-
دسترسی آزاد مقاله
1 - عناصر اصلی تفکر معنوی در اندیشه هیدگر و مولانا
یوسف سیف زاد آبکنار بهمن پازوکیاز نظر هیدگر تفکر را نمیتوان فقط به مابعدالطبیعه، علم و تکنولوژی، سوژهمداری، تمثل و منطقگرایی منحصر کرد. بلکه تفکر معنوی لوازمی دارد که مهمترین آن پرسشگری و بهراه افتادن در مسیر اندیشه است. از نظر وی تفکر و تشکر همریشه بوده و با لوگوس یا گفتار پیوند دارد. هرچند و چکیده کاملاز نظر هیدگر تفکر را نمیتوان فقط به مابعدالطبیعه، علم و تکنولوژی، سوژهمداری، تمثل و منطقگرایی منحصر کرد. بلکه تفکر معنوی لوازمی دارد که مهمترین آن پرسشگری و بهراه افتادن در مسیر اندیشه است. از نظر وی تفکر و تشکر همریشه بوده و با لوگوس یا گفتار پیوند دارد. هرچند ویژگی اصلی تفکر این است که در طلب وجودی باشد که او را بهسوی تفکر فرامیخواند. از نظر مولانا نیز از طریق دانشهای نظری یا حصولی نمیتوان به معرفت حقیقی دست یافت. بلکه تفکر ذیل ادراک عارفانه یا حضوری قرار گرفته و بر یاد، شهود، ذوق و عشق دلالت میکند. از نظر وی لازمه اصلی تفکر، سلوک است که در مرتبه عالی آن، انسانِ کامل با اتصال به حق، به یقین و معرفت خواهد رسید. بنابراین علیرغم تفاوتهای آشکار آنها از نظر خاستگاه فکری و مبانی اندیشه، اما عناصر مشترکی نیز در اندیشه آنها به چشم میخورد. چنانکه هیدگر و مولانا معتقدند دلیلباوری و تعقلگرایی بهتنهایی نمیتواند به تفکر منجر شود. بلکه تفکر، شهودی یا معنوی بوده که از طریق انکشاف و گشودگی رخ خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تجربة عرفانی مولانا از عناصر طبیعی و مظاهر فرهنگی
سید حمیدرضا رئوف مهدی حسن ادهمولانا در لابلای داستانها و حکایتهایی که نقل میکند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک میگذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان چکیده کاملمولانا در لابلای داستانها و حکایتهایی که نقل میکند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک میگذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان شناسی و عمل نشأت گرفته است. مولانا با بهره گیری از مبانی معرفتی اسلامی و جهان بینی عرفانی خود جهان را به شکلی پویا و در ساحتی معنوی تجربه کرده است. درک و تجربه عرفانی پدیده های این جهانی در تصدیق و تحکیم باورهای معنوی نقش بسیار مهمی داشته و مولانا با علم به این مطلب، پیوندی را میان مشاهده حقایق عینی و تجارب عرفانی برقرار نموده است. مشاهده ای که به اعتقاد او صورت حقیقی رؤیت است. اهمیت این نوع مشاهده علاوه بر جنبه معنوی آن، در حیات مادی او نیز مؤثر بوده و زندگی مادی او را نیز بهبود می بخشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری ، (با رویکردی به علم، عشق و مرگ)
محمد بندانی ترشکییکی از مهمترین موضوعاتی که فلاسفه و عارفان شرقی بدان پرداخته اند مسئله انسان شناسی است و از مولفه های مهم مربوط به آن شناخت مرگ، عشق و علم انسان است که علم به این موضوعات در سرنوشت آدمی تأثیر به سزایی دارد، انسان معاصر با توجه به مکاتب و نظریه های مختلف در این مورد دچار چکیده کاملیکی از مهمترین موضوعاتی که فلاسفه و عارفان شرقی بدان پرداخته اند مسئله انسان شناسی است و از مولفه های مهم مربوط به آن شناخت مرگ، عشق و علم انسان است که علم به این موضوعات در سرنوشت آدمی تأثیر به سزایی دارد، انسان معاصر با توجه به مکاتب و نظریه های مختلف در این مورد دچار سردرگمی شده است مطالعه در باب این موضوعات باعث برطرف شدن برخی ابهامات ذهنی و انتخاب مسیر درست زندگی خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری با رویکرد به علم، مرگ و عشق به روش کتابخانهای به انجام رسیده است. یافته های پژوهش: از تشابهات اندیشه دو شاعر: یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در ارتقای مقام انسان را کسب علم می دانند، مولانا سه علم، علم تجربی، علم شغل و علم صوفیانه را باور دارد،عنایت او به علم صوفیانه است. اما اقبال به علم حصولی و حضوری معتقد است. در مورد مرگ هر دو شاعر مرگ و جاودانگی را برای تمامی انسان ها محتوم می دانند. مولانا نوع زندگی و مرگ شخص را بازتـاب ضـمیر و دل آدمـی می داند اما اقبال می گوید: جاودانگی حقیقی زمانی مطلوب است آدمی گوهر وجودی مفهومِ خودی را بشناسد. عشق از نظر هر دو از سوی خدا آمده است مولانا غایت و نهایت عشق را وصول به حضرت حق می داند . اما از نظر اقبال عشق به خدا در نهاد آدمی موجود است و اگر لحظه ای عشق به خدا از آنها گرفته شود نابود می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تطبیق اضدادهای مرگ و زندگی و دنیا و آخرت در اندیشه های مولانا جلال الدین رومی و ابوالعلای معری
محبوبه صادقی گوغری حمیدرضا خوارزمییکی از مبانی و معیارهای نوشتههای ادبی که منجر به ماندگاری آن میشود، اندیشۀ مربوط به آن آثار است. در ادبیات فارسی شاعران و نویسندگان تنها به سرودن اشعار و آفریدن آثار ادبی نپرداختهاند بلکه توانستهاند اندیشههای کلامی، اخلاقی، فلسفی، عرفانی و ... را در آثار ادبی چکیده کاملیکی از مبانی و معیارهای نوشتههای ادبی که منجر به ماندگاری آن میشود، اندیشۀ مربوط به آن آثار است. در ادبیات فارسی شاعران و نویسندگان تنها به سرودن اشعار و آفریدن آثار ادبی نپرداختهاند بلکه توانستهاند اندیشههای کلامی، اخلاقی، فلسفی، عرفانی و ... را در آثار ادبی وارد کنند. مولانا جلالالدین رومی از شاعران سدۀ هفتم ه.ق با اندیشههای عرفانی و ابوالعلای معری از شاعران سدۀ پنجم ه.ق با پندارهای دینی و فلسفی است. در این پژوهش نگارندگان به صورت تطبیقی مطابق مکتب امریکایی، در پی بیان شباهت و تفاوت نگاه دوشاعر شرقی و همآیین اما با مسلک متفاوت، نسبت به مسائل متضاد هستی در زمینۀ مرگ و زندگی و دنیا و آخرت بودهاند. فرضیۀ نگارندگان این است که به دلیل وابستگی دوشاعر به مکتب شرقی باید نگرشهای همسانی در اندیشهها داشته باشند ولی وابستگی دو شاعر به دو مکتب فکری متفاوت، باعث تضارب آرای این دو شاعر شده باشد. مهمترین نتیجۀ بهدستآمده این است که نگاه مولانا در زمینۀ یادشده نسبت به امور متضاد ، نظر عارف اندیشمند است و پدیدهها را با دریچۀ اشراقی خود نگریسته ولی فلسفۀ ابوالعلا در مواجهه با تضادها، فلسفۀ شاعرانه، شک و بدبینی بوده است. روش این پژوهش، کتابخانه ای است که بر مبنای توصیفی-تحلیلی به دستهبندی و بررسی دادهها پرداخته شده است. شک و بدبینی بوده است. واژههای کلیدی: مولانا ،ابوالعلا، ادبیات تطبیقی، اضداد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - از فنا تا وحدت در اندیشه مولانا و ابن فارض
مریم فریدی مهدی تدینابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت میانجامد و وحدت را در فناء فی الله چکیده کاملابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت میانجامد و وحدت را در فناء فی الله میجویند. آن دو معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاهــری خود جدا میشود، سپس در معشـوق چنان غرق میشود که خودی از او باقی نمیماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در مییابد. اهمیت این موضوع و شباهتهایی که میان اندیشههای ابن فارض و مولانا در این زمینه وجود دارد طلب میکند تا مفهوم فناء فی الله و بقاء بالله در آثار این دو عارف بررسی و مطابقت داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در شعرهای جان دان و مولانا
نرجس توحیدی فر سعید اسدیدر این مقاله بر آنایم که مفهوم مرگ را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروکِ انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سببهایی که در متن مقاله میآید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، چکیده کاملدر این مقاله بر آنایم که مفهوم مرگ را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروکِ انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سببهایی که در متن مقاله میآید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، نخست از دو نگرگاه متفاوت اما دیگرگونه پدیده مرگ را میان آثارشان مورد نظر میآورند، پَسین شرایط دوپاره زندگی هر دوی آنها و سپسین بنمایههای عرفانی و مذهبی درون آثارشان، نگارندگان را بر آن داشته تا با تبیین مفهوم مرگ در عصر باروک نزد جان دان - به عنوان سردمدار شعر متافیزیکال(فرارونده) در انگلستان قرن هفدهم میلادی - و نیز تأویل همین مفهوم نزد مولانا در محدوده زمانی حدود چهارصد سال پیش از آن به چیستی و چگونگی آن بپردازد. این مقاله هیچ تلاش بی ثمری جهت یک بررسی این همانگونه جهت تطبیقِ اجباری و مبتنی بر برساختههای ذهنی خود ندارد، تنها قرار بر این است که مفهوم مرگ به مثابه دو خط، یکی جان دان در عصر باروک و دیگری مولانا، از یک مرکز (مرگ) بررسیده شده و وجوه مشارکت و مفارقت آنها، که ممکن است حال در جایی موجب تقطیع این دو خط، موازات و یا اینکه جدایی آنها شود را بَررسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - واکاوی «حکایت ایاز» مولانا با تکیه بر آراء یونگ و فروید
مهدی ممتحن مهدی رضا کمالی بانیانیاز دهه1920 به بعد نقد روانکاوانه، سبک گستـردهای از نقـد روانشـناختی بوده که فرضیات آن توسط زیگموند فروید(مؤسس مکتب پسیـکانالیز) بنیـان گذارده شـده است. در بیـان تحـولات روانشـناختی، سـاختار ارائـهشده توسط فروید دارای سـه نقش برجستـه بود: نهـاد (id)، مـن (Ego) و فرام چکیده کاملاز دهه1920 به بعد نقد روانکاوانه، سبک گستـردهای از نقـد روانشـناختی بوده که فرضیات آن توسط زیگموند فروید(مؤسس مکتب پسیـکانالیز) بنیـان گذارده شـده است. در بیـان تحـولات روانشـناختی، سـاختار ارائـهشده توسط فروید دارای سـه نقش برجستـه بود: نهـاد (id)، مـن (Ego) و فرامـن (superego). این سـه طبـقه ساختار شخصیتی هر فرد را به وجود میآورنـد و با واکـاوی موشکافانه هر یک از این مراحـل میتوان به فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی پی برد. تأثیر اندیشههای مولانا بر سبک مثنوی بسیار شبیه به تأثیری است که فلسفه اشراقی هانریبرگسون و آرای او درباره زمان بر جریان رمـان نویسـی قرن حاضر و ظـهور سبـک جریان سیـال ذهن گذاشتـه است. جریانهای دیالکتیک و پارادوکسیکال خودآگاهی و ناخودآگاهی در مسیر داستانسـرایی مولانا، سبب گـذر وی از مراحل سهگانه روانشناسی و پایایی ردپایی این تضاد در داستانهای مثنـوی گردیـده است. از این رو در این مقاله به واکاوی درگیریهای ذهنی مولانا در حکایت ایاز در تطبیق با آراء یونگ و فروید پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تجلّی و تلاقی هفت شهر عشق در آثار مولانا و پائولو کوئیلو
شهریار حسن زادهادبیات تطبیقی، پنجره ای گشوده شده به دنیای یکرنگی ها است که علی رغم فواصلزمانی و بُعد مکانی، وجوه مشترک اندیشه های عرصة فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ می نمایاند و حقیقت حال انسان ها را در چهرة بزرگان عاشق متجلی می سازد.عرفان، سرچشمة الهام او است و ، نیکلسون مو چکیده کاملادبیات تطبیقی، پنجره ای گشوده شده به دنیای یکرنگی ها است که علی رغم فواصلزمانی و بُعد مکانی، وجوه مشترک اندیشه های عرصة فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ می نمایاند و حقیقت حال انسان ها را در چهرة بزرگان عاشق متجلی می سازد.عرفان، سرچشمة الهام او است و ، نیکلسون مولانا جلال الدّین محمد که به نوشتة وی را عظیم ترین شاعر عارف تاریخ دانسته و استاد فروزانفر او را معدن حقایق آربری 209 (، آوای دل بر جهان انداخته : و سرچشمة فیّاض معرفت خوانده است )یوسفی، 1370و قرن ها است که ابنای بشر را مجذوب خود ساخته است. از آن طرف، پائولو کوئیلو )متولد1947 ، برزیل( به عنوان اندیشمندی که فراز و نشیب زندگی اش از سیر و سلوک عرفانیگذشته و با رنگ و لعاب معرفتی شرقی، به ویژه نسیم مثنوی مولانا، نکهت افزا شده،چهرة ماندگار یافته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است که تجلی و تلاقی هفت شهرعشق را در اندیشه های این دو عاشق عارف آشکار سازد و با چشم اندازی از پیوستگیدر سرچشمة اندیشه های آسمانی و روح خداشناسی به صورت تطبیقی در عرفان شرق وغرب، جایگاه ادب ایرانی را در فراسوی مرزها ترسیم کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مفهوم آزادی در اندیشه حافظ و مولانا و تطبیق آن با تفکر اگزیستانسیالیسم
زهره وفایی فرد میرجلال الدین کزازیدو اندیشمند صحنه ادب ایران، مولانا و حافظ بسیار پیشتر از اندیشمندان باخترزمین در بسیاری از زمینههای فردی و اجتماعی انسان اندیشیدهاند، و این اندیشهها را با زبان هنری بیان کردهاند. یکی از این زمینههای فکری بحث آزادی و اختیار انسان است که از آن به عنوان مهمترین حقیق چکیده کاملدو اندیشمند صحنه ادب ایران، مولانا و حافظ بسیار پیشتر از اندیشمندان باخترزمین در بسیاری از زمینههای فردی و اجتماعی انسان اندیشیدهاند، و این اندیشهها را با زبان هنری بیان کردهاند. یکی از این زمینههای فکری بحث آزادی و اختیار انسان است که از آن به عنوان مهمترین حقیقت وجودی انسان، به عنوان خلیفه خدا بر روی زمین، یاد میکنیم. در این مقاله نویسندگان ضمن تبیین اهمیت آزادی در آثار و اندیشههای حافظ و مولانا، سعی در بررسی شباهت و افتراقهای نظریهها و اندیشههای آنان در زوایای گوناگون وجود انسانی با نوع بیش انسانمدارانه در باخترزمین دارند. بر آنایم که اندیشههای متفکران باخترزمین را با اشعار مولانا و حافظ که آزادی به عنوان محور اصلی اندیشههای انسانمدارانه آنان قرار دارد، مورد بررسی قرار داده و با نگاهی تطبیقی اندیشههای آنان تحلیل شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - نقش عشق در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه مولانا(با تأکید بر مثنوی معنوی)
اسماعیل صادقیلر پرویز ضیاء شهابی امیرعباس علی زمانیمثنوی معنوی مولوی، متضمّن عمیقترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده چکیده کاملمثنوی معنوی مولوی، متضمّن عمیقترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده است. دو مبحث عشق و فنا از جمله آن مفاهیمی هستند که مولانا در مثنوی به آنها پرداخته است. نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانهای، با هدف بررسی دو مقوله عشق و فنا با تکیه بر دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی، نخست به توصیف عشق و فنا، و سپس به تبیین و تحلیل این دو مقوله و یاریگریِ عشق به سالکِ عارف در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه عرفانی مولانا در مثنوی معنوی خواهد پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - برجستهسازی در غزلی از مولانا
عقیل عبد الحسین محمد مالکیتحقیق حاضر با رویکردی از تحلیل ساختاری به نام برجسته سازی فرم و محتوای غزلی از مولانا را مورد بررسی قرار میدهد. برجسته سازی به معنای ظرفیت شاعر در بکارگیری بازیهای زبانی و موسیقایی و امکانات هنری خود است. به گونهای که طرز بیان خود آشنازدا و برجسته ساز باشد. مولانا با چکیده کاملتحقیق حاضر با رویکردی از تحلیل ساختاری به نام برجسته سازی فرم و محتوای غزلی از مولانا را مورد بررسی قرار میدهد. برجسته سازی به معنای ظرفیت شاعر در بکارگیری بازیهای زبانی و موسیقایی و امکانات هنری خود است. به گونهای که طرز بیان خود آشنازدا و برجسته ساز باشد. مولانا با بهره گیری از سازههای برجستگی متن از قبیل بازی های آوایی، واژگانی، نحوی و موسیقایی، هماهنگی جالب میان ساختار و محتوا را نوآوری کرد. هدف این مقاله در این است که تصویری را از درجه هنری و برجستگی مولانا به دست دهیم. در این تحقیق از روش تحلیلی- توصیفی بر طبق رویکرد ساختاری بهره برده شد تا غزل را از لحاظ برجسته سازی آوایی، واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. یافته تحقیق حاضر این است که مولوی با یاری جستن از نوآوری های ساختاری و معنایی، زبان شعری خود را از هنجار معمول در اشعار دیگران جدا و متمایز کرده است. زیباشناختی غزل مولانا در هنر بهرهگیری مناسب و متَقَدِّم از همین مؤلفه ساختاری و معناشناختی تحقق یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - مفهوم عشق از دیدگاه مولانا و یونس امره
حسین آریان لیلی عباسی منتظریعشق یکی از اصول و آموزههای اساسی در جهانبینی عرفانی اکثر عرفاست. بسیاری از آنها عشق را شرط اساسی در سیر و سلوک برای وصول به حق و رسیدن به معرفت و یقین میدانند. در مکتب مولانا نیز این مسأله از جایگاه والایی در رسیدن آدمی به کمال و شناخت ذات احدیت برخوردار است. با توج چکیده کاملعشق یکی از اصول و آموزههای اساسی در جهانبینی عرفانی اکثر عرفاست. بسیاری از آنها عشق را شرط اساسی در سیر و سلوک برای وصول به حق و رسیدن به معرفت و یقین میدانند. در مکتب مولانا نیز این مسأله از جایگاه والایی در رسیدن آدمی به کمال و شناخت ذات احدیت برخوردار است. با توجه به تأثّر شدید یونس امره( شاعر عارف ترک) از مکتب و ایدئولوژی مولانا، این مقوله در اشعار وی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار گشته و به نقطه محوری در اندیشه و تفکر او تبدیل شده است؛ لذا در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی این مفهوم با استناد به اشعار عرفانی مولانا و یونس امره بپردازیم. در حقیقت هدف ما تحلیل دیدگاههای مشترک و متفاوت هر دو شاعر نسبت به عشق و ماهیت آن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - ساختمان مفهومی بسامدهای طبیعت در شعر منوچهری دامغانی و غزلیات مولانا
شهره چلیپا حبیب اله جدید الاسلام احمدرضا کیخای فرزانهشناخت بسامدهای طبیعتگرایانه در شعر منوچهری و مولانا میتواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بیتردید جذابیت و جاذبه آفرینیهای منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و ماد چکیده کاملشناخت بسامدهای طبیعتگرایانه در شعر منوچهری و مولانا میتواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بیتردید جذابیت و جاذبه آفرینیهای منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و مادی طبیعت، از او به عنوان بزرگترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی یاد میکند. مولانا نیز غواص اقیانوس معرفت است و در شعرش صورتی ترکیبی از صور خیال آفاقی و انفسی از طبیعت و تصاویر اجزاء طبیعت ارائه میدهد. مقایسه طیفهای معمول و معناگرایانه از عناصر طبیعت در شعر منوچهری(طبیعتگرای صرف) و غزلیات مولانا به عنوان شاعری که نگاهی عرفانی به طبیعت دارد اساس این مقاله قرار گرفته است. بررسی تطبیقی جذابیتهای بسامدهای طبیعت در شعر این دو شاعر چشم انداز تحلیل طبیعتگرایی در شعر فارسی را گستردهتر میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بررسی معناشناسی گفتمان خاموشی در تخلص مولانا بر اساس غزلیات شمس
زهرا ایرانی ملک محمد فرخزاد رضا حیدری نوریبر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات دربارۀ نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. به عقیده آنها این الگوی ارتباطی در تمام کنشهای ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینهای دارد که چکیده کاملبر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات دربارۀ نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. به عقیده آنها این الگوی ارتباطی در تمام کنشهای ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینهای دارد که یا رمز کلامی است یا در قالب کلام گنجانده میشود. عارف آن هنگام که میخواهد جهانی را نشان دهد که در آن الفاظ کارکرد خود را از دست میدهند، گاه به نقل داستانهایی در ستایش خاموشی میپردازد و گاه خود نیز خاموش میشود. با توجه به الگوی ارتباطی یاکوبسن میتوان از خاموشی در فرآیند ارتباط به خوبی بهرهمند شد و لذت حاصل از دریافت سکوت را در شش نقش ارتباطی گفتار جستوجو نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که کاربرد برخی از نقشهای ارتباطی سکوت در کلام مولانا مانند نقش ترغیبی و نقش ارجاعی دارای بسامد بیشتری است. بررسی معناشناسی گفتمان خاموشی در تخلص مولانا بر اساس غزلیات شمس پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - بررسی تحلیلی نمادها و عناصر اسطورهای مشترک در شاهنامه و غزلیات شمس
آسیه قوامی فرهاد براتیموضوع غزلیات شمس، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧـﺎ ﺟﻼل اﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجود چکیده کاملموضوع غزلیات شمس، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧـﺎ ﺟﻼل اﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در غزلیات شمس داشته اند، پرداخته ایم. عناصر، موجودات و شخصیت های مورد بررسی در این مقاله عبارتاند از رستم، زال، کیقباد، سهراب، اسفندیار، ضحاک، کیکاووس، مانی، کیخسرو و موجودات افسانه ای همچون کوه قاف، هما، عنقا و سیمرغ که مهم ترین منبع آن ها، شاهنامه فردوسی است. نتیجه پژوهش این است که مولانا با استخراج عناصر اسطوره و حماسه از آثار گران سنگ حماسی از جمله شاهنامه فردوسی، از این عناصر در جهت تبیین هر چه بهتر مضامین و مفاهیم عرفانی در غزلیات شمس سود جسته است؛ تا جایی که پژوهشگران ادبیات عرفانی، آن را نمونه بارز و ارزشمند حماسه عرفانی دانسته اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تحلیل تطبیقی اصالت بشر از دیدگاه مولانا با اندیشههای ژان پل سارتر
معصومه صادقیاصالت بشر یا وجود مسألهای فلسفی است که در طول تاریخ زندگی انسان همواره دغدغه فلاسفه و متفکران غرب و شرق بوده است. اگزیستانسیالیستهای غربی بهخصوص سارتر بر ماهیت فرامادی و فرامعنوی انسان تأکید داشته وجود را بر ماهیت مقدم میدارند؛ حال آنکه ماهیت وجودی انسان در عرفان اس چکیده کاملاصالت بشر یا وجود مسألهای فلسفی است که در طول تاریخ زندگی انسان همواره دغدغه فلاسفه و متفکران غرب و شرق بوده است. اگزیستانسیالیستهای غربی بهخصوص سارتر بر ماهیت فرامادی و فرامعنوی انسان تأکید داشته وجود را بر ماهیت مقدم میدارند؛ حال آنکه ماهیت وجودی انسان در عرفان اسلامی بهخصوص اندیشه و آثار مولوی به ویژه در غزلیات شمس دارای دو بعد مادی و معنوی است که ماهیت یا چیستی اش بر وجودش تقدم دارد. یافته های تحقیق که به روش اسنادی و بررسی توصیفی به دست آمده، بر آن است که تفاوت در تعریف ماهیت انسان نزد سارتر و مولانا موجب شده تا اصالت وجود نزد ایشان متمایز باشد. سارتر با رد الهیات، ماهیت وجودی انسان را نهایتاً اخلاقی می داند که با مرگ پایان می پذیرد. در مقابل مولوی برای وجود انسان دو ماهیت روحانی و مادی می شناسد که با خودآگاهی می تواند با گذر از جهان مادی و رسیدن به دنیای معنوی، به ازلیت و ابدیت دست یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - تطبیق دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری در باب مسأله مراتب تحقق انسان کامل
محمد بندانی ترشکی فرج الله براتی گودرز شاطریبین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهتهای وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آنها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر چکیده کاملبین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهتهای وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آنها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر این است که مولانا و اقبال لاهوری اعتقاد دارند که در سلسله مراتب وجود، انسان به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه عالم گذاشته و یا به قولی متأخّر زمانی است، ولی علت اصلی و غایی آفرینش محسوب میگردد و خلاصه و اشرف تمام مخلوقات به شمار میرود. از مشترکات دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری میبایست به نوع نگاه آنها به انسان به عنوان موجودی دو بعدی و دارای مراتب، غایت خلقت بودن انسان کامل و برتری انسان بر سایر موجودات اشاره کرد. نتایج حاکی از آن است که اقبال لاهوری علاوه بر شباهت نگرش به مولانا به فلسفه تربیتی انسان توجه دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی تطبیقی داستان «زیباترین کتاب دنیا» اثر اریک امانوئل اشمیت و دیدگاه های مولانا در مثنوی معنوی
لیلا هاشمیان بهزاد اتونیاریک امانوئل اشمیت- داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تأثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تأثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی بر می خوریم که سالها چکیده کاملاریک امانوئل اشمیت- داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تأثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تأثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی بر می خوریم که سالها پیش مولانا همان مطالب را در در مثنوی خود آورده است.مقالۀ حاضر، تلاشی است برای تبیین و تشریح وجوه اشتراک این دو اثر ارزشمند و تأیید بیشتر این مطلب که اشمیت در آثارش از آثار مولانا بهره جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - بررسی تطبیقی نسبت درد و رنج و معنابخشی به زندگی از نظر مولانا و جان هیک
گودرز رازانی فرج الله براتی میثم امانیوجود درد و رنج به عنوان یکی از امور غیر قابل انکار برای هر انسانی است و همواره خاستگاه درد و رنج، دلایل وجودی و فواید و مضرّات وجود این امور، مورد سؤال بوده و میباشد. در این مقاله با امعان نظر به دیدگاه و جهان بینی خاص مولانا و جان هیک، در زمینه وجود درد و رنج و نوع نگ چکیده کاملوجود درد و رنج به عنوان یکی از امور غیر قابل انکار برای هر انسانی است و همواره خاستگاه درد و رنج، دلایل وجودی و فواید و مضرّات وجود این امور، مورد سؤال بوده و میباشد. در این مقاله با امعان نظر به دیدگاه و جهان بینی خاص مولانا و جان هیک، در زمینه وجود درد و رنج و نوع نگاه ایشان به آلام موجود در این عالم، راهکارهای برونرفت، کاهش عملی آثار آنها و معنابخشیدن به زندگی، سخن خواهیم راند. در پایان اثبات خواهیم کرد که مولانا و جان هیک با وجود فاصله مکانی و زمانی بسیاری که با هم داشتهاند و همچنین اختلافات نظر جزئی در بعضی زمینهها، نظیر هبوط انسان؛ دارای نگرش عالی نسبت به مسأله درد و رنج بوده و دارای اشتراکات بنیادین نظری زیادی در این خصوص میباشند؛ به نحوی که میتوان اندیشههای آنها را در یک راستا و مطابق با هم دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسی راهبردهایی در ایجاد ارتباط مؤثر بین فردی از نگاه مولانا در مثنوی
راضیه سلمانپور رضا اشرف زادهارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط چکیده کاملارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط با خود است. او با بهره گیری از آموزه های قرآنی، سیره معصومین، تجربیّات روحانی و قدرت فهم انسان شناسانه ممتازش، به خوبی توانسته است به پیچیدگی شخصّیت و روح انسان پی برد، و با اشراف بر ویژگی های روانی انسان و شناخت نیازهای بشری، راهبردهای ارزشمندی را برای سلامت روح و جسم انسان، داشتن زندگی سالم و ارتباط مؤثر ارائه کند.نگارندگان در این پژوهش میکوشند، بعد از شرح دو ارتباط انسان با خود و دیگران و خودپذیری به عنوان مقدمهای بر خودشناسی، نگرش مولانا و راهکارهای او را در برقراری ارتباط صمیمانه بین فردی در مثنوی بیان کنند و با روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی در مثنوی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن راهبردها بپردازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی عمدهترین مسائل وعظی و تربیتی در آثار ابوسعید ابوالخیر و مولانا
فارس شریفی مهناز بازگیر منصوره ثابت زادهاز آنجا که مجلس وعظ یکی از نشستها و حلقههای فرهنگی تربیتی در میان صوفیان محسوب میشد در اینگونه مجلسها، واعظی در جمع حاضران و مستمعان با موضوعیّت وعظ و ارشاد و پند و اندرز سخن میگفت به آن سخنان نیز اصطلاحاً مجلس گفتهاند. نظیر روزی شیخ ابوسعید قدس الله روحه العزیز د چکیده کاملاز آنجا که مجلس وعظ یکی از نشستها و حلقههای فرهنگی تربیتی در میان صوفیان محسوب میشد در اینگونه مجلسها، واعظی در جمع حاضران و مستمعان با موضوعیّت وعظ و ارشاد و پند و اندرز سخن میگفت به آن سخنان نیز اصطلاحاً مجلس گفتهاند. نظیر روزی شیخ ابوسعید قدس الله روحه العزیز در نیشابور مجلس میگفت. هدف از این پژوهش آگاهی از مجالس صوفیه، کیفیت برگزاری آنها و شناخت زبانِ خطابه و همچنین بررسی موضوعات مطرحشده در این مجالس است، تکیه این پژوهش کتب حالات و سخنان ابوسعید ابی الخیر، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، مجالس سبعه مولانا و مناقب العارفین میباشد. در این پژوهش، سبک کلی مجالس صوفیه و محتوای سخنان ابوسعید ابوالخیر و مولانا در این مجالس بررسی شد. ابوسعید ابی الخیر و مولانا از جمله صوفیانی هستند که افراد بسیاری در مجالس آنان دچار تحول درونی و انقلاب فکری گردیده و به راه حق و حقیقت ایمان آوردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - بررسی کرامات امام علی(ع) در اشعار مولانا جلال الدین بلخی
غلامعلی آریا وحیده داداش زادهکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام چکیده کاملکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام علی(ع) به عنوان شخصیتی دینی و مذهبی غیر قابل انکار است. مأثورات عرفانی امام علی(ع) در آثار عرفا و شعرا منبع الهامات شعری و نویسندگی این گروه از جامعه گردید. مولانا به عنوان یکی از عرفا و شعرا برجسته در نضج و گسترش عرفان اسلامی نقش بیبدیلی ایفا نموده است و بررسی آثار وی برای درک بهتر ظرایف این عرصه میتواند راهگشا باشد. این مقاله در صدد است، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی کرامات امام علی(ع) در آثار مولانا جلال الدین رومی بپردازد. این پژوهش بر آن است که نشان دهد که علیرغم سنی مذهب بودن مولانا، وی ارادت خالصانهای نسبت به امام علی(ع) داشته و همواره از کرامات ایشان در اشعار و فحوای کلامش یاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - عقل و عشق از دیدگاه مولانا و حافظ
ریحانه کمانهعشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوههای گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین میکند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر برر چکیده کاملعشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوههای گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین میکند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر بررسی و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت بیان شده است. اگرچه میتوان گفت عشق زمینی و آسمانی دو رنگ اصلی عشق هستند و عشق به قدمت عمر و گستردگیاش، وسیع و مبهم است اما تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا و حافظ درباره عشق میتواند در روشنگری پیچیدگیهای این موضوع جهانشمول مؤثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونهای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بحث عقل و عشق از مباحث بسیار مهم و کلیدی شعر مولانا و حافظ است. لذا در این نوشتار به بحث و تفحص در خصوص عقل و عشق در این دو اثر پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - آیات توبه در اشعار ابن فارض و مولوی
سید امیر محمود انوار فاطمه احمدی طاهره چال درهقرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی به توبه توجه ویژه کرده است و از مومنان می خواهد که توبه کنند و به سوی خدا بازگردند تا رستگار شوند و از آنجا که یکی از مظاهر قرآن تجلّی آن در ادبیات عرفانی است برخی از عرفای بزرگ، توبه را به عنوان اول منزل و مقام ذکر کرده اند و نقش بنیادین آن چکیده کاملقرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی به توبه توجه ویژه کرده است و از مومنان می خواهد که توبه کنند و به سوی خدا بازگردند تا رستگار شوند و از آنجا که یکی از مظاهر قرآن تجلّی آن در ادبیات عرفانی است برخی از عرفای بزرگ، توبه را به عنوان اول منزل و مقام ذکر کرده اند و نقش بنیادین آن را خاطرنشان کرده اند. ابن فارض مصری و جلال الدین محمد بلخی دو شاعر عارف در عرصه ادب عربی و پارسی هستند که در مسیر سیر و سلوک خویش حقایق قرآنی برایشان ظهور کرده است. در این مقاله اشعار این دو عارف گرانمایه در باب توبه را بررسی کرده ایم و سپس به وجوه اشتراک و افتراق توبه در دیدگاه آنان پرداخته ایم و آنچه بدان دست یافته ایم: مضامین و مفاهیم مشترک که شامل نقض توبه توسط عشق و توبه نصوح می باشد و وجوه افتراق در برگیرنده توبه موسویه در شعر ابن فارض و توبه محمدیه و مسخ دل در اشعار مولانا است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - تجلی کلام علی (ع) در مثنوی معنوی و دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی
محمد حسین سازگاربرجسته ترین ویژگی آثار منظوم و منثور فارسی که گنجینه عظیم فکر و فرهنگ ماست بهرهمندی عارفان و شاعران بزرگ از فرهنگ غنی اسلام و علوم و معارف آسمانی است و در این میان نهج البلاغه جایگاهی ویژه و درخور تأمل دارد. این پژوهش تلاشی است برای تبیین بهرهگیری دو تن از مشاهیر این چکیده کاملبرجسته ترین ویژگی آثار منظوم و منثور فارسی که گنجینه عظیم فکر و فرهنگ ماست بهرهمندی عارفان و شاعران بزرگ از فرهنگ غنی اسلام و علوم و معارف آسمانی است و در این میان نهج البلاغه جایگاهی ویژه و درخور تأمل دارد. این پژوهش تلاشی است برای تبیین بهرهگیری دو تن از مشاهیر این سرزمین از سخنان حضرت علی (ع) در نهج البلاغه. در این مقاله سعی شده است تأثیر این شاهکار بلاغت و شیوایی و مفاهیم بلند و ملکوتی آن در مثنوی معنوی و دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی به طور دقیق تطبیق و بازخوانی شود. انتخاب بیت هایی از دیگر شاعران در موضوع مورد بحث بر تنوع و غنای مطلب افزوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - الإمام علی (ع) ودرس الإخلاص
سیدابراهیم آرمن راحلة ارسنیعتبر الاخلاص وصدق النیات زینة لکل إنسان؛ والتحلی بهذه الزینة لیس من السهل الیسیر بل یتطلب من الإنسان سنوات من الترویض لتتحقق لدیه هذه الصفات.والإسلام شجّع المسلمین علی التحلی بهذه الصفات کما شجعهم علی الأخلاق الحسنة. ومن جانب آخر نری أن حیاة الأنبیاء والأتقیاء عامرة ب چکیده کاملیعتبر الاخلاص وصدق النیات زینة لکل إنسان؛ والتحلی بهذه الزینة لیس من السهل الیسیر بل یتطلب من الإنسان سنوات من الترویض لتتحقق لدیه هذه الصفات.والإسلام شجّع المسلمین علی التحلی بهذه الصفات کما شجعهم علی الأخلاق الحسنة. ومن جانب آخر نری أن حیاة الأنبیاء والأتقیاء عامرة بالاجتهاد للوصول إلی الأخلاق الحسنة وللابتعاد عن الرذائل الأخلاقیة.لیس من الیسیر للإنسان أن یتغلب علی النفس الأمارة بالسوء، کما لیس من السهل أن یسیطر علی غضبه وأنانیته.ولهذا قیل: الجنة حفت بالمکاره والنار حفت بالشهوات. یهدف هذا المقال إلی دراسة جانب من الجوانب الأخلاقیة للإمام علی (ع) إذ نراه قمة الأخلاق الفاضلة، وقدوة الإخلاص فی أقواله وأعماله.فالمقال یقدم حکایة طریفة لحیاة هذا الإمام الهمام فی إحدی الغزوات، والحکایة نقلها مولانا جلال الدین فی المثنوی المعنوی، إذ صور الإمام (ع) فارسا شجاعا، مسیطرا علی غضبه وأنانیته، إلی جانب تمسکه العظیم بالقیم الأخلاقیة، والمبادئ الإنسانیة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - فلسفة القصّة عند مولانا
بهروز حسن نژادالقصّة روایتها، دأب دؤوب، ونقلها سنّة سنیة فی تاریخ الأدب. لایمکن استقلال القصّة عن الأدب وانفکاکها منها. کلاهما یعالجان الإنسان لغة وحسّا. لیس من البعید عن الذهن أن ترجع قدمة روایة القصّة ماضیها ولاحقتها إلی تاریخ التفکر الإنسانی والشعور البشری. لذلک من الصّعب أن نرسم چکیده کاملالقصّة روایتها، دأب دؤوب، ونقلها سنّة سنیة فی تاریخ الأدب. لایمکن استقلال القصّة عن الأدب وانفکاکها منها. کلاهما یعالجان الإنسان لغة وحسّا. لیس من البعید عن الذهن أن ترجع قدمة روایة القصّة ماضیها ولاحقتها إلی تاریخ التفکر الإنسانی والشعور البشری. لذلک من الصّعب أن نرسم رسما معلوما بها ونحدّد حدّا تاریخیا لها. هناک علاقة عجیبة ومعجبة بین التّفکر الدّینی وروایة القصّة والأسطورة. التّفکر الدّینی یتمسّک دائما بالمحسوسات والتّصورات حتّی ینقل المدرکات والمعانی ومن هنا یتّصل بالقصّة سواء رمزیة، أو غیر رمزیة. هذه سنّة راسخة وغالبة فی الکتب الدینیة لاسیما القرآن الذی ملیء منها.حیث العرفان لغته ولباسه رمز یرتبط بالقصّة وتنبثق منها الرموز وتنبت منها الأسرار، قابلة للتاویل، وحاملة للتحویل فی کلّ الأعصار. مولانا جلال الدین بوصفه خرّیج هذا المکتب وتلمیذ هذه الحضارة الذکی، ینظر القصّة نظرة خاصّة بها. القصّة عنده فخّ لاصطیاد المعانی، وهذا المقال یدرس القصّة وفلسفتها عنده. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - بازتاب غزلها و مثنوی مولانا از سعدی تا صائب
روح الله مظفریبیگمان یکی از چکادهای شکوهمند ادبیات فارسی، مولانا جلالالدین بلخی (604-672) است. گرچه به فرمودۀ خودش در ادبیات فارسی و عرفان از پی سنایی و عطّار آمده است ولی سرآمد تمام سرایندگان شعر و ادب عرفانی به شمار میرود. این سوختۀ عقل و عشق که در سدۀ هفتم هجری میزیسته و به دل چکیده کاملبیگمان یکی از چکادهای شکوهمند ادبیات فارسی، مولانا جلالالدین بلخی (604-672) است. گرچه به فرمودۀ خودش در ادبیات فارسی و عرفان از پی سنایی و عطّار آمده است ولی سرآمد تمام سرایندگان شعر و ادب عرفانی به شمار میرود. این سوختۀ عقل و عشق که در سدۀ هفتم هجری میزیسته و به دلیل کوچیدن از شرق به غرب ایران زمین، تا سدۀ نهم در غربت غربیه از دید تاریخنگاران و سرایندگان ادب فارسی مهجور ماند تا این که در سدۀ نهم عبدالرحمن جامی (817-818) عارف و شاعر برجستۀ در تذکرۀ نفحات الأنس خود به معرّفی او پرداخت و اطلّاعات سودمندی دربارۀ مولانا جلالالدین و خاندان و استادانش ارائه کرد. از سدۀ نهم است که آتش شوق مولانا سرزمینهای مرکزی و شرقی پارسی زبانان را دامن میگیرد. البته شیخ اجل سعدی به دلیل جهانگردی، به قول خودش در بوستان با دوستان به روم برای دیدار مولانا عارف پاکیزه بوم رفته است که مستثنی از بیخبران از احوال مولانا میباشد. از نیمۀ دوم سدۀ نهم است که شیفتگان مولانا برای زیارت تربتش به قوینه میشنابند و سرایندگان ادب فارسی به نظیره پردازی، تضمین و مضمون پذیری از غزلها و مثنوی شریف او میپردازند. عرفا به شرح مثنوی و شعرا به استقبال غزلهای پرشور او اقدام میکنند. نگارنده این گفتار بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی به معرفی تعدادی از بزرگان ادب فارسی از سعدی تا صائب که در غزلسرایی به مولانا اقتدا کرده و به اقتفای او رفتهاند بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - بررسی و مقایسه تصاویر آتش در ادبیات حماسی و عرفانی با تأکید بر شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا
افشین وزیری علی محمد موذنیآتش یکی از عناصر بنیادی در پیدایش هستی و نیز مهمترین جلوة حیات در طبیعت برای انسان است. عنصر آتش از بدو زندگی تابهحال در میان تمام انسانها و آیینها دارای قداست و اهمیتی والا بوده است. این عنصر در افکار و سرودههای دو شاعر بزرگ زبان و ادبیات فارسی، یعنی فردوسی و مولا چکیده کاملآتش یکی از عناصر بنیادی در پیدایش هستی و نیز مهمترین جلوة حیات در طبیعت برای انسان است. عنصر آتش از بدو زندگی تابهحال در میان تمام انسانها و آیینها دارای قداست و اهمیتی والا بوده است. این عنصر در افکار و سرودههای دو شاعر بزرگ زبان و ادبیات فارسی، یعنی فردوسی و مولانا نیز همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و به اشکال مختلف در آثار آنان متجلی گردیده است. فردوسی آتش را آخشیج برتر عنوان نموده و در نظر او آتش سرچشمه ویژگیهای بنیادین دیگر از قبیل گرما، سرما، خشکی و تری است. ویژگیهای اساطیری آتش در شاهنامه مانند آتش آزمون و آتش تطهیر بسیار پررنگ و نمادین است. آتش در اشعار مولانا در قالبهای تمثیل، تلمیح، استعاره، نماد و غیره بهکاررفته است. آتش در اشعار مولانا در مصداق آتش حق و تجلیات وی، آتش انبیا، آتش عشق، آتش جهنم، آتش نفس و غیره به چشم میخورد که همگی برای تبیین معرفت، عشق و جلوههای آفرینش بهکاررفته است. در این مقاله به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی، تصاویر آتش در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا موردبررسی قرارگرفته است. کارکردهای معرفت، عشق و پاککنندگی آتش عمدتاً تحت تأثیر اسطورهها بوده و ازلحاظ رویکرد نقاط مشترک زیادی با شاهنامه فردوسی دارد؛ اما در تحلیل رویکرد عارفانه شعر مولانا و تصاویر او از آتش درمییابیم که مجردّات فکری شاعر به طور رمزگونه بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - چالش کهنالگوی آنیما در داستان مرد اعرابی مولانا
