-
دسترسی آزاد مقاله
1 - معنادرمانی دینی رنج در مثنوی معنوی و بهشت گمشده
ارسطو میرانیرنج واقعیت بدیهی و اجتناب ناپذیر زندگی انسان است و یکی از اهداف دین و دانش بشری کاهش و تسکین رنج بوده است. معنادرمانی یک رویکرد نوین روان درمانی است و یکی از اهداف آن تسکین یا تسهیل تحمل رنج از طریق یافتن معنا برای آن است. مسیحیت و اسلام، مانند ادیان دیگر، هم وجود رنج و چکیده کاملرنج واقعیت بدیهی و اجتناب ناپذیر زندگی انسان است و یکی از اهداف دین و دانش بشری کاهش و تسکین رنج بوده است. معنادرمانی یک رویکرد نوین روان درمانی است و یکی از اهداف آن تسکین یا تسهیل تحمل رنج از طریق یافتن معنا برای آن است. مسیحیت و اسلام، مانند ادیان دیگر، هم وجود رنج و چگونگی پیدایش آن را تبیین کرده اند و هم راه های مواجهه با رنج، پذیرش یا غلبه بر آن را به پیروان خود توصیه می کنند. متون ادبی دینی با توان تأثیرگذاری خاص خود در انتقال معنای تسکیندهنده ای که ادیان برای رنج قائل هستند می توانند در معنا دهی به رنج بسیار مؤثر باشند. روان درمانگران از اوایل قرن نوزدهم به اهمیت کتاب در فرایند روان درمانی واقف شدند و اکنون بیش از نیم قرن از زمان تدوین مبانی نظری کتاب درمانی می گذرد. در این میان متون ادبی دینی با الهام از جهان بینی دینی و تأثیرگذاری بر هر دو قلمرو شناختی و عاطفی مخاطب خود میتوانند کاربرد فراوان داشته باشند. بهشت گمشده و مثنوی معنوی به ترتیب دو متن ادبی دینی بسیار مهم و نافذ در فرهنگ های مسیحی و اسلامی هستند. بنابراین سرایندگان این دو منظومه با توجه به منابع اصلی الهام خود باید بتوانند در تسکین رنج خوانندگان شان بسیار مؤثر باشند. این تحقیق نشان می دهد که در این زمینه مثنوی معنوی بسیار کاربردی تر از بهشت گمشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تکرار در مثنوی معنوی و حدیقه سنایی
فرشته یارمحمدی رضا حیدری نوری ملک محمد فرخزادیکی از انواع موسیقی شعر، موسیقی درونی است که بیشتر به صورت تکرار آوایی دیده میشود. این نوع موسیقی در کنار قافیه و ردیف علاوه بر این که به هماهنگی آوایی بیت کمک میکند، از نظر معنایی نیز دارای اهمیت است. گویندگان به دلایل مختلفی نظیر تأکید بر یک موضوع، نشان دادن اهمیت آ چکیده کاملیکی از انواع موسیقی شعر، موسیقی درونی است که بیشتر به صورت تکرار آوایی دیده میشود. این نوع موسیقی در کنار قافیه و ردیف علاوه بر این که به هماهنگی آوایی بیت کمک میکند، از نظر معنایی نیز دارای اهمیت است. گویندگان به دلایل مختلفی نظیر تأکید بر یک موضوع، نشان دادن اهمیت آن و جلب نظر مخاطب، به تکرار میگرایند. تکرار دارای انواعی است که با نامهای مختلف در آرایههای لفظی مطرح میشود: واجآرایی، جناس، تکرار هجا، تکرار کلمه، شبکه معنایی، ردالصدر علیالعجز، ردالعجر علیالصدر و ... در این پژوهش با هدف شناخت ویژگیهای آوایی مثنوی مولوی و حدیقه سنایی، به روش توصیفی-تحلیلی این دو اثر را از نظر نحوه تکرارها، مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهایم که تکرار کلمه یکی از عناصر مهم در این دو اثر به شمار میرود. تکرار کلمه در مثنوی هدفمندانهتر بوده و به انسجام معنایی و روابط طولی ابیات کمک کرده است. انواع دیگر تکرار از جمله: تکرار در آغاز ابیات متوالی، تکرار از ابتدای مصراعها، واجآرایی، شبکه معنایی، تکرار هجا، تکرار مصوت نیز در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی دیده میشود اما در هر دو اثر به شیوهای هنرمندانه بدون گرایش به تکلف ایجاد شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی تطبیقی ارتباطات کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی
فرزانه غزالی مهناز رمضانی مریم یوزباشییکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ میباشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل میشود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکلهای مختلف و با کمیتهای متفاوتی نمود مییابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلی چکیده کاملیکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ میباشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل میشود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکلهای مختلف و با کمیتهای متفاوتی نمود مییابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای نوشته شده، تلاش بر آن است که انواع مختلف ارتباط کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی مورد کنکاش قرار گیرد و اغراض مختلفی که در ورای این ارتباطات کلامی وجود دارد، در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مولوی از رهگذر این ارتباطات کلامی اغراضی همچون بیان عشق، نیایشی کردن کلام خود، ارائه مفاهیم و تعالیم عرفانی و کلامی، پیروی از اولیاء الله و داستان پردازی است را بیان کرده و هدف سنایی از کاربست این ارتباطات کلامی آن است که به تفسیر آیات و احادیث و نیز ارائه نکات ظریف اخلاقی و عرفانی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل تطبیقی دژهوشربا با گنبد سرخ در هفت پیکر نظامی
محمد بهنامفر اعظم نظریدژهوش‌ربا یاقلعة ذات‌الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می‌رسد، یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های مثنوی است که تاکنون شرح‌های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد چکیده کاملدژهوش‌ربا یاقلعة ذات‌الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می‌رسد، یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های مثنوی است که تاکنون شرح‌های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد. با توجه به وجود پاره‌ای مشابهت‌ها بین این دو داستان، در مقالة حاضر سعی شده است تا با دیدی تطبیقی این دو داستان، تحلیل و بررسی شوند.نتیجة تحقیق حاکی از این است که یا مولانا درسرودن دژ هوش‌ربا تحت تأثیر گنبد سرخ نظامی بوده است و مانند دیگر داستان‌های مثنوی آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به کار گرفته است و یااینکه هردو از منبع مشترک دیگری استفاده کرده‌اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - نگاه تطبیقی به ادبیات پدیدار شناسانة قرآن و مثنوی
بهروز حسن نژادانسان ها از دیرباز، تحت تأثیر عناصر طبیعت (شیمل، 1376: 51 ) و پدیده های برآمده از آن بودند و در دل هر پدیدة بی تحرک و بی حرکت _جهاد و اشیا _ به دنبال روحی می کشتند تا آن را دریابند و رازهای آن را بگشایند.گویی محیط پیرامون با آدمیان باب سخن می گشود و کثیری از نیایش ها د چکیده کاملانسان ها از دیرباز، تحت تأثیر عناصر طبیعت (شیمل، 1376: 51 ) و پدیده های برآمده از آن بودند و در دل هر پدیدة بی تحرک و بی حرکت _جهاد و اشیا _ به دنبال روحی می کشتند تا آن را دریابند و رازهای آن را بگشایند.گویی محیط پیرامون با آدمیان باب سخن می گشود و کثیری از نیایش ها در بدو پیدایش ادیان از حدیث نفس آدمی و واگویه های وی با عناصر طبیعت سرچشمه گرفته است. و این پدید آورندة گیتی به نیکی و فراست در می یافته است که جاذبه ها و دافعه های طبیعت، بهترین سرچشمه برای پدایش و نضج ادیان در نهاد انسان ها خواهد بود. در این مقاله، نقش باد به عنوان یکی از عناصر مهم طبیعت در قرآن و ادبیات عرفانی، به ویژه مثنوی مولانا، بررسی خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - مقایسۀ دنیا از منظر حضرت علی (علیه¬السّلام) در نهج¬البلاغه و دیدگاه مولانا در مثنوی
حبیب جدید الاسلامیبیتردید جهان و آنچه در آن است برای وصول به کمال بنا شده است؛ بنابراین، بهرهبرداری از دنیا اگر در مسیر کمال باشد، مقدمة کمال نیز محسوب میشود. در نظرگاه حضرت علی، علیهالسّلام، دنیا، آن زمان مذموم است که به هوسهای زودگذر آن دل بسته شود و متعلّقات آن در راه رضای حق تعا چکیده کاملبیتردید جهان و آنچه در آن است برای وصول به کمال بنا شده است؛ بنابراین، بهرهبرداری از دنیا اگر در مسیر کمال باشد، مقدمة کمال نیز محسوب میشود. در نظرگاه حضرت علی، علیهالسّلام، دنیا، آن زمان مذموم است که به هوسهای زودگذر آن دل بسته شود و متعلّقات آن در راه رضای حق تعالی مورد استفاده قرار نگیرد. از نظر مولوی دنیا همچون زن جادوگری است که سحر و جادویش باعث فریب آدمیان میشود. زندان است و انسانها زندانیان گرفتار در این زندان؛ صحرای خشک و لم یزرعی است و انسانها همچون قوم بنیاسرائیل گرفتار در این صحرا. جویندۀ دنیا دچار شقاوت است و جویندۀ آخرت دارندۀ سعادت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - جلوههای جبر و اختیار در لزومیات معرّی و مثنوی مولوی
سیدمهدی مسبوق حدیثه فرزبودجبر و اختیار از دیرپاترین و مناقشهانگیزترین مسائلی است که همواره مورد بحث و جدال متکلمان و اندیشمندان اسلامی بوده است. از جمله این متفکران در ادب عربی ابوالعلاء معرّی شاعر و فیلسوف بنام سده چهارم و پنجم هجری است که اندیشههای خود را پیرامون قضا و قدر و سرنوشت آدمی در د چکیده کاملجبر و اختیار از دیرپاترین و مناقشهانگیزترین مسائلی است که همواره مورد بحث و جدال متکلمان و اندیشمندان اسلامی بوده است. از جمله این متفکران در ادب عربی ابوالعلاء معرّی شاعر و فیلسوف بنام سده چهارم و پنجم هجری است که اندیشههای خود را پیرامون قضا و قدر و سرنوشت آدمی در دیوان لزومیات که حاصل نزدیک به نیم قرن عزلت شاعر است گرد آورده است. در ادب فارسی نیز مولوی شاعر و عارف نامآور سده هفتم هجری در مثنوی از جبر و اختیار و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. نوشتار حاضر بر آن است که در چشماندازی تطبیقی به بررسی همگونیها و ناهمگونیهای دیدگاه این دو شاعر نامی به مسأله جبر و اختیار در دیوانهای لزومیات و مثنوی بپردازد. روش پژوهش کتابخانهای است و دادهها با روش تحلیل محتوا بررسی و تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نقش عشق در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه مولانا(با تأکید بر مثنوی معنوی)
اسماعیل صادقیلر پرویز ضیاء شهابی امیرعباس علی زمانیمثنوی معنوی مولوی، متضمّن عمیقترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده چکیده کاملمثنوی معنوی مولوی، متضمّن عمیقترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده است. دو مبحث عشق و فنا از جمله آن مفاهیمی هستند که مولانا در مثنوی به آنها پرداخته است. نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانهای، با هدف بررسی دو مقوله عشق و فنا با تکیه بر دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی، نخست به توصیف عشق و فنا، و سپس به تبیین و تحلیل این دو مقوله و یاریگریِ عشق به سالکِ عارف در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه عرفانی مولانا در مثنوی معنوی خواهد پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مفاهیم روح و نفْس در قرآن و مثنوی
غلام ابراهیم زادهواژه روح از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا میداند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه میماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از ر چکیده کاملواژه روح از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا میداند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه میماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از روح تعاریف و برداشتهای مختلفی ارائه شده و مفسران در قرآن به شرح ابعاد گوناگون آن اشارات مهم و کاربردی پرداخته اند. هر جا از حیات و آثار آن نشانی هست، نشانگر وجود مرتبه ای از روح است. واژه روح 37 بار در قرآن کریم آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - مولانا و ملا هادی سبزواری در اندیشه و ادبیات
سید محمد علوی مقدممولانا از آن دسته از شاعران فارسی زبان است که در اشعار خود از قرآن مجید و احادیث اسلامی بهره گرفته اند و بنابراین، اشعارشان پرمایه تر و جاودانه تر از اشعار دیگران است. در اهمیت مثنوی معنوی _سروده مولانا _ همین قدر کافی است که گفته شود در ادب فارسی هرگاه به طور اطلاق از چکیده کاملمولانا از آن دسته از شاعران فارسی زبان است که در اشعار خود از قرآن مجید و احادیث اسلامی بهره گرفته اند و بنابراین، اشعارشان پرمایه تر و جاودانه تر از اشعار دیگران است. در اهمیت مثنوی معنوی _سروده مولانا _ همین قدر کافی است که گفته شود در ادب فارسی هرگاه به طور اطلاق از مثنوی سخن به میان می آ ید، منظور شش دفتر اشعار اوست که در قالب مثنوی سروده شده است. مقاله حاضر، نگاهی است به اندیشه این شاعرگرانقدر و دیدگاه او درباره علم و اخلاق و دنیا و مسائلی مانند آن: و نیز معرفی شارح مثنوی، حاج ملاهادی اسرار سبز واری و آ ثار او، همچنین پیوند او با مولانا، به همراه زندگی نامه اجمالی و اهمیت وی در تاریخ فلسفة ایران و اینکه چرا فلسفه او باید تحلیل شود، و بالأخره عقاید او دربارة زهد و عبادت و نماز و مسائل اعتقادی و عبادی و اخلاقی دیگر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی
شاپور نورآذردر اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در مثنوی نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازهای مییابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت ز چکیده کاملدر اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در مثنوی نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازهای مییابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن صدا سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آنها رکن عشق که مولانا آن را در لابهلای اشعار خود اساس پیشرفتها و کرامتهای انسانی میداند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی میکند. عشق به خداوند در سرتاسر مثنوی شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب میکند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - تحلیل حکایت "عاشق شدن پادشاه بر کنیزک" از دیدگاه مبانی حکومت داری
هادی جوادی حصار رضا اشرف زادهحقیقت نقد، یا همان زنجیره احوال ما آدمیان مهمترین شاخصه شناخت چگونه زیستن است. تأثیر دقیق و اندیشه ژرف و عمیقِ کسانی همچون مولوی، در راستای نشاندن اهداف صحیح چه در محوریت فردی و چه در محوریت اجتماعی، پخته کردن دقیقترین داستانهاست در قالب مثنوی. یکی از مرکزهای ثقل مثن چکیده کاملحقیقت نقد، یا همان زنجیره احوال ما آدمیان مهمترین شاخصه شناخت چگونه زیستن است. تأثیر دقیق و اندیشه ژرف و عمیقِ کسانی همچون مولوی، در راستای نشاندن اهداف صحیح چه در محوریت فردی و چه در محوریت اجتماعی، پخته کردن دقیقترین داستانهاست در قالب مثنوی. یکی از مرکزهای ثقل مثنوی معنوی داستان پادشاه و کنیزک است که نقد حقیقت آن باعث بوجود آمدن شاهراههایی میشود که هرچه بیشتر به عمق آن پی میبریم عجز ما را در برابر آن بیشتر میکند و تاریکیها را در برابر دیدگانمان افزونتر. شرحهای بسیار بر این داستان، نمایانگر قدرت معانی و رستاخیز کلماتی است که در قالب نظم ریخته شده، و هر اندیشمند بر اساس ذوق و قریحه نقاد خود آن را به گونهای شکل میدهد و چه هنرمندانه گمانها یار و همراه مولوی میشوند. در این پژوهش نگاه متفاوت ما، مبانی اصیل حکومت داری را هدف قرار داده است و اگر به دیده انصاف بنگریم به بدیع بودن و متفاوت بودن آن پی خواهیم برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی تطبیقی داستان «زیباترین کتاب دنیا» اثر اریک امانوئل اشمیت و دیدگاه های مولانا در مثنوی معنوی
لیلا هاشمیان بهزاد اتونیاریک امانوئل اشمیت- داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تأثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تأثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی بر می خوریم که سالها چکیده کاملاریک امانوئل اشمیت- داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تأثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تأثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی بر می خوریم که سالها پیش مولانا همان مطالب را در در مثنوی خود آورده است.مقالۀ حاضر، تلاشی است برای تبیین و تشریح وجوه اشتراک این دو اثر ارزشمند و تأیید بیشتر این مطلب که اشمیت در آثارش از آثار مولانا بهره جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بررسی راهبردهایی در ایجاد ارتباط مؤثر بین فردی از نگاه مولانا در مثنوی
راضیه سلمانپور رضا اشرف زادهارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط چکیده کاملارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط با خود است. او با بهره گیری از آموزه های قرآنی، سیره معصومین، تجربیّات روحانی و قدرت فهم انسان شناسانه ممتازش، به خوبی توانسته است به پیچیدگی شخصّیت و روح انسان پی برد، و با اشراف بر ویژگی های روانی انسان و شناخت نیازهای بشری، راهبردهای ارزشمندی را برای سلامت روح و جسم انسان، داشتن زندگی سالم و ارتباط مؤثر ارائه کند.نگارندگان در این پژوهش میکوشند، بعد از شرح دو ارتباط انسان با خود و دیگران و خودپذیری به عنوان مقدمهای بر خودشناسی، نگرش مولانا و راهکارهای او را در برقراری ارتباط صمیمانه بین فردی در مثنوی بیان کنند و با روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی در مثنوی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن راهبردها بپردازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - مقایسه تجلی سیمای پیران و مشایخ در دیوان عطار نیشابوری و مولوی
فرزانه دستمرد مسعود سپهوندی قاسم صحراییسیمای پیر در عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژهای است. کتابهای عرفانی نیز کم و بیش، به ترسیم و توصیف سیمای پیر پرداختهاند و اهمیت و لزوم آن را به روشنی برشمردهاند که در این میان حدیقه سنائی، منطق الطیر عطار، مثنوی مولوی و دیوان حافظ دارای اهمیت خاص و نقش بنیادی بودهاند چکیده کاملسیمای پیر در عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژهای است. کتابهای عرفانی نیز کم و بیش، به ترسیم و توصیف سیمای پیر پرداختهاند و اهمیت و لزوم آن را به روشنی برشمردهاند که در این میان حدیقه سنائی، منطق الطیر عطار، مثنوی مولوی و دیوان حافظ دارای اهمیت خاص و نقش بنیادی بودهاند. این بزرگان با آفرینش این آثار به فهم هرچه بیشتر اوضاع و احوال عرفانی شاعران بزرگ از ورای آموزههای عرفانی و تجربیات شخصی آنان کمک شایانی کردهاند. مقایسه سیمای پیر در این چهار اثر در روشن شدن هرچه بهتر برخی از زوایای اعمال و رفتار پیر و درک صحیح این متون بیتأثیر نخواهد بود. عطار و مولوی شخصیت پیر را با تعابیر متعددی نظیر شیخ، ساقی و رند و با بهره مندی از نام مقدس انبیای الهی مانند عیسی(ع)، خضر(ع)، و رسول اکرم(ص) به خواننده می شناساند. این نوشتار در صدد است به تبیین و تشریح سیمای پیران و مشایخ در اندیشه های صوفیانه عطار و مولوی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - کاربرد کهن الگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایه نظریه یونگ
ابو الحسن اسدی منصوره تدینی ابوالقاسم امیر احمدییکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. یونگ، فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند ما چکیده کاملیکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. یونگ، فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور میرسانند. امروزه کهنالگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطورهای است و جستوجو در نمادهای کهنالگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهشگران ادبیات عرفانی به شمار میآید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهنالگویی است و دارای قابلیت بررسی کهنالگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهنالگویی مثنوی معنوی مولانا در طبقه کهن الگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - کاربرد کهن الگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایه نظریه یونگ
ابو الحسن اسدی علی عشقی ابو القاسم امیر احمدییکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیق چکیده کاملیکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیقترین سطح روان، ناخودآگاه جمعی است که اسطورهها، افسانهها و باورهای هزاران ساله بشر از دل آن بیرون آمده است. یونگ فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور میرسانند. امروزه کهنالگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطورهای است و جستوجو در نمادهای کهنالگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهشگران ادبیات عرفانی به شمار میآید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهنالگویی است و دارای قابلیت بررسی کهنالگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهنالگویی مثنوی معنوی مولانا در طبقه کهنالگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی کرامات امام علی(ع) در اشعار مولانا جلال الدین بلخی
غلامعلی آریا وحیده داداش زادهکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام چکیده کاملکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام علی(ع) به عنوان شخصیتی دینی و مذهبی غیر قابل انکار است. مأثورات عرفانی امام علی(ع) در آثار عرفا و شعرا منبع الهامات شعری و نویسندگی این گروه از جامعه گردید. مولانا به عنوان یکی از عرفا و شعرا برجسته در نضج و گسترش عرفان اسلامی نقش بیبدیلی ایفا نموده است و بررسی آثار وی برای درک بهتر ظرایف این عرصه میتواند راهگشا باشد. این مقاله در صدد است، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی کرامات امام علی(ع) در آثار مولانا جلال الدین رومی بپردازد. این پژوهش بر آن است که نشان دهد که علیرغم سنی مذهب بودن مولانا، وی ارادت خالصانهای نسبت به امام علی(ع) داشته و همواره از کرامات ایشان در اشعار و فحوای کلامش یاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - بررسی تطبیقی شیوه بیان داستان های قرآنی در مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج
رضا اشرف زاده محمد بهنام فر نازنین احسانیمثنوی معنوی حاصل تطور و سیر قصهها در طول زمان است. این قصهها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستانپردازی است. تفسیر کمبریج نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستانهایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کت چکیده کاملمثنوی معنوی حاصل تطور و سیر قصهها در طول زمان است. این قصهها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستانپردازی است. تفسیر کمبریج نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستانهایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کتاب پراکندهاند. این داستانها در مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج میتوانند از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار بگیرند. در این تحقیق، مقایسهای تطبیقی میان داستانهای مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج انجام شده است. در این امر که نوعی خوانش ارتباطی است، ارتباط دو متن را به یکدیگر آشکار میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - تدبیر خام و حسادت ناروا
شهریار حسن زاده ربابه جهانبانیداستان یوسف و زلیخا از جذاب ترین قصه های قرآنی است که ذوق و اندیشه پویای شاعران و راویان را بر آن داشته که به طبع آزمایی در مورد این قصه بپردازند. خاوری نیز از آن گروه شاعرانی است که توانایی خود را در سرودن این قصه به کمال نشان داده است. از طرفی برای نشان دادن چهره واقع چکیده کاملداستان یوسف و زلیخا از جذاب ترین قصه های قرآنی است که ذوق و اندیشه پویای شاعران و راویان را بر آن داشته که به طبع آزمایی در مورد این قصه بپردازند. خاوری نیز از آن گروه شاعرانی است که توانایی خود را در سرودن این قصه به کمال نشان داده است. از طرفی برای نشان دادن چهره واقعی این شخصیت الهی و فرزند صدیق یعیوب، باید قرآن را منبع اساسی بیان زندگی او قرار داد. در بررسی تطبیقی این کتاب با قرآن کریم و تفسیر المیزان روشن شد که شاعر با رعایت جنبه های دینی تاریخی، اخلاقی و غیره، از قرآن برای سرودن مثنوی خود استفاده کرده و حتی پند و اندرز حکیمانه خود را در قالب قصه برای خوانندگان عرضه کرده است. او با قدرت مبالغه آمیز خود به خوبی از عهده پردازش داستان بر امده و بخش های دیگری نیز به آن افزوده است و جذابیت قصه را چند برابر کرده است. این مقاله بر این است تا ضمن مقایسه موضوعی داستان با سه منبع قرآن، تفسیر المیزان و یوسف و زلیخای خاوری تحلیل ساده روان شناختی نیز از قصه ارائه کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی تطبیقی گناه در قرآن کریم و مثنوی مولوی
محمدتقی بیگلریکی از راهکارهای شناخت ارزشها و ضدّارزشهای اجتماعی، بررسی آثار ادبی تأثیرگذار در اندیشهها و باورهای نسلهای گوناگون در دورههای مختلف تاریخی است. مثنوی معنوی مولانا حاوی گرایشهای ارزشی و آیینه ارزشهای فرهنگی و اجتماعی روزگار خود است که هنوز هم تأثیرگذاری ژرف آن بر چکیده کاملیکی از راهکارهای شناخت ارزشها و ضدّارزشهای اجتماعی، بررسی آثار ادبی تأثیرگذار در اندیشهها و باورهای نسلهای گوناگون در دورههای مختلف تاریخی است. مثنوی معنوی مولانا حاوی گرایشهای ارزشی و آیینه ارزشهای فرهنگی و اجتماعی روزگار خود است که هنوز هم تأثیرگذاری ژرف آن بر چشمانداز فکری قشرهای مختلف جامعه آشکار است. گناه از دیدگاه مولوی عبارت است از خضوع اراده انسانی در برابر شهوات پست نفسانی در جایی که راه برای کار نیک گشوده است. این پژوهش عمدتاً بهمنظور شناخت ضدّارزشهای اجتماعی برخاسته از قرآن کریم و مثنوی معنوی و بررسی کارکرد آنها در جهان اجتماعی امروز است. روش اجرای این پژوهش، تحلیل محتوایی کیفی در آموزههای انسانی و اجتماعی مولوی بوده است. در منظومه فکری مولوی گناه حرص و طمع بیشتر مورد نقد و نکوهش قرار دارد و آن را مایه رنج و آزار و شقاوت دنیوی و اخروی انسان معرفی نموده است. همانگونه که نفس امّاره در جای جای قرآن کریم به عنوان عامل بازدارنده تعالی روحانی انسان معرفی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - نماد عنکبوت و زنبور عسل در قرآن و مثنوی
مهدی ممتحن فاطمه قربانیمولانا حیوانات و حکایتهای آنها را برای بیان و تعلیم آموزههای اخلاقی، فلسفی و عرفانی هنرمندانه از دل شعر، تمثیل و رمز تصاویر زیبا و نغز میآفریند و کلام خود را در کمال زیبایی به نمایش میگذارد، و از کنایات، ضرب المثلها و باورهای عامیانه مربوط به هر حیوان در بیان این چکیده کاملمولانا حیوانات و حکایتهای آنها را برای بیان و تعلیم آموزههای اخلاقی، فلسفی و عرفانی هنرمندانه از دل شعر، تمثیل و رمز تصاویر زیبا و نغز میآفریند و کلام خود را در کمال زیبایی به نمایش میگذارد، و از کنایات، ضرب المثلها و باورهای عامیانه مربوط به هر حیوان در بیان این آموزهها استفاده میکند. بر همین اساس مقاله حاضر با عنوان بررسی تطبیقی دو حیوان عنکبوت و زنبور عسل در قرآن و مثنوی را مورد بررسی قرار دادهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - پژوهش تطبیقی آیه ﴿نفخت فیه من روحی﴾ در تفاسیر علامه طباطبایی و علامه جعفری
نعمت اله حسنی محمود خورسندیتحقیق حاضر پژوهشی در مسأله نفخ روح در آدمدر تفسیر المیزان و تفسیر مثنوی مولوی اثر علامه جعفری است. علامه طباطبایی معنای دمیده شدن روح الهی در آدمی را ارتباط برقرار نمودن میان روح و بدن دانسته و برای روح در عین اتحاد با بدن، نوعی استقلال از بدن نیز تعریف میکند. ایشان تب چکیده کاملتحقیق حاضر پژوهشی در مسأله نفخ روح در آدمدر تفسیر المیزان و تفسیر مثنوی مولوی اثر علامه جعفری است. علامه طباطبایی معنای دمیده شدن روح الهی در آدمی را ارتباط برقرار نمودن میان روح و بدن دانسته و برای روح در عین اتحاد با بدن، نوعی استقلال از بدن نیز تعریف میکند. ایشان تبیین مینماید اینکه خداوند روح دمیدهشده در آدم را به خود منسوب و اضافه نموده، از روی شرافت دادن به این روح و نیز از باب اضافه لامى است که اختصاص و ملکیت را مى رساند. علامه جعفری ضمن نقد و بررسی علمی نظرات دانشمندان به تبیین و تکمیل نظریهای میپردازد که معتقد است یکی از اوصاف کمالیه خداوند، حیات به معنای عمومی بوده و همین صفت منشأ بروز روح انسانی و ملکوتی در آدمیان نیز هست و به همین جهت همه موجودات، خصوصاً انسان را جلوهگاه صفات الهی میدانند لذا فرموده خداوند ﴿و نفخت فیه من روحی﴾ اضافه حقیقی بوده و احتیاجی به تأویل ندارد. ایشان با واکاوی بعد دیگر موضوع، میزان بهرهمندی انسان از نسیم روح الهی را به مسأله ایمان و تعهد و احساس مسئولیت در عالم وجود، مرتبط و وابسته میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - أسلوب القصص والحکایات فی کتاب المثنوی للمولوی
محمد رسول آهنگران فرح ناز رفعت جولا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أ چکیده کامللا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أفکاره. کما یشتهر شعره بشیئین هامین عن غیره، هما عمق الفکر والرأی وقوة العاطفة. إنّ دراسة النصوص الأدبیة القدیمة تکشف لنا العلاقات الثقافیة العمیقة والتعاملات الأدبیة فی امتداد التاریخ؛ وتؤدی إلی کشف أسرار الجمال وکمال الفنون وخالدیة الأعمال الشامخة والبطولیة الأدبیة. فمن هذا المنطلق، نحاول فی هذا البحث أن نکشف عن آثار أقدام المفاهیم الفکریة، وصور المولوی إفرازاته الفکریة، وکذلک نهدف إلی تبیین کیفیة تعامل المثنوی مع هذه النصوص. کما نسعی فی هذه المقالة تبیین أسلوب مولانا جلالالدین الرومی فی سرد القصص والحکایات وکذلک أنواعها فی کتابه التالد المثنوی من جهة، والإشادة إلی أهمیة هذه القصص والحکایات فی عصره وعصرنا أیضاً. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - تحلیل نشانه - معناشناختی حکایت طوطی و بازرگان از مثنوی معنوی مولانا
پگاه رسولی شهین اوجاق علیزاده فاطمه امامینشانه - معناشناسی، روشی نوین در نقد ادبی است که هیچ گاه ادعای جایگزینی، دیگر رویکردهای نقد ادبی را نداشته است، بلکه در پی آن است که پنجرههای نوینی را در معنا بگشاید که متفاوت از برداشتهای شناختی و سطحی است. این روش، ژرفا و ارتباط کلمات را باهم به چالش میکشاند، و ما ر چکیده کاملنشانه - معناشناسی، روشی نوین در نقد ادبی است که هیچ گاه ادعای جایگزینی، دیگر رویکردهای نقد ادبی را نداشته است، بلکه در پی آن است که پنجرههای نوینی را در معنا بگشاید که متفاوت از برداشتهای شناختی و سطحی است. این روش، ژرفا و ارتباط کلمات را باهم به چالش میکشاند، و ما را به سوی مفاهیمی تازه و پویا رهنمون میسازد. این پژوهش در صدد است، با روش توصیفی - تحلیلی؛ حکایت (طوطی و بازرگان) یکی از ارزندهترین حکایتهای رمزی و تمثیلی دفتر اول مثنوی را از دریچۀ نشانه - معناشناختی بررسی نماید، تا برایناساس راهکارهای تبیین معنا و شرایط عبور کنش گر از مرزهای ساختاری محدود و رسیدن به معنای استعلایی و زیباییشناختی تبیین گردد. طوطی فاعل کنشی - شوشی، در مرتبهای فراتر از یک مرغ معمولی آنقدر بالا میرود که با فاصله گرفتن از مادیات، به مرغ جان و راهبر مبدل گشته و در راستای وحدت الهی متعالی میگردد و بازرگان فاعل کنشی در مواجه با تنش عاطفی عمیق، دگرگون شده و در گسست با خود در مسیر سعادت گام برمی دارد و به شناخت شهودی میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - پیوند عقل و عشق در معنی دادن به زندگی، در مثنوی مولانا
لیلا شهریاری حسین اسماعیلی محمد شفیعیاگرچه مولانا در پاسخ به این پرسش که معنای زندگی چیست؟ به صراحت سخن نمیگوید، در عمل، تمام آن چه در مثنوی گفته به نوعی با زندگی و معنای آن سروکار پیدا میکند. زیرا مثنوی از آغاز تا انجام، مخاطبی ره گمکرده را در نظر دارد، که جای خالی معنا را در زندگیاش احساس میکند؛ اما چکیده کاملاگرچه مولانا در پاسخ به این پرسش که معنای زندگی چیست؟ به صراحت سخن نمیگوید، در عمل، تمام آن چه در مثنوی گفته به نوعی با زندگی و معنای آن سروکار پیدا میکند. زیرا مثنوی از آغاز تا انجام، مخاطبی ره گمکرده را در نظر دارد، که جای خالی معنا را در زندگیاش احساس میکند؛ اما مشغلههای زندگی مادی، راه ورود او را به زندگی معنوی مسدود کرده است. از آنجا که هرکس به شیوهای خاص به زندگی معنا میدهد، مولانا در خلال ارائه تصویری از مولفههای زندگی معنادار خود، میخواهد به مخاطب در، یافتن این مؤلفهها کمک کند. امّا البته یافتن نشانهها که در زندگی شکوهمند، ژرف و گستردۀ مولانا، با توجه به نظم پریشان مثنوی، آسان نیست. اما از آن جا که جهان بینی مولانا، از دو سرچشمۀ عقل و عشق آب بر میگیرد، او این دو را در جهت دادن به زندگی هر انسانی، مقولههایی تعیین کننده به شمار میآورد. مقالۀ حاضر با این فرض آغاز میشود که عقل و عشق و ملایمات هر یک، به مثابۀ دو مقولۀ متقابل و متعامل که اصلی ترین مولفههای زندگی معنادار است، توانایی آن را دارند که اولاً هر معنایی را که در نهایت عاطفی یا عقلانی است، از صافی خود عبور دهند و ثانیاً گنجایش آن را دارند که هر اندیشۀ متقابلی به یاری آنها تأویل گردد.این مقاله که دادههایش با روش کیفی تحلیل و توصیف شده با هدف نشان دادن پیوندپذیری عقل و عشق به مثابۀ دو مولفۀ اصلی زندگی مادی و معنوی انسان، نگارش یافته است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که زندگی هر انسان، تنها میتواند در پیوند عقل و عشق، معنادار شود. زیرا عقل حوزۀ خردمندانه و عشق قلمرو عاطفی زندگی را به مثابۀ دو ساحت بنیادین وجود او، تکامل میبخشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - تحلیل مولفه های فردیت یونگی درداستان زندانی مفلس ازمثنوی معنوی
مینا جانی تورج عقدایی مهری تلخابی نزهت نوحییکی از مهمترین و پرکاربردترین روش هایِ نقد ادبی معاصر، نقد کهن الگویی یا نقد اسطوره ای است، که به بررسی ماهیت کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. آرا و نظریات روان شناسان و روانکاوان معاصر، دریچۀ تازه ای را به روی خواننده می گشاید و پیوند آثار ادبی با علوم دیگر چکیده کاملیکی از مهمترین و پرکاربردترین روش هایِ نقد ادبی معاصر، نقد کهن الگویی یا نقد اسطوره ای است، که به بررسی ماهیت کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. آرا و نظریات روان شناسان و روانکاوان معاصر، دریچۀ تازه ای را به روی خواننده می گشاید و پیوند آثار ادبی با علوم دیگر رانشان می دهد. این بینش، باعث آشکار شدن زوایای پنهان یک اثر ادبی یا عرفانی می شود. فرایند فردیت از دیدگاه یونگ، نوعی پختگی و رشد روانی انسان است که؛ لازمۀ رسیدن به آن، تعامل یکپارچۀ تمام ابعادِ روانی شخصیت فرد است؛ نمونۀ بارز این کهن الگوهای سیر فردیت، در مثنوی معنوی که جزو بهترین نمونه های آثار عرفانی می باشد، تجلی یافته است. این مفاهیم در کالبدی از تمثیل ها و نمادها ارائه شده است، که ذهن آگاه و ناآگاه خواننده را درگیر می سازد، بنابراین مثنوی، بستری مناسب برای نقد کهن الگویی می باشد. یونگ و مولانا درصدد هستند، تا راه دستیابی انسان به کمال را به طور عملی ترسیم نمایند؛ مقوله ای که در این پژوهش بر آن تاکید شده است. با فعال شدن کهن الگوها، ارسال فراخوان پیوستگی و یگانگی به قلمرو خودآگاه روان و سیر فردیت یابی آغاز می شود. در داستان زندانی مفلس از دفتر دوم مثنوی، مولفه های فرآیند فردیت، رمزگشایی شده و نشان داده می شود که چگونه با گذر از مشکلات و سایه های درون و انعطاف پذیری پرسونا، بین خودآگاه و ناخودآگاه هماهنگی ایجاد شده است؛ در نهایت با تحلیل رمزهای مولانا با کهن الگوهای یونگی فرآیند فردیت و خودشناسی در زندانی مفلس نشان داده می شود. داده های این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای فراهم آمده و با روش کیفی، تحلیل و توصیف شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - جمال و جمالشناسی مولانا در مثنوی، با تکیه به غیب و شهادت، به مثابۀ استعارۀ اصلی اندیشۀ او
علی اصغر عابدی احمد ذاکری فاطمه حیدریجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشود چکیده کاملجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشوده شد، در تمام اجزای هستی نور حق را مشاهده کرده و کوشیده است تصویری از این مشاهدات خویش ترسیم نماید. این مقاله سر آن دارد که بخشی از این دریافت را که شامل ذات جمال و جلوههای آن در جهان است، بررسی نماید. اطلاعات مربوط به مقاله با شیوۀ کتابخانهای به دست آمده و این اطلاعات پس از مقولهبندی، با شیوۀ کیفی، توصیف، تحلیل و گزارش شده است. هدف نویسندگان بازشناسی طرز تلقی مولانا از جمال است و نتایج تحقیق نشان می‎دهد که او به دلیل استغراق در جمال و بهره‎گیری از شهود و اشراق، در حدی باور نکردنی به رابطۀ جمال و جمیل پیبرده است. امّا نکتۀ اصلی این است که او این زیباییها را در چارچوب استعارۀ مرکزی اندیشهاش؛ یعنی استعارۀ شهادت و غیب، گنجانیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش
عبدالحمید امانی عبّاس محمدیان مهیار علوی مقدم احمد خواجه ایمهدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیف چکیده کاملهدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسشها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در نی نامه مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در نی نامه طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با بشنو؛ 2) مرتبط با نی. گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به شنیدن ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از از خودتهیشدن، هرولۀ روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - «حیرت» ناشناختۀ وادی عرفان از منظر مولانا و عطار
لیلا حضرتی احمد ذاکری فاطمه حیدریبنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفتۀ جهان هستی چکیده کاملبنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفتۀ جهان هستی حیرت خواهد بود. عجز و ناتوانی او در حلقۀ سرگردانی تا به کشف و شهود و تجلی نیانجامد معرفت و فنا حاصل نخواهد شد و سالک همواره طالب افزونی حیرت خویش است و مصداق این کلام مشهور پیامبر (ص) که ربّ زدنی تحیراًفیک، در این میان ششمین درگاه عرفان که سالک را در مسیر پر تلاطم عشق و حقیقت به ذات حقیقت لایتناهی وصل خواهد کرد، حیرت است. بسیاری از عرفا از مقام حیرت و نقش آن در خلق اندیشه های عمیق به شکل های متفاوت سخن گفته اند. مولانا در مثنوی نگاه عاشقانه و ژرفی به حیرت دارد و تنها به چشم یک مسیر به آن نگاه نمی کند بلکه آن را از مهم ترین راه ها در سلوک عرفانی برای وصال معشوق می داند. در منطق الطیر عطار یکی از وادی هایی که سالک و عارف در سلوک عرفانی خود برای رسیدن به خودشناسی و خداشناسی باید آن را طی کنند حیرت است و شاید به تعبیری سی مرغ عاشق از سر حیرت است که در کوچه پس کوچه های هفت شهر عطار سیمرغ را می آفرینند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - مقایسۀ تطبیقی اشکال گوناگون تشبیه در حدیقۀ سنایی و مثنوی معنوی
سهراب یوسفی محمدعلی خالدیان روح الله هادی حسنعلی عباسپور اسفدندر تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ا چکیده کاملدر تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار میکند و ساختار ذهنی خود را با آن شکل میدهد. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و مقایسۀ تشبیه و طبقهبندی انواع آن در حدیقۀ سنایی و دفتر نخست مثنوی مولانا می پردازد. مقایسة اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه و مثنوی، نشاندهندۀآن است که سنایی و مولانا، هر یک، بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جستهاند. براساس یافتههای این پژوهش، تشبیه از نوع معقول به محسوس در مثنوی، و محسوس به محسوس در حدیقه پرکاربردترین تشبیهات هستند. در تقسیمبندیهای دیگر، پس از تشبیه بلیغ که پرتکرارترین تشبیه در هر دو اثر است، تشبیه جمع در حدیقه و تشبیه مفروق در مثنوی در صدر قرار دارند. همچنین پدیدههای طبیعی در هر دو اثر بیشترین عناصر بهکاررفته در مشبهها را به خود اختصاص دادهاند، که این امر میتواند تحت تأثیر طبیعتگرایی رایج در عرفان و تصوف باشد که در بسیاری موارد طبیعت را نیز دارای روح و حرکت میداند. نیز یکی از پرتکرارترین مشبهها در این دو اثر انسان و پربسامدترین مشبهبه آب است. این شباهت در نوع خود جالب توجه است و نیاز به واکاوی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - بررسی سبکی و محتوایی مثنوی «آلات جنگ» سرودۀ میرزا محمدطاهر قزوینی
محمدحسین تشکری بافقی فاطمه غفوری مهدی آباد پوران یوسفی پور کرمانیمثنوی آلات جنگ سرودۀ میرزا محمدطاهر قزوینی، از آثار منظوم و ارزشمند قرن یازدهم و اوایل دوازدهم هجری است. این اثر دارای 800 بیت میباشد و در قالب مثنوی سروده شده است. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی – تحلیلی ، ضمن معرفی مختصری از نویسنده و معرّفی اثر ارزشمندش به بر چکیده کاملمثنوی آلات جنگ سرودۀ میرزا محمدطاهر قزوینی، از آثار منظوم و ارزشمند قرن یازدهم و اوایل دوازدهم هجری است. این اثر دارای 800 بیت میباشد و در قالب مثنوی سروده شده است. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی – تحلیلی ، ضمن معرفی مختصری از نویسنده و معرّفی اثر ارزشمندش به بررسی مختصّات سبک شناسانۀ این اثر پرداخته شده است. قزوینی در این کتاب سعی دارد در قالب کلامی موزون و منظوم و با بهره گیری از صورخیال و صناعات شعری به معرّفی آلات و ادوات جنگی عهد صفوی بپردازد. شاعر برای غنی کردن اشعار و اندیشه های خود از تلمیحات و اشارات تاریخی بهره جسته است. نکتۀ قابل توجّه این است که در تصویرسازی و تصویرآفرینی با جنگ ابزارها در مثنوی وصف آلات جنگ، میرزا محمد طاهر وحید قزوینی، متأثر از دورۀ صفویه بوده و این اثر از نخستین دیوانهایی است که آلات و ابزارهای جنگی جدید، مانند تفنگ و سلاحهای آتشین را به تصویر کشیده است. وحید قزوینی بارها در کتاب خود به داستانها، روایات دینی، حوادث تاریخی و اسلامی و شخصیتهای بزرگواری چون پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) پرداخته و در کنار این مباحث، آشنایی خوبی نیز به ادبیّات فارسی و عربی دارد و به این داستانها و شخصیتها گاه اشاره میکند. بررسی سطوح فکری، زبانی و ادبی این اثر بی شک مسیر شناخت از تفکر و رویّۀ علمی و ادبی این شاعر را برای علاقهمندان و پژوهشگران هموارتر میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - تحلیل سیر فردیت یونگی در داستان دقوقی از مثنوی معنوی
مینا جانی تورج عقدایی مهری تلخابی نزهت نوحییکی از مهمترین نظریههایی که معانی درونی و پنهان قصّه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریۀ روانکاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روانشناسی، میتوانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریۀ فردیّت یونگ تحقق کهنالگوی خویشتن یعنی تعادل بین چکیده کاملیکی از مهمترین نظریههایی که معانی درونی و پنهان قصّه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریۀ روانکاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روانشناسی، میتوانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریۀ فردیّت یونگ تحقق کهنالگوی خویشتن یعنی تعادل بین امور بیرونی و امور درونی که میل به سوی تکامل دارد را در فرد مرور میکند. برآنیم تا با این دیدگاه با خوانشی متفاوت این داستان از مثنوی را بازخوانی نماییم. از آنجا که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است، دارای قابلیت بررسی نقد کهنالگویی است لذا پژوهشِ حاضر سعی بر این دارد؛ با تحلیل محتوا، نمادها و کهنالگوهایِ داستان دقوقی را استخراج نماید و با فهم آنها و تطابق با نمادِ برابر برای آنها، براساس نظریۀ فردیت یونگ، این فرآیند را ترسیم نماید. نتیجه پژوهش حاکی از این است که مولانا در دستیابی به فرایند فردیت در این داستان، تعالی با اصولِ عرفانی را مطرح نموده است و در نهایت هدف مولانا که رسیدن به کمال و خودشناسی است با نظریۀ یونگ همسویی دارد. این پژوهش با روش کتابخانهای ـ اِسنادی، با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی مثنوی جواهرالاسرار رشید تبریزی و معرفی نسخههای آن
شهلا حاج طالبی سید مهدی نوریان قربانعلی ابراهیمیرشید تبریزی از شاعران پرکار و ناشناختۀ عصر صفوی در قرن 11 هـ.ق است. از مفصلترین و مهمترین مثنویهای او جواهرالاسرار است که نسخههای خطی آن در کتابخانۀ ملی ملک (نسخۀ اساس مقاله) و دانشگاه تهران نگهداری میشود. این اثر درواقع رسالهای ادبی_علمی دربارۀ سنگهای قیمتی است چکیده کاملرشید تبریزی از شاعران پرکار و ناشناختۀ عصر صفوی در قرن 11 هـ.ق است. از مفصلترین و مهمترین مثنویهای او جواهرالاسرار است که نسخههای خطی آن در کتابخانۀ ملی ملک (نسخۀ اساس مقاله) و دانشگاه تهران نگهداری میشود. این اثر درواقع رسالهای ادبی_علمی دربارۀ سنگهای قیمتی است که برخلاف جواهرنامههای معروف پیشین به نظم سروده شده است و برخی جنبههای داستانی و اساطیری و عقاید قدیم را نیز بازتاب داده است. در این پژوهش ضمن معرفی نسخههای خطی مثنوی جواهرالاسرار، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ساختار این مثنوی و ارتباط آن با جواهرنامههای متقدم پرداخته شده. براساس بررسیهای این جستار، مثنوی جواهرالاسرار در عین حال که از آثار دیگر اقتباس کرده و تأثیر پذیرفته است، برخی جواهرات و حکایتهای منحصر به خود را دارد. همچنین به علت ارتباط ایران با هند و اروپا در زمان صفویه، برخی حکایتها و منابع منظومه به این سرزمینها ارتباط دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - سیمای پیامبر (ص) در مثنوی مولانا
جواد جعفریان پرویز حیدریدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - مقا یسه شرح و ترجمه دفتر دوم مثنوی نیکلسون با شروح مثنوی
آذر ساجدی علی محمد موذنیتاکنون شروح گوناگونی بر مثنوی معنوی نگاشته شده است . برخی از دیدگاه ادبی ،عرفانی ،فلسفی و موضوعی بدان پرداخته‎اند . گوناگونی شروح ، مقایسه آنها را ایجاب می کند ،استادان نیکلسون، شهیدی ، استعلامی و زمانی هر یک به شیوه خود به شرح این کتاب عظیم همت گماشته‎اند . این چکیده کاملتاکنون شروح گوناگونی بر مثنوی معنوی نگاشته شده است . برخی از دیدگاه ادبی ،عرفانی ،فلسفی و موضوعی بدان پرداخته‎اند . گوناگونی شروح ، مقایسه آنها را ایجاب می کند ،استادان نیکلسون، شهیدی ، استعلامی و زمانی هر یک به شیوه خود به شرح این کتاب عظیم همت گماشته‎اند . این شروح مشابهات بسیار دارند ، تفاوت‎هایی نیز دارا هستند . در تفسیر عرفانی ، ذکر یا عدم ذکر آیات و احادیث ابیات ، باورهای مذهبی و گاه به سبب تفاوت در ضبط واژه یا بیت اختلافاتی در شروح مشاهده می شود .در این مقاله کوشش بر آن است تا تفاوتهای شروح دفتر دوم مثنوی فوق الذکر از وجوه مختلف بررسی می شود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - مقایسه ی کاربرد معنایی سیمرغ در منطق الطیرعطار و مثنوی معنوی مولانا با تکیه بر عرفان عملی
محمدیوسف نیری امیرمحمد اردشیرزادهموضوع این مقاله مقایسه ی کاربرد معنایی سیمرغ در منطق الطّیر عطّار و مثنوی معنوی مولانا میباشد. عطار و مولانا سیمرغ را در چند معنای گوناگون به کاربرده اند؛ تا به کمک آن اندیشه های عارفانه ی خود را به خوبی القا کنند. در این مقاله به معرفی سیمرغ به عنوان پرنده ای افسانه ا چکیده کاملموضوع این مقاله مقایسه ی کاربرد معنایی سیمرغ در منطق الطّیر عطّار و مثنوی معنوی مولانا میباشد. عطار و مولانا سیمرغ را در چند معنای گوناگون به کاربرده اند؛ تا به کمک آن اندیشه های عارفانه ی خود را به خوبی القا کنند. در این مقاله به معرفی سیمرغ به عنوان پرنده ای افسانه ای که در ادبیات عرفانی جایگاه ویژه ای دارد،پرداخته شده است. سیمرغ و کوه قاف در منطق الطّیر و مثنوی از کنایات معروف عرفانی هستند. هم عطّار و هم مولانا،سیمرغ را برای ذکر اندیشه های والای معنوی و عرفانی خود که در ذهن داشته اند؛ با تکیه بر رموز عرفانی در کتب خویش به کار می برند. در این مقاله کوشش شده است تا به معرّفی،تحلیل،کاربرد معنایی و مقایسه ی سیمرغ منطق الطّیربا مثنوی پرداخته شودو به رموز و نهادهای نهفته در به کارگیری سیمرغ از جانب هر دو شاعر در کتب مهم خویش و هم چنین به نقش سیمرغ در سلوک عملی اشاره شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - مقایسه ی اختلافات شرح مثنوی نیکلسون در دفتر اول با شرح مثنوی استادان فروزانفر، کریم زمانی و استعلامی
