• فهرس المقالات Chlorophyl

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اثر مدیریت آبیاری و کود فسفر بر عملکرد و برخی صفات زراعی دو رقم برنج
        سید مهدی میرحسینی مقدم سیدمصطفی صادقی مجید عاشوری ناصر محمدیان روشن حمیدرضا درودیان
        زمینه و هدف: یکی از راهکارهای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش پایداری در کشت برنج، استفاده درست از آب آبیاری و ارقام مورد کشت می باشد. این پژوهش با هدف اثر مدیریت آبیاری و سطوح مختلف کود فسفر بر عملکرد و برخی صفات زراعی برنج در دو رقم هاشمی و گیلانه در استان گیلان انج أکثر
        زمینه و هدف: یکی از راهکارهای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش پایداری در کشت برنج، استفاده درست از آب آبیاری و ارقام مورد کشت می باشد. این پژوهش با هدف اثر مدیریت آبیاری و سطوح مختلف کود فسفر بر عملکرد و برخی صفات زراعی برنج در دو رقم هاشمی و گیلانه در استان گیلان انجام شد.روش پژوهش: این آزمایش به صورت کرت های دوبارخرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی سال های 1396 و 1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان واقع در روستای کته شال (در محدوده عرض جغرافیایی ´12°37 شمالی و طول جغرافیایی ´01°50 شرقی با ارتفاع متوسط 2/34 متر از سطح دریا) اجرا شد. تیمارهای مورد مطالعه در این تحقیق شامل رقم (برنج هاشمی و گیلانه) به عنوان عامل اصلی، فواصل آبیاری (غرقاب پیوسته، و متناوب با فاصله 5 و 10 روز) به عنوان عامل فرعی و میزان کود شیمیایی فسفر از نوع سوپرفسفات تریپل (50، 75 و 100 کیلوگرم در هکتار) به عنوان عامل فرعی- فرعی بود.یافته ها: یافته نشان داد که اثرات ساده عوامل و اثرات متقابل دو و سه عاملی آن ها بر عملکرد شلتوک و آب نسبی برگ در سطح ١ درصد و بر شاخص کلروفیل در سطح 5 درصد معنی دار بود. مطابق اثر متقابل مدیریت آبیاری و کود مصرفی و رقم، بیشترین عملکرد شلتوک در سال اول، در رقم گیلانه و در فواصل آبیاری 5 روز و در سطوح کودی 50 و 100 کیلوگرم فسفر در هکتار به ترتیب 5362 و 5104 کیلوگرم در هکتار بود و در سال دوم، در رقم گیلانه و در فواصل آبیاری 5 روز در سطوح کودی 50 و 100 کیلوگرم فسفر در هکتار به ترتیب با میانگین 5355 و 5104 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. بیشترین آب نسبی برگ در سال اول در رقم گیلانه و در فواصل آبیاری 5 روز با مصرف کودی 50 کیلوگرم فسفر در هکتار با میانگین 64/0 و در سال دوم، در رقم گیلانه و فواصل آبیاری 5 روز با سطوح کودی 100 کیلوگرم فسفر در هکتار با میانگین 66/0 بود. بر اساس اثر متقابل مدیریت آبیاری، کود مصرفی و رقم، بیشترین کلروفیل متر در سال 96، در رقم گیلانه و در مدیریت 5 روز و در سطوح کودی 50 کیلوگرم فسفر در هکتار با میانگین 7/41 بود. در سال 97، بیشترین کلروفیل متر در رقم هاشمی و مدیریت غرقاب و با مصرف 50 کیلوگرم کود فسفر، با میانگین7/40 به دست آمد. بیشترین شاخص سطح برگ در سال 96 و 97، در رقم گیلانه و در مدیریت آبیاری 5 روز با مصرف کودی 75 کیلوگرم فسفر در هکتار به ترتیب با میانگین 2/4 و 4/4 مشاهده شده است.نتایج: اثر متقابل آبیاری، کود و رقم در سال های مورد مطالعه نشان داد که در هر دو رقم گیلانه و هاشمی، بیشترین عملکرد شلتوک در سطوح کودی 50 و 100 کیلوگرم فسفر در هکتار بود. براساس نتایج و با ملاک قرار دادن عملکرد شلتوک، استفاده از رقم گیلانه با فواصل آبیاری 5 روز و سطوح کودی 50 و 100 کیلوگرم فسفر در هکتار به عنوان مناسب ترین شرایط برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثر محلول‌پاشی پرولین و گلایسین‌بتائین بر شاخص‌های رشد، میزان پرولین و فعالیت آنزیمی گیاه شمعدانی معطر (Pelargonium graveolens) تحت تنش کم‌آبی
