-
دسترسی آزاد مقاله
1 - هستی شناسی مولانا
حبیب بشیرپور طاهره حاج ابراهیمیمولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن بهاندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستیآیینه ای است که خداوند دائماً در آن جلوه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنامی ی چکیده کاملمولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن بهاندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستیآیینه ای است که خداوند دائماً در آن جلوه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنامی یابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا می داند. او آدمیان را در این عرصهفرا می خواند که با فراست ذهن و طهارت باطن، معنا خوان جلوه های مختلف و متنوع هستی شوند.جهان دو قطبی در هستی شناسی مولوی گاهی جای خود را به یک هستی بسیط و ساده می دهد کهنمی بیند و تمام پهنای هستی در فصلی از بطن های مختلف تشکیل شده است. مولوی در هستیبا خداوند، و بنابراین، جای جای آن پر از معنا است. هستی در نگاه مولوی، از وصل نگاه او محلحیاتی آکنده از طراوت و حرارت برخوردار است و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریقکمالی خود طی طریق می کنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تأثیر عشق بر سلامت معنوی نزد فروم و مولوی
محمد عبدالرحیمی محمدتقی فعالیمولانا و فروم، هر دو، عشق را یکی از عوامل اصلی ایجاد سلامت روحی و روانی (سلامت معنوی) دانسته اند و عشق راستین و سالم را، هنر انسان های سالم و رشدیافته خوانده اند. عشق در آموزه های آنها نقش محوری دارد و به رغم فاصلة زمانی و مکانی، و اختلاف فرهنگ ها و تفاوت رویکردها، می چکیده کاملمولانا و فروم، هر دو، عشق را یکی از عوامل اصلی ایجاد سلامت روحی و روانی (سلامت معنوی) دانسته اند و عشق راستین و سالم را، هنر انسان های سالم و رشدیافته خوانده اند. عشق در آموزه های آنها نقش محوری دارد و به رغم فاصلة زمانی و مکانی، و اختلاف فرهنگ ها و تفاوت رویکردها، می توان اشتراکات فراوانی در کلام آنان مشاهده کرد، که این مطلب حکایت از قرابت روانشناسی فروم با عرفان مولوی در این موضوع دارد. برای نمونه، هر دو به التیام بخش بودن و نقش درمانی عشق، عامل پیوند و اتحاد بودن عشق، لزوم پیراستگی از رذایل اخلاقی و آراستگی به فضایل اخلاقی در پیوند عاشقانه، زادة دانش و زایندة شناخت بودنِ عشق، آموختنی بودن عشق، مولد عشق بودنِ عشق، آفرینندگی و زایندگی عشق، و توأم بودن عشق با رنج، و بلاکشی و صبوریِ عاشق اشاره کرده اند. تفاوت های فروم و مولانا در موضوع عشق بیشتر به تفاوت جایگاه و رویکرد، و تفاوت در افق دید و سطوح کلام آنها برمی گردد، نه تضاد منطقی که جمعشان محال باشد. از این رو، می توان گفت که رابطة موضوع عشق نزد مولانا و فروم رابطة عموم و خصوص یا رابطة کل به جزء است و شواهد بسیاری را در عرفان مولوی می توان ذکر نمود که در اندیشه های فروم بیان نشده باشد. فروم عشق را ضرورتی برای رشد و سلامت روان انسان می داند، ولی مولوی آن را عامل قرب و رجعت به آستان الهی نیز می بیند و از رهگذر سلامت معنوی، در صدد رساندن انسان به بهشت و سعادت ابدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - اخلاق عرفانی سلبی به روایت ترزا آویلایی و مولوی
بخشعلی قنبریاخلاق عرفانی سلبی با اخلاق سلبی به معنای اعم کلمه تفاوت دارد، زیرا اخلاق عرفانی نه صرفاً با هدفاخلاقی زیستن، بلکه به منظور دستیابی به احوال عرفانی تنظیم شده است. عموم عارفان سنت های مختلف،نظام های اخلاقی مخصوص به خود دارند که در میان آنها اشتراکات فراوانی هم دیده می شود چکیده کاملاخلاق عرفانی سلبی با اخلاق سلبی به معنای اعم کلمه تفاوت دارد، زیرا اخلاق عرفانی نه صرفاً با هدفاخلاقی زیستن، بلکه به منظور دستیابی به احوال عرفانی تنظیم شده است. عموم عارفان سنت های مختلف،نظام های اخلاقی مخصوص به خود دارند که در میان آنها اشتراکات فراوانی هم دیده می شود. عارفان اینسنت ها به تناسب نظام عرفانی شان از نظام اخلاقی سلبی خاصی هم پیروی م یکنند که متأثر از سنت دینی آنهااست. ترزا آویلایی و جلال الدین محمد مولوی از جمله این عارفا ناند که به رغم فاصلۀ زمانی و مکان یشان،در حوزۀ اخلاق عرفانی سلبی نقاط مشترک قابل توجهی دارند، چنان که هر دو در نظام اخلاق یشان به دوعنصر پرهیز از نومیدی و پرهیز از آمیختن با مردم (عزلت گزینی) به عنوان دو امر زمینه ساز ورود به سلوکاشاره کرده اند. افزون بر این دو عنصر، چند مفهوم اخلاقی دیگر نیز مورد عنایت این دو عارف بوده است کهصاحب این قلم با بهره گیری از روش های معناشناختی و تطبیقی به بررسی آنها پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل همسانی گفتارمتن های آوینی با یونگ و مولانا در تعالیم عرفانی
سیده زهرا حسینی نیا صابر امامی امیراسماعیل آذرهر متن بهعنوان یک ساختار، پدیدهای خودبسنده نیست، بلکه در مناسبت با متون قبل و بعد از خود، شبکهای درهمتنیده از دلالتها، مشابهتها وافتراقهای معناییوزبانی را تشکیل میدهد. ازاین منظرمعنا، امری تطبیقی و در تعامل با متون قبلوبعد از خود است. ادبیات دفاع مقدس بهعن چکیده کاملهر متن بهعنوان یک ساختار، پدیدهای خودبسنده نیست، بلکه در مناسبت با متون قبل و بعد از خود، شبکهای درهمتنیده از دلالتها، مشابهتها وافتراقهای معناییوزبانی را تشکیل میدهد. ازاین منظرمعنا، امری تطبیقی و در تعامل با متون قبلوبعد از خود است. ادبیات دفاع مقدس بهعنوان نحلهای از ادبیات معاصر، برخی از معانی خود را از خلال روابط تعاملی با متون قبل از خود بهویژه متون عرفانی کسب کرده است و از منظری تطبیقی با ادبیات عرفانی تا حدودی در راستای یک گفتمان معناساز مشترک قرار دارد. در این مقاله کوشیدهایم تا با روشِِتحلیلی توصیفی با رویکردی تطبیقی، خاستگاههای عرفانی و میزان همسانی گفتارمتنهای آوینی را با آثار مولانا وکارل گوستاو یونگ، واکاوی کنیم. نتایج این تحقیق همسویی و همرنگی سخنان آوینی را با مفاهیمی همچون؛ تجلی، نور، ظلمت و لقاءالله که از واژهها و مفاهیم پربسامد ابیات مولانا و عرفان است و با بیان تازه در پیشنهاد و فرایند فردیت یونگ بهکار گرفته شدهاند آشکار میکند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی تطبیقی ارتباطات کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی
فرزانه غزالی مهناز رمضانی مریم یوزباشییکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ میباشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل میشود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکلهای مختلف و با کمیتهای متفاوتی نمود مییابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلی چکیده کاملیکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ میباشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل میشود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکلهای مختلف و با کمیتهای متفاوتی نمود مییابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای نوشته شده، تلاش بر آن است که انواع مختلف ارتباط کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی مورد کنکاش قرار گیرد و اغراض مختلفی که در ورای این ارتباطات کلامی وجود دارد، در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مولوی از رهگذر این ارتباطات کلامی اغراضی همچون بیان عشق، نیایشی کردن کلام خود، ارائه مفاهیم و تعالیم عرفانی و کلامی، پیروی از اولیاء الله و داستان پردازی است را بیان کرده و هدف سنایی از کاربست این ارتباطات کلامی آن است که به تفسیر آیات و احادیث و نیز ارائه نکات ظریف اخلاقی و عرفانی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل تطبیقی دژهوشربا با گنبد سرخ در هفت پیکر نظامی
محمد بهنامفر اعظم نظریدژهوش‌ربا یاقلعة ذات‌الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می‌رسد، یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های مثنوی است که تاکنون شرح‌های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد چکیده کاملدژهوش‌ربا یاقلعة ذات‌الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می‌رسد، یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های مثنوی است که تاکنون شرح‌های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد. با توجه به وجود پاره‌ای مشابهت‌ها بین این دو داستان، در مقالة حاضر سعی شده است تا با دیدی تطبیقی این دو داستان، تحلیل و بررسی شوند.نتیجة تحقیق حاکی از این است که یا مولانا درسرودن دژ هوش‌ربا تحت تأثیر گنبد سرخ نظامی بوده است و مانند دیگر داستان‌های مثنوی آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به کار گرفته است و یااینکه هردو از منبع مشترک دیگری استفاده کرده‌اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مقایسۀ دنیا از منظر حضرت علی (علیه¬السّلام) در نهج¬البلاغه و دیدگاه مولانا در مثنوی
حبیب جدید الاسلامیبیتردید جهان و آنچه در آن است برای وصول به کمال بنا شده است؛ بنابراین، بهرهبرداری از دنیا اگر در مسیر کمال باشد، مقدمة کمال نیز محسوب میشود. در نظرگاه حضرت علی، علیهالسّلام، دنیا، آن زمان مذموم است که به هوسهای زودگذر آن دل بسته شود و متعلّقات آن در راه رضای حق تعا چکیده کاملبیتردید جهان و آنچه در آن است برای وصول به کمال بنا شده است؛ بنابراین، بهرهبرداری از دنیا اگر در مسیر کمال باشد، مقدمة کمال نیز محسوب میشود. در نظرگاه حضرت علی، علیهالسّلام، دنیا، آن زمان مذموم است که به هوسهای زودگذر آن دل بسته شود و متعلّقات آن در راه رضای حق تعالی مورد استفاده قرار نگیرد. از نظر مولوی دنیا همچون زن جادوگری است که سحر و جادویش باعث فریب آدمیان میشود. زندان است و انسانها زندانیان گرفتار در این زندان؛ صحرای خشک و لم یزرعی است و انسانها همچون قوم بنیاسرائیل گرفتار در این صحرا. جویندۀ دنیا دچار شقاوت است و جویندۀ آخرت دارندۀ سعادت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی تطبیقی جلوه¬های حدیث در دیوان شمس
جلیل تجلیل مالک شعاعیدر طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنهـا پس از قـرآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه ب چکیده کاملدر طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنهـا پس از قـرآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه بر این که بر جزالت و فصاحت کلام می افزاید، آرایش لفظی و معنوی را نیز به دنبال دارد بنابراین شاعران بسیاری از احادیث و مضمونشان تأثیر پذیرفته اند که مولوی سرآمد آنهـاست. در میـان آثـار مولـوی، غزلیـات شمس ــ چـون سایر آثـارش ــ مجلای مناسبـی در اثر پذیری از احادیث به شمار می آید و این امر یکی از بسترهای جاودانگی مولوی است. . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - جلوههای جبر و اختیار در لزومیات معرّی و مثنوی مولوی
سیدمهدی مسبوق حدیثه فرزبودجبر و اختیار از دیرپاترین و مناقشهانگیزترین مسائلی است که همواره مورد بحث و جدال متکلمان و اندیشمندان اسلامی بوده است. از جمله این متفکران در ادب عربی ابوالعلاء معرّی شاعر و فیلسوف بنام سده چهارم و پنجم هجری است که اندیشههای خود را پیرامون قضا و قدر و سرنوشت آدمی در د چکیده کاملجبر و اختیار از دیرپاترین و مناقشهانگیزترین مسائلی است که همواره مورد بحث و جدال متکلمان و اندیشمندان اسلامی بوده است. از جمله این متفکران در ادب عربی ابوالعلاء معرّی شاعر و فیلسوف بنام سده چهارم و پنجم هجری است که اندیشههای خود را پیرامون قضا و قدر و سرنوشت آدمی در دیوان لزومیات که حاصل نزدیک به نیم قرن عزلت شاعر است گرد آورده است. در ادب فارسی نیز مولوی شاعر و عارف نامآور سده هفتم هجری در مثنوی از جبر و اختیار و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. نوشتار حاضر بر آن است که در چشماندازی تطبیقی به بررسی همگونیها و ناهمگونیهای دیدگاه این دو شاعر نامی به مسأله جبر و اختیار در دیوانهای لزومیات و مثنوی بپردازد. روش پژوهش کتابخانهای است و دادهها با روش تحلیل محتوا بررسی و تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی تطبیقی دیدگاه سنایی و مولوی در مورد سفر
رضا آقایاری زاهددر ادبیات فارسی، سفر با دو بُعد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد چکیده کاملدر ادبیات فارسی، سفر با دو بُعد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد جسمانی و عرفانی در شعر آنها بسیار توصیه شده اما اهمیتی که سفر باطنی دارد، سفر جسمانی ندارد، حاصل تحقیق نشانگر این است، هر دو شاعر رسالت عرفانی خود را در این دیده اند که انسان را در مسیر شناخت هویت الهی خود قرار بدهند؛ بنابراین توصیه به سفر درونی دارند، سفر اجباری انسان هبوط او از عالم علوی به این جهان است و انسان با سفر درونی باید تلاش کند دوباره به آن عالم برگردد؛ آداب آن نیز ترک شهوات دنیایی و سیر و سلوک عرفانی با پیروی از پیر راهنما است، از این منظر می توان آن را با کهن الگوی سفر قهرمان بررسی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - مفاهیم روح و نفْس در قرآن و مثنوی
غلام ابراهیم زادهواژه روح از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا میداند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه میماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از ر چکیده کاملواژه روح از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا میداند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه میماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از روح تعاریف و برداشتهای مختلفی ارائه شده و مفسران در قرآن به شرح ابعاد گوناگون آن اشارات مهم و کاربردی پرداخته اند. هر جا از حیات و آثار آن نشانی هست، نشانگر وجود مرتبه ای از روح است. واژه روح 37 بار در قرآن کریم آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
محبوبه مونسانانسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است.از نظر ابن عربی، انسان ثمرة وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینة تجلیات ذاتیه و اسمائیه است.از نظر مولانا، ک چکیده کاملانسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است.از نظر ابن عربی، انسان ثمرة وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینة تجلیات ذاتیه و اسمائیه است.از نظر مولانا، کاملان، نایب حق‌اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآة حق و آیة تمام‌نمای هستی که رابطه اش با حق بی‌واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است.در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ دربارة انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - درد عشق؛ کند و کاوی پیرامون عشق در ذهن و زبان مولوی وحافظ
کریم الهی خلیل بهرامی حسین ایزدیعشق یکی از مهمترین عناوین شعر فارسی است و در ساحت ادبیات از ماهیت و انواع و موضوعات پیرامونی آن سخن رفته و مضامین عالی و تعابیر زیبایی را به وجود آورده است. مولانا جلال الدین مولوی، شاعر و عارف قرن هفتم هجری، از جمله شاعران و عرفای بنامی است که تصاویر زیبا و متفاوتی از چکیده کاملعشق یکی از مهمترین عناوین شعر فارسی است و در ساحت ادبیات از ماهیت و انواع و موضوعات پیرامونی آن سخن رفته و مضامین عالی و تعابیر زیبایی را به وجود آورده است. مولانا جلال الدین مولوی، شاعر و عارف قرن هفتم هجری، از جمله شاعران و عرفای بنامی است که تصاویر زیبا و متفاوتی از مسأله عشق در آثار خود به نمایش گذاشته است. این مقاله از طریق کتابخانهای و اسنادی و روش توصیفی- تحلیلی، این موضوع را مورد واکاوی قرار داده است. دادهها حاکی از آن است که جایگاه عشق در اشعار او بسی والاست و از اقسام زمینی و فرازمینی بحث شده. او عشق زمینی را سایه یا واسطه عشق ملکوتی میداند. از نظر مولوی عشق در همه هستی سریان دارد. وی به دنبال بزرگانی همچون سنایی و عطار و نظامی زوایای کمتر کاویدهای از موضوع عشق را در برابر دیدگان افراد قرار داده. طرح این مسأله عاشقانه که شاعر باید با قهر و لطف معشوق مدارا نماید و اندوهبار نگردد از ویژگیهای اوست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - تحلیل حکایت "عاشق شدن پادشاه بر کنیزک" از دیدگاه مبانی حکومت داری
هادی جوادی حصار رضا اشرف زادهحقیقت نقد، یا همان زنجیره احوال ما آدمیان مهمترین شاخصه شناخت چگونه زیستن است. تأثیر دقیق و اندیشه ژرف و عمیقِ کسانی همچون مولوی، در راستای نشاندن اهداف صحیح چه در محوریت فردی و چه در محوریت اجتماعی، پخته کردن دقیقترین داستانهاست در قالب مثنوی. یکی از مرکزهای ثقل مثن چکیده کاملحقیقت نقد، یا همان زنجیره احوال ما آدمیان مهمترین شاخصه شناخت چگونه زیستن است. تأثیر دقیق و اندیشه ژرف و عمیقِ کسانی همچون مولوی، در راستای نشاندن اهداف صحیح چه در محوریت فردی و چه در محوریت اجتماعی، پخته کردن دقیقترین داستانهاست در قالب مثنوی. یکی از مرکزهای ثقل مثنوی معنوی داستان پادشاه و کنیزک است که نقد حقیقت آن باعث بوجود آمدن شاهراههایی میشود که هرچه بیشتر به عمق آن پی میبریم عجز ما را در برابر آن بیشتر میکند و تاریکیها را در برابر دیدگانمان افزونتر. شرحهای بسیار بر این داستان، نمایانگر قدرت معانی و رستاخیز کلماتی است که در قالب نظم ریخته شده، و هر اندیشمند بر اساس ذوق و قریحه نقاد خود آن را به گونهای شکل میدهد و چه هنرمندانه گمانها یار و همراه مولوی میشوند. در این پژوهش نگاه متفاوت ما، مبانی اصیل حکومت داری را هدف قرار داده است و اگر به دیده انصاف بنگریم به بدیع بودن و متفاوت بودن آن پی خواهیم برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - کاربرد کهن الگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایه نظریه یونگ
ابو الحسن اسدی منصوره تدینی ابوالقاسم امیر احمدییکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. یونگ، فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند ما چکیده کاملیکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. یونگ، فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور میرسانند. امروزه کهنالگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطورهای است و جستوجو در نمادهای کهنالگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهشگران ادبیات عرفانی به شمار میآید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهنالگویی است و دارای قابلیت بررسی کهنالگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهنالگویی مثنوی معنوی مولانا در طبقه کهن الگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - کاربرد کهن الگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایه نظریه یونگ
ابو الحسن اسدی علی عشقی ابو القاسم امیر احمدییکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیق چکیده کاملیکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیقترین سطح روان، ناخودآگاه جمعی است که اسطورهها، افسانهها و باورهای هزاران ساله بشر از دل آن بیرون آمده است. یونگ فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور میرسانند. امروزه کهنالگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطورهای است و جستوجو در نمادهای کهنالگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهشگران ادبیات عرفانی به شمار میآید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهنالگویی است و دارای قابلیت بررسی کهنالگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهنالگویی مثنوی معنوی مولانا در طبقه کهنالگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - بررسی کرامات امام علی(ع) در اشعار مولانا جلال الدین بلخی
غلامعلی آریا وحیده داداش زادهکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام چکیده کاملکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام علی(ع) به عنوان شخصیتی دینی و مذهبی غیر قابل انکار است. مأثورات عرفانی امام علی(ع) در آثار عرفا و شعرا منبع الهامات شعری و نویسندگی این گروه از جامعه گردید. مولانا به عنوان یکی از عرفا و شعرا برجسته در نضج و گسترش عرفان اسلامی نقش بیبدیلی ایفا نموده است و بررسی آثار وی برای درک بهتر ظرایف این عرصه میتواند راهگشا باشد. این مقاله در صدد است، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی کرامات امام علی(ع) در آثار مولانا جلال الدین رومی بپردازد. این پژوهش بر آن است که نشان دهد که علیرغم سنی مذهب بودن مولانا، وی ارادت خالصانهای نسبت به امام علی(ع) داشته و همواره از کرامات ایشان در اشعار و فحوای کلامش یاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - شاخصهای فرهنگساز داستان حضرت آدم(ع)در تفسیر المیزان و اشعار مثنوی
محمود خورسندی نعمت اله حسنیدر این پژوهش ابتدا برخی مسائل حوزه فرهنگ از قبیل دین و فرهنگ، عوامل ایجاد و اعتلای فرهنگ و فرهنگسازی اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. پس از آن شاخصهای فرهنگساز داستان حضرت آدم(ع) از جمله در مسأله خلیفة اللهی آدم(ع) و تعلیم اسماء، جایگاه والای انسان در مقام مسجود ملائک چکیده کاملدر این پژوهش ابتدا برخی مسائل حوزه فرهنگ از قبیل دین و فرهنگ، عوامل ایجاد و اعتلای فرهنگ و فرهنگسازی اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. پس از آن شاخصهای فرهنگساز داستان حضرت آدم(ع) از جمله در مسأله خلیفة اللهی آدم(ع) و تعلیم اسماء، جایگاه والای انسان در مقام مسجود ملائکه، مسأله درخت ممنوعه، تکبرورزی و إغوای شیطان، هبوط و توبه آدم(ع)، عناوینی هستندکه سعی شده در حد بضاعت بر اساس تفسیر المیزان و اشعار مثنوی مولوی به آن پرداخته شود. با توجه به اینکه طبق تفاسیر در واقع حضرت آدم(ع) به منزله نماینده همه انسانها بوده و مسائل مربوط به زندگی و سرگذشت آن حضرت در حقیقت به نوعی در مورد همه انسانها مصداق مییابد. بنابراین تعمق و تعقل در مسائل و مراحل زندگی آن حضرت گام بلندی در فرهنگسازی و تعلیم و تربیت انسان در هر زمان و مکان میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - پژوهش تطبیقی آیه ﴿نفخت فیه من روحی﴾ در تفاسیر علامه طباطبایی و علامه جعفری
نعمت اله حسنی محمود خورسندیتحقیق حاضر پژوهشی در مسأله نفخ روح در آدمدر تفسیر المیزان و تفسیر مثنوی مولوی اثر علامه جعفری است. علامه طباطبایی معنای دمیده شدن روح الهی در آدمی را ارتباط برقرار نمودن میان روح و بدن دانسته و برای روح در عین اتحاد با بدن، نوعی استقلال از بدن نیز تعریف میکند. ایشان تب چکیده کاملتحقیق حاضر پژوهشی در مسأله نفخ روح در آدمدر تفسیر المیزان و تفسیر مثنوی مولوی اثر علامه جعفری است. علامه طباطبایی معنای دمیده شدن روح الهی در آدمی را ارتباط برقرار نمودن میان روح و بدن دانسته و برای روح در عین اتحاد با بدن، نوعی استقلال از بدن نیز تعریف میکند. ایشان تبیین مینماید اینکه خداوند روح دمیدهشده در آدم را به خود منسوب و اضافه نموده، از روی شرافت دادن به این روح و نیز از باب اضافه لامى است که اختصاص و ملکیت را مى رساند. علامه جعفری ضمن نقد و بررسی علمی نظرات دانشمندان به تبیین و تکمیل نظریهای میپردازد که معتقد است یکی از اوصاف کمالیه خداوند، حیات به معنای عمومی بوده و همین صفت منشأ بروز روح انسانی و ملکوتی در آدمیان نیز هست و به همین جهت همه موجودات، خصوصاً انسان را جلوهگاه صفات الهی میدانند لذا فرموده خداوند ﴿و نفخت فیه من روحی﴾ اضافه حقیقی بوده و احتیاجی به تأویل ندارد. ایشان با واکاوی بعد دیگر موضوع، میزان بهرهمندی انسان از نسیم روح الهی را به مسأله ایمان و تعهد و احساس مسئولیت در عالم وجود، مرتبط و وابسته میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - أسلوب القصص والحکایات فی کتاب المثنوی للمولوی
محمد رسول آهنگران فرح ناز رفعت جولا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أ چکیده کامللا یخفی علی الدارسین للأدب العرفانی الصوفی، ولا سیما الفارسی منه، ما للمولوی من ثراء وإثراء بلغا الدرجة القصوی فی الشعر العرفانی المفعم بالوجدان العشقی لحضرة الله سبحانه وتعالی وحظیرة تجلیه الأقدس وتنزله المقدس. تمتاز لغة مولانا بالبساطة والسهولة والوضوح فی التعبیر عن أفکاره. کما یشتهر شعره بشیئین هامین عن غیره، هما عمق الفکر والرأی وقوة العاطفة. إنّ دراسة النصوص الأدبیة القدیمة تکشف لنا العلاقات الثقافیة العمیقة والتعاملات الأدبیة فی امتداد التاریخ؛ وتؤدی إلی کشف أسرار الجمال وکمال الفنون وخالدیة الأعمال الشامخة والبطولیة الأدبیة. فمن هذا المنطلق، نحاول فی هذا البحث أن نکشف عن آثار أقدام المفاهیم الفکریة، وصور المولوی إفرازاته الفکریة، وکذلک نهدف إلی تبیین کیفیة تعامل المثنوی مع هذه النصوص. کما نسعی فی هذه المقالة تبیین أسلوب مولانا جلالالدین الرومی فی سرد القصص والحکایات وکذلک أنواعها فی کتابه التالد المثنوی من جهة، والإشادة إلی أهمیة هذه القصص والحکایات فی عصره وعصرنا أیضاً. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - انس و هیبت و وجوه تعلیمی آن دو در حدیقۀ سنایی و مثنوی معنوی
سمانه منصوری آلهاشم رامین محرمیهیبت و انس از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی بهحساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از خوف و رجا و قبض و بسط قرار دارند؛ از آن جاکه این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربۀ هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم دربارۀ انس، اقوالی دارند و سالکا چکیده کاملهیبت و انس از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی بهحساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از خوف و رجا و قبض و بسط قرار دارند؛ از آن جاکه این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربۀ هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم دربارۀ انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس می دانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمی شان، دیدگاه ویژۀ خود را به مخاطب عرضه می کنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون انس، هیبت؛ به عنوان زمینۀ اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبۀ تعلیمی آن دو، در حدیقة سنایی و مثنوی معنوی، پرداختهشده و آن گاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبۀ تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی می گیرد و آفرینندۀ اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا می کند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری می کند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر می دارد؛ ولی مولوی بهعنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایش های عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - بررسی تطبیقی اندیشه سنایی و مولوی در تأویل آیات مشترک «در حدیقه و مثنوی»
طاهره زینال پور اصل ماه نظرینگارگری های عارفانه مولوی در مثنوی معنوی و سنایی در حدیقه؛ در بیان چشمۀ جوشان معرفت، از کیمیای آیات، در سیر تبدیلی واژگان، اشعاری آسمانی با معنویتی روحانی آفریده اند تا جان تشنه مشتاقان را سیراب کند. تأویل یکی از مهم ترین اصطلاحات در حوزۀ علوم قرآنی و معارف عرفانی است چکیده کاملنگارگری های عارفانه مولوی در مثنوی معنوی و سنایی در حدیقه؛ در بیان چشمۀ جوشان معرفت، از کیمیای آیات، در سیر تبدیلی واژگان، اشعاری آسمانی با معنویتی روحانی آفریده اند تا جان تشنه مشتاقان را سیراب کند. تأویل یکی از مهم ترین اصطلاحات در حوزۀ علوم قرآنی و معارف عرفانی است. طبع توانای شاعران، با غور در ژرف ساخت آیات وعبارات قرآنی و تأویل آیات، توام با ذوق شهودی، باعث شده است تا از لایه های آشکار و همگانی آیه، فراتر رفته و پیام ها و معانی ثانویه ای نغز را که از چشم ظاهربینان مغفول مانده است، از عمق دریای آیات، با مهارتی بی نظیر صید کنند تا از این رهگذر، تعالیم خویش را قوام بخشند. اهمیت این مسئله در اشعار سنایی و مولوی دارای جایگاه والایی است و شعر جولانگاه نظریات عرفانی – اعتقادی آنان است که با بسامد بالایی از تأویل آیات و احادیث بهره برده اند. با توجه به تأثیر پذیری مولوی از حکیم سنایی، در تأویل آیات، اهمیت پژوهش ضرورت می یابد. این مقاله با شیوۀ توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است تا اشتراک نظریات آنان با یکدیگر در تأویل آیات، سنجیده و بررسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - تحلیل و بررسی نسخۀ اساس استاد فروزانفر در تصحیح دیوان کبیر مولوی
شیرین رزمجو بختیاری الهام خلیلی جهرمی محمد یوسف نیریدیوان کبیر مولوی از متون محوری پژوهشهای عرفانی است. از حدود نیم قرن پیش تا به امروز تمام تحقیقاتی که در زمینۀ غزلیات مولوی انجام شده، براساس کلیّات شمس تصحیح استاد فروزانفر بودهاست؛ امّا از زمان تصحیح این متن تا کنون نقدهایی دربارۀ اصالت متن و شیوۀ تصحیح انجام گرفته چکیده کاملدیوان کبیر مولوی از متون محوری پژوهشهای عرفانی است. از حدود نیم قرن پیش تا به امروز تمام تحقیقاتی که در زمینۀ غزلیات مولوی انجام شده، براساس کلیّات شمس تصحیح استاد فروزانفر بودهاست؛ امّا از زمان تصحیح این متن تا کنون نقدهایی دربارۀ اصالت متن و شیوۀ تصحیح انجام گرفتهاست. شیوۀ تصحیح استاد فروزانفر و انتخاب نسخۀ قونیۀ 770 به عنوان نسخۀ اساس یکی از مسائلی است که باید به صورت علمی و انتقادی بررسی شود. در مورد نسخۀ مذکور دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. در این پژوهش ضمن آوردن نقدهایی که دربارۀ آن انجام شده، به طور دقیق و مفصّل به معرّفی غزلهایی پرداختیم که در هیچ یک از نسخ – حتّی در نسخههای پرحجم - نیامدهاند و تنها در نسخۀ قونیۀ 770 (=فذ) آمدهاند، در بین این غزلها، به غزلهایی برخوردیم که مطمئناً از آن مولوی نیستند و هم چنین به غزلهایی برخوردیم که نباید آنها را غزلی مستقل به حساب آورد. بررسی این غزلها میتواند مبیّن این امر باشد، که نسخۀ قونیۀ 770 (=فذ) نسخة معتبر و اصیلی نیست و برای تصحیح دیوان کبیر مولوی نباید آن را نسخۀ اساس قرار داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - بررسی و مقایسه لذّت و شادی از منظر ابن سینا، مولوی و حافظ
مسعود پرتوی نژاد فومنی محمدرضا شاد منامن علی رضا نیکوییاین مقاله برآن است که لذت و شادی را از منظر نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا، دانشمند بزرگ ایران اسلامی و جهان (علم، فلسفه و منطق، طب و حکمت). با اشعار مولوی شاعر بزرگ ایران و دنیا به عنوان یک عالم عارف و اندبشمند متفکر در اندیشۀ اسلامی و حافظ، شاعر و غزل سرای بزرگ قر چکیده کاملاین مقاله برآن است که لذت و شادی را از منظر نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا، دانشمند بزرگ ایران اسلامی و جهان (علم، فلسفه و منطق، طب و حکمت). با اشعار مولوی شاعر بزرگ ایران و دنیا به عنوان یک عالم عارف و اندبشمند متفکر در اندیشۀ اسلامی و حافظ، شاعر و غزل سرای بزرگ قرن هشتم بررسی و مقایسه نماید. با عنایت به اهمیت مسئله و تأثیر هر سه اندیشمند در بحث علم، فلسفه و عرفان اسلامی تحقیق در این مورد ضروری می نمود. با این فرضیه که زبان عرفان ابن سینا در نمط هشتم با زبان مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیات حافظ در دیوانش مشابهت معناداری دارد به این سؤال مهم پاسخ می دهیم که آیا زبان مولوی و حافظ در اشعارشان با ابن سینا دربارۀ لذت و شادی چگونه است؟ ما با آوردن مستندات به روش تحلیلی-توصیفی از نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا و اشعار مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیاتی از دیوان حافظ به این نتیجه رسیدیم که اشعار مولوی در دو اثر بزرگ فوقالذکر و غزلیات حافظ با مفاهیم نمط هشتم اشارات و تنبیهات در مورد لذت و شادی و مترادفات آن تشابه معناداری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - تحلیل تأثرات حافظ از مولانا
مرتضی درویشی نیافندری ابوالقاسم امیراحمدیشعرا و نویسندگان برای توانمندسازی و غنابخشی به مضامین شعری و تبیین دیدگاه های خود، خواه و ناخواه از متون پیشین به شیوه های گوناگون لفظی و معنوی، دانسته و نادانسته بهره می برند که امروز آن را روش بینامتنی می نامند. بینامتنیت یک نظریۀ نوین در مطالعات نقد ادبی است. براسا چکیده کاملشعرا و نویسندگان برای توانمندسازی و غنابخشی به مضامین شعری و تبیین دیدگاه های خود، خواه و ناخواه از متون پیشین به شیوه های گوناگون لفظی و معنوی، دانسته و نادانسته بهره می برند که امروز آن را روش بینامتنی می نامند. بینامتنیت یک نظریۀ نوین در مطالعات نقد ادبی است. براساس نظریۀ بینامتنیت هیچ اثری مستقل و خودساخته مولف خود نیست بلکه از متون پیشین بهره برده است و هر متنی ازدل متن های پیشین به وجود می آید و معنا در بافتی بینامتنی با ارجاع از متنی به متن دیگر شکل می گیرد به گونه ای که خواننده را در درک عمیق تر و فهم بهتر یک متن کمک می کند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بینامتنی میان غزلیات حافظ و مولاناست که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی_ توصیفی به بررسی نشانه های بینامتنی موجود در غزلیات دو شاعر پرداخته می شود. مطالعات نشان می دهد که حافظ از جمله شاعرانی است که با استفاده از آثار پیشینیان و تصرف های هنرمندانه توانسته آنها را به نحوی شیرین تر و موجزتر بیان کند. در این زمینه بیشترین بهره را بعد از منابع دینی از منابع عرفانی پیش از خود برده است. یکی از این منابع عرفانی، آثار مولوی به ویژه غزلیات شمس است و یافته های تحقیق بیانگر رابطه بینامتنی شعری این دو شاعر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - جمال و جمالشناسی مولانا در مثنوی، با تکیه به غیب و شهادت، به مثابۀ استعارۀ اصلی اندیشۀ او
علی اصغر عابدی احمد ذاکری فاطمه حیدریجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشود چکیده کاملجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشوده شد، در تمام اجزای هستی نور حق را مشاهده کرده و کوشیده است تصویری از این مشاهدات خویش ترسیم نماید. این مقاله سر آن دارد که بخشی از این دریافت را که شامل ذات جمال و جلوههای آن در جهان است، بررسی نماید. اطلاعات مربوط به مقاله با شیوۀ کتابخانهای به دست آمده و این اطلاعات پس از مقولهبندی، با شیوۀ کیفی، توصیف، تحلیل و گزارش شده است. هدف نویسندگان بازشناسی طرز تلقی مولانا از جمال است و نتایج تحقیق نشان می‎دهد که او به دلیل استغراق در جمال و بهره‎گیری از شهود و اشراق، در حدی باور نکردنی به رابطۀ جمال و جمیل پیبرده است. امّا نکتۀ اصلی این است که او این زیباییها را در چارچوب استعارۀ مرکزی اندیشهاش؛ یعنی استعارۀ شهادت و غیب، گنجانیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - بررسی و تحلیل طلب در اندیشۀ عطار و مولوی، در منطق الطیر و مثنوی
شهرام فروغی محمدعلی خالدیان حسنعلی عباسپور اسفدنطلب نشانه ای زبانی است که در عرفان اسلامی به اصطلاحی پرکاربرد تبدیل شده است. برای آن که جایگاه طلب در تصوّف اسلامی معلوم شود، ناگزیر باید عرفان را به عنوان یک نظام در نظر گرفت. نظامی که در یک نگاه بر سه ستون شریعت، طریقت و حقیقت بنا نهاده شده است. در این ساختار سلوک از چکیده کاملطلب نشانه ای زبانی است که در عرفان اسلامی به اصطلاحی پرکاربرد تبدیل شده است. برای آن که جایگاه طلب در تصوّف اسلامی معلوم شود، ناگزیر باید عرفان را به عنوان یک نظام در نظر گرفت. نظامی که در یک نگاه بر سه ستون شریعت، طریقت و حقیقت بنا نهاده شده است. در این ساختار سلوک از طریقت منشعب می گردد و طلب، اولین گام در سلوک عارفانه به شمار می آید. بنابراین طلب جزیی جدایی ناپذیر از ساختار عرفان است و تقریباً در تمام آثار عرفانی ردّ پای آن را می توان دید. امّا در این میان دو عارف بزرگ ایران و جهان، عطار و مولوی به فراوانی از آن سخن گفته و ویژگی های آن را تشریح کرده اند. طلب در اندیشۀ عطار اولین وادی، از وادیهای هفت گانۀ سلوک به شمار میآید و بدین ترتیب باید آن را یکی از اجزای تعیین کنندۀ دستگاه فکری او دانست. امّا در مثنوی اساساً یک نظم فکری که بتوان جای اجزای اندیشۀ مولانا را در آن تشخیص داد، وجود ندارد. بنابراین طلب هم بنابراین طلب هم، در مثنوی، نه یک وادی از وادی های طلب دانسته شده و نه در جای مشخصی از آن سخن به میان آمده است. بلکه در همه جای مثنوی میتواند حضور داشته باشد. بی تردید یافتن و دسته بندی کردن و سنجیدن آنها با اندیشۀ عطار کاری دشوار است.حاصل این پژوهش نشان میدهد که عطار و مولوی طلب را آغاز سلوک و ابزار تحقق صدق و سلامت نفس و سعادت انسان میدانند. دادههای این پژوهش با روش کتابخانه ای به دست آمده و پس از دسته بندی با روش کیفی توصیف شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - طیف رمزگان و نمادهای شادی و امید در غزل های مولانا
پرویندخت رضایی مجدآبادی حسین پارسایی رضا فرصتی جویبارینمادهای شادی و امید به مثابۀ دو نشانۀ به هم پیوسته ای که همواره برصورت و معنای زندگی و منش آدمیان اثر میگذارد، در تمام فرهنگ ه ای بشری موضوعی درخور تأمل بوده است. مولانا بنابرآن چه از آثارش، به ویژه غزلیات شمس بهدست می آید، انسانی شاد و امیدوار است. در این مقاله، د چکیده کاملنمادهای شادی و امید به مثابۀ دو نشانۀ به هم پیوسته ای که همواره برصورت و معنای زندگی و منش آدمیان اثر میگذارد، در تمام فرهنگ ه ای بشری موضوعی درخور تأمل بوده است. مولانا بنابرآن چه از آثارش، به ویژه غزلیات شمس بهدست می آید، انسانی شاد و امیدوار است. در این مقاله، دو نشانۀ شادی و امید، نه تنها به مثابۀ دال هایی که بر مدلول هایی قراردادی و مشخصی دلالت دارند؛ بلکه به مثابۀ مرکز طیفی از نشانه های متعددی که به نوعی با شادی در پیوند بوده اند و از عوامل ایجاد آن به شمار می آیند، بررسی و تحلیل شده است. مسألۀ اصلی این نوشته نشان دادن گستره و طیفهای معنایی شادی و امید است. این مسأله با توجه به این فرض شکل گرفته است که فراوانی اوزان رقصان و لحن طربانگیز و شادمانگی عشق، در غزلهای مولوی، احتمالاً بیانگر معنایی فراتر از چیزی است که از دو نشانۀ شادی و امید دریافت میشود. بدین ترتیب بازنمود این طیفها و هاله‎های معنایی ناشی از آنها ضرورت مییابد و هدف نویسندگان بازنمود گسترۀ اندیشه و عمق عاطفۀ مولانا در باب این نشانههاست. داده های پژوهش که با روش کیفی تحلیل و توصیف شده است، نشان می دهد که مولانا تقریباً در تمام لحظه های زندگی و در هر شرایط روحی و در هر برخورد با پدیده های محیطی، روحیۀ شاد خود را حفظ کرده و نگذاشته است گرد ناامیدی بر چهرۀ زندگی او بنشیند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - مقایسۀ تطبیقی اشکال گوناگون تشبیه در حدیقۀ سنایی و مثنوی معنوی
سهراب یوسفی محمدعلی خالدیان روح الله هادی حسنعلی عباسپور اسفدندر تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ا چکیده کاملدر تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار میکند و ساختار ذهنی خود را با آن شکل میدهد. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و مقایسۀ تشبیه و طبقهبندی انواع آن در حدیقۀ سنایی و دفتر نخست مثنوی مولانا می پردازد. مقایسة اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه و مثنوی، نشاندهندۀآن است که سنایی و مولانا، هر یک، بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جستهاند. براساس یافتههای این پژوهش، تشبیه از نوع معقول به محسوس در مثنوی، و محسوس به محسوس در حدیقه پرکاربردترین تشبیهات هستند. در تقسیمبندیهای دیگر، پس از تشبیه بلیغ که پرتکرارترین تشبیه در هر دو اثر است، تشبیه جمع در حدیقه و تشبیه مفروق در مثنوی در صدر قرار دارند. همچنین پدیدههای طبیعی در هر دو اثر بیشترین عناصر بهکاررفته در مشبهها را به خود اختصاص دادهاند، که این امر میتواند تحت تأثیر طبیعتگرایی رایج در عرفان و تصوف باشد که در بسیاری موارد طبیعت را نیز دارای روح و حرکت میداند. نیز یکی از پرتکرارترین مشبهها در این دو اثر انسان و پربسامدترین مشبهبه آب است. این شباهت در نوع خود جالب توجه است و نیاز به واکاوی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - تحلیل موضع پادشاهان نسبت به منتقدان از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
اسماعیل حسین پور حسن بساکبررسی مواجهه پادشاهان با منتقدان نیازمند تبیین مبحث حقوق مخالفان است که می تواند نوع نگاه حاکمان را نسبت به مردم در مثنوی به خوبی نمایان کند. پادشاهان در مثنوی به نیک شاهان وبدشاهان تقسیم می شوند که سلیمان و فرعون نماد این دو گروه هستند. بدشاهان که به سبب داشتن خوی ا چکیده کاملبررسی مواجهه پادشاهان با منتقدان نیازمند تبیین مبحث حقوق مخالفان است که می تواند نوع نگاه حاکمان را نسبت به مردم در مثنوی به خوبی نمایان کند. پادشاهان در مثنوی به نیک شاهان وبدشاهان تقسیم می شوند که سلیمان و فرعون نماد این دو گروه هستند. بدشاهان که به سبب داشتن خوی استبدادی و حب جاه، خود را محق و مردم را مکلف می دانسته اند حقی برای مردم و مخالفان قائل نبوده اند که در این تحقیق موضع بد شاهان نسبت به مخالفان مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده است پس از تعاریف پادشاه و مخالفان و اشاره به حق مخالفان، و تبیین موضع مولانا در خصوص پادشاهان و همچنین موضع پادشاهان در قبال منتقدان به دو دسته مثبت و منفی تقسیم شده است که موضع منفی شامل نقدناپذیری، خشم، حیله و نفاق، قتل، حبس و شکنجه و تهدید مخالفان می شود و در موضع مثبت به عفو و بخشش، انتقادپذیری، سکوت، احتیاط در کیفر مجرمان اشاره شده است که موضع منفی نسبت به مخالفان، نمود و بسامد بالاتری در مثنوی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - بنیاد حماسة عرفانی و مصداقهای آن در مثنوی
خیراله محمودی حسین ادبی فیروزجائیاساس هر نوع حماسهای بر ستیز ناسازها استوار است و در ادبیات ایران، انواع حماسه را در نگاهی کلی، بسته به این که پیکار دو ناساز، بیرونی باشد یا درونی میتوان به دو نوع حماسة بیرونی و درونی تقسیم کرد. مثنوی مولوی، حاوی قصههای پیاپی و متنوع است اما هر یک از این حکایت ها با چکیده کاملاساس هر نوع حماسهای بر ستیز ناسازها استوار است و در ادبیات ایران، انواع حماسه را در نگاهی کلی، بسته به این که پیکار دو ناساز، بیرونی باشد یا درونی میتوان به دو نوع حماسة بیرونی و درونی تقسیم کرد. مثنوی مولوی، حاوی قصههای پیاپی و متنوع است اما هر یک از این حکایت ها با وجود تنوع ظاهری، اندیشة واحدی را دنبال می کند و عموما گزارشگر احوال روح پرشهامتی است که در بازگشت به ملکوت ، راههای پر خون و خطری را باید از سر بگذارند. از این دیدگاه، مثنوی مولوی، حماسهای روحانی شمرده می شود که هستة آن، گذر دشوار روح از هفت خوان سلوک و بازگشت به موطن اصلی خویش است. واکاوی های انجام شده در شش دفتر مثنوی نشان می دهد که به دلیل سرشت حماسی عرفان مولوی ، برخی از عناصر و زمینه های اصلی حماسه، در سراسر این کتاب حضوری پررنگ دارد. این که حماسة عرفانی در مثنوی برچه بنیادی استوار است و چه عناصر و زمینه هایی از حماسه در این کتاب استعمال گردیده و دلایل حضور این عناصر در مثنوی چیست ، از جمله پرسش هایی است که در این مقاله، به روش تحلیلی بدان ها پاسخ داده خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - بررسی ابعاد تعلیمی اشعار ذکر شده در فیهمافیه و مجالس سبعه بر پایۀ نظریۀ تقابلهای دوگانه
