed to develop and validat أکثرHidden curriculum might have a substantial effect on teachers’ identity although the two variables might have been under-researched, and there appears to have been no instrument to uncover the issue more specifically. The present study aimed to develop and validate a potential inventory to examine the effect of the Hidden Curriculum on Teacher Identity (HCTI). To do so, 350 Iranian English as Foreign Language (EFL) teachers volunteered to be interviewed in semi-structured interviews to elicit the hidden factors that potentially affect teacher professional identity construction. The final inventory was a questionnaire with 51 items which was subject to reliability and construct validity issues. Reliability and factor analysis results indicated that the questionnaire enjoyed high psychometric properties. Besides, factor analysis indicated 44 items loaded on three components of 1) Hidden Curriculum and Self-Efficacy Dimension of EFL Teacher Identity, 2) Hidden Curriculum and Pedagogical Dimension of EFL Teacher Identity, and 3) Hidden Curriculum and Social Dimension of EFL Teacher Identity. Findings contributed to the effective roles that hidden curriculum could play in shaping and developing teachers’ identity. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - E-learning Opportunities in English Language Teaching Based on the National Curriculum Document
Majid HamdaniThe national curriculum is a document that determines and explains the master plan of the curriculum and the framework of the country's curriculum system to achieve the goals of education in Iran and causes the unification and coherence of all program components and the أکثرThe national curriculum is a document that determines and explains the master plan of the curriculum and the framework of the country's curriculum system to achieve the goals of education in Iran and causes the unification and coherence of all program components and the modernization and reconstruction of curricula based on the philosophy of education of I.R.Iran. Besides, it legalized whole activities in the educational system to achieve educational goals. In order to evaluate the opportunities of e-learning in English language teaching based on the national curriculum, the content of this document was analyzed using the opinions of three education experts. To do this, eleven codes agreed upon by experts were used. In the end, it was identified that important opportunities for the curriculum include richness and design, application of technology, media, and educational technology. Thus, the national curriculum document clearly refers to e-learning opportunities in the use of educational media and technologies. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - مطالعة تطبیقی برنامهدرسی کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در ایران و کشورهای منتخب آسیایی- اقیانوسیه
فروغ تصدیقی محمدجواد لیاقت دار لطفعلی عابدیهدف پژوهش حاضر، بررسی برنامهدرسی کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در کشورهای آسیایی- اقیانوسیه و مقایسة آن با ایران بود. به این منظور از الگوی بردی و شیوه توصیفی-تحلیلی، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، دانشگاههای مجری این رشته در دو قاره آسیا و اقیانوسیه و اسناد مربوط به بر أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی برنامهدرسی کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در کشورهای آسیایی- اقیانوسیه و مقایسة آن با ایران بود. به این منظور از الگوی بردی و شیوه توصیفی-تحلیلی، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، دانشگاههای مجری این رشته در دو قاره آسیا و اقیانوسیه و اسناد مربوط به برنامههای درسی آنها بود که پس از یک مطالعه مقدماتی، با توجه به تنوع صور ارائه این رشته در کشورهای مختلف، روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و 6 دانشگاه مجری این رشته از چهار کشور انتخاب شدند. سپس برنامهدرسی آنها بهوسیلة جداول و چکلیستهای تحلیل محتوا استخراج گردید. بهاینترتیب دادههای خام توصیف، کدگذاری، مقایسه و تحلیل شدند. نتایج بهدستآمده گویای تشابهات و تفاوتهایی در برنامههای درسی کشورهای موردمطالعه بود. ازجمله مهمترین شباهتها، ارائه دوره حضوری و تماموقت، تأکید بر رشد صلاحیتهای حرفهای، تأکید بر دانش محتوای ابتدائی و ارائه دروس الزامی و کارآموزی بود؛ اما در مواردی مانند ضرورت فناوری اطلاعات، نحوه اجرا و تعداد واحد دورههای کارآموزی، ارائه واحدهای پژوهشی، توجه به دانشمحتوا و ارائه فرصتهای تکمیلی تفاوتهایی قابلمشاهده بود. بر همین اساس پیشنهادهایی از قبیل اهمیت بیشتر قائلشدن برای برخی دروس، افزایش انعطافپذیری برنامه، تحول در نحوه ارائه واحدهای پایاننامه، سمینار و کارآموزی برای برنامهدرسی ایران ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - بررسی انطباق عناصر برنامه درسی مقطع کارشناسی نظام یادگیری الکترونیکی با آموزههای رویکرد سازندهگرایی از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه پیام نور
طیبه داستانپور حسن کرمعلیان محمدرضا سرمدی مهران فرجالهیپژوهش حاضر با هدف بررسی انطباق برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی رویکرد سازنده گرایی از دیدگاه استادان و دانشجویان این دانشگاه به روش توصیفی - پیمایشی انجام گرفت. حجم جامعه 1987 استاد و 19882 دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی انطباق برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی رویکرد سازنده گرایی از دیدگاه استادان و دانشجویان این دانشگاه به روش توصیفی - پیمایشی انجام گرفت. حجم جامعه 1987 استاد و 19882 دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 96-95 بودند. با استفاده از فرمول حجم نمونهگیری کوکران تعداد 320 استاد و تعداد 375 دانشجو با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته انطباق برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی با اصول پیشنهادی رویکرد سازنده گرایی در چهار عنصر (هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) با 41 گویه بر اساس طیف 5 درجهای لیکرت بود. برای تعیین انطباق برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی با رویکرد سازنده گرایی از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی آن 86 /0 محاسبه شد. دادههای گردآوری شده از پرسشنامه با استفاده از نرمافزار Spss21 و با استفاده از آزمونهایتی تک نمونهای و تحلیل واریانس چند متغیره، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر 4 عنصر ذکر شده، میانگین پاسخهای دانشجویان و استادان، کمتر از حد متوسط بوده و معنادار نیست و برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی رویکرد سازنده گرایی انطباق ندارد. طبق نتایج تحلیل واریانس چند متغیره تفاوت معناداری بین دیدگاه استادان و دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام نور در چهار مؤلفه برنامه درسی وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - تأثیر نظریة انتقادی بر نظریهپردازی در حوزة مطالعات برنامهدرسی
سیروس منصوری محمدحسن کریمی مجید کوثری میمنت عابدینی بلترکهدف پژوهش حاضر، تبیین نظریههای منبعث از نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامهدرسی و کاربردهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش"بررسی مستندات"بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که نظریههای کلیدی منبعث از نظ أکثرهدف پژوهش حاضر، تبیین نظریههای منبعث از نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامهدرسی و کاربردهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش"بررسی مستندات"بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که نظریههای کلیدی منبعث از نظریه انتقادی شامل، نظریه بازتولید، نظریه مقاومت و برنامهدرسی پنهان میباشند. نظریة بازتولید به دنبال ارائه این ایده است که نظام تربیتی در پوشش برنامهدرسی با فراهم کردن شرایطی خاص به بازتولید فرهنگ موجود پرداخته و در خدمت ایدئولوژی حاکم است. برنامه درسی پنهان به این امر اشاره دارد که در لوای برنامهدرسی مدرسه، نظام حاکم بهصورت پنهان اما آگاهانه دانشآموزان را در جهت مورد نظر سوق میدهد. نظریه مقاومت به این امر اشاره دارد که دانشآموزان طبقه پایین لزوماً در برابر برنامهدرسی مدرسه که به بازتولید وضع موجود مبادرت میکند، منفعل نبوده بلکه در برابر آن مقاومت میکنند؛ بنابراین اصلیترین نقشی که نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامه درسی گذاشته، جهتگیری برنامهدرسی از پارادایم سنتگرایی به بازمفهومگرایی است. در این فضا نظریهپردازان با در دست گرفتن عَلَم سیاسی و مطرح کردن دیدگاههای نئومارکسیستی در برنامهدرسی این رشته را از فضای تکنیکی برنامهریزی درسی به مطالعات برنامهدرسی و حوزهای کاملاً متأثر از فرهنگ و سیاست قلمداد نمودند و معلمان را بهعنوان کارگزاران برنامهدرسی تحت عناوین کارگزاران و روشنفکران مردمی قلمداد کرده و آنها را موظف نموده تا بهعنوان کاری اخلاقی- سیاسی، نظام سیاسی را به چالش بکشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن با تأکید بر دیدگاه آیتالله جوادی آملی
نجمه سلطانی نژاد نرگس کشتی آرای سید حسین واعظیهدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دار أکثرهدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دارد. روش پژوهش، تحلیل منطقی فرارونده و حوزه پژوهش اسناد، متون و منابع مرتبط با تعلیم و تربیت اسلامی و جهانیشدن بهطور عام و اسناد و منابع و آثار آیتالله جوادی آملی بهطور خاص بوده؛ که تمام متون مربوط به نظرات آیتالله جوادی آملی در حوزه تعلیم و تربیت و جهانیشدن بهصورت کل شمار و به روش نمونهگیری هدفمند موردمطالعه قرار گرفتند. مبتنی بر دیدگاه ایشان چهار نوع تعلیم و تربیت در عرصه نظامهای تعلیم و تربیتی با خروجی خاص هر یک از آنها قابل طرح است. همچنین از دو رویکرد الهی و الحادی در برنامه درسی در سطح جهان نامبرده شده که هر یک هدف، روش، محتوا و شیوه ارزشیابی خاصی دارد. توجه به برنامهریزیها، سیاستها، اهداف، محتوا، روشها، راهبردهای آموزشی و ارزشیابی در هر برنامه درسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ماهیت برنامه درسی با رویکرد الهی تحت تأثیر فلسفه و منابع ارزشمند دینی است که با توجه به عوامل ذکر شده، ضرورتی اجتنابناپذیر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - مقایسه تطبیقی بهکارگیری راهبرد مشکلمحوری در برنامه درسی کارشناسی پرستاری کشورهای امریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی در برنامه درسی پرستاری ایران
فاطمه خراشادی زاده حسین کریمیاخیراً راهبرد مشکلمحوری برای بازنگری برنامه درسی پرستاری مورد توجه دانشکدههای پرستاری قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن أکثراخیراً راهبرد مشکلمحوری برای بازنگری برنامه درسی پرستاری مورد توجه دانشکدههای پرستاری قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن آن در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران است. این مطالعه تطبیقی به کمک الگوی بردی و به روش نمونهگیری هدفمند بر رویده دانشکده پرستاری برتر از سه کشور آمریکا، استرالیا و کانادا انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها، 5 مرحله اجرای راهبرد مشکلمحوری بر اساس چکلیست 29 سؤالی طراحی شده در مطالعة چنگیز و همکاران (2006) بود. اعتبار اسناد و مدارک جمعآوری شده از طریق نقد درونی و نقد بیرونی بررسی شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز بر اساس الگوی بردی انجام شد. بر اساس نحوه پیادهسازی این راهبرد، راهکارهای مناسب برای پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در کوریکولوم پرستاری ایران از طریق روشهای یاددهی و یادگیری، روشهای ارزشیابی- اهداف دروس و واحدها بر اساس ریسکفاکتورها و مشکلات جامعه و وجود واحد سیاستهای سلامتی است. لذا استفاده از تجارب دانشکده پرستاری برتر دنیا در ارائه راهبرد مشکلمحوری و بومیسازی آنها میتواند به سبب ارتقای برنامه درسی کارشناسی پرستاری در ایران گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - تبیین اثر برنامه درسی پنهان بر انضباط دانشآموزان دورة ابتدایی
بهزاد نوروزی چگینی علی اکبر شیخی فینی اقبال زارعی علیرضا عصارههدف این پژوهش، بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر انضباط دانشآموزان دورة ابتدایی است. به این منظور از روش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده گردید که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شن أکثرهدف این پژوهش، بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر انضباط دانشآموزان دورة ابتدایی است. به این منظور از روش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده گردید که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفادهشده است. جامعة آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزشوپرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 95-94 است. تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمعآوری اطلاعات متناسب ابزارهای زیر استفادهشده است:1-پرسشنامه انضباط محقق ساخته.2-برگههای مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجهبندی لیکرت با روش واقعهنگاری.3-مصاحبه با روش سؤالات استانداردشده و روش گفتگوهای غیررسمی. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در بخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیهوتحلیل رگرسیون چندگانه استفادهشده است. نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان با انضباط دانشآموزان همبستگی چندگانه 527/0 را نشان میدهد که در سطح اطمینان 95درصد معنادار است. همچنین بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحبنظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج نشان داد که در اکثر مدارس و کلاسهای درس مورد مشاهده دانشآموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر احساس تعلق به مدرسه آنها تأثیر عمیق و پایداری میگذاشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - شناسایی مؤلفههای تدریس اثربخش اساتید رشته برنامهریزی درسی از دیدگاه دانشجویان این رشته
صابر عبدالملکی حسن ملکی فائزه اسدیهدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تدریس اثربخش اساتید رشته برنامهریزی درسی از نظر دانشجویان بود. روش پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته برنامهریزی درسی دانشگاههای تهران و علامه طباطبائی بود. روش نمون أکثرهدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تدریس اثربخش اساتید رشته برنامهریزی درسی از نظر دانشجویان بود. روش پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته برنامهریزی درسی دانشگاههای تهران و علامه طباطبائی بود. روش نمونهگیری هدفمند بود که در آن دانشجویانی که شرایط نمونه موردنظر را داشتند با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و اکتشافی مورد مصاحبه قرار گرفتند و با رسیدن به اشباع نظری یافتهها تعداد نمونه پژوهش 21 نفر شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل موضوعی دادههای 7 مرحلهای کلایزی (1987) استفاده شد. تحلیل محتوای دیدگاه دانشجویان در مورد مؤلفههای تدریس اثربخش اساتید منجر به شناسایی 328 کد اولیه،26 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی شد که عبارتاند از ویژگیهای علمی (تسلط بر موضوع؛ دانش علمی معتبر و بهروز از موضوع تدریس؛ برقراری ارتباط بین نظر و عمل در موضوع؛ رویکرد پژوهشگری نسبت به تدریس موضوع)؛ مهارتهای تدریس (بیان مطالب به زبان شیوا قابلفهم و منسجم؛ بهکارگیری روشهای مختلف تدریس؛ کاربرد روشهای تدریس فعال؛ استفاده از امکانات و وسایل کمکآموزشی)؛ مدیریت کلاس (مدیریت زمان؛ داشتن طرح درس؛ قواعد و قوانین کلاسی انعطافپذیر؛ سبک مدیریت تعاملی؛ مهارت برقراری ارتباط)؛ ویژگیهای اخلاقی (روحیه انتقادپذیری؛ توجه و احترام به دانشجو؛ شوخطبعی؛ وقتشناسی؛ عشق و علاقه به تدریس و دانشجویان؛ عدالت)؛ انگیزش (استفاده از منابع گوناگون انگیزشی؛ ترغیب شاگردان به یادگیری؛ توجه به تفاوتهای فردی دانشجویان؛ ایجاد شور و هیجان در فرایند آموزش) و ارزشیابی (کاربرد روش جدید و متنوع ارزشیابی؛ تناسب روش ارزشیابی با موضوع درسی؛ تأکید بر ارزشیابی فرایند مدار). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - تحلیل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی از نظر میزان توجه به آموزش حقوق کودک
رحمان پاریاد احمد سلحشوری محمدرضا یوسف زاده چوسریپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به آموزش بینرشتهای حقوق کودک در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی کشور ایران انجام گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگیهای آموزش حقوق کودک و از روش تحلیل محتوا بهمنظور بررسی و تحلیل برنامه درسی أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به آموزش بینرشتهای حقوق کودک در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی کشور ایران انجام گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگیهای آموزش حقوق کودک و از روش تحلیل محتوا بهمنظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی استفاده شده است. جامعة آماری آن در بخش تحلیل محتوا، برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور بود که از این جامعه، برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایههای سوم، چهارم، پنجم و ششم در سال 1395-1394 به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهه تحلیل اهداف، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی و سیاهه تحلیل محتوای کتب راهنمای معلم بود که پس از مطالعة مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط تعدادی از متخصصان علوم تربیتی و حقوق و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. در این پژوهش از روش آنتروپی شانون برای تجزیهوتحلیل دادهها و مقایسه ضرایب آنها استفاده شد و واحد تحلیل، جملات مندرج در متن کتب درسی، متن اهداف مصوب و متن راهنمای معلم بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی در بخش اهداف بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حقوق آموزشی (274/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق بهداشتی (0) و دادرسی (0)، در بخش کتابهای درسی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حقوق بهداشتی (205/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق دادرسی (15/0) و در بخش راهنمای معلم بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حمایتهای خاص (243/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق دادرسی (0) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - بررسی رویکرد غالب برنامه درسی دبیران دورة متوسطه اول منطقه سه آموزشوپرورش شهر اصفهان
بهمن زندی سیمین نقش رضاعلی طرخانهدف پژوهش حاضر بررسی گرایش رویکرد غالب برنامه درسی دبیران مدارس متوسطه اول ناحیه 3 آموزشوپرورش شهر اصفهان است. روش انجام این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع علی مقایسهای است. جامعة آماری این پژوهش را نیز کلیه دبیران مدارس متوسطه اول نا أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی گرایش رویکرد غالب برنامه درسی دبیران مدارس متوسطه اول ناحیه 3 آموزشوپرورش شهر اصفهان است. روش انجام این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع علی مقایسهای است. جامعة آماری این پژوهش را نیز کلیه دبیران مدارس متوسطه اول ناحیة 3 آموزشوپرورش شهر اصفهان به تعداد 500 نفر تشکیل دادهاند که با بهرهمندی از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه مورگان، 217 نفر از دبیران (79 نفر زن و 137 نفر مرد) انتخاب شدند و به پرسشنامهای محققساخته که بر اساس دستهبندی رویکردهای برنامه درسی بر مبنای دستهبندی اسکایرو (1992) طراحی شده بود پاسخ دادند. اعتبار پرسشنامه با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ و با نرمافزار spss20 برابر با 78/0 بهدستآمده است. یافتهها حاکی از آن است که رویکرد غالب دبیران در اهداف، نقش معلم و نوع ارزشیابی، دو رویکرد علمی دانشگاهی و کارایی اجتماعی است این در حالی است که در دو رویکرد بازسازی اجتماعی و یادگیرنده محوری پایینتر از متوسط هستند. همچنین با توجه به میانگینهای گزارش شده دبیران از میان دو رویکرد مورد توجه ابتدا به رویکرد علمی دانشگاهی و سپس به رویکرد کارایی اجتماعی توجه داشتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - یادگیری خدماترسانی: کاربست نظریه تربیتی در عمل
مریم مرندی حیدرلو یوسف ادیب اسکندر فتحی آذر فیروز محمودییادگیری خدمترسانی (Service Learning) بهعنوان یکی از رویکردها و گفتمانهای جدید یادگیری، تاریخچهای در حدود یک قرن دارد. یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمترسانی اجتماعی را یادگیری خدماترسانی میگویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربی است أکثریادگیری خدمترسانی (Service Learning) بهعنوان یکی از رویکردها و گفتمانهای جدید یادگیری، تاریخچهای در حدود یک قرن دارد. یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمترسانی اجتماعی را یادگیری خدماترسانی میگویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربی است، فرصتی برای یادگیرندگان فراهم میکند تا نیازهای اجتماعشان را بشناسند، برای رفع یکی از آن نیازها برنامهریزی کنند و حین مراحل مختلف کار (از برنامهریزی تا اجرای طرح و ارزیابی آن) مفاهیم مندرج در کتاب درسی را یاد بگیرند. یادگیری خدماترسانی تجربه آموزش سنتی را با زندگی واقعی پیوند میدهد و امکان مواجهه با چالشها و مسائل زندگی روزمره را برای یادگیرندگان مهیا میکند. این گفتمان آموزشی، بر برنامه درسی و محتوای آموزشی متمرکز است و نهتنها کتاب درسی را فراموش نمیکند بلکه از طریق تجربه عملی و بهکارگیری آموزههای مدرسه برای خدمت به گروهی از جامعه که به آن خدمت نیاز دارند، درک یادگیرندگان از محتوای آموزشی را عمیقتر و ملموستر میکند.آیزنر (Eisner.W.Elliot) این نوع یادگیری را بهعنوان یکی از ضروریات مدارس و دانشگاههای امروز تلقی میکند و لزوم توجه به تربیت دانشجویان و دانشآموزانی متبحر با مهارتهای فنی "بررسی و شناخت"، "تفکر انتقادی" و "برقراری ارتباط مؤثر"را تأکید میکند. در این پژوهش کیفی از جستار نظرورزانه بهعنوان روش پژوهش و از بررسی مستندات بهعنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. با توجه به هدف مطالعه مباحثی مانند تعریف، مبانی فلسفی، مدلهای این نوع از یادگیری، برنامه درسی مبتنی بر آن، اصول، مزایا و معایب این نوع آموزش بهمنظور ببین ضرورت توجه به یادگیری خدماترسانی در طراحی برنامههای درسی نظام آموزشی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - تبیین محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی از منظر تحلیل مقایسهای آرای کانت و ملا احمد نراقی
مهدی سبحانی نژاد نجمه احمدابادی ارانی طاهره جلالوند آزاد محمدیهدف این پژوهش، دستیابی به مؤلفههای محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی از منظر کانت و ملا احمد نراقی و تحلیل مقایسهای آن بهمنظور تبیین مؤلفههای مشترکی در حوزه محتوی برنامه درسی تربیت اخلاقی است. جهت نائل شدن به این هدف، سعی بر آن شده است با استفاده از منابع دستاول و من أکثرهدف این پژوهش، دستیابی به مؤلفههای محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی از منظر کانت و ملا احمد نراقی و تحلیل مقایسهای آن بهمنظور تبیین مؤلفههای مشترکی در حوزه محتوی برنامه درسی تربیت اخلاقی است. جهت نائل شدن به این هدف، سعی بر آن شده است با استفاده از منابع دستاول و منابع دستدوم شامل (کتب معتبر، پژوهشها و تحقیقات مرتبط با موضوع پژوهش، نشریات و سایتهای اینترنتی) مطالعة حاضر از طریق روشهای تحلیل مفهومی و روش تحلیل تطبیقی مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که اندیشمندان مذکور بهصورت ژرف به تربیت اخلاقی پرداخته و دلالتهای قابل توجهی در محتوی برنامه درسی تربیت اخلاقی، ارائه نمودهاند. کانت بهعنوان نماینده دیدگاه غرب و ملا احمد نراقی بهعنوان نماینده دیدگاه اسلامی؛ در محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی بهرغم اختلاف نظرهای مشهود، مؤلفههای مشترک قابل استنباط و استخراجی نیز دارند که میتواند مورد نظر سیاستگذاران و برنامه ریزان درسی قرار گیرد. از جمله مؤلفههای مذکور میتوان به تربیت انسان بهعنوان اولویت اصلی برنامههای درسی، ضرورت پرورش بعد اخلاقی دانشآموز، پرورش حافظه طی برنامه درسی، عملگرایی در برنامههای درسی، تجربه محوری در برنامههای درسی، تأکید بر نقد و نظر در برنامههای درسی و پرورش بعد دینی و معنوی دانشآموز اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - مقایسه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی علوم انسانی
حسین مومنی مهموئی محمد ایزدیان زوپژوهش حاضر به مقایسه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی علوم انسانی (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه) پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از جهت گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژو أکثرپژوهش حاضر به مقایسه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی علوم انسانی (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه) پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از جهت گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان رشته های تحصیلی علوم انسانی که دوره کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی دایر در دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه دارند، تشکیل می دهند که 132 نفر می باشند. بدلیل حجم کم کل جامعه آماری از طریق روش تمام شماری بعنوان نمونه در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد .اعتبار آن از طریق روایی محتوایی بررسی شد.پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرانباخ 79/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt تک گروهی ، مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار17 spssصورت گرفت. براساس نتایج بدست آمده میزان کیفیت شاخص های ترکیب محتوا روش های تدریس، مواد و وسایل کمک آموزشی (ارشد)، فعالیت های یادگیری (دکتری)، رشته زبان وادبیات فارسی، از دیدگاه دانشجویان در سطح نامطلوب برآورد شده است. اما شاخص های گروه های یادگیری (ارشد)، گروه های یادگیری، فضای آموزشی (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردید. همچنین از دیدگاه دانشجویان زبان انگلیسی اهداف برنامه درسی، گروه های یادگیری، ارزیابی برنامه درسی (ارشد)، مواد و وسایل کمک آموزشی، روش های تدریس، مواد و وسایل کمک آموزشی (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردید. اما اهداف برنامه درسی، ترکیب محتوا، گروه های یادگیری (دکتری)، فضای آموزشی (ارشد)، در سطح نامطلوب برآورد شد. همچنین از دیدگاه دانشجویان فقه و مبانی حقوق اسلامی شاخص های اهداف برنامه درسی، روش های تدریس مواد و وسایل کمک آموزشی، (ارشد) و زمان در نظرگرفته شده (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردیده است. اما شاخص های ترکیب محتوا ، زمان در نظرگرفته شده، ارزیابی برنامه درسی (ارشد) و فعالیت های یادگیری (دکتری) در سطح نامطلوب برآورد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - کاوش عناصر برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران: یک مطالعة کیفی
عباس پورسلیم محبوبه عارفی کورش فتحی واجارگاههدف اصلی این پژوهش شناسایی عناصر اصلی برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران است. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعة آماری این پژوهش شامل معلمان، متخصصان و اساتید صاحبنظر در زمینة شهروندی جهانی بودند که بهصورت ه أکثرهدف اصلی این پژوهش شناسایی عناصر اصلی برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران است. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعة آماری این پژوهش شامل معلمان، متخصصان و اساتید صاحبنظر در زمینة شهروندی جهانی بودند که بهصورت هدفمند و از روش گلوله برفی انتخاب شدند. انتخاب افراد نمونه تا اشباع نظری دادهها ادامه پیدا کرد. درمجموع با 34 نفر که شامل 18 معلم و 16 متخصص و عضو هیئتعلمی دانشگاه بودند، مصاحبه به عمل آمد. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی مراحل کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت که در قالب 9 مقوله کلی شامل: ضرورت و نیاز؛ اهداف؛ محتوا؛ روشهای یاددهی-یادگیری؛ نقش معلم؛ ارزشیابی؛ مواد و منابع؛ فضا و زمان ارائه شدهاند. همچنین برای تأمین روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا با استفاده از چهار معیار موثق بودن و اعتبار، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری جهت ارزیابی، استفاده شد. در پایان نیز کاربرد روش فبک در تربیت شهروند جهانی بررسی و نهایتاً پیشنهاداتی در راستای توسعه برنامه ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - مفهومسازی برنامه درسی زائد در نظام آموزش عالی ایران
سیده مریم حسینی لرگانی کوروش فتحی واجارگاهپژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که ب أکثرپژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با 21 نفر صاحبنظر مصاحبه شد. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در دادهها حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. جمعاً 103 کد باز، 18 کد محوری و 6 کد انتخابی از مصاحبههای صورت گرفته در طی سه مرحله کدگذاری شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین عوامل علی، مداخلهگر، زمینهای، راهبردها و پیامد به ترتیب عبارت است از: انگیزة کم در بین استادان و دانشجویان، حضور طراحان و برنامهریزان در تدوین برنامه درسی با رویکرد سلیقهای، سیاستهای تمرکزگرایانه و عرضهمحور، دانشمحور نبودن اقتصاد کشور، مسئلهمحور نبودن برنامههای درسی و اختصاص بودجه ناکافی، افزایش نرخ بیکاری بهویژه در بین دانشآموختگان، نیروی انسانی ناکارآمد، فرار مغزها و کاهش بیاعتمادی به آموزش عالی از جمله یافتههای این مطالعه بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - بررسی میزان توجه به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی
مریم رضایی غلامعلی احمدی سیدمحمدرضا امامجمعه صادق نصریهدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنمایهای معلم) علوم اجتماعی دوره ابتدایی است. روش پژوهش ترکیبی (اکتشافی، تحلیل محتوا) است. جامعة آماری این پژوهش همة کتابهای درسی علوم اجتماعی، راهنماهای معلم علوم ا أکثرهدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنمایهای معلم) علوم اجتماعی دوره ابتدایی است. روش پژوهش ترکیبی (اکتشافی، تحلیل محتوا) است. جامعة آماری این پژوهش همة کتابهای درسی علوم اجتماعی، راهنماهای معلم علوم اجتماعی دوره ابتدایی و اسناد جهانی یونسکو است. حجم نمونه با جامعه برابر است. ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق فرم تحلیل محتوای محقق ساخته و اسناد جهانی یونسکو است؛ برای تأیید روایی صوری و محتوایی فرم تحلیل محتوای محقق ساخته از نظرات 20 نفر از کارشناسان (تعلیم و تربیت و کارشناسان سازمان یونسکو، اساتید محیطزیست، جامعهشناسی و اقتصاد) استفاده گردید و روایی صوری و محتوایی آن مورد تأیید قرار گرفت، پایایی ابزار تحقیق توسط فرمول هولستی محاسبه گردید و 92/0 به دست آمد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که در برنامههای درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی، در همه کتابها و راهنماهای علوم اجتماعی مورد تحلیل، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق شهروندی و محافظت از محیط طبیعی است و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مصرف پایدار و مصرف بیش از حد است. در این برنامه درسی به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار بهصورت نامتعادل توجه شده است؛ در برنامههای درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی بسیاری از مؤلفههای بعد فرهنگی (نقد فرهنگی، بازسازی فرهنگ، حفظ فرهنگ، سیستم مذهبی و باورها) و بعد اقتصادی، بعد اجتماعی و زیستمحیطی فاقد فراوانی است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - دلالتهای برنامه درسی چندفرهنگی میشل فوکو و هنری ژیرو بر اصلاح و بازطراحی برنامه درسی دوره ابتدایی ایران
مهدی سبحانی نژاد حسن نجفی نجمه احمدآبادی آرانی علی عبداله یارپژوهش حاضر با هدف شناسایی دلالتهای برنامه درسی چندفرهنگی میشل فوکو و هنری ژیرو بر اصلاح و بازطراحی برنامه درسی دوره ابتدایی ایران انجام شد. روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی، حوزه پژوهشی کلیه منابع دیجیتال و چاپی مرتبط با موضوع، روش نمونهگیری هدفمند، ابزار پژوهش فرمهای فیش أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی دلالتهای برنامه درسی چندفرهنگی میشل فوکو و هنری ژیرو بر اصلاح و بازطراحی برنامه درسی دوره ابتدایی ایران انجام شد. روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی، حوزه پژوهشی کلیه منابع دیجیتال و چاپی مرتبط با موضوع، روش نمونهگیری هدفمند، ابزار پژوهش فرمهای فیشبرداری، شیوه تجزیه؛ تحلیل محتوای کیفی و ارزیابی اعتبار یافتهها از طریق داوری تخصصی بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که بر اساس آراء تربیتی فوکو و ژیرو میتوان مواردی همچون تجزیهوتحلیل دیالکتیکی تجارب روزمره، تعلیم و تربیت مرزی، تحقق عدالت تربیتی، کسب توانایی همزیستی، آگاهی انتقادی، پیشگیری و مقاومت در برابر بازتولید نابرابری اجتماعی، شنیدن و توجه کردن به صدای گروهها و نژادهای مختلف جامعه، رویگردانی از نخبهگرایی و حرکت در راستای توجه به فرهنگ عمومی، توجه به گفتمانهای اخلاقی و ... را در راستای سیاستگذاری اصلاحگرایانه و بازطراحی عناصر برنامه درسی دوره ابتدایی ایران مورد توجه قرار داد. محصول نهایی یا خروجی این نوع از برنامه درسی از نظر فردی به یادگیرندهای رشد یافته و از نظر اجتماعی به شهروندی فعال در سطح محلی، ملی و جهانی مبدل میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - راهکارهای طراحی طبیعتمحور فضاهای آموزشی دوره ابتدایی برای تحقق اهداف برنامه درسی ملی
سیده سمیه میرمرادیکودکی اولین و مهمترین دورة زندگی آدمی است که در آن برای اولین بار مفهوم خود، طبیعت و روابط اجتماعی در آن شکل میگیرد. بر این اساس در هدفگذاری اصلی برای تدوین برنامه درسی ملی نیز به این اهداف برای کودکان پرداخته شده است. یکی از پرسشهایی که برای تحقق اهداف برنامه درسی أکثرکودکی اولین و مهمترین دورة زندگی آدمی است که در آن برای اولین بار مفهوم خود، طبیعت و روابط اجتماعی در آن شکل میگیرد. بر این اساس در هدفگذاری اصلی برای تدوین برنامه درسی ملی نیز به این اهداف برای کودکان پرداخته شده است. یکی از پرسشهایی که برای تحقق اهداف برنامه درسی به آن باید پاسخ داد چگونگی محیط فیزیکی است که امر آموزش و پرورش در آنجا رخ میدهد. از طرفی حضور طبیعت در طراحی فضاهای آموزشی نیز بنا بر مطالعات انجام شده، قابلیتهای بسیار زیادی برای تأمین نیازهای مختلف کودکان در رشد و آموزش و پرورش داراست. این پژوهش با هدف بررسی تأثیراتی که طراحی با رویکرد طبیعتمحور در فضاهای آموزشی دوره ابتدایی میتواند بر رسیدن به اهداف برنامه درسی ملی داشته باشد، شکل گرفته. پژوهش حاضر یک مطالعة توصیفی تحلیلی است که با روش کتابخانهای و بررسی متون و استدلال منطقی شکل گرفته است. یافتههای پژوهش شامل راهکارهای طراحی طبیعتمحور برای دستیابی به اهداف برنامه درسی ملی میباشند که از مهمترین آنها میتوان به استفاده از الگوهای طراحی پایدار در طراحی مدارس، طراحی دو حیاط جداگانه آموزشی و ورزشی اجتماعی، طراحی فضاهای نیمهباز آموزشی در مجاورت فضای کلاسها، استفاده از دید بصری به فضای سبز طبیعی از فضاهای داخلی، استفاده از شیوههای باغسازی ایرانی در طراحی محوطهها، ایجاد تنوع فضایی با ایجاد فضاهای متنوع بسته، باز و نیمهباز، اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - برنامه درسی بومیشده، ضرورت انکارناپذیر برای کلاسهای چندپایه
سمانه طاهری زاده رسول شعبانیبرنامهریزی درسی کلاسهای درس چندپایه از موضوعات چالشبرانگیز در کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه است. در این کشورها، برنامهریزی درسی چندپایه از حیث ضرورت، کارایی و عملی بودن مورد توجه و بحث جدی قرار دارد. مقاله مروری حاضر با استفاده از منابع موجود در کتابخانة چاپی و بهک أکثربرنامهریزی درسی کلاسهای درس چندپایه از موضوعات چالشبرانگیز در کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه است. در این کشورها، برنامهریزی درسی چندپایه از حیث ضرورت، کارایی و عملی بودن مورد توجه و بحث جدی قرار دارد. مقاله مروری حاضر با استفاده از منابع موجود در کتابخانة چاپی و بهکارگیری موتور جستجوی گوگل اسکولار (google scholar) پایگاههای دادهای مثل مرکز پایاننامههای ایرانی (Irandoc)، جهاد دانشگاهی (sid)، مگ ایران (magiran)، نورمگز (noormags) را بررسی و به ارائة برخی از مفاهیم نظری و نتایج پژوهشهای انجام شده در این زمینه، به تشریح دلایل لزوم توجه بیشتر برنامه درسی ملی به کلاسهای چندپایه و تدوین برنامه درسی خاص برای این کلاسها پرداخته است. یافتهها بیانگر آن است که کلاسهای چندپایه، یکی از جنبههای مغفول برنامه درسی ملی است و با توجه به وجود این کلاسها در نظام آموزش رسمی کشور ما، ارائه ساختارها و پشتیبانیهای لازم جهت آموزش کیفی در این شرایط، ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین تدارک یک برنامه درسی بومیشده برای این کلاسها یک ضرورت انکارناپذیر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - اعتباریابی مؤلفههای اساسی برنامه درسی دانشجو با استفاده از تحلیل ساختاری تأییدی
فاطمه ابدی محمد جوادی پور رضوان حکیم زاده رضا سجادیپژوهش حاضر با هدف تعیین قدرت تبیین مؤلفههای بهدستآمده در برنامه درسی دانشجو میباشد. این مطالعه از حیث نوع بنیادی، از حیث رویکرد، توصیفی و از نوع طرحهای آمیخته اکتشافی است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه بازپاسخ با هشت نفر از صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین قدرت تبیین مؤلفههای بهدستآمده در برنامه درسی دانشجو میباشد. این مطالعه از حیث نوع بنیادی، از حیث رویکرد، توصیفی و از نوع طرحهای آمیخته اکتشافی است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه بازپاسخ با هشت نفر از صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت در دانشگاه تهران در بخش کیفی؛ و پرسشنامة استخراج شده از نتایج مصاحبه در بخش کمی است که در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهمنظور تأیید و رتبهبندی مؤلفههای مربوط به ویژگیهای دانشجویان اجرا شد. در بخش کیفی بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش سه مرحلهای اشتراوس و کوربن (1990) و در بخش کمی از تحلیل ساختار تأییدی و آزمون فریدمن استفاده شد. بر اساس 100 مشاهده جمعآوری شده، چارچوب نظری با استفاده از نرمافزار AMOS مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به نرمال نبودن دادهها، از روش GLS جهت برآورد پارامترها استفاده گردید. درمجموع چهار مؤلفه محوری از مصاحبههای انجام گرفته به دست آمدند که عبارتاند از: ویژگیهای برنامهدرسی دانشجو؛ عناصر اصلی آن شامل دانشجو، استاد و سازمان؛ مراحل شکلگیری شامل عوامل زمینهای و عوامل محرک؛ و موانع و چالشهای شکلگیری این برنامهدرسی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - پرسشهای اساسی برنامه درسی با تأکید بر دیدگاه شوآب
سعید مذبوحی محسن حاجی تبار فیروزجایی بدرالسادات دانشمندفواید طرح سؤالات در حوزه برنامهدرسی کدماند؟ و سؤالات اساسی حوزه برنامه درسی کدماند؟ دو پرسشی است که این تحقیق با هدف پاسخگویی به آنها به روش توصیفی، تحلیلی و استنتاجی صورت پذیرفته است. در پاسخگویی به این پرسش از دیدگاه شوآب برای ارائه طرحی از سؤالات در مورد ماهیت، ع أکثرفواید طرح سؤالات در حوزه برنامهدرسی کدماند؟ و سؤالات اساسی حوزه برنامه درسی کدماند؟ دو پرسشی است که این تحقیق با هدف پاسخگویی به آنها به روش توصیفی، تحلیلی و استنتاجی صورت پذیرفته است. در پاسخگویی به این پرسش از دیدگاه شوآب برای ارائه طرحی از سؤالات در مورد ماهیت، عناصر و عمل برنامه درسی استفاده میشود. همچنین در پرتو این طرح، سؤالات تدوین شده سایر نظریهپردازان برنامه درسی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد و کاربردهای گوناگون این سؤالات توضیح داده میشود. معیار نهایی در سودمندی این سؤالات اثبات این موضوع است که چه قدر آنها در افزایش تفکر و فعالیت در حوزه برنامه درسی تأثیر دارند. به نظر میرسد که پاسخ به این سؤال نهاییِ آزمون همانند سایر سؤالات در شرایط عمل به دست آید. نتایج تحلیل نشان داد از طرح سؤالات میتوان برای درک، ساخت و اجرا برنامهدرسی استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - رابطة آیندهنگری در برنامه درسی با خلاقیت دانشجویان
مریم تقوایی یزدیهدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطة آیندهنگری در مؤلفههای برنامه درسی (نوآوری، تحولپذیری، مدیریت، تحولآفرینی و بهرهوری) با خلاقیت دانشجویان دانشگاه آزاد ساری در سال 1394 بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی، همبستگی بود. جامعة آماری این تحقیق شامل همة دانشجویان دانشکده علوم أکثرهدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطة آیندهنگری در مؤلفههای برنامه درسی (نوآوری، تحولپذیری، مدیریت، تحولآفرینی و بهرهوری) با خلاقیت دانشجویان دانشگاه آزاد ساری در سال 1394 بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی، همبستگی بود. جامعة آماری این تحقیق شامل همة دانشجویان دانشکده علوم انسانی این واحد که شامل 4206 نفر است، است. نمونه آماری این پژوهش تعداد 343 نفر از دانشجویان دانشکده علوم انسانی بود که به روش تصادفی طبقهای مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها یک پرسشنامة استاندارد و یک پرسشنامة محققساخته بوده است. روایی پرسشنامه توسط چند تن از کارشناسان و متخصصین علوم تربیتی تأیید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه خلاقیت تورنس 1992 (905/0) و پرسشنامة آیندهنگری در برنامه درسی (890/0) محاسبه شده است. برای توصیف دادهها از توزیع فراوانی، درصد فراوانی، فراوانی تجمعی، نمودارها و نیز شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی شامل نما، میانه، میانگین و انحراف معیار استفاده شده و برای تجزیهوتحلیل، تفسیر و تعمیم نتایج تحقیق به جامعه، از آمار استنباطی شامل: آزمونهای پارامتریک (تی مستقل و آنوا) و نیز آزمون ناپارامتریک (ضریب اسپیرمن) با نرمافزار SPSS16 استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمونهای آماری، بین مؤلفههای نوآوری، تحولپذیری، مدیریت، تحولآفرینی و بهرهوری که توسط آلوین و هیدی تافلر (1967) در مجله آیندهشناسی و جامعه آینده جهانی اشاره گردید و توسط کورنیش و همسرش پایهریزی شد با متغیر خلاقیت رابطة مثبت و معنادار مشاهده گردید. همچنین بین خلاقیت و آیندهنگری دانشجویان نیز رابطه مثبت و معنادار دیده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - مهارتهای شهروندی مغفول در برنامه درسی دوره ابتدایی ایران
محمود بداقیان فائزه ناطقیچکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی مهارتهای شهروندی مغفول دربرنامه درسی دوره ابتدایی ایران از دیدگاه کارشناسان و معلمان شهرخمین بود . این پژوهش بصورت توصیفی پیمایشی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش را آموزگاران و کارشناسان آموزشی دوره ابتدایی شهرستان خمین تشکیل داد ( جمعا ً 36 أکثرچکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی مهارتهای شهروندی مغفول دربرنامه درسی دوره ابتدایی ایران از دیدگاه کارشناسان و معلمان شهرخمین بود . این پژوهش بصورت توصیفی پیمایشی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش را آموزگاران و کارشناسان آموزشی دوره ابتدایی شهرستان خمین تشکیل داد ( جمعا ً 368 نفر 364 نفر آموزگار و 4 نفر کارشناس آموزشی دوره ابتدایی ) .نمونه ی تحقیق شامل تمامی کارشناسان آموزشی و 196 نفر از آموزگاران بود . به منظور نمونه گیری در ارتباط با کارشناسان از روش تمام شماری و در ارتباط با آموزگاران از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بهره گرفته شد . ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته شامل 39 گویه بسته پاسخ بود که بعد فردی ،اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی تربیت شهروندی را در بر گرفت . اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 77/0 برآورد گردید و برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی محتوایی و صوری استفاده شد ؛ تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (درصد ، میانگین ، انحراف معیار ) و آمار استنباطی (آزمون لون و آزمون تی تک نمونه ای )صورت گرفت . یافته های پژوهش نشان داد که هیچ یک از ابعاد مهارت های شهروندی به نحو مطلوبی در کتاب های دوره ابتدایی بازتاب نداشته است. گرچه تقریبا تمامی مهارت ها در یک درجه توجه قرار دارد اما بطور نسبی ابعاد فردی و سیاسی به ترتیب شامل تاکید کمتر و ابعاد فرهنگی و اجتماعی دارای توجه نسبتا بیشتری در تدوین کتب درسی دوره ابتدایی بوده است. همچنین نتایج نشان دادکه کمترین توجه کتاب های دوره ابتدایی مربوط به مهارتهای شهروندی زیر می باشد: در زمینه مهارت های اجتماعی شناخت روابط خویشاوندی و توان مشارکت در جامعه، در ارتباط با مهارت های فردی راههای توسعه هیجانات خوب و کنترل عواطف، در ارتباط با مهارت های فرهنگی توان استفاده ازفناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح مقدماتی، در ارتباط با مهارتهای اقتصادیآشنایی با فرایند تولید، توزیع و مصرف برخی کالاها و در ارتباط با مهارت های شهروندی سیاسی احترام به خدمتگزاران جامعه، احترام به افراد عدالت خواه و حق طلب و شناخت حقوق فردی. با توجه به یافته های پژوهش حاضربازنگری در محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی در راستای میزان توجه به مهارت های شهروندی ضروری به شمارمی رود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - روشهای تدریس مبتنی بر توسعة آیندهپژوهی در آموزش عالی ایران: مطالعة کیفی
مهدی کشاورزی محمد حسین یارمحمدیان محمد علی نادی خوراسگانییکی از وظایف دانشگاهها، توانمندسازی دانشجویان در عرصههای مختلف از جمله شناخت آینده یا آیندهپژوهی است. رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان میتواند از طریق آموزش در طی سالهای تحصیل بهبود یابد؛ بنابراین میتوان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم که میتواند بر رشد توانایی أکثریکی از وظایف دانشگاهها، توانمندسازی دانشجویان در عرصههای مختلف از جمله شناخت آینده یا آیندهپژوهی است. رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان میتواند از طریق آموزش در طی سالهای تحصیل بهبود یابد؛ بنابراین میتوان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم که میتواند بر رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان تأثیرگذار باشد، کیفیت روشهای تدریس و یادگیری آنان است. هدف این پژوهش طراحی روشهای تدریس مبتنی بر توسعه آیندهپژوهی در آموزش عالی بود که با شیوه پژوهشی کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمهساختاریافته با 14 نفر از اساتید صاحبنظران حوزه برنامه درسی و آیندهپژوهی در دانشگاههای استان فارس انجام شد، برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی با کمک نرمافزار MAXQDA12 به مفاهیم مجزا تفکیک شدند و 16 مقولة کلی به دست آمد. این مقاله یافتههای مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (4 مقوله)، پدیده محوری (آیندهپژوهی بهعنوان یک رویکرد کلی در تدریس)، راهبردها (3 مقوله)، زمینه (4 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2 مقوله) و پیامدها (2 مقوله) تحلیل کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - تأثیر روش تدریس مشارکتی بر گروهگرایی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه در شهر مشهد
مرتضی کرمی اعظم محمدزاده معصومه افشاریپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی بر گروهگرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه صورت پذیرفت.روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با دو گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر پایه اول دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصی أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی بر گروهگرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه صورت پذیرفت.روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با دو گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر پایه اول دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 90 ـ 89 و حجم نمونه تحقیق 77 نفر بود که 24 نفر در گروه آزمایش، 26 نفر در گروه کنترل 1 و 27 نفر در گروه کنترل 2 قرار گرفتند. در گروه آزمایش، تدریس به روش مشارکتی انجام شد و در گروههای کنترل از روش تدریس سنتی(روش سخنرانی) استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه گروهگرایی ایوانز و جارویس(1986) و آزمونهای پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود که کلیه آزمونها از لحاظ روایی و ضریب پایایی (86/0) مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از روش آمار استنباطی (MANCOVA) نیز استفاده شد. نتایج آزمون مانکوا نشان داد که بین سه گروه از جهت متغیر گروهگرایی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P= )و نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نمایانگر این بودکه گروه آزمایش در متغیر گروهگرایی نسبت به هر دو گروه (گروه کنترل یک 004/0(P= و گروه کنترل دو ) 005/0(P= از شیوه تدریس کار مشارکتی، تأثیر بیشتری پذیرفته است. ولی بین سه گروه از جهت متغیر پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود نداشت (646/0P= ) با وجود اینکه این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نیست اما مقایسه میانگینها در پیشرفت تحصیلی سه گروه، عملکرد بهتر گروه آزمایشی نسبت به دو گروه کنترل را نشان داد. معلمان باید روشهای فعال تدریس را به خوبی فرا گرفته و این روشها را در کلاسهای درس اجرا کنند و همچنین در جهت تغییر نگرش دانشآموزان نسبت به کار گروهی نیز گام بردارند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - ارزیابی مؤلفههای کارآفرینی در برنامه درسی تجربهشده دانشجویان دانشگاه کابل
مصطفی رضایی رحمت اله مرزوقیهدف کلی پژوهش ارزیابی مؤلفههای کارآفرینی در برنامه درسی تجربهشده دانشجویان کارشناسی دانشگاه کابل در سال تحصیلی 93-92 بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه کابل بود (4590 نفر). بر اساس فرمول کوکران 346 نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری طبقه أکثرهدف کلی پژوهش ارزیابی مؤلفههای کارآفرینی در برنامه درسی تجربهشده دانشجویان کارشناسی دانشگاه کابل در سال تحصیلی 93-92 بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه کابل بود (4590 نفر). بر اساس فرمول کوکران 346 نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی بهینه شده انتخاب شدند. برای ارزیابی کارآفرینی در گام اول چارچوب کارآفرینی تدوین شد، در گام دوم بر اساس آن ابزار ارزیابی مؤلفههای کارآفرینی در برنامه درسی تجربهشده تحقیق ساخته شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 88/0 بود. روایی ابزار مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. در بخش آماری از میانگین، انحراف استاندارد و آزمون T تستها، تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. که بهوسیله نرمافزار spss و lisrel پس از تحلیل دادهها یافتههای نشان داد که چارچوب کارآفرینی دارای اعتبار است. بعد غالب کارآفرینی در برنامهدرسی تجربهشده، مقوله موقعیتشناسی است. در کل وضعیت کارآفرینی از حد متوسط پایینتر بود. بین دانشجویان دختر و پسر تفاوتی وجود ندارد، اما بین کارآفرینی دانشجویان دانشکدههای مختلف تفاوت معنادار مشاهده میگردد. بیشترین مؤلفهای که در برنامه درسی تجربهشده شیوع شده، مؤلفة خلاقیت و نوآوری و کمترین آن مقوله کنترل درونی بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - طراحی مدل برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دانشگاه سازمانی
مرتضی شعبانی حسن ملکی عباس عباسپور اسماعیل سعدی پورهدف پژوهش حاضر، طراحی مدل برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دانشگاه سازمانی بوده است. روش پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جامعة آماری پژوهش متشکل از سه گروه متخصصان دانشگاهی، کارشناسان و مدیران سازمانی و اسناد بود. برای انتخاب نمونه از روش نم أکثرهدف پژوهش حاضر، طراحی مدل برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دانشگاه سازمانی بوده است. روش پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جامعة آماری پژوهش متشکل از سه گروه متخصصان دانشگاهی، کارشناسان و مدیران سازمانی و اسناد بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل اسناد بود. روایی محتوایی مصاحبه با استفاده از نظر متخصصین تعلیم و تربیت به دست آمد. برای بررسی اعتبار، دادهها طی فرایند کدگذاری نامگذاری، مقولهبندی و تحلیل گردید و اعتباریابی یافتهها با استفاده از سه روش بازبینی توسط مصاحبهشوندگان، سهسوسازی و مرور همتا تأیید گردید. نتایج نشان داد که مدل برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت دارای سه مفروضه بافت سازمانی، فضا و جو یادگیری و حل مسئله خلاق و پنج مؤلفه هدف، فعالیت یادگیری، سازماندهی، روش تدریس و ارزشیابی است. درمجموع این یافتهها میتواند برای طراحی دورههای آموزشی مبتنی بر پرورش تفکر خلاق کارکنان در سازمانها مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی
حسین کارشکی حسین جعفری ثانی فاطمه ارفع بلوچیهدف این پژوهش، ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی بود. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی پیمایشی انجام شد و جامعه آماری آن شامل دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیشدبستانی و دبستانی، مدیران و مرب أکثرهدف این پژوهش، ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی بود. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی پیمایشی انجام شد و جامعه آماری آن شامل دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیشدبستانی و دبستانی، مدیران و مربیان مهدهای کودک شهر مشهد و معلمان مدارس ابتدایی نواحی هفتگانه شهر مشهد است. نمونه انتخابی، در مجموع 83 نفر بودند که شامل 53 نفر از شاغلان آموزش و پرورش پیش دبستانی، معلمان مدارس ابتدایی و نیز 30 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی میشد. برای ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی، ارزیابی شیوه تدریس اساتید، ارزیابی تناسب محتوای ارائه شده توسط استادان با محتوای برنامه، و اصلاحات و پیشنهادات ارائه شده از 4 پرسشنامه محقق ساخته معتبر استفاده شد و روایی و پایای ابزارها احراز گردید. به منظور تحلیل دادههای گردآوری شده شاخصهای توصیفی، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون خیدو مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها نشان داد که شرکت کنندگان، کیفیت محتوای برنامه درسی رشته را در سطح متوسط ارزیابی کردند. مربیان مهد در مقایسه با دانشجویان و معلمان مدارس ابتدایی نگرش بهتری در مورد محتوای برنامه درسی رشته دارند. شرکت کنندگان در پژوهش با اعمال اصلاحات پیشنهادی موافق بودند. نتایج آزمون خی دو نیز نمایان ساخت که گروههای مورد مطالعه، جز در 4 مورد، در سایر موارد هیچ اختلاف نظری با یکدیگر نداشتهاند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که از منظر دانشجویان کیفیت تدریس اساتید (05/0 تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - واکاوی برنامه درسی پنهان در انتخاب استاد راهنما در دانشکده ریاضی: یک مطالعه کیفی
سعید صفایی موحد محمد عطارانبرنامه درسی پنهان در آموزش عالی را میتوان شامل قواعد تصریح ناشدهای دانست که برای تکمیل موفقیت آمیز آموزش رسمی ضروری به نظر میرسد. یکی از مهمترین ابعاد آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی که با پویاییهای خاصی همراه بوده، نقشی اساسی در شکل گیری برنامه درسی پنهان دارد، مرحله ا أکثربرنامه درسی پنهان در آموزش عالی را میتوان شامل قواعد تصریح ناشدهای دانست که برای تکمیل موفقیت آمیز آموزش رسمی ضروری به نظر میرسد. یکی از مهمترین ابعاد آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی که با پویاییهای خاصی همراه بوده، نقشی اساسی در شکل گیری برنامه درسی پنهان دارد، مرحله انجام پایاننامه است. در این مطالعه، با توجه به پویاییهای خاص روابط استاد راهنما ـ دانشجو در انجام این پروژهها سعی شده است تا معیارهای تصریح نشدهای که دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم ریاضیِ یکی از دانشگاههای دولتیِ شهر تهران در انتخاب استاد راهنما مدنظر قرار میدهند، مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته و ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختار یافته و گفتگوهای غیررسمیِ حاصل از زیست تعاملی با شرکت کنندگان در تحقیق بوده است. بدین منظور، تعداد 9 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد این دانشکده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و دادههای حاصل از آنها با استفاده از روش تحلیل محتوا، تحلیل و مقوله بندی شدهاند. بر اساس نتایج این پژوهش، معیارهای انتخاب استاد راهنما در این دانشکده را میتوان در پنج مقوله اصلی به شرح زیر طبقه بندی کرد: سبک نظارت پژوهشی، ویژگیهای علمی اساتید، ویژگیهای شخصیتی آنها، معیارهای غیر آکادمیک، محدودیت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - مطالعة اثربخشی محتوای برنامه درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاههای کشور بر نیازهای شغلی آنان (مطالعه موردی: محتوای برنامه درسی فیزیک کاربردی)
اشرف السادات شکرباغانیهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیامدهای ناشی از اثربخشی محتوای برنامه درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فیزیک کاربردی دانشگاههای کشور بر یکی از نیازهای مهم جامعه نظیر بیکاری دانشآموختگان این دورهها بوده است. این مطالعه به بررسی ارتباط بین تجربیات علمی و عملی این دانش أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیامدهای ناشی از اثربخشی محتوای برنامه درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فیزیک کاربردی دانشگاههای کشور بر یکی از نیازهای مهم جامعه نظیر بیکاری دانشآموختگان این دورهها بوده است. این مطالعه به بررسی ارتباط بین تجربیات علمی و عملی این دانشآموختگان که در دانشگاههای کشور تحت پوشش برنامه درسی در آموزش دانشگاهی بهدست آوردهاند با نیازهای جامعه، پرداخته است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموختگان این دورهها از دانشگاههای سراسر کشور در سال تحصیلی 92-91 است که با روش نمونهگیری تصادفی 50 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی است که بر روی نمونه اجرا شد و با استفاده از آمار توصیفی نتایج به دست آمده از مصاحبه و پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که محتوای درسی این دورهها نمیتوانند نیازهای جامعه را برطرف کنند و نیاز به بازنگری دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - رابطه برنامه درسی پنهان با تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
صدف ایمانی ابوالقاسم یعقوبیهدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. روش پژوهشی مورد استفاد از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی سال آخر به تعداد 1359 نفر که در سال تحصیلی 1392-1 أکثرهدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. روش پژوهشی مورد استفاد از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی سال آخر به تعداد 1359 نفر که در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تحصیل بودند که از این تعداد طبق جدول نمونهگیری مورگان حجم نمونه 302 نفری به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای از میان دانشکدههای دانشگاه انتخاب، و اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای تحقیق گردآوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در تمامی فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین برنامه درسی پنهان و تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان رابطه معناداری منفی وجود دارد. همچنین بین برنامه درسی پنهان و ابعاد تحلیل رفتگی آموزشی (خستگی هیجانی، بدبینی و ناکارآمدی) دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان رابطه معناداری منفی وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - شناسایی سبکهای یادگیری: بازنگری در طراحی برنامه درسی نظام آموزشی فنی و حرفهای
علی غنایی اعظم محمدزاده قصر حمیده پاکمهر الهه حجارمطالعه حاضر با هدف بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفهای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان فنی و حرفهای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانشآموز فنی و حرف أکثرمطالعه حاضر با هدف بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفهای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان فنی و حرفهای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانشآموز فنی و حرفهای با استفاده از فرمول حجم نمونه و به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و پرسشنامه سبکهای یادگیری وارک را تکمیل نمودند که روایی و پایایی آن احراز شده بود. دادههای حاصل با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای آماریِ تحلیل واریانس یک طرفه دورن آزمودنیها، تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تفسیر شدند. یافتهها نشان داد که بین سبکهای یادگیری دانشآموزان فنی و حرفهای تفاوت معناداری وجود دارد (000/0p < ) و سبک غالب گروه مورد بررسی سبک شنیداری است. دانشآموزان دختر به سبک دیداری و دانشآموزان پسر به سبکهای خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < )دانشآموزان پایه دوم به سبک دیداری و دانشآموزان پایه سوم به سبکهای خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < ) و از بین سبکهای یادگیری تنها بین سبک دیداری و موفقیت تحصیلی رابطه معناداری وجود داشت. به نظر میرسد با توجه به ماهیت رشتههای فنی و حرفهای و حاکمیت سبک شنیداری بر این نظام، عناصر برنامههای درسی نیاز به بازنگری داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - میزان درگیری فعال دانشآموزان پایه ششم ابتدایی با محتوای کتب جدید التألیف علوم و ریاضی
مرضیه دهقانی حمیده پاک مهرپژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان درگیری فعال فراگیران با کتب علوم و ریاضی پایه ششم دبستان صورت گرفت. روش، تحلیل محتوا به تکنیک ویلیام رومی بر اساس ضریب درگیری دانشآموزان در سه مؤلفه متن، پرسشها و تصاویر بود. جامعه آماری محتوای کتابهای علوم و ریاضی پایه ششم ابتدایی است أکثرپژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان درگیری فعال فراگیران با کتب علوم و ریاضی پایه ششم دبستان صورت گرفت. روش، تحلیل محتوا به تکنیک ویلیام رومی بر اساس ضریب درگیری دانشآموزان در سه مؤلفه متن، پرسشها و تصاویر بود. جامعه آماری محتوای کتابهای علوم و ریاضی پایه ششم ابتدایی است که به صورت سرشماری تمام محتوای متون، پرسشها و تصاویر دو کتاب جدید التالیف چاپ 92-91 مورد تحلیل محتوا (ویلیام رومی) قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که در کتاب علوم (از 320 واحد متن، 100 واحد پرسش و 140 واحد تصویر) شاخص درگیری دانش آموزان با متن کتاب 84/0، با پرسشها 9 و با تصاویر کتاب 19/0 است. همچنین، در کتاب ریاضی (از 182 واحد متن، 862 واحد پرسش و 97 واحد تصویر) شاخص درگیری با متن کتاب 85/0، با پرسشها 26/13 و با تصاویر کتاب 30/0 حاصل گردید. به عبارتی، متن کتاب علوم و ریاضی این پایه به شیوه فعال تدوین شده است، در حالی که تصاویر این کتب به شیوه غیر فعال نگاشته شده و پرسشهای ارائه شده نیز به دلیل، فعال بودن بیش از اندازه منجر به خستگی و بیحوصلگی دانش آموزان میگردد. با عنایت به این که محتوای کتب مذکور در قسمت پرسشها و تصاویر نتوانسته آن چنان که باید دانشآموز را به فعالیت، تفکر و تحلیل تشویق نماید، اصلاح و بهبود در طراحی و تدوین این کتب ضروری مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - ارائه مدل توضیحی ویژگی های فردی، ادراک از برنامه درسی و رشد شایستگی های رهبری دانشجویان دانشگاه شیراز
مهدی محمدی لیلا ملتجیهدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه بین ویژگی های فردی دانشجویان، ادراک آنان از برنامه درسی تجربه شده و رشد شایستگی های آنان در قالب یک مدل توضیحی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود، که در سال 90-91 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از رو أکثرهدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه بین ویژگی های فردی دانشجویان، ادراک آنان از برنامه درسی تجربه شده و رشد شایستگی های آنان در قالب یک مدل توضیحی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود، که در سال 90-91 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 18 کلاس از دانشجویان سال آخر گروههای مختلف تحصیلی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل یک مقیاس محقق ساخته ارزشیابی برنامه درسی تجربه شده و پرسشنامه رشد شایستگی رهبری بود. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار و توزیع بین افراد نمونه، داده ها با استفاده از روش آماری ضریب رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج تحلیل آماری نشان داد که رابطه معنا داری بین معدل و رشته تحصیلی دانشجویان با رشد شایستگی رهبری آنان وجود دارد. رابطه معنا داری بین جنسیت، معدل، رشته تحصیلی و محل سکونت دانشجویان با ادراک آنان از برنامه درسی تجربه شده وجود دارد. برنامه درسی تجربه شده نقش واسطه گری معناداری را در رابطه بین ویژگی فردی دانشجویان با رشد شایستگی آنان ایفا می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - تحلیلی بر برنامه درسی پوچ در محتوای آموزشی
محمود صفری نادرقلی قورچیانطراحی برنامه درسی یکی از بخشهای اصلی فرآیند تدریس و یادگیری در آموزشوپرورش به شمار میرود. برنامه درسی شامل برنامه درسی آشکار، پنهان، پوچ و فوق برنامه است. درواقع، برنامه درسی پوچ به بخشهای حذف شده و نادیده گرفته شده از یک برنامه درسی اشاره دارد. در این پژوهش تلاش شد أکثرطراحی برنامه درسی یکی از بخشهای اصلی فرآیند تدریس و یادگیری در آموزشوپرورش به شمار میرود. برنامه درسی شامل برنامه درسی آشکار، پنهان، پوچ و فوق برنامه است. درواقع، برنامه درسی پوچ به بخشهای حذف شده و نادیده گرفته شده از یک برنامه درسی اشاره دارد. در این پژوهش تلاش شد تا از طریق مطالعه کتابخانهای و مرور کتابها، مقالات و اسناد مرتبط تحلیلی بر برنامه درسی پوچ انجام گیرد و عواملی که موجب پوچ شدن برنامه درسی در طول یک دورة تحصیلی میشوند شناسایی شوند. برنامه درسی پوچ در سه سطح رخ میدهد: بخشی از محتوای کتابهای درسی توسط سیاستگذاران، نویسندگان کتـابهای درسی یا سیاستمداران، به دلیل عـدم تناسب آن با نیـازهای دانشآموزان و جـامعه حذف و یا اضافه میشوند. بخشهایی از محتوای برنامه درسی در مدرسه توسط مسئولان و معلمان مورد کمتوجهی یا حتی بیتوجهی قرار میگیرند. درنهایت، بخشهایی از محتوای برنامه درسی به واسطة دانشآموزان که با زندگی واقعی آنها مرتبط نباشد، مورد توجه قـرار نمیگیرند و جالب اینکه در این سطح هیچگونه یادگیری هم رخ نمیدهد. هدف اصلی این پژوهش این است که به ارائة دیدگاههای نظری در مورد سه سطح برنامه درسی پوچ مبتنی بر نظام حاکم بر جامعه، مدرسه و دانشآموز بپردازد. درنهایت راهکارهایی را پیشنهاد میکنیم تا مانع پوچ شدن محتوا در برنامهریزی و یا اجرای برنامه درسی شویم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - بررسی مشارکت علمی و بینالمللی پژوهشگران ایرانی حوزه برنامهریزی درسی در تولید علم جهانی
محمد حسین زارعی احمد رضا نصرعلم بهعنوان یک واقعیت اجتماعی و تاریخی مستلزم شناخت دانشمندان از یکدیگر و تبادل آثار و اندیشههای آنان است. به همین دلیل در طول تاریخ، شبکههای پیچیدهای از ارتباطات علمی و همکاریهای پژوهشی شکل گرفتهاند و آثار علمی ارزشمند و بیشماری را تولید کردهاند. در تحقیقات علم أکثرعلم بهعنوان یک واقعیت اجتماعی و تاریخی مستلزم شناخت دانشمندان از یکدیگر و تبادل آثار و اندیشههای آنان است. به همین دلیل در طول تاریخ، شبکههای پیچیدهای از ارتباطات علمی و همکاریهای پژوهشی شکل گرفتهاند و آثار علمی ارزشمند و بیشماری را تولید کردهاند. در تحقیقات علمسنجی، معمولاً تولیدات علمی گروهی از پژوهشگران مرتبط با یکدیگر مورد مطالعه قرار میگیرد. در این مقاله، مشارکت علمی 95 مقاله نمایه شده پژوهشگران ایرانی در پایگاه اطلاعاتی آی.اس.آی در بین سالهای 1992 تا پایان فوریه 2015 بررسی شد. دادههای مورد بررسی از پایگاه اطلاعاتی ISI استخراج و بهصورت دستی، دادههای مورد نظر استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با استفاده از نرمافزار آماری SPSS20 تجزیهوتحلیلهای لازم صورت گرفت. نتایج حاکی از این امر بود که افزایش مشارکت بینالمللی به افزایش میزان دفعات استناد میانجامد ولی جنسیت و تعداد نویسندگان در افزایش دفعات استناد تأثیری نداشت. با این نتیجه، پژوهشگران کشورمان در حوزههای مختلف، مشارکت بینالمللی را باید در سرلوحه کاری خود قرار دهند چرا که مشارکت بینالمللی میتواند علم روز و تجربیات بینالمللی را وارد کشور نموده و علاوه بر اینکه زمینه رشد علمی را فراهم میآورند زمینه رشد شغلی و حرفهای و بهبود فعالیتهای کاری را نیز میتواند به همراه داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - مقایسه ترجیحات فکری دانشآموزان دختر پایههای دوم، سوم و چهارم رشته ریاضی در مقطع متوسطه شهر مشهد
هانیه گل مقام علی غنایی چمن آباد علی اصغر اصغر نژادهدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ترجیحات فکری دانشآموزان دختر پایههای دوم تا چهارم رشته ریاضی در مقطع متوسطه شهر مشهد بوده است. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی ـ پیمایشی است و جامعه آماری را دانشآموزان دختر رشته ریاضی در سه پایه دوم، سوم و چهارم مقطع متوسطه أکثرهدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ترجیحات فکری دانشآموزان دختر پایههای دوم تا چهارم رشته ریاضی در مقطع متوسطه شهر مشهد بوده است. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی ـ پیمایشی است و جامعه آماری را دانشآموزان دختر رشته ریاضی در سه پایه دوم، سوم و چهارم مقطع متوسطه شهر مشهد طی سال 1389 ـ 1390 تشکیل داده بودند. حجم نمونه تحقیق 131 نفر (39 نفر دانشآموزان سال دوم، 50 نفر دانشآموزان سال سوم، 42 نفر دانشآموزان سال چهارم) بود که از طریق نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار سنجش مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه غلبه مغزی ند هرمان بود و با روش آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون آماری آنوا و مانوا و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش نشان داد که بین ربع مغزی D و تحصیل در رشته ریاضی تفاوت معناداری (045/0p p ) به صورت معناداری کاهش مییابد. در نتیجه میتوان به این نکته اشاره کرد که فرآیند آموزش فعلی در رشته تحصیلی ریاضی نمیتواند موجبات توسعه قابلیتهای مغزی دانشآموزان را فراهم نماید. بنابراین بررسی برنامه ریزی درسی و روش تدریس معلمان در دوره مذکور توسط مراجع ذیصلاح ضروری به نظر میرسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - آسیبشناسی آموزش به زبان فارسی از دیدگاه دبیران و دانشآموزان دبیرستانی کردزبان شهرستان سُنقُر و کُلیایی و ارائه راهکارها
صمد محمدی عباس شکاری سیداحمد مدنیهدف این پژوهش آسیبشناسی آموزش به زبان فارسی بر اساس دیدگاه برنامهٔ درسی چند فرهنگی و مسائل دوزبانگی است. پژوهش از نوع طرحهای تحقیق به روش آمیختهٔ (ترکیبی) و با رویکردی تشریحی است و ازنظر هدف کاربردی است. جامعهٔ آماری شامل 160 دبیر و 4023 دانشآموز و نمونه آماری آن 113 أکثرهدف این پژوهش آسیبشناسی آموزش به زبان فارسی بر اساس دیدگاه برنامهٔ درسی چند فرهنگی و مسائل دوزبانگی است. پژوهش از نوع طرحهای تحقیق به روش آمیختهٔ (ترکیبی) و با رویکردی تشریحی است و ازنظر هدف کاربردی است. جامعهٔ آماری شامل 160 دبیر و 4023 دانشآموز و نمونه آماری آن 113 دبیر و 354 دانشآموزان دبیرستانی کردزبان شهرستان سنقر و کلیایی است که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدهاند. ابزار پژوهش: الف) پرسشنامهٔ محقق ساخته برای بررسی دیدگاه دانشآموزان و دبیران (شامل 21 گویهٔ بسته پاسخ) در مورد آسیبهای فرهنگی، دانشی، نگرشی و توانشی است. ب) مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته با 20 نفر از مسئولان آموزشی و پرورشی و دبیران نمونه که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای دبیران 75/0 و برای دانشآموزان 76/0 برآورد گردید و روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و سؤالات مصاحبه با نظر کارشناسان و اساتید گروه علومتربیتی در حد مطلوب ارزیابی شد. در تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (جدول فراوانی، میانگین، درصد فراوانی و آزمون T تک نمونهای) استفاده شد. یافتهها نشان داد که آموزش به زبان فارسی، یادگیری دانشآموزان را در حیطههای دانشی، نگرشی و توانشی با اختلال روبهرو کرده و در مسائل فرهنگی باعث دور شدن دانشآموزان از هویت فرهنگی و بیتوجهی به زبان مادری شده است. تحلیل دادهها نیز نشان داد که بیشترین آسیبهای یادگیری به ترتیب معطوف به حوزه دانشی، نگرشی و توانشی است؛ بنابراین برای کاستن این آسیبها در دانشآموزان دوزبانه و برقراری عدالت آموزشی شایسته است برنامۀدرسی چندفرهنگی در نظامآموزشی اجرا شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - سنجش جهت گیری برنامه ی درسی اساتید: مطالعه موردی اساتید دانشگاه کردستان
جمال سلیمی زیبا شهبازیهدف از پژوهش حاضرسنجش باورهای اساتید دانشگاه کردستان برای پی بردن به جهت گیری غالب برنامه ی درسی آنان است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، توصیفیِ پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان است که در سال تحصیلی 94-93 مش أکثرهدف از پژوهش حاضرسنجش باورهای اساتید دانشگاه کردستان برای پی بردن به جهت گیری غالب برنامه ی درسی آنان است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، توصیفیِ پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان است که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تدریس بودند . با توجه به محدود بودن حجم جامعه، نه از روش نمونهگیری بلکه از روش سرشماری کامل استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه جهت گیری های برنامه ی درسی(COI) است. روایی و پایایی این پرسش نامه در تحقیقات قبل اثبات شده بود اما برای اطمینان و لزوم انطباق با جامعه ما، روایی پرسشنامه با استناد به نظر اساتید علوم تربیتی و پایایی آن با استناد به ضریب آلفای کرونباخ (820 .) مورد بررسی مجدد قرار گرفت. نتایج نشان دادکه ابتدا جهت گیری برنامه ی درسی فرایندهای شناختی، و بعد از آن جهت گیری برنامه ی درسی عقل گرایی آکادمیک جهت گیری غالب اساتید بود. نکته دیگری عدم پیروی از یک جهت گیری در مواجه با عناصر برنامه درسی توسط اساتید بود. همچنین نتایج نشان داد که میان جهت گیری برنامه ی درسی اساتید و حوزه تخصص آن ها ارتباط وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - تبیین اهداف برنامه درسی پرورش هوش اخلاقی کودکان دوره ابتدایی
سعید وزیری یزدی علی رضا یوسفی نرگس کشتی آرایبا هدف بررسی فرایند تدوین اهداف برنامه درسی پرورش هوش اخلاقی، در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر تکنیک مقولهبندی قیاسی و بر اساس رویکرد مایرینگ (Mayring) استفادهشده است. حوزه موردمطالعه شامل متون چاپی و الکترونیکی برگرفته از آثار اندیشمندان و نظریهپردازان أکثربا هدف بررسی فرایند تدوین اهداف برنامه درسی پرورش هوش اخلاقی، در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر تکنیک مقولهبندی قیاسی و بر اساس رویکرد مایرینگ (Mayring) استفادهشده است. حوزه موردمطالعه شامل متون چاپی و الکترونیکی برگرفته از آثار اندیشمندان و نظریهپردازان حوزههای هوش اخلاقی و نوفهمگرایی برنامه درسی که از طریق روش نمونهگیری هدفمند، متون منتخب تعیین و از طریق روش فیشبرداری مبادرت به جمعآوری اطلاعات گردید. با در نظر گرفتن پاراگراف بهعنوان واحد تحلیل، کدگذاری انجام و مفاهیم و مقولهها استخراج گردیدند. یافتهها حاکی از آن بود که رشد عملکرد اخلاقی، رشد تفکر اخلاقی، ایجاد منش اجرایی و اخلاقی، رشد اعتقادات مذهبی، پرورش دید زیباشناختی به اخلاق، پرورش آزادی اندیشه و رفتار، رشد تفکر خلاق، پرورش تفکر انتقادی، تربیت شهروند نیک و قانونمدار، ایجاد باور مردمسالاری، رشد انگیزش درونی، پرورش روحیه مراقبت و غمخواری از طریق فهم همدلی با ساختار و آموزش و مراقبت، رشد آگاهیها و رفتارهای اجتماعی از طریق درک زندگی اجتماعی و آموزش آگاهیهای اجتماعی، پرورش وجدان کاری، رشد فضیلت محبت و همدلی، پرورش انگیزه کمالجویی، تقویت مهارت قانونگرایی، رشد خود مراقبتی و وجدان اخلاقی و پرورش تفکر عمیق و فلسفی نسبت به خود و پدیدهها، تعیینکننده اهداف برنامه درسی پرورش هوش اخلاقی کودکان دوره ابتدایی میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - بررسی مبانی تربیتی حیات طیبه در سند چشم انداز تحول (سند ملی برنامه درسی ) با دید انتقادی
سیدمحمد محمدزاده احمدعلی فروغی ابریچکیده این پژوهش با هدف بررسی مبانی تربیتی حیات طیبه در سند چشم انداز تحول (سند ملی برنامه درسی ) با دید انتقادی به روش کیفی از نوع پژوهش توصیفی تحلیل محتوا انجام گرفت . حوزه پژوهش شامل کتاب ها ،مجلات و نوشته های مرتبط با موضوع پژوهش بود که جهت نمونه گیری نیز به علت کثر أکثرچکیده این پژوهش با هدف بررسی مبانی تربیتی حیات طیبه در سند چشم انداز تحول (سند ملی برنامه درسی ) با دید انتقادی به روش کیفی از نوع پژوهش توصیفی تحلیل محتوا انجام گرفت . حوزه پژوهش شامل کتاب ها ،مجلات و نوشته های مرتبط با موضوع پژوهش بود که جهت نمونه گیری نیز به علت کثرت منابع در این حوزه از منابع دست اول شامل تفسیر نمونه و المیزان و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی (مصباح یزدی )، منابع دست دوم شامل مکتوبات چاپی و دیجیتالی که برای محقق قابل دسترسی بود، استفاده شد .در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از نمونه فیش هایی که به وسیله پژوهشگر طراحی شده بود استفاده گردید . روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا ، تطبیق و استنتاج نظری بود یافته های پژوهش بیانگر این بود که در پنج بخش مبانی فلسفی سند چشم انداز تحول (سند ملی برنامه درسی ) با توجه به مبانی تربیتی حیات طیبه از 28 مورد غفلت شده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - بررسی تطبیقی و تحلیلی نظام آموزش عالی از راه دوردر کشورهای انگلستان، هند و ایران
رضا فضلعلی زاده احمد آقازاده قدسی احقرهدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای مؤسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران است. در این پژوهش، شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای مؤسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدوردر ایران بررسی و مقایسه شده ا أکثرهدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای مؤسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران است. در این پژوهش، شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای مؤسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدوردر ایران بررسی و مقایسه شده است. بر این اساس نوع مطالعه این تحقیق تطبیقی ـتوصیفی و روش آن توصیفی تشریحی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسهای، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی است. مهمترین نتایج به دست آمده نشان داده است که استفاده از تجربیات کشورهای موفق و بومی سازی آن و ترسیم چشم انداز آموزش عالی از راه دور به دلیل بالا بردن قدرت انتخاب فراگیران، ارتقای جامعیت و ابتکار عمل و توان اثرگذاری نظام آموزش از راه دور در کشورمان به ضرورت رویکرد تلفیقی در تکنیکها و روشهای آموزش از راه دور و همچنین توجه به اصول و رویکردهای اساسی این نظام که دانشجو محوری و تأکید بر تفاوتهای فردی در طراحی آموزشی دارد و عدم محدودیت زمان و مکان به ویژه زمانی که در اندیشه استقرار نظام آموزش از راه دور در دانشگاهها و آموزش عالی کشورمان هستیم، به کار آید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - ساختار تصمیم گیری مطلوب در طراحی برنامه درسی آموزش عالی:دیدگاه اعضای هیات علمی و متخصصین برنامه درسی
مرتضی کرمی سمیه بهمن آبادی آرزو اسماعیلیهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی و متخصصین برنامه درسی نسبت به وضعیت مطلوب ساختار تصمیم گیری در طراحی برنامهی درسی آموزش عالی به تفکیک نه عنصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبردهای تدریس، ارزشیابی، گروهبندی، منابع و ابزار یادگیری، زما أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی و متخصصین برنامه درسی نسبت به وضعیت مطلوب ساختار تصمیم گیری در طراحی برنامهی درسی آموزش عالی به تفکیک نه عنصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبردهای تدریس، ارزشیابی، گروهبندی، منابع و ابزار یادگیری، زمان و فضا) بود. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و متخصصین برنامه درسی کشور بودند. به کمک نمونهگیری تصادفی طبقه ای 110 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از جدول مورگان و تعداد 30 نفر از متخصصین برنامهدرسی از شش دانشگاه کشور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. یافتهها نشان داد که اساتید خواستار وضعیت نیمه متمرکز در تصمیمگیریهای مربوط به مولفههای محتوا، هدف، ارزشیابی، زمان و فضا، همچنین آنها خواستار وضعیت عدم تمرکز تصمیمگیری در چهار مولفهی یادگیری، روشهای تدریس، گروهبندی، منابع و ابزار یادگیری می-باشند. میانگین نمرات نظرات متخصصین برنامه درسی نشان داد که آنها خواهان وضعیت نیمه متمرکز در تصمیمگیری در مولفه هدف و محتوا، ارزشیابی و زمان وخواهان وضعیت عدم تمرکز در مولفه های فعالیتهای یادگیری و روش تدریس، گروهبندی، منابع و ابزار و فضا بودند. همچنین نتایج نشان داد که بین نظرات اساتید دانشکدههای مختلف و اساتید با مرتبه علمی متفاوت از لحاظ دیدگاه نسبت به وضعیت مطلوب تصمیمگیری در برنامه درسی دانشگاهی تفاوت معنیداری وجود ندارد. امّا بین نظرات متخصصین برنامه درسی و اعضای هیئت علمی تفاوت معنی داری مشاهده شد، به این صورت که متخصصین خواهان وضعیت عدم تمرکز بیشتری در تصمیمگیریها بودند. بنابراین پیشنهاد میشود اختیارات بیشتری به دانشگاهها در خصوص طراحی برنامه درسی واگذار گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - بررسی سازواری مدعای نظریههای رقیب برنامه درسی برای تربیت شهروند دمکراتیک با تکیه بر روایتی شوآبی
محمود مهر محمدیاین بحث بر این فرض استوار است که تربیت شهروند دمکراتیک امری مطلوب و خواستنی از منظر دینی است. در توضیح این فرض آمده است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر پایه الهیات سیاسی خود با تاکید بر این مفهوم ترکیبی، به عنوان یگانه نام معتبر برای نظام در شرف تأسیس بر پایه اسلام، أکثراین بحث بر این فرض استوار است که تربیت شهروند دمکراتیک امری مطلوب و خواستنی از منظر دینی است. در توضیح این فرض آمده است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر پایه الهیات سیاسی خود با تاکید بر این مفهوم ترکیبی، به عنوان یگانه نام معتبر برای نظام در شرف تأسیس بر پایه اسلام، در واقع مردم سالاری دینی یا به بیان دقیقتر دمکراسی اسلامی یا اسلام دمکراتیک را بنیان گذاشت. او بدین گونه اسلام استبدادی را به لحاظ مفهومی به رسمیت شناخته و خواهان جلوگیری از رواج آن قرائت از اسلام شده است. تربیت شهروند دمکراتیک همچنین ضروری عصر جدید دانسته شده است که از این منظر پدیدهای جهانی است. منظور از عصر جدید عصری است که با صفت عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات شناخته شده و در آن جریان آزاد اطلاعات بنیان نظامهای اجتماعی دیکتاتوری و استبدادی را سست و لرزان ساخته است. از سوی دیگر در گستره نظریههای هنجاری برنامه درسی به مواردی برخورد میکنیم که در عین تضاد و تقابل با یکدیگر، جملگی با صراحت مدعی یک هدف هستند. رسالت نظام آموزشی بر پایه این نظریهها تربیت افرادی است که بتوانند جامعه دمکراتیک را پایه گذاری نموده، آن را استمرار بخشند. نگارنده سه نظریه را شناسایی نموده است که واجد این ویژگی هستند. به دیگر سخن، هدف تربیت شهروند دمکراتیک به طور مشترک توسط این سه نظریه هنجاری برنامه درسی تعقیب و ترویج میشود. گوهر شهروندی دمکراتیک در این نوشتار برخورداری از شایستگی عمل فکورانه دانسته که مستقیماً از اندیشههای شواب و نظریه پرکتیکال او وام گرفته شده است. بدین ترتیب نظامهای آموزشی مدعی دمکراسی، باید بتواند شهروندانی را ترببت نمایند که کنشگر فکور باشند. این قرائت پایه قضاوت پیرامون نظریههای سه گانه برنامه درسی و تحلیل ظرفیتهای مندرج در هر یک از سه نظریه برنامه درسی شده است. قضاوت نهایی نگارنده آن است که نظزیه پیشرفت گرایی از گونهای برنامه درسی حمایت میکند که با دستیابی به شایستگی عمل فکورانه همخوانی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - مفهوم پردازی الگوهای برنامه ریزی درسی آموزش عالی: (تجربیات و دستاوردها )
طلعت دیبا واجاری محمد یمنی دوزی سرخابی محبوبه عارفی هاشم فردانشبرنامۀ درسی واژهای است که در متون آموزش عالی کشورهای مختلف جهان چندان متداول نیست. مجموعۀ آثار منتشر شده در حوزۀ برنامۀ درسی آموزش عالی در قالب کتب و منابع جامع از تعداد انگشتان دست تجاوز نمیکند. این وضعیت در حوزۀ برنامهریزی درسی در آموزش عالی ایران نیز روند مشابهی د أکثربرنامۀ درسی واژهای است که در متون آموزش عالی کشورهای مختلف جهان چندان متداول نیست. مجموعۀ آثار منتشر شده در حوزۀ برنامۀ درسی آموزش عالی در قالب کتب و منابع جامع از تعداد انگشتان دست تجاوز نمیکند. این وضعیت در حوزۀ برنامهریزی درسی در آموزش عالی ایران نیز روند مشابهی دارد. در این مقاله آنچه که مورد توجه است ریشهیابی، طبقهبندی و به نظم کشیدن پژوهشها، مطالعات و گزارشهایی است که در طول زمان جدا از حیطۀ مطالعات برنامهریزی درسی ـ اگرچه متأثر از آن در محیط دانشگاهها برای برنامهریزی درسی در آموزش عالی شکل گرفته ـ توسعه یافته است و در حوزههای بهویژه علوم انسانی کاربرد دارد. بر این اساس برنامهریزی درسی در آموزش عالی در قالب الگوهای مختلفی صورت میپذیرد. در این مقاله ضمن بررسی تجربیات و دیدگاههای عرضه شده در زمینۀ برنامهریزی درسی آموزش عالی، نویسندگان تلاش کردهاند تا الگوهای ارائه شده را در قالب یکی از دسته الگوهای تجویزی یا هنجاری، الگوهای توصیفی، الگوهای مفهومی و الگوهای راهبردی برنامهریزی درسی در آموزش عالی طبقهبندی نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - توافق و عدم توافق در زمینه مؤلفههای هویت ملی و تلویحات آن در نظام آموزش و پرورش ایران
مهدی لقمان نیا احمد خامسان طیبه احمدی یگانهبا توجه به اهمیت هویت ملی، به لحاظ وحدت و انسجام ملی و با توجه به نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری، لازم است به تعمیق هویت ملی در این نظام اهمیت زیادی داده شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان توافق و عدم توافق در مورد مؤلفههای هویت ملی و تلویحات آن در نظام آموزش و پرور أکثربا توجه به اهمیت هویت ملی، به لحاظ وحدت و انسجام ملی و با توجه به نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری، لازم است به تعمیق هویت ملی در این نظام اهمیت زیادی داده شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان توافق و عدم توافق در مورد مؤلفههای هویت ملی و تلویحات آن در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق از نوع فراتحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. همه کتابها و پایان نامههای مرتبط با هویت ملی به عنوان جامعه آماری و نمونه برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. نتایج دادههای حاصل از 43 کتاب و 46 پایاننامه نشان داد که در پایان نامهها، 38 مؤلفه برای هویت ملی مشخص شده که از این تعداد 79/65% تنها یک یا دو بار تکرار شده است. در کتب مرتبط با موضوع نیز، 48 مؤلفه آورده شده که از این تعداد 83/70% از مؤلفهها تنها یک بار تکرار شده است. این پراکندگی در مؤلفهها نشان داد که بر خلاف تصور رایج، میان مؤلفههای هویت ملی در ایران توافق کلی وجود ندارد و هر یک از صاحب نظران از دیدگاه خود مؤلفههایی را در نظر گرفتهاند. همچنین بررسی مؤلفههای هویت ملی در اهداف نظام آموزش و پرورش نمایانگر این بود که مؤلفهها در کتابهای درسی فاقد یکپارچگی بوده، همه جنبهها را در بر نمیگیرد. نتایج بررسی پژوهشهای انجام شده پیرامون هویت ملی در کتابهای درسی سه مقطع نیز نشان داد که ذکر مؤلفهها بدون استفاده از منبع خاص و با توجه به نظر شخصی بوده است. بنابراین پیشنهاد میشود تا در پژوهشها جهت تعیین مؤلفههای هویت ملی با نگرشی فرا رشتهای اقدام شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - به سوی فرانظریهای دیگر برای شناخت برنامه درسی پنهان
سعید صفایی موحد داوود باوفابرنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایههای مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد. طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته، پدیده مذکور نه صرفاً در بعد طراحی، بلکه در سطح اجرا نیز مدنظر قرار گرفته، پویاییهای آن رصد شود. اگر چه أکثربرنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایههای مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد. طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته، پدیده مذکور نه صرفاً در بعد طراحی، بلکه در سطح اجرا نیز مدنظر قرار گرفته، پویاییهای آن رصد شود. اگر چه این مفهوم نخستین بار در سال 1968 توسط فیلیپ جکسون مورد استفاده قرار گرفت، اما در طی چند دهه گذشته بسیار مورد توجه نظریه پردازان حوزه برنامه درسی قرار گرفته است و هر یک از زاویه خاصی آن را مورد بررسی قرار دادهاند، به گونهای که تا امروز بیش از هزاران مقاله و کتاب در مورد آن به رشته تحریر درآمده است. این تنوع دیدگاهها و نظریهها از یک سو باعث غنای تئوریک مفهوم برنامه درسی پنهان شده و از سوی دیگر شناخت و درک آن را برای بسیاری از افراد مشکل نموده است. در این مقاله سعی شده است تا با بررسی پیشینه پژوهشی مربوط به این مفهوم چیستی، ابعاد و سطوح گوناگون آن با نگاهی کل نگرانه مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، آثار و پژوهشهای معتبر داخلی و خارجی در حوزه برنامه درسی پنهان مورد بررسی قرار گرفته (تحلیل مضمون) و بر اساس پرسشهای ذیل فرانظریهای با توجه به ویژگیهای مشترک هر کدام ارائه شده است: ماهیت برنامه درسی پنهان چیست؟ کارکردهای این برنامه کدام است؟ این برنامه از دید کدام یک از کنشگران حوزه تعلیم و تربیت پنهان است؟ چه عواملی بر شکلگیری این برنامه مؤثرند؟ پیامدهای این برنامه کدام است؟ و این برنامه در چه سطوحی تاثیرگذار است؟ به نظر نگارنده، نظریهها و دیدگاههای مطرح شده پیرامون برنامه درسی پنهان را میتوان در 6 دسته یا طبقه مختلف جای داد: نظریههای ماهیتی، نظریههای کارکردی، نظریههای ابعادی، نظریههای عاملی، نظریههای پیامدی، نظریههای سطوحی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - تجارب دانشجویان دکتری ریاضی از تأثیر تربیتی استاد راهنما در توسعه دانش تدریس
عظیمه سادات خاکباز جمیله علم الهدی نعمت الله موسی پور اسماعیل بابلیاناستادان آینده آموزش عالی، دانشجویان دکتری کنونی هستند که آموزش آنان به منظور تدریس در دانشگاه، مورد غفلت واقع شده است. زیرا برنامه درسی دکتری ـ که عمدتاً انتظار میرود تا آنها را برای تدریس دانشگاهی آماده سازد ـ با تمرکز بر توسعه دانش پژوهشی و تخصصی رشتهای آنان تدوین ش أکثراستادان آینده آموزش عالی، دانشجویان دکتری کنونی هستند که آموزش آنان به منظور تدریس در دانشگاه، مورد غفلت واقع شده است. زیرا برنامه درسی دکتری ـ که عمدتاً انتظار میرود تا آنها را برای تدریس دانشگاهی آماده سازد ـ با تمرکز بر توسعه دانش پژوهشی و تخصصی رشتهای آنان تدوین شده است. یکی از مؤلفههای اثر گذار در این برنامه پیش از خدمت، استاد راهنماست که این پژوهش در صدد مطالعه آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی ـ پدیدارشناسی و با تمرکز بر سه شرکت کننده، از میان 19 مورد مطالعه انجام شده است. شرکت کنندگان، دانشجوی دکتری ریاضی هستند و در نخستین تجربه خود از تدریس ریاضی دانشگاهی درگیرند. دادههای این پژوهش از طریق مشاهده مشارکتی، مصاحبههای نیمه ساختاری، دفترچه خاطرات روزانه دانشجویان و طرح درسها و دیگر میدانی جمع آوری شده است. همچنین مصاحبه نیمه ساختاری با استادان راهنمای آنان صورت گرفته است. دادهها از طریق کدگذاری و مقوله بندی اشتراس و کوربین تجزیه و تحلیل شدهاند. تحلیل دادهها نشان از آن دارد که استاد راهنما به عنوان فردی اثرگذار در دنیای حرفهای و پژوهشی دانشجوی دکتری، میتواند در توسعه دانش تدریسی او بیشترین مداخله را داشته باشد و آن نقش را گاه به صورت استاد راهنما به عنوان یک مرشد، گاه به شکل استاد راهنما به عنوان الگوی عملی و گاه به شکل استاد راهنمای پنهان میگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - تأملی بر موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه
وحیده علی پور مریم سیف نراقی عزت اله نادری علی شریعتمداریهدف مقاله حاضر، بررسی کیفی و کمی یا همان روش ترکیبی (Mix metod) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تأکید بر مهارتهای تجزیه وتحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت است. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینهای (Gt) و روش پژوهش کمی رو أکثرهدف مقاله حاضر، بررسی کیفی و کمی یا همان روش ترکیبی (Mix metod) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تأکید بر مهارتهای تجزیه وتحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت است. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینهای (Gt) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در بخش کیفی را متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند، تشکیل میدهند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای عمیق بود. در بخش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران است و حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گشت. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشهای چند مرحلهای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته 24 سؤالی بر مبنای مقیاس 5 گزینهای لیکرت است. جهت تحلیل دادهها آزمون T تک نمونه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش کیفی بیانگر آن است که مقولاتی مانند سیاستها و رسالتهای نظام آموزشی و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه و شرایط موجود در زمینه تربیت معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس از موانع تفکر انتقادی است و نتایج پژوهش کمی در تأیید نتایج پژوهش کیفی حاکی از آن است که کم توجهی به پرورش مهارتهای تجزیه و تحلیل ،ترکیب، ارزشیابی و قضاوت از موانع عمده در مسیر پرورش تفکر انتقادی به شمار میرود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - کاربرد نظریۀ ساخت و سازگرایی در تدوین کتابهای درسی علوم تجربی دورۀ راهنمایی از دیدگاه کارشناسان، سرگروههای آموزشی و معلمان شهر تهران
شهرام رنجدوستهدف پژوهش حاضر بررسی میزان کاربرد نظریۀ ساخت و سازگرایی، روش حل مسأله و مهارتهای تفکر در تدوین کتابهای علوم تجربی دورۀ راهنمایی از دیدگاه کارشناسان، سرگروههای آموزشی و معلمان شهر تهران بود. روش این تحقیق از نوع تحقیقات زمینهای و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامۀ محقق أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی میزان کاربرد نظریۀ ساخت و سازگرایی، روش حل مسأله و مهارتهای تفکر در تدوین کتابهای علوم تجربی دورۀ راهنمایی از دیدگاه کارشناسان، سرگروههای آموزشی و معلمان شهر تهران بود. روش این تحقیق از نوع تحقیقات زمینهای و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامۀ محققساخته است که روایی آن را صاحبنظران مورد تأیید قرار دادند و اعتبار آن نیز با استفاده از روش آلفای کرانباخ (85/0) محاسبه شد. نمونۀ پژوهش شامل معلمان (300 نفر)، سرگروههای آموزشی (19نفر) و کارشناسان (25نفر)، در سال 89 ـ 88 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و جدول مورگان انجام شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون خیدو بهمنظور بررسی رابطه احتمالی وجود رابطه بین پاسخهای کارشناسان، معلمان و سرگروههای آموزشی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: کارشناسان، سرگروههای آموزشی و معلمان میزان توجه و کاربرد نظریۀ ساخت و سازگرایی و روش حل مسأله را در طرحریزی کتابهای علوم تجربی دورۀ راهنمایی در حد کم و خیلی کم ارزیابی میکنند و بین نظریههای این سه گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. بین نظریههای کارشناسان، سرگروههای آموزشی و معلمان در خصوص مشکلات اجرایی و موانع کاربرد و طرحریزی مبتنی بر نظریۀ ساخت و سازگرایی و روش حل مسأله در کتابهای علوم تجربی تفاوت معناداری وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - بررسی راهکارهای عملی تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی
مهدی سبحانی نژاد نجیبه شاه حسینیپژوهش حاضر بدنبال شناسایی راهکارهای عملی تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی از دیداعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دارای هیات ممیزه شهر تهران در سال تحصیلی 89-88 می باشد. روش تحقیق آمیخته ای از روش های توصیفی از نوع تحلیل اسنادی و پیمایشی بو أکثرپژوهش حاضر بدنبال شناسایی راهکارهای عملی تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی از دیداعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دارای هیات ممیزه شهر تهران در سال تحصیلی 89-88 می باشد. روش تحقیق آمیخته ای از روش های توصیفی از نوع تحلیل اسنادی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دارای هیات ممیزه شهر تهران در سال تحصیلی 89-88 می باشند. تعدادکل افراد 134 نفر از دانشگاه های؛ الزهرا، بهشتی، تهران، تربیت معلم، تربیت مدرس، علامه طباطبایی می باشند. با استفاده از جدول کرجسی ومورگان 101 نفراز اعضای هیات علمی به عنوان نمونه آماری تعیین شده است، نمونه های پژوهش با روش طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. در تحلیل داده ها ی حاصل از ابزار پژوهش طی برنامه spss از انواع آزمون های آماری توصیفی(میانگین، انحراف معیار و انواع جداول جهت تبیین توصیفی داده های حاصل از جامعه پژوهش) و استنباطی(در تحلیل استنباطی داده های پژوهش با عنایت به مقیاس داده ها از آزمون های پارامتریک استفاده شده است. آزمون t تی تک متغیره و آزمون T تی دو گروه مستقل، و آزمون F تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی مربوطه در تحلیل استنباطی) استفاده شده است. اعتبار ابزار پژوهش از دید متخصصان مورد تایید است و پایایی ابزار نیز باآزمون ضریب آلفای کرونباخ 91/0 تعیین گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ازدیدگاه اعضای هیات علمی راهکارهای عملی تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی به ترتیب اهمیت عبارتند از: وجود فرهنگ برنامه ریزی درسی استاد محور، وجود توانمندی تخصصی برنامه ریزی درسی اعضای هیات علمی، وجود انگیزش شخصی اساتید، وجود ساز و کار تامین مالی و اعتباری متناسب دانشگاهی، وجود ساختار تشکیلاتی متناسب دانشگاهی، وجود نظام آموزش و هدایت و حمایت تخصصی دانشگاهی، وجود ساز و کار قانونی متناسب دانشگاهی و وجود باور باطنی اعضای هیات علمی به اهمیت برنامه ریزی درسی استاد محور می باشند. در هر یک از راهکارهای فوق (سوال های اصلی پژوهش) بر حسب متغیرهای تعدیل کننده تفاوت معنادار ی طی تحلیل های استنباطی حاصل شده که در ادامه مقاله آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - بررسی نگرش دانشجویان دانشگاههای آزاد منطقۀ 4 کشور نسبت به یادگیری زبان انگلیسی
شهرام قهرکی حمیدرضا حق وردیهدف از این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان منطقۀ 4 دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به زبان انگلیسی بوده است. عوامل دیگری مانند جنسیت و رشتۀ تحصیلی که ممکن است روی نگرش افراد اثر داشته باشد نیز در نظر گرفته شد. برای نیل به این هدف تعداد 3418 نفر (1859 نفر پسر و 1559 نفر دختر) دانشجو أکثرهدف از این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان منطقۀ 4 دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به زبان انگلیسی بوده است. عوامل دیگری مانند جنسیت و رشتۀ تحصیلی که ممکن است روی نگرش افراد اثر داشته باشد نیز در نظر گرفته شد. برای نیل به این هدف تعداد 3418 نفر (1859 نفر پسر و 1559 نفر دختر) دانشجویان رشتههای فنی ـ مهندسی، علوم پزشکی و علوم انسانی بهصورت نمونهگیری طبقهای از 18 دانشگاه آزاد اسلامی منطقۀ 4 انتخاب شدند. پرسشنامۀ اصلاح شدۀ لاین (1987) پس از تعیین روایی محتوا و محاسبۀ پایایی از روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید و میان آزمودنیها توزیع شد. دادهها بهوسیلۀ آزمونهای آماری مانند تحلیل واریانس و آزمونهای شفه و خیدو تحلیل گردید. نتایج کلی بیانگر علاقه و نگرش مثبت میان دانشجویان نسبت به یادگیری زبان انگلیسی، درس زبان و فرهنگ انگلیسیزبانان است. با توجه به نتایج آزمونهای آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمونهای آماری پارامتریک نظیر تحلیل واریانس، آزمونهای شفه و آزمونهای غیرپارامتریک نظیر خیدو، دانشجویان رشتههای فنی مهندسی و دانشجویان علوم پزشکی نسبت به دانشجویان علوم انسانی نگرش مثبتتری به زبان انگلیسی در جنبههای گوناگون آن داشتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - بررسی برنامه درسی انشاء از دیدگاه معلمان و دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان مهریز (سال تحصیلی 90 ـ 89)
نرگس ولایتی محبوبه عارفیاین پژوهش با هدف بررسی برنامه درسی انشاء از دیدگاه معلمان و دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان مهریز انجام گرفت. جامعه آماری، معلمان و دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی بودند که از میان آنها 16نفر معلم و 282 دانشآموز به عنوان نمونه پژوهش و روش طبقهای تصادفی نسبی أکثراین پژوهش با هدف بررسی برنامه درسی انشاء از دیدگاه معلمان و دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان مهریز انجام گرفت. جامعه آماری، معلمان و دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی بودند که از میان آنها 16نفر معلم و 282 دانشآموز به عنوان نمونه پژوهش و روش طبقهای تصادفی نسبی انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن بودکه از نظر معلمان و دانشآموزان برنامه درسی انشاء مهم است و بین نظرات آنان نسبت به اهمیت برنامه درسی انشاء تفاوت معناداری وجود ندارد. از نظر معلمان برنامه درسی انشاء از ابعاد اهداف، محتوا، روش آموزشی و روشهای ارزشیابی مناسب قلمداد شده است. بین نظرات معلمان بر اساس متغیر جنسیت و پایه تحصیلی تفاوت معنادار وجود نداشت. از نظر دانشآموزان برنامه درسی انشا در ابعاد محتوا و روشهای ارزشیابی مناسب و از حیطه روش آموزشی نامناسب قلمداد شده است. بین نظرات دانشآموزان بر اساس متغیر جنسیت و پایه تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشت. از نظر معلمان برنامه درسی انشاء در ابعاد محتوا و روشهای ارزشیابی مناسب واز بعد روشهای آموزشی نامناسب اجرا شده است. از نظر دانشآموزان برنامه درسی انشاء در حیطههای محتوا، روش آموزشی و روشهای ارزشیابی نامناسب اجرا شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - بررسی مؤلفههای مورد نیاز معلمان جهت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در فرایند برنامه ریزی درسی مدارس
