• فهرس المقالات روایت

      • حرية الوصول المقاله

        1 - دعوت ایرانیان به قبول اسلام از نخستین تهاجم مسلمانان تا جنگ قادسیّه
        آذر آهنچی
        فراخوان پیروان ادیان دیگر به قبول اسلام که اصطلاحاً دعوت خوانده می شود، در بیشتر موارد با سه پیشنهاد: قبول اسلام، پرداخت جزیه یا جنگ همراه بوده است. پیشنهاد قبول اسلام به ایرانیان نیز به تفصیل در گزارش های متعدد آمده است. محتوای این گزارش ها دارای دو وجه متمایزند: و أکثر
        فراخوان پیروان ادیان دیگر به قبول اسلام که اصطلاحاً دعوت خوانده می شود، در بیشتر موارد با سه پیشنهاد: قبول اسلام، پرداخت جزیه یا جنگ همراه بوده است. پیشنهاد قبول اسلام به ایرانیان نیز به تفصیل در گزارش های متعدد آمده است. محتوای این گزارش ها دارای دو وجه متمایزند: وجه صوری و عینی رویداد ها و دیگر، وجه دینی، معنوی و گرایش ها و بینش های راویان آن ها. گزارش های مختلف و وجود دیدگا ه های متضاد درباره یک رویداد سؤال هایی برانگیخته است. نُت برخی از این گزارش ها را جعلی و مسأله دعوت در منابع را مضامینی داستانی و آن ها را فاقد اصالت و مصداق عینی می شمرد؛ امّا با نقد ابعاد مختلف دینی، اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی محتوای گزارش ها و تحلیل مضمون نامه ها و گفتگوهای فرستادگان مسلمانان، به ویژه تحلیل رویارویی اعراب با رستم فرخ زاد، و نیز ملحوظ داشتن حواشی مربوط به جلوس یزدگرد معلوم می گردد که هرچند عرضه دعوت- یعنی نقطه ثقل گزارش های فتوح- در هر رویارویی ممکن نبوده، امّا ادّعای مجعول بودن آن را نیز نمی توان تأیید کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - منابع و سرچشمه های اطلاعات روایی آل زبیر در صدر اسلام ( نحوه دریافت، انتقال و ارائۀ آن ها )
        محمدرضا غضنفری
        آل زبیر از جمله خاندان هایی اند که بعد از اسلام شهرت زیادی کسب کردند و در منابع اسلامی نیز نام زبیر بن عَوّام و خاندان او مکرر ذکر شده است . این امر به نقش آنان در امور نظامی، سیاسی و علمی صدر اسلام اشاره دارد . زبیر بن عَوّام نه تنها به عنوان راوی احادیث پیامبر (ص) بل أکثر
        آل زبیر از جمله خاندان هایی اند که بعد از اسلام شهرت زیادی کسب کردند و در منابع اسلامی نیز نام زبیر بن عَوّام و خاندان او مکرر ذکر شده است . این امر به نقش آنان در امور نظامی، سیاسی و علمی صدر اسلام اشاره دارد . زبیر بن عَوّام نه تنها به عنوان راوی احادیث پیامبر (ص) بلکه به عنوان یک صحابی نقش مؤثر ی در وقایع صدر اسلام داشته است و همسران ، فرزندان و موالی او آن وقایع و احادیث را از او نقل کرده اند. آثارموجود بیشتر به بُعد سیاسی این خاندان توجه داشتند، در حالی که نقش علمی اینخاندان به رغم دیرپایی و اهمیت آن مغفول مانده است . با توجه به آنچه در منابعمختلف درباره نقل احادیث و روایات آل زبیر آمده ، این مقاله هم به سرچشمه هایاطلاعات آنان می پردازد، و هم به چگونگی کسب احادیث و شیوه روایات آنان و نیز بهنحوه انتقال و ارایه آنها به راویان هم عصر و طبقات بعدتر اشاره دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل سبک روایتگری اعتضادالسلطنه در اکسیرالتواریخ
        محبوبه طاهری عباس سرافرازی محمد باغستانی کوزه گر اردشیر اسدبیگی محمدنبی سلیم
        بررسی سبک روایتگری در منابع تاریخی از بایسته ترین نکات در تاریخ نگاری است که موجب شناخت بخش های سازنده یک اثر نظیر دیدگاه، ساختار زبانی، تکنیک های روایی و پرداخت هنری می شود. تحلیل سبک روایتگری در برخی از آثار تاریخی دوره قاجار نیزمی تواند به درک تاریخ نگری مورخان قاجا أکثر
        بررسی سبک روایتگری در منابع تاریخی از بایسته ترین نکات در تاریخ نگاری است که موجب شناخت بخش های سازنده یک اثر نظیر دیدگاه، ساختار زبانی، تکنیک های روایی و پرداخت هنری می شود. تحلیل سبک روایتگری در برخی از آثار تاریخی دوره قاجار نیزمی تواند به درک تاریخ نگری مورخان قاجار یاری رساند، زیرا نویسندگان آن آثار به مثابه راوی، با به کارگیری عناصر روایی ویژه، ضمن بیان رخ دادهای تاریخی کارکرد نهاد قدرت را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضربا روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که ویژگی های روایت پردازانه اکسیرالتواریخ نوشته علیقلی میرزااعتضادالسلطنه درجهت نمایش تأثیرات متقابل شرایط اجتماعی- سیاسی و شخصیت های تاریخی، تا چه اندازه این اثر را در بین آثار تاریخ نگارانه دوره قاجار متمایز ساخته است؟ با توجه به ضرورت بررسی عناصر درون متنی و عوامل مرتبط با خاستگاه و شرایط اجتماعی راوی، تبیین روایتگری نویسنده نشان می دهد که روایت پردازی او با رویکرد روایت خطی به تاریخ، برخاسته از فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی عصر خود از یک سو و ساختار اجتماعی و نحوه ادراک تاریخی مؤلف ازسویی دیگر بوده است. هم چنین، ساختار روایت با استفاده از زبان گزارشگرانه و زیباشناختی به گونه ای شکل گرفته که با رمزگشایی روایت های اثر، می توان به تأثیر قدرت بر زبان روایت تاریخی در عصر قاجار پی برد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - عناصر سینمای پست‎مدرن در فیلم "باز هم سیب داری؟"
        سیده ثریا موسوی سید محمد مهدی‌زاده طالشی
        پست مدرنیسم در اواخر قرن بیستم در آثار لیوتار، نیچه، فوکو، بوردریار و دریدا توسعه یافت. این گفتمان مفاهیم روشنگری و علم را به چالش می کشد. پست‎مدرنیسم دستیابی به حقیقت و شناخت علمی از جهان را غیر ممکن می‎داند. این گفتمان به هنر و سینما راه یافته و منجر به خلق فی أکثر
        پست مدرنیسم در اواخر قرن بیستم در آثار لیوتار، نیچه، فوکو، بوردریار و دریدا توسعه یافت. این گفتمان مفاهیم روشنگری و علم را به چالش می کشد. پست‎مدرنیسم دستیابی به حقیقت و شناخت علمی از جهان را غیر ممکن می‎داند. این گفتمان به هنر و سینما راه یافته و منجر به خلق فیلم‎های پست‎مدرن شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت عناصر سینمای پست‎مدرن در فیلم باز هم سیب‎ داری؟ به کارگردانی بایرام فضلی انجام شده است. در قسمت‎های نظری این مقاله مفاهیم پست‎مدرنیسم و سینمای پست‎مدرن بررسی شده‎اند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق صحنه است و جامعۀ آماری این پژوهش را 90 صحنۀ فیلم باز هم سیب‎ داری؟ تشکیل می‎دهند که کل‎شماری شده‎اند. داده‎های حاصل از این تحقیق وارد نرم‎افزار Spss شده‌اند و نتایج آنها در قالب جداول توصیفی و با استفاده از نظریۀ بینامتنیت و افول فراروایت‎ها تحلیل شده‌اند. نتایج پژوهش نشان می‎دهد باز هم سیب داری؟ فیلمی پست‎مدرن است که قهرمان به معنای کلاسیک در آن وجود ندارد. این فیلم مخاطب را در موقعیت کوچ‎روی قرار می‎دهد و او را در داستان‎گویی سهیم می‎کند، فیلم فضایی شبه سوررئال دارد و از واقع‎گرایی فاصله می‎گیرد. باز هم سیب داری؟ با صحنه‎های هجوآمیز بیانگر فروپاشی ارزش‎هاست و سوژۀ کنشگر و آگاه و امکان آزادی و رهایی انسان را نفی می‎کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - عناصر ایجاد تعلیق به‌واسطۀ روایت دَوَرانی در سینما و ادبیات داستانی
        فضل اله خدادادی
        موضوع این مقاله، عناصر ایجاد تعلیق به‌واسطۀ روایت دَوَرانی در سینما و ادبیات داستانی است. در سینما نیز شاهد ساختاری مشابه با داستان خواهیم بود، چراکه سینما داستان را با ابزارهای روایی سمعی و بصری و نه متنی-البته اشکال سمعی و بصری در زمرۀ متن است- به مخاطب منتقل می‌کند. أکثر
        موضوع این مقاله، عناصر ایجاد تعلیق به‌واسطۀ روایت دَوَرانی در سینما و ادبیات داستانی است. در سینما نیز شاهد ساختاری مشابه با داستان خواهیم بود، چراکه سینما داستان را با ابزارهای روایی سمعی و بصری و نه متنی-البته اشکال سمعی و بصری در زمرۀ متن است- به مخاطب منتقل می‌کند. هرگاه در روایتی ادبی یا نمایشی (اعّم از رمان، فیلم و...) نگارنده یا فیلم‌نامه‌نویس علاوه بر روایت اصلی، چندین خرده روایت دیگر را نیز باهم به جلو برد، روایت از نوع دَوَرانی است. به زبان ساده‌تر روایت دورانی را می‌توان مجموعه‌ای از خرده روایت‌ها در دل یک کلان روایت دانست که حرکت بریده‌بریدۀ آن‌ها به جلو در ادبیات داستانی و سینما باعث ایجاد روایت‌های دورانی یا چرخشی می‌گردد. در این ساختار یکی از عناصر برجستۀ روایی ایجاد تعلیق و انتظار در چندین جهت است، چراکه مخاطب(بیننده) درگیر چندین حادثه می‌گردد. در سریال خانگی دل به کارگردانی منوچهر هادی به‌واسطۀ شگرد روایت‌پردازی دَوَرانی، شاهد چندین روایت متناوب و درنتیجه ایجاد تعلیق در بیننده هستیم. حال در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی فراهم آمده، بر آنیم تا ضمن واکاوی عناصر ساختاری روایت دورانی، به تحلیل عناصر آن در سریال دل بپردازیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که روایت دورانی یک کلان روایت تجمیع شده از خرده روایت‌هایی است که عناصری همچون فلاش‌بک، تعلیق، شخصیت‌پردازی و مکث توصیفی در ایجاد آن نقش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی سازوکارهای ارتباطی پست مدرن در فیلم آلزایمر
        علی سمیعی علی طاهری
        این مقاله با هدف بررسی ساز و کارهای ارتباطی پست مدرن در فیلم آلزایمر انجام شده است. در بخش نظری آن، نظریههای پست مدرنیسم از جمله میشل فوکو، لیوتار، ژاک دریدا، ژان بودریار، فردریک جمیسون و... مورد مطالعه واقع شدهاست و مفاهیم و مضامین اصلی سینمای پست مدرن از آنها استخراج أکثر
        این مقاله با هدف بررسی ساز و کارهای ارتباطی پست مدرن در فیلم آلزایمر انجام شده است. در بخش نظری آن، نظریههای پست مدرنیسم از جمله میشل فوکو، لیوتار، ژاک دریدا، ژان بودریار، فردریک جمیسون و... مورد مطالعه واقع شدهاست و مفاهیم و مضامین اصلی سینمای پست مدرن از آنها استخراج شده است. روش این تحقیق تحلیل محتوای کمی وکیفی می باشد. واحد تحلیل در این تحقیق، صحنه های فیلم مشتمل بر 64 صحنه می باشد و روش نمونه گیری در آن بهشده است و در قالب جداول توصیفی SPSS صورت کل شماری است. در پایان، داده های به دست آمده وارد نرم افزارانجام شده است. سپس با توجه به نتایج به دست آمده، میزان به کارگیری مضامین پست مدرن در این فیلم مورد تحلیل واقعشده است.طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، از بارزترین ویژگی های این فیلم که آن را به سینمای پست مدرن نزدیک می کند،بی پاسخ ماندن کشمکش های ذهنی مخاطب، معمولی جلوه دادن شخصیت ها، در هم شکستن فراروایت ها، درکمتفاوت از عشق، نشان دادن مفاهیمی چون عشق و نفرت در قالب تصاویر، آشفتگی معنا، امکان برداشت های متفاوتمخاطبان از صحنه ای واحد، سکوت معنادار نقش ها و جستجوی وجود با کنار زدن حجاب موجودیت می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تبیین مؤلفه‌های تأثیرگذار بر ایجاد تعلیق ناباوری در فضاهای داخلی
        شرمین عیسی زاده زیری رضا نقدبیشی
        جهان حاضر با تحمیل محدودیت‌های خود، انسان را ناگزیر به پناه بردن بر جهانی ساخته ذهن و مبتنی بر رؤیا می‌سازد تا لحظاتی را در آرامش سپری سازد که این مهم در ادبیات نمایشی و سینما با مفهوم تعلیق ناباوری ممکن می‌گردد. معماری به‌عنوان هنری دیرباز و معمار باهدف اولیه خود که بر أکثر
        جهان حاضر با تحمیل محدودیت‌های خود، انسان را ناگزیر به پناه بردن بر جهانی ساخته ذهن و مبتنی بر رؤیا می‌سازد تا لحظاتی را در آرامش سپری سازد که این مهم در ادبیات نمایشی و سینما با مفهوم تعلیق ناباوری ممکن می‌گردد. معماری به‌عنوان هنری دیرباز و معمار باهدف اولیه خود که برانگیختگی احساسی در کاربر فرای خلق فضاهای کاربردی است، می‌تواند با طراحی فضاهایی ماورا تصورات، الگوهای طراحی بدیعی را در این حوزه وارد نماید. هدف در این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار بر ایجاد تعلیق ناباوری در فضاهای داخلی است. بر اساس شاخص‌های واکاوی شده و با اتکاء به مدلسازی مفهومی، سنجش نمونههای موردی از طریق کمّی‌سازی و تحلیل یافته ها بر اساس طیف لیکرت، هفت معیار و بیست و چهار شاخص دسته‌بندی گردیده و راهکارهای طراحی و نحوه اثربخشی آنها بر کاربر موردبحث قرار گرفته‌اند که به‌کارگیری آنها در معماری فضاهای داخلی میتواند منجر به ورود کاربر به جهانی ماورا تصورات گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - مقایسه اثربخشی درمان راه‌حل محور و روایت‌درمانی بر شیوه‌های مسئله مدار رویارویی با استرس زنان دارای سردردهای مزمن
        سمانه امیری فر فریده حمیدی مجتبی انصاری شهیدی
        مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور و روایت درمانی بر شیوه‌های مسئله‏مدار رویارویی با استرس زنان دارای سردردهای مزمن بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آم أکثر
        مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور و روایت درمانی بر شیوه‌های مسئله‏مدار رویارویی با استرس زنان دارای سردردهای مزمن بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سردردهای مزمن مراجعه کننده به کلینیک های متخصص مغز و اعصاب شهر تهران در سال 1402 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجرای پرسشنامه‌ها از طریق نرم‏افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن‏فرونی) انجام پذیرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود شیوه‌های مسئله‏مدار رویارویی با استرس داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روایت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به درمان راه حل محور بر بهبود شیوه‌های مسئله‏مدار رویارویی با استرس دارد (05/0>P). نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می‏توان گفت که درمان راه حل محور و روایت درمانی می‌توانند به عنوان شیوه‌های درمانی مناسب برای بهبود شیوه‌های مسئله‏مدار رویارویی با استرس زنان دارای سردردهای مزمن در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند و تقدم استفاده با روایت درمانی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - روایت مصرف‌کنندگان از مصرف، دریچه‌ای به ذهن مصرف‌کنندگان رویکرد مرور نظام‌مند ادبیات روایت
        محمد رحیم اسفیدانی داتیس خواجه‌ئیان محمود محمدیان عماد رحمانیان
        داستان‌گویی همیشه بخشی از ارتباطات انسانی بوده که انسان‌ها از آن برای انتقال تجربیات و دانسته‌های خود بهره برده‌اند. این خصیصه می‌تواند فرصت خوبی برای بازارایابان در درک هر چه بهتر رفتار مصرف‌کننده باشد. روایت مصرف‌کننده از مصرف به عنوان ابزاری برای شناخت هرچه بهتر رفتا أکثر
        داستان‌گویی همیشه بخشی از ارتباطات انسانی بوده که انسان‌ها از آن برای انتقال تجربیات و دانسته‌های خود بهره برده‌اند. این خصیصه می‌تواند فرصت خوبی برای بازارایابان در درک هر چه بهتر رفتار مصرف‌کننده باشد. روایت مصرف‌کننده از مصرف به عنوان ابزاری برای شناخت هرچه بهتر رفتار او از اوایل دهه نود میلادی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. پژوهش‌های متعددی در این زمینه انجام شده که تعاریف و ابعاد مختلفی از آن ارائه داده است، اما تعدد پژوهش‌های انجام شده و حوزه‌های مختلف آن‌ها مانع از رسیدن به یک تعریف مشترک از این مفهوم شده است. از سوی دیگر در درسترس نبودن پژوهشی جامع و مدون به زبان فارسی در این زمینه، باعث شده است تا این موضوع مهم در بازایابی مدرن چندان مورد توجه قرار نگیرد. نتیجتاً این پژوهش با هدف مطالعه و خلاصه‌سازی این ادبیات متعدد و متنوع انجام شده تا خلاء وجود تعریفی جامع را بپوشاند و با ارائه تعریف، ابعاد و دسته‌بندی مدون به سایر پژوهشگران امکان استفاده بهتر و مفیدتر از این مفهوم را به پژوهشگران فارسی زبان بدهد. با استفاده از روش مرور نظام‌مند ادبیات سعی شد تا مهم‌ترین پژوهش‌های این حوزه انتخاب شوند تا خلاء موجود در ادبیات روایت مصرف پاسخ داده شود. تعریفی جامع به همراه ابعاد مختلف پدیده بر اساس رویکرد پژوهشگران مختلف ارائه شده است. همچنین برای افزودن به غنای یافته‌ها، سعی شد تا تعاریف مختلف و ابعاد آنها در دسته‌بندی‌ مستخرج از ادبیات بررسی شده قرار بگیرند. یافته‌ها نشان می‌دهد که پژوهشگران می‌توانند از روایت مصرف به عنوان منبعی برای داده‌های پژوهش خود استفاده کنند و ابعاد و دلایل مختلف رفتار مصرف‌کننده را هر چه بهتر بشناسند. همچنین سایر پژوهشگران می‌توانند علاوه بر یافته‌های مربوط به روایت، از فرایند انجام مرور ادبیات نظام‌مند که در حوزه مدیریتی پیاده‌سازی شده است در پژوهش‌های آتی خود بهره‌ ببرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تحلیل و تطبیق ساختار روایی قطعات ابن یمین فریومدی و غزل قطعه‌های آرش آذرپیک بر اساس الگوی کنشی گریماس
        زینب نوروزعلی نیلوفر مسیح
        منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم‌های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن‌ها پرداخته‌اند. از جمله می‌توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل‌واره‌ای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می‌کند. معنا أکثر
        منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم‌های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن‌ها پرداخته‌اند. از جمله می‌توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل‌واره‌ای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می‌کند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه‌های واقعی آن همواره مبهم‌اند. لذا روایت گونه‌ای شبیه‌سازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب‌خانه‌ای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعه‌های ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطه‌ای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداع‌گرا، بدعت‌گرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعه‌های ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه می‌گیرد که ساختار روایی قطعه‌های آرش آذرپیک نسبت به ابن‌یمین ابداع‌گرایانه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی گفتمان روایی داستان «پادشاه و کنیزک» در مثنوی مولوی بر اساس نظریه ریخت‌شناسی پراپ
        مریم حجتی پور مهدی محمدی نیا
        حکایت و قصه، گونه‌ای از اشکال روایی است که بین مردم سینه به سینه نقل شده‌اند. در این میان حکایت‌های مثنوی دریایی بیکران از تجربه‌های ناب بشری است. در پژوهش حاضر، کاربرد دیدگاه پراپ در داستان پادشاه و کنیزک مورد بررسی قرار می‌گیرد تا شیوه‌‌ ارائه حکایت‌ها و تفاوت‌ها و شب أکثر
        حکایت و قصه، گونه‌ای از اشکال روایی است که بین مردم سینه به سینه نقل شده‌اند. در این میان حکایت‌های مثنوی دریایی بیکران از تجربه‌های ناب بشری است. در پژوهش حاضر، کاربرد دیدگاه پراپ در داستان پادشاه و کنیزک مورد بررسی قرار می‌گیرد تا شیوه‌‌ ارائه حکایت‌ها و تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ها با روایت‌های معمول معلوم گردد. تحلیل داستان پادشاه و کنیزک و قابلیت تطبیق این روایت با الگوی پراپ است. این روایت یک روایت دوحرکتی شامل 21 خویشکاری است. حرکت اول 16 خویشکاری دارد که با شرارت آغاز و با پیروزی پایان می‌یابد. حرکت دوم شامل پنج خویشکاری است که با نیاز کنیزک شروع و با وصال پایان می‌پذیرد. خویشکاری نیاز با سه بار تکرار، بالاترین بسامد را داشته و پس از آن خویشکاری‌های میانجیگری، اقدام یاریگر و خبردهی دوبار تکرار شده‌اند. یافته‌های این نوشتار گویای این است که با اندک جابه‌جایی در خویشکاری‌ها و حذف برخی دیگر می‌توان نظریه پراپ را در مورد داستان‌های مثنوی بسط داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - ساخت و واسازی ابر روایت‌ها در آثار مارتین لوئیس امیس: رویکردی لیوتاری
        علی جمالی نصاری شهرام ولیدی هیوا ویسی
        ژان فرانسوا لیوتار در نوشته‌های خود به پست مدرنیسم و شرایط و خصوصیات آن پرداخته‌ و ویژگی‌هایی را برای فرهنگ، آثار و ا ندیشه‌های پست مدرن برشمرده ‌است. از جمله ویژگی‌هایی که پست مدرنیسم را از سایر دوره‌ها و مکاتب ادبی و فرهنگی متمایز می‌سازد، بر افتادن و فروپاشی روایت‌ها أکثر
        ژان فرانسوا لیوتار در نوشته‌های خود به پست مدرنیسم و شرایط و خصوصیات آن پرداخته‌ و ویژگی‌هایی را برای فرهنگ، آثار و ا ندیشه‌های پست مدرن برشمرده ‌است. از جمله ویژگی‌هایی که پست مدرنیسم را از سایر دوره‌ها و مکاتب ادبی و فرهنگی متمایز می‌سازد، بر افتادن و فروپاشی روایت‌های کلان است. بر این اساس می‌توان گفت آثار ادبی تا آنجا که روایت‌های کلان را به زیر می‌کشند و بنیاد آن‌ها را سست می‌نمایند، به سوی پست مدرنیسم گام برمی‌دارند و خود را به درجات کم‌تر یا بیش‌تر در میان آثار پست مدرن جا می‌دهند. مطالعه حاضر بر آن است تا سه اثر برگزیده مارتین امیس را از منظر ساخت و واسازی ابر روایت ها مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد چگونه ادبیات و فلسفه شانه به شانه هم اضمحلال گفتمان‌های متصلب را به تصویر می‌کشند و در وانفسای ناامیدی ها، امکان بروز و ظهور گفتمان یا روایتی جدید را ممکن می دانند. روش پژوهش حاضر مطالعات بین رشته ای است که به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - مقایسۀ ادبیات تاریخ بلعمی و ادبیات تاریخ ثعالبی
        اشرف فرج‌زاده اصغر رضاپوریان امیرحسین همتی
        عنصر روایت یکی از مهمترین جنبه‌های ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب می‌شده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علم أکثر
        عنصر روایت یکی از مهمترین جنبه‌های ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب می‌شده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علما و ادیبان به کار نوشتن تاریخ مشغول بوده‌اند و یکی از مهم‌ترین بنیان‌های تاریخ نگاری برای آنان آشنایی به فن انشاء و دبیری و مهارت در فنون ادبی بوده است. از نیمه‌های قرن چهارم به بعد رفته رفته کتاب‌های بلاغت فارسی، مستقل از رسالات بلاغت عربی، به نگارش درمی‌آید و بنابراین رسالات تاریخی نیز مورد نقد ادبی قرار می‌گیرد.دو کتاب مهم تاریخ بلعمی مربوط به قرن چهارم که به دست بلعمی دبیر نگارش یافته و تاریخ ثعالبی که ظاهراً به قلم یک عالم علوم دین نوشته شده به لحاظ نوع روایت و سبک و سیاق به کارگیری مولفه‌های روایی نمونه‌ایی روشن از تغییر یا چگونگی روند تغییردر کاربری صنایع بلاغی در این یک قرن است. نوشتة حاضر به تحلیل تفاوت روایت در این دو اثر از نظر ارکان روایت، همچون زاویة دید، میزان استفاده از گفتگو به عنوان عنصر پیش برندة پیرنگ و جان بخشی به خوانش روایت، و دیگر مولفه های روایت بر مبنای آرای ناقدان جدید در حوزة روایت می پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تحلیل دو داستان «همای و داراب» و «موسی و فرعون» بر پایه الگوی روایی گریماس
        احسان اعوانی
        با مطالعه در قرآن و شاهنامه فردوسی می‌توان شباهت‌هایی بین شخصیت‌ها و روایت‌های آن دو یافت. یکی از مشهورترین مکتب‌های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی به کار می‌رود ساختارگرایی است. گریماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ نشان داد که همه عناصر شکل دهنده قصه قابل تجزیه، أکثر
        با مطالعه در قرآن و شاهنامه فردوسی می‌توان شباهت‌هایی بین شخصیت‌ها و روایت‌های آن دو یافت. یکی از مشهورترین مکتب‌های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی به کار می‌رود ساختارگرایی است. گریماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ نشان داد که همه عناصر شکل دهنده قصه قابل تجزیه، تحلیل و دارای نقش مؤثر هستند. او با ارائه فرضیه مدل کنشی، نقش شخصیت‌ها را در روایت مطرح می‌کند که با تمام روایت‌ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی بر آن است که ساختار روایتی داستان‌‌های همای و داراب و موسی و فرعون به عنوان نمونه‌ای از داستان‌های شاهنامه و قرآن بر مبنای نظریه گریماس مورد مطالعه قرار گیرد. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که بر اساس الگوی گریماس، هر دو داستان، روایتی کامل می‌باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - مطالعه راوی نامعتبر در رمان دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز
        لیدا داودی بهزاد پورقریب عبدالباقی رضایی تالار پشتی
        در روایت‌شناسی، راوی نقش مهمی در باورپذیری و جلب اعتماد مخاطب دارد. جستار حاضر با تکیه بر نظریه شلومیت ریمون- کنان، رمان دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز(۱۹۲۷) را از منظر قابل اعتماد نبودن راوی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. بر اساس این نظریه، دلایل اصلی و بنیادی بی‌اعتب أکثر
        در روایت‌شناسی، راوی نقش مهمی در باورپذیری و جلب اعتماد مخاطب دارد. جستار حاضر با تکیه بر نظریه شلومیت ریمون- کنان، رمان دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز(۱۹۲۷) را از منظر قابل اعتماد نبودن راوی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. بر اساس این نظریه، دلایل اصلی و بنیادی بی‌اعتباری گفته‌های راوی در یک روایت دانش محدود راوی، مداخله شخصی وی در داستان، و معیارهای ارزشی متناقض او در طول روایت می‌باشد. راوی دختری در قطار به دلیل ضعف حافظه، درگیری‌های شخصی با شخصیت‌های داستان، و ارزش گذاری پیچیده و اغلب متناقض پیرامون داستان، روایت جانبدارانه‌ای از وقایع داستان دارد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که روایت راوی دختری در قطار مغایر با رخدادهای جهان واقعی داستان است طوری که نمی‌توان در صحت و سقم گفته‌های راوی شک نکرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - کاربرد تحلیلِ ساختارى روایت:تحلیل روایىِ نمایش نامة ملاقات بانوى سالخورده اثر با تکیه بر دیدگاه رولان بارت ،« فریدریش دورنمات »
        کامبیز صفیئى
        نمایش نامة ملاقات بانوى سالخورده که فریدریش دورنمات ( 1990- 1921 ) در سال 1955آن را به رشتة تحریر درآورد، ازسوى بسیارى از منتقدان ادبى به عنوان بهترین اثر وىشناخته و سبب شد تا این نویسندة شهیر سوئیسى شهرتى جهانى کسب کند. در اینمقاله، با کاربرد تحلیل ساختارى روایت و به ط أکثر
        نمایش نامة ملاقات بانوى سالخورده که فریدریش دورنمات ( 1990- 1921 ) در سال 1955آن را به رشتة تحریر درآورد، ازسوى بسیارى از منتقدان ادبى به عنوان بهترین اثر وىشناخته و سبب شد تا این نویسندة شهیر سوئیسى شهرتى جهانى کسب کند. در اینمقاله، با کاربرد تحلیل ساختارى روایت و به طور خاص رویکرد رولان بارت فرانسوى در این باب، به تحلیل روایى این نمایش نامه پرداخته و ضمن کاوش در کارکردها وکنش هاى این نمایشنامه به منزلة یک روای ت لای ه هاى زیرین این روایت، کنکاش ودلالت ها و معانى پنهان آن کشف و آشکارسازى مى شود؛ آنچه رولان بارت در تحلیلروایت درپى آن است. درواقع آنچه پس از خوانش این روایت رؤیت پذیر مى شود،منفع ت جویى و سست بودن باورهاى افراد جامعه است؛ افرادى که براى سود اقتصادى،به راحتى اصول اخلاقى را زیرپا مى گذارند و بدین منظور، برخلاف آنچه در ظاهر مى گویند،درپى کسب منفعت و نفع شخصى، حتى حاضر مى شوند دست به جنایت بزنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی تطبیقی فیلم و داستان «مهمان مامان» بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت
        احسان اعوانی
        روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می‌شود که در همه روایت‌ها از هر نوعی دیده می‌شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل‌گرایان روس قصه را یکی از جنبه‌های روایت می‌داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می‌کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی أکثر
        روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می‌شود که در همه روایت‌ها از هر نوعی دیده می‌شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل‌گرایان روس قصه را یکی از جنبه‌های روایت می‌داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می‌کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت، تحلیلی ارائه دهد و با استفاده از زمان و تغییرات در خط داستانی، پی‌رنگ و شکل داستانی خود را بنا ‌سازد. او نظریه زمان در روایت را در سه محور نظم، تداوم و بسامد(تکرار) مطرح می‌کند و روایت‌شناسی را بر ارتباطات میان داستان و متن روایی و به‌ویژه زمان، وجه، آوا و کانونی سازی که ترکیبی از شیوه‌های ساختار روایت و نظریه ترامتنیت که به طور کلی رابطه یک متن در متن دیگر است قرار می‌دهد. همچنین عنوان بندی آغازین فیلم که به عنوان یکی از پنج مناسبت ترامتنیت در این نمونه مورد تأکید قرار می‌گیرد. در این پژوهش با رویکرد به مقوله تکنیک‌های روایت پردازی از ژرار ژنت از یک سو و فیلم و داستان مهمان مامان از سویی دیگر مهم‌ترین تکنیک‌های روایت‌پردازی بررسی می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - مقایسة داستان رستم و اسفندیار با نمایش‌نامة مکبث از منظر سیر روایت، رخدادها و شخصیت‌ها
        لیلا هاشمیان نوشین بهرامی‌پور
        داستان رستم و اسفندیار، یکی از زیباترین و جذابترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. مکبث نیز نمایشنامه‌ای است معروف از شکسپیر. این دو اثر ادبی، از جهاتی دارای وجوه اشتراک هستند. مقاله‌ی حاضر، تلاشی است برای بررسی وجوه اشتراک داستانهای رستم و اسفندیار و مکبث، با ت أکثر
        داستان رستم و اسفندیار، یکی از زیباترین و جذابترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. مکبث نیز نمایشنامه‌ای است معروف از شکسپیر. این دو اثر ادبی، از جهاتی دارای وجوه اشتراک هستند. مقاله‌ی حاضر، تلاشی است برای بررسی وجوه اشتراک داستانهای رستم و اسفندیار و مکبث، با تکیه بر سیر روایت، رخدادها و شخصیتهای این دو اثر. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - ادبیات انگلیسی: از رسالت ایدئولوژیک تا وضعیت پسااستعماری
        مهدی جاویدشاد
        مباحث مربوط به ذات استعماری برخی از علوم، از جمله ادبیات انگلیسی، صرفاً به ایران ختم نمی‌شود. این مسأله دغدغه‌ای جهانی بوده و متفکران بسیاری در سراسر دنیا بدان پرداخته‌اند. در حالی که برخی از اظهار نظرات جنبه شعاری و غیر علمی دارند، برخی دیگر روشمند، مستدل و روشن‌گرند و أکثر
        مباحث مربوط به ذات استعماری برخی از علوم، از جمله ادبیات انگلیسی، صرفاً به ایران ختم نمی‌شود. این مسأله دغدغه‌ای جهانی بوده و متفکران بسیاری در سراسر دنیا بدان پرداخته‌اند. در حالی که برخی از اظهار نظرات جنبه شعاری و غیر علمی دارند، برخی دیگر روشمند، مستدل و روشن‌گرند و می‌توانند در مقام مبانی نظری مورد توجه قرار گیرند. این مبانی به ترتیب می‌توانند به اثبات یا رد امکان استفاده ابزاری از علم، ادبیات، ادبیات انگلیسی و دپارتمان‌های ادبیات انگلیسی کمک کنند که ترکیب آن‌ها می‌تواند به مبنای نظری محکمی بدل شود. همچنین این مبانی قادرند راهکارهای برون‌رفت از سایه ایدئولوژی و استعمار را مورد بررسی قرار دهند. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با استفاده از نظریات موجود، ابتدا رسالت ایدئولوژیک ادبیات انگلیسی را به اثبات رساند، سپس با استناد به دسته‌ای دیگر از نظریات، بر وضعیت ضد استعماری این روزهای این رشته و دپارتمان‌های آن در دانشگاه‌های پیشرو صحه بگذارد. علاوه بر رویکردهای ضد استعماری موجود، این پژوهش بینش فراروایتی را به عنوان یکی دیگر از رویکردهای لازم برمی‌شمرد که می‌تواند گامی رو به جلو در موج تغییرات امروز ادبیات انگلیسی باشد. در نهایت، این پژوهش اعلام می‌دارد که امروزه ادبیات انگلیسی، در شکل تکامل‌یافته خود، نه‌تنها اشاعه‌گر تفکرات استعماری نیست، بلکه به ابزاری ضد استعماری تبدیل گشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - ساختار خرده روایت‌ها در پیرنگ خسرونامه؛‌ با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس
        ندا نجفی منوچهر اکبری
        گریماس(1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ‌ارزشی، نیروی‌ بازدارنده و نیروی یاری‌‌ دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان‌ دهنده‌ و وضعیت‌ انتهایی وجود ‌‌دارد. در منظومه خسرونامه، منسوب أکثر
        گریماس(1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ‌ارزشی، نیروی‌ بازدارنده و نیروی یاری‌‌ دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان‌ دهنده‌ و وضعیت‌ انتهایی وجود ‌‌دارد. در منظومه خسرونامه، منسوب به عطار، که منظومه‌ای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیت‌ها و وضعیت‌های گفته شده، با توجه به نقش شیء ‌ارزشی(گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود می‌آید، به جز روایت اصلی، خرده‌ روایت‌هایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است‌؛ به ‌طوری که تعدد شخصیت‌‌ها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده‌ است و همین امر است که بر جذابیت این اثر می‌افزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر‌ آن‌ایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ‌ارزشی در داستان خسرو‌نامه بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای فراهم آمده‌ است، نشان می‌دهد که وجود خرده ‌روایت‌ها و پیرنگ‌‌های نهفته در دل کلان روایت خسرو‌نامه علاوه بر ایجاد الگوهای سازه‌ای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزود‌های متنوع گردیده‌ است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - نقد و بررسی روایات ناظر بر خشونت در برپایی حکومت مهدوی با تکیه بر آیات قرآن
        سید علی طاهری مهدی مهریزی
        برخی از روایات معصومین علیهم السلام ناظر به چگونگی برپایی حکومت مهدوی است که در میان آن‌ها روایاتی یافت می شود که به مسأله خشونت حضرت مهدی اشاره کرده اند. این مسأله انگیزه پژوهش حاضر شد تا به روش تحلیلی و با ابزار گرد آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای این دسته از روایات م أکثر
        برخی از روایات معصومین علیهم السلام ناظر به چگونگی برپایی حکومت مهدوی است که در میان آن‌ها روایاتی یافت می شود که به مسأله خشونت حضرت مهدی اشاره کرده اند. این مسأله انگیزه پژوهش حاضر شد تا به روش تحلیلی و با ابزار گرد آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای این دسته از روایات مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که اکثر روایات مربوط به خشونت از لحاظ سندی ضعیف هستند و بر مبنای "وثاقت سندی"، قابل استناد نیستند؛ لکن از منظر "وثاقت صدوری" بیشتر روایات معتبرند. در نهایت این پژوهش روشن کرده است که روش امام عصر، روش فرهنگی است؛ به این معنا که ابتدا مردم جهان را در فضای صلح و آرامش به اسلام دعوت می کنند ولی زمانی که در معرض تهدید و قتل قرار می گیرند، در دفاع از نظام حکومتی از روش مبارزه و جنگ هم استفاده خواهند کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - تحلیل ساختار روایی داستان زکریا در قرآن کریم و عهدین بر اساس رویکرد تحلیل روایی گریماس
        مرتضی عرب معصومه سبک دست عبدالرضا محمد حسین زاده مجتبی محسنی
        روایت شناسی یکی از شاخه‌ های نوظهور مطالعات ادبی است که غایت خود را تحلیل علمیِ متون روایی قرار داده است و در این میان، رویکردهای چندی در این عرصه از سویی منتقدان ادبی و معناشناسان مطرح شده است که یکی از پربسامدترین آن‌ ها، رویکرد روایت شناسیِ آلژیرداس گریماس است، از سو أکثر
        روایت شناسی یکی از شاخه‌ های نوظهور مطالعات ادبی است که غایت خود را تحلیل علمیِ متون روایی قرار داده است و در این میان، رویکردهای چندی در این عرصه از سویی منتقدان ادبی و معناشناسان مطرح شده است که یکی از پربسامدترین آن‌ ها، رویکرد روایت شناسیِ آلژیرداس گریماس است، از سوی دیگر، همواره بخشی از مطالعات قرآن کریم، به داستان‌های آن مربوط بوده است زیرا، بخش قابل توجهی از این متن مقدس، به داستان اختصاص یافته است و داستان‌های چندی در آن بیان شده‌‌اند که در این میان، برخی از آن‌ها مثل داستان زکریا، قصه مشترکی با عهدین دارند. بنابراین، پژوهش حاضر به منظور تحلیل روایت زکریا، رویکرد روایت شناسی گریماس را مد نظر قرار داده است و کوشیده با تحلیل پیرنگ و مدل کنشگران روایت قرآنی زکریا به تحلیل علمی این متن دست یابد اما از آن‌جا که متن‌ها در ارتباط بینامتنی با یکدیگر شکل می‌ یابند، تحلیل روایی روایت عهدینی زکریا نیز مورد نظر قرار گرفته است تا با مطالعه روایت شناختی دو داستانی که یک فابیولا را مدنظر داشتند از شیوه داستان پردازی آن‌ ها در این مورد، آگاهی بیشتری به دست آید و در پایان، ضمن تحلیل روایی دو روایت، ارتباط بینامتنی این دو متن آشکار و التفات قرآن کریم به داستان عهدینی نمایان می‌ شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - بررسی و تحلیل زمان روایت در داستان موسی (ع) بر‌اساس دیدگاه ژرار ژنت با تکیه بر قرآن
        فرامرز طلایی محمد فرهمند سرابی ودودو ولیزاده فرامرز جلالت
        در هر روایت داستانی، روایت‌گری یکی از جنبه‌ی اساسی و اولیه‌ی آن است که بازنمایی اشیا، مکان‌ها و جنبه‌های ایستای داستان و شخصیت‌ها از ‌طریق آن صورت می‌گیرد. از مولفه های مطـرح در روایـت‌گری، مسـأله‌ی زمـان است که مورد توجه روایت‌شناسان مختلف قرار گرفته است. ژرار ژنت ساخت أکثر
        در هر روایت داستانی، روایت‌گری یکی از جنبه‌ی اساسی و اولیه‌ی آن است که بازنمایی اشیا، مکان‌ها و جنبه‌های ایستای داستان و شخصیت‌ها از ‌طریق آن صورت می‌گیرد. از مولفه های مطـرح در روایـت‌گری، مسـأله‌ی زمـان است که مورد توجه روایت‌شناسان مختلف قرار گرفته است. ژرار ژنت ساختارگرای فرانسوی از نظریه‌پردازان برجسته در این زمینه می باشد؛ ایشان علاوه بر (وجه و آوا) زمان و زمان پریشی هایِ روایت را یکی ‌از مهم‌ترین مؤلفه‌های روایتِ داستان درجهت انتقال سریع و بهتر پیام دانسته است. با توجه به اهمیت این موضوع در روایت‌گری های قرآن کریم، پژوهش مذکور سعی کرده ضمن اشاره به نظریه‌ی روایی ژنت، با روش توصیفی – تحلیلی، زمانِ روایی داستان موسی (ع)،که از برجسته‌ترین داستان‌های قرآنی است، را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این بررسی مشخص می کند که در این داستان، هر چند کما بیش از تمامی شگردهای زمان پریشی، اعم ازترتیب، تداوم و بسامد استفاده گشته است، اما وجه غالب در زمان پریشی ها، با گذشته نگری درون داستانی، در بسامد با نوع مکرر و در تداوم هم بیشتر با حالت حذف یا خلاصه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - تأثیر علم القرائات بر خوانش و فهم متون فارسی
        محمدامین احمدپور
        اثر علم القرائات بر متون کهن بسیار مبرهن است و برای فهم درست متون و اشعار فارسی باید آشنایی کافی با قرآن داشت. ناآشنایی برخی پژوهش‌گران با علوم قرائات سبب شده تا گمان کنند قرائت و روایتی که در روزگار ما شایع است در روزگار پیشین، یعنی قرون طلایی علمی و ادبی اسلامی نیز رو أکثر
        اثر علم القرائات بر متون کهن بسیار مبرهن است و برای فهم درست متون و اشعار فارسی باید آشنایی کافی با قرآن داشت. ناآشنایی برخی پژوهش‌گران با علوم قرائات سبب شده تا گمان کنند قرائت و روایتی که در روزگار ما شایع است در روزگار پیشین، یعنی قرون طلایی علمی و ادبی اسلامی نیز رواج داشته است و همین کج فهمی عاملی است که به اصل متن آسیب جدی وارد می‌کند. جهل به علم القرائات سبب شده تا تقریباً بدون استثنا تمام منتقدان و پژوهندگان ادبی در فهم آیات قرآن که به نوعی با وزن شعر یا نوعی اختلاف قرائت در ارتباط است دچار کج فهمی متن شوند و به کلی یا از اصل مطمح نظر شاعر و نویسنده دور بیفتند و یا به نکته اصلی شعر پی نبرند و یا اشکال وزن شعر را به اجبار و ضرورت وزنی منتسب کنند حال آنکه در بسیاری موارد، عدول شاعر از روایت حفص از عاصم کوفی است که امر را بر نویسندگان مشتبه ساخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - روش تعامل علامه طباطبایی(ره) با روایات تفسیری نقل به معنا
        روح الله صمدی علی حسین احتشامی
        مقاله حاضر با تکیه بر آراء علامه طباطبایی به تبیین پدیده نقل به معنا و تأثیر آن‌ در فهم آیات قرآن و روایات نبوی پرداخته و با دقت در نمونه‌هایی از روایات تفسیری آسیب‌دیده که در المیزان مورد نقد و بررسی قرار گرفته، شیوه علامه را در نقد این روایات،‌ معیارهای تشخیص آسیب‌ و أکثر
        مقاله حاضر با تکیه بر آراء علامه طباطبایی به تبیین پدیده نقل به معنا و تأثیر آن‌ در فهم آیات قرآن و روایات نبوی پرداخته و با دقت در نمونه‌هایی از روایات تفسیری آسیب‌دیده که در المیزان مورد نقد و بررسی قرار گرفته، شیوه علامه را در نقد این روایات،‌ معیارهای تشخیص آسیب‌ و قضاوت نهایی ایشان درباره روایات مذکور را بیان کرده است. به عقیده علامه یکی از عوامل پیدایش نقل به معنای بی ضابطه اجتهاد و بدفهمی راویان است. ایشان در مواردی که این پدیده باعث اختلاف بین روایات شده در صورت عدم امکان ترجیح بین روایات به جمع بین آن‌ها یا بیان وجه مشترکشان می‌پردازد؛ و هرگاه نقل به معنا منجـر بـه تحریف روایات گردد با دقتی کم نظیر، تحریف‌ها را بیان و رد می‌کند. علامه طباطبایی(ره) در المیزان با معیار قرآن، روایات، عقل و تاریخ به نقد و بررسی پدیده نقل به معنا در روایات پرداخته‌اند. یافته این پژوهش آن است که در این تفسیر، سه نوع نقل به معنا به کار رفته است؛ تفاوت الفاظ بدون تغییر مفاهیم، تفاوت الفاظ همراه با تغییر مفاهیم، تفاوت در الفاظ همراه با تحریف مفاهیم، که به تفصیل بیان شده‌اند. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی با فن کتابخانه‌ای می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی استدلال ادبی علامه بلاغی در رد روایات تحریف
        زینب روستایی
        از جنبه های اعجاز قرآن که از دیرباز اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده و در نتیجه آن کتاب های بسیاری تألیف شده است، اعجاز ادبی قرآن است. بعدی که با تکیه بر آن می توان بر تحریف ناپذیری قرآن تأکید کرد. چنانچه مفسر بزرگ، علامه بلاغی روایات تحریف را با استناد به همین بعد ادب أکثر
        از جنبه های اعجاز قرآن که از دیرباز اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده و در نتیجه آن کتاب های بسیاری تألیف شده است، اعجاز ادبی قرآن است. بعدی که با تکیه بر آن می توان بر تحریف ناپذیری قرآن تأکید کرد. چنانچه مفسر بزرگ، علامه بلاغی روایات تحریف را با استناد به همین بعد ادبی قرآن مردود دانسته است. این مقاله بر آن است تا استدلالات و دیدگاه های ادبی علامه بلاغی را در رد آنچه که به قرآن نسبت داده اند بررسی کند. در همین راستا پس از مقدمه، نظرات علامه بلاغی تحت عناوین استدلال به قواعد نحوی، صرفی، معنای لغوی و اسلوب بیانی در ذیل چهار روایت:طلب وادی مال، رجم، خلع و یک روایت از کتاب فصل الخطاب محدث نوری نقل و بررسی شده است و پس از این بدنه اصلی، نتیجه مقاله در شش محور بیتن شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - مبانی نقد متن در تفسیر"الفرقان"
        یونس نیکاندیش
        شناخت مبانی و معیارهای فهم و نقد متن در تفسیر الفرقان از اهمیت زیادیبرخوردار است، زیرا بر پایه آن، اولاً سبک و روش مفسر در فهم و نقد احادیثتفسیری تبیین میشود. ثانیاً تمایز موضع مفسر از دیگران در فهم و نقد حدیثآشکار میگردد. ثالثاً ارتقاء علمی سایر پژوهندگان تفسیری و حدیث أکثر
        شناخت مبانی و معیارهای فهم و نقد متن در تفسیر الفرقان از اهمیت زیادیبرخوردار است، زیرا بر پایه آن، اولاً سبک و روش مفسر در فهم و نقد احادیثتفسیری تبیین میشود. ثانیاً تمایز موضع مفسر از دیگران در فهم و نقد حدیثآشکار میگردد. ثالثاً ارتقاء علمی سایر پژوهندگان تفسیری و حدیثی را در بر دارد .از نظر محمد صادقی نویسنده تفسیر "الفرقان" گسترش ادله استنباط فقهی درچهار مورد کتاب، سنت، عقل، و اجماع جای تأمل دارد، زیرا تنها کتاب الله دلیلاست، یعنی هم متشرع است و هم دلیل شرعی است . در مقاله حاضر تلاشگردیده آراء این نویسنده و مبانی نقدی وی از خلال تفسیرش تبیین شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - مبانی کاربرد جری و تطبیق در تفسیر قرآن
        هدیه مسعودی صدر قاسم بستانی سید یوسف محفوظی
        یکی از قواعد در فهم و بهرمندی از آیات هدایت‌بخش قرآن کریم، قاعده مشهور به جری و تطبیق است که از دیرباز نزد علمای دین و مفسران قرآنی شناخته شده و به کار می‌رفته است، امّا این قاعده و مبانی کاربرد آن، حداقل از جهت نظری و تئوریک چندان شناخته‌شده نیست و پرسش‌هایی چون مبنای أکثر
        یکی از قواعد در فهم و بهرمندی از آیات هدایت‌بخش قرآن کریم، قاعده مشهور به جری و تطبیق است که از دیرباز نزد علمای دین و مفسران قرآنی شناخته شده و به کار می‌رفته است، امّا این قاعده و مبانی کاربرد آن، حداقل از جهت نظری و تئوریک چندان شناخته‌شده نیست و پرسش‌هایی چون مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در فهم آیات قرآن چیست؟ جری و تطبیق با دیگر روش‌های تفسیر قرآن(در اشکال مختلف تفسیر، تأویل و باطن) چه نسبتی دارد؟ همچنان به قوت خودباقی می‌باشند، لذا نوشتار پیش‌ رو شامل مفهوم‌شناسی جری و تطبیق، تحلیل و بیان نسبت منطقی آن با فهم قرآن در اشکال مختلفش و دسته‌بندی مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در سه شاخه قرآنی، روایی، عقلی و زیر شاخه‌های آن(عمومیت مفاهیم قرآنی، بسط گستره تفسیر آیات قرآن، انطباق آموزه‌ها و مفاهیم قرآن با فطرت انسان و ...) است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - روش‌های نقل روایات اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر التبیان
        سید حسین موسوی دره بیدی امیر احمدنژاد
        التبیان فی تفسیر القرآن، تألیف شیخ طوسی، اولین تفسیر جامع و اجتهادی قرآن در شیعه است. در این تفسیر که بخش قابل توجهی از آن را روایات و اقوال تفسیری تشکیل داده، نقل روایات اهل بیت(ع) شیوه متفاوتی از دوره پیش و پس از خود دارد. این موضوع با توجه به جایگاه شیخ طوسی در حدیث أکثر
        التبیان فی تفسیر القرآن، تألیف شیخ طوسی، اولین تفسیر جامع و اجتهادی قرآن در شیعه است. در این تفسیر که بخش قابل توجهی از آن را روایات و اقوال تفسیری تشکیل داده، نقل روایات اهل بیت(ع) شیوه متفاوتی از دوره پیش و پس از خود دارد. این موضوع با توجه به جایگاه شیخ طوسی در حدیث شیعه به عنوان مؤلف دو کتاب از کتب اربعه حدیثی، اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کند. بیش‌تر روایات نقل شده در این تفسیر به شیوه مرسوم نقل روایات و به طور صریح، در تفسیر منعکس نشده و اصل حاکم بر نقل روایات اهل بیت(ع) در التبیان، اشاره به وجود روایت در موضوع مورد بحث آیات و پرهیز از نقل مستقیم روایات است. مؤلف همچنین از روش‌های متفاوتی نظیر اشاره به موضوع روایت، ذکر واژگان کلیدی روایت، استفاده از واژگان دال بر روایات شیعه و الفاظ مجهول استفاده کرده است. می توان گفت که انگیزه و شرایط زمانی و مکانی تألیف(فضای گفتمان) این تفسیر در کمیت و کیفیت نقل روایات اهل بیت(ع) نقش مؤثری داشته و مؤلف سعی در تألیف تفسیر تقریبی داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - دراسة بنیویة للزمن و الشخصیة فی روایة« شجرة اللبلاب» لمحمد عبدالحلیم عبدالله
        علی جدی مصطفی یکانی اردشیر صدرالدینی
        إن شجرة اللبلاب روایة تعکس کمرآة صافیة المشاکل و المعضلات الاجتماعیة و الثقافیة و الاقتصادیة و الأخلاقیة لمجتمع مصر منها یُتم أطفال الأسرة و قسوة زوجة الأب و الفقر المبالغ و الفحشاء الشدیدة و الحب الفاشل و الخدعة و الانتقام و الجهل و استبداد رب الأسرة و غیرها من المشاک أکثر
        إن شجرة اللبلاب روایة تعکس کمرآة صافیة المشاکل و المعضلات الاجتماعیة و الثقافیة و الاقتصادیة و الأخلاقیة لمجتمع مصر منها یُتم أطفال الأسرة و قسوة زوجة الأب و الفقر المبالغ و الفحشاء الشدیدة و الحب الفاشل و الخدعة و الانتقام و الجهل و استبداد رب الأسرة و غیرها من المشاکل و المعضلات . الهدف هنا هو دراسة بنیة الخطاب الروائیة فی هذه الروایة و ایضا دراسة البنیة الزمنیة و الشخصیات و الأحداث. لذلک؛ قد تم معالجة المفارقات الزمنیة و الاسترجاعات الداخلیة و الخارجیة و الإستباق و نماذجه و ایضا ایقاعات زمنیة للسرد و تقنیات التسریع؛ و تلخیص و حذف و تعطیل السرد؛ و الحوار و الوصف و امثلتهما فی هذه الروایة..و فی النهایة تم الشرح و التبیین و الایضاح لبنیة الشخصیات فی هذه الروایة. النتیجة تشیر إلی أن مؤلف الروایة قد استخدم التقنیات المذکورة علی نطاق واسع و اورد فی روایته هذه، مجموعة من الشخصیات الرئیسیة و الثانویة الذین هم محاور القصة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - نظرة اجتماعیة لخلط الروایة العراقیة والعنف، روایة "الکافرة " لعلی بدر أنموذجاً
        حسن مجیدی زینب جعفرنژاد
        تعتبر روایة "الکافرة " الثانیة عشر من سلسة روایات الکاتب العراقی؛ علی بدر، فقد تطرق بدر الی الظروف السیاسیة والقضایا الاجتماعیة المتأزمة بالعراق فی الوقت الراهن، بحیث استوعب المخاطب معاناة الشعب والمشاکل الاجتماعیة واحداث البلاد . قامت الدراسة فی الکشف عن العنف والهمجیة أکثر
        تعتبر روایة "الکافرة " الثانیة عشر من سلسة روایات الکاتب العراقی؛ علی بدر، فقد تطرق بدر الی الظروف السیاسیة والقضایا الاجتماعیة المتأزمة بالعراق فی الوقت الراهن، بحیث استوعب المخاطب معاناة الشعب والمشاکل الاجتماعیة واحداث البلاد . قامت الدراسة فی الکشف عن العنف والهمجیة المسیطرة وأثرها البالغ علی الشارع العراقی.. تسعى هذه الدراسة، اعتماداً على المنهج الاجتماعی، إلى دراسة روایة الکافرة حیث تمحورت الروایة علی اندلاع الحرب القائم والارهاب والعنف وإنعدام الأمن وبالتالی علی القضایا الأساسیة فی حیاة الفرد العراقی المغلوب علی امره بدءاً من الخیانة والعدوان والاغتراب والفوضى والتحیز وعدم المساواة بین الجنسین حتی الانتحار، ویبرز الکاتب ظاهرة العنف فی روایته والتعبیر عنها بشتی الطرق. الروایة بشکل عام تبرز الواقع والقضایا الإجتماعیة؛ ویرتکز الکاتب علی الفحص المتعمق لشخصیة الفرد والمجتمع العراقی؛ وهو یعبر عن تفاصیل هذا المجتمع؛ یحدد أوجه القصور والنقص فیه؛ ویذکر أنواع العنف فی الروایة. من وجهة نظر الکاتب لا یمکن أن یتحقق اجتناب العنف والقطرسة إلا إذا کان المجتمع متماسک متکاتف ومنسجم اجتماعیا بحیث ینتقد بشکل خاص الوضع الإجتماعی المحیط به والظروف الإجتماعیة کما أنه ینتقد الحقائق الحالیة للمجتمع العراقی تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - الآخر الأمريكي في الرواية العراقية المعاصرة دراسة تحليلية: رواية "الحفيدة الأمريكية" للروائية انعام كجة جي نموذجاً
        هادی نظری منظم فرامرز میرزایی هاجر مهدی فتح الله
        يعتبر موضوع "الآخر" حقلاً جديداً في الأدب المقارن حيث يندرج ضمن سیاقات الدراسات الأدبية الحديثة التي تسمى بـ الصورولوجيا، وهو الفرع الذي يهتم بالصورة التي تقدمها الكتابات الأدبية عن المجتمعات والثقافات المتباينة عنها. ظلت إشكالية العلاقة مع "الآخر" الغربي أو الأجنبي من أکثر
        يعتبر موضوع "الآخر" حقلاً جديداً في الأدب المقارن حيث يندرج ضمن سیاقات الدراسات الأدبية الحديثة التي تسمى بـ الصورولوجيا، وهو الفرع الذي يهتم بالصورة التي تقدمها الكتابات الأدبية عن المجتمعات والثقافات المتباينة عنها. ظلت إشكالية العلاقة مع "الآخر" الغربي أو الأجنبي من أهم القضايا التي شغلت الكثير من الباحثين طوال القرن المنصرم. إن الهدف من تحليل صورة "الآخر" هنا هو بيان صورة الشخصية الغربية وبالذات الأمريكية من منظور عربي، وتعميق الوعي بالذات والعالم ولتحديد المواقف التي تقف وراء تشكل صورة "الآخر"، ومحاولة الوقوف على معالم الصورة الحقيقية له. وذلك بالتركيز على المنهج الوصفي- التحليلي. وتوصلت الدراسة إلى أن انعام كجة جي صورت قضايا "الآخر" الأمريكي بكثرة في روايتها، بحيث تعكس شخصياتها للتعامل مع الآخر عبر تيارات مختلفة ومتباينة في مواقفها ما بين رافض ومتحفظ وموافق. وجاءت صورة "الآخر" الأمريكي في الرواية لتؤسس حالة من التشكيك في العديد من المفاهيم والمسلمات عند "الأنا" أي الإنسان العراقي وهو ما ظهر في شخصية البطلة زينة نتیجة بعض الأعمال والسلوكيات التي تنتج من "الآخر"، حيث تجعل "الأنا" یعیش في متاهة لفترة محدودة من حيث الإنتماء أو الولاء، ليبحث عن ذاته، فيجدها بعد ذلك. ويؤثر تناقض المنفی والانتماء في تشكيل صورة "الآخر" في الرواية بسبب عامل الحرب بحيث تظهر محنة الإنسان بين وطنين، وهذا ما يظهر جلياً في نفسية الشخصيات. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - الدراسة المقارنة لفحوی وشکل الرواتین «الخبز الحافی» و «همسایه‌ها»
        ژیلا کلی طارمی یوسف هادی پور نهزمی سیدابراهیم ارمن
        الخلاصةاستوحی الکثیر من الکتاب والروائیین فی تاریخ الادب الروائی من تجاربهم فی الحیاة ووظفوها کمادة اولیة فی کتابة القصة والروایة. فمن تلک الروایات النابهة فی الأدبین العربی والفارسی هما الخبز الحافی (1972) للکاتب والروائی المغربی محمد شکری و الجیران للروائی الإیرانی أکثر
        الخلاصةاستوحی الکثیر من الکتاب والروائیین فی تاریخ الادب الروائی من تجاربهم فی الحیاة ووظفوها کمادة اولیة فی کتابة القصة والروایة. فمن تلک الروایات النابهة فی الأدبین العربی والفارسی هما الخبز الحافی (1972) للکاتب والروائی المغربی محمد شکری و الجیران للروائی الإیرانی أحمد محمود حیث عکسا فی روایتیهما بعضا من تجاربهما الأولی من حیاتهما. لذلک یمکن أن نطلق علی روایتیهما روایة السیرة ذاتیة أو الأطوبیوغرافیة..فقد کانت الروایتان متشابهتان فی البنی والمضمون فهذا ما حدا بالباحثین تحری الفوارق البسیطة بین الروایتین ضمن معالجة أوجه الشبه بینهما. فالسؤال المجوری الذی یعتری، المقال هو الکشف عن أوجه الشیه بین الروایتین وماهیة التشابه عندهما.إذ یمکن تلخیصها فی بدء الروایتین من مرحلة عمریة محددة ومبکرة لبطلیهما حیث یضطر البطلان إلی العمل فی المقهی وأنهما لم یتنعما بحضور قوی وبارز لأبویهما فی تسییر حیاتهما فقد کان لأبویهما حضور خافت وباهت ما أجبرهما علی ملء فراغه فی حیاتهما.فکل من البطلین ینتفض ویخوض غمار الحراک السیاسی فی وقت عصیب وحساس من تاریخ بلده وکلتا االروایتین أیضا تروی من منظور مشترک فقد اتخذ الکاتبان طریقة متشابهة فی بناء شخصیة بطل الروایة فکلاهما یتحولان ویتغیران والحبکة تکون مفتوحة أیضا. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - تصویر المرأة العربیة المهاجرة في روایة "بروکلین‌هایتس" لمیرال الطحاوي
        عبدالاحد غیبی امیر مقدم متقی جعفر امشاسفند رویا بدخشان
        "میرال الطحاوي"، کاتبة مصریة معاصرة تجتهد أن تُصوّر آلام المرأة وآمالها في المجتمع المصري بکتابة الروایات التي غلبت علیها النزعة النسویة. تلعب المرأة دوراً هاماً في روایات هذه الکاتبة حیث یمکن أن تعتبر آثار الطحاوي صدیً لصوت النساء في الأدب النسوي المصري. روایة "بروکلین أکثر
