• فهرس المقالات روایت‌شناسی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل و تطبیق ساختار روایی قطعات ابن یمین فریومدی و غزل قطعه‌های آرش آذرپیک بر اساس الگوی کنشی گریماس
        زینب نوروزعلی نیلوفر مسیح
        منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم‌های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن‌ها پرداخته‌اند. از جمله می‌توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل‌واره‌ای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می‌کند. معنا أکثر
        منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم‌های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن‌ها پرداخته‌اند. از جمله می‌توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل‌واره‌ای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می‌کند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه‌های واقعی آن همواره مبهم‌اند. لذا روایت گونه‌ای شبیه‌سازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب‌خانه‌ای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعه‌های ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطه‌ای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداع‌گرا، بدعت‌گرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعه‌های ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه می‌گیرد که ساختار روایی قطعه‌های آرش آذرپیک نسبت به ابن‌یمین ابداع‌گرایانه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ساختار روایی ژنه‌ای محل مناقشه: بررسی پس‌نمایی‌های کاذب در «سرگذشت تام جونز، کودک سر راهی»
        میعاد محمودی زاده جواد یعقوبی درابی نعیمه طباطبایی لطفی
        ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایت‌شناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنه‌ای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم می‌سازد. این دقت در بررسی آثار به‌قدری است که گویی نو أکثر
        ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایت‌شناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنه‌ای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم می‌سازد. این دقت در بررسی آثار به‌قدری است که گویی نویسندگان این آثار ادبی در زمان نگارش آثار خویش ساختاری همانند ساختار روایی ژنت در دست داشته‌اند و آثار خود را مطابق قاعده‌های موجود در این الگوی روایی تنظیم نموده‌اند – که این خود مهر تایید بر جامع بودن تئوری ژنت است. در این مقاله، روایت‌شناسی ژرار ژنت از زاویه دید نسبتأ متفاوتی و در یکی از آثار برجسته دوران عطوفت در ادبیات بریتانیا به نام سرگذشت تام جونز، کودک سر راهی مورد بحث قرار گرفته است. چیرگی قواعد روایت‌شناختی ژنه‌ای در این اثر امری است غیر قابل انکار که در این مقاله از طریق خوانشی صورتگرایانه به آن پرداخته شده است. همچنین، در پژوهش حاضر، استفاده از پس‌نمایی ژنه‌ای برای اولین بار در این برهۀ تاریخی به عنوان نوعی از زمان‌پریشی و تبدیل آن به پس‌نمایی کاذب توسط هنری فیلدینگ مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر آن، این مهم که تأثیر زمان‌پریشی در چنین اثری نمی‌تواند انکار گردد نیز به اثبات رسیده است. اثر فیلدینگ نه‌تنها از تکنیک زمان‌پریشی استفاده می‌کند، بلکه شاخۀ جدیدی از آن را نیز معرفی می‌نماید که همان زمان‌پریشی از نوع پس‌نمایی کاذب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل ریخت‌شناسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس الگوهای ریخت‌شناسی پراپ
        فرشته ناصری
        با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت‌شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن‌مایه‌های داستانی براساس عملکرد نقش مایه‌ها و خویشکاری‌های هر یک از آن‌ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت‌ها و ساختار داستان در رأس امر قر أکثر