آزاده ابراهیمی پور صابر امامی عبدالحسین فرزاداشعار مثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست، به دلیل پیچیدگی معنایی و هنر ورزیهای زبانی، همواره از متـون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و دربارۀ آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهنالگویی آثـار ادبـی از فـروع نقـدهای روانشناختی است که در دهههای اخیر همچون چکیده کاملاشعار مثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست، به دلیل پیچیدگی معنایی و هنر ورزیهای زبانی، همواره از متـون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و دربارۀ آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهنالگویی آثـار ادبـی از فـروع نقـدهای روانشناختی است که در دهههای اخیر همچون تحقیق میانرشتهای دیگر رونق و روایی یافته است. ایـن مقاله کـه بـه بررسـی مضامین و تصاویر کهنالگویی آنیما در نهاد انسانی مرد اعرابی میپردازد، راه را برای ژرف کاویهای بعدی آثار ادبـی میگشاید و نشاندهنده جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون مولانا است. در این پژوهش با دید مکتـب روانکـاوی یونـگ و از منظر کهنالگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرارشونده آنیما در داستان مرد اعرابی او پرداختهشده اسـت؛ بررسی مقایسههای چهره مرد اعرابی با کهنالگوی آنیما یونگ، نشاندهنده شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - بررسی و تحلیل مسئله شفاعت از دیدگاه غزالی و مولانا در مثنوی
عاشور حسن زاده عرب فریدون طهماسبی فرزانه سرخی علی محمد گیتی فروزشفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همۀ مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قی چکیده کاملشفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همۀ مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قیامت مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بوده است. غزالی قسم دیگری را بدان افزوده و علما را نیز شایسته شفاعت دانسته است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بیان مفهوم، ماهیت شفاعت و گستره آن در نظام توحیدی و معادی پس از تبیین مستندات قرآنی و موضع مکتب های مختلف کلامی در موضوع شفاعت به بررسی آرا غزالی و مولانا در مثنوی پرداخته است. با نگاهی به مثنوی، می توان دریافت گسترهای که مولانا برای شفاعت قائل بوده، وسیع تر از معتقدات بیشتر اندیشمندان هم عصر اوست؛ اشاعره و معتزله پیامبر اسلام (ص) را شفاعت کننده می دانند و در مورد سایر شفعاء نظریه خاصی ارائه نکرده اند. معتزله شفاعت را در ازدیاد نعمت های مومنان بهشتی و اشاعره آن را در کاستن عذاب فاسقان و ظالمان می دانند. از دیدگاه آنان هر پیامبر شفاعت کننده امت خویش است. اما از نگاه توحیدی مولانا حق تعالی رحمتش بر غضبش پیشی دارد و معیار خداوند در آفرینش و معاد، بر شفاعت، کَرَم و رحمت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - بررسی و مقایسۀ نظرگاه خاص مولانا و شمس تبریزی دربارۀ انبیاء الهی و بزرگان دین
زهرا بیاتیانی حمیدرضا اردستانی فرزانه یوسف قنبری نصرالله امامیاشاره به قصۀ انبیا، یکی از موضوعاتی است که در اکثر متون ادب فارسی؛ بهویژه در ادبیات عرفانی به آن اشاره شده است. مولانا و شمس تبریزی دو عارف بزرگ ادب فارسی اند که بر روی اندیشه و افکار یکدیگر، تأثیرگذار بودند و با ترویج افکار و اندیشه های خود، سبب رونق و غنای ادب عرفا چکیده کاملاشاره به قصۀ انبیا، یکی از موضوعاتی است که در اکثر متون ادب فارسی؛ بهویژه در ادبیات عرفانی به آن اشاره شده است. مولانا و شمس تبریزی دو عارف بزرگ ادب فارسی اند که بر روی اندیشه و افکار یکدیگر، تأثیرگذار بودند و با ترویج افکار و اندیشه های خود، سبب رونق و غنای ادب عرفانی شدند. پژوهشگران، پژوهشهای متعددی در زمینۀ تشابهات و نکات اشتراک این دو عارف پرداختهاند، اما در خصوص جایگاه و مقام انبیاء در اندیشۀ این دو، پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. در این جستار نگارندگان، تلاش نموده اند به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانهای، به بیان تضادها و تفاوتهای نظرگاه خاص مولانا و شمس تبریزی دربارۀ انبیاء و بزرگان دین بپردازند. با بررسی آثار مولانا و شمس میتوان نتیجه گرفت که مولانا در سراسر مثنوی و همچنین در فیه مافیه به زندگی و داستان پیامبران پرداخته است تا از طریق داستان، علاوه بر جذب مخاطب و ایجاد رضایت و خرسندی به اندرز و نصیحت او بپردازد و دشواریهای راه سلوک را برای کسانی که بیواسطه توان درک و فهم این مراحل و مراتب را ندارند در قالب داستان، آسان و قابل فهم گرداند. شمس تبریزی بر اساس آرا و اندیشه های خاص خود به داستان پیامبران در گفتارش پرداخته است؛ اما چون هدف او آموزش و نصیحت نمی باشد، مانند مولانا به داستانپردازی و گاهی اوقات به نتیجه گیری هم چندان توجهی ندارد و در داستان پیامبران، بسیاری از اوقات به یک یا حداکثر دو رویداد در زندگی پیامبری توجه کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - بررسی عنصر آتش در ایران باستان و چگونگی بازتاب آن در اندیشۀ مولانا
سهیلا ذوقییکی از عناصر سازنده و بنیادی در جهان مادّی که همواره نقش ارزشمندی در زندگی بشر ایفا کرده است، آتش است. هر چه در جهان وجود دارد همگی به نوعی با این عنصر مقدّس در ارتباط است. آتش از دیرباز دراساطیر ایرانی، جایگاه ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبۀ اخلاقی و معنوی داد و آن را چکیده کاملیکی از عناصر سازنده و بنیادی در جهان مادّی که همواره نقش ارزشمندی در زندگی بشر ایفا کرده است، آتش است. هر چه در جهان وجود دارد همگی به نوعی با این عنصر مقدّس در ارتباط است. آتش از دیرباز دراساطیر ایرانی، جایگاه ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبۀ اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانۀ زندهای از پاکی و طهارت دانست.با توجه به راز آفرینی و شکوهمندی ذات آتش و نماد بودن آتش در اساطیر و افسانههای اقوام و ادیان گذشته و امروز، درمییابیم که این عنصر همواره با زندگی و حیات انسانها و مناسک و مراسم آیینی آن پیوند داشته است. مسلم است که آتش در پیشینۀ فرهنگی نیاکان ما، باور و اعتقادی دینی بوده است؛ اما امروز میتوان آن را نماد پیوند در فرهنگ گذشته و حال دانست. عارف ایرانی مثل مولانا این آتش را در مکتب عشق و جمال به بیانهای رمزی بیان نموده و دیدار با نور را چون زرتشت در مراحل سیر و سلوک نشان داده و در شهود باطنی به دیدار با نور رسیده است. این آتش همانی است که درگفتۀ مولانا چنین انعکاس یافته است هرکه این آتش ندارد نیست باد و این آتش در شراب معنوی و موسیقی عرفانی و جمال معشوق بروز میکند و عرفان ایرانی را یکسره به رنگ خود درمیآورد. در این گفتار کوشیده میشود تا تفسیر و تحلیلی از آتش در دیدگاه مولانا با روش تحلیلی(کتابخانهای) داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار
شهرام فروغی محمدعلی خالدیان حسنعلی عباسپور اسفدنهدف از این پژوهش بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار بوده است. در این پژوهش، نشان داده شده که مولانا جلالالدین بلخی چگونه در اثر ماندگار خویش، مثنوی معنوی، با طی کردن وادی توحید با سالکان راه طریقت همراه و همگام است. از طرفی چون مثنوی یک اثر تعلیمی ـ تمثیلی چکیده کاملهدف از این پژوهش بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار بوده است. در این پژوهش، نشان داده شده که مولانا جلالالدین بلخی چگونه در اثر ماندگار خویش، مثنوی معنوی، با طی کردن وادی توحید با سالکان راه طریقت همراه و همگام است. از طرفی چون مثنوی یک اثر تعلیمی ـ تمثیلی است به صورت مختصر به بررسی پارهای از داستانها و تمثیلاتی میپردازیم که مولانا در آن به یکی از هفت وادی اشاره کرده است. البته تعداد مقامات در منطق الطیر عطار به طور آشکار هفت وادی ذکر شده است که عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا. در میان شاعران عرفانی، عطار است که مرز مقامات را به خوبی مشخص کرده و کتاب منطق الطیر خویش را بر پایۀ همین هفت مقام بنا نهاده و نظمی مشخص و منطقی در سیر بیان اندیشههای عرفانی خویش داشته و توحید را در منطق الطیر بسیار نمایان بیان نموده است. در نتیجه مولانا در مثنوی بر تعداد مقامات مقید نبوده است و تفکیکی میان آنها قائل نیست. او نیز به نظم و ترتیب آن ها نظر نداشته است و یکی از مهم ترین مقامات را هر دو شاعر توحید می دانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - تحلیل فرمالیستی سه غزل از غزلیات شمس
ژاله اختریار آذر فاطمه امامی مریم ارجمندفرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر چکیده کاملفرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر در این مقاله سه غزل را از دیدگاه فرمالیسم روسی و بر اساس نظریه یاکوبسن و گرامون به روش توصیفی – تحلیلی بررسی کرده است. شایان ذکر است مولانا از طریق واژه های مکرر، توازن، تصویر سازی، استعاره، شیوه بیان، درنگ، تکیه و تاکیدو لحن هایی را در غزل ایجاد کرده است که با بعد عاطفی اثر در تعامل است. نقش هنرسازهها که از اصول فرمالیستهاست جنبه زیبایی شناسی در غزلیات مولانا دارد و موجب ابداع و نوع آوری در ساخت و صورت ابیات شده است تا از طریق توازن، آشنایی زدایی، هنجارگریزی، تصاویر استعاری و مجازی بر غنا و هنری تر شدن غزلیات بیفزاید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - سیمای پیامبر (ص) در مثنوی مولانا
جواد جعفریان پرویز حیدریدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - تحلیل تطبیقی ویژگی های انسان کامل در نگاه مولانا و عطار از منظر تناقض نمایی و اشارات عرفانی
زرین تاج واردی عبدالله مقامیان زادهدر برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند چکیده کاملدر برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند این دریافت را در قالب گزینشی نو از زبان و شیوههای ادبی ارائه دهد در حقیقت به سبکی شخصی دست یافته است. تنها معدودی از شاعران در تاریخ شعر فارسی این توفیق را یافته اند که به این سبک شخصی دست بیابند که بی گمان مولانا و عطّار از ممتازترین و سرآمدترین آن ها هستند. این سبک شخصی را می توان از سه نظرگاه و ساحت مورد بررسی قرار داد.ساحت فکری،ساحت زبانی و ساحت ادبی. متناقض نمایی یا تصاویر متناقض نما شیوه ای بیانی است از ساحت ادبی که با برجسته کردن معنی در قالب الفاظ کم معانی فراوان و غالباً توصیفات غیر قابل بیان را که ناشی از تجربیات شهودی عارف شاعر است بیان می کند.مولانا و عطار به عنوان دو تن از سرآمدان عرصه عرفان اسلامی از این شیوه بیانی و ادبی برای بیان تجربیات شهودی و عرفانی خود در جهت بیان ویژیگی های انسان کامل بهره برده اند. در این مقاله برآنیم تا بعدازآوردن تعریفی اجمالی از متناقض نماو علل به کارگیری آن به مصادیق عینی به کارگیری این شیوه بیانی در معرفی انسان کامل درکلام مولانا و عطار پرداخته شودونشان داده شود که این شیوه بیانی چرا و چگونه وبا چه هدفی برای بیان ویژگیهای انسان کامل به کار می رود . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - تحلیل ساختارى حکایت دقوقى در مثنوى مولانا
فاطمه امامیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - رویکرد «باهمآیی» درترکیبهای وصفی و اضافی مثنوی مولاناجلالالدین محمد بلخی
محمود طاووسی مهدی ماحوزی حامد ذاکریهنجارگریزی یکی از ویژگیهای سبکی مولانا جلالالدین محمد بلخی است. گاهی این هنجارگریزیها جنبهای بسیار هنرمندانه به سخن وی میدهد. در این زمینه پژوهش پیش رو تلاش داشته است تا به بررسی ترکیبهای وصفی و اضافی در مثنوی مولانا بپردازد؛ ترکیبهایی که به صورت دلخواه مولانا، چکیده کاملهنجارگریزی یکی از ویژگیهای سبکی مولانا جلالالدین محمد بلخی است. گاهی این هنجارگریزیها جنبهای بسیار هنرمندانه به سخن وی میدهد. در این زمینه پژوهش پیش رو تلاش داشته است تا به بررسی ترکیبهای وصفی و اضافی در مثنوی مولانا بپردازد؛ ترکیبهایی که به صورت دلخواه مولانا، دچار تغییر در سطح ساخت و معنا شده است. البته این تغییرات در جهت هنری زبان صورت گرفته و آن را از زبان هنجار جدا ساخته است. تعبیری که برای اینگونه ترکیبات میتوان آورد باهمآیی است که تفاوت آن با ترکیب دستوری، هنجارگریزی در معناست.در این مقاله نتایجی جالب توجه حاصل شده که از جملة آن میتوان بهباهمآییهای انتزاعی اشاره کرد. این ترکیبها که نتیجة ذهن خلاق و قاعدهناپذیر مولاناست، هم در شعر شاعران پیشین بیسابقه است و هم برانگیزانندة ذهن مخاطب به سوی جست و جو در پیوند دادن اجزای یک ترکیب و یافتن رابطة معنایی در آنهاست پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - تحلیل و بررسی ریخت شناسی داستان هبوط و تعالی درغزلی از دیوان شمس
سوزان کریمی نژاد تورج عقداییازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غ چکیده کاملازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غزل های روایی حاوی ناب ترین تجربه ی عارفانه است،اندیشه هایی که با روایت شدن؛نه تنها بهتر درک می شوند؛بلکه تأثیرگذاری شان نیز می تواند افزایش یابد.بررسی های مختلفی در طی سالیان اخیر در این غزلیّات صورت گرفته است و افراد زیادی از جنبه های گوناگون به دیوان شمس و مفاهیم گران بهای آن نگریسته اند.امّا ریخت شناسی غزل های او به ندرت انجام گرفته است؛ ریختشناسی دانشی است در حوزه ی مطالعات ادبی که نخستین بار ولادیمیر پراپ آن را برای مطالعه ی قصّهها مطرح نمود.کارکرد ریختشناسی در ادبیّات تفکیک آثار ادبی از یکدیگر و تجزیه ی یک اثر ادبی به اجزای به وجود آورنده ی آن و کشف نقش ها و نقش ویژه های اثر و قوانین حاکم بر آن هاست. مقاله ی حاضر درصدد است با استفاده از روش ریخت شناسی،غزلی از غزلیّات دیوان شمس را به اجزای آن فروکاهد و نقش و کارکرد هر عنصر را مشخّص نماید تا بدین وسیله بتواند به درک طرز تلقّی مولانا از قضیه ی هبوط و تعالی نایل آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی
روح الله مظفری ایرج مهرکیشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ م چکیده کاملشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ مکّۀ مکرّمه به دلیل وجود کعبۀ معظّمۀ و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبۀ اسلام نه بلکه کعبۀ هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - اعتراض در مثنوی مولانا
صدیقه سجادی راد احمد ذاکریشعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجستۀ ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینۀ تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری ه چکیده کاملشعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجستۀ ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینۀ تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیأت های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - بررسی سیر آفاقی طبیعت و عناصر آن با تکیه بر آیات قرآنی در اشعار مولانا
ملک محمد فرخ زاد زهرا سرمیلیاز گذشته تا به امروز شعرا در اشعار خود از عناصر طبیعت و مظاهر آفاقی آن برای مقاصدی گوناگونی همچون توصیف، مدح، ذم، تغزل، مرثیه و... بهره بردهاند. نمود طبیعت در اشعار مولانا اعم از مثنوی و غزلیات شمس در راستای رویکرد آفاقی او به جهان هستی بسیار زیاد است این حضور هم به لح چکیده کاملاز گذشته تا به امروز شعرا در اشعار خود از عناصر طبیعت و مظاهر آفاقی آن برای مقاصدی گوناگونی همچون توصیف، مدح، ذم، تغزل، مرثیه و... بهره بردهاند. نمود طبیعت در اشعار مولانا اعم از مثنوی و غزلیات شمس در راستای رویکرد آفاقی او به جهان هستی بسیار زیاد است این حضور هم به لحاظ کثرت و تعداد ابیات است و هم به لحاظ تنوّع عناصر طبیعی به کار رفته.آنچه شاعران عارف تجربه کردهاند، مفاهیم فرا دنیایی و سرشار از ابهام و ناشناختگی و پیچش است در گذر از آفاق به انفس تصاویر شعری شعر عرفانی مفاهیم معقول عارفانه را در معرض دید مخاطب قرار میدهد. سهم طبیعت و پدیدههای پر تعداد آن در این تصویرسازی قابل توجه است. اندیشیدن دربارهی طبیعت در حقیقت به خود اندیشیدن است، شعری که به آفاق و پدیدههای طبیعی آن بپردازد در همهی زمانها مورد توجه شاعران بوده است برخی تنها به وصف آن پرداختهاند و برخی دیگر خصوصیات فکری، روحی، نژادی، دینی و عقیدتی خود را با کمک آن به منصهی ظهور رساندهاند. شعر کلاسیک عرفانی ما به ضرورت اندیشههای متصوفه و عرفا و گشت و گذار و تفرّج آنان در آفاق و دیدن مظاهر طبیعت، به صورتی قابل توجه از پدیدههای طبیعی بهره گرفته است. کاربرد این عناصر و تصاویر شعری آفاقی به صورت جدّی با سنایی آغاز میشود و با مولانا به ژرفای معنای انفسی خود میرسد. مولانا با ایجاد پلی میان عالم آفاق و انفس نحوهی تعامل شعر سنتی عرفانی و گذر از محسوس به نامحسوس و طبیعت به فرا طبیعت را به خوبی نشان میدهد. در این مقاله نگارنده بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانهای ضمن بیان اجمالی نحوهی به کارگیری طبیعت و عناصر مختلف آن در شعر عرفانی مولانا به نحوهی تفاوت کاربرد این عناصر آفاقی در معنای انفسی آنها بپردازد، چراکه در اشعار مولانا سیرانفسی طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی و مفاهیم عرفانی به کار میرود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - اشتراکات مصادیق فضیلت در اندیشه مولانا و لیندا زاگزبسکی
مهسا کمارج حاجی ملک محمد فرخ زادمؤلفة فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولا چکیده کاملمؤلفة فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولانا می توان به این امر رسید که اخلاقیات و فضیلت در نزد مولوی در تطابق با نظریات زاگزبسکی قرار گرفته است.این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است نشان میدهد که مولانا و زاگزبسکی هر دو بر این باور هستند که فضیلت تحسین آمیز است و خیری دائمی در آن نهفته است. در واقع فضایل اخلاقی در نزد مولانا عواطف و احساسات وی را به سمت راستی و درستی هدایت می کند و باعث می شود که این شاعر، اهداف خود را بر طبق این فضایل هدایت کند. و این عمل با نظریة زاگزبسکی در تعامل است که معتقد است، فرآیندها و عادت هایی که عواطف و امیال ما را مدیریت می کنند، فضایل اخلاقی نام دارند. زاگزبسکی انگیزه بنیادین فضایل اخلاقی را عشق به هستی و انگیزه بنیادین فضایل فکری را عشق به حقیقت معرفی می کند. زاگزبسکی و مولوی در اندیشه های خود، خداوند را بنیان نهایی تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی می دانند و بر این باورند که خدا دارای انگیزه های عالی است و فضایل وی نمونة اعلای ملکات خوب هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بررسى اندیشه هاى اجتماعى از نظر اقبال و مولانا
علی محمد موذنی شیوا حیدریدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - سمات العاشق والمعشوق لدى فریدالدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی؛ دراسة موازنة
فائزه پایریز زنجانی مهدی ماحوزی ماندانا هاشمیإن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسة فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسة موازنة بین سم چکیده کاملإن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسة فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسة موازنة بین سمات العاشق والمعشوق فی غزلیات الشاعرین وتحلیلها وذلک وفقا لدراسة إحصائیة لمائة قصیدة غزلیة للشاعرین لتبیین الأبیات التی رأینا فیها وجوه الاشتراک والافتراق بین الشاعرین. والمنهج الذی اتبعه الباحثون هو الوصف والتحلیل. وتشیر نتائج البحث إلى أنه بالرّغم من الاختلاف بین نظرة مولانا والعطار إلى الحب إلا أن مولانا قد تأثّر بالعطّار تأثّرا بالغا ولکنه إلى جانب ذلک یتمتّع شعره بإبداعات وفیرة بخرقه للمعاییر. فالعطار فی أوصافه للحب بدل أن یتطرّق إلى السمات الصوفیة والمعنویة للعاشق ولا سیّما المعشوق فإنه یرکّز على الأوصاف الجسدیة والظاهریة حیث یواجه القارئ تکرارا أکثر للأوصاف الجسدیة. غیر أن مولانا جلال الدین فی غزلیاته یعرض السمات الصوفیة للمعشوق على وجه التحدید بحیث نجد أن أبیات الشاعر تصطبغ بصبغة التصوّف ویشعر القارئ أن هذه الأوصاف هی رموز ودلالات لوصف ظواهر المعشوق. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - الأثر الفنی للقصّة القرآنیّة فی بناء قصّة یوسف وزلیخا الفارسیّة (کتاب مثنوی معنوی نموذجا)
مظهر مقدمی فر حمیرا حمیدییعتمد القرآنُ الکریم علی القصّة ویعتبرها من الوسائل الهادفة إلى إصلاح الإنسان وتربیة فکره، ویعالج من خلالها قضایا الإنسان فی أحواله المختلفة علی مرّ العصور والأزمان. فالقرآن لیس مجرد تاریخ للأنبیاء ولا تاریخ الملوک وأبطال القصص؛ فمن الأنبیاء مَن أغفل القرآن ذکر أسمائهم، چکیده کاملیعتمد القرآنُ الکریم علی القصّة ویعتبرها من الوسائل الهادفة إلى إصلاح الإنسان وتربیة فکره، ویعالج من خلالها قضایا الإنسان فی أحواله المختلفة علی مرّ العصور والأزمان. فالقرآن لیس مجرد تاریخ للأنبیاء ولا تاریخ الملوک وأبطال القصص؛ فمن الأنبیاء مَن أغفل القرآن ذکر أسمائهم، ﴿وَلَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا علیک وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ علیک﴾ (غافر: 78) فالغایة من الترکیز علی شخصیّة الأنبیاء فی القرآن لیست إلا تنویر الأذهان وإرشاد الأنام باتّباع درب الأخیار. فقصص القران کان لها تأثیر بالغ علی نتاجات الشعوب الإسلامیة ولاسیّما الشعب الإیرانی المسلم فأخذ الشعراء بنصیب وافر منها. فجاءت هذه الدراسة لتتناول عناصرالقصّة الفارسیّة التی تأثّرت بالقصّة القرآنیّة، ومظاهر هذا التأثّر، مستعرضة تجلّیات القصة القرآنیة فی کتاب مثنوی معنوی من خلال معالجة قصة یوسف وزلیخا ودراستها دراسة فنّیة باعتبار عنصر الشخصیة، والزمان والمکان. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - تمثیل های متناقض نمای زن در لابه لای اصول تعلیمی تربیتی مثنوی معنوی
فروغ منصوریزن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بر چکیده کاملزن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است.بر پایة این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است.نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایة منسجم تری از مفاهیم یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بررسی تطبیقی نمونههایی از حکمت عملی در تمثیلهای حدیقۀ سنایی و مثنوی مولوی
محسن بهاروند مسعود سپه وندیحکمت عملی عبارت است از علم به اینکه افعال بشر چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد و چگونه و به چه منوال بد است و نباید باشد. در حکمت عملی نقطه اتکا بیشتر بر اخلاق، تدبیر و تزکیه است و همه چیز به انسان محدود میشود و غیر انسان را شامل نمیشود و افعال اختیاری انسان ا چکیده کاملحکمت عملی عبارت است از علم به اینکه افعال بشر چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد و چگونه و به چه منوال بد است و نباید باشد. در حکمت عملی نقطه اتکا بیشتر بر اخلاق، تدبیر و تزکیه است و همه چیز به انسان محدود میشود و غیر انسان را شامل نمیشود و افعال اختیاری انسان ارزش والائی دارد و تلاش میشود که راههای چگونه بودن انسان نمایش داده شوند. در واقع حکمت عملی جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق، سیاست وتدبیر منزل برمیگردد. حکمت عملی ازآنجا که راهی برای رسیدن بـه سـعادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است. تعالیم اخلاقی، بخش عمدهای از مفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشرفضایل اخلاقی داشته و هر کدام به روشی خاص بدان پرداخته اند. تمثیل یکی از روشهایی است که شاعران عارف مسلک به خصوص سنایی و مولوی به طریق توصیف با استفاده از آن ذهن مخاطب را هدف قرار داده و از اینطریق مصادیق حکمت عملی را به عنوان چراغ پیش روی انسان برای تزکیه وترقی اخلاقی مطرح کردهاند. این پژوهش درصدد است تا به شیوۀ مقایسهای چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهتها و تفاوتهای آنها رادر قالب تمثیل در حدیقه الحقیقه سنایی و مثنوی مولوی موردبحث و مقایسه قرار دهد. بررسیها نشان میدهدکه نظام اخلاقی سنایی بـر پایۀ دین استوار است اما مولانا، علی رغم پایبندی به شریعت، تاحد زیادی متاثر از اندیشههای صوفیانه اسـت و رویکردی عرفانی به مباحث اخلاقی دارد. سنایی برای طی طریقِ سعادت، چراغ عقل را برمی افروزد و علم و عمل را ارج می نهـد و مولانـا ضـمن بـه رسمیت شناختن عقل وعلم، عشق وتمسک به دامان ِپیر را راه صعود و سعادت میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - جایگاه تمثیل در رباب نامۀ سلطان ولد
علی محمد مؤذنی تمیمی تواندشتی تمیمی تواندشتی شیوا بیرجندیربابنامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام میگیرد و شبهای تیره نو سفران را روشن میکند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیدههای هستی میبیند و آن را همانند رهبری معرفی میکند که بر تمامی عنا چکیده کاملربابنامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام میگیرد و شبهای تیره نو سفران را روشن میکند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیدههای هستی میبیند و آن را همانند رهبری معرفی میکند که بر تمامی عناصر هستی از ملک تا ملکوت فرمانروایی دارد. سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین از جمله شخصیّتهایی بود که اراده کرد تا شعر صوفیه را پس از مولانا به گونهای زنده و پویا پاسداری کند. او ضمن برخورداری از آموزشهای پدر، از دانشهای زمان نیز بهره مند شد و به پیروی از آن عارف ارجمند دیوانی همسنگ کلیات شمس تبریزی سرود، سپس به موازات آن، به تقلید از مثنوی معنوی، رباب نامه را با یاری از حضرت باری، برای پیروان پدر و یاران خود به رشته نظم کشید. رباب نامه یک مثنوی تعلیمی است که در روزگار مولانا تناقض و دوگانگیهای میان مولانا و برخی مریدانش را با زبانی ساده برطرف کرده است. سلطان ولد در انتقال مفاهیم عرفانی و فلسفی همواره از تمثیل استفاده کرده است. تمثیل حاصل ارتباط دوگانه میان مشبه و مشبه به میباشد که چون تمثیل معنای درونی داستان است سلطان ولد مراد از ظاهر حکایت را به صورت تمثیلی روایت کرده است. این پژوهش به روش (توصیفی- تحلیلی) و با مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانهای به مقوله تمثیل در رباب نامه پرداخته است. همان گونه که مولانا با تفسیری سمبولیک نی را به عنوان عاشق دور از معشوق معرفی میکند. سلطان ولد توضیح میدهد که رباب، ساز محبوب مولانا میباشد و البته نوایش دل سوختهتر و جانگذارتر از ناله نی است. در نی یک ناله بیش نیست اما در رباب، نالههای بسیار از یارانی به گوش میرسد که هریک از وطن و جنس خود جدا گشتهاند. حاصل پژوهش این که: تمثیل در رباب نامهی سلطان ولد از جایگاهی بلند برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - عروسی ابد «بررسی مرگ اختیاری یا تولدی دیگر در شعر تعلیمی مولانا»*
سید احمد حسینی کازرونی اسماعیل عبدی مکوندمرگ و مرگ اختیاری از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی است. مولانا نگاهش به مرگ از نوع نگاه سنایی است. امّا ظرافتها و باریکاندیشیهای مولانا و اشاراتی از آیین بودایی و یونانی و ایران باستان، به نگاه مولانا لطافت و معنویتی خاص عطا فرموده است. این مقاله برآن است تا با روش ت چکیده کاملمرگ و مرگ اختیاری از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی است. مولانا نگاهش به مرگ از نوع نگاه سنایی است. امّا ظرافتها و باریکاندیشیهای مولانا و اشاراتی از آیین بودایی و یونانی و ایران باستان، به نگاه مولانا لطافت و معنویتی خاص عطا فرموده است. این مقاله برآن است تا با روش تحلیلی ـ توصیفی نگرش مولانا را نسبت به مرگ به طوراعم، و به مرگ ارادی به طور اخص، باز نماید؛ و نشان دهد که مولانا چگونگی تجلّی از مرگ را در ترکیباتی از قبیل: افشارش مرگ، بحر بیپایان مرگ، بیخ مرگ، تب مرگ، تلخی مرگ، جان مرگاندیش، خدنگ مرگ، خمار مرگ، دود مرگ، سراب مرگ، شراب مرگ، شربت مرگ، گردن مرگ، مرغ مرگاندیش و... در اشعارش نمایان ساخته تا بتواند با آرامش قلبی، جلوههای وصال حق را ارائه نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - نگاهی به تمثیلات مشترک در کیمیای سعادت امام محمد غزالی و مثنوی مولانا
حسین آریان ناصر کاظم خانلو نسرین بیرانوندبررسی سرچشمة افکار و اندیشههای متفکران و شاعران بزرگ و تعیین میزان چگونگی اقتباس ایشان از نوشتههای پیشینیان، ما را در شناخت هرچه بیشتر بنمایههای افکار آنان کمک میکند. کیمیای سعادت از معروفترین کتب امام محمد غزالی است در علم اخلاق که چکیدهای است از کتاب بزرگ احیاء چکیده کاملبررسی سرچشمة افکار و اندیشههای متفکران و شاعران بزرگ و تعیین میزان چگونگی اقتباس ایشان از نوشتههای پیشینیان، ما را در شناخت هرچه بیشتر بنمایههای افکار آنان کمک میکند. کیمیای سعادت از معروفترین کتب امام محمد غزالی است در علم اخلاق که چکیدهای است از کتاب بزرگ احیاء علوم الدّین با افزون و کاستی، و میتوان گفت که غزّالی آن را با همان نظم و ترتیب، با نثری زیبا و روان نوشته است. وی در این کتاب مطالب اخلاقی و دینی را با کمک تشبیه و تمثیل بیان میکند. کتاب مثنوی معنوی نیز یکی از مهمترین کتب ادب عرفانی است. مولانا در این کتاب به صورت عمده از داستان پی در پی به شیوة تمثیل، به بیان مطالب عرفانی میپردازد. همسانی و همسویی اندیشه و روح و شیوة معنیپردازی بین امام محمد غزالی و مولانا، نکتهای است که محققان مکرر از آن سخن راندهاند؛ در مقالة حاضر نیز با تکیه بر کیمیای سعادت و مثنوی معنوی؛ به نمونهای از پیوستگیها و اقتباسهایی مولانا از اندیشههای امام محمد غزالی در حوزة تمثیل اشاره شده است. مولانا نه تنها در اندیشه، بلکه در شیوة بیان مطالب نیز از امام محمد غزالی الهام گرفته است؛ در خصوص تمثیلات مشترک؛ فضل تقدم از آن امام محمد غزالی و فضل بیان از آن مولاناست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - آتش در آثار منظوم مولانا
میر جلال الدین کزازی اسماعیل عبدی مکوند صغری مرداسی سردارآبادیآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجل چکیده کاملآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجلیّات وی، آتش انبیا، آتش مشکلات سیر و سلوک، آتش عشق، آتش طبایع درون، آتش هواهای نفسانی، آتش جهان مادی و علایق آن، آتش جهنم، آتش عناصر و غیره به چشم می خورد. مولانا نه تنها آثار آتش عنصری را از قبیل: گرمابخشی، سوزندگی، سازندگی، بالاروندگی، گسترش یابندگی، نوردهی، پاک کنندگی؛ برای همه ی آتش های معنوی نیز صادق می داند بلکه در آتش های معنوی این صفات را حقیقی تر می داند. آتش %89/2 ابیات دیوان شمس و %78/1 ابیات مثنوی معنوی را در برمیگیرد. مولانا از مترادفات واژه ی آتش بهره برده است امّا در مفاهیم استعاری، کنایی و نمادین و می توان گفت تشبیهی، مترادفات آتش را قوی و کارا نمی دانست لذا کمتر از آن استفاده کرده است. در مثنوی به نار شهوت، نار حرص، نار حسد برمی خوریم امّا در دیوان او این کاربرد بسیار اندک است. در آتش می، آتش و خورشید، آتش و خون، آتش تجلی رنگ ها است. در مقاله ی حاضر به کارکردهای آتش در آثار منظوم مولانا پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - سگ در حوزه تمثیل در کلام سنایی و عطار و مولانا
مهناز بازگیرشاعران از تمثیل با بسامد سگ بسیار استفاده کردهاند، گاه آن را مظهر وفاداری، گاه عاشق سالک و نفس اماره قرار دادهاند و بدین ترتیب الفاظ و تصاویر پلی برای رسیدن به معنا میشود. در آغاز شرحی از تمثیل میآید که یکی از صور خیال است و آرای مختلف استادان در این مورد به عنوان ش چکیده کاملشاعران از تمثیل با بسامد سگ بسیار استفاده کردهاند، گاه آن را مظهر وفاداری، گاه عاشق سالک و نفس اماره قرار دادهاند و بدین ترتیب الفاظ و تصاویر پلی برای رسیدن به معنا میشود. در آغاز شرحی از تمثیل میآید که یکی از صور خیال است و آرای مختلف استادان در این مورد به عنوان شاهد آورده میشود. چرا که تمثیل برای ملموس کردن مفاهیم عرفانی حربهای کاراست و به واسطه آن پیامهای اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و عرفانی بیان میشود، سپس طی سیری در متون مختلف تصویر سگ، نگرش به آن، تطور ایماژهای آن در کلام گویندگان مورد بررسی قرار میگیرد، نکات و حکمت ها و ظرایف به کار رفته مستند بیان میشود. آموزههای عرفانی و اخلاقی و سیاسی و اجتماعی حاصل به شرح در میآید و گوشهای از عرفان و جهان بینی و سلوک بزرگان این مرز و بوم نشان داده میشود و در نهایت پیام شاعران به عنوان نتیجه منطقی تمثیلها موشکافی میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
هادی خدیور رجب توحیدیانیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که ع چکیده کاملیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:عقل جزوی است که منکر عشق است[1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان عقلِ عقل مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است. 3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - سیمای تمثیلی گاو در آیین مهر (میترایسم) و چگونگی بازتاب آن در مثنوی معنوی مولانا
سهیلا ذوقیمهر یا میترا یکی از ایزدان دین زرتشت است که گاهی نماد آتش و اهورامزدا، یا خورشید است که فلسفة اشراق و نور و نعمت را نشان میدهد. رازآموزترین و شگفتترین ماجرای مهر، پیکار با گاو نخستین است. میترا با کشتن گاو ازلی و جاری کردن خونش به شکوفایی و آفرینش سودمند زمین کمک میک چکیده کاملمهر یا میترا یکی از ایزدان دین زرتشت است که گاهی نماد آتش و اهورامزدا، یا خورشید است که فلسفة اشراق و نور و نعمت را نشان میدهد. رازآموزترین و شگفتترین ماجرای مهر، پیکار با گاو نخستین است. میترا با کشتن گاو ازلی و جاری کردن خونش به شکوفایی و آفرینش سودمند زمین کمک میکند. باور به قربانی برای رهایی از نیروهای شر و اهریمنی به منظور دستیابی به برکت درگذر زمان به شکلهای مختلف همراه همیشگی مردمان فلات ایران گردیده است. از این قربانی کردن در آیین باستانی مهر، که نمادی از کشتن نفس حیوانی در وجود انسان است در ادبیات عرفانی تعبیر به کشتن گاو نفس شده است. در مثنوی معنوی مولانا نیز تمثیلها و تشبیه تمثیلهای بسیاری در این زمینه به کار رفته است تا مفاهیم و آموزههای مورد نظر خالق آن را برای مخاطب بازگو کند. مولوی به عنوان یک عارف نامی با بهره گیری از اسطوره گاو کشی مهری، کشتن گاو نفس را به کمک نیروی عقل، به عنوان یک اصل انسان ساز تلقی میکند، برآنیم در این مقاله به میزان تأثیر پذیری مولانا در بیان تمثیل عنصر اسطوره گاو در بیان افکارش در مثنوی معنوی بپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - مرگ و موت ارادی از دیدگاه سنایی، عطار و مولانا با رویکرد تمثیلی
مصطفی خدایاریبی تردید مرگ و مرگ اندیشی همواره هستهی مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. بدین جهت غالباً مرگ اندیشی، به آثار و تراویدههای ذهنی خیل بی شماری از گویندگان و صاحب نظران به ویژه در گسترهی ادب پارسی سایه افکنده است.شاعران عارفی چون سن چکیده کاملبی تردید مرگ و مرگ اندیشی همواره هستهی مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. بدین جهت غالباً مرگ اندیشی، به آثار و تراویدههای ذهنی خیل بی شماری از گویندگان و صاحب نظران به ویژه در گسترهی ادب پارسی سایه افکنده است.شاعران عارفی چون سنایی، عطار و مولانا پیوسته مرگ طبیعی را در آثارشان ستودهاند و معتقدند کسی را یارای گریز و ستیز با مرگ نیست. در عین حال تحقق مرگ حقیقی و ارادی را با ریاضت و تهذیب نفس امکان پذیر میدانند و با تأثیر و الهام از آیات و احادیث، بر این باورند که بایست محفل تسلیم را قبل از مجلس ترحیم به پاداشت. نگارنده در این جستار با تحلیل زبدهی اندیشههای شاعران عارف - سنایی، عطار و مولانا - در باب مرگ و موت ارادی، راه های وصول به مرگ ارادی و ردپای مفاهیم آن را با رویکرد تمثیلی بررسی کرده آن گاه دیدگاه این سه شاعر را با استناد به اشعاری از آثارشان، نشان داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - بررسی تمثیل، بود بازرگان و او را طوطیی، در روایت مولوی
محمد حسین خان محمدی سهراب سعیدی محبوبه اسماعیلیتمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقهای دیرینهای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه میخواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این چکیده کاملتمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقهای دیرینهای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه میخواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این رسالت خطیر خویش برای بیان مفاهیم والا از تمثیل بهره جسته است. وی مفاهیم ژرف و عمیق عرفانی را درقالب قصهها و حکایات شیرین بیان میکند که این حکایات شیرین گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان میشود و شخصیتهای داستان حیوانات اهلی یا وحشی هستند. از آنجا که بررسی تمثیل و قصه سرایی در مثنوی پر اهمیت است، در این مقاله، نخست به ارائه تعریفی از تمثیل پرداخته می شود و سپس از اهداف و مقاصدی یاد می شود که مولانا از توسل به تمثیل در نظر داشته است و در ادامه، حکایت تمثیلی طوطی و بازرگان به نثر میآید وبعد به ابیات منظوم آن تمثیل پرداخته میشود و نقشهای نمادین و سمبلیک آن مورد بررسی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - بررسی کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مولانا
نازیلا رحمانپور مصطفی سالاری بهروز رومیانیشاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژۀ دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسی چکیده کاملشاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژۀ دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسیار خودنمایی می کند. دریا در تقابل با هر یک از موارد مذکور، مفهوم و معنایی متفاوت می یابد. مولوی این واژه های تمثیلی نمادین را در خدمت بیان عواطف ناخودآگاه و اندیشه های الهی و عرفانی خود قرار داده و مفاهیم متعدد و فراوانی را از این طریق بیان کرده است. رابطۀ خالق و موجودات، فنا، توحید، تجلّی عشق و آفرینش و... از جمله مفاهیمی هستند که مولانا برای بیان و تبیین آنها از دریا و متعلقات آن بهره جسته است. در این پژوهش کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج نشان داد که دریا و مظاهر و وابسته های مربوط به آن، یکی از پربسامدترین عناصر طبیعت در میان تمثیل ها و نمادهای مولانا است. در نگاه مولوی،دریا تمثیل حقیقت، ذات بی پایان الهی، معرفت و جان انسان است. همچنین دریا با دیگر نمادها، از جمله: قطره، باران، طوفان، کشتی و شبنم ارتباط می یابد که مقصد نهایی آن ها رسیدن به اصل خود، یعنی دریا است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - شاخصه های ارتباط کلامی در تمثیلات مثنوی
مهدی عبدالله زاده شیرین صمصامیبررسی آثار ارزشمند حوزۀ ادبیات فارسی توسط دانشمندان علوم مختلف و نگارش کتبی در رابطه با ادب و سیاست، روان شناسی، فلسفه، نجوم و ... نشان دهندۀ این نکتۀ مهم است که ادبیّات فقط به حوزۀ احساس و ذوق تعلق ندارد؛ بلکه میدانگاه وسیعی از تجربه های حسی مبتنی بر واقعیات عینی است. چکیده کاملبررسی آثار ارزشمند حوزۀ ادبیات فارسی توسط دانشمندان علوم مختلف و نگارش کتبی در رابطه با ادب و سیاست، روان شناسی، فلسفه، نجوم و ... نشان دهندۀ این نکتۀ مهم است که ادبیّات فقط به حوزۀ احساس و ذوق تعلق ندارد؛ بلکه میدانگاه وسیعی از تجربه های حسی مبتنی بر واقعیات عینی است. از سوی دیگردر میان شاعران و سخن پردازان فارسی به ندرت میتوان همانندی برای مولانا جلال الدین یافت، که به نقش بی بدیل و تأثیرگذار تمثیل در انتقال مفاهیم پی برده و بتواند از آن با ماهرانهترین شکل بهره جوید. او سنگ بنای مثنوی را بر پایه قصّه گذاشت و سعی کرد با مهارتی بینظیر که در خلق تمثیل داشت، پیچیدهترین معانی علمی، عرفانی، اخلاقی و اجتماعی را به مخاطبانش بیاموزد. یکی از آموزههای قابل تأمل در تمثیلات مثنوی، مهارت برقراری ارتباط کلامی است که در حوزۀ علم روان شناسی قرار دارد. پژوهشگران جستار حاضر سعی کرده اند این مهارت مهم انسانی را، از نگاه مولانا بررسی کنند و با نظرات روان شناسان جدید تطبیق دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - جلوه های تمثیلی و نمادینِ «جان» در دیوان شمس تبریزی