        مجید خدابخش الهام دانائی
        زمینه و هدف: شمعدانی معطر گیاهی چندساله زینتی است که اسانس آن در صنایع عطرسازی، آرایشـی و بهداشتی، غذایی و داروسازی کاربرد دارد. کمبود آب، یکی از مهم‌ترین تنش‌های محیطی محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان می‌باشد که تأثیر زیادی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک، بیوشیمیایی و آنزیم أکثر
        زمینه و هدف: شمعدانی معطر گیاهی چندساله زینتی است که اسانس آن در صنایع عطرسازی، آرایشـی و بهداشتی، غذایی و داروسازی کاربرد دارد. کمبود آب، یکی از مهم‌ترین تنش‌های محیطی محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان می‌باشد که تأثیر زیادی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک، بیوشیمیایی و آنزیمی گیاهان داشته و شانس نمو و بقای آنها را محدود می‌کند. استفاده از اسمولیت‌های آلی مانند پرولین و گلایسین‌بتائین از طریق افزایش ظرفیت و سرعت فتوسنتز، جذب برخی یون‌ها مانند منیزیم و پتاسیم، جلوگیری از تخریب ترکیب‌های رنگیزه-پروتئین و حفظ رنگریزه‌های گیاهی، تقویت سیستم آنتی‌اکسیدانی، نقش مؤثری در مهار اثرات منفی کم‌آبی در گیاهان دارد. لذا هدف از پژوهش تعیین بهترین ماده و غلظت مؤثر در بهبود کیفیت و گلدهی شمعدانی معطر تحت تنش کم‌آبی می‌باشد.مواد و روش: قلمه‌های شمعدانی معطر در گلخانه ای تجاری با دمای حدود 17 تا 20 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 60 تا 70 درصد و شدت نور 50 تا 60 میکرومول بر مترمربع در ثانیه در شهرستان کرج نگهداری شد. تغذیه با محلول هوگلند نیز یک‌بار در هفته صورت گرفت و به‌منظور اندازه‌گیری رطوبت خاک از سیستم توزین گلدان‌ها، استفاده و آبیاری بر اساس تغییر وزن خاک گلدان‌‌ها نسبت به ظرفیت زراعی تعیین شده، انجام شد. محلول‌پاشی گیاهان با پرولین و گلایسین‌بتائین (صفر، 50 و 100 میلی‌گرم در لیتر) دو هفته پس از استقرار قلمه‌ها در گلدان و پس از 24 ساعت سطوح مختلف تنش کم‌آبی (25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی) به مدت یک ماه اعمال گردید. پس از اتمام اعمال تیمارها، برداشت نمونه‌ها و ارزیابی صفاتی مانند وزن ترو خشک اندام هوایی و ریشه، آنتوسیانین گلبرگ‌ها، محتوای کلروفیل کل برگ، پرولین و فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز انجام شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با دو عامل اعمال تنش کم‌آبی و محلول‌پاشی با پرولین و گلایسین‌بتائین و اثر متقابل آن ها در سال 1398 اجرا ‎گردید. سپس آنالیز داده‌ها با نرم‌افزار SPSS، مقایسه میانگین‌ها با آزمون چند دامنه‌ای دانکن و رسم نمودارها در Excel انجام شد.یافته‌ها: مقایسه میانگین داده‌ها نشان داد که بیش‌ترین وزن ترو خشک اندام هوایی با 25/67 و 53/8 گرم و بیش‌ترین وزن ترو خشک ریشه با 62/15 و 45/3 گرم در تیمار ظرفیت زراعی 100 درصد (شاهد) و کم‌ترین وزن ترو خشک اندام هوایی با 76/44 و 45/4 گرم و کم‌ترین وزن تر و خشک ریشه با 57/10 و 17/1 گرم در تیمار ظرفیت زراعی 25 درصد (بدون محلول‌پاشی) بود. هم‌چنین بیش‌ترین و کم‌ترین آنتوسیانین گلبرگ با 8925/2 و 5376/1 میلی‌گرم در گرم وزن تر و کلروفیل کل برگ با 3735/15 و 1632/11 میلی‌گرم در گرم وزن