مهدی سبحانی نژاد اسماء ملازهیرایانهها و فناوریهای مرتبط، با پتانسیل تغییر دهنده بالقوه خود، آموزش و در پی آن نقش معلم را دچار دگرگونی کردهاند. توانایی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس، نیاز به دانش کافی و مهارت در کاربست موفقیت آمیز آن دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای کاربست فناوری أکثررایانهها و فناوریهای مرتبط، با پتانسیل تغییر دهنده بالقوه خود، آموزش و در پی آن نقش معلم را دچار دگرگونی کردهاند. توانایی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس، نیاز به دانش کافی و مهارت در کاربست موفقیت آمیز آن دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) توسط معلمان، در فرایند برنامه ریزی درسی مدارس است. روش مورد استفاده در انجام این پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل ـ اسنادی است و جامعه آن را کلیه اسناد مربوط به موضوع، شامل نوشتاری (کتابها، مقالات و...) و غیرنوشتاری (سایتها) در بر میگیرد. از جامعه فوق، نمونهها به صورت هدفمند و با توجه به سؤالات پژوهش انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری، فرمهای فیش برداری و روش مورد استفاده برای تحلیل دادهها نیز کیفی بوده است. بر اساس بررسیهای انجام شده در سوابق نظری و پژوهشی، مهمترین مؤلفههای دانشی و مهارتی جهت کاربست ICT توسط معلمان، بنابر اظهارات صاحب نظران بین المللی، تهیه شد. سپس جهت تبیین مؤلفههای دانش و مهارت مقدماتی و دانش و مهارت تخصصی کاربست ICT توسط معلم در زمینه؛ طراحی و تدوین برنامههای درسی، اجرای برنامه درسی و تدریس و نیز ارزشیابی برنامه درسی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، مورد استفاده قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - بررسی روابط همبستگی و سهم تبیینی مؤلفههای برنامه درسی پنهان با ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران
مهدی سبحانی نژاد عطیه سادات حسینی یزدیهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان با ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 91 ـ 90 بوده است. از جامعه آماری دانشجویان مذکور در 6 دانشگاه دولتی شهر تهران شامل؛ علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تهران، أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان با ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 91 ـ 90 بوده است. از جامعه آماری دانشجویان مذکور در 6 دانشگاه دولتی شهر تهران شامل؛ علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تهران، تربیت معلم (خوارزمی)، شاهد و الزهرا با حجم 596 نفر، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 234 نفر نمونه برآورد و به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و به منظور گردآوری دادهها از دو ابزار محقق ساخته؛ مقیاس سنجش ابعاد برنامه درسی پنهان دانشگاهی و همچنین مقیاس سنجش ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، استفاده شده است. یافتهها نشان داد که بین مجموع مؤلفههای مثبت برنامه درسی پنهان دانشگاهی با ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و نیز مجموع ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، رابطه معنادار و مستقیم برقرار است. همچنین رابطه مذکور بین مجموع مؤلفههای منفی برنامه درسی پنهان دانشگاهی با ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و نیز مجموع ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، معنادار و غیر مستقیم بوده است. تحلیل سهم نسبی هر یک از جنبههای مثبت و منفی مؤلفههای برنامه درسی پنهان دانشگاهی در پیشبینی ابعاد سهگانه و نیز کل ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان نشان داد که متغیرهای پیشبین در مجموع توانستهاند 4/28 درصد از واریانس کل ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان را به نحو خاص خود اعم از رابطه معنادار منفی (معکوس) و مثبت (همسو)، تبیین نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - آسیب شناسی برنامه درسی شیمی در دوره متوسطه با استفاده از تکنیک دلفی
احمد علی فروغی ابری محمد حسین یار محمدیان ندا رجاییانهدف اصلی در این پژوهش، آسیب شناسی برنامه درسی شیمی در دوره متوسطه با استفاده از تکنیک دلفی در نظر گرفته شد. تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را سرگروهها و دبیران شیمی شهر اصفهان تشکیل دادند که تعداد آنها 300 نفر بوده که با روش نمونهگیری تصادف أکثرهدف اصلی در این پژوهش، آسیب شناسی برنامه درسی شیمی در دوره متوسطه با استفاده از تکنیک دلفی در نظر گرفته شد. تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را سرگروهها و دبیران شیمی شهر اصفهان تشکیل دادند که تعداد آنها 300 نفر بوده که با روش نمونهگیری تصادفی متناسب با حجم (بر حسب نواحی 6 گانه شهر اصفهان) و با کمک فرمول کوکران 167 نفر انتخاب شده است. پرسشنامه محقق ساخته دارای 23 سؤال بسته پاسخ و بر اساس طیف پنج گزینه لیکرت طراحی شد. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش از طریق آزمون فریدمن، t تک متغیره، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، فرایند تدوین دروس، محتوا، روش، فضای آزمایشگاهی و مشکلات اجرایی به عنوان مهمترین مشکلات برنامه درسی شیمی در دوره متوسطه شناسایی شد که محتوا با میانگین رتبه بندی 86/3 بالاترین و مشکلات اجرایی و فرآیند تدوین دروس با 50/2 پایین ترین رتبه آسیبها را به خود اختصاص دادند. همچنین کتابهای شیمی مقطع متوسطه شامل مشکلات فراوانی است که یک نگاه آسیب شناسانه به این درس، مسئوولان را موظف میدارد تا در راستای باز بینی مجدد این برنامه گامهای اساسی بردارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - بررسی علل افزایش ورود زنان به دورههای کارشناسی ارشد از منظر تمایلات شغلی افراد و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامههای درسی دورهها
آسیه خیراللهی احمدرضا نصر محمدرضا نیلیهدف کلی این پژوهش بررسی تأثیر تمایلات شغلی بر افزایش ورود زنان به دورههای کارشناسی ارشد و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامههای درسی دورهها در دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. ابزار استفاده شده پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه سازمان یافته است که ر أکثرهدف کلی این پژوهش بررسی تأثیر تمایلات شغلی بر افزایش ورود زنان به دورههای کارشناسی ارشد و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامههای درسی دورهها در دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. ابزار استفاده شده پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه سازمان یافته است که روایی آنها از طریق متخصصان و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89/0 برآورد گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن سال آخر دوره کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بوده و حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 254 نفر برآورد شده است. یافتههای کمی بیانگر معنادار نبودن عامل دستیابی به شغل در ورود به دوره کارشناسی ارشد بوده اما نتایج مصاحبه با یافتههای پرسشنامه همسو نیست. همچنین یافتهها نشان داد که دانشجویان با وضعیت اقتصادی ضعیف بیشتر از دانشجویان با شرایط اقتصادی خوب تمایل داشتند که با هدف دستیابی به شغل ادامه تحصیل دهند. نتایج کمی در رابطه با میزان برآورده شدن انتظارات از طریق برنامه درسی نشانگر آن بوده که برنامه درسی انتظارهای دانشجویان را برآورده نکرده است که با نتایج مصاحبهها همسو است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - تأثیر برنامههای درسی اوقات فراغت بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر مشهـد
عبدالحمید کم مقصود امین خندقی علی مشهدیاهمیت دوره جوانی و نیز گستردگی اوقات فراغت در میان این گروه سنی حساسیتهای خاصی را جهت برنامهریزی در خصوص اوقات فراغت برانگیخته است. از آنجایی که فعالیتهای اوقات فراغت یکی از ضرورتهای زندگی دانشآموزان است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برنامههای درسی اوقات فراغت بر مها أکثراهمیت دوره جوانی و نیز گستردگی اوقات فراغت در میان این گروه سنی حساسیتهای خاصی را جهت برنامهریزی در خصوص اوقات فراغت برانگیخته است. از آنجایی که فعالیتهای اوقات فراغت یکی از ضرورتهای زندگی دانشآموزان است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برنامههای درسی اوقات فراغت بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان پرداخت. از لحاظ طرح تحقیق، پژوهش حاضر در مجموعه تحقیقات شبه آزمایشی از نوع پژوهش موردی تک گروهی با پیش آزمون ـ پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر مشهد بود که در فصل تابستان در فعالیتهای اوقات فراغت شرکت کردهاند که تعداد آنان 2996 نفر بود که از این تعداد 268 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران انتخاب شدند و روش نمونهگیری در این پژوهش، خوشهای چند مرحلهای بوده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه (شامل 126 سؤال) استفاده شدکه مهارتهای اوقات فراغت (خودآگاهی، آگاهی از فراغت، تصمیم گیری مستقل، مهارتهای اجتماعی و روابط میان فردی و خودنظم جویی) را مورد سنجش قرار میداد. روایی این ابزار از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/، مورد تأیید قرار گرفت. برای پاسخ سؤالات پژوهش از آزمون t همبسته آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامههای درسی اوقات فراغت، مهارتهای فراغتی دانشآموزان را به طور معناداری افزایش داده است (000/0 (p < به عبارت دیگر، میتوان گفت که برنامههای درسی اوقات فراغت، بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان اثرگذار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه
صمد ایزدی مصطفی قادری فاطمه حسینیپژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 1813 نفر از دبیران زن دوره متوسطه (شاخه نظری) استان مازندران بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر بود که به شیوه نمونهگیری طبقهای تناسبی انتخاب گ أکثرپژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 1813 نفر از دبیران زن دوره متوسطه (شاخه نظری) استان مازندران بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر بود که به شیوه نمونهگیری طبقهای تناسبی انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با a=%75 بر آورد شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که دانش و مهارت دبیران در مقولههای هنر و زیبایی شناختی، اخلاق و روح همچنین نگرش اخلاق در سطح بالاتر از متوسط، است. همچنین امکانات مدارس برای اجرای برنامه درسی معنوی، در سطح زیاد ارزیابی شد. همچنین نگرش هنر و زیبایی شناختی و نگرش روح در حد کمتر از متوسط است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA ) نشان داد که بین نمرات دانش، نگرش و مهارت دبیران و امکانات مدرسه در شهرهای مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین امکانات مدارس و نگرش و مهارت دبیران رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین میزان رابطه بین امکانات مدارس و مهارت روح است، اما بین امکانات مدارس و دانش اخلاق و دانش روح رابطه معناداری مشاهده نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - چالشهای دانشگاه در تدوین محتوای متناسب با شایستگیهای یادگیرنده مادام العمر
صدیقه کریمی احمدرضا نصر مصطفی شریفپژوهش حاضر در صدد شناسایی چالشهای دانشگاه در انتخاب و سازماندهی محتوا مطابق با اصول یادگیری مادام العمر است. در این تحقیق ترکیبی، در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا دیدگاههای 24 نفر از مدیران دانشگاههای دولتی که با روش نمونهگیری هدفمند از نوع زنجیرهای انتخاب شدهاند، ا أکثرپژوهش حاضر در صدد شناسایی چالشهای دانشگاه در انتخاب و سازماندهی محتوا مطابق با اصول یادگیری مادام العمر است. در این تحقیق ترکیبی، در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا دیدگاههای 24 نفر از مدیران دانشگاههای دولتی که با روش نمونهگیری هدفمند از نوع زنجیرهای انتخاب شدهاند، از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته جمعآوری شده است. در بخش کمی نیز با روش توصیفی ـ پیمایشی دیدگاه 153 نفر از اعضای هیأت علمی این دانشگاهها که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند، از طریق پرسشنامه محقق ساخته بررسی شده است. روایی محتوای آن توسط متخصصان تأیید و پایاییش با آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردید. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss17 تحلیل شدهاند. یافتهها حاکیست چالشهای دانشگاه هنگام انتخاب و سازماندهی محتوا عبارتند از: کاربردی نبودن آموختهها، عدم آشنایی با روش تحقیق در رشته تحصیلی، بیتوجهی به آموزش یک زبان بین المللی، عدم استفاده از محتوای میان رشتهای، تأکید کم بر تواناییهای عمومی و بیتوجهی به کیفیت کار پژوهشی دانشجو. میان دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب متغیرهای جنس، نوع دانشگاه، مرتبه علمی و تحصیلات در سطح 05/0=p تفاوت معنادار وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - بررسی رویکرد برنامه درسی غالب اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد با عنایت به ماهیت رشتههای تخصصی و سطح تحصیلات آنان
شهربانو عامری مهدی سبحانی نژاد اکبر رهنماهدف پژوهش حاضر، بررسی رویکرد برنامه درسی غالب اعضای هیأت علمی (تمرکزی، مصالحه جویانه و تمایزی) دانشگاه شاهد بوده است. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و از نوع پیمایشی و از ابزار، پرسشنامه محقق ساخته متناسب سازی شده، حسب دیدگاه سعد شاور ( (Sad Shawer, 2010استفاده شده است. از أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی رویکرد برنامه درسی غالب اعضای هیأت علمی (تمرکزی، مصالحه جویانه و تمایزی) دانشگاه شاهد بوده است. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و از نوع پیمایشی و از ابزار، پرسشنامه محقق ساخته متناسب سازی شده، حسب دیدگاه سعد شاور ( (Sad Shawer, 2010استفاده شده است. از جامعه آماری اعضای هیأت علمی دانشکدههای هشت گانه دانشگاه با حجم 279 نفر، نمونهها با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی پس از محاسبه حجم جمعیت در زیرگروههای هشت دانشکده و دو گروه جنسی، تعداد 161 نفر نمونه برآورد شدند. روایی صوری و محتوایی ابزار مورد تأیید صاحب نظران و پایایی آن نیز در آلفای کرونباخ 71/. بوده است. تحلیل آماری دادههای به کمک، شاخصهای: میانگین، انحراف معیار و نیز آزمون های استنباطی؛ t تی تک متغیره و دو گروه مستقل، F تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و فریدمن، انجام شده است. یافتهها نشان دادکه نوع ماهیت رشتههای علمی، میزان به روز بودن سرفصلهای آموزشی و نوع محتوای برنامه درسی دورههای آموزشی دکتری اجرا شده برای اعضای هیأت علمی در فرایند تحصیلات آنها، بر شکل گیری رویکرد برنامه درسی غالب آنان، مؤثر واقع شده و در طیفی از؛ مراعات کننده دقیق سرفصلهای آموزشی (تمرکزی) تا فعال در عرصه برنامه ریزی درسی کلاسی دانشگاهی (تمایزی) قرار میگیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - بررسی نقش مؤلفههای برنامه درسی پنهان در عاطفه نسبت به دانشگاه مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور سمنان
فاطمه بیان فرپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مؤلفههای تشکیلدهندة برنامه درسی پنهان بر عاطفه دانشجویان نسبت به دانشگاه پیامنور صورت گرفت. مفهوم برنامه درسی پنهان بهویژه نقش آن در عاطفه نسبت به دانشگاه بهندرت برای آموزش از راه دور به کار برده شده است. پرورشکاران آموزش عالی بیشترین ه أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مؤلفههای تشکیلدهندة برنامه درسی پنهان بر عاطفه دانشجویان نسبت به دانشگاه پیامنور صورت گرفت. مفهوم برنامه درسی پنهان بهویژه نقش آن در عاطفه نسبت به دانشگاه بهندرت برای آموزش از راه دور به کار برده شده است. پرورشکاران آموزش عالی بیشترین هدفشان در حوزه شناختی و یا روانی - حرکتی است و کمتر به حوزه عاطفی توجه داشتهاند. این در حالی است که بسیاری از فعالیتهای یادگیری متأثر از حوزه عاطفی است. مسئله اصلی این پژوهش آن است که نقش برنامه درسی پنهان در ایجاد برنامه درسی پنهان چیست؟ روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) و بهصورت مطالعه موردی بود. برای انتخاب جامعه آماری و نمونه مورد بررسی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از میان مراکز مختلف، مرکز سمنان انتخاب شد. حجم نمونه برای مشاهده 15 کلاس درس بود و مصاحبه با روش سؤالات باز استانداردشده، 48 دانشجو و مصاحبه از نوع گفتوگوهای غیررسمی، تعداد دانشجویان از پیش تعیین شده نبود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامة محقق ساخته عاطفه نسبت به دانشگاه 2- فرمهای درجهبندیشده محقق ساخته مشاهدهسنج و روش واقعهنگاری 3- مصاحبه با روش سؤالات باز استانداردشده و روش گفتوگوهای غیررسمی. طول مدت مشاهده 2 ترم تحصیلی بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در بخش کمّی از تحلیل اندازهگیری مکرر، آزمون تعقیبی شفه، ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب همبستگی چندگانه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان و عاطفه نسبت به دانشگاه، برابر با 621/0 بود که در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار نبود. ضریب تبیین نیز برابر با 385/0 بود. بدین ترتیب مشخص شد که 5/38 درصد عاطفه نسبت به دانشگاه، تحت تأثیر مؤلفههای تشکیلدهنده برنامه درسی پنهان قرار دارد؛ یعنی ابعاد برنامه درسی پنهان توان پیشبینی عاطفه دانشجویان نسبت به دانشگاه را دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با سبکهای تفکر و ارتباطی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر مهران
صابر شفیعی محسن آیتی محمد اکبری بورنگ هادی پورشافعی حسین شکوهی فردهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با سبک های تفکر و ارتباطی دانش آموزان متوسطه شهر مهران است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر مهران به تعداد 285 نفر است که به بر اساس فرمول کوکران 164 أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با سبک های تفکر و ارتباطی دانش آموزان متوسطه شهر مهران است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر مهران به تعداد 285 نفر است که به بر اساس فرمول کوکران 164 نفر به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های تفکر Sternberg, R, J.Wagner , R. (2007) ، سبک های ارتباطی Norton (1987) و برنامه درسی پنهان (Hashemi,2012) استفاده شد و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه برنامه درسی پنهان (Hashemi,2012) دارای سه مؤلفه است و در تحقیق حاضر نیز دارای روایی مناسب است. همچنین نتایج نشان داد نقش برنامه درسی پنهان بر سبک های تفکر و سبک های ارتباطی دانش آموزان معنادار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین مؤلفههای تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی با سبک های ارتباطی و بین سبک های تفکر و مؤلفههای تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - ارزشیابی تجهیزات و امکانات محیط کارگاهی در برنامه درسی دوره متوسطهی حرفهای دانش-آموزان با نیازهای ویژه
مقصود امین خندقی صدیقه کاظمی حمیده پاک مهر سید محسن اصغری نکاحمطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از امکانات و تجهیزات محیط کارگاهی دوره متوسطه حرفهای صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری شامل کلیه کارگاه های مهارتی در دوره متوسطه حرفهای کشور بود. نمونه گیری به صورت خوشهای چند مرحلهای و به شیوه اختصاص متناسب، کارگاههای مهارت أکثرمطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از امکانات و تجهیزات محیط کارگاهی دوره متوسطه حرفهای صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری شامل کلیه کارگاه های مهارتی در دوره متوسطه حرفهای کشور بود. نمونه گیری به صورت خوشهای چند مرحلهای و به شیوه اختصاص متناسب، کارگاههای مهارت آموزی منتخب در 5 استان کشور مورد مشاهده قرار گرفت. به منظور جمع آوری دادهها از چک لیست مشاهده در دو بخش شرایط و سازماندهی محیط کارگاهی به تفکیک 7 رشته مهارتی که روایی و پایایی آنها احراز گردید، استفاده شد. مشاهده کارگاه های مهارتی نشان داد که امکانات و تجهیزات در کارگاه های قالی بافی، پرورش گیاهان آپارتمانی و هنر زندگی در خانه در وضعیت نسبتاً مطلوب است. در حالیکه کارگاه راسته دوزی از امکانات مطلوبی برخوردار بود، کارگاه های درودگری، مشبک بری روی چوب و پرورش محصولات جالیزی در سطح نامطلوبی قرار داشتند. همچنین، مقایسه امکانات کارگاهی برای این 7 رشته مهارتی حاکی از این بود که کارگاه راسته دوزی نسبت به کارگاه های جالیزی و مشبک بری از امکانات بهتری برخوردار بوده و کارگاه های درودگری، قالی بافی، پرورش گیاهان آپارتمانی و هنر زندگی در خانه نسبت به مشبک بری روی چوب وضعیت مطلوبتری داشتند. با عنایت به یافتههای حاصل، پیشنهاداتی به منظور برنامه ریزی هر چه بیشتر در این زمینه ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - تأثیر برنامه درسی آموزش هنر دیسیپلین محور بر تربیت هنری دانش آموزان دوره ابتدایی
خلیل غفاری اسماعیل کاظم پور مریم اوقانی همدانیهدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش هنر دیسیپلین محور بر تربیت هنری دانش آموزان دوره ابتدایی سال تحصیلی90-1389 بود. تحقیق حاضر به روش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تنکاب أکثرهدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش هنر دیسیپلین محور بر تربیت هنری دانش آموزان دوره ابتدایی سال تحصیلی90-1389 بود. تحقیق حاضر به روش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تنکابن به تعداد 910 نفر در سال تحصیلی 90-1389 بوده است و نمونه آماری مشتمل بر دو گروه 25 نفری گواه و آزمایش بود که از میان کلاس های دایر پایه پنجم مدارس ابتدایی شهرستان تنکابن به روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار سنجش، آزمون تن تز، برای اندازه گیری میزان تربیت هنری در چهار مؤلفه تولید، نقد، تاریخ هنر و زیباشناسی مورد استفاده قرار گرفت، که پس از تأیید روایی، پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ به ترتیب تولید هنری 81/0، نقد هنری 82/0، تاریخ هنری 83/0، زیبایی شناسی 83/0 و در کل 93/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکووا[1]) نرم افزار spss استفاده شده است. آموزش هنر شامل ایجاد و توسعۀ چهار مهارت تولید، نقد، تاریخ هنری، و زیبایی شناسی در دانش آموزان می باشد که نتایج حاصل از مانکووا نشان داد که بین پس آزمون تربیت هنری دانش آموزان در حوزه های تولید و نقد هنری در دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد، بنابراین برنامه درسی آموزش هنر دیسیپلین محور در حوزه تولید و نقد هنری بر میزان تربیت هنری دانش آموزان تأثیر ندارد. در حالی که، بین پس آزمون تربیت هنری دانش آموزان در حوزه های تاریخ هنری و زیبایی شناسی در دو گروه تفاوت معنادار مشاهده شد، از این رو برنامه درسی آموزش هنر دیسیپلین محور در حوزه تاریخ هنری و زیبایی شناسی بر تربیت هنری دانش آموزان تأثیر دارد. [1]. Mancova [1]. Mancova تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
102 - میزان رعایت اصول علمی در تدوین هدفهای برنامه درسی تحصیلات تکمیلی مطالعه موردی: دانشگاه اصفهان
محمد رحمان پور میرقاسم حسینی احمد رضا نصر اصفهانیپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت اصول علمی در تدوین هدفهای برنامه درسی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام گرفت. این پژوهش از نوع کیفی و به صورت مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ا صفهان تشکیل میداد. از این میان 35 نفر با روش أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت اصول علمی در تدوین هدفهای برنامه درسی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام گرفت. این پژوهش از نوع کیفی و به صورت مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ا صفهان تشکیل میداد. از این میان 35 نفر با روش نمونهگیری هدفمند موارد مطلوب انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مقوله بندی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای تدوین اهداف، نیازسنجیهای علمی صورت نگرفته، و تأکید بیشتر بر نظر متخصصان (دانش) بود. همچنین به نیازهای جامعه، دانشجویان و دیگر ذینفعان آموزش عالی نیز توجه چندانی نشده است. هدفهای برنامه درسی در سطح ارائه دانش تا حد زیادی رضایت بخش است ولی سهم تولید دانش در هدفها کم بوده است. در مورد نشر دانش (ارائه خدمات) به دلیل مشخص نبودن دقیق نیازهای جامعه، تدوین اهداف در این حیطه از مطلوبیت چندانی برخوردار نیست. در سطح کارآفرینی نیز در هدفهای برنامه درسی به زیرساختها و مهارتهای لازم برای ایجاد ظرفیتهای کارآفرینی در دانشجویان توجه چندانی نشده و در نتیجه در این حیطه عملکردها خیلی ضعیف بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
103 - عوامل بازدارنده و راهبردهای به کارگیری شبکه اجتماعی برای تدریس و یادگیری مؤثر در آموزش
حسن صائمی کوروش فتحی واجارگاه محمد عطاران احمد علی فروغی ابریهدف از این پژوهش، شناخت مهمترین موانع و تدوین راهبردهای برنامه درسی برای استفاده اساتید از شبکه اجتماعی درامر آموزش و یادگیری است. در این مطالعه از روش کیفی و شیوه تحلیل دادههای کیفی مبتنی بر نظریه زمینهای استفاده شد. نظریه زمینهای سه عنصر اصلی دارد که عبارتند از مفا أکثرهدف از این پژوهش، شناخت مهمترین موانع و تدوین راهبردهای برنامه درسی برای استفاده اساتید از شبکه اجتماعی درامر آموزش و یادگیری است. در این مطالعه از روش کیفی و شیوه تحلیل دادههای کیفی مبتنی بر نظریه زمینهای استفاده شد. نظریه زمینهای سه عنصر اصلی دارد که عبارتند از مفاهیم، مضامین و مقولات و محور اصلی روش نظریه زمینهای به شمار میرود. در این پژوهش 54 سند با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و نکات کلیدی آنها یادداشت برداری شد. سپس بر اساس تشابهات، کدهایی به موارد مشابه اختصاص پیدا کرد و کدهای اختصاص داده شده در کشف مقولههای استنتاج شده استفاده گردید. با اتکا به منابع و اسناد، مقوله محوری تعیین و از طریق برقراری ارتباط میان مقوله محوری و مقولههای فرعی و مفاهیم مرتبط نظریه زمینهای تدوین و طراحی شد. بر مبنای نظریه که از اسناد و منابع نظری به دست آمد، مهمترین موانع به ترتیب اهمیت، نبود امکانات فنی مناسب، عدم زیر ساختهای آموزشی و شناخت ناکافی اساتید به دست آمد و مبتنی بر آن راهبردهای سه گانهای تدوین شد که از میان این راهبردها کسب مهارتهای فنی مهمترین راهبرد و برقراری تعامل پویا در تدریس و مهارتهای شناختی مرتبط با شبکه اجتماعی در اولویت دوم و سوم قرار داشت. در پرتو شناسایی موانع و راهبردهای به کار گیری شبکه اجتماعی در آموزش میتوان به بهبود مهارتهای تدریس و یادگیری دست یافت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
104 - طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش ترکیبی برای نظام آموزش عالی بر اساس الگوی اَکِر
علی اکبر عجم حسین جعفری ثانی محمد اکبری بورنگهدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی استفاده از رویکرد آموزش ترکیبی در طراحی برنامهدرسی نظام آموزش عالی ایران بوده است. برای ارائه الگوی طراحی برنامهدرسی آموزش ترکیبی از روش پژوهش داده بنیاد استفاده شده است. هدف روش پژوهش داده بنیاد خلق و نقد طرحوارههای مفهومی است که ما أکثرهدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی استفاده از رویکرد آموزش ترکیبی در طراحی برنامهدرسی نظام آموزش عالی ایران بوده است. برای ارائه الگوی طراحی برنامهدرسی آموزش ترکیبی از روش پژوهش داده بنیاد استفاده شده است. هدف روش پژوهش داده بنیاد خلق و نقد طرحوارههای مفهومی است که ماهیت بنیادی و ساختار پدیدهها و فرایندهای برنامهدرسی را قابل فهم کنند؛ بنابراین، پس از تبیین مبانی نظری و دیدگاه صاحبنظران درباره طراحی برنامهدرسی آموزش ترکیبی و نظریه یادگیری سازندهگرایی اجتماعی، مفاهیم و مؤلفههای اساسی یا همان منطق طراحی برنامهدرسی شناسایی شد و در نهایت، ویژگیهای عناصر برنامهدرسی بر اساس منطق برنامهدرسی، ارائه شده است. در زمینه طراحی الگوی طراحی برنامهدرسی در نظام آموزش عالی، منطق طراحی برنامهدرسی با درنظرگرفتن کانون تمرکز رویکرد آموزش ترکیبی و شاخصههای نظریه یادگیری سازندهگرایی اجتماعی، ارائه شده است، بر اساس دلالتهای مورد نظر در زمینه منطق طراحی برنامهدرسی، ویژگیهای عناصر برنامهدرسی مبتنی بر آموزش ترکیبی برای نظام آموزش عالی استخراج شد و در نهایت اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحبنظران بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
105 - ارزیابی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده وآموخته شده درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی شهرستان نیریز در سال تحصیلی 92 ـ 1391
زینب میرشکاری احمدرضا اوجی نژاد عباس قلتاشهدف این پژوهش، ارزیابی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده وآموخته شده درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی شهرستان نیریز در سال تحصیلی 92 ـ 1391 بوده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق پیماشی است. به منظور اجرای پژوهش که مبتنی برنگرش سنجی مدیران، دبیران و دانشآموزان در أکثرهدف این پژوهش، ارزیابی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده وآموخته شده درس علوم تجربی سال دوم راهنمایی شهرستان نیریز در سال تحصیلی 92 ـ 1391 بوده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق پیماشی است. به منظور اجرای پژوهش که مبتنی برنگرش سنجی مدیران، دبیران و دانشآموزان در مورد برنامههای درسی قصد شده، اجرا شده وآموخته شده بود، سه مقیاس محقق ساخته، برحسب گروه مدیران، دبیران و دانشآموزان طراحی و استفاده گردید. روایی و پایایی هر سه مقیاس با روش روایی صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور گردآوری دادهها، نمونه آماری مربوط به برنامه درسی اجرا شده (مدیر و دبیر) و برنامه درسی آموخته شده (دانشآموز)، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان داد که بین دو نوع برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی اجرا شده انطباق وجود دارد؛ بین دو نوع برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی آموخته شده انطباق وجود ندارد؛ بین برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده انطباق وجود ندارد. همچنین، بین متغیر محتوا در دو نوع برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی اجرا شده انطباق وجود ندارد. بین متغیر فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری در دو نوع برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی اجرا شده انطباق وجود ندارد و بین مؤلفه ارزشیابی در دو نوع برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی اجرا شده انطباق وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
106 - رابطه بین برنامه درسی پنهان و نابرابری های جنسیتی در دانشجویان دانشگاه
فرهاد پردخته اسماعیل کاظم پور زهره شکیباییپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان و نابرابریهای جنسیتی در دانشجویان شرق گیلان انجام شده است. روش آن توصیفی از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن و مرد دانشگاههای شرق گیلان در سال تحصیلی 91-90 با حجم 30489 وحجم نمونه 379 نفر که شامل190 ن أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان و نابرابریهای جنسیتی در دانشجویان شرق گیلان انجام شده است. روش آن توصیفی از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن و مرد دانشگاههای شرق گیلان در سال تحصیلی 91-90 با حجم 30489 وحجم نمونه 379 نفر که شامل190 نفر زن و 189 نفر مرد به روش نمونهگیری تصادفی ساده ا نتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی مؤلفههای برنامه درسی پنهان که شامل جو اجتماعی دانشگاه و ساختار سازمانی دانشگاه و پرسشنامه محقق ساخته نابرابریهای جنسیتی با استفـاده از روش الفای کرونباخ، روایی و پایایی کل سؤالات 92 صدم محاسبه گردید. در بخش آمار توصیفی از نمودارفراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون رگرسیون چند متغیری وضریب همبستگی پیرسون، استفاده گردید که به وسیله نرم افزار spss پس از تجزیه و تحلیل دادهها باعنایت به نتایج به دست آمده مشخص شد بین برنامه درسی پنهان و نابرابریهای جنسیتی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین ساختارسازمانی دانشگاه و متغیرهای جامعهپذیری جنسیتی، عقیده قالبی جنسیتی و ایفای نقش جسیتی با 95 % اطمینان رابطه وجود دارد و.بین جو اجتماعی دانشگاه و متغیرهای جامعه پذیری جنسیتی، عقیده قالبی جنسیتی، ایفای نقش جسیتی و ایدئولوژی مرد سالاری با 95 % اطمینان رابطه وجود دارد و ا بعاد برنامه درسی پنهان توان پیشبینی نابرابریهای جنسیتی دانشگاهها را دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
107 - شایستگی های مهارتی دانشآموختگان دکتری برنامه درسی ایران؛ بررسی دیدگاه صاحب نظران و متخصصان برنامه ی درسی
سمیه شاه طالبی محمدجواد لیاقت دار فریدون شریفیانامروزه دانشگاه ها باید دانش آموختگانی را با مهارت هایی که بتوانند به طور حرفه ای در عصر یادگیری ایفای نقش کنند، تربیت کنند. به همین منظور هدف از مقاله ی حاضر شناسایی مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان دکتری برنامه ی درسی می باشد. با توجه به موضوع پژوهش از روش تحقیق کیفی أکثرامروزه دانشگاه ها باید دانش آموختگانی را با مهارت هایی که بتوانند به طور حرفه ای در عصر یادگیری ایفای نقش کنند، تربیت کنند. به همین منظور هدف از مقاله ی حاضر شناسایی مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان دکتری برنامه ی درسی می باشد. با توجه به موضوع پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه باز و عمیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 18 نفر از متخصصان، صاحب نظران و اساتید برنامه ی درسی بود و مصاحبه ها تا زمان اشباع اطلاعات ادامه پیدا کرد، سپس محتوای مصاحبه ها پیاده سازی شد و برای تجزیه و تحلیل محتوای پیاده شده از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش شامل سه مؤلفه ی اصلی توانایی توسعه رشته (شامل 5 زیرمؤلفه) توانمندی های برنامه ریزی درسی (شامل 8 زیرمؤلفه) و توانمندی های پژوهشی (شامل 9 زیرمؤلفه) بود. با توجه به نتایج پژوهش، فارغ التحصیلان پس از دوره ی دکتری برنامه ی درسی در مجموع باید بر 22 مهارت در زمینه ی رشته برنامه ی درسی تسلط کامل داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
108 - اعتباریابی الگوی برنامه درسی بین رشتهای آموزش سواد زیست محیطی در نظام آموزشی متوسطه ایران
محبوبه سلیمان پور عمران محمدحسین یارمحمدیان نرگس کشتی آرایهدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی بین رشتهای آموزش سواد زیست محیطی در دوره متوسطه و از نوع توصیفی – پیمایشی بوده است. در این راستا ابتدا، چارچوب پیشنهادی آموزش سواد زیست محیطی در قالب عناصر چهارگانه برنامه ی درسی (هدف، محتوا، روشهای یاددهی ـ یادگیری و أکثرهدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی بین رشتهای آموزش سواد زیست محیطی در دوره متوسطه و از نوع توصیفی – پیمایشی بوده است. در این راستا ابتدا، چارچوب پیشنهادی آموزش سواد زیست محیطی در قالب عناصر چهارگانه برنامه ی درسی (هدف، محتوا، روشهای یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی) و شامل سه مؤلفه دانش، مهارت و نگرش زیست محیطی، تدوین و در اختیار متخصصان محیط زیست و برنامه ریزان درسی، قرار داده شد. نتایج آزمون توزیع دو جملهای و t تک گروهی در سطح (05/0P ≤) نشان دهنده اهمیت گویهها از دیدگاه متخصصان بوده است. سپس چارچوب برنامه درسی سواد زیست محیطی مورد تأیید متخصصان، از طریق تعداد 108 نفر از دبیران زن و مرد، دروس زیست شناسی، شیمی و جغرافیای دوره متوسطه شهرستان آمل در سال تحصیلی 93-92 در قالب پرسشنامه، مورد نظرسنجی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی، با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج اعتبارسنجی نشان دهنده برازش مناسب مدل پیشنهادی براساس آزمون خی دو (38/1062=2 و 000001/0P =) و شاخصهای خطای مجموع مجذورات میانگین (065/0 = RMSEA) و واریانس باقیمانده (054/0RMR=) بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
109 - تأثیر برنامه ی درسی قصه گویی و نمایش خلاق بر خلاقیت وعملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی در دروس انشا و هنر
کاظم علوی لنگرودی افسانه رجاییهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامهی درسی قصهگویی و نمایش خلاق بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی در دو درس انشا و هنر میباشد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دخت أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامهی درسی قصهگویی و نمایش خلاق بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی در دو درس انشا و هنر میباشد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی شهر نجفآباد در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 1930 نفر بود. با استفاده از شیوه تصادفی – خوشهای تکمرحلهای از بین کلیه مدارس ابتدایی شهرستان نجفآباد یک مدرسه انتخاب و تمامی دانش آموزان پایه پنجم مشتمل بر 70 نفر (35 نفر گروه آزمایش،35 نفر گروه کنترل) برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. به دانش آموزان گروه آزمایش در کنار برنامه دروس دیگر، برنامه درسی قصهگویی و نمایش خلاق ارائه شد و به دانش آموزان گروه کنترل هیچگونه برنامه آموزشی اضافی ارائه نشد. خلاقیت دانش آموزان با استفاده از آزمون تصویری خلاقیت تورنس (فرم B، 1974) و عملکرد تحصیلی آن ها با استفاده از نمرات نیمسال قبل و بعد از اجرای آزمایش در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرمافزار spss نسخه 18 و روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که اجرای برنامه درسی قصه گویی و نمایش خلاق بر عملکرد تحصیلی و زیر مقیاسهای سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری خلاقیت دانش آموزان تأثیر مثبت و معنی داری داشته است (05/0>p ). ازاینرو می توان نتیجه گرفت برنامه درسی نمایش خلاق و قصه گویی بر رشد خلاقیت و افزایش عملکرد تحصیلی دانشآموزان تأثیر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
110 - تبیین سطح مغفول برنامه درسی تجربهشده درس روشها و فنون تدریس
فائزه ناطقی یحیی معروفی شهریار حیدریهدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و تبیین سطح مغفول برنامه درسی تجربه شده (ادراکات و انتظارات) در درس روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر در شکلگیری این ادراکات و انتظارات در بین دانشجو معلمان پردیس شهید مدرس دانشگاه فرهنگیان سنندج است. در این پژوهش که با رویکرد آمیخ أکثرهدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و تبیین سطح مغفول برنامه درسی تجربه شده (ادراکات و انتظارات) در درس روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر در شکلگیری این ادراکات و انتظارات در بین دانشجو معلمان پردیس شهید مدرس دانشگاه فرهنگیان سنندج است. در این پژوهش که با رویکرد آمیخته (کمی-کیفی) انجام شده، از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی در بخش کمی و از روش پدیدارشناسی برای بخش کیفی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را تمامی دانشجو معلمان دبیری که درس روشها و فنون تدریس را در نیمسال اول سال تحصیلی 95-94 پیش ثبتنام کرده بودند، تشکیل داده است (101 نفر). روش نمونهگیری در بخش کمی روش تمام شماری و در بخش کیفی هدفمند بوده است. برای جمعآوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته و در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختماند استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار بر اساس نظرات اساتید متخصص مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 89/. برآورد شد. اطلاعات جمعآوری شده در بخش کمی بر اساس شاخصهای آمار توصیفی و در نرمافزار spss16و در بخش کیفی بر اساس روش تحلیل تفسیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که دانشجو معلمان این درس را (78 درصد) جذاب، (77 درصد) نیازمند تلاش و (70 درصد) دشوار میدانند. بر اساس یافتههای بخش کیفی سه مضمون اصلی شامل عوامل فردی، عوامل آموزشی و عوامل اجتماعی و بیرونی بهعنوان عوامل مؤثر در شکلگیری ادراکات و انتظارات دانشجو معلمان نسبت به درس روشها و فنون تدریس شناسایی شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
111 - تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران
حسین محسن پور کبریا کورش فتحی واجارگاه محبوبه عارفی اباصلت خراسانیپژوهش حاضر، با هدف تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی انجام شد. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر، متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. با استفاده از طرح کیفی داد أکثرپژوهش حاضر، با هدف تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی انجام شد. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر، متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. با استفاده از طرح کیفی داده بنیاد و از طریق نمونهگیری هدفمند، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی گردید. در تحقیق حاضر، با تحلیل محتوای کیفی، اطلاعات گردآوری شده ابتدا دستهبندی و سپس به شیوه مقولهبندی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بهمنظور تعیین روایی دادههای کیفی از روش چک کردن اعضاء استفاده شده است. یافتهها نشان داده است که مهمترین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی دربرگیرنده کارآمدی برنامهریزی درسی، جلوگیری از اتلاف منابع مالی و زمانی، گسترش کار تیمی و ارتقای بهرهوری و رشد اثربخشی عملکرد اساتید است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
112 - آموزش جمع و تفریق: مطالعه مقایسهای در باره اهداف برنامه و محتوای کتب درسی ریاضی پایهی اول ابتدایی کشورهای ایران، ژاپن و آمریکا
مهدی ایزدی ابراهیم ریحانی غلامعلی احمدیپژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند آموزش اعمال جمع و تفریق در اهداف برنامه و محتوای کتب درسی ریاضی پایه اول ابتدایی سه کشور ایران، ژاپن و آمریکا، صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق، اهداف برنامه و محتوای کتب درسی ریاضی پایه اول ابتدایی سه کشور فوق بود. این تحقیق با روش توصیف أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند آموزش اعمال جمع و تفریق در اهداف برنامه و محتوای کتب درسی ریاضی پایه اول ابتدایی سه کشور ایران، ژاپن و آمریکا، صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق، اهداف برنامه و محتوای کتب درسی ریاضی پایه اول ابتدایی سه کشور فوق بود. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی تطبیقی صورت گرفت که برای جمعآوری دادهها از روش مطالعه اسنادی و برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که در برنامهی درسی در آمریکا تمرکز بر روی افزایش توانایی حل مسأله است درحالیکه برنامه درسی ایران، بیشتر بر روی مفهومسازی مناسب این دو عمل و ایجاد درک درست" در دانشآموزان تمرکز دارد. برنامه درسی ژاپن هم بیشترین تأکید را بر کسب درک صحیح و کشف روشهای جمع و تفریق توسط خود دانشآموزان دارد. در فرآیند آموزش این دو عمل کتاب درسی آمریکا، بیشترین تعداد روش آموزش را نسبت به کتابهای دیگر داراست. در شروع آموزش عمل جمع و تفریق، به جز کتاب جدید ایران (2011) در همه کتابها از جنبه ترکیبی جمع و جنبه کاهشی تفریق استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
113 - بررسی میزان اثر بخشی مؤلفههای ارزشهای شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی
نیر صباغی زهره سعادتمندپژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان اثربخشی مؤلفههای ارزشهای شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه آموزگاران مقطع ابتدایی شهر ارومیه تشکیل دادند که219 نفر آموزگار از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای انت أکثرپژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان اثربخشی مؤلفههای ارزشهای شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه آموزگاران مقطع ابتدایی شهر ارومیه تشکیل دادند که219 نفر آموزگار از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه محقق ساخته شامل 59 سؤال بسته پاسخ بود که مؤلفههای مسؤولیت پذیری، احترام به حقوق دیگران، میهن دوستی و نظم شخصی را در برگرفت. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 85/ برآورد گردید و برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی محتوایی وصوری استفاده شد؛ تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی (درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (t تک متغییره، مستقل، همبسته، تحلیل واریانس یک راهه) صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره اثر بخشی ارزشهای شهروندی در زمینه مسؤولیت پذیری 99/3، احترام به حقوق دیگران 89/3، میهن دوستی 85/3 و نظم شخصی 81/3 بوده است. F مشاهده شده در سطح 05/>p معنادار بود. بیشترین میزان اثر بخشی مربوط به مسؤولیت پذیری با میانگین 99/3 و کمترین مربوط به نظم شخصی با میانگین 81/3 بود. مقایسه میانگین نمره میزان اثر بخشی ارزشهای شهروندی از دیدگاه آموزگاران نمایان ساخت که اختلاف میان دیدگاههای آموزگاران مرد و زن پیرامون میهن دوستی معنادار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
114 - میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه استان مازندران از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری
حسینجان دائیزاده علی شریعتمداری عزتالله نادری مریم سیف نراقیچکیده هدف این پژوهش بررسی میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه با مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری بهمنظور ارائه راهکارهای بهبود و ارتقای دانش و مهارتهای آنان است. روش انجام پژوهش از نوع ارزشیابی و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس متوسطه استان مازندر أکثرچکیده هدف این پژوهش بررسی میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه با مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری بهمنظور ارائه راهکارهای بهبود و ارتقای دانش و مهارتهای آنان است. روش انجام پژوهش از نوع ارزشیابی و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس متوسطه استان مازندران در سال تحصیلی 85 ـ84 است. نمونه آماری 360 نفر از معلمان است که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق از دو ابزار محققساخته شامل پرسشنامه (حاوی 30 سؤال بستهپاسخ با طیف لیکرت) و آزمون محققساخته (حاوی 30 سؤال چهارگزینهای) استفاده شده است. دادهها در دو سطح توصیفی (با استفاده از جدولهای توزیع فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده از آزمون ، Z و F ) تجزیه و تحلیل شدند. عمدهترین یافتههای پژوهش این است که میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری در حد پایینتر از متوسط بود. میانگین نمره آزمون سنجش میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری 89/10 (در مقیاس 20 نمرهای) بهدست آمده و بین میانگین نمرهها بر حسب متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین میانگین نمرهها مربوط به معلمان گروه علوم تربیتی با مدرک فوق لیسانس و سابقه 10 تا 19 سال و کمترین آنها مربوط به معلمان گروه علوم پایه با مدرک لیسانس و سابقه بالای 20 تا 29 سال بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
115 - تحلیل معرفت عقلانی مطرح شده در آیات قرآن کریم بر اساس تفسیرالمیزان و دلالتهای آن بر اهداف برنامههای درسی تربیت دینی
غلامحسین اعلائی هره دشت سید هاشم گلستانی نرگس کشتی آرایاین پژوهش به بررسی اهداف برنامههای درسی تربیت دینی مبتنی بر معرفت عقلانی مطرح شده در آیات قرآن کریم و با توجه به تفسیرالمیزان پرداخته است. جامعه آماری آن کل قرآن کریم بوده که پس از معین کردن آیات مرتبط با معرفت عقلانی و بررسی تفسیر هر یک از آیات استخراج شده در تفسیرالم أکثراین پژوهش به بررسی اهداف برنامههای درسی تربیت دینی مبتنی بر معرفت عقلانی مطرح شده در آیات قرآن کریم و با توجه به تفسیرالمیزان پرداخته است. جامعه آماری آن کل قرآن کریم بوده که پس از معین کردن آیات مرتبط با معرفت عقلانی و بررسی تفسیر هر یک از آیات استخراج شده در تفسیرالمیزان به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و اهداف برنامههای درسی به صورت نظام مقولهبندی قیاسی، استخراج شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، اهداف برنامههای درسی تربیت دینی مبتنی بر معرفت عقلانی مطرح شده در آیات قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان به ترتیب عبارتند از: خداشناسی و خداپرستی (دعوت به توحید)، معرفی و تأیید نبوّت، معرفی قرآن و آموزههای آن، معرفی صاحبان خرد و ویژگیهای آنان، یادآوری معاد، روز جزا و حیات اخروی، عبرت آموزی، تربیت افراد باتقوا، آموزش احکام الهی، ایجاد تفکر انتقادی و انتقاد از تفکر نادرست، مقایسه و تطبیق ارزشها (پاکیها و ناپاکیها، افراد مؤمن و مشرک و ...). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
116 - تحلیلی بر نظریهی انتقادی تعلیم و تربیت و دلالتهای آن برای برنامهی درسی
رحمت اله خسروی سید مهدی سجادیبر اساس نظریهی انتقادی، تعلیم و تربیت به عنوان امری جدا نشدنی از تحول اجتماعی و انسانی تلقی میشود. این نظریه، مدرسه، برنامهی درسی و تعلیم و تعلم را همچون عوامل و فعالیتهایی میبیند که از امور آکادمیک محض فراتر رفته و دارای استلزامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تربیت أکثربر اساس نظریهی انتقادی، تعلیم و تربیت به عنوان امری جدا نشدنی از تحول اجتماعی و انسانی تلقی میشود. این نظریه، مدرسه، برنامهی درسی و تعلیم و تعلم را همچون عوامل و فعالیتهایی میبیند که از امور آکادمیک محض فراتر رفته و دارای استلزامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تربیتی است. در این راستا، مطالعهی حاضر کوششی در جهت تحلیل نظریهی انتقادی تعلیم و تربیت و دلالتهای آن برای برنامهی درسی است. در این پژوهش، از روش کیفی جستار نظرورزانه به عنوان روش پژوهش و ابزار بررسی مستندات به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. با توجه به هدف مطالعه، مباحثی مانند مبانی فلسفی نظریهی انتقادی تعلیم و تربیت، فرآیند تعلیم وتربیت در این نظریه، دلالتهای مربوط بدان در حوزهی برنامهی درسی و انتقادات وارد بر آن مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
117 - نقد و بررسی عناصر برنامه درسی در رویکردهای پیشرفتگرا و محافظهکار تربیت شهروندی
محمد حسین یارمحمدیان احمد علی فروغی ابری سید ابراهیم جعفری عباس قلتاشاین مطالعه با هدف بررسی جایگاه و چگونگی عناصر برنامه درسی در رویکردهای مطرح تربیت شهروندی انجام شده است. این پژوهش از نوع نظری است که در آن از رویکرد توصیفیـ تفسیری در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. از مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که دو رویکرد اصلی در تربیت شهرون أکثراین مطالعه با هدف بررسی جایگاه و چگونگی عناصر برنامه درسی در رویکردهای مطرح تربیت شهروندی انجام شده است. این پژوهش از نوع نظری است که در آن از رویکرد توصیفیـ تفسیری در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. از مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که دو رویکرد اصلی در تربیت شهروندی وجود دارد و هر رویکرد نیز دلالتهای مهمی برای عناصر برنامه درسی دارد. این دو رویکرد عبارتاند از: رویکرد پیشرفتگرا و رویکرد محافظهکار. در این مقاله جایگاه و چگونگی عناصر هدف، محتوا، روشهای تدریس و روشهای ارزشیابی از یادگیری در این دو رویکرد مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. با توجه به نکات و دلالتهای مهم و مثبت رویکرد پیشرفتگرا توصیه شده است که در تدوین برنامههای درسی تربیت شهروندی ایران، رویکرد پیشرفتگرا مورد توجه و تأکید بیشتری قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
118 - بررسی مؤلفههای ارزشیابی واحد درسی و اجرای موردی آن توسط دانشجو معلمان مرکز شهیدرجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان
افسانه کلباسی احمدرضا نصر پوران خروشی زینب السادات اطهریهدف پژوهش حاضر، در مرحله اول تهیه ابزاری مناسب برای ارزشیابی از واحد درسی بوده است. ادبیات تحقیق نشان میدهد ابزار ارزشیابی از واحد درسی باید مؤلفههای الف) مواردی که به دانشجویان در یادگیری کمک میکند، شامل شرایط یادگیری، منابع یادگیری، خدمات حمایتی و کیفیت تدریس؛ ب) س أکثرهدف پژوهش حاضر، در مرحله اول تهیه ابزاری مناسب برای ارزشیابی از واحد درسی بوده است. ادبیات تحقیق نشان میدهد ابزار ارزشیابی از واحد درسی باید مؤلفههای الف) مواردی که به دانشجویان در یادگیری کمک میکند، شامل شرایط یادگیری، منابع یادگیری، خدمات حمایتی و کیفیت تدریس؛ ب) سطح انگیزه و میزان درگیری دانشجویان با تکالیف یادگیری و ج) رضایت کلی دانشجویان از درس را مورد سنجش قرار دهد. در مرحله دوم، اجرای ابزار تهیه شده به منظور ارزشیابی واحد درسی روشهای استفاده از منابع یادگیری بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان دوره کارشناسی ناپیوسته رشته آموزش ابتدایی مرکز آموزش عالی شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان بوده است. ابزار مذکور پرسشنامهای محقق ساخته شامل 10 سؤال بسته پاسخ در مقیاس لیکرت در مورد ویژگیهایی شامل اهداف یادگیری، تجربیات یادگیری، منابع یادگیری، تکالیف یادگیری، بازخوردهای آموزشی، حجم فعالیتها، کیفیت تدریس، انگیزه، تفکر و رضایت کلی و دو سؤال باز پاسخ در مورد بهبود درس مورد نظر بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط پنج تن از اعضای هیأت علمی تعیین گردید. برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب مربوطه 92/0محاسبه شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد بین میانگینهای دو گروه دانشجومعلمان با سابقه کم و زیاد در ده ویژگی واحد درسی مورد نظر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین میانگینهای دو گروه نشان میدهد دانشجویان در هر دو گروه بالاترین اهمیت را برای ارائه بازخوردهای آموزشی قائل هستند. به منظور تحلیل سؤالات بازپاسخ از روش مقولهبندی استفاده شد همچنین، راهکارهای بهبود تدریس در سه مقوله شامل: موارد مربوط به مدرس، واحد درسی و دانشجو طبقهبندی گردید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
119 - طراحی الگوی برنامه درسی فناوری اطلاعات و ارتباطات و تأثیر آن بر عملکردشناختی، عاطفی و مهارتی دانشآموزان دوره متوسطه شهر تهران
خلیل غفاری اسماعیل کاظمپور علی حسینیمهرهدف از این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی برنامه درسی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر عملکرد شناختی، عاطفی و مهارتی دانشآموزان مقطع متوسطه در حوزه فاوا بود. با توجه به ماهیت موضوع، روش این پژوهش از دو بخش زمینهیابی و شبه آزمایشی از نوع طرح آزمون مقدماتی و نهایی با دو گرو أکثرهدف از این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی برنامه درسی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر عملکرد شناختی، عاطفی و مهارتی دانشآموزان مقطع متوسطه در حوزه فاوا بود. با توجه به ماهیت موضوع، روش این پژوهش از دو بخش زمینهیابی و شبه آزمایشی از نوع طرح آزمون مقدماتی و نهایی با دو گروه آزمایش و گواه تشکیل شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشآموزان (128934 نفر) و دبیران (12890 نفر) و متخصصان برنامه درسی و فاوای شهر تهران (60 نفر) در سال 1387 بود. حجم نمونه شامل 120 دانشآموز، 120 دبیر و 60 متخصص فاوا و برنامه درسی با استفاده از شیوه نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها الف) از پرسشنامه 97 سؤالی 5 گزینهای در 10 مؤلفه مبانی فلسفی، اجتماعی، روانشناختی، مفاهیم و اصطلاحات، حوزۀ دانش، توانش و نگرش، اصول انتخاب و سازماندهی در محتوا، شیوههای آموزش و تدریس و شیوههای ارزشیابی، ب) آموزش الگوی برنامه درسی فاوا بر روی دانشآموزان استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس تکعاملی، آزمون تعقیبی توکی و آزمون t گروههای مستقل) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دیدگاه دانشآموزان، دبیران و متخصصان در مبانی فلسفی، اجتماعی، روانشناختی تفاوت وجود دارد. بین دیدگاه آنان در مفاهیم و اصطلاحات اساسی الگوی برنامۀ درسی فاوا، در دانش و مهارت اساسی و اصول انتخاب و سازماندهی محتوا تفاوت وجود دارد. بین دیدگاه سه گروه آزمودنی در نگرش اساسی، شیوه آموزش و ارزشیابی تفاوت وجود ندارد. سطح مبانی، مفاهیم و اصطلاحات، دانش، نگرش و مهارت دانشآموزانی که الگوی برنامه درسی فاوا را آموزش دیدهاند بهطور معناداری بالاتر است از دانشآموزانی که این آموزش را دریافت نکردهاند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
120 - واکاوی پیامدها و سازوکارهای جهانی شدن برنامههای درسی آموزش عالی
محمد آتشک رضا نوروززاده محمد قهرمانی محمود ابوالقاسمی مقصود فراستخواهاهداف پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای ناشی از جهانی شدن بر برنامههای درسی آموزش عالی و سازوکارهای آن است. بررسی اسنادی حاکی از آن است که مهمترین پیامدهای جهانی شدن بر برنامههای درسی آموزش عالی عبارتند از: پیشرفتهای فناورانه و علمی، دگرگونیهای دنیای کار و اشتغال، نابرابری أکثراهداف پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای ناشی از جهانی شدن بر برنامههای درسی آموزش عالی و سازوکارهای آن است. بررسی اسنادی حاکی از آن است که مهمترین پیامدهای جهانی شدن بر برنامههای درسی آموزش عالی عبارتند از: پیشرفتهای فناورانه و علمی، دگرگونیهای دنیای کار و اشتغال، نابرابریهای اجتماعی، توسعه دموکراسی و حقوق بشر، افزایش ارتباطات بین فرهنگی، تجدید نظر در ارزشهای معنوی و اخلاقی و آموزش برای زمان عدم قطعیت همچنین تحلیل آزمون t تک نمونهای پیمایش صورت گرفته با پرسشنامه محقق ساخته که 37 نفر از متخصصان برنامه درسی آموزش عالی به آن پاسخ دادند، حاکی از آن است که برای مواجهه با این پیامدها شایسته است سازوکارهایی چون تأکید بیشتر بر یادگیری زبان انگلیسی، شناخت بیشتر نسبت به فرهنگ و رسوم و آداب سایر ملل، شناخت و تقدیر بیشتر از افراد مؤثر علمی در حیطه بین الملل، کسب مهارت زندگی با اقوام ملل دیگر، شناخت بیشتر نسبت به پیامدها و نوآوریهای علمی جهانی، لزوم گنجاندن برنامه درسی حقوق بشر و دموکراسی، تهیه و تولید محتوای مجازی، تغییر جریان آموزش از تدریس به یادگیری، تغییر جریان آموزش از گروهی به انفرادی، تغییر جریان آموزش از کسب دانش به کسب مهارت، تغییر جریان آموزش از رفتاری به ساختنگرایی، تغییر جریان آموزش از سنتی به مجازی در برنامههای درسی آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
121 - برنامه درسی پنهان: چالشی پیدا یا فرصتی ناپیدا؟!
سید حسین عبادیبرنامه درسی پنهان: چالشی پیدا یا فرصتی ناپیدا؟ سیدحسین عبادی چکیده برنامه ی درسی پنهان ناظر بر آموخته های تصریح نشده وعوامل تاثیر گذار برپیدایش آموخته های یادشده می باشد که دانش آموزان در پرتو حضور در مدرسه تجربه می نمایند.جان مایه ی پژوهش حاضر مرور نظام مند بر آن دسته أکثربرنامه درسی پنهان: چالشی پیدا یا فرصتی ناپیدا؟ سیدحسین عبادی چکیده برنامه ی درسی پنهان ناظر بر آموخته های تصریح نشده وعوامل تاثیر گذار برپیدایش آموخته های یادشده می باشد که دانش آموزان در پرتو حضور در مدرسه تجربه می نمایند.جان مایه ی پژوهش حاضر مرور نظام مند بر آن دسته از مقاله ها ی علمی – پژوهشی است که عنوان دار برنامه ی درسی پنهان و حاصل تلاش پژوهشگران ایرانی است که طی دو دهه ی اخیر (1391-1370)در این زمینه قلم فرسایی نموده اند .19 مقاله در این زمینه که در پایگاه های اطلاعاتی داخلی وبین المللی ومجلات نمایه شده ی داخلی در دسترس قرار گرفته ،از راه سرشماری (بدون نمونه گیری) ،جهت بررسی متن کامل وارد این مطالعه گردید.هدف از بررسی مروری حاضر تعیین مهم ترین آثار آموزشی وپرورشی بر آمده از برنامه ی درسی پنهان و ارایه ی راهکار های کاربردی درزمینه ی استفاده بهینه از آثار مثبت ورهایی از آثار منفی آن بوده است.یافته های این پزوهش نشان از سلطه ی آثار منفی برآثار مثبت آموزشی وپرورشی در ابعاد برنامه ی درسی پنهان (ساختار مدرسه،جو اجتماعی مدرسه وتعامل معلم –دانش آموز) در مدارس کشور دارد.این امر به معنای لزوم توجه جدی به راهکارهای ارایه شده در این پژوهش جهت عدم جابجایی فرصت برخاسته از برنامه ی درسی پنهان با چالش های برآمده از آن در مدرسه دارد. کلید واژه ها: برنامه ی درسی، برنامه ی درسی صریح،برنامه ی درسی پنهان، ابعاد برنامه ی درسی پنهان تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
122 - بررسی سرفصل برنامهی تحصیلی دوره کاردانی رشته کتابداری و اطلاع رسانی در آموزش عالی ایران
ماریا نصیری محمد حسین پور عبدالحمید معرف زادههدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه استادان، دانشجویان نیمسال آخر، دانشآموختگان و کارفرمایان آنها به سرفصل برنامهی تحصیلی دورهی کاردانی رشتهی کتابداری و اطلاع رسانی در آموزش عالی ایران است. نمونهی آماری این پژوهش 147 نفر از استادان، دانشجویان نیمسال آخر، دانشآموختگان و ک أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه استادان، دانشجویان نیمسال آخر، دانشآموختگان و کارفرمایان آنها به سرفصل برنامهی تحصیلی دورهی کاردانی رشتهی کتابداری و اطلاع رسانی در آموزش عالی ایران است. نمونهی آماری این پژوهش 147 نفر از استادان، دانشجویان نیمسال آخر، دانشآموختگان و کارفرمایان این رشته را در بر میگیرد که به صورت سر شماری انتخاب شدهاند و چهار پرسشنامهی محقق ساخته روی آنها به اجرا درآمده است. روش مناسب این تحقیق پیمایشی بوده، از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج بررسی نشان میدهد که برنامهی درسی کاردانی رشتهی کتابداری نیاز به بازنگری کامل دارد. اضافه کردن دروس آشنایی با اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی، مجلات الکترونیکی، کارآموزی (2)، اخلاق کتابداری و اطلاع رسانی و تغییر در عنوان و سرفصل برخی دروس از جمله: آشنایی با رده بندی دیویی و کنگره، مجموعه سازی (2) و ادغام دروس مبانی اطلاع رسانی و کتابخانه و کتابداری و... در بهبود برنامهی آموزشی دورهی کاردانی رشتهی کتابداری و اطلاع رسانی مؤثراست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
123 - نظریه تربیتی و رویکرد برنامه درسی از منظر عملگرایی نوین
محمد رضا یوسف زادهتاریخ فلسفه تعلیم و تربیت با پنج واژه حیاتی و مهم روبهرو بوده و هست و این واژگان پنج موقعیت را در بحث مربوط به فرایند تدریس و یادگیری در دنیای مدرن تعیین نمودهاند. این کلمات عبارتند از: ذهن، دموکراسی،ستمدیدگی، جامعه پذیری, حکایت و قصه. سه واژه اول به ترتیب با نامهای أکثرتاریخ فلسفه تعلیم و تربیت با پنج واژه حیاتی و مهم روبهرو بوده و هست و این واژگان پنج موقعیت را در بحث مربوط به فرایند تدریس و یادگیری در دنیای مدرن تعیین نمودهاند. این کلمات عبارتند از: ذهن، دموکراسی،ستمدیدگی، جامعه پذیری, حکایت و قصه. سه واژه اول به ترتیب با نامهای فردریک هربارت ـ دیویی و پائولوفریره آمیخته است که در آمریکا و آمریکای لاتین و افریقا مطرح بودند و اجتماعی کردن با استفاده از ابزار دانش مربوط به مارکسیسم است که عمدتاً در برزیل، فرانسه و ایتالیا مورد تفسیر قرار گرفته است. واژه قصه و حکایت نیز به وسیله افراد مختلف در نقاط مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است و واژهای است که توسط طرفداران عملگرایی نوین ـ به ویژه گیرالدلی در تبیین تئوری تربیتی ـ مورد توجه واقع شده است. بسیاری از صاحب نظران معتقدند که شاید بتوان معنادارترین رشد در فلسفه آمریکایی در زمانهای اخیر را رنسانس در عملگرایی یعنی عملگرایی نوین تلقی نمود. با توجه به موارد مطرح شده هدف اصلی این مقاله بررسی نظریه تربیتی و رویکرد برنامه درسی از منظر عملگرایی نوین است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. نتایج بررسیها نشان داد که مبانی عملگرایی نوین را باید در اندیشههای افرادی چون رورتی، کواین، پاتنام، برنشتاین، وست، دیوید سون، شوستر من و براندون جستجو نمود. عملگرایی نوین بر اصولی چون طرد معرفت شناسی بنیادین، تأکید بر زبان، یگانگی دانش، همبستگی اجتماعی به جای عینیت محض، پرورش شهروند دمکراتیک فکور تأکید دارد. از منظر عملگرایی نوین یک تئوری تربیتی باید دارای سه ویژگی توصیفی ـ تشریحی، خاص و عملی باشد. آنها برای تعلیم و تربیت پنج مرحله شامل تعیین حکایت، مرتبط ساختن حکایت با مسائل زندگی، خلق حکایت جدید، نقد حکایت و مقایسه آن با قصههای ملی و جمعی مطرح کرده، رویکرد مناسب برنامه درسی برای دوران پیش از دانشگاه را رویکرد تلفیقی و برای دوران پس از دانشگاه رویکرد پروژه محور معرفی میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
124 - ارائۀ مدلی جهت ارزیابی عوامل مؤثر بر برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده در مدارس هوشمند
فرهاد شفیعپور مطلق محمدحسین یارمحمدیانهدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده در مدارس هوشمند است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ معلمان مدارس هوشمند شهر تهران در سال تحصیلی 1390ـ 1388 تشکیل میدهد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده در مدارس هوشمند است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ معلمان مدارس هوشمند شهر تهران در سال تحصیلی 1390ـ 1388 تشکیل میدهد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بوده که در نهایت 360 نفر از معلمان بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق سه پرسشنامۀ محققساخته (یکی در خصوص عوامل مؤثر بر برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده، دیگری در خصوص مؤلفههای برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده و پرسشنامۀ دیگر در خصوص ایجاد انگیزۀ دانشآموزان مدارس هوشمند) بوده است. روایی آنها به لحاظ محتوا تأمین شده و ضریب اعتبار آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب معادل 93/0، 89/0 و 87/0 بهدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند، از بین متغیرهای هفتگانۀ مورد مطالعه، توجه به تفاوتهای فردی (307/0)، توجه به یادگیری در حد تسلط (263/0)، و توجه به پژوهشمحوری (219/0)، به ترتیب بیشترین تأثیر کلی را بر برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده داشتهاند. براساس یافتههای به دست آمده از تحقیق 422/115= Chi-Square، 963/0=GFI، 921/0=AGFI، 000/0 =P-Value، 055/0 = RMSEA است. بر این اساس، برازش مدل مورد مطالعه در حد قابل قبول میباشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
125 - ارزیابی اثربخشی بیرونی برنامه درسی دوره کارشناسی رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس بر مبنای مدل چشم شایستگی
مهدی محمدی رضا ناصری جهرمی هادی رحمانیهدف کلی از انجام این پژوهش، ارزیابی اثربخشی بیرونی شایستگیهای محوری برنامه درسی کارشناسی رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس بر مبنای مدل چشم شایستگی بود. جامعه آماری آن شامل همه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در گروههای علوم انسانی، فنی و مهندسی، منابع طبی أکثرهدف کلی از انجام این پژوهش، ارزیابی اثربخشی بیرونی شایستگیهای محوری برنامه درسی کارشناسی رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس بر مبنای مدل چشم شایستگی بود. جامعه آماری آن شامل همه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در گروههای علوم انسانی، فنی و مهندسی، منابع طبیعی و علوم پایه و حقوق و الهیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس میشود که از سال 1385 تا کنون فارغ التحصیل شدهاند، اطلاعات آنها در کانون فارغ التحصیلان این دانشگاه به ثبت رسیده است و هم اکنون نیز شاغل هستند (234 نفر). به کمک روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 159 نفر انتخاب شدند. با استفاده از ابعاد سه گانه مدل چشم شایستگی انجمن بین المللی مدیریت پروژه (2008) پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان کلیه افراد جامعه توزیع شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار استنباطی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 1 ـ شایستگیهای فنی، رفتاری و زمینهای دانش آموختگان گروههای مختلف تحصیلی پایینتر از حد مطلوب بود. 2 ـ در همه گروهها، اثربخشی بیرونی برنامه درسی بر اساس شایستگیهای فنی در دانش آموختگان مرد بالاتر از دانش آموختگان زن بود. 3 ـ در همه گروهها، اثربخشی بیرونی برنامه درسی بر اساس شایستگیهای رفتاری و زمینهای در دانش آموختگان زن بالاتر از دانش آموختگان مرد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
126 - اولویت بندی و مقایسه مؤلفههای ششگانه ایدئولوژیهای برنامه درسی از منظر اعضای هیأت علمی دانشکدههای علوم تربیتی شهر تهران
مهدی ملکی محسن فرمهینی فراهانی کوروش اسماعیلیپژوهش حاضر، با هدف اولویت بندی و مقایسه مؤلفههای ششگانه ایدئولوژیهای برنامه درسی از منظر اعضای هیأت علمی دانشکدههای علوم تربیتی شهر تهران اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی (پیمایشی) و جامعه و نمونه آماری پژوهش برابر بوده است؛ به طوری که شامل کلیه اعضای هیأت علمی علوم ت أکثرپژوهش حاضر، با هدف اولویت بندی و مقایسه مؤلفههای ششگانه ایدئولوژیهای برنامه درسی از منظر اعضای هیأت علمی دانشکدههای علوم تربیتی شهر تهران اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی (پیمایشی) و جامعه و نمونه آماری پژوهش برابر بوده است؛ به طوری که شامل کلیه اعضای هیأت علمی علوم تربیتی مستقر در دانشکدههای علوم تربیتی سطح شهر تهران در سال تحصیلی 90 ـ 89 میشود. ازمجموع 95 نفر اعضای هیأت علمی حدوداً 81 نفرشامل 30 درصد زن و 70 درصد مرد حاضر به همکاری با پژوهشگر شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد ایدئولوژی برنامه درسی « اسکایرو 2008 » بود که بر اساس 6 مؤلفه؛ هدف، تدریس، یادگیری، دانش، فراگیر و ارزشیابی به تعیین 4 نوع ایدئولوژی برنامه درسی (دانش پژوهان علمی، یادگیرنده محور، بازسازی اجتماعی و کارآیی اجتماعی) پرداخته است. سهم هر یک از مؤلفهها 4 سؤال بود و به منظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی فراوانی و درصد و نیز رسم نمودار ایدئولوژی برنامه درسی استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که اعضای هیأت علمی گروههای علوم تربیتی دانشگاههای دولتی سطح شهر تهران به مؤلفههای هدف و تدریس در ایدئولوژی بازسازی اجتماعی و همچنین مؤلفههای یادگیری، دانش، فراگیر و ارزشیابی در ایدئولوژی یادگیرنده محور قویترین گرایش را نشان دادهاند. همچنین مؤلفههای یادگیری و ارزشیابی در ایدئولوژی یادگیرنده محور در بخش قویترین گرایش (اولویت اول) و مؤلفههای هدف و تدریس در ایدئولوژی دانش پژوهان علمی در بخش ضعیفترین گرایش(اولویت آخر) تنها مؤلفههایی بودند که همه اعضای هیأت علمی بر روی آن اتفاق نظر داشتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
127 - بررسی گرایش دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی به رویکردهای برنامه درسی
حسین جعفری ثانی حمیده پاک مهر حسن اسلامیانپژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردهای برنامه درسی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی صورت گرفت. روش از حیث هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه فردوسی مشهد در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردهای برنامه درسی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی صورت گرفت. روش از حیث هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه فردوسی مشهد در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 88 ـ 89 بود (51 نفر). کلیه دانشجویان به روش سرشماری انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته رویکردها را تکمیل نمودند. این پرسشنامه بر اساس رویکردهای برنامه درسی ارنشتاین (رفتاری، سیستمی، مدیریتی، علمی، انسان گرایی و نو مفهوم گرایی) در قالب 30 گویه با یک مقیاس چهار گزینهای بر اساس طیف لیکرت بود. دادههای حاصل با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه و چند راهه) تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد: 1 ـ غالبترین رویکرد دانشجویان، رویکرد انسان گرایی و کمترین میانگین مربوط به رویکرد رفتاری بود و به طور کلی، دانشجویان مورد بررسی به رویکرد غیر فنی، گرایش بیشتری داشتند. 2 ـ بین دانشجویان در رویکرد فنی و غیر فنی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود نداشت 05/0p>. 3- بین دو مقطع تحصیلی در دو رویکرد فنی و غیر فنی تفاوت معنادار نبود 05/0p>. 4- بین سال ورود و گرایش به رویکرد غیر فنی دانشجویان تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0>p). با توجه به این که دانشجویان مورد بررسی به رویکرد غیر فنی، گرایش بیشتری داشتند؛ اینگونه استنباط میگردد که غالب دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی، با شیوههای آموزش و برنامههای درسی سنتی در چالش بوده، بیشتر با خط مشیهای تعلیم و تربیت جدید، هماهنگ و همسو هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
128 - تحلیلی بر وضعیت برنامه درسی اجرا شده ریاضیات پایه چهارم ابتدایی
نسرین صادقی اول مقصود امینخندقی محمود سعیدیرضوانیپژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت برنامه درسی اجرا شده در درس ریاضیات پایه چهارم ابتدایی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن، کلاسهای پایه چهارم ناحیه 7 شهرستان مشهد در سال تحصیلی 90-89 است. ۷۲ کلاس درسی شامل ۳۶ کلاس پسرانه و ۳۶ کلاس دخترانه به أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت برنامه درسی اجرا شده در درس ریاضیات پایه چهارم ابتدایی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن، کلاسهای پایه چهارم ناحیه 7 شهرستان مشهد در سال تحصیلی 90-89 است. ۷۲ کلاس درسی شامل ۳۶ کلاس پسرانه و ۳۶ کلاس دخترانه بهصورت تصادفی انتخاب گردید. در ادامه این پاراگراف به ابزار اشاره شده است. در این کلاسها دو نوع رفتار معلمان مورد ارزیابی قرار گرفت. در مرحله اول، رفتار تدریس معلمان با استفاده از روش مشاهده سیستم تعاملی فلندرز مورد توصیف و تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در مرحله بعد اطلاعات مربوط به رفتار ارزشیابی معلمان از طریق چکلیست محقق ساخته، جمعآوری و توصیف و سپس با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و دانکن مورد تجزیهوتحلیل واقع گردید. نتایج نشان میدهد، معلمان مورد پژوهش بیشتر روشهای مستقیم و غیرفعال را به کار میگیرند و در این مورد هیچ تفاوت معناداری میان معلمان مرد و زن با تحصیلات و سوابق تدریس مختلف وجود ندارد. تجزیهوتحلیل ارزشیابیهای پایانی نیز از غیرفعال بودن آنها حکایت دارد. در تمامی برگههای ارزشیابی پایانی سؤالی در سطوح فعال شناختی طرح نگردیده، از میان سطوح غیرفعال نیز، سطح درک و فهم بیشترین تعداد سؤالات و بیشترین میزان نمره را به خود اختصاص داده است. نتایج در همه موارد به استثناء معلمان با سابقه بالای ۳۰-۲۵ سال، هیچ تفاوت معناداری را نشان نمیدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
129 - جایگاه شهروند جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی
ابراهیم محمدجانیهدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه شهروند جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل نیز جمله و تصویر انتخاب شد. جامعه آماری، کتاب مطالعات ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 93-92 است و نمونه آما أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه شهروند جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل نیز جمله و تصویر انتخاب شد. جامعه آماری، کتاب مطالعات ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 93-92 است و نمونه آماری در این پژوهش برابر با جامعه یعنی کل کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش سیاهه شهروند جهانی آکسفام بود. این سیاهه از 3 حیطه اصلی: الف) حیطه شناختی، ب) حیطه مهارتی و ج) حیطه نگرشی و 15 مؤلفه تشکیل شده است که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی تعیین گردید. جهت سنجش پایایی نیز از 3 کدگذار مستقل استفاده شد که ضریب همسانی کدگذاری آنها 83/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و جدول) استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داهها نشان میدهد که 97/20% کل جملات و تصاویر برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم مربوط به حیطه شناختی، 03/3% مربوط به حیطه مهارتی و 34/1% مربوط به حیطه نگرشی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
130 - بررسی و تحلیل مهارتهای اجتماعی دانشآموزان استان آذربایجان شرقی و الزامات آن در برنامه درسی
یاسین توکلی اکبر سلطانیپژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل مهارتهای اجتماعی دانشآموزان استان آذربایجان شرقی و الزامات آن در برنامه درسی آنان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر ابتدایی و متوسطه تحصیلی است. نمونه آماری این پژوهش 800 نفر از أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل مهارتهای اجتماعی دانشآموزان استان آذربایجان شرقی و الزامات آن در برنامه درسی آنان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر ابتدایی و متوسطه تحصیلی است. نمونه آماری این پژوهش 800 نفر از دانشآموزان استان بوده که 320 نفر از آنها مربوط به مقطع ابتدایی، 480 نفر مربوط به مقطع متوسطه بوده است که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازه&zwj;گیری در این پژوهش، پرسشنامه سنجش مهارتهای اجتماعی برای دانشآموزان و پرسشنامه سنجش مهارتهای اجتماعی دانشآموزان متوسطه به کار گرفته شده است. جهت تحلیل دادهها از آزمونهایT مستقل، مانوا و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت بین دانشآموزان دختر و پسر، مدارس دولتی، نمونه دولتی وغیر دولتی، مقاطع آموزشی، مناطق برخوردار، نیمه برخوردار وکم برخوردار در مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن از نظر آماری معنادار بوده است. مهارتهای اجتماعی دانشآموزان بر حسب طبقه اجتماعی، رشته تحصیلی و تحصیلات والدین آنها متفاوت بوده است. همچنین این تفاوتها لزوم تجدید نظر در برنامه درسی و تغییر آن به منظور کسب مهارتهای اجتماعی که از اهداف برنامههای درسی است را ضروری مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
131 - تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی با تأکید بر مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور طرح ملاحظات کاربردی دانشگاهی
مهدی سبحانی نژاد نجمه احمدآبادی آرانی آزاد محمدی صمد محمدیپژوهش حاضر، درصدد تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی برحسب مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور ارائه ملاحظاتی کاربردی برای دانشگاه است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده که طی آن از استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهومپردازی مجدد، استفاده شده است. جامعه پ أکثرپژوهش حاضر، درصدد تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی برحسب مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور ارائه ملاحظاتی کاربردی برای دانشگاه است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده که طی آن از استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهومپردازی مجدد، استفاده شده است. جامعه پژوهش، مجموعه متون نظری مرتبط با عنوان پژوهش بوده که به کمک فرم فیش برداری، اطلاعات لازم استخراج شده است. یافتههای پژوهش نشان داد؛ مؤلفههای ناهمسوی برنامههای درسی پنهان آموزش عالی میتوانند در تثبیت پایگاه و منزلت بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشجوی طبقه خاص مؤثر بوده و بالعکس در نومیدی از تغییر وضعیت کنونی برای دانشجویان طبقههای متوسط و پایین، مؤثر باشند. تبلور عینی این رخداد متأثر از مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان آموزش عالی در تعدادی از استنادهای پژوهشی مطالعه حاضر محسوس است. براین اساس؛ در پایان فهرستی از ملاحظات عملی نمونه در راستای ابعاد مختلف مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان موردتوجه واقعشده که از آن جمله میتوان به برقراری عدالت آموزشی، تأکید بر روشهای انتقادی و گفتگو محور، کاهش دیوانسالاری به منظور بروز قابلیتهای طبقات مختلف در فعالیتهای دانشگاهی (علمی، پژوهشی، فرهنگی، دانشجویی)، تأکید بر برنامه درسی چندفرهنگی، توجه به شیوههای کیفی به جای شیوه کمی در ارزشیابی، کاربرد و اجرای راهبردهای تدریس فعال و مشارکتی و تغییر در محیطهای آموزشی اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
132 - مقایسه نمرات دانشآموزان مدارس مقطع متوسطه دارای فعالیتهای فوق برنامه و فاقد فعالیتهای فوق برنامه در آزمون رشد مهارتهای اجتماعی ماتسون
رضا نوروزی مصیر جهانبخش رحمانیهدف از این پژوهش مقایسه نمرات دانشآموزان مدارس دارای فعالیتهای فوق برنامه با نمرات دانش آموزان فاقد فعالیتهای فوق برنامه در آزمون رشد مهارتهای اجتماعی ماتسون و مؤلفههای آن بود. پژوهش از نوع توصیفی و به روش علی ـ مقایسه ای انجام شد. به روش نمونهگیری خوشهای تعداد 3 أکثرهدف از این پژوهش مقایسه نمرات دانشآموزان مدارس دارای فعالیتهای فوق برنامه با نمرات دانش آموزان فاقد فعالیتهای فوق برنامه در آزمون رشد مهارتهای اجتماعی ماتسون و مؤلفههای آن بود. پژوهش از نوع توصیفی و به روش علی ـ مقایسه ای انجام شد. به روش نمونهگیری خوشهای تعداد 346 نفر از جامعه آماری دانشآموزان شهر شهرکرد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه دارای فعالیتهای فوق برنامه و فاقد فعالیتهای فوق برنامه، تقسیم شدند.جهت گردآوری دادهها، از مقیاس رشد مهارتهای اجتماعی ماتسون (Matson,1983) با ضریب پایایی 86/0 و روایی افتراقی قابل قبول، استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرم افزار SPSS-19 و همچنین در تجزیه و تحلیل استنباطی برای بررسی تفاوت میانگینها از آزمون t و جهت بررسی تساوی واریانسها نیز از آزمون لوین بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین دانشآموزان مدارس دارای فعالیتهای فوق برنامه و دانشآموزان مدارس فاقد فعالیتهای فوق برنامه در میانگین کل مقیاس و مؤلفههای آن شامل، مهارتهای اجتماعی مناسب، رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، غرور و خودبرتر بینی و ارتباط و تعامل با همسالان، از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
133 - ویژگیهای برنامههای درسی در عصر جهانی شدن و بینالمللی کردن برنامه درسی
رحیمه منصوری گرگر اکبر صالحی عفت عباسیاگر جهانی شدن، فرآیندی در حال رخداد پنداشته شود که آگاهی در آن نقش اساسی دارد، آنگاه بازخوانی جهانی شدن و چگونگی طراحی برنامههای درسی برای افزایش آگاهی فراگیران در باره آن اهمیت مییابد. از سوی دیگر بینالمللیکردن برنامه درسی مفهومی جدید و در حال تحول است که به ویژه أکثراگر جهانی شدن، فرآیندی در حال رخداد پنداشته شود که آگاهی در آن نقش اساسی دارد، آنگاه بازخوانی جهانی شدن و چگونگی طراحی برنامههای درسی برای افزایش آگاهی فراگیران در باره آن اهمیت مییابد. از سوی دیگر بینالمللیکردن برنامه درسی مفهومی جدید و در حال تحول است که به ویژه از اوایل قرن بیست و یکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژهها در بسیاری از ممالک به ویژه ایران توأم با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی با استفاده از روش کتابخانهای و از طریق بررسی مقالات پژوهشی و مروری از ژورنالها و مجلات خارجی و داخلی در پایگاههای دادهای مختلف تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژهها را مفهومپردازی کرده و نمونهای از برنامههای درسی را در زمینه جهانی شدن و بینالمللی کردن معرفی نماید. یافتهها نشان داد که بایستی میان جهانی شدن و بینالمللی کردن برنامههای درسی تمایز قائل شد. اثرات واقعی تحولات ناشی از جهانی شدن و و بینالمللی کردن برنامه درسی البته تحولات همزمان با آن میبایست مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش و البته برنامه ریزان درسی قرار گیرد. عناصر برنامه های درسی در این عصر تحت تأثیر تحولات یاد شده، از ویژگی هایی برخوردار می گردد که آن را از سایر برنامه های پیشین متمایز می سازد. این ویژگی ها در مورد عناصر اصلی برنامه شامل هدف، محتوا، روش و ارزشیابی در این نوشته مورد اشاره قرار گرفت. همچنین لازم است براساس فرهنگ، زمینه و متن هر جامعهای رویکردها و برنامههای خاص مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
134 - مبانی و عناصر برنامه درسی مدارس والدورف آلمان
حسین قاسم پورمقدمهدف محقق بررسی فلسفة آموزشی برنامه درسی مدارس والدورف است تا از این طریق، توصیههایی برای برنامهریزان درسی ایران ارائه شود. روش تحقیق توصیفی و ابزار جمعآوری دادهها اسنادی است که در کتابخانة دانشگاه مونیخ، مدرسة والدورف مونیخ و سایتهای اینترنتی مرتبط در دسترس بوده اس أکثرهدف محقق بررسی فلسفة آموزشی برنامه درسی مدارس والدورف است تا از این طریق، توصیههایی برای برنامهریزان درسی ایران ارائه شود. روش تحقیق توصیفی و ابزار جمعآوری دادهها اسنادی است که در کتابخانة دانشگاه مونیخ، مدرسة والدورف مونیخ و سایتهای اینترنتی مرتبط در دسترس بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که برنامة درسی مدارس والدورف از چهار مؤلفة هدف، محتوا، روش و ارزشیابی به روشی خلاق و آزاد بهره گرفته است. بر اساس فلسفة آموزشی این مدارس به دلیل تفاوتهای فردی، نمیتوان همه را یکسان آموزش داد. آموزش باید همراه با عمل و تجربه باشد. کودکان باید مطالب آموختنی را با رغبت انتخاب کنند تا معلمان آنها را به دانشآموزان بیاموزند. برای یادگیری مطالب درسی، همه چیز در فضای باز و به شکل کار و بازی ارائه میشود. دانشآموزان مطالب را برای اخذ نمره یاد نمیگیرند. معلمان این مدارس، راهنما و مشاور کودکان هستند و تمام تلاششان بر این است که دانشآموزان، زندگی واقعی و بزرگسالی را تجربه کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
135 - اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران
بابک حسینزادههدف پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی دورههای کارشناسی رشتههای مختلف دبیری بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشت أکثرهدف پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی دورههای کارشناسی رشتههای مختلف دبیری بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشتههای مختلف دبیری دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1644 نفر بود که در سال تحصیلی 86 ـ 85 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه (نادری و سیفنراقی، 1380 و دلاور، 1384) به روش تصادفی طبقهای نسبی به تعداد 310 نفر انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بستهپاسخ محققساخته بود که براساس فرضیههای تحقیق و به شیوه مقیاس لیکرت پس از بهدست آوردن اعتبار (74/0) اجرا شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، درصد فراوانی و جدولهای آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی بهمنظور بررسی تأثیر برنامههای دروس تربیتی برحسب رشتهها و سالهای مختلف تحصیلی با توجه به مقایسه بیش از دو گروه مستقل از نظر یک متغیر رتبهای، آزمون کروسکال ـ والیس به کار گرفته شد. در ارتباط با متغیر جنسیت با توجه به اینکه در طرح مستقل دو موقعیتی از آزمودنیهای متفاوتی برای هر یک از موقعیتها استفاده میشود، از آزمون یومان ـ ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان برحسب رشتههای مختلف تحصیلی و جنسیت دستخوش تغییر مطلوبی شده است. این تغییر در رشته آموزش ابتدایی در مقایسه با سایر رشتهها با توجه به ارائه حجم وسیعی از واحدهای درسی دروس تربیتی، بیشتر و در مردان با توجه به برخورداری از شرایط و فرصتهای بیشتر برای فراگیری و کاربرد آموختهها، بیشتر از زنان بوده است. در ارتباط با متغیر سال تحصیلی، تنها دانش دانشجویان تغییر مطلوبی یافته، ولی نگرش و مهارتهای آنان با توجه به اینکه در برنامههای درسی سنتی به این حیطهها توجه کمتری شده است، تغییر معناداری پیدا نکرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
136 - بررسی ارتباط بین ابعاد جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی
ستاره موسوی مصطفی شریف سعید رجایی پورپژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان شش بعد جو سازمانی با میزان پذیرش نوآوری در برنام هدرسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شده است.جامعه آماری شامل 503 عض أکثرپژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان شش بعد جو سازمانی با میزان پذیرش نوآوری در برنام هدرسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شده است.جامعه آماری شامل 503 عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان است که 126 عضو دانشگاه از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. ابزارهای اندازهگیری در این پژوهش عبارت بود از: 1 ـ پرسشنامه جو سازمانی که توسط گل (2008) طراحی شده و توسط پژوهشگران بومی سازی شده است. 2ـ پرسشنامه میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی که توسط پژوهشگران تدوین شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار استنباطی با استفاده از آزمونهایی نظیر آزمون رگرسیون چندگانه، رگرسیون همزمان، آزمون لوین، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) انجام گرفته است. تحلیل یافتههای پژوهش نشان داد که 1 ـ بین بعدهای جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 2 ـ بین بعدهای جو سازمانی (تصویر سازمانی، مردم سالاری، نظم و قانون، تحقق هدفهای کلی سازمان، عاملهای فرهنگی ـ اجتماعی) و میزان پذیرش نوآوری در هدفهای برنامه درسی در محتوای برنامه درسی، فعالیتهای یاد دهی ـ یادگیری، روشهای ارزشیابی برنامهدرسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 3 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (سابقه خدمت نوع دانشکده، مرتبه علمی، سفرهای علمی) تفاوت معنادار وجود دارد و 4 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنسیت) تفاوت معنادار وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
137 - شناسایی مشکلات فرایند ارزشیابی برنامههای درسی و ارائه رهکارهایی برای رفع آن
فائزه حیدری غلامعلی احمدیهدف پژوهش حاضر شناسایی مشکلات فرایند ارزشیابی برنامههای درسی از نظرکارشناسان و مدیران برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی نظری و فنی حرفهای (90 نفر) و مدیران دفتر برنامه ریزی و تألی أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی مشکلات فرایند ارزشیابی برنامههای درسی از نظرکارشناسان و مدیران برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی نظری و فنی حرفهای (90 نفر) و مدیران دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی (27نفر) بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری نمونهگیری انجام نشد وکل جامعه به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه ساختار یافته بود. پرسشنامه شامل بررسی نظرات کارشناسان در مورد مشکلات فرایند ارزشیابی برنامههای درسی و راهکارهای رفع این مشکلات میشد. مصاحبه ساختار یافته جهت سنجش نظر مدیران به کار گرفته شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 7 نفر از استادان برنامه ریزی درسی و 5 نفر ازکارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی مورد تأیید قرار گرفت. برای اندازهگیری پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر 88/0 = a به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش، آمار توصیفی، و آزمونT مستقل برای مقایسه میانگین کسب شده توسط کارشناسان نظری و فنی ـ حرفهای مورد استفاده قرار گرفت. مدیران و کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی مهمترین مشکلات و موانع فرایند ارزشیابی برنامههای درسی را عدم انجام نیازسنجی، نداشتن مدارس تجربی، طولانی بودن فرایند ارزشیابی، عدم وجود استانداردهای ارزشیابی، عدم حضور متخصصان ارزشیابی و برنامه ریزی در ترکیب شورای برنامه ریزی، تأثیر کنکور سراسری بر اجرای آزمایشی برنامههای دوره متوسطه، ناهماهنگی میان نتایج ارزشیابی پایانی و تغییر برنامهها و به کار نگرفتن نتایج ارزشیابیهای انجام شده توسط افراد خارج از دفتر تألیف میدانند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
138 - بررسی ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامههای درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی
فرهاد شفیع پور مطلق مریم تدینهدف پژوهش حاضر، تعیین ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامههای درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی است. روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. سؤال کلی پژوهش عبارت است از: ابعاد و مؤلفههای اصلی پداگوژی نظام برنامه درسی اسلامی کدامند و چه مدلی را میتوان برای اسلامی کردن نظام برن أکثرهدف پژوهش حاضر، تعیین ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامههای درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی است. روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. سؤال کلی پژوهش عبارت است از: ابعاد و مؤلفههای اصلی پداگوژی نظام برنامه درسی اسلامی کدامند و چه مدلی را میتوان برای اسلامی کردن نظام برنامههای درسی ـ دانشگاهی ارائه کرد؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه ا حوزه و اساتید دانشگاههای اصفهان در حوزه علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی 1390 ـ 1389تشکیل دادهاند. در مجموع، تعداد 165 نفر برای تحقیق انتخاب شدند. برای تأمین روایی مدل از روایی صوری (استفاده از نظرات تعدادی از متخصصان برای اظهار نظر پیرامون شکل ظاهری پرسشنامه)، روایی محتوایی(استفاده از نظرات متخصصان برای اظهار نظر درباره انطباق پرسشنامه با اهداف پژوهش)، و روایی سازه (برای تعیین میزان انطباق پرسشنامه با سازههای تبیینی نظریههای مورد استفاده)، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار (آزمون T تک نمونهای) و نیز آزمون تحلیل عامل جهت استخراج عوامل موجود مؤلفههای اصلی پرسشنامه ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شده است. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که زیر مؤلفههای ابعاد پداگوژی اسلامی کردن برنامههای درسی عبارتند از فلسفه و اهداف مدل (با ارزش ویژه 453/3)، مبانی نظر مدل (با ارزش ویژه786/3)، چارچوب ادراکی مدل پیشنهادی با زیر مؤلفههای ارزشهای یادگیری در نظام دینی ـ اسلامی (ارزش ویژه 348/4)، پژوهش محوری بر اساس منابع اسلامی (ارزش ویژه 674/4)، نهادینه سازی عادات و رفتارهای انسان گرایانه (ارزش ویژه 012/4)، بومی سازی تئوریهای برنامههای درسی بر اساس منابع اسلامی (ارزش ویژه 593/3)، رویکرد صلاحیت مداری (ارزش ویژه 328/3)، ایجاد وحدت بر اساس تعالیم اسلامی، تقویت روح معنوی (ارزش ویژه 243/4)، تقویت قوه تفکر و تعقل فراگیران (ارزش ویژه 268/4)، توسعه مسؤولیت پذیری فراگیران (ارزش ویژه 568/3)، مراحل اجرایی مدل پیشنهادی (ارزش ویژه 754/4)، نظام ارزشیابی از مدل پیشنهادی (ارزش ویژه 234/4). در نهایت مدل پیشنهادی پژوهش با (ارزش ویژه 963/4)، مقدار743/2 t = و سطح 001/0 P < معنادار است و مورد تأیید بالاتر از سطح متوسط از نظر پاسخگویان قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
139 - ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشان
حیدر قادری عباس شکاریهدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گ أکثرهدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گردآوری دادههای مورد نیاز درباره افراد جامعه از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری کامل) استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که از طریق محاسبه آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه دانشجویان 934/0، و پایایی پرسشنامه اعضای هیأت علمی 878/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل یافتهها نشان داد که کیفیت کلی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، در حد نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس دادههای جمعآوری شده، ملاکهای ارزیابی اهداف، محتوا، وضعیت فعالیتهای پژوهشی، مواد و وسایل، وضعیت گروههای پژوهشی و فضای آموزشی، از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوبی است. اعضای هیأت علمی زمان در نظر گرفته شده را مطلوب، ولی دانشجویان معتقدند که در سطح نامطلوبی است. از نظر اعضای هیأت علمی روش تدریس و وضعیت ارزشیابی؛ مطلوب گزارش شده در حالی که دانشجویان معتقدند که در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
140 - بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول دوره متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی
کیمیا ابراهیم کافوری حسن ملکی علی اکبر خسروی بابادیپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامهای برای 368 دانشآموز و 120 دبیر ریاضی پایه اول دبیرستانهای شهر تهران و مصاح أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامهای برای 368 دانشآموز و 120 دبیر ریاضی پایه اول دبیرستانهای شهر تهران و مصاحبهای با 15 کارشناس برنامه ریزی درسی و تألیف کتاب ریاضی سال اول متوسطه جمعآوری شدند. تحلیل دادههای کمی از طریق آزمونهای t تک نمونهای، t دو گروه مستقل و فریدمن و تحلیل دادههای کیفی به وسیله کدبندی استقرایی انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که از نظر هر سه گروه، همه عناصر نه گانه برنامه درسی کلاین بر افت تحصیلی ریاضی دانشآموزان مؤثرند. از نظر دبیران فعالیتهای یادگیری، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، مواد و منابع آموزشی و زمان آموزش و از نظر دانشآموزان، زمان آموزش، ارزشیابی، فعالیتهای یادگیری، و راهبردهای یاددهی ـ یادگیری در اولویتهای اول تا چهارم قرار گرفتند. از لحاظ تأثیر عناصر مواد و منابع آموزشی، فضای آموزش و گروهبندی دانشآموزان بر افت تحصیلی ریاضی، بین نظر دبیران و دانشآموزان تفاوت معناداری دیده نشد ولی بین نظر آنها درباره تأثیر عناصر اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، فعالیتهای یادگیری، زمان و ارزشیابی بر افت تحصیلی ریاضی تفاوت معنادار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
141 - تحلیل محتوای کتب علوم اجتماعی دوره متوسطه در ارتباط با مفاهیم حقوق بشر
حامد زینالپور محسن طالب زاده کورش فتحی واجارگاهپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به حقوق بشر در برنامه درسی رسمی دوره متوسطه (کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بود بر کلیه کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه (سه کتاب) در سال 1390-1391 که با توجه به ماهیت پژوهش و به دلیل م أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به حقوق بشر در برنامه درسی رسمی دوره متوسطه (کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بود بر کلیه کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه (سه کتاب) در سال 1390-1391 که با توجه به ماهیت پژوهش و به دلیل محدود بودن جامعه آماری از نمونهگیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شد و واحد تحلیل نیز متن، تصویر، پرسش و فعالیت است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهههای تحلیل محتوای کتب درسی بود که پس از مطالعه مبانی نظری تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و حقوق بشر تعیین گردید. یافتههای پژوهش نشانگر آن بود که در کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره سه ساله متوسطه توجه یکسانی به مفاهیم مربوط به حقوق بشر نشده بود به طوری که از مجموع 361 واحد ضبط شده در زمینه مفاهیم حقوق بشر 179 واحد (50%) مربوط به سال اول متوسطه، 90 واحد (24%) مربوط به سال دوم متوسطه و 92 واحد (26%) مربوط به سال سوم متوسطه بوده است، همچنین سیر توالی و نحوه عرضه این مفاهیم در کتب علوم اجتماعی نیز از نظم ویژهای پیروی نمیکند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
142 - نگرش استادان علوم تربیتی به سرفصل برنامههای تحصیلی رشته ی کاردانی وکارشناسی آموزش ابتدایی درآموزش عالی ایران
محمد حسینپور علی شریعتمداری عزتالله نادری مریم سیفنراقیچکیده هدف این پژوهش شناسایی وضع موجود برنامههای تحصیلی رشته آموزش و پرورش ابتدایی در آموزش عالی ایران از نظر استادان علوم تربیتی و ارائۀ راهکارهایی برای بهبود و رسیدن به وضع مطلوب است. در این مطالعه پنج فرضیه در ارتباط با وضع موجود و وضع مطلوب ، اهداف، محتوا، روش أکثرچکیده هدف این پژوهش شناسایی وضع موجود برنامههای تحصیلی رشته آموزش و پرورش ابتدایی در آموزش عالی ایران از نظر استادان علوم تربیتی و ارائۀ راهکارهایی برای بهبود و رسیدن به وضع مطلوب است. در این مطالعه پنج فرضیه در ارتباط با وضع موجود و وضع مطلوب ، اهداف، محتوا، روش آموزش و روش ارزشیابی از آموختهها مطرح گردیده است. تحقیق از نوع کاربردی و روش زمینهیابی است. جامعه آماری 500 نفر از استادان علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی سراسرکشور است که پس از تعیین حجم نمونه تعداد 100 نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و پرسشنامه (83 گویه) محققساخته روی آنها اجرا گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، م ی انگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون z ) با استفاده از نرمافزار SPSS 11 انجام شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد برنامههای تحصیلی فعلی با وضعیت مطلوب فاصل ه آشکار و نیاز به بازنگری جدی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
143 - تبیینی نو از مؤلفههای برنامه درسی پنهان با تأکید بر پدیدارشناسی ون منن
مهدی سبحانی نژاد نجمه احمدابادی ارانی حسن نجفی علی عبداله یار آزاد محمدیپژوهش حاضر با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی به دنبال ارائه تبیینی نو از مؤلفههای برنامه درسی پنهان با تأکید بر پدیدارشناسی ون منن است تا بتواند سهمی در افزایش دانش در حوزة معرفتی مذکور داشته باشد. نتایج نشان میدهد؛ برنامه درسی پنهان شامل یادگیریهای غیر مل أکثرپژوهش حاضر با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی به دنبال ارائه تبیینی نو از مؤلفههای برنامه درسی پنهان با تأکید بر پدیدارشناسی ون منن است تا بتواند سهمی در افزایش دانش در حوزة معرفتی مذکور داشته باشد. نتایج نشان میدهد؛ برنامه درسی پنهان شامل یادگیریهای غیر ملموس، غیررسمی و ضمنی ارزشها، هنجارها و نگرشها است که به واسطه معلمان، کارکنان، فرایندهای غیر رسمی آموزش، تعاملات معلم و شاگرد و تفاسیر دانشآموز از رویدادها و محیط سازمانی ایجاد و انتقال مییابد. پدیدارشناسی ون منن با کمک به حصول تجارب و شناخت فردی حائز آن است که فراگیران را در یادگیری عمیق و بنیادی یاری نماید، بنابراین روش متناسبی در بازشناسی حوزه عمیق و کمتر شناخته شده برنامه درسی پنهان است. پدیدارشناسی ون منن در مؤلفههای برنامه درسی پنهان واجد تجارب زیسته خاصی چون؛ دانشآموز (مسئله محوری، خودراهبری، خود اکتشافی، انعطافپذیری و ...)، معلم (کارگزار، زمینهساز در تکوین نگرش و انگیزة دانشآموز و مدیر چالشهای کلاسی حاوی تجارب زیسته خاص برای دانشآموز)، محتوای درسی (زمینهساز کسب تجارب درونی دانشآموز متناسب با نیازهای خاص وی)، تدریس (فعالیتی شهودی و خلاق به همراه نتایج پیشبینینشده در دانشآموزان) و ارزشیابی (زمینهای برای درک برخی تجارب زیسته دیگر در راستای ماهیت واقعی کلاس، درس، یادگیری و نیز سنجش دانشآموز توسط نظام آموزشی) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