مسعود سپه وندینماد انگاری از اساسی ترین ارکان و اجزاء لاینفکِ متون صوفیانه و تعلیمی در تمام تاریخ محسوب می شود. در این میان، عارفانی که شاعرانه تر و هنرمندانه تر می اندیشیده اند، از ظرفیتِ نماد پردازی، بیشترین سهم را در القای آراء و افکار خود برده اند. مولانا از جمله عارفانِ شاعری اس چکیده کاملنماد انگاری از اساسی ترین ارکان و اجزاء لاینفکِ متون صوفیانه و تعلیمی در تمام تاریخ محسوب می شود. در این میان، عارفانی که شاعرانه تر و هنرمندانه تر می اندیشیده اند، از ظرفیتِ نماد پردازی، بیشترین سهم را در القای آراء و افکار خود برده اند. مولانا از جمله عارفانِ شاعری است که به مدد ذوقِ هنری و زبانِ سخته و ادیبانه ی خود، پیام های بی شمار و جهان شمولش را در لفافه ی واژگانِ خاص، به مخاطبانش عرضه می دارد. بنابر این، یکی از جلوه های زیبای غزلیات شمس، دریافت های تازه و نمادینی است که حضرت مولانا جلال الدین بلخی از برخی واژه ها به دست می دهد. جان و مفاهیم و ترکیبات مربوط به آن را می توان از این دسته به حساب آورد. در این جستار، واژه جان و مترادفات آن در غزلیات شمس، از دیدگاه فوق مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - خصوصیات مشترک زبانی و محتوایی شعر مولانا با شعر معاصر
سید جعفر حمیدیخصوصیات مشترک فراوانی را می توان میان شعر مولانا جلال الدین و شعر امروز ایران پیدا کرد که تا امروز برای منتقدان و شعرشناسان پنهان مانده و فرصتی برای بررسی آنها برای جامعه ادبی دست نداده است. یکی از این خصوصیات نهفته نو اندیشی و نوگفتاری شعر معاصر با پاره ای از اشعار شاع چکیده کاملخصوصیات مشترک فراوانی را می توان میان شعر مولانا جلال الدین و شعر امروز ایران پیدا کرد که تا امروز برای منتقدان و شعرشناسان پنهان مانده و فرصتی برای بررسی آنها برای جامعه ادبی دست نداده است. یکی از این خصوصیات نهفته نو اندیشی و نوگفتاری شعر معاصر با پاره ای از اشعار شاعران گذشته و به ویژه با شعر مولانا است. توجه به این مقوله نه تنها به شناخت بیشتر شعر کمک می کند بل که باعث ایجاد نشاط و تازگی روح خواننده نیز می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - تأثیرپذیری تمثیلی وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از مثنوی مولانا
رضا جلیلی مهدی نوروزتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های ا چکیده کاملتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفادۀ حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون دوری از همنشین بد، پرهیز از غرور و خودخواهی و زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - بررسی مفهوم نسبیّت در مثنوی مولانا و تمثیل های مربوط به آن
شکوه برادرانذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیلهای زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر میکشد. نسبیّت در مثنوی به گونهای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیل چکیده کاملذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیلهای زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر میکشد. نسبیّت در مثنوی به گونهای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیلها و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این پژوهش این موضوع را بررسی میکند که نسبیّت در اندیشه ی این شاعر بزرگ و در اثر ارزشمند او (مثنوی) تأثیر به سزایی داشته است. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی – استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این نسبیّت از راه گذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا مطلق بودن حقیقت و نسبی بودن راه رسیدن به آن و نسبی بودن امور براساس دیدگاهها و احوال درونی بررسی شده و سپس تضادها و تمثیل های مرتبط و برجسته در مثنوی از جمله خیروشر، ایمان و کفر، نیک و بد و ... و پدید آمدن نسبیّت از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - درسهایی از مولانا
منصور ثروتنگاه به زندگی عملی مولانا و یا به قول عارفان، در معامله با مردم، همچون آثار او امری استثنایی، قابل عنایت و آموزنده است. مطالعه و دقت در رفتارهای وی با قشرهای گوناگون مردم، اعم از فرادستان و فرودستان، خانواده و غیرخانواده و گروههایی که به هر دلیلی از منظر اهل غرور، فاقد چکیده کاملنگاه به زندگی عملی مولانا و یا به قول عارفان، در معامله با مردم، همچون آثار او امری استثنایی، قابل عنایت و آموزنده است. مطالعه و دقت در رفتارهای وی با قشرهای گوناگون مردم، اعم از فرادستان و فرودستان، خانواده و غیرخانواده و گروههایی که به هر دلیلی از منظر اهل غرور، فاقد ارزشهای انسانیاند، و همچنین نگاه وی به اهل قدرت و ثروت و شیوه اختصاصی تربیت مریدان، هرکدام میتواند حتی برای اهل روزگار ما نیز مفید فایده باشد. این مقاله سعی میکند، موارد مذکور را با ذکر شواهد لازم بازکاوی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - تمثیل آتش و اشتراکات آن در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا
افشین وزیری علی محمد مؤذنی محمد رضا شاد منامن اعظم رضاییاستفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات بهکاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه چکیده کاملاستفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات بهکاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه ممکن متعالی رسانده اند، بیشترین استفاده را از تمثیل در جهت القای مجردات ذهنی خویش بر فکر و اندیشه مخاطب به کار برده اند. استفاده از تمثیل آتش یکی از شاخص ترین و بیشترین تمثیلات استفاده شده در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا میباشد. با وجود تفاوت های ماهوی و ساختاری در ادبیات حماسی و عرفانی، اشتراکات موضوعی تمثیل آتش در اشعار هر دو شاعر به چشم می خورد که با وجود همانندی در موضوع به لحاظ مضمون متفاوتند. در مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، اشتراکات موضوعی و تفاوت های نگرشی دو شاعر بلند آوازه مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا با نتیجه گیری از یافته ها میزان تاثیرپذیری دو شاعر از اسطوره و دین و نیز سیر تصاویر آتش از اسطوره تا عرفان مشخص گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - بررسی سازههای ساختاری روایتهای تمثیلی در مثنوی معنوی
فروغ منصوری علیرضا یوسفی نرگس کشتی آرایروایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان س چکیده کاملروایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایتهای تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایتهای تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایة این پژوهش مشخص میشود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستانهای موازی، الگوی حادثه در روایتهای تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایتهای تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته استنویسندگان این پژوهش، تمثیلهای مثنوی را در جایگاه گونهای از انواع روایت، برپایة منسجمتری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - بررسی و تبیین جلوههای تمثیل در حکایت عرفانی موسی و شبان مولانا
فرشته ناصری شهین قاسمیتمثیل به عنوان یکی از پایههای مهم صور خیال، طیف وسیعی از مباحث گوناگون متون ادب فارسی را در برمیگیرد. نمود بارز این امر در متون عرفانی امری قابل توجه است. در این میان مثنوی معنوی به عنوان یکی از شاخصترین آثار ادب فارسی در بردارنده عناصر و مضامین گوناگونی است که با به چکیده کاملتمثیل به عنوان یکی از پایههای مهم صور خیال، طیف وسیعی از مباحث گوناگون متون ادب فارسی را در برمیگیرد. نمود بارز این امر در متون عرفانی امری قابل توجه است. در این میان مثنوی معنوی به عنوان یکی از شاخصترین آثار ادب فارسی در بردارنده عناصر و مضامین گوناگونی است که با بهرهگیری از ابزار بلاغی گوناگون از جمله تمثیل، سهم عمدهای در انتقال آموزهها و مفاهیم اخلاقی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی و... دارد. از این رو در این مقاله بر آنیم به بررسی جلوههای تمثیل در هر یک از مراتب سیر و سلوک حکایت عرفانی موسی و شبان مثنوی بپردازیم تا دریابیم که مولانا در پیریزی محتوایی ساختار داستانی خود از چه تمهیداتی بهره جسته و هدف غائی وی از طرح این حکایت عرفانی بر مبنای اصول و موازین قاعده تمثیل چگونه بیان گردیده است. در این راستا پس از ذکر مباحثی پیرامون پیشینه و کارکرد مقوله تمثیل به بیان آموزههای عرفانی این داستان با عنایت به مبحث تمثیل خواهیم پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - بررسی چند اصل تعلیمی- تربیتی از دیدگاه مولانا
علی رضا یوسفی فروغ منصوریمثنوی و اشعار مولانا دارای دو جنبه عام و خاص است که جنبه عام شامل حکایات و تمثیلات است و جنبه خاص معناشناسی است. اشعار و آثار مولانا ازآبشخور قرآن بهره گرفته و جاودان مانده است. یکی از خصوصیات منحصر به فرد اشعار مولانا که همواره انسان را شیفته خود می کند، طرز بیان مسایل چکیده کاملمثنوی و اشعار مولانا دارای دو جنبه عام و خاص است که جنبه عام شامل حکایات و تمثیلات است و جنبه خاص معناشناسی است. اشعار و آثار مولانا ازآبشخور قرآن بهره گرفته و جاودان مانده است. یکی از خصوصیات منحصر به فرد اشعار مولانا که همواره انسان را شیفته خود می کند، طرز بیان مسایل تعلیمی و اندرزی است. به جراّت می توان گفت که مهم ترین موضوع در آثار مولانا و به ویژه مثنوی، عناصر تعلیمی- تربیتی، اخلاقی و ارزشی است. مولانا در اکثر اشعارش ابتدا ذهن خواننده را برای به نتیجه رساندن یک تمثیل در مسیر معرفتی که مدنظرش است باز می کند و سپس به بیان داستان پرداخته و در انتها نتیجه گیری را به دست خواننده می سپارد، چرا که هم او مرشد به حقی است و هم خوانندگانش مریدان شایسته ای و لذا بدون گفتن صریح نتیجه نهایی خواننده را به مسیر درست حقیقت بدون نگرانی از انحراف او هدایت می کند و این بهترین الگوی تربیتی و رشد می تواند باشد. بررسی همه عناصر تعلیمی در مثنوی معنوی در حوصله این مقاله نیست و در اینجا فقط به سه الگوی تعلیمی- تربیتی تنبیه، تشویق و خاموشی پرداخته خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - تأثیر تعلیمی کلیله و دمنه بر مثنوی مولانا
پوران یوسفی پور کرمانیگاهی عارفان از یک تناسب و شباهت جزئی حکایت با مفاهیم مورد نظر، متوجه نکته های تعلیمی ومعانی بلند عرفانی می شوند و با نگاهی دیگرگونه به شخصیت ها و حوادث داستان، تفسیر (بلکه تأویل) دیگری - جدای از معانی اخلاقی - از آن ارائه می کنند؛ همچون نگاه مولانا به برخی از حکایت های چکیده کاملگاهی عارفان از یک تناسب و شباهت جزئی حکایت با مفاهیم مورد نظر، متوجه نکته های تعلیمی ومعانی بلند عرفانی می شوند و با نگاهی دیگرگونه به شخصیت ها و حوادث داستان، تفسیر (بلکه تأویل) دیگری - جدای از معانی اخلاقی - از آن ارائه می کنند؛ همچون نگاه مولانا به برخی از حکایت های تعلیمی کلیله و دمنه (از جمله حکایت خرگوش و شیر) و تأویل آن ها. عرفا به دلیل اینکه با حقایق غیر قابل بیان و ناگفتنی سرو کار دارند، نسبت به داستان های حیوانات توجه خاصی داشته اند. البته بسیاری از مفاهیم مذهبی و اخلاقی چنین ویژگی ای دارند که درک آن ها آسان نیست، اما این مفاهیم کم و بیش مصداقی خارجی دارند و براساس همان مصداق هم ارزش گذاری و شناخته می شوند. این تحقیق به منظور شناخت تأثیر تعلیمی کلیله و دمنه بر روی حکایت خرگوشان مثنوی مولوی انجام گرفته، نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مولانا در انگیزه ی نوشتن یک حکایت و چگونگی آوردن عبارات حکیمانه، تحت تأثیر کلیله و دمنه هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - مولانا و معنی انگیزی او در دیوان کبیـر به مضراب موسیقی
عباس کی منشدر شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازة مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 هـ. ق) از اوزان و ظرفیت های گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازة مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباح چکیده کاملدر شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازة مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 هـ. ق) از اوزان و ظرفیت های گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازة مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباحث عرفانی و حکمی چنگ در چنگِ موسیقی نداشته است و در حدّ مولانا از اصطلاحات موسیقایی و نام موسیقیدانان و نیز نام سازها اعم از بادی و ضربی در بیان حقایق عرفانی مایه برنگرفته و در استفاده از افاعیل عروضی و اوزان دوری و اوزان مختلف در یک غزل و جادوی مجاورت حروف و کلمات و انگیزش معانی مختلف در اصطلاحات عرفانی بهره نیافته است، حتّی در عرفان عاشقانه، هیچ شاعری در بیان آداب عبادات و سیر و سلوک که از تعلیمات متداول صوفیه است به اندازة جلال الدین دست در گردن عروس دل ربای موسیقی نداشته و در استفاده از کتب و رسایل عرفا و معارف مأثوره از بزرگان این سلسله مانند او منشأ هدایت طالبان طریقت و شریعت و حقیقت نبوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - بررسی تطبیقی مفهوم تجلی در اندیشه وحدتگرای مولانا و شبستری با استناد به مثنوی و گلشنراز
حسین آریان لیلی عباسی منتظریهمانطور که میدانیم اصل جهانبینی مولانا بر محور وحدتوجود است؛ اینکه ذات حق به جلوههای گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آنها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله چکیده کاملهمانطور که میدانیم اصل جهانبینی مولانا بر محور وحدتوجود است؛ اینکه ذات حق به جلوههای گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آنها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی مفهوم «تجلی» که یکی از مفاهیم اساسی در مبحث وحدت مطلق است بپردازیم. هدف عمده ما در مطالعه حاضر، در اصل بررسی شباهتها و تفاوتهای دیدگاهی مولانا و شبستری نسبت به مسأله تجلی ذات حق در کثرات و تعینات است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - روح از نگاه عرفانی مولانا
فرهاد ادریسی نوذر جلیل پوربه تعبیر مولانا روح انسان که از عالم خویش به دور افتاده و در زندان تن محبوس گشته و مانند نیدر شوق رجوع بدان عالم در این قفس ناله و شکایت آغاز کرده است وی میگوید آن همه زیبایی که در تن دیده میشود به خاطر انعکاسی است که روح در او ایجاد میکند وقتی روح از تن جدا میشود ت چکیده کاملبه تعبیر مولانا روح انسان که از عالم خویش به دور افتاده و در زندان تن محبوس گشته و مانند نیدر شوق رجوع بدان عالم در این قفس ناله و شکایت آغاز کرده است وی میگوید آن همه زیبایی که در تن دیده میشود به خاطر انعکاسی است که روح در او ایجاد میکند وقتی روح از تن جدا میشود تن تباه میگردد و بوی گندش همه جا را فرا میگیرد. پس جان مجرد است و نقص ونیاز و آفت بدان راه ندارد. روح در آغاز وجودش روحانی و پاک بوده وچون به کالبد عنصری تعلق یافته رنگ جسمانی پیدا کرده است. نفس هر لحظه رنگ عوض میکند وگاه نفس اماره وگاه به نام لوامه و مطمئنه و... خوانده میشود ولی روح لطیفهای ازلی که جایگاه علوم و وحی و الهام باشد و از جنس ملائکه و جدا از جسم میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - تجلّی عشق در اشعار مولانا
خداویردی عباس زاده هانیه طاهرلوعشق و محبّت، اکسیر حیات است و بهانة بودن؛ و اگر عشق نبود، هیچ نبود. این معنا در جهانبینی عرفانی که آثار مولانا نمونههای درخشان آن است، ژرفتر و لطیفتر بیان میشود. عرفا معتقدند که اصل همة محبّتها حضرت حقّ است و از اوست که محبّت در همة هستی جاری و ساری میشود. عشق، ر چکیده کاملعشق و محبّت، اکسیر حیات است و بهانة بودن؛ و اگر عشق نبود، هیچ نبود. این معنا در جهانبینی عرفانی که آثار مولانا نمونههای درخشان آن است، ژرفتر و لطیفتر بیان میشود. عرفا معتقدند که اصل همة محبّتها حضرت حقّ است و از اوست که محبّت در همة هستی جاری و ساری میشود. عشق، راز آفرینش و چاشنی حیات و خمیرمایه تصوّف و سرمنشاء کارهای خطیر درعالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است که با رسیدن به کمال، به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی میشود. عشق ودیعهای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و با ذات و فطرت وی عجین گشته و انسان پیوسته به دنبال معبود و معشوق حقیقی بوده است. مولانا میگوید: نـاف مـا بـر مهر او ببـریدهانـد عـشق او در جـان مـا کاریدهاند مولانا به سبب سوز عشقی که در دل دارد پلّه پلّه مقامات تتبّل تا فنا را پشت سر مینهد تا به ملاقات معشوق حقیقی نایل آید. عشقی که مولانا از آن صحبت میکند عشق حقیقی و راستین است نه عشقهای رنگین که عاقبت به ننگ انجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - بررسی نقش نشانه ها و نمادواژه ها در زبان شعری مولانا با رویکرد نشانه شناسی
فاطمه رحیمیدر زبان عرفانی مولانا بسیاری از تعالیم عرفانی و تجربههای معنوی از طریق نشانهها و نماد واژههایی بیان میشود که وی آنها را گاه بهصورت نشانههای فرازبانی و نمایهای و گاه بهصورت نشانههای شمایلی و نمادین در قالب تشبیه و تمثیل و استعاره آورده است. در زبان مولانا بسیاری چکیده کاملدر زبان عرفانی مولانا بسیاری از تعالیم عرفانی و تجربههای معنوی از طریق نشانهها و نماد واژههایی بیان میشود که وی آنها را گاه بهصورت نشانههای فرازبانی و نمایهای و گاه بهصورت نشانههای شمایلی و نمادین در قالب تشبیه و تمثیل و استعاره آورده است. در زبان مولانا بسیاری از نشانههای تکراری که در ادبیات عرفانی در قالب تشبیهات و استعارههای شناختهشده کاربرد دارد، به نشانههایی با قابلیت تفسیرهای جدید تبدیل گردیده و گویی روح تازهای در قالب عبارت و واژگان دمیده شده و معناهای تازهای در ذهن مخاطب ظهور پیدا میکند. مولانا بسیاری از نمادواژهها و نشانههای نمادین را با توجه به تجربههای عمیق خود، دلالت تازهای بخشیده و تفسیری جدید از این نشانهها را فرا روی مخاطب مینهد. این گونه تغییر و استحاله در نشانههای نمادین، علاوه بر آنکه نشانگر تقلیدگریزی ذهن مولاناست، در بسیاری اوقات در حکم نشانهای نمایهای است که تا حدودی جنبههایی از اندیشه و مکتب عرفانی وی را نشان میدهد. نشانههای نمایهای در اشعار مولانا را میتوان اغلب نشانههای فرازبانی دانست که ظاهراً در بسیاری از موارد به صورت ناخودآگاه در زبان شاعر بهکار رفته است. ظاهراً بیاعتنایی مولانا نسبت به رعایت صورت برخی الفاظ و عبارات و سایر مسامحات لفظی در زبان وی را میتوان نشانهای از کارکرد ابزاری «لفظ» و ناچیز یودن آن در برابر اهمیت و اصالت «معنا» نزد وی تلقی نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - بررسی اصل معرفت و خداشناسی از دیدگاه مولانا در مثنوی و مقایسه آن با جهانبینی شبستری در گلشنراز
لیلی عباسی منتظری نوازالله فرهادیمعرفت و خداشناسی شرط اساسی ورود به طریقت و نیل به حقیقت است. در واقع تلاش انسان همواره بر این مبنا بودهاست تا حقانیّت ذات خداوند را از راههای مختلف شناخته و از این رهگذر حسّ فطری پرستش را در درون خویش ارضا نماید، هرچند که هنوز هم بعد از گذشت قرون متمادی نتوانسته است ب چکیده کاملمعرفت و خداشناسی شرط اساسی ورود به طریقت و نیل به حقیقت است. در واقع تلاش انسان همواره بر این مبنا بودهاست تا حقانیّت ذات خداوند را از راههای مختلف شناخته و از این رهگذر حسّ فطری پرستش را در درون خویش ارضا نماید، هرچند که هنوز هم بعد از گذشت قرون متمادی نتوانسته است به کنه ذات حقتعالی پی ببرد و تلاش وی در این زمینه در حدّ و مرز اندیشه محدود مادیتاحدودی ناکام مانده است. اگرچه در طول تاریخ افراد بسیاری این اصل و جنبههای مختلف آن را بررسی کردهاند، امّا بهنظر میرسد صوفیّه ژرفتر به این موضوع پرداختهاند؛ خاصّه عارفان بزرگی نظیر مولانا جلالالدین محمّد بلخی و شیخ محمود شبستری. این مقاله کوششی در جهت بررسی جهانبینی این دو عارف در حیطه مسأله معرفت و چگونگی رسیدن به شناخت بهتر خداوند است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - «اُستن این عالم ای جان غفلت است»
احمدرضا یلمه هادر بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک میدانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه میشود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث ش چکیده کاملدر بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک میدانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه میشود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث شقاوت و فلاکت است. تا آنجا که معتقدند غفلت مهمترین عامل حسرت در روز قیامت و یکی از خانمان سوزترین مصیبتهای انسانی، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم و دوری از درگاه باری است . نکتة قابل تأمل که اساس این پژوهش نیز بر آن استوار است آن است که مولانا بر خلاف دیگر عرفا، غفلت را ستون و اساس دنیای مادی دانسته و معتقد است که این غفلت برای قوام و پایداری این جهان ضروری و بایسته است و عامل عمارت و آبادانی دنیای مادی است . مفهومی که مولانا با تحلیل و تمثیل در پی اثبات آن است و در دیگر متون عرفانی و صوفیانه بدان اشاره نشده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - «بررسی عرفان عاشورایی در اندیشه مولانا و عمان سامانی»
حشمت قیصریماجرای کربلا تراژدی سهمگینی است که همه صحنههای آن لبریز از احساس و عاطفه وایثار و عشق است.درباره حادثه بزرگ عاشورا، از جهات مختلفسخن گفته شده، اما بسیاری از اسرار بنیادی این قیام و شهادت، همچنان نیازمند تامل ودقت است. یکی از ابعاد متنوع و مهم اینحادثه، بعد عرفانی آن چکیده کاملماجرای کربلا تراژدی سهمگینی است که همه صحنههای آن لبریز از احساس و عاطفه وایثار و عشق است.درباره حادثه بزرگ عاشورا، از جهات مختلفسخن گفته شده، اما بسیاری از اسرار بنیادی این قیام و شهادت، همچنان نیازمند تامل ودقت است. یکی از ابعاد متنوع و مهم اینحادثه، بعد عرفانی آن است، که هرگاه چنین ماجرایی در منظر تیزبین و لطیف عارف قرار گیرد و بر مفاهیم بلندعرفانی منطبق گردد و با زبان رمز و تمثیل و بهرهگیری از قدرت تصاویرشاعرانه، عرضه شود، زوایای تازهای از آن آشکار میشود. مقاله حاضر کوششی است در راه دست یابی به زبده اندیشه های دو تن از نام آوران ادبیات عرفانی ایران در خصوص عرفان عاشورایی: مولانا جلال الدین محمد بلخی و عمان سامانی. نویسنده کوشیده است نخست با استفاده از آثار مشهور این دو شاعر و نیز با یاری جستن از شرح و تفسیرها و کتابهای تحلیلی برجستهترین جنبه های عرفان عاشورایی را در اندیشه آنان مطرح نماید و آن گاه با استناد به ابیاتی از آثار برجسته این دو شاعر، عرفان عاشورایی را در اشعارشان بررسی نماید و در نهایت با مقایسه تطبیقی نقاط اشتراک و اختلاف اندیشه این دو شاعر بزرگ را باز نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - «التزام مولانا جلالالدین به شریعت، طریقت و حقیقت»
فاطمه حیدری مریم کیانیغالباً صوفیه، سه مقوله شریعت، طریقت و حقیقت را مقولهای واحد، تفکیک ناپذیرو به منزله چراغ راه تلقی کرده ومدعی بودند که طریقت، جز مجاهده در تزکیه نفس و مانع آمدن آن از تعلق خاطر به «ماسوی الله» نیست. ایشان سرآغاز ورود به مرحله حقیقت را شریعت میدانند و طریقت و حقیقت را ب چکیده کاملغالباً صوفیه، سه مقوله شریعت، طریقت و حقیقت را مقولهای واحد، تفکیک ناپذیرو به منزله چراغ راه تلقی کرده ومدعی بودند که طریقت، جز مجاهده در تزکیه نفس و مانع آمدن آن از تعلق خاطر به «ماسوی الله» نیست. ایشان سرآغاز ورود به مرحله حقیقت را شریعت میدانند و طریقت و حقیقت را بدون شریعت از باب زندقه و الحاد میشمارند. مولانا جلال الدین محمد بلخی عارف قرن هفتم، شریعت را بسان شمعی میداند که بی نور آن، سلوک در طریقت و رسیدن به حقیقت امکانپذیر نمی تواند بود. وی در آثار خود دربارهی عدم مغایرت این سه مقوله و وجوب انجام و رعایت آداب و معتقدات و معاملات شریعت و طریقت و حقیقت تأکید دارد. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند پس از تفکیک نظرات وی در زمینه باورداشتهای او درباره آداب شریعت و لبّ و معنای آنها در مقوله طریقت و حقیقت بررسی اجمالی داشته باشند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - «مولانا و تشیع در غزلیات شمس»
تورج عقدایی نازلی عقداییهدف مقاله حاضرنشان دادن میزان علاقه مولانا به برخی عنصرهای مذهب تشیع است . اگر چه به رغم ادعای برخی از مسلمانان شیعی مذهب نمی توان او را شیعی دانست . نشانه هایی که از غزلیات شمس و دیگر آثار او یافتهایم، حکایت از آن دارد که این شاعر عارف به علی(ع) نه به مثابه خلیفه چه چکیده کاملهدف مقاله حاضرنشان دادن میزان علاقه مولانا به برخی عنصرهای مذهب تشیع است . اگر چه به رغم ادعای برخی از مسلمانان شیعی مذهب نمی توان او را شیعی دانست . نشانه هایی که از غزلیات شمس و دیگر آثار او یافتهایم، حکایت از آن دارد که این شاعر عارف به علی(ع) نه به مثابه خلیفه چهارم مسلمین؛ بلکه بسی فراتر از این به دلیل فضل و ویژگیهای اخلاقی این انسان کامل، عشق میورزد و به همین دلیل به آن چه با وی در پیوند است، گاه به صورت حقیقت و گاه به شکل نمادین اشاره می کند . از این گذشته ، مولانا به امام حسین (ع) و کربلا و شهادت ، هم در برخی از غزلیات خویش توجه نشان داده است. نکته دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده ، نوع تأثیرپذیری مولانا از این مقولههای آیینی است . زیرا در بسیاری از اشارتهای او میتوان دریافت که او نه آگاهانه و با دریافت تاریخی ، بلکه غالباً به گونه یی نا آگاهانه و بارویکردی اسطورهیی به این مسایل نگاه می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - جلوه های عرفانی خطابۀ غدیر خم در کلام مولانا جلال الدّین محمّد بلخی
مسروره مختاریبا وجود آن که پیرامون خطبۀ غدیر و مرد تکرارناپذیرِ تاریخ، حضرت علی(ع)، تاکنون کتابهای گرانسنگ و مقالات فراوانی به نگارش درآمده است، اما هنوز هزاران راز کشف نشده وجود دارد. سخنانی که در خطبۀ غدیر در شأن و منزلت حضرت علی(ع) توسّط پیامبر اسلام(ص) بیان شده، زمینۀ مساعدی چکیده کاملبا وجود آن که پیرامون خطبۀ غدیر و مرد تکرارناپذیرِ تاریخ، حضرت علی(ع)، تاکنون کتابهای گرانسنگ و مقالات فراوانی به نگارش درآمده است، اما هنوز هزاران راز کشف نشده وجود دارد. سخنانی که در خطبۀ غدیر در شأن و منزلت حضرت علی(ع) توسّط پیامبر اسلام(ص) بیان شده، زمینۀ مساعدی را برای شاعران عارف فراهم آوردهاست، تا بتوانند بسیاری از مفاهیمِ عرفانیِ مندرج در این حدیث را، سرلوحۀ مباحث عرفانی خود قراردهند. مولانا جلالالدّین محمّد بلخی از شاعران سرآمد در این زمینه است که توانسته است با قالب ریزى ادبى غدیر، مبانى اعتقادى آن را بیان کند و در نشر و تداوم پیام غدیر سهم بزرگی داشته باشد. از آن جا که این خطابه سرشار از عرفان و معرفت است، این مقاله به چند جلوۀ عرفانی شاخص (ولایت، انسان کامل، علم شهودی و اتّحاد جان های اولیا) در کلام مولانا پرداخته است. تجلّی ولایت در آثار مولانا یکی از صدها و هزاران جلوۀ پرجاذبه از خطبۀ غدیر است. مولوی از مریدان و دلدادگانِ امام علی علیه السّلام، و به فضائل و مناقب آن حضرت به خوبی واقف است و آن حضرت را نور الهی، مظهر ولایت الهی، دانای علوم غیبی، سرمنشأ خوبی ها و مزیّن به صفات حمیده، نمونۀ اعلای انسان کامل، صاحب مکاشفات و مشاهدات عرفانی و پیشوای سالکان طریقت معرّفی کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - انسان و ویژگیهای انسانی از منظر مولانا
محمدرضا حصارکیمولانا شاعر پرآوازه ایران همانند سایر فلاسفه، اندیشمندان و عرفا نگاه ویژهای به انسان دارد. نگاه او به انسان نگاهی فرا دنیوی است. او به روح خدایی انسان ایمان دارد و انسان را مظهر صفات الهی میداند و بر این اعتقاد است که انسان میتواند با رهایی از قید و بند دنیای مادی به چکیده کاملمولانا شاعر پرآوازه ایران همانند سایر فلاسفه، اندیشمندان و عرفا نگاه ویژهای به انسان دارد. نگاه او به انسان نگاهی فرا دنیوی است. او به روح خدایی انسان ایمان دارد و انسان را مظهر صفات الهی میداند و بر این اعتقاد است که انسان میتواند با رهایی از قید و بند دنیای مادی به مقام فرشتگی برسد و در جهت مخالف با دل بستن به هوای نفس از حیوان نیز پستتر شود. مولانا روح خدایی انسان را عاملی مهم در جهت خداجویی میداند و گرفتار شدن در محسوسات را مانع درک جهان حقیقی توسط انسان میداند. نوع نگاه و نگرش مولانا به انسان حکایت از توجه ویژه این شاعر نامدار به جنبههای مادی و معنوی انسان دارد. این نگاه چنان دقیق و عمیق است که همه صفات و ویژگیهای انسان را به بهترین شکل ممکن بیان میکند. در این مقاله تلاش شده است با بهرهگیری از مفاد و محتوای اشعار این شاعر نامی، ویژگی و صفات انسان به تصویر کشیده شود و نگرش عارفانه وی را پیرامون این مقوله توضیح و تفسیر نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - جلوه های بسط(عوامل صعود به عوالم ملکوت) در مثنوی مولانا
ناصر ناصرینویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میک چکیده کاملنویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میکنند، در چنین حالتی دل و روحشان منبسط و شکوفا میشود. چون «بسط»واردی است که لطف و رحمت حق را در بردارد. ولی به هنگام گرفتاری در حبس گاه جهان مادّی و زندان تن، روح و روانشان دچار قبض میشود. برای این که «قبض»واردی است از حق تعالی بر دل عارف، برای تأدیب و تربیت وی.و همین عواملِ قبض، زمینه سازِ شکوفایی بسط در دل سالک میگردد. سالکان طریقت در مقام بسط خود را طایر گلشن قدس، و جایگاهشان را فردوس برین و صدر نشین عالم ملکوت میدانند و در مقام قبض خود را گرفتار دامگه حوادث، و تخته بند زندان تن میدانند. در این مقاله آن دسته از اصطلاحات عرفانی در مثنوی مولانا که به سالک در کشف و شهود و مشاهدهی انوار الهی و الهامات غیبی که در سیر و سلوک دست میدهد و باعث انبساط خاطر وگشادگی دل آنان میگردد مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - دعا از دیدگاه ابن عربی و مولانا
مریم محمودی مهدیه ولی محمد آبادیدعا از بدیهیترین مسائل در حوزه دینپژوهی است که در عرفان اسلامی بر ضرورت آن به کرات تأکید شده است. ظهور عرفان در عرصه بندگی، نقطه عطفی در رابطه انسان با خدا گشود و معبودی خواستنی را به تصویر کشید که لحظهای غفلت از یاد اوخسران ابدی برای رهروان به دنبال دارد. انعک چکیده کاملدعا از بدیهیترین مسائل در حوزه دینپژوهی است که در عرفان اسلامی بر ضرورت آن به کرات تأکید شده است. ظهور عرفان در عرصه بندگی، نقطه عطفی در رابطه انسان با خدا گشود و معبودی خواستنی را به تصویر کشید که لحظهای غفلت از یاد اوخسران ابدی برای رهروان به دنبال دارد. انعکاس احوال و اطوار عاشقانه در آیینه دعا و زمزمههای ناب عرفانی بس شنیدی وحکایتی نغز و نامکرر است. در آثار عرفای اسلام دعا و نیایش به عنوان پل ارتباطی ناسوت وملکوت از اعتباری ویژه برخوردار است. بخش قابل توجهی از آثار عرفانی بر جای مانده، درخصوص دعاست. لذا در این پژوهش نگارندگان بر آن شدند به بررسی افکار و عقاید ابن عربی بپردازند. او بنیانگذار عرفان نظری است و با درایت و ذکاوت و عرفانی برگرفته از معارف ناب اسلامی استدلالهای دلانگیزی در باب دعا و اجابت آن آورده است. همچنین با بررسی آرا و افکار مولانا می توان اذعان داشت که وی نیز مسأله دعا واجابت را با کلام نافذ و تأثیرگذار خود در ضمن حکایاتی جالب بیان نموده است. نکتهی در خور توجه این است که رد پای اغلب افکار و عقاید ابن عربی در اندیشه های مولانا به وضوح قابل مشاهده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - واکاوی سیر و سفر آسمانی در مثنوی
شهریار حسن زادهاحوال باطنی و درونی مولانا همانند بلاغت سخن و شعرش پر از اعجاز و فسون است تا جائی که در مرتبة کلام او را تا والای ایجاز بیان و سحر سخن بالا میکشد و با جوش و خروش روحیاش به امواج پر شکوه مثنوی میکشاند و خود در جذبه احوالات و گفتار خویش مفتون میماند. بدون تردید در ژرف چکیده کاملاحوال باطنی و درونی مولانا همانند بلاغت سخن و شعرش پر از اعجاز و فسون است تا جائی که در مرتبة کلام او را تا والای ایجاز بیان و سحر سخن بالا میکشد و با جوش و خروش روحیاش به امواج پر شکوه مثنوی میکشاند و خود در جذبه احوالات و گفتار خویش مفتون میماند. بدون تردید در ژرفای این اندیشه یکی از مباحث اثر گذار در فرهنگ معرفتی مولانا سفر است که یکی از مباحث شورانگیز در تحقیقات جامعه شناختی اعم از آداب و رسوم و یا علم و فرهنگ بوده و همواره در مبانی فکری مورد استقبال حکیمان و متفکّران قرار گفته است. مولانا که در این مقوله مستثنا نیست در مثنوی از سفر و آداب سفر چه سفر آفاقی، چه انفسی یاد کرده و به تفسیر مراتب عرفانی آن در سفر درونی و معراج پرداخته است، همچنین در منزلت راهروان راه طریقت که سیر و سفر روحانی و معنوی را شامل میشود هنرنمایی کرده است. بخشی از این سیر و سفر عرفانی مولانا در آسمان معنایی شکل میگیرد و در سفر آسمانی، معراج را مطرح میکند که خود بحث عروج را شامل دو نوع سفر میشمارد. اوّل عروج خاصّ که شامل معراج نبی اکرم(ص) و انبیاء الهی میباشد و سپس عروج عامّ را مطرح میکند که سفر درونی و عروج اولیاء الله را در این مجموعه میگنجاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - تحلیلی بر خوابها و رؤیاهای عرفانی از منظر مولانا در مثنوی معنوی
حسین آریان مهدی رضا کمالی بانیانیمعانی والایی که از حضرت حق فرود میآیند صورتی جسمانی مانند صورت خیال ما میپذیرند و سپس به عالم ملک فرود میآیند. انواع خوابها مربوط به این عالم است و دنیای خواب و رؤیا، جهانی است پهناور و سرشار از شگفتیها و عجایب و غرایب که با چشم بر هم زدنی حادث و نمایان میشوند. چر چکیده کاملمعانی والایی که از حضرت حق فرود میآیند صورتی جسمانی مانند صورت خیال ما میپذیرند و سپس به عالم ملک فرود میآیند. انواع خوابها مربوط به این عالم است و دنیای خواب و رؤیا، جهانی است پهناور و سرشار از شگفتیها و عجایب و غرایب که با چشم بر هم زدنی حادث و نمایان میشوند. چرا که محدودیتی در آن عالم خیال نیست و روح والاست که در آن عالم سیر میکند. پدیده خواب و رؤیا از فرهنگ عامه فراتر رفته و در کلام و اندیشه عرفا و متصوفه و حتی شعرا و نویسندگان مورد توجه و کاربرد ویژه قرار گرفته است و مولانا جلالالدین بلخی در کنار بزرگانی چون ابن عربی و... بینشی اندیشمندانه و خداگونه به مقوله خواب و رؤیا دارند و آن را یکی از راههای رهایی روح از قفس تن و اتصال به عالم ملکوت میدانند. با عنایت به کارکردهای گوناگون خواب و رویا در مثنوی معنوی، در این مقاله پس از مختصری در باب رویا، ویژگیها و خصایص آن، چگونگی آن در قرآن و احادیث، به بررسی شاخصههای خواب و رویا در اشعار مثنوی پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - تحلیل عرفانی فقر و غنا از دیدگاه عرفانی خواجه عبدالله انصاری و مولانا
نسرین بیرانوند حسین آریان فهیمه سازمند«فقر» یکی از مراحل سیر و سلوک عرفانی و در لغت به معنای نیاز و احتیاج است و در اصطلاح صوفیه، نیازمندی به خدا و بینیازی از غیر اوست. «فقر و غنا» در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقهای کهن و جایگاهی والا دارد. فقر در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا» نقطۀ مقاب چکیده کامل«فقر» یکی از مراحل سیر و سلوک عرفانی و در لغت به معنای نیاز و احتیاج است و در اصطلاح صوفیه، نیازمندی به خدا و بینیازی از غیر اوست. «فقر و غنا» در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقهای کهن و جایگاهی والا دارد. فقر در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا» نقطۀ مقابل آن و به معنی توانگری، بینیازی و دولتمندی است. سالک در این وادی به صفت عدم اصلی و فقر ذاتی خود برمیگردد و به آن اقرار میکند. فقر از مسائل مهم عرفانی است و علاوه بر شاعران که در دیوانهای خود به آن اشاره کردهاند خود عرفا نیز در این زمینه نظریهپردازی میکنند. این جستار که با روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است بر آن است که مقولة فقر را از دید دو عارف (انصاری و مولانا) همراه با شواهد شعری تبیین و تفسیر کند و آن را از دید عرفان مورد بررسی قرار دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - رفتارشناسی کاینات از دیدگاه مولانا
صمد عباس زاده گرجان محمد فرهمنددر جهانبینی مولانا آنچه بر «رفتار کاینات» تعبیرمی شود و به عنوان رفتار طبیعت و طبایع اشیا می شناسیم، «عادت خداوندی» است که بر ارادة الهی جاری است و در حقیقت قضای الهی که همان برنامة خداوندی برای مدیریّت عالم است، چون فرماندهی بر روی عادات نشسته است و آن ها را می گر چکیده کاملدر جهانبینی مولانا آنچه بر «رفتار کاینات» تعبیرمی شود و به عنوان رفتار طبیعت و طبایع اشیا می شناسیم، «عادت خداوندی» است که بر ارادة الهی جاری است و در حقیقت قضای الهی که همان برنامة خداوندی برای مدیریّت عالم است، چون فرماندهی بر روی عادات نشسته است و آن ها را می گرداند. از دیدگاه مولانا درک لایه های زیرین و جان و مغز عالم حقیقت و حقیقت عالم، در گرو رمزگشایی و رازگشایی بطون عالم طبیعت میباشد و در این مقام است که احاطه ی خداوند بر عالم و حاکمیّت او بر کاینات پرده از رخسار برداشته و حقیقت وجودی خود را نشان خواهد داد. چنین نگرشی نسبت به پدیده های عالم، در پـارهای از داوری های واپسین که ما دربارة ساختار عالم می کنیـم، تأثیر گذار بوده، نسبت انسان را با خداوند، جهـان هستی و انسان های دیگر مشخّص میکند. در حقیقت آنچه در تبیین رفتارشناسی کاینات مورد نظر ماست، نه تبیینِ صُور فلکی و اجرام آسمانی، بلکه فعل و انفعالات نهفته در عالم هستی است که از طریق مدیری محیط بر عوالم اداره می شود که در تأویل عرفانیِ آن، ماحصلی جز نیلِ آدمی به جان جهان ندارد. مولوی این کنش درونی هستی را عشق میداند و راه رهایی و جاودانگی را عاشقی می شناسد. از نظر مولانا خواست و مشیّت الهی بر محور عشق می چرخد و زمانی که خود را با این کشش و کنش عظیم جهان هستی پیوند می دهیم از همة محدودیّت های فردی و ظاهری رهایی می یابیم و به جان جهان می پیوندیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - مطالعۀ تطبیقی اندیشههای مولانا جلالالدین با تفکرات اگزیستانسیالیستی
عزیز جوانپور هروییکی از مهمترین مکاتب فلسفۀ قارهای در قرن بیستم، مکتب اگزیستانسیالیسم است که با توجه عمدۀ خود به مسائلی همچون وجود انسانی، فردیت، اخلاق و ایمان با ادبیات عرفانی و صوفیانۀ ایرانی، مشابهتهای فراوانی دارد. مولانا جلالالدین بلخی، عارف و شاعر بزرگ ایرانی، از جمله نمایندگ چکیده کاملیکی از مهمترین مکاتب فلسفۀ قارهای در قرن بیستم، مکتب اگزیستانسیالیسم است که با توجه عمدۀ خود به مسائلی همچون وجود انسانی، فردیت، اخلاق و ایمان با ادبیات عرفانی و صوفیانۀ ایرانی، مشابهتهای فراوانی دارد. مولانا جلالالدین بلخی، عارف و شاعر بزرگ ایرانی، از جمله نمایندگان مهم ادبیات عرفانی و صوفیانۀ ایران است که دستگاه فکری و نبوغ و بدعت اندیشۀ عرفانی و فلسفیاش، از جهات بسیاریبا تفکر اگزیستانسیالیستی مشابهت و مطابقت دارد. در این مقاله، کوشیده شده است تا همانندیهای فکری مولانا با فیلسوفان اگزیستانسیالیست غربی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین ابتدا به معرفی اصول و ویژگیهای کلی نحلۀ فلسفی اگزیستانسیالیسم پرداخته شده است و بعد به مختصری از آرای اندیشمندان این مکتب همچون سورن کییرکگارد، گابریل مارسل، کارل یاسپرس و میگل د.اونامونو و سارتر اشاره خواهد شد و پس از آن، به جنبههایی از اندیشۀ مولانا که با نکات برجستۀ این نحله مناسبت و سازگاری دارد، پرداخته شده است و نشان داده شده است که میان مبانی فکری فیلسوفان اگزیستانسیالیست و تفکرات مولانا چه اشتراکاتی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - بررسی تطبیقی رویکردهای اندیشه اسلامی به قیامت و بازتاب آن در مثنوی مولوی و گلشن راز شبستری