هستی سلیمان منصوری علیمحمد موذنی نرگس امیرشریفیبسیاری ازآثارادبی وفرهنگی کشورما،با تاثیرپذیری از کلام وحی،احادیث نبوی وکلام معصومین(ع) خلق شده است.مثنوی معنوی نیز یکی ازاین آثاراست که افزون برغنای فرهنگی،علمی،عرفانی،تعلیمی ووسعت وعمق دیدگاه مولانادرحقایق انسانی، تاثیر بسیار زیاد کلام وحی برآن تا جایی است که آن را قر چکیده کاملبسیاری ازآثارادبی وفرهنگی کشورما،با تاثیرپذیری از کلام وحی،احادیث نبوی وکلام معصومین(ع) خلق شده است.مثنوی معنوی نیز یکی ازاین آثاراست که افزون برغنای فرهنگی،علمی،عرفانی،تعلیمی ووسعت وعمق دیدگاه مولانادرحقایق انسانی، تاثیر بسیار زیاد کلام وحی برآن تا جایی است که آن را قرآن عجم نامیدهاند و همچنین بهره مندی مولوی از احادیث و روایات نبوی وائمهی اطهار(ع) موجب شده تا با وجود تفسیرها، شرحها وتوضیحات وهمچنین تلاشهای بسیاری که در جهت شناساندن این اثرانجام شده، هنوز پژوهندگان عرصهی ادب وزبان فارسی را به کنکاش ومطالعه ودقت وتأمل وا می دارد.دراین مقاله سعی شده است مقایسه ای بین شرح مثنوی نیکلسون با شرح مثنوی استادان فروزانفر،کریم زمانی، واستعلامی در دفتراول مثنوی مولوی موردبررسی قرارگیرد؛ به این منظور شرح مثنوی این استادان را مورد مطالعه و مقایسه قراردادهایم وبا توجه به نکات مشترک بسیاری که دراین شروح وجود دارد تفاوتها و اختلافات موجود دراین چهارشرح را که ناشی از تفسیر ونگرش متفاوت آن هاست مورد بررسی قرارمیدهم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - جلوه های فروغمند مزدیسنایی و بازتاب آن در مثنوی مولوی
کوروش زرفتن محمود صادق زاده هادی حیدری نیااندیشههای ایران باستان و مزدیسنا، بهویژه فلسفۀ خسروانی در آثار ادبی و عرفانی پس از اسلام بیش و کم تأثیر گذاشته است. این مقاله با هدف بررسی گستردگی حکمت و فلسفة نور در ایران باستان و خدامحوری در آتش (نور)، فره و امشاسپندان از نگاه متون مزدیسنایی و بازتاب آن در اندیشه چکیده کاملاندیشههای ایران باستان و مزدیسنا، بهویژه فلسفۀ خسروانی در آثار ادبی و عرفانی پس از اسلام بیش و کم تأثیر گذاشته است. این مقاله با هدف بررسی گستردگی حکمت و فلسفة نور در ایران باستان و خدامحوری در آتش (نور)، فره و امشاسپندان از نگاه متون مزدیسنایی و بازتاب آن در اندیشه ی مولوی بر پایه ی مثنوی معنوی به نگارش در آمده است. از اینرو، به شیوۀ توصیفی، تحلیلی، اسنادی و ارزیابی کمّی کوشش شده، برجستهترین جلوههای فروغمند اهورامزدا در یسنا و ردّپای آن در مثنوی مولوی جستجو و معرفی شود. آتش، فره و امشاسپند، به عنوان سه فروغ و صفت نورانی اهورامزدا جایگاه مقدسی در باور ایرانیان کهن و زرتشتیان امروز دارد. این جلوهها بهویژه عنصر آتش و نور در دیدگاه زرتشتیان و متون مزدیسنایی و نیز در دیدگاه مثنوی معنوی مولوی، همه به سرچشمة نور الهی پیوند پیدا میکند. فروغ یا نور آتش با پرتوهای بالاروندهاش نماد تجلّی خداوند به شمار میآید؛ نیز امشاسپندان با نور و صفات نورانی خداوند ارتباط دارد و خویشکاری آیینی و اجتماعی آن برکشیدگی جایگاه انسان از دنیای مادی و فرودینه به جهان مینویی و آرامش راستین است. مولانا در جای جای مثنوی از اندیشهها و مؤلفههای عرفانی ِآیین زرتشتی تنها برای تمثیل و بیان و شرح اندیشههای عرفانی خود بهره گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - رویکرد «باهمآیی» درترکیبهای وصفی و اضافی مثنوی مولاناجلالالدین محمد بلخی
محمود طاووسی مهدی ماحوزی حامد ذاکریهنجارگریزی یکی از ویژگیهای سبکی مولانا جلالالدین محمد بلخی است. گاهی این هنجارگریزیها جنبهای بسیار هنرمندانه به سخن وی میدهد. در این زمینه پژوهش پیش رو تلاش داشته است تا به بررسی ترکیبهای وصفی و اضافی در مثنوی مولانا بپردازد؛ ترکیبهایی که به صورت دلخواه مولانا، چکیده کاملهنجارگریزی یکی از ویژگیهای سبکی مولانا جلالالدین محمد بلخی است. گاهی این هنجارگریزیها جنبهای بسیار هنرمندانه به سخن وی میدهد. در این زمینه پژوهش پیش رو تلاش داشته است تا به بررسی ترکیبهای وصفی و اضافی در مثنوی مولانا بپردازد؛ ترکیبهایی که به صورت دلخواه مولانا، دچار تغییر در سطح ساخت و معنا شده است. البته این تغییرات در جهت هنری زبان صورت گرفته و آن را از زبان هنجار جدا ساخته است. تعبیری که برای اینگونه ترکیبات میتوان آورد باهمآیی است که تفاوت آن با ترکیب دستوری، هنجارگریزی در معناست.در این مقاله نتایجی جالب توجه حاصل شده که از جملة آن میتوان بهباهمآییهای انتزاعی اشاره کرد. این ترکیبها که نتیجة ذهن خلاق و قاعدهناپذیر مولاناست، هم در شعر شاعران پیشین بیسابقه است و هم برانگیزانندة ذهن مخاطب به سوی جست و جو در پیوند دادن اجزای یک ترکیب و یافتن رابطة معنایی در آنهاست پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی
روح الله مظفری ایرج مهرکیشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ م چکیده کاملشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ مکّۀ مکرّمه به دلیل وجود کعبۀ معظّمۀ و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبۀ اسلام نه بلکه کعبۀ هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - بررسی ساختار و محتوای حکایتی از اسرار التوحید و مثنوی مولوی
وحید مبشری تورج عقدایینقد مقایسهیی یکی از شیوههای پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزهی مورد بررسی آشکار میشود. شاید بتوان گفت که همین سنجشهاست که ضرورت توجه به مسألهی سرقات ادبی و نظریهی ادبی بینامتنیت را ایجاب میکند چکیده کاملنقد مقایسهیی یکی از شیوههای پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزهی مورد بررسی آشکار میشود. شاید بتوان گفت که همین سنجشهاست که ضرورت توجه به مسألهی سرقات ادبی و نظریهی ادبی بینامتنیت را ایجاب میکند. در این مقاله یکی از حکایتهای دفترمثنوی با عنوان مأخذش در اسرار التوحید، مقایسه شده است. نگاهی کوتاه و کلّی به حکایت و شیوه ی حکایتپردازی محمد منور و مولوی و بیان چیستی نقد مقایسهیی و سرقات ادبی و نظریهی ادبی بینامتنی، در مدخل مقاله آمده است تا زیر ساخت موضوعی مقاله و نحوه، میزان و شکل تأثیرپذیری مولوی از محمّد منور و احیاناً با واسطه از عطار در مصیبتنامهی او، مشخص گردد.بر پایه ی این سنجش است که به توانمندی مولانا در حکایت پردازی،پی می بریم پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - تحلیل موضع پادشاهان نسبت به منتقدان از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
اسماعیل حسین پور حسن بساکبررسی مواجهه پادشاهان با منتقدان نیازمند تبیین مبحث حقوق مخالفان است که می تواند نوع نگاه حاکمان را نسبت به مردم در مثنوی به خوبی نمایان کند. پادشاهان در مثنوی به نیک شاهان وبدشاهان تقسیم می شوند که سلیمان و فرعون نماد این دو گروه هستند. بدشاهان که به سبب داشتن خوی ا چکیده کاملبررسی مواجهه پادشاهان با منتقدان نیازمند تبیین مبحث حقوق مخالفان است که می تواند نوع نگاه حاکمان را نسبت به مردم در مثنوی به خوبی نمایان کند. پادشاهان در مثنوی به نیک شاهان وبدشاهان تقسیم می شوند که سلیمان و فرعون نماد این دو گروه هستند. بدشاهان که به سبب داشتن خوی استبدادی و حب جاه، خود را محق و مردم را مکلف می دانسته اند حقی برای مردم و مخالفان قائل نبوده اند که در این تحقیق موضع بد شاهان نسبت به مخالفان مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده است پس از تعاریف پادشاه و مخالفان و اشاره به حق مخالفان، و تبیین موضع مولانا در خصوص پادشاهان و همچنین موضع پادشاهان در قبال منتقدان به دو دسته مثبت و منفی تقسیم شده است که موضع منفی شامل نقدناپذیری، خشم، حیله و نفاق، قتل، حبس و شکنجه و تهدید مخالفان می شود و در موضع مثبت به عفو و بخشش، انتقادپذیری، سکوت، احتیاط در کیفر مجرمان اشاره شده است که موضع منفی نسبت به مخالفان، نمود و بسامد بالاتری در مثنوی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - اعتراض در مثنوی مولانا
صدیقه سجادی راد احمد ذاکریشعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجستۀ ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینۀ تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری ه چکیده کاملشعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجستۀ ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینۀ تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیأت های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بنیاد حماسة عرفانی و مصداقهای آن در مثنوی
خیراله محمودی حسین ادبی فیروزجائیاساس هر نوع حماسهای بر ستیز ناسازها استوار است و در ادبیات ایران، انواع حماسه را در نگاهی کلی، بسته به این که پیکار دو ناساز، بیرونی باشد یا درونی میتوان به دو نوع حماسة بیرونی و درونی تقسیم کرد. مثنوی مولوی، حاوی قصههای پیاپی و متنوع است اما هر یک از این حکایت ها با چکیده کاملاساس هر نوع حماسهای بر ستیز ناسازها استوار است و در ادبیات ایران، انواع حماسه را در نگاهی کلی، بسته به این که پیکار دو ناساز، بیرونی باشد یا درونی میتوان به دو نوع حماسة بیرونی و درونی تقسیم کرد. مثنوی مولوی، حاوی قصههای پیاپی و متنوع است اما هر یک از این حکایت ها با وجود تنوع ظاهری، اندیشة واحدی را دنبال می کند و عموما گزارشگر احوال روح پرشهامتی است که در بازگشت به ملکوت ، راههای پر خون و خطری را باید از سر بگذارند. از این دیدگاه، مثنوی مولوی، حماسهای روحانی شمرده می شود که هستة آن، گذر دشوار روح از هفت خوان سلوک و بازگشت به موطن اصلی خویش است. واکاوی های انجام شده در شش دفتر مثنوی نشان می دهد که به دلیل سرشت حماسی عرفان مولوی ، برخی از عناصر و زمینه های اصلی حماسه، در سراسر این کتاب حضوری پررنگ دارد. این که حماسة عرفانی در مثنوی برچه بنیادی استوار است و چه عناصر و زمینه هایی از حماسه در این کتاب استعمال گردیده و دلایل حضور این عناصر در مثنوی چیست ، از جمله پرسش هایی است که در این مقاله، به روش تحلیلی بدان ها پاسخ داده خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - برداشت های عرفانی مولوی از عناصر قصص قرآنی پیامبران اولوالعزم در مثنوی
محمدرضا سنگری لیلا حاجیدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - نگاهی جامعه شناختی به داستان سوم دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی داستان سوم مثنوی بر اساس مبانی نظری نیکولو ماکیاولی)
ابوالفضل غنی زادهحوزۀ ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری میشناسد که در انتقال دورۀ رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجستهای داشته است. وی به عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانۀ خود را دربارۀ حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد.نظریهپردازان چکیده کاملحوزۀ ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری میشناسد که در انتقال دورۀ رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجستهای داشته است. وی به عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانۀ خود را دربارۀ حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد.نظریهپردازان حوزۀ جامعهشناسی سیاسی، با استفاده از رسالۀ "شهریار" و کتاب "گفتارها"، اعتقادات سیاسی ماکیاولی را دربارۀ یک عمل سیاسی، به سه بخش؛ زیرساخت و مبانی فکری، روش و شیوۀ اجرا و درنهایت به بخش هدف تقسیمبندی میکنند:الف- مبانی فکری یک رفتار سیاسی عبارتاند از: 1-ویرتو (فضیلت) 2–بخت یا اقبال 3-جدایی اخلاق از سیاست 4-تشریح انواع شهریاریها 5-تعادل طبقات. ب- شیوهنامۀ اجرایی حوزۀ سیاسی عبارت است از: احکام دهگانه. ج- هدف از فعالیت سیاسی عبارت است از: دستیابی به مقولۀ قدرت، صیانت و افزایش آن.نگارنده رفتارهای سیاسی بهکاررفته در داستانِ "پادشاهی جهود که نصرانیان را میکشت" مولوی را بسیار همخوان با اعتقادات سیاسی ماکیاولی میداند.در این راستا، در نوشتۀ حاضر، ابتدا اعتقاد سیاسی یادشده، به طور اجمال، به بیان میآید. سپس، به صورت توصیفی- تحلیلی، مفاهیم بهکاررفته در داستان مثنوی با مبانی اندیشۀ ماکیاولی، مورد تطبیق قرار میگیرد. در پایان نتیجهگیری میشود؛ که در داستان یادشده، گونۀ رفتاری حاکمیت با مردم، در بسیاری از زوایا با تعاریف و انتظارات ماکیاولیایی همخوانی نزدیکی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - اشتراکات مصادیق فضیلت در اندیشه مولانا و لیندا زاگزبسکی
مهسا کمارج حاجی ملک محمد فرخ زادمؤلفة فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولا چکیده کاملمؤلفة فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولانا می توان به این امر رسید که اخلاقیات و فضیلت در نزد مولوی در تطابق با نظریات زاگزبسکی قرار گرفته است.این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است نشان میدهد که مولانا و زاگزبسکی هر دو بر این باور هستند که فضیلت تحسین آمیز است و خیری دائمی در آن نهفته است. در واقع فضایل اخلاقی در نزد مولانا عواطف و احساسات وی را به سمت راستی و درستی هدایت می کند و باعث می شود که این شاعر، اهداف خود را بر طبق این فضایل هدایت کند. و این عمل با نظریة زاگزبسکی در تعامل است که معتقد است، فرآیندها و عادت هایی که عواطف و امیال ما را مدیریت می کنند، فضایل اخلاقی نام دارند. زاگزبسکی انگیزه بنیادین فضایل اخلاقی را عشق به هستی و انگیزه بنیادین فضایل فکری را عشق به حقیقت معرفی می کند. زاگزبسکی و مولوی در اندیشه های خود، خداوند را بنیان نهایی تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی می دانند و بر این باورند که خدا دارای انگیزه های عالی است و فضایل وی نمونة اعلای ملکات خوب هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بررسی و تحلیل نقش جلوه سیمرغ در آینه متون عرفانی با تکیه بر منطقالطیر عطار و مثنوی مولانا
رقیه صدراییبا بررسی داستانها و افسانهها در میان ملتهای مختلف میتوان به حضور عناصر و ویژگیهای مشابهی دست یافت که هر یک از آنها از زوایای مختلف قابل توجه و بررسی است. در این میان نام سیمرغ به عنوان یکی از نمادهای ادب پارسی در اساطیر و متون عرفانی امری قابل توجه است که در فرهنگ چکیده کاملبا بررسی داستانها و افسانهها در میان ملتهای مختلف میتوان به حضور عناصر و ویژگیهای مشابهی دست یافت که هر یک از آنها از زوایای مختلف قابل توجه و بررسی است. در این میان نام سیمرغ به عنوان یکی از نمادهای ادب پارسی در اساطیر و متون عرفانی امری قابل توجه است که در فرهنگ ایرانی به دوره پیش از اسلام میرسد. تجلی این پرنده نخستین بار در قلمرو حماسه و سپس در عرفان مشاهده شده و جلوهای خاص به ادبیات حماسی و عرفانی بخشیده و نمود بارز این امر در آثار شعری فردوسی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به گونهای خاص نمایان است. بطوریکه با بررسی سیمرغ در شاهنامه جلوههای ایزدی و اهریمنی آن و همچنین با تفحص در آثار عرفانی بُعد روحانی آن مورد توجه قرار میگیرد که رموز جاودانگی، وحدت وجود و ذات مطلق را نمایان میسازد. با عنایت به آنچه ذکر شد در این مقاله بر آن شدم که ابعاد گوناگون وجود این مرغ اسطورهای را با تکیه بر دو شاهکار عرفانی، مثنوی معنوی و منطقالطیر مورد مداقه قرار دهم که در وهله نخست به بررسی نقش اساطیری سیمرغ و سپس به جایگاه عرفانی آن با توجه به نمادها و ویژگیهای منحصر به فرد این پرنده در آثار یاد شده خواهم پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی نمونه هایی از خاموشی زنان در ادب پارسی
عطاالله کوپالدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - فلسفۀ امتحان الهی و صفات مبتلایان در مثنوی با رویکردی بر قرآن کریم
طاهره شاکریان مهرعلی یزدان پناه حسین پارسائیبر پایۀ نص صریح قرآنی، امتحان الهی سنت حتمی، مداوم و پر تکرار در روند زندگی انسان هاست. امری دائمی که همۀ آفریده ها حتی فرشتگان و پیامبران را نیز دربرمی گیرد و با توجه به آستانه تحمل شان متغیر است. این امر در رهنامه های عرفانی به ویژه مثنوی، بازتاب گسترده ای دارد. چکیده کاملبر پایۀ نص صریح قرآنی، امتحان الهی سنت حتمی، مداوم و پر تکرار در روند زندگی انسان هاست. امری دائمی که همۀ آفریده ها حتی فرشتگان و پیامبران را نیز دربرمی گیرد و با توجه به آستانه تحمل شان متغیر است. این امر در رهنامه های عرفانی به ویژه مثنوی، بازتاب گسترده ای دارد. پژوهش حاضر برآن است که پرسش برخی سوالات از جمله این که بروز بسیاری از مشکلات در امور دنیوی چیست؟ چرا برخی توانگر یا گرفتار هستند؟ پاسخ دهد. سوالاتی از این قبیل سبب شد تا نگارنده با روش توصیفی تحلیل محتوا، (توصیفی-تحلیلی) شیوۀ کیفی و مطالعه در متون دینی و ادبی، به ویژه مثنوی، پاسخهایی فراهم آورد. در مثنوی کنش مبتلایان، موصوف به صفت های ستوده یا ناستوده هستند. در پایان از نگاه مولانا، عرصۀ گیتی جولانگاه آزمون و ابتلاء الهی است که رسالتی بزرگ در پی دارد و بلا، زمینه ساز نهان بینی و آگاهی است. نتیجۀ تکاپوی انسان بردبار، رسیدن به تکامل و پیوستن به لقای الهی است. استدراج از پیچیدهترین آزمایشها و ایمان آوری رمز کامیابی است و در نهایت خرسندی خداوند، از برآمدهای ثمربخش فلسفۀ امتحانات است. از منظر مولانا عواید امتحان الهی در شناسایی استحقاق، سنجش سره از ناسره، تقرب به حق، شکوفایی و رشد استعدادهای بالقوه برای رسیدن به فرگشتگی خوشایند است. مولانا صبر، توبه، دعا، ایمان آوری، تسلیم، تضرع و... را، راه کاهش و درمان ابتلا می داند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - ابستمولوجیا الذات فی المثنوی من منظور منهج سبینوزا المیتادیکارتی؛ دراسة مقارنة
ربابه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتییقوم هذا البحث بدراسة "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریة معرفة النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسة مقارنة. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریة بین الرؤیة الصوفیة القائمة على "وحدة الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریة "وحدة الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سب چکیده کاملیقوم هذا البحث بدراسة "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریة معرفة النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسة مقارنة. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریة بین الرؤیة الصوفیة القائمة على "وحدة الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریة "وحدة الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سبینوزا یتبع أسلوب دیکارت فی "العقلانیة"، ولکن على عکس دیکارت التعددی، فإن لدیه وجهة نظر موحدة فی مناقشة "جوهر الوجود"، حیث یشترک مع أفکار جلال الدین الرومی فی "المثنوی المعنوی". لهذا فإن رؤیة سبینوزا المیتادیکارتیة فی معرفة الذات، خضعت فی هذا البحث لدراسة مقارنة بناء على افتراض أن الذات فی هذه الحالة لها دلالة غیر ما تدل علیه النفس والروح فی جوهرها وسلوکها. یقوم هذا البحث معتمداً على المنهج الوصفی التحلیلی بالردّ على أسئلة حول طبیعة النفس وأصلها، کیفیة کبحها والتحکم فیها ومدى تأثیر الجبر والاختیار أو إرادة الإنسان فی التعبیر عن رغبات النفس، وهی دراسة مقارنة متعددة التخصصات فی المجالین النقد الفلسفی والنقد الصوفی. کما أن البحث توصل إلى نتیجة تفید بأنه لا یوجد اختلاف فی طبیعة الذات (النفس) وحالاتها وتسلسل مراتبها وطریقة کبحها وصلتها بالخیار وإرادة الإنسان فی النظریتین ما عدا فی "أسلوب المعرفة" وطریقة إدراکها. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - الأثر الفنی للقصّة القرآنیّة فی بناء قصّة یوسف وزلیخا الفارسیّة (کتاب مثنوی معنوی نموذجا)
مظهر مقدمی فر حمیرا حمیدییعتمد القرآنُ الکریم علی القصّة ویعتبرها من الوسائل الهادفة إلى إصلاح الإنسان وتربیة فکره، ویعالج من خلالها قضایا الإنسان فی أحواله المختلفة علی مرّ العصور والأزمان. فالقرآن لیس مجرد تاریخ للأنبیاء ولا تاریخ الملوک وأبطال القصص؛ فمن الأنبیاء مَن أغفل القرآن ذکر أسمائهم، چکیده کاملیعتمد القرآنُ الکریم علی القصّة ویعتبرها من الوسائل الهادفة إلى إصلاح الإنسان وتربیة فکره، ویعالج من خلالها قضایا الإنسان فی أحواله المختلفة علی مرّ العصور والأزمان. فالقرآن لیس مجرد تاریخ للأنبیاء ولا تاریخ الملوک وأبطال القصص؛ فمن الأنبیاء مَن أغفل القرآن ذکر أسمائهم، ﴿وَلَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا علیک وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ علیک﴾ (غافر: 78) فالغایة من الترکیز علی شخصیّة الأنبیاء فی القرآن لیست إلا تنویر الأذهان وإرشاد الأنام باتّباع درب الأخیار. فقصص القران کان لها تأثیر بالغ علی نتاجات الشعوب الإسلامیة ولاسیّما الشعب الإیرانی المسلم فأخذ الشعراء بنصیب وافر منها. فجاءت هذه الدراسة لتتناول عناصرالقصّة الفارسیّة التی تأثّرت بالقصّة القرآنیّة، ومظاهر هذا التأثّر، مستعرضة تجلّیات القصة القرآنیة فی کتاب مثنوی معنوی من خلال معالجة قصة یوسف وزلیخا ودراستها دراسة فنّیة باعتبار عنصر الشخصیة، والزمان والمکان. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - تمثیل های متناقض نمای زن در لابه لای اصول تعلیمی تربیتی مثنوی معنوی
فروغ منصوریزن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بر چکیده کاملزن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است.بر پایة این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است.نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایة منسجم تری از مفاهیم یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - بررسی تمثیل و کارکرد آن در مثنوی نه سپهر امیرخسرو دهلوی
فرزانه کریمیتمثیل یکی از پرکاربردترین عناصر خیال است که اگرچه بیشترین بروز آن در سبک هندی دیده می شود، شاعران آغازین دورههای شعر فارسی نیز از آن بهره جستهاند. با توجه به اهمیت تمثیل و کارکردهای مختلف آن در یک اثر ادبی، بررسی آثار هر شاعر از این دیدگاه ضروری است. این پژوهش درپی پا چکیده کاملتمثیل یکی از پرکاربردترین عناصر خیال است که اگرچه بیشترین بروز آن در سبک هندی دیده می شود، شاعران آغازین دورههای شعر فارسی نیز از آن بهره جستهاند. با توجه به اهمیت تمثیل و کارکردهای مختلف آن در یک اثر ادبی، بررسی آثار هر شاعر از این دیدگاه ضروری است. این پژوهش درپی پاسخ به این پرسش است که: کارکرد تمثیل در مثنوی نه سپهر امیرخسرو دهلوی چگونه است؟ هدف این پژوهش بررسی مثنوی نه سپهر او به عنوان اثری خلاقانه و کمترشناخته شده از دیدگاه تمثیل است تا از این رهگذر اثر درخشان امیرخسرو که خود گنجینه ای از تمثیلهای برگرفته از سه فرهنگ اسلامی-ایرانی و هندی مجموعه ای از ترکیبات تازه و نیز دائرةالمعارفی از اصطلاحات، مفردات و ترکیبات موسیقی است وهنوز نسخه چاپی و تصحیح شدهای از آن موجود نیست، مورد عنایت بیشتری قرار بگیرد، بنابراین مطالعه دقیق این اثر و بررسی کارکرد تمثیل در آن ضرورت دارد. روش این پژوهش کتابخانه ای و شیوه آن تحلیلی-توصیفی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی ـ اجتماعی شکواییههای مثنوی مولانا
کلثوم طبخ کار حسن کیاده محسن ایزدیار شاهرخ حکمتسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه م چکیده کاملسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه میکاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیقتر در ذهن و ضمیر مخاطب میگذارد. اعتراض به نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهرهگیری از تمثیل اعتراض نابسامانیها را پررنگتر و برجستهتر سازد. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانهای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسشهای اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرشهای انتقادی و شکواییههای اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستانهای تمثیلی در انعکاس ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیلهای مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. همچنین بخش گستردهای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - بررسی شیوههای تمثیل و استدلال در بیان مفاهیم برخی از حکایتهای مثنوی معنوی
علی خانبابائی علی سهراب نژاد امیدوار عالی محمودیمثنوی معنوی اثری تمثیلی است که مولانا در آن با زبانی نمادین به بیان حقایق عرفانی و تعلیمی پرداخته است؛ هدف این پژوهش آن است که روشها و شگردهای تمثیل و استدلال مولانا را در بیان مفاهیم مثنوی معنوی در برخی از حکایتها بررسی کنند. از همین رهگذر، ابتدا به مطالعه و یادداشت چکیده کاملمثنوی معنوی اثری تمثیلی است که مولانا در آن با زبانی نمادین به بیان حقایق عرفانی و تعلیمی پرداخته است؛ هدف این پژوهش آن است که روشها و شگردهای تمثیل و استدلال مولانا را در بیان مفاهیم مثنوی معنوی در برخی از حکایتها بررسی کنند. از همین رهگذر، ابتدا به مطالعه و یادداشتبرداری منابع در زمینۀ تمثیل پرداختند و سپس با بررسی دقیق مثنوی معنوی، به دستهبندی و سازماندهی مفاهیم تمثیلی و شیوههای استدلال مولانا در این اثر گرانقدر روی آوردند. این تحقیق پژوهشی، توصیفی و تحلیلی است و بر پایۀ اطلاعات کتابخانهای و مطالعه و یادداشتبرداری از کتابها و مقالات موجود و با مطالعۀ دقیق متن مثنوی معنوی انجام میپذیرد. در پایان ذیل عناوینی مانند: فابل (حکایت حیوانات) و پارابل(حکایت انسانی)، اگزمپلوم(داستان-مثال)، مَثَل(ضربالمثل) و همچنین شیوههای استدلالی خطابی و استدلال تمثیلی، نمونههایی را به دست دادهاند و نتیجه گرفتاند که مولانا با بهکارگیری این شیوهها، مفاهیم مورد نظر خویش را به گونه-ای اقناعکننده به خوانندۀ خود انتقال داده است. واژگان کلیدی:مثنوی معنوی، تمثیل، حکایت، استدلال پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - بررسی تطبیقی نمونههایی از حکمت عملی در تمثیلهای حدیقۀ سنایی و مثنوی مولوی
محسن بهاروند مسعود سپه وندیحکمت عملی عبارت است از علم به اینکه افعال بشر چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد و چگونه و به چه منوال بد است و نباید باشد. در حکمت عملی نقطه اتکا بیشتر بر اخلاق، تدبیر و تزکیه است و همه چیز به انسان محدود میشود و غیر انسان را شامل نمیشود و افعال اختیاری انسان ا چکیده کاملحکمت عملی عبارت است از علم به اینکه افعال بشر چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد و چگونه و به چه منوال بد است و نباید باشد. در حکمت عملی نقطه اتکا بیشتر بر اخلاق، تدبیر و تزکیه است و همه چیز به انسان محدود میشود و غیر انسان را شامل نمیشود و افعال اختیاری انسان ارزش والائی دارد و تلاش میشود که راههای چگونه بودن انسان نمایش داده شوند. در واقع حکمت عملی جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق، سیاست وتدبیر منزل برمیگردد. حکمت عملی ازآنجا که راهی برای رسیدن بـه سـعادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است. تعالیم اخلاقی، بخش عمدهای از مفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشرفضایل اخلاقی داشته و هر کدام به روشی خاص بدان پرداخته اند. تمثیل یکی از روشهایی است که شاعران عارف مسلک به خصوص سنایی و مولوی به طریق توصیف با استفاده از آن ذهن مخاطب را هدف قرار داده و از اینطریق مصادیق حکمت عملی را به عنوان چراغ پیش روی انسان برای تزکیه وترقی اخلاقی مطرح کردهاند. این پژوهش درصدد است تا به شیوۀ مقایسهای چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهتها و تفاوتهای آنها رادر قالب تمثیل در حدیقه الحقیقه سنایی و مثنوی مولوی موردبحث و مقایسه قرار دهد. بررسیها نشان میدهدکه نظام اخلاقی سنایی بـر پایۀ دین استوار است اما مولانا، علی رغم پایبندی به شریعت، تاحد زیادی متاثر از اندیشههای صوفیانه اسـت و رویکردی عرفانی به مباحث اخلاقی دارد. سنایی برای طی طریقِ سعادت، چراغ عقل را برمی افروزد و علم و عمل را ارج می نهـد و مولانـا ضـمن بـه رسمیت شناختن عقل وعلم، عشق وتمسک به دامان ِپیر را راه صعود و سعادت میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - جایگاه تمثیل در رباب نامۀ سلطان ولد
علی محمد مؤذنی تمیمی تواندشتی تمیمی تواندشتی شیوا بیرجندیربابنامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام میگیرد و شبهای تیره نو سفران را روشن میکند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیدههای هستی میبیند و آن را همانند رهبری معرفی میکند که بر تمامی عنا چکیده کاملربابنامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام میگیرد و شبهای تیره نو سفران را روشن میکند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیدههای هستی میبیند و آن را همانند رهبری معرفی میکند که بر تمامی عناصر هستی از ملک تا ملکوت فرمانروایی دارد. سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین از جمله شخصیّتهایی بود که اراده کرد تا شعر صوفیه را پس از مولانا به گونهای زنده و پویا پاسداری کند. او ضمن برخورداری از آموزشهای پدر، از دانشهای زمان نیز بهره مند شد و به پیروی از آن عارف ارجمند دیوانی همسنگ کلیات شمس تبریزی سرود، سپس به موازات آن، به تقلید از مثنوی معنوی، رباب نامه را با یاری از حضرت باری، برای پیروان پدر و یاران خود به رشته نظم کشید. رباب نامه یک مثنوی تعلیمی است که در روزگار مولانا تناقض و دوگانگیهای میان مولانا و برخی مریدانش را با زبانی ساده برطرف کرده است. سلطان ولد در انتقال مفاهیم عرفانی و فلسفی همواره از تمثیل استفاده کرده است. تمثیل حاصل ارتباط دوگانه میان مشبه و مشبه به میباشد که چون تمثیل معنای درونی داستان است سلطان ولد مراد از ظاهر حکایت را به صورت تمثیلی روایت کرده است. این پژوهش به روش (توصیفی- تحلیلی) و با مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانهای به مقوله تمثیل در رباب نامه پرداخته است. همان گونه که مولانا با تفسیری سمبولیک نی را به عنوان عاشق دور از معشوق معرفی میکند. سلطان ولد توضیح میدهد که رباب، ساز محبوب مولانا میباشد و البته نوایش دل سوختهتر و جانگذارتر از ناله نی است. در نی یک ناله بیش نیست اما در رباب، نالههای بسیار از یارانی به گوش میرسد که هریک از وطن و جنس خود جدا گشتهاند. حاصل پژوهش این که: تمثیل در رباب نامهی سلطان ولد از جایگاهی بلند برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - نقش اشارات عرفانی در مثنوی معنوی (براساس تمثیلهای روایی دفتر 4، 5 و 6)
احسان انصاری مهدی ماحوزی سیده ماندانا هاشمی اصفهانمولانا در مثنوی بارها با اشارات عرفانی کوشیده ذهن مخاطبان خویش را به مسائل معرفتی روشنتر سازد و با ذکر تمثیل و داستانپردازی، سطح ادراکی یاران و همراهان مثنوی را بالاتر آورد. با ژرفنگری در تمثیلهای روایی مثنوی میتوان به اشارات پیدا و پنهان عرفانی رسید که انعکاس و بس چکیده کاملمولانا در مثنوی بارها با اشارات عرفانی کوشیده ذهن مخاطبان خویش را به مسائل معرفتی روشنتر سازد و با ذکر تمثیل و داستانپردازی، سطح ادراکی یاران و همراهان مثنوی را بالاتر آورد. با ژرفنگری در تمثیلهای روایی مثنوی میتوان به اشارات پیدا و پنهان عرفانی رسید که انعکاس و بسط معنایی آنها در سطوح روایتی، سرانجام زمینهساز وحدتآفرینی و یگانگی در مثنوی میشود. این نگرش و تأثیر وحدتآفرین به اشارات عرفانی از تیررس بسیاری از پژوهشگران و روایتشناسان دور مانده است. این پژوهش که با روش مطالعه کتابخانهای و توصیفی به رشته تحریر درآمده است و میکوشد نقش اشارات عرفانی مولانا را در پردازش تمثیلهای روایی با تکیه بر روایتهای داستانی دفترهای چهارم، پنجم و ششم مثنوی معنوی، نشان دهد. در این جستار با ژرفنگری و بهرهگیری از تمثیلهای روایی مثنوی، ارتباط روساخت و ژرفساخت تمثیلها و همچنین شیوۀ پردازش مطالب عرفانی در چهار گونه (اشارتی، درونمایهای، مثالی و داستان درونهای) نمایان گردید. سرانجام، نقش اشارات عرفانی در دو سطح تمثیل روایی (روساخت و ژرفساخت) با عنوان سمبل، بیت راهنما و نیز پیوند معنایی بین سطوح روایتی مورد بررسی قرار گرفت. آشنایی با شیوۀ پردازش مطالب عرفانی و بررسی پیوند معنایی در سطوح روایتی از نتایج پژوهشی مقالۀ حاضر است و میتوان این پژوهش را گامی در جهت شناخت ساختار و محتوای تمثیلهای روایی مثنوی دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - نگاهی به تمثیلات مشترک در کیمیای سعادت امام محمد غزالی و مثنوی مولانا
حسین آریان ناصر کاظم خانلو نسرین بیرانوندبررسی سرچشمة افکار و اندیشههای متفکران و شاعران بزرگ و تعیین میزان چگونگی اقتباس ایشان از نوشتههای پیشینیان، ما را در شناخت هرچه بیشتر بنمایههای افکار آنان کمک میکند. کیمیای سعادت از معروفترین کتب امام محمد غزالی است در علم اخلاق که چکیدهای است از کتاب بزرگ احیاء چکیده کاملبررسی سرچشمة افکار و اندیشههای متفکران و شاعران بزرگ و تعیین میزان چگونگی اقتباس ایشان از نوشتههای پیشینیان، ما را در شناخت هرچه بیشتر بنمایههای افکار آنان کمک میکند. کیمیای سعادت از معروفترین کتب امام محمد غزالی است در علم اخلاق که چکیدهای است از کتاب بزرگ احیاء علوم الدّین با افزون و کاستی، و میتوان گفت که غزّالی آن را با همان نظم و ترتیب، با نثری زیبا و روان نوشته است. وی در این کتاب مطالب اخلاقی و دینی را با کمک تشبیه و تمثیل بیان میکند. کتاب مثنوی معنوی نیز یکی از مهمترین کتب ادب عرفانی است. مولانا در این کتاب به صورت عمده از داستان پی در پی به شیوة تمثیل، به بیان مطالب عرفانی میپردازد. همسانی و همسویی اندیشه و روح و شیوة معنیپردازی بین امام محمد غزالی و مولانا، نکتهای است که محققان مکرر از آن سخن راندهاند؛ در مقالة حاضر نیز با تکیه بر کیمیای سعادت و مثنوی معنوی؛ به نمونهای از پیوستگیها و اقتباسهایی مولانا از اندیشههای امام محمد غزالی در حوزة تمثیل اشاره شده است. مولانا نه تنها در اندیشه، بلکه در شیوة بیان مطالب نیز از امام محمد غزالی الهام گرفته است؛ در خصوص تمثیلات مشترک؛ فضل تقدم از آن امام محمد غزالی و فضل بیان از آن مولاناست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - بررسی اغراض ثانوی خبر و انشا در حکایت تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا و مقایسه آن با دستور نقشگرای هلیدی
فاطمه صالحی احمد ذاکریعلم معانی بهعنوان یکی از شاخههای بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبانشناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنیشناسی و بهتبع آن نظریههای نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبانشناسی انگلستان است که د چکیده کاملعلم معانی بهعنوان یکی از شاخههای بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبانشناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنیشناسی و بهتبع آن نظریههای نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبانشناسی انگلستان است که دیدگاههایش در دستور نقشگرا، مشبابهتهای فراوانی با مباحث خبر، انشا و اغراض ثانوی کلام در علم معانی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر داستان تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا جلالالدین در مثنوی معنوی، سعی در مقایسه، بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان مبحث اغراض ثانوی خبر و انشای علم معانی و مباحث موجود در دستور نقشگرای هلیدی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - آتش در آثار منظوم مولانا
میر جلال الدین کزازی اسماعیل عبدی مکوند صغری مرداسی سردارآبادیآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجل چکیده کاملآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجلیّات وی، آتش انبیا، آتش مشکلات سیر و سلوک، آتش عشق، آتش طبایع درون، آتش هواهای نفسانی، آتش جهان مادی و علایق آن، آتش جهنم، آتش عناصر و غیره به چشم می خورد. مولانا نه تنها آثار آتش عنصری را از قبیل: گرمابخشی، سوزندگی، سازندگی، بالاروندگی، گسترش یابندگی، نوردهی، پاک کنندگی؛ برای همه ی آتش های معنوی نیز صادق می داند بلکه در آتش های معنوی این صفات را حقیقی تر می داند. آتش %89/2 ابیات دیوان شمس و %78/1 ابیات مثنوی معنوی را در برمیگیرد. مولانا از مترادفات واژه ی آتش بهره برده است امّا در مفاهیم استعاری، کنایی و نمادین و می توان گفت تشبیهی، مترادفات آتش را قوی و کارا نمی دانست لذا کمتر از آن استفاده کرده است. در مثنوی به نار شهوت، نار حرص، نار حسد برمی خوریم امّا در دیوان او این کاربرد بسیار اندک است. در آتش می، آتش و خورشید، آتش و خون، آتش تجلی رنگ ها است. در مقاله ی حاضر به کارکردهای آتش در آثار منظوم مولانا پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - مثنوی، نماد، تمثیل، رمز، قصه،
جعفر هواسیشاهکارهای ادبی هم چون منشوری است که از هر طرف بدان نگاه کنیم طیفی از رنگ ها و دنیایی نو در آن می بینیم. نمادها و تمثیل های به کار رفته در مثنوی معنوی نیز چنین است. به هر قصه ی مثنوی می توان از دیدگاهی ویژه و متفاوت نظر انداخت و به اندازه ی درک و بینایی خویش منظره ای شگر چکیده کاملشاهکارهای ادبی هم چون منشوری است که از هر طرف بدان نگاه کنیم طیفی از رنگ ها و دنیایی نو در آن می بینیم. نمادها و تمثیل های به کار رفته در مثنوی معنوی نیز چنین است. به هر قصه ی مثنوی می توان از دیدگاهی ویژه و متفاوت نظر انداخت و به اندازه ی درک و بینایی خویش منظره ای شگرف و شگفت دید. نمادها و تمثیل ها در آثار عرفانی کاربرد گسترده ای دارند که تحلیل و بررسی آنها باعث گشوده شدن بسیاری از گره ها و ابهامات موجود در ادبیات می شود. هدف این تحقیق این است که جایگاه نماد و تمثیل را در مثنوی مولانا بیشتر با تکیه بر جانوران و حیوانات مورد بررسی قرار دهد و با مشخص شدن این جایگاه، بیان کند که دیدگاه مولانا درباره ی آنها چیست؟ و هر یک از این قصه ها، رمز و نماد چه چیزهایی هستند. روش انجام این پژوهش، روش تحلیلی و توصیفی و بر اساس پژوهش کتابخانه ای است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
هادی خدیور رجب توحیدیانیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که ع چکیده کاملیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:عقل جزوی است که منکر عشق است[1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان عقلِ عقل مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است. 3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - بررسی تطبیقی شخصیّت و شخصیّتپردازی در منظومه تمثیلی نل و دمن فیضی دکنی با لیلی و مجنون نظامی
شیرین بقایی حمزه محمدی دهچشمهمثنوی تمثیلی نل و دمن از آثار داستانی قرن دهم هجری در هند و سومین منظومه از طرح ناکام فیضی دکنی، ترجمهای است همراه با تصرّف از داستان عاشقانه نِل و دِمینتی مهابهاراتا که در بیش از چهارهزار بیت بر وزن مفعول مفاعلن فعولن (بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور) سروده شد چکیده کاملمثنوی تمثیلی نل و دمن از آثار داستانی قرن دهم هجری در هند و سومین منظومه از طرح ناکام فیضی دکنی، ترجمهای است همراه با تصرّف از داستان عاشقانه نِل و دِمینتی مهابهاراتا که در بیش از چهارهزار بیت بر وزن مفعول مفاعلن فعولن (بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور) سروده شده است. این داستان که یکی از پنجگنج شاعر است، در برابر لیلی و مجنون نظامی سروده شده؛ بنابراین بیان حزین و آمیخته با درد و لحن شِکوه آلود- که در اینگونه داستانهای تمثیلی کهن به صورت یک نواخت ارائه میشود - بر فضای آن حاکم است. از تحلیل ساختارگرایانة این منظومه تمثیلی، این نتیجه بهدست میآید که داستان مورد بحث، دارندة همة عناصر سازندة داستان (از جمله طرح، شخصیّت، زاویة دید و غیره است)؛ امّا از پیچیدگیها و پیشرفتهایی که در فنّ داستاننویسی در قرون اخیر صورت گرفته، بیبهره است و فقط به شکل ساده و ابتدایی همة عناصر داستان امروز را دارد. از آنجا که یکی از عناصر سازندۀ داستان، شخصیّتهای آن است؛ در این پژوهش سعی بر آن شده که شخصیّتهای اصلی و فرعی مثنوی تمثیلی نِل و دِمَن با شخصیّتهای داستان لیلی و مجنون نظامی، مقایسه و تطبیق داده شوند. یکی از نتایج حاصل از تطبیق شخصیّتها در دو منظومه موردنظر این است که شخصیّتهای اصلیِ مثنوی تمثیلی نل و دمن و شخصیّتهای قهرمانان داستان لیلی و مجنون، ایستا و بدون تحرّکاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - تمثیل شگردی تعلیمی در مثنوی معنوی
فرزانه آباد شبنم حاتم پور فرزانه سرخی فریدون طهماسبیتمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثن چکیده کاملتمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثنوی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود، اول آنکه گستردگی استفاده مولانا از شگرد تمثیل مشخص شود و دوم اینکه شیوه بیان این شگرد برای اقناع مخاطب توسط مولانا معین شود. برای دستیابی به این دو مقصود اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس مطالبی در مورد تمثیل و شاخصه های آن و موضوع شیوه های استفاده از این شگرد تعلیمی را در مثنوی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبین شیوه های استفاده از شگرد تمثیل، سعی شده است که به این پرسش اساس پاسخ داده شود که آیا مولانا تا چه میزان از روش های و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، استدلال و مفاخره به عنوان آموزه های تعلیمی در مثنوی بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این روش ها در اقناع مخاطب خود موفق بوده است؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - بررسی تمثیل، بود بازرگان و او را طوطیی، در روایت مولوی
محمد حسین خان محمدی سهراب سعیدی محبوبه اسماعیلیتمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقهای دیرینهای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه میخواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این چکیده کاملتمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقهای دیرینهای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه میخواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این رسالت خطیر خویش برای بیان مفاهیم والا از تمثیل بهره جسته است. وی مفاهیم ژرف و عمیق عرفانی را درقالب قصهها و حکایات شیرین بیان میکند که این حکایات شیرین گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان میشود و شخصیتهای داستان حیوانات اهلی یا وحشی هستند. از آنجا که بررسی تمثیل و قصه سرایی در مثنوی پر اهمیت است، در این مقاله، نخست به ارائه تعریفی از تمثیل پرداخته می شود و سپس از اهداف و مقاصدی یاد می شود که مولانا از توسل به تمثیل در نظر داشته است و در ادامه، حکایت تمثیلی طوطی و بازرگان به نثر میآید وبعد به ابیات منظوم آن تمثیل پرداخته میشود و نقشهای نمادین و سمبلیک آن مورد بررسی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی
امیدوار مالملیمقالۀ حاضر با هدف "بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی" است. مثنوی مولوی، شعر تعلیمی است. با مطالعه ی اخبار مسلمانان و دیرینه ی تاریخی آنان معلوم می گردد که آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر راه گشای آنان در تمام شؤون و ادوار زندگی بوده است. بدین سبب بود که صحابه و چکیده کاملمقالۀ حاضر با هدف "بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی" است. مثنوی مولوی، شعر تعلیمی است. با مطالعه ی اخبار مسلمانان و دیرینه ی تاریخی آنان معلوم می گردد که آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر راه گشای آنان در تمام شؤون و ادوار زندگی بوده است. بدین سبب بود که صحابه و تابعین برای نهادینه کردن آداب و سنن، قوانین و احکام الهی به حفظ و نگهداری کلام وحی و گفتار آن حضرت در حد یک واجب دینی می پرداختند، تا بتوانند با توسّل به این دو به سر منزل مقصود، نایلآیند و در نهایت علم قرائت و تفسیر قرآن و حدیث به عنوان علوم مقدّس جهت هدایت انسان ها در آمدند و درایت و معرفت بزرگان، به ویژه در حوزه ی دین، به وسیله ی فقها، متکلّمین و مفسّرین برای بیان عقاید مورد تعلیم و تربیت قرار گرفت و موج عرفان و تصوّف نیز که وارد حوزه ی زبان و ادب فارسی شد، آن را زیور بلاغت و چاشنی کلام گویندگان قرار داد و در بین سخنوران ایرانی کسی که بهتر از همه از عهده ی این تعالیم معرفتی بر آمده جلال الدّین محمّد بلخی (متوفی 672) است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - بررسی شیوهی روایت تمثیلی «پیر چنگی» در مثنوی از منظر پسامدرنیسم
لیلا رضایی عباس جاهدجاهمثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوههای روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایتها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شدهاند- گاه تا به جایی پیش میرود که نزدیکیها و شباهتهایی را به روایتهای مدرن و چکیده کاملمثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوههای روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایتها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شدهاند- گاه تا به جایی پیش میرود که نزدیکیها و شباهتهایی را به روایتهای مدرن و پسامدرن به نمایش میگذارد. یکی از حکایتهای متفاوت و نوآورانهی مثنوی، حکایت پیر چنگی است. مولوی در پرداخت این روایت، تغییرات بسیاری ایجاد کرده و آن را از شکل اصلی که در کتاب اسرارالتوحید محمد بن منور ذکر شده دور کرده است. در پژوهش حاضر روایت تمثیلی مولوی از پیر چنگی از منظر نقد پسامدرن و با کمک آرای برایان مکهیل (Brian McHale) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجهی به دست آمده نشان میدهد که در این داستان شواهدی از مرگ مؤلف، خودمختاری شخصیت، افول کلانروایت، پایان باز و تداخل دنیاهای موازی (دنیای واقعی و تخیلی) را میتوان مشاهده کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - محضر مولانا (تأملی در کمّ و کیف سرایش مثنوی)
احمد خاتمی نیلوفر توکلیبررسی و تأمل در مثنوی مولانا جلالالدین از ابعاد گوناگون میتواند به درک بهتر این کتاب شریف کمک کند. از مهمترین موضوعاتی که از دیرباز دربارة مثنوی مطرح بوده و هست، چگونگی سرایش آن است. آنچه مشهود است این است که مولانا، مثنوی را فیالبدیهه سروده است امّا کم و کیف آن، آن چکیده کاملبررسی و تأمل در مثنوی مولانا جلالالدین از ابعاد گوناگون میتواند به درک بهتر این کتاب شریف کمک کند. از مهمترین موضوعاتی که از دیرباز دربارة مثنوی مطرح بوده و هست، چگونگی سرایش آن است. آنچه مشهود است این است که مولانا، مثنوی را فیالبدیهه سروده است امّا کم و کیف آن، آنگونه که باید و شاید معلوم نیست. مقالة حاضر میکوشد تا با بررسی مثنوی، نکاتی را که میتواند به چگونگی شکلگیری مثنوی و عوامل سرایش آن کمک کند استخراج و در ذیلِ اوقات، مخاطبان، روش مولانا، حالات مولانا و... مدون نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - بررسی و تحلیل تمثیل حکایت آن عاشق که شب بیامد برامیدِ وعده معشوق ...