144 - تحلیلی بر وضعیت موجود و مطلوب تصمیمگیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامه درسی در آموزش صنعتی
مرتضی کرمی فاطمه ارفع فاطمه وفاییپژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود و مطلوب تصمیمگیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامهدرسی آموزش صنعتی انجام شد. جامعه پژوهش شامل مدیران آموزش 258 شرکت صنعتی شهر مشهد بود 45 شرکت که دارای واحد آموزش مستقل و فعال بودند به روش هدفمند مورد بررسی قرار گرفت و از این بین أکثرپژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود و مطلوب تصمیمگیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامهدرسی آموزش صنعتی انجام شد. جامعه پژوهش شامل مدیران آموزش 258 شرکت صنعتی شهر مشهد بود 45 شرکت که دارای واحد آموزش مستقل و فعال بودند به روش هدفمند مورد بررسی قرار گرفت و از این بین، 25 شرکت با پژوهشگر همکاری کردند. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ پیمایشی و ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود. در این پرسشنامه میزان اختیار تصمیم گیری سه گروه اصلی ذی نفع در آموزش صنعتی(واحد متقاضی برنامه آموزشی، واحد آموزش و مدرس) بر اساس 9 مؤلفه برنامه درسی در دو وضعیت موجود و مطلوب در طیفی 10 ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها از آزمون t و تحلیل واریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد که در وضعیت موجود مدرس دوره بیشترین میزان مشارکت در وضعیت مطلوب واحد آموزش بیشترین میزان مشارکت داشت. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات مشارکت هر یک از عوامل سهگانه تصمیمگیرنده در دو وضعیت موجود و مطلوب با یکدیگر تفاوت داشت و میزان مشارکت مورد انتظار برای هر یک از عوامل سهگانه در وضعیت مطلوب بیشتر بود. همچنین نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمرات مشارکت عوامل سهگانه تصمیمگیرنده در دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود داشت. علاوه بر این میزان مشارکت عوامل سهگانه در تصمیمگیری در شرکتهای بزرگ، کوچک و متوسط با یکدیگر تفاوت نداشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
145 - ارزشیابی کتاب علوم اجتماعی سال اول راهنمایی از لحاظ رعایت ویژگیها و معیارهای مطلوب کتاب درسی از نظر معلمان
نجمه قائمی ویدا فلاحی عباس قلتاشاین مطالعه با هدف ارزشیابی کتاب علوم اجتماعی سال اول راهنمایی از لحاظ رعایت ویژگیها و معیارهای مطلوب کتاب درسی از نظر معلمان انجام شده است.جامعه آماری این پژوهش، معلمان علوم اجتماعی سال اول راهنمایی شهر کرمان شامل 120 نفر بودند و نمونه آماری به صورت سرشماری، برابر با أکثراین مطالعه با هدف ارزشیابی کتاب علوم اجتماعی سال اول راهنمایی از لحاظ رعایت ویژگیها و معیارهای مطلوب کتاب درسی از نظر معلمان انجام شده است.جامعه آماری این پژوهش، معلمان علوم اجتماعی سال اول راهنمایی شهر کرمان شامل 120 نفر بودند و نمونه آماری به صورت سرشماری، برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد که نهایتاً 105 نفر از معلمان پرسشنامه را تکمیل کردند. در این پژوهش از روش توصیفی ـ پیمایشی استفاده شد و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بود که بر اساس معیارهای 20 گانه مطلوب کتاب درسی تهیه شد و پایایی این ابزار با روش آلفا کرونباخ مقدار 91/0 به دست آمد. آزمون آماری به کارگرفته شده آزمون t تک نمونهای و آزمون ناپارامتریک رتبهای دبیلیو کندال برای تحلیل پاسخها و رتبه بندی معیارها بوده است. این پژوهش به جهت پاسخگویی به 4 سؤال در رابطه با معیارهای تناسب محتوا با ا هداف، رعایت اصول برنامه ریزی درسی، رعایت اصول روانشناسی یادگیری و نهایتاً رتبه بندی معیارها، طراحی شده است. یافتهها نشان داد که تطابق با اهداف آموزشی، تقریباً در حد مطلوبی در کتاب علوم اجتماعی رعایت شده است و اصول برنامهریزی درسی و اصول روانشناسی یادگیری درحد متوسطی رعایت شده است. رتبهبندی میزان رعایت معیارها نشان داد که از نظر جامعه معلمان، معیار ارتباط مطالب ارائه شده با زندگی روزمره و محیط اجتماعی بیشترین و معیار فراهم نمودن فرصتهایی برای فعالیت فوق برنامه در خارج کلاس کمترین میزان رعایت را در کتاب علوم اجتماعی سال اول راهنمایی نشان میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
146 - مطالعه تطبیقی بینالمللی کردن برنامههای درسی آموزش عالی در چند کشور جهان
فاطمه بهجتی اردکانی محمدحسین یارمحمدیان احمدعلی فروغی ابری کوروش فتحی واجارگاهامروزه بحث جهانی شدن در بخش آموزش عالی ونظام تعلیم وتربیت، مسائل جدیدی را مانند تغییرات سریع، بازسازی برنامهها، از بین رفتن مرزهای جغرافیایی، در دسترس بودن اطلاعات وساخت شکنی پدید آورده است. هدف اصلی و کانون توجه برنامه ریزان درسی در هنگام برخورد با مسائل فوق، اساساً ط أکثرامروزه بحث جهانی شدن در بخش آموزش عالی ونظام تعلیم وتربیت، مسائل جدیدی را مانند تغییرات سریع، بازسازی برنامهها، از بین رفتن مرزهای جغرافیایی، در دسترس بودن اطلاعات وساخت شکنی پدید آورده است. هدف اصلی و کانون توجه برنامه ریزان درسی در هنگام برخورد با مسائل فوق، اساساً طراحی اهداف و برنامههای آموزشی مطلوب و کار آمد بوده است. این پژوهش نوعی مطالعه تطبیقی ـ تحلیلی به منظور توصیف رویکردهای بینالمللی سازی برنامههای درسی آموزش عالی در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، کانادا، استرالیا و ژاپن است. یافتههای تحقیق شامل راهبردها، برنامهها وفعالیتهای مناسب برای بینالمللی کردن برنامههای درسی وروشهای تدریس و یادگیری آموزش عالی در کشورهای مذکور است. مقایسه راهبردهای چهار کشور آمریکا، کانادا، استرالیا و ژاپن نشان داد که مهمترین راهبرد این کشورها بینالمللی کردن برنامه درسی و یادگیری و الحاق محتوای بینالمللی به برنامههای درسی موجود است و تغییر مکان فیزیکی استاد و دانشجو در قالب برنامههای مبادله کمتر مورد توجه میباشد. امروزه بینالمللی سازی برنامههای درسی بومی، ملی و محلی داخل هر کشور ارجحیت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
147 - تحلیل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران از منظر توجه به ویژگیهای شهروند جهانی
عباس قلتاش مسلم صالحی حسن میرزاییاین پژوهش با هدف بررسی میزان توجّه به ویژگی های شهروند جهانی (Global citizenship) در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشورایران انجام گرفته است. دراین پژوهش ازروش توصیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگی های شهروند جهانی و ازروش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل أکثراین پژوهش با هدف بررسی میزان توجّه به ویژگی های شهروند جهانی (Global citizenship) در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشورایران انجام گرفته است. دراین پژوهش ازروش توصیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگی های شهروند جهانی و ازروش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی استفاده شده است. جامعه آماری آن در بخش تحلیل محتوا برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور بود که ازاین جامعه، برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایههای چهارم و پنجم ابتدایی به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل اهداف، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی، سیاهه تحلیل محتوای کتاب راهنمای معلم و سیاهه تحلیل تصاویر بود که پس از مطالعه مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. واحد تحلیل جملات مندرج درمتن کتب درسی، متن اهداف، متن کتاب راهنمای معلم و نیز تصاویر مندرج در کتب درسی بوده است. در بخش تحلیل محتوا مهمترین یافتهها بیانگر آن است که در مجموع در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در بعد شناختی به میزان 20/10 درصد، بعد عملکردی به میزان 10/6 درصد و بعد نگرشی به میزان 15/3 درصد به ویژگیهای شهروند جهانی توجه شده است که این موضوع بیانگر کم توجهی به این مؤلفهها است. در بخش تصاویر نیز به میزان 30 درصد به مؤلفهها و ویژگیهای شهروند جهانی توجه شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
148 - استاد راهنمای پنهان: برنامه درسی برآمده از تعامل استاد راهنما و دانشجو در پایان نامههای کارشناسی ارشد
حمیده بزرگ عظیمه سادات خاکبازبرنامه درسی پنهان محصول نگاه همه جانبه به تجربه یادگیرندگان است که در قلمرو آموزش عالی نیز به طور ویژهای مورد توجه بوده است. در این میان، در پایاننامه به عنوان درسی که محتوای آن بر اساس مسأله پژوهشی به وجود میآید و به طور انفرادی بین استاد و دانشجو تعریف میشود، نوعی أکثربرنامه درسی پنهان محصول نگاه همه جانبه به تجربه یادگیرندگان است که در قلمرو آموزش عالی نیز به طور ویژهای مورد توجه بوده است. در این میان، در پایاننامه به عنوان درسی که محتوای آن بر اساس مسأله پژوهشی به وجود میآید و به طور انفرادی بین استاد و دانشجو تعریف میشود، نوعی برنامه درسی روییدنی توسط دانشجو تجربه میگردد که همان برنامه درسی پنهان است. در پژوهش حاضر مؤلفهها و ارتباطات میان آنها در برنامه درسی پنهان ناشی از این تعامل مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبههای نیمهساختاری بوده و مورد مطالعاتی پژوهش، رشته علوم تربیتی یکی از دانشگاههای تهران است. به این منظور، نمونهای هدفمند از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد (8 نفر) رشته علوم تربیتی انتخاب شد و در طول مدت تجربه این برنامه درسی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده به روش استراس و کوربین کدگذاری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، با تقسیم فرآیند انجام پایاننامه به سه مرحله انتخاب استاد راهنما، شروع تعامل و استمرار تعامل نشانگرهایی برای هر مرحله شناسایی و بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که دانشجویان انتظار تجربه یک فرایند هدایتگری از سوی استاد راهنما دارند و تصور اولیه آنها از فرآیند راهنمایی مغایر با چیزی است که برای آنها شکل میگیرد، لذا برای جبران تفاوت موجود در موقعیت مورد انتظار و آنچه در عمل تجربه میشود، معمولاً استاد راهنمای پنهان را برای پرکردن خلأ بین موقعیت مورد انتظار و موجود بر میگزینند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
149 - جایگاه اخلاق زیست محیطی در برنامه درسی دوره ابتدایی ایران
طاهره بیات پروین احمدی عبدالله پارساهدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه اخلاق زیست محیطی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به منظور بهبود محتوای کتابهای مورد نظر بوده است. روش تحقیق توصیفی است و با استفاده از تحلیل محتوا به جمعآوری اطلاعات پرداخته است. مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی، با توجه به سه حیطه شنا أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه اخلاق زیست محیطی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به منظور بهبود محتوای کتابهای مورد نظر بوده است. روش تحقیق توصیفی است و با استفاده از تحلیل محتوا به جمعآوری اطلاعات پرداخته است. مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی، با توجه به سه حیطه شناختی، عاطفی، مهارتی در قالب ابعاد متن، تکلیف، پرسش و تصویر مورد بررسی قرار گرفت. جامعه و نمونه آماری پژوهش، کتابهای فارسی (بخوانیم و بنویسیم)، علوم، تعلیمات اجتماعی و هدیههای آسمانی دوره ابتدایی (22جلد کتاب) در سال تحصیلی 91 ـ90 بود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کل مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی در این کتابها، 535 واحد بوده که در بعد متن (45/36 درصد)، تکلیف (14/15 درصد)، پرسش (6/25) و در قالب تصویر (8/22) ارائه شده است. همچنین از کل مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی، 78 درصد به حیطه شناختی، 13 درصد به حیطه عاطفی و 7/9 درصد به حیطه مهارتی اختصاص یافته است. در کتابهای درسی دوره ابتدایی به هدفهای شناختی (سطح دانش) بیشتر توجه شده است و کمترین توجه مربوط به سطح مهارت است. بیشترین توجه به اخلاق زیست محیطی در کتابهای علوم دوره ابتدایی تعلق دارد و کمترین توجه در کتاب هدیههای آسمان دوره ابتدایی صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
150 - تحلیل برنامه درسی قصد شده واجرا شده دوره راهنمایی براساس مؤلفههای آموزش صلح یونسکو
هانیه حاجی زاده مرتضی کرمیهدف این پژوهش بررسی برنامه درسی قصد شده و اجراشده مقطع راهنمایی تحصیلی بر اساس مؤلفههای هفت گانه مورد نظر یونسکو در زمینه آموزش صلح است. این مؤلفهها عبارتند از: حقوق بشر و دموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگها، خود و دیگران، انترناسیونالیسم، حفاظت از محیط زیست و معن أکثرهدف این پژوهش بررسی برنامه درسی قصد شده و اجراشده مقطع راهنمایی تحصیلی بر اساس مؤلفههای هفت گانه مورد نظر یونسکو در زمینه آموزش صلح است. این مؤلفهها عبارتند از: حقوق بشر و دموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگها، خود و دیگران، انترناسیونالیسم، حفاظت از محیط زیست و معنویت. روش پژوهش در بخش تحلیل برنامه درسی قصد شده تحلیل محتوا و در قسمت تحلیل برنامه درسی اجرا شده از نوع تحقیقات توصیفی ـ پیمایشی است. ابزار جمعآوری اطلاعات دو چک لیست محقق ساخته جهت تحلیل محتوا و مشاهده رفتار معلم بود. نمونه پژوهش در بخش اول شامل محتوای کلیه دروس کتابهای اجتماعی، فارسی، دینی و تاریخ سه پایه مقطع راهنمایی بوده است. همچنین در بخش دوم، از طریق نمونهگیری تصادفی ـ طبقه ای، 60 کلاس درس تعلیمات اجتماعی مدارس شهر ارومیه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بخش تحلیل محتوا روش آنتروپی شانون و قسمت برنامه درسی اجرا شده آمار توصیفی واستنباطی آزمون t تک گروهی و تحلیل واریانس مورد استفاده قرار گرفته است .نتایج این پژوهش در بخش تحلیل محتوا نشان میدهد که مؤلفههای آموزش صلح یونسکو درکتابهای درسی مورد نظر چندان مورد توجه نبوده است. بیشترین توجه مربوط به مؤلفه تعاون و همبستگی است که در محتوای دروس کتاب اجتماعی دارای بیشترین فراوانی و در محتوای دروس کتاب تاریخ دارای کمترین فراوانی است. همچنین کمترین میزان توجه، مربوط به مؤلفههای دموکراسی وحفاظت از محیط زیست است که کتب اجتماعی و دینی بیشترین وکتاب فارسی کمترین دروس را به مؤلفه دموکراسی اختصاص داده است. نتایج به دست آمده از چک لیست مشاهده رفتار معلم نیز حاکی از آن است که معلمان در انجام مهارتهای یاددهی ـ یادگیری لازم در زمینه آموزش صلح ضعیفتر از حد متوسط عمل میکنند و تنها در مؤلفه معنویت معلمان در حد متوسط عمل کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
151 - بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان و هویت ملی دانشآموزان متوسطه
رضا علی نوروزی طیبه جنت فریدونی مریم مشاکلایهاین تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان و هویت ملی دانشآموزان متوسطه انجام شده است. روش آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق دانشآموزان سال دوم و سوم دبیرستانهای غرب استان مازندران، به تعداد 17979 نفر هستند و حجم نمونه شامل 414 نفر أکثراین تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان و هویت ملی دانشآموزان متوسطه انجام شده است. روش آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق دانشآموزان سال دوم و سوم دبیرستانهای غرب استان مازندران، به تعداد 17979 نفر هستند و حجم نمونه شامل 414 نفر از دانشآموزان میشود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی مؤلفههای برنامه درسی پنهان که شامل جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی، تعامل معلم و دانشآموز و ساختار فیزیکی مدرسه و کلاس درس و پرسشنامه محقق ساخته هویت ملی که پس از تعیین روایی و پایایی، پایایی برنامه درسی پنهان 85% و هویت ملی 81%به روش آلفای کرانباخ محاسبه شد، توسط پاسخگویان تکمیل گردید. در بخش تحلیل آماری از شاخصهای آماری توصیفی و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان و هویت ملی دانشآموزان با 95/. اطمینان رابطه وجود دارد. بین جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی مدرسه، تعامل معلم و دانشآموزان و ساختار فیزیکی مدرسه و کلاس درس و هویت ملی دانشآموزان با 95/. اطمینان رابطه وجود دارد. همچنین یافتهها نشان دادند که افزایش در هر یک از مؤلفهها بر میزان هویت ملی نیز افزوده میشود و بیشترین رابطه مربوط به متغیر تعامل معلم و دانشآموز است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
152 - تبیین مؤلفههای برنامه درسی مبتنی بر دیدگاههای تربیتی افلاطون و فارابی
مرضیه اسلامیان نرگس کشتی آرایبرنامه درسی یکی از جوانترین حوزههای معرفت بشری است که همواره تبیین حدود و ثغور آن فراز ونشیبهای متعددی را به دنبال داشته است. یکی از بنیادهای اساسی برنامههای درسی مبانی فلسفی آن است که به منزله چراغ راهنمایی در پی پاسخگویی به مسائل هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شن أکثربرنامه درسی یکی از جوانترین حوزههای معرفت بشری است که همواره تبیین حدود و ثغور آن فراز ونشیبهای متعددی را به دنبال داشته است. یکی از بنیادهای اساسی برنامههای درسی مبانی فلسفی آن است که به منزله چراغ راهنمایی در پی پاسخگویی به مسائل هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی است. در میان فلاسفه بزرگ تعلیم و تربیت کسانی هستند که به این فرایند مهم از لحاظ، معنا و مفهوم، اهداف و اصول، روشها و ضرورت آن به صورت جامع نگریستهاند. از جمله این فلاسفه بزرگ، افلاطون پدر فلسفه غرب و دیگری فارابی ملقب به معلم ثانی، پدر فلسفه اسلامی است که در این پژوهش به بررسی آراء و دیدگاههای تربیتی آنان جهت تبیین مؤلفههای برنامه درسی پرداخته شده است. برای دستیابی به این مهم از روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش کتابخانهای جمعآوری و با به کارگیری نظام مقوله بندی قیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که افلاطون وفارابی اهداف تعلیم و تربیت را شامل اهداف جسمانی، ذوقی، اخلاقی، عقلانی و اجتماعی میدانند. محتوای درسی افلاطون عبارتند از: عادت دادن کودکان به بازی، پرورش قوای جسمانی، آموزش خواندن و نوشتن، آموزش نظامی، مطالب ادبی و آموزش فلسفه و دیالکتیک. فارابی بر محتوایی تأکید دارد که فرد را به شناخت خدا، ایمان به او و پیروی از دستوراتش هدایت کند و سپس به شناخت خود فرد، به عنوان مخلوق و معلول پروردگار بپردازد. به عقیده افلاطون، مهمترین روش تدریس، روش گفت و شنود و فارابی به دو روش برهانی و اقناعی توجه دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
153 - واکاوی برنامه درسی مغفول برای تربیت جنسی دانشآموزان پسر مقطع راهنمایی تحصیلی
اصغر ابراهیمی هرستانی بهروز مهرام محمدجواد لیاقتداراین مطالعه با هدف بررسی وضعیت تربیت جنسی در برنامه درسی دوره راهنمایی تحصیلی برای پسران و واکاوی برنامه درسی مغفول در این دوره انجام شده است. در این راستا برای بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت جنسی دانشآموزان پسر دوره راهنمایی تحصیلی در قلمرو مورد پژوهش؛ از مصاحبه نیم أکثراین مطالعه با هدف بررسی وضعیت تربیت جنسی در برنامه درسی دوره راهنمایی تحصیلی برای پسران و واکاوی برنامه درسی مغفول در این دوره انجام شده است. در این راستا برای بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت جنسی دانشآموزان پسر دوره راهنمایی تحصیلی در قلمرو مورد پژوهش؛ از مصاحبه نیمه ساختار یافته و واکاوی اسناد موجود در مدارس و نواحی آموزش و پرورش بهره گیری شد. نتایج به دست آمده از این سؤال حاکی از آن بود که اقدامات آموزش و پرورش پاسخگوی نیازهای دانش آموزان در این دوره نبوده و توجهی کافی در فرایند تربیت جنسی دانشآموزان نشده است. برای بررسی قلمروهای موضوعی دارای ضرورت برای تربیت جنسی دانشآموزان مورد بررسی، از مرور پژوهشهای مربوط و استخراج نظر متخصصان انجام شد. در این راستا پس از حصول موضوعات مهم مندرج در منابع علمی، پرسشنامهای محقق ساخته تدوین و در اختیار تعدادی از اعضای هیات علمی گروههای علوم تربیتی، روانشناسی و مشاوره دانشگاههای اصفهان و شاهد قرار گرفت تا میزان اهمیت قلمروهای موضوعی موجود در پرسشنامه را تعیین نمایند. در راستای تعیین برنامه درسی مغفول در تربیت جنسی دانشآموزان در قلمرو مورد پژوهش نیز به مقایسه وضع موجود و وضع مطلوب پرداخته شد که مشخص گردید بسیاری از قلمروهای موضوعی مورد غفلت واقع شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
154 - ارائه مدلی جهت تعیین رابطه بین برنامه درسی پاسخگو و ارزشیابی کلاسی ادراک شده مبتنی بر میانجیگری درگیری تحصیلی
فرهاد شفیع پور مطلق مهدی راستی بزرگیهدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پاسخگو و ارزشیابی کلاسی ادراک شده مبتنی بر میانجیگری درگیری تحصیلی بوده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان مدارس متوسطه هوشمند شهر اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 ( أکثرهدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پاسخگو و ارزشیابی کلاسی ادراک شده مبتنی بر میانجیگری درگیری تحصیلی بوده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان مدارس متوسطه هوشمند شهر اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 ( تعداد 11368 نفر) تشکیل دادهاند. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای تصادفی بوده که نهایتاً تعداد 372 نفر از دانشآموزان مدارس هوشمند، بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران برای تحقیق انتخاب میشوند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. ابزار تحقیق سه پرسشنامه محقق ساخته است: 1- پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی پاسخگو (شناختی، عاطفی، و روانی ـ حرکتی) (1391)، ( )86/0(p= 2- پرسشنامه محقق ساخته درگیری تحصیلی (1391)، ( 92/0=p ) و 3- پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی کلاسی ادراک شده است (1391)، ( 89/0=p ) که بر حسب 5 درجهای لیکرت تنظیم و درجه بندی میشوند. برای تأمین روایی پرسشنامهها به لحاظ محتوا از نظر متخصصان استفاده شده است. از نرم افزار SPSS نسخه 18 و نرم افزار لیزرل، از آزمونهای همبستگی، رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل معادله ساختاری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده به عمل آمده است. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد، بین برنامه درسی پاسخگو در ابعاد سه گانه (شناختی، عاطفی، و روانی ـ حرکتی) با ارزشیابی ادراک شده (تبحر محور و عملکرد محور)، رابطه معناداری وجود دارد. نیز یافتههای پژوهش نشان داد، اثرات غیر مستقیم برنامه درسی پاسخگو در بُعد شناختی (018/0)، برنامه درسی پاسخگو در بُعد عاطفی (023/0)، برنامه درسی پاسخگو در بُعد روانی ـ حرکتی (027/0) بوده است. همچنین نتایج نشان داد، مدل مورد مطالعه از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
155 - بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و جهت گیریهای برنامه درسی دبیران مدارس متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 92-1391
مسعود رمرودی محمد اکبری بورنگ اسدالله زنگویی سید مهدی حسینیپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و جهتگیریهای برنامه درسی دبیران مدارس متوسطه شهر زاهدان انجام شده است. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن 894 نفر دبیر کلیه مدارس متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 92-91 بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خو أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و جهتگیریهای برنامه درسی دبیران مدارس متوسطه شهر زاهدان انجام شده است. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن 894 نفر دبیر کلیه مدارس متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 92-91 بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و از طریق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران در نهایت تعداد 270 دبیر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه ذهنیت فلسفی سلطانی و همکاران (1996) با 60 گویه و پرسشنامه جهتگیریهای برنامه درسی چانگ و وونگ (2002) با 30 گویه بود که ضریب پایایی با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، 72/0 برای پرسشنامه ذهنیت فلسفی و 86/0 برای پرسشنامه جهتگیریهای برنامه درسی به دست آمد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین ذهنیت فلسفی دبیران و جهتگیریهای برنامه درسی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و ابعاد جامعیت و تعمق توانایی پیشبینی جهتگیریهای برنامه درسی را داشتند. براساس نتایج به دست آمده، بین ذهنیت فلسفی دبیران از نظر جنسیت تفاوت معناداری وجود داشت، اما این تفاوت در جهتگیریهای برنامه درسی دبیران مشاهده نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
156 - ارزیابی سازوکارهای تجربهشده برقراری ارتباط بین آموزش فنی و حرفهای رسمی و بازار کار در ایران
حسین عبداللهیهدف این مقاله تحلیل وضعیت ارتباط آموزش فنی و حرفه ای رسمی با بازارکار و تبیین سازوکارهای مناسب برای برقراری ارتباط مطلوب با محیط کار کشور است. روش پژوهش از نوع زمینهیابی بوده و برای گردآوری دادههای مورد نیاز علاوه بر تحلیل اسناد و گزارشهای علمی ـ پژوهشی از مصاحبه ساخ أکثرهدف این مقاله تحلیل وضعیت ارتباط آموزش فنی و حرفه ای رسمی با بازارکار و تبیین سازوکارهای مناسب برای برقراری ارتباط مطلوب با محیط کار کشور است. روش پژوهش از نوع زمینهیابی بوده و برای گردآوری دادههای مورد نیاز علاوه بر تحلیل اسناد و گزارشهای علمی ـ پژوهشی از مصاحبه ساختار یافته با صاحبنظران منتخب در حوزه برنامهریزی آموزشی، درسی و اجرایی آموزش فنی و حرفهای استفاده شده است. یافتهها نشان داد در حال حاضرساز و کار اثربخشی به منظور برقراری ارتباط بین آموزشهای فنی و حرفهای و بازار کار وجودندارد. سایر یافتههای مهم این پژوهش عبارتند از: ضرورت بازنگری در روشهای نیاز سنجی آموزشی و نیز استانداردهای مهارتی، توسعه فرهنگ کار، تأکید برجنبههای عملی و مهارتی در آموزشها در مقایسه با آموزشهای نظری، الزام دستگاههای دولتی و نیز بخش صنعت به همکاری واقعی با بخش آموزشهای فنی وحرفهای، توسعه آموزشهای فنی و حرفهای در چارچوب برنامه کلان توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و نیز پرهیز از توسعه کمی آموزش فنی و حرفهای. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
157 - ارزیابی نظام آموزش هنر دوره ابتدایی ازمنظر قلمروهای اساسی و ساختار محتوایی: مطالعه دیدگاه های معلمان، مدیران و کارشناسان
رضا صابریبه زعم بسیاری از صاحب نظران، آموزش هنر در ایران همچون سایر کشورها به عنوان یکی از دغدغه های نظام آموزشی تلقی می شود. هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت قلمروهای اساسی و ساختار محتوایی آموزش هنر دوره ابتدایی با توجه به دیدگاه معلمان، مدیران و کارشناسان بوده است. جامعه آماری ای أکثربه زعم بسیاری از صاحب نظران، آموزش هنر در ایران همچون سایر کشورها به عنوان یکی از دغدغه های نظام آموزشی تلقی می شود. هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت قلمروهای اساسی و ساختار محتوایی آموزش هنر دوره ابتدایی با توجه به دیدگاه معلمان، مدیران و کارشناسان بوده است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی 1300فر از معلمان، مدیران و کارشناسان دوره ابتدایی شهر کرمان بودند که 457 نفر براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز، پرسشنامه ای است کهپایایی آن برابر80/0 محاسبه و روایی محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت. در تحلیل داده ها نیز ضمن استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16، از روشهای آمار توصیفی، t تک نمونه ای و ANOVA استفاده شد.. یافتههای تحقیق نشان دادند که هنر نزد معلمان، مدیران و کارشناسان امری مهم تلقی شده و همه آزمودنی ها، این مؤلفه را بالاتر از حد متوسط ارزشگذاری کردند. در همه مولفه های قلمروهای اساسی و ساختار محتوایی آموزش هنر نیز میان گروههای مورد مطالعه تفاوت معناداری در سطح P<0/01مشاهده شد. همچنین در زمینه حمایت های لازم و محدودیت ها – الزام ها میان گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداریود. بررسی نظرات معلمان، مدیران و کارشناسان نیز نشان داد که هنرهای تجسمی و هنرهای ملی مذهبی در برنامه های درسی به مقدار لازم وجود دارد، در عوض محتوای مرتبط با نمایش و موسیقی مورد غفلت و کم توجهی قرار گرفته و در این دو مولفه تفاوتی میان گروه های مختلف مشاهده نشد. بین ارزیابی از وضعیت آموزش هنر برحسب جنسیت نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
158 - بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامههای درسی دانشگاههای ایران و سایر کشورها
محمد رحمان پور احمدرضا نصر اصفهانیهدف از این پژوهش بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامه های درسی در کشورهای مختلف و ایران بود. به این منظور از بین کشورهای مختلف و از قاره های گوناگون، 6 دانشگاه از 5 کشور آمریکا، استرالیا، چین، کانادا و ترکیه بهمنظور مقایسه با دانشگاه اصفهان ایران با روش نمونه گیری هدفمند أکثرهدف از این پژوهش بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامه های درسی در کشورهای مختلف و ایران بود. به این منظور از بین کشورهای مختلف و از قاره های گوناگون، 6 دانشگاه از 5 کشور آمریکا، استرالیا، چین، کانادا و ترکیه بهمنظور مقایسه با دانشگاه اصفهان ایران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. روش پژوهش، روش چهار مرحله ای جرج بردی است که فرایند مقایسه در قالب چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات چکلیست مربوط به اطلاعات حاصل از منابع دست اول فرایند بازنگری برنامه های درسی دانشگاههای گوناگون بود که در سایت های مربوط به هر دانشگاه در دسترس بود. اطلاعات بعد از جمع آوری و دسته بندی در قالب جداول مختلف، مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرایند بازنگری در دانشگاههای گوناگون دارای تشابهات و تفاوت هایی از لحاظ سطوح بازنگری، فرایند انجام کار و ترکیب اعضا است. نتایج همچنین حکایت از آن داشت که برخی دانشگاهها دارای جنبه های بدیع در بازنگری برنامه های درسی خود بودند. ازجمله این جنبه ها می توان به توجه به آموزش حرفه ای و شخصی دانشجویان و توجه به حضور دانشجویان، کارشناسان و متخصصان خارج از دانشگاه و نماینده کتابخانه در کمیته بازنگری اشاره کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
159 - مفهوم پردازی گفتمان برنامه درسی محیط کار؛ گفتمان نو ظهور یا مغفول
هومن دوستی حاجی آبادی کورش فتحی واجارگاه اباصلت خراسانیپژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی برنامه درسی محیط کار به عنوان یک گفتمان مغفول یا نوظهور به صورت کیفی و با دیدی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. برنامه درسی محیط کار پدیده ای است که وابسته به زمینه، متن و تابع بلوغ سازمان ها بوده و شامل مجموعهای از مباحثات است که أکثرپژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی برنامه درسی محیط کار به عنوان یک گفتمان مغفول یا نوظهور به صورت کیفی و با دیدی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. برنامه درسی محیط کار پدیده ای است که وابسته به زمینه، متن و تابع بلوغ سازمان ها بوده و شامل مجموعهای از مباحثات است که در بسترهای مختلف میبایست مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد. زیرا در فرآیند تولید گفتمانی برخی برخی گفتمانها، ممنوع یا سرکوب و برخی دیگر پذیرفته میشوند. از سویی تفاوت در بستر، عرصه و گفتمان های معین، موجب شکل گیری، دگرگونی و حتی دیگرگونی در گفتمان های برنامه درسی در محیط کار می شود. آنچه در این فرآیند مشهود است وجود برنامه درسی محیط کار به عنوان یک فرآیند مغفول است که فراسوی هر گفتمان آن، گفتمان دیگری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
160 - نیازسنجی برنامه درسی دوره پیش دبستانی تحت نظر آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران و مربیان شهر اصفهان
زهره سعادتمند محمد جواد لیاقت دار زهرا صادقیانپژوهش حاضر با هدف نیازسنجی برنامه درسی دوره پیش دبستانی تحت نظر وزارت آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران و مربیان شهر اصفهان در سال تحصیلی 89 ـ 88 انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی و جامعه آماری، کلیه مدیران و مربیان مراکز پیش دبستانی شهر اصفهان که به تعداد 37 نفر مدیر أکثرپژوهش حاضر با هدف نیازسنجی برنامه درسی دوره پیش دبستانی تحت نظر وزارت آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران و مربیان شهر اصفهان در سال تحصیلی 89 ـ 88 انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی و جامعه آماری، کلیه مدیران و مربیان مراکز پیش دبستانی شهر اصفهان که به تعداد 37 نفر مدیر و 506 نفر مربی بودند را شامل میشد، از این تعداد با روش نمونه گیری خوشهای 140 نفر مربی و با استفاده از سرشماری 37 نفر مدیر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 6 سؤال اصلی و 36 گویه بر اساس طیف لیکرت بود. پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برآورد گردید. روایی پرسشنامه محتوایی بود که توسط چند تن از اساتید دانشگاه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با بهرهگیری از نرم افزار 16spss در دو سطح آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی ( tتک متغیره، آزمون فریدمن و آزمون تحلیل واریانس) انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نیاز برنامه درسی دوره پیش دبستانی به ترتیب اولویت، بهداشت و ایمنی با میانگین 59/4 ، مهارتهای زبانی با میانگین 55/4، فرهنگ شهروندی با میانگین 42/4، هنر و خلاقیت با میانگین 09/4، تربیت بدنی و جسمی با میانگین 06/4 و آموزش دینی و مذهبی با میانگین 87/3، بیش از سطح متوسط بودند. آزمون فریدمن در سطح 05/0p> معنا دار وt مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد بزرگتر بود. لذا میزان نیاز به برنامه درسی از دید مدیران و مربیان بیش از سطح متوسط بود.. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
161 - بررسی مقایسه ای نظریات ورویکردهای برنامه درسی زیست محیطی
محبوبه سلیمان پور عمران محمد حسین یارمحمدیان نرگس کشتی آرایبا گسترش بحرانهای محیط زیست، آموزش زیست محیطی به بخش جدایی ناپذیری از نظامهای آموزشی تبدیل شده است. از آنجا که اساس مسائل زیست محیطی از نظر ماهیتی، میان رشتهای، فرابخشی و کل نگر است، لذا از منظر تئوریک، با رویکردهای متفاوتی میتوان به آن نگریست و در پی آن، آموزشهای أکثربا گسترش بحرانهای محیط زیست، آموزش زیست محیطی به بخش جدایی ناپذیری از نظامهای آموزشی تبدیل شده است. از آنجا که اساس مسائل زیست محیطی از نظر ماهیتی، میان رشتهای، فرابخشی و کل نگر است، لذا از منظر تئوریک، با رویکردهای متفاوتی میتوان به آن نگریست و در پی آن، آموزشهای مربوط به آن را میتوان از دیدگاه و رویکردهای متفاوتی بررسی نمود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی دیدگاهها و رویکردهای زیست محیطی و آگاهی از اندیشههای آموزش و برنامه درسی محیط زیست و مقایسه آنها با یکدیگر و دستیابی به یک دسته بندی کلی در این زمینه بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که با مرور منابع موجود در این زمینه انجام پذیرفته است. نتایج نشان میدهد نوع نگرش به مسایل زیست محیطی، آموزشهای متفاوتی را سبب میشود و در یک دسته بندی کلی، رویکردهای زیست محیطی در دو دسته انسان مدارانه و محیط مدارانه و رویکردهای برنامه درسی در دو دسته فنی و سخت و غیرفنی و نرم قرار میگیرند و در این طبقه بندی، رویکردهای آموزش زیست محیطی را میتوان در گروه رویکردهای غیرتکنیکی، انعطاف پذیر و انسانگرای برنامه درسی مورد بررسی قرار داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
162 - طراحی برنامه درسی پژوهشمحور در علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی
زهرا ایجادی مریم سیف نراقی عزت اله نادریهدف از انجام این پژوهش طراحی برنامه درسی پژوهشمحور علوم تجربی پایه ششم و سپس ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذیربط است. روش پژوهش توصیفی-زمینهیابی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهرستان اسفراین (130 نفر) و متخصصان برنامه درسی استان خراسان شم أکثرهدف از انجام این پژوهش طراحی برنامه درسی پژوهشمحور علوم تجربی پایه ششم و سپس ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذیربط است. روش پژوهش توصیفی-زمینهیابی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهرستان اسفراین (130 نفر) و متخصصان برنامه درسی استان خراسان شمالی و رضوی (40 نفر) است که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمعآوری دادهها از روش کتابخانهای و پرسشنامه محقق ساخته شامل 40 گویه در چهار بخش هدف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی از طریق آلفای کرونباخ 98 درصد به دست آمد. محقق برای طراحی برنامه ابتدا به مطالعه پیشینه و مستندات موجود درزمینة موضوع تحقیق پرداخته و بر اساس اطلاعات به دست آمده برنامه را طراحی و سپس جهت ارزیابی، آن را در قالب پرسشنامه در اختیار پاسخگویان قرار داده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و آمار توصیفی (جدول فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون خیدو) استفاده شد. از جمله نتایج بهدستآمده در این پژوهش، ویژگیهایی برای عناصر چهارگانه برنامه درسی (هدف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی) پژوهشمحور علوم تجربی پایه ششم بوده است که مورد تأیید متخصصان و معلمان ذیربط قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
163 - تحلیل و نقد دلالتهای تعلیم و تربیت چندفرهنگی با تأکید بر آرای میشل فوکو
نجمه احمدآبادی آرانی حمید احمدی هدایت محسن فرمهینی فراهانیهدف پژوهش حاضر، تحلیل و نقد دلالتهای تعلیم و تربیت چندفرهنگی با تأکید بر آرای میشل فوکو است. برای دستیابی به این هدف از روشهای تحلیل مفهومی و انتقادی بهره گرفته شده است. فوکو بهعنوان یک نظریهپرداز پستمدرن با طرح نظریة انتقادی درصدد ارائة نوعی از تعلیم و تربیت است ک أکثرهدف پژوهش حاضر، تحلیل و نقد دلالتهای تعلیم و تربیت چندفرهنگی با تأکید بر آرای میشل فوکو است. برای دستیابی به این هدف از روشهای تحلیل مفهومی و انتقادی بهره گرفته شده است. فوکو بهعنوان یک نظریهپرداز پستمدرن با طرح نظریة انتقادی درصدد ارائة نوعی از تعلیم و تربیت است که در آن مسئلة فرهنگ و عدالت از اهمیت خاصی برخوردار است. او ضمن انتقاد از روابط قدرت در نظامهای آموزشی دلالتهای قابل توجهی در تعلیم و تربیت چندفرهنگی ارائه کرده است. از نظر او اساس تربیت باید مبتنی بر شیوههای دموکراتیک و غیر اقتدارگرایانه باشد و علایق اعضا و اجزای متعدد سازندة جامعه اعم از دیگر فرهنگها، باید مورد توجه قرار گیرد. فوکو متون درسی را بهعنوان عملکردهای ساخته تاریخ، جامعه و صاحبان قدرت نقد میکند و معتقد است که همواره از متون بهعنوان ابزار قدرت بهره گرفته شده است. با بررسی آرای تربیتی فوکو میتوان اذعان نمود رهنمودهای ضمنی وی به ایجاد عدالت آموزشی و فرهنگی میانجامد. با این وجود نقدهایی نیز ازجمله؛ بحرانی شدن بازنمایی واقعیت، تأکید بر نسبیگرایی معرفتشناختی، واگرایی سیاستهای تعلیم و تربیت، عدم پیشفرضهای لازم در بحث گفتمان و عدم ارائة راهحل برای معضلات تربیتی، به آرای او میتوان وارد کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
164 - تغییرات اقلیم: بستری نو در برنامه درسی آموزش عالی
شهناز کرمی کوروش فتحی واجارگاه علی اکبر خسروی بابادی منوچهر فرج زاده اصلنوبسترسازی در مطالعات برنامه درسی، یکی از مباحث جدیدی است که در ایران مطرح شده و تلاش میکند علوم مختلف را در بستر مطالعات برنامه درسی بررسی نماید. تغییرات اقلیم دانشی است که به تغییر آبوهوا و اثرات آن میپردازد. هدف این پژوهش، ارائۀ بستری جدید در برنامه درسی آموزش عال أکثرنوبسترسازی در مطالعات برنامه درسی، یکی از مباحث جدیدی است که در ایران مطرح شده و تلاش میکند علوم مختلف را در بستر مطالعات برنامه درسی بررسی نماید. تغییرات اقلیم دانشی است که به تغییر آبوهوا و اثرات آن میپردازد. هدف این پژوهش، ارائۀ بستری جدید در برنامه درسی آموزش عالی با عنوان برنامه درسی تغییرات اقلیم است و تلاش میکند تا مفاهیم اقلیم را وارد مطالعات برنامه درسی نماید. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع ماهیت کیفی است. از لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل فکری بازتابی است. از میان اسناد مورد بحث، اسناد قابل دسترس پژوهشگر در فاصلۀ زمانی انجام پژوهش سالهای 1397 لغایت 1399 مرتبط با دیدگاه برنشتاین مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجۀ بهدستآمده حاکی از آن است با الگو گیری از تئوری برنشتاین میتوان یک بستری جدید در برنامه درسی آموزش عالی با عنوان تغییرات اقلیم ایجاد کرد تا دانشجویان هم با تغییرات اقلیم آشنا شوند و هم کلاسهای درسی محلی برای ایجاد تفکر والا درزمینۀ حفاظت از زندگی در روی کرۀ زمین تبدیل گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
165 - شناسایی و طبقهبندی مسائل اساسی دانشآموزان دورة ابتدایی در ارتباط با جنسیت و مسائل جنسی
هدایت الله اعتمادی زاده علی نوریپژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل دانشآموزان دورة ابتدایی دربارة جنسیت و مسائل جنسی و دستهبندی این پرسشها با استفاده از رویکرد ترکیبی در دو مرحله انجام شد. در مرحلة نخست، با بهرهگیری از روش پژوهش حین عمل با مشارکت مربیان پرورشی مدارس ابتدایی شهر ملایر به استخراج پرسش أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل دانشآموزان دورة ابتدایی دربارة جنسیت و مسائل جنسی و دستهبندی این پرسشها با استفاده از رویکرد ترکیبی در دو مرحله انجام شد. در مرحلة نخست، با بهرهگیری از روش پژوهش حین عمل با مشارکت مربیان پرورشی مدارس ابتدایی شهر ملایر به استخراج پرسشهای دانشآموزان دربارة جنسیت و مسائل جنسی و همینطور مقولهبندی آنان مبادرت شد. در مرحلة دوم، به هدف اولویتبندی پرسشهای دانشآموزان تعداد 169 معلم و مربی پرورشی مشارکت داشتند. دادههای گردآوری شده از طریق پرسشنامه بسته پاسخ با استفاده از آزمون فریدمن مورد آزمون و مسائل طرح شده به تفکیک هر مقوله رتبهبندی شدند. نتایج حاصل از بخش نخست پژوهش به شناسایی تعداد 50 مسئله منجر شد که در پنج مقوله مسائل جنسی مرتبط با ارتباط و تعامل با دیگران، ارزشها و هنجارهای اجتماعی مرتبط با جنسیت و مسائل جنسی، زمینههای فرهنگی و آموزشی مرتبط با جنسیت و مسائل جنسی، مبانی رشدی مرتبط با جنسیت و مسائل جنسی، رفتار جنسی، تولیدمثل و باروری طبقهبندی شدند. رتبهبندی ابعاد پنجگانه نشان داد که مقوله مسائل جنسی مرتبط با ارتباط و تعامل با دیگران از بیشترین اهمیت و مقوله رفتار جنسی، تولیدمثل و باروری از کمترین میزان اهمیت برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
166 - طراحی الگوی ارزشیابی برنامۀ درسی شیمی دورۀ متوسطه ایران
فائزه ناطقی علیرضا یوسفی محمدحسین یارمحمدیانعلم شیمی علاوه بر برخورداری از نقش مؤثر در کلیه شؤون زندگی انسانی، در رشد اقتصادی و سیاسی کشور متکی به منابع طبیعی ایران جایگاه ارزندهای دارد. از اینرو ارزشیابی وضعیت جاری برنامه درسی شیمی بهمنظور بررسی میزان شایستگی و ارزش آن در تأمین نیازهای فردی و اجتماعی کاملاً ض أکثرعلم شیمی علاوه بر برخورداری از نقش مؤثر در کلیه شؤون زندگی انسانی، در رشد اقتصادی و سیاسی کشور متکی به منابع طبیعی ایران جایگاه ارزندهای دارد. از اینرو ارزشیابی وضعیت جاری برنامه درسی شیمی بهمنظور بررسی میزان شایستگی و ارزش آن در تأمین نیازهای فردی و اجتماعی کاملاً ضروری است. نتایج مرور منابع در دسترس نشاندهنده تمرکز بیشتر پژوهشهای ارزشیابی موجود بر تعیین میزان توفیق برنامهها بوده تا تعیین ارزش آنها و این وضعیت در ایران بهخصوص در ارتباط با درس شیمی کاملاً محسوس است. در راستای پر کردن این خلأ بهویژه ضرورت دستیابی به الگوهای ارزشیابی مبتنی بر شرایط فرهنگی و فلسفی بومی، هدف این تحقیق تدوین الگوی ارزشیابی برنامه درسی شیمی مناسب برای دوره متوسطه ایران است. روش پژوهش تفسیری یا بهعبارتی بررسی و تحلیل نظری است. در این رابطه از طریق مطالعات تطبیقی ـ با توجه به ماهیت برنامه درسی شیمی و نیز مبانی فلسفی، اعتقادی و خطمشیهای آموزش و پرورش ایران ـ وضعیت مطلوب عناصر سازنده برنامه یعنی ملاکها استنباط شد و اساس طراحی الگوی ملاکمحور قرار گرفت. این الگو از نظر شفافیت مفهومی، انطباق با واقعیت، جذابیت ساختاری و از جنبه اقناعی مورد ارزیابی، اصلاح و سرانجام تأیید 10 نفر از متخصصان برنامهریزی درسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
167 - سنجش رویکردهای غالب آموزش زبان؛ مطالعه برنامههای درسی آموزش زبان در دوره ابتدایی
آذر مرادیان جمال سلیمیهدف از پژوهش حاضر، بررسی برنامههای درسی آموزش زبان فارسی (محتوا، روش و سازوکارهای یادگیری) در دوره ابتدایی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه اول و دوم ابتدایی است که در مدارس ابتدایی شهرستان أکثرهدف از پژوهش حاضر، بررسی برنامههای درسی آموزش زبان فارسی (محتوا، روش و سازوکارهای یادگیری) در دوره ابتدایی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه اول و دوم ابتدایی است که در مدارس ابتدایی شهرستان سنندج در سال تحصیلی 95-94 فعالیت داشتند که با استفاده از روش نمونهگیری به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته در این پژوهش ابزار شامل پرسشنامه محقق ساخته ایست که مبتنی بر پرسشنامه رایج حوزه آموزش زبان با عنوان سنجش رویکردهای آموزش زبان (ALEA) است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی شامل جداول و توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و نیز در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، ANOVA، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون t تک نمونهای و آزمون بارتلت (با نرمافزار SPSS19) بهره گرفته شد. عوامل و مؤلفههای برنامههای درسی آموزش زبان فارسی در پایه اول و دوم ابتدایی از دیدگاه معلمان در برنامه درسی اجرا شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی استخراج شدند که با توجه به بار عاملی و ساختار مفهومی و نظری گزارههای تشکیلدهنده پرسشنامه با تأکید بر گزارههای با بیشترین بار عاملی به ترتیب با عناوین روشهای آموزش ذاتی؛ روشهای آموزش اکتسابی؛ محتوای موضوعی اکتسابی؛ محتوای موضوعی ذاتی؛ محتوای موضوعی تعاملی؛ سازوکارهای یادگیری تعاملی؛ سازوکارهای یادگیری ذاتی؛ روشهای آموزشی تعاملی؛ و سازوکارهای یادگیری اکتسابی نامگذاری شدند. نتایج نشان میدهد که دیدگاه معلمان ابتدایی برای عامل سازوکارهای آموزشی در رویکرد تعاملی در مقایسه با رویکرد اکتسابی تفاوت معنادار بیشتری داشته و دیدگاهشان احتمالاً به ترتیب به رویکرد تعاملی و سپس رویکرد اکتسابی نزدیکتر است. همچنین معلمان در عامل محتوای موضوعی دیدگاهشان به ترتیب شامل رویکردهای ذاتی، تعاملی و اکتسابی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
168 - طراحی و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی تلفیقی در دوره پیشدبستان با تمرکز بر حیطه روانی _ حرکتی
بهناز یوسفی واقف مریم سیف نراقی عزت اله نادریاین پژوهش باهدف، طراحی و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی تلفیقی در دوره پیشدبستان با تمرکز بر حیطه روانی _حرکتی انجام شد؛ که ازنظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، از روش زمینهای و در مرحله کمی، از روش پیمایشی استفادهشده است جامعه مور أکثراین پژوهش باهدف، طراحی و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی تلفیقی در دوره پیشدبستان با تمرکز بر حیطه روانی _حرکتی انجام شد؛ که ازنظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، از روش زمینهای و در مرحله کمی، از روش پیمایشی استفادهشده است جامعه موردبررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی که با نمونهگیری هدفمند 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمه ساختاریافته که با راهبرد نظریه زمینهای تحلیل شد. در بخش کمی جامعه موردبررسی متخصصان برنامه درسی و مربیان دوره پیشدبستانی است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، در مورد متخصصان با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 28 متخصص زن، 44 متخصص مرد و برای جامعه مربیان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 159 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 84/0 و از روایی صوری و محتوایی استفادهشده است. جهت تحلیل دادهها آزمون خی دو مورداستفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش کیفی، شناسایی و استخراج مؤلفههای الگوی برنامه درسی تلفیقی، بهمنظور ارائه الگوی نظری پیشنهاد گردید و نتایج پژوهش کمی در تأیید نتایج پژوهش کیفی اجرا شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
169 - ارائة چارچوب پیشنهادی برای برنامه درسی کار و فناوری مقطع متوسطه اول با تأکید بر الگوی کلاس معکوس
زهرا ابوالحسنی سعید صفایی موحدپژوهش حاضر با هدف ارائه و تبیین چارچوب پیشنهادی برنامه درسی کار و فناوری مقطع متوسطة اول بر اساس الگوی کلاسمعکوس صورت گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع دلالتپژوهی است؛ زیرا دلالتهایی از نظریة کلاسمعکوس برای ارائة چارچوب برنامه درسی کار و فناوری استفاده شده است و از نظر ه أکثرپژوهش حاضر با هدف ارائه و تبیین چارچوب پیشنهادی برنامه درسی کار و فناوری مقطع متوسطة اول بر اساس الگوی کلاسمعکوس صورت گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع دلالتپژوهی است؛ زیرا دلالتهایی از نظریة کلاسمعکوس برای ارائة چارچوب برنامه درسی کار و فناوری استفاده شده است و از نظر هدف کاربردی است. حوزة پژوهش تمامی متون علمی مربوط به الگوی یادگیری معکوس است و از روش نمونهگیری ملاکمحور بهره برده شد. ملاکهای مورد نظر برای انتخاب نمونه عبارتاند از: متون الگوی یادگیری معکوس، مقالات منتشر شده از سایتهای معتبر که همچنین در 5 سال اخیر به انتشار رسیده باشند. روایی این پژوهش توسط استادان علوم تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. پژوهش حاضر به مطالعة مبانی نظری الگوی کلاسمعکوس پرداخته و دلالتهای آن را در چهار حوزة اهداف که عبارتاند از (تقویت شناخت سبک یادگیری، مهارت حل مسئله، خلق عادات ذهنی نظیر کنجکاوی و ایجاد توانایی بهرهگیری از مهارتهای ارتباطی)، محتوا (بر اساس ملاکهایی مانند سبک یادگیری متفاوت دانشآموزان، دانشآموزمحوری، مسئلهمحوری، خودآموز بودن و قابلیت چندرسانهای انتخاب شود)، برای راهبردهای تدریس از روشهایی با عنوان (روش تدریس حل مسئله، تفکر خلاق، کار گروهی، بحث گروهی، آموزش انفرادی و آموزش برنامهای و روش تدریس نمایشی را میتوان استفاده کرد) و در ارزشیابی برنامه درسی کار و فناوری (از ارزشیابی اصیل استفاده شود که اجازة خودسنجی به دانشآموز دهد) ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
170 - طراحی و اعتباربخشی الگوی «بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران»
عاطفه عطاران نعمت الله موسی پور محمد عطاران علی حسینی خواهبا توجه به واقعیت تغییر در برنامههای درسی تربیت معلم، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران انجام شده است. در این پژوهش در مرحلة طراحی الگو، از روش پژوهش تحلیل نظری و در مرحلة اعتباربخشی الگو، از روش دلفی با رویکرد بررسی نظر أکثربا توجه به واقعیت تغییر در برنامههای درسی تربیت معلم، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران انجام شده است. در این پژوهش در مرحلة طراحی الگو، از روش پژوهش تحلیل نظری و در مرحلة اعتباربخشی الگو، از روش دلفی با رویکرد بررسی نظرات خبرگان استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعة نظری نشان داد که الگوی بازنگری برنامهدرسی تربیت معلم در ایران میتواند در چهار وجه هویتی (تبعیت از دانش برنامهریزی، پذیرش اصل تغییر، عملی کردن تربیت حرفهای و اهمیت سلسله مراتب) و در سه سطح تصمیمگیری فراکلان، کلان و خرد مطرح شود. بر اساس الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر، هفت گام بازنگری برنامه درسی تربیت معلم ایران عبارتاند از: تعیین وضعیت موجود، بازاندیشی در خطمشیهای موجود و تعیین استانداردهای برنامه درسی تربیت معلم ایران، اقدام به بازنگری، امکانسنجی اجرای برنامه درسی بازنگری شده، مصوبسازی، توزیع برنامه درسی بازنگریشده و نظارت بر کیفیت و بهروزرسانی برنامه درسی بازنگریشده. علاوه بر این، نتایج حاصل در بخش اعتباربخشی الگو با استفاده از نظر خبرگان و متخصصان حوزة تربیت معلم و برنامهریزی درسی، بیانگر سودمندی و قابلیت اجرایی الگوی پیشنهادی بود. در بیان ویژگیهای الگوی پیشنهادی بهطور کلی میتوان گفت از آنجا که نظام آموزشی تربیت معلم، نظامی دانشگاهی و در سطح آموزش عالی است، الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم، الگویی دانشگاهمحور است که با لحاظ کردن مطالبات نهادهای اجتماعی در حوزة تربیت معلم، رخدادهای فراسیستمی آن نادیده گرفته نمیشود. از سوی دیگر با توجه به تجویزی بودن این الگو، بر جنبة کارکردی و عملی آن نیز تأکید شده است. علاوه بر این ارتباط دوسویه بین مراحل بازنگری برنامه درسی، مبین ویژگی خوداصلاحگری الگو و امکان اصلاح مؤلفههای بازنگری برنامه درسی است. از جهت بستر اجرایی نیز الگوی پیشنهادی میتواند مورد استفاده وزارت آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان و سایر دستگاههای اجرایی تربیت معلم قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
171 - طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی دورة متوسطه دوم مبتنی بر نظریه برخاسته از دادهها
دنیا گندم کار عباس قلتاش سید احمد هاشمی علی اصغر ماشینچیتربیت اخلاقی یکی از ابعاد مهم تربیت و از مهمترین مسائل آموزشی و پرورشی است. برای دستیابی به اهداف مهم این بُعد تربیت، به ارائة الگویی در زمینة برنامه درسی تربیت اخلاقی نیاز است.نیل به الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی مبتنی بر دیدگاههای اخلاقی که هدف اصلی پژوهش است، میت أکثرتربیت اخلاقی یکی از ابعاد مهم تربیت و از مهمترین مسائل آموزشی و پرورشی است. برای دستیابی به اهداف مهم این بُعد تربیت، به ارائة الگویی در زمینة برنامه درسی تربیت اخلاقی نیاز است.نیل به الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی مبتنی بر دیدگاههای اخلاقی که هدف اصلی پژوهش است، میتواند نیل به طراحی برنامه درسی جامع در زمینة تربیت اخلاقی را فراهم سازد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی دورة متوسطه دوم انجام شد. برای ارائة الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی از روش نظریه برخاسته از دادهها استفاده شد. حوزة مورد مطالعة این پژوهش، مبانی نظری و دیدگاه صاحبنظران رشتههای برنامهریزی درسی و فلسفة تعلیم و تربیت دانشگاههای کشور با درجة استادیار به بالا بوده است. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، آن افرادی که تألیفاتی در این زمینه داشتند مورد مطالعه و مصاحبه قرار گرفتند. پس از تبیین مبانی نظری و دیدگاه صاحبنظران مؤلفههای اصلی و مقولات و زمینهها استخراج شد و الگوی برنامه درسی پیشنهاد و عناصر مرتبط با برنامه درسی استخراج شده است. مدل پیشنهادی پژوهش در زمینة الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی دورة متوسطه دوم دولتی مشتمل بر 9 عامل سیاستهای محیط کلان، اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی، فرایندهای یاددهی یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل مستمر با مراکز علمی و پژوهشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، روشهای ارزشیابی و ویژگی پذیرندگان است. بر این اساس طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی دورة متوسطه دوم بهعنوان مقولهمحوری بر مبنای شرایط علی سیاستها و اهداف محیطی و از طریق راهبردهای مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی و تعامل مستمر با مراکز علمی با در نظر گرفتن "ویژگی پذیرندگان" (به عنوان زمینة الگو) محقق میشود و به تحقق "پیامدهای آموزشی و پرورشی" منجر میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
172 - بررسی موانع اجرایی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بر اساس مدل فولن: موردکاوی ساحت تربیت زیباییشناختی و هنری
فاطمه سادات بیطرفان مرجان سجودی مرضیه دهقانیهدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرایی ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، بر مبنای مدل (Fullan, 2007) است. تمرکز بر ساحت تربیت هنری بهطور ویژه نیز، بیشتر به این دلیل است که این ساحت، علی رغم اهمیت فراوان و البته تأثیر شگرفی که می تواند بر أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرایی ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، بر مبنای مدل (Fullan, 2007) است. تمرکز بر ساحت تربیت هنری بهطور ویژه نیز، بیشتر به این دلیل است که این ساحت، علی رغم اهمیت فراوان و البته تأثیر شگرفی که می تواند بر روحیه و به تبع، ارتقای سطح یادگیری فراگیران و حتی مربیان آن ها داشته باشد، ساحتی فراموششده و مغفول مانده است. طرح پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (آزمون هم زمان) است. جامعۀ این پژوهش، شامل دو گروه مستقل متخصصان برنامه درسی و تعلیم و تربیت (در بخش کیفی) و نیز معلمان دورۀ ابتدایی (در بخش کمی) است. حجم نمونه نیز شامل 12 نفر از متخصصان برنامه درسی و تعلیم و تربیت و 120 نفر از معلمان دورۀ ابتدایی است. روش نمونه گیری در بخش اول (کیفی) روش نظری و هدفمند بوده و ابزار آن نیز شامل مصاحبۀ نیمهساختاریافته و ساختارنایافته و در بخش دوم (کمی) نیز هدفمند و ترجیحی بوده و ابزار پژوهش نیز شامل یک پرسشنامۀ محقق ساختۀ 30 سؤالی است. روش تجزیهوتحلیل داده های کمی، شامل آزمون های ویلکاکسون تک نمونه ای و فریدمن، بهمنظور رتبه بندی موانع اجرایی سند تحول بنیادین بر اساس مؤلفه های مدل فولن، است. تجزیهوتحلیل داده های کیفی نیز با استفاده از روش هفت مرحله ای (Colaizzi, 1987) انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از تأیید فاصلۀ ایجادشده میان طراحان سند تحول و مجریان آن در مدارس که این امر نیز خود، علاوه بر موانع اجرایی دیگر موجود، به ناکارآمدی سند تحول در مرحلۀ اجرا دامن می زند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
173 - تبیین بسترهای آزادسازی برنامه درسی در دورۀ ابتدایی
رضا معصومی نژاد اسکندر فتحیآذر فیروز محمودی یوسف ادیبهدف این پژوهش، شناسایی بسترهای کاهش تمرکز و فراهم کردن شرایط اجرای آزادسازی برنامه درسی در دورۀ ابتدایی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای عرفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارشناسان آموزش ابتدایی و کارشناسان گروههای آموزشی مناطق 24 گانه ادارات آموز أکثرهدف این پژوهش، شناسایی بسترهای کاهش تمرکز و فراهم کردن شرایط اجرای آزادسازی برنامه درسی در دورۀ ابتدایی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای عرفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارشناسان آموزش ابتدایی و کارشناسان گروههای آموزشی مناطق 24 گانه ادارات آموزش پرورش استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 95-96 بوده است که بهصورت روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونهها تا نقطۀ اشباعشدگی دادهها ادامه یافت. در این راستا مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 13 نفر از کارشناسان صورت گرفت. بهمنظور اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از تکنیک کنترل اعضا و تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی استفاده شد. یافتههای این تحقیق، 7 مضمون اصلی: گفتمان تغییر، تفکر سیستمی، دیسیپلین یا حوزههای موضوعی نرم، رویکرد تلفیقی، توانمندسازی ارگانیکی، دانش معلمی و گروههای مهارت کانونی را در برمیگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
174 - طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی، مبتنی بر آموزش شایسته محور پلیس (مطالعة موردی: فرماندهی انتظامی استان اصفهان)
سید حسن خلیلی زهره سعادتمند نرگس کشتی آرای کشتی آرایهدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر آموزش شایسته محور پلیس بر اساس اسناد بالادستی، جهت طراحی دورههای آموزشی تخصصی، تکمیلی کارکنان ناجا بود. روش مورد استفاده کیفی- کمی مرحلهای و ابزار مورد استفاده فیشبرداری از اسناد بالادستی بود. در بخش اول ب أکثرهدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر آموزش شایسته محور پلیس بر اساس اسناد بالادستی، جهت طراحی دورههای آموزشی تخصصی، تکمیلی کارکنان ناجا بود. روش مورد استفاده کیفی- کمی مرحلهای و ابزار مورد استفاده فیشبرداری از اسناد بالادستی بود. در بخش اول برای رسیدن به شاخصهای برنامه درسی آموزش شایستهمحور پلیس از روش کدگذاری موضوعی استفاده شد و در بخش کمی جهت اعتبار یابی شاخصهای استخراج شدة مرحلة اول، از روش ضریب نسبی روایی محتوایی استفاده شد. در مرحلة اول اطلاعات از طریق تحلیل، محتوای کیفی منابع و اسناد بالادستی گردآوری شد. در مرحلة دوم، اطلاعات به دست آمده از مرحلة قبل در قالب پرسشنامه، در اختیار 15نفر از متخصصین و خبرگان حوزة تربیت و آموزش ناجا بهعنوان نمونة آماری قرار داده شد. همچنین جامعة آماری شامل تعداد 65 نفر از اساتید و برنامهریزان آموزشی ناجا بود که بر اساس جدول توافق لاوشه، شاخصهای بالاتر از 49/0تأیید محتوا شد. بر این اساس در مرحلة آخر از مجموع مقولههای استخراجی، 31 مقوله فرعی و 153 شاخص تأیید شد. الگوی پیشنهادی پس از اعتباریابی، توسط متخصصان و خبرگان و اعمال تعدیلها، مورد تأیید قرار گرفت که بر اساس الگوی برنامه درسی تایلر 16 دوره آموزش عمومی و 7 دوره تخصصی طراحی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
175 - تبیین سازگاری و مسیر گذر چارچوب مطلوب عناصر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی از ایدئولوژیهای برنامه درسی اسکایرو
احمد ملکی پور سید محمد علی میر جلیلی معصومه مقیمی فیروز آبادهدف این پژوهش، تبیین سازگاری و مسیر گذر چارچوب مطلوب عناصر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی از ایدئولوژیهای برنامه درسی اسکایرو است. این تحقیق از نظر ماهیت آمیخته، از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- استنتاجی و تحلیل محتوا به شمار میرود. أکثرهدف این پژوهش، تبیین سازگاری و مسیر گذر چارچوب مطلوب عناصر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی از ایدئولوژیهای برنامه درسی اسکایرو است. این تحقیق از نظر ماهیت آمیخته، از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- استنتاجی و تحلیل محتوا به شمار میرود. ابزار جمعآوری اطلاعات چکلیست تحلیل محتوا برای انطباق با جداول ششگانه اسکایرو (2008) در کتاب نظریههای برنامه درسی: دیدگاههای متضاد و نگرانیهای مداوم اثر است، در بخش کمی نیز از نمودار و فرم رتبهبندی اقتباس شده از اسکایرو (2008) برای تعیین مسیر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مسیر گذر چارچوب مطلوب عناصر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی در عنصر هدف برنامه درسی از مسیر کارایی اجتماعی و عناصر دیگر برنامه درسی شامل؛ محتوا، روش تدریس، فراگیر، یادگیری و ارزشیابی نیز از مسیر یادگیرنده محور تبیین میگردد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اساتید، مؤلفان و طراحان برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای دستیابی و کاربست چارچوب مطلوب عناصر برنامه درسی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی باید دیدگاه خود را در عنصر هدف با ایدئولوژی برنامه درسی کارایی اجتماعی و در عناصر محتوا، روش تدریس، فراگیر، یادگیری و ارزشیابی با ایدئولوژی برنامه درسی یادگیرنده محور تطبیق دهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
176 - ارائة الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دوره ابتدایی و اعتبارسنجی آن
آناهیتا بحرینی زاده مریم سیف نراقی عزت الله نادریپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دوره ابتدایی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان انجام شده است. این پژوهش با روش تحقیق زمینهای انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دو أکثرپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دوره ابتدایی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان انجام شده است. این پژوهش با روش تحقیق زمینهای انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا الگوی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دوره ابتدایی در قالب چهار عنصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی) ارائه شد. سپس این الگو توسط 326 معلم دوره ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 95ـ1394 که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای محققساخته بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی (جدول فراوانی و درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون خیدو) استفاده شد. یافتهها نشان داد که الگوی پیشنهادی برنامه درسی مبتنی بر پرورش ذهنیت فلسفی در درس ریاضی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی مطلوب بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
177 - طراحی چارچوب ارزشیابی برنامه درسی جدید زبان انگلیسی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران
عباس خضری رحمت اله مرزوقی جعفر جهانی سید آیت اله رزمجوپژوهش حاضر به طراحی چارچوب ارزشیابی برنامه درسی جدید زبان انگلیسی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون پرداخته است. مشارکتکنندگان بالقوه این پژوهش سرگروههای آموزشی زبان انگلیسی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران، مؤلفان کتابهای أکثرپژوهش حاضر به طراحی چارچوب ارزشیابی برنامه درسی جدید زبان انگلیسی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون پرداخته است. مشارکتکنندگان بالقوه این پژوهش سرگروههای آموزشی زبان انگلیسی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران، مؤلفان کتابهای درسی زبان انگلیسی و کارشناسان ارزشیابی برنامه درسی بودند. نمونهگیری بهصورت هدفمند و با رویکرد اشباع نظری دادهها صورت گرفت. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمهساختیافته جمعآوری، سپس کدگذاری شده و مورد تحلیل مضمون قرار گرفت. با استفاده از نرمافزار Nvivo10 شبکه مضامین ترسیم گردید. یافتهها نشان داد که چارچوب ارزشیابی برنامه درسی شامل ابعاد اهمیت ارزشیابی برنامه درسی، ویژگیهای برنامه درسی جدید زبان انگلیسی، ابعاد، ملاکها و معیارهای ابعاد و مشارکتکنندگان در ارزشیابی برنامه درسی میگردد که هر کدام دارای زیر ابعادی بودند که در شبکه مضامین بهعنوان چارچوب ارزشیابی برنامه درسی زبان انگلیسی سازماندهی شدند. نتیجهگیری کلی اینکه یک چارچوب جامع باید شامل همه ابعاد و زیر ابعاد ذکر شده باشد. پیشنهاد میگردد برنامه درسی جدید زبان انگلیسی دوره متوسطه با استفاده از این چارچوب مورد ارزشیابی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
178 - خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه و بازشناسی مصادیق آن در نظام آموزشی ایران
مرتضی بازدار قمچی قیه کورش فتحی واجارگاه محبوبه عارفی مقصود فراستخواهپژوهش حاضر قصد دارد ابتدا خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه را مورد تحلیل قرار دهد سپس شواهد و مصادیق مربوط به این مفهوم را از مدارس ایران ارائه کند. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی است که در مرحلة اول روش تحلیلی-توصیفی و در مرحلة دوم از روایت پژوهی استفاده شده است أکثرپژوهش حاضر قصد دارد ابتدا خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه را مورد تحلیل قرار دهد سپس شواهد و مصادیق مربوط به این مفهوم را از مدارس ایران ارائه کند. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی است که در مرحلة اول روش تحلیلی-توصیفی و در مرحلة دوم از روایت پژوهی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، شامل معلمان، دانشآموزان دورة اول متوسطه و نیز دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر اردبیل بودند که بهصورت هدفمند چند مدارس شهر، انتخاب و روایات و تجارب آنها گرداوری شد. ابزار گردآوری دادهها علاوه بر منابع مکتوب در مورد نظریهها و دیدگاهها، مصاحبة روایی بود. دادههای حاصل از 5 مصاحبه انفرادی و گروهی، به اشباع نظری رسید. دادهها با روش تحلیل مضمونی تجزیهوتحلیل شد که شامل 6 مضمون اصلی است و عبارتاند از: فعالیتهای زیرزمینی دانشآموزان، سندسازی، مهندسی نتایج امتحانات، تناقض در گفتهها و عمل، تبعیض و مقاومت دانشآموزان. این مضامین به همراه مضامین فرعی و مفاهیم آن از مهمترین مصادیق برنامه درسی سایه در مدارس ایران هستند. همچنین بر اساس نتایج این پژوهش این فعالیتها و مصادیق، ریشه در نظریه مقاومت، نظریة فراخود یا سوپراگوی ژاک لکان و نیز اندیشههای اسلاوی ژیژک دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
179 - طراحی برنامه درسی سواد حقوقی
کمال محمدزاده رحمت اله مرزوقی محمد هادی صادقی مهدی محمدی محمد حسن کریمیهدف این پژوهش، دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد حقوقی بود. این پژوهش کیفی و به روش مطالعه موردی است. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب بر اساس رویکرد بازآفرینی بافت- محوراست. مشارکتکنندگان در پژوهش متشکل از 15 نفر از قضات، وکلا و متخصصین رشته حقوق و برنامه درسی بود أکثرهدف این پژوهش، دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد حقوقی بود. این پژوهش کیفی و به روش مطالعه موردی است. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب بر اساس رویکرد بازآفرینی بافت- محوراست. مشارکتکنندگان در پژوهش متشکل از 15 نفر از قضات، وکلا و متخصصین رشته حقوق و برنامه درسی بودند؛ که با رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش نمونهگیری معیار انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکتکنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری دادههای کیفی پژوهش، مصاحبه عمیق نیمهساختمند بود. اعتباریابی دادههای کیفی از طریق اعتبارپذیری و اعتمادپذیری با استفاده از تکنیک همسوسازی دادهها صورت گرفت. با توجه به روش کیفی پژوهش از شیوة تحلیل مضمون (شامل مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) با استفاده از نرمافزار N-Vivo11 برای تشکیل شبکه مضامین برنامه درسی آموزش سواد حقوقی استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر وجود نه مضمون سازمان دهنده در حوزة عناصر نهگانه برنامه درسی (هدف، محتوا، فعالیت یادگیرنده، منابع و مواد کمکآموزشی، راهبردهای یاددهی- یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروهبندی فراگیران و ارزشیابی) بود و مضمونهای مذکور دارای حدود 31 مضمون پایه بودند که باید در دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد حقوقی، مورد توجه قرار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
180 - واکاوی ادراک متخصصان برنامه درسی ایران نسبت به مؤلفههای پارادایم برنامه درسی نوفهمی
سلام یعقوبی علی حسینی خواه مصطفی قادری مرجان کیانپژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارنگاری درصدد کشف کلیدیترین ادراک متخصصان برنامه درسی ایران از مؤلفههای برنامه درسی نوفهمی است. از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 21 نفر از متخصصان واجد شرایط، دادههای لازم گردآوری و پس از طی فرایند کدگذاری، در قالب 251 کد باز، 8 أکثرپژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارنگاری درصدد کشف کلیدیترین ادراک متخصصان برنامه درسی ایران از مؤلفههای برنامه درسی نوفهمی است. از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 21 نفر از متخصصان واجد شرایط، دادههای لازم گردآوری و پس از طی فرایند کدگذاری، در قالب 251 کد باز، 81 کد محوری و 29 کد انتخابی، در زیرمجوعة هشت مؤلفه پارادایم نوفهمی، سازماندهی شدند. حاصل نهایی تحلیل دادهها، حاکی از آن است که رهاییبخشی؛ برنامهای نقاد و روشنگر، عدالت محور، روشنفکر مدار و یادگیرنده محور است. توجه به عوامل فرامدرسهای؛ با نگاه جامع فرهنگی، تلقی زمینهای و همسویی با تجارب جامعه محلی به دنبال مدیریت عوامل تأثیرگذار بر برنامه درسی است. تاریخنگاری؛ مترادف با پایش روندی و جامع عقاید برنامه درسی، مکتوب کردن میراث برنامه درسی، عبرتآموزی، وقایعنگاری عقاید برنامه درسی و اقدام مبتنی بر خودشناسی به کار رفته است. میانرشتهای؛ مدیریت تعاملی و همهجانبه نگراست. بینالمللی کردن مطالعات برنامه درسی؛ بسترسازی تعاملات فرهنگی، شور فرهنگی و همافزایی فرهنگی در برنامههای درسی است. رابطة نظریه و عمل در نگرشهای تمایل قطبی به نظریه، تمایل رفت و برگشتی و تمایل قطبی به عمل توصیف شده است. تغییر برنامهریزی درسی به فهم برنامه درسی در اعتقاد به شیفت پارادایمی، عدم اعتقاد به شیفت پارادایمی و معنابخشی و نموددهی به هویتهای جدید برنامه درسی تجلی یافته و درنهایت اتوبیوگرافیکال بودن برنامههای درسی با عناوین شخصی شده، ترکیبی و پژوهشمحور مشخص شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
181 - تحلیل محتوای برنامه درسی درس علوم تجربی دوره ابتدایی از منظر توجه به مولفه های محیط زیست
زهرا ماشاءاللهی نژاد حسین جعفری ثانی بهروز مهرام محمود سعیدی رضوانی شیوا جلایری لایینهدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی از منظر توجه به مقولههای محیطزیست است. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدفهای آن، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این راستا، محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی بر اساس أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی از منظر توجه به مقولههای محیطزیست است. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدفهای آن، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در این راستا، محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی بر اساس مؤلفههای آموزش محیطزیست و بر مبنای مدل ویسکانسین کدگذاری شد. واحد ثبت، جمله و تصویر بود. در فرایند کدگذاری، مؤلفههای مرتبط با استانداردهای آموزش محیطزیست مشتمل بر: 1. مهارتهای پرسش و تحلیل، 2. دانش فرایندها و سیستمهای طبیعی، 3. بررسی موضوعات زیستمحیطی، 4. مهارتهای عمل و تصمیمگیری و 5. مسؤولیت شهروندی و مدنی، مورد بررسی قرار گرفت. قلمرو این پژوهش شامل تمام محتوای کتابهای علوم تجربی دورة ابتدایی، مصوب وزارت آموزشوپرورش بود در سال تحصیلی 90- 1389 بود. یافتهها نشان داد که بیشترین میزان توجه کتابهای درسی علوم تجربی دورة ابتدایی به آموزشهای محیطزیست، به ترتیب مربوط به پایة پنجم، چهارم، سوم، اول و دوم بوده است. بهعلاوه بیشترین توجه کتابها به آموزشهای محیطزیست برحسب پنج استاندارد آموزش محیطزیست، به ترتیب مربوط به پرسش و تحلیل و پسازآن به دانش فرایندها و سیستمهای طبیعی، مهارتهای بررسی موضوعات زیستمحیطی و مسؤولیت شخصی و مدنی بوده و به آموزش مهارتهای عمل و تصمیمگیری توجه نشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
182 - بررسی نقش مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری در برنامه درسی
فریده نوری محمد حسین یارمحمدیان محمد علی نادیهدف این پژوهش بررسی نقش مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری در برنامه درسی بود. این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری از مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرمافزار Maxqda12 کدگذاری و با أکثرهدف این پژوهش بررسی نقش مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری در برنامه درسی بود. این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری از مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرمافزار Maxqda12 کدگذاری و با روش آتراید استرلینگ قالب مضامین طراحی شد. انتخاب نمونه، از طریق نمونهگیری هدفمند انجام و تا سر حد اشباع (22 مقاله) ادامه یافت. بهمنظور تعیین روایی محتوایی از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی، از ضریب هولستی (818/0) بهره گرفته شد. در روش کمی، از نوع توصیفی- پیمایشی، ابتدا پرسشنامة اولیه ساخته شد و روایی محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید و آگاهان خبره مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ به مقدار 85/0 تأیید شد، پرسشنامه نهایی پس از اجرا در میان هنرآموزان هنرستانهای فنی و حرفهای با کمک نرمافزار SPSS19 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. حجم نمونه در بخش کمی طبق فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد. از نتایج بخش کیفی دو مؤلفه دانش و مهارت استخراج شد و یافتههای بخش کمی نشان داد نقش مؤلفه دانش با (365/12= t و 01/0>p) و مؤلفه مهارت با (229/5= t و 01/0>p) شایستگیهای مرتبط با فناوری در برنامه درسی بیشازحد متوسط است. نتایج آزمون فریدمن نقش مؤلفه دانش از شایستگیهای مرتبط با فناوری در برنامه درسی را بالاتر از نقش مهارت نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
183 - تبیین موانع پذیرش و اجرای نوآوری در برنامههای درسی دانشگاه فرهنگیان
سهراب نجفی یحیی معروفیتجربیات جهانی حاکی از آن است که توفیق برنامههای نوآورانه فقط در طراحی و تولید آن خلاصه نمیشود، بلکه پذیرش و اجرای موفقیتآمیز نیازمند مشارکت، همکاری و پذیرش و اشاعة آن توسط ذینفعان در مرحلة اجرای برنامهها است که دانشگاه فرهنگیان و برنامههای درسی آن نیز از این قاعده أکثرتجربیات جهانی حاکی از آن است که توفیق برنامههای نوآورانه فقط در طراحی و تولید آن خلاصه نمیشود، بلکه پذیرش و اجرای موفقیتآمیز نیازمند مشارکت، همکاری و پذیرش و اشاعة آن توسط ذینفعان در مرحلة اجرای برنامهها است که دانشگاه فرهنگیان و برنامههای درسی آن نیز از این قاعده مستثنا نیست. پژوهش حاضر بهدنبال تبیین پدیدارشناسانة موانع پذیرش و اجرای نوآوری در برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان است. جامعة پژوهش شامل متخصصان حوزة تربیتمعلم و برنامهدرسی با حداقل یک مقاله یا کتاب درزمینة تربیتمعلم است. روش انتخاب نمونه، هدفمند و از نوع نظری است که بر اساس قاعدة اشباع نظری تعداد 14 شرکتکننده به بیان تجربیات خود پرداختند. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبة نیمهساختاریافته جمعآوری و با بهرهگیری از تحلیل مضمون، تحلیل و تفسیر شد و یک مضمون فراگیر، هفت مضمون سازماندهنده و 27 مضمون پایه، شناسایی شد. یافتههای پژوهش نشان داد که موانع فرهنگی، قدرت، اجتماعی، فردی، اجرایی، سازمانی و فراسازمانی از مهمترین موانع پذیرش و اجرای نوآوری در برنامههای درسی دانشگاه فرهنگیان محسوب میشوند. سرانجام پیشنهادهای لازم برای افزایش سطح پذیرش و کاهش مقاومت در برابر اجرای نوآوری در برنامههای درسی دانشگاه فرهنگیان ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
184 - تحلیل برنامه درسی پایه ششم ابتدایی از منظر توجه به حقوق تربیتی دانشآموزان از دیدگاه معلمان و دانشآموزان
صابر دوستی سیروس اسدیان موسی پیریهدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی پایه ششم ابتدایی به لحاظ توجه به حقوق تربیتی کودکان بر اساس دیدگاه معلمان و دانشآموزان شهر مرند بود. پژوهش حاضر ازنظر روششناسی، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش شامل معلمان و دانشآموزان ششم ابتدایی مرند در جریان سال تحصیل أکثرهدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی پایه ششم ابتدایی به لحاظ توجه به حقوق تربیتی کودکان بر اساس دیدگاه معلمان و دانشآموزان شهر مرند بود. پژوهش حاضر ازنظر روششناسی، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش شامل معلمان و دانشآموزان ششم ابتدایی مرند در جریان سال تحصیلی 94-95 بود. حجم جامعة آماری دانشآموزان برابر با 1812 نفر است و حجم جامعة آماری معلمان پایه ششم نیز 65 نفر در نظر گرفته شد. به استناد جدول مورگان و کرجسی و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی 320 نفر از دانشآموزان و 56 نفر از معلمان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامة محقق ساخته برای بررسی مؤلفههای حقوق تربیتی استفاده گردید. پرسشنامة اول برای بررسی نظرات معلمان با توجه به مؤلفههای حقوق تربیتی کودک و پرسشنامة دوم برای دانشآموزان استفاده شد. برای اطمینان از پایایی پرسشنامهها ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که این ضریب برای پرسشنامة دانشآموزان 86/0 و برای پرسشنامة معلمان 78/0 به دست آمد. همچنین روایی سازه پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، به روش تجزیه مؤلفههای اصلی و چرخش واریماکس و نمودار اسکری کتل به دست آمد. برای تحلیل سؤالات تحقیق از آزمون t تک نمونهای و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده گردید. یافتههای تحقیق نشان داد که از دیدگاه دانشآموزان از بین مؤلفههای حقوق تربیتی فقط به مؤلفه پیگیری اهداف تربیتی به میزانی کمتر از حد متوسط توجه شده است ولی به سایر مؤلفهها بالاتر از حد متوسط توجه شده است. درحالیکه از دیدگاه معلمان به همة مؤلفههای حقوق تربیتی توجه کافی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
185 - نگاهی به تجربیات آموزشی در پیوستاری چندوجهی: چگونه برنامه درسی کسبشده را ارزشیابی کنیم؟
سید علی خالقی نژاد اکبر هدایتیشکاف بین انواع برنامههای درسی از مسائل غامض حوزۀ برنامهدرسی به شمار میآید که بازاندیشی دربارۀ چارچوبهای پنداشتی آنها را به یک ضرورت تبدیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارزشیابی برنامه درسی کسبشده، یکی از این چارچوبها، با تکیه بر تجربیات و دیدگاههای ذینفعان ب أکثرشکاف بین انواع برنامههای درسی از مسائل غامض حوزۀ برنامهدرسی به شمار میآید که بازاندیشی دربارۀ چارچوبهای پنداشتی آنها را به یک ضرورت تبدیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارزشیابی برنامه درسی کسبشده، یکی از این چارچوبها، با تکیه بر تجربیات و دیدگاههای ذینفعان برنامههای درسی دورۀ کارشناسی انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش کیفی توصیفی تجارب و ادراکات 31 نفر (17 عضو هیئتعلمی، 12 دانشجوی نیمسال آخر دورۀ کارشناسی و فارغالتحصیل، 2 کارشناس دفتر برنامهریزی آموزش عالی) از دانشگاههای علامه طباطبائی، تهران و خوارزمی، دانشگاه علوم پزشکی ارتش و دفتر برنامهریزی آموزش عالی با روش نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمهساختارمند گردآوری گردید. دادههای احصاء شده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافتههای بهدستآمده به شناسایی مقولههای پیامدهای کوتاهمدت و پیامدهای بلندمدت و خردهمقولههای دستیابی به پیامدهای مشخصشده، پیامدهای یادگیری نوپدید، تحول شخصیتی فارغالتحصیلان، اشتغال فارغالتحصیلان و ادامه تحصیل فارغالتحصیلان برای ارزشیابی برنامه درسی کسبشده منجر شد. پیام این پژوهش پیگیری پیامدهای مختلف تجربیات آموزشی دانشجویان دوره کارشناسی در ابعاد مختلف زندگی شغلی، شخصی و آموزشی و درنهایت جمعآوری شواهد مرتبط برای قضاوتهای منطقی در خصوص نقاط مثبت و ضعف برنامههای درسی کنونی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
186 - ارزیابی (میزان قابلیت تحقق، اجرا و سودمندی) برنامه درسی آموزش پیشگیری از HIV/ AIDS برای مربیان بهداشت مدارس متوسطه ایران
حمیده خلقی فرد رحمت اله مرزوقی مهدی محمدی محمد علی داورپناههدف پژوهش حاضر، طراحی برنامه درسی آموزش پیشگیری از اچآیوی / ایدز برای مربیان بهداشت مدارس متوسطه ایران بود. در این پژوهش که از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی و از نوع طبقهبندی استفاده شد در بخش کیفی از روش مطالعه موردی و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد.در بخش أکثرهدف پژوهش حاضر، طراحی برنامه درسی آموزش پیشگیری از اچآیوی / ایدز برای مربیان بهداشت مدارس متوسطه ایران بود. در این پژوهش که از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی و از نوع طبقهبندی استفاده شد در بخش کیفی از روش مطالعه موردی و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد.در بخش کیفی با رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش گروههای کانونی و با معیار اشباع نظری، مشارکتکنندگان 10 نفر از متخصصان حوزه سلامت دانشگاههای علوم پزشکی کشور و در بخش کمی نیز از متخصصان آموزش بهداشت در همۀ دانشگاههای علوم پزشکی بر اساس رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش گروههای کانونی با استفاده از تکنیک معیار تعداد 30 متخصص انتخاب و مطالعه شدند. برای اعتباریابی نتایج در بخش کیفی از همسوسازی و در بخش کمی از روش تحلیل گویه استفاده گردید. روش تجزیهوتحلیل در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمی، آمار استنباطی بود. نتایج بخش کیفی پژوهش 3 مضمون سازماندهنده در قالب عناصر سهگانه اهداف، محتوا و روشهای یاددهی-یادگیری و 44 مضمون پایه و مضمون فراگیر برنامه درسی آموزش پیشگیری از اچآیوی / ایدز برای مربیان بهداشت دوره متوسطه بود. نتایج نشان داد که برنامه درسی آموزش پیشگیری از اچآیوی / ایدز از اعتبار برخوردار است ولی عناصر سهگانه اهداف با میانگین 66/1 و 74/1، محتوا با میانگین 12/2 و 17/2 و روشهای یاددهی - یادگیری با میانگین 12/2 و 79/2 کمتر از میانگین معیار 3 ارزیابی شدهاند به همین دلیل قابلیت اجرایی و سودمندی کمی دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
187 - طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در نظام آموزش عالی مهارتی (مطالعه موردی: دانشگاه جامع علمی کاربردی)
مریم هادی زاده علیاکبر خسروی بابادی علیرضا عصاره رضا نوروززادههدف این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در نظام آموزش عالی مهارتی بر اساس الگوی پارادیمی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و یادداشتها و مشاهدات پژوهشگر جمعآوری و با استفاده از راهبرد نظریه زم أکثرهدف این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در نظام آموزش عالی مهارتی بر اساس الگوی پارادیمی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و یادداشتها و مشاهدات پژوهشگر جمعآوری و با استفاده از راهبرد نظریه زمینهای تحلیل شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل متخصصان برنامه درسی بود که 16 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب و با استفاده از فنهای تطبیق توسط اعضا، توافق کدگذارها، بازبینی نتایج توسط متخصصین و بررسی توسط همکار از روایی و پایایی پژوهش اطمینان حاصل شد. یافتهها در شش گروه از مقولهها با عنوان 1. عوامل یا شرایط علّی 2. پدیدهمحوری 3. مقولههای راهبردی 4. شرایط زمینهای 5. مقولههای واسطهای و 6. مقولههای پیامدی شناسایی و تبیین شدند. راهکارهای بهبود کیفیت فرایند تولید و اجرای برنامههای درسی مهارتی در آمورش عالی بهویژه در دانشگاه جامع علمی کاربردی بهقصد افزایش اشتغالپذیری فارغالتحصیلان پیشنهاد شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
188 - شناسایی جایگاه برنامه درسی تربیت جنسی در نظام آموزشی
زهره قلاوند پروین صمدی پروین احمدی نرگس کشتی آرایتربیت جنسی یکی از پیچیده و حساسترین ساحتهای تعلیم و تربیت است. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی جایگاه برنامه درسی تربیت جنسی در نظام آموزشی کشور در طی سالهای 1398-1380 انجام شد. مطالعه حاضر از نوع کیفی و از روش سنتزپژوهی است. جامعۀ اطلاعرسان شامل همۀ پژوهشهای ع أکثرتربیت جنسی یکی از پیچیده و حساسترین ساحتهای تعلیم و تربیت است. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی جایگاه برنامه درسی تربیت جنسی در نظام آموزشی کشور در طی سالهای 1398-1380 انجام شد. مطالعه حاضر از نوع کیفی و از روش سنتزپژوهی است. جامعۀ اطلاعرسان شامل همۀ پژوهشهای علمی مرتبط با هدف پژوهش بوده که با توجه به جستوجوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی (مگ ایران، جهاددانشگاهی، نورمگز و...)، بر اساس معیارهای ورود تعداد 206 پژوهش علمی شناسایی و پس از مطالعات لازم، 36 پژوهش بر اساس ملاکهای خروج بهعنوان نمونه انتخاب و با روش سنتزپژوهی شش مرحلهای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد. طبق یافتههای حاصل از سنتزپژوهی، تربیت جنسی حائز چهار مضمون شامل شمشیر دولبه بودن مفهوم تربیت جنسی، تهدیدها - فرصتهای تربیت جنسی، تربیت جنسی مبتنی بر آموزش، زبان و فرهنگ در تربیت جنسی است. نتایج نشان داد که برنامه درسی تربیت جنسی در نظام آموزشی یک برنامه درسی خاموش است که با یک طراحی مدون توسط سیاستگذاران میتوان آن را روشن نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
189 - تجارب معلمان دورة ابتدایی از آزادسازی برنامه درسی: یک رویکرد پدیدارشناختی
رضا معصومی نژاد اسکندر فتحی آذر یوسف ادیب فیروز محمودیپژوهش حاضر در جستجوی کشف تجارب آموزشی مشترک معلمان دورة ابتدایی از وضعیت موجود آزادسازی برنامه درسی بوده است. هدف پژوهش نشان دادن تمهیدات و اقداماتی بود که در راستای آزادسازی برنامه درسی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به شیوة پدیدارشناسی تفسیری بوده و ج أکثرپژوهش حاضر در جستجوی کشف تجارب آموزشی مشترک معلمان دورة ابتدایی از وضعیت موجود آزادسازی برنامه درسی بوده است. هدف پژوهش نشان دادن تمهیدات و اقداماتی بود که در راستای آزادسازی برنامه درسی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به شیوة پدیدارشناسی تفسیری بوده و جامعة آماری پژوهش، همة آموزگاران مدارس دورة ابتدایی شهرستانهای خوی و چایپاره را در سال تحصیلی 96-95 شامل شده است که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این راستا مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 23 نفر از آموزگاران صورت گرفت. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش پدیدارشناسی اسمیت (1995) مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفت. یافتههای این تحقیق دارای 4 مضمون اصلی شامل موانع و محدودیتها، نقش معلمی، نوآوریها و مشارکت ذینفعان بود که هرکدام دارای چندین مضمون فرعی بودند که جمعاً در 20 مؤلفه فرعی قرار گرفتند و عبارتاند از: تمرکززدایی متمرکز، دیدگاه حاکم بر برنامه درسی ملی، آموزش ضمن خدمت، ماهیت دورة ابتدایی، پذیرش اجتماعی، هویت حرفهای، فرهنگ معلمی، معلم بهعنوان محقق، گروههای معلمان، جایگاه معلمی، تولید محتوای الکترونیکی، برنامه درسی تلفیقی، طرحهای آموزشی، نظریه سازندهگرایی، دبیرخانههای استانی، همایشها، راهبران برنامه درسی، سرگروههای معلمان، شورای معلمان، انجمن اولیا و مربیان. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
190 - طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی آموزش کاهش خطرپذیری از بلایای طبیعی برای دورة ابتدایی
احمد غلامی محمد جاودانیهدف پژوهش طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی آموزش کاهش خطرپذیری از بلایای طبیعی برای دورة ابتدایی بود. این پژوهش جزء تحقیقات ترکیبی از نوع اکتشافی-متوالی است. در بخش کیفی 12 نفر از متخصصان و اساتید پژوهشکدة زلزلهشناسی و دانشگاههای کشور و متخصصان مدیریت بحران با رو أکثرهدف پژوهش طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی آموزش کاهش خطرپذیری از بلایای طبیعی برای دورة ابتدایی بود. این پژوهش جزء تحقیقات ترکیبی از نوع اکتشافی-متوالی است. در بخش کیفی 12 نفر از متخصصان و اساتید پژوهشکدة زلزلهشناسی و دانشگاههای کشور و متخصصان مدیریت بحران با روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در این بخش از روش مصاحبه، بررسی پیشینه و مطالعه منابع، متون و اسناد بالادستی برای دستیابی به مفاهیم، عبارات و واژههای کلیدی مرتبط با چارچوب مذکور استفاده گردید و دادههای کیفی اولیه حاصل شد. با روش تحلیل مضمون، دادههای کیفی تحلیل شد و چارچوب اولیه شکل گرفت. برای اعتباریابی چارچوب اولیه از معیارهای اعتبار سنجی کیفی استفاده شد. در بخش کمی، جامعة آماری شامل متخصصان دانشگاهی در حوزة مطالعات برنامه درسی و معلمان دورة ابتدایی بودند؛ که تعداد 20 نفر از متخصصان دانشگاهی در رشتة برنامهریزی درسی و 110 نفر از معلمان دورة ابتدایی از بین تمامی معلمان دورة ابتدایی منطقه سرچهان (400 نفر) با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روشهای روایی صوری و محتوایی و تحلیل عامل و برای محاسبة پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عامل نشان داد که روشهای تدریس با بار عاملی 96/0، محتوا و هدف 94/0، روشهای ارزشیابی 93/0، مواد و منابع 97/0 و منطق و چرایی با بار عاملی 93/0 به ترتیب تبیینکنندة چارچوب برنامه درسی آموزش کاهش خطرپذیری از بلایای طبیعی در دورة ابتدایی هستند؛ و همچنین ضریب آلفای کرونباخ بالای 90/0 بیانکنندة پایایی قابلقبول عناصر برنامه درسی بود؛ بنابراین اعتبار چارچوب نهایی برنامه درسی مورد تأیید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
191 - تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دورة اول دبیرستان بر اساس شاخصهای محتوایی برنامه درسی ملی
پرستو صلواتی حسن ملکی فاطمه سهرابیهدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی دورة اول دبیرستان بود. روش پژوهش از طریق تحلیل محتواست. جامعة آماری پژوهش، کتاب درسی مطالعات اجتماعی اول دبیرستان بود که متشکل از 1605 جمله، تصویر و عبارات مستقل است. منابع مورد مطالعه و تحلیل در این پژوهش، چکلی أکثرهدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی دورة اول دبیرستان بود. روش پژوهش از طریق تحلیل محتواست. جامعة آماری پژوهش، کتاب درسی مطالعات اجتماعی اول دبیرستان بود که متشکل از 1605 جمله، تصویر و عبارات مستقل است. منابع مورد مطالعه و تحلیل در این پژوهش، چکلیست تحلیل محتوای کمی است. نتایج یافتههای پژوهش گویای آن است که درمجموع حدود 34 درصد از پیامهای کتاب درسی منطبق بر تربیت اجتماعی است. شاخصهای مشارکت اجتماعی حدود 103 مورد و شاخص وحدت و همبستگی 90 مورد میباشند که بیشترین فراوانی را در کتاب درسی به خود اختصاص داده است. بهعنوان نتیجهگیری میتوان گفت مؤلفههای بسیار مهم تربیتی که تقریباً در این کتاب نادیده گرفته شده است مواردی مانند حیا و امربهمعروف و نهی از منکراست. علاوه بر اینکه صداقت، عدالت، نقدپذیری و... از اجزای اساسی تربیت اجتماعی است که با توجه به یافتههای پژوهش محتوای کتاب نادیده گرفته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
192 - مطالعة ویژگیهای عناصر برنامه درسی در مدارس دورة ابتدایی عشایری
فیروز محمودی احد عظیمی آقبلاغ سیدهادی مدنیاین پژوهش با هدف مطالعة ویژگیهای عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته با 15 نفر از معلمان شا أکثراین پژوهش با هدف مطالعة ویژگیهای عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته با 15 نفر از معلمان شاغل در مدارس عشایری انجام گرفت. تجزیهوتحلیل متن مصاحبهها بهصورت دستی و همزمان با جمعآوری دادهها انجام شد. اعتمادپذیری یافتهها با استفاده از غوطهوری و مطالعه مکرر و بازنگری توسط مشارکتکنندگان و خبرگان به دست آمد. با استناد به عناصر برنامة درسی پیشنهادی Maleki (2015)، هفت عنصر در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت. ویژگیهای عناصر برنامه درسی عشایری با طبقههای اصلی شامل هدف (هدف از تحصیل اکتفا به سوادآموزی در حد ابتدایی)، محتوا (محتوای نظام متمرکز؛ چالشی برای دانشآموزان و معلمان عشایری)، مواد آموزشی (کمبود امکانات و ملزومات آموزشی)، راهبردهای یاددهی- یادگیری (چالشهای پیش روی راهبردهای یاددهی- یادگیری؛ نقش چندگانة حرفهای معلم)، زمان (غیبتهای غیرموجه زیاد و از دست رفتن زمان)، فضا (نبود تعامل بین خانه و مدرسه؛ مشکلات فضای فیزیکی مدرسه)، ارزشیابی (موانع ارزشیابی توصیفی - کیفی)، از دادهها استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد، علیرغم تأکید اسناد بالادستی و اساسنامههای آموزشوپرورش، مبنی بر منطبق کردن برنامههای درسی با بستر زندگی عشایری، این مهم اتفاق نیفتاده است؛ لذا اقدامات عملی از سوی متصدیان امر ضرورت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
193 - شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی مدارس ابتدایی (مطالعه موردی منطقه آموزشوپرورش شهرستان مراغه)
زهرا محمد بنیاد محمد علی مجلل چوپوقلوهدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی اداره آموزشوپرورش شهرستان مراغه است. برای این منظور عوامل مؤثر بر پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی با مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق پیشین در 26 عامل بهصورت اولیه شناسایی گردی أکثرهدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی اداره آموزشوپرورش شهرستان مراغه است. برای این منظور عوامل مؤثر بر پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی با مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق پیشین در 26 عامل بهصورت اولیه شناسایی گردید. جامعۀ آماری پژوهش، معلمان مدارس مقطع ابتدایی ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان مراغه بود که تعداد آنها 1000 نفر بوده و حجم نمونۀ آماری با استفاده از فرمول کوکران 278 نفر برآورد و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه حکیمزاده و در تجزیهوتحلیل دادهها در سطح استنباطی از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و در اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی از آزمون فریدمن با نرمافزار spss و lisrel استفاده شد. نتایج حاصل نشان میدهد که از بین 26 عامل اولیه تمامی عوامل با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی شناسایی و در 3 گروه عوامل: عوامل مرتبط با نظام حاکم بر جامعه و عوامل مبتنی بر دانشآموزان و عوامل مبتنی بر آموزشگاه یا مدرسه دستهبندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که از بین عوامل بررسی شده اولیه، تمامی عوامل در سه گروه عوامل مرتبط با نظام حاکم بر جامعه و عوامل مبتنی بر دانشآموزان و عوامل مبتنی بر آموزشگاه در پوچی برنامه درسی مؤثر بودند ولی بر اساس یافتههای تحقیق عدم بهرهگیری مناسب از روشهای یاددهی و یادگیری و محیط آموزشی و عوامل روانشناختی مانند استرس و ضعف در انتقال مناسب مطالب آموزشی از سوی معلمان برای دانشآموزان و باورهای غلط و سیاستهای ناکارآمد بیشترین تأثیر را در پوچی برنامه درسی مدارس ابتدایی شهرستان مراغه را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
194 - طراحی الگوی اجرایی برنامه درسی دانشگاه کلاس جهانی در آموزش عالی ایران بر مبنای نظریه داده بنیاد
نزهت الزمان مشفقی محمد علی نادیپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اجرایی برنامه درسی دانشگاه کلاس جهانی در آموزش عالی ایران بر مبنای نظریه داده بنیاد انجام شد. در این پژوهش از روش کیفی داده بنیاد و با رویکرد سیستماتیک منسوب به اشتراوس و کوربین و منطق پارادایمی استفاده شد. حوزۀ این پژوهش شامل همۀ متون و گز أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اجرایی برنامه درسی دانشگاه کلاس جهانی در آموزش عالی ایران بر مبنای نظریه داده بنیاد انجام شد. در این پژوهش از روش کیفی داده بنیاد و با رویکرد سیستماتیک منسوب به اشتراوس و کوربین و منطق پارادایمی استفاده شد. حوزۀ این پژوهش شامل همۀ متون و گزارشهای موجود به سازمان ملل در مورد کشورهایی از قبیل مالزی، قطر، عربستان و چین برای درخواست بررسی و راهاندازی دانشگاه در سطح جهانی بوده است. نمونهگیری از روش نظری و با توجه به نوع کدگذاری صورت گرفت. تحلیل دادهها بر مبنای سه مرحلۀ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. یافتهها با 137 مفهوم در 46 مقوله فرعی و 19 مقولۀ اصلی دستهبندی شد. درنهایت نظریۀ اولیه الگوی اجرایی برنامه درسی دانشگاه کلاس جهانی برای آموزش عالی ایران بهصورت الگوی مفهومی و خط سیر داستان تدوین شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
195 - شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری
آزیتا دلفان آذری مجید علی عسکری کامیان خزایی کوهپر جواد سلیمانپورپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری انجام پذیرفت. روش پژوهش، ترکیبی بوده (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) بدینصورت که ابتدا از طریق فیشبرداری متون و مصاحبه نیمهساختاریافته با 12 نفر (6 متخصص أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری انجام پذیرفت. روش پژوهش، ترکیبی بوده (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) بدینصورت که ابتدا از طریق فیشبرداری متون و مصاحبه نیمهساختاریافته با 12 نفر (6 متخصص برنامه درسی و 6 مدرس پرستاری) که به روش هدفمند ملاک محور نمونهگیری شده بودند مؤلفههای برنامه درسی شناسایی و سپس از طریق توزیع پرسشنامه بین 40 نفر (20 متخصص برنامه درسی که بهصورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند و 20 مدرس پرستاری که مورد سرشماری قرار گرفتند) مورد اعتباربخشی قرار گرفت. لازم به ذکر است که روایی پرسشنامه از طریق سنجش خبرگان (که سبب حذف 22 مؤلفه از 77 مؤلفه شد) و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (بیش از 92/.) مشخص شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی (جداول، نمودار و ...) و آمار استنباطی (خی دو) استفاده شد. در پایان یافتههای پژوهش نشان داد که بیش از 85 درصد متخصصان برنامه درسی و مدرسان پرستاری، 55 مؤلفه باقیمانده از 77 مؤلفه مربوط به اهداف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی در الگوی مذکور را تأیید نمودهاند؛ بنابراین الگوی تهیه شده میتواند در پرورش مهارتهای حل مسئله دانشجویان نقش بسزایی داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
196 - نگاهی به مسیر حرفهای رالف تایلر: روایتی تاریخی از عمری تلاش برای پیوند «نظریه» و «عمل» برنامة درسی
سید احمد مدنیاین پژوهش روایتی تاریخی از مسیر زندگی حرفهای و اندیشههای رالف وینفرد تایلر در حوزة مطالعاتی برنامة درسی است. تایلر در دورانی مسیر تحقیقاتی خویش را آغاز کرد که نقشآفرینی بسیاری از مربیان و معلمان در مدارس و کلاسهای درس مبتنی بر باورهای عامیانه بود. او توانست اندیشهه أکثراین پژوهش روایتی تاریخی از مسیر زندگی حرفهای و اندیشههای رالف وینفرد تایلر در حوزة مطالعاتی برنامة درسی است. تایلر در دورانی مسیر تحقیقاتی خویش را آغاز کرد که نقشآفرینی بسیاری از مربیان و معلمان در مدارس و کلاسهای درس مبتنی بر باورهای عامیانه بود. او توانست اندیشههای فلسفی مربیانی چون هربارت و دیویی را به دغدغههای عملی متخصصانی نظیر ثورندایک، چارترز و بابیت ربط دهد و گسست میان نظریه و عمل برنامة درسی را کاهش دهد. این پژوهش تاریخی به روش استنادی و با تحلیل مجموعهای از اطلاعات تاریخی مغفول، به واکاوی تجارب تحقیقاتی و زمینههای فکری تایلر پرداخته و برخی از باورهای او را که برای فهم عمیقتر الگوی موسوم به خطی-منطقی تایلر لازماند تبیین کرده است. از جملة این باورها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1) آموزش انتزاعی عملیات ریاضی به اندازة آموزش جزءبهجزء آنها مؤثر است؛ 2) برای ایجاد انگیزش درونی در دانشآموزان باید محتوای درس را به فعالیتهای روزانه زندگی پیوند داد؛ 3) اجرای صحیح روش حل مسئلة دیویی و روش پروژة کیلپاتریک مستلزم این است که روش مناسبی برای ارزشیابی یادگیری دانشآموزان طراحی کرد؛ 4) در جامعة مردمسالار دشوارترین وظیفه تبدیل کردن دانشآموزان به شهروندان مسئولیتپذیر است؛ 5) ارزشیابی تکوینی، نه برای قضاوت دربارة یادگیری دانشآموز یا عملکرد معلم، بلکه برای قضاوت دربارة کارآمدی و اثربخشی برنامة درسی است؛ 6) فرایند برنامهریزی درسی خطی نیست؛ و 7) هدف ارزشیابی، بهبود آموزش و هماهنگی اثربخشتر معلمان است. در این پژوهش تاریخی، همچنین رویکرد مشارکتی و واقعگرایانة تایلر و تلاشهای وی برای کاهش شکاف میان نظریه و عمل برنامة درسی برجسته شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
197 - طراحی برنامه درسی تفکر مستقل برای دانشآموزان دورۀ متوسطه