        "میرال الطحاوي"، کاتبة مصریة معاصرة تجتهد أن تُصوّر آلام المرأة وآمالها في المجتمع المصري بکتابة الروایات التي غلبت علیها النزعة النسویة. تلعب المرأة دوراً هاماً في روایات هذه الکاتبة حیث یمکن أن تعتبر آثار الطحاوي صدیً لصوت النساء في الأدب النسوي المصري. روایة "بروکلین‌هایتس"، إحدی روایات هذه الکاتبة المصریة الشهیرة التي تمکنّت في تحقیق أهدافها في التعبیر عن آلام النساء ومعاناتهن. اغتراب المرأة العربیة المهاجرة ووحدتها من أبرز موضوعات هذه الروایة؛ المرأة التي شهدت مشاکل الحیاة في الغربة وترید التغلب علیها باعتبارها راوية الروایة. هذه المقالة التي تبحث عن روایة بروکلین‌هایتس معتمدة علی المنهج التحلیلي والتوصیفي تشیر إلی أنّ صورة المرأة العربیة المهاجرة هي صورة حزینة ومضطربة. المرأة التي غادرت بلدها باحثة عن حیاة طیبة وهادئة ولکنها وجدت هذه المصائب والمشاکل في ثیابها الجدیدة في البلد الغریب. هذه الروایة ذات النزعة الواقعیة التي تصور حیاة المرأة المهاجرة خاصة المرأة المهاجرة العربیة إلی بلدان الغرب تُعبّر عن خلافات معقّدة وفوارق عدیدة بین الشرق والغرب في التقالید والعادات. والحقیقة أنّ المهجر لیس مدینة فاضلة کما یظنه البعض وهناک تحدیات ومشاکل کثیرة في حیاة المهاجرین إلی البلدان الأجنبیة من المعتقدات التقلیدیة إلی سلوک المجتمع المضیف. وعلی المهاجر أن یبحث عن العلاج في المجتمع الذي ولد وترعرع فیه لا في البلد الغریب الذي لایعرف للمهاجرین أيّ قیمة وعنایة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - «تحلیلٌ سیمیائيٌ لروایة «الثلج یأتي من النافذة» لحنا مینة علی ضوء نظریة فردیناند دي سوسیر»
        علی شرفی صادق ابراهیمی کاوری رحیمه چولانیان
        إنَّ التحلیل السیمیائي یحاول الکشف بین العلاقة الموجودة بین العنوان والنص الروائي ومن ثم السیمولوجیا وهي علم یدرس بواسطتهاالأنظمة الدلالیة کاللغة والرموز والعلائم وغیرها، والعنوان في النص کما هو معلوم لدی الباحثین یعتبر العتبة والبوابة و له الصدارة وهو علامة مکثفة تحمل أکثر
        إنَّ التحلیل السیمیائي یحاول الکشف بین العلاقة الموجودة بین العنوان والنص الروائي ومن ثم السیمولوجیا وهي علم یدرس بواسطتهاالأنظمة الدلالیة کاللغة والرموز والعلائم وغیرها، والعنوان في النص کما هو معلوم لدی الباحثین یعتبر العتبة والبوابة و له الصدارة وهو علامة مکثفة تحمل المضامین الأساسیة للنص، والصلة بین السیمیائیة والعلاقة تتَّضح عندما یُعدُّ العنوان نظاماً سیمیائیاً ذا أبعاد دلالیة وأخری رمزیة، یحثُّ الباحث إلی تتبع الدلالاته المراد کشفها في المبنی والمعنی، فمن هذا المنطلق الأدبي، سعینا في هذا البحث، لإعمال التحلیل السیمیائي للروایة المعنونة بـ الثلج یأتي من النافذة للقاص والروائي السوري حنا مینة؛ لأنَّ العنوان ونظراً لمحتوی نص الروایة، یحمل دلالات إیحائیة ورمزیة علی الرغم من واقعیة الأحداث. حاولنا في هذه الدراسة الوصفیة التحلیلیة ووفقاً لنظریة العالم البنیوي فردیناند دي سوسیر، الکشف عن دلالة الأشياء الجامدة، المتمحورة حول النافذة والثلج؛ لأنَّ لهاتین المفردتین دوراً هاماً في تصوير مراحل تطوّر شخصية البطل ورسم الأحداث من البدایة حتی النهایة.بعض النتائج تشیر إلی أنّ النافذة وهي الرکن الأساسي من العنوان بعلاقتها الامتدادیة، تعتبرُ عنصراً من عناصر المجابهة بين بطل الروایة والعالم الخارجي وکذلک الثلج الآتي من النافذة التي یَقعد بهمة البطل المناضل، فهما دلالاتان رمزیتان وأیضاً وسيلتان حدّد البطلُ بواسطتهما شخصيته النّضالية طبقاً لسیر الأحداث ومراحلها. فالروائي من خلال الروایة وعنوانها، حاول أن يوظّف الأشياء الجامدة التي لها دور دلالي في الرواية في خدمة الحياة وهي حياة أبطاله والمجتمع. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - دراسة الزمن السردی ومفارقاته فی کتاب «الأیام» لطه حسین
        ریحانه یزدی
        قد تعددت الدراسات السردیة فی العصر الحدیث وانشعبت مقاصدها ومناخاتها بدءً من براب فی کتابه مورفولوجیا السرد أو قصة العفاریت حتی تقدم تقدماً باهراً علی أیدی کبار من المنظرین السردیات أمثال غریماس، جیرار جینیت، وتودورف. من أهم هذه النظریات التی تستهدف هیکلیة النص أوالروایة أکثر
        قد تعددت الدراسات السردیة فی العصر الحدیث وانشعبت مقاصدها ومناخاتها بدءً من براب فی کتابه مورفولوجیا السرد أو قصة العفاریت حتی تقدم تقدماً باهراً علی أیدی کبار من المنظرین السردیات أمثال غریماس، جیرار جینیت، وتودورف. من أهم هذه النظریات التی تستهدف هیکلیة النص أوالروایة فی ضوء المنهج البنیوی نظریة المقولات الثلاث التی قام بإنشائها المنظّر الشهیر جیرار جینیت. هذه النظریة التی ترتبط بالسردیات تتحدث عن الروایة أو النص السردی فی ثلاث مقولات فهی زمن القص، هیئة القص، ونمط القص. هنا نلقی الضوء علی المقولة الأولی من المقولات الثلاث فهی زمن القص. الروایة أو کل کتابة سردیة بما تسرد أحداث وسلوک الشخصیات تتسم بحضور الزمن السردی بتجلیاته المختلفة حضوراً واضحاً ملتصقاً بها. والزمن یعتبر خیط الروایة الأساس الذی یسوقها إلی الأمام وتعطیها میزة التأثیر والتأثر والدراما. جیرار جینیت فی نظریته أظهر هذا التلاعب الزمنی وتقنیاته والدراسة هذه تحاول أن تدرس جمیع هذه التقنیات فی روایة أو سیرة ذاتیة الأیام لطه حسین. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - دراسة الشخصیات القومیة فی روایة «مدن الملح» لعبد الرحمن المنیف
        روح الله صیادی نژاد سعیده حسن شاهی
        الروایة فن حدیث فی الأدب العربی ولم تمتدّ جذورها أکثر من قرن؛ لکنها رغم حداثتها تنمو بسرعة وإزدهار بأیدی الرواة العربیة. یعّد عبدالرحمن منیف من شخصیات أرسخ جذور الرّوایة فی الأدب العربی لاسیّما بأثره خماسیة مدن الملح. یحاول الباحثان فی هذه الورقة البحثیّة باتباع المنهج أکثر
        الروایة فن حدیث فی الأدب العربی ولم تمتدّ جذورها أکثر من قرن؛ لکنها رغم حداثتها تنمو بسرعة وإزدهار بأیدی الرواة العربیة. یعّد عبدالرحمن منیف من شخصیات أرسخ جذور الرّوایة فی الأدب العربی لاسیّما بأثره خماسیة مدن الملح. یحاول الباحثان فی هذه الورقة البحثیّة باتباع المنهج الوصفی- التحلیلی دراسة شخصیات الجزء الأول من خماسیة مدن الملح(التیه) معتمدة علی الملامح القومیة قبل دخول الأمیرکان وبعده؛ کما یقوم هذا البحث علی دراسة الشخصیات المحوریة، دلالة الأسماء، توظیف الرموز ووصف الشخصیات. تستهدف المقالة إلی کشف خفایا شخصیات الروایة وتبیّن أسلوب الکاتب الممیّز فی خلق هذه الشخصیات وهکذا یستنبط أنّ طرق الکاتب تختلف تماماً عمّا هو الحال فی تقدیم الشخصیات فی الروایات العربیة اذ إنه یحاول تسلیط الضوء علی القضایا القومیة فی أسلوبٍ یتمیّز بجودة الوصف و دقة البناء. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - بیئة القناع الصوفی فی أدب یحیى حقی
        علاءالدین رمضان
        یمکن أن نعد الموقف الدینی وجهاً لبنیة الشخصیة الاجتماعیة؛ فللدین فی البیئة الشعبیة مظهر شدید التمیز أحادی النطاق، فیه دین خالص[وهو الشرائع المستندة إلی النصوص الدینیة، والعبادات]، وفیه مدخلات اجتماعیة[الخرافات والأساطیر والعادات]، ولذوبان الشقین فی نطاق مظهری واحد مشترک أکثر
        یمکن أن نعد الموقف الدینی وجهاً لبنیة الشخصیة الاجتماعیة؛ فللدین فی البیئة الشعبیة مظهر شدید التمیز أحادی النطاق، فیه دین خالص[وهو الشرائع المستندة إلی النصوص الدینیة، والعبادات]، وفیه مدخلات اجتماعیة[الخرافات والأساطیر والعادات]، ولذوبان الشقین فی نطاق مظهری واحد مشترک، استطاعت تلک الخاصیة الاجتماعیة أن تکتسب مظهرها الممیز، وقد اتفقت تلک البیئة علی تسمیة مزیجها الجدید باسم التصوف، وإن کان مجرد قناع بیئی وجدانی، وههنا نرصد حرکة القناع الوجدانی فی أدب یحیی حقی، لا نبحث عن جوهر العقیدة، وإنما مظهرها فی الحیاة الاجتماعیة، وصور التعبیر الاجتماعی عنها. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - روایة فی الظلام لنجیب الکیلانی فی ضوء النقد
        صفورا خدارحمی
        تعد الروایة فی العصر الراهن من أهم الأشکال والقوالب القصصیة وهی تصویر عن الحیاة الواقعیة للعصر الذی کتبت فیه و هی تجربة أدبیة، تصوّر بالنثر حیاة مجموعة من الشخصیات تتفاعل مجتمعه لتؤلف إطاراً عاماً متخیلاً قریباً ممّا یحدث فی الواقع الذی یعیش فیه الکاتب. أما النقد، فقد د أکثر
        تعد الروایة فی العصر الراهن من أهم الأشکال والقوالب القصصیة وهی تصویر عن الحیاة الواقعیة للعصر الذی کتبت فیه و هی تجربة أدبیة، تصوّر بالنثر حیاة مجموعة من الشخصیات تتفاعل مجتمعه لتؤلف إطاراً عاماً متخیلاً قریباً ممّا یحدث فی الواقع الذی یعیش فیه الکاتب. أما النقد، فقد دخل فی معظم أمور الحیاة سواء فیما یتعلق بنقد الأشخاص أو الآراء أو الاتجاهات ودخل أیضاً فی النتاج الأدبی من مقالات وکتب وقصص وروایات للإشادة بما أضافته إلی الأدب وتصحیح ما جادت فیه فی حدود الأخلاق، لأنّ المقصود بالنقد إیضاح الحقیقة وتعدیل الخطأ. یحاول هذا المقال أن یقارب فترة زمنیة من حیاة مصر السیاسیة والاجتماعیة من التی تعدّ قصة کفاحیة عاطفیة حول فترة تاریخیة من حیاة مصر السیاسیة والإجتماعیة من خلال روایة فی الظلام التی تعدّ قصة کفاحیة عاطفیة حول فترة تاریخیة من حیاة مصر أی سنة 1947- 1952م. و قد کتبها الکیلانی فی زمن اعتقاله سنة 1957م. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - أزمات المرأة فی روایة «زقاق المدق» علی أساس علم اجتماع المحتوی
        فاطمه قادری فاطمه جمشیدی
        إنّ الأدب یعکس علاقات الإنسان بالآخرین وبنفسه، کما یکشف عن تصویر الواقع الذی یحیط به؛ لذلک یشعر الإنسان بحاجة إلی فهم الأعمال الأدبیة وتحلیل مضامینها. إنّ علم اجتماع المحتوی کإحدی مناهج النقد الاجتماعی للأدب یهتمّ بدراسة محتوی الآثار الأدبیة. فقد درست هذه المقالة مضامین أکثر
        إنّ الأدب یعکس علاقات الإنسان بالآخرین وبنفسه، کما یکشف عن تصویر الواقع الذی یحیط به؛ لذلک یشعر الإنسان بحاجة إلی فهم الأعمال الأدبیة وتحلیل مضامینها. إنّ علم اجتماع المحتوی کإحدی مناهج النقد الاجتماعی للأدب یهتمّ بدراسة محتوی الآثار الأدبیة. فقد درست هذه المقالة مضامین روایة زقاق المدق خلالَ الأزمات الاجتماعیّة الموجودة فی شخصیّة حمیدة کالشخصیّة الرئیسیة عبر منهج الوصفی التحلیلی لمحتوی الروایة. فهناﻙ فی بدایة الأمر تحدید العلاقة بین الاجتماع والأدب والتعریف بمنهج علم اجتماع المحتوی ثم اُستُشهِدَ بالأزمات الاجتماعیّة فی حیاة حمیدة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - النظرة الإجتماعیة فی روایة اللّصّ والکلاب
        علی گنجیان خناری محبوبه بادرستانی
        إنّ اللّصّ والکلاب هی الروایة الثانیة لنجیبمحفوظ فی فترة الستینات، وقد أصدرها بعد أولاد حارتناF عام 1961 م، فلذا تعتبر من الروایات الرمزیة التی أنکر الکاتب من خلالها النظام الجمهوری، وأکّد علی حضور السلطة فی المجتمع المصری. وإنها تصویر حیّ من البلاد التی یسود فیها الظلم أکثر
        إنّ اللّصّ والکلاب هی الروایة الثانیة لنجیبمحفوظ فی فترة الستینات، وقد أصدرها بعد أولاد حارتناF عام 1961 م، فلذا تعتبر من الروایات الرمزیة التی أنکر الکاتب من خلالها النظام الجمهوری، وأکّد علی حضور السلطة فی المجتمع المصری. وإنها تصویر حیّ من البلاد التی یسود فیها الظلم، بدل العدالة، وفی الحقیقة العدالة فیها مغمورة، وقد أراد نجیب محفوظ أن یخاطب من خلالها الزعماء الاشتراکیین: أنتم دعوتم الشعب إلی الانتفاضات، والتمردات ثم نسیتم أنفسکم، أنتم خائنون، وهذا النظام هو نظام السلطة، ولیس نظاماً جمهوریاً. إنّ الکاتب، والأدیب الکبیر نجیب محفوظ بالإشارة إلی القضایا هذه یطعنُ فی سلوک الحکام، والزعماء بطرق غیر مباشرة، منها المجتمع المصری، والدین، والمرأة ثم یقدمها بصورة روایة، وهی اللّصّ والکلاب. یتناول هذا المقال دراسة المضامین المذکورة، بالإضافة إلی دراستها من حیث الشکل. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - المقارنة بین المضمون والبنیة فی الروایتین "الخبز الحافی" و"همسایه‌ها"
        ژیلا گلی طارمی یوسف هادی پور نهزمی سیدابراهیم آرمن
        استوحی الکثیر من الکتاب والروائیین فی تاریخ الأدب الروائی من تجاربهم فی الحیاة ووظفوها کمادة اولیة فی کتابة القصة والروایة. فمن تلک الروایات النابهة فی الأدبین العربی والفارسی هما الخبز الحافی(1972) للکاتب والروائی المغربی محمد شکری وروایة الجیران للروائی الإیرانی البار أکثر
        استوحی الکثیر من الکتاب والروائیین فی تاریخ الأدب الروائی من تجاربهم فی الحیاة ووظفوها کمادة اولیة فی کتابة القصة والروایة. فمن تلک الروایات النابهة فی الأدبین العربی والفارسی هما الخبز الحافی(1972) للکاتب والروائی المغربی محمد شکری وروایة الجیران للروائی الإیرانی البارع أحمد محمود حیث عکس الأخیران فی روایتیهما بعضا من تجاربهما الأولی من حیاتهما وصوراها خیر تصویر فی منتهی الروعة والجمال والواقعیة والموضوعیة. فاستنادا لتلک المعطیات یمکن أن نطلق علی روایتیهما روایة السیرة ذاتیة أو الأطوبیوغرافیة. فقد کانت الروایتان متشابهتان ومتقاربتان من حیث البنی والمضمون فهذا ما حدا بالباحثین تحری تلک الفوارق البسیطة بین الروایتین ضمن المعالجة الشافیة لأوجه الشبه بینهما. فالسؤال المحوری الذی یعتری هذا المقال هو الکشف عن تلک القواسم المشترکة وأوجه الشبه بین الروایتین وکذلک ماهیة التشابه عندهما. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - دراسة عناصر البناء فی روایة "یومیات نائب فی الأریاف"
        مجید صالح بک فرید قادری
        إن الروایة نوع من الأدب القصصی الذی واصل سیره حتی أصبح جنسا أدبیا یؤدی رسالة فنیة وإنسانیة. وروایة "یومیات نائب فی الأریاف" لتوفیق الحکیم تصویر لمأساة احتفظت، منذ فترة طویلة، بسیطرتها علی المجتمع المصری، عامة، و علی الریف المصری، خاصة، إلی أن تم الوعد الإلهی بالانتصار أکثر
        إن الروایة نوع من الأدب القصصی الذی واصل سیره حتی أصبح جنسا أدبیا یؤدی رسالة فنیة وإنسانیة. وروایة "یومیات نائب فی الأریاف" لتوفیق الحکیم تصویر لمأساة احتفظت، منذ فترة طویلة، بسیطرتها علی المجتمع المصری، عامة، و علی الریف المصری، خاصة، إلی أن تم الوعد الإلهی بالانتصار للمستضعفین، وشاهدنا فی العصر الراهن القضاء علی الظلم، بثورة جدیدة بعثت روح السعادة و الأمل فی هیکل ذلک المجتمع. ولذلک کرست جهودی فی هذا المقال علی دراسة موجزة لهذه الروایة منتهجا النهج التالی: استهللت المقال بمقدمة تعنی ببیان مجمل لأهم الأطوار التی شهدتها القصة الحدیثة، وعرض موجز لروایة "یومیات"؛ وبعد ذلک أتیت بشرح موجز عن سیرة "توفیق الحکیم"؛ ثم حاولت تناول الموضوع بتطبیق أهم العناصر القصصیة الفنیة علی هذه الروایة، وهی: الشخصیة، والحدث، والزمان والمکان، والسرد والحوار، واضعا النقط علی الأحرف فیما بدا لی أن المؤلف لم ینجح فی تقریره وتصویره؛ وأخیرا أتیت بخاتمة ملقیا فیها نظرة عابرة علی أهم النتائج التی وصلت إلیها. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - نشأة القصة القصیرة ومیزاتها فی مصر
        حسین شمس آبادی فرشته افضلی غلامرضا گلچین راد
        القصة القصیرة مبنیة علی القصة الواحدة التی لها تأثیر واحد وهی تفصیلة قصیرة من حیاة الإنسان. إن طول القصة القصیرة وزمن قراءتها لایأخذ من المستمع والقاریء إلا وقتاً قصیراً. وهی من الفنون المستحدثة التی ظهرت فی العصر الحدیث ولم یعرف العرب هذا النوع من القصة فی العصور الماض أکثر
        القصة القصیرة مبنیة علی القصة الواحدة التی لها تأثیر واحد وهی تفصیلة قصیرة من حیاة الإنسان. إن طول القصة القصیرة وزمن قراءتها لایأخذ من المستمع والقاریء إلا وقتاً قصیراً. وهی من الفنون المستحدثة التی ظهرت فی العصر الحدیث ولم یعرف العرب هذا النوع من القصة فی العصور الماضیة. ولیس لها جذور فی التراث القصصی وفی الحقیقة أخذها العرب من الأدب الغربی بعد احتکاکهم واتصالهم بالغرب. وإن القصة المصریة القصیرة نمت فی أعقاب أحداث الحرب العالمیة الأولی وظهرت مع ظهور وتولد الکثیر من الصراعات فی العالم وما تبعها من ثورة1919، بعد فترة من المترجمات القصصیة الفرنسیة والاقتباسات الصریحة. ومن رواد القصة العربیة الأوائل جرجی زیدان رائد القصة التاریخیة، وجبران رائد الأقصوصة، ومیخائیل نعیمة الذی تکتمل عنده عناصر الأقصوصة الفنیة، والصفة الغالبة علی الأستاذ محمود تیمور وهو کاتب القصة القصیرة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - رؤیة إلى العناصر الروائیة
        حسن شوندی آزاده کریم
        الروایة أکبر أنواع القصص من حیث طولها، تحتوی علی العدید من الشخصیات، لکل منها اختلاجاتها وانفعالاتها الخاصة. وتعتبر الروایة من أنواع الأدب النثری. کانت القصص فی بدءها ضعیفة من حیث الأسلوب. وعلی مر العصور تطورت الروایة بسبب کثرة الارتباط بخارج شبه الجزیرة العربیة. وتناول أکثر
        الروایة أکبر أنواع القصص من حیث طولها، تحتوی علی العدید من الشخصیات، لکل منها اختلاجاتها وانفعالاتها الخاصة. وتعتبر الروایة من أنواع الأدب النثری. کانت القصص فی بدءها ضعیفة من حیث الأسلوب. وعلی مر العصور تطورت الروایة بسبب کثرة الارتباط بخارج شبه الجزیرة العربیة. وتناولت الروایة مشاکل الحیاة ومواقف الإنسان منها فی ظل التطور الحضاری السریع، وعالجت موضوعات تاریخیة، واجتماعیة، وعاطفیة. تتکون الروایة من عناصر مهمة، منها: الحدث، الشخصیة، البیئة، الأسلوب، الحبکة، الحوار. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - دراسة الخطة فی روایة «الزمن الموحش» من حیدر حیدر
        حدیثه متولی لیلا قاسمی حاجی‌آبادی طاهره چالدره
        إستطاع الکتاب فی کل عصر عرض مشاکل المجتمع وظروفه فی إطار الروایة بما یعبرون عن آرائهم ومکتوباتهم. إن الروایة أداة یستخدمها الکتاب للتعبیر عن آرائهم. حیدر حیدر هو أحد من الروائیین السوریین المعاصرین. تعتبر روایة الزمن الموحش من القلق لدی کاتب القصة التی قد ظهرت علی شکل ا أکثر
        إستطاع الکتاب فی کل عصر عرض مشاکل المجتمع وظروفه فی إطار الروایة بما یعبرون عن آرائهم ومکتوباتهم. إن الروایة أداة یستخدمها الکتاب للتعبیر عن آرائهم. حیدر حیدر هو أحد من الروائیین السوریین المعاصرین. تعتبر روایة الزمن الموحش من القلق لدی کاتب القصة التی قد ظهرت علی شکل الروایة. إنه یقوم بتحلیل قیم المجتمع وتقالیده فی روایة الزمن الموحش فیتحدث عن إنقطاع العلاقات مع التقالید الماضیة والإقبال علی الثقافة الغربیة وحضارتها وتقدمها أیضا. إن المقال هذا قد حاول دراسة الخطة والعناصر الـتی تصنعها فی الروایة هذه ترکیزا إلی المنهج الإستقرائی- الإستنباطی. خطة القصة نفس برمجة تسیر أحداث القصة وفقاً لها. ففی الدراسة هذه لقد قام الکاتب بتحلیل عناصر العقدة، الصراع، الإضطراب، الأزمة والحل. تعرض النتائج أن عنصر الصراع الذی یعد من أبرز عناصر الخطة فی الروایة، من العناصر المنطقیة وکثیرة الإستخدام لروایة الزمن الموحش. لقد ظهر الصراع الداخلی والإجتماعی أعظم تنویعا من نزاعات الروایة؛ لأن هذه الروایة تعالج أشخاصا مما یهمهم هو القضایا الثقافیة والإجتماعیة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - الزمکانیة فی روایة "أعاصیر فی بلاد الشام"
        حسن شوندی زهرا محمود اصفهانی
        قبضت الأدیبة السوریة نادیا خوست علی جمر الإبداع، ولوّنته بثقافتها بقدرة وطرفة. فوفّرت لقصصها حساسیة فریدة جعلتها واحدة من المبدعات اللواتی یعتز اتّحاد الکتاب العرب بانتمائهن إلیه. فنادیا خوست تفوح بعطر بلاد الشام، فحناؤها لیس دمشقیا فقط.لعب المکان فی الروایة الفلسطینیة أکثر
        قبضت الأدیبة السوریة نادیا خوست علی جمر الإبداع، ولوّنته بثقافتها بقدرة وطرفة. فوفّرت لقصصها حساسیة فریدة جعلتها واحدة من المبدعات اللواتی یعتز اتّحاد الکتاب العرب بانتمائهن إلیه. فنادیا خوست تفوح بعطر بلاد الشام، فحناؤها لیس دمشقیا فقط.لعب المکان فی الروایة الفلسطینیة دورا وظیفیا واضحا، وارتبطت بمراحل الصراع العربی الصهیونی. فنلاحظ وجود نمطین للمکان فی الروایة السوریة هما: المکان المغلق والمکان المفتوح، ولکل منهما خصائص ومیزات تعکس الطبیعة الفکریة والنفسیة للشخصیة التی تعیش فیها. لقد وعی الروائیون الفلسطینیون الأهمیة الکبیرة للزمن. فهی تعود إلى الوراء لتسترجع أحداثا تکون قد حصلت فی الماضی. أو علی العکس من ذلک تقفز إلى الأمام لتستشرف ما هو آت، أو متوقّع من الأحداث.وفیما یلی یدرس البحث واقع الروایة، وأهم القضایا والمفاهیم والأفکار التی تناولوها بهذا الصدد، ومن ثم یخلص إلى دراسة الروایة فنیا، فیقف علی علاقتها بالمکونات الروائیة: المکان والزمان. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - اللص والکلاب؛ دراسة فی تحلیل الحبکة
        صابره سیاوشی فایقه سادات میرمحمد حسینی فشمی
        إنّ اللص والکلاب هی الرّوایة الثّانیة لنجیب محفوظ الحائز علی جائزة نوبل. هذه الرّوایة من الرّوایات الرّمزیة الّتی ینکر فیها نجیب محفوظ السّلطة الحاکمة علی المجتمع المصری ویطعن بها. فی هذه الرّوایة رؤوف علوان هتو رمز عن الزّعماء الإشتراکیین وسعید مهران رمز عن الشّعب الذی أکثر
        إنّ اللص والکلاب هی الرّوایة الثّانیة لنجیب محفوظ الحائز علی جائزة نوبل. هذه الرّوایة من الرّوایات الرّمزیة الّتی ینکر فیها نجیب محفوظ السّلطة الحاکمة علی المجتمع المصری ویطعن بها. فی هذه الرّوایة رؤوف علوان هتو رمز عن الزّعماء الإشتراکیین وسعید مهران رمز عن الشّعب الذی صار ضحیة لهولاء الزّعماء وهو فی الحقیقة ضحیة مؤامرة الغدر والخیانة.لقد صوّر الکاتب بهذه الرّوایة الجوّ الحاکم علی مصر فی ذاک العصر بأحسن شکل. الحبکة فی الحقیقة هی سرد حوادث القصّة أو الروایة مع ترکیز الإهتمام علی الأسباب أو تسلسل الحوادث الذی یؤدّی إلی نتیجة خاصة فی القصّة. تبنی هذه الدّراسة علی المنهج الوصفی- التحلیلی ومن أهم نتائجها هی الف) اللص والکلاب تتألف من حبکة أصلیة وحبکات عدیدة والعلاقة بینهما علاقة منطقیّة کما أنّنا لا نری إنفکاکاً بینهما. ب) سرد الحوادث فی هذه الرّوایة مغلقة لأنّ نهایة الرّوایة لیست بمفتوحة والقارئ یطلع علی عاقبة بطل الرّوایة "سعید مهران" باستنتاجه للحوادث ج) للحبکة عناصر وهی: العمل والطبع وفکرة بطل الرّوایة؛ روایة اللص والکلاب تشمل علی بعض الفروع من هذه الحبکات وهی بالتوالی: الحبکة المغتمة، حبکة الإنحطاط والحبکة الإنفعالیة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - لمحة عن ظهور الروایة العربیة و تطورها
        محمدهادی مرادی آزاد مونسی قادر قادری رحیم خاکپور
        ظهرت الروایات العربیة الأولی فی سنة 1867 للمیلاد، و کانت منذ نشأتها تحت تأثیر عاملین: الحنین إلی الماضی، و الافتنان بالغرب و الخضوع لهیمنته. فی بدایة القرن العشرین اتّسم عدد من الروایات التی کتبت بمراعاة الذوق الشعبی و الثقافی للعرب، فظهرت مثلاً روایات جورجی زیدان التار أکثر
        ظهرت الروایات العربیة الأولی فی سنة 1867 للمیلاد، و کانت منذ نشأتها تحت تأثیر عاملین: الحنین إلی الماضی، و الافتنان بالغرب و الخضوع لهیمنته. فی بدایة القرن العشرین اتّسم عدد من الروایات التی کتبت بمراعاة الذوق الشعبی و الثقافی للعرب، فظهرت مثلاً روایات جورجی زیدان التاریخیة المشهورة، و خطت الروایة العربیة خطوة جدیدة علی ید أمثال جبران خلیل جبران و أمین الریحانی ثم میخائیل نعیمة؛ و فی عام 1914 صدرت روایة زینب لهیکل و هی التی یعتبرها نقاد الأدب الروائی منعطفاً هاماً فی مسار الروایة العربیة، و فی نفس هذه المرحلة أصبحت المقاییس الغربیة هی السائدة فی کتابة الروایات. ثم إن الروایة العربیة لم تدخل فی الحیز الأهم و المرحلة الکبری من مراحل تطورها إلا فی الستینیات من القرن الماضی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - موقف الأدب الفلسطینی عند جبرا ابراهیم جبرا
        حسین شمس‌آبادی فرشته افضلی اصغر مولوی نافچی پرویز لکزائیان فکور
        جبرا ابراهیم جبرا أدیب فلسطینی یعتبر من أکثر الأدباء العرب إنتاجاً و تنوعاً؛ و قدم للقاریء العربی أبرز الکتّاب الغربیین، و عرف بالمدارس و المذاهب الأدبیة الحدیثة، و أنه امتداد نوعی للمثقف العربی الحدیث فی شکله الکلاسیکی. ذلک أنه وطّد ما جاء به سابقوه و أضاف الیه جدیداً أکثر
        جبرا ابراهیم جبرا أدیب فلسطینی یعتبر من أکثر الأدباء العرب إنتاجاً و تنوعاً؛ و قدم للقاریء العربی أبرز الکتّاب الغربیین، و عرف بالمدارس و المذاهب الأدبیة الحدیثة، و أنه امتداد نوعی للمثقف العربی الحدیث فی شکله الکلاسیکی. ذلک أنه وطّد ما جاء به سابقوه و أضاف الیه جدیداً و أیضا یعطی ملخصاً من تنوع فنونه و آرائه و أفکاره فی قصصه. کان جبرا الکاتب و المترجم و الشاعر شخصیة‌ فذة، کأنه واحد من شخصیات النهضة الأوروبیة العظیمة‌ کدافنشی، التی لها إحاطة بالعلم و الأدب و الفن و التیارات الفکریة‌ الأخری. جبرا کان متعدد الجوانب الذی مارس الکثیر من الأنواع الأدبیة: القصة، الروایة، النقد، الشعر، المسرحیة و الرسم؛ و هو من أبرز کتاب المعاصرین الذین قلیلاً ما درس أسلوبهم القصصی. أصدر جبرا سبع روایات و مجموعة قصصیة واحدة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - بررسی موقعیت های روایت شنو در حکایت های شرح تعرف (با تکیه بر الگوی ژپ لینت ولت)
        مریم محمدی محمد شفیع صفاری رضا سمیع زاده
        ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی روایت ها براساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادین آنها را به وجود آورده است، می پردازد. طرح در هر داستان یکی از اساسی ترین عناصر روایت و مهم ترین جزئی است که در تحلیل های ساختارگرایان مورد واکاوی قرار می گیرد. ژپ لین أکثر
        ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی روایت ها براساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادین آنها را به وجود آورده است، می پردازد. طرح در هر داستان یکی از اساسی ترین عناصر روایت و مهم ترین جزئی است که در تحلیل های ساختارگرایان مورد واکاوی قرار می گیرد. ژپ لینت ولت(2018) بر این عقیده است که در هر داستان یک گفتمان روایی بر محور وجوه روایت وجود دارد. در شرح تعرف مستملی بخاری با تکیه بر جایگاه روایت شنو سه گونه روایت با پیام های مختلف در جهان داستان شرح تعرف شکل گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش برآنیم تا با تکیه بر الگوی لینت ولت و با تمرکز بر جایگاه روایت شنو به تحلیل ساختار و معنا در جهان داستان حکایت های این کتاب بپردازیم. نتایج پژوهش حاضر که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده، نشان می دهد که با تکیه بر نظریۀ لینت ولت در جهان داستان این کتاب سه گونه روایت مختلف وجود دارد به طوری که هر یک از آن ها دارای یک گفتمان روایی خاص است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - بررسی روایت در رمان اسفار کاتبان بر اساس نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت
        مینا کرمی منیژه فلاحی علی اسکندری
        ژرار ژنت، روایت شناس مطرح ساختارگرا، طرح جامعی برای متون روایی پیشنهاد داده است. او سه وجه از سخن روایی؛ یعنی زمان دستوری (نظم، تداوم، بسامد)؛ وجه (فاصله و کانونی شدن) و لحن یا صدا (راوی در سه سطح: فراداستانی، سطح داستانی و زیر داستانی) را در بررسی روایت خود مطرح کرده ا أکثر
        ژرار ژنت، روایت شناس مطرح ساختارگرا، طرح جامعی برای متون روایی پیشنهاد داده است. او سه وجه از سخن روایی؛ یعنی زمان دستوری (نظم، تداوم، بسامد)؛ وجه (فاصله و کانونی شدن) و لحن یا صدا (راوی در سه سطح: فراداستانی، سطح داستانی و زیر داستانی) را در بررسی روایت خود مطرح کرده است. این پژوهش، رمان اسفار کاتبان، اثر ابوتراب خسروی را بر اساس نظریه روایت شناسی ژنت با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد این پژوهش نشان می‌دهد که نویسنده با استفاده از شیوه بازگشت به گذشته، به زمان پریشی دست یافته است. وی با حذف و خلاصه گویی سرعت روایت داستان را تند و با بیان درنگ توصیفی، سرعت روایت را کند نموده است. همچنین در لحظه‌های حساس با بسامد مکرر و تکرار یک روایت، به مهم بودن حادثه پرداخته است و رمان با تعدد راوی و روایت، زمان پریشی، مرگ مؤلف و روایت بودن تاریخ، به فراداستان دست یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - کاربست داستانی امیرارسلان در نظریۀ روایتی تزوتان تودوروف (با تاکید بر وجوه روایتی داستان)
        نعیمه سادات صفایی نیا امیر اسماعیل آذر
        امیر ارسلان نامدار، از داستان‌های شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی است که به رشتۀ تحریر درآمده. آن را حد فاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره مورد توجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان بوده‌ا‌ند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت أکثر
        امیر ارسلان نامدار، از داستان‌های شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی است که به رشتۀ تحریر درآمده. آن را حد فاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره مورد توجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان بوده‌ا‌ند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای، به‌ویژه قصه‌ها، موفقیت چشم‌گیری یافته‌است. در این مقاله، به تحلیل و بررسی وجوه روایتی در داستان امیر ارسلان نامدار می‌پردازیم. حالت غالب گزاره ها در داستان، وجه اخباری است و زمان وقوع افعال گذشته می‌باشد. در میان وجوه غیر اخباری؛ وجوه فرضی، بسامد بیشتری دارند. وجوه شرطی و پیش بین، هردو به یک نسبت، در داستان حضور دارند. پیش بینی‌هایی که به وسیله رمل و اسطرلاب صورت گرفته، غالبا درست و پیش بینی افراد، با احتمال خطای بیشتری مواجه است. در میان وجوه خواستی؛ وجه تمنایی، بسامد بیشتری نسبت به وجه الزامی ‌دارد و این نشان دهندةآن است که خواست و آرزوهای افراد بیش از قوانین حاکم بر جامعه،داستان و اتفاقات را پیش می‌برند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - ساختار روایی ژنه‌ای محل مناقشه: بررسی پس‌نمایی‌های کاذب در «سرگذشت تام جونز، کودک سر راهی»
        میعاد محمودی زاده جواد یعقوبی درابی نعیمه طباطبایی لطفی
        ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایت‌شناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنه‌ای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم می‌سازد. این دقت در بررسی آثار به‌قدری است که گویی نو أکثر
        ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایت‌شناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنه‌ای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم می‌سازد. این دقت در بررسی آثار به‌قدری است که گویی نویسندگان این آثار ادبی در زمان نگارش آثار خویش ساختاری همانند ساختار روایی ژنت در دست داشته‌اند و آثار خود را مطابق قاعده‌های موجود در این الگوی روایی تنظیم نموده‌اند – که این خود مهر تایید بر جامع بودن تئوری ژنت است. در این مقاله، روایت‌شناسی ژرار ژنت از زاویه دید نسبتأ متفاوتی و در یکی از آثار برجسته دوران عطوفت در ادبیات بریتانیا به نام سرگذشت تام جونز، کودک سر راهی مورد بحث قرار گرفته است. چیرگی قواعد روایت‌شناختی ژنه‌ای در این اثر امری است غیر قابل انکار که در این مقاله از طریق خوانشی صورتگرایانه به آن پرداخته شده است. همچنین، در پژوهش حاضر، استفاده از پس‌نمایی ژنه‌ای برای اولین بار در این برهۀ تاریخی به عنوان نوعی از زمان‌پریشی و تبدیل آن به پس‌نمایی کاذب توسط هنری فیلدینگ مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر آن، این مهم که تأثیر زمان‌پریشی در چنین اثری نمی‌تواند انکار گردد نیز به اثبات رسیده است. اثر فیلدینگ نه‌تنها از تکنیک زمان‌پریشی استفاده می‌کند، بلکه شاخۀ جدیدی از آن را نیز معرفی می‌نماید که همان زمان‌پریشی از نوع پس‌نمایی کاذب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - روایت شناسی «سمفونی مردگان» عباس معروفی براساس نظریۀ سیمپسون
        سمانه پاسبان وطن فاطمه حیدری
        این پژوهش به شیوۀ تحلیلی- توصیفی می کوشد تا دیدگاه روایتگری را در رمان عباس معروفی با عنوان سمفونی مردگان بررسی کند. این مطالعه براساس الگوی پیشنهادی سیمپسون 1993م. صورت می گیرد که در آن روایت و دیدگاه روایی به شکلی نظام یافته و روشمند بررسی می شوند. ابتدا تلاش بر آن اس أکثر
        این پژوهش به شیوۀ تحلیلی- توصیفی می کوشد تا دیدگاه روایتگری را در رمان عباس معروفی با عنوان سمفونی مردگان بررسی کند. این مطالعه براساس الگوی پیشنهادی سیمپسون 1993م. صورت می گیرد که در آن روایت و دیدگاه روایی به شکلی نظام یافته و روشمند بررسی می شوند. ابتدا تلاش بر آن است که دریابیم راوی در این داستان براساس الگوی سیمپسون، از چه نوعی است و سپس بررسی کنیم که آیا وجهیّت داستان مثبت، منفی و یا خنثی است. فرض ما براین است که راوی سوم‌شخص و وجهیّت داستان در متن براساس تقسیم‌بندی‌های سیمپسون، مثبت است. در این تحقیق داده ها بر اساس گفته ها و ابزارهای تحلیلی بیان شده در نظریه مذکور، مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعۀ این پژوهش درمی یابیم که راوی میان اول‌شخص و سوم‌شخص در تغییر است که هرکدام در پیشبرد روایت تأثیرداشته است. وجهیت غالب در متن داستان براساس تقسیم‌بندی‌های سیمپسون، مثبت است که‌نشان از تعهّد و اعتمادبه‌نفس راوی دربارة ماجراهای داستان و دیدگاه قاطع او در مورد جهل و تعصب درتقابل با روشنفکری وآگاهی است. نظام وجهی به‌کاررفته در رمان امری و التزامی است که بااستفاده از فعل‌های وجهی-واژگانی، کلمات احساسی مانند صفات و قیود ارزیابی‌کننده، افعال گزارشی که بیانگر افکار و کنش‌هاست و جملات تعمیم‌دهنده، آن را نشان داده است. البته در برخی قسمت‌های داستان وجهیت منفی است که حاکی از تردید و دودلی شخصیت‌های داستان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - ساختار و شگردهای روایی رمان «پاییز فصل آخر سال است»
        تیمور مالمیر زینت ناطق‌پور
        رمان پاییز فصل آخر سال است نوشتۀ نسیم مرعشی، روایت‌هایی است از زندگی سه دختر. ساختار روایت رمان را تحلیل کرده‌ایم. رمان شامل دو بخش با عنوان‌های تابستان و پاییز است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از سه شخصیت اصلی روایت می‌شود. طرح اص أکثر
        رمان پاییز فصل آخر سال است نوشتۀ نسیم مرعشی، روایت‌هایی است از زندگی سه دختر. ساختار روایت رمان را تحلیل کرده‌ایم. رمان شامل دو بخش با عنوان‌های تابستان و پاییز است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از سه شخصیت اصلی روایت می‌شود. طرح اصلی رمان، مبتنی بر روایت تناوبی هر یک از این سه شخصیت‌ است که با دیگری نیز پیوند دارد. روایت غالب هر کدام اما مبتنی بر وضعیت خاص خود آنان است. هر سه زن دو گونه روایت دارند. نحوۀ روایت آنان نیز یکسان است؛ از شیوۀ تناوبی استفاده می‌کنند. درونمایه و اندیشۀ اصلی رمان، بیان نسبیّت است. شیوۀ روایت، دوگانگی و تضادهای رمان، نام‌گذاری کتاب و شخصیت‌ها و شیوۀ بخش‌بندی رمان را براساس نسبیت تحلیل کرده‌ایم. براساس دانش ساختاری به تناسب شیوه و شگردهای مختلف نویسنده متناسب با اندیشه و درون مایۀ رمان پرداخته‌ایم. وجود و حضور مرد برای هر سه زن اهمیت دارد اما نوع و میزان این اهمیت در هر مورد متفاوت است. روایت چندمحور رمان می‌خواهد درد مشترک نسل جوان بخصوص جوانان دهۀ شصت را در مناطق و موقعیت‌های مختلف بازنمایی کند. داده‌های پژوهش به شیوۀ کتابخانه‌ای گرد آمده و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - خوانش رمزگان های دفتر «دستور زبان عشق» از قیصر امین پور بر اساس نظریۀ رمزگان های پنج گانۀ بارت
        ندیم اصغری قاجاری حسنعلی عباسپور اسفدن محمدعلی خالدیان
        نشانه شناسی تأثیر برجسته ای در تحلیل ابعاد پرداخته نشدۀ متون ادبی دارد. در نظام نشانه ها، رمزگان ها اهمیت ویژه ای دارند. در این زمینه، آراء رولان بارت از اعتبار بیشتری برخوردار است. او رمزگان ها را به پنج نوع کنشی (Action Narrative)، هرمنوتیکی (Hermeneutic)، نماد أکثر
        نشانه شناسی تأثیر برجسته ای در تحلیل ابعاد پرداخته نشدۀ متون ادبی دارد. در نظام نشانه ها، رمزگان ها اهمیت ویژه ای دارند. در این زمینه، آراء رولان بارت از اعتبار بیشتری برخوردار است. او رمزگان ها را به پنج نوع کنشی (Action Narrative)، هرمنوتیکی (Hermeneutic)، نمادین (Symbolic)، معنابُنی (Semantic) و فرهنگی (Referential) تقسیم می کند. به این واسطه، امکان ارائۀ تحلیلی متقن از لایه های زیرین و ثانویۀ متن فراهم می شود. در مقالۀ پیش رو، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و نیز، با کاربست نظریۀ رمزگان بارت، غزل های قیصر امین پور در مجموعۀ دستور زبان عشق بررسی و تحلیل شده است تا نشان داده شود که روایت چه اندازه در بازتولید معانی مختلف تأثیر مستقیم دارد. نتایح تحقیق نشان می دهد که بازتاب رمزگان فرهنگی در این غزل ها حاکی از نمود گستردۀ گفتمان ایدئولوژیک، دینی، عارفانه، ادبی و عاشقانه برای پیشبرد روایت ها است. رمزگان هرمنوتیکی برای سهیم کردن مخاطب در کشف ابعاد مبهم روایت به کار گرفته شده است. قیصر با موضوعیت بخشی در ابتدای غزل ها، ضمن ایجاد تعلیقی در ارائۀ پاسخ ها، در نهایت به افشاگری می پردازد و بر گسترۀ شناخت گروه هدف می افزاید. تقابل های دوگانی در رمزگان نمادین، زمینه ای مطلوب برای عینیت بخشی به درونی های راوی بوده و ذهنیات او را محسوس جلوه داده است. بخشی از کیفیت رمزگان معنابنی در غزل های قیصر نشان می دهد که او با استفاده از واژه ها و عبارات دینی و عاطفی، نظام دلالتی مورد نظر خود را شرح داده است. همچنین، رمزگان کنشی در باورپذیری و تبیین انتزاعیات و احوالات نامحسوس راوی تأثیر مطلوبی داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - تحلیل روایت شناسی ترکیبی در داستان «پرندۀ من» فریبا وفی از دیدگاه بوطیقای ساختارگرا
        بهزاد پورقریب مسعود احمدی
        درک روایت ها به واسطۀ علمی‌نظری به نام روایت شناسی بررسی و تحلیل می‌شود و آنچه از ریشه ساختارگرای روایت شناسی در دامنۀ نظرات صاحبنظران این حوزه شکل گرفته است، به تعبیری روایت شناسی ترکیبی نامیده می‌شود. این جستار بر آن است تا با توجه به بوطیقای ساختارگرا و مباحث روایت أکثر
        درک روایت ها به واسطۀ علمی‌نظری به نام روایت شناسی بررسی و تحلیل می‌شود و آنچه از ریشه ساختارگرای روایت شناسی در دامنۀ نظرات صاحبنظران این حوزه شکل گرفته است، به تعبیری روایت شناسی ترکیبی نامیده می‌شود. این جستار بر آن است تا با توجه به بوطیقای ساختارگرا و مباحث روایت شناسی عمده نظریات روایت شناسان که در این زمینه شکل گرفته است، داستان پرندۀ من فریبا وفی را تحلیل و بررسی نماید. وفی از نویسندگان زنی است که در بستر روایت زنانه در داستان پرندۀ من براساس مؤلفه‌هایی که در این پژوهش با نام شخصیت پردازی، کانونی شدگی و زمان روایی به آن پرداخته می‌شود، توانسته است مخاطب را با این داستان همبوم کند و داستانی روایت پذیر خلق کند تا از طریق بررسی این مؤلفه‌ها تکامل اشخاص داستان در سیر تکوینی آن مشاهده شود و بحث سفر و مهاجرت در وجوه بیرونی و درونی اذهان شخصیت زن و مرد داستان به ساماندهی روانی آنان در بحث زنجیره روایی روایت بینجامد و در بحث کانونی شدگی، پرندۀ روح زن و مرد داستان که در اسارت ترس و وابستگی محصور شده بود به رهایی این اشخاص در بحث مؤلفه های روانشناختی در کانونی شدگی برسد. این مقاله در این گفتار به روش توصیفی تحلیلی – تطبیقی انجام گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - زبان، ابزار بازنمود مؤلفه‌های پست‌مدرنیسم در اسفار کاتبان
        آذردخت خطیبی رحیم طاهر رضا فهیمی
        اسفار کاتبان رمانی متفاوت است. خلاصه کردن آن، اگر ممکن باشد، به تأمل بسیار و دقتی درخور، نیازمند است. ویژگی‌های متفاوت این رمان، با عناصر سازنده داستان‌های پست‌مدرن، همخوانی چشمگیری دارد. زیرا از روایت‌های متعددی که به نوعی با هم ارتباط دارند، تشکیل می‌‌شود. ولی آغاز و أکثر
        اسفار کاتبان رمانی متفاوت است. خلاصه کردن آن، اگر ممکن باشد، به تأمل بسیار و دقتی درخور، نیازمند است. ویژگی‌های متفاوت این رمان، با عناصر سازنده داستان‌های پست‌مدرن، همخوانی چشمگیری دارد. زیرا از روایت‌های متعددی که به نوعی با هم ارتباط دارند، تشکیل می‌‌شود. ولی آغاز و انجام آن‌ها در ابهام است. این رمان با روایتی آغاز می‌‌گردد که در پایان‌بندی از آن خبری نیست. تناقض و ناسازگاری اجزا هم در آن کم نیست. بنابراین مخاطب آن باید قصه‌خوان، قصه‌دان و دارای جهان بینی پست‌مدرن باشد تا بتواند اجزای پراکنده آن را با هم جفت و جور کند. امّا تمام این ویژگی‌ها تنها از طریق زبان به مخاطب انتقال می‌‌یابد. زبانی که خود با دشواری‌هایی همراه است. شفاف نیست و مرزهای در زمانی و هم زمانی در آن مخدوش است. زبانی که می‌‌خواهد هم بیانگر واقعیت و هم ابزار بیان رویدادهای رؤیاگونه، خواب، کابوس، اسطوره، نماد، توهم و تخیل باشد. به هر روی اطلاعات مربوط به این مقاله به شیوه کتابخانه‌ای فراهم آمده و سپس با بهره‌گیری از روش تحلیلی، توصیف شده است. حاصل کار این است که در مجموع، نویسنده می‌‌خواهد با اشارت‌های بینامتنی بسیارش به مسایل اساطیری، تاریخی، فردی و اجتماعی و روان شناختی، خواننده را به خود آورد تا دریابد که در نهایت، در صحنه زندگی تنهاست و از تاریخ سرزمین او تنها صدای استبداد و ستم به گوش می‌‌رسد و همواره کاتبان این اسفار، تاریخ را مطابق خواست قدرت و در غیاب مردم ستمدیده نوشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - کاربست تطبیقی زمان روایت در لایۀ گفتمان در دو اثر روایی پله‌آس و ملیزاند و زال و رودابه بر اساس نظریۀ ژرارژنت
        هانیه امینی معصومه خدادادی مهاباد اشرف چگینی
        درک رویدادها و درونمایۀ هر داستان با زمان روایتگری آن ارتباط تنگاتنگی دارد. ژنت به عنوان تأثیرگذارترین نظریه‌پرداز در خصوص زمان متن در نقد روایت‌شناختی، کشف جزئیات زمان روایی را میسّر می‌سازد. هدف این جستار، بررسی تطبیقی زمان روایی با تأکید بر نظریۀ جامع ژنت و سازوکارها أکثر
        درک رویدادها و درونمایۀ هر داستان با زمان روایتگری آن ارتباط تنگاتنگی دارد. ژنت به عنوان تأثیرگذارترین نظریه‌پرداز در خصوص زمان متن در نقد روایت‌شناختی، کشف جزئیات زمان روایی را میسّر می‌سازد. هدف این جستار، بررسی تطبیقی زمان روایی با تأکید بر نظریۀ جامع ژنت و سازوکارهای ساختاریابی او در دو روایت پله‌آس و ملیزاند و زال و رودابه از سه منظر: ترتیب زمانی، دیرش و بسامد است تا قواعد عام زمان روایت و قانون‌مندی‌های آن واکاوی گردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراقِ کاربستِ شگرد رواییِ زمان روایت، به واکاوی تطبیقی و تحلیل دو داستان می‌پردازد. ساختار روایی این دو اثر، از منظر ژنت، سامان‌بندی زمانیِ متفاوتی دارند. اثر روایی پله‌آس و ملیزاند برخوردار از زمانمندی خطی منظمی است که به جنبۀ دراماتیک اثر، قدرت می‌بخشد اما در زال و رودابه شاهد برهم خوردن توالی زمانی رویدادها و گذشته‌گویی‌ها و آینده‌گویی‌های متعددی هستیم. بنابراین پله‌آس و ملیزاند برخلاف زال و رودابه، فاقد زمان پریشی است و شگرد دیرش در زمان روایت در دو داستان، مبتنی بر صحنه‌پردازی است و فرم نمایشی، این دو اثر را، تبدیل به متونی پُر گفت‌وگو کرده است. علاوه بر این،‌ بسامد نقل منفرد در دو روایت، وجه غالب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - تحلیل ساختار روایی شعر «مسافر» سهراب سپهری بر اساس الگوی ریخت شناسی
        رضا قنبری عبدالملکی
        نظریۀ ریخت شناسی از جمله نظریه هایی است که در زمینۀ تحلیلِ ساختاری آثار ادبی بسیار کارآمد است. اهمیت این نظریه سبب شد تا با رویکرد به آن، شعر مسافر از سهراب سپهری مورد مطالعۀ شکل شناسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول، به بیان مباحث نظری أکثر
        نظریۀ ریخت شناسی از جمله نظریه هایی است که در زمینۀ تحلیلِ ساختاری آثار ادبی بسیار کارآمد است. اهمیت این نظریه سبب شد تا با رویکرد به آن، شعر مسافر از سهراب سپهری مورد مطالعۀ شکل شناسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول، به بیان مباحث نظری و اصول تئوری ریخت شناسی و الگوی ولادیمیر پراپ در تحلیلِ آثار ادبی می پردازد. همچنین اصطلاحاتِ مربوط به این نظریه از قبیل خویشکاری، نمودگار و حرکت در این بخش شرح داده می شود. در بخشِ دوم، عناصر ریخت شناسیِ شعر و ارکانِ موجود در آن در قالب جدول هایی ارائه می گردد. علاوه بر آن، نگارنده تحتِ عنوانِ تحلیل ریخت شناسی مسافر، با توجه به الگوی ساختاری پراپ و بافتِ تاریخی آن به ارائۀ تحلیل کلّی از این شعر می پردازد. نتیجۀ این تحلیل نشان می دهد عناصر ریخت شناسی و ساختارِ این شعر، علاوه بر برخی شباهت ها با الگوی روایی پراپ، از ساختاری مستقل برخوردار است که آن را باید در چارچوب تفاوت های جامعۀ ایران و روسیه تحلیل کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - پارادوکس زن ستیزی-زن ستایی ( بررسی همسنج«زن» در «هزار و یک شب» و «قصه های کنتر بری»)
        نزهت نوحی
        جایگاه و نقش زن در اجتماع و نگرش‌های مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشته‌است. به‌ویژه امروزه با اوجگیری موج گرایش‌های اجتماعی زن‌مدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزة ادبیات، سخن در باب تلقی‌ه أکثر
        جایگاه و نقش زن در اجتماع و نگرش‌های مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشته‌است. به‌ویژه امروزه با اوجگیری موج گرایش‌های اجتماعی زن‌مدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزة ادبیات، سخن در باب تلقی‌های یکسویه نویسندگان آثار ادبی و فراتر از آن دیدگاه‌های زن‌ستیزانه، بیش از پیش محل بحث و پژوهش است. مقاله حاضر با رویکردی به این مهم، در میان آثار کلاسیک ادبیات جهان، هزار و یک‌ شب از مشرق زمین و قصه‌های کنتربری اثر جفری چاسر داستانسرا و شاعر شهیر انگلیسی از غرب را به دلیل تناسب زمانی،‌ سبک ادبی و مشابهت بستر اجتماعی روزگار خلق دو اثر، برگزیده و مؤلفهء زن را در آن‌ها مورد بررسی تطبیقی و همسنجی قرار داده است و در پایان به دریافت دیدگاه‌هایی کمابیش مشترک با دامنه‌ای پارادوکسیکال از مفاهیم زن‌ستیزانه- زن‌ستایانه در دو اثر مذکور، منجر شده‌است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - روایت‎شناسی‎ «داستان اکوان دیو»
        نسرین بیرانوند حسین آریان ناصر کاظم خانلو
        یکی از مباحث مهمی ‎که در قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت روایت‎شناسی است که در معنای عام گذر از وضعیتی اولیه به سوی وضعیتی ثانویه است و کنش کنشگران بر این مبنا صورت می‎پذیرد.گریماس روایت‎شناسی ساختارگراست. او تلاش‎ها‎ی فراوانی جهت ارائه الگوهای معی أکثر
        یکی از مباحث مهمی ‎که در قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت روایت‎شناسی است که در معنای عام گذر از وضعیتی اولیه به سوی وضعیتی ثانویه است و کنش کنشگران بر این مبنا صورت می‎پذیرد.گریماس روایت‎شناسی ساختارگراست. او تلاش‎ها‎ی فراوانی جهت ارائه الگوهای معین در زمینۀ روایت‎شناسی انجام داده است.روایت‎شناسی گریماس بر اساس ریخت شناسی حکایت‎ها‎ی پراپ استوار است. در این مقاله داستان اکوان دیو در شاهنامه بر اساس نظریۀ جدید روایت‎شناسی‎ ساختار گرا و معنی شناسانۀ گریماس بررسی شده است و نگارندگان به بررسی پیرنگ و الگوی کنشی گریماس و نیز تحلیل این داستان بر اساس مربع معنا شناسی او پرداخته‎اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - کاربرد الگوی کنشگر گِرِماس درتحلیل روایت شناسیِ جایِ خالیِ سُلوچ (مطالعة موردی: «مِرگان در جُست و جوی سُلوچ»)
        احمد حسین‌پورِ سرکاریزی مهیار علوی مقدم محمود فیروزی‌مقدّم
        گِرِماس یکی از نظریه پردازان نشانه- معناشناسی روایی است که الگویی جامع و جهان شمول برای تجزیه و تحلیل متون روایی به دست می دهد و با هدفِ دست یافتن به ژرف‌ساخت روایت و مطالعۀ ساختاری متون روایی، به تحلیل سیرِ منطقی حوادث و معانیِ درونیِ متن و درکِ پیرنگِ روایت می پ أکثر
        گِرِماس یکی از نظریه پردازان نشانه- معناشناسی روایی است که الگویی جامع و جهان شمول برای تجزیه و تحلیل متون روایی به دست می دهد و با هدفِ دست یافتن به ژرف‌ساخت روایت و مطالعۀ ساختاری متون روایی، به تحلیل سیرِ منطقی حوادث و معانیِ درونیِ متن و درکِ پیرنگِ روایت می پردازد. در تحلیل متن های روایی، الگوی کنشگر گِرِماس، نسبت به دیگر الگو های روایی، قابلیّت انطباق بهتری برای تحلیل روایی گری متن های روایی دارد و در پی دست یافتن به کنش گفتمان است. این مقاله، با کاربرد الگوی کنشگر گِرِماس، به تحلیلِ ساختاری حکایتِمِرگان در جُست و جوی سُلوچ دررمان جای خالیِ سُلوچ می پردازد و عناصری را که در شکل گیری رخدادها و آن چه هسته و پیرنگ این داستان را در گسترۀ روایت شناسی تشکیل می دهد بررسی می کند.در این مقاله، با روشی تحلیلی- توصیفی و روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات، این پرسش اساسی مطرح است که رمان جای خالیِ سُلوچ ، تا چه میزان با نظریة نشانه- معناشناسی رواییِ گِرِماس قابل تحلیل است و براساس الگوی کنشگر گِرِماس، عوامل گفتمان درتولید معنا در آن کدامند؟ ازنتایج این پژوهش این است که راویِ داستانِ مِرگان در جُست و جوی سُلوچ، با ساختاری روایی و شخصیّت محور، صحنه ها و رخدادهای آن را با پویایی تمام بازنمایی و به نمایش گذاشته تا عواطف و احساسات خواننده را برانگیزد و موجب پویایی شخصیّت ها و عناصر درون متنی آن می شود. دراین داستان، لحنِ گفت و گو میان عناصر داستانی دارای اوج و فرود است و جنجال و کشمکش بر سراسر رخدادها سایه می افکند و تمام شخصیّت های داستان را در مقابل یکدیگر به کنش وا می دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - بررسی ساختار زمان در خسرو و شیرین نظامی گنجوی بر اساس الگوی زمان و روایت ژنت
        فاطمه قربانی محمد غلامرضایی
        الگوی روایی ژنت یکی از مؤثرترین نظریه‌ها در روایت‌شناسی است. در بخشی از این نظریه ژرارد ژنت زمان داستان را در سه مبحث عمدۀ نظم، تداوم و بسامد بررسی می‌کند. او نشان می‌دهد که هریک از مؤلفه‌هایی که در این سه مبحث تعریف می‌شود یکی از سه حالت شتاب: مثبت، منفی و یا ثابت را ب أکثر
        الگوی روایی ژنت یکی از مؤثرترین نظریه‌ها در روایت‌شناسی است. در بخشی از این نظریه ژرارد ژنت زمان داستان را در سه مبحث عمدۀ نظم، تداوم و بسامد بررسی می‌کند. او نشان می‌دهد که هریک از مؤلفه‌هایی که در این سه مبحث تعریف می‌شود یکی از سه حالت شتاب: مثبت، منفی و یا ثابت را به روایت داستان می‌دهد. خسرو و شیرین نظامی گنجوی یکی از شاهکارهای بی‌نظیر در قلمرو ادبیات داستانی است. این اثر ماندگار ادب فارسی به دلیل داشتن ظرفیت‌های دقیق روایی، توانایی محک خوردن با معیارهای نوین ادبیات داستانی و دانش روایت‌شناسی را دارد. بنابراین، این پژوهش در تلاش است که با تحلیل جایگاه و کارکرد عنصر زمان و بررسی زمان‌مندی روایت‌های خسرو و شیرین، رویکردی نوین در مطالعۀ داستان‌های خمسه را معرفی و الگوهای روایی داستان‌ها را شناسایی نماید. علاوه بر شناخت دستور زبان روایی نظامی در این داستان، ایجاد پیوند بین ادبیات کهن پارسی با رویکردهای مدرن مد نظر پژوهشگر بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - تحلیل ریخت‌شناسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس الگوهای ریخت‌شناسی پراپ
        فرشته ناصری
        با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت‌شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن‌مایه‌های داستانی براساس عملکرد نقش مایه‌ها و خویشکاری‌های هر یک از آن‌ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت‌ها و ساختار داستان در رأس امر قر أکثر
        با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت‌شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن‌مایه‌های داستانی براساس عملکرد نقش مایه‌ها و خویشکاری‌های هر یک از آن‌ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت‌ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت‌شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فولکلورشناس روس با ارائه طرح جامع و الگوی کاملی در تحلیل ساختارروایی متون، تحولات عظیمی را در این عرصه به وجود آورد. با عنایت به آنچه ذکر شد و با توجه به گستره پهناور ادبیات داستانی که با برخورداری از شاخصه‌های کلام فولکلوریک بستر مناسبی را جهت کشف ساختار و تحلیل روایی آثار فراهم می آورد، در این پژوهش بر آن شدیم که منظومه لیلی و مجنون نظامی را به عنوان یکی از آثار ادبیات غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار دهیم. از این رو پس از ذکر نکاتی پیرامون فرمالیسم، ساختارگرایی و ریخت‌شناسی به تحلیل ساختارروایی این اثر براساس الگوهای ریخت‌شناسی پراپ خواهیم پرداخت تا دریابیم که نظامی در تحلیل روایی این اثر از چه نوع تمهیداتی بهره جسته و عناصر و مضامین داستانی آن درقالب ساختارروایی چگونه تحلیل می‌گردند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - حضور زنان در اسکندرنامه با روایتگری حکیم فردوسی
        معصومه شاهسواری فاطمه حیدری
        بزرگترین منظومه ی حماسی قوم ایرانی مجموعه ای از داستان، اسطوره و تاریخ است که در آن همه ی اجزا به هم پیوند خورده اند، به گونه ای که نادیده گرفتن یک جزء به دیگر اجزا آسیب می رساند و فردوسی سراینده ی حکیمی است که با شکوه تمام آفریدگار این پیوستگی و زیبایی است. یکی از بخش أکثر
        بزرگترین منظومه ی حماسی قوم ایرانی مجموعه ای از داستان، اسطوره و تاریخ است که در آن همه ی اجزا به هم پیوند خورده اند، به گونه ای که نادیده گرفتن یک جزء به دیگر اجزا آسیب می رساند و فردوسی سراینده ی حکیمی است که با شکوه تمام آفریدگار این پیوستگی و زیبایی است. یکی از بخش های این اثر عظیم، داستان اسکندر است که از نگاه تاریخی با حمله به ایران، امپراتوری بزرگ هخامنشیان را در هم شکست و بزرگ ترین گناه تاریخ حکومت خود را مرتکب شد، اما در شاهنامه ی فردوسی جلوه های دیگرگونه ای از کردار او نموده شده است که از برجسته ترین آنها می توان به منش او در برابر زنان اشاره کرد. این نوشته بر آن است تا با خوانشی زنانه ،اسکندر تاریخ را در کنار اسکندر شاهنامه بنشاند و به تحلیل چنین رفتارهایی از یک جنگجوی بزرگ ،به روایت یک اثر حماسی بزرگتر ، بپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - علاقة الشخصیة بالمکان المغلق والمفتوح وتشکیل الفضاء الروائی؛ حامل الوردة الأرجوانیة نموذجا
        حجت رسولی زهراء دهان
        الروایة کبناء تتشکّل من عناصر سردیة تدعمها ومن هذه العناصر عنصر المکان. هناک من اعتبره من الأعمدة الأساسیة فی الروایة ومنهم من اتخذه عنصراً فرعیاً یخدم باقی العناصر ویقوم بقیامها کالزمن والشخصیات وغیرها من العناصر. تناول هذا البحث المکان وتأثیره على الشخصیة فی روایة "حا أکثر