        با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت‌شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن‌مایه‌های داستانی براساس عملکرد نقش مایه‌ها و خویشکاری‌های هر یک از آن‌ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت‌ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت‌شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فولکلورشناس روس با ارائه طرح جامع و الگوی کاملی در تحلیل ساختارروایی متون، تحولات عظیمی را در این عرصه به وجود آورد. با عنایت به آنچه ذکر شد و با توجه به گستره پهناور ادبیات داستانی که با برخورداری از شاخصه‌های کلام فولکلوریک بستر مناسبی را جهت کشف ساختار و تحلیل روایی آثار فراهم می آورد، در این پژوهش بر آن شدیم که منظومه لیلی و مجنون نظامی را به عنوان یکی از آثار ادبیات غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار دهیم. از این رو پس از ذکر نکاتی پیرامون فرمالیسم، ساختارگرایی و ریخت‌شناسی به تحلیل ساختارروایی این اثر براساس الگوهای ریخت‌شناسی پراپ خواهیم پرداخت تا دریابیم که نظامی در تحلیل روایی این اثر از چه نوع تمهیداتی بهره جسته و عناصر و مضامین داستانی آن درقالب ساختارروایی چگونه تحلیل می‌گردند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - شکل‌شناسی راوی در حکایات کرامت‌های عرفانی
        مهدی رضایی عزیزه نیدی
        حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرا أکثر
        حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق‌العاده اولیا را بیان می‌دارد. حجم زیادی از تذکره‌های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه‌ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی‌های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می‌پردازد. یکی از عرصه‌های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت‌شناسی است. روایت‌شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت‌هاست. یکی از اصولی که روایت‌شناسان ساخت گرا به آن می‌پردازند، شکل‌شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می‌کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می‌کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش‌های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل‌شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت‌شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می‌دهد که در حکایات کرامت‌های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می‌تواند‌ شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول‌هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تحلیل رمان "مهرگیاه" نوشتۀ امیرحسن چهل‌تن بر اساس الگوهای روایت‌شناختی ژرار ژنت و رولان بارت
        نرگس اسکویی پروین زینالی
        روایت‌شناسی رویکردی نوین در مطالعه ادبیات داستانی است و در پی یافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روایت و نظام حاکم بر روایت‌ها است. روایت‌شناسانی چون ژرار ژنت، پراپ، گریماس، برمون، تودورف و ...با ارائه نظریه‌هایی در این عرصه تلاش کرده‌اند تا به الگویی منسجم و مؤثر برسند أکثر
        روایت‌شناسی رویکردی نوین در مطالعه ادبیات داستانی است و در پی یافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روایت و نظام حاکم بر روایت‌ها است. روایت‌شناسانی چون ژرار ژنت، پراپ، گریماس، برمون، تودورف و ...با ارائه نظریه‌هایی در این عرصه تلاش کرده‌اند تا به الگویی منسجم و مؤثر برسند که به کمک آن بتوان ساختار روایت‌ها را شناسایی کرد. امیرحسن چهل‌‌‌‌‌تن از نویسندگان معاصر ماست که در دهۀ اخیر آثار او موردتوجه مخاطبین بسیاری قرارگرفته است، مسأله اصلی این پژوهش، آن بوده است تا با رویکرد به مقوله تکنیک‌های روایت‌شناسی بر اساس نظریات نظریه‌پردازان روایت‌شناسی ژنت و بارت و به یاری مفاهیم و اصطلاحات این نگره‌ها، رمان‌های مهرگیاه از این نویسنده معاصر را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و ساختار روایی آن را با تکیه ‌بر این نظریه دریابد. در این تحقیق که بر اساس شیوۀ تحلیل قیاسی انجام یافت، روشن شد که زمان در مقام جزئی از روایت و به‌عنوان یک ابزار ادبی مؤثر، موردتوجه نویسنده قرار دارد؛ به‌طوری‌که به کمک آن و بر اساس تغییراتی که در نظم خطی آن ایجاد می‌کند پیرنگ دلخواه خود را می‌سازد. نویسنده با در نظر داشتن قوانینی مانند اصل معناداری و علیت کنش‌ها، در ترتیب نقل وقایع و کنش‌های داستان دست به گزینش و انتخاب می‌زند و به این صورت زمانمندی خاص داستانش را ایجاد می‌کند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - واکاوی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان های همنوایی شبانه ارکستر چوبها و تماما مخصوص
        نرگس اسکویی
        ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی‌به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه‌دار و چندبُعدی در حوزۀ ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می‌سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعۀ تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤ أکثر
        ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی‌به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه‌دار و چندبُعدی در حوزۀ ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می‌سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعۀ تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤلفه‌های مشترک موجود در این آثار پی جسته است. هر دو رمان، بیان خاطره‌گونه‌ از زندگی دو نویسندۀ مهاجر، معروفی و قاسمی، است. نتایج تحقیق گویای آن است که نوستالژی وطن پشت سر گذاشته شده و متعلقاتش و موضوعات متعددی از جهان فعلی پیرامون نویسنده (نظیر هویت، فرهنگ، ارتباطات، عواطف و...)، در کنار عواملی چون پریشانی ذهن و ترس دائمی (ناشی از جریانات متمرکز بر محور مهاجرت)، به‌شدت موجب پریشانی روحیِ راوی-نویسنده در هر دو رمان بوده است و این امر تاثیرگذار، سایر عوامل روایت‌ساز دو رمان، نظیر انتخاب زاویۀ دید، شخصیت‌پردازی، گسیختگی زمانی و مکانی روایت، طرح و پی‌رنگ و زبان روایت را در دو رمان، بسیار به‌هم نزدیک ساخته است. بهره‌مندی از تکنیک‌ روایت‌گری جریان سیال ذهن، واگویه‌های ذهنی، وقفه‌های زمانی، زبان نمادین، تداعی‌های پیوسته، آشفتگی زمانی و مکانی با تکیه بر راوی غیرقابل اعتمادی که مخاطب باید وقایع داستان را از میان گفتار نامتعادل او -که آمیزه‌ای از واقعیت و رؤیا است- دریابد، و مهم‌تر از همه طرح اصلی دو داستان که بازگوکنندۀ حقایقی از وضعیت زندگی انسان مهاجر گریخته از وطن است، مؤلفه‌های مشترک مربوط به ادبیات مهاجرت و تبعید را در این دو رمان بسیار افزایش داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - روایت‌شناسی رمان اندکی سایه بر اساس نظریۀ رابرت مک‌کی
        فاطمه تسلیم جهرمی نسرین قاسمی
        رمان اندکی سایه، نوشتۀ احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم‌نامه‌نویسی داشته و به دلیل ویژگی‌های روایات وی، این رمان بر اساس نظریۀ رابرت مککی دربارۀ ساختا أکثر
        رمان اندکی سایه، نوشتۀ احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم‌نامه‌نویسی داشته و به دلیل ویژگی‌های روایات وی، این رمان بر اساس نظریۀ رابرت مککی دربارۀ ساختار روایت، با روشی توصیفی ـ تحلیلی، بررسی شده است.رابرت مک‌کی، نظریه‌پرداز آمریکایی، معتقد است همۀ روایت‌ها از ساختاری خاص و تقریباً یکسان پیروی می‌کنند. یکی از ساختارهایی که وی برای روایت برمی‌شمارد، خُرده‌پیرنگ است و در تحلیل این ساختار، ویژگی‌هایی چون: پایان باز، تعدد قهرمان، قهرمان منفعل، زمان خطی و کشمکش را معرفی می‌کند. با توجه به وجود چند روایت در رمان اندکی سایه، پس از تحلیل‌ها، ویژگی های خرده پیرنگ با رمان اندکی سایه، منطبق می‌شود؛ همچنین دو عنصر گفت‌وگو و توصیفات تصویری نیز به دلیل نقش آن‌ها در روایت و ساختار رمان تشریح شده است. دستاوردهای این مقاله که ضمن بررسی عناصر ساختار داستان بر اساس نظریۀ مک‌کی و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست‌وجوی این ویژگی‌ها در متن اندکی سایه پرداخته، نشان می‌دهد طرحی مبتنی بر روابط علیّ، این متن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می‌بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی داستان شمسه و قهقهه براساس نطریه روایت شناسی ژنت
        فراست دژداه داوود محمدی
        در دهه‌های اخیر روایت و روایت‌شناسی، به بحث‌های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت‌گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته‌اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تد أکثر
        در دهه‌های اخیر روایت و روایت‌شناسی، به بحث‌های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت‌گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته‌اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تداوم ، بسامد، وجه و لحن استوار است. این پنج اصل ژنت را بر داستان شمسه و قهقهه- از کتاب محبوب القلوب - به عنوان یکی از متون داستانی قرن دهم، با شیوۀ کتابخانه‌ای و تحلیلی بررسی نمودیم. تا قابلیت‌ و شگردهای روایی را با بررسی و تحلیل متن کشف نمائیم و به ساختار منسجم و دقیق روایت اثر پی ببریم.نتایج این پژوهش بعد از بررسی و تطبیق متن با نظریه ژنت، بدین شرح است که، این متن از نظر زمانی عدول از روال خطی را ندارد، روایت گذشته‌نگر است، حوادث با شخصیت‌ها پیش می‌رود. در بحث تداوم به علّت توجه نویسنده در همۀ قسمت‌های داستان به درنگ توصیفی و شرح وقایع با جزئیات، شتاب منفی است و این روند تا پایان داستان ادامه می‌یابد. بسامد نیز از نوع مکرر است که تاکیدی بر اهداف نویسنده در درون‌مایه داستان است. راوی دانای کل است، نوع کانونی‌شدگی آن متغیر و به شخصیت‌های داستان وابسته است. در ابتدا داستان ، لحن اول شخص دارد ، اما در حکایت‌های اپیزودی با روایت‌های سوم شخص ادامه می‌یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تطبیق توصیفی روایات کهن مبتنی بر روایت‌شناسی معاصر