جمال معمر حور مرضیه دهقانی الهه حجازی کیوان صالحیاین پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی تفکر مستقل برای دانشآموزان دورۀ متوسطه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع روش اسنادی بود که با استفاده از فن تحلیل محتوا، تحلیل گردید. لذا با مطالعه اسناد پژوهی و نمونه پژوهشهای مرتبط، بخشهای مربوط به تفکر مستقل در این پژوهش أکثراین پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی تفکر مستقل برای دانشآموزان دورۀ متوسطه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع روش اسنادی بود که با استفاده از فن تحلیل محتوا، تحلیل گردید. لذا با مطالعه اسناد پژوهی و نمونه پژوهشهای مرتبط، بخشهای مربوط به تفکر مستقل در این پژوهشها استخراج گردید. دادهها به شیوة کدگذاری بر اساس الگوی تایلر بر مبنای چهار عنصر هدف (شناختی، عاطفی و روانی حرکتی)، محتوا (انتخاب و سازماندهی)، روش و ارزشیابی است. نتایج نشان داد در بخش هدف ویژگیها شامل: آزادی بیان، برخورداری از حق انتخاب، بحث گروهی، یادگیری مشارکتی، تبادل اجتماعی، رشد ذهنی، پرورش عقلانیت است. درزمینۀ محتوا ویژگیها شامل: یاددادن نحوۀ تفکر، یاددادن پیروی آگاهانه از الگوها، آموزش شرکت در بحث گروهی، یادگیری انجام فعالیتهای مستقل، یادگیری اظهارنظر آزاد، یاددادن برخورداری از حق انتخاب، نگرش آگاهانه به مسائل است. در بخش روش تدریس ویژگیها شامل: استفاده از روش بحث گروهی، سقراطی، استفاده از بازیهای فکری و کلامی، ارائه تمرینات مستقل، معلم بهعنوان تسهیلگر و همکار است. درزمینۀ ارزشیابی ویژگیها شامل: استفاده از ابزارهای خودارزیابی، توجه به ارزشیابی مستمر و تکوینی، فراهم آوردن امکان بازخورد مناسب و بهموقع، توجه به مشارکتی بودن فعالیتهای دانشآموزان، توجه به اشکال مختلف ارزشیابی است. استفاده از نتایج این پژوهش میتواند در آیندۀ نوجوانان و جوانانی با تفکرات مستقل در راستای کاهش آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی و پایبندی به اعتقادات دینی و فرهنگی خویش تربیت کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
198 - طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر اسناد بالادستی
حمیدرضا کرمی دورودخانی اسماعیل کاظم پور جعفر قهرمانیهدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیف أکثرهدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق در حوزه کیفی؛ روش داده بنیاد با رویکرد نظام مند با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و در حوزه کمی؛روش توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته چند گویه ای لیکرت بوده و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی؛ شامل منابع علمی، مقالات، پیشینه، تجارب جهانی، مبانی نظری، خبرگان و استادان حوزۀ علوم تربیتی، به ویژه برنامهریزی درسی و متخصصان ذیربط در سطح کشور؛ که علاوه بر رشته تحصیلی، دارای دانش و آگاهی، تالیف، مقاله، کتاب، تجربه عملی و آشنایی در زمینه موضوع مربوطه داشتند؛ با رعایت کفایت نظری، تعداد 10 نفر از مشارکت کنندگان خبرگان است؛ که با استفاده از روش نمونه گیری نظری ملاک محور، به عنوان نمونۀ پژوهش تعیین گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی؛ کلیه معلمین مدارس متوسطه (شامل مدیران، معاونین، مشاورین و دبیران) استان گیلان می باشند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 316 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای از پنج منطقه گیلان (شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز) انتخاب شدند. تحلیل کیفی حاصل داده های مصاحبه خبرگان با استفاده از کد گذاری سه مرحله ای (باز-محوری-انتخابی) به روش داده بنیاد انجام گرفت که در نهایت مقولات (مولفه ها) به دست آمده در شش طبقه شرایط علی، پدیده مرکزی، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامد ها طبقه بندی شدند و در تحلیل کمی داده ها ضمن بهره گیری از روش تحلیل عامل تاییدی، روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که عوامل زمینه ای و مداخله گر توانسته اند در تعیین راهبرد ها نقش تعدیل گری ایفا نمایند؛ همچنین شزایط علی، نقشی تعیین کننده بر فرایند عناصر دهگانه برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دانش آموران داشته که در نهایت منجر به انتخاب راهبرد ها و پیامد های مشخص شده گردیده است. براساس یافتههای کیفی پژوهش، مؤلفههای هدف، محتوا، فعالیت های یادگیرنده، ارزشیابی، نقش معلم، منطق، مواد و منابع یادگیری، گروه بندی دانش آموزان، مکان یادگیری، زمان یادگیری به عنوان عناصر دهگانه برنامۀ درسی معنوی با الهام و تبعیت از الگوی اکِر کشف و استخراج گردید. و بر اساس یافتههای کمی پژوهش، دربارۀ میزان توجه معلمان مدارس متوسطه استان گیلان؛ همۀ مؤلفهها (عناصر دهگانه) برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در جامعۀ مورد مطالعه در حیطۀ دانش و نگرش بالاتر از حد متوسط میانگین فرضی جامعۀ مورد مطالعه و در سطح مطلوب ارزیابی شده، اما میزان توجه معلمان مدارس استان گیلان در همۀ مؤلفههای برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در حیطۀ مهارت و عمل در حد متوسط از میانگین فرضی جامعه مورد مطالعه بوده است. لذا در پژوهش حاضر الگوی برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تایید است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
199 - طراحی و تبیین الگوی برنامه درسی شهروند جهانی در آموزش عالی ایران؛ رویکرد میانرشتهای
زهرا رشیدیپژوهش حاضر با مرور وضعیت کنونی برنامه درسی عمومی دانشگاهی که از بعد هدف تربیت شهروند مسئول را بر عهده دارد به ارائه الگویی جهت طراحی برنامه درسی میانرشتهای در این حوزه پرداخته است. پژوهش در پارادایم آمیخته اکتشافی با رویکرد (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی، مطالعه و ش أکثرپژوهش حاضر با مرور وضعیت کنونی برنامه درسی عمومی دانشگاهی که از بعد هدف تربیت شهروند مسئول را بر عهده دارد به ارائه الگویی جهت طراحی برنامه درسی میانرشتهای در این حوزه پرداخته است. پژوهش در پارادایم آمیخته اکتشافی با رویکرد (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی، مطالعه و شناسایی زمینههای تربیت شهروند جهانی در برنامه درسی دانشگاهی در ایران مدنظر بود. از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع تحلیل تماتیک (موضوعی) در دو سطح اسناد انتخابی و سرفصلهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، تحلیل محتوا، فیشبرداری و چکلیست بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی استفاده شد. در بخش کمی، از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی استفاده و جامعۀ آماری، متخصصان حوزۀ علوم تربیتی دارای مدرک دکتری بهعنوان اعضای هیئتعلمی دانشگاههای (سراسری دولتی و آزاد اسلامی) شهر تهران به تعداد 145 نفر بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی به ضریب آلفای کرونباخ 91/0 و روایی محتوا، سازه است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون خیدو و فریدمن استفاده شد. بر اساس یافتهها در بخش کیفی سیستم برنامهدرسی عمومی، متمرکز و نوع سازماندهی آن نیز مبتنی بر رویکرد هنجاری دیسیپلین محوری است. اکثر مطالب مرتبط با مؤلفههای جهانیشدن، اغلب ارتباط غیرمستقیم دارند و از وجوه ایجابی، خنثی و سلبی، وجه خنثی غالب است. ازاینرو، الگوی برنامه درسی شهروند جهانی مبتنی بر رویکرد میانرشتهای در پنج گام اصلی که مشتمل بر عناصر اصلی برنامه درسی (اهداف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی) بر اساس سه مؤلفه دانش، مهارت و نگرش در دو سطح کلان و خرد طراحی شد. در سطح کلان، رویکرد برنامه درسی تلفیقی (ادغام) و در سطح خرد رویکردهای (عمودی، وسیع و آموزشی) استفاده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
200 - جایگاه اخلاق مراقبتی در برنامۀ درسی تربیت معلم: دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
محجوبه الهی باغان طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی حسین جعفری ثانیهدف پژوهش حاضر ترسیم جایگاه اخلاق مراقبتی در کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرروش از نوع تحلیل محتوای کمّی است که طی آن کلیۀ کتابهای درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، به صورت تمامشماری مورد تحلیل قرار أکثرهدف پژوهش حاضر ترسیم جایگاه اخلاق مراقبتی در کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرروش از نوع تحلیل محتوای کمّی است که طی آن کلیۀ کتابهای درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، به صورت تمامشماری مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد ثبت در این پژوهش، مضمون هر پاراگراف بود. فرآیند کدگذاری به شیوۀ قیاسی انجام شد و برای توصیف میزان توجه کتابهای مورد نظر به مؤلفههای اخلاق مراقبتی، از فراوانی، درصد و نمودار برای بررسی تفاوت فراوانی مصادیق معطوف به مؤلفههای مورد بررسی، از آزمون خی دو استفاده شد. یافتههای حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های تحلیل شده، به مؤلفۀ پرهیز از آسیب رساندن، بیشترین توجه معطوف شده و سایر مؤلفههای اخلاق مراقبتی از قبیل درک مفهوم مراقبت، همنوایی، توجه پذیرشی، ارتباط مراقبتی، اقدام مراقبتی، تأیید آن از سوی مراقبت شونده و عدم تعرض به حریم خصوصی دیگران چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. نظر به اینکه این مؤلفهها محورهای اصلی اخلاق مراقبتی را تشکیل میدهند، گنجاندن آنها در محتوای کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان میتواند به دانشجومعلمان کمک کند ضمن درک مفاهیم اخلاق مراقبتی، آنها را برای بسط این مفاهیم در نظام آموزشی در تربیت دانشآموزان بهکار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
201 - ناسازواریها و چالشهای برنامه درسی انتقادی هنری ژیرو در مواجهه منطقی با بنیادهای فلسفی تربیت اسلامی
نجمه احمدابادی ارانی حسن نجفی حمید احمدی هدایتپژوهش حاضر با هدف شناسایی ناسازواریها و چالشهای برنامه درسی انتقادی هنری ژیرو از منظر بنیادهای فلسفی تربیت اسلامی انجام شد. پژوهش از نظر ماهیت دادهها، کیفی و از نظر نوع روش تحقیق تحلیلی - اسنادی بود. نمونه پژوهشی در بخش برنامه درسی انتقادی ژیرو، کتب و مقالات منتشرشده أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی ناسازواریها و چالشهای برنامه درسی انتقادی هنری ژیرو از منظر بنیادهای فلسفی تربیت اسلامی انجام شد. پژوهش از نظر ماهیت دادهها، کیفی و از نظر نوع روش تحقیق تحلیلی - اسنادی بود. نمونه پژوهشی در بخش برنامه درسی انتقادی ژیرو، کتب و مقالات منتشرشده ژیرو طی سالهای 1979 تا 2018 و در بخش مبانی تربیت اسلامی پژوهشهای اصیل این حوزه بودند که بهصورت هدفمند انتخاب و برای تحلیل آنها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در این پژوهش مهمترین آراء ژیرو در عناصر اساسی برنامه درسی انتقادی ازجمله اهداف (تربیت شهروند دموکراتیک و رهاییبخش، شنیدن و توجه کردن به صداهای دیگر، کنار گذاشتن نخبهگرایی و توجه به فرهنگ عمومی، رفع تبعیض نژادی و دفاع از حق مظلومان و گروههای مختلف جامعه، ایجاد جامعه دموکراتیک و مساوات خواه و اخلاقی)، محتوا (توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی، نسبیت معرفت و دانش، اتکا بر ارزشهای اجتماعی، در نظر داشتن متنها، نهادها و ساختارهای اجتماعی)، روشهای یاددهی - یادگیری (گفتوگومحوری) و ارزشیابی (مشاهده، مصاحبه، گزارشدهی، پژوهش، خودارزیابی، شرححالنویسی) مورد واکاوی قرار گرفت. با وجود نقاط قوت در برنامه درسی انتقادی ژیرو ازجمله تأکید بر عدالت تربیتی و توجه به گروههای حاشیهای؛ اما در این دیدگاه ناسازواریها و چالشهایی نیز مشاهده میشود که در مبانی فلسفی تربیت اسلامی مورد نقد است. ازجمله این نقدها میتوان به عدم ابتنای اهداف بر مفروضات متافیزیکی، غفلت از ساحتهای مختلف تربیت در هدفگذاری (تأکید زیاد بر اهداف سیاسی)، نسبیتگرایی در محتوا، کثرتگرایی افراطی در محتوا (عدم توجه به وحدتگرایی)، فروکاهشگرایی در ابزارهای شناخت، گفتوگومحوری محض در روشهای یاددهی یادگیری، نادیده انگاری اقتدارگرایی معلم در تدریس، دشواری تفسیر نتایج در ارزشیابی اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
202 - ارائۀ الگوی پیشنهادی ارتباط عدم قطعیتها در حوزههای مرتبط با برنامه درسی آموزش عالی
امید سهرابی حسین زینلی پور علیرضا همتی عبدالوهاب سماوییکی از مسائل مهم در برنامهریزی درسی آموزش عالی شناسایی عدم قطعیتها برای تصمیمگیری بهتر بهمنظور همسو شدن با تغییرات جهان متحول است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائۀ الگوی پیشنهادی ارتباط عدم قطعیتها در حوزههای مرتبط با برنامه درسی آموزش عالی با روش کیفی انجام شد. در این أکثریکی از مسائل مهم در برنامهریزی درسی آموزش عالی شناسایی عدم قطعیتها برای تصمیمگیری بهتر بهمنظور همسو شدن با تغییرات جهان متحول است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائۀ الگوی پیشنهادی ارتباط عدم قطعیتها در حوزههای مرتبط با برنامه درسی آموزش عالی با روش کیفی انجام شد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع تحلیل استقرایی با نظام کدگذاری دادهها استفاده شد بهاینترتیب که فرایند رجوع به دادهها، خلاصهسازی آنها و درنهایت رسیدن به مفاهیم مرتبط با موضوع تحقیق (شناسایی عدم قطعیتهای برنامه درسی آموزش عالی) انجام گرفت. تحلیل دادهها بر مبنای کدگذاری باز و کدگذاری محوری انجام شد. حوزۀ این پژوهش شامل مقالات و کتابهای مرتبط با برنامه درسی آموزش عالی که بین سالهای 2000 تا 2020 منتشرشده بود. نمونه شامل 48 مقاله و 8 کتاب بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. یافتهها با 71 مفهوم در 28 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی دستهبندی گردید. یافتههای پژوهش بیانگر وجود شبکهای از عدم قطعیتها در برنامه درسی آموزش عالی است. درنهایت الگوی پیشنهادی ارتباط عدم قطعیتها در حوزههای مرتبط با برنامه درسی آموزش عالی ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
203 - واکاوی الزامات و بایسته های اجرای مطلوب برنامه درسی پژوهش کاربردی در مدارس ابتدایی
عباس حضرتی سید احمد هاشمی عباس قلتاش علی اصغر ماشینچیهدف پژوهش حاضر، واکاوی الزامات و بایستههای اجرای مطلوب برنامه درسیِ پژوهش کاربردی در مدارس ابتدایی است. در این پژوهشِ ترکیبی، ابتدا در بخش کیفی با روش گراندد تئوری الگوی پیشنهادی در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی زایس (Zais) از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته و اکتشافی و أکثرهدف پژوهش حاضر، واکاوی الزامات و بایستههای اجرای مطلوب برنامه درسیِ پژوهش کاربردی در مدارس ابتدایی است. در این پژوهشِ ترکیبی، ابتدا در بخش کیفی با روش گراندد تئوری الگوی پیشنهادی در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی زایس (Zais) از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته و اکتشافی و رسیدن به اشباع نظری یافتهها با مشارکت 15 نفر از اساتید و متخصصان حوزه علوم تربیتی که به روش انتخاب هدفمند انتخاب شده بودند، با تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاریِ سه مرحلهایِ استراوس و کوربین (Strauss & Corbin,1992) طراحی شد. سپس در بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی - زمینهیابی بهمنظور اعتباربخشیِ الگوی پیشنهادی، پرسشنامهای محقق ساخته با 46 گویه طراحی شده و در اختیار 384 نفر از آموزگاران شهر شیراز به روش تصادفی طبقهای و 15 نفر از اساتید و متخصصان حوزۀ علوم تربیتی به روش انتخاب هدفمند در آبانماه 98 قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها از آزمون خیدو استفاده شد. بر اساس نتایج حاصله، الگوی پیشنهادی از نظر جامعۀ مورد پژوهش دارای اعتبار بوده و برنامه درسیِ پژوهش کاربردی بهعنوان مقولۀ محوری، بر مبنای شرایط علّی ِمحتوای پژوهش کاربردی، روشهای تدریس و ارزشیابی، در صورت تحقّقِ تشویقهای پژوهشمحورِ دانشآموزان و برقراری ارتباط ایشان با منابع علمی بهعنوان راهبرد، محقق میشود و چنانچه طراحی ساختار مدارس بر اساس فعالیتهای پژوهشی و حمایت مدیران و مربیان آموزشدیده بهعنوان تسهیلگر و همچنین انگیزش، نگرش و ارزشهای پذیرندگان و توسعۀ مهارتهای پژوهشی بهعنوان بستر در نظرگرفته شوند، علیرغم موانع موجود، به تحقّقِ پیامدهایِ تقویت تفکّر انتقادی و خلّاق، افزایش مهارتهای زندگی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان منجر میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
204 - بررسی برنامۀ درسی تجربه شدۀ دانشجویان کارشناسی ارشد رشتۀ برنامهریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا
نشمین محمدی عظیمه سادات خاکبازپژوهش حاضر با هدف بررسی برنامۀ درسی تجربه شده در دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 26 نفر از دانشجویان ورودی کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا طی سه سال تحصیلی 1394-1393، 1395-1394 أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی برنامۀ درسی تجربه شده در دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 26 نفر از دانشجویان ورودی کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا طی سه سال تحصیلی 1394-1393، 1395-1394 و 1396-1395 بودند که همگی آنان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانشجویان بود که سؤالات آن بر مبنای چهار سطح برنامۀ درسی تجربه شده از دیدگاه Fathi Vajargah (2005) (برنامۀ درسی سطح مورد انتظار، نهفته، تعاملی و یاد گرفته شده) طرح شده بود. داده ها به روش کدگذاری و مقولهبندی تحلیل و با معیارهای پژوهش های کیفی نظیر توصیف دقیق و عینی فرایند پژوهش و مقولات، درگیری طولانیمدت با میدان، نمونه گیری با در نظر گرفتن کثرت تفاوت ها از سه دورۀ ورودی دانشجویان، جمع آوری اطلاعات حتی بعد از اشباع نظری برای یافتن موارد احتمالی رد یافته ها و چک کردن یافته ها توسط مشارکت کنندگان در پژوهش، اعتباربخشی شدند. یافته ها نشان داد دانشجویان در هریک از سطوح برنامۀ درسی تجربه شده با مقوله های مختلفی روبه رو بودند. در سطح برنامۀ درسی مورد انتظار، مقولۀ تصور دشواری شناسایی شد. در سطح برنامۀ درسی نهفته، مقوله های انگیزۀ تحصیل و دانش ها و مهارت های لازم به دست آمد. در سطح برنامۀ درسی تعاملی، در بخش درس ها، مقولات تغییر نگرش نسبت به برخی دروس، تکراری بودن برخی از دروس، نداشتن منبع مشخص در برخی دروس، دشواری تکالیف، چالش های ارزشیابی و تعامل و پاسخگویی استادان و در بخش پایاننامه نیز مقولات انتخاب استاد راهنما و انتخاب موضوع پایاننامه شناسایی شد. در سطح برنامۀ درسی یادگرفته شده نیز یادگیری های آشکار، پوچ و پنهان حاصل شد و هریک از مقولات نیز شامل زیرمقوله های متعدد بود. نتایج پژوهش نشان داد برنامۀ درسی تجربه شده در هریک از سطوح، دچار تغییراتی می شود و در نهایت، برنامۀ درسی سطح یادگرفته شده، با مورد انتظار تفاوت بسیاری دارد. از طرفی دانشجویان با قرار گرفتن در معرض تجربه و بدون هیچ حمایتی با سردرگمی ها و ابهامات زیادی روبهرویند؛ از این رو لازم است فرایند تجربۀ برنامۀ درسی را برای آنان بهبود دهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
205 - مطالعۀ الگوها و روشهای توانمندسازی کودکان دورۀ پیشدبستانی، برای مقابله با آسیبهای اجتماعی
مهشید مهرجو محمد نوریان نوذر نخعی داریوش نوروزیهدف پژوهش حاضرف بررسی اهمیت، الگوها و روشهای آموزش و توانمندسازی کودکان پیشدبستانی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی بود که با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش سنتزپژوهی انجام شده است. حوزۀ پژوهش، مقالات داخلی از سال 1378 تا 1398 شمسی، با کلیدواژههای توانمندسازی کودک أکثرهدف پژوهش حاضرف بررسی اهمیت، الگوها و روشهای آموزش و توانمندسازی کودکان پیشدبستانی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی بود که با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش سنتزپژوهی انجام شده است. حوزۀ پژوهش، مقالات داخلی از سال 1378 تا 1398 شمسی، با کلیدواژههای توانمندسازی کودکان، اهمیت آموزشهای پیشدبستانی، آسیبهای اجتماعی، برنامه درسی پیشدبستان، مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی و مقالات خارجی از سال 1999 تا 2019 میلادی با همان کلیدواژهها، به تعداد 94 منبع را شامل میگردد که پس از اعمال غربالگری 71 مورد بهعنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. نتایج استخراج شده نشان میدهد که ضرورت توانمندسازی کودکان برای مقابله با آسیبهای اجتماعی را میتوان در 10 طبقه دستهبندی نمود: رشد عاطفی و شخصیتی و افزایش سلامت روانی، کاهش اختلالات رفتاری و افزایش سازگاری فردی و اجتماعی، رشد اعتمادبهنفس و استقلال فردی، افزایش توانمندیها و خلاقیتهای فردی، رشد مهارتهای فردی، ارتباطی و اجتماعی، ضرورتهای اخلاقی و تربیتی، توسعۀ خود مراقبتی کودکان، رشد مهارتهای زندگی و روابط اجتماعی و افزایش مشارکتپذیری، ضرورتهای آموزشی و فرهنگی و ضرورتهای اقتصادی. در خصوص الگوها و روشهای توانمندسازی فردی و شخصیتی، دو الگوی کلی توسط صاحبنظران "افزایش توانمندی فردی و شخصیتی کودکان" و "ارتقای مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی" پیشنهاد شده است که برای الگوی اول روشهای "آموزش و تقویت خودآگاهی و شناخت خود، توانمندسازی روانشناختی کودکان و آموزش باورها و ارزشهای دینی" و برای الگوی دوم روشهای "آموزش مهارتهای زندگی و آموزش مهارتهای اجتماعی" مطرح شده است. درخصوص الگوهاو روش های توانمندسازی فردی وشخصیتی، دوالگوی کلی توسط صاحبنظران" افزایش توانمندی فردی و شخصیتی کودکان" و " ارتقای مهارت های زندگی و مهارت های اجتماعی" پیشنهاد شده است که برای الگوی اول روش های "آموزش و تقویت خودآگاهی و شناخت خود، توانمندسازی روانشناختی کودکان و آموزش باورها و ارزش های دینی" وبرای الگوی دوم روش های "آموزش مهارتهای زندگی وآموزش مهارت های اجتماعی" مطرح شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
206 - شناسایی اصول حاکم بر برنامۀ درسی علوم تجربی مبتنی بر نظریۀ کنشگر – شبکه بر اساس رویکرد فراترکیب
حسین لطفی محمد رضا امام جمعه غلامعلی احمدی علیرضا عصاره جواد حاتمیهدف پژوهش حاضر شناسایی اصول حاکم بر برنامۀ درسی علوم تجربی مبتنی بر نظریۀ کنشگر – شبکه براساس رویکرد فراترکیب می باشد. داده ها براساس یک طرح پژوهشی کیفی فراترکیب و با استفاده از گام های هفتگانۀ سندلوسکی و باروس جمع آوری شده اند. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی اصول حاکم بر برنامۀ درسی علوم تجربی مبتنی بر نظریۀ کنشگر – شبکه براساس رویکرد فراترکیب می باشد. داده ها براساس یک طرح پژوهشی کیفی فراترکیب و با استفاده از گام های هفتگانۀ سندلوسکی و باروس جمع آوری شده اند. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات و مجلات مرتبط با موضوع در پایگاههای اطلاعاتی معتبر در بازۀ زمانی 2005 تا 2020 است. نتیجۀ جستجو 99مقاله بوده که برای ارزیابی کیفیت مقالات انتخاب شده از برنامۀ مهارت ارزیابی حیاتی استفاده شده است .بر اساس این ارزیابی11مقاله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات انتخاب و برای سنجش پایایی و کنترل کیفیت مطالعۀ حاضر از روش کاپا استفاده شد. ضریب کاپای محاسبه شده با نرم افزار SPSS برابر با 94/0بوده که در سطح توافق عالی قرار گرفته است. در نهایت اصول حاکم بر برنامۀ درسی کنشگر – شبکه شاملِ تقارن تعمیم یافته، اصل ناهمگونی و چندگانگی، اصل تحلیل آزاد، اصل همبستگی، اصل شبکهای بودن محیط یادگیری و اصل فرایند محوری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
207 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی
پروین ذوالقدری مرجان کیان مجید علی عسگری علیرضا الهیهدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهشهای آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیما أکثرهدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهشهای آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی، به اعتبارسنجی الگو پرداخته شده است. در بخش کیفی حوزۀ مطالعات شامل کلیۀ متون و منابع نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس و همچنین 18 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزۀ برنامهریزی درسی و تربیت بدنی است که به روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری، مصاحبۀ نیمهساختار یافته بود که از طریق روشهای پرسش از همکار و چک اعضا، دادهها تأیید و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی و برای اعتبارسنجی الگوی طراحی و از نظرات 22 نفر از متخصصان دانشگاهی در حوزۀ برنامهریزی درسی و رشتۀ تربیت بدنی طی پرسشنامهای و برای بررسی روایی محتوای کمّی نیز از شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) استفاده شد. نسبت روایی مـحتوا به مقدار 72/0 و شاخص روایی محتوا به مقدار 90/0 مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ به مقدار89/0 تأیید شد. الگوی به دست آمده متشکل از سه بخش مبانی، عناصر راهبردی و عناصر دهگانه اکر بود که برای هریک از بخشهای الگو مؤلفههایی ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
208 - تبیین ماهیت برنامه درسی روئیدنی و استنتاج مبانی و اصول آن در دوره پیش دبستان
نرگس جدا مرجان کیان علی حسینی خواه مهدی سبحانی نژاداین پژوهش درصدد استنتاج مبانی و اصول برنامه درسی روئیدنی در دوره پیش دبستان بوده است. برای این منظور پس از تحلیل اسنادی و مفهومی ماهیت این برنامه، با بهرهگیری از روش پژوهش استنتاج پسرونده به استنباط مبانی این برنامه پرداخته شده است. در طرح پسرونده در ابتدا کلیه مصادی أکثراین پژوهش درصدد استنتاج مبانی و اصول برنامه درسی روئیدنی در دوره پیش دبستان بوده است. برای این منظور پس از تحلیل اسنادی و مفهومی ماهیت این برنامه، با بهرهگیری از روش پژوهش استنتاج پسرونده به استنباط مبانی این برنامه پرداخته شده است. در طرح پسرونده در ابتدا کلیه مصادیق این برنامه از 60 سند معتبر ملی و بینالمللی (کتب، مقالات، رسالههای مکتوب و الکترونیکی) از سال 1994 تا سال 2020 استخراج شدند، سپس به منظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوری شده در سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و گزینشی دادهها دستهبندی و حدود 31 مبنا احصاء شد. در ادامه با بهرهگیری از روش استنتاج پیشرونده اصول ناظر به هر مبنا استنتاج شدند. نمونهگیری مورد استفاده در این پژوهش، از نوع هدفمند بوده است؛ چراکه به بررسی اسناد موثر در فهم مسئله پژوهش پرداخته شده است. جهت اعتباربخشی نتایج حاصل از این پژوهش، مراحل کدگذاری در تعامل با متخصصین برنامهریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت، حدود 10 بار مورد بازنگری دقیق قرار گرفتند. اهم یافتهها پیرامون ماهیت برنامه درسی روئیدنی عبارتند از پدیدهای منعطف، پویا و مارپیچ چندبعدی با سطح مقطعهای متفاوت. مهمترین مبانی برنامه درسی روئیدنی در دوره پیشدبستان عبارتند از اینکه کودک موجودی منعطف با ابعاد همهجانبه، دارای هویت اجتماعی و استعدادهای منحصربفرد است و معرفت نیز اکتشافی، پویا، بدیع و متناظر با علایق کودکان است. برخی از اصول اساسی برنامه درسی روئیدنی نیز شامل جامعنگری به کودک، توجه به تفاوتهای فردی، تدارک امکان کندوکاو، ارتباط با پدیده موردمطالعه و فرضیهسازی هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
209 - طراحی چارچوب نظری برنامۀ درسی آموزش اخلاق جنسی: یک پژوهش کیفی
سوسن بلالی محبوبه سلیمان پور عمران رویا افراسیابی بهرنگ اسماعیلی شاداخلاق جنسی همواره یکی از دغدغههای والدین، مربیان، پژوهشگران و دستاندرکاران امور آموزشی بوده است زیرا در صورت رشد تربیتی سالم افراد، زمینههای ایجاد رشد جامعه محقق میگردد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی دورۀ دوم متوسطه انجام شد. طرح پ أکثراخلاق جنسی همواره یکی از دغدغههای والدین، مربیان، پژوهشگران و دستاندرکاران امور آموزشی بوده است زیرا در صورت رشد تربیتی سالم افراد، زمینههای ایجاد رشد جامعه محقق میگردد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی دورۀ دوم متوسطه انجام شد. طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه مطالعۀ موردی کیفی است. حوزۀ مورد مطالعه این پژوهش، مبانی نظری، دیدگاه صاحبنظران، متخصصان و کارشناسان ، مدیران و معاونان و اعضای هیات علمی گروههای علوم تربیتی و اخلاق دانشگاههای آزاد خراسان رضوی بوده است. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، افرادی که در این زمینه تخصص، تدریس و تجربه داشته و تألیفاتی ارائه داده بودند مورد مصاحبههای نیمهساختاریافته قرار گرفتند. مشارکتکنندگان پژوهش در نهایت 13 نفر شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون بر اساس مدل آتراید-استرلینگ (Attride-stiriing) استفاده شد. روایی و پایایی اطلاعات به دست آمده سنجیده شد و الگوی برنامۀ درسی در قالب شبکۀ مضامین پیشنهاد و عناصر مرتبط با برنامۀ درسی استخراج گردید. مدل پیشنهادی در زمینۀ الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی در دورۀ متوسطه دوم مشتمل بر 4 عامل: اهداف، محتوا، روشهای یاددهی- یادگیری و روشهای ارزشیابی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
210 - نقد و تحلیل سند برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانشآموزان پیشدبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی
یعقوب رحیمی پردنجانیهدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لی أکثرهدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لیست محتوا کدگذاری شد. واحد تحلیل متن (پاراگراف) بوده است. بدین منظور ابتدا نیازهای آموزشی از طریق مطالعه مبانی نظری شناسایی و به کمک تکنیک دلفی در سه حیطه دسته بندی شد؛ سپس محتوای سند برنامه درسی ملی بر اساس این نیازها تحلیل و نقد گردید. نتایج بررسی حاکی از توجه نسبی سند به نیازهای آمورشی بود؛طوری که حوزه تجارب یادگیری اصول ناظر برنامه های درسی، مبانی فلسفی و عملی و چشم اندازها به طور مستقیم و مناسب به مولفه های بوم شناختی تمرکز داشت؛ و بند اصول ناظر بر فرایند یاددهی و یادگیری این موضوع را کمتر مد نظر داشته است. همچنین بقیه بندها به صورت تلویحی و کلی به استفاده از این رویکرد اشاره داشته اند. در بخش دوم، در مجموع 6 مورد نقد برداشت شده که می توان به کلی گویی متن سند در مورد مبانی جامعه شناختی ، معرفی نکردن برنامه اجرایی خاص برای آموزش عشایر با توجه به ظرفیت های طبیعی موجود و توجه کمتر سند به برخی مولفه های رویکردهای دانش بومی اشاره کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
211 - تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی
آزیتا قرنجیک علی اصغر بیانی حسن صائمی حسین فکوری حاجیارهدف این پژوهش" تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی " است . رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی (رویکرد استقرایی) بود. جامعه ی هدف 20 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، جامعه شناسان ، مشاوران و مدرسان آموزش خانواده و رو أکثرهدف این پژوهش" تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی " است . رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی (رویکرد استقرایی) بود. جامعه ی هدف 20 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، جامعه شناسان ، مشاوران و مدرسان آموزش خانواده و روانشناسان بودند وبا روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات ، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود . برای روایی و پایایی داده ها ازمعیارهای قابلیت اعتبار و قابلیت تایید استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای قراردادی مبتنی بر استقرا بهره گرفته شد . تحلیل داده ها منجر به استخراج70 مفهوم، 12 مقوله ی فرعی و 5 مقوله ی اصلی شد .مقولات اصلی پدیدار شده شامل: "ارتقای سواد رسانه ای"،"آگاهی نسبت به آداب و مهارتهای زیستن"، "مشارکت خانوادهها و نقش والدگری"، "شناخت نسبت به مراحل رشد و زندگی کودکان" و "آگاهی نسبت به اصول و مبانی تعلیم و تربیت" می باشند. نتایج حاصل می تواند در برنامه ریزی واجرای هرچه بهتر دورههای آموزش خانواده درمدارس دوره ابتدایی تسهیلگر باشد و برنامهریزان و مجریان این دوره ها نیز می توانند در بعد عملی از آن بهره گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
212 - ارائه الگوی برنامه درسی پرورش خودآگاهی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی
نرگس سجادیان جاغرق محمد رضا یوسف زاده احمد سلحشوری فرهاد سراجیهدف این پژوهش ارایه الگوی برنامه درسی پرورش خودآگاهی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با رویکرد پژوهش ترکیبی (کیفی ،کمی) بود. در بخش کیفی از روش استنتاجی (پیش رونده) روش تحلیل فرانکنا (گزارهای واقعنگروهنجاری) مبانی خودآگاهی استنباط گردید. با استفاده از روش مصاحبه نیم أکثرهدف این پژوهش ارایه الگوی برنامه درسی پرورش خودآگاهی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با رویکرد پژوهش ترکیبی (کیفی ،کمی) بود. در بخش کیفی از روش استنتاجی (پیش رونده) روش تحلیل فرانکنا (گزارهای واقعنگروهنجاری) مبانی خودآگاهی استنباط گردید. با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، انواع خودآگاهی و ماهیت و ویژگیهای عناصر اساسی برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و شیوهی ارزشیابی) استخراج شد. اعتبار داده های کیفی با استفاده از معیارهای تأیید پذیری و اطمینان پذیری تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده گردید. دربخش کمی برای تعیین اعتبارالگواز روش CVR استفاده شد. نتایج نشان داد مبانی خودآگاهی شامل ارتباط نفس و بدن، تکامل و تعالی نفس، غیریت( دیگری)، غایتنگری، اندیشهورزی و خودآگاهی: فیزیکی، هیجانی، اجتماعی، معنوی، عقلانی بودند. ارتقای شناخت فیزیکی،ارتقای رفتارهای هیجانی، شناخت دیگران، ارتقای شناخت معنوی، ارتقای استدلال به عنوان مهمترین هدف برنامه درسی خوداگاهی، رشد جسمی و جنسی، رشد عواطف و احساسات، ارتباطات اجتماعی، تفکر انتقادی به عنوان محتوی خودآگاهی، روشهای گفتگو پرسشگری، ایفای نقش، گروههای کوچک، بارش مغزی، حل مسئله به عنوان روشهای آموزش خودآگاهی و خودارزیابی، همسالسنجی، والدسنجی، به عنوان مهمترین روش های ارزشیابی الگوی برنامه درسی خودآگاهی در دوره دوم ابتدایی استنتاج گردید. میزان اعتبار مدل نهایی از دیدگاه متخصصان (فلسفه تعلیم و تربیت،روانشناسی تربیتی و برنامه ریزی درسی) 82/0بود. توجه اثربخش به مبانی، مؤلفه ها، انواع و ماهیت ویژگیهای عناصر برنامه درسی خودآگاهی در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی میتواند به بهبود پرورش خودآگاهی دانش آموزان کمک کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
213 - بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده درس دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه
علی زارعی مرضیه دهقانیهدف پژوهش حاضر بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی در نظام تعلیم و تربیت است. روش پژوهش در بخش برنامه درسی قصد شده تکنیک تحلیل محتوا بود که اهداف کتاب أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی در نظام تعلیم و تربیت است. روش پژوهش در بخش برنامه درسی قصد شده تکنیک تحلیل محتوا بود که اهداف کتاب درسی با اهداف سند بالادستی مطابقت داده شد. در بخش برنامه درسی اجرا شده از روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد و کلاسهای درس دانش خانواده و جمعیت مورد واکاوی قرار گرفت. در بخش برنامه درسی کسب شده نیز از روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد که میدان پژوهش، شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران بودند که به وسیله نمونهگیری هدفمند در پژوهش جای گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مطابقت خوبی بین اهداف سند بالادستی و اهداف کتاب دانش خانواده و جمعیت ویراست دوم وجود دارد. به نظر میرسد که محتوای این درس را استادان به صورت کاربردی در کلاس درس بیان کردهاند که نشان از برنامه درسی کسب شده در دانشجویان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
214 - مدلسازی رهبری برنامه درسی برای مدیران مدارس ایران
ناهید فضلی علی خلخالی نادر نادری جواد سلیمانپوررهبری برنامه درسی بهعنوان جزء کلیدی بهبود نظام آموزشی شناخته شده و با نظر به نقش حیاتی مدیران در این بخش، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای رهبری برنامه درسی توسط مدیران انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی از روش داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیئ أکثررهبری برنامه درسی بهعنوان جزء کلیدی بهبود نظام آموزشی شناخته شده و با نظر به نقش حیاتی مدیران در این بخش، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای رهبری برنامه درسی توسط مدیران انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی از روش داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیئتعلمی، کارشناسان مدیریت آموزشی و متخصصان برنامه درسی و مدیران مدارس است. روش نمونه گیری به شیوه نظری بوده است. حجم نمونه به روش اشباع داده ها صورت پدیرفت. با 19 نفر مصاحبه به عمل آمد. داده های حاصل از مصاحبه در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل، و در بخش کمی با آزمون فریدمن اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل علی (شامل ضرورت شکلگیری اهداف کلان آموزشوپرورش، نیاز به بهبود مستمر در فرآیند آموزشوپرورش و ضرورت اجرای برنامه درسی اثربخش) زمینه ساز رهبری برنامه درسی توسط مدیران است که تمرکززدایی در نظام آموزشوپرورش، تبیین جایگاه مدیران بهعنوان رهبران برنامه درسی، انتصاب مدیران شایسته و توانمندسازی آنان، همکاری مدیران با معلمان، هوشیارسازی دانش آموزان و اولیاء نسبت به برنامه درسی، جلب همکاری فراسازمانی، بازسازی فرهنگ، غنیسازی برنامه های درسی و پایش منظم اجرای آن به عنوان راهبردهای توسعه رهبری برنامه درسی مدیران، موجب بروز پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
215 - میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن
شهریار حیدری فائزه ناطقی یحیی معروفیاین پژوهش با هدف بررسی میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- تبینی و روش تحقیق در بخش کمّی توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی پدیدارشناسی است. جامعۀ آ أکثراین پژوهش با هدف بررسی میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- تبینی و روش تحقیق در بخش کمّی توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی پدیدارشناسی است. جامعۀ آماری پژوهش را 108 نفر از دانشجو معلمان که درس روشها و فنون تدریس را گذارنده بودند، تشکیل داده است. با توجه به شرایط پژوهش، نمونهگیری در بخش کمّی با روش سرشماری(108نفر) و در بخش کیفی به صورت هدفمند و از بین دانشجویانی که نمرۀ آنها یک انحراف معیار بالاتر و پایینتر از میانگین بود (38 نفر) انجام شده است. برای جمعآوری اطلاعات در بخش کمّی از پرسشنامۀ محققساخته و در بخش کیفی از مصاحبۀ نیمهساختار یافته و برای تحلیل اطلاعات در بخش کمّی از آمار توصیفی و در بخش کیفی برای تحلیل متن مصاحبهها از روش تحلیل تفسیری استفاده شده است. معدل دانشجویان از آزمون 66/20 به دست آمد که نشان میدهد سطح یادگیری و آموختههای دانشجومعلمان در این درس در حد متوسط است. در بخش کیفی نیز چهار عامل اصلیِ تأثیر استادان، تأثیر فضای کلاس درس، نگرش دانشجویان و عوامل اجتماعی و بیرونی به عنوان عوامل مؤثر در یادگیری درس روشها و فنون تدریس شناسایی شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
216 - ارائه چارچوب ادراکی برای تبیین اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران
ملیحه اصغری کورش فتحی واجارگاه محبوبه عارفی اباصلت خراسانیاین پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران بهمنظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل دادهبنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و م أکثراین پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران بهمنظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل دادهبنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و مولفههای موثرسیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران شناسایی و در بخش دوم با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبارسنجی آنها پرداخته شد. جامعه آماری در بخش اول، نخبگان صاحبنظر ودارای تجربه در حوزه سیاستگذاری برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری نظری به آنها مراجعه شد.در بخش دوم جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی در حوزه سیاستگذاری بودند. در بخش کیفی تعداد مصاحبهشوندگان 11 نفر بود ودر بخش کمّی بااستفاده از جدول مورگان تعداد 148 نفر نمونه برآورد شد. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش دوم، پرسشنامه محققساخته مبتنی بر ابعاد و مؤلفههای استخراجی از دیدگاه صاحبنظران گوناگون است که روایی صوری و محتوایی آن پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی تأیید شده است. پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 0.96بود.در تحلیل کیفی یافتههااز پارادایم تفسیرگرایی و نرم افزار 2018 Maxqda استفاده شد. در تحلیل کمّی دادهها از روش تحلیل مسیر با نرمافزارSmartPLS3 استفاده شد. نتایج نشان داد اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران عبارتاز شرایط علی(عدم تعامل قدرتهای مسلط و دانش آکادمیک ،عدم شفافیت در فلسفه غالب موثر)، شرایط زمینهای(مقاومت جامعه مخاطبین در مقابل سیاستهای تجویزی، فرصت واقع بینی نسبت به نتایج عملیاتی سیاست)،شرایط میانجی(نگرش سهمیه ای به سیاست گذاری، فاصله بین سیاستگذار و سیاست پذیر) ، پدیده محوری(سیاستهای محتوا، سیاست های یاددهی و یادگیری،ارزشیابی سیاستهاو سیاست اهداف)،راهبردها(بسترسازی برای نظام چند تالیفی، اعمال چرخه پویا ، ایجاد فضای مشترک تصمیم سازی) و پیامدها(حساسیت سیاست ها نسبت به تحولات، استقرار چرخه فعال سیاست گذاری،اجرای عدم تمرکز تا سطح مدارس) بوده لست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
217 - بررسی خوانش پستمدرنیسم از تحولات دانش با تأکید بر دیدگاه لیوتار و الزامات آن برای عناصر برنامۀ درسی
هادی قادریانی ایراندخت فیاض مصطفی قادری اکبر رهنمامقاله حاضر با هدف پاسخ به این سؤال که نگرش نسبت به دانش چه الزاماتی را برای عناصر برنامۀ درسی به دنبال خواهد داشت؟ به بررسی تحولات علم از دیدگاه پستمدرنیسم با تأکید بر دیدگاه لیوتار پرداخته است. روش: این مطالعه از نوع گفتمان انتقادی، رویکرد کیفی است که با روش مرور نظام أکثرمقاله حاضر با هدف پاسخ به این سؤال که نگرش نسبت به دانش چه الزاماتی را برای عناصر برنامۀ درسی به دنبال خواهد داشت؟ به بررسی تحولات علم از دیدگاه پستمدرنیسم با تأکید بر دیدگاه لیوتار پرداخته است. روش: این مطالعه از نوع گفتمان انتقادی، رویکرد کیفی است که با روش مرور نظاممند صورت پذیرفت. جامعۀ آماری تمام مقالات مربوط به پستمدرنیسم و برنامۀ درسی بود که با نمونهگیری هدفمند و با کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی از سال 1383 تا1397 انتخاب شد. یافتهها نشان دادهاند که به گمان لیوتار، دانش علمی، داعیۀ آزادی، رهایی و پیشرفت را داشت؛ اما در عمل با بسط فناورانه، از آرمانهای فوق فاصله گرفت و با تقلیل وجوه متفاوت آن به وجه کمّی، وجه ادبی و زیباییشناسانۀ آن مورد غفلت قرار گرفت. الزامات این نگاه به دانش برای عناصر برنامۀ درسی، به نتایجی از قبیل توجه به آموزش و پرورش انتقادی و تردید در پذیرش محتوای آموزشی به عنوان غیر تاریخی، خنثی، جدا از ارزش و قدرت، توجه به تکثر و عدم تمرکز در آموزش و پرورش و نگاه به برنامۀ درسی به عنوان قراردادی بین بازیگران آموزشی و مقابله با بازاری شدن دانش رسید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
218 - طراحی مدل برنامۀ درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بر اساس الگوی اکر
سیده فاطمه حسینی مجید علی عسگری عباسعباس قلتاش فاطمه احمدبیگیامروزه مراکز آموزش عالی، بهخصوص در کشورهای پیشرفته، علاوه بر نقش اولیۀ خود یعنی آموزش و ترویج علم و گسترش تحقیقات، فعالیتهای دیگری را هم باید در برنامۀ کاری خود و جزء اهداف دانشگاه قرار دهند تا ارتباط نزدیکتری را با جامعۀ پیرامون خود برقرار نمایند؛ بنابراین هدف پژوهش أکثرامروزه مراکز آموزش عالی، بهخصوص در کشورهای پیشرفته، علاوه بر نقش اولیۀ خود یعنی آموزش و ترویج علم و گسترش تحقیقات، فعالیتهای دیگری را هم باید در برنامۀ کاری خود و جزء اهداف دانشگاه قرار دهند تا ارتباط نزدیکتری را با جامعۀ پیرامون خود برقرار نمایند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل برنامۀ درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی است که با استفاده از الگوی عناصر دهگانۀ اکر طراحی شده است. این پژوهش جزء پژوهشهای کیفی است که با روش تحلیل محتوای قیاسی و کدگذاری باز و محوری انجام شد. مشارکتکنندگان شامل 4 گروه متخصصان کارآفرین اجتماعی، استادان هیأت علمی کارآفرینی، برنامهریزی درسی و جامعهشناسی بودند که با استفاده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با روایی مورد تأیید و با تکنیک گلوله برفی و اشباع نظری مصاحبه شدند. سپس با استفاده از نظر 7 متخصص کارآفرینی اجتماعی و برنامهریز درسی مدل بهدست آمده اعتباربخشی و در پایان مدل نهایی برنامۀ درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بر اساس الگوی برنامۀ درسی اکر طراحی و تدوین شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
219 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی
محبوبه رضائی حسن ملکی عباس عباس پور محبوبه خسرویهدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری دادهها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع پژوهش أکثرهدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری دادهها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع پژوهش و چهل منبع در رابطه با برنامۀ درسی تربیت دینی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری دادهها عبارت از مصاحبۀ نیمهساختاریافتۀ فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. دادههای به دستآمده از مصاحبهها با روش نظام مقولهبندی قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای این پژوهش، ویژگیهای عناصر برنامۀ درسی تربیت دینی را به ترتیب برای هدف، محتوا و سازماندهی محتوا، روش و ارزشیابی و نقش معلم به دست داد و الگوی اولیۀ برنامۀ درسی تربیت دینی طراحی شد و همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائۀ الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی منتج از پژوهشهای پیشین مربوط به موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحبنظران و اعمال تعدیلها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش میتواند در طراحی و تدوین برنامۀ درسی تربیت دینی دردورۀ ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
220 - طراحی چارچوب شناخت هویت حرفهای دانشجویان پزشکی بر اساس برنامه درسی پنهان: رویکرد فراترکیب
مهدی محمدی رضا ناصری جهرمی فاطمه میرغفاری سولماز خادمی فروزان طاهری مریم صیدییکی از مضامین مهم و کلیدی در برنامه درسی پنهان دانشجویان پزشکی، القای هویت حرفهای به آنان میباشد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی طراحی چارچوب شناخت هویت حرفهای دانشجویان پزشکی بر اساس برنامه درسی پنهان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش شش مرحلهای ساندلوسکی و بار أکثریکی از مضامین مهم و کلیدی در برنامه درسی پنهان دانشجویان پزشکی، القای هویت حرفهای به آنان میباشد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی طراحی چارچوب شناخت هویت حرفهای دانشجویان پزشکی بر اساس برنامه درسی پنهان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش شش مرحلهای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از چهار نفر متخصص برنامهریزی درسی و یک نفر متخصص در روش پژوهش فراترکیب بود. 18 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج سه مقوله اصلی از جمله هویت مرتبط با فرایندهای حرفهای (رعایت اخلاق پزشکی، تعلق به حرفه پزشکی و انگیزه شغلی)، هویت مرتبط با پیامدهای حرفهای (توسعه یادگیری و بهسازی و تابآوری) و هویت مرتبط با شایستگیهای حرفهای (شایستگی حرفهای و شایستگی بالینی) میباشد. اعتبار دادهها با استفاده از تکنیکهای اعتبارپذیری، انتقالپذیری و همسوسازی دادهها و اعتمادپذیری به دادهها نیز با هدایت دقیق جریان جمعآوری اطلاعات و همسوسازی پژوهشگران تائید شد. بر اساس نتایج پژوهش، تجربیات مربوط به برنامه درسی پنهان و غیررسمی باید به طور رسمی توسط مربیان پزشکی مورد توجه قرار گیرد. همچنین اساتید با فراهم ساختن فرصتهای بیشتر برای تأمل در برنامه درسی پزشکی، شکلگیری اثربخش هویت حرفهای دانشجویان را تسریع مینمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
221 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباطگرایی برای آموزش علوم تجربی
سعید اسدپور علیرضا عصاره غلامعلی احمدی محمدرضا امام جمعهپژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباط گرایی برای آموزش علوم تجربی متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برا أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباط گرایی برای آموزش علوم تجربی متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. داده ها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2020- 2000 و مصاحبه نیمه ساختار یافته به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 10 نفر از صاحب نظران گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی، شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (w) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 30 نفر از صاحبنظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبارسنجی الگو نظرخواهی شد. از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 72 کد محوری مربوط به ویژگی های عناصر منطق، هدف، محتوا، نقش معلم، فعالیت های یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی، پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسش نامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS، 2 متغیر به دلیل داشتن بار عاملی کمتر از 5/0 از الگوی اولیه حذف شده و الگوی اصلاح شده، با 70 متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبارسنجی و ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
222 - طراحی الگوی زیستپذیری برنامه درسی در نظام آموزش عالی
مهدی محمدی رضا ناصری جهرمی سولماز خادمی صدیقه شادی حدیث مزهبیان شیرین خاضکیهدف اصلی از انجام این پژوهش، طراحی الگوی زیست پذیری برنامه درسی در نظام آموزش عالی بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحلهای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامهریزی درسی و یک نفر مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. در أکثرهدف اصلی از انجام این پژوهش، طراحی الگوی زیست پذیری برنامه درسی در نظام آموزش عالی بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحلهای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامهریزی درسی و یک نفر مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. در ابتدا 44 منبع استخراج شدند که با استفاده از الگوی غربالگری و حذف عناوین نامرتبط، چکیده های نامرتبط و سپس متون نامرتبط ، نهایتاً 24 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج مدل مشتمل بر پنج مضمون پایه استانداردهای آموزش(رعایت برنامه درسی مصوب)، موانع آموزش (انتقال مفاهیم آموزشی)، پیامدهای آموزش (تغییر در دانش، مهارت و نگرش دانشجویان)، رهبری آموزشی (مدیریت فرآیند یاددهی- یادگیری) و کیفیت آموزش (رشد و توسعه فردی دانشجویان) بود. اعتبار دادهها با استفاده از سه تکنیک اعتبارپذیری، انتقالپذیری و همسوسازی دادهها و اعتماد به دادهها با هدایت دقیق جریان جمعآوری اطلاعات و همسوسازی پژوهشگران تائید شد. به طور کلی یافتههای این مقاله نشان داد که محتوای آموزشی کاربردی و اثربخش و استاد توانمند زیستپذیری برنامه درسی آموزش عالی را منجر میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
223 - طراحى چارچوب «کارگاه آموزشى» بهمنظور ارتقاء صلاحیت حرفهای اعضاى هیئتعلمی مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذیربط
پروانه تقی نژاد عزت اله نادری مریم سیف نراقیهدف پژوهش حاضر طراحى چارچوبی برای کارگاه آموزش کارآفرینی بهمنظور ارتقاء صلاحیت حرفهای اعضاى هیئتعلمی دانشگاه مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذیربط بود. به لحاظ روششناسی، این مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری س أکثرهدف پژوهش حاضر طراحى چارچوبی برای کارگاه آموزش کارآفرینی بهمنظور ارتقاء صلاحیت حرفهای اعضاى هیئتعلمی دانشگاه مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذیربط بود. به لحاظ روششناسی، این مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری سه دسته شامل کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه، متخصصان برنامهریزی درسی و متخصصان کارآفرینی دانشگاه های شهرستان ارومیه بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بهتمامی افراد ارسال شد. بعد از پیگیری های لازم، در بعضی مواقع طی تماس با افراد، از دسته ی اعضای هیئتعلمی دانشگاه، 261 نفر، از متخصصان برنامه درسی 27 نفر و از دسته ی متخصصان کارآفرینی 49 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. در طراحی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی کارگاه های آموزشی در سه حوزه شناختی، عاطفی و مهارتی، برای عنصر اهداف برنامه درسی کارگاه آموزشی 11 ویژگی، محتوا 13 ویژگی، فعالیت های یادگیری 12 ویژگی، روش های تدریس 18 ویژگی و ارزشیابی 9 ویژگی استخراج و پیشنهاد گردید. برای بررسی نظرات گروه های مختلف در مورد ویژگی های پیشنهادی از آمار توصیفی و برای اعتبار یابی چارچوب برنامه درسی پیشنهادشده، از آزمون خی دو استفادهشده است؛ و انجام تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS و برای ترسیم الگوی نهایی از نرم افزار Visio استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ازنظر گروه های نمونه اعتبار چارچوب ارائهشده مورد تائید است و الگوی پیشنهادشده برای برگزاری کارگاه آموزشی کارآفرینی برای اساتید اعتبار دارد. پیشنهاد می شود از یافته های بهدستآمده برای تدوین برنامه درسی کارگاه های آموزشی کارآفرینی توانمندسازی اساتید بهره گرفته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
224 - برابرگرایی در آموزش عالی : تأملی بر شاخصهای برابری کیفیت آموزش و برنامه درسی دانشگاهها و ارائه الگوی مفهومی برای آن (مطالعه کیفی )
زهرا مصطفی پور حمید رحیمیانتفاوت و نابرابری کیفیت آموزش و برنامه درسی همواره در دانشگاه های کشور وجود داشته است؛ اما می بایست جهت کاهش آن تلاش شود . پژوهش حاضر به منظور شناخت شاخص های برابری کیفیت آموزش و برنامه درسی درآموزش عالی و ارائه الگوی برابری آن با رویکرد کیفی طراحی گردیده است. میدان تحقی أکثرتفاوت و نابرابری کیفیت آموزش و برنامه درسی همواره در دانشگاه های کشور وجود داشته است؛ اما می بایست جهت کاهش آن تلاش شود . پژوهش حاضر به منظور شناخت شاخص های برابری کیفیت آموزش و برنامه درسی درآموزش عالی و ارائه الگوی برابری آن با رویکرد کیفی طراحی گردیده است. میدان تحقیقاتی آن اعضای هیأت علمی و صاحب نظران مراکز تحقیقاتی بودند که در حوزه آموزش عالی سوابق پژوهشی و اجرایی داشته اند .این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد انجام گرفته است. برای این منظور تعداد 21 نفر از طریق نمونه گیری نظری رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد که به منظور تجزیه و تحلیل آن از سه مرحله کدگذاری استفاده گردید. جهت روایی آن از صاحب نظران مربوطه بهره گرفته شد و برای پایایی آن با کدگذاری شش مصاحبه، توافق یا هم خوانی با ضریب توافق 89/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد ؛ ایجاد برابری کیفیت در آموزش و برنامه درسی در دانشگاه ها طی پنج مرحله قبل از ورود، ورود، فرایند ، خروج و بعد از خروج انجام می گیرد. همچنین شاخص های هشت گانه منابع مالی، منابع انسانی، پیشرفت تحصیلی، ساختار سازمانی و مدیریتی، امکانات و تجهیزات، فرایندهای یاددهی و یادگیری، رضایت و اشتغال از عوامل ایجاد برابری کیفیت آموزش و برنامه ریزی درسی دانشگاه هستند . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
225 - ارزشیابی از برنامههای درسی مرتبط با کارآفرینی در دوره آموزش عمومی
نیلوفر مرتضی نژادارزشیابی عنصری مهم و اساسی در تمام برنامههای درسی قلمداد میشود؛ این مؤلفه در مواردی که برنامه درسی جنبه عملی و کاربردی دارد، پیچیدگی و گاه ابهام بیشتری دارد. در این مقاله، عنصر ارزشیابی برنامههای درسی مرتبط با کارآفرینی از طریق دو رویکرد تطبیقی و سنتزپژوهی مورد بررسی أکثرارزشیابی عنصری مهم و اساسی در تمام برنامههای درسی قلمداد میشود؛ این مؤلفه در مواردی که برنامه درسی جنبه عملی و کاربردی دارد، پیچیدگی و گاه ابهام بیشتری دارد. در این مقاله، عنصر ارزشیابی برنامههای درسی مرتبط با کارآفرینی از طریق دو رویکرد تطبیقی و سنتزپژوهی مورد بررسی قرار گرفته است .در بخش تطبیق، ابتدا وضعیت موجود در ایران توصیف، سپ،س وضعیت مطلوب در کشورهای پیشرو ترسیم و در نهایت، مقایسه انجام پذیرفته است در مرحلۀ سنتزپژوهی نیز کلیۀ مطالعات داخلی و خارجی مرتبط طیّ سال های 1380 تا 1396 بررسی و از بطن آنها نسبت به سنتز و ترکیب یافتههای پژوهشی اقدام شده است. طبق یافتههای تحقیق، در کشور ایران براساس اسناد و راهنماهای معلم کتابهای مرتبط با کارآفرینی، انواع آزمونهای قلم-کاغذی، کارپوشه، مشاهده، نمونه کار و ... برای این درس مناسب هستند. لیکن در کشورهای پیشرو و نیز یافتههای تحقیقاتی، علاوه بر موارد فوق الذکر، رقابتهای داخل و بینمدرسهای و نیز راهاندازی کسبوکارهای کوچک شبیهسازی شده نیز به عنوان روشهای ارزشیابی مورد تأکیدند. از سوی دیگر استفاده از آزمونهای روانشناختی بهویژه آزمون انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی در تعیین ویژگیهای کارآفرینانه و اقدام نسبت به تقویت و پرورش آنها مهم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
226 - واکاوی تجارب معلمان از برنامۀ درسی اجراشدۀ مطالعات اجتماعی پایۀ ششم ابتدایی در بعد تربیت شهروندی
زهره یوسفی نژاد لنگرودی پروین احمدی پروین صمدیهدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب معلمان از برنامۀ درسی اجراشدۀ مطالعات اجتماعی پایۀ ششم ابتدایی در بعد تربیت شهروندی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکردی، کیفی است که با راهبرد موردپژوهی انجام شده است. مشارکتکنندگان پژوهش شامل معلمان، معاونان و مدیران با بیش أکثرهدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب معلمان از برنامۀ درسی اجراشدۀ مطالعات اجتماعی پایۀ ششم ابتدایی در بعد تربیت شهروندی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکردی، کیفی است که با راهبرد موردپژوهی انجام شده است. مشارکتکنندگان پژوهش شامل معلمان، معاونان و مدیران با بیش از ده سال سابقۀ تدریس بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری معیار (ملاک محور) انتخاب شدند که با 36 نفر شامل 26 معلم، 5 معاون و 5 مدیر مدرسه مصاحبه شد. ابزارجمعآوری اطلاعات مصاحبۀ نیمه ساختمند بود. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از شیوۀ مقولهبندی وکدگذاری ابداعشده توسط گلیزر واستراوس انجام شد. برای روایی و اعتمادپذیری دادهها از معیارهای اطمینانپذیری، باورپذیری و آزمون اعتبار اعضا استفاده شد. یافتههای پژوهش بیانگر وجود چالشهای متعدد در زمینۀ اجرای برنامۀ درسی مطالعات اجتماعی از بعد تربیت شهروندی بود که نشان از غلبۀ رویکرد محافظهکار تربیت شهروندی در اجرای این برنامه دارد. بر این اساس، اتخاذ تصمیمات کلان در زمینۀ اجرای برنامۀ درسی و همچنین تغییر نوع نگرش و باورهای معلمان ضروری به نظر میرسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
227 - بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی و اعتبار بخشی آن: یک مطالعه کیفی
اکبر سعیدنیا فیروز محمودی علی ایمان زاده کیومرث تقی پورپژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و د أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی و آموزش ابتدایی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر ارتقا مهارتهای تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی دانش آموزان متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در بخش راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تاکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در بخش ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
228 - شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت دینی در دانشگاه: سنتزپژوهی پیشینه پژوهشی براساس رویکرد روبرتس
محمود زارع جعفری زواره حسین مؤمنی مهموئی مهدی زیرک احمد اکبری تورج فلاح مهنهتربیت دینی بخش مهمی از برنامههای درسی دانشجویان را تشکیل میدهد این مهم علاوه بر نقشی که در تثبیت هویت دینی فراگیران دارد موجب تحقق سایر اهداف تربیتی در نظام آموزش عالی میشود. شناخت مولفهها و شاخصهای برنامه درسی تربیت دینی زمینه طراحی الگویی جامع در زمینه تربیت دینی أکثرتربیت دینی بخش مهمی از برنامههای درسی دانشجویان را تشکیل میدهد این مهم علاوه بر نقشی که در تثبیت هویت دینی فراگیران دارد موجب تحقق سایر اهداف تربیتی در نظام آموزش عالی میشود. شناخت مولفهها و شاخصهای برنامه درسی تربیت دینی زمینه طراحی الگویی جامع در زمینه تربیت دینی را فراهم میآورد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای الگوی برنامه درسی تربیت دینی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی میباشند (124 مقاله) که از سال 2009 میلادی و 1385 شمسی تاکنون در مورد الگوی برنامهدرسی تربیت دینی در پایگاههای تخصصی و علمی ارائه شدهاند. نمونه پژوهش 25 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری دادهها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادههای پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شدهاند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل محتوا به شیوه مقولهبندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافتهها از کدگذاری مجدد یافتهها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 81 درصد محاسبه گردید. مؤلفهها و شاخصهای الگوی برنامه درسی تربیت دینی در 4 بُعد، 13 محور و 53 مقوله شامل مؤلفههای دانشی- مؤلفههای ساختاری -مؤلفههای پداگوژیک و مؤلفههای برنامهای- فرآیندی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
229 - طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر دیدگاه یادگیری عمیق فولن: یک مطالعه سنتزپژوهی
رضا جعفری هرندیهدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر یادگیری عمیق دیدگاه فولن بود. روش پژوهش کیفی و به روش سنتزپژوهی بر اساس مدل کلاین بود. حوزه پژوهش شامل متون مرجع در حوزه شناسایی اصلاحات آموزشی مورد نیاز به منظور بازنگری برنامه درسی علو أکثرهدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر یادگیری عمیق دیدگاه فولن بود. روش پژوهش کیفی و به روش سنتزپژوهی بر اساس مدل کلاین بود. حوزه پژوهش شامل متون مرجع در حوزه شناسایی اصلاحات آموزشی مورد نیاز به منظور بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دورۀ ابتدایی در سالهای 1389 تا 1400 برای اسناد داخلی و سالهای 2010 تا 2021 برای اسناد خارجی بود. بر این اساس 51 منبع با شیوه انتخاب هدفمند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و توقف فرایند نمونه گیری، بر مبنای اشباع نظری بود. در مرحله بعد، به منظور تأیید اعتبار اجزای استخراج شده، جامعۀ پژوهش شامل متخصصان حوزه علوم تربیتی دارای مدرک دکتری در رشتههای برنامهریزی درسی و آموزش و پرورش دوره ابتدایی بودند. نمونه مورد مطالعه نیز 10 نفر از متخصصان حوزه برنامهریزی درسی و آموزش و پرورش ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1400 بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. با روش لاوشه، نسبت روایی محتوایی (CVR) برای هر مؤلفه استخراج شده و همچنین هر جزء از الگو ارزیابی شد. نتایج نشان داد الگوی بازنگری برنامه درسی علوم دورۀ ابتدایی مبتنی بر دیدگاه فولن با هدف دستیابی به یادگیری عمیق و اهداف جزئی تقویت شایستگیهای دانشآموزان، توجه به عناصر طراحی آموزشی، اصلاح شرایط آموزش و تسهیل فرایند تحقیق مشترک، سودمندی و قابلیت اجرایی دارد. بنابراین به دستاندرکاران وزارت آموزش و پروش پیشنهاد میشود تا به منظور اعمال اصلاحات آموزشی در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی، از الگوی طراحی شده استفاده نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
230 - تبیین الزامات و عوامل اجرایی مؤثر در نقشهبرداری برنامه درسی (CM) معلمان (یک مطالعه سنتزپژوهی)
سیده ملیحه حسینی علی حسینی خواه محسن آیتی مجید علی عسگریهدف پژوهش حاضر تبیین الزامات و عوامل اجرایی موثر در نقشه برداری برنامه درسی برای معلمان است که با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام شده است. حوزه پژوهش مقالات داخلی از سال 1380 تا 1401 شمسی، ومقالات خارجی از 2000تا 2021 با کلید واژه های curriculum mapping; curriculum mapps أکثرهدف پژوهش حاضر تبیین الزامات و عوامل اجرایی موثر در نقشه برداری برنامه درسی برای معلمان است که با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام شده است. حوزه پژوهش مقالات داخلی از سال 1380 تا 1401 شمسی، ومقالات خارجی از 2000تا 2021 با کلید واژه های curriculum mapping; curriculum mapps بوده است. از جست و جوی اولیه منابع 150سند استخراج شد و پس از اعمال غربالگری 65 مورد با توجه به دو معیار "کیفیت" و "معتبر بودن" انتخاب شد. مهم ترین پایگاه ها در مقالات داخلی، بانک اطلاعات نشریات ایران (magiran) و پایگاه جامع علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (Irandoc) و در سایت ها خارجی Springer,ProQuest, Scopus و موتور جستجوی Google Scholar بوده است. دادهها با الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش انجام گرفت. گردآوری و ثبت اطلاعات توسط فرم طراحی شده توسط محققان انجام گرفت و کدگذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزارATLAS.ti انجام شد. در نهایت توسط دو ارزشیاب مستقل مورد بررسی قرار گرفت. از فرمول ضریب کاپای کوهن میزان توافق بین ارزشیابان 78/. به دست آمد. شش بعد، "1- رهبری، 2-آموزش کاربران، 3- چرخه نقشه برداری، 4- فرایند نقشه برداری، 5- ابزارهای نقشه برداری، 6- نظارت" شناسایی شد. براساس یافته ها بیشترین تأکید بر بعد رهبری بود به گونهای که این بعد مشرف برتمام ابعاد و عوامل اجرایی می باشد. سیاست گذاران نظام آموزشی می توانند با استفاده از مدل نهایی عوامل اجرایی این پژوهش، تدابیر شایسته ای برای طراحی سامانه نقشه برداری اتخاذ نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
231 - طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مصرف بهینه انرژی در دوره ابتدایی
پروین ترکاشوندی شهرام رنجدوست محمد عظیمی علیرضا عصارهبا توجه به چالش های کنونی محیط زیست، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی یک الگوی آموزش مصرف بهینه انرژی در دوره ابتدایی است. برای این منظور علاوه بر تحلیل محتوای کمی (مقوله ای) دروس دوره ابتدایی از منظر مصرف بهینه انرژی و ارزیابی سواد انرژی دانش آموزان در شهرستان کرمانشا أکثربا توجه به چالش های کنونی محیط زیست، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی یک الگوی آموزش مصرف بهینه انرژی در دوره ابتدایی است. برای این منظور علاوه بر تحلیل محتوای کمی (مقوله ای) دروس دوره ابتدایی از منظر مصرف بهینه انرژی و ارزیابی سواد انرژی دانش آموزان در شهرستان کرمانشاه، بر اساس مبانی، مولفه ها و مفروضه های یک الگوی مطلوب آموزش و تلفیق نظرات کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی درسی در آن، الگویی برای آموزش مصرف انرژی در کتابهای درسی مقطع ابتدایی طراحی و مورد اعتباریابی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است. حوزه پژوهش برای تحلیل محتوای کتاب های درسی شامل همه کتب مقطع ابتدایی، برای سنجش میزان سواد انرژی شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کرمانشاه و برای اعتباریابی الگوی طراحی شده شامل معلمان دوره ابتدایی، متخصصین تعلیم و تربیت، و مولفین کتابهای درسی می باشد که از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور تا رسیدن به اشباع نظری (تعداد 19 نفر) از متخصصان آموزش انرژی و تعلیم و تربیت استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای طراحی الگو مطالعات اسنادی، مصاحبه و پرسشنامه بود و به منظور اعتبار و پایایی از روش سه سویه سازی نظری استفاده شد. نتایج تحلیل یافته نشان داد که در بین کتاب های دوره ابتدایی، بیشترین توجه به مقوله الگوی مصرف در کتاب های فارسی و علوم تجربی پایه های پنجم و ششم بوده که عمدتا مبتنی بر مولفه های شناختی و عملکردی می باشد. همچنین نشان داد که سواد انرژی دانش آموزان مقطع ابتدایی در ابعاد شناختی پایین بوده و از این جهت بر بعد عملکردی آنها نیز تاثیرگذار بوده است. در نهایت الگوی مطلوب آموزش مصرف انرژی مشتمل بر عناصر برنامه درسی نظیر اهداف، انتخاب محتوا، سازماندهی، فعالیتهای یادگیری و روش تدریس، منابع یادگیری، گروهبندی، زمان، مکان و ارزشیابی طراحی گردید. بررسی اعتباریابی از متخصصان مطالعات برنامه درسی و آموزش محیط زیست نشان داد که الگوی طراحی شده با درجه بالایی از اطمینان مورد قبول می باشد. بر این اساس پیشنهاد می شود، الگوی مصرف بهینه انرژی، مؤلفه ها و چگونگی آموزش آن که در این پژوهش طراحی شده است، جزو سرفصل ها و برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
232 - تجربیات معلمان از جایگاه هنر و چالشهای آموزش آن در دوران آموزش مجازی
فاطمه محمدی تنورلویی بهبود یاری قلی موسی پیریهدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات معلمان از جایگاه هنر و چالشهای آموزش آن در دوران آموزش مجازی به صورت مطالعه پدیدارشناسانه بود. طرح پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسانه توصیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش، 21 نفر از معلمان هنر در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که با رویکرد نمونه گیری أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات معلمان از جایگاه هنر و چالشهای آموزش آن در دوران آموزش مجازی به صورت مطالعه پدیدارشناسانه بود. طرح پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسانه توصیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش، 21 نفر از معلمان هنر در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شد. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد داده ها با روش تحلیل مضمون کلایزی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به تحلیل مصاحبه های انجام شده، سه تم جایگاه، چالش و راهکار استخراج شده است. اولین تم مرتبط با جایگاه هنر در دوران آموزش مجازی می باشد که در این تم، چهار مقوله اجتماعی-فرهنگی، اهمیت آموزشی، روان شناختی و اقتصادی استخراج شد. دومین تم، چالش های آموزش هنر که دربرگیرنده چهار مقوله فقدان رویکردی جامع در آموزش هنر، ضعف اقبال اجتماعی، ضعف در فرایند یاددهی-یادگیری و ضعف زیرساخت و امکانات می باشد و سومین تم، راهکار است که سه مقوله استفاده از رویکرد انگیزشی، شایستگی محوری و رویکرد حمایتی از مصاحبه ها استخراج شد. در راستای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود برای غلبه بر چالش های آموزش هنر در دوران آموزش مجازی نسبت به ارتقای جایگاه این درس در نزد ذی نفعان برنامه درسی هنر (والدین، دانش آموزان، معلمان و...) از طریق فرهنگ سازی اقدام کرد و از رویکردهای انگیزشی و حمایت برای بهبود وضعیت درس هنر استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
233 - ارائه الگوی ارزشیابی درس دین و زندگی متوسطه دوم مبتنی بر دیدگاه سازندهگرایی با استفاده از رویکرد آمیخته
شهلا حریری مقدم عباس قلتاش صدیقه محمدجانینظریه سازندهگرایی یکی از رویکردهایی است که تأثیرات ژرفی بر رویکردهای یادگیری و تدریس گذاشته است. هدف اصلی پژوهش طراحی و ارزیابی الگوی ارزشیابی درس دین و زندگی متوسطه دوم مبتنی بر دیدگاه سازندهگرایی با رویکرد آمیخته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی-تح أکثرنظریه سازندهگرایی یکی از رویکردهایی است که تأثیرات ژرفی بر رویکردهای یادگیری و تدریس گذاشته است. هدف اصلی پژوهش طراحی و ارزیابی الگوی ارزشیابی درس دین و زندگی متوسطه دوم مبتنی بر دیدگاه سازندهگرایی با رویکرد آمیخته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد. روش پژوهش از نوع آمیخته و در دو بخش کمی و کیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان مدیریت آموزشی و معلمان مجرب میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی و نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته برگرفته از مبانی نظری میباشد. شیوه تجزیه و تحلیل این بخش با استفاده از نظریه داده بنیاد میباشد. نتایج این بخش از تحقیق در قالب پنج مقوله اصلی و مقولههای فرعی تبیین میگردد: عواملعلی شامل قابلیت برنامه درسی طراحی شده در تحقق اهداف برنامه، عوامل مداخلهگر شامل الزام وجود معلم راهبر، عوامل راهبردی شامل ایجاد محیط سوال برانگیز، عوامل زمینهای شامل فراهم کردن فرصتهای یادگیری در فراگیران، پیامدها شامل ایجاد روحیه پرسشگری در فراگیران، میباشد. بخش کمی پژوهش با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از الگوی کیفی پژوهش بعد از تایید روایی و پایایی در جامعه آماری که تعداد نمونه آماری براساس نمونهگیری خوشهای تصادفی 213 نفر برآورد گردید، توزیع شد. مسیرها و روابط علی بین سازههای بیرونی و داخلی در مدل ساختاری با روش تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
234 - بررسی کتابهای درسی فارسی دوره اول آموزش متوسطه با تاکید بر تفکر مراقبتی
جابر افتخاری رضاعلی نوروزی حجت افتخاریهدف پژوهش حاضر بررسی کتاب های فارسی دوره اول آموزش متوسطه بر اساس مؤلفه های تفکر مراقبتی بود. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا بود و به منظور تحلیل داده ها از شیوه آنتروپی شانون استفاده گردید. منابع مورد تحلیل سه جلد کتاب درسی فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1401-1 أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی کتاب های فارسی دوره اول آموزش متوسطه بر اساس مؤلفه های تفکر مراقبتی بود. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا بود و به منظور تحلیل داده ها از شیوه آنتروپی شانون استفاده گردید. منابع مورد تحلیل سه جلد کتاب درسی فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 و ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوا براساس مؤلفه های تفکر مراقبتی از دیدگاه لیپمن بود که روایی آن توسط پنج نفر از متخصصان تعلیم و تربیت احراز شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های فارسی دوره اول متوسطه بیشترین ضریب اهمیت از منظر توجه به مؤلفه های تفکر مراقبتی مربوط به کتاب پایه هشتم (336/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به پایه نهم (329/0) می باشد. همچنین در کتاب های فارسی دوره اول متوسطه مؤلفه تفکر قدردان بیشترین بار اطلاعاتی (99/0) و ضریب اهمیت (20/0) و مؤلفه تفکر عاطفی کمترین بار اطلاعاتی (95/0) و ضریب اهمیت (19/0) را به خود اختصاص داده اند. بنابراین باتوجه به اختلاف ناچیز بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت میان کتاب ها و مؤلفه ها می توان گفت تاحدودی در تنظیم محتوای این کتاب ها توازن رعایت شده است و باتوجه به نقش مهم تفکر مراقبتی در زندگی دانش آموزان پیشنهاد می شود ضمن بازنگری محتوای کتاب های فارسی دوره اول متوسطه به این مهم توجه بیشتری نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
235 - طراحی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی
روژین حسین زاده مجیدعلی عسگری عفت عباسی مصطفی قادریاین پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سالهای 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند 107 مورد از آنها انتخاب أکثراین پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سالهای 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند 107 مورد از آنها انتخاب شد. دادهها طی فرایند سه مرحلهای غربالگری با استفاده از روش فراتحلیل تجزیهوتحلیل شد. روایی الگو با بهرهگیری از نظرات کارشناسی در چارچوب روش دلفی [n=30] با استفاده از طراحی پرسش نامه، مصاحبه با گروه کانون مرکزی[n=10] و روش قابلیت اعتماد احصاء شد. یافتهها نشان داد اهداف برنامه درسی تربیت شهروندی را میتوان به صورت غایی (توانمندی در مهارتهای زیست در عصر آنلاین)، کلی (آشنایی با هویتیابی الکترونیک، آگاهی از حقوق الکترونیک، توانایی برقراری ارتباطات درست در جهان الکترونیک، توانایی مشارکت وحفظ امنیت الکترونیک) و جزئی (توانایی خرید الکترونیک و پیگیری سفارش، ایجاد هویت اکترونیک مثبت، مدیریت اقدامات شخصی در فضای الکترونیک، حقوق الکترونیک، تعهد در قبال رفتار آنلاین، استفاده مسئولانه از تکنولوژی الکترونیک، آشنایی با رفتار ایمن، برقراری ارتباط آنلاین صحیح، زمینه سازی نقش آفرینی شهروند الکترونیک، حفاظت از حریم خصوصی، آشنایی با مخاطرات جسمی و روانی فضای مجازی، آشنایی با نمادهای امن در خرید آنلاین، مهات مواجهه با افشای اطلاعات) دستهبندی کرد. محتوا نیز تابع سازماندهی بینرشتهای بوده و همسو با اهداف تنظیم شد. راهبردهای یاددهی یادگیری در پنج طیف مشارکتی، شخصیسازی، مسئلهمداری، شبیهسازی واقتضایی تبیین شدند. ارزیاب و ابزار نیز در وجه ارزشیابی پیشنهاد شد. نتایج این حقیق حاکی از تایید اعتبار برنامه درسی پیشنهادی و عناصر جزئی آن است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
236 - رابطه بین روش ها و فنون تدریس اساتید با نقش میانجی شایستگی های تربیت اجتماعی دموکراتیک
پرنیان تقی پور حویزی علی اکبر شیخی فینی محمود مهرمحمدی سید عبدالوهاب سماویهدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روشها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از أکثرهدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روشها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از استادان این دانشگاه است. روش نمونهگیری نیز ترکیبی از نمونهگیری موارد مطلوب و هدفمند طبقهای است. در بخش کیفی پژوهش، از روش روایت پژوهی استفاده شد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. در بخش کمی، از روش جمعیت شناختی استفاده شد و ابزار گردآوری اطلاعات، چک لیست محقق ساخته مشاهده شامل؛ 26 گویه با طیف 3 درجهای لیکرت بود. پایایی آن در تحقیق حاضر 84 درصد برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی، دادههای حاصل از مشاهده روشها و فنون تدریس استادان پس از جمعآوری با آزمونt تک نمونهای مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی، اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون و سپس با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان تناسب در تمام مؤلفه های شایستگی تربیت اجتماعی دموکراتیک، به استثنای مؤلفه شایستگی معنوی، سیاسی و مبتنی بر فناوری، در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین بین عوامل جمعیت شناختی(سابقه تدریس، مرتبه علمی، رشته تحصیلی) و نمره استادان در بکارگیری روشهای تدریس برای کسب شایستگی ها، رابطه معناداری مشاهده شد. اما بر حسب(جنسیت) تفاوت معنادار نبوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
237 - ارائه مدل پیشنهادی اقدامات آموزشی موثر ذی-نفعان برنامهدرسی آموزشعالی در شرایط بحرانی کووید-19
محمد حسین زارعی احمدرضا نصر اصفهانیپژوهش حاضر با هدف شناسایی اقدامات موثر ذی نفعان برنامه درسی در آموزش عالی(سیاستگذاران آموزشی، مدیران دانشگاه ها، اساتید و دانشجویان) به منظور ارائه مدل انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع آمیخته است بدین ترتیب در بخش اول ازروش تحلیل مضمون و در بخش دوم ا أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی اقدامات موثر ذی نفعان برنامه درسی در آموزش عالی(سیاستگذاران آموزشی، مدیران دانشگاه ها، اساتید و دانشجویان) به منظور ارائه مدل انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع آمیخته است بدین ترتیب در بخش اول ازروش تحلیل مضمون و در بخش دوم از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شد. حوزه ی آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان برنامه درسی و موضوعی باتجربه که در این زمینه پژوهش انجام داده اند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ، و بخش کمی را متخصصان برنامه درسی در سراسر کشور تشکیل میدهد که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. تعداد مصاحبه شوندگان 13 نفر بود به بر حسب اشباع داده ها تعداد آنها مشخص گردید و در بخش کمی تعداد نمونه 83 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد آنها برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته که به صورت تلفنی انجام شد و پرسشنامه محقق است که به صورت الکترونیکی تهیه و لینک آن در اختیار مشارکت کنندگان گذاشته شد. روایی مصاحبه ها و پرسشنامه از روش روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ(82/.) تعیین شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی از پارادایم تفسیرگرایی و در بخش کمی از(آمار توصیفی، آزمون بارتلت، خی دو، آزمونt و تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی) استفاده شد.پس از تحلیل داده ها در بخش کیفی و استخراج اقدامات موثر ذی نفعان برنامه درسی، 12 گویه در حوزه سیاستگذاران، 11 گویه در حوزه مدیران دانشگاه، 9 گویه در حوزه اساتید و 9 گویه در حوزه دانشجویان شناسایی شد. علاوه براین، تحلیل داده های کمی منتج به ارائه مدل تحلیل عاملی شدکه از برازندگی خوبی برخوردار است.(08/0 = Rmsea). از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که بیشترین اقدامات باید در راستای ایجاد عدالت و برابری در دسترسی به فناوری و افزایش سواد رسانهای صورت پذیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
238 - برنامه درسی متناسب با ویژگی و نیازهای نسل z : یک مطالعه سنتز پژوهی
زهرا پروازی مقدم کورش فتحی واجارگاه ﮐﺎﻣﺒﯿﺰ ﭘﻮﺷﻨﻪ ﻋﻠﯽاکبر ﺧﺴﺮویﺑﺎﺑﺎدینسل z باویژگیهایی خاص، رشدیافته در فضای رسانههای دیجیتال و جامعه محور و واقعبین مستلزم توجهی خاص درحوزۀ تعلیم و تربیت است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ برنامه درسی متناسب با نسل z (نسل اینترنت) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ.این ﭘﮋوﻫﺶ،از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی، دارای روﯾﮑﺮدی ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﻪ روش ﺳﻨﺘﺰﭘﮋو أکثرنسل z باویژگیهایی خاص، رشدیافته در فضای رسانههای دیجیتال و جامعه محور و واقعبین مستلزم توجهی خاص درحوزۀ تعلیم و تربیت است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ برنامه درسی متناسب با نسل z (نسل اینترنت) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ.این ﭘﮋوﻫﺶ،از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی، دارای روﯾﮑﺮدی ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﻪ روش ﺳﻨﺘﺰﭘﮋوﻫﯽ بوده است. نمونهگیری بهصورت هدفمند و براساس معیارهای ورود در ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ 2015-2021 و 1389-1400 بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 145 ﻣﻘﺎﻟﻪ و پایاننامه و ﺑـﺮ اﺳـﺎس معیارهای ﺧﺮوج ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ 65 ﻣﻘﺎﻟﮥ ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. تحلیل دادهﻫــﺎ بر اساس الگوی 6 مرحلهای روبرتس انجام شد. برای کدگذاری مجدد یافتهها از دو ارزیاب و برای تأیید از فرمول ضریب کاپا کوهن استفاده شد همچنین میزان توافق بین ارزیابها 74/0 بود. بر اساس کدهای شناساییشده،ویژگیهای نسل z شامل 17 مؤلفه و 4 اصل (مفهومشناسی نسلی، ویژگیهای نسلz ، ترجیحات و نیازهای نسلی) و برنامه درسی مناسب برای ویژگیهای نسل z با 27 مؤلفه و 10 اصل بود که عبارتند از: منطق و چرایی، اهداف، جهتگیری برنامه درسی، محتوا، فعالیت و تجربه یادگیری ، ویژگیهای معلمان نسل z، جهتگیری تربیتی و توسعه حرفهای معلمان، متناسبسازی محیطهای آموزشی، ابزارها و منابع یادگیری دیجیتال میباشد. در حقیقت،ضرورت مفهومشناسی نسلی در برنامه درسی، ویژگی و توسعه حرفه ای و همچنین جهتگیری تربیتی معلمان بیشتر از ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﻣﻮردتاکید قرارگرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
239 - تحلیل مفهومی شهروندی دیجیتال و نقش برنامه درسی در تربیت شهروند دیجیتالی
سارا شهابی جواد حاتمی ابراهیم طلایی سیدمهدی سجادیایده ها و قوانینی برای شهروندان در دنیای دیجیتال به منظور کاهش سوء رفتارها در ارتباط با فناوری ها و توانمندسازی کودکان برای استفاده مسئولانه از فناوری توسط اندیشمندان حوزه ارتباطات، سیاستگذاران و مسئولان آموزشی ارائه شده است. یکی از مفاهیم جدید جهت مواجهه مناسب با دنیای أکثرایده ها و قوانینی برای شهروندان در دنیای دیجیتال به منظور کاهش سوء رفتارها در ارتباط با فناوری ها و توانمندسازی کودکان برای استفاده مسئولانه از فناوری توسط اندیشمندان حوزه ارتباطات، سیاستگذاران و مسئولان آموزشی ارائه شده است. یکی از مفاهیم جدید جهت مواجهه مناسب با دنیای دیجیتال در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، توسعه شهروندی دیجیتال است. این مطالعه به بررسی چیستی و عناصر شهروندی دیجیتال همچنین نقش برنامه درسی در تربیت شهروندی دیجیتال پرداخته است. روش تحقیق کیفی از نوع تبیینی تحلیلی است. داده ها به شیوه اسناد پژوهی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل منابع مربوط به حوزه شهروندی دیجیتال می باشد. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. نتایج بررسی ها چهار دسته از شهروندی دیجیتال را به عنوان محور این مفهوم مشخص کرده است: 1- شهروندی دیجیتال به مثابه اخلاق. 2- شهروند دیجیتال به مثابه سواد رسانه ای. 3- شهروند دیجیتال به مثابه مشارکت و تعامل. 4- شهروند دیجیتال به مثابه مخالفت انتقادی. نکته دیگر اینکه چهار دسته از عناصر شهروندی دیجیتال(هویت شخصی، فعالیت آنلاین، تسلط بر محیط دیجیتالی و اخلاق مربوط به محیط دیجیتال) در قالب مدل SAFE ارائه شده است. نتایج تحقیق لزوم آموزش و برنامه های درسی فراگیر محور در جهت ترویج مسئولیت اجتماعی شهروندی در عصر دیجیتال را نشان می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
240 - طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی و شغلی بر مبنای پروژههای عملیاتی موفق با گذر از مدل استورت میل
احمد ملکی پورهدف پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی و شغلی بر مبنای تحلیل پروژههای عملیاتی موفق با گذر از مدل استور میل است. پژوهش مورد نظر از نوع کیفی است، که با بهره گیری از روش پژوهش تحلیلی اسنادی با رویکرد مقایسهای استورت میل انجام شده است. میدان مطالعه مورد نظر برنا أکثرهدف پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی و شغلی بر مبنای تحلیل پروژههای عملیاتی موفق با گذر از مدل استور میل است. پژوهش مورد نظر از نوع کیفی است، که با بهره گیری از روش پژوهش تحلیلی اسنادی با رویکرد مقایسهای استورت میل انجام شده است. میدان مطالعه مورد نظر برنامه آموزش کارآفرینی و شغلی مقطع متوسطه اول نظامهای آموزش عمومی در کشورهای پیشرو با تاکید بر دسترسی به منابع موجود است. نمونه مورد بررسی سه برنامه آموزش کارآفرینی و شغلی در مقطع متوسطه اول شامل: برنامه "من و شهر ما" در کشور فنلاند، برنامه "این آینده من است" در آمریکا و برنامه" این بیزینس من است" در سوئد است، که بصورت هدفمند با رویکرد معیاری انتخاب شدند. رویکرد مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادهها روش توافق و تفاوت جان استورت میل است. در این پژوهش شباهتها و تفاوتهای عناصر اصلی برنامه درسی آموزش کارآفرینی و شغلی در نظامهای آموزش عمومی کشورهای پیشرو به منظور ارائه یک برنامه درسی جامع در مقطع متوسطه اول بررسی و مقایسه شده است. نتایج این پژوهش بیانگر طراحی یک برنامه درسی آموزش کارآفرینی و شغلی در عناصر اهداف، محتوا، فرصتهای یاددهی-یادگیری، راهبردهای تدریس، ارزشیابی و پیامدهای یادگیری برای دانش آموزان مقطع متوسطه اول است. با توجه به تجربه موفق پروژههای اجرا شده در کشورها پیشرفته ضروریست است سیاستگزاران و دست اندرکاران آموزشی جهت اجرایی نمودن برنامه درسی پیشنهادی در آموزش کارآفرینی و شغلی علاوه بر بسترسازی لازم برای کسب مهارت آموزش کارآفرینی و شغلی، شرایط و اقدامات لازم را برای همکاری همه ذینفعان اتخاذ نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
241 - طراحی الگوی برنامهدرسی کارشناسی مشاوره و راهنمایی مبتنی بر شایستگی (مورد مطالعه دانشگاه فرهنگیان)
ناصر شیرکوند حسین مومنی مهموئی حسین صاحبدل اسداله زنگوییهدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی دوره کارشناسی مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و به روش پژوهش نظریه ای انجام گرفته است. حوزه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی بود که با استفاده أکثرهدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی دوره کارشناسی مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و به روش پژوهش نظریه ای انجام گرفته است. حوزه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی بود که با استفاده از روشهای نمونهگیری هدفمند و رویکرد نمونه گیری کلوله برفی 12 نفر طبق اصل اشباع نظری بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. جهت بررسی اطمینان پذیری داده ها از معیارهای گوبا و لینکلن و روش هایی چون خبرگی و نقادی آیزنر استفاده شد. در این پژوهش 5 بُعد، 11 مضمون اساسی و 33 مضمون پایه شناسایی شد که مضمونها شامل اهداف (با 2 مقوله اهداف ذهنی و عینی)، محتوا (با 3 مقوله محتوای دانش، نگرش و مهارت)، مواد و منابع آموزشی (با 2 مقوله فضای آموزش و منابع آموزشی)، راهبردهای آموزشی (با 2 مقوله راهبردهای آموزشی و راهبردهای تدریس)، ارزیابی (با 2 مقوله ارزیابی کلی و جزئی) بودند. با توجه به مولفههای شناسایی شده، الگوی پیشنهاد شده می تواند در راستای ارتقای شایستگی دانشجویان رشته کارشناسی مشاوره و راهنمایی دانشگاه فرهنگیان مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
242 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی در ایران
مجید دادمهر مرتضی کرمی بهروز مهرام صمد ایزدیمقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی در فرایند تدوین و اجرای برنامهدرسی مقطع ابتدایی در ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش، پژوهش نظریه ای بود. بهمنظور جمعآوری داده ها از سه راهبرد بررسی اسناد بالادستی، بررسی أکثرمقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی در فرایند تدوین و اجرای برنامهدرسی مقطع ابتدایی در ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش، پژوهش نظریه ای بود. بهمنظور جمعآوری داده ها از سه راهبرد بررسی اسناد بالادستی، بررسی تجارب کشورها و مصاحبه با صاحبنظران استفاده شد. بدین منظور چهار سند بالادستی شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامهدرسی ملی، سند راهبردی معاونت آموزش ابتدایی و مجموعه مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، و نظام برنامه ریزی درسی چهار کشور اندونزی، مالزی، پاکستان و استرالیا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با ده نفر از اساتید رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه های تهران، مشهد، مازندران و بیرجند به صورت حضوری یا تلفنی مصاحبه انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها در هر بخش چکلیست بود. داده ها نیز به شیوه تحلیل مضمون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. برای افزایش روایی داده ها از سهسویهسازی و چک کردن اعضا و برای افزایش پایایی داده ها از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شد. الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی بر اساس مراحل هشتگانه فرایند تدوین و اجرای برنامهدرسی و نیز مؤلفه ها ی هدف ارتباط/مشارکت، سطح ارتباط/ مشارکت، ساختار ارتباط/مشارکت، مشارکتکنندگان و کانال های ارتباطی طراحی گردید. در پایان بهمنظور اعتباریابی الگو، جلسه گروهکانونی تشکیل گردید و اصلاحات لازم انجام شد. الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی، مشارکت معلمان در فرایند برنامه ریزی درسی را تسهیل نموده و سبب اجرای اثربخش برنامه های درسی می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
243 - کشف و ارائه الگوی مفهومی برنامه درسی پنهان در مدارس متوسطه (مطالعه موردی شهر سنندج)
رضا شاکری غلامرضا حاجی حسین نژاد مجید علی عسگری حسن غریبیبرنامه درسی پنهان در حقیقت فرایندی است در راستای مشاهده تعلیم و تربیت، تدریس و آموزش مدرسه به منزله متنی که باید تفسیر یا معانی پنهان آشکار گردد، است. مطالعه حاضر با هدف کشف و ارائه الگوی مفهومی برنامه درسی پنهان در مدارس متوسطه شهر سنندج انجام پذیرفته است. روش تحقیق مط أکثربرنامه درسی پنهان در حقیقت فرایندی است در راستای مشاهده تعلیم و تربیت، تدریس و آموزش مدرسه به منزله متنی که باید تفسیر یا معانی پنهان آشکار گردد، است. مطالعه حاضر با هدف کشف و ارائه الگوی مفهومی برنامه درسی پنهان در مدارس متوسطه شهر سنندج انجام پذیرفته است. روش تحقیق مطالعه حاضر، ترکیبی با کاربرد روش های کمی و کیفی است. در روش کیفی از مصاحبه نیمه ساخت یافته و در روش کمی برای تکمیل اطلاعات کیفی از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر حاکی از اثر معنادار متغیرهای مستقل بر برنامه درسی پنهان بوده است. در این راستا، اثر استراتژیها بر برنامه درسی پنهان مدارس متوسطه شهر سنندج بیشترین ضریب اثرگذاری بوده است و پس از آن نیز بستر شکلگیری برنامه درسی پنهان در جایگاه دوم قرار دارد در مجموع علاوه بر روابط ساختاری که همه معنادار شدهاند، برای بعضی شاخصها نیر یک نوع تحلیل عاملی در مدل وجود دارد، که اثر همه آنها نیز معنادار است و این بدان معنی است که شاخصهای متغیرهای اصلی پژوهش به خوبی توانستهاند این متغیرها را تبیین کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
244 - شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامه درسی در آموزش عالی ایران
بتول سعیدی اصغر سلطانیهدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامهدرسی در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی از طریق تحلیل مضمون، و ابزار پژوهش نیز چکلیست محققساخته تحلیل مضمون بود. در این پژوهش همه مقالات حوزه برنامهدرسی آموزش عالی در نشریات علوم تربیتی از سال 1 أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامهدرسی در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی از طریق تحلیل مضمون، و ابزار پژوهش نیز چکلیست محققساخته تحلیل مضمون بود. در این پژوهش همه مقالات حوزه برنامهدرسی آموزش عالی در نشریات علوم تربیتی از سال 1390 تا ابتدای سال 1400، بررسی و با نمونهگیری هدفمند، تعداد 1321 مقاله برای مطالعه انتخاب گردید. روش پژوهش در بخش کیفی تحلیل مضمون بود که طی آن مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج شدند. به منظور تحلیل مضامین استخراج شده به شکل کمی، از آمارههای فراوانی و درصد استفاده شد. روایی ابزار از بُعد محتوایی توسط متخصصان برنامه درسی تایید شد. پایایی ابزار نیز با روش ضریب پایایی هولستی (Holsti's reliability index) برآورد گردید. نتایج نشان داد که مضامین یاددهی - یادگیری، محتواهای موضوعی و حوزه های محتوایی برنامه درسی، روش های تدریس و آموزش الکترونیک، بیشترین نمود را در روندهای پژوهش در برنامهدرسی آموزش عالی داشتند. از میان عناصر برنامه درسی، عنصر اجرای برنامه درسی مورد توجه بیشتری بود. روش پژوهش کیفی، روش غالب مورد استفاده در پژوهشها بود، دانشجویان عمدهترین مشارکتکنندگان در پژوهشهای مورد بررسی بودند و قلمرو مکانی بیشتر پژوهشها، منطقهای بود. به طور کلی این نتیجه حاصل شد که روند پژوهشها در حوزه آموزش عالی از بُعد مولفههای مورد بررسی در این پژوهش از توازن مناسبی برخوردار نیستند. بر این اساس، پیشنهاد می شود که نشریات با مشخصکردن خلأ ها و نیازها، در فراخوانهای خود به جذب مقالات تخصصی و ویژه در راستای نیازهای موضوعی پیشنهاد شده در این پژوهش اقدام نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
245 - سنتزپژوهی شاخصها و مؤلفههای برنامهدرسی تربیت اقتصادی
میثم شاه ملکی حسن ملکی مصطفی قادری غلامرضا مصباحی مقدمهدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند.داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه گردآوری شدند و برای تجزیه و تحلیل کیفی، از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس، با اســتفاده از روش های کدگذاری استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد تربیت اقتصادی در 4 مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی، طبقه بندی شده اند که مضامین اصلی عبارتنداز: عوامل شخص و فردی، فرهنگ و اخلاق اقتصادی، مفاهیم و دانش اقتصادی و مفاهیم جمعی و ارتباطی. و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب اسکات استفاده شد.نتایج پژوهش با رویدادهای اقتصادی و واقعیت های زندگی اجتماعی، پیوند خورده و مسائلی را بیان می کند که مشاهده و بررسی عینی آنها امکان پذیر است. همچنین برای بهبود ارتقای کیفیت آموزشی برنامه درسی تربیت اقتصادی توجه به همه مؤلفه ها و شاخص های استخراج شده در این پژوهش لازم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
246 - الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار
زهرا کاظمی اسفه مصطفی قادری علیرضا عصارهپژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براس أکثرپژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار دادههای پژوهش از طریق بازگشت به مشارکتکنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تایید شد. تجزیه تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزاراطلس تیای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار مشتمل بر عوامل علی(بیتوجهی و غفلت، ناکارایی مدیریتی، عوامل برون مراکز آموزشی، عوامل شخصیتی و روانی)، بسترها(دانش استراتژیک سازمانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، پشتیبانی از سیستمهای آموزشی)، عوامل مداخلهگر(ویژگیهای فردی، عوامل مالی،عوامل مدیریتی)، راهبردها(راهبردهای زیرساختی، راهبردهای خلاقیت، راهبردهای نوآورانه، راهبردهای ساختاری) و پیامدها(بهبود عملکرد مراکز آموزشی، بهبود رضایت دانشپذیران و والدین آنها، توانمندسازی منابع انسانی، رشد و بلوغ) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
247 - طراحی واعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر رویکرد واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه
عبدالامیر عباس زاده علیرضا مدقالچی نسیم اصغریپژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ودر زمره مطالعات آمیخته (کیفی -کمی) بود. در بخش کیفی گردآوری داده ها به روش اسنادی و با استفاده از فن تحلیل محتوا صورت گرفت. أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ودر زمره مطالعات آمیخته (کیفی -کمی) بود. در بخش کیفی گردآوری داده ها به روش اسنادی و با استفاده از فن تحلیل محتوا صورت گرفت.جامعه پژوهش شامل کلیه اسناد ریاضیات واقعیت مدار و حجم نمونه شامل 94 سند بود .نمونه گیری هدفمند وروش گردآوری اطلاعات استخراج شده فیش برداری بود. روایی و پایایی داده ها از چهار ملاک اعتماد پذیری ، انتقال پذیری ، وابستگی و اتکا پذیری و تایید پذیری صورت گرفت.یافته ها مطابق الگوی ده گانه اکر در قالب مولفه های برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار شامل: منطق ، اهداف ، محتوا ، فرصت های یادگیری ،نقش معلم ، منابع ، مکان ، زمان ، گروه بندی ، ارزشیابی تبیین گردید. به منظور اعتبار بخشی الگوی پیشنهادی بخش کمی به روش توصیفی پیمایشی ومقیاس محقق ساخته ، صورت پذیرفت. جامعه آماری این بخش شامل افرادی بود که با توجه به موضوع پژوهش دارای دانش و تخصص و تجربه بودند .در یک نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر در پژوهش شرکت داشتند . اعتبار مقیاس ، به روش اعتبار محتوا و محاسبه شاخص های نسبت روایی محتوا و پایایی ابزار نیز از طریق روش همسانی درونی محاسبه گردید . داده های کمی به روش تحلیل عامل تاییدی تجزیه و تحلیل شدند . در نهایت مشخص شد الگوی برنامه درسی ریاضی طراحی شده مبتنی بر رویکرد واقعیت مدار ازاعتبارلازم برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
248 - "واکاوی و تبیین الگوهای برنامه درسی آموزش عالی در ایران"
محمد جوادی پور سمیه رحیمی مریم بنی عامریان هستی فرخ پورچکیدهطراحی برنامههای درسی یکی از چالشهای مهم اساتید دانشگاهها است، چرا که چیدمان عناصر برنامه درسی به گونهای که منجر به یادگیری شود کار دشواری است. به همین دلیل وجود الگوهای برنامه درسی میتوانند اساتید و برنامهریزان درسی دانشگاهی را در طراحی و تدوین برنامههای درس أکثرچکیدهطراحی برنامههای درسی یکی از چالشهای مهم اساتید دانشگاهها است، چرا که چیدمان عناصر برنامه درسی به گونهای که منجر به یادگیری شود کار دشواری است. به همین دلیل وجود الگوهای برنامه درسی میتوانند اساتید و برنامهریزان درسی دانشگاهی را در طراحی و تدوین برنامههای درسی به نوعی همراهی و در تصمیم گیری یاری نمایند. الگو در تدوین برنامههای درسی دانشگاهی به مثابه نقشه دقیق برای رسیدن به هدف تعبیر میشود. به همین منظور، پژوهش حاضر، با هدف بررسی الگوهای برنامه درسی آموزش عالی در ایران انجام شده است. پژوهش فوق با مرور نظاممند ادبیات و تکنیک تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون) در میان منابع و اسناد گردآوری شده از پایگاههای علمی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد تمرکز پژوهشگران در ارائه الگوها بیشتر روی عناصر چهارگانه تایلر و با تعداد کمتر روی عناصر نهگانه و دهگانه برنامه درسی بوده است و ابعاد کلان برنامه درسی در آموزش عالی مورد غفلت قرارگرفته است. طراحی الگوهای پیشنهادی (ارائه چارچوب) جزو فعالیتهای مهم برنامهریزان و تصمیمگیرندگان برنامه درسی است و آموزشهای دانشگاهی نیز ناگزیر به طراحی و اجرای الگوهای پیشنهادی (چارچوبهای تعیین شده) برنامه درسی هستند. اما محور مورد توجه که باید پژوهشگران به آن دقت بیشتری داشته باشند وسعت توجه به ابعاد کلانتر برنامه درسی و نه عناصر و محتوای برنامه درسی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
249 - طراحی چارچوب مفهومی جهت واکاوی برنامه درسی اجرایی در کلاس، از منظر نظریه انسانعامل
بهناز بهادری زهرا نیکنام نعمت اله موسی پور خسرو باقری نوع پرستهدف مقاله حاضر ارائه چاچوبی مفهومی جهت واکاوی برنامه درسی اجرا شده بر اساس نظریه انسانعامل و ویژگیهای کلاسهای درس ابتدایی است تا زمینههای عملی شدن نظریهی مذکور در کلاس را فراهم نماید. پژوهش به شیوهی استنتاجی با بررسی حدود چهل منبع مرتبط با نظریه انسانعامل انجام شد أکثرهدف مقاله حاضر ارائه چاچوبی مفهومی جهت واکاوی برنامه درسی اجرا شده بر اساس نظریه انسانعامل و ویژگیهای کلاسهای درس ابتدایی است تا زمینههای عملی شدن نظریهی مذکور در کلاس را فراهم نماید. پژوهش به شیوهی استنتاجی با بررسی حدود چهل منبع مرتبط با نظریه انسانعامل انجام شد. چهل و چهار اصل در شش بعد غایت تربیتی معلم، دانش معلم، شناخت دانش آموز، روش، محتوا، روابط عاطفی معلم- دانش آموز منتج شد. در بعد غایت تربیتی معلم شش اصل، در بعد دانش معلمو شناخت دانش آموز هر کدام یک اصل، در بعد روش در مولفههای آموزش، ارزشیابی، مدیریت کلاس، تشویق و تنبیه و رفتار با دانش آموزان دشوار به ترتیب نه، چهار، نه، سه و چهار اصل استنتاج گردید. در بعد محتوا نیز چهار اصل و در روابط عاطفی معلم- دانش آموز سه اصل بیان شد. اگر معلم بتواند بر اساس اصول استتناج شدهی این نوشتار عمل نماید، مرز باریک دانش آموز عامل و آشفتگی کلاس را طی میکند؛ زیرا اولین و مهمترین چالش معلمان در کلاس مدیریت کلاس و چگونگی تحقق برنامه درسی در عمل است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
250 - جلوههایی از بهرهگیری مضامین ومفاهیم عرفانی درکتب فارسی عمومی