        الروایة کبناء تتشکّل من عناصر سردیة تدعمها ومن هذه العناصر عنصر المکان. هناک من اعتبره من الأعمدة الأساسیة فی الروایة ومنهم من اتخذه عنصراً فرعیاً یخدم باقی العناصر ویقوم بقیامها کالزمن والشخصیات وغیرها من العناصر. تناول هذا البحث المکان وتأثیره على الشخصیة فی روایة "حامل الوردة الأرجوانیة"للکاتب اللبنانی أنطوان الدویهی. ومن أهداف هذا المقال تبیین کیفیة تشکیل الفضاء الروائی عبر حرکة الشخصیات فی المکان وصراع التقاطبات الضدیة. وتمّ اختیار هذه الروایة کنموذج تحلیلیّ لکونها حاملة للدلالات المکانیة المکثّفة مثل السجن، وحاول هذا البحث أن یزیح الستار عن غموض مفهوم الفضاء الروائی وکیفیة تشکیله. والمنهج المتّبع فی هذا البحث، هو البنیویة التکوینیة ومن أهم ما وصل إلیه البحث هو أن هذه الروایة أظهرت التقاطبات الضدیة المکانیة وتسرب هذا التقابل إلى الشخصیة کذلک فکان هناک علاقة متبادلة بینهما فی التأثیر والتأثر، وأدى إلى تشکیل فضاءین مختلفین (القمع/ الحریة) فی هذه الروایة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - توظیف الروایة التاریخیة للسیرة النبویة فی کتاب "الهجرة" لعبدالحمید جودة السحار
        حسن سرباز
        اهتم المسلمون قدیما وحدیثا بالسیرة النبویة العطرة وبکل ما یتصل بحیاة الرسول الکریم r بمختلف الأسالیب وشتى الوسائل. فکان من نتائج هذا الاهتمام، هذه الثروة العظیمة من الکتب المؤلفة فی مولده وسیرته. وقد ساهم الشعراء والأدباء فی تدوین سیرة النبی r وتخلید مناقبه فظهرت منظوما أکثر
        اهتم المسلمون قدیما وحدیثا بالسیرة النبویة العطرة وبکل ما یتصل بحیاة الرسول الکریم r بمختلف الأسالیب وشتى الوسائل. فکان من نتائج هذا الاهتمام، هذه الثروة العظیمة من الکتب المؤلفة فی مولده وسیرته. وقد ساهم الشعراء والأدباء فی تدوین سیرة النبی r وتخلید مناقبه فظهرت منظومات تاریخیة وقصائد شعریة عرفت فی تاریخ الأدب العربی بالمدائح النبویة یتحدث فیها الشعراء عن مدح المصطفى وسیرته وغزواته ومعجزاته. وفی العصر الحدیث ظهر جیل جدید من کتاب القصة والروایة استهوتهم السیرة النبویة فقاموا بتوظیف فنّهم القصصی والروائی لأحداث السیرة النبویة الکریمة وبذلک مزجوا بین الفن والتاریخ وبین الدین والأدب. ومن هؤلاء الکتاب عبدالحمید جودة السحار الذی اتجه إلى توظیف الفن القصصی للسیرة النبویة برؤیة إسلامیة، فکتب سیرة رسول الرحمة r فی سلسلة من القصص تحت عنوان "محمد رسول الله والذین معه" فی عشرین جزءا. ویهدف هذا البحث مستفیدا من المنهج الوصفی التحلیلی إلى دراسة توظیف الروایة التاریخیة للسیرة النبویة فی کتاب "الهجرة" من مجموعة "محمد رسول الله والذین معه" لعبد الحمید جودة السحار ملقیا الضوء على کیفیة المزج بین السیرة النبویة والفن القصصی فی هذا الکتاب. ووصلت الدراسة إلى أن السحار استعان لبیان حوادث السیرة النبویة فی کتاب "الهجرة" بالسرد القصصی واعتمد فی عرض الحوادث ورسم الشخصیات على طریقة السرد المباشر والتزم فی تصویر شخصیاته بالواقعیة واتبع فی روایة الأحداث التسلسل الزمنی، واستفاد بعض الأحیان من بعض المفارقات الزمنیّة بشکل "الاسترجاع " و"الاستباق". واکتفى السحار بالأماکن التاریخیّة التی کانت مسرحا لأحداث السیرة النبویة فی الفترة التاریخیّة المحدّدة. وأکثر من استخدام الحوار. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - دراسة المفارقات الزمنیة فی روایه اللصّ والکلاب لنجیب محفوظ
        عباس اقبالی علی نجفی ایوکی بتول قربانی
        تسیر الأحداث عادة فی حقل روایة القصّة بترتیب زمنی متتابع، لکن قد تحدث فی ترتیب الزمن تداخلات سمّاها الناقدون بـ"المفارقة الزمنیة" التی تنهض بتحطیم خطیة الزمن، فتبرز المفارقة الزمنیة فی النص السردی بشکل الاسترجاع والاستباق. وعلی ضوء أهمیّة المسألة ودورها فی فهم النصوص ال أکثر
        تسیر الأحداث عادة فی حقل روایة القصّة بترتیب زمنی متتابع، لکن قد تحدث فی ترتیب الزمن تداخلات سمّاها الناقدون بـ"المفارقة الزمنیة" التی تنهض بتحطیم خطیة الزمن، فتبرز المفارقة الزمنیة فی النص السردی بشکل الاسترجاع والاستباق. وعلی ضوء أهمیّة المسألة ودورها فی فهم النصوص الأدبیّة تعتمد هذه الدراسة علی منهج وصفی قائمة علی التحلیل والاستنتاج لروایة "اللص والکلاب" للکاتب العربی نجیب محفوظ من منظور أشکال تقنیّة المفارقة الزمنیّة. من المستنبط أنّ المفارقات الزمنیة التی یستخدمها محفوظ فی روایة اللص والکلاب مصدرها الصراع النفسی والسیاسی؛ حیث أدّی توظیف هذه التقنیّة إلی انسجام الروایة وتوسّع الفضاء الزمنی وتشجیع الملتقّی لقراءة النص. ثم إنّ نسبة استخدام الأحداث التی تعود إلی ماضی السرد، أی قبل لحظة الصفر، تتفوّق کمیّا علی تلک الأحداث التی تضطلع بها مستقبل السرد. غیر أنّ الروایة تنطوی علی الاسترجاعات الخارجیة الکبری التی تتناول خطوطا رئیسة فی حیاة الشخصیة الأساسیة والسبب راجع إلی أنّ الروایه تتبنی على وحدة استرجاعیة حاسمة تسهم إسهاما بالغا فی انفکاک العقد للروایة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - بانوراما النقد النسوی فی روایتی "جزیرة التسکع" و"الحادی الهائم" للروائیة سیمین دانشور
        آزاده پورصدامی سیدابراهیم آرمن مریم امیر ارجمند
        ما زال حضور المرأة فی مسار الحرکات الاجتماعیة یحظى باهتمام کبیر لدى الباحثین والمفکرین، ویعتبر نشاط المرأة الروائی فی مختلف المجتمعات الحدیثة وغیرها، من أهم مظاهر هذه الحرکات والفعالیات الاجتماعیة. ظهرت سیمین دانشور فی إیران رائدة على الساحة الروائیة شأنها شأن سائر الرو أکثر
        ما زال حضور المرأة فی مسار الحرکات الاجتماعیة یحظى باهتمام کبیر لدى الباحثین والمفکرین، ویعتبر نشاط المرأة الروائی فی مختلف المجتمعات الحدیثة وغیرها، من أهم مظاهر هذه الحرکات والفعالیات الاجتماعیة. ظهرت سیمین دانشور فی إیران رائدة على الساحة الروائیة شأنها شأن سائر الروائیین الرواد فی تناول قضیة المرأة. یرمی الباحثون فی هذا المقال إلى الکشف عن الملامح النسویة التی ظهرت فی هاتین الروایتین بشکل ملموس أو غیر ملموس وأهم الدوافع والحوافز له. اعتمد البحث المنهج الوصفی التحلیلی فی تناوله للموضوع ومن أهم ما توصل إلیه؛ هو أن الکاتبة ومن خلال تناولها لقضیة المرأة فی ضوء النسویة، حاولت فی الواقع أن تطرح نظرتها المؤلمة للمجتمع الذکوری، متفقّدة هویتها المفقودة لتصحح المعتقدات الخاطئة ازاء الجنس ذکرا کان أم أنثى، وتجد حلا للتشتت والاضطراب النفسی الذی کانت تعانی منه فی داخلها. وفی الواقع تتخذ الکاتبة من النسویة ذریعة لتکشف عن قدراتها وتثبت جدارتها فی مرحلة ما بعد النسویة من خلال هاتین الروایتین والتی حسب ما توصل إلیه البحث تبدو أنها خاضت غمار الإبداع بشکل رائع وخیالی فیهما. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - تجلیات السرد البولیفونی فی روایة "اعترافات کاتم الصوت" لمؤنس الرزاز باعتباره مظهرا من مظاهر ما بعد الحداثة
        زهرا بهشتی شاکر العامری صادق عسگری علی اکبر نورسیده
        تقنیة السرد البولیفونی أو تعددیة الأصوات فی الروایة أبدعها الناقد الروسی "میخائیل باختین" ثم طرحها دعاة ما بعد الحداثة. والسرد البولیفونی یکسر الجمود فی النص السردی ویقدمه عاریاً کعمل متخیل مُسقِطاً القناع الواقعی الذی بنیت علیه الروایة الکلاسیکیة، فهذه التقنیة ما هی إل أکثر
        تقنیة السرد البولیفونی أو تعددیة الأصوات فی الروایة أبدعها الناقد الروسی "میخائیل باختین" ثم طرحها دعاة ما بعد الحداثة. والسرد البولیفونی یکسر الجمود فی النص السردی ویقدمه عاریاً کعمل متخیل مُسقِطاً القناع الواقعی الذی بنیت علیه الروایة الکلاسیکیة، فهذه التقنیة ما هی إلا ممارسة لدیمقراطیة التعبیر تستهدف کسر هیمنة "الأنا" لیزول موقع الراوی الواحد والمهیمن. کما تعتبر مظهراً من مظاهر التخفیف من النزعة النرجسیة لدى المؤلف مستندة على تعددیة الأصوات وتارکةً تأثیرها على البنیة السردیة فی الروایات. ویرافق هذه التقنیة الروایات المتشظیة داخل مسار الروایة الأصلیة وظهور عالم الأحلام والکوابیس. تهدف المقالة إلى تعریف مفهوم السرد البولیفونی وتمظهراته فی روایة "اعترافات کاتم الصوت" للقاص "مؤنس الرزاز"باعتباره مظهراً من مظاهر ما بعد الحداثة بالاعتماد على المنهج الوصفی- التحلیلی. وتظهر هذه التقنیة فی هذه الروایة، إذ یسعى الروائی إلى إبراز موقعها داخل أعماله الروائیة بالتواری خلف ضمائر مختلفة وهو ما یجعله یتماهى مع ضمائر الشخصیات داخل عملیة السرد والتراوح بینها فیتناوب أکثر من سارد علیم عملیة الحکی فی الفقرة الواحدة من الروایة محتفلا بوجهات نظر مختلفة. ویرافق هذه المیزة ظهور الروایات المتشظیة داخل مسار الروایة الأصلیة وظهور العوالم الخیالیة وعالم الکوابیس وهو ما درسناه خلال هذه المقالة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - البدایة وعلاقتها بالتشکیل السردی فی روایة عندما تشیخ الذئاب لجمال ناجی
        رضا ناظمیان مجید بیاتی
        إن افتتاح الروایة بوابة للولوج إلى عالم الروایة، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابة الروایة، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیة. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایة إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایة دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصل أکثر
        إن افتتاح الروایة بوابة للولوج إلى عالم الروایة، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابة الروایة، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیة. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایة إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایة دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصله مع النص؛ لإنه جسر واصل بین السارد والمتلقی. فتطمح هذه الدراسة إلى تسلیط الضوء على الافتتاح السردی حیث تقوم بدراسته على أساس المشهد الأول والتنقیب عن التقنیات التی وظفها السارد لتمهیدها. فرغم أن دراسة الافتتاح السردی أخذت حیزاً واسعاً من الدراسات الحدیثة عن الروایة ولکن هذا المضمار یتطلب جهداً أکثر للکشف عن أهمیة الافتتاح فی الروایة والتکریس على مکوناته. فالافتتاح السردی فی "روایة عندما تشیخ الذئاب" یتمتع بطاقات کامنة تهیب بنا إلى الترکیز علیه. فتکمن أهمیة هذه الدراسة فی أنها تحاول التطرق إلى الافتتاح الروائی ومکوناته فی هذه الروایة ثم الکشف عن مدى ارتباطه بکل الروایة ککیان متشابک وتشکیل سردی من المنظور البنیوی. إذن فتعنی الدراسة بالمشهد الأول من الافتتاح وتشدّ الانتباه إلى العلاقة بینه وبین الروایة بأسلوب توصیفی تارة ونقدی تحلیلی تارة أخرى. فتخلص الدراسة إلى أن السارد فی هذه الروایة استخدم التقنیات التی تسیطر على الروایة الحدیثة ویجعل الشخصیات فی ذروة الاهتمام لتمثیل عالم ملیئ بالمفارقات ووظف تقنیة تعدد الأصوات للابتعاد عن الرتابة فی الروایة التقلیدیة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - قراءة لروایة "أسطورة النداهة" لأحمد خالد توفیق فی ضوء المنهج البنیوی التکوینی لغولدمان
        رضا میرزائی علیرضا شیخی
        یعتبر النقد الاجتماعی محاولة لإبراز العلاقة بین المجتمع والأدب، فهناک علاقة متبادلة بین الأثر الأدبی وبین المجتمع من حیث التأثیر والتأثر. "أحمد خالد توفیق" من رواد أدب الخوف فی الأدب العربی. إنّه کتب فی التسعینات من القرن الماضی مجموعة ضخمة سمیت "ماوراء الطبیعة" فی هذا أکثر
        یعتبر النقد الاجتماعی محاولة لإبراز العلاقة بین المجتمع والأدب، فهناک علاقة متبادلة بین الأثر الأدبی وبین المجتمع من حیث التأثیر والتأثر. "أحمد خالد توفیق" من رواد أدب الخوف فی الأدب العربی. إنّه کتب فی التسعینات من القرن الماضی مجموعة ضخمة سمیت "ماوراء الطبیعة" فی هذا المجال. ومن الناحیة الاجتماعیة، اهتمّ توفیق فی مجموعة ماوراء الطبیعة خاصة فی روایته "أسطورة النداهة" ببعض القضایا الاجتماعیة المتعلقة بالأریاف المصریة فی القرن الماضی بصبغة من الرعب. ومن هذا المنطلق یرمی هذا المقال إلی قراءة أحداث الروایة اعتماداً علی المنهج البنیوی التکوینی النقدی لغولدمان مستخدماً الوصف والتّحلیل لمناقشة الموضوع هادفًا الکشف عن معرفة الجوانب الاجتماعیة المکنونة فیها. سعى غولدمان فی طریقته النقدیة لإقامة علاقة ذات مغزى بین الشکل الأدبی وأهم جوانب الحیاة الاجتماعیة. ومن أهمّ النتائج الّتی توصّلنا إلیها فی دراستنا هذه، أنّ الروائی أحمد خالد توفیق یبحث فی روایته عن سرّ تخلّف المصریین وکیفیة مواجهتهم بالعلوم فی عصر تقدم العلوم البشریة ویعتقد أنّ أهمّ المشاکل الاجتماعیة فی الأریاف المصریة وهی القضایا المتعلقة بالفقر والعادات الخرافیة والحرمان من التعلیم. فعلی الرغم أن روایة أسطورة النداهة هی روایة خیالیة ولکن تعالج مشاکل المجتمع المصری الریفی فی التسعینات، بما فی ذلک وجود ظاهرة الخرافة فی الأریاف المصریة، والفقر، والحرمان، ومخاوف تکنولوجیا، وما إلى ذلک وهذا ینطبق علیه الکثیر من المکونات وعناصر المنهج البنیوی التکوینی لغولدمان. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - تجلیات النسویة ولغتها فی أعمال کولیت خوری (لیلة واحدة وأیام معه) ومنیرو روانی بور (دل فولاد وکولی کنار آتش)
        فائزه سواری رضا ناظمیان رسول دهقان ضاد ابراهیم دیباجی
        تهدف الحرکة النسویة إلى تکریس حقّ المرأة وظهرت کتیار لتحقیق مآربها فی بدایة القرن التاسع عشر. تمکّنت الحرکة النسویة ‌‌اقتحام عالم الأدب وتکوین نظرة مختلفة فی هذا المضمار. حیث تحوّل الأدب النسوی سلاحاً لمحاربة الظلم والتهمیش الذی یفرضه المجتمع الأبویّ والثقافة الذکوریة ع أکثر
        تهدف الحرکة النسویة إلى تکریس حقّ المرأة وظهرت کتیار لتحقیق مآربها فی بدایة القرن التاسع عشر. تمکّنت الحرکة النسویة ‌‌اقتحام عالم الأدب وتکوین نظرة مختلفة فی هذا المضمار. حیث تحوّل الأدب النسوی سلاحاً لمحاربة الظلم والتهمیش الذی یفرضه المجتمع الأبویّ والثقافة الذکوریة على المرأة. کولیت خوری ومنیرو روانی‌بور کاتبتان من سوریا وإیران سعیتا إلى إظهار انتمائهما النسویّ ومواجهة المجتمع الذکوریّ بأعمالهما الأدبیّة. وبما أنّهما عاشتا فی مجتمع شرقی وفی فترة زمنیّة مشترکة فلا بدّ أن یحصل بعض التشابه فی أعمالهما الأدبیّة. والسؤال الذی یطرح نفسه هو ما هی أوجه التشابه ما بین أعمالهما الأدبیّة؟ وما هی افتراقاتهما؟ فی هذا المقال نسعى إلى الإجابة عن هذین السؤالین اعتماداً على المنهج الوصفی- التحلیلی ومن منظور الأدب المقارن. هذا ومن خلال هذه الدراسة تمّ التوصّل إلى النتائج التالیة: إنّ أهم المشترکات فی أعمال هاتین الکاتبتین هی: النظرة التشاؤمیة والسوداویة إلى الرجال وعدم الثقة بهم والتمییز بین الرجل والمرأة وسیطرة المجتمع على النساء وخضوع النساء لقوانین المجتمع وإجبار المرأة على الزواج والنظرة التقلیدیة إلى المرأة. وأما ما یمیزهما فهو أن المرأة فی روایات منیرو روانی بور أقل شأناً ومکانة من المرأة التی تذکرها کولیت فی روایاتها، هذا ومنیرو روانی بور تشیر فی أعمالها إلى تقالید وسنن خرافیة نابعة عن عقلیات ساذجة فی مجتمع تقلیدی کما وتتحدث بصراحة عن الدعارة التی تعانی منها المرأة بسبب مکانتها المتدنیة فی المجتمع بینما کولیت خوری راعت الإنصاف فی شرح تجارب النساء وتحتل المرأة مکانة اجتماعیة مرموقة فی روایاتها لذا تتعرض للإهانة بشکل أقل، کما أنها تستخدم لغة أکثر بساطة فی طرح قضایاها وأسلوبها واقعی بحت ولغتها بسیطة نثریة ویحتل الوصف مکانة هامة فی روایاتها، فی الوقت الذی تتمیز روایتی منیرو روانی بور بلغة أکثر حدة ومرارة فی وصف الحیاة الیومیة للنساء وتستخدم أسلوب الواقعیة السحریة فی روایاتها وتهتمّ بالوصف الدقیق للتفاصیل. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - ملامح مابعد الحداثة في الروایة العربیة المعاصرة؛ "فرسان وكهنة" لمنذر قباني نموذجاً
        محمودرضا توکلی محمدی آزاده منتظری
        تعدُّ مابعدالحداثة من أهمّ القضایا التي أثارت البحث والجدل في عالم النقد الأدبي وهذا قد یكون بسبب ماهیتها التي تحكي عن التعقید والالتباس واللاانسجام والتفكك والتشظي في جانب شمولها لكثیر من العلوم الإنسانیة والأدبیة. فهذه النظریة تحكي عن الاضطراب والتشویش، عدم الوحدة وال أکثر
        تعدُّ مابعدالحداثة من أهمّ القضایا التي أثارت البحث والجدل في عالم النقد الأدبي وهذا قد یكون بسبب ماهیتها التي تحكي عن التعقید والالتباس واللاانسجام والتفكك والتشظي في جانب شمولها لكثیر من العلوم الإنسانیة والأدبیة. فهذه النظریة تحكي عن الاضطراب والتشویش، عدم الوحدة واللاانسجام، اللاعقلانیة والتخیل ونسبية الحقیقة؛ فنواجه كثیرا من المنظّرین المعاصرین الذین تطرّقوا إلی مفهوم مابعدالحداثة من خلال نظریات شتی. فمن هذا المنطلق قد رمت هذه المقالة وعلی أساس المنهج الوصفي التحلیلي إلی استقصاء ملامح مابعدالحداثة في روایة "فرسان وكهنة" للكاتب السعودي "منذر القباني". فمن هذه الملامح یمكن الإشارة إلی التشتت الزمكاني (الزمان والمكان) في الروایة، وصیاغة الروایة علی أساس حبكة منفكة غیر متماسكة وأیضاً تداخل النص بالنصوص الأخری العلمیة والدینیة والتاریخیة التي تحكی عن عدم انسجام ووحدة النص وحضور شخصیات خیالیة جنباً إلی جنب الشخصیات الحقیقیة في الروایة وفي النهایة من أهم ما وصل الیه المقال في هذا الصدد یمکن الإشارة إلی: عدم التمایز بین عالم أو عوالم الخیال وبین عالم الواقع من وجهة بطل القصة أو القارئ، توظیف الروایة شخصیاتٍ خیالیةً بجانب شخصیات واقعیة تاریخیة، حضور شخصیات حقیقية في الروایة خرجوا من واقعهم الذي نعرف عنهم، التشتت الزمكاني (الزمان المكان) في الروایة؛ مع أن هذه الروایة لا تُعدُّ روایةً مابعدحداثیة بحتة، ولكن الغلبة فیها لصالح مابعدالحداثة مقابل السمات الحداثیة فیها. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - تبلور أفکار نصرالله من خلال الأسالیب التعبیریّة في روایة "حرب الکلب الثانیة"؛ دراسة جمالية
        أحمد عارفی فرامرز میرزایی عیسی متقی زاده
        إنّ أفکار إبراهیم نصرالله المطروحة في روایته "حرب الکلب الثانیة"، یقصد منها الکشف عن حقائق حیاة الشعب الفلسطیني بالأسالیب المتلائمة الّتي قد ذکرها الروائي لإفادة دلالة خاصّة. فربّ أسالیب قد أخرجها الروائي من المعاني الأصلیّة إلی المعاني الثانویّة المجازیة التي قد برع ف أکثر
        إنّ أفکار إبراهیم نصرالله المطروحة في روایته "حرب الکلب الثانیة"، یقصد منها الکشف عن حقائق حیاة الشعب الفلسطیني بالأسالیب المتلائمة الّتي قد ذکرها الروائي لإفادة دلالة خاصّة. فربّ أسالیب قد أخرجها الروائي من المعاني الأصلیّة إلی المعاني الثانویّة المجازیة التي قد برع فیها إلی حدّ کثیر لإضفاء جمالیّة النصّ وتحریک عواطف المتلقي. فمن هنا یهدف هذا المقال إلى الكشف عن أفکار الروائي وفقا للمنهج الوصفي التحليلي معتمدا على الأسلوبيّة الإحصائيّة ليجيب عن مدى التناسق بين هذه الأسالیب ومستويات اللغة الروائية الثلاثة: السردية، والوصفية والحوارية، وإبراز أهمّ ما في هذه الأسالیب من جمالية لإفادة المعاني إلى المتلقّي. وأهمّ ما وصل إليه هذا المقال أن الراوي استخدم أکثر الأسالیب التعبیریّة النحویّة 3406 مرة متلائما مع أفکاره المطلوبة، حیث استخدم أسلوب النفي 1759 مرّة: 52%، ثمّ الاستفهام 812 مرّة: 24%، ثمّ الشرط 328 مرّة: 10%، وغیر ذلک، مشیرا إلی الرؤیة التشاؤمیّة السائدة علی الأنظمة الفلسطینية المضطهدة، لأن في الروایة شخصیات انتهازیّة فاسدة تعمل أعمالا سلبیّة، خاصّة بطل الروایة راشد الانتهازيّ الّذي لایعمل إلّا لمصالح نفسه الممتلئة من الشرور إلی درجة أن الاتّجار بالبشر عنده حدث اعتیاديّ بعیدا عن القیم الخلقیّة والإنسانیّة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - فضاء المقهى فی الروایتین الفارسیة والعربیة؛ أحمد محمود وعبدالرحمن منیف نموذجاً
        یدالله ملایری مجتبی عمرانی پور
        تحاول هذه الدراسة إلقاء الضوء على فضاء المقهى فی روایات أحمد محمود وعبدالرحمن منیف. وإذا کان الفضاء بشکل عام محایثاً للعالم تنتظم فیه الکائنات والأشیاء والأفعال، ومن ثمّ معیاراً لقیاس الوعی والعلائق الوجودیة والاجتماعیة والثقافیة، فیتمیّز المقهى فی النصوص المدروسة بکونه أکثر
        تحاول هذه الدراسة إلقاء الضوء على فضاء المقهى فی روایات أحمد محمود وعبدالرحمن منیف. وإذا کان الفضاء بشکل عام محایثاً للعالم تنتظم فیه الکائنات والأشیاء والأفعال، ومن ثمّ معیاراً لقیاس الوعی والعلائق الوجودیة والاجتماعیة والثقافیة، فیتمیّز المقهى فی النصوص المدروسة بکونه "مختزلاً" لهذا التحایث والمعیاریة، وهذا ما یبرّر اختیاره لدراسة مقارنة تهدف إلى فتح نافذة للحوار بین المجتمعین الإیرانی والعربی بغیة ترسیخ قیم الانفتاح والتعایش والتعددیة، کما یبرر اختیار الکاتبین بوصفهما مهتماً بهذا الفضاء النصی، وکذلک مهتماً بتلک القیم التی تؤمن بها الدراسة. ویهتمّ الروائیان بالمقهى اهتماماً بالغاً، خاصة فی روایات "الجیران" (همسایه ها) و"قصة مدینة" (داستان یک شهر) و"الأرض المحروقة" (زمین سوخته) لأحمد محمود، وخماسیة "مدن الملح" وروایة "أرض السواد" لعبدالرحمن منیف. وتعتمد الدراسة إنجازات المدرستین الأمیرکیة، والسلافیة للدراسات المقارنة اللتین ترکِّزان على نقاط التشابه والاختلاف بین الأعمال الأدبیّة من ناحیة، وعلى العلاقة بین الأدب ومیادین المعرفة الأخرى من ناحیة أخرى. وقسّمنا الدراسة إلى: 1) موقع المقهى ودوره النصّی. 2) المقهى والتراث. 3) المقهى والتاریخ. وقد تراءى لنا من خلال الدراسة أنّ المقهى یضطلع بدور فنّی ومعرفیّ بامتیاز، إذ نستطیع القول بأنّه من أهمّ المکوّنات الروائیّة التی تساعد الکاتبین فی إیصال رسالتهما الجمالیّة والمعرفیّة إلى المتلّقی من خلال موقعه الطوبوغرافی أوّلاً و علاقته بالتراث والتاریخ. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - آلیات السینما فی روایة "قنادیل ملک الجلیل" لإبراهیم نصرالله
        خلیل پروینی شهرام دلشاد
        تقدمت الروایة فی العصر الحدیث تقدماً عظیماً، وتنوّعت أسالیبها؛ فمن هذه الأسالیب تداخلها والأنواع الأدبیة والفنون البصریة. وقد أخذت الروایة الجدیدة تقتبس من بعض الفنون أسالیبَ فنیةً تساندها فی عملیة البناء الروائی، وتدفع بها إلی الإبداع، وتضمن لها حضورها وتطورها، فمن ذلک أکثر
        تقدمت الروایة فی العصر الحدیث تقدماً عظیماً، وتنوّعت أسالیبها؛ فمن هذه الأسالیب تداخلها والأنواع الأدبیة والفنون البصریة. وقد أخذت الروایة الجدیدة تقتبس من بعض الفنون أسالیبَ فنیةً تساندها فی عملیة البناء الروائی، وتدفع بها إلی الإبداع، وتضمن لها حضورها وتطورها، فمن ذلک: استخدام أسلوب الحوار المسرحی، وتوظیف المعطیات الغنائیة الشعریة، وتصویر الأحداث المدهشة والبطولات الملحمیة. وأخیراً تعاملت الروایة، خاصة "الروایة الجدیدة" مع الفنون البصریة ولاسیّما الفن السابع، أی السینما؛ ونجد هذا التعامل الأخیر فی الأفلام المقتبسة من الروایات أو فی الإفادة من التقنیات السینمایة لکتابة الروایة؛ فالعلاقات الثنائیة قائمة بین الروایة والسینما فی عصرنا الراهن. ویعدّ ابراهیم نصرالله من الروائیین القلائل الذین جسّدوا فی روایاتهم جمیع الأنواع والفنون، وروایة "قنادیل ملک الجلیل" خیر مثال علی ذلک، حیث استخدم کاتبها اللغة الشعریة والمسرحیة، واستفاد من اللغة الروائیة، ولم یهمل توظیف التقنیات السینمائیة؛ فجاءت هذه المقالة لتستعرض الآلیات السینمائیة الموجودة فی الروایة، وذلک من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی. وقد أظهرت النتائج أن الروایة أخذت عدة تقنیات سینمائیة: کتقنیة عدسة الزوم، وعملیة المونتاج والسرد السینمائی، وسیناریو القص، کما أنّ الکاتب سعی فی استعمال أسالیب روائیة جدیدة مقتبسة من السینما. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - روایة زمن البوح بین الالتزام الدینی والاتجاه الواقعی
        سیدابراهیم آرمن نیلوفر خدابخشی
        القصّ هو سمة شبه ثابتة لدی الشعوب، والشعب العربی لم یکن بمعزل عن العالم، إذ عرفه منذ القدیم، وحفظ بعضا من بطولاته، ومآثره، وتاریخه من خلاله. فعلی امتداد المسافة الزمنیة الواضحة فی التاریخ العربی حفظت لنا کتب الأدب، المزید من القصص، والنوادر، والحکایات، والسِیَر.أما القص أکثر
        القصّ هو سمة شبه ثابتة لدی الشعوب، والشعب العربی لم یکن بمعزل عن العالم، إذ عرفه منذ القدیم، وحفظ بعضا من بطولاته، ومآثره، وتاریخه من خلاله. فعلی امتداد المسافة الزمنیة الواضحة فی التاریخ العربی حفظت لنا کتب الأدب، المزید من القصص، والنوادر، والحکایات، والسِیَر.أما القصة فی خصائصها الفنیة فهی حدیثة النشأة أخذها العرب عن الآداب الأوروبیة وتأثروا فی أصولها ومذاهبها الفنیة بتلک الآداب. فجاء هذا المقال لیرکّز علی هذا اللون الأدبی عند الأدیب الکویتی حمد الحمد الذی تزخر القصة عنده بالموضوعات الواقعیة، وتنمّ عن التزامه الدینی وثقافته الإسلامیة بحیث یتابع القارئ من خلال أحداث روایاته کافة التغییرات والتحولات الاجتماعیة، والثقافیة فی الکویت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        81 - الزمن الروائی فی روایة "رماد الشرق" لواسینی الأعرج
        کبری روشنفکر فرشته آذرنیا
        یعد الزمن أحد المکونات الأساسیة فی الخطاب الروائی ویسهم فی تشیید النص فنیاً وجمالیاً. وحظیت دراسة الزمن الروائی باهتمام النقاد والدارسین منذ دراسات الشکلانیین الروس. ولم یعد الزمن فی الروایة العربیة الحدیثة قائماً على التسلسل المنطقی والتعاقبی کالروایة الکلاسیکیة بل اتج أکثر
        یعد الزمن أحد المکونات الأساسیة فی الخطاب الروائی ویسهم فی تشیید النص فنیاً وجمالیاً. وحظیت دراسة الزمن الروائی باهتمام النقاد والدارسین منذ دراسات الشکلانیین الروس. ولم یعد الزمن فی الروایة العربیة الحدیثة قائماً على التسلسل المنطقی والتعاقبی کالروایة الکلاسیکیة بل اتجهت الروایة إلى انحراف السیر الزمنی ولا یخضع بناء الحدث الروائی لمنطق السببیة، لهذا نرى أنه یقوم الروائیون الجدد بتحول الزمن الروائی فی أعمالهم الأدبیة. وواسینی الأعرج واحد من هولاء الروائیین، ولعبة الحرکة بین زمن الحکایة وزمن الخطاب فی روایاته تؤدی إلى تکسیر مسار الزمن الخطی وتحرک عمله الروائی. یعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی- التحلیلی ویستفید من آراء جیرار جنیت لدراسة الزمن الروائی فی روایة "رماد الشرق" للروائی الجزائری "واسینی الأعرج" وهی روایة فی الجزئین: "خریف نیویورک الأخیر" و"الذئب الذی نبت فی البراری". وتهدف الدراسة إلى کشف خصوصیة الزمن الروائی عند الکاتب فی هذه الروایة وتبیین کیفیة الابداع فی هذا المکون. ومن النتائج التی وصلت الیها الدراسة هی: یتم عدم التطابق بین نظام السرد ونظام القصة عن طریق الاسترجاع والاستباق وهذا یحدث المفارقات الزمانیة فی الروایة خاصةً تقنیة الاسترجاع تکاد تشکل ظاهرة غالبة فی الروایة وکثیراً ما یسترجع الراوی أحداث الماضی مؤکداً أن معطیات الماضی کانت سبباً فی مشاکل الحاضر. وبما أن روایة "رماد الشرق" تغطی فترة زمنیة طویلة للسرد لهذا یوظف الروائی تقنیات مختلفة لابطاء السرد وتسریع السرد أی لایجاد التنویع فی الایقاع الزمنی فی الوهلة الأولى ثم کسر رتابة النص. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        82 - تقابل الحضارات بین الأنا والآخر فی روایة "واحة الغروب" لبهاء طاهر
        کبری روشنفکر هادی نظری منظم نوح اسلامی
        الحضارة تعنی التقدم الشامل بما فیه العدل والعلاقات والمعاملات والثقافة بین الاثنین، وکل حضارة تعرض ما تمتلکه علی حضارات أخری عن وعی أو غیر وعی، وما یفتح الحوار بین الحضارات هو علاقة بعضها ببعض، أو تلاقیها عبر الفتوحات والحروب کما وقعت فی التاریخ وصورتها النصوص الأدبیة ح أکثر
        الحضارة تعنی التقدم الشامل بما فیه العدل والعلاقات والمعاملات والثقافة بین الاثنین، وکل حضارة تعرض ما تمتلکه علی حضارات أخری عن وعی أو غیر وعی، وما یفتح الحوار بین الحضارات هو علاقة بعضها ببعض، أو تلاقیها عبر الفتوحات والحروب کما وقعت فی التاریخ وصورتها النصوص الأدبیة حینا بعد حین. صورولوجیا علم یقوم بعرض صورة بلد ما، أو أمة ما، أو شعب ما، حیث یعین الباحث علی أن یکتشف الصور التی عرضتها، ومن مکونات هذا العلم، هی: صورة الآخر التی تقابل الأنا التی تتکلم عن الآخر ویصوره. یعتبر بهاء طاهر روائیا مصریا معاصرا خصص قسما من روایته "واحة الغروب" بعرض جدلیة ثلاثیة بین الأنا (الحضارة المصریة)، والآخر (کل من الحضارات الیونانیة المتمثلة فی الإسکندر المقدونی والفارسیة المتمثلة فی دارا)، ویتکلم علی لسان الآخر حول المصریین (الأنا الجمعیة) ثم الفرس ودارا ملک الفرس وجیشه (الآخر السلبی). یتناول هذا البحث بالکشف عن الصور المعروضة لکل من الإسکندر المقدونی والمصریین والفرس فی روایة "واحة الغروب" لبهاء طاهر؛ وذلک عبر الحوار بین الشخصیات الروائیة، معتمدا علی المنهج الوصفی- التحلیلی، والتاریخی، والنتائج تقول بأن الآخر الغربی الإیجابی یتجلی فی شخصیة الإسکندر، والروائی قد عرض منه صورة ذات فضائل إنسانیة یحبه المصریون وهو فی أنانیته یوحد العالم بعد محاربة الفرس. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        83 - أسس نسبة الانتحال إلی نهج البلاغة والردّ علیها؛ دراسة موضوعیة
        علی حاجی خانی امیر فرهنگ نیا
        قضیة الانتحال والوضع لا تنحصر بأمة دون غیرها أو أدب دون غیره إذ توجد فی أدب کل أمة تنتقل من طور البداوة إلی الحضارة، فتمت مناقشة الروایة والانتحال فی الشعر والأدب فی فترات مختلفة وأثیرت حولهما ضجة فی العصر الحدیث. إن ابن خلکان هو أول من غرس بذرة التشکیک فی نهج البلاغة و أکثر
        قضیة الانتحال والوضع لا تنحصر بأمة دون غیرها أو أدب دون غیره إذ توجد فی أدب کل أمة تنتقل من طور البداوة إلی الحضارة، فتمت مناقشة الروایة والانتحال فی الشعر والأدب فی فترات مختلفة وأثیرت حولهما ضجة فی العصر الحدیث. إن ابن خلکان هو أول من غرس بذرة التشکیک فی نهج البلاغة ومدى صحة نسبته إلى الإمام علی (ع)، ثم کان هناک مشککون کثیرون حذوا حذوه.حاولت هذه الدراسة أن تجیب عن أسئلة منها: ما هی أسس الشک والانتحال فی نهج البلاغة وما هی أهم الردود الرئیسة علیها؟ مما قاله ابن خلکان یمکن أن یتمّ جمع الشکوک حول نهج‌البلاغة فی نقطتین هما الشک فی جامع نهج‌البلاغة أ هو الشریف الرضی أم أخوه الشریف المرتضى؟ وثانیهما الشک فی صحة نسبة نهج‌البلاغة إلى الإمام علی (ع). کما حاولت الدراسة أن تستخدم الردود المعتمدة علی النقل والعقل ومبحث الروایة وطرق تحمل الحدیث وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی. وقد توصل المقال إلی أن الشریف الرضی قد جمع نهج البلاغة لا المرتضى، کما نصّ علی دحض نظریة الانتحال والوضع وإبطال الفکرة القائلة بأن الشریف الرضی واضعه لا جامعه. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        84 - روایة "لعنة الأرض" لجلال آل أحمد فی ضوء النقد الاجتماعی
        علی گنجیان خناری رضوان جمشیدیان
        یرتبط علم اجتماع الأدب بعلم الاجتماع من جهة کما أنّه یرتبط بالأدب من جهة أخری. یعدّ تحلیل العلاقة القائمة بین الأدب والمجتمع أساس ظهور النقد الاجتماعی للأدب ویرکّز هذا المنهج علی بنیة الأثر الأدبی ومحتواه ومدی ارتباطهما بالمجتمع حیث یقوم بتحلیل التأثیر والتأثّر بین الأد أکثر
        یرتبط علم اجتماع الأدب بعلم الاجتماع من جهة کما أنّه یرتبط بالأدب من جهة أخری. یعدّ تحلیل العلاقة القائمة بین الأدب والمجتمع أساس ظهور النقد الاجتماعی للأدب ویرکّز هذا المنهج علی بنیة الأثر الأدبی ومحتواه ومدی ارتباطهما بالمجتمع حیث یقوم بتحلیل التأثیر والتأثّر بین الأدب والمجتمع وکیفیّة انعکاس القضایا الاجتماعیة فی الأثر الأدبی عبر وجهة النظر الفکریة أو الاعتقادیة أو الاجتماعیة لدی الکاتب. تسعی هذه العجالة إلی دراسة ونقد روایة "نفرین زمین" أی لعنة الأرض للروائی الکبیر جلال آل احمد فی ضوء المنهج الاجتماعی. یترکّز مضمون هذه الروایة علی تبعات قانون إصلاح الأراضی ودخول التقنیّات الجدیدة فی القری والأریاف الإیرانیة فی العصر الحدیث حیث یحاول الکاتب تصویر شرائح المجتمع الریفی المختلفة بعد تنفیذ قانون إصلاح الأراضی وتعرّض التقالید للزوال وزحف الحداثة علی تلک المناطق. وینظر إلی القضایا السیاسیة والاجتماعیة من منطلق مصلح اجتماعی ویقیم علاقة ما بین المجتمع والروایة باستخدام أسلوبه التعبیری الفنّی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        85 - رمزیة "الجمل" التصوفیة فی روایة "التبر" لإبراهیم الکونی
        کبری روشنفکر أحمد حیدری
        کانت الطبیعة ومازالت مصدر إلهام للشعراء والکتّاب فی مختلف أنحاء العالم وعلی وجه الخصوص عند العرب الذین هم أکثر ارتباطاً وعلاقة بها. وعند قراءتنا لراوایات ابراهیم الکونی، الکاتب والروائی اللیبی، نشاهدالأجواء الصحراویة وحضور الطبیعة الحیة منها والصامتة جلیاً؛ فقد اعتدنا م أکثر
        کانت الطبیعة ومازالت مصدر إلهام للشعراء والکتّاب فی مختلف أنحاء العالم وعلی وجه الخصوص عند العرب الذین هم أکثر ارتباطاً وعلاقة بها. وعند قراءتنا لراوایات ابراهیم الکونی، الکاتب والروائی اللیبی، نشاهدالأجواء الصحراویة وحضور الطبیعة الحیة منها والصامتة جلیاً؛ فقد اعتدنا منه تسخیر عنصر الطبیعة وتوظیفها لإلقاء الأفکار التی یطمح فی إیصالها إلی المتلقی. إنّ ابراهیم الکونی یتخذ الجمل، وهو عنصر من عناصر الطبیعة الحیة،بطلا فی روایته "التبر"؛ فیعتبره أرفع مکانةً من أن یعدّضمن الحیوانات، بل یقدّر له صفات إنسانیة سامیة، بل یفضله علی جمیع الناس حتی علی زوجه وأولاده. یسعی هذا المقال عن طریق المنهج الوصفی التحلیلی إلی إلقاء الضوء علی کیفیة توظیف الحیوان فی هذه الروایة، والنتائج تدل بوضوح علی أن الکاتب قد وظّف الحیوان کرمز فی خدمة المفاهیم الصوفیةکالصحبة، والحب، والخطیئة وثمنها، والصبر، من خلال نظرته إلی التراث والخرافات والأساطیر المأثورة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        86 - السرد واللغة فی روایة "التلصّص" لصنع الله إبراهیم
        علی گنجیان خناری زهرا پاک نهاد
        تعتبر الروایة من أبرز الفنون الأدبیة ولها مکانة متمیزة فی الأدب العربی المعاصر. فالروایة فی عصرنا الحاضر تتناول الموضوعات الواقعیّة، وصارت مرکزیّتها تصویراً من الحیاة، کما نلاحظ هذا الأمر فی روایة التلصّص لصنع الله إبراهیم. یعتبر صنع الله إبراهیم من نجوم الأدب الستیّنی أکثر
        تعتبر الروایة من أبرز الفنون الأدبیة ولها مکانة متمیزة فی الأدب العربی المعاصر. فالروایة فی عصرنا الحاضر تتناول الموضوعات الواقعیّة، وصارت مرکزیّتها تصویراً من الحیاة، کما نلاحظ هذا الأمر فی روایة التلصّص لصنع الله إبراهیم. یعتبر صنع الله إبراهیم من نجوم الأدب الستیّنی، وقد صوّر لنا فی هذه الروایة مصر فی عام 1948م، فیتحدّث فی بنائه الروائی عن الماضی مناقشاً القضایا المعاصرة فی القاهرة. ونستعرض فی هذا المقال طریقة سرد الروایة عند هذا الکاتب فی تلصّصه، وهو یعتنی بالتفاصیل معتمداً علی صلات الطفل الراوی بالبیئة والشخصیات، ویتحدّث فیها عن أبطال الروایة علی حسب المواقف التی تقتضی الکلام. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        87 - صورة الآخر الإسرائیلی فی روایة "المتشائل" لإمیل حبیبی
        مسعود شکری کبری روشنفکر خلیل پروینی فرامرز میرزایی
        یُعتبر إمیل حبیبی من الروائیین الفلسطینیین الّذی عاش فى الأراضی المحتلة وکافح بقلمه ضدّ المحتلّین، وتُعتبر روایة "الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل" أشهر أعماله وهی روایة تتکوّن من عدة رسائل أرسلها السارد إلى الکاتب فی لغة سخریة أحیاناً وجادة أحیاناً أخر أکثر
        یُعتبر إمیل حبیبی من الروائیین الفلسطینیین الّذی عاش فى الأراضی المحتلة وکافح بقلمه ضدّ المحتلّین، وتُعتبر روایة "الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل" أشهر أعماله وهی روایة تتکوّن من عدة رسائل أرسلها السارد إلى الکاتب فی لغة سخریة أحیاناً وجادة أحیاناً أخرى مستخدماً الأسالیب البلاغیة المختلفة إلّا أن المغزى الرئیس هو محاولة لتصویر الصراع الدائر فى الأراضى المحتلة بین الإسرائیلیین والفلسطینیین. والروایة تهتمّ بالشخصیات الإسرائیلیة بوصفها أحد جانبی الصراع والعنصر الذی یحتلّ موطن الفلسطینی (الأنا) ویمارس العنف والقهر ضده وبما أنّه عنصر هام ّفی هذه الروایة بشکل خاصّ وفى الصراع الدائر فى الأراضی المحتلة بشکل عامّ تمّ اختیاره لدراسة صورته فی هذا المقال. فیحاول هذا المقال دراسة صورة الآخر الإسرائیلی الیهودی فی روایة المتشائل بوصفها روایة من روایات الأدب الفلسطینی المقاوم وینتهج المنهج الوصفی – التحلیلی فی تحلیل النصّ الروائی للوصول إلی خصائص الصورة المرسومة للآخر الإسرائیلی فی هذه الروایة. وتشیر النتائج إلی أنّ الکاتب رسم صورة سلبیّة للآخر معتمداً علی اللغة الرمزیة أحیاناً والسخریة أحیاناً أخری وبواسطة عدة عناصر مثل اللغة، والجسد، والمکان. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        88 - الواقعیة السحریة فی خماسیة مدن الملح لعبدالرحمن منیف
        رضا ناظمیان یسرا شادمان
        إن الواقعیة السحریة تعنی فی أبسط تعاریفها الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال أی اللاواقع والماوراء. فهی عملیة مزج وتداخل بین العالمین الواقعی واللاواقعی. وقد ظهر هذا الاتجاه فی روایات بعض الکتّاب العرب منهم عبدالرحمن منیف حیث وظّف هذا الاتجاه فی بعض روایاته منها خما أکثر
        إن الواقعیة السحریة تعنی فی أبسط تعاریفها الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال أی اللاواقع والماوراء. فهی عملیة مزج وتداخل بین العالمین الواقعی واللاواقعی. وقد ظهر هذا الاتجاه فی روایات بعض الکتّاب العرب منهم عبدالرحمن منیف حیث وظّف هذا الاتجاه فی بعض روایاته منها خماسیة "مدن الملح" التی یتناولها هذا المقال بالدرس والتحلیل، وذلک باستخدام المنهج الوصفی – التحلیلی. فمن عناصر الواقعیة السحریة وملامحها فی خماسیة "مدن الملح" یمکن الإشارة إلی السحر، والوهم والخیال، والأسطورة والرمز، والازدواجیة، وصمت الکاتب، وعدم انحیازه تجاه الأحداث الخارقة للطبیعة والعادة. وهی القضایا ذاتها التی ستخضع للبحث فی هذه المقالة وکذلک کیفیة استخدام هذه العناصر فی الروایة ودور هذا التیّار الروائی فی سرد أحداث الروایة "مدن الملح". ویمکن القول بأنّ الروائی عبدالرحمن منیف إلی جانب تصویر القضایا الواقعیة، استخدم العناصر السحریة والخیالیة فی خماسیة "مدن الملح" استخداماً ناجحاً بحیث أولاً لایفاجیء القاریء عندما یواجه الأحداث اللاواقعیة بل یقبلها ویصدّقها لأن المؤلف یقف موقف الانحیاد تجاه الأحداث الخارقة للعادة، فلا یفاجیء ولا یتعجب، کما لا یبادر إلی تبریر أو شرح ما یقع من دقائق غیر طبیعیة. وهذا الموقف من قبل المؤلف یساعد القاریء فی قبول القصة وأحداثها الخارقة للطبیعة. وثانیاً ینجح الکاتب من خلال استخدام هذا التیّار الروائی أن یعبّر عن خلجات نفسه وینظر إلی القضایا السیاسیة والاجتماعیة والاقتصادیة للمجتمعات العربیة نظرة نقدیة عن طریق استخدام تقنیات مختلفة کمزج عناصر الواقع والسحر والخیال وخرق الحدود بین العالم الواقعی واللاواقعی، وکذلک وصف الأحداث والشخصیات وصفاً دقیقاً جزئیاً. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        89 - أسالیب الکلام السردی فی أدب المقاومة الفلسطینی روایة "باب الساحة" أنموذجاً
        کبری روشن‎فکر نعیمة براندوجی خلیل بروینی فرامرز میرزایی
        تتناول أسالیب سرد الروایة العلاقةَ القائمة بین الراوی والشخصیات فتعتبر أداةً هامةً لنقل أحادیث شخصیات الروایة وأفکارها الی المتلقی والتی یدخل القاریء من خلالها جوَّ الروایة؛ تنقسم هذه الأسالیب حسب سلطة الروای أو شخصیات الروایة إلی خمسة أنماط وهی الأسلوب المباشر، غیرالمب أکثر
        تتناول أسالیب سرد الروایة العلاقةَ القائمة بین الراوی والشخصیات فتعتبر أداةً هامةً لنقل أحادیث شخصیات الروایة وأفکارها الی المتلقی والتی یدخل القاریء من خلالها جوَّ الروایة؛ تنقسم هذه الأسالیب حسب سلطة الروای أو شخصیات الروایة إلی خمسة أنماط وهی الأسلوب المباشر، غیرالمباشر، والحر المباشر، والحر غیر المباشر والتقریر السردی. یقوم هذا المقال فی ضوء منهج وصفیٍّ تحلیلیّ وتقدیم إحصائیّة شاملة من أقوال الشخصیات بدراسة أسالیب المحاکاة فی أحادیث روایة "باب الساحة" لسحر خلیفة (1990م). تدلّ نتائج البحث علی أنَّ السارد قد استخدم جمیع أسالیب السرد والمحاکاة لتصویر ظروف المجتمع الفلسطینیّ والمشاکل العالقة بالنساء هناک فی السنوات الأولی من الانتفاضة لکنَّه یسیطر علی الروایة الأسلوب المباشر، والتقریر السردی، والحر المباشر کإطار للسرد الروائی؛ فیتیح السارد للشخصیات باستخدام هذه الأسالیب فرصة الاتصال المباشر بالقاریء والاطلاع علی اضطراباته الفکریة السیاسیة الثقافیة الاجتماعیّة؛ فتوظیف هذه الأسالیب للسرد الروائی یساعد السارد فی تصویر مختلف آفاق الحیاة والمشاکل العالقة بالنساء الفلسطینیات. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        90 - روایات نجیب محفوظ فی ضوء النقد الاجتماعی مع عنایة خاصة بروایة "أولاد حارتنا"
        عبدالقاسم ترابی سید حسین سیدی
        إنّ أیّ أثر أدبی خاضع فی وجوده وتطوره للظروف الزمانیة والمکانیة التی تلعب الدور البارز فی ظهوره. ولا یمکن تصور وجود أثر أدبی خارجهما. یعتبر النقد الاجتماعی محاولة لإبراز العلاقة بین المجتمع والأدب فموضوع علم الاجتماع الأدبی وضع أساسه فی القرن التاسع عشر المیلادی، فقد طر أکثر
        إنّ أیّ أثر أدبی خاضع فی وجوده وتطوره للظروف الزمانیة والمکانیة التی تلعب الدور البارز فی ظهوره. ولا یمکن تصور وجود أثر أدبی خارجهما. یعتبر النقد الاجتماعی محاولة لإبراز العلاقة بین المجتمع والأدب فموضوع علم الاجتماع الأدبی وضع أساسه فی القرن التاسع عشر المیلادی، فقد طرحت شخصیات من مثل مدام دواستال وابیولیت تین وفلاسفة من مثل هیغل ومارکس مبادئ کانت التطورات التالیة تابعة لها. ولا شکّ فی أنّ ظهور الروایة کنوع أدبی کان تحت تأثیر ظروف اجتماعیة خاصة ومن ثم تأثر المجتمع بالروایة وبأفکار الروائیین، فهناک علاقة متبادلة بین الأثر الأدبی وبین المجتمع من حیث التأثیر والتأثر. تحاول هذه الدراسة إلقاء الضوء علی جانب من روایات نجیب محفوظ فی ضوء النقد الاجتماعی مع الترکیز علی روایة أولاد حارتنا، ذلک أنّ نجیب محفوظ یعد من المهتمین بالجوانب الاجتماعیة فی آثاره الروائیة. کما أنّ آثاره الروائیة ترکت بصماتها علی المسار الاجتماعی فی المجتمع المصری. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        91 - الأنا والآخر فی روایة "ثریا فی غیبوبة" لإسماعیل فصیح
        فاطمة کاظم‌زاده
        روایة"ثریا فی غیبوبة" لإسماعیل فصیح منالروایاتالمعاصرة التیعُرضتفیهافترةٌمهمّةُمنحیاةإیرانالسیاسیةوالتاریخیة (فیالثمانینات)،وأشیرإلىحضور"الآخر"فیها. و"الآخر" بالنسبة لـ"الأنا" أو "الذات" الإیرانیة–فی بحثنا هذا- هو کل من لا یحمل الهویةالإیرانیة.وتمّ الاعتماد على ال أکثر
        روایة"ثریا فی غیبوبة" لإسماعیل فصیح منالروایاتالمعاصرة التیعُرضتفیهافترةٌمهمّةُمنحیاةإیرانالسیاسیةوالتاریخیة (فیالثمانینات)،وأشیرإلىحضور"الآخر"فیها. و"الآخر" بالنسبة لـ"الأنا" أو "الذات" الإیرانیة–فی بحثنا هذا- هو کل من لا یحمل الهویةالإیرانیة.وتمّ الاعتماد على المنهج التحلیلی مع محاولة لتبیین شروط التعبیر عن "الآخر"، ومنظومة قیمه، ومظاهر ثقافته، وطرائق حیاة الشعوب، والدین، والمعتقدات، واللباس، والعادات، والتقالید ...إلخ قدر الإمکان. لقدکَثُرصورةالآخرسواءالغربیةمنها أوالشرقیةفیروایة "ثریا فی غیبوبة"؛حیثنلاحظفیهاصورةمشوّهةللآخرالأمریکی. وأمابالنسبةلفرنسافمعأنهابلدأوروبیإلاّأنّهاکانتتتمتعبصورةٍموضوعیةفیأذهانشخصیاتالروایة. لقدرسم فصیحفیالروایةصورةسلبیةللعرب والأتراک. و"الأنا"التیتتجلّیفیشخصیة (ثریا) المغمی علیها، تشیر إلى حالة إیران إبان الحرب المفروضة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        92 - الدیستوبیا (المدینة الفاسدة) فی الروایة العربیة المعاصرة؛ قراءة فی روایة "أورویل فی الضاحیة الجنوبیة" لفوزی ذبیان
        فاطمه پرچکانی
        یتأثّر الأدب العربی المعاصر بشکل عام، والروایة المعاصرة بشکل خاص، بالمتغیّرات الاجتماعیة. فیستقی الکاتب مادّته الروائیة من الأحداث الإنسانیة والاجتماعیة السائدة، ویتّخذ منها الارضیة الممهّدة لکتابة روایته. وتلعب المدینة دورًا أساسیا فی هذا المجال، إذ استخدمت فی إطار الی أکثر
        یتأثّر الأدب العربی المعاصر بشکل عام، والروایة المعاصرة بشکل خاص، بالمتغیّرات الاجتماعیة. فیستقی الکاتب مادّته الروائیة من الأحداث الإنسانیة والاجتماعیة السائدة، ویتّخذ منها الارضیة الممهّدة لکتابة روایته. وتلعب المدینة دورًا أساسیا فی هذا المجال، إذ استخدمت فی إطار الیوتوبیا أو المدینة الفاضلة فی الأدب الشرقی قدیما. أمّا الدیستوبیا أی المدینة الفاسدة، التی لا ترمی إلى سعادة أفرادها، فبدأت تسود الروایة العربیة المعاصرة. تُعتبر روایة "أورویل فی الضاحیة الجنوبیة" للکاتب اللبنانی فوزی ذبیان من هذه الروایات الدیستوبیة التی یتطرّق فیها الکاتب إلى الظروف الإنسانیة والاجتماعیة فی الضاحیة الجنوبیة لمدینة بیروت، لیکشف عن العوامل المانعة لتنظیم اجتماعی یرى فیه الفرد العدالة وسبل السعادة. لذلک، ومن أجل أهمّیة هذا الموضوع فی الروایة العربیة المعاصرة، یحاول هذا المقال قراءة روایة ذبیان فی ضوء العناصر الدیستوبیة من المنظور الاجتماعی، من أجل الحصول على معلومات عن العوامل الإنسانیة والاجتماعیة التی تنمّی موجة الدیستوبیا فی المجتمع وکیفیّة ظهور هذه العناصر فی البنیة الروائیة لدى ذبیان. وقد بیّنت الدراسة رصد الروائی للأوضاع الاجتماعیة السائدة فی الضاحیة، وعلاقتها بالأوضاع السیاسیة. کما أّنّها أبانت عن جرأة الکاتب فی طرح قضایا من الصعب تداولها علنًا. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        93 - زمانمندی روایت در مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل‌آبادی بر اساس نظریه ژرار ژنت
        رقیه نورمحمّدی عبدالحسین فرزاد
        زمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفه‌های اساسی در آفرینش داستان است که در دهه‌های اخیر مورد توجه روایت‌شناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان می‌توان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در أکثر
        زمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفه‌های اساسی در آفرینش داستان است که در دهه‌های اخیر مورد توجه روایت‌شناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان می‌توان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه‌ی زمان روایی به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجه است. ژنت نظریه‌ی زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح می‌کند. مثنوی تمثیلی جلال و جمال‌نزل‌آبادی، شاعر ناشناخته‌ی قرن نهم، از محور زمان به خوبی استفاده کرده است و از تحلیل زمانی این داستان تمثیلی این نتیجه به دست می‌آید که نویسنده، گاهی توالی خطی زمان را برهم می‌زند تا متن را دچار آشفتگی زمانی کند و با یک فلاش بک به عقب بر‌می‌گردد و گاهی گوشه چشمی به آینده می‌اندازد و دوباره به متن اصلی برمی‌گردد. نویسنده به طور کل روند شتاب مثبت و بسامد مفرد را برای ایجاد ایحاز در متن به‌کار برده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        94 - نقش اشارات عرفانی در مثنوی معنوی (براساس تمثیل‌های روایی دفتر 4، 5 و 6)
        احسان انصاری مهدی ماحوزی سیده ماندانا هاشمی اصفهان
        مولانا در مثنوی بارها با اشارات عرفانی کوشیده ذهن مخاطبان خویش را به مسائل معرفتی روشن‌تر سازد و با ذکر تمثیل و داستان‌پردازی، سطح ادراکی یاران و همراهان مثنوی را بالاتر آورد. با ژرف‌نگری در تمثیل‌های روایی مثنوی می‌توان به اشارات پیدا و پنهان عرفانی رسید که انعکاس و بس أکثر
        مولانا در مثنوی بارها با اشارات عرفانی کوشیده ذهن مخاطبان خویش را به مسائل معرفتی روشن‌تر سازد و با ذکر تمثیل و داستان‌پردازی، سطح ادراکی یاران و همراهان مثنوی را بالاتر آورد. با ژرف‌نگری در تمثیل‌های روایی مثنوی می‌توان به اشارات پیدا و پنهان عرفانی رسید که انعکاس و بسط معنایی آنها در سطوح روایتی، سرانجام زمینه‌ساز وحدت‌آفرینی و یگانگی در مثنوی می‌شود. این نگرش و تأثیر وحدت‌آفرین به اشارات عرفانی از تیررس بسیاری از پژوهشگران و روایت‌شناسان دور مانده است. این پژوهش که با روش مطالعه کتابخانه‌ای و توصیفی به رشته تحریر درآمده است و می‌کوشد نقش اشارات عرفانی مولانا را در پردازش تمثیل‌های روایی با تکیه بر روایت‌های داستانی دفترهای چهارم، پنجم و ششم مثنوی معنوی، نشان دهد. در این جستار با ژرف‌نگری و بهره‌گیری از تمثیل‌های روایی مثنوی، ارتباط روساخت و ژرف‌ساخت تمثیل‌ها و همچنین شیوۀ پردازش مطالب عرفانی در چهار گونه (اشارتی، درونمایه‌ای، مثالی و داستان درونه‌ای) نمایان گردید. سرانجام، نقش اشارات عرفانی در دو سطح تمثیل روایی (روساخت و ژرف‌ساخت) با عنوان سمبل، بیت راهنما و نیز پیوند معنایی بین سطوح روایتی مورد بررسی قرار گرفت. آشنایی با شیوۀ پردازش مطالب عرفانی و بررسی پیوند معنایی در سطوح روایتی از نتایج پژوهشی مقالۀ حاضر است و می‌توان این پژوهش را گامی در جهت شناخت ساختار و محتوای تمثیل‌های روایی مثنوی دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        95 - بررسی پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث در مجموعه ی «از این اوستا»
        سیّد احمد حسینی کازرونی یعقوب کیانی شاهوندی
        در این مقاله، پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعه ی از این اوستا، بازخوانی و بررسی می شود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سروده ها، تنها روایت گر و قصه گو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خ أکثر
        در این مقاله، پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعه ی از این اوستا، بازخوانی و بررسی می شود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سروده ها، تنها روایت گر و قصه گو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خویش بهره می گیرد. در این راستا، تمثیل های به کاررفته در سروده ها و شیوه ها و شگردهای روایت پردازی شاعر، تبیین و بررسی می شود. در این بازخوانی و بررسی دیده می شود که گفت وگوها، حوادث، توصیف ها، آغاز و پایان مناسب، پرداخت موضوع و شخصیت پردازی به شیوه ای استادانه در این سروده ها رعایت شده است. شاعر علاوه بر شگردهای روایت پردازی، هنر شعری خود را نیز در این سروده ها به نمایش می گذارد و از زبان، موسیقی، صورخیال و عاطفه ی شعری به خوبی استفاده می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        96 - بررسی شیوه‌ی روایت تمثیلی «پیر چنگی» در مثنوی از منظر پسامدرنیسم
        لیلا رضایی عباس جاهدجاه
        مثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوه‌های روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایت‌ها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شده‌اند- گاه تا به جایی پیش می‌رود که نزدیکی‌ها و شباهت‌هایی را به روایت‌های مدرن و أکثر
        مثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوه‌های روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایت‌ها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شده‌اند- گاه تا به جایی پیش می‌رود که نزدیکی‌ها و شباهت‌هایی را به روایت‌های مدرن و پسامدرن به نمایش می‌گذارد. یکی از حکایت‌های متفاوت و نوآورانه‌ی مثنوی، حکایت پیر چنگی است. مولوی در پرداخت این روایت، تغییرات بسیاری ایجاد کرده و آن را از شکل اصلی که در کتاب اسرارالتوحید محمد بن منور ذکر شده دور کرده است. در پژوهش حاضر روایت تمثیلی مولوی از پیر چنگی از منظر نقد پسامدرن و با کمک آرای برایان مک‌هیل (Brian McHale) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجه‌ی به دست آمده نشان می‌دهد که در این داستان شواهدی از مرگ مؤلف، خودمختاری شخصیت، افول کلان‌روایت، پایان باز و تداخل دنیاهای موازی (دنیای واقعی و تخیلی) را می‌توان مشاهده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        97 - «بررسی عنصر روایتگری در مرزبان-نامه
        محبوبه خراسانی فائزه هدایی
        از آن جایی که مرزبان نامه، یکی از امّهات آثار تعلیمی کهن پارسی است، به سبب شیوه ی روایت گری و بعد تعلیمی از جایگاه ویژه، برخوردار است. این مقاله سعی دارد به تحلیل جایگاه راوی در روایت و داستان های مرزبان نامه بپردازد. در این مبحث، نشان داده شده که روایت گری در مرزبان نا أکثر
        از آن جایی که مرزبان نامه، یکی از امّهات آثار تعلیمی کهن پارسی است، به سبب شیوه ی روایت گری و بعد تعلیمی از جایگاه ویژه، برخوردار است. این مقاله سعی دارد به تحلیل جایگاه راوی در روایت و داستان های مرزبان نامه بپردازد. در این مبحث، نشان داده شده که روایت گری در مرزبان نامه با یک راوی صورت نگرفته است. راوی کسی است که قصّه از زبان او نقل می شود. این راوی می تواند به طور آشکار یا پنهان در قصّه حضور داشته باشد. راوی هر روایت در سطحی ویژه قرار می گیرد، در نتیجه برای روایت شنو نیز می توان سطوحی را در نظر گرفت (در حقیقت روایت شنوها در هر روایت متفاوت اند). زیرا هر روایت همان طور که راوی دارد، ناگزیر در مقابل روایت شنو (مخاطب) نیز دارد. روایت شنو با خواننده ی داستان متفاوت است. همچنین راوی نسبت به چگونگی حضور در داستان، می تواند درون داستانی یا برون داستانی باشد و از طرف دیگر راوی بر اساس نسبتی که با داستان دارد، دخیل در داستان یا جدا از داستان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        98 - بررسی تمثیل های حماسی و اسطوره ای در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید)
        مهران عالی وند
        در این مقاله، تمثیل‌های حماسی و اسطوره ای به کاررفته در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید) و اهداف و شیوه های کاربرد آن ها در این سروده ها بررسی و توصیف شده است. هدف از این پژوهش آن است که دانسته شود شاعر این تمثیل های حماسی و اسطوره ای را چگونه و با چه هدف هایی أکثر
        در این مقاله، تمثیل‌های حماسی و اسطوره ای به کاررفته در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید) و اهداف و شیوه های کاربرد آن ها در این سروده ها بررسی و توصیف شده است. هدف از این پژوهش آن است که دانسته شود شاعر این تمثیل های حماسی و اسطوره ای را چگونه و با چه هدف هایی در سروده های خویش به کار گرفته و این اشاره ها و تناسب های ذهنی چه تأثیری در پرورش معانی و مفاهیم مورد نظر شاعر داشته است. بدین منظور، این مفاهیم اسطوره ای و اشاره های داستانی را در سه بخش تمثیل‌های حماسی و اسطوره ای ایرانی، اشاره ها و تلمیحات اسلامی و اشاره های داستانی غربی، دسته بندی و بررسی نموده ایم که در این میان، تمثیل های حماسی و اسطوره های ایرانی سهم بسیار چشم گیری در سروده های شاعر داشته است. این تمثیل‌های حماسی و اساطیری با اهداف گوناگون در شعر اخوان ثالث به کار رفته است؛ شاعر برای پرورش معانی و مفاهیم مورد نظر خود و اغلب برای بیان مفاهیم انسانی و مسائل اجتماعی روزگار خویش از آن ها بهره گرفته است. بهره گیری از این تمثیل‌های حماسی و اسطوره ای، زبان و بیان شعری او را نیز تشخّص و ویژگی بخشیده و بر قدرت تأثیر و القای آن افزوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        99 - زن ایرانی به روایت بوف کور صادق هدایت