وحید رحمانی خلیلی پروین دخت مشهور سید حسین سیدی اکبر شعبانیتقابل ها که در دو سطح واژگانی و معنایی نمود می یابند، این امکان را برای خالق اثر اندرزی فراهم می آورند تا با ایجاد فضای مقایسه ای، زمینه های لازم را برای افزایش درک مخاطب فراهم آورد. در میان ادیبان فارسی زبان، مولانا با تکیه بر قابلیت های تقابل واژگانی و معنایی، م چکیده کاملتقابل ها که در دو سطح واژگانی و معنایی نمود می یابند، این امکان را برای خالق اثر اندرزی فراهم می آورند تا با ایجاد فضای مقایسه ای، زمینه های لازم را برای افزایش درک مخاطب فراهم آورد. در میان ادیبان فارسی زبان، مولانا با تکیه بر قابلیت های تقابل واژگانی و معنایی، مهم ترین اندیشه های اندرزی و عرفانی مورد نظر خود را در مجالس سبعه و فیه مافیه تشریح کرده و موفق به ایجاد قاعدۀ دو قطبیِ اخلاق/ ضد اخلاق شده است. در این مقاله، اشعار به کار رفته در این دو اثر منثور، بر پایۀ نظریۀ تقابل های دوگانه و روش توصیفی و تحلیل محتوا بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولانا به تناسب مخاطبان خود که غالباً از اقشار سطح پایین جامعه بوده اند، از تقابل های تعلیمی واژگانی بیشتر استفاده کرده است؛ چراکه برای درک آن، نیاز به دانش چندان بالایی نیست. او در این سطح، به تقابل میان آن سرا/ این جهان؛ جوهر/ عرَض؛ خلوص/ نفاق؛ خدابینی/ خودبینی؛ هوشیاری/ غفلت؛ خودسازی/ نفس گرایی؛ انعطاف پذیری/ عدم انعطاف پرداخته است. در قلمرو تقابل های معنایی نیز، به مورادی چون: عمل نیکو/ عمل بد؛ علم و خردورزی/ جهل و بی خردی؛ توکل بر خدا و تدبیر او/ عدم توکل به خدا و تدبیر او؛ سرای باقی/ سرای فانی؛ دادورزی/ ستمکاری اشاره شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - بازتاب کعبه دراشعار مولوی
نصراله امامی فرزانه یوسف قنبری سهیلا فضیلت رادکعبه،مقدّسترین معبد الهی، که عمری به درازای حیات این جهان دارد همچون نگینی بر تارک هستی می درخشد این بنای ارزشمند و آیین مقدّس حج، در شعر و ادب فارسى، جایگاهى ویژه و بس والا دارند و سخنوران و ادیبان، هر یک از زاویۀ خاص خود به آن ها توجّه کردهاند.در این میان شاعر بزرگ چکیده کاملکعبه،مقدّسترین معبد الهی، که عمری به درازای حیات این جهان دارد همچون نگینی بر تارک هستی می درخشد این بنای ارزشمند و آیین مقدّس حج، در شعر و ادب فارسى، جایگاهى ویژه و بس والا دارند و سخنوران و ادیبان، هر یک از زاویۀ خاص خود به آن ها توجّه کردهاند.در این میان شاعر بزرگ و عارف ادب فارسی یعنی مولوی بنا به دید عرفانی خود بدان نگریسته و در این راستا آثار ارزنده کعبه در اشعار این شاعرگرانقدر با مفاهیمی تقریبا یکسان جلوه می کندکه اهم آن ها عبارتند از: خانۀ دل، کعبه در مفهوم مجازی شرع، برتری کعبۀ دل بر کعبۀ گِل ، برتری حج باطن برحج ظاهر، کعبه در معنای حقیقی و در معنای مقصود والا. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - نگاهی جامعه شناختی به داستان سوم دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی داستان سوم مثنوی بر اساس مبانی نظری نیکولو ماکیاولی)
ابوالفضل غنی زادهحوزۀ ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری میشناسد که در انتقال دورۀ رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجستهای داشته است. وی به عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانۀ خود را دربارۀ حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد.نظریهپردازان چکیده کاملحوزۀ ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری میشناسد که در انتقال دورۀ رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجستهای داشته است. وی به عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانۀ خود را دربارۀ حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد.نظریهپردازان حوزۀ جامعهشناسی سیاسی، با استفاده از رسالۀ "شهریار" و کتاب "گفتارها"، اعتقادات سیاسی ماکیاولی را دربارۀ یک عمل سیاسی، به سه بخش؛ زیرساخت و مبانی فکری، روش و شیوۀ اجرا و درنهایت به بخش هدف تقسیمبندی میکنند:الف- مبانی فکری یک رفتار سیاسی عبارتاند از: 1-ویرتو (فضیلت) 2–بخت یا اقبال 3-جدایی اخلاق از سیاست 4-تشریح انواع شهریاریها 5-تعادل طبقات. ب- شیوهنامۀ اجرایی حوزۀ سیاسی عبارت است از: احکام دهگانه. ج- هدف از فعالیت سیاسی عبارت است از: دستیابی به مقولۀ قدرت، صیانت و افزایش آن.نگارنده رفتارهای سیاسی بهکاررفته در داستانِ "پادشاهی جهود که نصرانیان را میکشت" مولوی را بسیار همخوان با اعتقادات سیاسی ماکیاولی میداند.در این راستا، در نوشتۀ حاضر، ابتدا اعتقاد سیاسی یادشده، به طور اجمال، به بیان میآید. سپس، به صورت توصیفی- تحلیلی، مفاهیم بهکاررفته در داستان مثنوی با مبانی اندیشۀ ماکیاولی، مورد تطبیق قرار میگیرد. در پایان نتیجهگیری میشود؛ که در داستان یادشده، گونۀ رفتاری حاکمیت با مردم، در بسیاری از زوایا با تعاریف و انتظارات ماکیاولیایی همخوانی نزدیکی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - روایت هرمنوتیکی از حکایت مارگیر در مثنوی معنوی
علی دهقان فتانه سمسارخیابانیانازجمله چالش های بحث برانگیز در دنیای متن، روش هرمنوتیک است که اخیرا مورد توجه بسیاری از اندیشه مندان قرار گرفته است. این شیوه، با متن به عنوان موجودی زنده برخورد می کند. اگرچه این روش و البته به زعم برخی، علمنوی است اما، با تعمق در متون پیشین هم چون تفاسیر قرآن، می توان چکیده کاملازجمله چالش های بحث برانگیز در دنیای متن، روش هرمنوتیک است که اخیرا مورد توجه بسیاری از اندیشه مندان قرار گرفته است. این شیوه، با متن به عنوان موجودی زنده برخورد می کند. اگرچه این روش و البته به زعم برخی، علمنوی است اما، با تعمق در متون پیشین هم چون تفاسیر قرآن، می توان دریافت که اسلاف ما،روشی را که اکنون با نام هرمنوتیک از آن یاد می شود، پیش تر در متون دینی به کار گرفته اند. از برجسته ترینآنها،مفسر بزرگ عرفان، مولاناست که مثنوی معنوی او تجلی گاه هرمنوتیک می باشد.در این راستا این جستار بر آن بوده تا روش هرمنوتیک مولوی را در حکایت مارگیر دفتر سوم مثنوی باز نماید. این بررسی نشان می دهد که مولوی با استادی بی مثال، با تفسیرهای جان دار، روح هرمنوتیک را در کالبد آن حکایت جاری ساخته است. او حکایت مارگیر را با نگره معرفتی، تاریخی و اساطیری تأویل وبرداشت های نوینی از اشخاص و عناصر نمادین آفتاب، کوه، شهر به دست داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - بررسی و تحلیل نقش جلوه سیمرغ در آینه متون عرفانی با تکیه بر منطقالطیر عطار و مثنوی مولانا
رقیه صدراییبا بررسی داستانها و افسانهها در میان ملتهای مختلف میتوان به حضور عناصر و ویژگیهای مشابهی دست یافت که هر یک از آنها از زوایای مختلف قابل توجه و بررسی است. در این میان نام سیمرغ به عنوان یکی از نمادهای ادب پارسی در اساطیر و متون عرفانی امری قابل توجه است که در فرهنگ چکیده کاملبا بررسی داستانها و افسانهها در میان ملتهای مختلف میتوان به حضور عناصر و ویژگیهای مشابهی دست یافت که هر یک از آنها از زوایای مختلف قابل توجه و بررسی است. در این میان نام سیمرغ به عنوان یکی از نمادهای ادب پارسی در اساطیر و متون عرفانی امری قابل توجه است که در فرهنگ ایرانی به دوره پیش از اسلام میرسد. تجلی این پرنده نخستین بار در قلمرو حماسه و سپس در عرفان مشاهده شده و جلوهای خاص به ادبیات حماسی و عرفانی بخشیده و نمود بارز این امر در آثار شعری فردوسی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به گونهای خاص نمایان است. بطوریکه با بررسی سیمرغ در شاهنامه جلوههای ایزدی و اهریمنی آن و همچنین با تفحص در آثار عرفانی بُعد روحانی آن مورد توجه قرار میگیرد که رموز جاودانگی، وحدت وجود و ذات مطلق را نمایان میسازد. با عنایت به آنچه ذکر شد در این مقاله بر آن شدم که ابعاد گوناگون وجود این مرغ اسطورهای را با تکیه بر دو شاهکار عرفانی، مثنوی معنوی و منطقالطیر مورد مداقه قرار دهم که در وهله نخست به بررسی نقش اساطیری سیمرغ و سپس به جایگاه عرفانی آن با توجه به نمادها و ویژگیهای منحصر به فرد این پرنده در آثار یاد شده خواهم پرداخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - پژوهشی تطبیقی درباره انسان از دیدگاه مولوی و اسپینوزا
مهناز صفایی هوادرقانسان موجودی است که از دیرباز توجه اندیشمندان را به خویش معطوف ساخته و از جهات گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. عرفا و فلاسفه نیز، هر کدام به این موضوع پرداختهاند، لیکن دستیابی به تعریفی که تفاوتهای لفظی و ظاهری آنان را در این حوزه خاتمه بخشد بس دشوار است. ب چکیده کاملانسان موجودی است که از دیرباز توجه اندیشمندان را به خویش معطوف ساخته و از جهات گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. عرفا و فلاسفه نیز، هر کدام به این موضوع پرداختهاند، لیکن دستیابی به تعریفی که تفاوتهای لفظی و ظاهری آنان را در این حوزه خاتمه بخشد بس دشوار است. باوجود این، پرداختن به این مسأله برای تقریب دیدگاه اندیشمندانی که دراینباره اندیشیدهاند، لازم و ضروری به نظر میآید. در این مقاله پژوهشگر بر آن است که در راستای تبیین این مفهوم، به بررسی ضعف و قوت انسان در اندیشه مولوی و اسپینوزا که از برجستهترین چهرههای اندیشه بشریاند بپردازد و برخی از وجوه تشابهانسان کاملِ مولوی و انسان عاقلِ اسپینوزا را موردبررسی و تحلیل قرار دهد و با بهره بری از نگرش این دو متفکّر، نشان دهد چگونه انسانِ ضعیفی که اسیر پنجه عواطف و هواجس نفسانی است به فضیلت و سعادت دست مییابد و به والاترین مقام انسانی نائل میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - زیبایی شناسی در عرفان زرتشتی و مشترکات آن با عرفان مولانا جلال الّدین محمّد بلخی
سهیلا ذوقیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - القلب والروح فی قصائد شمس الغزلیة مع عنایة خاصة بصنعة التشخیص؛ دراسة موازنة
مهدی ماحوزی محبوبه امیرخانلو امیرحسین ماحوزی محمود طاووسیتعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول چکیده کاملتعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول هذه الصور إظهار هاتین الفکرتین والمیزات التی یتصف بها هذان العنصران فی أفکار مولوی وفی طریقته. تحاول هذه العجالة دراسة وتصنیف التشخیص لمفهومی القلب والروح محاولة معرفة الشحنة المعنویة لکل منهما والخروج منها بموازنة بینهما. یعتمد البحث المنهجین الوصفی والتحلیلی حیث یتم تصنیف وجوه الاختلاف عبر استخراج الشواهد والأمثلة وتصنیف مفاهیمها لتنتهی فی نهایة المطاف إلی مقارنة المعانی بینها فی نسیج کلام مولوی للخروج منها بنتائج للبحث. بالنظر إلی الصور التشخیصیة یمکن القول بأن هناک بوناً شاسعاً بین مفهومی القلب والروح المجردین من حیث المعنی ونطاق الاستخدام فالقلب عنصر ملموس وقریب إلی مولانا جلال الدین الرومی وهو قریب الصلة منه غیر أن الروح أبعد منه وهی بعیدة المنال للشاعر ونتیجة لذلک فإننا نشهد طریقة مختلفة فی نسبة الأفعال والمیزات والأوصاف الإنسانیة إلی کل منهما. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - العلم وأنواعه من وجهة نظر مولانا جلالالدین بلخی
مهدی محقق فاطمة حیدری شیوا حیدرییعتبر العلم بمعنى المعرفة أو بمعنى الحکمة، من التعابیر الهامة التی استعان بها مولانا جلال الدین شاعر القرن السابع الهجری؛ إذ یعتبر أنَّ العلم الأسمى هو الذی یهدی الإنسان ویرشده نحو الحقیقة بحیث یصل بین الظاهر والباطن، وبناءً على الحدیث الشریف، یرى أنَّ الحکمة والعلم الب چکیده کاملیعتبر العلم بمعنى المعرفة أو بمعنى الحکمة، من التعابیر الهامة التی استعان بها مولانا جلال الدین شاعر القرن السابع الهجری؛ إذ یعتبر أنَّ العلم الأسمى هو الذی یهدی الإنسان ویرشده نحو الحقیقة بحیث یصل بین الظاهر والباطن، وبناءً على الحدیث الشریف، یرى أنَّ الحکمة والعلم الباطن هما ضالة المؤمن ومرادف للمعرفة؛ أمَّا العلم الظاهر فهو مرادف للعقل کما یرى، مستعیناً بآیة من القرآن الکریم، بأنَّ العلم الحقیقی هو العلم الذی ینتهی إلى الیقین. ویسمّی مولانا العلوم الظاهریة بالعلوم الحیوانیة کما یعتبر العلوم الباطنیة وحیاً، حیث یعتقد بأنَّ العلوم المادیة حجاب طریق السالک، لأنَّها تؤدّی إلى فرض الذات وتمنعه من بلوغ الکمال. فبناء علی ما تقدّم، تسعى هذه المقالة إلى دراسة مختلف أنواع العلوم التی ذکرها مولانا جلال الدین الرومی فی مثنوی معنوی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - دراسة الحکایات الرمزیة لمولوی فی غزلیات شمس
محمد غلامرضایی جنور برهانیالتمثیل الروائی عبارة عن قصة نثریة أو شعریة تحمل معنیین: معنىً أولیاً أو سطحیاً ومعنى ثانویاً أو باطنیاً یستتر تحت المعنى السطحی. وتعد الحکایات الرمزیة احدی أنواع التمثیل الروائی، وهی عبارة عن قصة قصیرة – نثریة أو شعریة – تهدف إلى إیصال عبرة ما إلى القارئ. و چکیده کاملالتمثیل الروائی عبارة عن قصة نثریة أو شعریة تحمل معنیین: معنىً أولیاً أو سطحیاً ومعنى ثانویاً أو باطنیاً یستتر تحت المعنى السطحی. وتعد الحکایات الرمزیة احدی أنواع التمثیل الروائی، وهی عبارة عن قصة قصیرة – نثریة أو شعریة – تهدف إلى إیصال عبرة ما إلى القارئ. وعادة ما تکون شخصیات الحکایة الرمزیة عبارة عن حیوانات؛ لکن من الممکن أن تظهر فیها الآلهة والبشر والجمادات. وقد استعین بالحکایات الرمزیة فی التمثیل العرفانی الفارسی لبیان المفاهیم العرفانیة النظریة والتعالیم العملیة الخاصة بها. ومن الجوانب الفنیة التی تتمیز بها أعمال مولوی فی غزلیات شمس، الاستفادة من التمثیل الروائی؛ ومن بین أعمال التمثیل الروائی هنالک 16 حکایة رمزیة تقسم إلى نوعین من حیث البناء والصورة: 1. الحکایات الرمزیة ذات الإطار القصصی (6 حکایات)؛ 2. الحکایات الرمزیة ذات الإطار الحواری (10 حکایات). ویتمیز هذا النوع من القصص بحبکة ومصدر وبناء واحد من حیث المعالجة؛ أما البساطة والإیجاز فهی من خصائصها البارزة. وتندرج أربع حکایات رمزیة من حکایات مولوی تحت عنوان التمثیل الأخلاقی – العرفانی وعشرة منها تحت عنوان تمثیل المفاهیم العرفانیة النظریة واثنتان تحت عنوان تمثیل الأفکار الکلامیة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - السحر الحلال (إعادة النظر فی فکرة بایزید البسطامی من خلال قصة شمس الدین والمولوی)
اردشیر منظمی سیدمحمود میرزایی الحسینیترمی هذه المقالة إلی دراسة فکرة بایزید البسطامی فی ضوء شطحیاته، والبحث فی آراء العارفین والصوفیین المعروفین فی تاریخ العرفان الإسلامی حول الموضوع المذکور أعلاه. فی اللقاء الأول بین شمس الدین التبریزی ومولانا جلال الدین البلخی فی مدینة قونیة، طرح سؤالٌ أثار بشدّة کیان مو چکیده کاملترمی هذه المقالة إلی دراسة فکرة بایزید البسطامی فی ضوء شطحیاته، والبحث فی آراء العارفین والصوفیین المعروفین فی تاریخ العرفان الإسلامی حول الموضوع المذکور أعلاه. فی اللقاء الأول بین شمس الدین التبریزی ومولانا جلال الدین البلخی فی مدینة قونیة، طرح سؤالٌ أثار بشدّة کیان مولانا الذهنی والفکری. سأله شمس الدین: محمد(ص) أفضل أم بایزید؟ ومع أنّنا نعتقد أنّ محمدًا أفضل من بایزید، فلماذا قال بایزید: "سبحانی ماأعظم شأنی" وقال الرسول(ص): "ما عرفناک حقّ معرفتک". هذا السؤال یتشکّل من قضیّتین: القضیة الأولی هی قضیّة شطحیّة أشغلت بال أهل المعرفة، والقضیة الثانیة، قضیة مشروعة ومقبولة ومعروفة. أصبح للشّطح البایزیدی صدًی واسعٌ فی الأوساط الصوفیة، وأدّی إلی ظهور اتّجاه انحیازی من جانب شیوخ کبار مثل الإمام إسماعیل المستملی البخاری والإمام محمد الکلاباذی والعطّار والمولوی وغیرهم. وإلی جانب هذا الاتّجاه ظهرت تحلیلات علمیة جیدة بقلم شیوخ بارعین مثل إبی نعیم الأصفهانی، أبی نصر السرّاج والقشیری. إذا تأمّلنا فی آراء أهل المعرفة والتصوّف وشارحی شطحیات بایزید البسطامی نستطیع أن نصنّفها فی أربعة أقسام: قلّة قابلیة بایزید، الشّطح البایزیدی، بایزید کنموذج من عقلاء المجانین والحبّ الإلهی عنده. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - زبان تمثیلی ملای روم
جعفر هواسیمولوی در آثار خود به انحای گوناگون حکایات و ابیاتی را برای دست یابی به نتایج جدید به عنوان تمثیل آورده است . از نظر او ظاهرحکایات اهمیت چندانی نداردبلکه آن چه برای او مهم است نتایج و برداشت هایش از حکایات است . بیشتر صور خیالی که در اشعار مولوی به کار رفته از نوع تمثیل چکیده کاملمولوی در آثار خود به انحای گوناگون حکایات و ابیاتی را برای دست یابی به نتایج جدید به عنوان تمثیل آورده است . از نظر او ظاهرحکایات اهمیت چندانی نداردبلکه آن چه برای او مهم است نتایج و برداشت هایش از حکایات است . بیشتر صور خیالی که در اشعار مولوی به کار رفته از نوع تمثیل است . به هر قصه و داستان تمثیلی مولوی می توان از دیدگاهی ویژه و متفاوت نظر انداخت و به اندازه ی درک و بینایی خویش منظره ای شگرف و شگفت دید .اشعار مولانا سخنانی معمولی در حوزه ی ادبیات نیست بلکه حکایات و تمثیل هایی حکمی و عالمانه است که اصول اخلاقی و تنوع آرا و تجارب خویش را در ضمن حکایات آورده است . رویکرد مولوی در حکایات تمثیلی معمولا مبتنی بر آموزه های عرفانی در جهت تبیین و تفسیر عالمانه موضوعات است . نویسنده کوشیده است تبحر و استادی ملای روم را در قصه ها و تمثیلات مورد بحث قرار دهد تا درجه ی تصرف و ابتکار مولانا را در طرح قصص و ایراد تمثیلات روشن و نمایان سازد . روش گردآوری مقاله ، کتابخانه ای و استفاده از منابع گوناگون و بر شیوه ی تحلیلی و توصیفی است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی ـ اجتماعی شکواییههای مثنوی مولانا
کلثوم طبخ کار حسن کیاده محسن ایزدیار شاهرخ حکمتسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه م چکیده کاملسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه میکاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیقتر در ذهن و ضمیر مخاطب میگذارد. اعتراض به نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهرهگیری از تمثیل اعتراض نابسامانیها را پررنگتر و برجستهتر سازد. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانهای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسشهای اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرشهای انتقادی و شکواییههای اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستانهای تمثیلی در انعکاس ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیلهای مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. همچنین بخش گستردهای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - زن در مثنوی مولوی
نصر اله امامیزن، روی دیگری از سکه هستی انسان در زمین است و هیچ رابطه خاصی میان انسان مذکر و خدا وجود ندارد تا بدان سبب مرد از زن برتر دانسته شود. در متون عرفانی فارسی ودر میان آن قشر فکری خاص که مولانا از زمره ایشان است ، زن و مرد با هم تفاوتی ندارند و حتی ما در تاریخ تصوف به زنان ص چکیده کاملزن، روی دیگری از سکه هستی انسان در زمین است و هیچ رابطه خاصی میان انسان مذکر و خدا وجود ندارد تا بدان سبب مرد از زن برتر دانسته شود. در متون عرفانی فارسی ودر میان آن قشر فکری خاص که مولانا از زمره ایشان است ، زن و مرد با هم تفاوتی ندارند و حتی ما در تاریخ تصوف به زنان صوفی نیز بر خورد می کنیم که از حرمت معنوی همپای مردان برخوردار بوده اند. با این حال، سیمای زن در سنت ادبی فارسی، صرف نظر از متون غزلی و عاشقانه، چندان مقبول و مطلوب نیست و به ویژه در تمثیلات شعری، بسیار مبهم تر و سؤال برانگیزتر می شود. مولانا به عنوان شاعر و صوفی از این سنت شاعران قبل و بعد از خود مصون نبوده است و همین مسأله، انعکاس های مبهم و منفی را در شعر مولوی نسبت به زنان نشان می دهد. تصویری که مولوی از زن در تمثیل های خود به دست می دهد، برخاسته از توصیفات نمادین منفی است. در تصور او زن مظهر نفس، حرص، دارای صفات حیوانی و نفسانی ، ظاهر نگر و دارای قضاوت و داوری سطحی است . با تأمل در عمق اندیشه های مولانا و مقایسه سخنان او در مواضع مختلف، در می یابیم که این اندیشه واقعی مولانا نیست بلکه مولانا در این موارد، منعکس کننده ی تصورات مردم روزگار خود است وگرنه برخورد مولانا با زنان، لطیف و متعادل و منصفانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - تمثیل شگردی تعلیمی در مثنوی معنوی
فرزانه آباد شبنم حاتم پور فرزانه سرخی فریدون طهماسبیتمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثن چکیده کاملتمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثنوی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود، اول آنکه گستردگی استفاده مولانا از شگرد تمثیل مشخص شود و دوم اینکه شیوه بیان این شگرد برای اقناع مخاطب توسط مولانا معین شود. برای دستیابی به این دو مقصود اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس مطالبی در مورد تمثیل و شاخصه های آن و موضوع شیوه های استفاده از این شگرد تعلیمی را در مثنوی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبین شیوه های استفاده از شگرد تمثیل، سعی شده است که به این پرسش اساس پاسخ داده شود که آیا مولانا تا چه میزان از روش های و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، استدلال و مفاخره به عنوان آموزه های تعلیمی در مثنوی بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این روش ها در اقناع مخاطب خود موفق بوده است؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - بررسی "کنش ارتباطی" در یک حکایت تمثیلی از دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی مذاکرات داستان پنجم مثنوی معنوی بر اساس نظریۀ "کنش ارتباطی" هابرماس)
ابوالفضل غنی زاده"دموکراسی گفتگویی" نظریهای است که در قرن بیستم بهوسیلۀ یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزۀ عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل میگیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" چکیده کامل"دموکراسی گفتگویی" نظریهای است که در قرن بیستم بهوسیلۀ یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزۀ عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل میگیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" صورت میگیرد. این نظریۀ هابرماس در ادبیات سیاسی معاصر تحت عنوان "کنش ارتباطی" شهرت یافته است. مولوی در حکایت تمثیلی"شیر و نخجیران" مذاکره ای به کاربسته است که با ارکان نظریۀ یادشده قابل بررسی است. در این راستا، نوشتۀ حاضر ابتدا، به توضیح اجمالی مؤلفههای "نظریۀ انتقادی هابرماس"، "حوزۀ عمومی"، "جهان زیست" و "زبان ارتباطی عام" و تعریف تمثیل میپردازد. سپس با تحلیل و بررسی بخش مذاکرات داستان "شیر و نخجیران" مولوی، نتیجه میگیرد؛ که مذاکرۀ اول، با قواعد "دموکراسی گفتگویی" هابرماس، همخوانی بیشتری دارد و با پیشروی داستان، کنش ارتباطی مذاکرات کم و رنگ سیاسی و راهبردی آن غلظت پیدا میکند. رنگ سیاسی لایۀ اندرونی تمثیل یادشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - مفاهیم تمثیلی و نمادین مار در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامهی فردوسی، خمسهی نظامی و مثنوی مولوی)
حمید ایاز سهیلا موسوی سیرجانینماد علامت، اشاره، کلمه، یا چیزی است که یک ویژگی چنان در آن بارز باشد که بتوان آن را نمایندهی آن ویژگی دانست و هدف از کاربرد آن، انتقال پیامی ورای مفهوم ظاهری خود است. این پژوهش با روش کتابخانهای و شیوهی توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده است و هدف آن بررسی تطبیقی مفاهیم تمثی چکیده کاملنماد علامت، اشاره، کلمه، یا چیزی است که یک ویژگی چنان در آن بارز باشد که بتوان آن را نمایندهی آن ویژگی دانست و هدف از کاربرد آن، انتقال پیامی ورای مفهوم ظاهری خود است. این پژوهش با روش کتابخانهای و شیوهی توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده است و هدف آن بررسی تطبیقی مفاهیم تمثیلی و نمادین مار در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامهی فردوسی، خمسهی نظامی و مثنوی مولوی) است. ابتدا مفاهیم تمثیلی و نمادین این جانور در حیطههای حماسه، غنا و عرفان بیان میشود. سپس درصد تطبیق مفاهیم تمثیلی و نمادین در دو یا هر سه اثر و درصد کاربرد مفاهیم نمادین مار در هر اثر تعیین میگردد. نتیجهای که از این مقاله به دست آمده، این است که 5/37 درصد مفاهیم مار (فرومایگی، آزاررسانی و پیچش) در هر سه اثر و 5/37 درصد (قدرتمندی، پاسبانی و تاریکی) در دو اثر مطابقت دارند؛ 25 درصد مفاهیم نیز فقط در یکی از سه اثر به کار رفتهاند. نیز 5/12 درصد مفاهیم در حیطهی حماسی و 25 درصد مفاهیم در حوزهی عرفانی است. برای مار هیچ مفهومی در حوزهی غنایی نیامده است. 5/62 درصد مفاهیم در دیگرحیطهها میگنجند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی
امیدوار مالملیمقالۀ حاضر با هدف "بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی" است. مثنوی مولوی، شعر تعلیمی است. با مطالعه ی اخبار مسلمانان و دیرینه ی تاریخی آنان معلوم می گردد که آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر راه گشای آنان در تمام شؤون و ادوار زندگی بوده است. بدین سبب بود که صحابه و چکیده کاملمقالۀ حاضر با هدف "بازتاب تعلیم نام ها و معانی قرآن در مثنوی" است. مثنوی مولوی، شعر تعلیمی است. با مطالعه ی اخبار مسلمانان و دیرینه ی تاریخی آنان معلوم می گردد که آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر راه گشای آنان در تمام شؤون و ادوار زندگی بوده است. بدین سبب بود که صحابه و تابعین برای نهادینه کردن آداب و سنن، قوانین و احکام الهی به حفظ و نگهداری کلام وحی و گفتار آن حضرت در حد یک واجب دینی می پرداختند، تا بتوانند با توسّل به این دو به سر منزل مقصود، نایلآیند و در نهایت علم قرائت و تفسیر قرآن و حدیث به عنوان علوم مقدّس جهت هدایت انسان ها در آمدند و درایت و معرفت بزرگان، به ویژه در حوزه ی دین، به وسیله ی فقها، متکلّمین و مفسّرین برای بیان عقاید مورد تعلیم و تربیت قرار گرفت و موج عرفان و تصوّف نیز که وارد حوزه ی زبان و ادب فارسی شد، آن را زیور بلاغت و چاشنی کلام گویندگان قرار داد و در بین سخنوران ایرانی کسی که بهتر از همه از عهده ی این تعالیم معرفتی بر آمده جلال الدّین محمّد بلخی (متوفی 672) است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی شیوهی روایت تمثیلی «پیر چنگی» در مثنوی از منظر پسامدرنیسم
لیلا رضایی عباس جاهدجاهمثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوههای روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایتها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شدهاند- گاه تا به جایی پیش میرود که نزدیکیها و شباهتهایی را به روایتهای مدرن و چکیده کاملمثنوی معنوی از نظر نوآوری در شیوههای روایت در میان متون کهن ادب فارسی، اثری منحصر به فرد است. شگردهای بدیع مولوی در بازروایت حکایتها – که پیش از مثنوی در آثار دیگر ادب فارسی ذکر شدهاند- گاه تا به جایی پیش میرود که نزدیکیها و شباهتهایی را به روایتهای مدرن و پسامدرن به نمایش میگذارد. یکی از حکایتهای متفاوت و نوآورانهی مثنوی، حکایت پیر چنگی است. مولوی در پرداخت این روایت، تغییرات بسیاری ایجاد کرده و آن را از شکل اصلی که در کتاب اسرارالتوحید محمد بن منور ذکر شده دور کرده است. در پژوهش حاضر روایت تمثیلی مولوی از پیر چنگی از منظر نقد پسامدرن و با کمک آرای برایان مکهیل (Brian McHale) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجهی به دست آمده نشان میدهد که در این داستان شواهدی از مرگ مؤلف، خودمختاری شخصیت، افول کلانروایت، پایان باز و تداخل دنیاهای موازی (دنیای واقعی و تخیلی) را میتوان مشاهده کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - محضر مولانا (تأملی در کمّ و کیف سرایش مثنوی)
احمد خاتمی نیلوفر توکلیبررسی و تأمل در مثنوی مولانا جلالالدین از ابعاد گوناگون میتواند به درک بهتر این کتاب شریف کمک کند. از مهمترین موضوعاتی که از دیرباز دربارة مثنوی مطرح بوده و هست، چگونگی سرایش آن است. آنچه مشهود است این است که مولانا، مثنوی را فیالبدیهه سروده است امّا کم و کیف آن، آن چکیده کاملبررسی و تأمل در مثنوی مولانا جلالالدین از ابعاد گوناگون میتواند به درک بهتر این کتاب شریف کمک کند. از مهمترین موضوعاتی که از دیرباز دربارة مثنوی مطرح بوده و هست، چگونگی سرایش آن است. آنچه مشهود است این است که مولانا، مثنوی را فیالبدیهه سروده است امّا کم و کیف آن، آنگونه که باید و شاید معلوم نیست. مقالة حاضر میکوشد تا با بررسی مثنوی، نکاتی را که میتواند به چگونگی شکلگیری مثنوی و عوامل سرایش آن کمک کند استخراج و در ذیلِ اوقات، مخاطبان، روش مولانا، حالات مولانا و... مدون نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - مستورگان در آثار مولانا
معصومه خدادادی مهاباددر مقاله ی حاضر تلاش شده است با دقت در آثار نظم و نثر مولانا (مثنوی، فیه ما فیه و مکتوبات) و نیز آثار مرتبط با زندگی و سلوک وی همچون مناقب العارفین به دیدگاه های مولانا در خصوص زنان بپردازد.با توجه به آن که مولانا در مثنوی معنوی، از جماد و نبات و حیوان تا شخصیت های گونا چکیده کاملدر مقاله ی حاضر تلاش شده است با دقت در آثار نظم و نثر مولانا (مثنوی، فیه ما فیه و مکتوبات) و نیز آثار مرتبط با زندگی و سلوک وی همچون مناقب العارفین به دیدگاه های مولانا در خصوص زنان بپردازد.با توجه به آن که مولانا در مثنوی معنوی، از جماد و نبات و حیوان تا شخصیت های گوناگون انسانی را به عرصه ی داستان ها می کشاند تا شاه کارهای فکری و عرفانی خود را خلق کند، بررسی شخصیت های زن در این داستان ها، مدخلی است برای رسیدن به اندیشه های ژرف این عارف و بلکه مصلح اجتماعی در باب زنان، زنانی که صاحب نامی شایسته اند همچون مریم وآسیه و... و یا در پرده ی خمول و گمنامی، اما دارای مقامات عارفانه اند، در فیه ما فیه نیز مطالب متنوعی در زمینه ی زنان است که با دقت در آنها به سرانجام فکری مولانا راه گشا می شویم. حسن و قبح سیرت زن در فیه ما فیه قابل بررسی است. مکتوبات به عنوان یکی از مهم ترین آثار در زمینه ی شناخت اندیشه ی مولوی هم از نظر پنهان نمانده است و با توجه به این که مکتوبات، همان نامه های مولانا است که هر کدام مستند به خاطرات و اتفاقات و زندگی اجتماعی و خصوصی او است، رازهای بسیاری را برای شناخت واقعیات زندگی مولانا بازگو می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - جلوههای تصاویر تعلیمی در دیباچههای مثنوی*
ابراهیم ابراهیم تباربی شک جلال الدین محمّد مولوی یکی از پرمایهترین گویندگان ایرانی است. شهرت او به کتاب عظیم الشان مثنوی است؛ و اطلاعات کم نظیر مولوی در این اثر موج میزند. دربارة این اثر بی مانند، آثار زیادی به چاپ رسیده است؛ امّا به دلیل حجم مطالب و موضوعات متنوع، هنوز جای خالی تحقیقات چکیده کاملبی شک جلال الدین محمّد مولوی یکی از پرمایهترین گویندگان ایرانی است. شهرت او به کتاب عظیم الشان مثنوی است؛ و اطلاعات کم نظیر مولوی در این اثر موج میزند. دربارة این اثر بی مانند، آثار زیادی به چاپ رسیده است؛ امّا به دلیل حجم مطالب و موضوعات متنوع، هنوز جای خالی تحقیقات احساس می شود. یکی از موضوعات قابل بحث، جلوههای تصاویر بیانی در دیباچه های مثنوی است که عرصة تبلور اندیشههای تعلیمی مولاناست. به تعبیر دیگر، مولانا از گونههای بیانی نه به قصد تزیین کلام، بلکه برای تفهیم و تعلیم مطالب آسمانی و روحانی با زبان رمز به سالکان طریقت بهرههای فراوان برده است. با توجه به گستردگی حوزة تخیّل شاعر، و بهرهوری از تصاویر در مثنوی، میتوان به دو گونة استعاره و تشبیه اشاره نمود که بیش از سایر عناصر بیانی، در خدمت تعلیمات حقایق الهی قرار گرفته است این پژوهش بر آن است تا زمینههای تعلیمی تصاویر بیانی را در دیباچة شش گانه مثنوی بررسی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی شاخصه های حکومت دینی در قصههای تمثیلی مثنوی مولوی
فاضل عباس زاده اصبر حبیبیموضوع حکومت، یکی از بنیادی ترین دغدغه های بشر در طول تاریخ بوده و هست. ضرورت حکومت از بدیهیات است که فطرت انسانی نیز آن را تأیید می کند. موضوع حکومت مطلوب و دینی از جمله مباحث مهم در مثنوی مولوی است که مولانا در این اثر با ارزش، از جهات مختلف دینی، علمی، سیاسی و غیره ب چکیده کاملموضوع حکومت، یکی از بنیادی ترین دغدغه های بشر در طول تاریخ بوده و هست. ضرورت حکومت از بدیهیات است که فطرت انسانی نیز آن را تأیید می کند. موضوع حکومت مطلوب و دینی از جمله مباحث مهم در مثنوی مولوی است که مولانا در این اثر با ارزش، از جهات مختلف دینی، علمی، سیاسی و غیره با زبان تمثیل و نماد آفرینی به مبحث حکومت و نوع مطلوب آن پرداخته است. پژوهش حاضر بصورت کتابخانهای- تحلیلی به بررسی شاخصههای حکومت دینی در قصه های تمثیلی مثنوی معنوی مولوی پرداخته است. بررسی های به عمل آمده در این پژوهش نشان داد که مولانا ضمن برشمردن اهم شاخصههای حکومت دینی از قبیل: عدالت، معنویت و عبودیت، کمال و فضیلت و حکمت و تدبیر، فرخ باری و مردمداری، مبارزه با سلطه گری و تساهل بر رعیت، حکومت را امری ضرور دانسته، در این راستا سلطنت و حکومت دینی را که مبتنی بر معرفت الهی و خودسازی و کمال است، به عنوان حکومت مطلوب و صالح برای اداره جامعه مطرح می سازد و حاکم حقیقی را انسان کامل یا ولی خدا در هر دورانی می داند. حکومت انسان کامل یا ولی الله از نظر او مظهر شاهی خداوند متعال است و نمونه عینی چنین حکومتی در زمین، حکومت حضرت محمد (ص) است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - آموزش ضدتبعیض و تعصب نژادی در قصههای تمثیلی مثنوی، مصداق جامعه و تربیت چند فرهنگی
فرهاد کاکه رش حسین آریاناین مقاله در پی آن است مقوله آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی را که یکی از مؤلفههای جامعه و تربیت چندفرهنگی است در قصههای تمثیلی مثنوی، بررسی کند و مصداق و نمود نظریههای مدرن را در نگاه نو به ادبیات کلاسیک، براساس هنرآفرینیهای مولوی نشان دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصی چکیده کاملاین مقاله در پی آن است مقوله آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی را که یکی از مؤلفههای جامعه و تربیت چندفرهنگی است در قصههای تمثیلی مثنوی، بررسی کند و مصداق و نمود نظریههای مدرن را در نگاه نو به ادبیات کلاسیک، براساس هنرآفرینیهای مولوی نشان دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها بوده است. نتیجه مقاله نشان ازآن است که رویکرد تربیت چند فرهنگی در آموزش ضد تبعیض و تعصب نژادی، در نظرگاه عرفانی و مسالمتآمیز مولانا تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی، نمود فراوان داشته مهم ترین درونمایههای تربیت چند فرهنگی چون آموزش ضدتبعیض و تعصب نژادی را در آثار خود نمایان ساخته و زیر بنای فکری و خمیرمایه ی ذهنی وی، در این زمینه، از تعالیم و آموزه های قرآنی و دینی سرچشمه گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - جایگاه و نقش با اهمیت سبک مینیمالیسم ِ قصههای تمثیلی مثنوی در حوزهی تعلیمی کودک و نوجوان
سیده اسما نجات ثریا رازقی هنگامه آشوریمینیمالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایهی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی میشود و برتأثیر کلام و بلاغت میافزاید. عال چکیده کاملمینیمالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایهی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی میشود و برتأثیر کلام و بلاغت میافزاید. عالیترین نمونه های مینیمالیست را در ادبیات کلاسیک ایران از جمله کتاب مثنوی و قصههای تمثیلی آن میتوان یافت. آنچه قابل طرح است این است که آیا داستانهای تمثیلی مثنوی، میتواند درحوزهی تعلیم و تربیت کودک مثمرثمر واقع شود؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش بررسی سبک مینی مالیسم قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه تعلیمی کودک است. یافتههای پژوهش نشان میدهد با بررسی قصههای تمثیلی مثنوی بسیاری از ویژگیهای داستانهای مینیمال، درآنها به چشم میخورد و از طرف دیگر نظر به تعلیمی بودن کتاب مثنوی و با توجه به محدودیتهای شناختی کودکان، داستانهای مینیمال و تمثیلی مثنوی، بهترین بستر برای بیان آموزههای تعلیمی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است، چرا که کلام و داستانهای طولانی مناسب مخاطبین کودک و نوجوان نیست و درحوصلهی آنها نمیگنجد و ازجنبههای تعلیمی و آموزشی آن میکاهد. در ادبیات کودک که گرایش به ساده نویسی و واقعی بودن داستانها برای ملموسکردن فضای داستانی با ذهنیت کودک میباشد به ناچار کوتاه نویسی به امر بدیهی تبدیل شده است و نویسندگان این حوزه علاقه مند به استفاده از بیان مینیمالیستی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی خویش بهکودکان هستند. نگارندگان در این پژوهش عناصری را که در مینیمال مورد استفاده قرار گرفته اند، در دفاتر مثنوی مورد بررسی قرار داده و قصههای تمثیلی که دارای عناصر مشترک و همچنین پیامهای تعلیمی بوده، پیدا کرده و آنها را تجزیه و تحلیل کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - بررسی تمثیلی زیبایی درون و برون از دیدگاه مولوی و حافظ
کاظم دهقانیان فرد سیّد احمد حسینی کازرونی سیدجعفر حمیدی مریم پرهیزگاریشاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و چکیده کاملشاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و جان او مینشاند که گویی نقش بر سنگ است. حافظ و مولوی برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرقانی از انواع تمثیل استفاده کردهاند؛ مولوی بیشتر از تمثیلهای داستانی؛ اسلوب معادله و ارسال مثل؛ و حافظ از تمثیلهای ارسال مثل و اسلوب معادله برای بیان تفاوت زیبایی درون با بیرون استفاده کردهاند.حافظ زیبایی درون را به آن و لطیفهی غیبی تعبیر میکند و مولوی با آوردن حکایت تمثیلی، زیبایی درون را که از پاکی دل و معرفت سرچشمه میگیرد بر زیبایی ظاهری که صفا و پاکی دل در آن هیچ دخالتی ندارد، ترجیح میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - ضرورتهای یک قضاوت منطقی (مطالعۀ موردی حکایت تمثیلی رمزی "مرد بقال و طوطی" از دفتر اول مثنوی)
ابوالفضل غنی زادهاین نوشته با روش تحلیلی- توصیفی، در دو بخش؛ کلی و مصداقی، فرایند یک داوری و تصمیم گیری را در بستر داستان "مرد بقال و طوطی" مورد بررسی قرار داده است. این داستان با شکلی تمثیلی رمزی و با مبانی تعلیمی برای انتقال مفاهیم به مخاطب سروده شده و مولوی در بخش محتوایی آن، برای یک چکیده کاملاین نوشته با روش تحلیلی- توصیفی، در دو بخش؛ کلی و مصداقی، فرایند یک داوری و تصمیم گیری را در بستر داستان "مرد بقال و طوطی" مورد بررسی قرار داده است. این داستان با شکلی تمثیلی رمزی و با مبانی تعلیمی برای انتقال مفاهیم به مخاطب سروده شده و مولوی در بخش محتوایی آن، برای یک قضاوت و داوری منطقی ضرورتهای مورد نیاز ارائه داده است. نقاب، تنبیه، تشخیص، حسگرهای بیرونی و درونی، دادههای اطلاعاتی، فرایند تصمیم گیری، قوه و قدرت پردازشگری انسان از مهمترین مباحث آن به شمار میرود. تحلیل کلی داستان به مخاطب میآموزد که: الف- فرایند یک داوری و تصمیمگیری چگونه رخ میدهد؟ ب- ارکان یک داوری چگون دستکاری و نتیجۀ آن مصادره میشود؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه
امیدوار مالملیعنوان این مقاله مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه است. ولدنامه، اثری است که در قالب مثنوی سروده شده است. این منظومه به تقلید از مثنوی مولوی در تفسیر دقایق عرفانی و اخلاقی همراه با تمثیلات دلکش است، که سلطان ولد تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولان چکیده کاملعنوان این مقاله مختصری از امثال و تمثیلات مشترک در مثنوی و ولدنامه است. ولدنامه، اثری است که در قالب مثنوی سروده شده است. این منظومه به تقلید از مثنوی مولوی در تفسیر دقایق عرفانی و اخلاقی همراه با تمثیلات دلکش است، که سلطان ولد تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولانا و حالات و مقامات مریدان و مصاحبان او را منعکس میکند. از مقایسه مثنوی معنوی با ولدنامه، چنین استنباط میشود که شاید سلطان ولد (623-712) اوّلین شاعر صوفی باشد که بعد از مولوی توانست در شعر تمثیلی صوفیانه، روش پدر را سرمشق خود قرار دهد. پس حل بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه، بویژه تمثیلات آن، به دلالت و هدایت مثنوی مولوی وابسته است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر، جز به وسیلهی اطلاعات راهگشای پدر، میسّر نیست، به طوری که سایهی پدر را بر تمامی آثار او میتوان احساس کرد. نگارندهی مقاله کوشیده است این تأثیرپذیری و جلوههای مشترک را در تمثیلات این دو اثر معرفی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تمثیلات مثنوی تجلی گستردهای در ولدنامه یافته است افزون بر اینکه طریقت هر دو صاحب اثر در حوزة ادبیات تمثیلی صریح و منطبق با حقیقت حیات و با استناد به قرآن، احادیث و اقوال پیشینیان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - سرچشمههای عرفانی در مثنوی مولوی «با رویکرد تمثیلی»
مراد منصوری منیــژه فلاحی ملک محمد فرخ زاددر عرفان اسلامی آثار بسیار کثیری وجود دارد که هریک با رویکردی گوناگون سعی در شناسایی و معرفی جهان هستی دارد و غالباً روشها و ابزارهایی همانند: کنایه، نماد، مفاهیم مجازی و استعاری را برای نمایش جهان درونی عارف با الگو از دنیای پیرامونش به کار گرفتهاند. این رویکرد در مث چکیده کاملدر عرفان اسلامی آثار بسیار کثیری وجود دارد که هریک با رویکردی گوناگون سعی در شناسایی و معرفی جهان هستی دارد و غالباً روشها و ابزارهایی همانند: کنایه، نماد، مفاهیم مجازی و استعاری را برای نمایش جهان درونی عارف با الگو از دنیای پیرامونش به کار گرفتهاند. این رویکرد در مثنوی ستون سترگ ادبیات عرفانی و تمثیلی، مشهود است. مولانا این ابزارها را در ساحتهای تمام موضوعات خویش تعبیه نمود که میتوان از این موضوعات به عنوان موضوعات پرکاربرد تمثیلی و عرفانی مولانا نام برد که از جمله مهمترین آنها عبارتنداز: انسان کامل، معرفت خداوند و شناخت هستی است. مولوی با بهره بردن از تعالیم عمیق دینی و تجربیات مهمترین عارفان پیش از خود و آمیختن آنها با تجربیات عرفانی و تکیه بر مصادیق تمثیلی ادبیات فارسی توانست جهان شناسی، انسان شناسی عرفانی و در مجموع معرفتی تام و بسیار متعالی را در آثار منثور و منظوم خویش به بشریت عرضه نماید. هدف اصلی این جستار بررسی سرچشمههای عرفانی در مثنوی مولوی با تکیه بر ابزارهای تمثیل در چارچوب موضوعات یادشده می باشد. این جستارها به روشی تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانهای و با استناد به مقالات و آثار از پیش پرداخته شده، جمع آوری گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - بررسی مسألۀ جبر و اختیار در آثار تعلیمی مولوی کرد*
