لطیفة عشق و عرفان در سوانحالعشاق احمد غزالی
الموضوعات : عرفان اسلامی
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی،زنجان،ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد گچساران، دانشگاه آزاد اسلامی،گچساران،ایران
الکلمات المفتاحية: عشق, روایت, معشوق, غزالی, عاشق, مرکزگرایی,
ملخص المقالة :
عشق از مهمترین مسایل عرفانی است که پیش از غزالی عارفان دیگر کمابیش از آن سخن گفته و به اهمیت آن اشاره کردهاند. امّا احمد غزالی اولین عارفی است که رسالهیی مفرد در عشق عرفانی نگاشته است. در این رساله غزالی از عشق به گونهیی سخن میگوید که در همان نگاه اوّل درمییابیم که با متنی مرکزگرا مواجهیم و هر آنچه بر زبان او جاری گشته به نوعی با عشق در پیوند است. بنابراین ما نیز با این طرز تلقی پس از درآمدی کوتاه از عشق به مثابة عاطفهیی که نه تنها انسان، بلکه تمام هستی را زیر نفوذ دارد و هر چه در عالم هست به گرد آن میچرخد و از آن نیرو میگیرد، سخن گفتهایم. از آن پس به معشوق که هر چه و هر که هست عاشق را به خود فرامیخواند، اشاره کردهایم و سرانجام از عاشق که عامل تحقق عشق است سخن گفته و ویژگیهای او را از دید غزالی به اختصار برشمردهایم. تمام اطلاعات این مقاله با استفاده از روش کتابخانهیی گرد آمده و این دادهها با شیوة توصیفی تحلیل شده است. مهمترین نتیجه این بررسی این است که سوانح را روایت و در اصل روایتی مرکزگرا مییابیم و عشق را هستة اصلی ساختاری میدانیم که تمام عنصرهای سازندة این ساختار بدان میگرایند و از آن متأثراند.
_||_