        فاضل عباس زاده ناصر عباس زاده
        ادبیات هر ملت، در هر دوره، به مقتضای مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی شکل می گیرد. اما چگونگی انعکاس وقایع بستگی به دیدگاه نویسنده و جایگاه اجتماعی، ومحیط زندگی او دارد. قبل از مشروطه زنان خلق شده در اکثر آثار ادبی به شدت منفعل، محدود، مقلد و سطحی‌نگر است. در عصر مش أکثر
        ادبیات هر ملت، در هر دوره، به مقتضای مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی شکل می گیرد. اما چگونگی انعکاس وقایع بستگی به دیدگاه نویسنده و جایگاه اجتماعی، ومحیط زندگی او دارد. قبل از مشروطه زنان خلق شده در اکثر آثار ادبی به شدت منفعل، محدود، مقلد و سطحی‌نگر است. در عصر مشروطه‌ نیز با آنکه دایره اختیارات زنان افزایش یافته بازهم ادبیات ما مذکر است و زنان در حاشیه اند و نقش های فرعی دارند. با توجه به اهمیت نقش و جایگاه زنان در جامعه امروز، در این مقاله جایگاه و خصیصه های مثبت و منفی زن را در آینه بوف کور صادق هدایت بررسی کرده به این نتیجه رسیده ایم که؛ چهره زن در روایت بوف کور مخدوش است. هر دو زن (اثیری و لکاته) صامتند. جز این که زن لکاته تنها یک بار سخن می گوید و زن اثیری کاملاً ساکت است. راوی در ذهن خود عاشق زنی است که تن به تقدیر بسپارد و اعتراضی نکند و کاملا ًمقهور قدرت مرد باشد، شاید پرداختن به عشق با برداشتی فرویدی از دید شخصیتی روان پریش و ناتوان از برقراری رابطه‌ی طبیعی با زنان، سبب می شود که هدایت نتواند چهره کاملی از زن ایرانی زن محصور در حجاب جامعه و سنت تمثیل گونه ترسیم کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        100 - بررسی سازه‌های ساختاری روایت‌های تمثیلی در مثنوی معنوی
        فروغ منصوری علیرضا یوسفی نرگس کشتی آرای
        روایت ‌شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت می‌پردازد و می‌کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایت‌های تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان س أکثر
        روایت ‌شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت می‌پردازد و می‌کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایت‌های تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایت‌های تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایت‌های تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایة این پژوهش مشخص می‌شود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستان‌های موازی، الگوی حادثه در روایت‌های تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایت‌های تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته استنویسندگان این پژوهش، تمثیل‌های مثنوی را در جایگاه گونه‌ای از انواع روایت، برپایة منسجم‌تری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        101 - بررسی کانون روایت در داستان شیخ صنعان عطّار؛ بر اساس نظریّۀ ژنت
        رضا جلیلی پروین دخت مشهور
        کانون روایت یکی از نظریّه های ادبی است که در ادبیّات داستانی بسیار مورد توجّه است و در تحلیل توانمندی ها و شگردهایی که داستان پرداز برای شکل دادن به حکایت های خویش از آنها بهره گرفته، اهمیّت فراوان دارد، تا جایی که هرگونه ایجاد تغییر در کانون روایت، سبب ایجاد تمایز و تغ أکثر
        کانون روایت یکی از نظریّه های ادبی است که در ادبیّات داستانی بسیار مورد توجّه است و در تحلیل توانمندی ها و شگردهایی که داستان پرداز برای شکل دادن به حکایت های خویش از آنها بهره گرفته، اهمیّت فراوان دارد، تا جایی که هرگونه ایجاد تغییر در کانون روایت، سبب ایجاد تمایز و تغییر در جربان اصلی داستان و حتی موضوع آن می گردد. ژراژ ژنت یکی از برجسته ترین نظریّه پردازان در این حوزه محسوب می شود. او توانست با جداسازی دو مقولۀ وجه (حالت) و لحن (آوا) گام مؤثری در پیشرفت کانون روایت بردارد. بر این اساس، آنچه که در این جستار مورد نظر خواهد بود، بررسی کانون روایت در داستان شیخ صنعان عطّار، با توجّه به رویکرد ژنت و تأکید بر دو مقولۀ وجه و لحن است. سنجش نظریّۀ کانون روایت ژنت در داستان شیخ صنعان - که از مهم ترین داستان های فرعی منطق الطّیر است- خواننده را با توانمندی بالای عطّار در داستان سرایی و استفادۀ بجا از سطوح گفتاری، زوایای دید متعدّد و کانون های زمانی و مکانی روایی متنوّع و نیز، غنای متون روایی کهن فارسی آشنا می سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        102 - کیمیای شمس (نوسان روایت در باره شمس در داستان کیمیا خاتون)
        غلامحسین شریفی علی محمدی آسیابادی فاطمه میرمرعشی
        رمان کیمیا خاتون، نوشته خانم سعیده قدس از جمله رمان‌هایی است که درباره زندگی شمس نوشته شده و در مدت کوتاهی- پنج سال یعنی از 1383 که چاپ اول آن پخش شده تا 1388ش. - بیست چاپ از آن در جامعه کتاب‌خوان کشور پخش گردیده و این از یک‌سو موجب خوشحالی‌ است و از سوی دیگر باعث نگران أکثر
        رمان کیمیا خاتون، نوشته خانم سعیده قدس از جمله رمان‌هایی است که درباره زندگی شمس نوشته شده و در مدت کوتاهی- پنج سال یعنی از 1383 که چاپ اول آن پخش شده تا 1388ش. - بیست چاپ از آن در جامعه کتاب‌خوان کشور پخش گردیده و این از یک‌سو موجب خوشحالی‌ است و از سوی دیگر باعث نگرانی؛ نگرانی از اینکه مبادا خواندن آن باعث بیزاری خوانندگان از شمس- و طبیعتا مولانا که مرید او بود و آن‌همه غزل برای او سرود-و عرفان ناب و میراث عظیم عارفان نامدار ایرانی چون مثنوی و غزلیات شمس بشود و در حقیقت این کتاب به منزله چوب حراجی باشد بر ادب فارسی، عرفان و عارفان ایرانی چونان‌که پیشتر همه چیزهای خوب و مقدس و قابل احترام این کشور را با چوب حراج به ثمن بخس و دراهم معدود فروختیم بی آنکه به جایش حتی خزف و کندله ای[1] گرفته باشیم، آن هم در دوره ای که فرنگیان و غربیان چنان اقبالی به عرفان ایرانی عموما و مکتب مولانا خصوصا کرده اند که چند سال پی درپی اشعار او از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در آمریکا بود و در کمتر از یک دهه نزدیک به یک‌صد میلیون نسخه از اشعار او را خریداری کرده‌اند! به نظر می رسد خانم سعیده قدس در داستان پردازی خود دربارۀ شمس و کیمیا خواسته است رفتار شمس را مبتنی بر انگیزه های روانی وسرکوب غرایز معرفی کند. ما در این مقاله به دو مطلب دست یافته ایم: 1- نویسنده این رمان واقعاً داستان زندگی شمس را از زاویه مکاتب روان‌شناسی امروزین غرب روایت کرده است . 2- روان‌کاوی، معیار درستی برای بررسی شخصیّت های عرفانی نیست زیرا با وارد شدن در حوزۀ روان‌کاوی بسیاری مسائل مطرح شده در عرفان نادیده گرفته می شود و با نادیده گرفته شدن آنها بسیاری از ابعاد شخصیّت های عرفانی، رنگ می‌بازد و قابل دریافت نیست. بدین منظور ما به بررسی نوسان روایت‌ها در داستان کیمیا خاتون و مقایسه آنها با منابع روایی تاریخی مانند مناقب العارفین و رساله سپهسالار می‌پردازیم و در نهایت علل این تفاوت‌ها را مورد بررسی قرار می دهیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        103 - تأثیر روایت درمانی بر خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش‌آموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه جرقویه علیا
        حسن حسینی دستجردی نیرالسادات دانشور حسینی
        پژوهش به بررسی تأثیر روایت درمانی بر خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت دانش‌آموزان پرداخته است. روش تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعة آماری شامل تمام دانش‌آموزان پسر متوسطه دوره دوم منطقه جرقویه علیا در سال تحصیلی 95- 1394 به تعداد 356 نفر بود.40 نفر از د أکثر
        پژوهش به بررسی تأثیر روایت درمانی بر خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت دانش‌آموزان پرداخته است. روش تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعة آماری شامل تمام دانش‌آموزان پسر متوسطه دوره دوم منطقه جرقویه علیا در سال تحصیلی 95- 1394 به تعداد 356 نفر بود.40 نفر از دانش‌آموزان به روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. همة آزمودنی‌ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌های خودکارآمدی شرر 1982 و انگیزه پیشرفت هرمنس 1970 بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری spss20 و با روش آماری تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کووارانس نشان داد تفاوت معناداری بین نمره‌های پس‌آزمون گروه آزمایش و گواه وجود دارد. نتایج تحلیل نشان داد بین روایت درمانی و خودکارآمدی (ابعاد میل به آغازگری، گسترش تلاش برای پیشرفت) دانش‌آموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه جرقویه علیا تأثیر وجود دارد و نمره خودکارآمدی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتر بود (P<0.01) و همچنین تفاوت معناداری بین روایت درمانی و انگیزه پیشرفت (ابعاد روان‌شناسی، اقتصادی) دانش‌آموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه جرقویه علیا وجود دارد و نمره انگیزه پیشرفت گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتر است (P<0.01). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        104 - اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد روایت‌درمانی گروهی بر الگوهای ارتباطی در زوجین دانشجو
        مریم مسلمی حکیمه آقایی زهرا شعبانی
        این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد روایت‌درمانی گروهی بر الگوهای ارتباطی در زوجین دانشجو انجام گرفت. پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد شاهرود در سه‌ماهه اول 1394 بودند. نمونه شامل 16 أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد روایت‌درمانی گروهی بر الگوهای ارتباطی در زوجین دانشجو انجام گرفت. پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد شاهرود در سه‌ماهه اول 1394 بودند. نمونه شامل 16زوج دانشجو (8 زوج گروه آزمایش و 8 زوج گروه کنترل، متغیر وابسته از مجموع نمرات زن و شوهر تشکیل شده است) بودند که به روش نمونه‌گیری داوطلبانه با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه روایت‌درمانی گروهی شرکت کردند، درحالی‌که گروه کنترل تحت هیچ مداخله‌ای قرار نگرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سالاوی، 1984) بود. به‌منظور بررسی فرضیه‌های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل روایت‌درمانی گروهی خرده مقیاس الگوی ارتباطی سازنده / متقابل زوجین دانشجو را در گروه آزمایش پس از اجرای متغیر مستقل به‌طور معناداری افزایش داد (01/0>P) و خرده مقیاس‌های الگوی ارتباطی اجتناب/ متقابل، توقع/کناره‌گیر، توقع مرد/ کناره‌گیر زن و توقع زن/ کناره‌گیر مرد زوجین دانشجو را در پس‌آزمون به‌طور معناداری کاهش داد (01/0>P). بر اساس یافته‌های این پژوهش، بررسی تأثیر روایت‌درمانی بر الگوهای ارتباطی زوجین می‌تواند نتایج ارزشمندی را در مورد سلامت روانی زوجین فراهم کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        105 - بررسی اثربخشی رویکرد روایت‌درمانی بر تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان
        زهرا تقی یار فرشاد پهلوان زاده
        هدف پژوهش، تبیین اثربخشی رویکرد روایت‌درمانی بر تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع شبه‌آزمایشی بود که در آن از طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی زنان متأهل بود که با مورد مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره مر أکثر
        هدف پژوهش، تبیین اثربخشی رویکرد روایت‌درمانی بر تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع شبه‌آزمایشی بود که در آن از طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی زنان متأهل بود که با مورد مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند و با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامة رضایت جنسی (پینی، 1987) و تعهد زناشویی (ادامز و جونز، 1997) بود. بر روی گروه آزمایشی بستة آموزشی روایت‌درمانی در 8 جلسة 90 دقیقه‌ای اجرا شد. یافته‌های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس در نرم‌افزار SPSS22 تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌های به دست آمده نشان داد که سطح معناداری تعهد زناشویی و رضایت جنسی پس از کنترل پیش‌آزمون، تفاوت معنی‌داری دارد (p≤0/05). درنتیجه آموزش رویکرد روایت‌درمانی بر بهبود تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان متأهل اثربخش بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        106 - تاریخ‌نگاری تحول دانش معلمان طی چهار دهه اخیر
        نسرین نصرتی مصطفی قادری فائزه ناطقی
        هدف این مطالعه، درک روند تاریخی دانش معلمان در چهار دهه گذشته است. برای این کار مقالات و کتب پژوهشگران دانش معلمان در طی دهه‌های 80 تا 2010 میلادی از طریق فرا تحلیل مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور مقالات و کتاب‌های در دسترس و شاخص دانش معلمان مربوط به سیزده پژ أکثر
        هدف این مطالعه، درک روند تاریخی دانش معلمان در چهار دهه گذشته است. برای این کار مقالات و کتب پژوهشگران دانش معلمان در طی دهه‌های 80 تا 2010 میلادی از طریق فرا تحلیل مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور مقالات و کتاب‌های در دسترس و شاخص دانش معلمان مربوط به سیزده پژوهشگر برتر حوزه دانش معلمان در طی چهار دهه اخیر به‌عنوان اسناد شاخص مورد تحلیل قرارگرفته‌اند. مدل‌ها و الگوهای دانش معلمی برحسب زمان در چهار دهه تقسیم‌بندی و برحسب زمان مورد تحلیل اسنادی قرارگرفته‌اند. روند تاریخی دانش معلمان نشان می‌دهد که مطالعات دانش معلمان در دهه 80 به سمت دانش عملی معلمان، در دهه 90 به سمت دانش ضروری معلمان و در دهه 2000 به سمت تولید دانش توسط خود معلمان و در سال‌های اخیر (2000 به بعد) مدل‌های دانش معلمان به سمت مدل‌های ترکیبی دانش عملی، دانش ضروری و پژوهش‌های معلمان تغییر کرده است. مهم‌ترین مفاهیم موردبررسی در دانش معلمان به ترتیب سیر تاریخی عبارت‌اند از: معلم ژرف‌نگر یا کار اندیش، معلم روایتگر، معلم پژوهنده، معلم حرفه‌ای و معلم متخصص. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        107 - تحلیل عناصرخیالی اسطوره‌های عرفانی درحدیقه‌الحقیقه وشریعه الطریقه سنائی غزنوی
        فضل الله جهان آرا سیدمحمود سیدصادقی جواد کبوتری
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare أکثر
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >اسطوره و کهن الگوهابیان کنندة آرزوها و افکار جوامع بشری مملو از حکایاتی هستند، پیرامون خدایان، پهلوانان، موجودات فراطبیعی و حوادث خارق‌العاده که در زمان‌های آغازین به وجود آمده‌اند، و در هر سرزمینی بخشی از هویت، تمدن و فرهنگ آن سرزمین به شمار می‌روند. روایت‌های عرفانی یکی از اساسی‌ترین محمل‌ها برای بروز کهن الگوها و اسطوره‌ها می‌باشند، و اسطوره‌های عرفانی از بن مایه‌های پرکارکرد در تاریخ و ادبیات فارسی به ویژه سرودهای عرفانی هستند. به همین جهت بررسی کارکردهای معنایی و تحلیل و تفسیر آنها موجب خواهد شد؛ که خوانندگان آثار عرفانی، به درک و دریافت روشنی از این اسطوره‌ها در حوزة عرفان دست یابند. نگارندگان با توجه به اهمیت نماد پردازی روایت‌های عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن به بررسی عناصر اسطوره‌ای عرفانی پرداخته‌اند. از آن جاییکه روایت‌های عرفانی از تمام اجزای فرهنگی و اندیشة بشری علی الخصوص کهن الگوها بهره می‌برند، در این مقاله برآنیم؛ که با جستجو در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه به بررسی کاربرد عناصرخیالی اسطوره‌های عرفانی به شیوة تحلیلی بپردازیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        108 - رؤیت خدا در پرتو آیات و روایات با تأکید بر نظر متکلمان وعرفا
        مینا شمخی نانسی ساکی
        ظاهر شماری از آیات قرآن بر رؤیت خداوند در قیامت دلالت دارد مانند آیه: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ الى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ (قیامت /23-22)؛ اما ظاهر برخی دیگر آیات از جمله آیه: لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ (انعام /103) رؤیت خداوند را انکار می کند. أکثر
        ظاهر شماری از آیات قرآن بر رؤیت خداوند در قیامت دلالت دارد مانند آیه: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ الى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ (قیامت /23-22)؛ اما ظاهر برخی دیگر آیات از جمله آیه: لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ (انعام /103) رؤیت خداوند را انکار می کند. آیة الى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ (قیامت/23) از مهم‌ترین آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره، معتزله و امامیه و نیز عرفا می باشد. در این آیه شریفه چیستی معنای واژه های الی و ناظره مورد دقت مفسران قرار گرفته است. این آیه با عطف توجه به واژه ناظره، یکی از مستندات قائلین به جواز رؤیت خداوند از جمله اشاعره می باشد. مفسرین معتزله و امامیه ضمن تبیین معنای صحیح آیه، قول اشاعره را نادرست اعلام کرده اند اما خود در بیان معنای آیه دچار اختلاف شده اند. در بیان عرفا، مفهوم رؤیت و نظر با آنچه که متکلمان برداشت می‌کند متفاوت است؛ رؤیت همـان علـم شـهودی و حضوری است که جـز بـه خـود انسـان و متعلقـات او تعلق نمی گیرد. در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه تحلیلی و مقایسه ای، سعی در بیان و بررسی اقوال مختلف مفسران داشته و با جمع آوری تمام احتمالات معنایی به همراه گونه های مختلف عقلی- نقلی به بررسی و تبیین این آیات پرداخته است. نتایج نشان می‌دهد که امکان رؤیت خدا با چشم سر، چه در این دنیا و چه آخرت، امکان پذیر نیست و نظر صحیح، انتظار کشیدن رحمت، ثواب و نعمت‌های خداوند می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        109 - لطیفة عشق و عرفان در سوانح‌العشاق احمد غزالی
        کریم شاکر حسین اسماعیلی
        عشق از مهم‌ترین مسایل عرفانی است که پیش از غزالی عارفان دیگر کمابیش از آن سخن گفته و به اهمیت آن اشاره کرده‌اند. امّا احمد غزالی اولین عارفی است که رساله‌یی مفرد در عشق عرفانی نگاشته است. در این رساله غزالی از عشق به گونه‌یی سخن می‌گوید که در همان نگاه اوّل درمی‌یابیم ک أکثر
        عشق از مهم‌ترین مسایل عرفانی است که پیش از غزالی عارفان دیگر کمابیش از آن سخن گفته و به اهمیت آن اشاره کرده‌اند. امّا احمد غزالی اولین عارفی است که رساله‌یی مفرد در عشق عرفانی نگاشته است. در این رساله غزالی از عشق به گونه‌یی سخن می‌گوید که در همان نگاه اوّل درمی‌یابیم که با متنی مرکزگرا مواجهیم و هر آنچه بر زبان او جاری گشته به نوعی با عشق در پیوند است. بنابراین ما نیز با این طرز تلقی پس از درآمدی کوتاه از عشق به مثابة عاطفه‌یی که نه تنها انسان، بلکه تمام هستی را زیر نفوذ دارد و هر چه در عالم هست به گرد آن می‌چرخد و از آن نیرو می‌گیرد، سخن گفته‌ایم. از آن پس به معشوق که هر چه و هر که هست عاشق را به خود فرامی‌خواند، اشاره کرده‌ایم و سرانجام از عاشق که عامل تحقق عشق است سخن گفته و ویژگی‌های او را از دید غزالی به اختصار برشمرده‌ایم. تمام اطلاعات این مقاله با استفاده از روش کتاب‌خانه‌یی گرد آمده و این داده‌ها با شیوة توصیفی تحلیل شده است. مهم‌ترین نتیجه این بررسی این است که سوانح را روایت و در اصل روایتی مرکزگرا می‌یابیم و عشق را هستة اصلی ساختاری می‌دانیم که تمام عنصرهای سازندة این ساختار بدان می‌گرایند و از آن متأثراند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        110 - شکل‌شناسی راوی در حکایات کرامت‌های عرفانی
        مهدی رضایی عزیزه نیدی
        حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرا أکثر
        حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می‌پردازد. یکی از عرصه‌های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت‌شناسی است. روایت‌شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت‌هاست. یکی از اصولی که روایت‌شناسان ساخت گرا به آن می‌پردازند، شکل‌شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می‌کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می‌کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش‌های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل‌شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت‌شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می‌دهد که در حکایات کرامت‌های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می‌تواند‌ شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول‌هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        111 - Narratology: Interchangeable Focalization in Alice Walker’s The Color Purple
        Atefeh Karami Torkashvand
        An epistolary novel is a novel written as a progression of letters traded among the characters of the story. Centralization or perspective is a critical idea in narratology, alluding to the decision of a point of view from which the story is told. This paper examines Al أکثر
        An epistolary novel is a novel written as a progression of letters traded among the characters of the story. Centralization or perspective is a critical idea in narratology, alluding to the decision of a point of view from which the story is told. This paper examines Alice Walker's great work The Color Purple in the light of the centralization hypothesis created by French narratologist Gerard Genette, who made a turning point outline between the storyteller and the central character. It investigates four highlights of centralization utilized in this work: the constraint of letter essayists, the adaptability of letter scholars, the exchanging of various central characters, and the polyphonic structure in the work. This article contends from the narratological point of view that The Color Purple has a place with a cutting-edge standard of awesome epistolary books. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        112 - جایگاه پنج تمهید فرمالیستی در پرورش فرم روایی بخش اساطیری شاهنامه
        میترا بیغمی مریم جعفری غلامعباس ذاکری
        بررسی فرمالیستی شاهنامه فردوسی که به ندرت انجام شده، ابعاد تازه‌ای را درباره ساز و کار شکل-گیری این اثر سترگ آشکار می‌کند. فرمالیست‌ها کاشف تمهیدات و صناعات ادبی نبودند بلکه تأثیرات اصیل، محوری و سازندۀ آنها را در آثار بزرگ نشان می‌دادند. شاهنامه عرصه مناسبی برای ردیابی أکثر
        بررسی فرمالیستی شاهنامه فردوسی که به ندرت انجام شده، ابعاد تازه‌ای را درباره ساز و کار شکل-گیری این اثر سترگ آشکار می‌کند. فرمالیست‌ها کاشف تمهیدات و صناعات ادبی نبودند بلکه تأثیرات اصیل، محوری و سازندۀ آنها را در آثار بزرگ نشان می‌دادند. شاهنامه عرصه مناسبی برای ردیابی این صناعات است و اساساً تکیه بر تمهیدات فرمالیستی‌ است که آن را نسبت به رقبایش در ژانر حماسی بی‌بدیل می‌سازد. در بخش نخست یا همان اسطوره‌ای شاهنامه کاربرد بسیاری از صناعات فرمالیستی همچون بخش‌های دیگر به چشم می‌آید اما به دلیل اهمیت خاستگاهی، روایی و پایه‌ای این بخش، برخی تمهیدات فرمالیستی از سوی فردوسی در ساختِ روایی آن بکار گرفته شده‌اند. جستار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل و شناسایی پنج شاخص فرمالیستی بکار رفته در روایت این بخش از شاهنامه پرداخته است. نتیجه حاکی از آن است که استفاده مؤکّد از ظرفیت نمادها، استفاده از قیدهای فعلی به منظور ایجاد گزاره‌های منفرد با ادبیت بالا، استفاده از آشنایی‌زدایی و برجسته‌سازی در تناسب با غرابت فضای بخش اسطوره‌ای، بسامد بالای استعاره و کنایه و نهایتاً شخصیت‌پردازی روایی که حاکی از ایجاد استقلال روابط و مناسبات در فضای اسطوره‌ای است از مهمترین عواملی هستند که روایت بخش نخست شاهنامه را قوام بخشیده و جذابیت لازم برای وفادار ساختن مخاطب به پیگیری ادامه داستان را ایجاد می‌کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        113 - استعاره‌های مفهومی در آثار منثور جبهه و جنگ با رویکرد معنا‌شناختی
        تورج دشمن زیاری سیدمحمود سیدصادقی سید احمد حسینی کازرونی
        به دلیل ماهیت جنگ در ذهن زنان و مردان، شباهت‌ها و تفاوت‌های قابل توجهی میان استعاره‌های مفهومی و طرحواره‌های به کار رفته در روایت زنانه و مردانه از جنگ وجود دارد. در شکل‌گیری استعاره‌های مفهومی در روایت های زنانه و مردانه از حوزه‌های مبدا مختلفی در روایت های زنانه و مرد أکثر
        به دلیل ماهیت جنگ در ذهن زنان و مردان، شباهت‌ها و تفاوت‌های قابل توجهی میان استعاره‌های مفهومی و طرحواره‌های به کار رفته در روایت زنانه و مردانه از جنگ وجود دارد. در شکل‌گیری استعاره‌های مفهومی در روایت های زنانه و مردانه از حوزه‌های مبدا مختلفی در روایت های زنانه و مردانه از دفاع مقدس استفاده شده است. معنای فرهنگی دفاع مقدس در روایت‌های زنانه دارای تفاوتهایی با معنای فرهنگی این پدیده در روایت‌های مردانه دارد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی- تحلیلی است که با روش کتابخانه ای به بررسی استعاره های مفهومی و طرحواره های فرهنگی در روایت های زنانه و مردانه از دفاع مقدس پرداخته است، محقق در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش‌هاست که تفاوت مفهوم‌سازی‌های مردانه و زنانه از جنگ را می توان در قالب نظریۀ استعاره مفهومی و طرحواره‌ها بررسی کرد؟ چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میان استعاره‌های مفهومی و طرحواره‌های به کار رفته در روایت زنانه و مردانه از جنگ وجود دارد؟ در شکل‌گیری استعاره‌های مفهومی در روایت های زنانه و مردانه از چه حوزه‌های مبدا استفاده شده است؟ معنای فرهنگی جنگ در روایت‌های زنانه چه تفاوتی با معنای فرهنگی این پدیده در روایت‌های مردانه از جنگ دارد؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت های مفهوم‌سازی‌های مردانه و زنانه از جنگ، در قالب نظریه استعاره مفهومی و طرحواره‌ها قابل بررسی هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        114 - بررسی مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری بر اساس زیبایی‌‏شناسی روایت در مؤلفه وجه ژرار ژنت
        مهدی دریائی پروانه عادل‌زاده کامران پاشایی فخری
        هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیبایی‌شناسانه است. معمولاً تعداد زیادی از مؤلفه‌های زیبایی‌شناسانه در داستان‌هایی که خوب پرداخت شده‌اند، وارد عمل می‌شوند. این مؤلفه‌ها شامل ایده‌های ضروری ساختار روایت از قبیل نقطه دید، کانون روایت، انتخاب نوع گفتار و غیره که در أکثر
        هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیبایی‌شناسانه است. معمولاً تعداد زیادی از مؤلفه‌های زیبایی‌شناسانه در داستان‌هایی که خوب پرداخت شده‌اند، وارد عمل می‌شوند. این مؤلفه‌ها شامل ایده‌های ضروری ساختار روایت از قبیل نقطه دید، کانون روایت، انتخاب نوع گفتار و غیره که در خطوط پیرنگ به صورت منسجم ساختاربندی شده‌اند، قابل تشخیص‌اند. نگارندگان در این پژوهش با روش تحلیل ساختاری به بررسی مؤلفه وجه، یعنی فاصله و کانون‌شدگی از منظر ژنت در مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری پرداخته‌اند. نویسنده در مؤلفه فاصله در تمام سی و شش داستان از گفتار مستقیم و سخن روایت‌شده استفاده کرده است. گفتار غیرمستقیم در شانزده داستان و گفتار غیرمستقیم آزاد در نه داستان به‌کار رفته است. هم‌چنین در مؤلفه کانونی‌سازی، کانونی‌سازی نشده با بازنمود همگن، یک داستان. کانونی‌سازی نشده با بازنمود ناهمگن، دو داستان. کانون درونی با بازنمود همگن، بیست و پنج داستان. کانون خارجی با بازنمود ناهمگن و کانون خارجی با بازنمود همگن، هر یک چهار داستان و کانون خارجی با بازنمود همگن نیز در هیچ داستانی به‌کار گرفته نشده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        115 - بررسی لحن حکایات «دیوانگان دانا» در مصیبت‌نامۀ عطّار بر پایۀ نظریۀ کانون روایت ژرار ژنت
        مهدی نوروز رضا جلیلی
        ادبیّات آیینۀ تمام‌نمای جامعه است و هر طبقۀ اجتماعی روایت ویژه‌ای مربوط به خود دارد. این موضوع نشان‌دهندۀ ارتباط میان ادبیّات و روایت‌شناسی است. ژنت با نظریۀ کانون روایت از این پیوند به نحو احسن بهره گرفت و با طرح و شرح دو عامل وجه و لحن، باعث ظهور قابلیت‌های نوینی از ر أکثر
        ادبیّات آیینۀ تمام‌نمای جامعه است و هر طبقۀ اجتماعی روایت ویژه‌ای مربوط به خود دارد. این موضوع نشان‌دهندۀ ارتباط میان ادبیّات و روایت‌شناسی است. ژنت با نظریۀ کانون روایت از این پیوند به نحو احسن بهره گرفت و با طرح و شرح دو عامل وجه و لحن، باعث ظهور قابلیت‌های نوینی از روایت‌شناسی در زمینه‌های گوناگون ادبی شد. از سوی دیگر، در شعر کهن فارسی، مصیبت‌نامۀ عطّار دارای ویژگی‌های روایت‌شناختی برجسته‌ای است که باعث تتبع بسیاری از شاعران، از سبک و سیاق او شده است. به این اعتبار، در مقالۀ حاضر، لحن در حکایت‌های دیوانگان دانا بر پایۀ نظریۀ کانون روایت ژنت بررسی و کاویده خواهد شد. هم‌چنین، روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای است. به نظر می‌رسد عطّار در حکایت‌های مربوط به دیوانگان دانا، با بهره‌گیری از شگردهای روایی گوناگون به نقد اوضاع فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی جامعۀ خود پرداخته و موفق به تشریح بسیاری از دقایق عرفانی شده است. کارکرد دیگر شگردهای روایی در مصیبت‌نامه، عینیت بخشیدن به موضوعات انتزاعی و ذهنی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        116 - تحلیل رمان "مهرگیاه" نوشتۀ امیرحسن چهل‌تن بر اساس الگوهای روایت‌شناختی ژرار ژنت و رولان بارت
        نرگس اسکویی پروین زینالی
        روایت‌شناسی رویکردی نوین در مطالعه ادبیات داستانی است و در پی یافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روایت و نظام حاکم بر روایت‌ها است. روایت‌شناسانی چون ژرار ژنت، پراپ، گریماس، برمون، تودورف و ...با ارائه نظریه‌هایی در این عرصه تلاش کرده‌اند تا به الگویی منسجم و مؤثر برسند أکثر
        روایت‌شناسی رویکردی نوین در مطالعه ادبیات داستانی است و در پی یافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روایت و نظام حاکم بر روایت‌ها است. روایت‌شناسانی چون ژرار ژنت، پراپ، گریماس، برمون، تودورف و ...با ارائه نظریه‌هایی در این عرصه تلاش کرده‌اند تا به الگویی منسجم و مؤثر برسند که به کمک آن بتوان ساختار روایت‌ها را شناسایی کرد. امیرحسن چهل‌‌‌‌‌تن از نویسندگان معاصر ماست که در دهۀ اخیر آثار او موردتوجه مخاطبین بسیاری قرارگرفته است، مسأله اصلی این پژوهش، آن بوده است تا با رویکرد به مقوله تکنیک‌های روایت‌شناسی بر اساس نظریات نظریه‌پردازان روایت‌شناسی ژنت و بارت و به یاری مفاهیم و اصطلاحات این نگره‌ها، رمان‌های مهرگیاه از این نویسنده معاصر را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و ساختار روایی آن را با تکیه ‌بر این نظریه دریابد. در این تحقیق که بر اساس شیوۀ تحلیل قیاسی انجام یافت، روشن شد که زمان در مقام جزئی از روایت و به‌عنوان یک ابزار ادبی مؤثر، موردتوجه نویسنده قرار دارد؛ به‌طوری‌که به کمک آن و بر اساس تغییراتی که در نظم خطی آن ایجاد می‌کند پیرنگ دلخواه خود را می‌سازد. نویسنده با در نظر داشتن قوانینی مانند اصل معناداری و علیت کنش‌ها، در ترتیب نقل وقایع و کنش‌های داستان دست به گزینش و انتخاب می‌زند و به این صورت زمانمندی خاص داستانش را ایجاد می‌کند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        117 - ساختار رواییِ منطق‌الطّیر عطّار بر اساس نظریه «روایت‌های اسطوره‌ای» تودوروف
        فاطمه محمودی
        این مقاله با بررسی نمونه‌وار حکایات منطق‌الطّیر عطّار نیشابوری بر مبنای نظریه روایت‌های اسطوره‌ای تودوروف بر آن است تا این کتاب را در زمره آثاری در آورد که به بیان تودوروف دارای ویژگی‌های روایات اسطوره‌ای‌اند. از جمله این ویژگی‌ها می‌توان به اصل علیت بی‌واسطه، کنش‌های غ أکثر
        این مقاله با بررسی نمونه‌وار حکایات منطق‌الطّیر عطّار نیشابوری بر مبنای نظریه روایت‌های اسطوره‌ای تودوروف بر آن است تا این کتاب را در زمره آثاری در آورد که به بیان تودوروف دارای ویژگی‌های روایات اسطوره‌ای‌اند. از جمله این ویژگی‌ها می‌توان به اصل علیت بی‌واسطه، کنش‌های غیر متعدی، جهان‌بینی مطلق و زمان و مکان فرضی اشاره کرد. این متن مؤلفه‌های روایت اسطوره‌ای را در ساختار کلی منطق‌الطّیر جستجو می‌کند و می‌تواند مقدمه‌ای برای بررسی دیگر آثار عرفانی باشد که دارای مؤلفه‌های داستانی هستند و قابلیت پردازش و تفسیر روایی دارند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی و بر پایۀ منابع کتابخانه‌ای است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        118 - مطالعه مردم شناختی روایت های زنانه از دوران جنگ تحمیلی
        مینو سلیمی
        هدف این پژوهش پرداختن به روایتی از جنگ است که تجربه زیسته زنانه را شکل داده و آن را بازگو می کند. زنانی که به نوعی در جنگ شرکت داشته یا به شکلی مستقیم آن را زیسته اند. پژوهش حاضر درصدد مطالعه مردم‌ شناختی روایت‌ های زنانه از دوران جنگ تحمیلی است. روش این پژوهش مطالعه می أکثر
        هدف این پژوهش پرداختن به روایتی از جنگ است که تجربه زیسته زنانه را شکل داده و آن را بازگو می کند. زنانی که به نوعی در جنگ شرکت داشته یا به شکلی مستقیم آن را زیسته اند. پژوهش حاضر درصدد مطالعه مردم‌ شناختی روایت‌ های زنانه از دوران جنگ تحمیلی است. روش این پژوهش مطالعه میدانی (مشاهده مشارکتی، جمع آوری مستندات، مصاحبه روایتی) است. این پژوهش با 50 نفر از زنان شهرستان های سرپل ذهاب و قصرشیرین در استان کرمانشاه که جنگ تحمیلی را تجربه کرده اند مصاحبه های عمیقی انجام داده است تا بتواند روایت های شفاهی زنان از روزهای جنگ تحمیلی را در کنار هم قرار دهد و در نهایت روایتی زنانه از جنگ تحمیلی ارائه نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که جنگ همواره اثرات منفی بر زندگی زنان داشته و آنان را به عنوان یکی از اصلی ترین قربانیان جنگ مطرح می نماید. تجربه زیسته زنان بعد از جنگ بر خلاف خود جنگ که محصور در یک برهه زمانی و مکانی خاص بوده، در طول زمان و مکان امتداد یافته و حلقه واسطی بین گذشته، حال و آینده می شوند و باعث تغییرات تأثیرگذاری در زندگی آنان می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        119 - تبیین جایگاه زن در روایت‌های ازدواج شاهنامه تهماسبی با تکیه بر تحلیل بینامتنیت متن و نگاره
        شهره دوستی فرزانه فرخ فر آرمان یعقوب پور
        هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه زن در روایت‌های ازدواج شاهنامه تهماسبی با تکیه بر تحلیل بینامتنیت متن و نگاره در ایران‌زمین بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمام نگاره‌های شاهنامۀ تهماسبی می باشند. نمونه پژوهش را 29 نگاره تشکیل می‌دهند که در تمام آن‌ها زنان نقش مهم و کلیدی بر عهد أکثر
        هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه زن در روایت‌های ازدواج شاهنامه تهماسبی با تکیه بر تحلیل بینامتنیت متن و نگاره در ایران‌زمین بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمام نگاره‌های شاهنامۀ تهماسبی می باشند. نمونه پژوهش را 29 نگاره تشکیل می‌دهند که در تمام آن‌ها زنان نقش مهم و کلیدی بر عهده دارند. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای ‌ـ‌ اسنادی، مشاهده و خوانش بینامتنیت نگاره‌ها و تحلیل عناصر بصری موجود در آثار منتخب بود. داده‌ها با استفاده از مطالعات بینارشته‌ای و روش تحلیل محتوا ارزیابی شدند. نتایج یافته‌ها نشانگر این است که جایگاه زن در روایت‌های ازدواج شاهنامه، ریشه در باورهای اسطوره‌ای ایرانیان دارد و از این حیث، دارای اعتبار ویژه‌ای است؛ چرا که در ساختار اسطوره‌ای شاهنامة فردوسی امانت داری و پای بندی به اصول متون اولیه کاملا واضح و هویداست؛ لیکن در تصویرسازی نگاره‌های شاهنامة تهماسبی به طور آشکار، اختلافاتی با متن دیده می‌شود که منشا این اختلافات، فرهنگ حاکم بر جامعة صفوی و اعتقادات جامعة مردسالار آن دوره است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        120 - نقد و تحلیل پیرنگ و گونۀ روایت در رمان « شب نشینی کفتارها » اثر معصومه افراشی
        شهین قاسمی
        هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل پیرنگ و گونه روایت در رمان شب نشینی کفتارها اثر معصومه افراشی با تکیه بر الگوهای نوین ساختارگرایی و روایت شناسی می باشد. جامعه پژوهش آثارمعصومه افراشی و نمونه مورد پژوهش رمان شب نشینی کفتارها بود. طرح پژوهش توصیفی – تحلیلی، که در بخش توص أکثر
        هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل پیرنگ و گونه روایت در رمان شب نشینی کفتارها اثر معصومه افراشی با تکیه بر الگوهای نوین ساختارگرایی و روایت شناسی می باشد. جامعه پژوهش آثارمعصومه افراشی و نمونه مورد پژوهش رمان شب نشینی کفتارها بود. طرح پژوهش توصیفی – تحلیلی، که در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای گرد آوری شد ، و در بخش تحلیلی رمان شب نشینی کفتارها مورد مطالعه قرار گرفت. نخست، تاریخچۀ مختصری از ساختارگرایی و روایت شناسی در ادبیات داستانی معرفی و سپس به دو الگوی ارتباطیِ(پیوندی و گسستنی) در ساختار پیرنگ پرداخته شد. نتایج نقد و تحلیل ساختار پیرنگ و گونه روایت در رمان بر اساس نظریه های پژوهش نشان داد که می توان برای آن الگویی مشابه ترسیم کرد، زیرا ارزشی(هدف نهایی) به نام عمل به تکلیف انسانی و دفاع از اسلام و وطن دیده می شود. هم چنین فرستنده همیشه یک شخصیت نیست بلکه گاه یک حس و نیروی درونی نیز نقش شخصیت را ایفا می کند که برخاسته از اعتقادات دینی است و هیچ پاداش دنیوی یا شخصیت بیرونی در این امر دخیل نیست و نیروی فرستنده غیر شخصی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        121 - بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف
        حسین صادقی محمّد امیر مشهدی عبدالعلی اویسی
        بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب ف أکثر
        بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب فارسی از جمله روایت فردوس الحکمه، نظامی عروضی در چهار مقاله، عطّار در مصیبت نامه و نظامی گنجه ای در اقبال نامه اقتباس کرده و با دخل و تصرف های منحصر به فرد خود، با بن مایه ای کاملا عرفانی، به شیوه ای بسیار نظام مند، گیرا و مؤثر بازتولید کرده است. در این پژوهش سعی شده است وجوه روایتی این حکایت ها بر پایه ی نظریه تزوتان تودوروف بررسی گردد تا از این رهگذر، مولفه های درون ساختاری حکایت ها که موجب گسترش و حرکت منطقی داستان ها می شوند، نشان داده شوند و بدینوسیله عوامل بنیادین شکل گیری داستان ها مشخص گردند و در نهایت آشکار شود که بسامد هر یک از وجوه روایتی در داستان ها به چه میزان است که این مهم خود ساختار نهایی حکایت را نشان خواهد داد. کلیدواژه ها: روایت، روایت شناسی، وجوه روایتی، تزوتان تودوروف، مثنوی، شاه و کنیزک. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        122 - واکاوی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان های همنوایی شبانه ارکستر چوبها و تماما مخصوص
        نرگس اسکویی
        ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی‌به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه‌دار و چندبُعدی در حوزۀ ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می‌سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعۀ تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤ أکثر
        ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی‌به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه‌دار و چندبُعدی در حوزۀ ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می‌سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعۀ تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤلفه‌های مشترک موجود در این آثار پی جسته است. هر دو رمان، بیان خاطره‌گونه‌ از زندگی دو نویسندۀ مهاجر، معروفی و قاسمی، است. نتایج تحقیق گویای آن است که نوستالژی وطن پشت سر گذاشته شده و متعلقاتش و موضوعات متعددی از جهان فعلی پیرامون نویسنده (نظیر هویت، فرهنگ، ارتباطات، عواطف و...)، در کنار عواملی چون پریشانی ذهن و ترس دائمی (ناشی از جریانات متمرکز بر محور مهاجرت)، به‌شدت موجب پریشانی روحیِ راوی-نویسنده در هر دو رمان بوده است و این امر تاثیرگذار، سایر عوامل روایت‌ساز دو رمان، نظیر انتخاب زاویۀ دید، شخصیت‌پردازی، گسیختگی زمانی و مکانی روایت، طرح و پی‌رنگ و زبان روایت را در دو رمان، بسیار به‌هم نزدیک ساخته است. بهره‌مندی از تکنیک‌ روایت‌گری جریان سیال ذهن، واگویه‌های ذهنی، وقفه‌های زمانی، زبان نمادین، تداعی‌های پیوسته، آشفتگی زمانی و مکانی با تکیه بر راوی غیرقابل اعتمادی که مخاطب باید وقایع داستان را از میان گفتار نامتعادل او -که آمیزه‌ای از واقعیت و رؤیا است- دریابد، و مهم‌تر از همه طرح اصلی دو داستان که بازگوکنندۀ حقایقی از وضعیت زندگی انسان مهاجر گریخته از وطن است، مؤلفه‌های مشترک مربوط به ادبیات مهاجرت و تبعید را در این دو رمان بسیار افزایش داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        123 - روایت‌شناسی رمان اندکی سایه بر اساس نظریۀ رابرت مک‌کی
        فاطمه تسلیم جهرمی نسرین قاسمی
        رمان اندکی سایه، نوشتۀ احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم‌نامه‌نویسی داشته و به دلیل ویژگی‌های روایات وی، این رمان بر اساس نظریۀ رابرت مککی دربارۀ ساختا أکثر
        رمان اندکی سایه، نوشتۀ احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم‌نامه‌نویسی داشته و به دلیل ویژگی‌های روایات وی، این رمان بر اساس نظریۀ رابرت مککی دربارۀ ساختار روایت، با روشی توصیفی ـ تحلیلی، بررسی شده است.رابرت مک‌کی، نظریه‌پرداز آمریکایی، معتقد است همۀ روایت‌ها از ساختاری خاص و تقریباً یکسان پیروی می‌کنند. یکی از ساختارهایی که وی برای روایت برمی‌شمارد، خُرده‌پیرنگ است و در تحلیل این ساختار، ویژگی‌هایی چون: پایان باز، تعدد قهرمان، قهرمان منفعل، زمان خطی و کشمکش را معرفی می‌کند. با توجه به وجود چند روایت در رمان اندکی سایه، پس از تحلیل‌ها، ویژگی های خرده پیرنگ با رمان اندکی سایه، منطبق می‌شود؛ همچنین دو عنصر گفت‌وگو و توصیفات تصویری نیز به دلیل نقش آن‌ها در روایت و ساختار رمان تشریح شده است. دستاوردهای این مقاله که ضمن بررسی عناصر ساختار داستان بر اساس نظریۀ مک‌کی و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست‌وجوی این ویژگی‌ها در متن اندکی سایه پرداخته، نشان می‌دهد طرحی مبتنی بر روابط علیّ، این متن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می‌بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        124 - تحلیل اخلاق و ادب عاشقی در داستان‌های مصطفی مستور
        سهیلا محقق محبوبه خراسانی مرتضی رشیدی آشجردی
        در رمان‌های عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی‌اخلاقی و بداخلاقی در عشق‌ورزی می‌شوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقاله‌ای از مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق‌عاشقی، ادب‌عاشقی این مسئله را تحلیل م أکثر
        در رمان‌های عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی‌اخلاقی و بداخلاقی در عشق‌ورزی می‌شوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقاله‌ای از مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق‌عاشقی، ادب‌عاشقی این مسئله را تحلیل می‌کند. اخلاق عاشقی کاری به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد؛ عاشق باید چونان عشق بورزد که فضایل اخلاقی را زیر پا نگذارد و در ادب عاشقی، باید در مقام عمل عشق بورزد تا به موفقیت فرایند عاشقی لطمه نزند. هدف این پژوهش بررسی اخلاق و ادب‌عاشقی در داستان‌های عاشقانۀ مستور و از نوع تحلیل محتوای کیفی و مضمونی است و برآنیم تا این داستان‌ها را با عواملی که در مقالۀ اساس برای برقراری ارتباط صحیح عاشقانه گفته شده است، تطبیق دهیم و به تحلیل آنها بپردازیم. از آنجایی که مستور نویسنده‌ای واقع‌گراست؛ پرسش این است: اخلاق و ادب عاشقی تا چه حد میان قهرمانان داستان‌های او رعایت می‌شود و چه تأثیری بر این شخصیت‌ها دارد؟ همچنین این رعایت یا عدم رعایت، چه اثری بر روایت دارد؟ و در پایان به این نتیجه رسیدیم که این رعایت نکردن‌ها از سوی عشاق آنها را دچار کشمکش و بحران روحی می‌کند و پایانی ناخوش برای روایت داستان دارد و از طرفی رعایت کردن روابط صحیح عاشقانه هم بر روی شخصیت‌ها تأثیری مثبت دارد و هم بر روی روایت؛ و در آخر مسیر عاشقی با سرانجامی خوش به پایان می‌رسد. این نکته نیز جالب است که رعایت نکردن‌ها از سوی مردان در نقش عاشق بیشتر از زنان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        125 - تحلیل وبررسی روایت در «داستان جامع مصیبت نامۀ عطار با تاکید بر طرح وپیرنگ، راوی» با رویکردی به نظریۀ «چندآوایی یا پولیفونی» باختین
        آمنه باطانی بتول فخر اسلام مهدی نوروز فرزاد عباسی
        چندآوایی به معنی تعددآهنگ و صداست و به گفتمانی اطلاق می‌شود که در آن چندین آوا هم‌زمان به صدا درمی‌آید. همانند نوای موسیقی که هرچند از ملودی های گوناگون ساخته شده‌اند، اما این ملودی ها در یک زمان نواخته می شوند تا آوا و نغمۀ نهایی خلق شود. منطق مکالمه ومفهوم گفتگو گوهرو أکثر
        چندآوایی به معنی تعددآهنگ و صداست و به گفتمانی اطلاق می‌شود که در آن چندین آوا هم‌زمان به صدا درمی‌آید. همانند نوای موسیقی که هرچند از ملودی های گوناگون ساخته شده‌اند، اما این ملودی ها در یک زمان نواخته می شوند تا آوا و نغمۀ نهایی خلق شود. منطق مکالمه ومفهوم گفتگو گوهرو اصل اندیشۀ باختین در زمینۀ انسان‌شناسی فلسفی است. مسأله و هدف اصلی در این مقاله، بررسی و واکاوی گفتگو و منطق مکالمه با تاکید بر طرح و پیرنگ، راوی، شخصیت در روایت جامع مصیبت نامه و مراتبی است که سالک فکرت با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. سمفونی و منطق گفتگویی عطاردر چهل مقام نمود پیدا می‌کند. منطق مکالمه در روایت جامع، تلاشی است برای دانایی افراد ، نه فقط از طریق هم‌سخنی با دیگران، بلکه حضور هم‌دلانۀ آنان با خود و دیگران شکل می‌گیرد. دیدگاه و تفکر شخصیت‌ها که ممکن است به ایدئولوژی‌های متضادی تعلق داشته باشد، با دیدگاه نویسنده در یک سطح قرار گرفته و همه از اهمیت یکسانی برخوردار می‌شوند. در سمفونی آوایی عطار، بازیگران از هر صنف و طبقه و مقامی انتخاب شده ،تابتوانند ساز هم‌نوایی خود را بنوازند و در نهایت، این آواها منجر به آگاهی و درک بهتری از نغمۀ هستی و رسیدن به مقام قرب الهی می شود.روایت جامع به وضوح توانسته مفهوم چندآوایی یا پولیفونی را به نمایش بگذارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        126 - بررسی داستان شمسه و قهقهه براساس نطریه روایت شناسی ژنت
        فراست دژداه داوود محمدی
        در دهه‌های اخیر روایت و روایت‌شناسی، به بحث‌های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت‌گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته‌اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تد أکثر
        در دهه‌های اخیر روایت و روایت‌شناسی، به بحث‌های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت‌گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته‌اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تداوم ، بسامد، وجه و لحن استوار است. این پنج اصل ژنت را بر داستان شمسه و قهقهه- از کتاب محبوب القلوب - به عنوان یکی از متون داستانی قرن دهم، با شیوۀ کتابخانه‌ای و تحلیلی بررسی نمودیم. تا قابلیت‌ و شگردهای روایی را با بررسی و تحلیل متن کشف نمائیم و به ساختار منسجم و دقیق روایت اثر پی ببریم.نتایج این پژوهش بعد از بررسی و تطبیق متن با نظریه ژنت، بدین شرح است که، این متن از نظر زمانی عدول از روال خطی را ندارد، روایت گذشته‌نگر است، حوادث با شخصیت‌ها پیش می‌رود. در بحث تداوم به علّت توجه نویسنده در همۀ قسمت‌های داستان به درنگ توصیفی و شرح وقایع با جزئیات، شتاب منفی است و این روند تا پایان داستان ادامه می‌یابد. بسامد نیز از نوع مکرر است که تاکیدی بر اهداف نویسنده در درون‌مایه داستان است. راوی دانای کل است، نوع کانونی‌شدگی آن متغیر و به شخصیت‌های داستان وابسته است. در ابتدا داستان ، لحن اول شخص دارد ، اما در حکایت‌های اپیزودی با روایت‌های سوم شخص ادامه می‌یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        127 - نقد و تحلیل گونۀ روایت در رمان « نخل‌های بی سر » اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریۀ ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی
        شهین قاسمی
        این پژوهش به نقد و بررسی ساختارگونۀ روایت در رمان نخل‌های بی سر اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریۀ ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی می پردازد. نخست، ضمن معرفیِ نظریه های ساختارگرایی به تاریخچۀ مختصری از این دو علم در ادبیات داستانی اشاره خواهد شد و دو الگوی ارتباطیِ در أکثر
        این پژوهش به نقد و بررسی ساختارگونۀ روایت در رمان نخل‌های بی سر اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریۀ ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی می پردازد. نخست، ضمن معرفیِ نظریه های ساختارگرایی به تاریخچۀ مختصری از این دو علم در ادبیات داستانی اشاره خواهد شد و دو الگوی ارتباطیِ در ساختار پیرنگ مورد واکاوی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بر این اساس می توان برای این داستان یک الگوی مشابه ترسیم کرد، زیرا در آنها یک شی ارزشی به نام عمل به تکلیف انسانی و دفاع از اسلام و وطن دیده می شود. بنابراین یک اصل مهم در داستان های دفاع مقدس همواره تکرار می شود و آن غیر شخصی بودن نیروی فرستنده در این داستان ها است. بر خلاف گونه های دیگر داستانی که همواره یک شخصیت باعث سوق دادن کنشگر به سمت شیء ارزشی می شود، در داستان های دفاع مقدس همواره یک نیروی درونی برخاسته از اعتقادات دینی باعث حرکت کنشگر و هیچ پاداش دنیوی یا شخصیت بیرونی در این امر دخیل نیست. شناخت ابعاد مختلف داستان‌ها ضروری می‌نماید؛ در پژوهش حاضر نگارنده با رویکردهای نوین به واکاوی در رمان دفاع مقدس با عنوان نخل های بی سرمی پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        128 - بررسی عنصر روایت در منظومه «ناظر و منظور» وحشی بافقی براساس نظریه تزوتان تودوروف
        سیده زهرا علوی شراره الهامی رضا برزویی بدریه قوامی
        پژوهش حاضر به بررسی عنصر روایت در منظومه ی عاشقانه ناظر ومنظور اثر وحشی بافقی بر اساس نظریة تزوتان تودوروف می پردازد. ساختار روایت به شیوه سازمان دهی و مجموعه روابط و عناصر و اجزای سازنده اثر اطلاق می گردد و تحلیل ساختاری چگونگی ارتباط مابین این عناصر را بررسی می کند. أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی عنصر روایت در منظومه ی عاشقانه ناظر ومنظور اثر وحشی بافقی بر اساس نظریة تزوتان تودوروف می پردازد. ساختار روایت به شیوه سازمان دهی و مجموعه روابط و عناصر و اجزای سازنده اثر اطلاق می گردد و تحلیل ساختاری چگونگی ارتباط مابین این عناصر را بررسی می کند. از جمله دریافتن گزاره و پی رفت و هم چنین بررسی پیرنگ، راوی و زوایای سیر خطی داستان. البته غیر از موارد ذکر شده فکر و اندیشه محتوای اثر نیز بررسی می شود. بنابراین با توجه به پیدایش مکاتب نقد ادبی که باب تازه ای در پژوهشهای زبان فارسی گشوده است و هم چنین جایگاه منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان آثار برجسته از آغاز پیدایش تاکنون، حامل بسیاری از ویژگیهای این زبان و ادبیات بوده اند و بررسی آنها از جنبه روایی قابل تأمّل است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به استخراج جنبه های روایی در این اثر پرداخته است. وجود هشت پی رفت وگزاره که گاه در بین آنها تعادل و عدم تعادل دیده می شود و اینکه پی رفت ها به تعادل نهایی نمی رسند، جنبه های علیت و علیت سازی برای ادامه روایت، شیوه پردازش شخصیت ها با توجه به دو عنصر عاشق و معشوق و موانع موجود برای رسیدن آنها به هم و موادگزاره ساز در روایت و... از یافته های این پژوهش است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        129 - بررسی تحلیل ساختاری رمان سووشون بر اساس نظریّة برمون
        فریبا رئیسی سرحدی حسین خسروی محمد علی آتش سودا
        نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیّت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائة شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به ساختارگرا به بررسی عناصر داستان، فرم های روایی و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. أکثر
        نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیّت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائة شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به ساختارگرا به بررسی عناصر داستان، فرم های روایی و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. که در این میان"کلود برمون" با ابداع یک نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای، طرحی را پیشنهاد می کند که بر پایة چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها استوار است. رمان مشهورسووشون، اثری تو در تو و گسترده است که محورها و جریان های چندگانه، آن را شکل داده اند. برای بررسی ساختارهای متن این رمان، ناچار باید طرح کلی آن را استخراج کرد و سپس به تحلیل آن پرداخت. در تجزیة رمان به طرح اولیة، شخصیت ها، به میزان شرکت در زنجیرة حوادث و نقششان در ساختن نقاط اوج در درجة اهمیت قرار می گیرند. قدرت یک رمان واقع گرا چون سووشون در تعداد پی رفت های کامل و چگونگی چینش و روابط علّی و معلولی برقرار شده در میان آنهاست. تعداد پی رفت های اصلی معمولاً به تعداد نقاط اوج داستانی وابسته اند. هر شخصیّت در طول رمان با پی رفت های متعدد ایفای نقش می کند ولی همة آنها در ایجاد ساختمان اصلی داستان نقش محوری ندارند. بنابراین رمان سووشون، ترکیبی منطقی از پی رفت های محوری است که در ارتباطی معنادار با پی رفت های فرعی و ثانوی هستند و تعداد شخصیت های آن تحت تأثیر عواملی چون تعداد روایت های اصلی ساختمان قدرتمند روایت ها، ارتباط هدفدار آنها با یکدیگر، فضای کلی و موضوع قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        130 - تحلیل ساختاری سه داستان کوتاه (شرق بنفشه، شام سرو و آتش و ناربانو) شهریار مندنی پور