الهه شیر محمدی علی محمد مؤذنیمثنوی، دریای بی کران معرفت، به عنوان یک اثر تعلیمی ممتاز، تمثیل در آن یک شگرد بلاغی است که خودِ داستان گویی تنها هدف آن نیست بلکه انتقال معانی و پیامهای عمیقتر، درجه نخست اهمیت را دارد. این شگرد بلاغی ((تمثیل)) به دلیل ویژگی تأثیر گذاری و اقناعی، کاربرد بسیار بالایی د چکیده کاملمثنوی، دریای بی کران معرفت، به عنوان یک اثر تعلیمی ممتاز، تمثیل در آن یک شگرد بلاغی است که خودِ داستان گویی تنها هدف آن نیست بلکه انتقال معانی و پیامهای عمیقتر، درجه نخست اهمیت را دارد. این شگرد بلاغی ((تمثیل)) به دلیل ویژگی تأثیر گذاری و اقناعی، کاربرد بسیار بالایی دارد. مثنوی معنوی نمونه بارز و شاخص یک اثر تعلیمی است که مولانا به مناسبت نوع اثر، با استفاده از این ابزار ((تمثیل)) در مسیر هر چه روشنتر شدن مفاهیم پیچیده ذهنی مورد نظر خود گام برداشته است. و گاه نیز برای آسانتر شدن و القای این مفاهیم از آوردن حکایاتی در دل یکدیگر بهره جسته است در پژوهشی که در پی میآید برآنیم تا لایههای مختلف تمثیل یکی از حکایتهای دفتر ششم با عنوان حکایت آن عاشق بر امید وعده معشوق، به آن وثاقی که اشارت کرده بود، را تحلیل و بررسی نماییم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - بررسی کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مولانا
نازیلا رحمانپور مصطفی سالاری بهروز رومیانیشاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژۀ دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسی چکیده کاملشاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژۀ دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسیار خودنمایی می کند. دریا در تقابل با هر یک از موارد مذکور، مفهوم و معنایی متفاوت می یابد. مولوی این واژه های تمثیلی نمادین را در خدمت بیان عواطف ناخودآگاه و اندیشه های الهی و عرفانی خود قرار داده و مفاهیم متعدد و فراوانی را از این طریق بیان کرده است. رابطۀ خالق و موجودات، فنا، توحید، تجلّی عشق و آفرینش و... از جمله مفاهیمی هستند که مولانا برای بیان و تبیین آنها از دریا و متعلقات آن بهره جسته است. در این پژوهش کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج نشان داد که دریا و مظاهر و وابسته های مربوط به آن، یکی از پربسامدترین عناصر طبیعت در میان تمثیل ها و نمادهای مولانا است. در نگاه مولوی،دریا تمثیل حقیقت، ذات بی پایان الهی، معرفت و جان انسان است. همچنین دریا با دیگر نمادها، از جمله: قطره، باران، طوفان، کشتی و شبنم ارتباط می یابد که مقصد نهایی آن ها رسیدن به اصل خود، یعنی دریا است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - شاخصه های ارتباط کلامی در تمثیلات مثنوی
مهدی عبدالله زاده شیرین صمصامیبررسی آثار ارزشمند حوزۀ ادبیات فارسی توسط دانشمندان علوم مختلف و نگارش کتبی در رابطه با ادب و سیاست، روان شناسی، فلسفه، نجوم و ... نشان دهندۀ این نکتۀ مهم است که ادبیّات فقط به حوزۀ احساس و ذوق تعلق ندارد؛ بلکه میدانگاه وسیعی از تجربه های حسی مبتنی بر واقعیات عینی است. چکیده کاملبررسی آثار ارزشمند حوزۀ ادبیات فارسی توسط دانشمندان علوم مختلف و نگارش کتبی در رابطه با ادب و سیاست، روان شناسی، فلسفه، نجوم و ... نشان دهندۀ این نکتۀ مهم است که ادبیّات فقط به حوزۀ احساس و ذوق تعلق ندارد؛ بلکه میدانگاه وسیعی از تجربه های حسی مبتنی بر واقعیات عینی است. از سوی دیگردر میان شاعران و سخن پردازان فارسی به ندرت میتوان همانندی برای مولانا جلال الدین یافت، که به نقش بی بدیل و تأثیرگذار تمثیل در انتقال مفاهیم پی برده و بتواند از آن با ماهرانهترین شکل بهره جوید. او سنگ بنای مثنوی را بر پایه قصّه گذاشت و سعی کرد با مهارتی بینظیر که در خلق تمثیل داشت، پیچیدهترین معانی علمی، عرفانی، اخلاقی و اجتماعی را به مخاطبانش بیاموزد. یکی از آموزههای قابل تأمل در تمثیلات مثنوی، مهارت برقراری ارتباط کلامی است که در حوزۀ علم روان شناسی قرار دارد. پژوهشگران جستار حاضر سعی کرده اند این مهارت مهم انسانی را، از نگاه مولانا بررسی کنند و با نظرات روان شناسان جدید تطبیق دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - تأثیرپذیری تمثیلی وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از مثنوی مولانا
رضا جلیلی مهدی نوروزتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های ا چکیده کاملتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفادۀ حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون دوری از همنشین بد، پرهیز از غرور و خودخواهی و زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - نقش عناصر تعلیمی در دگردیسی قالب مثنوی در شعر انقلاب
سید احمد حسینی کازرونی محمد رضا کمالی بانیانیشعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمروی اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز تا این چکیده کاملشعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمروی اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز تا این گستردگی و عمق در سروده های قبل از انقلاب و حتی دوره های دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است. توجه به عناصر ارزشی، اخلاقی، تعلیمی، پیوند با تاریخ، تلمیح و تطابق تاریخی حتی خارج از مرز جغرافیایی و تکریم از انقلابیون، بنیادی ترین عوامل نوپردازی در قالب ها هستند. نوگرایی در شعر انقلاب و پس از آن تغییر در زبان و تعبیرات و تازگی مضامین و اندیشه با حفظ قالب بوده است. پیوستگی معنایی در قالب های کهن پس از انقلاب و انسجام در نظم عمومی تازگی دارد. بنیان های عقیدتی انقلاب، در قالب موجب رواج اصطلاحات رایج فرهنگ دینی شد و این امر خود راه گشای بسیاری از نوآوری ها در قلمروی تعبیرات و ارتباط های واژگانی بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - مستورگان در آثار مولانا
معصومه خدادادی مهاباددر مقاله ی حاضر تلاش شده است با دقت در آثار نظم و نثر مولانا (مثنوی، فیه ما فیه و مکتوبات) و نیز آثار مرتبط با زندگی و سلوک وی همچون مناقب العارفین به دیدگاه های مولانا در خصوص زنان بپردازد.با توجه به آن که مولانا در مثنوی معنوی، از جماد و نبات و حیوان تا شخصیت های گونا چکیده کاملدر مقاله ی حاضر تلاش شده است با دقت در آثار نظم و نثر مولانا (مثنوی، فیه ما فیه و مکتوبات) و نیز آثار مرتبط با زندگی و سلوک وی همچون مناقب العارفین به دیدگاه های مولانا در خصوص زنان بپردازد.با توجه به آن که مولانا در مثنوی معنوی، از جماد و نبات و حیوان تا شخصیت های گوناگون انسانی را به عرصه ی داستان ها می کشاند تا شاه کارهای فکری و عرفانی خود را خلق کند، بررسی شخصیت های زن در این داستان ها، مدخلی است برای رسیدن به اندیشه های ژرف این عارف و بلکه مصلح اجتماعی در باب زنان، زنانی که صاحب نامی شایسته اند همچون مریم وآسیه و... و یا در پرده ی خمول و گمنامی، اما دارای مقامات عارفانه اند، در فیه ما فیه نیز مطالب متنوعی در زمینه ی زنان است که با دقت در آنها به سرانجام فکری مولانا راه گشا می شویم. حسن و قبح سیرت زن در فیه ما فیه قابل بررسی است. مکتوبات به عنوان یکی از مهم ترین آثار در زمینه ی شناخت اندیشه ی مولوی هم از نظر پنهان نمانده است و با توجه به این که مکتوبات، همان نامه های مولانا است که هر کدام مستند به خاطرات و اتفاقات و زندگی اجتماعی و خصوصی او است، رازهای بسیاری را برای شناخت واقعیات زندگی مولانا بازگو می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - گذری برتمثیل در مثنویهای طالب علی خان لکهنویی، متحلص به عیشی
زیبا فلاحی مهرداد چترایی مریم محمودیتمثیل یکی از مهمترین و کهن ترین شیوههای بلاغی در ادب فارسی ایران و فرهنگ اجتماعی جهان است. به دلیل ظرفیت معنایی وکاریزمای گفتمان؛ حجم بزرگی از ادبیات تعلیمی را پوشش میدهد. در این مقاله ضمن معرفی ِ نسخهی خطی "کلیات دیوانِ طالب علی خان متخلص به عیشی" نمونههای تازهای چکیده کاملتمثیل یکی از مهمترین و کهن ترین شیوههای بلاغی در ادب فارسی ایران و فرهنگ اجتماعی جهان است. به دلیل ظرفیت معنایی وکاریزمای گفتمان؛ حجم بزرگی از ادبیات تعلیمی را پوشش میدهد. در این مقاله ضمن معرفی ِ نسخهی خطی "کلیات دیوانِ طالب علی خان متخلص به عیشی" نمونههای تازهای از تمثیلات داستانی و شعری را از متن آن میآوریم. نسخه خطی این دیوان، به خط نستعلیق کتابت شده است. از ذکر تحمیدیه ها و مناقب اهل بیت و بسیاری از ائمه اطهار (علیه السّلام) می توان فهمید که طالب علی خان (عیشی) شاعری متدین و در مذهب شیعه ی اثنی عشری، با مشرب عرفانیست. این تحقیق که به روش تحلیلی-کتابخانه ای انجام شده، تمثیلات در مثنویِ 2161 بیتی عیشی را بررسی نموده است. بیش از 200 تمثیل در نسخه وجود دارد، و مهمترین آنها مثنویِ "چهار دوست" است که به عنوان داستان تمثیلی به آن پرداختهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - جلوههای تصاویر تعلیمی در دیباچههای مثنوی*
ابراهیم ابراهیم تباربی شک جلال الدین محمّد مولوی یکی از پرمایهترین گویندگان ایرانی است. شهرت او به کتاب عظیم الشان مثنوی است؛ و اطلاعات کم نظیر مولوی در این اثر موج میزند. دربارة این اثر بی مانند، آثار زیادی به چاپ رسیده است؛ امّا به دلیل حجم مطالب و موضوعات متنوع، هنوز جای خالی تحقیقات چکیده کاملبی شک جلال الدین محمّد مولوی یکی از پرمایهترین گویندگان ایرانی است. شهرت او به کتاب عظیم الشان مثنوی است؛ و اطلاعات کم نظیر مولوی در این اثر موج میزند. دربارة این اثر بی مانند، آثار زیادی به چاپ رسیده است؛ امّا به دلیل حجم مطالب و موضوعات متنوع، هنوز جای خالی تحقیقات احساس می شود. یکی از موضوعات قابل بحث، جلوههای تصاویر بیانی در دیباچه های مثنوی است که عرصة تبلور اندیشههای تعلیمی مولاناست. به تعبیر دیگر، مولانا از گونههای بیانی نه به قصد تزیین کلام، بلکه برای تفهیم و تعلیم مطالب آسمانی و روحانی با زبان رمز به سالکان طریقت بهرههای فراوان برده است. با توجه به گستردگی حوزة تخیّل شاعر، و بهرهوری از تصاویر در مثنوی، میتوان به دو گونة استعاره و تشبیه اشاره نمود که بیش از سایر عناصر بیانی، در خدمت تعلیمات حقایق الهی قرار گرفته است این پژوهش بر آن است تا زمینههای تعلیمی تصاویر بیانی را در دیباچة شش گانه مثنوی بررسی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - بررسی مفهوم نسبیّت در مثنوی مولانا و تمثیل های مربوط به آن
شکوه برادرانذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیلهای زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر میکشد. نسبیّت در مثنوی به گونهای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیل چکیده کاملذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیلهای زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر میکشد. نسبیّت در مثنوی به گونهای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیلها و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این پژوهش این موضوع را بررسی میکند که نسبیّت در اندیشه ی این شاعر بزرگ و در اثر ارزشمند او (مثنوی) تأثیر به سزایی داشته است. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی – استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این نسبیّت از راه گذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا مطلق بودن حقیقت و نسبی بودن راه رسیدن به آن و نسبی بودن امور براساس دیدگاهها و احوال درونی بررسی شده و سپس تضادها و تمثیل های مرتبط و برجسته در مثنوی از جمله خیروشر، ایمان و کفر، نیک و بد و ... و پدید آمدن نسبیّت از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - بررسی شاخصه های حکومت دینی در قصههای تمثیلی مثنوی مولوی
فاضل عباس زاده اصبر حبیبیموضوع حکومت، یکی از بنیادی ترین دغدغه های بشر در طول تاریخ بوده و هست. ضرورت حکومت از بدیهیات است که فطرت انسانی نیز آن را تأیید می کند. موضوع حکومت مطلوب و دینی از جمله مباحث مهم در مثنوی مولوی است که مولانا در این اثر با ارزش، از جهات مختلف دینی، علمی، سیاسی و غیره ب چکیده کاملموضوع حکومت، یکی از بنیادی ترین دغدغه های بشر در طول تاریخ بوده و هست. ضرورت حکومت از بدیهیات است که فطرت انسانی نیز آن را تأیید می کند. موضوع حکومت مطلوب و دینی از جمله مباحث مهم در مثنوی مولوی است که مولانا در این اثر با ارزش، از جهات مختلف دینی، علمی، سیاسی و غیره با زبان تمثیل و نماد آفرینی به مبحث حکومت و نوع مطلوب آن پرداخته است. پژوهش حاضر بصورت کتابخانهای- تحلیلی به بررسی شاخصههای حکومت دینی در قصه های تمثیلی مثنوی معنوی مولوی پرداخته است. بررسی های به عمل آمده در این پژوهش نشان داد که مولانا ضمن برشمردن اهم شاخصههای حکومت دینی از قبیل: عدالت، معنویت و عبودیت، کمال و فضیلت و حکمت و تدبیر، فرخ باری و مردمداری، مبارزه با سلطه گری و تساهل بر رعیت، حکومت را امری ضرور دانسته، در این راستا سلطنت و حکومت دینی را که مبتنی بر معرفت الهی و خودسازی و کمال است، به عنوان حکومت مطلوب و صالح برای اداره جامعه مطرح می سازد و حاکم حقیقی را انسان کامل یا ولی خدا در هر دورانی می داند. حکومت انسان کامل یا ولی الله از نظر او مظهر شاهی خداوند متعال است و نمونه عینی چنین حکومتی در زمین، حکومت حضرت محمد (ص) است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - مختصری از ارسال المثل در «مثنوی تازه یافت شدۀ ظهیر کرمانی
امیدوار مالملیآثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایههای معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است. و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش میدهند. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بیبهر چکیده کاملآثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایههای معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است. و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش میدهند. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بیبهره نبوده است. ظهیر کرمانی (1162 ق) که نامش در هیچ تذکرهای نیامده است، از مفاخر شیعی مذهب ایران زمین است. مثنوی پر تمثیل او که حدود ده هزار بیت در بحر رمل دارد، از آثار ناشناختهی قرن دوازدهم است و تنها نسخهی آن به خط نستعلیق و مشتمل بر 265 برگ با شماره 9530 در کتابخانهی مجلس نگهداری میشود. این اثر شامل داستانهای تمثیلی منظومی در بیان اندیشههای عرفانی، اخلاقی، دینی، عاشقانه و غیره است. او در انواع صنایع لفظی و معنوی، بویژه تمثیل طبع آزمایی کرده است. از این رو برای نشان دادن سبک شعری ظهیر لازم است گرایش وی را به "ارسال المثل و تمثیل" مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که برخی از تمثیلات ظهیر ساخته و پرداختهی طبع و قریحهی شاعر و بعضی از آنها متأثر از فکر پیشینیان اوست که در سه دسته طبقه بندی میکنیم: اول، خیالهای تشخص یافته یا اشخاص خیالی. دوم، ارسال مثل (مَثَل سائر) و سوم، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل و از مقایسه این سه دسته معلوم میشود که بیشینهی کاربرد آن ارسال مثل (مَثَل سائر) و کمینهی آن، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل است. به علت گستردگی مطالب، در این مقاله صرفاً به شرح و تحلیل ارسال المثل (مثل سائر) میپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - آموزش ضدتبعیض و تعصب نژادی در قصههای تمثیلی مثنوی، مصداق جامعه و تربیت چند فرهنگی
فرهاد کاکه رش حسین آریاناین مقاله در پی آن است مقوله آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی را که یکی از مؤلفههای جامعه و تربیت چندفرهنگی است در قصههای تمثیلی مثنوی، بررسی کند و مصداق و نمود نظریههای مدرن را در نگاه نو به ادبیات کلاسیک، براساس هنرآفرینیهای مولوی نشان دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصی چکیده کاملاین مقاله در پی آن است مقوله آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی را که یکی از مؤلفههای جامعه و تربیت چندفرهنگی است در قصههای تمثیلی مثنوی، بررسی کند و مصداق و نمود نظریههای مدرن را در نگاه نو به ادبیات کلاسیک، براساس هنرآفرینیهای مولوی نشان دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها بوده است. نتیجه مقاله نشان ازآن است که رویکرد تربیت چند فرهنگی در آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی، در نظرگاه عرفانی و مسالمتآمیز مولانا تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی، نمود فراوان داشته مهم ترین درونمایههای تربیت چند فرهنگی چون آموزش ضدتبعیض و تعصب نژادی را در آثار خود نمایان ساخته و زیر بنای فکری و خمیرمایه ی ذهنی وی، در این زمینه، از تعالیم و آموزه های قرآنی و دینی سرچشمه گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - جایگاه و نقش با اهمیت سبک مینیمالیسم ِ قصههای تمثیلی مثنوی در حوزهی تعلیمی کودک و نوجوان
سیده اسما نجات ثریا رازقی هنگامه آشوریمینیمالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایهی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی میشود و برتأثیر کلام و بلاغت میافزاید. عال چکیده کاملمینیمالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایهی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی میشود و برتأثیر کلام و بلاغت میافزاید. عالیترین نمونه های مینیمالیست را در ادبیات کلاسیک ایران از جمله کتاب مثنوی و قصههای تمثیلی آن میتوان یافت. آنچه قابل طرح است این است که آیا داستانهای تمثیلی مثنوی، میتواند درحوزهی تعلیم و تربیت کودک مثمرثمر واقع شود؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش بررسی سبک مینی مالیسم قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه تعلیمی کودک است. یافتههای پژوهش نشان میدهد با بررسی قصههای تمثیلی مثنوی بسیاری از ویژگیهای داستانهای مینیمال، درآنها به چشم میخورد و از طرف دیگر نظر به تعلیمی بودن کتاب مثنوی و با توجه به محدودیتهای شناختی کودکان، داستانهای مینیمال و تمثیلی مثنوی، بهترین بستر برای بیان آموزههای تعلیمی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است، چرا که کلام و داستانهای طولانی مناسب مخاطبین کودک و نوجوان نیست و درحوصلهی آنها نمیگنجد و ازجنبههای تعلیمی و آموزشی آن میکاهد. در ادبیات کودک که گرایش به ساده نویسی و واقعی بودن داستانها برای ملموسکردن فضای داستانی با ذهنیت کودک میباشد به ناچار کوتاه نویسی به امر بدیهی تبدیل شده است و نویسندگان این حوزه علاقه مند به استفاده از بیان مینیمالیستی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی خویش بهکودکان هستند. نگارندگان در این پژوهش عناصری را که در مینیمال مورد استفاده قرار گرفته اند، در دفاتر مثنوی مورد بررسی قرار داده و قصههای تمثیلی که دارای عناصر مشترک و همچنین پیامهای تعلیمی بوده، پیدا کرده و آنها را تجزیه و تحلیل کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - بررسی سازههای ساختاری روایتهای تمثیلی در مثنوی معنوی
فروغ منصوری علیرضا یوسفی نرگس کشتی آرایروایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان س چکیده کاملروایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایتهای تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایتهای تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایة این پژوهش مشخص میشود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستانهای موازی، الگوی حادثه در روایتهای تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایتهای تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته استنویسندگان این پژوهش، تمثیلهای مثنوی را در جایگاه گونهای از انواع روایت، برپایة منسجمتری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - ضرورتهای یک قضاوت منطقی (مطالعۀ موردی حکایت تمثیلی رمزی "مرد بقال و طوطی" از دفتر اول مثنوی)
ابوالفضل غنی زادهاین نوشته با روش تحلیلی- توصیفی، در دو بخش؛ کلی و مصداقی، فرایند یک داوری و تصمیم گیری را در بستر داستان "مرد بقال و طوطی" مورد بررسی قرار داده است. این داستان با شکلی تمثیلی رمزی و با مبانی تعلیمی برای انتقال مفاهیم به مخاطب سروده شده و مولوی در بخش محتوایی آن، برای یک چکیده کاملاین نوشته با روش تحلیلی- توصیفی، در دو بخش؛ کلی و مصداقی، فرایند یک داوری و تصمیم گیری را در بستر داستان "مرد بقال و طوطی" مورد بررسی قرار داده است. این داستان با شکلی تمثیلی رمزی و با مبانی تعلیمی برای انتقال مفاهیم به مخاطب سروده شده و مولوی در بخش محتوایی آن، برای یک قضاوت و داوری منطقی ضرورتهای مورد نیاز ارائه داده است. نقاب، تنبیه، تشخیص، حسگرهای بیرونی و درونی، دادههای اطلاعاتی، فرایند تصمیم گیری، قوه و قدرت پردازشگری انسان از مهمترین مباحث آن به شمار میرود. تحلیل کلی داستان به مخاطب میآموزد که: الف- فرایند یک داوری و تصمیمگیری چگونه رخ میدهد؟ ب- ارکان یک داوری چگون دستکاری و نتیجۀ آن مصادره میشود؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه
امیدوار مالملیعنوان این مقاله مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه است. ولدنامه، اثری است که در قالب مثنوی سروده شده است. این منظومه به تقلید از مثنوی مولوی در تفسیر دقایق عرفانی و اخلاقی همراه با تمثیلات دلکش است، که سلطان ولد تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولان چکیده کاملعنوان این مقاله مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه است. ولدنامه، اثری است که در قالب مثنوی سروده شده است. این منظومه به تقلید از مثنوی مولوی در تفسیر دقایق عرفانی و اخلاقی همراه با تمثیلات دلکش است، که سلطان ولد تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولانا و حالات و مقامات مریدان و مصاحبان او را منعکس میکند. از مقایسه مثنوی معنوی با ولدنامه، چنین استنباط میشود که شاید سلطان ولد (623-712) اوّلین شاعر صوفی باشد که بعد از مولوی توانست در شعر تمثیلی صوفیانه، روش پدر را سرمشق خود قرار دهد. پس حل بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه، بویژه تمثیلات آن، به دلالت و هدایت مثنوی مولوی وابسته است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر، جز به وسیلهی اطلاعات راهگشای پدر، میسّر نیست، به طوری که سایهی پدر را بر تمامی آثار او میتوان احساس کرد. نگارندهی مقاله کوشیده است این تأثیرپذیری و جلوههای مشترک را در تمثیلات این دو اثر معرفی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تمثیلات مثنوی تجلی گستردهای در ولدنامه یافته است افزون بر اینکه طریقت هر دو صاحب اثر در حوزة ادبیات تمثیلی صریح و منطبق با حقیقت حیات و با استناد به قرآن، احادیث و اقوال پیشینیان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی
امیدوار مالملیمقالة حاضر با هدف مطالعة "مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی" است. مثنوی مولوی، شعری تعلیمی است و مولویه عقیده دارند که نفوس جملة آدمیان در عالم علوی موجودند، هریک به وقت خود به این عالم سفلی نزول میکنند، بر مرکب جسم سوار می شوند و کمال خود را حاصل مینمایند. چکیده کاملمقالة حاضر با هدف مطالعة "مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی" است. مثنوی مولوی، شعری تعلیمی است و مولویه عقیده دارند که نفوس جملة آدمیان در عالم علوی موجودند، هریک به وقت خود به این عالم سفلی نزول میکنند، بر مرکب جسم سوار می شوند و کمال خود را حاصل مینمایند. و باز عروج کرده و به عالم علوی باز می گردند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با مرور بر مثنوی مولوی این مسألة مورد توافق عرفا و فلاسفه، مورد بررسی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - بیان وحدت با شگردهای تمثیلی در مثنوی معنوی
ماه نظریادبیات عرفانی دارای جایگاه خاصی است، بخصوص مثنوی معنوی شباهت به معجزهای والا در هنر و ادبیات دارد. مولانا با بیانی زیبا وبه کارگیری تمثیل با شگردهای گوناگون درقالب تشبیه، استعاره، تلمیح، کهن الگوها و ... به تبین مفاهیم عرفانی وحدت وجود در مباحثی چون فنای ذات، صفات چکیده کاملادبیات عرفانی دارای جایگاه خاصی است، بخصوص مثنوی معنوی شباهت به معجزهای والا در هنر و ادبیات دارد. مولانا با بیانی زیبا وبه کارگیری تمثیل با شگردهای گوناگون درقالب تشبیه، استعاره، تلمیح، کهن الگوها و ... به تبین مفاهیم عرفانی وحدت وجود در مباحثی چون فنای ذات، صفات وفنای فی الله، با اهداف گوناگونی به نوعی به استدلال مفاهیم وحدت پرداخته است، تا ذهن را ازحکمی در مورد چیزی، به حکمی در مورد چیزی دیگر، به دلیل مشابهتی که میان آن دو مقوله خلق می کند، سیر دهد. وی معتقد است که این خاصیت صور و قالب های مادی وج سمانی است که مانع دیدن حقیقت میشوند زیرا در ماورای آنان چیزی جز وحدت وجود ندارد. تنها راه رسیدن به حقیقت وجودی جز از راه ِخود فراموشی و استغراق در حق دست نخواهد داد. مولوی، برای اثبات وحدت گوهر ارواح، از انواع تمثیلات تشبیهی چون سایه های کنگره در مقال نورکه مانع تابش نور حقیقت است گفتگو می کند. در نهایت به نظر مولوی مثنوی دکان وحدت است و هرچه غیر از خدا است ظاهری و ساختگی میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - بررسی زبان عامیانه در دفتر پنجم مثنوی مولوی
سعید قشقایی فاطمه اینالوییمولانا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی شریف با استفاده ی مطلوب از عناصر عامیانه در زبان فارسی تلاش کرده است تا مفاهیم تعلیمی و عرفانی مورد نظر خویش را برای عامه ی مردم تبیین و تشریح نماید. بنابراین برای تأثیر بیشتر کلام بر مخاطب، در اثر سترگ خود از زبان و ادبیات عامی چکیده کاملمولانا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی شریف با استفاده ی مطلوب از عناصر عامیانه در زبان فارسی تلاش کرده است تا مفاهیم تعلیمی و عرفانی مورد نظر خویش را برای عامه ی مردم تبیین و تشریح نماید. بنابراین برای تأثیر بیشتر کلام بر مخاطب، در اثر سترگ خود از زبان و ادبیات عامیانه بهره جسته است. در این تحقیق به استخراج و طبقه بندی اصطلاحات عامیانه در دفتر پنجم مثنوی از کوچکترین تا بزرگترین واحد زبانی (یعنی از واج تا جمله) و ذکر شواهد شعری پرداخته شده است که می توان آنها را در زیر عناوینی چون واج، واژه، فعل، ترکیب، شبه جمله، جمله، حذف و تکرار، مَثَل (ضرب المثل) مشاهده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - بررسی و تحلیل "عشق نامهء" امیر حسن سجزی دهلوی
پروین دخت مشهورعشق نامه بلندترین و زیباترین مثنوی امیر حسن,سرگذشت عشق شورانگیز جوانی زنده دل مقبول پیران است بر پری رویی که دو چشمش چون دو ترک تیر در دست و رخی چون مه نگویم کآفتابی دارد. گرچه, این عشق آتشین, در ابتدا با کشش های جسمی شکل می گیرد ولی مانند دیگر عشق های پاک و از جان برخ چکیده کاملعشق نامه بلندترین و زیباترین مثنوی امیر حسن,سرگذشت عشق شورانگیز جوانی زنده دل مقبول پیران است بر پری رویی که دو چشمش چون دو ترک تیر در دست و رخی چون مه نگویم کآفتابی دارد. گرچه, این عشق آتشین, در ابتدا با کشش های جسمی شکل می گیرد ولی مانند دیگر عشق های پاک و از جان برخاسته ،آلودگی بر نمی تابد و با ناکامی دلشدگان ,جاودانگی و خوش فرجامی می یابد. در این مقاله,تلاش نگارنده بر این بوده است که ضمن پرداختن به فراز و نشیب قصه و روند عاطفی دو دلداده , ویژگی ها و برجستگی های اندیشه و بیان شاعر را در این منظومهء ششصد بیتی مورد بررسی قرار دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - یکسانی های محتوایی غزلیات و مثنوی «دستورنامه» نزاری قهستانی
سید علی جعفری صادقی سید احمد حسینی کازرونیادب تعلیمی همواره یکی از گسترده ترین عرصه های هنرنمایی بسیاری از سخنوران و پدیدآورندگان آثار ادبی بوده است، که به واسطه ی خلاقیت و جاذبه ی سخن، به آموزه ها و تعالیم خویش اثربخشی و توان نفوذ ده چندان در دل مخاطبان بخشیده اند. منظومه ی دستورنامه نزاری قهستانی، مثنوی کوتاه چکیده کاملادب تعلیمی همواره یکی از گسترده ترین عرصه های هنرنمایی بسیاری از سخنوران و پدیدآورندگان آثار ادبی بوده است، که به واسطه ی خلاقیت و جاذبه ی سخن، به آموزه ها و تعالیم خویش اثربخشی و توان نفوذ ده چندان در دل مخاطبان بخشیده اند. منظومه ی دستورنامه نزاری قهستانی، مثنوی کوتاهی است که به ظاهر در شرح آداب و رسوم باده نوشی و به انگیزه ی تعلیم و اندرز فرزندانش سروده است. اما آشنایی با ویژگی های سبکی و محتوایی دیگر سروده های نزاری به ویژه در قالب غزل و دقت و بررسی دگرباره در دستورنامه نشان دهنده ی مشترکات محتوایی فراوانی در میان مضامین غزلیات وی و دستورنامه می باشد؛ که عمدتاً بازتابی از انگیزه ها و خواست های ملامتی نزاری است. پی بردن به این مشترکات، زمینه ی دریافت معانی تازه ای را از این منظومه فراهم می سازد، به گونه ای که می توان گفت: محتوای دستورنامه در واقع بازآفرینی مضامین رایج ملامتی غزل فارسی در قالب مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - تأثیر داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطه
کبری زارعی سفید دری وحیده علیپور سهیلا حسین پورپژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش است. جامعۀ آماری را کلیۀ دانشآموزان چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش است. جامعۀ آماری را کلیۀ دانشآموزان دورۀ دوم متوسطه منطقۀ 3 شهر کرج در سال تحصیلی 96-97 تشکیل داده است. برای انجام پژوهش در شرایط یکسان هر دو گروه پیشآزمون با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون ـ گلیزر(1994) به عمل آمد که روایی آن به صورت روایی محتوایی توسط متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. بستۀ آموزشی (داستانهای مثنوی معنوی) طی 16 جلسۀ 90 دقیقهای در 8 هفته به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی بر روی گروه آزمایش، از هر دو گروه در شرایط یکسان پسآزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره و چندمتغیره از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تفکر انتقادی در سطح آلفای 01/0 معنادار و میانگین تعدیل شدۀ گروه آزمایش (95/33) بیشتر از میانگین تعدیل شده گروه کنترل (07/25) بوده است. نتایج نشان داد که آموزش داستانهای مثنوی معنوی در رشد تفکر انتقادی و مؤلفههای آن (استباط (sig=0.83)، شناسایی مفروضات (sig=0.47)، استنتاج (sig=0.64)، تفسیر (sig=0.71) و ارزیابی (sig=0.28) مؤثر بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - اطوار دل در مثنوی
علی اکبر افراسیاب پور میترا فخاری طهرانی نژادبیشک، مولوی بزرگترین شاعری است که سیر و سلوک باطنی را به سلک نظم درآورده؛ و شعر و تمثیل و حکایت را دست افزاری جهت بیانِ روشِ نیل به حقیقت، قرارداده است. کلید گشایش رمزهای مثنوی، دل در اطوار گوناگون است؛ در این پژوهش دل و اطوارِ آن در آثار برخی معاصران و اسلاف مولوی؛ و چکیده کاملبیشک، مولوی بزرگترین شاعری است که سیر و سلوک باطنی را به سلک نظم درآورده؛ و شعر و تمثیل و حکایت را دست افزاری جهت بیانِ روشِ نیل به حقیقت، قرارداده است. کلید گشایش رمزهای مثنوی، دل در اطوار گوناگون است؛ در این پژوهش دل و اطوارِ آن در آثار برخی معاصران و اسلاف مولوی؛ و به تفصیل در مثنوی مولوی، طرح و بررسی میشود. در مثنوی هفت مفهوم برای اطوار دل یافت شد. سه طورِِصدر، قلب و شغاف که از رشّ نور بهرهای ندارند مربوط به جسم دل هستند؛ و مولوی جسم دل را در خور پایة دل نمیداند. نام قلب برای طورهای دیگر دل نیز به کار رفته؛ ولی طور دوم دل فقط با نام قلب مشخّص شده است. دل در اطوار فؤاد، حبَّةالقلب، سویداء و مهجةالقلب از رشِّ نور نصیبی دارد. جلال الدّین برای طور آخر دل نامی ذکر نکرده است؛ لکن معانیش در مثنوی وجود وتعابیر فراوانی به آن اشاره دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - آفتابی در میان سایهای (جلوههای انسان کامل در مثنوی مولانا)
ناصر ناصری فریبا جلالیبا سیر در دنیای داستانهای مثنوی به ردپای سالکان طریقت و عارفان حقیقت برمیخوریم که در کوچه پس کوچههای افکار مولانا، سبیل سعادت پیموده و نغمة روح نواز زندگی واقعی را با نوای نی مولانا در بزم بیدلی عاشقانه سرودهاند و در میدان کسب حقایق معانی، گوی سبقت از دیگران ربودها چکیده کاملبا سیر در دنیای داستانهای مثنوی به ردپای سالکان طریقت و عارفان حقیقت برمیخوریم که در کوچه پس کوچههای افکار مولانا، سبیل سعادت پیموده و نغمة روح نواز زندگی واقعی را با نوای نی مولانا در بزم بیدلی عاشقانه سرودهاند و در میدان کسب حقایق معانی، گوی سبقت از دیگران ربودهاند و در کمال بندگی و خلوص نیّت، سر تعظیم بر آستان بارگاه احدیت سوده و از خواهشهای خویشتنِ خویش به کلی آسودهاند.انسان کامل مولانا از یک سو عارفی است از خود تهی و سرشار از روح خدایی، که در لحظات بیخودی به دریافت حقایق معانی و موهبت نعمتهای معنوی الهی نایل آمده است و از طرف دیگر عاشق دل سوختهای است که آتش در دل مشتاقان حضرت احدیت زده، از قابلی به مقبولی رسیده و مستغرق دریای وحدت الهی گردیده است. او مظهر اسماء و صفات الهی است و متصرف در جهان هستی؛ قلب جهان و علت غاییِ خلقت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - «بررسی ارتباط خواب و مرگ عارفانه در مثنوی»
علی اصغر حلبی شمسی علیاریخواب، رؤیا و مرگ از پدیدههای مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کردهاند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشههایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دین چکیده کاملخواب، رؤیا و مرگ از پدیدههای مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کردهاند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشههایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دینی خواب و مرگ هر دو مسئول انتقال روح به عالم ملکوتاند و از این رو شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، با این تفاوت که در مرگ انتقال دائم روح صورت میگیرد و در خواب انتقال موقت. مولوی با بهرهگیری از اندیشههای قرآن و حدیث، علاوه بر خواب و مرگ طبیعی، انواع دیگر این دو پدیده را از منظر عرفانی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی خواب و مرگ از دیدگاه عرفانی، ارتباط این دو از نظر مولوی تشریح و تبیین گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - «اُستن این عالم ای جان غفلت است»
احمدرضا یلمه هادر بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک میدانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه میشود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث ش چکیده کاملدر بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک میدانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه میشود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث شقاوت و فلاکت است. تا آنجا که معتقدند غفلت مهمترین عامل حسرت در روز قیامت و یکی از خانمان سوزترین مصیبتهای انسانی، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم و دوری از درگاه باری است . نکتة قابل تأمل که اساس این پژوهش نیز بر آن استوار است آن است که مولانا بر خلاف دیگر عرفا، غفلت را ستون و اساس دنیای مادی دانسته و معتقد است که این غفلت برای قوام و پایداری این جهان ضروری و بایسته است و عامل عمارت و آبادانی دنیای مادی است . مفهومی که مولانا با تحلیل و تمثیل در پی اثبات آن است و در دیگر متون عرفانی و صوفیانه بدان اشاره نشده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - نگرش عرفانی و دینی مولانا به چیستی و چرایی مرگ در مثنوی معنوی
کاظم دزفولیان حسین یاسرییکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موضـوع خیره کننده، حیاتی و مهـیّج مرگ)death) است . مولانا با تمسّک به آموزههای اسلامی و عرفـانی، به تبیـــین و تـشریح این مـهم پرداخـته و رسـالت خویش را به ابــنای الزّمان، خاصــّه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نمـوده است. ضرور چکیده کاملیکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موضـوع خیره کننده، حیاتی و مهـیّج مرگ)death) است . مولانا با تمسّک به آموزههای اسلامی و عرفـانی، به تبیـــین و تـشریح این مـهم پرداخـته و رسـالت خویش را به ابــنای الزّمان، خاصــّه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نمـوده است. ضرورت توجه بـه این موضوع از آن روست که تا چیستی، چرایی و فلسفه وجودی مرگ از دیدگاه عرفانی و دینی به عنوان یکی از گذرگاه های مهم زندگی انسان موشکافی شود و برای اذهان سالکان، روشـن گردد که مرگ نه تنــها نابودی نیست بلکه تـــولد است نه تنـــها ناگوار نیســـت بلکه از بین برنده حجابی (curtain) بین عاشق و معشوق است .به سـخن دیـگر مـرگ در حکـم «جسرٌ یوصـــل الحبیــب الـی الحبیب» اســـت. مـرگ آزمـون و محـکی اســت بـرای مـــدعیـان کـوی دوســت و مشتاقـان محبوب ازلـی. مـولانا با ایـن نگـرش، مـرگی که برای بسیاری از انسانها ناشناخته و منزجرکننده بوده است به گونـه ای دلـــنشـین عرضه داشته است و خاطــر نـشان می سازد که هیـچ چیـز در آفرینش از جمله مرگ، بیحکمت آفریده نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - «مضامین مشترک عرفانی در مثنوی معنوی و دیوان صائب»
عبداله نصرتی هما هوشیاراین مقاله با عنوان «بررسی تطبیقی مضامین عرفانی در مثنوی معنوی و دیوان صائب» به بررسی ، شرح و تحلیل تطبیقی پنج مضمون فنا،وحدت وجود ، اتحاد ، عشق و اخلاص در دو کتاب مثنوی و دیوان صائب می پردازد. نگارنده در آغاز هر مضمون تعریفی عرفانی از آن مضمون ارائه کرده و سپس به بررسی چکیده کاملاین مقاله با عنوان «بررسی تطبیقی مضامین عرفانی در مثنوی معنوی و دیوان صائب» به بررسی ، شرح و تحلیل تطبیقی پنج مضمون فنا،وحدت وجود ، اتحاد ، عشق و اخلاص در دو کتاب مثنوی و دیوان صائب می پردازد. نگارنده در آغاز هر مضمون تعریفی عرفانی از آن مضمون ارائه کرده و سپس به بررسی تطبیقی آن مضمون در مثنوی و دیوان صائب پرداخته است.از آن جا که دیوان صائب تبریزی متضمن حکایتی نیست و مضمون ها در قالب تک بیت ارائه شده اند و مثنوی متضمن حکایت است لذا پژوهشگر به جهت انطباق کلِّی سعی کرده که مضامین مثنوی را بدون تکیه بر حکایات آن ها بیاورد.البته جهان بینی عرفانی مولوی با جهان بینی صائب قابل قیاس نیست زیرا صائب شاعر است و مولوی عارف ؛ با این حال در اشعار صائب جلوه های حکمت و عرفان دیده می شود که آن هم بی شک متأثر از عرفایی چون مولوی و حافظ می باشد. در این پژوهش برآنیم تا به بررسی مضامین مشترک در مثنوی و دیوان صائب بپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - نگاهی به احوال و آثار انقروی و گزیدة او از مثنوی با عنوان نصاب مولوی
محمودرضا اسفندیارمثنوی بیشک یکی از مهمترین منابع معارف دینی و عرفانی در فرهنگ اسلامی به شمار میرود. از اینروست که از این اثر شروح و گزیدههای متعدّدی در اقصی نقاط جهان اسلام به زبانهای گوناگون فراهم آمده است. از جملة این گزیدهها نصاب مولوی از آنِ اسماعیل انقروی، شارح شهیر مثنوی و چکیده کاملمثنوی بیشک یکی از مهمترین منابع معارف دینی و عرفانی در فرهنگ اسلامی به شمار میرود. از اینروست که از این اثر شروح و گزیدههای متعدّدی در اقصی نقاط جهان اسلام به زبانهای گوناگون فراهم آمده است. از جملة این گزیدهها نصاب مولوی از آنِ اسماعیل انقروی، شارح شهیر مثنوی و از مشایخ طریقة مولویه است. انقروی در این گزیده با الهام از آثار عرفانی مهمّی مانند منازلالسائرینِ خواجه عبدالله انصاری و مصباحالهدایة عزّالدین محمود کاشانی اهمّ مقامات و موضوعات عرفانی را در سه قسم طریقت، شریعت و حقیقت تنظیم کرده است. مولف پس از ارائة تعریفی مختصر از مفاهیم و موضوعات عرفانی پیشگفته- که اغلب از دو اثر فوقالذکر اقتباس شده- به تناسب، ابیاتی را از دفاتر مختلف مثنوی نقل کرده است. در پایان مقاله نسخههای خطی نصاب مولوی که در کتابخانههای مختلف ترکیه و ایران نگهداری میشود، معرفی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - تحلیل شکر و ناسپاسی در متون عرفانی با تکیه بر مثنوی عمده الاشعار
حسن قربانی احمدرضا یلمههاناسپاسی و ناشکری به معنی نادیدن لطف منعم است و مراتبی دارد که به شکر زبانی اعتراف به نعمت، شکر قلبی دانستنِ نعمت از خدا، و شکر عملی اطاعت از منعم تقسیم میشود. شکر در حوزۀ اخلاقیات بررسی میگردد و یکی از مقامات عرفانی است.قاسمی گنابادی لطف حق را سرچشمۀ فیوضات الهی میدا چکیده کاملناسپاسی و ناشکری به معنی نادیدن لطف منعم است و مراتبی دارد که به شکر زبانی اعتراف به نعمت، شکر قلبی دانستنِ نعمت از خدا، و شکر عملی اطاعت از منعم تقسیم میشود. شکر در حوزۀ اخلاقیات بررسی میگردد و یکی از مقامات عرفانی است.قاسمی گنابادی لطف حق را سرچشمۀ فیوضات الهی میداند که باعث میگردد نعمات بر عبد عطا شود. ازاین رو، اگر بنده به ولایت امیرالمؤمنین که مهمترین و بزرگترین نعمت الهی است؛ معتقد و ملتزم باشد، و از تکبر و خودبینی، آزار و اذیت دیگران خودداری کند، بصیرت او گشوده گردیده و نعمت منعم را در مییابد. آن هنگام است که شکر ایزد گزارده شده است.از آن جا که ناظم، قاسمی گنابادی، در قرن ده هجری قمری میزیسته و گفتمان غالب جامعه ایدئولوژی شیعی است، رمزگان تشیع محبت امیرالمؤمنین و اوصیا ایشان در جای جای منظومه بیان شده و از مهمترین و برجستهترین و بنیادیترین نعمات الهی معرفی میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - جلوه های بسط(عوامل صعود به عوالم ملکوت) در مثنوی مولانا
ناصر ناصرینویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میک چکیده کاملنویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میکنند، در چنین حالتی دل و روحشان منبسط و شکوفا میشود. چون «بسط»واردی است که لطف و رحمت حق را در بردارد. ولی به هنگام گرفتاری در حبس گاه جهان مادّی و زندان تن، روح و روانشان دچار قبض میشود. برای این که «قبض»واردی است از حق تعالی بر دل عارف، برای تأدیب و تربیت وی.و همین عواملِ قبض، زمینه سازِ شکوفایی بسط در دل سالک میگردد. سالکان طریقت در مقام بسط خود را طایر گلشن قدس، و جایگاهشان را فردوس برین و صدر نشین عالم ملکوت میدانند و در مقام قبض خود را گرفتار دامگه حوادث، و تخته بند زندان تن میدانند. در این مقاله آن دسته از اصطلاحات عرفانی در مثنوی مولانا که به سالک در کشف و شهود و مشاهدهی انوار الهی و الهامات غیبی که در سیر و سلوک دست میدهد و باعث انبساط خاطر وگشادگی دل آنان میگردد مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - جلوه هایی از تربیت چندفرهنگی در مثنوی معنوی با محوریت نگرش عرفانی
فرهاد کاکه رش هیرو خاتونیمولوی، بزرگترین شاعر و نویسنده عارف قرن هفتم و در تاریخ زبان و ادب فارسی، شخصیّتی دورانساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی فرهنگی بوده است. آثار مولوی، تاکنون هدف رویکردهای مختلف پژوهشی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینشهای ادبی و فکری آث چکیده کاملمولوی، بزرگترین شاعر و نویسنده عارف قرن هفتم و در تاریخ زبان و ادب فارسی، شخصیّتی دورانساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی فرهنگی بوده است. آثار مولوی، تاکنون هدف رویکردهای مختلف پژوهشی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینشهای ادبی و فکری آثار مولوی نگریسته و جلوههای از تربیت چندفرهنگی در آنها باز نموده شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی جلوه هایی از تربیت چندفرهنگی و میزان مصداق آن در آثار مولوی بوده و جهت بازشناسی و استخراج مؤلفه های تربیت چندفرهنگی، به مثنوی مولوی توجه شده است. بدین منظور ابتدا مبانی نظری آموزش و پرروش چندفرهنگی مطالعه و 10 مقوله از مهمترین مؤلفه های آن مشخص شده و، الگوهایی از مثنوی مولوی بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شدهاند. روش تحقیق در این پژوهش در اساس مطالعه کتابخانهای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها بوده است، امّا به لحاظ ماهیّت و روش در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار میگیرد. جامعه آماری آموزه های از مثنوی مولوی تشکیل می -دهدنتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی در همه مؤلفه های دهگانه مذکور در این پژوهش و تربیت چندفرهنگی، نمود فراوان داشته و این مقوله ها به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - واکاوی سیر و سفر آسمانی در مثنوی
شهریار حسن زادهاحوال باطنی و درونی مولانا همانند بلاغت سخن و شعرش پر از اعجاز و فسون است تا جائی که در مرتبة کلام او را تا والای ایجاز بیان و سحر سخن بالا میکشد و با جوش و خروش روحیاش به امواج پر شکوه مثنوی میکشاند و خود در جذبه احوالات و گفتار خویش مفتون میماند. بدون تردید در ژرف چکیده کاملاحوال باطنی و درونی مولانا همانند بلاغت سخن و شعرش پر از اعجاز و فسون است تا جائی که در مرتبة کلام او را تا والای ایجاز بیان و سحر سخن بالا میکشد و با جوش و خروش روحیاش به امواج پر شکوه مثنوی میکشاند و خود در جذبه احوالات و گفتار خویش مفتون میماند. بدون تردید در ژرفای این اندیشه یکی از مباحث اثر گذار در فرهنگ معرفتی مولانا سفر است که یکی از مباحث شورانگیز در تحقیقات جامعه شناختی اعم از آداب و رسوم و یا علم و فرهنگ بوده و همواره در مبانی فکری مورد استقبال حکیمان و متفکّران قرار گفته است. مولانا که در این مقوله مستثنا نیست در مثنوی از سفر و آداب سفر چه سفر آفاقی، چه انفسی یاد کرده و به تفسیر مراتب عرفانی آن در سفر درونی و معراج پرداخته است، همچنین در منزلت راهروان راه طریقت که سیر و سفر روحانی و معنوی را شامل میشود هنرنمایی کرده است. بخشی از این سیر و سفر عرفانی مولانا در آسمان معنایی شکل میگیرد و در سفر آسمانی، معراج را مطرح میکند که خود بحث عروج را شامل دو نوع سفر میشمارد. اوّل عروج خاصّ که شامل معراج نبی اکرم(ص) و انبیاء الهی میباشد و سپس عروج عامّ را مطرح میکند که سفر درونی و عروج اولیاء الله را در این مجموعه میگنجاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - تأملی در حوزة معرفتشناسی اخلاق و عقل و ارتباط آن با شیوة تفکّرعرفانی مولوی بلخی
صدیقه سلیمانیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >موضوع مقاله، تأملی در حوزة معرفتشناسی اخلاق و عقل و ارتباط آن با عرفان و شیوه تفکر عرفانی در شعر و اندیشة مولوی بلخی است. این پژوهش برای جوابدادن به این پرسش است که تربیت به صورت های گوناگون و عقلانیت چگونه تبیین شده و دارای چه مراتبی است.فرضیهای که در ذهن پژوهشگران شکل میگیرد این است که مولوی تلقی خاصی از «عقل و رابطة آن با خداوند و تربیت انسان» داشته و به سبب این که یکی از مهمترینبخشهای مثنوی خود را به آن اختصاص داده، در پی شکلدهی شاعرانه ـ عارفانه به آن مفهوم و بنمایه بوده است. وی سرفصل ها، چهارچوب ها و اصول کلی با زیرمجموعه های خاصی را برای عـقل، مراتب آن و پیشروان عقل جامعه طرح کرده است.شیوة بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده، پاسخ داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - تحلیل عرفانی مثنوی المعنویه الخفیه اثر ابراهیم گلشنی بردعی- سدۀ نهم هجری
اکرم کشفی احمدرضا یلمههامثنوی المعنویه الخفیه یکی از گنجینههای ادب فارسی و در نوع ادب عرفانی- تعلیمی استکه با وجود تلاش سودمند محققان و پژوهشگران در معرفی و شناخت آثار خطی بزرگان، این اثر تاکنون ناشناخته باقی مانده است. این منظومه، در سال 922 هجری، توسط ابراهیم گلشنی بردعی، در قالب مثنوی سرود چکیده کاملمثنوی المعنویه الخفیه یکی از گنجینههای ادب فارسی و در نوع ادب عرفانی- تعلیمی استکه با وجود تلاش سودمند محققان و پژوهشگران در معرفی و شناخت آثار خطی بزرگان، این اثر تاکنون ناشناخته باقی مانده است. این منظومه، در سال 922 هجری، توسط ابراهیم گلشنی بردعی، در قالب مثنوی سروده شده و با نام عرفانی «المعنویه الخفیه» و درحدود40 هزار بیت قابل بررسی است. این اثر ارزشمند ادبی عرفانی، با اشعاری در وصف نی شروع شده و سپس شاعر به مانند مولانا و به سبک حکایت در حکایت و استفاده از تمثیل و داستان، به شرح و بیان مضامین و مفاهیم عرفانیمورد نظر میپردازد. سراینده با آگاهی از علوم عقلی و نقلی و اصول تصوف و تسلط بر زبان عربی، توانسته است نکات و مفاهیم عرفانی را با زبانی ساده و روان و به دور از تکلفات و صنایع ادبی و آرایههای فنی پیچیده، بیان نماید و به تعلیم آن مبادرت ورزد. این پژوهش سعی بر آن دارد که ضمن معرفی مختصر این دست نوشته ارزشمند ادبی، به تحلیل برخی از مضامین عرفانی آن بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - نیایش و ستایش در مثنوی های عطّار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه)
بهرام خوشنودی احمدرضا نظری چروده بیژن ظهیری ناو معصومه نظری چرودهNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >نیایش و ستایش معبود یکی از روحانیترین لحظههای زندگی هر مؤمن است. در همة ادیان آسمانی متناسب با تلقّی و درک مؤمنان از دین، شیوهها و شکلهایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روحهای لطیف و حسّاس، در لابهلای اشعار خود، مناجاتهایی نغز و دلنشین گنجاندهاند که از لطیفترین فرازهای آثارشان است. مناجاتهای عطّار که در لابهلای مثنویهایش (الهینامه، اسرارنامه، منطقالطّیر و مصیبتنامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیتهای داستانهایش نقل شدهاند. بیپروایی و جسارت و صمیمیّتی که در این مناجاتهای عارفانه وجود دارد، به آنها عمق خاصّی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطّار که انواع لایههای گفتوگوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل میشود، رنگ آسمانی به نیایشهایش میدهد.بنا به اعتقاد عطّار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتّی در این راه، شور و شوقِ دعاکردن را نیز خودِ خداوند در آدمیان ایجاد میکند و برای انجام آن توفیق میدهد. درونمایة نیایشهای عطّار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشقِ او نسبت به خدا و بیان درخواستهاست. مهمترین دعا و خواستة وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایشهای عطّار آشکار میگردد که او مؤمنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جادة شریعت بیرون ننهاده و در تصوّف جانب اعتدال را اختیار کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - خوانش حکایت «پیرچنگی» از منظر نظریة لکان
محمدرضا حاجی آقاباباییNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >نقد روانکاوانه و خوانش متون از منظر آرای روانکاوانه، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که با بهرهگیری از دیدگاههای روانشناسانه، متون ادبی را مورد بررسی قرار میدهد و لایههای جدیدی از معنا را آشکار مینماید، ژاک لکان، روانکاو فرانسویاز نظریهپردازان مهم نقد روانکاوانه به شمار میآید، وی با بهرهگیری از نظریات فروید در روانشناسی و نظریات سوسور در حوزه زبانشناسی ساختاری، نظریه جدیدی را مطرح کرد که در ادبیات نیز کاربرد فراوانی دارد، نظریة لکان از سه ساحت خیالی، رمز و اشارت و واقع تشکیل شده است که بیشباهت با مراحل سیر و سلوک عرفانی نیست و میتوان بر اساس آن خوانشی تازه از متون عرفانی ارائه کرد،، در این پژوهش برای بررسی میزان انطباق این نظریه با متون عرفانی، قصّه «پیرچنگی» از مثنوی معنوی مولانا مورد خوانش قرار گرفتهاست و مشخص گردید که مراحل سیر و سلوک پیر را میتوان با سه مرحله نظریه لکان منطبق نمود، آنچه در این حکایت مهم است نقش خلیفه در پیشبرد حکایت است، وی همچون روانکاوی ظاهر میشود که فرد را در طول مراحل گوناگون همراهی میکند و به او کمک مینماید تا با عبور از ساحت رمز و اشارت، با خود واقعیاش مواجه شود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخچیران مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس
حمیدرضا کلاهی رستمی علی رمضانی نرگس اصغری گوارمولانا جلالالدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفتة حقیقت بود. این حقیقتجویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصه چکیده کاملمولانا جلالالدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفتة حقیقت بود. این حقیقتجویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصههای تعلیمی و داستانهای حکمتآموزی است که ارتباط چشمگیری با مفاهیم روانشناسی دارد. آلبرت الیس(متولد 1913م.)روانشناس شهیر آمریکایی دوازده نظریه ارائه کرده است که در میان روانشناسان از شهرت خاصی برخوردار است. یکی از نظریات وی موضوع اهمالکاری است و مقصود این که چرا انسان بدون علت مشخصتصمیمات خود را به تعویق میاندازند و یا آن را با تاخیر انجام میدهد؟ و علت این رفتار غیرمنطقی در چیست؟نویسندگان در این مقاله میکوشند تا موضوع اهمالکاری را در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس مورد نقد و واکاوی قرار دهند و نکات مشترک و زمینههای این رفتار غیرمنطقی و شیوۀ برخورد با این مشکل و نابسامانیرا بررسی کنند. همچنین در این تحقیق ثابت میشود که نظریه یرفتار درمانی عقلانی- هیجانی الیس به دلایل مختلف، قبل از آن که یک مدل روان درمانی از نوع پزشکی باشد یک مدل تربیتی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - بررسی حس نوستالژی در مثنوی مولانا با نگرش به توابع(میانجیهای) شوق بازگشت
حوا مرغوب قدمعلی سرامیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >...هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش«نوستالژی» یا غم غربت همان حس دلتنگی شاعر یا نویسنده است، در فقدان چیزهایی از قبیل دوری از سرزمین مادری، میل حب الوطنی و... که در موقعیت کنونی برای او دور از دسترس است. تغییر و تحول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی در برانگیختن این حس غریب غربت بسیار موثر است. عرفان تماما نوستالژی است برای نمونه میتوان به غم غربت، جدایی نی از اصل که نیستان نامیده میشود، سیر و سفر روح و نیز به تنگنای جسم و... در آثار شاعر صاحب سبک و عارفی همچون مولانا، که به این حس زیبا جلوة ویژهای داده است، اشاره نمود. یکی ازمواردی که به دنبال غم غربت و دوری درآثار سنتی ومعاصر، مخصوصا در اشعار و نوشتههای گرانقدر مولانا جلال الدین، احساس میگردد میل به تجدید وضعیت و شوق وصال و بازگشت به اصل است. در این مقاله با پژوهش در شش دفتر مثنوی معنوی مولانا، شیوهها ومیانجیهای علاقمندی، آرزو، طلب و جستجو مورد بررسی قرار گرفته است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - رویکرد عرفانی و تعلیمی برون و درونقصهای مثنوی معنوی براساس نظریة تداعی
محمد علی خزانه دارلو محمد کاظم یوسفپور حسین یاسریتداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژهای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن میشود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید میکند. م چکیده کاملتداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژهای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن میشود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید میکند. مسیر و جهت آموزش را در جریان تعلیم مفاهیم عرفانی، مشخص میسازد. اصل و جوهر تداعی، حرکت و پویایی است. موضوع این پژوهش، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درونقصهای مثنوی معنوی بر اساس نظریة تداعی است. پژوهش ما نشان میدهد که تداعی یک سبک آموزشی، تعلیمی و شیوة مولوی در مثنوی است. از جمله ویژگیهای تداعی در مثنوی: پروردگی مضامین عرفانی، تنوع اندیشگانی، پویایی و چندلایگیمتن و عدم یکنواختی تعلیم را میتوان نام برد. خلاقیت مولانا مقولة تداعی را- که فرایندی غیر ارادی است- در استخدام تعلیم که جنبة ارادی است، قرار داده و تعلیم را در خدمت تغییر درآوردهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - تعلیم ناخودآگاه در قصههای مثنوی(با نگاهی به حکایتهای شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی معنوی)
بیتا نوریان علی محمد سجادیاز جمله شیوه های مؤثر ارتباط با ناخودآگاه مخاطب در متون عرفانی به منظور القای بهتر آموزههای عارفانه، استفاده از تمثیل و استعاره است که در این ساحت، میتوان با ابعاد ژرفتری از روان آدمی ارتباط برقرار کرد و به شکلی غیرمستقیم تأثیر فراوانی در امر آموزش افراد گذاشت. این ر چکیده کاملاز جمله شیوه های مؤثر ارتباط با ناخودآگاه مخاطب در متون عرفانی به منظور القای بهتر آموزههای عارفانه، استفاده از تمثیل و استعاره است که در این ساحت، میتوان با ابعاد ژرفتری از روان آدمی ارتباط برقرار کرد و به شکلی غیرمستقیم تأثیر فراوانی در امر آموزش افراد گذاشت. این روش، از جمله روشهای مشترک میان تکنیک های روانشناسانه مدرن و متون تعلیمی صوفیانۀ ادب فارسی است. تمثیل، استعاره و کهن الگوها که بخش مهمی از ژرف ساخت متن های ادبی عارفانه را تشکیل می دهد، باوجود تعاریف کمابیش مشخصی که از آنها، از سوی یونگ و برخی روانشناسان دیگر ارائه شده است، برای مخاطبان آشناست، اما هنوز ماهیت این بخش از روان آدمی و ارتباط آن با پیش زمینههای فرهنگی و قومی و عصبی انسان جای بحث فراوانی دارد و بکارگیری آنها در قصههای عرفانی و آثار کلاسیک ادبی و تشریح و واکاوی آنها میتواند این شگردها را تفسیر کند. مثنوی، مهمترین متن ادب فارسی در استفاده از این شگردهاست که مولانا عمیقترین موضوعات حکمی و عارفانه را در قالب تمثیل های ساده و پیچیده طرح و ارائه میکند. شرح سروری، یکی از شروح مفصل بر مثنوی است که شارح خود نیز به آوردن حکایاتی در ایضاح و اثبات آموزههای مثنوی میپردازد. در این پژوهش با تحلیل برخی از تمثیلات مثنوی و حکایتهای شرح سروری به معرفی و تبیین زوایایی از تفکرات و حوزههای تعلیمی مولانا از این منظر پرداخته و دریافته میشود که بسیاری از فنون روشهای روان درمانگرانه امروزین در قصهها و تمثیلهای مثنوی جریان دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - بررسی تحلیلی تأثیر ذهن و زبان سنایی بر مولانا (بر اساس رویکرد بینامتنی)
کتایون مرادی علی محمد مؤذنیبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احو چکیده کاملبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احوال و آثار مولانا و سنایی درنظر ادیبان و محقّقان فارسی زبان – اعم از ایرانی و غیرایرانی- بسیار مهم بوده است. نگارنده در این جستار برآنست که با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعۀ بینامتنی، به بررسی تأثیرات سنایی بر مولوی بپردازد. برآیند تحقیق نشان میدهد که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقاً متأثّر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است. مولوی هرگاه به مسائل عارفانه و عشق و ایمان صادقانه میپردازد، خود را به سنایی بیش از دیگران نزدیک میبیند. به تعبیر محقّقان، مولوی بیشترین اقتباس را از آثار و اشعار سنایی داشته است و این اقتدا تا آنجا پیش میرود که برخی مولوی را متهم به پیروی بیش از حد از سنائی میکنند. این تأثیر با هنرنماییهای مولوی در زمینۀ ذهن و زبان و تصاویر و حکایات با زیبایی بیشترخودنمایی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - تحلیل دعاها و مناجاتهای عرفانی مثنوی معنوی براساس نظریه کنشهای گفتاری سرل
ریحانه فرجی علی اکبر افراسیاب پور ثورالله نوروزی داودخانه محمد رحیمیدعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای چکیده کاملدعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای کنش های گفتاری خاصی است که نشانگر معنی ثانوی آن هاست. نظریه کنش گفتاری به عنوان یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه دانش زبان شناسی در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس، سرل طبقه بندی پنج گانه ای را برای آن ارائه داد. پایۀ نظریه کنش گفتاری سرل بر این استوار است که نقش های فعل و به دنبال آن جمله را در فرایند گفتمان می توان به پنج دسته کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی تقسیم بندی کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است به شیوۀ تحلیل محتوایی و برمبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، به تحلیل دعاها و مناجات های مثنوی پرداخته شود. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد، هریک از دعاها و مناجات های مولانا دارای کنش گفتاری خاصی است و از میان طبقه بندی پنجگانه سرل، کنش ترغیبی نسبت به دیگر کنش های گفتاری بسامد بالایی دارد و کنش اعلامی در آن ها به کارنرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - کارکرد عرفانی آیرونی موقعیت و نمایشی در مثنوی مولوی
