روایتشناسی منظومۀ «سام و بهرام» فیاض لاهیجی براساس الگوی گرماس
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخن
هاله اژدرنژاد
1
(دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران)
احمدرضا یلمهها
2
(استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.)
الکلمات المفتاحية: فیّاض لاهیجی, گرماس, الگوی کنشی, کلید واژهها: روایتشناسی, سام و بهرام, مربّع معناشناسی,
ملخص المقالة :
چکیده گرماس از نظریّهپردازان مطرح در زمینة روایتشناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاشهای فراوانی انجام داد و روایتشناسی را بر پایۀ ریختشناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مربّع معناشناسی و زنجیرههای روایی خود را به گونه‎ای طرّاحی نمود که بر تمام روایتها منطبق باشد. در این پژوهش سعی بر آن است، که ساختار منظومۀ سام و بهرام اثر فیّاض لاهیجی براساس الگوی گرماس بررسی شود، تا ضمن مشخّص نمودن الگوی کنشی، کنشگران و نظام روایی، زنجیرۀ سه گانۀ روایی و مربّع معناشناسی این منظومه هم تحلیل شود. نتیجۀ این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه‎ای انجام شده، بیانگر این است که داستان سام و بهرام از انسجام روایی خاصّی برخوردار و از منظر تقابلهای دوگانه، زنجیره های روایی سه‎گانه و مربّع معناشناسی قابل بررسی است. همچنین این منظومه از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالب نظریّه ساختارگرایانه و معناشناسانۀ گرماس قابل بررسی است.
فهرست منابع و مآخذ
_||_