تر در تیمار ظرفیت زراعی 100 درصد (شاهد) و تیمار ظرفیت زراعی 25 درصد (بدون محلول‌پاشی) بود. بیش‌ترین و کم‌ترین میزان پرولین با 84/3 و 67/1 میلی‌گرم در گرم وزن تر در تیمار ظرفیت زراعی 25 درصد (بدون محلول‌پاشی) و تیمار ظرفیت زراعی 75 درصد+ پرولین 100 میلی‌گرم در لیتر بود. بیش‌ترین فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز با 97/2 و 52/16 واحد آنزیم در گرم وزن تر در تیمار ظرفیت زراعی 75 درصد+ گلایسین‌بتائین 100 میلی‌گرم در لیتر و کم‌ترین با 12/1 و 93/12 واحد آنزیم در گرم وزن تر در ظرفیت زراعی 25 درصد (بدون محلول‌پاشی) بدست آمد.نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان داد که وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه با افزایش تنش کم‌آبی، کاهش یافت که این کاهش در ظرفیت زراعی 25 درصد بیشتر بود و محلول‌پاشی گیاهان با گلایسین‌بتائین و پرولین موجب مهار اثرات منفی تنش شد که این اثرات در غلظت 100 میلی‌گرم در لیتر هر دو ترکیب نمایان‌تر بود. آنتوسیانین گلبرگ و کلروفیل کل برگ در گیاه شمعدانی با افزایش تنش کم‌آبی، کاهش یافت و تیمار گیاهان با گلایسین‌بتائین و پرولین نقش مؤثری در بهبود رنگریزه‌های گیاهی داشت. هم‌چنین تنش کم‌آبی موجب افزایش میزان پرولین گردید. بیش‌ترین فعالیت آنزیمی در ظرفیت زراعی 75 درصد بود و با افزایش میزان تنش کم‌آبی، فعالیت آنزیمی کاهش یافت. محلول‌پاشی گیاهان با گلایسین‌بتائین و پرولین 100 میلی‌گرم در لیتر توانست اثر منفی تنش کم‌آبی را در ظرفیت زراعی 50 و 75 درصد نسبت به ظرفیت زراعی 25 درصد، کاهش دهد. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می‌توان کاربرد اسمولیت‌های آلی از جمله گلایسین‌بتائین و پرولین را برای کاهش اثرات منفی تنش کم‌آبی در گیاهان زینتی توصیه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی شاخص کلروفیل آب در رودخانه‌های ورودی تالاب انزلی با استفاده از ماهواره سنتینل
        سید سامان میرفلاح نصیری ابراهیم امیری جلال بهزادی
        زمینه و هدف: آلودگی منابع آبی و افزایش آلودگی در منابع آبی طبیعی نظیر دریاچه ها و تالاب ها، با توجه به طبیعت شکننده آنها، به عنوان یکی از بحران های پیش روی کشور، علاوه بر عوامل جریان ورودی، وابسته به وضعیت کمی خود آن اکوسیستم آبی نیز می باشد. از طرفی مشکل مهم تالاب انزل أکثر
        زمینه و هدف: آلودگی منابع آبی و افزایش آلودگی در منابع آبی طبیعی نظیر دریاچه ها و تالاب ها، با توجه به طبیعت شکننده آنها، به عنوان یکی از بحران های پیش روی کشور، علاوه بر عوامل جریان ورودی، وابسته به وضعیت کمی خود آن اکوسیستم آبی نیز می باشد. از طرفی مشکل مهم تالاب انزلی به عنوان ناحیه مورد مطالعه در این پژوهش، آلودگی روزافزون آب آن در شرایط شکننده تغییرات اقلیمی است. لذا با توجه به عمده مشکل مطرح شده برای تالاب انزلی، هدف تحقیق بررسی شاخص کیفیت آب در جریانات ورودی تالاب انزلی بود.روش پژوهش: در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در بازه 1380-1399 در محدوده مطالعاتی تالاب انزلی، آمار بارندگی ماهانه ایستگاه های مختلف هواشناسی و نقشه‌های زمین شناسی مشخصات و مقادیر ضرایب هیدرولیکی، حدود گسترش تالاب، داده های ایستگاه های مشاهد ه ای احتمالی، داده های اندازه گیری دبی رود های فصلی و دائمی، حدود قرارگیری عوارض و رودها از شرکت سهامی آب منطقه ای اخذ شد. در این مطالعه با استفاده از کد تحلیل کیفیت آب (UWQV) مقدار تغییرات کیفیت آب در دوره های فصلی تالاب انزلی در تصاویر Sentinel-2 و Sentinel-3 تحلیل شد.