جلال احمدیسید عبدالرحیم مولوی(1882- 1806 م) یکی از بزرگترین عالمان و عارفان کرد در سدۀ نوزدهم میلادی است. او نه فقط عالم و عارف، بلکه شاعری چیره دست و توانا است که به زبآنهای فارسی، عربی، کردی سورانی و اورامی شعر میسرود. آثاری که از او به جای مانده گویای آن است که مولوی کرد نه چکیده کاملسید عبدالرحیم مولوی(1882- 1806 م) یکی از بزرگترین عالمان و عارفان کرد در سدۀ نوزدهم میلادی است. او نه فقط عالم و عارف، بلکه شاعری چیره دست و توانا است که به زبآنهای فارسی، عربی، کردی سورانی و اورامی شعر میسرود. آثاری که از او به جای مانده گویای آن است که مولوی کرد نه تنها در تفسیر و حدیث و شعر و کتابت از مقام والایی برخوردار است، بلکه به حق میتوان او را یکی از متکلمان برجسته به شمار آورد. سه اثرِ تعلیمیِ: فوائح (= به فارسی)، الفضیله(= به عربی) و عقیدۀ مرضیه(= به کردی سورانی) در قالب نظم، دقیقترین و لطیفترین مباحث کلامی را تشریح و تبیین کرده است. نگارنده در این مقاله، قصد دارد به یکی از جنجالیترین مبحث از مباحث علم کلام، از منظر مولوی بپردازد. در بارۀ جبر و اختیار پژوهشهای فراوانی شده است و از دیدگاههای گوناگون به آن نظر شده است؛ اما به نظر می رسد نگاه مولوی با نگاه دیگران تفاوتهایی داشته باشد. از این رو نتیجهای که از این پژوهش که به روش تحلیلی انجام شده، گرفته میشود این است که با توجه به تعریف قضا و قدر از نظر مولوی و پرداختی که به مسأله داده است، انسان در انجام افعالی که منجر به ثواب و عقاب باشد کاملاً مختار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی
امیدوار مالملیمقالة حاضر با هدف مطالعة "مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی" است. مثنوی مولوی، شعری تعلیمی است و مولویه عقیده دارند که نفوس جملة آدمیان در عالم علوی موجودند، هریک به وقت خود به این عالم سفلی نزول میکنند، بر مرکب جسم سوار می شوند و کمال خود را حاصل مینمایند. چکیده کاملمقالة حاضر با هدف مطالعة "مختصری از تعالیم رجعت و تناسخ در مثنوی مولوی" است. مثنوی مولوی، شعری تعلیمی است و مولویه عقیده دارند که نفوس جملة آدمیان در عالم علوی موجودند، هریک به وقت خود به این عالم سفلی نزول میکنند، بر مرکب جسم سوار می شوند و کمال خود را حاصل مینمایند. و باز عروج کرده و به عالم علوی باز می گردند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با مرور بر مثنوی مولوی این مسألة مورد توافق عرفا و فلاسفه، مورد بررسی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - سیمای تمثیلی دنیا در شعر سعدی و مولوی (با رویکرد تمثیلی به آیات و روایات دینی)
رضا موسی آبادی بتول فخر اسلاماستفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و هم چنین یک شیوة استدلالی، روشی اساسی در ادبیات تعلیمی و عرفانی ایران، برای بیان آموزه های مورد نظر شاعر، کاربرد فراوانی دارد. بی تردید دنیا و تمثیلهای تعلیمی آن همواره هستة مرکزی اندیشة شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در ط چکیده کاملاستفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و هم چنین یک شیوة استدلالی، روشی اساسی در ادبیات تعلیمی و عرفانی ایران، برای بیان آموزه های مورد نظر شاعر، کاربرد فراوانی دارد. بی تردید دنیا و تمثیلهای تعلیمی آن همواره هستة مرکزی اندیشة شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. بدین جهت غالباً تمثیلهای متعددی از دنیا در آثار و باورهای ذهنی تعداد بی شماری از اندیشمندان و صاحب نظران به ویژه در گسترة ادب پارسی سایه افکنده است و با تأثیر پذیری از تمثیلهای موجود در آیات و روایات اسلامی همواره مورد توجَه و عنایت بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است؛ امَا نوع پرداخت و نحوة بیان در آن ها یکسان نیست و موضوعات نیز به دلیل تنوَعی که در این مقوله وجود دارد بسیاراست. این پژوهش برآن است که دنیا و تمثیلهای تعلیمی آن را براساس اشعار سعدی و مولانا، این شاعران سترگ ادب فارسی با رویکرد تمثیلی بر آیات و روایات با روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - بررسی زبان عامیانه در دفتر پنجم مثنوی مولوی
سعید قشقایی فاطمه اینالوییمولانا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی شریف با استفاده ی مطلوب از عناصر عامیانه در زبان فارسی تلاش کرده است تا مفاهیم تعلیمی و عرفانی مورد نظر خویش را برای عامه ی مردم تبیین و تشریح نماید. بنابراین برای تأثیر بیشتر کلام بر مخاطب، در اثر سترگ خود از زبان و ادبیات عامی چکیده کاملمولانا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی شریف با استفاده ی مطلوب از عناصر عامیانه در زبان فارسی تلاش کرده است تا مفاهیم تعلیمی و عرفانی مورد نظر خویش را برای عامه ی مردم تبیین و تشریح نماید. بنابراین برای تأثیر بیشتر کلام بر مخاطب، در اثر سترگ خود از زبان و ادبیات عامیانه بهره جسته است. در این تحقیق به استخراج و طبقه بندی اصطلاحات عامیانه در دفتر پنجم مثنوی از کوچکترین تا بزرگترین واحد زبانی (یعنی از واج تا جمله) و ذکر شواهد شعری پرداخته شده است که می توان آنها را در زیر عناوینی چون واج، واژه، فعل، ترکیب، شبه جمله، جمله، حذف و تکرار، مَثَل (ضرب المثل) مشاهده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - بررسی بازگشت به موطن اصلی از دیدگاه مثنوی و رباب نامه
شهریار حسن زادهانسان جستجوگر همواره در پی شناخت اصل و جایگاه نخستین خود بوده و در آرزوی بازگشت به آنجا به سر میبرد و زندگی شکوهمند خود را با همین نگرش شکل میدهد. برر سی متون عرفانی از گرایش ذاتی و فطری انسان به سوی وطن اصلی پرده برمیدارد و ادبیات در بررسی موضوعی با نام نوستالژی ک چکیده کاملانسان جستجوگر همواره در پی شناخت اصل و جایگاه نخستین خود بوده و در آرزوی بازگشت به آنجا به سر میبرد و زندگی شکوهمند خود را با همین نگرش شکل میدهد. برر سی متون عرفانی از گرایش ذاتی و فطری انسان به سوی وطن اصلی پرده برمیدارد و ادبیات در بررسی موضوعی با نام نوستالژی که از مباحث علم روان شناسی است در مفهوم بازگشت به سرزمینی که یادش را در دل دارد با حسرت و درد در هبوط و صعود خلاصه میکند. میتوان گفت نوستالژی و مسئله بازگشت به اصل و موطن اصلی مفهومی بس درخشان است که نظر بسیاری از عرفا را به خود جلب کرده است. اندیشه بازگشت به موطن اصلی از نظر عرفانی صعود از خود بیگانگی نفس و رسیدن به منشا اصلی انسانی است. مولانا جلال الدّین بلخی توجه خاص به مسئله نوستالژی ( آرزوی بازگشت به موطن اصلی ) داشته و در مثنوی، حُزن غربت را به حلاوت بازگشت گره میزند و سلطان ولد فرزند بزرگ مولانا نیز در رباب نامه با بهره گیری از مضامین روح مثنوی به طور طبیعی در این راه گام برداشته است. مقاله حاضر بر آن است نشان دهد که در فضای غریبی نی و رباب یک اندیشة واحد نهفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - تأثیرپذیری متون عرفانی از قرآن و نهج البلاغه در مقولۀ حیرت ( ششمین وادی سلوک)
مسروره مختاری سهیلا صلاحی مقدممقالۀ حاضر به تأثیرپذیری متون عرفانی از قرآن و نهج البلاغه، در مقولۀ حیرت (ششمین وادی از وادیهای سیر و سلوک عارفانه) میپردازد. قرآن معجزۀ بزرگ پیامبر اکرم (ص) هم از جنبۀ خارقالعاده بودن و هم از جنبههای لفظی و شیوایی ظاهری و هم زیبایی الفاظ، باعث شگفتی همۀ ادیان جهان چکیده کاملمقالۀ حاضر به تأثیرپذیری متون عرفانی از قرآن و نهج البلاغه، در مقولۀ حیرت (ششمین وادی از وادیهای سیر و سلوک عارفانه) میپردازد. قرآن معجزۀ بزرگ پیامبر اکرم (ص) هم از جنبۀ خارقالعاده بودن و هم از جنبههای لفظی و شیوایی ظاهری و هم زیبایی الفاظ، باعث شگفتی همۀ ادیان جهان شده است. تصوّف و متون عرفانی- اسلامی از کلام الهی نشأت میگیرد. حیرت و مصادیق آن نیز از این مقوله مستثنی نیست. این مرحله از عرفان، واپسین گدار سالک در نشئۀ عبودیست. به عبارت دیگر عاقبت حیرانی، حیرانی است. تجلّیّات الهی معمّاهای هستی، شگفتیهای آفرینش، زیبایی و... از مصادیق و انگیزههای حیرت محمود، و تفکّر در ذات خداوند، جهل و نادانی، دور افتادن از مراتب معنوی و... از مصادیق حیرت مذموم در قرآن و نهج البلاغه است. به علّت تعدّد متون و کثرت مصادیق، در این جستار به ذکر نمونههایی از آثار عرفا از قبیل؛ کشف المحجوب هجویری، آثار عطّار، مولانا و ...بسنده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - اطوار دل در مثنوی
علی اکبر افراسیاب پور میترا فخاری طهرانی نژادبیشک، مولوی بزرگترین شاعری است که سیر و سلوک باطنی را به سلک نظم درآورده؛ و شعر و تمثیل و حکایت را دست افزاری جهت بیانِ روشِ نیل به حقیقت، قرارداده است. کلید گشایش رمزهای مثنوی، دل در اطوار گوناگون است؛ در این پژوهش دل و اطوارِ آن در آثار برخی معاصران و اسلاف مولوی؛ و چکیده کاملبیشک، مولوی بزرگترین شاعری است که سیر و سلوک باطنی را به سلک نظم درآورده؛ و شعر و تمثیل و حکایت را دست افزاری جهت بیانِ روشِ نیل به حقیقت، قرارداده است. کلید گشایش رمزهای مثنوی، دل در اطوار گوناگون است؛ در این پژوهش دل و اطوارِ آن در آثار برخی معاصران و اسلاف مولوی؛ و به تفصیل در مثنوی مولوی، طرح و بررسی میشود. در مثنوی هفت مفهوم برای اطوار دل یافت شد. سه طورِِصدر، قلب و شغاف که از رشّ نور بهرهای ندارند مربوط به جسم دل هستند؛ و مولوی جسم دل را در خور پایة دل نمیداند. نام قلب برای طورهای دیگر دل نیز به کار رفته؛ ولی طور دوم دل فقط با نام قلب مشخّص شده است. دل در اطوار فؤاد، حبَّةالقلب، سویداء و مهجةالقلب از رشِّ نور نصیبی دارد. جلال الدّین برای طور آخر دل نامی ذکر نکرده است؛ لکن معانیش در مثنوی وجود وتعابیر فراوانی به آن اشاره دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - بررسی تطبیقی شخصیت از دیدگاه جلال الدین مولوی با آبراهام مازلو
مسعود حجازی حسین آریان فهیمه شجاعیمولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاههای انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان میداند و در سرتاسر مثنوی این «انسان مح چکیده کاملمولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاههای انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان میداند و در سرتاسر مثنوی این «انسان محوری» کاملا به چشم میخورد. از این منظر اندیشههای مولوی بسیار به روانشناسان انسان گرا از جمله مازلو نزدیک است. آبراهام مازلو بنیانگذار و رهبر معنوی جنبش روانشناسی انسانگرا محسوب می شود. او شدیدا از رفتارگرایی و روانکاوی، مخصوصاً رویکرد فروید به شخصیت انتقاد کرد. به عقیده مازلو در صورتی که روان شناسان فقط انسانهای نابهنجار و آشفته را بررسی کنند، خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی، و آرامش خیال را نادیده میگیرند. ازاین رو وی به مفاهیم مثبت و از جمله خود شکوفایی تاکید کرد. مازلو معتقد بود در صورتی که نتوانیم بهترین نمونههای انسان، خلاقترین، سالمترین و پختهترین افراد جامعه را بررسی کنیم ماهیت انسان را دست کم میگیریم. در این پژوهش تلاش بر آن است تا نزدیکیهای اندیشه مولوی، به عنوان یک عارف ایرانی، با رهبر روانشناسان انسان گرا، مازلو، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - آفتابی در میان سایهای (جلوههای انسان کامل در مثنوی مولانا)
ناصر ناصری فریبا جلالیبا سیر در دنیای داستانهای مثنوی به ردپای سالکان طریقت و عارفان حقیقت برمیخوریم که در کوچه پس کوچههای افکار مولانا، سبیل سعادت پیموده و نغمة روح نواز زندگی واقعی را با نوای نی مولانا در بزم بیدلی عاشقانه سرودهاند و در میدان کسب حقایق معانی، گوی سبقت از دیگران ربودها چکیده کاملبا سیر در دنیای داستانهای مثنوی به ردپای سالکان طریقت و عارفان حقیقت برمیخوریم که در کوچه پس کوچههای افکار مولانا، سبیل سعادت پیموده و نغمة روح نواز زندگی واقعی را با نوای نی مولانا در بزم بیدلی عاشقانه سرودهاند و در میدان کسب حقایق معانی، گوی سبقت از دیگران ربودهاند و در کمال بندگی و خلوص نیّت، سر تعظیم بر آستان بارگاه احدیت سوده و از خواهشهای خویشتنِ خویش به کلی آسودهاند.انسان کامل مولانا از یک سو عارفی است از خود تهی و سرشار از روح خدایی، که در لحظات بیخودی به دریافت حقایق معانی و موهبت نعمتهای معنوی الهی نایل آمده است و از طرف دیگر عاشق دل سوختهای است که آتش در دل مشتاقان حضرت احدیت زده، از قابلی به مقبولی رسیده و مستغرق دریای وحدت الهی گردیده است. او مظهر اسماء و صفات الهی است و متصرف در جهان هستی؛ قلب جهان و علت غاییِ خلقت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - «بررسی ارتباط خواب و مرگ عارفانه در مثنوی»
علی اصغر حلبی شمسی علیاریخواب، رؤیا و مرگ از پدیدههای مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کردهاند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشههایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دین چکیده کاملخواب، رؤیا و مرگ از پدیدههای مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کردهاند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشههایی از آن را روشن و تشریح کنند. در اندیشه دینی خواب و مرگ هر دو مسئول انتقال روح به عالم ملکوتاند و از این رو شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، با این تفاوت که در مرگ انتقال دائم روح صورت میگیرد و در خواب انتقال موقت. مولوی با بهرهگیری از اندیشههای قرآن و حدیث، علاوه بر خواب و مرگ طبیعی، انواع دیگر این دو پدیده را از منظر عرفانی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی خواب و مرگ از دیدگاه عرفانی، ارتباط این دو از نظر مولوی تشریح و تبیین گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - نگرش عرفانی و دینی مولانا به چیستی و چرایی مرگ در مثنوی معنوی
کاظم دزفولیان حسین یاسرییکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موضـوع خیره کننده، حیاتی و مهـیّج مرگ)death) است . مولانا با تمسّک به آموزههای اسلامی و عرفـانی، به تبیـــین و تـشریح این مـهم پرداخـته و رسـالت خویش را به ابــنای الزّمان، خاصــّه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نمـوده است. ضرور چکیده کاملیکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موضـوع خیره کننده، حیاتی و مهـیّج مرگ)death) است . مولانا با تمسّک به آموزههای اسلامی و عرفـانی، به تبیـــین و تـشریح این مـهم پرداخـته و رسـالت خویش را به ابــنای الزّمان، خاصــّه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نمـوده است. ضرورت توجه بـه این موضوع از آن روست که تا چیستی، چرایی و فلسفه وجودی مرگ از دیدگاه عرفانی و دینی به عنوان یکی از گذرگاه های مهم زندگی انسان موشکافی شود و برای اذهان سالکان، روشـن گردد که مرگ نه تنــها نابودی نیست بلکه تـــولد است نه تنـــها ناگوار نیســـت بلکه از بین برنده حجابی (curtain) بین عاشق و معشوق است .به سـخن دیـگر مـرگ در حکـم «جسرٌ یوصـــل الحبیــب الـی الحبیب» اســـت. مـرگ آزمـون و محـکی اســت بـرای مـــدعیـان کـوی دوســت و مشتاقـان محبوب ازلـی. مـولانا با ایـن نگـرش، مـرگی که برای بسیاری از انسانها ناشناخته و منزجرکننده بوده است به گونـه ای دلـــنشـین عرضه داشته است و خاطــر نـشان می سازد که هیـچ چیـز در آفرینش از جمله مرگ، بیحکمت آفریده نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - «مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»
یوسف جعفرزادهاز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بی چکیده کاملاز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم میگذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله میشود، اما این مرحله خود پنجرهای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - «رحمت و لطف الهی در حکایات تمثیلی مثنوی»
ماه نظریمولانا هوشمندانه به معانی و ویژگی های رحمت الهی نگریسته است .گاه به جلوة رحمت در آفرینش موجودات،از کتم عدم اشارت داشته وهمة موجودات رادرپرتورحمت عام الهی قرار داده است که بیش از استحقاق در پوشش عطا،کافر ومؤمن را در بر گرفته.همچنین تجلّی واحد حق،در صور موجودات عینی ی چکیده کاملمولانا هوشمندانه به معانی و ویژگی های رحمت الهی نگریسته است .گاه به جلوة رحمت در آفرینش موجودات،از کتم عدم اشارت داشته وهمة موجودات رادرپرتورحمت عام الهی قرار داده است که بیش از استحقاق در پوشش عطا،کافر ومؤمن را در بر گرفته.همچنین تجلّی واحد حق،در صور موجودات عینی یا "عالم خارجی" را ناشی از رحمت می داند،زیرا با رحمت الهی است که خدا هستی را به هر موجودی می بخشد یا به هر موجودی شیئیت خاص آن را عطا می کند.به نظر مولوی دراین افاضة رحمت ،منع وتوقفی وجود ندارد ورحمت خاص او(رحمت وجوب) اختصاص به انبیا، اولیا ونیکوکاران دارد ورحمت عام او همة موجودات را شامل می گردد. مسئلة مهمی که در بررسی رحمت الهی، درمثنوی مدنظر قرار میگیرد این است که آیا رحمت خداونددرهمه وقت شامل حال خاصان در گاه عبودیت اوست یا عامه را هم در بر می گیرد ؟همچنین عوامل جذب رحمت ودفع رحمت الهی از دیدگاه مولاناکدامند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - بازتاب وجوه عشق در مثنوی با رویکردی به درمانگری آن
زکیه رشیدآبادیعشق در سنت عرفانی مولانا جایگاهی مبنایی دارد.مثنوی او با حکایت عشق و اشتیاق نی آغاز می شود و به عشق نیز پایان می پذیرد. هدف این پژوهش جستجو دربارۀ جایگاه عشق از منظر مولوی به صورت عام نیست زیرا تمام شش دفتر مثنوی عشق است.مبنای این پژوهش بررسی وجوه عشق در مثنوی با توجه ب چکیده کاملعشق در سنت عرفانی مولانا جایگاهی مبنایی دارد.مثنوی او با حکایت عشق و اشتیاق نی آغاز می شود و به عشق نیز پایان می پذیرد. هدف این پژوهش جستجو دربارۀ جایگاه عشق از منظر مولوی به صورت عام نیست زیرا تمام شش دفتر مثنوی عشق است.مبنای این پژوهش بررسی وجوه عشق در مثنوی با توجه به خاصیت درمانگری عشق است. این پژوهش بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که وجوه عشق از نظر مولانا کدام است؟ آیا عشق مورد نظر مولانا در دنیای مدرن کنونی می تواند درمانگر باشد یا خیر؟ نتایج نشان می دهد مولانا از شخصیت های فرا زمانی و فرامکانی است که همواره بر مسائل بنیادین بشر نظیر عشق که هیچ گاه کهنه نمی شود ،تکیه و تاکید می کند.رهایی از خود مطلوب ترین فرآوردۀ عشق و آرزوی تکوینی انسان است؛زیرا شخص در پرتو آن در دنیای کنونی از رنج های آمیخته به خود رهایی می یابد و به مطلوبیت فطری خود خواهد رسید.پس عشق مورد نظرمولانا می تواند چراغی باشد برای کشف نیاز های معنوی عمیقی که در درون انسان قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - مناسبات مولوی و سنایی در باب علم و تقلید در عرفان
صبا بیوک زاده حمید صمصاممسأله تقلید و تحقیق و به ویژه علوم تقلیدی و تحقیقی از نظر عارفان جایگاهی مهم دارند. عارفان تقلید و به ویژه علومی را که حاصل تقلید باشد نکوهش میکنند، زیرا آن را چیزی جز قیل و قال نمیشناسند؛ به همین دلیل این گونه علوم از نظر عارفان راهگشا نیستند و نفع و ارزشی ندارند. در چکیده کاملمسأله تقلید و تحقیق و به ویژه علوم تقلیدی و تحقیقی از نظر عارفان جایگاهی مهم دارند. عارفان تقلید و به ویژه علومی را که حاصل تقلید باشد نکوهش میکنند، زیرا آن را چیزی جز قیل و قال نمیشناسند؛ به همین دلیل این گونه علوم از نظر عارفان راهگشا نیستند و نفع و ارزشی ندارند. در مقابل این علوم تقلیدی که کسبی یا تجربی هستند علوم لدنّی یا تحقیقی قرار دارد که باید از طریق ریاضت و مجاهدت و مراقبت و تصفیه دل به آن دست یافت. عارفان و به ویژه مولانا اجتهاد در اصول را پیشنهاد و پیروی بیخردانه از اندیشه و روش آبا و اجداد را نکوهش میکنند و تسلیم در مقابل اصول اثبات شده را بیخردانه میدانند. عارفان معتقدند علم تقلیدی برای فهم حقایق جهان بسنده نیست و برای رسیدن به یقین، استدلال کارآیی کافی ندارد و بیتردید تا به تحقیق نرسند به حضرت حق نخواهند رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - وارستگی از دیدگاه اکهارت و مولوی
قربان علمی فاطمه بابابیگلوهدف نوشتار حاضر پژوهشی تحلیلی درباره «وارستگی» از دیدگاه اکهارت و مولوی،دو عارف بزرگ مسیحی و مسلمان است؛ که با استفاده از منابع کتابخانهای، مفهوم و ویژگیهای وارستگی مورد بررسی قرار گرفته است. وارستگی یکی از محوریترین آموزههای عرفان در میان همة عرفا و مکاتب عرفانی اس چکیده کاملهدف نوشتار حاضر پژوهشی تحلیلی درباره «وارستگی» از دیدگاه اکهارت و مولوی،دو عارف بزرگ مسیحی و مسلمان است؛ که با استفاده از منابع کتابخانهای، مفهوم و ویژگیهای وارستگی مورد بررسی قرار گرفته است. وارستگی یکی از محوریترین آموزههای عرفان در میان همة عرفا و مکاتب عرفانی است. وارستگی در نظر اکهارت و مولوی چنان منزلتی دارد که همگان را به این راه دعوت میکنند. وارستگیدر نزد اکهارت و مولوی عبارت است از عدم تعلق، حریت و ترک؛ حالتی که فرد کاملاً از خویش و همه چیز بیرون رفته و به اتحاد با خدا نایل میشود. حالتی است که فرد کاملاً ازخویش و همه چیز بیرون میرود. هیچ ندانستن، هیچ نداشتن و هیچ نخواستن سه پیشنهاد اکهارت برای رسیدن به وارستگی است، به همان ترتیب ترک علم، ترک تعلق و ترک اراده برای رسیدن به وارستگی از دیدگاه مولوی ضروری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - نگاهی به احوال و آثار انقروی و گزیدة او از مثنوی با عنوان نصاب مولوی
محمودرضا اسفندیارمثنوی بیشک یکی از مهمترین منابع معارف دینی و عرفانی در فرهنگ اسلامی به شمار میرود. از اینروست که از این اثر شروح و گزیدههای متعدّدی در اقصی نقاط جهان اسلام به زبانهای گوناگون فراهم آمده است. از جملة این گزیدهها نصاب مولوی از آنِ اسماعیل انقروی، شارح شهیر مثنوی و چکیده کاملمثنوی بیشک یکی از مهمترین منابع معارف دینی و عرفانی در فرهنگ اسلامی به شمار میرود. از اینروست که از این اثر شروح و گزیدههای متعدّدی در اقصی نقاط جهان اسلام به زبانهای گوناگون فراهم آمده است. از جملة این گزیدهها نصاب مولوی از آنِ اسماعیل انقروی، شارح شهیر مثنوی و از مشایخ طریقة مولویه است. انقروی در این گزیده با الهام از آثار عرفانی مهمّی مانند منازلالسائرینِ خواجه عبدالله انصاری و مصباحالهدایة عزّالدین محمود کاشانی اهمّ مقامات و موضوعات عرفانی را در سه قسم طریقت، شریعت و حقیقت تنظیم کرده است. مولف پس از ارائة تعریفی مختصر از مفاهیم و موضوعات عرفانی پیشگفته- که اغلب از دو اثر فوقالذکر اقتباس شده- به تناسب، ابیاتی را از دفاتر مختلف مثنوی نقل کرده است. در پایان مقاله نسخههای خطی نصاب مولوی که در کتابخانههای مختلف ترکیه و ایران نگهداری میشود، معرفی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - ابلیس در جهانبینی مولوی
ابراهیم ابراهیم تبارمسالة ابلیس، یکی از پرمخاطرهآمیزترین موضوعاتی است که در طول سیزده قرن تاریخ تصوف اسلامی مورد توجه صوفیان صفا بوده و تاکنون در باب تمرّد و توحّد آن به تلویح و تفسیر سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است. در این میان، گروهی از قلّههای تصوف به ستایش از ابلیس پرداختند و گروه چکیده کاملمسالة ابلیس، یکی از پرمخاطرهآمیزترین موضوعاتی است که در طول سیزده قرن تاریخ تصوف اسلامی مورد توجه صوفیان صفا بوده و تاکنون در باب تمرّد و توحّد آن به تلویح و تفسیر سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است. در این میان، گروهی از قلّههای تصوف به ستایش از ابلیس پرداختند و گروهی از علما و حکما، که ربقة شریعت بر طاعت دارند، به طرد و نکوهش ابلیس اقدام نمودند. مولوی، خداوندگار عرفان، از جملة قلل تصوف اسلامی به شمار میرود که در خصوص اهمیت بنیادین این رویداد مهم قرآنی، حقایق زیادی را در باب عصیان و نافرمانی ابلیس در آثارش بیان کرده است. وی ابلیس را در کسوت یک قربانی اندوه بار غمانگیز به تصویر میکشد که علاوه بر تکبّر و تمرّد، راه کینهتوزی را اختیار کرده و با حیلهگری خاص، دامهای ظریف و متلّونش را برای انسان میگسترد تا مانع کارهای خوب گردد و آنها را به سوی فساد و تباهی رهنمون سازد. از اینرو به علّت ذات بد شیطان، توبة فرجامین او پذیرفته نیست و هیچ امکانی برای اعادة حیثیت این نیروی شریر بدخواه وجود ندارد، این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی دیدگاه مولوی را در باب تمرّد و تقرّب ابلیس بررسی کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - نگرشی عرفانی- روانشناسی بر مفهوم فرافکنی در غزلیات شمس
ناصر کاظم خانلو نسرین بیرانوند«فرافکنی» یکی از مکانیسمهای روانشناسی است که از طریق آن میتوان به ضمیر و درون هرکس پی برد و شناخت نسبی از شخصیت وی به دست آورد. در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلالالدین محمد بلخی به جنبههای روانشناختی رفتار ان چکیده کامل«فرافکنی» یکی از مکانیسمهای روانشناسی است که از طریق آن میتوان به ضمیر و درون هرکس پی برد و شناخت نسبی از شخصیت وی به دست آورد. در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلالالدین محمد بلخی به جنبههای روانشناختی رفتار انسان توجه کرده باشد تا آن جا که در جای جای آثار منظوم و منثور او به ویژه در مثنوی معنوی و غزلیات شمس تحلیلهای روانشناسی و حتی برخی از مسائل و مفاهیم نوین این دانش نظیر «خودفریبی»، «توجیه»، «فرافکنی» و... به کرات مشاهده میشود. غزلیات شمس منبع عظیم روانشناسی است که ویژگیهای شخصیتی، علایق، نگرش و انگیزههای آفرینش اثر را همراه با عوامل آن منعکس مینماید. در این مقاله انعکاس یکی از مفاهیم جدید روانشناسی؛ یعنی «فرافکنی» در آثار مولانا، به خصوص در تمثیلهای نمادین او، ردیابی شده و با استناد به شواهد متعدد، مدلل گردیده است و ضمن مشخص کردن مفهوم فرافکنی، منبع و سرچشمه فرافکنی و علل بروز آن در غزلیات شمس ذکر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - نقش «شناخت و درک حقیقت» در«سلامت معنوی» به روایت فروم و مولوی
محمد عبدالرحیمیسلامت معنوی، سلامت ساحت معنوی انسان است و شامل همة مراتب غیر مادی او (ذهن و عقل و قلب...) میشود. بررسی آثار مولانا و فروم نشان میدهد که آنان «شناخت و درک حقیقت» را یکی از عوامل اصلی ایجاد سلامت در ساحت معنوی انسان دانستهاند و این موضوع در آموزه های آنان نقش محوری دا چکیده کاملسلامت معنوی، سلامت ساحت معنوی انسان است و شامل همة مراتب غیر مادی او (ذهن و عقل و قلب...) میشود. بررسی آثار مولانا و فروم نشان میدهد که آنان «شناخت و درک حقیقت» را یکی از عوامل اصلی ایجاد سلامت در ساحت معنوی انسان دانستهاند و این موضوع در آموزه های آنان نقش محوری دارد. بهرغم فاصله زمانی و مکانی و اختلاف فرهنگها و تفاوت رویکردها، اشتراکات فراوانی را میتوان در کلام ایشان مشاهده کرد، که این مطلب حاکی از قرابت اندیشههای فروم و عرفان مولوی در این مورد است.هر دو اندیشمند به حقیقتی در خود و جهان پیرامون قایل هستند و انسان را نیز مستعد و قادر به شناخت و وصول به آن حقیقت میدانند؛ هیچکدام به شناخت نظری اکتفا نمیکنند لذا هر دو به «عمل به حق» و به اصول اخلاقی و رعایت ارزشها و الزامات- برای وصول به مراتب بالاتری از ادراکِ حق تأکید دارند. هر دو آثاری برای «درک حقیقت» قایل شدهاند که آن آثار از ملازمات اصلی سلامت ساحت معنوی انسان محسوب میشود؛با اینکه مولانا به موضوع انسان وسلامتیِ او در افقی وسیعتر مینگرد و موضوعات و جزئیات بیشتری را مطرح میکندولیکن در مجموع میتوان گفت که در دیدگاه فروم و مولوی «شناخت و درک حقیقت» نیاز اصیل انسان برای سالم شدن و سالم ماندنِ مراتب معنوی است به طوری که بدون آن آدمی گرفتار بیماریهای معنوی میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - معناشناسی عشق از نگاه عرفا با رویکرد به نظرات مولوی
زهرا کاشانیهاسخن دلانگیز عشق، حدیثی است که اوراق دفتر اهل عرفان و ادب دوستان را آراسته است و با رایحهاش فضای جان خاکیان را عطرآگین ساخته و هستی، از جمله روح انسان را با شمیم خود تلطیف نموده تا برای اتصال به عالم ملکوت آماده و بلکه شائق گرداند. عشق اسرار و رموزی دارد که عرفای بسیا چکیده کاملسخن دلانگیز عشق، حدیثی است که اوراق دفتر اهل عرفان و ادب دوستان را آراسته است و با رایحهاش فضای جان خاکیان را عطرآگین ساخته و هستی، از جمله روح انسان را با شمیم خود تلطیف نموده تا برای اتصال به عالم ملکوت آماده و بلکه شائق گرداند. عشق اسرار و رموزی دارد که عرفای بسیاری در آثار خود به آن پرداخته و از آن راز گشایی نمودهاند و آن را نیروی محرکه سیر انسان و بلکه همه موجودات به سوی حق تعالی میداند که در دل ذرات عالم نهاده شده و هیچ ذرهای در جهان وجود ندارد مگر اینکه در محور جاذبه حق در گردش است. در این مقاله که جنبه توصیفی دارد بر آن شدیم به عشق که کلید گنج هستی و اکسیر سعادت است، پرداخته و دیدگاه عارفان نامی را با رویکرد به افکار «مولوی رومی» مورد بررسی قرار دهیم تا در پرتو این حقیقت؛ جانهایی با بارقۀ عشق طراوت یافته و با تفکیک عشق حقیقی از مجازی بتوانند صهبای وجودشان را از محبت حق سرشار کنند که «یحبّهم و یحبّونه»، سخن آن معشوق سرمدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - نگاهی به زیباییشناختی عرفانی انتقادی در داستان پنجم مثنوی معنوی (بر اساس نظریۀ زیباییشناختی انتقادی مکتب فرانکفورت)
ابوالفضل غنیزاده حسین آریانمکتب فرانکفورت چشمۀ فلسفی- فکری است که به وسیلۀ روشنفکران آلمانی با رویکرد انتقادی اجتماعی در قرن بیستم بنا شد. نظریۀ زیباییشناختی انتقادی، مهمترین و اصلیترین جریان این چشمه به شمار میرود. طرفداران این نظریه- برخلاف شیوۀ تسلیمی و تمکینی دو مکتب جامعهشناختی: الف- سن چکیده کاملمکتب فرانکفورت چشمۀ فلسفی- فکری است که به وسیلۀ روشنفکران آلمانی با رویکرد انتقادی اجتماعی در قرن بیستم بنا شد. نظریۀ زیباییشناختی انتقادی، مهمترین و اصلیترین جریان این چشمه به شمار میرود. طرفداران این نظریه- برخلاف شیوۀ تسلیمی و تمکینی دو مکتب جامعهشناختی: الف- سنتی قدیم (مادام دواستال و هیپولیتتن) که فقط به انعکاس مسائل اجتماعی در ادبیات بسنده داشتند. ب- سنتی جدید (جورج کوماج و لوسین گلدمن)- که از چارچوب منافع اجتماعی و ساختار واحد اجتماعی نتوانستند پا را فراتر بگذارند- اعتقاد به مبانی آگاهیبخشی، استقلال، انتقاد منطقی و انقلابی هنر دارند و اصالت یک اثر هنری را با این مبانی و بینش به وجود آمده از آن، ارزیابی میکنند. به اعتقاد نویسنده، این انتظارات هنری در ساختار فکری و مشرب عرفانی جلالالدین مولوی نیز جریان دارد. برای اثبات آن؛ در این نوشته ابتدا چهار مفهوم اصلی نظریۀ یادشده؛ از قبیل: جنبۀ انتقادی هنر یا اثر ادبی، منش ایدئولوژیک هنر (قوۀ سیاسی)، رویکرد انقلابی و ساختار استقلالی اثر هنری به اجمال گزارش شد و با تحلیل و بررسی تطبیقی داستان «شیرو نخجیران» مولوی با مفاهیم اصلی مکتب فرانکفورت، دانسته شد که در لایههای نهفتۀ سروده- بر خلاف رمز ظاهری داستان که افکار اغلب مثنوی پژوهان را به خود معطوف ساخته است- سبک عرفانی- انتقادی و انقلابی خاصّی به کار رفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - دیالکتیک غم و شادی در اندیشه عطار و مولوی
ناصر گذشته مژده شریعتمداریپژوهش حاضر به بررسی امکان خوانشِ دیالکتیکی غم و شادی در تجربههای عرفانی دو عارف بلندآوازه فریدالدین عطار و مولانا جلالالدین محمد بلخی پرداخته است. بدین منظور کوشیدهایم تا راهی را برای درک مفهوم ِ دیالکتیک و شهودِ دیالکتیکی در تجربههای رنگارنگ عطار و مولوی هموار کنیم چکیده کاملپژوهش حاضر به بررسی امکان خوانشِ دیالکتیکی غم و شادی در تجربههای عرفانی دو عارف بلندآوازه فریدالدین عطار و مولانا جلالالدین محمد بلخی پرداخته است. بدین منظور کوشیدهایم تا راهی را برای درک مفهوم ِ دیالکتیک و شهودِ دیالکتیکی در تجربههای رنگارنگ عطار و مولوی هموار کنیم، و مدعی شویم بیان دیالکتیکی ایشان ازعیان دیالکتیکیشان برآمده است. سپس غم و شادی را درزیست جهان ِ این دو عارف بررسی کردهایم و نشان دادهایم که اندوه و یا خرسندی آن گاه که روی در دنیا داشته باشند، غم نُما و شادی نُما هستندوآن گاه که فرد از چنبر زمان و مکان این عالم خود را رها کرد همه گریه و خندهاش، قبض و بسطش، فرح وملالش و غم و شادیش از گونهء دیگری میشود اگر با این رویکرد به این تجربه عطار و مولوی نظر افکنیم، در خواهیم یافت که چگونه غرقشدگی در عشق و زیست در بیکرانگی، انسان را درموقعیتهای زیسته متفاوتی قرار میدهد که رنگ و بوی تروتازه به آن خواهد بخشید. به مدد همین نظرگاه است که در مییابیم چرا عطار سراسر دردمندی و اندوه است وهر که راغمدارتراست،مقربتر میبیند وچرا اساسا مولوی در عشق یکسره سخن ازطرب و دستافشانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - تأملی در حوزة معرفتشناسی اخلاق و عقل و ارتباط آن با شیوة تفکّرعرفانی مولوی بلخی
صدیقه سلیمانیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >موضوع مقاله، تأملی در حوزة معرفتشناسی اخلاق و عقل و ارتباط آن با عرفان و شیوه تفکر عرفانی در شعر و اندیشة مولوی بلخی است. این پژوهش برای جوابدادن به این پرسش است که تربیت به صورت های گوناگون و عقلانیت چگونه تبیین شده و دارای چه مراتبی است.فرضیهای که در ذهن پژوهشگران شکل میگیرد این است که مولوی تلقی خاصی از «عقل و رابطة آن با خداوند و تربیت انسان» داشته و به سبب این که یکی از مهمترینبخشهای مثنوی خود را به آن اختصاص داده، در پی شکلدهی شاعرانه ـ عارفانه به آن مفهوم و بنمایه بوده است. وی سرفصل ها، چهارچوب ها و اصول کلی با زیرمجموعه های خاصی را برای عـقل، مراتب آن و پیشروان عقل جامعه طرح کرده است.شیوة بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده، پاسخ داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - مفهوم «الصوفی غیرالمخلوق» با تأکید بر تعبیر بقا در دو مکتب هجویری و مولوی
ولی الله ساکی میثم خوئینیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >در این مقاله با کمک شرح مفهوم سازی های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل میگیرد، به واکاوی سرچشمۀ برخی از شطحیات صوفیه میپردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانۀ دو مکتب هجویری و مولوی دربارۀ تعبیر کلمۀ بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گستردۀ نگاه صوفیه به مسئلۀ بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخۀ عرفانی «اورفه گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفانهای دیگر تمدنها به شناخت و درک هر چه عمیقتر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمعبندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه میپردازند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - از جمادی تا آدمیت (نگاهی به جایگاه آگاهی و ادراک از منظر عرفانی مولانا و پدیدارشناسی مرلوپونتی)
سروه کریمی ایرج اعتصام آزاده شاهچراغیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4p چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >آگاهی و ادراک از جمله مسائلی هستند که از دیرباز مورد بحث و بررسی محققان، فلاسفه و حکما بوده با وجود این که هیچ نظریة مورد اتفاقی دربارة آگاهی وجود ندارد، اجماعی گسترده دربارة این رأی وجود دارد که تبیین بسندهای از ابعاد مختلف روحانی و جسمانی انسان مستلزم فهم روشنی از آگاهی و جایگاه آن در هستی و خلقت است، مرلوپونتی با طرح دیدگاه (conscious- bodyبدن/تن- آگاه)، بدن را به عنوان آگاهی پدیدارشناسی معرفی میکند و نه صرفاً به عنوان جسم دارای امتداد، از این رو بدن خودِ آگاهی است نه واسطه آگاهی و عالم و ظهور آگاهی ما به صورت بدن است؛ یعنی آگاهی بدنمند،طرح چنین مسائلی از دیرباز در عرفان شرق نیز به اشکال گوناگون دیده شده است، اینکه ادراک و آگاهی چگونه وجود مدرِک را دستخوش تغییر و دگرگونی قرار میدهنداز جمله در اشعار مولانا عارف بزرگ اسلامی نیز این سیر تحول مشهود است،به عبارت دیگر،بانگاهی نو به متون عرفانی کلاسیک چون مولانا،بسیاری ازنظریههای مدرن را میتوان بررسی کرد؛به عبارت دیگر، نمود نظریههای مدرن را درمتون کلاسیک نشان داد وبه تازگیها در آن دست یافت، نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی ازنوع کیفی،در نظر دارد با طرح مسأله آگاهی و ادراک از منظراین دو عارف و فیلسوف، به تبیین دیدگاههای آنان پرداخته و وجوه شباهت و افتراق آنان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - مقایسه خمریه ابن فارض مصری با اشعار مولانا و غزلیات سعدی و حافظ
زرین تاج فرجی محمدرضا شاد منامندر این مقاله ضمن مطالعه و بررسی خمریّه ابن فارض و تطبیق آن با اشعار مولانا، غزلیّات سعدی و حافظ به عقاید مشترک عرفانی برمیخوریم که همگی به مشرب عشق و مستی و نیز اندیشههای وحدتگرایانه متمایل بودند.ابن شاعران گرانقدر، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خودرا بر شا چکیده کاملدر این مقاله ضمن مطالعه و بررسی خمریّه ابن فارض و تطبیق آن با اشعار مولانا، غزلیّات سعدی و حافظ به عقاید مشترک عرفانی برمیخوریم که همگی به مشرب عشق و مستی و نیز اندیشههای وحدتگرایانه متمایل بودند.ابن شاعران گرانقدر، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خودرا بر شالوده عشق بنا نهادهاند؛ به گونهای که در باور آنها عشق، مهمترین موضوع هستی، مبدأ و معادشناسی، انسانشناسی و بزرگترین انگیزه برای تعالی آدمی است. ابن فارض در خمریّه خود که در حقیقت یک توحیدیه عرفانی است بیشتر به توصیف باده و حالات عرفانی آن پرداخته است که عاشق از جمال حقیقت و زیبایی آن که باعث لقا و وصل حضرت دوست میشود مست میشود. کلام سعدی صرف عشق و مستی است و در این رهگذر گاهی به عشق زمینی برای گداخته شدن نفوس مقربان اشاره میکند تا ناخالصیها فرو ریزد و افرادشایستگی وصال ودیدار جمال یار را پیدا کنند. کلام مولانا بیشتر بر وجد و غلبه هیجانات روحی و عرفانی است که مبتنی بر تجربههای روحانی است اما حافظ که بیشترین بسامد دربارة باده و عشق را در غزلیّات خود بهکاربرده، حکایت از آن دارد که تحت تأثیر مضامین ابن فارض بوده و با زبان رمزی و نمادین به بیان اندیشههای خاصّ عرفانی میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - وصفناپذیری جمال در غزلیات شمس
ناصر کاظم خانلو فرهاد عیساییمقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پ چکیده کاملمقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پرداخته و در آن از تجاذب زیبایی، زیباشناسی معنوی، بی مانندی زیبایی مطلق، شناخت ناپذیری زیبایی مطلق انسان و زیبایی، زیبایی سخن و بیان، سخن گفتهایم. در نهایت وصف ناپذیری جمال و انعکاس زیبایی مطلق، در زیباییهای محسوسات را در تصویرهای شاعرانة دیوان کبیر پی گرفتهایم. سرانجام به این نکته دست یافتهایم که اولاً مولانا، در کنار فلاسفه و محققان از زیبایی در چارچوب حکمت ذوقی سخن گفته و ثانیاً باور ندارد که انسان بتواند زیبایی را، آن چنان که هست وصف نماید او این ناتوانی را به دلیل مطلق بودن زیبایی از سویی و از دیگر سوی به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مناسب برای شناخت زیبایی میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - ولایت در اندیشۀ شمس تبریزی و بازتاب آن در آثار سلطانولد
داود واثقی خوندابی مهدی ملک ثابت محمّدکاظم کهدوییمبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتاب چکیده کاملمبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی – تحلیلی است تأثیرپذیری سلطان ولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسی می شود.شمس تبریزی و سلطان ولد، ولی را کسی میدانند که با رسیدن به مرتبۀ فنای الهی به صفاتی دیگر مانند دوری از کرامت نمایی، علم لدنّی و موهوبی، انفاس حقانی وفراست یا اشراف بر ضمایر مزیّن باشد. به اعتقادآن ها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است امّا سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپردۀ آن ها شوند و از مدّعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطان ولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیم کردهاند. در نظرگاه آن ها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند امّا هر کدام به اندازۀ قرب خود از تابش حسن الهی برخوردار میشوند که در این میان مرتبۀ مطلوبان یا معشوقان از مرتبۀ طالبان یا عاشقان بالاتر است. علاوه براین، قطب شاه اولیا محسوب میشود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - خیال خلاق در دیوان شمس تبریزی
زهره محمدعلی احمد غنی پور ملکشاه مرتضی محسنی مسعود روحانینظریّة خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژهای دارد. یکی از بزرگترین نظریه پردازان در حوزۀ خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّة خیال در انسان نوعی ادر چکیده کاملنظریّة خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژهای دارد. یکی از بزرگترین نظریه پردازان در حوزۀ خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّة خیال در انسان نوعی ادراک است که بین صور محسوس و معانی مجرد جمع میکند. بر اساس آیۀ قرآن انسان در زمین جانشین آفریدگار خلاق است و میتواند با استمداد از خلاقیت خیال خویش دست به آفرینشهای علمی، ادبی، هنری و... زده و منشأ وجود و کمال باشد. از مهمترین اهداف پژوهش، تأکید بر نقش خیال خلاق در هویتبخشی به انسان سرگردان، برای رهایی از بحران بی هویتی و وصول به جایگاه حقیقی اوست و نیز پاسخ به این پرسش است که آیا دیوان شمس را میتوان یکی از شاخصههای عرصة بهرهمندی از خیال خلاق در ادبیّات عرفانی دانست؟ و آیا اشعار مورد بررسی در تقویت و تثبیت جایگاه حقیقی انسان که صورتی از خداوند است تأثیرگذار است؟ در این پژوهش نظری، آراء مشترک ابن عربی و مولوی در نظریۀ تجلی خداوند در خلقت استخراج و با استفاده از شیوۀ تطبیقی- تحلیلی و به صورت کیفی مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. در نهایت با ارائه اشعار و مستندات، یافتهها حاکی از مثبت بودن پاسخهای پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - بررسی آشناییزدایی در استعارات دیوان ابنفارض و کلیات مولوی
منصوره طالبیان روح الله صیادی نژاد علیرضا فولادیآشناییزدایی شگردی است که ادیب از آن سود میجوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونهای بیان نماید تا درک دلالتهای معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده میشود. نگارندگان در ج چکیده کاملآشناییزدایی شگردی است که ادیب از آن سود میجوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونهای بیان نماید تا درک دلالتهای معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده میشود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشناییزدایی در استعارات اشعار ابنفارض و مولوی می پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده های ابنفارض جایگاهی را به خود اختصاص نداده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت شده، اندیشههای انتزاعی آنان را دنبال مینماید و نشان از دلبستگی شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شدهاند تا از این طریق با برجسته نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم آورند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - رویکرد عرفانی و تعلیمی برون و درونقصهای مثنوی معنوی براساس نظریة تداعی
محمد علی خزانه دارلو محمد کاظم یوسفپور حسین یاسریتداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژهای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن میشود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید میکند. م چکیده کاملتداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژهای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن میشود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید میکند. مسیر و جهت آموزش را در جریان تعلیم مفاهیم عرفانی، مشخص میسازد. اصل و جوهر تداعی، حرکت و پویایی است. موضوع این پژوهش، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درونقصهای مثنوی معنوی بر اساس نظریة تداعی است. پژوهش ما نشان میدهد که تداعی یک سبک آموزشی، تعلیمی و شیوة مولوی در مثنوی است. از جمله ویژگیهای تداعی در مثنوی: پروردگی مضامین عرفانی، تنوع اندیشگانی، پویایی و چندلایگیمتن و عدم یکنواختی تعلیم را میتوان نام برد. خلاقیت مولانا مقولة تداعی را- که فرایندی غیر ارادی است- در استخدام تعلیم که جنبة ارادی است، قرار داده و تعلیم را در خدمت تغییر درآوردهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - سیمای نوعدوستانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی
بشیر اشرفی قربان علمیپژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مه چکیده کاملپژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مهمترین جلوه آن، دوست داشتن آن ها و خدمت نمودن به آن ها، یعنی نوع دوستی است. آن دو در آثار خود، علاوه بر مدح صادقانه و پاک امام علی(ع) و بیان ویژگی های وی، اشاراتی به حوادث مهم زندگی او دارند، که بیانگر شخصیت نوع دوستانه و ایثارگرانه اوست که خدا درباره اش میفرماید: و برخی از مردم براى بهدست آوردن خشنودى خدا جان خویش را فدامیکنند. آن ها امام علی(ع) را الگوی بزرگ فضایل اخلاقی، به ویژه محبت، اخلاص، نوع دوستی و ایثار ستوده و مردم را به پیروی از او ترغیب نموده اند. زیرا او، که به گفته عطار کوه حلم و باب علم و قطب دین است، اصل نخست در معاشرت با مردم را محبت، احترام و دوستی دیگران دانسته و خطاب به مالک می فرماید: قلب خویش را از مِهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن. درواقع سیره عملی زندگی ایشان احترام کامل و اعتماد به دیگران بوده است. مولوی نیز او را "افتخار هر نبی و هر ولی" دانسته و او را مولای همه زنان و مردان مؤمن می خواند که همواره نوع دوستی را یکی از اصول مهم تعالیم خود شمرده و قلبش مملو از دوست داشتن مردم و هدایت آن ها بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - بررسی تجلی در دیوان شمس
عظیم حمزئیان طناز رشیدینسبتجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظه چکیده کاملتجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، دربارة ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، دربارة ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - جنبه های عارفانۀ حیا در غزلیات شمس
مجید فرحانیزاده عباس محمدیانحیا از صفات بسیار مهم و برجسته در فرهنگ و اخلاق دینی و نیز یکی از اوصاف درخور و پر اهمیت در مباحث عرفانی است که اطلاق آن هم بر حق - تعالی - و هم بر انسان جایز میباشد. به جهت جایگاه والایی که این صفت در تعالی روحی و معرفت الهی دارد، بسیار مورد توجة عارفان قرار گرفته است چکیده کاملحیا از صفات بسیار مهم و برجسته در فرهنگ و اخلاق دینی و نیز یکی از اوصاف درخور و پر اهمیت در مباحث عرفانی است که اطلاق آن هم بر حق - تعالی - و هم بر انسان جایز میباشد. به جهت جایگاه والایی که این صفت در تعالی روحی و معرفت الهی دارد، بسیار مورد توجة عارفان قرار گرفته است. در این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی تدوین یافته، ضمن بررسی حیا و شرم در قرآن و سنّت و نگرشهای مختلف عرفانی، به بررسی جنبههای عارفانۀ حیا از منظر مولوی با تکیه بر غزلیاتش پرداخته شده است. این بررسی نشان میدهد که با وجود تأکیدی که عارفان پیشین بر رعایت حیا درهمۀ مراحل سلوک دارند و برخی آن را ازاحوال مقربان میدانند؛ اما مفهوم و دریافت مولوی از این موضوع کاملا با دیگران متفاوت است. وی حیا را در ساحت عشق که از نظر او و سایر عارفان نهایت قرب الهی است؛ گاه لازم نمی شمارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - بررسی تحلیلی تأثیر ذهن و زبان سنایی بر مولانا (بر اساس رویکرد بینامتنی)
کتایون مرادی علی محمد مؤذنیبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احو چکیده کاملبدیهی است که تصوّف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقهالحقیقه و طریقالتحقیق) توجّه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احوال و آثار مولانا و سنایی درنظر ادیبان و محقّقان فارسی زبان – اعم از ایرانی و غیرایرانی- بسیار مهم بوده است. نگارنده در این جستار برآنست که با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعۀ بینامتنی، به بررسی تأثیرات سنایی بر مولوی بپردازد. برآیند تحقیق نشان میدهد که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقاً متأثّر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است. مولوی هرگاه به مسائل عارفانه و عشق و ایمان صادقانه میپردازد، خود را به سنایی بیش از دیگران نزدیک میبیند. به تعبیر محقّقان، مولوی بیشترین اقتباس را از آثار و اشعار سنایی داشته است و این اقتدا تا آنجا پیش میرود که برخی مولوی را متهم به پیروی بیش از حد از سنائی میکنند. این تأثیر با هنرنماییهای مولوی در زمینۀ ذهن و زبان و تصاویر و حکایات با زیبایی بیشترخودنمایی میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - کارکرد عرفانی آیرونی موقعیت و نمایشی در مثنوی مولوی
محمدرضا حاجی آقا بابایی امیرحسین پهلوانیکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آ چکیده کاملیکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آنچه گوینده انتظاردارد، متفاوت است. در آیرونی با دو عنصر اساسی روبهرو هستیم: نخست عنصر معصومیت و دیگر عنصر خندهآور. معصومیت یا اعتماد بیخبرانه بیشتر به قربانی آیرونی برمیگردد که معمولاً به آیرونیست اعتماد میکند و قربانی فریبکاری یا وانمودکردن وی میشود. عنصر خندهآور ار دیگر ویژگیهای اساسی آیرونی است. در داستانهای آیرونیکال، شخصیتهای داستان به گونهای با هم مقایسه میشوند که موجب ایجاد طنز میشود. در این مقاله چگونگی استفاده مولانا از آیرونیهای موقعیت و نمایشی در مثنوی بررسی شدهاست. مولانا با بهرهگیری از آیرونی موقعیت و نمایشی سعی دارد تا مخاطب را در وضعیتی قراردهد که در عین آگاهی از آیرونیک بودن شرایط، با غافلگیر شدن، مفاهیم عمیق را بهتر درک کند. کلام آیرونیک این امکان را برای مولانا فراهم میکند تا در نقطۀ اوج داستان با پیش گرفتن روندی که مخاطب انتظار ندارد، ضربۀ نهایی را بر او واردکند و مولانا از این فرصت بهترین استفاده را میکند و به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و تعلیمی خود میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - بررسی مؤلفههای قرآنی نمادهای حیوانی در غزلیات شمس (از منظر الگوها)
علی صفایی رقیه آلیانیافراد برای ابراز معانی به گفتار و نوشتارِ هنجار روی می آورند، اما همیشه این زبان عادی قابلیت القای معانی ذهنی و ماورایی را نداشته؛ و با بالا بردن ظرفیت زبان دست به هنجارگریزی و استفاده از نماد می زنند. با این توضیح مولوی به عنوان یک شاعر و اندیشمند دینی مضامینی در ذهن خ چکیده کاملافراد برای ابراز معانی به گفتار و نوشتارِ هنجار روی می آورند، اما همیشه این زبان عادی قابلیت القای معانی ذهنی و ماورایی را نداشته؛ و با بالا بردن ظرفیت زبان دست به هنجارگریزی و استفاده از نماد می زنند. با این توضیح مولوی به عنوان یک شاعر و اندیشمند دینی مضامینی در ذهن خود دارد، که این مفاهیم را به واسطة مکانیزم بلاغی نماد به مخاطبان القا می کند و از آن جایی که مضامین قرآنی در ناخوادگاه مولوی جریان داشت-که تنوع استفادة مولانا در لفظ و معنا به احادیث و قرآن نشانگر آشنایی مولوی با معارف اسلامی است- پس نمادها هم چنان پشتوانة مذهبی خود را حفظ کرده اند، که در اغلب موارد برای دریافت لایه های ضمنی یک نماد باید به ژرف ساخت های دینی آن نیز توجه داشت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مولوی از گزاره های قرآنی و احادیث برای پردازش الگوهای عرفانی و اسلامی خود از جمله تهذیب نفس، سفر در خویشتن، تجدید حیات و... بهره می گیرد که این الگوها از لایه های متنوع ذهنی و زبانی شاعر به صورت دایره های متداخلی که مرکزیت آن حول محور انسان می چرخد، تشکیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - بررسی قضا و قدر از منظر آیات و احادیث با دیدگاه مولانا در مثنوی
احمد سلیمانی سید هاشم گلستانیپژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با م چکیده کاملپژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با مبانی دینی بین عرفان و آیات سوق می دهد. اعتقاد به قضا و قدر ناشی از اعتقاد به اصل علیّت عمومی در جهان است، براساس اعتقاد به این اصل، در عالم، هر پدیدهای علت و اندازهای دارد و چیزی بدون علت و بدون اندازهگیری معیّن، به وجود نمیآید. هدف این تحقیق بررسی قضا و قدر در آیات و احادیث با دیدگاه مولوی است. در مثنوی معنوی مولانا، ارتباط عقل با قضا و قدر به شکلی زیبا و مناسب برجسته شده است. مولانا همانند گذشتگان خود تصوّر واحد و ملموسی از عقل و قضا و قدر ندارد، به همین خاطر در اثر معروف خود مثنوی معنوی به تشریح این موضوع میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - از تقریر اشاعره تا مولوی درباره جوهر و عرض و خلق مدام
فاطمه حیدریاندیشه عدم ثبات ماسوی الله، شدن های متوالی و خلق مدام در تفکرات فلسفی، کلامی و عرفانی تعابیر متفاوت و مشابه داشته است. آشنایی مسلمانان با اندیشه های یونانی و هندی و تفسیر و تأویل ایشان و عرفای مسلمان از آیات قرآن کریم، باورهای متفاوتی را در فرهنگ دینی و عرفانی به جای گذ چکیده کاملاندیشه عدم ثبات ماسوی الله، شدن های متوالی و خلق مدام در تفکرات فلسفی، کلامی و عرفانی تعابیر متفاوت و مشابه داشته است. آشنایی مسلمانان با اندیشه های یونانی و هندی و تفسیر و تأویل ایشان و عرفای مسلمان از آیات قرآن کریم، باورهای متفاوتی را در فرهنگ دینی و عرفانی به جای گذاشته است. مفهوم صیرورت، در بحث معرفت الوجودی متکلّمان اشعری در قالب قاعده العَرَضُ لایَبقی زَمانَین به نفی علاقه علّی و اثبات قیّومیّت مطلق خداوند می انجامد. مولوی ضمن تأثیرپذیری از این قاعده، اندیشه مبتنی بر مشرب عارفانه خود را به مخاطبان خود انتقال می دهد و علاوه بر اعراض، جواهر را نیز در حال تبدّل دانسته، اصل و حقیقت آن ها را امر واحدی می بیند که لحظه به لحظه تجلّی دیگرگونه ای دارد. در باور وی، مراتب و اطوار وجود، در سیر و توالی آنات، وجودی جدید را پس از نابودی تجربه می کنند و در عین حال تمایزی با آن ندارند و اندیشه وحدت وجود، تجلّی و معیّت حق را به میان می آورند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، تلقّی متکلّمان اشعری و دریافت عارفانه مولوی جلال الدّین را درباره این قاعده تبیین کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - طبیعت از دیدگاه روانشناختی و نگاه عرفانی مولوی در دیوان کبیر
فاطمه بیان فر یوسف عالی عباس آبادمقدمه و هدف: تعامل انسان با طبیعت بخش عمده زیست انسانی است که به دلیل آسیب های جدی در این حوزه نیازمند تجدیدنظر و ارائه رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادارتر ترسیم کند. یکی از این رویکردهای مؤثر، نگرش عرفانی مولانا در دیوان کبیر است که بر جایگ چکیده کاملمقدمه و هدف: تعامل انسان با طبیعت بخش عمده زیست انسانی است که به دلیل آسیب های جدی در این حوزه نیازمند تجدیدنظر و ارائه رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادارتر ترسیم کند. یکی از این رویکردهای مؤثر، نگرش عرفانی مولانا در دیوان کبیر است که بر جایگاه ویژه انسان در عالم و پیوند با آن تأکید دارد. رویکرد مؤثر دیگر، رویکرد روان شناختی به طبیعت است. هدف این مطالعه بررسی طبیعت از دیدگاه روان شناختی و نگاه عرفانی مولوی در دیوان کبیر بود. نتیجه گیری: استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، ادارات دولتی و بخش های خصوصی به عنوان راهکاری مؤثر جهت کاهش تنش های شغلی و محیطی و ارتقاء و رضایت شغلی قلمداد می شود. طبیعت درمانی نیز به عنوان یکی از درمان های مؤثر در اختلالات مهارت های ارتباطی مانند اتیسم، اختلالات اضطرابی، استرس، کاهش توجه و تمرکز مانند اختلال بیش فعالی، کم توجهی، تکانش گری می باشد. همچنین در جهان بینی عرفانی مولانا، انسان باید طبیعت را در باطن، همانند خود تجلی اسماء و صفات گوناگون الهی دانسته و در مقام خلیفه الهی، نگهبان آن باشد. درنتیجه با درک درست جایگاه ویژه انسان و شناخت ویژگی های انسان و طبیعت، چگونگی ارتباط همدلانه وی با طبیعت از دیدگاه مولانا در دیوان کبیر آشکار شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - شگردهای عرفانی مولوی ازتأویلات مفاهیم قرآنی
رقیه صدراییاین مکتوب به بررسی گونههایی از تأویلات مفاهیم قرآنی مولوی در مثنوی میپردازد. با تأمل و پژوهش در مثنوی، ویژگی های خاص سبکی و تمایزآفرینی و هنجارشکنی ها را در آن می یابیم. به همین دلیل مطالعه و پژوهش در مثنوی می تواند راهبردی به شناخت بهتر دورة شاعر و شخصیّت ادبی و نقش چکیده کاملاین مکتوب به بررسی گونههایی از تأویلات مفاهیم قرآنی مولوی در مثنوی میپردازد. با تأمل و پژوهش در مثنوی، ویژگی های خاص سبکی و تمایزآفرینی و هنجارشکنی ها را در آن می یابیم. به همین دلیل مطالعه و پژوهش در مثنوی می تواند راهبردی به شناخت بهتر دورة شاعر و شخصیّت ادبی و نقش او در ادبیّات عرفانی باشد. روش تحقیق دراین مکتوب، روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. با توجه به این که مولوی در شعر فارسی تصویرهایی نو و ویژه آفریده است با همه تحقیقاتی که صورت گرفته، از این رویکرد میتوان پژوهشهای مفیدی در زبان و شعر این شاعر عارف به عمل آورد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولوی شاعری است. دارای سبک ویژه و مختص به خودش. بارزترین ویژگی شعرش، تأویل معنویات، بویژه مفاهیم قرآنی در نگاه اوست و با نگاه عرفانی ابداع تازهای میآفریند. نگاه مولوی به ظاهر و باطن قرآن و تراوش ذخایر فکری او در شکلگیری روش تربیتی، از هنرنمایی وی خبر میدهد و نوآفرینی او رنگ دیگری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - تحلیل تضمینهای محمدتقی مظفرکرمانی از مثنوی مولوی در تفسیر عرفانی بحرالاسرار
مینا خادم الفقراادبیات کهن فارسی و آثار شاعران و نویسندگان قرون متقدم، همواره موردتوجه عموم ادب دوستان، شاعران و نویسندگان متاخر قرارگرفته است. در این باره آثار دوران زندیه و قاجار، به علت رویکرد تقلیدی کمتر موردتوجه اند و این بی توجهی، باعث می شود بسیاری از معارف آن دوره در پرده ابهام چکیده کاملادبیات کهن فارسی و آثار شاعران و نویسندگان قرون متقدم، همواره موردتوجه عموم ادب دوستان، شاعران و نویسندگان متاخر قرارگرفته است. در این باره آثار دوران زندیه و قاجار، به علت رویکرد تقلیدی کمتر موردتوجه اند و این بی توجهی، باعث می شود بسیاری از معارف آن دوره در پرده ابهام باقی بماند. با وجود این در دوران یادشده، آثاری یافت می شوند که از جهات بسیاری شایان اهمیت هستند. یکی از آثار عرفانی ارزشمند در دوره قاجار، مثنوی بحرالاسرار است. این مثنوی، تفسیر عرفانی منظومی از سوره مبارکه حمد است که با تأسّی به دیدگاه وحدت وجودی شیخ اکبر، محی الدین ابن عربی، به نظم کشیده شده است. این مثنوی سروده محمدتقی مظفرکرمانی از اطباء، علما، فقها و عرفای بزرگ اوایل دوره قاجار است. مظفرکرمانی در این اثر کوشیده است تفسیر سوره مبارکه حمد را براساس نگرش فلسفی عرفانی "وحدت وجود" به نظم در آورد. این اثر در بحر رمل مسدس محذوف ( وزن مثنوی مولوی) سروده شده است. در سراسر این مثنوی که حدود پنج هزار بیت است، ضمن توجه فراوان به آیات قرآن، احادیث، ادعیه و خطبه ها، تلمیحات زیاد و نیز تضمین هایی از اشعار مولانا به چشم می خورد. نگارنده در این مقاله ضمن معرفی منظومه و سراینده آن، به بررسی تاثیر ابیات مثنوی مولوی و تضمین های محمدتقی مظفرکرمانی از آن می پردازد و می کوشد تاثیر این ابیات را بر هدف ناظم اثر بازنماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - تحلیل عرفانی- روانشناسی میل خوردن از نظر گاه مولوی
کورس کریم پسندیدر نگرش انسانشناسانة مولوی، یکی از امیال اولیه و حیاتی انسان، میل خوردن است. مولوی با توجه به ساحت بیرونی انسان و با نگاه روانکاوانه، از یک طرف میل خوردن را نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیک انسان، زمینه سازِ ظهور امیال دیگر، و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی می چکیده کاملدر نگرش انسانشناسانة مولوی، یکی از امیال اولیه و حیاتی انسان، میل خوردن است. مولوی با توجه به ساحت بیرونی انسان و با نگاه روانکاوانه، از یک طرف میل خوردن را نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیک انسان، زمینه سازِ ظهور امیال دیگر، و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی میداند که با چرخة حیات و سیر انسان به سوی کمال مطلوب خویش ارتباط دارد. از طرف دیگر با تّوجه به ساحت درونی انسان و با نگرش عارفانه خود، تمرکز و فرورفتگی در میل خوردن را حجاب راه حق و حقیقت، منشأ امراض جسمانی و روحانی و باعث تیرگی دل و درون انسان میشمارد. این مقاله، به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین نگرشهای معرفتی و روان شناختی مولوی دربارة میل خوردن میپردازد ؛ با این برآیند که انسانها، ضمن بهره مندی از انواع خوردنیها در حدّ اعتدال، نیازهای تنانی و جسمانی خود را فراهم آورند؛ و برای پرورش جنبة روحانی خویش، میل خوردن را تصعید ببخشند و در مجاری و کانالهای روحانی به کار گیرند تا به عقل، اندیشه و ایمان تبدیل شود و موجبات صعود آسمانی انسان را فراهم آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - عاطفهگرایی در مکتب اخلاق مولوی با محوریت اخلاق مراقبت
فتانه سمسار خیابانیان کامران پاشایی فخری پروانه عادل زادههر بار که در اقیانوس عمیق اندیشۀ مولوی غور میکنیم، وجهی نو در مقابل دیدگانمان ظاهر میشود که گویی اولین باری است که با چنین تفکری آشنا میشویم اما، این بار تحیر، افزونتر است چراکه، مکتب اخلاقی جدیدی که با نام اخلاق مراقبت، در قرن نوزده و بیست میلادی با پیشر فتهای روا چکیده کاملهر بار که در اقیانوس عمیق اندیشۀ مولوی غور میکنیم، وجهی نو در مقابل دیدگانمان ظاهر میشود که گویی اولین باری است که با چنین تفکری آشنا میشویم اما، این بار تحیر، افزونتر است چراکه، مکتب اخلاقی جدیدی که با نام اخلاق مراقبت، در قرن نوزده و بیست میلادی با پیشر فتهای روانشناختی و روان کاوی انسان در اروپا مطرح است، مولوی قرنها قبل بدان دست یافته و موشکافانه و البته جامعتر آن را طرح مینماید و همین یک نکته برای توجیه اعجازآمیز بودن مکتب اخلاقی وی، که هنوز هم سرمشق آموزههای اخلاقی است، کفایت میکند. یکی از رهیافتهای اخلاق مراقبت[1]، عاطفهگرایی است که در این مقال، نحوۀ طرح آن در آثار مولوی، با برجسته سازی این نکته که عاطفهگرایی اخلاقی مولوی با خدا آغاز و به خدا میانجامد، مورد تعمق قرار گرفته حال آن که، مبنای عاطفه در مکتب اخلاقی غربی، بر عاطفۀ مخلوق متکی است، جای تامل دارد. [1]. Ethics of care. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - تمثیل و نماد دوگانه زن در مثنوی معنوی
فرشته ارجمندی احمدرضا کیخای فرزانه مصطفی سالاریزن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین. نماده چکیده کاملزن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین. نمادها بازگوکنندة عقاید نمادپردازان است. ازآنجاکه عقاید اجتماعی و نیز نگرش مولانا به زن، دارای دو جنبة منفی و مثبت است و از سوی دیگر، زن نیز دارای ویژگیها و ابعاد مختلف است، نماد وی در اشعار مولانا، مدلولهای متعدد و گاه مخالف پیدامی کند که به آن ها اشاره خواهیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - آسیبشناسی مولویپژوهی با تأکید بر مطالعات غربی و پژوهشهای تکراری در ایران
محسن ایزدیاربا توجه به اینکه طی چند دهه اخیر سطح مطالعات و پژوهشها در باره مولانا و آثارش در ایران و غرب رو به افزونی نهاده است جای آن دارد که این شمار از تحقیقات با رویکردی فراگیر آسیبشناسی شوند. در این مقاله مولویپژوهی در دو حوزه مولویپژوهی و غرب و پژوهش های تکراری در مطالع چکیده کاملبا توجه به اینکه طی چند دهه اخیر سطح مطالعات و پژوهشها در باره مولانا و آثارش در ایران و غرب رو به افزونی نهاده است جای آن دارد که این شمار از تحقیقات با رویکردی فراگیر آسیبشناسی شوند. در این مقاله مولویپژوهی در دو حوزه مولویپژوهی و غرب و پژوهش های تکراری در مطالعات مربوط به این بزرگمرد ادب، فرهنگ و عرفان ایرانی با تاکیدات بر مطالعات دانشگاهی بررسی شده و این نتیجه حاصل آمده است که ایرانیان در حوزه مولویپژوهی و غرب قصور فراوانی کرده و راههای تعامل فرهنگی با غرب را از طریق مولانا نادیده انگاشته اند و نیز در انتقال مفاهیم، اطلاعات و یافتههای پژوهشی ایرانی به غرب تلاشی در خور انجام ندادهاند تا آنجا که باعث آمده است چهره متفاوتی از مولانا در غرب معرفی شود. همچنین در این مقاله، بزرگترین آفتهای پژوهشی در باره مولوی در تحقیقات و مطالعات ایرانیان که به صورت کتاب، مقاله، پایاننامه و طرح پژوهشی تولید میشوند تکرار، موازینویسی و همساننویسی اعلام شده است که برای دفع این آفتها و پیشگیری از آسیبهای پژوهشی بیشتر در محدوده موضوع مورد بررسی راه کارهایی ارائه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - تحریف معنوی، تحدّی و جاودانگی قرآن از منظر مثنوی مولوی
صدیقه اسفندیاری محمد رضا شایق محمدرضا ابوییقرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهامبخش برای شاعران و ادیبان بودهاست. در مثنوی مولوی، استفاده، استشهاد و استمداد از مضامین و داستان های قرآنی چنان وسیع و پربسامد و متنوع است که فهم اکثر م چکیده کاملقرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهامبخش برای شاعران و ادیبان بودهاست. در مثنوی مولوی، استفاده، استشهاد و استمداد از مضامین و داستان های قرآنی چنان وسیع و پربسامد و متنوع است که فهم اکثر مطاوی مثنوی جز با شناخت مفاهیم قرآنی یا ممکن نیست و یا در صورت امکان، همه جانبه و کامل نمیتواندباشد. البته در مقابل، شناخت برخی حقایق باطنی و معنوی قرآن نیزبا کتاب مولوی ممکنتر به نظرمیرسد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد مولوی درمثنوی در موارد متعدّدی به تحدّی قرآن پرداخته و مبارزه طلبی و عدم تحریف آن را به زبان نرم و لطیف عرفانی آراسته و تلطیف نموده و ردمی کند و گاه با زبانی ستیهنده و تند به دشمنان ومنکران قرآن می تازد. در کنار همه این موارد نباید فراموش کرد که بازتاب گسترده آیات قرآن کریم در مثنوی مولوی رابطه مستقیمی با جاودانگی این کتاب آسمانی دارد؛ , مولوی با انعکاس آیات قرآن کریم در مثنوی خود سبب جاودانگی این اثر و انتقال مفاهیم آن به نسل های آینده شده است و در نهایت نمود بارز آیات و مفاهیم و داستان های قرآنی در مثنوی مولوی به خوبی نشان می دهد که این شاعر به نوبه خود نقشی در جاودانه ساختن مفاهیم قرآن کریم و انتقال آموزه های آن به مردم ادوار تاریخی بعد از خود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - سیمای نور و سرور پیامبر اکرم(ص) در متون عرفانی (با تأکید بر مثنوی)
پروین رضایینور، یکی از موتیفهای اصلی عرفان اسلامی را به خود اختصاص داده است. پیامبر(ص) بزرگ مردی است که به دلهای مؤمنین اطمینان و آرامش ارزانی میدارد. او چنان شخصیّتی است که حتّی نویسندگان و فلاسفة غیرمسلمان را نیز تحت تأثیر تعالیم عالی خود قرار داده است. نوری عالمتاب است که فر چکیده کاملنور، یکی از موتیفهای اصلی عرفان اسلامی را به خود اختصاص داده است. پیامبر(ص) بزرگ مردی است که به دلهای مؤمنین اطمینان و آرامش ارزانی میدارد. او چنان شخصیّتی است که حتّی نویسندگان و فلاسفة غیرمسلمان را نیز تحت تأثیر تعالیم عالی خود قرار داده است. نوری عالمتاب است که فروغش همچنان پابرجاست. پیامبر(ص) نوری توأم با سرور دین و انسانهاست. سیمای مبارکش، سرشار از عطوفت و محبت است. در این پژوهش، به روش تحقیق کتابخانهای از سیمای حضرت محمّد(ص)، در دیدگاه عرفانی با تأکید بر مولانا سخن میرود. مولانا با تشبیه نمودن سیمای معنوی نبی اکرم(ص) به آفتاب عالمتاب، نتیجه میگیرد که ختم رسل نور مطلقّ حقّ است که در کالبَد بشری ظاهر شده است. به دیگر سخن، حقیقت نور محمّدی است که واسطة فیض موجودات دیگر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - ولایت محبت در اشعار مولانا
ماه نظریدر نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب میشود زیرا اساس احوال عالیه و کمالجویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه میگیرد و چون آتشی وجود را پالایش میدهد، چکیده کاملدر نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب میشود زیرا اساس احوال عالیه و کمالجویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه میگیرد و چون آتشی وجود را پالایش میدهد، زیرا خلق آدمی با مِهر الهی آمیخته شده است. محبت پیوندی بین محب و محبوب ایجاد میکند و باعث کشش و جذبه میگردد به حدی که بین آن دو تفاوتی دیده نمیشود. مولوی روح محمدی را مظهر محبت دانسته است و معتقد است که رقایق محبت به حسب احوال محبان و استعدادشان تعیّن مییابد و ارتباط عمیقی با ایمان، ذکر، تلوین، تمکین، اتصال و... دارد تادرطی مراحل و مقامات و مراحل، بین حق تعالی و طالب (نیست هست نما) حایلی باقی نماند. مسأله این است که آیا محبت میتواند آغازگر فیضان باشد؟ و رقایق محبت، با چه اموری ارتباط تنگا تنگی دارد؟ تا محب بتواند در سیرالیالله توفیق یابد. در این مقاله همّ براین است تا لطایف این ارتباطات از دیدگاه مولانا از طریق توصیفی- تحلیلی بیان شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار
معصومه حبیبوند محمدصادق تفضلی حجت اله غ منیریپژوهش حاضر با عنوان مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار سعی دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به منظور کشف شاخصهای برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ار چکیده کاملپژوهش حاضر با عنوان مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار سعی دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به منظور کشف شاخصهای برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن میگوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان می نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن میگوید جبر در اندیشه او طبق نظریۀ اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین شده در این جهان حرکت میکند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته اند . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - تحلیل گفتمان عرفانی سلوک مرید در مثنوی براساس الگوی فرکلاف
فرج الله نخعی سرو هادی حیدری نیا عزیزالله توکلی کافی آبادتحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطۀ متن و نحوۀ تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی درب چکیده کاملتحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطۀ متن و نحوۀ تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی دربارۀ مراحل سیر و سلوک عرفانی بپردازد. این پژوهش در سطح توصیف، کاربرد واژگان هسته ای و روابط معنایی واژگانی و فرآیندها را در مثنوی بررسی کرد. در سطح تفسیر گفتمان های ترک تعلقات، برتری کشف و شهود، انکار عقل جزوی، تدریجی بودن سیر و سلوک و لزوم متابعت از پیر به عنوان گفتمان های غالب مشخص شد. در سطح تبیین نیز این نتیجه به دست آمد که مولوی گفتمان های مسلط عصر خود را در این باره باز تولید کرده و دیدگاه وی در این زمینه با ایدئولوژی غالب روزگار خود همسو است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - جلوههایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا
پروین رضاییتامل در اندیشههای مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو میشود وآفرینش تازهای ازآن دریافت میگردد. در دورة معاصر پژوهش کاربردی مورد توجة بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیش چکیده کاملتامل در اندیشههای مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو میشود وآفرینش تازهای ازآن دریافت میگردد. در دورة معاصر پژوهش کاربردی مورد توجة بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشههای عرفانی در عملگرایی بحث میشود. ضمن بیان مقدمهای در معرفی مولانا، جلوههایی از اندیشهها ونظریههای جاودان وی در عملگرایی، نشان داده میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آنها به عنوان عملگرایی بر زبان میرانند و از آن بحث میکنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنجهای و ناکامیهای انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - بررسی و تحلیل واژههای طلب و طرب در غزلیات مولانا
حمیدرضا غفاریانمبهوت محمدعلی خالدیان حسنعلی عباسپوراسفدنهر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. چکیده کاملهر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. بنا به اعتقاد اکثر عرفا اوّلین منزل در سلوک طریقت، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن خویش است. مولانا معتقد است که شرط طلب این است که طالب را لرزه عشق باشد، در غیر این صورت باید پیر را خدمت کند تا به برکت وجود او و با ارشاد او حال طلب در او به وجودآید. مولانا مدّتی در طلب بود و پس از آنکه به مطلوب رسید، طرب را آغازکرد و برنامه او برای زندگی همگان همین بود که یا باید در طلب کوشید و یا در طرب. به حق، عمر او بعد از آشنایی با شمس و تحوّل روحی اش در طلب گذشت. نگرش مولانا به طرب و شادی نگرش مثبت است. او که فرا مکان و فرا زمان می اندیشد و هیچ گاه غم را در دل خود جای نمی دهد و همیشه از عشق و سماع و رقص داد می زند و همگان را دعوت به شادی می نماید، آن هم شادی پایدارکه عاشق شدن است و دیدار معشوق. دراین پژوهش می خواهیم یکی به بررسی چگونگی وچرایی روی آوردن مولانا به طلب وطرب و شادمانی بپردازیم . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی
مهرانگیز عزیزیمنامن محمدرضا شاد منامن جهاندوست سبزعلیپور حسین آریان سیدسعید احدزادهدر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیش چکیده کاملدر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیقترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کردهاند. مولانا جلالالدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیقترین تعابیر استعاری بهتصویرکشیده و مفهومسازی نمودهاند. مولوی در استعارههای شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره میبرد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالیکه بیدل چهرهای انتزاعیتر از عشق نسبت به مولوی ارائه میکند و استعارههای شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعارههای شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمیدهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام میشود. امّا با گسترش کلام بهکمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشهاش میزند و خوشههای تصویری زیبایی را میآفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - تحلیل عشق در نظام مفهوم استعاری از منظر مولوی و بیدل دهلوی
مهرانگیز عزیزی منامن محمدرضا شاد منامن جهاندوست سبزعلیپور حسین آریان سید سعید احدزادهرویکرد استعاری بهعنوان ابزار تحلیلی متن، رویکردی جدید و زبانشناسانه است که لیکاف و جانسون آن را با اصطلاح استعاره مفهومی مطرح کردند. نظریهی آنان این است که استعاره ابزاری برای اندیشیدن و تفکر است که در زندگی انسان جریان دارد و افراد به کمک آن مفاهیم انتزاعی و حسّی را چکیده کاملرویکرد استعاری بهعنوان ابزار تحلیلی متن، رویکردی جدید و زبانشناسانه است که لیکاف و جانسون آن را با اصطلاح استعاره مفهومی مطرح کردند. نظریهی آنان این است که استعاره ابزاری برای اندیشیدن و تفکر است که در زندگی انسان جریان دارد و افراد به کمک آن مفاهیم انتزاعی و حسّی را محسوس و ملموس میکنند. عشق از مهمترین مفاهیم انتزاعی زندگی و جهانبینی بشر است که در متون ادبی و عرفانی با تعابیر گوناگون استعاری بهکار رفته است. جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارف ـ شاعرانی هستند که اشعارشان حول محور عشق میگردد و از استعارههای مفهومی عمیق و زیبایی در قلمرو عشق بهره بردند. این رساله به بررسی استعارهی مفهومی عشق و تحلیل آن در مثنوی معنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی میپردازد. مبنای نظری این رساله، نظریه لیکاف و جانسون دربارهی استعاره است. همهی استعارههای مفهومی که حول نگاشت عشق در دو اثر موردنظر بهکار رفته بود به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که هردو شاعر در مفهومسازی عشق از حوزههای ملموس مکانها (دریا و محیط)، مفاهیم عینی (آتش، صیاد، شعله، شمع و...) و برخی مفاهیم دیگر بهره بردهاند. هردو عشق را بر زهد ترجیح میدهند. هردو عشق را ازلی ـ ابدی میدانند و عشق را منشأ پیدایش عالم و انسان میخوانند. عقل را در شناخت عشق ناکام میشناسند و هرکسی را محرم عشق نمیدانند و میگویند هرکس که در عشق فانی شود به بقای ابدی رسیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - تحلیل زیبایی شناسی سماع و موسیقی آفرینش در نگاه مولانا
سعید رضائی محمدرضا اسعد fatemeh Gharemaniموسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخشهای حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از چکیده کاملموسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخشهای حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از فضای مونولوگ و تکبعدی و سوق یافتن به موسیقی روح کیهانی گردید که تدریجاً در عرفان نیز رسوخ کرد و قوت گرفت. ادراک از موسیقی که تجلی ساز سماع عارفانه بوده و رستاخیز عوالم و حالت های روحانی سالک است یک موسیقی افلاکی و کیهانی را نمایان شده وبعد شهودی پیدا می کند و مستقیما با عواطف و احساسات را درگیر می کند. مولوی نگاه بسیار زیبایی شناسانه ای از دریافت موسیقی دارد و چون در دریافت های باطنی در مرتبه بالایی از واردات قلبی بوده و به بیان دیگرنمادی از همه نظام ها و عرف ها و عادت ها را داراست ارتباط میان نگاه او و تفکراتش با موسیقی کیهانی این مهم را نمایان می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - زیباییشناسی چهرههای اسطورهای و حماسهای ایرانی در اشعار مولانا
فاطمه حجّهفروش مرتضی رزّاقپور رضا صادقی شهپراسطوره و چهرههای اسطورهای و حماسی، یکی از زمینههای مهم و ارزشمند فرهنگ اقوام مختلف است که به اشکال مختلفی پیوند بنیادین خود را با شعر حفظ نموده است. شاعران ایرانی با توجه به نوع نگرش خود به این چهرههای اسطورهای و ایرانی نظر داشتهاند. حضور این عناصر در اشعار مولوی چکیده کاملاسطوره و چهرههای اسطورهای و حماسی، یکی از زمینههای مهم و ارزشمند فرهنگ اقوام مختلف است که به اشکال مختلفی پیوند بنیادین خود را با شعر حفظ نموده است. شاعران ایرانی با توجه به نوع نگرش خود به این چهرههای اسطورهای و ایرانی نظر داشتهاند. حضور این عناصر در اشعار مولوی، بیانگر شکوفایی، استمرار و پویایی این اساطیر است. حال اگر عنصر تخیل نیز در اسطوره وارد شود، بدلیل ماهیت زیباییآفرین آن، بر جنبه زیباییشناسی اساطیر و حماسه‎ها میافزاید. به همین دلیل هدف از این پژوهش بررسی جنبۀ زیباییشناختی شخصیت‎ها و چهرههای اسطورهای و حماسی ایرانی در اشعار مولانا با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس است. این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده و به کارکرد عرفانی اسطوره از دیدگاه جوزف کمبل نظر دارد. نتایج نشان میدهد که حضور این چهرههای اساطیری و حماسی بیانگر شناخت و دلبستگی مولانا نسبت به داستان‎های کهن، شخصیتهای اسطورهای و حماسهای شاهنامه است. همچنین از میان آرایه‎های ادبی، تلمیح، تشبیه و استعاره، عمده‎ترین صورخیالی است که سبب ادبیت اسطورهای سرودههای مولانا شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - «تحلیل ماهی، یک نماد معنوی در مثنوی مولوی»
پروین گلی زاده مختار ابراهیمی افسانه سعادتیماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد چکیده کاملماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد های زبانی و ادبی و واژه های مرتبط با آن بررسی شد تا از این رهگذر امکان تقرب به دنیای ماورای این تصویر فراهم گردد. مولوی در مثنوی برای بیان مقاصد و اندیشه های خود بارها از ماهی در قالب مفاهیم مختلف نمادین بر پایه قرآن، احادیث و روایات و منابع تاریخی سود جسته است. ماهی در اندیشه شاعر معانی نمادین گوناگون همچون عارف و سالک حقیقت، انسان کامل و انسان بهشتی، وسیله هدایت و گاه معنایی متفاوت با معانی مذکور مانند زمین، جسم و انسان دنیوی یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - علم سودمند ازمنظر مولانا در مثنوی
زهرا باباپور محمدرضا صرفی عنایت الله شریف پورمولانا جلال الدین رومى یکى از عارفان و عالمان بزرگ مسلمان و پرورش یافته مکتب تصوف است. او گرایش هاى عرفانى پیش از خود را به خوبى می دانست و از آرا و عقاید فلاسفه، متکلمان و فقها آگاهى داشت. از مجموعه اشعار چنین بر می آید که انس دیرینه ای با آیات و احادیث و تاریخ و حکمت چکیده کاملمولانا جلال الدین رومى یکى از عارفان و عالمان بزرگ مسلمان و پرورش یافته مکتب تصوف است. او گرایش هاى عرفانى پیش از خود را به خوبى می دانست و از آرا و عقاید فلاسفه، متکلمان و فقها آگاهى داشت. از مجموعه اشعار چنین بر می آید که انس دیرینه ای با آیات و احادیث و تاریخ و حکمت اسلامی داشته است. مولانا همواره علم را ستوده است ولی پیوسته علومی را مفید و مثمر ثمر می داند که بتواند انسان را به سرچشمه الهی برساند او علم را نعمتی بزرگ می شمارد که همچون نوری در باطن انسان، نردبان تعالی و عروج می شود. لذا علمی را سودمند می داند که برخاسته از معرفت و آگاهی باشد و راهگشای انسان باشد و او را به سوی معنویت و اخلاق پیش ببرد. در این مقاله با عنوان علم سودمند از نظر مولوی، کوشش میشود که به بررسی علوم نزد مولانا پرداخته شود و حقیقت علم سودمند از نظر مولوی تبیین شود که علم سودمند چگونه می تواند انسان را به حقیقت واحد و جاودانگی برساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - بازتاب اصل میان در شاهنامۀ فردوسی ومثنوی مولوی
رضا ساریخانی قدمعلی سرامی عبدالحسین فرزادموضوع این نوشتار بازتاب اصل میان در شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی فردوسی و مثنوی مولانا جلالالدین است. پژوهندگان با روش توصیفی- تحلیلی نخست به بیان معنای میان به عنوان مایۀ پیوند و آفریننده و تفاوت آن با وسط و واسطه میپردازند سپس با ارائۀ نمونهها و تصاویری از آثار فوق نشا چکیده کاملموضوع این نوشتار بازتاب اصل میان در شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی فردوسی و مثنوی مولانا جلالالدین است. پژوهندگان با روش توصیفی- تحلیلی نخست به بیان معنای میان به عنوان مایۀ پیوند و آفریننده و تفاوت آن با وسط و واسطه میپردازند سپس با ارائۀ نمونهها و تصاویری از آثار فوق نشان میدهند که در نقشاندیشی ایرانیان، گیتی و مردم (انسان)، تخمهای همبستۀ یک خوشهاند و همگی از یک بُنمایه برآمده و روییدهاند. بر این اساس میان، که مایۀ پیوند، تحوّل و دوستی است بی آنکه دیده شود به عنوان گنج مخفی درون و میان چیزها روان و مایۀ هستی و دوام آنهاست. بر بنیان این تصویر، ارج همۀ پدیدههای گیتی (خورشید، ماه، بامداد، غروب...) و انسان (نبی، شاه، پهلوان و ...) در این است که نه عامل جنگ، بریدن و جدایی که مایۀ پیوند، هماهنگی و آفریدن وحدت رنگارنگیها (تفاوت ها و تضادها) با هم و پیدایش زیبایی باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - نگاهی اجمالی به کارکرد عقل و عشق در اندیشۀ ابن عربی، مولوی و سنایی
علی سینا رخشنده مند اصغر دادبه سعید حمیدیانیکی از مضامین مشترک شاعران و نویسندگان ادبیّات فارسی، موضوع عقل و عشق است. بررسی کارکردهای عقل و عشق و اینکه عشق، شارح غوامض عقل ؛ ولی عقل از شناخت رموز عشق ناتوان است، دیدگاه های گوناگونی را در پی داشته است. از آنجایی که یکی از اصول صوفیّه عشق ستایی و عقل ستیزی است، چکیده کاملیکی از مضامین مشترک شاعران و نویسندگان ادبیّات فارسی، موضوع عقل و عشق است. بررسی کارکردهای عقل و عشق و اینکه عشق، شارح غوامض عقل ؛ ولی عقل از شناخت رموز عشق ناتوان است، دیدگاه های گوناگونی را در پی داشته است. از آنجایی که یکی از اصول صوفیّه عشق ستایی و عقل ستیزی است، عرفا راه علوم و فلسفه و عقل معاش را در شناخت حقّ ناتوان میدانند و معتقدند آنچه میتواند انسان را به معرفت حقیقت و حقیقی برساند عشق است وبس. این مضمون دراندیشۀ دو ابر مرد عرفان و فرهنگ اسلامی در قرن هفتم یعنی ابن عربی و مولوی و اندیشۀ حکیم سنایی غزنوی که بنیان گذار تفکّر عرفانی در شعر فارسی- قرن پنجم و اوایل قرن ششم - است به طرز خاصی، نمود پیدا کرده و جلوه گر است و از مباحث بسیار مهم و کلیدی اندیشۀ آنان به شمار می رود. از این روی در این وجیزه مشخص خواهیم کرد که آیا عرفا و بخصوص ابن عربی،مولوی وسنایی با همۀ معانی عقل مخالف هستند؟ عقل و عشق در اندیشۀ آنان چه جایگاهی دارد و گسست و پیوست میان عقل و عشق کجاست؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - تأثیر افکار نوافلاطونی در عرفان اسلامی ( خصوصاً در آثار عطّار و مولوی)
رضا اشرف زاده روجا پورفرج بیگ زادهعرفان اسلامی پدیدهای شکل گرفته در بستر تفکّرات فلسفی و کلامی است این جریان پربار فرهنگی، بار سنگینی از مضامین و آموزههای مکاتب فکری پیشین را بر دوش میکشد. فلسفة نوافلاطونی یکی از مهمترین آبشخورهای عرفان و تصوّف اسلامی است و باروری این مکتب از مطالعه آثار برجستهترین چکیده کاملعرفان اسلامی پدیدهای شکل گرفته در بستر تفکّرات فلسفی و کلامی است این جریان پربار فرهنگی، بار سنگینی از مضامین و آموزههای مکاتب فکری پیشین را بر دوش میکشد. فلسفة نوافلاطونی یکی از مهمترین آبشخورهای عرفان و تصوّف اسلامی است و باروری این مکتب از مطالعه آثار برجستهترین عارفان سدههای ششم و هفتم هجری یعنی شیخ فریدالدین عطّار نیشابوری و جلالالدین محمد بلخی آشکار میگردد. کشف، دستهبندی و تبین مؤلّفههای موجود در نظام فلسفی نوافلاطونیان در سرودههای عطّار و مولوی، حاکی از ژرفای تأثیرپذیری این دو قلّة رفیع عرفان اسلامی از تعالیم فلوطین است. این مقاله با ارایة شواهدی سعی در بازنمایی این تأثیر عمیق و بنیادین دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - زِنای چشم یا رَنای چشم؟ نقدی بر تصحیح بیتی از مثنوی مولوی
بهزاد برهاندر تصحیح نسخههای خطّی، نقاط و فاصلۀ بین حروف و کلمات نقش تعیینکنندهای دارند. اگر در یک عبارت، کلمهای به چندین شکل خوانده شود که هرکدام معنایی مناسب آن بافت داشته باشد، یا اگر فاصلهای بین یکی از حروف کلمه، آن را به دو شکلِ معنادار مختلف تبدیل کند، انتخاب شکل درست دش چکیده کاملدر تصحیح نسخههای خطّی، نقاط و فاصلۀ بین حروف و کلمات نقش تعیینکنندهای دارند. اگر در یک عبارت، کلمهای به چندین شکل خوانده شود که هرکدام معنایی مناسب آن بافت داشته باشد، یا اگر فاصلهای بین یکی از حروف کلمه، آن را به دو شکلِ معنادار مختلف تبدیل کند، انتخاب شکل درست دشوارتر است. حال اگر تفسیرپذیری و خاصّه شیوۀ خاصّ تفاسیر عرفانی را نیز در این خوانشها دخیل کنیم، با انتخابهای بیشتری مواجهیم که هرکدام بهگونهای تأویل و تفسیر میشود.در دفتر چهارم مثنوی مولوی، در داستان قصۀ عطارى که سنگ ترازوى او گل سر شوى بود... عبارتی هست که بنا بر فاصلۀ بین حروفش و داشتن یا نداشتن نقطه، به چند شکل مختلف خوانده میشود. هرکدام از مصحّحان و مفسّران مثنوی شکلی را برگزیده و بنای تصحیح و تفسیرشان را بر آن گذاشتهاند. این ضبطها و تفسیرهای برگزیده نارساییهایی دارد. برآنم تا با بررسی حالتهای ممکن ضبطهای این عبارت و نگاهی به اهمّ شروح مثنوی، پیشنهادی ارائه دهم که نارسایی ضبطهای پیشین را نداشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - نماد شناسی رمز« باز» در منطقالطّیر عطار و مثنوی معنوی مولوی