        محمدحسین خانمحمدی تیمور مالمیر گلاله مرادی
        امروزه ساختارگرایی از شیوه های رایج در بررسی متون ادبی است. منتقدین با استفاده از این شیوه، متون را به عناصر سازنده ی آن تجزیه می کنند. به عبارت دیگر، آن ها معنای ظاهری اثر را کنار می زنند تا به معنای واقعی و ژرف ساخت اثر دست یابند. در این پژوهش با استفاده از آراء نظریه أکثر
        امروزه ساختارگرایی از شیوه های رایج در بررسی متون ادبی است. منتقدین با استفاده از این شیوه، متون را به عناصر سازنده ی آن تجزیه می کنند. به عبارت دیگر، آن ها معنای ظاهری اثر را کنار می زنند تا به معنای واقعی و ژرف ساخت اثر دست یابند. در این پژوهش با استفاده از آراء نظریه پردازان ساختارگرا همچون: بارت، برمون و تودوروف، سه داستان کوتاه از شهریار مندنی پور: شرق بنفشه ، شام سرو و آتش نار بانو، بررسی شده و سادگی و دشواری روایت، نوع راوی و ژرف ساخت داستان ها، مشخص شده است. شهریار مندنی پور از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایران است. او با تکیه بر عنصر زبان و شگردهای جدید داستان نویسی، آثار درخورتوجهی در ژانرهای رمان و داستان کوتاه، آفریده است. عمده ترین ژرف ساخت داستانهای مندنی پور، شامل مضامینی چون مرگ و زندگی، عشق و نفرت، جنگ و تبعات آن و روابط ناسالم بین انسان ها و... می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        131 - تحلیل ساختاری طرح داستان تهمورث
        جهانگیر صفری امیر فتحی
        روایت بستری مناسب برای گزارش ترتیب واقعی رویدادهاست. در پژوهش حاضر طرح داستان تهمورث (از شاهنامه فردوسی) به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده ی آن، از دیدگاه چند تن از ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. در این داستان، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است؛ در زمان پادشاهی تهمورث أکثر
        روایت بستری مناسب برای گزارش ترتیب واقعی رویدادهاست. در پژوهش حاضر طرح داستان تهمورث (از شاهنامه فردوسی) به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده ی آن، از دیدگاه چند تن از ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. در این داستان، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است؛ در زمان پادشاهی تهمورث آرامش سراسر کشور را فرا می گیرد، سپس حادثه رخ میدهد و این وضعیت اولیه دچار روند تغییر می شود و وضعیت نامتعادل شکل می گیرد. تهمورث به دادگری و مردم نوازی می پردازد و چون دیوان آسایش خلق را می بینند، خوی بد وادارشان می کند که از فرمان او سرپیچی کنند و او را از تخت پادشاهی به زیر آورند. پس از آگاهی تهمورث از کارشان، جنگ رخ می دهد و دیوان شکست می خورند. بدین گونه بعد از رسیدن قهرمان به هدفش (یا عدم دستیابی) وضعیت متعادل سامان یافته ای شکل می گیرد. این وضعیت یکبار در این داستان اتفاق می افتد. هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریات بر این نوع ادبی (داستان) است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        132 - سعدی؛ از رؤیا تا واقعیت
        مژده شفیعی مهدی نوروز
        آیا سعدی خود صورت آرمانی پندها و اندرزهایی بود که در نوشته‌هایش خصوصاً در بوستان و گلستان دیده می‌شود؟ از مجموعه‌ی نوشتارهای بررسی شده درباره‌ی سعدی می‌توان دریافت که اطلاعات زندگینامه‌ای او به اندازه‌ی کافی ـ و نه حتی به اندازه‌ی لازم ـ وضوح و اعتباری برای قضاوت کردن د أکثر
        آیا سعدی خود صورت آرمانی پندها و اندرزهایی بود که در نوشته‌هایش خصوصاً در بوستان و گلستان دیده می‌شود؟ از مجموعه‌ی نوشتارهای بررسی شده درباره‌ی سعدی می‌توان دریافت که اطلاعات زندگینامه‌ای او به اندازه‌ی کافی ـ و نه حتی به اندازه‌ی لازم ـ وضوح و اعتباری برای قضاوت کردن درباره‌ی این که او تا چه اندازه به شخصیت اخلاقی آرمانی که در نوشتارهایش و به‌ویژه در گلستان و بوستان ترسیم می‌کند، شباهت داشته است یا نه ندارد. رویکرد اخلاقی سعدی از سویی، نوعی اخلاق فردی و اجتماعی را ترسیم می‌کند و از سویی، اخلاقی که در نسبت با قدرت تعریف می‌شود که ما آن را اخلاق سیاسی نامیده‌ایم. اخلاق سیاسی در دو وجه در بوستان و گلستان نمود می‌یابد ،که ما این دو وجه را اخلاق فرادستان و اخلاق فرودستان نامیده‌ایم. اخلاق فرادستان شامل تمامی نصایحی است که سعدی به حکمرانان و فرمانروایان می‌کند؛ خواه در گلستان و بوستان و خواه در قصاید مدحیه‌ای که در آن‌ها بیش از مدح نشان پند و اندرز وجود دارد. اخلاق فرودستان شامل توصیه‌هایی است که مردم عامی درباره‌ی نسبتشان با قدرت سیاسی صورت می‌دهد. در این جایگاه سعدی توصیه‌هایی محافظه‌کارانه عرضه می‌کند که انتقادات بسیاری را در میان معاصرین نسبت به سعدی برانگیخته است. اما مواردی نیز وجود دارد که به عنوان راوی سوم شخص، مواجهه‌ی درویشی با پادشاه را ترسیم می‌کند و شخصیت درویش در این گونه حکایات غالباً زبان تند و تیزی اختیار می‌کند که این نشان از آن دارد که سعدی به نحو غیرمستقیم القا می‌کند ،کسانی که قصد دارند نقد ریشه‌ای نسبت به شرایط صورت دهند می‌باید از منافع خود و کم‌ترین مزایای زندگی خود نیز دست شسته باشند تا حرفشان قبول یابد. از سوی دیگر حکایاتی که راوی اول شخص دارند به دو دسته قابل تقسیم‌اند: روایات مشخص‌ساخته از سوی سعدی و روایات نامشخص‌ساخته از سوی او. روایاتی که جنبه‌ی زندگینامه‌ای دارند اما نقل قول غیرمستقیم‌اند و غالباً با شنیدم... یا یکی از... آغاز می‌شوند روایات نامشخص‌ساخته‌اند که تصویری از شخصیت سعدی در آن‌ها به دست نمی‌آید. روایات دیگر نیز برخی جنبه‌ی خودزندگینامه‌نویسانه دارند و برخی تنها روایاتی از مشاهدات احتمالی هستند. آنچه از روایات خودزندگینامه‌نویسانه‌ی سعدی بر می‌آید او در عین آن که مایل است خود را فردی حاضرجواب بازنمایی کند اما از نقل تنگدستی‌ها و بعضاً ناپرهیزگاری‌های خود ابایی ندارد و از این حیث تصویری آرمانی به لحاظ اخلاقی از خود به دست نمی‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        133 - تطبیق توصیفی روایات کهن مبتنی بر روایت‌شناسی معاصر
        شهرزاد رادمنش ابوالقاسم قوام رضا اشرف زاده
        پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه‌سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها از دلکش‌ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت‌های نخستین، پرداخت روایت‌ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته أکثر
        پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه‌سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها از دلکش‌ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت‌های نخستین، پرداخت روایت‌ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته است. اغلب آن روایات؛ امروزه مانند استعاره‌ها، قابلیت ارجاعی دارد و منجر به خلق داستان‌های نوین شده و می‌تواند مبتنی بر ابزار روایت‌شناسی، تطبیق، موازنه و بینامتنیت، نقادی شود. در این پژوهش مستخرج از رساله؛ در چارچوب روایت‌شناسی و با بهره‌گیری از ادب تطبیقی به خاستگاه روایتگری کهن پرداخته شده است که به نوعی با روایتگری معاصر، ارتباط و انگارة اشتراکی دارد. دستاورد این پژوهش، معرفی آثار کهن مصری، بابلی، سومری، فنیقی، عبری، یونانی، ایرانی، هندی، ژاپنی و چینی است. همچنین نتایج نشان دهندة آن است که متون کهن به دلیل سرشت روایی و بهره‌گیری از عناصر روایی ساختارگرایی و فنون داستان پردازی، در زمرة آثار ساختارگرا قرار دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        134 - بررسی کانون روایت در رمان های تاریخی جرجی زیدان
        آسیه گودرزی نژاد امیربانو کریمی(مسئول مکاتبات) عبدالحسین فرزاد
        اصطلاح کانون روایت که اوّلین بار توسط ژرارژنت روایت شناس فرانسوی به کار گرفته شد، منظری است که نویسنده یا راوی برای نگریستن خود انتخاب می کند، یعنی دنیای داستان را از دریچه ی خود یا دیگران میبیند.گونه ای از روایت که می توان کانون روایت را در آن بررسی کرد ،رمان تاریخی اس أکثر
        اصطلاح کانون روایت که اوّلین بار توسط ژرارژنت روایت شناس فرانسوی به کار گرفته شد، منظری است که نویسنده یا راوی برای نگریستن خود انتخاب می کند، یعنی دنیای داستان را از دریچه ی خود یا دیگران میبیند.گونه ای از روایت که می توان کانون روایت را در آن بررسی کرد ،رمان تاریخی است. این نوع رمان شکلی از روایت داستانی است که تاریخ را بازسازی می کند. این پژوهش به بررسی تحلیلی کانون روایت و ارتباط راوی با کانون سازی در رمان های تاریخی ـ عاشقانه جرجی زیدان ،پرداخته است. دراین پژوهش دانسته شد که جرجی زندان در رمان های تاریخی خود،ازانواع کانون روایت بهره برده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        135 - تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، یک پژوهش تحلیل روایتی
        زهرا مصباح خدیجه ابوالمعالی الحسینی
        هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین عوامل مشترک و زمینه‌ساز ایجاد باورهای غیرمنطقی در تحریفات‌شناختی نوجوانان دختر به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، می‌پردازد. روش: تحقیق کیفی حاضر پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری با روش تحلیل روایتی با الگوی تحلیل کث أکثر
        هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین عوامل مشترک و زمینه‌ساز ایجاد باورهای غیرمنطقی در تحریفات‌شناختی نوجوانان دختر به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، می‌پردازد. روش: تحقیق کیفی حاضر پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری با روش تحلیل روایتی با الگوی تحلیل کثرت گرا بود. جامعه آماری دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 2و 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1399-1398 بودند. 274 دانش آموز پرسشنامه سنجش باورهای غیرمنطقی نوجوانان برنارد (1988) را تکمیل کردند که از آن میان 16 نفر بر اساس ملاک‌های ورود و به صورت هدفمند به دلیل داشتن نمره 5/1 واحد انحراف معیار بیش از میانگین انتخاب شدند. سپس12 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مطالعه شدند. گردآوری داده‌ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته مک آدامز بود. یافته‎ها: یافته‌های تحقیق پس از طی فرایند کدگذاری، اشتراکات مفهومی را در بین نوجوانان دارای باورهای غیرمنطقی در 5 مضمون اصلی و 9 زیر مضمون نشان داد. این نوجوانان دارای پنج ویژگی مشترک خودکارآمدی پایین، مهارت‎های ارتباطی ضعیف و نامناسب با دیگران، ارتباط ضعیف و نامناسب با خداوند، الگوی ناکارآمد رابطه والد فرزندی و مشکلات آسیب‌زایی در دوران کودکی بودند. نتیجه‌گیری: در مداخلات درمان این نوجوانان جهت کاهش باورهای غیرمنطقی می‌توان بر نقش ضعف در مهارتهای ارتباطی، خودکارآمدی و ارتباطات با خداوند توجه بیشتری داشت و در مداخلات پیشگیری، مشکلات آسیب‌زای دوران کودکی مانند طرد و محرومیت‌های هیجانی و نقش سبک فرزندپروری ناکارامد را در ایجاد باورهای غیرمنطقی مورد توجه قرار داد تا با اطمینان بیشتری جهت آموزش و بهبود سلامت روان نوجوانان حرکت کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        136 - بررسی شاخص‌های دو گانة پست‌مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار
        سهیلا اسدی حسام ضیایی حسین منصوریان
        پست‌مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه‌گانة تاریخ تفکّر انسانی قرار می‌گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می‌گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می‌شود. بسیاری از داستان‌نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به ن أکثر
        پست‌مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه‌گانة تاریخ تفکّر انسانی قرار می‌گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می‌گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می‌شود. بسیاری از داستان‌نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته‌اند. از جملة این نویسندگان سارا سالار است که در رمان"هست یا نیست" با مؤلفه‌هایی چون انکارحقیقت، شک‌اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت‌دادن به ذهن خواننده و زمان‌پریشی، هنر خود را به عنوان نویسنده‌ای پست مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلفه‌های پست‌مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائة پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست‌مدرن استفاده کرده‌است؟ و در میان داستان‌نویسان پست مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به طور خاص به تعریف ویژگی‌های داستان‌های پسامدرن و مقوله‌های آن پرداخته و یافته‌های پژوهش نشان‌دهندة این موضوع است که عامل تغییر زاویة دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه‌های پسامدرن در این رمان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        137 - بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن شمس‌الدین محمّد کوسج بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن
        کرم علیرضایی سید فرج‌الله موسوی علیرضا صالحی
        شمس‌الدین محمّد کوسج از شاعران قرن هشتم، سرایندۀ برزونامۀ کهن است شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. در این مقاله به بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن پرداخته شده است. روش پژوهش أکثر
        شمس‌الدین محمّد کوسج از شاعران قرن هشتم، سرایندۀ برزونامۀ کهن است شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. در این مقاله به بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و داده‌های تحقیق از طریق استفاده از منابع کتابخانه ای و یادداشت‌برداری به‌دست‌آمده است. محدوده و جامعۀ مورد مطالعه، بخش کهن برزونامه، اثرشمس‌الدین محمد کوسج با تصحیح و تحقیق اکبر نحوی است. بخش اول منظومه، داستانی به تمام معنا حماسی است که در گذشته بسیار مورد استقبال و توجه مردم قرار گرفته بود؛ اما در میان محققان ایرانی و خاورشناسان چنان‌که باید و شاید، شناخته نشد و سخنان ضدّ و نقیض دربارۀ آن از دیگر منظومه‌های حماسی بیشتر گردید. بخش قدیمی کتاب برزونامه در بین دیگر منظومه‌هایی که به تقلید از شاهنامه سروده شده‌، موفّق‌تر بوده است، به‌گونه‌ای که از زمان گذشته، بخشی از آن را وارد نسخه‌ای از شاهنامه کرده‌اند. طرح داستانی ساده و عامه‌پسند، زبان روان و خـالی از آرایه‌های دشوار بیانی و بدیعی، زودیاب بودن موقعیت‌های داستانی، بافت حماسی و سرگرم‌کننده و... سبب شده است، این داستان بیش از دیگر حماسه‌های ملی و تاریخی پس از شاهنامه در اندیشۀ مردم باقی بماند. با بررسی عناصر انسجام متن در برزونامه می‌توان شمس‌الدین محمّد کوسج را به‌عنوان یکی از سرایندگان خوش‌قریحۀ قرن هشتم در پیروی از شاعران حماسه‌سرای گذشته دانست و موفقیّت وی را در انعکاس ساختار فکری، زبانی و ادبی آن‌ها در اشعار خود مورد تأیید قرار داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        138 - بررسی مقایسه‌ای افول فراروایت داستان‌نویسی در کولی کنار آتش روانی‌پور و هلال پنهان شیرزادی
        منیژه فرجیان محترم دکترعلی دهقان دکترایوب کوشان
        افــول فراروایــت از ویژگــى های مهــم داســتان هاى پسامدرنیســتى است. از نویسندگان پسانوگرا شیرزادی در رمان هلال پنهان و روانی پور در رمان کولی کنار آتش از منطق داستان نویسی کلاسیک عدول و فراروایت داستان نویسی را نقض کرده اند. اهمیت این موضوع در آن است که شیرزادی کوشید أکثر
        افــول فراروایــت از ویژگــى های مهــم داســتان هاى پسامدرنیســتى است. از نویسندگان پسانوگرا شیرزادی در رمان هلال پنهان و روانی پور در رمان کولی کنار آتش از منطق داستان نویسی کلاسیک عدول و فراروایت داستان نویسی را نقض کرده اند. اهمیت این موضوع در آن است که شیرزادی کوشیده میان نظام میدان رزم و فضای پسامدرن، همسانی بیافریند و روانی پور زوال فراروایت های کلان در جامعة عشایری جنوب ایران را در رمان خود و طرز نگارش آن، بازنمایی کند. به دلیل تطبیق دو فضای زندگی پر از تکاپو(جنگ و زندگی عشایری)، رویکرد این دو نویسنده از جهاتی همانندی می یابد. از این رو در این مقاله سعی شده است شگردهای این دو نویسنده در تبیین مؤلفه های افول یافته در زمینة داستان نویسی مقایسه شود. مؤلفه هایی که در این جستار تحلیل شده اند، نشان می‌دهد شیرزادی با ارئة تصویری گویا از یک نوع ادبی نامنسجم، فروپاشی فراروایت نویسندگی را با ساختار خاص میدان رزم بازآفرینی کرده و به خوبی توانسته است دلاوری و زبونی و آشفتگی و بحران هویت را منعکس کند و روانی پور نیز با نقض اصول داستان نویسیِ شیوۀ کلاسیک – به عنوان یک روایت بزرگ – توانسته در فضای پسامدرن، صحنة زندگی سنتی را در یک داستان بازسازی کند و با نمادپردازی، مهم ترین ویژگی انسان پسامدرن، یعنی بی هویتی را ترسیم نماید. اما عناصر ناقض فراروایت داستان نویسی در هلال پنهان، متنوع و غنی تر از کولی کنار آتش است و برساختگی به عنوان شاخصة فنی هلال پنهان در کولی کنار آتش نمود اندکی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        139 - تحلیل روایت‌شناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریۀ زمان در روایت ژرار ژنت
        سارا جاویدمظفری دکتر ماندانا علیمی
        یکی از روی‌کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ‌ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولان أکثر
        یکی از روی‌کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ‌ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستان‌پردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با روی‌کرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می‌ دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از روی‌کردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        140 - بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایۀ نظریّۀ کانون روایت ژرار ژنت
        حسین قاسمی فرد دکترسید حسین سیدی
        روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آ أکثر
        روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزۀ ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقالۀ پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        141 - بررسی و تحلیل شگرد مولانا در ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی
        سرور خانه بیگی دکترسید محمود سید صادقی دکترشمس الحاجیه اردلانی
        داستان‌پردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانه‌ای است، هدف آن بررسی شیوه‌های ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق می‌توان به ارائۀ الگوی سبک‌شناسی و فهرستی ا أکثر
        داستان‌پردازی در مثنوی معنوی جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. این پژوهش که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی و روش کتابخانه‌ای است، هدف آن بررسی شیوه‌های ارتباط زمانی میان روایت و داستان در حکایات مثنوی است که از این طریق می‌توان به ارائۀ الگوی سبک‌شناسی و فهرستی از امکانات روایی برای انواعی از داستان‌های کلاسیک فارسی دست یافت و زمینه‌ای برای خلق و ابداع شیوه‌های جدید فراهم آورد. برای رسیدن به این اهداف می‌بایست به بررسی و تحلیل سطوح روایی در مثنوی و ارتباط میان آن‌ها پرداخت، برای تحلیل این موضوع از روش روایت شناسیِ اخیر یا معاصر استفاده شده که بیشتر شامل تئوریِ مطرح شده، توسط نسل دوم روایت شناسان (روایت شناسیِ معاصر) مانند ژنت و مفسران او می‌باشد. نتیجه به دست آمده این است که روایتگریِ مولوی در جهت اهداف عرفانی و اخلاقی مورد نظر اوست و این هدفمندی در تمامی ابعاد و مقوله‌های روایت، تأثیر می‌گذارد و شیوة روایت مولوی را خاص و متمایز کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        142 - تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق‌الطیر
        سرور خانه بیگی سید محمود سید صادقی(نویسندۀ مسئول) شمس الحاجیه اردلانی
        روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان‌پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به‌عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان‌ها و حکایات می‌باشد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه‌ای درصدد آن است تا به أکثر
        روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان‌پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به‌عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان‌ها و حکایات می‌باشد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه‌ای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستان‌های مثنوی و منطق‌الطیر با عنوان داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق‌الطیر بپردازد. از آنجایی که داستان‌های تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل می‌دهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوة خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل این داستان می‌توان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوة روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک می‌کند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی می‌توان به این پرسش‌ها پاسخ داد که انتخاب شیوۀ خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطق‌الطیر به وجود می‌آورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوة روایت داستان منطق‌الطیر به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعۀ تغییرات داستان‌های مشترک مولوی و عطار می‌توان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و هم‌نشینی هستند در مثنوی و منطق‌الطیر تغییر می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        143 - تحلیل ساختاری داستان عاشقانۀ وامق و عذرا بر اساس الگوی روایی تودوروف
        شکوفه یغمایی محمود صادق زاده هادی حیدری نیا
        شاعران و نویسندگان کهن همواره از حکایت برای گسترش اندیشه‌های خود استفاده می‌کردند. عنصری بلخی شاعر قرن چهارم هجری، داستان عاشقانۀ وامق و عذرا را به شعر درآورده است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ شاعری عنصری در وامق و عذرا و تحلیل این حکایت، از روش ساختارگرایی تودوروف ب أکثر
        شاعران و نویسندگان کهن همواره از حکایت برای گسترش اندیشه‌های خود استفاده می‌کردند. عنصری بلخی شاعر قرن چهارم هجری، داستان عاشقانۀ وامق و عذرا را به شعر درآورده است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ شاعری عنصری در وامق و عذرا و تحلیل این حکایت، از روش ساختارگرایی تودوروف بهره برده شده است. یکی از عمده‌ترین اجزای نقد یک داستان در الگوی روایتی تودوروف، پی‌رفت‌های آن و یکی از کارکردی‌ترین عوامل مؤثّرْ انسجام نظام‌مندی این شبکه است. مسئلة بنیادی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان و چگونگی کاربست عنصر پی‌رفت در ساختار این حکایت است. در این راستا بازشناسی اجمالی الگوی روایتی تودوروف با تکیه بر شناخت پی‌رفت و همچنین تحلیل و بررسی این عنصر مؤثّر در طرح منظومۀ وامق و عذرا بدنة اصلی مقاله را تشکیل می‌دهد. روش کار در این پژوهش خوانش این حکایت و تحلیل ساختاری طرح آن‌ها بر مبنای الگوی یادشده است. نتایج کلی به‌دست‌آمده نشان می‌دهند بر مبنای کنش‌ها، گزاره‌ها و خطّ سیر منطقی حوادث، پیرنگ و شبکة پی‌رفت‌ها در این حکایت به‌طور ساده و متناسب با شخصیت حکایات طراحی شده است و با توجه به ساختار سادۀ این روایت قدیمی، می‌توان چنین تعریف ثابتی را برای گونۀ کلاسیک برشمرد که گزاره های تکراری در آن زیاد است، بسیار کم پیش می‌آید که در پی رفت هایش ساختارشکنی رخ دهد و علیتِ متن آن به سوی روایات اسطوره‌ای (علیت آشکار) گرایش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        144 - بررسی و تطبیق روایتگری در آثار غزاله علیزاده، با تکیه بر رمان‌های «خانه ادریسی‌ها»، «شب‌های تهران»
        زینت ناطق پور علی محمد موذنی تیمور مالمیر
        روایت شناسی به عنوان علمی جدید، به بررسی ساختار حاکم بر روایت های داستانی می پردازد. با استفاده از شاخص های علم روایت شناسی، می توان به الگوی ساختاری روایت ها دست پیدا کرد. زبان شناسان متعددی به ارائة نظریات مبسوطی در این زمینه پرداخته اند و در این میان، مطالعات ژرار ژن أکثر
        روایت شناسی به عنوان علمی جدید، به بررسی ساختار حاکم بر روایت های داستانی می پردازد. با استفاده از شاخص های علم روایت شناسی، می توان به الگوی ساختاری روایت ها دست پیدا کرد. زبان شناسان متعددی به ارائة نظریات مبسوطی در این زمینه پرداخته اند و در این میان، مطالعات ژرار ژنت از وسعت فراوانی برخوردار است. او در مطالعة روایت های داستانی، بر سه شاخص کلی "زمان"، "حالت یا وجه" و "صدا و لحن" تکیه می کند. غزاله علیزاده، از نویسندگان معاصر ادبیات داستانی ایران به شمار می رود که آثارش از دیدگاه علم روایت شناسی، قابل تأمّل است. این نوشتار با تکیه بر نظر روایت شناسان به ویژه نظریه های ژرار ژنت، به بررسی سه مؤلفه مذکور در آثار این نویسنده پرداخته است. روایت در گذشته و، گذشته در گذشته، روایت زمان حال و عبور مکرّر از زمان حال به گذشته، ویژگی برجستة آثار مذکور از لحاظ زمانی است. بیش تر رویدادهای این آثار، روی خط مستقیم و متوالی روایت شده اند استفاده از شتاب منفی و مثبت، بسامد و انواع آن، کانون صفر و کانون درونی، روایت درون داستانی با زاویة دید اول شخص، تک گویی، حدیث نفس و من شاهد، روایت برون داستانی با زاویة دید سوم شخص، هم چنین روایت پسازمانی و همزمانی، از ویژگی های روایت در رمان های فوق الذکر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        145 - بررسی عوامل تأثیرگذار بر شکل‌گیری نظریه تربیتی معلمان ابتدایی در مناطق دوزبانه: یک پژوهش روایی
        جواد جهاندیده
        هدف این مقاله بررسی عوامل تأثیرگذار بر شکل‌گیری نظریه تربیتی معلمان ابتدایی در مناطق دوزبانه است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با بهره گیری از طرح روایت پژوهی انجام گرفته است. میدان پژوهش شامل کلیه‌ی معلمان دوزبانه شهرستان سراوان بوده است که با روش نمونه گیری هدفمند از ک أکثر
        هدف این مقاله بررسی عوامل تأثیرگذار بر شکل‌گیری نظریه تربیتی معلمان ابتدایی در مناطق دوزبانه است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با بهره گیری از طرح روایت پژوهی انجام گرفته است. میدان پژوهش شامل کلیه‌ی معلمان دوزبانه شهرستان سراوان بوده است که با روش نمونه گیری هدفمند از کلیه معلمان دوزبانه در مقطع ابتدایی 4 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه‌های روایی و نیمه ساختاریافته و همچنین یادداشت‌های میدانی بود. تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش با استفاده از تحلیل محتوی مضمونی انجام گرفت. تحلیل عمیق دیدگاه‌های معلمان، موجب شناسایی و دسته‌بندی شش مضمون سازمان دهنده شامل: تجربیات زندگی شخصی (تجربه تعامل با کودک در زندگی شخصی، شرایط خانوادگی، آشنایی با نظام های آموزشی موفق)، تجربیات قبل از خدمت (تجربیات دانش آموزی، تجربیات دانشجویی، تجربه مشابه معلمی)، تجربیات حین خدمت (تعامل با دانش آموز و شرایط کلاس درس، تعامل با همکاران، آزمودن ایده ها در عمل)، ویژگی‌های شخصیتی معلم (ویژگی های ارثی، ویژگی های اکتسابی)، ماهیت کودک ( ویژگی های کودک امروزی، ویژگی های کلی کودک) و آموزش (روان شناسی و نظریه های مرتبط، آموزش عملی یا کارورزی، نظریه های مرتبط با تربیت) گردید. یافته‌ها همچنین نشان داد که هر معلم نظریه تربیتی منحصربه‌فردی دارد که عمدتاً با نظریه‌های تربیتی معرفی‌شده توسط نظریه‌پردازان تربیتی تطابق کامل ندارد؛ بلکه یا ترکیبی از چند نظریه یا شکلی جدید از باور در مورد مؤلفه‌های فرایند تربیت هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        146 - بررسی قوانین حقوقی زنان زرتشتی در قرون نخستین هجری با تکیه بر متن روایت پهلوی
        سهیلا کامجو زهرا حامدی الهام ملک زاده
        روایت پهلوی متنی به زبان فارسی میانه است که اطلاعات نسبتا گسترده ای از تفسیرهای دینی،و مباحث حقوقی ، اجتماعی و آیینی دین زرتشتی در آن بیان شده است .هویت نویسنده و تاریخ دقیق تالیف متن مشخص نیست اما با توجه به محتوا و ویژگی های خاص متن به احتمال قریب به یقین این تحریر در أکثر
        روایت پهلوی متنی به زبان فارسی میانه است که اطلاعات نسبتا گسترده ای از تفسیرهای دینی،و مباحث حقوقی ، اجتماعی و آیینی دین زرتشتی در آن بیان شده است .هویت نویسنده و تاریخ دقیق تالیف متن مشخص نیست اما با توجه به محتوا و ویژگی های خاص متن به احتمال قریب به یقین این تحریر در قرون نخستین هجری با هدف تبیین و حفاظت از آموزه های دین زرتشتی تالیف شده است. جستار حاضر بر اساس روش توصیفی تحلیلی بر آنست تا وضعیت زنان را در این متن پهلوی مورد واکاوی قرار دهد و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که وضعیت حقوقی زنان زرتشتی در قرون نخستین اسلامی به استناد متن روایت پهلوی چگونه بوده است؟ بررسی ها بیانگر اینست که دستاوردها و استقلال حقوقی زنان عصر ساسانی همچنان اعتبارش را در بین زنان زرتشتی در قرون نخستین هجری حفظ نموده و در چارچوب معطوف به زندگی خانوادگی زنان حاضر به پذیرش محدودیت و تبعیت محض از شوهران خویش نبودند یافته های پژوهش بیانگر آنست که نویسنده متن برای ملزم نمودن زنان به تبعیت از کدخدای خانه با لحنی نسبتا تند در قالب فتواهایی دینی فقهی وظایفی را به زنان متذکر شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        147 - اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان شهر تبریز
        فرشته چنگیزی معصومه آزموده
        در سال‌های اخیر، توجه روانشناسان بالینی به تحقیق در زمینه بررسی، علل، ماهیت و درمان اضطراب اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی با پیش‌آ أکثر
        در سال‌های اخیر، توجه روانشناسان بالینی به تحقیق در زمینه بررسی، علل، ماهیت و درمان اضطراب اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش شامل 24 آزمودنی (12 دختر و 12 پسر) بود که به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و در 2 گروه 12 نفره (آزمایش و کنترل)، به شیوه تصادفی قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان استفاده گردید. ابتدا همه نمونه‌ها به پرسشنامه‌ مذکور پاسخ دادند. سپس برنامه روایت‌درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 10 جلسه اجرا شد؛ و در نهایت پس‌آزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌ تحلیل کواریانس یک‌طرفه استفاده شد. یافته‌های این پژوهش نشان داد که فرایند جلسات روایت‌درمانی گروهی باعث کاهش میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (05/0 < P). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        148 - اثربخشی روایت درمانی بر منبع کنترل و امید در زندگی در دختران نوجوان دارای والدین معتاد
        عاطفه شریف فرزانه نیک نژادی
        محور اصلی روایت درمانی را تعبیر و تفسیرها یا معانی تشکیل می دهند که افراد به رویدادها و پیشامدهای زندگی خود نسبت می دهند. درک مبتنی بر تعبیرها که افراد در خصوص رویدادها دارند می تواند باعث محدود شدن یا گسترش اقدامات محتمل آنها گردد. روایت درمانگران به مراجعان کمک می کنن أکثر
        محور اصلی روایت درمانی را تعبیر و تفسیرها یا معانی تشکیل می دهند که افراد به رویدادها و پیشامدهای زندگی خود نسبت می دهند. درک مبتنی بر تعبیرها که افراد در خصوص رویدادها دارند می تواند باعث محدود شدن یا گسترش اقدامات محتمل آنها گردد. روایت درمانگران به مراجعان کمک می کنند تا به تعبیر و تفسیرهای وسیع تر و منحصر به فرد تری در مورد خودشان و موقعیت ها دست یابنداین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی بر منبع کنترل و امید در زندگی در دختران نوجوان دارای والدین معتاد مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهرستان اصفهان اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران دارای والدین معتاد مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهرستان اصفهان بودند که 30 نفر از آنها به صورت هدفمند وارد پژوهش شدند. این 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند و بر روی گروه آزمایش روایت درمانی اجرا شد. در حالی که دختران گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای ابزار اندازه گیری ازدو پرسشنامه منبع کنترل نویکی و استریکلند در سال(1973) و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱) استفاده شد. جهت آزمون فرضیه‌ها، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که روایت درمانی بر منبع کنترل و امید در زندگی تاثیردارد .همچنین این آموزش بر دو خرده مقیاس امید در زندگی (تفکر عاملی و تفکر راهبردی) نیز تاثیر داشت (001/0p < ). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        149 - اثربخشی روایت‌درمانی گروه بر امید و سلامت روان زنان مطلقه مراجعه ‌کننده به اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان ساری در سال 1394
        فاطمه محمدنژاد داریوش قاسمیان عباس ذبیح‌زاده
        طلاق یکی از شدیدترین تنیدگی های زندگی انسانی است که پیامدهای روانی ناگواری همچون کاهش امید و سلامت روانی را در پی دارد. مطالعه حاضر با هدف کارآزمایی اثربخشی روایت درمانی گروه بر امید و سلامت روانی زنان مطلقه انجام شده است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمو أکثر
        طلاق یکی از شدیدترین تنیدگی های زندگی انسانی است که پیامدهای روانی ناگواری همچون کاهش امید و سلامت روانی را در پی دارد. مطالعه حاضر با هدف کارآزمایی اثربخشی روایت درمانی گروه بر امید و سلامت روانی زنان مطلقه انجام شده است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان ساری بوده اند که طی شش ماه گذشته زندگی خود تجربه جدایی و طلاق داشته اند. از جامعه آماری مزبور 40 زن مطلقه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به طور برابر (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت روایت درمانی گروه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. از مقیاس امید اسنایدر (1991) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1972) نیز برای جمع آوری داده‌های پژوهش استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روایت درمانی گروه موجب ارتقای امید و بهبود شاخص های سلامت روانی در زنان مطلقه شده است (01/0P<). مطابق با یافته های این مطالعه روایت درمانی گروه راهبرد بالینی مؤثری برای کاهش آثار سؤ روان شناختی طلاق می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        150 - تحلیل نشانه‌شناسی ابعاد هویت دینی در انیمیشن‌های ایرانی پخش شده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در دهه های 80 و 90
        محسن کفیلی فرد علی جعفری محمد سلطانی فر
        هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه نحوه بازنمایی و نشانه‌شناسی هویت دینی در انیمیشن‌ های تلویزیونی است که در رهیافت مطالعات فرهنگی و با تاکید بر نظریه بازنمایی استوارت هال صورت گرفته است. جامعه آماری شامل انیمیشن‌های ایرانی است که در طول دهه‌های 80 و 90 با محوریت دین و مسائل دی أکثر
        هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه نحوه بازنمایی و نشانه‌شناسی هویت دینی در انیمیشن‌ های تلویزیونی است که در رهیافت مطالعات فرهنگی و با تاکید بر نظریه بازنمایی استوارت هال صورت گرفته است. جامعه آماری شامل انیمیشن‌های ایرانی است که در طول دهه‌های 80 و 90 با محوریت دین و مسائل دینی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید و پخش شده است. نمونه‌گیری در این پژوهش به روش نمونه‌گیری غیر‌تصادفی هدفمند انجام گرفت. در ادامه یک قسمت از انیمیشن تولید دهه 80 با عنوان فرمانروایان مقدس (سلیمان نبی) و یک قسمت از انیمیشن تولید دهه 90 با عنوان پیامبران (حضرت ابراهیم- آنش سرد) به عنوان نمونه انتخاب شد. ابتدا با استفاده از الگوی کیت سلبی و ران کاودری به رمزگان فنی و تکنیکی سازنده این متون پرداخته شد و سپس برای ارائه تحلیلی جامع تر از الگوی روایی و نشانه‌شناسی بارت استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بازنمایی هویت دینی در انیمیشن فرمانروایان مقدس و پیامبران با جهت‌ گیری، چارچوب بندی رسانه‌ای و کارکردهای ایدئولوژیک همراه است و در انیمیشن‌های مورد مطالعه ابعاد مختلفی از هویت دینی نظیر بعد اعتقادی، مناسکی، تجربه ای و پیامدی بازنمایی می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        151 - توسعه به مثابه بازی ‌زبانی (با رویکردی بر توسعه ‌ژاپنی)
        ایوب یوسف‌پور نظامی
        توسعه، امری زبانی، کنش (های) معطوف به توسعه نیز نوعی بازی زبانی با صوری متکثر است. زبان، جوهرۀ فرهنگ و "زبان مادری" جوهرۀ انسانیت (انسان بودن) انسان است. با چنین پتانسیلی که مطالعات تجربی دیرینه شناختی، انسانشناسی زیستی، زبانشناسی و جامعه شناسی مؤیدی برآن است؛ هر ام أکثر
        توسعه، امری زبانی، کنش (های) معطوف به توسعه نیز نوعی بازی زبانی با صوری متکثر است. زبان، جوهرۀ فرهنگ و "زبان مادری" جوهرۀ انسانیت (انسان بودن) انسان است. با چنین پتانسیلی که مطالعات تجربی دیرینه شناختی، انسانشناسی زیستی، زبانشناسی و جامعه شناسی مؤیدی برآن است؛ هر امر انسانی، با بنیادی زبانی، امری زبانی است. خارج از زبان، برای انسان، حیاتی انسانی قابل تصور نیست. این نوشتار، از منظر جامعه شناسی پست مدرن و با تأسی از هایدگر، که گفت: "زبان، خانه هستی است"؛ زبان را خانه توسعه، زبان مادری را روح و جان آن می داند. توسعه و توسعه نیافتگی ذاتی زبانی خاص نیست. هر زبانی، شکلی از بازی (های) توسعه را بالقوه در نهاد خود دارد که؛ فعلیت یابی آن رهین شیوه و نحوۀ بودنی است که فرهنگ (بازی های درون زبانی، میان زبانی) خانۀ هستی بخش آن خواهد بود. این نحوه بودن، الزاماً غربی و مدرن نبوده؛ و توسعه نیز، الزاماً مدرنیزاسیون نیست. دراین میان امنیت و آزادی نهادینه شده، ضرورتی ساختاری است؛ که توسعه نیز سرانجام پیشامد بازیگری"تصادف" خواهد بود. با این چارچوب و عناصر نظری کلیاتی از توسعه ژاپن در "زبانخانه ژاپنی" (شیوه بودن انسان ژاپنی)، بررسی شده؛ با استناداتی به ویژگی های معرفتی زبان و سیاق زیست ژاپنی و نیز با یافته هائی از بازی های زبانی دو شرکت پیشرو توسعه ژاپنی(سونی و هوندا)؛ به عناصری مقدماتی ولی بس مهم، از بازی های درون و میان زبانی دخیل در هویت توسعه ژاپنی به مثابۀ گفتمان بدیعی از "بهبودیافتگی" رسیده است. در فرآیند پژوهش، همخوانی یافته هائی از مؤلفه های زبانی توسعه به سیاق ژاپنی، با مؤلفه های زبانی پست مدرنیته، و نظریه ماکس وبر حدس زده شد؛ که در تستی مقدماتی، به نتایجی مثبت انجامید. به استناد روایت هائی خرد از توسعه، در بخشی از شرکت های ژاپنی، پژوهش حاضر به طرحی درآمدوار از بازی های زبانی توسعه ژاپنی، هم چون سبک و سیاقی بدیع در امر توسعه رسید؛ طراحی و اجرای حلقه های دیگری از پژوهش دراین حوزه، تصویری واقع نماتر از بازی های زبانی توسعه ژاپنی را بازتاب خواهد داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        152 - تحلیل سندی روایات ناظر بر خشونت در برپایی حکومت مهدوی
        سید علی طاهری مهدی مهریزی
        برای دستیابی به چگونگی تشکیل حکومت امام زمان(ع)، راهی نداریم جز رجوع به روایات معصومین علیهم السلام، با مراجعة به این روایات، درمی یابیم که برخی، برپایی این حکومت را همراه با خشونت، بیان کرده اند. روش این پژوهش، مطالعة کتابخانه ای است و با مراجعة به کتاب های رجالی و برر أکثر
        برای دستیابی به چگونگی تشکیل حکومت امام زمان(ع)، راهی نداریم جز رجوع به روایات معصومین علیهم السلام، با مراجعة به این روایات، درمی یابیم که برخی، برپایی این حکومت را همراه با خشونت، بیان کرده اند. روش این پژوهش، مطالعة کتابخانه ای است و با مراجعة به کتاب های رجالی و بررسی احوالات راویان، اعتبار یا عدم اعتبار اسناد این روایات را مورد بررسی قرار داده ایم. ما از بحث در سند روایات به دنبال اثبات صدور آن روایات از لسان اهل بیت علیهم السلام هستیم. حصول اطمینان به صدور روایت از معصوم، می تواند از راه های گوناگونی حاصل شود، یک راه وثوق مخبری است، یعنی ثقه بودن همة راویان موجود در سند روایت. پس از بررسی به این نتیجه رسیده ایم که اکثر روایات از نظر سند ضعیف اند. یافتة نهایی این است که حضرت برای برپایی حکومت، تا مجبور نشوند و در معرض کشته شدن قرار نگیرند، از خشونت استفاده نخواهند کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        153 - درنیته محل تضارب آراء
        قدرت احمدیان مختار نوری
        مدرنیته با گسستی معرفت شناسانه از قرون وسطی، جهان‌بینی جدیدی برای نوع بشر فراهم ساخت. در همین راستا این نوشتار به دنبال بررسی پارادایم مدرنیته بر اساس چند تحول اساسی است که از جمله می‌توان به رنسانس، پروتستانیسم، انقلاب روشنگری، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی اشاره کرد. پ أکثر
        مدرنیته با گسستی معرفت شناسانه از قرون وسطی، جهان‌بینی جدیدی برای نوع بشر فراهم ساخت. در همین راستا این نوشتار به دنبال بررسی پارادایم مدرنیته بر اساس چند تحول اساسی است که از جمله می‌توان به رنسانس، پروتستانیسم، انقلاب روشنگری، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی اشاره کرد. پارادایم مدرنیته بر مبنای این تحولات اساسی، درصدد ایجاد شیوه زیست جدیدی برای نوع بشر بود. به گونه‌ای که این شیوه زیست جدید بتواند، سعادت، رفاه و رهایی انسان را تضمین کند. اما علی‌رغم دستاوردهای مثبت آن، بعضی از اندیشمندان پارادایم مدرنیته را به شیوه‌های مختلف نقد کرده‌اند. در راستای بررسی این انتقادات، مقاله حاضر دو نکته مهم را مطرح می‌نماید: نکته اول اینکه، ایده منتقدین مدرنیته را از متفکرین کلاسیک تا مکتب فرانکفورت و منتقدین پست مدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. در نکته دوم نیز، تلاش می‌شود تا باورهای آن دسته از اندیشمندان را که به گذار از مدرنیته، و متفکران باز اندیشی چون هابرماس، گیدنز و جیمسون را که به تداوم در مدرنیته اعتقاد دارند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        154 - بررسی رابطۀ فرایند شناسایی حداکثری و ناامنی انسانی در غرب آسیا؛ مطالعه موردی داعش
        مهدخت ذاکری
        هویت افراد به واسطه ارتباطات شکل گرفته و پایدار می ماند. بنابراین کنشگران امنیت هستی شناسانه خود را از طریق تثبیت روابط با دیگرانِ تاثیرگذار شکل می دهند. هنگامی که کنشگر نسبت به هویت خود احساس تهدید نماید، ناگزیر از داشتن واکنشی که اغلب خشونت آمیز است، خواهد بود. در این أکثر
        هویت افراد به واسطه ارتباطات شکل گرفته و پایدار می ماند. بنابراین کنشگران امنیت هستی شناسانه خود را از طریق تثبیت روابط با دیگرانِ تاثیرگذار شکل می دهند. هنگامی که کنشگر نسبت به هویت خود احساس تهدید نماید، ناگزیر از داشتن واکنشی که اغلب خشونت آمیز است، خواهد بود. در این مقاله فرض بر این است که در شرایط عقیم ماندن فرایند شناسایی حداکثری و اقدام به واکنش خشونت آمیز کنشگران، این امنیت انسانی در مفهوم موسّعی که باری بوزان در نظر دارد، مورد تهدید واقع می‌شود. به عبارت دیگر در این تعامل، ابتدا امنیت فردی مورد تهدید و خشونت قرار گرفته و درصورت بسط دامنه این مبارزه برای کسب دوباره محیط امن، این تهدیدات به جامعه و دولت نیز تسرّی می یابد. به منظور عملیاتی ساختن این ادعا، مقاله حاضر با استناد به مدل نظری فرایند شناسایی حداکثری، به بررسی تهدیدات علیه امنیت شخصی همچون بردگی جنسی، قاچاق موادمخدر، قاچاق زنان و کودکان که از جمله اقدامات گروه خشونت ورزی نظیرداعش است، می پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        155 - اثربخشی مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی بر بهبود بازده‌های شناختی، در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی
        فرشته چنگیزی معصومه آزموده شعله لیوارجانی شهرام واحدی
        هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی بر بهبود بازده‌های شناختی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش‌آموزان دارا أکثر
        هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی بر بهبود بازده‌های شناختی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش‌آموزان دارای نشانه‌های افسردگی، شهر تبریز در سال 1398 بودند، که اختلالات روان‌شناختی دیگر و مصرف داروهای ضدافسردگی نداشتند، که از بین آن‌ها 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه کنترل که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه‌های ‌طرحواره یانگ (فرم کوتاه، ویرایش سوم، 90 گویه‌ای) و امید بزرگسالان اسنایدر و همکاران (1991)، برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله‌ای دریافت نکردند داده‌ها از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند‌متغیره در نرم‌افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که فرایند جلسات مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی منجر به کاهش میانگین نمرات بازده‌های شناختی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0P≤). با توجه به نتایج حاصل، می‌توان مطرح کرد که مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی بر بهبود بازده‌های شناختی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی اثر مثبت دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        156 - اثربخشی روایت‌درمانی گروهی بر میزان امیدبه‌زندگی و شادکامی سالمندان شهرتبریز
        فرشته چنگیزی چنگیزی امیر پناه‌علی
        این پژوهش با هدف، بررسی تأثیر روایت‌درمانی گروهی بر میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه افراد 60 سال به بالای ساکن در شهر تبریز تشکیل می‌داد،که اختلالا أکثر
        این پژوهش با هدف، بررسی تأثیر روایت‌درمانی گروهی بر میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه افراد 60 سال به بالای ساکن در شهر تبریز تشکیل می‌داد،که اختلالات روان شناختی (فراموشی، دمانس و آلزایمر) نداشتند. نمونه آماری پژوهش شامل 20 آزمودنی (10 زن و 10 مرد) بود، که به شیوه نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب و در 2 گروه 10 نفره (آزمایش و کنترل)، به شیوه تصادفی قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های شادکامی آکسفورد OHI (1989) و امید به زندگی میلر MHS استفاده شد. ابتدا همه نمونه‌ها به پرسشنامه‌های مذکور پاسخ دادند. سپس برنامه روایت‌درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 10 جلسه اجرا شد و در نهایت پس‌آزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS، و آزمون‌ تحلیل کواریانس یک‌طرفه استفاده شد. یافته‌ها نشان می‌دهند که فرایند جلسات روایت‌درمانی گروهی باعث افزایش میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (P < /) نتایج بیانگر این است که روایت‌درمانی‌گروهی بر میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان مؤثر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        157 - ارزیابی شیوه‌های روان‌شناختی آموزش اعتماد به نفس در قصه‌های کودکان ایرانی
        وحید خدائی‌مجد
        خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روش‌های مختلف به ویژه بهره‌گیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه می‌کنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوه‌های روانشناختی آموزش اعتماد به أکثر
        خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روش‌های مختلف به ویژه بهره‌گیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه می‌کنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوه‌های روانشناختی آموزش اعتماد به نفس که در قصه‌های کودکان ایرانی مستتر شده است، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و روش گردآوری داده‌ها کتابخانه‌ای می‌باشد. در بررسی داده‌ها نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. با توجه به گستردگی زیاد جامعه مورد مطالعه، از طریق نمونه‌گیری هدفمند تعداد 141 قصه ایرانی مربوط به گروه‌های سنی ب و ج که حدود سنی 7 تا 11 سال را شامل می‌شود به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. در هنگام مطالعه با ترسیم ماتریسی که توسط محقق ساخته شد و در بردارندة شیوه‌های اصلی تقویت اعتماد به نفس بود، قصه‌های انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کار تحلیل نیز از رویکرد تفسیری میلز و هابرمن که یکی از معیارهای اساسی در تحلیل محتوای داده‌ها محسوب می‌شود استفاده شد. در عین حال برای تعیین رابطه بین متغیرها از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که در قصه‌های ایرانی از شیوه‌های روان‌شناختی متفاوتی در جهت تقویت اعتماد به نفس کودکان استفاده شده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تقویت مثبت‌اندیشی، تقویت عزت نفس، پرورش حس همذات پنداری، پرورش خلاقیت، کمک به خودشناسی و خویشتن‌‌پذیری، کاهش احساس حقارت و تعدیل در خود بزرگ بینی اشاره کرد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        158 - نقد و تحلیل وجوه روایتی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی بر پایة دیدگاه تودوروف
        پوران یوسفی پور کرمانی
        از مهمترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و .... می‌پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. شیرین أکثر
        از مهمترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و .... می‌پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. شیرین و خسرو جزو متون کهنی محسوب میشود که در رده ی روایت های اسطوره ای به حساب می آید. زیبایی هنری شعر امیرخسرو دهلوی در شیرین و خسرو بر کسی پوشیده نیست، تحلیل و تجزیه ی عناصر و داستان‌های این اثر حماسی بزمی، بسیاری از جلوه‌های زیبایی شناسانه ی این حماسه را به ما نشان می‌دهد. از دیدگاه ساختار گرایی، آنچه در بررسی و شناخت یک اثر ادبی اهمیت دارد و باید مورد توجه باشد خود متن و مناسبات درونی آن است. شیرین و خسرو در شمار آن دسته از آثار روایی و داستانی است که می‌توان بسیاری از عناصر داستانی نوین را در قصه‌های آن جستجو کرد. هنر داستان پردازی، توانایی‌های زبانی، شگردهای روایی و قدرت صحنه پردازی امیرخسرو دهلوی این اثر را چنان قوتی بخشیده است که آن را از زوایای گوناگون قابل تحلیل و بررسی ساخته است. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        159 - سبک‌شناسی نشانه‌ها در مجموعۀ شعر «آخر شاهنامه» از اخوان ثالث
        سارا شفیع زاده گروسی
        سبک، شیوه‌ایی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار می برد. یکی از روش‌های به دست آوردن سبک ویژه‌ی یک نویسنده یا شاعر، بررسی نشانه‌‌هایی است که در متن اثرش به کار می‌گیرد. نشانه‌هایی که سبب ایجاد تشخص سبکی می‌شود. تحلیل سبک شناسانه به روش علمی و أکثر
        سبک، شیوه‌ایی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار می برد. یکی از روش‌های به دست آوردن سبک ویژه‌ی یک نویسنده یا شاعر، بررسی نشانه‌‌هایی است که در متن اثرش به کار می‌گیرد. نشانه‌هایی که سبب ایجاد تشخص سبکی می‌شود. تحلیل سبک شناسانه به روش علمی و کاربردی که به تشخیص ژانر ادبی متن و افتراق آن با آثار دیگر کمک می کند و تأیید روش نشانه‌شناسی برای دستیابی به سبک و نوع ادبی یک اثر از اهداف این تحقیق است. ما برآنیم که نشان دهیم آیا تعداد نشانه‌ها و بررسی شیوه‌های استفاده شده در به کارگیری نشانه‌ها امکان سبک شناسی و ارزش‌گذاری کیفی یک اثر را به شیوه‌ایی علمی فراهم می‌کند؟ ویژگی اصلی آثار مهدی اخوان ثالث توجه به زبان و ساختار ادبی متن و غلبه عنصر عاطفه و احساس است. شیوه روایت‌گونه اشعار اخوان به ویژه در مجموعه آخر شاهنامه زمینه لازم را برای بررسی ساختار روایی این مجموعه به لحاظ نوع ادب غنایی فراهم کرده است. پس از بررسی ساختار نشانه‌ها در سه شعر منتخب از این مجموعه که داری ساختار مشابهی بودند نتایج قابل تأملی در شناخت سبک شناسی نشانه‌ها به دست آمد که همگی در پی القای پیام محوری زبان و اندیشه شاعر است. این نشانه‌ها همگی در یک ساختار منسجم از موسیقی، واژگان، بیان و نحو استفاده شده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        160 - تحلیل روایی حکایت‌های گلستان سعدی، مطالعۀ موردی، باب ششم
        فخرالدین سعیدی ابواسحاقی محمد حکیم آذر مظاهر نیکخواه
        گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک‌های مختلف زمان روایی، جنبه‌های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت‌های زبانی، کوتاهی، تحریک‌پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش‌ها و واکنش‌ها، تنوع أکثر
        گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک‌های مختلف زمان روایی، جنبه‌های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت‌های زبانی، کوتاهی، تحریک‌پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش‌ها و واکنش‌ها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیل‌شدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویۀ دید، کارکرد و جنبه‌های بلاغی به‌خوبی بهره برده است. حکایت‌های گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشرده‌نویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایت‌های باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهش‌های بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیت‌های روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر‌ پژوهش‌ها و نگاه‌هایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنی‌کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش‌ها و رخدادهای روایی در حکایت‌های آمده در باب ششم گلستان است‌. سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگی‌ها و مؤلفه‌های‌ روایی خاص حکایت‌های باب ششم کتاب را از نقطه‌نظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایت‌های کتاب خود را بر پایه‌ها و اصول و کنش‌هایی بنیان‌گذاری کند که قرن‌ها بعد در داستان‌نویسی و داستان‌ کوتاه‌نویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        161 - نقد و تحلیل روایت در اصلی‌ترین درون‌مایه‌های هزار و یک شب