یافته‌ها: متوسط توزیع مکانی طیف سبز( شاخص کلروفیل) درفصول مختلف نشان داد که اعداد آن بیانگر وضعیت شاخص کیفیت و کلروفیل هستند بطوریکه در فصل پاییز برابر 15/0،در فصل زمستان 13/0، در فصل بهار معادل 06/0 و در فصل تابستان برابر عدد 13/0 بود. نتایج آماری دبی رودخانه های منتهی به تالاب انزلی، در تمام مختصات دریاچه تالاب، روند مشابه فصلی بین دبی ها با توجه به یکسان بودن حوضه آبریز تغذیه کننده مشاهده گردید و این درحالی است که هر یک از ارقام متوسط به ترتیب با اعداد 27/0، 23/0، 08/0، 08/0 و 23/0 انحراف معیار پراکنش مختصاتی را نشان داده است.نتیجه گیری:تحلیل کیفیت آب تالاب انزلی برپایه تغییرات شاخص کلروفیل بیان شده وتغییرات مقدار کلروفیل از یک فصل به فصل دیگر نوسان شدید را نشان داده که نتایج این تحقیق در مقایسه با سایر محققین، تایید شده است. همچنین وضعیت رسوبات سلامت آب تا حد زیادی در فصول پاییز زمستان تابستان بهار نوسان شدید را نشان می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Quantitative Changes in Ascorbic Acid and Chlorophyll Contents of Parsley (Petroselinum crispum) and Dill (Anethum graveolens) Harvested in Three Consecutive Months of Spring
        F. Mirmohammadmakki M. Gharachorloo M. Ghavami V. Abdossi R. Azizinezhad
        Ascorbic acid has been used to treat many diseases and has recently been considered seriously in the Covid 19 event. Recent studies concerned with ascorbic acid status indicated high prevalence of vitamin C deficiency in many countries which plays an essential role in n أکثر
        Ascorbic acid has been used to treat many diseases and has recently been considered seriously in the Covid 19 event. Recent studies concerned with ascorbic acid status indicated high prevalence of vitamin C deficiency in many countries which plays an essential role in nutrition and lack of it in the diet causes disease. It is also an antioxidant in vegetables that prevent chronic diseases. Similar results have been observed for chlorophyll and its derivatives in treating acute diseases. There are several medicinal products derived from chlorophyll or its derivatives to treat diseases and variation of health benefits in chlorophyll. According to studies chlorophyll is a potential cancer-preventing agent and has been shown to have antioxidant and anti-mutagenic activities. The properties of chlorophyll are determined to reduce food wastage during processing and storage. Considering the importance of ascorbic acid and chlorophyll in food and especially the important presence of these two substances in vegetables, chlorophyll (spectrophotometric method for chlorophyll) and ascorbic acid (Ascorbic acid reduces oxidation-reduction indicator dye, 2,6-dichloroindophenol, to colorless solution) were measured in two popular vegetables: parsley and dill in three consecutive months of spring 2020 and the data were statistically analyzed using the SPSS 24. The results indicated that the last three months of plant growing just before harvesting, the ascorbic acid contents of both vegetables