محمدرضا حاجی آقا بابایی امیرحسین پهلوانیکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آ چکیده کاملیکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آنچه گوینده انتظاردارد، متفاوت است. در آیرونی با دو عنصر اساسی روبهرو هستیم: نخست عنصر معصومیت و دیگر عنصر خندهآور. معصومیت یا اعتماد بیخبرانه بیشتر به قربانی آیرونی برمیگردد که معمولاً به آیرونیست اعتماد میکند و قربانی فریبکاری یا وانمودکردن وی میشود. عنصر خندهآور ار دیگر ویژگیهای اساسی آیرونی است. در داستانهای آیرونیکال، شخصیتهای داستان به گونهای با هم مقایسه میشوند که موجب ایجاد طنز میشود. در این مقاله چگونگی استفاده مولانا از آیرونیهای موقعیت و نمایشی در مثنوی بررسی شدهاست. مولانا با بهرهگیری از آیرونی موقعیت و نمایشی سعی دارد تا مخاطب را در وضعیتی قراردهد که در عین آگاهی از آیرونیک بودن شرایط، با غافلگیر شدن، مفاهیم عمیق را بهتر درک کند. کلام آیرونیک این امکان را برای مولانا فراهم میکند تا در نقطۀ اوج داستان با پیش گرفتن روندی که مخاطب انتظار ندارد، ضربۀ نهایی را بر او واردکند و مولانا از این فرصت بهترین استفاده را میکند و به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و تعلیمی خود میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - تأویلهای عارفانه و عاشقانه مولانا از قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص چکیده کاملمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کار برده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولانا است به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قران کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قران کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری می کند و لازمۀ آن دوری از هوی و هوس است. دومین و شاید اصلیترین مؤلفه تأویل از نگاه مولانا اثر و نتیجۀ آن است به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. موضوع این پژوهش تأویل عارفانه و عاشقانه مولانا از آیات قران کریم است. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه مولانا، تأویل خویشتن است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن فلاح و رستگاری است به این معنی که تأویل باید آدمی را به سعادت رساند و به رحمت خداوند امیدوار سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - بررسی قضا و قدر از منظر آیات و احادیث با دیدگاه مولانا در مثنوی
احمد سلیمانی سید هاشم گلستانیپژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با م چکیده کاملپژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با مبانی دینی بین عرفان و آیات سوق می دهد. اعتقاد به قضا و قدر ناشی از اعتقاد به اصل علیّت عمومی در جهان است، براساس اعتقاد به این اصل، در عالم، هر پدیدهای علت و اندازهای دارد و چیزی بدون علت و بدون اندازهگیری معیّن، به وجود نمیآید. هدف این تحقیق بررسی قضا و قدر در آیات و احادیث با دیدگاه مولوی است. در مثنوی معنوی مولانا، ارتباط عقل با قضا و قدر به شکلی زیبا و مناسب برجسته شده است. مولانا همانند گذشتگان خود تصوّر واحد و ملموسی از عقل و قضا و قدر ندارد، به همین خاطر در اثر معروف خود مثنوی معنوی به تشریح این موضوع میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی
محمّد امین احسانی اصطهباناتی مریم شفیعی تابانتجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور مییابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری بهشمارمیرود. یونگ بر این نکته تأکیدمیورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینو چکیده کاملتجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور مییابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری بهشمارمیرود. یونگ بر این نکته تأکیدمیورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه شده است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایهگذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریۀ کهنالگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین بهسوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، بهویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که بهنظرمیرسد با عرفان اسلامی، تقویت میشوند. مولانا نیز، ایمان و تجربۀ عرفانی از دین را، از جنس عشق میداند که بهطور فطری و غریزی، در سرشت انسان بهودیعت نهاده شده است و کشش و جذب روحی بهسوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به تجارب عالی ایمانی میبیند. این مقاله، برپایۀ مطالعۀ موردی آرای کارل گوستاو یونگ دربارۀ تجربۀ عرفانی از دین و اندیشههای مولانا در دفتر ششم مثنوی به این پرسش پرداخته است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت بهدین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمیشوند و در چه وجوهی بهیکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ بهاین پرسش، مقاله با اشاره بهروانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته است که فطری بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشۀ مولانا و روانشناسی یونگ، در تجربۀ امر مقدّس است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - تحلیل تضمینهای محمدتقی مظفرکرمانی از مثنوی مولوی در تفسیر عرفانی بحرالاسرار
مینا خادم الفقراادبیات کهن فارسی و آثار شاعران و نویسندگان قرون متقدم، همواره موردتوجه عموم ادب دوستان، شاعران و نویسندگان متاخر قرارگرفته است. در این باره آثار دوران زندیه و قاجار، به علت رویکرد تقلیدی کمتر موردتوجه اند و این بی توجهی، باعث می شود بسیاری از معارف آن دوره در پرده ابهام چکیده کاملادبیات کهن فارسی و آثار شاعران و نویسندگان قرون متقدم، همواره موردتوجه عموم ادب دوستان، شاعران و نویسندگان متاخر قرارگرفته است. در این باره آثار دوران زندیه و قاجار، به علت رویکرد تقلیدی کمتر موردتوجه اند و این بی توجهی، باعث می شود بسیاری از معارف آن دوره در پرده ابهام باقی بماند. با وجود این در دوران یادشده، آثاری یافت می شوند که از جهات بسیاری شایان اهمیت هستند. یکی از آثار عرفانی ارزشمند در دوره قاجار، مثنوی بحرالاسرار است. این مثنوی، تفسیر عرفانی منظومی از سوره مبارکه حمد است که با تأسّی به دیدگاه وحدت وجودی شیخ اکبر، محی الدین ابن عربی، به نظم کشیده شده است. این مثنوی سروده محمدتقی مظفرکرمانی از اطباء، علما، فقها و عرفای بزرگ اوایل دوره قاجار است. مظفرکرمانی در این اثر کوشیده است تفسیر سوره مبارکه حمد را براساس نگرش فلسفی عرفانی "وحدت وجود" به نظم در آورد. این اثر در بحر رمل مسدس محذوف ( وزن مثنوی مولوی) سروده شده است. در سراسر این مثنوی که حدود پنج هزار بیت است، ضمن توجه فراوان به آیات قرآن، احادیث، ادعیه و خطبه ها، تلمیحات زیاد و نیز تضمین هایی از اشعار مولانا به چشم می خورد. نگارنده در این مقاله ضمن معرفی منظومه و سراینده آن، به بررسی تاثیر ابیات مثنوی مولوی و تضمین های محمدتقی مظفرکرمانی از آن می پردازد و می کوشد تاثیر این ابیات را بر هدف ناظم اثر بازنماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - تحلیل داستان »هلال پنداشتن آن شخص خیال را» از مثنوی معنوی براساس مؤلفههای فردیتِ یونگ
مینا جانی تورج عقدایی مهری تلخابی نزهت نوحیبا ظهور نقد ادبی جدید و رویکردهای آن، خوانش متون ادبی از دیدگاه های گوناگون امکان پذیر شد و دریافت معنای متن گسترۀ بیشتری پیداکرد که به کمک آن می توان به شباهتهای معنی دار متون مختلف پی برد. آنچه یونگ با عنوان نقد کهنالگویی و مضامین ناخودآگاه جمعی یاد میکند؛ در روان چکیده کاملبا ظهور نقد ادبی جدید و رویکردهای آن، خوانش متون ادبی از دیدگاه های گوناگون امکان پذیر شد و دریافت معنای متن گسترۀ بیشتری پیداکرد که به کمک آن می توان به شباهتهای معنی دار متون مختلف پی برد. آنچه یونگ با عنوان نقد کهنالگویی و مضامین ناخودآگاه جمعی یاد میکند؛ در روان آدمی نهادینهشده و بهخصوص در آثار ادبی مختلف تجلییافته است. مفاهیم ابداعی یونگ؛ ازجمله کهنالگوهای باستانی مانند نقاب، پیر خرد، سایه ...وطبیعتِ هدفمندِ روانِ انسان، بهسوی تفرّد پیش میروند. در عصر حاضر، با پیوند هرچه بیشتر ادبیات و روانشناسی، مطالعۀ آثار ِادبی با رهیافت نظریات یونگ رونق بیشتری یافته است. یکی از نظریاتی که در این آثار کاربرد دارد، نظریۀ فرآیند فردیّت است؛ که مراحل تکامل فرد را بهصورت علمی مرور می کند. یونگ و مولانا درصدد هستند تا راه دستیابی انسان بهسوی کمال را ترسیم نمایند. پژوهشِ حاضر با این رهیافت سعی دارد؛ با تحلیلِ محتوا، کهن الگوهایِ متنِ داستان شخص خیال بین وعُمَر را استخراج نماید و با فهم آن ها و قراردادنِ برابرنهاد کهن الگوی مناسب، داستان را بازشناسی نماید؛ و متن را براساس مؤلفه های فردیت یونگ تحلیل نماید. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی انجامگرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - بررسی تطبیقی فهم هرمنوتیکی از دیدگاه گادامر و مولانا
آرزو برومندی رضا فهیمی ملک محمد فرخزادگئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر چکیده کاملگئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر سازیم و معتقد است معرفت وابسته به تاریخمندی، زبان و پیشداوریهاست. با توجه به آنکه در هرمنوتیک فلسفی در باب اصل پدیدۀ فهم بحث میشود تا قواعد و روشهای تفسیر فهم یا همان مبانی فهم و شرایط وجودی آن، بنابراین طبق این مصداق، باید هرمنوتیک مولوی را هرمنوتیک فلسفی دانست. از نظر مولانا فهم و اندیشه یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از سایر موجودات است. نخستین کاوش مولانا درخصوص ماهیت فهم توجه به موضوع مشترکی است که قرار است بین او و مخاطب ردّ و بدل شود. وی برای این امر ساختار تو در توی داستان را بر میگزیند. مولانا انسان را معادل زبان میداند و این درست یعنی همان اندیشهای که گادامر مطرح میکند. در تبیین رابطۀ میان اندیشه، فهم و زبان معتقد است که رابطۀ اندیشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای صورت پذیرفته است و در پی آن است تا نشان دهد که مولوی نیز چونان گادامر برای هستیشناسی فهم و شرایط آن اهمیت بسزایی قائل است. نتیجه ای که از این مقاله می توان گرفت این است که: اوّلاً مولانا درک و دریافت معانی را در بسیاری از مواقع به فهم خواننده ارجاع می دهد و ثانیاً با ساختار تودرتوی حکایت بر موضع فهم تأکید می کند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتیکی مورد توجه قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - کارکرد عرفانی نماد رنگ در مثنویهای عطار نیشابوری
سید حسن سید ترابیرنگها شکلی از بیان احساسات، افکار و تجربیات آدمی هستند. توجه به آنها در متون عرفانی به دلیل نقش تأویل پذیری در شناخت بینش شاعران صوفی مسلک اهمیت ویژهای دارد. ضرورت پژوهش حاضر کشف رموز رنگهایی بود که عطار از آن به زبان نمادین مفاهیم باطنی را تأویل کرده است. بازگشایی چکیده کاملرنگها شکلی از بیان احساسات، افکار و تجربیات آدمی هستند. توجه به آنها در متون عرفانی به دلیل نقش تأویل پذیری در شناخت بینش شاعران صوفی مسلک اهمیت ویژهای دارد. ضرورت پژوهش حاضر کشف رموز رنگهایی بود که عطار از آن به زبان نمادین مفاهیم باطنی را تأویل کرده است. بازگشایی معنای رمزی رنگهای به کار رفته در چهار مثنوی عطار و رسیدن به معانی نهفته و عرفانی زﻣﻴﻨﺔ تازهای برای درک معانی اشعار وی فراهم میکند. پرسش اساسی اینجاست کدام رنگها و با چه مفاهیم رمزی در اشعار شیخ عطار بازتاب داشته است؟ نگارنده در این جستار حین بررسی چهار منظومه عرفانی شاعر با رنگهای نمادین مواجه شد. این رنگها، سپید یا سفید، سیاه و کبود، نیلی یا فیروزه ای، زرد، سبز و سرخ بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عطار علاقه وافری به استفاده از زبان نمادین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی دارد. نمود حالات عرفانی از طریق زبان سمبلیک رنگ در مثنویها مخاطب را به عمیقترین لایههای درونی عرفان کشانده است.رنگها در زبان شعری عطار با پیشینه اعتقادی، اساطیری، ادبی و عرفانی دارای تأویلهای منفی و مثبت بودند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - گسستها و گریزها در مثنوی معنوی (براساس دفتر 4،5،6)
احسان انصاری مهدی ماحوزی سیدهماندانا هاشمیاصفهانکشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سالها، تلاشهایی مبتنی بر روایتشناسی داستانهای مثنوی شده است؛ اما در حوزۀ شناخت ساختاری مثنوی کمتر چکیده کاملکشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سالها، تلاشهایی مبتنی بر روایتشناسی داستانهای مثنوی شده است؛ اما در حوزۀ شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن به میان آمده است. ازاین رو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی میتواند زمینهساز پژوهشهای گوناگونی باشد. مقالۀ حاضر میکوشد باتکیه بر داستانهای سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسستهای متن مثنوی را نشان دهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبیین نماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجام میگیرد و تاکنون، به صورت مستقل، گسستها و گریزهای مثنوی موردبررسی قرارنگرفتهاند و ساختار مثنوی از این منظر کاویده نشده است. سه گسست را میتوان در داستان های مثنوی ردیابی نمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجه به ارتباط داستان های اصلی با داستان های درونهای درمییابیم که بسیاری از داستان ها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاین رو، گریزها و گسستها بسترساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفا میکنند. بایددانست که مولانا با انگیزههای درونی یا بیرونی، این گسست ها را پیریزی و پیگیری مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - تمثیل و نماد دوگانه زن در مثنوی معنوی
فرشته ارجمندی احمدرضا کیخای فرزانه مصطفی سالاریزن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین. نماده چکیده کاملزن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین. نمادها بازگوکنندة عقاید نمادپردازان است. ازآنجاکه عقاید اجتماعی و نیز نگرش مولانا به زن، دارای دو جنبة منفی و مثبت است و از سوی دیگر، زن نیز دارای ویژگیها و ابعاد مختلف است، نماد وی در اشعار مولانا، مدلولهای متعدد و گاه مخالف پیدامی کند که به آن ها اشاره خواهیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - ساختار و محتوای جانبخشی و تشخیص در مثنوی مولوی با تأکید بر کارکردهای عرفانی
عباد رضاپور بهرام خوشنودی چروده احمدرضا نظری چرودهجان‎بخشی یکی از عنصرهای بنیادین اسطوره باوری است. اسطوره‎ها حقایقی را در باب باور، دانش و جهان‎بینی انسان‎های نخستین در اختیار ما می‎گذارند. اسطوره باوری با اندیشه‎های اشراقی و عرفانی و نیز با تخیّل شاعرانه پیوندی ناگسستنی دارد. مولوی به دلیل برخ چکیده کاملجان‎بخشی یکی از عنصرهای بنیادین اسطوره باوری است. اسطوره‎ها حقایقی را در باب باور، دانش و جهان‎بینی انسان‎های نخستین در اختیار ما می‎گذارند. اسطوره باوری با اندیشه‎های اشراقی و عرفانی و نیز با تخیّل شاعرانه پیوندی ناگسستنی دارد. مولوی به دلیل برخورداری از اندیشه‎های اشراقی و تخیّلی نیرومند در شاعری، غالبا به‎طور ناخودآگاه در فضای جان‎بخشی قرارمی‎گیرد و بسیاری از اندیشه‎های عارفانة خود را در مثنوی از رهگذر همین جان‎بخشی که زیر عنوان مشخص تشخیص قرار می‎گیرد عرضه می‎دارد. در این مقاله با نگاهی به نظریه‎های جان‎بخشی و تشخیص، کارکرد آن‎ها را در مثنوی به اختصار مطرح کرده، سهم آن‎ها را در تجسّم اندیشه و عاطفة مولانا با مثال‎های متعدد نشان داده‎ایم. مهم‎ترین نتیجة این پژوهش، اثبات مجدد نقش بیان و زیبایی‎شناسی در القای اندیشه‎های مولانا به مخاطب است. این پژوهش داده‎های خود را از طریق اسناد مکتوب، کتاب و مقاله به دست آورده و آن‎ها را با روش تحلیلی توصیف کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - تحریف معنوی، تحدّی و جاودانگی قرآن از منظر مثنوی مولوی
صدیقه اسفندیاری محمد رضا شایق محمدرضا ابوییقرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهامبخش برای شاعران و ادیبان بودهاست. در مثنوی مولوی، استفاده، استشهاد و استمداد از مضامین و داستان های قرآنی چنان وسیع و پربسامد و متنوع است که فهم اکثر م چکیده کاملقرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهامبخش برای شاعران و ادیبان بودهاست. در مثنوی مولوی، استفاده، استشهاد و استمداد از مضامین و داستان های قرآنی چنان وسیع و پربسامد و متنوع است که فهم اکثر مطاوی مثنوی جز با شناخت مفاهیم قرآنی یا ممکن نیست و یا در صورت امکان، همه جانبه و کامل نمیتواندباشد. البته در مقابل، شناخت برخی حقایق باطنی و معنوی قرآن نیزبا کتاب مولوی ممکنتر به نظرمیرسد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد مولوی درمثنوی در موارد متعدّدی به تحدّی قرآن پرداخته و مبارزه طلبی و عدم تحریف آن را به زبان نرم و لطیف عرفانی آراسته و تلطیف نموده و ردمی کند و گاه با زبانی ستیهنده و تند به دشمنان ومنکران قرآن می تازد. در کنار همه این موارد نباید فراموش کرد که بازتاب گسترده آیات قرآن کریم در مثنوی مولوی رابطه مستقیمی با جاودانگی این کتاب آسمانی دارد؛ , مولوی با انعکاس آیات قرآن کریم در مثنوی خود سبب جاودانگی این اثر و انتقال مفاهیم آن به نسل های آینده شده است و در نهایت نمود بارز آیات و مفاهیم و داستان های قرآنی در مثنوی مولوی به خوبی نشان می دهد که این شاعر به نوبه خود نقشی در جاودانه ساختن مفاهیم قرآن کریم و انتقال آموزه های آن به مردم ادوار تاریخی بعد از خود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - مثنوی مولوی، هوش معنوی و لذات فلسفه برای کودک
نزهت نوحیتعالی هوش معنوی که از آن به عرفان فردی نیز تعبیر میشود به عنوان زیربنای باورهای فردی و ارتقا قدرت تفکر مستقل, نیاز و کشش هموارة انسان برای دستیابی به زندگی سالم روانی بودهاند. آهنگ سریع تغییر و تحول در عرصة ارتباط اجتماعی، ناپایداری اطلاعات و بالاخره ماهیت پیچیدة زندگ چکیده کاملتعالی هوش معنوی که از آن به عرفان فردی نیز تعبیر میشود به عنوان زیربنای باورهای فردی و ارتقا قدرت تفکر مستقل, نیاز و کشش هموارة انسان برای دستیابی به زندگی سالم روانی بودهاند. آهنگ سریع تغییر و تحول در عرصة ارتباط اجتماعی، ناپایداری اطلاعات و بالاخره ماهیت پیچیدة زندگی مدرن ایجاب میکند که از همان کودکی به پرورش این بعد از زندگی و معنویت پرداخت تا در سایه رشد تفکر و تقویت کیفیت فلسفیدن و اندیشهورزی رابطة خلاق و فعال اجتماعی و تصمیمگیری درست در موقعیتهای مختلف،نیز نایل شد. P4C یا فلسفه برای کودک با محوریت ابزاری داستان اساساً برای این مهم به وجود آمده است و با توجه به اهمیت مؤلفه فرهنگ وابستگی در آن، مثنوی معنوی مرجعی است که به دلیل تنوع و حجم بالای حکایات، نیز احتواء به مباحث متعدد فلسفی _ عرفانی اعم از هستیشناسی، معرفتشناسی،.... به عنوان یکی از مناسبترین منابع موجود برای طرح و بحث در حلقه کندوکاو فلسفی کودک ایرانی پیشنهاد میشود، لذا مقاله حاضر ضمن تأکید بر مولفه فرهنگ وابستگی قوی حکایات مثنوی و دریافتهای عرفانی پی آیند آن به بررسی مباحث نهگانه شناختی- فلسفی مناسب کودکان از هستیشناسی تا فلسفه سیاست در خلال آن ها میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - بازتاب اندیشههای عرفانی طریقت چشتیّه در مثنویهای امیرخسرو دهلوی
سیدطالب جلالی عباس خیر آبادی حمیدرضا سلیمانیان محمود فیروزی مقدمچشتیّه طریقتی صوفیانه و تأثیرگذار در هندوستان است. این طریقت جایگاه خود را به عنوان یک سیستم عرفانی برجسته تثبیت کرده است. امیرخسرو دهلوی شاعر مطرح هندوستان متأثّر از آموزه های این طریقت به آفرینش آثار ادبی خویش پرداخته، با بهره گیری از معارف صوفیانۀ طریقت چشتیّه، دیدگا چکیده کاملچشتیّه طریقتی صوفیانه و تأثیرگذار در هندوستان است. این طریقت جایگاه خود را به عنوان یک سیستم عرفانی برجسته تثبیت کرده است. امیرخسرو دهلوی شاعر مطرح هندوستان متأثّر از آموزه های این طریقت به آفرینش آثار ادبی خویش پرداخته، با بهره گیری از معارف صوفیانۀ طریقت چشتیّه، دیدگاه های عرفانی خویش را تبیین نموده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی در پی آن است تا جنبه های عرفانی مثنوی های داستانی امیرخسرو را مورد بررسی قراردهد. آن چه مسلّم است، محوری ترین آموزه های فرقۀ چشتیّه که در آثار این شاعر نمودیافته است، عبارتند از: توحید، تجلّی، وحدت وجود، مشیّت و عنایت الهی، عشق و ازلی بودن آن، سریان عشق در جهان هستی، عشق مجازی، شفقت، سماع، پیر، ترک تعلّقات، رباضت و تجرید، که از این میان توحید، وحدت وجود، شفقت، مشیّت و ارادۀ، الهی، شوق و نمونه هایی از این دست بررسی شده است که نتایج حاصل از این بررسی حاکی از این حقیقت است که اصول صوفیانۀ طریقت چشتیّه در آثار امیرخسرو دهلوی تأثیر مستقیم داشته و تعبیرات و اصطلاحات این فرقه در راستای تعلیم و ترویج این طریقت به کارگرفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - کارکردهای تداعی در بدخوانیِ خلاق حکایت درویش صاحب کرامات
مهرداد اکبری گندمانی مهدی رضا کمالی بانیانی فرشتة آزادتباربدخوانیِ خلاق مبتنی بر ایدۀ وجودِ رابطه ای موروثی میانِ آثارِ ادبی است؛ اما، نه رابطه ای بر پایة هم سویی و ادامة مسیرِ یکدیگر؛ بلکه، رابطه ای جدید متضمنِ دیالکتیکی بنیادین، میان بازشناسیِ قدرتِ گذشته و انحراف از جباریتِ آن. شاعرِ متأَخّر، با هدفِ کسبِ هویّتِ مستقل ادبی، چکیده کاملبدخوانیِ خلاق مبتنی بر ایدۀ وجودِ رابطه ای موروثی میانِ آثارِ ادبی است؛ اما، نه رابطه ای بر پایة هم سویی و ادامة مسیرِ یکدیگر؛ بلکه، رابطه ای جدید متضمنِ دیالکتیکی بنیادین، میان بازشناسیِ قدرتِ گذشته و انحراف از جباریتِ آن. شاعرِ متأَخّر، با هدفِ کسبِ هویّتِ مستقل ادبی، با خارج شدن از زیرِ سایة پدر ادبیِ خود، حرکتی تدافعی را آغاز می کند که نه تنها، آن حرکت، جهت و رویکردی انفعالی ندارد؛ بلکه، در نهایت، به آفرینشِ هنری، ختم می شود. ترفندهای بدخوانیِ خلاق، می توانند به صورتِ ارادی(خودآگاه) و یا غیرِ ارادی(ناخودآگاه)، متنِ متأَخر را از اضطرابِ تأثیر، رهایی بخشند. یکی از عواملِ مؤثر بر بدخوانیِ خلاق آثار داستانی، عنصرِ تداعی است. در مقالة پیشِ رو، حکایتی از مثنوی برگزیده شده است که مولانا آن حکایت را با تلفیق و اقتباس، از دو حکایتِ دیگر ساخته است. بی زمانی و بی مکانیِ حکایتِ مولانا، نزدیکیِ زاویة دیدِ سوم شخص به اوّل شخص و نکره ذکر شدنِ شخصیّتِ اصلی و گرایش به راویِ مفسّر به جای راوی مشروح، تداعی شدنِ گروهِ فتیان در اثرِ شخصیت پردازیِ شاعر، تک گویی های درونی، حدیثِ نفس گویی های شاعر، جریانِ سیالِ ذهن و اطناب در گفت و گوها و...، از جملة ترفندهایی است که به تأثیر از عنصرِ تداعی، در جهتِ بدخوانیِ خلاق، در ساختِ حکایتِ جدید به کار گرفته شده است؛ ازین رو، در ادامه، پس از معرفی و شناختِ نظریة بدخوانیِ خلاق، آشنایی با عنصرِ تداعی و شاخصه های آن، به توضیح و تحلیلِ چگونگیِ تأثیرِ تداعی بر عناصرِ داستانی در جهتِ رهایی از اضطرابِ تأثیرِ دو حکایتِ مبدأ، پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - بررسی قانونجذب در اندیشه عرفانی مولانا
بنفشه کرمی ملکمحمد فرخزاد رضا حیدری نوریقانونجذب باور به این مسأله است که با تمرکزبر اندیشهها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محقق میشود. قانونجذب قانون جهان شمولی است که میگوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید بهطور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف چکیده کاملقانونجذب باور به این مسأله است که با تمرکزبر اندیشهها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محقق میشود. قانونجذب قانون جهان شمولی است که میگوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید بهطور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف مورد نظر هماهنگ و همسو ساخت. ما هرآنچه را که اغلب به آن فکر میکنیم، چه خوب و چه بد، جذب میکنیم. مولانا قرنها پیش از آن که صحبت از قانونجذب بهعنوان یکی از قوانین موفقیتآمیز جهانی به میان آید و هماهنگی با کائنات در راستای نیل به مقصود و مطلوب در آن مطرح گردد، با آگاهی و هوشیاری، بسیاری از این قوانین را دریافته و این قانون را در کمال دقت به شکلی عملی و کاربردی معرفی نموده و به کار برده است؛ سراسر مثنوی مولانا ارائۀ قوانین جهانشمولی است که هر یک به نوعی حیطهای از قانونجذب را د ر بر میگیرد. این مقاله به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای و سندکاوی، به بحث و بررسی پیرامون تأثیرگذاری فکر و قوانین حاکم بر آن میپردازد. نتایج و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مولانا بسیار پیشتر از آنکه قانونجذب در علوم روانشناسی و فلسفۀ نوین مطرح گردد در لابهلای افکار و اندیشههای عرفانی خود به این قانون توجه ویژه و خاصی داشته است. مولانا در مثنوی به قانونجذب باعنوان قدر مشترک و این همانی اشاره میکند؛ این قدر مشترک سبب جذب چیزی میشود که به آن فکر میکنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - بررسی تطبیقی- تحلیلی معناشناختی استعارههای مفهومی و عرفانی درجزء اول قرآن و دفتر اول مثنوی مولوی
مریم امین افشار مسعود اکبری زاده مهدی محمدی نیابدیهی است که قرآن کتاب زندگی مسلمانان است و بر تمام فرهنگ و ادبیات اسلامی تأثیر فراوان داشته است. یکی از بزرگترین ادب آموختگان قرآنی مولانا جلال الدین مولوی بلخی است و اثر برجستۀ وی مثنوی هم آنچنان سرشار از مفاهیم و تعالیم فعال نیست قرآنی و عرفانی است که آن را قرآن فار چکیده کاملبدیهی است که قرآن کتاب زندگی مسلمانان است و بر تمام فرهنگ و ادبیات اسلامی تأثیر فراوان داشته است. یکی از بزرگترین ادب آموختگان قرآنی مولانا جلال الدین مولوی بلخی است و اثر برجستۀ وی مثنوی هم آنچنان سرشار از مفاهیم و تعالیم فعال نیست قرآنی و عرفانی است که آن را قرآن فارسی مینامند. در این مقاله برآنیم که از رویکرد استعارههای مفهومی وعرفانی به مقایسه و تحلیل در قرآن و مثنوی بپردازیم. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی معنا شناختی استعارههای جزء اول و و دفتر اول مثنوی مولوی پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که استعارات مفهومی به کار رفته در قرآن کریم در جزء اول قرآن در مورد موضوعاتی از قبیل زندگی دنیوی و راهنمایی بشر و تأثیرپذیری دل میباشد. در مثنوی نیز استعارات مفهومی در حیطه مفاهیم عرفانی و سیر و سلوک در راه رسیدن به معشوق اصلی میباشد که غالباً با مفاهیم مرتبط با عاشقی همانند آتش و دل و نی و غیره بیان شده است. در مجموع میتوان گفت وجه مشترک استعارات مفهومی قرآن کریم و مثنوی معنوی در بخشهای بررسی شده دل است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - تحلیل گفتمان عرفانی سلوک مرید در مثنوی براساس الگوی فرکلاف
فرج الله نخعی سرو هادی حیدری نیا عزیزالله توکلی کافی آبادتحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطۀ متن و نحوۀ تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی درب چکیده کاملتحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطۀ متن و نحوۀ تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی دربارۀ مراحل سیر و سلوک عرفانی بپردازد. این پژوهش در سطح توصیف، کاربرد واژگان هسته ای و روابط معنایی واژگانی و فرآیندها را در مثنوی بررسی کرد. در سطح تفسیر گفتمان های ترک تعلقات، برتری کشف و شهود، انکار عقل جزوی، تدریجی بودن سیر و سلوک و لزوم متابعت از پیر به عنوان گفتمان های غالب مشخص شد. در سطح تبیین نیز این نتیجه به دست آمد که مولوی گفتمان های مسلط عصر خود را در این باره باز تولید کرده و دیدگاه وی در این زمینه با ایدئولوژی غالب روزگار خود همسو است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - جلوههایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا
پروین رضاییتامل در اندیشههای مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو میشود وآفرینش تازهای ازآن دریافت میگردد. در دورة معاصر پژوهش کاربردی مورد توجة بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیش چکیده کاملتامل در اندیشههای مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو میشود وآفرینش تازهای ازآن دریافت میگردد. در دورة معاصر پژوهش کاربردی مورد توجة بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشههای عرفانی در عملگرایی بحث میشود. ضمن بیان مقدمهای در معرفی مولانا، جلوههایی از اندیشهها ونظریههای جاودان وی در عملگرایی، نشان داده میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آنها به عنوان عملگرایی بر زبان میرانند و از آن بحث میکنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنجهای و ناکامیهای انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی
مهرانگیز عزیزیمنامن محمدرضا شاد منامن جهاندوست سبزعلیپور حسین آریان سیدسعید احدزادهدر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیش چکیده کاملدر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیقترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کردهاند. مولانا جلالالدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیقترین تعابیر استعاری بهتصویرکشیده و مفهومسازی نمودهاند. مولوی در استعارههای شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره میبرد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالیکه بیدل چهرهای انتزاعیتر از عشق نسبت به مولوی ارائه میکند و استعارههای شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعارههای شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمیدهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام میشود. امّا با گسترش کلام بهکمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشهاش میزند و خوشههای تصویری زیبایی را میآفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - «بررسی و تحلیل نقش «امر و نهی» در دفتر پنجم مثنوی مولوی»
معصومه حبیب وند محمدصادق تفضلیپژوهش حاضر با عنوان بررسی و تحلیل نقش امر و نهی در دفتر پنجم مثنوی مولوی در پی آن است تا با شیوهی تحلیلی- کتابخانهای، دو اصطلاح از اصطلاحات رایج فرهنگ اشعار مولانا یعنی: امر و نهی را با استناد به دفتر پنجم مثنوی معنوی و اصول علم معانی مورد بررسی قرار داده و بدین طریق چکیده کاملپژوهش حاضر با عنوان بررسی و تحلیل نقش امر و نهی در دفتر پنجم مثنوی مولوی در پی آن است تا با شیوهی تحلیلی- کتابخانهای، دو اصطلاح از اصطلاحات رایج فرهنگ اشعار مولانا یعنی: امر و نهی را با استناد به دفتر پنجم مثنوی معنوی و اصول علم معانی مورد بررسی قرار داده و بدین طریق چیستی و چگونگی این دو اصطلاح را، به منظور کشف معانی ثانوی برخی ابیات در این اثر یاد شده به خواننده بنمایاند که: هدف از قواعد و اصول علم معانی بررسی و جستن معانی تحت لفظی جملات نیست بلکه بررسی و جستن معانی ثانویه جملات است که میتواند آن را افاده کند. در این علم جملات به دو دستهی خبری و انشایی تقسیم میگردند. جملات خبری جملاتی است که صدق و کذب بر آنها وارد است و در مقابل جملات انشایی که احتمال صدق و کذب در آن نرود. در بررسیهای انجام شده در این پژوهش معلوم میشود که مثنوی مولوی اثری عرفانی و تعلیمی است و بدیهی است که جملات امر و نهی در آن کارکرد وسیعی دارد خاصه اینکه ذهن مولانا مفاهیم و موضوعات اخلاقی و عرفانی را به شیوههای گوناگون در ذهن و ضمیر خواننده و شنونده تاثیرگذاراست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - تحلیل جمالشناسانة تقابل مرگ و حیات در مثنوی مولانا
رقیه پورمقدم چوکامی رضا حیدری نوری رضا فهیمیچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولان چکیده کاملچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولانا از آنجا که عمدتاً بر بنیاد آفرینش هستی خلق شدهاند بیتردید حاصل برخورد جمالشناسانه با عناصر و مظاهر این آفرینش هستند از سوی دیگر، یکی از راههای کشف جهان ذهنی هنرمند، بررسی تصاویر ادبی و بلاغی شعر شاعر است. مثنوی مولانا نوعی مکاشفه و اشراق درونی شاعر در برخوردی زیباییشناسانه با جان مایة هستی یعنی مسألة مرگ و حیات است. وحدت و تنوع و تکرار مقولة مرگ و زندگی در قالب تضاد و تقابلی هنرمندانه از مباحثی است که موجب پویایی زبان و معنا به صورت هرچه بیشتر در شعر مولانا شده است؛ تا جایی که میتوان این هنر تقابل را نوعی ویژگی سبکی مولانا دانست که به ویژه در اندیشة عرفانی او و مسألة تقابل وحدت و کثرت ریشه دارد. در این نوشتار تقابل جمالشناسانة مرگ و زندگی در مثنوی با توجه به فرآیند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن کثرت ، با توجه به مرگ و حیات به روش کتابخانهای و به شیوة توصیفی - تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - بررسی زیبائی آفرینی در مثنوی های عطار نیشابوری
عشرت ایشان آقا محمد فاضلی محمد علی شریفیانچکیدهدر مقاله حاضر که در حوزه زیبایی شناسی است، ابتدا به تعریف مفهوم زیبایی و زیبایی شناسی و سپس به نقد برخی از نظریه های عطّار نیشایوری و دلایل هنری بودن و ادبیّت شعر از طریق گزاره های عاطفی و جمال شناسی پرداخته شده است. زیبایی امری نسبی بوده، و با توجه به شرایط تاریخی چکیده کاملچکیدهدر مقاله حاضر که در حوزه زیبایی شناسی است، ابتدا به تعریف مفهوم زیبایی و زیبایی شناسی و سپس به نقد برخی از نظریه های عطّار نیشایوری و دلایل هنری بودن و ادبیّت شعر از طریق گزاره های عاطفی و جمال شناسی پرداخته شده است. زیبایی امری نسبی بوده، و با توجه به شرایط تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی قابل بررسی است. معیارهای زیبایی شناسی شامل موارد گوناگونی است که در میان اقوام و ملل مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. عطّار نیشابوری آموزگار زیبایی و زیبایی آفرینی بود و عشق در مثنوی هایش مظهر کشش انسان به جمال و کمال می باشد. عطّار، زیبایی را دو قسم می داند: یکی زیبایی معنوی که در آن عالم مظهر و جلوه گاه حضرت حق است. نوع دیگر، زیبایی ظاهری است که در آن معشوق زمینی مظهر و تجلّی جمال الهی می شود. به کارگیری عناصر زیبایی شناسی در شعر، دریافتن عاطفه و ادراک شاعر توسط مخاطب، و توجه به سهل ِممتنع بودن مثنوی های عطّار نیشابوری از عواملی است که تأثیر به سزایی در ادراک زیبایی شناسی به جای می نهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - بررسی نمودهای مبتنی بر وحدت در مثنوی
صدیقه هاشمی محمدرضا قاری محسن ایزدیارادبیات عرفانی گسترده ترین حوزه ادبی در ایران می باشد که نقش مهمی در پروراندن اخلاق و فرهنگ را ایفا می نماید. شعر عرفانی شعری است که ارباب معانی در بیان اصول و حقایق معنوی سرودهاند و شاعران عارف این معارف را به زبان رمز و نماد انتقال دادهاند. پژوهنده ابتدا اشارهای به چکیده کاملادبیات عرفانی گسترده ترین حوزه ادبی در ایران می باشد که نقش مهمی در پروراندن اخلاق و فرهنگ را ایفا می نماید. شعر عرفانی شعری است که ارباب معانی در بیان اصول و حقایق معنوی سرودهاند و شاعران عارف این معارف را به زبان رمز و نماد انتقال دادهاند. پژوهنده ابتدا اشارهای به تعریف نماد نموده است و سپس با معرفی مولوی و جایگاه او در ادبیات عرفانی به دیدگاه وی در مورد وحدت پرداخته است.آنچه در مورد شعر و اندیشه مولوی قابل تامل است، بسط اندیشه های عرفانی و اخلاقی در آثار این شاعر گرانقدر می باشد. در این پژوهش که به صورت توصیفی_ تحلیلی(کتابخانه ای) صورت پذیرفته است با مطالعه مثنوی معنوی چند داستان مورد بررسی قرار گرفتند که در آن ها با استفاده از نماد های گوناگون، اهمیت وحدت و عشق به معبود و بازگشت به جایگاه اصلی به زیبایی نمایان شده است.واژه های کلیدی:شعر عرفانی، نماد، نماد در مثنوی، وحدت پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - بررسی مقایسهای تصویرآفرینی با جنگ ابزارها در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی و مثنوی وصف آلات جنگ میرزا محمد طاهر وحید قزوینی
محمدحسین تشکری بافقی فاطمه غفوری مهدی آباد پوران یوسفی پور کرمانیدر میان آثار ادبی از شاعران جهان، به سرودههایی برمیخوریم که از آنها به نام شاهکارهای ادبی جهان یاد میشود. شاهنامۀ فردوسی یکی از آنها است. یکی از این موضوعات که به فراخور حماسی بودن بخشهای مهمی از این کتاب سترگ در آن حضوری چشمگیر دارد، آیینها و فنون و ابزارهای رزم چکیده کاملدر میان آثار ادبی از شاعران جهان، به سرودههایی برمیخوریم که از آنها به نام شاهکارهای ادبی جهان یاد میشود. شاهنامۀ فردوسی یکی از آنها است. یکی از این موضوعات که به فراخور حماسی بودن بخشهای مهمی از این کتاب سترگ در آن حضوری چشمگیر دارد، آیینها و فنون و ابزارهای رزم است که تاکنون پژوهشی دربارۀ آن انجام نگرفته است. ابزارهای رزمی در آفرینش تصاویر هنری نقش مهمی دارند بهگونهای که در سراسر شاهنامه چه در توصیف صحنههای نبرد و رزم و چه در توصیف صحنههای بزم از آنها استفادهشده است. مثنویآلات جنگ، اثر وحید قزوینی یکی از شاعران قرن 11و12هجری است که دارای هشتصد بیت و در توصیف ابزارهای جنگی سروده شده است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تطبیقی به بررسی مقایسهای بین شاهنامه و مثنوی آلات جنگ میرزا محمد طاهر وحید قزوینی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین تصویرآفرینی با جنگ ابزارها در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی و مثنوی وصف آلات جنگ میرزا طاهر قزوینی، تفاوت معناداری در نوع ابزارها، میدانهای جنگی، نگرش به ابزارآلات، صور خیال و... وجود دارد. ازآنجاکه تاکنون دربارۀ این مثنوی پژوهشی صورت نگرفته است نویسنده درصدد آن است تا ضمن معرّفی این شاعر به بررسی این اثر پرداخته و با شاهنامۀ فردوسی مقایسه و وجوه تشابه و تفاوت آنها را مشخّص نماید و میزان و چگونگی تأثیرپذیری این شاعر در وصف جنگ ابزارها از شاهنامۀ فردوسی را بیان نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - رویکرد بلاغی مسند در مثنوی وصف آلات جنگ سرودۀ میرزا محمّد طاهر قزوینی
محمدحسین تشکری بافقی فاطمه غفوری مهدی آباد پوران یوسفی پور کرمانیمثنوی آلات جنگ سرودۀ میرزا محمّدطاهر قزوینی، از آثار منظوم و ارزشمند قرن یازدهم و اوایل دوازدهم هجری است. این اثر دارای 800 بیت میباشد و در قالب مثنوی سروده شده است. میرزا محمّد طاهر در مثنوی وصف آلات جنگ از ظرفیّتهای زبانی، بیشترین بهره برده است و از ساختارهای ویژه گ چکیده کاملمثنوی آلات جنگ سرودۀ میرزا محمّدطاهر قزوینی، از آثار منظوم و ارزشمند قرن یازدهم و اوایل دوازدهم هجری است. این اثر دارای 800 بیت میباشد و در قالب مثنوی سروده شده است. میرزا محمّد طاهر در مثنوی وصف آلات جنگ از ظرفیّتهای زبانی، بیشترین بهره برده است و از ساختارهای ویژه گفتار برای القای ظرافت معنایی و اهداف بلاغی استفاده کرده است. معانی ثانوی بیتها و جملهها یکی از مهمترین ابزارهای تأثیر سخن در مخاطبان است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای ضمن معرّفی مختصری از شاعر و معرّفی اثر ارزشمندش به بررسی رویکرد بلاغی مسند در این مثنوی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که بیشترین و کمترین رویکرد بلاغی (اغراض ثانوی) مسند در مثنوی وصف آلات جنگ کدام است؟ هدف این پژوهش بیان ارزشهای بلاغی در مثنوی وصف آلات جنگ بر اساس مباحث گوناگون علم معانی، بخصوص رویکرد بلاغی مسند است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاعر در مثنوی خود از تمام شگردها و قابلیّتهای زبانی در ساختار علم معانی بهخوبی بهره گرفته و کلام خود را بهگونهای به این فن آراسته است و استفادۀ بهینه از علم معانی باعث ماندگاری و تأثیرگذاری کلام و دلانگیزی سخن شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - کاربرد تذییل یکی از انواع شیوههای تأکید بلاغی مولانا در مثنوی معنوی
فرج الله نخعی سرو هادی حیدری نیا عزیزاله توکلی کافی آبادتذییل از مقولههای علم معانی است که معمولاً در جمله و شبه جمله به کار میرود و از انواع اطناب است. اطناب یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و مؤثر میسازد و آن را بهمقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال و درخور موضوع بحث میگرداند. بیشترین موارد کاربرد تذییل د چکیده کاملتذییل از مقولههای علم معانی است که معمولاً در جمله و شبه جمله به کار میرود و از انواع اطناب است. اطناب یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و مؤثر میسازد و آن را بهمقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال و درخور موضوع بحث میگرداند. بیشترین موارد کاربرد تذییل در مثنوی، مربوط به تمثیلهایی است که مولانا برای تأیید مطالبش به آوردن آنها اقدام کرده است، زیرا غرض اصلی وی توضیح و تبیین یک مطلب است که زنجیرۀ حکایتهای پیدرپی او در مثنوی، هرکدام استدلال و تأییدی برای همان موضوع اوّلیه است و بدین ترتیب است که بسیاری از عرفا و مثنویشناسان، سراسر مثنوی را یک مطلب واحد میدانند که از تسلسل حکایات حاصل شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای درصدد آن است تا به بررسی موضوع تذییل در علم معانی بر مبنی کتاب مثنوی شریف بپردازد و همچنین برآن است تا دریابد هنر مولانا در کاربرد تذییل چیست و علت استفاده مولانا از آن و مقاصد و معانی مورد نظر وی در کاربرد آنچه بوده است؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - تأملی بر سبک مولانا در استخدام جری و تطبیق در استعارههای تأویلی قرآنی
محمدابراهیم مالمیر لیلا مدیریجری و تطبیق، اصطلاحی است برگرفته از روایات که از اصل آبشخور وحدت معنایی و تکثر مصداقی مایه میگیرد و در حقیقت یکی از معانی اصطلاحی تأویل و عبارت است از انطباق و حمل الفاظ و آیات بر مصادیقی غیر از آنچه که آیات در باره آنها نازل شده و جزء قضایای خارجیه غیر محضی قرار میگ چکیده کاملجری و تطبیق، اصطلاحی است برگرفته از روایات که از اصل آبشخور وحدت معنایی و تکثر مصداقی مایه میگیرد و در حقیقت یکی از معانی اصطلاحی تأویل و عبارت است از انطباق و حمل الفاظ و آیات بر مصادیقی غیر از آنچه که آیات در باره آنها نازل شده و جزء قضایای خارجیه غیر محضی قرار میگیرد که میتواند بر مصادیق، افراد، شرایط و مقتضیات هر زمان قابل تطبیق باشد. نتیجه آنکه دلالت روایات نیز بر جری و تطبیق تمام است و اصل آن را ادله نقلی امضاء کرده و عقل و عرف نیز بر آن صحه میگذارد. از دیگر سو برای اظهارات اسرار معرفت و انشای درر مکنون دریای محبت، غالباً از استعاره و مجاز استفاده میشود و این دو سبک محور همه روشهای مختلفی هستند که در تأویل قرآن بهکار میروند. بنابراین موضوع مورد بررسی در این مقاله که برای اولینبار صورت میگیرد پاسخ تحلیلی این پرسش است که سبک مولوی در استخدام جری و تطبیق در استعارههای تأویلی قرآنی چگونه است تا از این رهگذر شگردهای تأویلی مولوی در خصوص تأویلات مبتنی بر وحدت معنایی و تکثر مصداقی در خلق استعارههای تأویلی مورد بحث قرار گیرد. لذا در این رهگذر از شواهد دیوان شمس و مثنوی استفاده شده و در موارد ممکن به بیان جنبههای تشبیه روایی، تشبیه، استعاره یا تمثیل قرآنی، تأویل تطبیقی و استعاره ادبی آنها پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - «تحلیل ماهی، یک نماد معنوی در مثنوی مولوی»
پروین گلی زاده مختار ابراهیمی افسانه سعادتیماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد چکیده کاملماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد های زبانی و ادبی و واژه های مرتبط با آن بررسی شد تا از این رهگذر امکان تقرب به دنیای ماورای این تصویر فراهم گردد. مولوی در مثنوی برای بیان مقاصد و اندیشه های خود بارها از ماهی در قالب مفاهیم مختلف نمادین بر پایه قرآن، احادیث و روایات و منابع تاریخی سود جسته است. ماهی در اندیشه شاعر معانی نمادین گوناگون همچون عارف و سالک حقیقت، انسان کامل و انسان بهشتی، وسیله هدایت و گاه معنایی متفاوت با معانی مذکور مانند زمین، جسم و انسان دنیوی یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - علم سودمند ازمنظر مولانا در مثنوی
زهرا باباپور محمدرضا صرفی عنایت الله شریف پورمولانا جلال الدین رومى یکى از عارفان و عالمان بزرگ مسلمان و پرورش یافته مکتب تصوف است. او گرایش هاى عرفانى پیش از خود را به خوبى می دانست و از آرا و عقاید فلاسفه، متکلمان و فقها آگاهى داشت. از مجموعه اشعار چنین بر می آید که انس دیرینه ای با آیات و احادیث و تاریخ و حکمت چکیده کاملمولانا جلال الدین رومى یکى از عارفان و عالمان بزرگ مسلمان و پرورش یافته مکتب تصوف است. او گرایش هاى عرفانى پیش از خود را به خوبى می دانست و از آرا و عقاید فلاسفه، متکلمان و فقها آگاهى داشت. از مجموعه اشعار چنین بر می آید که انس دیرینه ای با آیات و احادیث و تاریخ و حکمت اسلامی داشته است. مولانا همواره علم را ستوده است ولی پیوسته علومی را مفید و مثمر ثمر می داند که بتواند انسان را به سرچشمه الهی برساند او علم را نعمتی بزرگ می شمارد که همچون نوری در باطن انسان، نردبان تعالی و عروج می شود. لذا علمی را سودمند می داند که برخاسته از معرفت و آگاهی باشد و راهگشای انسان باشد و او را به سوی معنویت و اخلاق پیش ببرد. در این مقاله با عنوان علم سودمند از نظر مولوی، کوشش میشود که به بررسی علوم نزد مولانا پرداخته شود و حقیقت علم سودمند از نظر مولوی تبیین شود که علم سودمند چگونه می تواند انسان را به حقیقت واحد و جاودانگی برساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - بازتاب اصل میان در شاهنامۀ فردوسی ومثنوی مولوی
رضا ساریخانی قدمعلی سرامی عبدالحسین فرزادموضوع این نوشتار بازتاب اصل میان در شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی فردوسی و مثنوی مولانا جلالالدین است. پژوهندگان با روش توصیفی- تحلیلی نخست به بیان معنای میان به عنوان مایۀ پیوند و آفریننده و تفاوت آن با وسط و واسطه میپردازند سپس با ارائۀ نمونهها و تصاویری از آثار فوق نشا چکیده کاملموضوع این نوشتار بازتاب اصل میان در شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی فردوسی و مثنوی مولانا جلالالدین است. پژوهندگان با روش توصیفی- تحلیلی نخست به بیان معنای میان به عنوان مایۀ پیوند و آفریننده و تفاوت آن با وسط و واسطه میپردازند سپس با ارائۀ نمونهها و تصاویری از آثار فوق نشان میدهند که در نقشاندیشی ایرانیان، گیتی و مردم (انسان)، تخمهای همبستۀ یک خوشهاند و همگی از یک بُنمایه برآمده و روییدهاند. بر این اساس میان، که مایۀ پیوند، تحوّل و دوستی است بی آنکه دیده شود به عنوان گنج مخفی درون و میان چیزها روان و مایۀ هستی و دوام آنهاست. بر بنیان این تصویر، ارج همۀ پدیدههای گیتی (خورشید، ماه، بامداد، غروب...) و انسان (نبی، شاه، پهلوان و ...) در این است که نه عامل جنگ، بریدن و جدایی که مایۀ پیوند، هماهنگی و آفریدن وحدت رنگارنگیها (تفاوت ها و تضادها) با هم و پیدایش زیبایی باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - تحلیل روانشناختی شخصیتهای داستان پادشاه و کنیزک مثنوی بر اساس نظریه اریک برن
مهدی رضائی علی سینا رخشنده مند مرضیه رستمیتحلیل رفتار متقابل نظریهای برای شناخت رفتار، احساس و ذهنیت افراد در بستر روابط شخصیتها است که در آن تصویری از ساختار روانی انسانها ارائه میگردد. از الگوی سهگانه حالات نفسانی؛ یعنی والد، بالغ و کودک در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی استفاده میشود. مثنوی مولانا ج چکیده کاملتحلیل رفتار متقابل نظریهای برای شناخت رفتار، احساس و ذهنیت افراد در بستر روابط شخصیتها است که در آن تصویری از ساختار روانی انسانها ارائه میگردد. از الگوی سهگانه حالات نفسانی؛ یعنی والد، بالغ و کودک در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی استفاده میشود. مثنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی، حاوی سرگذشت گروههای بشری، با هر طیف اعتقادی و رفتاری است و ویژگیهای روانی_ رفتاری در آن موشکافانه منعکسشده است و پژوهشگر میتواند با تحلیل محتوای داستانها، شخصیت قهرمانان را روانکاوی کند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و استقرایی و در چارچوب نظری تحلیل رفتار متقابل اریک برن انجام شده است و سه لایه شخصیت والد، بالغ و کودک وی، با توجه به ابعاد سهگانه شخصیت، شخصیت های داستان پادشاه و کنیزک مثنوی را توصیف و تحلیل می-کند. در این بررسی معلوم میشود که شخصیتهای داستان در موقعیتهای مختلف چگونه عمل میکنند و رفتارهای آنان ریشه در چه تنشهای روحی و روانی دارد. هدف از این پژوهش تحلیل رفتارهای شخصیتهای این داستان بر اساس الگوی اریک برن برای دستیابی به خصوصیات روحی و روانی شخصیتها است. نتایج بررسی مؤلفههای تحلیل رفتار متقابل در داستان نامبرده نشان میدهد که در روابط میان شخصیتها هر سه حالت نفسانی با تمام ویژگی های روانشناختی آن دیده می شود و پادشاه از نظر ابعاد سه گانه شخصیت جامع ترین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - ارزیابی و نقد شرح مثنوی رینولد. ا. نیکلسون
راضیه خوش ضمیرمولانا نزد اکثریت غربیها یکی از بزرگترین معلمان معنوی جهان است و از همین جهت است که اشعار او را ترجمه میکنند و دربارة افکار و آثارش، کتابها و مقالات پژوهشی مینویسند و بدین وسیله راه را برای تحقیقات و مطالعات هرچه بیشتر در این خصوص هموار میکنند.این نوشتار با بررسی ش چکیده کاملمولانا نزد اکثریت غربیها یکی از بزرگترین معلمان معنوی جهان است و از همین جهت است که اشعار او را ترجمه میکنند و دربارة افکار و آثارش، کتابها و مقالات پژوهشی مینویسند و بدین وسیله راه را برای تحقیقات و مطالعات هرچه بیشتر در این خصوص هموار میکنند.این نوشتار با بررسی شرح مثنوی نیکلسون در تلاش است تا مهمترین آسیبهای موجود، در دو بخش مقدمه و شرح، طبقهبندی و بیان شود و به توصیف و نقد فرایند روششناسی او پرداخته شود. این تحقیق نشان میدهد که شرح مثنوی نیکلسون در کنار محاسنی مانند: مراجعه به منابع گسترده و مستند سازی مطالب، کاستیهایی نیز دارد. مهمترین ضعفهای موجود در مقدمه اثر عبارتند از: ، بیتوجهی به ویژگی سبکیاثر، کم توجهی به تبیین جایگاهاثر، عدم معرفی منابعتکمیلی. مهمترین کاستیهای موجود در شرح، عبارتنداز: پیچیده کردن مفاهیم ساده، در بعضی موارد افراط و تفریط در توضیح ابیات، عدم ارجاع به شمارة آیات قرآنی . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - زِنای چشم یا رَنای چشم؟ نقدی بر تصحیح بیتی از مثنوی مولوی
بهزاد برهاندر تصحیح نسخههای خطّی، نقاط و فاصلۀ بین حروف و کلمات نقش تعیینکنندهای دارند. اگر در یک عبارت، کلمهای به چندین شکل خوانده شود که هرکدام معنایی مناسب آن بافت داشته باشد، یا اگر فاصلهای بین یکی از حروف کلمه، آن را به دو شکلِ معنادار مختلف تبدیل کند، انتخاب شکل درست دش چکیده کاملدر تصحیح نسخههای خطّی، نقاط و فاصلۀ بین حروف و کلمات نقش تعیینکنندهای دارند. اگر در یک عبارت، کلمهای به چندین شکل خوانده شود که هرکدام معنایی مناسب آن بافت داشته باشد، یا اگر فاصلهای بین یکی از حروف کلمه، آن را به دو شکلِ معنادار مختلف تبدیل کند، انتخاب شکل درست دشوارتر است. حال اگر تفسیرپذیری و خاصّه شیوۀ خاصّ تفاسیر عرفانی را نیز در این خوانشها دخیل کنیم، با انتخابهای بیشتری مواجهیم که هرکدام بهگونهای تأویل و تفسیر میشود.در دفتر چهارم مثنوی مولوی، در داستان قصۀ عطارى که سنگ ترازوى او گل سر شوى بود... عبارتی هست که بنا بر فاصلۀ بین حروفش و داشتن یا نداشتن نقطه، به چند شکل مختلف خوانده میشود. هرکدام از مصحّحان و مفسّران مثنوی شکلی را برگزیده و بنای تصحیح و تفسیرشان را بر آن گذاشتهاند. این ضبطها و تفسیرهای برگزیده نارساییهایی دارد. برآنم تا با بررسی حالتهای ممکن ضبطهای این عبارت و نگاهی به اهمّ شروح مثنوی، پیشنهادی ارائه دهم که نارسایی ضبطهای پیشین را نداشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - پیشگفتارهای سوررئالیسم در سیر العباد الی المعاد، منطقالطیر و دفتر سوم مثنوی معنوی
کیمیا تاج نیا مهدی اویسی کهخا اسماعیل اسلامینظریۀ سوررئالیسم که توسط بینانگذار فرانسوی؛ آندره برتون و همراهانش مطرح شد؛ به خودی خود شکل نگرفت و زمینهها و پیشگفتارهای بسیاری در شکلگیریاش نقش داشتند. از جمله آن زمینهها میتوان به زمینههای فلسفی، عقلگریزی، هنجارشکنی و کشف و شهود اشاره کرد و از میان پیشگفتاره چکیده کاملنظریۀ سوررئالیسم که توسط بینانگذار فرانسوی؛ آندره برتون و همراهانش مطرح شد؛ به خودی خود شکل نگرفت و زمینهها و پیشگفتارهای بسیاری در شکلگیریاش نقش داشتند. از جمله آن زمینهها میتوان به زمینههای فلسفی، عقلگریزی، هنجارشکنی و کشف و شهود اشاره کرد و از میان پیشگفتارها میتوان به نظریات سقراط، افلاطون، نظریات روانکاوانۀ فروید و یونگ، نظریههای دادائیسم، رمانتیسم و به ویژه شعر صوفیان ایران کهن اشاره کرد. پیشگفتارهایی که سنایی، عطار و در پی آنها مولانا در اشعارشان در پی عناصر صوفیانه و شعر صوفی مطرح کردند؛ بیشترین قرابت گفتمانی را با نظریه و عناصر سوررئال داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر ضرورت بررسی پیشگفتارهای سوررئالیستی را در مثنویهای سیرالعباد الی المعاد، منطقالطیر دفتر سوم مثنوی معنوی با کمیت تقریبا یکسانی احساس کرده است. از این رو، برآن است تا با هدف توسعهای، در راستای کشف عناصر سوررئالیست در آثار مورد پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی بهره جوید. نتایج اولیۀ پژوهش حاکی از آن است که پیشگفتارهای عناصر سوررئالیستی در مثنویهای مورد بررسی، به صورت آشکار و ضمنی نمایان شده است. طوری که سه شاعر عارف نامی به طور آشکار همان عناصر را در اشعارشان از لوازم و عناصر مهم عرفان مطرح کردند و گاهی با اشارهها، استعارهها و تشبیههای تمثیلی و نمادین عناصر عرفان را مطرح کردند که آنها نیز در نظریۀ سوررئالیسم مشترک بودهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - نماد شناسی رمز« باز» در منطقالطّیر عطار و مثنوی معنوی مولوی
رضا اشرف زاده نسرین قدمگاهی مهیار علوی مقدمپرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پ چکیده کاملپرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پادشاهی مشخص شده است. در ادب عرفانی عمدتاً نماد روح است. در نتایج به دست آمده؛ باز در منطقالطیر بهگونۀ پارادوکسی گاه کم همّت و بستۀ "مردار دنیا"است و گاهی دارای ارزشهای والای انسانی است و نشان از همّت بلند انسان کامل دارد. این بلند همّتی، از طرفی شامل دنیا طلبی و مردار خواری و در نوع متعالی، سیر در عالم جبروت است. مولوی از باز به عنوان انسان کامل یاد میکند. او از انسانکامل، شمس را اراده نموده امّا در تأویلی فراتر، قطب عالم امکان، حضرت علی(ع)، را باز" ساعد سلطان"و باز "عنقاگیرِشاه"بیان میکند. عطار به طریق پند، راه سلوک را برای رسیدن به مدارج کمال بیان میکند و مولوی علاوه بر آن، پیچ و خم راه و بی راهههایی را که آدم وار، آدم دچار خطا می شود،تا بازگشت و رسیدن به حقیقت ذکر می نماید. هردوشاعر در پرواز تا عرصۀ حقیقت، عاجزانه از خدا، طلب یاری می کنند . "درد" در سلوک عطار به صراحت بیان می شود،مولوی در پیروی از عطّار، درد را در نمونههای نمادین خود بهگونه تشبیه تمثیل عرضه میدارد.نماد باز در نگاه عطّار و مولانا، تکیه بر نگاه اساطیری – عرفانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف
حسین صادقی محمّد امیر مشهدی عبدالعلی اویسیبررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب ف چکیده کاملبررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب فارسی از جمله روایت فردوس الحکمه، نظامی عروضی در چهار مقاله، عطّار در مصیبت نامه و نظامی گنجه ای در اقبال نامه اقتباس کرده و با دخل و تصرف های منحصر به فرد خود، با بن مایه ای کاملا عرفانی، به شیوه ای بسیار نظام مند، گیرا و مؤثر بازتولید کرده است. در این پژوهش سعی شده است وجوه روایتی این حکایت ها بر پایه ی نظریه تزوتان تودوروف بررسی گردد تا از این رهگذر، مولفه های درون ساختاری حکایت ها که موجب گسترش و حرکت منطقی داستان ها می شوند، نشان داده شوند و بدینوسیله عوامل بنیادین شکل گیری داستان ها مشخص گردند و در نهایت آشکار شود که بسامد هر یک از وجوه روایتی در داستان ها به چه میزان است که این مهم خود ساختار نهایی حکایت را نشان خواهد داد. کلیدواژه ها: روایت، روایت شناسی، وجوه روایتی، تزوتان تودوروف، مثنوی، شاه و کنیزک. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - بررسی تطبیقی سنّت امتحان الهی در قرآن کریم و مثنوی مولانا
طاهره شاکریانبر پایه نصّ صریح قرآنی، سنّت امتحان یکی از قوانین تشریعی الهی است که تأثیر بسزایی در سعادت و شقاوت انسان دارد. هدف این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی امتحان الهی از منظر قرآن کریم و مثنوی مولوی میباشد. امتحان الهی امری دائمی است، که بسامد گستردۀ آن در قرآن چکیده کاملبر پایه نصّ صریح قرآنی، سنّت امتحان یکی از قوانین تشریعی الهی است که تأثیر بسزایی در سعادت و شقاوت انسان دارد. هدف این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی امتحان الهی از منظر قرآن کریم و مثنوی مولوی میباشد. امتحان الهی امری دائمی است، که بسامد گستردۀ آن در قرآن کریم و مثنوی معنوی رسالتی بزرگ را گوشزد میکند. همۀ انسانها در هر مقامی، حتّی پیامبران الهی، برای تکامل و تعالی، از امتحان فردی، خانوادگی، قبیلهای، گروهی و قومی مستثنی نیستند. نتیجۀ پژوهش حاضر، حکایت از کلمه ای کلیدی دارد که تم اصلی همه امتحانهای الهی درقران کریم و مثنوی معنوی مدّ نظر تحقیق است ،امتحان الهی سبب تامین سعادت انسان است و هدف هر امتحانی شناخت نفس، ظرفیت ،تعالی و تکامل و یکی از امورضروری در تامین سعادت انسان است تا به اصل خویش بپیوندد. واژگان کلیدی: مثنوی، مولوی، قرآن کریم، امتحان الهی ، ابتلاء، فتنه، بلا.. . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - تعامل هستی شناسانۀ زبان با مسئلۀ فهم از دیدگاه مولانا بر اساس نظریۀ گئورگ گادامر
آرزو برومندی رضا فهمی ملک محمد فرخزادزبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، ا چکیده کاملزبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، امری زبانی است. در واقع زبان نشانۀ واقعی محدودیت ماست. زبان همواره ما را احاطه کرده است؛ گادامر لحظۀ تکوین فهم را لحظۀ همزبانی مینامد، لحظهای که زبان مفسر با زبان اثر آمیخته و ممزوج شده و زبانی مشترک پدید میآید، از نظر گادامر در رویارویی با متن ما چنان محو معنا میشویم که نقش زبان را فراموش میکنیم. مولانا در مقام یک شاعر و عارف بلندپایه بیش از دیگران در باب زبان و کمّ و کیف فهم حاصل از آن سخن گفته است این امر تنها از آنرو نیست که او شاعر است بلکه از آن جهت است که وی در مقام یک عارف عاشق ناگزیر بوده است با سخنگویی و زبان آوری ، دریافتها و تجارب خود را بیان کند. نتایج این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و برپایۀ دادههای کتابخانهای و روش سندکاوی به دست آمده است نشان میدهد که مولانا همراستا با تئوری هرمنوتیکی فهم گئورگ گادامر زبان را امری نارسا در مسئلۀ فهم میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - برداشت های عرفانی مولوی از داستان قرآنی حضرت یوسف در مثنوی