رضا اشرف زاده نسرین قدمگاهی مهیار علوی مقدمپرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پ چکیده کاملپرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پادشاهی مشخص شده است. در ادب عرفانی عمدتاً نماد روح است. در نتایج به دست آمده؛ باز در منطقالطیر بهگونۀ پارادوکسی گاه کم همّت و بستۀ "مردار دنیا"است و گاهی دارای ارزشهای والای انسانی است و نشان از همّت بلند انسان کامل دارد. این بلند همّتی، از طرفی شامل دنیا طلبی و مردار خواری و در نوع متعالی، سیر در عالم جبروت است. مولوی از باز به عنوان انسان کامل یاد میکند. او از انسانکامل، شمس را اراده نموده امّا در تأویلی فراتر، قطب عالم امکان، حضرت علی(ع)، را باز" ساعد سلطان"و باز "عنقاگیرِشاه"بیان میکند. عطار به طریق پند، راه سلوک را برای رسیدن به مدارج کمال بیان میکند و مولوی علاوه بر آن، پیچ و خم راه و بی راهههایی را که آدم وار، آدم دچار خطا می شود،تا بازگشت و رسیدن به حقیقت ذکر می نماید. هردوشاعر در پرواز تا عرصۀ حقیقت، عاجزانه از خدا، طلب یاری می کنند . "درد" در سلوک عطار به صراحت بیان می شود،مولوی در پیروی از عطّار، درد را در نمونههای نمادین خود بهگونه تشبیه تمثیل عرضه میدارد.نماد باز در نگاه عطّار و مولانا، تکیه بر نگاه اساطیری – عرفانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - بررسی مقایسه ای حجاب عرفانی در اندیشة عطّار و مولوی
کورس کریم پسندی شهرام احمدییکی از مبانی اساسی دستگاه فکری عطّار و مولوی در حوزة عرفان، مفهوم حجاب عرفانی است. نگرشمعرفتی عطّار و مولوی به این مقوله به گونه ای است که حُجُب راه حق هم چون؛ حجاب انانیّت و رؤیت نفس،حجاب جسم و ... را مانع سیر و سلوک الی اللّه و باعث عذاب همیشگی روح وجان انسان می دانند چکیده کاملیکی از مبانی اساسی دستگاه فکری عطّار و مولوی در حوزة عرفان، مفهوم حجاب عرفانی است. نگرشمعرفتی عطّار و مولوی به این مقوله به گونه ای است که حُجُب راه حق هم چون؛ حجاب انانیّت و رؤیت نفس،حجاب جسم و ... را مانع سیر و سلوک الی اللّه و باعث عذاب همیشگی روح وجان انسان می دانند. در نقطةمقابل، رفع حجاب را موجب قدرت معنوی و باطنی و رسیدن به مقام قرب الهی می شمارند. از آن جایی کهمقولة حجاب، یکی از مباحث عمده در عرفان اسلامی است؛ این مقاله به شیوهء تحلیلی- مقایسه ای به واکاویو تبیین وجوه اشتراک و افتراق آن در اندیشه های عرفانی عطّار و مولوی می پردازد، و نیز سیری است درعبارات و اشارات تأمّل برانگیز این دو عارف پرده دَر، دربارة فلسفة حجاب، منشأ حجاب و ... و این که انسان هاباید با خَرق حجاب های ظلمانی و حتّی نورانی، باعث کسب بصیرت و بینش باطنی شوند تا به شهود حقیقتدست یابند. برآیند مقایسه حاکی از این است که با وجود گستردگی و عمق بیشترمفهوم حجاب و مشتقّات ومترادفاتش در آثار مولوی نسبت به عطّار، هر دو دربارهء جلوه های گونه گون و فریبنده اش اتّفاق نظر دارند وسالکان طریق را از انواع حجاب های ظلمانی و نورانی؛ خصوصاَ حجاب رؤیت نفس و انانیّت برحذر می دارند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - ملامتیان و بازتابِ اندیشه هایِ آنان در غزلیاتِ عطّار و مولانا
نجلا ابراهیمی طلبلامتیّه، فرقهای از خراسان و به خصوص از مردم نیشابور بودند؛ ملامتی بهدنبال این تفّکر است که عبادت، پارسایی، زهد و علم و حال خود راپوشیده نگاه دارد، چه ایشان عبادات خود را سِرّی بین خود و خدا میداندو لذا آگاهی دیگران بر اعمال خود را نمیپذیرند؛ از مبلّغان و مروّجان اینفرقه چکیده کامللامتیّه، فرقهای از خراسان و به خصوص از مردم نیشابور بودند؛ ملامتی بهدنبال این تفّکر است که عبادت، پارسایی، زهد و علم و حال خود راپوشیده نگاه دارد، چه ایشان عبادات خود را سِرّی بین خود و خدا میداندو لذا آگاهی دیگران بر اعمال خود را نمیپذیرند؛ از مبلّغان و مروّجان اینفرقه میتوان حمدون قصّار را نام برد؛ این جریان در واقع نهضتی بود علیهمقّدسمآبی برخی از صوفیان که زهد را به آفت ریا و تزویر آلوده بودند.تعلیمات این مکتب ملامتیه یا فرقۀ افراطی آن، قلندریه در نهایت وارد - -شهرت یافتند؛ قلندریات ادبیّات شد و اشعاری را پدید آورد که بهقلندریات، به اشعاری گفته میشود که اساس آن تخریب ظاهر است وشاعر در آن از اموری سخن میگوید که میتواند مایۀ بدنامی شود، مانند:رفتن به میخانه، ادعای کفر، انجام محرّمات، عشق به ترسا، رندی ولااُبالیگری و ...؛ غزلیات عطّار و مولوی از مهمترین اشعار عارفانه وقلندرانهای هستند که سنایی بنیانگذار آن بود؛ این مقاله بر آن است که بهتحلیل چگونگی پیدایش مکتب ملامتیّه و عقاید آنان و نفوذ این افکار درادبیّات گذشته بپردازد و سپس، محورهای فکری این فرقه را در غزلیاتعطّار و مولانا دستهبندی و بررسی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - بررسی مقایسهای مفهوم درد در اندیشه عطّار و مولوی
کورس کریم پسندییکی از موضوعات مهمّی که در آثار عطّار و مولوی به چشم می آید ، موضوع درد است. عطّار و مولوی درد را رهبر آدمی ، بیدار کننده ی روح و زایش گر معرّفی می کنند . و در نقطه ی مقابل آن ، بی دردی را باعث خود بینی ، غفلت و بی خبری می دانند . این مقاله نگاهی است به طرح موضوع درد در چکیده کاملیکی از موضوعات مهمّی که در آثار عطّار و مولوی به چشم می آید ، موضوع درد است. عطّار و مولوی درد را رهبر آدمی ، بیدار کننده ی روح و زایش گر معرّفی می کنند . و در نقطه ی مقابل آن ، بی دردی را باعث خود بینی ، غفلت و بی خبری می دانند . این مقاله نگاهی است به طرح موضوع درد در آثار عطّار و مولوی ، و سیری است در اشارات ﺗﺄمّل برانگیز این دو عارف بزرگ در خصوص درد و اهمیّت آن ، انواع درد ، عوامل درمان کننده ی درد ، فواید و اثرات درد ، عوارض بی دردی ، و این که انسان ها باید درد و سوزی در درون داشته باشند تا به سر منزل مقصود رهنمون گردند . امید است که پیروی از اندیشه های بلند معنوی عطّار و مولوی ، روزنه ای از نجات و رستگاری را به روی بشر بگشاید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - واکاوی طریقت مولویه در دوره عثمانی از زمان ظهور عثمانیها تا پایان دوره سلطان احمد اول
معصومه درسارمولویه یکی از طریقتهای تأثیرگذار در تاریخ امپراتوری عثمانی بود که با سیاست نزدیک شدن به طبقات عالی، ارکان دولتی، و برقراری روابط تعاملی با آنان از جایگاه خاصی در قلمرو عثمانی برخوردار شد. بدین ترتیب مولویه قدرت گرفته و با سازگاری با اهداف سیاسی و مذهبی عثمانیها، توان چکیده کاملمولویه یکی از طریقتهای تأثیرگذار در تاریخ امپراتوری عثمانی بود که با سیاست نزدیک شدن به طبقات عالی، ارکان دولتی، و برقراری روابط تعاملی با آنان از جایگاه خاصی در قلمرو عثمانی برخوردار شد. بدین ترتیب مولویه قدرت گرفته و با سازگاری با اهداف سیاسی و مذهبی عثمانیها، توانست مدتها در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره عثمانی ایفای نقش کند. خواست بنیادی پژوهش حاضر، واکاوی مناسبات مولویه با دولت عثمانی تا پایان دوره سلطان احمد اول میباشد. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نخستین سالهای تأسیس دولت عثمانی، میان این دولت و طریقت مولویه مناسباتی وجود داشته است و رهبران این طریقت با نفوذ در دستگاه حکومتی عثمانی و ایجاد روابط تعاملی با حکمرانان عثمانی باعث انتشار اصول و عقاید مولویه در سراسر قلمرو عثمانی گشتند. چون مولویه موضع سیاسی بر علیه دولت عثمانی در پیش نگرفت و با مذهب عثمانی نیز عجین گشت، بنابراین جز در موارد بسیار نادر مورد سختگیری عثمانیها واقع نشد و مدتها پیوند ناگسستنی با دولت عثمانی برقرار نمود. واژگان کلیدی: مولویه، عثمانی، آناطولی، مناسبات، تعامل. مولویه یکی از طریقتهای تأثیرگذار در تاریخ امپراتوری عثمانی بود که با سیاست نزدیک شدن به طبقات عالی، ارکان دولتی، و برقراری روابط تعاملی با آنان از جایگاه خاصی در قلمرو عثمانی برخوردار شد. بدین ترتیب مولویه قدرت گرفته و با سازگاری با اهداف سیاسی و مذهبی عثمانیها، توانست مدتها در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره عثمانی ایفای نقش کند. خواست بنیادی پژوهش حاضر، واکاوی مناسبات مولویه با دولت عثمانی تا پایان دوره سلطان احمد اول میباشد. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نخستین سالهای تأسیس دولت عثمانی، میان این دولت و طریقت مولویه مناسباتی وجود داشته است و رهبران این طریقت با نفوذ در دستگاه حکومتی عثمانی و ایجاد روابط تعاملی با حکمرانان عثمانی باعث انتشار اصول و عقاید مولویه در سراسر قلمرو عثمانی گشتند. چون مولویه موضع سیاسی بر علیه دولت عثمانی در پیش نگرفت و با مذهب عثمانی نیز عجین گشت، بنابراین جز در موارد بسیار نادر مورد سختگیری عثمانیها واقع نشد و مدتها پیوند ناگسستنی با دولت عثمانی برقرار نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - زن از دیدگاه سنایی و مولوی (در مقام وحدت با حق)
فلور ولی پور چهارده چریکدیدگاه حکیم سنایی و مولانا در بارهی زن به عنوان عالی ترین جلوهی وحدت با حق را، میتوان تعالیبخش جایگاه زن در فرهنگ رایج عصر حاضر دانست. این دو شاعر و عارف برجسته ایرانی با بیانویژگیهایی خاص در زنان سرآمد و شایسته، آن بزرگواران را به عنوان الگو و سرمشق برای تمامی انسانها چکیده کاملدیدگاه حکیم سنایی و مولانا در بارهی زن به عنوان عالی ترین جلوهی وحدت با حق را، میتوان تعالیبخش جایگاه زن در فرهنگ رایج عصر حاضر دانست. این دو شاعر و عارف برجسته ایرانی با بیانویژگیهایی خاص در زنان سرآمد و شایسته، آن بزرگواران را به عنوان الگو و سرمشق برای تمامی انسانها معرفی کرده و تحقق این موقعیت را برای هر انسانی که خود را در این مسیر و مجرا قرار دهد میسردانستهاند. سنایی و مولوی زنان را در جایگاه انسان کامل و واسطه میان حق و خلق ستوده و بدین طریقپرده از بسیاری رموز عرفانی برداشتهاند. ایشان زن را عالیترین مظهر جمال و عشق الهی و نیز جامعترینتجلی گاه اسماء و صفات الهی ودارای صفت خالقیت و جامعیت معرفی نموده و شهود تمام و کمال حقرا در آینه وجود زن بیان نموده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - بررسی تطبیقی سنّت امتحان الهی در قرآن کریم و مثنوی مولانا
طاهره شاکریانبر پایه نصّ صریح قرآنی، سنّت امتحان یکی از قوانین تشریعی الهی است که تأثیر بسزایی در سعادت و شقاوت انسان دارد. هدف این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی امتحان الهی از منظر قرآن کریم و مثنوی مولوی میباشد. امتحان الهی امری دائمی است، که بسامد گستردۀ آن در قرآن چکیده کاملبر پایه نصّ صریح قرآنی، سنّت امتحان یکی از قوانین تشریعی الهی است که تأثیر بسزایی در سعادت و شقاوت انسان دارد. هدف این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی امتحان الهی از منظر قرآن کریم و مثنوی مولوی میباشد. امتحان الهی امری دائمی است، که بسامد گستردۀ آن در قرآن کریم و مثنوی معنوی رسالتی بزرگ را گوشزد میکند. همۀ انسانها در هر مقامی، حتّی پیامبران الهی، برای تکامل و تعالی، از امتحان فردی، خانوادگی، قبیلهای، گروهی و قومی مستثنی نیستند. نتیجۀ پژوهش حاضر، حکایت از کلمه ای کلیدی دارد که تم اصلی همه امتحانهای الهی درقران کریم و مثنوی معنوی مدّ نظر تحقیق است ،امتحان الهی سبب تامین سعادت انسان است و هدف هر امتحانی شناخت نفس، ظرفیت ،تعالی و تکامل و یکی از امورضروری در تامین سعادت انسان است تا به اصل خویش بپیوندد. واژگان کلیدی: مثنوی، مولوی، قرآن کریم، امتحان الهی ، ابتلاء، فتنه، بلا.. . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی
هادی عبّاس نژاد خراسانی رضا فرصتی جویباری حسین پارساییادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپ چکیده کاملادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوهی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان میدارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده میشود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را میتوان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - بررسی تأثیر سبک حکایات سنایی بر حکایات مولانا
کتایون مرادی علی محمد موذنی(نویسنده مسئول)چکیدهمطالعۀ تأثیرپذیری شعرا از یکدیگر، یکی از مباحثی است که میتواند در فهم بیشتر آثار ادبی، یاریگر پژوهشگران باشد. ما در این جستار برآنیم که با روش تحلیلی- توصیفی و با ذکر شواهد شعری، به بررسی تأثیرات سبک حکایتپردازی سنایی بر مولوی بپردازیم. برآیند تحقیق اثبات میکند که چکیده کاملچکیدهمطالعۀ تأثیرپذیری شعرا از یکدیگر، یکی از مباحثی است که میتواند در فهم بیشتر آثار ادبی، یاریگر پژوهشگران باشد. ما در این جستار برآنیم که با روش تحلیلی- توصیفی و با ذکر شواهد شعری، به بررسی تأثیرات سبک حکایتپردازی سنایی بر مولوی بپردازیم. برآیند تحقیق اثبات میکند که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقاً متأثّر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است و ذهن او – خودآگاه یا ناخودآگاه- به آثار سنایی توجّه دارد. تأثیرپذیری مولانا از سنایی، در زمینۀ ذهن، زبان، تصاویر و حکایات بسیار مشخّص و غیرقابل انکار میباشد. با این حال، سنایی برای مولانا، همانند راهنمایی است که مسیر را به او میآموزد؛ زیرا افکار، حکایات و دیدگاههای سنایی در آثار مولانا، پختهتر، فخیمتر و عمیقتر میشوند. ایماژهای شعری، افکار عرفانی، پروردن حکایات و کلام در اشعار مولوی، بسیار متعالیتر از اشعار سنایی است و به عبارتی بهتر، در راه خلق حکایات عرفانی، سنایی پیشگام است و مولانا با تأثیرپذیری از او، شعر عرفانی را به اوج خود میرساند. کلیدواژهها: سنایی، مولوی، سبکشناسی، حکایت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - بازتاب مایههایی از مکتب هرمسی در اشعار عطار،مولانا و حافظ
محمود تقی پور بدر شهین قاسمی فرزانه سرخیآیین هرمسی یکی از قدیمی ترین سنت های فکری در عرفان ایران است که خط سیر آن از طریق ذوالنون مصری و ابن عربی تا شهاب الدین سهروردی به شعر و ادب ایران راه یافته است هرمس یا هرمتیسم فلسفه و مذهبی است که بر اساس نوشته های هرمس تریسمجیستوس ایجاد شده است مقالۀ پیش رو با روش توص چکیده کاملآیین هرمسی یکی از قدیمی ترین سنت های فکری در عرفان ایران است که خط سیر آن از طریق ذوالنون مصری و ابن عربی تا شهاب الدین سهروردی به شعر و ادب ایران راه یافته است هرمس یا هرمتیسم فلسفه و مذهبی است که بر اساس نوشته های هرمس تریسمجیستوس ایجاد شده است مقالۀ پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد نتایج تحقیق نشان می دهد کوشش از این قابلیت برخوردار است که دنیای عینی و محسوس آدمی را به جهان انتزاعی و درون انتقال دهد. اقدام مهم این سه شاعر انسجام بخشی عرفان هرمسی با عرفان ایرانی درشعر خویش است این رویکرد آثار سودمندی برای ارتقای کیفی و کمّی زندگی انسان به ارمغان دارد. این جستارکوشیده است تا در برخی مباحث محوری چون؛ کیمیا، استحاله، تجلی، تجرید و ... اشتراک سخن این سه شاعر را بررسد. در نگارش این مقاله از منابع مستقیمی چون؛ دیوان عطار، مثنوی معنوی مولوی و غزلیات حافظ و کتاب های هرمتیکا و سنت هرمسی استفاده شده است، از نظر این مقاله سیر بن مایه های هرمسی در آثار شعری سبک عراقی، نتیحۀ فراگیر شدن اقبال عمومی شاعران در قرون 9-5 به نظم عرفانیات دیده شده است. کلید واژه: عرفان ، هرمس، مولوی، عطار ، حافظ. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - کارکرد جملههای مرکب در مثنوی معنوی
زهره امانی عصمت خوئینیبخش بزرگی از دلنشینی کلام مولوی به شیوهی بیان و نحو کلام او مربوط میشود .مولویپژوهان اغلب از گیرایی کلام مولوی سخنها گفتهاند؛ امّا بسیاری از رمزهای این زبان پوشیده ماندهاست؛ برای کشف این زیباییها هیچ راهی جز تحلیل زبان وی وجود ندارد. پس نگارندگان برآن شدند تا ب چکیده کاملبخش بزرگی از دلنشینی کلام مولوی به شیوهی بیان و نحو کلام او مربوط میشود .مولویپژوهان اغلب از گیرایی کلام مولوی سخنها گفتهاند؛ امّا بسیاری از رمزهای این زبان پوشیده ماندهاست؛ برای کشف این زیباییها هیچ راهی جز تحلیل زبان وی وجود ندارد. پس نگارندگان برآن شدند تا با بررسی کارکرد نحوی و بسامد جملات مرکب در مثنوی به دریافت برخی از عوامل انسجامی این اثر مدد رسانند.این تحقیق بر اساس 1372 بیت از آغاز دفتر اوّل مثنوی انجام پذیرفته است و شیوهی کار مبتنی بر روش آماری و تجزیه و تحلیل ساختاری و طبقهبندی جملات است. از این بررسی نتایج قابل توجّهی در ارتباط تنگاتنگ محتوای متن با ساختمان جملهای زبان آن به دست آمده؛ در مثنوی جملههای مرکب به مراتب بیشتر از جملههای ساده مورد استفاده قرار گرفته است و از میان این جملات ، جملههایی که از یک پایه و یک پیرو ساخته شدهاند بسامد بیشتری دارند؛ این امر علاوه بر آن که انسجام متن را افزایش داده، با طولانیتر کردن جملهها بستر مناسبی برای محتوای آموزشی مثنوی فراهم آورده است، در بعضی از این جملات مرکب، مولوی با حذف حرف ریط ، خواننده را آزاد گذاشته تا خود حرف ربط مناسب را برگزیده و با توجّه به آن جملهی پایه و پیرو را انتخاب کند؛ و یا در بعضی از جملات مرکب پیچیده، بک جمله همزمان دو نقشِ پایه و پیرو را دارد،به این معنی که نسبت به جمله پیش و پس از خود، نقش آن متفاوت میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - شکل دگر خندیدن : طنّازیهای شمس و مولانا در مقالات
محمدمراد ایرانیصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفا چکیده کاملصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفانی و احکام اخلاقی و گاه مصطلحات عرفانی است. معلّمِ عارف، در کسوت متّعظی عالم، توانمندیها ی زبانی و شگردهای تعلیمیرا در قالبها ی گوناگون ادبی به کار میگیرد تا اندیشهها و تجارب عملی خود را بیاموزاند. یکی از این شگردها، کاربرد زبان طنز در اشکال و قالبهای گوناگون آن در تعلیم آموزههای عرفانی و اخلاقی است. طنز عارف و نقد صوفی گاه لطیف و ملایم، و گاه بی پروا و پرده در است. صوفی شوخ، هنجارگریز و تابو شکن است و هر حریمی را ـ اگر لازم باشد ـ در هم میشکند. اساساً رویکرد عرفا به طنزنویسی در جهت تعلیم آموزههای عرفانی و اصول اخلاق صوفیانه منبعث از سبک و سیاق خاصّی است که میتوان آن را عرفان تعلیمی و مدرسی و منبری نامید. استفاده از چاشنی طنز و طیبت در قالب حکایتهای کوتاه و بلند، از ویژگیهای عرفان عامیانه است. نویسنده جُستار حاضر را با درآمدی بر طنز و گونههای آن ـ با نگاهی به آثار عرفانی، بویژه اقوال و اقاریر شمس و مولانا در مقالات و فیه ما فیه ـ آغاز می کند و در ادامه، به ذکر نمونههایی از طنزپردازیهای این دو عارف نامدار در مقالات میپردازد. حکایتهای نمونه و برگزیده در این نوشته، در تقسیمبندیای دوگانه ـ یک بار از حیث حجم حکایت و دیگر بار از لحاظ نوع طنز موجود در حکایت ـ در دو دسته ی جداگانه عرضه شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - بررسی منظومهی فکری مولوی در مورد مسألهی کلامی ایمان
جمال احمدیایمان محور اساسی تمام ادیان الاهی و مهم ترین موضوعی است که الاهیون تفسیرها و برداشت های گوناگونی از آن را با توجه به نگرش فکری خود ارائه کرده اند. علاوه بر آنکه ایمان در اسلام با سایر ملت ها و آیین ها معنای متفاوتی دارد، در میان ملل و نحل اسلامی نیز معانی و تفسیرهای گون چکیده کاملایمان محور اساسی تمام ادیان الاهی و مهم ترین موضوعی است که الاهیون تفسیرها و برداشت های گوناگونی از آن را با توجه به نگرش فکری خود ارائه کرده اند. علاوه بر آنکه ایمان در اسلام با سایر ملت ها و آیین ها معنای متفاوتی دارد، در میان ملل و نحل اسلامی نیز معانی و تفسیرهای گوناگونی از ایمان شده است. هر یک از فرقه ها و گروه های اسلامی با توجه به برخی آیاتِ قرآن و برداشت آن ها از آن آیات، نظری ارائه کرده اند که با نظر و برداشت دیگران متفاوت است. عرفا نیز به مسایل کلامی از جمله ایمان پرداخته اند امّا دید و نگاه عارفان به مسایل کلامی نسبت به متکلّمان متفاوت است. بدیهی است هر قدرنگاه هنری به الاهیات و دین پر رنگ تر باشد طرح مسایل کلامی هم، رنگ متفاوتی به خود خواهد گرفت. نگارنده در این مقاله ضمن برشمردن آیات مختلف در مورد ایمان و اشاره به نظر متکلّمان اسلامی، رأی و نظر عارفان، به ویژه مولانا جلال الدّین محمّد بلخی را مورد واکاوی و بررسی قرار داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار
شهروز جمالی سیده رویا سجادیدرک وضعیت یا شرایط اجتماعی از ورای ادبیات و آثار ادبی، می تواند پژوهش گران را به درکی فراتر از دید رسمی و غالب زمانه رهنمون سازد. یکی از مهمترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. این پژوهش در این راستا به مطالعه آثار ادبی پرداخته است تا بتواند بازنمایی چکیده کاملدرک وضعیت یا شرایط اجتماعی از ورای ادبیات و آثار ادبی، می تواند پژوهش گران را به درکی فراتر از دید رسمی و غالب زمانه رهنمون سازد. یکی از مهمترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. این پژوهش در این راستا به مطالعه آثار ادبی پرداخته است تا بتواند بازنماییِ جایگاه و نقش زنان را بررسی نماید. به همین دلیل سه نویسنده زن انتخاب و آثار آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده در آثار سیمین دانشور زن نقش فعالتری نسبت به آثار راضیه تجار و فرشته مولوی دارد. زنان در آثار تجار جایگاه سنتی دارند؛ در رنج و ناراحتی هستند و حالتی از نارضایتی مداوم را نشان می دهند، در سکون و وابستگی به سر می برند، در مقابل مردان و سرنوشت تسلیم محض هستند و از خود قدرت، اراده و اختیاری ندارند. این در حالی است که برخی از زنانِ آثار دانشور از خود اراده و استقلال نشان می دهند، دارای قدرت و فعالیت اجتماعی بوده، نقش هایی غیر از خانه داری به عهده دارند و برای تغییر و بهبود شرایط خود و جامعه تلاش می کنند. در آثار فرشته مولوی با زنان متعددی روبرو هستیم که دارای جایگاه اجتماعی بینابینی نسبت به دانشور و تجار هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - بررسی و تحلیل آفات زبان در سه دفتر اوّل مثنوی مولوی
سیدمحمد مهدی حسینی محمد علی خالدیانزبان مجرای ظهور اندیشه است و در زندگی انسان نقش حیاتی دارد و حرف زدن و به کار گرفتن زبان است که پرده از ماهیت انسان برمی دارد و میزان برخورداری انسان را از معرفت نشان می دهد و در عین حال بیش از حد ضرورت به کارگرفتن زبان به منزله ی غباری است که بر روی آینه می نشیند و نفس چکیده کاملزبان مجرای ظهور اندیشه است و در زندگی انسان نقش حیاتی دارد و حرف زدن و به کار گرفتن زبان است که پرده از ماهیت انسان برمی دارد و میزان برخورداری انسان را از معرفت نشان می دهد و در عین حال بیش از حد ضرورت به کارگرفتن زبان به منزله ی غباری است که بر روی آینه می نشیند و نفس انسان را تیره می گرداند و انسان را از کار اصلی خود که سیر در ملکوت باشد باز می دارد. با توجه به اینکه انسان تنها موجودی است که قادر به بیان کردن ضمیر خویش می باشد لذا زبان و مقاصدی که زبان ظهور می یابد در دستگاه وجودی بشر بسیار حایز اهمیت است و گذشتگان درباره آن به صورت جسته و گریخته بحث کرده اند. در مورد مولانا و اشعارش هزاران مقاله و صدها کتاب نوشته شده اما هنوز بخش عمده ای از زوایای پنهانی شخصیت مولانا و اشعارش در مثنوی همچنان بکر و دست نخورده مانده است شاید بتوان عامه پسند بودن مثنوی را یکی از علل عمدهی مقبولیت مولوی به شمار آورد. از اهداف این پژوهش که به بررسی آفات زبان پرداخته است، بررسی نقش زبان و اثرات آن در زندگی انسان و تبیین نقش زبان در تکامل و یا تنزل انسان می توان اشاره کرد. آنچه که از نتایج این تحقیق در مثنوی معنوی مولانا بدست آمد نشان داد که در واقع مهمترین آفات زبان بیشتر از جنس ناراستی های اخلاقی مانند تمسخر، عیب جویی، دروغ گویی، غیبت، ریاکاری، فریب دادن و فریب خوردن، تملق، سوگند نابجا، بی ادبی و حیله گری را می توان نام برد که در صورت کنترل نشدن زبان، دین و دنیای فرد را تباه می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - نگاهی به اهمیت نورالله در توصیف ماهیت معرفت صوفیانه با تکیهبر آرای مولانا
اختیار بخشیدر این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی ساختاری به موضوع جایگاه، ماهیت و کارکرد نورالله در فراست و بصیرت صوفیانه در مثنوی و متون مهم صوفیانه پرداخته ایم. در مقاله، ضمن بررسی ساختاری حدیث فراست مؤمن، که در باب فهم فراست و بصیرت صوفیانه از احادیث کلیدی است، به بررسی اه چکیده کاملدر این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی ساختاری به موضوع جایگاه، ماهیت و کارکرد نورالله در فراست و بصیرت صوفیانه در مثنوی و متون مهم صوفیانه پرداخته ایم. در مقاله، ضمن بررسی ساختاری حدیث فراست مؤمن، که در باب فهم فراست و بصیرت صوفیانه از احادیث کلیدی است، به بررسی اهمیت عناصری چون نورالله و نظر با نورالله در تبیین سرشت مبتنی بر نور و رؤیتِ فراست، بصیرت و معرفت صوفیانه پرداخته ایم و کوشیده ایم ماهیت و کارکردهای نورالله را در فراست و بصیرت صوفیانه، بهمنظور ارائۀ الگویی ساختاری که معرفت صوفیانه را توصیف کند، بررسی و تحلیل کنیم. یافته های تحقیق نشان میدهد که عنصر کانونی و بنیادین نورالله در فراست، بصیرت و شهود صوفیانه در مثنوی و آثار صوفیانه چنان اهمیت کانونی دارد که بدون آن، تبیین ماهیت معرفت صوفیانه عملاً غیرممکن است. در پایان، با توجّه به یافته های پژوهش حاضر الگوی ساختاری زیر را برای توصیف ماهیت معرفت صوفیانه بهعنوان نتیجۀ تحقیق ارائه داده ایم: نورالله↔ تجلی نورالله بر قلب صوفی↔ بصیرت صوفیانه↔ معرفت صوفیانه پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - وحدت وجود، بعضی چالشها و نسبت مولوی با آن
شهباز محسنیمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا چکیده کاملمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا مولوی به تأثیر از شمس، از محیی الدین دور شده است؟و با توجه به اینکه در بسیاری از شرحهای مثنوی، اشعار مولوی بر اساس آراء ابن عربی تفسیر شده است ناشی ازرویکرد مولوی است یا خود شارحان به وحدت وجود؟ حاصل جُستار حاضر آن است که ممکن است در بعضی موارد سخنان مولوی قابل تطبیق با بعضی آراء ابن عربی یا هر متفکر و صاحب اندیشه دیگری باشد و موارد مشابه و همسویی وجود داشته باشد اما با ادله فراوان در دست، مولوی وحدت وجودی به شمار نمی آید و آنچه در شرحها آمده است تحمیل نگاه شارحان مثنوی است و بس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - بررسی " طلب " در مثنوی مولوی
سیدمحمدخالد غفاری حسن حیدریانبنابر اعتقاد اکثر عرفا ، اوّلین منزل در سلوک طریقت ، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن اصلی خویش است . این شوق و میل به بازگشت به اصل خویش به مصداق، کُلُّ شَیْءٍ یَرْجِعُ اِلیٰ اَصْلِه (هرچیزی به اصلِ خویش باز می گردد) نه تنها در انسان ، بلکه در تمامی ذرّات عالم هستی ج چکیده کاملبنابر اعتقاد اکثر عرفا ، اوّلین منزل در سلوک طریقت ، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن اصلی خویش است . این شوق و میل به بازگشت به اصل خویش به مصداق، کُلُّ شَیْءٍ یَرْجِعُ اِلیٰ اَصْلِه (هرچیزی به اصلِ خویش باز می گردد) نه تنها در انسان ، بلکه در تمامی ذرّات عالم هستی جریان و سریان دارد . جزو ها را روی ها سویِ کُل است بلبلان را عشقْ با روی گُل است (مثنوی ، 1/767 ) آنچه از دریا به دریا می رود از همانجا کآمد، آن جا می رود از سَرِ کُه سیل هایِ تیزْ رو وزتنِ ما جان ِ عشق آمیز رو (مثنوی،1/772 ـ771) مولوی نیز از همان نخستین ابیات مثنوی ( نَی نامه ) سخن خود را با دعوت به گوش فرا دادن به درد دل های " نَی " آغاز می کند که به سبب دوری از نیستان ، شکوه سر می کند و از آنجا که به اعتقاد اکثر پژوهش گران، تمام مثنوی در هجده بیت " نَی نامه" خلاصه شده است ، مثنوی مولانا به عبارتی ، داستان همین شوق و طلب است و بیشتر حکایات فراوانی که مولانا در مثنوی بیان می کند ، به نوعی هدفش بر افروختن شعله ی" طلب" و اشتیاق در دل سالکان راه حقّ است . این مقاله کوششی است در بررسی موضوع " طلب " از نگاه مولانا که پس از مقدّمه و نظر تعدادی از مشایخ صوفیه در این مورد، دیدگاه خاصّ مولانا را در ارتباط با این مقوله پی گیری می کند . منابع مورد استفاده در این پژوهش در درجه ی نخست آثار مولانا به ویژه"مثنوی" و سپس امّهات آثار عرفانی مرتبط با این موضوع است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمده آن است که چون مولانا مثنوی را در حالت شور و سماع و مستی می سروده نکات عرفانی ، به صورت پراکنده در خلال حکایت های آن بیان شده است و برای دریافت دیدگاه مولانا در خصوص هر کدام از آنها ناگزیر باید شش دفترِ مثنوی را با دقّت هر چه تمام تر جُست و جُو کنیم . این پژوهش تلاشی برای تدوین دیدگاه مولانا در زمینه ی"طلب" به گونه ای منظّم و منطقی می باشد. با این هدف که پژوهندگان نکات عرفانی مثنوی برای بررسی این مقوله ، نیازی به مطالعه ی تمام مثنوی نداشته باشند . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - تلقّی هنری مولوی از قرآن و حدیث در کلیات شمس
بدریه قوامیدر معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مو چکیده کاملدر معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مولوی را بیش تر از شاعران دیگر در پیوند با مخاطب موفّق ساخته است؛ این مسئله به غزلیات مولوی صورت ویژه و متفاوتی در مقایسه با غزلیات شاعران دیگر بخشیده است. هر چند این شیوه ی کاربرد، در شعر سنایی و عطار هم دیده می شود، امّا در کلیّات شمس بسامد چشم گیری دارد و از تنوّعی خاص برخوردار است، یعنی گاهی مولوی در الفاظ آیات و احادیث و یا در مفهوم آن ها تصرّف کرده است و گاهی آیه یا حدیث را در معنایی غیر از معنای حقیقی خود به کار برده است. هنر ویژه ی مولوی در نوع تلفیق این عبارات با دیگر کلمات شعر، و ساخت ترکیبات وصفی و اضافی است. نگارنده در این مقاله به عنوان نمونه، اشعاری از کلیّات شمس را مورد بررسی قرار داده و نوع استفاده ی شاعر از آیات و احادیث و بازتاب هنری آن ها را نشان داده است تا بعضی از جلوه های هنری غزل مولوی را از دیدگاه زیباشناسی برای مخاطبان آشکار کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - بررسى و تحلیل غزلى از مولانا با رویکرد نشانهشناسى
یدالله محمدی مصطفی گرجی سید احمد پارسانشانهشناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار میرود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و مت چکیده کاملنشانهشناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار میرود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و متون خلاقه به دلیل بهره گیری از نشانه های ویژه بیشتر محل تامل بوده است. با این توجه باید گفت که تحلیل نشانهشناختى شعر (شعر نو و کلاسیک) زمینهساز خوانشى نو از آن میشود و درک بهتر متون ادبى را در پی دارد. در پ‍‍‍‍ژوهش حاضر سعی می شود یکی از غزلهاى مولانا جلال الدین محمد بلخى انتخاب و نشانههاى ادبى و عرفانی موجود در آن تحلیل و رابطهی میان دالها و مدلولها (دلالت) نشان داده شود. برای این منظور ابتدا نشانهشناسی ادبی معرفى گردیده و سپس غزلى از کلیات شمس، براساس این رویکرد تجزیه و تحلیل شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلى است و دادهها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تحلیل شدهاست. بررسی تحلیلی این غزلها با توجه به دانش نشانهشناسی نشان می دهد که مولانا، واژهها (نشانهها) را در معنای قراردادی آنها به کار نمیگیرد؛ بلکه برخی را در معنای عرفانی و برخی را در معنای ادبى به کار میبرد. در این غزل ده بیتی، بیست و یک نشانه ادبى و یازده نشانه عرفانی شناسایی و تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - «تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی»
پروین گلی زاده مختار ابراهیمی افسانه سعادتیاین مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ( چکیده کاملاین مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ(خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترینتجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - هنر زبانی مولوی در کلیّات شمس
بدریه قوامیراز زیبایی غزل های مولوی تا حدّ بسیاری مرهون زبان شاعر است که نوگرایی و کثرت لغات و ترکیبات، چهره ای ویژه به آن بخشیده است. تجربه های تازه ی مولوی سبب شده که وی به شناخت ظرفیّت های مختلف زبان دست پیدا کند و با استفاده از همین آگاهی از ظرفیّت های مختلف زبان، به زبانی منا چکیده کاملراز زیبایی غزل های مولوی تا حدّ بسیاری مرهون زبان شاعر است که نوگرایی و کثرت لغات و ترکیبات، چهره ای ویژه به آن بخشیده است. تجربه های تازه ی مولوی سبب شده که وی به شناخت ظرفیّت های مختلف زبان دست پیدا کند و با استفاده از همین آگاهی از ظرفیّت های مختلف زبان، به زبانی مناسب برای شعرهای خود دست پیدا کند. این پژوهش حاصل نگرشی است نو به کلیّات شمس از نظرگاه زبانی؛ در این مقاله تلاش شده تا در حدّ توان زبان مولوی بررسی شود. زبان نیز مانند عناصر دیگر شعر (معنا و صورت) از چند دستگاه تشکیل شده است؛ دستگاه آوایی، دستگاه واژگانی و دستگاه دستوری. قصد نگارنده در این تحقیق، بررسی دستگاه واژگانی زبان مولوی در کلیّات شمس است.کلیّات شمس به لحاظ گستردگی واژگان در میان آثار غزل سرایان بینظیر است. این گسترش و تنوّع ناشی از وسعت دامنه ی اندیشه ها و عواطف مولوی است. توجّه مولوی به مفهوم، در کاربرد واژه ها تأثیر گذاشته است، آن چنان که واژه ها و ترکیبات عامیانه، نامأنوس و نوادری که در زبان غزل سرایان دیگر به ندرت می توان یافت، در دیوان شمس به وفور یافت می شود. هنر اصلی مولوی در ساخت کلمات تازه است، مولوی به اقتضای تجارب خود و هم چنین بر اساس نیاز عاطفی، کلمات و ترکیباتی ساخته است که پیش از مولوی سابقه ندارند؛ حتی الگوی ساخت برخی از این کلمات با قواعد آوایی و دستوری هم خوانی ندارد. همین عوامل نه تنها به زبان مولوی زیان نرسانده، بلکه هنر زبانی شاعر را برای مخاطبان آشکار می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - تحلیل و تطبیق عشق از نگاه حافظ، مولوی و ابنفارض
آذرنوش گیلانی وحید غلامیعشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون در نظر گرفتن آن، عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ از این رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این مورد اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی، علی الخصوص در کلام حافظ و مولو چکیده کاملعشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون در نظر گرفتن آن، عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ از این رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این مورد اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی، علی الخصوص در کلام حافظ و مولوی و ابن فارض که مورد بحث این تحقیق می باشد، عشق را می توان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. عشق مجازی یا انسانی و عشق الهی یا عرفانی. هرچند در این زمینه صاحب نظران، نظرات متفاوت و گاهاً متناقضی داده اند، ولی آنچه از فحوای کلام این شاعران پیداست، این است که عشق انسانی یا مجازی نیز در نظر آنها همچون پلی به نظر می رسد که به عشق الهی یا حقیقی راه مینماید و درعین حال منظور اصلی از آن همان رسیدن به عشق معنوی و برتر و الهی است؛ چرا که در نظر این شاعران، جمال انسانی و همهی زیباییهای موجود در جهان جز تجلی حق نیست. در این مقاله تلاش بر این است با استناد به منابع، به تحلیل و تطبیق عشق از نگاه حافظ و مولوی و ابنفارض پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - مقایسه بینامتنیت (تناص) اشعار قرآنی ابوالعتاهیه و مولوی درباره راهکارهای رسیدن به زهد
دکتر محمدجواد کوچکیزدی علی نبی اللهییکی از گنجینههای ادبی، اشعار شاعران است، در این میان بسیاری از شاعران مسلمان، متأثر از قرآن کریم بوده و در اشعار خود معارف آن را بازنشر دادهاند. بررسی مقایسهای بین برخی از این شاعران با هدف شناخت دیدگاههای ایشان و کیفیت اثرپذیریشان از قرآن درباره راه کارهای رسیدن به چکیده کاملیکی از گنجینههای ادبی، اشعار شاعران است، در این میان بسیاری از شاعران مسلمان، متأثر از قرآن کریم بوده و در اشعار خود معارف آن را بازنشر دادهاند. بررسی مقایسهای بین برخی از این شاعران با هدف شناخت دیدگاههای ایشان و کیفیت اثرپذیریشان از قرآن درباره راه کارهای رسیدن به زهد، هدف این نگاشته را تشکیل میدهد، برای انجام این کار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه به عنوان شاعر عرب زبان و مولوی به عنوان شاعر پارسیگوی انتخاب شد، در ابتدا اشعار زهدی ابوالعتاهیه و مولوی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا و لفظ مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از شناسایی آیهای که شاعر آن را سرلوحه بیان خود قرار داده به تبیین نوع رابطه شعر با قرآن در سه قالب نفی جزیی، نفی کلی و نفی متوازی بر اساس دیدگاه کریستوا اقدام گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد؛ دیدگاههای این دو شاعر در زمینه راه کارهای رسیدن به زهد بسیار وسیع است؛ مواردی چون: مبارزه با هوای نفس، تأکید بر معادباوری، یادکرد نظارت دائمی خداوند و توجه دادن به پایان دنیا؛ از جمله این نتایج به شمار میرود، هم چنین میتوان گفت: اشعار زهدی ابوالعتاهیه بیشتر تک بعدی با رویکردی زاهدانه و اشعار مولوی چند بعدی و بیشتر عارفانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - بررسی ترسهای وجودی و علاج آنها ازمنظر مولوی و یالوم
پرستو یمینی کامل احمدنژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمییکی از مهمترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترسها، اضطرابها و نگرانیهای بنیادین و نیز راههای رهایی از آنهاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشیهای روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا ع چکیده کاملیکی از مهمترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترسها، اضطرابها و نگرانیهای بنیادین و نیز راههای رهایی از آنهاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشیهای روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا علاج آنهاست. در این مقاله تلاش میشود دغدغه ها و نگرانیهای وجودی انسان و راهکارهای درمان آنها از منظر مولوی و یکی از مهمترین روان درمانگران معاصر یعنی اروین یالوم، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شود و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها، قابلیت مثنوی در محدوده روان درمانی وجودی و نیز راهکارهای ویژه مولانا در این عرصه مورد ارزیابی قرار بگیرد. نتیجه آنکه، در اصل داشتن ترسها و نگرانیهای وجودی و اینکه سرچشمه ناخوشیهای روحی و روانی انسان هستند، این دو متفکر اتفاق نظر دارند ولی در مبانی فکری و محتوای این گونه ترسها و نگرانیها با هم اختلاف دارند. سرانجام اینکه مولوی راهکارهای اساسیتر و با مبانی عمیقتری را در حوزه درمان مطرح میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - «تأملی بر روایات مجعول در آثار عطار و مولوی» با مطابقت قرآن، تورات و انجیل (با تأکید بر روایت هاروت و ماروت)
دکتر فرهاد کاکهرشمطالبی در آثار ادبا و شعرا با برخورداری از زیباییهای خاص مطرح میگردد جنبههای جمالشناسی آن موجب میشود خواننده بدان معتقد گردد، بهویژه اگر گویندگانی چون عطار و مولوی باشند. نگارنده در پژوهش حاضر، بر آفرینشهای هنری آثار مولوی و عطار نگاهی دیگر داشته و جلوههایی از چکیده کاملمطالبی در آثار ادبا و شعرا با برخورداری از زیباییهای خاص مطرح میگردد جنبههای جمالشناسی آن موجب میشود خواننده بدان معتقد گردد، بهویژه اگر گویندگانی چون عطار و مولوی باشند. نگارنده در پژوهش حاضر، بر آفرینشهای هنری آثار مولوی و عطار نگاهی دیگر داشته و جلوههایی از استفادۀ شاعران بزرگ عرفانی از روایتهای تفسیری غیرواقعی در آنها بازنموده شده است. هدف اصلی تحقیق، نگاهی دیگرگونه به تمثیل هاروت و ماروت از دیدگاه عطار و مولوی و بررسی روایات مجعول آن در آثار آنها است. روش تحقیق در این نوشتار به روش پژوهشی توصیفی -تحلیلی استفادهشده است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد که شیوۀ بهرهگیری عطار و مولوی از روایات مجعول و اغلب داستانهای تمثیلی چون هاروت و ماروت، این است که در آثار مولوی چون مثنوی گاه مفصل و در آثار عطار با ایجاز و نوعی تلمیح بسیار ظریف دیده میشود و بیشتر اهداف حکمی و عرفانی خویش را (گاه بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان)، در نظر داشتهاند تا پیام داستان را به مخاطبان خویش القا کنند و به نظر میرسد اگرچه از روایات مجعول و اسرائیلیات استفاده کرده، مولوی و بهویژه عطار، آگاهی چندانی از انجیل و تورات نداشتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایۀ نظریّۀ کانون روایت ژرار ژنت
حسین قاسمی فرد دکترسید حسین سیدیروایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آ چکیده کاملروایت شناسی در دهه های اخیر با ارائۀ نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقولۀ لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزۀ ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقالۀ پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - اقتباس مولوی از نهجالبلاغه در مبحث قیامت
دکتر علی حسین زاده لیلا زارعی شهامتهمان گونه که قرآن کریم معجزه الهی و از طریق وحی بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شده است، نهج البلاغه نیز بخشی از معجزۀ علوی است که با الهام از قرآن و تعالیم رسولالله (ص) از زبان امیرمؤمنان (ع) بیان شده است. به عبارتی اگر بخواهیم تالی قرآن را درکلام اولیای الهی بیابیم، نهج چکیده کاملهمان گونه که قرآن کریم معجزه الهی و از طریق وحی بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شده است، نهج البلاغه نیز بخشی از معجزۀ علوی است که با الهام از قرآن و تعالیم رسولالله (ص) از زبان امیرمؤمنان (ع) بیان شده است. به عبارتی اگر بخواهیم تالی قرآن را درکلام اولیای الهی بیابیم، نهج البلاغه بارزترین نمونه است. مولوی در اشعارش بیشترین تأثیر را بعد از قرآن و کلام پیامبر اکرم (ص) از نهج البلاغه پذیرفته است. به نظر می رسد او در بیان احادیث معصوم از سخنان حضرت علی(ع) بیشترین بهره را برده باشد. تأثیرپذیری فراوان او از این کتاب گران سنگ در ابعاد مختلف مبحث معاد، زمینه مناسب برای انجام پژوهش پیش رو در زمینه ی قیامت و رستاخیز است. این مقاله در پی آن است که با روش تحلیلی– توصیفی اقتباس مولوی در باب قیامت را، از کتاب شریف نهج البلاغه در مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی تبیین نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد مولوی در زمینه اثبات معاد از طریق ادله فطری و اقناعی، نقد منکران معاد، گواهان رستاخیز، حقیقت مرگ، عظمت و سختی روز حساب از کتاب گران سنگ نهج البلاغه امیر بیان اقتباس کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - بررسی تطبیقی دیدگاه سنایی و مولوی در مورد سفر