سمیرا شیخ علیا لواسانی علیرضا صالحی محمد نوریاندرس فارسی عمومی ازجمله دروس مهمی است که نقش بسزایی در افزایش دانش ادبی و مهارت های زبانی و نگارشی و نیز آشنایی دانشجویان با مفاخر بزرگ فرهنگی و ادبی کشور دارد و براساس اهمیت وضرورت توجه به آن، با رویکردهای مختلف نقد و پژوهش وتحلیل های مختلفی بر فرم، ساختار، موضوع، مضمو أکثردرس فارسی عمومی ازجمله دروس مهمی است که نقش بسزایی در افزایش دانش ادبی و مهارت های زبانی و نگارشی و نیز آشنایی دانشجویان با مفاخر بزرگ فرهنگی و ادبی کشور دارد و براساس اهمیت وضرورت توجه به آن، با رویکردهای مختلف نقد و پژوهش وتحلیل های مختلفی بر فرم، ساختار، موضوع، مضمون و محتوای آن صورت گرفته است. نگارندگان دراین جستار، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی جلوه هایی از بهره گیری از مضامین و مفاهیم عرفانی در چند کتب فارسی عمومی می پردازد تا نشان دهند چه اندازه در این موضوع به اهداف برنامه ریزی درسی نزدیک شده و چه تاثیری درآموزش فرهنگ و ادبیات فارسی دارد. نتایج نشان می دهد مضامین عرفانی (اعم از نظم ونثر) علاوه بر اینکه چاشنی زیبا و جذابی به لحاظ هنری در درس فارسی عمومی دارد، به لحاظ عاطفی و تلطیف افکار و تزکیه نفس، بر روح و روان مخاطبان تأثیری مثبت داشته و مدرس آن را در رسیدن به اهداف عالیه آموزش زبان و ادب فارسی و گستردگی اندیشه مخاطبان و معرفی بزرگان فرهنگ وادبیات وعرفان ایرانی واسلامی، یاری خواهدکرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
251 - Towards Validating an Already-proposed Pluralistic Curriculum Model for ESP in Iran
Sakineh Behboudi Karim Nazari Bagha Mohammad Amini FarsaniThis study aimed at validating the already-proposed pluralistic curriculum model for ESP in Iran. In line with the objectives of the present study, a correlational-survey design was used by utilizing Structural Equation Modeling (SEM) (i.e., exploratory and confirmatory أکثرThis study aimed at validating the already-proposed pluralistic curriculum model for ESP in Iran. In line with the objectives of the present study, a correlational-survey design was used by utilizing Structural Equation Modeling (SEM) (i.e., exploratory and confirmatory factor analysis). The participants recruited for this study were in the two groups. The first group consisted of 120 male and female ESP students studying at different fields at the B.A. level in different universities of Iran. The second group consisted of 100 Iranian male and female ESP teachers teaching ESP courses at the B.A. level in different universities of Iran. The two groups were selected through purposeful sampling. The present study used a researcher-made questionnaire for the purpose of data collection, that was developed based on the already-proposed model. Data analysis was conducted through SEM (i.e., exploratory and confirmatory factor analysis) and Cronbach’s Alpha test. According to the results, the already-proposed model pluralistic curriculum model for ESP in Iran consists of three main components including pluralistic ESP teaching, pluralistic ESP content and materials, and pluralistic ESP assessments. Moreover, the results of SEM and Cronbach’s Alpha test confirmed the validity and reliability of the already-proposed pluralistic curriculum model for ESP in Iran. The results have some implications for ESP curriculum developers, teachers, and students. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
252 - Comparison of creativity-oriented educational program in the field of architecture of three universities of Tehran, Shahid Beheshti and science and technology
Mohammad Ali Kazemzadeh Raef Mostafa Masoudinejad Behzad VasighThe main purpose of teaching architecture is to achieve general efficiency and cultivate creative talent, transfer of knowledge and general skills of the architecture profession to students in this field. Currently, the curriculum planning of architecture education in I أکثرThe main purpose of teaching architecture is to achieve general efficiency and cultivate creative talent, transfer of knowledge and general skills of the architecture profession to students in this field. Currently, the curriculum planning of architecture education in Iranian universities is based on the approvals of 1300 and the educational program and approach has not been specifically evaluated for students' creativity. The purpose of this study is to evaluate the application of divergent thinking and creativity in the programs and approach of teaching undergraduate architecture in the universities of Tehran, Shahid Beheshti and Science and Technology. Because it seems that in the architecture education system in Iran, more than divergence, the focus is on a convergent approach that does not allow students to be creative during education. This can further lead to a reduction in creative approaches in contemporary Iranian architecture. Therefore, the longest and most important universities of architecture in Iran have been selected for study. The question is how to explain the curriculum of architecture universities in order to develop student creativity? The present applied research is of quantitative type and finally the statistical results have been analyzed by interpreting qualitative data of how architecture is taught in these universities. The raw data obtained from the questionnaire to test the hypotheses with the help of computer and software for each university were recorded and analyzed through SPSS21 software and converted into the information used. Based on the findings, by reviewing and redefining the rules and standards that include all relevant and appropriate factors in the development of curriculum that will be the basis of individual creativity based on divergent thinking, it is possible to provide educational development in terms of creativity. Also, the feedback of statistical results showed that the subsets of readiness, development, evaluation, upbringing and insight, considering the importance of divergent thinking, will be effective in the emergence of creativity in the eyes of students and professors of these universities if included in the curriculum approach. Based on this and in comparison, Shahid Beheshti University has been more successful than the other two universities in implementing the divergent curriculum and approach. Because the curriculum approach in this university has been able to diverge in the approaches by modifying the curriculum approved by the Ministry of Science and Research and determining the extracurricular courses that develop creativity and also providing the possibility of closeness between professors and students and emphasizing the architectural criticism course to foster creativity. Enter your training. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
253 - Evaluation of Architectural Engineering Curriculum to Promote Vocational Education Based on Klein Model
Majid Yazdani Alireza Rezvani Mohsen vafamehr mohamad hassan khademzadeThe elimination of the needs of society by the higher education system requires constant change and modification of curriculum in line with developments. Whereas the predominant approach of third and fourth-generation universities is professionalism. And although the Ba أکثرThe elimination of the needs of society by the higher education system requires constant change and modification of curriculum in line with developments. Whereas the predominant approach of third and fourth-generation universities is professionalism. And although the Bachelor of Architecture course is defined in the curriculum as a professional course; However, scientific and professional expectations in the undergraduate course have not been met; Therefore, the purpose of this study is to evaluate the architectural engineering curriculum; And it seeks to answer two questions: What challenges does the curriculum of architectural engineering face from the perspective of the Architecture teachers? And what steps are needed to review and modernize the architectural engineering curriculum in order to vocational education? The approach of the present study is quantitative. This research is applied research and in terms of data collection and control of variables is a descriptive survey. Library studies were used to formulate theoretical foundations and a questionnaire was used to collect data, which is based on Klein curriculum model and consists of 9 components and 71 items. Analysis of data based on a one-sample t-test in SPSS software showed that the curriculum in all nine components is challenged based on Klein's model; So that in 49 out of 71 items, that is 69% in the curriculum, there is a challenge. In the presented paradigm, all the elements of the curriculum are interconnected around the objectives. The low quality of each element casts doubt on the whole and the existence of the curriculum. Therefore, it is necessary to review the curriculum in a completely balanced, proportionate and coherent manner. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
254 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه براساس الگوی اکر
سیامند مولودی محمد علی مجلل چوبقلو صادق ملکی آوارسین زرین دانشور هریسمقدمه و هدف: این پژوهش به منظور طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمّی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده که أکثرمقدمه و هدف: این پژوهش به منظور طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمّی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده که در رویکرد کیفی از روش سنتز پژوهی استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تألیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.یافته ها: در این تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سؤالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاههای دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. سپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه دبیران پژوهشگر و نخبگان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تأیید نمودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
255 - مطالعه اسنادی مقالات آیندهپژوهی در حوزه آموزش و پرورش
رباب رحمتی امیر کریمیآیندهپژوهی در آموزشوپرورش، یکی از ابعاد نوین این علم در جهان کنونی است که موردتوجه محققان این حوزه قرارگرفته و پژوهشهای انجامشده در این عرصه بهمرور در حال افزایش است. لذا این مقاله با هدف بررسی سیر تحولی مقالات منتشرشده در حوزه آیندهپژوهی در آموزشوپرورش ایران و أکثرآیندهپژوهی در آموزشوپرورش، یکی از ابعاد نوین این علم در جهان کنونی است که موردتوجه محققان این حوزه قرارگرفته و پژوهشهای انجامشده در این عرصه بهمرور در حال افزایش است. لذا این مقاله با هدف بررسی سیر تحولی مقالات منتشرشده در حوزه آیندهپژوهی در آموزشوپرورش ایران و در وهله دوم شناسایی مسیرهای جدید در تحقیق و پژوهش برای توسعه این علم انجامشده است. پژوهش حاضر از نوع مروری است که بر اساس آن، پایگاههای اطلاعاتی نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، علم نت، مگیران و... با استفاده از کلیدواژههای آیندهپژوهی در برنامه درسی، مدارس، تدریس، آموزشوپرورش، آموزش از راه دور، کتاب و اسناد آموزش مورد جستوجو قرار گرفت. تمامی مقالات منتشرشده از سال 1390 تا 1400 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات، شکافهای پژوهشی در عرصههای موردتوجه قرارگرفته مقالات، بررسی و تحلیل شد. نشانگر آن است که موضوعات اصلی مورد بررسی در مقالات یک دهه اخیر شامل سند تحول بنیادین و برنامه درسی بوده و روش کیفی بیشترین فراوانی را دارا بود. همچنین پیشنهادهای پژوهش بر آیندهپژوهی در کلاسهای مجازی، کلاسهای بینالمللی، رباتهای آموزشی و آموزش پایدار متمرکز بودند. حوزههای مغفول مانده میتواند برای عناوین پژوهشی جدید مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
256 - طراحی و اعتبار یابی برنامه درسی فوق برنامه برای دانشگاه فرهنگیان
سیده بتول حسینی علیرضا صادقی علی اکبر خسروی بابادی مهدی دواییمقدمه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی فوق برنامه برای دانشگاه فرهنگیان انجام شد. رویکرد پژوهش، از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی( کیفی- کمی)، از نظر ماهیت و نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد پارادایمی و در بعد کمی پیمایشی مقطعی بود.روش شناسی أکثرمقدمه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی فوق برنامه برای دانشگاه فرهنگیان انجام شد. رویکرد پژوهش، از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی( کیفی- کمی)، از نظر ماهیت و نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد پارادایمی و در بعد کمی پیمایشی مقطعی بود.روش شناسی پژوهش: از مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی، و از پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمی بهره گرفته و برای سنجش روایی بخش کیفی، از نظر متخصصان و برای سنجش پایایی از روش های بازآزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. برای روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی استفاده و ضرایب تأیید شده و برای پایایی بخش کمی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده ها در بخش کیفی، از روش داده بنیاد و در بخش کمی، از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نشان داد که از میان 21 شاخص (گویه) موجود، 40 مقوله اصلی قابل شناسایی است که عوامل محوری شامل، هدف، محتوا و ارزشیابی، عوامل مؤثر شامل آموزشی، تکنولوژیکی و سازمانی، پیامدها شامل، فردی، آموزشی، علمی- کاربردی و سازمانی است.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که راهبردهای اجرای مدل برنامه درسی فوق برنامه را میتوان در چند عامل، مدیریتی، سازمانی، فردی و آموزشی خلاصه نمود. همچنین، بسترهای موجود شامل عوامل آموزشی، سازمانی، نگرشی و فردی شناسایی شدند و موانع موجود شامل موانع آموزشی، مدیریت و فردی گزارش شدند. در نهایت مدلی برگرفته از عوامل شناسایی شده ترسیم گردید که از اعتبار مطلوبی برخوردار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
257 - اندیشهی ضداقتدارگرایی از منظر پسازمدرن در آموزش معماری
آرزو زندی محب حسین اردلانی کیمیا مظهری فاطمه رفعتیبا توجه به اینکه دوره مدرن و پیش از آن بهدنبال یافت حقیقت و روش ثابت در بحث آموزش است، موجب اقتدار و ثبات اندیشه میشود. با مطالعات انجام شده مخالفت اندیشمندان پستمدرن با فراروایتها و اقتدارگرایی در مکتوبات مشهود است. در مقابل آن روشهای دیالکتیکی و گفتمانی، ارزش گذ أکثربا توجه به اینکه دوره مدرن و پیش از آن بهدنبال یافت حقیقت و روش ثابت در بحث آموزش است، موجب اقتدار و ثبات اندیشه میشود. با مطالعات انجام شده مخالفت اندیشمندان پستمدرن با فراروایتها و اقتدارگرایی در مکتوبات مشهود است. در مقابل آن روشهای دیالکتیکی و گفتمانی، ارزش گذاری به نظر فراگیر و ضداقتدارگرایانه مورد تایید اندیشمندان پستمدرن قرار گرفت. هدف تحقیق کشف، فهم و توصیف روشی ضداقتدارگرایی برای ارتقاء کیفیت آموزش معماری با بهرهگیری از روشهای آموزشی پستمدرن در معماری است. چه راهکارهایی را میتوان از اندیشههای تعلیم و تربیت پستمدرن در برنامه ریزی درسی معماری استفاده کرد؟ پرسش تحقیق میباشد.روش تحقیق توصیفی_تحلیلی است ابتدا توصیف روش آموزش و برنامهدرسی پستمدرن مطرح شد،سپس به تحلیل و تبیین روشهایی برای ارتقاء کیفیت آموزش معماری پرداخته شد، گردآوری اطلاعات با تکیه بر اسناد، مکتوبات و مطالعات کتابخانهای است.چارچوب نظری بر اساس نظریه آموزش ضداقتدارگرایی و روشهای آموزش و برنامه ریزی پستمدرن تدوین گردید و سپس آموزش معماری، بطورخاص، در دوره پستمدرن بررسی میشود در نهایت راهکارهایی جهت ارتقاء این امر بیان شد.با توجه به مطالعات،مخالفت با فراروایتها و ساختارهای آموزشی نمایان میشود، مطالعات مقاله درجهت تعریف ساختار کلی در آموزش نیست بلکه با تعریف ساختارهای متعدد در آموزش معماری برای افزایش انعطافپذیری و افزایش کیفیت آموزش معماری، خردهساختارهای آموزشی جهت بهبود آموزش معماری مطرح میشود. پیشنهاد میشود،برای گسترش دیالوگ دانشجو و استاد و شناخت محیط و مصرفکنندهها با استفاده از مرکزیتزدایی قوانین و تغییرسرفصلهای آموزشی در استانها و اقلیمهای متفاوت وبراساس شیوههای ساختمانسازی، برنامه ریزی در جهت آموزش بهتر معماری انجام میشود. خودآفرینی از اهداف اصلی طراحی معماری و روش آموزش پست مدرن را میتوان با تمرکز کمتر بر قدرت استاد و تمرکز بیشتر بر روی توانایی فردی دانشجویان در آتلیههای آنرا اتقاء داد.آموزش مشارکتی و گروهی، براساس نظریه مسئولیت مشترک، انتقال دانش توسط اساتید و خود انشجویان انجام شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
258 - طراحی و تبیین الگوی مدیریت چندفرهنگی در ورزش مدارس
عاطفه خدابخشی زین العابدین فلاح امیر منتظری طاهر بهلکههدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی مدیریت چندفرهنگی در ورزش مدارس بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان تربیتبدنی کشور تشکیل دادند(34000=N) نمونه آماری با استفاد ه از جدول کرجسی و مورگان 332 نفر برآورد گردید(332=n)، روش أکثرهدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی مدیریت چندفرهنگی در ورزش مدارس بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان تربیتبدنی کشور تشکیل دادند(34000=N) نمونه آماری با استفاد ه از جدول کرجسی و مورگان 332 نفر برآورد گردید(332=n)، روش نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش خوشهای غیر تصادفی در دسترس انجام پذیرفت. دادههای موردنیاز برای شناسایی مؤلفهها و تحلیل مدل اندازهگیری با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، پس از اخذ روایی (صوری، محتوا و سازه) و اعتبارسنجی، گردآوری شد. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ (91/0=α) و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روشهای تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. بررسی و آزمون مدل معادلة ساختاری پژوهش نشان داد، شاخصهای کلی برازش در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارند؛ بهطوریکه متغیر پیشایندهای مدیریت چندفرهنگی ورزش مدارس بر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی ورزش مدارس اثر مثبت و معنیداری دارند؛ همچنین، متغیر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی، اثر مثبت و معنیداری بر متغیر پیامدهای مدیریت چندفرهنگی دارند. بهعلاوه، اثر غیرمستقیم پیشایندهای مدیریت چندفرهنگی بر متغیر پیامدهای مدیریت چندفرهنگی معنیدار بود و در این میان، متغیر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی نقش میانجی را ایفا میکرد. بنابراین، متصدیان امر برنامهریزی آموزشی باید توجه بیشتری به مدارس چندفرهنگی در برنامهها و سیاستهای کلان آموزشوپرورش داشته و بهمنظور توانمندسازی و نیازمندی منابع انسانی به توسعه مهارتهای مدیریت چندفرهنگی به آموزشهای ضمن خدمت و گنجاندن مفاهیم چندفرهنگی در برنامه آمادهسازی نومعلمان توجه بیشتری داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
259 - طراحی الگوی برنامه درسی پژوهش محوری در مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی برای پرورش تفکر و خلاقیت در دانش آموزان
راحله قاضی اردکانی حسن ملکی علیرضا صادقی فریبرز درتاجزمینه: امروزه دانش آموزان برای ورود به عصر دانایی و روبه رو شدن با تحولات شگفت انگیز قرن بیست و یکم باید به طور فزاینده ای مهارت های پژوهش و حل مساله، روحیه ی جست و جوگری و مهارت های تفکر انتقادی و خلاق را برای تصمیم گیری مناسب و حل مسائل پیچیده در خود تقویت کنند، آموزش أکثرزمینه: امروزه دانش آموزان برای ورود به عصر دانایی و روبه رو شدن با تحولات شگفت انگیز قرن بیست و یکم باید به طور فزاینده ای مهارت های پژوهش و حل مساله، روحیه ی جست و جوگری و مهارت های تفکر انتقادی و خلاق را برای تصمیم گیری مناسب و حل مسائل پیچیده در خود تقویت کنند، آموزش مهارت های تفکر و یادگیری از طریق روش های یاددهی – یادگیری فرایند مدار و مبتنی بر پژوهش یا حل مساله ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی مطالعات اجتماعی بر اساس رویکرد پژوهش محوری انجام شد. روش: پژوهش به روش کیفی- کمی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق در فاز کیفی تفکرات و اندیشه های صاحبنظران درباره پژوهش محوری است که در قالب کتب، اسناد، مقالات، مجلات، متون و سایت های اینترنی مطرح شده است و در فاز کمی تمامی صاحبنظران تعلیم و تربیت در رشته برنامه ریزی درسی و حوزه مطالعاتی پژوهش محوری بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در فاز کیفی تکنیک تحلیل محتوای گلیزر و استراوس و کاربرگ های تحلیل محتوا و در فاز کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته متشکل از گویه های اهداف و محتوا در حوزه شناختی، ارزشی نگرشی و مهارتی بود. پس از برازش اهداف و محتوای مطالعات اجتماعی با توجه به مولفه های پژوهش محوری با تکنیک تحلیلی-استنتاجی اقدام به پیشنهاد روش های تدریس و ارزشیابی شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد که بر اساس مولفه های استخراجی اکثر قریب به اتفاق صاحبنظران اذعان داشتند که اهداف و محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی بر اساس رویکرد پژوهش محوری باید ویژگی هایی همچون حل مساله، تفکر انتقادی، کنجکاوی، فعالیت محور بودن، خود رهبری و خلاقیت داشته باشند.همچنین با اتکا به مبانی نظری و تجربیات کشورهای پیشرو روش های تدریس(روش مساله محوری، کاوشگری، اکتشافی، بحث گروهی، ایفای نقش بدیعه پردازی، بارش مغزی و روش مشارکتی.) و روش های ارزشیابی:( ارزشیابی مداوم، خود ارزیابی، بحث آزاد، هدف آزاد، پوشه کار، ارزشیابی گروهی و فردی، بازخورد دوره ای، ارائه گزارش و همتایان سنجی)پیشنهاد شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
260 - طراحی و اعتبارسنجی"چهارچوب درس بازیهای رایانهای"به منظورپرورش خلاقیت دانشآموزان پایه ششم
کیوان آسا عزت الله نادری مریم سیف نراقیزمینه: خلاقیت موهبتی است که در تمام انسانها بالقوه موجود است اما بروزوگسترش آن مستلزم شرایط مناسب است. تحقیقات انجام شده در زمینه خلاقیت با آموزش نشان میدهد خلاقیت را میتوان به کودکان و نوجوانان آموزش داد. از این رو کشورهایی که از آموزش و پروش پویایی برخودارند أکثرزمینه: خلاقیت موهبتی است که در تمام انسانها بالقوه موجود است اما بروزوگسترش آن مستلزم شرایط مناسب است. تحقیقات انجام شده در زمینه خلاقیت با آموزش نشان میدهد خلاقیت را میتوان به کودکان و نوجوانان آموزش داد. از این رو کشورهایی که از آموزش و پروش پویایی برخودارند پرورش خلاقیت را به عنوان یکی از مهمترین هدفها مورد توجه قرار میدهند. هدف: هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی "چهارچوب درس بازیهای رایانهای"به منظورپرورش خلاقیت دانشآموزان پایه ششم است. روش پژوهش: رویکرد محقق حسب ماهیت تحقیق در این مطالعه آمیخته است. وبه لحاظ هدف محقق در این تحقیق از نوع کاربردی میباشد و محقق در انجام آن از تحقیق زمینهای بهره میگیرد. جامعه اماری تحقیق پیش رو عبارتند از برنامه ریزان درسی، روانشناسان تربیتی، و معلمان پایه ششم و متخصصان بازیهای رایانهای که با بنیاد ملی بازیهای رایانهای همکاری داشتند. حجم نمونه گرفته شده در این تحقیق بر اساس جدول مورگان انتخاب شده است. شیوه جمع اوری دادها با توجه به موضوع تحقیق با مصاحبه با صاحبنظران و افراد متخصص در این حوزه انجام شده است. پرسشنامهای که بر اساس آن چهارچوب درس بازیهای رایانهای مورد ارزیابی متخصصان ذیربط قرار میگیرد دارای 34گویه است که توسط محقق طراحی شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهای فراهم شده از روش امار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافتههای بحث و نتیجهگیری: عمدهترین یافته به دست امده نشان میدهد. طراحی چهارچوب درس بازیهای رایانهای مبتنی بر برنامه درسی تابا باعث افزایش عناصر سیالیت، انعطافپذیری، اصالت و بسط که از عناصر مهم خلاقیت گیلفورد هستند در دانشآموزان پایه ششم میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
261 - تبیین عناصر برنامه درسی خلاقیت محور برای آموزش دانشجو معلمان (سنتز پژوهی)
علی راهبر محمدرضا جمعه علیرضا عصاره افضل السادات حسینی دهشیریهدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین عناصر برنامه درسی خلاقیت محور برای آموزش دانشجو معلمان بود. روش: این مطالعه با روش سنتز پژوهی انجام شد. جستجوی مقالات با استفاده از کلید واژههای خلاقیت، معلم خلاق، آموزش خلاقیت، خلاقیت در تربیت معلم و خلاقیت در برنامه درسی انجام شد. أکثرهدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین عناصر برنامه درسی خلاقیت محور برای آموزش دانشجو معلمان بود. روش: این مطالعه با روش سنتز پژوهی انجام شد. جستجوی مقالات با استفاده از کلید واژههای خلاقیت، معلم خلاق، آموزش خلاقیت، خلاقیت در تربیت معلم و خلاقیت در برنامه درسی انجام شد. برای جستجوی مقالات فارسی از پایگاههای اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاعاتی جامع علوم انسانی، بانک اطلاعات نشریات کشور و پایگاه مجلات تخصصی نور و برای جستجوی مقالات انگلیسی از پایگاههای اطلاعاتی گوگل اسکولار، پروکویست، ساینس دایرکت و الزیویر استفاده شده است. بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 32 مقاله وارد مطالعه شد. تحلیل یافتهها بر اساس الگو اکر انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که منطق برنامه درسی خلاقیت محور مبتنی بر تحقق سند تحول بنیادین، بومیسازی خلاقیت، توانمندسازی خلاقیت و سازگاری با تغییرات است. محتوا باید متنوع و متکثر، برانگیزاننده، متناسب با نیاز روز باشد و سازماندهی این محتوا باید مبتنی بر سازماندهی مارپیچی و تلفیقی باشد. معلم نقش تسهیلگری و محرک خلاقیت را دارد. فعالیتهای یادگیری باید مبتنی بر روشهای ترکیبی، کارگاهی، پرسشگری و مبتنی بر یادگیری مشارکتی باشد. برای رشد خلاقیت باید این مهارت در فرایندهای یاددهی و یادگیری دانشجو معلمان و بهویژه در درس کارورزی آنها تلفیق شود. همچنین محیط خلاق باید ویژگیهایی مثل برانگیزاننده، مشارکت گونه و مبتنی بر معماری خلاق باشد. نتیجهگیری: ارزشیابی فرایندهای یاددهی و یادگیری دانشجو معلمان باید مبتنی بر خودارزیابی فراشناختی، فرایندی و عملکردی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
262 - تاثیر نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس علوم تجربی
سجاد قربانی علیرضا صادقی قدسی احقرهدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس علوم تجربی انجام گردید.پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه پنجم مقطع ابتدای أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس علوم تجربی انجام گردید.پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه پنجم مقطع ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 97-96 بود.از میان آنها تعداد 40 مدرسه در قالب دو گروه گواه و آزمایش و هر گروه به تعداد 20 مدرسه به صورت تصادفی خوشه ای در نظر گرفته شده است.پس از گرفتن پیش آزمون از مباحث فصل دوم "تغییرات مواد" علوم تجربی پنجم دبستان ،به مدت چهار جلسه آموزش با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته در مدرسه صرفا برای گروه آزمایش اجرا گردید و پس از اتمام دوره آزمایش،پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد.برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و آزمون سنجش خلاقیت عابدی استفاده شد.به منظورتعیین پایایی آزمون محقق ساخته، از روش الفای کرونباخ استفاده شد و پایایی ابزار برای پیش آزمون 838/0و برای پس آزمون856/0 تعیین گردید. داده ها با روش تحلیل کواریانس و با کمک نرم افزار آماری تی( T ) تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از چندرسانه ای آموزشی محقق ساخته بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دا نش آموزان در درس علوم پنجم دبستان تاثیر مثبت داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
263 - بررسی رابطه بین بُعدهای جوّ سازمانی و کاربست شاخصهای نوآوری برنامة درسی مطالعة موردی دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
محمدرضا نیلی ستاره موسویزمینه: از نگاه بیشتر متخصصان آموزشی، جوّ سازمانی مهمترین منبع کاربست شاخصهای نوآوریهای آموزشی و برنامة درسی و در نتیجه پرورش دانش آموختگانی خلاق است. هدف:پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین شش بُعد جوّ سازمانی (تصور سازمانی، هدفهای کلی، امکانات اجتماعی و فرهنگی، نظم أکثرزمینه: از نگاه بیشتر متخصصان آموزشی، جوّ سازمانی مهمترین منبع کاربست شاخصهای نوآوریهای آموزشی و برنامة درسی و در نتیجه پرورش دانش آموختگانی خلاق است. هدف:پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین شش بُعد جوّ سازمانی (تصور سازمانی، هدفهای کلی، امکانات اجتماعی و فرهنگی، نظم و قانون و مردم سالاری)، با میزان کاربست شاخصهای نوآوری در برنامة درسی شامل نوآوری هدفها، نوآوری محتوا، نوآوری فعالیتهای یاددهی -یادگیری و نوآوری روشهای ارزش یابی است. روش: این تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی همبستگی است.جامعة آماری اعضای هیئت علمی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بودند که 126 عضو هیئت علمی در دانشگاه اصفهان، 174 عضو هیئت علمی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری این پژوهش پرسشنامة جوّ سازمانی گل (2008) و پرسشنامة میزان کاربست شاخصهای نوآوری برنامه درسی محقق ساخته است. یافتهها: تحلیل یافتهها نشان داد که 1) بین بُعدهای جوّ سازمانی و میزان کاربست شاخصهای نوآوری برنامه درسی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. 2) بین بُعدهای جوّ سازمانی و میزان کاربست شاخصهای نوآوری در هدفهای برنامة درسی، محتوای برنامة درسی، فعالیتهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزش یابی برنامة درسی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. 3) بین میانگین جوّ سازمانی و میزان کاربست شاخصهای نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (سابقة خدمت، نوع دانشگاه، نوع دانشکده، مرتبه علمی و سفرهای علمی) تفاوت معنادار وجود دارد و 4) بین میانگین جوّ سازمانی و میزان کاربست شاخصهای نوآوری در برنامة درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنسیت) تفاوت معنادار وجود ندارد. نتیجهگیری: مدیران و برنامه ریزان آموزشی میتوانند با کاربست سبکها و رویکردهای مناسب اجرایی و اداری زمینه تسهیل هر چه بیشتر شاخصهای نوآوری برنامههای درسی را برای اعضای هیئت علمی فراهم کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
264 - تأثیر محتوای برنامهٔ درسی خلاقیتمحور بر رشد درک خلاق کودکان دورهٔ پیشدبستانی منطقه دو شهر تهران
مهدی سبحانی نژاد اشرف السادات حسینیزمینه: امروزه بدیهی است که خلاقیت آموزش دادنی است و مختص برخی اشخاص نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر محتوای برنامه درسی خلاقیت محور، بر رشد درک خلاق کودکان پیشدبستانی منطقه دو شهر تهران بوده است. روش پژوهش: روش پژوهش، از نوع تجربی مقدماتی یا طرح یک گروهی پیشآزمو أکثرزمینه: امروزه بدیهی است که خلاقیت آموزش دادنی است و مختص برخی اشخاص نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر محتوای برنامه درسی خلاقیت محور، بر رشد درک خلاق کودکان پیشدبستانی منطقه دو شهر تهران بوده است. روش پژوهش: روش پژوهش، از نوع تجربی مقدماتی یا طرح یک گروهی پیشآزمون- پسآزمون، است. جامعه آماری این پژوهش شامل، کلیه کودکان پیشدبستانی منطقه دو شهر تهران، با جمعیتی بالغبر 2433 نفر بوده است. از بین مناطق جامعه آماری موردنظر، منطقه دو و از بین مجموعه مراکز پیشدبستانی آن منطقه، یک مرکزپیشدبستانی بهتصادف انتخاب و در مرکز مذکور، کلاس پیشدبستانی دو، شامل 18 دانشآموز دختر و پسر، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافتههای پژوهش: اجرای طرح برنامه درسی خلاقیت محور بر رشد درک خلاق کودکان دوره پیشدبستانی در بعدهای سیالی و ابتکار تأثیر معنادار مثبت داشته است. از سوی دیگر، اجرای طرح برنامه درسی خلاقیت محور بر رشد درک خلاق کودکان پیشدبستانی در بعد تخیل، تأثیر معناداری نداشته است. نتیجهگیری: درنهایت، فرضیه اصلی مبنی بر تأثیر اجرای طرح برنامه درسی خلاقیت محور بر رشد درک خلاق کودکان پیشدبستانی در دو بعد سیالی و ابتکار تأیید گردید که نشانگر تأثیر مثبت برنامهٔ مذکور بر میزان خلاقیت کودکان در جامعة یادشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
265 - برنامه درسی آموزش کارآفرینی: هدف، محتوا، روش تدریس و شیوه ارزشیابی
محمد شرفی مینا مقدم سعید مذبوحینیاز به ابداع و خلاقیت در تمامی حوزه های کسب و کار، کارآفرینی را به یک ضرورت جهانی بدل نموده، در این راستا نظام آموزش عالی کلیدی ترین نقش را داراست. در این تحقیق با مطالعه ادبیات مرتبط با کارآفرینی در نظام های آموزش عالی سعی گردیده تا به طور اساسی به این پرسش ها پاسخ أکثرنیاز به ابداع و خلاقیت در تمامی حوزه های کسب و کار، کارآفرینی را به یک ضرورت جهانی بدل نموده، در این راستا نظام آموزش عالی کلیدی ترین نقش را داراست. در این تحقیق با مطالعه ادبیات مرتبط با کارآفرینی در نظام های آموزش عالی سعی گردیده تا به طور اساسی به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1- آیا کارآفرینی قابل آموزش است؟ 2- دلایل موافقان و مخالفان آموزش کارآفرینی در هر یک از بخش های فوق، اعم از قابل آموزش و غیرقابل آموزش چیست؟ 3- در صورتی که کارآفرینی قابل آموزش است چه جنبه های یا بخش های از آن قابل آموزش است؟ 4- اهداف و محتوای آموزش کارآفرینی چه باید باشد؟ و روش ها و شیوه های آموزشی موردنیاز برای تحقق آموزش اثربخش کارآفرینی کدامند؟ 5- شیوه های ارزشیابی آموزش کارآفرینی و چالش های مرتبط با آن کدامند؟ همچنین در نهایت وضعیت موجود آموزش کارآفرینی در ایران مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهادهای مبتنی یافته های پژوهش جهت بهبود اثربخشی و کارآیی آموزش کارآفرینی در ایران ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
266 - اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر برنامه درسی دوره ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناسی
مهدی شاددل حسین اسکندری محبوبه سلیمان پورعمرانهدف: موضوع آسیبشناسی مدارس تیزهوشان همچنان در جامعه تعلیم و تربیت ایران مطرح بوده و به نتیجه مشخصی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر ابعاد مختلف نظام آموزشی دوره ابتدایی است؛ شامل: اهداف و سیاستهای مدارس، محتوا و موضوعات درسی، ر أکثرهدف: موضوع آسیبشناسی مدارس تیزهوشان همچنان در جامعه تعلیم و تربیت ایران مطرح بوده و به نتیجه مشخصی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر ابعاد مختلف نظام آموزشی دوره ابتدایی است؛ شامل: اهداف و سیاستهای مدارس، محتوا و موضوعات درسی، روشهای تدریس و فعالیتهای آموزشی، سبک یادگیری و سنجش و ارزشیابی.روش: پژوهش حاضر از نوع پدیدارشناسیِ توصیفی به شمار میرود. برای گردآوری دادهها با 55 نفر که از بین چهار گروه زیر انتخاب شدند، به طور نیمهساختاریافته مصاحبه انجام گرفت: الف) مدیران و معاونان مدارس، ب) اساتید و صاحبنظران، ج) والدین و د) دانشآموزان راهیافته و راهنیافته به مدارس تیزهوشان. برای تحلیل و کدگذاری دادهها از روش کولایزی استفاده شد.یافتهها: در مرحله نخست، از بین مصاحبهها 287 نکته کلیدی استخراج شد. این نکات در قالب 80 مضمون اولیه، 15 مضمون میانی و 12 مضمون نهایی طبقهبندی و خلاصه شدند. برخی مضامین نهایی عبارتند از: تداخل هدف، داروینیسم تربیتی، تبعیض محتوایی، روشها و فعالیتهای آزمون محور، سبک یادگیری فردی، کمّیگرایی و نتیجهگرایی، نگاه ابزاری به معلمان.نتیجهگیری: وجود مدارس تیزهوشان و نوع آزمون ورودی آن، آسیبهای متعددی را برای برخی مدارس ابتدایی به همراه دارد. آن دسته از مدارس ابتدایی که تمرکزشان آمادهسازی دانشآموزان برای پذیرش در آزمون مدارس تیزهوشان است، عملاً برخی از مهمترین هدفهای برنامه درسی رسمی و مؤلفههای تربیتی را به حاشیه رانده و یا در مواردی برخلاف آن عمل میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
267 - Identifying and Ranking the Dimensions of Resonant Leadership with the Curriculum Planning Approach in Schools of Education of Mazandaran Province
MohammadGhasem Saeedi Mohammad Salehi Farshideh ZameniPurpose: This research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools of education of Mazandaran province.Methods: This study in terms of purpose was applied and in terms of im أکثرPurpose: This research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools of education of Mazandaran province.Methods: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive form type of survey. The study population was school managers of Mazandaran province in the 2018-19 academic years with the number of 4865 people. The research sample according to Cochran's formula was estimated at 359 people who were selected based on the multi-step cluster sampling method with respect to the ratio of courses. Data were collected by a researcher-made questionnaire whose face and content validity was confirmed by expert’s opinion and tool construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated 0.87 by Cronbach’s alpha method. Data were analyzed by exploratory factor analysis and Friedman test in SPSS software version 19.Finding: The results of the exploratory factor analysis showed that the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools had five leadership dimensions including the coaching (5 items), linking (5 items), psychological (5 items), democratic (4 items) and deep-view (4 items) that these five dimensions together were able to explain 80.04% of the total variance. The results of the Friedman test showed that the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic and deep-view had higher ranks, respectively.Conclusion: Based on the results of the present study, in order to improve resonant leadership with the curriculum planning approach, can be improved the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic, and deep-view, respectively via workshops تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
268 - Identification and Explanation of the Current Status of Evaluating Physical Education Curriculum of the Primary Schools to Present and Validate an Optimal Model
Amin Sheikhi Aram Faezeh Nateghi Ezatullah Shah MansouriPurpose: The objective of the present study was to identify and explain the current status of evaluating physical education curriculum of the primary schools to present and validate an optimal model.Methodology: The present study is applied in terms of purpose and descr أکثرPurpose: The objective of the present study was to identify and explain the current status of evaluating physical education curriculum of the primary schools to present and validate an optimal model.Methodology: The present study is applied in terms of purpose and descriptive-exploratory in terms of nature and the data were collected using Delphi method (interview with experts). The statistical population of the study included 10 experts in the field of primary school physical education in Lorestan Province who were selected selectively by purposeful sampling. Using Delphi method, after conducting the interview to ensure the validity of the data and results, research data were collected. The data collection tool using Delphi method was interviews with experts in the field of physical education, those involved and executive planners in the field of curriculum planning of the General Directorate of Education of Lorestan Province. For data analysis, Smart PLS software was used to identify the variables. In addition to mean comparison of values and standard deviation, Kendall's Coefficient of Concordance by SPSS software was used to determine the degree of consensus among panel members.Findings: The study results showed that 9 important elements of evaluating the physical education curriculum from the perspective of experts included objective, content, learning references, learning activities, implementation method, evaluation method, grouping, time and space. The model obtained from Delphi analysis and the view of experts is also presented.Conclusion: Evaluation makes it possible to improve curricula. Therefore, in the definition of curriculum evaluation, there is an orderly search for judging and agreeing on the value of a curriculum, in order to improve it to reduce the gap between current and optimal results. The study results can help physical education planners and teachers improve the physical education curriculum. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
269 - Identifying the Components of Competitive Intelligence in Order to Provide a Curriculum Program
Shokooh Alamati Badri Shah Talebi Narges SaeidianPurpose: The aim of the present research was to identify the components of competitive intelligence in order to provide a curriculum.Methodology: The present study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of its method. The research population included v أکثرPurpose: The aim of the present research was to identify the components of competitive intelligence in order to provide a curriculum.Methodology: The present study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of its method. The research population included valid Persian and Latin books and articles published during the years 2000 to 2019. A total of 29 cases were selected by the census sampling method after the primary review. Data were obtained through a review of books and articles and were analyzed by thematic analysis using a deductive approach.Findings: The results showed that the components of competitive intelligence had 99 basic themes, 13 organizing themes, and 4 global themes. Four global themes include market awareness (consisting of two organizing themes customer acquisition strategies and market environment engineering), socio-strategic awareness (consisting of six organizing themes of education management, cultural management, financial management, human resource management, change management, and excellence management), awareness of the competitors’ status (consisting of three organizing themes competitive strategy, competitive planning, and competitive evaluation) and technological awareness (consisting of two organizing themes technological engineering and technological strategy).Conclusion: According to the results of the present study, to design curriculum, competitive intelligence components and themes can be used the quality of the curriculum can be improved accordingly. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
270 - Develop a Model for the Growth of Creativity in the Structure of the Elementary School Curriculum based on the Fundamental Reform Document of Education (FRDE)
Azam Hosseinzadeh Sahlabadi Akbar Mohammadi Sara HaghighatPurpose: As regards the effect of creativity and models for the growth of it, this study endeavors to develop a pattern model for the purpose of growing creativity in the structure of the elementary school curriculum based on the fundamental reform document of education أکثرPurpose: As regards the effect of creativity and models for the growth of it, this study endeavors to develop a pattern model for the purpose of growing creativity in the structure of the elementary school curriculum based on the fundamental reform document of education (FRDE)Methodology: As for the purpose of this study, it was conducive. Furthermore, in view of the procedure of methods, it could be considered as qualitative. 10 individuals of statistical society were chosen by targeted and snowball sampling methods in 2019. We utilized methods of reviewing the fundamental reform document of education and Semi-structured interviews. Validity and Validity of these methods were desperately examined by triangulation methods of data collection which were suitable for assessment and the coefficient of the agreement was estimated to be 0.76. Ultimately coding method was used in order to analyze the gained data of reviewed documents and interviews.Findings: Results demonstrated that 25 codes belonged to the growth model of creativity in the structure of the primary school curriculum based on the fundamental reform document of education while 15 codes are known to be relevant to this model based on interviews that have gotten done with some experts of the elementary school curriculum. Consequently, the model for the growth of creativity in the structure of the elementary school curriculum was designed based on these codes.Conclusions: Results of the present study contain some practical functions. Moreover, identified codes and designed models were used in order to improve the model of growth in creativity. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
271 - Identifying the Factors Affecting High School Technological Competency-Based Curriculum: A Qualitative Study
Farid Rezaei Ali Kamar Mohammad Ali Majall Jafar GhahremaniPurpose: The aim of the present study was to identify the factors affecting the high school technological competency-based curriculum.Methodology: This was an applied study in terms of purpose and qualitative in terms of methodology. The research population included the أکثرPurpose: The aim of the present study was to identify the factors affecting the high school technological competency-based curriculum.Methodology: This was an applied study in terms of purpose and qualitative in terms of methodology. The research population included the documents and experts of the technological competency-based curriculum in Tehran during 2018. Of these, twelve were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and purposive sampling. The research instrument included a semi-structured interview whose validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was estimated at 0.85 by calculating the interrater agreement coefficient. Data analysis was carried out using open, axial, and selective coding methods in MAXQDA software.Findings: The results showed that the factors affecting the high school technological competency-based curriculum consisted of 66 concepts, 15 components, and 6 dimensions. The dimensions included network infrastructure status (with two components of access and quality), communication and interaction tools (two components of simultaneous and simultaneous tools), non-technical competencies and technical skills (with three components of knowledge, skills, and attitude), training facilitation strategies (three components of participation modeling, management, and supervision), training strategies to increase trust (with three components of trust, honesty, and appreciation) and management (with two components of time management and support).Conclusion: According to the research results, the components, and dimensions identified for the factors affecting the high school technological competency-based curriculum, it is essential to have plans to improve it by promoting concepts, components, and dimensions. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
272 - Investigating the Effective Factors and Consequences of the Curriculum with Entrepreneurship Approach for Top Talented Students in Iran
Ghorban Rayeji Fereydoon Azma Tayebeh Tajri Parviz SaeediPurpose: The present study was conducted to investigate the factors and consequences of the curriculum with an entrepreneurial approach for gifted students in Iran.Methodology: Research method in terms of purpose, basic-applied in terms of data type, mixed (qualitative) أکثرPurpose: The present study was conducted to investigate the factors and consequences of the curriculum with an entrepreneurial approach for gifted students in Iran.Methodology: Research method in terms of purpose, basic-applied in terms of data type, mixed (qualitative) of exploratory type; In terms of data collection time, it was cross-sectional and in terms of data collection method or the nature and method of research was descriptive survey. The statistical population of the research in the qualitative section included all the heads of the provincial elite foundation and the heads of the talented departments of the General Directorate of Education and the provinces and 20% of the teachers implementing the Shahab project. 20 people were selected by purposive non-random sampling. Quantitatively, the statistical population includes high school students in gifted schools. The number of these students was 7000, which used the Cochran's formula, and based on this, 364 people were selected. Sampling method was done through multi-stage cluster sampling. In the qualitative part of this study, the Delphi questionnaire based on CVR and CVI forms was used and in the quantitative part, the questionnaire was used. The validity and reliability of the instruments were evaluated and confirmed.Findings: The results of the study showed that the curriculum with entrepreneurship approach for top talents including environmental components, economy, entrepreneurs, entrepreneurship, factors affecting the implementation of this approach in the curriculum, including components of support, teacher, system policies and Factors influencing the curriculum with an entrepreneurial approach, including talent discovery, improving top talent and self-efficacy were introduced.Conclusion: Implementing an entrepreneurial curriculum leads to talent discovery. That is, it identifies the top student talents and introduces them to continue their studies in related fields. These talents can also be introduced to various national and international centers. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
273 - Describing the Elements of Preschool Curriculum with a Problem-Solving Approach from the Perspective of Curriculum Planning Specialists and Educational Psychologists
Shahrzad Sarkhosh Alireza Sadeghi Batoul Faghiharam Hassan Shabani Rozita ZabihiPurpose: The present study aimed to describe the elements of the preschool curriculum with a problem-solving approach from the perspective of curriculum planning specialists and educational psychologists.Methodology: This study was a qualitative study conducted in Tehra أکثرPurpose: The present study aimed to describe the elements of the preschool curriculum with a problem-solving approach from the perspective of curriculum planning specialists and educational psychologists.Methodology: This study was a qualitative study conducted in Tehran. The population consisted of curriculum specialists (n=200) and educational psychologists (n=238) who were selected using the purposive snowball sampling method, and 24 subjects were studied until reaching theoretical saturation. Semi-structured interviews were used to collect data. To analyze and interpret the data, the method of thematic analysis through coding was used.Findings: The findings indicated that from the perspective of curriculum planning specialists and educational psychologists, a problem-solving curriculum for preschoolers includes goals (cognitive, attitudinal, functional), content (organization, presentation methods), teaching methods (traditional methods, attention to learner's age, instructor's characteristics, and active methods), learning activities (individual, group), instructional materials (features and types of resources), space (physical characteristics of facilities), time (duration, attention to the child's preparedness and age), grouping (attention to responsibility, respect for others, attention to ethics considerations, attention to group homogeneity, nature of the problem, group heterogeneity, number of group members, gender, age, personal differences), and evaluation (of the program based on personal, procedural, quantitative, and descriptive differences).Conclusion: Given the importance of the Comments, it can be continuously applied to and formulated for the preschool level to raise problem-solving skills in children and foster their abilities to understand and reflect on life in the future society. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
274 - Investigation of the Causal Relationships between the Effective Factors of Participatory Learning in Primary Schools
Badralsadat Ghorishi Parivash Jafari Mehdi Bagheri Nader Gholy GhorchianPurpose: Learning is an important factor in life on which the survival and success of organizations depends. The purpose of this survey study is to investigate the causal relationships between the effective factors of participatory learning in primary schools in Bandar أکثرPurpose: Learning is an important factor in life on which the survival and success of organizations depends. The purpose of this survey study is to investigate the causal relationships between the effective factors of participatory learning in primary schools in Bandar Abbas, Iran. The research is applied in terms of purpose.Methodology: The participants of the study consisted of 35 experts who were selected by purposive sampling. A researcher-made pairwise comparison questionnaire consisting of 5 influential factors of student, teacher, school principal, school atmosphere, and curriculum was used to collect data. The collected data were analyzed by DEMATEL technique.Findings: The results of the analysis based on ranking showed teacher factor at the top of ranking following with the student factor in the second rank; the third rank belonged to the school atmosphere factor, the curriculum factor was ranked fourth; the principal factor fifth. The results also showed that the teacher factor (R+J=23.91; R-J=0.35) had the most interaction (impact / influence) and then respectively, the student (R+J=23.87; R-J=-0.35), the school atmosphere (R+J=23.85; R-J=1.00), the curriculum (R+J=22.88; R-J=-0.71), and, the principal factors (R+J=22.53; R-J=-0.30) considered the most interacting of all. The school atmosphere (R=12.42) was the most influential factor on the other factors, then the teacher (R=12.13) was the next influential factor, which according to the R-J value of these two influential factors are pure. The most influential factors were the curriculum, the student and the principal, respectively.Conclusion: According to the results, the content of textbooks should be written and compiled with a special focus on this method of teaching and learning. Also, new determining scales of the correct performance of participatory learning should be developed and used. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
275 - Identifying and Ranking the Professional Qualifications of Secondary School Teachers in the Heutagogy Approach
Nahid ShafieeAbstractThis research was conducted with the aim of identifying the professional competences of secondary school teachers in the Heutagogy approach. The research method was descriptive-survey and the statistical population was 520 secondary school teachers in Islamshahr أکثرAbstractThis research was conducted with the aim of identifying the professional competences of secondary school teachers in the Heutagogy approach. The research method was descriptive-survey and the statistical population was 520 secondary school teachers in Islamshahr. The sampling method was available, which was selected using Morgan's table. The questionnaire was completed online, and 178 secondary school teachers completed the questionnaire. The research tool was a researcher-made questionnaire with 37 items on a Likert scale, which was designed in two sections of teachers' professional qualifications in heutagogical curriculum and in heutagogical educational constructs. Cronbach's alpha coefficient for the questionnaire in the curriculum was 0.85 and educational constructs was 0.93. The collected data were identified using exploratory factor analysis and Friedman and Chi-square test were used to rank and check the difference in ratings. The results obtained from the research showed that: expansion of teacher facilitation, student learning, student participation, and non-linear planning and evaluation are the priority factors of heutagogical curriculum in order of priority. Systemic thinking in education, teacher's capability to learn, creating internal motivation and creating deep learning are priority factors of heutagogical educational constructs. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
276 - Designing a brain information management curriculum in order to develop a degree with a focus on brain information management
Fatemeh Satei Saeid Mazbouhi Majid Ali Asgari Masoume Al-Sadat AbtahiIntroduction: Curriculum refers to formal and informal content, process, content, overt and hidden training through which the learner under the guidance of the school acquires the necessary knowledge and acquires skills and changes attitudes, appreciations, and values. أکثرIntroduction: Curriculum refers to formal and informal content, process, content, overt and hidden training through which the learner under the guidance of the school acquires the necessary knowledge and acquires skills and changes attitudes, appreciations, and values. In this research, the compilation and design of a brain information management curriculum was discussed with the foundational data theory method. Methods: In this research, the foundation's data analysis technique has been used as the main research strategy. Interviews were used to collect research data. The participants were 17 experts in this field. The analysis revealed 67 codes or primary concepts. Results: Curriculum objective (14 factors), curriculum logic (12 factors), and techniques (11 factors) had the highest number of concepts. Conclusion: The content, materials, and resources that are needed to develop such a curriculum can be extracted from existing sources and some of these materials and resources need to be designed and developed. It covers the spectrum of information analysis, processing reconstruction, information pathogenesis, information management, infomorphology, infotherapy, brain function, and neuroscience. Some of these contents are available and it seems that more of them need editing. The evaluation and evaluation method appropriate for this course was the formative evaluation method. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
277 - Challenges of higher education in curriculum content based on educational justice
Mahboobe Seyedi Farzaneh Vasefian Mehdi KeshavarziThe purpose of this study is to identify the challenges of higher education in developing the content of the curriculum based on educational justice, which was done as qualitative research using a strategy based on data theory. In this regard, using a purposeful approac أکثرThe purpose of this study is to identify the challenges of higher education in developing the content of the curriculum based on educational justice, which was done as qualitative research using a strategy based on data theory. In this regard, using a purposeful approach and theoretical saturation criteria Semi-structured interviews were conducted with 13 experts in the field of curriculum planning and education. In order to obtain the validity of the data, two methods of reviewing participants and non-participating experts were used. Data were divided into separate concepts during three stages: open coding, axial coding, and selective coding, with the help of MAXQDA 12 software. In this regard, the challenges and obstacles of higher education in developing the content of the curriculum based on educational justice include: adherence to specific policies in determining the content; lack of needs assessment in higher education; non-compliance of the topic with the needs of the region and society; lack of content-oriented curriculum; The non-applicability of the content to achieve the required skills, the poor quality of the content, and the non-observance of the titles and reference books for the courses In this regard, the strategies that can be considered to remove the above obstacles include: providing content by Utilising the initiative and creativity of professors and students; linking content to industry and jobs; determiningdiverse content based on changes and innovations,; and ensuring the independence of universities in compiling curriculum content based on the topics of the Ministry of Science. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
278 - Characteristics of successful schools in the future from the experts’ point of view
Barat Salimi Yousef Namvar Azam Rastgoo Touran SoleymaniPurpose: Education plays a key role in the development of people’s knowledge, skills, attitudes, and values and makes it possible for them to have a better future. The purpose of this study was to determine the characteristics of successful schools in the future. أکثرPurpose: Education plays a key role in the development of people’s knowledge, skills, attitudes, and values and makes it possible for them to have a better future. The purpose of this study was to determine the characteristics of successful schools in the future. Methodology: grounded theory methodology, which is a type of qualitative research method, was employed. First, 20 academic experts in the area of education were selected via the purposive sampling method so as to achieve theoretical saturation. Then a semi-structured interview was used to collect data. Data analysis was performed following the three-step systematic coding process (open coding, axial coding, and selective coding). Finally, the desirable characteristics of future schools from the experts’ viewpoints in terms of curriculum, technology, teachers, managers, and the existing limitations were identified and classified into six structural categories of the grounded theory (that is, causal conditions, intervenient conditions, phenomena, context, strategies of action or interaction, and consequences). Findings: The results of the data obtained from the experts demonstrated the necessity of having a continuous revision programme to revise the elements of the curriculum (objectives, contents, instructions, grouping, timing, etc.) in accordance with the requirements of new developments. Experts also believed that developing metacognitive skills, technological competencies, cooperative teaching skills, facilitative skills, etc. were important factors for the success of teachers. Conclusion: Moreover, that acquiring the competencies and capabilities needed for educational leadership by educational managers and keeping up with the changes and developments would provide a better and brighter future for the stakeholders of the education system. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
279 - Designing and Validating the Model of Extracurricular Curriculum for Compatible with student brain Low attention / Hyperactive primary school
Ashraf Asilian Hossein Momeni Mahmouei Ali Akbar AjamPurpose: The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model Compatible with students' brains in low-attention/Hyperactive primary schools.Methodology: The research was applied in terms of purpose and heuristics using a mixed method. 17 أکثرPurpose: The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model Compatible with students' brains in low-attention/Hyperactive primary schools.Methodology: The research was applied in terms of purpose and heuristics using a mixed method. 17 people were selected by purposive sampling according to the principle of theoretical saturation. In the quantitative community, educational experts, counsellors, and primary teachers of Mashhad in 2020–21, 419 people were selected by multi-stage cluster sampling. The tools of the qualitative part of the interview were semi-structured, and their validity was obtained with content validity and their reliability with the coding agreement coefficient. The quantitative part of the questionnaire was a researcher-made questionnaire with 187 items; the content validity of the questionnaire with the opinion of experts and reliability with Cronbach's alpha were 83%. Qualitative data were analyzed by content analysis and coding, and quantitative descriptive statistics were performed by SPSS 23 and AMOS 26 software.Findings: The findings of this study, Characteristics of Components, Purpose, Content, Teaching-Learning Strategies and Evaluation, Learning Space, Resources, Teacher Role, Learning Time, Grouping, and Inclusive Characteristics, play a role in providing the model, and their brain characteristics and special needs are the priority of the complementary curriculum. Emphasis is placed on goals, more interactive teaching methods, eliminating time constraints, reducing the volume of lessons, and presenting them in various formats.Conclusion: According to the research findings, the designed model and its use help to improve the performance of this group of students. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
280 - Designing a model of health literacy curriculum in elementary school (grounded theory)
Najmeh Jafari Rozbahani Alireza Araghieh Alireza Assareh Hamid MoghaddasiThe current research aimed to provide a curriculum model for health literacy in primary school. The research method was qualitative and grounded theory type. The data were collected through 20 semi-structured interviews of selected experts and elites with purposeful sam أکثرThe current research aimed to provide a curriculum model for health literacy in primary school. The research method was qualitative and grounded theory type. The data were collected through 20 semi-structured interviews of selected experts and elites with purposeful sampling and were coded and analyzed in three stages. A model including 5 dimensions, 12 main categories, and 26 sub-categories was presented and validated by members' check. The sub-themes that came under the causal conditions were: health-oriented society, change in lifestyle, industrialization of society, the emergence of various physical and mental diseases in society, movement from traditional literacy to modern literacy, attention to multiple knowledge, and decay of knowledge. The sub-themes that came under the underlying conditions were: involvement in health problems and students' need for information, parents' demand to provide health-related information and knowledge to students, teachers' demand to develop health-related knowledge in students, the needs of various institutions and organizations to equip students with up to date information and knowledge in the field of health. . The consequences were: improvement of personal health, promotion of healthy lifestyle, increase of health level in the society, reduction of costs caused by physical and mental diseases, encouragement to acquire knowledge in the field of health, reduction of intellectual poverty of children in connection with diseases. An inclusive curriculum covering all the contextual, environmental, technical, and informational dimensions of health literacy was also identified as a central category. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
281 - The Challenges of Learning and Practical Activities of the Undergraduate Biology Curriculum in the Coronavirus Conditions
Wahidullah Abdurahimzai Mahbobeh Arefi Kourosh Fathi Esmail JafariPurpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in COVID-19. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory. The target population is 36 Biology professors and students أکثرPurpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in COVID-19. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory. The target population is 36 Biology professors and students from different universities in Afghanistan, Which was conducted using targeted interviews with 20 men and 16 women. Results: Show that professors and students are facing problems in five important areas of learning and practical activities: limited access to the Internet, lack of practical activities, lack of justice and transparency in evaluation, and change in the time and place of teaching, which in the conditions of the coronavirus education programme has affected the Biology Curriculum. Conclusion: The learning and empirical activities of Biology are one of the required elements of the curriculum, which has faced challenges and opportunities in the context of the spread of the coronavirus and virtual classes. Challenges can be reduced by creating a balanced infrastructure in all regions of the country and investing more in educational technology. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
282 - Examining the Mooc-based Curriculum in Iran's Higher Education
Elham Shariati Ladan Salimi Vahid FalahMoocs are web-based courses that have a great impact on the curriculum of higher education. The purpose of this research is to analyze the impact of the curriculum based on Moocs in higher education in Iran. By examining the collection of research conducted in this fiel أکثرMoocs are web-based courses that have a great impact on the curriculum of higher education. The purpose of this research is to analyze the impact of the curriculum based on Moocs in higher education in Iran. By examining the collection of research conducted in this field and studying the number of 26 articles as a statistical population about mock-based education, a statistical sample including 20 articles that were more closely related to the topic of discussion was selected and the results were examined, evaluated and compared. The mentioned articles were selected from reliable databases such as noormags, SID, magiran, Google, etc. By reviewing the collection of articles and analyzing the applied curriculum based on Mock in the higher education system of Iran, it can be concluded that the use of distance education model based on Mock technology increases the academic engagement and academic performance of the students who undergo this training were taken, it is effective. The summary of the analysis results also indicates that the characteristics of a complete model of distance education based on Mooc, according to the summary of the opinions of experts in this field, include several basic and important stages, which are: preparation, analysis, educational design, development, implementation, evaluation, revision and optimization. Therefore, this model can be used to teach students through the mock environment. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
283 - Creating Significant Learning Experiences to Use with Curriculum Elements
Alireza AraghiehCurriculum refers to an interactive system of instruction and learning with specific goals, contents, strategies, measurements, and resources. The desired outcome of the curriculum is the successful transfer and/or development of knowledge, skills, and attitudes. This i أکثرCurriculum refers to an interactive system of instruction and learning with specific goals, contents, strategies, measurements, and resources. The desired outcome of the curriculum is the successful transfer and/or development of knowledge, skills, and attitudes. This issue from one point of view demonstrates the importance of “quality of education”. In this article, Creating significant learning experiences with the use of curriculum elements for increasing the quality of education has been explored. Based on the findings: Educate students for life, not just in a discipline-specific major. Do more to engage and empower your students. Embed diversity into your classes. Be the mentor you wish you had. Be more grateful. Teachers should consciously demon state himself/herself as the symbol of creativity and a source of information while he is performing their professional duties so that the seeds of the qualities of an excellent individual will grow in them. Also, they should consciously and wisely encourage the emergence of these peculiarities in the students and support and praise them. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
284 - Reflection on the Iranian Academic General Curriculum in the Globalization Era
Zahra RashidiThe academic general curriculum is of great importance alongside the specialized curriculum; this field is not only limited to the subject of human knowledge and scientific disciplines, but is also related to the development of personal capabilities, such as the creativ أکثرThe academic general curriculum is of great importance alongside the specialized curriculum; this field is not only limited to the subject of human knowledge and scientific disciplines, but is also related to the development of personal capabilities, such as the creativity and intellectual abilities, transfer of cultural heritage and values, and the evaluation of committed and accountable citizens. The present study aims to investigate the various areas of Global Citizenship Education (GCE) in the academic general curriculum in Iran. This is an applied research wherein, a qualitative content analysis method, the thematic analysis (themes), has been applied to the two levels of the selected documents (the law on the goals, duties, and organizations of the Ministry of Science, the comprehensive scientific map of Iran, and Iran''s sixth development plan) and syllabuses of the general courses approved by the Supreme Council of the Cultural Revolution. The data collection tools included content analysis, note-taking, and a checklist. A descriptive-analytic method was applied to interpret and analyze the data. Based on the research findings, the level of contents associated with globalization has a significant degree of severity and weakness from one course to another in terms of the qualitative aspect. It is certain that most of the contents related to the components of globalization often have indirect links and regarding the positive, negative, and neutral aspects, it can be claimed that the neutral aspect is of considerable significance compared to the other aspects. The qualitative content analysis of the documents and syllabuses of the general courses was done and subsequently, the obtained scheme indicates that the existing approach to the GCE in Iran is a combination of political and civic education approaches, cultural transfer, and the neo-liberal approach, and hence, the educational system should try to train global citizens with Iranian–Islamic identity. Among the important points in the analysis of the documents is a lack of distinction between globalization and internationalization. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
285 - Identification of the Constructive Factors of Professional Ethics in the Curriculum Planners from the Viewpoints of Professors in the Field of Educational Sciences
Amir Hosein Mehdizadeh Akram Mirkamal ArdestaniThe present study aims to identify the components of professional ethics in the field of curriculum planning. Factors affecting professional ethics in the curriculum planners are investigated from the viewpoints of professors in the field of educational sciences so that أکثرThe present study aims to identify the components of professional ethics in the field of curriculum planning. Factors affecting professional ethics in the curriculum planners are investigated from the viewpoints of professors in the field of educational sciences so that the results can be used as the executive suggestions for the decision-makers in this regard. This study is applied research in terms of aim, quantitative in terms of the data type, and descriptive survey research in terms of the method. The statistical population of the study included all male and female faculty members in the field of educational sciences at Azad Universities of Tehran (including the Science and Research Branch of Tehran, Northern Tehran, Southern Tehran, and Islam Shahr Branches) (n=150). The sampling method included the randomized cluster sampling method in which 108 individuals were selected using the Morgan table. The data collection method included a library and field design using a researcher-made questionnaire. Cronbach's alpha was applied to measure the reliability of the questionnaire; several experts were consulted to determine the validity of the questionnaire and the face and content validity of the questionnaire was confirmed. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics. The results indicated that the share of the first five factors (i.e., commitment and accountability, affiliation and human relations, evolution and human traits, expertise, and knowledge-based orientation, and interest in modification and development) is more significant in the variance of all variables compared to the share of other components. The contribution of these five identified factors was determined using the Friedman test as 3.16 (evolution and human traits), 3 (interest in modification and development), 2.97 (expertise and knowledge-based orientation), 2.94 (affiliation and human relations), and 2.78 (commitment and accountability), respectively. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
286 - Pedagogical Content Knowledge and Emergentism: Making the Case for the Philosophical and the Aesthetic
Rouhollah AghasalehTo analyze the relationship between teachers’ freedom and their required pedagogical content knowledge (PCK), I consider emergent curriculum as an extreme end of curricula with a lot of freedom and autonomy for teachers as opposed to a conventional prescribed curr أکثرTo analyze the relationship between teachers’ freedom and their required pedagogical content knowledge (PCK), I consider emergent curriculum as an extreme end of curricula with a lot of freedom and autonomy for teachers as opposed to a conventional prescribed curriculum in which teachers have less autonomy. In examining teachers’ pedagogical content knowledge from predetermined curriculum toward emergent curriculum, I argue that required PCK is evolving. At the extreme level of teachers’ freedom, some substantially new aspects of PCK are needed. One of the most relevant aspects of pedagogical content knowledge for the emergent curriculum curricular knowledge. In an emergent curriculum, the teacher acts as a curriculum developer as well, because the curriculum is not determined in advance. Curricular knowledge requires teachers to be experts in fields of learning that are not necessary for teachers in other kinds of curriculum. In addition to substantive PCK, teachers of emergent curriculum have to be both philosophers and artists to be qualified enough to make decisions about curricular issues. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
287 - Designing and Validating the Optimal Model of Extracurricular Curriculum for Junior High School Students with a Social Harms Prevention Approach
Abdollah Aali Shirmard Faezeh Nateghi Alireza FaghihiPurpose: The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach.Methodology: In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferen أکثرPurpose: The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach.Methodology: In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferential method were used. The samples for data collection were 20 experts in the field of education and 10 sources related to extracurricular activities in education who were selected by non-probability sampling method of snowball or chain. Data collection techniques were semi-structured individual interviews with extracurricular curriculum specialists and qualitative analysis of texts. The data obtained from the interviews were analytically coded and analyzed using SPSS software.Findings: The findings of this study identified the characteristics of extracurricular curriculum elements with social harm prevention approach for purpose, content, teaching learning strategies and evaluation, respectively, and the initial model of extracurricular curriculum with harm prevention approach. The model was approved after validation by experts and experts and the implementation of adjustments. The results of this research can be used in the design of extracurricular curriculum in junior high school.Conclusion: According to the research findings, students who participate in extracurricular activities have more social adjustment. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
288 - Designing Desirable Curriculum Goals Based on the Components of Entrepreneurship in Elementary Schools: The Viewpoint of Teachers and Experts
Asiyeh Sadat Modarresi Saryazdi Ezatolah Naderi Maryam Seif NaraghiThe purpose of this study was to carry out a design on the desired goals of curricula based on the components of entrepreneurship in elementary schools from the viewpoint of teachers and experts. Hence, the research employed grounded and applied methods. To collect data أکثرThe purpose of this study was to carry out a design on the desired goals of curricula based on the components of entrepreneurship in elementary schools from the viewpoint of teachers and experts. Hence, the research employed grounded and applied methods. To collect data, a 22-item researcher-made questionnaire was designed in terms of knowledge, attitude, and skill. The sample size of 289 teachers was used using the Cochran formula, the entire statistical population was sampled as the statistical population of experts was limited. A random stratified sampling method was used to select the teachers’ sample. Frequency and percentages were used to analyze the data at the descriptive statistics level. In inferential statistics, the chi-square test was used at a 5% significance level. The results of the research revealed that, from the viewpoint of teachers and specialists, the desired goals in the entrepreneurial curriculum were well suited to the dimensions of knowledge, attitude, and skills. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
289 - Assessing Faculty Members’ Curriculum Orientations: A Case Study of University of Kurdistan
Jamal SalimiThe purpose of the present study is to measure the dominant curriculum orientation of faculty members at the University of Kurdistan. In terms of purpose, this is an applied study, and in terms of data collection methods, it is a descriptive survey. The target populatio أکثرThe purpose of the present study is to measure the dominant curriculum orientation of faculty members at the University of Kurdistan. In terms of purpose, this is an applied study, and in terms of data collection methods, it is a descriptive survey. The target population consisted of all faculty members who were teaching during the 2014-2015 academic year at the University of Kurdistan. To collect the data, the census method was employed due to the limited number of participants. The data collection tools were the “curriculum orientations inventory (COI)” developed by Cheung and Wong (2002) and modified by Mahlios, Rice, and Thomas (2004). The results of the study showed that cognitive process and academic rationalism were the most dominant orientations of the faculty members. The results also showed that there is a positive relationship between the faculty members' curriculum orientation and their expertise. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
290 - آسیب شناسی برنامهدرسی هنر در بعدهای طراحی،فعالیتهای یاددهی – یادگیری وارزشیابی در دوره راهنمایی
محمدجواد لیاقت دار مجید امیری ستاره موسویهدف پژوهش حاضر به آسیب شناسی برنامه درسی هنر در بعدهای طراحی آموزشی، فعالیتهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی بوده است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و به شیوه ترکیبی انجام شده است. جامعه کمی پژوهش شامل کلیّه ی معلّمان زن هنر دورهی راهنمایی تحصیلی ناحیه۲شهر اصفهان است و أکثرهدف پژوهش حاضر به آسیب شناسی برنامه درسی هنر در بعدهای طراحی آموزشی، فعالیتهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی بوده است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و به شیوه ترکیبی انجام شده است. جامعه کمی پژوهش شامل کلیّه ی معلّمان زن هنر دورهی راهنمایی تحصیلی ناحیه۲شهر اصفهان است و جامعة آماری بخش کیفی جمعی از دانشجویان و دانش آموختگان برنامه درسی مقطع دکتری در دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد خوراسگان بودند، که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 7نفر از آنان انتخاب گردید. به منظور گردآوری دادهها از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است، همچنین روایی محتوایی ابزارها از طریق نظرات متخصصان بررسی شده، پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد شده است. یافته های کمی نشان داده است ؛ مهمترین آسیب های درس هنر در بعدهای 1- طراحی عبارتند از؛ ساعات کم تدریس ،عدم برنامه ریزی صحیح. 2-فعالیتهای یاددهی یادگیری : درحاشیه بودن درس هنر، کمبودامکانات. 3-روشهای ارزشیابی: توقع زیاد والدین ودانش آموزان. یافته های کیفی نشان داده است عدم غنی سازی محتوا ، کم توجهی به اصول برنامه ریزی درسی از مهمترین آسیبهای برنامه های درسی در مرحله طراحی آموزشی است. دوره های دانش افزایی محدود ، بهرهگیری محدود از دیدگاههای نوین ، از مهمترین آسیبهای برنامه های درسی در مرحله فعالیتهای یاددهی یادگیری است. کمرنگ بودن جایگاه درس هنر و نمره های ارزشیابی این درس، کاربست محدود رویکردهای متنوع از مهمترین آسیبهای برنامه های درسی در مرحله ارزشیابی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
291 - بررسی میزان استفاده از مؤلفه های آموزش فلسفه در برنامه ی درسی سه ساله ی اول دوره ی ابتدایی از دیدگاه معلمان
ابوالفضل عباسی سید احمد هاشمیهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه سالهی اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل 280 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه سالهی اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل 280 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 میباشد که از این بین 162 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفی طبقهای پرسشنامه بین آنها توزیع شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اهداف برنامهی آموزش فلسفه لیپمن میباشد. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از متخصصان حوزهی تعلیم و تربیت و سرگروههای آموزشی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات و تأیید روایی، پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/. محاسبه شد که این ضریب نشان از پایایی بالای ابزار میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده از روشهای آمار توصیفی (شامل جدول فراوانی) و استنباطی (کروسکال والیس) استفاده شد که نتایج این پژوهش که حاصل 153 پرسشنامه عودت داده شده بود؛ نشان داد، میزان استفاده از مؤلفههای توانایی تعقل، پرورش خلاقیت، رشد فردی و میان فردی و مؤلفهی درک اخلاقی در برنامهی درسی سه سالی اول دورهی ابتدایی در سطح نسبتاً مطلوبی میباشد. همچنین میزان استفاده از توانایی مفهوم یابی در تجربه برای برنامهی درسی پایهی اول و سوم در سطح نسبتاً مطلوب و برای پایهی دوم در سطح نامطلوبی ارزیابی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
292 - بررسی وضعیت آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه سالهی اول دوره-ی ابتدایی از دیدگاه معلمان
ابوالفضل عباسی سید احمد هاشمیچکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه سالهی اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل 280 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395 أکثرچکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه سالهی اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل 280 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 میباشد که از این بین 162 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفی منظم اعضای نمونه مشخص شدند و پس از هماهنگی با آموزش و پرورش این افراد در کارگاه آموزش فلسفه شرکت کردند و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اهداف برنامهی آموزش فلسفه لیپمن میباشد. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از متخصصان حوزهی تعلیم و تربیت و سرگروههای آموزشی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات و تأیید روایی، پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/. محاسبه شد که این ضریب نشان از پایایی بالای ابزار میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده از روشهای آمار توصیفی (شامل جدول فراوانی) و استنباطی (کروسکال والیس) استفاده شد که نتایج این پژوهش که حاصل 153 پرسشنامه عودت داده شده بود؛ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
293 - بررسی وضعیتآموزش فلسفه در برنامهی درسی سه ساله اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان
ابوالفضل عباسی سید احمد هاشمیهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامه درسی سه ساله اول دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل 280 نفر از معلمان دوره ابتداییشهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 میباشد که أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفههای آموزش فلسفه در برنامه درسی سه ساله اول دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل 280 نفر از معلمان دوره ابتداییشهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 میباشد که از این بین 162 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش تصادفی منظم اعضای نمونه مشخص شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اهداف برنامهی آموزش فلسفه لیپمن میباشد. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از متخصصان حوزهی تعلیم و تربیت و سرگروههای آموزشی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات و تأیید روایی، پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/. محاسبه شد. نتایج این پژوهش که حاصل 153 پرسشنامه عودت داده شده بود نشان داد میزان استفاده از مؤلفه-های توانایی تعقل، پرورش خلاقیت، رشد فردی و میان فردی و مؤلفهی درک اخلاقی در برنامهی درسی سه سالی اول دورهی ابتدایی در سطح نسبتاً مطلوبی میباشد. همچنین میزان استفاده از توانایی مفهوم یابی در تجربه برای برنامهی درسی پایهی اول و سوم در سطح نسبتاً مطلوب و برای پایهی دوم در سطح نامطلوبی ارزیابی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
294 - تبیین آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت
رضا میرعرب رضی مهدی اکبریهدف این پژوهش بررسی آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت می باشد. برای این منظور جامعه ای متشکل از معلمان و مدیران استان مازندران به تعداد 4330 در نظر گرفته شد، که از میان افراد مذکور نمونه ای مشتمل بر 255 معلم و 71 أکثرهدف این پژوهش بررسی آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت می باشد. برای این منظور جامعه ای متشکل از معلمان و مدیران استان مازندران به تعداد 4330 در نظر گرفته شد، که از میان افراد مذکور نمونه ای مشتمل بر 255 معلم و 71 مدیر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پژوهش پیمایشی با اجرای پرسشنامه انجام شد. پایایی پرسشنامه 79/0 بدست آمد. نتایج نشان داد معلمان و مدیران، آثار مولفههای منفی برنامه درسی پنهان را ضعیف و آثار مولفههای مثبت را قوی ارزیابی می کنند. به عبارت دیگر آنها وضع موجود برنامه درسی پنهان را مثبت تلقی می کنند. به منظور پیمایش نظرات افراد شرکت کننده از آنها خواسته شد راهکارهای مطلوب در برنامه درسی پنهان را ارائه کنند. در مجموع 12 راهکار از دیدگاه معلمان و مدیران در کاهش آثار منفی برنامه درسی پنهان به دست آمد. مواردی از قبیل دانش آموزان بر اساس وضعیت اقتصادی شان طبقه بندی نشوند (گویه 14 با میانگین 37/4)، در مدرسه نیاز به کار گروهی است (گویه 7 با میانگین 16/4)، موفقیت در مدرسه نتیجه اطاعت بی چون و چرا از مراجع قدرت نیست (گویه 11 با میانگین 95/3). همینطور برای افزایش آثار مولفه های مثبت برنامه درسی پنهان بر یادگیری دانشآموزان 10 راهکار از جمله توسعه دانش شاگردان (با میانگین 50/4)، تاکید مدرسه بر خودآگاهی دانش آموزان (با میانگین 29/4)، توجه به سلامت روانی کودکان (با میانگین 04/4) پیشنهاد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
295 - بازشناسی کیفی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر عمل فکورانه
جواد جهان علیرضا فقیهی ذبیح پیرانیپژوهش حاضر با هدف بازشناسی کیفی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر عمل فکورانه و تحلیل آن براساس نظرات اساتید حوزه برنامه درسی عمل فکورانه انجام شده است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدار شناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل ده نفر از اساتید حوزه أکثرپژوهش حاضر با هدف بازشناسی کیفی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر عمل فکورانه و تحلیل آن براساس نظرات اساتید حوزه برنامه درسی عمل فکورانه انجام شده است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدار شناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل ده نفر از اساتید حوزه برنامه درسی عمل فکورانه بودند که صورت هدفمند انتخاب شدند .برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش مقوله بندی و کد گذاری موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس نظرات اساتید ، برنامه درسی عمل فکورانه با تأکید بر زوایای معرفت شناسی و ارزش شناسی شامل120کد مفهومی و هفت مولفه اصلی : تامل گرایی، پرورش تفکر، هنر و زیبا شناسی، ادراک، حل مساله، تصمیم گیری، مهارت محوری و توسعه ی حرفه ای و 53 زیر مولفه در زمینه برنامه درسی عمل فکورانه می باشد. یافته ها نشان داد که گنجاندن برنامه درسی عمل فکورانه در قالب برنامه های دانشگاهها و آموزش و پرورش به همراه تعامل مدرسه و دانشگاه با سایر نهادهای اجتماعی شرایط لازم را برای پرورش دانش آموزان و دانشجویان فراهم می سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
296 - شناسایی مولفه های مدیریت درس پژوهی در مدارس متوسطه
فاطمه صباغ سعید علیزاده حسینعلی جاهد رضا سورانی ماه منیر بیاناتیاین مطالعه با هدف شناسایی مولفه های مدیریت درس پژوهی در مدارس متوسطه انجام شده است. روش پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوه گرندد تئوری انجام شد. نمونه پژوهش برای مصاحبههای نیمه ساختاریافته تعداد 12 نفر از خبرگان فعال در حوزه مدیریت آموزشی به شناسایی شاخصهای الگوی مدیریت د أکثراین مطالعه با هدف شناسایی مولفه های مدیریت درس پژوهی در مدارس متوسطه انجام شده است. روش پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوه گرندد تئوری انجام شد. نمونه پژوهش برای مصاحبههای نیمه ساختاریافته تعداد 12 نفر از خبرگان فعال در حوزه مدیریت آموزشی به شناسایی شاخصهای الگوی مدیریت درس پژوهی در مدارس متوسطه بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. روایی بخش کیفی از نوع روایی سازه ای و همگرا بود و مورد تایید واقع شد. تحلیل دادههای کیفی در این مطالعه با روش تحلیل داده بنیاد و با سه مرحله کدگذاری انجام شد. برای تحلیل محتوای کیفی از نرمافزار MAXQDA استفاده شده است. از ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎی ﮐﯿﻔﯽ ﭘﮋوﻫﺶ در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﺪﮔﺬاری ﺑﺎز ﮐﺪهای ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ اوﻟﯿﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪند. یافته ها نشان داد پارادایمهای حاصل از تحلیل کیفی داده بنیاد عبارتند از: شاخصهای مقولههای زمینهای: شاخصهای تشویق و ترغیب به نوآوری، تلاش جهت ارتقاء مهارتها، ارتقاء مسئولیتپذیری معلمان، آموزش واقعگرایانه، آموزش اکتشافی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش تفکر انتقادی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
297 - بررسی رابطهی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس در دبیران متوسطه دوم نظری.