پروین گلی زادهNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >نزدیک بودن عرفان با دین اسلام و ارتباط گسترده آموزههای عرفانی با مسائل شرعی و اصول خاصّ این دین و تأثیرپذیری شاعران، نویسندگان و به ویژه عرفا از مکاتب اسلامی و مبانی اعتقادی آن در طول تاریخ شعر و ادب پارسی همواره منجر به پیدایش آثاری جامع در حوزه عرفان ایرانی- اسلامی شده است. توانمندی خاصّ عرفا و بزرگان علم فلسفه و کلام سبب تلفیق این دو حوزه (عرفان و آموزههای اسلامی) با یکدیگر شده و بر شمول کلّی این آثار نیز افزوده است. در این میان، مولانا و شبستری، صرف نظر از وجوه مشترک اعتقادی در ایدئولوژی و سبک شخصی خویش، با بهرهگیری از مشرب عرفانی و اسلامی، توانستهاند در آثار برجای مانده از خویش، سیمایی کامل از اصول اعتقادی خود را ارائه دهند که اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی، از موضوعات مشترک در جهانبینی این دو عارف است. اگرچه میزان توجّه به مسائل اعتقادی و نگرش فکری در مثنوی معنوی (به دلیل حجم بالای مطالب) بیشتر و در گلشن راز (به دلیل حجم محدود مطالب) بسیار کمتر از سایر موضوعات و مسائل متشابه است؛ امّا میتواند پژوهشهای تازه و بینظیری را به خود اختصاص دهد که نگارندگان در این جستار، مسأله قیامت را در اندیشه مولانا و شبستری با استناد به اصول و آموزههای اسلامی به طور تطبیقی بررسی میکنند تا از این رهگذر برخی از اعتقادات و شالودههای فکری این قبیل شاعران عارف مشرب، بر مخاطبان آشکار شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - بررسی سخن و خاموشی سیاه وسپید در اندیشه و آثار مولانا جلالالدین بلخی و شمس تبریزی
مریم رضایی قدمعلی سرامی محمدرضا قاریNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >سخن گفتن یکی از ویژگیهای مهم بشراست که پیوند ناگسستنی با اندیشه وتفکرآدمی دارد، ونکته مهم آن است که هریک ازگروههای اجتماعی زبان خاصی رابرای بیان مقاصدخود برمیگزینند؛یکی از این زبانها زبان عرفانی است واز جمله اینعارفان وارسته مولانا جلالالدین بلخی و شمس تبریزی هستند که آثاری ارزشمند بنامهای مثنوی معنوی و مقالات شمس رابه مجموعه متون عرفانی اضافه نمودهاند؛ یکی ازموضوعات موردتوجه ایشانتوجه به مسأله خاموشی و سکوت و سخن درعرفان است که درزیر بنای فکری ایشان گنجانیده شده است وبا بکارگیری ازعنصر رنگ وواژههایی چون سیاه وسپید آنها راخاص و ویژه نمودهاند، آنچه ما در این مقاله بدان میپردازیم، بررسی سخن وخاموشی سیاه و سپید در اندیشه این دو عارف استواین که این عبارات در اصل به چه معنی بوده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - رستاخیز عرفانی انواع نادر صوت در غزلیات شمس
ماندانا کمرخانی میر جلال الدین کزازیغزلیات شمس پیوندخروش ناخودآگاه درونی شاعر و آواهای طبیعی نظام هستی است، این دو در تطبیق با فضای عرفانی ومعناییمتن شاعرانه به سبکی موسیقیایی احضار میشوند،مولانا بیهیچ انتخاب گزینشی یا تحمیلی برمتن، مفاهیم عرفانی را در بستر جویباری غزل مینشاند و در این راستا به جلوهها چکیده کاملغزلیات شمس پیوندخروش ناخودآگاه درونی شاعر و آواهای طبیعی نظام هستی است، این دو در تطبیق با فضای عرفانی ومعناییمتن شاعرانه به سبکی موسیقیایی احضار میشوند،مولانا بیهیچ انتخاب گزینشی یا تحمیلی برمتن، مفاهیم عرفانی را در بستر جویباری غزل مینشاند و در این راستا به جلوههای طبیعی و شاعرانۀ صوت روی میآورد،رویکرد درونی و جوششی مولانا به اصوات، مجموعهای از حرفآهنگها، واژهآهنگها، متنآهنگها و صدامعناهارا در حریم غزلیات شمسفراهم آوردهاست،این اصوات دارای مصادیق متعددیاستو در این جستار با عناوین:اصوات شاعرانه، اصوات قرردادی، اصوات موکد، اصوات ممتد، اصوات وابسته و اصوات نواختی نامگذاری شده وکیفیت دیگر انواع شناخته شدۀ صوت و صوتآفرینی در غزلیات شمس، ازجمله:نامآوا، صدامعنا، نغمۀحروف، تکرار، تجنیسو،،،تحلیل شدهاست،در غزلیات شمس منشااصوات، حرکت است و ایندو، کفهها یک ترازو هستند،دراین جستار مهمترین عناصرایجاد حرکت که به خلق ابزارهای صوتآفرینی منجر میشود، برشمرده شده است،رابطۀ صدا و حرکت و مقاصد ثانویۀ اصوات در غزلیات شمس، دیگر محورهای این پژوهش هستند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخچیران مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس
حمیدرضا کلاهی رستمی علی رمضانی نرگس اصغری گوارمولانا جلالالدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفتة حقیقت بود. این حقیقتجویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصه چکیده کاملمولانا جلالالدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفتة حقیقت بود. این حقیقتجویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصههای تعلیمی و داستانهای حکمتآموزی است که ارتباط چشمگیری با مفاهیم روانشناسی دارد. آلبرت الیس(متولد 1913م.)روانشناس شهیر آمریکایی دوازده نظریه ارائه کرده است که در میان روانشناسان از شهرت خاصی برخوردار است. یکی از نظریات وی موضوع اهمالکاری است و مقصود این که چرا انسان بدون علت مشخصتصمیمات خود را به تعویق میاندازند و یا آن را با تاخیر انجام میدهد؟ و علت این رفتار غیرمنطقی در چیست؟نویسندگان در این مقاله میکوشند تا موضوع اهمالکاری را در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس مورد نقد و واکاوی قرار دهند و نکات مشترک و زمینههای این رفتار غیرمنطقی و شیوۀ برخورد با این مشکل و نابسامانیرا بررسی کنند. همچنین در این تحقیق ثابت میشود که نظریه یرفتار درمانی عقلانی- هیجانی الیس به دلایل مختلف، قبل از آن که یک مدل روان درمانی از نوع پزشکی باشد یک مدل تربیتی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - بررسی حس نوستالژی در مثنوی مولانا با نگرش به توابع(میانجیهای) شوق بازگشت
حوا مرغوب قدمعلی سرامیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >...هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش«نوستالژی» یا غم غربت همان حس دلتنگی شاعر یا نویسنده است، در فقدان چیزهایی از قبیل دوری از سرزمین مادری، میل حب الوطنی و... که در موقعیت کنونی برای او دور از دسترس است. تغییر و تحول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی در برانگیختن این حس غریب غربت بسیار موثر است. عرفان تماما نوستالژی است برای نمونه میتوان به غم غربت، جدایی نی از اصل که نیستان نامیده میشود، سیر و سفر روح و نیز به تنگنای جسم و... در آثار شاعر صاحب سبک و عارفی همچون مولانا، که به این حس زیبا جلوة ویژهای داده است، اشاره نمود. یکی ازمواردی که به دنبال غم غربت و دوری درآثار سنتی ومعاصر، مخصوصا در اشعار و نوشتههای گرانقدر مولانا جلال الدین، احساس میگردد میل به تجدید وضعیت و شوق وصال و بازگشت به اصل است. در این مقاله با پژوهش در شش دفتر مثنوی معنوی مولانا، شیوهها ومیانجیهای علاقمندی، آرزو، طلب و جستجو مورد بررسی قرار گرفته است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - وحدت و کثرت ادیان با رویکرد عرفانی در مثنوی مولوی
معصومه صادقیپرواضح است که مولوی بلخی یکی از شگفتیهای ادبی و عرفانی است که در بسیاری از اشعار خود بر وحدت ادیان در مثنوی تأکید دارد. مولویپژوهی فراوان ایران و جهان گویای این است که مولانا دارای اندیشههای بلند و فراجهانی است. او بر این باور بوده است که یکی از بزرگترین بیماریهای ب چکیده کاملپرواضح است که مولوی بلخی یکی از شگفتیهای ادبی و عرفانی است که در بسیاری از اشعار خود بر وحدت ادیان در مثنوی تأکید دارد. مولویپژوهی فراوان ایران و جهان گویای این است که مولانا دارای اندیشههای بلند و فراجهانی است. او بر این باور بوده است که یکی از بزرگترین بیماریهای بشریت، بیماری نفس اماره، خودخواهی وتکبر انسانها برای رسیدن به مراتب مادی ودنیایی است. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی تأثیر وحدت ادیان در آموزههای مولانا همت گمارده است که شاخص اصلی این بحث عرفان اسلامی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مولوی در تمثیلاتی که به ویژه از ادیان میآورد، تأویلات آزاداندیشانهاش درپذیرش عقاید را آشکارابر زبان جاری میسازدو گوناگونی حکایات و موضوعات، یک هدف واحد دارد، همچون جامعه متکثری که دارای وحدت و یکرنگی است وتأکید بحث بر عرفان است که در تقویت روحیه معنوی، عشقورزی و محبّت به انسانها دورنمایی دارد و دروحدت و اتّحاد ادیان متکثرپیوندی شگفتانگیزبرقرارمیکند و انسان را به حقیقت هستی پیوند میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - بررسی تحلیلی تأثیر ذهن و زبان سنایی بر مولانا (بر اساس رویکرد بینامتنی)
کتایون مرادی علی محمد مؤذنیبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احو چکیده کاملبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احوال و آثار مولانا و سنایی درنظر ادیبان و محقّقان فارسی زبان – اعم از ایرانی و غیرایرانی- بسیار مهم بوده است. نگارنده در این جستار برآنست که با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعۀ بینامتنی، به بررسی تأثیرات سنایی بر مولوی بپردازد. برآیند تحقیق نشان میدهد که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقاً متأثّر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است. مولوی هرگاه به مسائل عارفانه و عشق و ایمان صادقانه میپردازد، خود را به سنایی بیش از دیگران نزدیک میبیند. به تعبیر محقّقان، مولوی بیشترین اقتباس را از آثار و اشعار سنایی داشته است و این اقتدا تا آنجا پیش میرود که برخی مولوی را متهم به پیروی بیش از حد از سنائی میکنند. این تأثیر با هنرنماییهای مولوی در زمینۀ ذهن و زبان و تصاویر و حکایات با زیبایی بیشترخودنمایی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - تحلیل دعاها و مناجاتهای عرفانی مثنوی معنوی براساس نظریه کنشهای گفتاری سرل
ریحانه فرجی علی اکبر افراسیاب پور ثورالله نوروزی داودخانه محمد رحیمیدعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای چکیده کاملدعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای کنش های گفتاری خاصی است که نشانگر معنی ثانوی آن هاست. نظریه کنش گفتاری به عنوان یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه دانش زبان شناسی در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس، سرل طبقه بندی پنج گانه ای را برای آن ارائه داد. پایۀ نظریه کنش گفتاری سرل بر این استوار است که نقش های فعل و به دنبال آن جمله را در فرایند گفتمان می توان به پنج دسته کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی تقسیم بندی کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است به شیوۀ تحلیل محتوایی و برمبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، به تحلیل دعاها و مناجات های مثنوی پرداخته شود. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد، هریک از دعاها و مناجات های مولانا دارای کنش گفتاری خاصی است و از میان طبقه بندی پنجگانه سرل، کنش ترغیبی نسبت به دیگر کنش های گفتاری بسامد بالایی دارد و کنش اعلامی در آن ها به کارنرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - مفهوم دیگری و دیگرستیزی و دیگرپذیری در مثنوی مولانا
محمد ذاکری حشمت الله آذرمکان نجمه دری عبدالله فروزان فردیگری از مفاهیم فلسفیای است که از قرن بیستم در آثار فیلسوفانی چون هایدگر، سارتر و بوبر و لویناس مطرح شده است.اگر چه در فلسفه اسلامی مفهوم دیگری به صورت یک مساله مطرح نشده است اما در ادبیات فارسی به شکلهای مختلفی چون اقلیتهای دینی، قومی و زبانی به این پدیده پرداخته ش چکیده کاملدیگری از مفاهیم فلسفیای است که از قرن بیستم در آثار فیلسوفانی چون هایدگر، سارتر و بوبر و لویناس مطرح شده است.اگر چه در فلسفه اسلامی مفهوم دیگری به صورت یک مساله مطرح نشده است اما در ادبیات فارسی به شکلهای مختلفی چون اقلیتهای دینی، قومی و زبانی به این پدیده پرداخته شده است. نگاه مولانا در کتاب مثنوی معنویاش به مساله دیگری به دو گونه است که هر دو نگاه، برخاسته از ویژگیهای شخصیتی و فکری خود او و ضرورتهای فضای فرهنگی عصر زندگی شاعر است. در نگاه اول مولانا در قامت یک فقیه مدرسهای وامدار بر ساختههای پیشین درباره دیگریهای مطرح در جامعه زمان خویش است و داوریهایی را روایت میکند که خود هیچ نقشی در تولید آن نداشته است و رنگی از ستیز با دیگری در قالب تحقیر، طرد و نفی را به همراه دارد. در نگاه دوم اما، دنیای مولانا بسیار متفاوت بوده و اندیشه خود وی و تجربیات شخصاش، شکلدهنده و تعریفکننده مفهوم دیگری است. اگر در نگاه اول، شاعر روایتگر اندیشههای دیگران است در نگاه دوم، خود دست به تولید معرفت میزند و در این افق جدید با کمک بن مایههای اندیشه عرفانی، بسیاری از بر ساختههای مرسوم پیشین را بر نتافته و تکرار نمیکند و با نگاهی انسانی و عرفانی، هستی و انسان را روایت میکند و از این رهگذر مفهوم دیگری نیز از تعاریف سابق خود دور و بازتعریف میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - تأویلهای عارفانه و عاشقانه مولانا از قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص چکیده کاملمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کار برده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولانا است به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قران کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قران کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری می کند و لازمۀ آن دوری از هوی و هوس است. دومین و شاید اصلیترین مؤلفه تأویل از نگاه مولانا اثر و نتیجۀ آن است به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. موضوع این پژوهش تأویل عارفانه و عاشقانه مولانا از آیات قران کریم است. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه مولانا، تأویل خویشتن است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن فلاح و رستگاری است به این معنی که تأویل باید آدمی را به سعادت رساند و به رحمت خداوند امیدوار سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - دیوان شمس تبریزی، آینۀ بازتاب شعورمندی کائنات
عنایتالله شریفپور احمد امیری خراسانی مهین ایرانمنشدیوان شمس تبریزی، اثر معروف مولانا جلالالدّین محمّد بلخی، عارف بزرگ مسلمان قرن هفتم هجری، مانند اثر ارزشمند دیگر وی، مثنوی معنوی و همچنین همۀ آثار عرفانیِ اسلامیِ فارسی، آینۀ بازتاب باورهای خاصّ عارفان بزرگ مسلمان است. یکی از این باورها، شعورمند دانستن کائنات است که ا چکیده کاملدیوان شمس تبریزی، اثر معروف مولانا جلالالدّین محمّد بلخی، عارف بزرگ مسلمان قرن هفتم هجری، مانند اثر ارزشمند دیگر وی، مثنوی معنوی و همچنین همۀ آثار عرفانیِ اسلامیِ فارسی، آینۀ بازتاب باورهای خاصّ عارفان بزرگ مسلمان است. یکی از این باورها، شعورمند دانستن کائنات است که الهامبخش اصلی ایشان در این خصوص، آیات قرآن کریم و روایات اسلامی است. عارفان بزرگی چون مولوی، با تأثیرپذیری از این گنجینههای ارزشمند دینی، بهویژه آیاتی که به تسبیح موجودات یا مورد خطاب قرارگرفتن آنها از سوی خالق خویش اشاره دارند، همۀ عالم وجود را حیّ و ناطق و دارای شعور میدانند. علاوه بر این، رسیدن به این باور، آنگونه که خود اذعان نمودهاند، از طریق کشف و شهود نیز بر ایشان محقّق شدهاست. در این مقاله که از روش سندکاوی در جمعآوری اطّلاعات، استفاده گردیده، سعی شدهاست تا نمونههای برجستۀ بازتاب شعورمندی کائنات، از دیوان شمس تبریزی، استخراج و تحلیل و توصیف گردد. از مهمترین نتایج مقالۀ حاضر، آن است که مولوی در انعکاس این باور عرفانی اسلامی در دیوان شمس تبریزی، هم از نظر میزان، هم صراحت بیان، گوی برتری را از دیگران ربوده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - نمادشناسی« باز» در نقد اسطورهای– کهنالگویی در ادبیّات عرفانی (مطالعه موردی: منطقالطّیرعطّار و مثنوی مولانا )
نسرین قدمگاهی رضا اشرفزاده مهیار علویمقدمدر اسطورههای آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز میشود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوحفشرده گاه، نگرشبشر را از آغاز تا بیزمان و بیمکان همراهی میکنند. در اینمیان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهنالگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید چکیده کاملدر اسطورههای آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز میشود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوحفشرده گاه، نگرشبشر را از آغاز تا بیزمان و بیمکان همراهی میکنند. در اینمیان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهنالگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید ارتباط دارد، مورد تّوجه عطار و مولانا قرارگرفته است و رمزی از حرکت انسان از نفس گیاهی و حیوانی به شاخص انسانی تا پرواز به عالم قدس و سیر در لامکان است. در بررسی های به عمل آمده: عطار در نماد باز به دو بُعد خیر و شر توجّه دارد و به شناخت انسان از ماهیّت خود میپردازد و میخواهد انسان خود را از دلبستگی به مردار دنیا رهاکند و سپس در مرحلۀ بالاتر از همدمی با شاهان و جاه و مقام دلکنده، او را تا رسیدن به سیمرغ همراهی میکند. مولانا با نگرش به اسطوره-کهن الگو و شیوۀ پردازش داستان های عطار، در نگرش عرفانی بُعد انسانکامل را درتکمیلسفرمرغان به طور نمادین ذکرمیکند و نمونههایی از باز- انسان کامل ارائه میدهد. انسان کامل در نظر مولانا؛ نخست شامل انسانهای هم دوره او چون شمس تبریزی، حسام الدین چلبی وسپس اسطورههای دینی اند که از حقیقت محمدی سرچشمه میگیرند مانند علی (ع). در این روش با ذکر شواهد به روش کتابخانهای- فیش برداری به گونه استقرایی(جزء به کل) پرداختهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی
محمّد امین احسانی اصطهباناتی مریم شفیعی تابانتجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور مییابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری بهشمارمیرود. یونگ بر این نکته تأکیدمیورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینو چکیده کاملتجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور مییابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری بهشمارمیرود. یونگ بر این نکته تأکیدمیورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه شده است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایهگذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریۀ کهنالگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین بهسوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، بهویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که بهنظرمیرسد با عرفان اسلامی، تقویت میشوند. مولانا نیز، ایمان و تجربۀ عرفانی از دین را، از جنس عشق میداند که بهطور فطری و غریزی، در سرشت انسان بهودیعت نهاده شده است و کشش و جذب روحی بهسوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به تجارب عالی ایمانی میبیند. این مقاله، برپایۀ مطالعۀ موردی آرای کارل گوستاو یونگ دربارۀ تجربۀ عرفانی از دین و اندیشههای مولانا در دفتر ششم مثنوی به این پرسش پرداخته است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت بهدین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمیشوند و در چه وجوهی بهیکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ بهاین پرسش، مقاله با اشاره بهروانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته است که فطری بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشۀ مولانا و روانشناسی یونگ، در تجربۀ امر مقدّس است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - شگردهای معرفتی و مفهوم خدا از دیدگاه مولوی
علی ابوالحسنیدیدگاه مولانا جلالالدین بلخی دربارة مسئلۀ امکان و چگونگی شناخت خـدا بـه دلیـل برخورداری وی از میراث متنوع مشرب های کلامی، فلسـفی و عرفـانی پیشـینیان، اهمیـت دارد. مولانا معتقد است که در پس همۀ پدیده های این عالم، وجودی است کامل، آگاه، نامتناهی و دارای همۀ صفات و اسمای چکیده کاملدیدگاه مولانا جلالالدین بلخی دربارة مسئلۀ امکان و چگونگی شناخت خـدا بـه دلیـل برخورداری وی از میراث متنوع مشرب های کلامی، فلسـفی و عرفـانی پیشـینیان، اهمیـت دارد. مولانا معتقد است که در پس همۀ پدیده های این عالم، وجودی است کامل، آگاه، نامتناهی و دارای همۀ صفات و اسمای حسنی. مولوی این وجود را خدا مینامد. خداوند منشأ و سرچشمۀ لایزال هستی و زندگی است. خداوند خالقی است که همۀ کاینات را از عدم و فقط به اراده خویش آفریده است. کانون و محور اندیشۀ مولانا، خداوند فعال ما یشاء و قادر مطلق است. انسان مورد نظر مولوی، موحد و یگانهپرست است. او محو در صفات و اسمای خداوند است. این انسان برای پیروزی بر تعارضات درونی و تمایلات حیوانی، همواره در جهاد و مبارزه با خود است. سلوک عرفانی، عبادت عاشقانه و خودسازی، توشه راه اوست. او به عشق و محبت الهی همۀ مخاطرات سفر الی الله را پذیرفته، دم به دم خود را به حوزۀ جاذبۀ ربوبی نزدیک میسازد. بدین ترتیب مولانا با استفاده از زبان بلند عرفان و هنر، صنعت شعر و نثر روحنواز، دیدگاه خود دربارۀ خدا، جهان و انسان و رابطه آنها را بیان میکند. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای به بررسی موضوع انواع معرفت و مفهوم خدا از دیدگاه عرفانی مولوی، پرداخته شود و نویسنده در این نوشتار، به تحلیل بیشتر شیوههای معرفت و شناخت خدا پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - بررسی تطبیقی نینامة مثنوی معنوی مولانا بر اساس نظریة نظامهای گفتمانی گرمس
ابراهیم رحیمی زنگنه لیلا رحمتیاننشانه- معناشناسی به استخراج نشانههایی میانجامد که نمایانگر کارکردهای گفتمانی است. درک معنا از خلال روساخت و رسیدن به ژرفساخت کلام، رابطة این نشانهها را با کارکردهای شناختی و حسی آشکار کرده و نوع نظام گفتمانی را نمایان میسازد. از میان کتابهای ارزشمند پارسی وقتی صح چکیده کاملنشانه- معناشناسی به استخراج نشانههایی میانجامد که نمایانگر کارکردهای گفتمانی است. درک معنا از خلال روساخت و رسیدن به ژرفساخت کلام، رابطة این نشانهها را با کارکردهای شناختی و حسی آشکار کرده و نوع نظام گفتمانی را نمایان میسازد. از میان کتابهای ارزشمند پارسی وقتی صحبت از مثنوی میشود و مولانای بلخی کلام به قصور میرسد و تحلیل به سکوت، تأمل در این نگارۀ بیبدیل و راستین از بزرگ عارف ادب پارسی، دلنواز اهل ادب و دلپسند دنیای معنی است. استخراج معانی برتر این رشته مروارید دریای معنا و ترکیب آن با ادبیات روز دنیا در سیطرۀ نظریههای نوین ادبی، میتواند هنرنماییهای مولانای بلخی را در تئوریهای ارائه شده توسط دانشمندان علم واژه شناسی به رخ بکشاند، این پژوهش با پاسخ به این پرسش که؛ نظامهای گفتمانی گرمسی در نینامه کدامند، به بررسی شگردهایی میپردازد که کارکردهای گفتمانی را حاصل میکند و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تعامل میان نشانه و معناها را در نی نامه بررسی کردهاست و نشان میدهد که برای درک معنا باید نشانههایی را که از کارکردهای متفاوت شناختی و حسی درک میشوند، استخراج کرد و در رابطۀ تعاملی میان آنها به گفتمانهای حاصلشده پی برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - معرفتشناسی مولانا و دلالتهای تربیت اخلاقی
جعفر ابراهیمی مسعود اخلاقی عباسعلی رستمی نسب مراد یاری دهنویهدف از انجام این پژوهش بررسی دلالت های تربیت اخلاقی از منظر معرفتشناسی مولانا می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بنیادی و ابزار گردآوری داده ها فیش میباشد. تجزیه و تحلیل داده ها از راه طبقه بندی و تفسیر اطلاعات به دستآمده انجام گرفته است. مسأله شهود عرفانی از همان چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش بررسی دلالت های تربیت اخلاقی از منظر معرفتشناسی مولانا می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بنیادی و ابزار گردآوری داده ها فیش میباشد. تجزیه و تحلیل داده ها از راه طبقه بندی و تفسیر اطلاعات به دستآمده انجام گرفته است. مسأله شهود عرفانی از همان اوان زندگی اسلام و با آمدن قرآن آغاز گردید و این مسأله به عنوان راهی برای ارتباط بین انسان و خدا مطرح گردید.مولوی سر آفرینش را عشق می داند و زبان پنهان پدیده ها را زمزمه ای لطیف که از شوق و شور و عشق مایه می گیرد توصیف می کند.یافته های پژوهش نشان می دهد که روش ها، مراحل و اصول تربیت اخلاقی از دیدگاه مولانا به شرح ذیل می باشد: روش ها عبارتند از تلقین به نفس، تحمیل به نفس، هم نشینی با خوبان، تزکیه و دوری از تقلید. مراحل: توبه، تتبل، صبر، توکل، تسلیم و رضا، فقر و فنا و اصول شامل: کمال، تزکیه، مشورت، دوری از غرض ورزی و... پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - بررسی تطبیقی فهم هرمنوتیکی از دیدگاه گادامر و مولانا
آرزو برومندی رضا فهیمی ملک محمد فرخزادگئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر چکیده کاملگئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر سازیم و معتقد است معرفت وابسته به تاریخمندی، زبان و پیشداوریهاست. با توجه به آنکه در هرمنوتیک فلسفی در باب اصل پدیدۀ فهم بحث میشود تا قواعد و روشهای تفسیر فهم یا همان مبانی فهم و شرایط وجودی آن، بنابراین طبق این مصداق، باید هرمنوتیک مولوی را هرمنوتیک فلسفی دانست. از نظر مولانا فهم و اندیشه یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از سایر موجودات است. نخستین کاوش مولانا درخصوص ماهیت فهم توجه به موضوع مشترکی است که قرار است بین او و مخاطب ردّ و بدل شود. وی برای این امر ساختار تو در توی داستان را بر میگزیند. مولانا انسان را معادل زبان میداند و این درست یعنی همان اندیشهای که گادامر مطرح میکند. در تبیین رابطۀ میان اندیشه، فهم و زبان معتقد است که رابطۀ اندیشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای صورت پذیرفته است و در پی آن است تا نشان دهد که مولوی نیز چونان گادامر برای هستیشناسی فهم و شرایط آن اهمیت بسزایی قائل است. نتیجه ای که از این مقاله می توان گرفت این است که: اوّلاً مولانا درک و دریافت معانی را در بسیاری از مواقع به فهم خواننده ارجاع می دهد و ثانیاً با ساختار تودرتوی حکایت بر موضع فهم تأکید می کند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتیکی مورد توجه قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - تحلیل تمثیلهای عرفانی در «فیه ما فیه»
عفت نجار نوبریآثار مولوی از رویکردهای مختلف قابل بررسی است. یکی از آثار مهم مولانا فیه مافیه است. از موضوعات مهم فیه مافیه، تمثیل یا مصداقی کردن مفاهیم ذهنی است که جایگاه خاصی در آثارمولانا دارد. وی آراء خود را به زینت تمثیل آراسته تا مفاهیم عمیق عرفانی، تقریب ذهن مخاطبان و اهل ذوق ش چکیده کاملآثار مولوی از رویکردهای مختلف قابل بررسی است. یکی از آثار مهم مولانا فیه مافیه است. از موضوعات مهم فیه مافیه، تمثیل یا مصداقی کردن مفاهیم ذهنی است که جایگاه خاصی در آثارمولانا دارد. وی آراء خود را به زینت تمثیل آراسته تا مفاهیم عمیق عرفانی، تقریب ذهن مخاطبان و اهل ذوق شود. نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی، به بررسی مفاهیم و ساختار تمثیل های عرفانی کتاب فیه ما فیه پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که در تمثیل های فیه ما فیه پیوند میان ارکان تمثیل یعنی: مثال (مصداق) با ممثل (مفهوم) چگونه است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در کتاب فیه ما فیه 141 مورد تمثیل وجود دارد که غالباً مختصر و محدود به چند جمله است. مولانا به فراخور متن کتاب با بهرهگیری از تمثیلات به مضامین عمیق عرفانی می پردازد. حوزه های معنایی تمثیلات فیه مافیه در سه سطح خداشناسی، انسانشناسی و هستی شناسی جای گرفته اند که انسان شناسی بیشترین فراوانی و موضوع عرفان و معرفت بیش ترین بسامد را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - بررسی تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفانگرایانه سعدی و حافظ
علیاکبر بزی احمدرضا کیخای فرزانه مصطفی سالاریحرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه ه چکیده کاملحرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه های عطار و مولوی از عرفان آن ها سرچشمه می گیرد که با اندیشه های عرفان گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به گونه ای به کارگرفته که جنبه ای از اندیشه ها در آن صبغه عرفانی و جنبه های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده اند و از آن استفاده ابزاری کرده اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - گسستها و گریزها در مثنوی معنوی (براساس دفتر 4،5،6)
احسان انصاری مهدی ماحوزی سیدهماندانا هاشمیاصفهانکشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سالها، تلاشهایی مبتنی بر روایتشناسی داستانهای مثنوی شده است؛ اما در حوزۀ شناخت ساختاری مثنوی کمتر چکیده کاملکشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سالها، تلاشهایی مبتنی بر روایتشناسی داستانهای مثنوی شده است؛ اما در حوزۀ شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن به میان آمده است. ازاین رو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی میتواند زمینهساز پژوهشهای گوناگونی باشد. مقالۀ حاضر میکوشد باتکیه بر داستانهای سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسستهای متن مثنوی را نشان دهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبیین نماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجام میگیرد و تاکنون، به صورت مستقل، گسستها و گریزهای مثنوی موردبررسی قرارنگرفتهاند و ساختار مثنوی از این منظر کاویده نشده است. سه گسست را میتوان در داستان های مثنوی ردیابی نمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجه به ارتباط داستان های اصلی با داستان های درونهای درمییابیم که بسیاری از داستان ها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاین رو، گریزها و گسستها بسترساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفا میکنند. بایددانست که مولانا با انگیزههای درونی یا بیرونی، این گسست ها را پیریزی و پیگیری مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - کژتابی و فراهنجاری در زبان عرفانی مولانا جلال الدین بلخی
مریم رضاییکژتابی یک اصطلاح ادبی است که محمل و خاستگاه آن زبان شاعر یا نویسنده است؛ در حقیقت کژتابی و فراهنجاری شامل عبارات و جملات دو پهلویی است که دارای چند معنا و مفهوم می باشد، لذا هر هنرمند برای نشان دادن آن ها از دقایق و ظرایف آشکار و پنهانِ کمیابی بهره گرفته است .نگارنده مع چکیده کاملکژتابی یک اصطلاح ادبی است که محمل و خاستگاه آن زبان شاعر یا نویسنده است؛ در حقیقت کژتابی و فراهنجاری شامل عبارات و جملات دو پهلویی است که دارای چند معنا و مفهوم می باشد، لذا هر هنرمند برای نشان دادن آن ها از دقایق و ظرایف آشکار و پنهانِ کمیابی بهره گرفته است .نگارنده معتقد است که با تتبع و تفحص در آثار مولانا جلال الدین بلخی به گونه های مختلفی از کژتابی و فراهنجاری(هنجارگریزی) بر می خوریم که در این مقاله آن ها را به صورت های چهارگانه، با عناوینِ:الف: کژتابی ساختاری،ب: کژتابی و فراهنجاری واژگانی ،ج: برجستگی های معنایی و کلامی،د: کژتابی و هنجارگریزی در ساختار محتوایی، دسته بندی نموده و برای هر یک از آن ها نمونه ها و مصادیق فراوانی ذکر کرده است.ما حصل کلام آن که زبان دارای کارکردها و توانمندی های زیادی است که هر زبان آور آن ها را به کار می گیرد تا مجالی برای هنر نمایی بیشتر داشته باشد. مولانا جلال الدین بلخی به عنوان شاعر خلّاق و آگاه، با استفاده از این ظرفیت های زبانی و هنرشاعری خود از آن ها بسیار بهره جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - ساختار و محتوای جانبخشی و تشخیص در مثنوی مولوی با تأکید بر کارکردهای عرفانی
عباد رضاپور بهرام خوشنودی چروده احمدرضا نظری چرودهجان‎بخشی یکی از عنصرهای بنیادین اسطوره باوری است. اسطوره‎ها حقایقی را در باب باور، دانش و جهان‎بینی انسان‎های نخستین در اختیار ما می‎گذارند. اسطوره باوری با اندیشه‎های اشراقی و عرفانی و نیز با تخیّل شاعرانه پیوندی ناگسستنی دارد. مولوی به دلیل برخ چکیده کاملجان‎بخشی یکی از عنصرهای بنیادین اسطوره باوری است. اسطوره‎ها حقایقی را در باب باور، دانش و جهان‎بینی انسان‎های نخستین در اختیار ما می‎گذارند. اسطوره باوری با اندیشه‎های اشراقی و عرفانی و نیز با تخیّل شاعرانه پیوندی ناگسستنی دارد. مولوی به دلیل برخورداری از اندیشه‎های اشراقی و تخیّلی نیرومند در شاعری، غالبا به‎طور ناخودآگاه در فضای جان‎بخشی قرارمی‎گیرد و بسیاری از اندیشه‎های عارفانة خود را در مثنوی از رهگذر همین جان‎بخشی که زیر عنوان مشخص تشخیص قرار می‎گیرد عرضه می‎دارد. در این مقاله با نگاهی به نظریه‎های جان‎بخشی و تشخیص، کارکرد آن‎ها را در مثنوی به اختصار مطرح کرده، سهم آن‎ها را در تجسّم اندیشه و عاطفة مولانا با مثال‎های متعدد نشان داده‎ایم. مهم‎ترین نتیجة این پژوهش، اثبات مجدد نقش بیان و زیبایی‎شناسی در القای اندیشه‎های مولانا به مخاطب است. این پژوهش داده‎های خود را از طریق اسناد مکتوب، کتاب و مقاله به دست آورده و آن‎ها را با روش تحلیلی توصیف کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - مراتب عرفانی عالم درآثار مولوی وسهروردی
محمدتقی خمر بهروز رومیانی مصطفی سالاریدر آثار مولانا مطالبی منسجم دربارۀ مراتب عالم مطرح شده است: عقل اول، نور محمدیه، حرف و انسان کامل و ... از نام های متفاوتی است که به یک جریان واحد؛ یعنی اولین مخلوق یا صادر اول، اطلاق شده است. خلقت در مراتبی شکل گرفته است که از آن با نام کلی عوالم چندگانه نام برده شده ا چکیده کاملدر آثار مولانا مطالبی منسجم دربارۀ مراتب عالم مطرح شده است: عقل اول، نور محمدیه، حرف و انسان کامل و ... از نام های متفاوتی است که به یک جریان واحد؛ یعنی اولین مخلوق یا صادر اول، اطلاق شده است. خلقت در مراتبی شکل گرفته است که از آن با نام کلی عوالم چندگانه نام برده شده است. عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، از نام های آشنای عرفان اسلامی در این زمینه است. این مراتب را می توان در آثار سهروردی، فیلسوف و نظریه پرداز فلسفه اشراق نیز ملاحظه کرد. فارغ از دسته بندی هایی که گاه تعیین آبشخور حقیقی آن دشوار می نماید، دو عالم اصلی ملک و ملکوت یا نور و ظلمت در آثار مولوی و سهروردی وجوددارد که سمبل جهان پست مادی و جهان برتر علوی است. در این پژوهش به بررسی مراتب عالم در آثار مولوی و سهروردی می پردازیم. در آثار مولوی و سهروردی، شاهد گرایش این دو اندیشمند به نمادپردازی و نام گذاری عوالم هستیم؛ مولانا از شهرهای حقیقی در جهت تبیین مفاهیم عالم نور و ظلمت استفاده می کند و سهروردی از اسامی هورقلیا، جابلسا و جابلقا. این تقسیم بندی ها مراتب هبوط و سلوک سالک را مشخص می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - بررسی قانونجذب در اندیشه عرفانی مولانا
بنفشه کرمی ملکمحمد فرخزاد رضا حیدری نوریقانونجذب باور به این مسأله است که با تمرکزبر اندیشهها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محقق میشود. قانونجذب قانون جهان شمولی است که میگوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید بهطور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف چکیده کاملقانونجذب باور به این مسأله است که با تمرکزبر اندیشهها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محقق میشود. قانونجذب قانون جهان شمولی است که میگوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید بهطور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف مورد نظر هماهنگ و همسو ساخت. ما هرآنچه را که اغلب به آن فکر میکنیم، چه خوب و چه بد، جذب میکنیم. مولانا قرنها پیش از آن که صحبت از قانونجذب بهعنوان یکی از قوانین موفقیتآمیز جهانی به میان آید و هماهنگی با کائنات در راستای نیل به مقصود و مطلوب در آن مطرح گردد، با آگاهی و هوشیاری، بسیاری از این قوانین را دریافته و این قانون را در کمال دقت به شکلی عملی و کاربردی معرفی نموده و به کار برده است؛ سراسر مثنوی مولانا ارائۀ قوانین جهانشمولی است که هر یک به نوعی حیطهای از قانونجذب را د ر بر میگیرد. این مقاله به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای و سندکاوی، به بحث و بررسی پیرامون تأثیرگذاری فکر و قوانین حاکم بر آن میپردازد. نتایج و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مولانا بسیار پیشتر از آنکه قانونجذب در علوم روانشناسی و فلسفۀ نوین مطرح گردد در لابهلای افکار و اندیشههای عرفانی خود به این قانون توجه ویژه و خاصی داشته است. مولانا در مثنوی به قانونجذب باعنوان قدر مشترک و این همانی اشاره میکند؛ این قدر مشترک سبب جذب چیزی میشود که به آن فکر میکنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقینامه ظهوری ترشیزی
لیلا سلیمانزاده محمدرضا شادمنامن حسین آریان توفیق هاشمپور سبحانیاین مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی چکیده کاملاین مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد.پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - نقد صورت گرایانه غزلی عرفانی از مولانا
فاطمه مرادیاشعار مولانا به عنوان یکی از ستون های اصلی نظم فارسی، جایگاهی ویژه دارد و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. تا کنون پژوهش های بسیاری راجع به غزلیات شمس صورت گرفته است اما بررسی این غزلیات با نگاه فرمالیستی و صورت گرایانه می تواند ابعاد دیگری از این اشعار را آشکار سازد.در نقد چکیده کاملاشعار مولانا به عنوان یکی از ستون های اصلی نظم فارسی، جایگاهی ویژه دارد و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. تا کنون پژوهش های بسیاری راجع به غزلیات شمس صورت گرفته است اما بررسی این غزلیات با نگاه فرمالیستی و صورت گرایانه می تواند ابعاد دیگری از این اشعار را آشکار سازد.در نقد فرمالیستی، فرم وشکل اثر مبنای تحلیل زیبایی شناسانه قرار میگیرد تا به معنای نهفته در اثر برسد. معنایی که حتی در مواقعی مورد نظر خالق اثر هم نیست.یکی از غزلیات زیبای دیوان شمس؛ غزلی است با مطلع ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرهاکه در این پژوهش تلاش شده است گوشه ای از زیبایی ها و ظرافت های این غزل به تصویر کشیده شود. زیبایی های که در ظاهر سخن و ترکیب نحوی و چیدمان واژه ها و موسیقی کلام نهفته و به غزل عمق و غنای خاصی بخشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - «بررسی و تحلیل نقش «امر و نهی» در دفتر پنجم مثنوی مولوی»
معصومه حبیب وند محمدصادق تفضلیپژوهش حاضر با عنوان بررسی و تحلیل نقش امر و نهی در دفتر پنجم مثنوی مولوی در پی آن است تا با شیوهی تحلیلی- کتابخانهای، دو اصطلاح از اصطلاحات رایج فرهنگ اشعار مولانا یعنی: امر و نهی را با استناد به دفتر پنجم مثنوی معنوی و اصول علم معانی مورد بررسی قرار داده و بدین طریق چکیده کاملپژوهش حاضر با عنوان بررسی و تحلیل نقش امر و نهی در دفتر پنجم مثنوی مولوی در پی آن است تا با شیوهی تحلیلی- کتابخانهای، دو اصطلاح از اصطلاحات رایج فرهنگ اشعار مولانا یعنی: امر و نهی را با استناد به دفتر پنجم مثنوی معنوی و اصول علم معانی مورد بررسی قرار داده و بدین طریق چیستی و چگونگی این دو اصطلاح را، به منظور کشف معانی ثانوی برخی ابیات در این اثر یاد شده به خواننده بنمایاند که: هدف از قواعد و اصول علم معانی بررسی و جستن معانی تحت لفظی جملات نیست بلکه بررسی و جستن معانی ثانویه جملات است که میتواند آن را افاده کند. در این علم جملات به دو دستهی خبری و انشایی تقسیم میگردند. جملات خبری جملاتی است که صدق و کذب بر آنها وارد است و در مقابل جملات انشایی که احتمال صدق و کذب در آن نرود. در بررسیهای انجام شده در این پژوهش معلوم میشود که مثنوی مولوی اثری عرفانی و تعلیمی است و بدیهی است که جملات امر و نهی در آن کارکرد وسیعی دارد خاصه اینکه ذهن مولانا مفاهیم و موضوعات اخلاقی و عرفانی را به شیوههای گوناگون در ذهن و ضمیر خواننده و شنونده تاثیرگذاراست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - تحلیل جمالشناسانة تقابل مرگ و حیات در مثنوی مولانا