        شهرزاد رادمنش ابوالقاسم قوام رضا اشرف زاده
        پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه‌سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها از دلکش‌ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت‌های نخستین، پرداخت روایت‌ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته أکثر
        پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه‌سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها از دلکش‌ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت‌های نخستین، پرداخت روایت‌ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته است. اغلب آن روایات؛ امروزه مانند استعاره‌ها، قابلیت ارجاعی دارد و منجر به خلق داستان‌های نوین شده و می‌تواند مبتنی بر ابزار روایت‌شناسی، تطبیق، موازنه و بینامتنیت، نقادی شود. در این پژوهش مستخرج از رساله؛ در چارچوب روایت‌شناسی و با بهره‌گیری از ادب تطبیقی به خاستگاه روایتگری کهن پرداخته شده است که به نوعی با روایتگری معاصر، ارتباط و انگارة اشتراکی دارد. دستاورد این پژوهش، معرفی آثار کهن مصری، بابلی، سومری، فنیقی، عبری، یونانی، ایرانی، هندی، ژاپنی و چینی است. همچنین نتایج نشان دهندة آن است که متون کهن به دلیل سرشت روایی و بهره‌گیری از عناصر روایی ساختارگرایی و فنون داستان پردازی، در زمرة آثار ساختارگرا قرار دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تحلیل روایت‌شناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریۀ زمان در روایت ژرار ژنت
        سارا جاویدمظفری دکتر ماندانا علیمی
        یکی از روی‌کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ‌ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولان أکثر
        یکی از روی‌کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ‌ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستان‌پردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با روی‌کرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می‌ دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از روی‌کردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - زمان روایی در رمان جزیره سرگردانی
        شمس الحاجیه اردلانی
        روایت‌شناسی، شیوه های گوناگون نگارش و تحلیل ادبیات روایی را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اطلاعات عمیق سیمین دانشور در زمینۀ روایت، نمایاندن ابعاد روایت‌گری وی، هدف این پژوهش بوده است، لذا برای آشنایی و فهمیدن لایه های زیرین این رمان، با استناد، به شواهد استخراج ش أکثر
        روایت‌شناسی، شیوه های گوناگون نگارش و تحلیل ادبیات روایی را مورد مطالعه قرار می دهد. با توجه به اطلاعات عمیق سیمین دانشور در زمینۀ روایت، نمایاندن ابعاد روایت‌گری وی، هدف این پژوهش بوده است، لذا برای آشنایی و فهمیدن لایه های زیرین این رمان، با استناد، به شواهد استخراج شده، زمان، در رمان جزیره سرگردانی، به شیوۀ توصیفی تحلیلی مورد سنجش قرار گرفته، درمیان شاکله های مبحث روایی، عامل زمان در "جزیرة سرگردانی"، دراولویت قرار دارد، تلاقی لایه های متنوع زمان در بطن روایت، موجد پیچیدگی رمان گشته، تکنیک رجعت به گذشته وجه غالب روایت این رمان است، روایت گاه به شکل آینده نگر، با کارکرد تعلیق وجذب مخاطب به پیش بینی وقایع می پردازد؛ امّا از چهارچوب دنیای بازنمایی شدة داستان، فاصله نمی گیرد. نخستین زمان در میان زمان های درهم تنیدة، متعلق به رویدادهای اصلی است که بر اساس زمان گاه‌نامه‌ای تداومی ده ماهه دارد، دانشور مفهوم ذهنی خویش را در زمان درونی رمان، با تمسک به رویدادهای تاریخی فراهم آورده، بسامد منفرد وجه غالب روایت را تشکیل می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - سازکار روایت در لیلی و مجنون بر اساس الگوی گریماس
        فریده طهماسبی سرقلی امیدوار مالملی سیدعلی سهراب نژاد
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تق أکثر
