شیوۀ هنری مولانا در کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر نشانههایی از مختصّات سبک خراسانی
محورهای موضوعی : دستور زبان (با ویژگی ادبی و هنری)
1 - استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان. تهران. ایران.
کلید واژه: سبک شناسی, مولانا, مثنوی, دستور, حروف,
چکیده مقاله :
در بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی مثنوی، ویژگیهای سبک زبانی مولوی کمتر مورد نقد و بررسی دستوری قرار گرفتهاست. در این مقاله به بررسی کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر مختصّات سبک خراسانی از منظر زبانی پرداخته شدهاست. سؤال اصلی پژوهش این است كه مهمترین ویژگیهای سبکی مولانا در خصوص کاربرد انواع حروف در مثنوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانهای بوده و تحقیق به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شدهاست. یافتهها حاکی از آن است که مثنویمعنوی از لحاظ ویژگیهای دستوری، اثری بسیار غنی با تنّوع واژگانی فوقالعاده است؛ بهطوری که در این پژوهش سعی شده، سبک و ساختار انواع حروف در مثنوی مورد واکاوی قرار گیرد. حاصل پژوهش نشان میدهد که مولوي با کاربردهاي نامتعارف حروف در سطوح مختلف صرفی و نحوي، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاري مضاعف مثنوي بر مخاطب را فراهم آوردهاست.
In most of the researches conducted on the Masnavi, the features of Maulavi's language style have been less criticized and analyzed grammatically. In this article, the use of various letters in the Masnavi has been investigated based on the coordinates of the Khorasani style from a linguistic point of view. The main question of the research is, what are the most important stylistic features of Rumi regarding the use of different letters in Masnavi? The method of collecting information in this article is based on library studies and the research is done in a descriptive-analytical way. The findings indicate that Masnavi-Manavi is a very rich work with extraordinary lexical diversity in terms of grammatical features; So, in this research, it is tried to analyze the style and structure of all types of letters in Masnavi. The result of the research shows that Maulvi has provided the language prominence with the unconventional uses of letters in different morphological and syntactic levels and as a result the double influence of Masnavi on the audience.
کتاب¬ها
احمديگیوي، حسن و انوری حسن. (1379). دستور زبان فارسی، تهران: فاطمی.
بهار، محمّدتقی. (1369). سبکشناسی یا تطوّر نثر فارسی، تهران: امیرکبیر.
بهار، محمدتقی. (1385). سبکشناسی، به کوشش سیدابوطالب میرعابدینی، تهران: طوس.
خیامپور، عبدالرسول. (1372). دستور زبان فارسی، تهران: کتابفروشیتهران.
زرینکوب، عبدالحسین. (1373). با کاروان حلّه، تهران: علمی.
زرینکوب، عبدالحسین. (1375). از گذشتۀ ادبی ایران، تهران: الهدی.
شفیعیکدکنی، محمّدرضا. (1371). شاعر آینهها، چ 7، تهران: آگاه.
صفوی، کورش. (1380). از زبانشناسـی بـه ادبیـات، تهـران: پژوهشـگاه فرهنـگ و هنـر.
فتوحی، محمود. (1392). سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، تهران: سخن.
فرشیدورد، خسرو. (1373). دربارۀ ادبیات و نقد ادبی، تهران: امیرکبیر.
محجوب، محمدجعفر. (1372). سبکخراسانی در شعر فارسی، تهران: فردوس.
مولانا، جلالالدینمحمد. (1376). مثنوی شریف، تصحیح نیکلسون، تهران: مولی.
میرصادقی، میمنت. (1376). واژه¬نامة هنر شاعری، تهران: کتاب مهناز.
ناتلخانلری، پرویز. (1365). دستور زبان فارسی، تهران: طوس.
مقالات
ولی¬پور، عبدالله. (1395). برخورد هنری مولانا با حرف اضافه در مثنوی معنوی. پژوهشهای ادبی و بلاغی، 4(2)، 61-73.
طاووسی، محمود، ماحوزی، مهدی و ذاکری، حامد. (1395). رویکرد باهمآیی در ترکیبهای وصفی و اضافی مثنوی. تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)، 8(27)، 51- 67.
References
Books
Ahmadigivi, H., & Anvari, H. (2000). Persian Grammar, Tehran: Fatemi. [In Persian]
Bahar, M. (1990). Stylistics or the development of Persian prose, Tehran: Amir Kabir. [In Persian]
Bahar, M. (2005). Stylology, with the effort of Sida Butaleb Mirabedini, Tehran: Tus. [In Persian]
Farshidvard, Kh. (1994). on literature and literary criticism, Tehran: Amirkabir. [In Persian]
Fatuhi, M. (2012). Stylology, theories, approaches and methods, Tehran: Sokhn. [In Persian]
Khayampour, A. (1993). Persian Grammar, Tehran: Tehran bookstore. [In Persian]
Mahjoub, M. J. (1993) Khorasani style in Persian poetry, Tehran: Ferdous. [In Persian]
Mirsadeghi, M. (1997). Glossary of poetic art, Tehran: Mehnaz book. [In Persian]
Molana, J. (1997). Masnavi Sharif, corrected by Nicholson, Tehran: Molly.
Natal Khanleri, P. (1986). Persian Grammar, Tehran: Tus. [In Persian]
Safavi, K. (2010). From Linguistics to Literature, Tehran: Culture and Art Institute. [In Persian]
Shafiei-Kedkani, M. (1992). The Poet of Mirrors, Tehran: Aghaz. [In Persian]
Zarinkoob, A. (1994). with the caravan of Halleh, Tehran: Ilmi. [In Persian]
Zarinkoob, A. (1996). from Iran's literary past, Tehran: Al-Hadi.
Articles
Tavousi, M., Mahouzi, M., & Zakari, H., (2015). Convergence approach in descriptive and additional masnavi combinations. Interpretation and analysis of Persian language and literature texts (Dehkhoda), 8(27), 51-67. [In Persian]
Valipour, A., (2015). Rumi's artistic approach to prepositions in Masnavi Ma'navi. Literary and Rhetorical Research, 4(2), 61-73. [In Persian]