تحلیل ساختاری داستان عاشقانۀ وامق و عذرا بر اساس الگوی روایی تودوروف
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)شکوفه یغمایی 1 , محمود صادق زاده 2 , هادی حیدری نیا 3
1 - دانشجوی دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی ، یزد، ایران.
2 - دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
3 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
الکلمات المفتاحية: روایت, تحلیل ساختاری, تودوروف, پیرفت, وامق و عذرا,
ملخص المقالة :
شاعران و نویسندگان کهن همواره از حکایت برای گسترش اندیشههای خود استفاده میکردند. عنصری بلخی شاعر قرن چهارم هجری، داستان عاشقانۀ وامق و عذرا را به شعر درآورده است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ شاعری عنصری در وامق و عذرا و تحلیل این حکایت، از روش ساختارگرایی تودوروف بهره برده شده است. یکی از عمدهترین اجزای نقد یک داستان در الگوی روایتی تودوروف، پیرفتهای آن و یکی از کارکردیترین عوامل مؤثّرْ انسجام نظاممندی این شبکه است. مسئلة بنیادی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان و چگونگی کاربست عنصر پیرفت در ساختار این حکایت است. در این راستا بازشناسی اجمالی الگوی روایتی تودوروف با تکیه بر شناخت پیرفت و همچنین تحلیل و بررسی این عنصر مؤثّر در طرح منظومۀ وامق و عذرا بدنة اصلی مقاله را تشکیل میدهد. روش کار در این پژوهش خوانش این حکایت و تحلیل ساختاری طرح آنها بر مبنای الگوی یادشده است. نتایج کلی بهدستآمده نشان میدهند بر مبنای کنشها، گزارهها و خطّ سیر منطقی حوادث، پیرنگ و شبکة پیرفتها در این حکایت بهطور ساده و متناسب با شخصیت حکایات طراحی شده است و با توجه به ساختار سادۀ این روایت قدیمی، میتوان چنین تعریف ثابتی را برای گونۀ کلاسیک برشمرد که گزاره های تکراری در آن زیاد است، بسیار کم پیش میآید که در پی رفت هایش ساختارشکنی رخ دهد و علیتِ متن آن به سوی روایات اسطورهای (علیت آشکار) گرایش دارد.
_||_