الگو، برنامه درسی، هنر، طنز، دوره ابتدایی
الموضوعات : پژوهش در برنامه ریزی درسی
امین شیخکانلوی میلان
1
(
دانشجوی دکتری گروه برنامه ریزی درسی، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران
)
شهرام رنجدوست
2
(
دانشیار گروه برنامه ریزی درسی، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران
)
بهبود یاری قلی
3
(
دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان ، تبریز ، ایران
)
الکلمات المفتاحية: الگو, برنامه درسی, هنر, طنز, دوره ابتدایی,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر آمیخته به طنز در نظام آموزش عمومی ایران با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد نسخه اشتراوس و کوربین (1990) صورت پذیرفت. میدان پژوهش شامل اساتید و نخبگان دانشگاه های تبریز و تهران بوده، که با روش نمونه گیری هدفمند و به استناد اصل اشباع نظری، تعداد 11 نفر از بین صاحب نظران برتر و با سابقه در زمینه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد و برای اعتبار پذیری داده ها از معیارهای 4 گانه لینکلن و گوبا بهره گرفته شد. یافته های پژوهش در قالب ابعاد الگوی طرح نظام مند داده بنیاد شامل شرایط علی؛ مقوله محوری؛ عوامل زمینه ای؛ شرایط مداخله گر؛ راهبردها و پیامدها، دستهبندی شد. برای اعتبار یابی الگوی مطلوب از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل ماتریس اهمیت - عملکرد استفاده شد. در ماتریس اهمیت – عملکرد مشاهده شد که راهبردها نسبت به پیامدهای الگوی آموزش هنر آمیخته به طنز دارای اهمیت بالاتری هستند. با عنایت به نتایج پژوهش حاضر تدوین و تصویب برنامه راهبردی در خصوص آموزش هنر آمیخته به طنز در نظام آموزش رسمی در سطح مدارس وهمچنین برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت پیشنهاد می گردد.