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تقابلی است برخاسته از جامعه عصر؛ تقابلی که ریشه در عصبیّت قومی دارد. کنش های کنشگران نیز بر اساس همین تقابل معنادار می شود. مجنون، شخصیتی پویا است که دچار تغییر و تحوّل می شود اما لیلی شخصیتی ایستا دارد. کنشگر اصلی داستان، مجنون است و اطرافیان او نیز نقش یاری گر دارند. بازدارنده اصلی این داستان، پدر لیلی و شیءارزشی نیز عشق است و به همین دلیل داستان، رنگ و بوی عرفانی پیدا کرده است. گیرنده نهایی نیز در داستان، مجنون است چرا که فقط اوست به عشق و حالات برخاسته از آن می رسد و مجنون با حالات برخاسته از عشق زندگی می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - روایت شناسی داستان خواجه نعمان بر اساس نظریه تودوروف
        نعیمه صفایی نیا امیراسماعیل آذر
        امیرارسلان نامدار، از داستان‌های کهن ادبیات شفاهی فارسی است. آن را حدفاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان‌نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره موردتوجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان قرار گرفته‌اند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای، به‌ویژه قصه‌ها، مو أکثر
        امیرارسلان نامدار، از داستان‌های کهن ادبیات شفاهی فارسی است. آن را حدفاصل قصه‌پردازی سنتی و رمان‌نویسی در ایران دانسته‌اند. قصه‌های عامیانه، همواره موردتوجه ساختارگرایان و روایت‌شناسان قرار گرفته‌اند. در این میان، تودوروف در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای، به‌ویژه قصه‌ها، موفقیت چشم‌گیری یافته‌است. در این مقاله، به تحلیل و بررسی اولین داستان از کتاب امیرارسلان نامدار با عنوان "خواجه نعمان و سود سرشار او" براساس نظریه تودوروف می‌پردازیم. به لحاظ ساختار زبانی، این داستان بر محور افعال (کنش‌ها)، شکل گرفته‌است. از دیدگاه نحوی؛ دو پی رفت اصلی (پایه) در ابتدا و انتهای روایت قرارگرفته‌اند که دو پی رفت فرعی را در خود جای‌داده‌اند. نحوه به‌کارگیری پی رفت‌ها در متن نیز، به شیوه درونه‌گیری است. از منظر وجوه روایتی؛ وجه غالب در داستان، اخباری و زمان وقوع افعال، گذشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - گسست و نومیدی شاعر از جامعه (بررسی منظومه «مانلی» نیما یوشیج با کاربست نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت)
        رحمان مکوندی منصوره شکرآمیز ساسان شرفی شهین قاسمی
        در این پژوهش، با به‌کارگیری نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت، موضوع گسست و نومیدی شاعر از جامعه، دلایل این گسست و نیز پیامدهای آن، در منظومه مانلی نیما یوشیج مورد بررسی قرار می‌گیرد. هدف پژوهش حاضر این است که ابعادی از شعر نیما را که کمتر بدان پرداخته شده است بررسی کند. در ای أکثر
        در این پژوهش، با به‌کارگیری نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت، موضوع گسست و نومیدی شاعر از جامعه، دلایل این گسست و نیز پیامدهای آن، در منظومه مانلی نیما یوشیج مورد بررسی قرار می‌گیرد. هدف پژوهش حاضر این است که ابعادی از شعر نیما را که کمتر بدان پرداخته شده است بررسی کند. در این نوشتار که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام می‌گیرد، نخست چکیده‌ای از نظریه ژنت عرضه می‌شود. سپس، خلاصه‌ای از منظومه ارائه می‌گردد. در گام نهایی، موضوع ناخشنودی شاعر از جامعه در منظومه مانلی با کاربست این نظریه بررسی می‌شود. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نیما با کاربست متناسب عناصر روایی نظریه ژنت توانسته است ابعاد گوناگون گسست و نومیدی شاعر از جامعه را به شیوه‌ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - بررسی الگوی کنشگران حکایت‎های باب نخست کلیله و دمنه
        محمدرضا حاجی آقابابایی
        یکی از نظریه‎های مطرح در حوزه‎ روایت، نظریه‎ گریماس است که بر اساس تقابل‎های دوگانه‎ متن طراحی شده است. اگرچه نظریه‎ گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره‎ای از موارد شاهد ناهم‎خوانی‎هایی در این أکثر
        یکی از نظریه‎های مطرح در حوزه‎ روایت، نظریه‎ گریماس است که بر اساس تقابل‎های دوگانه‎ متن طراحی شده است. اگرچه نظریه‎ گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره‎ای از موارد شاهد ناهم‎خوانی‎هایی در این زمینه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی حکایت‎های باب اول کتاب کلیله و دمنه از منظر نظریه روایی گریماس پرداخته است. با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که الگوی روایی گریماس را نمی‎توان به‌صورت کامل بر تمامی حکایت‎های کلیله و دمنه منطبق دانست. در بعضی از حکایت‎ها اجزایی از طرح روایی گریماس با همدیگر تلفیق می‎شوند. این موضوع با الگوی روایی گریماس در تضاد است؛ البته می‎توان این امر را برخاسته از تعلیمی بودن کتاب کلیله و دمنه دانست که راویان حکایت‎ها بیشتر به مفهومی که می‌خواهند بیان کنند، توجه دارند، نه به ساختار حکایت. اگرچه بهره‎گیری از نظریات گوناگون در حوزه روایت می‎تواند موجب شناخت بهتر متون ادبی شود، با توجه به ویژگی‌های خاص قصه‎های ایرانی، لازم است طرحی بومی برای بررسی ساختار روایی این قصه‎ها ارائه گردد و یا به تناسب حکایات، تغییراتی در این الگوها ایجاد شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - بررسی آموزه‌های تعلیمی در رفتار قهرمانان روایت‌های اتهام و تبرئه با تکیه بر هفت روایت از ادبیات جهان