دکتر رضا آقایاری زاهددر ادبیات فارسی، سفر با دو بعُد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است، این سفر، سیرالی الله است که در نهایت با فنای فی الله به نوعی به تولد دوباره ی سالک (بقای بعد فن چکیده کاملدر ادبیات فارسی، سفر با دو بعُد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است، این سفر، سیرالی الله است که در نهایت با فنای فی الله به نوعی به تولد دوباره ی سالک (بقای بعد فنا) ختم می شود، تمام تلاش عرفا در یک کلام، هدایت انسان به این مسیر هست، چناچه اگر اندیشههای عارفان را در طی قرن ها بررسی کنیم به یک پیوند اندیشگانی در این رابطه می رسیم. هرکدام در بیانی دیگر اما مفهومی یکسان بر سفر درونی تأکید دارند. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان: سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد جسمانی و عرفانی در شعر آنها بسیار توصیه شده اما اهمیتی که سفر باطنی دارد، سفر جسمانی ندارد، حاصل تحقیق نشانگر این است، هر دو شاعر رسالت عرفانی خود را در این دیده اند که انسان را در مسیر شناخت هویت الهی خود قرار بدهند. بنابراین توصیه به سفر درونی دارند، سفر اجباری انسان هبوط او از عالم علوی به این جهان است و انسان با سفر درونی باید تلاش کند دوباره به آن عالم برگردد؛ آداب آن نیز ترک شهوات دنیایی و سیر و سلوک عرفانی با پیروی از پیر راهنما است، از این منظر می توان آن را با کهن الگوی سفر قهرمان بررسی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - بررسی جامعهشناسانه شکوائیههای مولوی در مثنویمعنوی با تاکید بر سه درونمایه کلان
طیبه اصغری ملیحه مهدوی مسعود مهدیانبثّالشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنجآور و دردناک زندگی و بازگو کنندۀ درد و یأس و تیرهروزی گویندۀ آناست. مسئله مهم آنجاست که اصولاً شکواییهها از نظر موضوع و محتوا متنوعند و نیز عوامل بسیاری از جمله چکیده کاملبثّالشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنجآور و دردناک زندگی و بازگو کنندۀ درد و یأس و تیرهروزی گویندۀ آناست. مسئله مهم آنجاست که اصولاً شکواییهها از نظر موضوع و محتوا متنوعند و نیز عوامل بسیاری از جمله حسّاسیتها و شرایط روحی خود شاعر و هچنین عوامل اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط زندگی او بر تنّوع مضامین و مفاهیم موجود در گلایهها تأثیرگذارند. به همین سبب، نویسندگان در مقاله کنونی مساعی خود را صرف ارائه پاسخی متقن و مستدل به این سوال نمودهاند که: مهمترین درونمایههای شکوائیه مثنوی معنوی مبتنی بر چه مضامینی هستند؟ فرضیة مقاله حاکی از وجود سه درونمایة کلان فرهنگی، سیاسی و مذهبی میباشد. یافتههای مقاله با استفاده از روش توصیفیتحلیلی نشاندهندۀ این موضوع است که شکوائیههای فرهنگی شامل مواردی همچون شکایت از حاسدان، حیلهگران و متکبران، مقلدان بیهنر، اهل شک، ناسپاسان، خرقهپوشان و ریاکاران است. شکوائیههای با مضامین سیاسی شامل مواردی همچون شکایت از حاکمان ظالم، دولتهای ستمگر، قدرتطلبان و طالبان ریاست میباشد و در نهایت شکوائیههای با مضامین مذهبی شامل مواردی همچون شکایت از مدّعیان دیندار و دروغین، شیفتگان دنیا، بیدینان و دینفروشان میشود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسۀ آن با آراء فقه اسلامی
علی بخشی فرهاد ادریسی محمدحسین صائینی حسین مرادی زنجانیتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به ا چکیده کاملتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیۀ رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - راهکارهای مقابله با نفس با تأکید بر دو مفهوم مرگ اختیاری و فناء (بررسی تطبیقی دیدگاههای مولوی و عطار)
حکیمه کهساری مسعود مهدیان ملیحه مهدویمفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئلة مهم آنکه، نفس دارای شاخصها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا میبرد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائة چکیده کاملمفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئلة مهم آنکه، نفس دارای شاخصها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا میبرد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائة راهکارهای عمل گرایانه برای موفّقیت در جدال عقل با نفس و نیل به معشوق حقیقی مبادرت نمودهاند. این مقاله تلاش میکند با استفاده از روش تطبیقی به بررسی کارکردهای نفس از منظر مولوی و عطار و راهکارهای مقاله با آن بپردازد. به همین دلیل سوال اصلی این مقاله عبارت است از: مولوی و عطار چگونه کارکردهای نفس را تبیین نموده و در ادامه برای مبارزه با آن چه راهکارهایی ارائه کردهاند؟ فرضیة نویسندگان تأکیدی است بر این موضوع که مولوی و عطار، ضمن ترسیم نفس به جانورانی درنده، انسان را به ریاضت و پیرایش روح دعوت میکنند. یافتههای مقاله نشان می دهد که کلیدیترین مفهوم مولوی برای مبارزه با نفس و نیل به حقیقت مرگ اختیاری است که برای وقوع آن سه مرحله ضروری است. همین مفهوم در اشعار عطار فنا است که برای تحقّق آن سالک باید چهار مرحله را سپری کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - بررسی تطبیقی دو مفهوم جبر و اختیار با تأکید بر مثنوی معنوی مولانا و اشعار عطار
احمد محلمانی ابوالفضل ابراهیمی سوسن نریمانیدو مفهوم جبر و اختیار یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده در فقه، فلسفه و ادبیات عرفانی است که گذشته از فلاسفه، شاعران بزرگی همچون: مولوی، سنایی، عطار، حافظ و سعدی و... در آثار نظم و نثر خود بدان پرداختهاند. این مسئله زمانی از اهمّیت والاتری برخوردار میگردد که در تاریخ اس چکیده کاملدو مفهوم جبر و اختیار یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده در فقه، فلسفه و ادبیات عرفانی است که گذشته از فلاسفه، شاعران بزرگی همچون: مولوی، سنایی، عطار، حافظ و سعدی و... در آثار نظم و نثر خود بدان پرداختهاند. این مسئله زمانی از اهمّیت والاتری برخوردار میگردد که در تاریخ اسلام دو مکتب معتزله و اشاعره برای دفاع از جبر و اختیار بنا نهاده و استدلالات متعدّدی برای پذیرش یا رد آنان مطرح کردهاند. بنابراین، این مقاله با هدف بررسی تطبیقی دو مفهوم جبر و اختیار با تأکید بر اشعار مولوی و عطار نگاشته شده است. فرضیة نویسندگان دلالت بر این موضوع دارد که مفهوم جبر و اختیار در اشعار مولوی عطار برجستگی خاصی دارد، یعنی هر دو شاعر به این دو مفهوم پرداخته و با دلایل خود به تحلیل آن ها مبادرت نمودهاند. یافتههای مقاله با استفاده از روش تطبیقی (روش تحقیق) نشان داد که بسامدسنجی مفهوم اختیار در آثار مولوی بسیار بالاتر از مفهوم جبر است در حالی که، بسامدسنجی جبرگرایی در آثار عطار بسیار وسیعتر از مفهوم اختیار است. بنابراین در سیر و سلوک عرفانی، اشعار مولوی نمایندة اختیارگرایی و اشعار عطار نمایندة جبرگرایی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - تبیین مقایسه ای اصول ،هدفهاوروشهای تربیتی مولوی وهایدگر
جواد طاهری نورالدین قاضی فاطمه رحمنیچکیدههدفاصلیاینمقاله تبیینمقایسه اصول،هدفهاوروشهای تربیتیجلال الدینمحمد بلخیبه عنوان برجسته ترین نماینده ی عرفان و مارتین هایدگربهعنوان یکی از شخصیت های بزرگ وجنجالی تفکر فلسفی قرن بیستماست.اینتحقیق ازنوعتحلیلی-توصیفیواستنتاجنظریاستکهبرگرفته از)مطالعهاسنادی(کتابخانهایمی چکیده کاملچکیدههدفاصلیاینمقاله تبیینمقایسه اصول،هدفهاوروشهای تربیتیجلال الدینمحمد بلخیبه عنوان برجسته ترین نماینده ی عرفان و مارتین هایدگربهعنوان یکی از شخصیت های بزرگ وجنجالی تفکر فلسفی قرن بیستماست.اینتحقیق ازنوعتحلیلی-توصیفیواستنتاجنظریاستکهبرگرفته از)مطالعهاسنادی(کتابخانهایمیباشد.در تحقیق حاضر اکثر یافته ها و نتایج با استناد بهمتون و منابع اصلی اخذ شده و سعی شده است از آراء محققانی که به موضوعمقالهمرتبط هستند نیزاستفاده شود.در اینپژوهشجهت استنتاج نتایج از روشهای تحلیل مفاهیم و متن استفاده شده است.مولویدر مثنوی،بیشتر به اخلاق و تربیت نظر دارد ومثل یکشیخ تربیتمیکوشد که خواننده رااز خود بیرون آورد و از او چیز تازهای بسازدوهایدگردر زمینه تربیتی فهم و تبیین شرایط وجودی را1.استادیار ادبیات فارسی، گروهادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان.2.استادیار ادبیات فارسی، گروه ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان.3.دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان82/تبیینمقایسهای اصول ،هدفهاوروشهای تربیتی مولویوهایدگرمهم ترین هدف تعلیم و تربیت قرار می دهد ووظیفه اصلی متربی را رساندن فراگیر به فهم می داند.حالبا توجه بهاین کهاشتراکاتو افتراقات زیادی بیناهداف تربیتی هایدگرو مولویوجود دارد،آشناییبااهداف،اصولوروشهایتربیتیدردودیدگاه ومقایسهآنهابایکدیگرامری ضروری استو این امر ازآنرویکهمیتواندباعثایجادشناختو آگاهی،بروزروحیهنقادینسبتبهخطمشیهاوبرنامهریزیهایآموزشیشودمطلوبومفیداست.مهمترین نتیجه ای که می توان از اینپژوهش گرفت این است که، اصول تربیتی همیشه پایدار و فروع آن تابع زمان است و معرفت عرفانیمولوی و هستی شناسی و معرفت به آن در نظر هایدگر و به تبع آن تربیت در آثار آنان توانسته اصولواحدی عرضه نماید.باتوجهبهاینموضوعمهموناظربههدفاینپژوهشپیشنهادمیشودپژوهشیباعنوانبررسی تطبیقی رابطه وجودی انسان با عالم از دیدگاه هایدگر ومولوی انجامگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - بررسی تطبیقی دیدگاه تربیتی جلال الدین محمد بلخی و مارتین هایدگر
فاطمه رحمنی جواد طاهریهدفاصلیاینمقالهبررسی تطبیقی دیدگاه تربیتی جلال الدین محمد بلخی و مارتینهایدگراست.اینتحقیقاز نوعتطبیقی،وبرایجمعآوریاطلاعاتودادههایلازمآنازروشکتابخانهایوآرشیویاستفاده شدهاست.در پژوهشحاضر به منظوراستخراجدیدگاهتربیتی-عرفانیمولوی)بهعنواننمایندةسنتاسلامی و عارف برجستهءقرن هف چکیده کاملهدفاصلیاینمقالهبررسی تطبیقی دیدگاه تربیتی جلال الدین محمد بلخی و مارتینهایدگراست.اینتحقیقاز نوعتطبیقی،وبرایجمعآوریاطلاعاتودادههایلازمآنازروشکتابخانهایوآرشیویاستفاده شدهاست.در پژوهشحاضر به منظوراستخراجدیدگاهتربیتی-عرفانیمولوی)بهعنواننمایندةسنتاسلامی و عارف برجستهءقرن هفتم(و تربیتی-فلسفیهایدگر)بهعنوانیکیازچهرههای برجستۀمکتباصالتوجودخاصانسان و متفّکر پر آوازهءآلمانی در قرن بیستم(ابتدا یکبررسیاز آرایتربیتیهر دو اندیشمندارایهمیشود.سپس ازمضامین مطرح شده در باب آرایتربیتی مولوی وهایدگر-اشتراک و افتراق-واژههایی مانند تعلیم و تربیت،انسان، زبان، تفکر، هستی وشعرتبیین و نتیجه گیریمیگردد.که مهمتریننتیجه پژوهش، اصول تربیتی همیشه پایدار و فروعآن تابع زمان است و معرفت عرفانی مولوی و هستی شناسی و معرفت به آن در نظرهایدگر و به تبع آنتربیت در آثار آنان توانسته اصول واحدی عرضه نماید.باتوجهبهاینموضوعمهموناظربههدفاینپژوهشپیشنهادمیشودپژوهشیباعنوانتبیینمقایسهایاصول،هدفهاوروشهای تربیتیمولویوهایدگرانجامگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند دانشآموزان دختر
فریبا فرازی معصومه اسمعیلی حسین اسکندری محمد حاتمیوالدین و فرزندانشان در دوران نوجوانی روابط تازهای با یکدیگر برقرار میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر کل چکیده کاملوالدین و فرزندانشان در دوران نوجوانی روابط تازهای با یکدیگر برقرار میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستانهای شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. از این جامعه تعداد 30 نفر که ویژگیهای ورودی موردنظر را داشتند به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. از پرسشنامه رابطه والد-فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983)، برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. برنامه آموزشی طی 8 جلسه 1 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت ننمود. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی موجب بهبود روابط والد–فرزند در مقابل گروه کنترل شد (05/0>P). با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت در اثر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی کیفیت روابط والد–فرزند بهبود پیدا میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - بن مایه مهر و محبت در روابط خانوادگی در آثار مولوی
علی رحمانیان فاطمه تسلیم جهرمی احمد امیری خراسانییکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرز چکیده کاملیکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزهها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی دربارۀ خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطۀ عاشقانهای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفۀ رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفۀ کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهدۀ مرد و خانهداری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهدۀ زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطۀ انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه میتواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث دربارۀ زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی دربارۀ خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - تحلیل تطبیقی عشق در خمسۀ نظامی و مثنوی مولانا
نرگس خانی عنایت الله شریف پور علی اصغر باباصفریعشق محرک کائنات و اساس و پایۀ خلقت است که در همۀ ذرّات عالم جاری است و به واسطۀ آن، همۀ موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همۀ مظاهر جهان هستی از ا چکیده کاملعشق محرک کائنات و اساس و پایۀ خلقت است که در همۀ ذرّات عالم جاری است و به واسطۀ آن، همۀ موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همۀ مظاهر جهان هستی از اوست. عشق مجازی به آنچه غیر خداست و عشق به مظاهر هستی و کائنات است. در آثار نظامی و مولانا، عشق عنصری کلیدی است که باید به آن توجّه خاصّی کرد. هدف از این پژوهش، تبیین عشق حقیقی در خمسۀ نظامی و مثنوی مولانا است که در آن به روش تحلیل محتوا، به بررسی انواع عشق، تفاوت عشق حقیقی و مجازی و ارتباط عشق مجازی با عشق حقیقی پرداخته شده است. مطابق نتایج، در بین ویژگیهایی که این دو شاعر برای عشق برشمردهاند، اشتراکات و تفاوتهایی وجود دارد. اهمیّت این تحقیق از این جهت است که دیدگاههای این دو سخنور ارزشمند را دربارۀ عشق بیان میکند و نشان میدهدکه مولانا و نظامی، هردو، عشق را یک حقیقت جاری و ساری در کائنات و عامل اتّحاد هستی میدانند و عقیده دارند که عشق حقیقی، به خدا اختصاص دارد و عشق مجازی را وسیلهای برای دستیابی به عشق حقیقی میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - تحلیل جاندار انگاری عشق در دیوان شمس
زینب حسینی نازنین درویشییکی از محوریترین مفاهیم بیان شده در اشعار عرفانی فارسی، عشق است که در قرن هفتم به بنیادیترین اندیشۀ مولوی در غزلیات شمس تبدیل شد. عشق در غزلیات شمس دارای شخصیت انسانی با ویژگیهای رفتاری خاص است. چیستی صفات انسانیِ حمل شده بر عشق و نحوه و جایگاه بروز این ویژگیها در م چکیده کاملیکی از محوریترین مفاهیم بیان شده در اشعار عرفانی فارسی، عشق است که در قرن هفتم به بنیادیترین اندیشۀ مولوی در غزلیات شمس تبدیل شد. عشق در غزلیات شمس دارای شخصیت انسانی با ویژگیهای رفتاری خاص است. چیستی صفات انسانیِ حمل شده بر عشق و نحوه و جایگاه بروز این ویژگیها در مسیر عرفان با توجه به تلقی مولوی از عشق حائز اهمیت است. در این پژوهش صفات و رفتارهای عشق به عنوان موجودی کنشگر از غزلیات شمس استخراج شد. کنشهای عشق در مسیر اعتلای عاشق در رسیدن به حق در پنج مرحلۀ اصلی، که خود شامل سی ویژگی عشقِ انساننماست، دستهبندی شد. نتایج نشان میدهد که عشق در تجلی صفات خویش بر عاشق از قهریترین بروز خود که خونخوار است به لطیفترین نمود خود که مادر است حرکت میکند. مولوی پررنگترین تصویر عشق را با ویژگیهای حوزۀ عیش و شادخوای و نیز معشوقی گره زده است و این مفاهیم بیشترین بسامد را دارند. سپس دشمن بودن عشق است که با تصاویر جنگجو، خونخوار، دزد و نظایر آن را نشان میدهد و سومین ویژگی مورد توجه مولوی راهنما بودن عشق است. شواهد نشان میدهد تصاویری که مولوی در قالب تشخیص از عشق ارائه میدهد، بر جنبۀ مهرآمیز عشق تأکید دارد که تا اندازهای با تصویر عشق به عنوان موجودی قهار که در نگاه اول از غزلیات شمس به دست میآید، مغایرت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
164 - تحلیل ابعاد معناشناختی رنگها در مثنوی معنوی
نرگس انصاری علی صیادانی صدیقه اسدیچکیده مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مول چکیده کاملچکیده مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مولانا 2275 بار از رنگها در مثنوی به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است که آن رنگها عبارتند از: سیاه، سفید، سبز، قرمز، زرد و مشتقات اینها. پرکاربردترین رنگ در اشعار مولوی، رنگ زرد و کم کاربردترین آن رنگ سفید است. مولوی مرادش علاوه بر وصف طبیعت رنگها، تعبیر از حالات مختلف انسان و طبیعت پیرامون در موقعیتهای مختلف است. و در این راه، گاه از تشبیه، استعاره، کنایه، و یا رمز بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی
افسانه سعادتیاین مقاله در پی نمایاندن محوریترین و کانونیترین تصویر در جهان ذهن و اندیشۀ مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالتهای سادۀ زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خر چکیده کاملاین مقاله در پی نمایاندن محوریترین و کانونیترین تصویر در جهان ذهن و اندیشۀ مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالتهای سادۀ زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) میزیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناکترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگیهای صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - ارتباط عقل و ایمان در مثنوی
مسیح الله حیدرپور عبدالرضا باقیچکیده گفتار پیشرو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل چکیده کاملچکیده گفتار پیشرو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل و ایمان در رسیدن به وحدت عرفانی چه نقشی دارند. نکتۀ شایان توجّه این است که جایگاه عقل در سخن، اندیشه و جان مولانا، مقدّم بر ایمان است؛ او به عقل ایمانی و ایمان عقلی میاندیشد. این نوشتار، که عقل و ایمان و ارتباط آن دو را از نظر عرفانی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است، بر این باور است که در سایر نوشتهها و تحقیقات ادبی کمتر به این زاویه از بحث پرداختهاند %;-� -n � � pt'> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - بررسی منشأ و ویژگی های تساهل عرفانی در مثنوی معنوی مولوی
احمد خاتمی مرتضی هادیانتساهل به مثابه یکی از مهمترین دیدگاههای تاریخ اندیشۀ بشری بر آزادی ادیان و مذاهب تأکید میورزد و در عرفان ایرانی – اسلامی یکی از موضوعهای محوری است. این مقاله کوشیده است که به تبیین تساهل بپردازد و با تکیه بر متن مثنوی معنوی، منشأ و ویژگیهای تساهل را در نظام فک چکیده کاملتساهل به مثابه یکی از مهمترین دیدگاههای تاریخ اندیشۀ بشری بر آزادی ادیان و مذاهب تأکید میورزد و در عرفان ایرانی – اسلامی یکی از موضوعهای محوری است. این مقاله کوشیده است که به تبیین تساهل بپردازد و با تکیه بر متن مثنوی معنوی، منشأ و ویژگیهای تساهل را در نظام فکری مولوی بنمایاند. دو نظریۀ وحدت موجود و تجلی و ظهور منشأ فکری تساهل عرفانی مولوی است. او با بهرهگیری از این دو نظریه کوشش دارد که در هستی به انسان مقامی والا دهد و در دفاع از آزادی عقیده، همۀ مذاهب و ادیان را به رسمیت شناسند. بنابراین کثرتگرایی دینی، رستگاری پیروان همۀ مذاهب، رهایی از اَنانیّت، باطنیگرایی، نسبیگرایی و تأکید بر اخلاق عملی از ویژگیهای تساهل در منظومۀ مثنوی معنوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
168 - تداعی معانی و آفات آن در مثنوی مولوی
محمّدرضا ضیاءچکیده مثنوی مولوی دارای شیوههای مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آنها را بررسی میکنیم. یکی از اصلیترین این شیوهها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونهای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آنها میرود. دربارۀ محا چکیده کاملچکیده مثنوی مولوی دارای شیوههای مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آنها را بررسی میکنیم. یکی از اصلیترین این شیوهها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونهای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آنها میرود. دربارۀ محاسن این شیوه در کتابهائی که دربارۀ مثنوی نوشته شده، صحبت شده است، ولی ما در این نوشته میکوشیم نشان دهیم که گاه این شیوه به یکدستی منطقی کلام مولوی آسیب رسانده و او را از محتوای بحث اصلیاش دور نموده و گاه رشتۀ سخن را گسسته و در مواردی به پریشانی منطقی در مثنوی انجامیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
169 - سیری تاریخی در آموزه های عرفانی در مثنوی مولانا
فاطمه حاج زین العابدین کامل احمد نژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمیدر دیدگاه ویکتور فرانکل معنا درمانی عبارت از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معناست. فرانکل اراده معطوف به معنا را سرچشمة همة انگیزهها و اهداف انسان میداند. انسان در معنی درمانی باید برای سلامت روان خویش، آزادی انتخاب رفتار داشته باشد و قدم در معنویت ناخودآگاه چکیده کاملدر دیدگاه ویکتور فرانکل معنا درمانی عبارت از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معناست. فرانکل اراده معطوف به معنا را سرچشمة همة انگیزهها و اهداف انسان میداند. انسان در معنی درمانی باید برای سلامت روان خویش، آزادی انتخاب رفتار داشته باشد و قدم در معنویت ناخودآگاه خود بگذارد و با پاسخ به کشف ناخودآگاهش، حقیقت متعالی درونی خویش را کشف نماید تا بتواند از اساسی-ترین رنج آدمی یعنی مرگ نیز، تعریفی زیبا داشته باشد. به عقیدة فرانکل معناجویی و یافتن معنای زندگی در واقع تجلّی انسانیت است و معنا مانند ایمان، امید و عشق کشف کردنی است. مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او میکوشد موانع رسیدن به معنویّت را از پیش پای سالک بردارد. تحمّل رنجها، مسئولیّتپذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویّت است. دیدگاه عرفانی مولوی با روانشناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسوست. از این روی در پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شده است. در روانشناسی معنیگرای فرانکل و تعالیم عملی عرفان مولانا به رنج و سختی با دید مثبت نگریسته میشود و هردو استقامت و تحمّل را در برابر مصائب و مصاعب عامل پختگی و وسیلۀ کمال انسان میدانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
170 - نگرش عرفانی و فلسفی امام خمینی(ره) و مولوی در سیری تاریخی
مریم پیامی فرج الله براتی مریم بختیارخاستگاه فلسفه عقل و خاستگاه عرفان عشق میباشد و همواره در طول تاریخ مورد بحث صاحبنظران بوده که اصالت با کدام است. در این مقاله نگرش فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) و مولانا و نیز سیر تاریخی این دو مقوله مورد بررسی و بحث واقع شده است، در خصوص اختلاف نظر تاریخی از منظر ای چکیده کاملخاستگاه فلسفه عقل و خاستگاه عرفان عشق میباشد و همواره در طول تاریخ مورد بحث صاحبنظران بوده که اصالت با کدام است. در این مقاله نگرش فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) و مولانا و نیز سیر تاریخی این دو مقوله مورد بررسی و بحث واقع شده است، در خصوص اختلاف نظر تاریخی از منظر این دو بزرگوار به این نتیجه رسیدیم که از دیدگاه ایشان هر دو مقوله اصیل و بنیادی هستند و علوم برخاسته از هر دوی این مقولات برای سعادت بشر ضروری میباشند. امام علاوه براینکه فقیه و مجتهدی آشنا به احکام اسلام بودند، فیلسوفی آشنا با تمامی مبانی فلسفه بوده و عارفی به غایت مقصود و مطلوب عرفا رسیده بودهاند و مولانا نیز عارفی بزرگ بوده که با فلسفه بیگانه نبوده و در اشعارشان از حامیان عقل و آنهم عقل کلی بودهاند؛ آنچنان که میفرماید:عقل جزوی عقل را گمراه کرد کام دنیا مرد را بیکام کردمولوی عقل دنیوی را عقل جزئی و عقل عالم دیگر را عقل کلی میداند و جهان عقول را جهان پس از این جهان میداند. امام و مولانا هر دو وحدت وجودی هستند و وحدت شخصیهی وجود را قبول دارند و بر این عقیدهاند که وجود ی واحد و بینهایت که همان وجود حقتعالی است و تمام هستی و عوالم وجود، تجلی آن وجود واحد هستند؛ تمامی مراتب عالم را فرا گرفته است و قائل به اصالت وجود هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
171 - واکاوی مفاهیم صوفیانه در اشعار مولوی کُرد
علی فتح الهی شمس السادات حسینیسید عبدالرحیم مولوی (1221-1300ه.ق) با تخلص شعری (مه عدوومی) شاعر برجسته و نامی کُرد زبان در سدۀ نوزدهم میلادی است. وی در میان متفکران کُرد دارای جایگاهی خاص بوده و به ویژه در علم کلام ید طولایی داشته است. مولوی، مرید طریقت نقشبندی بوده. او قصاید بسیاری را در مدح شیخ سرا چکیده کاملسید عبدالرحیم مولوی (1221-1300ه.ق) با تخلص شعری (مه عدوومی) شاعر برجسته و نامی کُرد زبان در سدۀ نوزدهم میلادی است. وی در میان متفکران کُرد دارای جایگاهی خاص بوده و به ویژه در علم کلام ید طولایی داشته است. مولوی، مرید طریقت نقشبندی بوده. او قصاید بسیاری را در مدح شیخ سراج الدین و شیخ بهاءالدین سروده است. بیشتر اشعار مولوی مملو از ارادت نسبت به پیر و مرشد و اخلاص در طریقت است. مولوی به زبان های کُردی، فارسی و عربی مسلط بوده و آثاری را درهر سه زبان به رشته تحریر در آورده است. بهترین اشعار وی، سروده های صوفیانۀ اوست. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی نشان می دهد که مولوی کُرد شاعری توانا و صوفی مسلک است. او همانند بسیاری از عارفان بر معرفت و عشق ورزی تأکید دارد. مسأله زهدورزی یا تعلّق نداشتن مولوی کُرد به مادیات و همچنین کاربرد مفاهیم عرفانی و مصطلاحات زمینی نزد مولوی، مبتنی بر اصولی فلسفی و عرفانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
172 - فراهنجاری گویشی و سبکی در 250 غزل از دیوان شمس
خدابخش اسدالهی منصور علیزادهیکی از جریان های نقد ادبی که در خلال جنگ جهانی اوّل پا به عرصۀ وجود گذاشت، فرمالیسم روسی بود. فرمالیست ها با رویکردی زبان شناسانه به بررسی ادبیات پرداختند. آن ها به دنبال یافتن ادبیّت متن و کشف قوانین این ادبیّت بودند. به نظر فرمالیست ها از جمله راه هایی که به ادبیّت مت چکیده کاملیکی از جریان های نقد ادبی که در خلال جنگ جهانی اوّل پا به عرصۀ وجود گذاشت، فرمالیسم روسی بود. فرمالیست ها با رویکردی زبان شناسانه به بررسی ادبیات پرداختند. آن ها به دنبال یافتن ادبیّت متن و کشف قوانین این ادبیّت بودند. به نظر فرمالیست ها از جمله راه هایی که به ادبیّت متن کمک می کند، برجسته سازی است که از دو طریق فراهنجاری و قاعده افزایی انجام می پذیرد. به عقیدۀ لیچ فراهنجاری شعر می سازد و قاعده افزایی باعث ایجاد نظم می شود. از انواع فراهنجاری در تقسیم بندی لیچ می توان به فراهنجاری گویشی و سبکی اشاره کرد. در پژوهش حاضر نمونۀ این دو نوع فراهنجاری در 250 غزل از غزلیات مولوی مورد بررسی قرار گرفته است. شاعر از واژه های گویش زادگاه خود در لابلای اشعارش استفاده کرده و گاه کلمات را به شکل محاوره ای آن (البتّه پس از گذراندن از صافیِ ذوق و ادب) به کار برده است. این دو عمل باعث شده است که زبان شعری وی از زبان دیگر شاعران متمایز شود و درنتیجه منجر به برجسته سازی و آشنایی زدایی از اشعارش گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
173 - نقد روانشناختی داستان موسی و شبان مثنوی از دیدگاه نظریة اریک برن
عزیز حجاجی حسین رزیفاماریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمی چکیده کاملاریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمیگزیند. داستان نمادین موسی (ع) و شبان در مثنوی معنوی، نشاندهندة ارتباط متقاطع دو شخصیت روانی متقابل یعنی "والد" و "کودک" است. داستان با دفع "کودک" از جانب "والد" شروع میشود، اما با تعلیم الهی (وساطت بالغ)، هم موسی (ع) به درجة والاتری از شخصیت میرسد و هم شبان از قید "کودک" رهایی مییابد. هدف پژوهش میانرشتهای و کتابخانهای حاضر، بررسی علمی سه جنبة شخصیتی و حالات روانیـ رفتاری آنان در شخصیت موسی (ع) و شبان و شخصیت برتر (خدا) بود که در نهایت با استفاده از نظریة تحلیل رفتار متقابل اریکبرن، به رمزگشایی از جنبةّ روانی شخصیتهای داستانی انجامید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
174 - تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس
حجت الله بهمنی مطلقشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با چکیده کاملشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با مقدمه، گزینش و تفسیر محمدرضا شفیعیکدکنی که مشتمل بر 1075 غزل مولاناست، بهعنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد و برای شناسایی نمونههای تصرفات زبانی همه این مجموعه غزلیات با دقت مطالعه شد و پس از استخراج نمونهها به طبقهبندی و تحلیلها آنها پرداختیم. ابتدا یافتهها را به دودسته تصرفات ِ واژگانی و نحوی تقسیم کردیم و سپس تصرفات واژگانی را در سه دسته ساختمانی، آوایی و معنایی بررسی کردیم. نتیجه تحلیلها نشان میدهد که مولانا برای رسیدن به شعر ناب قواعد آوایی، صرفی و نحوی زبان را زیر پا میگذارد و با نبوغ هنری که از آن برخوردار است، ساختهایی تازه و بدیع میآفریند. این دخل و تصرف مولانا در زبان منجر به: توسع زبان، برجستهسازی زبان و نیز تقویت جانب موسیقایی کلام او شده است. بسامد و فراوانی بعضی از این تصرفات به حدی است که میتوان آن را یک ویژگی سبکی غزل مولانا به شمار آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
175 - مقایسه حکایات و روایات در داستانهای مولوی، سنایی و غزالی
مریم محمودی مژگان زمانیجهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، چکیده کاملجهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگیهای قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ و ... حضور دارد. غزالی و مولوی در مسلک کلامی، اشعری و معتقد به رؤیت خداوند هستند اما آنها درباره کیفیت، محل و ابزار رؤیت خداوند، نگرش و تفسیر عرفانی هم دارند. دیدگاه کلامی غزالی غالب بر دیدگاه عرفانی او اما دیدگاه عرفانی مولوی غالب بر دیدگاه کلامی اوست. حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسائل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی مطرح نیست. مضامین حکایتهای مولوی، سنایی و غزالی را می توان در چهار عنوان خلاصه نمود: الف- ستایش فضایل اخلاقی ب- ذکر اوصاف خدا ج- نکوهش رذایل اخلاقی د- فناپذیری و بی وفایی روزگار و مردم آن. این پژوهش بر آن است تا ضمن بر شمردن مقاصد حکایات در داستانهای مولوی، غزالی و سنایی، به مقایسه روایت مولوی و غزالی و نیز اشتراکات فکری سنایی و غزالی پرداخته و شیوه های روایت گری، ساختار داستانی ،راوی و ... را در مورد هر کدام از آنها تبیین نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
176 - معرفی نسخة شوقنامة عباسی و احوال و آثار مؤلف آن
مهدی عسگری منصور نصیریدوستداران و منتقدان عرفان و تصوف در عالم اسلام همواره به مثنوی معنوی توجه داشتهاند. برخی از اهل عرفان و تصوف به تلخیص و گزارش مثنوی معنوی پرداختهاند. شوقنامة عباسی یکی از این تلخیصها و گزارشهاست. از این تلخیص و گزارش مختصر، تنها یک نسخة خطی تا زمان حاضر یافت شده است چکیده کاملدوستداران و منتقدان عرفان و تصوف در عالم اسلام همواره به مثنوی معنوی توجه داشتهاند. برخی از اهل عرفان و تصوف به تلخیص و گزارش مثنوی معنوی پرداختهاند. شوقنامة عباسی یکی از این تلخیصها و گزارشهاست. از این تلخیص و گزارش مختصر، تنها یک نسخة خطی تا زمان حاضر یافت شده است. این نسخه را عارف و فیلسوف گمنام عصر صفوی، علیقلی بن قرچغایخان نوشته است. نسخة منحصربهفرد شوقنامة عباسی در کتابخانه و موزة ملی ملک به شمارة 5/4097 نگهداری میشود. این نسخه در حاشیة نسخة دیگری از نویسندهای ناشناخته است. آنچه در این پژوهش بررسی میشود، معرفی احوال و آثار نویسندة شوقنامة عباسی و معرفی نسخه و محتوای این تلخیص و گزارش از مثنوی معنوی است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانهای است. نتیجة اجمالی از بحث این است که تاکنون دربارة احوال و آثار قرچغایخان تحقیق جامعی انجام نشده است و لازم است که رسالة شوقنامة عباسی با همة کاستیهایش تصحیح و منتشر شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - رویکرد تعلیمی مولوی در مواجهه با زبان
مختار ابراهیمی حامد توکلی دارستانیمولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهههای متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاههای خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتابدهندة نگرشهای دینی، معنوی و چکیده کاملمولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهههای متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاههای خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتابدهندة نگرشهای دینی، معنوی و اخلاقی اوست و دوم، رویکرد وجودی و انتولوژیک که انعکاسدهندة نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی وی است. در پژوهش حاضر نشان دادهایم که تلقی مولوی از زبان، غالباً ابزاری برای تعلیم مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است حال آنکه بهدلیل نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی، بارقههایی از نگرش وجودی و انتولوژیک نیز در تفکر و شعر وی شکل گرفتهاست. چنین قرابتهایی نمیبایست منجر به بدفهمی از مثنوی و تطبیق آن با آراء برخی فیلسوفان غربی شود. در پژوهش حاضر نشان داده-ایم برخلاف برخی پژوهشها، که میان مولوی و فیلسوفان غربی، و مشخصاً هایدگر، ارتباطهای فلسفی برقرار کردهاند، اگرچه برخی شباهتها و اشتراکات لفظی و ظاهری وجود دارد، اما دارای تفاوتهای بنیادین و عمیقی با یکدیگر هستند. در نگرش مولوی، زبان غالباً ابزاری ناقص، و همچنین حاملِ مفاهیم تعلیمی است و غالب بودن عنصر تعلیمی در مقایسه با ابعاد فلسفی، موجب میشود تا نتوان نگرش مولوی نسبت به زبان را با نگرش فیلسوفانی چون هایدگر یکسان تلقی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - دنیامداری در داستانهای مثنوی مولوی
میرجلال الدین کزازی زهره وفایی فردمثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطهای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه میکند. مسأله این پژوهش آن ا چکیده کاملمثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطهای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه میکند. مسأله این پژوهش آن است که دنیا و جلوههای آن به چه میزان و از چه منظری در این اثر نمود یافته است. بدین منظور با دستهبندی داستانهایی که شامل مؤلفههای دنیامداری هستند، به بررسی مفاهیم و بخشبندی آنها بر پایه سنجههای مورد نظر پرداخته شده است؛ همچنین تلاش شده چگونگی و چرایی گرایش مولانا به دنیا بررسی شود. از همین روی پس از شرح مفهوم دنیاگرایی مولانا، مثنوی در چند حوزه مهم از نمودهای دنیاگرایی یعنی خردورزی، مدارا، دوری از تعصب و تکیه بر اخلاقیات و دوری از تقلید کورکورانه بررسی شده و داستانهایی که این اندیشه را برجستهتر کردهاند واکاوی شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - حکمتهای مرگ ازنظرگاه مولوی در مثنوی
محمود براتی خوانساری سید منصور سادات ابراهیمیپدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکاف چکیده کاملپدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکافانه و راهگشا دربارة این مسأله بارها سخن رانده و در خصوص اینکه ماهیت مرگ چیست، چه گونه هایی دارد؛ حکمت های مرگ کدامند و نیز عبرتپذیری از مرگ، ترس از مرگ، ذکر مرگ و غیر آن طرح موضوع کرده و با بیانهای تمثیلی زمینة آشنایی مخاطبان مثنوی را با مرگ فراهم آورده است که نشانگر توجه خاص مولوی به مقولة مرگ است. در این پژوهش کوشیدیم با تأمل در مثنوی، نظرگاههای مولوی را از پرده های سخن او و اندیشه های خلاق و ژرف شعر او دریابیم و حکمت های مرگ در آموزه های مثنوی را در قالب این نوشتار تقدیم کنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - تربیت تدریجی و تأثیرپذیری مولانا از امام محمد غزّالی
حمیدرضا شایگان فر علی فردادمقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با چکیده کاملمقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با تکیه بر کتابهای کیمیای سعادت و احیاء علومالدین غزّالی، و مثنوی معنوی و دیوان کبیر مولانا، مورد نظر قرار گرفته است. از آنجایی که غزّالی و مولانا بهلحاظ تاریخی وحوادث زندگی با یکدیگر قرابت دارند، در بحث تعلیم و تربیت و اصولی که این دو عارف بلندپایه به آنها اشاره کردهاند، تأثیرپذیری مولانا از غزّالی در باب مسائل تربیتی و تعلیمی درخور بررسی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا میکوشد تا به این سؤال، یعنی اثرپذیری مولانا در اظهار اندیشهها و افکار خود از ابوحامد غزّالی پاسخ دهد. این تحقیق نشان میدهد که مولوی در رعایت تشویق و تنبیه، ایجاد انگیزه، نظرداشت تفاوتهای شخصیتی، غور در بُعد باطنی، مهیا کردن شرایط توبه و توکل و دوری از گناه، از غزّالی تأثیر فراوان پذیرفته است تا جایی که میتوان برخی آراء مولانا را ترجمان افکار غزّالی دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - آنچه امروز نیز می توان از شمس تبریزی آموخت؟
رحمان مشتاق مهرشمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گر چکیده کاملشمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشتها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفتههای بیواسطه خود اوست. سعی شدهاست مهمترین دیدگاههای او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خودشناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوشخویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجرههای متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی مینگرد؛ بدین سبب امروزه میتوان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - کارکردهای تعلیمی اسطوره در مثنوی مولوی
فروغ صهبا حسین پریزادآموزههای اخلاقی و تعلیمی یکی از گستردهترین مفاهیم و مقاصد شعر فارسی است و شاعران برای تأیید، تثبیت و پروراندن این آموزهها از پشتوانههای مختلفی بهره بردهاند. هدف این مقاله بررسی کارکردهای تعلیمی باورهای اسطورهای در مثنوی معنوی است که در دو حوزه باورها و موجودات اسط چکیده کاملآموزههای اخلاقی و تعلیمی یکی از گستردهترین مفاهیم و مقاصد شعر فارسی است و شاعران برای تأیید، تثبیت و پروراندن این آموزهها از پشتوانههای مختلفی بهره بردهاند. هدف این مقاله بررسی کارکردهای تعلیمی باورهای اسطورهای در مثنوی معنوی است که در دو حوزه باورها و موجودات اسطورهای، چگونگی بهرهگیری مولوی از آنها و ویژگیها و نحوه کاربردشان در راستای ادبیات تعلیمی بررسی شده است. در مثنوی مولوی، عرصه اسطوره در راستای مقاصد تعلیمی و اخلاقی بسیار گسترده است. مولوی از ویژگی های رفتارها و باورهای اسطورهای مانند جادو و انواع آن، کوبیدن بر طبل هنگام ماهگرفتگی و... برای تبیین گزارههایی مانند نکوهش نفس و دنیادوستی و پرهیز از فریبخوردن از آنها و بیدار شدن از خواب غفلت استفاده کرده است. در حوزه موجودات اسطورهای نیز جن و پری و غول از پربسامدترین موجودات در مثنوی محسوب میشوند که مولوی از آنها نیز در راستای اهداف تعلیمی و برای بیان گزارههای اخلاقی مانند اعتماد نکردن به هر چیز و دعوت به هوشیاری و ضرورت تقویت بینش درونی بهره گرفته است. بهرهبرداری تعلیمی از اسطورهها علاوه بر عمق و ژرفا بخشیدن به این اثر، آن را از یکنواختی موجود در متون اخلاقی و تعلیمی نجات میدهد. ذهنیت تعلیمی مولوی توانسته است که از این حوزه فکری بشر در راستای مقاصد تعلیمی با خلاقیت و مهارت بهره ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - بررسی مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی مولوی
فاطمه سلطانی حجت اله امیدعلیتربیت درونی یا اکتشافی مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دورة معاصر بسیار به آن توجه شده است؛ روانشناسان جدید تربیتی این روش را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی به شمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر چکیده کاملتربیت درونی یا اکتشافی مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دورة معاصر بسیار به آن توجه شده است؛ روانشناسان جدید تربیتی این روش را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی به شمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر فطرت داشتهاند. مولوی در مثنوی معنوی، به اصل تربیت توجه ویژهای دارد. تربیت در مثنوی ازجمله مفاهیمی است که مولانا برای نهادینهکردن آن در وجود انسانها ـ در کنار اموری مانند خدا، معرفت، سیروسلوک، اعمال عبادی ـ به درونیشدن آن نظر داشته است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد تربیت درونی در مثنوی مولوی، درپی پاسخ به این پرسش است: مهمترین مؤلفههای تربیت درونی ـ که اندیشمندان و روانشناسانِ امر تعلیم و تربیت نیز به آن تأکید داشتهاند ـ در مثنوی معنوی کدام است؟ بدینمنظور نگارندگان بهروش توصیفیـ تحلیلی، مؤلفههای تربیت درونی را در شش دفتر مثنوی مولوی تحلیل و بررسی کردهاند. با توجه به دستاورد پژوهش، تأکید بر زبانِ عمل، تدریجیبودن امر تربیت، تقلیدنکردن، ثروت محرومیّت، حذفکردن بهجای ارائهکردن، عادتستیزی و توجه به تمایزهای فردی از مهمترین مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی است که جزئیات و مباحث مربوط به آن در محورهایی جداگانه تحلیل و بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - تحلیل کارکرد تعلیمی رویکرد واقعیت درمانی و تئوری انتخاب گلسر در داستان «شیر و نخجیران» دفتر اول مثنوی معنوی
نوشین درخشان ابوالفضل غنی زادهبر اساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر افراد زمانی دست به انتخاب رفتاری میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند. یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است تمامی رفتارها همیشه در آن لحظه که انت چکیده کاملبر اساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر افراد زمانی دست به انتخاب رفتاری میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند. یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است تمامی رفتارها همیشه در آن لحظه که انتخاب میشوند بهترین انتخاب فرد برای ارضای یک یا چند نیاز هستند؛ هر چند ممکن است به علت نیافتن روشهای مؤثر دست به انتخاب رفتار ناکارآمد و نامؤثر زده باشد. این نیازهای پنجگانه در ژنهای انسان تعبیه شده است و فرد برای ارضای این نیازها تصاویری را در ذهن خود جمع میکند. تفاوت بین مجموعة این تصاویر یعنی دنیای مطلوب با دنیای ادراکی است که فرد را به سمت رفتارهای کلی سوق میدهد که به هنگام کشمکش و تکاپو و بهمنظور رسیدن به خواستهها توسط سیستم خلاق مغز پیشنهاد میشود. مولوی هفتصد سال پیش در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی معنوی مناظرهای بین شیر، نخجیران و خرگوش چیده است که رفتارهای آنها به نظر نگارندگان با تئوری انتخاب گلسر همخوانی دارد. در مقاله حاضر برای اثبات این فرضیه، پس از مقدمه، پیشینه نویسی پژوهش و ذکر چارچوب نظری به تحلیل مصداقی رفتارها پرداخته و در پایان نتیجهگیری شده است که رفتارهایی که بهتناسب موقعیت مناظره از حیوانات سر میزند با آموزههای تئوری انتخاب گلسر همخوانی داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - غُلغُلِ اجزایِ عالم بشنوید (تحلیل عارفانة نماز از دید مولوی)
