• فهرس المقالات Organizational Learning

      • حرية الوصول المقاله

        1 - واکاوی تاثیر آینده نگاری شرکتی بر نوآوری در کسب و کارهای نوپا
        وحید مکی زاده فاطمه شراعی
        هدف پژوهش حاضر واکاوی تاثیر آینده نگاری شرکتی بر نواوری در کسب و کارهای نوپا می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری مدیران ارشد کسب و کارهای نوپا می باشد. به منظور گردآوری داده نیز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مب أکثر
        هدف پژوهش حاضر واکاوی تاثیر آینده نگاری شرکتی بر نواوری در کسب و کارهای نوپا می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری مدیران ارشد کسب و کارهای نوپا می باشد. به منظور گردآوری داده نیز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر ادبیات نظری استفاده گردید. آزمون فرضیه ها نیز با رویکرد مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش حاکی ازآن است که آینده نگاری شرکتی بر نوآوری تاثیر مثبت دارد. همچنین تاثیر مثبت آینده‌نگاری شرکتی بر یادگیری سازمانی و نقشه گذاری فناوری نیز تایید گردید. تحلیل تاثیر متغیرهای میانجی نیز نشان داد که آینده نگاری شرکتی از طریق یادگیری سازمانی و نقشه گذاری فناوری بر نوآوری تاثیر دارد. در نهایت، تاثیر تعدیل‌‌گر پشتیانی سازمانی در ارتباط میان نقشه گذاری فناوری و نوآوری سازمانی، و همچنین اثر تعدیل‌گر قابلیت‌های یکپارچه‌ساز در ارتباط میان آینده نگاری شرکتی و یادگیری سازمانی نیز تایید گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تاثیر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با توجه به نقش فرهنگ یادگیری سازمانی
        نیلوفر میرسپاسی حاجیه رجبی فرجاد
        زمینه : امروزه فرهنگ یادگیری سازمانی مورد توجه خاصی قرار گرفته است و می تواند بر روی تاثیر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز نقش قابل توجهی را ایفا نماید.هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با مدنظر قراردادن متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوا أکثر
        زمینه : امروزه فرهنگ یادگیری سازمانی مورد توجه خاصی قرار گرفته است و می تواند بر روی تاثیر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز نقش قابل توجهی را ایفا نماید.هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با مدنظر قراردادن متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی انجام پذیرفته است.روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف اصلی تحقیق از نوع کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری 1200 نفر شامل کلیه مدیران و کارکنان ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی وحجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با سطح اطمینان 95درصد و با روش نمونه‌گیری تصادفی 292 نفر برآورد شده است. برای جمع-آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های استاندارد استفاده شد. داده‌های به دست آمده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نرم افزار اسمارت پی. ال اس مورد تحلیل قرار گرفت.یافته‌ها :بنابر نتایج پژوهش ،رهبری توانمندساز با ضریب تاثیری برابر 286/0 از طریق فرهنگ یادگیری سازمانی بر نوآوری باز تاثیر دارد.همچنین تحلیل داده‌ها نشان داد که رهبری توانمندساز با ضریب تاثیری برابر 857/0 بر فرهنگ یادگیری سازمانی ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی تاثیر دارد.نتیجه‌گیری: این یافته ها بدان معناست که در ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی تاکید بر اهمیت فرهنگ یادگیری سازمانی و رعایت آن می تواند نه تنها از کارکردی مثبت بر رهبری توانمندساز برخوردار باشد بلکه به‌طور معناداری نوآوری باز را تحت تاثیر خود قرار می دهد. لذا بایستی در سازمان توجه ویژهای به آن شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ارائه ی الگوی سازمان یادگیرنده برای شرکت های تولیدی ( مطالعه موردی: شرکت تراکتورسازی ایران )
        دکتر رضا نجف بیگی دکتر شهرام میرزائی دریانی
        در میان نظریه ها و رویکردهای نوین مدیریت، نظریه ی سازمان یادگیرنده از جانب اکثر صاحبنظران بزرگ ترین مزیت رقابتی وضرورت عصر دانایی محسوب می شود. مطالعات نشان می دهد که مهمترین رویداد در ایجاد سازمان یادگیرنده، فرآیند یادگیریاست که به شکلی نظام مند و هدفمند مدیریت م ی گرد أکثر
        در میان نظریه ها و رویکردهای نوین مدیریت، نظریه ی سازمان یادگیرنده از جانب اکثر صاحبنظران بزرگ ترین مزیت رقابتی وضرورت عصر دانایی محسوب می شود. مطالعات نشان می دهد که مهمترین رویداد در ایجاد سازمان یادگیرنده، فرآیند یادگیریاست که به شکلی نظام مند و هدفمند مدیریت م ی گردد. بر این اساس در پژوهش حاضر، علاوه بر اینکه نظری ه های یادگیریسازمانی و سازمان یادگیرنده، اندازه گیری فرایندیادگیری، شناخت موانع یادگیری و الگوهای ایجاد سازمان یادگیرنده بسطیافته اند تلاش شده است تا فرآیند یادگیری در نمونه ی مورد مطالعه یعنی شرکت تراکتورسازی ایران تحت بررسی قرار گیرد .برای این منظور، از طریق پرسشنامه ی طراحی شده ی م بتنی بر پنج اصل یادگیری سازمانی سنگه، میزان اعتقاد مدیران ارشدبه سازمان یادگیرنده و از طریق پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته ی واتکینز و مارسیک، فرآیند یادگیری در ابعاد فردی، گروهی وسازمانی از دیدگاه مدیران میانی و عملیاتی، و کارکنان صفی و ستادی اندازه گیری شده است . برای تحلیل داده ها و آزمونفرضیه ها، هم از آمار توصیفی مبتنی بر میانگین و مد، و هم از آمار استنباطی متناسب با مقیاس اندازه گیری فاصله ای متغیرهااستفاده شده است . یافته ها نشان می دهند که : شرکت تراکتورسازی ایران در جهت تبدیل به سازمان یادگیرنده اقدام م طلوبینداشته است، چرا که مدیران ارشد به سازمان یادگیرنده اعتقاد کمی دارند . این نتیجه گیری تأییدی بر باور اغلب صاحبنظراننظریه ی سازمان یادگیرنده است که معتقدند مقدم ترین نشانه ی اقدام برای ظهور یادگیری سازمانی اعتقاد رهبران سازمان بهاین مهم می باشد. این پژوهش ضمن تشریح ادبیات الگو و فرایند الگو سازی، الگوی بازمهندسی فرآیند یادگیری را با تأکید برایجاد مرکز یادگیری و طراحی مجدد سازوکارهای توانمندساز سیستم های آموزش، دانش، نوآوری و انگیزش ارائه داده است . بااین هدف که فرآیند یادگیری تحت رهبری مرکز یادگیری، در ابعاد فردی، گروهی و سازمانی برای سطوح مدیران و کارکنان بهشکلی نظام مند و همسان صورت گیرد و شرکت تراکتورسازی ایران در جهت تبدیل به سازمان یادگیرنده رهنمون گردد .مهمترین رسالت مرکز یادگیری تبدیل مدیران ارشد به رهبران یادگیرنده خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - کشف واحصاء مکانیزم های چندسطحی یادگیری سازمانی موثر برخط مشی گذاری در سازمان های کوچک و متوسط استان تهران
        کامبیز نوابی زند اذر کفاشپور شمس الدین ناظمی غلامرضا ملک زاده
        زمینه:در سال های آتی بزرگترین دغدغه سازمان ها صرفنظر از بقا و سودآوری، ایجاد بستری برای یادگیری و کاربرد آموخته ها خواهد بود و طراحی الگوی یادگیری چندسطحی و پیاده سازی آن می تواند از اهمیت ویژه ای در جهت خط مشی گذاری برخوردار باشد. هدف: این تحقیق با هدف احصاء مکانیزم ه أکثر
        زمینه:در سال های آتی بزرگترین دغدغه سازمان ها صرفنظر از بقا و سودآوری، ایجاد بستری برای یادگیری و کاربرد آموخته ها خواهد بود و طراحی الگوی یادگیری چندسطحی و پیاده سازی آن می تواند از اهمیت ویژه ای در جهت خط مشی گذاری برخوردار باشد. هدف: این تحقیق با هدف احصاء مکانیزم های چندسطحی یادگیری سازمانی موثر برخط مشی گذاری در سازمان های کوچک و متوسط استان تهران انجام شده است روش‌ها: روش تحقیق حاضر از نوع کیفی اکتشافی می‌باشد. جهت شناسایی سازوکارهای فرآیندهای چندسطحی یادگیری سازمانی از رویکرده سه مرحله ای استفاده گردیده است. در مرحله اول با مطالعه گسترده ادبیات موضوع، 48 کد (سازوکار یادگیری سازمانی) شناسایی گردید. در مرحله دوم، با ورود به محیط واقعی در بین 10454 شرکت کوچک و متوسط استان تهران سعی گردید که سازوکار های یادگیری سازمانی شناسایی شود. به همین جهت پرسشنامه ای حاوی 55 سؤال در نمونه 371 که به طور تصادفی انتخاب گردیده بود، توزیع شد و اطلاعات جمع آوری گردید. در مرحله سوم با مراجعه به این شرکت‌ها و بررسی اسناد و مدارک آن‌ها و انجام مصاحبه با مدیران و خبرگان آن‌ها سازوکارهای یادگیری بکارگرفته شده در این شرکت ها شناسایی و مورد بررسی واقع گردید. در نهایت، از تلفیق سه رویکرد قبل، مدل سازوکارهای فرآیند چندسطحی یادگیری نهایی شد. یافته‌ها: بر اساس نتایج، در مرحله کشف و شهود، 41 مکانیزم در قالب چهار مقوله، در مرحله تفسیر 20 مکانیزم در سه مقوله اصلی، مرحله ادغام 9 مکانیزم در دو مقوله اصلی و در نهایت16سازوکار های مرحله نهادینه سازی در قالب سه مقوله اصلی قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می‌تواند آگاهی محققین و مدیران را در خصوص سازوکار های یادگیری سازمانی که به فرآیند خط مشی گذاری کمک می کند، را افزایش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تاثیر یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت با میانجی گری خودباوری و مهارت فردی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان خراسان جنوبی)
        محمد ضیاء الدینی
        هدف: این پژوهش با هدف تاثیر یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت با میانجی گری خودباوری و مهارت فردی انجام شد. روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان رسمی شاغل در سازمان تأمین اجتماعی استان خراسان جنوبی تشکیل می‌دهند که تعداد آنها 350 نفر بودند که از این میان 18 أکثر
        هدف: این پژوهش با هدف تاثیر یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت با میانجی گری خودباوری و مهارت فردی انجام شد. روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان رسمی شاغل در سازمان تأمین اجتماعی استان خراسان جنوبی تشکیل می‌دهند که تعداد آنها 350 نفر بودند که از این میان 184 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نوع پژوهش‌های همبستگی با استفاده از روش‌های الگویابی معادلات ساختاری بود. جمع آوری اطلاعات از طریق چهار پرسشنامه نیاز به کسب موفقیت، یادگیری سازمانی، خودباوری و مهارت فردی صورت گرفت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد. همچنین یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت از طریق متغیر میانجی خودباوری تأثیر غیر مستقیم دارد و یادگیری سازمانی بر نیاز به کسب موفقیت از طریق متغیر میانجی مهارت فردی تأثیر غیر مستقیم ندارد. همچنین مهارت فردی بر نیاز به کسب موفقیت کارکنان از طریق متغیر میانجی خود باوری تأثیر غیر مستقیم دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اثر میانجی‌گری یادگیری سازمانی در رابطه بین مدیریت دانش با توانمند‌سازی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مرکزی)
        ابراهیم رحیمی نجیبه عباسی رستمی فرانک صفری شاد مهدی نوروزی
        زمینه: توانمندسازی یکی از راههای بسیار مهم و کارآمد برای ارتقای عملکرد کارکنان در سازمان محسوب می‌شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شی أکثر
        زمینه: توانمندسازی یکی از راههای بسیار مهم و کارآمد برای ارتقای عملکرد کارکنان در سازمان محسوب می‌شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مرکزی به تعداد 250 نفر می‌باشد. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 82 تعیین شد. به منظور جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون (2003) ؛ یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) و توانمندسازی اسپریتزر و میشرا ( 1992) استفاده شده است. برای بررسی روایی ابزار سنجش از روایی سازه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق مدل‌یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart-PLS انجام شد. یافته‌ها: یافته‌های حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که مدیریت دانش تاثیری مستقیم بر توانمندسازی و یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافته‌ها نشان داد که مدیریت دانش تاثیری غیرمستقیم بر توانمندسازی از طریق یادگیری سازمانی دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش، مدیران می‌توانند از طریق مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، زمینه توانمندسازی کارکنان را فراهم آورند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تاثیر سرمایه فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی در سازمان آب و برق خوزستان
        سکینه شیرسوار شهاوند فرج اله رحیمی البرز قیتانی
        شناخت سرمایه‌های فکری و راه‌هایی که بوسیله آن بتوان قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی را در میان کارکنان افزایش داد به ‌عنوان یک اهرم ضروری برای حفظ و حمایت از موقعیت سازمان‌ها به شمار می‌آید. با این حال، هنوز ارزیابی دقیقی از سرمایه‌های فکری وجود ندارد. بنابراین، پژ أکثر
        شناخت سرمایه‌های فکری و راه‌هایی که بوسیله آن بتوان قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی را در میان کارکنان افزایش داد به ‌عنوان یک اهرم ضروری برای حفظ و حمایت از موقعیت سازمان‌ها به شمار می‌آید. با این حال، هنوز ارزیابی دقیقی از سرمایه‌های فکری وجود ندارد. بنابراین، پژوهش حاضر در صدد بررسی تاثیر سرمایه‌های فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان سازمان آب و برق خوزستان تشکیل می‌دهد؛ تعداد 320 نفر از کارمندان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه در این پژوهش انتخاب شدند که از این تعداد 301 پرسشنامه تکمیل و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . روش پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده‌ها از نوع تحقیقات توصیفی به شمار می‌آید؛ از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق نیز از نوع تحقیقات علّی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه و روش‌های تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS.18 و LISREL.8/5 بهره گرفته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل پرسشنامه نشان داد تاثیر سرمایه فکری و ابعاد آن (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه‌ای) بر قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی مثبت و معنادار است، همچنین قابلیت یادگیری سازمانی بر دانش آفرینی اثر مثبت و معناداری دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تأثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی و خلاقیت دبیران
        داوود حسین پور بهرام اصغری اقدم علی محجوب
        هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی و خلاقیت دبیران دبیرستان‌های شهرستان میانه ‌است. در این پژوهش فرهنگ سازمانی به‌عنوان متغیر مستقل و یادگیری سازمانی و خلاقیت به ‌‌عنوان متغیرهای وابسته ‌در نظر گرفته ‌شدند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی می‌باشد. تعداد أکثر
        هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی و خلاقیت دبیران دبیرستان‌های شهرستان میانه ‌است. در این پژوهش فرهنگ سازمانی به‌عنوان متغیر مستقل و یادگیری سازمانی و خلاقیت به ‌‌عنوان متغیرهای وابسته ‌در نظر گرفته ‌شدند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی می‌باشد. تعداد جامعه ‌آماری تحقیق که ‌شامل دبیران دبیرستان‌های شهرستان میانه ‌بود 411 نفر بودند که ‌با استفاده ‌از فرمول کوکران حجم نمونه ‌200 نفر و از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده ‌انتخاب شدند. در این پژوهش برای آزمودن فرضیه‌ها از رگرسیون خطی ساده ‌و ضریب همبستگی اسپیرمن و برای تعیین برازش متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده ‌شده ‌است. در این پژوهش جهت دستیابی به ‌اعتبار پرسشنامه‌ها از دو روش روایی محتوایی و روایی سازه ‌استفاده ‌شد. همچنین پایایی به ‌دست آمده ‌با استفاده ‌از ضریب آلفای کرونباخ 812/0 می‌باشد که ‌مورد تأیید قرار گرفت. نتایج به ‌دست آمده ‌از پژوهش نشان می‌دهد که ‌فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی و خلاقیت دبیران دبیرستان‌های شهرستان میانه، تأثیر دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تاثیر رهبری تحول آفرین بر کارافرینی سازمانی از طریق یادگیری در شرکتهای بیمه (مطالعه موردی : شرکت بیمه ایران)
        رضا احتشام راثی جواد محرابی ناهید رنجبر
        عصر حاضر، عصر تغییرات و تحولات اساسی و بنیادی است و سازمان‌هایی می توانند خود را با این شرایط تطبیق داده و در رقابت باقی بمانند که مدیران و رهبرانی کارآمد ، تحول گرا و با چشم اندازی بلند مدت داشته باشند. رهبری تحول آفرین اساس و شالوده ای برای تغییرات بلند مدت سازمانی اس أکثر
        عصر حاضر، عصر تغییرات و تحولات اساسی و بنیادی است و سازمان‌هایی می توانند خود را با این شرایط تطبیق داده و در رقابت باقی بمانند که مدیران و رهبرانی کارآمد ، تحول گرا و با چشم اندازی بلند مدت داشته باشند. رهبری تحول آفرین اساس و شالوده ای برای تغییرات بلند مدت سازمانی است که دسترسی به اهداف بالاتر را برای نظام سازمانی میسر می‌سازد. رهبران تحول آفرین با ایجاد جو نوآوری و یادگیری سازمانی برای ایجاد عملکرد سازمانی مطلوب تلاش می‌کنند.هدف این مطالعه بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر کارآفرینی سازمانی از طریق یادگیری است.پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمع‌آوری داده‌ها نیز میدانی تلقی می‌شود.ابزار گردآوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامه می‌باشد که شامل 40 سوال برای سنجش کل متغیرهای پژوهش است.روایی پرسشنامه توسط نظر اساتید و کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی و تایید گردید.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بیمه ایران در استان گیلان به تعداد 492 نفر است.با استفاده از فرمول کوکران تعداد 224 نفر به عنوان نمونه نهایی پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.به منظور آزمون فرضیه‌ها از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل 8.8 استفاده گردید.نتایج نشان می‌دهد که رهبری تحول آفرین بر کارآفرینی سازمانی و یادگیری تاثیر معناداری داشته است.همچنین یادگیری سازمانی بر کارآفرینی سازمانی نیز تاثیر معناداری داشته و در نهایت نتایج حاکی از نقش میانجی یادگیری سازمانی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - بررسی ظرفیت انطباق‌پذیری سازمانی دانشگاه‌های علوم پزشکی
        امین باقری کراچی اباذر ظهرابی
        مقدمه: در این عصر دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی به دلیل روبرو شدن با واقعیت‌های جدید بایستی ظرفیت انطباق‌پذیری خود را بالا ببرند. هدف از این مقاله بررسی ظرفیت انطباق‌پذیری دانشگاه‌های علوم پزشکی بود. روش پژوهش: برای انجام این تحقیق از روش توصیفی - پیمایشی استفاده گردید أکثر
        مقدمه: در این عصر دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی به دلیل روبرو شدن با واقعیت‌های جدید بایستی ظرفیت انطباق‌پذیری خود را بالا ببرند. هدف از این مقاله بررسی ظرفیت انطباق‌پذیری دانشگاه‌های علوم پزشکی بود. روش پژوهش: برای انجام این تحقیق از روش توصیفی - پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی در استان فارس بود که با استفاده از فرمول کوکران، یک نمونه 152 نفری از میان آنها به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبتی انتخاب شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. اعتبار محتوایی پرسشنامه توسط محقق تعیین و پایایی کل پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرانباخ0/863 برآورد گردید. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که میانگین نظرات پاسخ‌گویان در خصوص هر 5 مؤلفه انطباق پذیری (ظرفیت پاسخ‌گویی، ظرفیت انعطاف‌پذیری، ظرفیت یادگیری سازمانی، ظرفیت شراکت، منابع مورد نیاز) در حد متوسط می‌باشد. نتیجه‌گیری: بطور خلاصه ریشه انطباق‌‌پذیری متوسط دانشگاه‌ها را می‌توان در مواردی مانند ظرفیت پاسخ‌گویی کم، ظرفیت یادگیری سازمانی کم، ظرفیت تعامل و شراکت کم، فقدان منابع لازم برای مواجهه با تغییرات، انعطاف‌پذیری سازمانی کم دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - Organizational Learning and Knowledge Spillover in Innovation Networks: Agent-Based Approach (Extending SKIN Framework)
        M. Mahmoudzadeh M. Alborzi S. Ghazinoori S. Khalili Shavarini
        In knowledge-based economy, knowledge has a public good and non-rivalry nature. Firms build their ownknowledge stock not only by means of internal R&D and collaboration with partners, but also by means ofpreviously spilled over knowledge of other firms and public re أکثر
        In knowledge-based economy, knowledge has a public good and non-rivalry nature. Firms build their ownknowledge stock not only by means of internal R&D and collaboration with partners, but also by means ofpreviously spilled over knowledge of other firms and public research laboratories (such as universities). Firmsbased on their absorptive capacity, and level of intra-industry and extra-industry knowledge spillover could learnto produce innovative products. SKIN (Simulating Knowledge Dynamics in Innovation Networks) is an agentbaseframework to study knowledge dynamics between innovative firms. The basic SKIN framework does notsupport absorptive capacity and knowledge spillover concepts, so this paper extends basic SKIN framework andadds absorptive capacity and knowledge spillover to it, and experiments -by simulation- the effect of theseconcepts on organizational learning. The results show that absorptive capacity has a moderating effect onorganizational learning. This effect has been measured by the firms' population, average innovation length,Herfindahl Index and network density. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی تأثیر بازارگرایی بر موفقیت محصول جدید با توجه به نقش میانجی متغیرهای سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی
        محبوبه زارع زاده مهریزی محمد میرمحمدی صدرآبادی اکرم اقبالی
        موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، موضوعی پراهمیت برای مدیران و مالکان شرکت ها می باشد. از موارد پر اهمیت این مقوله تأثیر گذاری بازارگرایی، سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی بر موفقیت محصول جدید است. مدل تحقیق با استفاده از متغیر های سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمان أکثر
        موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، موضوعی پراهمیت برای مدیران و مالکان شرکت ها می باشد. از موارد پر اهمیت این مقوله تأثیر گذاری بازارگرایی، سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی بر موفقیت محصول جدید است. مدل تحقیق با استفاده از متغیر های سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی ، بازارگرایی و موفقیت محصول جدید شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی است که با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری در بر گیرنده 320 شرکت فعال در صنعت نساجی شهرستان یزد می باشد که جهت نمونه گیری از روش طبقه ای متناسب با حجم و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده که تعداد 175 نمونه قابل قبول جمع‌آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL صورت گرفته که نتایج پژوهش نشان می دهد بازارگرایی بر سرمایه فکری تأثیر معناداری دارد و سرمایه فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی و موفقیت محصول جدید تأثیر گذار است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که بازارگرایی از طریق سرمایه فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر معناداری دارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی مدیریت، برای محققان و مدیران صنعت نساجی ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی تاثیر بازارگرایی بر موفقیت محصول جدید با توجه به نقش میانجی متغیرهای سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی
        محبوبه زارع زاده مهریزی محمد میرمحمدی صدرآبادی
        موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، موضوعی پر اهمیت برای مدیران و مالکان شرکت ها می باشد. از موارد پر اهمیت اینمقوله تاثیرگذاری بازارگرایی، سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی بر موفقیت محصول جدید است. مدل تحقیق با استفادهاز متغیرهای سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی، أکثر
        موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، موضوعی پر اهمیت برای مدیران و مالکان شرکت ها می باشد. از موارد پر اهمیت اینمقوله تاثیرگذاری بازارگرایی، سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی بر موفقیت محصول جدید است. مدل تحقیق با استفادهاز متغیرهای سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی، بازارگرایی و موفقیت محصول جدید شکل گرفته است. روش تحقیقحاضر، از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی است که با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش پیمایشیداده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری در برگیرنده 320 شرکت فعال در صنعت نساجی شهرستان یزد می باشد که جهت نمونه گیری از روش طبقه ای متناسب با حجم و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده که تعداد 175 نمونه قابل قبول جمع‌آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL صورت گرفته که نتایج پژوهش نشان می دهد بازارگرایی بر سرمایه فکری تاثیر معناداری دارد و سرمایه فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی و موفقیت محصول جدید تاثیرگذار است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که بازارگرایی از طریق سرمایه فکری بر قابلیت یادگیری سازمانی تاثیر معناداری دارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه مدیریت، برای محققان و مدیران صنعت نساجی ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - بررسی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی
        مرتضی دهقانی محمود قربانی
        مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی انجام شده است. در همین راستا شناسایی ابعاد مدیریت دانش و ارتباط آن با سطوح یادگیری سازمانی از اهمیت برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی انجام شده است. در همین راستا شناسایی ابعاد مدیریت دانش و ارتباط آن با سطوح یادگیری سازمانی از اهمیت برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این مورد در سازمان بزرگی چون استانداری خراسان رضوی به عنوان یک سازمان دانش محور به جای سازمان تولید محور پرداخته می‌شود.این پژوهش بر آن است به این سوال اساسی پاسخ گوید که آیا بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در استانداری خراسان رضوی رابطه وجود دارد یا خیر؟ روش پژوهش: این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان رسمی و پیمانی استانداری خراسان رضوی به تعداد 303 نفر می‌باشد. تعداد حجم نمونه کل با استفاده از فرمول کوکران، با 5/0 % برابر با 169 نفر می‌باشد. برای گردآوری داده‌ها در بخش مدیریت دانش از پرسشنامه نوناکو و تاکوچی استفاده شده است. هم‌چنین برای تعیین میزان پایایی و روائی تحقیق این که از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است هم به میزان 96/0 آلفای کرانباخ برای کلیه سوالات دست یافتیم. به منظور تحلیل داده‌های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، گرسیون چندگانه گام‌ به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل‌سازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته‌ها: یافته‌های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. تمامی فرضیات مبنی بر ابعاد مدیریت دانش (اجتماعی‌سازی برونی‌سازی ترکیب و درونی‌سازی) و رابطه آن با یادگیری سازمانی تایید می‌شود. نتیجه‌گیری: نتیجه‌گیری در مورد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی این است که این دو رویکرد دخیل در افزایش سرمایه‌های عقلانی، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های انسانی برای اقدامات موثر و مکمل هم هستند و هر دو توان بالقوه و لازم برای نیل به سطوح بالای اثربخشی را ارائه می کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای با کنترل ابعاد یادگیری سازمان‌های رسانه‌ای، «مطالعه موردی صداوسیما»
        بهزاد آسمان نسب محسن قدمی فاطمه عزیزآبادی فراهانی
        مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعۀ اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـۀ دانـایی، افـزایش سـواد رسانه‌ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان‌های رسانه ای برای تحقق جامعۀ دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مط أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعۀ اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـۀ دانـایی، افـزایش سـواد رسانه‌ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان‌های رسانه ای برای تحقق جامعۀ دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مطرح شده که سازمان یادگیرنده چه سازمانی و دارای چه ویژگی‌هایی است. از این‌رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای مبتنی بر ابعاد یادگیری در سازمان‌های رسانه‌ای (صدا و سیما) با کنترل ابعاد یادگیری در سازمان به صورت میدانی به روش پیمایشی با تجزیه تحلیل توصیفی از نوع همبستگی تبیین آن انجام شد. روش پژوهش: نمونه آماری این تحقیق 162 نفر از کارکنان شبکه 4 بوده‌اند. این نمونه با روش تصادفی به صورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این شبکه انتخاب شده‌اند. پرسشنامه‌های مورد استفاده تلفیقی از پرسشنامه استاندارد و محقّق ساخته در سه مولفۀ عنوان پژوهش بوده است. یافته‌ها: مؤلفه‌های مورد بررسی مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای و یادگیری سازمانی است؛ پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه‌های ذکر شده مقدار 9218/0به دست آمده است. داده‌ها بااستفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مؤلفه‌های مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای با کنترل یادگیری سازمانی در رسانه ملّی رابطه معنی‌‌داری در سطح 1 درصد وجود دارد. نتیجه‌گیری: بین مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای رابطه مستقیم و معنی‌داری وجود دارد؛ به گونه‌ای که کاربرد مدیریت دانایی در رسانه ملّی سبب افزایش سواد رسانه‌ای با توجه به ابعاد یادگیری سازمانی، درسازمان صدا و سیما شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با توجه به نقش میانجی دلبستگی شغلی کارکنان در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران
        مرتضی غضنفری میترا دیلمقانی امیرحسین احمدی
        مقدمه و هدف: هدف این مقاله، بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با توجه به نقش میانجی دلبستگی شغلی کارکنان در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران است.روش پژوهش: روش تحقیق پیمایشی تحلیلی و از نوع همبستگی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش‌های کتابخانه‌ه أکثر
        مقدمه و هدف: هدف این مقاله، بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با توجه به نقش میانجی دلبستگی شغلی کارکنان در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران است.روش پژوهش: روش تحقیق پیمایشی تحلیلی و از نوع همبستگی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش‌های کتابخانه‌های و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری کارکنان دانشگاه صنعتی مالک اشتر می‌باشد که ا استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری 200 نفر است. تجزیه و تحلیل با نرم‌افزار Smart P LS انجام شد.یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که یادگیری سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران به میزان 61.3 درصد تاثیر دارد، دلبستگی شغلی کارکنان بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان دانشگاه به میزان 28.2 درصد تاثیر دارد و یادگیری سازمانی بر دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه به میزان 70.7 درصد تاثیر دارد.نتیجه‌گیری: با توجه به تایید فرضیه‌های تحقیق؛ پیشنهادهایی در خصوص افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - ارائه الگوی سازمان یادگیرنده در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
        دکتر رضا نجف بیگی هما درودی
        این مقاله سعی کرده است تا با مطالعه خصوصیات سازمان یادگیرنده براساس مدل پیتر سنگه، در ابعاد شایستگی های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، با ارائه یک الگوی عملی، شرایط لازم برای بکارگیری آنها را در أکثر
        این مقاله سعی کرده است تا با مطالعه خصوصیات سازمان یادگیرنده براساس مدل پیتر سنگه، در ابعاد شایستگی های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، با ارائه یک الگوی عملی، شرایط لازم برای بکارگیری آنها را در سازمان مذکور فراهم نماید. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه ای بوده که در بین مدیران و کارمندانی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اجرا شده که بعنوان نمونه آماری انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از فنون آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان صدا و سیما نسبتاً از وضعیت اثربخش یک سازمان یادگیرنده فاصله دارد و همچنین عملکرد کارمندان در یادگیری تیمی و تغییر در مد لهای ذهنی رضایت بخ شتر از مدیران می باشد و در سایر ویژگ یها سطح کوشش های یادگیری دوگروه مشابه هستند. سپس بمنظور کاهش فاصله تا شرایط اثربخش و تقویت مهارتهای مورد نظر در سازمان صدا و سیما بر مبنای تحلیل نتایج پژوهش و مباحث تئوریک یک الگوی عملی و توصیه های اجرایی در این خصوص پیشنهاد شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - بررسی ویژگیهای مدل سیستمی یادگیرنده در بانک ملی ایران
        طاهره فیضی نرگس شهبازی
        هدف این پژوهش تشریح و تبیین ویژگیهای سازمان یادگیرنده ، ارائه راهبرد ها ی نو به مدیران و نیز ایجاد ذهنیتی کاملا جدید در رابطه با مفاهیم کار و یادگیری در سازمان، با استفاده از رویکردی نظام مند است . بدین منظور ابعاد سازمان یادگیرنده در بانک ملی ایران ارزیابی و به منظور ح أکثر
        هدف این پژوهش تشریح و تبیین ویژگیهای سازمان یادگیرنده ، ارائه راهبرد ها ی نو به مدیران و نیز ایجاد ذهنیتی کاملا جدید در رابطه با مفاهیم کار و یادگیری در سازمان، با استفاده از رویکردی نظام مند است . بدین منظور ابعاد سازمان یادگیرنده در بانک ملی ایران ارزیابی و به منظور حرکت به سوی یادگیرندگی نقاط ضعف موجود مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش اجرا ش ده، از نظر هدف بنیادی و از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. به منظور ارزیابی شاخص های سازمان یادگیرنده در بانک ملی ایران از مدل سیستمی مایکل جی . مارکوارت 1 استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی مولف ههای اصلی و آزمون های تی و فریدمن استفاده شده است. به طور کلی نتایج تجزیه و تحلیل داده ها موقعیت بانک ملی را بر روی پیوستار سازمان یادگیرنده ضعیف و متوسط ارزیابی کرده است که به منظور رفع دلایل شناسایی شده برای عدم تطابق بانک ملی ایران با ویژگ یهای مدل سیستمی سازمان یادگیرنده و تحقق یادگیری سازمانی در آن راهکارهایی پیشنهاد شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - تبیین ‏عوامل ‏مؤثر ‏بر ‏الگوی ‏یادگیری ‏سازمانی ‏در ‏نظارت ‏بر ‏تجارت ‏خارجی با ‏رویکرد ‏توسعه ‏اقتصادی ‏– ‏اجتماعی (مطالعه ‏موردی: ‏سازمان ‏گمرک)
        آرزو غنیون علیرضا نوبری مریم مجیدی علیرضا افشار نژاد
        گمرک به عنوان یکی از مهمترین سازمان ها در چرخه تأمین و توزیع کالا مسؤلیت کنترل و نظارت بر ورود و خروج کالا را بر عهده دارد. با حجم روزافزون تجارت، ضرورت انجام کنترل ها با حداکثر دقّت و سرعت، در عین تسهیل گری و بارویکرد توسع أکثر
        گمرک به عنوان یکی از مهمترین سازمان ها در چرخه تأمین و توزیع کالا مسؤلیت کنترل و نظارت بر ورود و خروج کالا را بر عهده دارد. با حجم روزافزون تجارت، ضرورت انجام کنترل ها با حداکثر دقّت و سرعت، در عین تسهیل گری و بارویکرد توسعه اقتصادی - اجتماعی، اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر الگوی یادگیری سازمانی در نظارت بر تجارت خارجی در سازمان گمرک با بهبود توأم شاخص های تسهیلات و امنیت است. پژوهش از نوع کیفی بوده و برای تحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های عمیق بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی با 14نفر ازخبرگان گمرک و سایر سازمان های مرتبط در تجارت، انجام شد. داده‌های حاصل از مصاحبه ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت الگوی پارادایمی یادگیری سازمانی در نظارت بر تجارت خارجی متشکل از شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها ترسیم گردید. پدیده اصلی الگوی طراحی شده، فرآیندیادگیری سازمانی در سازمان گمرک است. یافته های پژوهش نشان داد، عوامل علّی شامل، یکپارچگی اطلاعات تجارت خارجی، همکاری های ملی و فراملی، آموزش و توانمندسازی کارکنان و فرهنگ سازی هستند. عوامل مداخله گر شامل، شرایط سیاسی، یکپارچگی قوانین و مقررات، عوامل محیطی و یگپارچگی مدیریتی است. عوامل زمینه ای شامل، پنجره واحد تجارت و مدیریت ریسک و راهبردها مشتمل بر نظارتِ اطلاعات محور، مهندسی مجدد فرآیندها و هوشمندسازی می باشند. پیامدهای سیستم یادگیری سازمانی، شامل دستاوردهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی است که در راستای توسعه اقتصادی- اجتماعی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی بر یادگیری سازمانی کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس
        ابراهیم فرمانده راضیه نامدار
        هدف این پژوهش کمی که با روش پیمایشی انجام شده است، بررسی روابط بین ابعاد تأثیرگذار سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی بر یادگیری سازمانی در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 300 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس بود که با استف أکثر
        هدف این پژوهش کمی که با روش پیمایشی انجام شده است، بررسی روابط بین ابعاد تأثیرگذار سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی بر یادگیری سازمانی در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 300 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس بود که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، ۱۲3 نفر از آنان از طریق روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. روایی صوری پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی سازه ابزار تحقیق نیز با آزمون آلفا کرونباخ ۹۴/۰ ارزیابی شد. برای تحلیل اولیه داده ها از نرم‌افزار SPSS استفاده گردید. برای بررسی اثرات متغیرهای تحقیق بر مبنای تکنیک‌های چند متغیره با به‌کارگیری نرم‌افزار LISREL8.8از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین متغیرهای تعهد سازمانی و سرمایه اجتماعی با یادگیری سازمانی وجود دارد. تحلیل مدل‌سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که فرضیات تحقیق در قالب یک مدل معادلات ساختاری با سطح بسیار مطلوبی از شاخص‌های نکویی برازش مدل (RMSEA= 0.066) مورد تائید قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد ابعاد سه‌گانه سرمایه اجتماعی شامل ابعاد ساختاری، رابطه‌ای و شناختی و دو بعد تعهد سازمانی شامل تعهد هنجاری و تعهد مستمر بر یادگیری سازمانی کارکنان اثرگذارند. به عبارتی دقیق‌تر جهت دستیابی و ارتقای یادگیری سازمانی، تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی کارکنان و بهبود فضای تعهد سازمانی توصیه می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - طراحی مدل دانشگاه نوآور با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی خراسان شمالی
        مریم قلی پور رویا افراسیابی محمود قربانی مریم حافظیان
        تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل دانشگاه نوآور با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه های آزاد خراسان شمالی انجام شد. در این تحقیق از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت بودند که محقق 20 نفر از آنها را به عنوان پ أکثر
        تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل دانشگاه نوآور با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه های آزاد خراسان شمالی انجام شد. در این تحقیق از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت بودند که محقق 20 نفر از آنها را به عنوان پانل خبرگان برگزید. با استفاده از ابزار مصاحبه و روش تحلیل تِم و بهره گیری از نرم افزار تحلیل اطلاعات کیفی NVIVO ، اطلاعات این بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از بررسی و تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مدل دانشگاه نوآور با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه های آزاد خراسان شمالی دارای 139 کد آزاد (شاخص) می باشد که در قالب 27 کدمحوری طبقه بندی شدند. در نهایت این کدهای محوری و کدهای آزاد در قالب 10 کد انتخابی طبقه بندی شدند.برای سنجش روایی مرحله کیفی پژوهش حاضر، از روش "ممیزی کردن از سوی داور" استفاده شد. در پژوهش پیش رو این روند توسط دو نفر از اساتید حوزه مدیریت انجام شد.در ادامه پرسشنامه بخش کمی تدوین شد و در بین اعضای نمونه آماری که شامل 124 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد خراسان شمالی بود، توزیع گردید. نتایج نشان داد وضع موجود دانشگاه نوآور و یادگیری سازمانی پایین تر از سطح متوسط است. بر اساس نتایج حاصله از معادلات ساختاری، از میان ابعاد تشکیل دهنده دانشگاه نوآور، بُعد ویژگی های شخصیتی و از میان ابعاد تشکیل دهنده یادگیری سازمانی، بُعد ساختار یادگیرنده دارای بیشترین میزان اهمیت می باشند. همچنین نتایج نشان داد که دانشگاه نوآور به میزان 0.79 درصد بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. بنابراین جهت ایجاد یادگیری سازمانی در دانشگاه های آزاد خراسان شمالی، توجه به ابعاد تشکیل دهنده دانشگاه نوآور ضروری به نظر می رسد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - رابطه هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه
        محمدرضا رستمی حمیده میرشاهی
        هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان فیروزکوه بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظرگردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامع أکثر
        هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان فیروزکوه بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظرگردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه می باشند که 250 نفر بودند. نمونه آماری باتوجه به جدول مورگان 148 نفر برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (مراجعه به کتب، مقالات، کتابخانه ها و ...) و روش میدانی (4 پرسشنامه استاندارد) استفاده شده است. پرسشنامه استاندارد هوش تجاری در کسب و کار پروویچ (2012)، پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی پیتر سنگه (1990)، پرسشنامه عملکرد کارکنان عزیزی (1390) و پرسشنامه استاندارد رفتارکاری نوآورانه دیجانگ و دنهارتوک (2010) در تحقیق حاضر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss بهره گرفته شده است. یافته ها: یادگیری سازمانی بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. رفتار کاری نوآورانه بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر یادگیری سازمانی تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر رفتارکاری نوآورانه کارکنان دانشگاه تاثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: باتوجه به ارتباط معنی دار هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه، مدیران دانشگاه می توانند از مدل نهایی پژوهش جهت تقویت هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نوآورانه کارکنان بهره ببرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - ارتباط بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق کاری در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس
        امید صفری
        هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق کاری در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. جامعه مورد مطالعه شامل 114 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود، که از این تعداد 90 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه‌گیری کل‌شما أکثر
        هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق کاری در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. جامعه مورد مطالعه شامل 114 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود، که از این تعداد 90 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه‌گیری کل‌شمار انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ ماهیت و هدف، یک پژوهش کاربردی است. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش‌نامه کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل (2013)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و اشتیاق شغلی سالواناوا و شوفلی (۲۰۰۱) استفاده شد. پایایی پرسش‌نامه‌ها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 926/0، 873/0 و 851/0 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع تحقیق کاربردی، توصیفی و همبستگی بوده و داده‌های به‌دست ‌آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری و نرم‌افزارهای SPSS و PLS تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین یادگیری سازمانی، اشتیاق کاری، کارآفرینی سازمانی و مؤلفه‌های آنها رابطه مثبت و معناداری برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مؤلفه های یادگیری سازمانی، مؤلفه‌های فرهنگ یادگیری و از بین مؤلفه های اشتیاق کاری، مؤلفه های انرژی، از بیشترین قدرت پیش‌بینی کارآفرینی سازمانی برخوردار هستند. از بین مؤلفه های یادگیری سازمانی، مؤلفه های فرهنگ یادگیری بیشترین قدرت پیش‌بینی اشتیاق کاری برخوردار بوده است. همچنین نقش واسطه‌ای اشتیاق کاری در رابطه یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 85 ـ1384
        شهلا ذهبیون علیرضا یوسفی
          چکیده   این تحقیق، میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده را در سه حیطه فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و در صدد تعیین تفاوت در نحوه تلقی پاسخگویان برحسب سن، میزان تحصیلات و سابقۀ تدریس از سازمان آموزش و پرورش، به أکثر
          چکیده   این تحقیق، میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده را در سه حیطه فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و در صدد تعیین تفاوت در نحوه تلقی پاسخگویان برحسب سن، میزان تحصیلات و سابقۀ تدریس از سازمان آموزش و پرورش، به‌عنوان سازمان یادگیرنده بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ دبیران دبیرستان‌های دخترانۀ نواحی پنجگانۀ آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 85 ـ1384 تشکیل داده‌اند که به روش تصادفی خوشه‌ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه، تعداد 260 نفر از نواحی 2،3 و 4 انتخاب شدند. از این تعداد 18 نفر به سؤالات پاسخ کامل ندادند و بنابراین از تحقیق کنار گذاشـته شدند و 242 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع‌آوری اطلاعـات، پرسشنامۀ ابعاد سازمـان یادگیرنده واتکینز و مارسیک بود. داده‌های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه، t تک‌متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش در حیطۀ فردی و سازمانی با ویژگیهای سازمان یادگیرنده انطباق دارد، ولی در حیطۀ گروهی انطباق ندارد. تلقی افراد از سازمان یادگیرنده نیز فقط در حیطه فردی برحسب سابقۀ تدریس تفاوت معناداری را نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - Organizational Culture Types Model Affecting the Perceived Organizational Performance According to the Role of Organizational Learning (Case Study: Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Agricultural Jihad Organization).
