تحلیل روایتشناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریۀ زمان در روایت ژرار ژنت
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)سارا جاویدمظفری 1 , دکتر ماندانا علیمی 2
1 - گروه دروس عمومی، مدرس (مربی) دانشگاه علوم پزشکی آبادان، ایران
2 - استادیارگروه زبان وادبیات فارسی،واحد آزادشهر،دانشگاه آزاداسلامی ،آزادشهر،ایران
کلید واژه: مثنوی, مولانا, روایتشناسی, زمان در روایت, روایت "طوطی و بازرگان",
چکیده مقاله :
یکی از رویکردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستانپردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با رویکرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از رویکردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است.
One of the new approaches taken from linguistics is narratology; it examines the techniques and structure of narratives and thus seeks out the grammar of the narrative. Narration and its application in Persian literature has not much history. One of the greatest storytellers of Persian literature is Rumi; in Mathnawi he used storytelling and narration to achieve his goals and express high concepts. His versatility in applying the precise principles of storytelling techniques and his aristocracy to a variety of storytelling techniques has made Mathnawi a living and enduring world-renowned work. One of these is how to use the element of time in the narrative. One of the scholars who has been discussing the timing of the narrative in recent decades is Gerard French Genet. The purpose of this study is to use the theory of time in the narrative of Genet in three topics: order, continuity and frequency, to analyze the narrative-theological narrative of the parrot and merchant in Mathnawi. The method of this study is analytical-descriptive with narrative approach; also the findings of this study show that Gennett's theory of Genet provides a good model for analyzing Mathnawi stories. Another achievement of this research is the benefit of new approaches to literary criticism and analysis and new knowledge, including narration in the study of classical texts such as Mathnawi.
_||_