رقیه پورمقدم چوکامی رضا حیدری نوری رضا فهیمیچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولان چکیده کاملچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولانا از آنجا که عمدتاً بر بنیاد آفرینش هستی خلق شدهاند بیتردید حاصل برخورد جمالشناسانه با عناصر و مظاهر این آفرینش هستند از سوی دیگر، یکی از راههای کشف جهان ذهنی هنرمند، بررسی تصاویر ادبی و بلاغی شعر شاعر است. مثنوی مولانا نوعی مکاشفه و اشراق درونی شاعر در برخوردی زیباییشناسانه با جان مایة هستی یعنی مسألة مرگ و حیات است. وحدت و تنوع و تکرار مقولة مرگ و زندگی در قالب تضاد و تقابلی هنرمندانه از مباحثی است که موجب پویایی زبان و معنا به صورت هرچه بیشتر در شعر مولانا شده است؛ تا جایی که میتوان این هنر تقابل را نوعی ویژگی سبکی مولانا دانست که به ویژه در اندیشة عرفانی او و مسألة تقابل وحدت و کثرت ریشه دارد. در این نوشتار تقابل جمالشناسانة مرگ و زندگی در مثنوی با توجه به فرآیند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن کثرت ، با توجه به مرگ و حیات به روش کتابخانهای و به شیوة توصیفی - تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - بررسی نظام های استعاری معشوق در کلیّات شمس تبریزی بر اساس نظریۀ استعاره شناختی
مهدی رهنما احمدرضا کیخای فرزانه بهروز رومیانیاز آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری چکیده کاملاز آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری که دربارۀ عشق نوشته و سروده شده؛ برجستگی بیشتری دارد. یکی از دیوانهای معروف و مشهور قرن هفتم، کلیّات شمس تبریزی اثر مولانا جلالالدین محمد بلخی است. این اثر به لحاظ زبانی، بیشتر شاعرانه و استعاری میباشد و از حیث معنا عرفانی است. مولانا در کلیّات شمس با توجّه به فرهنگ و ایدئولوژیهای حاکم بر جامعۀ آن عصر، دریافتی خاص از عشق دارد. همچنین این دیوان، دارای بنیان منسجمی است که حاصل شبکههای استعاری شکل گرفته برپایۀ یک یا چند استعارۀ اصلی مشترک یا فردی در آنها است. این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای تنظیم شده درصدد آن است تا به بررسی نظامهای استعاری عشق در کلیّات شمس تبریزی بر اساس نظریۀ استعاره شناختی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعارههای معشوقی در این اثر در واقع نشاندهندۀ اینهمانی میان معشوق و خدا و سه نگاشتِ استعاری عشق خدا است، خدا معشوق است، خدا عشق است، میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - کاربرد تذییل یکی از انواع شیوههای تأکید بلاغی مولانا در مثنوی معنوی
فرج الله نخعی سرو هادی حیدری نیا عزیزاله توکلی کافی آبادتذییل از مقولههای علم معانی است که معمولاً در جمله و شبه جمله به کار میرود و از انواع اطناب است. اطناب یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و مؤثر میسازد و آن را بهمقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال و درخور موضوع بحث میگرداند. بیشترین موارد کاربرد تذییل د چکیده کاملتذییل از مقولههای علم معانی است که معمولاً در جمله و شبه جمله به کار میرود و از انواع اطناب است. اطناب یکی از مهمترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و مؤثر میسازد و آن را بهمقتضای حال مخاطب و مناسب با احوال و درخور موضوع بحث میگرداند. بیشترین موارد کاربرد تذییل در مثنوی، مربوط به تمثیلهایی است که مولانا برای تأیید مطالبش به آوردن آنها اقدام کرده است، زیرا غرض اصلی وی توضیح و تبیین یک مطلب است که زنجیرۀ حکایتهای پیدرپی او در مثنوی، هرکدام استدلال و تأییدی برای همان موضوع اوّلیه است و بدین ترتیب است که بسیاری از عرفا و مثنویشناسان، سراسر مثنوی را یک مطلب واحد میدانند که از تسلسل حکایات حاصل شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای درصدد آن است تا به بررسی موضوع تذییل در علم معانی بر مبنی کتاب مثنوی شریف بپردازد و همچنین برآن است تا دریابد هنر مولانا در کاربرد تذییل چیست و علت استفاده مولانا از آن و مقاصد و معانی مورد نظر وی در کاربرد آنچه بوده است؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - زیبایی شناختی واژه ها در اشعار مولانا محمد باقر کاشانی (خرده)
عابد کریمی اصغر رضاپوریانموسیقی، از لوازم و واجبات زیبایی های بصری و شنوایی است. اندک اند سخنانی که به جان بنشینند و از این عامل مهم، یعنی موسیقی، به دور باشند. تقریبا تمام ادبیات کهن ایران گره خورده با این هنر است و قدما با آن که شناختی فرماتیک و اصولی از آن نداشتند، به زیباترین شیوه آن را به چکیده کاملموسیقی، از لوازم و واجبات زیبایی های بصری و شنوایی است. اندک اند سخنانی که به جان بنشینند و از این عامل مهم، یعنی موسیقی، به دور باشند. تقریبا تمام ادبیات کهن ایران گره خورده با این هنر است و قدما با آن که شناختی فرماتیک و اصولی از آن نداشتند، به زیباترین شیوه آن را به کمند اختیار در می آوردند و شاهکارهایی از نظم می آفریدند؛ از این رو یکی از عواملی که موجبات زیبایی و جذابیت اشعار مولانا محمدباقر خردۀ کاشانی را فرهم ساخته، زیبایی شناسی، موسیقی کلام و آهنگ زبان اوست. زیبایی موسیقی شعر از مؤلفه های اصلی زبان شاعرانه است و بر توالی، نظم و ترتیب واژگان شعری جهت بیان هرچه زیباتر احساسات، عواطف و مضامین شاعرانه دلالت دارد. در این پژوهش که با هدف بررسی جنبه های زیبا شناختی شعر مولانا محمدباقر خردۀ کاشانی صورت می گیرد، تلاش می گردد تا به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی عنصر موسیقی در اشعار باقر خرده مورد بررسی قرار گیرد،لذا موسیقی اشعار باقر خرده در دو مبحث موسیقی بیرونی و کناری بررسی می شود. نتیجۀ این پژوهش نشان از آن دارد که یکی از عواملی که در حسن شهرت باقر خرده و اشعار وی سهم بسزایی دارد، موسیقی شعری اوست که بیشتر متکی بر موسیقی بیرونی، کناری و معنوی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - بررسی موسیقی درونی و تکرار در اشعار مولانا محمد باقر خرده
عابد کریمی اصغر رضاپوریانشعر، انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است. ترکیب سازی یکی از روش های برجسته سازی محسوب می شود. مولانا محمد باقر خرده، از شاعران برجستۀ عصر صفوی است؛ وی از شاعران ترکیب ساز است. در ترکیبات شعری او جلوه های گوناگون موسیقی به چشم می آید. موسیقی، یکی از ع چکیده کاملشعر، انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است. ترکیب سازی یکی از روش های برجسته سازی محسوب می شود. مولانا محمد باقر خرده، از شاعران برجستۀ عصر صفوی است؛ وی از شاعران ترکیب ساز است. در ترکیبات شعری او جلوه های گوناگون موسیقی به چشم می آید. موسیقی، یکی از عناصر سازندۀ شعری است که به سه دسته تقسیم می شود؛ موسیقی بیرونی(جنبۀ عروضی شعر)، موسیقی کناری(ردیف و قافیه)، موسیقی درونی(انواع توازن های حاصل از ارتباط لفظی و تناسبات معنایی). در این مقاله سعی شده است، ترکیبات شعری نسخه خطی دیوان اشعار مولانا محمد باقر خرده کاشانی از منظر موسیقی درونی بررسی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که او از موسیقی درونی برای ایجاد نوعی وحدت در محور هم نشینی و جانشینی شعر استفاده نموده. علاوه بر تناسب، زیبایی و تأثیر کلام به غنای زبانی شعر و بار معنایی ترکیبات نیز افزوده است. وی با رعایت تناسب و پیوندی که میان موسیقی و شعر با عناصر دیگر به وجود آورده، نشان داده است که به هدف غایی شعر یعنی بیان مفاهیم و محتوای درونی شعر دست یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - تأثیر ارتباط انسانی بر کاهش اضطراب از دید مولانا و یالوم
راضیه سلمانپور رضا اشرف زاده محمّد فاضلیاین مقاله، سعی بر بررسی تطبیقی دیدگاه مولانا و یالوم، معنادرمان وجودگرا در موضوع تأثیر خدمات حمایتی در کاهش اضطراب و دست یابی به سلامت روان دارد. یالوم معتقد به ابداع معناست و معنا ی زندگی را در سه چیز می داند: ۱- خدمت کردن به دیگران ۲- خودشکوفایی ۳- آفرینش . آرا مولانا چکیده کاملاین مقاله، سعی بر بررسی تطبیقی دیدگاه مولانا و یالوم، معنادرمان وجودگرا در موضوع تأثیر خدمات حمایتی در کاهش اضطراب و دست یابی به سلامت روان دارد. یالوم معتقد به ابداع معناست و معنا ی زندگی را در سه چیز می داند: ۱- خدمت کردن به دیگران ۲- خودشکوفایی ۳- آفرینش . آرا مولانا در زمینه های بسیاری، با وجود تفاوت های بنیادین، شباهت های صوری با افکار یالوم دارد. اشعار مولانا، در بردارندة بسیاری از دیدگاه های روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و کلامی است و علی رغم گذشت قرن ها، ظرفیّت راه گشائی در زمینه های متعدّدی را دارد. او به عنوان عارف و دانشمندی بزرگ، خدمت کردن به دیگران را به صور مختلف مالی، جانی، خدماتی و عاطفی مورد تأکید قرار می دهد و نقش مؤثر آن را در پیدایش آرامش روحی و اصلاح شخصیّت انسان، تبیین می نماید و این تأثیر را بر تجربیّات روحانی و آموزه های دینی و قرآنی استوار می سازد. او به این طریق مخاطب خود را به سوی رفتارهای حمایتی نسبت به دیگران تشویق می کند. یالوم نیز از طریق تجربةبالینی پیامدهای مثبت ارتباط انسانی را در کاهش اضطراب مورد بررسی و تجربه قرار داده است و با درمان بیماران مضطرب و سرطانی خود با روش معنا درمانی- که توانستند تا حد زیادی از اضطراب رها شده و معنی داری زندگی را تجربه کنند- به این باور رسید که خدمات حمایتی نسبت به دیگران، نقش اساسی در آرامش روح و سلامت روان دارد. یافته های یالوم که در آثار مکتوب وی منعکس شده است، شباهت های فراوانی با نگاه مولانا در این ساحت دارد که در این مقاله سعی بر تبیین تطبیقی آن شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - تاثیر سخن راست و سخن دروغ بر افراد با نگاه به دیدگاه مولانا و نگرشی به دیدگاه روان شناسانه دیوید لیبرمن
پروین گلی زاده سیروس عالی پور لیلا تندسیزبان عامل برقراری ارتباط میان انسانها و پدیدهای قدرتمند است که میتواند موجب تحولات و تأثیرات مثبت یا منفی باشد. انسان بهوسیلهی زبان و کلام خود بر دیگر افراد و بر خود تأثیر میگذارد و درنهایت زندگی جمعی را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از آفات زبان دروغگویی است که اثر چکیده کاملزبان عامل برقراری ارتباط میان انسانها و پدیدهای قدرتمند است که میتواند موجب تحولات و تأثیرات مثبت یا منفی باشد. انسان بهوسیلهی زبان و کلام خود بر دیگر افراد و بر خود تأثیر میگذارد و درنهایت زندگی جمعی را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از آفات زبان دروغگویی است که اثرات منفی بسیاری بر فرد و اجتماع دارد؛ در مقابل آن، حقیقتگویی و صداقت است که موجب تزریق آرامش روحی و روانی به جامعه میشود و آثار مثبت فراوانی دارد. مولانا جلالالدین محمد بلخی، شاعر بلندپایه و برجستهی فارسی، به این مسئله توجه کرده است و در ضمن اشعار خود، به اثر دروغ و حقیقت پرداخته است که با دیدگاه روان شناسی در این خصوص و نگرش روانشناسانهی دیوید جی لیبرمن، مشابهت و مطابقت دارد. در این جستار بر آنیم تا نظرات مولانا را با دیدگاه دیوید لیبرمن به شیوه تحلیلی-تطبیقی بررسی کنیم تا هم بازتابی از نبوغ مولانا در بیان مسائل اجتماعی و فردی ارائه گردد و هم اهمیت و اثر غیرقابل انکار کلام بر زندگی جمعی و فردی را بیشتر و دقیق تر درک کنیم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که زندگی فردی و اجتماعی بشر و همچنین سلامت روانی او تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر ارتباط کلامی قرار دارد بر این اساس ارتباط صادقانه می تواند تغییرات قابل توجهی در کیفیت زندگی انسان داشته باشد از جمله؛ افزایش اعتماد به نفس، آرامش روانی، بهبود روابط بین فردی، اصلاح مفاسد اجتماعی و جلوگیری از ایجاد و پیشرفت آن. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - نگاهی به تعابیر عرفانی ازآیات قرآنی درفیه مافیه مولوی
عباس عرب سیده فاطمه حسینی تبارادبیّات کلاسیک فارسی مملو از آثار منظوم ومنثوری است که هر کدام از آنها گوشه ای از عظمت این میراث گرانبها را به تصویر کشیده اند در میان آثار منثور عرفانی ادب فارسی کتاب فیه مافیه از جایگاه ویژه ای برخورداراست که علاوه بر زیبایی لفظی آکنده از مفاهیم بلند قرآنی است. نوع ت چکیده کاملادبیّات کلاسیک فارسی مملو از آثار منظوم ومنثوری است که هر کدام از آنها گوشه ای از عظمت این میراث گرانبها را به تصویر کشیده اند در میان آثار منثور عرفانی ادب فارسی کتاب فیه مافیه از جایگاه ویژه ای برخورداراست که علاوه بر زیبایی لفظی آکنده از مفاهیم بلند قرآنی است. نوع تفسیر وبرداشت های مولانا از آیات قرآنی در فیه مافیه نشانگر اعتقادات عمیق وجدی او در خصوص توجّه به بطن قرآن است .آنجه در این مقاله به آن پرداخته شده در واقع نشان دادن این عقیده با استناد به گفته های او در تحلیل وتفسیر آیات قرآنی است که در فیه مافیه آمده است .در انتخاب آیات سعی شده آیاتی مورد بررسی قرارگیرد که تعبیرات متفاوت تری را شامل می شود . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - بررسی مفهوم عرفانی واقعهی معراج در مقدمهی مثنویهای عطّار
محمد صفاییعطّار با طرح دو مبحث نعت و معراج در مقدمهی هر یک از مثنویهایخود، ترسیم سیمای عرفانی پیامبر)ص( را، بهعنوان مظهر انسان کامل دراندیشهی عرفانی مد نظر داشته و او را از این جهت مورد ستایش قرار دادهاست. به ویژه واقعهی معراج از نظر عطّار بیان رمزی تجربهی عرفانیپیامبر)ص( بوده و چکیده کاملعطّار با طرح دو مبحث نعت و معراج در مقدمهی هر یک از مثنویهایخود، ترسیم سیمای عرفانی پیامبر)ص( را، بهعنوان مظهر انسان کامل دراندیشهی عرفانی مد نظر داشته و او را از این جهت مورد ستایش قرار دادهاست. به ویژه واقعهی معراج از نظر عطّار بیان رمزی تجربهی عرفانیپیامبر)ص( بوده و بنابراین طرح این واقعه در مقدّمهی آثاری که به گزارشتجربهی عرفانی اختصاص دارد منوط به آن که به مفهوم عرفانی آن توجهداشته باشیم باید اهمیت خاصی داشته باشد. با این همه محققان معاصراین مبحث پراهمیت را با این پیشفرض که معراج ادامهی بخش نعت وتکملهی ستایش پیامبر است، قابل اعتنا تشخیص ندادهاند. در این نوشتهابتدا و به تفصیل، مفهوم عرفانی واقعهی معراج را در در مقدّمهیمثنویهای عطّار مورد بازتامل قرار میدهیم و سپس بر پایهی مباحثبخش نخست به بررسی یکی از غزلهای معراجی مولانا میپردازیم.بررسی این غزل ضمن آن که همدلی و همسویی مولانا را در افق فرهنگیتاریخی مشترک، با اشارات عطّار نشان میدهد، میتواند مؤید استنباطیباشد که در این جستار، از مفهوم عرفانی واقعهی معراج در آثار عطّار ارائهشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - هوش معنوی در ادب عرفانی با تکیه بر اندیشههای مولانا
زهرا اسدیشاخصة معنویت و مذهب بویژه هوش معنوی در عرصة شعر عرفانی در ادبیّات فارسی از اهمیّت ویژهای برخوردار است.توجّ ه به هوش معنوی یکی از ضرورتهای خاص در گسترة انسان شناسی و توجّ ه به بعد معنوی انسان از دیدگاه روانشناسیاست. ایمان، صلح، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگا چکیده کاملشاخصة معنویت و مذهب بویژه هوش معنوی در عرصة شعر عرفانی در ادبیّات فارسی از اهمیّت ویژهای برخوردار است.توجّ ه به هوش معنوی یکی از ضرورتهای خاص در گسترة انسان شناسی و توجّ ه به بعد معنوی انسان از دیدگاه روانشناسیاست. ایمان، صلح، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی از دغدغههای هوشمعنوی است. توجّ ه به معنویّ ت امروزه در رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی، درحال پیشرفت است امّا در این میان، اهمیّتموضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار قبلتر از آنکه در علوم روانشناسینوین مطرح شود در ادبیّات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است و در این میان اشعار مولانا بیشک یکی از بارزتریننمونههای توجّه به هوش معنوی است. توجّ ه به همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگیهایمشترکی است که به عنوان مؤلّ فههای بارز هوش معنوی در ادبیّات عرفانی و اندیشة مولانا مطرح شده است. مقالة حاضرپیرامون هوش معنوی در اندیشة مولانا گرچه در زمرةنخستین دستاوردهاست امّا در راستای تحقّ ق پژوهشهای بعدی، ثمرمنداست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - پیامهای انسانساز عرفان عطّار و مولانا برای بشر امروز
رضا اشرف زاده مسعود ناروئیبشر مدرن امروز،در اثر استیلا بر کرة خاکی و دستاوردهای علمی، چنان در سرخوشی و غفلت فرو رفته است که آنچه زندگی گذشتهاش را معنادار کرده بود به کلی از اندوختة ذهنش فرو ریخته است. عواملی چون: پوچگرایی، عصبیتهای نژادی، اصالت سود و سرمایه، خودخواهی و فردگرایی، علت اصلی این چکیده کاملبشر مدرن امروز،در اثر استیلا بر کرة خاکی و دستاوردهای علمی، چنان در سرخوشی و غفلت فرو رفته است که آنچه زندگی گذشتهاش را معنادار کرده بود به کلی از اندوختة ذهنش فرو ریخته است. عواملی چون: پوچگرایی، عصبیتهای نژادی، اصالت سود و سرمایه، خودخواهی و فردگرایی، علت اصلی این معضلات و بحرانها است. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی و رهیافتهای دانش نقد نوین، بهرهگیری از مفاهیم اخلاقی بکار رفته در آثار این دو عارف جلیل القدر، مورد بحث و تحلیل قرار میگیرد. شاید بتوان بر اندکی از زخمهای ناشی از بحرانهای بشر امروز، التیام گذاشت. در نهایت نتیجهگیری شده که اگر بشرامروز، به توصیههای تربیتی و معنوی آنها، عمل نماید آنچه را که برای تمامیت و کمال خود طلب میکند میتواند در پژواک کلام این عارفان وارسته بیابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - حضور زن به صورت آنیما در ابیات مولوی
صبا بیوک زاده حمید صمصاممولوی شاعر و عارف فرزانه در قرن هفتم در ادب ایران زمین است، که شاهکار ادبی آن، مثنوی را قرآن عجم نامیده اند، و کلیات شمس که تجلی روح مولاناست. مولانا در بخش هایی از این کتاب ها، به جلوه گری سیمای زن، از حلال حکایت های مختلف پرداخته است. در بین تمام شخصیت ها و زنانی که د چکیده کاملمولوی شاعر و عارف فرزانه در قرن هفتم در ادب ایران زمین است، که شاهکار ادبی آن، مثنوی را قرآن عجم نامیده اند، و کلیات شمس که تجلی روح مولاناست. مولانا در بخش هایی از این کتاب ها، به جلوه گری سیمای زن، از حلال حکایت های مختلف پرداخته است. در بین تمام شخصیت ها و زنانی که در مثنوی یا دیوان تأثیر دارند، آنیما، روان زنانه روح مرد، یکی از اصل های مهم اندیشه اوست. آنیما، در غزل های مولوی، ویژگی هایی مثل تسخیرکنندگی و فریبندگی، سرچشمه زندگی بودن، تقدس و میانجی گری بین خود آگاه و ناخود آگاه دارد، و با نمادهای پرندگانی چون طوطی و سیمرغ، و دیگر رموز همچون پری، آهو، هما، آب و باد و واژگانی مثل صنم وبت نمودار شده است. آنیما دو جنبه مثبت و منفی دارد، که البته جنبه منفی آن چندان در اشعار مولانا حضور ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - بررسی تشبیه و تنزیه در نگاه ابن عربی و مولانا
احسان سیدمحرمی حمیدرضا سلیمانیان(نویسنده مسئول) عباس خیرآبادی محمود فیروزی مقدمیکی از مسائل پیچیده و قابل تأمل در مبحث خداشناسی ، موضوع تشبیه و تنزیه است . تشبیه و تنزیه را می توان دو حالت عقلی و روحیِ شناخت حق تعالی توسط انسان دانست . در تشبیه ، انسان برخی از صفات همچون شنوایی یا بینایی را به حق تعالی نسبت می دهد که برای نمونه میتوان به داستان م چکیده کاملیکی از مسائل پیچیده و قابل تأمل در مبحث خداشناسی ، موضوع تشبیه و تنزیه است . تشبیه و تنزیه را می توان دو حالت عقلی و روحیِ شناخت حق تعالی توسط انسان دانست . در تشبیه ، انسان برخی از صفات همچون شنوایی یا بینایی را به حق تعالی نسبت می دهد که برای نمونه میتوان به داستان موسی و شبان در مثنویِ مولانا اشاره نمود . البته دلیل این تشبیهات را میتوان در برخی از احادیث و آیات جست . هرچند که گاه عده ای در این تشبیهات آن قدر مبالغه می ورزندکه دانشمندان علوم اسلامی ، در مقابله با این گروه ، بحث تنزیه را مطرح می کنند و حق تعالی را نسبت به صفات بشری منزه می شمارند و آیات مورد استثناء اهل تشبیه را به گونه ای تفسیر میکنند که معنای واقعی نداشته باشد . این نوشتار با روش توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای ، ضمن بررسی جداگانة نظریات ابن عربی و مولانا ، برآن است تا از طریق شناخت دیدگاه این دو عارف بزرگ ، شیوة صحیح برخورد با مسئلة تشبیه و تنزیه را نشان بدهد . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - تعامل هستی شناسانۀ زبان با مسئلۀ فهم از دیدگاه مولانا بر اساس نظریۀ گئورگ گادامر
آرزو برومندی رضا فهمی ملک محمد فرخزادزبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، ا چکیده کاملزبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، امری زبانی است. در واقع زبان نشانۀ واقعی محدودیت ماست. زبان همواره ما را احاطه کرده است؛ گادامر لحظۀ تکوین فهم را لحظۀ همزبانی مینامد، لحظهای که زبان مفسر با زبان اثر آمیخته و ممزوج شده و زبانی مشترک پدید میآید، از نظر گادامر در رویارویی با متن ما چنان محو معنا میشویم که نقش زبان را فراموش میکنیم. مولانا در مقام یک شاعر و عارف بلندپایه بیش از دیگران در باب زبان و کمّ و کیف فهم حاصل از آن سخن گفته است این امر تنها از آنرو نیست که او شاعر است بلکه از آن جهت است که وی در مقام یک عارف عاشق ناگزیر بوده است با سخنگویی و زبان آوری ، دریافتها و تجارب خود را بیان کند. نتایج این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و برپایۀ دادههای کتابخانهای و روش سندکاوی به دست آمده است نشان میدهد که مولانا همراستا با تئوری هرمنوتیکی فهم گئورگ گادامر زبان را امری نارسا در مسئلۀ فهم میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه مولوی و یالوم
معصومه قاسملو قیداری مرتضی رزاق پور محمد اسماعیل ابراهیمیدانستن معنای زندگی از مهمترین چالشهای اندیشمندان میباشد.رهایی از پوچی و دادن معنا و انگیزه به زندگی از بارزترین مطالب روانشناسی بوده است. دانشمندان ادوار مختلف برای یافتن ، پاسخی درخور برای معنای زندگی از هیچ کوششی دریغ ننموده اند . در این پژوهش کوشیده ایم معنای زندگی چکیده کاملدانستن معنای زندگی از مهمترین چالشهای اندیشمندان میباشد.رهایی از پوچی و دادن معنا و انگیزه به زندگی از بارزترین مطالب روانشناسی بوده است. دانشمندان ادوار مختلف برای یافتن ، پاسخی درخور برای معنای زندگی از هیچ کوششی دریغ ننموده اند . در این پژوهش کوشیده ایم معنای زندگی را از منظر عارف بزرگ مولانا و اندیشمند و روانشناس غرب، یالوم بررسی کنیم و به بیان اشتراکات و افتراقات دیدگاهشان بپردازیم.پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه استقرایی بر اساس گزارههای روانشناسی اگزیستانسیال و به طور خاص آراء یالوم و سرودههای مولانا صورت گرفته است. مولانا معتقد است اگر انسان بعد معنوی خود را بهتر بشناسد، این به زندگی او معنا و مفهوم می بخشد؛ خدا در زندگی وی نقش محوری دارد . اما یالوم روانشناسان اگزیستانسیالیس معتقد است دنیا تصادفی است و معنایی در کار نیست هیچ خط و مشی جز آنچه خود فرد خلق میکند وجود ندارد. یالوم و مولانا علیرغم تباین آشکار در آراء و عقاید در برخی از مولفههایی همچون آزادی، مرگ، تنهایی، پوچی و... که به ومعنادار بودن زندگی انسان منجر میشود متفق القولند. و برآیندی که از این بررسی به عمل آمده نشان میدهد معنای زندگی در سرودههای مولانا بر اساس روانشناسی وجودی یالوم منوط به رعایت اصولی همچون مسئولیت، عشق، اخلاق و ... است که خود انسان، آنها را ابداع کرده است. ضمن اینکه از دید مولانا بازگشت به اصل در کنار سایر مولفهها عامل رهایی انسان از پوچی و بیمعنایی است ولی یالوم به این جنبههای ما بعدالطبیعه اعتقادی ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - کاربرد عشق در قرآن و اندیشههای مولانا و هگل بر اساس رویکرد بینامتنیت
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی(نویسنده مسوول) سیداحمد حسینی کازرونیتحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیدهاند و یکی از مهمترین موضوعاتی اس چکیده کاملتحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیدهاند و یکی از مهمترین موضوعاتی است که همة عرفا و فلاسفه بدان نظر داشته و دربارهاش سخن گفتهاند. آنان عشق را جان و اساس عالم میدانند که به واسطة آن همة موجودات از ادنی تا اعلی در جنبش و بهسوی سرمنشأ عشق، یعنی ذات حقتعالی درحرکتاند. مولانا و هگل دو متفکّر برجسته از دو برهة زمانی بسیار دور از هم هستند که به بیان جنبههای مختلف عشق پرداختهاند و در آثار و نوشتههایشان عشق، نقشی محوری دارد. پرسش اصلی این جستار این است که بارزترین وجوه مشترک میان عشق درسرودههای مولانا و آثار هگل کدام است؟ در این پژوهش با رهیافتی توصیفی – تحلیلی ابتدا به توضیح و تبیین عشق و سپس به شرح مصادیق بارز آن با استناد به آیات قران، از مثنوی و آثار هگل میپردازد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که آنچه در مسیر دانندگی و تکامل روح انسانی با تکیه بر عشق خالصانه صورت میگیرد، مهمترین نکته در اشتراک نظر این دو اندیشمند است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - عنوان: داستان دقوقی از منظرکهن الگوی پیرفرزانه یونگ
ازاده ابراهیمی پور صابر امامیاشعارمثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست ، به دلیل پیچیدگیهای معنایی و هنرورزیهای زبانی، همواره از متـون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگـویی آثـار ادبـی از فـروع نقـدهای روانشناختی است که در دهه های اخیر همچون چکیده کاملاشعارمثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست ، به دلیل پیچیدگیهای معنایی و هنرورزیهای زبانی، همواره از متـون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگـویی آثـار ادبـی از فـروع نقـدهای روانشناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشتهای دیگر رونق و روایی یافته است. ایـن مقاله کـه بـه بررسـی مضامین و تصاویر کهن الگویی پیرفرزانه در نهاد انسانی دقوقی میپردازد، راه را برای ژرفکاوی های بعدی آثار ادبـی مـی گشـاید و نشـاندهنـده جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون مولانا است. در این پژوهش با دید مکتـب روانکـاوی یونـگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده اسـت؛ بررسی مقایسهای چهره دقوقی با کهن الگوی پیر فرزانه یونگ، نشان دهنده شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - بررسی رویکرد کلامی و عرفانی حقیقت معاد در اندیشۀ مولانا و غزالی
عاشور حسن زاده عرب فریدون طهماسبی فرزانه سرخی علی محمد گیتی فروزمعاد،ایمان به روز واپسین و حیات اخروی انسانها پس از مرگ و جزا و پاداش اعمال آنهاست و یکی از اصول جهان‎بینی الهی و مهم‎ترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کرده‎اند و تقریبا یک سوم آیات قرآن مربوط به آن است. معاد اولین بار در گسترۀ ذهن چکیده کاملمعاد،ایمان به روز واپسین و حیات اخروی انسانها پس از مرگ و جزا و پاداش اعمال آنهاست و یکی از اصول جهان‎بینی الهی و مهم‎ترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کرده‎اند و تقریبا یک سوم آیات قرآن مربوط به آن است. معاد اولین بار در گسترۀ ذهن بشری از منابع درون دینی نشأت گرفته است.در این پژوهش ضمن تأکید بر مسئله معاد ،به عنوان زمینۀ اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه های کلامی و عرفانی آن در مثنوی مولانا و آثار غزالی پرداخته شده سپس دیدگاه و رویکرد کلامی،عرفانی حقیقت معاد و تعابیر مختلف و مرتبط با آن که عمده ترین آنها معاد روحانی و جسمانی، مرگ، رجوع و...است مورد بررسی قرار گرفته.نتیجه حاصل آنکه از دیدگاه غزالی با وجود گواه شرع بر معاد جسمانی عقل از اثبات و درک آن ناتوان است و صرفاً امکان آن را تصدیقمیکند.در مثنوی آنچه مربوط به معاد است–روحانی و جسمانی- غالبا با طرز تلقى صوفیانه و با تفسیر عرفانى همراه است.در اندیشه غزالی و مولانا غایت و حکمت همه علوم وصول انسان به سعادت اخروی از طریق معرفت الهی است؛این دو عارف متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها نگاه عرفانی را کاشف معانی حقیقی کلام وحیانی و معاد میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - تحلیل وادی معرفت در سه دفتر اول مثنوی
سید محمد امیری ندا پازاجنوشیدن شراب معرفت الهی کاری بس صعب و دشوار است؛ ولی خداوند که نهایت کمال و جمال است، مستور از کل موجودات نیست. او خلق کرده تا در صورت مخلوقات شناخته شود. مولانا در دریای بیکران مثنوی از معرفت حق تعالی بسیار سخن گفته است. به اعتقاد او هر چند خداوند قابل شناخت نیست و دل چکیده کاملنوشیدن شراب معرفت الهی کاری بس صعب و دشوار است؛ ولی خداوند که نهایت کمال و جمال است، مستور از کل موجودات نیست. او خلق کرده تا در صورت مخلوقات شناخته شود. مولانا در دریای بیکران مثنوی از معرفت حق تعالی بسیار سخن گفته است. به اعتقاد او هر چند خداوند قابل شناخت نیست و دلایل این دور از دسترس بودن را نیز بیان میکند ولی دست رد بر سینةارباب سلوک نمیزند و راههای شناخت حق را نیز بر میشمرد او معتقد است تا حضرت حق بویی از گلشن اسرار معرفت به دماغ جان نرساند شناختی حاصل نخواهد شد. از دیدگاه مولانا، شناخت و معرفت حق برای عارف نتایجی در بر دارد از جمله: اتصال علم عارف به علم حق، بسته شدن زبان، ترس و رسیدن به شادی مطلق. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - نظریه کهن الگو «خود» یونگ در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی
آزاده ابراهیمی پور صابر امامی عبدالحسین فرزاداسطوره یکی از تاریکترین و ناشناختهترین علومی است کـه بـشر هنـوز بهطور کامل موفق به شناخت آن نشده است ؛ منشأ و خاستگاه اسطوره ناشـناخته و پنهان است . اسطوره حاصل تلاش و کوششها، آرمانها و آرزوهای نـوع بـشر و در حقیقت اجداد و نیاکان ما است که باگذشت سالیان بسیار به شک چکیده کاملاسطوره یکی از تاریکترین و ناشناختهترین علومی است کـه بـشر هنـوز بهطور کامل موفق به شناخت آن نشده است ؛ منشأ و خاستگاه اسطوره ناشـناخته و پنهان است . اسطوره حاصل تلاش و کوششها، آرمانها و آرزوهای نـوع بـشر و در حقیقت اجداد و نیاکان ما است که باگذشت سالیان بسیار به شکل خـواب و رؤیا و بهگونهای ناشناس خود را به ما نشان میدهد.ﺑﺎ ﭘﻴﺪاﻳﺶ نظریههای ادﺑﻲ و ﻏﻴﺮادﺑﻲ ازجمله نظریههای روانشناختی، ارﺗﺒﺎط چند سویه ﺑﻴﻦ ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ؛ ازجمله ارﺗﺒﺎط بینا رشتهای ادﺑﻴﺎت و روانشناسی .آرکی تایپ (کهنالگو) مهمترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی، (1875-1961 میلادی)، است و شامل تصاویر کهـن و افکـار غریـزی اسـت کـه در ناخودآگاه جمعی مشترک انسانها وجود دارد روش پرداختن به سمبلها و نمادهای - دو عنصر داستانی شاخص- در داستان رومیان و چینیان، از باورپذیری مولانا از خصوصیاتش در مورد انسان الهام گرفته است.در این تحقیق کوشش کردیم که بعضی خصوصیات رمزآمیز مثنوی معنوی، با وام گرفتن از ویژگی کهنالگویخود یونگ آشکارمی گردند. بدینصورت مفاهیم کهنالگویخوددر داستان رومیان و چینیان در ارتباط با نظریه ، ناخودآگاه جمعی و کهنالگوی خویشتن یونگ مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتهاند. نظریههای یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهنالگوها، بهخوبی قابلشرح و تفسیر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - بازتاب تضاد در مثنوی
محمد رضا حصارکی محمد علی گذشتیدرطی قرون متمادی، بشر در پی کشف و شناخت حقیقت جهان هستی بوده است و در این میان فلاسفه و عرفای غرب و شرق هرکدام راه و روشی را برای رسیدن به شناخت به کار گرفته و معرفی کرده اند. یکی از عرفای بزرگ شرق، مولاناجلال الدین محمد است که به این مهم پرداخته و روش تضاد را برای رسید چکیده کاملدرطی قرون متمادی، بشر در پی کشف و شناخت حقیقت جهان هستی بوده است و در این میان فلاسفه و عرفای غرب و شرق هرکدام راه و روشی را برای رسیدن به شناخت به کار گرفته و معرفی کرده اند. یکی از عرفای بزرگ شرق، مولاناجلال الدین محمد است که به این مهم پرداخته و روش تضاد را برای رسیدن به شناخت برگزیده است. به نظر مولانا جهان بر مبنای اضداد آفریده شده و شناخت انسان، طبیعت، حتی خدا از طریق اضداد میسر است. پس اضداد وسیله ی شناخت جهان هستی می باشند. شب نبد نوری ندیدی رنگ را پس به ضد نور پیدا شد ترا بدون وجود تاریکی معنی روشنی درک نمیشود، بدون فقر، ثروت؛ بدون درد، درمان؛ بدون ممات، حیات و. . . بنابراین وجود اضداد ما را به شناخت و معرفت حقیقی رهنمون می سازد. بر اساس نظریهی مولانا، ظهور موجودات در عالم هستی بدون وجود اضداد امکانپذیر نیست؛ وی همچنین معتقد است این تضاد ها که اساس شناخت هستی هستند؛ تعارضشان تنها در ظاهر امر است، امّا در باطن یکی هستند و تقویت کنندهی یکدیکر میباشند: زندگــانی، آشتی ضد هاست مرگ، آن کاندر میانشان جنگ خاست غوره و انگـور ضداناند، لیک چونکه غوره پخته شد، شد یار نیـک یعنی از نظر مولانا اساس نظام هستی بر پایه ی همین اضداد است و اگر اضداد نبود هستیای نیز وجود نداشت. به باور مولانا جهان سراسر عرصهی تضاد است و تخالف. و خداوند با دو صفت متضاد قبض و بسط در جهان تجلّی می کند و آن را متعادل نگه می دارد. این دنیا هر لحظه در حال تبدّل و تحول است و صورت نوی جایگزین کهنگی می گردد. او معتقد است بقای جهان به این جنگ و تضاد وابسته است و اضداد از دل هم بیرون می آیند و در نهایت به سوی یک آشتی و سازش پیش می روند و این سازش و آشتی دوام و استمرار هستی را تضمین میکند: جنگ های خلق، بهر خوبی است برگ بی برگی، نشان طوبی است خشم های خلق، بهر آشتی است دام راحت، دایما بی راحتی است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - زندگی، آثار و عرفان شیخ حسن مولاناباد
سیّدمحمّدخالد غفّاری محمّدعرفان پارساشیخ حسن مولاناباد، نویسنده، شاعر و عارف گمنام کردستان در اواخر حکومت صفویان (1136 ـ 1073 هـ ق)، است که متأسّفانه تا زمان حال هیچگونه تحقیق و پژوهش علمی بر آثار و جنبههای مختلف زندگی ایشان صورت نگرفته است و میرود با ادامهی این روند، خدمات علمی، ادبی و دینی ایشان به ف چکیده کاملشیخ حسن مولاناباد، نویسنده، شاعر و عارف گمنام کردستان در اواخر حکومت صفویان (1136 ـ 1073 هـ ق)، است که متأسّفانه تا زمان حال هیچگونه تحقیق و پژوهش علمی بر آثار و جنبههای مختلف زندگی ایشان صورت نگرفته است و میرود با ادامهی این روند، خدمات علمی، ادبی و دینی ایشان به فراموشی سپرده شود. در حالی که شیخ حسن تأثیرات اجتماعی فراوانی بر مردم در عصر خود و بعد از آن داشته است. در این تحقیق سعی شده است نمایی از زندگی، تحصیلات، آثار علمی و عرفانی او، روشن و مشخص شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - بررسی « توبه » در مثنوی مولانا
حسن حیدریانمقامات و احوال طریقت از آغاز پیدایش تصوّف، بنا بر شیوه ی سلوک فرقه های گوناگون صوفیّه تقسیم بندی هایی دارد که گاه هم از جهت تعداد و هم از جهت تقدّم و تأخر با هم اختلاف هایی دارند. امّا تقریباً تمامی فرقه ها، توبه را اساس و اوّلین مرحله ی سلوک به شمار آورده اند. مثنوی مو چکیده کاملمقامات و احوال طریقت از آغاز پیدایش تصوّف، بنا بر شیوه ی سلوک فرقه های گوناگون صوفیّه تقسیم بندی هایی دارد که گاه هم از جهت تعداد و هم از جهت تقدّم و تأخر با هم اختلاف هایی دارند. امّا تقریباً تمامی فرقه ها، توبه را اساس و اوّلین مرحله ی سلوک به شمار آورده اند. مثنوی مولانا نیز از ابتدا که با نی نامه آغاز می شود، تا انتها که با حکایت ناتمام دژ هوش ربا سرانجام می پذیرد، قصّه ی جدایی ها و دوری از نیستان و برانگیختن انسان- انسان اسیر در چنبره ی نفس امّاره و حبسگاه خاک - در طلب اصل خویش است و سیر استکمالی انسان بدون توبه در ابتدای سلوک میسر نیست. بنابراین مولانا در جای جای مثنوی بنده را به توبه تشویق و تحریک می کند. این مقاله کوششی است در بررسی موضوع توبه از نگاه مولانا که پس از مقدّمه و نظر تعدادی از مشایخ صوفیّه در این مورد، دیدگاه خاصّ مولانا را در ارتباط با این مقوله پی گیری میکند. منابع مورد استفاده در این پژوهش در درجه ی نخست آثار مولانا به ویژه مثنوی و سپس امّهات آثار عرفانی مرتبط با این موضوع است. نوع روش پژوهش در این مقاله عمدتاً تجزیه و تحلیل عقلانی و به صورت کتابخانه ای است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمده آن است که: چون مولانا مثنوی را در حالت شور و سماع و مستی می سروده نکات عرفانی، به صورت پراکنده در خلال حکایت های آن بیان شده است و برای دریافت دیدگاه مولانا در خصوص هر کدام از آنها ناگزیر باید شش دفترِ مثنوی را با دقّت هر چه تمام تر جُست و جُو کرد. این پژوهش تلاشی برای تدوین دیدگاه مولانا در زمینه ی توبه به گونه ای منظّم و منطقی است. با این هدف که پژوهندگان نکات عرفانی مثنوی برای بررسی این مقوله، نیازی به مطالعه ی تمام مثنوی نداشته باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - مطالعۀ مرگاندیشی در اندیشۀ خیام و مولانا
حسین صدقی فرهاد محمدیخیام و مولانا، دو متفکر و اندیشمند بزرگ ادبیات فارسی، نمایندة دو نوع جهان بینیِ متفاوت نسبت به مرگ هستند. خیام، شاعر فیلسوف گونه ای است که شک و تردید اساس تفکرات و اندیشه های اوست. شکِ او نسبت به مسائلِ ماوراء طبیعی باعث شده است که مرگ در جهان بینی او جایگاه خاصی داشته چکیده کاملخیام و مولانا، دو متفکر و اندیشمند بزرگ ادبیات فارسی، نمایندة دو نوع جهان بینیِ متفاوت نسبت به مرگ هستند. خیام، شاعر فیلسوف گونه ای است که شک و تردید اساس تفکرات و اندیشه های اوست. شکِ او نسبت به مسائلِ ماوراء طبیعی باعث شده است که مرگ در جهان بینی او جایگاه خاصی داشته باشد. در مقابل، اندیشة ناب عرفانی مولانا راجع به مرگ سبب شده است که در همه چیز زندگی و حیات ببیند و مرگ و نیستی، مفهومِ خود را از دست بدهد. در این نوشتار، ابتدا موضوع مرگ و مرگ اندیشی در اندیشۀ مولانا با تکیه بر مثنوی و دیوان شمس که دیدگاه های مهّم او راجع به این موضوع در آنها نمود یافته، مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس به مفاهیم اساسیِ مرتبط با مرگ در اندیشۀ خیام و نگرش او بدان پرداخته شده است. مهمترین نکات به دست آمده بدین صورت است که با توجّه به اینکه مولانا مرگ را لازمۀ جریانِ تکاملِ هستی انسان می داند، مفهوم مرگ در جهان بینی او تبدیل به حیات شده است. در جهان بینیِ او چون انسان جاودانه است و با مرگ نیست و نابود نمی شود، مرگ تنها به عنوان انتقال به حیات ابدی معرفّی شده است. امّا در اندیشۀ خیام از آنجا که او قائل به اصلِ عدمِ آگاهی انسان از راز و رمز هستی است و مرگ نیز اسرارآمیزترین مسئلۀ هستی به شمار می رود، مفهوم مرگ مبهم و نامشخص است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - نشانه شناسی فرهنگی غزلیات شمس بر اساس اسطورههای نجومی
سید مهدی موسوی شمس الحاجیه اردلانی(نویسنده مسئول) سیدمحمود سیدصادقیدانش نشانهشناسی به مطالعه انواع نشانههای موجود در یک متن میپردازد. نشانه شناسی فرهنگی از انواع نشانه شناسی نقد نو است که با آن میتوان به لایه های نهانی غزلیات شمس دستیافت. مولانا در غزلیات باظرافت و ظرفیت بالایی به بیان اندیشه های عرفانی خودپرداختهاست. تبیین اسطور چکیده کاملدانش نشانهشناسی به مطالعه انواع نشانههای موجود در یک متن میپردازد. نشانه شناسی فرهنگی از انواع نشانه شناسی نقد نو است که با آن میتوان به لایه های نهانی غزلیات شمس دستیافت. مولانا در غزلیات باظرافت و ظرفیت بالایی به بیان اندیشه های عرفانی خودپرداختهاست. تبیین اسطورههای نجومی که از مهمترین رمزگانها در نشانه های فرهنگی به شمار میرود، از اهداف این مقاله است که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل اسطورههای نجومی در هفتاد غزل اوّل غزلیات شمس پرداخته است. پژوهش حاضر نشان داد، غزلیات شمس جلوهگاه اسطورههای نجومی است که در ناخودآگاه مولانا اثرگذار بوده است و این عارف شاعر برای تبیین الگوی فکری و عرفانی خود از این اساطیر و باورهای نجومی بهره برده است. با در نظر گرفتن اعتقادات و باورهای کهن اسطورهای که از دیرباز، فلک و پدیدههای فلکی را در سرنوشت خود اثرگذار میدانستهاند، به بررسی اسطورههای نجومی در غزلیات شمس میپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - مقایسۀ تطبیقی مؤلفههای عشق در اندیشۀ مولانا جلالالدّین بلخی و اروین یالوم
