بررسی بُعد تعلیمی مثنوی مولانا بر اساس نظریه تداعیگرایی (مطابق با آرای زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ)
محورهای موضوعی : شاهنامهمحبوبه شیرگردون 1 , محمود صادق زاده 2
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران(نویسنده مسؤول)
کلید واژه: تداعی, مثنویمولوی, ساختار شخصیت فروید, فرایند تفرد یونگ,
چکیده مقاله :
حیطة این مقاله، ادبیات، عرفان و روانشناسی با محوریت مثنوی مولوی است. با پیدایش نظریههای ادبی و غیرادبی از جمله نظریههای روانشناختی، ارتباط چند سویه بین علوم مختلف پدید آمده؛ از جمله، ارتباط بینارشتهای ادبیات، روانشناسی و عرفان. این اتفاق باعث گردید تا ادبیات، به خوانشی کاربرد محور مبدل گردد. ادبیات به یاری نظریههای روانشناسی، بر جذابیت علمی و عملی خود در متون ادبی و عرفانی افزوده است؛ ازجمله موضوعات مطرح در این مقاله، مقولة تداعی است. تداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی و به عنوان یک سبک تعلیمی، جایگاه ویژهای در متون ادبی، بهخصوص در ژانر عرفانی بر عهده دارد. در سبک آموزشی تداعی، آموزش از پیش تعیینشده نیست. این سبک، روند آموزش را در جریان تعلیم، مشخص میسازد و غیرمنتظره روی میدهد. ویژگیهای دیگر آن، پویایی ساختار متن، پروردگی سخن، تنوع اندیشگانی، چندلایگی، کارکرد رواندرمانی و... است. موضوع دیگر مقاله، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصهای مثنوی و نیز شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة تداعی است. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای انجام شده و نشان میدهد که چگونه میتوان از تداعی به شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة فروید و یونگ دست یافت. موضوع دیگر مقاله، تحلیل ساختار شخصیت و ابعاد ذهن فروید و فرایند تفرد یونگ با تکیه بر بعد تعلیمی و روانشناختی رؤیا با محوریت حکایتهای مثنوی معنوی بوده است. این پژوهش نشان میدهد که رؤیا، شاهراه دستیابی به ضمیر ناخودآگاه است. مولوی در این حکایتها، به مخاطب میآموزد که لازمة رسیدن به توازن شخصیت و فرایند تفرد، تعامل یکپارچة ابعاد شخصیت روانی است.
The scope of this article is literature, mysticism and psychology with the focus of Masnavi Maulavi. With the emergence of literary and non-literary theories, including psychological theories, a multi-faceted relationship between different sciences has emerged; Among them, the interdisciplinary relationship between literature, psychology and mysticism. This incident caused literature to become an application-oriented reading. With the help of psychological theories, literature has increased its scientific and practical appeal in literary and mystical texts; Among the topics discussed in this article is the category of association. Association is one of the mental abilities and as an educational style, it has a special place in literary texts, especially in the mystical genre. In the associative learning style, learning is not predetermined. This style defines the teaching process in the course of teaching and happens unexpectedly. Its other features are the dynamics of the text structure, the richness of speech, diversity of thought, multi-layeredness, and psychotherapy. Another topic of the article is to examine the educational function of Masnavi's stories, as well as individual and collective unconscious knowledge based on association theory. The current research was conducted in a library method and shows how to achieve individual and collective unconscious knowledge based on the theory of Freud and Jung. Another topic of the article was the analysis of the personality structure and dimensions of Freud's mind and Jung's individuation process, relying on the educational and psychological dimension of dreams, centered on spiritual stories.
ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1389)، دفتر عقل و آیت عشق، ج دوم، تهران: طرح نو.
_||_