        Arash Rahimi firozabad Saeed. Razeghi Amir Kazemi
        The present study aimed to provide a model of organizational culture types affecting the perceived organizational performance according to the role of organizational learning has been done. The statistical population of this study includes the employees of the Kohgiluye أکثر
        The present study aimed to provide a model of organizational culture types affecting the perceived organizational performance according to the role of organizational learning has been done. The statistical population of this study includes the employees of the Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Agricultural Jihad Organization. The present study is practical in terms of nature and purpose, in identifying the types of organizational culture of qualitative research, and in identifying the relationships between variables in terms of research method. The statistical population in the fuzzy Delphi method was 15 experts who were sampled by a purposeful judgmental method. At the structural equation modeling, 220 employees were sampled by a simple random method. In order to collect the data, questionnaires were designed in the form of a fuzzy Delphi method and the Likert spectrum. The software used in this study is Smart PLS (version 3), SPSS (version 25), and Excel (version 2016). With the fuzzy Delphi method, between 23 dimensions identified from the literature, 14 were approved by experts. The results of the PLS method indicate that all hypotheses except the effect of the adhocracy culture, development culture, and employees supporting change according to the role of organizational learning on perceived organizational performance were confirmed. The results showed that the leadership component has the highest effect on organizational learning according to the role of organizational learning with a beta of %0.594. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه
        Mehdi Etemadi Abdosamad Khodami
        پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد .به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQ أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد .به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات،پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم‌افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده‌ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - تحلیل نقش تعدیل کنندگی یادگیری سازمانی در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد نوآورانه (مطالعه موردی: شرکت ایران دارو)
        Peyman Akbari Omid Baharestan Ali Nasr Esfahani
        هدف از انجام این تحقیق تحلیل تأثیر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآورانه در شرکت ایران دارو می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 210 نفر از کارکنان شرکت ایران دارو است، که از بین أکثر
        هدف از انجام این تحقیق تحلیل تأثیر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآورانه در شرکت ایران دارو می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 210 نفر از کارکنان شرکت ایران دارو است، که از بین آنها 136 نفر به عنوان نمونه با استفاده از جدول مورگان برای یک دوره 6 ماه اول سال 1391 انتخاب شدند. با این وصف شیوه نمونه گیری تحقیق، طبقه ای است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع از کویله شاپیرو (2002)؛ پرسشنامه یادگیری سازمانی از رودز و همکاران (2008) و پرسشنامه عملکرد نوآورانه از پراجوگو و سوهال (2003)، استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط جمعی از استادان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت. سپس برای تعیین اعتبار سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج حاکی از این بود که بار عاملی تمام گویه ها بالای 05/0 بود که نشان از روایی مناسب ابزار سنجش بود. پایایی آنها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اول 91/0؛ برای پرسشنامه دوم 87/0 و پرسشنامه سوم 89/0 بدست آمد. با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی وگام به گام توسط نرم افزار SPSS داده های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که بین فعالیت های مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی، بین یادگیری سازمانی و عملکرد نوآورانه و بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد نوآورانه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که یادگیری سازمانی در ارتباط میان مدیریت کیفیت جامع و عملکرد نوآورانه نقش تعدیل کننده را دارد. و اثر مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد نوآورانه را کاهش می دهد. از سوی دیگر در این تحقیق جهت آزمون مدل مفهومی تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شد که نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل بود و به همین دلیل به عنوان مدل تجربی ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - تأثیر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر نوآوری در شرکت های صنعتی
        Sadegh Feizollahi Alireza Shirmohammadi Addel Fatemi
        بسیاری از محققان بیان داشته اند که هم مدیریت کیفیت جامع( TQM ) و هم یادگیری سازمانی می توانند بطور مؤثر و منحصر به فرد نوآوری را ارتقاء دهند . با این وجود ، این سؤال باقی می ماند که آیا رابطه ای بین TQM و یاد گیری سازمانی وجود دارد. این تحقیق دارای دو هدف عمده است: 1) ت أکثر
        بسیاری از محققان بیان داشته اند که هم مدیریت کیفیت جامع( TQM ) و هم یادگیری سازمانی می توانند بطور مؤثر و منحصر به فرد نوآوری را ارتقاء دهند . با این وجود ، این سؤال باقی می ماند که آیا رابطه ای بین TQM و یاد گیری سازمانی وجود دارد. این تحقیق دارای دو هدف عمده است: 1) تعیین روابط بین TQM ، یادگیری سازمانی و نوآوری 2) آزمون یک مدل پیشنهادی که رابطه میان TQM ، یادگیری سازمانی و نوآوری را از طریق بررسی تجربی تشریح کند. این تحقیق با در نظر گرفتن نمونه ای از شرکت های صنعتی وبا استفاده از پرسشنامه به گردآوری داده ها ،سپس به بررسی سه فرضیه و آزمونهای مدل پیشنهادی پرداخته است. یافته های اصلی این تحقیق بصورت زیر می باشند: 1)آنالیز های مدل معادلات ساختاری(SEM) نشان می دهد که مدل TQM ـ یادگیری سازمانی ـ نوآوری ، دارای میزان برازندگی قابل قبولی است 2) TQM دارای تأثیرات چشمگیر و مثبتی بر یادگیری سازمانی است و 3) TQM و یادگیری سازمانی دارای تأثیر چشمگیر و مثبت بر نوآوری هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه
        Mehdi Etemadi Abdosamad Khodami
        پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد. به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQ أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد. به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات، پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم‌افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده‌ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - رابطه سبک های مدیریت تعارض مدیران مدارس با اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه؛دبیران دوره دوم متوسطه شهر اصفهان)
        فرهاد شفیع پور مطلق
        مقدمه و هدف: اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده معلمان همواره وابسته به بهره گیری سبک های مدیریت تعارض توسط مدیران است. هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه سبک های مدیریت تعارض مدیران مدارس با اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده بوده است. روش شناسی پژوهش: برای مطالعه متغیرهای مورد نظ أکثر
        مقدمه و هدف: اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده معلمان همواره وابسته به بهره گیری سبک های مدیریت تعارض توسط مدیران است. هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه سبک های مدیریت تعارض مدیران مدارس با اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده بوده است. روش شناسی پژوهش: برای مطالعه متغیرهای مورد نظر ازروش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری را کلیه معلمان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان به تعداد 3537 نفر در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده که بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران و به‌طور تصادفی تعداد347 نفر برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل چهار دسته پرسشنامه بود: پرسشنامه سبک های مدیریت تعارض(رابینز،1389)، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن(2003)، پرسشنامه اخلاق حرفه ای مدیران مدارس(حاج خزیمه،1395) و پرسشنامه استاندارد تعلق سازمانی(آندرا،2010). برای تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد،میانگین) و آمار استنباطی(کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و مدل معادله ساختاری) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین سبک های مدیریت تعارض در ابعاد پنجگانه(تسلط یا رقابت،تشریک مساعی،اجتناب، مدارا، مصالحه) با اخلاق حرفه ای و عدالت سازمانی ادراک شده در سطح 05/0>P رابطه معناداری وجود دارد. احساس تعلق سازمانی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض در ابعاد پنجگانه را با اخلاق حرفه ای و عدالت سازمانی ادراک شده در سطح 05/0>P واسطه گری می کند. مدل تجربی پیشنهادی از برازش مناسب برخوردار است. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که برای بهبود اخلاق و عدالت سازمانی ادراک شده توسط معلمان، مدیران باید از سبک مدیریت تعارض تشریک مساعی و مصالحه استفاده کنند و از مقاومت و یا مقابله با نظرات معلمان دوری نمایند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در معلمان مقطع متوسطه
        ابوطالب سعادتی شامیر علیرضا عظیمی‌فر یاسمین زینب زحمتکش
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در معلمان مقطع متوسطه انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند و از میان آنها بر اساس فرمول کوکران 234 نفر برآ أکثر
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در معلمان مقطع متوسطه انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند و از میان آنها بر اساس فرمول کوکران 234 نفر برآورد شد که با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای با رعایت جنسیت و منطقه کاری (شهری و روستایی) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی (قلاوندی و همکاران، 1393)، یادگیری سازمانی (نیفه، 2001) و محقق‌ساخته مدیریت کلاس بودند. داده‌ها با روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم‌افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس با مسئولیت‌پذیری اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت و این دو متغیر به‌طور معناداری توانستند 22 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان را پیش‌بینی کنند (01/0>P). با توجه به رابطه و نقش یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان، برنامه‌ریزی توسط مسئولان و برنامه‌ریزان آموزش‌وپرورش جهت بهبود مسئولیت‌پذیری اجتماعی در آنان ضروری است. در نتیجه، برای افزایش مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان می‌توان میزان یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در آنان را بهبود بخشید.یافته‌ها نشان داد که یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس با مسئولیت‌پذیری اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت و این دو متغیر به‌طور معناداری توانستند 22 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان را پیش‌بینی کنند (01/0>P). با توجه به رابطه و نقش یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان، برنامه‌ریزی توسط مسئولان و برنامه‌ریزان آموزش‌وپرورش جهت بهبود مسئولیت‌پذیری اجتماعی در آنان ضروری است. در نتیجه، برای افزایش مسئولیت‌پذیری اجتماعی معلمان می‌توان میزان یادگیری سازمانی و مدیریت کلاس در آنان را بهبود بخشید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی در مدیران مدارس
        پریناز بنیسی
        هدف مطالعه حاضر پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی بود. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش 400 نفر تع أکثر
        هدف مطالعه حاضر پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی بود. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش 400 نفر تعیین که این مدیران با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی (قلاوندی و همکاران، 1393)، اخلاق حرفه‌ای (گریگوری و همکاران، 1990)، یادگیری سازمانی (نیفه، 2001) و نشاط اجتماعی (تمیزی‌فر و عزیزی‌مهر، 1394) بود. داده‌ها با روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم‌افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته‌های این مطالعه نشان داد که اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی با مسئولیت‌پذیری اجتماعی مدیران مدارس همبستگی مثبت و معنی‌دار داشتند (01/0P<). افزون بر آن، متغیرهای اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی به‌طورمعنی‌داری توانستند 9/34 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی آنان را پیش‌بینی نمایند (001/0P<). طبق نتایج برای بهبود مسئولیت‌پذیری اجتماعی مدیران مدارس می‌توان زمینه را برای بهبود اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی فراهم ساخت.هدف مطالعه حاضر پیش‌بینی مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر اساس اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی بود. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش 400 نفر تعیین که این مدیران با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی (قلاوندی و همکاران، 1393)، اخلاق حرفه‌ای (گریگوری و همکاران، 1990)، یادگیری سازمانی (نیفه، 2001) و نشاط اجتماعی (تمیزی‌فر و عزیزی‌مهر، 1394) بود. داده‌ها با روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم‌افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته‌های این مطالعه نشان داد که اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی با مسئولیت‌پذیری اجتماعی مدیران مدارس همبستگی مثبت و معنی‌دار داشتند (01/0P<). افزون بر آن، متغیرهای اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی به‌طورمعنی‌داری توانستند 9/34 درصد از واریانس مسئولیت‌پذیری اجتماعی آنان را پیش‌بینی نمایند (001/0P<). طبق نتایج برای بهبود مسئولیت‌پذیری اجتماعی مدیران مدارس می‌توان زمینه را برای بهبود اخلاق حرفه‌ای، یادگیری سازمانی و نشاط اجتماعی فراهم ساخت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - بررسی رابطه یادگیری سازمانی و خوداثربخشی خلاق با نوآوری سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی گری خلاقیت سازمانی
        رضا سخراوی مطهره خدری مصطفی بهارلو
        این پژوهش با هدف بررسی الگوهای ساختاری رابطه بین یادگیری سازمانی و خوداثربخشی خلاق با خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، کلّیه کارکنان شرکت داروسازی آریوژن کرج بودند که از میان آنها 240 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی الگوهای ساختاری رابطه بین یادگیری سازمانی و خوداثربخشی خلاق با خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، کلّیه کارکنان شرکت داروسازی آریوژن کرج بودند که از میان آنها 240 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های یادگیری سازمانی (لوپز و همکاران، 2004)، خوداثربخشی خلاق (ترینی و فارمر، 2002)، خلاقیت سازمانی (زو و جرج، 2001) و نیز نوآوری سازمانی (وانگ و احمد، 2004) می باشند. داده ها از طریق الگوسازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی و خوداثربخشی خلاق بر خلاقیت سازمانی اثر مستقیم و مثبتی دارند و خلاقیت سازمانی سبب افزایش نوآوری سازمانی می گردد. نتایج بدست آمده در مجموع حاکی از آن است که یادگیری سازمانی و خود اثربخشی خلاق با میانجی گری خلاقیت سازمانی سبب افزایش نوآوری سازمانی می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی روانشناختی از طریق فناوری اطلاعات در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس
        سیده محبوبه تقوی نژاد امید صفری افشین رستمی
        هدف از این تحقیق ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی روانشناختی از طریق فناوری اطلاعات در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارسبه تعداد 114نفر أکثر
        هدف از این تحقیق ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی روانشناختی از طریق فناوری اطلاعات در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارسبه تعداد 114نفر بود، که از این تعداد 81 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری کل شمار انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه های استاندارد یادگیری سازمانی( نیفه،2001)، توانمندسازی روانشناختی(اسپریتزر ،1995) و فناوری اطلاعات(لورتز و همکاران،2004) بود. برای توصیف داده‌ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده‌ها از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، ریگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی روانشناختی و بین یادگیری سازمانی و فناوری اطلاعات رابطه ی معناداری وجود نداشت. ولی بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی روانشناختی رابطه ی معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج نشان داد که ارتباط بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی روانشناختی از طریق فناوری اطلاعات معنادار نبود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - بررسی نقش فعالیت‌های توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان با آزمون نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کارکنان کمیته امداد امام خمینی (ره)، استان آذربایجان غربی
        مریم رجبی محمد حسنی بهناز مهاجران
        هدف: این مقاله در صدد بررسی نقش فعالیت‌های توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان کمیته امداد امام خمینی (ره)، استان آذربایجان غربی است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. أکثر
        هدف: این مقاله در صدد بررسی نقش فعالیت‌های توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان کمیته امداد امام خمینی (ره)، استان آذربایجان غربی است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان کمیته امداد امام خمینی(ره)، استان آذربایجان غربی، شامل 437 نفر می‌باشد که از بین آنان 205 نفر به عنوان نمونه با استفاده از برآورد جدول مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های استاندارد فعالیت‌های توسعه منابع انسانی ادراک شده، مدیریت دانش لاوسون، یادگیری سازمانی و نوآوری استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه معنادار میان فعالیت‌های توسعه منابع انسانی با مدیریت دانش و یادگیری سازمانی می باشد. همچنین نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در این پژوهش مورد تایید قرار گرفت. ارتباط مستقیم میان فعالیت‌های توسعه منابع انسانی و نوآوری در این مطالعه تایید نشد. رابطه مدیریت دانش و یادگیری سازمانی با نوآوری در این پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: مهم‌ترین نتیجه پژوهش حاضر این است که با تقویت مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، نوآوری کارکنان ارتقا خواهد یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - بررسی تأثیر یادگیری بر نوآوری با نقش تعدیل‌گری اینرسی سازمانی
        طاهره بابازاده محمد دوستار محمود مرادی
        هدف: دراین پژوهش ضمن بررسی تأثیر یادگیری بر نوآوری سازمانی اثرات وجود اینرسی به صورت متغیر تعدیل‌گر مورد مداقه قرار می‌گیرد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف،کاربردی بوده که با به‌کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده‌های موردنیاز جمع‌آوری‌شده‌است. جامعه آماری این تحقیق سا أکثر
        هدف: دراین پژوهش ضمن بررسی تأثیر یادگیری بر نوآوری سازمانی اثرات وجود اینرسی به صورت متغیر تعدیل‌گر مورد مداقه قرار می‌گیرد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف،کاربردی بوده که با به‌کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده‌های موردنیاز جمع‌آوری‌شده‌است. جامعه آماری این تحقیق سازمان‌های دولتی استان گیلان می‌باشد. تعداد این سازمان‌ها در حدود 80 سازمان است که بر اساس برنامه توسعه مدیریت تعداد نمونه 50 سازمان برآورد شد. تجزیه‌و‌تحلیل در سطح سازمانی می‌باشد. به‌منظور تحلیل آماری اطلاعات جمع‌آوری‌شده از نرم‌افزارهای spss و smart pls2 استفاده‌شده‌است. یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان دادکه یادگیری سازمانی دارای تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای (759/19)، بر نوآوری است و همچنین اینرسی سازمانی نقش تعدیل‌گری (408/2) بر رابطه بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی دارد. نتایج: نتایج نشان داد که یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی و نیز بر همه‌ی ابعاد نوآوری (خدماتی، فرآیندی، رفتاری و مدیریتی) تأثیر مثبت و معنادار و اینرسی سازمانی اثر تعدیل‌گری منفی بر رابطه یادگیری و نوآوری دارد. حضور اینرسی سازمانی باعث کاهش تأثیر اثر یادگیری بر نوآوری می‌شود؛ همچنین اینرسی روان‌شناختی و هزینه برگشت-ناپذیر اثر تعدیل‌گری منفی و اینرسی عملی اثر تعدیل‌گری مثبت در رابطه یادگیری و نوآوری در سازمان‌های دولتی دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - بررسی نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در تبیین رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی
        عظیم زارعی علیرضا مقدم سهیلا مهمانوازان مهری شهریاری
        زمینه: این پژوهش به بررسی نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در تبیین رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می‌پردازد. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان سازمان مرکزی و معاونت آموزشی دانشگاه سمنان است. حداقل حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 110 نفر برآورد شد أکثر
        زمینه: این پژوهش به بررسی نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در تبیین رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می‌پردازد. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان سازمان مرکزی و معاونت آموزشی دانشگاه سمنان است. حداقل حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 110 نفر برآورد شد و پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای توزیع و جمع آوری شد. به منظور سنجش روایی ابزار تحقیق از روایی سازه مبتنی بر تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 83/0 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه دارد . یافته ها: فرضیات پژوهش به کمک مدل معادلات ساختاری؛ یعنی تحلیل مسیر بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و AMOSصورت گرفته است. نتیجه گیری: مطابق نتایج به‌دست آمده، تأثیر مستقیم و معنادار هوش سازمانی بر نوآوری سازمانی و یادگیری سازمانی تأیید شد. تأثیر مستقیم و معنادار مدیریت دانش بر هوش سازمانی و نوآوری سازمانی نیز تأیید شد. همچنین مشخص شد که مدیریت دانش توسط هوش سازمانی به صورت غیر مستقیم بر نوآوری سازمانی نقش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - تحلیل ارتباط فرهنگ یادگیری سازمانی، فرهنگ نوآورانه و ابداع در صنایع غذایی کرمان (مورد مطالعه: شرکتهای زمزم، روغن و پگاه کرمان)