علی حاتمی ملک محمد فرخزادیکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی، رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد، زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است، یکی از این داستان ها داستان حضرت یوسف است. براساس سورهی یوسف در قرآن، زندگی حضرت یوسف(ع)، مشحون از حوادث و رویدادهای تلخ و چکیده کاملیکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی، رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد، زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است، یکی از این داستان ها داستان حضرت یوسف است. براساس سورهی یوسف در قرآن، زندگی حضرت یوسف(ع)، مشحون از حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین است؛ مولانا از رویدادهای مختلف زندگی یوسف برداشتی عرفانی دارد و در مثنوی، بسیاری از این رویدادها و شخصیت ها را به صورت رمز و تمثیل به کار برده است. در این پژوهش سعی شده این برداشتهای عرفانی و رمزها و تمثیلها، کشف و بیان شود و بدین منظور، نخست داستان یوسف در قرآن به خوبی مطالعه و پس از فیشبرداری و دستهبندی ابیات مربوط به یوسف(ع) در مثنوی، بر اساس سیر تاریخی رویدادها، متن اصلی نوشته شد. یوسف در مثنوی، نماد روحی است که در چاه ظلمانی جسم گرفتار میشود، سپس با رسن عنایت حق، از این چاه بیرون می-آید و به سوی مصر کمال میرود. خوابها و تعبیرهای آن هم، اشاره به کشف و شهود عرفانی یوسف یعنی عارف و انسان کامل دارد؛ از نظر مولانا، خواب و رؤیا دریچهای است به سوی عالم کشف و شهود و وحی و الهام و موجب گشایش و رهایی روح از زندان تن و دنیا میشود. و زلیخا نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی و از مظهر جمال حق، که همان یوسف(انسان کامل) است، به سرچشمه ی حقیقت می رسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - نکات تعلیمی در منظومههای حماسی با تکیه بر مثنوی هفت لشکر
فهیمه گردگیران مریم محمودی احمدرضا یلمه هاادبیات تعلیمی گونهای از ادبیات فارسی است که دربرگیرنده تعالیم اخلاقی و آموزشدهندۀ آن است. این گونۀ ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده است با اندرزهای آذرباد مهر سپندان، اندرز خسرو قبادان، یادگار بزرگمهر و داستان مینویخرد که بازمانده از ایران باستان چکیده کاملادبیات تعلیمی گونهای از ادبیات فارسی است که دربرگیرنده تعالیم اخلاقی و آموزشدهندۀ آن است. این گونۀ ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده است با اندرزهای آذرباد مهر سپندان، اندرز خسرو قبادان، یادگار بزرگمهر و داستان مینویخرد که بازمانده از ایران باستان است قدمت خود را به رخ میکشد و با آثار شاعرانی همچون فردوسی، سنایی، سعدی و ... ادامه مییابد. در میان انواع ادبی حماسه نیز این تعالیم را در خود دارد و در ادامۀ این مبحث آثاری همچون مثنوی هفتلشکر که اثری حماسی و دربرگیرندۀ تعالیم اخلاقی است، خودنمایی میکند. در این اثر که از شاعری ناشناس در قرن دوازدهم و محتملاً دورۀ صفویه کتابت شده است مواردی یافت میشود که نگارندگان را بر آن داشت تا به شیوۀ تحلیلی و توصیفی، دربارۀ ادبیات تعلیمی در این اثر دست به پژوهش بزنند. با طرح این پرسشها که دسته بندی ادبیات تعلیمی در ادب فارسی چگونه است؟ و شاخصههای ادبیات تعلیمی در مثنوی هفت لشکر کدام است؟ پس از بررسیها مشخص شد که سراینده با طرح مواردی همچون بزرگداشت خِرَد ، حمد خدا ، توکّل ، پذیرش پند پیران، طلب دعای خیر در حق دیگران و نیز با تبشیر و انذار و.. به طرح موضوعات اخلاقی پرداخنه است که می تواند در زندگی امروزه هم کاربرد داشته باشد از سوی دیگر شیوه نصیحت گویی مشفقانه در این منظومه و کاربرد انها در سراسر داستان نشان از ارزش واقعی اخلاقیات در نزد سراینده دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی
هادی عبّاس نژاد خراسانی رضا فرصتی جویباری حسین پارساییادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپ چکیده کاملادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوهی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان میدارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده میشود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را میتوان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون نظم و نثر فارسی (بر اساس نظریۀ ژارژ ژنت)
سیامک سعادتیبینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ازاینرو، میتوان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسندهای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان چکیده کاملبینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ازاینرو، میتوان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسندهای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان الهام میگیرد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه میشوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژارژ ژنت نظریۀ بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم میکند که در قالب: حضور صریح و اعلامشده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابلبررسی است. نگارنده در این نوشتار، ابتدا ریشۀ حکایات و اندیشههای عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی فارسی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریۀ بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده است. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهتها و تفاوتهای دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی پیش از خود را خوانده و آنها را در لابهلای مثنوی آورده است. هرچند در همۀ موارد بررسیشده، وی اندیشههای عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - مضامین اخلاقی در مثنوی تازه یافت شدۀ ظهیر کرمانی
پری مالملی احمدرضا یلمه ها پریسا داوریچکیدهآثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایه های معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش می دهد. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بی چکیده کاملچکیدهآثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایه های معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش می دهد. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بی بهره نبوده است. ظهیر کرمانی (1162 ق) که نامش در هیچ تذکره ای نیامده است از مفاخر شیعی مذهب ایران زمین است. مثنوی پر تمثیل او که 8743 بیت و در بحر رمل است، از آثار ناشناخته ی قرن دوازدهم است و تنها نسخه ی آن به خط نستعلیق و مشتمل بر 265 برگ با شماره ی 9530 در کتابخانه ی مجلس تهران نگهداری می شود. این نسخه شامل داستان های تمثیلی منظومی در بیان اندیشه های عرفانی، اخلاقی، دینی، عاشقانه و غیره است. او در انواع صنایع لفظی و معنوی، طبع آزمایی کرده است و با اشعار تعلیمی خود نکات اخلاقی را برای یک زندگی راستین و حقیقی هموار کرده است. ابیاتش از آیات و احادیث و زندگی ائمه و بزرگان نشأت گرفته است. از این رو لازم است که با وجود زندگی پر تب و تاب امروزی کلام ارزشمند ظهیر به دقت و ژرف نگری مطالعه و بررسی شود تا شاید شمه ای از زندگی و تجربیات گذشتگان مرهمی باشد بر دردهای اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی که روح هر انسان آزاده ای را می آزارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - کارکرد جملههای مرکب در مثنوی معنوی
زهره امانی عصمت خوئینیبخش بزرگی از دلنشینی کلام مولوی به شیوهی بیان و نحو کلام او مربوط میشود .مولویپژوهان اغلب از گیرایی کلام مولوی سخنها گفتهاند؛ امّا بسیاری از رمزهای این زبان پوشیده ماندهاست؛ برای کشف این زیباییها هیچ راهی جز تحلیل زبان وی وجود ندارد. پس نگارندگان برآن شدند تا ب چکیده کاملبخش بزرگی از دلنشینی کلام مولوی به شیوهی بیان و نحو کلام او مربوط میشود .مولویپژوهان اغلب از گیرایی کلام مولوی سخنها گفتهاند؛ امّا بسیاری از رمزهای این زبان پوشیده ماندهاست؛ برای کشف این زیباییها هیچ راهی جز تحلیل زبان وی وجود ندارد. پس نگارندگان برآن شدند تا با بررسی کارکرد نحوی و بسامد جملات مرکب در مثنوی به دریافت برخی از عوامل انسجامی این اثر مدد رسانند.این تحقیق بر اساس 1372 بیت از آغاز دفتر اوّل مثنوی انجام پذیرفته است و شیوهی کار مبتنی بر روش آماری و تجزیه و تحلیل ساختاری و طبقهبندی جملات است. از این بررسی نتایج قابل توجّهی در ارتباط تنگاتنگ محتوای متن با ساختمان جملهای زبان آن به دست آمده؛ در مثنوی جملههای مرکب به مراتب بیشتر از جملههای ساده مورد استفاده قرار گرفته است و از میان این جملات ، جملههایی که از یک پایه و یک پیرو ساخته شدهاند بسامد بیشتری دارند؛ این امر علاوه بر آن که انسجام متن را افزایش داده، با طولانیتر کردن جملهها بستر مناسبی برای محتوای آموزشی مثنوی فراهم آورده است، در بعضی از این جملات مرکب، مولوی با حذف حرف ریط ، خواننده را آزاد گذاشته تا خود حرف ربط مناسب را برگزیده و با توجّه به آن جملهی پایه و پیرو را انتخاب کند؛ و یا در بعضی از جملات مرکب پیچیده، بک جمله همزمان دو نقشِ پایه و پیرو را دارد،به این معنی که نسبت به جمله پیش و پس از خود، نقش آن متفاوت میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - تحلیل وادی معرفت در سه دفتر اول مثنوی
سید محمد امیری ندا پازاجنوشیدن شراب معرفت الهی کاری بس صعب و دشوار است؛ ولی خداوند که نهایت کمال و جمال است، مستور از کل موجودات نیست. او خلق کرده تا در صورت مخلوقات شناخته شود. مولانا در دریای بیکران مثنوی از معرفت حق تعالی بسیار سخن گفته است. به اعتقاد او هر چند خداوند قابل شناخت نیست و دل چکیده کاملنوشیدن شراب معرفت الهی کاری بس صعب و دشوار است؛ ولی خداوند که نهایت کمال و جمال است، مستور از کل موجودات نیست. او خلق کرده تا در صورت مخلوقات شناخته شود. مولانا در دریای بیکران مثنوی از معرفت حق تعالی بسیار سخن گفته است. به اعتقاد او هر چند خداوند قابل شناخت نیست و دلایل این دور از دسترس بودن را نیز بیان میکند ولی دست رد بر سینةارباب سلوک نمیزند و راههای شناخت حق را نیز بر میشمرد او معتقد است تا حضرت حق بویی از گلشن اسرار معرفت به دماغ جان نرساند شناختی حاصل نخواهد شد. از دیدگاه مولانا، شناخت و معرفت حق برای عارف نتایجی در بر دارد از جمله: اتصال علم عارف به علم حق، بسته شدن زبان، ترس و رسیدن به شادی مطلق. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - تأثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی از قرآن و دیگر متون پیشین بر مبنای نظریه ی پیرامتنیت ژنت
رامین خسروی اقبال میر جلال الدین کزازی فرهاد طهماسبیمثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید از مثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ در آن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس(به عنوان زبر متن) ومثنوی معنوی(به عنوان زیرمتن چکیده کاملمثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید از مثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ در آن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس(به عنوان زبر متن) ومثنوی معنوی(به عنوان زیرمتن) از قصص قرآنی (به عنوان سر متن) بر مبنای نظریه ی پیرامتنیت ژرار ژنت واکاوی شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که هم مولانا و هم نراقی برای تبیین فرم و اندیشه درحکایات خویش از قصص قرآنی، فرهنگ عامیانه، متون عرفانی پیشین و ... به عنوان سرمتن بهره جسته اند و بنابراین براساس نظریه ی ژنت می توان حاصل کار آنها را نتیجه ی ارتباط بینامتنی ای دانست که با دیگر متون برقرار ساخته اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - بررسی و تحلیل آفات زبان در سه دفتر اوّل مثنوی مولوی
سیدمحمد مهدی حسینی محمد علی خالدیانزبان مجرای ظهور اندیشه است و در زندگی انسان نقش حیاتی دارد و حرف زدن و به کار گرفتن زبان است که پرده از ماهیت انسان برمی دارد و میزان برخورداری انسان را از معرفت نشان می دهد و در عین حال بیش از حد ضرورت به کارگرفتن زبان به منزله ی غباری است که بر روی آینه می نشیند و نفس چکیده کاملزبان مجرای ظهور اندیشه است و در زندگی انسان نقش حیاتی دارد و حرف زدن و به کار گرفتن زبان است که پرده از ماهیت انسان برمی دارد و میزان برخورداری انسان را از معرفت نشان می دهد و در عین حال بیش از حد ضرورت به کارگرفتن زبان به منزله ی غباری است که بر روی آینه می نشیند و نفس انسان را تیره می گرداند و انسان را از کار اصلی خود که سیر در ملکوت باشد باز می دارد. با توجه به اینکه انسان تنها موجودی است که قادر به بیان کردن ضمیر خویش می باشد لذا زبان و مقاصدی که زبان ظهور می یابد در دستگاه وجودی بشر بسیار حایز اهمیت است و گذشتگان درباره آن به صورت جسته و گریخته بحث کرده اند. در مورد مولانا و اشعارش هزاران مقاله و صدها کتاب نوشته شده اما هنوز بخش عمده ای از زوایای پنهانی شخصیت مولانا و اشعارش در مثنوی همچنان بکر و دست نخورده مانده است شاید بتوان عامه پسند بودن مثنوی را یکی از علل عمدهی مقبولیت مولوی به شمار آورد. از اهداف این پژوهش که به بررسی آفات زبان پرداخته است، بررسی نقش زبان و اثرات آن در زندگی انسان و تبیین نقش زبان در تکامل و یا تنزل انسان می توان اشاره کرد. آنچه که از نتایج این تحقیق در مثنوی معنوی مولانا بدست آمد نشان داد که در واقع مهمترین آفات زبان بیشتر از جنس ناراستی های اخلاقی مانند تمسخر، عیب جویی، دروغ گویی، غیبت، ریاکاری، فریب دادن و فریب خوردن، تملق، سوگند نابجا، بی ادبی و حیله گری را می توان نام برد که در صورت کنترل نشدن زبان، دین و دنیای فرد را تباه می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - نگاهی به اهمیت نورالله در توصیف ماهیت معرفت صوفیانه با تکیهبر آرای مولانا
اختیار بخشیدر این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی ساختاری به موضوع جایگاه، ماهیت و کارکرد نورالله در فراست و بصیرت صوفیانه در مثنوی و متون مهم صوفیانه پرداخته ایم. در مقاله، ضمن بررسی ساختاری حدیث فراست مؤمن، که در باب فهم فراست و بصیرت صوفیانه از احادیث کلیدی است، به بررسی اه چکیده کاملدر این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی ساختاری به موضوع جایگاه، ماهیت و کارکرد نورالله در فراست و بصیرت صوفیانه در مثنوی و متون مهم صوفیانه پرداخته ایم. در مقاله، ضمن بررسی ساختاری حدیث فراست مؤمن، که در باب فهم فراست و بصیرت صوفیانه از احادیث کلیدی است، به بررسی اهمیت عناصری چون نورالله و نظر با نورالله در تبیین سرشت مبتنی بر نور و رؤیتِ فراست، بصیرت و معرفت صوفیانه پرداخته ایم و کوشیده ایم ماهیت و کارکردهای نورالله را در فراست و بصیرت صوفیانه، بهمنظور ارائۀ الگویی ساختاری که معرفت صوفیانه را توصیف کند، بررسی و تحلیل کنیم. یافته های تحقیق نشان میدهد که عنصر کانونی و بنیادین نورالله در فراست، بصیرت و شهود صوفیانه در مثنوی و آثار صوفیانه چنان اهمیت کانونی دارد که بدون آن، تبیین ماهیت معرفت صوفیانه عملاً غیرممکن است. در پایان، با توجّه به یافته های پژوهش حاضر الگوی ساختاری زیر را برای توصیف ماهیت معرفت صوفیانه بهعنوان نتیجۀ تحقیق ارائه داده ایم: نورالله↔ تجلی نورالله بر قلب صوفی↔ بصیرت صوفیانه↔ معرفت صوفیانه پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
164 - بررسی تطبیقی حرص در قرآن کریم و مثنوی مولانا
مهناز حسنی حمیدآبادی مهرعلی یزدان پناهبی شک اخلاق از اساسی ترین مباحث زندگی فردی و اجتماعی هر ملّت می باشد. در اسلام، بعد از یکتاپرستی هیچ موضوعی مانند اخلاق مورد اهتمام واقع نگردیده است. به همین علّت، مسائل اخلاقی در شعر و ادب فارسی، به ویژه نزد مولوی انعکاس فراوان دارد. تأثیر منفی و مخرّب و احیاناً مثبت ص چکیده کاملبی شک اخلاق از اساسی ترین مباحث زندگی فردی و اجتماعی هر ملّت می باشد. در اسلام، بعد از یکتاپرستی هیچ موضوعی مانند اخلاق مورد اهتمام واقع نگردیده است. به همین علّت، مسائل اخلاقی در شعر و ادب فارسی، به ویژه نزد مولوی انعکاس فراوان دارد. تأثیر منفی و مخرّب و احیاناً مثبت صفت ذاتی حرص در زندگی انسان، غیر قابل انکار است؛ به همین سبب در قرآن کریم و مثنوی از جایگاه گسترده ای برخوردار است. در مقاله پیش رو، تلاش بر آن است تا مقصود از حرص، بسامد، انواع، علّت، نتایج و راه های درمان آن را به صورت تطبیقی میان قرآن کریم و مثنوی معنوی بررسی شود. مولوی به طور گسترده و متأّثر از قرآن، در صدد تفسیر آیات مرتبط با حرص است و به زوایای ارزشمندی اشاره دارد که جامعه ی کنونی ما شدیداً به آن نیازمند است. در دیدگاه آنها، حرص دارای دو جنبه ایجابی و سلبی است و مهمترین آثار سلبی آن، کور و کر شدن، محروم شدن از معرفت عرفانی، قطع رحمت پروردگار، تولید غم، رنج بیهوده و عدم استجاب دعا و ... است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - استشهادی منحصر بفرد از قرن هشتم هجری
علیرضا شعبانلونامه نگاری منظوم و منثور در زبان فارسی قدمت دیرینه دارد امّا نامه های اداری معمولاً منثور بودند. استشهادی نویسی یکی از گونه های مکاتبات اداری محسوب می شد و اکنون نیز چنین است. در استشهاد، گروهی از بزرگان و مسئولان و معتمدان و معاریف شهر و کشور، در تأیید یا تکذیب امری گو چکیده کاملنامه نگاری منظوم و منثور در زبان فارسی قدمت دیرینه دارد امّا نامه های اداری معمولاً منثور بودند. استشهادی نویسی یکی از گونه های مکاتبات اداری محسوب می شد و اکنون نیز چنین است. در استشهاد، گروهی از بزرگان و مسئولان و معتمدان و معاریف شهر و کشور، در تأیید یا تکذیب امری گواهی می نوشتند. در کتابهای تاریخ و جنگها و آثار نویسندگان زبان فارسی، نمونه های فراوانی از مکاتبات رسمی و غیر رسمی و اداری و دوستانه آورده شده است، امّا، نگارنده تاکنون در میان این آثار، استشهادی که گواهی های گواهان نیز در پای نامه باشد، ندیده است، جز این استشهاد که در این مقاله معرفی خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - وحدت وجود، بعضی چالشها و نسبت مولوی با آن
شهباز محسنیمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا چکیده کاملمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا مولوی به تأثیر از شمس، از محیی الدین دور شده است؟و با توجه به اینکه در بسیاری از شرحهای مثنوی، اشعار مولوی بر اساس آراء ابن عربی تفسیر شده است ناشی ازرویکرد مولوی است یا خود شارحان به وحدت وجود؟ حاصل جُستار حاضر آن است که ممکن است در بعضی موارد سخنان مولوی قابل تطبیق با بعضی آراء ابن عربی یا هر متفکر و صاحب اندیشه دیگری باشد و موارد مشابه و همسویی وجود داشته باشد اما با ادله فراوان در دست، مولوی وحدت وجودی به شمار نمی آید و آنچه در شرحها آمده است تحمیل نگاه شارحان مثنوی است و بس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - کاوشی در اوزان سروده های رودکی
سیداسعد شیخ احمدیابوعبدالله جعفربن محمد رودکی سمرقندی، از پارسی گویان نامور و استاد شاعران زبان فارسی است که علاوه بر فضل تقدم، شاعری سخت پرکار بوده است. متأسفانه از آن همه شعری که بدو نسبت داده اند بیش از هزار بیت برجای نمانده است، که با بررسی و پژوهش در اوزان این مقدار از شعر وی نیز م چکیده کاملابوعبدالله جعفربن محمد رودکی سمرقندی، از پارسی گویان نامور و استاد شاعران زبان فارسی است که علاوه بر فضل تقدم، شاعری سخت پرکار بوده است. متأسفانه از آن همه شعری که بدو نسبت داده اند بیش از هزار بیت برجای نمانده است، که با بررسی و پژوهش در اوزان این مقدار از شعر وی نیز می توان قدرت و توانایی آن استاد بزرگ را در فن شاعری دریافت. در این مقاله ویژگی های عروضی و وزنی اشعار رودکی در چهار بخش بررسی شده است و با پژوهشی علمی و کاربردی نتایج بدست آمده نیز بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
168 - بازتاب تضاد در مثنوی
محمد رضا حصارکی محمد علی گذشتیدرطی قرون متمادی، بشر در پی کشف و شناخت حقیقت جهان هستی بوده است و در این میان فلاسفه و عرفای غرب و شرق هرکدام راه و روشی را برای رسیدن به شناخت به کار گرفته و معرفی کرده اند. یکی از عرفای بزرگ شرق، مولاناجلال الدین محمد است که به این مهم پرداخته و روش تضاد را برای رسید چکیده کاملدرطی قرون متمادی، بشر در پی کشف و شناخت حقیقت جهان هستی بوده است و در این میان فلاسفه و عرفای غرب و شرق هرکدام راه و روشی را برای رسیدن به شناخت به کار گرفته و معرفی کرده اند. یکی از عرفای بزرگ شرق، مولاناجلال الدین محمد است که به این مهم پرداخته و روش تضاد را برای رسیدن به شناخت برگزیده است. به نظر مولانا جهان بر مبنای اضداد آفریده شده و شناخت انسان، طبیعت، حتی خدا از طریق اضداد میسر است. پس اضداد وسیله ی شناخت جهان هستی می باشند. شب نبد نوری ندیدی رنگ را پس به ضد نور پیدا شد ترا بدون وجود تاریکی معنی روشنی درک نمیشود، بدون فقر، ثروت؛ بدون درد، درمان؛ بدون ممات، حیات و. . . بنابراین وجود اضداد ما را به شناخت و معرفت حقیقی رهنمون می سازد. بر اساس نظریهی مولانا، ظهور موجودات در عالم هستی بدون وجود اضداد امکانپذیر نیست؛ وی همچنین معتقد است این تضاد ها که اساس شناخت هستی هستند؛ تعارضشان تنها در ظاهر امر است، امّا در باطن یکی هستند و تقویت کنندهی یکدیکر میباشند: زندگــانی، آشتی ضد هاست مرگ، آن کاندر میانشان جنگ خاست غوره و انگـور ضداناند، لیک چونکه غوره پخته شد، شد یار نیـک یعنی از نظر مولانا اساس نظام هستی بر پایه ی همین اضداد است و اگر اضداد نبود هستیای نیز وجود نداشت. به باور مولانا جهان سراسر عرصهی تضاد است و تخالف. و خداوند با دو صفت متضاد قبض و بسط در جهان تجلّی می کند و آن را متعادل نگه می دارد. این دنیا هر لحظه در حال تبدّل و تحول است و صورت نوی جایگزین کهنگی می گردد. او معتقد است بقای جهان به این جنگ و تضاد وابسته است و اضداد از دل هم بیرون می آیند و در نهایت به سوی یک آشتی و سازش پیش می روند و این سازش و آشتی دوام و استمرار هستی را تضمین میکند: جنگ های خلق، بهر خوبی است برگ بی برگی، نشان طوبی است خشم های خلق، بهر آشتی است دام راحت، دایما بی راحتی است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
169 - «تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی»
پروین گلی زاده مختار ابراهیمی افسانه سعادتیاین مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ( چکیده کاملاین مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ(خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترینتجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
170 - معانی ثانوی جملات انشایی در دفتر دوم مثنوی معنوی «منادا »
زیبا مصدق مهرجردی توکلی کافی آباد عزیزاله هادی حیدری نیانقش و اهمیّت انواع جملات انشایی در انتقال مفاهیم عرفانی بسیار چشمگیر است و مولانا چون عرفای صاحبقلم برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی و هیجانات عارفانهی خود، ابزارهای گوناگون زبانی، ازجمله جملات انشایی با مفاهیم مجازی در خدمت گرفته است. هرگونه جمله ایی یک مفهوم ظاهری دار چکیده کاملنقش و اهمیّت انواع جملات انشایی در انتقال مفاهیم عرفانی بسیار چشمگیر است و مولانا چون عرفای صاحبقلم برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی و هیجانات عارفانهی خود، ابزارهای گوناگون زبانی، ازجمله جملات انشایی با مفاهیم مجازی در خدمت گرفته است. هرگونه جمله ایی یک مفهوم ظاهری دارد که در بحث دستور زبان مورد بررسی قرار می گیرد. به عنوان مثال : جمله ای حامل خبر است و با جمله ای پرسشی، سوال مطرح می کند. اما در عرف و سنت ادبی از این گونه جملات به ضرورت حالات گوناگون برای اهداف دیگری نیز مورد استفاده واقع می شود که آگاهی برای کسی که قصد دارد سخن بگوید لازم است. شعر مولانا در قیاس با حجم انبوه شعر فارسی در انتقال مقاصد و اغراض متعدد در محدوده ای کوچک کلمات منزلت ویژه و یکتایی دارد. در این مقاله سعی شده باروش کتابخانه ای و تحلیلی، با بررسی شیوههای کاربرد ندا که از مقولههای مهم انشا است، به بسامد و تنوّع این جملات درمثنوی شریف پرداخته، و بسامد جملات انشایی به کار رفته در معانی مختلف بر اساس تعاریف کتب بلاغی به صورت بسامدی مشخص گردد تا هم با میزان نوآوری های طرز بیان و با توجّه به بارمعنایی هریک، دیدگاه صاحبنظران را تحلیل و جمعبندی کنیم. معانی مجازی منادا در دفتر دوم مثنوی، از نظر بسامد به ترتیب شامل: تعظیم و تحسین، توبیخ و سرزنش، ارشاد و تربیت، دعا و نیایش، استغاثه و دادخواهی، تحذیر، تحسّر، اظهار بیزاری وتنفّر، دلجویی و استیناس، اظهار شگفتی و تذکّر می باشد، پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
171 - مقایسۀ تطبیقی مؤلفههای عشق در اندیشۀ مولانا جلالالدّین بلخی و اروین یالوم
معصومه قاسملو قیداری مرتضی رزاق پور محمد اسماعیل ابراهیمیعشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، و چکیده کاملعشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، وحدت عاشق و معشوق است؛ ولی در نظر یالوم، عشق یکی از مؤلفه های معنابخش زندگی است. او به قدرت عشق در تحوّل فرد و معنابخشی به زندگی اذعان دارد. اگرچه او عشق را به خلسه های مذهبی تشبیه کرده است؛ اما به دلیل عدم باور به ماوراءالطبیعه و عدم توجّه به امور معنوی در میان اقسام عشق، تنها به عشق زمینی توجّه کرده است. در میان اقسام عشق زمینی، توجّه او بیشتر معطوف به عشق نفسانی و بهنوعی اخلاقی است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تطبیقی به بررسی مؤلفههای عشق در اندیشۀ مولانا و یالوم بپردازد. نتیجۀ پژوهش بیانگر آن است که یالوم برآن است که عشق باید بالغانه و رشد یافته باشد و معتقد است، عشق با خود مسئولیّت به دنبال میآورد و فرد عاشق باید در برابر نیازهای جسمانی و روانی معشوق، پاسخگو باشد و برای منحصر به فرد بودن او، ارزش قائل شود. مولانا نیز همانند یالوم معتقد است که عشق به زندگی، معنا و گرمی می بخشد و همچنین عشق با خود مسئولیت را به دنبال می آورد؛ بهنحویکه همسو بودن او در این نظریّه با یالوم بهوضوح در اشعارش نمایان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
172 - تحلیل روایتشناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریۀ زمان در روایت ژرار ژنت
سارا جاویدمظفری دکتر ماندانا علیمییکی از رویکردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگترین داستان پردازان ادب فارسی، مولان چکیده کاملیکی از رویکردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستانپردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با رویکرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از رویکردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
173 - بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایۀ نظریّۀ کانون روایت ژرار ژنت
حسین قاسمی فرد دکترسید حسین سیدیروایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آ چکیده کاملروایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزۀ ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقالۀ پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
174 - بررسی و تحلیل شگرد مولانا در ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی
سرور خانه بیگی دکترسید محمود سید صادقی دکترشمس الحاجیه اردلانیداستانپردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانهای است، هدف آن بررسی شیوههای ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق میتوان به ارائۀ الگوی سبکشناسی و فهرستی ا چکیده کاملداستانپردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانهای است، هدف آن بررسی شیوههای ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق میتوان به ارائۀ الگوی سبکشناسی و فهرستی از امکانات روایی برای انواعی از داستانهای کلاسیک فارسی دست یافت و زمینهای برای خلق و ابداع شیوههای جدید فراهم آورد. برای رسیدن به این اهداف میبایست به بررسی و تحلیل سطوح روایی در مثنوی و ارتباط میان آنها پرداخت، برای تحلیل این موضوع از روش روایت شناسیِ اخیر یا معاصر استفاده شده که بیشتر شامل تئوریِ مطرح شده، توسط نسل دوم روایت شناسان (روایت شناسیِ معاصر) مانند ژنت و مفسران او میباشد. نتیجه به دست آمده این است که روایتگریِ مولوی در جهت اهداف عرفانی و اخلاقی مورد نظر اوست و این هدفمندی در تمامی ابعاد و مقولههای روایت، تأثیر میگذارد و شیوة روایت مولوی را خاص و متمایز کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
175 - بررسی جامعهشناسانه شکوائیههای مولوی در مثنویمعنوی با تاکید بر سه درونمایه کلان
طیبه اصغری ملیحه مهدوی مسعود مهدیانبثّالشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنجآور و دردناک زندگی و بازگو کنندۀ درد و یأس و تیرهروزی گویندۀ آناست. مسئله مهم آنجاست که اصولاً شکواییهها از نظر موضوع و محتوا متنوعند و نیز عوامل بسیاری از جمله چکیده کاملبثّالشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنجآور و دردناک زندگی و بازگو کنندۀ درد و یأس و تیرهروزی گویندۀ آناست. مسئله مهم آنجاست که اصولاً شکواییهها از نظر موضوع و محتوا متنوعند و نیز عوامل بسیاری از جمله حسّاسیتها و شرایط روحی خود شاعر و هچنین عوامل اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط زندگی او بر تنّوع مضامین و مفاهیم موجود در گلایهها تأثیرگذارند. به همین سبب، نویسندگان در مقاله کنونی مساعی خود را صرف ارائه پاسخی متقن و مستدل به این سوال نمودهاند که: مهمترین درونمایههای شکوائیه مثنوی معنوی مبتنی بر چه مضامینی هستند؟ فرضیة مقاله حاکی از وجود سه درونمایة کلان فرهنگی، سیاسی و مذهبی میباشد. یافتههای مقاله با استفاده از روش توصیفیتحلیلی نشاندهندۀ این موضوع است که شکوائیههای فرهنگی شامل مواردی همچون شکایت از حاسدان، حیلهگران و متکبران، مقلدان بیهنر، اهل شک، ناسپاسان، خرقهپوشان و ریاکاران است. شکوائیههای با مضامین سیاسی شامل مواردی همچون شکایت از حاکمان ظالم، دولتهای ستمگر، قدرتطلبان و طالبان ریاست میباشد و در نهایت شکوائیههای با مضامین مذهبی شامل مواردی همچون شکایت از مدّعیان دیندار و دروغین، شیفتگان دنیا، بیدینان و دینفروشان میشود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
176 - تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطقالطیر
سرور خانه بیگی سید محمود سید صادقی(نویسندۀ مسئول) شمس الحاجیه اردلانیروایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستانپردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی بهعنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستانها و حکایات میباشد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای درصدد آن است تا به چکیده کاملروایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستانپردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی بهعنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستانها و حکایات میباشد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستانهای مثنوی و منطقالطیر با عنوان داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطقالطیر بپردازد. از آنجایی که داستانهای تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل میدهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوة خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل این داستان میتوان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوة روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک میکند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی میتوان به این پرسشها پاسخ داد که انتخاب شیوۀ خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطقالطیر به وجود میآورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوة روایت داستان منطقالطیر به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعۀ تغییرات داستانهای مشترک مولوی و عطار میتوان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و همنشینی هستند در مثنوی و منطقالطیر تغییر میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسۀ آن با آراء فقه اسلامی
علی بخشی فرهاد ادریسی محمدحسین صائینی حسین مرادی زنجانیتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به ا چکیده کاملتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیۀ رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - رفتار و آموزش در مثنوی معنوی ِ مولانا جلال الدین محمد بلخی
جواد طاهریآموزشوتربیتفرایندیاستتدریجیکهدرزندگیبشرهمارهیکیازمهمتریننگرانیهایویبوده،بههمیندلیل،بررسیتأثیرآرایمربیانبزرگدرچگونگیرفتارهایاجتماعیانسانهاازاهمیتویژهایبرخورداراست.دراینمیانمربیانعارفنیزبااستفادهازاندیشههایعرفانی،بهبهبودوضعیتاجتماعیوفردیزندگیانسانهاسامانبخشیدهاند.یکیازبزر چکیده کاملآموزشوتربیتفرایندیاستتدریجیکهدرزندگیبشرهمارهیکیازمهمتریننگرانیهایویبوده،بههمیندلیل،بررسیتأثیرآرایمربیانبزرگدرچگونگیرفتارهایاجتماعیانسانهاازاهمیتویژهایبرخورداراست.دراینمیانمربیانعارفنیزبااستفادهازاندیشههایعرفانی،بهبهبودوضعیتاجتماعیوفردیزندگیانسانهاسامانبخشیدهاند.یکیازبزرگترینمربیانعارف،مولویشاعروعارفبزرگقرنهفتمهجریاستکهدراینحوزهصاحبنظریهاست.درتحقیقحاضرضمنبررسیاندیشههایویدرباره یبرخیآموزههایتربیتیبررفتارهایآموزشیاعضایهیأتعلمیزبانوادبیاتفارسیدانشگاههایآزاداسلامیمنطقهی12پرداختهشدهاست.جامعهیآماریاینپژوهش،مربوطبهسال93-92است.کهدرآناز ِروشپیمایشبادوپرسشنامهمحققساختهبا24گویهبامتغیرهایموردنظرپژوهشاستفادهشدهاست.رواییابزاربهطریقرواییمحتواییوپایاییآنازطریقآزمونمجددو ِآلفایکرانباخباضریبهمبستگی71/0پرسشنامهیاولو79/0پرسشنامهیدومتأییدگردید.ِتحلیلدادههابااستفادهازآمارتوصیفیواستنباطیواریانسیکراههورگرسیونچندمتغیرهوناپارامتریکفریدمنبااستفادهازنرمافزارspssانجامگردیدهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - اثر ایمنسازی روانی – اجتماعی بر اساس آموزههای مثنوی معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان مهاباد
منصور حاجی سیدداود حسینینسب شعله لیوارجانیهدف اصلی این مقاله تعیین تأثیر آموزش ایمنسازی روانی – اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان مهاباد است. پژوهش حاضر از روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه د چکیده کاملهدف اصلی این مقاله تعیین تأثیر آموزش ایمنسازی روانی – اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان مهاباد است. پژوهش حاضر از روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهرستان مهاباد بوده است. از بین دانشآموزان تعداد 30 نفر دانشآموز با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان انتخاب شده دو گروه آزمایش و کنترل به میزان مساوی انتخاب شدند. موضوعات مورد آموزش (بسته آموزش 6 مهارت خودآگاهی هیجانی، جرأت ورزی، مشارکت، مسئولیتپذیری، احترام به خود و روابط اجتماعی) است که در قالب 12 جلسه از طریق سامانه شاد آموزش مجازی بهصورت زنده و ارسال فایلها برای دانشآموزان گروه آزمایش صورت گرفت. در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات موردنظر از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و همکاران استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق براساس نتایج بدست آمده از بررسی فرضیات از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که نمرات میانگین تعدیلشده میزان بهزیستی روانشناختی پس از اجرای آموزش ایمنسازی روانی اجتماعی بر اساس آموزههای مثنوی معنوی در افراد گروه مداخله بالاتر از میزان بهزیستی روانشناختی در افراد گروه کنترل میباشد. بهعبارتیدیگر، آموزش ایمنسازی روانی اجتماعی بر اساس آموزههای مثنوی معنوی برافزایش بهزیستی روانشناختی دانشآموزان تأثیر داشته است. با در نظر گرفتن مجذور اِتا، میتوان گفت که حدود 64 درصد این تغییرات ناشی از تأثیر مداخله یا آموزش ایمنسازی روانی اجتماعی بر اساس آموزههای مثنوی معنوی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - بن مایه مهر و محبت در روابط خانوادگی در آثار مولوی
علی رحمانیان فاطمه تسلیم جهرمی احمد امیری خراسانییکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرز چکیده کاملیکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزهها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی دربارۀ خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطۀ عاشقانهای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفۀ رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفۀ کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهدۀ مرد و خانهداری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهدۀ زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطۀ انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه میتواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث دربارۀ زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی دربارۀ خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - بررسی، تحلیل و معرفی شرح مثنوی سروری
سید مسعود دفتریان سید علی اصغر میرباقری فرد مرتضی رشیدی آشجردیمثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی چکیده کاملمثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشههای مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح همطراز خود جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیکترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمدۀ شارحان مثنوی بدین روش عمل نکردهاند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - بررسی و تحلیل آیین های مربوط به ازدواج در مثنوی معنوی و غزلیات شمس
وحید رحمانی خلیلی پروین دخت مشهور سید حسین سیدیمولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آ چکیده کاملمولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آداب و رسوم مربوط به ازدواج در مثنوی و غزلیات شمس بررسی شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کارکرد اصلی ذکر آیینهایی چون خواستگاری و خوزهگری، چادر و روبند افکندن و مستوری عروس، مهریه، تعیین روز و ماه سعد، بردن هدیه (دستپیمان، نشانی و قماش)، آذین بستن کوی و برزن، آراستن عروس و حنابستن او، دست-افشانی و سماع و ساز و آواز، جهیزیه و شب گِردک یا زفاف، در دو اثر مذکور چه بوده است؟ به نظر میرسد مولانا از ین طریق، به تشریح و تبیین بخشی از منظومۀ فکری خود پرداخته و موجب سهولت در فرایند درک مخاطب از مهینترین موضوعات عرفانی، دینی، تعلیمی و عاشقانه شده و به مفاهیم انتزاعی، عینیت بخشیده است. ضمن اینکه تشریح کیفیت آیینهای پیرامون ازدواج در فرهنگ ایرانی به جنبههای اجتماعی و مردمی شعر مولانا قوت بیشتری بخشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - تحلیل تطبیقی عشق در خمسۀ نظامی و مثنوی مولانا
نرگس خانی عنایت الله شریف پور علی اصغر باباصفریعشق محرک کائنات و اساس و پایۀ خلقت است که در همۀ ذرّات عالم جاری است و به واسطۀ آن، همۀ موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همۀ مظاهر جهان هستی از ا چکیده کاملعشق محرک کائنات و اساس و پایۀ خلقت است که در همۀ ذرّات عالم جاری است و به واسطۀ آن، همۀ موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همۀ مظاهر جهان هستی از اوست. عشق مجازی به آنچه غیر خداست و عشق به مظاهر هستی و کائنات است. در آثار نظامی و مولانا، عشق عنصری کلیدی است که باید به آن توجّه خاصّی کرد. هدف از این پژوهش، تبیین عشق حقیقی در خمسۀ نظامی و مثنوی مولانا است که در آن به روش تحلیل محتوا، به بررسی انواع عشق، تفاوت عشق حقیقی و مجازی و ارتباط عشق مجازی با عشق حقیقی پرداخته شده است. مطابق نتایج، در بین ویژگیهایی که این دو شاعر برای عشق برشمردهاند، اشتراکات و تفاوتهایی وجود دارد. اهمیّت این تحقیق از این جهت است که دیدگاههای این دو سخنور ارزشمند را دربارۀ عشق بیان میکند و نشان میدهدکه مولانا و نظامی، هردو، عشق را یک حقیقت جاری و ساری در کائنات و عامل اتّحاد هستی میدانند و عقیده دارند که عشق حقیقی، به خدا اختصاص دارد و عشق مجازی را وسیلهای برای دستیابی به عشق حقیقی میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - بررسی تصرفات مولانا در حکایت های غنایی مثنوی با سه رویکرد متفاوت.
راضیه جان نثاری مهدی نوریان حسین مسجدی محبوبه خراسانیتردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به ا چکیده کاملتردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض میدهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان میکند و گاه حکایتی را بسط میدهد و آن را در چند صد بیت بیان میکند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستانهای گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداختهاند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کردهاند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجۀ به دست آمده نشان میدهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - شیوۀ تأویل عاشقانة مولانا از آیات قران و بررسی آن در قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مو چکیده کاملمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانة آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بهخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن بهکاربرده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - نوآوریهای ادبی و بلاغی در منظومۀ عاشقانۀ «دولرانی و خضرخان» امیرخسرو دهلوی
مریم کارگر ماندانا منگلی آسیه ذبیح نیا عمرانامیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسیگوی هندوستان، در نیمۀ دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزۀ تصوف به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید. منظومۀ عاشقانۀ دُوَلرانی و خَضِرخان در قالب مث چکیده کاملامیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسیگوی هندوستان، در نیمۀ دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزۀ تصوف به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید. منظومۀ عاشقانۀ دُوَلرانی و خَضِرخان در قالب مثنوی و به بحرهزج مثمن مقصور یا محذوف در 4519 بیت سروده شد. موضوع این مثنوی عاشقانه، در حکایت واقعی عشق خضرخان، پسر علاءالدیّن محمّدشاهخلجی با دیولدی دختر راجهگجرات است. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که با وجود تقلیدی بودن منظومۀ غنایی دولرانی و خضرخان از خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی، برجستهترین ابداعات و نوآوریهای امیرخسرو در این اثر غنایی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق مهمترین ابداعات امیرخسرو در این منظومۀ عاشقانه، کاربرد استعارات نو و تشبیهات تازه، هنجارشکنی در بهکارگیری التزام بیبدیل، دهنامه نویسی عاشقانه و اجرای طرحواره قالب قصیده و غزل در قالب مثنوی دولرانی و خضرخان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - تحلیل استعارۀ مفهومی نور در دفتر دوم مثنوی معنوی
محمدزمان لاله زاری شبنم حاتم پور فرزانه سرخیتحقیقات لیکاف و جانسون در زمینۀ استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزۀ مطالعات ادبی محدود نیست و در تفکر بشر ریشه دارد که یکی از مظاهر آن زبان است. استعارۀ مفهومی اصطلاحی است در زبانشناسی شناختی که همراه با الگوی مبدأ_مقصد به تبیین بیشتر استعارههای پیرامون ما م چکیده کاملتحقیقات لیکاف و جانسون در زمینۀ استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزۀ مطالعات ادبی محدود نیست و در تفکر بشر ریشه دارد که یکی از مظاهر آن زبان است. استعارۀ مفهومی اصطلاحی است در زبانشناسی شناختی که همراه با الگوی مبدأ_مقصد به تبیین بیشتر استعارههای پیرامون ما میپردازد. مولانا در مثنوی استعارۀ مفهومی نور را ابزاری زبانی برای گسترش معانی و مفاهیم معرفتی به کار برده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ میدهد که نظریۀ معاصر زبانشناسی شناختی چگونه با استعارۀ مفهومی نور در مثنوی مطابقت معنایی پیدا میکند؟ نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که استعارۀ مفهومی نور به ذات مطلق حضرت حق، آینۀ راهنما، مرشد طریقت، شمس حقیقت، انا الحق ابرار اشاره دارد. به دلیل حجم زیاد مثنوی صد بیت نمونۀ آماری از دفتر دوم انتخاب شده که در آن واژۀ نور 122 بار به کار رفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - تحلیل مدح و ستایش در دو حکایت مثنوی معنوی از منظر باورهای غیر منطقی آلبرت الیس
یوسف اسماعیل زاده گیتی همتی راد فاطمه سادات مدنیچکیده مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرنهایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسانشناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانش چکیده کاملچکیده مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرنهایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسانشناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانشناسان انسانگرای غرب، پرده از رفتارها و واکنشهای آدمی در مسیر زندگی و در برخورد با مشکلات و نابسامانیها برداشته است. مقالة حاضر برآن است که دو باور از دوازده باور غیر منطقی آلبرت الیس را با دو حکایت مثنوی مورد واکاوی قرار دهد که در این بررسی نقاط مشترک فراوانی در زمینة غیر منطقی بودن دغدغة تأیید از جانب دیگران به دست آمده و هردو، این خصلت آدمی را ناشی از عدم خودشناسی صحیح انسان میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - جلوههای عرفان در مظهرالآثار هاشمی کرمانی
مهرداد چتراییچکیده: مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی میشود که ترسیم کنندۀ زوایای فراوانی از احساس و اندیشۀ عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزنالاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی به چکیده کاملچکیده: مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی میشود که ترسیم کنندۀ زوایای فراوانی از احساس و اندیشۀ عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزنالاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی بهرهمند است که پس از نظامی بیش از یکصد و پنجاه شاعر به پیروی از آن طبع آزمایی کردهاند. نوشتار حاضر به معرفی اجمالی یکی از این مثنویها-که به مظهرالآثار نامبردار است- و تحلیل لطائف و ظرائف عرفانی آن اختصاص دارد. شاعر مثنوی مذکور، سید محمد هاشم کرمانی، معروف به شاه جهانگیر کرمانی، میراثدار تفکرات عرفانی شاه قاسم انوار و شاه نعمتالله ولی (اجداد وی)، و از عارفان پارسیگوی سدۀ نهم و دهم است که در اثر خویش نکات متعددی از اندیشههای عرفانی را ارائه کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - تحلیل ابعاد معناشناختی رنگها در مثنوی معنوی
نرگس انصاری علی صیادانی صدیقه اسدیچکیده مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مول چکیده کاملچکیده مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مولانا 2275 بار از رنگها در مثنوی به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است که آن رنگها عبارتند از: سیاه، سفید، سبز، قرمز، زرد و مشتقات اینها. پرکاربردترین رنگ در اشعار مولوی، رنگ زرد و کم کاربردترین آن رنگ سفید است. مولوی مرادش علاوه بر وصف طبیعت رنگها، تعبیر از حالات مختلف انسان و طبیعت پیرامون در موقعیتهای مختلف است. و در این راه، گاه از تشبیه، استعاره، کنایه، و یا رمز بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی
افسانه سعادتیاین مقاله در پی نمایاندن محوریترین و کانونیترین تصویر در جهان ذهن و اندیشۀ مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالتهای سادۀ زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خر چکیده کاملاین مقاله در پی نمایاندن محوریترین و کانونیترین تصویر در جهان ذهن و اندیشۀ مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالتهای سادۀ زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) میزیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناکترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگیهای صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
192 - ارتباط عقل و ایمان در مثنوی
مسیح الله حیدرپور عبدالرضا باقیچکیده گفتار پیشرو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل چکیده کاملچکیده گفتار پیشرو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل و ایمان در رسیدن به وحدت عرفانی چه نقشی دارند. نکتۀ شایان توجّه این است که جایگاه عقل در سخن، اندیشه و جان مولانا، مقدّم بر ایمان است؛ او به عقل ایمانی و ایمان عقلی میاندیشد. این نوشتار، که عقل و ایمان و ارتباط آن دو را از نظر عرفانی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است، بر این باور است که در سایر نوشتهها و تحقیقات ادبی کمتر به این زاویه از بحث پرداختهاند %;-� -n � � pt'> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
193 - تداعی معانی و آفات آن در مثنوی مولوی
محمّدرضا ضیاءچکیده مثنوی مولوی دارای شیوههای مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آنها را بررسی میکنیم. یکی از اصلیترین این شیوهها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونهای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آنها میرود. دربارۀ محا چکیده کاملچکیده مثنوی مولوی دارای شیوههای مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آنها را بررسی میکنیم. یکی از اصلیترین این شیوهها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونهای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آنها میرود. دربارۀ محاسن این شیوه در کتابهائی که دربارۀ مثنوی نوشته شده، صحبت شده است، ولی ما در این نوشته میکوشیم نشان دهیم که گاه این شیوه به یکدستی منطقی کلام مولوی آسیب رسانده و او را از محتوای بحث اصلیاش دور نموده و گاه رشتۀ سخن را گسسته و در مواردی به پریشانی منطقی در مثنوی انجامیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - بنمایههای ملّیگرایی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی
محبوبه مسلمیزادهملّیگرایی عقیدهای است که اغلب حسّ وفاداری و دلبستگی نسبت به شاکلههای یک ملّت نظیر زبان، اساطیر، عادات و سنّتها، فرهنگ و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، اعتقادات دینی و نظایر آن را پدید میآورد. نظامی گنجوی شاعر پرآوازۀ ایران، در خمسۀ خود نسبت به هویّت ایرانی و وطنپرستی، چکیده کاململّیگرایی عقیدهای است که اغلب حسّ وفاداری و دلبستگی نسبت به شاکلههای یک ملّت نظیر زبان، اساطیر، عادات و سنّتها، فرهنگ و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، اعتقادات دینی و نظایر آن را پدید میآورد. نظامی گنجوی شاعر پرآوازۀ ایران، در خمسۀ خود نسبت به هویّت ایرانی و وطنپرستی، کمی از فردوسی و شاهنامه ندارد. نگارنده در مقالۀ حاضر بر آن است تا نگرشی به برخی از مؤلّفههای ملّیگرایی نظامی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی داشته باشد. از این رو با مطالعۀ کلّی و دقیق این مثنوی، مواردی را در جای جای داستان یافته که به نوعی گویای تعلّق خاطر او به مضامین ملّیگرایی است. مضامینی که در این مقاله مطرح شدهاند عبارتند از: توجّه به مفاخر و شخصیتهای دینی، تاریخی، اسطورهای و حماسی، آثار باستانی، آیین باستان، رعایت عدل، آسایش و آزادی ملّت، حفظ آیین و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، زبان فارسی دری و پهلوی، نژادگی و صنایع. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - سیری تاریخی در آموزه های عرفانی در مثنوی مولانا
فاطمه حاج زین العابدین کامل احمد نژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمیدر دیدگاه ویکتور فرانکل معنا درمانی عبارت از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معناست. فرانکل اراده معطوف به معنا را سرچشمة همة انگیزهها و اهداف انسان میداند. انسان در معنی درمانی باید برای سلامت روان خویش، آزادی انتخاب رفتار داشته باشد و قدم در معنویت ناخودآگاه چکیده کاملدر دیدگاه ویکتور فرانکل معنا درمانی عبارت از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معناست. فرانکل اراده معطوف به معنا را سرچشمة همة انگیزهها و اهداف انسان میداند. انسان در معنی درمانی باید برای سلامت روان خویش، آزادی انتخاب رفتار داشته باشد و قدم در معنویت ناخودآگاه خود بگذارد و با پاسخ به کشف ناخودآگاهش، حقیقت متعالی درونی خویش را کشف نماید تا بتواند از اساسی-ترین رنج آدمی یعنی مرگ نیز، تعریفی زیبا داشته باشد. به عقیدة فرانکل معناجویی و یافتن معنای زندگی در واقع تجلّی انسانیت است و معنا مانند ایمان، امید و عشق کشف کردنی است. مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او میکوشد موانع رسیدن به معنویّت را از پیش پای سالک بردارد. تحمّل رنجها، مسئولیّتپذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویّت است. دیدگاه عرفانی مولوی با روانشناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسوست. از این روی در پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شده است. در روانشناسی معنیگرای فرانکل و تعالیم عملی عرفان مولانا به رنج و سختی با دید مثبت نگریسته میشود و هردو استقامت و تحمّل را در برابر مصائب و مصاعب عامل پختگی و وسیلۀ کمال انسان میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - نقد روانشناختی داستان موسی و شبان مثنوی از دیدگاه نظریة اریک برن
عزیز حجاجی حسین رزیفاماریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمی چکیده کاملاریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمیگزیند. داستان نمادین موسی (ع) و شبان در مثنوی معنوی، نشاندهندة ارتباط متقاطع دو شخصیت روانی متقابل یعنی "والد" و "کودک" است. داستان با دفع "کودک" از جانب "والد" شروع میشود، اما با تعلیم الهی (وساطت بالغ)، هم موسی (ع) به درجة والاتری از شخصیت میرسد و هم شبان از قید "کودک" رهایی مییابد. هدف پژوهش میانرشتهای و کتابخانهای حاضر، بررسی علمی سه جنبة شخصیتی و حالات روانیـ رفتاری آنان در شخصیت موسی (ع) و شبان و شخصیت برتر (خدا) بود که در نهایت با استفاده از نظریة تحلیل رفتار متقابل اریکبرن، به رمزگشایی از جنبةّ روانی شخصیتهای داستانی انجامید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - تحلیل رفتار متقابل جنبة کودک در شخصیتهای داستانی مثنوی، بر اساس نظریات اریک برن
حسین رزی فام علی دهقان حمیدرضا فرضیمثنوی مولانا جلا الدینمحمدبلخی، عارف و شاعر داستانسرایقرنهفتمهجری،حاوی سرگذشت گروههای بشری با هر طیف اعتقادی و رفتاری می باشد و ویژگیهای روانی ـ رفتاری نوع بشر در آن موشکافانه منعکس شده است و پژوهش گر می تواند با تحلیلمحتوایداستان ها، شخصیتهای انسانهاراروانکاوی ک چکیده کاملمثنوی مولانا جلا الدینمحمدبلخی، عارف و شاعر داستانسرایقرنهفتمهجری،حاوی سرگذشت گروههای بشری با هر طیف اعتقادی و رفتاری می باشد و ویژگیهای روانی ـ رفتاری نوع بشر در آن موشکافانه منعکس شده است و پژوهش گر می تواند با تحلیلمحتوایداستان ها، شخصیتهای انسانهاراروانکاوی کند.پژوهش حاضر، جنبة کودک در شخصیتهای داستانی مثنوی را تحلیل، و سرنخهای رفتاری و گفتاری این جنبه را برجسته کرده است. مطابق این بررسی، اغلب سرنخهای جنبة کودک که در روانشناسی تحلیل رفتار متقابل مهم اند، مانند: خودشیفتگی، توهم، گریه،لجاجت،خشم،تظاهر،حسد،لذتجویی،ترسو...درشخصیتهایداستانی مثنوی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
198 - پیرامتنیت در مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی
رامین خسروی اقبال میرجلالالدین کزازی فرهاد طهماسبیمثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید ازمثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ درآن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس (به عنوان زبر متن) و مثنوی معنوی (به عنوان زیرم چکیده کاملمثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید ازمثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ درآن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس (به عنوان زبر متن) و مثنوی معنوی (به عنوان زیرمتن) از قصص قرآنی (به عنوان سر متن) بر مبنای نظریۀ پیرامتنیت ژرار ژنت واکاوی شده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که هم مولانا و هم نراقی برای تبیین فرم واندیشه درحکایات خویش از قصص قرآنی، فرهنگ عامیانه، متون عرفانی پیشین و ... به عنوان "سرمتن" بهره جستهاند و بنابراین براساس نظریۀ ژنت میتوان حاصل کار آنها را نتیجۀ ارتباط بینامتنیای دانست که با دیگر متون برقرار ساختهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
199 - سبکشناسی مثنویهای "مصیبتنامه" و "مختارنامه" شعاعی قاجار
زهرا جلیلی یوسف نیک روز حسین عطریانمحمدحسین بن عیسی دولوبیگلربیگی متخلّص به "شعاعی" از شاعران پرکار و گمنام عصر قاجار است. نگارندگان برای نخستین بار به معرفی این شاعر و همچنین بررسی عناصر سبکی مثنوی های "مصیبت نامه" و "مختارنامه" که بخش اعظمی از دیوان شاعر را دربرگرفته، پرداختهاند. ویژگی های سبکی مثنوی چکیده کاملمحمدحسین بن عیسی دولوبیگلربیگی متخلّص به "شعاعی" از شاعران پرکار و گمنام عصر قاجار است. نگارندگان برای نخستین بار به معرفی این شاعر و همچنین بررسی عناصر سبکی مثنوی های "مصیبت نامه" و "مختارنامه" که بخش اعظمی از دیوان شاعر را دربرگرفته، پرداختهاند. ویژگی های سبکی مثنوی هایش را در سه سطح زبانی، ادبی و فکری و زیر مجموعه های هر بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. مثنوی های شعاعی که قریب یازده هزار بیت است؛ دربردارنده موضوعات حماسی در مورد وقایع کربلا و قیام مختار است. این بررسی نشان می دهد؛ ویژگی های دوره بازگشت با توجه به موضوع کتاب و دورهای که شاعر در آن میزیسته و شیوهای که برای نگارش اثر خود برگزیده است؛ به طور گسترده و بجا در این آثار انعکاس داشته است. زبان ساده و روان، ترکیب سازی های مضمون آفرین، تعدد جملات کوتاه، تشبیهات محسوس، استفاده مناسب و متناسب از انواع صورخیال از جمله خصوصیّات سبکی شعر شعاعی قاجار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
200 - نقد و نظر پیرامون دو بیت از مثنوی "نهسپهر" امیر خسرو دهلوی
امیدوار عالی محمودیشصتوچهار سال پیش در شبهقارۀ هند "محمد وحید میرزا" با در دست داشتن تنها سه نسخۀ دستنویس از مثنوی نهسپهر امیر خسرو دهلوی اقدام به تصحیح این اثر ارزشمند کرده است که در نوع خود کوششی ارزنده است اما ازآنجاکه نسخ دستنویس دیگر این اثر را- که در ایران موجود بوده است- در اخ چکیده کاملشصتوچهار سال پیش در شبهقارۀ هند "محمد وحید میرزا" با در دست داشتن تنها سه نسخۀ دستنویس از مثنوی نهسپهر امیر خسرو دهلوی اقدام به تصحیح این اثر ارزشمند کرده است که در نوع خود کوششی ارزنده است اما ازآنجاکه نسخ دستنویس دیگر این اثر را- که در ایران موجود بوده است- در اختیار نداشت و نیز بر زبان فارسی - که زبان مادری ایشان نبود- اشراف کافی نداشت، در بسیاری از موارد تصحیح و تحشیۀ ایشان به رفع ابهامات و بازخوانی درست متن نینجامیده است. برای بازخوانی و تصحیح متون کهن ضروری است پژوهشگر علاوه بر در اختیار داشتن نسخههای قابلاعتماد، آشنایی کافی با علوم مختلف، فنون و بدایع ادبی، ویژگیهای ادواری زبان و سنتهای ادبی حاکم بر زمان سرایشِ متن داشته باشد. پژوهشگر با فراهم کردن این مقدمات میتواند روابط معنایی و لفظی آشکار و پنهان کلمات را بهدرستی دریابد و برای رفع ابهام، به بهگزینی متن بر اساس منطق علمی و ادلّۀ برگرفته از فرم و محتوای کلام بپردازد. در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی تازه به بازخوانی دو بیت از این اثر پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