معصومه قاسملو قیداری مرتضی رزاق پور محمد اسماعیل ابراهیمیعشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، و چکیده کاملعشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، وحدت عاشق و معشوق است؛ ولی در نظر یالوم، عشق یکی از مؤلفه های معنابخش زندگی است. او به قدرت عشق در تحوّل فرد و معنابخشی به زندگی اذعان دارد. اگرچه او عشق را به خلسه های مذهبی تشبیه کرده است؛ اما به دلیل عدم باور به ماوراءالطبیعه و عدم توجّه به امور معنوی در میان اقسام عشق، تنها به عشق زمینی توجّه کرده است. در میان اقسام عشق زمینی، توجّه او بیشتر معطوف به عشق نفسانی و بهنوعی اخلاقی است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تطبیقی به بررسی مؤلفههای عشق در اندیشۀ مولانا و یالوم بپردازد. نتیجۀ پژوهش بیانگر آن است که یالوم برآن است که عشق باید بالغانه و رشد یافته باشد و معتقد است، عشق با خود مسئولیّت به دنبال میآورد و فرد عاشق باید در برابر نیازهای جسمانی و روانی معشوق، پاسخگو باشد و برای منحصر به فرد بودن او، ارزش قائل شود. مولانا نیز همانند یالوم معتقد است که عشق به زندگی، معنا و گرمی می بخشد و همچنین عشق با خود مسئولیت را به دنبال می آورد؛ بهنحویکه همسو بودن او در این نظریّه با یالوم بهوضوح در اشعارش نمایان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - تحلیل روایتشناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریۀ زمان در روایت ژرار ژنت
سارا جاویدمظفری دکتر ماندانا علیمییکی از رویکردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگترین داستان پردازان ادب فارسی، مولان چکیده کاملیکی از رویکردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستانپردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با رویکرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از رویکردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - بررسی تطبیقی باور به آزادی انسان در اندیشههای ویلیام بلیک و مولانا
زهرا ایرانمنشیکی از زمینه های مطالعاتی در ادبیات تطبیقی بررسی موضوع، جایگاه، بیان ادبی و مواردی از این قبیل در آثار شاعران است. جنبههای اصلی بررسی تطبیقی، موضوع و اندیشه و احساس است. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی باورمندی انسان نسبت به آزادی را در اشعار بلیک و مولانا چکیده کاملیکی از زمینه های مطالعاتی در ادبیات تطبیقی بررسی موضوع، جایگاه، بیان ادبی و مواردی از این قبیل در آثار شاعران است. جنبههای اصلی بررسی تطبیقی، موضوع و اندیشه و احساس است. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی باورمندی انسان نسبت به آزادی را در اشعار بلیک و مولانا را با یکدیگر مقایسه کند. برای شناخت پیوند ادبیات جهان و ایران و میزان تأثیرپذیری ادیبان گوناگون از یکدیگر ضروری است که مطالعات تطبیقی جهانی انجام شود. در این پژوهش اندیشة مولانا و بلیک در اشعار مهم است و بررسی می شود. در این پژوهش این نتایج حاصل شده است که روحیة آرام بلیک کاملاً با وضعیت جامعة روزگار خود سازگار نبوده و نگرش او نسبت به آزادی این روحیاتش را نشان می دهد. ملکوت، مادی گرایی و علم پرستی، وحدت وجود و توجه به جهان درونی انسان و تخیّل از جمله نشانه های سبک عراقی است که در اشعار مولانا وجود دارد و این نشانه ها در اشعار بلیک هم به چشم می خورد. آزادی مولانا عرفانی و فردی است و با ترک تعلقات دنیوی و دلبستگیهای معنوی و فردی بیان میشود. در مقابل آن آزادی بلیک اجتماعی و سیاسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - تحلیل تطبیقی سبکشناسانه از «نغمة نی» اثر آنه ماری شیمل و سرودههای مولانا جلالالدین محمد بلخی
فرشته جوادی حجت اله غ منیری حمیده بهجت ناهید عزیزیآنه ماری شیمل، پژوهشگر و شرقشناس آلمانی سدة حاضر (1922-2003)، در میان فارسیزبانان، عمدتاً، به عنوان پژوهشگر عرفان اسلامی (به ویژه مولانا پژوه) معروف و شناخته شده است و جنبة هنرورانه و شاعری وی به دلیل عدم ترجمة نغمة نی به زبان فارسی ناشناخته مانده است. پژوهش پیش رو، د چکیده کاملآنه ماری شیمل، پژوهشگر و شرقشناس آلمانی سدة حاضر (1922-2003)، در میان فارسیزبانان، عمدتاً، به عنوان پژوهشگر عرفان اسلامی (به ویژه مولانا پژوه) معروف و شناخته شده است و جنبة هنرورانه و شاعری وی به دلیل عدم ترجمة نغمة نی به زبان فارسی ناشناخته مانده است. پژوهش پیش رو، در پی آن بوده است تا با روش تحلیلی ـ توصیفی، سبک زبانی و اندیشگی منظومة یاد شده را در انطباق با سبک و سیاق سخنان مولانا تحلیل کرده و از این منظر میزان اثرپذیری شیمل از مولانا را در خلق این منظومه به خواننده بنمایاند. آنچه در این مطالعه و تطبیق به دست آمد به اختصار عبارت از آن بود که: شیمل در ساخت و پرداخت نغمة نی از همة جهات سبکی ـ به جز موسیقی کلام: به واسطة دو زبانه بودن آثار طرفین ـ متأثر از زبان و ذهنیت مولانا بوده است به طوری که حتی نماد و نشانههای مولانا را نیز برای القای مبانی حکمی و عرفانی که بدانها باور داشته، وام گرفته و تقریباً با همان تصویرها که ساخته و پرداختة مولاناست با مخاطب سخن گفته است. البته، شیمل گاهی نیز جهت بیان عقیده و مقصود، در وجه شبههای معانی حقیقی و مجازی کلمات استعاری یا رمزی خود دست برده و بدین طریق ردپایی هم از استقلال فکری و ادبی از خویش بر جای نهاده است، از همین رو اگر تفاوت یا تمایزی اندک در میان اندیشههای فلسفی ـ عرفانی او در مقایسه با اندیشههای فلسفی ـ عرفانی مولانا دیده شود، از این زاویه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - مقایسة تطبیقی معنای رنج در اندیشة ویکتور فرانکل و مولانا
شبنم قدیری یگانه اسماعیل آذر ساره زیرکمفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشة ویکتور فرانکل، بنیان گذار نظریة معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر چکیده کاملمفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشة ویکتور فرانکل، بنیان گذار نظریة معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر فرانکل با تحمل رنج هایش در اردوگاه های کار اجباری نازی ها، نگرش معنادار به رنج را یکی از مبانی اساسی معنادرمانی قرار داد. او یکی از راه های معنا بخشیدن به زندگی را درک معنای رنج های گریزناپذیر می شمارد و بر این باور است که ارزش های نگرشی پذیرش و تحمل مصائب را آسان می کند. مولانا نیز عارفی است که بر ساحت روان شناسانة وجود انسان واقف است. در زندگی با رنج های بسیاری روبرو بوده و با جهان بینی وجودی و فلسفی، معانی رنج و غم مقدر را بیان می کند. به باور او هستی آمیخته با رنج های اجتناب ناپذیر است، اما با نگاهی دقیق می توان معنای باطنی رنج ها را دریافت. اگر آدمی به درک این معنا برسد، رنج ها را می پذیرد و بی تابی نمی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو اندیشمند توسعاً نگاهی یکسان به رنج دارند و محنت های انسان را دربردارندة مفاهیم و معانی می دانند، اما در آثار مولانا مؤلفه های رنجِ معنادار بیشتر است و برای معانی رنج تمثیل های متعددی بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - بررسی و تحلیل شگرد مولانا در ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی
سرور خانه بیگی دکترسید محمود سید صادقی دکترشمس الحاجیه اردلانیداستانپردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانهای است، هدف آن بررسی شیوههای ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق میتوان به ارائۀ الگوی سبکشناسی و فهرستی ا چکیده کاملداستانپردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانهای است، هدف آن بررسی شیوههای ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق میتوان به ارائۀ الگوی سبکشناسی و فهرستی از امکانات روایی برای انواعی از داستانهای کلاسیک فارسی دست یافت و زمینهای برای خلق و ابداع شیوههای جدید فراهم آورد. برای رسیدن به این اهداف میبایست به بررسی و تحلیل سطوح روایی در مثنوی و ارتباط میان آنها پرداخت، برای تحلیل این موضوع از روش روایت شناسیِ اخیر یا معاصر استفاده شده که بیشتر شامل تئوریِ مطرح شده، توسط نسل دوم روایت شناسان (روایت شناسیِ معاصر) مانند ژنت و مفسران او میباشد. نتیجه به دست آمده این است که روایتگریِ مولوی در جهت اهداف عرفانی و اخلاقی مورد نظر اوست و این هدفمندی در تمامی ابعاد و مقولههای روایت، تأثیر میگذارد و شیوة روایت مولوی را خاص و متمایز کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - بررسی، تحلیل و معرفی شرح مثنوی سروری
سید مسعود دفتریان سید علی اصغر میرباقری فرد مرتضی رشیدی آشجردیمثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی چکیده کاملمثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشههای مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح همطراز خود جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیکترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمدۀ شارحان مثنوی بدین روش عمل نکردهاند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - هوشنگ ابتهاج در سایه ی سبک ویژه ی غزلیات شمس
لیلا هاشمیان محمد تقی یوسفیچکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می چکیده کاملچکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موسیقی بیرونی و کناری ( مانند : کاربرد اوزان تند و خیزابی به سبک مولانا ، فراوانی قوافی فعلی ، کاربرد زیاد قافیه و ردیف درونی ) ، موسیقی درونی (بخصوص در ساخت و چینش خاص سجعها به سبک مولانا) همچنین تا حدی موسیقی معنوی نام برد . اما ابتهاج تنها به بهره از صورت و فرم شعر مولانا در غزلیات شمس اکتفا نکرده است بلکه از برخی مهمترین اندیشها و جهان بینی های وی چون توجه خاص به وحدت وجود ، و نیز نشاط و غم ستیزی و ...توجه داشته است .البته تاثیر پذیری عمیق و ریشه دار ابتهاج از مولوی دلایل و زمینه های فردی و اجتماعی خاصی دارد که به تبیین آنها پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس مولانا
احمدرضا نظری چروده بهرام خوشنودیبازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی چکیده کاملبازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی از اصلی ترین مظاهر آن، پیداست ساقی هم چه نقش محوری خواهد داشت،تاآنجاکه مولانا حتی برای رهایی از یگانه غم خود که همانا گرفتاری آدمی در این جهان خاکی است از ساقی که" دستگیر عاشقان است مدد می جوید.بررسی واژه ساقی در غزلیات شمس نشان داد که مولانا وظایف بسیاری برای ساقی قایل است اما نکته مهم ومعنادار این است که مولوی حتی از کارکردهای مادی و معمول ساقی چون " باده ریزی و.." برداشتی نمادین وآن سری دارد، چرا که معتقد است ساقی باید شراب انگوری را به "محبوسان غم " بدهد و عارفان "از می هم خوشدل ترند".. .واژگان کلیدی: شعر عرفانی فارسی، مولانا، غزلیّات شمس، ساقی، دریافت باطنی، تجلّی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - بررسی و تحلیل آیین های مربوط به ازدواج در مثنوی معنوی و غزلیات شمس
وحید رحمانی خلیلی پروین دخت مشهور سید حسین سیدیمولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آ چکیده کاملمولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آداب و رسوم مربوط به ازدواج در مثنوی و غزلیات شمس بررسی شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کارکرد اصلی ذکر آیینهایی چون خواستگاری و خوزهگری، چادر و روبند افکندن و مستوری عروس، مهریه، تعیین روز و ماه سعد، بردن هدیه (دستپیمان، نشانی و قماش)، آذین بستن کوی و برزن، آراستن عروس و حنابستن او، دست-افشانی و سماع و ساز و آواز، جهیزیه و شب گِردک یا زفاف، در دو اثر مذکور چه بوده است؟ به نظر میرسد مولانا از ین طریق، به تشریح و تبیین بخشی از منظومۀ فکری خود پرداخته و موجب سهولت در فرایند درک مخاطب از مهینترین موضوعات عرفانی، دینی، تعلیمی و عاشقانه شده و به مفاهیم انتزاعی، عینیت بخشیده است. ضمن اینکه تشریح کیفیت آیینهای پیرامون ازدواج در فرهنگ ایرانی به جنبههای اجتماعی و مردمی شعر مولانا قوت بیشتری بخشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - شیوۀ تأویل عاشقانة مولانا از آیات قران و بررسی آن در قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مو چکیده کاملمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانة آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بهخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن بهکاربرده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - تحلیل مدح و ستایش در دو حکایت مثنوی معنوی از منظر باورهای غیر منطقی آلبرت الیس
یوسف اسماعیل زاده گیتی همتی راد فاطمه سادات مدنیچکیده مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرنهایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسانشناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانش چکیده کاملچکیده مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرنهایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسانشناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانشناسان انسانگرای غرب، پرده از رفتارها و واکنشهای آدمی در مسیر زندگی و در برخورد با مشکلات و نابسامانیها برداشته است. مقالة حاضر برآن است که دو باور از دوازده باور غیر منطقی آلبرت الیس را با دو حکایت مثنوی مورد واکاوی قرار دهد که در این بررسی نقاط مشترک فراوانی در زمینة غیر منطقی بودن دغدغة تأیید از جانب دیگران به دست آمده و هردو، این خصلت آدمی را ناشی از عدم خودشناسی صحیح انسان میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - بررسی تطبیقی عشق در غزلیات مولانا، سعدی و حافظ
عبدالله نصرتی راضیه بهرامیعشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوههای گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوة تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آنها در باب عشق بیان چکیده کاملعشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوههای گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوة تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آنها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ دربارۀ عشق میتواند در روشنگری پیچیدگیهای این موضوع جهانشمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونهای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج حـاصل از این پژوهـش، میتوان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواریهای بیپایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بیتوجهی به عیب –جوییهای مدعیان تأکید دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - نمود عرفانی شخصیتها و عناصر اسطورهای در غزلیات شمس
خدابخش اسداللهی محرم سعدزادهدر این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیتها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در غزلیات شمس داشتهاند، پرداختهایم. البته علاوه بر شخصیتها و نمادهای اسطورهای ملی، شخصیتهای اسطورهای دینی و عرفانی نیز که مولانا آنها را در جهت بیان مفاهیم عرفان چکیده کاملدر این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیتها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در غزلیات شمس داشتهاند، پرداختهایم. البته علاوه بر شخصیتها و نمادهای اسطورهای ملی، شخصیتهای اسطورهای دینی و عرفانی نیز که مولانا آنها را در جهت بیان مفاهیم عرفانی آورده، مورد بررسی قرار گرفتهاند. عناصر، موجودات و شخصیتهای مورد بررسی در این مقاله عبارتند از رستم، زال، کیقباد، سهراب، اسفندیار، ضحاک، کیکاووس، مانی، کیخسرو، امام علی(ع)، حمزه و نیز موجودات افسانهای همچون کوه قاف، هما، عنقا و سیمرغ. نتیجة حاصل شده از پژوهش این است که مولانا در غزلیات شمس نیز مانند سایر آثارش، برای بیان هر چه بهتر مضامین و مفاهیم عرفانی، از عناصر اسطوره و حماسه استفاده کرده است؛ تا جاییکه پژوهشگران ادبیات عرفانی، غزلیات شمس را نمونة بارز و ارزشمند حماسة عرفانی دانستهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس
حجت الله بهمنی مطلقشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با چکیده کاملشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با مقدمه، گزینش و تفسیر محمدرضا شفیعیکدکنی که مشتمل بر 1075 غزل مولاناست، بهعنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد و برای شناسایی نمونههای تصرفات زبانی همه این مجموعه غزلیات با دقت مطالعه شد و پس از استخراج نمونهها به طبقهبندی و تحلیلها آنها پرداختیم. ابتدا یافتهها را به دودسته تصرفات ِ واژگانی و نحوی تقسیم کردیم و سپس تصرفات واژگانی را در سه دسته ساختمانی، آوایی و معنایی بررسی کردیم. نتیجه تحلیلها نشان میدهد که مولانا برای رسیدن به شعر ناب قواعد آوایی، صرفی و نحوی زبان را زیر پا میگذارد و با نبوغ هنری که از آن برخوردار است، ساختهایی تازه و بدیع میآفریند. این دخل و تصرف مولانا در زبان منجر به: توسع زبان، برجستهسازی زبان و نیز تقویت جانب موسیقایی کلام او شده است. بسامد و فراوانی بعضی از این تصرفات به حدی است که میتوان آن را یک ویژگی سبکی غزل مولانا به شمار آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - خوانش غزلی از مولانا براساس الگوی پرسش محور
محمدرضا حاجی آقابابایی بتول واعظدر مواجهه با متن ادبی میتوان به شیوههای گوناگونی به تحلیل و شرح آن پرداخت و ابعاد معنایی متن را آشکار نمود. هرچند استفاده از نظریههای ادبی در تحلیل متن، افق معنایی تازهای به روی خواننده میگشاید و موجب پویایی فرایند خوانش و قرائت متن میشود، هیچیک از نظریههای ادبی چکیده کاملدر مواجهه با متن ادبی میتوان به شیوههای گوناگونی به تحلیل و شرح آن پرداخت و ابعاد معنایی متن را آشکار نمود. هرچند استفاده از نظریههای ادبی در تحلیل متن، افق معنایی تازهای به روی خواننده میگشاید و موجب پویایی فرایند خوانش و قرائت متن میشود، هیچیک از نظریههای ادبی بهتنهایی نمیتواند نگاهی کلنگر و جامع به همه ابعاد متن داشته باشد و خواننده را به فهمی حداکثری از متن برساند؛ ازاینرو لازم است برای رسیدن به فهمی حداکثری از متن، الگویی خاص ارائه کرد تا بتواند ابعاد گوناگون متن را آشکار نماید. آنچه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است، خوانش غزلی از مولانا جلالالدین با مطلع خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد / خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد براساس این الگوست. در این غزل شاهد روایت مولانا از رخ دادن حادثهای هستیم که موجب شادمانی فراوانی برای او شده است. با بررسی اطلاعاتی که از زندگانی مولانا در دست داریم، میدانیم دو حادثه مهم در زندگانی مولانا میتواند موجب پیدایی چنین سطحی از شادمانی در وجود او شده باشد؛ نخستین حادثه مرتبط با بازگشت شمس تبریزی از دمشق است و حادثه دیگر مرتبط به بازگشت دوباره حسامالدین چلبی به مجلس بحث و درس مولاناست. با بررسی سطوح گوناگون این غزل و همچنین ارتباط میان واژگان و محتوای ابیات این غزل با ابیات مثنوی میتوان چنین نتیجه گرفت که این غزل مرتبط با بازگشت دوباره حسامالدین و ازسرگیری سرایش مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - چندلایگیِ معنا در تکاملِ تاریخیِ سبک باروک با نگاهی به پرسوناژ "پری" در غزلیات مولوی
نرگس محمدی بدر یحیی نورالدینی اقدم"باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق میشود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن میدارند که نگاه و کارکردِ ویژهای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیشتر بر کش چکیده کامل"باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق میشود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن میدارند که نگاه و کارکردِ ویژهای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیشتر بر کشاکشِ انسان برای یافتنِ معنای عمیقتر در هستی و وجود است. قواعد اصلیِ "باروک" از یکسو آمیخته با رازآلودگی و ابهامهای گوناگون، و از سوی دیگر با نمادپردازیهای متکثّر و چندبُعدی، نقش مهمّی در تحوّلات اشعار متافیزیکی در عصر خود برجای گذاشت و حتّی در نوعی تکاملِ محتوایی ـ تاریخی، مسیر را برای تحوّلات سایر مکاتب ادبی و فلسفی هموار کرد. مقالة حاضر با درکِ این اهمّیت، کوششی است برای بررسی خاستگاههای ادبی و فلسفیِ سبکِ باروک و میکوشد مؤلّفههای اصلیِ این سبک را بر "شخصیتِ پَری" در غزلیات مولانا انطباق دهد و از منظر تطبیقی، این موضوع را بررسی کند. نگارندگان در این مقاله با احصای مستنداتِ گوناگونِ شخصیتِ پری در غزلیات مولانا، وجهِ تشابهِ شش مورد از مهمترین مفاهیم سبک باروک (یعنی: "بی ثباتی و ناپایداری جهان"، "ابهام و رمزآلودگی"، "عدم تقلید از گذشتگان"، "درهمتنیدگی مرزهای واقعیت و توهّم"، "عدم پذیرشِ قطعی و مُسلّمِ چیزها" و "تناسخ و جسمیت بخشیدن به همه اشیاء، حتی مرگ و روح") را با شخصیت "پری" مورد بررسی قرار دادهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - معرفی نویافتههای جنگ بتخانۀ ملا محمد صوفی مازندرانی
محدثه فرخینسخ خطی گنجینههای گرانبهایی هستند که بهواسطۀ آنها بخش عمدهای از فرهنگ و ادب این مرزوبوم به دست ما رسیده است. امروزه یکی از منابع ناگزیر برای هر مصححی، تذکرهها و سفینههای شعری است. جامعان چنین مجموعههایی با در دست داشتن دستنویسهایی که گاه در تصاریف روزگار ا چکیده کاملنسخ خطی گنجینههای گرانبهایی هستند که بهواسطۀ آنها بخش عمدهای از فرهنگ و ادب این مرزوبوم به دست ما رسیده است. امروزه یکی از منابع ناگزیر برای هر مصححی، تذکرهها و سفینههای شعری است. جامعان چنین مجموعههایی با در دست داشتن دستنویسهایی که گاه در تصاریف روزگار از بین رفته است، به نام و اشعار شاعرانی اشاره میکنند که امروزه برای محققان قلمرو شعر و ادب فارسی نویافته و بیگانه مینماید و این امر ضرورت بررسی این نوشتههای خطی را نشان میدهد. تذکرۀ بتخانه نسخۀ خطی ارزشمند و درخور توجهی در حوزۀ ادبیات کلاسیک است که با تصحیح از گمنامی به در آمد. تصحیح این تذکرۀ شعری هم تصحیح کاملتری از بعضی ابیات شاعران و اشعار تازهیاب آنها به دست میدهد و هم دستیابی به آثار شعرای گمنام را مقدور میسازد. نویسندۀ این مقاله، ضمن معرفی نسخۀ خطی جنگ بتخانه و تدوینکنندۀ آن، به معرفی شاعر گمنامی همچون مطهر که هزار بیت از اشعارش در این مجموعه ثبت شده که در هیچ دیوانی نیامده است و همچنین با مقابلۀ اشعار ثبتشده از ازرقی هروی، مجیرالدین بیلقانی، سید حسن اشرفی سمرقندی، ادیب صابر ترمذی، اثیر اخسیکتی در جنگ مذکور با منابع دیگر، ابیاتی به گنجینۀ دیوان این شاعران بزرگ پارسیگوی افزوده میشود و همچنین ضبطهای تازهای که از شعر بعضی از این شاعران ارائه میدهد، که به تصحیح و تکمیل دیوان آنان کمک میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - معرفی «دیوان عمر» سرودة مولانا سربازی
انور قدوسیان اسحاق میربلوچ زاییهمة میراث مکتوب زبان فارسی مدیون اندیشمندانی است که با تفکری خلاّق، ذهنی پویا و همّتی والا به آفرینش شاهکارهای علمی و ادبی پرداختهاند تا همواره این زبان را برای مخاطبان، گیرا و زنده جلوهگر نمایند؛ بنابراین واکاوی و حراست از این دستاوردهای علمی و میراث ادبی ـ که جزو گن چکیده کاملهمة میراث مکتوب زبان فارسی مدیون اندیشمندانی است که با تفکری خلاّق، ذهنی پویا و همّتی والا به آفرینش شاهکارهای علمی و ادبی پرداختهاند تا همواره این زبان را برای مخاطبان، گیرا و زنده جلوهگر نمایند؛ بنابراین واکاوی و حراست از این دستاوردهای علمی و میراث ادبی ـ که جزو گنجینههای ارزشمند فرهنگی ایران و نمایانگر عظمت، نفوذ و غنای زبان فارسی هستند ـ ضرورتی اساسی است.مولانا محمدعمر سربازی یکی از شخصیتهای فرهنگی و ادبی معاصر بلوچستان است که قریب به صد اثر از خود به یادگار گذاشته است. دیوان عمر شاخصترین اثر ادبی ـ عرفانی چاپشده از تراوشات فکری اوست که تاکنون در مراکز دانشگاهی و پژوهشی ناشناخته مانده است. اشعار دیوان عمر در قالبهای مثنوی، قصیده و عموماً غزل با مضامینی همچون وصف، مدح، عشق و مناجات است. نگارندگان در این پژوهش میکوشند ضمن معرفی مولانا سربازی و دیوان وی به بررسی متنشناسانه و تحلیل نکات بارز کلام او بپردازند. بررسی کلام سربازی نشاندهندۀ آن است که غالب مضامین اشعار وی اظهار عشق حقیقی و مطلق به خداوند بوده است؛ نیز علاقه و دلبستگی خاصی به شاعران پیشین ازجمله سنایی، عطار، مولوی، حافظ و اقبال لاهوری داشته و در سروده هایش از آنها تأثیر پذیرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - آتش عشق از دیدگاه مولانا
نصرالله امامی اسماعیل عبدی مکوندآتش یکی از چشمگیرترین پدیده های عالم هستی با داشتن صفات برجسته ای، همچون حیات بخشی، مرگ آفرینی، شورآفرینی، حرارت بخشی، پاک کنندگی، راه نمایی، حرکت به سوی معشوق وغیره در الهام بخشی معانی مختلف همواره مورد توجّه اهل ادب و عرفان بوده است. مولانا نیز به اقتضای مرام و مسلک خ چکیده کاملآتش یکی از چشمگیرترین پدیده های عالم هستی با داشتن صفات برجسته ای، همچون حیات بخشی، مرگ آفرینی، شورآفرینی، حرارت بخشی، پاک کنندگی، راه نمایی، حرکت به سوی معشوق وغیره در الهام بخشی معانی مختلف همواره مورد توجّه اهل ادب و عرفان بوده است. مولانا نیز به اقتضای مرام و مسلک خود در مقام تبیین اندیشههای عرفانی خود به خصوص اندیشه های وحدت وجودی، از تمثیل آتش و ویژگیهای آن بهره های فراوان برده است. دراین باره، وی با کمک آتش و مضامین آن توانسته است زیباترین و بهترین تمثیل ها و تعبیرات ممکن را برای نشان دادن نسبت خالق و مخلوق و رابطة آنها ترسیم و مفاهیم مبتکرانه و دل پذیری را خلق و ارائه نماید. صفات مشابه عشق، همچون شوق و ذوق هم آتش شمرده شده اند. مجموعة آنچه درزبان قرآن " هدایت " نامیده می شود و مجموعة آنچه درنظر مولانا و عارفان " عشق" تعبیر میشود، به نور و آتش تشبیه می گردد. آتش به صورت عشق در عرفان حضور یافته و در همة کشف و شهودهای عارفان همواره نور و آتش به نوعی دیده می شود. در اندیشههای مولانا، آتش در مصداق های آتش حق، آتش غیرت، آتش قهرالهی، آتش انبیا(ابراهیم و موسی)، آتش ریاضت و مشکلات سیروسلوک، آتش غفلت، آتش خوف حق، آتش فقر، آتش هجران، آتش کلام و سخن، آتش عشق، آتش غم، آتش امراض و بیماری، آتش نفس، آتش شهوت، آتش حرص، آتش چاپلوسی، آتش حسادت، آتش گناه، آتش بخل، آتش شوم، آتش بلا، آتش شیون و زاری، آتش جهنم، آتش ابلیس، آتش عذاب، عنصر آتش و... به چشم می خورد. آتش عشق با 120 بار تکرار، پربسامدترین کاربرد آتش در سخن مولاناست. در این مقاله، کارکرد آتش در عشق از دیدگاه مولانا نمایانده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - بررسی مفهوم فقر و استغنا در مثنوی معنوی
اسحاق طغیانی حکیمه هادیاستغنا یکی از مراحل سیر و سلوک است که سالک طریق حق، با رسیدن به آن، نوعی بی نیازی از ماسوی الله را در وجود خویش احساس می کند و در همه حال، خود را، تنها نیازمند حق تعالی می داند. فقر نیز از جمله مقامات عرفانی است و یکی از منازل عالی سیر و سلوک به شمار می آید. سالک در این چکیده کاملاستغنا یکی از مراحل سیر و سلوک است که سالک طریق حق، با رسیدن به آن، نوعی بی نیازی از ماسوی الله را در وجود خویش احساس می کند و در همه حال، خود را، تنها نیازمند حق تعالی می داند. فقر نیز از جمله مقامات عرفانی است و یکی از منازل عالی سیر و سلوک به شمار می آید. سالک در این مرحله به فنای فی الله می رسد و این، نهایت مرتبة کاملان و عارفان محسوب می شود. فقر، نیازمندی بنده به حق و بی نیازی از غیرحق است. در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا مفهوم استغنا و فقر، به خوبی تعریف و تبیین شود و سپس این دو موضوع در مثنوی مولانا، تحلیل و بررسی گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - «مثنوی»، دریای فضایل تربیتی و تعلیمی
محمد بارانی رشید گل افشانیمثنوی مولانا اثری عرفانی است که در آن حال و ذوق و عشق و آشفتگی، در قالب تعلیم بیان شده است. در این اثر علاوه بر مفاهیم و معانی اسلامی- عرفانی، مطالبی ذکر شده که راه رسیدن به مقام عالی انسانی و طریق خلیفه اللهی او را نشان می دهد که از مهم ترین آنها، متخلق گشتن به اخلاق ن چکیده کاملمثنوی مولانا اثری عرفانی است که در آن حال و ذوق و عشق و آشفتگی، در قالب تعلیم بیان شده است. در این اثر علاوه بر مفاهیم و معانی اسلامی- عرفانی، مطالبی ذکر شده که راه رسیدن به مقام عالی انسانی و طریق خلیفه اللهی او را نشان می دهد که از مهم ترین آنها، متخلق گشتن به اخلاق نیکوست. هدف مولانا، تعلیم برای رسیدن به کمال نفس است. اندیشه های تعلیمی مولانا، به تصوف او رنگ خاصی بخشیده و او را هم عارف و هم حکیم و هم فقیه معرفی کرده است. مولانا با تعالیم اخلاقی خود به سالکان می آموزد که آزادگی و رهایی از هوای نفس از مهمترین نکته های عرفانی و اخلاقی است. مولانا اخلاق و عرفان را دو مقولة مرتبط به هم می داند و معتقد است تا سالک متخلّق به اخلاق الله نگردد، نمی تواند مراتب سیر و سلوک را طی کند و عارف راستین تا از رذیلت ها صافی نشود، به مرتبة کمال نمی رسد. در این مقاله با تکیه بر تحلیل ابیات مثنوی و روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی این مهم پرداخته میشود. با این هدف که اصالت تعلیم را، که رویکرد اصلی مولوی در مثنوی است، یادآور شویم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
164 - جزئینگری در مثنوی مولوی براساس نظریة اخلاق مراقبت
محمد یاوری زینب رحمانیاناخلاق مراقبت نظریة اخلاقی نوینی است که برپایة اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئینگری، جانبداری و عاطفهگرایی استوار کرد. بهطو چکیده کاملاخلاق مراقبت نظریة اخلاقی نوینی است که برپایة اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئینگری، جانبداری و عاطفهگرایی استوار کرد. بهطوریکه اخلاق سنتی تکلیفگرا و نتیجهگرا را رد کرد و آن را ناقص و مردسالارانه شمرد. در این مقاله، با روش تحلیلی ـ توصیفی، ابتدا با تبیین نظریة اخلاق مراقبت، محور جزئینگری اصول قضاوت اخلاقی مولانا در مثنوی بررسی میشود. با تعمق در اشعار و داستانهای مولانا این نتیجه حاصل شد که این عارف اخلاقمدار با جهانبینی دینی و عرفانی خود که در تعالیم اسلامی ریشه دارد، بین عقل و عاطفه تعادل اخلاقی ایجاد کرده و نظریة اخلاق مراقبت را در کلام خود به کار برده است. وی فراتر از جنسیّت و زمان، با اشاره به جزئیترین اصول اخلاقی مانند ریا، تجاوز، غیبت، فساد، نفاق، تقلید و... عواقب رعایتنکردن این اصول را قضاوت میکند. مخاطبان اصلی وی در این مقوله، ارکان سیاسی حکومت، عالمان و فقیهان، شاعران، مداحان و دلقکان، طبقات عامة مردم، کجفهمان، صوفیان و زاهدان دروغین و شخصیتهای دروغین هستند. گفتنی است بیشترین بسامد در طبقة صوفیان و زاهدان دروغین است و مولانا به نقد تزویر، ریا، نفاق و فساد در آن میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - بررسی شرایط و فوایدِ صحبت و همنشینی در مثنوی مولوی
علی سلیمانیمولوی در مثنوی تداعیهای متعددی به کار میبرد و از موضوعی به موضوع دیگر میرود؛ همین امر باعث شده است یکی از مباحث پُرتکرار و مهم عرفانی مثنوی، یعنی صحبت و همنشینی و شرایط سالکان و فوایدی که مولانا برای همنشینشدن با اولیای الهی برمیشمارد، چندان بهطور دقیق بررسی نشود چکیده کاملمولوی در مثنوی تداعیهای متعددی به کار میبرد و از موضوعی به موضوع دیگر میرود؛ همین امر باعث شده است یکی از مباحث پُرتکرار و مهم عرفانی مثنوی، یعنی صحبت و همنشینی و شرایط سالکان و فوایدی که مولانا برای همنشینشدن با اولیای الهی برمیشمارد، چندان بهطور دقیق بررسی نشود. در این پژوهش بهدنبال آن هستیم تا با جمع ابیات پراکندۀ موضوع صحبت و همنشینی در مثنوی و تحلیل آنها براساس خود مثنوی، آن هم با تکیه بر نشانههای درونمتنی و بافت موقعیتی، به بررسی این موضوع بپردازیم؛ اما بهسبب آنکه بررسی شش دفتر مثنوی، خارج از محدودیّت این مقاله است، این موضوع در این پژوهش فقط در دفترهای اول و دوم بررسی میشود. از رهرو این پژوهش پی بردیم که مولانا در موضوع مصاحبت و مجالست سالکان با اولیای الهی، با وجود جرّ جرار کلام، وحدت و انسجام فکری و معنایی خاصی را دنبال میکند و این امر از نظمِ مباحث و مطالب ذیل موضوع صحبت مشخص است؛ بیان انواع مصاحبت و فراق و ذکر شرایط متعددی مانند صبر و تسلیم، توجه به سخنان اولیا و عمل بدان، نداشتن کینه، تلاش پیوسته، اظهار نیاز و تواضع، دوری از پندار کمال و... برای مصاحبت و همنشینی سالکان با اولیای الهی و نیز آوردن فواید فراوان این مجالست ـ مانند مُبدلشدن حس، رهایی از تن و صورت، رهایی از آشفتگی راه سیروسلوک، رهایی از شیطان، شکستن هوا و آرزو، رهایی از دنیا و لذایذ دنیوی، رهایی از نفس اماره و مکرهای آن و... ـ برای سالکانِ همنشینشده با اولیای الهی، گویای این نظم و انسجام فکری و معنایی در مثنوی است؛ نیز این موضوعات بر این نکته تأکید میکند که مولانا مصاحبت سالکان با اولیای الهی را بهتر از فراق و تنها گامبرداشتن آنها در مسیر سیروسلوک میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - آرامش و بیقراری در اندیشۀ مولانا
یاسمن سلمانی عظیم حمزئیانبهرغم پیشرفتهای تکنولوژیک و کوشش نظامهای تربیتی و روانشناسی در ایجاد آرامش، انسان معاصر مضطربتر از انسان گذشته است. این امر بررسی آرامش و بیقراری را از منظر مولانا را که آثارش در ساحت عمل توانسته در اعصار مختلف آرامش را به خواننده القا کنند، مهم مینماید. جستار ح چکیده کاملبهرغم پیشرفتهای تکنولوژیک و کوشش نظامهای تربیتی و روانشناسی در ایجاد آرامش، انسان معاصر مضطربتر از انسان گذشته است. این امر بررسی آرامش و بیقراری را از منظر مولانا را که آثارش در ساحت عمل توانسته در اعصار مختلف آرامش را به خواننده القا کنند، مهم مینماید. جستار حاضر با روش تحلیل محتوای ابیات، به بررسی آرامش و بیقراری در اندیشۀ مولانا پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد تعلیم مولانا از نقطۀ شناخت عامل بیقراری آغاز میشود و سپس به قراربخشی میپردازد. وی بیقراری انسان را بیقراری وجودی و برخاسته از نیاز جان، برای بازگشت به اصل میداند؛ ازاینرو تنها معشوق ازلی را دلارام حقیقی میداند و پیوستگی با او هدف غایی و آرامش هدف واسطهای است که میتواند موجب تحقق هدف غایی شود. البته مولانا تذکر میدهد گونۀ مجازی آرامش میتواند مانع تحقق هدف غایی شود. وی طلب آرامش و تمسک به قراربخشهای ناپایدار را از خطاهای بزرگ و رایج انسان میداند که میتواند موجب اضطراب منفی شود. مشخصۀ ممتاز تعلیم مولانا این است که ضمن تمایز نهادن، میان بیقراری استعلابخش و بیقراری برخاسته از تمایلات نفسانی، میان آرامش و بیقراری عاشقانه پیوند هارمونیک برقرار میکند؛ زیرا این بیقراری عامل شناخت درد، حرکت، حذف اضطرابات تخریبی و تحقق آرامش حقیقی است. نتایج بهدستآمده میتواند توابع مهمی در ایجاد نگرش نسبت به بیقراری و نقش مهمی در تحقق آرامش داشته و برای نظامهای تربیتی و روانشناسی سودمند باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - نمودهای حس آمیزی در غزل های مولانا
مهرانگیز اوحدی -
دسترسی آزاد مقاله
168 - خلاف آمد (پارادوکس) نامی نو بر صنعتی کهن
مهرانگیز اوحدی -
دسترسی آزاد مقاله
169 - بررسی ادبی و عرفانی اصطلاحات موسیقی در دیوان غزلیات شمس
بهرام پروین گنابادی لیلا اکثیری -
دسترسی آزاد مقاله
170 - تعلیم مبانی تفرد در عرفان مولانا بر مبنای نظریه یونگ
مهری تلخابی -
دسترسی آزاد مقاله
171 - تعلیم و تربیت و تاثیرپذیری مولانا از امام محمد غزالی
حمیدرضا شایگان فر علی بیرانوند -
دسترسی آزاد مقاله
172 - معلم در مثنوی
ثریا رازقی خدیجه شیرازی -
دسترسی آزاد مقاله
173 - نگاه دوسویه ی مولانا به زن
مژگان زارع کهن ملک محمد فرخ زاد -
دسترسی آزاد مقاله
174 - مولانا و پلورالیسم
مهران عبدالهی قدمعلی سرامی -
دسترسی آزاد مقاله
175 - رنج از دیدگاه مولانا با نگاهی به مساله شر
حسین محمودی اصغر دادبه -
دسترسی آزاد مقاله
176 - تطبیق غزلی از مولانا با غزلی از سنایی براساس مؤلفههای مکتب سوررئالیسم
محمد بهنام فر مصطفی غریبسرچشمۀ بسیاری از اصول و روشهای فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفههای سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز میتواند از جملۀ این تأثیرپذیریها باشد و میتوان گفت که اندیشههای سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف چکیده کاملسرچشمۀ بسیاری از اصول و روشهای فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفههای سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز میتواند از جملۀ این تأثیرپذیریها باشد و میتوان گفت که اندیشههای سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفههای سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که ویژگیهایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفتانگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوتهای دو غزل، میتوان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویریتر و هیجانانگیزتر مولانا اشارهکرد؛ چنانکه شعلهواری بیان سنایی در تصویر شمع و شعلهواری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - بازتاب قصۀ حضرت یونس (ع) در آثار مولانا و تشابه آن با منابع عرفانی پیشین
خدیجه نامدار جویباری حسین حسن پور آلاشتی مسعود روحانیقصههای پیامبران همواره بستری ملموس و قابل فهم برای مخاطب بوده که عارفان برای بیان اندیشههای خود از زمینۀ تمثیلی آن بهره بردهاند. مولانا جلالالدین (د.672ق) از جمله عارفانی است که قصه را ابزاری برای ارائۀ معنا قرار داده و از قصههای پیامبران سود جسته است. زندگی یون چکیده کاملقصههای پیامبران همواره بستری ملموس و قابل فهم برای مخاطب بوده که عارفان برای بیان اندیشههای خود از زمینۀ تمثیلی آن بهره بردهاند. مولانا جلالالدین (د.672ق) از جمله عارفانی است که قصه را ابزاری برای ارائۀ معنا قرار داده و از قصههای پیامبران سود جسته است. زندگی یونس (ع)، عناصر ویژهای را در اختیار مولانا نهاده که بستری مناسب برای بیان اندیشههای اوست. او به دنبال روایت خطی قصۀ یونس (ع) نیست و به مقتضای سخن و مخاطب، جزئی از قصه را برمیگزیند. این نوع گزینش، نگاه نوین مولانا به قصه و به کارگیری آن برای روشنداشت اندیشهاش است. پژوهش حاضر کاوشی برای بررسی دیدگاه متون عرفانی پیش از مولانا دربارۀ یونس (ع)، روایت مولانا از قصه و میزان شباهت آنها است که از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره میبرد. پس از بحث و بررسی این موارد، به این نتیجه میرسیم که مولانا با وجود برداشتهایی از آثار پیشینیان، در نهایت، تأویلها و دیدگاههای خود را ارائه کرده و در بخشهایی، مؤلفههای معناییـ هنری جدیدی آفریده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - جستاری در ساختار مکتوبات عرفانی (بر پایه مکتوبات غزّالی، سنایی، مولانا و عینالقضات)
سید امیر جهادی حسینی نازنین رستمی زادهمکتوبات عرفانی از ارزشمندترین نمونههای مکاتیب غیر رسمی به شمار میروند. ذوق سرشار، ذهن خلّاق و قلم پُرْراز عرفا، این نامهها را از منشآت کاتبان درباری که به فنّ ترسّل، نیک آگاه بودهاند، ممتاز ساخته است. با مطالعة این متون، ساختاری قاعدهمند و منسجم در نگارش نامهها ب چکیده کاملمکتوبات عرفانی از ارزشمندترین نمونههای مکاتیب غیر رسمی به شمار میروند. ذوق سرشار، ذهن خلّاق و قلم پُرْراز عرفا، این نامهها را از منشآت کاتبان درباری که به فنّ ترسّل، نیک آگاه بودهاند، ممتاز ساخته است. با مطالعة این متون، ساختاری قاعدهمند و منسجم در نگارش نامهها به چشم میخورد. نگارندگان این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی کوشیدهاند، مکتوبات غزّالی، سنایی، مولانا و عینالقضات را از لحاظ ساختار و محتوای نامهها با ارائة شواهد، تحلیل و بررسی کنند. شیوة نامهنگاری، موضوع، مخاطب و به طور کلی ساختار نامههای نویسندگان مزبور از مواردی است که کمتر به آن توجه شده است؛ لذا، جای خالی این پژوهش در میان کارهای انجام شده مرتبط با مکتوبات عرفانی احساس میشود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ساختارهای مکاتیب عرفانی با ساختارهای مکاتیب دیوانی متفاوت است. این تفاوت در آغاز نامه، خطابها و القاب مشهودتر است؛ در رکن اصلی نامهها نیز به صراحت موارد درخواستی کاتب بیان شده است. افزون بر اینها، مکتوبات عرفا هم به لحاظ اخلاقی ـ تعلیمی و هم به جهت آموزش مبانی عقیدتی و عرفانی مشحون به اندرزها و توصیههای ارزشمند است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشة مولانا و وین دایر