        علیرضا نبی لو حسین صادقی فرد
        روایت‌شناسی تطبیقی‌تعلیمی یکی از جدیدترین زاده‌های مطالعات میان‌رشته‌ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت‌های مشابه پرداخته می‌شود. یکی از درون‌مایه‌های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مط أکثر
        روایت‌شناسی تطبیقی‌تعلیمی یکی از جدیدترین زاده‌های مطالعات میان‌رشته‌ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت‌های مشابه پرداخته می‌شود. یکی از درون‌مایه‌های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مطالعه و بررسی هفت روایت از ادبیات جهان می‌پردازد که درون‌مایۀ آن‌ها متکی بر اتهام و تبرئه است. این روایت‌ها عبارت‌اند از: هیپولیت و فدر، نامادری شریر، سودابه و سیاوش، مائل و دختر اچائید، یوسف و زلیخا، پوران و لونا، پویی کائو و تاچی. سپس آموزه‌های تعلیمی رفتار قهرمان هر روایت استخراج شده، با دیگر روایت‌ها مقایسه می‌شود تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا آموزه‌های تعلیمی یا اصول اخلاقی نسبت به منطقۀ جغرافیایی و فرهنگ متفاوت است؟ در نهایت نتایج تحقیق، این فرض را تقویت می‌کند که تعالیم اخلاقی ارتباطی به منطقۀ جغرافیایی ندارد و اصول آن بین همۀ ادیان و اقوام مشترک است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی (با تکیه بر ساختار روایت و جایگاه روایت‌شنو در مناظرات پروین اعتصامی)
        الیاس نورایی لیدا عزیزی
        آنچه در روایت‌شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می‌گیرد، جنبه‌های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب‌های ادبی و تجزیۀ آن به واحد‌های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت‌ها دست ی أکثر
        آنچه در روایت‌شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می‌گیرد، جنبه‌های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب‌های ادبی و تجزیۀ آن به واحد‌های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت‌ها دست یابند. پراپ از جمله روایت شناسانی بود که با بررسی کلیت ساختار صد قصۀ روسی و تجزیۀ آن‌ها به اجزای کوچکتر، ضمن بیان خویشکاری‌های تکرار شونده، به تعریف دستور زبان روایی این قصه‌ها دست یافت. مناظره در دیوان پروین اعتصامی عاملی است که سبب شده پروین را صاحب سبکی مستقل بدانند. این امر نشان می‌دهد که یکی از دلایل موفقیت مناظرات پروین گذشته از تنوع نوآوری‌هایی که در شخصیت‌های مناظره داشته است، تسلط و به‌کارگیری زبانی سخته و صیقل یافته، محتوایی ناب و امروزی، خاصه در مسائل اجتماعی فرهنگی زمان خویش است. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه‌ای با تکیه بر مناظرات پروین اعتصامی به عنوان گونه‌ای از ادبیات تعلیمی، در گام اول به تعریف دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی می‌پردازد و سپس در صدد است تا ساختار روایت، موقعیت‌های روایت‌شنو (مخاطب) و محتوای این مناظرات را نیز از دیدگاه علم روایت‌شناسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهدکه در ادبیات تعلیمی (روایت‌شنو) در مرکز روایت قرار دارد و نسبت به دیگر عناصر روایت برجسته تر است. همچنین در مناظرات پروین گونۀ روایت‌شنو از نوع روایت‌شنو بیرونی است و گاه تبدیل به پنهان شنو می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - بررسی تاثیر نوع پیرنگ در موفقیت فیلمنامه‌های اقتباسی سینمای ایران (نمونه‌های موردی فیلمنامه های گاو و داش آکل)
        هرمز رحیمیان اکی لیلی خوش گفتار
        این جستار به تعامل علم روایت‌شناسی و اقتباس ادبی پرداخته و با نگاهی ساختارمند، ظرفیت‌های دراماتیک و نقش عنصر پِی‌رنگ در روایت‌‌های اقتباسی سینمای ایران را بررسی می‌کند. روایت‌شناسی یکی از دانش‌های وابسته به علم ساختارگرایی، بررسی نظام‌های حاکم بر روایت و شناخت ساختار اج أکثر