201 - معرفی و نقدی بر کهنترین شرح جامع مثنوی از مصطفی سروری (با توجه به دفتر ششم)
سید مصطفی طیبی رقیه صدرایییکی از کسانی که فراتر از مرزهای ایران زمین و در آسیای صغیر تلاش نمود جفت خوشحالان راه مولانا شود، مصطفی افندی سروری (898-969هـ .ق) است که با غور در دریای بیپایاب مثنوی یکی از کهن ترین و جامعترین شروح آن روزگار را بر شش دفتر مثنوی نگاشت. مهمترین هدف از این جستار معرفی چکیده کاملیکی از کسانی که فراتر از مرزهای ایران زمین و در آسیای صغیر تلاش نمود جفت خوشحالان راه مولانا شود، مصطفی افندی سروری (898-969هـ .ق) است که با غور در دریای بیپایاب مثنوی یکی از کهن ترین و جامعترین شروح آن روزگار را بر شش دفتر مثنوی نگاشت. مهمترین هدف از این جستار معرفی و نقدی بر این شرح کهن است؛ شرحی که با وجود عمر طولانی خود، چندان مورد اقبال مثنوی پژوهان قرار نگرفته است، راقمان این سطور برآنند که به روش کتابخآنهای – اسنادی دفتر ششم این تفسیر مهم را به جامعه ادب بشناسانند و غث و سمین آن را بیان دارند. باشد که بتوانند چراغی فراروی مثنوی پژوهان روشن نمایند و در حد بضاعت خویش در اعتلای این فرهنگ پابرجا بکوشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
202 - معرفی و بررسی نسخۀ خطی شمع و پروانۀ میرعسکرعلی عاقلخان رازی
سوسن فیضی گیلاندهمیرعسکرعلی عاقلخان رازی (1108ق) شاعر، نویسنده، مورخ و صاحبمنصب فارسیزبان هند، در اورنگآباد دکن متولد شد. او مثنوی شمع و پروانه را که به پَدْماوَت و سوزوگداز نیز شهرت دارد و از منظومههای عاشقانهای است که به ستینامهها معروفاند، در سال ۱۰۶۹ق سروده است. در این مق چکیده کاملمیرعسکرعلی عاقلخان رازی (1108ق) شاعر، نویسنده، مورخ و صاحبمنصب فارسیزبان هند، در اورنگآباد دکن متولد شد. او مثنوی شمع و پروانه را که به پَدْماوَت و سوزوگداز نیز شهرت دارد و از منظومههای عاشقانهای است که به ستینامهها معروفاند، در سال ۱۰۶۹ق سروده است. در این مقاله، عاقلخان رازی و تنها نسخۀ خطی موجود در ایران از مثنوی او که دومین ترجمه به زبان فارسی از پَدْماوَت ملکمحمد جائسی است، معرفی و بررسی شده است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفیتحلیلی است. این مثنوی در ۲۳ عنوان تنظیم شده و تلمیحات قرآنی، عربی، ایرانی، کنایههای فارسی و تکرار آن‎ها در منظومه قابل توجه است. تأثیرپذیری عاقلخان رازی از عاشقانه‎های نظامی، از یافته‎های تحقیق ‎است. این اثر تاکنون در ایران چاپ نشده و شش نسخه از آن در کتابخانههای هند و یک نسخه در کتابخانۀ آستان قدس رضوی موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
203 - معرفی مثنوی بحرالمعارف شهابالدین علی دانیالی فسوی جهرمی و نسخ خطی آن با رویکرد سطح زبانی و ادبی
بیتا قاسمی سید مهدی خیراندیش محمدهادی خالق زادهمثنوی بحرالمعارف از شهاب الدین علی دانیالی فسوی جهرمی، دیوانی قطور بالغ بر 19000 بیت، در عرفان و اخلاق و بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مسدس محذوف) در قرن دهم هجری سروده شده است. دو نسخۀ خطی از این مثنوی به شمارة 9371 در کتابخانۀ مجلس موجود است. این اثر در 188 بر چکیده کاملمثنوی بحرالمعارف از شهاب الدین علی دانیالی فسوی جهرمی، دیوانی قطور بالغ بر 19000 بیت، در عرفان و اخلاق و بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مسدس محذوف) در قرن دهم هجری سروده شده است. دو نسخۀ خطی از این مثنوی به شمارة 9371 در کتابخانۀ مجلس موجود است. این اثر در 188 برگ و به خط نستعلیق کتابت شده که تاکنون تصحیح و منتشر نشده است. این مقاله با هدف معرفی و بررسی سطح ادبی مثنوی بحرالمعارف و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر متن نسخۀ آن انجام شده است. در این نوشتار سعی بر آن است تا افزون بر بررسی نسخۀ خطی، منابع شهاب الدین علی دانیالی فسوی جهرمی برای سرودن این اثر شناسایی، و فضای فرهنگی معاصر با دورۀ نویسنده بررسی شود. حاصل پژوهش نشان می دهد که فسوی جهرمی در سرودن این اثر در ساختار و محتوا، بیشتر متأثر از شاعران سلف خویش بوده است و از این منظر نمی توان او را شاعری صاحب سبک به شمار آورد. عربی مآبی از ویژگی برجستة این اثر عرفانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
204 - معرفی و نسخهشناسی مثنوی مرکز ادوار (سرودۀ فیضی فیاضی)
محمد مصطفی رسالت پناهی مژگان محمدیشیخ ابوالفیض فیضی فیاضی (954ـ1004ق) از شاعران پرکار و از سرآمدان سخن پارسی در شبهقارۀ هند است. وی در همۀ فنون شاعری بهویژه مثنویهای داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومۀ داستانی به نامهای نل و دمن، سلیمان و بلقیس، هفت کشور، اکبرنامه و مرکز ادو چکیده کاملشیخ ابوالفیض فیضی فیاضی (954ـ1004ق) از شاعران پرکار و از سرآمدان سخن پارسی در شبهقارۀ هند است. وی در همۀ فنون شاعری بهویژه مثنویهای داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومۀ داستانی به نامهای نل و دمن، سلیمان و بلقیس، هفت کشور، اکبرنامه و مرکز ادوار را پدید آورده است. مرکز ادوار نخستین مثنوی از خمسۀ اوست که در سال 993ق همزمان با بخشهای دیگر خمسه به سرودن آن پرداخت که ناتمام باقی ماند. پس از مرگ فیضی، ابوالفضل علّامی، برادر وی، ابیات پراکندۀ این مثنوی را جمعآوری کرد و مؤخرهای به نثر بر آن افزود. این پژوهش بهشیوۀ اسنادی، کتابخانهای و توصیفی به معرفی این مثنوی، مضامین و نسخههایی که از آن وجود دارد، میپردازد. مرکز ادوار که مبدأ فیاض و در بعضی نسخ مرآت قلوب نامیده شده، اثری است که بیش از هرچیز، رنگوبوی مخزنالاسرار نظامی میدهد، در عین حال از نکتههای حکمی، اخلاقی و تعلیمی و عرفانی خالی نیست. با توجه به سبک و شیوۀ بیان فیضی در این مثنوی، میتوان او را یکی از مقلدان و نظیرهگویان موفق نظامی نامید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
205 - معرفی مثنوی المعنویه الخفیه اثر ابراهیم گلشنی بردعی
احمدرضا یلمه ها کرامت نامجومثنوی المعنویهالخفیه، اثر ابراهیم گلشنی بَردعی است که در سدۀ نهم هجری سروده شده است. این منظومه نظیرهای بر مثنوی مولوی و حدود چهل هزار بیت است. نویسنده در این اثر با استناد به آیات قرآن و حدیث و داستانها و حکایات دینی و غیردینی، همچنین با زبانی شیوا و روان، مضامین و چکیده کاملمثنوی المعنویهالخفیه، اثر ابراهیم گلشنی بَردعی است که در سدۀ نهم هجری سروده شده است. این منظومه نظیرهای بر مثنوی مولوی و حدود چهل هزار بیت است. نویسنده در این اثر با استناد به آیات قرآن و حدیث و داستانها و حکایات دینی و غیردینی، همچنین با زبانی شیوا و روان، مضامین و مفاهیم عرفانی را بیان میکند. شاعر در این منظومه میکوشد اندیشة وحدت وجودی خود را برای مخاطب تبیین کند که البته این اندیشهها برگرفته از افکار محیالدین ابن العربی است. از این دستنوشته، چندین نسخه در داخل و خارج از ایران موجود است. در این اثر تشبیه و استعاره و دیگر عناصر بیانی و بدیعی، بهطور متعادل به کار رفته و از صنایع بلاغی متکلف در آن استفاده نشده است. نگارندگان در این نوشتار میکوشند افزونبر معرفی سراینده، با جُستاری هرچند کوتاه در این اثر عرفانی و تحلیل و توصیف آن، ویژگیهای ممتاز ادبی و عرفانی آن را بررسی و تبیین کنند. ترکیب اشعار فارسی و عربی، زیبایی درونی و کاربرد افعال و کلمات کهن از ویژگیهای ادبی این منظومه است. عشقگرایی و محبپروری، جهاد اکبر و مبارزه با نفس نیز از ویژگیهای عرفانی آن به شمار میرود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
206 - معرفی و تحلیل ساختاری نسخۀ خطی منظومۀ ناهید و اختر
سودابه بخشایی زرین تاج واردیمنظومۀ ناهید و اختر سرودۀ اچهی صاحب از آثار غنایی قرن دوازدهم در شبهقاره است. در این پژوهش با استفاده از نسخهای کامل از این مثنوی که در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به دست آمده، با رویکرد توصیفیتحلیلی، ضمن معرفی نسخه و پدیدآورندۀ آن، به تحلیل ویژگیهای ساختاری منظومه نیز چکیده کاملمنظومۀ ناهید و اختر سرودۀ اچهی صاحب از آثار غنایی قرن دوازدهم در شبهقاره است. در این پژوهش با استفاده از نسخهای کامل از این مثنوی که در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به دست آمده، با رویکرد توصیفیتحلیلی، ضمن معرفی نسخه و پدیدآورندۀ آن، به تحلیل ویژگیهای ساختاری منظومه نیز پرداخته شده است. بررسی این منظومه نشان میدهد که تشبیه مهمترین نقش را در ساختار ادبی و هنری این اثر بر عهده دارد. موسیقیِ ملایمِ شعر و تناسبهای هجاییِ بحر هزج، وفور تکرار و توازن واژگانی، همچنین استفاده از لحن عاطفی و غمانگیز در کلامِ شعر، مهمترین نمودهای زبان غنایی این منظومه به شمار میروند. شاعر جهتگیریِ پیام را به سمت درونیات عاطفی خویش قرار داده و گزارش داستان را به تأخیر انداخته است؛ این عامل سبب شده که روایت داستان تحتتأثیر زبان غنایی قرار گیرد و جنبههای عاطفی و احساسی بر جنبۀ روایی آن غلبه یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
207 - نقد، بررسی و معرفی منظومه خطی «طوبی»
حمیدرضا قانونی الهام پهلوان صباغتصحیح و ویرایش نسخههای خطی، یکی از بنیادی ترین و فنّی ترین پژوهش های ادبی است. نسخه خطی طوبی از نویسنده ای نامعلوم به کتابت کاتبی رضوان علی نام است؛ این نسخه به سبب داشتن ویژگی های داستانی آن هم با ساختاری منظوم با محتوا و محوریت اشعاری زاهدانه، درخور بازشناسی است. نسخ چکیده کاملتصحیح و ویرایش نسخههای خطی، یکی از بنیادی ترین و فنّی ترین پژوهش های ادبی است. نسخه خطی طوبی از نویسنده ای نامعلوم به کتابت کاتبی رضوان علی نام است؛ این نسخه به سبب داشتن ویژگی های داستانی آن هم با ساختاری منظوم با محتوا و محوریت اشعاری زاهدانه، درخور بازشناسی است. نسخه مذکور از منظری یادآور کلیله و دمنه است و از سویی دیگر یادآور مثنوی مولانا؛ شاعر کوشیده است با اقتباس از آثار داستانی گذشته و آثاری چون مثنوی مولوی در قالب داستان هایی منظوم از زبان حیوانات منظومه ای نو بسازد؛ به نظر می رسد شاعر با داستان های کلیله و دمنه مانوس بوده است و از مثنوی مولوی نیز بهره برده است. درون مایۀ اکثر داستان های این منظومه زهد، اخلاق، عرفان و تربیت است. روش پژوهش، مطالعه، یادداشت برداری و گرد آوری اطلاعات از منابع معتبر کتابخانه ای است. هدف در این تحقیق شناخت و شناساندن منظومه ای است که نشان می دهد شاعر به طرز و شیوۀ مولوی علاقۀ وافر دارد ولی در این شیوه هنوز مبتدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
208 - نقد منابع هندی در معرفی نُسخ خطی مثنوی سراپای مهری
بهمن علامی محمد حکیم آذر اصغر رضاپوریانسرزمین هند از نظر دارا بودن نسخههای خطی فارسی، بسیار غنی و درخور توجه است؛ شناسایی این میراث عظیم فرهنگی و تهیۀ فهرستهای موثق و علمی از آنها ضرورتی بیچونوچراست؛ زیرا تحلیل محتوایی فهرستها و منابع هندی نشان میدهد که این منابع در معرفی نسخ خطی فارسی، تصویری روشن به چکیده کاملسرزمین هند از نظر دارا بودن نسخههای خطی فارسی، بسیار غنی و درخور توجه است؛ شناسایی این میراث عظیم فرهنگی و تهیۀ فهرستهای موثق و علمی از آنها ضرورتی بیچونوچراست؛ زیرا تحلیل محتوایی فهرستها و منابع هندی نشان میدهد که این منابع در معرفی نسخ خطی فارسی، تصویری روشن به خواننده انتقال نمیدهند. از جمله آثاری که در این منابع بهاشتباه معرفی شده، نسخۀ خطی مثنوی سراپای مهری عرب است که آن را به مهری شاعرِ دربار نورجهان و همچنین مهری هروی نسبت دادهاند. در این مقاله ابتدا فهرستی از مهریهای معروف که از آنها در تذکرهها ذکری به میان آمده ارائه میشود، سپس به معرفی مهری عرب و مثنوی سراپای وی میپردازیم و در آخر منابع هندی را که به مثنوی سراپا پرداختهاند، نقد میکنیم. تأکید این مقاله بر نقد، بررسی و بازنگری منابع مرتبط با فرهنگ ایران است که توسط غیرفارسیزبانان نوشته میشود؛ البته ریشۀ بسیاری از اشتباهات و خلط نامها در این منابع را باید در تذکرههای فارسی جستوجو کرد. اطلاعاتی که تذکرهها در اختیار ما قرار میدهند نمیتواند الزاماً صحیح باشد. تذکرهنویسان سه شاعر مهرینام، مهری هروی مصاحب گوهرشادبیگم و همسر حکیم عبدالعزیز، مهری مصاحب نورجهانبیگم و مهری همسر کریمخان زند را با یکدیگر خلط کردهاند و همین امر سبب انتساب اشتباه مثنوی سراپای مهری عرب به سایر شاعران مهرینام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
209 - معرفی نسخة شوقنامة عباسی و احوال و آثار مؤلف آن
مهدی عسگری منصور نصیریدوستداران و منتقدان عرفان و تصوف در عالم اسلام همواره به مثنوی معنوی توجه داشتهاند. برخی از اهل عرفان و تصوف به تلخیص و گزارش مثنوی معنوی پرداختهاند. شوقنامة عباسی یکی از این تلخیصها و گزارشهاست. از این تلخیص و گزارش مختصر، تنها یک نسخة خطی تا زمان حاضر یافت شده است چکیده کاملدوستداران و منتقدان عرفان و تصوف در عالم اسلام همواره به مثنوی معنوی توجه داشتهاند. برخی از اهل عرفان و تصوف به تلخیص و گزارش مثنوی معنوی پرداختهاند. شوقنامة عباسی یکی از این تلخیصها و گزارشهاست. از این تلخیص و گزارش مختصر، تنها یک نسخة خطی تا زمان حاضر یافت شده است. این نسخه را عارف و فیلسوف گمنام عصر صفوی، علیقلی بن قرچغایخان نوشته است. نسخة منحصربهفرد شوقنامة عباسی در کتابخانه و موزة ملی ملک به شمارة 5/4097 نگهداری میشود. این نسخه در حاشیة نسخة دیگری از نویسندهای ناشناخته است. آنچه در این پژوهش بررسی میشود، معرفی احوال و آثار نویسندة شوقنامة عباسی و معرفی نسخه و محتوای این تلخیص و گزارش از مثنوی معنوی است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانهای است. نتیجة اجمالی از بحث این است که تاکنون دربارة احوال و آثار قرچغایخان تحقیق جامعی انجام نشده است و لازم است که رسالة شوقنامة عباسی با همة کاستیهایش تصحیح و منتشر شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
210 - تحلیل آموزههای اخلاقی و تعلیمی در مثنوی صفاتالعاشقین هلالی جُغتایی
فرشاد اسکندری شرفی وحید مبارکهلالی جغتایی از سرایندگان برجستۀ شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزونبر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومههای عاشقانه و عارفانۀ درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومهها، مثنوی صفاتالعاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب چکیده کاملهلالی جغتایی از سرایندگان برجستۀ شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزونبر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومههای عاشقانه و عارفانۀ درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومهها، مثنوی صفاتالعاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب سروده شده است. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، مثنوی صفاتالعاشقین هلالی ازنظر پیوند با نوع ادبی تعلیمی و کاربرد آموزههای اخلاقی و تعلیمی بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش گویای این است که منظومۀ صفاتالعاشقین سرشار از مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است؛ تاجاییکه از مجموع ابیات این منظومه، 893 بیت (72 درصد) در تمجید و توصیۀ فضیلتها و نکوهش و نهی از رذیلتهای اخلاقی آمده است. قناعت، کمخوابی و کمخوردن، ادب، سخاوت، صبر، عزلت و از غوغای خلایق رَستن، کمگویی، احسان، وفا، همت، شُکر، شجاعت، صدق و راستی، تواضع، حیا، ناپایداری دنیا و ترک آن و خُلق خوش، موضوعهای اخلاقی و تعلیمی هفدهگانهای است که هلالی در مثنوی صفاتالعاشقین از آنها سخن رانده است. نکتۀ تأملبرانگیزی که در بطن برخی از این موضوعات دیده میشود، نمود نگرش عرفانی و صوفیانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
211 - رویکرد تعلیمی مولوی در مواجهه با زبان
مختار ابراهیمی حامد توکلی دارستانیمولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهههای متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاههای خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتابدهندة نگرشهای دینی، معنوی و چکیده کاملمولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهههای متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاههای خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتابدهندة نگرشهای دینی، معنوی و اخلاقی اوست و دوم، رویکرد وجودی و انتولوژیک که انعکاسدهندة نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی وی است. در پژوهش حاضر نشان دادهایم که تلقی مولوی از زبان، غالباً ابزاری برای تعلیم مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است حال آنکه بهدلیل نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی، بارقههایی از نگرش وجودی و انتولوژیک نیز در تفکر و شعر وی شکل گرفتهاست. چنین قرابتهایی نمیبایست منجر به بدفهمی از مثنوی و تطبیق آن با آراء برخی فیلسوفان غربی شود. در پژوهش حاضر نشان داده-ایم برخلاف برخی پژوهشها، که میان مولوی و فیلسوفان غربی، و مشخصاً هایدگر، ارتباطهای فلسفی برقرار کردهاند، اگرچه برخی شباهتها و اشتراکات لفظی و ظاهری وجود دارد، اما دارای تفاوتهای بنیادین و عمیقی با یکدیگر هستند. در نگرش مولوی، زبان غالباً ابزاری ناقص، و همچنین حاملِ مفاهیم تعلیمی است و غالب بودن عنصر تعلیمی در مقایسه با ابعاد فلسفی، موجب میشود تا نتوان نگرش مولوی نسبت به زبان را با نگرش فیلسوفانی چون هایدگر یکسان تلقی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
212 - دنیامداری در داستانهای مثنوی مولوی
میرجلال الدین کزازی زهره وفایی فردمثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطهای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه میکند. مسأله این پژوهش آن ا چکیده کاملمثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطهای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه میکند. مسأله این پژوهش آن است که دنیا و جلوههای آن به چه میزان و از چه منظری در این اثر نمود یافته است. بدین منظور با دستهبندی داستانهایی که شامل مؤلفههای دنیامداری هستند، به بررسی مفاهیم و بخشبندی آنها بر پایه سنجههای مورد نظر پرداخته شده است؛ همچنین تلاش شده چگونگی و چرایی گرایش مولانا به دنیا بررسی شود. از همین روی پس از شرح مفهوم دنیاگرایی مولانا، مثنوی در چند حوزه مهم از نمودهای دنیاگرایی یعنی خردورزی، مدارا، دوری از تعصب و تکیه بر اخلاقیات و دوری از تقلید کورکورانه بررسی شده و داستانهایی که این اندیشه را برجستهتر کردهاند واکاوی شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
213 - بررسی ساختاری- معنایی ژانر تعلیمی و نمونههای آن با تکیه بر مثنوی مولوی
اسحاق طغیانی امرالله سلطان محمدیدر ادب پارسی به مبحث انواع ادبی توجه چندانی نشده است. نوع یا گونه تعلیمی که از گونههای پذیرفتهشده میان ادیبان و منتقدان ادبی زبان فارسی است نیز از این قاعده مستثنا نیست. در بیشتر کتابهایی که در زمینه انواع نگاشته شده است، از گونه تعلیمی سخن به میان آمده است اما به نظ چکیده کاملدر ادب پارسی به مبحث انواع ادبی توجه چندانی نشده است. نوع یا گونه تعلیمی که از گونههای پذیرفتهشده میان ادیبان و منتقدان ادبی زبان فارسی است نیز از این قاعده مستثنا نیست. در بیشتر کتابهایی که در زمینه انواع نگاشته شده است، از گونه تعلیمی سخن به میان آمده است اما به نظر میرسد که تعاریف و دستهبندیها به بازنگری نیاز داشته باشد. در این مقاله با بررسی ساختاری- معنایی، به تبیین این گونه و نمونههای آن با تکیه بر متونی که در نوع خود برجسته است، پرداخته میشود و دستهبندی منطقی و کاملی از نمونههای این گونه ادبی ارائه میشود. مشکل تداخل و آمیزش گونهها چالشی بر سر راه بحث انواع است اما بهناچار نویسندگان این مقاله نخست گونهها و نمونههای آن را تبیین و تحدید کردهاند و برای هر یک از نمونههای گونه تعلیمی چهارچوبهای مشخص محتوایی- ساختاری تعیین کردهاند؛ سپس ویژگیهای هر یک از سه بعد زبانی، بلاغی و اندیشهای و نمونههایی از شعر و نثر ذکر کردهاند. همچنین با آوردن حکایتی از مثنوی بهعنوان نمونه، نشان دادهاند که همه نمونههای تعلیمی در لایههای مختلف حکایات مثنوی وجود دارد و این دلیل دیگری بر خاص بودن این اثر جاودانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
214 - واکاوی تطبیقی جایگاه قناعت در مثنوی معنوی مولوی و بوستان سعدی با تأملی در دیدگاه مکتب معنادرمانی و ارائۀ الگویی از آن
حسنعلی بختیاری نصرآبادی حسین دولتدوست محمدحسین حیدری محسن محمدی فشارکیپرسش از معنای زندگی، از مهمترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که معنادرمانی نامیده میشود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمههای زلال زندگی را ادراک چکیده کاملپرسش از معنای زندگی، از مهمترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که معنادرمانی نامیده میشود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمههای زلال زندگی را ادراک کند. فضایل اخلاقی یکی از سرچشمههای زلال زندگی و از ارکان اساسی سعادت بشر و مایۀ تعالی و تکامل مادی و معنوی است. بزرگان ادب فارسی، غالب شاهکارهای خود را با بهرهگیری از فرهنگ اسلامی و آموزههای قرآنی خلق کرده و کوشیدهاند تا مخاطب را بهسمت فضایل اخلاقی در پرتو معنابخشی به زندگی رهنمون سازند. قناعت از جمله فضایل اخلاقی مهمی است که شاعران هرکدام بهشیوهای بدان اشاره کردهاند. مولوی و سعدی از جمله شاعرانی هستند که به گواهی آثارشان، نظرگاهی دینی و تربیتی دارند و از همین روی است که آشنایی با آیات و روایات و تسلط بر آموزههای دینی را در آثارشان قابل ستایش میبینم. سعدی در بوستان، فقط به توصیف افراد قناعتپیشه اکتفا نکرده است، بلکه ضمن ارائۀ بابی با عنوان قناعت، نمونهای از حکایات و تمثیل را برای روشنگری خوانندگان و تأثیر کلام و بیان نصایح ذکر میکند. مولوی نیز در مثنوی معنوی، ضمن ستودن قناعت به مذمت حرص و طمع میپردازد و میکوشد تا با از بین بردن رذایل، زمینۀ کسب فضایل را برای مخاطب فراهم سازد. در این راستا، مکتب معنادرمانی به مؤلفههایی چون رنج، جزء جداییناپذیر زندگی، محور کوشش و پاداش، وسعت نظر برای معنایابی، انسانساز بودن و پاسخی به معنای زندگی و شناخت خداوند اشاره دارد. تطبیق مؤلفههای حاکم بر جایگاه قناعت در متون یادشده و مؤلفههای مستخرج از مکتب معنادرمانی، منتج به شکلگیری الگویی تربیتی گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
215 - حکمتهای مرگ ازنظرگاه مولوی در مثنوی
محمود براتی خوانساری سید منصور سادات ابراهیمیپدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکاف چکیده کاملپدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکافانه و راهگشا دربارة این مسأله بارها سخن رانده و در خصوص اینکه ماهیت مرگ چیست، چه گونه هایی دارد؛ حکمت های مرگ کدامند و نیز عبرتپذیری از مرگ، ترس از مرگ، ذکر مرگ و غیر آن طرح موضوع کرده و با بیانهای تمثیلی زمینة آشنایی مخاطبان مثنوی را با مرگ فراهم آورده است که نشانگر توجه خاص مولوی به مقولة مرگ است. در این پژوهش کوشیدیم با تأمل در مثنوی، نظرگاههای مولوی را از پرده های سخن او و اندیشه های خلاق و ژرف شعر او دریابیم و حکمت های مرگ در آموزه های مثنوی را در قالب این نوشتار تقدیم کنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
216 - کارکردهای تعلیمی اسطوره در مثنوی مولوی
فروغ صهبا حسین پریزادآموزههای اخلاقی و تعلیمی یکی از گستردهترین مفاهیم و مقاصد شعر فارسی است و شاعران برای تأیید، تثبیت و پروراندن این آموزهها از پشتوانههای مختلفی بهره بردهاند. هدف این مقاله بررسی کارکردهای تعلیمی باورهای اسطورهای در مثنوی معنوی است که در دو حوزه باورها و موجودات اسط چکیده کاملآموزههای اخلاقی و تعلیمی یکی از گستردهترین مفاهیم و مقاصد شعر فارسی است و شاعران برای تأیید، تثبیت و پروراندن این آموزهها از پشتوانههای مختلفی بهره بردهاند. هدف این مقاله بررسی کارکردهای تعلیمی باورهای اسطورهای در مثنوی معنوی است که در دو حوزه باورها و موجودات اسطورهای، چگونگی بهرهگیری مولوی از آنها و ویژگیها و نحوه کاربردشان در راستای ادبیات تعلیمی بررسی شده است. در مثنوی مولوی، عرصه اسطوره در راستای مقاصد تعلیمی و اخلاقی بسیار گسترده است. مولوی از ویژگی های رفتارها و باورهای اسطورهای مانند جادو و انواع آن، کوبیدن بر طبل هنگام ماهگرفتگی و... برای تبیین گزارههایی مانند نکوهش نفس و دنیادوستی و پرهیز از فریبخوردن از آنها و بیدار شدن از خواب غفلت استفاده کرده است. در حوزه موجودات اسطورهای نیز جن و پری و غول از پربسامدترین موجودات در مثنوی محسوب میشوند که مولوی از آنها نیز در راستای اهداف تعلیمی و برای بیان گزارههای اخلاقی مانند اعتماد نکردن به هر چیز و دعوت به هوشیاری و ضرورت تقویت بینش درونی بهره گرفته است. بهرهبرداری تعلیمی از اسطورهها علاوه بر عمق و ژرفا بخشیدن به این اثر، آن را از یکنواختی موجود در متون اخلاقی و تعلیمی نجات میدهد. ذهنیت تعلیمی مولوی توانسته است که از این حوزه فکری بشر در راستای مقاصد تعلیمی با خلاقیت و مهارت بهره ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
217 - بررسی مفهوم فقر و استغنا در مثنوی معنوی
اسحاق طغیانی حکیمه هادیاستغنا یکی از مراحل سیر و سلوک است که سالک طریق حق، با رسیدن به آن، نوعی بی نیازی از ماسوی الله را در وجود خویش احساس می کند و در همه حال، خود را، تنها نیازمند حق تعالی می داند. فقر نیز از جمله مقامات عرفانی است و یکی از منازل عالی سیر و سلوک به شمار می آید. سالک در این چکیده کاملاستغنا یکی از مراحل سیر و سلوک است که سالک طریق حق، با رسیدن به آن، نوعی بی نیازی از ماسوی الله را در وجود خویش احساس می کند و در همه حال، خود را، تنها نیازمند حق تعالی می داند. فقر نیز از جمله مقامات عرفانی است و یکی از منازل عالی سیر و سلوک به شمار می آید. سالک در این مرحله به فنای فی الله می رسد و این، نهایت مرتبة کاملان و عارفان محسوب می شود. فقر، نیازمندی بنده به حق و بی نیازی از غیرحق است. در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا مفهوم استغنا و فقر، به خوبی تعریف و تبیین شود و سپس این دو موضوع در مثنوی مولانا، تحلیل و بررسی گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
218 - بررسی مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی مولوی
فاطمه سلطانی حجت اله امیدعلیتربیت درونی یا اکتشافی مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دورة معاصر بسیار به آن توجه شده است؛ روانشناسان جدید تربیتی این روش را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی به شمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر چکیده کاملتربیت درونی یا اکتشافی مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دورة معاصر بسیار به آن توجه شده است؛ روانشناسان جدید تربیتی این روش را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی به شمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر فطرت داشتهاند. مولوی در مثنوی معنوی، به اصل تربیت توجه ویژهای دارد. تربیت در مثنوی ازجمله مفاهیمی است که مولانا برای نهادینهکردن آن در وجود انسانها ـ در کنار اموری مانند خدا، معرفت، سیروسلوک، اعمال عبادی ـ به درونیشدن آن نظر داشته است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد تربیت درونی در مثنوی مولوی، درپی پاسخ به این پرسش است: مهمترین مؤلفههای تربیت درونی ـ که اندیشمندان و روانشناسانِ امر تعلیم و تربیت نیز به آن تأکید داشتهاند ـ در مثنوی معنوی کدام است؟ بدینمنظور نگارندگان بهروش توصیفیـ تحلیلی، مؤلفههای تربیت درونی را در شش دفتر مثنوی مولوی تحلیل و بررسی کردهاند. با توجه به دستاورد پژوهش، تأکید بر زبانِ عمل، تدریجیبودن امر تربیت، تقلیدنکردن، ثروت محرومیّت، حذفکردن بهجای ارائهکردن، عادتستیزی و توجه به تمایزهای فردی از مهمترین مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی است که جزئیات و مباحث مربوط به آن در محورهایی جداگانه تحلیل و بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
219 - نگاهی به کارکرد اخلاقیـ تعلیمیِ عقل در حدیقة الحقیقه و مثنوی معنوی
علی سینا رخشنده مند زهرا حسینیعقل آدمی و نیروی آن از اساسیترین مقولههایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحبنظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آنگونه که در مورد مسئلۀ عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداختهاند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزشهای اخلاقی، چکیده کاملعقل آدمی و نیروی آن از اساسیترین مقولههایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحبنظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آنگونه که در مورد مسئلۀ عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداختهاند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزشهای اخلاقی، چه در زمینۀ شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینۀ ادا کردن آنها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی ـ تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژهای دارد؛ چنانکه میدانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقلشناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، بهوسیلۀ عقل محقق میشوند. ارزشهای اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژهای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشۀ سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهانبینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل بهطور کلی و بهویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفیـ تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقیـ تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا میکند. بر اساس نتایج بهدستآمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفتشناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاینرو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان بهسوی اکتساب فضیلتها و سعادت و بازدارندۀ او از ورطۀ هلاکت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
220 - تحلیل کارکرد تعلیمی رویکرد واقعیت درمانی و تئوری انتخاب گلسر در داستان «شیر و نخجیران» دفتر اول مثنوی معنوی
نوشین درخشان ابوالفضل غنی زادهبر اساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر افراد زمانی دست به انتخاب رفتاری میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند. یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است تمامی رفتارها همیشه در آن لحظه که انت چکیده کاملبر اساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر افراد زمانی دست به انتخاب رفتاری میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند. یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است تمامی رفتارها همیشه در آن لحظه که انتخاب میشوند بهترین انتخاب فرد برای ارضای یک یا چند نیاز هستند؛ هر چند ممکن است به علت نیافتن روشهای مؤثر دست به انتخاب رفتار ناکارآمد و نامؤثر زده باشد. این نیازهای پنجگانه در ژنهای انسان تعبیه شده است و فرد برای ارضای این نیازها تصاویری را در ذهن خود جمع میکند. تفاوت بین مجموعة این تصاویر یعنی دنیای مطلوب با دنیای ادراکی است که فرد را به سمت رفتارهای کلی سوق میدهد که به هنگام کشمکش و تکاپو و بهمنظور رسیدن به خواستهها توسط سیستم خلاق مغز پیشنهاد میشود. مولوی هفتصد سال پیش در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی معنوی مناظرهای بین شیر، نخجیران و خرگوش چیده است که رفتارهای آنها به نظر نگارندگان با تئوری انتخاب گلسر همخوانی دارد. در مقاله حاضر برای اثبات این فرضیه، پس از مقدمه، پیشینه نویسی پژوهش و ذکر چارچوب نظری به تحلیل مصداقی رفتارها پرداخته و در پایان نتیجهگیری شده است که رفتارهایی که بهتناسب موقعیت مناظره از حیوانات سر میزند با آموزههای تئوری انتخاب گلسر همخوانی داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
221 - «مثنوی»، دریای فضایل تربیتی و تعلیمی
محمد بارانی رشید گل افشانیمثنوی مولانا اثری عرفانی است که در آن حال و ذوق و عشق و آشفتگی، در قالب تعلیم بیان شده است. در این اثر علاوه بر مفاهیم و معانی اسلامی- عرفانی، مطالبی ذکر شده که راه رسیدن به مقام عالی انسانی و طریق خلیفه اللهی او را نشان می دهد که از مهم ترین آنها، متخلق گشتن به اخلاق ن چکیده کاملمثنوی مولانا اثری عرفانی است که در آن حال و ذوق و عشق و آشفتگی، در قالب تعلیم بیان شده است. در این اثر علاوه بر مفاهیم و معانی اسلامی- عرفانی، مطالبی ذکر شده که راه رسیدن به مقام عالی انسانی و طریق خلیفه اللهی او را نشان می دهد که از مهم ترین آنها، متخلق گشتن به اخلاق نیکوست. هدف مولانا، تعلیم برای رسیدن به کمال نفس است. اندیشه های تعلیمی مولانا، به تصوف او رنگ خاصی بخشیده و او را هم عارف و هم حکیم و هم فقیه معرفی کرده است. مولانا با تعالیم اخلاقی خود به سالکان می آموزد که آزادگی و رهایی از هوای نفس از مهمترین نکته های عرفانی و اخلاقی است. مولانا اخلاق و عرفان را دو مقولة مرتبط به هم می داند و معتقد است تا سالک متخلّق به اخلاق الله نگردد، نمی تواند مراتب سیر و سلوک را طی کند و عارف راستین تا از رذیلت ها صافی نشود، به مرتبة کمال نمی رسد. در این مقاله با تکیه بر تحلیل ابیات مثنوی و روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی این مهم پرداخته میشود. با این هدف که اصالت تعلیم را، که رویکرد اصلی مولوی در مثنوی است، یادآور شویم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
222 - جزئینگری در مثنوی مولوی براساس نظریة اخلاق مراقبت
محمد یاوری زینب رحمانیاناخلاق مراقبت نظریة اخلاقی نوینی است که برپایة اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئینگری، جانبداری و عاطفهگرایی استوار کرد. بهطو چکیده کاملاخلاق مراقبت نظریة اخلاقی نوینی است که برپایة اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئینگری، جانبداری و عاطفهگرایی استوار کرد. بهطوریکه اخلاق سنتی تکلیفگرا و نتیجهگرا را رد کرد و آن را ناقص و مردسالارانه شمرد. در این مقاله، با روش تحلیلی ـ توصیفی، ابتدا با تبیین نظریة اخلاق مراقبت، محور جزئینگری اصول قضاوت اخلاقی مولانا در مثنوی بررسی میشود. با تعمق در اشعار و داستانهای مولانا این نتیجه حاصل شد که این عارف اخلاقمدار با جهانبینی دینی و عرفانی خود که در تعالیم اسلامی ریشه دارد، بین عقل و عاطفه تعادل اخلاقی ایجاد کرده و نظریة اخلاق مراقبت را در کلام خود به کار برده است. وی فراتر از جنسیّت و زمان، با اشاره به جزئیترین اصول اخلاقی مانند ریا، تجاوز، غیبت، فساد، نفاق، تقلید و... عواقب رعایتنکردن این اصول را قضاوت میکند. مخاطبان اصلی وی در این مقوله، ارکان سیاسی حکومت، عالمان و فقیهان، شاعران، مداحان و دلقکان، طبقات عامة مردم، کجفهمان، صوفیان و زاهدان دروغین و شخصیتهای دروغین هستند. گفتنی است بیشترین بسامد در طبقة صوفیان و زاهدان دروغین است و مولانا به نقد تزویر، ریا، نفاق و فساد در آن میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
223 - غُلغُلِ اجزایِ عالم بشنوید (تحلیل عارفانة نماز از دید مولوی)
عطامحمد رادمنشنماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دستیابی به گنجهای اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است. نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعههای اوست. نماز بدرقة آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و چکیده کاملنماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دستیابی به گنجهای اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است. نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعههای اوست. نماز بدرقة آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و نخستین پیمان بندگی وی با حق را تجدید کند. فریضهای که حضرت رسول(ص) آن را قرّة العین خویش شمرده دارای چنان شأن و فضیلتی است که برگزاری حتی دو رکعت از آن بر دنیا و امتیازات آن برتری دارد و ترک آن موجب انهدام دین میشود. مولوی که از سخنوران نامی عرفانی است، برای نماز ظاهر و باطنی قایل است که نمازگزار با توجّه به قابلیت خویش و درک حقیقت آن میتواند به اهداف نماز دست یابد و مأجور حق شود. او نماز عاشقانه را بر نماز زاهدانه اَولی میداند؛ چه زاهد با پای تن و به کندی راه وصال میسپرد؛ ولی عارف با پر و بال عشق هر دم به ساحت محبوب نزدیک میشود. وی پاک کردن درون را از پندارهای بازدارنده و اَصنام هوا و هوس، ضرورت راه تعالی میداند و با تکیه بر آیات شریف معتقد است که علاوه بر آدمی و پری، حیوان، گیاه و جماد نیز به ذکر و ستایش حق میپردازند؛ لیکن گوش دل باید گشود تا نغمههای پر شور توحیدی آنها شنیده شود. این پژوهش رویکردی به تجلی عارفانة نماز در آثار مولانا دارد، خاصّه بر ابیاتی از مثنوی که بر پایة آیات قرآن کریم و احادیث شریف بنا شدهاند؛ همچنین نگارنده در طی این پژوهش نیمنگاهی دارد به سخنان عارفان بویژه آنان که از مقتدایان و پیشروان مولوی محسوب میشوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
224 - آه ز نفس فضول (بررسی و تحلیل تصاویر هنری نفس در آثار منظوم مولوی)
عبدالله ولی پور رقیه همتینیل به کمال معنوی انسان، یکی از مهمترین دغدغههای بشر در عرفان اسلامی است. انسان برای رسیدن به کمال معنوی خود، با موانع و مشکلات زیادی روبهروست که مهمترین آنها نفس اماره است. در عرفان اسلامی، نفس مراتب گوناگونی دارد، بنابراین شناخت آن بسیار دشوار است. مولوی بهعنوان چکیده کاملنیل به کمال معنوی انسان، یکی از مهمترین دغدغههای بشر در عرفان اسلامی است. انسان برای رسیدن به کمال معنوی خود، با موانع و مشکلات زیادی روبهروست که مهمترین آنها نفس اماره است. در عرفان اسلامی، نفس مراتب گوناگونی دارد، بنابراین شناخت آن بسیار دشوار است. مولوی بهعنوان عارفی برجسته، بر این امر وقوف کامل داشته، ازاینروی برای شناساندن دقیق این جوهر مجرد و به تصویر کشیدن رذیلتهای آن برای مخاطبان خود، از شیوههای مختلفی بهره برده است تا بتواند مریدان خود را از افتادن به دام نفس بر حذر دارد و آنها را در راه رام کردن نفس یاری کند. در این باره نویسندگان در این جستار کوشیدهاند تا به شیوۀ توصیفیتحلیلی، تصاویر و نمادهای مختلفی را که نفس را در آثار منظوم مولوی نشان میدهند، استخراج و طبقهبندی و بررسی کنند. حاصل پژوهش نشان میدهد که مولوی برای شناساندن و محسوس جلوه دادن زشتیهای نفس اماره، به شکل گسترده از صفات انسانی(تشخیص)، نمادهای حیوانات، پرندگان، حشرات، خزندگان و جوندگان، موجودات خیالی، اشخاص با چهرههای مختلف مثبت و منفی، عناصر اربعه، پدیدههای طبیعی، عناصر ساخت بشر و... استفاده کرده است؛ که در این میان، شگردهای هنری تشخیص نسبت به تصاویر دیگر بسامد بسیار فراوانی دارند و تصاویر مربوط به اشخاص و حیوانات با چهرۀ مثبت و همچنین موجودات خیالی، کمترین بسامد را به خود اختصاص دادهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
225 - بررسی و تحلیل حل مسئله در کلیله و دمنۀ نصرالله منشی و مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ جان دیویی (با تأکید بر داستان بوف و زاغ و شیر و نخجیران)
یوسف علی بیرانوند قاسم صحرائیکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمل چکیده کاملکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمله کسانی است که روشی منطقی برای حل مسئله ارائه کرده است. روش او پنج اصل بدین صورت دارد: 1. تشخیص مسئله، 2. تعریف و بازنمایی مسئله، 3. پیدا کردن راه مناسب، 4. عمل کردن روی راهحلهای مناسب و پیشبینی نتایج، 5. نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتها. در این پژوهش تلاش شده است که با روش توصیفیتحلیلی، حکایت بوف و زاغ از کتاب کلیله و دمنه و حکایت شیر و نخجیران از کتاب مثنوی معنوی مولوی، با تکیه بر روش حل مسئلۀ دیویی مورد بررسی قرار گیرد. سؤال اساسی در این باره آن است که روش بیان، ویژگیها و مراحل داستانی روش حل مسئله در این دو حکایت چگونهاند؟ نتیجه آن است که در هر دو کتاب با روش تمثیل حیوانی تلاش شده است روش حل مسئله بیان شود. شخصیتهای دو داستان با خلاقیت و طبق مراحل حل مسئلۀ دیویی پیش رفته و توانستهاند دشمنان را از بین ببرند. نگاه کلیله و دمنه به پیروزی، مادیگرایانه است درحالیکه مولوی تفسیری عرفانی از پیروزی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
226 - بررسی شرایط و فوایدِ صحبت و همنشینی در مثنوی مولوی
علی سلیمانیمولوی در مثنوی تداعیهای متعددی به کار میبرد و از موضوعی به موضوع دیگر میرود؛ همین امر باعث شده است یکی از مباحث پُرتکرار و مهم عرفانی مثنوی، یعنی صحبت و همنشینی و شرایط سالکان و فوایدی که مولانا برای همنشینشدن با اولیای الهی برمیشمارد، چندان بهطور دقیق بررسی نشود چکیده کاملمولوی در مثنوی تداعیهای متعددی به کار میبرد و از موضوعی به موضوع دیگر میرود؛ همین امر باعث شده است یکی از مباحث پُرتکرار و مهم عرفانی مثنوی، یعنی صحبت و همنشینی و شرایط سالکان و فوایدی که مولانا برای همنشینشدن با اولیای الهی برمیشمارد، چندان بهطور دقیق بررسی نشود. در این پژوهش بهدنبال آن هستیم تا با جمع ابیات پراکندۀ موضوع صحبت و همنشینی در مثنوی و تحلیل آنها براساس خود مثنوی، آن هم با تکیه بر نشانههای درونمتنی و بافت موقعیتی، به بررسی این موضوع بپردازیم؛ اما بهسبب آنکه بررسی شش دفتر مثنوی، خارج از محدودیّت این مقاله است، این موضوع در این پژوهش فقط در دفترهای اول و دوم بررسی میشود. از رهرو این پژوهش پی بردیم که مولانا در موضوع مصاحبت و مجالست سالکان با اولیای الهی، با وجود جرّ جرار کلام، وحدت و انسجام فکری و معنایی خاصی را دنبال میکند و این امر از نظمِ مباحث و مطالب ذیل موضوع صحبت مشخص است؛ بیان انواع مصاحبت و فراق و ذکر شرایط متعددی مانند صبر و تسلیم، توجه به سخنان اولیا و عمل بدان، نداشتن کینه، تلاش پیوسته، اظهار نیاز و تواضع، دوری از پندار کمال و... برای مصاحبت و همنشینی سالکان با اولیای الهی و نیز آوردن فواید فراوان این مجالست ـ مانند مُبدلشدن حس، رهایی از تن و صورت، رهایی از آشفتگی راه سیروسلوک، رهایی از شیطان، شکستن هوا و آرزو، رهایی از دنیا و لذایذ دنیوی، رهایی از نفس اماره و مکرهای آن و... ـ برای سالکانِ همنشینشده با اولیای الهی، گویای این نظم و انسجام فکری و معنایی در مثنوی است؛ نیز این موضوعات بر این نکته تأکید میکند که مولانا مصاحبت سالکان با اولیای الهی را بهتر از فراق و تنها گامبرداشتن آنها در مسیر سیروسلوک میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
227 - تحلیل شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریۀ رابرت ایمونز
تهمینه مستعلی زاد فاطمه شیخلووند محمد فرهمند عذرا غفاریهوش معنوی زمینۀ تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیشتر از آنکه در ع چکیده کاملهوش معنوی زمینۀ تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیشتر از آنکه در علوم روانشناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است. این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصههای هوش معنوی نظریۀ رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریۀ خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطۀ مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح، نوعدوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغههای هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهمترین شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریۀ رابرت ایمونز چه میباشد؟ نتایج نشان میدهد که توجه به همدلی، نوعدوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگیهای مشترکی است که بهعنوان مولفههای بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشۀ مولانا مطرح شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
228 - علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی در مثنوی معنوی
فرزانه آباد شبنم حاتم پور فرزانه سرخی فریدون طهماسبیمبانی اعتقادی، ارزش ها، نظام باورها و شیوه های حکومتی در هر جامعه، سبک زندگی معینی را تعیین می کند. درواقع هر جامعه برای شکل گیری و رشد اجتماعی خود، نیازمند بهره گیری از الگوهای متعدد رفتاری و کنشی در سطوح مختلف است. توجه به سبک زندگی به اقتضای اسلامی بودن جامعۀ ایرانی چکیده کاملمبانی اعتقادی، ارزش ها، نظام باورها و شیوه های حکومتی در هر جامعه، سبک زندگی معینی را تعیین می کند. درواقع هر جامعه برای شکل گیری و رشد اجتماعی خود، نیازمند بهره گیری از الگوهای متعدد رفتاری و کنشی در سطوح مختلف است. توجه به سبک زندگی به اقتضای اسلامی بودن جامعۀ ایرانی یکی از ضروریات است که در جامعۀ ایرانی به آن توجه بسیاری شده است. بر این اساس، مثنوی مولوی ـ که نقش مهمی در ادبیات تعلیمی و اخلاقی دارد ـ در شکل دادن به نوعی از سبک زندگیِ متناسب با مقوله های فرهنگی و خاص جامعۀ اسلامی ایرانی تأثیرگذار بوده است. بر همین مبنا، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود: 1) علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مولانا در مثنوی به چه شیوه هایی بیان شده است؟ 2) گستردگی این مضامین در مثنوی در چه حدی بوده است؟ برای دستیابی به این دو مقصود، اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی بررسی شد. بر همین اساس به بررسی و تحلیل مطالبی دربارة علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی در مثنوی پرداخته شد که می تواند در سبک زندگی اسلامی مؤثر باشد. در این تحقیق که رویکردی توصیفی ـ تحلیلی دارد، ضمن تبین علل و انگیزه های کاربرد تعلیمی مولانا در مثنوی سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مولانا تا چه میزان از روش ها و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، تمثیل و مانند آن بهره برده است؟. مهم ترین نتیجه آن شد که مولانا در مثنوی برای هدایت انسان ها به سوی کمال انسانی، از روش تبشیر و تنبیه بیشتر بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
229 - درنگی بر معنی «سرِ سفره» در مصرع «چون سرِ سفره رخِ او تویتوی...» از دفتر ششم مثنوی
هادی اکبرزادهگزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست چکیده کاملگزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیلة نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهشها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بیتوجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند. آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیة شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیة ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است. باید گفت بیشک، مثنوی معنوی نیز از جملة کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازندة ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصههای فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خوانندة امروزی قابل دریافت نیست. ترکیب سرِ سفره یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی... دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسندة این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است. نویسنده با تبیین معانی گونهگون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره میکند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکتة انگشت نهاده و یاد کردة ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس خالِف تعرَف است. نامة دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمة مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
230 - بررسی بُعد تعلیمی مثنوی مولانا بر اساس نظریه تداعیگرایی (مطابق با آرای زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ)
محبوبه شیرگردون دکترمحمود صادق زادهحیطة این مقاله، ادبیات، عرفان و روانشناسی با محوریت مثنوی مولوی است. با پیدایش نظریههای ادبی و غیرادبی از جمله نظریههای روانشناختی، ارتباط چند سویه بین علوم مختلف پدید آمده؛ از جمله، ارتباط بینارشتهای ادبیات، روانشناسی و عرفان. این اتفاق باعث گردید تا ادبیات، به خوان چکیده کاملحیطة این مقاله، ادبیات، عرفان و روانشناسی با محوریت مثنوی مولوی است. با پیدایش نظریههای ادبی و غیرادبی از جمله نظریههای روانشناختی، ارتباط چند سویه بین علوم مختلف پدید آمده؛ از جمله، ارتباط بینارشتهای ادبیات، روانشناسی و عرفان. این اتفاق باعث گردید تا ادبیات، به خوانشی کاربرد محور مبدل گردد. ادبیات به یاری نظریههای روانشناسی، بر جذابیت علمی و عملی خود در متون ادبی و عرفانی افزوده است؛ ازجمله موضوعات مطرح در این مقاله، مقولة تداعی است. تداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی و به عنوان یک سبک تعلیمی، جایگاه ویژهای در متون ادبی، بهخصوص در ژانر عرفانی بر عهده دارد. در سبک آموزشی تداعی، آموزش از پیش تعیینشده نیست. این سبک، روند آموزش را در جریان تعلیم، مشخص میسازد و غیرمنتظره روی میدهد. ویژگیهای دیگر آن، پویایی ساختار متن، پروردگی سخن، تنوع اندیشگانی، چندلایگی، کارکرد رواندرمانی و... است. موضوع دیگر مقاله، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصهای مثنوی و نیز شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة تداعی است. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای انجام شده و نشان میدهد که چگونه میتوان از تداعی به شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة فروید و یونگ دست یافت. موضوع دیگر مقاله، تحلیل ساختار شخصیت و ابعاد ذهن فروید و فرایند تفرد یونگ با تکیه بر بعد تعلیمی و روانشناختی رؤیا با محوریت حکایتهای مثنوی معنوی بوده است. این پژوهش نشان میدهد که رؤیا، شاهراه دستیابی به ضمیر ناخودآگاه است. مولوی در این حکایتها، به مخاطب میآموزد که لازمة رسیدن به توازن شخصیت و فرایند تفرد، تعامل یکپارچة ابعاد شخصیت روانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
231 - گذر از رمز به تعلیم خوانش انتقادی دو بیت رمزی در اولین داستان مثنوی
ساسان زندمقدم مهدی نوریانسالهاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی میبایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آنها در آثاری از باشد که تقدم ز چکیده کاملسالهاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی میبایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آنها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشتهاند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روشهای بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی، داستان معروف شاه و کنیزک، و ارتباط آنها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شدهاند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوفالمعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نینامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافتهها میتوان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی بهعنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
232 - جنبه تعلیمی هزل در مثنوی مولوی
محمدرضا ساکیمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی چکیده کاملمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی را سرزنش کنند و مدعی شوند که مولوی مجاز به آوردن چنین هزل ها و کلماتی نبوده است. در این جستار تلاش می کنیم ابتدا طنز و هزل را از دیدگاه برخی صاحب نظران تعریف کنیم و سپس این نکته را باز کنیم که مولانا جلال الدین بلخی منحصراً در جهت تعلیم و آموزش نکته های عالی اخلاقی و عرفانی سود جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
233 - راهکارهای مولانا برای مقابله با ترسهای مذموم در مثنوی با نگاهی به دیدگاه روانشناسان
پرستو یمینی کامل احمدنژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمیمولانا در آموزههای عرفانی خویش، همۀ ابعاد شخصیت انسان را مورد توجه قرار داده است و برای هریک از بیماریهای ذهنی و روانی او راهکار ارائه میکند. یکی از بیماریهای ذهنیوهمی که او در مثنوی معنوی به آن پرداخته شده، ترس است. مفهوم ترس از نگاه کلنگر او، به دو نوع ترس مذموم چکیده کاملمولانا در آموزههای عرفانی خویش، همۀ ابعاد شخصیت انسان را مورد توجه قرار داده است و برای هریک از بیماریهای ذهنی و روانی او راهکار ارائه میکند. یکی از بیماریهای ذهنیوهمی که او در مثنوی معنوی به آن پرداخته شده، ترس است. مفهوم ترس از نگاه کلنگر او، به دو نوع ترس مذموم و ممدوح تقسیم میشود؛ ترس مذموم که مورد نظر ماست از من دروغین و کاذب ناشی میشود؛ هرچند مولوی ترس را معمار اصلاح جهان مادی و در جای خود مفید میداند. راهکارهایی که برای مقابله و رهایی از ترسهای مذموم که برخی از زمینههای فکری ایجادگر آن ترس از مرگ، غم غربت و تنهایی وجودی، ترس از قضا و مشیت، ترس از شرّ اضداد، ترس از اختیار و آزادی انتخاب، ترس از گناه و... است، از نگاه تیزبین او رویکرد به دین و مذهب، توبه، توکل و تسلیم، یافتن من حقیقی (گنج درون)، ترک فرافکنی، پذیرش تعارضات درونی و استفاده از موهبات آن، هیچ نخواستن در سایۀ فقر و فنای عرفانی، آشنای با سازوکارهای گناه در جهت رشد و تعالی و... است. پژوهش حاضر بهصورت توصیفیتحلیلی و با ابزار کتابخانهای انجام شده است. در این جستار از آنجایی که مقولۀ ترس به حوزۀ روانشناسی نیز مرتبط میشود و مولوی از قرنها پیش از روانشناسان امروز به ارائۀ مفاهیم درمانی (هرچند بار رویکرد و اهدافی متفاوت) پرداخته است، (غیر از دیدگاه روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ) از روانشناسان انسانگرا و وجودگرایی مثل رولومی، اریک فروم، ویکتور فرانکل، اروین یالوم، ابراهام مزلو، سورن کرکگور، کارن هورنای و... استفاده میشود تا هم به غنا و گستردگی این مفاهیم بیفزاییم و هم به اثبات این مهم که مولوی قرنها پیش از روانشناسی امروز به مفاهیم و سازوکارهایی برای مقابله با ترس دست یافته که میتواند از خلال قصههای مثنوی بهطور آشکار و یا ضمنی مورد استفادۀ آیندگان قرار بگیرد؛ لذا آموزههای پیشینیان ادب و عرفان ایرانی را نباید دستکم گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
234 - بررسی مضامین اخلاق اجتماعی در اشعار مولانا باتکیه بر مثنوی معنوی
کلثوم طبخ کار حسن کیاده محسن ایزدیار شاهرخ حکمتمولوی یکی از شاعران دورۀ مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیۀ تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثا چکیده کاملمولوی یکی از شاعران دورۀ مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیۀ تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثار خود روح ستم ستیزی و به تبع آن ارزش های انسانی و اجتماعی را ارج نهادند و باتوجه به فضای حاکم بر عصر خویش، روش خاصی برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه، اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و نیز بی عدالتی های حاکمان برگزیدند. مولوی نیز در مثنوی هرجا مجال یافته، به نقد افراد مختلف جامعه ازجمله صاحب منصبان و مردم عامه پرداخته و رفتار نکوهیدۀ آن ها را نقد کرده است. در این پژوهش نگارندگان با بررسی اشعار مولانا، مضامین اخلاق اجتماعی را در اشعار وی بررسی کرده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که او جانب اعتدال را رعایت کرده و در این زمینه افراط نکرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
235 - دیدگاههای اخلاقی و تربیتی جامی در مثنوی هفت اورنگ
مریم محمودیتعلیم و تربیت و ابعاد مختلف و شیوههای گوناگون آن از موضوعاتی است که در متون ادب فارسی مورد توجه خاص قرار گرفته است.جامی شاعر بلندآوازة قرن نهم نیز به این مطلب به طور خاص پرداخته و بیشتر نظرات تربیتی خود را در قالب نصیحت به فرزندش ارائه کرده است. هرچند جامی بهارستان را چکیده کاملتعلیم و تربیت و ابعاد مختلف و شیوههای گوناگون آن از موضوعاتی است که در متون ادب فارسی مورد توجه خاص قرار گرفته است.جامی شاعر بلندآوازة قرن نهم نیز به این مطلب به طور خاص پرداخته و بیشتر نظرات تربیتی خود را در قالب نصیحت به فرزندش ارائه کرده است. هرچند جامی بهارستان را به منظور تدریس فرزندش تحریر کرد، اما بیشتر دیدگاههای تربیتی او در مثنوی هفت اورنگ طرح شده است. جامی با تأثیر از فرهنگ اسلامی و با توجه به تمام ابعاد وجودی انسان، راهکارهای تربیتی ارائه میدهد.توصیههای او نشان دهندة آن است که در تعلیم و تربیت باید به بعد جسمانی، دینی، عقلانی،عاطفی و احساسی و اجتماعی توجه شود. ساده زیستن و دوری از رفاهطلبی، علمآموزی و مطالعة کتاب، هنرآموزی، حسن معاشرت، پایبندی به اصول مهم اخلاقی و تبعیت از شریعت پیامبر در تربیت جنبههای مختلف وجود انسان میتواند مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
236 - معلم در مثنوی
ثریا رازقی خدیجه شیرازی -
دسترسی آزاد مقاله
237 - تلفیق عرفان و معنادرمانی در مثنوی مولوی و انعکاس مفاهیم قرآنی در آن
فاطمه حاج زین العابدین کامل احمدنژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمیدر پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبی چکیده کاملدر پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شده است. در روانشناسی معنیگرای فرانکل و تعالیم عملی عرفان مولانا به رنج و سختی با دید مثبت نگریسته میشود و هردو استقامت و تحمّل را در برابر مصائب و مصاعب عامل پختگی و وسیلۀ کمال انسان میدانند.دیگر مؤلّفۀ معنادرمانی فرانکل عشق است که به زندگی معنا و شوق میبخشد. از رهگذر نگاه عارفانۀ فرانکل و مولوی به عشق، زندگی هدفی والا مییابد و از مادیات و ظواهر عالم مادی فراتر میرود، فرد به تهی بودن و بیمقداری خویش در برابر ذات الهی پی میبرد و در دریای لایزال او محو میشود تا به جاودانگی ابدی برسد. معنادرمانی و عرفان جز با دینداری با عشق الهی میسر نمیشود و تجربۀ درک خدا تنها از راه شهود و قلب ممکن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
238 - بررسی تطبیقی مثنوی مولوی و تفاسیر قرآن کریم در مسئله ارتباط رسول خدا با خدا و مردم
زهرا حسنوند محمدحسین توانایی سره دینی محمدرضا موحدی محمدعلی ایازیمولانا در مثنوی ما را با سلوک باطنی و منش شخصیتی رسول خدا آشنا می سازد. با شعر مولوی؛ ضمن فهم بیشترآموزه های قرآنی، از موقعیت الگوشناسی انبیای الهی، (به ویژه رسول اکرم) همواره شاعرمی توان به الگوسازی و کاربست آنها در زندگی مادی و معنوی نیز دست یافت. این مقاله، با مطالعه چکیده کاملمولانا در مثنوی ما را با سلوک باطنی و منش شخصیتی رسول خدا آشنا می سازد. با شعر مولوی؛ ضمن فهم بیشترآموزه های قرآنی، از موقعیت الگوشناسی انبیای الهی، (به ویژه رسول اکرم) همواره شاعرمی توان به الگوسازی و کاربست آنها در زندگی مادی و معنوی نیز دست یافت. این مقاله، با مطالعه ی اشعار مولوی و مقایسه ی آن با تفاسیر قرآنی، ضمن شناخت شخصیت پیامبر(ص) به شیوه ای که در مثنوی مطرح شده، با رجوع به آیات قرآن و تفاسیر در ذیل شواهد قرآنی شباهت ها و تفاوت های تصویر پیامبر(ص) در قرآن و مثنوی را نشان دهد. برای این مهم سه مولفه ی نسبت رسول باخدا، نسبت رسول با مردم و رسول در مقام عاشقی و معشوقی را از مثنوی بر اساس کتاب دریا به دریای علامه جعفری، استخراج نموده، هریک از این ابعاد را در مثنوی و تفاسیر قرآنی با یکدیگر مقایسه نموده است. روش پژوهش حاضر براساس روش کتابخانه ای نظری و تحلیلی می باشد و با استفاده از منابع دست اول (کتاب، پایان نامه ، مقالات و...) و با استفاده از فیش برداری استخراج شده است. یافته های این پژوهش، در قرآن رابطه ی پیامبر با مردم برمبنای ارادت،ولایت مداری مردم و شفاعت پیامبر ادراک میشود و رابطه ی رسول خدا با خداوند نیز برمحور عبادت ، عبودیت ، اطاعت و در چارچوب عصمت پیامبر قرار می گیرد؛ اما در مثنوی و به ویژه بحث عاشقی و معشوقی رسول خدا، شاعر بیشتر، به عوالم تفاسیر عرفانی نزدیک میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