مریم مردانی ورپشتی حسین حسن پور آلاشتی مسعود روحانی علی اکبر باقری خلیلیمسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسیترین تأملات فلسفی، دینی و جامعهشناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگیهای انسان معنوی و راههای وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بیشماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست چکیده کاملمسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسیترین تأملات فلسفی، دینی و جامعهشناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگیهای انسان معنوی و راههای وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بیشماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافتهاند. در این جستار با روش توصیفی ـ تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسألة انسان معنوی پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشة این دو عارف تبیین میشود. یافتههای پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آنها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزههای مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلیترین نقاط اشتراک این دو، میتوان به مفهوم وحدت وجود و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو میتوان به مسألة اعتقاد به عقوبت اشاره کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - رمزپردازی غار در فرهنگ ملل و یار غار در غزلهای مولوی
مریم حسینیمطالعة روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربة دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، ان چکیده کاملمطالعة روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربة دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، انسان کامل و معشوق یکی میگیرد، در وجود شمس تبریز ظهور مییابد و شمس، یار غارِ مولانا در دیوان کبیر است که تجسمی از ضمیر ناخودآگاه و فرامن شخصی وی است.روش مطالعه در مقالة حاضر نقد روانشناختی است. نگارنده میکوشد تا با طرح مسأله فرامن (Superego) که یکی از کهنالگوهای روانشناسی یونگ است، به بررسی یکی از کهنالگوهای گسترده در دیوان بپردازد. در این مسیر رمز غار در ادب فارسی و فرهنگ جهانی نیز بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - تمثیل، آیینة اجتماع (سیری در تمثیلهای ادبیات عرفانی در آثار عطار و مولانا)
مرضیه بهبهانیتمثیل یکی از صور خیال است و یکی از انواع تشبیه به شمار میآید. از آنجا که مشبهٌبه در تمثیل معمولاً حسی و ملموس است، میتوان از ظاهر آن پی به واقعیتهای اجتماعی برد. ادبیات عرفانی ما قسمت عمدهای از گنجینة ادبی ما را شامل میشود و عطار و مولانا کوهموج این دریای عظیم اد چکیده کاملتمثیل یکی از صور خیال است و یکی از انواع تشبیه به شمار میآید. از آنجا که مشبهٌبه در تمثیل معمولاً حسی و ملموس است، میتوان از ظاهر آن پی به واقعیتهای اجتماعی برد. ادبیات عرفانی ما قسمت عمدهای از گنجینة ادبی ما را شامل میشود و عطار و مولانا کوهموج این دریای عظیم ادب عارفانه هستند. با نگاهی به تمثیلهای این دو شاعر بزرگ میتوان از ورای آموزههای عرفانی و با دقت در ظاهر داستانهای آنان، به واقعیتهای جامعة قرن ششم و هفتم هجری پی برد. اگر چه محور ادبیات عرفانی، به ویژه در شعر این دو شاعر، برتری عالم غیب بر عالم شهادت است، باز هم میتوان از ظاهر تمثیلها و انتخاب موضوعاتی که پیامهای عرفانی دارند، اجتماع شاعر را شناخت، زیرا اگر تمثیل را مشبهٌبهی ملموس برای مشبهی معقول بدانیم، شاعر ناگزیر است از حکایات و داستانهایی به عنوان مثل استفاده کند که برای مخاطبان او شناخته شده باشد؛ پس انتخاب چنین تمثیلهایی خواننده را به فهم اوضاع و احوال اجتماعی شاعر از ورای آموزههای عرفانی و تجربیات شخصی عارفانه نایل میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - عشق پژوهشی؛ از خدا تا انسان
سید حسن حسینیمحور اصلی این نوشتار، تحلیل روشمند موضوع عشق با نظری بر آموزههای کتاب مثنوی معنوی مولانا است. نویسنده مقاله بر اساس یک ساختار منطقی و الگوی نظری خاص درباره عشق، به جستوجوی این مفهوم در رابطه انسان و خدا میپردازد. در این جستوجو نویسنده، به برخی منابع و پایههای این آ چکیده کاملمحور اصلی این نوشتار، تحلیل روشمند موضوع عشق با نظری بر آموزههای کتاب مثنوی معنوی مولانا است. نویسنده مقاله بر اساس یک ساختار منطقی و الگوی نظری خاص درباره عشق، به جستوجوی این مفهوم در رابطه انسان و خدا میپردازد. در این جستوجو نویسنده، به برخی منابع و پایههای این آموزهها در قرآن و سنت نیز نظر داشته است. بدین ترتیب برای بررسی و تحلیل معنا و مفهوم عشق در آموزههای دینی و عرفان الهی، بایستی در یک تحقیق جامع از خدا پژوهی به سمت انسان پژوهی حرکت کرد تا در نهایت بتوانیم به عشق پژوهی بُنیادینی دست یابیم. نوشتار کنونی بر اساس همین الگوی کلّی شکل گرفته است و مسأله را از زاویه این سه نگاه پی میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - تحلیل محوری و منظومهای دفتر دوم مثنوی
محمد نوید بازرگاندر پیشینة مثنویپژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و بهتازگی نیز پژوهشهای موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلانفکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابهلا چکیده کاملدر پیشینة مثنویپژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و بهتازگی نیز پژوهشهای موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلانفکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابهلای حکایتهای تودرتوی مثنوی و به تعبیری در جریان موّاج و سیال ذهن مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر ـ نگاهی کلنگر ـ به هر دفتر مثنوی داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از تجربه چند سال تدریس مثنوی در مقطع کارشناسی ارشد به شیوه تحلیل محتوا، تلاش شده است تا درونمایههای مندرج در دفتر دوم مثنوی از نظر بسامدی ارزیابی شود تا از رهگذر آن بتوان کلانفکرهای مندرج در این دفتر را معرفی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - رابطة شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی
سیدناصر جابر یاردکانیدر این مقاله به رابطة مقولههای شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان دربارۀ توانایی انسان در ش چکیده کاملدر این مقاله به رابطة مقولههای شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان دربارۀ توانایی انسان در شناخت حقیقت به اختصار بررسی شده است. از دید مولانا امکان شناخت حقیقت به وسیلۀ چشم حس، غیر ممکن است. او عوامل گوناگونی را بر بینش و شناخت انسان مؤثر میداند؛ عواملی چون تقدیر، نفس و انواع تمایلات درونی، شیطان، تغییر ناشی از زمان، تقلید و...؛ اما از تأثیر ذهنیات بیش از دیگر موارد سخن گفته است. پرداختن به عوامل مخلّ دید در مثنوی لزوماً برای رسیدن به تطابق میان عین و ذهن نیست، بلکه برای رسیدن به بینشی از گونهای دیگر است؛ بینشی که خود طریقی بکر و فراتر از دریافت عقلی است که تنها معتقدان آن را درک میکنند. در این بینش فرد باید بتواند به مقام آخِربینی برسد و هستی حقیقی را در ورای جهان نمودها مشاهده کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - تطبیق جهانبینی مولانا و فلوطین
حمیدرضا خوارزمیجهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤالهای اساسى وی نیز هست؛این پرسشها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و بهویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. ف چکیده کاملجهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤالهای اساسى وی نیز هست؛این پرسشها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و بهویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. فلوطین از اندیشمندان قرن دوم میلادی و از شاگردان افلاطون، با اندیشۀ خاص خود راه جدیدی در فلسفه گشود. مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بزرگ فارسیزبان قرن هفتم هجری قمری نیز با عرفان عاشقانۀ خود نگاه خاصی به هستی داشته است. پرسش اصلی که این پژوهش در پی پاسخ به آن است، چگونگی نگاه این دو اندیشمند به هستی است. برای یافتن پاسخ با توجّه به روش تطبیقی، به تحلیل تطبیقی شاخصههای جهاننگری در آثار فلوطین و مولانا پرداختهایم و با بررسیوتجزیهوتحلیل،ارتباطهاوشباهتهایو تفاوتها بین جهانشناسی آنان مشخص گردیده است. نتیجۀ کلام آنکه هستیشناسی مولانا و فلوطین به هم نزدیک است؛ با این حال تفاوت هایی هم در این مورد دیده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - جایگاه گرمابه در اندیشه، آثار و زندگی مولانا
پروانه سیدالماسی پرستو سیدالماسیگرمابههای آناتولی(1) از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمامهای ایرانی داشتند. مولانا با این حمامها مأنوس و حمام یکی از سه عنصر موردپسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت میپرداخت.در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاها چکیده کاملگرمابههای آناتولی(1) از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمامهای ایرانی داشتند. مولانا با این حمامها مأنوس و حمام یکی از سه عنصر موردپسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت میپرداخت.در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاهای آن (جامهکن، خزینه، گلخن و ...)، عناصر (نقش گرمابه، قبه، روزن حمام و...)، مشاغل مرتبط (حمامی، دلاک، تون تاب و ...) و لوازم استحمام (طاس، گل سرشوی، شانه و ...) برمیخوریم که همه نمایانگر توجه و علاقة خاص مولانه به حمام است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - زن در اندیشه و زندگی مولانا
فاطمه مدرسی مهرویه رضییزن در عرصة جهان ما پیوسته زن بوده و در همه جای این جهان و از آغاز پیدایش بر زمین، فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است: زادن و پروردن و به بلوغ رساندن! آفریدهای مقدّس که همواره وجودش عجین عشق بوده و هست. او در ادبیات امروز و گذشته همو چکیده کاملزن در عرصة جهان ما پیوسته زن بوده و در همه جای این جهان و از آغاز پیدایش بر زمین، فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است: زادن و پروردن و به بلوغ رساندن! آفریدهای مقدّس که همواره وجودش عجین عشق بوده و هست. او در ادبیات امروز و گذشته همواره به عنوان موجودی سرشار از محبت معرفی شده و پیوند ژرفی با دلبستگیهای عاشقان، در دیوانها برقرار ساخته است.حقیقت زن در اشعار مولانا نیز با نگاه دوسویۀ او به زن همراه شده است، به این معنی که اگرچه در جایی زن را در جایگاه نفس قرار میدهد، امّا در جایی دیگر حالت مرآتیت و به قول علما جنبۀ ما به ینظر دارد نه جنبۀ ما فیه ینظر، یعنی جمال جمیل حق را در آیینۀ حسن صنع دیدن، چنانکه زن قنطرۀ رسیدن به عشق حقیقی معبود میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - دیوانهنمایی و دیوانهنماها در مثنوی معنوی
هاتف سیاهکوهیانعقلای مجانین یا فرزانگان دیوانهنما که گاه بهالیل نیز خوانده میشوند، جایگاه ویژهای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیلهای پُر چکیده کاملعقلای مجانین یا فرزانگان دیوانهنما که گاه بهالیل نیز خوانده میشوند، جایگاه ویژهای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیلهای پُرمعنا، در پی نشان دادن حکمت و معرفت عمیق این دسته از اولیای الهی، خلاف ظاهر غیرعادّی و دیوانهوار آنان و تبیین لایههای عمیق شخصیت آنهاست. وی شناخت این نوع دیوانگان از دیوانگان معمولی را مستلزم نوعی بصیرت باطنی و فراست معنوی میداند. حال و مقام این شوریدگان و اطوار جنون معنوی آنها، بهویژه در دفتر دوم مثنوی معنوی، بیان شده است. مولوی جنون مافوق عقل این دیوانگان را نمادی از إماتة نفس و إحیای قلب عارفان و نشانهای از حرّیت و آزادگی آنان میداند. وی در حکایت آن بزرگی که خود را دیوانه ساخته بود، ضمن توصیف دقیق خصوصیات و مراتب معنوی این عارفانِ دیوانهنما، آنها را دارای مقام ولایت دانسته و جنون یا جنوننمایی ظاهری آنان را گاه بهانة ستر حال آنان برای وارد نشدن در نظام قدرت و نیز وسیلهای برای اعتراض در برابر ارباب قدرت از طریق نفی عظمت جباران عصر میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - ردّپای عرفان و تصوف در تمثیل دو مار ادبیات مانوی و ادبیات کلاسیک ایرانی1
فرناز هوشمند رجبیتمثیل عرفانی چون حماسهای است روحانی که از عشقورزی به معشوق ازلی حکایت میکند و حکایات صوفیه در قالب حکایات و تمثیلها، بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهند. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها تعلیم و ترغیب صوفیه در س چکیده کاملتمثیل عرفانی چون حماسهای است روحانی که از عشقورزی به معشوق ازلی حکایت میکند و حکایات صوفیه در قالب حکایات و تمثیلها، بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهند. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها تعلیم و ترغیب صوفیه در سیر و سلوک است. مجموعهای از این حکایات تمثیلی به ادبیات مانوی، بهویژه تمثیلهای عرفانی این متون، بازمیگردد. با وجود اینکه هیچ متن کاملی از این گنجینه ادبیِ بسیار غنی، باقی نمانده است، حکایت دو مار سنگینبار و سبکبار یکی از حکایات تمثیلی عرفانی بهجا مانده از مجموعه دستنوشتههای سغدی مانوی است. از سوی دیگر ادبیات کلاسیک ایرانی، بهویژه سبک عرفانی آن با ظهور گویندگان عارفی همچون مولانا، عطار، حافظ و دهها شاعر و عارف دیگر، رنگ جدیدتری به خود گرفت. این مقاله کوشیده است به ارتباط و مقایسه میان این تمثیل عرفانی در ادبیات مانوی و ادبیات کلاسیک ایرانی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - بیان ناپذیری تجربه عرفانی با نظر به آرای مولانا در باب «صورت» و «معنا»
منظر سلطانی سعید پورعظیمیبیان ناپذیری تجربه عرفانی امری است که صوفیان با استعانت از رمزها و تمثیل های متعدد و یا بهصراحت از آن سخن گفته‎اند. به عقیده آنها، عظمت و کمال معنی به اندازه ای است که صورت ظاهر به هیچرو نمی تواند آن را بیان کند. زبان عرفانی در بطن خود تناقض صورت و معنی را بازتا چکیده کاملبیان ناپذیری تجربه عرفانی امری است که صوفیان با استعانت از رمزها و تمثیل های متعدد و یا بهصراحت از آن سخن گفته‎اند. به عقیده آنها، عظمت و کمال معنی به اندازه ای است که صورت ظاهر به هیچرو نمی تواند آن را بیان کند. زبان عرفانی در بطن خود تناقض صورت و معنی را بازتاب می دهد؛ تناقضی که از ادراک صوفیان نسبت به راز سرچشمه می گیرد. رازی در عمق معنی نهفته است که زبان نمی تواند آن را بیان کند و به مخاطب انتقال دهد. صوفی نیز می کوشد این راز را پنهان نگاه دارد. وسوسه بیان معنی از یک سو، و اصرار بر ناتوانی زبان در بیان معنی از سوی دیگر، بنیان بخش عمده ای از میراث سخن صوفیه است. بحث صورت و معنی در آثار مولانا نیز به شکلی گسترده مطرح شده است. تأکید مولانا بر محال بودن بیان تجربه عرفانی، سرانجام او را به ساحت خاموشی کشانده است. مقاله حاضر به این موضوع اختصاص دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - بررسی تطبیقی کهنالگوی نقاب در آراء یونگ و ردپای آن در غزلهای مولانا (غزلیات شمس)
علی محمدی مریم اسمعلی پورنقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایرة مفاهیم روانشناسی به کار میرود؛ اما در نوشتههای یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هر گاه از آن سخن در میان باشد، به گونهای با آرا و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیمبندی است؛ دس چکیده کاملنقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایرة مفاهیم روانشناسی به کار میرود؛ اما در نوشتههای یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هر گاه از آن سخن در میان باشد، به گونهای با آرا و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیمبندی است؛ دستة اول، صورتکی است که انسان بر چهرهاش میزند و خود را آنطور که نیست، نشان میدهد. دستة دوم، دربرگیرندة پندارها و خیالاتی غیر واقعی است که مانع از رشد و نمو خود حقیقی او میشود. یونگ با دقیقشدن در امور روانی و جان آسمانی انسان، مسئلة نقاب را به گونة نظریهای میپرورد و پیش روی ما میگذارد. او یکی شدن با نقاب را در جلوگیری از رشد شخصیت و رسیدن به فردیت، بزرگترین زیان میداند و افراد را از یکسوشدن بر حذر میدارد. از سویی در ادبیات عرفانی ما از جمله در غزلیات شمس، مفاهیمی وجود دارد که ژرفساخت آن، با الگوییکه یونگ تعریف میکند، همخوانی و همپوشانی دارد. ما در این مقاله، رمزها و سمبلهایی را که مولانا در غزلیات برای بیان مفهوم نقاب به کار برده است، بررسی کرده و درعین حال از آوردن نمونههایی از دیگر آثار عرفانی ناگزیر بودهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
192 - حلاج در آثار مولانا
محمد نجاری کامل احمدنژاداین مقاله به بازشناسی تصویر حلاج در آثار مولانا و واکاوی کلام مشهور اناالحق میپردازد و میخواهد نگاه مولوی را به احوال و آثار حلاج دنبال کند. مَشرب حلاج که مخالفان او از آن به اتحاد و حلول تعبیر میکنند، از نظر معتقدان او بیشتر به استغراق تعبیر میشود. مولانا در آثارش چکیده کاملاین مقاله به بازشناسی تصویر حلاج در آثار مولانا و واکاوی کلام مشهور اناالحق میپردازد و میخواهد نگاه مولوی را به احوال و آثار حلاج دنبال کند. مَشرب حلاج که مخالفان او از آن به اتحاد و حلول تعبیر میکنند، از نظر معتقدان او بیشتر به استغراق تعبیر میشود. مولانا در آثارش نام حلاج را به طور مکرّر ذکر کرده است. وی اندیشه حلاج را در آثار خود بازتاب داده و با همه مصایبی که بر حلاج رفته، او را سربلند و سعادتمند یافته است. پژوهش حاضر نشان میدهد که مولانا اندیشه حلاج را هضم و جذب کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
193 - روانکاوی شخصیتها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی
پروین گلی زاده نسرین گبانچیشیوه پردازش نمادها و شخصیّتها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبههای رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهرهگیری از مفاهیم روانشناسی و اسطورهای نمایان گردند. در این چکیده کاملشیوه پردازش نمادها و شخصیّتها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبههای رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهرهگیری از مفاهیم روانشناسی و اسطورهای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روانشناسی داستان رومیان و چینیان در ارتباط با نظریههای ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهنالگوی خویشتن یونگ و عقدههای روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفتهاند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطورهای واکاوی شدهاند. نظریههای یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهنالگوها، نمود بیشتری نسبت به نظریههای فروید و آدلر داشتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - بررسی ارتباط کلامی در فیهمافیه
مریم صادقیکلام در دیدگاه مولوی، اوج و رکن استوار هستی و آغازگر آفرینش، ایجادکننده جریان زمان و مکان و نمونگر منش و هویت انسانی است. مولوی برای تبیین دیدگاههایخود در باب ارتباطات کلامی، از قالبهای مختلف مانند داستان و مثل استفاده میکند تا مخاطب را به کنه معنا و غایت اندیشه رهن چکیده کاملکلام در دیدگاه مولوی، اوج و رکن استوار هستی و آغازگر آفرینش، ایجادکننده جریان زمان و مکان و نمونگر منش و هویت انسانی است. مولوی برای تبیین دیدگاههایخود در باب ارتباطات کلامی، از قالبهای مختلف مانند داستان و مثل استفاده میکند تا مخاطب را به کنه معنا و غایت اندیشه رهنمون شود. مهمترین اهداف ارتباط کلامی رسیدن به شناخت و معرفت و ایجاد تفاهم و تعامل با دیگران و بهره بردن از تجارب و عقول یکدیگر است. در این پژوهش، ارتباطات کلامی و ابعاد آن در فیهمافیه با روش تحلیل محتوای کیفی، بررسیشده است.یافتههای پژوهش نشان میدهد که کلام در فیهمافیه دارایده مرتبت و ویژگی است که به دو ساحت معنایی و راهکاری تقسیممیشوند. ارتباط کلامی در این اثر، در ابعاد ظرفیت مخاطب و همدلی او، اطمینانسازی، گزیدهگویی، التزام بیرون و اضطراب درون، سؤال، و انواع سکوت گوینده و نیز در دو محور کلیگوینده سخن و شنونده سخن قابل بررسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - بررسی چندصدایی و چندزبانگونگی جهد و توکل ( مطالعۀ موردی دو داستان از مثنوی معنوی)
لیلا میرزایی عبدالحسین فرزاد محمود طاووسی امیرحسین ماحوزیگفت وگوهای متعدد میان جهد و توکل در مثنوی معنوی اهمیت این مفاهیم را در نزد مولانانشان می دهد. نظریة چندصدایی باختین نیز بر پایة گفت گو استوار است. وی طرح اندیشه هایموافق و مخالف را در گونه های زبانی مناسب در صورت غالب نبودن یک صدا یا صدایراوی چندصدایی می نامد. این نظریه چکیده کاملگفت وگوهای متعدد میان جهد و توکل در مثنوی معنوی اهمیت این مفاهیم را در نزد مولانانشان می دهد. نظریة چندصدایی باختین نیز بر پایة گفت گو استوار است. وی طرح اندیشه هایموافق و مخالف را در گونه های زبانی مناسب در صورت غالب نبودن یک صدا یا صدایراوی چندصدایی می نامد. این نظریه می تواند معیاری مناسب برای رسیدن به رویکرد مولانابه جهد و توکل باشد. در پژوهش حاضر، ایدئولوژی، جهان بینی و گونة زبانی شخصیت هایدو داستان از دفتر نخست و پنجم مثنوی معنوی بر پایة نظریة چندصدایی باختین بررسی شدهاست. نتایج نشان می دهد در گفت وگوهای حاوی جهان بینی و ایدئولوژی، چندزبان گونگیبی فروغ است، ولی در گفت وگوهایی که جهان بینی حضور و نقش ندارد، چندزبان گونگیپررنگ است. راوی در گفت وگوها دخالت آشکار دارد و از دو داستان نتیجة یکسان می گیرد.در پی فاصله گرفتن داستان از چندصدایی، صدای راوی غلبه می یابد: وی معتقد است، درصورت نداشتن ثبات قدم و تقلیدی بودن توکل، بازگشت کننده به مقام فرودین (جهد) درخورنابودی است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - تحلیل قافیه و ردیف در کلیات شمس
احمد کریمی گیسو شریفیاهمّیت جایگاه قافیه و ردیـف در آثار منظوم فارسی بر کسی پوشیده نیست . قافیه و ردیف همواره در خدمت صورت و معنا و در تنظیم سخن آهنگین بسیار مفید و مؤثر میباشد . در میان سخنوران ایرانی مولوی در سرایش غزلیات خویش از قافیه و ردیف به شیوههای گوناگون و هدفمند بهره برده است . چکیده کاملاهمّیت جایگاه قافیه و ردیـف در آثار منظوم فارسی بر کسی پوشیده نیست . قافیه و ردیف همواره در خدمت صورت و معنا و در تنظیم سخن آهنگین بسیار مفید و مؤثر میباشد . در میان سخنوران ایرانی مولوی در سرایش غزلیات خویش از قافیه و ردیف به شیوههای گوناگون و هدفمند بهره برده است . در غزلیات او قافیه و ردیف بیشتر جهت آهنگین نمودن و موسیقایی کردن سخن منظوم میباشد. بیش از ½ غزلیات او از فراوانی ردیف برخوردار است و در میان انواع ردیف، ردیف فعلی موجب پویایی ، جنبش و حرکت در شعر شاعر گشته است و این ردیفهای فعلی بیشتر ردیفهای طولانی هستند که تکرار این ردیفها حرکات سماع را تداعی میکند و جنبه غنایی شعر را افزون میسازد . در کنار ردیف فعلی ردیفهای اسمی ، گروهی ، جملهای ، ضمیری ، صفتی و حرفی از کارکردهای ویژه برخوردار است که فراتر از هنجارهای ادبی و ناشی از شیوه خاص هنری مولوی میباشد . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - بررسی مقایسهای رابطة عشق و نخبگی در اشعار مولانا و شاملو
مسعود برزگر جلالی کامران پاشائی فخری پروانه عادل زادهچکیده این تحقیق مواجهه ای ادبی و جامعه شناختی با یکی از مهمّ ترین مضامین شعر ایران در ادوار گذشته و امروز است. در این پژوهش سعی بر آن است که سیر تحوّل عشق و رابطه آن با نخبگی با تأکید بر اشعار مولانا و شاملو بررسی شود. در این پژوهش کتاب خانه ای، نظریّات حضرت مولانا ب چکیده کاملچکیده این تحقیق مواجهه ای ادبی و جامعه شناختی با یکی از مهمّ ترین مضامین شعر ایران در ادوار گذشته و امروز است. در این پژوهش سعی بر آن است که سیر تحوّل عشق و رابطه آن با نخبگی با تأکید بر اشعار مولانا و شاملو بررسی شود. در این پژوهش کتاب خانه ای، نظریّات حضرت مولانا با شاعر نام آور معاصر ایران (شاملو) بررسی و مقایسه شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مفهوم عشق و نخبگی در شعر کلاسیک و شعر معاصر، تنها لفظی مشترک است و کاربرد مفاهیم عشق در هر یک از آن ها محتوای متفاوتی را منعکس می کند. مؤلّفه های عشق و نخبگی در اشعار مولانا شامل، تکامل عشق در انسان نخبه، قدرت ماورایی عشق و تأثیر آن بر نخبگی، وحدت آفرینی عشق، توکّل انسان نخبه به عشق خدا و در اشعار شاملو شامل، شادی و شعف عشق در انسان نخبه، صداقت انسان نخبه در عشق، ایمان و عشق انسان نخبه و ... می باشد. نتایجی که از این پژوهش به دست آمده تحوّل نگرش در توصیف عشق و نخبگی است که همزمان با تغییر عواطف، تجلّی عشق و نوع معشوق تغییر می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
198 - جلوههایی از سوررئالیسم در مثنوی معنوی مولانا
زهرا وحیدی شهین اوجاق علیزادهچکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع میتواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتبهای تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روشهای خود ا چکیده کاملچکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع میتواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتبهای تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روشهای خود از قبیل: نگارش خودکار، خواب، رویا و ... به هدف خود که رسیدن به نقطۀ علیاست دست یابد. این مکتب با تمام تاثیراتی که در ادبیّات جهان گذاشت در ادبیّات فارسی بیسابقه نبوده است. بسیاری از وی‍ژگیهای آن را میتوان در مثنوی مولانا مشاهده کرد. در این مقاله با تکیه بر سه دفتر اوّل مثنوی طرحی ارائه شده است که در آن ویژگیهای سوررئالیستی این اثر شگرف در دو محور داستانها و بیتها قابل ملاحظه است. در عین حال با وجود برخی تشابهات صوری که به چشم می خورد، نمیتوان آن را یک اثر سوررئالیستی صرف دانست. در این جستار بیش از پیش قدرت شاعری مولانا و ارتباط مکتب ادبی که در قرن بیستم شکل گرفت با شعر این شاعر توانمند نشان داده میشود. این دو تجربه هرچند نقاط مشترک بسیاری دارند ولی آبشخور و رویکرد هر یک نیز باهم متفاوت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
199 - غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی
مریم جلالی کندلجی پروین دخت مشهور اکبر شعبانیچکیده در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در ر چکیده کاملچکیده در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در روان آدمی بشود. از میان شاعران عارف، مولانا جلالالدّین بلخی، این اندیشة والای عرفانی را بیشتر و عمیق تر مطرح می کند. از میان عوامل مطرح شده برای ایجاد غم غربت، در شعر مولانا (دفتر اوّل و دوم) تنها غم دوری معشوق حقیقی و دلتنگی برای وطن نخستین نمود پیدا می کند و شوق فراهم شدن این شرایط او را غزلخوان عشق می کند. در اندیشة او هبوط و سپس غربت انسان در این دنیا دلایل چندی دارد که در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی، سرنوشت و تقدیر و گناه آدم را دلایل این هبوط ذکر می کند. مولانا برای بیان غربت انسان در این دنیا و غم غربت او، بیشتر از حکایت های تمثیلی کمک می گیرد و فهم قصّة هجران را ملموس تر می کند. در شعر عرفانی، عارف سرانجام مالکیّت خود را در مورد چیزهای از دست رفته و شرایط خوش گذشته که از دست داده بود؛ به دست می آورد و بازگشت به وطن اصلی و جهان معنا و وصال معشوق حقیقی با هم و یک جا برای عارف دست خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
200 - مقایسه مفهوم عشق در غزلیّات عطّار، مولوی، سعدی و حافظ
علی اکبر بزی احمدرضا کیخای فرزانه بهروز رومیانیچکیده عشق پدیدهای است که تمام احساسات و جریانات درونی عاشق را متحوّل و شخصیّت جدیدی از وی میسازد؛ هدایت او را بر عهده میگیرد و به تناسب هر فرد جلوههای گوناگونی به خود میگیرد. عطّار، مولانا، سعدی و حافظ بهترین شاعرانی هستند که در اوصاف عشق سخن گفتهاند. اینان در اش چکیده کاملچکیده عشق پدیدهای است که تمام احساسات و جریانات درونی عاشق را متحوّل و شخصیّت جدیدی از وی میسازد؛ هدایت او را بر عهده میگیرد و به تناسب هر فرد جلوههای گوناگونی به خود میگیرد. عطّار، مولانا، سعدی و حافظ بهترین شاعرانی هستند که در اوصاف عشق سخن گفتهاند. اینان در اشعار خود از تعبیرات خاصّی بهره بردهاند که نشان از ذوق عاشقانه آنها دارد. با توجّه به اهمّیّت مسأله عشق، این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی، به بررسی عشق و مضامین آن در غزلیات این چهار شاعر بزرگ پرداخته است. براساس نتایج، از جمله نقطه نظرات مشترک بین این چهار شاعر میتوان نمونههای زیر را بیان نمود. از نظر همة آنها همانگونه که معشوق ازلی و ابدی است، عشق نیز آغاز و انجامی ندارد. جهان جلوة معشوق حقیقی است، عشق پدیدهای غیرقابل وصف و بیشرح و بیان بوده و بر عقل برتری دارد. در زمینة تفاوت دیدگاههای این چهار شاعر در مورد عشق نیز این نتیجه حاصل شد که: عطّار و مولانا فقط یک معشوق دارند و آن هم خالق یکتاست که تمام غزلیّات عاشقانه آنان در مورد اوست. امّا در غزل حافظ چهرة متفاوتی از معشوق مشاهده میشود؛ گاهی الهی است، زمانی جسمانی و گاهی نیز اجتماعی میباشد. معشوق سعدی نیز زیبا است، امّا به او اعتنایی ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
201 - رنج ایّوب، مسیحیّت و عرفان مسیحی با تکیه بر اندیشههای مولانا
سالومه ایرانفر قدمعلی سرامی حیدر حسنلوچکیده از ابتدای خلقت ابنای بشر، ابتلای پیامبران- از حضرت آدم گرفته تا به حضرت ختمی مرتبت، پیامبر اکرم(ص)، دلها را رنجانیده و به درد آورده است. تفحّص در سرنوشت هر یک از این وارستگان تاریخ بشریّت آدمی را بر آن میدارد که بیندیشد که علّت و چرایی دردهای جانکاه ایشان و گرف چکیده کاملچکیده از ابتدای خلقت ابنای بشر، ابتلای پیامبران- از حضرت آدم گرفته تا به حضرت ختمی مرتبت، پیامبر اکرم(ص)، دلها را رنجانیده و به درد آورده است. تفحّص در سرنوشت هر یک از این وارستگان تاریخ بشریّت آدمی را بر آن میدارد که بیندیشد که علّت و چرایی دردهای جانکاه ایشان و گرفتاری به انواع امتحان و آزمایشهای الهی چه بوده است و سعی در درک و دریافت حکمت نزول بلیّه بر سرنوشت برگزیدگان نوع انسان نماید؛ حال آنکه ایشان هر یک از جهت عصمت و طهارت وجودی، همواره موجبات هدایت خلق را فراهم میآوردند و همّ و غم خود را مصروف سعادت اخروی ایشان مینمودند. مقالة حاضر که در آن روش تحقیق به صورت کتابخانهای میباشد، هدف بر آن است که با نظر بر رنجهای پیامبران و خاصّان تاریخ بالاخص با تکیه بر رنجهای حضرت ایّوب که نقطه اوج ظهور صفت ثبوتی صبر میباشد، به بررسی چرایی این رنجها و در نهایت تأثیرات آن بر زندگی مسیحیان از انسانهای عادی گرفته تا مبلّغین و فیلسوفان آنها بپردازد. در این بین سعی شده است نقاط مشترک آن با اندیشههای عرفانی مولانا نیز سنجیده شود؛ حال آنکه مشترکات فراوانی در موضوع رنج میان اندیشههای عرفانی مسیحیت و اسلام وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
202 - گذر بر شاهراه اکسیر(تخلیص و بر رفتن ماهیّت آدمی در اندیشة مولانا جلالالدّین)
اکرم رحمانیچکیده کیمیا در قدیم، دانش تبدیل فلز کمبها به فلز گرانبها توسّط اکسیری که کیمیاگر به دست میآورد، بوده است. البتّه نوعی کیمیاگری مرموز و نهانی هم بوده که انسان را به موجودی کامل و فرابشری تبدیل میکرد. یونگ کیمیاگری را پدر علم روان شناسی میدانست. عرفا نیز بدون توجّه چکیده کاملچکیده کیمیا در قدیم، دانش تبدیل فلز کمبها به فلز گرانبها توسّط اکسیری که کیمیاگر به دست میآورد، بوده است. البتّه نوعی کیمیاگری مرموز و نهانی هم بوده که انسان را به موجودی کامل و فرابشری تبدیل میکرد. یونگ کیمیاگری را پدر علم روان شناسی میدانست. عرفا نیز بدون توجّه به خاصیّت مادّی کیمیا، برای تبدیل مس وجود انسان به طلای کمال با هدفی معنوی آن را به کار گرفتهاند. مولانا، حقّ را کیمیاگری میداند که اصیلترین کیمیا را به انسان عرضه میکند و معتقد است تبدیل آدمی به انسان کامل، فرآیندی کیمیاوی است. از نظر او، یکی از کاربردهای کیمیا، آزاد شدن روح از کالبد جسم خاکی است و عشق، به عنوان ارمغان عالم غیب، کیمیایی است که میتواند انسان را به والاترین مقام برساند و کفر را به ایمان بدل کند. این تحقیق بر آن است تا اندیشة مولانا را در مورد کیمیا و کیمیاگری و تأثیرات آن بر انسان و نحوة بهره برداری او از این واژه و مفاهیم آن واکاوی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
203 - جامعه شناسی مفاهیم اجتماعی در اندیشههای جلالالدین محمد بلخی (مولانا)
امیر رحیمی دادمرزی حبیب الله آقابخشیچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از چکیده کاملچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از تکنیک تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. روش اجرا در این تحقیق به این صورت انجام شده است که پس از بررسی آثار مولانا، اندیشه های وی را به لحاظ جامعه شناختی با نظر سایر جامعه شناسان مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفت. جمعیت آماری این تحقیق را آثار معروف مولانا تشکیل داده است که به صورت روش نمونه گیری هدفمند سه اثر مهم مولانا (مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی و فیه مافیه) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. تحلیل های صورت گرفته بیان کننده این مطلب است که مولانا به ما می گوید بدون عشق زندگی اجتماعی ما به مقصود و سرانجامی نخواهد رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
204 - تحلیل زبان زنان در هشت داستان شاهنامۀ فردوسی و مقایسۀ آن با هشت داستان از مثنوی مولانا (بر پایۀ چندزبانی باختین)
لیلا میرزایی عبدالحسین فرزاد امیر حسین ماحوزیشاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در ای چکیده کاملشاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزۀ داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در این مقوله جای نمی دهد؛ مسألۀ پژوهش حاضر آن است که در صورت وجود لایه های زبانی در این دو اثر داستانی منظوم، میزان بهره مندی هر یک از چندزبانی چقدر بوده و این ویژگی چه تأثیری بر آن ها داشته است. در این پژوهش، بررسی زبان زنان هشت داستان از مثنوی معنوی و هشت داستان از شاهنامۀ فردوسی از دیدگاه چندزبانی نشان داده است که برخی از گونه های زبانی باختین در زبان تعدادی از این زنان یافت می شود، اما زنان شاهنامه بیش تر از زنان مثنوی از این ویژگی برخوردارند و فردوسی بیش تر از مولانا از چندزبانی در شخصیت پردازی زنان داستان ها بهره برده است. هم چنین این بررسی، تفاوت دیدگاه این دو شاعر بزرگ و خاست گاه داستان ها را دربارۀ زن نمایان می کند؛ زن در شاهنامه شخصیتی گفت وگو محور است، اما در مثنوی بیش تر سکوت می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
205 - کفر از دیدگاه مولانا
اقدس مقدمکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کل چکیده کاملکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کلام و از زوایای گوناگون بیان شده است، استخراج و ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
206 - عارف و عامی در رقص و سماع
عبدالحسین زرین کوباز میان نقشها و آثار مینیاتوری که در جایجای مکانهای تاریخی نقش بسته میتوان تا حدّی با فرهنگ کهن و آداب و رسوم باستان ایران آشنا شد. در میان این نقشها مجلسهای بزم نیز جلوهنمایی میکند، مجالسی که در آن شاهد رقصهایی نیز هستیم. این مقاله برآن است تا جنبههای گوناگون چکیده کاملاز میان نقشها و آثار مینیاتوری که در جایجای مکانهای تاریخی نقش بسته میتوان تا حدّی با فرهنگ کهن و آداب و رسوم باستان ایران آشنا شد. در میان این نقشها مجلسهای بزم نیز جلوهنمایی میکند، مجالسی که در آن شاهد رقصهایی نیز هستیم. این مقاله برآن است تا جنبههای گوناگون این رقصها بررسی شود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب میرود، پرداخته میشود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمی داشته است که با سیر و تأمل در بزمهایی چون بزمهای پادشاهان و صوفیان میتوان از میان آنها نکاتی را دریافت؛ اما مثنوی معنوی نیز اشارههایی بدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمیداشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
207 - سپهسالار و رسالة او در مناقب خداوندگار
محمدعلی موحدمقالة پیش رو، حاوی نکاتی پیرامون فریدون بن احمد اسفهسالار (سپهسالار) و رسالة مشهور او پیرامون زندگی و شرح احوال مولانا جلالالدین محمد بلخی است. سپهسالار تنها شرح حال نویسی است که به گفتة خود چهل سال سر بر آستان مولانا داشته است و از میان معاصران تنها او به شرح و تقری چکیده کاملمقالة پیش رو، حاوی نکاتی پیرامون فریدون بن احمد اسفهسالار (سپهسالار) و رسالة مشهور او پیرامون زندگی و شرح احوال مولانا جلالالدین محمد بلخی است. سپهسالار تنها شرح حال نویسی است که به گفتة خود چهل سال سر بر آستان مولانا داشته است و از میان معاصران تنها او به شرح و تقریر رویدادهای زندگی مولانا اقدام کرده است. این مقاله ضمن معرفی صاحب رساله و ریشهیابی در وجوه تسمیه لقب سپهسالار و نیز لقب دیگر او چلبی و بازجست شواهدی در اشعار ترکی و فارسی به معرفی مختص مندرجات رساله سپهسالار میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
208 - صائب، همدم دارالامان خاموشی
رجب توحیدیان عزیزه خان چوبانی اهرنجانیاز جمله مضامین و موضوعاتی که از دیرباز در ادبیات گسترده و پربار تعلیمی ـ عرفانی توجه کافی و وافی بدان ابراز گردیده است، مضمون خاموشی و سخن به مقتضای حال گفتن است. اهمیت و جایگاه خاموشی در پهنة ادب فارسی از گذشته تا حال، به اندازهای بوده است که زندگی و مرگ افراد بشر را چکیده کاملاز جمله مضامین و موضوعاتی که از دیرباز در ادبیات گسترده و پربار تعلیمی ـ عرفانی توجه کافی و وافی بدان ابراز گردیده است، مضمون خاموشی و سخن به مقتضای حال گفتن است. اهمیت و جایگاه خاموشی در پهنة ادب فارسی از گذشته تا حال، به اندازهای بوده است که زندگی و مرگ افراد بشر را تعیین کرده، سعادت و شقاوت ابدی را در پی داشته است. شاعر و ادیب پرآوازه سبک هندی (اصفهانی)، صائب تبریزی با تکیه بر افکار و اندیشههای عرفانی مولانا در باب خاموشی و انوع سه گانه آن (زبان خاموش و ضمیر گویا ـ زبان و ضمیر خاموش ـ ضمیر خاموش و زبان گویا) و با بهرهگیری از عناصر خیال شعری از جمله تشبیه تمثیل (اسلوب معادله) و تلمیح در دیوان خود، که بحق اطلاق نام خاموشی نامه بر آن بجا و شایسته مینماید، توانسته است رسالت خود را به عنوان ادیب و معلّمی که همدم دارالامان خاموشی است، نسبت به مردم زمانه خویش و آیندگان، بخوبی و با استادی هر چه تمامتر ادا کرده باشد. نگارنده در این نوشتار به تفحّص در این زمینه همراه با ذکر شواهدی از شاعران دیگر پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
209 - پدر و پسـر معشوق آنان کیست؟
محمدعلی اسلامی ندوشنمقالة حاضر تأملی است بر گفتار بهاءولد مندرج در کتاب مشهور او معارف بهاء ولد (که به همت استاد فروزانفر در سال 1333 به زیور طبع آراسته شد) و مقایسة ویژگیهای معشوق در سخن بهاء ولد با آنچه مولانا بویژه در طول غزلیات خود از مراد ومحبوب خود ـ شمس تبریز ـ تصویر میکند. نوی چکیده کاملمقالة حاضر تأملی است بر گفتار بهاءولد مندرج در کتاب مشهور او معارف بهاء ولد (که به همت استاد فروزانفر در سال 1333 به زیور طبع آراسته شد) و مقایسة ویژگیهای معشوق در سخن بهاء ولد با آنچه مولانا بویژه در طول غزلیات خود از مراد ومحبوب خود ـ شمس تبریز ـ تصویر میکند. نویسنده از رهگذر این تطبیق و قیاس، شیرازة اشتراکی را در برگهای اندیشة پدر و پسر میجوید و نقطه افتراقی را نیز در نقطة عزیمت فکری آن دو آشکار میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
210 - مولوی و ادبیّات مولویّه