        این جستار به تعامل علم روایت‌شناسی و اقتباس ادبی پرداخته و با نگاهی ساختارمند، ظرفیت‌های دراماتیک و نقش عنصر پِی‌رنگ در روایت‌‌های اقتباسی سینمای ایران را بررسی می‌کند. روایت‌شناسی یکی از دانش‌های وابسته به علم ساختارگرایی، بررسی نظام‌های حاکم بر روایت و شناخت ساختار اجزای داستان برای رسیدن به معنای اثر و منظور مؤلف است. اقتباس سینمایی نوعی ترجمان داده‌های متن مکتوب روایی به تصویرست که می‌توان با بررسی و تعیین مؤلفه‌های ساختارگرایانه فیلم به منزله یک متن تحلیل‌پذیر، پیام ضمنی آن را کشف و ارائه کرد. لذا آشنایی فیلمساز با ساختار روایت داستان‌های ادبی و امکانات سینما این امر را به خوبی میسر می‌کند. امروزه؛ اقتباس به عنوان شاخه‌ای از فعالیت‌های میان رشته‌ای، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات و سینما قرار دارد. از همین رو برآیندهای قابل تامل اینگونه پژوهش‌ها، برخورداری از نگرش‌های نوین در ادبیات داستانی، از جمله شناخت انواع پِی‌رنگ در متون و فیلمنامه‌های اقتباسی را در پی خواهد داشت. ما در این مقاله با اتکاء بر مفهوم پِی‌رنگ در روایت‌شناسی، در مطلع پژوهش نوع پِی‌رنگ داستان‌های گاو و داش‌آکل را مطرح کرده و پس از معرفی خصوصیات پِی‌رنگ آنها، فیلمنامه را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. همچنین این پژوهش بر پایه یک چارچوب نظری و نظام‌مند، تلاش می‌کند به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که آیا ساختار پِی‌رنگ به طور صریح در فیلمنامه‌های اقتباسی بنا شده است؟ آیا نقاط عطف ساختار سه‌پرده‌ای در فیلمنامه به خوبی پی‌ریزی شده است؟ و نیز انتخاب نوع پِی‌رنگ مناسب چه اندازه در شکل‌پذیری و توفیق فیلم‌های اقتباسی موثر است؟ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - The Affect in Louise Erdrich’s The Plague of Doves
        Ladan Mokhtarzadeh Zahra Jannessari Ladani Negar Sharif
        The present study addresses Louise Erdrich’s The Plague of Doves in the light of Patrick Colm Hogan’s affect notions of narrative concerning the emotional experiences of the subjects. This paper attempts to trace the concepts of affect, emotional narrative, أکثر
        The present study addresses Louise Erdrich’s The Plague of Doves in the light of Patrick Colm Hogan’s affect notions of narrative concerning the emotional experiences of the subjects. This paper attempts to trace the concepts of affect, emotional narrative, attachment relations, emotional geography and emotional history in Erdrich’s novel in order to explore how emotions and relations are interrelated in the narrative of geography, history, and, particularly, in what affects the narrative and the subjects in fiction. The present paper, specifically, demonstrates how Erdrich’s mentioned novel acts as the affect study and narrative of emotion that vocalizes the history and geography of Native American people of the Ojibwa which have not been divulged due to social and ontological factors. The study thus investigates the ontological and epistemological paradigms in Native American life and history experienced by Ojibwa survivors. In addition, it argues how emotionology works for the minority subjects and how the notion of affect in terms of Hogan’s theory is traceable in Erdrich’s novel. In The Plague of Doves, the affected survivors are haunted with the emotional memory of their present as a consequence of which the subjects continuously shift from the present time to the past – whereby time loses its linearity in the narrative. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - بررسی سلوک عرفانی در قلعه سقریم نیمایوشیج با کاربست نظریه روایت‌شناسی ژرار ژنت
        رحمن مکوندی منصوره شکر آمیز ساسان شرفی شهین قاسمی
        مبحث روایت‌شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینۀ آن را می‌‌توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانۀ ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم‌ترین نظریه‌های روایت‌‌شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه‌های عرفانی قلعۀ سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریۀ ژنت بررسی أکثر