        حسین رضایی دولت آبادی امید بهارستان محمد محمدی صدر
        زمینه: در این مقاله مفهوم فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان یک سری از هنجارها و ارزشها در مورد فعالیتهایی که در یک سازمان انجام می شود تعریف شده است. این هنجارها و ارزشها باید حمایت سیستماتیک را از نگرشهای عمیقی که هدف اش تحقق سطوح بالای یادگیری سازمانی است به انجام رساند. أکثر
        زمینه: در این مقاله مفهوم فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان یک سری از هنجارها و ارزشها در مورد فعالیتهایی که در یک سازمان انجام می شود تعریف شده است. این هنجارها و ارزشها باید حمایت سیستماتیک را از نگرشهای عمیقی که هدف اش تحقق سطوح بالای یادگیری سازمانی است به انجام رساند. عناصر فرهنگ یادگیری سازمانی که ما در این مقاله استفاده کرده ایم عبارت اند از کسب اطلاعات، تفسیر اطلاعات و تغییرات رفتاری و شناختی. از طرف دیگر ساختار قابلیت نوآوری شامل فرهنگ نوآورانه و ابداع است و خود ابداع نیز از دو بخش نوآوری اجرایی و نوآوری فنی تشکیل شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و آزمودن مدل توسعه قابلیت نوآوری بر اساس تأثیر فرهنگ یادگیری سازمانی در صنایع غذایی کرمان است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و علی یا پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل629 نفر از متخصصین و کارکنان اداری شرکت های زمزم، روغن و پگاه کرمان بودند. نمونه آماری این پژوهش 238 نفر بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که کسب اطلاعات، تفسیر اطلاعات، تغییرات رفتاری و شناختی و فرهنگ نوآورانه به طور غیر مستقیم بر نوآوری اجرایی، و به طور مستقیم بر نوآوری فنی تأثیر گذار هستند. در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است. نتیجه گیری: سازمان ها برای تقویت فرهنگ یادگیری سازمانی باید به چگونگی کسب اطلاعات و تأکید بر تفسیر اطلاعات توجه ویژه ای داشته و برای افزایش تأثیرات یادگیری بر قابلیت نوآوری، به جریان فرایند هایی که اتفاق می افتد با دقت بنگرند و سعی کنند فرایند های مربوط به هر متغیر را به طور دقیق و کامل طی نمایند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - نقش استقرار سازمان یادگیرنده در میزان هوش سازمانی در مراکز استان‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
        کامران محمدخانی رضا رجایی
        زمینه: سازمان‌های امروزی برای حفظ بقای خود در برابر تهاجمات روزافزون رقبا، از خلاقیت و انعطاف پذیری ناگزیر هستند و باید پیوسته به دنبال یادگیری مستمر باشند. هدف: بررسی نقش استقرار سازمان یادگیرنده در میزان هوش سازمانی در مراکز استان‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. رو أکثر
        زمینه: سازمان‌های امروزی برای حفظ بقای خود در برابر تهاجمات روزافزون رقبا، از خلاقیت و انعطاف پذیری ناگزیر هستند و باید پیوسته به دنبال یادگیری مستمر باشند. هدف: بررسی نقش استقرار سازمان یادگیرنده در میزان هوش سازمانی در مراکز استان‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده‌ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مراکز استانی صداوسیمای ج.ا.ا بودند. روش نمونه‌گیری، تصادفی طبقه‌ای و حجم نمونه 265 نفر بود. ابزار گردآوری داده‌ها عبارت بود از: پرسش‌نامه آلبرخت (2003) - برای هوش سازمانی- و نیز پرسش‌نامه دنتون (1998) - برای سازمان یادگیرنده. برای سنجش پایائی پرسش‌نامه ها، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که برای پرسش‌نامه هوش سازمانی 77/0 و برای پرسش‌نامه سازمان یادگیرنده 81/. به دست آمد. یافته‌ها: یافته ها حاکی از وجود رابطه‌ای معنادار و مستقیم و به میزان 78/0 بین هوش سازمانی و استقرار سازمان یادگیرنده بود. آزمون تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلفه‌های کیفیـت، ساختـار منعطـف، خلـق و انتقـال دانـش و کـار تیمـی بیشترین تأثیر را بر هوش سازمانی داشتند. نتیجه‌گیری: در دنیای رقابتی و بازارهای پیچیده داخلی و بین‌المللی امروز، همه نیروهای سازمانی باید در جهت بهره‌گیری و ارتقاء میزان هوش سازمانی و نیز استقرار سازمان یادگیرنده تلاش کنند. تأکید بر این امر، برای مراکز استان‌های صداوسیمای ج.ا.ا ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - بررسی رابطه رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی با فرسودگی شغلی، نقش میانجی یادگیری سازمانی
        علی اکبر عقیقی وحید میرزایی مجید قدیمی تولکی
        پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی با فرسودگی شغلی با نقش میانجی یادگیری سازمانی شکل‌گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران 110 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نظر أکثر
        پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی با فرسودگی شغلی با نقش میانجی یادگیری سازمانی شکل‌گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران 110 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – همبستگی است. برای گردآوری دادها از چهار پرسش‌نامه استاندارد استفاده گردید؛ بدین صورت که برای سنجش رهبری اخلاقی از پرسش‌نامه استاندارد کالشون و همکاران (2011)، برای سنجش معنویت سازمانی از پرسش‌نامه میلیمن و همکاران (2003)، برای آزمودن فرسودگی شغلی از پرسش‌نامه مسلچ (1981) و برای سنجش یادگیری سازمانی از پرسش‌نامه نیفه (2001) استفاده شد. روایی پرسش‌نامه‌ها بر اساس روایی محتوا و سازه مورد بررسی و تأیید قرار گرفتند. پایایی پرسش‌نامه‌ها با روش ضریب آلفای کرونباخ برآورد و تأیید شد. برای تجزیه‌وتحلیل آماری اطلاعات جمع‌آوری شده از مدل‌یابی معادلات ساختاری و نرم‌افزار PLS4 بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که رهبری اخلاقی و وجود معنویت در محیط کار اثر معکوس و معناداری بر فرسودگی شغلی کارکنان دارد و یادگیری سازمانی نیز تقویت کننده اثر این دو پدیده بر فرسودگی شغلی کارکنان بوده و این رابطه را میانجی‌گری می‌کند با توجه ‌به تأیید تمامی فرضیه‌های تحقیق، پیشنهادهایی در خصوص نحوه انتخاب و آموزش مدیران مدارس، ایجاد محیط همدلانه، کاهش و رفع فرسودگی کارکنان و اعتلای اهداف سازمانی مدارس ارائه شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - رابطه بین فرهنگ یادگیری و عملکرد سازمانی با میانجی گری قابلیت پویا و مزیت رقابتی
        محمد رحیم رمضانیان آسیه صفردوست
        فرهنگ، یادگیری سازمان را قادر می‌سازد تا بهترین بهره‌برداری را از دانش و تجربیات خود برای ایجاد و دستیابی به اهداف مطلوب انجام دهد. سازمان‌های بهره‌مند از فرهنگ یادگیری پایدار که در قالب یادگیری سازمانی به فعالیت می‌پردازند برای ساخت قابیلت پویا از یادگیری به عنوان یک ع أکثر
        فرهنگ، یادگیری سازمان را قادر می‌سازد تا بهترین بهره‌برداری را از دانش و تجربیات خود برای ایجاد و دستیابی به اهداف مطلوب انجام دهد. سازمان‌های بهره‌مند از فرهنگ یادگیری پایدار که در قالب یادگیری سازمانی به فعالیت می‌پردازند برای ساخت قابیلت پویا از یادگیری به عنوان یک عامل و منبع مهم یاد می‌کنند. امروزه در فضای رقابتی، کسب و کارها در تلاش‌اند تا با ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق ارتقاء عملکرد سازمانی رونق یابند و خود را با تغییرات نوظهور انطباق دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ یادگیری و عملکرد سازمانی با میانجی گری قابلیت پویا و مزیت رقابتی در بانک های استان گیلان می باشد. جامعه‌آماری این پژوهش کلیه مدیران، معاونین و کارشناسان ارشد بانک‌های استان گیلان است که تعداد آنها در حدود320 نفر می‌باشد و بر اساس روش نمونه‌گیری تصادفی ساده 175 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش گرد آوری اطللاع به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه برگرفته از ادبیات موضوع می باشد. یافته های بدست آمده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نشان می‌دهند که بین کلیه متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد و مزیت رقابتی و قابلیت پویا دارای نقش میانجی در رابطه فرهنگ یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - تحلیل تأثیر معماری سازمانی و رهبری تحول‌آفرین بر ظرفیت یادگیری سازمانی (مطالعه موردی : سازمان تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی)
        علفت مجرد آلمان آباد مسعود قهرمانی
        یادگیری سازمانی فرایندی است پویا که سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر معماری سازمانی و رهبری تحول‌آفرین بر ظرفیت یادگیری سازمانی در ادرات تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی می‌باشد. روش تحقیق توصیفی – همبستگی ب أکثر
        یادگیری سازمانی فرایندی است پویا که سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر معماری سازمانی و رهبری تحول‌آفرین بر ظرفیت یادگیری سازمانی در ادرات تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی می‌باشد. روش تحقیق توصیفی – همبستگی بوده و از نظر هدف کاربردی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل تمامی مدیران و کارکنان شاغل در ادرات تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی و به تعداد 550 نفر می‌باشد. برای انتخاب تعداد نمونه مورد بررسی از جدول مورگان استفاده گردیده و تعداد 225 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی به عضویت نمونه آماری تحقیق انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد معماری سازمانی احمدیان (1393) برمبنای مدل زاکمن و پایایی 89/0، پرسشنامه رهبری تحول‌آفرین مختاری (1395) برمبنای مدل رهبری باس و پایایی 85/0 و در نهایت پرسشنامه یادگیری سازمانی ایزدپناه (1394) برمبنای مدل نیفه و پایایی 82/0می‌باشد. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده های جمع‌آوری شده، از آزمون رگرسیون خطی و تحلیل واریانس استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که معماری سازمانی و رهبری تحول‌آفرین به همراه هر یک از مؤلفه‌های خود بر ظرفیت یادگیری سازمانی در ادارات تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی تأثیر معنی‌دار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - ارائه مدل یادگیری سازمانی بر اساس جانشین پروری در سازمانهای دولتی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش استان قزوین)
        فاطمه اکبری کاوه تیمورنژاد مهدی خیراندیش
        در عصر حاضر،بهبود عملکرد سازمان‌ها نیازمند برخورداری از کارکنانی توانمند است. وجود برنامه‌های جانشین‌پروری باعث اطمینان از وجود سرمایه‌های انسانی مورد نیاز خواهد شد. یادگیری موثر نقش مهمی در اجرای برنامه‌های جانشین‌پروری دارد. به لحاظ اهمیت یادگیری در این پژوهش به ارائ أکثر
        در عصر حاضر،بهبود عملکرد سازمان‌ها نیازمند برخورداری از کارکنانی توانمند است. وجود برنامه‌های جانشین‌پروری باعث اطمینان از وجود سرمایه‌های انسانی مورد نیاز خواهد شد. یادگیری موثر نقش مهمی در اجرای برنامه‌های جانشین‌پروری دارد. به لحاظ اهمیت یادگیری در این پژوهش به ارائه الگوی یادگیری سازمانی بر اساس جانشین‌پروری در سازمان‌های دولتی(آموزش و پرورش استان قزوین) پرداخته می‌شود. روش‌شناسی: این مطالعه، یک پژوهش کاربردی است که به روش امیخته(کیفی-کمی) انجام شده است. از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده‌ها استفاده شد. مصاحبه‌ها با 10 نفر از خبرگان به‌صورت غیر تصادفی هدفمند تا مرحله اشباع نظری انجام و تحلیل داده‌ها در سه مرحله استخراج مفاهیم پایه، سازمان‌دهنده و فراگیر صورت گرفت. یافته‌ها: الگوی پژوهش شامل چهار بعد فرهنگی(ایجاد فرهنگ یادگیری مناسب، فرهنگ اشتراک دانش بین همکاران، فضای اعتماد و اطمینان در سازمان، فرهنگ یادگیری و یاددهندگی و فضای همدلی در سازمان)، آموزشی(آمادگی سیستم برای یادگیری، ارائه آموزش‌های ضمن خدمت و رشد فردی، راه‌اندازی حوزه‌های پژوهشی در دستگاه‌ها، کارایی و اثربخشی آموزش، سرمایه‌گذاری برای توسعه حرفه‌ای کارکنان، ابزار های یادگیری اثربخش و داشتن گروه‌های آموزشی فعال)، مدیریتی(احساس ثبات مدیریتی، سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش و کارا، تمرکززدایی، تدوین چشم‌انداز و برنامه‌ریزی استراتژیک، شایسته‌سالاری، مدیریت جانشین‌پروری در سازمان، مدیریت یادگیری در سازمان و حاکم شدن تفکر سیستمی در سازمان)، نوآورانه(آمادگی برای پذیرش تغییرات، بازطراحی فرایندها و رویه‌ها، پذیرش ایده‌های نو در سازمان، پایش تغییرات محیطی و هوشمندسازی آموزش و یادگیری) می باشد. نتیجه‌گیری: یادگیری در سازمان آموزش و پرورش نیازمند برنامه‌ریزی جامع درتمامی ابعاد الگوی پژوهش است. کلیدواژه‌ها: یادگیری، یادگیری سازمانی، جانشین‌پروری. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی با یادگیری سازمانی مطالعه موردی: بانک پارسیان (شعبه مرکزی تهران)
        طهمورث حسنقلی پور یاسوری کبری خرم علی درستی
        در سال های اخیر روند رو به رشدی در توجه سازمان ا به یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان به دلیل نقش اساسی که می توانند در بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها ایفا کنند، صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه توانمند سازی روانشناختی با یادگیری أکثر
        در سال های اخیر روند رو به رشدی در توجه سازمان ا به یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان به دلیل نقش اساسی که می توانند در بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها ایفا کنند، صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه توانمند سازی روانشناختی با یادگیری سازمانی کارکنان بانک پارسیان-شعبه مرکزی تهران است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. برای بررسی وضعیت بانک پارسیان از لحاظ متغیرهای توانمند سازی و یادگیری سازمانی از آزمون دو جمله ای و همچنین برای بررسی رابطه میان ابعاد توانمندسازی با یادگیری سازمانی از آزمون همبستگی استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بانک پارسیان تهران از لحاظ متغیرهای یادگیری سازمانی و توانمند سازی روانشناختی در وضعیت مناسبی (بالاتر از میانگین 3) قرار دارد. همچنین آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که میان ابعاد توانمند سازی روانشناختی کارکنان با یادگیری سازمانی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد و در میان ابعاد توانمند سازی روانشناختی، احساس شایستگی بیشترین رابطه و احساس مؤثر بودن کمترین میزان رابطه را با یادگیری سازمانی دارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - قابلیت یادگیری سازمانی به عنوان پیش بینی برای کارآفرینی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان شمال ایران
        عیسی اسکندری علیرضا الهی
        هدف از پژوهش حاضر پیش بینی و ارتباط کارآفرینی سازمانی ادارات ورزش و جوانان شمال ایران از طریق قابلیت یادگیری سازمانی بود. پژوهش حاضر به صورت توصیفی همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی، و روش انجام پژوهش نیز پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و معاونین و کارشناسان أکثر
        هدف از پژوهش حاضر پیش بینی و ارتباط کارآفرینی سازمانی ادارات ورزش و جوانان شمال ایران از طریق قابلیت یادگیری سازمانی بود. پژوهش حاضر به صورت توصیفی همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی، و روش انجام پژوهش نیز پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و معاونین و کارشناسان مسئول ادارات ورزش و جوانان شمال ایران بودند(108N= ) و نمونه گیری به صورت تمام شمار انجام پذیرفت. روایی ابزار اندازه گیری، با نظر 12 نفر از اساتید مدیریت ورزشی مورد تأیید قرار گرفت. و پایایی ابزار شامل پرسشنامه های یادگیری گومز و همکاران (2005) و کارآفرینی برون و همکاران (2001) به ترتیب با ضریب های آلفای کرونباخ 916/0 و 915/0 بدست آمد. و اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی( کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنوای یک طرفه (ANOVA) و آزمون های تعقیبی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف، نرمال بودن توزیع داده ها را نشان داد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان رابطه معناداری وجود دارد علاوه بر این نتایج نشان داد، یادگیری سازمانی پیشگوی مناسبی برای کارآفرینی سازمانی می باشد. لذا با عنایت به یافته ها، سازمان ها می توانند برای داشتن مدیرانی خلاق، نوآور و کارآفرین به افزایش یادگیری سازمانی منابع انسانی خود توجه ویژه نمایند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - رابطه فرهنگ یادگیری و یادگیری سازمانی با سرمایه فکری اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد ساری
        فتانه عمویی کیومرث نیازآذری مرضیه نیازآذری
        سرمایهفکریمحرک کلیدی برای رقابت و بهبود عملکرد دانشگاهی است. سازمانی که قادر به توسعۀ سرمایه فکری خود نباشد قادر به بقا نخواهد بود و یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری نقش بنیادی در توسعه‌ی سرمایه فکری سازمان دارا می‌باشد، این پژوهش با هدف تعیین رابطه یادگیری سازمانی و فره أکثر
        سرمایهفکریمحرک کلیدی برای رقابت و بهبود عملکرد دانشگاهی است. سازمانی که قادر به توسعۀ سرمایه فکری خود نباشد قادر به بقا نخواهد بود و یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری نقش بنیادی در توسعه‌ی سرمایه فکری سازمان دارا می‌باشد، این پژوهش با هدف تعیین رابطه یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری با سرمایه فکری اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری انجام پذیرفت.روشاین پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری به تعداد 186 نفر بود. روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و برای تعیین حجم نمونه از کوکران استفاده شد که بر این اساس 132 نفر در این پژوهش مشارکت داشته‌اند. ابزاراندازه‌‌گیریاینپژوهش سهپرسشنامه بود.برایتعیینرواییپرسشنامه‌ها ازرواییصوری و محتوایی به شیوه کیفی استفادهشد.بهمنظورتعیینپایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، ضریبآلفایکرونباخبهدستآمدهبرای پرسشنامه فرهنگ یادگیری 91/0 یادگیری سازمانی 89/0 و سرمایه فکری87/. است کهبیانگرپایاییلازم جهت اجرامی‌باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داده است که بین یادگیری سازمانی با فرهنگ یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، بین فرهنگ یادگیری با سرمایه فکری اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری رابطه وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ یادگیری و یادگیری سازمانی قادر به پیش بینی سرمایه فکری اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد ساری بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - ارزیابی کاربست سازمان یادگیرنده در شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان بر اساس مدل واتکینز ومارسیک
        محمد عباسقلی زاده جهانگیر یاری حاج عطالو صادق ملکی آوارسین
        پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غرب أکثر
        پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی و اردبیل) می‌باشد. نمونه آماری از طریق جدول مورگان به تعداد 297 نفر تعیین و به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک (DLOQ) می‌باشد. روایی محتوا و سازه این پرسشنامه بررسی و تأیید شده است. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS-20 و 3 Smart-PLS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ که میزان کاربست متغیر سازمان یادگیرنده و مؤلفه‌های آن، یادگیری سطح فردی (ایجاد فرصت‌هایی برای یادگیری مداوم و بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان)، یادگیری سطح گروهی (تشویق و ترغیب به همکاری و یادگیری گروهی)، یادگیری سطح سازمانی (ایجاد سیستم‌هایی جهت دریافت و تسهیم یادگیری، توانمندسازی کارکنان در جهت رسیدن به یک بینش جمعی، مرتبط ساختن سازمان با محیط خود، فراهم‌سازی رهبری استراتژیک در امر یادگیری) در جامعۀ هدف به طور معناداری پایین‌تر از حد متوسط بود و فقط بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان در حد متوسط می‌باشند. همچنین با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی الگویی برای سازمان یادگیرنده ارائه وروابط مؤلفه‌های آن مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل نشان داد که مدل از مطلوبیت قوی برخوردار است (GOF=0/813). و در نتیجه دستیابی به اهداف واستراتژی‌های شرکت برق منطقه‌ای آذربایجان در مسیریادگیرنده بودن را محقق می‌سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - بررسی رابطه مؤلفه‌های سازمان یادگیرنده با نگرش کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز نقده در سال‌تحصیلی 89-1388
        سیّدداوود حسینی‌نسب اسداله خدیوی عبداله موسی‌زاده
        پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه مؤلفه های سازمان یادگیرنده با نگرش کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان نقده در سال‌تحصیلی 89- 88 اجرا شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از جهت نوع به صورت توصیفی– همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه أکثر
        پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه مؤلفه های سازمان یادگیرنده با نگرش کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان نقده در سال‌تحصیلی 89- 88 اجرا شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از جهت نوع به صورت توصیفی– همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده و نگرش کارآفرینی استفاده گردیده است که پس از تأیید روایی طی یک آزمون مقدماتی بر روی40 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سازمان یادگیرنده 93% و پرسشنامه 80% بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان نقده به تعداد کل 3970 نفر که 2233 نفر آن دانشجوی دختر و 1737 نفر دانشجوی پسر تشکیل می دهد از این تعداد 350 نفر دانشجو به عنوان نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. نمونه آماری دانشجویان دختر و پسر به نسبت جمعیت هر طبقه به ترتیب 196 نفر دختر و 154 نفر پسر بدست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه پیام نور در حد متوسط و همچنین وضعیت نگرش کارآفرینی دانشجویان در دانشگاه پیام نور در حد بالا می باشد. در بین مؤلفه های سازمان یادگیرنده، مؤلفه تفکر سیستمی بیشترین رابطه را با نگرش کارآفرینی دانشجویان نشان می دهد. علاوه بر این بین مؤلفه‌های قابلیت شخصی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی با نگرش کار آفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بطور کلی بین سازمان یادگیرنده و نگرش کارآفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنی‌داری مشاهده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارائه الگویی جهت ارتقاء یادگیری سازمانی
        محمد جمال زاده یونس غلامی محمد حسن سیف
