بررسی تطبیقی داستانهای هزارویک شب با داستان هفتپیکر نظامی
الموضوعات :محبوبه خراسانی 1 , شهلا حاج طالبی 2
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
الکلمات المفتاحية: هفت پیکر, هزارویک شب, همانندیها, شخصیّت, روایتگری,
ملخص المقالة :
هزارویکشب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّتهای گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانههایی از افسانههای هندی، ایرانی، عربی و ... دیده میشود، اما با اطمینان نسبی میتوان اظهار کرد که نخستین پایۀ هزارویک شب، همان کتاب ایرانی هزارافسان بوده که پس از ترجمه به زبان پهلوی به قصّههای ایرانی افزوده گردید. هفتپیکر یا بهرامنامه، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او در کنار خسرو و شیرین از لحاظ کیفیّت است. از آنجا که داستانهای این دو کتاب از نظر شخصیتپردازی و فضای داستان، توصیفات، محیط و ... تطابق و شباهتهایی دارند، این پژوهش سعی دارد به همانندیهای داستانهای هزارویکشب با هفتپیکر بپردازد.