عطامحمد رادمنشنماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دستیابی به گنجهای اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است. نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعههای اوست. نماز بدرقة آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و چکیده کاملنماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دستیابی به گنجهای اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است. نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعههای اوست. نماز بدرقة آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و نخستین پیمان بندگی وی با حق را تجدید کند. فریضهای که حضرت رسول(ص) آن را قرّة العین خویش شمرده دارای چنان شأن و فضیلتی است که برگزاری حتی دو رکعت از آن بر دنیا و امتیازات آن برتری دارد و ترک آن موجب انهدام دین میشود. مولوی که از سخنوران نامی عرفانی است، برای نماز ظاهر و باطنی قایل است که نمازگزار با توجّه به قابلیت خویش و درک حقیقت آن میتواند به اهداف نماز دست یابد و مأجور حق شود. او نماز عاشقانه را بر نماز زاهدانه اَولی میداند؛ چه زاهد با پای تن و به کندی راه وصال میسپرد؛ ولی عارف با پر و بال عشق هر دم به ساحت محبوب نزدیک میشود. وی پاک کردن درون را از پندارهای بازدارنده و اَصنام هوا و هوس، ضرورت راه تعالی میداند و با تکیه بر آیات شریف معتقد است که علاوه بر آدمی و پری، حیوان، گیاه و جماد نیز به ذکر و ستایش حق میپردازند؛ لیکن گوش دل باید گشود تا نغمههای پر شور توحیدی آنها شنیده شود. این پژوهش رویکردی به تجلی عارفانة نماز در آثار مولانا دارد، خاصّه بر ابیاتی از مثنوی که بر پایة آیات قرآن کریم و احادیث شریف بنا شدهاند؛ همچنین نگارنده در طی این پژوهش نیمنگاهی دارد به سخنان عارفان بویژه آنان که از مقتدایان و پیشروان مولوی محسوب میشوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - آه ز نفس فضول (بررسی و تحلیل تصاویر هنری نفس در آثار منظوم مولوی)
عبدالله ولی پور رقیه همتینیل به کمال معنوی انسان، یکی از مهمترین دغدغههای بشر در عرفان اسلامی است. انسان برای رسیدن به کمال معنوی خود، با موانع و مشکلات زیادی روبهروست که مهمترین آنها نفس اماره است. در عرفان اسلامی، نفس مراتب گوناگونی دارد، بنابراین شناخت آن بسیار دشوار است. مولوی بهعنوان چکیده کاملنیل به کمال معنوی انسان، یکی از مهمترین دغدغههای بشر در عرفان اسلامی است. انسان برای رسیدن به کمال معنوی خود، با موانع و مشکلات زیادی روبهروست که مهمترین آنها نفس اماره است. در عرفان اسلامی، نفس مراتب گوناگونی دارد، بنابراین شناخت آن بسیار دشوار است. مولوی بهعنوان عارفی برجسته، بر این امر وقوف کامل داشته، ازاینروی برای شناساندن دقیق این جوهر مجرد و به تصویر کشیدن رذیلتهای آن برای مخاطبان خود، از شیوههای مختلفی بهره برده است تا بتواند مریدان خود را از افتادن به دام نفس بر حذر دارد و آنها را در راه رام کردن نفس یاری کند. در این باره نویسندگان در این جستار کوشیدهاند تا به شیوۀ توصیفیتحلیلی، تصاویر و نمادهای مختلفی را که نفس را در آثار منظوم مولوی نشان میدهند، استخراج و طبقهبندی و بررسی کنند. حاصل پژوهش نشان میدهد که مولوی برای شناساندن و محسوس جلوه دادن زشتیهای نفس اماره، به شکل گسترده از صفات انسانی(تشخیص)، نمادهای حیوانات، پرندگان، حشرات، خزندگان و جوندگان، موجودات خیالی، اشخاص با چهرههای مختلف مثبت و منفی، عناصر اربعه، پدیدههای طبیعی، عناصر ساخت بشر و... استفاده کرده است؛ که در این میان، شگردهای هنری تشخیص نسبت به تصاویر دیگر بسامد بسیار فراوانی دارند و تصاویر مربوط به اشخاص و حیوانات با چهرۀ مثبت و همچنین موجودات خیالی، کمترین بسامد را به خود اختصاص دادهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - بررسی و تحلیل حل مسئله در کلیله و دمنۀ نصرالله منشی و مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ جان دیویی (با تأکید بر داستان بوف و زاغ و شیر و نخجیران)
یوسف علی بیرانوند قاسم صحرائیکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمل چکیده کاملکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمله کسانی است که روشی منطقی برای حل مسئله ارائه کرده است. روش او پنج اصل بدین صورت دارد: 1. تشخیص مسئله، 2. تعریف و بازنمایی مسئله، 3. پیدا کردن راه مناسب، 4. عمل کردن روی راهحلهای مناسب و پیشبینی نتایج، 5. نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتها. در این پژوهش تلاش شده است که با روش توصیفیتحلیلی، حکایت بوف و زاغ از کتاب کلیله و دمنه و حکایت شیر و نخجیران از کتاب مثنوی معنوی مولوی، با تکیه بر روش حل مسئلۀ دیویی مورد بررسی قرار گیرد. سؤال اساسی در این باره آن است که روش بیان، ویژگیها و مراحل داستانی روش حل مسئله در این دو حکایت چگونهاند؟ نتیجه آن است که در هر دو کتاب با روش تمثیل حیوانی تلاش شده است روش حل مسئله بیان شود. شخصیتهای دو داستان با خلاقیت و طبق مراحل حل مسئلۀ دیویی پیش رفته و توانستهاند دشمنان را از بین ببرند. نگاه کلیله و دمنه به پیروزی، مادیگرایانه است درحالیکه مولوی تفسیری عرفانی از پیروزی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - بررسی بُعد تعلیمی مثنوی مولانا بر اساس نظریه تداعیگرایی (مطابق با آرای زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ)
محبوبه شیرگردون دکترمحمود صادق زادهحیطة این مقاله، ادبیات، عرفان و روانشناسی با محوریت مثنوی مولوی است. با پیدایش نظریههای ادبی و غیرادبی از جمله نظریههای روانشناختی، ارتباط چند سویه بین علوم مختلف پدید آمده؛ از جمله، ارتباط بینارشتهای ادبیات، روانشناسی و عرفان. این اتفاق باعث گردید تا ادبیات، به خوان چکیده کاملحیطة این مقاله، ادبیات، عرفان و روانشناسی با محوریت مثنوی مولوی است. با پیدایش نظریههای ادبی و غیرادبی از جمله نظریههای روانشناختی، ارتباط چند سویه بین علوم مختلف پدید آمده؛ از جمله، ارتباط بینارشتهای ادبیات، روانشناسی و عرفان. این اتفاق باعث گردید تا ادبیات، به خوانشی کاربرد محور مبدل گردد. ادبیات به یاری نظریههای روانشناسی، بر جذابیت علمی و عملی خود در متون ادبی و عرفانی افزوده است؛ ازجمله موضوعات مطرح در این مقاله، مقولة تداعی است. تداعی، یکی از توانمندیهای ذهنی و به عنوان یک سبک تعلیمی، جایگاه ویژهای در متون ادبی، بهخصوص در ژانر عرفانی بر عهده دارد. در سبک آموزشی تداعی، آموزش از پیش تعیینشده نیست. این سبک، روند آموزش را در جریان تعلیم، مشخص میسازد و غیرمنتظره روی میدهد. ویژگیهای دیگر آن، پویایی ساختار متن، پروردگی سخن، تنوع اندیشگانی، چندلایگی، کارکرد رواندرمانی و... است. موضوع دیگر مقاله، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصهای مثنوی و نیز شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة تداعی است. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای انجام شده و نشان میدهد که چگونه میتوان از تداعی به شناخت ناخودآگاه فردی و جمعی بر اساس نظریة فروید و یونگ دست یافت. موضوع دیگر مقاله، تحلیل ساختار شخصیت و ابعاد ذهن فروید و فرایند تفرد یونگ با تکیه بر بعد تعلیمی و روانشناختی رؤیا با محوریت حکایتهای مثنوی معنوی بوده است. این پژوهش نشان میدهد که رؤیا، شاهراه دستیابی به ضمیر ناخودآگاه است. مولوی در این حکایتها، به مخاطب میآموزد که لازمة رسیدن به توازن شخصیت و فرایند تفرد، تعامل یکپارچة ابعاد شخصیت روانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - جنبه تعلیمی هزل در مثنوی مولوی
محمدرضا ساکیمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی چکیده کاملمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی را سرزنش کنند و مدعی شوند که مولوی مجاز به آوردن چنین هزل ها و کلماتی نبوده است. در این جستار تلاش می کنیم ابتدا طنز و هزل را از دیدگاه برخی صاحب نظران تعریف کنیم و سپس این نکته را باز کنیم که مولانا جلال الدین بلخی منحصراً در جهت تعلیم و آموزش نکته های عالی اخلاقی و عرفانی سود جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - شادیگرایی و جنبههای تعلیمی آن در غزلیات شمس
علی دهقان جواد صدیقی لیقوانشادی یک پدیدة درونی و روحی است که در زندگی فردی و اجتماعی بشر حضور و نقش فعّالی دارد. از این رو در دین و عرفان اسلامی جایگاهی والا یافته است. ابعاد تعلیمی شادی در عرفان از مهمترین نقشهای آن به شمار میآید. غزلیات جلال الدّین محمد مولوی بلخی - موسوم به غزلیات شمس تبریزی چکیده کاملشادی یک پدیدة درونی و روحی است که در زندگی فردی و اجتماعی بشر حضور و نقش فعّالی دارد. از این رو در دین و عرفان اسلامی جایگاهی والا یافته است. ابعاد تعلیمی شادی در عرفان از مهمترین نقشهای آن به شمار میآید. غزلیات جلال الدّین محمد مولوی بلخی - موسوم به غزلیات شمس تبریزی- به اعتبار میزان کاربرد مضمون شادی، برای تحقیق در این مورد اهمیت و ظرفیت زیادی دارد و هدف این مقاله آن بوده که پس از تعریف شادی، از دیدگاههای مختلف- بویژه عرفانی- نقش تعلیمی، عوامل و نشانه های شادی گرایی را در غزلیات شمس بررسی نماید. در این تحقیق به شیوة کتابخانه ای و اسنادی تمامی غزلیات مولوی مطالعه و شواهد مربوط به موضوع تحقیق استخراج و بررسی شد. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مولانا شاعری شادی گرا بوده و از خواصّ و کارکردهای تعلیمی شادی برای القای اندیشه های عرفانی اش بهرة فراوانی برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - مفاهیم عرفانی- تعلیمی عشق و اخلاق در اشعار سنایی، عطار و مولوی
زهرا باغبان پرشکوه -
دسترسی آزاد مقاله
192 - نگرش عرفانی به طبیعت در دیوان شمس تبریزی
مریم مجیدی -
دسترسی آزاد مقاله
193 - تلفیق عرفان و معنادرمانی در مثنوی مولوی و انعکاس مفاهیم قرآنی در آن
فاطمه حاج زین العابدین کامل احمدنژاد فریده محسنی هنجنی افسانه لطفی عظیمیدر پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبی چکیده کاملدر پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شده است. در روانشناسی معنیگرای فرانکل و تعالیم عملی عرفان مولانا به رنج و سختی با دید مثبت نگریسته میشود و هردو استقامت و تحمّل را در برابر مصائب و مصاعب عامل پختگی و وسیلۀ کمال انسان میدانند.دیگر مؤلّفۀ معنادرمانی فرانکل عشق است که به زندگی معنا و شوق میبخشد. از رهگذر نگاه عارفانۀ فرانکل و مولوی به عشق، زندگی هدفی والا مییابد و از مادیات و ظواهر عالم مادی فراتر میرود، فرد به تهی بودن و بیمقداری خویش در برابر ذات الهی پی میبرد و در دریای لایزال او محو میشود تا به جاودانگی ابدی برسد. معنادرمانی و عرفان جز با دینداری با عشق الهی میسر نمیشود و تجربۀ درک خدا تنها از راه شهود و قلب ممکن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - تأثیرات امام محمد غزالی بر آراء مولوی و ملاصدرا در زمینة کمال انسان
سهیله عاصمی سید حسین سجادی عبدالرضا جمالزادهانسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجهی کمال دست یابد تا شایستهی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به شیوههایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفک چکیده کاملانسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجهی کمال دست یابد تا شایستهی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به شیوههایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفکر و اندیشمند با نگارش آثار متعدد، نظرات ارزشمندی را در مورد کمال بیان کردهاند. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیرات دیدگاه امام محمد غزالی در زمینه کمال انسان بر اندیشمندان متأخر خود به روش تحلیلی-توصیفی است. از دیدگاه ایشان کمال نهایی انسان در استیلا یافتن بر نفس و در نتیجه رسیدن به قرب الهی است. او برای کسب این مرتبه مراحلی را ذکر کرده است. این مراحل با یافتن راهنما (حاملان پیام الهی) و پیروی از دین آغاز و با کسب علم و معرفت تقویت میشود. سپس با دوری از رذائل و کسب فضائل این امر قابل دستیابی می شود. غزالی در زمینه کمال نسبت به متقدمین خود تحولات متعددی را ایجاد کرده است که اساس آن در میزان بهره مندی از دین بوده است. ایشان تأثیرات خود را در حوزه های مختلف فلسفه، کلام و عرفان گذاشته است که نشان از حوزه وسیع تأثیرات خود دارد. تأثیراتی چون برگردان بیشتر توجهات به دین، عقل گرایی اعتدالی، پیوست طریقت و شریعت و ... . از جمله این اندیشمندان که بیشترین تأثیرات را از ایشان گرفته اند ملاصدرا، فیض کاشانی، سنایی و مولوی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - اوصاف قرآن در مثنوی با استناد به قرآن کریم
سید عطاء الله افتخاریزیبایی های ظاهری و باطنی قرآن،جامعیت،نوبودن، و عمق مفهیم قرآنی موجب شده که شاعران و نویندگان مسلمان نوشته های خود را مزین به کلام وحی نمایند و در تحلیل و تبیین آن تلاش کنند.در میان شاعران شاید کسی به اندازه مولوی از قرآن تأثیر نپذیرفته،تجلی قرآن کریم در مثنوی در موضوعات چکیده کاملزیبایی های ظاهری و باطنی قرآن،جامعیت،نوبودن، و عمق مفهیم قرآنی موجب شده که شاعران و نویندگان مسلمان نوشته های خود را مزین به کلام وحی نمایند و در تحلیل و تبیین آن تلاش کنند.در میان شاعران شاید کسی به اندازه مولوی از قرآن تأثیر نپذیرفته،تجلی قرآن کریم در مثنوی در موضوعات گوناگون امری واضح و مبرهن است.جذابیت مثنوی بدون شک مرهون توجه خاص مولوی به قرآن است.تبلور آیات قرآن کریم در مثنوی آن چنان گسترده است که فهم بسیاری از ابیات آن جز با شناخت آیات قرآن و تفاسیر آن میسور نیست. با توجه به گستردگی موضوعات مثنوی که متأثر از قرآن است در این مقاله صرفا ،اوصاف قرآن کریم که در کلام وحی وارد شده و مولوی به آن آیات استناد کرده است مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق نشان می دهد که در مثنوی اغلب آیاتی که ویژگیهای قرآن را بیان کرده مورد توجه شاعر قرار گرفته و به تفسیر آنها پرداخته است و مولوی توانسته است برای نیل به اغراض خویش و اثبات اندیشه های دینی از قرآن کریم و آیات زیبای آن به بهترین صورت استفاده کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - بازشناخت جایگاه خیال در معماری با تکیه بر مثنوی معنوی
ریحانه نیک روش ژاله صابرنژادادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب میشود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری میپردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی میبخشید. پژوهش حاضر برآناست تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر آراء اند چکیده کاملادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب میشود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری میپردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی میبخشید. پژوهش حاضر برآناست تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر آراء اندیشمندان در زمینه ادراک خیالی و به خصوص با بهرهگیری از اندیشة مولوی در مثنوی معنوی به شناخت ابعاد گوناگون خیال و نقش آن در خلق آثار معماری بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشف صورتهای خیالی و تخیل صورت نهایی آثار، لازمة تحقق فعل خارجی آنها میباشد. در اینمیان معماری دارای ذاتی هنری بوده، لذا بر تصور و تخیل معمار متکی است و از عمق ذهنیات وی برمیآید. معماران در مراحل مختلف روند طراحی از جمله خلق دستنگارههای خیالی، با بهرهمندی از پرواز ذهن و رهایی فکری در عالم خیال، کیفیت آثار معماری را بررسی میکنند و بستر شکلگیری ماهیت کالبدی طرح را فراهم مینمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - مثنوی معنوی؛ بستر خلاقیت و حل مسئله
ابوالقاسم امیراحمدیشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی د چکیده کاملشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی دانشمندان و محققان در تمام شاخههای علوم قرار دارد، در مثنوی معنوی بازتابی آشکار یـافته است. مولوی را میتوان عارفی دانست که به عمق مسائل انسانی پی برده و در صدد تجزیه و تحلیل آنها برآمده است. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که مولــوی ضمن بیان مبـــاحث عرفانی در قالب حکایـات، از این شیوهها در حل مسائل و مشکلاتی که انسان در زندگی روزمره خود با آنها روبه روست، بهره جسته است. تحقیق و تفحص در مثنوی معنوی برای دستیابی به این شیوهها در حوزة علوم انسانی، به منظور گسترش نگرش فردی و اجتماعی و آشنایی با دستاوردهای فکری و معنوی مولوی در برخورد با مسائل انسانی و معضلات رفتاری، از اهداف این پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
198 - بررسی و تحلیل جایگاه زهد در اندیشۀ مولوی
رضا رفایی قدیمی مشهد غلام حسین غلام حسینزادهزهد به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل دهندۀ تصوف، از مباحث مهم و مورد توجه صوفیه است که در متون عرفانی از آن سخن به میان آمده است. در این پژوهش دیدگاههای مولانا جلالالدین محمد بلخی دربارۀ زهد بررسی شده است. مولانا تلقیات متفاوتی نسبت به زهد داشته و از منظرهای گوناگون ب چکیده کاملزهد به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل دهندۀ تصوف، از مباحث مهم و مورد توجه صوفیه است که در متون عرفانی از آن سخن به میان آمده است. در این پژوهش دیدگاههای مولانا جلالالدین محمد بلخی دربارۀ زهد بررسی شده است. مولانا تلقیات متفاوتی نسبت به زهد داشته و از منظرهای گوناگون به این مقوله نگریسته است. هدف پژوهش پاسخ به تبیین تلقیّات متفاوت مولانا در باب زهد و چرایی نگاههای متفاوت از سوی او است. نگارندگان برای نیل به این هدف، واژههای زهد و زاهد را در آثار منثور و منظوم مولانا بررسی و تحلیل کردهاند و تلاش میکنند جایگاه ارزشی زهد و کارکردهای آن را در هر یک از این دو دسته از آثار نمایان و دلیل یکسان نبودن نگاه مولانا به زهد را تبیین نمایند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مولانا از سه منظر فقیه، عارف و قلندر به زهد نگریسته است. از منظر نخست، زهد جایگاه والایی دارد و از دو منظر دیگر، امری کم ارزش است. به نظر میرسد میزان فردیت متفاوت مولانا در آثار مختلف، عامل ارزشگذاری متفاوت او در مورد زهد است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
199 - خواجه احمد کاسانی؛ دیدگاهها و اصطلاحات عرفانی
زینب رحمانیان کوشککی محمد علی آتش سودا سید محسن ساجدی رادخواجه احمد کاسانی (866 ـ949 ق) از عارفان معروف نقشبندیة ماوراءالنهر است که بیش از سیرساله در حوزة عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رسالهها به صورت نسخة خطی در کتابخانههای مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایاننامه معرفی و یا تصحیح شدهاند. موضوع چکیده کاملخواجه احمد کاسانی (866 ـ949 ق) از عارفان معروف نقشبندیة ماوراءالنهر است که بیش از سیرساله در حوزة عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رسالهها به صورت نسخة خطی در کتابخانههای مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایاننامه معرفی و یا تصحیح شدهاند. موضوع رسالهها، عرفانی و تعاریف اصطلاحات گاه مشابه کشف المحجوب و گاه شرح دیدگاههای بهاءالدین نقشبند است. البته در این میان دیدگاههای خاص و متفاوت عرفانی وی نیز دیده میشود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی ـ تحلیلی، تلاش دارد ضمن مطالعة رسالههای کاسانی، دیدگاههای عرفانی وی و تعاریفش را از برخی اصطلاحات بررسی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کاسانی در بیان دیدگاهها و اصطلاحات عرفانی، از الگوی معرفتی خاصی پیروی نمیکند و در هر رساله، موضوعی مشخص را محور قرار داده است. در بیشتر رسالههای وی به صورت تقریبی مطالب پراکنده و پرتکرار دربارة برخی اصطلاحات عرفانی چون: فنا و بقا، غیبت و حضور و... دیده میشود. تعاریف وی از این اصطلاحات گاه برگرفته از کتابهای عرفانی پیشین و گاه برساختة خودش است. کاسانی در شرح موضوعات عرفانی به شدت تحت تأثیر مولانا است و در رسالههای وی استشهاد به ابیات مثنوی بسیار دیده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
200 - بازتاب اندیشههای خداشناسی بر مبنای سیر و سلوک عرفانی مولانا در داستان کیمیاگر پائولوکوئیلو
ناصر ناصری تازه شهریمولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوامپسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَ چکیده کاملمولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوامپسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ حکایت خواب مرد بغدادی و گنج مخفی را برای مریدانش بازگو می کند و همین حکایت، سرلوحة افکار و اندیشة نویسندة مشهور برزیلی به نام کوئیلو می شود که به خلق رمان کیمیاگر می پردازد و شهرت جهانی می یابد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی به این سوال پرداخته است که میزان تأثّر کوئیلو در تبیین اندیشههای ذهنی و تفکرات عرفانی مولانا در موضوع خودشناسی و خداشناسی چقدر بوده است؟ نتیجة تحقیق نشان میدهد که اندیشه های ذهنی و افکار عرفانی مولانا در سیر و سلوک سالکان طریقت در محورهای: وحدت وجود و تجلّی حقّ، دل لطیفة ربّانی، گنج مخفی و معرفت، زبانِ عشق (زبانِ بی کلام)، تبدیل مسِ وجود به کیمیای هستی، پیر طریقت، در کل داستان سایه انداخته است تا آن حد که همچون مولانا از نیِ مولانا سخن گفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
201 - تحلیل گفتمان انتقادی در حکایت «درآمدن حمزه در جنگ، بیزره» با تکیه بر نظریۀ نورمن فرکلاف
رقیه موسوی علی محمد پشت دارتحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنشهایی است که به وسیلۀ بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی میپردازد. در این مقاله حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریة چکیده کاملتحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنشهایی است که به وسیلۀ بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی میپردازد. در این مقاله حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریة نورمن فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی میشود. مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی فراهم شده و درصدد است به ساختار صوری و معنایی کلام راوی و مولد گفتمان دست یابد تا از این طریق میزان تسلط او به مخاطب و همچنین نوع تعامل گفتمانی در کنشهای متقیدانه در قالب پند و موعظه معلوم شود. نتیجه قابل پیشبینی این است که مولوی با تکیه بر جملههای استوار و متأکد و استعانت از قرآن و آموزههای دینی و اخلاقی، در پی تشکیل دایرۀ گفتمانی خاصی است که ژرفساخت آن از عنصر مهم مرگ اختیاری و بیارزش بودن حیات جسمانی خبر میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
202 - شیوۀ داستانپردازی در قرآن و تأثیر آن بر مثنوی؛ با تکیه بر آغاز و شیوه نقل داستانها
حسین فعال عراقی نژاد سهیلا موسوی سیرجانیقصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثا چکیده کاملقصّههای قرآن در شمار آن دسته از آثار روایی است که میتوان از نظر ساختار و شیوه داستانپردازی به آن نگاه کرد؛ زیرا هنر قصّهگویی در قرآن همراه با شگردهای روایی شگرف، چنان زیبایی به آن بخشیده که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از سوی دیگر مثنوی مولوی نیز از آن دسته آثار روایی است که داستان های فراوانی را در خود جای داده است. از آنجا که شیوه داستانپردازی در هر اثر روایی نقش مؤثری در پیکربندی روایت ایفا میکند؛ بنابراین هدف از این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، مقایسه و تطبیق شیوة داستانپردازی قرآن و مثنوی است. بعد از واکاوی این دو اثر این نتیجه به دست آمد که شیوة داستانپردازی در قرآن از جمله شروع و شیوة نقل داستانها و... از تنوع خاصی برخورداراست که مولوی از آن بهویژه در به کارگیری شیوههایی چون براعت استهلال در شروع، شکست خط، سپیدخوانی و روایتگریزی در شیوة نقل داستانها تأثیر چشمگیری پذیرفته است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است که مولوی با دیدگاه الگومدار خود از شیوة داستانپردازی قصههای قرآن به صورت سرمشقهای عالی در پروراندن قصههای مثنوی به فراوانی بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
203 - تحلیل ابیات و روایات دفتر اول مثنوی بر اساس نظریة بدخوانی خلاق هارولد بلوم
عالیه یوسف فام معصومه کاظمی نژادبدخوانی خلاق نظریهایست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام اضطراب تأثیر بر رابطه دوس چکیده کاملبدخوانی خلاق نظریهایست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام اضطراب تأثیر بر رابطه دوسویه اما ستیزهجویانة مؤلفان جدید با مؤلفان گذشته تأکید کرده است. شاعران و نویسندگان جدید برای رهایی از دلهرة تأثیرپذیریِ متون گذشته با بدخوانی خلاق به روشهایی برای خلق آثار جدید دست میزنند و با این کار میکوشند تا خود را از پیشینیان برتر بدانند. در این پژوهش دگرگونیهایی را که مولوی به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری آثار پیشین، اعمال کرده است و نسبتهای بدخوانی خلاق بلوم در مثنوی را به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی بررسی میکنیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روش خلاقانة مولوی در آفرینش داستانها و حکایات و برای رها کردن خود از تأثیر متون گذشته، مصداق بدخوانی خلاقانهای است که بلوم مطرح میکند و به این منظور از شگردهای گوناگونی مانند تداعی، ایجاد مضامین تعلیمی و دینی و حکمی، تغییر در عناصر داستان و فرافکنی بهره برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
204 - سرای سکوت (بحثی دربارة سکوت و تولد دوبارة مولوی در دیدار با شمس تبریزی)
ابراهیم استاجیسکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عار چکیده کاملسکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عارف و عاشق زاده شود. این طبیب حاذق روان دریافته بود که انباشتگی اطّلاعات در مولوی مهمترین مانع است و به همین دلیل به او آموخت که تعلم نیز حجاب بزرگ است. شمس با دقّت مراقب احوال مولوی بود و مولوی هم شیفتة شمس، امّا تا تهی شدن از خود راه درازی در پیش بود. به همین دلیل، شمس به دفعات آموزههای خود را تکرار مینمود. حتی به نظر میرسد مسافرتهای گاه و بیگاه شمس با هدف خاصی صورت میگرفته است تا مولوی سرانجام نه شمس تبریزی، بلکه شمس درونی خود را بیابد. آموزههای شمس بینتیجه نماند. چنان که تغییر حال مولوی و آثار او زادة دیدار او با شمس، تأثیر آموزشهای او و فراگیری سکوت عرفانی بود. شاید به همین دلیل مولوی تخلّص خاموش را برای خود برگزید. سرانجام مولوی با تسلیم کامل خود به شمس، خاموشی را تجربه کرد تا با نشستن در مرکز این توفان، آتشفشان دلش سر باز نماید و سرانجام با فراگرفتن سکوت عرفانی، تولّد دوباره بیابد و به مولوی عاشق و عارف جاودانهای بدل گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
205 - بررسی و تحلیل درد و رنجهای بشری در اندیشة مولوی
سعید بزرگ بیگدلی حسینعلی قبادی ثوراله نوروزی داودخانیانسان همواره در عرصه زندگی با ناملایمات و بحرانهای روحی روبهرو بوده و پیوسته شوق ادامة حیات، او را بر آن داشته است تا در مسیر زندگی و در رویارویی با موانع از راهنماییهای اندیشمندان جامعة بشری برای دستیابی به آرامش و رهایی از درد و رنج بهره بگیرد. به همین دلیل، نگارند چکیده کاملانسان همواره در عرصه زندگی با ناملایمات و بحرانهای روحی روبهرو بوده و پیوسته شوق ادامة حیات، او را بر آن داشته است تا در مسیر زندگی و در رویارویی با موانع از راهنماییهای اندیشمندان جامعة بشری برای دستیابی به آرامش و رهایی از درد و رنج بهره بگیرد. به همین دلیل، نگارندگان با توجه به چالشهای درونی انسان معاصر و نگاه ابزاری به او در عصر حاضر، بر آن شدند تا دستیابی به یک الگوی فکری ـ درمانی مناسب با آلام بشری را سرلوحة کار پژوهشی خود قرار دهند و در این میان با توجه به محوریت انسان و چالشهای درونی او در منظومة فکری مولوی، به سراغ آثار ارزشمند او ـ مثنوی و دیوان شمسـ رفتند تا در یک فرایند نظامیافتة علمی و با تکیه بر روش هرمنوتیک، ساحات اندیشة مولانا را دربارة ماهیت و قواعد شناخت درد و رنج و دلایل و عوامل آن بررسی و تحلیل کنند و از طریق علوم روانشناسی، زیباییشناسی، انسانشناسی و ... ، کوشیدند رویکردهای مهم درمانی مولوی به درد و رنج را در قالب پنج رویکرد رفتاری – شناختی، ارتباطی مؤثر، معنادهی، تصویری – تمثیلی و عشقدرمانی نشان دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
206 - پدیده شب در اندیشه مولوی
خدابخش اسداللهی بهنام فتحیدر مقاله حاضر پدیده شب در اندیشه مولوی، مبتنی بر غزلیات شمس و مثنوی معنوی، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان شب و متعلّقات آن با طرح مشخصههایی همچون نسبت شب به روز، سحرگاه، خواب، نگرانی از طارق اللّیل و دعوت به شبزندهداری گفتهایم که مولانا چکیده کاملدر مقاله حاضر پدیده شب در اندیشه مولوی، مبتنی بر غزلیات شمس و مثنوی معنوی، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان شب و متعلّقات آن با طرح مشخصههایی همچون نسبت شب به روز، سحرگاه، خواب، نگرانی از طارق اللّیل و دعوت به شبزندهداری گفتهایم که مولانا از تجلّیِ معشوق ازلی در شب و سحرگاه، شاد و از طارق اللیل که از دیدن آن تجلّی فرد را محروم میکند، نگران است و به خوابِ اصحاب کهفی معتقد است. در بخش دوم با عنوان ویژگیهای شب و با ذکر مؤلّفههایی چون برتری شب بر روز، خلوص شب، شب، خلوتِ توحید، شب، تجلّیگاه حق و ... بیان کردهایم که شب به دور از شائبه ریا و با تأمّل دادن در نقصِ بشری، مولوی را به توحیدِ راستین میرساند. در بخش سوم با مشخصه معانیِ شب به ذکر معانیِ عرفانی و تأویلی مولوی از شب پرداختهایم؛ مانندِ استغراق روحانی، بُرقعِ غیبی، ستّاریِ مرد کامل. در قسمت آخر نیز شبهای قدر و معراج را با عنوان شبهای خاص که در آن روح عارفِ راستین به وصال حقیقی معشوق میرسد، یاد کردهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
207 - شرح صوری در حل مشکلات مثنوی
فرزاد اقبال سهیلا موسوی سیرجانیشرح و تفسیر مثنوی جلالالدّین محمد مولوی سابقهای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیدهایم تا حوزه معانی ابیات چکیده کاملشرح و تفسیر مثنوی جلالالدّین محمد مولوی سابقهای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیدهایم تا حوزه معانی ابیات را از میان مباحث برونمتنی نظیر مباحث و مسائل عرفانی، به الفاظ آن محدود و مدلّل سازیم. در این شیوه، مبنای معنایابی در شعر توجّه به صنایع ادبی و آرایههای زبانی آن است. این شیوه را برای به چالش کشیدن این پیشفرض رایج در میان مثنویپژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بیاعتبار و بیارزش است، شرح صوری نامیدهایم. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار میگیرد؛ معیاری که در فهم بهتر عرفان مولانا نیز میتواند تاثیر بسزائی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
208 - شهر و ده در اندیشة مولوی
عبدالرحیم ثابتیکی از جنبههای پویا و پیشرفتة اندیشة مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفتهترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندنِ به شهر، درواقع دعوت به تفکر در ساحتی گستردهتر است. مولوی زادة بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و باشکوه دنیای قدیم ب چکیده کاملیکی از جنبههای پویا و پیشرفتة اندیشة مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفتهترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندنِ به شهر، درواقع دعوت به تفکر در ساحتی گستردهتر است. مولوی زادة بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و باشکوه دنیای قدیم به شمار میرود. او افزون بر بلخ، در بلندآوازهترین مراکز پویا و زندة فکر و فرهنگ زمانه دم زده و شهرهایی چون بغداد، نیشابور، حلب و دمشق را دیده و تجربه کرده است. به همین دلیل، در مثنوی، فیه مافیه و نیز در غزلیات، با شور و شوق از شهرهای بزرگ نام میبرد و شهرگرایی را ستایش میکند و همزمان به نقد نگرش محدود و بسته و ذهنیت ساده و ابتدایی مردمان جوامع خود میپردازد. در مقالة پیش رو، دربارة این جنبه از تفکر مولانا بحث و بررسی خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
209 - تاثیر مثنوی معنوی در یوسف نامه پیر جمالی اردستانی
عزیزالله توکلی کافی آبادیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیون چکیده کاملیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیوند داده،این منظومه را از حد یک داشتان غنایی فراتر برده و به آن رنگ عرفانی بخشیده است. با توجه به اعتقادی که پیر جمالی به مولوی و مثنوی معنوی دارد و به گفته او حدیقه سنایی و فصوص الحکم محی الدین عربی در یک ورق مثنوی مولانا جلال الدین رومی است،بدیهی است که در جای جای این منظومه،به تعبیرات و ترکیبات مثنوی نظر داشته باشد.در این مقاله سعی شده است برخی از این تاثیر پذیری ها نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
210 - ولدنامه در سایة مثنوی معنوی
امیدوار مالملیولدنامه اثری است در قالب مثنوی که در بحر خفیف سروده شده است. این کتاب در تفسیر دقایق و معانی عرفانی و اخلاقی و شرح اخبار و احادیث و تفسیر آیات قرآن همراه با ذکر امثال و بیّنات، حکم و کنایات، نوادر لغات و ترکیبات و اعلام احوال مولانا جلالالدین، برهانالدین محقق، شمس تبر چکیده کاملولدنامه اثری است در قالب مثنوی که در بحر خفیف سروده شده است. این کتاب در تفسیر دقایق و معانی عرفانی و اخلاقی و شرح اخبار و احادیث و تفسیر آیات قرآن همراه با ذکر امثال و بیّنات، حکم و کنایات، نوادر لغات و ترکیبات و اعلام احوال مولانا جلالالدین، برهانالدین محقق، شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و دیگران است که تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولانا و حالات و مقامات مریدان و مصاحبان او را منعکس میکند.این اثر حدود ده هزار بیت است که در سال 690 هجری به وسیلة سلطان ولد، فرزند ارشد مولوی، سروده شده است.با عنایت به ابعاد گوناگون مثنوی معنوی، درمییابیم شاید سلطان ولد اولین شاعر صوفی باشد که بعد از مولانا توانست در شعر تعلیمی صوفیانه، روش وی را سرمشق خود قرار دهد.بنابراین حل بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه به دلالت و هدایت مثنوی مولوی وابسته است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر جز به وسیلة اطلاعات راهگشای پدر، میسر نیست، بهطوریکه سایة پدر را بر تمامی آثار او میتوان احساس کرد.سلطان ولد در احیای طریقت مولانا اهتمام خاص داشت و در طی حیات خویش نیز کوشید تا در کار تألیف و تصنیف آثارش شیوة کار پدر را تقلید نماید.این مقاله کوشیده است برخی از این تأثیرپذیریها و جلوههای مشترک را معرفی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
211 - بررسی تطبیقی کاربرد آینه در آثار عینالقضات همدانی و مولوی
عظیم حمزئیان سمیه خادمیآینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میرسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأل چکیده کاملآینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میرسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأله مهم وحدت وجود به کار رفته است. آینه به عنوان یک نماد عرفانی، در آثار عینالقضات همدانی و مولوی نیز بسیار مورد توجّه واقع شده است. بهطور کلی میتوان کاربرد آینه در آثار این دو عارف را، در سه بخش وجودشناسی عرفانی، جهانشناسی عرفانی و انسانشناسی عرفانی، تحلیل و بررسی کرد. توجه عینالقضات به آینه، بیشتر برای بیان ناتوانی عقل درشناخت حقّ، وابستگی اشیاء به حقّ، جایگاه انسان کامل و صفت آینگی انسان است؛ اما مولوی به نحو بسیار گستردهتری از این مفهوم، بهره برده و نحوه بیان متفاوتی نیز نسبت به عینالقضات داشته است. او علاوه بر تأکید بر نقش انسان کامل و آینگی او، به مباحثی درحوزه عرفان نظری از اسماء و صفات حق، وحدت وجود و تجلی حقّ در اشیاء، به عوالم وجود نیز اشاره کرده است و از نور و رنگ نیز سخن گفته است که مرتبط با نماد آینه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
212 - زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی
سعید گراوندتوجه به زبان یکی از آراء و اندیشههای مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، "بانگ حق" است.بر اساس آنچه که در سنت عرفانی زبان در مقام تحلیل نامیده میشود، مولوی خلافِ بسیاری از چکیده کاملتوجه به زبان یکی از آراء و اندیشههای مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، "بانگ حق" است.بر اساس آنچه که در سنت عرفانی زبان در مقام تحلیل نامیده میشود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمیکند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشههایی است که او پیرامون زبان به دست میدهد.این مقاله میکوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسشها بحث و بررسی کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
213 - تحلیل تولد «دوباره» پیر چنگی در مثنوی مولوی بر اساس نظریه یونگ
فرهاد درودگریاندر این مقاله به بررسی داستان پیر چنگی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ پرداختهایم. بر اساس این بررسی و تحلیل نمادهای کهنالگوی من، خود، خواب و رؤیا، سایه، نقاب، پیر دانا و ناخودآگاه فردی و جمعی، نشان داده میشود که پیر چنگی با گذر از این مراحل به یاری پیر دانا از گذرگاه چکیده کاملدر این مقاله به بررسی داستان پیر چنگی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ پرداختهایم. بر اساس این بررسی و تحلیل نمادهای کهنالگوی من، خود، خواب و رؤیا، سایه، نقاب، پیر دانا و ناخودآگاه فردی و جمعی، نشان داده میشود که پیر چنگی با گذر از این مراحل به یاری پیر دانا از گذرگاه صعب حودآگاهی به ناخودآگاهی حرکت میکند و سرانجام به تولد دوباره و فرایند فردیت میرسد و سازش خودآگاهانهای با مرکز درونی خود مییابد و در پرده فنا و استغراق در ناخودآگاه جمعی خویش زندگی جدیدی را شروع میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
214 - با مولوی در گذار از جلوه هزارنقش آفرینش
حجت االله همتیعرفان به ما میآموزد که هدف آدمی عبارت است از درک حقیقی عالم معنی. آفرینش جلوهای است هزاررنگ و هزارنقش از نوری بیرنگ و درخشان؛ یعنی حضرت احدیت و خلقت چیزی جز رنگارنگی این بیرنگی ازلی نیست که صور را پدید آورده است و هرچه تفرّد و تشخص، تفرقه و تعیّن و تمایز و تخالف وجو چکیده کاملعرفان به ما میآموزد که هدف آدمی عبارت است از درک حقیقی عالم معنی. آفرینش جلوهای است هزاررنگ و هزارنقش از نوری بیرنگ و درخشان؛ یعنی حضرت احدیت و خلقت چیزی جز رنگارنگی این بیرنگی ازلی نیست که صور را پدید آورده است و هرچه تفرّد و تشخص، تفرقه و تعیّن و تمایز و تخالف وجود دارد، از همین جا است. کل پیام مولوی، با استفاده از رمزی که خود او در تمایز میان صورت و معنی بیان کرده، قابل تشریح و تفسیر است. در این جستار به تبیین مفهوم صورت و معنی در اندیشه مولوی بر پایه کتاب فیه مافیه پرداخته شده است؛ دو مفهومی که مولانا دامنة آن را در تمامی عالم هستی، ساری و جاری میداند و از این رهگذر، رفیعترین آموزههای عرفانی و هستیشناسی خویش را تبیین میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
215 - جهانبینی مولوی و کارکرد آیات و احادیث در دفتر اولم ثنوی با تکیه بر نظام گذرایی
اشرف شیبانی اقدم محمدعلی گذشتی راحله غلامیاین مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چار چکیده کاملاین مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب تحلیلی مایکل هلیدی در نظام گذرایی نقشگرا بررسی شده اند. بر این اساس، ابیاتی که به طور صریح یا ضمنی، به آیات کتاب آسمانی و احادیث اشاره دارند، با توجه به دستور نظاممند و کارکردی هلیدی طبقهبندی و تحلیل شده اند. با بررسی جهتیابیهای ایدئولوژیکی ابیات و فرایندهای اصلی و فرعی این نتیجه حاصل شد که جهانبینی حاکم بر این بافت عرفانی تصرف مشیت الهی را در تمام امور القا میکند. هسته اصلی و مرکز معنایی فرایندهای به کار رفته در آیات و احادیث از نوع رابطهای است. از طرف دیگر، آیات و احادیثی که شامل یک فرایند مشخص هستند، میتوانند به چند فرایند افزایش یابند، یا برعکس چند فرایند نمودیافته در آیات و احادیث در کلام مولوی میتواند به یک فرایند تقلیل یابد و به این ترتیب، بر هدف تعلیمی و ارشادی یک نکته خاص تأکید شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
216 - تصرفات مولانا در حکایات صوفیه
ناصر نیکوبخت سعید بزرگ بیگدلی حسن حیدرزادهحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، ای چکیده کاملحکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل میدهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته میشوند که عمدهترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، بهگونهای که در همة آثار او، این حکایات دیده میشود. در آثار او، حکایت صوفیه از نظر کمیت تنوع زیادی دارند و برخی از آنها کوتاه و برخی طولانی هستند. مولانا در روایت برخی حکایات به روایت مآخذ پایبند است، اما در بیشتر موارد در روایات پیشینیان دخل و تصرف میکند. وی گاهی زمان و مکان و گاهی شخصیتهای حکایت را تغییر میدهد و با افزودن توصیف، گفتوگو، شخصیت و ...، پیرنگ داستان کوتاه را توسعه داده و بر جذابیت آن میافزاید. این مقاله کوشیده است با نشان دادن مهمترین تصرفات مولانا در حکایات صوفیه، هدف او از این تغییر و تصرفات را بیان کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
217 - تلقی حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال
بهادر نامدارپور علیرضا پارسا سیدعلی علم ‏الهدی محمد صادق واحدی فردآموزه تجسّم اعمال به تبیین کیفیت پاداش و کیفر اخروی می پردازد. در الهیات اسلامی، دو تفسیر متفاوت درباره این موضوع ارائه شده است: الف- تفسیرحقیقت انگارانه، ب- تفسیر مجازانگارانه. تصدیق هریک از این دو دیدگاه بر نوع بینش و رفتار انسان در دنیا و ارزیابی آدمی از چگونگی حیات چکیده کاملآموزه تجسّم اعمال به تبیین کیفیت پاداش و کیفر اخروی می پردازد. در الهیات اسلامی، دو تفسیر متفاوت درباره این موضوع ارائه شده است: الف- تفسیرحقیقت انگارانه، ب- تفسیر مجازانگارانه. تصدیق هریک از این دو دیدگاه بر نوع بینش و رفتار انسان در دنیا و ارزیابی آدمی از چگونگی حیات آخرت تأثیر خاصی دارد. پذیرش تلقی حقیقت انگارانه از تجسّم اعمال تقویت باور به روز جزا و تخلّف ناپذیری پاداش و کیفر اخروی و مدیریت هرچه بیشتر انسان بر افکار و اعمال خود را به دنبال دارد. هدف نگارندگان مقاله پیش رو بررسی مسأله تجسّم اعمال، مزیت تلقی حقیقت انگارانه از موضوع تجسّم اعمال نسبت به تفسیر مجازانگارانه، و روایت حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال با روش توصیفی – تحلیلی است. نتیجه آنکه در تلقی حقیقت انگارانه مولوی از تجسّم اعمال، تبیین موضوع پاداش و کیفر اخروی اعمال انسان معقول تر وعادلانه تر به نظر می رسد و تأثیر تفکر و عمل آدمی در کیفیت سرنوشت اخروی اش به نحو جدّی تری مورد تأکید قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