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی دربین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارائه الگویی جهت ارتقاء یادگیری سازمانی انجام گردید. طرح تحقیق از نوع همبستگی و جامعه پژوهش در برگیرنده کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی دربین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارائه الگویی جهت ارتقاء یادگیری سازمانی انجام گردید. طرح تحقیق از نوع همبستگی و جامعه پژوهش در برگیرنده کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در منطقه یک بوده که از میان آن حجم نمونه بر اساس فرمول کرجسی و مورگان برای کارکنان و اعضای هیات علمی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به ترتیب 156 و 169 نفر انتخاب و پرسشنامه یادگیری سازمانی دیان نیفه (2001) و هوش سازمانی آلبرخت (2003) اجرا گردید. جهت انجام تحلیل های آماری از روش های رگرسیوندومتغییره و رگرسیون گام به گام و رگرسیون چندگانه به روش (اینتر) و تحلیل مسیراستفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد، کاربرد دانش و فشار عملکرد) در هر دو گروه آزمودنی با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. متغیرهای سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه به ترتیب در هر دو گروه درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. نتایج مدل پیش بینی یادگیری سازمانی از طریق مولفه های هوش سازمانی نیز نشان داد که میزان واریانس تبیین شده یادگیری سازمانی توسط متغیرهای سرنوشت مشترک، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 83/0 است. همچنین میزان واریانس تبیین شده سرنوشت مشترک توسط متغیرهایی مانند روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 61/0 ا و میزان واریانس تبیین شده روحیه توسط متغیرهایی مانند کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 50/0 است. در نهایت میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغیر فشار عملکرد برابر 67/0 بدست امد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - در جستجوی الگوی نوین یادگیری‌زدایی سازمانی
        آرش رسته‌مقدم عباس عباس‌پور
        باوجود توجه روزافزون به مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، ایده‌ی یادگیری زدایی سازمانی نیازمند توجه و تأمل بیشتر است. این مفهوم با ناتوانی سازمان در یادگیری یا فراموشی سازمانی متفاوت است و اشاره به فرآیند رها کردن و کنار گذاشتن آگاهانه باورها، قواعد و رویه های أکثر
        باوجود توجه روزافزون به مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، ایده‌ی یادگیری زدایی سازمانی نیازمند توجه و تأمل بیشتر است. این مفهوم با ناتوانی سازمان در یادگیری یا فراموشی سازمانی متفاوت است و اشاره به فرآیند رها کردن و کنار گذاشتن آگاهانه باورها، قواعد و رویه های قدیمی غیرمفید سازمانی دارد. در مطالعه حاضر که با رویکرد تحلیلی و استدلالی صورت گرفته است ضمن مرور ادبیات مفهومی به مواردی از جمله ماهیت، محتوا، سطوح و ابعاد یادگیری زدایی توجه شده است در ادامه با تحلیل مدل های نوین یادگیری‌زدایی، رابطه مفهومی یادگیری زدایی و یادگیری سازمانی در قالب الگویی یکپارچه پیشنهاد شده است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی کاربردی و پژوهشی خاتمه می یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - رابطه توانمندسازی کارکنان با یادگیری سازمانی در ادارات آموزش و پرورش
        نادر سلیمانی محبوبه زحمت کش علی فائض
        هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی در ادارات آموزش و پرورش بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد .جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان سمنان، مشتمل بر 607 نفر بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 242 نفر ب أکثر
        هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی در ادارات آموزش و پرورش بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد .جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان سمنان، مشتمل بر 607 نفر بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 242 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه، محقق ساخته استفاده شد: الف- پرسشنامه توانمندسازی ب- پرسشنامه یادگیری سازمانی. داده‌های گردآوری شده ازطریق نرم افزار SPSSو با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند. نتایج حاکی از آن است که بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - تحلیل رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 89-1388
        محمدعلی نادی حسنعلی بختیارنصرآبادی مریم فرهمندپور
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل می‌دادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکا أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل می‌دادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 217 نفر از اعضاء هیئت علمی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از دو پرسشنامه‌ی مدیریت دانش حسین قلی‌زاده و همکاران (1384) و یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک (2003) استفاده گردید. به منظور تحلیل‌ داده‌های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل‌سازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته‌های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در سطح 05/0≥ p رابطه معنادار وجود دارد. همچنین از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیش‌بینی کننده‌های مدیریت دانش می‌باشند. به علاوه تحلیل واریانس چند متغیره گویای عدم تفاوت بین نظرات اعضاء هیئت علمی در مورد ابعاد مدیریت دانش بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه خدمت و وجود تفاوت در مورد سطح سازمانی در دانشگاه اصفهان بر حسب مرتبه علمی و سابقه خدمت بود. همچنین نتایج حاصل از مدل‌سازی معادله ساختاری حاکی از تأثیر مستقیم یادگیری سازمانی بر مدیریت دانش با شاخص‌های برازش مناسب بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - بررسی ساختار عاملی، روایی، اعتبار و هنجاریابی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده در دانشگاه: مقیاس دانشگاه یادگیرنده
        محمدعلی نادی ایلناز سجادیان
        هدف این پژوهش بررسی خصوصیات روان سنجی و به دست آوردن هنجار بومی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرندهدر دانشگاه بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 730 نفر(شامل570 دانشجو و 160 عضو هیئت علمی) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه های دولتی شهر اصفهان انتخاب و به أکثر
        هدف این پژوهش بررسی خصوصیات روان سنجی و به دست آوردن هنجار بومی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرندهدر دانشگاه بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 730 نفر(شامل570 دانشجو و 160 عضو هیئت علمی) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه های دولتی شهر اصفهان انتخاب و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده، مقیاس مدیریت دانش و دموگرافیک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عامل(به روش استخراج مؤلفه های اصلی) گویه‌های سازمان یادگیرنده بیانگر آن بود که بیش از 37/49 درصد واریانس نمرات سازمان یادگیرنده توسط مقیاس تحت اعتباریابی، تبیین می شود. پس از 9دور چرخش عوامل، همبستگی میان هرگویه با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و براساس آن سه عامل مطرح شده توسط سازندگان مقیاس، استخراج و نامگذاری گردید. علاوه بر این، برای مقیاس سازمان یادگیرندهروایی همزمان و همبستگی خرده مقیاس ها با کل مقیاس و یکدیگر (از 56/0 تا 85/0) و دو نوع اعتبار (بازآزمایی90/0 و همسانی درونی 96/0) گزارش شدکه همگی حاکی از خصوصیات مطلوب روان سنجی این مقیاس در نمونه دانشگاهی ایرانی بود. اطلاعات هنجاری مقیاس سازمان یادگیرنده نیز در نمونه 724 نفری به تفکیک دوگروه اساتید و دانشجویان گزارش شده است. در نهایت می توان از این مقیاس برای سنجش ابعاد یادگیری سازمانی کلاس، دانشکده و دانشگاه استفاده کرد و با کشف ضعف‌ها و قوت‌های یادگیری این سیستم‌ها، عوامل رشد دهنده را اصلاح و بازسازی کرد و دانشگاه ها را به سازمان هایی یادگیرنده تبدیل نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - تحلیل رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 89-1388
        محمدعلی نادی حسنعلی بختیار نصرآبادی مریم فرهمند پور
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش علی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل می دادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش علی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل می دادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 217 نفر از اعضاء هیئت علمی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی مدیریت دانش حسین قلی زاده و همکاران (1384) و یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک (2003) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل سازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در سطح 05/0≥ p رابطه معنادار وجود دارد. همچنین از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیش بینی کننده های مدیریت دانش می باشند. به علاوه تحلیل واریانس چند متغیره گویای عدم تفاوت بین نظرات اعضاء هیئت علمی در مورد ابعاد مدیریت دانش بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه خدمت و وجود تفاوت در مورد سطح سازمانی در دانشگاه اصفهان بر حسب مرتبه علمی و سابقه خدمت بود. همچنین نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری حاکی از تأثیر مستقیم یادگیری سازمانی بر مدیریت دانش با شاخص های برازش مناسب بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - ارزیابی الگوی سازمان یادگیرنده برای شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی
        سلیمان ایرانزاده موسی امینی
        تغییرات بیش از پیش و مداوم و عدم اطمینان در محیطی که سازمانها باید در آن عمل کنند نیاز به اعمال واکنش مناسب از طرف آنها به نیازهای بازار و بهبود کیفیت کالا یا خدمات را افزایش می دهد. در یک جامعه دانشی که تغییر در اطلاعات و نوآوریهای تکنولوژیکی به طرز باورنکردنی سریع بود أکثر
        تغییرات بیش از پیش و مداوم و عدم اطمینان در محیطی که سازمانها باید در آن عمل کنند نیاز به اعمال واکنش مناسب از طرف آنها به نیازهای بازار و بهبود کیفیت کالا یا خدمات را افزایش می دهد. در یک جامعه دانشی که تغییر در اطلاعات و نوآوریهای تکنولوژیکی به طرز باورنکردنی سریع بوده و جایی که سرعت توسعه محیط و جامعه دائماًً افزایش می یابد، سازمانها و مؤسسات انتفاعی برای موفق شدن نیاز دارند که بیاموزند و بطور مستمر بهبود یابند. هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده، بحث در مورد ضرورت تثبیت و ایجاد چنین سازمانی، ملزومات و مشخصه های آن می باشد. مشخصه ای که سازمانهای یادگیرنده را از سازمانهای سنتی متمایز می کند تسلط بر اصول پایه ای معین می باشد. اصول پنجگانه ای که سنگه[1] شناسایی کرده عبارتنداز: 1) نگرش سیستمی،2) قابلیت شخصی،3) مدلهای ذهنی،4) آرمان مشترک و 5) یادگیری جمعی[2] می باشند. در پژوهش حاضر، برای شناسایی سازمان یادگیرنده در نمونه تحت مطالعه، به ارزیابی فرایند یادگیری بر مبنای پنج اصل سنگه پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران(میانی و عملیاتی) و کارکنان (اداری و فنی) شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس تشکیل می دهند. برای ارزیابی پنج اصل از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. بعد از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های مربوطه، برای تحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی متناسب استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شرکت مورد نظر یادگیرنده نمی باشد و موانعی پیش روی این شرکت می باشند بر این اساس برای تبدیل شرکت تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده، راهکارهای اثربخشی ارائه شده اند. [1]-P.M Senge [2]-System Thinking,Personal Mastery,Mental Models, Shared Vision & Team Learning تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - بررسی ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده در یک سیستم تولیدی- مطالعه موردی
        هوشنگ تقی زاده غفار تاری
        در این مقاله به بررسی ویژگی های سازمان های یادگیرنده در یک سیستم تولیدی پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا ضمن مرور نظریه های موجود در مورد سازمانهای یادگیرنده، ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده مورد مطالعه قرارگرفته است. سپس برای سنجش وضعیت سازمان مورد مطالعه از نظر ویژگیها أکثر
        در این مقاله به بررسی ویژگی های سازمان های یادگیرنده در یک سیستم تولیدی پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا ضمن مرور نظریه های موجود در مورد سازمانهای یادگیرنده، ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده مورد مطالعه قرارگرفته است. سپس برای سنجش وضعیت سازمان مورد مطالعه از نظر ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده، پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری و میانگین نمره هریک از ویژگی ها برای سازمان مورد مطالعه محاسبه شده است. در ادامه با استفاده از نمودار راداری وضعیت سیستم مورد نظر نسبت به ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده بررسی شده و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت سازمان ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - تبیین مدل یادگیری سازمانی کارکنان بر اساس ارتقای بهره‌وری و کاهش فرسودگی شغلی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه پیام‌نور مرکز تبریز)
        شیدا عرفای جمشیدی شادی عرفای جمشیدی حسین میرزائی
        سازمان ها برای بقا در محیط پویا و رقابتی امروزی ناگزیر به ایجاد تحول و سازگاری با محیط هستند و تطابق و سازگاری جز از راه یادگیری امکان پذیر نمی شود. سازمان ها برای آن که بتوانند در چنین فضایی به بقای خود ادامه بدهند، رقابت کنند و رشد نمایند، نیاز دارند که بیش از گذشته ظ أکثر
        سازمان ها برای بقا در محیط پویا و رقابتی امروزی ناگزیر به ایجاد تحول و سازگاری با محیط هستند و تطابق و سازگاری جز از راه یادگیری امکان پذیر نمی شود. سازمان ها برای آن که بتوانند در چنین فضایی به بقای خود ادامه بدهند، رقابت کنند و رشد نمایند، نیاز دارند که بیش از گذشته ظرفیت یادگیری خود را ارتقا دهند. هدف پژوهش حاضر تبیین مدل یادگیری سازمانی کارکنان بر اساس ارتقای بهره وری و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز می باشد. یادگیری سازمانی بر اساس مدل گومز و همکاران (2005)، بهره وری براساس مدل هرسی و گُلداِسمیت (1980) و فرسودگی شغلی براساس مدل دیوید گلداد (1989) تعیین شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسش نامه می باشد. آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه های پژوهش و مدل ارائه شده با استفاده از معادلات ساختاری (SEM) با حداقل مربعات جزیی (PLS) مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده از کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز نشان می دهد که یادگیری سازمانی بر بهره وری تأثیر مثبت و معنادار دارد و بر فرسودگی شغلی تأثیر معکوسی و معنادار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و فرهنگ یادگیرنده (مطالعه موردی)
        فرج اله رهنورد فضل اله زارع پور
        امروزه یادگیری سازمانی نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت استراتژیک در حیات سازمانها محسوب می شود. تلاش برای ارتقای سطح یادگیری سازمانی، موضع رقابتی سازمانها و ملت ها را در سطوح محلی، ملی، و منطقهای تحکیم می بخشد. بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و دیگر عناصر سازمانی این امکان أکثر
        امروزه یادگیری سازمانی نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت استراتژیک در حیات سازمانها محسوب می شود. تلاش برای ارتقای سطح یادگیری سازمانی، موضع رقابتی سازمانها و ملت ها را در سطوح محلی، ملی، و منطقهای تحکیم می بخشد. بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و دیگر عناصر سازمانی این امکان را فراهم میسازد تا بتوان برای بهبود یادگیری از سازوکارهای مناسب بهره گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری رابطه معنادار وجود دارد. در ضمن، بین فرهنگ یادگیری با تک تک ابعاد یادگیری که عبارت‌اند از یادگیری مستمر، پرسش و گفتگو، یادگیری تیمی، توانمند سازی، سیستم جایگیری، ارتباط سیستم، و رهبری استراتژیک نیز رابطه معنادار برقرار است. این ارتباط، بویژه با یادگیری تیمی و رهبری استراتژیک از همه بالاتر است. همچنین رابطه بین فرهنگ یادگیری با سطوح مختلف یادگیری سازمانی معنادار است و درجه همبستگی در سطح سازمانی بیشترین میزان (95/0r=) را به خود اختصاص داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - اثر بازاریابی داخلی و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد(بهره‌وری، مالی و توسعه کارکنان) بانک تجارت
        داریوش طهماسبی هاشم آقازاده امید سلیمان زاده
        هدف پژوهش حاضر مشخص کردن اثر بازاریابی داخلی بر عملکرد(بهره‌وری، مالی و توسعه کارکنان) بانک تجارت با نقش میانجی کارآفرینی سازمانی بوده است. این پژوهش از نوع همبستگی است و برای گردآوری داده‌ها از پرسش نامه طیف پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده‌شده است. جامعه آماری پژوهش، رؤسا و أکثر
        هدف پژوهش حاضر مشخص کردن اثر بازاریابی داخلی بر عملکرد(بهره‌وری، مالی و توسعه کارکنان) بانک تجارت با نقش میانجی کارآفرینی سازمانی بوده است. این پژوهش از نوع همبستگی است و برای گردآوری داده‌ها از پرسش نامه طیف پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده‌شده است. جامعه آماری پژوهش، رؤسا و معاونان شعب بانک تجارت استان اردبیل را شامل می‌شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 95 نفر بود که از این تعداد نمونه 76 نفری به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب‌شده‌ و داده‌ها از طریق پرسش نامه و مطالعات کتابخانه‌ای گردآوری شده است. هم‌چنین جهت آزمون فرضیات تحقیق، مدل معادلات ساختاری و به‌ویژه تکنیک تحلیل مسیر به کار گرفته‌شده و به این منظور از نرم‌افزارهای آماری اس‌پی‌اس‌اس 17 و اسمارت پی‌ال‌اس استفاده‌شده است. یافته‌های پژوهش پس از تحلیل مسیر نشان داد که بین بازاریابی داخلی و کارآفرینی سازمانی و عملکرد بانک تجارت رابطه معناداری داشتند و همچنین بین کارآفرینی سازمانی بر عملکرد بانک تجارت نیز رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه حاصل حاکی از این است که در دنیای سریع و رقابتی امروز بین بانک‌ها، انگیزش کارکنان و بالا بردن رفتارهای مثبت و پذیرش نیازهای خود، قبل از سازمان، به یک چالش بزرگ تبدیل‌شده است. از طرف دیگر بانک تجارت برای ایجاد تصویر متمایز در بین مشتریان می‌بایست به مقوله بازاریابی داخلی و کارآفرینی سازمانی توجه فراوان داشته باشند؛ زیرا که عملکرد مؤثر منجر به ایجاد تمایز بانک تجارت در نزد مشتریان می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - بررسی وضعیت ویژگی‌های سازمانهای یادگیرنده و رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی
        فرهاد نژاد ایرانی میرمحمد ه سیدعباس‌زاده آرش اصغری
        هدف کلی مقاله حاضر سنجش وضعیت مولفه های سازمانهای یادگیرنده و بررسی رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمانهای دولتی استان آذربایجانغربی است. در تحقیق حاضر از نظریه واتکینز و مارسیک (1996) به عنوان مبنای مطالعاتی سازمانهای یادگیرنده واز نظریه استاین به عنوان مبنای مطالعاتی أکثر
        هدف کلی مقاله حاضر سنجش وضعیت مولفه های سازمانهای یادگیرنده و بررسی رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمانهای دولتی استان آذربایجانغربی است. در تحقیق حاضر از نظریه واتکینز و مارسیک (1996) به عنوان مبنای مطالعاتی سازمانهای یادگیرنده واز نظریه استاین به عنوان مبنای مطالعاتی خلاقیت استفاده شده است. فرضیه های تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی –همبستگی است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمانهای دولتی استان آذربایجانغربی که بر اساس آمار اخذ شده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان برابر با51058 نفر می باشد که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای 380 نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق حاضردو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که قبلاً روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده‌های توصیفی بر اساس نرم افزار کامپیوتری SPSS از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، جداول، نمودار و ...) و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده به منظور آزمون فرضیه‌های تحقیق از آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) استفاده شده است. با توجه به تحلیل داده‌ها، همه فرضیه‌های تحقیق مورد تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - طراحی الگوی ایجاد سازمان یادگیرنده مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
        شهرام میرزائی دریانی فرزاد ستاری بهمن شارقی
        در عصر دانائی‌محوری، ایجاد سازمان یادگیرنده به عنوان طرحی مؤثر در کسب مزیت رقابتی پایدار، رویکرد نوینی است که در منابع مدیریتی به فراوانی از آن یاد می‌گردد. در این سازمان به دو عنصر بسیار تأثیرگذار در تعالی آن یعنی انسان و دانش اهمیت بیشتری داده می‌شود. بر این اساس مهمت أکثر
        در عصر دانائی‌محوری، ایجاد سازمان یادگیرنده به عنوان طرحی مؤثر در کسب مزیت رقابتی پایدار، رویکرد نوینی است که در منابع مدیریتی به فراوانی از آن یاد می‌گردد. در این سازمان به دو عنصر بسیار تأثیرگذار در تعالی آن یعنی انسان و دانش اهمیت بیشتری داده می‌شود. بر این اساس مهمترین رویداد، بروز فرآیند یادگیری سازمانی است. فرایندی که دانش افراد، توسعه آنان و سازمان را جهت‌دهی می‌نماید و سازمان را به سیستمی بالنده و پویا تبدیل می‌سازد. در این میان شناخت ابزارهای سنجش وضعیت یادگیری سازمانی و آگاهی از میزان یادگیرنده بودن سازمان، ضرورت می‌یابند تا بکار گرفته شوند. پیامد این اقدام، تدابیر لازم برای ایجاد یا توسعه یادگیری سازمانی خواهد بود. در پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی سازمان یادگیرنده، از پرسش‌نامه آرمسترانگ و فالی برای اندازه‌گیری فرایند یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل استفاده شده است. فرضیه‌ها در انطباق با چهار مؤلفه اساسی پرسش‌نامه طراحی شده‌اند. تحلیل آماری فرضیه‌ها مبتنی بر آزمون‌های استنباطی کای‌دو یک‌بعدی، دوجمله‌ای و فریدمن نشان می‌دهند که این دانشگاه روند تبدیل به سازمان یادگیرنده را آغاز نموده است اما در بعد تبدیل یادگیری به عمل با موانعی قابل ملاحظه روبرو بوده است. بخش عمده پیشنهادها، ارائه راهکارهایی برای تبدیل آموخته‌ها به عمل یعنی کاربرد دادن به یادگیری بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - بررسی میزان متعالی بودن جو سازمانی و رابطه آن با یادگیری سازمانی در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی
        فرهاد نژاد ایرانی ناصر پورصادق نسرین شیخ بیگلو
        هدف عمده پژوهش حاضر بررسی و سنجش میزان متعالی بودن جو سازمانی و رابطه آن با یاگیری سازمانی در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی می باشد. در تحقیق حاضر از نظریه دانیل گولمن به عنوان مبنای مطالعاتی و چارچوب نظری جو سازمانی واز نظریه جورج هوبر به عنوان مبنای مطالعاتی ی أکثر
        هدف عمده پژوهش حاضر بررسی و سنجش میزان متعالی بودن جو سازمانی و رابطه آن با یاگیری سازمانی در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی می باشد. در تحقیق حاضر از نظریه دانیل گولمن به عنوان مبنای مطالعاتی و چارچوب نظری جو سازمانی واز نظریه جورج هوبر به عنوان مبنای مطالعاتی یادگیری سازمانی استفاده شده است. فرضیه های تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمانهای دولتی استان آذربایجان غربی که بر اساس آمار اخذ شده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان برابر با 51058 نفر می باشد که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که قبلاً روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزار کامپیوتری SPSS ، آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردیده است. با توجه به تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، همه فرضیه های تحقیق، مورد تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - الگوی ساختاری روابط بین سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی با نوآوری کارکنان