        افسانه افروغی نیا محمد شاه بدیع زاده جواد مهربان قزل حصار
        داستان‌پردازی و روایت، یکی از شیوه‌های درک بهتر محیط اطراف و به طور کلی درک بهتر جهان هستی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، مطالعۀ درون‌مایۀ داستان بر اساس ویژگی‌های ساختاری، یعنی گشایش روایی است. از دنیای پر رمز و راز هزارویک شب، چشمگیرترین درون‌ما أکثر
        داستان‌پردازی و روایت، یکی از شیوه‌های درک بهتر محیط اطراف و به طور کلی درک بهتر جهان هستی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، مطالعۀ درون‌مایۀ داستان بر اساس ویژگی‌های ساختاری، یعنی گشایش روایی است. از دنیای پر رمز و راز هزارویک شب، چشمگیرترین درون‌مایه‌ها گزینش شده و سپس گشایش در درون‌مایه‌های انتخابی شرح داده شده ‌است. ناگفته پیداست که گزینش این درون‌مایه‌ها بدان معنا نیست که درون‌مایۀ دیگری در این اثر وجود ندارد، بلکه انتخاب درون‌مایه‌های دلدادگی، جرم و جنایت، گشت و گذار، وهم و اخلاق در بیشتر داستان‌های هزارویک شب نمودی بارزتر دارد. نتیجۀ تحقیق بیانگر اینست که داستان‌های دلدادگی و عاشقانه بیشترین درون‌مایه‌ها را شامل می‌شود. در واقع شاید بتوان گفت مرتبط با درون مایۀ حکایت اصلی و جامع داستان که بر پایۀ خیانت به عشق آغاز می‌شود، عشق و دلدادگی بسامد بالایی در این پژوهش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        162 - بررسی روایت شناختی روح العاشقینِ شاه شجاع
        تقی پورنامداریان محبوبه خراسانی
        روح‌العاشقین شاه شجاع اثری غنایی از نوع ادبی ده‌نامه‌هاست که بین قرن‌های هفتم تا دهم هجری رواج‌گونه‌ای داشته است. این نوع ادبی عاشقانه، از ترکیب مثنوی و غزل ساخته شده و مجموعۀ 10 نامه است که عاشق و معشوق به هم می‌فرستند. به طور معمول در هر نامه مطلبی طرح می‌گردد؛ ابراز أکثر
        روح‌العاشقین شاه شجاع اثری غنایی از نوع ادبی ده‌نامه‌هاست که بین قرن‌های هفتم تا دهم هجری رواج‌گونه‌ای داشته است. این نوع ادبی عاشقانه، از ترکیب مثنوی و غزل ساخته شده و مجموعۀ 10 نامه است که عاشق و معشوق به هم می‌فرستند. به طور معمول در هر نامه مطلبی طرح می‌گردد؛ ابراز عشق و طلب عشق در نامه‌های اول طرح می‌شود و در بخش میانی با طلب رحم و گاه تهدید از سوی عاشق ادامه می‌یابد که در پاسخ آن نامه‌های واکنشی معشوق با مفاهیم ردّ عشق فرستاده می‌شود. کنش‌های نرم شدن دل معشوق از نقش‌مایه‌های مایل به پایان روایت است که منجر به کنش وعده‌ یا مژدۀ وصال می‌شود و سرآخر به وصال می‌انجامد. در این مقاله، پس از بررسی روایت و راوی در مباحث روایت‌شناسی، به تحلیل روایی روح‌العاشقین پرداخته شده و در پایان این نتیجه حاصل آمده است که ساختار روایتی روح‌العاشقین با پی‌رفت‌های تودوروف همخوانی ندارد و الگویی سراسر متضاد با آن را می‌سازد. دیگر اینکه این منظومه از مدل تلفیقی درونه‌گیری-زنجیره‌سازی در دو پی‌رفت موجودش استفاده کرده است. و در نهایت، از آنجا که در میان سرایندگان ده‌نامه‌های موجود ادبیات فارسی، شاه شجاع تنها سراینده‌ای است که شاه هست، مقام و موقعیت شاهانه‌اش بر روایت و راویگری‌اش سخت تأثیرگذار بوده است و در ساخت و پرداخت روایت وی بسیار دخالت داشته است؛ به طوری که کنش‌های خشمگین شدن، دستور دادن، سرزنش کردن که در ده‌نامه‌های دیگر از آن معشوق است از عاشق سر می‌زند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        163 - بررسی تطبیقی داستان‌های هزارویک شب با داستان هفت‌پیکر نظامی
        محبوبه خراسانی شهلا حاج طالبی
        هزارو‌یک‌شب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّت‌های گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانه‌هایی از افسانه‌های هندی، ایرانی، عربی و ... دیده می‌شود، اما با اطمینان نسبی می‌توان اظهار کرد که نخستین پایۀ هزارو‌یک شب، همان کت أکثر
        هزارو‌یک‌شب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّت‌های گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانه‌هایی از افسانه‌های هندی، ایرانی، عربی و ... دیده می‌شود، اما با اطمینان نسبی می‌توان اظهار کرد که نخستین پایۀ هزارو‌یک شب، همان کتاب ایرانی هزارافسان بوده که پس از ترجمه به زبان پهلوی به قصّه‌های ایرانی افزوده گردید. هفت‌پیکر یا بهرام‌نامه، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او در کنار خسرو و شیرین از لحاظ کیفیّت است. از آن‌جا که داستان‌های این دو کتاب از نظر شخصیت‌پردازی و فضای داستان، توصیفات، محیط و ... تطابق و شباهت‌هایی دارند، این پژوهش سعی دارد به همانندی‌های داستان‌های هزارویک‌شب با هفت‌پیکر بپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        164 - تاثیرگذاری زاویۀ دید بر شبکه‌های ارتباطی در ادبیات داستانی
        محسن محمدی فشارکی فضل الله خدادادی
        روایت شنو (مخاطب) از عناصر لاینفک هر متن روایی (داستان) است. در بسیاری از روایت‌ها فقط یک روایت شنو وجود دارد، اما روایت‌های بسیاری نیز وجود دارند که روایت شنوهای آن‌ها بی‌شمار است. نکتۀ جالبی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت، جنبه‌های متمایز کنندۀ راوی از روایت شنو أکثر
        روایت شنو (مخاطب) از عناصر لاینفک هر متن روایی (داستان) است. در بسیاری از روایت‌ها فقط یک روایت شنو وجود دارد، اما روایت‌های بسیاری نیز وجود دارند که روایت شنوهای آن‌ها بی‌شمار است. نکتۀ جالبی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت، جنبه‌های متمایز کنندۀ راوی از روایت شنو با تکیه بر زاویه‌های دید در ادبیات داستانی است. بسته به زاویۀ دید داستان بین راوی و روایت شنو از جهات اخلاقی، عقلانی، عاطفی، جسمانی و اجتماعی تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال در داستان مسخ روایت شنو بر خلاف راوی هرگز به حشره‌ای غول آسا تبدیل نمی‌گردد (تمایزجسمانی)، در رمان سقوط به قلم آلبرکامو همگام با سیر روایت همدلی راوی با روایت شنو کمتر می‌شود، همچنان که هر خواننده‌ای (روایت شنو) از سنگ‌دلی راوی بچۀ مردم به خشم می‌آید (تمایز عاطفی). بنیاجی راوی رمان خشم و هیاهوی فاکنر در مقابل روایت شنوِ داستان از عقل سلیم برخوردار نیست (تمایز عقلانی). پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای با شاهد مثال‌هایی محدود (اما دقیق) به بررسی تاثیر زاویۀ دید بر شبکه‌های ارتباطی راوی، روایت شنو، کنشگران و عناصر تمایزدهندۀ آنها می‌پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که در زاویۀ دید اول شخص، دایرۀ کنش‌های ارتباطی بین راوی و روایت شنو بیشتر از گونۀ زاویۀ دید سوم شخص است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        165 - سیر تحول جایگاه خسرو پرویز در متون تاریخی و منظومه‌های غنایی
        یاسر فراشاهی‌نژاد
        هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست‌مایه‌ای برای قصه‌پردازی افسانه‌سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت‌های متعددی می‌توان یافت که سعی کرده‌اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود أکثر
        هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست‌مایه‌ای برای قصه‌پردازی افسانه‌سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت‌های متعددی می‌توان یافت که سعی کرده‌اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود این، به مرور زمان، شخصیت خسرو در متون غنایی، کم‌رنگ شده است. گرچه در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی، خسرو، نقشی اساسی برعهده گرفته است، اما پس از نظامی، در آثار شعرایی چون امیرخسرو دهلوی، عارف اردبیلی، سلیمی جرونی، هاتفی، وحشی بافقی و دیگران، این فرهاد است که آرام آرام، نقش و جایگاه خسرو را تصاحب می‌کند. در این میان، در منظومۀ فرهادنامۀ عارف اردبیلی، فرهاد، چهرۀ دیگری از خسروپرویز است و چنین تصوری از فرهاد، مورد قبول عام جامعه قرارنگرفته است. از همین رو، به نظر می‌رسد که با گذشت زمان، از یکسو از محبوبیت خسروپرویز -پادشاهی که بنابر برخی روایات تاریخی، نامۀ پیامبر را پاره کرده- کاسته شده است و از دیگر سو، فرهاد که چون مجنون، نمایندۀ گفتمان عشق آرمانی و مقدس است و تناسب بیشتری با جامعۀ ایران پس از اسلام داشته، جایگزین خسرو گشته است. بنابراین، در این مجمل برآنیم تا با اشاره به منظومه‌هایی که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است، روند حذف تدریجی خسروپرویز از این حکایت را نشان دهیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        166 - تبیین فرهنگ سازمانی در ورزش
        علی حاجیانی فاطمه حمیدی فر عباس خورشیدی امیرحسین محمودی
        مفهوم فرهنگ سازمانی در زبان عامیانه و روزمره در ورزش، به‌عنوان مفاهیم تقویت‌کننده مشکلات سازمانی مدیریت مشترک شکل می‌گیرد. سازمان‌های ورزشی و مربیان، ورزشکاران و اعضای آن‌ها موضوعات امیدوارکننده‌ای برای مطالعه فرهنگ سازمانی باشند؛ ازاین‌رو هدف این مقاله مرور روایتی فرهن أکثر
        مفهوم فرهنگ سازمانی در زبان عامیانه و روزمره در ورزش، به‌عنوان مفاهیم تقویت‌کننده مشکلات سازمانی مدیریت مشترک شکل می‌گیرد. سازمان‌های ورزشی و مربیان، ورزشکاران و اعضای آن‌ها موضوعات امیدوارکننده‌ای برای مطالعه فرهنگ سازمانی باشند؛ ازاین‌رو هدف این مقاله مرور روایتی فرهنگ سازمانی در ورزش بود. انتخاب پارادایم‌های تحقیق، روش‌ها، علایق، دیدگاه‌ها و تعاریف و عملیاتی سازی فرهنگ سازمانی مورداستفاده در 38 مطالعه بررسی شد. این موضوع تنوع راه‌های مطالعه‌شدۀ فرهنگ در ورزش و طیف وسیعی از علایق بررسی‌شده در این تحقیق ازجمله اطلاع‌رسانی به توسعه ورزشکاران، ارتباط بین قدرت فرهنگ و عملکرد سازمانی و درک نیروهای محرک تنوع سازمانی را برجسته می‌کند. برخلاف ادبیات فرهنگ سازمانی گسترده‌تر، در ورزش ترجیح داده می‌شود که فرهنگ را متغیری برای دست‌کاری در یک سازمان فرض کنیم. فرصت گسترش رویکردهای مطالعه فرهنگ سازمانی در ورزش مورد بحث قرار می‌گیرد؛ مانند گسترش روش‌های مورداستفاده برای انجام مطالعات شامل مربیان و ورزشکاران در جمعیت موردمطالعه و استفاده از دیدگاه پراکندگی که در آن ابهام و تعارض در درک فرهنگ در نظر گرفته می‌شود. کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی، ورزش، مرور روایتی، مربیگری، مدیریت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        167 - تاریخنگاری هرودوت و روایت نبرد سالامیس
        نرگس شاه نظری علی اصغر میرزایی فیض اله بوشاسب گوشه
        نبرد سالامیس در سال 480 پ. م در نزدیکی آتن، میان ایرانیان و یونانیان رخ داد و راه پیشروی پارسیان به سوی غرب را برای همیشه بست. روایت هرودوت از این نبرد مباحث زیادی را دامن زده است. این مقاله قصد دارد با بهره گیری از روش تحلیل روایت، به تحلیل روایت هرودوت از نبرد سالامیس أکثر
        نبرد سالامیس در سال 480 پ. م در نزدیکی آتن، میان ایرانیان و یونانیان رخ داد و راه پیشروی پارسیان به سوی غرب را برای همیشه بست. روایت هرودوت از این نبرد مباحث زیادی را دامن زده است. این مقاله قصد دارد با بهره گیری از روش تحلیل روایت، به تحلیل روایت هرودوت از نبرد سالامیس بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که هرودوت، در مقام مهمترین راوی این نبرد، سالامیس را شکستی فاجعه آمیز در میان مجموعه شکستهای پارسیان قرار داده تا به مخاطبان و شنوندگان خود این پیام را برساند که پارسیان از زمان ورود به آسیای کوچک داعیه تصرف یونان را در سر می پروراندند و تنها پیروزیهای یونانیان در ماراتن، سالامیس و پلاته بود که راه پیشروی آنها را برای همیشه بست. او در روایت نبرد سالامیس، از پرداختن به اصل نبرد پرهیز نموده، در عوض تمام توجه خود را به گزارش مسائل پیش و پس از جنگ معطوف نموده است. از دید هرودوت، سالامیس نقطه پایان جنگهای پارسی بود که ریشه در شکست ماراتن داشت و شکست خشایارشا، آزادی و رهایی از بردگی را برای یونانیان به ارمغان آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        168 - تاملی کوتاه بر تعامل تاریخ و سیاست
        فیاض زاهد
        چکیده: تاریخ و سیاست را پیوندی از قدیم برقرار است.فارغ از اینکه حکمای قدیم در تقسیم بندی خود چه جایگاهی برای تاریخ و سیاست قائل بودهاند، در این امر تردیدی نبوده که فهم بسیاری از رموز سیاست تنها از تعمق و درک در لابلای صفحات تاریخی امکان پذیر بوده است.علیرغم عطش اصحاب أکثر
        چکیده: تاریخ و سیاست را پیوندی از قدیم برقرار است.فارغ از اینکه حکمای قدیم در تقسیم بندی خود چه جایگاهی برای تاریخ و سیاست قائل بودهاند، در این امر تردیدی نبوده که فهم بسیاری از رموز سیاست تنها از تعمق و درک در لابلای صفحات تاریخی امکان پذیر بوده است.علیرغم عطش اصحاب سیاست برای تغییر در درک رویدادها و داده های تاریخی و یا تلاش درجهت تغییر سمت و سوی رویدادهای تاریخی، اصالت و صحت این نگره انسانی تا مقدار زیادی دست نخورده باقی مانده است. مورخان علیرغم تضییقات مختلف سیاسی، نژادی و دینی از فراخنای تاریخ بشر صدای خود را به ما رساندهاند، گویا تاریخ برای خود بالذاته اصالتی ناب قائل است. در این میان تلاش اصحاب قدرت برای تفسیرپذیرکردن رویدادها به نفع خویش ره به جایی نبرده است. تاریخ نگاری در دو سطح سفارشی و متمایل بهقدرت و از سویی ناب و بی پیرایه در جریان بوده است. ضمن اینکه دانش بشری در ابعاد دیگر نیز به مدد تاریخ نگاری امروزی آمده است. با این همه روایتگری بی طرفانه و صادقانه از رویدادها و تلاش برای حفظ صحت و درستی رویدادها تاکنون توانسته از میل اصحاب سیاست برای کنترل امروز و فردا سربلند بیرون آید. این فرضیه که با ساخت و نگارش تاریخ سفارشی می توان افکار عمومی را در دست داشت امر غیر محتومی است، ولی در کنار آن تاریخ نگاری روشنگرانه و انتقادی این امکان را به ما می دهد تا با هر روایتی تابع و دست بسته روبرو نگردیم. تاریخ نگاری انتقادی و روشنگرانه و روشهایی چون مکتب آنال که منجر به طرح نگرش های نوینی در تاریخنگاریشدهاینامکانراکه روایتها و رخدادهای تاریخی را به سود اصحاب سیاست تفسیر نماییم کاسته است. واژگان کلیدی:تاریخ، سیاست، تاریخ روشنگرانه، قدرت سیاسی و روایتگری تاریخ، مکتب آنال. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        169 - بررسی و تطبیق درونمایه‌های داستانی بهرام و گلندام امین‌الدین صافی و بیت(منظومۀ ملحون) عامیانۀ کُردی
        مهری پاکزاد منیره مسگری
        داستان بهرام و گلندام از آن دسته داستان هایی است که روایت های گوناگونی دارد؛ در این میان روایتی که امین‌الدین صافی، شاعر کلاسیک قرن نهم، در 3049 بیت سروده است و روایتی دیگر که از ادب عامیانۀ کُردی به شیوۀ بیت‌خوانی سینه به سینه نقل شده است؛ دو نوع ادبی در دو زبان(فار أکثر
        داستان بهرام و گلندام از آن دسته داستان هایی است که روایت های گوناگونی دارد؛ در این میان روایتی که امین‌الدین صافی، شاعر کلاسیک قرن نهم، در 3049 بیت سروده است و روایتی دیگر که از ادب عامیانۀ کُردی به شیوۀ بیت‌خوانی سینه به سینه نقل شده است؛ دو نوع ادبی در دو زبان(فارسی و کردی) و با درونمایه های متنوع از حیث داستان‌سرایی موضوع کار پژوهش قرار گرفته است. منشأ این داستان مانند بسیاری از داستان های کهن هنوز به خوبی معلوم نیست. در قرن نهم هجری، نظیره گویی از خمسۀ نظامی به اوج خود رسید و یکی از علل رونق بازار داستان سرایان، علاقۀ حکام محلی و فرمانروایان به شنیدن داستان های غنایی، حماسی، افسانه ها و... در اوقات فراغت بود. همین امر باعث می شد شعرا با بهره گیری از اسامی شخصیت‌های داستان ها ی کهن با پردازش و خلاقیتی نو، داستانی دیگر با سلیقۀ خویش و بعضاً با ساختاری ضعیف، بی هیچ منشأ خاصی، صرفاً جهت رفع تکلیف و پرکردن اوقات فراغت حکام و اربابان بسرایند؛ مانند داستان امیرارسلان که ترکیبی از فضای داستان های هزار و یک شب، شاهنامه و دیو و... را در ذهن شنونده تداعی می کند. درونمایه‌های گوناگون به علت وجود راویان و روایت های متفاوت یا متشابه به وجود می آید. در این مقاله با بررسی و مقایسۀ درونمایه در داستان بهرام و گلندام، فکر اصلی یا همان مضمون و در نهایت پیام داستان و دیدگاه نویسنده نسبت به موضوع داستان روشن می شود. چگونگی درونمایه ها در دو روایت فارسی و کُردی، میدان را برای مقایسه و بررسی تأثیر و تأثر دو روایت مورد بحث فراخ می‌کند و دریچه ای نو در شناخت سختگی و پرداختگی یا ضعف داستان می‌گشاید. روش میدانی و کتابخانه ای مبتنی بر تحلیل محتوا، ساختار پژوهش حاضر را تشکیل داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        170 - بررسی توصیفی، ساختاری و محتوایی افسانۀ دختر جولاه
        اصغر شهبازی
        افسانه‌های عامّه یکی از گونه‌های ادب داستانی عامّه‌اند. در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه، یکی از افسانه‌های مردم چهارمحال‌وبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشده‌است. نگارنده در این مقاله با معرفی و گزارش کامل افس أکثر
        افسانه‌های عامّه یکی از گونه‌های ادب داستانی عامّه‌اند. در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه، یکی از افسانه‌های مردم چهارمحال‌وبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشده‌است. نگارنده در این مقاله با معرفی و گزارش کامل افسانه، آن را از منظر عناصر داستان و افسانه کاویده و در نهایت آن را بر اساس الگوی ریخت‌شناسی قصه‌ها (الگوی پراپ) بررسی ‌کرده‌است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوا) و روش گردآوری داده‌ها از نوع میدانی است و به‌طور خلاصه مشخص‌شده که این روایت از افسانۀ دختر جولاه، روایتی متفاوت با روایت‌های ذیل تیپ g879 است که مارزلف بررسی ‌کرده‌است. این افسانه، از منظر عناصر داستان، قوی است؛ کنش‌ها همانند اغلب افسانه‌ها، بیرونی، متنوع و گوناگون‌اند؛ زاویۀ دید، سوم شخص مفرد؛ و راوی، دانای کل است. شخصیت‌ها متنوع‌اند، اما اغلب بی‌نام و نشان؛ مقدمه‌چینی، گره‌افکنی، اوج، گره‌گشایی و فرود، در نهایت اختصار تنظیم شده‌اند. زمینۀ خرق عادت در آن قوی است. تصادف و تقدیر به‌خوبی نمایان است و یکی از مضامین اصلی آن، تقدیرباوری است. تقابل‌های دوگانه در قالب شاه و فقیر، بدجنس و نیک‌اندیش، دروغگو و راستگو ترسیم شده‌اند. حوادث در عین فشردگی، همانند بسیاری از افسانه‌ها، استقلال دارند و تشابه بن‌مایه‌ها در این افسانه در قالب وجود سیمرغ، دیو، خوابِ دیو، تبدیل‌شدن به سنگ، ناپدید‌شدن، داروی شگفت‌انگیز و... رخ‌ می‌نماید. این افسانه بر اساس الگوی پراپ هم بررسی‌ و مشخص‌شده که اغلب خویشکاری‌ها را دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        171 - نقش آزمون تجربی، در بررسی صدق برخی احادیث و روایات
        کاظم استادی
        آموزه‌های دینی، شامل بسیاری از جملات خبری و خبریِ مشرط هستند که مؤمنین و یا غیر مؤمنین را به نتایج یا جزاء‌هایی وعده می‌دهند. از آنجایی که عدم نتیجه عملی صدق این جزاء‌ها، می‌تواند در زندگی روزمره فرد فرد مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، اثرگذار باشد و موجب تقویت یا سستی بنیا أکثر
        آموزه‌های دینی، شامل بسیاری از جملات خبری و خبریِ مشرط هستند که مؤمنین و یا غیر مؤمنین را به نتایج یا جزاء‌هایی وعده می‌دهند. از آنجایی که عدم نتیجه عملی صدق این جزاء‌ها، می‌تواند در زندگی روزمره فرد فرد مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، اثرگذار باشد و موجب تقویت یا سستی بنیان اعتقادات دینی و یا ترویج و تقبیح مذهب شود، لازم است برای رفع این مشکل، این آموزه‌ها را از هر طریقی که امکان دارد، مورد ارزیابی قرار داد. اگر گزاره‌های دینی، قابل تجربه باشند، می‌توان و حتی باید آن‌ها‌ را تجربه کرد و اگر در آزمون تجربی، نتوانست صادق باشند، به استنادِ تجربه، صدق آن گزاره را ابطال نمود. بنابراین، تجربه می‌تواند برخی گزاره‌های دینی (حداقل به صورت موردی و با پذیرش قواعدی به صورت کلی) را ابطال و یا اثبات نماید؛ و آموزه‌های دینی را از پلشتی‌ها و خرافات بزداید. به نظر می‌رسد این راه جدید (یعنی آزمون تجربی)، جدای از بررسی‌های نظری احادیث و روایات، ابزار مناسبی برای بررسی عملی صحت و صدق روایات و احادیث ‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        172 - زمان در کُنش روایت داستانى هزارویک شب پژوهشى ساختارمحور
        على افضلى
        یکى از مسائل مهمى که در نظریه ساختارگرایى بدان پرداخته شده، رابطه میان زمان و روایت و چگونگى تبلور زمان در روایت است. یکى از راه هایى که باعث ملموس و عینى شدن این امر انتزاعى مى شود، کنش روایت است. به طور کلى بر مبناى تحلیل ساختارگرایان، به ویژه بارت و ژرار ژنت، زمان یک أکثر
        یکى از مسائل مهمى که در نظریه ساختارگرایى بدان پرداخته شده، رابطه میان زمان و روایت و چگونگى تبلور زمان در روایت است. یکى از راه هایى که باعث ملموس و عینى شدن این امر انتزاعى مى شود، کنش روایت است. به طور کلى بر مبناى تحلیل ساختارگرایان، به ویژه بارت و ژرار ژنت، زمان یکى از مؤلفه هاى اصلى پیشبرد هر روایت است که به همراه علیّت، خط داستان را به پیش مى برد. در این مقاله انواع مختلف زمان در داستان هاى هزارویک شب نشان داده مى شود و علاوه بر آن، انواع روابط میان زمان روى دادن رخدادها در داستان و زمان نقل و روایت آن ها از جانب راوى توصیف شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        173 - زمان روایی در رمان جزیره سرگردانی
        شمس الحاجیه اردلانی
        روایت‌شناسی، شیوه های گوناگون نگارش و تحلیل ادبیات روایی را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اطلاعات عمیق سیمین دانشور در زمینۀ روایت، نمایاندن ابعاد روایت‌گری وی، هدف این پژوهش بوده است، لذا برای آشنایی و فهمیدن لایه های زیرین این رمان، با استناد، به شواهد استخراج ش أکثر
        روایت‌شناسی، شیوه های گوناگون نگارش و تحلیل ادبیات روایی را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اطلاعات عمیق سیمین دانشور در زمینۀ روایت، نمایاندن ابعاد روایت‌گری وی، هدف این پژوهش بوده است، لذا برای آشنایی و فهمیدن لایه های زیرین این رمان، با استناد، به شواهد استخراج شده، زمان، در رمان جزیره سرگردانی، به شیوۀ توصیفی تحلیلی مورد سنجش قرار گرفته، درمیان شاکله های مبحث روایی، عامل زمان در "جزیرة سرگردانی"، دراولویت قرار دارد، تلاقی لایه های متنوع زمان در بطن روایت، موجد پیچیدگی رمان گشته، تکنیک رجعت به گذشته وجه غالب روایت این رمان است، روایت گاه به شکل آینده نگر، با کارکرد تعلیق وجذب مخاطب به پیش بینی وقایع می پردازد؛ امّا از چهارچوب دنیای بازنمایی شدة داستان، فاصله نمی گیرد. نخستین زمان در میان زمان های درهم تنیدة، متعلق به رویدادهای اصلی است که بر اساس زمان گاه‌نامه‌ای تداومی ده ماهه دارد، دانشور مفهوم ذهنی خویش را در زمان درونی رمان، با تمسک به رویدادهای تاریخی فراهم آورده، بسامد منفرد وجه غالب روایت را تشکیل می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        174 - بررسی کتاب «من زنده‌ام» از منظر ساختارگرایی
        کوثر دانش عبدالحسین فرزاد احمد خاتمی
        انتشار مجموعه خاطرات من زنده‌ام نوشته معصومه آباد، جریانی جدید در خاطره‌نویسی ادبیات دفاع مقدس ایجاد کرد، جریانی که تلاش دارد در کنار روایت مردانه، روایتی زنانه از دوران اسارت ارائه کند. مجموعه خاطرات من زنده‌ام ، اثری کاملاً زنانه با نثری عاطفی، معناگرا، پرمایه و سالم أکثر
        انتشار مجموعه خاطرات من زنده‌ام نوشته معصومه آباد، جریانی جدید در خاطره‌نویسی ادبیات دفاع مقدس ایجاد کرد، جریانی که تلاش دارد در کنار روایت مردانه، روایتی زنانه از دوران اسارت ارائه کند. مجموعه خاطرات من زنده‌ام ، اثری کاملاً زنانه با نثری عاطفی، معناگرا، پرمایه و سالم است. در این پژوهش به تحلیل ساختار و محتوای کتاب من زنده‌ام پرداخته می‌شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و از منظر ساختارگرایی به بررسی این اثر ارزنده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان‌دهنده آن است که جنسیت راوی بر لحن، گفتار و رفتار شخصیت‌ها تأثیر زیادی گذاشته است. من زنده‌ام نقطه عزیمت روایت زنانه در آثار دوران اسارت است و به گونه‌ای برگرفته از الگوی صبر و استقامت حضرت زینب(س) است. زبان و نثر داستان با تلفیق سایر عناصر مانند طرح، زمان، شخصیت‌پردازی دقیق و حساب‌شده، تعلیق و انتظار، همه بیانگر مهارت نویسنده در داستان‌نویسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        175 - جستجوى حماسه در غنا
        زهرا درّى
        پیشینه طبقه بندى ادبیات از حیث محتوایى و ساختارى وپدید آمدن شاخه اى از مطالعات ادبى تحت عنوان "انواع ادبى" به روزگار ارسطو و هوراس برمى گردد. هرچند که در نظریه پردازى هاى کهن بر تغییر ناپذیرى ویژگى هاى انواع ادبى تاکید مى شده است ولى در تئورى هاى جدید اعتقاد بر این است أکثر
        پیشینه طبقه بندى ادبیات از حیث محتوایى و ساختارى وپدید آمدن شاخه اى از مطالعات ادبى تحت عنوان "انواع ادبى" به روزگار ارسطو و هوراس برمى گردد. هرچند که در نظریه پردازى هاى کهن بر تغییر ناپذیرى ویژگى هاى انواع ادبى تاکید مى شده است ولى در تئورى هاى جدید اعتقاد بر این است که انواع ادبى مى توانند دگرگون شوند، بر یکدیگر اثر بگذارند و یا با هم درآمیزند؛ و اساسا تاریخ ادبیات یعنى تاریخ تحول ژانرهاى ادبى. "حماسه" یکى از انواع ادبى است که بر دیگر ژانرهاى ادبى از جمله منظومه هاى غنایى زبان فارسى مثل "گل و نوروز" خواجوى کرمانى اثر گذاشته است. با بررسى بن مایه هاى داستانى چنین به نظر مى رسد که در این اثر، حماسه پهلوانى به حماسه عاشقانه اى متناسب با جامعه هم عصر خواجو تبدیل شده است، (با اذعان بدین امر که پیشینه کهن این نوع ادبى را نیز نمى توان نادیده گرفت). بر این اساس در این جُستار به جستجوى عناصر حماسه، (روایت گرى، خرق عادت، رویا، ...) در اثرى غنایى، پرداخته شده است تا دیباچه اى بر بحث "از حماسه تا رمانس" باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        176 - بازخوانی رباعیات خیام در چارچوب پُست‌مدرنیسم لیوتار
        عیسی چراتی احمدرضا یلمه ها
        در دیدگاه لیوتار، پست‌مدرنیسم یک وضعیت است نه یک دوره و بیشتر در حوزه اندیشه جای دارد تا عملکرد، لذا امکان نظری تسرّی این اندیشه از اجزای مفهومی آن به هر دوره‌ای مدّ نظر این مقاله است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با بررسی همة‌ رباعیات خیام، در چارچوب مفهومی أکثر
        در دیدگاه لیوتار، پست‌مدرنیسم یک وضعیت است نه یک دوره و بیشتر در حوزه اندیشه جای دارد تا عملکرد، لذا امکان نظری تسرّی این اندیشه از اجزای مفهومی آن به هر دوره‌ای مدّ نظر این مقاله است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با بررسی همة‌ رباعیات خیام، در چارچوب مفهومی پست‌مدرنیسم لیوتار، با معیار پنج وی‍ژگی طرد فراروایت، حقیقت متکثر، بی‌معنایی معنا، طرد هرگونه پیش‌فرض و شک‌اندیشی انجام شد. با بررسی رباعیات خیام مشخص شد که اندیشه خیام به میزان قابل توجهی (40 درصد رباعیات) هم‌راستا با تفکر پست‎مدرنیستی لیوتار است و در این میان وی‍ژگی‌های طرد فراروایت و شک‌اندیشی بیشترین سهم را دارند. این نکته از آن روی حائز اهمیت بوده است که با توجه به فاصلة زمانی حدود نهصد سال از زمان زیست این دو متفکر، به میزان قابل توجهی دو اندیشه هم‌راستا بوده‌اند و لذا تاییدکننده بی‌زمانی و لامکانی اندیشه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        177 - سازکار روایت در لیلی و مجنون بر اساس الگوی گریماس
        فریده طهماسبی سرقلی امیدوار مالملی سیدعلی سهراب نژاد
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تق أکثر
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تقابلی است برخاسته از جامعه عصر؛ تقابلی که ریشه در عصبیّت قومی دارد. کنش های کنشگران نیز بر اساس همین تقابل معنادار می شود. مجنون، شخصیتی پویا است که دچار تغییر و تحوّل می شود اما لیلی شخصیتی ایستا دارد. کنشگر اصلی داستان، مجنون است و اطرافیان او نیز نقش یاری گر دارند. بازدارنده اصلی این داستان، پدر لیلی و شیءارزشی نیز عشق است و به همین دلیل داستان، رنگ و بوی عرفانی پیدا کرده است. گیرنده نهایی نیز در داستان، مجنون است چرا که فقط اوست به عشق و حالات برخاسته از آن می رسد و مجنون با حالات برخاسته از عشق زندگی می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        178 - دستور زبان روایت در داستان دژ بهمن بر اساس نظریه آلژیرداس گریماس
        محبوبه زمانی بروجنی اصغر رضاپوریان
        با استفاده از الگوی روایی گریماس می‌توان انواع داستان‌ و روایت را تحلیل کرد و مطابقت یا عدم تطبیق داستان‌ها با نظریه روایی گریماس سنجید و حتی به عناصر درون متن نیز دست‌یافت. داستان‌ دژ بهمن یکی از داستان‌های جادویی شاهنامه است. در این مقاله پژوهشگر قصد دارد با کمک یافته أکثر
        با استفاده از الگوی روایی گریماس می‌توان انواع داستان‌ و روایت را تحلیل کرد و مطابقت یا عدم تطبیق داستان‌ها با نظریه روایی گریماس سنجید و حتی به عناصر درون متن نیز دست‌یافت. داستان‌ دژ بهمن یکی از داستان‌های جادویی شاهنامه است. در این مقاله پژوهشگر قصد دارد با کمک یافته‌های رساله مذکور، این داستان را بر اساس نظریه روایی آلژیرداس گریماس نقد و تحلیل کرده، مطابقت الگوی گریماس با آن را بسنجد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد تمامی داستان‌های جادویی شاهنامه از جمله داستان دژ بهمن با الگوی روایی گریماس مطابقت دارند و کنشگرهای مورد نظر گریماس، در این داستان‌ها وجود دارند و ایفای نقش می‌کنند؛ اما در همان حال، داستان‌های جادویی شاهنامه ویژگی‌های منحصربه‌فردی نیز دارند که بررسی این خصوصیات ویژه می‌تواند اصالت برخی از داستان‌ها را زیر سؤال ببرد یا اصالت داستان‌هایی که محل تردید هستند را قوت ببخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        179 - بررسی و خوانش ژنتی لحن روایت و زمینه‌‌های کاربست آن در داستان «کلاغ‌‌ها» از نادر ابراهیمی
        حسین سعادت نیا پروین دخت مشهور مهدی نوروز بتول فخر اسلام
        مطالعات روایت‌‌شناختی در چند دهه گذشته بخش مهمی از بررسی‌‌های ادبی را به خود اختصاص داده است. در این باب، نظریه‌‌های گوناگونی شرح و بسط داده شده که آراء ژرار ژنت درباره کانون روایت از آن جمله است. او با تبیین ابعاد جدیدی از مقوله لحن، باب تازه‌‌ای در مباحث روایت‌‌شناسی أکثر
        مطالعات روایت‌‌شناختی در چند دهه گذشته بخش مهمی از بررسی‌‌های ادبی را به خود اختصاص داده است. در این باب، نظریه‌‌های گوناگونی شرح و بسط داده شده که آراء ژرار ژنت درباره کانون روایت از آن جمله است. او با تبیین ابعاد جدیدی از مقوله لحن، باب تازه‌‌ای در مباحث روایت‌‌شناسی گشود که ماحصل آن، تحلیل آثار ادبی از زوایای جدید بوده است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، با استناد به منابع کتابخانه‌‌ای و روش توصیفی-‌‌تحلیلی، لحن روایت در داستان کلاغ‌‌ها از نادر ابراهیمی و زمینه‌‌های کاربست آن، بررسی و کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌‌دهد که ابراهیمی در عرصه روایت تنها به ظرفیت‌‌های دانای کل بسنده نکرده و با دخالت دادن شخصیت‌‌ها در فرآیند روایتگری، بر ابعاد عینی و ملموس اثر خود افزوده است. همچنین، برقراری دیالوگ‌‌های متعدد بجای توجه به مونولوگ، با استفاده از کانون روایت دوم شخص محقق شده که آثار مثبتی در فرآیند ارتباط‌‌گیری مخاطب با متن تولیدی داشته است. استفاده از شیوه ذهنی در سطحی محدود نشان از آن دارد که شخصیت‌‌های حاضر در داستان، بیش از آنکه درون‌‌گرا و منفعل باشند، برون‌‌گرا و پویا هستند. در مجموع، بررسی لحن روایت در داستان مذکور، بیانگر موفقیت نویسنده در انسان‌‌انگاری شخصیت‌‌های اصلی داستان (پرندگان و درختان) است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        180 - بی‌نظمی روایی در پی‌رنگ داستان فرشته‌ها بر اساس دیدگاه ژرار ژنت
        رویا جدی تازه کند پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخری
        زمان عامل ساختاری هر روایت است و نظمی که در شکل گیری زمان روایت لحاظ می شود، نقش مهمی در ساختار پی‌رنگ داستان دارد. فرشته ها پنجمین روایت از مجموعه داستان دو دنیا اثر گلی ترقی است که با بهره گیری از گونه روایی خاطره-داستان به‌خوبی از تکنیک زمان روایی استفاده کرده است. ا أکثر
        زمان عامل ساختاری هر روایت است و نظمی که در شکل گیری زمان روایت لحاظ می شود، نقش مهمی در ساختار پی‌رنگ داستان دارد. فرشته ها پنجمین روایت از مجموعه داستان دو دنیا اثر گلی ترقی است که با بهره گیری از گونه روایی خاطره-داستان به‌خوبی از تکنیک زمان روایی استفاده کرده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی–تحلیلی به بررسی بی نظمی زمان روایی و نقش آن در شکل گیری پی‌رنگ در داستان کوتاه فرشته ها از منظر ژرار ژنت می پردازد. بر اساس نتایج پژوهش، ترقی با درهم شکستن روال خطی زمان، از انواع زمان پریشی گذشته نگر و آینده نگر بهره برده است. گذشته نگرهای درونی به دلیل تداعی خاطرات و بیان وقایع، شیوه غالب کاربرد زمان در داستان فرشته ها است که کارکرد تعلیقی و ایضاحی در بیان وقایع، رمزگشایی و پر کردن خلأ های داستانی در روایت دارد. از گذشته نگری بیرونی اصلی در معرفی شخصیت های اصلی با اهدافی چون شخصیت پردازی و تعلیل کنش شخصیت و از زمان پریشی آینده نگر با کارکرد تعلیقی و گره افکنی استفاده‌شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        181 - سبک روایت‏های رابعه در آثار عطار
        زهرا سادات طاهری قلعه نو
        هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه های سبک شناسی روایت را در چند حکایت بررسیکند. این پژوهش بر روی هفت حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت رابعه انجام شده است. پرسش های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه های سبکی- روایی مبتنی بر کدام سازوکارهای سبک شناسی روایت ت أکثر
        هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه های سبک شناسی روایت را در چند حکایت بررسیکند. این پژوهش بر روی هفت حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت رابعه انجام شده است. پرسش های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه های سبکی- روایی مبتنی بر کدام سازوکارهای سبک شناسی روایت تبیین می شود؟ و ب) این مؤلفه ها چگونه در گفتمان روایی نمود پیدا می کند؟ این پژوهش به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است و از متدلوژی سیمپسون در کتاب سبک شناسی بهرهگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که با تحلیل فرایندها، میزان مشارکت شخصیت های داستان مشخص می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        182 - نقد و بررسی عنصر داستانی تعلیق در سه رمان از فریبا وفی
        محمد عیس زاده حاجی آقا آرش مشفقی عزیز حجاجی کهجوق
        تعلیق در داستان کیفیتی است که نویسنده برای وقایعی که در داستان در حال شکل گیری است می آفریند تا شور و علاقه و انگیزه ای در خواننده برای خواندن داستان ایجاد کند. جستار حاضر با شیوۀ توصیفی- تحلیلی سعی دارد این عنصر داستانی را در سه رمان از این نویسنده (پرندۀ من، رویای تبت أکثر
        تعلیق در داستان کیفیتی است که نویسنده برای وقایعی که در داستان در حال شکل گیری است می آفریند تا شور و علاقه و انگیزه ای در خواننده برای خواندن داستان ایجاد کند. جستار حاضر با شیوۀ توصیفی- تحلیلی سعی دارد این عنصر داستانی را در سه رمان از این نویسنده (پرندۀ من، رویای تبت و ترلان) بررسی نماید. سه رمان یاد شده از عنصر تعلیق قوی برخوردار نیستند و دلیل این امر توجه بیشتر نویسنده به شخصیت پردازی و بازنمایی هویت شخصیت های داستانی است. این گفته به معنای فقدان این عنصر در رمان های یاد شده نیست. بلکه نویسنده از برخی ابزارها برای ایجاد این عنصر و جبران ضعف آن کمک می گیرد که یکی از این عناصر گنجاندن روایت های موازی در طول رمان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        183 - سرعت روایت در رمان خشم و هیاهو
        درّه دادجو الهام شیروانی شاعنایتی
        "ویلیام فاکنر"، یکی از داستان‌نویسان مدرن است که تأثیرِ هنرِ داستان‌نویسی او در داستان‌های ایرانی از جمله "سمفونی مردگان" اثر "عباس معروفی "مشاهده می‌شود. در این مقاله به بررسی سرعتِ روایت در رمانِ "خشم و هیاهو"، با تکیه بر نظریة روایت‌شناسی "ژرار ژنت" و عوامل مؤثر بر آ أکثر
        "ویلیام فاکنر"، یکی از داستان‌نویسان مدرن است که تأثیرِ هنرِ داستان‌نویسی او در داستان‌های ایرانی از جمله "سمفونی مردگان" اثر "عباس معروفی "مشاهده می‌شود. در این مقاله به بررسی سرعتِ روایت در رمانِ "خشم و هیاهو"، با تکیه بر نظریة روایت‌شناسی "ژرار ژنت" و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. سرعت و ضرب‌آهنگِ روایت، یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم در روایت و از مهم‌ترین عناصر، در شکل طرح است. بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش‌ها و رویدادها در طول چه مدّت زمانی رخ داده‌اند و در سنجش با این برهة زمانی، چه حجمی از کتاب به آن‌ها اختصاص یافته است. در بخش‌های رمانِ "خشم و هیاهو"، شتاب منفی و سرعت روایت، کُند است؛ امّا مجموع سرعت روایت در کلّ رمان، متوسط است؛ زیرا مؤلفه‌های افزایش دهنده و کاهش دهنده سرعت روایت، در این رمان به شکل متوازن به کار رفته‌اند و همین ویژگی باعث تعدیل سرعت در مجموع رمان شده است. البتّه نویسنده برای جبران کُندی روایت در بخش‌های گوناگون رمان، از شگردهایی برای افزایش تحرّک بهره برده است؛ از همین رو، این رمان با وجود سرعت کُندِ روایت، پر از جنبش و هیجان، پویایی و تحرّک، دلهره و التهاب، کشمکش درونی و بیرونی است. از این روست که در این مقاله، افزون بر سرعت روایت و عوامل مؤثر بر آن، شگردهای نویسنده برای افزایش تحرّک و پویایی روایت نیز، به صورت تحلیلی نیز بررسی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        184 - روایت شناسی داستان خواجه نعمان بر اساس نظریه تودوروف
        نعیمه صفایی نیا امیراسماعیل آذر
        امیرارسلان نامدار، از داستان‌های کهن ادبیات شفاهی فارسی است. آن را حدفاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان‌نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره موردتوجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان قرار گرفته‌اند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای، به‌ویژه قصه‌ها، مو أکثر
        امیرارسلان نامدار، از داستان‌های کهن ادبیات شفاهی فارسی است. آن را حدفاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان‌نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره موردتوجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان قرار گرفته‌اند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای، به‌ویژه قصه‌ها، موفقیت چشم‌گیری یافته‌است. در این مقاله، به تحلیل و بررسی اولین داستان از کتاب امیرارسلان نامدار با عنوان "خواجه نعمان و سود سرشار او" براساس نظریه تودوروف می‌پردازیم. به لحاظ ساختار زبانی، این داستان بر محور افعال (کنش‌ها)، شکل گرفته‌است. از دیدگاه نحوی؛ دو پی رفت اصلی (پایه) در ابتدا و انتهای روایت قرارگرفته‌اند که دو پی رفت فرعی را در خود جای‌داده‌اند. نحوه به‌کارگیری پی رفت‌ها در متن نیز، به شیوه درونه‌گیری است. از منظر وجوه روایتی؛ وجه غالب در داستان، اخباری و زمان وقوع افعال، گذشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        185 - عناصر داستان در منظومۀ چهار چمن
        نیما رمضانی احمد غنیپور ملکشاه بهیجه‌السادات تیموری
        بسیاری از منظومه‌های بزرگ ادب فارسی از ساختار روایی بالایی برخوردار هستند و انتقال بخش‌های مهمی از اندیشه‌ها و مفاهیم موجود در این آثار از زبانِ شخصیت‌های مختلف، واقعی یا نمادین بیان شده‌اند. از جملۀ این آثار، منظومۀ چهار چمن، سرودۀ شاه داعی شیرازی است. این مقاله در صدد أکثر
        بسیاری از منظومه‌های بزرگ ادب فارسی از ساختار روایی بالایی برخوردار هستند و انتقال بخش‌های مهمی از اندیشه‌ها و مفاهیم موجود در این آثار از زبانِ شخصیت‌های مختلف، واقعی یا نمادین بیان شده‌اند. از جملۀ این آثار، منظومۀ چهار چمن، سرودۀ شاه داعی شیرازی است. این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که هر یک از شخصیت‌های نمادین، نماینده و جانشین چه افکار و عقایدی هستند و این‌که شاه داعی، چگونه عناصر داستان را در پیشبرد اندیشه‌های ماورایی به کار گرفته است. این مقاله که فتح بابی در شناخت منظومۀ چهار چمن است، ساختار داستانی و روایی این اثر ناشناخته را از منظر شخصیت، زاویۀ دید و صحنه‌پردازی به بحث و واوکای گذاشته است و علّت به کارگیری گیاهان و گل‌ها را با توجه به موضوع، مورد بررسی قرار داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        186 - دوگانگی مکانی و ناسازواری روایتی در رمان "سوئیس، وطن وتبعیدگاه " از سناء أبوشرار
        نسرین کاظم زاده کبری روشنفکر فرامرز میرزایی محدجعفر یوسفیان
        دوگانگی مکانی به عنوان یکی از زیبایی‌های مکان داستانی خاستگاهی روان‌شناسانه دارد که در ادبیات مهاجرت نمود چشم گیری دارد؛ زیرا دوری از وطن، به پیامد های روانی در فرد منجر می شود. رمان "سوئیس، وطن و تبعیدگاه" سناء أبوشرار همان گونه که از عنوان آن پیداست، دوگانگی وطن و تبع أکثر
        دوگانگی مکانی به عنوان یکی از زیبایی‌های مکان داستانی خاستگاهی روان‌شناسانه دارد که در ادبیات مهاجرت نمود چشم گیری دارد؛ زیرا دوری از وطن، به پیامد های روانی در فرد منجر می شود. رمان "سوئیس، وطن و تبعیدگاه" سناء أبوشرار همان گونه که از عنوان آن پیداست، دوگانگی وطن و تبعید را به تصویر می کشد. دوگانگی که منجر به ناسازواری روایتی در شخصیت ها و مکان شده و نویسنده این ناسازواری را با مکان داستانی به خوبی به تصویر می کشد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر رویکرد روان شناسانه به تحلیل دوگانگی های مکانی و ناسازواری ناشی از آن و نقش مهم این دوگانگی ها در دل‌بستگی به وطن و پذیرش یا عدم پذیرش مکان جدید (تبعید) به‌عنوان وطن دوم بپردازد. نتایج می‌گوید دوگانگی های وطن و تبعید، این جا و آن جا، ارتباط و بیگانگی سبب ناسازواری شگفت آوری در شخصیت ها و مکان شده است که این موضوع ناشی از تعریف قهرمانان از وطن به‌عنوان یک مکان جغرافیائی مشخص است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        187 - بررسی تحلیلی سرعت روایت در رمان غریبه در شهر غلامحسین ساعدی براساس نظریه روایت شناسی ژرار ژنت
        صدیقه کبری صدقیانی حمیدرضا فرضی ناصر دشت پیما
        یکی از عناصرمؤثر در ساختار روایت، عنصر زمان است. در بیشتر روایت‌ها، زمان روایت در مقابل زمان واقعی قرار می‌گیرد و ویژگی روایت کلامی در آن است که زمان به عنوان عنصر اساسی و شاخص بازنمایی حوادث داستان به شمار می‌رود. در میان روایت‌شناسان، ژرار ژنت نظریه‌‌پرداز ساختارگرای أکثر
        یکی از عناصرمؤثر در ساختار روایت، عنصر زمان است. در بیشتر روایت‌ها، زمان روایت در مقابل زمان واقعی قرار می‌گیرد و ویژگی روایت کلامی در آن است که زمان به عنوان عنصر اساسی و شاخص بازنمایی حوادث داستان به شمار می‌رود. در میان روایت‌شناسان، ژرار ژنت نظریه‌‌پرداز ساختارگرای فرانسوی جامع‌ترین مباحث را در باب مؤلفه‌های زمان و عوامل مؤثر بر سرعت روایت مطرح کرده است. با توجه به این نکته در پژوهش پیش‌رو، با استفاده از نظریه‌ زمان در روایت ژنت به بررسی این مفهوم و عوامل مؤثر در افزایش یا کاهش سرعت روایت در رمان غریبه در شهر ساعدی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که در بخش‌های مختلف غریبه در شهر به نسبت حجم اختصاص یافته به متن در مقابل زمان رخداد و کاربرد بیشتر عوامل کاهش دهنده سرعت روایی، رمان دارای شتاب منفی و سرعت روایت کند است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        188 - عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان سمفونی مردگان
        ناهید دهقانی سعید حسام پور
        در پژوهش پیش رو، با رویکردی تحلیلی-توصیفی، به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان سمفونی مردگان پرداخته شده است. شتاب روایت (شتاب پیش‌برد داستان) مفهومی بسیار سیال، نسبی و لغزان است و نمی‌توان آن‌گونه که در الگوی ژرار ژنت پیش‌نهاد شده است، آن را در چهارچوب فرمول و عد أکثر
        در پژوهش پیش رو، با رویکردی تحلیلی-توصیفی، به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان سمفونی مردگان پرداخته شده است. شتاب روایت (شتاب پیش‌برد داستان) مفهومی بسیار سیال، نسبی و لغزان است و نمی‌توان آن‌گونه که در الگوی ژرار ژنت پیش‌نهاد شده است، آن را در چهارچوب فرمول و عدد محدود کرد؛ به دلیل نارسایی الگوی ژنت، در پژوهش پیش ‌رو، افزون بر سنجه‌های پیش‌نهادی این الگو، بر نقش فعّال خواننده در دریافت روایت و بازآفرینی آن، و تأثیر آن بر شتاب روایت نیز تأکید شده است. برخلاف الگوی ژنت، شتاب روایت تنها به شمار صفحات رمان و زمان داستان وابسته نیست و به عوامل دیگری مانند میزان دریافت‌پذیری خواننده از متن و توانایی او در بازپیکربندی و بازآفرینی روایت نیز بستگی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        189 - شخصیت ‏پردازى در حکایت‏ هاى مرزبان‏ نامه
        بهرام خشنودى چروده میثم ربّانى خانقاه
        پژوهش حاضر، حکایت هاى مرزبان نامه را با توجّه به عنصر شخصیت پردازى در متون روایى، مطابق آراءِ روایت شناسان بررسى مى کند. هدف این پژوهش آن است تا نشان دهد در شخصیت پردازى متون روایى از چه عناصر و ابزارهایى استفاده مى شود؟ آیا مى توان شیوه هاى شخصیت پردازى وراوینى را با أکثر
        پژوهش حاضر، حکایت هاى مرزبان نامه را با توجّه به عنصر شخصیت پردازى در متون روایى، مطابق آراءِ روایت شناسان بررسى مى کند. هدف این پژوهش آن است تا نشان دهد در شخصیت پردازى متون روایى از چه عناصر و ابزارهایى استفاده مى شود؟ آیا مى توان شیوه هاى شخصیت پردازى وراوینى را با آراءِ روایت شناسان معاصر مطابقت داد؟ در پیکره اصلى مقاله، به چیستى شخصیت و شخصیت پردازى، اهمّیّت آن در متون داستانى اشاره مى شود. در ادامه، شیوه هاى مختلف شخصیت پردازى با تکیه بر حکایت هاى مرزبان نامه مورد بررسى قرار مى گیرد. نویسندگان پس از بررسى شیوه ها و عناصر شخصیت پردازى در حکایت هاى مرزبان نامه، به این نتیجه مى رسند که وراوینى از هر دو شیوه توصیف مستقیم و غیرمستقیم در شخصیت پردازى بهره برده است. امّا، بسامد توصیف مستقیم بیشتر است. در توصیف غیرمستقیم به "کردار و گفتار" شخصیت ها، "محیط" و "ویژگى ظاهرى" آن ها توجّه دارد و در توصیف مستقیم به "نام گذارى اشخاص" خصوصا ویژگى هاى معنایى آن ها، "عنوان داستان ها" و عنصر "مقایسه" امعان نظر دارد و از این طریق شخصیت هاى حکایت هایش را معرفى مى کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        190 - رابطۀ زمان روایی و مرگ در داستان سیاوش
        کاظم کلانتری ابراهیم استاجی
        زمان از مهم‌ترین عناصر روایت محسوب می‌شود که با تحلیل و بررسی آن در داستان می‌توان به نتایجی در راستای معنای اثر دست یافت. زمانِ متن و داستان و رابطۀ این دو با هم، از جمله مسائلی است که در بخش زمان روایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله نظریه‌پردازان مطرح در زمینۀ بررسی أکثر
        زمان از مهم‌ترین عناصر روایت محسوب می‌شود که با تحلیل و بررسی آن در داستان می‌توان به نتایجی در راستای معنای اثر دست یافت. زمانِ متن و داستان و رابطۀ این دو با هم، از جمله مسائلی است که در بخش زمان روایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله نظریه‌پردازان مطرح در زمینۀ بررسی زمان در روایت، ژرار ژنت فرانسوی است که زمان را در داستان به سه ساحت نظم، تداوم و بسامد تقسیم می‌کند. این پژوهش ضمن بررسی عنصر زمان و جایگاه آن در تحلیل محتوایی و معنایی "داستان سیاوش" نشان می‌دهد که فردوسی با استفاده از تکنیک‌های عمدۀ زمانی در روایت از جمله پیش‌نگاه، گفت‌و‌گو و تکرار، مرگ و سرنوشت سیاوش را معنایی خاص بخشیده‌است. وجود پس‌نگاه‌ها، پیش‌نگاه‌ها و تکرارها در این داستان هر کدام تأکیدی بر مرگِ قهرمانِ اصلی، یعنی سیاوش است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        191 - بررسی ساختار قصه‎های پریان کودکان (با تکیه بر چند افسانۀ مشهور)
        رقیه همتی
        در این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی چهار قصه از افسانه‎های ایرانی که شهرت فراوان و شخصیت کودکانه دارند، پرداخته‎ایم و تعداد و توالی خویشکاری ‌آن‌ها را با الگوی ساختاری پراپ مقایسه کرده‎ایم. نتیجۀ به دست آمده، نشان می‎دهد که علی‎رغم وجود نکات أکثر
        در این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی چهار قصه از افسانه‎های ایرانی که شهرت فراوان و شخصیت کودکانه دارند، پرداخته‎ایم و تعداد و توالی خویشکاری ‌آن‌ها را با الگوی ساختاری پراپ مقایسه کرده‎ایم. نتیجۀ به دست آمده، نشان می‎دهد که علی‎رغم وجود نکات مشابه در خویشکاری‎ها، توالی ‌آن‌ها تفاوت چشمگیری با الگوی ساختاری پراپ دارد؛ علاوه بر آن بررسی این جنبه از قصه‎های پریان به دریافت قدمت روایت‎های مختلف از یک قصه و نیز قدمت آن نسبت به سایر قصه‎های مشابه نیز تعیین می‎شود. چنان که قصۀ "گل خندان" با دارا بودن بیشتر خویشکاری‎ها و نیز رعایت توالی ‌آن‌ها، قدیمی‎تر از سه قصۀ دیگر به نظر می‎رسد و در مرتبۀ بعدی قصۀ "دختر نارنج و ترنج" قرار می‎گیرد و دو قصۀ "ماه‎پیشونی" و "نمکی و دیو بدجنس" دارای روایت جدیدتر و متفاوت‎تری هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        192 - مقایسه حکایات و روایات در داستان‎های مولوی، سنایی و غزالی
        مریم محمودی مژگان زمانی
        جهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، أکثر
        جهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ و ... حضور دارد. غزالی و مولوی در مسلک کلامی، اشعری و معتقد به رؤیت خداوند هستند اما آنها درباره کیفیت، محل و ابزار رؤیت خداوند، نگرش و تفسیر عرفانی هم دارند. دیدگاه کلامی غزالی غالب بر دیدگاه عرفانی او اما دیدگاه عرفانی مولوی غالب بر دیدگاه کلامی اوست. حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسائل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی مطرح نیست. مضامین حکایتهای مولوی، سنایی و غزالی را می توان در چهار عنوان خلاصه نمود: الف- ستایش فضایل اخلاقی ب- ذکر اوصاف خدا ج- نکوهش رذایل اخلاقی د- فناپذیری و بی وفایی روزگار و مردم آن. این پژوهش بر آن است تا ضمن بر شمردن مقاصد حکایات در داستانهای مولوی، غزالی و سنایی، به مقایسه روایت مولوی و غزالی و نیز اشتراکات فکری سنایی و غزالی پرداخته و شیوه های روایت گری، ساختار داستانی ،راوی و ... را در مورد هر کدام از آنها تبیین نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        193 - نقد و بررسى نشانه‏ ها در داستان "لکه ‏ها" از زویا پیرزاد
        سمیه رشیدى الناز معتمدى
        نشانه شناسى از مباحث قابل تأمل در عرصه نقد ادبى است. منتقد ادبى، نشانه را در متن، به مثابه عنصرى معنى دار در نظر مى گیرد که بر مبناى نظام هاى نشانه شناختى فرهنگى قابل تأویل است. به طور کلى هدف غایى نشانه شناسى کشف همین تأویل هاى متن است. در این رویکرد که مى توان متن را أکثر
        نشانه شناسى از مباحث قابل تأمل در عرصه نقد ادبى است. منتقد ادبى، نشانه را در متن، به مثابه عنصرى معنى دار در نظر مى گیرد که بر مبناى نظام هاى نشانه شناختى فرهنگى قابل تأویل است. به طور کلى هدف غایى نشانه شناسى کشف همین تأویل هاى متن است. در این رویکرد که مى توان متن را به عنوان نظامى از نشانه ها دید که بازشناسى آن ها به خصوص در عرصه داستان مدرن، به شناسایى بهتر روایت مى انجامد. از پرکاربردترین انواع نشانه هاى داستان، نماد است. هدف از این مقاله بررسى موجز انواع نمادهاى موجود در داستان و هم چنین نقد عملى روایت داستان "لکه ها" از مجموعه طعم گس خرمالو اثر "زویا پیرزاد" با تکیه بر نمادهاى آن است. توجه به این نکته نیز ضرورى است که هدف، ارائه الگویى واحد براى همه داستان ها نیست؛ چه هر داستانى با توجه به چگونگى در هم بافته شدن نشانه هاى آن الگویى منحصر به خود دارد. این مقاله به روش کتابخانه اى به این نتیجه مهم دست یافت که نویسنده با استفاده آگاهانه از نمادها و نشانه ها در داستان خود مى تواند نوآورى هاى قابل توجهى در روایت داستان ایجاد کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        194 - شگردهای مدرن روایت در مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند»
        هما هوشیار رضا صادقی شهپر قهرمان شیری
        یکی از کلیدها و راه‌های گشودن پیچیدگی‌ها و درک یا رفع ابهام داستان‌های مدرن، درک شیوۀ روایت‌گری و شگردهای روایت داستان است. هر داستان، پرسش‌ها و پاسخ‌های منحصربه‌فردی را در پیوند با شیوه‌های روایت‌گری می‌آفریند. انتخاب و آفرینش شیوۀ روایت‌گری، در میان مفاهیم و مضامین که أکثر
        یکی از کلیدها و راه‌های گشودن پیچیدگی‌ها و درک یا رفع ابهام داستان‌های مدرن، درک شیوۀ روایت‌گری و شگردهای روایت داستان است. هر داستان، پرسش‌ها و پاسخ‌های منحصربه‌فردی را در پیوند با شیوه‌های روایت‌گری می‌آفریند. انتخاب و آفرینش شیوۀ روایت‌گری، در میان مفاهیم و مضامین کهنه یا تکرار شدۀ روایت؛ دنیای تازه ای بر روی نویسنده می‌گشاید. بیژن نجدی یکی از داستان نویسان مدرنیست معاصر است که تکنیک‌های خاصی در داستان‌نویسی دارد و همین شگردهای خاص، داستان‌هایش را از آثار دیگر داستان‌نویسان معاصر متمایز می‌کند. در مقالۀ حاضر، مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده‌اند اثر بیژن نجدی، از منظر تکنیک‌های روایی مدرن موردبررسی قرار گرفته‌ است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که وی در این مجموعه داستان از شگردهای روایی مدرن مانند سیلان روایت، تکثر راوی، روایت هذیان‌گونه، چرخش در زاویۀ دید و... استفاده کرده‌‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        195 - آغاز‌ و پایان‌بندی در رمان تاریخی عشق و سلطنت
        آسیه گودرزی نژاد امیربانو کریمی عبدالحسین فرزاد
