تحلیل و تطبیق ساختار روایی قطعات ابن یمین فریومدی و غزل قطعههای آرش آذرپیک بر اساس الگوی کنشی گریماس
الموضوعات :زینب نوروزعلی 1 , نیلوفر مسیح 2
1 - دکتری زبان و ادبیات فارسی، مدیر موسسه مطالعاتی حکمت کلمه
2 - کارشناسی ارشد زبان شناسی، دانشگاه پیام نور واحد اسلام آباد غرب، کرمانشاه، ایران
الکلمات المفتاحية: گریماس, ابداعگرا, آرش آذرپیک, ابن یمین, روایتشناسی,
ملخص المقالة :
منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرمهای روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آنها پرداختهاند. از جمله میتوان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکلوارهای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد میکند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشههای واقعی آن همواره مبهماند. لذا روایت گونهای شبیهسازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعههای ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطهای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداعگرا، بدعتگرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعههای ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه میگیرد که ساختار روایی قطعههای آرش آذرپیک نسبت به ابنیمین ابداعگرایانه است.