        فریبا کریمی سمیه احمدی دستجردی سعید رجایی پور
        پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی با نوآوری کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان پرداخته است. روش پژوهش همبستگی علّی است. جامعه مورد مطالعه، کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان به تعداد 195 نفر م أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی با نوآوری کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان پرداخته است. روش پژوهش همبستگی علّی است. جامعه مورد مطالعه، کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان به تعداد 195 نفر می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، تعداد 130 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007)، نوآوری دورابجی (1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با نوآوری و همچنین بین قابلیت یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن با نوآوری، رابطه معنادار وجود دارد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که سرمایه اجتماعی برقابلیت یادگیری سازمانی اثر مستقیم و بر نوآوری اثر غیرمستقیم داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخصهای کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه
        محمد پاسبانی
        هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است، لذا از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، تحقیق کاربردی محسوب می‌شود. ابزار گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه ا أکثر
        هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است، لذا از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، تحقیق کاربردی محسوب می‌شود. ابزار گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل مدیران صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است که تعداد 500 واحد تعیین گردید، و طبق جدول استاندارد کرجسی و مورگان نمونه آماری تحقیق 217 واحد انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل و بررسی نرمال بودن داده‌ها از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف یک بعدی و برای آزمون فرضیات از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش خلاقیت سازمان در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی تأثیر دارد. در نتیجه فرضیه اصلی اول تأیید می شود و همچنین شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش یادگیری سازمانی در صنایع خودرو و نیرو محرکه تأثیر مثبت معنا‌داری دارد، و در نتیجه فرضیه اصلی دوم تأیید می شود. نتایج فرضیات فرعی پژوهش نیز به تفصیل در این مقاله ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - تاثیر فرهنگ قبیله ای، فرهنگ توسعه و فرهنگ سازگاری بر عملکرد سازمانی ادراک شده با توجه به نقش یادگیری سازمانی (مطالعه موردی: سازمان جهادکشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد)
        آرش رحیمی فیروزآباد سعید رازقی امیر کاظمی
        فرهنگ سازمانی مجموعه ای از باورها فلسفه شغلی، چشم انداز، انتظارات و ارزش و هنجارهای سازمانی است که در سطح سازمانی عام و مشترک است و همگان روی آن اجماع دارند. این فرهنگ با ایجاد قوانین جمعی برای کنش سازمانی تعیین هنجارها و ارزش‌های سازمانی و انتقال مفاهیم و ارزش‌های سازم أکثر
        فرهنگ سازمانی مجموعه ای از باورها فلسفه شغلی، چشم انداز، انتظارات و ارزش و هنجارهای سازمانی است که در سطح سازمانی عام و مشترک است و همگان روی آن اجماع دارند. این فرهنگ با ایجاد قوانین جمعی برای کنش سازمانی تعیین هنجارها و ارزش‌های سازمانی و انتقال مفاهیم و ارزش‌های سازمانی به نیروی انسانی باعث بهبود عملکرد سازمان‌ها می‌شود. پژوهش حاضر تاثیر فرهنگ قبیله‌ای، فرهنگ توسعه و فرهنگ سازگاری برعملکرد سازمانی ادراک شده باتوجه به نقش یادگیری سازمانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت و هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری 515 نفر از کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد بود که بصورت تصادفی ساده 220 نفر جهت نمونه‌گیری انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که فرهنگ قبیله ای و فرهنگ سازگاری نقش میانجی یادگیری سازمانی به ترتیب با بتا 306/0 و 380/0 بر عملکرد سازمانی ادراک شده تاثیر دارد. تاثیر فرهنگ توسعه در تاثیرگذاری بر عملکرد سازمانی باتوجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی مورد تایید قرار گرفته نشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - طراحی مدل مدیریت دانش براساس رویکرد یادگیری سازمانی مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران
        مهدی دهقان نژاد مختار رنجبر علیرضا پیوند سنجر سلاجقه
        سابقه و هدف: پژوهش حاضر به عوامل مدل مدیریت دانش با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران پرداخته است. مواد و روش ها: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی اکتشافی می باشد و با بهره گیری از تکنیک مصاحبه و فیش برداری اقدام به شناخت عوامل مدل مربوطه پرداخت ها أکثر
        سابقه و هدف: پژوهش حاضر به عوامل مدل مدیریت دانش با رویکرد یادگیری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران پرداخته است. مواد و روش ها: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی اکتشافی می باشد و با بهره گیری از تکنیک مصاحبه و فیش برداری اقدام به شناخت عوامل مدل مربوطه پرداخت هاست. از اینرو پژوهش حاضر ابتدا با شناسایی خبرگان با تکنیک گلوله برفی اقدام به شناسایی خبرگان امر نموده که برابر با 15 نفر می باشند سپس با برگزاری جلسات مصاحبه ای نیم ساعته با هریک از خبرگان اقدام به شناخت عوامل شده و پس از آن با ستفاده از مصاحبه های بسته تکنیک دلفی در پژوهش اجرا شد. یافته ها: نتایج آن منجر به شناسایی عوامل و متغیرهای رمبوط به مدل شده است که این متغیرها شامل شرایط علی، بستر، مقوله اصلی، مداخله گرها، پیامدها و راهبرد می شود. نتیجه گیری: براساس اجرای تکنیک دلفی مشخص شد که هریک از این متغیرها دارای زیر مولفه هایی می باشند که در به ترتیب برگیرنده مهارت های فردی، مدل های ذهنی و ارتباطات، متغیر دوم شامل میل به تقویت ، یاددهی و یادگیری، متغیر سوم آگاهی و چشم اندز مشترک، جبر سیستمی و تفویض اختیار، متغیر چهارم عوامل شرکتی، عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل ساختاری، متغیر پنجم دانش افزایی، تطبیقی محیطی، یادگیری اجتماعی، تجربه اندوزی گروهی، متغیر ششم تفکر سیستمی، یادگیری تیمی، پیوندهای مشترک، مدیریت سرمایه فکری و ارزیابی عملکرد می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - The Mediating Role of Organizational Learning and Knowledge Sharing in the Relationship between Culture and Organizational Innovation
        Fatemeh Kowsari Marzieh Heydari Masoud Ghorbani Dolat Abadi Davood Ghorbani Dolat Abadi
        Any organization needs to innovate in order to survive in today's turbulent and changing world. Understanding the changes in the surrounding environment, looking for innovative and innovative responses, cannot be achieved unless it is institutionalized in the sponsoring أکثر
        Any organization needs to innovate in order to survive in today's turbulent and changing world. Understanding the changes in the surrounding environment, looking for innovative and innovative responses, cannot be achieved unless it is institutionalized in the sponsoring culture of the organization. And the organization becomes a learning organization using the flow of knowledge. The present study aims to investigate the relationship between organizational culture, knowledge sharing, organizational learning and innovation. The research population consists of all knowledge workers in the Education Organization of Fars province, from which 190 people were selected as samples using the non-random targeted sampling method. The research data was collected by distributing questionnaires among samples. After collecting data, the distribution of the data related to the variables was examined using the Kolmogorov–Smirnov test; then, the Pearson’s correlation coefficient and structural equation modeling were used to test the research hypotheses. The results of this study show that there is a significant relationship between variables of organizational culture, knowledge sharing, organizational learning and organizational innovation. Also, the results of examining the components of organizational culture demonstrated that adhocracy and clan cultures have positive effects on other variables while hierarchy and market cultures negatively affect the dependent variables. As well as the role of mediator between organizational culture and organizational learning, knowledge sharing and organizational innovation proven. On the other hand, it was found that knowledge sharing can also play the role of mediator between organizational culture and innovation. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - تعیین رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی
        فاطمه صغری سینا نسترن خالقی رستمی
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوردی داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه اساتید و کارکنان در سال أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوردی داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه اساتید و کارکنان در سال 1397 به تعداد130نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 97 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تفکیک شهر انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی ، توانمندسازی کارکنان و پرسشنامه استفاده از فناوری اطلاعات بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شرق استان مازندران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش بین مهارت های فردی و توانمندسازی ، مدل های ذهنی و توانمندسازی ، چشم انداز مشترک و توانمندسازی و تفکر سیستمی و توانمندسازی با نقش میانجی میزان استفاده از فن آوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شرق استان مازندران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - تأثیر فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران جهت ارائه مدل
        محمد صالحی
        قابلیت های فناوری اطلاعات نقش مهمی در محیط پر سرعت و در حال تغییر ایفا می کند.این نکته قابل تاکید است که سازمان هایی که فناوری اطلاعات و قابلیت استفاده از آن را دارند لذا هدف پژوهش حاضر تأثیر فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی است أکثر
        قابلیت های فناوری اطلاعات نقش مهمی در محیط پر سرعت و در حال تغییر ایفا می کند.این نکته قابل تاکید است که سازمان هایی که فناوری اطلاعات و قابلیت استفاده از آن را دارند لذا هدف پژوهش حاضر تأثیر فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران جهت ارائه مدل است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است،جامعه آماری شامل اعضا هیات علمی مرکز و شرق استان مازندران به تعداد 547 نفر که بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 207 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس گروه های آموزشی انتخاب شدند جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه‌ فناوری اطلاعات، مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی که روایی از طریق تحلیل عاملی تاییدی و پایایی از ضریب آلفای کرانباخ به ترتیب 89/0، 86/0 و 92/0 بدست آمد که مورد تایید است .روش تجزیه و تحلیل داده‌ها معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزار لیزرل بوده است. نتایج حاکی از اثر مستقیم وغیرمستقیم فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی بوده است. همچنین یادگیری سازمانی بر مسئولیت اجتماعی تاثیر مستقیم داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - تاثیر استفاده از فناوری تلفن همراه بر یادگیری سازمانی
        سعیده خجسته
        این تحقیق با هدف تاثیر استفاده از تلفن همراه بر یادگیری سازمانی معلمان دوره ابتدایی کرمان انجام گرفت. تحقیق نیمه تجربی و با گروه کنترل و آزمایش انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرمان به تعداد642 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 50 نفر از معلم أکثر
        این تحقیق با هدف تاثیر استفاده از تلفن همراه بر یادگیری سازمانی معلمان دوره ابتدایی کرمان انجام گرفت. تحقیق نیمه تجربی و با گروه کنترل و آزمایش انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرمان به تعداد642 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 50 نفر از معلمان انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه یادگیری الکترونیکی سازمانی هافسکی و همکاران (2009) بود که توسط آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. داده ها با روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS23تحلیل شد. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات تلفن همراه بر یادگیری سازمانی معلمان و مولفه های آن شامل(مهارت و ارتباط پیوسته،انگیزش، دسترسی به فناوری، توانایی یادگیری از طریق رسانه و موفقیت در یادگیری الکترونیکی) موثر است. بنابراین تلفن همراه می تواند ابزاری مناسب در یادگیری برتر در همه سازمان ها خصوصا سازمان های آموزشی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - مطالعه یادگیری سازمانی و توانمندسازی روانشناختی درکارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس
        امید صفری غلامرضا صفری فاطمه حسینی
        هدف از این تحقیق، مطالعه یادگیری سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. جامعه آماری این تحقیق،کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس به تعداد 114نفر بودند، که از این تعداد93نفر با روش نمونه‌گیری کل شمار و به صورت در دسترس به عنوان نمون أکثر
        هدف از این تحقیق، مطالعه یادگیری سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. جامعه آماری این تحقیق،کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس به تعداد 114نفر بودند، که از این تعداد93نفر با روش نمونه‌گیری کل شمار و به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده‌ها از طریق پرسشنامه‌های استاندارد یادگیری سازمانی(نیفه،2001) و توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر،1995) به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 74/0و 81/0انجام گرفت. برای توصیف داده‌ها از روش‌های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده‌ها از روش‌های آماری کلموگروف–اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی روانشناختی رابطه مثبت و معنادار 53/0 وجود داشت(01/0≤ P) و بین یادگیری سازمانی با تمامی مولفه‌های توانمندسازی روانشناختی ارتباط مثبت و معنا دار وجود داشت. بنابراین بهتر است که در این سازمان ورزشی از یادگیری سازمانی برای بهبودی و ارتقاء توانمندسازی روانشناختی بیشتر استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - مطالعه ارتباط چندگانه بین سرمایه فکری،فن آوری اطلاعات با توان مند سازهای روانشناختی از طریق یادگیری سازمانی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان ایران
        امید صفری غلامرضا صفری فاطمه حسینی
        هدف از این تحقیق،مطالعه ارتباط چندگانه بین سرمایه فکری،فن آوری اطلاعات با توان مند سازهای روانشناختی از طریق یادگیری سازمانی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان ایران بود.جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان ایران به تعداد492نفر بودند،که از این تعداد228نفر أکثر
        هدف از این تحقیق،مطالعه ارتباط چندگانه بین سرمایه فکری،فن آوری اطلاعات با توان مند سازهای روانشناختی از طریق یادگیری سازمانی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان ایران بود.جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان ایران به تعداد492نفر بودند،که از این تعداد228نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند.جمع آوری داده‌ها از طریق پرسشنامه های استاندارد سرمایه فکری(بونتیس،1998)،فن آوری اطلاعات(لورتز و همکاران،2004)، توان مندسازی روانشناختی(اسپریتزر ،1995) و یادگیری سازمانی (نیفه،2001) به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 71/0، 81/0، 86/0 و 78/0انجام گرفت.برای توصیف داده‌ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده‌ها از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ریگرسیون استفاده شد.نتایج نشان داد که سرمایه فکری و فن آوری اطلاعات رابطه مثبت و معناداری با توان مند سازهای روانشناختی آزمودنی ها داشتند(51/0 ،34/0r=،01/0 P≤).همچنین نتایج نشان داد که سرمایه فکری و فن آوری اطلاعات قابلیت پیش بینی توان مند سازهای روانشناختی آزمودنی ها را داشتند(26/0 ،12/0= R square). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - بالندگی اعضای هیات علمی در پرتو رهبری معنوی با میانجیگری یادگیری سازمانی
        غلامرضا جباری مراغوش جهانگیر یاری صادق ملکی آوارسین
        پژوهش حاضر با هدف سنجش روابط بین رهبری معنوی و بالندگی اعضای هیات علمی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان‌غربی انجام شد این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از لحاظ روش، همبستگی می باشد. جامعه آماری 695 نفر از مدرسین تمام وقت 13 واحد ب أکثر
        پژوهش حاضر با هدف سنجش روابط بین رهبری معنوی و بالندگی اعضای هیات علمی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان‌غربی انجام شد این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از لحاظ روش، همبستگی می باشد. جامعه آماری 695 نفر از مدرسین تمام وقت 13 واحد بود که از میان آنان 263 نفر از جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات ازسه پرسشنامه استاندارد، رهبری معنوی فرای، بالندگی قرونه و یادگیری سازمانی نیفه استفاده گردید. روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه‌ها تایید و پایایی آلفای کرونباخ آنها در مرحله مقدماتی و نهایی مناسب بود. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده رابطه مثبت و معنی داری بین رهبری معنوی با بالندگی می باشد در عین حال نتایج نشان داد که یادگیری سازمانی نقش میانجی در رابطة بین رهبری معنوی با بالندگی ایفا می‌کند. نتیجه اینکه رهبری معنوی با میانجیگری یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری در بالندگی مدرسین دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - طراحی مدل تاب آوری در شرایط بحران بر مبنای نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی مدیران وکارشناسان(مورد مطالعه سازمان هلال احمر کل کشور)
        علیرضا ابراهیمی
        این پژوهش با هدف طراحی مدل تاب آوری در شرایط بحران بر مبنای نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی مدیران وکارشناسان انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی اکتشافی می‌باشد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به میزان 215 نفر تعین گردید به منظور طراحی مدل نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی پ أکثر
        این پژوهش با هدف طراحی مدل تاب آوری در شرایط بحران بر مبنای نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی مدیران وکارشناسان انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی اکتشافی می‌باشد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به میزان 215 نفر تعین گردید به منظور طراحی مدل نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی پس از مطالعه متون عام جامعه شناسی کاربردی و پایگاه‌های علمی، 450مفهوم در خصوص نهادینه نمودن فرهنگ بطور عام، استخراج گردید واز طریق روش دلفی در اختیارصاحب نظران دانشگاهی وصاحب نظران سازمان هلال احمر قرار داده شد تا از نظر خبرگان تایید شود. سپس بر اساس تایید مؤلفه‌ها توسط خبرگان، حدود هفتاد وسه مفهوم در زمینه نهادینه کردن فرهنگ تاب آوری بر مبنای یاد‌گیری سازمانی مورد اتفاق نظر خبرگان قرار گرفت و پرسشنامه تهیه شد. اولین مرحله پس از انجام تحلیل عامل اکتشافی، با استفاده از نرم افزارspss روی هفتاد وسه مفهوم، پنج مؤلفه اصلی شامل مؤلفه‌‌های مدیریتی تاب آوری ، اهداف تاب آوری ، فرهنگی تاب آوری ، استراتژیک و یادگیری تاب آوری در شرایط بحران شناسایی و با توجه به ادیبات تحقیق نامگذاری شدند. در دومین مرحله، استفاده تکنیک و نرم افزار دیماتل (DEMATEL ) با بهره‌مندی از قضاوت خبرگان ، ساختار سلسله مراتبی از عوامل موجود در سیستم، همراه با روابط تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل عناصر به‌دست آمد. در مرحله سوم، الگویی جهت نهادینه کردن یادگیری سازمانی با استفاده از نرم افزار لیزرل طراحی گردید. در ادامه با داشتن پنج مؤلفه ی فوق الذکر زمینه ساز پرسشنامه ی مدل تاب آوری بر مبنای نهادینه‌سازی یاد‌گیری به عنوان ورودی نرم افزار لیزرل جهت طراحی الگوی نهادینه‌سازی یادگیری سازمانی مورد استفاده قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - طراحی و تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان بانک‌های دولتی ایران (براساس نظریه داده بنیاد)
        علیرضا نجف پور رضا نجف بیگی کرم اله دانش فرد
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان بانک‌های دولتی ایران(ملی، سپه، مسکن و کشاورزی) صورت پذیرفته است.پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شده است . جامعه آماری شامل مدیران بانک‌های دولتی کشور، نخبگان حوزه‌ی یادگی أکثر
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان بانک‌های دولتی ایران(ملی، سپه، مسکن و کشاورزی) صورت پذیرفته است.پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شده است . جامعه آماری شامل مدیران بانک‌های دولتی کشور، نخبگان حوزه‌ی یادگیری سازمانی بانک‌های دولتی و افرادی که از ساختار این بانک‌ها اطلاع داشتند، می‌باشد که از روش نمونه‌گیری انتخابی هدفمند، 15نفرازآن ها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد و تحلیل مصاحبه ها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری انتخابی صورت گرفت که براساس نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها، الگوی یادگیری سازمانی در بانک‌های دولتی در پنج مقوله‌ی شرایط علّی، زمینه ها، مداخله‌گرها، راهبردها و پیامدها، ارائه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - تعیین رابطه بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی
        سید مهرداد سیدین صفر مرادی نیا اکبر بهمنی
        هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی می‌باشد. روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجام‌شده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانه‌های وابسته به اداره کل کتابخانه‌های عمومی در استان م أکثر
        هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی می‌باشد. روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجام‌شده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانه‌های وابسته به اداره کل کتابخانه‌های عمومی در استان مرکزی بوده‌اند. گردآوری داده‌ها به شیوه سرشماری بوده است. ابزار مورد استفاده جهت جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه توانمندسازی اسپریتزر و پرسش‌نامه یادگیری سازمانی نیف می‌باشد و در پژوهش حاضر مقدار آلفای کرونباخ به‌دست‌آمده برای هر دو پرسشنامه 93/0 بوده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و فریدمن استفاده‌شده است. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که رابطه همبستگی قوی و مثبت بین احساس معناداری شغل با یادگیری سازمانی، بین احساس شایستگی و یادگیری سازمانی، بین احساس استقلال با یادگیری سازمانی، بین احساس مؤثر بودن در شغل با یادگیری سازمانی و بین احساس اعتماد به همکاران و یادگیری سازمانی در بین کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی وجود دارد. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که یادگیری سازمانی بر توانمندسازی (معنی‌دار بودن شغل، احساس شایستگی در شغل، استقلال، مؤثر بودن در شغل و اعتماد به همکاران) مؤثر است و می‌تواند مبنایی برای تدوین راهبردهای مناسب منابع انسانی در زمینه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران باشد و کتابخانه‌های عمومی با بهره‌گیری از نتایج حاصله، می‌توانند در دنیای نوین رقابتی که همواره در حال تغییر است به حیات خود ادامه دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - ارائه الگوئی برای مدیریت دانش کارکنان با رویکرد یادگیری سازمانی (مطالعه موردی: شهرداری تهران)
        پژمان صالحی بیژن سلیمانپور
        هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه الگویی نوین برای مدیریت دانش کارکنان با رویکرد یادگیری سازمانی در مطالعه موردی شهرداری تهران است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به‌صورت ترکیبی (کیفی-کمی) در جامعه آماری کارکنان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر در شهرداری تهران و أکثر
        هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه الگویی نوین برای مدیریت دانش کارکنان با رویکرد یادگیری سازمانی در مطالعه موردی شهرداری تهران است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به‌صورت ترکیبی (کیفی-کمی) در جامعه آماری کارکنان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر در شهرداری تهران و شرکت‌ها و سازمان‌های تابعه آن انجام شد. نمونه آمارى شامل 379 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی شاغل در شهرداری تهران در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. داده‌های گردآوری‌شده با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و با به‌کارگیری نرم‌افزارهای SPSS و ایموس مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.یافته‌ها: بر اساس نتایج تحقیق حاضر برخی از مؤلفه‌های مهم ارائه الگوی نوین برای مدیریت دانش کارکنان شهرداری تهران با رویکرد یادگیری سازمانی عبارت‌اند از منابع انسانی و مدیریت، استراتژی و ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، فرآیندهای دانشی، فرآیندهای سازمانی و فرهنگ‌سازمانی. همچنین برخی دیگر از یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که میانگین امتیاز هریک از این مؤلفه‌های یادشده در شهرداری تهران از حد متوسط پایین‌تر بود.نتیجه‌گیری: تحقیق حاضر به ارائه و آزمون مدلی پرداخته است که نقش متغیرهای کلیدی دانش و یادگیری که در تحقیقات گذشته توجهی جزئی و مستقل به آن‌ها شده بود را بیان کرده است. به‌منظور پیاده‌سازی و اجرای مدیریت دانش در شهرداری تهران با رویکرد یادگیری سازمانی دقیق مؤلفه‌های تعیین‌شده نظیر منابع انسانی و مدیریت، استراتژی و ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، فرآیندهای دانشی و غیره ... برای ارتقای سطح کمی و کیفی دانش سازمانی شهرداری لحاظ گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - تبیین الگوی تاثیر رهبری اخلاقی بر آوای کارکنان با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مطالعه موردی کارکنان ادارات ورزش وجوانان غرب کشور)
        محمدسعید کیانی شهاب بهرامی
        هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی تاثیر رهبری اخلاقی بر آوای کارکنان با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مطالعه موردی کارکنان ادارات ورزش وجوانان غرب کشور) بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعة آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشو أکثر
        هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی تاثیر رهبری اخلاقی بر آوای کارکنان با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مطالعه موردی کارکنان ادارات ورزش وجوانان غرب کشور) بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعة آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور ( کرمانشاه ، ایلام و کردستان) تشکیل دادند، که شامل 190 نفر گردید. نمونة تحقیق، بر اساس جدول مورگان، 123 نفر تعیین شد. از سه پرسشنامه آوای کارکنان، پرسشنامه یادگیری سازمانی و پرسشنامه رهبری اخلاقی در کار به عنوان ابزار پژوهشی جهت جمع‌آوری داده ها استفاده گردید. جهت تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تحلیل مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفته و یادگیری سازمانی می تواند در رابطه بین رهبری اخلاقی و آوای کارکنان نقش میانجی را داشته باشد. احتمالا رهبری اخلاقی می‌تواند از طریق تاثیر بر ریسک‌پذیری کارکنان، گفت‌و گو و نیز تصمیم گیری مشارکتی به عنوان ابعاد یادگیری سازمانی بر آوای کارکنان تاثیر بگذارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - ارتباط بین فرح بخشی در کار با رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری یادگیری سازمانی در دبیران تربیت بدنی استان کرمانشاه
        پیمان محمدی بابازیدی شهاب بهرامی سلمان محمدی بابازیدی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین فرح بخشی در کار با رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری یادگیری سازمانی در دبیران درس تربیت بدنی استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران درس تربیت بدنی شهر کرمانشاه(240 نفر أکثر
        هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین فرح بخشی در کار با رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری یادگیری سازمانی در دبیران درس تربیت بدنی استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران درس تربیت بدنی شهر کرمانشاه(240 نفر) بود. روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی- خوشه‌ای بوده و تعداد 173 نفر(جدول مورگان) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامة رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و مکنزی(1990)، پرسشنامة فرح بخشی در کار مک دوئل (2004) و پرسشنامة یادگیری سازمانی نیفه(2001) بود.در بخش آمار توصیفی از جداول و نمودارهای توصیفی برای بیان ویژگی های دموگرافیک و توصیفی پژوهش استفاده شد. از شاخص های کشیدگی و چولگی به منظور بررسی توزیع داده‌ها استفاده و برای بررسی و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری از نرم‌افزارهای SPSS نسخه 24 و Smart PLS نسخه 3.0استفاده شد.. نتایج نشان داد که بین فرح بخشی در کار با رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری یادگیری سازمانی در دبیران درس تربیت بدنی کرمانشاه ارتباط معنی داری وجود دارد و یادگیری سازمانی برای رابطه فرح‌بخشی در کار و رفتار شهروندی ، میانجی‌گری دارد و از نوعِ میانجی جزئی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - بررسی نقش تعدیل‌گر "یادگیری" در ارتباط بین "عوامل فردی" و "تحریک به تسهیم دانش" ( مطالعه موردی: دانشگاه شاهد)
        جمشید صالحی صدقیانی ملیحه بینشیان مریم پرچمی سرقین
        یکی از چالش‌های پیش روی سازمان‌ها در این برهه از زمان، فراهم ساختن محیط مناسب برای ترغیب کارکنان در جهت به اشتراک گذاشتن آگاهی های خویش است. تسهیم دانش، یکی از مراحل مؤثر در فرآیند مدیریت دانش به شمار می‌رود، به همین دلیل دانشگاه‌ها به عنوان مراکز خلق دانش و بروز خلاقیت أکثر
        یکی از چالش‌های پیش روی سازمان‌ها در این برهه از زمان، فراهم ساختن محیط مناسب برای ترغیب کارکنان در جهت به اشتراک گذاشتن آگاهی های خویش است. تسهیم دانش، یکی از مراحل مؤثر در فرآیند مدیریت دانش به شمار می‌رود، به همین دلیل دانشگاه‌ها به عنوان مراکز خلق دانش و بروز خلاقیت نقش بارزی را در توسعه دانایی کشورها دارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر یادگیری در ارتباط بین عوامل فردی و تحریک به تسهیم دانش در دانشگاه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه، که شامل 226 نفر بود و با استفاده از روش برآورد نمونه از جامعه محدود، نمونه ای با حجم 143 نفر برآورد شد. براساس مبانی فلسفی پژوهش، جهت گیری و هدف پژوهش از نوع کاربردی است؛ استراتژی پژوهش از نوع پیمایشی _ مطالعه موردی است. داده‌های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS به صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که تمام عوامل فردی یعنی اعتماد، انگیزش، علاقه، نگرش و خودکارآمدی بر تحریک به تسهیم دانش تأثیر دارند و همچنین مشخص شد که عامل یادگیری در ارتباط بین عوامل فردی و تحریک به تسهیم دانش نقش تعدیل‌گر دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        81 - پیش‌بینی رهبری تحول‌گرا با یادگیری سازمانی و شهروند سازمانی مدیران مدارس شهر تهران
        پریناز بنی سی
        رهبری تحول‌آفرین بیان کننده فرایندی است که افراد را متحول می کند و با ارزش ها و خصیصه های اخلاقی و اهداف بلندمدت ارتباط دارد. ارزیابی محرک های مؤثر بر پیروان، ارضای نیازهای آنان و نحوه برخورد با آن‌ها به‌عنوان افرادی کامل، ازجمله کارکردهای این نوع رهبری است. هدف از انج أکثر
        رهبری تحول‌آفرین بیان کننده فرایندی است که افراد را متحول می کند و با ارزش ها و خصیصه های اخلاقی و اهداف بلندمدت ارتباط دارد. ارزیابی محرک های مؤثر بر پیروان، ارضای نیازهای آنان و نحوه برخورد با آن‌ها به‌عنوان افرادی کامل، ازجمله کارکردهای این نوع رهبری است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رهبری تحول گرا با یادگیری سازمانی و شهروند سازمانی (مطالعه موردی مدیران مدارس متوسطه دوم شهر تهران) است. در این پژوهش از روش توصیفی همبستگی برای پاسخگویی به فرضیات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران مقطع متوسطه مدارس شهر تهران است. حجم نمونه آماری این تحقیق 180 نفر است که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که رهبری تحول گرا، یادگیری سازمانی را پیش بینی می کند ولی رفتار شهروندی سازمانی را پیش‌بینی نمی کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        82 - انطباق کتابخانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی با مؤلفه‌های سازمان یادگیرنده جهت ارائه الگوی راهبردی تبدیل کتابخانه‌های دانشگاهی به سازمان های یادگیری
        بابک علیاءدونیقی محمد رحیم رسولی آزاد نجلا حریری
        ‌پژوهش فوق ارزیابی انطباق کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی با مؤلفه های سازمان یادگیرنده جهت ارائه الگوی راهبردی تبدیل کتابخانه‌های دانشگاهی به سازمان های یاد گیرنده است.‌ این پژوهش ‌از‌ نوع‌ کاربردی ‌ ‌و ‌به ‌روش‌ آمیخته ‌اکتشافی ‌(‌کمّی و کیفی) ‌انجام گرفته ‌است.‌ جام أکثر
        ‌پژوهش فوق ارزیابی انطباق کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی با مؤلفه های سازمان یادگیرنده جهت ارائه الگوی راهبردی تبدیل کتابخانه‌های دانشگاهی به سازمان های یاد گیرنده است.‌ این پژوهش ‌از‌ نوع‌ کاربردی ‌ ‌و ‌به ‌روش‌ آمیخته ‌اکتشافی ‌(‌کمّی و کیفی) ‌انجام گرفته ‌است.‌ جامعه ‌آماری پژوهش ‌برای ‌بخش‌ کمّی کارکنان ‌و ‌مدیران‌‌ کتابخانه‌های ‌دانشگاه ‌آزاد ‌اسلامی ‌در ‌کل ‌کشور و در‌ بخش‌ کیفی‌ 15 نفر ‌از ‌متخصصان‌ علم‌ اطلاعات ‌و ‌دانش‌شناسی ‌بودند‌. ابزار ‌گردآوری‌ داده‌ها ‌در ‌بخش‌ کمّی، پرسشنامه ‌محقق ‌ساخته ‌با ‌‌29 گویه ‌مستخرج‌ از ‌فرایند ‌دلفی ‌ فازی ‌و ‌در ‌بخش کیفی‌، پرسشنامه‌‌ دلفی ‌نیمه ساختاریافته ‌ ‌بود.‌ جهت ‌ارائه مدل ‌پژوهش، از روش ‌تحلیل ‌عاملی‌ تأییدی، ‌تکنیک‌ مدل‌یابی ‌معادلات‌‌ ساختاری ‌با ‌نرم افزار‌‌ PLS ‌ ‌استفاده شده است‌.‌ بارهای‌ عاملی ‌شاخص های ‌مدل ‌الگوی‌ راهبردی ‌تبدیل ‌کتابخانه‌های‌ دانشگاه ‌آزاد ‌اسلامی ‌به ‌سازمان یادگیرنده، ‌همگی ‌بالاتر ‌از محدوده 1/1 ‌(قابل‌ ‌قبول) ‌قرار داشتند که ‌حاکی ‌از ‌تأثیرگذاری ‌شاخص ‌ها ‌در ‌شکل گیری‌‌ مؤلفه های ‌مدل می‌باشد. ‌با ‌توجه ‌به ‌ضریب ‌آلفای ‌کرونباخ ‌و ‌پایایی ‌ترکیبی، ‌مقدار ‌‌AVE برابر ‌با ‌‌1/5 بود، ‌لذا ‌تمامی معیارها ‌در ‌متغیرهای ‌پنهان ‌پژوهش، ‌در ‌محدوده ‌قابل قبول ‌قرار دارند.‌ با ‌اطمینان99 درصد مناسب‌ بودن ‌وضعیت ‌ برازش‌ مدل‌‌های ‌اندازه گیری ‌مؤلفه‌های ‌پژوهش‌ مورد ‌تایید ‌قرار گرفتند. ‌پس ‌از ‌اجرای فازهای ‌دلفی، 7 مؤلفه ‌و29 شاخص‌ باقی ‌ماند. ‌نتایج ‌آزمون‌ ‌ ‌tدر ‌بخش‌ کمّی ‌نشان داد ‌که ‌بین ‌وضعیت ‌مطلوب ‌و ‌وضعیت ‌موجود ‌در ‌همه ‌مؤلفه‌های تبدیل ‌کتابخانه‌های ‌دانشگاه‌ آزاد ‌اسلامی ‌به ‌سازمان‌های‌ یادگیرنده‌، تفاوت‌ معنا داری ‌وجود دارد ‌و ‌وضعیت‌ موجود ‌نسبت‌ ‌ به ‌وضعیت ‌مطلوب‌ در محدوده ‌پایین‌تر ‌از ‌متوسط ‌قرار ‌دارد‌.‌با ‌توجه ‌به ‌برازش ‌مناسب مدل، ‌الگوی ‌تبدیل‌ کتابخانه‌های ‌دانشگاه ‌آزاد ‌اسلامی ‌به ‌سازمان های ‌یادگیرنده‌ با ‌مولفه های ‌یادگیری ‌مداوم، ‌یادگیری‌ گروهی، ‌توانمندسازی، ‌رهبری ‌راهبردی، ‌پرسشگری ‌و ‌گفتگو، ‌تفکر ‌نظام گرا ‌و‌‌ ادغام ‌سیستم ها ‌ارائه گردیده ‌است.‌ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        83 - تاثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: کارکنان تامین اجتماعی استان البرز )
        حمید رضا محرابی مهتاب سلیمی علیرضا محمدی نژاد گنجی
        این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی (براساس مدل کامرون و کوئین) بر یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی انجام شده است. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کارکنان تامین اجتماعی استان البرز بوده است که ا أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی (براساس مدل کامرون و کوئین) بر یادگیری سازمانی و توانمندسازی روان شناختی انجام شده است. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کارکنان تامین اجتماعی استان البرز بوده است که از بین آن ها تعداد 341 نفر به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های فرهنگ یادگیری سازمانی (کامرون و کوئین ، 2006)، یادگیری سازمانی( نیفه ،2001) توانمندسازی روان شناختی (اسپریتزر، 1995) جمع آوری و با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری لیزرل تحلیل شدند. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها حمایت کردند. نتایج حاکی از اثر مستقیم مثبت و معناداری فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی تاثیر دارد و همچنین فرهنگ سازمانی بر توانمندسازی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        84 - طراحی مدل ارتقای بهره‌وری منابع انسانی بر اساس یادگیری سازمانی و سرمایه فرهنگی کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان تهران
        مونا امیدی فتاح ناظم محمد نقی ایمانی
        این پژوهش با هدف ارائه مدلی جهت ارتقای بهره‌وری منابع انسانی بر اساس یادگیری سازمانی و سرمایه فرهنگی کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان تهران اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ کاربردی با رویکرد همبستگی است که به روش پیمایشی در بین کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرور أکثر
        این پژوهش با هدف ارائه مدلی جهت ارتقای بهره‌وری منابع انسانی بر اساس یادگیری سازمانی و سرمایه فرهنگی کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان تهران اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ کاربردی با رویکرد همبستگی است که به روش پیمایشی در بین کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان تهران به‌عنوان جامعه آماری در سال تحصیلی 93-1394 اجرا شده است؛ بدین منظور که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای 202 نفر به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه بهره‌وری منابع انسانی مدل هرسی و گلداسمیت (1980)، پرسشنامه یادگیری سازمانی کریس آرجریس (1999) و پرسشنامه سرمایه فرهنگی آلیس سالیوان (2001) استفاده گردید است و داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون رگرسیون چند متغیره خطی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند. یافته های پژوهش نشان می‌دهد که بین یادگیری سازمانی و سرمایه فرهنگی با بهره‌وری رابطه معناداری وجود دارد و 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته بهره‌وری توسط ابعاد یادگیری سازمانی و 31 درصد توسط ابعاد سرمایه فرهنگی تبیین می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        85 - مقایسه کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و واحد کرج
        فرزانه عبدلی رمضان جهانیان
        تغییرات مداوم ابعاد مختلف بشر در عصر کنونی، سازمان ها را وادار به استفاده از رویکردها و مدل هایی می کند که بتوانند در مواجهه با تغییرات، آنها را پویا و قدرتمند کند. یکی از این رویکردها، ایجاد سازمان یادگیرنده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه کاربست مولفه های س أکثر
        تغییرات مداوم ابعاد مختلف بشر در عصر کنونی، سازمان ها را وادار به استفاده از رویکردها و مدل هایی می کند که بتوانند در مواجهه با تغییرات، آنها را پویا و قدرتمند کند. یکی از این رویکردها، ایجاد سازمان یادگیرنده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و واحد کرج در سال 1393 انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان و اعضاء هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود که نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شده است. اندازه نمونه با استفاده از جدول مورگان متناسب با حجم جامعه 346 نفر، شامل 207 نفر متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و 139 نفر متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد مارسیک و واتکینز ( 1996) بود که بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت انجام شد. اعتبار پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ 92/0 بر آورد گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T مستقل تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که تفاوت معناداری بین دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و واحد کرج در کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده وجود ندارد. این مقایسه نشان داد که دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در کاربست سازمان یادگیرنده در ابعاد، پرسش و گفت و گو، نظام خلق و تسهیم یادگیری، توانمندسازی و رهبری استراتژیک با هم تفاوت معناداری ندارند ولی در کاربست سازمان یادگیرنده در ابعاد، یادگیری مستمر، ارتباط با محیط و یادگیری گروهی با هم تفاوت معناداری دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        86 - بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی با میانجی‌گری یادگیری سازمانی
        ابراهیم رحیمی
        همواره در بیشتر سازمان ها در سرتاسر دنیا مدیران به دنبال ارتقاء و بهبود عملکرد سازمان های خویش می باشند. تحقیقات مدیریتی بر اهمیت مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بهبود عملکرد تاکید دارند. این پژوهش قصد دارد تا به بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی به صورت مستقیم و أکثر
        همواره در بیشتر سازمان ها در سرتاسر دنیا مدیران به دنبال ارتقاء و بهبود عملکرد سازمان های خویش می باشند. تحقیقات مدیریتی بر اهمیت مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بهبود عملکرد تاکید دارند. این پژوهش قصد دارد تا به بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری یادگیری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان مرکزی بپردازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مرکزی به تعداد 250 نفر می باشد. حجم نمونه به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه 82 تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد بود که روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوا و سازه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد. پس از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار، تمامی فرضیات مطرح شده در پژوهش پذیرفته شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        87 - بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان)
        سید هدایت الله داورپناه رضا هویدا
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونت‌های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در س أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونت‌های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 95-1394 بود. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 182 نفر تعیین گردید. روش نمونه‌گیری، تصادفی متناسب با حجم بود. برای جمع‌آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شد: ساختار سازمانی محقق ساخته بر اساس پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز (1987) و چن و هوانگ (2007)؛ پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) بود. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی با قابلیت یادگیری سازمانی و مؤلفه‌های آن رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ساختار سازمانی و ابعاد آن قادر به‌پیش بینی قابلیت یادگیری سازمانی می‌باشند (05/0 ≥P). همچنین نتایج آزمون t و تحلیل واریانس نشان داد بین ادراک کارکنان از ساختار سازمانی بر اساس ویژگی‌های جمعیت شناختی به جزء سابقه خدمت تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≤P)؛ و بین قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 ≥P). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        88 - پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران مدارس متوسطه بر اساس یادگیری سازمانی
        عادل زاهد بابلان علی خالق‌خواه حسین قمری گیوی ملیحه فتحی جناقرد
        هدف از این پژوهش پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران دوره متوسطه بر اساس یادگیری سازمانی آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر اردبیل در سال 93-92 به تعداد 1070 نفر بودند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران أکثر
        هدف از این پژوهش پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران دوره متوسطه بر اساس یادگیری سازمانی آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر اردبیل در سال 93-92 به تعداد 1070 نفر بودند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 282 نفر و با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کونوسکی با پایایی 73/0 و یادگیری سازمانی چیوا، همکاران (2007) با پایایی 95/0 بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام) انجام شد. نتایج نشان داد که تمام مولفه‌های یادگیری سازمانی به جز ریسک‌پذیری با رفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه مثبت داشت. از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون به ترتیب: تجربه‌اندوزی، ریسک‌پذیری و تصمیم‌گیری مشارکتی پیش بینی کننده رفتار شهروندی سازمانی دبیران بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        89 - بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و بی‌تفاوتی سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان)