239 - اوصاف قرآن در مثنوی با استناد به قرآن کریم
سید عطاء الله افتخاریزیبایی های ظاهری و باطنی قرآن،جامعیت،نوبودن، و عمق مفهیم قرآنی موجب شده که شاعران و نویندگان مسلمان نوشته های خود را مزین به کلام وحی نمایند و در تحلیل و تبیین آن تلاش کنند.در میان شاعران شاید کسی به اندازه مولوی از قرآن تأثیر نپذیرفته،تجلی قرآن کریم در مثنوی در موضوعات چکیده کاملزیبایی های ظاهری و باطنی قرآن،جامعیت،نوبودن، و عمق مفهیم قرآنی موجب شده که شاعران و نویندگان مسلمان نوشته های خود را مزین به کلام وحی نمایند و در تحلیل و تبیین آن تلاش کنند.در میان شاعران شاید کسی به اندازه مولوی از قرآن تأثیر نپذیرفته،تجلی قرآن کریم در مثنوی در موضوعات گوناگون امری واضح و مبرهن است.جذابیت مثنوی بدون شک مرهون توجه خاص مولوی به قرآن است.تبلور آیات قرآن کریم در مثنوی آن چنان گسترده است که فهم بسیاری از ابیات آن جز با شناخت آیات قرآن و تفاسیر آن میسور نیست. با توجه به گستردگی موضوعات مثنوی که متأثر از قرآن است در این مقاله صرفا ،اوصاف قرآن کریم که در کلام وحی وارد شده و مولوی به آن آیات استناد کرده است مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق نشان می دهد که در مثنوی اغلب آیاتی که ویژگیهای قرآن را بیان کرده مورد توجه شاعر قرار گرفته و به تفسیر آنها پرداخته است و مولوی توانسته است برای نیل به اغراض خویش و اثبات اندیشه های دینی از قرآن کریم و آیات زیبای آن به بهترین صورت استفاده کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
240 - بازشناخت جایگاه خیال در معماری با تکیه بر مثنوی معنوی
ریحانه نیک روش ژاله صابرنژادادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب میشود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری میپردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی میبخشید. پژوهش حاضر برآناست تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر آراء اند چکیده کاملادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب میشود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری میپردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی میبخشید. پژوهش حاضر برآناست تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر آراء اندیشمندان در زمینه ادراک خیالی و به خصوص با بهرهگیری از اندیشة مولوی در مثنوی معنوی به شناخت ابعاد گوناگون خیال و نقش آن در خلق آثار معماری بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشف صورتهای خیالی و تخیل صورت نهایی آثار، لازمة تحقق فعل خارجی آنها میباشد. در اینمیان معماری دارای ذاتی هنری بوده، لذا بر تصور و تخیل معمار متکی است و از عمق ذهنیات وی برمیآید. معماران در مراحل مختلف روند طراحی از جمله خلق دستنگارههای خیالی، با بهرهمندی از پرواز ذهن و رهایی فکری در عالم خیال، کیفیت آثار معماری را بررسی میکنند و بستر شکلگیری ماهیت کالبدی طرح را فراهم مینمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
241 - مثنوی معنوی؛ بستر خلاقیت و حل مسئله
ابوالقاسم امیراحمدیشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی د چکیده کاملشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی دانشمندان و محققان در تمام شاخههای علوم قرار دارد، در مثنوی معنوی بازتابی آشکار یـافته است. مولوی را میتوان عارفی دانست که به عمق مسائل انسانی پی برده و در صدد تجزیه و تحلیل آنها برآمده است. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که مولــوی ضمن بیان مبـــاحث عرفانی در قالب حکایـات، از این شیوهها در حل مسائل و مشکلاتی که انسان در زندگی روزمره خود با آنها روبه روست، بهره جسته است. تحقیق و تفحص در مثنوی معنوی برای دستیابی به این شیوهها در حوزة علوم انسانی، به منظور گسترش نگرش فردی و اجتماعی و آشنایی با دستاوردهای فکری و معنوی مولوی در برخورد با مسائل انسانی و معضلات رفتاری، از اهداف این پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
242 - مصادیق ریاضت حقیقی (مشروع) در جهانبینی عطار نیشابوری
هادی دینی میر جلیل اکرمیریاضت شرعی، اهتمام ورزیدن بیشتر به ورع، پرهیزکاری و رسیدن به عبودیّت واقعی است. ریاضت در عرفان اسلامی هرگز از چهارچوب شریعت خارج نمیشود. بررسی ریاضت از دیدگاه عطار به عنوان یکی از سه قلّۀ بلند ادبیات عرفانی، برای مشخص کردن چهارچوب و حدود ریاضت شرعی در عرفان، حائز اهمیت چکیده کاملریاضت شرعی، اهتمام ورزیدن بیشتر به ورع، پرهیزکاری و رسیدن به عبودیّت واقعی است. ریاضت در عرفان اسلامی هرگز از چهارچوب شریعت خارج نمیشود. بررسی ریاضت از دیدگاه عطار به عنوان یکی از سه قلّۀ بلند ادبیات عرفانی، برای مشخص کردن چهارچوب و حدود ریاضت شرعی در عرفان، حائز اهمیت است. هدف پژوهش این است که به روش تحلیلی، نمایههای ریاضت حقیقی و مشروع را در مثنویهای عطار نیشابوری بیان کند. عطار در مثنویهای خود به چلهنشینی، شب زندهداری، سکوت، چالاکی، صبر و اسیر کردن شهوت به عنوان جلوههای مهم ریاضت تأکید میکند و آنها را بهترین راه برای پیوستن به حقّ میداند. یادکرد بسیار از طرق مختلف ریاضت در مثنویهای عطار، نتیجۀ مستقیم پریشانی اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار وی است. بسامد ریاضتهای جسمانی در مثنویهای عطار بیشتر است؛ زیرا این نوع ریاضتها مقدمه و ابزاری برای تزکیۀ نفس به شمار میرود. ریاضت حقیقی یا جهاد اکبر از نظر او غلبه بر خواستههای نفس امّاره است. به عقیدۀ شیخ، آن زمان که سالک به کمک ریاضت، وجود خود را شکست، نور ذات احدیّت تمامی اجزای وجودش را فرا میگیرد و قوتهای نفسانی وی در نور حقّ، مستهلک و ناچیز میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
243 - بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف
زهرا ایرانمنشمثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود از مثنوی با ترجمۀ رسالۀ قشیریه و تذکرةالاولیا بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرارگرفته است. در سه اثر مذکور به بیان چکیده کاملمثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود از مثنوی با ترجمۀ رسالۀ قشیریه و تذکرةالاولیا بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرارگرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، ولی و عارف واصل، در رسالۀ قشیریه مقام رضا و در تذکرةالاولیا تسلیم است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغههای عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیتهایی قابل ردیابی است و تأثیر و نشانههای دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیببندی ابعاد گفتمانهای مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کردهاند. سه اثر مذکور به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشۀ شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگیهای موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژهای را خلق میکنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگیهای عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بودهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
244 - واکاوی تشابه و افتراق مؤلّفههای سوررئالیسم غربی و مؤلّفههای مشابه در مثنوی معنوی
فاطمه کولیوند غلامرضا سالمیان فاطمه کلاهچیانسوررئالیسم مکتبی است که در قرن بیستم در فرانسه پدیدار شد. این مکتب دارای اصولی است که مهمترین آنها عبارتاند از: رؤیا و تخیّل، نگارش خودکار، تصادف عینی، جنون و دیوانگی، امر شگفت و جادو و ... . هر چند این مکتب در اروپا مطرح شد، امّا پیشتر در میان فرهنگهای دیگر نشانهه چکیده کاملسوررئالیسم مکتبی است که در قرن بیستم در فرانسه پدیدار شد. این مکتب دارای اصولی است که مهمترین آنها عبارتاند از: رؤیا و تخیّل، نگارش خودکار، تصادف عینی، جنون و دیوانگی، امر شگفت و جادو و ... . هر چند این مکتب در اروپا مطرح شد، امّا پیشتر در میان فرهنگهای دیگر نشانههایی از آن دیده میشد. آثار عرفانی شرق از جمله عرفان ایران نمونهای از آن است. میتوان گفت نویسندگان متون صوفیه پیش از ظهور سوررئالیسم در اروپا آثار ارزشمندی با ویژگیهای سوررئالیستی ارائه کردهاند. گاه بین این آثار و آثار سوررئالیستی غرب، تفاوتهای عمیقی وجود دارد که از اصالت سوررئالیسم ایرانی حکایت میکند. مثنوی مولانا یکی از آثاری است که در کنار طرح اندیشههای سوررئالیستی، در مواردی تفاوتهای بارزی با شاخصهها و مفاهیم این مکتب دارد و این مقاله سعی دارد به بررسی وجوه تشابه و تمایز مفاهیم مثنوی و سوررئالیسم بپردازد. درواقع هرچند بین مثنوی و آثار سوررئالیستی شباهتهایی دیده میشود امّا تمایزاتی نیز وجود دارد که علاوه بر اثبات فرضیّۀ تقدّم و استقلال سوررئالیسم ایرانی، در برخی موارد، دلایلی بر برتری آن ارائه میدهد؛ تمایزاتی که در حوزۀ تخیّل، کرامت و جادو، حقیقت و واقعیّت و اصالت مستی بروز یافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
245 - دنیاهای محتمل در ساختار روایی مثنوی معنوی ( داستان دژ هوشربا)
زینب حاج ابوکهکی اشرف شیبانی اقدم محمدعلی گذشتیدنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مسأله اصلی در این نظریه است و نحوة ارتباط خواننده با روایت ادبی و تأثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو ، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی چکیده کاملدنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مسأله اصلی در این نظریه است و نحوة ارتباط خواننده با روایت ادبی و تأثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو ، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی عرفان عملی و نظری را دربرمیگیرد. در این جستار برآنیم، براساس نظریة دنیاهای محتمل و با روش توصیفی تحلیلی محتوا، خوانش جدیدی از این کتاب، ارائه دهیم. مولانا به عنوان کارگزار در نقش عامل انتقال داستان با باریکبینی به تولید گفتمان روایی میپردازد و دنیاهایی را در ذهن خواننده رقم میزند که عبارتند از: دنیاهای معرفتی، خیالی، مقصودی و آرمانی. دنیاهای محتمل در داستان دژ هوش ربا اگر...، بیشتر به صورت دنیای معرفتی و در جهت آموزش نکات عرفانی است که بر اساس الگوی و کلمههایی که آرزو، حسرت یا نمایش داده میشود. در دنیای مقصودی مولانا از حرف ربط بنابراین و تقاضایی را دربردارند، استفاده میکند. عشق مهمترین وسیلة کشف و شهود و سازندة دنیای آرمانی مولاناست. در حقیقت این عشق است که سالک را در مسیر معرفت یاری میرساند. دسترسی به این دنیاها به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیاء است که بسامد دسترسیهای زمانی بیشتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
246 - بازتاب اندیشههای خداشناسی بر مبنای سیر و سلوک عرفانی مولانا در داستان کیمیاگر پائولوکوئیلو
ناصر ناصری تازه شهریمولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوامپسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَ چکیده کاملمولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوامپسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ حکایت خواب مرد بغدادی و گنج مخفی را برای مریدانش بازگو می کند و همین حکایت، سرلوحة افکار و اندیشة نویسندة مشهور برزیلی به نام کوئیلو می شود که به خلق رمان کیمیاگر می پردازد و شهرت جهانی می یابد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی به این سوال پرداخته است که میزان تأثّر کوئیلو در تبیین اندیشههای ذهنی و تفکرات عرفانی مولانا در موضوع خودشناسی و خداشناسی چقدر بوده است؟ نتیجة تحقیق نشان میدهد که اندیشه های ذهنی و افکار عرفانی مولانا در سیر و سلوک سالکان طریقت در محورهای: وحدت وجود و تجلّی حقّ، دل لطیفة ربّانی، گنج مخفی و معرفت، زبانِ عشق (زبانِ بی کلام)، تبدیل مسِ وجود به کیمیای هستی، پیر طریقت، در کل داستان سایه انداخته است تا آن حد که همچون مولانا از نیِ مولانا سخن گفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
247 - تحلیل گفتمان انتقادی در حکایت «درآمدن حمزه در جنگ، بیزره» با تکیه بر نظریۀ نورمن فرکلاف
رقیه موسوی علی محمد پشت دارتحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنشهایی است که به وسیلۀ بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی میپردازد. در این مقاله حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریة چکیده کاملتحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنشهایی است که به وسیلۀ بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی میپردازد. در این مقاله حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریة نورمن فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی میشود. مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی فراهم شده و درصدد است به ساختار صوری و معنایی کلام راوی و مولد گفتمان دست یابد تا از این طریق میزان تسلط او به مخاطب و همچنین نوع تعامل گفتمانی در کنشهای متقیدانه در قالب پند و موعظه معلوم شود. نتیجه قابل پیشبینی این است که مولوی با تکیه بر جملههای استوار و متأکد و استعانت از قرآن و آموزههای دینی و اخلاقی، در پی تشکیل دایرۀ گفتمانی خاصی است که ژرفساخت آن از عنصر مهم مرگ اختیاری و بیارزش بودن حیات جسمانی خبر میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
248 - خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون
افسانه سعادتی حسن یزدان پناهیکی از روشهای شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواهناخواه تحتتأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصهای از مثنوی است که چکیده کاملیکی از روشهای شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواهناخواه تحتتأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصهای از مثنوی است که از نظر بنمایهها با قصة هیچ آدابی و ... و یا وقتی چاره، منحصر به فرد میشود، از دکامرون شباهت‎هایی دارد: بیوفایی،خیانت، کامجویی و شهوترانی و حیلة زنان و ترس از رسوایی از جمله بنمایههای مشترک این داستانها و تشکیلدهندة بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستانها بپردازد. یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل‎تأملی، قصهای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینة مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزة مولویپژوهی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
249 - تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصههای مثنوی
افسانه سعادتی محسن محمدی فشارکیاگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاههای گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کردهاند، اما همچنان این موضوع در قصههای آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنشهای خد چکیده کاملاگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاههای گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کردهاند، اما همچنان این موضوع در قصههای آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنشهای خداوند را در 57 قصه ـ با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری ـ طبقهبندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصهها، به بررسی موضوع پرداختهاند. در واقع، قصههای مثنوی همپای دلالتهای آکنده از نکتههای دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آنها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیشبرنده در روایتهای مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنشهایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
250 - شیوۀ داستانپردازی در قرآن و تأثیر آن بر مثنوی؛ با تکیه بر آغاز و شیوه نقل داستانها
حسین فعال عراقی نژاد سهیلا موسوی سیرجانیقصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثا چکیده کاملقصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثار روایی است که داستان های فراوانی را در خود جای داده است. از آنجا که شیوه داستانپردازی در هر اثر روایی نقش مؤثری در پیکربندی روایت ایفا میکند؛ بنابراین هدف از این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، مقایسه و تطبیق شیوة داستانپردازی قرآن و مثنوی است. بعد از واکاوی این دو اثر این نتیجه به دست آمد که شیوة داستانپردازی در قرآن از جمله شروع و شیوة نقل داستانها و... از تنوع خاصی برخورداراست که مولوی از آن بهویژه در به کارگیری شیوههایی چون براعت استهلال در شروع، شکست خط، سپیدخوانی و روایتگریزی در شیوة نقل داستانها تأثیر چشمگیری پذیرفته است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است که مولوی با دیدگاه الگومدار خود از شیوة داستانپردازی قصههای قرآن به صورت سرمشقهای عالی در پروراندن قصههای مثنوی به فراوانی بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
251 - زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی
افسانه سعادتی پروین گلی زاده مختار ابراهیمیبیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهمترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبههای پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکانپذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربههای عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکلهای هنری و ادبی زبان روی آوردهاند، نماد چکیده کاملبیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهمترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبههای پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکانپذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربههای عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکلهای هنری و ادبی زبان روی آوردهاند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکلهای هنری زبان است. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربههای عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویلهای عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گستردة این اثر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مولوی با آگاهی از ظرفیتهای کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستیهای آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشهای واحد، آگاهی ازتجربههای عرفانی در عینِ بیانناپذیری آنها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
252 - تحلیل ابیات و روایات دفتر اول مثنوی بر اساس نظریة بدخوانی خلاق هارولد بلوم
عالیه یوسف فام معصومه کاظمی نژادبدخوانی خلاق نظریهایست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام اضطراب تأثیر بر رابطه دوس چکیده کاملبدخوانی خلاق نظریهایست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام اضطراب تأثیر بر رابطه دوسویه اما ستیزهجویانة مؤلفان جدید با مؤلفان گذشته تأکید کرده است. شاعران و نویسندگان جدید برای رهایی از دلهرة تأثیرپذیریِ متون گذشته با بدخوانی خلاق به روشهایی برای خلق آثار جدید دست میزنند و با این کار میکوشند تا خود را از پیشینیان برتر بدانند. در این پژوهش دگرگونیهایی را که مولوی به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری آثار پیشین، اعمال کرده است و نسبتهای بدخوانی خلاق بلوم در مثنوی را به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی بررسی میکنیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روش خلاقانة مولوی در آفرینش داستانها و حکایات و برای رها کردن خود از تأثیر متون گذشته، مصداق بدخوانی خلاقانهای است که بلوم مطرح میکند و به این منظور از شگردهای گوناگونی مانند تداعی، ایجاد مضامین تعلیمی و دینی و حکمی، تغییر در عناصر داستان و فرافکنی بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
253 - بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشة مولانا و وین دایر
مریم مردانی ورپشتی حسین حسن پور آلاشتی مسعود روحانی علی اکبر باقری خلیلیمسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسیترین تأملات فلسفی، دینی و جامعهشناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگیهای انسان معنوی و راههای وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بیشماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست چکیده کاملمسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسیترین تأملات فلسفی، دینی و جامعهشناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگیهای انسان معنوی و راههای وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بیشماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافتهاند. در این جستار با روش توصیفی ـ تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسألة انسان معنوی پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشة این دو عارف تبیین میشود. یافتههای پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آنها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزههای مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلیترین نقاط اشتراک این دو، میتوان به مفهوم وحدت وجود و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو میتوان به مسألة اعتقاد به عقوبت اشاره کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
254 - نشانهشناسی لایهای «اَلست» در مثنوی معنوی
مسعود روحانی احمد غنی پور ملکشاه نسرین شهبازینشانهشناسی در پي کشف قراردادهایی است که به تولید معنا میانجامد و هر واژه را به عنوان یک نشانه در فرایند دال و مدلول و دلالت، تحلیل و موجبات درک عمیقتر واژه را فراهم میکند. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی و با تکیه بر علم نشانهشناسیلایهای، به تحلیل واژه «اَلست» ب چکیده کاملنشانهشناسی در پي کشف قراردادهایی است که به تولید معنا میانجامد و هر واژه را به عنوان یک نشانه در فرایند دال و مدلول و دلالت، تحلیل و موجبات درک عمیقتر واژه را فراهم میکند. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی و با تکیه بر علم نشانهشناسیلایهای، به تحلیل واژه «اَلست» به عنوان یک نشانه انتزاعی که مدلولهای متنوعی را میطلبد پرداخته است؛ زیرا مولانا این واژه را مانند دیگر واژگان قرآنی دستخوش تحول معنایی کرده و تصرفات بدیعی در آن ایجاد نموده است و هرگاه به این عبارت استناد میکند، پیوندهای معنایی خاصی را با مفهومی خاص بیان میکند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مولانا این واژه را در حوزههای معنایی با کارکرد هنری ویژهای بکار برده و با این حوزههای معنایی ارتباط برقرار کرده است و با تسلط بر دقایق علوم عرفانی، فلسفی، تاریخی، روانی و از همه مهمتر قرآن و احادیث، توانسته مفاهیم این علوم را در خلال این واژه بگنجاند و صرفا قصد لفاظی و سخنآرایی از این واژه را نداشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
255 - بررسی پدیدة عزلتگزینی از دیدگاه مولانا و کارن هورنای
شهرام محمودی ابراهیم دانش فرامرز جلالتبسیاری از رنجهای روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روانشناس نئوفرویدی، نظریّة روانرنجوری را بر اساسِ رنجهای روانی و عوارضِ آنها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روانرنجور به مکانیسمهای دفاعی مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی چکیده کاملبسیاری از رنجهای روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روانشناس نئوفرویدی، نظریّة روانرنجوری را بر اساسِ رنجهای روانی و عوارضِ آنها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روانرنجور به مکانیسمهای دفاعی مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی پناه میبَرَد، امّا این مکانیسمها تسکین موقّت روانرنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گرانقدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روانرنجوری افراد ارائه کرده است که شباهتهایی با مکانیسمهای نظریّة کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی ـ تطبیقی، نمودهای مختلف عزلتگزینی را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلتگزینی روانرنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیتهای مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلتگزینی را در صورتی جایز میداند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلتگزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روانرنجورانه قائل است و عزلتگزینی روانرنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفة اختلافات انسانی و عدم درک متقابل میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
256 - بررسی تطبیقی طرحوارة نیرو بر سیر و سلوک عارف (در مثنوی معنوی مولانا و قصیدة تاﺋﻴﻪ کبرای ابنفارض)
خدیجه بهرامی رهنماطرحوارة نیرو، یکی از مؤلفههای مهم در زبانشناسی شناختی است که اساس استعارة مفهومی را تشکیل میدهد. مارک جانسون، طرحوارة نیرو را به هفت بخش تقسیم میکند که با استفاده از آن، میتوان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد ا چکیده کاملطرحوارة نیرو، یکی از مؤلفههای مهم در زبانشناسی شناختی است که اساس استعارة مفهومی را تشکیل میدهد. مارک جانسون، طرحوارة نیرو را به هفت بخش تقسیم میکند که با استفاده از آن، میتوان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است مسئلة انواع طرحوارههای نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیدة تائیة کبرای ابنفارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرحوارة اجبار، در دو مقولة واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیدة تائیة کبرا، دربرگیرندة طرحوارة حرکتی است که در آن عارف، با مانعهایی مواجه میشود که این مانعها، بسان سدّی قدرتمند عمل میکنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز میدارند. در طرحوارة نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد میکنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت میشود. در طرحوارة رفع مانع، مولانا و ابنفارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانعها موثّر میدانند. در طرحوارة انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به شمار آوردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
257 - تحلیل تصاویر انسانگونهانگارانه و درونمایة آنها در مثنوی مولانا
سهراب خورسند پشت مساری هنگامه آشوری علیرضا نیکویی بهرام پروینمثنوی مولانا جدای از زیباییها و جذابیتهای ادبی، دارای مفاهیم ژرفی است که پس از قرنها، همچنان با معیارهای فکری امروز قابل سنجش است و به همین دلیل هنوز تازگی دارد و کهنگی نمیپذیرد. بی تردید یکی از ژرفترین مفاهیم مثنوی، مفهوم انسان است. انسان در مثنوی، با اعتبارهای مخ چکیده کاملمثنوی مولانا جدای از زیباییها و جذابیتهای ادبی، دارای مفاهیم ژرفی است که پس از قرنها، همچنان با معیارهای فکری امروز قابل سنجش است و به همین دلیل هنوز تازگی دارد و کهنگی نمیپذیرد. بی تردید یکی از ژرفترین مفاهیم مثنوی، مفهوم انسان است. انسان در مثنوی، با اعتبارهای مختلف، شئون و وجوه گونهگون دارد. گاهی ضعیف، خوار و ناتوان است، ولی با اینهمه مغرور و سرکش و طاغی و گاهی وجهی خداگونه دارد و تاج کرامت بر سر او نهاده میشود و عالَم در او، مُنطَوی. اما آنچه مهم است، این است که این هردو شأن، مبنای تصویرگریهای انسانگونهانگارانه از خدا، جهان، امور اُلوهی و طبیعی است. پژوهش حاضر با تأملی در ریشهها و زمینههای انسانگرایی و انسانگونهانگاری در قلمروهای مختلف، به روش توصیفی ـ تحلیلی به تحلیل تصاویر انسانگونهانگارانه و درونمایة آنها در مثنوی مولانا پرداخته است. این تحقیق نشان میدهد که چگونه معرفت و شناخت و زبان و بیان و تخیل آدمی، همواره دچار انسانگونهانگاری است حتی آنگاه که از تنزیه سخن میگوید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
258 - واکاوی نشانه معنا شناسی مثنوی معنوی در حکایت مرد بغدادی
مهناز روانبخش شهین اوجاق علیزاده فاطمه امامیچکیده شانه معناشناسی از علوم نوینی است که به بررسی تحول نشانهها در گفتمان برای دریافت سیر تحول معانی میپردازد. در این پژوهش به بررسی نظامهای متعدد گفتمانی در حکایت مرد بغدادی از مثنوی معنوی میپردازیم که بر اساس رابطۀ تعاملی، ادراکی، سیال و پدیداری با جهان شکل میگیر چکیده کاملچکیده شانه معناشناسی از علوم نوینی است که به بررسی تحول نشانهها در گفتمان برای دریافت سیر تحول معانی میپردازد. در این پژوهش به بررسی نظامهای متعدد گفتمانی در حکایت مرد بغدادی از مثنوی معنوی میپردازیم که بر اساس رابطۀ تعاملی، ادراکی، سیال و پدیداری با جهان شکل میگیرد و سیر معانی در آن بر اساس تعامل سوژه با جهان هستی پدیدار میگردد. همچنین به بررسی ویژگیهای کنِشی یا شوِشی گفتمان میپردازیم. رویکرد این پژوهش، بررسی نشانهها نه بهصورت منفرد، بلکه در تعامل با مجموعهای از نشانههای دیگر است که موجب معناسازی نوین گفتمانی میشود. هـدف اصـلی ایـن پـژوهش، بررسی کارکردهای نشانهمعنایی است که سبب تداوم معنا و ماندگاری در گفتمان موردنظر مـیشـوند. این پژوهش به سؤالات زیر پاسخ داده است: فرایند تحول و طغیان نشانهها در گفتمان این حکایت مبتنی بر کدام شرایط گفتمانی رخ میدهد؟ چگونه تغییر شرایط کنشگر منجر به تولید معناهای سیال میگردد؟ روش این تحقیق، تحلیلی و توصیفی است. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد که مولانا چگونه با برهم زدن قواعد ثابت نشانهها، شکل تعینی گفتمان را متحول میسازد و جریان معانی را از وضعیت یکنواخت و برنامه محور به وضعیتی سیال و پرتلاطم تبدیل کرده و دنیایی جدید از نشانهها و معانی به تصویر میکشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
259 - فرآیند درونیسازی در مثنوی معنوی
بهزاد امینی علیرضا مظفریدرونیسازی در اصطلاح به معنای پذیرش باورها، ارزشها، نگرشها و معیارهایا سازگاری با آنها، به مثابة آن چیزهایی است که به خود فرد تعلق دارد. به بیانی روشنتر درونیسازی، انتقال ازعوامل بیرونی به احساسات شخصی و باورها، به عنوان بنیاد رفتار فرد است. مولوی از جمله عارفانی اس چکیده کاملدرونیسازی در اصطلاح به معنای پذیرش باورها، ارزشها، نگرشها و معیارهایا سازگاری با آنها، به مثابة آن چیزهایی است که به خود فرد تعلق دارد. به بیانی روشنتر درونیسازی، انتقال ازعوامل بیرونی به احساسات شخصی و باورها، به عنوان بنیاد رفتار فرد است. مولوی از جمله عارفانی است که به درونیسازی توجّه ویژهای داشته است و در مثنوی معنوی جنبههای مختلف درونیسازی، از جمله درونیسازی خدا، سیر و سلوک، اعمال عبادی و تفسیر قرآن را بیان کرده است. مقالة حاضر ضمن بررسی سابقة درونیسازی در صدر اسلام، فرقههای اسلامی و تفکرات متصوفه و عرفا، نظرگاههای مولوی را دربارة جنبههای مختلف درونیسازی در مثنوی بررسی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
260 - شرح صوری در حل مشکلات مثنوی
فرزاد اقبال سهیلا موسوی سیرجانیشرح و تفسیر مثنوی جلالالدّین محمد مولوی سابقهای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیدهایم تا حوزه معانی ابیات چکیده کاملشرح و تفسیر مثنوی جلالالدّین محمد مولوی سابقهای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیدهایم تا حوزه معانی ابیات را از میان مباحث برونمتنی نظیر مباحث و مسائل عرفانی، به الفاظ آن محدود و مدلّل سازیم. در این شیوه، مبنای معنایابی در شعر توجّه به صنایع ادبی و آرایههای زبانی آن است. این شیوه را برای به چالش کشیدن این پیشفرض رایج در میان مثنویپژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بیاعتبار و بیارزش است، شرح صوری نامیدهایم. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار میگیرد؛ معیاری که در فهم بهتر عرفان مولانا نیز میتواند تاثیر بسزائی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
261 - شهر و ده در اندیشة مولوی
عبدالرحیم ثابتیکی از جنبههای پویا و پیشرفتة اندیشة مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفتهترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندنِ به شهر، درواقع دعوت به تفکر در ساحتی گستردهتر است. مولوی زادة بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و باشکوه دنیای قدیم ب چکیده کاملیکی از جنبههای پویا و پیشرفتة اندیشة مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفتهترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندنِ به شهر، درواقع دعوت به تفکر در ساحتی گستردهتر است. مولوی زادة بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و باشکوه دنیای قدیم به شمار میرود. او افزون بر بلخ، در بلندآوازهترین مراکز پویا و زندة فکر و فرهنگ زمانه دم زده و شهرهایی چون بغداد، نیشابور، حلب و دمشق را دیده و تجربه کرده است. به همین دلیل، در مثنوی، فیه مافیه و نیز در غزلیات، با شور و شوق از شهرهای بزرگ نام میبرد و شهرگرایی را ستایش میکند و همزمان به نقد نگرش محدود و بسته و ذهنیت ساده و ابتدایی مردمان جوامع خود میپردازد. در مقالة پیش رو، دربارة این جنبه از تفکر مولانا بحث و بررسی خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
262 - ابتهال و زاری در مثنوی معنوی
پژمان نبی زاده کتایون شیداییمثنوی معنوی مانند کتابخانهای است که میتوان در آن بسیاری از موضوعات را، به ویژه در حوزة علوم انسانی، جست و جو کرد. در این میان، گریه و زاری به عنوان یکی از مباحثی که مولانا در اشعار خود به شکلی بسیار متنوع، زیبا و روحنواز به آن پرداخته، درخور دستهبندی و ژرفنگری است چکیده کاملمثنوی معنوی مانند کتابخانهای است که میتوان در آن بسیاری از موضوعات را، به ویژه در حوزة علوم انسانی، جست و جو کرد. در این میان، گریه و زاری به عنوان یکی از مباحثی که مولانا در اشعار خود به شکلی بسیار متنوع، زیبا و روحنواز به آن پرداخته، درخور دستهبندی و ژرفنگری است. به طور کلی میتوان گریة و زاری را در قالب دو نوع کلیِ ممدوح و مذموم دستهبندی کرد. گریة ممدوح حاصل غم ممدوح عشق و گریة مذموم، نتیجة غم مذموم دنیایی است. در این مقاله پس از پرداختن به غم و اندوه و نوع نگرش مولانا به گریه، سعی شده است مهمترین انواع گریههای ممدوح و مذموم و نیز ملحق به مذموم در مثنوی معنوی، مطرح و بررسی گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
263 - تاثیر مثنوی معنوی در یوسف نامه پیر جمالی اردستانی
عزیزالله توکلی کافی آبادیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیون چکیده کاملیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیوند داده،این منظومه را از حد یک داشتان غنایی فراتر برده و به آن رنگ عرفانی بخشیده است. با توجه به اعتقادی که پیر جمالی به مولوی و مثنوی معنوی دارد و به گفته او حدیقه سنایی و فصوص الحکم محی الدین عربی در یک ورق مثنوی مولانا جلال الدین رومی است،بدیهی است که در جای جای این منظومه،به تعبیرات و ترکیبات مثنوی نظر داشته باشد.در این مقاله سعی شده است برخی از این تاثیر پذیری ها نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
264 - تحلیل محوری و منظومهای دفتر دوم مثنوی
محمد نوید بازرگاندر پیشینة مثنویپژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و بهتازگی نیز پژوهشهای موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلانفکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابهلا چکیده کاملدر پیشینة مثنویپژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و بهتازگی نیز پژوهشهای موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلانفکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابهلای حکایتهای تودرتوی مثنوی و به تعبیری در جریان موّاج و سیال ذهن مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر ـ نگاهی کلنگر ـ به هر دفتر مثنوی داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از تجربه چند سال تدریس مثنوی در مقطع کارشناسی ارشد به شیوه تحلیل محتوا، تلاش شده است تا درونمایههای مندرج در دفتر دوم مثنوی از نظر بسامدی ارزیابی شود تا از رهگذر آن بتوان کلانفکرهای مندرج در این دفتر را معرفی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
265 - ولدنامه در سایة مثنوی معنوی
امیدوار مالملیولدنامه اثری است در قالب مثنوی که در بحر خفیف سروده شده است. این کتاب در تفسیر دقایق و معانی عرفانی و اخلاقی و شرح اخبار و احادیث و تفسیر آیات قرآن همراه با ذکر امثال و بیّنات، حکم و کنایات، نوادر لغات و ترکیبات و اعلام احوال مولانا جلالالدین، برهانالدین محقق، شمس تبر چکیده کاملولدنامه اثری است در قالب مثنوی که در بحر خفیف سروده شده است. این کتاب در تفسیر دقایق و معانی عرفانی و اخلاقی و شرح اخبار و احادیث و تفسیر آیات قرآن همراه با ذکر امثال و بیّنات، حکم و کنایات، نوادر لغات و ترکیبات و اعلام احوال مولانا جلالالدین، برهانالدین محقق، شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و دیگران است که تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولانا و حالات و مقامات مریدان و مصاحبان او را منعکس میکند.این اثر حدود ده هزار بیت است که در سال 690 هجری به وسیلة سلطان ولد، فرزند ارشد مولوی، سروده شده است.با عنایت به ابعاد گوناگون مثنوی معنوی، درمییابیم شاید سلطان ولد اولین شاعر صوفی باشد که بعد از مولانا توانست در شعر تعلیمی صوفیانه، روش وی را سرمشق خود قرار دهد.بنابراین حل بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه به دلالت و هدایت مثنوی مولوی وابسته است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر جز به وسیلة اطلاعات راهگشای پدر، میسر نیست، بهطوریکه سایة پدر را بر تمامی آثار او میتوان احساس کرد.سلطان ولد در احیای طریقت مولانا اهتمام خاص داشت و در طی حیات خویش نیز کوشید تا در کار تألیف و تصنیف آثارش شیوة کار پدر را تقلید نماید.این مقاله کوشیده است برخی از این تأثیرپذیریها و جلوههای مشترک را معرفی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
266 - مقام تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه
سعید گراوند سعیده صباحیاین مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بیان مقدمهای کوتاه به این بحث پرداختهایم که در مثنوی معنوی و گیتا بهاشیه مباحث و مفاهیم بسیاری مطرح شدهاند که یکی از آنها مقام تسلیم است. در این بخش نویسنده بر این باور است که شأن حقیقی انسان در این جهان آن است که در برابر حق چکیده کاملاین مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بیان مقدمهای کوتاه به این بحث پرداختهایم که در مثنوی معنوی و گیتا بهاشیه مباحث و مفاهیم بسیاری مطرح شدهاند که یکی از آنها مقام تسلیم است. در این بخش نویسنده بر این باور است که شأن حقیقی انسان در این جهان آن است که در برابر حق تسلیم باشد. در بخش دوم مقاله، ضمن بیان سخنانی درباره چیستی تسلیم، مراتب مختلف تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه بیان شدهاند. آن مرتبهای از تسلیم که نتیجه زهد و مجاهدت است، مرتبه فروتر تسلیم است، در حالی که مرتبة برتر تسلیم، نتیجه فیض و رحمت حق است. در بخش سوم به تفسیر مقام تسلیم پرداخته شده است. در این بخش آمده است که مقصود اصلی مثنوی و گیتا بهاشیه از طرح مقام تسلیم، بیان فراموشی تدبیر و اراده و پناه جستن به حق است؛ یعنی انسان به جای تکیه بر پیچیدگی اندیشههای فلسفی و مقولات ذهنی باید عاشقانه خود را تسلیم حق کند تا زودتر و آسانتر به نجات دست یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
267 - رابطة شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی
سیدناصر جابر یاردکانیدر این مقاله به رابطة مقولههای شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان دربارۀ توانایی انسان در ش چکیده کاملدر این مقاله به رابطة مقولههای شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان دربارۀ توانایی انسان در شناخت حقیقت به اختصار بررسی شده است. از دید مولانا امکان شناخت حقیقت به وسیلۀ چشم حس، غیر ممکن است. او عوامل گوناگونی را بر بینش و شناخت انسان مؤثر میداند؛ عواملی چون تقدیر، نفس و انواع تمایلات درونی، شیطان، تغییر ناشی از زمان، تقلید و...؛ اما از تأثیر ذهنیات بیش از دیگر موارد سخن گفته است. پرداختن به عوامل مخلّ دید در مثنوی لزوماً برای رسیدن به تطابق میان عین و ذهن نیست، بلکه برای رسیدن به بینشی از گونهای دیگر است؛ بینشی که خود طریقی بکر و فراتر از دریافت عقلی است که تنها معتقدان آن را درک میکنند. در این بینش فرد باید بتواند به مقام آخِربینی برسد و هستی حقیقی را در ورای جهان نمودها مشاهده کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
268 - زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی
سعید گراوندتوجه به زبان یکی از آراء و اندیشههای مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، "بانگ حق" است.بر اساس آنچه که در سنت عرفانی زبان در مقام تحلیل نامیده میشود، مولوی خلافِ بسیاری از چکیده کاملتوجه به زبان یکی از آراء و اندیشههای مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، "بانگ حق" است.بر اساس آنچه که در سنت عرفانی زبان در مقام تحلیل نامیده میشود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمیکند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشههایی است که او پیرامون زبان به دست میدهد.این مقاله میکوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسشها بحث و بررسی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
269 - مولوی و حل معمای جبر و اختیار در مکتب عشق
ناصر نیکوبختجبر و اختیار از مسائل پیچیدة کلام اسلامی است و برداشتهای گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی(ص) به مشربهای فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله، امامیه و ... انجامیده است. مشربهای کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیا چکیده کاملجبر و اختیار از مسائل پیچیدة کلام اسلامی است و برداشتهای گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی(ص) به مشربهای فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله، امامیه و ... انجامیده است. مشربهای کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیار محض، یا به آمیزهای از هر دو و یا به امر بینالامرین اعتقاد ورزیدهاند. البته مولوی در مقام انسانی جامع که در همة علوم اسلامی آگاه و اهل نظر است، از جنبههای متفاوت و متعدد به این مسأله نگریسته است. مولوی با اثبات عجز ذاتی فلسفه در پاسخگویی به این معما، از منظر یک عارف شهودی ـ که به یک معنـا انسـانشنـاس و روانشناس است ـ میکوشد در عین حفظ قدرت مطلقه الهی، اختیار انسان را در پای جبر قربانی نکند و به گونهای آن جبر منفور و اختیارکش جهمیه و اشاعره را تا حدی تلطیف و تعدیل کند و با طرح مسأله "عشق"، به دوگانگی جبر و اختیار پایان بخشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
270 - علم ناآموخته
عبدالعظیم کریمیعلوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیمبندی میشود. یکی از این تقسیمها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورتهایی از معلوم خارجی به دست میآید و شامل آن دسته از یافتهها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات چکیده کاملعلوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیمبندی میشود. یکی از این تقسیمها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورتهایی از معلوم خارجی به دست میآید و شامل آن دسته از یافتهها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات و ادراکات حسی آن را تأیید کند و از طریق منابع بیرونی به دست میآید. اما علم حضوری، بهعکس علم حصولی، علمی است بیواسطه و غیرمکتسب. طالبان هر یک از این دو علم به منظور رسیدن به مطلوب خود ناگزیرند که طریق یا طرق خاصی را در پیش گیرند.در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نگاهی به پیشینه معرفت شهودی یا علم ناآموخته و تبیین تفاوتهای علم حصولی و حضوری، با تکیه بر آموزهها و تجربههای برخاسته از سیر و سلوک عارفان، بهویژه آموزههای مثنوی معنوی، به این پرسشها پاسخ داده شود که منابع، جلوهها و خاستگاههای علم لدنی و ناآموخته چیست و چگونه میتوان به آن نایل شد؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
271 - سیمای امام علی(ع) در مثنوی معنوی
رقیه نیساری تبریزیدر عمق افکار و عقاید مولوی و گفتههای او در مثنوی، نوعی ارادت و محبت به امیرمؤمنان علی(ع) و خاندان پیغمبر اکرم(ص) وجود دارد. آراستن سخن به گوهرهای گنجینة کلام مولا و نقل و اخذ تعداد قابلملاحظهای از اقوال آن امام، صرفاً برای استناد و استشهاد و یا به قصد نشان دادن علم و چکیده کاملدر عمق افکار و عقاید مولوی و گفتههای او در مثنوی، نوعی ارادت و محبت به امیرمؤمنان علی(ع) و خاندان پیغمبر اکرم(ص) وجود دارد. آراستن سخن به گوهرهای گنجینة کلام مولا و نقل و اخذ تعداد قابلملاحظهای از اقوال آن امام، صرفاً برای استناد و استشهاد و یا به قصد نشان دادن علم و فضل نیست، بلکه این همه تعظیم و تمجید، در قالب حکایات و ذکر اقوال، بیانگر تولی و محبت بسیار این شاعر به مولا و حاکی از افق گستردة اندیشه تابناک و عمق و گسترة نظر و وسعت دید و رشد و کمال روحی مولاناست.این نوشته تبیین دیدگاه مولانا در مورد امیر مؤمنان و بازنمایی جلوههایی از کلام آن امام است که آشکارا و یا به تلمیح و اشاره در مثنوی آمده و سبب جاودانگی اندیشههای بلند این شاعر گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
272 - جهانبینی مولوی و کارکرد آیات و احادیث در دفتر اولم ثنوی با تکیه بر نظام گذرایی
اشرف شیبانی اقدم محمدعلی گذشتی راحله غلامیاین مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چار چکیده کاملاین مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب تحلیلی مایکل هلیدی در نظام گذرایی نقشگرا بررسی شده اند. بر این اساس، ابیاتی که به طور صریح یا ضمنی، به آیات کتاب آسمانی و احادیث اشاره دارند، با توجه به دستور نظاممند و کارکردی هلیدی طبقهبندی و تحلیل شده اند. با بررسی جهتیابیهای ایدئولوژیکی ابیات و فرایندهای اصلی و فرعی این نتیجه حاصل شد که جهانبینی حاکم بر این بافت عرفانی تصرف مشیت الهی را در تمام امور القا میکند. هسته اصلی و مرکز معنایی فرایندهای به کار رفته در آیات و احادیث از نوع رابطهای است. از طرف دیگر، آیات و احادیثی که شامل یک فرایند مشخص هستند، میتوانند به چند فرایند افزایش یابند، یا برعکس چند فرایند نمودیافته در آیات و احادیث در کلام مولوی میتواند به یک فرایند تقلیل یابد و به این ترتیب، بر هدف تعلیمی و ارشادی یک نکته خاص تأکید شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
273 - تصرفات مولانا در حکایات صوفیه
ناصر نیکوبخت سعید بزرگ بیگدلی حسن حیدرزادهحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، ای چکیده کاملحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، این حکایات دیده میشود. در آثار او، حکایت صوفیه از نظر کمیت تنوع زیادی دارند و برخی از آنها کوتاه و برخی طولانی هستند. مولانا در روایت برخی حکایات به روایت مآخذ پایبند است، اما در بیشتر موارد در روایات پیشینیان دخل و تصرف میکند. وی گاهی زمان و مکان و گاهی شخصیتهای حکایت را تغییر میدهد و با افزودن توصیف، گفتوگو، شخصیت و ...، پیرنگ داستان کوتاه را توسعه داده و بر جذابیت آن میافزاید. این مقاله کوشیده است با نشان دادن مهمترین تصرفات مولانا در حکایات صوفیه، هدف او از این تغییر و تصرفات را بیان کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
274 - روانکاوی شخصیتها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی
پروین گلی زاده نسرین گبانچیشیوه پردازش نمادها و شخصیّتها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبههای رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهرهگیری از مفاهیم روانشناسی و اسطورهای نمایان گردند. در این چکیده کاملشیوه پردازش نمادها و شخصیّتها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبههای رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهرهگیری از مفاهیم روانشناسی و اسطورهای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روانشناسی داستان رومیان و چینیان در ارتباط با نظریههای ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهنالگوی خویشتن یونگ و عقدههای روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفتهاند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطورهای واکاوی شدهاند. نظریههای یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهنالگوها، نمود بیشتری نسبت به نظریههای فروید و آدلر داشتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
275 - بازتاب تمثیلی نفس امّاره در مثنوی مولوی
فرهاد طهماسبی شهین ایامی بدرلومولوی در مثنوی بر اهمیت شناخت نفس تأکید کرده است. وی برای به تصویر کشیدن نفس که مفهومی مجرد، انتزاعی و دور از ادراک انسان است، از میان مواد سازنده صور خیال، از تمثیل بهره گرفته تا بین نفس انسان و عناصر طبیعت ارتباط برقرار کند. از مراتب و درجات نفس نیز به نفس امّاره بیشت چکیده کاملمولوی در مثنوی بر اهمیت شناخت نفس تأکید کرده است. وی برای به تصویر کشیدن نفس که مفهومی مجرد، انتزاعی و دور از ادراک انسان است، از میان مواد سازنده صور خیال، از تمثیل بهره گرفته تا بین نفس انسان و عناصر طبیعت ارتباط برقرار کند. از مراتب و درجات نفس نیز به نفس امّاره بیشتر توجه داشته و کوشیده است زشتی های آن را از طریق تمثیل های حیوانی و استفاده از عناصر اربعه و جمادات در حکایت ها بازگو کند و بدین وسیله، نکات تعلیمی و اخلاقی در باب تحذیر از نفس امّاره را با شیوه ای غیر مستقیم و تأثیرگذار بر ذهن و روان مخاطب جاری سازد. هدف این پژوهش، بررسی مفهوم تمثیلی نفس امّارهدر سه دفتر اول مثنوی معنوی است. بدین منظور تمثیل های نفس امّاره از سه دفتر اول استخراج و به دو گروه تمثیل های حیوانی و موجودات خیالی و تمثیل های عناصر اربعه و جمادات تقسیم شده اند. بسامد و میزان استفاده از این تمثیل ها نیز از طریق نمودارها نشان داده شده است تا نتیجه تحقیق عینی تر و ملموس تر گردد. در تمثیل های دسته اول، موجودات خیالی بیشترین بسامد را نسبت به حیوانات دارند و در تمثیل های عناصر اربعه و جمادات، آتش بیشتر از عناصر دیگر در مفهوم نفس امّاره ظاهرگشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
276 - بررسی بازتاب نمادین آتش در دو داستان مثنوی با رویکرد تطبیقی
محمد صافحیان زکیه رشیدآبادیآتش از دیرباز به سبب نقشی که در زندگی انسان داشته است، مورد توجه بوده است. یکی از خویشکاریهای نمادین آتش، تطهیر است. آتش با وجود این که سوزاننده است، پاکی و طهارت را نیز به ارمغان میآورد. بنا به باور اساطیری، آتش آوردگاه پاکی و پلیدی است. در این جستار ابتدا به بررسی م چکیده کاملآتش از دیرباز به سبب نقشی که در زندگی انسان داشته است، مورد توجه بوده است. یکی از خویشکاریهای نمادین آتش، تطهیر است. آتش با وجود این که سوزاننده است، پاکی و طهارت را نیز به ارمغان میآورد. بنا به باور اساطیری، آتش آوردگاه پاکی و پلیدی است. در این جستار ابتدا به بررسی مفهوم نمادین آتش در اساطیر مختلف پرداختهایم که گذر از آن (آزمون آتش) عروج به مرحلهای بالاتر را در خود نمادینه کرده است. پس از آن با خوانش اسطوره گذشتن سیاوش از آتش در شاهنامه، و ناظر به داستان حضرت ابراهیم (ع) در فرهنگ سامی، با رویکردی تطبیقی آن را با داستان در آتش افکندن کودک در مثنوی و نیز حکایت جواب دهری که عالّم را قدیم گوید مقایسه کردهایم و رویکرد مولانا را به خوانش آثار پیشین خود بررسی کردهایم. این نوشتار در پی آن است که نشان دهد، مولانا از مفاهیم اسطورهای و نمادین قبل از خود آگاهی داشته و با تخیل شاعرانه خود به بازآفرینی این مضامین در زمان خود پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
277 - تولّد آسمانی با مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) به روایت مثنوی معنوی
محمّد محمدپور نوید بازرگان امیر حسین ماحوزیصاحبان معرفت برای انسان دو نوع تولّد قائلند: یکی تولّد صوری و دیگری تولّد معنوی یا تولّد ثانی که از آن به عنوان عروسی ابد یا تولّد آسمانی یاد میکنند. مرگ نفسانی از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی مولانا است. مولانا همچون سایر عرفای اهل بسط و سکر پدیده مرگ دوستی در آثارش چکیده کاملصاحبان معرفت برای انسان دو نوع تولّد قائلند: یکی تولّد صوری و دیگری تولّد معنوی یا تولّد ثانی که از آن به عنوان عروسی ابد یا تولّد آسمانی یاد میکنند. مرگ نفسانی از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی مولانا است. مولانا همچون سایر عرفای اهل بسط و سکر پدیده مرگ دوستی در آثارش تجلّی خاصی دارد و مرگ و مرگ نفسانی را در مسیر چرخة تکامل میداند و از آن به عنوان انتقال از عالم کثرت و طبیعت به عالم وحدت و ماوراءالطبیعه تعبیر میکند. این بررسی نشان میدهد مولانا تولّد آسمانی را در مرگ نفسانی تحت تأثیر عوامل مؤثری همچون ایمان، ابوّت معنوی و عشق میداند؛ بنابراین با استناد به حکایات مثنوی، در یک مقدمه و هفت محور انواع ولادت، عوامل مؤثر در تولّد آسمانی، مرگها و زایشها، چگونگی مرگ ارادی و انواع آن، راههای رسیدن به مرگ نفسانی، ویژگی راهیافتگان به مرگ نفسانی (ارادی) و فواید مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
278 - تبیین دلایل وقفه در سرودن مثنوی از زبان مولوی
محبوبه همتیانیکی از بحث برانگیزترین بخشهای مثنوی که همواره دیدگاههای متفاوتی در تأویل و تفسیر آن مطرح شده است، ابیات نخستین دفتر دوم آن است. در این ابیات، مولوی بهصورت ضمنی و غیرصریح، درباره علت ایجاد وقفه در سیر سرودن مثنوی سخن میگوید؛ البته شارحان مثنوی نیز در تفسیر و شرح این چکیده کاملیکی از بحث برانگیزترین بخشهای مثنوی که همواره دیدگاههای متفاوتی در تأویل و تفسیر آن مطرح شده است، ابیات نخستین دفتر دوم آن است. در این ابیات، مولوی بهصورت ضمنی و غیرصریح، درباره علت ایجاد وقفه در سیر سرودن مثنوی سخن میگوید؛ البته شارحان مثنوی نیز در تفسیر و شرح این ابیات و توجیه این تأخیر، مطالب گوناگون و مختلفی بیانکردهاند. در این پژوهش، با نگاهی متفاوت و با اندکی تأمل در مفاهیم دیباچههای منثور مثنوی و مقایسة آن با مضامین ابیات پایانیِ دفتر اول، نخستین ابیات پیش گفتار دفتر دوم، و ابیات آغازین دفتر سوم، مطالب جدیدی دربارة سبب تأخیر در سرودن این دفاتر به دست دادهمیشود. براساس نتایج این تحقیق و نشانههایی که در ویژگیهای ظاهر و غیرظاهر کلام در ابیات پایانی دفتر اول و در دیباچه و پیشگفتار آغاز دفتر دوم دیدهمیشود، این تأخیر از سویی متأثر از احوال متکلم است و از سوی دیگر، احوال مخاطبان و شرایط بافتموقعیتی عامل آن به شمارمی آید. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش براساس روش تفسیر متن به خود آن متن بنا نهاده شدهاست، مطالب آن در توجیه فترت بین دو دفتر نخستین این منظومه و تأخیر در آغاز دفتر سوم به صواب نزدیکتر و با افکار مولوی منطبقتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
279 - بازتاب رسالة تمثیلی قصۀ الغربة الغربیة و جغرافیای مثالی سهروردی در مثنوی مولوی
الیاس نورایی مریم اسدیانمفاهیم جدایی از عالم علوی، غربت روح در قفس تن، و بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی ایرانی- اسلامی، غالباً در آثار تمثیلی و با زبانی نمادین بیان شده است. یکی از مهمترین این آثار رسالة کوتاه قصۀ الغربة الغربیة شیخشهابالدین سهروردی است. هدف ما در این مقاله این است که با ر چکیده کاملمفاهیم جدایی از عالم علوی، غربت روح در قفس تن، و بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی ایرانی- اسلامی، غالباً در آثار تمثیلی و با زبانی نمادین بیان شده است. یکی از مهمترین این آثار رسالة کوتاه قصۀ الغربة الغربیة شیخشهابالدین سهروردی است. هدف ما در این مقاله این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی، مفهوم غربت غربی سهروردی در این رساله را که در قالب جغرافیای مثالی مطرح می شود، در مثنوی مولوی جستوجو کنیم و با توجه به تمثیلهای شیخ اشراق، دریافتهای تأویلی - عرفانی مولوی را طرح و تبیین نماییم و نشان دهیم که مشرق و مغرب مثالیِ سهرودی، ناکجاآباد و هورقلیای او و نیز اسیرشدن روح در چاه ظلمانی مغرب و طَیَران او که همان سیروسلوک بهسوی مشرق عالم علوی است، در مثنوی چگونه نمود یافته است. از این طریق، به سرچشمههای مشترک این مفهوم، یعنی تأویلهای قرآنی هر دو حکیم، دست می یابیم. شیخ اشراق و مولوی بلخی با تأویل قصص قرآنی و رموز این کتاب وحیانی توانستهاند نشان دهند که از طریق شهود، انسان میتواند هویّت نوری نفس را به دست آورد و دریابد که جایگاه اصلی وی این دنیا نیست و برای بازگشت به اصل باید به شهود و تجرید روی آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
280 - بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبتنامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی
عبدالمجید یوسفی نکو حسن حیدریداستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستانهایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبتنامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی میتوان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستانپردازی سرایندگان این آثار، برخ چکیده کاملداستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستانهایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبتنامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی میتوان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستانپردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفتوگو، حقیقتنمایی و زاویه دید بررسی میگردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایتشناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونیشدگی مینامند، نشان میدهد که تعداد شخصیّتهای کانونیشده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر میرسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّتها و ایجاد گفتوگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّابتر نموده است. نگارندگان این جُستار میکوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدامیک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفقتر بودهاند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، بهرغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوههای داستانپردازی مولوی نبرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
281 - کارکردهای معرفتی و احساسی قلب در مثنوی مولوی و مخزن الاسرار نظامی
فاطمه احمدی معصومه صادقیقلب یکی از مهم ترین و اصلی ترین پدیده های مفهومی در ادبیات عرفانی و اصل و حقیقت انسانی است که تمام مراتب و شئونات انسانی از آن نشات می گیرد. این پژوهش بر آن است به روش توصیفی - تحلیلی با نگاهی تطبیقی به شعر دو شاعر نامی ایران، مولوی و نظامی در مثنوی و مخزن الاسرار به کا چکیده کاملقلب یکی از مهم ترین و اصلی ترین پدیده های مفهومی در ادبیات عرفانی و اصل و حقیقت انسانی است که تمام مراتب و شئونات انسانی از آن نشات می گیرد. این پژوهش بر آن است به روش توصیفی - تحلیلی با نگاهی تطبیقی به شعر دو شاعر نامی ایران، مولوی و نظامی در مثنوی و مخزن الاسرار به کارکردهای معرفتی و احساسی قلب بپردازد و وجوه اشتراک و افتراق آن دو را تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که هر دو شاعر در بحث قلب که حقیقت وجود انسان است، از امام محمد غزالی متاثر شده اند. مولوی و نظامی در بیان کارکرد معرفتی قلب به بحث یقین پرداخته اند. مولوی یقین را تا مرحلۀ حق الیقین مطرح کرده اما نظامی یقین را در مرحلۀ علم الیقین ذکر کرده است. در کارکردهای احساسی هر دو شاعر به بحث حزن، تبتل، زهد و عشق پرداخته اند، اما در مثنوی منازلی همچون غیرت، قبض و بسط و حیرت نیز مطرح شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