        هر روایتی باید آغاز و پایانی متناسب با گونة ادبی خود داشته باشد، زیرا چگونگی آغازبندی و پایان بندی هر روایت می تواند در گیرایی یا دل‌زدگی آن کارگر افتد. این مقاله به بررسی آغازبندی و پایان‌بندی رمان تاریخی عشق و سلطنت نوشتة موسی نثری همدانی اختصاص دارد. هدف اصلی این مقا أکثر
        هر روایتی باید آغاز و پایانی متناسب با گونة ادبی خود داشته باشد، زیرا چگونگی آغازبندی و پایان بندی هر روایت می تواند در گیرایی یا دل‌زدگی آن کارگر افتد. این مقاله به بررسی آغازبندی و پایان‌بندی رمان تاریخی عشق و سلطنت نوشتة موسی نثری همدانی اختصاص دارد. هدف اصلی این مقاله بررسی انواع فن‌ها و کارکردها ی آغازبندی و پایان بندی رمان مذکور است. در این رمان نویسنده با به کارگیری روایت خطی توانسته است با آغازبندی آرام و توصیفی، وارد بحران داستان یعنی نبرد قهرمانان داستان برای رسیدن به پیروزی در جنگ و عشق شود و با گذر از میانة داستان، در پایان بندی نیز به تعادل ثانویه و پی‌رنگ بسته و قطعی بر سد. درنتیجه آغاز بندی متعادل، آرام و توصیفی و پایان بندی با روایتی مفهوم برای خواننده و رسیدن به فرجام مشخّص و قطعی که از خصوصیّات رمان های تاریخی و سنتی ایرانی است، در این رمان نیز به‌خوبی مشاهده می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        196 - گسست و نومیدی شاعر از جامعه (بررسی منظومه «مانلی» نیما یوشیج با کاربست نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت)
        رحمان مکوندی منصوره شکرآمیز ساسان شرفی شهین قاسمی
        در این پژوهش، با به‌کارگیری نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت، موضوع گسست و نومیدی شاعر از جامعه، دلایل این گسست و نیز پیامدهای آن، در منظومه مانلی نیما یوشیج مورد بررسی قرار می‌گیرد. هدف پژوهش حاضر این است که ابعادی از شعر نیما را که کمتر بدان پرداخته شده است بررسی کند. در ای أکثر
        در این پژوهش، با به‌کارگیری نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت، موضوع گسست و نومیدی شاعر از جامعه، دلایل این گسست و نیز پیامدهای آن، در منظومه مانلی نیما یوشیج مورد بررسی قرار می‌گیرد. هدف پژوهش حاضر این است که ابعادی از شعر نیما را که کمتر بدان پرداخته شده است بررسی کند. در این نوشتار که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام می‌گیرد، نخست چکیده‌ای از نظریه ژنت عرضه می‌شود. سپس، خلاصه‌ای از منظومه ارائه می‌گردد. در گام نهایی، موضوع ناخشنودی شاعر از جامعه در منظومه مانلی با کاربست این نظریه بررسی می‌شود. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نیما با کاربست متناسب عناصر روایی نظریه ژنت توانسته است ابعاد گوناگون گسست و نومیدی شاعر از جامعه را به شیوه‌ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        197 - معرفی نسخۀ خطی منظومۀ «کارستان حاتم» و بررسی مختصر ویژگی‌های سبکی آن
        مژگان متوسل سید محمد دشتی
        نام هندوستان همواره با قصه و داستان همراه بوده ‌است. مثنوی کارستان حاتم از فرید بن غضنفر، شاعر هندی ناشناس در قرن دوازدهم هجری قمری است. این قصه روایت منظوم قصۀ عامۀ حاتم طایی است. این قصۀ عامیانه از نوع افسانه‌های موسوم به پریان است که جزو قدیم‌ترین انواع قصه‌های عامیا أکثر
        نام هندوستان همواره با قصه و داستان همراه بوده ‌است. مثنوی کارستان حاتم از فرید بن غضنفر، شاعر هندی ناشناس در قرن دوازدهم هجری قمری است. این قصه روایت منظوم قصۀ عامۀ حاتم طایی است. این قصۀ عامیانه از نوع افسانه‌های موسوم به پریان است که جزو قدیم‌ترین انواع قصه‌های عامیانه به شمار می‌روند. موضوع اصلی قصه، طرح معما برای خواستگارانی است که خواستار ازدواج با حسن‌بانو ملکۀ زیبای خراسان‌اند. این منظومه علاوه‌بر جذابیّت‌های داستانی و بن‌مایه‌های اسطوره‌ای، ازنظر ویژگی‌های سبکی بررسی‌پذیر است. بررسی این اثر می‌تواند ادامۀ سنت پارسی‌گویی در شبه‌قاره را بنمایاند. جُستار پیش رو کوشیده ‌است ضمن معرفی این نسخۀ ناشناس، نگاهی سبک‌شناسانه به‌شیوۀ تحلیلی ـ توصیفی به این اثر داشته باشد و آن را در سطوح زبانی، ادبی و فکری بررسی‌ کند. این بررسی نشان می‌دهد که شاعر زبانی ساده و بیانی متوسط دارد و تشبیه‌گراست. کاربست جناس و واج‌آرایی سبب خوش‌آوایی درونی شعرش شده‌ است. افکار مذهبی و اخلاقی با بسامد بالا در قصه خودنمایی می‌کند و اندرزهای اخلاقی و اعتقادات مذهبی در لابه‌لای این داستان عامه تنیده شده است. همچنین تأثیرپذیری از شاعران پیشین، به‌ویژه نظامی، در کلام او آشکار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        198 - معرفی‌وتحلیل‌نسخة‌خطی‌خلاصه‌الحقایق‌اثرنجیب‌الدین‌رضا‌تبریزی
        عزت نوروزی سده عطامحمد رادمنش
        نجیب‌الدین رضا تبریزی اصفهانی، یکی‌ از شاعران عصر صفوی ‌بود. اصل‌ او از تبریز است ‌اما در اصفهان‌ می‌زیست. در شعر، جوهری، زرگر، نجیب، نجیبا‌ و نجیب‌الدین‌ رضا تخلص می‌کرد. وی چندین‌ اثر به نظم‌ و نثر دارد.‌ نسخة‌ خطی‌ خلاصه‌الحقایق ‌یکی ‌از آثار منظوم‌ اوست‌ که‌‌ در قال أکثر
        نجیب‌الدین رضا تبریزی اصفهانی، یکی‌ از شاعران عصر صفوی ‌بود. اصل‌ او از تبریز است ‌اما در اصفهان‌ می‌زیست. در شعر، جوهری، زرگر، نجیب، نجیبا‌ و نجیب‌الدین‌ رضا تخلص می‌کرد. وی چندین‌ اثر به نظم‌ و نثر دارد.‌ نسخة‌ خطی‌ خلاصه‌الحقایق ‌یکی ‌از آثار منظوم‌ اوست‌ که‌‌ در قالب مثنوی سروده شده ‌است، در حدود 3600 بیت‌‌ دارد و مشتمـل‌ بر اصطلاحات فلسفی و عرفانی است. نجـیب‌الدین ‌رضا از معتقدان‌ به‌ اصول‌ اعتقـادی ‌سلسلة ذهبیه‌ بود و‌ افکـار‌ عارفانة‌ خـود را‌ که‌ برگرفتـه ‌از عقایـد و‌‌حـدت‌ وجـودی‌محیی‌الدین‌ بن‌ عربی‌ است، بازبانی‌ سـاده‌ و به‌ کارگیری‌ متعادل ‌آرایه‌های ‌ادبی، در قـالب ‌ابیاتی‌ کوتاه‌ بیان‌ کرده‌ است. از این‌ منظومه‌ تعداد‌ چهار دست‌نوشته‌ وجود دارد‌ که ‌در کتـابخانـه‌هـایِ:‌‌ ملی ‌ملک(دو نسخه)، آستان‌ قدس‌ رضوی ‌و احمدیة ‌شیراز‌ موجود است. در این مقـالة ‌نویسندگان‌ تلاش‌ کرده‌اند‌ تا ضمن‌ معـرفی‌ یکی ‌از‌ آثار ‌ادبی‌ عصر‌‌ صفـویـه،‌‌‌‌ مختصات‌ سبکی‌ و محتـوایی‌ آن‌ نیز مورد بررسی‌ قراردهند. بنـابراین‌ سبک‌ و ‌محتوای‌ این‌ اثر عرفـانی، با استفـاده‌ از‌ منـابع‌ کتـابخـانه‌ای‌ و ‌ به ‌کـارگیری‌ شیوة تحلیـلی‌، توصیفی، ‌از نظر زبـانی، فکری‌ و ادبی‌، مورد‌ بررسی‌ قرار‌ گرفت‌ و در نتیجه‌ می‌توان‌ گفت:‌ تصرف‌ در نگـارش‌ واژگـان، کـاربرد برخی‌ از ‌کلمات‌ با‌ دو گونة‌‌‌‌ نوشتـاری‌ و‌‌‌ آوردن‌ واژه‌های‌ عامیانه‌ از ‌مختصات‌ زبـانی‌ این‌ اثر‌‌است. استفادة از تمثیل‌ ویژگی‌ خاص‌ ادبی ‌آن‌ و بیـان‌ مراحل‌ سیر و‌‌ سلوک‌و‌ ذکر شرایط‌ سـالکـان‌‌ طریق‌ و عارفـان‌ کامـل‌ از خصوصیات‌ فکری‌ منظومة‌ مذکور است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        199 - روایت، ابزار تعلیم در گلستان (رویکردی روایت‌شناختی به باب نخست گلستان)
        محمد حکیم آذر فخرالدین سعیدی مظاهر نیکخواه
        روایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیش‌برنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قوی‌تری داشته باشد، روایت در آن پُرمایه‌تر و فعال‌تر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پو أکثر
        روایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیش‌برنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قوی‌تری داشته باشد، روایت در آن پُرمایه‌تر و فعال‌تر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پویا و اثرگذار است. این پژوهش با مطالعة کتابخانه‌ای و یادداشت‌برداری می‌کوشد با تأکید بر نظریه‌های ساختارگرایان معروف (مانند تولان، ژنت، بارت)، تأثیرگذاری روایت را در تبیین مفاهیم تربیتی و اخلاقی گلستان بررسی کند و از مهم‌ترین اصول نظری ساختارگرایان در شناخت ساختار گلستان بهره برد. این پژوهش نقش درونمایه را در پربار‌کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش‌ها و رخدادهای روایی در حکایت‌های باب اول گلستان بررسی می‌کند. همچنین این مقاله بیانگر این مطلب است که سعدی به سبب برخورداری از فهم ادبی توانسته است حکایت‌های گلستان را بر پایه‌ها و اصول و کُنش‌هایی بُنیان‌گذاری کند که قرن‌ها بعد در داستان‌نویسی و داستان‌ کوتاه‌نویسی پایه و مبنای نگارش نوین قرار گرفته است. نظام باورهای سعدی‌، بر گرداگرد گزارۀ شناخت هستی در پیرامون او شکل گرفته است که آنها را از راه تمثیل به مخاطب منتقل می‌کند؛ بنابراین گفتمان چیره بر حکایت‌ها یک گفتمان تعلیمی است‌. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        200 - نیم نگاهی به جنبه های تعلیمی شعر حافظ از منظر نظریه ی روایت شنو
        مهری تلخابی حسین آریان
        هدف مقاله ی حاضر، آن است که با استفاده از نظریه ی روایت شناسی و با تأکید بر روایت شنو، نشان دهد، شعر حافظ در کلیّت خویش، چونان یک اثر روایی است که در آن با بیانِ غیرِ خطّی رخدادهای راستینی از زندگی بشری مواجهیم؛ رخدادهای مکرّری چون جدال ناتمام رند و صوفی، عهد الست، پذیر أکثر
        هدف مقاله ی حاضر، آن است که با استفاده از نظریه ی روایت شناسی و با تأکید بر روایت شنو، نشان دهد، شعر حافظ در کلیّت خویش، چونان یک اثر روایی است که در آن با بیانِ غیرِ خطّی رخدادهای راستینی از زندگی بشری مواجهیم؛ رخدادهای مکرّری چون جدال ناتمام رند و صوفی، عهد الست، پذیرش بار امانت الهی و اتّفاقات متعاقب آن و...که همگی با صراحت و قدرت، در بسترِ زمانِ دوری ، آشکار شده است.در این مقاله، نخست بر روی خاصیّت روایی شعر حافظ، تأمل کرده ایم و سپس بر مبنای نظریّه ی روایت شناسی، نشان داده ایم که ساختار روایی شعر حافظ ،می تواند به قلمروِ شعر تعلیمی نیز تعلّق داشته باشد .توجه ژرف و بنیادین حافظ، به روایت شنو، از آن روست که در پی القای مفهوم یا آموزش و تعلیم اندوخته ای است .دراین مقاله، بعد از گزارش اقسام روایت شنوها در شعر حافظ، به این نتیجه می رسیم که شعر حافظ، جدای از ابعاد عمومیِ تعلیمیِ خویش ، روایت گر مناسبات نظام تک صدایی و چند صدایی است و با غور و ژرف کاوی خاص خویش، آموزه های لازم را برای انتخاب یکی از این دو مسیر، در اختیار مخاطب خود قرار می دهد.این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        201 - بررسی الگوی کنشگران حکایت‎های باب نخست کلیله و دمنه
        محمدرضا حاجی آقابابایی
        یکی از نظریه‎های مطرح در حوزه‎ روایت، نظریه‎ گریماس است که بر اساس تقابل‎های دوگانه‎ متن طراحی شده است. اگرچه نظریه‎ گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره‎ای از موارد شاهد ناهم‎خوانی‎هایی در این أکثر
        یکی از نظریه‎های مطرح در حوزه‎ روایت، نظریه‎ گریماس است که بر اساس تقابل‎های دوگانه‎ متن طراحی شده است. اگرچه نظریه‎ گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره‎ای از موارد شاهد ناهم‎خوانی‎هایی در این زمینه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی حکایت‎های باب اول کتاب کلیله و دمنه از منظر نظریه روایی گریماس پرداخته است. با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که الگوی روایی گریماس را نمی‎توان به‌صورت کامل بر تمامی حکایت‎های کلیله و دمنه منطبق دانست. در بعضی از حکایت‎ها اجزایی از طرح روایی گریماس با همدیگر تلفیق می‎شوند. این موضوع با الگوی روایی گریماس در تضاد است؛ البته می‎توان این امر را برخاسته از تعلیمی بودن کتاب کلیله و دمنه دانست که راویان حکایت‎ها بیشتر به مفهومی که می‌خواهند بیان کنند، توجه دارند، نه به ساختار حکایت. اگرچه بهره‎گیری از نظریات گوناگون در حوزه روایت می‎تواند موجب شناخت بهتر متون ادبی شود، با توجه به ویژگی‌های خاص قصه‎های ایرانی، لازم است طرحی بومی برای بررسی ساختار روایی این قصه‎ها ارائه گردد و یا به تناسب حکایات، تغییراتی در این الگوها ایجاد شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        202 - پایان‌بندی در داستان با رویکرد ادبیات تعلیمی
        علی محمدی آرزو بهاروند
        به طور کلی کنش روایتی یک داستان را می توان بین دو وضعیت آغازین و پایانی در نظر گرفت. با وجود اهمیتی که دو عنصر آغاز و پایان به ویژه در مباحث داستان‌نویسی مدرن دارند، در مقالات و گفتارهای مربوط به داستان نویسی فارسی تقریبا هیچ گونه توجهی به این موضوع نشده است. در این می أکثر
        به طور کلی کنش روایتی یک داستان را می توان بین دو وضعیت آغازین و پایانی در نظر گرفت. با وجود اهمیتی که دو عنصر آغاز و پایان به ویژه در مباحث داستان‌نویسی مدرن دارند، در مقالات و گفتارهای مربوط به داستان نویسی فارسی تقریبا هیچ گونه توجهی به این موضوع نشده است. در این میان گفت وگو دربارة پایان بندی داستان به طور کلی نسبت به گفتارهایی که آغاز روایت را مورد بررسی قرار داده است، بیشتر مورد غفلت واقع شده است. پایان بندی در حوزه های مختلف هنر، از سینما گرفته تا موسیقی و نقاشی و معماری تا برسد به داستان و شعر، به طور طبیعی مورد توجه هنرمند بوده است؛ اما در حوزة نظریه های نقد، اگرچه اصطلاح پایان بندی، اصطلاحی کهنه و قدیمی به شمار نمی آید، در گفتارها و مقالات فارسی، خصوصاً در حوزة داستان و روایت، تقریبا هیچ مقالة مستقلی را نمی توان یافت که به مقولة پایان بندی پرداخته باشد؛ در حالی که در میان مقالات جهانی، خصوصاً در زمینة ادبیات، موضوع پایان‌بندی، جزو مباحث رایج و گستردة نقد داستان است. بسیاری از شاهکارهای منظوم و منثور ادب فارسی جنبة تعلیمی دارند؛ به این معنا که هدف اصلی گوینده از داستان، بیان نتیجه است و ارتباط منطقی و تنگاتنگی میان داستان و نتیجه ای که از آن گرفته می شود، برقرار است. در نوشتار حاضر، بررسی این عنصر در روایت کلاسیک(قصّه، حکایت، افسانه) و داستان مدرن و پیوند آن با پیرنگ داستان مورد توجه قرار گرفته است و تلاش شده است سیر تاریخی این عنصر و تحولات معنایی آن از منظر دیدگاه های مختلف منتقدان مورد نقد و بررسی قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        203 - بررسی آموزه‌های تعلیمی در رفتار قهرمانان روایت‌های اتهام و تبرئه با تکیه بر هفت روایت از ادبیات جهان
        علیرضا نبی لو حسین صادقی فرد
        روایت‌شناسی تطبیقی‌تعلیمی یکی از جدیدترین زاده‌های مطالعات میان‌رشته‌ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت‌های مشابه پرداخته می‌شود. یکی از درون‌مایه‌های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مط أکثر
        روایت‌شناسی تطبیقی‌تعلیمی یکی از جدیدترین زاده‌های مطالعات میان‌رشته‌ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت‌های مشابه پرداخته می‌شود. یکی از درون‌مایه‌های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مطالعه و بررسی هفت روایت از ادبیات جهان می‌پردازد که درون‌مایۀ آن‌ها متکی بر اتهام و تبرئه است. این روایت‌ها عبارت‌اند از: هیپولیت و فدر، نامادری شریر، سودابه و سیاوش، مائل و دختر اچائید، یوسف و زلیخا، پوران و لونا، پویی کائو و تاچی. سپس آموزه‌های تعلیمی رفتار قهرمان هر روایت استخراج شده، با دیگر روایت‌ها مقایسه می‌شود تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا آموزه‌های تعلیمی یا اصول اخلاقی نسبت به منطقۀ جغرافیایی و فرهنگ متفاوت است؟ در نهایت نتایج تحقیق، این فرض را تقویت می‌کند که تعالیم اخلاقی ارتباطی به منطقۀ جغرافیایی ندارد و اصول آن بین همۀ ادیان و اقوام مشترک است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        204 - دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی (با تکیه بر ساختار روایت و جایگاه روایت‌شنو در مناظرات پروین اعتصامی)
        الیاس نورایی لیدا عزیزی
        آنچه در روایت‌شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می‌گیرد، جنبه‌های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب‌های ادبی و تجزیۀ آن به واحد‌های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت‌ها دست ی أکثر
        آنچه در روایت‌شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می‌گیرد، جنبه‌های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب‌های ادبی و تجزیۀ آن به واحد‌های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت‌ها دست یابند. پراپ از جمله روایت شناسانی بود که با بررسی کلیت ساختار صد قصۀ روسی و تجزیۀ آن‌ها به اجزای کوچکتر، ضمن بیان خویشکاری‌های تکرار شونده، به تعریف دستور زبان روایی این قصه‌ها دست یافت. مناظره در دیوان پروین اعتصامی عاملی است که سبب شده پروین را صاحب سبکی مستقل بدانند. این امر نشان می‌دهد که یکی از دلایل موفقیت مناظرات پروین گذشته از تنوع نوآوری‌هایی که در شخصیت‌های مناظره داشته است، تسلط و به‌کارگیری زبانی سخته و صیقل یافته، محتوایی ناب و امروزی، خاصه در مسائل اجتماعی فرهنگی زمان خویش است. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه‌ای با تکیه بر مناظرات پروین اعتصامی به عنوان گونه‌ای از ادبیات تعلیمی، در گام اول به تعریف دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی می‌پردازد و سپس در صدد است تا ساختار روایت، موقعیت‌های روایت‌شنو (مخاطب) و محتوای این مناظرات را نیز از دیدگاه علم روایت‌شناسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهدکه در ادبیات تعلیمی (روایت‌شنو) در مرکز روایت قرار دارد و نسبت به دیگر عناصر روایت برجسته تر است. همچنین در مناظرات پروین گونۀ روایت‌شنو از نوع روایت‌شنو بیرونی است و گاه تبدیل به پنهان شنو می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        205 - بررسی تاثیر نوع پیرنگ در موفقیت فیلمنامه‌های اقتباسی سینمای ایران (نمونه‌های موردی فیلمنامه های گاو و داش آکل)
        هرمز رحیمیان اکی لیلی خوش گفتار
        این جستار به تعامل علم روایت‌شناسی و اقتباس ادبی پرداخته و با نگاهی ساختارمند، ظرفیت‌های دراماتیک و نقش عنصر پِی‌رنگ در روایت‌‌های اقتباسی سینمای ایران را بررسی می‌کند. روایت‌شناسی یکی از دانش‌های وابسته به علم ساختارگرایی، بررسی نظام‌های حاکم بر روایت و شناخت ساختار اج أکثر
        این جستار به تعامل علم روایت‌شناسی و اقتباس ادبی پرداخته و با نگاهی ساختارمند، ظرفیت‌های دراماتیک و نقش عنصر پِی‌رنگ در روایت‌‌های اقتباسی سینمای ایران را بررسی می‌کند. روایت‌شناسی یکی از دانش‌های وابسته به علم ساختارگرایی، بررسی نظام‌های حاکم بر روایت و شناخت ساختار اجزای داستان برای رسیدن به معنای اثر و منظور مؤلف است. اقتباس سینمایی نوعی ترجمان داده‌های متن مکتوب روایی به تصویرست که می‌توان با بررسی و تعیین مؤلفه‌های ساختارگرایانه فیلم به منزله یک متن تحلیل‌پذیر، پیام ضمنی آن را کشف و ارائه کرد. لذا آشنایی فیلمساز با ساختار روایت داستان‌های ادبی و امکانات سینما این امر را به خوبی میسر می‌کند. امروزه؛ اقتباس به عنوان شاخه‌ای از فعالیت‌های میان رشته‌ای، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات و سینما قرار دارد. از همین رو برآیندهای قابل تامل اینگونه پژوهش‌ها، برخورداری از نگرش‌های نوین در ادبیات داستانی، از جمله شناخت انواع پِی‌رنگ در متون و فیلمنامه‌های اقتباسی را در پی خواهد داشت. ما در این مقاله با اتکاء بر مفهوم پِی‌رنگ در روایت‌شناسی، در مطلع پژوهش نوع پِی‌رنگ داستان‌های گاو و داش‌آکل را مطرح کرده و پس از معرفی خصوصیات پِی‌رنگ آنها، فیلمنامه را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. همچنین این پژوهش بر پایه یک چارچوب نظری و نظام‌مند، تلاش می‌کند به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که آیا ساختار پِی‌رنگ به طور صریح در فیلمنامه‌های اقتباسی بنا شده است؟ آیا نقاط عطف ساختار سه‌پرده‌ای در فیلمنامه به خوبی پی‌ریزی شده است؟ و نیز انتخاب نوع پِی‌رنگ مناسب چه اندازه در شکل‌پذیری و توفیق فیلم‌های اقتباسی موثر است؟ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        206 - The Affect in Louise Erdrich’s The Plague of Doves
        Ladan Mokhtarzadeh Zahra Jannessari Ladani Negar Sharif
        The present study addresses Louise Erdrich’s The Plague of Doves in the light of Patrick Colm Hogan’s affect notions of narrative concerning the emotional experiences of the subjects. This paper attempts to trace the concepts of affect, emotional narrative, أکثر
        The present study addresses Louise Erdrich’s The Plague of Doves in the light of Patrick Colm Hogan’s affect notions of narrative concerning the emotional experiences of the subjects. This paper attempts to trace the concepts of affect, emotional narrative, attachment relations, emotional geography and emotional history in Erdrich’s novel in order to explore how emotions and relations are interrelated in the narrative of geography, history, and, particularly, in what affects the narrative and the subjects in fiction. The present paper, specifically, demonstrates how Erdrich’s mentioned novel acts as the affect study and narrative of emotion that vocalizes the history and geography of Native American people of the Ojibwa which have not been divulged due to social and ontological factors. The study thus investigates the ontological and epistemological paradigms in Native American life and history experienced by Ojibwa survivors. In addition, it argues how emotionology works for the minority subjects and how the notion of affect in terms of Hogan’s theory is traceable in Erdrich’s novel. In The Plague of Doves, the affected survivors are haunted with the emotional memory of their present as a consequence of which the subjects continuously shift from the present time to the past – whereby time loses its linearity in the narrative. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        207 - The Lyotardian Question of Linkage in Martin Amis’ The Information
        Ali Jamali Nesari Shahram Walidi Hiwa Weisi
        At the heart of freedom, justice, politics, power, and the differend in Lyotard’s philosophy lies the question of linkage, a creative tackling of which makes the real difference since it is the space in which phrases, discourse regimens, and finally metanarratives أکثر
        At the heart of freedom, justice, politics, power, and the differend in Lyotard’s philosophy lies the question of linkage, a creative tackling of which makes the real difference since it is the space in which phrases, discourse regimens, and finally metanarratives form to give power a chance to be both exerted and resisted. In The Information, Martin Amis makes novel choices of phrases and also of the way he links them together so that new implications come to the fore concerning interpersonal power relations on a small scale and metanarratives on a large scale whose determination is the main objective of this library-based study which can boast of a question few studies, if any, have posed so far and also of a novelty apparent in its detailed, palpable depiction of simple, single events like taking a photo or travelling by air to the status of a little narrative that challenges such metanarratives as Marxism and capitalism. The story of two authors as rivals stands at the heart of Amis’ novel, working as a link that relates micro-components to macro-structures to show how a single move at a local level can disturb titanic structures and also how the position of such enormous structures leaves its definite footprints on the tiniest local components. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        208 - مبانی تفسیری قُتادة بن دعامه سَدوسی
        زینب ایزدخواستی
        قتاده از مشهورترین مفسّران طبقۀ چهارم تابعان از اهل سنت به شمار می آید. از آثار علمی او می توان الناسخ والمنسوخ، المناسک، کتاب التفسیر، و عواشرالقرآن را نام برد. با توجه به این که اکثر علما ارزش زیادی برای احادیث او قائل هستند و اجماع شده که سخن او حجّت است، اما در زم أکثر
        قتاده از مشهورترین مفسّران طبقۀ چهارم تابعان از اهل سنت به شمار می آید. از آثار علمی او می توان الناسخ والمنسوخ، المناسک، کتاب التفسیر، و عواشرالقرآن را نام برد. با توجه به این که اکثر علما ارزش زیادی برای احادیث او قائل هستند و اجماع شده که سخن او حجّت است، اما در زمینۀ توثیقات روایی، از عیوبی که وارد کرده اند مدلِّس بودن اوست. بنابراین بعید نیست، تدلیس، اتهام به این مفسر باشد و ممکن است اتهام به واسطۀ اختلاف کلامی او با دیگر محدِّثان باشد، یعنی او را به سبب قَدَری بودن، به تدلیس متهم کرده باشند. قدریه هم ضعف دیگری است که به قتاده نسبت داده شده است. در آغاز، عقیدۀ به قدر در مفهوم جبر و سلب ارادۀ مردم در سرنوشت خود بود، ولی به تدریج دربارۀ منکران قضا و قدر به کار رفت که امروزه هم همین معنا متبادر می شود. بنابر این جبری بودن قتاده، هم اتهامی بیش نیست. تفسیر قتاده از ویژگیهای ذیل بر خوردار بود: 1. ثبت تفسیر، 2. اجتهاد، 3. توجه به اسرائیلیات، 4. گسترش اقوال تفسیری، 5. سندآوری، 6. التفات به اختلاف بین تابعان، و 7. استفاده از موعظه تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        209 - بررسی سلوک عرفانی در قلعه سقریم نیمایوشیج با کاربست نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت
        رحمن مکوندی منصوره شکر آمیز ساسان شرفی شهین قاسمی
        مبحث روایت‌شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینۀ آن را می‌‌توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانۀ ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم‌ترین نظریه‌های روایت‌‌شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه‌های عرفانی قلعۀ سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریۀ ژنت بررسی أکثر
        مبحث روایت‌شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینۀ آن را می‌‌توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانۀ ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم‌ترین نظریه‌های روایت‌‌شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه‌های عرفانی قلعۀ سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریۀ ژنت بررسی می‌کند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، نخست نظریة روایی ژنت معرفی می‌گردد، سپس، به تأثیر کاربست هر کدام از عناصر روایی این نظریه در منظومه پرداخته است و در پایان تأثیر کاربست مجموعۀ این عناصر در اثر ارزیابی می‌شود. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد کاربست این عناصر تا چه اندازه در شکل دهی قلعۀ سقریم به عنوان اثری عرفانی نقش داشته و تا چه میزان به شاعر در بیان مفاهیم عرفانی یاری رسانده ‌است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نیما، با به ‌کارگیری متناسب عناصر رواییِ نظریۀ ژنت در اثر خود، (به طور ناخودآگاه) توانسته اثری همسو با آثار عرفانی ادبیات فارسی خلق کند و نیز با به کارگیری این عناصر روایی، مفاهیم عرفانی را به شیوه‌ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        210 - تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه‌های مثنوی
        افسانه سعادتی محسن محمدی فشارکی
        اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه‌های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده‌اند، اما همچنان این موضوع در قصه‌های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنش‌های خد أکثر
        اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه‌های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده‌اند، اما همچنان این موضوع در قصه‌های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنش‌های خداوند را در 57 قصه ـ با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری ـ طبقه‌بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه‌ها، به بررسی موضوع پرداخته‌اند. در واقع، قصه‌های مثنوی هم‌پای دلالت‌های آکنده از نکته‌های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق ‌آن‌ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش‌برنده در روایت‌های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت‌ کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش‌هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        211 - تحلیل اسطوره‌کاوی عشق در فرهنگ‌ گیلان (مطالعه موردی: روایت رعنا)
        زهرا مهدی پور مقدم بهمن نامور مطلق
        عشق، بیانگر‌ عمیق‌ترین نوع ‌ارتباط ‌بین ‌انسان‌هاست و همواره می‌تواند صورت‌های ‌متفاوتی به ‌خود بگیرد. بر این اساس، تمامی ‌انسان‌ها در ‌رابطة عاشقانه از یک الگوی ‌واحد ‌عاطفی ‌پیروی ‌نمی‌کنند؛ گاه ممکن است دست به ‌خشونت و یا مجازات ‌دیگری بزنند. اسطورۀ رعنا در منطقۀ گیل أکثر
        عشق، بیانگر‌ عمیق‌ترین نوع ‌ارتباط ‌بین ‌انسان‌هاست و همواره می‌تواند صورت‌های ‌متفاوتی به ‌خود بگیرد. بر این اساس، تمامی ‌انسان‌ها در ‌رابطة عاشقانه از یک الگوی ‌واحد ‌عاطفی ‌پیروی ‌نمی‌کنند؛ گاه ممکن است دست به ‌خشونت و یا مجازات ‌دیگری بزنند. اسطورۀ رعنا در منطقۀ گیلان، پیدایش‌ گونه‌ای عشق و دلدادگی و سرنوشت نافرجام در نظام‌ ارباب‌رعیتی حاکم بر جامعه‌ است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیل محتوا، و با رویکرد اسطوره‌کاوی و بررسی روایت، درصدد توضیح عناصر تأثیرگذار بازنگری اسطورة عاشقانه رعنا است؛ همچنین هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد گوناگون روایت اسطوره‌ای و شرایط ‌گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی آن است.برای ‌شناخت ‌بهتر ‌رمزگان‌های ‌موجود در روایت‌، اسطوره‌کاوی می‌کوشد با تأکید بر روان‌کاوی و جامعه‌کاوی علاوه‌ بر مطالعة‌ متن‌، به ‌مطالعۀ ‌فرهنگ و گفتمان‌های حاکم بر اثر نیز ‌بپردازد. نتایج پژوهش بیان می‌کند که، روابط انسانی، به‌ویژه عاطفی می‌تواند بیانگر وضعیت تکاملی یک جامعه باشد و اگر جامعه‌ای بخواهد هویت زیبایی‌شناسی بومی خود را حراست نماید، راهی جز شناخت گذشتۀ خویش و توجه به اسطوره‌های بومی خود ندارد؛ زیرا، اسطوره‌ها الگوهای رفتاری و کرداری افراد جامعه تلقی می‌شوند و در بیشتر موارد، تأثیرگذاری آن‌ها به صورت ناخودآگاه انجام می‌‌گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        212 - تحلیل بن‌مایه‌های اسطوره‌ای داستان «بانوی باغ» شهریار مندنی‌پور
        رقیه محمودی وند بختیاری پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخری
        داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی‌پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه‌ دربارة زن و جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. وی برای بیان دیدگاه‌های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن‌مایه‌های اساطیری ـ در فضای بوف‌کوری و وهمناک ـ استمداد می‌جوید. این مقاله می‌کوشد با أکثر
        داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی‌پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه‌ دربارة زن و جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. وی برای بیان دیدگاه‌های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن‌مایه‌های اساطیری ـ در فضای بوف‌کوری و وهمناک ـ استمداد می‌جوید. این مقاله می‌کوشد با دیدگاه اسطوره‌ای و روش توصیفی ـ تحلیلی پاسخ دهد که نویسنده از کدام بن‌مایه‌ها و روایات اسطوره‌ای برای تفهیم بهتر داستان بهره جسته است؟ وآیا این بن‌مایه‌ها در تار و پود داستان فرو رفته‌اند یا صرفاً به صورتی نمادین حضور دارند؟ مندنی‌پور برای توضیح مرگِ ‌زیبایی و پیشرفت، عدم تغییر و نرسیدن به آمال در سرزمینش، از اسطورۀ سفر به جهان زیرین، مرگِ ایزد گیاهی سخن می‌گوید و از نمادهای مربوط به دوران برزیگری ـ چاه، گُل و... ـ نام می‌برد؛ عامل نابودی را دیو می‌نامد و تقابلی بین ایزدبانوی برزیگری و خدای آریاییان ایجاد می‌کند. نویسنده با آگاهی از تکرار اساطیر در زمان‌ مقدّس تبیین می‌کند که در هر زمان قهرمانی سعی در تغییری شگرف دارد و در نهایت به آن ایده‌آل نمی‌رسد، چراکه افراد، حقیقت، زیبایی و تغییر را در پدیدۀ خاصی می‌جویند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        213 - تأثیر روابط بینامتنی رمان سووشون در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن
        اسماعیل بنی اردلان شاهرخ امیریان دوست
        بینامتنیت ژنی نوع شناخته شده‌ای از انواع بینامتنیت محسوب می‌شود. از منظر ژنی، روابط بینامتنی در دو نوع حقیقی (قوی) و تک‌لایه (ضعیف)، در متن‌ها قابل تمییز است و زمانی از بینامتنیت حقیقی سخن به میان می‌‌آید که ارتباط دو متن فراتر از ارتباط واژگانی و مناسبات صوری باشد، در أکثر
        بینامتنیت ژنی نوع شناخته شده‌ای از انواع بینامتنیت محسوب می‌شود. از منظر ژنی، روابط بینامتنی در دو نوع حقیقی (قوی) و تک‌لایه (ضعیف)، در متن‌ها قابل تمییز است و زمانی از بینامتنیت حقیقی سخن به میان می‌‌آید که ارتباط دو متن فراتر از ارتباط واژگانی و مناسبات صوری باشد، در غیر این‌ صورت بینامتنیت قوی حاصل نمی‌شود. بینامتنیت ژنی مطالعه عمیق روابط متن‌ها در سطوح مختلف اعم از صوری و مضمونی را مؤثر در واکاوی نوع، گونه و میزان سطح بینامتنیت می‌داند. از سوی دیگر بارت، تفسیری از بینامتنیت ژنی را در جریان خوانش و جلب مشارکت مخاطب به‌کار بسته و بر این اساس متن‌ها را خواندنی و نوشتاری تعبیر ‌می‌کند، چنانکه متن، نخست مخاطب منفعل و در نوع دوم مخاطب فعال را پرورانده و جلب ‌می‌کند. از دیدگاه بارت کاربرد این دو نوع بینامتنیت، تعیین‌کننده در خوانش متن است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل داده‌‌ها به روش تحلیلی ـ تطبیقی است. جستار از نظریة بینامتنیت ضعیف ژنی و تفسیر نظری متن خواندنی در چالش بینامتنیت قوی بارت بهره خواهد برد. نتیجه مطالعه نشان می‌دهد رویکرد بینامتنی قوی، نقش مؤثر و کارایی در تبدیل متن رمان سووشون به یک متن خواندنیِ طالب خوانندة منفعل ایفا کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        214 - عامل زمان در رمان «سووشون»
        شمس الحاجیه اردلانی
        در میان شاکله‌های روایی، عامل زمان در رمان سووشون، در اولویت قرار دارد و لایه‌های زمانی مختلف، در بطن روایت، با یکدیگر در تلاقی هستند. روایت در این رمان، بیشتر به گذشته باز می‌گردد و گاه نیز به شکل آینده‌نگر به پیش‌بینیِ وقایع می‌پردازد. این کار با مهارت تمام و به‌گونه‌ أکثر
        در میان شاکله‌های روایی، عامل زمان در رمان سووشون، در اولویت قرار دارد و لایه‌های زمانی مختلف، در بطن روایت، با یکدیگر در تلاقی هستند. روایت در این رمان، بیشتر به گذشته باز می‌گردد و گاه نیز به شکل آینده‌نگر به پیش‌بینیِ وقایع می‌پردازد. این کار با مهارت تمام و به‌گونه‌ای انجام می‌شود که از چارچوب دنیایِ بازنمایی‌شدة داستان فاصله نگیرد.تداوم داستان در رمان سووشون، هشتاد روز است و شتاب ثابت (معیار) براساس 17/3 صفحه در روز ارزیابی می‌شود. میانگین وزنی شتاب سووشون بر پایه 64/7 صفحه در روز به‌دست می‌آید که نشانگر ضرباهنگ شتاب منفی کل متن است و اینکه حداقل سرعت بر فضای داستان حاکم است.کارکرد انواع بسامد در این رمان متداول است. دانشور معمولاً وقایع را با ذکر جزئیات، به صورت مکث توصیفی می‌آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        215 - تحلیل روایی- عرفانی داستان دلاویزتر از سبز
        معصومه حامی‌دوست دکتر احمد رضی
        منتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل عرفانی آثار ادبی معاصر بیشتر به بررسی اشعار فارسی پرداخته‌اند؛ در حالی که نثر داستانی به‌ویژه داستان کوتاه، در دهه‌های اخیر در بازتاب دادن باورها، رفتارها، و آموزه‌های عرفانی نقش بسزایی داشته است؛ داستان کوتاه دلاویزتر از سبز نوشته علی أکثر
        منتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل عرفانی آثار ادبی معاصر بیشتر به بررسی اشعار فارسی پرداخته‌اند؛ در حالی که نثر داستانی به‌ویژه داستان کوتاه، در دهه‌های اخیر در بازتاب دادن باورها، رفتارها، و آموزه‌های عرفانی نقش بسزایی داشته است؛ داستان کوتاه دلاویزتر از سبز نوشته علی مؤذنی ازجمله این داستان‌ها است. هدف ما در این مقاله این است که این داستان را با روش توصیفی تحلیل کنیم و با بررسی آن در سه سطح درون‌مایه، کاربرد تصاویر ادبی، و نحوة روایت نشان دهیم که چگونه مفاهیم عرفان کلاسیک در آن بازسازی شده‌اند. در این داستان، مضامین عرفانی مانند سیروسلوک، معرفت نفس، امتحان الهی، صلح و دوستی، ولایت، وحدت شهود، و جمعیت خاطر با مفاهیم دینی پیوند خورده‌اند و مفاهیم و درون‌مایه‌های عرفان کلاسیک در فرمی جدید در آن بازتاب یافته‌اند؛ همچنین هماهنگی نحوة به‌کارگیری تصاویر ادبی و شیوة روایت با درون‌مایة عرفانی آن سبب انسجام ساختاری داستان شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        216 - یک حکایت و هشت روایت از توبة ابراهیم ادهم
        غلامرضا هاتفی مجومرد امیرحسین همتی اصغر رضاپوریان
        به کار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزه‌های معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. در ‌این میان، گاه با حکایت‌هایی روبه‌رو هستیم که به‌دلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایت‌هایی مشابه و گاه گوناگون از آن‌ها ارا أکثر
        به کار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزه‌های معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. در ‌این میان، گاه با حکایت‌هایی روبه‌رو هستیم که به‌دلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایت‌هایی مشابه و گاه گوناگون از آن‌ها ارائه شده است. حکایتتوبة ابراهیم ادهم ازجملۀ‌ این حکایت‌ها است. چگونگی توبۀ ابراهیم ادهم در اغلب منابع عرفانی ذکر شده است؛ مستملی بخاری، ابوالقاسم قشیری، هجویری، خواجه عبدالله انصاری، عطار نیشابوری، مولوی، و کمال‌الدّین حسین گازرگاهی در آثار خویشآن را روایت کرده اند. در ‌این مقاله،این روایت‌ها با روش توصیفی ـ تحلیلی مقایسه شده اند و از میان آن ها ساختار رواییهشت روایت و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن هابه لحاظ میزان توجّه به عناصر داستانی بررسی شده است. نتایج حاصل از ‌این مقایسهمُبیّنِ این نکته است که کنش‌های داستانی در روایت عطار نیشابوری بیش از سایر روایت‌ها است، صحنه‌پردازی تنها در روایتعطار دیده می‌شود، وشخصیت پردازی درتذکرة‌الاولیاء برجسته‌تر از هفت روایت دیگر است؛ افزون بر این موارد،عطار و قشیری با استفاده از گفت‌وگو‌های متناسب و سازگار با موقعیت و منش شخصیّت‌ها، بر نمایشی کردن روایت خود تأکیدی ویژهداشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        217 - تحول هویت نوجوانان پسر ایرانی در بستر ضد روایت زندگی: یک پژوهش کیفی
        یوسف جلالی حسین اسکندری احمد برجعلی فرامرز سهرابی محمد عسگری
        هـدف ایـن پژوهـش بررسـی تحـول هویـت نوجوانـان پسـر ایرانـی در بسـتر ضـد روایـت زندگـی آن‌هـا بـود. روش پژوهـش کیفـی و همبسـتگی بـود. جامعـۀ آمـاری پژوهـش در بخـش کیفـی شـامل نوجوانـان پسـر ۱۵ تـا ۲۰ سـاله و روان‌شناسـان و جامعه‌شناسـان شـهر تهـران در سـال ۱۳۹۹ بـود. أکثر
        هـدف ایـن پژوهـش بررسـی تحـول هویـت نوجوانـان پسـر ایرانـی در بسـتر ضـد روایـت زندگـی آن‌هـا بـود. روش پژوهـش کیفـی و همبسـتگی بـود. جامعـۀ آمـاری پژوهـش در بخـش کیفـی شـامل نوجوانـان پسـر ۱۵ تـا ۲۰ سـاله و روان‌شناسـان و جامعه‌شناسـان شـهر تهـران در سـال ۱۳۹۹ بـود. نوجوانـان بـا نمونه‌بـرداری دردسـترس انتخـاب شـدند و نمونه بـرداری از آنـان تـا زمـان رسـیدن بـه اشـباع نظـری (۱۹ نفـر) ادامـه یافـت. از میـان متخصصـان نیـز ۶ نفـر بـا اسـتفاده از نمونه‌گیـری هدفمنـد انتخـاب شـدند. در بخـش کمـی، جامعـۀ آمـاری نوجوانـان پسـر ۱۵ تـا ۲۰ سـالۀ شـهر تهـران در سـال ۱۳۹۹ بـود و از بیـن آنهـا ۲۱۸ نفـر بـا اسـتفاده از نمونه‌گیـری دردسـترس انتخـاب شـدند. گـردآوری داده‌هـا در بخـش کیفـی از طریـق مصاحبـۀ داسـتان زندگـی (مک آدامـز، ۱۹۹۵) و در بخـش کمـی بـا اسـتفاده از پرسشـنامۀ محقق سـاخته انجـام و بـرای تحلیـل داده‌هـا در بخـش کیفـی از روش تحلیـل محتـوا و در بخـش کمـی از تحلیـل عاملـی تأییـدی اسـتفاده شـد. نتایـج تحلیـل محتـوا نشـان داد کـه مـدل ضـد روایـت نوجوانـان شـامل مؤلفه‌هایـی چـون سـبک زندگـی اختیـاری، حـس منحصربه فـرد بـودن، اسـتقلال‌خواهی و رقابت‌جویـی اسـت. نتایـج تحلیـل عاملـی مرتبـۀ اول حاکـی از برازندگـی مناسـب ایـن مـدل بـا داده‌هـا بـود. نتایـج تحلیـل عاملـی مرتبـۀ دوم نیـز نشـان داد کـه حـس منحصربه فـرد بـودن بیشـترین سـهم را در مـدل دارد. بـر اسـاس یافتـه‌هـای پژوهـش می‌تـوان نتیجـه گرفـت کـه ارزش‌هـای مـدرن و فردی‌نگـر نفـوذ چشـمگیر در سـاختار ضدروایـت هویـت نوجوانـان پسـر ایرانـی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        218 - مطالعة ساختار روایت در مثنوی های غنایی خواجوی کرمانی با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت «مطالعة موردی: همای و همایون و گل و نوروز»
        غلامحسین خدایار احمد حسنی رنجبر اشرف شیبانی اقدم
        منظومه های عاشقانة شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعة آن ها به شناخت و درک ساختار روایی متون غنایی دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روا أکثر
        منظومه های عاشقانة شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعة آن ها به شناخت و درک ساختار روایی متون غنایی دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روایی با الگوهای قصه های عامیانه انطباق دارند. خواجوی کرمانی نیز به تبعیت از افرادی مانند نظامی گنجوی، مثنوی هایی آفریده که با الگوهای روایی نظریه پردازان امروزی قابل مطالعه و موشکافی است. مثنوی های همای و همایون و گل و نوروز از آثار خواجوی کرمانی در قرن هشتم هستند که به شرح عشق و سوز و گداز دو شاهزادة ایرانی و شامی نسبت به دختران قیصر روم و پادشاه چین می پردازند. با توجه به طبقه بندی انواع ادبی، این دو منظومه را می توان در گروه رمانس جای داد. این پژوهش به شیوة توصیفی - تحلیلی به یافتن شواهد و مثال‌هایی از دیدگاه‌های ژرار ژنت در آثار غنایی خواجوی کرمانی پرداخته و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که در ساختار روایات مثنوی های عاشقانة خواجوی کرمانی، کدام یک از مؤلفه های مورد نظر ژرار ژنت قابل بررسی هستند؟ روایت‌شناسی یا دستور زبان روایت، با بررسی فرم یک اثر ادبی می‌کوشد به نظام معنایی‌ای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهم‌پذیر کند. روایت‌شناسی مجموعه‌ای از احکام کلی دربارۀ سبک‌های روایی، نظام‌های حاکم بر روایت یا داستان‌گویی و ساختار پیرنگ است. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم می‌داند: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریۀ زمان در روایت جای می‌گیرند. پژوهش حاضر این پنج مبحث را در ساختار روایی دو مثنوی همای و همایون و گل و نوروز شرح و واکاوی می‌کند. یافته ها حاکی از آن است که منظومه های مورد تحلیل، ساختار داستانی و روایی استواری دارند و این پنج مبحث به وضوح در آن ها نمود یافته است. شکل لحظه ای و خطی روایت بدون ارجاع به گذشته، شتاب مثبت و ثابت، وجود تکرار و بسامد، پرداختن به جزئیات و ... از جملة این مؤلفه ها هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        219 - روایت رئالیسم در داستان های پزشکزاد
        افسانه صحتی گرگان منیره احمد سلطانی
        هدف مقاله‌ی حاضرآن است که روایت رئالیسم یا واقع‌گرایی را در دو اثر ایرج پزشکزاد بررسی کند. یکی از آن آثار دائی جان ناپلئون است که معمولاً به سبب طنز بودن آن به جزءآثار طنز نقد و بررسی شده است اما نگارنده سعی دارد این اثر را از زوایه‌ دید واقع‌گرایی که همانا واقعی بودن ا أکثر
        هدف مقاله‌ی حاضرآن است که روایت رئالیسم یا واقع‌گرایی را در دو اثر ایرج پزشکزاد بررسی کند. یکی از آن آثار دائی جان ناپلئون است که معمولاً به سبب طنز بودن آن به جزءآثار طنز نقد و بررسی شده است اما نگارنده سعی دارد این اثر را از زوایه‌ دید واقع‌گرایی که همانا واقعی بودن اشخاص و حوادث و روایت کردن آنان با در نظرگرفتن موقعیت و شرایط راوی است، بررسی کند که نکات اصلی این مقاله است. اثر دیگری که مورد بررسی قرار خواهد گرفت حاج ممدجعفر در پاریس است که به خاطرات بازرگان ایرانی در سفر به پاریس می‌پردازد. ازآنجا که حوادث و شخصیت‌ها واقعی است و راوی داستان از ابتدا تا انتها ناظر بر اعمال و رفتار افراد می‌باشد نگارنده سعی کرده است به روایتگری از جهت رئالیست بودن اثر بپردازد. این نکته قابل ذکر است که این اثر هم خالی از طنز نیست اما چون در برهه‌ای از زمان این حوادث اتفاق افتاده است نگارنده به جنبه‌های واقعی داستان و اثبات این نکته که سبک این داستان رئالیسم است، پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        220 - تفاوت هم‌بوم‌پنداری از دیدگاه دیوید هرمن با همذات‌پنداری در روایت‌شناسی
        مریم زاهدین فرد فاطمه توکلی رستمی
        بهترین ابزار برای پاسخ به این پرسش که ما چگونه ذهن خود را درگیر خلق معنا در داستان‌ها می‌کنیم زبان‌شناسی شناختی است. روایت‌شناسی شناختی در مقام مطالعه جنبه‌های مرتبط به ذهن در عمل قصه‌گویی حیطه‌ی گسترده‌ را شامل می‌شود. دیوید هرمن عنصر هم‌بوم‌پنداری را یکی از عناصر بنیا أکثر
        بهترین ابزار برای پاسخ به این پرسش که ما چگونه ذهن خود را درگیر خلق معنا در داستان‌ها می‌کنیم زبان‌شناسی شناختی است. روایت‌شناسی شناختی در مقام مطالعه جنبه‌های مرتبط به ذهن در عمل قصه‌گویی حیطه‌ی گسترده‌ را شامل می‌شود. دیوید هرمن عنصر هم‌بوم‌پنداری را یکی از عناصر بنیادین روایت می‌داند. وی هم‌بوم‌پنداری را این‌ گونه تعریف می‌کند: بازنمود روایی، با برجسته‌سازی تأثیر رویداد‌های داستان بر ذهن اشخاص حقیقی یا خیالی؛ تجربه زیستن در جریان داستان را به خواننده القا می‌کند. وی عنصر هم‌بوم‌پنداری را در کنار سه عنصر واقع‌شدگی، توالی رویداد‌‌ها و جهان‌پردازی مطرح می‌کند و معتقد است که مطالعه عنصر هم‌بوم‌پنداری اگر متوجه یافته‌های اخیر درباره ماهیت شعور – و البته متکی به پیشینه روایت‌پژوهی – باشد به نتایج بهتری خواهد انجامید. همذات‌پنداری اینگونه تعریف می‌شود: خود را جای دیگری قرار دادن. بریس گوت می‌گوید: وقتی من با کاراکتری همذات‌پنداری می‌کنم هویت خودم را با هویت او ادغام می‌کنم. حال این سؤال پیش می‌آید که تفاوت هم‌بوم‌پنداری با همذات‌پنداری در روایت شناسی چیست؟ ما در این مقاله به ارائه پاسخ این پرسش می‌پردازیم. و به این پاسخ می‌رسیم که همذات پنداری تلاشی است که مخاطب می‌کند برای قرار دادن خود در جایگاه شخصیتی در داستان و ایجاد ارتباط نزدیک با وی، و هم‌بوم-پنداری تلاشی است که نویسنده می‌کند برای ایجاد فضایی، که تجربه زیستن در فضای داستان را هرچه بهتر بتواند به خواننده القا کند.پژوهش حاضر به شیوه پژوهشِ توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        221 - تحلیل و بررسی روایت‌شناختیِ رمان لب بر تیغ بر اساس نظریه روایت‌شناسانه‌ی ژراژ ژنت
        عاطفه عسلی حسام ضیایی حسین پارسایی
        رمانِ لب بر تیغ، نوشته ی حسین سناپور، یکی از آثارِ ادبی قابل توجهی ست که در اواخر دهه 80 به نگارش درآمد. سناپور در این اثر تلاش کرده است که روایتی از چند شخصیت، وقایع و رخدادهایِ مرتبط با زندگیِ آنان و فضایِ حاکم بر نوع مناسباتِ شان ارائه دهد. فضای زمانی و تاریخی که این أکثر
        رمانِ لب بر تیغ، نوشته ی حسین سناپور، یکی از آثارِ ادبی قابل توجهی ست که در اواخر دهه 80 به نگارش درآمد. سناپور در این اثر تلاش کرده است که روایتی از چند شخصیت، وقایع و رخدادهایِ مرتبط با زندگیِ آنان و فضایِ حاکم بر نوع مناسباتِ شان ارائه دهد. فضای زمانی و تاریخی که این داستان در آن روایت می شود، چندان مشخص نیست اما زبانِ روایت و فُرم گفت وگوها، نوعِ سخن گفتن ها، عامیانه بودنِ شکلِ دیالوگ ها، طبقه ی اجتماعیِ شخصیت ها، استفاده از زبانِ شکسته ی کوچه بازاری و جنوب شهریِ تهران و مقوله هایی از این دست، فضایِ حاکم بر داستان ها و فیلم هایِ قبل از انقلاب را تداعی می کند؛ هر چند سبکِ زندگیِ شخصیت های داستان و فضایِ حاکم بر نوع روابط و مناسباتِ آنها زمانِ تاریخی روایت را نیز ممکن است به دوره های بعدتر پیوند دهد. از منظرِ شیوه ها و تکنیک های روایی، رمانِ لب بر تیغ، در ذیل رمان های مدرن قرار می گیرد. شیوه های متنوعِ روایت، فاصله گرفتن از زمانِ خطی روایت، چندصدا بودنِ فرم روایت در این اثر، بهره گرفتن از شیوه های نوینِ روایت داستان و عواملی از این دست سبب شده است تا ظرفیت های رمانِ لب بر تیغ از منظر روایت شناختی، قابل توجه باشد. در این پژوهش، با تمرکز بر خصلت های رواییِ این اثر تلاش خواهد شد تا با کاربستِ نظریة روایت شناسیِ ژرار ژنتِ فرانسوی، تکنیک های رواییِ غالب در این اثر مورد تامل قرار بگیرد. فرضیة پژوهش این است که سناپور با ارائه ی رویکردهای مدرن در زمینه روایت، توانسته است اثری خلق کند که با معیارهایِ روایت شناسانة دوران مدرن تطابق دارد و این خصلت های روایی را می توان با استفاده از نظریه ژرار ژنت توضیح و تبیین کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        222 - لافونتن1و حکایات فارسی
        محمد زیار
        داستان سرایی در مشرق زمین به گواه تاریخ ادبیات و تاریخ فرهنگ‌ها در مقایسه با مغرب زمین از پیشینه‌ای غنی تر برخوردار است . پس از رخداد دوران نوزایی، اروپاییان این گنجینة شایگان را کشف کردند و در جهت غنای ادبیات خود از آن بهره‌ها برگرفتند. آنان خود به برخی از این وام‌گیری أکثر
        داستان سرایی در مشرق زمین به گواه تاریخ ادبیات و تاریخ فرهنگ‌ها در مقایسه با مغرب زمین از پیشینه‌ای غنی تر برخوردار است . پس از رخداد دوران نوزایی، اروپاییان این گنجینة شایگان را کشف کردند و در جهت غنای ادبیات خود از آن بهره‌ها برگرفتند. آنان خود به برخی از این وام‌گیریها اذعان کرده‌اند لیکن بخش بزرگی از تَاثیرات بویژه تَاثیرات زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی نه بیان شده و نه مورد ارزیابی قرار گرفته است. از آن جمله است آشنایی لافونتن با ادب فارسی و تَاثیر پذیری انکار ناپذیر وی از حکایات حکیمان پارسی‌گو. در این مقاله کوشش شده است پرده از بخش کوچکی از این الهام‌ گیری ها و بهره برداری‌ها برداشته شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        223 - بررسی ساختار روایی در مرزبان نامه
        اشرف شیبانی زینب ابوکهکی
        روایت‌شناسی از مباحث مورد توجه در سبک‌شناسی است که با رویکرد افرادی مثل؛ تزوتان تودوروف[1]، ولادیمیر پراپ[2]، شلومیت ریمون-کنان[3]، رولان بارت[4]و مایکل جی تولان[5]که در این حوزه صاحب نظر هستند، گسترش پیدا کرده است. بررسی ساختار روایی در حکایات تمثیلی که به نثر فنی و مص أکثر
        روایت‌شناسی از مباحث مورد توجه در سبک‌شناسی است که با رویکرد افرادی مثل؛ تزوتان تودوروف[1]، ولادیمیر پراپ[2]، شلومیت ریمون-کنان[3]، رولان بارت[4]و مایکل جی تولان[5]که در این حوزه صاحب نظر هستند، گسترش پیدا کرده است. بررسی ساختار روایی در حکایات تمثیلی که به نثر فنی و مصنوع نوشته شده‌اند، موضوعی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. سبک حکایت‌های تمثیلی قرن ششم که با صنایع بدیعی و توصیفات متنی متوالی درگیر است، ظاهراً از ساخت و عناصر روایی داستان های جدید بهره‌مند نیست، اما در نثر مرزبان نامه سعدالدین وراوینی نشانه‌هایی از اصول استادانه داستان‌نویسی را می‌توان پیگیری کرد.این حکایت ها با توالی از پیش انتخاب‌شده و غیر تصادفی رخدادها، نوشته شده‌اند. در این نثر غلبه بارخدادهای واسطه و توالی‌های علی است. با بررسی ساختار روایی وریخت‌شناسی حکایات در لایه‌های درونی و ژرف‌ساخت آنها می‌توان به این نتیجه رسید که در این متون شخصیت ها و مضامین خاص ومکرری مورد توجه نویسنده است. راوی که اغلب متفاوت داستانی[6]است، در نقل حکایات، ازکانونی‌گر نوع دوم (درونی) و سوم(ذهنی)استفاده می‌کند. هم چنین سه سطح داستانی دراین کتاب دیده می شود. [1]TzvetanTodorov [2]Vladimir Propp [3]ShlomithRimmon-Kenan [4]Roland Barthes [5]Micheal j Toolan [6] heterodiegetic narrator تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        224 - روش و جایگاه ادبی حمزه اصفهانی در روایت و شرح دیوان ابو نواس
        عنایت الله فاتحی نژاد حمید عابدی فیروز جایی
        دیوان ابو نواس به روایت حمزه اصفهانی یکی از یازده روایت معتبر شعر ابو نواس است، که در کنار روایت ابو بکر صولی از اهمیت و شهرت بیشتری برخوردار است. حمزه اصفهانی بر خلاف دیگر همتایان خود تمام اشعاری را که به نحوی با نام ابونواس، شاعر پرآوازه و ایرانی تبار دوره عباسی، گره أکثر
        دیوان ابو نواس به روایت حمزه اصفهانی یکی از یازده روایت معتبر شعر ابو نواس است، که در کنار روایت ابو بکر صولی از اهمیت و شهرت بیشتری برخوردار است. حمزه اصفهانی بر خلاف دیگر همتایان خود تمام اشعاری را که به نحوی با نام ابونواس، شاعر پرآوازه و ایرانی تبار دوره عباسی، گره خورده بود؛ جمع آوری و تدوین کرده است، و در این راه به نقد، بررسی، و شرح اشعار نیز پرداخته، و میزان اعتبار هر روایت را روشن ساخته است. وی با تکیه بر تنوع دانش خود در حوزه های مختلفی مانند زبان شناسی، و روایت اشعار و اخبار، روشی متفاوت در این اثر در پیش گرفته است؛ که روایت او از اشعار ابونواس را متمایز کرده است. حمزه اصفهانی، همواره از عقل و خرد خود در نقد روایت های گوناگون بهره گرفته است و در این راه صاحب سبک است. در این مقاله کوشیده ایم تا ضمن بررسی روش وی، جایگاه ادبی او را در این اثر تبیین نماییم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        225 - تحلیل محتوای ارتباطات غیرکلامی شخصیت های آثار برگزیده سیمین دانشور
        غلامرضا اذری فاطمه نبیان
        ساختار این پژوهش به یکی از اعضای خانواده ارتباطات جمعی یعنی رمان تعلق دارد و موضوع آن تحلیل محتوای ارتباطات غیرکلامی شخصیت های رمان های سیمین دانشور (سووشون - جزیره سرگردانی - ساربان سرگردان) از قبل تا بعد از انقلاب اسلامی است.