218 - حافظه مولانا
مجید منصوریبه گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را چکیده کاملبه گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویسها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، میتوان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزلهای او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقههای صوفیان میخوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمدهاند، پرداختهایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیفها در اشعار مولانا اشاره کردهایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان دادهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
219 - بررسی وجوه مشترک آموزه های عرفانی مولوی و اوشو
فاطمه کاکاوند قلعه‏ نویی* محمدعلی گذشتیآدمی از ابتدای خلقت تاکنون، به دنبالی راهی برای شناخت آفریدگار بوده است. ظهور و گسترش مکتب های مختلف عرفانی نشان دهنده این نیاز بشری است. ایران از دیرباز، مهد فرهنگ و عرفان بوده و ادبیات ما همواره از غنای کافی برای پاسخ گویی به این نیاز برخوردار بوده است، اما بازنگری آم چکیده کاملآدمی از ابتدای خلقت تاکنون، به دنبالی راهی برای شناخت آفریدگار بوده است. ظهور و گسترش مکتب های مختلف عرفانی نشان دهنده این نیاز بشری است. ایران از دیرباز، مهد فرهنگ و عرفان بوده و ادبیات ما همواره از غنای کافی برای پاسخ گویی به این نیاز برخوردار بوده است، اما بازنگری آموزه های عرفانی و بیان آنها به نحوی که با زبان و درک انسان امروزی هماهنگ باشد، ضروری است.تعالیممولانا منبع الهام اندیشمندان بسیاری در سراسر جهان بوده است و ردپای آموزه های او را می توان در بسیاری از جنبش های معنوی معاصر یافت.در این مقاله،کوشش شده است آموزه های عرفانی مولانا با دیدگاه های اشو مقایسه و وجوه مشترک آنها بررسی شود. حاصل این پژوهش این است که بسیاری از آموزه ها و تعالیم عرفانی اشو، به شکل سنتی، در عرفان اسلامی مولوی وجود دارد؛ تعالیمی که انسان امروزی را به سرچشمه زلال معنویتهدایت می کند و او را با اندیشه های متعالی عرفانی سیراب می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
220 - تولّد آسمانی با مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) به روایت مثنوی معنوی
محمّد محمدپور نوید بازرگان امیر حسین ماحوزیصاحبان معرفت برای انسان دو نوع تولّد قائلند: یکی تولّد صوری و دیگری تولّد معنوی یا تولّد ثانی که از آن به عنوان عروسی ابد یا تولّد آسمانی یاد میکنند. مرگ نفسانی از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی مولانا است. مولانا همچون سایر عرفای اهل بسط و سکر پدیده مرگ دوستی در آثارش چکیده کاملصاحبان معرفت برای انسان دو نوع تولّد قائلند: یکی تولّد صوری و دیگری تولّد معنوی یا تولّد ثانی که از آن به عنوان عروسی ابد یا تولّد آسمانی یاد میکنند. مرگ نفسانی از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی مولانا است. مولانا همچون سایر عرفای اهل بسط و سکر پدیده مرگ دوستی در آثارش تجلّی خاصی دارد و مرگ و مرگ نفسانی را در مسیر چرخة تکامل میداند و از آن به عنوان انتقال از عالم کثرت و طبیعت به عالم وحدت و ماوراءالطبیعه تعبیر میکند. این بررسی نشان میدهد مولانا تولّد آسمانی را در مرگ نفسانی تحت تأثیر عوامل مؤثری همچون ایمان، ابوّت معنوی و عشق میداند؛ بنابراین با استناد به حکایات مثنوی، در یک مقدمه و هفت محور انواع ولادت، عوامل مؤثر در تولّد آسمانی، مرگها و زایشها، چگونگی مرگ ارادی و انواع آن، راههای رسیدن به مرگ نفسانی، ویژگی راهیافتگان به مرگ نفسانی (ارادی) و فواید مرگ نفسانی (مرگ اختیاری) بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
221 - تبیین دلایل وقفه در سرودن مثنوی از زبان مولوی
محبوبه همتیانیکی از بحث برانگیزترین بخشهای مثنوی که همواره دیدگاههای متفاوتی در تأویل و تفسیر آن مطرح شده است، ابیات نخستین دفتر دوم آن است. در این ابیات، مولوی بهصورت ضمنی و غیرصریح، درباره علت ایجاد وقفه در سیر سرودن مثنوی سخن میگوید؛ البته شارحان مثنوی نیز در تفسیر و شرح این چکیده کاملیکی از بحث برانگیزترین بخشهای مثنوی که همواره دیدگاههای متفاوتی در تأویل و تفسیر آن مطرح شده است، ابیات نخستین دفتر دوم آن است. در این ابیات، مولوی بهصورت ضمنی و غیرصریح، درباره علت ایجاد وقفه در سیر سرودن مثنوی سخن میگوید؛ البته شارحان مثنوی نیز در تفسیر و شرح این ابیات و توجیه این تأخیر، مطالب گوناگون و مختلفی بیانکردهاند. در این پژوهش، با نگاهی متفاوت و با اندکی تأمل در مفاهیم دیباچههای منثور مثنوی و مقایسة آن با مضامین ابیات پایانیِ دفتر اول، نخستین ابیات پیش گفتار دفتر دوم، و ابیات آغازین دفتر سوم، مطالب جدیدی دربارة سبب تأخیر در سرودن این دفاتر به دست دادهمیشود. براساس نتایج این تحقیق و نشانههایی که در ویژگیهای ظاهر و غیرظاهر کلام در ابیات پایانی دفتر اول و در دیباچه و پیشگفتار آغاز دفتر دوم دیدهمیشود، این تأخیر از سویی متأثر از احوال متکلم است و از سوی دیگر، احوال مخاطبان و شرایط بافتموقعیتی عامل آن به شمارمی آید. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش براساس روش تفسیر متن به خود آن متن بنا نهاده شدهاست، مطالب آن در توجیه فترت بین دو دفتر نخستین این منظومه و تأخیر در آغاز دفتر سوم به صواب نزدیکتر و با افکار مولوی منطبقتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
222 - شیوه های گوناگون دلالت پردازی آفتاب در زبان مولانا
زهره نجفیزبان عرفانی مولانا، زبانی ویژه و متمایز است که بخش عمدة این تمایز ناشی از نشانههای زبانی وی است. دالهایی که با شیوه دلالت خاص خود، آنها را به مدلول مورد نظر ارتباط میدهد، بیانگر اندیشه و تجربة عرفانی او است. یکی از مهمترین و پرکاربردترین نشانهها در زبان مولانا واژة چکیده کاملزبان عرفانی مولانا، زبانی ویژه و متمایز است که بخش عمدة این تمایز ناشی از نشانههای زبانی وی است. دالهایی که با شیوه دلالت خاص خود، آنها را به مدلول مورد نظر ارتباط میدهد، بیانگر اندیشه و تجربة عرفانی او است. یکی از مهمترین و پرکاربردترین نشانهها در زبان مولانا واژة آفتاب است که آن را به عنوان دالی برای مدلولهای متفاوت و نیز برای ویژگیهای مختلف یک مدلول به کار برده است. اگرچه آفتاب از نشانههای زبانی رایج در متون عرفانی است، شیوة کاربرد مولانا نشان میدهد که وی این نشانه را تحت تأثیر تجربیات عرفانی خویش به کار میبرد و به تقلید از شاعران پیش از خود نپرداخته است. به همین سبب این واژه حوزة دلالتی وسیعی را در بر میگیرد و مقاصد گوناگونی را به مخاطب القا میکند. در این پژوهش کوشش شده است شیوه کاربرد واژه آفتاب و چگونگی معنادهی این کلیدواژه در زبان مولوی و نیز ایجاد دلالتهای گوناگون از طریق این واژه تبیین و با این روش تفسیر دقیق پارهای از ابیات وی میسر گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
223 - عرفان در شخصیت و آثار مولانا و اکهارت
مریم افشار طهرانی علی اصغر حلبی احمد خیالی خطیبیمولانا جلال الدین محمد بلخی و مایستر اکهارت مانند هر اندیشمند دیگری در بنای جهان بینی خود به دنبال معرفت هستی و وجود بودند و به امری الهی روی آوردند. دو عارف نامور در تاریخ که محیط فرهنگی و مذهبی خاص و متفاوتی داشته و در یک عصر یعنی قرن هفتم هجری یا سیزدهم میلادی زندگ چکیده کاملمولانا جلال الدین محمد بلخی و مایستر اکهارت مانند هر اندیشمند دیگری در بنای جهان بینی خود به دنبال معرفت هستی و وجود بودند و به امری الهی روی آوردند. دو عارف نامور در تاریخ که محیط فرهنگی و مذهبی خاص و متفاوتی داشته و در یک عصر یعنی قرن هفتم هجری یا سیزدهم میلادی زندگی می کرده اند. این دو در یک زیر ساخت فرهنگی و مذهبی عام شریک هستند به این معنا که از یک حقیقت کلی و برتر یعنی خدا، سخن گفته اند و هریک تجارب عرفانی عظیمی دارند. نظر به اینکه تجربه های عارفانة هر عارفی امری کاملا شخصی است و انسان های عادی به تجربة ایشان راه ندارند از راه تعبیرات زبانی و در قالب کلام، گفتار و نوشتار، به طور نسبی قادرند که تجربیات خویش را بدون درنظرگرفتن عواملی نظیر زمان، مکان و زبان به نوع بشر منتقل سازند و پر واضح است که تنها راه ارتباطی با عُرفا بررسی آثار و مکتوبات ایشان است. در این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای تدوین شده؛ ابتدا اشاره ای مختصر به مفهوم عرفان داشته و سپس به بررسی تأثیر این مفهوم در شخصیّت و آثار مولانا و اکهارت می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
224 - بررسی اندیشه و ذهن در موسیقی شعر با توجه به غزلیات شمس
علی اصغر محمودیموسیقیِ شعر، پدیده است جهت تخیل و تأثیر بیشتر کلام؛وقتی این موسیقی در شعر پر رنگ تر می شود باید به تأثیرات و زمینه هایی که ایجاد می کند توجه بیشتر شود به ویژه وقتی در تداعی معنی و انتقال حسی که به گفت در نمی آید، این پدیده (موسیقی) همراهی جدی دارد. و در برخی از اشعار می چکیده کاملموسیقیِ شعر، پدیده است جهت تخیل و تأثیر بیشتر کلام؛وقتی این موسیقی در شعر پر رنگ تر می شود باید به تأثیرات و زمینه هایی که ایجاد می کند توجه بیشتر شود به ویژه وقتی در تداعی معنی و انتقال حسی که به گفت در نمی آید، این پدیده (موسیقی) همراهی جدی دارد. و در برخی از اشعار می بینیم این موسیقی است که بیشتر به شعر جلوه معنایی می بخشد و اگر آن را حذف کنیم شعر رنگ خود را از دست می دهد. پس توجه به زوایای مختلف موسیقی خاص شعر در کشف معانی و حس و حال گوینده بسیار مؤثر و قابل توجه است. به ویژه وقتی این موضوع بتواند به عنوان سبک هم مطرح شود . مولانا در نوع بکارگیری موسیقی شعر به سبکی دست پیدا می کند که هم سابقه ندارد و هم حس و حال وسیعی که در ظرف کلمه نمی گنجد را بوسیله ی آن انتقال می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
225 - غربت روح در مثنوی مولوی
سهیلا سلطانیان عالیه یوسف فاماین مقاله درباره غربتی است که در همه ی دوره ها دل آزادگان و آگاهان را آزرده است و این فراق، دوری از پدر و مادر و یا سرزمین نیست بلکه غربتی است که در هر زمان و در هر سرزمین با آنهاست رهایی از آن نه در سفر است و نه در حضر. درمانش نه در خاموشی است و نه در فریاد. غربت جانی چکیده کاملاین مقاله درباره غربتی است که در همه ی دوره ها دل آزادگان و آگاهان را آزرده است و این فراق، دوری از پدر و مادر و یا سرزمین نیست بلکه غربتی است که در هر زمان و در هر سرزمین با آنهاست رهایی از آن نه در سفر است و نه در حضر. درمانش نه در خاموشی است و نه در فریاد. غربت جانی است که روشن است ، می داند و می بیند. در این مقاله سعی شده دیدگاه های مولوی درباره ی روح و اسارتش در عالم مادی و اشتیاق او برای رجوع به عالم معنا بیان گردد همچنین ویژگی های روح و تصاویر و تشبیهات مولانا از آن مطرح شده است. در نهایت موانع انسان برای بازگشت به عالم معنا و راههای از بین بردن بندهای اسارت همراه با نمونه اشعار مولانا بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
226 - بررسی رابطهی فرهنگشناسی وزارت با اوج و فرود متون ادبی با تکیه برحکایتی از مثنوی
ملوک محمودی مجید سرمدیبین پاره ای از متون ادبی و سیاست پیوندی وجود دارد که انکارناپذیر است. این دو بر هم تأثیر و تأثر دارند. نفوذ کلام می‎تواند خربنده‎ای را دگرگون کرده، چنان همّتی به او بخشد که به حکومت برسد؛ سیاست هم می‎تواند با بی‎توجّهی به هویّت ملّی قوم خود و شیفتگی در چکیده کاملبین پاره ای از متون ادبی و سیاست پیوندی وجود دارد که انکارناپذیر است. این دو بر هم تأثیر و تأثر دارند. نفوذ کلام می‎تواند خربنده‎ای را دگرگون کرده، چنان همّتی به او بخشد که به حکومت برسد؛ سیاست هم می‎تواند با بی‎توجّهی به هویّت ملّی قوم خود و شیفتگی در برابر قومی دیگر، زبان نیاکانش را در وادی خاموشان مدفون سازد و یا در گسترش آن بکوشد. گاه در برش‎هایی از زمان این مهم، نقش پررنگ‎تری دارد. این دوگونه حالت در زمان محمود غزنوی رخ می‎دهد که بازتاب نهاد وزارت است. در مقاطع مختلف وزرا با راه‎کارهای گوناگون از جمله تشویق علما و شاعران، تأسیس کتابخانه و مراکز علمی- فرهنگی به گسترش زبان کمک می‎کردند. بدین‎منظور صله‎بخشی به شاعران رسمی متداول بود که هم آوازه‎طلبی خود را سیراب می‎کردند و هم به ادبیات رونق می‎بخشیدند. پوسته‎ی ظاهری یکی از حکایات مثنوی برخورد متفاوت دو وزیر با شاعران است. در این پژوهش سعی می‎شود ضمن تحلیل حکایت مثنوی به بخشی از بازتاب عمل‎کرد وزرا در فرهنگ و زبان فارسی پرداختهشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
227 - جستارهای معرفت شناختی ویلیام چیتیک در ادب عرفانی
معصومه نقدبیشی محمد تقی فعالی هادی وکیلیبررسی معرفتشناختی گزارههای ادبیات عرفانی در نمونهای از آثار مولوی و ابن عربی از نظر ویلیام چیتیک هدف این جستار است. تحقیق و تقلید دو راهبرد شناختی هستند که در متون متقدم و متأخر رد پای خود را بر جای گذاشته و در معرفتشناسی معاصر نیز محل بحث و نظر بودهاند. حوزة متأثر چکیده کاملبررسی معرفتشناختی گزارههای ادبیات عرفانی در نمونهای از آثار مولوی و ابن عربی از نظر ویلیام چیتیک هدف این جستار است. تحقیق و تقلید دو راهبرد شناختی هستند که در متون متقدم و متأخر رد پای خود را بر جای گذاشته و در معرفتشناسی معاصر نیز محل بحث و نظر بودهاند. حوزة متأثر از این دو علوم عقلی و نقلی است که عرفان پژوهانی مانند ویلیام چیتیک را متوجه خود کرده و هرکدام شیوه متناسب خود را داراست. این گزارش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد چیتیک با روشی پارادوکسیکال عقل را در تمامی معارفی که به دست میآورد مقلّد و عقلانیترین جریان تقلید را که تبعیت از خداست موجّه میداند. او میکوشد تا از میراث ادبی و عرفانی اسلام برای احیای سنت عقلی سود برده و در مقام نقد معرفتشناسی مدرن، به نفس از دست رفته شناخت و وجود آدمی از نظر مولوی اشاره میکند که در تقلید گرفتار شده است و در آموزههای ابن عربی هم تقلید را امری ناگزیر در روند شناخت و تنها از خدا دانسته و راه تفکر و تعقل خلاق را باز میکند.هر چند که آرای چیتیک در این باره و نیز در نقد مدرنیته قابل نقد است و به پاره ای از آنها در این مقاله پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
228 - پژوهشی تطبیقی درباره وحدت وجود از دیدگاه مولوی و اسپینوزا
مهناز صفائی هوادرق علی اصغر حلبیوحدت وجود یکی از گسترده ترین مفاهیمی است که ریشه در مکاتب بسیار کهن بشری دارد. گستردگی این مفهوم مانع از یافتن معنایی واحد در میان مشرب های فکری است و دست یابی به نظریه ای مبتنی بر حقیقتی که تفاوت های لفظی و ظاهری این مفهوم را خاتمه بخشد بس دشوار است. با وجود این ، پردا چکیده کاملوحدت وجود یکی از گسترده ترین مفاهیمی است که ریشه در مکاتب بسیار کهن بشری دارد. گستردگی این مفهوم مانع از یافتن معنایی واحد در میان مشرب های فکری است و دست یابی به نظریه ای مبتنی بر حقیقتی که تفاوت های لفظی و ظاهری این مفهوم را خاتمه بخشد بس دشوار است. با وجود این ، پرداختن به این مسأله برای تقریب دیدگاه اندیشمندانی که در این باره تفکّر نموده اند لازم و ضروری به نظر می آید. در این مقاله پژوهشگر بر آن است که وجوه تشابه و تفاوت آن حوزه را آشکار سازد. لذا در راستای تبیین مفهوم وحدت وجود ، به بررسی راه های شناخت و معرفت در اندیشه مولوی و اسپینوزا که از برجسته ترین پژوهندگان حقیقت و از بزرگترین چهره های اندیشه بشری اند پرداخته و سعی شده است که برخی از وجوه تشابه وحدت وجود متعالی مولوی و وحدت تک جوهری اسپینوزا که به ظاهر بس متفاوت از یکدیگر می نماید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
229 - توصیف وتمثیل دنیا ازمنظر قرآن کریم و مثنوی معنوی
محمد حسین صادقی درویشی یداله ملکیدر مکتب متعالی قرآن کریم به مانند دیگر مکاتب برآمده از تفکرات بشری و ازجمله مکتب مولانا در مورد دنیا، تمثیل دنیا و مصادیق آن، مباحث فراوانی مطرح شده است. قرآن کریم به عنوان کامل ترین مکتب و همچنین مولوی با تأسی به این مکتب، در مثنوی معنوی به این موضوع پرداخته است. این پ چکیده کاملدر مکتب متعالی قرآن کریم به مانند دیگر مکاتب برآمده از تفکرات بشری و ازجمله مکتب مولانا در مورد دنیا، تمثیل دنیا و مصادیق آن، مباحث فراوانی مطرح شده است. قرآن کریم به عنوان کامل ترین مکتب و همچنین مولوی با تأسی به این مکتب، در مثنوی معنوی به این موضوع پرداخته است. این پژوهش با شیوۀ توصیفی – تحلیلی، آماری و فنی و با بهرهگیری از مقالات وشروح تفسیری قرآنی و ادبی وپایگاه های اطلاعاتی، تمثیل های دنیا را توامان از منظر قرآن کریم و مثنوی، مورد بررسی قرارداده است و روشن می نماید که کاربرد تمثیل درکلام، روشی اساسی برای تبیین معارف ازصورت انتزاعی به صورت محسوس است. ضمن اینکه این مقاله، پاسخ به این سوال است که مقایسه و اثرپذیری مولوی از قرآن کریم در تبیین دنیا وتمثیل دنیا چگونه است. بررسی ها نشان می دهد که قرآن کریم در آیات متعدد به مدح وذم دنیا پرداخته است. مولوی در بسیاری از داستان ها و حکایت ها از توصیف های قرآنی دنیا الهام گرفته و دنیا را به شکل رمزی و سمبلیک مطرح نموده است.نتایج نشان می دهد که بسامد نکوهش های تمثیلی دنیا دراین دو منبع ارزشمند، به مراتب چشمگیرتر از ستایش های تمثیلی دنیا و دعوت به دنیا و دنیا طلبی است. تا جایی که دنیا و نعمت های دنیوی در کنار نعمت های اخروی رنگ می بازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
230 - ماهیت فقهی منویات بیانیه گام دوم انقلاب
مهدیه یوسفی مجید وزیری ابراهیم یاقوتیبیانیه گام دوم انقلاب مشتمل بر گزاره هایی در باره عدالت، مبارزه با فساد، اقتصاد مقاومتی، استقلال، آزادی، عزت ملی، و مانند آن است که عمدتا همراه با باید و نباید بوده و جنبه الزامی آن به وضوح مشخص است و این ابهام را ایجاد کرده است که الزامات مزبور ماهیتی فقهی- حقوقی دارند چکیده کاملبیانیه گام دوم انقلاب مشتمل بر گزاره هایی در باره عدالت، مبارزه با فساد، اقتصاد مقاومتی، استقلال، آزادی، عزت ملی، و مانند آن است که عمدتا همراه با باید و نباید بوده و جنبه الزامی آن به وضوح مشخص است و این ابهام را ایجاد کرده است که الزامات مزبور ماهیتی فقهی- حقوقی دارند یا توصیه های اخلاقی می‎ باشند. پژوهش فرارو، مبتنی بر روش تحلیلی - توصیفی، در صدد رهیافت به ماهیت منویات بیانیه و رفع ابهام از الزامات مندرج در آن است. بدین منظور جایگاه بیانیه از منظر حکم شرعی بودن منویات آن یا اخلاق دستوری بودن آنها و نیز استعداد جایگزینی این منویات در احکام حکومتی و همچنین مولوی یا ارشادی بودن آنها واکاوی شده است. در دوران میان حکم شرعی یا اخلاق دستوری بودن، یافته نوشتار این است که گنجاندن منویات ذیل اخلاق دستوری، می تواند آنها را در جایگاه والای حق نسبت به تکلیف قرار دهد. همچنین با توجه به ملاک های حکم حکومتی از جمله فقدان حکم شرعی و موقت بودن آن نمیتوان بسیاری از منویات بیانیه را حکم حکومتی دانست. همچنین با توجه به ملاکات فقهی تمایز میان حکم مولوی و ارشادی، بسیاری از منویات مندرج در بیانیه، ارشاد به احکام شرعی و عقلی است. با این حال، نتیجه نهایی پژوهش فرارو این است که به دلیل تنوع الزامات بیانیه، نمی توان تمام آنها را در یک نهاد فقهی گنجاند. گو اینکه برخی از الزامات بیانیه قابلیت ارزیابی ذیل حکم مولوی را دارند ولی بسیاری از آنها دستورات اخلاقی، احکام شرعی تکلیفی یا مستقلات عقلی می باشند که بیانیه، ملت و مسئولان را به آن ارشاد نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
231 - بررسی اهداف تعلیمی بازنویسیهای مثنوی مولوی در کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تکیه بر نظریّة فلسفه برای کودکان (فبک)
فاطمه ستاری کامران پاشائی فخری پروانه عادل زادهنظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن چکیده کاملنظریّة فلسفه برای کودکان لیپمن با نام اختصاری فبک (p4c) یک الگوی آموزش تفکّر انتقادی در تعلیم و تربیت کودکان است که اهدافش توجه به تفکّر انتقادی است و در آن تأکید شده است کودکان در محیط مدرسه و هرگونه کلاس آموزشی به اندیشیدن بپردازند. داستان های بازنویسی شده از متون کهن، یک شیوه آموزشی برای مخاطب کودک و نوجوان می تواند باشد که اهداف لیپمن در آن اجرا شود. بسیاری از حکایت های مثنوی برای کودکان و نوجوانان بازنویسی و بازآفرینی شده است که به واسطه اهداف تعلیمی مولوی در جهت آموزش و پرورش کودک و رشد تفکّر انتقادی، نقش بسزایی دارد. در اصل حکایت ها بن مایه فلسفی وجود دارد، عنصر استدلال، گفتگو، چالش برانگیزی، پرسشگری در آنها در حد مطلوب است و می توانند برای برنامۀ فبک منابع قابل استفاده ای باشند، مقایسه بازنویسی ها با اصل حکایت و هدف مولوی نشان می دهد در مواردی به دلیل عدم درک محتوایی، عدم توجّه به زبان مناسب مخاطب، تغییر محتوا و عدم توجه به پیام مولوی، صرفاً جنبة سرگرمی یافته و از اهداف آموزشی دور شده اند، بنابراین تفکّر انتقادی برای کودک ایجاد نکرده است. لذا پیشنهاد می شود، با خوانش دوباره همراه با مربی، با یک اجتماع پژوهشی متون بازنویسی در جهت آموزش فلسفه برای کودکان بازسازی شوند. در این نوشتار 12 کتاب که از حکایت های مولوی که برای گروه سنی د در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است با توجّه به مؤلّفه های فبک بررسی گردیده است به موازات آن ساختار زبانی، محتوایی بازنویسی ها تحلیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
232 - خورشیدِ منظومۀ مولوی
اکرم رحمانی هاجر خادم رضا اقدامیچکیده با گذشت سدهها از ملاقات فراعقلی مولانا و شمس، همچنان این مسأله در ذهن همگان وجود دارد که چه اتّفاقی افتاد که مولانای فقیه، درس و مدرسه را رها کرد و گرد خورشید تبریز به گردش درآمد. مقالۀ حاضر بر آن است تا از منظر چشمان جلال الدّین بلخی به شمس بنگرد. بنابراین آثا چکیده کاملچکیده با گذشت سدهها از ملاقات فراعقلی مولانا و شمس، همچنان این مسأله در ذهن همگان وجود دارد که چه اتّفاقی افتاد که مولانای فقیه، درس و مدرسه را رها کرد و گرد خورشید تبریز به گردش درآمد. مقالۀ حاضر بر آن است تا از منظر چشمان جلال الدّین بلخی به شمس بنگرد. بنابراین آثار مولوی مورد کاوش قرار گرفت. در بین آثار او، دیوان کبیر از ویژگی های خاصی برخوردار است. زیرا که شعرهایش جوششی است و شاعر در سرایش آن از قید و بند رها بوده و شعر از ناخودآگاهش بر زبان وی جاری می شد. پس این اثر بهتر از دیگر آثار منطقی، فلسفی و عقلانی جلال الدین، افکار و اندیشههایش را معرفی می کند. در این مقاله با بررسی صفاتی که مولوی برای شمس برمی شمرد، سعی شده تا شخصیّت این ابرانسانِ فرشته خوی بیش از پیش شناخته شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن به صورت کتابخانهای است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
233 - رابطه دنیا و عقبی از منظر مولوی (بر اساس مثنوی)
احمد منیریچکیده یکی از پر دامنهترین و بحث انگیزترین مباحثی که از دیرباز در میان جوامع بشری مطرح بوده این است که آیا جهان محدود در دنیاست، یا در پس این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد، و اگر چنین عالمی وجود دارد رابطه این دو با هم چگونه است؟ گروهی باورمند به وجود جهانی در پس این چکیده کاملچکیده یکی از پر دامنهترین و بحث انگیزترین مباحثی که از دیرباز در میان جوامع بشری مطرح بوده این است که آیا جهان محدود در دنیاست، یا در پس این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد، و اگر چنین عالمی وجود دارد رابطه این دو با هم چگونه است؟ گروهی باورمند به وجود جهانی در پس این عالماند و به تبع آن، میان این دو رابطه‎ای قائل‎اند، و جمعی منکر عالمی در پس این جهان هستند. مولوی در مثنوی معنوی به مناسبتهای گوناگون در باب دنیا و قیامت و مسائل تابع آن سخن گفته است. وی خواب و بیداری را پلی به سوی عقبی میداند و بر این باور است که با موت اختیاری و غلبه بر هوا میتوان عالم عقبی را در این دنیا دید، او ضمن این که عقبی را برتر از دنیا میداند بر این باور است که باید در توجّه به دنیا و عقبی توازن قائل بود، زیرا هر یک اهمّیّت و جایگاه خود را دارد و نباید توجّه به یکی سبب بیتوجّهی به دیگری گردد. هر چند که بسیاری بر این باورند که وی حنفی مذهب است و از مشرب کلامی اشعری پیروی میکند، امّا از بررسی دقیق افکار وی در موارد گوناگون از جمله در باب دنیا و عقبی میتوان دریافت که وی در مباحث کلامی وسعت نظر دارد و تابع مذهب کلامی خاص نیست. مولوی بر این باور است که بین دنیا و آخرت رابطة عمیقی وجود دارد. این پژوهش مبتنی بر راهبرد مورد کاوی هست و با ابزار گردآوری از اسناد ثانوی و جستجوی کتابخانهای و فیشبرداری به انجام رسیده است. روش تحلیل نیز تحلیل محتوای کیفی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
234 - تحلیل روان شناختی شخصیّت کودک از دیدگاه مولوی
محمد یوسف پور موسی کورس کریم پسندیدر میان تعالیم و آموزههای روان شناسانه مولوی، نگرش او به شخصیّت مستقل و هویّت جداگانه کودک به طرز قابل توجّهی، جلب نظر مینماید. مولوی با توجّه به ساحت بیرونی و درونی انسان و با نگرش روان شناسانه، دورۀ کودکی را برای رشد و بلوغ جسمی، رشد فکری و عقلی هر فردی، ضروری و قهر چکیده کاملدر میان تعالیم و آموزههای روان شناسانه مولوی، نگرش او به شخصیّت مستقل و هویّت جداگانه کودک به طرز قابل توجّهی، جلب نظر مینماید. مولوی با توجّه به ساحت بیرونی و درونی انسان و با نگرش روان شناسانه، دورۀ کودکی را برای رشد و بلوغ جسمی، رشد فکری و عقلی هر فردی، ضروری و قهری میداند که توقفِ غیرطبیعی در این مرحله، نشان خامی و نقصان شخصیّت در دورة جوانی و میان سالی خواهد شد. بنابر این مقاله فوق به روش تحلیلی بوده و به بررسی نگرش روان شناسانه مولوی به شخصیّت کودک میپردازد که یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مولوی در قرن سیزده میلادی بسیاری از مباحث روان شناسی کودک هم چون: کودک و رشد، کودک و تربیت، کودک و گریه، کودک و شادی، کودک و تغذیه، کودک و بازی را در زوایای پیدا و پنهان شخصیّت کودک واکاوی میکند که امروزه در قالب نظریّه، توسّط روان شناسان رشد و تکامل حسی و ادراکی ارائه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
235 - تحلیل داستان طوطی و بازرگان مثنوی براساس نظریّه روانکاوی ژاک لاکان
زهرا باقری لطیفه سلامت باویل علیرضا صالحینقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، ب چکیده کاملنقد روانکاوانه، به عنوان حاصل تلاقی روانکاوی با آثار و نظریّههای هنری، بر مبنای مفاهیم و روشهایی که مهمّترین نظریّهپردازان روانکاوی، زیگموند فروید و ژاک لاکان، بنیاد نهادهاند، سعی در خوانشی متفاوت از آثار هنری دارد. متن ادبی، لذّت خود را به مخاطبان منتقل نمیکند، بلکه اجازه میدهد افراد به منابع لذّت در ناخودآگاه خود دست یابند. نقد روانکاوانه متن را به قصد یافتن ساختارهایی که موجب خلق چنین لذّتی می شود؛ تجزیه و تحلیل میکند. این رویکرد، با تأکید بر نقش تعیین کنندة زبان بر حیات ناخودآگاهانه انسانها، میکوشد تا با اِعمال مفاهیم و روشهای خود بر متون ادبی، آنها را با رویکردی نقّادانه قرائت کند. در این بررسی، ابتدا به تبیین نظریّه لاکان پرداختهایم که در تجزیه و تحلیل متون ادبی مورد استفاده قرار میگیرد. در پایان، به کمک مفاهیم نقد روانکاوانه لاکان، داستان طوطی و بازرگان را مورد ارزیابی قرار دادهایم. در این داستان، یکی از قهرمانان اصلی آن، یعنی بازرگان، بعد از مواجهه با مرگ تصنّعی طوطی خود و از دست دادن آن، به عنوان بزرگترین تعلّق ذهنی خود، در مسیر رسیدن به حیث واقع قرار میگیرد و همین موقعیّت او را برای ورود به عالم تجارب عرفانی مهیّا میکند. بازرگان، ضمن از سر گذراندن تجربه عرفانی دچار استحالة شخصیتی (تولّد مجدد) و استعلای شخصیّتی میشود. بازرگان در این داستان بخشی از وجود مولاناست که با دیدار شمس متحوّل می شود. به همین دلیل در بخشی از داستان مولانا به عنوان راوی روایت با بازرگان به نفس واحدی تبدیل می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
236 - ذات و صفات خدا از دیدگاه مولوی
رقیه سپهری صومعه سفلی فاطمه مدرسیچکیده یکی از مسایل مهمّ اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند، مسألۀ ذات و صفات الهی میباشد که از مسایل اساسی در علم کلام، فلسفه و عرفان می باشد. در مبحث ذات خداوند، در بین نگاه های کلامی مختلف چندان اختلاف مشاهده نمی شود. آنچه در فِرَق کلامی دست مایة اختلاف بوده ا چکیده کاملچکیده یکی از مسایل مهمّ اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند، مسألۀ ذات و صفات الهی میباشد که از مسایل اساسی در علم کلام، فلسفه و عرفان می باشد. در مبحث ذات خداوند، در بین نگاه های کلامی مختلف چندان اختلاف مشاهده نمی شود. آنچه در فِرَق کلامی دست مایة اختلاف بوده است، بحث صفات خداوند و ارتباط صفات با ذات بوده است. در این پژوهش برآنیم تا نظر مولانا را در مورد این مقوله به روش تحلیلی – توصیفی بیان داریم. برآیند تحقیق حاکی از آن است که مولانا، در بحث از ذات و صفات خداوند، با تمایز زدایی از ذات و صفات حق، آن دو را یکی دانسته است، هر چند که وی بر اساس مشرب عرفانی و کلامی، صفات خداوند را قدیم می خواند؛ امّا این امر بدان معنی است که وی ذات حق را یکی می داند که هیچ کثرتی در آن وجود ندارد. بنابراین وی صفات الهی را دخیل در همان ذات حق دانسته و آنها را فقط در حدّ یک وصف و عبارت میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
237 - بررسی مسائل اجتماعی مولانا در غزلیّات شمس
الهام رحمانیان رضا اشرف زاده بتول فخر اسلامچکیده هر اثر ادبی در بافت خود نشانهای از منشاء اجتماعی دارد. محیط اجتماعی که اثر دران نَضج گرفته در سبک و شیوة بیان کلام صاحب اثر منعکس شده است. غزلیّات شمس یکی از این آثار است که مولانا به بسیاری از واقعیّات، اوضاع اجتماعی وآداب و رسوم میپردازد. شعر مولانا علاوه ب چکیده کاملچکیده هر اثر ادبی در بافت خود نشانهای از منشاء اجتماعی دارد. محیط اجتماعی که اثر دران نَضج گرفته در سبک و شیوة بیان کلام صاحب اثر منعکس شده است. غزلیّات شمس یکی از این آثار است که مولانا به بسیاری از واقعیّات، اوضاع اجتماعی وآداب و رسوم میپردازد. شعر مولانا علاوه بر این که بازتابی از حیات اجتماعی روزگار خویش و تصویر زندگی واقعیّات دوران خود میباشد، شخصیّت فردی و اجتماعی او را نیز ترسیم نموده است. پژوهش حاضر تلاشی است در تحلیل شخصیّت اجتماعی مولانا در غزلیّات شمس که رهیافتی است به شناخت مسایل اجتماعی و فرهنگی روزگار خالق اثر؛ و ابزاری است کارآمد برای بیان نظام فکری عارفانه و عاشقانه او. در این جستار بعد اجتماعی شخصیّت مولانا در دیوان شمس در دو بخش بررسی گردیده است: بخش اوّل سرمایههای اجتماعی، بخش دیگر جامعه شناسی دیوان شمس که بُعد اوّل بیشتر نمود یافته است. امید است این پژوهش شاهراهی باشد برای سوق یافتن به سوی فضایل اخلاقی و دفع رذایل و پستیها در عصر حاضر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
238 - تربیت عرفانی از دیدگاه مولوی با تکیه بر مثنوی
محمدرضا مشمول حاجی آقا محسن فرمهینی فراهانی سینا فروزشمولوی عارفی بزرگ و وارسته است که با تربیت شاگردان بسیار در دورانی که بسیاری از مردم در گرفتاریهای دنیوی به عرفان روی آورده اند خدمت بزرگی به جامعه نموده و از راه تمثیل و حکایت در قالب شعر به تربیت آنها پرداخته است . وی با بیان مباحث عرفانی از جمله طرح وحدت وجود و موجود چکیده کاملمولوی عارفی بزرگ و وارسته است که با تربیت شاگردان بسیار در دورانی که بسیاری از مردم در گرفتاریهای دنیوی به عرفان روی آورده اند خدمت بزرگی به جامعه نموده و از راه تمثیل و حکایت در قالب شعر به تربیت آنها پرداخته است . وی با بیان مباحث عرفانی از جمله طرح وحدت وجود و موجود و نفی دوئیت از نظم هستی سعی در بیرون کردن اختلافات از ذهن شاگردان داشته آنها را در راه رسیدن به کمال انسانی و مراحل بالای عرفان یاری داده است . در مثنوی تکیه بر استفاده از عقل کلی و اهمیت دادن به آن در مکتب عشق و همچننی نفی تقلید و عدم پیروی از نقل است . در تربیت عرفانی مولوی، شخص باید با تقویت بنیه عقلی خود و شناخت عقل جزئی از عقل کلی، به حقیقت دست یابد و راه این کار، دست دادن به پیر و مراد و پیروی تعالیم او و دوری از تقلید بدون تحقیق است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
239 - تطبیق مفاهیم تمثیلی و نمادین گاو در آثار حماسی، غنایی و عرفانی
حمید ایاز رضا کشتگرنماد یک شگرد بیانی است که معنا و مفهوم وسیعی دارد و به جای اشاره مستقیم موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطه موضوعی دیگر ، با شیوه تمثیل بیان می کند. هدف این مقاله – که با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی - تطبیقی نوشته شده - بررسی مفاهیم نمادین و تمثیلی «گاو» در آثار حما چکیده کاملنماد یک شگرد بیانی است که معنا و مفهوم وسیعی دارد و به جای اشاره مستقیم موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطه موضوعی دیگر ، با شیوه تمثیل بیان می کند. هدف این مقاله – که با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی - تطبیقی نوشته شده - بررسی مفاهیم نمادین و تمثیلی «گاو» در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه¬ی نظامی و مثنوی مولوی) است و می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهد : در اوستا و متون پهلوی در مورد گاو چه نگرشی وجود دارد؟ گاو در هریک از آثار مورد بررسی در چه مفاهیم نمادین و تمثیلی به کار رفته است؟ کدام مفهوم مایه حماسی، کدام غنایی و کدام مایه عرفانی دارد؟ نماد، تمثیل، گاو، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، خمسه نظامی پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
240 - حماسه درون، مولوی، فردوسی و انسان معاصر
حمیدرضا دیبائی خو اسماعیل آذر مریم برزگرمدرنیته، در پی رنسانس و روشنگری در قرون هفدهم و هجدهم پدید آمد و بر زندگی انسان معاصر تأثیر فراوان گذاشت. انسان امروز سعادت خود را بیرون از خویش جستوجو میکند و به دنیای درون بیتوجه است. حماسة درون یا نفس با نگرش دینی و ساحت فلسفه مفاهیم خاص مییابد. از نظر فلسفی، نفس به چکیده کاملمدرنیته، در پی رنسانس و روشنگری در قرون هفدهم و هجدهم پدید آمد و بر زندگی انسان معاصر تأثیر فراوان گذاشت. انسان امروز سعادت خود را بیرون از خویش جستوجو میکند و به دنیای درون بیتوجه است. حماسة درون یا نفس با نگرش دینی و ساحت فلسفه مفاهیم خاص مییابد. از نظر فلسفی، نفس به جسم و از منظر جوهری مستقل و قائمبهذات است. نفس و درون یک چیز است، گاهی تعلق به بدن و گاهی جنبة جوهری آن منظور است. از منظر دین، نوری از انوار الهی که تابشگاه آن خداوند و فرودگاه آن کالبد انسانی است. نفس را میتوان به روان و درون تعبیر کرد که با تمام پیچیدگیهایش انسان مدرن را بر سر دو راهی سنت و مدرنیته قرار داده و این دوگانگی، سبب تشتت او گشته، صنعت هم به جای دستگیری، دستاندازش شده است. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی سعی در یافتن وجوه مشترک مربوط به درون و روان آدمی در منظومة حماسی شاهنامه فردوسی و منظومة عرفانی مثنوی مولانا دارد تا چگونگی تقابل انسان معاصر با سنت و پیشینة دور و دراز خود با دنیای مدرن را بیان کند. درون در متون حماسی عرفانی به دل، قلب، روح، روان و جان تعبیر میگردد. فردوسی از روان به جای درون نام میبرد. به زعم مولوی انسان معاصر از طریق نبرد با نفس یا درون خود میتواند حماسهای بیافریند و با سفر از جهان ماده به عالم معنا راهی به روی خود بگشاید. حال آنکه فردوسی روان آدمی را وسیله خرد و خوشحالی او میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
241 - مولوی و ادبیّات مولویّه
محمدامین ریاحیمولانا جلالالدین محمد بلخی اندیشمند بزرگ ایرانی و تابناکترین چهرةزبان و ادب و فرهنگ ایرانی در عصر ایلخانان در دیار روم است. در این مقاله، ضمن نقد ارتباط سلطان کیقباد اول با پدر مولانا و خود او و دیگر افسانههایی که مریدی چون افلاکی در مناقبالعارفین خود برای بالا چکیده کاملمولانا جلالالدین محمد بلخی اندیشمند بزرگ ایرانی و تابناکترین چهرةزبان و ادب و فرهنگ ایرانی در عصر ایلخانان در دیار روم است. در این مقاله، ضمن نقد ارتباط سلطان کیقباد اول با پدر مولانا و خود او و دیگر افسانههایی که مریدی چون افلاکی در مناقبالعارفین خود برای بالا بردن شأن و منزلت مراد خویش پرداخته است، کوشش شده است تا تأثیر عظیم اندیشه و آثار مولانا را در ادامة رواج زبان و شعر فارسی و فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر و سایر متصرّفات عثمانی نشان دهیم، هرچند در این راستا باید کتابها نوشت و از جنبههای مختلف آن را تحلیل کرد. دو دیگر اینکه ادبیات مولویّه را که نقشی بسزا در ترویج زبان فارسی در خارج از ایران، بویژه آسیای صغیر و شبه قاره داشته است- از قبیل معارف بهاء ولد، معارف برهان الدین محقّق ترمذی، مقالات شمس تبریزی، آثار سلطان ولد و ... - معرّفی کنیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
242 - تبیین رابطة «عمل و پاداش» در مثنوی معنوی مولوی
ایرج شهبازیعمل، در کنار اعتقاد قلبی و اقرار زبانی، یکی از سه پایة دینورزی را تشکیل میدهد و در واقع بدون آن همة سلوک دینی و معنوی انسان مختل میشود. مولانا ازجمله عارفانی اندیشمند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنوی معنوی، توجهی فراوان به مسألة عمل کرده است. سخنان او در این چکیده کاملعمل، در کنار اعتقاد قلبی و اقرار زبانی، یکی از سه پایة دینورزی را تشکیل میدهد و در واقع بدون آن همة سلوک دینی و معنوی انسان مختل میشود. مولانا ازجمله عارفانی اندیشمند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنوی معنوی، توجهی فراوان به مسألة عمل کرده است. سخنان او در این باره آن قدر گسترده و ژرف است که طرح همة آنها در حوصلة یک مقالة مختصر نمیگنجد و از آنجا که بخشی عظیم از سخنان مولانا در این مورد، به پاداش عمل اختصاص دارد و او از زوایای مختلف این مسأله را بررسی کرده است، در مقالة حاضر مسألة رابطة عمل و پاداش آن را در مرکز توجه خود قرار داده و کوشیدهایم سخنان او در این زمینه را گردآوری، دستهبندی و تحلیل کنیم. بطور کلی میتوان گفت که مولانا در مورد رابطة عمل و پاداش آن، مسایل زیر را مطرح کرده است: فناناپذیری اعمال، بیپاسخ نماندن اعمال، یگانگی پاداش و عمل، پیوند رنجها و قبضهای روحی با کارهای ناپسند، تجسم اعمال، حبط اعمال، کافی نبودن عمل برای دستیابی به حقیقت (ترک عمل)، گسترش مهارناپذیر آثار عمل و بالاخره عمل بلاعوض. پیشگفتار مقاله هم به بحثی آسیبشناسنانه در مورد نگاه جامعة ایرانی به مسألة عمل و پاداش اختصاص یافته و سه آسیب اساسی در این زمینه را معرفی کرده است: جداسازی عمل از پاداش آن، اعتقاد به ملازمت ایمان و بدبختی در دنیا و بالاخره بیتوجهی به فرهنگ کسب و کار. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
243 - رنج از نگاه مولانا
ایرج شهبازیتصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسأله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج، علل رنج و آثار نیکوی آن بر چکیده کاملتصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسأله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج، علل رنج و آثار نیکوی آن بررسی شده است. او رنج ها را به دو گروه عمده تقسیم کرده است: رنج هایی که انسان، خود برای خویشتن فراهم می آورد و رنج هایی که خداوند مهربان، برای پرورش انسان، در نظر می گیرد. مولوی رنج های دسته اول را ناشی از خودخواهی و نادانی انسان می داند و آنها را مردود می شمارد، امّا رنج های گروه دوم را می پذیرد، زیرا که آنها از لطف خفیّ خدا سرچشمه گرفته است و آثاری نیکو در زندگی آدمی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
244 - وحدت درونی ادیان در اندیشه مولانا
اکبر قربانیسنت عرفانی اسلام که مبانی و آموزههای آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزشمند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار میآید و بازخوانی آن برای کشف قابلیتها و ظرفیتهایش در عرصة جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشهها، وظیفه و رسالتی است که بیش از چکیده کاملسنت عرفانی اسلام که مبانی و آموزههای آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزشمند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار میآید و بازخوانی آن برای کشف قابلیتها و ظرفیتهایش در عرصة جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشهها، وظیفه و رسالتی است که بیش از همه بر دوش اندیشمندان فکور و آگاه نهاده شده است. در این نوشتار اندیشههای مولانا را بازبینی و بازخوانی کرده و کوشیدهایم تا رد پای یکی از نظریات جدید در عرصة دین پژوهی تطبیقی را در آن نشان دهیم. نظریة وحدت متعالی ادیان یا وحدت درونی ادیان که اساس آن بر پایة تفکیک شریعت و طریقت نهاده شده است، کم یا بیش در اندیشههای مولانا جلال الدین محمد بلخی دیده میشود. مولانا در آثار خود، با تکیه بر اصل محوری وحدت وجود، به یگانگی ادیان اشاره کرده و محتوای درونی ادیان را برتر از صورت ظاهری آنها دانسته است. اندیشة وحدت گرایانة مولانا در باب ادیان، گاهی بر پایة کثرت ظاهر و وحدت باطن، بنا شده و گاهی بر مبنای وحدت حقیقت و اختلاف منظر تبیین گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
245 - بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی)
مصطفی کردکتولی ملیحه مهدوی مسعود مهدیانمبحث دوستی حضرت حق یکی از مهمترین و زیباترین مباحث عرفان اسلامی است. به اعتقاد عرفا اساس عرفان بر پایۀ دوستی خداوند است و کتاب شرح التعرف، یکی از امهات متون منثور و مثنوی معنوی از مهمترین آثار منظوم عرفانی، مشحون از مفاهیم مربوط به دوستی حضرت حق هستند. مستملی بخاری، صاح چکیده کاملمبحث دوستی حضرت حق یکی از مهمترین و زیباترین مباحث عرفان اسلامی است. به اعتقاد عرفا اساس عرفان بر پایۀ دوستی خداوند است و کتاب شرح التعرف، یکی از امهات متون منثور و مثنوی معنوی از مهمترین آثار منظوم عرفانی، مشحون از مفاهیم مربوط به دوستی حضرت حق هستند. مستملی بخاری، صاحب کتاب شرح التعرف، هر عملی را با ترازوی محبت میسنجد و آگاهی از لوازم محبت را برای سالک طریق لازم میداند. مولوی نیز محبت خداوند را از اصلیترین مبانی سیر و سلوک به حق قلمداد میکند. لذا هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی) است. یافتههای پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای نشان داد از نظر مستملی و مولوی دم زدن از محبت الهی چندان ساده نیست و رسیدن به این مقام به مقدمات و تمهید لوازمی نیاز دارد. برخی از این ابزار و تمهیدات عبارتند از: خودشناسی و شناخت مقام والای انسان، مبارزه با نفس، صفای قلب، شرم و حیا. مستملی و مولوی در ادامه معتقدند با چنین نشانههایی میتوان به شناخت دوستان حقیقی خداوند نایل گردید. دوستانی که دارای شاخصهایی همچون: ذکر، توکّل، نرنجیدن از بلا، خوف و رجا و لقای محبوب هستند. پرونده مقاله