        مبحث روایت‌شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینۀ آن را می‌‌توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانۀ ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم‌ترین نظریه‌های روایت‌‌شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه‌های عرفانی قلعۀ سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریۀ ژنت بررسی می‌کند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، نخست نظریة روایی ژنت معرفی می‌گردد، سپس، به تأثیر کاربست هر کدام از عناصر روایی این نظریه در منظومه پرداخته است و در پایان تأثیر کاربست مجموعۀ این عناصر در اثر ارزیابی می‌شود. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد کاربست این عناصر تا چه اندازه در شکل دهی قلعۀ سقریم به عنوان اثری عرفانی نقش داشته و تا چه میزان به شاعر در بیان مفاهیم عرفانی یاری رسانده ‌است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نیما، با به ‌کارگیری متناسب عناصر رواییِ نظریۀ ژنت در اثر خود، (به طور ناخودآگاه) توانسته اثری همسو با آثار عرفانی ادبیات فارسی خلق کند و نیز با به کارگیری این عناصر روایی، مفاهیم عرفانی را به شیوه‌ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - تفاوت هم‌بوم‌پنداری از دیدگاه دیوید هرمن با همذات‌پنداری در روایت‌شناسی
        مریم زاهدین فرد فاطمه توکلی رستمی
        بهترین ابزار برای پاسخ به این پرسش که ما چگونه ذهن خود را درگیر خلق معنا در داستان‌ها می‌کنیم زبان‌شناسی شناختی است. روایت‌شناسی شناختی در مقام مطالعه جنبه‌های مرتبط به ذهن در عمل قصه‌گویی حیطه‌ی گسترده‌ را شامل می‌شود. دیوید هرمن عنصر هم‌بوم‌پنداری را یکی از عناصر بنیا أکثر
        بهترین ابزار برای پاسخ به این پرسش که ما چگونه ذهن خود را درگیر خلق معنا در داستان‌ها می‌کنیم زبان‌شناسی شناختی است. روایت‌شناسی شناختی در مقام مطالعه جنبه‌های مرتبط به ذهن در عمل قصه‌گویی حیطه‌ی گسترده‌ را شامل می‌شود. دیوید هرمن عنصر هم‌بوم‌پنداری را یکی از عناصر بنیادین روایت می‌داند. وی هم‌بوم‌پنداری را این‌ گونه تعریف می‌کند: بازنمود روایی، با برجسته‌سازی تأثیر رویداد‌های داستان بر ذهن اشخاص حقیقی یا خیالی؛ تجربه زیستن در جریان داستان را به خواننده القا می‌کند. وی عنصر هم‌بوم‌پنداری را در کنار سه عنصر واقع‌شدگی، توالی رویداد‌‌ها و جهان‌پردازی مطرح می‌کند و معتقد است که مطالعه عنصر هم‌بوم‌پنداری اگر متوجه یافته‌های اخیر درباره ماهیت شعور – و البته متکی به پیشینه روایت‌پژوهی – باشد به نتایج بهتری خواهد انجامید. همذات‌پنداری اینگونه تعریف می‌شود: خود را جای دیگری قرار دادن. بریس گوت می‌گوید: وقتی من با کاراکتری همذات‌پنداری می‌کنم هویت خودم را با هویت او ادغام می‌کنم. حال این سؤال پیش می‌آید که تفاوت هم‌بوم‌پنداری با همذات‌پنداری در روایت شناسی چیست؟ ما در این مقاله به ارائه پاسخ این پرسش می‌پردازیم. و به این پاسخ می‌رسیم که همذات پنداری تلاشی است که مخاطب می‌کند برای قرار دادن خود در جایگاه شخصیتی در داستان و ایجاد ارتباط نزدیک با وی، و هم‌بوم-پنداری تلاشی است که نویسنده می‌کند برای ایجاد فضایی، که تجربه زیستن در فضای داستان را هرچه بهتر بتواند به خواننده القا کند.پژوهش حاضر به شیوه پژوهشِ توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - روایت‌شناسی منظومۀ «سام و بهرام» فیاض لاهیجی براساس الگوی گرماس
        هاله اژدرنژاد احمدرضا یلمه‌ها
        چکیده گرماس از نظریّه‌پردازان مطرح در زمینة روایت‌شناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاش‌های فراوانی انجام داد و روایت‌شناسی را بر پایۀ ریخت‌شناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مر أکثر
        چکیده گرماس از نظریّه‌پردازان مطرح در زمینة روایت‌شناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاش‌های فراوانی انجام داد و روایت‌شناسی را بر پایۀ ریخت‌شناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مربّع معناشناسی و زنجیره‌های روایی خود را به گونه‎ای طرّاحی نمود که بر تمام روایت‌ها منطبق باشد. در این پژوهش سعی بر آن است، که ساختار منظومۀ سام و بهرام اثر فیّاض لاهیجی براساس الگوی گرماس بررسی شود، تا ضمن مشخّص نمودن الگوی کنشی، کنشگران و نظام روایی، زنجیرۀ سه گانۀ روایی و مربّع معناشناسی این منظومه هم تحلیل شود. نتیجۀ این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه‎ای انجام شده، بیانگر این است که داستان سام و بهرام از انسجام روایی خاصّی برخوردار و از منظر تقابل‌های دوگانه، زنجیره های روایی سه‎گانه و مربّع معناشناسی قابل بررسی است. همچنین این منظومه از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالب نظریّه‌ ساختارگرایانه و معناشناسانۀ گرماس قابل بررسی است. تفاصيل المقالة