محمدامین ریاحیمولانا جلالالدین محمد بلخی اندیشمند بزرگ ایرانی و تابناکترین چهرةزبان و ادب و فرهنگ ایرانی در عصر ایلخانان در دیار روم است. در این مقاله، ضمن نقد ارتباط سلطان کیقباد اول با پدر مولانا و خود او و دیگر افسانههایی که مریدی چون افلاکی در مناقبالعارفین خود برای بالا چکیده کاملمولانا جلالالدین محمد بلخی اندیشمند بزرگ ایرانی و تابناکترین چهرةزبان و ادب و فرهنگ ایرانی در عصر ایلخانان در دیار روم است. در این مقاله، ضمن نقد ارتباط سلطان کیقباد اول با پدر مولانا و خود او و دیگر افسانههایی که مریدی چون افلاکی در مناقبالعارفین خود برای بالا بردن شأن و منزلت مراد خویش پرداخته است، کوشش شده است تا تأثیر عظیم اندیشه و آثار مولانا را در ادامة رواج زبان و شعر فارسی و فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر و سایر متصرّفات عثمانی نشان دهیم، هرچند در این راستا باید کتابها نوشت و از جنبههای مختلف آن را تحلیل کرد. دو دیگر اینکه ادبیات مولویّه را که نقشی بسزا در ترویج زبان فارسی در خارج از ایران، بویژه آسیای صغیر و شبه قاره داشته است- از قبیل معارف بهاء ولد، معارف برهان الدین محقّق ترمذی، مقالات شمس تبریزی، آثار سلطان ولد و ... - معرّفی کنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
211 - عالم مُثُل افلاطون، ناخودآگاه جمعی یونگ و عالَمِ دلِ مولوی
تقی پورنامداریانانسانها در هر کجای جهان و در هر دوره و فرهنگی استعدادها و ظرفیتهایی مشترک دارند که از ماهیّت وجودی و حتی شناخت آنان ناشی میشود. بخشی عظیم از شناختها و تجربههای انسانها عمومی و مشترک است، هر چند اختلافهای فرهنگی و زمانی و مکانی و تجربههای شخصی تفاوت داشته باشد. چکیده کاملانسانها در هر کجای جهان و در هر دوره و فرهنگی استعدادها و ظرفیتهایی مشترک دارند که از ماهیّت وجودی و حتی شناخت آنان ناشی میشود. بخشی عظیم از شناختها و تجربههای انسانها عمومی و مشترک است، هر چند اختلافهای فرهنگی و زمانی و مکانی و تجربههای شخصی تفاوت داشته باشد. نکتة مهم اینجاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فرآوردههاست و ژرف ساخت آنها تقریباً یکسان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیّت ظرفیتها و استعدادهای آدمی به سبب تأثیر کمتر اختلاف تمدّن و فرهنگ بیشتر شبیه یک دیگر میبینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولوی و یونگ دربارة ساختار جهان و روان آدمی در ژرف ساخت شباهتهایی هست. این شباهتها ناشی از اشتراک استعدادهای انسانی است و در روی ساخت اگر اختلافی هست، ناشی از اختلاف فرهنگی و زمانی و مکانی است. با طرح مُثُل افلاطون و صورت مثالی سهروردی و صور معنوی و روحانی زرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعی یونگ (آرکئوتایپ) و آن چه عطّار و مولانا دربارة تُو گستردة پنهان یا مَنِ ملکوتی بینهایت مطرح کردهاند، میتوان بروشنی شباهت این اندیشهها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
212 - سماع و مولانا
اسماعیل حاکمی والاسماع نوعی بوجد آمدن در هنگام از خود بدرشدگی عارفان است، که هویت آن را با مولانا میشناسند. مولانا جلالالدین محمد بلخی، موسیقی و حقیقت نهفته در آن را دریافته، توانسته است بشنود که از هر ذره صدایی برمیآید و خدا را میخواند و این دریافت همواره او را از خود بیخود کرده و چکیده کاملسماع نوعی بوجد آمدن در هنگام از خود بدرشدگی عارفان است، که هویت آن را با مولانا میشناسند. مولانا جلالالدین محمد بلخی، موسیقی و حقیقت نهفته در آن را دریافته، توانسته است بشنود که از هر ذره صدایی برمیآید و خدا را میخواند و این دریافت همواره او را از خود بیخود کرده و به سماعش واداشته است. در این نوشتار پس از شرح نحوة سماع در زمان ابوسعید ابوالخیر و نیز زمان مولانا و بررسی ارتباطها و تفاوتهای آن دو، به کیفیت سماع در دورة مولانا پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
213 - حسام الدین چلبی و جایگاه او
توفیق ه.سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است و از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
214 - معنویت مولانا در دوران معاصر
آذرمیدخت صفوینویسنده در این مقاله کوشیده است مبانی معنوی و اخلاقی که در خلال سخنان مولانا اعم از مثنوی، غزلیات شمس و فیه ما فیه موجود است بر کشیده، نشان دهد که در بحران تشنجات و آشفتگیهای جهان حاضر چهگونه این مبانی غنی اخلاقی میتواند روشنگر و آرامشبخش انسان مضطرب معاصر باشد. هم چکیده کاملنویسنده در این مقاله کوشیده است مبانی معنوی و اخلاقی که در خلال سخنان مولانا اعم از مثنوی، غزلیات شمس و فیه ما فیه موجود است بر کشیده، نشان دهد که در بحران تشنجات و آشفتگیهای جهان حاضر چهگونه این مبانی غنی اخلاقی میتواند روشنگر و آرامشبخش انسان مضطرب معاصر باشد. همدلی، شفقت بر خلق، رویگردانی از ستم، سعه صدر و تسامح از دیگر مواردی است که نویسنده از میان اندیشههای متکثّر مولانا مورد تأکید قرار میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
215 - حسامالدّین چلبی و جایگاه او
توفیق سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است که از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
216 - عشق حالی دو اسبه میآمد
حسن انوریآنچه در این مقاله آمده است، بیان اجمالی داستان آفرینش آدم، صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای آوردن مُشتی خاک از زمین است و این که از میان این فرشتگان تنها عزرائیل موفّق میشود با اغفال زمین، مشتی خاک برگیرد و فرمان الاهی را اجرا کند. این داستان که در دفتر پنجم مثنوی و چکیده کاملآنچه در این مقاله آمده است، بیان اجمالی داستان آفرینش آدم، صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای آوردن مُشتی خاک از زمین است و این که از میان این فرشتگان تنها عزرائیل موفّق میشود با اغفال زمین، مشتی خاک برگیرد و فرمان الاهی را اجرا کند. این داستان که در دفتر پنجم مثنوی و مرصادالعباد نجم رازی آمده است، برای بیان دو هدف متفاوت است: مولانا نخست از مسأله خیر و شرّ سخن میگوید و نتیجه میگیرد که امتناع خاک در ردّ پذیرش مأموریت فرشتگان برای آن است که گرفتار خیر و شرّ نشود. نجم رازی به دلیلی دیگر متوّسل میشود و آن این که از ترس قرب حقّ خاک سرباز میزند و میگوید من نهایت بُعد را برگزیدهام تا از وحشت قُرب در امان بمانم. در خلال این روایت نکاتی ظریف و خواندنی از مولانا و نجم رازی در فضیلت دل و روح و خصایص فرشتگان برمیخوانید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
217 - رفتارهای هنری در رباعیات مولانا
کاووس حسنلی شهین حقیقیرباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کردهاند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران ادبی بوده است و حال چکیده کاملرباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کردهاند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران ادبی بوده است و حال آن که جهان رباعیات او نیز مانند غزلیات و مثنوی، پر از تجربههای شاعرانه و هنرورزیهایی درنگ آمیز است. اما ارزش ادبی و هنری رباعیات زیر پرتو خیره کنندة آثار یادشده رنگ باخته و کم فروغ گردیده است. در این جستار برخی از انگیزشهای هنری و شگردهای ادبی مولانا در رباعیات باز نموده شده است. در نوشتهای دیگر این رفتارهای هنری بررسی و تحلیل خواهد شد. منبع پژوهش در این نوشته کلیات شمس تبریزی، به کوشش دکتر توفیق سبحانی است که در سال 1381 از سوی انتشارات قطره منتشر شده است. شمار رباعیات در این اثر 1983 رباعی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
218 - فزون از خویش ملاحظاتی بر سیصد بیت نسخت دفتر اول مثنوی
حسن جعفری تباربه دشوار نیز نمیتوان غیر از مولانا جلالالدین، انسانی را یافت که با هیأتی همچون هر انسان دیگر، دانشی برتر از هرآنچه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم داشته باشد؛ او که قرعه فال به نامش زده بودند و دیدگانش به نعیم و مُلکی کبیر افتاده بود، از نطق همچون اناری متراکم بر خود چکیده کاملبه دشوار نیز نمیتوان غیر از مولانا جلالالدین، انسانی را یافت که با هیأتی همچون هر انسان دیگر، دانشی برتر از هرآنچه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم داشته باشد؛ او که قرعه فال به نامش زده بودند و دیدگانش به نعیم و مُلکی کبیر افتاده بود، از نطق همچون اناری متراکم بر خود میشکافید و همچون موری پرتوان و مُصرّ، باری افزون بر تاب انسانی بر دوش میکشید: یک زمان بگذار ای همره ملال در بیان ناید جمال حال او چون که من از خال خوبش دم زدم همچو موری اندرین خرمن خوشم تا بگویم وصف خالی زآن جمال هر دو عالم چیست عکس خال او نطق میخواهد که بشکافد تنم تا فزون از خویش باری میکشم این مقاله، ملاحظاتی است بر 300 بیت نخست دفتر اول مثنوی با شرح و تفسیری بر برخی از ابیات و حدسهایی دربارة بعضی تعبیرهای مولانا. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
219 - دفاع از ابلیس نزد برخی از اکابر صوفیان
بهادر جاویدانهدیدگاه صوفیه نسبت به ابلیس، یکی از بحثانگیزترین و در عین حال جذابترین مقولاتی است که در امهات متون آنان انعکاس یافته است. از یک طرف با آرایی کاملاً متشرّعانه مواجهیم که در ردّ شیطان و لعن او از درگاه الاهی، بیهیچ شک و شبههای سخن راندهاند و از دیگر سو برخی از نام چکیده کاملدیدگاه صوفیه نسبت به ابلیس، یکی از بحثانگیزترین و در عین حال جذابترین مقولاتی است که در امهات متون آنان انعکاس یافته است. از یک طرف با آرایی کاملاً متشرّعانه مواجهیم که در ردّ شیطان و لعن او از درگاه الاهی، بیهیچ شک و شبههای سخن راندهاند و از دیگر سو برخی از نامداران عالم تصوّف در دفاع از ابلیس و یا حداقل اعتذار او از عدم سجود بر آدم(ع) ، با تأویلات خود نهایت سعیشان را بکار گرفتهاند و حتّی او را مظهر عشق و فتوت برشمردهاند. این مقاله به مطالعة نظرات مختلف بزرگان صوفیه در خصوص ابلیس ـ با تأکید بر مبانی فکری نامدارانی چون حلّاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، فریدالدّین عطار نیشابوری و مولانا جلالالدّین محمّد بلخی ـ میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
220 - حدیث مولانا و مثنویِ او در مجالس و سخنان عارفان هند
شریف حسین قاسمیعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. چکیده کاملعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. یکی از عارفان نامدار و سرشناس ایرانی، مولانا جلالالدین محمد بلخی است که در زمان خود، سلسلة معنوی و عرفانیش در هند ناشناخته ماند، با این وجود همواره مورد عنایت فقیران و عارفان هندی قرار گرفت و مثنوی و غزلیاتش در مجالس و سخنان عارفان هندی طنین انداز شد. عارفان همواره برای تصدیق و تأیید سخنانِ عرفانی خود و بویژه دربارة وحدت وجود از ابیاتِ مثنوی بهره میجستند؛ عارفانی همچون بوعلیشاهقلندر، شیخاماناللهپانیپتی، شیخحسنبدخشی و .... در این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری عارفانِ هندی از مولانا همراه با شواهد و نمونههایی بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
221 - مولانا و قرآن و حدیث
غلام حسین حیدریعمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید. مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را بهگونهای خلاّق در حکایات خود درج کر چکیده کاملعمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید. مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را بهگونهای خلاّق در حکایات خود درج کرده و توجه به این حکایات، بیانگر روشهای تأویلگرایانه مولانا در مثنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
222 - داستان آفرینش در مثنوی مولانا و دیگر آثار صوفیانه
آنوشا قهاریآفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند. عرفان ایرانی اسلامی در مواج چکیده کاملآفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند. عرفان ایرانی اسلامی در مواجهه با این سؤال مهم از منظر ویژه ای آن را مورد بررسی قرار داده است. آفرینش و داستان آدم و حوا در آثار بسیاری از عرفای نامدار سده های نخست تمدن اسلامی تا قرون بعد، نظیر حلاج، ابن عربی، نسفی، عطار، سنایی، مولانا و دیگران به چشم می خورد. این مقاله بر آن است تا ایده های برجسته عرفا پیرامون مسأله آفرینش، داستان خلقت آدم و حوا و موضوع ابلیس را مورد مداقه قرار دهد. اینکه آفرینش برپایه محبت الهی بنا شده، موضوع عنایت حق به انسان، پایداری ابلیس در عشق و درهم آمیختگی موضوع ابلیس و اهریمن و در نهایت دیدگاه مولانا و اندیشه او در زمینه آفرینش انسان و ماجرای ابلیس از جمله نکاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. هرچند مولانا این وادی را پرخطر می بیند لیکن باور وحدت وجودی او آدم را از منظر تئوری انسان کامل مورد ارزیابی قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
223 - نقد و تحلیل مفهوم «سکوت عارفانه» از دیدگاه عطار
شهین قاسمی مهدی ماحوزیغایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضتهایی برشمردهاند که خاموشی از جمله آنهاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیشتر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی میکند که حاصل اندیشه تیزنگ چکیده کاملغایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ اهل تحقیق برای چشیدن طعم این حضور معنوی، ریاضتهایی برشمردهاند که خاموشی از جمله آنهاست و نه تنها در مبادی سلوک، که بیشتر در آن جنبه تربیتی مراد است، که در وصال نیز سالک خود را ملزم به سکوتی میکند که حاصل اندیشه تیزنگر صوفیانه در تجربههای عرفانی است؛ این التزام گاهی در ارتباط با محبوب ازلی معنا مییابد، همچون خموشی حاصل از حیرت در مقام مشاهده جمال و جلال الاهی و گاهی در پیوند با خلق؛ مانند نهفتن اسرار تبیین میشود. عطار نیشابوری که با مداقه در مبانی سلوک این منازل را بروشنی توصیف نموده، در سرودههای خویش بارها به جایگاه و خاستگاه این سلوک معنوی پرداخته است. با توجه به انس مولانا با آثار عطار و پیشگامی او و نیز پیوند و تجلی اندیشههای ناب عرفانی در سرودههای این دو عارف دیدهور، تحلیل اصل خاموشی از دیدگاه عطار، در بازشناسی تلقی مولانا از این مفهوم ضرر مینماید؛ پژوهش حاضر میکوشد با بررسی و تحلیل دلایل و جایگاه خاموشی نزد عطار، نگرشی نسبی از این مقوله ارجمند در منظومه فکری صوفیان بدست دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
224 - نفوذ و اثرگذاری مولانا بر متفکران جهان بویژه اندیشمندان شبه قاره
رضا مصطفوی سبزواریاندیشههای والا و تابناک مولانا از درخشانترین تجلیات معنویت و روحانیت در مشرق زمین بشمار میرود و همین معنویت اصیل است که در جهان امروز که مادهپرستی از هر سویی بشریت را تهدید میکند، اهمیتی فوقالعاده یافته است. در حقیقت، ذوق زایدالوصف و اندیشههای بلند و آسمانی و ر چکیده کاملاندیشههای والا و تابناک مولانا از درخشانترین تجلیات معنویت و روحانیت در مشرق زمین بشمار میرود و همین معنویت اصیل است که در جهان امروز که مادهپرستی از هر سویی بشریت را تهدید میکند، اهمیتی فوقالعاده یافته است. در حقیقت، ذوق زایدالوصف و اندیشههای بلند و آسمانی و روح عمیق و عرفانی مولانا بزرگترین گنجینه و ارمغانی ارزنده بوده که امکان دارد ملتی به فرهنگ و ادب و تمدن جهان اهدا کرده باشد؛ تا آنجا که فروغ تابناک معنویت او از سرزمینهای دور و نزدیک از افکار شاعر و متفکر بلندآوازة شبه قاره، یعنی علامه اقبال تا پروفسور نیکلسون مستشرق شهیر انگلستان و مصحح و شارح مثنوی مولانا در غرب همه را تحت تأثیر اندیشههای بلند و انسان ساز خود قرار داده است. نگارنده در این مقاله کوشیده است تا گوشهها و نمونههایی از این تأثیرات شگرف مولانا را بر متفکران جهان، بویژه ادیبان و عارفان شبه قاره نشان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
225 - نفیر مولوی، گوهر مثنوی بررسی تطبیقی مسألة «اتحاد عاشق و معشوق» در مثنوی و حکمت متعالیه
علی صنایعیاز بخت شکر دارم و از روزگار هم. خداوند را سپاسگزارم که بار دیگر توفیق همنشینی با مَلک الخلّاق گلستان مثنوی را نصیبم کرد و جام کوچک وجودم را از آن رحیق سرخوشان مشحون ساخت. هدف این مقاله، یافتن این پرسش مهم است که لب لباب مثنوی شریف مولانا چیست و به بیانی دیگر، آن نفیری چکیده کاملاز بخت شکر دارم و از روزگار هم. خداوند را سپاسگزارم که بار دیگر توفیق همنشینی با مَلک الخلّاق گلستان مثنوی را نصیبم کرد و جام کوچک وجودم را از آن رحیق سرخوشان مشحون ساخت. هدف این مقاله، یافتن این پرسش مهم است که لب لباب مثنوی شریف مولانا چیست و به بیانی دیگر، آن نفیری که وی در این عالَم سرداد و همة سینههای شرحه شرحه از فراق را به سوی خویش فراخواند، کدام است؟ در این نوشته سعی خواهیم کرد تا با یاری جستن از سه مقدمة فلسفی در حکمت متعالیه (تئوری حرکت جوهری، مسألة نفی و اتحاد عاقل و معقول)، به یافتن پاسخ پرسش مهم مذکور از دیدگاه جلالالدین نایل آییم. امید است که ببار آید و کام همة عاشقان را شکرین سازد: وَ هذا دُعاءٌ لا یُردُّ فأنِّه دعاءٌ لاصنافِ البریّة شاملُ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
226 - کیفیت شعری مولانا
محمد فشارکیجوهرة ناب شعری در سخن شاعران بزرگ امری است بدیهی که در کمال آن مسایل و تکنیکهای ادبی تأثیری فراوان دارد. شعر شاعرانی چون حافظ و سعدی از چنین جوهرهای ناب و والا برخوردار است و در مقایسه با شعر مولانا شاید بتوان گفت که شعر تر است. لیکن آن چه به شعر مولانا تشخص و والایی چکیده کاملجوهرة ناب شعری در سخن شاعران بزرگ امری است بدیهی که در کمال آن مسایل و تکنیکهای ادبی تأثیری فراوان دارد. شعر شاعرانی چون حافظ و سعدی از چنین جوهرهای ناب و والا برخوردار است و در مقایسه با شعر مولانا شاید بتوان گفت که شعر تر است. لیکن آن چه به شعر مولانا تشخص و والایی میبخشد عشق خاص و نوع بیان احساس مافیالضمیر مولاناست. بطور کلی دو عامل اصلی موسیقی و عشق در القا نمودن احساسات پاک مولانا به خواننده، تأثیری شگرف دارد. در این نوشتار سعی شده است تا چگونگی کارکرد موسیقی و عوامل آن در شعر مولانا و بازتاب عشق خاصّ وی در این اشعار مورد بررسی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
227 - مولانا و جهان صلح یکرنگ
محمدنوید بازرگاننوشتة حاضر در پاسخ این سؤال تنظیم شده است که آیا مولانا در بنیان اندیشههای متکثر خود اساساً مروّج صلح جهانی و عدم خشونت (به معنای رایج در جهان مدرن) است یا خیر؟ بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بدست دادن نمونههایی از مواجهة مولانا با پدیدة تاتار و خشونت عریان در قرن هفت چکیده کاملنوشتة حاضر در پاسخ این سؤال تنظیم شده است که آیا مولانا در بنیان اندیشههای متکثر خود اساساً مروّج صلح جهانی و عدم خشونت (به معنای رایج در جهان مدرن) است یا خیر؟ بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بدست دادن نمونههایی از مواجهة مولانا با پدیدة تاتار و خشونت عریان در قرن هفتم، محورهای اصلی تفکر او در قیاس با ساختار فکری مروجان و سردمداران اندیشه عدم خشونت نظیر گاندی، مارتین لوترکینگ، دزموند توتو و... مورد بررسی قرار گرفته، بر روی موارد اشتراک و افتراق داوری روشنگرانهای صورت گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
228 - مولانا و مفهوم «من»
امیرحسین ماحوزیبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن چکیده کاملبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن دو را باز یابیم و در نهایت چگونگی گذر از من کاذب به من حقیقی را نشان دهیم.در این رهگذر از روان شناسی نیز بهره بردهایم.چه،تجلی آن من دروغین بویژه در نوعی اختلال شخصیت به نام اختلال شخصیت خود شیفته دیده میشود. مولانا در برابر چنین رویکردی به جهان ایستادگی میکند و تمرکز اصلی خویش را بیش از هر موضوعی دیگر بر مبارزه با این حس خودبزرگ بینی سرابگونه مینهد. او به انسان برای نیازش به تمجید هشدار میدهد و از طریق نشان دادن ارزش واقعی انسان به او – از طریق عشق- حس حقارت بشر را که منجر به خودبزرگ بینی میشود از او میستاند. او عشق را در جهان بی ثبات عاطفی درمان دردها میخواند. از سوی دیگر او با رسیدن به حقیقت اصلی خویش، در شوری از وجد و عاطفه، حالتی خداگونه میپذیرد که تفکیک آن از ادعایی حاکی از خودشیفتگی محض و تصویر دروغین آن، ضروری است و گاهی دشوار. او در اوج تجربیات وجدآسای خویش در سطح فرامن، قدرت، دانایی و حضور مطلق مییابد و آسیب ناپذیر و بی نظیر است. نشان دادن تفاوت این دو عرصه و دو گونه از حالات شخصیتی که ظاهری یکسان دارد و بیان حساسیت مولانا در نمودن این تفاوت مورد توجه این مقاله قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
229 - با ساز کنِ چنگِ شعرِ مثنوی (سیمای حسامالدین چلبی در مثنوی)
محمد بهنام فر موسی الرضا ربانی خواهحسامالدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهتدهی و گسترش آن داشته است. تأثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسامالدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبه چکیده کاملحسامالدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهتدهی و گسترش آن داشته است. تأثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسامالدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبههای انسانهای از خود رسته میتواند انگیزه بخش عارفان در بیان لطیفههای عشق الاهی باشد، مولانا در دوران مصاحبت با او از جاذبههای نرم و نوازشگر مریدش به آرامش و سرودن دست یافت. آرامشی که نتیجهاش مثنوی مولاناست. علاقه و عنایت مولانا به مریدش بدان حد است که شناخت مراد از مرید مشکل است. سخن از حسامالدین که به تعبیر مولانا ضیاءالحق، حیات دل، صقال روح، سلطان الهدی و صورتگر و جان بخش مثنوی است، در مثنوی جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که مولانا هدف خود را از مثنوی، حسامالدین میداند، هرچند در جایی که لازم است ـ مقدمة دفتر دوم ـ او را با لطفی قهرآمیز مورد خطاب قرار میدهد، تا شرط آینگی بودن مردان خدا را فروگذار نکرده باشد. این مقاله ابتدا به شرحی مختصر از زندگی حسامالدین میپردازد، سپس نقش حسامالدین در آفرینش مثنوی بیان میگردد و سرانجام چهرة معنوی حسامالدین و تأثیرات او بر مولانا از لابهلای ابیات مثنوی نمایانده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
230 - بررسی تطبیقی «فنا» و «نیروانا» در آموزههای بودا، کارلوس کاستاندا و مولانا
سید عبدالحمید ضیاییبر مبنای معرفتشناسی سنّتی، آدمی قادر بود از راه حواس و به مدد روشهای تجربی، اشیا را چنان که هست، بشناسد و به واقعیّت پی ببرد. پس از نظریه کانت در معرفتشناسی که بعد از او پذیرش عام یافته است، معلوم شد که معرفت، دستاورد تعامل عین و ذهن است و عامل شناسا (سوژه)، در موضوع چکیده کاملبر مبنای معرفتشناسی سنّتی، آدمی قادر بود از راه حواس و به مدد روشهای تجربی، اشیا را چنان که هست، بشناسد و به واقعیّت پی ببرد. پس از نظریه کانت در معرفتشناسی که بعد از او پذیرش عام یافته است، معلوم شد که معرفت، دستاورد تعامل عین و ذهن است و عامل شناسا (سوژه)، در موضوع شناسایی (ابژه) تصرّفهایی دارد و ما با نمود اشیا سروکار داریم، نه با بود اشیا. ما نمیتوانیم به واقعیت، آنگونه که هست برسیم، بلکه تنها میتوانیم واقعیت را آنگونه که مینماید، بشناسیم. به عبارت دیگر ما با فنومنها سروکار داریم نه با نومنها. بنظر میرسد که در روزگار پست مدرن، بر اثر ظهور معرفتشناسی جدید و درهم شکسته شدن اقتدار علم (Science) و متدهای تجربی و کمرنگ شدن جزمیت و اثباتگرایی در علوم و اکتفا به ابطالگرایی، راه برای مکتبهای عرفانی و معنوی، که انسان را به درک شهودی و یقینی فرا میخواند، گشوده شده است. شبه دینها، معنویتهای مدرن و سیستمهای عرفانی در کنار ادیان توحیدی و غیرتوحیدی، متاع خویش را به بازار آورده و بساط تبلیغ و تبیین را گسترده است. برخی از این مکاتب عرفانی متأثّر از سنّتهای عرفانی دینی است که در تداوم تاریخی خود با گسست از بنیانهای معرفتی خود، راهی دیگر برگزیده و برخی دیگر ریشه در نیازهای انسان مدرن به فضا/ تفکّر معنوی فارغ از پیشفرضهای دینی و غیردینی دارد. در این مقاله میکوشیم با بررسی تطبیقی سه سیستم عرفانی (بودیسم، عرفان سرخپوستی و عرفان مولانا)، فرجام و غایت سلوک را بر مبنای دریافتها و آموزههای این سه مکتب مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
231 - نقد قدرت از دیدگاه مولانا در مثنوی
مریم محمد زادهکمتر کسی ممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعی نگاه کند و در آثار عرفانی و غنایی وی به دنبال آرای انتقادی و سیاسی باشد؛ اما درک عرفان و اندیشة انسانی و مردمگرایانة او، تردیدی در جامعیت شخصیت و جهانبینی وی باقی نمیگذارد؛ از این رو بسیار طبیعی مینماید که او و چکیده کاملکمتر کسی ممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعی نگاه کند و در آثار عرفانی و غنایی وی به دنبال آرای انتقادی و سیاسی باشد؛ اما درک عرفان و اندیشة انسانی و مردمگرایانة او، تردیدی در جامعیت شخصیت و جهانبینی وی باقی نمیگذارد؛ از این رو بسیار طبیعی مینماید که او وقتی از رستگاری انسان و زندگی صلحآمیز و مبتنی بر معنویت و آگاهی سخن میگوید، قدرت ستمگرایانه و استبداد ظالمانه را به مثابة مانعی عمده نکوهش میکند. در این نوشتار سعی شده است با کنکاش در مثنوی، برخورد او با مسألة قدرت و حکومت و جهتگیری انتقادیش نسبت بدان بررسی و تحلیل شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
232 - مولاناشناسی در هند
چندر شیکرمثنوی مولانا، بدون شک یکی از شاهکارهای جهان ادب بشمار میرود که در میان ملّتهای مختلف مقبولیتی ویژه یافته است. از جمله کشورهایی که همواره به مثنوی از ابعاد مختلف پرداختهاند، هندوستان است که فرهنگ و ادب پارسی، در این کشور از مرتبتی ویژه برخوردار است. مثنوی معنوی در طو چکیده کاملمثنوی مولانا، بدون شک یکی از شاهکارهای جهان ادب بشمار میرود که در میان ملّتهای مختلف مقبولیتی ویژه یافته است. از جمله کشورهایی که همواره به مثنوی از ابعاد مختلف پرداختهاند، هندوستان است که فرهنگ و ادب پارسی، در این کشور از مرتبتی ویژه برخوردار است. مثنوی معنوی در طول سالیان گذشته، در هند بارها بچاپ رسیده و مورد شرح قرار گرفته است. این کار توسط دانشمندانی بزرگ و ادیبانی گرانقدر همچون عبداللطیف گجراتی، سیدعبدالفتاح الحسینی، افضل الله آبادی و... انجام یافته است. در این پژوهش، نگارنده سعی نموده تا نمایی از این شرح را ارائه داده و گوشهای از جریان مولاناشناسی در هند را معرفی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
233 - رباعی و موضوع مرگ در رباعیات مولانا
خلیل ابراهیم صاری اوغلورباعی، یکی از قالبهای شعری است که ابداع آن را در زبان فارسی دانستهاند. از آنجا که در این قالب، مفهومی منحصر گنجانده میشود و وزنی خاص در آن بکار میرود، کاربرد آن را در زبان فارسی کمتر از دیگر قالبهای شعری میبینیم. مولانا نیز در خیل اشعارش، به سرایش رباعی پرداخته چکیده کاملرباعی، یکی از قالبهای شعری است که ابداع آن را در زبان فارسی دانستهاند. از آنجا که در این قالب، مفهومی منحصر گنجانده میشود و وزنی خاص در آن بکار میرود، کاربرد آن را در زبان فارسی کمتر از دیگر قالبهای شعری میبینیم. مولانا نیز در خیل اشعارش، به سرایش رباعی پرداخته و در این باره مهارتی ویژه را بکار بسته است. در این مقاله به بررسی مسألة مرگ و آن سوی مرگ و اندیشههای مولانا در این باب میپردازیم. بدین ترتیب با اندیشههای وی دربارة مرگ ـ که میان انسانها مشترک است ـ ، حیات بعد از مرگ و حیات اخروی ـ که جای محاسبة اعمال این جهانی است ـ آشنا میشویم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
234 - زاد روز مولانا
مهدی نوریانزمان ولادت مولانا جلالالدین محمد بلخی، چنانکه در رسالة فریدون بن احمد سپهسالار یعنی قدیمترین و موثقترین زندگی نامة او آمده است، در سال 604 هـ.ق. است، شادروان عبدالباقی گلپینارلی، استاد دانشگاه استانبول و مولویشناس برجستة روزگار ما، برپایة مطلبی از کتاب فیه مافیه چکیده کاملزمان ولادت مولانا جلالالدین محمد بلخی، چنانکه در رسالة فریدون بن احمد سپهسالار یعنی قدیمترین و موثقترین زندگی نامة او آمده است، در سال 604 هـ.ق. است، شادروان عبدالباقی گلپینارلی، استاد دانشگاه استانبول و مولویشناس برجستة روزگار ما، برپایة مطلبی از کتاب فیه مافیه و بیتی از دیوان شمس، در این باره شک کرده و تولد مولانا را 24 سال قبل از تاریخ فوق دانسته است. بعضی محققان دیگر نیز نظر او را پذیرفتهاند. بنابر مباحث و دلائلی که در این گفتار آمده است، این نظر پذیرفتنی نیست و زاد روز مولانا همان است که از روزگار قدیم تاکنون همگان آن را باور داشتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
235 - تبیینی از جبرگراییِ روان شناختی و اختیارگراییِ جامعه شناختی نزد مولانا
حسن جعفری تباربزرگترین دشواری اختیار، تردید و اضطرابِ ماست، اما آفتِ بزرگِ جبر، بیمسؤولیتی است. مولانا با جمعِ اختیار و جبر، نظریهای را بنیان مینهد که خود آن را جبّاری مینامد. معنیِ جبّاری نزد مولانا، پذیرش جبر است از منظرِ روانشناختی و قبول اختیار از نظرگاه جامعه شناختی؛ نزد خ چکیده کاملبزرگترین دشواری اختیار، تردید و اضطرابِ ماست، اما آفتِ بزرگِ جبر، بیمسؤولیتی است. مولانا با جمعِ اختیار و جبر، نظریهای را بنیان مینهد که خود آن را جبّاری مینامد. معنیِ جبّاری نزد مولانا، پذیرش جبر است از منظرِ روانشناختی و قبول اختیار از نظرگاه جامعه شناختی؛ نزد خود بپذیر که هر آنچه رخ داده باید میبوده و بدینسان نه از خود متنفّر باش، نه از دیگری. لیکن هم مسؤولیتِ رفتارِخود را آگاهانه بپذیر و هم مسؤولیتِ دیگری را از او بخواه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
236 - قراءت آثار مولانا جلالالدین محمد بلخی در غرب
محمدجعفر محلاتیدر این مقاله تلاش شده است تا گزارشی فشرده و مختصر درخصوص قراءتهای تازه از آثار مولانا در غرب ارائه گردد. قراءتهایی که به لحاظ کمّی و کیفی سیر صعودی دارد و گاهی به دیدگاهها و بصیرتهایی میرسد که برای خوانندگان شرقی و فارسی زبانان نیز تازگی دارد. در بخشهایی از مقاله چکیده کاملدر این مقاله تلاش شده است تا گزارشی فشرده و مختصر درخصوص قراءتهای تازه از آثار مولانا در غرب ارائه گردد. قراءتهایی که به لحاظ کمّی و کیفی سیر صعودی دارد و گاهی به دیدگاهها و بصیرتهایی میرسد که برای خوانندگان شرقی و فارسی زبانان نیز تازگی دارد. در بخشهایی از مقاله نیز خواننده با چگونگی تداول نام رومی در زندگی مدرن دنیای غرب و اقبال فزاینده نسبت به او با ذکر شواهدی آشنایی خواهد یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
237 - تأثر مولانا از بهاء ولد در مقولة روح
مهدی پرهامنوشتة حاضر بازتاب اندیشههای بهاءالدین ولد در کتاب معارف را در غزلیات و رباعیات مولانا پیرامون مقوله روح میکاود. موضوعات گزینششده در این مقاله هر یک بیانگر جهتی مشترک در نگرش و اتخاذ روش مشابه در بیان است. مشترکات مورد نظر اغلب به عقاید صوفیه پیشین نیز متکی است و در چکیده کاملنوشتة حاضر بازتاب اندیشههای بهاءالدین ولد در کتاب معارف را در غزلیات و رباعیات مولانا پیرامون مقوله روح میکاود. موضوعات گزینششده در این مقاله هر یک بیانگر جهتی مشترک در نگرش و اتخاذ روش مشابه در بیان است. مشترکات مورد نظر اغلب به عقاید صوفیه پیشین نیز متکی است و در مواردی خلاف آن چیزی مینماید که در میان صوفیان رایج بوده و بیان شده است. جلالالدین محمد در بحثهایی مانند منشأ و مبدأ روح، ویژگیهای متنوع روح، روح دیگر موجودات جهان برین و فرودین، و نیز غایت و منتهای روح، با پدر خود هم عقیده است. با نگاهی گذرا به همگونیهای محتوایی ـ صوری و بدون دقیق شدن در ریشههای مباحث، میتوان تأکید کرد که جلالالدین محمد از اندیشههای پدر متأثر بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
238 - «مولانا و مینی مالیسم»(بررسی داستانهای مینی مالیستی در دیوان کبیر)
رامین صادقی نژادیکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونههای ادبی که در چکیده کاملیکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونههای ادبی که در طول سالهای اخیر دستخوش تغییراتی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هر روز، کوتاه و کوتاهتر میشود، مینیمالیسم (minimalism) است که آن را در زبان فارسی خردگرایی و حداقل گرایی نامیدهاند که دارای ویژگیهایی مشترک است. در ادبیات غنی کلاسیک فارسی، چه در نثر و چه در نظم، حکایتها و داستانهایی فراوان وجود دارد که از جهاتی بسیار قابل انطباق با خصوصیات داستانهای مینی مالیستی است. مقاله حاضر میکوشد با ارائه و بررسی نمونههایی از داستانهای بسیار کوتاه دیوان کبیر مولانا، ویژگیهایی را که برای سبک مینیمالیسم برشمردهاند تبیین نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
239 - نگاهی بر بازنویسیهای مثنوی معنوی، برای کودکان و نوجوانان
فرزانه اخوتزبان و ادبیات کهن فارسی، گنجینهای است نادر از داستانها و حکایتهای حکمتآمیز و انسانساز که انتقال آن به کودکان و نوجوانان به عهده نویسندگان متعهد و اهل قلم هوشیار ایران زمین است. بیشک روش انتقال این میراث ارزشمند، درک عمیق از آنها و آشنایی با ویژگیهای این گروه مخ چکیده کاملزبان و ادبیات کهن فارسی، گنجینهای است نادر از داستانها و حکایتهای حکمتآمیز و انسانساز که انتقال آن به کودکان و نوجوانان به عهده نویسندگان متعهد و اهل قلم هوشیار ایران زمین است. بیشک روش انتقال این میراث ارزشمند، درک عمیق از آنها و آشنایی با ویژگیهای این گروه مخاطب و بکارگیری شیوههای جدید و خلاق را میطلبد. در این مقاله پس از بررسی آثار منتشر شده در پنجاه سال گذشته، سعی شده است، میزان توجه و چگونگی رویکرد نویسندگان کودک و نوجوان در بازنویسی حکایتهای مثنوی و آشنایی با مولانا جلالالدین محمد بلخی بررسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
240 - مولانا این رستخیز ناگهان
داریوش صبورمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و چکیده کاملمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و نوشتهاند؛ باز، جای پژوهش های تازه در پهنة ساختار درونمایههای شگفت انگیر آن ها، هم چنان باقی است. این گفتار برآمد پژوهشی است گذرا در پنهة اندیشه و تخیل وعاطفه و احساس مولانا و ساختار شعر و زبان سحر آفرین او که جهانی را با نبوغ خویش مسخر و شگفت زده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
241 - زبان بدن از نگاه مولانا در مثنوی معنوی
علی اکبر فرهنگی حسین فرجیهدف این مقاله بررسی ابیاتی از اشعار مولانا در مثنوی معنوی است که مربوط به حرکات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگی انتقال پیام از طریق حرکات و اشارات است. بسیاری از ابیات که به ارتباط انسانی از طریق حرکات و اشارات ربط داشته در این مقاله دستهبندی شده است. علاوه بر چکیده کاملهدف این مقاله بررسی ابیاتی از اشعار مولانا در مثنوی معنوی است که مربوط به حرکات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگی انتقال پیام از طریق حرکات و اشارات است. بسیاری از ابیات که به ارتباط انسانی از طریق حرکات و اشارات ربط داشته در این مقاله دستهبندی شده است. علاوه بر آن، برای آنکه نگاه مولانا به زبان بدن را صرفاً به مثنوی محدود نکرده باشیم، از ابیاتی دیگر از اشعارش بهره بردهایم. همچنین، از اشعار شاعران دیگر که مربوط به موضوع است و یا قصص قرآن که مولانا به آن اشاره دارد، استفاده شده است. از آنجا که بخشی زیاد از ارتباط انسانی به زبان بدن اختصاص دارد و از سوی دیگر ارتباط نزدیک روان آدمی با حرکات و اشارات صادر شده از وی و نیمهآگاهانه بودن آن، زبانی صادقانهتر است، توجه مولانا به این بخش از ارتباط بررسی شده است. از بررسیهای انجام شده و کنکاش در ابیات مربوط به موضوع در مثنوی، به اعتقاد و باور مولانا به زبان بدن دست یافتهایم و اینکه او زبان بدن را صادقانهتر از زبان کلامی (verbal communication) میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
242 - «مثنوی» و «غزل» دو عرصۀ تجلی شعر فارسی و منزلت مولانا در این دو قلمرو
منوچهر دانشپژوهمیدانیم که در شعر فارسی دری، 10 قالب شعری عرصۀ هنرنمایی سخنوران توانای پارسیگوی در بیش از هزار سال بوده است، اما هم از نظر حجم و کمیت و هم از حیث دلنشینی و کیفیت این قالبها در یک ردیف نیست و چند قالب شعری، بیش از دیگر قالبها ارزش شعر فارسی را نمایان ساخته است. از چکیده کاملمیدانیم که در شعر فارسی دری، 10 قالب شعری عرصۀ هنرنمایی سخنوران توانای پارسیگوی در بیش از هزار سال بوده است، اما هم از نظر حجم و کمیت و هم از حیث دلنشینی و کیفیت این قالبها در یک ردیف نیست و چند قالب شعری، بیش از دیگر قالبها ارزش شعر فارسی را نمایان ساخته است. از میان آن چند قالب مثنوی و غزل جایگاهی ویژه دارد. مولانا در این دو عرصه شهرتی تمام یافت و با سرودن مثنوی و غزلیات شمس بدین دو قالب شعری، اعتباری خاص بخشید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
243 - بررسی کارنامة مثنوی پژوهی در ایران
خسرو قاسمیاناز میان آثار مولانا، کتاب گرانسنگ مثنوی از دیرباز در بسیاری از کشورها بویژه در ایران، ترکیه و شبه قارة هند، مورد توجه گروههای مختلف قرار گرفته و آثاری فراوان در پیوند با آن بوجود آمده است؛ اما دربارة این آثار بوجود آمده، تاکنون گزارشی مدون و بایسته ارائه نشده است. بدس چکیده کاملاز میان آثار مولانا، کتاب گرانسنگ مثنوی از دیرباز در بسیاری از کشورها بویژه در ایران، ترکیه و شبه قارة هند، مورد توجه گروههای مختلف قرار گرفته و آثاری فراوان در پیوند با آن بوجود آمده است؛ اما دربارة این آثار بوجود آمده، تاکنون گزارشی مدون و بایسته ارائه نشده است. بدست دادن گزارشهایی علمی و آماری از چگونگی سیر مثنوی پژوهی در کشورهای مختلف، از یکسو پایگاه مولانا و مثنوی را در آن دیار روشنتر میکند و از سویی اهمیت فرهنگ و زبان فارسی را بیش از پیش بیان نشان میدهد و از سویی نیز راه دیگر پژوهشگران حوزة مولانا پژوهی را هموارتر میکند. بر همین اساس، در این مقاله سعی شده است کارنامة مثنویپژوهی در ایران، به دو دورة زمانی تقسیم شود و در حدّ توان همة آثاری که از گذشته تا سال 1383 خورشیدی دربارة مثنوی به صورتهای تألیف، تصحیح و ترجمه چاپ گردیده است، بررسی، موضوعبندی و طرح شود. بنابراین مقالة حاضر محصول پژوهشی است که در آن 114 عنوان کتاب، در 210 جلد و 98210 صفحه نقد و بررسی شده است. از این 114 عنوان کتاب، 86 مورد در 139 جلد و 63732 صفحه بصورت تألیف و 16 مورد در 34 جلد و 17039 صفحه بصورت تصحیح و 12 مورد نیز در 37 جلد و 17439 صفحه بصورت ترجمه بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
244 - سوگند و بررسی تطبیقی آن در قرآن، فقه، حقوق و تلمیحات غزلهای مولانا
آسیه رحیمی ثریا رازقی زهرا قرقیسوگند، که با واژههای یمین،حلف و قسم، از آن یاد میشود، ازکهنترین رسمهاستکه ادیبان، مفسران، فقها وحقوقدانان تعاریف متعددی ازآن ارائه داده واز زوایای متعددی به آن نگریستهاند که عصاره آن ها در لابلای دواوین شاعران و نویسندگان از جمله دیوان شمس،متبلور شده است. مفسران، چکیده کاملسوگند، که با واژههای یمین،حلف و قسم، از آن یاد میشود، ازکهنترین رسمهاستکه ادیبان، مفسران، فقها وحقوقدانان تعاریف متعددی ازآن ارائه داده واز زوایای متعددی به آن نگریستهاند که عصاره آن ها در لابلای دواوین شاعران و نویسندگان از جمله دیوان شمس،متبلور شده است. مفسران، سوگندهای قرآنی را از نظر این که از چه کسی صادرشده، به دودسته تقسیم کرده اند:نوع اول، سوگندهای التزامی،این سوگند در فقه اسلامی کاربرد دارد وبه آن یمین عقدی میگویند. نوع دوم، سوگندهای تحقیقی است که بیشتر درحقوق وقضا وگاهی در مجادلات ومشاجرات کاربرد دارد.کلام مولانا نیز در دیوان شمس آکنده است از سوگندهای نوع به نوع فقهی،حقوقی وقرآنی،که به سبب مانوس بودن مولانا با قرآن، آیات الاقسام بسامد بالایی دارد.در این میان، غالب توجه محققان به سوگندهای اسطوره ای معطوف بوده است که در مقاله حاضر، علاوه بر پژوهشی کوتاه در باره سوگند درقرآن، فقه وحقوق، سوگندهای دیوان شمس نیزاز زوایای گوناگون مورد تطبیق و تحلیل قرارگرفت. پرواضح است که کشف و فهم انواع سوگندهای موجود در دیوان شمس،به درک رموز اشعار وافکار وسیع مولانا، کمک بیشتری خواهدکرد. روش کار دراین تحقیق توصیفی- تحقیقی - تحلیلی، با استفاده از روش کتابخانهای است. مطابق یافتههای پژوهش، مولانا در بیان تلمیحات مربوط به سوگندها درغزلیاتش به دو صورت عمل کرده است یا عین عبارت مربوط به سوگند را درشعر خود آورده است یا از شیوه تداعی معانی بهره برده است که عبارتی و واژهای از آن، سوگند را به ذهن متبادرمیکند.. پرونده مقاله