282 - ساختار اندیشگی مولانا در مثنوی معنوی (براساس داستانهای دفتر 4، 5 و 6)
احسان انصاری مهدی ماحوزی سیده ماندانا هاشمی اصفهانآنچه بیان مولانا را رنگی جاودانه میبخشد، شناخت عمیق وی از خدا، انسان و جهان است. مولانا با خودشناسی و درک لذات متعالی کوشید از آنها نه تنها بهرهها گیرد، بلکه برای دیگران (شاگردان، مریدان و آیندگان) این تجربهها را به یادگار بگذارد. پژوهش حاضر میکوشد با تأمل در شناخت چکیده کاملآنچه بیان مولانا را رنگی جاودانه میبخشد، شناخت عمیق وی از خدا، انسان و جهان است. مولانا با خودشناسی و درک لذات متعالی کوشید از آنها نه تنها بهرهها گیرد، بلکه برای دیگران (شاگردان، مریدان و آیندگان) این تجربهها را به یادگار بگذارد. پژوهش حاضر میکوشد با تأمل در شناخت هرچه بهتر ساختار اندیشگی مولانا در مثنوی، بتوان با اصول مکتب فکری که همان افقهای معنوی و اهداف عرفانی خالق مثنوی است، آشناتر شد. ژرفنگری در داستانهای مثنوی و چگونگی تحقق چشماندازهای عرفانی مولانا یکی از اهداف این مقاله است که به روش توصیفی- تحلیلی این ساختار در داستانهای سه دفتر دوم مثنوی بررسی و نمایان شده است. با واکاوی موضوع در این جستار برای نخستین بار مشخص گردید که برای داستانهای مثنوی، میتوان ساختاری برآمده از اندیشگی مولانا ترسیم کرد که برای خواننده پویا و پژوهشگر کوشا، وحدت ذهنی و معنایی پدید میآورد که هر داستان و تمثیلی را هماهنگ با سطوح روایی بیان و تقریر نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
283 - بررسی مبانی دعا از منظر مولوی با تأکید بر مثنوی
بخشعلی قنبری طیبه مکی آبادیمنظور از مبانی دعا آشنایی با پیشفرضهای اساسی پیرامون امر دعاست که به عنوان یکی از محورهای اصلی در امر دعا کردن باید مورد توجه قرار گیرد. بحث شناخت مبانی دعا تاکنون به صورت تخصصی و گسترده از دیدپژوهشگران حوزۀادبیات عرفانی مورد عنایت واقع نشده واین مقاله سعی نموده است که چکیده کاملمنظور از مبانی دعا آشنایی با پیشفرضهای اساسی پیرامون امر دعاست که به عنوان یکی از محورهای اصلی در امر دعا کردن باید مورد توجه قرار گیرد. بحث شناخت مبانی دعا تاکنون به صورت تخصصی و گسترده از دیدپژوهشگران حوزۀادبیات عرفانی مورد عنایت واقع نشده واین مقاله سعی نموده است که این مبانی را از منظر شاعر عارف، مولوی؛ در مثنوی معنوی مطرح و مورد مطالعه و کنکاش قرار دهد.از دیدگاه مولوی، دعامسیری برای تقرب به خداوند متعال و پیوستن موجودی حقیر و نیازمند به وجودی بینهایت بزرگ و غنی و تواناست که برقراری این رابطه نیاز به شناخت مبانی و مؤلفههایاساسی آن دارد. مبانیِ خداشناختی و انسانشناختی به عنوان مهمترین مبانی در مقولۀ دعا، بیانگر ویژگیهای خدا در جایگاه دعاشونده (مدعو) و انسان در مقام دعاکننده (داعی)است.دستاورداثرحاضر که بر اساس منابع کتابخانهای صورت پذیرفته این است که دعا میتواند راهی جهت کسب شناخت بیشتر و بهتر از خدا و انسان و حصول به معرفت باشد که این شناخت نیز موجب استفادۀ بهینه و ارزندهتراز امر دعا برای شخص داعی خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
284 - بررسی و نقد اطناب در مثنوی مولوی با تکیه بر ابیات دفتر اول و دوم
مهناز جعفریه نیره منتظریمولوی از جمله شعرایی است که شعر را وسیلهای برای بیان مطالب حکمی و تعلیمی خویش قرارداده و به اقتضای هر مطلب، کلام خود را مختصر یا مفصل آورده است. این مقاله به بحث اطناب در سخن مولوی اختصاص داده شده است. مثنوی بطور کلی به دو دلیل دارای اطناب شده: 1-مولوی برای تفهیم اندیش چکیده کاملمولوی از جمله شعرایی است که شعر را وسیلهای برای بیان مطالب حکمی و تعلیمی خویش قرارداده و به اقتضای هر مطلب، کلام خود را مختصر یا مفصل آورده است. این مقاله به بحث اطناب در سخن مولوی اختصاص داده شده است. مثنوی بطور کلی به دو دلیل دارای اطناب شده: 1-مولوی برای تفهیم اندیشهی خود به شنونده – بدون توجه به اطالهی کلام – به تمثیل و آوردن حکایات و داستانهایی در ضمن داستان اصلی، اقدام میکند، به عنوان مثال: در داستان شیر و نخجیران، برای تبیین کامل هر مطلب، حکایتی آورده شده که به طولانی شدن این داستان انجامیده است. 2-گاهی یک کلمه یا یک مطلب، ذهن او را به خود مشغول میدارد و او را به آوردن مطالبی در آن زمینه وادار میکند که در نتیجهی خارج شدن از موضوع اصلی داستان دچار اطناب میشود. به عنوان مثال در پایان داستان کنیزک و پادشاه برای تبیین واژهی "قیاس" و روشن نمودن معنای پرهیز از قیاس کردن بیدلیل، حکایت طوطی و بقال ذکر میشود و یا در همان داستان هنگامی که به کلمه عشق میرسد آن را با طول و تفصیل بسیار بیان میکند. اما اطناب که ابزار اصلی نقد و بررسی این مقاله است، یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و موثر میسازد و آن را به مقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال او و درخور موضوع بحث بسط میدهد. اطناب به طور کلی به دو نوع تقسیم میشود: اطناب مخل و اطناب ملیح. اطناب مخل فصاحت یا ممل، آن است که آنقدر در اطناب یا دراز سخنی افراط شود که موجب ملالت و دلزدگی خواننده یا شنونده باشد. اطناب ملیح یعنی گسترش و بسط سخن با زبانی ادبی به شرط اینکه موجب بیهوده گویی نشود و موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر سخن در شنونده باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
285 - سبک زبان و مطالعة نمود معنایی آن در شخصیتپردازی دو داستان از مثنوی معنوی براساس فرانقشهای نظام گذرایی
راحله غلامی اشرف شیبانی اقدمدر این مقاله، پرسش اصلی، چگونگی تحقق سبک عرفانی و ویژگیهای متمایز زبانی- معنایی براساس دستور نقشگرای هلیدی در مثنوی معنوی است. دریافت شگردهای مولانا در بیان امور معنوی و پیوند آن با تجربههای مادی و عینی میتواند ویژگیهای بافت را تبیین کند. چگونگی گزینش شاعر از میان چکیده کاملدر این مقاله، پرسش اصلی، چگونگی تحقق سبک عرفانی و ویژگیهای متمایز زبانی- معنایی براساس دستور نقشگرای هلیدی در مثنوی معنوی است. دریافت شگردهای مولانا در بیان امور معنوی و پیوند آن با تجربههای مادی و عینی میتواند ویژگیهای بافت را تبیین کند. چگونگی گزینش شاعر از میان عناصر واژگانی و انتخاب خاص افعال بازنمود دنیای درونی و بیرونی او است. برایناساس، هدف اصلی پژوهش بررسی شخصیتهای دو داستان از مثنوی معنوی با محوریت قراردادن شخصیت پیر با توجه به نظام گذرایی است. در هر داستان، پس از ارائة بسامد فرایندهای مرتبط با هر شخصیت، ویژگیهای زبانی و سبکی بافت مورد مطالعه بهدست میآید؛ بنابراین، ابتدا ابیات مرتبط با طرح اصلی داستان و شخصیتها تفکیک میشوند، سپس با مشخصکردن درصد و بسامد فرایندهای بهکار رفته تحلیل کیفی در کنار فراوانی آماری و کمی قرار میگیرد. درنهایت، داستانها در قیاس با هم تبیین میشوند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد فراوانی هریک از فرایندها ابعادی از ویژگیهای شخصیتها را نمایش میدهد. فرایندهای ذهنی در داستان پیر چنگی با توجه به رؤیای صادقة پیر قابل توجه است. بهکارگیری انواع فرایندها برای تعلیم موضوعات عرفانی و جایگاه پیر نشان میدهد القای نگرش مولوی با استفاده از فرایندهای گوناگون درون فرایندهای کلامی و گاه ذهنی ویژگی متمایز از سبک عرفانی را منعکس میسازد و برتری فرایند کلامی و شیوة گفتوگو را از نظر شاعر این اثر جاودان القا میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
286 - غربت روح در مثنوی مولوی
سهیلا سلطانیان عالیه یوسف فاماین مقاله درباره غربتی است که در همه ی دوره ها دل آزادگان و آگاهان را آزرده است و این فراق، دوری از پدر و مادر و یا سرزمین نیست بلکه غربتی است که در هر زمان و در هر سرزمین با آنهاست رهایی از آن نه در سفر است و نه در حضر. درمانش نه در خاموشی است و نه در فریاد. غربت جانی چکیده کاملاین مقاله درباره غربتی است که در همه ی دوره ها دل آزادگان و آگاهان را آزرده است و این فراق، دوری از پدر و مادر و یا سرزمین نیست بلکه غربتی است که در هر زمان و در هر سرزمین با آنهاست رهایی از آن نه در سفر است و نه در حضر. درمانش نه در خاموشی است و نه در فریاد. غربت جانی است که روشن است ، می داند و می بیند. در این مقاله سعی شده دیدگاه های مولوی درباره ی روح و اسارتش در عالم مادی و اشتیاق او برای رجوع به عالم معنا بیان گردد همچنین ویژگی های روح و تصاویر و تشبیهات مولانا از آن مطرح شده است. در نهایت موانع انسان برای بازگشت به عالم معنا و راههای از بین بردن بندهای اسارت همراه با نمونه اشعار مولانا بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
287 - بررسی رابطهی فرهنگشناسی وزارت با اوج و فرود متون ادبی با تکیه برحکایتی از مثنوی
ملوک محمودی مجید سرمدیبین پاره ای از متون ادبی و سیاست پیوندی وجود دارد که انکارناپذیر است. این دو بر هم تأثیر و تأثر دارند. نفوذ کلام می‎تواند خربنده‎ای را دگرگون کرده، چنان همّتی به او بخشد که به حکومت برسد؛ سیاست هم می‎تواند با بی‎توجّهی به هویّت ملّی قوم خود و شیفتگی در چکیده کاملبین پاره ای از متون ادبی و سیاست پیوندی وجود دارد که انکارناپذیر است. این دو بر هم تأثیر و تأثر دارند. نفوذ کلام می‎تواند خربنده‎ای را دگرگون کرده، چنان همّتی به او بخشد که به حکومت برسد؛ سیاست هم می‎تواند با بی‎توجّهی به هویّت ملّی قوم خود و شیفتگی در برابر قومی دیگر، زبان نیاکانش را در وادی خاموشان مدفون سازد و یا در گسترش آن بکوشد. گاه در برش‎هایی از زمان این مهم، نقش پررنگ‎تری دارد. این دوگونه حالت در زمان محمود غزنوی رخ می‎دهد که بازتاب نهاد وزارت است. در مقاطع مختلف وزرا با راه‎کارهای گوناگون از جمله تشویق علما و شاعران، تأسیس کتابخانه و مراکز علمی- فرهنگی به گسترش زبان کمک می‎کردند. بدین‎منظور صله‎بخشی به شاعران رسمی متداول بود که هم آوازه‎طلبی خود را سیراب می‎کردند و هم به ادبیات رونق می‎بخشیدند. پوسته‎ی ظاهری یکی از حکایات مثنوی برخورد متفاوت دو وزیر با شاعران است. در این پژوهش سعی می‎شود ضمن تحلیل حکایت مثنوی به بخشی از بازتاب عمل‎کرد وزرا در فرهنگ و زبان فارسی پرداختهشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
288 - توصیف وتمثیل دنیا ازمنظر قرآن کریم و مثنوی معنوی
محمد حسین صادقی درویشی یداله ملکیدر مکتب متعالی قرآن کریم به مانند دیگر مکاتب برآمده از تفکرات بشری و ازجمله مکتب مولانا در مورد دنیا، تمثیل دنیا و مصادیق آن، مباحث فراوانی مطرح شده است. قرآن کریم به عنوان کامل ترین مکتب و همچنین مولوی با تأسی به این مکتب، در مثنوی معنوی به این موضوع پرداخته است. این پ چکیده کاملدر مکتب متعالی قرآن کریم به مانند دیگر مکاتب برآمده از تفکرات بشری و ازجمله مکتب مولانا در مورد دنیا، تمثیل دنیا و مصادیق آن، مباحث فراوانی مطرح شده است. قرآن کریم به عنوان کامل ترین مکتب و همچنین مولوی با تأسی به این مکتب، در مثنوی معنوی به این موضوع پرداخته است. این پژوهش با شیوۀ توصیفی – تحلیلی، آماری و فنی و با بهرهگیری از مقالات وشروح تفسیری قرآنی و ادبی وپایگاه های اطلاعاتی، تمثیل های دنیا را توامان از منظر قرآن کریم و مثنوی، مورد بررسی قرارداده است و روشن می نماید که کاربرد تمثیل درکلام، روشی اساسی برای تبیین معارف ازصورت انتزاعی به صورت محسوس است. ضمن اینکه این مقاله، پاسخ به این سوال است که مقایسه و اثرپذیری مولوی از قرآن کریم در تبیین دنیا وتمثیل دنیا چگونه است. بررسی ها نشان می دهد که قرآن کریم در آیات متعدد به مدح وذم دنیا پرداخته است. مولوی در بسیاری از داستان ها و حکایت ها از توصیف های قرآنی دنیا الهام گرفته و دنیا را به شکل رمزی و سمبلیک مطرح نموده است.نتایج نشان می دهد که بسامد نکوهش های تمثیلی دنیا دراین دو منبع ارزشمند، به مراتب چشمگیرتر از ستایش های تمثیلی دنیا و دعوت به دنیا و دنیا طلبی است. تا جایی که دنیا و نعمت های دنیوی در کنار نعمت های اخروی رنگ می بازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
289 - تحلیل ارتباطهای غیرکلامی در منظومۀ تحفهالاحرار از مثنوی هفت اورنگ جامی
فاطمه علیمرادزاده حسنعلی عباسپور اسفدن کبری نودهی طواق گلدی گلشاهیمقصود از ارتباط غیرکلامی، انتقال پیام و مفاهیم بدون استفاده از سخن و گفتار است. این ارتباط همۀ حرکات بدن را در برمیگیرد. هریک از مؤلّفههای ارتباط غیرکلامی با توجّه به بافت موقعیّتی و نیز فرهنگ جوامع ممکن است مفاهیم و پیامهای گوناگونی را منتقل کنند. با توجّه به پژوهش چکیده کاملمقصود از ارتباط غیرکلامی، انتقال پیام و مفاهیم بدون استفاده از سخن و گفتار است. این ارتباط همۀ حرکات بدن را در برمیگیرد. هریک از مؤلّفههای ارتباط غیرکلامی با توجّه به بافت موقعیّتی و نیز فرهنگ جوامع ممکن است مفاهیم و پیامهای گوناگونی را منتقل کنند. با توجّه به پژوهشهای صورت گرفته توسّط پژوهشگران علم ارتباطات، در یک ارتباط درصد بالایی از پیام از طریق مؤلّفههای غیرکلامی منتقل میشود و سهم اندکی از این انتقال پیام توسّط کلام و گفتار صورت میپذیرد. در متون ادبی نیز شاعران و نویسندگان برای انتقال مفاهیم از حرکات بدنی و مؤلفهای مرتبط با آن بهره میبرند و این امر سبب درک و فهم بهتر خواننده از متن میگردد. آثار جامی از جمله متونی است که قابلیّت تجزیه و تحلیل از دیدگاه علم ارتباطات را دارد. این تحقیق میکوشد تا عناصر ارتباط غیرکلامی را در منظومۀ تحفةالاحرار جامی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد و مؤلّفههای این نوع از ارتباط را استخراج و تحلیل کند. نتیجۀ حاصل از این پژوهش نشان میدهد که جامی از بیشتر مؤلّفههای ارتباط غیرکلامی در این منظومه استفاده کرده است و مؤلّفههایی که بیشترین کاربرد را داشتهاند، کارکردهای مربوط به حرکت دست با 71 مورد، حالت و وضع ظاهری 41 مورد، چشم و نگاه 39 مورد، حرکت کمر 34 نمونه و سرو گردن 32 مورد است. همچنین بررسیها نشان میدهد که مفاهیم و پیامهایی که از این روش منتقل شدهاند، با بافت متنی اثر مورد بررسی همخوانی کامل دارد و همه در راستای انتقال مفاهیم تعلیمی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
290 - بررسی اهداف تعلیمی بازنویسیهای مثنوی مولوی در کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تکیه بر نظریّة فلسفه برای کودکان (فبک)
فاطمه ستاری کامران پاشائی فخری پروانه عادل زادهنظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن چکیده کاملنظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن، یک شیوه آموزشی برای مخاطب کودک و نوجوان می تواند باشد که اهداف لیپمن در آن اجرا شود. بسیاری از حکایت های مثنوی برای کودکان و نوجوانان بازنویسی و بازآفرینی شده است که به واسطه اهداف تعلیمی مولوی در جهت آموزش و پرورش کودک و رشد تفکّر انتقادی، نقش بسزایی دارد. در اصل حکایت ها بن مایه فلسفی وجود دارد، عنصر استدلال، گفتگو، چالش برانگیزی، پرسشگری در آنها در حد مطلوب است و می توانند برای برنامۀ فبک منابع قابل استفاده ای باشند، مقایسه بازنویسی ها با اصل حکایت و هدف مولوی نشان می دهد در مواردی به دلیل عدم درک محتوایی، عدم توجّه به زبان مناسب مخاطب، تغییر محتوا و عدم توجه به پیام مولوی، صرفاً جنبة سرگرمی یافته و از اهداف آموزشی دور شده اند، بنابراین تفکّر انتقادی برای کودک ایجاد نکرده است. لذا پیشنهاد می شود، با خوانش دوباره همراه با مربی، با یک اجتماع پژوهشی متون بازنویسی در جهت آموزش فلسفه برای کودکان بازسازی شوند. در این نوشتار 12 کتاب که از حکایت های مولوی که برای گروه سنی د در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است با توجّه به مؤلّفه های فبک بررسی گردیده است به موازات آن ساختار زبانی، محتوایی بازنویسی ها تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
291 - بررسی تقابل مفهومی در مثنوی مولوی (با تکیه بر حواس ظاهری و باطنی) بر اساس نظریّة انسانشناسی کلود لوی استروس
ربابه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتی جویباریچکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب چکیده کاملچکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنش ذهنی فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه می شود. بنابراین، هر ساختار تفکّر بدوی بر تقابل استوار است. این نگرش، در باورهای ادبیّات عرفانی ما نیز دیده میشود. از آنجا که مولوی، خود از واضعان عرصة عرفان اسلامی است، از کتاب مثنوی او میتوان به عنوان منبعی ارزشمند برای اظهار و ابلاغ آموزههای عرفانی سود جست که سرشار از انواع رابطههای تقابلی حواس ظاهر و باطن، آن هم با زبان تمثیل و یا در قالب حکایت است که میتوان با تحلیل آنها، ساختار اندیشة مولانا را در حوزة انسانشناسی ترسیم کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با محور قرار دادن رابطة دوگانه لوی استروس، تقابل حواس ظاهری و باطنی را در مثنوی مولوی به عنوان دو ضدّ متعامل که رابطه و پیوند اثرگذاری نسبت به هم دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
292 - بررسی و تحلیل عناصر داستانی مثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی
معصومه اسدزاده فرهاد فلاحتخواه نجیبه هنرورمثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی یکی از شاهکارهای ادبیّات فارسی است. تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسشهای محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید و ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهندۀ ساختار داستان، ع چکیده کاملمثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی یکی از شاهکارهای ادبیّات فارسی است. تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسشهای محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید و ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهندۀ ساختار داستان، عناصری همچون طرح، زاویة دید، شخصیّتپردازی، واسطهها، صحنهپردازی، درونمایه، حوادث، گفتوگو، تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها نشان داد که؛ عناصر داستانی در این منظومه، آگاهانه و با خلاقیّت خاصی در خدمت پیشبرد داستان قرارگرفته است و مهارت وحشی در ترکیب این عناصر و ایجاد ارتباط در میان آنها باعث گردیده که طرح داستان، به طور نسبی از نوعی رابطة علّت و معلولی برخوردار گردد و عناصر تشکیل دهندهاش را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام خاصی بخشد و همین انسجام و استواری ترکیب باعث شود، داستان بتواند خواننده را تا پایان به دنبال خود بکشاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
293 - رابطه دنیا و عقبی از منظر مولوی (بر اساس مثنوی)
احمد منیریچکیده یکی از پر دامنهترین و بحث انگیزترین مباحثی که از دیرباز در میان جوامع بشری مطرح بوده این است که آیا جهان محدود در دنیاست، یا در پس این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد، و اگر چنین عالمی وجود دارد رابطه این دو با هم چگونه است؟ گروهی باورمند به وجود جهانی در پس این چکیده کاملچکیده یکی از پر دامنهترین و بحث انگیزترین مباحثی که از دیرباز در میان جوامع بشری مطرح بوده این است که آیا جهان محدود در دنیاست، یا در پس این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد، و اگر چنین عالمی وجود دارد رابطه این دو با هم چگونه است؟ گروهی باورمند به وجود جهانی در پس این عالماند و به تبع آن، میان این دو رابطه‎ای قائل‎اند، و جمعی منکر عالمی در پس این جهان هستند. مولوی در مثنوی معنوی به مناسبتهای گوناگون در باب دنیا و قیامت و مسائل تابع آن سخن گفته است. وی خواب و بیداری را پلی به سوی عقبی میداند و بر این باور است که با موت اختیاری و غلبه بر هوا میتوان عالم عقبی را در این دنیا دید، او ضمن این که عقبی را برتر از دنیا میداند بر این باور است که باید در توجّه به دنیا و عقبی توازن قائل بود، زیرا هر یک اهمّیّت و جایگاه خود را دارد و نباید توجّه به یکی سبب بیتوجّهی به دیگری گردد. هر چند که بسیاری بر این باورند که وی حنفی مذهب است و از مشرب کلامی اشعری پیروی میکند، امّا از بررسی دقیق افکار وی در موارد گوناگون از جمله در باب دنیا و عقبی میتوان دریافت که وی در مباحث کلامی وسعت نظر دارد و تابع مذهب کلامی خاص نیست. مولوی بر این باور است که بین دنیا و آخرت رابطة عمیقی وجود دارد. این پژوهش مبتنی بر راهبرد مورد کاوی هست و با ابزار گردآوری از اسناد ثانوی و جستجوی کتابخانهای و فیشبرداری به انجام رسیده است. روش تحلیل نیز تحلیل محتوای کیفی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
294 - تحلیل داستان طوطی و بازرگان مثنوی براساس نظریّه روانکاوی ژاک لاکان
زهرا باقری لطیفه سلامت باویل علیرضا صالحینقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، ب چکیده کاملنقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، بلکه اجازه میدهد افراد به منابع لذّت در ناخودآگاه خود دست یابند. نقد روانکاوانه متن را به قصد یافتن ساختارهایی که موجب خلق چنین لذّتی می شود؛ تجزیه و تحلیل میکند. این رویکرد، با تأکید بر نقش تعیین کنندة زبان بر حیات ناخودآگاهانه انسانها، میکوشد تا با اِعمال مفاهیم و روشهای خود بر متون ادبی، آنها را با رویکردی نقّادانه قرائت کند. در این بررسی، ابتدا به تبیین نظریّه لاکان پرداختهایم که در تجزیه و تحلیل متون ادبی مورد استفاده قرار میگیرد. در پایان، به کمک مفاهیم نقد روانکاوانه لاکان، داستان طوطی و بازرگان را مورد ارزیابی قرار دادهایم. در این داستان، یکی از قهرمانان اصلی آن، یعنی بازرگان، بعد از مواجهه با مرگ تصنّعی طوطی خود و از دست دادن آن، به عنوان بزرگترین تعلّق ذهنی خود، در مسیر رسیدن به حیث واقع قرار میگیرد و همین موقعیّت او را برای ورود به عالم تجارب عرفانی مهیّا میکند. بازرگان، ضمن از سر گذراندن تجربه عرفانی دچار استحالة شخصیتی (تولّد مجدد) و استعلای شخصیّتی میشود. بازرگان در این داستان بخشی از وجود مولاناست که با دیدار شمس متحوّل می شود. به همین دلیل در بخشی از داستان مولانا به عنوان راوی روایت با بازرگان به نفس واحدی تبدیل می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
295 - جلوههایی از سوررئالیسم در مثنوی معنوی مولانا
زهرا وحیدی شهین اوجاق علیزادهچکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع میتواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتبهای تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روشهای خود ا چکیده کاملچکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع میتواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتبهای تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روشهای خود از قبیل: نگارش خودکار، خواب، رویا و ... به هدف خود که رسیدن به نقطۀ علیاست دست یابد. این مکتب با تمام تاثیراتی که در ادبیّات جهان گذاشت در ادبیّات فارسی بیسابقه نبوده است. بسیاری از وی‍ژگیهای آن را میتوان در مثنوی مولانا مشاهده کرد. در این مقاله با تکیه بر سه دفتر اوّل مثنوی طرحی ارائه شده است که در آن ویژگیهای سوررئالیستی این اثر شگرف در دو محور داستانها و بیتها قابل ملاحظه است. در عین حال با وجود برخی تشابهات صوری که به چشم می خورد، نمیتوان آن را یک اثر سوررئالیستی صرف دانست. در این جستار بیش از پیش قدرت شاعری مولانا و ارتباط مکتب ادبی که در قرن بیستم شکل گرفت با شعر این شاعر توانمند نشان داده میشود. این دو تجربه هرچند نقاط مشترک بسیاری دارند ولی آبشخور و رویکرد هر یک نیز باهم متفاوت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
296 - علل و انگیزه اعتراض در مثنوی مولانا بر اساس روانشناسی اعتراض مانوئل اسمیت
کلثوم طبخ کار حسن کیاده محسن ایزدیار شاهرخ حکمتمانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، چکیده کاملمانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، زیرا انسان شئ می تواند عامل فسادها و بی عدالتی ها باشد. کمتر عاملی در زندگی انسان به اندازه ظلم و سلطهجویی، آفت سلامت، حقیقت، عدالت و سدّ راه رشد و تکامل و اتّحاد آدمی است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل متون ادبی است. در شعر فارسی، اعتراض، گونه ای ادبی است که به مقتضای برخی بی عدالتی ها و تبعیض ها به وجود آمد و شکل گرفت. عنصر اعتراض برای انعکاس واقعیّت های تلخ سیاسی و اجتماعی در جامعه ، در شعر فارسی نمود یافته است. اعتراض، دغدغههای فکری و درد دل و شکایت کردن از رخداد های دردناک زندگی است. از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده و بن مایه اعتراض یکی از مضمون های مثنوی مولوی است که در انحنای سکوت وی پدید آمد؛ این نوع ادبی در مثنوی مولوی خیزشی متفکرانه و سیاسی، اجتماعی در مقابل دسیسه ها است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که بر اساس دیدگاه روان شناسی اعتراضی مانوئل اسمیت، بیشترین بن مایه اعتراض و دغدغه های فکری مولوی در مثنوی را کدام موضوع تشکیل می دهد؟ به استناد دستاوردهای پژوهش، اعتراض از حاکمان و سلطه جویان بخش اعظم اعتراض در مثنوی مولانا را تشکیل می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
297 - غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی
مریم جلالی کندلجی پروین دخت مشهور اکبر شعبانیچکیده در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در ر چکیده کاملچکیده در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در روان آدمی بشود. از میان شاعران عارف، مولانا جلالالدّین بلخی، این اندیشة والای عرفانی را بیشتر و عمیق تر مطرح می کند. از میان عوامل مطرح شده برای ایجاد غم غربت، در شعر مولانا (دفتر اوّل و دوم) تنها غم دوری معشوق حقیقی و دلتنگی برای وطن نخستین نمود پیدا می کند و شوق فراهم شدن این شرایط او را غزلخوان عشق می کند. در اندیشة او هبوط و سپس غربت انسان در این دنیا دلایل چندی دارد که در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی، سرنوشت و تقدیر و گناه آدم را دلایل این هبوط ذکر می کند. مولانا برای بیان غربت انسان در این دنیا و غم غربت او، بیشتر از حکایت های تمثیلی کمک می گیرد و فهم قصّة هجران را ملموس تر می کند. در شعر عرفانی، عارف سرانجام مالکیّت خود را در مورد چیزهای از دست رفته و شرایط خوش گذشته که از دست داده بود؛ به دست می آورد و بازگشت به وطن اصلی و جهان معنا و وصال معشوق حقیقی با هم و یک جا برای عارف دست خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
298 - منظومة «شهنامه» اثر حماسی تازه یافته از سدۀ دوازدهم هجری
حمیدرضا دهقانی پور احمدرضا یلمههاچکیدهتصحیح متونی که به صورت دست نویس باقیمانده است، از مهمّ ترین پژوهش های ادبی است. یکی از آن متون مثنوی شهنامهاز شاعری گمنام متخلّص به شرراست که 8156 بیت دارد. از این شاعر در هیچ تذکره ای نامی برده نشده است و از تاریخ تولّد و وفات او اطلاعی در دست نیست. فقط از رو چکیده کاملچکیدهتصحیح متونی که به صورت دست نویس باقیمانده است، از مهمّ ترین پژوهش های ادبی است. یکی از آن متون مثنوی شهنامهاز شاعری گمنام متخلّص به شرراست که 8156 بیت دارد. از این شاعر در هیچ تذکره ای نامی برده نشده است و از تاریخ تولّد و وفات او اطلاعی در دست نیست. فقط از روی چند غزل که در همین مثنوی وجود دارد، معلوم می شود که تخلّصش شرر است و وطنش بخاراست و به اجبار آوارة هندوستانشده است. با توجّه به چند بیت دیگر هم معلوم می شود که نام این مثنوی شهنامه و دربارة جنگ های محمّدشاه هندیاست. منظومة شهنامه در سدة دوازدهم سروده شده و به خطّ نستعلیق هندی است. در فهرست های نسخ خطّی فقط یک دست نوشته از این منظومه وجود دارد که آن هم در کتابخانة آیت الله گلپایگانی قم به شمارة 2612 است امّا مصحّح این منظومه موفّق به یافتن نسخة دیگری از این مثنوی شد که این نسخه در انتهای همان نسخه بود و این تصحیح بر اساس همین دو نسخه انجام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
299 - تربیت عرفانی از دیدگاه مولوی با تکیه بر مثنوی
محمدرضا مشمول حاجی آقا محسن فرمهینی فراهانی سینا فروزشمولوی عارفی بزرگ و وارسته است که با تربیت شاگردان بسیار در دورانی که بسیاری از مردم در گرفتاریهای دنیوی به عرفان روی آورده اند خدمت بزرگی به جامعه نموده و از راه تمثیل و حکایت در قالب شعر به تربیت آنها پرداخته است . وی با بیان مباحث عرفانی از جمله طرح وحدت وجود و موجود چکیده کاملمولوی عارفی بزرگ و وارسته است که با تربیت شاگردان بسیار در دورانی که بسیاری از مردم در گرفتاریهای دنیوی به عرفان روی آورده اند خدمت بزرگی به جامعه نموده و از راه تمثیل و حکایت در قالب شعر به تربیت آنها پرداخته است . وی با بیان مباحث عرفانی از جمله طرح وحدت وجود و موجود و نفی دوئیت از نظم هستی سعی در بیرون کردن اختلافات از ذهن شاگردان داشته آنها را در راه رسیدن به کمال انسانی و مراحل بالای عرفان یاری داده است . در مثنوی تکیه بر استفاده از عقل کلی و اهمیت دادن به آن در مکتب عشق و همچننی نفی تقلید و عدم پیروی از نقل است . در تربیت عرفانی مولوی، شخص باید با تقویت بنیه عقلی خود و شناخت عقل جزئی از عقل کلی، به حقیقت دست یابد و راه این کار، دست دادن به پیر و مراد و پیروی تعالیم او و دوری از تقلید بدون تحقیق است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
300 - تطبیق مفاهیم تمثیلی و نمادین گاو در آثار حماسی، غنایی و عرفانی
حمید ایاز رضا کشتگرنماد یک شگرد بیانی است که معنا و مفهوم وسیعی دارد و به جای اشاره مستقیم موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطه موضوعی دیگر ، با شیوه تمثیل بیان می کند. هدف این مقاله – که با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی - تطبیقی نوشته شده - بررسی مفاهیم نمادین و تمثیلی «گاو» در آثار حما چکیده کاملنماد یک شگرد بیانی است که معنا و مفهوم وسیعی دارد و به جای اشاره مستقیم موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطه موضوعی دیگر ، با شیوه تمثیل بیان می کند. هدف این مقاله – که با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی - تطبیقی نوشته شده - بررسی مفاهیم نمادین و تمثیلی «گاو» در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه¬ی نظامی و مثنوی مولوی) است و می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهد : در اوستا و متون پهلوی در مورد گاو چه نگرشی وجود دارد؟ گاو در هریک از آثار مورد بررسی در چه مفاهیم نمادین و تمثیلی به کار رفته است؟ کدام مفهوم مایه حماسی، کدام غنایی و کدام مایه عرفانی دارد؟ نماد، تمثیل، گاو، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، خمسه نظامی پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
301 - جامعه شناسی مفاهیم اجتماعی در اندیشههای جلالالدین محمد بلخی (مولانا)
امیر رحیمی دادمرزی حبیب الله آقابخشیچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از چکیده کاملچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از تکنیک تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. روش اجرا در این تحقیق به این صورت انجام شده است که پس از بررسی آثار مولانا، اندیشه های وی را به لحاظ جامعه شناختی با نظر سایر جامعه شناسان مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفت. جمعیت آماری این تحقیق را آثار معروف مولانا تشکیل داده است که به صورت روش نمونه گیری هدفمند سه اثر مهم مولانا (مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی و فیه مافیه) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. تحلیل های صورت گرفته بیان کننده این مطلب است که مولانا به ما می گوید بدون عشق زندگی اجتماعی ما به مقصود و سرانجامی نخواهد رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
302 - معرفی و یررسی سبک شناسی مثنوی هفت لشکر
فهیمه گردگیران مریم محمودی احمدرضا یلمه هاهفت لشکر در قالب مثنوی، داستانی است حماسی که در سدههای 12 و 13 (هـ .ق) سروده شده است. چون صفحة آغاز و انجام آن افتاده است، اطلاعی دربارة شاعر آن در دست نیست؛ گویا سراینده از مردم شبه قارّة هند بوده است. با توجه به مشخصههای سبکی و نسخهشناسی، این اثر دارای ویژگیهای س چکیده کاملهفت لشکر در قالب مثنوی، داستانی است حماسی که در سدههای 12 و 13 (هـ .ق) سروده شده است. چون صفحة آغاز و انجام آن افتاده است، اطلاعی دربارة شاعر آن در دست نیست؛ گویا سراینده از مردم شبه قارّة هند بوده است. با توجه به مشخصههای سبکی و نسخهشناسی، این اثر دارای ویژگیهای سبک دورة صفوی است. این مثنوی، روایت منظومی از داستانی است که در طومارهای نقّالی با نام هفتلشکر آمده است. بخش اعظم و قابل ملاحظهای از این مثنوی، به داستان برزو و فرزندش تمور یا تیمور که قصد بر تخت نشاندن برزو را بجای کیخسرو دارد، اختصاص یافته است. چنین مینماید که شاعر در سرودن این مثنوی، به شاهنامة فردوسی بسیار نظر داشته، اما اشعار، سست و نااستوار است و گاه وزن مختل میشود. سراینده، بزم و حماسه را در صحنهپردازیهای بزمی و رزمی بکار میگیرد. مقالة حاضر به روش اسنادی و کتابخانهای بر روی تنها نسخة برجا مانده از مثنوی هفتلشکر انجام شده و آن را از نظر سبکشناسی مورد بررسی قرار داده و به حیطههای سبکی اثر از جهت زبانی، محتوایی و ادبی پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
303 - تحلیل زبان زنان در هشت داستان شاهنامۀ فردوسی و مقایسۀ آن با هشت داستان از مثنوی مولانا (بر پایۀ چندزبانی باختین)
لیلا میرزایی عبدالحسین فرزاد امیر حسین ماحوزیشاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در ای چکیده کاملشاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در این مقوله جای نمی دهد؛ مسألۀ پژوهش حاضر آن است که در صورت وجود لایه های زبانی در این دو اثر داستانی منظوم، میزان بهره مندی هر یک از چندزبانی چقدر بوده و این ویژگی چه تأثیری بر آن ها داشته است. در این پژوهش، بررسی زبان زنان هشت داستان از مثنوی معنوی و هشت داستان از شاهنامۀ فردوسی از دیدگاه چندزبانی نشان داده است که برخی از گونه های زبانی باختین در زبان تعدادی از این زنان یافت می شود، اما زنان شاهنامه بیش تر از زنان مثنوی از این ویژگی برخوردارند و فردوسی بیش تر از مولانا از چندزبانی در شخصیت پردازی زنان داستان ها بهره برده است. هم چنین این بررسی، تفاوت دیدگاه این دو شاعر بزرگ و خاست گاه داستان ها را دربارۀ زن نمایان می کند؛ زن در شاهنامه شخصیتی گفت وگو محور است، اما در مثنوی بیش تر سکوت می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
304 - کفر از دیدگاه مولانا
اقدس مقدمکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کل چکیده کاملکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کلام و از زوایای گوناگون بیان شده است، استخراج و ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
305 - عارف و عامی در رقص و سماع
عبدالحسین زرین کوباز میان نقشها و آثار مینیاتوری که در جایجای مکانهای تاریخی نقش بسته میتوان تا حدّی با فرهنگ کهن و آداب و رسوم باستان ایران آشنا شد. در میان این نقشها مجلسهای بزم نیز جلوهنمایی میکند، مجالسی که در آن شاهد رقصهایی نیز هستیم. این مقاله برآن است تا جنبههای گوناگون چکیده کاملاز میان نقشها و آثار مینیاتوری که در جایجای مکانهای تاریخی نقش بسته میتوان تا حدّی با فرهنگ کهن و آداب و رسوم باستان ایران آشنا شد. در میان این نقشها مجلسهای بزم نیز جلوهنمایی میکند، مجالسی که در آن شاهد رقصهایی نیز هستیم. این مقاله برآن است تا جنبههای گوناگون این رقصها بررسی شود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب میرود، پرداخته میشود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمی داشته است که با سیر و تأمل در بزمهایی چون بزمهای پادشاهان و صوفیان میتوان از میان آنها نکاتی را دریافت؛ اما مثنوی معنوی نیز اشارههایی بدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمیداشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
306 - سپهسالار و رسالة او در مناقب خداوندگار
محمدعلی موحدمقالة پیش رو، حاوی نکاتی پیرامون فریدون بن احمد اسفهسالار (سپهسالار) و رسالة مشهور او پیرامون زندگی و شرح احوال مولانا جلالالدین محمد بلخی است. سپهسالار تنها شرح حال نویسی است که به گفتة خود چهل سال سر بر آستان مولانا داشته است و از میان معاصران تنها او به شرح و تقری چکیده کاملمقالة پیش رو، حاوی نکاتی پیرامون فریدون بن احمد اسفهسالار (سپهسالار) و رسالة مشهور او پیرامون زندگی و شرح احوال مولانا جلالالدین محمد بلخی است. سپهسالار تنها شرح حال نویسی است که به گفتة خود چهل سال سر بر آستان مولانا داشته است و از میان معاصران تنها او به شرح و تقریر رویدادهای زندگی مولانا اقدام کرده است. این مقاله ضمن معرفی صاحب رساله و ریشهیابی در وجوه تسمیه لقب سپهسالار و نیز لقب دیگر او چلبی و بازجست شواهدی در اشعار ترکی و فارسی به معرفی مختص مندرجات رساله سپهسالار میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
307 - حسام الدین چلبی و جایگاه او
توفیق ه.سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است و از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
308 - پیوندهای موضوعی فیه ما فیه با مثنوی و دیوان شمس
کریم زمانیمولانا جلالالدین محمدبلخی، شاعر و عارف نامدار گسترة زبان و ادب فارسی صاحب آثاری بس ارجمند چون مثنوی، دیوان شمس و فیهمافیه است که هر یک از آنها پژوهشهایی گسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگرانقدر، فیهمافیه به مجلسگوییه چکیده کاملمولانا جلالالدین محمدبلخی، شاعر و عارف نامدار گسترة زبان و ادب فارسی صاحب آثاری بس ارجمند چون مثنوی، دیوان شمس و فیهمافیه است که هر یک از آنها پژوهشهایی گسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگرانقدر، فیهمافیه به مجلسگوییهای صوفیانه اختصاص دارد. در این بحث، پس از معرفی مختصر مجلس گفتن یا وعظگوییهای صوفیانه، به پیوندهای موضوعی فیهمافیه با مثنوی و دیوان شمس پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
309 - حسامالدّین چلبی و جایگاه او
توفیق سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است که از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
310 - عشق حالی دو اسبه میآمد
حسن انوریآنچه در این مقاله آمده است، بیان اجمالی داستان آفرینش آدم، صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای آوردن مُشتی خاک از زمین است و این که از میان این فرشتگان تنها عزرائیل موفّق میشود با اغفال زمین، مشتی خاک برگیرد و فرمان الاهی را اجرا کند. این داستان که در دفتر پنجم مثنوی و چکیده کاملآنچه در این مقاله آمده است، بیان اجمالی داستان آفرینش آدم، صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای آوردن مُشتی خاک از زمین است و این که از میان این فرشتگان تنها عزرائیل موفّق میشود با اغفال زمین، مشتی خاک برگیرد و فرمان الاهی را اجرا کند. این داستان که در دفتر پنجم مثنوی و مرصادالعباد نجم رازی آمده است، برای بیان دو هدف متفاوت است: مولانا نخست از مسأله خیر و شرّ سخن میگوید و نتیجه میگیرد که امتناع خاک در ردّ پذیرش مأموریت فرشتگان برای آن است که گرفتار خیر و شرّ نشود. نجم رازی به دلیلی دیگر متوّسل میشود و آن این که از ترس قرب حقّ خاک سرباز میزند و میگوید من نهایت بُعد را برگزیدهام تا از وحشت قُرب در امان بمانم. در خلال این روایت نکاتی ظریف و خواندنی از مولانا و نجم رازی در فضیلت دل و روح و خصایص فرشتگان برمیخوانید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
311 - فزون از خویش ملاحظاتی بر سیصد بیت نسخت دفتر اول مثنوی
حسن جعفری تباربه دشوار نیز نمیتوان غیر از مولانا جلالالدین، انسانی را یافت که با هیأتی همچون هر انسان دیگر، دانشی برتر از هرآنچه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم داشته باشد؛ او که قرعه فال به نامش زده بودند و دیدگانش به نعیم و مُلکی کبیر افتاده بود، از نطق همچون اناری متراکم بر خود چکیده کاملبه دشوار نیز نمیتوان غیر از مولانا جلالالدین، انسانی را یافت که با هیأتی همچون هر انسان دیگر، دانشی برتر از هرآنچه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم داشته باشد؛ او که قرعه فال به نامش زده بودند و دیدگانش به نعیم و مُلکی کبیر افتاده بود، از نطق همچون اناری متراکم بر خود میشکافید و همچون موری پرتوان و مُصرّ، باری افزون بر تاب انسانی بر دوش میکشید: یک زمان بگذار ای همره ملال در بیان ناید جمال حال او چون که من از خال خوبش دم زدم همچو موری اندرین خرمن خوشم تا بگویم وصف خالی زآن جمال هر دو عالم چیست عکس خال او نطق میخواهد که بشکافد تنم تا فزون از خویش باری میکشم این مقاله، ملاحظاتی است بر 300 بیت نخست دفتر اول مثنوی با شرح و تفسیری بر برخی از ابیات و حدسهایی دربارة بعضی تعبیرهای مولانا. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
312 - تبیین رابطة «عمل و پاداش» در مثنوی معنوی مولوی
ایرج شهبازیعمل، در کنار اعتقاد قلبی و اقرار زبانی، یکی از سه پایة دینورزی را تشکیل میدهد و در واقع بدون آن همة سلوک دینی و معنوی انسان مختل میشود. مولانا ازجمله عارفانی اندیشمند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنوی معنوی، توجهی فراوان به مسألة عمل کرده است. سخنان او در این چکیده کاملعمل، در کنار اعتقاد قلبی و اقرار زبانی، یکی از سه پایة دینورزی را تشکیل میدهد و در واقع بدون آن همة سلوک دینی و معنوی انسان مختل میشود. مولانا ازجمله عارفانی اندیشمند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنوی معنوی، توجهی فراوان به مسألة عمل کرده است. سخنان او در این باره آن قدر گسترده و ژرف است که طرح همة آنها در حوصلة یک مقالة مختصر نمیگنجد و از آنجا که بخشی عظیم از سخنان مولانا در این مورد، به پاداش عمل اختصاص دارد و او از زوایای مختلف این مسأله را بررسی کرده است، در مقالة حاضر مسألة رابطة عمل و پاداش آن را در مرکز توجه خود قرار داده و کوشیدهایم سخنان او در این زمینه را گردآوری، دستهبندی و تحلیل کنیم. بطور کلی میتوان گفت که مولانا در مورد رابطة عمل و پاداش آن، مسایل زیر را مطرح کرده است: فناناپذیری اعمال، بیپاسخ نماندن اعمال، یگانگی پاداش و عمل، پیوند رنجها و قبضهای روحی با کارهای ناپسند، تجسم اعمال، حبط اعمال، کافی نبودن عمل برای دستیابی به حقیقت (ترک عمل)، گسترش مهارناپذیر آثار عمل و بالاخره عمل بلاعوض. پیشگفتار مقاله هم به بحثی آسیبشناسنانه در مورد نگاه جامعة ایرانی به مسألة عمل و پاداش اختصاص یافته و سه آسیب اساسی در این زمینه را معرفی کرده است: جداسازی عمل از پاداش آن، اعتقاد به ملازمت ایمان و بدبختی در دنیا و بالاخره بیتوجهی به فرهنگ کسب و کار. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
313 - حدیث مولانا و مثنویِ او در مجالس و سخنان عارفان هند
شریف حسین قاسمیعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. چکیده کاملعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. یکی از عارفان نامدار و سرشناس ایرانی، مولانا جلالالدین محمد بلخی است که در زمان خود، سلسلة معنوی و عرفانیش در هند ناشناخته ماند، با این وجود همواره مورد عنایت فقیران و عارفان هندی قرار گرفت و مثنوی و غزلیاتش در مجالس و سخنان عارفان هندی طنین انداز شد. عارفان همواره برای تصدیق و تأیید سخنانِ عرفانی خود و بویژه دربارة وحدت وجود از ابیاتِ مثنوی بهره میجستند؛ عارفانی همچون بوعلیشاهقلندر، شیخاماناللهپانیپتی، شیخحسنبدخشی و .... در این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری عارفانِ هندی از مولانا همراه با شواهد و نمونههایی بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
314 - مولانا و قرآن و حدیث
غلام حسین حیدریعمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید. مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را بهگونهای خلاّق در حکایات خود درج کر چکیده کاملعمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید. مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را بهگونهای خلاّق در حکایات خود درج کرده و توجه به این حکایات، بیانگر روشهای تأویلگرایانه مولانا در مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
315 - نفوذ و اثرگذاری مولانا بر متفکران جهان بویژه اندیشمندان شبه قاره
رضا مصطفوی سبزواریاندیشههای والا و تابناک مولانا از درخشانترین تجلیات معنویت و روحانیت در مشرق زمین بشمار میرود و همین معنویت اصیل است که در جهان امروز که مادهپرستی از هر سویی بشریت را تهدید میکند، اهمیتی فوقالعاده یافته است. در حقیقت، ذوق زایدالوصف و اندیشههای بلند و آسمانی و ر چکیده کاملاندیشههای والا و تابناک مولانا از درخشانترین تجلیات معنویت و روحانیت در مشرق زمین بشمار میرود و همین معنویت اصیل است که در جهان امروز که مادهپرستی از هر سویی بشریت را تهدید میکند، اهمیتی فوقالعاده یافته است. در حقیقت، ذوق زایدالوصف و اندیشههای بلند و آسمانی و روح عمیق و عرفانی مولانا بزرگترین گنجینه و ارمغانی ارزنده بوده که امکان دارد ملتی به فرهنگ و ادب و تمدن جهان اهدا کرده باشد؛ تا آنجا که فروغ تابناک معنویت او از سرزمینهای دور و نزدیک از افکار شاعر و متفکر بلندآوازة شبه قاره، یعنی علامه اقبال تا پروفسور نیکلسون مستشرق شهیر انگلستان و مصحح و شارح مثنوی مولانا در غرب همه را تحت تأثیر اندیشههای بلند و انسان ساز خود قرار داده است. نگارنده در این مقاله کوشیده است تا گوشهها و نمونههایی از این تأثیرات شگرف مولانا را بر متفکران جهان، بویژه ادیبان و عارفان شبه قاره نشان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
316 - رنج از نگاه مولانا
ایرج شهبازیتصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسأله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج، علل رنج و آثار نیکوی آن بر چکیده کاملتصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسأله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج، علل رنج و آثار نیکوی آن بررسی شده است. او رنج ها را به دو گروه عمده تقسیم کرده است: رنج هایی که انسان، خود برای خویشتن فراهم می آورد و رنج هایی که خداوند مهربان، برای پرورش انسان، در نظر می گیرد. مولوی رنج های دسته اول را ناشی از خودخواهی و نادانی انسان می داند و آنها را مردود می شمارد، امّا رنج های گروه دوم را می پذیرد، زیرا که آنها از لطف خفیّ خدا سرچشمه گرفته است و آثاری نیکو در زندگی آدمی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
317 - مولانا و مفهوم «من»
امیرحسین ماحوزیبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن چکیده کاملبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن دو را باز یابیم و در نهایت چگونگی گذر از من کاذب به من حقیقی را نشان دهیم.در این رهگذر از روان شناسی نیز بهره بردهایم.چه،تجلی آن من دروغین بویژه در نوعی اختلال شخصیت به نام اختلال شخصیت خود شیفته دیده میشود. مولانا در برابر چنین رویکردی به جهان ایستادگی میکند و تمرکز اصلی خویش را بیش از هر موضوعی دیگر بر مبارزه با این حس خودبزرگ بینی سرابگونه مینهد. او به انسان برای نیازش به تمجید هشدار میدهد و از طریق نشان دادن ارزش واقعی انسان به او – از طریق عشق- حس حقارت بشر را که منجر به خودبزرگ بینی میشود از او میستاند. او عشق را در جهان بی ثبات عاطفی درمان دردها میخواند. از سوی دیگر او با رسیدن به حقیقت اصلی خویش، در شوری از وجد و عاطفه، حالتی خداگونه میپذیرد که تفکیک آن از ادعایی حاکی از خودشیفتگی محض و تصویر دروغین آن، ضروری است و گاهی دشوار. او در اوج تجربیات وجدآسای خویش در سطح فرامن، قدرت، دانایی و حضور مطلق مییابد و آسیب ناپذیر و بی نظیر است. نشان دادن تفاوت این دو عرصه و دو گونه از حالات شخصیتی که ظاهری یکسان دارد و بیان حساسیت مولانا در نمودن این تفاوت مورد توجه این مقاله قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
318 - تحلیل بسامدی درونمایهها در دفتر سوم مثنوی
محمد نوید بازرگانمثنوی کتابی عظیم مشحون از معانی متکثر و اندیشههایی متنوع است که خواننده را در تلاطم امواج پیدرپی خود غرقه و مبهوت میسازد. بهمین سبب و به دلیل درنگ مکرر مخاطب در پاگردهای ابیات مثنوی، معمولاً جهات اصلی اندیشه و اهداف کلّی کتاب مخفی مانده، خواننده از درک کلان فکرهای ای چکیده کاملمثنوی کتابی عظیم مشحون از معانی متکثر و اندیشههایی متنوع است که خواننده را در تلاطم امواج پیدرپی خود غرقه و مبهوت میسازد. بهمین سبب و به دلیل درنگ مکرر مخاطب در پاگردهای ابیات مثنوی، معمولاً جهات اصلی اندیشه و اهداف کلّی کتاب مخفی مانده، خواننده از درک کلان فکرهای این کتاب مستطاب فرومیماند. در این مقاله تلاش شده است تا این کلان فکرها در دفتر سوم مثنوی با روش تحلیل بسامدی درونمایهها مشخص گشته، حکایتهایی که به شکل منظومههایی مرتبط با هم برای القای یک درونمایة مشترک توسط شاعر بکار گرفته شده به صورت شماتیک عرضه و نتایج آن تحلیل گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
319 - با ساز کنِ چنگِ شعرِ مثنوی (سیمای حسامالدین چلبی در مثنوی)
محمد بهنام فر موسی الرضا ربانی خواهحسامالدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهتدهی و گسترش آن داشته است. تأثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسامالدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبه چکیده کاملحسامالدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهتدهی و گسترش آن داشته است. تأثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسامالدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبههای انسانهای از خود رسته میتواند انگیزه بخش عارفان در بیان لطیفههای عشق الاهی باشد، مولانا در دوران مصاحبت با او از جاذبههای نرم و نوازشگر مریدش به آرامش و سرودن دست یافت. آرامشی که نتیجهاش مثنوی مولاناست. علاقه و عنایت مولانا به مریدش بدان حد است که شناخت مراد از مرید مشکل است. سخن از حسامالدین که به تعبیر مولانا ضیاءالحق، حیات دل، صقال روح، سلطان الهدی و صورتگر و جان بخش مثنوی است، در مثنوی جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که مولانا هدف خود را از مثنوی، حسامالدین میداند، هرچند در جایی که لازم است ـ مقدمة دفتر دوم ـ او را با لطفی قهرآمیز مورد خطاب قرار میدهد، تا شرط آینگی بودن مردان خدا را فروگذار نکرده باشد. این مقاله ابتدا به شرحی مختصر از زندگی حسامالدین میپردازد، سپس نقش حسامالدین در آفرینش مثنوی بیان میگردد و سرانجام چهرة معنوی حسامالدین و تأثیرات او بر مولانا از لابهلای ابیات مثنوی نمایانده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
320 - بررسی عقل و زیر مجموعههای آن در دفتر چهارم مثنوی مولانا
محبوبه گل محمدی محمدنوید بازرگاندفتر چهارم مثنوی همچون سایر حلقههای ششگانة مثنوی مشحون از تفکرات متنوع است. میدانیم که در هر دفتر هزاران حرف در عبارت آمده است و ذهن سیال مولانا دایماً از شاخه ای به شاخساری در پرواز است. خوانندة این کتاب مطوّل معمولاً در پیچ و خم ابیات ژرف و در لابهلای حکایت های تو چکیده کاملدفتر چهارم مثنوی همچون سایر حلقههای ششگانة مثنوی مشحون از تفکرات متنوع است. میدانیم که در هر دفتر هزاران حرف در عبارت آمده است و ذهن سیال مولانا دایماً از شاخه ای به شاخساری در پرواز است. خوانندة این کتاب مطوّل معمولاً در پیچ و خم ابیات ژرف و در لابهلای حکایت های توی در توی مثنوی و یا در جریان ذهن سیال مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر – کل نگر – به آن داشته باشد. در این مقاله سعی بر آن شده است تا با استفاده از این شیوة (کل نگر) به تحلیل محتوایی و درون مایهای دفتر چهارم مثنوی به لحاظ بسامدی پرداخته شود، تا از این رهگذر بتوان کلان فکرهای غالب براین دفتر را معرفی نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
321 - نقد قدرت از دیدگاه مولانا در مثنوی
مریم محمد زادهکمتر کسی ممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعی نگاه کند و در آثار عرفانی و غنایی وی به دنبال آرای انتقادی و سیاسی باشد؛ اما درک عرفان و اندیشة انسانی و مردمگرایانة او، تردیدی در جامعیت شخصیت و جهانبینی وی باقی نمیگذارد؛ از این رو بسیار طبیعی مینماید که او و چکیده کاملکمتر کسی ممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعی نگاه کند و در آثار عرفانی و غنایی وی به دنبال آرای انتقادی و سیاسی باشد؛ اما درک عرفان و اندیشة انسانی و مردمگرایانة او، تردیدی در جامعیت شخصیت و جهانبینی وی باقی نمیگذارد؛ از این رو بسیار طبیعی مینماید که او وقتی از رستگاری انسان و زندگی صلحآمیز و مبتنی بر معنویت و آگاهی سخن میگوید، قدرت ستمگرایانه و استبداد ظالمانه را به مثابة مانعی عمده نکوهش میکند. در این نوشتار سعی شده است با کنکاش در مثنوی، برخورد او با مسألة قدرت و حکومت و جهتگیری انتقادیش نسبت بدان بررسی و تحلیل شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
322 - مولاناشناسی در هند
چندر شیکرمثنوی مولانا، بدون شک یکی از شاهکارهای جهان ادب بشمار میرود که در میان ملّتهای مختلف مقبولیتی ویژه یافته است. از جمله کشورهایی که همواره به مثنوی از ابعاد مختلف پرداختهاند، هندوستان است که فرهنگ و ادب پارسی، در این کشور از مرتبتی ویژه برخوردار است. مثنوی معنوی در طو چکیده کاملمثنوی مولانا، بدون شک یکی از شاهکارهای جهان ادب بشمار میرود که در میان ملّتهای مختلف مقبولیتی ویژه یافته است. از جمله کشورهایی که همواره به مثنوی از ابعاد مختلف پرداختهاند، هندوستان است که فرهنگ و ادب پارسی، در این کشور از مرتبتی ویژه برخوردار است. مثنوی معنوی در طول سالیان گذشته، در هند بارها بچاپ رسیده و مورد شرح قرار گرفته است. این کار توسط دانشمندانی بزرگ و ادیبانی گرانقدر همچون عبداللطیف گجراتی، سیدعبدالفتاح الحسینی، افضل الله آبادی و... انجام یافته است. در این پژوهش، نگارنده سعی نموده تا نمایی از این شرح را ارائه داده و گوشهای از جریان مولاناشناسی در هند را معرفی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
323 - نگاهی بر بازنویسیهای مثنوی معنوی، برای کودکان و نوجوانان
فرزانه اخوتزبان و ادبیات کهن فارسی، گنجینهای است نادر از داستانها و حکایتهای حکمتآمیز و انسانساز که انتقال آن به کودکان و نوجوانان به عهده نویسندگان متعهد و اهل قلم هوشیار ایران زمین است. بیشک روش انتقال این میراث ارزشمند، درک عمیق از آنها و آشنایی با ویژگیهای این گروه مخ چکیده کاملزبان و ادبیات کهن فارسی، گنجینهای است نادر از داستانها و حکایتهای حکمتآمیز و انسانساز که انتقال آن به کودکان و نوجوانان به عهده نویسندگان متعهد و اهل قلم هوشیار ایران زمین است. بیشک روش انتقال این میراث ارزشمند، درک عمیق از آنها و آشنایی با ویژگیهای این گروه مخاطب و بکارگیری شیوههای جدید و خلاق را میطلبد. در این مقاله پس از بررسی آثار منتشر شده در پنجاه سال گذشته، سعی شده است، میزان توجه و چگونگی رویکرد نویسندگان کودک و نوجوان در بازنویسی حکایتهای مثنوی و آشنایی با مولانا جلالالدین محمد بلخی بررسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
324 - مولانا این رستخیز ناگهان
داریوش صبورمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و چکیده کاملمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و نوشتهاند؛ باز، جای پژوهش های تازه در پهنة ساختار درونمایههای شگفت انگیر آن ها، هم چنان باقی است. این گفتار برآمد پژوهشی است گذرا در پنهة اندیشه و تخیل وعاطفه و احساس مولانا و ساختار شعر و زبان سحر آفرین او که جهانی را با نبوغ خویش مسخر و شگفت زده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
325 - زبان بدن از نگاه مولانا در مثنوی معنوی
علی اکبر فرهنگی حسین فرجیهدف این مقاله بررسی ابیاتی از اشعار مولانا در مثنوی معنوی است که مربوط به حرکات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگی انتقال پیام از طریق حرکات و اشارات است. بسیاری از ابیات که به ارتباط انسانی از طریق حرکات و اشارات ربط داشته در این مقاله دستهبندی شده است. علاوه بر چکیده کاملهدف این مقاله بررسی ابیاتی از اشعار مولانا در مثنوی معنوی است که مربوط به حرکات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگی انتقال پیام از طریق حرکات و اشارات است. بسیاری از ابیات که به ارتباط انسانی از طریق حرکات و اشارات ربط داشته در این مقاله دستهبندی شده است. علاوه بر آن، برای آنکه نگاه مولانا به زبان بدن را صرفاً به مثنوی محدود نکرده باشیم، از ابیاتی دیگر از اشعارش بهره بردهایم. همچنین، از اشعار شاعران دیگر که مربوط به موضوع است و یا قصص قرآن که مولانا به آن اشاره دارد، استفاده شده است. از آنجا که بخشی زیاد از ارتباط انسانی به زبان بدن اختصاص دارد و از سوی دیگر ارتباط نزدیک روان آدمی با حرکات و اشارات صادر شده از وی و نیمهآگاهانه بودن آن، زبانی صادقانهتر است، توجه مولانا به این بخش از ارتباط بررسی شده است. از بررسیهای انجام شده و کنکاش در ابیات مربوط به موضوع در مثنوی، به اعتقاد و باور مولانا به زبان بدن دست یافتهایم و اینکه او زبان بدن را صادقانهتر از زبان کلامی (verbal communication) میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
326 - «مثنوی» و «غزل» دو عرصۀ تجلی شعر فارسی و منزلت مولانا در این دو قلمرو
منوچهر دانشپژوهمیدانیم که در شعر فارسی دری، 10 قالب شعری عرصۀ هنرنمایی سخنوران توانای پارسیگوی در بیش از هزار سال بوده است، اما هم از نظر حجم و کمیت و هم از حیث دلنشینی و کیفیت این قالبها در یک ردیف نیست و چند قالب شعری، بیش از دیگر قالبها ارزش شعر فارسی را نمایان ساخته است. از چکیده کاملمیدانیم که در شعر فارسی دری، 10 قالب شعری عرصۀ هنرنمایی سخنوران توانای پارسیگوی در بیش از هزار سال بوده است، اما هم از نظر حجم و کمیت و هم از حیث دلنشینی و کیفیت این قالبها در یک ردیف نیست و چند قالب شعری، بیش از دیگر قالبها ارزش شعر فارسی را نمایان ساخته است. از میان آن چند قالب مثنوی و غزل جایگاهی ویژه دارد. مولانا در این دو عرصه شهرتی تمام یافت و با سرودن مثنوی و غزلیات شمس بدین دو قالب شعری، اعتباری خاص بخشید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
327 - بررسی کارنامة مثنوی پژوهی در ایران
خسرو قاسمیاناز میان آثار مولانا، کتاب گرانسنگ مثنوی از دیرباز در بسیاری از کشورها بویژه در ایران، ترکیه و شبه قارة هند، مورد توجه گروههای مختلف قرار گرفته و آثاری فراوان در پیوند با آن بوجود آمده است؛ اما دربارة این آثار بوجود آمده، تاکنون گزارشی مدون و بایسته ارائه نشده است. بدس چکیده کاملاز میان آثار مولانا، کتاب گرانسنگ مثنوی از دیرباز در بسیاری از کشورها بویژه در ایران، ترکیه و شبه قارة هند، مورد توجه گروههای مختلف قرار گرفته و آثاری فراوان در پیوند با آن بوجود آمده است؛ اما دربارة این آثار بوجود آمده، تاکنون گزارشی مدون و بایسته ارائه نشده است. بدست دادن گزارشهایی علمی و آماری از چگونگی سیر مثنوی پژوهی در کشورهای مختلف، از یکسو پایگاه مولانا و مثنوی را در آن دیار روشنتر میکند و از سویی اهمیت فرهنگ و زبان فارسی را بیش از پیش بیان نشان میدهد و از سویی نیز راه دیگر پژوهشگران حوزة مولانا پژوهی را هموارتر میکند. بر همین اساس، در این مقاله سعی شده است کارنامة مثنویپژوهی در ایران، به دو دورة زمانی تقسیم شود و در حدّ توان همة آثاری که از گذشته تا سال 1383 خورشیدی دربارة مثنوی به صورتهای تألیف، تصحیح و ترجمه چاپ گردیده است، بررسی، موضوعبندی و طرح شود. بنابراین مقالة حاضر محصول پژوهشی است که در آن 114 عنوان کتاب، در 210 جلد و 98210 صفحه نقد و بررسی شده است. از این 114 عنوان کتاب، 86 مورد در 139 جلد و 63732 صفحه بصورت تألیف و 16 مورد در 34 جلد و 17039 صفحه بصورت تصحیح و 12 مورد نیز در 37 جلد و 17439 صفحه بصورت ترجمه بوده است. پرونده مقاله