نقد و بررسی عنصر داستانی تعلیق در سه رمان از فریبا وفی
الموضوعات : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیمحمد عیس زاده حاجی آقا 1 , آرش مشفقی 2 , عزیز حجاجی کهجوق 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.(نویسنده مسئول)
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
الکلمات المفتاحية: ادبیات داستانی, روایت شناسی, تعلیق, فریبا وفی, روایت موازی,
ملخص المقالة :
تعلیق در داستان کیفیتی است که نویسنده برای وقایعی که در داستان در حال شکل گیری است می آفریند تا شور و علاقه و انگیزه ای در خواننده برای خواندن داستان ایجاد کند. جستار حاضر با شیوۀ توصیفی- تحلیلی سعی دارد این عنصر داستانی را در سه رمان از این نویسنده (پرندۀ من، رویای تبت و ترلان) بررسی نماید. سه رمان یاد شده از عنصر تعلیق قوی برخوردار نیستند و دلیل این امر توجه بیشتر نویسنده به شخصیت پردازی و بازنمایی هویت شخصیت های داستانی است. این گفته به معنای فقدان این عنصر در رمان های یاد شده نیست. بلکه نویسنده از برخی ابزارها برای ایجاد این عنصر و جبران ضعف آن کمک می گیرد که یکی از این عناصر گنجاندن روایت های موازی در طول رمان است.
_||_