        سید هدایت الله داور پناه رضا هویدا
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و بی‌تفاوتی سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونت‌های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر د أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و بی‌تفاوتی سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونت‌های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 95-1394 بود. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 182 نفر تعیین گردید. روش نمونه‌گیری، تصادفی متناسب با حجم بود. ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007)؛ پرسشنامه بی‌تفاوتی سازمانی دانایی‌فرد و همکاران (1389)، بود. یافته‌های پژوهش نشان داد که قابلیت یادگیری سازمانی با بی‌تفاوتی سازمانی و ابعاد آن به جزء بعد بی‌تفاوتی نسبت به ارباب‌رجوع رابطه منفی و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه‌های قابلیت یادگیری سازمانی به جزء مؤلفه ریسک قادر به‌پیش‌بینی بی‌تفاوتی سازمانی کارکنان می‌باشند (05/0 ≥P). همچنین نتایج آزمون t و تحلیل واریانس نشان داد بین بی‌تفاوتی سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء سن تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 ≤ )؛ و بین قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 ≥P). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        90 - بررسی رابطه نگرش مدیران به نوآوری با یادگیری سازمانی در مدارس ناحیه یک شهرری
        سید محمد میرکمالی میترا عزتی صدیقه ناصری
        هدف ازاجرای این پژوهش بررسی رابطه نگرش مدیران به نوآوری با یادگیری سازمانی درمدارس ناحیه یک شهرری بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس شهرری درسال تحصیلی 95-94 تشکیل می دادند (138 نفر). برای تعیین حجم نمونه ازروش سرشماری استفاده أکثر
        هدف ازاجرای این پژوهش بررسی رابطه نگرش مدیران به نوآوری با یادگیری سازمانی درمدارس ناحیه یک شهرری بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس شهرری درسال تحصیلی 95-94 تشکیل می دادند (138 نفر). برای تعیین حجم نمونه ازروش سرشماری استفاده گردید که کل تعداد 138 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.جمع آوری داده ها براساس دو پرسشنامه نگرش نسبت به تغییرویادگیری سازمانی صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن هابه ترتیب 0.86و0.83 بدست آمد.جهت تعیین روایی پرسشنامه ، ازروایی صوری و محتوایی استفاده شد.تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss نسخه 22 صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان دادکه وضعیت نگرش مدیران به نوآوری و یادگیری سازمانی درمدارس ناحیه یک شهرری بالاتر از حد متوسط قرار داردو بین نگرش مدیران به نوآوری با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ازبین سه بعد نگرش مدیران به نوآوری، بعد نگرش رفتاری به نواوری یادگیری سازمانی را تبیین می نماید ولی دو بعد نگرش شناختی و نگرش عاطفی پیش بینی کننده مناسبی برای یادگیری سازمانی مدارس نمی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        91 - ارائه مدلی برای دانش افزایی سازمانی در سازمان‌های آموزشی
        سید نورالدین شریعت کیایی
        هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی به منظور دانش افزایی سازمانی در سازمان های آموزشی بود. روش پژوهش توصیفی با هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان های آموزشی غیردولتی شهرستان لاهیجان به تعداد 1980 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان 268 نفر ب أکثر
        هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی به منظور دانش افزایی سازمانی در سازمان های آموزشی بود. روش پژوهش توصیفی با هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان های آموزشی غیردولتی شهرستان لاهیجان به تعداد 1980 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان 268 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های: اعتماد سازمانی مک آلیستر (1995)، فناوری اطلاعات لیو و همکاران (2013)، یادگیری سازمانی دونات و پابلو (2015)، یادگیری سازمانی یو و همکاران (2013)، فناوری اطلاعات لیو و همکاران (2013)، تسهیم دانش فیلیس و همکاران (2000)، دانش افزایی سازمانی از پرسشنامه لی و چوی (2003) انجام شد و برای متغیرهای قابلیت حل مسئله و توسعه حرفه ای از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی وفن مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLSاستفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تأثیر تسهیم دانش، یادگیری سازمانی، جذب دانش و قابلیت حل مسأله بر دانش افزایی سازمانی مثبت و معنادار است. تأثیر یادگیری سازمانی، جذب دانش و قابلیت حل مسأله بر تسهیم دانش مثبت و معنادار است. تأثیر یادگیری سازمانی، اعتماد، فناوری اطلاعات، توسعه حرفه ای و رهبری دانش بر جذب دانش مثبت و معنادار است. اما تأثیر قابلیت حل مسأله بر جذب دانش معنادار نیست. تأثیر اعتماد، فناوری اطلاعات و توسعه حرفه ای بر قابلیت حل مسأله مثبت و معنادار است. اما تأثیر رهبری دانش بر قابلیت حل مسأله معنادار نیست. در مجموع نتایج نقش متغیرهای اعتماد، فناوری اطلاعات، رهبری دانش، توسعه حرفه ای، یادگیری سازمانی، جذب دانش، قابلیت حل مسأله و تسهیم دانش در دانش افزایی سازمانی را مورد تأیید قرار می دهد و بر این اساس الگویی برای دانش افزایی سازمانی در سازمان های آموزشی ارائه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        92 - بررسی وضعیت یادگیری سازمانی کارکنان بانک های شهرستان دورود
        علیرضا لطیفی دانشیار محمدرضا هاشمی
        این پژوهش با هدف آگاهی از وضعیت فرآیند یادگیری سازمانی کارکنان بانک های شهرستان دورود به روش پیمایشی- توصیفی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 321 نفر از کارکنان بانک های مورد مطالعه است که تعداد175 نفر از آنان براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند.برا أکثر
        این پژوهش با هدف آگاهی از وضعیت فرآیند یادگیری سازمانی کارکنان بانک های شهرستان دورود به روش پیمایشی- توصیفی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 321 نفر از کارکنان بانک های مورد مطالعه است که تعداد175 نفر از آنان براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت پویایی یادگیری جمعی، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و بهکارگیری فناوری اطلاعات در بین کارکنان بانک های شهرستان دورود بالاتر از حد متوسط بوده است.براساس نتایج پژوهش می توان چنین نتیجهگرفت که سازمان ها می توانند با فراهم ساختن شرایط و امکانات لازم براییادگیری مداوم و مستمر کارکنان خود، سبب همراهی و همگامی آنان با تحولات و دگرگونی جامعه جهانی با هدف تعالی سازمان خود شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        93 - بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی در معاونت توسعه دانشگاه علوم پزشکی ایران
        نجمه وکیلی شهرزاد صارمی
        پژوهش حاضر سعی دارد رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان معاونت توسعه دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل می دهند که 300 نفر بودند و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 169 نفر بدست آمد. روش جمع آوری اطلاعات شا أکثر
        پژوهش حاضر سعی دارد رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان معاونت توسعه دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل می دهند که 300 نفر بودند و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 169 نفر بدست آمد. روش جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه فرهنگ دنیسون و پرسشنامه یادگیری سازمانی گومز و همکاران بود. روش تجزیه وتحلیل با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون صورت پذیرفته و نتایج آزمون ها نشان داد بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        94 - بررسی و ارزیابی رابطه بین یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی کارشناسان دانشگاه اصفهان
        محمد تقی محمودی فروزان افضل کوهی اعظم فروزنده
        تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی کارشناسان دانشگاه اصفهان به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق 273 نفر از کارشناسان دانشگاه که تعداد 130 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول سرایی و همکاران(1372) انت أکثر
        تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی کارشناسان دانشگاه اصفهان به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق 273 نفر از کارشناسان دانشگاه که تعداد 130 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول سرایی و همکاران(1372) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف (2001) و پرسشنامهمحقق ساخته نوآوری سازمانی می باشد که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرنباخ به ترتیب90/. و 89/. به دست آمد . جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گاماستفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتایج آزمون همبستگی نشان داد که تمامی مؤلفه های یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین یادگیری سازمانی با ابعاد نوآوری سازمانی( نوآوری تولیدی، نوآوری فرایندی و نوآوری اداری) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بود که از بین مولفه های یادگیری سازمانی ، چهار بعد تسهیم دانش ، فرهنگ یادگیری سازمانی، رهبری و کار و یادگیری تیمی به عنوان متغیرهای پیش بین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات نوآوری سازمانی(متغیر ملاک)، را دارا هستند و مؤلفه های تفکر سیستمی، چشم انداز مشترک و شایستگی ها و مهارت های کارکنان به دلیل نداشتن سهم معنادار در پیش بینی نوآوری سازمانی از معادله حذف گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        95 - بررسی نقش واسطه‌ای یادگیری سازمانی در ارتباط میان هوش سازمانی با چابکی سازمانی
        مهدی عزیزی حمید صادقی رضا کرمی
        پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطه‌ای یادگیری سازمانی در ارتباط میان هوش سازمانی با چابکی سازمانی در دانشگاه تهران انجام‌شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت‌علمی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بوده است که از بین آن‌ها 309 أکثر
        پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطه‌ای یادگیری سازمانی در ارتباط میان هوش سازمانی با چابکی سازمانی در دانشگاه تهران انجام‌شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت‌علمی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بوده است که از بین آن‌ها 309 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای و طبقه‌ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های هوش سازمانی آلبرخت (2002)، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه (2001) و چابکی سازمانی محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای آماری spss و lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هوش سازمانی به‌صورت مستقیم (53/ 0 β=) و غیرمستقیم با نقش واسطه‌ای یادگیری سازمانی (31/ 0 β=) بر چابکی سازمانی اثرگذار می‌باشد (درمجموع 84/ 0 β=). همچنین یادگیری سازمانی نیز بر چابکی سازمانی تأثیر قابل‌توجهی دارد (71/ 0 β=). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        96 - بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی
        صفر مرادی نیا منصور ترکیان تبار طاهره حسومی
        پژوهش حاضر به‌منظور تعیین رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی، به روش توصیفی- پیمایشیبه انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 146 نفر ازکارکنان نهاد کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی است که در 12 اداره و 1 مدیریت مشغول به خدمت أکثر
        پژوهش حاضر به‌منظور تعیین رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی، به روش توصیفی- پیمایشیبه انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 146 نفر ازکارکنان نهاد کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی است که در 12 اداره و 1 مدیریت مشغول به خدمت می‌باشند.به دلیل محدودیت جامعه آماری، نمونه گیری به عمل نیامد و تمامی اعضاء جامعه آماری که تعداد آنان 146 نفر می باشد مورد مطالعه قرار گرفتند.ابزار مورداستفاده جهت جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای شامل سه بخش: اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش‌نامه توانمندسازی اسپریتزر، پرسش‌نامه یادگیری سازمانی نیفه می‌باشد.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: بین هر یک از مؤلفه‌های پنج‌گانه توانمندسازی با یادگیری سازمانی ارتباط قوی و مثبت وجود دارد. این رابطه بین احساس معناداری شغل با یادگیری سازمانی(r=0/937)، بین احساس شایستگی و یادگیری سازمانی(r=0/934)، بین احساس استقلال با یادگیری سازمانی(r=0/924)، بین احساس مؤثر بودن در شغل با یادگیری سازمانی(r=0/953)، بین احساس اعتمادبه همکاران و یادگیری سازمانی(r=0/964)، بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        97 - بررسی رابطه بین هوش سازمانی و یادگیری سازمانی با بهره وری در ادارات آموزش و پرورش شهر تهران
        عباس ستاری محبوبه عبداللهی
        هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و یادگیری سازمانی با بهره وری ادارات آموزش و پرورش شهر تهران است که به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر تهران میباشد که از بین آنان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 323 نفر، ب أکثر
        هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و یادگیری سازمانی با بهره وری ادارات آموزش و پرورش شهر تهران است که به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر تهران میباشد که از بین آنان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 323 نفر، به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع‌آوری اطلاعات، پرسش نامه ی هوش سازمانی کارل آلبرخت (2003)، یادگیری سازمانی زالی (1385) و بهره وری نیروی انسانی آچیو می باشد.روائی پرسش‌نامه‌ها توسط اساتید واحد رودهن مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن‌ها نیز با اجرای اولیه در نمونه‌ای به تعداد 30 نفر به ترتیب مذکور 90/0، 76/0، 84/ محاسبه و تأیید شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین هوش سازمانی و بهره وری در ادارات آموزش و پرورش شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین یادگیری سازمانی و بهره وری در ادارات آموزش و پرورش شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        98 - مدلی برای تبیین رابطه یادگیری سازمانی و سلامت سازمانی با عملکرد کارکنان
        محبوبه عبداللهی فهیمه کریمی
        هدف پژوهش طراحی مدل برای تبیین رابطه یادگیری سازمانی و سلامت سازمانی با عملکرد کارکنان وزارت تعاون، کارورفاه اجتماعی است. جامعه آماری کلیه کارکنان وزارت مذکور باتعداد 1000 نفر که 306 نفر نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های استاندارد یادگیری‌سازمانی أکثر
        هدف پژوهش طراحی مدل برای تبیین رابطه یادگیری سازمانی و سلامت سازمانی با عملکرد کارکنان وزارت تعاون، کارورفاه اجتماعی است. جامعه آماری کلیه کارکنان وزارت مذکور باتعداد 1000 نفر که 306 نفر نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های استاندارد یادگیری‌سازمانی واتکینز و مارسیک (2003)، سلامت‌ سازمانی‌هوی‌ و فیلدمن(1996) و عملکردسازمانی اچیو (2009) استفاده شده است. روایی محتوایی توسط متخصصان تایید شد و پایایی ابزار ازطریق محاسبه آلفای کرونباخ یادگیری سازمانی 981/0، سلامت سازمانی 911/0، عملکرد سازمانی 961/0محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده‎ها ازآمارتوصیفی و استنباطی، از آزمون رگرسیون برای بررسی رابطه بین متغیرها و از معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی و شاخصهای برازندگی برای طراحی و بررسی برازش مدل استفاده شد. نتایج آزمونهای آماری بیانگر این است که: -بین یادگیری سازمانی وسلامت سازمانی با عملکرد سازمانی رابطه مثبت ومعناداری وجوددارد. - مدل ساختاری مناسب برای تبیین رابطه بین یادگیری سازمانی وسلامت سازمانی با عملکرد سازمانی طراحی شد.-مدل ساختاری پژوهش از برازش لازم برخوردار است . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        99 - تبیین رابطه بین سرمایه فکری ، یادگیری سازمانی و عملکرد کارکنان شعب بانک پارسیان استان گیلان
        اصغر قدم زن جلالی حسن حبیبی ماچیانی محمد تقی پور سارا مشتاقی
        سرمایه ی فکری یک دارایی نامشهود سازمان است. ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات، منجر به افزایش علاقه ی محققان به مطالعه در حوزه ی سرمایه ی فکری شده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری سازمان و عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد. پژوهش از حیث ه أکثر
        سرمایه ی فکری یک دارایی نامشهود سازمان است. ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات، منجر به افزایش علاقه ی محققان به مطالعه در حوزه ی سرمایه ی فکری شده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری سازمان و عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شعب بانک پارسیان دراستان گیلان می باشد که دارای جمعیت 400 نفر می باشند. روش تحقیق روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و سیستماتیک می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 196 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری، عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد که پایایی سوالات پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه گردید و روایی سوالات به روش روایی محتوا تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS21 به روش آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتایج حاصله نشان داد که بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و هم چنین بین یادگیری سازمانی و عملکرد کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی با عملکرد کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        100 - نقش میانجی شایسته سالاری در رابطه‎ی بین عدالت سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان بانک تجارت استان مازندران
        فاطمه صغری سینا سید جلال ساداتی تیله بنی
        هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شایسته‎سالاری در رابطه‎ی بین عدالت سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان بانک تجارت استان مازندران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بانک تجارت است أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شایسته‎سالاری در رابطه‎ی بین عدالت سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان بانک تجارت استان مازندران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بانک تجارت استان مازندران به تعداد 489 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای به تفکیک جنسیت 215 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه‌های عدالت سازمانی گرینبرگ(1990)، یادگیری سازمانی نیف (2001)، شایسته‌سالاری مصلحی (1391) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپینگ و آزمون شمول واریانس) استفاده گردید. نتایج نشان داد بین عدالت سازمانی و یادگیری سازمانی با نقش میانجی شایسته سالاری در کارکنان بانک تجارت استان مازندران رابطه وجود دارد. همچنین براساس نتایج پژوهش بین عدالت سازمانی و شایسته‎سالاری, شایسته‎سالاری و یادگیری سازمانی در کارکنان بانک تجارت استان مازندران رابطه وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        101 - تأثیر رهبری معنوی بر کارآفرینی الکترونیکی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان حوزه مالی وزارت آموزش و پرورش)
        صابر صالح نژاد بهرستاقی سیده عصمت رسولی علی حیدری پرچکوهی
        هدف این تحقیق بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی در تاثیر رهبری معنوی بر کارآفرینی کارآفرینی الکترونیکی در آموزش و پرورش بود. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 360 نفر از کارکنان حوزه مالی وزارت آموزش و پ أکثر
        هدف این تحقیق بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی در تاثیر رهبری معنوی بر کارآفرینی کارآفرینی الکترونیکی در آموزش و پرورش بود. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 360 نفر از کارکنان حوزه مالی وزارت آموزش و پرورش بود که از این میان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه‌گیری تصادفی ساده 186 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. تحلیل پرسش‌نامه‌های جمع‌آوری شده از جامعه‌ی تحقیق و آزمودن فرضیه‌ها با استفاده از روش مدل-سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم‌افزار Smart PLS 2 در دو بخش مدل اندازه‌گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. پایایی، روایی همگرا و روایی واگرای پرسشنامه در بخش مدل اندازه‌گیری بررسی گشت و در بخش دوم، ضرایب معناداری نرم‌افزار برای بررسی فرضیه‌های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش تاثیر معنادار رهبری معنوی بر کارآفرینی الکترونیک ؛ رهبری معنوی بر یادگیری سازمانی؛ یادگیری سازمانی بر کارآفرینی الکترونیک و همچنین نقش میانجی یادگیری سازمانی در تاثیر رهبری معنوی بر کارآفرینی الکترونیک تأیید کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        102 - واکاوی نقش واسطه‌ای رضایت شغلی در رابطه فرهنگ یادگیری سازمانی با قصد ترک شغل و رفتار درون نقشی
        روح اله سمیعی
        تحقیق حاضر با هدف واکاوی رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی با قصد ترک شغل و رفتار درون نقشی با توجه به نقش واسطه ای رضایت شغلی در بیمارستان های دولتی شهر گرگان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی می باشد. رو أکثر
        تحقیق حاضر با هدف واکاوی رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی با قصد ترک شغل و رفتار درون نقشی با توجه به نقش واسطه ای رضایت شغلی در بیمارستان های دولتی شهر گرگان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش تحقیق کتابخانه ای وتحقیق میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی شهر گرگان است. حجم نمونه 312 نفر و شیوه نمونه‌گيري در این تحقیق تصادفی ساده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن طبق نظر اساتید و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 0.79 مورد تایید قرارگرفته است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدلسازی معادلات ساختاری است که با نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که بین فرهنگ یادگیری سازمانی با قصد ترک شغل رابطه معناداری وجود دارد اما این رابطه معکوس است و بین فرهنگ یادگیری سازمانی با رفتار درون نقشی و بین فرهنگ یادگیری سازمانی با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین رضایت شغلی با قصد ترک شغل رابطه معنادار اما معکوسی وجود دارد. یافته ها همچنین نشان داد که بین رضایت شغلی و رفتار درون نقشی رابطه معناداری وجود دارد. نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی با قصد ترک شغل تایید شد اما نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی با رفتار درون نقشی تایید نشد. تفاصيل المقالة