محمد جوادی پور نورورزعلی کرمدوست سهراب محمدی پویاهدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس دبیران میباشد. جامعه پژوهش حاضر شامل دبیران دوره متوسطه دوم نظری شهرستان نهاوند به تعداد 244 نفر می باشد که با روش سرشماری در نهایت 183پرسشنامه جمعآوری گردید. ابزار پژوهش حاضر شامل پرس أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس دبیران میباشد. جامعه پژوهش حاضر شامل دبیران دوره متوسطه دوم نظری شهرستان نهاوند به تعداد 244 نفر می باشد که با روش سرشماری در نهایت 183پرسشنامه جمعآوری گردید. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامههای ذهنیت فلسفی(1382)، ایدئولوژی برنامه درسی(1393) و رویکردهای تدریس(2007) میباشدروایی صوری پرسشنامهها با استفاده از نظر متخصصان تایید گردید؛ ضریب آلفای کرونباخ برای ذهنیت فلسفی 72/0و رویکرد تدریس 85/0 و ضریب بازآزمایی برای هریک از ابعاد ایدئولوزی بالاتر از 69/0 به دست آمد. یافتهها نشان داد که، ذهنیت فلسفی دبیران(63/01،0/0P<) بالاتر از حد متوسط بوده، ایدئولوژی غالب در بین آنان کارایی اجتماعی بود و رویکرد تدریس معلم – محور بیش از رویکرد محصل- محور مورد حمایت دبیران میباشد. همچنین نتایج حاکی از رابطهی معنیدار ذهنیت فلسفی و بُعد انعطافپذیری با ایدئولوژی دانش پژوهان علمی، یادگیرنده محور و بازسازی اجتماعی بود. همچنین رابطه معنیداری بین ذهنیت فلسفی با رویکرد معلم- محور(05/0P>)، و نیز ابعاد جامعیت و تعمق از ذهنیت فلسفی با رویکردهای معلم- محور و شاگرد- محور مشاهده گردید. وجود ارتباط مثبت معنیدار بین رویکرد تدریس معلم- محور با رویکرد تدریس محصل- محور (01/0P<، 33/0r=) از دیگر یافتههای پژوهش حاضر به شمار میآید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
298 - وضعیت انعکاس مؤلفه های هویت فرهنگی منبعث از برنامه درسی ملی در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی
مرتضی مرتضوی حسن نجفی احمد طالعی فردپژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت انعکاس مؤلفه های هویت فرهنگی منبعث از برنامه درسی ملی در کتاب-های درسی ریاضی دوره ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهشی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری أکثرپژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت انعکاس مؤلفه های هویت فرهنگی منبعث از برنامه درسی ملی در کتاب-های درسی ریاضی دوره ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهشی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند کتاب های ریاضی به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته روا و پایا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شد. عمده ترین نتایج پژوهش بیان کننده آن بود که از مجموع 270 مورد استخراج شده از شش کتاب ریاضی ابتدایی، 61 مورد (6/22 درصد) به مؤلفه دین و مذهب، 57 مورد (2/21 درصد) به مؤلفه جغرافیای فرهنگی، 72 مورد (6/26 درصد) به مؤلفه تاریخ و حافظه فرهنگی، 80 مورد (6/29 درصد) به مؤلفه نظام اجتماعی توجه شده است. این درحالی است که مؤلفه زبان جایگاهی در محتوای کتاب های مذکور ندارد. همچنین تفاوت مشاهده شده بین فراوانی مؤلفه ها از لحاظ آماری معنادار می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
299 - بررسی تاثیر برنامه درسی فلسفی بر مهارتهای تفکر اقدام پژوهی کودکان
مجید امیری ستاره موسوی، مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر برنامه درسی فلسفه محور بر تفکر اقدام پژوهشی کودکان مبتنی بر آموزه های اسلامی انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی ، برنامه درسی فلسفه محور به کودکان آموزش داده شد. دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم دوره ابتدایی شهرستان شهررضا به طور تصادف أکثر، مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر برنامه درسی فلسفه محور بر تفکر اقدام پژوهشی کودکان مبتنی بر آموزه های اسلامی انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی ، برنامه درسی فلسفه محور به کودکان آموزش داده شد. دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم دوره ابتدایی شهرستان شهررضا به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمون، هر کدام از گروهها 56نفر تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته تفکر اقدام پژوهی بود و دادها با نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه درسی فلسفه محور بر تفکر اقدام پژوهی کودکان مبتنی بر آموزه های اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل و آزمایش بهره گرفته شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم دوره ابتدایی شهرستان شهررضا بوده است که جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. در نهایت 56 نفر در گروه آزمایش و 56 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه درسی فلسفه محور بر تفکر اقدام پژوهی کودکان( تشخیص، تغییر وارزیابی مسئله) تاثیری مثبت و معنادار دارد. برنامه درسی فلسفه محور می تواند تاثیر بسزایی در بهبود مهارتهای تفکر کودکان داشته باشد و می توان ازآن به عنوان یک اقدام موثر در این زمینه استفاده نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
300 - تحلیل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر میزان توجه به مهارت های اجتماعی فلنر
راضیه جلیلی جواد جهاناپژوهش با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های کفایت اجتماعی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی انجام گرفته است. روش پژوهش؛توصیفی جهت مشخص نمودن مولفه ها و تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی است. جامعه آماری پژوهش؛ کتاب درسی مطالعات اجت أکثراپژوهش با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های کفایت اجتماعی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی انجام گرفته است. روش پژوهش؛توصیفی جهت مشخص نمودن مولفه ها و تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی است. جامعه آماری پژوهش؛ کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم ، پنجم و ششم است. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی است که پس از مطالعه مبانی نظری و بسترهای قانونی تهیه و تدوین شده است ،روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردیده است. واحد تحلیل محتوا ؛عکس،پاراگراف و تمرین بوده است. یافته ها نشان داد که:در مهارت شناحتی بیشترین تاکید در پایه پنجم به میزان 38/3 درصد وکمترین در پایه سوم با 21/3 درصد قرار داشته و میانگین کل تاکید 33/78 درصد که این میزان در سطح کم ارزیابی می شود.در مهارت هیجانی بیشترین تاکید در پایه سوم با 7/2 درصد وکمترین در پایه چهارم با 0/4 درصد بوده است و میانگین کل 2/2 درصد بوده است. در مهار ت انگیزشی،بیشترین تاکید در پایه پنجم با میزان 19/3 درصد و کمترین پایه چهارم با میزان 7/2درصد در بوده است.میانگین کل تاکید بر مولفه انگیزشی 9/6 درصد بوده است و مهارت رفتاری ؛بیشترین تاکید در پایه سوم با میزان 11 درصد و کمترین پایه پنجم با میزان 0/7قرار داشته است و میانگین کل تاکید 6/38 درصد بوده است که در هر سه مهارت،در سطح خیلی کم ارزیابی می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
301 - شناسایی شایستگیهای پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی
مهدی حسین پناه مرتضی کرمی حسین جعفری ثانی حسین کارشکیهدف این تحقیق، شناسایی شایستگیهای پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی است. در این تحقیق، با استفاده از رویکرد طراحی یا ایجاد یک مدل از پایه(الگوی بیهام و مایر)، این شایستگیها طی پنج گام شناسایی شدند. در گام اول، تعداد 105 شایستگی از نظرات 24 صاحبنظر استخراج أکثرهدف این تحقیق، شناسایی شایستگیهای پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی است. در این تحقیق، با استفاده از رویکرد طراحی یا ایجاد یک مدل از پایه(الگوی بیهام و مایر)، این شایستگیها طی پنج گام شناسایی شدند. در گام اول، تعداد 105 شایستگی از نظرات 24 صاحبنظر استخراج گردید. در گام دوم، تعداد 49 شایستگی در مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 14 متخصص و معلم خبره، به دست آمد. در گام سوم، برای تلخیص و دستهبندی 154 شایستگی پژوهشی فوق، از تکنیک دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه نظرسنجیهای انجام شده از 10 متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 18 شایستگی پژوهشی مورد نیاز دوره دوم ابتدایی، شناسایی شدند. سپس برای هر شایستگی، سه سطح تعریف و مصادیق عملکردی هر سطح مشخص گردید و متخصصان، سطح متناسب با دوره دوم ابتدایی را تعیین نمودند. در مرحله چهارم، شایستگیهای پژوهشی شناسایی شده توسط 6 متخصص علوم تربیتی و روان شناسی با ضریب کاپای کوهن اعتباریابی شدند و در مرحله آخر، چارچوب ساختاری شایستگیهای پژوهشی مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی ترسیم گردید. این شایستگی ها با توجه به ماهیتشان در سه دسته شامل شایستگی های فنی و تکنیکی(نوشتن سؤال تحقیق، طراحی تحقیق، جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل داده ها، جمع بندی و نتیجه گیری، تنظیم و ارائه گزارش، ارزیابی تحقیق)، شایستگی های فردی و شخصیتی(کنجکاوی، علاقه مندی و انگیزه، تلاش و پشتکار، سعه صدر و تحمل شکست، خودکارآمدی، برقراری ارتباط و همکاری) و شایستگی های ادراکی(تصمیم گیری، استدلال، پیش بینی، مقایسه کردن، تفکر) قرار گرفتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
302 - بررسی اثربخشی برنامه درسی غیر رسمی (فعالیت های فوق برنامه) بر افزایش مهارت های اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران
سید احمد هاشمی سیده بتول حسینیچکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه درسی غیر رسمی (فعالیت های فوق برنامه) بر افزایش مهارت های اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بود. طرح کلی پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل بود. روش نمونه گیری نیز به صو أکثرچکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه درسی غیر رسمی (فعالیت های فوق برنامه) بر افزایش مهارت های اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بود. طرح کلی پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل بود. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود و تعداد نمونه های انتخاب شده نیز به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر بودند. گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون (1983) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-20 و با آزمون تحلیل کواریانس انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها پس از اجرای برنامه درسی غیر رسمی (فعالیت های فوق برنامه) نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پیش آزمون و پسآزمون گروه آزمایش، پس از کنترل تفاوت های اولیه در پیشآزمون در میزان مهارت های اجتماعی وجود دارد (001/0>P). به عبارت دیگر، ارائه برنامه درسی غیر رسمی یا فعالیت های فوق برنامه بر افزایش مهارت های اجتماعی مناسب دانشجومعلمان تأثیرگذار می باشد. واژه های کلیدی: برنامه درسی غیر رسمی (فعالیت های فوق برنامه)، مهارت های اجتماعی، پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون، روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
303 - پدیدار شناسی عوامل موثر بر کم توجهی دانش آموزان به مطالب درسی دوره متوسطه
جواد کیهان رحیم رحیم زاده میر بشیر همتیارهدف کلی این پژوهش شناخت و بررسی عوامل موثر بر کم توجهی دانش آموزان به مطالب درسی دوره متوسطه شهر قوشچی بوده است. برای درک تجربه زیسته مشارکتکنندگان، این تحقیق به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی معلمان و دانش آموزان دوره دوم متوسطه به تعدا أکثرهدف کلی این پژوهش شناخت و بررسی عوامل موثر بر کم توجهی دانش آموزان به مطالب درسی دوره متوسطه شهر قوشچی بوده است. برای درک تجربه زیسته مشارکتکنندگان، این تحقیق به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی معلمان و دانش آموزان دوره دوم متوسطه به تعداد 154 و 620 نفر نفر بودند که از این تعداد با روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع اطلاعات 15 نفر معلم و 17 نفر دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار و پرسشهای باز استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل کلایزی صورت پذیرفت. یافته های تحقیق مهمترین عوامل بی توجهی دانش آموزان به مطالب درسی در دوره متوسطه را از دیدگاه معلمان و خود دانش آموزان را در دو دسته کلی عوامل فردی یا شخصی و عوامل مدرسه ای یا محیطی قرار داد. از منظر دانش آموزان مهمترین عوامل فردی( شامل بی انگیزگی ناشی از مشاهده افراد ناموفق، بی هدفی و ابهام در آینده شغلی و توسل به اسناد بیرونی) و عوامل مدرسهای (کمبود امکانات، تدریس نادرست معلم، ضعف محتوایی کتب درسی و طولانی بودن ساعات آموزشی) بودند. اما در نگاهی کمابیش یکسان معلمان مهمترین عوامل فردی را (کاهش انگیزش پیشرفت، سردرگمی هویت، اعتماد به نفس کاذب، مشکل تمرکز ذهنی، اعتیاد به موبایل، مشکلات خانوادگی و خواب آلودگی) و عوامل مدرسه ای را در (شامل طولانی بودن ساعات آموزشی، ضعف استاندادرهای فیزیکی کلاس و ضعف محتوایی کتب درسی و جزوه نویسی) می دانستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
304 - طراحی مدل برنامه درسی بر اساس واقعیتافزوده در نظام آموزش ابتدایی ایران
سمیه حقیقت حمیدرضا معتمد علیرضا قاسمی زادهدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل برنامه درسی بر اساس واقعیت افزوده برای نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوه استقرائی، عناصر برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده شناسایی و استخراج شدند. جامعه آماری پژ أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل برنامه درسی بر اساس واقعیت افزوده برای نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوه استقرائی، عناصر برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده شناسایی و استخراج شدند. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان و متخصصان تکنولوژی آموزشی و متخصصان حوزه IT و تعدادی از معلمان مراکز مختلف آموزشی کشور بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند 32 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که تا حد اشباع ادامه یافت. در نهایت شبکه مضامین با استفاده از روش آتریاد - استرلینگ کدگذاری، تحلیل و ترسیم شد. بهمنظور بررسی روایی و پایایی این پژوهش، از روش ارزیابی گوبا و لینکلن (1989) استفاده شد. بدین منظور، چهار معیار:1 - مقبولبودن 2- تائیدپذیری3ـ اطمینانپذیری4ـ انتقالپذیری برای ارزیابی مدنظر قرار گرفت. از منابع مکمل با مراجعه به تحقیقات علمی و مقالات و کتابهای مختلف دربارۀ موضوع پژوهش جهت غنای داده ها و افزایش اعتبار آنها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، پژوهشگر با بیان مفاهیم مصاحبه-های مختلف نزد پژوهشگران دیگر و همچنین درخواست بررسی متن مصاحبه ها توسط مصاحبه شوندگان آنها را راستی آزمایی کرد . پس از کدگذاری و تحلیل دادههای مصاحبه، تعداد 52 مضمون پایه استخراج شد. از این مضامین پایه تعداد 4 مضمون سازماندهنده و در نهایت 1مضمون فراگیر که شکل دهنده عناصر برنامه درسی مبتنی بر فناوری آموزشی بودند، شناسایی و استخراج شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
305 - واکاوی عناصر برنامه درسی شهودی بر اساس بررسی زیباشناسانه دیوان حافظ
فاطمه طاهری نرگس کشتی ارای مریم السادات رنجبر سید هاشم گلستانیاین تحقیق بهمنظور تعیین الگوی طراحی برنامه درسی شهودی مبتنی بر بررسی زیبا شناسانه دیوان حافظ، صورت گرفته است. واکاوی ابیات به روش کیفی هرمنوتیک انجامیافته و از کلیه منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس، برای جمعآوری اطلاعات استفادهشده است. تجزیهوتحلیل دادهها با بهکار أکثراین تحقیق بهمنظور تعیین الگوی طراحی برنامه درسی شهودی مبتنی بر بررسی زیبا شناسانه دیوان حافظ، صورت گرفته است. واکاوی ابیات به روش کیفی هرمنوتیک انجامیافته و از کلیه منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس، برای جمعآوری اطلاعات استفادهشده است. تجزیهوتحلیل دادهها با بهکارگیری نظام مقولهبندی قیاسی انجامشده و نتایج درزمینه اهداف، منابع و راهبردهای یاددهی –یادگیری در قالب مقولههای محوری، تقسیمبندی گردیده است. الگوی برنامه درسی شهودی، برای تمام برنامه ریزان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت کشور این امکان را فراهم میکند که از منابع غنی ادبی، هنری و عرفانی در امر تعلیم و تربیت استفاده کنند. تعلیم و تربیت، با این فهم و ادراک به سمت کشف معانی فراعقلی در سایه دانش درونی بیمرز و انتها بهعنوان سرچشمه خطاناپذیر حقیقت خواهد رسید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
306 - اعتبارسنجی عناصر برنامه درسی ترمیمی برای دانشآموزان دوره اول ابتدایی با نارساییهای ویژه در یادگیری از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذیربط استان آذربایجان شرقی
الهام تمجیدتاش مریم سیفنراقی عزتالله نادریدانشآموزان با نارساییهای ویژه یادگیری به دلیل تفاوت با دانشآموزان عادی و سایر دانشآموزان استثنایی نیاز به طراحی برنامه درسی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اعتبارسنجی عناصر برنامه درسی ترمیمی برای دانشآموزان دوره اول ابتدایی با نارساییهای ویژه در یادگیری ا أکثردانشآموزان با نارساییهای ویژه یادگیری به دلیل تفاوت با دانشآموزان عادی و سایر دانشآموزان استثنایی نیاز به طراحی برنامه درسی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اعتبارسنجی عناصر برنامه درسی ترمیمی برای دانشآموزان دوره اول ابتدایی با نارساییهای ویژه در یادگیری از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذیربط استان آذربایجان شرقی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع زمینهیابی بود. جامعه آماری پژوهش متخصصان برنامه درسی و معلمان دوره اول ابتدایی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 96-1395 بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 40 متخصص برنامه درسی و 212 معلم با روش تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه و پرسشنامه محققساخته استفاده شد که روایی پرسشنامه با نظر پنج نفر از متخصصان برنامه درسی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. دادههای جمعآوریشده با روشهای آمار توصیفی و آزمون خیدو تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که تمامی عناصر برنامه درسی ترمیمی یعنی هدف، محتوی، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزشیابی از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذیربط مورد تایید است و بین نظرهای این گروهها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین پیشنهاد میشود که با در نظر گرفتن عناصر برنامه درسی ترمیمی اعتبارسنجیشده در پژوهش حاضر میتوان اقدام به طراحی و تدوین برنامه درسی برای دانشآموزان دوره اول ابتدایی با نارساییهای ویژه در یادگیری کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
307 - مشارکت والدین بُعد مغفول برنامه درسی
علیرضا عراقیههدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل و تبیین مشارکت والدین به مثابه بُعد مغفول برنامه های درسی مدارس می باشد.ضرورت مشارکت والدین در برنامه درسی مدارس امری بدیهی بوده و غفلت از این مهم ، به ویژه در ایام بیماری کرونا که مدارس به دلیل تعطیلی نیاز مبرم به مشارکت والدین پیدا نمودند أکثرهدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل و تبیین مشارکت والدین به مثابه بُعد مغفول برنامه های درسی مدارس می باشد.ضرورت مشارکت والدین در برنامه درسی مدارس امری بدیهی بوده و غفلت از این مهم ، به ویژه در ایام بیماری کرونا که مدارس به دلیل تعطیلی نیاز مبرم به مشارکت والدین پیدا نمودند ،بیش از گذشته آثار خود را آشکار و برجسته ساخت.روش پژوهش حاضر فراتحلیل و جامعه آماری شامل پژوهش ها و اسنادی بوده اند که با ملاک های پژوهش حاضر هماهنگی داشته و نمونه مورد مطالعه تعداد 23پژوهش بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفته اند. سوالات اصلی این پژوهش عبارت بودند از اینکه 1. استلزامات مشارکت اولیاء از دیدگاه سند چگونه است ؟ 2. استلزامات پژوهش های انجام شده در خصوص مشارکت اولیاء در برنامه های درسی چگونه است ؟ 3. موانع مشارکت اولیاء در برنامه های درسی کدامند ؟ 4. جایگاه مشارکت اولیاء در برنامه های درسی کجاست ؟ بر اساس یافته های پژوهش حاضر ،باوجود بدیهی و غیر قابل انکار بودن نقش مشارکت والدین در ثمر بخش بودن برنامه های درسی،این حقیقت از شدت وضوح قابل روئیت نبوده و مشارکت والدین به مثابه بُعد مغفول برنامه های درسی مدارس محسوب می گردد درپایان راهکارهای لازم در قالب پیشنهادات پژوهش ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
308 - تحلیل تطبیقی روشهای تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی هنر دوره ابتدایی ایران و کشورهای منتخب
سمیه فلاح تفتی رضا جعفری هرندی مینا سادات طباطباییپژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی روشهای تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی هنر دوره ابتدایی ایران، برزیل، یونان و کره جنوبی انجام شد. روش پژوهش تطبیقی کیفی و انتخاب کشورها هدفمند بود. دادهها از طریق اسناد بالادستی و مدارک ملی آموزش و پرورش، گزارشهای پژوهشی و مقالات فصلنام أکثرپژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی روشهای تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی هنر دوره ابتدایی ایران، برزیل، یونان و کره جنوبی انجام شد. روش پژوهش تطبیقی کیفی و انتخاب کشورها هدفمند بود. دادهها از طریق اسناد بالادستی و مدارک ملی آموزش و پرورش، گزارشهای پژوهشی و مقالات فصلنامههای علمی گردآوری گردید. تحلیل دادهها بر اساس الگوی چهار مرحلهای بِردی انجام شد. نتایج مربوط به روشهای تدریس نشان داد به طور مشترک هر چهار کشور بر استفاده از روش قصهگویی، بحث و گفتگو، موسیقی و سرودها، اجرای نمایش، بازدید از گالریهای هنری و موزهها و بهره گیری از سایتهای اینترنتی تأکید دارند، حال آن که ارائه مدل برای نقاشی، سرمشق دادن برای خوشنویسی و تعریف پروژه فردی و گروهی مختص به ایران، بازی با خاک رس و تودههای کاغذ، ساختن اشیا با چوب، ساختن عروسکهای بومی و گردش در طبیعت مختص به برزیل، بازیهای آموزشی مختص به یونان، روایت-گری، برگزاری نمایشگاه از فعالیتهای هنری دانشآموزان و استفاده از رسانههای اینترنتی مختص به کره جنوبی می-باشد. نتایج مربوط به روشهای ارزشیابی نیز مشخص کرد که ترجیح رویکرد کیفی، استفاده از پوشه کار، ثبت گزارش و مشاهده و قضاوت معلم از جمله اشتراکات است، در حالی که از نمایشگاه کاردستی، مباحثه با دانشآموزان درباره کیفیت آثار هنری و سنجش نگرشهای هنری دانشآموزان در ایران، از پرسشنامههای انشایی و نظرخواهی از والدین در برزیل، از ارزشیابی اقدامات درون کلاسی و ارزشیابی فعالیتهای خارج از کلاس در یونان و از فرایندمحوری و استفاده از چک لیستهای مصوب در کره جنوبی استفاده میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
309 - بررسی مولفههای هوش هیجانی در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی با تاکید بر رویکرد مسالهمحوری
سودابه خلیلی رضا معصومی نژادپژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های هوش هیجانی در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی با تاکید بر رویکرد مساله محوری انجام شد. رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا،کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی بود. جامعه پژوهش شامل کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(پایه سوم تا أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های هوش هیجانی در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی با تاکید بر رویکرد مساله محوری انجام شد. رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا،کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی بود. جامعه پژوهش شامل کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(پایه سوم تا ششم) در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایهها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از روش خودبازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای پایایی دادهها از بررسی همزمان استفاده شد. همچنین برای جمعآوری و تحلیل دادهها از فهرست وارسی تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافتههای این تحقیق 5 مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 209 کد اولیه را دربرگرفت که مقولههای اصلی مهارتهای اجتماعی(نوع دوستی، مشارکتپذیری، حقوق شهروندی، دوست شناسی، کنشگرایی)، خودآگاهی(معنویت گرایی، ماهیت شناسی، خلاقیت پروری)، خودتنظیمی(تصمیمگیری، مدیریتگری، مهارتپروری، تفکرگرایی، رهبری)، همدلی(ارزشمداری، ادراکپذیری، اصیلسازی رفتاری، الگوپذیری) و انگیزه بخشی(هدفمندی، معناگرایی، دانش افزایی)در آن شناسایی گردید. نتایج نشان داد که کاربرد مفاهیم و فعالیت های مربوط به هوش هیجانی در راستای نهادینهسازی عملکردهای مطلوب در زندگی شخصی دانشآموزان و گسترش آن به فعالیت هایی باشد که افراد جامعه از پیامدهای آن ذینفع هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
310 - طراحی مدل برنامه درسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی
یوسف رضائی علی معقول احمد اکبری مسلم چرابینچکیدهیکی از روش های طراحی مدل برنامه درسی، استفاده از شاخص های ارزیابی کیفیت و اعتبارسنجی از برنامه های موجود است. در پژوهش حاضر، با استفاده از تحلیل میانجی بر اساس شاخصهای فوق مدلی برای برنامة درسی دورة کارشناسی رشتة علوم تربیتی در دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی تبیین أکثرچکیدهیکی از روش های طراحی مدل برنامه درسی، استفاده از شاخص های ارزیابی کیفیت و اعتبارسنجی از برنامه های موجود است. در پژوهش حاضر، با استفاده از تحلیل میانجی بر اساس شاخصهای فوق مدلی برای برنامة درسی دورة کارشناسی رشتة علوم تربیتی در دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی تبیین و طراحی شده است. رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی است و در زمره تحقیقات کاربردی طبقه بندی می شود و از روش ترکیبی (کمّی-کیفی) بهره گرفته است. همه اساتید مشغول به تدریس در رشته مذکور به عنوان جامعه آماری، طور تمام شمار انتخاب شده و با آنها مصاحبه انجام گرفت و در ادامه به پرسشنامه پاسخ دادند. اعتبار پرسشنامه مذکور توسط 8 تن از اساتید متخصص تأیید شد و ضریب پایایی آن برابر با 987/0 به دست آمد. داده های حاصل از پرسشنامه از طریق آزمون T یک نمونهای مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل برنامة درسی و مدل تحلیل میانجی از طریق نرم افزار آموس طراحی شد. یافتههای این تحقیق عبارتند از: تدوین و استانداردسازی 12 عامل، 33 ملاک و 211 نشانگر، طراحی مدل دوازده عاملی برنامه درسی، مشخص نمودن متغییرهای میانجی و نهایتا طراحی مدل تحلیل میانجی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
311 - بررسی مؤلفههای برنامۀ درسی چندفرهنگی و تعیین ابعاد و شاخصهای آن (مطالعۀ موردیِ دورۀ دوم متوسطه مدارس شهر تبریز)
رقیه باقرنژاد علیرضا عراقیه عیسی برقی امیرحسین مهدی زاده بتول فقیه آرامهدف اصلی پژوهش حاضر این است که نخست وضعیت موجود مؤلفههای برنامۀ درسی چندفرهنگی برای دورۀ دوم متوسطه را بررسیکند و سپس، ابعاد مؤلفهها و شاخصهای آن را توصیف و تحلیل کند. این پژوهش ازنظر ماهیت دادهها از نوع آمیخته است و در دو بخش کیفی و کمی تنظیم شده است. در روش کیفی أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر این است که نخست وضعیت موجود مؤلفههای برنامۀ درسی چندفرهنگی برای دورۀ دوم متوسطه را بررسیکند و سپس، ابعاد مؤلفهها و شاخصهای آن را توصیف و تحلیل کند. این پژوهش ازنظر ماهیت دادهها از نوع آمیخته است و در دو بخش کیفی و کمی تنظیم شده است. در روش کیفی با 18 متخصص رشتۀ برنامه درسی مصاحبه تا حد اشباع انجامگرفت. برای استخراج نتایج حاصل از مصاحبهها از روش کدگذاری دومرحلهای استفاده شدهاست. جامعۀ آماری در بخش کمی شامل معلمان نواحی پنجگانه تبریز بودند که در دورۀ دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریسمیکردند. در تجزیه و تحلیل دادههای کمی از روشهای آماری جهت اعتباریابی شاخصههای برنامۀ درسی چندفرهنگی (به دست آمده از مرحله اول) با استفاده از روشهای آلفا کرونباخ، محاسبه ضریب CVR و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شدهاست. یافتههای ما چهار بُعد کلیِ اهداف، محتوا، روشها، و اصول آموزشی در تدوین برنامۀ درسی چندفرهنگی را شناسایی-کرد. همچنین، یافتهها نشانداد که در مولفۀ اهداف چندفرهنگی در نظام فعلی آموزشی ایران، میانگین نمرۀ تجربی به طور معناداری بیشتر از میانگین نظری است. بدین ترتیب، مشخصشد وضعیت هدفگذاری در خصوص آموزشهای چندفرهنگی، نظام فعلی در وضعیت مطلوبی قراردارد اما در خصوص سه بُعد محتوا، روشها، و اصول برنامۀ درسی چندفرهنگی میانگین بهدستآمده، در حدود میانگین نظری است. بنابراین، میزان توجه و اجرای سه بعُد مذکور در نظام آموزش فعلی در حال حاضر در وضعیت متوسط قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
312 - شایستگی های برنامه درسی رشته کارشناسی مهندسی نفت با رویکرد دانشگاه نسل چهارم
محمد نوریان نسرین عیدی جمشید مقدسیهدف این پژوهش شناسایی شایستگیهای برنامه درسی دوره کارشناسی رشته مهندسی نفت در دانشگاه نسل چهارم است که به روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش، اساتید دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه پژوهش به روش هدفمند براساس اشباع نظری تعیی أکثرهدف این پژوهش شناسایی شایستگیهای برنامه درسی دوره کارشناسی رشته مهندسی نفت در دانشگاه نسل چهارم است که به روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش، اساتید دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه پژوهش به روش هدفمند براساس اشباع نظری تعیین شد و پژوهشگر در نفر پنجم به اشباع اطلاعاتی رسید. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. دادهها به روش تحلیل محتوا، کدگذاری و تحلیل شد و شایستگیهای برنامه درسی رشته کارشناسی مهندسی نفت در قالب 4 درونمایه که از ویژگیهای دانشگاه نسل چهارم است، شامل: توانایی انتقال یادگیری در محیط کار، با 4 شایستگی (کاربرد دانش تخصصی درموقعیتهای عملی، مهارت در بهکارگیری نرمافزارهای تخصصی، مهارت گزارش نویسی پروژههای نفتی و توانایی کسب مهارت در واحدهای صنعتی)؛ بومی سازی با 2 شایستگی (توجه به فرایندهای بومی سازی و توانایی طراحی پروژههای تحصیلی)، نوآوری و خلاقیت با 3 شایستگی (مهارت به روز کردن دانش تخصصی، توسعه مهارتها بر اساس زمینههای شغلی و توانایی کسب اطلاعات جدید درصنعت نفت) و بینالمللی سازی با تمرکز بر شرایط محلی و منطقهای با 3 شایستگی (توانایی مشارکت در فرایندهای پژوهشی– علمی، توانایی مشارکت در پروژههای صنعتی و مهارتهای محاورهای و تخصصی زبان انگلیسی)، شناسایی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
313 - تبیین و اعتبارسنجی شاخص ارزشیابی برنامه درسی کوانتومی (مطالعه موردی: رشتهی آموزش ابتدایی، دانشگاه فرهنگیان)
فاطمه زینالی رقیه وحدت سید عبداله حجتیهدف پژوهش حاضر تبیین و اعتبارسنجی شاخص ارزشیابی برنامه درسی کوانتومی در رشتهی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان با روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی .جامعه آماری در گام اول متخصصان علومتربیتی، روانشناسی، مدرسان تکنولوژی آموزشی و فیزیک به تعداد 16 نفرکه به روش هدفمند و مدل أکثرهدف پژوهش حاضر تبیین و اعتبارسنجی شاخص ارزشیابی برنامه درسی کوانتومی در رشتهی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان با روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی .جامعه آماری در گام اول متخصصان علومتربیتی، روانشناسی، مدرسان تکنولوژی آموزشی و فیزیک به تعداد 16 نفرکه به روش هدفمند و مدل گلوله برفی گزینش شدند.در مرحله اعتبارسنجی، جامعه آماری 81 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان، 77 نفر اساتید، دانشجویان دکترای برنامهدرسی دانشگاههای ارومیه، متخصصان برنامهدرسی اداره آموزش و پرورش استان آذربایجانغربی بودند.گردآوری دادهها به ترتیب با روشهای فیشبرداری، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه انجام وروایی پرسشنامه با قضاوت متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (α=0.784) تائید گردید.تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای تحلیل نظاممند متون، رویکرد تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA نسخه 10 و برای اعتبارسنجی از آزمون خیدو در نرمافزار SPSS استفاده شد.طبق یافتههای تحلیل نظاممند متون ویژگیهای عنصر ارزشیابی در چهار مضمون اصلی شاملهدف؛ ماهیت؛ روش/ابزار؛ و جایگاه ارزشیابیشونده/ارزشیابیکننده و دوازده مضمون فرعی بودند؛ یافتههای مصاحبه نیمهساختاریافته نشان داد نظر متخصصان در چهار مضمون اصلی و یازده مضمون فرعی می توان تنظیم نمود.یافتههای آزمون خیدو تفاوت معناداری بین دیدگاه دو گروه درباره مناسب بودن ویژگیهای عنصر ارزشیابی برنامهدرسی کوانتومی وجود ندارد(p<0.05)، و بیش از هفتاد درصد متخصصان ویژگیهای ارائه شده را قبول دارند و آنها را مناسب میدانند.با توجه به نتایج برنامهدرسی مبتنی بر پارادایم کوانتومی، عنصر ارزشیابی ویژگیهایی دارد که در عرصهی تعلیم و تربیت، یکی از نوآوریهای مهم با رویکردی همافزا ایجاد می-کند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
314 - تبیین ضرورت برنامه درسی آموزش مجازی ریاضی دوره ابتدایی
مینا علیرضا خضابی علیرضا عراقیه زهرا رحیمی عباس خورشیدیهدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل و تبیین ضرورت برنامه درسی آموزش مجازی ریاضیات دوره ابتدایی بود. روش پژوهش تحلیل مضمون و جامعه آماری شامل پژوهشها و اسنادی بوده که با ملاکهای پژوهش حاضر هماهنگی داشته است. نمونه مورد مطالعه تعداد 36 مقاله بوده که با استفاده از روش نمونهگ أکثرهدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل و تبیین ضرورت برنامه درسی آموزش مجازی ریاضیات دوره ابتدایی بود. روش پژوهش تحلیل مضمون و جامعه آماری شامل پژوهشها و اسنادی بوده که با ملاکهای پژوهش حاضر هماهنگی داشته است. نمونه مورد مطالعه تعداد 36 مقاله بوده که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی تلاش شده تحلیل دادهها با توجه به روش تحلیل مضمون در قالب مضامین پایه، مضامین سازماندهنده و مضامین فراگیر نمایش داده شود؛ به این صورت که همه نکات کلیدی و ایدههای مهم مرتبط با برنامه درسی آموزش مجازی ریاضی دوره ابتدایی در سه حوزه مهم؛ فناوری، معلم و دانشآموز، به عنوان مضامین پایه شناسایی شدند، سپس با تجزیه و تحلیل دادههای اولیه، کدهای همگروه با مفاهیم مشابه ترکیب گردید و مضامین سازماندهنده آشکار شد. در مرحله بعد این مضامین در چهار مؤلفه؛ هدف، محتوا، روشهای تدریس و شیوههای ارزشیابی به عنوان مضامین فراگیر برنامه درسی آموزش مجازی ریاضیات ابتدایی شناسایی و مشخص گردیدند. در نهایت تلاش شد بر مبنای مضامین سازماندهنده و مضامین فراگیر شناساییشده، شبکه مضامین در ارتباط با موضوع آموزش مجازی ریاضی رسم گردد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، توجه و تمرکز بر شبکه مضامین ترسیم شده، کمک مهمی در شناسایی عوامل مؤثر در برنامه درسی آموزش مجازی ریاضی و راهگشای ابعاد مجهول آن میباشد و میتواند پایه مطالعاتی در زمینه بسیاری از پژوهشها و تحقیقات در این حوزه قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
315 - اعتبار یابی الگوی ارزشیابی برنامه درسی دین وزندگی متوسطه با تآکید بر نظریه سازنده گرایی
شهلا حریری مقدمابزار اعتبار یابی جهت ارزشیابی برنامه درسی عواملی متفاوت دارد. با انتخاب رویکرد و شیوه های نوین می توان در اکثر عوامل تآثیر گذار بود . بر اساس نظریه سازنده گرایی همه دانش ها ساختنی و نسبی اند . یادگیری فرایند ساخت دانش است . هدف اثر بخشی ساختن گرایی در تقویت حل مسئله ، أکثرابزار اعتبار یابی جهت ارزشیابی برنامه درسی عواملی متفاوت دارد. با انتخاب رویکرد و شیوه های نوین می توان در اکثر عوامل تآثیر گذار بود . بر اساس نظریه سازنده گرایی همه دانش ها ساختنی و نسبی اند . یادگیری فرایند ساخت دانش است . هدف اثر بخشی ساختن گرایی در تقویت حل مسئله ، تفکر انتقادی ، تجزیه وتحلیل ، آفرینش و ارزشیابی است. نوع روش تحقیق :توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه آماری :کلیه معلمان درس دین وزندگی متوسطه دوم ومدیران مدارس قرآنی اعم از زن و مرد که در مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی۱۴۰۲-۱۴۰۱ مشغول به فعالیت بودند،. روش نمونهگیری نمونه 213 نفری ازمشارکت کنندگان این دوره به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از مبانی نظری انجام گرفته، شیوه تحلیل داده ها : آزمون معادلات ساختاری بوده روایی و پایایی با ازمون الفای کرونباخ تایید شد . روش تجزیه تحلیل داده های آزمون معادلات ساختاری بوده . نتایج بدست آمده : 1-عوامل علی موثر بر مدل شامل قابلیت برنامه درسی طراحی شده در تحقق اهداف برنامه، 2-عوامل مداخلهگر: الزام وجود معلم راهبر، 3-عوامل راهبردی : ایجاد محیط سوال برانگیز، 4-عوامل زمینهای : فراهم کردن فرصتهای یادگیری در فراگیران، 5-پیامدها : ایجاد روحیه پرسشگری در فراگیران،می باشد. مسیرها و روابط علی بین سازههای بیرونی و داخلی در اعتبار سنجی با روش تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
316 - بررسی تاثیر فناوریهای نوین بر عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده
یوسف نامور برات سلیمی اعظم راستگو توران سلیمانیهدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونهگیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و بر أکثرهدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونهگیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و براساس اصل اشباع نظری انتخاب گردید. در مرحله اول، برای جمعآوری دادهها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و تحلیل دادهها، با روش کدگذاری سیستماتیک سه مرحلهای (گراند تئوری) صورت گرفت ویژگیها و مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین و محدودیتهای فعلی، از نگاه مصاحبه شوندهها، در شش طبقه ساختاری نظریه مذکور (شرایط علی، مداخلهگر، پدیده اصلی، زمینه، راهبردها و پیامدها) مقوله بندی شده است. در مرحله دوم با جامعه آماری کلیه مدیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر اردبیل، دادههای کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از روی دادههای کیفی، گردآوری شده که در این مرحلهی فرآیند اجرا و تجزیه و تحلیل از روش تحقیق توصیفی پیمایشی و همبستگی تبعیت میکند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد انجام اصلاحات مستمر درباره عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، فعالیت، گروه بندی، زمان بندی و...) همراه با تغییر و تحول، در فناوریهای نوظهور، از نظر صاحب نظران برای آینده نظام آموزشی ضرورت داشته و نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر معنادار عناصر برنامه درسی بر مدارس آینده است و تفاوت معناداری بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
317 - مطالعه تطبیقی بین المللی سازی برنامه های درسی آموزش عالی درکشورهای فنلاند ،انگلستان وچین
فاطمه بهجتی اردکانی محمد حسین یارمحمدیان علیرضا عراقیهبینالمللی کردن آموزش عالی امروزه به عنوان یک استراتژی کارآمد برای مواجهه با نیازهای متنوع جامعهی جهانی شده مطرح است. برنامه های درسی بین المللی در حقیقت مهمترین بعد یا رکن نظامهای آموزش عالی بین المللی شده هستند. هدف اصلی ونقطه توجه برنامه ریزان درسی در هنگام برخورد ب أکثربینالمللی کردن آموزش عالی امروزه به عنوان یک استراتژی کارآمد برای مواجهه با نیازهای متنوع جامعهی جهانی شده مطرح است. برنامه های درسی بین المللی در حقیقت مهمترین بعد یا رکن نظامهای آموزش عالی بین المللی شده هستند. هدف اصلی ونقطه توجه برنامه ریزان درسی در هنگام برخورد با مسئله فوق ، اساسا طراحی اهداف وبرنامه های آموزشی مطلوب و کار آمد بوده ا ست. این تحقیق نوعی مطالعه ی تطبیقی- تحلیلی است و از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی استفاده شده است تا رویکردهای بین المللی سازی برنامه های در سی آموزش عالی در کشور های مختلف از قبیل فنلاند، انگلستان وچین را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. این روش شامل تکنیکهایی برای تجزیه وتحلیل سیستماتیک متون،،منظم کردن نتایج مشاهدات، ،مصاحبه ها،،مباحث ،اسناد، ،مقایسه ها،تجزیه وتحلیل یافته هاو ارائه یک چارچوب برای تجزیه وتحلیل روشمند وکنترل شده متون می باشد. در رویکرد قیاسی ابتدا دید گاهها و یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و سپس نتیجه گیری نهایی انجام می شود. یافته های تحقیق شامل استراتژیها ،برنامه ها وفعالیتهای مناسب برای بین المللی کردن برنامه های درسی وروشهای تدریس ویادگیری آموزش عالی در هر کشور می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
318 - بررسی اثر اجرای برنامه درسی با بهرهگیری از قصه گویی و نمایش (خلاق) بر خلاقیت و یادگیری دانشآموزان دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی منطقه 5 شهر تهران
منیژه ذکریایی دکتر مریم سیف نراقی آقای دکتر علی شریعتمداری دکتر عزت اله نادریپژوهش حاضر، تحت عنوان بررسی اثر اجرای برنامه درسی با بهرهگیری از قصهگویی و نمایش (خلاق) بر خلاقیت و یادگیری دانشآموزان دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی منطقه 5 شهر تهران اهداف زیر را دنبال میکند. بررسی تأثیر اجرای برنامههای درسی با بهرهگیری از قصهگویی و نمایش (خلاق) أکثرپژوهش حاضر، تحت عنوان بررسی اثر اجرای برنامه درسی با بهرهگیری از قصهگویی و نمایش (خلاق) بر خلاقیت و یادگیری دانشآموزان دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی منطقه 5 شهر تهران اهداف زیر را دنبال میکند. بررسی تأثیر اجرای برنامههای درسی با بهرهگیری از قصهگویی و نمایش (خلاق) بر خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی و ارائه پیشنهادهای مناسب به مسئولان و دستاندرکاران آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی بر اساس یافتههای حاصل از تحقیق، روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانشآموزان دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی منطقه 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 87-86 است. نمونه آماری تحقیق، کلیه دانشآموزان دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی مدرسه شهدای شهرک چشمه میباشند، که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تک مرحلهای به تعداد (63 نفر) انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق، از طریق اجرای فرم (A) تصویری آزمون خلاقیت تورنس[1] جمعآوری شده است. تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t-test) مستقل صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
319 - نقد و بررسی نقش برنامه درسی دوره متوسطه حرفهای، در توانمند سازی شغلی دانشآموزان کمتوان ذهنی، از دیدگاه کارشناسان ستادی، متخصصان برنامهریزی درسی و دبیران ذیربط
دکتر معصومه السادات ابطحیهدف این پژوهش بررسی میزان تقویت توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دانشآموزان کمتوان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی، کلیه متخصصان برنامهریزی درسی در مقطع متوسطه حرفهای و کلیه دبیران مقطع متوسطه کم توان ذهنی استان قزو أکثرهدف این پژوهش بررسی میزان تقویت توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دانشآموزان کمتوان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی، کلیه متخصصان برنامهریزی درسی در مقطع متوسطه حرفهای و کلیه دبیران مقطع متوسطه کم توان ذهنی استان قزوین میباشد که از بین آنان به ترتیب (40)، (80)، (93) نفر به عنوان نمونه آماری و به شیوه تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در این بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرانباخ (=95/0) محاسبه و روایی آن بر اساس نظریه اساتید صاحب نظر مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافتهها نشان داد دبیران بر خلاف کارشناسان ستادی و متخصصان برنامهریزی درسی معتقدند برنامههای درسی دوره متوسطه حرفهای با علایق و رغبتهای شغلی دانشآموزان دوره متوسطه حرفهای تناسب کمتری دارد، کمتر توانسته فارغالتحصیلان را به خود کفایی فردی برساند و در توانبخشی حرفهای دانشآموزان کم توان ذهنی نقش کم رنگی ایفا نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
320 - تحلیل برنامه ی درسی اجرا شدهی مقطع ابتدایی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران از بعد تربیت شهروندی
محمدعلی مجلل چوبقلودر این مقاله که برنامه درسی مقطع ابتدایی جمهوری اسلامی ایران از بعد تربیت شهروندی تحلیل شده است و در این راستا محقق ابتدا برای تعیین فاصله اهداف و محتوای برنامه درسی تربیت شهروندی فعلی مدارس ابتدایی با اهداف و محتوای علمی موجود در این زمینه محتوای کتب درسی پایه های چهار أکثردر این مقاله که برنامه درسی مقطع ابتدایی جمهوری اسلامی ایران از بعد تربیت شهروندی تحلیل شده است و در این راستا محقق ابتدا برای تعیین فاصله اهداف و محتوای برنامه درسی تربیت شهروندی فعلی مدارس ابتدایی با اهداف و محتوای علمی موجود در این زمینه محتوای کتب درسی پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی را بر مبنای 27 مقوله مرتبط با تربیت شهروندی تحلیل کرده است و سپس در خصوص چگونگی انجام فعالیتهای یاددهی – یادگیری در راستای ارتقاء رفتار شهروندی دانش آموزان در کلاس درس توسط معلم به کمک چک لیستی که مفاد آن را 45 مولفه در بر میگرفت عملکرد معلمان مشاهده و کیفیت تدریس آنها ارزشیابی شد و نهایتا محقق از چگونگی طراحی و اجرای برنامههای مکمل مدارس که در کنار برنامه درسی رسمی میتواند به ارتقاء رفتارهای شهروندی دانشآموزان کمک نماید، از دانشآموزان درباره این اقدامات نظرخواهی کرد. آنچه که از تجزیه و تحلیل این دادهها برآمد نشانگر این بود که مقولههای تربیت شهروندی به صورت متعادل و متوازن در محتوای کتب درسی توزیع نشده و این در حالی است که باید به همه آنها به صورت مساوی توجه شود. فعالیتهای یاددهی– یادگیری انجام شده توسط معلمان در ارتقاء رفتارهای شهروندی از حد متوسط پایینتر بوده و طراحی و اجرای برنامههای مکمل برنامه درسی تربیت شهروندی در مدارس ابتدایی در حد قابل قبول نمیباشد. بدین ترتیب در پاسخ به این سئوال که آیا برنامه درسی فعلی مدارس ابتدایی در حیطه تربیت شهروندی از مطلوبیت کافی برخوردار است؟ که سئوال اصلی این مقاله بود، جوابش نه میباشد و درستی این ادعا را نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق، تایید مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
321 - میزان آگاهی معلمان دوره راهنمائی از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری به منظور ارائه الگوی عملی جهت ارتقای دانش و مهارتهای آنان
احمد ولی پور عزت الله نادری علی شریعتمداری مریم سیف نراقیهدف این پژوهش بررسی میزان آگاهی معلمان دوره راهنمائی از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری به منظور ارائه الگوی عملی جهت ارتقای دانش و مهارتهای آنان است. روش انجام پژوهش زمینهای است و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس راهنمائی شهرستان بهشهر در سال تحصی أکثرهدف این پژوهش بررسی میزان آگاهی معلمان دوره راهنمائی از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری به منظور ارائه الگوی عملی جهت ارتقای دانش و مهارتهای آنان است. روش انجام پژوهش زمینهای است و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس راهنمائی شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 88 – 87 است، نمونه آماری 186 نفر از معلمان زن و مرد میباشند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق از ابزار آزمون محقق ساخته (حاوی 40 سؤال چهار گزینهای) استفاده شده است. دادهها در دو سطح توصیفی (با استفاده از جداول توزیع فراوانی، در صد، میانگین) و استنباطی (با استفاده از آزمون x2 و با نرم افزار Spss مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. عمده ترین یافتههای پژوهش این است که میزان آگاهی معلمان دوره راهنمائی از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری با کسب میانگین 4/11 (در مقیاس 20 نمرهای) در حد متوسط است. و همچنین چون مقدار x2 به دست آمده در سطح اطمینان 95 درصد از مقدار x2 جدول بزرگتر است بنابراین پراکندگی پاسخها واقعی است و بین فراوانی پاسخها مشاهده شده و فراوانی مورد انتظار تفاوت معنی دار است. لذا می توان گفت که آگاهی معلمان دوره راهنمائی از مبانی برنامهریزی درسی و اصول یادگیری در حد متوسط است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
322 - ارائه الگوی برنامه درسی مهارتهای فکری (تفکر خلاق و تفکر انتقادی) برای مقطع کارشناسی از نظرمتخصصین برنامه ریزی درسی
مسعود یوسف زادهاین پژوهش با هدف ارائه الگوی برنامه درسی مهارتهای فکری در مقطع کارشناسی انجام شده است این تحقیق از نوع تحقیقات زمینه ای است ، جامعه آماری آن متخصصین برنامه ریزی ( 54 )، تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان(48) ، روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه أکثراین پژوهش با هدف ارائه الگوی برنامه درسی مهارتهای فکری در مقطع کارشناسی انجام شده است این تحقیق از نوع تحقیقات زمینه ای است ، جامعه آماری آن متخصصین برنامه ریزی ( 54 )، تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان(48) ، روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. شش سوال این تحقیق عبارتست:1- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام اهداف حیطه شناختی توجه شود؟2- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام اهداف حیطه عاطفی توجه شود ؟3- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام سازماندهی محتوا دربعدافقی توجه شود؟4- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام سازماندهی محتوا دربعدعمودی توجه شود؟5- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام روشهای تدریس توجه شود ؟6- دربرنامه درسی مهارتهای فکری باید به کدام ابزلرهای ارزشیابی توجه شود؟ نتایج نشان دادکه از نظر متخصصان برنامه ریزی درسی،در طراحی برنامه درسی مهارتهای فکری دانشجویان مقطع کارشناسی باید به اهداف شناختی(دانش، فهم، کاربرد، تجزیه، ترکیب و ارزشیابی)، عاطفی (توجه، پاسخ، ارزشگذاری، سازماندهی ارزشها و تبلور ارزشها در شخصیت) ، سازماندهی افقی محتوا (موازی سازی رشتهها، بین رشتهای و فرارشتهای ) سازماندهی عمودی محتوا (ساده به مشکل، کل به جزء، مارپچی، ساختار دانش، علاقه به دیسپیلینها، عینی به ذهنی و مسأله تا کشف)، روشهای تدریس (روش حل مسأله، گروهی، سخنرانی، پرسش و پاسخ، اکتشافی و نمایشی) وابزارهای ارزشیابی ( آزمونهای کتبی و شفاهی،گزارشهای مربوط به پروژه و طرح، مشاهده رفتار در کلاس،ارزشیابی گروهی و خود ارزشیابی) توجه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
323 - اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران
علی تقی پور ظهیر فرشیده ضامنی بابک حسینزادههدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی دورههای کارشناسی رشتههای مختلف دبیری بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران میباشد. روش مطالعه و تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل دانشج أکثرهدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامههای درسی دروس تربیتی دورههای کارشناسی رشتههای مختلف دبیری بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران میباشد. روش مطالعه و تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشتههای مختلف دبیری دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1644 نفر بود که تا سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آن نیز به تعداد 310 نفر تعیین گردید که به روش تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته است که بر اساس فرضیههای تحقیق و به شیوه مقیاس لیکرت انجام میشود. این پرسشنامه پس از تعیین روایی و اعتبار میان نمونه آماری توزیع شده است. در پایان به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، درصد فراوانی و جداول آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی نیز از آزمون کروسکال-والیس کمک گرفته شد. و برای بررسی میزان تأثیر برنامههای درسی دروس تربیتی بر حسب جنسیت از آزمون Uمان- ویتنی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان بر حسب رشتههای مختلف تحصیلی و جنسیت دستخوش تغییر شده است. این تغییر در رشتۀ آموزش ابتدایی بیشتر از سایر رشتهها و در مردان بهتر از زنان بوده است. اما یافتهها حاکی از آن است که در متغیر سالهای مختلف تحصیلی تنها دانش دانشجویان تغییر یافته ولی نگرش و مهارتهای آنها تغییر معناداری پیدا نکرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
324 - بازشناسی کیفی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر عمل فکورانه
جواد جهان علیرضا فقیهی ذبیح پیرانی -
حرية الوصول المقاله
325 - اولویت بندی مهارتهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات جهت کاربردی کردن آن در برنامه درسی دوره راهنمایی
زهرا طالب علی شریعتمداری مریم سیف نراقیهدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه معلمان و متخصصان در رابطه بـا اولویـتبنـدیمهارتهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات )فاوا( مورد نیاز دانشآموزان در برنامه درسـی دورهراهنمایی میباشد. بر این اساس از بین 11010نفر از معلمان دوره راهنمایی مناطق نوزده گانهشهر تهران با استفاده از جدول مور أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه معلمان و متخصصان در رابطه بـا اولویـتبنـدیمهارتهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات )فاوا( مورد نیاز دانشآموزان در برنامه درسـی دورهراهنمایی میباشد. بر این اساس از بین 11010نفر از معلمان دوره راهنمایی مناطق نوزده گانهشهر تهران با استفاده از جدول مورگان 280نفر و از بین 130نفر از کارشناسـان 37نفـر بـهروش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته میباشـد کـه بـااستفاده از ماژولهای بنیاد جهانی ICDLو تغییرات آن بر اسـاس بنیـاد ICDLایـران ایجـادگردید.جهت تجزیه و تحلیـل دادههـا از آزمـونهـای خـی دو، تحلیـل واریـانس یـک راهـه،آزمونهای توکی و Uمان ویتنی استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حـاکی از عـدم تفـاوتدیدگاه معلمان و کارشناسان در خصوص بکارگیری مهارتهای فاوای مورد نیاز دانشآمـوزانمیباشد. از دیدگاه معلمان و کارشناسان، بکارگیری کامپیوتر و مدیریت فایلها، بکارگیری واژهپرداز، جستجوی اینترنتی و پست الکترونیک و مفاهیم پایه سخت افزار و فنآوری اطلاعات و ارتباطات از نظر اهمیت در اولویت اول آموزش بکارگیری نرم افزار ارائـه مطلـب در اولویـتدوم و بانک اطلاعاتی و صفحه گسترده در اولویت سوم آموزشی قرار دارند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
326 - بررسی وضعیت آموزش فلسفه در برنامهی درسی سه ساله اول دورهی ابتدایی از دیدگاه معلمان
احمد هاشمی ابوالفضل عباسیهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفه های آموزش فلسفه در برنامه درسی سه ساله اول دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل 280 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 می باشد که از أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از مؤلفه های آموزش فلسفه در برنامه درسی سه ساله اول دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل 280 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1395-1394 می باشد که از این بین 162 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش تصادفی منظم اعضای نمونه مشخص شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اهداف برنامه ی آمـوزش فلسفه لیپمن می باشد. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از متخصصان حوزه ی تعلیم و تربیت و سرگروه های آموزشی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات و تأیید روایی، پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/. محاسبه شد. نتایج این پژوهش که حاصل 153 پرسشنامه عودت داده شده بود نشان داد میزان استفاده از مؤلفه های توانایی تعقل، پرورش خلاقیت، رشد فردی و میان فردی و مؤلفه ی درک اخلاقی در برنامه درسی سه سال اول دوره ابتدایی در سطح نسبتاً مطلوبی می باشد. همچنین میزان استفاده از توانایی مفهوم یابی در تجربه برای برنامه درسی پایه ی اول و سوم در سطح نسبتاً مطلوب و برای پایه دوم در سطح نامطلوبی ارزیابی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
327 - بررسی آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت
رضا میرعرب رضی مهدی اکبریهدف این پژوهش بررسی آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت می باشد. برای این منظور جامعه ای متشکل از معلمان و مدیران استان مازندران به تعداد 4330 در نظر گرفته شد، که از میان افراد مذکور نمونه ای مشتمل بر 255 معلم و 71 أکثرهدف این پژوهش بررسی آثار برنامه درسی پنهان مدارس و ارائه راهکارهایی به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت می باشد. برای این منظور جامعه ای متشکل از معلمان و مدیران استان مازندران به تعداد 4330 در نظر گرفته شد، که از میان افراد مذکور نمونه ای مشتمل بر 255 معلم و 71 مدیر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پژوهش پیمایشی با اجرای پرسشنامه انجام شد. پایایی پرسشنامه 79/0 بدست آمد. نتایج نشان داد معلمان و مدیران، آثار مولفههای منفی برنامه درسی پنهان را ضعیف و آثار مولفههای مثبت را قوی ارزیابی می کنند. به عبارت دیگر آنها وضع موجود برنامه درسی پنهان را مثبت تلقی می کنند. به منظور پیمایش نظرات افراد شرکت کننده از آنها خواسته شد راهکارهای مطلوب در برنامه درسی پنهان را ارائه کنند. در مجموع 12 راهکار از دیدگاه معلمان و مدیران در کاهش آثار منفی برنامه درسی پنهان به دست آمد. مواردی از قبیل دانش آموزان بر اساس وضعیت اقتصادی شان طبقه بندی نشوند (گویه 14 با میانگین 37/4)، در مدرسه نیاز به کار گروهی است (گویه 7 با میانگین 16/4)، موفقیت در مدرسه نتیجه اطاعت بی چون و چرا از مراجع قدرت نیست (گویه 11 با میانگین 95/3). همینطور برای افزایش آثار مولفه های مثبت برنامه درسی پنهان بر یادگیری دانشآموزان 10 راهکار از جمله توسعه دانش شاگردان (با میانگین 50/4)، تاکید مدرسه بر خودآگاهی دانش آموزان (با میانگین 29/4)، توجه به سلامت روانی کودکان (با میانگین 04/4) پیشنهاد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
328 - Does the Latest English Language Teacher Education Curriculum Develop Student Teachers’ Professional Competencies?
Mohammad Ranjbari Hossein Heidari Tabrizi Akbar AfghariThe fundamental goal of any EFL teacher education curriculum is to equip and prepare student teachers for their teaching career. The present study sought to explore how practicing teachers feel about the effectiveness of the latest English teacher education curriculum i أکثرThe fundamental goal of any EFL teacher education curriculum is to equip and prepare student teachers for their teaching career. The present study sought to explore how practicing teachers feel about the effectiveness of the latest English teacher education curriculum in the content, pedagogical content and pedagogical knowledge bases and the university education that the current student teachers go through. The participants of the study were 130 male and female high school EFL teachers who were selected through cluster random sampling. The study utilized a descriptive design to investigate the effectiveness of the curriculum. The data were collected via semi-structured interview and a Likert scale questionnaire which comprised 35 items on the detailed stated objectives and performance tasks for each specific course in the curriculum. Descriptive statistical analysis revealed that participants were satisfied with the latest curriculum and perceived it as adequate and effective in stated objectives. Qualitative analysis showed that participants complained that the curriculum is not so successful in providing the student teachers with the opportunity to experience real life teaching during their education, to make them aware of contextual challenges awaiting and strike a balance between ideals and actuals. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
329 - طراحی انگاره نظری برنامه درسی فعالیتهای فوق برنامه با رویکرد آموزش محیط زیست و اعتبار سنجی آن از دیدگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی
سمیه اسدزاده مریم سیف نراقی عزت الله نادری قدسی احقرپژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق با رویکرد آموزش محیط زیست برای دانش آموزان دوره دوم و اعتبارسنجی آن از منظر متخصصان برنامه درسی و معلمان ذی ربط انجام شد. پژوهش کاربردی می باشد که با روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصا أکثرپژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق با رویکرد آموزش محیط زیست برای دانش آموزان دوره دوم و اعتبارسنجی آن از منظر متخصصان برنامه درسی و معلمان ذی ربط انجام شد. پژوهش کاربردی می باشد که با روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان برنامه درسی و معلمان شهرستان میاندواب(35 متخصص و445معلم) در سال تحصیلی 98-1397 بود که از این میان کلیه متخصصان برنامه درسی به شیوه تمام شماری و 210معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای گزینش شده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن طبق نظر متخصصان برنامه درسی و معلمان تایید شد و پایایی آن پس از اجرای مقدماتی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ 91/0به دست آمد. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که الگوی پیشنهادی برای برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه جهت آموزش محیط زیست مطلوب بوده است. همچنین بین دیدگاه این دو گروه در مورد میزان مطلوب بودن الگوی پیشنهادی تفاوت معنا داری گزارش نشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
330 - ارزیابی عوامل چهارگانۀ موثر بر توسعۀ برنامه درسی هویتساز دینی ادراک شده با میانجیگری جهانبینی فردی (مورد مطالعه: دبیران متوسطه شهر اصفهان)
محمدعلی سلمانی اردانی فرهاد شفیع پور مطلقپژوهش با هدف ارزیابی عوامل موثر بر توسعه برنامه درسی هویت ساز دینی ادراک شده با میانجیگری جهانبینی فردی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 340 نفر انتخاب شدند. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ أکثرپژوهش با هدف ارزیابی عوامل موثر بر توسعه برنامه درسی هویت ساز دینی ادراک شده با میانجیگری جهانبینی فردی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 340 نفر انتخاب شدند. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته بود.1- پرسشنامه ارزشهای چهارگانه اثرگذار (دینی، معنوی، اخلاقی و انسانی)، 2- پرسشنامه جهانبینی فردی در فرآیند یادگیری دانش-آموزان و 3- پرسشنامه توسعه برنامه درسی هویت ساز دینی ادراک شده. جهت بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید که به ترتیب91/.، 93/. و 94/. محاسبه شد. جهت بررسی روایی از روشهای تحلیل عاملی و روایی سازه استفاده گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار18 SPSS انجام پذیرفت. نتایج نشان داد ارزشهای دینی، معنوی و اخلاقی بر توسعه برنامه درسی هویت ساز دینی ادراک شده اثرگذار است ولی اثرگذاری ارزش های انسانی بر توسعه برنامه درسی هویت ساز دینی ادراک شده معنادار نبود. همچنین در مدل اصلاحی برازش یافته ارزشهای دینی هم اثر مستقیم و هم با میانجیگری جهان بینی فردی بر برنامه هویت ساز دینی اثر گذار است. ارزشهای معنوی و اخلاقی فقط اثر مستقیم بر برنامه هویت ساز دینی ادراک شده دارند. ارزشهای انسانی هم فقط با میانجیگری جهان بینی فردی بطور غیر مستقیم بر برنامه هویت ساز دینی اثر گذار می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
331 - شناسایی برنامه درسی تأملی بر اساس دیدگاه متخصصان و مدرسان
نوشین شاه بهرامی مریم سیف نراقی عزت اله نادریهدف اصلی این پژوهش شناسایی برنامه درسی تأملی بر اساس دیدگاه متخصصان و مدرسان دوره کارشناسی علوم تربیتی بوده است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدعو رشته علوم تربیتی در دانشگاه ه أکثرهدف اصلی این پژوهش شناسایی برنامه درسی تأملی بر اساس دیدگاه متخصصان و مدرسان دوره کارشناسی علوم تربیتی بوده است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدعو رشته علوم تربیتی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران در سال تحصیلی 95-1394بالغ بر (185نفر) نفر می باشند که از طریق فرمول تعیین حجم کوکراین؛ (116نفر) از مدرسان ذیربط به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و به تمام اعضای جامعه متخصصان برنامه ریزی درسی(20نفر) پرسشنامه ارایه گردید و نمونه برابر جامعه در نظر گرفته شد و داده های مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. روایی ابزار مورد استفاده با استفاده از نظر متخصصان، و پایایی ابزار نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ برابر 92/0 به دست آمد. داده های جمع آوری شده با آماره های آمار توصیفی(فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (غیرمشروط خی دو) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده های جمع آوری شده حاکی از آن است که توجه و به کارگیری مؤلفه های تفکر تأملی در عناصر برنامه درسی (هدف، سازماندهی محتوا، روش آموزش و ارزشیابی) دوره کارشناسی علوم تربیتی از دیدگاه هر دو گروه مورد تأیید است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
332 - مقایسه تناسب ساعات تدریس دروس رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی ازنظر فارغ التحصیلان(مدیران و معاونین مدارس )و استادان صاحبنظر آموزش عالی
رضا محمودی شهربانو ربیعیدر این تحقیق به مقایسه نظرات دو گروه فارغ التحصیلان( مدیران و معاونین مدارس) و استادان صاحبنظر دررشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در مورد متناسب بودن ساعات تدریس دروس پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه کلیه فارغ التحصیلان رشته مذکور شاغل در پست مدیریت مدارس و استادان صا أکثردر این تحقیق به مقایسه نظرات دو گروه فارغ التحصیلان( مدیران و معاونین مدارس) و استادان صاحبنظر دررشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در مورد متناسب بودن ساعات تدریس دروس پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه کلیه فارغ التحصیلان رشته مذکور شاغل در پست مدیریت مدارس و استادان صاحبنظر استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نیمی از فارغ التحصیلان با حجم نمونه 53 نفر و 30 نفر از استادان صاحبنظر رشته مذکورکه قابل دسترس بوده اند؛ به عنوان واحد نمونه مد نظر قرار گرفتند. از لحاظ روش، تحقیق از نوع توصیفی – مقایسه ای و پیمایشی است و یک تحقیق مقطعیوکاربردی است. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق پرسشنامه است. برای تعیین روایی از شیوه توافق داوران، از روایی محتوایی و نظرات اساتید و کارشناسان خبره آموزشی و ناظر تحقیق استفاده شده است. با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ میزان ضریب پایایی پرسشنامه83/0 می باشد..نتایج این پژوهش نشان می دهد که استادان صاحبنظر خواستارافزایش ساعات تدریس دروس اصلی و تخصصی می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
333 - ارزیابی مهارت های زندگی دانشجویان دانشگاه مازندران با تأکید بر نقش برنامه های درسی
نسرین جوان میمنت عابدینی بلترک سیروس منصوری سمیه یونسی خانقاهیهدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش مهارتهای زندگی دانشجویان دانشگاه مازندران با تمرکز بر نقش برنامههای درسی در آن میباشد. مهارتهای زندگی مورد نظر دراین پژوهش؛ مهارتهای بین فردی و ارتباطات اجتماعی، مهارت های ذهنی و شناختی، مهارتهای فردی و زیستی و مهارت شهروندی میباشد. رو أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش مهارتهای زندگی دانشجویان دانشگاه مازندران با تمرکز بر نقش برنامههای درسی در آن میباشد. مهارتهای زندگی مورد نظر دراین پژوهش؛ مهارتهای بین فردی و ارتباطات اجتماعی، مهارت های ذهنی و شناختی، مهارتهای فردی و زیستی و مهارت شهروندی میباشد. روش انجام تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. از پرسشنامه نیز جهت جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل ازاین تحقیق حاکی ازآن است که تاحدی مهارتهای بین فردی و ارتباطات اجتماعی و مهارت های شهروندی محقق شده است و دانشگاه در تحقق مهارت ذهنی و شناختی و مهارت های فردی و زیستی میان دانشجویان موفقیت چندانی نداشته است. همچنین در دستیابی به مهارتهای زندگی در دانشکدههای مورد مطالعه نیز تفاوت معناداری وجود ندارند، اما در متغیر جنسیت چنین چیزی مشاهده نشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
334 - ارایه مدلی جهت رفع نارسایی های برنامه درسی تربیت معلم
اسماعیل کاظم پور نوشین شاه بهرامیهدف از پژوهش حاضر بررسی نارسایی های موجود برنامه درسی نظام آموزشی تربیت معلم و ارائه یک مدل نظری جهت رفع نارسایی های برنامه درسی این نظام است. این تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی – پیمایشی بوده و با عنایت به اهداف تحقیق از نوع کاربردی است.جامعه آماری پژوهش حاضر، أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی نارسایی های موجود برنامه درسی نظام آموزشی تربیت معلم و ارائه یک مدل نظری جهت رفع نارسایی های برنامه درسی این نظام است. این تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی – پیمایشی بوده و با عنایت به اهداف تحقیق از نوع کاربردی است.جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل 230 نفر از مدرسان مراکز تربیت معلم و اساتادان و متخصصان علوم تربیتی دانشگاه های استان مازندران را تشکیل می دهد.به منظور بالا بردن روایی خارجی طرح جامعه آماری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد و با استفاده از پرسشنامه های مشابه موضوع تحقیق و بررسی سوابق تحقیقات انجام شده و تئوری های مربوط، مؤلفه های برنامه درسی تربیت معلم که در رفع نارسایی ها نقش به سزایی دارند شناسایی و در قالب یک پرسشنامه با مقیاس فاصله ای و با طیف چهار گزینه ای تهیه شد. و اعتبار و روایی و عوامل اشباع کننده آن برآورد گردیده است. روایی سؤال های پرسشنامه بررسی شده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 93/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی، فرایند مفهوم سازی، آمار تحلیل عاملی و روش تحلیل مسیر استفاده گردید. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه پس از برآورد کفایت نمونه برداری(KMO) و آزمون کرویت بارتلت که حکایت از وجود شرایط مناسب اجرای تحلیل عاملی دارند، تحلیل عاملی بر پایه روش تحلیل مؤلفه های اصلی، انجام گرفت که نتایج تحلیل عاملی نشان می دهند، مؤلفه های اساسی نارسایی های برنامه درسی تربیت معلم با توجه با نارسایی های ملی، بین المللی و منطقه ای پیش روی برنامه درسی در سه عامل قابلیت مدلسازی پیدا نموده و تعداد سه عامل روی هم 754/80 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کند. و در مرحله نهایی با استفاده از چرخش واریماکس ماتریس عاملی ساختار ساده عامل ها به دست می آید و عامل ها تحت عناوین طراحی، اجرا و کنترل استخراج گردیدند. با توجه به این سه عامل مؤثر برنامه درسی تربیت معلم مدل مفهومی آن طراحی گردید. و آماره تحلیل مسیر در قالب یک مدل نشان داد که هر یک از سه عامل از درجه اهمیت کافی برای رفع نارسایی های برنامه درسی نظام آموزشی تربیت معلم برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
335 - بررسی تاثیر سرمایه فرهنگی واجتماعی و جنسی بر رضایتمندی از تصویر بدن در بین جوانان 15 تا 29 سال شهرستان تنکابن
یعقوب کرمی پور رضا اسماعیلی منصور حقیقتیانهدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه فرهنگی واجتماعی و جنسی بر رضایتمندی از تصویر بدن در بین جوانان 15 تا29 سال تنکابن میباشد. روش مورد استفاده، پیمایش میباشد. جهت عملیاتینمودن تحقیق از تاثیر سه متغیر اصلی شامل؛ سرمایه فرهنگی(تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده)، س أکثرهدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه فرهنگی واجتماعی و جنسی بر رضایتمندی از تصویر بدن در بین جوانان 15 تا29 سال تنکابن میباشد. روش مورد استفاده، پیمایش میباشد. جهت عملیاتینمودن تحقیق از تاثیر سه متغیر اصلی شامل؛ سرمایه فرهنگی(تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده)، سرمایه جنسی(کسب هویت جدید، جاذبه جنسی، جلوه گری اجتماعی، مهارت های اجتماعی، سرزندگی، تمایزبخشی اجتماعی و تمایلات جنسی) و سرمایه اجتماعی(، اوقات فراغت، مقبولیت اجتماعی، فشار اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی) بر متغیر رضایتمندی از تصویر بدن جوانان(کنترل وزن ،دستکاری پزشکی ومراقبتهای بهداشتی و آرایشی) می باشد . جامعه آماری این تحقیق را 36289 نفر جوانان 15 تا 29 ساله شهرستان تنکابن در سال 1393 تشکیل میدهند . برای تجـزیـه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره صورت گرفته است. شاخصهای پژوهش نشان میدهد که دست یافتن به سرمایه های اجتماعی، جنسی و فرهنگی(بعد تجسم یافته) در دهه اخیر، زندگی جوانان را در رسیدن به هدفهایشان پیوند زده و فرهنگهای ویژه جوانان را جهانی کرده است، طوری که، همه افراد زیر 30 سال در تمامی طبقات اجتماعی را به خود جذب میکند. و به عبارت دیگر گروههایی از جوانان که وجه مشخصه آنان باورها، ارزشها و هنجارهای خاص در مقابل فرهنگ مسلط یا نظم اجتماعی حاکم باشد، فرهنگ ویژه جوانان را تشکیل میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
336 - ارزیابی کیفیت برنامههای درسی رشتههای آموزش معلمان
امیرحسین مهدیزاده ناهید شفیعیهدف اصلی از انجام این تحقیق، ارزیابی کیفیت برنامههای درسی رشتههای آموزش معلمان بوده است. کیفیت برنامهدرسی براساس نه عنصر هدف، محتوا، راهبردهای تدریس، فعالیتهای یادگیری، مواد و وسایل، ارزشیابی، گروهبندی، زمان و فضا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی&n أکثرهدف اصلی از انجام این تحقیق، ارزیابی کیفیت برنامههای درسی رشتههای آموزش معلمان بوده است. کیفیت برنامهدرسی براساس نه عنصر هدف، محتوا، راهبردهای تدریس، فعالیتهای یادگیری، مواد و وسایل، ارزشیابی، گروهبندی، زمان و فضا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی– پیمایشی است. جهت جمعآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل موارد زیر میباشد: دانشجویان رشتههای آموزش معلمان که در سال تحصیلی 88-87 به تحصیل مشغول هستند. و استادانی که دروس گوناگون را در رشتههای مذکور تدریس کردهاند. برای انتخاب حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد. انتخاب نمونه به روش نمونهگیری طبقهای بوده است که در درون هر لایه یا طبقه، آزمودنیها به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامهای از روشهای آمار توصیفی و آزمون T برای گروههای مستقل، آزمون همبستگی، آزمون یومان ویتنی و آزمون فریدمن در آمار استنباطی بهرهگیری شد. یافتهها نشان داد، برنامههای درسی رشتههای آموزش معلمان در هیچ یک از عناصر مورد بررسی از مطلوبیت و پویایی لازم برخوردار نبوده است. همه عناصر در سطح متوسط قرار گرفتهاند. از بین رشتههای مورد بررسی تنها رشته آموزش ابتدایی در برخی از عناصر در کیفیت مطلوبی قرار داشت و بقیه رشتهها از مطلوبیت کافی برخودار نبوده است. بنابراین برنامههای درسی ارایه شده در راستای اهداف کلی رشتههای آموزش معلمان حرکت میکند، ولی تا رسیدن به نتیجه مطلوب و کیفیت خاصه خود، راه طولانی دارد. با توجه به نتایج بهدست آمده به سؤال اصلی پژوهش اینگونه پاسخ داده میشود که: "کیفیت برنامههای درسی رشتههای آموزش معلمان با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی در سطح متوسط قرار گرفته است". تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
337 - بررسی و تحلیل نقش مولفه های برنامه درسی پنهان در تحکیم هویت علمی دانشجویان (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب)
محمد علی مجلل چوبقلو الهام تمجید تاشبا عنایت به اهمیت برنامه درسی پنهان در مراکز آموزشی، نگارنده در این مقاله در صدد است نقش مولفه های برنامه درسی پنهان(معماری و کیفیت ساختمان دانشکده یا دانشگاه، ساختار اجتماعی و اداری دانشکده یا دانشگاه، ارتباط متقابل اعضای هیئت علمی و دانشجویان و روابط میان فردی دانشجوی أکثربا عنایت به اهمیت برنامه درسی پنهان در مراکز آموزشی، نگارنده در این مقاله در صدد است نقش مولفه های برنامه درسی پنهان(معماری و کیفیت ساختمان دانشکده یا دانشگاه، ساختار اجتماعی و اداری دانشکده یا دانشگاه، ارتباط متقابل اعضای هیئت علمی و دانشجویان و روابط میان فردی دانشجویان با کارکنان و با یکدیگر) را در تحکیم هویت علمی دانشجویان را به طور موردی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب مورد بحث و بررسی قرار دهد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به صورت میدانی و زمینه ای انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بناب که تعداد آنها تقریباً 8000 نفربود و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 260محاسبه شد و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل سوال در حیطه برنامه درسی پنهان بود که هر سوال بر اساس طیف لیکرت( خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد) نمره گذاری شده بود؛ در راستای برآورد روایی پرسشنامه از دیدگاه استادان برنامه ریزی درسی استفاده شد و برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه، از دانشجویان به تعداد 20 نفر به طور مشترک و با فاصله حداقل یک هفته، دو مرتبه نظر خواهی شد وضریب پایایی محاسبه شده برای پرسشنامه تکمیل شده توسط دانشجویان برابر با(94/0+) بوده است که نشانگر اعتبار آن است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آماری توصیفی مانند فراوانی، میانگین و برای تبیین تفاوتها از آزمون آماری استنباطی پارامتریک z وغیر پارامتریک خی دو استفاده شد. آنچه از تجزیه وتحلیل داده های تحقیق بر آمد مولفه های برنامه درسی پنهان در تحکیم هویت علمی دانشجویان موثر هست و دلیل آن بالا بودن میانگینهای کسب شده از مورد انتظار بوده و در مجموع نشانگر تاثیر گذاری آنها بر چگونگی شکل گیری و تحکیم بنیه علمی دانشجویان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
338 - بررسی برنامه ی درسی تجربه شده ی دانشجویان کارشناسی ناپیوسته رشته ی آموزش ابتدایی
حسین مؤمنی مهموئی مرتضی کرمی سعید تیموریاین پژوهش به منظور "بررسی برنامه ی درسی تجربه شده ی دانشجویان کارشناسی ناپیوسته رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه" انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده است و جامعه ی آماری، اعضای هیأت علمی و مدرسین 15 نفر و دانشجویان ترم آخر کارشناسی رشته ی آموز أکثراین پژوهش به منظور "بررسی برنامه ی درسی تجربه شده ی دانشجویان کارشناسی ناپیوسته رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه" انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده است و جامعه ی آماری، اعضای هیأت علمی و مدرسین 15 نفر و دانشجویان ترم آخر کارشناسی رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه 50 نفر بودند. که کل جامعه ی آماری به عنوان نمونه مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته و مشاهده ی نظام یافته بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. از آزمون t تک نمونه ای وt مستقل برای تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که استادان و دانشجویان معتقدند بین برنامه ی درسی اجرا شده و تجربه شده، همخوانی وجود ندارد. در اجرای برنامه ی درسی، از دیدگاه دانشجویان، رویکرد بالنده و از دیدگاه استادان، رویکرد حمایتی موفق و حمایتی ناموفق برنامه ی درسی تعاملی بیشتر مورد توجه است. در مورد همخوانی برنامه ی درسی اجرا شده و تجربه شده (نهفته، تعاملی و یاد گرفته شده) بین استادان و دانشجویان اتفاق نظر وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
339 - بررسی وضعیت مولفه های کفایت اجتماعی در طراحی برنامه درسی پایه ششم ابتدایی از منظر معلمان
علی حسینی مهر سهیلا زال بیگیاین پژوهش با هدف بررسی وضعیت مولفه های کفایت اجتماعی در طراحی برنامه ی درسی پایه ی ششم ابتدایی، روش توصیفی _ پیمایشی را به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، به کار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه معلمان پایه ی ششم ابتدایی شهرستان تاکستان به تعداد 50 نفر بوده ان أکثراین پژوهش با هدف بررسی وضعیت مولفه های کفایت اجتماعی در طراحی برنامه ی درسی پایه ی ششم ابتدایی، روش توصیفی _ پیمایشی را به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، به کار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه معلمان پایه ی ششم ابتدایی شهرستان تاکستان به تعداد 50 نفر بوده اند که با روش تمام شماری هر 50 معلم شاغل به تدریس در سال تحصیلی 93-92 به عنوان نمونه ی آماری مورد نظرسنجی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی کفایت اجتماعی فلنر است که متناسب با اهداف پژوهش بومی و مورد استفاده واقع گردید. روایی محتوایی و روایی سازه ی ابزار اندازه گیری بر اساس قواعد تهیه پرسشنامه و نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ 84% به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردید. نتیجه ی پژوهش حاضر نشان داد میزان توجه به بعد شناختی، انگیزشی و هیجانی کفایت اجتماعی در برنامه ی درسی پایه ی ششم به صورتی معنی دار در سطح بالاتر از میانگین قرار دارد و میزان توجه به بعد رفتاری کفایت اجتماعی در برنامه ی درسی پایه ششم در سطح معنی داری 1% پایین تر از میانگین می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
340 - تعیین نقش ابعاد و مؤلفههای برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی پسر از دیدگاه معلمان شهرستان آبدانان در سال 94-93
اکبر رهنما ایوب علی فت محمود امیدیهدف پژوهش، تعیین نقش ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی پسر از دیدگاه معلمان شهرستان آبدانان در سال تحصیلی 94-1393می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان آبدانان که جمعیت آن ها أکثرهدف پژوهش، تعیین نقش ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی پسر از دیدگاه معلمان شهرستان آبدانان در سال تحصیلی 94-1393می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان آبدانان که جمعیت آن ها برابر با 307 نفراست. از این جامعه آماری با استفاده از نمونه ای تصادفی (طبقه ای) و با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری پژوهش برابر با171 نفر بدست آمد. برای سنجش خودکارآمدی اجتماعی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید و برای سنجش برنامه درسی پنهان از ابزار پرسشنامه ترکیبی پروین(1393) و احمدیان(1391) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی(آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد نقش مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر آبدانان معنادار بوده است و مؤثرترین عامل بر خودکارآمدی تحصیلی مربوط به مؤلفه ی روش تدریس و کم ترین آن مربوط به مؤلفه ی محتوا بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
341 - مقایسه ی وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایند برنامه ریزی درسی
اسماعیل کاظم پور فریده حق پرست فرشته هدایتیاین پژوهش با هدف مقایسه ی وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایند برنامه ریزی درسی (طراحی، اجرا، ارزشیابی) صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری، شامل همه ی معلمان با سابقه ی کاری بالاتر از 15 سال به تعداد 3899 نفر و س أکثراین پژوهش با هدف مقایسه ی وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایند برنامه ریزی درسی (طراحی، اجرا، ارزشیابی) صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری، شامل همه ی معلمان با سابقه ی کاری بالاتر از 15 سال به تعداد 3899 نفر و سابقه ی کاری کمتر از 5 سال به تعداد 259 نفر در دوره های مختلف تحصیلی شهر رشت بوده است که به استناد جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 351 نفر معلمان با تجربه (بالای 15 سال) و تعداد 139 نفر معلمان کم تجربه (کمتر از 5 سال) انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی محتوایی، برای محاسبه ی پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمره های وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایندهای طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه ریزی درسی تفاوت معنی داری وجود دارد. و همچنین میانگین نمره ی وضع مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در این فرایندها در مقایسه با وضع موجود بالاتر می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
342 - بررسی میزان انطباق برنامههای درسی مدارس با ویژگیهای شهروند خوب برای جامعه ی ایران
خلیل غفاری مریم غضنفریپژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای شهروند خوب در جامعه ی ایران و همچنین بررسی میزان انطباق برنامههای درسی مدارس با این ویژگیها از دیدگاه معلمان دوره ی متوسطه و پیش دانشگاهی صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش شام أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای شهروند خوب در جامعه ی ایران و همچنین بررسی میزان انطباق برنامههای درسی مدارس با این ویژگیها از دیدگاه معلمان دوره ی متوسطه و پیش دانشگاهی صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه ی دبیران دوره ی متوسطه و پیش دانشگاهی در تمامی رشتهها در شهرستان الیگودرز به تعداد 425 نفر بوده که بر اساس جدول مورگان تعداد 201 نفر به تصادف انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه ی محقق ساخته 28 سؤالی با مقیاس پنج درجهای در سه مؤلفه ی حوزه دانش، نگرش و توانایی مدنی شهروند خوب استفاده شد. جهت تعیین روایی از نظر استادان رشته ی برنامهریزی درسی استفاده شد و روایی ابزار از نظر آنها مورد تأیید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده در جریان تحقیق از هر دو بخش آمار توصیفی، استنباطی و آزمون آماری خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که اکثر معلمان ،ویژگیهای مطرح شده را به عنوان ویژگیهای یک شهروند خوب برای جامعه ایران در حوزه ی دانش، نگرش و توانایی مدنی قلمداد کرده اند. همچنین برنامه های درسی دوره ی متوسطه از دیدگاه معلمان انطباق کمی با ویژگی های یک شهروند خوب دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
343 - طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی بر اساس دیدگاه خبرگان زنان
حسین بقایی محمد حسین یارمحمدیان احمد علی فروغی ابریدرس جامعه شناسی موجباتی را فراهم می آورد تا دانش آموزان به مثابه بخشی از جوانان جامعه ، قادر باشند دانش لازم برای شناخت جامعه را کسب نموده ، مهارت های اجتماعی در خصوص سازگاری با زندگی اجتماعی و مراحل مختلف زندگی را فراگیرند و چگونگی تحلیل بینش جامعه شناختی را فراگیرند . أکثردرس جامعه شناسی موجباتی را فراهم می آورد تا دانش آموزان به مثابه بخشی از جوانان جامعه ، قادر باشند دانش لازم برای شناخت جامعه را کسب نموده ، مهارت های اجتماعی در خصوص سازگاری با زندگی اجتماعی و مراحل مختلف زندگی را فراگیرند و چگونگی تحلیل بینش جامعه شناختی را فراگیرند . هدف تحقیق ، تدوین و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بر اساس رویکرد سازنده گرایی می باشد . از نظر نوع پژوهش ، پژوهش کاربردی و از نظر روش ، پیمایش می باشد. جهت طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی برویکرد سازنده گرایی ، داده ها به شیوه اسنادی جمع آوری شده است . جامعه و نمونه آماری زنان متخصص برنامه درسی ، دبیران و سرگروه های آموزشی علوم اجتماعی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند . تجزیه و تحلیل داده های مربوط به طراحی واعتبار یابی الگو به دو شیوه کمی (آماری) و کیفی (تفسیری) صورت گرفته است. و در نهایت بر اساس رویکرد سازنده گرایی ، الگوئی طراحی شد و با استفاده ازروش مصاحبه اعتبار یابی شد و 6/82 درصد مصاحبه شوندگان با میانگین نمره 11/4 ، الگوی ارائه شده را متناسب ارزیابی کردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
344 - تحلیل جامعه شناختی جایگاه سازنده گرائی در محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه
حسین بقایی محمد حسین یارمحمدیانپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های رویکرد سازنده گرائی در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه صورت گرفته است . در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود. جهت گردآوری داده ه أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های رویکرد سازنده گرائی در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه صورت گرفته است . در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود. جهت گردآوری داده ها چک لیست تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و اعتبار آن توسط متخصصان فن تأیید شد . به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 86/0بدست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که به مؤلفه تعامل گروهی بیش از سایر مؤلفه ها توجه شده و کمترین میزان توجه و اهمیت مربوط به مؤلفه های توجه به محیط فیزیکی یادگیرنده ، ارزیابی فعالیت های گروهی ، سنجش عملکردی ، ارزیابی فرایند یادگیری ، نقش تسهیل گری معلم یادگیری موقعیتی ، تولید دانش می باشد . با توجه به یافته های پژوهش حاضر ، بازنگری برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در راستای توجه بیشتر به مؤلفه ها و شاخص های کمتر مورد توجه یا به مؤلفه هایی که اصلاً توجه نشده است ، ضروری به نظر می رسد .کلمات کلیدی : سازنده گرایی ، تحلیل محتوا ، برنامه درسی علوم اجتماعی ، دوره متوسطه تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
345 - جامعهشناسی مؤلفههای اقتصاد مقاومتی برای طراحی در برنامه درسی آموزش و پرورش ایران
نرگس کشتیآرای مصطفی عمادزاده ابوالفضل یزدانیهدف این پژوهش، اعتباربخشی برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه های اقتصاد مقاومتی برای آموزش و پرورش ایران میباشد که با روش کیفی (سنتزپژوهی) انجام شده است. حوزه پژوهش کلیه مقالات و متون مرتبط با مولفههای اقتصاد مقاومتی بوده که از بانکهای اطلاعات علمی الکترونیک دریافت و با روش أکثرهدف این پژوهش، اعتباربخشی برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه های اقتصاد مقاومتی برای آموزش و پرورش ایران میباشد که با روش کیفی (سنتزپژوهی) انجام شده است. حوزه پژوهش کلیه مقالات و متون مرتبط با مولفههای اقتصاد مقاومتی بوده که از بانکهای اطلاعات علمی الکترونیک دریافت و با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، کدگذاری باز، محوری و جایگزینی بود. یافتهها در مرحله اول نشان میدهد، مؤلفههای اصلاح الگوی مصرف، تکیه بر‎ظرفیتهای داخلی، دانش محوری، فسادستیزی، تامین امنیت اقلام راهبردی و خودکفایی، مردم محوری اقتصاد مقاومتی جهت بسترسازی آموزش در برنامههای درسی در آموزش و پرورش مناسب میباشند. در مرحله دوم، هریک از مؤلفههای شناسایی شده، با بهره گیری از روش سنتزپژوهی، تبیین شدند که مفاهیم و زیر مؤلفههای هریک از مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی در قالب جداول ارائه شده است. در مرحله سوم با استفاده از روش ضریب روایی محتوا، مؤلفههایی که قابلیت بسترسازی در نظام آموزشی را دارند مورد شناسایی قرارگرفت. با توجه مفاهیم و زیر مؤلفههای مرتبط با برنامه درسی استخراج شده، پیشنهاد میگردد، در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی در آموزش و پروش، برنامه درسی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی طراحی گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
346 - ارزشیابی برنامه درسی آموزش معماری ایران بر اساس رویکرد راهبردی با تأکید بر پیوند نظریه و عمل
کریستینه ابراهمیان بهرام وزیری ودیهه ملاصالحی سحر طوفان حسین مرادینسبهدف این پژوهش ارزشیابی ناکارآمدی برنامهی آموزشی کارشناسی رشتهی مهندسی معماری و تعیین میزان مطلوبیت سرفصلها با رویکرد راهبردی برای جوابگویی هر چه بیشتر به نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در جهت ساماندهی وضعیت ساختار آموزش معماری با تبیین آسیبها و گسستگیهای میان آ أکثرهدف این پژوهش ارزشیابی ناکارآمدی برنامهی آموزشی کارشناسی رشتهی مهندسی معماری و تعیین میزان مطلوبیت سرفصلها با رویکرد راهبردی برای جوابگویی هر چه بیشتر به نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در جهت ساماندهی وضعیت ساختار آموزش معماری با تبیین آسیبها و گسستگیهای میان آموزشهای نظری و عملی در جهت رسیدن به اهداف این رشته در ایران است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و متخصصان رشته معماری است، که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی در دسترس 67 نفر بعنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شده که دارای 37 سؤال و 5 مؤلفه اثربخشی درونی، اثربخشی بیرونی، اثربخشی نهانی، پیوند نظریه و عمل و نیازها و اهداف بازنگری میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از تحلیلعاملی تأییدی استفاده کردیم. با توجه به نتایج در برنامههای بازنگریشده اخیر هیچ کدام از نیازها برآورده نشدهاند و لزوم بازنگری مجدد برنامهدرسی آموزش کارشناسی معماری ایران با ضرورت توجه به پیوند نظریه و عمل در چارچوب توسعه دانش معماری در مرتبه اول و در نظر گرفتن نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در برنامه بازنگری در جهت رسیدن به اهداف که در مرتبه دوم ضرورت میباشد وجود دارد که در این راستا پیشنهادانی ارائه شدهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
347 - تأثیر برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی بر ادراک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی
سجاد پورباغبان فیروز محمودی اسکندر فتحی آذر بهروز کوهستانیپژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی بر ادارک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره ششم ابتدایی در درس علوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی بر ادارک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره ششم ابتدایی در درس علوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دوره ششم ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود. گروه آزمایش شامل دانشآموزانی بود که در معرض آموزش براساس الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفتند و گروه کنترل شامل دانشآموزانی بود که در معرض آموزش رایج مدارس قرار داشتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ادراک حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان داد، آموزش مبتنی بر واقعیت مجازی بر هر سه مؤلفه ادراک حل مسئله (اعتماد به خود، نزدیکی به مسئله و کنترل شخصی) و پیشرفت تحصیلی تأثیر مثبت دارد. لذا میتوان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر واقعیت مجازی میزان ادراک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را افزایش داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
348 - هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی
سعید شریفی رهنمو فرهاد سراجی عظیمه السادات خاکبازپژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامههای درسی الکترونیکی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند أکثرپژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامههای درسی الکترونیکی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند که با تعریف ابزار موردنظر در سایت پرس لاین به صورت اینترنتی در پژوهش حاضر شرکت کردند. با توجه به استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در این پژوهش، نمونهای به حجم550 نفر به روش نمونهگیری داوطلبانه و آنلاین پرسشنامه موردنظر را تکمیل نمودند. جهت جمعآوری دادههای موردنظر نیز از پرسشنامه هشت مولفهایخودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامههای درسی الکترونیکی استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها نیز ابتدا جهت بررسی عاملهای مقیاس و توزیع گویهها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرمافزار SPSS-28 و سپس جهت اعتباریابی گویهها و عاملها از تحلیل عاملی تاییدی با نرمافزار Smart-PLS-3 استفاده شده است. نتایج نشان داد بارهای عاملی هر یک از گویهها در 8 عامل پس از چرخش با واریانس مطلوب مورد تایید قرار گرفته زیرا مقدار قدرمطلق این ضرایب بیشتر است و عامل مربوطه نقش بیشتری در کل تغییرات (واریانس) متغیر مورد نظر دارد. بنابراین با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مولفههای پژوهش در هشت عامل خودکارآمدی، خودمدیریتی، کمکخواهی تحصیلی، انگیزش برای یادگیری، مسئولیتپذیری، خودسازماندهی، خودکنترلی و خودارزیابی با 73 گویه مورد تایید قرار گرفته و از بارهای عاملی مطلوبی برخوردارند. تحلیل عامل تاییدی نیز نشان داد گویههای هر هشت مولفه پژوهش به جز گویه پنج کفایت لازم را برای ماندن در پژوهش دارند و مقادیر بارهای عاملی آنها مناسب بود و از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین آلفای کرونباخ برای هر هشت مولفه بیشتر از 7/0 به دست آمده که نشان دهنده پایایی مطلوب است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
349 - ارزیابی وضعیت برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر جامعه محوری (الگوی هاردن)
الهام حسینی نسب مهناز جلالوندی فائزه ناطقیهدف از مقالۀ حاضر، ارزیابی وضعیت موجود برنامه درسی اجرا شده رشته کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر جامعه محوری طبق الگوی هاردن میباشد، که به روش سنتز پژوهی انجام شد. در بخش کیفی در این پژوهش با جستجو و جمعآوری پیشینه نظری و پژوهشی حول موضوع مورد نظر، ض أکثرهدف از مقالۀ حاضر، ارزیابی وضعیت موجود برنامه درسی اجرا شده رشته کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر جامعه محوری طبق الگوی هاردن میباشد، که به روش سنتز پژوهی انجام شد. در بخش کیفی در این پژوهش با جستجو و جمعآوری پیشینه نظری و پژوهشی حول موضوع مورد نظر، ضمن شناسایی و بازنمایی مفاهیم از طریق ترکیب آنها، گویههای متناسب با جامعه محوری در آموزش معلمان مشخص شدند. به منظور کنترل کیفیت تحلیلها، هنگام جمعآوری و تحلیل دادهها از معیار خود بازبینی محقق استفاده شد و همچنین برای اینکه ابعاد و مفاهیم استخراجی کنترل شوند از روش توافق بین دو کد گذار استفاده شد. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید، دانشجویان و فارغالتحصیلان رشته کارشناسی آموزش ابتدایی پردیسهای دانشگاه فرهنگیان میباشند که با روش نمونهگیری تصادفی از 4 استان به عنوان نمونه انتخاب و جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. پایایی ابزار با محاسبه آلفای کرونباخ 95/0 بدست آمد. روایی ابزار با نظر صاحبنظران و یافتههای تحلیل عاملی بررسی و تأیید شد. یافتههای پژوهش نشان داد، برنامه درسی رشته کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از نظر جامعه محوری هاردن در سطح پایینی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
350 - اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسئله دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی
سید طاهر سیدی نظرلو فیروز محمودی داود طهماسب زاده شیخلار حسین دهقان زادههدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حلمسئله دانشآموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حلمسئله دانشآموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و حجم نمونه آماری پژوهش با توجه به ماهیت نیمهآزمایشی بودن آن و بر اساس حداقل حجم نمونه در مطالعات نیمهآزمایشی 60 نفر برای دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) برآورد شد که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از بین دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت کاملاٌ تصادفی در گروهها جایگزین شدند. به منظور سنجش آزمودنیها، آزمون پیشرفت تحصیلی معلمساخته و پرسشنامه ادراک حلمسئله هپنر و پترسون (۱۹۸۲) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی از روش دو نیمه کردن استفاده شد، که مقدار آن 87% به دست آمد. پایایی پرسشنامه ادراک حلمسئله نیز بر اساس آلفای کرونباخ 85% بود. در این پژوهش، گروه آزمایش (یک کلاس 30 نفری) بر اساس الگوی درک طراحیمحور و گروه کنترل (یک کلاس 30 نفری) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از آمارههای توصیفی (جداول توزیع فراوانی، کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تکمتغیره) تحت نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور با تمرکز بر نتایج مطلوب یادگیری و ساختارمند کردن فعالیتهای یادگیری و نیز ایجاد یک چرخه مستمر شناسائی و اصلاح مشکلات یادگیری دانشآموزان، به طور معناداری بر افزایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیر میگذارد. همچنین تاکید درک طراحیمحور بر استفاده از ارزشیابیهای اصیل و معتبر، دانشآموزان را به استفاده از مهارتهای حلمسئله در دنیای واقعی و موقعیتهای عملی تشویق کرده و بر افزایش ادراک حلمسئله دانشآموزان تاثیر میگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
351 - ارزشیابی برنامهدرسی علومتجربی پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتنی بر اسناد بالادستی
منصور کاظمزاده عفت عباسی غلامرضا حاجیحسیننژاد غلامعلی احمدیپژوهش حاضر با هدف ارزشیابی وضعیت موجود برنامهدرسی علومتجربی پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، ترکیبی و اکتشافی متوالی است. نمونه کیفی پژوهش در بخش اسناد شامل کلیه اسناد بالادستیِ آموزش و پرورش دربارۀ درس علومتجربی أکثرپژوهش حاضر با هدف ارزشیابی وضعیت موجود برنامهدرسی علومتجربی پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، ترکیبی و اکتشافی متوالی است. نمونه کیفی پژوهش در بخش اسناد شامل کلیه اسناد بالادستیِ آموزش و پرورش دربارۀ درس علومتجربی ابتدایی بود و در بخش افراد شامل کلیه متخصصان حوزه محتوا و آموزش علومتجربی و کارشناسان خبره مطلع از اسناد بالادستی؛ نمونه کمی نیز شامل کلیه اعضای گروههای آموزشی معلمان علومتجربی دوره ابتدایی در سطح مناطق شهر تهران بود. در بخش تحلیل اسناد، ملاکها و مؤلفههایی که برنامه و کتابهای درسی علوم تجربی ابتدایی بر اساس آنها طراحی و تدوین شده است شناسایی و دستهبندی گردید و پنج مقوله توجه به الگوی هدفگذاری مبتنی بر شایستگیهای پایه، توجه به سوادعلمی فناورانه، توجه به رویکرد زمینه محور، توجه به اصل نقش فعال یادگیرنده، توجه به اصل اعتبار و نقش مرجعیت معلم در برنامهدرسی علومتجربی بهصورت هدفمند انتخاب شد و به منظور شناسایی زیر مقولههای مربوط به هریک از مقولههای به دست آمده از اسناد بالادستی، با گروهها و کارشناسان عضو شورای برنامهریزی درسی مربوط، متخصصان حوزه محتوایی در آموزش علومتجربی دوره دوم، متخصصان و دستاندرکاران مرتبط با طراحی و تدوین سند برنامهدرسی ملی مصاحبههای نیمهساختاریافته به عمل آمد و فرمهای تحلیل محتوا و پرسشنامه تدوین گردید. جهت تعیین روایی از روشهای تعیین قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید، و پایایی فرمهای تحلیل محتوا به روش ویلیام اسکات[1] مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که کمترین توجه برنامهدرسی علومتجربی به سواد فناورانه و بیشترین توجه به اصل شایستگیهای پایه میباشد و محتوای این برنامه درسی در برخی از زیرمقولهها از جمله، توجه به تفکرانتقادی، کارآفرینی، نقش تولید دانش، خودارزشیابی و نقادی و تفکر منطقی نیاز به بازنگری و توجه بیشتری دارند.6. William Scott تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
352 - «بررسی نقش برنامه درسی پنهان در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی89-88»
حسینعلی تقی پور هاجر غفاریپژوهش حاضر، به بررسی نقش برنامه ی درسی پنهان، در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88 می پردازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی آشکارسازی عواملی است که از طریق برنامه ی برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منت أکثرپژوهش حاضر، به بررسی نقش برنامه ی درسی پنهان، در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88 می پردازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی آشکارسازی عواملی است که از طریق برنامه ی برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منتقل می شود. روش تحقیق، از لحاظ هدف،کاربردی، و ازلحاظ نوع، توصیفی- همبستگی می باشد. در خصوص روائی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین استفاده شده و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ به میزان91/0 می باشد. جامعه آماری به تعداد 140 نفرمی باشد و در فرایند پژوهش 120 پرسشنامه معتبر به عنوان نمونه آماری به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفت. پرسشنامه محقق ساخته، برای بررسی تاثیرمولفه های برنامه درسی پنهان، که شامل ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی و روابط موجود در مدرسه، تشویق و تنبیه، فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط پاسخگویان تکمیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که: 1- بین ساختار فیزیکی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. 2- بین جو اجتماعی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدرسه رابطه معناداری وجود دارد. 3- بین روابط موجود در مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. 4- بین ساختار سازمانی و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد. 5- بین مکانیسم های تشویق و تنبیه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس رابطه معناداری وجوددارد . 6- بین میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و یادگیرهای ناشی از برنامه درسی پنهان رابطه معنا داری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
353 - مطالعهی ابعاد برنامهی درسی پنهان روشهای تدریس معلمان سال اول متوسطه شهر اردبیل از نظر دانشآموزان دختر
سحر علیزادهنیری یوسف ادیبهدف از پژوهش حاضر، مطالعه و مقایسهی ابعاد برنامهی درسی پنهان (پیامدهای منفی) روشهای تدریس معلمان سال اول متوسطهی شهر اردبیل در دروس زیستشناسی، ریاضی و ادبیات از نظر دانشآموزان دختر در سالتحصیلی 91-1390 بوده است. جامعهی آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر أکثرهدف از پژوهش حاضر، مطالعه و مقایسهی ابعاد برنامهی درسی پنهان (پیامدهای منفی) روشهای تدریس معلمان سال اول متوسطهی شهر اردبیل در دروس زیستشناسی، ریاضی و ادبیات از نظر دانشآموزان دختر در سالتحصیلی 91-1390 بوده است. جامعهی آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر نواحی 1و 2 در حال تحصیل در پایهی اول متوسطه برابر با 4105 نفر میباشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونهی دانشآموزان 352 نفر تعیین شد و از روش نمونهگیری خوشهای برای انتخاب نمونهها استفاده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی محقق ساخته بوده است که از روایی و پایایی لازم برخوردار بودند. روشهای آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
354 - تحلیلی بر منطق تایلر در برنامه ریزی درسی: مضامین موجه و مغفول
رحمتاله خسروی منصوره کافیزادهدیرپاترین صورتبندی نظری در قلمرو برنامه درسی "منطق تایلر" است که در کتاب معروف "اصول اساسی برنامه درسی و آموزش" منعکس شده است. این مقاله که با روش تحلیلی انجام شده، در صدد پاسخگویی به دو سؤال محوری است: 1) چه مضامینی از منطق تایلر هنوز هم موجه و قابل اعتناست؟ 2) مضامین أکثردیرپاترین صورتبندی نظری در قلمرو برنامه درسی "منطق تایلر" است که در کتاب معروف "اصول اساسی برنامه درسی و آموزش" منعکس شده است. این مقاله که با روش تحلیلی انجام شده، در صدد پاسخگویی به دو سؤال محوری است: 1) چه مضامینی از منطق تایلر هنوز هم موجه و قابل اعتناست؟ 2) مضامین مغفول این منطق کدامند؟ در این راستا ویژگیها و عناصر اساسی منطق تایلر از قبیل اهداف آموزشی؛ منابع تعیین اهداف (فراگیران، جامعه و متخصصان موضوعات درسی)؛ انتخاب، سازماندهی و ارزشیابی تجارب یادگیری؛ و نوع الگوی برنامه درسی مورد مطالعه و تفسیر قرار میگیرد. آنچه مقاله حاضر را متمایز میسازد، بهرهگیری از مصاحبههای تایلر برای فهم بهتر منطق او میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
355 - چگونگی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن به مؤلفههای فردی و گروهی خلاقیت دانشجویان
مریم افضلخانی عبدالرحیم نوهابراهیمهدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن شدن به مؤلفه های فردی و گروهی خلاقیت از دیدگاه متخصصان و کارشناسان برنامهریزی درسی بوده است. پژوهش حاضر، پژوهشی زمینهای میباشد که جامعه آماری آن، را کلیه متخصصان و کارشناسان برنامه درسی به تعداد 104 نفر ت أکثرهدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن شدن به مؤلفه های فردی و گروهی خلاقیت از دیدگاه متخصصان و کارشناسان برنامهریزی درسی بوده است. پژوهش حاضر، پژوهشی زمینهای میباشد که جامعه آماری آن، را کلیه متخصصان و کارشناسان برنامه درسی به تعداد 104 نفر تشکیل میدهد که با توجه به محدود بودن جامعه آماری کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از نرم افزار Spss، در بخش آمار توصیفی از جداول، فراوانی و در بخش آمار استنباطی جهت تحلیل دادهها در بخش اول پرسشنامه از از آزمونهای تساوی میانگین ،آزمون لوین[1]، F و دانکن[2]استفاده می شود و برای بخش دوم پرسشنامه از آزمون t برای یک نمونه استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکیست کاربرد رویکردهای و جهتگیریهای خلاق (توسعه فرآیندهای شناختی، دانش آموز مداری، انسان اجتماعی و انسان گرایی) در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت " نامطلوب و پایین" دارد. همچنین میزان پرداخته شدن به مؤلفههای خلاقیت از عناصر مختلف فردی ،گروهی گرایش به سمت "پایین" دارد؛ اما میزان کاربرد رویکردها و جهتگیریهای معنویت گرایی، موضوع مداری گرایش به سمت بالا دارد و رویکردها و جهتگیریهای همچون انتقال میراث فرهنگی و صلاحیت مداری گرایش به سمت متوسط و پایین دارد. 1- Levene 2- Duncan تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
356 - شناسایی و تعیین اهمیت مؤلفههای آموزش موسیقی در کتب دوره متوسطه و هنرستانهای موسیقی
حبیباله صیرفی جعفر قهرمانی داود طهماسبزاده شیخلارپژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین اهمیت مؤلفههای آموزش موسیقی در کتب دوره متوسطه و هنرستانهای موسیقی انجام یافته است. این بررسی متأثر از بنیان فلسفی تفسیری بوده و از رویکرد کیفی به شیوه تحلیل محتوی عرفی برخوردار است. در بخش اول، واحد مورد بررسی، کلیه کتب درسی هنر د أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین اهمیت مؤلفههای آموزش موسیقی در کتب دوره متوسطه و هنرستانهای موسیقی انجام یافته است. این بررسی متأثر از بنیان فلسفی تفسیری بوده و از رویکرد کیفی به شیوه تحلیل محتوی عرفی برخوردار است. در بخش اول، واحد مورد بررسی، کلیه کتب درسی هنر دوره اول و دوم متوسطه و هنرستانهای موسیقی بوده که جهت نمونهگیری از آن به شیوه نمونهگیری هدفمند عمل شد و کتابها و منابع معتبر و مرتبط انتخاب شد. واحد تحلیل در این بخش، تحلیل مضمون بود و از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جهت گردآوری، استخراج و استنتاج دادها استفاده شد. در بخش دوم برای تعیین اهمیت مؤلفههای آموزش موسیقی و درجه اهیمت آنها در کتابهای درسی از آنتروپی شانون استفاده شد. از تحلیل یافته ها در بخش اول طی کدگذاری انتخابی، چهار مقوله شناختی، مهارتی، خلاقیت و عاطفی (احساسی) استخراج گردید. این چهار مقوله طی کدگذاری محوری شامل۹۰ مؤلفه (شناختی ۲۶ مؤلفه، مهارتی ۲۳ مؤلفه، خلاقیت ۲۲ مؤلفه و عاطفی 1۹ مؤلفه) و طی کدگذاری باز 216 مضمون میباشد. طبق نتایج بدست آمده نشان می دهد که در بین مقولههای چهارگانه، مقوله شناختی از اولویت اول، مقوله مهارتی از اولویت دوم، مقوله خلاقیت از اولویت سوم و مقوله احساسی (عاطفی) از اولویت چهارم برخوردار میباشد. مؤلفههای تفکر تفسیری، آموزش کلیدی و افزایش درک مفاهیم، محتوا با پایه زیباشناختی، شکوفایی روح و روان توأم با زیبایی آفرینی و تمرینات مکرر و منظم نیز دارای بالاترین اولویتها در بین مؤلفهها بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
357 - ارائه الگوی برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر یادگیری هیجانی-اجتماعی در دوره متوسطه از دیدگاه معلمان
مرضیه رجبیزاده بدرالسادات دانشمند اصغر سلطانیهدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر یادگیری هیجانی- اجتماعی از دیدگاه معلمان زن ناحیهی یک کرمان بود. این پژوهش از بعد هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را دبیران زن درس دینی دوره ی متوسطه دختران أکثرهدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر یادگیری هیجانی- اجتماعی از دیدگاه معلمان زن ناحیهی یک کرمان بود. این پژوهش از بعد هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را دبیران زن درس دینی دوره ی متوسطه دخترانه که در سال تحصیلی 95-96 در مدارس ناحیه ی یک شهر کرمان مشغول به تدریس بوده اند (188 نفر) تشکیل می دادند. نمونه ی پژوهش برابر با 126 نفر بود که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای تکمرحلهای مدارس و سپس معلمان دینی زن انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته بود که پایایی آن با روش کرونباخ 95% محاسبه شد. روایی صوری ابزار نیز با نظر متخصصان علوم تربیتی تایید شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS23 و روش الگو یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS23 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قدرت رابطه بین عامل(برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر یادگیری هیجانی- اجتماعی) و متغیرهای قابلمشاهده آن (اهداف، محتوا، فعالیتهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی مبتنی بر یادگیری هیجانی- اجتماعی) مطلوب است. لذا میتوان گفت این چهار مؤلفه توانستهاند متغیر پنهان را بهخوبی بسنجند. در این میان از بین چهار مؤلفه، فعالیتهای یاددهی- یادگیری، با بیشترین ضریب مسیر (95/0) و اهداف با کمترین ضریب مسیر (51/0) تبیین کننده مدل است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
358 - ضرورت و امکان تغییر برنامه درسی مصوّب نظام آموزش عالی ایران به برنامه درسی تلفیقی (مطالعه موردی: گرایش مدیریت آموزشی، دوره کارشناسی)
سولماز نورآبادی پروین احمدی عذرا دبیریاصفهانی مقصود فراستخواهتحولات فزاینده در ابعاد گوناگون جامعه و گسترش علوم و دانش بشری؛ نیاز به بازنگری و تغییر در برنامه های درسی را ضروری می نماید.این ضرورت بیش از پیش در نظام آموزش عالی احساس می شود. این پژوهش در پی آن است که ضرورت و امکان استفاده از برنامه درسی تلفیقی در نظام آموزش عالی بخ أکثرتحولات فزاینده در ابعاد گوناگون جامعه و گسترش علوم و دانش بشری؛ نیاز به بازنگری و تغییر در برنامه های درسی را ضروری می نماید.این ضرورت بیش از پیش در نظام آموزش عالی احساس می شود. این پژوهش در پی آن است که ضرورت و امکان استفاده از برنامه درسی تلفیقی در نظام آموزش عالی بخصوص رشته علومتربیتی (مطالعه موردی: گرایش مدیریت آموزشی) را با استفاده از روش توصیفی– پیمایشی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری انتخاب شده شامل استادان و دانشجویان مقطع کارشناسی گرایش مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد. یافته های بدست آمده، با ضریب اطمینان 99% نشان دهنده نارضایتی استادان و دانشجویان گرایش مدیریت آموزشی از برنامه درسی فعلی از یک سو و حمایت ایشان از برنامه درسی تلفیقی، از سوی دیگر می باشد. در نهایت با استناد به یافته های تحقیق چنین نتیجه گیری می شود که: عدم کارایی برنامه درسی کنونی در نظام آموزش عالی اثبات و ضرورت تغییر این برنامه درسی احساس شده و در نهایت امکان این تغییر و تحول در برنامه درسی و حرکت به سمت تلفیق وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
359 - ارزیابی میزان توجه به «سواد فناورانه» در آموزش و پرورش عمومی (پایههای 9-1)