        ساختار این پژوهش به یکی از اعضای خانواده ارتباطات جمعی یعنی رمان تعلق دارد و موضوع آن تحلیل محتوای ارتباطات غیرکلامی شخصیت های رمان های سیمین دانشور (سووشون - جزیره سرگردانی - ساربان سرگردان) از قبل تا بعد از انقلاب اسلامی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        226 - بررسی شواهد منتقله بودن روایت سبعه احرف
        سید رضا مؤدب کامران اویسی
        نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره روایت معروف به " سبعة احرف" که به مسأله نزول قرآن بر هفت حرف اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل سنت روایت نزول قرآن بر حروف هفتگانه را تلقی به قبول نموده و سپس توجیه های گوناگونی برای معنای "حرف" ذکر کرده اند. برخی از حدیث پژوهان شیعه معاصر، أکثر
        نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره روایت معروف به " سبعة احرف" که به مسأله نزول قرآن بر هفت حرف اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل سنت روایت نزول قرآن بر حروف هفتگانه را تلقی به قبول نموده و سپس توجیه های گوناگونی برای معنای "حرف" ذکر کرده اند. برخی از حدیث پژوهان شیعه معاصر، روایت یاد شده را "منتقله" نامیده اند و در پی اثبات انتقالی بودن آن از مکتب خلفاء به مصادر شیعه مبادرت نموده اند. در تحقیق حاضر، سخنان برخی از مخالفین و موافقین نقل گردیده و مهم ترین روایت "سبعة احرف" در بین کتب اهل سنت و شیعه بررسی شده و سرانجام، برای دیدگاه منتقله بودن روایت نزول قرآن بر هفت حرف شواهدی قابل قبول ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        227 - اسطوره‏ زدایی در روایت‏های شبکه‏ی خبری ‏BBC از خبرهای مذهبی و دینی
        لیلا شعبانی باقر ساروخانی
        چکیده این پژوهش در پی تحلیل روایت های خبری بی بی سی فارسی در خصوص پوشش خبری وقایع موسوم به اهانت به پیامبر توسط مجله کارتونی شارلی ابدو فرانسه است. به عبارت دیگر این پژوهش می‌کوشد نسبت به سیاست‌های خبری و رسانه‌ای در خصوص واقعه مورد نظر شناخت پیدا کند. هدف اصلی این تحقی أکثر
        چکیده این پژوهش در پی تحلیل روایت های خبری بی بی سی فارسی در خصوص پوشش خبری وقایع موسوم به اهانت به پیامبر توسط مجله کارتونی شارلی ابدو فرانسه است. به عبارت دیگر این پژوهش می‌کوشد نسبت به سیاست‌های خبری و رسانه‌ای در خصوص واقعه مورد نظر شناخت پیدا کند. هدف اصلی این تحقیق بررسی روایت های تلویزیون BBCفارسیاز حادثه مجله کارتونی شارلی ابدو که هتک حرمت پیامبر اسلام بود، است. به همین منظور از نظریه‌های انتقادی حوزه خبر همچون چارچوب‌سازی، انگاره سازی و نظریه گفتمان و ایدئولوژی و نظریات مربوط به حوزه دیپلماسی استفاده شده است. برای گردآوری داده های این تحقیق از روش مشاهده و استفاده از اسناد دیداری در راستای شناسایی شاخص های مورد بررسی در روایت های تلویزیون BBCاستفاده شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که رسانه های مختلف بر اساس سیاست های رسانه ای و خبری که دارند، در صدد برجسته سازی بخش هایی از خبر هستند که بتوانند مخاطب خود را جذب کنند و خبرهای خود را واقعی جلوه دهند و معمولا گرایشات سیاسی در این فرایند دخالت دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        228 - زبان، متن، فرامتن و معنا در رمان بیوتن
        آذردخت خطیبی رحیم طاهر رضا فهیمی
        رمان بلند بیوتن را با توجّه به نشانه ‌هایی که به طور کلّی بر پسامدرنیسم دلالت دارد، می توان یک رمان بلند پس ت مدرن تلقّی کرد. پسامدرن، اگرچه به لحاظ تاریخی پس از مدرن و برای پاسخگویی به برخی از مدعاهای محقّق نشدۀ آن، به میدان آمد؛ ویژگی ‌هایی دارد که آن را از مدرنیسم مت أکثر
        رمان بلند بیوتن را با توجّه به نشانه ‌هایی که به طور کلّی بر پسامدرنیسم دلالت دارد، می توان یک رمان بلند پس ت مدرن تلقّی کرد. پسامدرن، اگرچه به لحاظ تاریخی پس از مدرن و برای پاسخگویی به برخی از مدعاهای محقّق نشدۀ آن، به میدان آمد؛ ویژگی ‌هایی دارد که آن را از مدرنیسم متمایز می‌سازد. در رمان بیوتن که بر تقابل سنّت و مدرنیته بنا شد. شاهد حس و عاطفۀ نه چندان منسجم ارمیا، شخصیّت اصلی داستان، هستیم. از رهگذر پندار و کردار اوست که از درهم ریختگی اوضاع و پراکندگی اندیشۀ انسان پست‎مدرن، سطح‌ نگری‌ های او، تغییر نظام ‌های ارزشی جامعه، پرهیز از هر آن چه انسجام، قطعیّت و معنای مشخّصی دارد آگاه می شویم. داده‌های این پژوهش، با استفاده از روش کتابخانه‌ ای گرد آمده است. دستاورد این پژوهش گویای این است که در رمان بیوتن، زبان در آفرینش معناهای تازه نقش اساسی دارد. گذشته از اینکه این معناها ممکن است به چیزهای ساده، سطحی و حتّی مبتذل باز گردد، زبان در این آفرینش‌ها نقش خود را به درستی ایفا و به انتقال بسیاری از معناها کمک می‌کند. همچنین امیرخانی در این رمان، بازی‌های زبانی بسیاری دارد و از رهگذر این بازی‌ها معناهایی را می‌آفریند که بیانگر واقعیّت‌های اجتماعی و سیاسی دو دیدگاه متقابل سنّتی و مدرن است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        229 - ایزد بهرام از روایت دینی تا حماسۀ ملّی (مطالعۀ موردی اوستا و شاهنامه)
        زیبا اسماعیلی
        چکیده ایزد بهرام، ایزدی بزرگ و قدرتمند در آیین مزدیسنا و ایزدی کهن و بسیار محبوب در میان آریایی‌هاست که در اوستا در ده کالبد مختلف جلوه می‌کند. با وجود حضور عمیق در روایت‌های دینی و محبوبیّت عمومی در میان مردم، در حماسه‌های ملّی ظهور محسوسی ندارد. در این تحقیق به روش أکثر
        چکیده ایزد بهرام، ایزدی بزرگ و قدرتمند در آیین مزدیسنا و ایزدی کهن و بسیار محبوب در میان آریایی‌هاست که در اوستا در ده کالبد مختلف جلوه می‌کند. با وجود حضور عمیق در روایت‌های دینی و محبوبیّت عمومی در میان مردم، در حماسه‌های ملّی ظهور محسوسی ندارد. در این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی به این مسأله پرداخته می‌شود که ایزد بهرام در روایت‌های دینی (با تکیه بر اوستا) و روایت‌های ملّی (با تکیه بر حماسه فردوسی) با چه هیأتی حضور می‌یابد. نتایج بررسی ها نشان داد که ایزد بهرام در حماسۀ فردوسی با کالبد میش و پرندۀ وارغن جلوه می‌کند و به دلیل آمیختگی اسطورۀ وارغن و سیمرغ، در شاهنامه، سیمرغ به جای وارغن معرّفی می‌شود. خصوصیّت ویژۀ پرهای وارغنی که ایزد بهرام در او حلول کرده باشد، با اوست که خجستگی و برخورداری از نیرویی شگفت‌انگیز است. بهبود زخم‌ها، پیشگویی و آگاه بودن از اسرار آفرینش مرتبط با جایگاه ایزدی اوست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        230 - بررسی سرعت روایت در کتاب «پایی که جا ماند»
        محبوبه بسمل
        کتاب پایی که جا ماند که در زمرۀ ادبیّات دفاع مقدّس قرار می‌گیرد به قلم سیّد ناصر حسینی‌پور نوشته شده‌است. حسینی‌پور در این اثر، خاطرات اسارت خود را به‌صورت یادداشت‌های روزانه اراﺋه کرده‌است. این جستار در‌پی آن است که کتاب مذکور را براساس نظریّۀ ژنت بررسی کند و سرعت روای أکثر
        کتاب پایی که جا ماند که در زمرۀ ادبیّات دفاع مقدّس قرار می‌گیرد به قلم سیّد ناصر حسینی‌پور نوشته شده‌است. حسینی‌پور در این اثر، خاطرات اسارت خود را به‌صورت یادداشت‌های روزانه اراﺋه کرده‌است. این جستار در‌پی آن است که کتاب مذکور را براساس نظریّۀ ژنت بررسی کند و سرعت روایت را در این اثر نشان ‌دهد. سؤال اصلی پژوهش آن است که: کدام دسته از عوامل افزاینده یا کاهندۀ سرعت در پایی که جا ماند کاربرد بیشتری دارد؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل کاهندۀ سرعت همچون توصیف، نمایش، اپیزود، نقل قول و... از فراوانی قابل‌ توجّهی در اثر مذکور برخوردارند. بر همین اساس، تقریباً در همة فصول کتاب، شتاب منفی حاکم است. امّا این خصیصه نه تنها باعث ملالت خواننده نمی‌شود؛ بلکه نویسنده با این شیوه، صحنه‌های پرکشش و تأثیرگذاری را پیش چشم خواننده ترسیم کرده‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        231 - روایت‌شناسی منظومۀ «سام و بهرام» فیاض لاهیجی براساس الگوی گرماس
        هاله اژدرنژاد احمدرضا یلمه‌ها
        چکیده گرماس از نظریّه‌پردازان مطرح در زمینة روایت‌شناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاش‌های فراوانی انجام داد و روایت‌شناسی را بر پایۀ ریخت‌شناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مر أکثر
        چکیده گرماس از نظریّه‌پردازان مطرح در زمینة روایت‌شناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاش‌های فراوانی انجام داد و روایت‌شناسی را بر پایۀ ریخت‌شناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مربّع معناشناسی و زنجیره‌های روایی خود را به گونه‎ای طرّاحی نمود که بر تمام روایت‌ها منطبق باشد. در این پژوهش سعی بر آن است، که ساختار منظومۀ سام و بهرام اثر فیّاض لاهیجی براساس الگوی گرماس بررسی شود، تا ضمن مشخّص نمودن الگوی کنشی، کنشگران و نظام روایی، زنجیرۀ سه گانۀ روایی و مربّع معناشناسی این منظومه هم تحلیل شود. نتیجۀ این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه‎ای انجام شده، بیانگر این است که داستان سام و بهرام از انسجام روایی خاصّی برخوردار و از منظر تقابل‌های دوگانه، زنجیره های روایی سه‎گانه و مربّع معناشناسی قابل بررسی است. همچنین این منظومه از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالب نظریّه‌ ساختارگرایانه و معناشناسانۀ گرماس قابل بررسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        232 - تحلیل شگردهای داستانی در منظومۀ یوسف و زلیخای جامی
        برات محمدی
        چکیده اصل داستان یوسف و زلیخا، ماجرایی واقعی است که در قرآن کریم و دیگر کتب آسمانی بازتاب یافته است. اما در عرصۀ ادبیّات فارسی، با تخیّل راویان و شاعران منظومه پرداز، شاخ و برگ یافته است و هرکس از منظری، بخشی از ماجرا را برجسته کرده و قضاوت و نتیجه ای متناسب با ذهنیّت أکثر
        چکیده اصل داستان یوسف و زلیخا، ماجرایی واقعی است که در قرآن کریم و دیگر کتب آسمانی بازتاب یافته است. اما در عرصۀ ادبیّات فارسی، با تخیّل راویان و شاعران منظومه پرداز، شاخ و برگ یافته است و هرکس از منظری، بخشی از ماجرا را برجسته کرده و قضاوت و نتیجه ای متناسب با ذهنیّت خویش، ارائه کرده است. جامی این داستان را با غنایی ترین لحن و دلکش‌ترین شکل به تصویر کشیده و نقش زلیخا را به واسطۀ محوریّت عشق، پررنگ نشان داده است. وی با توصیف و استفاده از شگردهای داستان پردازی، جلوه های ویژه به این داستان بخشیده و کشش و حرکت لازم را ایجاد نموده است. لذا بایسته است که این داستان از نظر شگردهای داستان پردازی مورد بررسی واقع شود تا کنش داستانی و حوادث آن مشخّص گردد و زیبایی های نهفته، جلوه ای تازه بیابند. برای این منظور عناصر داستانی همچون طرح، موضوع و درون مایه، لحن و فضاسازی، صحنه و صحنه پردازی، راوی و زاویۀ دید، شخصیّت و شخصیّت‌پردازی مورد بررسی قرار گرفته است و یافته ها نشان می دهد حوادث داستان به صورت منظم وعلّی و معلولی پیش رفته و به اوج منطقی رسیده است. شگردهای شخصیّت‌پردازی و صحنه‌پردازی مورد توجّه جامی بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        233 - بررسی باورهای عامیانه و اساطیری در روایتی نقّالی از داستان رستم و اسفندیار
        عظیم جبّاره ناصرو
        چکیده داستان‌ رستم و اسفندیار یکی از داستان‌های زیبا و دلکش شاهنامه است که در میان عامه‌ی مردم نیز بازتاب گسترده‌ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی‌ها و تحریف‌هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آ أکثر
        چکیده داستان‌ رستم و اسفندیار یکی از داستان‌های زیبا و دلکش شاهنامه است که در میان عامه‌ی مردم نیز بازتاب گسترده‌ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی‌ها و تحریف‌هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه‌ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت‌ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله‌ی مسن‌ترین و معروف‌ترین نقّال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده‌ی نقّالان و راویان منطقه- روایت می‌شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندیار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای عامیانه و اساطیری بومیان منطقه است. بررسی‌های نگارنده در روایت-های حماسی موجود در این منطقه و به ویژه روایت اخیر نشان‌دهنده‌ی این نکته است که نقالان و راویان کوشیده‌اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت‌ها را برای همگان بیشتر کنند. واکاوی آن افزون ب داستان رستم و اسفندیار یکی از داستان های زیبا و دل کش شاهنامه است که در میان عامۀ مردم نیز بازتاب گسترده ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی ها و تحریف هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقۀ کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیلۀ مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه، علی حسین عالی نژاد، آخرین بازماندۀ نقّالان و راویان منطقه، روایت می شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندیـار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و بـاورهای عامیانه و اساطیری بـومیان منطقه است. بررسی های نگارنده در روایت های حماسی موجود در این منطقه و بویژه روایت اخیر نشان دهندۀ این نکته است که نقالان و راویان کوشیده اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت ها را بـرای همگان بیش تر کنند. واکاوی آن افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از بـاورهای اساطیری مردم این منطقه را نشـان می دهد. یافته های این پژوهش در بخش های زیر آمده است: الف)- خلاصۀ روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطورۀ باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه. ر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه را نشان می‌دهد. یافته‌های این پژوهش در بخش‌های زیر آمده است: الف)- خلاصه‌ی روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطوره‌ی باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        234 - بررسی تحلیلی روایت «کی‌خسرو» در منطقة ماصَرم
        عظیم جبّاره ناصرو محمد حسین کرمی
        چکیده کی خسرو، یکی از پادشاهان نام دار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخشی جالب توجه از شاهنامة فردوسی را به خود اختصاص داده است. هر چند فردوسی به همة دوره های زندگی کی خسرو از تولد تا مرگ پرداخته است، به نظر می رسد دوران کودکی و به ویژه پایان مرموز زندگی کی خسرو أکثر
        چکیده کی خسرو، یکی از پادشاهان نام دار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخشی جالب توجه از شاهنامة فردوسی را به خود اختصاص داده است. هر چند فردوسی به همة دوره های زندگی کی خسرو از تولد تا مرگ پرداخته است، به نظر می رسد دوران کودکی و به ویژه پایان مرموز زندگی کی خسرو بیش تر مورد توجهِ عامة مردم بوده و بیش تر محل افسانه سرایی قرار گرفته است. یکی از این گونه روایت ها، روایتی است که یکی از نقالان روستای ماصرم، روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز، به نام خاور قشنگ روایت می کند. این روایت به گونه ای شگرف، آمیزه ای از چندین روایت اسطوره ای، حماسی، دینی و تاریخی است؛ به گونه ای که جز در برخی از خطوط داستان، کم تر شباهتی به روایت شاهنامه دارد. به دیگر سخن، این روایت آمیزه ای از ماجراهای مربوط به کوروش، فریدون، ضحاک، مریم مقدس، موسا و... است. در این روایت تنها به چگونگی تولد کی خسرو، بزرگ شدن او، قیام علیه پدر بزرگش و در نهایت فرجام کار او پرداخته شده و گویا دیگر ماجراهای مربوط به کی خسرو به دست فراموشی سپرده شده است. گفتنی مهم این که اغلب کهن سالان این دیار نیز داستان را از یاد برده اند و تنها برخی از آن ها، بخش هایی محدود از داستان را روایت می کنند. نگارندگان در ایــن جستار کوشیده اند افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ منبعی مکتوب نشده است، به بررسی و تحلیل محتوای داستان بپردازند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        235 - جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایة الارب
        حامد صافی
        جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایه الارب حامد صافی* دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه فردوسی مشهد، ایران. تاریخ دریافت: 20/1/1397 تاریخ پذیرش: 19/2/1397 چکیده ماجرای آبستن شدن همای أکثر
        جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایه الارب حامد صافی* دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه فردوسی مشهد، ایران. تاریخ دریافت: 20/1/1397 تاریخ پذیرش: 19/2/1397 چکیده ماجرای آبستن شدن همای از پدرش بهمن در شاهنامۀ فردوسی بخش پایانی داستان پادشاهی بهمن اسفندیار است. بر اساس روایت فردوسی بهمن بر اساس تعالیم دین پهلوی (زرتشتی) همای را آبستن می‌کند و او را ولی‌عهد خود می‌سازد و دستور می‌دهد که فرزندی که از او زاییده می‌شود، پادشاه آینده باشد. ساسان، فرزند بهمن، که این رُخ داد را می‌بیند از شهر خارج می‌شود و به نیشابور می‌رود. در همان شهر ازدواج می‌کند و فرزندش را نیز ساسان نام می‌نهد. در نهایه الارب نیز روایتی مشابه همین آمده ‌است. بر اساس روایت ثعالبی نیز بهمن، خمای را به زنی می‌ستاند و خمای از او آبستن می‌شود. پس از مرگ بهمن، خمای به پادشاهی می‌رسد. مقایسۀ روایت فردوسی از ایـن داستان با روایت ثعالبی و نویسندۀ نهایه الارب حاکی از آن است که روایت این سه متن خاست گاهی مشترک دارد. از سوی دیگر تفاوت موجود در روایت شاهنامه و دو متن دیگر به شیوۀ روایت گری فردوسی و نحوۀ استفادۀ او از منابعش بازمی‌گردد. بر این اساس، شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابعش التقاطی است. فردوسی با تلفیق دو روایت، داستان را به شیوه‌ای روایت می‌کند که داستانی‌تر و نمایشی‌تر باشد. در واقع فردوسی هر پی رفت را از یک منبع برمی‌گیرد و برای استحکام پی رفت‌ها، روی دادهایی را به داستان می‌افزاید. * . hamed19s2003@yahoo.com تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        236 - نظام تعامل و تطبیق در مواجهه پوران دخت و اسکندر
        کبری بهمنی
        نظام تعامل و تطبیق در مواجهۀ پوران دخت و اسکندر کبرا بهمنی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد دورود، دانش گاه آزاد اسلامی، دورود، ایران. تاریخ دریافت: 25/11/1396 تاریخ پذیرش: 15/5/1397 چکیده قصه های عامیانۀ بلند در بردارندۀ فضاهای ارزشی و اشکالِ روایی است که اگرچه أکثر
        نظام تعامل و تطبیق در مواجهۀ پوران دخت و اسکندر کبرا بهمنی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد دورود، دانش گاه آزاد اسلامی، دورود، ایران. تاریخ دریافت: 25/11/1396 تاریخ پذیرش: 15/5/1397 چکیده قصه های عامیانۀ بلند در بردارندۀ فضاهای ارزشی و اشکالِ روایی است که اگرچه در ارتباط تنگاتنگ با حماسۀ ملی اند، به تناسب بازسازی قصه در طول دوره های مختلف و حضور نقال، عناصر و گفتمان های عصرهای مختلف را در خود پذیرفته و الگوهای معنایی خود را بـه تناسب شرایط مختلف تغییر داده اند. بـه تبع این ویـژگی بخشی از کـار روایت شناسی، بررسیِ نحوۀ برخورد قصه با فضاهای ارزشی جدید است. زمانی که مبنا را بر باور نظام بودگی متن قرار می دهیم از بررسی روش برخورد متن با داده های تازه و تنظیم آن ها ناگزیریم. روی کرد نشانه معناشناسی از طریق تقلیل روایت به ساختارهای انتزاعی و نحوۀ سازمان دهی آن ها علاوه بر بررسی فرایندهای هم نشینی و جانشینی در ژرف ساخت و روساخت، می تواند انواع نظام های گفتمانی را در متن تفکیک و تحلیل کند. بخش اسکندرنامه در کتاب داراب نامۀ طرسوسی یکی از متفاوت ترین اسکندرنامه های ادب فارسی است و داستان چالـش دو گفتمان ایرانی و اسلامی راجع بـه اسکندر را نشـان می دهد. با توجه به روی کرد نشانه معناشناسی، پرسشی که نویسنده در پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به آن است، چگونگی تعامل قصه با داده های تازه ای است که در آن گنجانده شده است. فرایند هم نشینی نشانه ها در نحو روایی، بیان گر اجزایی است که با پیرنگ داستان ارتباط ساختاری ندارد. بنابراین ابتدا اصول ثابت و جهانی دستور زبان روایت، بررسی و سپس نظام های گفتمانی دیگر و سازوکار تولید معنا در آن ها نشان داده شده می شود. * . bahmanikobra@yahoo.com تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        237 - بررسی جنبه های حماسی در هنر قصه گوی تصویری پرده خوانی
        مجید فدائی
        چکیده پرده‌خوانی نوعی از قصه‌گویی حماسی با استفاده از پرده‌های نقاشی است که روی پرده‌ها صحنه‌هایی از داستان‌های حماسی، اسطوره‌ای و مذهبی ترسیم می‌شوند. تلفیق سه عنصر کلام، تصویر و اجرا (بازی گری) باعث شده است که این هنر مؤثرترین و نمایشی‌ترین شکل قصه‌گوییِ حماسی در میا أکثر
        چکیده پرده‌خوانی نوعی از قصه‌گویی حماسی با استفاده از پرده‌های نقاشی است که روی پرده‌ها صحنه‌هایی از داستان‌های حماسی، اسطوره‌ای و مذهبی ترسیم می‌شوند. تلفیق سه عنصر کلام، تصویر و اجرا (بازی گری) باعث شده است که این هنر مؤثرترین و نمایشی‌ترین شکل قصه‌گوییِ حماسی در میان هنرهای سنتی ایران به شمار آید. پرده‌خوانی، با وجود برخورداری از اوصاف منحصربه‌فرد، در مقایسه با دیگر هنرهای ایرانی، به‌طور دقیق بررسی نشده است. در این مقاله کوشش می شود به مباحثی مانند چیستی ریشه‌های پرده‌خوانی و چگونگی اجرای آن و نیز بررسی جنبه‌های حماسی این هنر قصه‌گوی تصویری بپردازد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که سابقه و ریشة هنر پرده‌خوانی به پیش از اسلام و مشخصاً دوران ظهور مانی، پیام بر نقاش ایرانی، بازمی‌گردد. پس از اسلام و به‌ویژه در روزگار صفویه، توجهی فراوان به پرده‌خوانی شد و این هنر توسعه یافت. زیرا به‌علتِ برخورداری از جنبه‌های حماسی، هنری وحدت‌بخش تلقی شد. براساسِ پژوهش‌ها، وجه حماسی این هنرِ دیرینه از روایت‌های شاهنامة فردوسی و حماسه‌های مذهبی (به‌عنوانِ متون و منابع اصلی روایت‌های پرده‌خوانان) اخذ شده است. حماسة موجود در روایت به دو رکن دیگر پرده‌خوانی یعنی نقاشی و بازی گری وجهی حماسی بخشیده است؛ به‌گونه‌ای که می‌توان پرده‌خوانی را هنر حماسیِ قصه‌گوی تصویری نامید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        238 - نویافته‌های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس‌خان کندوله‌ای
        زهرا جمشیدی عباس محمدیان
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس أکثر
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش‌تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می‌تواند هم‌چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره‌ای از پرسش هایی که تاکنون دربارۀ این داستان بی‌جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله‌ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی ـ تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامۀ کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل‌های اسطوره‌شناختی شایسته ای ارائه دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        239 - بررسی دستورزبان روایت در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریۀ آلژیرداس گریماس
        محبوبه زمانی بروجنی اصغر رضاپوریان
        تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آن‌ها، به درک و دریافت شایسته‌تر آثار ادبی منجر می‌شود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیل‌ها می‌توان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روش‌های تحلیل أکثر
        تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آن‌ها، به درک و دریافت شایسته‌تر آثار ادبی منجر می‌شود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیل‌ها می‌توان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روش‌های تحلیل ساختاری آثار ادبی، الگوی روایی آلژیرداس گریماس است. کاربرد فرایندها و الگوهای روایت‌شناسی و نشانه – معنا‌شناسی گریماس در شناسایی ساختار کلی روایت و هم‌چنین تحلیل متون منثور و منظوم فارسی امری ضروری به نظر می‌رسد و می‌توان در متون مختلف با نگاهی نقادانه در پی اثبات یا رد این الگوها در جریان تولید معنا نتایج قابل ملاحظه‌ای ارائه داد. بسیاری از داستان‌های شاهنامه بر اساس نظریۀ گریماس بررسی شده‌اند. شماری از این داستان‌ها، در برگیرندۀ جلوه‌های جادو و جادوگری هستند و در این زمینه نیز مطالعات فراوانی صورت‌گرفته؛ اما تا کنون پژوهشی در خصوص دستور زبان روایت جادو و جادوگری در شاهنامه انجام نشده. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار طرح و تحلیل الگوهای کنشی و شناخت سازوکارها و عناصر شکل‌گیری تولید معنا در روایت جادو و جادوگری در داستان رستم و اسفندیار و بررسی چگونگی تأثیر جادو بر ساختارهای این روایت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد آن‌جا که پای کنش‌گران غیرانسانی (جادویی) به داستان‌های شاهنامه باز می‌شود، این کنش‌گرها نقشی اصلی در شکل‌گیری و پیش‌برد روایت ایفا می‌کنند و کنش‌گران انسانی را به حاشیه می‌رانند و در حقیقت یک دستورزبان ویژه برای آثار حاوی جادو، خلق می‌کنند. کشف و شناخت این دستورزبان خاص و ویژگی‌های منحصر به فرد سبک نویسنده، می‌تواند محققین را یاری کند تا بتوانند سره یا ناسره بودن برخی از آن‌چه به صاحب اثر نسبت داده شده‌است را ثابت کنند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        240 - بررسی تأثیر روایت‌های اسطوره‌ای بر تاب‌آوریِ شهرها
        علی صادقی منش
        روایت‌های اسطوره‌ای برآیند تجارب بشر از رویارویی‌ با چالش‌ها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تاب‌آوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّن‌های کهن را در خود جای‌داده‌اند، بیش از آن که برای تاب‌آوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باش أکثر
        روایت‌های اسطوره‌ای برآیند تجارب بشر از رویارویی‌ با چالش‌ها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تاب‌آوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّن‌های کهن را در خود جای‌داده‌اند، بیش از آن که برای تاب‌آوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باشند، متّکی بر بینشی اساطیری بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی می‌کوشد با بهره‌گیری از نظریات اسطوره‌شناختی میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ و ژیلبر دوران، به تبیین پیوند روایت‌های اسطوره‌ای با به‌سازی و بازسازی شهرها بپردازد. نتیجه و برآیند این پژوهش آن است که روایت‌های اساطیری به سبب ریشه‌دار بودن تصاویر کهن‌الگویی‌شان در ضمیر ناخودآگاه جمعی، هم‌دلی و هم‌راهی افزون‌تری میان بیشینۀ مردم ایجاد می‌کنند؛ از سویی هم‌سانی و هم‌سویی‌هایی میان شهرسازی و روایت‌گری اسطوره‌ها وجود دارد که توجّه به آن می‌تواند موجب تقویّت هویّت یک شهر و درونی‌سازی تمایل‌ به به‌سازی و بازسازی آن گردد. سه روشِ ممتاز کردن فضای قدسی شهر از فضای بیرونی که تمدّن‌های کهن به یاری آن تاب‌آوری شهرهای خود را افزایش می‌دادند، عبارت بود از: الف) ساخت حصار نمادین، ب) آیین‌ها و ج) تطبیق جای‌گاه‌های نمادین‌ ‌اساطیری با شهر؛ هنوز هم می‌توان از این روی‌کردها برای افزایش تاب‌آوری شهرها بهره برد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        241 - سنّت قصه‌پردازی و نقش گوسان‌ها در نقل روایت‌های پهلوانی
        محمدرضا راشدمحصل
        چکیده وجود نام‌های مشترک و روایت‌های همانند در اوستا و حماسه‌های هند نشان از قدمت داستان‌های اساطیری و حماسی ایران - حدّاقّل از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح - دارد. برخی نشانه‌ها از نوع جان أکثر
        چکیده وجود نام‌های مشترک و روایت‌های همانند در اوستا و حماسه‌های هند نشان از قدمت داستان‌های اساطیری و حماسی ایران - حدّاقّل از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح - دارد. برخی نشانه‌ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق‌العاده و روایت‌های مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین‌النهرین است. اشاره‌های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتاب‌ها و گزارش‌های خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستان‌های دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه‌های شاهان ایرانی نگهداری شده است. این اشاره‌ها، بیان‌گر آنست که قصه‌پردازی و توجه به آن همزاد عمر آدمیست، بویژه که این قصه‌پردازی‌ها در میان اقوام ایرانی بیش‌تر با آواز و حرکات نمایشی همراه بوده است. روایت‌هایی دیگر چون داستان رستم و سهراب و به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسان‌های قصه‌پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً قصّه‌ها را به صورت منظوم و با آواز می‌خوانده‌اند. این روایت‌ها که بیشتر تمثیل‌های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه‌هایی دارد. گوسان‌ها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت‌پردازی می‌کرده‌اند، در میان برجستگان و حکومت‌گران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته‌اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایت‌گران بدیهه‌سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        242 - تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی
        جلیل آهنگر نژاد علی حیدری
        چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخ أکثر
        چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامه جواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامة کُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می‌آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود. کلیدواژه‌ها رستم، سهراب، فردوسی، روایت نقّالان، شاهنامة کُردی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        243 - تحلیل و مقایسۀ ساختار روایی قصۀ‌ گنبدهای سیاه و صندلی هفت گنبد نظامی بر اساس الگوهای ریخت‌شناسی قصه‌های پریان«ولادیمیر پراپ»
        فرشته ناصری عبدالحسین فرزاد امیرحسین ماحوزی
        عرصۀ بی‌کران ادبیات داستانی جهان در بر دارندۀ مضامین و عناصری گوناگون از انواع رایج ادبی (حماسی، پای‌داری، غنایی، عرفانی و...) است. در این میان ادبیات غنایی به عنوان یکی ازکهن‌ترین گونۀ شعر، طیفی وسیع از عواطف و احساسات بشری را دربر می‌گیرد. در نتیجه سخن‌ورانی بسیار در أکثر
        عرصۀ بی‌کران ادبیات داستانی جهان در بر دارندۀ مضامین و عناصری گوناگون از انواع رایج ادبی (حماسی، پای‌داری، غنایی، عرفانی و...) است. در این میان ادبیات غنایی به عنوان یکی ازکهن‌ترین گونۀ شعر، طیفی وسیع از عواطف و احساسات بشری را دربر می‌گیرد. در نتیجه سخن‌ورانی بسیار در این عرصه داد سخن رانده‌اند. در میان ادیبان ما نظامی گنجوی به عنوان یکی از ستارگان درخشان ادبیات کلاسیک ایران از جهت سرودن داستان‌های عاشقانه، بزمی و ساقی‌نامه، از منزلتی والا برخوردار است. در میان آثار وی، سه منظومۀ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و اثر گران قدر داستانی هفت پیکر، از جمله مهم‌ترین آثار غنایی ادبیات فارسی بشمار می‌رود که با توجه به ساختار و بن‌مایه‌‌های داستانی هر یک، می‌توان آن‌ها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد. در این پژوهش، دو گنبد از منظومۀ هفت پیکر به عنوان نمونه‌ای از دل‌انگیزترین و زیباترین منظومه‌های حماسی- غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار خواهد گرفت، برای این منظور ابتدا به مبانی نظری و تؤریک پیرامون مقولۀ روایت‌شناسی و ریخت‌شناسی یا مورفولوژی و کارکردهای پراپ در عرصۀ شکل‌شناسی می‌پردازیم و در ادامه پس از اشاره‌ای به منظومۀ هفت‌پیکر به تحلیل ساختار روایی این دو قصه بر اساس مدل روایی ولادیمیر پراپ (ریخت‌شناسی قصه) خواهیم پرداخت؛ بنابراین ابتدا قصة پیکر اول، یا داستان شهر مدهوشان و پادشاه سیاه‌پوش؛ و قصه پیکر ششم یا داستان خیر و شر را به لحاظ تحلیل ساختار روایی، ریخت‌شناسی، و نقش‌مایه‌ها و شخصیت‌‌های هر یک مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس به قیاس آن‌ها با هم از نظر بررسی کارکردها، نقش‌مایه‌ها و شخصیت‌های هر یک می‌پردازیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        244 - بازخوانی شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه (بهره‌ای برای کودکان امروز)
        رقیه شیبانی فر
        این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره‌ها با گذشت روزگار به ت أکثر
        این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره‌ها با گذشت روزگار به تمثیل‌هایی در شاهنامه دگرگون شده و ویژگی های مثبت و منفی خود را در رمزها، رازها، نمادها و پیام های داستان ها بجا گذاشته است که برخی از این آموزه‌های اسطوره‌ای، با دنیای کودکان همخوانی ندارد. بنابراین بهتر است برای انتقال شاهنامه به کودکان ویژگی های منفی اسطوره را از نقطه نظر فرهنگ کودک، از داستان های این کتاب کنار گذاشته، آن را با ویژگی های مثبت قصه جایگزین نمود و برش های داستانی را در ساختار داستان کوتاه به شیوه ای هنری و ادبی با زبانی ساده و گویا به کودکان عرضه کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        245 - رفتارهای هنری در رباعیات مولانا
        کاووس حسن‌لی شهین حقیقی
        رباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کرده‌اند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهش‌گران ادبی بوده است و حال أکثر
        رباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کرده‌اند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهش‌گران ادبی بوده است و حال آن که جهان رباعیات او نیز مانند غزلیات و مثنوی، پر از تجربه‌های شاعرانه و هنرورزی‌هایی درنگ آمیز است. اما ارزش ادبی و هنری رباعیات زیر پرتو خیره کنندة آثار یادشده رنگ باخته و کم فروغ گردیده است. در این جستار برخی از انگیزش‌های هنری و شگردهای ادبی مولانا در رباعیات باز نموده شده است. در نوشته‌ای دیگر این رفتارهای هنری بررسی و تحلیل خواهد شد. منبع پژوهش در این نوشته کلیات شمس تبریزی، به کوشش دکتر توفیق سبحانی است که در سال 1381 از سوی انتشارات قطره منتشر شده است. شمار رباعیات در این اثر 1983 رباعی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        246 - روایت‌های شفاهی داستان گشتاسب در شاهنامه فردوسی (روایت‌های ایرانی و غیر ایرانی)
        پگاه خدیش
        داستان سفر گشتاسب به روم و ازدواجش با کتایون قیصر در شاهنامه فردوسی، یکی از داستان‌هایی است که با قوّت بسیار در فرهنگ شفاهی ایرانیان به حیات ادبی خویش ادامه داده است. بدرستی روشن نیست که فردوسی این داستان را از کدام مآخذ نقل کرده است، ولی تقریباً در تمام کتاب‌ أکثر
        داستان سفر گشتاسب به روم و ازدواجش با کتایون قیصر در شاهنامه فردوسی، یکی از داستان‌هایی است که با قوّت بسیار در فرهنگ شفاهی ایرانیان به حیات ادبی خویش ادامه داده است. بدرستی روشن نیست که فردوسی این داستان را از کدام مآخذ نقل کرده است، ولی تقریباً در تمام کتاب‌های تاریخ عمومی که پس از شاهنامه به زبان فارسی نوشته شده، به این داستان اشاره شده است. آنچه که امروزه با روایت‌های گوناگون میان اقوام ایرانی در این خصوص وجود دارد، داستانی است که با نام کره دریایی مشهور است و در فهرست تیپ‌های بین‌المللی قصه‌ها با تیپ 314 طبقه‌بندی شده است. این قصه گرچه تفاوت‌هایی با روایت شاهنامه فردوسی دارد، بسیاری از ویژگی‌های ساختاری و معنایی آن را در خود حفظ کرده است. از آنجا که قدیم‌ترین روایت‌های مکتوب بین‌المللی این قصه به قرن دوازدهم میلادی باز می‌گردد، روایت فردوسی را باید مقدّم بر آنها دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        247 - ضحّاک در کورۀ سراسکند نگاهی به روایت داستان ضحّاک ماردوش در منطقة هشت‌رود و تأثیر آن در نام‌گذاری مناطق جغرافیایی
        عبدالله ولی‌پور سید غلام‌رضا غیبی
        شاهنامۀ فردوسی از همان سال هایی که این اثر آفریده شد، معتبرترین سند هویّت و خصلت های قومی و عامل تقویّت روحی مردم ایران شناخته شده است. این منظومه از آغاز سرایش، در گروه ها و طبقات مختلف مردم ما اثر عمیق و جاویدان نهاده و بسی داستان ها و باورها را پدید آورده است. اغلب د أکثر
        شاهنامۀ فردوسی از همان سال هایی که این اثر آفریده شد، معتبرترین سند هویّت و خصلت های قومی و عامل تقویّت روحی مردم ایران شناخته شده است. این منظومه از آغاز سرایش، در گروه ها و طبقات مختلف مردم ما اثر عمیق و جاویدان نهاده و بسی داستان ها و باورها را پدید آورده است. اغلب داستان های آن، روایت های شفاهی گوناگون در میان عامّة مردم این سرزمین داشته است و آنان با قومیّت ها و گویش های مختلف و با روایت های متعدّد و گوناگون، دل بستگی ویژۀ خود را به این اثر ارزش مند نشان داده اند. داستان ضحّاکِ ماردوش یکی از این داستان هاییست که روایت هایی متعدّد و متفاوت در میان عامّة مردم دارد. نگارندگان مقالۀ حاضر برآنند در این جستار، روایتی از داستان ضحّاک را در شهرستان هشت‌رود، تحلیل و بررسی کنند [1]. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        248 - پیوست‌ها و گسست‌های ساختاری در غزل مولانا
        علی اصغر ارجی
        غزل مولانا در بلندایی است که نقل و نه بعد از آن، نظیری برایش یافت نمی‌شود. شعری ساخت‌مندکه بر محور عمودی زبان قوام یافته و از طریق روایت‌گری و تمثیل‌گویی و پرورش استعاره به وحدت و انسجام رسیده است، اما استحکام غزل مولانا بر موسیقی استوار است، و اگرچه وحدت معنایی و موسیق أکثر
        غزل مولانا در بلندایی است که نقل و نه بعد از آن، نظیری برایش یافت نمی‌شود. شعری ساخت‌مندکه بر محور عمودی زبان قوام یافته و از طریق روایت‌گری و تمثیل‌گویی و پرورش استعاره به وحدت و انسجام رسیده است، اما استحکام غزل مولانا بر موسیقی استوار است، و اگرچه وحدت معنایی و موسیقایی دارد و مضمون‌های تخیلی و رنگارنگ، ولی نوعی گسست‌ در تار و پود زیرینش دیده می‌شود. مقاله می‌کوشد نشانه‌هایی از پیوست‌ها و گسست‌های ساختاری در غزل‌های او را بیابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        249 - روایت شناسی و تفاوت میان داستان و گفتمان براساس نظریات ژرار ژنت
        رویا یعقوبی
        نوشته حاضر به موضوع روایت داستانی و یا داستان روایی از دیدگاه ژرار ژنت نظریه پرداز ادبی فرانسوی می پردازد. مفهومی که تا کنون درک و دریافت هایی متفاوت از آن توسط منتقدان ادبی ارائه شده است. ژنت اهم نظریات خود را پیرامون عنصر روایت در مقاله‌ای تحت عنوان دربارة متد ارائه د أکثر
        نوشته حاضر به موضوع روایت داستانی و یا داستان روایی از دیدگاه ژرار ژنت نظریه پرداز ادبی فرانسوی می پردازد. مفهومی که تا کنون درک و دریافت هایی متفاوت از آن توسط منتقدان ادبی ارائه شده است. ژنت اهم نظریات خود را پیرامون عنصر روایت در مقاله‌ای تحت عنوان دربارة متد ارائه داده است. در این گفتار پنج مفهوم مهمی را که روایت شناسی ژنت از آن سود جسته، مورد بررسی قرار می دهیم و به تفاوت های داستان و گفتمان از دیدگاه او و تقسیمات مفهومی و عناصر مختلف آن می پردازیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        250 - روایت در قصه‌های استاندل
        محمد نیّری وند شقایق حاجی سید تقیا
        در روایت یک قصّه، این موضوع که نویسنده کیست؟ چه تفاوتی با روایت‌گر قصّه دارد؟ قصّه با چه ضمیری روایت می‌شود؟ دیدگاه نویسنده چیست؟ سبک نوشتار او چگونه است؟ و پرسش‌هایی دیگر از این قبیل، از اهمیّتی اساسی برای موفقیت فنی قصّه، درک آن و ارتباطی که بطور مداوم با روند معنایی أکثر
        در روایت یک قصّه، این موضوع که نویسنده کیست؟ چه تفاوتی با روایت‌گر قصّه دارد؟ قصّه با چه ضمیری روایت می‌شود؟ دیدگاه نویسنده چیست؟ سبک نوشتار او چگونه است؟ و پرسش‌هایی دیگر از این قبیل، از اهمیّتی اساسی برای موفقیت فنی قصّه، درک آن و ارتباطی که بطور مداوم با روند معنایی حفظ می‌کند، برخوردار است. استاندل از نویسندگان بزرگ قرن نوزدهم میلادی در ادبیات فرانسه، صاحب رمان‌های موفق به خاطر شیوۀ روایت ویژۀ خود است. در این مقاله سعی شده تا جایی که امکان دارد به بحث و بررسی دیدگاه‌های مختلف روایت قصّه پرداخته و در یک مقایسۀ ساده آثار این نابغۀ قرن با آثار بالزاک، ابرمرد رمان فرانسوی، دلیل موفقیت و محبوبیت قصّه‌های استاندل بازگو شود و ارزش کار نویسنده نیز مورد بررسی قرار گیرد؛ یعنی کسی که قصّه را امضا می‌کند و به عنوان روایت‌گر در اندرون قصّه آن را روایت می‌کند، مورد شناسایی قرار خواهد گرفت. تقریباً اکثر مطالب، به وسیلۀ علم نوین روایت شناسی (Narratologie) قابل توجیه و توضیح است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        251 - اثربخشی ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌درمانی گروهی بر بهبود علایم افسردگی و بازده‌های هیجانی، در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی
        فرشته چنگیزی معصومه آزموده شعله لیوارجانی شهرام واحدی
        افسردگی در کودکان و نوجوانان به دلیل و ایجاد اختلال در کارکردهای مختلف اجتماعی، تحصیلی، حرفه‌ای و غیره، شیوع آن موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه مداخله ذهن ‌آگاهی مبتنی بر روایت ‌درمانی گروهی بر بهبود علایم افسردگی و بازده‌های هیجا أکثر
        افسردگی در کودکان و نوجوانان به دلیل و ایجاد اختلال در کارکردهای مختلف اجتماعی، تحصیلی، حرفه‌ای و غیره، شیوع آن موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه مداخله ذهن ‌آگاهی مبتنی بر روایت ‌درمانی گروهی بر بهبود علایم افسردگی و بازده‌های هیجانی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی بود. برای این منظور در طی یک پژوهش نیمه‌آزمایشی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه کنترل، 40 نفر از دانش‌آموزان با نشانگان افسردگی، ساکن شهر تبریز به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره، آزمایش و کنترل کارگماری شدند. علایم افسردگی و بازده‌های هیجانی آزمودنی‌ها قبل و بعد از اتمام مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت ‌درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 16 جلسه اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد فرایند جلسات مداخلات برنامه ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت‌‌درمانی گروهی باعث بهبود علایم افسردگی و بازده‌های هیجانی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه نتایج به‌ دست آمده از این پژوهش، می‌توان از برنامه مداخله ذهن‌آگاهی مبتنی بر روایت ‌درمانی گروهی به عنوان یک برنامه مداخله‌ای موثر در بهبود علایم افسردگی و بازده‌های هیجانی در دانش‌آموزان دارای نشانگان افسردگی استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        252 - بررسی شاخص‌های دو گانة پست‌مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار
        سهیلا اسدی حسام ضیایی حسین منصوریان سرخگریه
        پست‌مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه‌گانة تاریخ تفکّر انسانی قرار می‌گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می‌گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می‌شود. بسیاری از داستان‌نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به ن أکثر
        پست‌مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه‌گانة تاریخ تفکّر انسانی قرار می‌گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می‌گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می‌شود. بسیاری از داستان‌نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته‌اند. از جملة این نویسندگان سارا سالار است که در رمان«هست یا نیست» با مؤلّفه‌هایی چون انکار حقیقت، شک‌اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت‌دادن به ذهن خواننده و زمان‌پریشی، هنر خود را به¬عنوان نویسنده‌ای پست¬مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلّفه‌های پست‌مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائة پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست‌مدرن استفاده کرده‌است؟ و در میان داستان‌نویسان پست¬مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، به¬طور خاص به تعریف ویژگی‌های داستان‌های پسامدرن و مقوله‌های آن پرداخته و یافته‌های پژوهش نشان‌دهندة این موضوع است که عامل تغییر زاویة دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه‌های پسامدرن در این رمان است. تفاصيل المقالة