رویکرد تعلیمی مولوی در مواجهه با زبان
محورهای موضوعی : مثنوی مولویمختار ابراهیمی 1 , حامد توکلی دارستانی 2
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران (نویسندۀ مسئول)
2 - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: مثنوی مولوی, زبان, ادبیات تعلیمی, عرفان, ,
چکیده مقاله :
مولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهههای متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاههای خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتابدهندة نگرشهای دینی، معنوی و اخلاقی اوست و دوم، رویکرد وجودی و انتولوژیک که انعکاسدهندة نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی وی است. در پژوهش حاضر نشان دادهایم که تلقی مولوی از زبان، غالباً ابزاری برای تعلیم مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است حال آنکه بهدلیل نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی، بارقههایی از نگرش وجودی و انتولوژیک نیز در تفکر و شعر وی شکل گرفتهاست. چنین قرابتهایی نمیبایست منجر به بدفهمی از مثنوی و تطبیق آن با آراء برخی فیلسوفان غربی شود. در پژوهش حاضر نشان داده-ایم برخلاف برخی پژوهشها، که میان مولوی و فیلسوفان غربی، و مشخصاً هایدگر، ارتباطهای فلسفی برقرار کردهاند، اگرچه برخی شباهتها و اشتراکات لفظی و ظاهری وجود دارد، اما دارای تفاوتهای بنیادین و عمیقی با یکدیگر هستند. در نگرش مولوی، زبان غالباً ابزاری ناقص، و همچنین حاملِ مفاهیم تعلیمی است و غالب بودن عنصر تعلیمی در مقایسه با ابعاد فلسفی، موجب میشود تا نتوان نگرش مولوی نسبت به زبان را با نگرش فیلسوفانی چون هایدگر یکسان تلقی کرد.
In his Masnavi, through his "poetic", "mystical" and "educational" life and his numerous encounters with "language", Molavi has adopted different approaches and has different views about the understanding, essence, intention and purpose of language. is special In Masnavi, Molavi often adopted two "major approaches" in dealing with language: first, the "educational" approach, which reflects his religious, spiritual, and moral attitudes, and second, the "existential" and "ontological" approach, which reflects It gives his mystical, phenomenological, interpretive and interpretive attitude. In the present study, we will show that Maulavi's perception of language is often a "tool" for teaching "ethical" and "mystical" concepts, while there are glimpses of "existential" and "ontological" attitudes through the interpretation and hermeneutic approach. It has also appeared in his thinking and poetry. Based on this, some ontological affinities of Molavi with Heidegger, a prominent German philosopher, can be investigated and sought. Therefore, in the present research, we will show that Molvi and Heidegger have deep and fundamental differences with each other, despite some "verbal" and "apparent" similarities. From Heidegger's point of view, "language" is the house of existence, and it has philosophical dimensions, while in Molavi's view, language is often an "imperfect tool" and the "carrier" of "educational" concepts, and the "predominance" of the "educational" element Compared to philosophical dimensions, it causes "oscillation" between "educational" and "philosophical" dimensions in Maulavi's linguistic theories.