یوسف ادیب محمدرضا عزتی اسکندر فتحیآذر فیروز محمودیاین تحقیق با هدف تحلیل محتوای کتابهای درسی از نظر حضور عناصر سواد فناورانه و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری کلیه کتابهای دوره آموزش عمومی (پایههای 9-1) و نمونهگیری بر مبنای هدف بوده است. بر این مبنا، 24 کتاب درسی انتخاب و با استفاده از عناصر بیست گانه أکثراین تحقیق با هدف تحلیل محتوای کتابهای درسی از نظر حضور عناصر سواد فناورانه و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری کلیه کتابهای دوره آموزش عمومی (پایههای 9-1) و نمونهگیری بر مبنای هدف بوده است. بر این مبنا، 24 کتاب درسی انتخاب و با استفاده از عناصر بیست گانه سواد فناوری محتوای آنها توسط دو معلم جداگانه کدگذاری و دادهها در جداول فراوانی توصیف و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتیجه این تحلیل، عناصر دانش فناوری برای درک ماهیت و اثرات فناوری در حدی بسیار ضعیف ارائه شده است. عناصر پرورش مهارتهای فرایندی فناورانه در حد قابل قبول وجود داشت، اما این فرایندها در ماهیت با فعالیتهایی که ذاتاً فناورانه خوانده میشوند، مانند طراحی و رفع نقص فاصله داشت. در زمینههای فناورانه نیز فناوری اطلاعات بیش از سه چهارم عناصر محتوایی را به خود اختصاص داده و سهم زمینههای دیگر اندک بود. بنابراین در مجموع میتوان پتانسیل برنامه درسی ملی جدید را برای پرورش سواد فناورانه در همه ابعاد آن ناکافی و ضعیف توصیف نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
360 - ارائه آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی در برنامههای درسی آموزش عالی
بهنام طالبی سمانه مرادی مهدی پاکدل بناب قادر زمستانیهدف پژوهش حاضر تعیین ضرورت آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در برنامه های درسی آموزش عالی می باشد. از بین جامعه ی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری ورودی های 89 و 90 دانشگاه تبریز تعداد 380 نفر نمونه به شیوه ی تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب گردید. در فرایند گرد آوری داده ها از ت أکثرهدف پژوهش حاضر تعیین ضرورت آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در برنامه های درسی آموزش عالی می باشد. از بین جامعه ی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری ورودی های 89 و 90 دانشگاه تبریز تعداد 380 نفر نمونه به شیوه ی تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب گردید. در فرایند گرد آوری داده ها از ترجمه ی پرسشنامه ی استاندارد قابلیت های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی که توسط انجمن کتابخانه های آمریکا در سال 2000 به تصویب رسیده استفاده شده و برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون T) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات کسب شده حاصل از نظرات دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری درباره ی سواد اطلاعاتی خود تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین میانگین نمرات کسب شده دو گروه آموزشی (علوم انسانی و فنی) تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین بین میانگین نمرات کسب شده ی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. بر اساس یافته ها امکانات، محتوای آموزشی، کمیت و کیفیت عوامل مؤثر در خود یادگیری عواملی هستند که تفاوت یا عدم تفاوت ها از آن ناشی شده است و پیشنهاد می شود در برنامه های درسی آموزش عالی افزایش قابلیت های سواد اطلاعاتی دانشجویان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
361 - بررسی کمی و کیفی محتوای کتاب جامعه شناسی دوره متوسطه (علوم انسانی) براساس دیدگاه اجتماعی در برنامه ریزی درسی
محمد علی فرنیا سیده صدیقه پوررضاپژوهش حاضر به منظور بررسی کمی وکیفی محتوای جامعه شناسی دوره متوسطه براساس دیدگاه اجتماعی در برنامه ریزی درسی از نظر دبیران و دانش آموزان در انزلی اجرا شده است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی دبیران (40 نفر) و دختران پایه دوم و سوم دبیرستان (580 نفر) هستند. نمونه آم أکثرپژوهش حاضر به منظور بررسی کمی وکیفی محتوای جامعه شناسی دوره متوسطه براساس دیدگاه اجتماعی در برنامه ریزی درسی از نظر دبیران و دانش آموزان در انزلی اجرا شده است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی دبیران (40 نفر) و دختران پایه دوم و سوم دبیرستان (580 نفر) هستند. نمونه آماری برای معلمان 23 نفر زن و 15 نفر مرد و 2 نفر هم نامشخص هستند. با استفاده از فرمول کوکران 232 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بر روی انتقال فرهنگی، تغییر و تحول اجتماعی و شهروند مردم سالار میباشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی میباشد. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون خی دو() استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین محتوای دروس جامعه شناسی با انتقال فرهنگی با تربیت شهروند مردم سالار و تغییر تحول اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین همه سوالات تفاوت معنادار وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
362 - موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه (با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت)
وحیده علیپور مریم سیف نراقی عزت الله نادری علی شریعتمداریهدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی(روش ترکیبی)[1] موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه وتحلیل،ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد.گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحق أکثرهدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی(روش ترکیبی)[1] موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه وتحلیل،ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد.گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است.جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18 متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. در بخش پژوهش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی (شامل متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران) هستند، حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان به ترتیب برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گردید. روش نمونه گیری شیوه تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد.جهت تحلیل داده ها از تکنیک های جداول توزیع فراوانی، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و از ازمون های تی، تک نمونه و فریدمن در آزمون فرضیات استفاده شد. نتایج پژوهش کمی بیانگر آنند که پرورش تفکر انتقادی در دوره متوسطه با موانعی روبروست که عبارتند از: کم توجهی به مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت ترکیب، ارزشیابی، قضاوت و جمع بندی که این کم توجهی در عناصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) دوره متوسطه قابل مشاهده است. نتایج پژوهش کیفی: در مرحله کدگذاری باز که در دو سطح صورت گرفت (تولید مفاهیم اولیه) 26 مفهوم اولیه کشف و استخراج شدند، در مرحله کدگذاری محوری 7 مقوله (تولید مقوله های اصلی) و در مرحله کدگذاری گزینشی مقوله هسته ای استخراج گردید. با توجه به این که نظریه زمینه ای حول محور مقولات شرایطی،فرآیندی و پیامدی شکل می گیرد مقولات شرایطی شامل سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه و،مقولات فرآیندی شامل معلم،محتوا،اهداف و روش تدریس و مقولات پیامدی شامل تربیت شهروند خوب و تربیت متخصص خوب تعیین و درنهایت تئوری زمینه ای ارائه شد. [1] -Mix metod تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
363 - آسیب شناسی فرایند کارآفرینی در برنامه درسی رشته های تحصیلی دانشگاهی (مطالعه موردی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب)
محمدعلی مجلل چوبقلو رحیم عبدالله فام الهام تمجیدتاشاز آنجاکه امروزه بدلیل نبود زمینهجها و بسترهای لازم برای جذب و اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی و عدم توانایی آنها در خلق فرصتها و ایجاد زمینه کار برای خویش، مشکل کاریابی و کارآفرینی به مسئله مهمی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی تبدیل شده و می تواند به شکل گیری بحرانها و آسی أکثراز آنجاکه امروزه بدلیل نبود زمینهجها و بسترهای لازم برای جذب و اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی و عدم توانایی آنها در خلق فرصتها و ایجاد زمینه کار برای خویش، مشکل کاریابی و کارآفرینی به مسئله مهمی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی تبدیل شده و می تواند به شکل گیری بحرانها و آسیبهای اجتماعی متعددی بشود که بررسی بیشتری را می طلبد. یکی از راهکارهای مناسب و مطمئن برای حل این مسئله توانمندکردن آنها به مهارت کارآفرینی در طول تحصیلات دانشگاهی است که این توانایی می تواند جلوی بوجود آمدن بسیاری از چالشها و مسائل را بگیرد اما بدلیل وجود برخی مسائل وآسیبها در برنامه درسی رشته های تحصیلی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، دانشجویان مهارتهای لازم را در این زمینه کسب نمی کنند با آگاهی به اهمیت این موضوع در مسیر اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در این مقاله سعی شده به صورت موردی توانایی برنامهجدرسی رشته های دانشگاهی در کارآفرین نمودن دانشجویان از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب آسیب شناسی گردد و نتیجه ای که از تجزیه وتحلیل دادهای تحقیقق بر آمد مبین این حقیقت بود که برنامه درسی کارآفرینی از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست و توانایی تربیت کارآفرینان خلاق، مبتکر و توانا را ندارد و در ادامه با استناد به مبانی علمی موجود در این زمینه الگوی برنامه درسی کارآفرینی را برای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی پیشنهاد می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
364 - The Role of Hidden Curriculum on Educational Function of Students(A Case Study in Neyshabour High-school Students)
Heydar Jan Alizadeh Mahmoud Sharepour Reza Kashefi RadThis study studies the role of hidden curriculum on educational function of students in 2011-2012. It also studies the hidden curriculum (social setting) on educational function among high- school students in Nayshabour. This research is descriptive and inferential. It أکثرThis study studies the role of hidden curriculum on educational function of students in 2011-2012. It also studies the hidden curriculum (social setting) on educational function among high- school students in Nayshabour. This research is descriptive and inferential. It also uses Halpean craft questionnaire and the validity shows 88%. 290 students were selected. Social settings of high schools includes the relationship of staffs and principles with students. The relationship of teachers with students and the students with each other results are as follows: The social settings of special schools(Nemoneh Shahed) 1- The state schools are different from close-open social settings. 2- The social settings of Nemoneh schools are more open than state ones. 3- The social settings of girls schools are more open than boys ones. 4- The open social settings(21%) explains educational function of students. 5- If the social settings close more, the educational functions will reduce. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
365 - A Tailored Curriculum and Students’ General English Achievement across Gender
Bizhan Hekmatshoar Tabari Ramin Rahimi Mohammad Reza KhodarezaThe current study attempted to investigate the effect of a newly tailored curriculum on students’ general English achievement across gender as compared to the standard curriculum at Iranian tertiary education. The participants were 120 non-native undergraduate stu أکثرThe current study attempted to investigate the effect of a newly tailored curriculum on students’ general English achievement across gender as compared to the standard curriculum at Iranian tertiary education. The participants were 120 non-native undergraduate students of Pre-requisite General English course majoring in different disciplines at Ayandegan Institute of Higher Education in Tonekabon city. They were assigned into four groups including female control and experimental as well as male control and experimental. The experimental groups received teaching through the tailored curriculum and the control groups through the standard one. All the groups were given pretest and posttest on general English achievement. In order to analyze the data, a Kolmogrove-Smirnov test and an Independent Samples T-test were utilized. The findings of the study indicated female participant’s outperformance compared to the male ones, after being treated with tailored curriculum (TC) and standard curriculum (SC). However, the male participants experienced higher degree of progress after receiving TC as compared to SC, while such progress was not seen for the female. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
366 - Well-Managed Classroom with Effective Use of Technology in Early Childhood Education
Mahjabin Chowdhury Zohreh R. EslamiWhile the number of computers in the classroom continues to increase and tremendous support for technology integration exists in government, business, and academia, a major discrepancy exists between the level of technology use that is expected from the educators and th أکثرWhile the number of computers in the classroom continues to increase and tremendous support for technology integration exists in government, business, and academia, a major discrepancy exists between the level of technology use that is expected from the educators and the actual use and integration of technology in the classroom. However, effective technology integration in early childhood education depends on an early childhood program’s overall program goals and objectives, and the program’s goals and objectives for each student. Also, it depends on how computers are incorporated into the early childhood curriculum (Haugland, 2000). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
367 - Study the Effectiveness of complementary and extra curriculum activities on students’ self-belief
zahra zeinaddiny meymandThe main purpose of this research is to study the effect of complementary and extracurricular activities on students' self-belief. In a pre-test and post-test semi experimental design with a control and experimental group. The statistical population consisted of 223 six أکثرThe main purpose of this research is to study the effect of complementary and extracurricular activities on students' self-belief. In a pre-test and post-test semi experimental design with a control and experimental group. The statistical population consisted of 223 sixth grade female students in Bardsir. The sample consisted of 40 people who were selected by convenience sampling into experimental and control group. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) using SPSS-20 and variance analysis and t-test were used to evaluate the hypotheses. The results of the study showed that training in complementary and extracurricular activities, including participation in artistic activities, membership in student organizations, participation in scientific activities and participation in religious activities, affects the self-belief of sixth grade female students in Bardsir. Comparison of the above variables showed that complementary and extracurricular activities have a positive effect on students' overall, social and academic self-belief. However, it did not have a significant effect on individual and family self-belief. According to the role of education in creating a developed, complete and transcendent personality, the research results indicate the importance of considering designing and compiling complementary programs and various extracurricular programs along with formal curricula, tailored to the needs, interests and conditions of students and attention. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
368 - Content analysis of “Religion and Life” curriculum in the high school program in Iran in terms of the emphasis on creativity, critical thinking, and self-assertiveness in students
Solmaz KhademiThe emphasis put on creativity, critical thinking, and self-assertiveness in high school “Religion and Life” curriculum was surveyed. The study was carried out as a content analysis work with a study population of three “Religion and Life” textbo أکثرThe emphasis put on creativity, critical thinking, and self-assertiveness in high school “Religion and Life” curriculum was surveyed. The study was carried out as a content analysis work with a study population of three “Religion and Life” textbooks and three teacher’s guidebooks in Iranian high school program. The whole content of the books were studied so that the sample group was the same as the study population. Data collection tool was a researcher designed inventory designed based on theoretical foundations and literature review. Validity of the tool was supported by instructors in the School of Educational Sciences. Analysis units were the sentences in the textbook and teacher’s guidebooks. The results showed that the emphasis on creativity, critical thinking, and self-assertiveness in students was at low level at the objective section of the curriculum. In addition, the emphasis on creativity, critical thinking, and self-assertiveness in students was at very low level in the content of textbooks and teacher’s guidebooks. Therefore, a revision of the content the books by authors and curriculum planners is recommended. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
369 - Designing and validating an integrated model of curriculum components and aesthetic training in higher education
Mohamad Ardashiri Alireza Faghihi Mozhgan MohamadinaieniThe present study aims to design and validate integrated pattern of curriculum patterns and aesthetics training in higher education system. The ultimate goal is to find aesthetics components, which can be used along with other curriculum components originated from human أکثرThe present study aims to design and validate integrated pattern of curriculum patterns and aesthetics training in higher education system. The ultimate goal is to find aesthetics components, which can be used along with other curriculum components originated from humanities in the university curriculum. The present research was conducted using a mixed method of exploratory type in particular qualitative-quantitative. Statistical population of the quantitative and qualitative sections involved state universities of Khoozestan province. Considering the participants’ experiences, attitudes and comprehension, qualitative research method (data-based theory strategy developed by Strauss and Corbin) was used in the first section. Correlation method was used in qualitative section, considering integration and correlation among the components and validation of the underlying pattern. The data were analyzed with the aid of MAXQAD qualitative analysis software based on Strauss and Corbin systematic problem solution in three stages of open, axial and selective coding. Moreover, Delfi’s method was used for unanimity of a group of experts in order to develop the main model of the present research study. The components obtained were used in developing the proposed pattern. Findings of the study indicated that art and aesthetics, as the two worldviews in curriculum, involve various components and inspirations. These components can be employed with focus on important components of curriculum design such as objectives, content, method and evaluation of design, development and implementation of curricula. Finally, the conceptual pattern was recognized valid by experts of curriculum design at Khoozestan province university and the necessary corrections suggested by them were used in the proposed pattern. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
370 - Evaluation of Environmental Considerations within Iranian Elementary School Social Studies Curriculum
Hasan Mirzaie Firouz Rezaian Seyedeh Maryam HosseiniAbstract The purpose of this study was to investigate the attention to environmental factors in Iranian elementary school social studies curriculum. In this study, a descriptive method was used to identify environmental components and a content analysis method was used أکثرAbstract The purpose of this study was to investigate the attention to environmental factors in Iranian elementary school social studies curriculum. In this study, a descriptive method was used to identify environmental components and a content analysis method was used to evaluate and analyze the curriculum of social studies in elementary school. The statistical population of the study was the content analysis of the social studies curriculum of the elementary school of Iran which from this population, the fifth- and sixth-grade elementary school social studies curriculum was selected by the purposeful method. The data collection tool was the Objective Analysis List, Textbook Content Analysis List, and Teacher's Guidebook Content Analysis List, which was developed after studying the theoretical foundations and legal bases, and then its validity was determined by science-education experts. The unit of analysis of the sentences contained in the textbooks is the texts of the goals and the textbook of the teacher. In the content analysis section, the most important findings show that in the social studies curriculum of Iranian elementary schools in the cognitive aspect, skillful dimension and attitude dimension towards environmental components 9.72%, 5.89%, and 4.01%, respectively which indicates the lack of attention to this important issue. Keywords:Environment,Curriculum,Environmental Curriculum,Primary school. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
371 - Design and Validation of a Selective Attention-Based Curriculum with Upside down Approach in work and technology lesson in the first high school
Razieh Noori ladan salimi esmat RasoliThe purpose of this study was to design and validate a curriculum based on selective attention with a Upsidedown approach in work and technology lesson in the first high school. This research was carried out using a sequential heuristic approach using a hybrid method. F أکثرThe purpose of this study was to design and validate a curriculum based on selective attention with a Upsidedown approach in work and technology lesson in the first high school. This research was carried out using a sequential heuristic approach using a hybrid method. First, it was extracted by qualitative content analysis of the elements (purpose, content, teaching method, evaluation) of the selective attention-based Upsidedown curriculum. The exploratory and confirmatory factor analysis method was used for quantitative analysis of data. 15 individuals were selected as statistical sample. And in the quantitative section, all teachers and teachers in work and technology lesson in the first high school in Fars province numbered approximately 800 (315 men and 485 women). Using multi-stage cluster sampling with Cochran formula, 340 teachers of work and technology were selected. The data collection tool was a semi-structured interview qualitative section and a researcher-made quantitative questionnaire of selective attention with 31 items on a five-point Likert scale. Results: The results showed that the components of Working memory, competitive selection, Top-down Control and Bottom-up Control are effective in explaining Upsidedown curriculum pattern based on selective attention. Conclusion: If the Upsidedown curriculum is based on selective attention, learners can be effective in teaching, performing, and memorizing teacher verbal information and classroom visual information. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
372 - Curriculum Pattern in the Higher Education of Iran Using an Intercultural Approach
zahra shahbazi mehdi kalantari Alireza Sadeghi Mahmood MehrmohammadiThe purpose of this study was to design the curriculum pattern for the higher education of Iran using an intercultural approach with qualitative design and the Grounded Theory (GT) method. To study the characteristics of the curriculum with an intercultural approach, af أکثرThe purpose of this study was to design the curriculum pattern for the higher education of Iran using an intercultural approach with qualitative design and the Grounded Theory (GT) method. To study the characteristics of the curriculum with an intercultural approach, after conducting structured interview with 6 experts in the field of curriculum studies and higher education management, the main categories as well as subcategories of the process were extracted during the coding procedure, and as the research results revealed, the categories identified in the paradigm model with axial phenomenon included requirements (2 dimensions, 1 spectrum), objectives (2 dimensions, 1 spectrum), content attributes (2 dimensions, 2 spectrum), teaching – learning methods (1 dimension, 1 spectrum), teacher’s characteristics (2 dimension, 2 spectrums), assessment (1 dimension, 1 spectrum), causal conditions (dimensions of internal and external factors in the effective–neutral spectrum), contextual conditions (extra-organizational, intra organizational and trans organizational dimensions in broad–limited spectrum), intermediary conditions (dimensions of internal and external factors in the effective – neutral spectrum), strategies (dimension of intercultural paradigm in the stable–unstable spectrum) and consequences (comprehensive development dimension in the advanced–non advanced spectrum) which displayed the components of curriculum pattern in the higher education of Iran using an intercultural approach. In the end, the final model was presented to validate the GT through focus group method. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
373 - Identifying curriculum components based on environmental literacy in the first grade of high school in Varamin city
Afsaneh Saber garekani alireza tajik alaeddin etemad ahariThe purpose of this study was to identify the components of the curriculum based on increasing environmental literacy in junior high schools. The present study was a mixed (qualitative-quantitative) type. The qualitative stage of the research was based on the data metho أکثرThe purpose of this study was to identify the components of the curriculum based on increasing environmental literacy in junior high schools. The present study was a mixed (qualitative-quantitative) type. The qualitative stage of the research was based on the data method of the foundation and the method of grounded theory and Glazer Strauss. The statistical population of the qualitative section consisted of 10 experts, experts, and faculty members of the university with doctoral studies, including specialists in the field of curriculum planning and the field of environment. The statistical population of the quantitative section was all teachers and experts of the first secondary school of Varamin city in the academic year 1399-1400 and included 229 people who were selected by cluster random sampling. The research tool was semi-structured in the qualitative part of the interview and a researcher-made questionnaire in the quantitative part. The results of the present study led to the identification of the main category and 14 sub-categories in the form of a paradigm model including a curriculum based on increasing environmental literacy as the main category, elements of curriculum planning as causal conditions (curriculum goal, curriculum content, teaching process Curriculum learning and curriculum evaluation), contextual factors (teacher education and culture building), intervening conditions (environmental education policy-making, budgeting for environmental issues in textbooks, teachers' attitudes and knowledge about environmental issues, environmental assessment Strategies (strategic planning, infrastructure enrichment) and consequences (culture optimization, decision optimization and environmental performance improvement) were analyzed. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
374 - Phenomenological analysis of the challenges and opportunities of decentralization of high school curriculum with emphasis on multiculturalism and cultural heritage
zahra Ansari Parvin SamadiThe purpose of this study was to understand the experiences of university professors in relation to the challenges and opportunities of decentralization of curriculum development in high school with an emphasis on multiculturalism and cultural heritage. This qualitative أکثرThe purpose of this study was to understand the experiences of university professors in relation to the challenges and opportunities of decentralization of curriculum development in high school with an emphasis on multiculturalism and cultural heritage. This qualitative research was performed using phenomenological method. In this study, semi-structured interview method was used. For this purpose, data were collected by interviewing 15 professors (Professors of educational sciences in Tehran universities) who had research and teaching experience in this domain which was analyzed by Streubert and Carpenter (2003) method. The analysis of the interviews identified four main themes, including cultural challenges, social challenges, economical and structural challenges, and 19 sub-themes in the form of opportunities and challenges, including: flexibility, comprehensive participation, rejection of predetermination, focus on the interests of the child, non-prescriptive nature, avoidance of prejudice, practicality, attracting financial participation of the target community, avoidance of wasting resources, loss of bureaucracy, direct communication between developer and learner, risk of rupture cultural, ethnic and cultural hatred, cultural narcissism, risk of community fragmentation, risk of ethnic self-determination, the high cost of resources, the lack of a unified structure, and the confusion of mining. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
375 - Designing A Problem-Solving Skills Curriculum Model for Preschool Children and Validating It
Shahrzad Sarkhosh Alireza Sadegi Batool Faghiharam Hasan Shabani Gilchalan Rozita ZabihiThe aim of this study was to design a problem-solving curriculum model for preschool children and validating it. In this study, a mixed exploratory approach (qualitative-quantitative) was used. In the qualitative part, the population included curriculum specialists, edu أکثرThe aim of this study was to design a problem-solving curriculum model for preschool children and validating it. In this study, a mixed exploratory approach (qualitative-quantitative) was used. In the qualitative part, the population included curriculum specialists, educational psychologists and preschool teachers, and new domestic and foreign theoretical foundations. Based on the criterion sampling method, 13 sources were studied and for the interview, the purposeful snowball sampling method was used and finally the sample size was considered to reach theoretical saturation (36 people). In the quantitative part, the statistical population included curriculum specialists, educational psychologists, and preschool educators. The sample size was determined based on Cochran's formula of 357 people and proportional block random sampling method was used. Data were collected in the qualitative part through semi-structured in-depth interviews and in the quantitative part through a researcher-made questionnaire. Qualitative findings were obtained by content analysis and Max QDA software. The findings of the qualitative section represent a comprehensive theme, organizing themes at two levels, the first of which includes the nine elements of the curriculum (aims, content, teaching method, learning activity, teaching materials, space, time, grouping, evaluation) and the second level includes the characteristics of each of these elements. Each of the second level organizing themes also has a number of basic themes. To validate this model, factor analysis and structural equations were used in Smart PLS3 software تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
376 - Curriculum Accreditation Based on Job-Search Behavior in Technical and Vocational Schools
Sadegh Norooz Masarmi Abbas Gholtash mokhtar ranjbarThe aim of this study was to design and validate a curriculum based on job search in technical and vocational colleges. The general approach of the research was mixed (qualitative-quantitative) with the exploratory design. This research is applied in terms of purpose; I أکثرThe aim of this study was to design and validate a curriculum based on job search in technical and vocational colleges. The general approach of the research was mixed (qualitative-quantitative) with the exploratory design. This research is applied in terms of purpose; In terms of data collection method is combined and in terms of research data type, in qualitative part, it is a theoretical study and analysis method is the deductive content and in quantitative part, research is a descriptive survey with questionnaire tools and using statistical methods. This research is applied in terms of purpose and a mixed method is used for data collection. The statistical population entailed 47 people in the qualitative section and 265 people in the quantitative section. Via the random sampling method, 118 people were selected as the sample. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha coefficient of 96.04. The results revealed that the lack of a validating model of technical and vocational education, negligence in allocating the share of skills training in the education system, and the lack of necessary skills in graduates of technical and vocational centers are the most significant challenges in this area. The results of the study showed that since job search behavior is the driving point in education in successful countries in the field of technical and vocational curricula, designing a model of job behavior in the future is a necessity in skills training in technical and vocational colleges. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
377 - Curriculum Pattern of the Iranian-Islamic Lifestyle in the Secondary Education
Fateme Zare Abbas Gholtash Aliasghar MashinchiThis research aimed to design and validate the curriculum pattern of the Iranian-Islamic lifestyle in the secondary education system of Iran. This is a mixed-method qualitative-quantitative study that used interviews, documents and the descriptive survey method. In the أکثرThis research aimed to design and validate the curriculum pattern of the Iranian-Islamic lifestyle in the secondary education system of Iran. This is a mixed-method qualitative-quantitative study that used interviews, documents and the descriptive survey method. In the qualitative part, 12 experts in the field of education and university professors participated in the study. To select the participants, the purposive sampling method was used in the qualitative part and the cluster sampling method was employed in the quantitative part of the study. Moreover, the stratified random sampling method was applied in each cluster. MAXQDA was used to analyze the interviews. According to the results, 110 themes in the form of 10 components, including thinking and creativity (4 concepts), health issues (5 concepts), economic issues (4 concepts), defense and security issues (4 concepts), social and sociological issues (7 concepts), ideological and religious issues (10 concepts), cultural and artistic issues (6 concepts), scientific and educational issues (7 concepts), and psychological issues (4 concepts) were introduced to analyze the components of the Iranian-Islamic lifestyle. It was found that the interviews on the ideological and religious components had higher frequency and received more attention. .Hence, the culture of supporting applied research curricula should be institutionalized in schools, and workshops and training courses should be held to improve the knowledge of teachers in the field of applied research curriculum. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
378 - Empowering Economic Development: Integrating Economic-related Issues into Secondary School Curricula
Amir Toghyani Jahanbakhsh Rahmani Narges keshtiarayIn today’s rapidly evolving global economy, it is essential to equip young learners with the necessary skills and knowledge to thrive in the workforce and contribute to economic development. Education is the vital driver of human capital and development in countri أکثرIn today’s rapidly evolving global economy, it is essential to equip young learners with the necessary skills and knowledge to thrive in the workforce and contribute to economic development. Education is the vital driver of human capital and development in countries, and the success of any educational system depends heavily on its curriculum. This paper aims to study the pivotal role of the curriculum in shaping education and its contribution to economic development. In particular, this paper studies four components (objectives, content, teaching-learning methods, and evaluation) of secondary schools’ curricula in G7 countries (Italy, France, Japan, US, Canada, Germany, UK) and Iran to present a set of proposed concepts for the Iranian curriculum with a focus on economic features. George Brady's comparative strategy (description, interpretation, juxtaposition, comparison) was used in this qualitative research. The proposed concepts are arranged in three layers: the first includes improvement of A) scientific skills (mathematics and basic sciences), B) technical skills (general profession and technological literacy), and C) process skills (systemic thinking and problem-solving). The study of world history and geography as well as other countries’ languages and cultures is the second part. The third includes altruism for others, the environment, and the future. This study serves as an introduction to the skills and abilities needed by Iranian students to compete in the real world. The proposed curriculum model offers a clear summary of some of the essential competencies for tomorrow’s society and workplace. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
379 - Designing the Curriculum of Virtual Schools in the Second Period of Secondary School (Khaf City - Razavi Khorasan)
reza vala Ali Reza Zanganeh alaeddin etemad ahariThere are many factors that entail avoiding going to physical schools. Then virtual schooling is a challenge nowadays. To respond to ‘What is the curriculum of virtual schools in the second period of secondary school?’ in a mixed exploratory method in this s أکثرThere are many factors that entail avoiding going to physical schools. Then virtual schooling is a challenge nowadays. To respond to ‘What is the curriculum of virtual schools in the second period of secondary school?’ in a mixed exploratory method in this study, the validity and reliability of coding were verified via credibility, dependability, confirmability and transferability criteria. The questionnaire validity was approved by the experts and its reliability by Cronbach’s α of 0.70. The questionnaire was given to 152 high school participant teachers in Khaf. The validity and reliability of the curriculum content, evaluation, learning-teaching flows, presentation strategies, and suitability was verified by factor loading (above 0.50) and significance level (above 1.96); the virtual curriculum components’ coefficient of determination, predictive power of the model, and Goodness of Fit were acceptable. The findings imply the development of an in-depth hardware and software for the required virtual infrastructure across the country. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
380 - Content analysis of Religion and Life Curriculum in Terms of the Emphasis Put on Self-Esteem, Responsiveness, and Self-Actualization of Students
Solmaz KhademiThe emphasis on self-esteem, responsiveness, and self-actualization of high school students in Religion and Life textbooks was examined. The study was carried out as a quantitative content analysis. Study population and sample group consisted of three Religion and Life أکثرThe emphasis on self-esteem, responsiveness, and self-actualization of high school students in Religion and Life textbooks was examined. The study was carried out as a quantitative content analysis. Study population and sample group consisted of three Religion and Life textbooks and three teacher’s guidebooks. The whole contents of the books were surveyed using a researcher-designed checklist based on the theoretical background and literature review. Validity of the tool was confirmed by the university professors at the School of Educational Sciences. The base units of analysis were the sentences in the textbooks and the teacher’s guidebooks. The results revealed that emphasis on self-esteem, responsiveness, and self-actualization was at low level in terms of objectives. Moreover, the emphasis on self-esteem, responsiveness, and self-actualization was at very low level in terms of contents of the textbooks and teacher’s guidebooks. Therefore, revising the contents of the textbooks by the curriculum planners and authors is recommended. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
381 - شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل- افغانستان
وحیدالله عبدالرحیم زی محبوبه عارفی کوروش فتحی واجارگاه اسماعیل جعفریهدف پژوهش شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد از نوع اکتشافی در بهار سال 1401 انجام شد. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته ه أکثرهدف پژوهش شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد از نوع اکتشافی در بهار سال 1401 انجام شد. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته هدفمند با دو گروه اساتید و دانشجویان رشته زیستشناسی که ۱۹ تن شرکت کرده بودند به عمل آمد. جهت تحلیل دادهها از رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین استفادهشده است. یافتهها نشان میدهد که سه مؤلفه مهم شامل: جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در زیباییهای طبیعت و حفاظت محیطزیست، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در ژنتیک انسانی، حیوانی و گیاهی، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در آموزش مجازی و کاربرد واقعیت افزوده مورد شناسایی قرار گرفت. یافتهها حاکی است که فناوری اطلاعات و نوآوری در رشته زیستشناسی با کمبود وسایل مدرن جهت انجام آزمایشهای پیشرفته و کاربرد فعالیتهای یاددهی – یادگیری مواجه است. جهت کاهش چالشها مسئولان و سیاستگذاران فناوری اطلاعات و نوآوری به تجهیز کردن وسایل مدرن آزمایشگاه، ظرفیتسازی منابع انسانی و آگاهی از نوآوریهای جدید توجه داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
382 - آسیبشناسی شبکه شاد بر اساس میزان اثربخشی عناصر برنامه درسی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی
مجید کهرازهی عباس اناری نژادپژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_13 أکثرپژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_1399 بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان میباشد.روش انتخاب نمونه نیز بهصورت هدفمند بوده است؛بدین صورت که از هر10 مدرسه دوره ابتدایی3 معلم و در مجموع30نفر جهت مصاحبه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در بخش کیفی استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلمان دوره ابتدایی ودر رویکرد کمی نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود.روش تجزیه و تحلیل دادههای کیفی انجام مراحل سهگانه کدگذاری و برای دادههای کمی استفاده از آمار توصیفی بود. بعد از تجزیه و تحلیل داده های حاصل با تاکید بر عناصر اصلی برنامه درسی، 4 مقوله کلی (اصلی)، 29مقوله فرعی و81مقوله پایه ازمهمترین مولفه-های کلیدی برای آسیب شناسی شبکه شاد مشخص شدند.نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی (شامل اهداف، محتوا،روشهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) در شبکه شاد نسبتا مطلوب میباشد؛ هرچند برای رسیدن به شرایط مطلوب بهویژه در بخش روشهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی هنوز فاصله بسیاری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
383 - اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی
اسماعیل جعفری کوروش فتحی واجارگاه محبوبه عارفی مرتضی رضایی زادهموکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام أکثرموکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام گرفته است. این پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای شهر تهران پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 14 نفر از افراد متخصص و صاحبنظر در حوزه فناوری آموزشی میباشد و بخش کمی شامل 476 نفر از اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران است که از میان آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق روش مرور توسط خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش بود و در بخش کمی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 0/93 تعیین شد. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 28 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی، پدیده‎محوری، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر راهبردها و پیامدها به‎دست آمده است که عوامل مؤثر در برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی و روابط آنها را نمایان میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
384 - واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران
محمدرضا غزنوی زهره سعادتمند نرگس کشتی آرایپژوهش حاضر، با هدف واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران، با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی و روش سنتز پژوهی) و کمی (پرسشنامه) انجام شد. حوزه پژوهش در سطح کیفی در قسمت تحلیل محتوا (مقالات أکثرپژوهش حاضر، با هدف واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران، با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی و روش سنتز پژوهی) و کمی (پرسشنامه) انجام شد. حوزه پژوهش در سطح کیفی در قسمت تحلیل محتوا (مقالات و کتابهای حوزه برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی) و در قسمت سنتز پژوهی (کشورهای دارای برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی مالزی، استرالیا، فنلاند، سنگاپور، کره جنوبی و انگلیس) بوده است. نمونهگیری به صورت تدریجی انجام شد و تا سر حد اشباع ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان برنامه درسی، تکنولوژی آموزشی و مدرسان هوشمندسازی در ایران بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 375 نفر برآورد گردند. از طریق نمونه‎گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای نمونه مورد نظر انتخاب و پرسشنامه 41 گویه ای در اختیار افراد قرار گرفت. برای تأیید اعتبار یافته ها در بخش کیفی از معیار باور پذیری (بهره گیری از افراد خارج از محدوده پژوهش) و برای تأمین اطمینان پذیری از روش حسابرسی (کنترل بیشینه ای در مرحله یادداشتبرداری) استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی با به کاربری نظام مقوله ای قیاسی و کدگذاری موضوعی و در بخش کمی به روش تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. نتایج نشان داد هوشمندسازی مفهومی است که در برگیرنده ابعاد پنج گانه سیستم مدیریت، محیط یاددهی و یادگیری، توانمندسازی، سختافزار و نرمافزار بوده و مدل برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی دارای ساختاری با عناصر اهداف، محتوا، روش های یاددهی و یادگیری و روش های ارزشیابی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
385 - شناسایی مؤلفههای برنامهدرسی مبتنی بر وب بر اساس دیدگاه دبیران و کارشناسان
اسماعیل کاظم پور مریم گلشاهی نوشین شاه بهرامیهدف از این پژوهش، ارایه الگویی برای تدوین برنامهدرسی مبتنی بر وب است. این تحقیق، به صورت توصیفیـ تحلیلی بوده و با عنایت به پرسشهای تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل 524 نفر از دبیران هنرستانهای فنیـ حرفهای و 58 نفر از کارشناسان علومتربیتی شهرستان لاهیجا أکثرهدف از این پژوهش، ارایه الگویی برای تدوین برنامهدرسی مبتنی بر وب است. این تحقیق، به صورت توصیفیـ تحلیلی بوده و با عنایت به پرسشهای تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل 524 نفر از دبیران هنرستانهای فنیـ حرفهای و 58 نفر از کارشناسان علومتربیتی شهرستان لاهیجان در سال 1393 بود که از این تعداد 308 نفر از دبیران و 58 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته متشکل از 72 سؤال برنامهدرسی مبتنی بر وب است. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه، از برآورد کفایت نمونهبرداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت که حکایت از وجود شرایط مناسب اجرای تحلیل عاملی دارند، استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. تحلیل عاملی بر پایه روش تحلیل مؤلفههای اصلی، انجام گرفت و نتایج نشان داد، برنامه درسی مبتنی بر وب، شش مؤلفه اساسی دارد و قابل مدلسازی است. این تعداد مؤلفهها روی هم 280/51 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین میکنند. در مرحله نهایی با استفاده از چرخش Olbimin ماتریس عاملی ساختار ساده عاملها بهدست آمد. عاملها تحت عناوین اهداف و نیازها، محتوا و منابع، شیوههای یاددهی- یادگیری، اجرا و ارزشیابی نامگذاری شدند. در نهایت با توجه به این شش عامل مؤثر بر برنامهدرسی مبتنی بر وب، مدل مفهومی آن طراحی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
386 - تأثیر اثربخشی کاربست تختههای هوشمند بر عناصر برنامهدرسی مبتنی بر الگوی پذیرش فناوری
لیلا حشمتی فر شادی جزینی بی بی عشرت زمانیاستفاده از سیستم آموزش الکترونیکی و هوشمند میتواند باعث تقویت دانش و بازده درسی بهتر شود. بنابراین، مدارس امروز باید برای عصر اطلاعات طراحی شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اثربخشی کاربست تختههای هوشمند بر عناصر برنامهدرسی از دیدگاه معلمان دوره دوم متوسطه میباشد. أکثراستفاده از سیستم آموزش الکترونیکی و هوشمند میتواند باعث تقویت دانش و بازده درسی بهتر شود. بنابراین، مدارس امروز باید برای عصر اطلاعات طراحی شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اثربخشی کاربست تختههای هوشمند بر عناصر برنامهدرسی از دیدگاه معلمان دوره دوم متوسطه میباشد. این پژوهش به روش کیفی انجام گرفته و از نوع تحقیقات کاربردی است که بر مبنای الگوی پذیرش فعالیت میباشد. روش جمعآوری دادهها مشاهده و مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. نمونه آماری جهت مصاحبه، 20 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه اصفهان و مشاهده کلاسهای درس آنان بود. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری دادهها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام شد. نتایج نشان داد تخته های هوشمند از منظر چهار عنصر برنامهدرسی (هدف، محتوا، استراتژی کلاسی و ارزشیابی) و بر مبنای دو عنصر از الگوی پذیرش فناوری (سهولت کاربرد و فایده درک شده) دارای ویژگیهایی است. به طور کلی، در حیطه سهولت کاربرد به موارد ذخیره و بازیابی مطالب، تنوع رنگ، استفاده از صفحات متعدد، انعطاف در مدیریت کلاس و طرز نشستن دانشآموزان و ارزشیابی مستمر و تدریجی اشاره شد و در حیطه فایده درک شده، مواردی مانند میزان دقت بالا، افزایش انگیزه و علاقه دانشآموزان، همگام کردن دانشآموزان با پیشرفتهای روز، نیاز به عینیسازی در برخی از دروس، استفاده بهینه از زمان و جلوگیری از هدر رفتن وقت و استفاده از ارزشیابی شفاهی از مهمترین عاملهای ذکر شده توسط دبیران بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
387 - ارزشیابی کیفیت محتوای الکترونیکی از منظر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مهوش کاظمی قره چه مقصود امین خندقیهدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت محتوای الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش پژوهش، توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری، دانشجویان دوره های آموزش الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با استفاده از نمونهگیری طبقه ای نسبتی، از بین آنها، نمونهای أکثرهدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت محتوای الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش پژوهش، توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری، دانشجویان دوره های آموزش الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با استفاده از نمونهگیری طبقه ای نسبتی، از بین آنها، نمونهای به حجم 250 نفر انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته ارزیابی کیفیت فرآیند تولید محتوای الکترونیکی بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t، آنوا و مانووا) استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونهای نشان داد که میانگین کل مقیاس کیفیت محتوای الکترونیکی و مؤلفه های آن (دسترسی، سازماندهی، صفحه آرایی، منابع، زبان و ارزیابی) در نمونه مورد نظر از میانگین نظری بیشتر میباشد. نتایج آزمون تی مستقل و مانوا بیانگر عدم تفاوت معنادار بین میانگین کل مقیاس کیفیت محتوای الکترونیکی و مؤلفه های آن بر حسب جنسیت بود. نتایج آزمون آنوا و مانووا نیز نشاندهنده تفاوت معنادار بین میانگین کل مقیاس محتوای الکترونیکی و مؤلفه های آن در دانشجویان رشته های مختلف بود. در مجموع می‎توان گفت کیفیت محتوای ارایه شده در دوره های آموزش الکترونیکی از منظر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
388 - طراحی برنامه درسی مجازی در درس علوم اول متوسطه (پایه نهم)
فرشته افکاری غلامعلی احمدی سیده فاطمه شمشیرگرانپژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مجازی مناسب درس علوم مقطع اول متوسطه با روش آمیخته ( ترکیبی ) شامل دو بخش کیفی با استفاده از مطالعه منابع مرتبط ، از روش پژوهش توصیفی و کمی ( پرسشنامه ) انجام شد .جامعه آماری مورد مطالعه کتاب درسی علوم وکتاب راهنمای معلم بوده است. مؤل أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مجازی مناسب درس علوم مقطع اول متوسطه با روش آمیخته ( ترکیبی ) شامل دو بخش کیفی با استفاده از مطالعه منابع مرتبط ، از روش پژوهش توصیفی و کمی ( پرسشنامه ) انجام شد .جامعه آماری مورد مطالعه کتاب درسی علوم وکتاب راهنمای معلم بوده است. مؤلفه ها و شاخص ها از کتاب درسی علوم اول متوسطه و کتاب راهنمای آن ها استخراج گردید. است .با بهره گیری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) شامل های چند رسانه ای، ابر رسانه های، تعاملی، انعطاف زمانی و مکانی و نظریه های یادگیری یادگیرنده محور دو عامل اثرگذار بر طرح برنامه درسی ، برنامه درسی مجازی ارائه گردید . روایی محتوایی برنامه درسی طراحی شده، توسط 14 نفر از متخصصان حوزه برنامه درسی تایید و پایایی آن نیز، ازطریق پرسشنامه محقق ساخته 31 گویه ای که دراختیار ایشان قرار گرفت و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 98/0 برآورد گردید.نتایج نشان داد که برنامه درسی مجازی علوم پایه نهم دارای عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی و یادگیری و روش های ارزشیابی می باشد و با توجه به نتایج مدل مفهومی ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
389 - رتبه بندی عوامل تعیین کننده ضرورت تربیت شهروند الکترونیک در برنامه درسی دوره متوسطه اول
مریم فتوحی نیا کامبیز پوشنه علی اکبر خسروی بابادیهدف از پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثربرضرورت تربیت شهروندالکترونیک دربرنامه درسی بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری موردمطالعه پژوهش کلیة استادان حوزه و دانشگاه در رشتة علوم تربیتی و نمونه آماری مطالعه أکثرهدف از پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثربرضرورت تربیت شهروندالکترونیک دربرنامه درسی بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری موردمطالعه پژوهش کلیة استادان حوزه و دانشگاه در رشتة علوم تربیتی و نمونه آماری مطالعه مورد نظر مدارس دولتی متوسطه اول شهرستان گرگان می باشد. باتوجه به روش بکار رفته، حداقل نمونه 5 نفر و حداکثر10 نفر می باشد که ما حداکثر نمونه یعنی ده نفر را انتخاب کردیم. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه AHP محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان امر بوده است. روایی ابزار بهکار رفته، نوعی اعتبار منطقی یا محتوایی است که به روش بهکار رفته مربوط می شود. دراین تحقیق ابتدا برای شناسایی مهمترین معیارهای مؤثر برضرورت تربیت شهروند الکترونیک دربرنامه درسی براساس ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی اقدام کرده و سپس برای تعیین اولویت معیارهای تحقیق حاضر از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره و مدل AHP و برای انتخاب بهترین گزینه مبتنی براولویت معیارهای موردمطالعه ازتکنیک TOPSIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که عامل تفکر اختراعی و انتقادی در رتبة اول، عامل بهرهوری رتبة دوم، عامل سواد قرن دیجیتال رتبة سوم، عامل کیفیت سیستم آموزشی رتبة چهارم شهروندان مفید دارد با تربیت شهروند الکترونیک از بسیاری از هزینهها، اتلاف انرژیها و فرصتها میتوان پیشگیری کرد.وعامل ارتباط مؤثر رتبة پنجم اهمیت قرار دارد. نهاد آموزشی مهمترین نقش را در تربیت افراد بخصوص تربیت تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
390 - بررسی وضعیت موجود برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر دانش فناوری (براساس الگوی TPACK)
فتح اله کوشکی محبوبه خسروی مصطفی قادری علیرضا صادقیپژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی از منظر دانش فنآوری انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوا است. میدان پژوهش، برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی است. نمونه ی پژوهش دروس کاربرد فاوا در آموزش ابتدایی به روش هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش سیاه أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی از منظر دانش فنآوری انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوا است. میدان پژوهش، برنامه درسی قصد شده آموزش ابتدایی است. نمونه ی پژوهش دروس کاربرد فاوا در آموزش ابتدایی به روش هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است که براساس الگوی TPACK تهیه شد. روایی ابزار به روش صوری تأیید شد و برای پایایی ابزار به روش اسکات ضریب توافق 05/91 به دست آمد. تجزیه و تحلیل کیفی داده ها نشان داد که برنامه درسی حاضر از منظر دانش های معلمی بر مبنای الگوی قدیمی شولمن طراحی شده است. چون موضوعات مربوط به دانش فنآوری، جزء شایستگی محتوای پداگوژی بیان شده، به دانش فنآوری به عنوان یکی از انواع شایستگی به صورت واحدهای تئوری و عملی، به دانش فنآوری به صورت آنالوگو دیجیتال، به تلفیق فنآوری با محتوا و پداگوژی و یکپارچه سازی این سه با ارائه ابزارهای محتوا، ابزارهای تدریس آنلاین و ابزار ارزشیابی توجه نشده است. بنابراین از ظرفیت برنامه درسی برای آموزش دانش فنآوری به خوبی استفاده نشده و براساس الگوی TPACK ناقص است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
391 - چیستی، چرایی و چگونگی آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی
سعید انصاری فرهاد سراجی محمد رضا یوسف زادهآموزش سواد رسانهای به عنوان یک روش توانمندسازی کودکان در برابر رسانههای متکثر ، از ضروریات عصر تغییرات و دگرگونیهای مداوم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی، چرایی و چگونگی آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام شدکه بر اس أکثرآموزش سواد رسانهای به عنوان یک روش توانمندسازی کودکان در برابر رسانههای متکثر ، از ضروریات عصر تغییرات و دگرگونیهای مداوم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی، چرایی و چگونگی آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام شدکه بر اساس مراحل شناسایی، غربالگری، شایستگی و شامل شدن 20 مورد از منابع جستجو شده، انتخاب شدند . یافتههای پژوهش علاوه بر تبیین مولفههای آموزش سواد رسانهای(تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه)، بر ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان دورهی ابتدایی از یک سو و مخاطب خاص رسانهای بودن کودکان از سوی دیگر در جهت ضرورت آموزش سواد رسانهای تاکید دارد. همچنین مطالعه و تحلیل مدلهای آموزش سواد رسانهای نشان میدهد که آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی باید بر مبنای تعقل و پژوهشگری صورت گیرد و لازمهی آن قرار گرفتن کودک در فضای اجتماع پژوهشی مبتنی بر گفتوگو است که در آن صورت محتوای چالشانگیز با قابلیت پژوهش و متناسب با تجربهی زیستهکودکان و ارزیابی خودآگاهانه از عناصر برنامه درسی این حوزه خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
392 - تعیین رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری ، محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی
فرهاد شفیع پور مطلق عباس قلتاشهدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید رشته های علوم تربیتی در استانهای مرکزی و اصفهان(73 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 بود أکثرهدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید رشته های علوم تربیتی در استانهای مرکزی و اصفهان(73 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. از روش نمونه گیری سرشماری بدلیل محدودیت جامعه آماری استفاده شد که نهایتاً 66 نفر پاسخگو بودند. ابزار تحقیق شامل 4 دسته پرسشنامه محقق ساخته بوده که عبارتنداز:1.پرسشنامه درک حکمت آموزش الکترونیکی2.پرسشنامه درگیری محتوای درسی(Shafipour Motlagh,2019) 3.پرسشنامه فهم محتوای درسی و 4.پرسشنامه ارزش گذاری محتوای درسی. روایی محتوایی پرسشنامه بر حسب نظرات خبرگان تأمین شد و ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بترتیب برابر 93/0، 95/0، 92/0 و 94/0 بدست داده شد.از دو بخش آمار توصیفی(فراوانی، درصد) و آمار استنباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده بعمل آمد.بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد، رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزرش گذاری محتوای درسی در سطح 05/0< P معنادار بوده است. مدل مورد مطالعه از برازش نکویی نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
393 - ارزیابی رویکردها پارادایم کوانتومی مبتنی بر فناوری اطلاعات بر برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی
فاطمه زینالی رقیه وحدت سید عبداله حجتیهدف تحقیق، ارزیابی میزان تاثیر رویکردها و راهبردهای پارادایم کوانتومی مبتنی بر فناوری اطلاعات بر برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی بود. تحقیق توصیفی تحلیلی و جامعه آماری 81 نفر از اساتید و مدرسان دانشگاه فرهنگیان ارومیه و 77 نفر از صاحبنظران برنامه درسی دانشگاههای شهرستان أکثرهدف تحقیق، ارزیابی میزان تاثیر رویکردها و راهبردهای پارادایم کوانتومی مبتنی بر فناوری اطلاعات بر برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی بود. تحقیق توصیفی تحلیلی و جامعه آماری 81 نفر از اساتید و مدرسان دانشگاه فرهنگیان ارومیه و 77 نفر از صاحبنظران برنامه درسی دانشگاههای شهرستان ارومیه که به شیوهی نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته از متخصصان علومتربیتی جمعآوری شد. پرسشنامهای 70 گویهای تدوین گردید. جهت روایی پرسشنامه از نظرات اساتید بهره گرفته شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0.721= α به دست آمد. برای تحلیل دادهها، از روشهای تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مضمون مصاحبهها استفاده شد. یافتهها نشان داد ویژگیهای مواد و منابع آموزشی در برنامه درسی کوانتومی را در دو مضمون یا ویژگی اصلی شامل وسعت و جامعیت مواد و منابع آموزشی، صفت و خصوصیت مواد و منابع آموزشی و چهار مضمون یا ویژگی فرعی شامل نسبی بودن و عدم قطعیت، محدود نبودن به منابع سرفصلهای معرفی شده، تنوعگرایی، استفاده از چندین ابزار و منابع جهت شناسایی در موقعیت خاص و نیز پوشش دادن نیازهای متغیر روز ارائه نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
394 - بررسی وضعیت واحد درسی «مواد سمعی- بصری» در رشته کتابداری و اطلاع رسانی
مرجان کیان مهدیه چیت ساز نصرت ریاحی نیاهدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت واحد درسی مواد سمعی- بصری در دوره کارشناسی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی است. روش پژوهش، توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان کارشناسی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی دوره‌های روزانه و شبانه دانشگاه خوارزمی در سا أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت واحد درسی مواد سمعی- بصری در دوره کارشناسی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی است. روش پژوهش، توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان کارشناسی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی دوره‌های روزانه و شبانه دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 90-1389 که این واحد درسی را گذرانده‌اند (155 نفر)، هستند. براساس جدول مورگان تعداد 110 نفر از طریق شیوه نمونه‌گیری تصادفی ساده، به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه محقق ساخته شامل مجموعه 26 سؤالی به صورت 23 سؤال بسته پاسخ در مقیاس لیکرت، یک سؤال دو گزینه‌ای با مقیاس بله و خیر و دو سؤال باز پاسخ است که روایی آن با نظر متخصصان تعیین و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرانباخ 84/0 محاسبه شد. پس از گردآوری اطلاعات، داده‌های پژوهش در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون t تک گروهی) با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 15، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان‌داد که میزان شناخت دانشجویان نسبت به استفاده از مواد دیداری شنیداری مختلف، متفاوت است، به‌گونه‌ای که نحوه استفاده از برخی مواد دیداری شنیداری را نمی‌شناسند. دانشجویان از این واحد درسی به صورت عملی رضایت داشتند و برگزاری درس به صورت نظری صرف را مناسب نمی‌دانستند. همچنین بر لزوم وجود واحد دیداری شنیداری تأکید داشتند، اما همگام با پیشرفت‌های فن‌آوری، خواستار تغییر محتوا و سرفصل این واحد درسی بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
395 - طراحی برنامه درسی فاوا و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه
اسماعیل کاظم پور خلیل غفاری فرشته هدایتیهدف این پژوهش، طراحی برنامه درسی فاوا و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه بوده است. روش پژوهش از دو بخش زمینه یابی و شبه آزمایشی از نوع طرح آزمون مقدماتی و نهایی تشکیل شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش‌آموزان، دبیران و متخصصان برنامه درسی و أکثرهدف این پژوهش، طراحی برنامه درسی فاوا و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه بوده است. روش پژوهش از دو بخش زمینه یابی و شبه آزمایشی از نوع طرح آزمون مقدماتی و نهایی تشکیل شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش‌آموزان، دبیران و متخصصان برنامه درسی و فاوای شهر تهران به ترتیب به تعداد 128934، 12890 و 60 نفر بوده است. حجم نمونه شامل 120 دانش‌آموز، 120 دبیر و 60 نفر متخصص فاوا و برنامه‌ درسی بوده که با استفاده از شیوه نمونه‌گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از آزمون 97 سؤالی 5 گزینه‌ای در 10 مؤلفه و همچنین آموزش الگوی برنامه درسی فاوا بر روی دانش‌آموزان، استفاده شد. جهت تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آنووا، توکی و t مستقل) استفاده شد. تحلیل توصیفی داده ها نشان داد که هر سه گروه آزمودنی‌ها مؤلفه‌های الگوی برنامه درسی فاوای دوره متوسطه را بالاتر از سطح متوسط ارزیابی کرده و در نتیجه آنها را پذیرفته اند. تحلیل استنباطی دادهها نیز نشان داد که بین دیدگاه دانشآموزان، دبیران و متخصصان در رابطه با مبانی فلسفی، اجتماعی و روان شناختی و در حوزه های مفاهیم و اصطلاحات، دانش، مهارت، اصول انتخاب محتوا و سازماندهی در الگوی برنامه درسی فاوا تفاوت معنی داری وجود داشته که با استفاده از آزمون تعقیبی توکی تفاوت بین دیدگاه آزمودنی‌ها نیز مشخص گردید. همچنین نتایج نشان داد که سطح مبانی، مفاهیم و اصطلاحات، دانش، نگرش، توانش دانش‌آموزانی که الگوی برنامه درسی فاوا را آموزش دیده‌اند، به طور معنی داری بالاتر از دانش‌آموزانی بود که این آموزش را دریافت نکردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
396 - بررسی عناصر برنامه درسی آموزش تکنولوژی به مربیان پیش دبستانی
محمد حسین زارعی احمدرضا نصرمحققان نشان دادهاند که بین سواد مربیان پیش از دبستان و آموزشی که ارائه میدهند، ارتباط چشمگیری وجود دارد. در سالهای اخیر شاهد افزایش پژوهش در زمینه سواد اطلاعاتی مربیان بودهایم. هدف از پژوهش حاضر تبیین عناصر برنامه-درسی آموزش فناوری به مربیان پیشدبستانی است. در انجا أکثرمحققان نشان دادهاند که بین سواد مربیان پیش از دبستان و آموزشی که ارائه میدهند، ارتباط چشمگیری وجود دارد. در سالهای اخیر شاهد افزایش پژوهش در زمینه سواد اطلاعاتی مربیان بودهایم. هدف از پژوهش حاضر تبیین عناصر برنامه-درسی آموزش فناوری به مربیان پیشدبستانی است. در انجام این پژوهش از رویکرد کمی و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مربیان پیش از دبستان استان فارس است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ(94/0)بوده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که آشنایی با جدیدترین منابع تخصصی آموزش پیشدبستان مناسب ترین هدف آموزش فناوری، آشنایی با بازیهای مختلف و آموزنده مناسب ترین محتوا، دعوت از افراد متخصص برای آموزش بهترین روش و آزمون عملکردی نیز مناسب ترین روش ارزشیابی از نظر مربیان پیش دبستانی برای آموزش فناوری می باشد که همگی در صدر گویهها قرار گرفتهاند. همچنین این نکته قابل ذکر است که تمام گویهها ی پرسشنامه از اهمیت بالایی برخوردارند زیرا میانگین تمام گویهها از میانگین فرضی 4 بالاتر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
397 - امپریالیسم زبانی و جهانی شدن در محتوی آموزشی زبان انگلیسی در ایران: تحلیل دیدگاه آموزگاران زبان و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چالش ها و سلطه فرهنگی غرب
مصطفی رفیعی حسن سلیمانی حامد برجستهپژوهش حاضر به بررسی برداشت آموزگاران زبان انگلیسی ایرانی و همچنین سیاست گذاران نسبت به پدیده امپریالیسم زبانی و جهانی شدن در برنامه درسی آموزش زبان انگلیسی و ارتباط بین عوامل زمینه ای و نگرش امپریالیسم زبانی پرداخته است. برای انجام این پژوهش، 674 آموزگار زبان انگلیسی ا أکثرپژوهش حاضر به بررسی برداشت آموزگاران زبان انگلیسی ایرانی و همچنین سیاست گذاران نسبت به پدیده امپریالیسم زبانی و جهانی شدن در برنامه درسی آموزش زبان انگلیسی و ارتباط بین عوامل زمینه ای و نگرش امپریالیسم زبانی پرداخته است. برای انجام این پژوهش، 674 آموزگار زبان انگلیسی ایرانی و هشت نفر از مقامات عالی رتبه ایران که مسئول طراحی و تدوین اسناد ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم و تحقیقات و فنّاوری اطلاعات هستند برای شرکت در پژوهش دعوت شدند. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ، داده های کمّی جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شد و برای داده های کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته ها تأثیر قابل توجه عوامل فرهنگی و زمینه ای را در شکل دادن به نگرش آموزگاران و سیاست گذاران نسبت به امپریالیسم زبانی نشان داد. به منظور حفظ هویّت فرهنگی و زبانی دانشآموزان همراه با یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی، این رویکرد میتواند به دانش آموزان کمک کند تا به افزایش مهارتهای زبانی خود بپردازند و همزمان ارتباطات بینالمللی را تسهیل نماید. بنابراین اعضای جامعه و به طورخاص برنامه ریزان، آموزگاران، زبان آموزان و والدین باید به ماهیّت و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این زبان توجه داشته باشند و آن را ابزار ارتباطی بی طرف تلقی نکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
398 - مشارکت به عنوان یکی از مولفه های تربیت شهروندی موثر در برنامه درسی پنهان
امین ملازهی محمد حسین یارمحمدیان بدری شاه طالبیهدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی پنهان بر اساس مولفه های تربیت شهروندی است. پژوهش حاضر مبتنی بر پژوهش پدیدارشناختی به تبیین تجارب زیسته ی دانش آموزان پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش دانش آموزان پسر و دختر سال های سوم و چهارم رشته های متوسطه نظری ریاضی و فیزیک، عل أکثرهدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی پنهان بر اساس مولفه های تربیت شهروندی است. پژوهش حاضر مبتنی بر پژوهش پدیدارشناختی به تبیین تجارب زیسته ی دانش آموزان پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش دانش آموزان پسر و دختر سال های سوم و چهارم رشته های متوسطه نظری ریاضی و فیزیک، علوم تجربی و ادبیات و علوم انسانی استان سیستان و بلوچستان به تعداد 6 منطقه آموزشی یا شهرستان بود. که با روش نمونه گیری ملاک محور موارد عادی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته بود که مصاحبه ها تک تک انجام گرفت و کدگذاری گردید و بعد از نفر 21، اطلاعات به حد اشباع رسید و اطلاعات جدید به دست نیامد ولی برای باور پذیری تا 30 نفر ادامه پیدا کرد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات و حذف کدهای مشترک، کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان بود استخراج گردید که در 5 دسته اصلی به این شرح دسته بندی شدند: 1ـ بهداشت فردی و جمعی 2ـ قدرشناسی از میراث فرهنگی 3ـ مشارکت (قبول مسئولیت در مدرسه، نتایج کارگروهی بر تکامل شخصیت فرد، همکاری در کلاس درس، ملزومات کارگروهی) 4ـ قانون 5ـ توانایی حل مسئله. این یافته ها نمایانگر آن است که دانش آموزان در ارتباط با مهارت های شهروندی تجارب مثبت و منفی زیادی را کسب کرده اند که مبین تغییرات در نگرش، اخلاق و... می باشد که آگاهی از آن، برنامه ریزی برای مسئولین جامعه را آسان تر می کند. که در این مقاله فقط به مولفه مشارکت پرداخته می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
399 - مولفه های مشارکت والدین در برنامه های درسی دوره ابتدایی با تاکید بر عنصر ارزشیابی
قهرمان مددلو زهره سعادتمند محمد حسین یارمحمدیانهدف این پژوهش تعیین مولفه های برنامه درسی مبتنی بر مشارکت والدین در دوره ابتدایی با توجه به عنصر ارزشیابی می باشد. جامعه آماری تحقیق صاحب نظران برنامه درسی می باشند که در کار تالیف برنامه های درسی فعالیت می نمایند روش پژوهش با توجه به موضوع و ماهیت آن روش دلفی می باشد.ر أکثرهدف این پژوهش تعیین مولفه های برنامه درسی مبتنی بر مشارکت والدین در دوره ابتدایی با توجه به عنصر ارزشیابی می باشد. جامعه آماری تحقیق صاحب نظران برنامه درسی می باشند که در کار تالیف برنامه های درسی فعالیت می نمایند روش پژوهش با توجه به موضوع و ماهیت آن روش دلفی می باشد.روش نمونه گیری دربخش کیفی از نوع گلوله برفیوحجم آن بر اساس قانون اشباع در تحقیقات کیفی بوده که در نفر چهاردهم به اشباع رسید. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که در بخش کیفیاز پرسشنامه بدون ساختار و در بخشکمی از پرسشنامه ساختارمنداستفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخشکیفی ازروش رتبه بندی وچارک سوم به عنوان ملاک توافق و در بخش کمیاز ضریب هماهنگی کندال برای تعیین توافق بین نظرات خبرگان استفاده گردید. با توجه به یافته های تحقیق مولفه های مشارکت والدین در برنامه های درسی دوره ابتدایی با توجه عنصرارزشیابی عبارت از: مشارکت درارزشیابی برای جمع آوری اطلاعات،مشارکت در ارزشیابیاهداف نگرشی،مساعدت در جمعآوری ونگهداری پوشه کار فراگیران، مشارکت از طریق حضور منظم و مستمر والدین در مدرسه،مشارکت درارزشیابی فعالیتهای خارج از مدسه،احترام وپای بندی به نتایجارزشیابیهای مدرسه،فراهم کردن زمینه های تشویق معلمانو فراگیران،مشارکت در فراهم سازی فضایعاطفیمناسبدرجلساتارزشیابی،کمکبه معلمان در شناسایی نقاط قوت و ضعف فراگیران. نتیجه اینکه توجه وبکار گیری این مولفهها زمینه مشارکت والدین رادر برنامه های درسی دوره ابتدایی با توجه به عنصر ارزشیابی فراهم نموده و به تولید برنامه های پویا و سازنده کمک نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
400 - طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی سواد تغذیه ای برای دوره متوسطه دوم
کبری خواجه پور سید احمد هاشمی عباس قلتاش علی اصغر ماشینچیمطالعه حاضر با هدف اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی سواد تغذیه و ارائه الگو و بررسی دیدگاههای موجود طراحی گردیده است. روش پژوهش درگروه"تحقیق امیخته اکتشافی" است.جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، و.برنامه ریزان درسی مرتبط با تغذیه میباشد ودر زمینه تعیین حجم مناسب, نمونه گیری أکثرمطالعه حاضر با هدف اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی سواد تغذیه و ارائه الگو و بررسی دیدگاههای موجود طراحی گردیده است. روش پژوهش درگروه"تحقیق امیخته اکتشافی" است.جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، و.برنامه ریزان درسی مرتبط با تغذیه میباشد ودر زمینه تعیین حجم مناسب, نمونه گیری لازم به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در بین صد نفرانجام می شود. جمع آوری اطلاعات از روش میدانی از طریق پرسشنامه و مدل برآمده ازسطح کیفی پژوهش، میباشد و جهت تعیین اعتبار به صاحب نظران عرصه سلامت تغذیه ارائه میشود. روایی پژوهش نیز از تحلیل عاملی تأییدی و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.آمارههای کمی دردو بخش آمار توصیفی با تکیه بر جداول فراوانی، شاخصهای آماری و شاخصهای پراکندگی و در بخش استنباطی نیز، با تکیه بر اطلاعات مستخرج از بخش تحلیل محتوا، میباشد.یافته های تحقیق،اهداف آشنایی با اصول تغذیه صحیح ، فاکتورهایی انتخاب محتوی گروههای غذایی مفید ، روشهای برگزاری برنامههای عملی و اموزشی مناسب و روشهای ارزشیابی، انجام فعّالیت های آموزشی را با ارائه الگوی مربوطه مورد نظر قرار میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
401 - تجربه زیسته معلمان دوره دبیرستان از فرآیندآموزش چند فرهنگی
معصومه شهاب لواسانی زهرا صباغیان فاطمه احمد بیگیهدف تحقیق حاضر نظر معلمان درباره شناسایی مشکلات ادراک دانش آموزان دوره دبیرستان از آموزش چند فرهنگی بوده است . به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعة پژوهش شامل تمامی معلمان مشغول به تدریس درسال تحصیلی 1398-1399در ایران بود که با استف أکثرهدف تحقیق حاضر نظر معلمان درباره شناسایی مشکلات ادراک دانش آموزان دوره دبیرستان از آموزش چند فرهنگی بوده است . به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعة پژوهش شامل تمامی معلمان مشغول به تدریس درسال تحصیلی 1398-1399در ایران بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اشباع نظری یافته ها، تعداد30 نفر از آن ها، به عنوان نمونه، انتخاب شدند. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدار شناسی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بدون ساختار وروش تحلیل آن نیز روش تحلیل کیفی بود. مصاحبه های انجام شده از طریق کد گذاری باز ومحوری تحلیل شده اند. در مجموع 180 مفهوم؛70زیرمقوله و18مقوله استخراج شد. یافته ها نشان دادند که معلمان در تدریس به دانش آموزان با فرهنگهای مختلف با چالشهای گوناگونی روبه رو هستند، دانش آموزان از مطالب کتاب درباره معرفی وشناسایی فرهنگهای مختلف درک درستی ندارند ودر فهمیدن مطالب کتابها دچار مشکل می شوند. همچنین باید توجه بیشتری به اقوام مختلف ایران ،زبانها ،گویشها وپوششهای محلی وبومی آنها شود ،زیرا بکارگیری وتلفیق فرهنگ معیار وغالب با فرهنگ اقوام مختلف نه تنها از ارزش وعمق یادگیری فرهنگ ملی ورسمی نمی کاهد بلکه موجب یادگیری وپیشرفت آموزشی آنها می شود.آنها بیان کردند در تدریس به دانش آموزان دوزبانه با چالش روبه رو هستند کتابهای درسی مشکل اساسی دارند وآن پرداختن به زبان رسمی ومعیار وبی توجهی به فرهنگ اقوام مختلف است ،این امر سبب سردرگمی دانش آموزان در تطابق فرهنگ و قومیت خود با فرهنگ غالب است . توجه به نتایج تحقیق حاضر در تدن کتابهای درسی ونیز برنامه درسی مفید خواهد بود . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
402 - طراحی الگوی برنامه درسی تمرین معلمی دانشجویان دوره کاردانی آموزش و پرورش ابتدایی
رقیه رفعتی احمد هاشمی عباس قلتاش علی اصغر ماشینچیهدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی تمرین معلمی برای دانشجویان دوره کاردانی آموزش و پرورش ابتدایی بوده است. روش پژوهش حاضر ترکیبی (کمی – کیفی) از نوع اکتشافی است. رویکرد مورد استفاده در بخش کمی از نوع قیاسی است و همچنین در بخش کیفی از نوع سنتز پژوهی است. جام أکثرهدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی تمرین معلمی برای دانشجویان دوره کاردانی آموزش و پرورش ابتدایی بوده است. روش پژوهش حاضر ترکیبی (کمی – کیفی) از نوع اکتشافی است. رویکرد مورد استفاده در بخش کمی از نوع قیاسی است و همچنین در بخش کیفی از نوع سنتز پژوهی است. جامعه آماری برای انجام مصاحبه متخصصان برنامه درسی اساتید متخصص علوم تربیتی که سابقه تدریس دروس تمرین معلمی 1و2 را داشتهاند شامل میشود. با توجه به حجم محدود جامعه، نمونه آماری اساتید کارورزی به تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و از نوع در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از ابزار فیش برداری از کتابها، مقالات، اسناد و متون مرتبط با تمرین معلمی و برای گردآوری دادههای کیفی از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با سوالات باز پاسخ استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی است که طی سه مرحله انجام گرفته است. ابتدا تمام دادهها به صورت متن آورده شد و تحلیل دادهها با خواندن مکرر متن برای یا فتن یک درک کلی آغاز شد. منابع دادهها شامل مصاحبهها و متون و اسنادی است که در مورد سوالات پژوهش در اختیار پژوهشگر قرار گرفت. سپس به هر کدام از دادههای معنایی یک کد یا برچسب اختصاص داده شد. برای تهیه عنوان و نام برای کدها از ادبیات تخصصی حوزههای تمرین معلمی و یا از اصطلاحات موجود در متن استفاده شد. بعد از کدگذاری تمام دادهها، آنها را بر اساس اشتراکاتی که با یکدیگر داشتند تحت یک مقوله یا طبقه واحد درآمد و سپس مفهوم کلی که حاصل جمعبندی این مقولههاست (تمها) بدست آمد. یافتههای پژوهش شامل الگوی طراحی شده تمرین معلمی بر اساس مولفههای اهداف، محتوی، روشهای تدریس وروشهای ارزشیابی برنامه درسی تمرین معلمی جهت استفاده برای دانشجویان کاردانی آموزش و پرورش ابتدایی در دانشگاه آزاد اسلامی ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
403 - Designing a Model for Internship Course in Higher Agricultural Education System Using the Delphi Technique: Combining Academicians and Practitioner Viewpoints
زهرا کرانی کیومرث زرافشانی امیرحسین علی بیگی سیده مریم حسینیExperts believe that a solution to avoid the inefficiency of university graduates, especially graduates in Agriculture, is to revise the practical courses, especially internships, and transform and amend them. Taking this point into account, this study aimed to design a أکثرExperts believe that a solution to avoid the inefficiency of university graduates, especially graduates in Agriculture, is to revise the practical courses, especially internships, and transform and amend them. Taking this point into account, this study aimed to design a model for the internship course in the Iranian Agriculture Higher Education using the Delphi technique. The mental basis of this study was Akker’s ten-phase model. The panel was composed of the university professors supervising agriculture internship courses (N=34) and the employers to whom the students referred for passing the course (N=63). The results from the perspective of employers and the university professors, after three Delphi rounds, determined items for ten components of internship courses, i.e., logic, objectives and goals, content, learning activities, the role of trainer, materials, and resources, classification, location, time, evaluation and appraisal, which were used as the basis for the development of an internship model. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
404 - Effectiveness of Agricultural Training Centers’ Curriculum in Promoting Adoption of Agricultural Technologies: Evidence from Small-Scale Potato Farmers in Nyandarua County, Kenya
Ronald O. Nyamwamu Justus M. Ombati John G. MwangiAgricultural Training Centres (ATCs) promote crop and livestock development by providing extension information to farmers and serving as models of improved crop and livestock husbandry practices. Although potato farmers in Nyandarua County were trained on potato product أکثرAgricultural Training Centres (ATCs) promote crop and livestock development by providing extension information to farmers and serving as models of improved crop and livestock husbandry practices. Although potato farmers in Nyandarua County were trained on potato production technologies, their average yield was ≤16 tonnes per hectare compared to the national potential of 30 tonnes. This study therefore sought to determine the effectiveness of ATCs’ curriculum in promoting farmers’ adoption of selected potato production technologies in Nyandarua County in Kenya. A survey design was used. Primary data was collected from 136 farmers trained at ATCs on potato production using interview schedules. The respondents were sampled through a five-stage technique. The data was analysed using T-test and ANOVA, then summarized into percentages. Study results showed that adoption of recommended potato production technologies produced high yields compared to traditional technologies. It was therefore concluded that ATCs’ curriculum was effective in promoting farmers’ adoption of potato seed selection, planting, crop protection and harvesting technologies. It is recommended that ATCs’ curriculum prioritise demonstrations that show the influence of clean seed, fertilizer application, timely harvesting and spacing on potato yields. Further, campaigns should be held to educate farmers on the importance of potato dehaulming to promote its adoption. In addition, farmer-based seed production programs should be started in the County aimed at ensuring ready availability of seed. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
405 - وضعیت موجود تناسب برنامههای درسی آموزش عالی کشاورزی با نیازهای بازار کار استان اردبیل و ارائه راهکار
عزیزه تراز مریم سامری جواد کیهانهدف کلی بررسی وضعیت موجود تناسب برنامههای درسی آموزش عالی کشاورزی با نیازهای بازار کار اردبیل و ارائه راهکار است و با روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری کلیه کارفرمایان، اساتید دانشگاه و دانشآموختگان کشاورزی استان اردبیل به تعداد 900 نفر میباشد که بر اساس جدول مورگان و أکثرهدف کلی بررسی وضعیت موجود تناسب برنامههای درسی آموزش عالی کشاورزی با نیازهای بازار کار اردبیل و ارائه راهکار است و با روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری کلیه کارفرمایان، اساتید دانشگاه و دانشآموختگان کشاورزی استان اردبیل به تعداد 900 نفر میباشد که بر اساس جدول مورگان و نمونه گیری تصادفی طبقهای 270 نفر نمونه آماری شد. در بخش کیفی ابزار گردآوری دادهها مصاحبه است و با از نمونهگیری هدفمند 12 خبره مصاحبه شد. روایی مصاحبه، توسط مثلثسازی منابع دادهها و بازبینی توسط همکاران و پایایی آن با شاخص ثبات و تکرارپذیری بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با کدکذاری سه مرحلهای انجام شد. در بخش کمی ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روایی آن محتوایی، صوری و سازه بررسی و پایایی آن با آلفای کرونباخ برآورد شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل آمار استنباطی (T تک نمونهای) با نرم افزار SPSS 19وExcel 2007 انجام یافت. نتایج بخش کیفی در استخراج 25 دسته متغیر اندازهپذیر که در قالب پنج مؤلفه شناسایی شدهاند: 1. شرایط علی تناسب با نیازهای بازار کار 2. شرایط زمینهای 3. شرایط مداخلهگر 4. راهبردها 6 شاخص 5. پیامدها. در بخش کمی، بر مبنای این یافتهها پرسشنامه طراحی و دادهها تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای حاکی از عدم تناسب بین برنامههای درسی آموزشهای عالی رشته کشاورزی با نیازهای بازار کار میباشد. پیشنهاد میشود محققان برای برنامه ریزی دانشگاهها الگوی مناسبی بر مبنای یافتههای تحقیق حاضر ارائه دهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
406 - بررسی تطبیقی برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و انگلیس، بر اساس مدل ویلسون
یاسمن اثنی عشری زهرا اباذری منصور تاجدارانهدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسها أکثرهدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسهای است. دادهها به صورت کتابخانهای جمع آوری شدهاند. برنامههای آموزشی از طریق وبسایت رسمی دانشگاه برای انگلیس و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران تهیه شد، که در آنها محتوا و سرفصل دروس، بر اساس مدل ویلسون تحلیل محتوا شده است. سپس یافتهها مورد مطالعه تطبیقی با یکدیگر قرار گرفته و نتایج توسط نمودارها و جداول ارائه شده است. یافتهها: میزان آموزش حوزههای اساسی مدل ویلسون، یعنی حوزههای "افراد"، "محتوای اطلاعاتی"، "نظامهای اطلاع رسانی" و "سازمانها" در برنامه درسی دوره ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد انگلیس به ترتیب 37/25%، 56/23%، 30/23% و 77/27% است. میزان آموزش همین حوزهها در برنامه درسی ایران به ترتیب 11/20%، 25/39%، 48/22% و 16/18% است. نتیجهگیری: میزان انطباق برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد با مدل ویلسون 9/93% است و میزان انطباق همین برنامه درسی در ایران 5/71% است. برای بالا بردن میزان این انطباق در برنامه درسی ایران، نیاز به برقراری توازن بیشتری در آموزش حوزههای مختلف مدل ویلسون وجود دارد. در واقع باید حوزههای افراد، نظامهای اطلاعرسانی و سازمانها را تقویت کرد و از تأکید بر حوزه محتوای اطلاعاتی کاست. برای انجام این مهم میتوان از برنامه درسی انگلیس الگوبرداری و سپس آن را بومیسازی نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
407 - نگرش دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی ایران نسبت به سرفصل دروس مقطع کارشناسی ارشد رشته علم اطلاعات و دانششناسی در گرایش مدیریت اطلاعات
مریم فتاحی نرگس محمدعلیپورهدف: تعیین نگرش دانشجویان نسبت به سرفصل دروس مقطع کارشناسی ارشد رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در گرایش مدیریت اطلاعات. روش پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته علم أکثرهدف: تعیین نگرش دانشجویان نسبت به سرفصل دروس مقطع کارشناسی ارشد رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در گرایش مدیریت اطلاعات. روش پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در گرایش مدیریت اطلاعات تمامی دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی ایران است. پایایی پرسش نامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و برای آزمون روایی محتوا و روایی سازه پرسش نامه و برازش مدل، از نرم افزار لیزرل استفاده و مشخص شد که پاسخ ها از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها: متوسط رتبه نگرش دانشجویان در مورد ضرورتِ وجوبی مفاهیم مرتبط با کارایی، اثربخشی، بهره وری و محتوای سرفصل دروس: مبانی علم اطلاعات و دانش شناسی (در حد زیاد)؛ کتابخانه ها و جامعه اطلاعاتی (در حد زیاد)؛ روش تحقیق (در حد زیاد)؛ سمینار تحقیق (در حد متوسط)؛ آمار در علم اطلاعات و دانش شناسی (در حد زیاد)؛ روش های بازنمایی اطلاعات (در حد زیاد)؛ ذخیره و بازیابی اطلاعات (در حد زیاد)؛ معماری پایگاه های اطلاعاتی (در حد متوسط)؛ نظام های اطلاعات مدیریت (در حد متوسط)؛ مدیریت دانش سازمانی (در حد زیاد)؛ و ارزشیابی نظام ها و خدمات اطلاعاتی (در حد متوسط) است. نتیجه گیری: دانشجویان مورد پیمایش، به نحو بارزی معتقدند که سرفصل دروس مقطع کارشناسی ارشد رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در گرایش مدیریت اطلاعات نیاز به بازنگری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
408 - رابطه کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به همکاری با کتابداران در دانشگاه صنعتی جندیشاپور دزفول
محمدامین سخاوت منش علی شاه شجاعی فریده عصارههدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به همکاری با کتابداران، در دانشگاه صنعتی جندیشاپور دزفول است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی و همبستگی است. جامعه پژوهش شامل 53 نفر ا أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به همکاری با کتابداران، در دانشگاه صنعتی جندیشاپور دزفول است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی و همبستگی است. جامعه پژوهش شامل 53 نفر اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی جندیشاپور دزفول است. ابزار گردآوری دادهها، شامل پرسشنامهی سنجش کیفیت خدمات کتابخانهها و پرسشنامه نگرش اعضای هیأت علمی نسبت به همکاری با کتابداران است. پرسشنامهها توزیع و 50 پرسشنامه گردآوری گردید. بهمنظور تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافتهها: کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سطح متوسط (72/5) و نگرش آنان نسبت به همکاری با کتابداران، موافق (93/3) ارزیابی شد. همچنین، مشخص شد بین کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به همکاری با کتابداران در دانشگاه صنعتی جندیشاپور دزفول، در سطح 05/0، رابطهی معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: متغیر کیفیت خدمات دریافتی کتابخانه از دیدگاه اعضای هیأت علمی نمیتواند نقش پیشبین برای متغیر نگرش نسبت به همکاری با کتابداران داشته باشد و لازم است، رابطه متغیرهای دیگر با متغیر نگرش، نسبت به همکاری با کتابداران بررسی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
409 - اعتباریابی مدل برنامه درسی مسئلهمحور در درس ریاضی دوره ابتدایی
فریدون رمضی الهه امینی فر کامران شیوندی چلیچه علیرضا عصارهپژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئلهمحور در درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی)، هدف کاربردی، نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی_مقطعی بود. دربخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از مدلسازی ساختاری-تفسیری و أکثرپژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئلهمحور در درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی)، هدف کاربردی، نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی_مقطعی بود. دربخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزیی استفاده شد. مشارکتکنندگان بخش کیفی، خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی هم معلمین دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 19 نفر که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 355 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده برآورد و انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بوده است دادهها با روشهای تحلیل کیفی محتوا و حداقل مربعات جزیی تحلیل شدند. نتایج بخش کیفی ارائه الگو با 7 مقوله اصلی هدف در سه سطح شناختی، نگرشی و مهارتی، محتوا، روش، ارزشیابی و برنامه درسی جمعا 46 مقوله فرعی بودند. دادههای بخش کمی(برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و برازش مناسب در دو بخش درونی و بیرونی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
410 - Developing General Persian Course Planning Components and Their Case Evaluation
Samira Sheikholiya Lavasani Alireza Salehi Mohammad NourianGeneral Persian is one of the main subjects in the educational program of Iran's universities and higher education institutions. The general Persian course plays a significant role in raising students' linguistic, literary, and cognitive abilities. For this reason, all أکثرGeneral Persian is one of the main subjects in the educational program of Iran's universities and higher education institutions. The general Persian course plays a significant role in raising students' linguistic, literary, and cognitive abilities. For this reason, all students in different fields of study must pass this course and acquire the necessary skills within the framework of its teachings. Research shows that almost a thousand general Persian textbook books have already been written and taught in various universities. Considering the importance of the general Persian course and its effect on students' linguistic and literary skills, there is no indication for writing a comprehensive general Persian book yet, and most of the authors have written books out of their taste. In the present study, while identifying the need for writing a unique general Persian book based on the principles of lesson planning, ten books used in Tehran universities were examined and evaluated. The findings revealed that most of the previously prepared books do not have the essential prerequisites of curriculum planning. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
411 - Developing a Pluralistic Curriculum Model for ESP in Iran
Sakineh Behboudi Karim Nazari Bagha Mohammad Amini FarsaniNo pluralistic curricula have ever been developed for ESP education in the context of Iran. Therefore, the present study was conducted to design a pluralistic curriculum (PC) model for ESP in the Iranian setting. In so doing, the study benefited from presenting an analy أکثرNo pluralistic curricula have ever been developed for ESP education in the context of Iran. Therefore, the present study was conducted to design a pluralistic curriculum (PC) model for ESP in the Iranian setting. In so doing, the study benefited from presenting an analysis scheme in a qualitative method. The participants of the study consisted of 20 Iranian male and female ELT experts who were chosen through purposive sampling from various universities of Iran, including Tehran University, Isfahan University, University of Shahid Chamran, University of Shiraz, Shahid Rajaei University, University of Allameh Tabatabaei, and the University of Tarbiat Modares, from among the teachers whose educational and research interests were curriculum planning and teaching materials, who had a history of teaching and research in TEFL for over 10 years. Semi-structured interviews were used to gather the needed data. The results showed that the PC components for ESP include three main components: pluralistic ESP teaching, pluralistic ESP materials, and pluralistic ESP content. Each of these components included several subcomponents. The findings indicated that if educational systems become pluralistic, students can achieve academic success with full potential in ESP courses by joining different groups such as racial, ethnic, and cultural groups. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
412 - ESP Curriculum Development through Analyzing the Needs of Border Guarding Police Cadets in Amin Police University: Target Situation Analysis
Mehdi Javid Ahmad Mohseni Alireza Ameri Abdollah BaradaranThe present paper provides a detailed description of target situation analysis of the ESP needs of border guarding police cadets. It was conducted as a part of a comprehensive ESP needs analysis research whose results have been used to develop an ESP curriculum for poli أکثرThe present paper provides a detailed description of target situation analysis of the ESP needs of border guarding police cadets. It was conducted as a part of a comprehensive ESP needs analysis research whose results have been used to develop an ESP curriculum for police cadets at Iran’s Amin Police University. The importance of English language in border guarding missions and lack of a proper ESP curriculum in the faculty were among the reasons of ESP curriculum development for police officers. The researchers utilized a qual/quan design (exploratory sequential - qualitative first). The study was conducted in 2018-2019. The participants were chosen from among 249 participants of current BA cadets, ESP teachers, and graduate frontline officers, managers, and commanders. The data were gathered utilizing semi-structured interviews and a researcher-made questionnaire. Through target situation analysis, the researchers determined the target needs in border guarding, the needs related to language skills in academic/target career, extra needs, the type of curriculum and materials they might need, the possible situations of applying English in the academic/target career, and specific border police content and subjects. The results are to be used in designing and developing an ESP curriculum, syllabus, and materials for police cadets who study ESP in the Faculty of Border Guarding at Amin Police University. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
413 - English School Teachers with a Background in Translation Studies: Exploring Multiculturalism in School Curriculum
فرزانه احسانیThis study aimed to examine the status of multiculturalism in the English curriculum in Iran from the viewpoint of high school teachers and students. To this aim, a quantitative survey method was used. The participants recruited for this study consisted of two groups. T أکثرThis study aimed to examine the status of multiculturalism in the English curriculum in Iran from the viewpoint of high school teachers and students. To this aim, a quantitative survey method was used. The participants recruited for this study consisted of two groups. The first group included 250 high school students who were selected through convenience sampling from a representative sample of high schools in Fars Province in Iran. The second group consisted of 150 EFL teachers with a background in translation studies who were selected through convenience sampling. They were selected from the EFL teachers at high schools in Fars Province in Iran. There were two instruments used in this study. The first instrument involved a questionnaire with 20 5-Point-Likert items, which was developed for eliciting the students’ perspectives about the application of multicultural education in teaching English to Iranian high school students. The second instrument consisted of 40 -point- Likert items, which was developed for measuring the teachers’ perspectives about the application of multicultural education in teaching English to Iranian high school students. Data analysis was conducted using descriptive statistics and one-sample t-tests. The results of data analysis showed that multicultural education is not appropriately applied in English curriculum of Iranian high schools. Teachers may need more information and training regarding the positive effects of a multicultural education on all learners. Thus, multicultural education should be implemented in the ELT curriculum, introducing students to an excellent and challenging range of world literature. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
414 - The Effect of Negotiated Syllabus on the Reading Comprehension of ESP Students
Golnaz Peyvandi Maryam Azarnoosh Masood SiyyariNegotiated syllabus addresses learners‟ needs and assists them in developing their own on-going syl- labus through shared decision-making in the classroom. Many studies focus on the effect of this learner-centered syllabus on language learning. However, few studies exis أکثرNegotiated syllabus addresses learners‟ needs and assists them in developing their own on-going syl- labus through shared decision-making in the classroom. Many studies focus on the effect of this learner-centered syllabus on language learning. However, few studies exist on its effect on the reading ability of language learners, especially in the area of English for specific purposes (ESP). To address this gap, this quasi-experimental pre-test post-test intact group design examined if negotiated syllabus has any significant effect on developing the reading comprehension of ESP students. To this end, 32 students in the experimental group were given the choice to design a negotiated syllabus through col- laboration while 39 students in the control group received a pre-designed syllabus. The data analysis showed that the ESP learners in the experimental group outperformed their counterparts in the control group on the reading post-test. The results of this study have implications for authorities in higher education, educational policy makers, and teacher professional development in ELT and ESP in par- ticular which are discussed in detail in the paper. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
415 - Developing General Persian Course Planning Components and Their Case Evaluation
Samira Sheikh Alia Lavasani Alireza Salehi Mohammad NourianGeneral Persian is one of the main subjects in the educational program of Iran's universities and higher education institutions. The general Persian course plays a significant role in raising students' linguistic, literary, and cognitive abilities. For this reason, all أکثرGeneral Persian is one of the main subjects in the educational program of Iran's universities and higher education institutions. The general Persian course plays a significant role in raising students' linguistic, literary, and cognitive abilities. For this reason, all students in different fields of study must pass this course and acquire the necessary skills within the framework of its teachings. Research shows that almost a thousand general Persian textbook books have already been written and taught in various universities. Considering the importance of the general Persian course and its effect on students' linguistic and literary skills, there is no indication for writing a comprehensive general Persian book yet, and most of the authors have written books out of their taste. In the present study, while identifying the need for writing a unique general Persian book based on the principles of lesson planning, ten books used in Tehran universities were examined and evaluated. The findings revealed that most of the previously prepared books do not have the essential prerequisites of curriculum planning. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
416 - تحلیل محتوای کتابهای فارسی سال اول دبستان در ایران
محمد نوریانکتاب درسی مهمترین و پر کاربردترین رسانه آموزشی در کشور ایران است. این رسانه با اهمیت در بردارنده بخشهای نوشتاری، تصویرها و تمرینهایی است که در راستای تحقق هدفهای کتاب انتخاب و سازماندهی میشوند. از سوی دیگر آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کلید ورود به نظام آموزش رسمی کشور أکثرکتاب درسی مهمترین و پر کاربردترین رسانه آموزشی در کشور ایران است. این رسانه با اهمیت در بردارنده بخشهای نوشتاری، تصویرها و تمرینهایی است که در راستای تحقق هدفهای کتاب انتخاب و سازماندهی میشوند. از سوی دیگر آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کلید ورود به نظام آموزش رسمی کشور، اهمیت کتابهای درسی بخوانیم و بنویسیم را برای پایه اول ابتدایی دو چندان کرده است. پژوهش توصیفی حاضر درصدد بررسی چگونگی ارتباط متون نوشتاری، تصویرها و تمرینها با هدفهای کتابهای درسی بخوانیم و بنویسیم پایه اول بود و با روشهای متداول در آمار توصیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا، متون نوشتاری درسها، تصویرها و تمرینهای کتابهای مذکور براساس هدفهای جزیی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده مبین آن بودند که 7/25% از هدفهای جزیی بدون متن نوشتاری و 1/43% از هدفهای جزیی بدون تصویر، 7/14% از هدفهای جزیی بدون تمریناند. بنابراین نیمی از هدفهای جزیی برنامه با الگوی نظری تحقق هدفهای یادگیری خواندن و نوشتن مطابقت ندارد که میتواند امر آموزش را با مشکل مواجه سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
417 - بررسی دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود و دلالتهای آن در برنامه درسی
فاطمه زیبا کلام سمیرا حیدریمبانی معرفتشناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحبنظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود، یکی از برجستهترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفتشناختی او میتوان به در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه أکثرمبانی معرفتشناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحبنظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود، یکی از برجستهترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفتشناختی او میتوان به در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه اشاره کرد. با چنین پیشفرضی میتوان برنامه درسیای فعالتر را برای موضوعات درسی طراحی کرد، بهطوریکه دانش آموزان با دروس مختلف در بستر تاریخ مواجه شوند و اندیشههای مختلف را بازسازی کنند. روش تحقیقی که در این مقاله بهکار گرفته شده، روش تحلیلی و استنتاجی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
418 - اعتبارسنجی الگوی مفهومی برنامه درسی تلفیقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان
رسول جماعتی امیرحسین مهدی زاده رضوان حکیم زاده علیرضا عراقیه بتول فقیه آراماین پژوهش با هدف اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی تلفیقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان به اجرا درآمد. برای تحقق این هدف از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه موردمطالعه این پژوهش عبارت بود از کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان و متخصصان برنامه ریزی درسی که تعداد 56 نف أکثراین پژوهش با هدف اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی تلفیقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان به اجرا درآمد. برای تحقق این هدف از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه موردمطالعه این پژوهش عبارت بود از کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان و متخصصان برنامه ریزی درسی که تعداد 56 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن براساس ضریب CVR برابر با 84.09 درصد و پایایی آن نیز براساس آلفای کرونباخ برابر با 0.89 بود. برای تحلیل داده های پژوهش نیز در بخش توصیف آماری از میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی و در بخش استنباط آماری از تحلیل عاملی تأییدی نوع دوم استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نیز با استفاده از طریق نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شد. براساس نتایج این پژوهش، الگوی برنامه درسی تلفیقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان تمامی گویه های مؤلفه های 4گانه خود را تبیین می کند، الگو برازش مناسبی دارد و تمامی روابط آن براساس تحلیل عاملی مرتبه دوم معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که الگوی برنامه درسی تلفیقی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از اعتبار لازم برخوردار است.واژگان کلیدی: اعتبارسنجی، برنامه درسی، تلفیق، تربیتمعلم، دانشگاه فرهنگیان تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
419 - طراحی الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس ابتدایی
لیلا علیزاده شهرام رنجدوست جعفر قهرمانیپژوهش حاضر به بررسی طراحی الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس ابتدایی پرداخته است. این پژوهش از نظر روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید و صاحبنظران رشته علوم-تربیتی با گرایش برنامهریزی درسی، مدیریت آموزشی، روان شناسان، ک أکثرپژوهش حاضر به بررسی طراحی الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس ابتدایی پرداخته است. این پژوهش از نظر روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید و صاحبنظران رشته علوم-تربیتی با گرایش برنامهریزی درسی، مدیریت آموزشی، روان شناسان، کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش تشکیل دادند مصاحبه نیمه ساختار یافته با 14 نفر از خبرگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزری با اطلاعات گردآوری شده حاصل از مصاحبه ها با تکنیک نحلیل محتوا، شامل روش هایی که برای تحلیل متون نوشتاری حاصل از مصاحبه و نرم افزار Maxqda مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. برای اعتبار بخشی الگوی طراحی برنامه درسی تلفیقی، از روش دلفی استفاده شد. روش دلفی به شیوههای مختلفی مورد استفاده گرفت . یکی از کاربردهای این روش، به منظور نظرخواهی از خبرگان و متخصصان برای تأیید اعتبار الگوهایی که از پژوهش منتج شدهاند، است. بدین منظور برای اعتباربخشی الگوی طراحی برنامهدرسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس بر اساس الگوی اکر، الگوی پیشنهادی به صاحبنظران و متخصصان ارائه شده و نظر آنان را درباره ویژگیهای منطق برنامهدرسی و هر یک از عناصر برنامه درسی تلفیقی جمعآوری شد.. نتایج نشان داد مدل ارائه شده الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شاداب-سازی مدارس ابتدایی شامل اهداف، محتوا، سازماندهی محتوا، ویژگی فعالیتهای یادگیری، راهبردهای فعالیتهای یادگیری و ارزشیابی می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
420 - بررسی جایگاه مؤلفههای چند فرهنگی در برنامههای درسی رسمی(موردمطالعه: کتاب مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه ایران)
فرزانه پاکدامن مهدی دوایی علی اکبر خسروی بابادی حمیدرضا رضازادهبا توجه به تنوع قومیتها و تکثر تجارب زیسته قومیتی در ایران، نقش تأثیرگذار آموزشوپرورش در برنامههای درسی رسمی و محتوای کتابها و هویت بخشی قومی به دانش آموزان فرهنگهای مختلف، انکارناپذیر است.هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه أکثربا توجه به تنوع قومیتها و تکثر تجارب زیسته قومیتی در ایران، نقش تأثیرگذار آموزشوپرورش در برنامههای درسی رسمی و محتوای کتابها و هویت بخشی قومی به دانش آموزان فرهنگهای مختلف، انکارناپذیر است.هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه ایران بود.این پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متن، تصاویر و فعالیتهای کتاب درسی بود. روش نمونهگیری هدفمند و نمونه 3 جلد کتاب مطالعات اجتماعی متوسطه اول (هفتم، هشتم، نهم) شامل 554 صفحه بود. برای ارزیابی روایی ازنظر متخصصان و برای پایایی آن از روش اِسکات استفاده شد. بر اساس یافتهها فقط 6% از بخشهای سهگانه محتوای کتب بررسیشده به مؤلفههای مطلوب قومیت توجه داشت. تحلیل آنتروپی شانون نشان داد مؤلفه 21 (توجه به هویت ملی مشترک اقوام) با 31 مورد بیشترین فراوانی و کمترین مقدار مؤلفه 8 (جلوگیری از پیشداوری در مورد قومیتها و فرهنگهای خاص) مؤلفه 14(توجه به مفهوم صلح و دوستی) با فراوانی 7 بود.یافتهها نشان میدهد جایگاه مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی متوسطه اول تا حدود زیادی مغفول مانده و نیازمند بازنگری میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
421 - ارائه الگوی معادلات ساختاری عوامل موثر بر اثربخشی برنامه درسی مسئله محور در دوره پیش دبستانی
حلیمه میرعرب رضی حسین فکوری حاجیار کاظم شریعت نیا علی اصغر بیانیمطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری عوامل موثر بر اثربخشی برنامه درسی مسئله محور در دوره پیش دبستانی انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی و علوم تربیتی به تعداد 30 تشکیل دادند که بر اس أکثرمطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری عوامل موثر بر اثربخشی برنامه درسی مسئله محور در دوره پیش دبستانی انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی و علوم تربیتی به تعداد 30 تشکیل دادند که بر اساس نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافتههای کمی حاکی از این است که تمامی متغیرهای احصاء شده با توجه به اینکه قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگتر از مقدار بحرانی 96/1 بوده و تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگتر از 3/0 بهدست آمد، لذا تمامی متغیرها و روابط تأیید شد. براساس نتایج حاصل از پژوهش، عوامل موثر بر اثربخشی برنامه درسی مسئله محور در دوره پیش دبستانی موجب ارتقای سطح عملکرد مقولههای توسعه پایدار در آموزش و پرورش میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
422 - شناسایی و اولویت بندی نیازهای دانشجویان در عناصر برنامهدرسی دروس عمومی
یعقوب عزیزی علیرضا صادقی حسین عبداللهیاین پژوهش، با هدف شناسایی و اولویتبندی نیازهای دانشجویان در عناصر برنامهدرسی دروس عمومی دانشگاههای شهر تهران انجام شدهاست.که چهار عنصر اصلی برنامهدرسی شامل (اهداف، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی) دروس عمومی مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و أکثراین پژوهش، با هدف شناسایی و اولویتبندی نیازهای دانشجویان در عناصر برنامهدرسی دروس عمومی دانشگاههای شهر تهران انجام شدهاست.که چهار عنصر اصلی برنامهدرسی شامل (اهداف، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی) دروس عمومی مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و از نوع توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای تهران و اساتید دروس عمومی در این دانشگاهها میباشد. حجم نمونه شامل 20 نفر از اساتید که از روش نمونهگیری هدفمند و 384 نفر دانشجو که بر اساس مدل مورگان انتخاب شده اند، ابزار جمع آوری دادهها نیز شامل بررسی اسناد، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته میباشد. در تحلیل دادههای تحقیق از دو روش آماری توصیفی و آمار استنباطی ( آزمون فریدمن برای اولویت بندی نیازها) استفاده شدهاست. یافته‎های پژوهش، مهم ترین نیاز آموزشی دانشجویان را در چهار عنصر هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی به ترتیب زیر نشان میدهد: دانشجویان و اساتید مهم ترین نیاز خود را در بخش اهداف دروس عمومی قابلیت انعطاف با نیازهای درحال تغییر جامعه در بخشهای مختلف(اقتصادی،فرهنگی،آموزشی و غیره)، و توجه به پرورش تواناییهای مهارتی دانشجویان دانستند، در محتوا، ارائه محتوای دروس عمومی با توجه به دانش و اطلاعات جدید و به روز، تاکید بر محتوای دروس عمومی برای رشد بینش و فرهنگ دانشجویان، مهم ترین نیاز دانسته شد، در روش تدریس استفاده ازروش تدریسی که به پرورش مهارت فکری، قدرت خلاقیت و ابتکار در دانشجویان بپردازد و نیز استفاده ازروشهای تدریس مورد استفاده در دروس عمومی متناسب با موضوعات مورد تدریس، مهمترین نیاز دانستند، در روش ارزشیابی، استفاده اساتید از روش های ارزشیابی به طور مستمر و مناسب عناوین درسی، به طور مشترک مهم ترین نیاز دانسته شد. این یافتهها میتواند در ارتقای کیفیت دروس عمومی و انطباق آن با نیازهای دانشجویان اثربخشی بالایی در جامعه ایجاد کند و اهمیت و ارزش این دروس را در میان دانشجویان بالا ببرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
423 - مهندسی ساختار توزیع قدرت تصمیم گیری در طراحی برنامه درسی آموزش عالی
عسگری محسنی اکرادی لادن سلیمیچکیده : حوزه برنامه درسی، یکی از پرچالش ترین و بحث انگیزترین حوزه های معرفتی است. این سوال که چه کسی باید تصمیمات برنامه درسی را بگیرد، موضوعی همیشگی و اساسی در سراسر تاریخ حوزه برنامه درسی بوده است. هدف نویسنده در این مقاله، نخست آشنایی با ساختار تصمیم گیری در طراحی بر أکثرچکیده : حوزه برنامه درسی، یکی از پرچالش ترین و بحث انگیزترین حوزه های معرفتی است. این سوال که چه کسی باید تصمیمات برنامه درسی را بگیرد، موضوعی همیشگی و اساسی در سراسر تاریخ حوزه برنامه درسی بوده است. هدف نویسنده در این مقاله، نخست آشنایی با ساختار تصمیم گیری در طراحی برنامه درسی آموزش عالی و دیگر این که دریابد تمرکز بهتر است یا عدم تمرکز؟ از این رو با جستجوی مقالات از معروف ترین پایگاههای اطلاعاتی، نظیر ایران داک، سیلیویکا، پایگاه جهاد دانشگاهی (sid)، مگیران، نورمگز، گوگل و غیره و بررسی آن ها با روش مروری، ابتدا به معرفی نظام های متمرکز و غیرمتمرکز و محاسن و معایب آن در برنامه ریزی آموزش عالی پرداخته است. همچنین به بررسی پیشینه آموزش عالی در ایران و سیر تحولات آن در دورههای مختلف، سطوح تمرکززدایی از برنامه درسی، جایگاه مشارکت اعضای هیأت علمی و عوامل مهم و همچنین موانع موثر بر مشارکت آنها در فرآیند تدوین برنامه، مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت، ضمن بیان چالش ها و راهکارهای برنامه ریزی غیر متمرکز، به این نتیجه رسیده است که واگذاری مطلق اختیارات تصمیم گیری، یک راهکار مناسبی در جهت پاسخگویی به نیازهای موجود نیست بلکه تلفیقی از وضعیت عدم تمرکز و نیمه متمرکز برای آموزش عالی ایران می تواند بسیار مفید و اثربخش باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
424 - تبیین جایگاه خانواده در برنامهدرسی معنوی
سیده مریم رئیس الاسلام زاده صمد ایزدی اصغر شریفی خدیجه ابوالمعالیپژوهش حاضر، با هدف تبیین جایگاه خانواده در برنامهدرسی معنوی انجام گردید. این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی- توسعهای و از منظر نوع و روش جمعآوری دادهها از نوع تحقیقات آمیخته میباشد. در بخش کیفیِ تحقیق علاوه بر اسناد، مدارک و مقالات معتبر از ابزار مصاحبه نیمهساختاریا أکثرپژوهش حاضر، با هدف تبیین جایگاه خانواده در برنامهدرسی معنوی انجام گردید. این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی- توسعهای و از منظر نوع و روش جمعآوری دادهها از نوع تحقیقات آمیخته میباشد. در بخش کیفیِ تحقیق علاوه بر اسناد، مدارک و مقالات معتبر از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای جمعآوری دادهها استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که جایگاه خانواده در برنامهدرسی معنوی از طریق 18 مؤلفه مهم تبیین میگردد. اهمیت این مؤلفهها در برنامهدرسی معنوی به نحوی است که در صورتی که خانوادهها تأکید و توجه بیشتری بر آنها داشته باشند، اجرای موفقیتآمیز و تأثیرگذاری برنامهدرسی معنوی را دستیافتنی و قابل حصول خواهد نمود. بنابراین این انتظار وجود دارد که با تبیین اهمیت و جایگاه خانواده در تربیت معنوی فرزندان بتوان آن را در بهبود معنویت جامعه با مدرسه همراه نمود. ایمان و توکل به خداوند و توسل به ائمه معصومین (ع)، تشویق فرزندان به صداقت و راستگویی، روابط انسانی و مؤدبانه والدین با یکدیگر و با دیگران، دلسوزی و قدرشناسی و مسئولیتپذیری به ترتیب پنج مؤلفه مهمی هستند که جایگاه خانواده در برنامهدرسی معنوی را تبیین میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
425 - شناسایی مهارتهای تجربه شده و نقش دانش آموزان در برنامه درسی هنر پایه ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان
فرشته فرهادزاده مرجان کیان غلامرضا حاجی نژادهدف پژوهش حاضر، شناسایی مهارت های تجربه شده و نقش دانش آموزان در برنامه درسی هنر پایه ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 و 4 شهر کرج بودند. اطلاع رسان های پژ أکثرهدف پژوهش حاضر، شناسایی مهارت های تجربه شده و نقش دانش آموزان در برنامه درسی هنر پایه ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 و 4 شهر کرج بودند. اطلاع رسان های پژوهش 10 نفر از معلمان برنامه درسی هنر و 10 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، بودند که با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شدند و روایی و پایایی آنها از طریق 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تأییدپذیری و انتقال پذیری به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به برنامه درسی هنر نیاز به بازنگری دارد تا فرهنگ سازی مناسبی نسبت به این حوزه یادگیری در میان معلمان و دانش آموزان پدید آید. امید که با افزایش آگاهی و کاربرد این حوزه در فعالیت های روزمره زندگی دانش آموزان برنامه درسی هنر مورد توجه و عنایت دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
426 - تدوین الگوی برنامه درسی چند فرهنگی مبتنی بر آرای فوکو در دانشگاه های علوم پزشکی استان سمنان
فریبا دوالفقاری لادن سلیمی عصمت رسولیچکیده: هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی برنامه درسی چند فرهنگی مبتنی بر آرای فوکو در دانشگاه های علوم پزشکی استان سمنان بوده است. مطالعه کاربردی از نوع آمیخته بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی(زنجیره ای) و معیار اشباع نظری بود أکثرچکیده: هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی برنامه درسی چند فرهنگی مبتنی بر آرای فوکو در دانشگاه های علوم پزشکی استان سمنان بوده است. مطالعه کاربردی از نوع آمیخته بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی(زنجیره ای) و معیار اشباع نظری بود که تعداد 20 نفر از صاحب نظران مقوله آموزش پزشکی و برنامه ریزی درسی شهـر سمنان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته فردی استفاده شده است. داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. بعد از طراحـی اولـیـه الـگـوی مفهومی برنامه درسی چند فرهنگی مبتنی بر آرای فوکو برای اعتبارسنجی الگو، از دیدگاه های 18 نفر از متخصصان آموزش پزشکی شهرسمنان استفاده شد. که در این مرحله از، پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی چندفرهنگی مبتنی بر آرای فوکو 70 سوال و 4 بعد هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی و هر بعد نیز دارای سه مولفه دانش، نگرش و مهارت، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه محقق ساخته به تایید چند نفر از خبرگان این رشته رسید و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت که به ترتیب با ضرایب 95/0 و 97/0 تأیید شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که مولفه های هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی در تبیین الگوی برنامه درسی چندفرهنگی مبتنی بر آرای فوکو، موثر هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
427 - بررسی رویکرد تفکر محوری در برنامه درسی ایران ازدیدگاه مدرسه زندگی
مینا رنجبری سعید مذبوحی صدرالدین ستاریچکیده: پژوهش حاضر ازنوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای رسیدن به درک عمیق تر، از استراتژی پدیدارنگاری کمک گرفته شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 15 نفر از معلمانی بودندکه از لحاظ علمی واجرایی در راستای هدف پژوهش، مطالعات به روز داشتند که به شیوۀ نمونه گیری هدفم أکثرچکیده: پژوهش حاضر ازنوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای رسیدن به درک عمیق تر، از استراتژی پدیدارنگاری کمک گرفته شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 15 نفر از معلمانی بودندکه از لحاظ علمی واجرایی در راستای هدف پژوهش، مطالعات به روز داشتند که به شیوۀ نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع نظری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در انتخاب افراد نگاه متفاوت آن ها به پدیده مورد بررسی و علاقه مندی آنان به مصاحبه در اولویت قرار داشت. انتخاب داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت مستقل و اکتشافی بوده و نتایج آن بدون دستکاری ذهنی ارائه شده است. درپایان پس از تحلیل محتوا ی مصاحبه ، نتایج حاصل طی سه مرحله کد گذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) تهیه شد. کدهای باز شامل 23 مفهوم وکد های محوری شامل چهار مقوله خودشناسی،خداشناسی،خلقت خدا وخلق خدا استخراج گردید. هر یک از این کدها، در بردارنده نشانگرهایی است که در پژوهش به تفصیل به آنها پرداخته شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
428 - ارزشیابی طرح شهاب در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی ( ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﻪ روش ﭘﺪﯾﺪارﺷﻨﺎﺳﯽ)
رضا منصوری جهانبخش رحمانی زهره سعادتمندچکیده: این پژوهش، با هدف بررسی ارزشیابی کیفی طرح شهاب در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی، ﺑﻪ روش ﭘﺪﯾﺪارﺷﻨﺎﺳﯽ انجام گرفته است. برای دستیابی به این مهم، از روش کیفی پدیدار شناسی تفسیری استفاده شده است. افراد مشارکت کننده در این پژوهش، شامل همه معلمان شهر اصفهان (فعال در طرح أکثرچکیده: این پژوهش، با هدف بررسی ارزشیابی کیفی طرح شهاب در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی، ﺑﻪ روش ﭘﺪﯾﺪارﺷﻨﺎﺳﯽ انجام گرفته است. برای دستیابی به این مهم، از روش کیفی پدیدار شناسی تفسیری استفاده شده است. افراد مشارکت کننده در این پژوهش، شامل همه معلمان شهر اصفهان (فعال در طرح شهاب) می شود. برای محاسبه حجم نمونه همانند اکثر پژوهش های کیفی، از اشباع نظری استفاده شده است، یعنی فرآیند گزینش تا جایی ادامه دار شده که دیگر اطلاعات جدید پدیدار نشده است. همچنین برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شده است که در آن برای جهت دادن به متن مصاحبه از 10 سوال طراحی شده در این زمینه استفاده شده است. برای اعتبار سنجی یافته های این پژوهش از 10 نفر از معلمان شاغل در طرح شهاب در اصفهان استفاده شده است. یافته های این تحقیق، حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار ارزشیابی طرح شهاب در دوره دوم ابتدایی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
429 - توسعه یادگیری خودراهبر در بستر برنامه درسی؛ مفاهیم و دیدگاه ها
راضیه نوری هانیه خدادادی تیرکلایی عبدالهادی شهریارانچکیده: هدف این پژوهش، نگاهی توصیفی - تحلیلی به یادگیری خودراهبر در بستر برنامه درسی است. در دنیای کنونی که دانش پیوسته در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و جدید، جنبهای مهم در رویارویی با افراد به شمار می رود، کسب مهارتهای یادگیری خودراهبر برای موف أکثرچکیده: هدف این پژوهش، نگاهی توصیفی - تحلیلی به یادگیری خودراهبر در بستر برنامه درسی است. در دنیای کنونی که دانش پیوسته در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و جدید، جنبهای مهم در رویارویی با افراد به شمار می رود، کسب مهارتهای یادگیری خودراهبر برای موفقیت فراگیران ضروری است. اﻳﺠﺎد و ارﺗﻘﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺧﻮدراﻫﺒﺮ، ﻳﻜﻲ از اﻫﺪاف ﻣﻬﻢ آﻣﻮزش متوسطه ﻣﺤﺴﻮب می ﺷﻮد. ﭼـﺮا ﻛـﻪ اﻧﺘﻈـﺎر ﻣـﻲ رود داﻧش آموزان ﺑـﻪ ﺳﻄﺤﻲ از ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﻫﺎی ﻓﺮدی ﺑﺮﺳﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺪون ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ در ﻳﻚ ﻧﻈﺎم آموزشی وﻳﮋه، ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ نیازﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﺧﻮد را بشناسد و برای تامین آنها ﺑﻜﻮﺷﻨﺪ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻳﺎدﮔﻴﺮی خود را مورد ارزشیابی قرار دهند. هم چنین آﻣﻮزش ﻣﻌﻠﻤﺎن و ﻳﺎدﮔﻴﺮی داﻧﺶ آﻣﻮزان در اﻳﻦ ﻋﺼﺮ، ﺑﺴﻴﺎر ﺣﺮﻓﻪ ای ﺷﺪه و روش های آﻣﻮزش، نیازمند ﺟﻮاﺑﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﻧﻴﺎزﻫﺎی آﻣﻮزش-ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺳت. از مطالعه کتابخانه ای و بررسی بر روی نظریه ها و تحقیقات انجام گرفته شده، به این مهم دست یافتیم که یادگیری خودراهبر به دلیل تاکید بر جریان های شناختی، باعث تسهیل یادگیری، برنامه ریزی، خودپرسشی، بازبینی و به طور کلی یادگیری فراشناختی می شود. به دلیل ﻣﺰاﻳﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺧﻮدراﻫﺒﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻨﻴﺎدی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻮع یادﮔﻴﺮی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
430 - ارائه یک چارچوب مفهومی برای توسعه برنامه تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان (نمونه پژوهش : مدارس تیزهوشان غرب استان مازندران)
محمد غفاری مجلج میثم کرمی پوربرنامه آموزشی برای کودکان از کودکستان تا پایه دوازدهم باعث شده فرصتی برای توسعه آموزش استعدادهای درخشان در مازندران ایجاد شود. این مقاله برنامه های آموزشی مختلف را برای آموزش استعدادهای درخشان را شناسایی کرده و موضوعات و چالش های پیش روی معلمان و مدیران را در اجرای این أکثربرنامه آموزشی برای کودکان از کودکستان تا پایه دوازدهم باعث شده فرصتی برای توسعه آموزش استعدادهای درخشان در مازندران ایجاد شود. این مقاله برنامه های آموزشی مختلف را برای آموزش استعدادهای درخشان را شناسایی کرده و موضوعات و چالش های پیش روی معلمان و مدیران را در اجرای این برنامه های استعدادهای درخشان در مدارس تیزهوشان غرب استان مازندران، بررسی می کند. جامعه این پژوهش در بخش طراحی شامل کلیه دانش آموزان استعداد درخشان در مقطع متوسطه دوم و در بخش اعتبار بخشی متخصصین برنامه درسی و آموزش دانش آموزان استعداد درخشان غرب استان مازندران بود. این مقاله یک الگوی برنامه درسی را ارائه می کند که بر اساس دوره درسی ارائه شده توسط دپارتمان آموزش می باشد که بر اساس اصول و نظریه های مورد قبول توسعه برنامه دروس، شکل گرفته است. همچنین این مقاله یک چارچوب آموزشی را ارائه می کند که می توان از این چارچوب به عنوان یک راهنما برای توسعه دوره های درسی برای دانش آموزان با استعداد در تمام مدارس عمومی در کشور استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
431 - اعتبارسنجی الگوی تلفیق بازیهای بومی محلی در برنامههای درسی دوره ابتدایی
فاطمه یوسفی محمد نوریان مرتضی سمیعی زفرقندیپژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی تلفیق بازیهای بومی محلی در برنامههای درسی دوره ابتدایی، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن شامل؛ آموزگاران مدارس دوره ابتدایی شهرستان گچساران از توابع استان کهکیلویه و بویراحمد بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین شد که به روش تصادفی خو أکثرپژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی تلفیق بازیهای بومی محلی در برنامههای درسی دوره ابتدایی، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن شامل؛ آموزگاران مدارس دوره ابتدایی شهرستان گچساران از توابع استان کهکیلویه و بویراحمد بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین شد که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی سؤالات پرسشنامه با محاسبه شاخص روایی صوری محتوا (CVR و CVI) انجام گرفت. پایایی سؤالات پرسشنامه نیز از طریق اجرای آزمایشی و محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های گردآوری شده با بکارگیری نرم افزارهای 22- Spss وSmart PLS-3 و با آزمون های، حداقل مربعات جزئی و تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل شد. در مرحله ارزیابی بیرونی یا مدل اندازه گیری، روایی مدل با محاسبه روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی مدل، با شاخص های پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین مدل درونی (ساختاری) نیز با محاسبه ضرایب معناداری Z (مقادیرt) ، شاخص استون-گیسرQ2 و ضریب تعیینR2 ، ارزیابی و تأیید شد. در بررسی برازش کلی مدل،60/0=GOF و205/0= SRMR بود که نشان میدهد، مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. بنابراین با اطمینان می توان گفت که الگوی تلفیق بازیهای بومی محلی در برنامههای درسی دوره ابتدایی از اعتبار بالایی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
432 - بررسی جایگاه آموزش خودمراقبتی در برنامه درسی قصد شده علوم تجربی دوره دوم ابتدایی
حسن گلچین نژاد دزفولی خلیل غفاری علیرضا فقیهیهدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی جایگاه آموزش خودمراقبتی در برنامه درسی قصد شده علوم تجربی دوره دوم مقطع ابتدایی بود. روش ها: روش پژوهش از مطالعات تحلیل محتوا و با اهداف کاربردی بود. جامعه پژوهش کتاب علوم تجربی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی استفاده أکثرهدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی جایگاه آموزش خودمراقبتی در برنامه درسی قصد شده علوم تجربی دوره دوم مقطع ابتدایی بود. روش ها: روش پژوهش از مطالعات تحلیل محتوا و با اهداف کاربردی بود. جامعه پژوهش کتاب علوم تجربی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی استفاده شد. پایایی داده ها از روش هولستی بررسی شد. نتایج: در دسته بندی اول مؤلفه های خود مدیریتی، مهارت های ارتباطی و مهارت کسب اطلاعات بررسی شد که مؤلفه مهارت های ارتباطی به طور قابل ملاحضه ای بیش از دو مؤلفه دیگر مورد توجه بود. دسته بندی دوم مؤلفه های فردی، رفتاری و محیطی به یک میزان مورد توجه بود. دسته بندی سوم مؤلفه حفظ سلامت نسبت به بیماری های جزئی، مزمن و حاد فراوانی بیشتری داشت. دسته بندی چهارم مؤلفه تنظیم کننده بر سایر مؤلفه ها یعنی پیشگیرانه، واکنشی و بازگرداننده سلامتی برتری داشت. دسته بندی پنجم مؤلفه جسمی نسبت به مؤلفه روانی، عاطفی، معنوی، مدرسه و جامعه بیشتر مورد توجه بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، همگونی در مؤلفه های مختلف خودمراقبتی در کتاب علوم تجربی رعایت نشده است و با توجه به این یافته ها به برنامه ریزان درسی پیشنهاد می شود، وضعیت آموزش خودمراقبتی در کتاب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی بازنگری شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
433 - تعیین وضعیت سطوح برنامهریزی درسی تربیت بدنی مدارس دوره ابتدایی بر مبنای مدل سهگانه آیزنر
علی کروکی اسماعیل شریفیانهدف این تحقیق تعیین وضعیت سطوح برنامهریزی درسی تربیت بدنی بر اساس مدل سهگانه آیزنر بود. روش تحقیق توصیفی بود که به صورت پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان تربیت بدنی دوره ابتدایی شهر کرمان به تعداد 342 نفر بود. بر اساس جدول مورگان 181 نفر به عنوان أکثرهدف این تحقیق تعیین وضعیت سطوح برنامهریزی درسی تربیت بدنی بر اساس مدل سهگانه آیزنر بود. روش تحقیق توصیفی بود که به صورت پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان تربیت بدنی دوره ابتدایی شهر کرمان به تعداد 342 نفر بود. بر اساس جدول مورگان 181 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. ابزار تحقیق شامل یک پرسشنامه بود که با الگوبرداری از پرسشنامه استاندارد برنامه درسی پنهان شیخی (1388) و کتاب معلم تربیت بدنی دوره ابتدایی طراحی شد. پایایی و روایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد: 1-بین بُعد صریح برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس دوره ابتدایی با نمره ملاک 3 اختلاف مثبت معناداری (05/0>P) وجود دارد. 2-بین بُعد پنهان برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس دوره ابتدایی با نمره ملاک 3 اختلاف مثبت معناداری (05/0>P) وجود دارد. 3-بین بُعد پوچ برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس دوره ابتدایی با نمره ملاک 3 اختلاف مثبت معناداری (05/0>P) وجود دارد. 4-بین سطوح برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس دوره ابتدایی با نمره ملاک 3 اختلاف مثبت معناداری (05/0>P) وجود دارد. بین بعد صریح، پنهان و پوچ برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس دوره ابتدایی با نمره ملاک 3 اختلاف مثبت معناداری (05/0>P) وجود دارد. بین برنامه درسی آشکار و برنامه درسی پنهان بیشترین اختلاف (649/0-) و بین برنامه درسی پنهان و برنامه درسی پوچ کمترین اختلاف (275/0-) مشاهده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
434 - ارائه الگویی جهت تدریس با کیفیت اساتید دانشگاه در محیط آموزش دور بر مبنای رویکردهای برنامه درسی (نمونه پژوهش اعضای هیأت علمی مراکز آموزش عالی در استانهای غربی ایران)
مرضیه صیدآبادی مجتبی معظمی امیر حسین کهن خاکیپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تدریس با کیفیت اساتید دانشگاه در محیط آموزش دور بر مبنای رویکردهای برنامه درسی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است. جامه آماری پژوهش، مدیران مراکز آموز عالی متخصصان و صاحب نظرانی بودند که تجربه آموزش از دور داش أکثرپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تدریس با کیفیت اساتید دانشگاه در محیط آموزش دور بر مبنای رویکردهای برنامه درسی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است. جامه آماری پژوهش، مدیران مراکز آموز عالی متخصصان و صاحب نظرانی بودند که تجربه آموزش از دور داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی مراکز آموزش عالی در استان های غربی ایران (کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام) بود. در تحقیق حاضر با استفاده از جدول کرجسی مورگان و روش نمونهگیری خوشهای تصادفی تعداد 335 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند بود. در بخش کیفی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گردید و برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارPLS انجام شد. یافته ها بیانگر آن بود که الگوی تدریس با کیفیت اساتید دانشگاه در محیط آموزش دور بر مبنای رویکردهای برنامه درسی دربرگیرنده پنج بعد تخصصی، مدیریتی، صلاحیت های مورد نیاز، محیطی و فرایندهای یاددهی -یادگیری و 12 مؤلفه دانشی، مهارتی، رفتاری، تخصصی، عمومی، صلاحیت های مدرس، صلاحیت های فراگیر، تجهیزات آموزشی، ملی، فراملی، نیازسنجی ، غنی سازی، استراتژی آموزشی و ارزشیابی و 68 شاخص می باشند. بنابراین آموزش از راه دور نیز به عنوان بخش جدید نظام های آموزشی فعلی باید از کیفیت مطلوب و قابل قبول برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای فراگیران و جامعه باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
435 - ویژگیهای برنامه درسی سواد انتقادی با رویکرد روییدنی برای دانش آموزان متوسطه
سیده زهرا باغبانیان مصطفی قادری مجید علی عسگریهدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های برنامه درسی سواد انتقادی با رویکرد روییدنی، از دیدگاه متخصصان برنامه درسی است. روش انجام این پژوهش، با رویکرد کیفی به روش گرانددی است. جامعه آماری این پژوهش، متخصصین رشته مطالعات برنامه درسی به عنوان نمونه از بین اساتید هیأت علمی دانشگا أکثرهدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های برنامه درسی سواد انتقادی با رویکرد روییدنی، از دیدگاه متخصصان برنامه درسی است. روش انجام این پژوهش، با رویکرد کیفی به روش گرانددی است. جامعه آماری این پژوهش، متخصصین رشته مطالعات برنامه درسی به عنوان نمونه از بین اساتید هیأت علمی دانشگاه های دولتی، آزاد و فرهنگیان در دانشگاه های تهران بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و تعداد 13 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تحلیل داده های آن بر مبنای کد گذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی اشتراوس و کوربین صورت گرفته است. یافته ها دلالت بر انطباق ویژگی های رویکرد روییدنی مانند غیر خطی بودن، همبسته با زندگی، آگاهانه و خلاقیت پرور، کاربردی و فعال بودن با برنامه درسی سواد انتقادی داشت. طبق نتایج: برنامه درسی سواد انتقادی برآمده از تعاملات فکری معلم و شاگردان، رویکردی سازنده برای شرکت دادن آنان در تصمیم گیری های مربوط به تحلیل روابط ناعادلانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ساختارها برای اصلاح موقعیت است. به طوری که از لحاظ فردی برای آنان موجب سازندگی روحی با تقویت نقد پذیری و خود ارزیابی ها، و از نظر اجتماعی، انتقال ارزش های فرهنگی و ملی خودی با پذیرش و حرمت گذاری تفاوت های عقیدتی، قومی و نژادی دیگر ملت ها، صلح و همزیستی مسالمت آمیز را دربر داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
436 - اعتباریابی و برازش الگوی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد مغز محور با محوریت تعامل و انگیزش در دوره دوم متوسطه
زهره ضیایی جزی فرزانه واصفیان سعید مذبوحیهدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی و برازش الگوی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد مغز محور با محوریت تعامل و انگیزش در دوره دوم متوسطه می باشد در بخش کمی پژوهش حاضر، جامعه آماری را معلمان با رویکرد آموزشی مبتنی بر مغز تشکیل می دهند. جامعه آماری در حدود 620 نفر بوده است که حجم نمو أکثرهدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی و برازش الگوی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد مغز محور با محوریت تعامل و انگیزش در دوره دوم متوسطه می باشد در بخش کمی پژوهش حاضر، جامعه آماری را معلمان با رویکرد آموزشی مبتنی بر مغز تشکیل می دهند. جامعه آماری در حدود 620 نفر بوده است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان 238 نفر می باشد، که پس از توزیع 300 پرسشنامه تعداد 238 پرسشنامه جمع آوری گردید. در بخش کیفی پژوهش مشارکت کنندگان شامل خبرگان و متخصصان می باشد و روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری و از تکنیک نمونه افراد کلیدی (خبرگان) می باشد که 10 مصاحبه صورت گرفته است. جهت انتخاب نمونه مناسب تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. به طور کلی برای تجزیه و تحلیل مشاهدات و اطلاعات پژوهش و بررسی تأثیر همزمان مقیاس های عمومی با استفاده از نرم افزار Spss 24 , Pls (Smart Pls 4)تحلیل آماری انجام شد.. نتایج نشان داد کدهای باز شناسایی شده از طریق مصاحبه شامل 56 شاخص می باشد که با توجه به قرابت معنایی و هم خانواده بودن در 56 کد باز، 29 کد محوری و 6 کد انتخابی دسته بندی گردید. مطابق یافته های تحقیق مشخص گردید که طراحی برنامه درسی ناشی از چهار بعد اهداف، محتوا، روش های تدریس و روش ارزشیابی هستند. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای اهداف، محتوا، روش ارزشیابی تأثیر مثبت و معناداری بر تعامل دارد، متغیرهای اهداف، محتوا، روش ارزشیابی و روش های تدریس تأثیر مثبت و معناداری بر انگیزش دارد و همچنین روش های تدریس تأثیر معناداری بر تعامل ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
437 - پیشبینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی: مورد مطالعه برنامه درسی کارشناسی علوم تربیتی
نوشین شاه بهرامیپژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 ن أکثرپژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 نفر در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. برای تعیین حجم نمونه، در جامعه آماری متخصصان برنامه ریزی درسی، تمامی اعضا به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و تعداد نمونه مدرسان ذیربط از طریق فرمول تعیین حجم کوکران 116 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و در مجموع حجم نمونه 136 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که با مقیاس اسمی و با طیف چهار گزینه ای تهیه شد و پس از تأیید روایی پرسشنامه، پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده، از شاخص های توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی(خی دو) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که توجه و بکارگیری مؤلفه های تفکر تأملی در نظام آموزش عالی با تأکید بر دوره کارشناسی علوم تربیتی از دیدگاه هر دو گروه مورد تأیید است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
438 - سنتزپژوهی شاخصها و مؤلفههای برنامه درسی مبتنی بر استیم برای دانشآموزان دارای نیازهای ویژه
مریم عظیمی روشن حسین مؤمنی مهموئی یوسف مهدی پور علی اکبر عجمهدف پژوهش حاضر، بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر استیم برای دانش آموزان دارای نیاز ویژه است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن سنتز پژوهی بر اساس مدل روبرتس و همکاران (2006) است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (211 مقاله) که از سال 2009 تا 2023 میلادی در م أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر استیم برای دانش آموزان دارای نیاز ویژه است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن سنتز پژوهی بر اساس مدل روبرتس و همکاران (2006) است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (211 مقاله) که از سال 2009 تا 2023 میلادی در مورد برنامه درسی مبتنی بر استیم برای دانش آموزان دارای نیاز ویژه در پایگاه های علمی و تخصصی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 31 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از مضمون گذاری مجدد یافته ها طبق روش اسکات (2012) استفاده شد نتایج نشان دهنده 78 درصد توافق بین ارزشیابان در مضامین بود. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد استیم در برنامه درسی دانش آموزان دارای نیاز ویژه در 5 بُعد، 14 عامل و 58 مقوله شامل بُعد عوامل فردی (شامل مؤلفه هایی چون معلم، دانش آموز)؛ بُعد الزامات فرایندی (جامعیت بخشی به تلفیق، نوآوری و خلاقیت و مهارت محوری)؛ بُعد راهبرد آموزش (مسأله محوری، آموزش همیارانه و مشارکتی، تلفیق بازی و یادگیری و امکانات رفاهی)، الزامات محیطی(محیط ساختار مند، محیط حمایتی و محیط فناورانه) و ارزشیابی (مشتمل بر شاخص هایی چون، شخصی سازی ارزیابی، جامعیت در ارزیابی و ارزیابی مهارت محور) طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که تلفیق استیم در برنامه های درسی فراگیران دارای نیاز ویژه نیازمند توجه به تمام ابعاد و عناصر برنامه های درسی است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
439 - طراحی الگوی مهارتهای زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه (مورد مطالعه استان خوزستان)
مجتبی معظمی خدیجه حسینیهدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی مهارت های زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه بود. مطالعه حاضر، به روش ترکیبی و از نوع طرحهای تحقیق آمیخته اکتشافی میباشد که در دو مرحله پیاپی کیفی–کمی انجام میگیرد. تحقیق حاضر در مرحله اول (فازکیفی) به مطالعه کیفی پرداخته و أکثرهدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی مهارت های زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه بود. مطالعه حاضر، به روش ترکیبی و از نوع طرحهای تحقیق آمیخته اکتشافی میباشد که در دو مرحله پیاپی کیفی–کمی انجام میگیرد. تحقیق حاضر در مرحله اول (فازکیفی) به مطالعه کیفی پرداخته و در این فاز با بررسی و ارزیابی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده در پژوهش حاضر و همچنین مصاحبه باخبرگان حوزه برنامه ریزی درسی که دارای تحصیلات دکتری تخصصی با درجه علمی استادیاری، دانشیاری و استادی که در این زمینه صاحب تألیف، مقاله، پژوهش و تجربه عملی هستند، اطلاعات لازم جمعآوری کرده و با استفاده از روش تحلیل گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل مفهومی پرداخته است. مرحله دوم (فازکمی) مطالعه به صورت کمی و به روش مدلسازی معادلات ساختاری بود، بدین منظور دادههای جمعآوریشده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیشنهادی (برآمده از فاز کیفی مطالعه) با استفاده از نرمافزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از بررسی وارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده در پژوهش حاضر، با استفاده از ابزار مصاحبۀ اکتشافی و نیمهساختاریافته، سؤالات کیفی از جامعه آماری خبرگان پرسیده شد که پس از انجام 16 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد که الگوی مهارت های زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه شامل 85 کد باز، 26 کد محوری و 6 کد انتخابی می باشد. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 85 گویه در اختیار 320 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول استان خوزستان که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا در رشته علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰قرار داده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداریt مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینهای، شرایط مداخلهای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنادار بودن تأثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینهای، شرایط مداخلهای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد. بنابراین هر 6 متغیر، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
440 - رابطه برنامه درسی پنهان با مسئولیتپذیری اجتماعی و هویتاجتماعی دانشآموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه چهار استان قم
ریحانه کبیریپژوهش باهدف بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با مسئولیتپذیری اجتماعی و هویت اجتماعی دانشآموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه چهار استان قم انجام شد. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر شیوه گردآوری دادهها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانهای و نحوه اجرا توصیفی از نوع همب أکثرپژوهش باهدف بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با مسئولیتپذیری اجتماعی و هویت اجتماعی دانشآموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه چهار استان قم انجام شد. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر شیوه گردآوری دادهها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانهای و نحوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه ۴ استان قم به تعداد 3690 نفر بود که طبق جدول نمونهگیری گرجسی و مورگان 363 نفر بهعنوان نمونه برآورد شدند. نمونهگیری به روش طبقهای نسبی انجام شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامههای مسئولیتپذیری گاف، برنامهی درسی پنهان محقق ساخته، هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن بودند. دادههای ناشی از اجرای پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی(جداول و نمودارهایی که حاوی میانگین، فراوانی، درصد تجمعی) و استنباطی(همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین برنامه درسی پنهان با مسئولیتپذیری(73%) و هویت اجتماعی(45%) دانشآموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه 4 استان قم رابطه وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
441 - اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز برای مدارس ابتدایی
محبوبه سلیمان پور عمران افسانه احمدی مقدمبرنامه درسی سبز یک برنامه عملی در جهت یادگیری پایدار، آموزش پایدار و سیستماتیک و وابسته به یکدیگر است.پژوهش حاضر، باهدف اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز دانش آموزان دوره دوم ابتدایی و با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام شد و با توجه به مضامین شناساییشده پرسشنامهای أکثربرنامه درسی سبز یک برنامه عملی در جهت یادگیری پایدار، آموزش پایدار و سیستماتیک و وابسته به یکدیگر است.پژوهش حاضر، باهدف اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز دانش آموزان دوره دوم ابتدایی و با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام شد و با توجه به مضامین شناساییشده پرسشنامهای با 73 گویه جهت اعتبار یابی مدل طراحی گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات ده نفر از اساتید و صاحبنظران تأیید گردید. پایایی پرسشنامه برای مؤلفههای اهداف برابر با 89/0، محتوا 93/0، روشهای تدریس برابر با 86/0 و برای مؤلفه ارزشیابی برابر با 89/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان حوزه برنامه درسی، اساتید علوم تربیتی، معاونان و مدیران آموزشوپرورش بود. حجم کل جامعه آماری 395 نفر مشخص گردید. نمونهگیری در این مرحله به روش خوشهای انجام شد. جهت اعتبار یابی مدل از روش تحلیل عاملی استفاده گردید. بر اساس نتایج تحلیل عاملی همهی مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
442 - برنامه درسی آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی دردوره ابتدایی
رو ح الله مرادی سمیرا تیغ بخشپژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی دردوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بابه کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون واسنادبین المللی در ارتباط با آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی پرداخته است .حوزه پژوهش شام أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی دردوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بابه کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون واسنادبین المللی در ارتباط با آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی پرداخته است .حوزه پژوهش شامل متون واسناد بین المللی ،ملی ومفادقانون اساسی کشور که درزمینه آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی چارچوب مناسب ارائه داده اند و نیزاز کلیه منابع چاپی و الکترونیکی دردسترس مبتنی براهداف وسؤالات پژوهش برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.تجزیه وتحلیل اطلاعات با به کارگیری نظام مقوله ای قیاسی انجام گرفت. یافته های پژوهش نیزدرپنج عنصر اصلی اهداف ،محتوا،راهبردهای یاددهی - یادگیری، تکنیک های ارزشیابی،محیط وفضای یاددهی- یادگیری به دست آمد.دراین پژوهش برای بررسی روایی ازمعیارباورپذیری و برای بررسی پایایی ازمعیاراطمینان پذیری استفاده شده است .پایایی طراحی برنامه درسی نیزتوسط متخصصین درهرمرحله مورد بررسی قرارگرفته است.پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی دردوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بابه کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون واسنادبین المللی در ارتباط با آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی پرداخته است .حوزه پژوهش شامل متون واسناد بین المللی ،ملی ومفادقانون اساسی کشور که درزمینه آموزش حقوق زنان درراستای فرهنگ ارزش های فردی چارچوب مناسب ارائه داده اند و نیزاز کلیه منابع چاپی و الکترونیکی دردسترس مبتنی براهداف وسؤالات پژوهش برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.تجزیه وتحلیل اطلاعات با به کارگیری نظام مقوله ای قیاسی انجام گرفت. یافته های پژوهش نیزدرپنج عنصر اصلی اهداف ،محتوا،راهبردهای یاددهی - یادگیری، تکنیک های ارزشیابی،محیط وفضای یاددهی- یادگیری به دست آمد.دراین پژوهش برای بررسی روایی ازمعیارباورپذیری و برای بررسی پایایی ازمعیاراطمینان پذیری استفاده شده است .پایایی طراحی برنامه درسی نیزتوسط متخصصین درهرمرحله مورد بررسی قرارگرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
443 - شناسايي و اولویتبندی عناصر برنامه درسی پایدار برای رشتههای مدیریت با رویکرد زیست محیطی در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران
الهام نورین صغری افکانه کامران محمدخانیاین پژوهش با هدف شناسايي و اولویتبندی عناصر برنامهدرسی پایدار برای رشتههای مدیریت با رویکرد زیستمحیطی در دانشگاه آزاد انجام شد.هدف پژوهش کاربردی و نوع داده¬ها، آمیخته از نوع اکتشافی در بخش کیفی فراترکیب و تحلیل متون مصاحبه و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد أکثراین پژوهش با هدف شناسايي و اولویتبندی عناصر برنامهدرسی پایدار برای رشتههای مدیریت با رویکرد زیستمحیطی در دانشگاه آزاد انجام شد.هدف پژوهش کاربردی و نوع داده¬ها، آمیخته از نوع اکتشافی در بخش کیفی فراترکیب و تحلیل متون مصاحبه و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه مرتبط پایگاه¬های داده داخلی و خارجی و برای بخش مصاحبه جامعه خبرگان بود.حجم نمونه در بخش کیفی نمونه¬گیری غير تصادفی هدفمند و در بخش کمی حجم نمونه بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری با روش نمونه گیری تصادفی خوشه¬ای مرحله ای انتخاب شد. ابزارگردآوری در بخش کیفی مرور سيستماتيک ادبيات و مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود.روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کيفي تحلیل مضمون و در بخش کمّی آمار توصیفی و استنباطی بود. یافته¬ها نشان داد که عناصر شناسایی شده برنامه درسی پایدار برای رشته های مدیریت با رویکرد زیست محیطی در دانشگاه آزاد شامل 5 عنصربوده که به ترتیب اولویت عبارتند: هدف (مولفه های آشنایی با مفاهیم،مدیریت وحفاظت از محیط زیست، رابطه با جامعه و..)، محتوا (مولفه های مفاهیم و اصول مدیریت، ابزارها و روشها، حقوق و تنظیمات، استراتژیها و سیاستها، اقتصاد سبز و مدیریت منابع زیست محیطی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، نوآوری)روش های یادگیری (روشهای تعاملی، عملی و تجربی، مبتنی بر پروژه )روش های ارزشیابی (عملکرد،محتوا و درسها،محیط آموزشی،تأثیر اجتماعی)منابع (استفاده از مواد پایدار،چرخه عمر محصولات،توانمندیها در ارزیابی مواد) که هر کدام از این مولفه ها خود شامل چند شاخص بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
444 - Designing a Multicultural Curriculum Model for English Language Teaching in Iranian High Schools
Hossein Safarpour Davood Mashhadi Heidar Ramin RahimyThe present study aimed to create a diverse curriculum model for teaching English in high schools in Iran. Utilizing an exploratory mixed-methods design to collect the desired data, the study enlisted the participation of 38 Iranian curriculum designers, with a gender d أکثرThe present study aimed to create a diverse curriculum model for teaching English in high schools in Iran. Utilizing an exploratory mixed-methods design to collect the desired data, the study enlisted the participation of 38 Iranian curriculum designers, with a gender distribution of 26 males and 12 females. To evaluate the model, a questionnaire was developed, and its reliability was gauged using Cronbach's Alpha. The validity of the curriculum model was established through Exploratory Factor Analysis employing principle component analysis (PCA). In qualitative phase, the analysis of the data uncovered several key components of the multicultural curriculum, including multicultural education, cultural diversity, and equity pedagogy, social, gender, and educational equality, prejudice reduction, upholding the intrinsic dignity, equity pedagogy, empowering school culture. Furthermore, the proposed model encompassed four essential elements: objectives, content and learning activities, methods, and evaluation. The results of quantitative phase of the study indicated that the multicultural curriculum model was deemed valid by designers in the field of curriculum development. As a result, it is recommended for adoption by English language educators in Iranian high schools. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
445 - شناسایی مولفه¬های زیبایی¬شناسی و هنری در برنامه ¬درسی دوره ابتدایی براساس آیات و روایات و ارائه یک مدل ساختاری : مطالعه ای آمیخته
داود براهوئی حسن شهرکی پور افسانه صابر گركانیهدف این پژوهش شناسایی مولفه¬های زیباشناسی و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس آیات و روایات و ارائه یک مدل ساختاری می¬باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و آمیخته (کیفی – کمی) بود. تعداد نمونه در بخش کيفي 17 نفر از خبرگان و در بخش أکثرهدف این پژوهش شناسایی مولفه¬های زیباشناسی و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس آیات و روایات و ارائه یک مدل ساختاری می¬باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و آمیخته (کیفی – کمی) بود. تعداد نمونه در بخش کيفي 17 نفر از خبرگان و در بخش کمي، 250 نفر از کلیه معلمان و فعالین عرصه تربیت در آموزش و پرورش اعم از معلم یا مسئول آموزش پرورش استان سیستان و بلوچستان (با داشتن ملاک ورود؛ دکتری تخصصی رشته برنامه ریزی درسی و تألیف و پژوهش در زمینه تربیت هنری و زیباشناسی، و داشتن حداقل 10 سال سابقه در مقطع ابتدایی) بود. برای گردآوری دادهها در مرحله کمّی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل دادههای کیفی از نرم افزار اطلس تیآی و در بخش کمّی پژوهش به منظور اعتبارسنجی الگوی به دست آمده در گام کیفی، از آزمونهای معادلات ساختاری با نرمافزارهای SmartPLS و SPSS استفاده شد . یافتههای کمی حاکی از این است که تمامی متغیرهای احصاء شده با توجه به اینکه قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگتر از مقدار بحرانی 96/1 بوده و تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگتر از 3/0 بهدست آمد، لذا تمامی متغیرها و روابط تأیید شد ومدل از برازش مطلوبی برخوردار است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
446 - طراحی الگوی برنامه درسی اخلاق زیست محیطی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی در دوره متوسطه دوم
هانیه خدادادی عصمت رسولی وحید فلاحهدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی اخلاق زیست محیطی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی در دوره متوسطه دوم است. در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی مورد استفاده قرار گرفت. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و معیار اشباع نظری بود أکثرهدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی اخلاق زیست محیطی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی در دوره متوسطه دوم است. در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی مورد استفاده قرار گرفت. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و معیار اشباع نظری بود که تعداد 15 نفر از اساتید و متخصصان برنامه درسی انتخاب شدند. در واقع، انتخاب مشارکت کنندگان بر اساس میزان تجارب آن ها در زمینه برنامه درسی بود. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی استفاده شده است. داده های بدست آمده از مصاحبه ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل مصاحبه های برگرفته از نظر متخصصان، حاکی از این است که برنامه درسی اخلاق زیست محیطی در دوره متوسطه دوم از مطلوبیت کافی برخوردار نبوده و دارای نقاط ضعفی است. هم چنین به ویژگی های عناصر برنامه درسی اخلاق زیست محیطی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی به ترتیب برای هدف، محتوا و راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی اشاره شد و الگوی برنامه درسی اخلاق زیست محیطی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی طراحی شد. نتایج نشان می دهد که تمامی عناصر و اجزا برنامه درسی در تعامل با یکدیگر هستند و بین برنامه درسی اخلاق زیست محیطی و برساختگرایی اجتماعی رابطه وجود دارد و برساختگرایی اجتماعی برای افزایش قابلیت های برنامه درسی اخلاق زیست محیطی کفایت لازم را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
447 - اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی سواد رسانه ای دردانشگاه فرهنگیان
عباس منصوری سیداحمد هاشمی عباس قلتاش مختار رنجبرمطالعه حاضر با هدف اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی سواد رسانه ای و ارائه الگو و بررسی دیدگاه های موجود طراحی گردیده است. روش پژوهش درگروه"تحقیق آمیخته اکتشافی" است.جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، و.برنامه ریزان درسی مرتبط با سواد رسانه ای می باشد ودر زمینه تعیین حجم مناسب أکثرمطالعه حاضر با هدف اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی سواد رسانه ای و ارائه الگو و بررسی دیدگاه های موجود طراحی گردیده است. روش پژوهش درگروه"تحقیق آمیخته اکتشافی" است.جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان، و.برنامه ریزان درسی مرتبط با سواد رسانه ای می باشد ودر زمینه تعیین حجم مناسب, نمونه گیری لازم به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در بین صد نفر انجام گردید. جمع آوری اطلاعات از روش میدانی از طریق پرسشنامه و مدل برآمده ازسطح کیفی پژوهش، میباشد و جهت تعیین اعتبار به صاحب نظران عرصه سواد رسانه ای ارائه گردیده است. روایی پژوهش نیز از تحلیل عاملی تأییدی و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.آماره های کمی دردو بخش آمار توصیفی با تکیه بر جداول فراوانی، شاخص های آماری و شاخص های پراکندگی و در بخش استنباطی نیز، با تکیه بر اطلاعات مستخرج از بخش تحلیل محتوا، می باشد. یافته ها نشان داد که الگوی پیشنهادی برنامه درسی یادشده ازدیدگاه کارشناسان مطلوب بوده است وشاخص برازندگی تطبیقی cfi به ترتیب رتبه اول تأثیرگذاری، اختصاص به شاخص محتوا با بار عاملی960/ و رتبه دوم، شاخص اهداف آموزشی بابارعاملی 93/0 دررتبه سوم شاخص ارزشیابی با بار عاملی 91/0 و رتبه چهارم تاثیرگذاری روش های آموزشی با بار عاملی 87/0قرار دارند. نتایج اعتبارسنجی نشان می دهد الگوی برنامه درسی سوادرسانه ای دردانشگاه فرهنگیان مناسب بوده ودرسطح بالایی الگوی پیشنهادی را تایید کردند . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
448 - طراحی الگوی عناصر برنامه درسی تاثیرگذار در موفقیت دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران
فرح عباسی حمیدرضا معتمد علیرضا قاسمی زادهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی عناصر برنامۀ درسی تأثیرگذار در موفقیت نظام آموزشی می باشد. ماهیت پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوۀ استقرایی، عناصر برنامۀ درسی شناسایی و استخراج گردید. جامعۀ آماری متشکل از صاحبنظران برنامۀ درسی و معلمان مقطع اب أکثرهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی عناصر برنامۀ درسی تأثیرگذار در موفقیت نظام آموزشی می باشد. ماهیت پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوۀ استقرایی، عناصر برنامۀ درسی شناسایی و استخراج گردید. جامعۀ آماری متشکل از صاحبنظران برنامۀ درسی و معلمان مقطع ابتدایی سراسر کشور بوده که براساس روش هدفمند 37 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش مصاحبۀ نیمهعمیق بود که تا مرحلۀ اشباع ادامه داشت. روایی پژوهش از طریق تکنیک ممیزی کردن توسط داوران و ضریب پایایی (درصد توافق مشاهدهشده) از طریق روش هولستی (روش دستی) تائید شد. پس از کدگذاری و تحلیل دادهها، 61 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (عالی) استخراج شدند که عبارتاند از: عناصر اصلی برنامۀ درسی (هدف، محتوا، روش، ارزشیابی و بودجه)، عناصر فرعی (فضای آموزشی، تجهیزات و منابع آموزشی، زمان آموزش، تجربه عملی مدیران و معلمان و تشکلهای دانشآموزی) و عناصر پنهان (تفاوتهای فردی فراگیران، جایگاه اجتماعی والدین و مدارس و عوامل پشتیبانی). در پایان الگوی پژوهش براساس مضامین فراگیر ترسیم گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
449 - طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی زاید با رویکرد ترکیبی (مطالعه موردی: برنامه درسی مدارس کاردانش دوره متوسطه دوم)
غلام رضا حسن پور دهنوی حسین مومنی مهمویی مهدی زیرک علی اکبر عجمهدف کلی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی برنامۀ درسی زاید در آموزش متوسطه دوم شاخۀ کاردانش می باشد. این پژوهش از نظر هدف به صورت کاربردی است که با رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجام پذیرفت. در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردید. جامعۀ آماری پژوهش در بخش کی أکثرهدف کلی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی برنامۀ درسی زاید در آموزش متوسطه دوم شاخۀ کاردانش می باشد. این پژوهش از نظر هدف به صورت کاربردی است که با رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجام پذیرفت. در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردید. جامعۀ آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان برنامهریزی درسی و خبرگان آموزش فنی حرفهای شاخۀ کاردانش به تعداد ۱۸ و در بخش کمی شامل مدیران، معاونان و هنرآموزان مدارس کاردانش شهر مشهد به تعداد ۲۷۵۰ نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. با در نظر گرفتن قانون اشباع، تعداد ۱۱ نفر و در بخش کمی براساس فرمول کوکران، تعداد ۳۳۷ نفر با روش نمونهگیری طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ محقق ساخته مربوط برنامۀ درسی زاید با ۸۸ سؤال استفاده گردید. درنهایت روایی صوری و محتوایی ابزار به تأیید متخصصان رسید و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ آنها نیز ۸۶۵/. محاسبه شد که مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرمافزارهای آموس و Spss۲۴ استفاده شد. نتایج نشان دادند که برنامۀ درسی زاید دارای ۶ بُعد محتوا، ویژگیهای ساختاری، فضای آموزشی، ویژگیهای فراگیران، ویژگیهای یاددهندگان و فرایندهای آموزشی میباشد. همچنین بُعد فضای آموزشی از بیشترین و بُعد فرایندهای آموزشی از کمترین بار عاملی برخوردار هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
450 - شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی
زمان باقرزاده وشکی اصغر شریفی علیرضا چناریپژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه ک أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه کارکنان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به تعداد حدود 340 نفر میباشد. حجم نمونه در بخش کیفی با استفاده از اصل اشباع نظری، تعداد 14 نفر تعیین شد. در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و خطای 05/0 تعداد 181 نفر بهعنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونهگیری در بخش کیفی روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند میباشد. در بخش کمی روش نمونه گیری نیز از روش نمونهگیری تصادفی_طبقهای استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه سازمانیافته بود که بهعنوان مطالعات اکتشافی از آن استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کمی عبارت است از پرسشنامه محققساخته 90 سؤالی که با مرور مبانی نظری، مبانی عملی و نتایج مصاحبههای اکتشافی (با کدگذری باز و محوری متون مصاحبه اکتشافی) تدوین گشت. نتایج نشان دادند که پس از تحلیل عاملی اکتشافی از مجموع 30 مقوله اولیه با 90 مفهوم که از مبانی نظری و مصاحبه استخراج شدند، 90 مفهوم در 15 مقوله قرار گرفتند. مقولهها در شرایط گوناگون عبارتاند از شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی بوده که براساس آن پیشنهاد میگردد از نتایج این پژوهش در بهبود برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد چندفرهنگی استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
451 - طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله
لیلا مویدعابدی علی اکبر خسروی بابادی حمیدرضا رضازاده بهادران علیرضا عصارهپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله انجام پذیرفت. روش پژوهش به صورت کیفی میباشد که بدین منظور دادهها با روش کیفی، جمعآوری و تحلیل شده اند. در این راستا کلیه متون، مقالات مجلات، همایشهای معتبر و کتب م أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله انجام پذیرفت. روش پژوهش به صورت کیفی میباشد که بدین منظور دادهها با روش کیفی، جمعآوری و تحلیل شده اند. در این راستا کلیه متون، مقالات مجلات، همایشهای معتبر و کتب معتبر به منظور استخراج ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله به شیوه تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفته و دادههای کیفی جمعآوری گشتند. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته از ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای بهدستآمده، مدل برنامه درسی تربیت دانشجو معلم ارائه شد. براساس نتایج این مدل 5 شاخص مدل برنامه درسی تربیت دانشجو معلم عبارتاند از (1) بُعد مبانی که شامل مؤلفههای دانشی، نگرشی، اخلاقی اعتقادی، روانشناختی، رفتاری و مکانی زمانی می باشد. (2) بُعد اهداف که شامل مؤلفههای ارتقاء ویژگیهای فردی، ارتقاء ویژگیهای اجتماعی، ارتقاء ویژگیهای مهارتی، ارتقاء ویژگیهای ذهنی و توسعه حرفهای میباشد. (3) بُعد محتوا که شامل مؤلفههای محتوای دانشی یا شناختی، محتوای کاربردی، محتوای انگیزهبخش، محتوای معنادار و محتوای تکالیف میباشد. (4) بُعد راهبردهای یاددهی یادگیری که شامل مؤلفههای یادگیری مشارکتی، توسعه شناخت، کاوشگری به شیوه محاکم قضایی، پیش سازماندهنده ها، تفکر استقرایی، بازیهای فکری، کاوشگری اجتماعی، یادگیری تسلط یاب، یادگیری با برنامه، سیستمهای مفهومی، راهبردهای رسانهای، روش ایفای نقش، یادگیری تلفیقی، یادگیری اکتشافی، مهارت آموزش کاوشگری، راهبردهای تفکر عمومی، کاوشگری اجتماعی و کاوشگری علمی میباشد. (5) بُعد ارزشیابی که شامل مؤلفههای ارزشیابی پایانی، ارزشیابی دانشی، ارزشیابی عملی_مهارتی، ارزشیابی چیستی، ارزشیابی عملکردگرا و ارزشیابی فرایند محور میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
452 - بررسی تأثیر طراحی و اعتبارسنجی برنامۀ درسی در مدیریت دورۀ ابتدایی کشور ایران
خیراله بامریپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر طراحی و اعتبارسنجی برنامۀ درسی در مدیریت دورۀ ابتدایی کشور ایران صورت گرفت. از نظر هدف بهصورت کاربردی با رویکرد ترکیبی و از لحاظ ماهیت بهصورت توصیفی-اکتشافی است. در پژوهش حاضر بهمنظور طراحی الگوی برنامۀ درسی از تکنیک کیفی تحلیل محتوا است أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر طراحی و اعتبارسنجی برنامۀ درسی در مدیریت دورۀ ابتدایی کشور ایران صورت گرفت. از نظر هدف بهصورت کاربردی با رویکرد ترکیبی و از لحاظ ماهیت بهصورت توصیفی-اکتشافی است. در پژوهش حاضر بهمنظور طراحی الگوی برنامۀ درسی از تکنیک کیفی تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعۀ آماری در بخش کیفی متشکل از خبرگان صاحبنظر در حوزۀ برنامۀ درسی صاحبنظر با نمونۀ آماری نیز متشکل از 12 نفر میباشد. جامعۀ آماری در بخش کمی نیز شامل کارشناسان آموزش ابتدایی با تعداد نمونۀ 20 نفر و کلیۀ معلمان مقطع ابتدای شهر زاهدان با تعداد 1843 و تعداد نمونۀ 318 نفر بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند براساس تکنیک گلولهبرفی انتخاب صورت گرفت که پژوهش تا مرحلۀ اشباع و تکرار دادهها ادامه یافت. همچنین با کمک جدول مورگان، تعیین حجم نمونۀ کمی صورت گرفت که با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب گردید؛ بدینصورت سپس از خوشهبندی جامعۀ مورد مطالعه، تعداد 4 مدرسه در مقطع ابتدایی (2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه) انتخاب شدند. در مرحلۀ کمی با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته برای 2 گروه، اطلاعات جمعآوری شدند. جهت جمعآوری دادهها در بخش کمی از پرسشنامهای با 49 سؤال و در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شد. درنهایت تعداد 13 مؤلفه بهعنوان مؤلفههای اصلی ارزشیابی برنامۀ درسی شناسایی شدند: مؤلفه اول شامل مراحل برنامۀ درسی بود. 3 مولفۀ دیگر ابعاد ارزشیابی برنامۀ درسی شامل 3 سطح برنامه قصدشده، اندازهگیری و کسبشده مطرح شدند. سپس 3 مولفه شامل معیارهای ارزشیابی برنامۀ درسی در هریک از سطوح 3گانه و 3 مولفه شامل منابع اطلاعاتی لازم جهت ارزشیابی برنامۀ درسی در هریک از سطوح 3گانه مطرح شدند. مولفۀ نهایی نیز شامل ابزارهای لازم جهت ارزشیابی برنامۀ درسی در هر یک از سطوح 3گانه بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
453 - بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با نوآوری در طراحی برنامه درسی (مورد مطالعه: معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد، سال تحصیلی 1399_1400)
فاطمه فتاحی منصور ترکیان تبارپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با نوآوری در طراحی برنامه درسی از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399_1400 صورت گرفت. روش پژوهش به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با نوآوری در طراحی برنامه درسی از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399_1400 صورت گرفت. روش پژوهش به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد با 489 می باشد که براساس جدول کرجسی مورگان حجم نمونه برابر 214 نفر برآورد گردید. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های استاندارد هوش هیجانی کلمن (1920) و خلاقیت تورنس (1979) و پرسشنامه محقق ساخته نوآوری در طراحی برنامه درسی ابتدایی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها نیز از آزمون پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد بین هوش هیجانی و خلاقیت با نوآوری در طراحی برنامه درسی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد هوش هیجانی (شامل خود آگاهی، خود تنظیمی، خود انگیختگی، همدلی و انعطاف پذیری) با نوآوری در طراحی برنامه درسی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین ابعاد 4 گانه خلاقیت (شامل سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط ایده) با نوآوری در طراحی برنامه درسی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
454 - اعتباریابی الگوی مدیریت برنامه درسی مبتنی بر موک و تاثیر آن در توسعه شایستگیهای حرفه-ای دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان)
الهام شریعتی لادن سلیمی وحید فلاحاین پژوهش با هدف بررسی الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک و اعتباریابی آن در توسعه شایستگیهای حرفهای دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و کمی و از نظر هدف پژوهشی کاربردی و به لحاظ زمان مقطعی که به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دا أکثراین پژوهش با هدف بررسی الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک و اعتباریابی آن در توسعه شایستگیهای حرفهای دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و کمی و از نظر هدف پژوهشی کاربردی و به لحاظ زمان مقطعی که به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد استان گلستان در سال 1400 میباشد. همچنین، برای گردآوری دادهها از دو ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در طرح روش آمیخته محقق در ابتدا با استفاده از تحقیق کیفی مفهوم سازی کرده و سپس به جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادههای کیفی پرداخته است. برای انجام رواسازی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و جهت تعیین پایایی از شاخص آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی پژوهش از تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شده است. در این طرح تحلیل دادهها در دو مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و برای بررسی سوالات پژوهش از آمار استنباطی به کمک نرمافزار SPSS23 و PLS استفاده گردید. و همچنین برای از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای بررسی سوالات پژوهش استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اهداف، روشهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر موک بر شایستگیهای حرفهای تأثیر مثیت و معناداری دارد. در حالی که بین محتوا برنامه درسی مبتنی بر موک بر شایستگیهای حرفهای دانشجویان تأثیر معناداری ندارد. ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر موک قدرت پیشبینی-کنندگی بیشتری برای شایستگیهای حرفهای دانشجویان را دارد. ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر موک قدرت پیشبینی-کنندگی بیشتری برای شایستگیهای حرفهای دانشجویان را دارد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
455 - طراحی و ارائه الگوی برنامه درسی «درس مدیریت انرژیهای تجدیدپذیر» با تاکید بر رویکرد پرورشی در دوره اول ابتدایی
مریم صالحی زاده مریم سیف نراقی عزت اله نادریهدف از مطالعه حاضر طراحی الگوی برنامه درسی مدیریت انرژیهای تجدیدپذیر با رویکرد پرورشی برای دوره اول ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر رویکرد کیفی بود. جامعه اماری پژوهش نیز برخی از متخصصان و اساتید دانشگاهی مرتبط با تخصص برنامه درسی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای أکثرهدف از مطالعه حاضر طراحی الگوی برنامه درسی مدیریت انرژیهای تجدیدپذیر با رویکرد پرورشی برای دوره اول ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر رویکرد کیفی بود. جامعه اماری پژوهش نیز برخی از متخصصان و اساتید دانشگاهی مرتبط با تخصص برنامه درسی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای اعتبار نتایج نیز ار روش صوری استقفاده شد. برای پاسخگویی به سوالهای تحقیق، در ابتدا نسبت به مطالعه منابع نظری، ادبیات موضوع و تحلیل محتوای این منابع اقدام شد و پس از آن الگوی برنامه درسی مورد نظر طراحی گردید. درگام بعدی از پرسشنامه تکنیک دلفی محققساخته استفاده شد تا نسبت به غربالگری و اخذ نظر متخصصان برنامهریزی درسی، متخصصان انرژیهای تجدیدپذیر و معلمان نمونه دوره اول ابتدایی اقدام شود و سپس با انجام تحلیل آماری مبتنی بر آزمون کندال، الگوی طراحی شده از منظر تخصصان و معلمان غربال شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که تمامی عناصر برای برنامه درسی درس مدیریت انرژیهای تجدیدپذیر (هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزشیابی) از تناسب و اهمیت بسیار بالایی برخوردارند و در بخش تحلیل آماری با توجه به مقدار ضرایب کندال و پایان دادن به دورههای دلفی، ابعاد و شاخص های الگوی ارائه شده از حیث تناسب و اهمیت این برنامه درسی، مورد تایید قرار گرفت. لذا بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که الگوی مناسب برنامه درسی مدیریت انرژیهای تجدیدپذیر با رویکرد پرورشی برای دوره اول ابتدایی شامل ابعاد اهداف برنامه درسی انرژیهای تجدیدپذیر، محتوای برنامه درسی انرژیهای تجدیدپذیر، روش تدریس برنامه درسی انرژیهای تجدیدپذیر، بازی و نمایش، و روش ارزشیابی برنامه درسی انرژیهای تجدیدپذیر میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
456 - شناسایی مؤلفههای مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس
عظیمه ابراهیمی میترا کامیابی حمداله منظری توکلی زهرا زین الدینی میمندهدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکتکنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نف أکثرهدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکتکنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نفربر اساس نمونهگیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که سؤالات در حین مصاحبه تعدیل شدند. برای اعتبار یافتهها نیز ابتدا محقق تمام فرایند کدگذاری را مجدد وارسی نمود. همچنین برای اعتبار از روایی صوری و برای پایایی نیز متن چند مصاحبه با کدگذار دیگری مورد کدگذاری قرار گرفت که بر اساس ضریب توافق بین کدگذاران مقدار آن 89 درصد حاصل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافتهها نشان داد که 4 مضمون اصلی شامل: عوامل توسعه برنامه درسی کوانتومی، پیامدهای توسعه برنامه درسی کوانتومی، شرایط مداخله گر توسعه برنامه درسی کوانتومی و راهبردهای توسعه برنامه درسی کوانتومی از مولفه های اصلی برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی هستند. همچنین، شاخص های این برنامه شامل: (توانایی دیدن هدفمند، توانایی احساس توانبخش، توانایی شناخت شهودی، ایجاد یادگیری چندبعدی، ایجاد قابلیتهای بالقوه یادگیری، ایجاد محیطهای یادگیری پویا، استفاده از تمام شبکههای عصبی مغز در یادگیری، تعارض باسنت، نگرش معلمان و مدیران، عدم شناخت رویکرد کوانتوم، تدریس خلاقانه، شناخت و آگاهی نسبت به دانشآموزان، تدریس مبتنی بر شهود، مشارکت دانشآموزان در کلاس و درگیر ساختن دانشآموزان، استفاده از تشویق و پاداش در آموزش و ارتقاء مسئولیتپذیری دانشآموزان) هستند. میتوان نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی از دیدگاه خبرگان دارای مولفههای متعددی است که باید برنامه ریزان درسی میتوانند در طراحی برنامه درسی بدان توجه نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
457 - اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی از دیدگاه خبرگان و با روش دلفی
عظیمه ابراهیمی میترا کامیابی حمداله منظری توکلی زهرا زین الدینی میمندهدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی أکثرهدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی و فیزیک کوانتوم برخوردار بودند. حجم نمونه بر اساس تکنیک دلفی 12 نفر تعیین وبه شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تکنیک دلفی و با نرمافزار اکسل استفاده شد. یافتهها نشان داد معیارهای شناساییشده برای الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در این پژوهش در مجموع 26 مقوله اصلی شامل(توانایی دیدن هدفمند (8933/0)، توانایی تفکر متناقض (8381/0)، توانایی احساس توانبخش (8580/0)، توانایی شناخت شهودی (8778/0)، توانایی پاسخگویی (8736/0)، توانایی اعتماد به جریان زندگی (8782/0)، توانایی زندگی کردن در روابط (8625/0)، دانش تخصصی (8807/0)، بستر مهارتی (8542/0)، تعارض با سنت (8625/0)، نگرش معلمان و مدیران (8542/0)، عدم شناخت رویکرد کوانتوم (8667/0)، تدریس خلاقانه (8703/0)، شناخت و آگاهی نسبت به دانش آموزان (9020/0)، تدریس مبتنی بر شهود (8113/0) و مشارکت دانش آموزان در کلاس و درگیر ساختن دانش آموزان (8740/0) و 54 زیر مقوله بودند. بر اساس نتایج میتوان نتیجه گرفت برنامه درسی طیف گستردهای از مؤلفهها و شاخصها را دربرمی گیرد که برنامه ریزان نظام آموزشی میتوانند با مقایسه نتایج مختلف مطلوبترین و کارا مدترین عناصر را جهت طراحی برنامه درسی به کار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
458 - شایستگیهای مورد انتظار دانشآموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی: یک پژوهش کیفی
اکبر هدایتی حسن ملکی علیرضا صادقی اسماعیل سعدی پورهدف این پژوهش شناسایی شایستگی های مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش کیفی استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 24 ن أکثرهدف این پژوهش شناسایی شایستگی های مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش کیفی استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 24 نفر (8 متخصص دانشگاهی در رشته برنامه ریزی درسی، 11 دانش آموخته کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی و 5 کارفرما) انتخاب شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی جمع-آوری شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوای کیفی آشکار مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، شایستگی های مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی را در سه درون مایه شایستگی های شناختی (با سه طبقه دانش تخصصی برنامه ریزی درسی، شایستگی های شناختی عمومی و دانش عمومی)، شایستگی های مهارتی (با دو طبقه مهارت های تخصصی برنامه ریزی درسی و مهارت های عمومی) و شایستگی های نگرشی (با دو طبقه شایستگی های نگرشی برنامه ریزی درسی و شایستگی های نگرشی عمومی) به دست داد. یافته های این پژوهش علاوه بر اینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی باید کسب شود، ارائه می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
459 - بررسی تناسب مؤلفههای برنامه درسی مدارس با آموزش چند فرهنگی از دیدگاه مدیران و معلمان دوره راهنمایی و متوسطه
علی اکبر خسروی بابادی عادل حلاج دهقانی بهاره باباییاین پژوهش با هدف بررسی میزان تناسب مؤلفه های برنامه درسی دوره راهنمایی و متوسطه (اهداف، موضوعات و محتوای دروس، شیوه های آموزشی و ارزشیابی) با مفاهیم آموزش چند فرهنگی و تاکید بر این نوع آموزش به عنوان رویکردی جدید در آموزش و فراهم نمودن فرصت های برابر آموزشی برای همه دان أکثراین پژوهش با هدف بررسی میزان تناسب مؤلفه های برنامه درسی دوره راهنمایی و متوسطه (اهداف، موضوعات و محتوای دروس، شیوه های آموزشی و ارزشیابی) با مفاهیم آموزش چند فرهنگی و تاکید بر این نوع آموزش به عنوان رویکردی جدید در آموزش و فراهم نمودن فرصت های برابر آموزشی برای همه دانش آموزان با فرهنگ، قومیت، مذهب، جنسیت، زبان، توانایی های ویژه و طبقات اجتماعی مختلف به صورت توصیفی-پیمایشی بر روی 220 نفر از مدیران و معلمان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستان کامیاران که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، اجرا گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی نظیر کنترل کیفیت آماری، آزمون t و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چند بین دیدگاه مدیران و معلمان زن و مرد در دو دوره راهنمایی و متوسطه تفاوت هایی وجود دارد ولی به طور کلی از نظر مدیران و معلمان هر دو دوره اهداف برنامه درسی و محتوای دروس در دوره راهنمایی و متوسطه با مفاهیم آموزش چند فرهنگی تناسب ندارد اما شیوه های آموزشی و ارزشیابی از دانش آموزان با مفاهیم آموزش چند فرهنگی تناسب دارد که علت این نتیجه را می توان آزادی عمل معلمان در بکارگیری روش های تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و توجه به نیازهای متنوع و متفاوت آنان دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
460 - طراحی الگوی برنامهدرسی چندفرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران
سیدمحمد دورفرد علاءالدین اعتماداهری بدیعالزمان مکیآلآقاهدف این پژوهش طراحی الگوی برنامهدرسی چندفرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی، روش اجرا توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1399 حدود 2000 نفر میباشند. که با روش نمونه أکثرهدف این پژوهش طراحی الگوی برنامهدرسی چندفرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی، روش اجرا توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1399 حدود 2000 نفر میباشند. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای، تعداد 400 پرسشنامه بین این افراد توزیع و تعداد 386 پرسشنامه دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. روش گردآوری دادهها کتابخانه ای و میدانی و ابزار اندازه گیری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه مورد تائید متخصصان و خبرگان و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای همه متغیرها بالای 0/70محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای Smart PLS و SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامهدرسی چندفرهنگی به مؤلفههای مبانی؛ شرایط علی، برنامه درسی چندفرهنگی؛ مقوله محوری، فعالیتها به عنوان عوامل زمینهای، اهداف به عنوان راهبردها، روشهای ارزیابی به عنوان شرایط مداخلهگر و در نهایت محتوی به عنوان پیامدها وابسته است. در نهایت نتایج نشان داد که روایی و فرضیات مدل مورد تأئید قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
461 - رابطهی برنامه درسی پنهان با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور
طاهر محبوبی کمال محبوبی هانیه بدیعی خدیجه ندری امیرمحمد خندانپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی برنامهی درسی پنهان با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز بوکان در سال تحصیلی 97-96 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان است که در مقطع کارش أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی برنامهی درسی پنهان با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز بوکان در سال تحصیلی 97-96 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان است که در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد150نفر انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامهی برنامه ی درسی پنهان حسن ملکی(1386) و خلاقیت عابدی(1372) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، شامل (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی، شامل(ضریب همبستگی پیرسونR) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیهها نشان داد که بین برنامهی درسی پنهان بطور کلی و مؤلفههای آن از جمله، رابطهی بین دانشجویی، روش تدریس استاد، ساختار فیزیکی دانشگاه، روابط استاد- دانشجویی با خلاقیت در سطح0/01 رابطهی معناداری وجود دارد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
462 - بررسی ذهنیت فلسفی، ایدئولوژی برنامه درسی و رویکردهای تدریس دبیران دوره متوسطه دوم بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی.
سهراب محمدی پویا محمد جوادی پور نوروزعلی کرمدوستهدف پژوهش حاضر بررسی ذهنیت فلسفی، ایدئولوژی برنامه درسی و رویکردهای تدریس دبیران دوره متوسطه دوم بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی میباشد که با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دبیران دوره متوسطه دوم رشتههای نظری شهرستان نهاوند به أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی ذهنیت فلسفی، ایدئولوژی برنامه درسی و رویکردهای تدریس دبیران دوره متوسطه دوم بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی میباشد که با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دبیران دوره متوسطه دوم رشتههای نظری شهرستان نهاوند به تعداد 244 نفر می باشد که با روش سرشماری در نهایت 183پرسشنامه جمعآوری گردید. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامههای ذهنیت فلسفی (1382)، ایدئولوژی برنامه درسی(1393) و رویکردهای تدریس(2007) میباشد روایی صوری پرسشنامهها با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید؛ ضریب آلفای کرونباخ برای ذهنیت فلسفی 72/0و رویکرد تدریس 85/0 و ضریب باز آزمایی برای هریک از ابعاد ایدئولوژی برنامه درسی بالاتر از 69/0 به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار Spss V22در دو بخش آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و نمودار) و استنباطی(آزمون لوین، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره) بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد که در ذهنیت فلسفی و ابعاد تعمق، انعطافپذیری، همچنین رویکرد تدریس معلم محور و محصل محور برحسب جنسیت تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین تفاوتی بین معلمان مرد و زن در جامعیت، ایدئولوژی دانشپژوهان علمی، کارایی اجتماعی، یادگیرنده محور و بازسازی اجتماعی ملاحظه نگردید. نتایج حاکی از آن بود که بین نمرات بعد انعطافپذیری برحسب مدرک تحصیلی تفاوت معنیداری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
463 - طراحی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر یادگیری خودراهبر در درس کاروفناوری مقطع متوسطه اول
راضیه نوری لادن سلیمی عصمت رسولیهدف از تحقیق حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در درس کار و فناوری مقطع متوسطه-ی اول بود. روش تحقیق کیفی با هدف کاربردی صورت گرفت. دادههای کیفی لازم جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به مثابه تکنیکی پژوهشی، مفاهی أکثرهدف از تحقیق حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در درس کار و فناوری مقطع متوسطه-ی اول بود. روش تحقیق کیفی با هدف کاربردی صورت گرفت. دادههای کیفی لازم جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به مثابه تکنیکی پژوهشی، مفاهیم، مقولهها شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت.جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل اساتید و متخصصان برنامهریزی درسی در کشور ایران هستند که در زمینه برنامه درسی وارونه، یادگیری خودراهبر اطلاعات لازم را داشتهاند، مورد شناسایی قرار گرفته و در بخش کیفی از نظراتشان استفاده شد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان برنامه درسی استفاده شده است. یافتهها نشان داد پایایی بازآزمون 68/. درصد است که بیانگر پایایی مناسب است. برای تحلیل دادههای کیفی پژوهش از تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج نشان داد تحلیل مصاحبهها حاکی از این موضوع است که متخصصان به ارتباط بین برنامه درسی وارونه و یادگیری خودراهبر در مولفههای خود مدیریتی، خود نظارتی و خودانگیختگی اشاره نمودند. اگر چه در برخی مقولهها تاکید بیشتری نسبت به مقولههای دیگر بود، اما آنان به نکاتی توجه کردند که نشانه اهمیت و تاثیر مقولههای تحقیق حاضر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
464 - تدوین برنامه درسی مبتنی بر فلسفه برای کودکان پایه چهارم در درس علوم تجربی با تاکید بر کاوشگری علمی
طاهره نظامیان پور لادن سلیمی وحید فلاحهدف پژوهش تدوین برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان با رویکرد کاوشگری علمی در پایه چهارم ابتدایی است. این پژوهش در زمره پژوهشهای کیفی با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی انجام شده است. مشارکتکنندگان در بخش کیفی، متخصصان، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه فلسفه و برنامه درس أکثرهدف پژوهش تدوین برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان با رویکرد کاوشگری علمی در پایه چهارم ابتدایی است. این پژوهش در زمره پژوهشهای کیفی با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی انجام شده است. مشارکتکنندگان در بخش کیفی، متخصصان، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه فلسفه و برنامه درسی بود. با استفاده از تکنیک نمونهگیری گلوله برفی و اشباع نظری، با آگاهیدهندگان کلیدی مصاحبه بهعمل آمد. با استفاده از یافتهها، چارچوب برنامه درسی آموزش سواد حقوقی دوره متوسطه فلسفه برای کودکان با رویکرد کاوشگری علمی برای پایه چهارم ابتدایی در قالب چهار عنصر طراحی و برنامه درسی تدوین گردید. که عناصر هدف شامل (پرسشگری، نقادی، مسئولیت پذیری، رشد فردی و اجتماعی، رشد تفکر، شکوفایی استعداد) محتوا شامل (طبقه بندی، تمثیل، رابطه کل و جز، رابطه وسیله و هدف و به دنبال معانی) عنصر روش شامل (بحث گروهی ، بدیعه پردازی، تفحص گروهی، پرسش و پاسخ ، مداخله راوی ، بیان فکر، بارش مغزی ،کاوشکری علمی) و ارزشیابی شامل(درون داد،فرایند، برون داد،بازخورد) در تدوین و طراحی برنامه درسی لحاظ گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
465 - تجارب زیسته معلمان کلاس های چندپایه پیرامون استفاده بهینه زمان و مدیریت آن به عنوان مؤلفه مؤثر در برنامه درسی
زهره سعادتمند حسین زارع خورمیزی نرگس کشتی آرایهدف از انجام این پژوهش تجارب زیسته معلمان کلاس های چندپایه پیرامون استفاده بهینه زمان و مدیریت آن به عنوان مؤلفه مؤثر در برنامه درسی بود. این پژوهش یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در این مطالعه 8 معلم کلاس چندپایه از استان های یزد و کرمان بودند. داده ها با أکثرهدف از انجام این پژوهش تجارب زیسته معلمان کلاس های چندپایه پیرامون استفاده بهینه زمان و مدیریت آن به عنوان مؤلفه مؤثر در برنامه درسی بود. این پژوهش یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در این مطالعه 8 معلم کلاس چندپایه از استان های یزد و کرمان بودند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انفرادی با معلمان در محل کار آنها گردآوری شد. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از کدبندی مصاحبه ها، 422 کد اولیه حاصل گردید که پس از طبقه بندی 15 زیرطبقه، 5 طبقه و سه مفهوم به دست آمدکه با عناوین: 1- تبیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر در صرفه جویی وقت 2- تبیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر کمبود زمان 3- تبیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر در برنامه ریزی و مدیریت زمان نام گذاری گردیدند. نتایج این مطالعه نشان داد که معلمان کلاس های چندپایه برای جبران کمبود وقت می توانند از راهبردهای مختلفی با توجه به دانش آموز، تعداد آن ها، همچنین تعداد پایه ها، تاثیر پایه ها نسبت به هم، شیوه ها و مواد جهت صرفه جویی و مدیریت زمان استفاده نمایند. بکارگیری این راهبردها در سه زمینه یاد شده می تواند منجر به استفاده بهینه زمان و مدیریت آن در برنامه درسی کلاس های چندپایه و سبب تحقق اهداف برنامه درسی و تسهیل یادگیری دانش آموزان و تدریس معلم گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
466 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر توسعه سرمایه اجتماعی برای آموزش عالی ایران
اسماعیل کاظم پور فریده حقپرست قدیم لیمودهی بدری عباسی مریم یارمحمد توسکیاین تحقیق با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر توسعه سرمایه اجتماعی برای آموزش عالی ایران انجام شد. تحقیق از نوع کاربردی به روش تحلیلی-اکتشافی بود، جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئت علمی 5 دانشگاه آزاد اسلامی ایران به تعداد 2468 نفر و کل اعضای کارشناسان أکثراین تحقیق با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر توسعه سرمایه اجتماعی برای آموزش عالی ایران انجام شد. تحقیق از نوع کاربردی به روش تحلیلی-اکتشافی بود، جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئت علمی 5 دانشگاه آزاد اسلامی ایران به تعداد 2468 نفر و کل اعضای کارشناسان اجرایی و آموزشی آن 3049 نفر بود. از نمونهگیری هدفمند به روش تصادفی طبقهای و فرمول کوکران، برای انتخاب نمونه کمک گرفته شد و تعداد اعضای هیأت علمی 179 نفر و تعداد نمونه کارشناسان اجرایی و آموزشی 221 نفر که به طور جمع 400 نفر بودند، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، مصاحبه و پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای خی دو و ویلکاکسون و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی (اهداف، محتوا، مواد و روشهای آموزشی، ارزشیابی) و ابعاد سرمایه اجتماعی (ساختاری، شناختی، ارتباطی) در نظر گرفته شد. یافتهها نشان داد بارعاملی اهداف 92/0 و ارزشیابی 77/0 در مؤلفههای سرمایه اجتماعی به ترتیب شناختی و ارتباطی و ساختاری و بار عاملی محتوا 91/0 به ترتیب ارتباطی و شناختی و ساختاری و بار عاملی مواد و روشهای آموزشی 82/0 به ترتیب شناختی و ساختاری و ارتباطی میباشد. در نتیجه طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر توسعه سرمایه اجتماعی در آموزش عالی ایران معنادار میباشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
467 - تحلیل برنامه درسی موجود دوره ابتدایی از منظر تربیت اقتصادی؛ چالشها و موانع
شهرام فضلعلی زاده صوفی جعفر قهرمانی محمدباقر علیزاده اقدمهدف اصلی این پژوهش، تحلیل برنامه درسی موجود دوره ابتدایی از منظر تربیت اقتصادی؛ چالشها و موانع بوده و پژوهش از نوع کیفی میباشد، جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی، اقتصاد و معلمان دوره ابتدایی صاحبنظر در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی و برنامههای درسی است که شیوه انت أکثرهدف اصلی این پژوهش، تحلیل برنامه درسی موجود دوره ابتدایی از منظر تربیت اقتصادی؛ چالشها و موانع بوده و پژوهش از نوع کیفی میباشد، جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی، اقتصاد و معلمان دوره ابتدایی صاحبنظر در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی و برنامههای درسی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند و ملاک محور بود. با تعداد بیست نفر تا مرحله اشباع نظری مصاحبه شد، شامل 8 معلم و 12 متخصص برنامه درسی و اقتصاد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد که در قالب جداول سهگانه در متن مقاله به آنها اشارهشده است، بر اساس یافتههای حاصل، مضامین فرعی تربیت اقتصادی (فرهنگ و نگرش، بهرهوری، شایستهسالاری و ...) و مفاهیم کلی (افزایش سطح تولید با تلاش مردم، افزایش درآمد، مدیریت هزینه، اراده و نگرش افراد جامعه، رشد اقتصادی و بالا رفتن بهرهوری جامعه) از فراوانی بالایی ازنظر متخصصین برنامهریزی، اقتصاد و معلمان برخوردارند. بهطورکلی دسته توسعه اجتماعی از اولویت خاصی از دیدگاه متخصصین برخوردار بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
468 - بررسی جایگاه مؤلفه های توسعه پایدار در برنامه درس علوم تجربی دوره ابتدایی ایران و ارائه چارچوب مطلوب و اعتباربخشی آن
جعفر قهرمانی میرجلال حسینی ذبیح پیرانیاین مقاله با هدف بررسی جایگاه مؤلفه های توسعه پایدار در برنامه های درس علوم تجربی دوره ابتدایی ایران و ارایه چارچوب مطلوب و اعتباربینی آن انجام گرفت. جامعه آماری را گروه متخصصان ناظر بر مؤلفه های توسعه پایدار و نیزمجموعه کتب درسی علوم تجربی پایه های ششگانه دوره ابتدایی أکثراین مقاله با هدف بررسی جایگاه مؤلفه های توسعه پایدار در برنامه های درس علوم تجربی دوره ابتدایی ایران و ارایه چارچوب مطلوب و اعتباربینی آن انجام گرفت. جامعه آماری را گروه متخصصان ناظر بر مؤلفه های توسعه پایدار و نیزمجموعه کتب درسی علوم تجربی پایه های ششگانه دوره ابتدایی ایران در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داد. حجم نمونه در گروه متخصصان به موجب جدول نمونه گیری مورگان 80 نفر و در مجموعه کتب درسی 12 جلد با احتساب کتب راهنمای معلم بود. روش گردآوری اطلاعات کیفی و کمی، کتابخانه ای و میدانی بود. ضریب پایایی پرسشنامه 81/0 بدست آمد. روش توصیف و تجریه و تحلیل داده ها بهره برداری از شاخصهای آمارتوصیفی ، آزمونهای تحلیل عاملی و ضرایب اهمیت آنتروپی شانون بود. پردازش داده ها و تحلیل آنها توسط نرم افزارهای SPSS و آنتروپی شانون انجام گرفت. در مجموع نتایج پژوهش حاکی از میزان تأکید برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی نسبت به مؤلفه های ششگانه توسعه پایدار در سطح متوسط بود، و نیازمند بازنگری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
469 - روش های یاددهی- یادگیری برنامه درسی تلفیقی تربیت اجتماعی در دوره ابتدایی
رضا غلامیان سیداحمد هاشمی علی اصغر ماشینچی محمد بهروزیهدف از اجرای این پژوهش روش های یاددهی- یادگیری برنامه درسی تلفیقی تربیت اجتماعی در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1398-1397 بود. روش پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) از نوع طرح های متوالی- اکتشافی بود. جامعه آماری را متخصصان برنامه درسی و کارشناسان تعلیم و تربیت شاغل در مدارس ابتد أکثرهدف از اجرای این پژوهش روش های یاددهی- یادگیری برنامه درسی تلفیقی تربیت اجتماعی در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1398-1397 بود. روش پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) از نوع طرح های متوالی- اکتشافی بود. جامعه آماری را متخصصان برنامه درسی و کارشناسان تعلیم و تربیت شاغل در مدارس ابتدایی تشکیل دادند که از بین آنان 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. با استفاده از روش تحلیل محتوا مدل ترتیبی مایرینگ و نظام مقوله بندی قیاسی در سطح کیفی 70 کد و 18 تم از مصاحبه ها و خلاصه اسناد و مدارک استخراج و با استفاده از روش تحلیل عاملی در فاز کمی مفاهیم استخراج شده به 17 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی از روش های یاددهی- یادگیری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها در حوزه کیفی بر اساس تحلیل محتوا مدل ترتیبی مایرینگ و نظام مقوله بندی قیاسی و در حوزه کمی روش تحلیل عاملی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که از رویکردهای یاددهی ـ یادگیری رشد حرفهای استفاده از روش تدریس تلفیقی تربیت اجتماعی کودکان از درجة اهمیت و مورد استقبال بیشتری برخوردار بوده و با استفاده از روش همسال سنجی و نظرخواهی از والدین در ارزشیابی تربیتی فراگیران و اصطلاح روشهای یادگیری و استفاده از راهبردهای یادگیری مشارکتی، تدریس تیمی، روشهای حل مسئله، اکتشافی، پروژه، بحث و گفتگو و یادگیری خودهدایتی براساس رویکردهای سازنده گرایی و سایر رویکردهای ارائه شده در الگو و انجام فعالیتهای شبیه سازی شده، کمترین ارزش را در این عنصر داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
470 - نقش برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در اشتغال پذیری فارغالتحصیلان نظام های مهارتی (مطالعه موردی: دانشگاه جامع علمی کاربردی)
مریم هادی زاده علی اکبر خسروی علیرضا عصاره رضا نوروززادههدف این پژوهش بررسی ویژگیهای مهم برنامههای درسی مبتنی بر شایستگی و عوامل اشتغال پذیری فارغالتحصیلان دانشگاه علمی کاربردی است. دادهها از طریق مصاحبه و روشهای کیفی و توصیفی - استنتاجی جمعآوری و تحلیل شدند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر اجرا، کیفی و پدیدارشنا أکثرهدف این پژوهش بررسی ویژگیهای مهم برنامههای درسی مبتنی بر شایستگی و عوامل اشتغال پذیری فارغالتحصیلان دانشگاه علمی کاربردی است. دادهها از طریق مصاحبه و روشهای کیفی و توصیفی - استنتاجی جمعآوری و تحلیل شدند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر اجرا، کیفی و پدیدارشناسانه است. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی است که 10 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روایی و پایایی تحقیق مورد تائید چهار نفر از متخصصین قرار گرفت. نتایج نشان میدهد ایجاد زمینه مناسب آموزشی بر مبنای نیازهای مهارتی مشاغل، همسویی با تغییرات سریع فنّاورانه، داشتن انعطاف، سنجش صلاحیت حرفهای فارغالتحصیلان قبل از اشتغال، آموزش خلاقیت و کارآفرینی از ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر شایستگی است. آشناسازی دانشجویان با تکنیکها و مهارتهای جدید برای احراز شغل، اجرای آموزشها در محیطهای کارورزی و کسب تجارب واقعی کار قبل از اشتغال از عوامل افزایش اشتغال پذیری و در مقابل، تعداد بالای ساعات آموزشهای نظری، بروز نبودن محتوا، تجربه محدود در محیط واقعی کار و عدم آمادگی کافی برای انجام کار از دلایل عدم استقبال از فارغالتحصیلان دانشگاه جامع هستند. تقویت ترکیب اعضای تخصصی تدوین برنامه، اجرای نظام صلاحیت حرفهای، متناسبسازی برنامهها با نیازهای واقعی بازار کار، نظارت مستمر و کارآمد، تقویت پیوند بین نظام طبقهبندی مشاغل، نظام طبقهبندی رشتههای تحصیلی و نظام اطلاعات بازار کار از راهکارهای بهبود اثربخشی برنامههای درسی این دانشگاه پیشنهاد شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
471 - طراحی واعتباربخشی محیط برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی
مدینه علیخانی گله مریم براتعلی جهانبخش رحمانی مهدی دهباشیهدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتباربخشی محیط برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی بوده است. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقوله بندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهشهای بین المللی نو و بدیع در ارتباط با برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی أکثرهدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتباربخشی محیط برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی بوده است. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقوله بندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهشهای بین المللی نو و بدیع در ارتباط با برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیکی بوده که با روش نمونه گیری هدفمند متوالی، از نوع نمونه گیری نظری و از طریق ابزار فیش برداری، اطلاعات جمع آوری شده و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده منجر به ارایه الگوی محیط برنامه های درسی مغزمحور مبتنی بر زیبایی شناسی، دارای پنج عنصر از بین 9 عنصر برنامه درسی کلاین شده است که عبارتند از: عنصر هدف شامل: توجه به شیوه های مختلف و جنبه های گوناگون ادراک در یادگیری، تقویت مغز در تمام فعالیتها، توسعه نظم رشد شناختی زیبایی شناسانه، تجسم در یادگیری، توسعه یادگیری با تفکر انتقادی. عنصر محتوا شامل: انعطاف پذیری مغز، ترسیم آینده نگری، تکنیک های خلاقیت و ایجاد تجارب حسی درونی عمیق بر اساس تلفیق مغز و هنر. عنصر استراتراتژهای یاددهی– یادگیری شامل: تمرین و فعالیت محوری، روش های متنوع، تدریس فرایند محور. عنصر محیط شامل: محیط شاد، محیط یادگیری فعال، محیط زیبایی شناسانه، محیط جذاب، محیط در جهت یادگیری عمیق و محیط دلپذیر. عنصر ارزشیابی شامل: توجه به تفاوت های فردی، استفاده از تکنیک مستمر و عملی، ارزیابی انعطاف پذیر، ارزشیابی خلاقانه سازگار با مغز. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
472 - مؤلفهها و شاخصهای الگوی برنامه درسی سواد رسانهای در دانشگاه فرهنگیان
افسانه نبی پور جهانبخش رحمانی فائزه تقی پورهدف این پژوهش، مؤلفهها و شاخصهای الگوی برنامه درسی سواد رسانهای در دانشگاه فرهنگیان است. پژوهش با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی از نوع داده بنیاد خودظهور و کمی از نوع روش پیمایشی مقطعی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. در بخش کیفی جهت تجزیه و تح أکثرهدف این پژوهش، مؤلفهها و شاخصهای الگوی برنامه درسی سواد رسانهای در دانشگاه فرهنگیان است. پژوهش با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی از نوع داده بنیاد خودظهور و کمی از نوع روش پیمایشی مقطعی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. در بخش کیفی جهت تجزیه و تحلیل از روش گراندد استفاده شد. حوزه ی پژوهش در بخش کیفی پژوهش از نظرات 15 نفر از متخصصان برنامه درسی و سواد رسانهای به روش مصاحبهای استفاده تا اشباع نظری ادامه یافته است و جامعه مورد مطالعه در بخش کمی شامل 102 نفر از استادان و کارشناسان علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی، ارتباطات و تکنولوژی آموزشی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بود. در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته که از شاخص ها و مولفه های مصاحبه با متخصصان بود استفاده شد. نتایج نشان داد عنصر "هدف" دارای 7 مؤلفه ارتقاء توانایی های ارتباطی، ارتقاء توانایی های اقتصادی، ارتقاء آگاهی و شناخت، ارتقاء تکثر در جامعه، ارتقاء مهارتهای اخلاقی، ساختار زدایی و ارتقاء دسترسی رسانه ای می باشد. عنصر "محتوا" دارای 5 مؤلفه محتوای آموزشی، محتوای سازمانی، محتوای فرهنگی، برنامه بصیرت محور و برنامه یادگیرنده محور می باشد. عنصر "روش" شامل 4 روش یادگیری اکتشافی، یادگیری عمیق، یادگیری مشارکتی و یادگیری فعال می باشد. بعد "ارزشیابی" به عنوان آخرین بعد دارای 4 مؤلفه ارزشیابی دانش محور، ارزشیابی مهارت محور، ارزشیابی نگرش محور و ارشیابی مشاهده محور بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
473 - شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر برنامه درسی پنهان در مدارس دوره اول متوسطه
اکرم راشدی اصغر شریفی افسانه صابر گرکانبرنامه درسی پنهان شامل ارزشها، تمایلات، هنجارهایی میشود که از طریق فرهنگ مدرسه و به طور ضمنی به دانشآموزان منتقل میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر برنامهدرسی پنهان در مدارس دوره اول متوسطه انجام شد. روش پژوهش روش آمیخته کیفی-کمی بود. در بخ أکثربرنامه درسی پنهان شامل ارزشها، تمایلات، هنجارهایی میشود که از طریق فرهنگ مدرسه و به طور ضمنی به دانشآموزان منتقل میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر برنامهدرسی پنهان در مدارس دوره اول متوسطه انجام شد. روش پژوهش روش آمیخته کیفی-کمی بود. در بخش اول با تحلیل داده بنیاد، عوامل علی برنامهدرسی پنهان شناسایی و در بخش دوم به اولویت بندی آنها پرداخته شد. جامعه آماری در بخش کیفی اساتید و نخبگان صاحب نظر و دربخش دوم کلیه مدیران و معلمان مدارس غیردولتی متوسطه اول شهر تهران بود. دربخش کیفی تعداد مصاحبه شوندگان 15 نفر و د ربخش کمی با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر نمونه برای آن برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمه ساختار و در بخش دوم، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر ابعاد استخراجی از دیدگاه صاحب نظران گوناگون است که روایی صوری و محتوایی آن پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی تایید شده است. پایایی پرسشنامه نیز طی محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.90بود. درتحلیل کیفی چهار مقوله محیط فیزیکی، محیط شناختی، محیط اداری ومحیط اجتماعی به عنوان مقولههای انتخابی علی برای برنامه درسی پنهان در مدارس متوسطه اول مشخص شد و اولویت بندی نشان داد محیط شناختی اولویت بالاتری از دیگر مولفهها دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
474 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی کارآفرینی در هنرستان های فنی و حرفه ای
محمدصادق یوسفی پور محمدحسین یارمحمدیان احمدعلی فروغی ابری محمد علی نادیهدف کلی پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی کارآفرینی برای دانش آموزان هنرستان های فنی و حرفه ای و اعتبارسنجی آن ازدیدگاه متخصصان و مربیان است جامعه آماری پژوهش، متشکل از متخصصان و صاحبنظران حوزه برنامه درسی و کارآفرینی بودند که به کمک نمونه گیری هدفمند تعداد 290 أکثرهدف کلی پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی کارآفرینی برای دانش آموزان هنرستان های فنی و حرفه ای و اعتبارسنجی آن ازدیدگاه متخصصان و مربیان است جامعه آماری پژوهش، متشکل از متخصصان و صاحبنظران حوزه برنامه درسی و کارآفرینی بودند که به کمک نمونه گیری هدفمند تعداد 290 نفر خبره این حوزه انتخاب شدند. برای ارزیابی کارآفرینی درگام اول چارچوب کارآفرینی تدوین شد، درگام دوم براساس آن ابزار ارزیابی مؤلفه های کارآفرینی در برنامه درسی هنرستان های فنی و حرفه ای ساخته شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از روشهای همسانی درونی(آلفای کرنباخ و پایایی ترکیبی) بالاتر از 70/0 است بود و روایی پرسشنامه با روش صوری، محتوایی (CVR) و سازه در مورد متغیر ها از میزان 50/0 بیشتر است مورد تایید متخصصان قرارگرفت. در بخش آماری ازمیانگین انحراف استاندارد، آزمون T تست، تحلیل واریانس وروش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید.که به وسیله نرم افزارهایSmart- PLS3 وSPSS19 پس ازتحلیل داده ها یافته ها نشان داد که چارچوب کارآفرینی دارای اعتبار است. کارآفرینی شامل سه مولفه کلی شناختی، مهارتی و نگرشی است. طبق یافته های تحقیق ، اهداف کارآفرینی آشنایی با مفاهیم دانش، انگیزه، مهارت کارآفرینانه است. محتوای آن مبانی نظری کارآفرینی ؛ یادگیری و مدیریت کسب وکار و ارتباطات، ویژگی هاو مهارتهای شخصیتی کارآفرینان بود. رویکردهای فعال تدریس؛ روشهای ارائه مستقیم و کاربردی و عملیاتی مناسب اند. همچنین در رویکردهای ارزشیابی؛ روشهای ارزیابی حیطه دانش، نگرش، و مهارت حائز اهمیت هستند و در نهایت وضعیت کارآفرینی از حد متوسط پایین تراست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
475 - ارائه الگوی ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی براساس آسیب شناسی وضعیت موجود
غلامرضا رئیسی خیرآبادی فریبا کریمی نرگس سعیدیانهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی براساس آسیب شناسی وضعیت موجود بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مش أکثرهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی براساس آسیب شناسی وضعیت موجود بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان آموزش ابتدایی و روانشناسان آموزش و پرورش بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه با مشارکت کنندگان به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع دادهها به تعداد 15 نفر ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی کلیه مدیران، معلمان و کارشناسان دوره ابتدایی کشور بودند که از بین آنها به صورت تصادفی چند مرحله ای تعداد 480 نفر انتخاب گردید. ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل محتوای کیفی، آسیبها در زمینه مسئولیت پذیری دانشآموزان ابتدایی شناسایی و پس از تأیید روایی محتوایی لاوشه، پرسشنامه 77 گویهای برمبنای آن طراحی و با روش پیمایشی و استفاده از تحلیل عامل تأییدی الگوی مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره ابتدایی اعتباریابی گردید. جهت روایی گویههای پرسشنامه از دو معیار روایی همگرا و روایی افتراقی و برای پایایی ابزارها از دو معیار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل یافتهها با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و نرمافزارSmart PLS استفاده شده است با توجه به کدگذاری یافتههای حاصل از مصاحبه با اساتید و صاحبنظران، مسئولیت پذیری دانشآموزان دوره ابتدایی در شش بعد شناسایی شد. شاخصهای الگو از برازش مطلوبی برخوردار بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
476 - اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز برای مدارس ابتدایی
افسانه احمدی مقدم محبوبه سلیمانپور عمرانمقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام پذیرفت.با توجه به مضامین شناساییشده پرسشنامهای با 73 گویه جهت اعتبار یابی مدل طراحی گردید. روایی أکثرمقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف اعتبار یابی الگوی برنامه درسی سبز دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام پذیرفت.با توجه به مضامین شناساییشده پرسشنامهای با 73 گویه جهت اعتبار یابی مدل طراحی گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات ده نفر از اساتید و صاحبنظران تأیید گردید. پایایی پرسشنامه برای مؤلفههای اهداف 89/0، محتوا 93/0، روشهای تدریس 86/0 و برای مؤلفه ارزشیابی 89/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان حوزه برنامه درسی، اساتید علوم تربیتی، معاونان و مدیران آموزشوپرورش بود. حجم کل جامعه آماری 395 نفر مشخص گردید. نمونهگیری در این مرحله به روش خوشهای انجام شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی) و رویکرد مدل¬سازی معادله ساختاری کواریانس¬ محور و نرم افزار اس پی اس اس و نرم افزار ایموس گرافیک استفادهشده است. يافتهها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی همه¬ی مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند. نتيجه گيري: برنامه درسی سبز سازگار و همگام با محیطزیست است و می تواند دانش آموزان را برای یک زندگی پایدار آماده سازد. بنابراین پیشنهاد می گردد الگوی برنامه درسی سبز با نظارت بیشتری در مدارس اجرا گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
477 - تبیین مولفه های برنامه ویژه مدارس (بوم) بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی1
اقدس باغستانی امینه احمدی محمد نوریانهدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین مولفه های برنامه ویژه مدارس (بوم) بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی میباشد. روش: ازنظر هدف کاربردی و آمیخته (کمی - کیفی) است. روش در بخش کیفی از نوع اسنادی و با استفاده از سنتز پژوهی و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. کلیه مقالات معتبر مرتبط با ب أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین مولفه های برنامه ویژه مدارس (بوم) بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی میباشد. روش: ازنظر هدف کاربردی و آمیخته (کمی - کیفی) است. روش در بخش کیفی از نوع اسنادی و با استفاده از سنتز پژوهی و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. کلیه مقالات معتبر مرتبط با برنامه درسی و شناخت موقعیتی جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفت؛ سپس با کمک جامعه خبرگان، اعتبارسنجی گردید و برازش الگو به دست آمد. یافتهها: بر این اساس یافتههای این پژوهش و در سنتز ترکیبی تعداد 10 درون¬مایه و 4 عنصر (مولفه) مشترک و مورد تائید اغلب نظریهپردازان برنامه درسی (هدف، محتوا و منابع آموزشی، روشهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی) استخراج گردید. با شناسایی ویژگیهای عناصر برنامه ویژه مدارس (بوم) و مفاهیم ساختاری ارتباط بین این مولفه ها، با تکیهبر نظریه شناخت موقعیتی تبیین شد. نتیجهگیری: با توجه به راهکارهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، کاهش تمرکز و اجرای برنامه مدارس ویژه، چارچوب برنامه درسي منعطفي را با تأکید بر مفهومسازی خلاقیت و عملکرد، توأمان بودن ارزیابی و یادگیری، ترکیبی و چندبعدی بودن بازخورد گیری از بوم و زیست اجتماعی و ويژگي¬هاي فرهنگي و ملاحظات محیطی جهت آموزش ارائه میدهد و به عواملی چون تجارب یادگیری بر تعاملات محیطی، بافت، زمینه و فرهنگ، غوطهوری در رابطه و فعالیت، توانمندی شناختی، تمرکز بر زمینه و توجه به تفاوتهای فردی در تدریس و موقعیت معتبر در آن تأکید میکند. تفاصيل المقالة