increased considerably. The results of chlorophyll contents in both substrates indicated increasing in all the stages. The average ascorbic acid reached its highest level in the third month of the spring (1.3000±0.120 mg.kg-1 for parsley and 0.2233±0.120 mg.kg-1 for dill); the difference in the amount of chlorophyll in the first and second harvest was nearly two times. The highest amount of chlorophyll in both vegetables belonged to the samples harvested in the third month of spring (0.343±0.006 mg.kg-1 for parsley and 0.580±0.006 mg.kg-1 for dill).The results of this study can help researchers to stablish a healthy and nutritious diet. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - Evaluation of the Effect of Argan Kernel Roasting on Physicochemical Properties and Oxidative Stability of Cold-Pressed Argan oil
        N. Moradi M. Gharachorloo P. Ghasemi Afshar
        Argan oil extracted from the fruit of Argania Spinosa L. has many nutritional and therapeutic properties. This study was conducted to investigate the effect of Argan kernel roasting on physicochemical properties of cold-pressed oil. In this study, Argan kernels were roa أکثر
        Argan oil extracted from the fruit of Argania Spinosa L. has many nutritional and therapeutic properties. This study was conducted to investigate the effect of Argan kernel roasting on physicochemical properties of cold-pressed oil. In this study, Argan kernels were roasted at 110 ° C for 30 minutes, and Argan oil was extracted from unroasted and roasted kernels by cold pressing. The results showed that in the oils extracted from unroasted and roasted Argan kernels, the predominant fatty acid was oleic acid and then linoleic and palmitic acids, respectively. γ-Tocopherol made up more than 80% of the tocopherol compounds in the samples, and spinasterol (78.44% in unroasted and 47.35% in roasted samples) were the predominant sterol compound of Argan oil. The sterol compounds of schottenol (38.69%), chlorophyll (0.43 ppm) and carotenoid contents (15.2 mg/kg) in oil extracted from roasted Argan kernels were higher, and there was no statistically significant difference (p < 0.05). According to the results, the oil extracted from roasted Argan kernels could be considered as a product with more desirable organoleptic properties and higher oxidative stability than the oil extracted from unroasted kernels during storage. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - کاهش مصرف کودهای نیتروژنه با فن آوری کلروفیل متر به منظور تولید محصول سالم
        جعفر شهابی فر محمد مهدی طهرانی
        زمینه و هدف: کاربرد نیتروژن به میزان بیش از نیاز گیاه باعث آلودگی منابع آب، خاک و گیاه می شود. از راهکارهای مناسب در تعیین مقدار صحیح و به موقع کود نیتروژنی استفاده از دستگاه کلروفیل متر است. هدف از اجرای این پژوهش کاهش مصرف کودهای نیتروژنی و جلوگیری از کاهش شستشوی نیتر أکثر
        زمینه و هدف: کاربرد نیتروژن به میزان بیش از نیاز گیاه باعث آلودگی منابع آب، خاک و گیاه می شود. از راهکارهای مناسب در تعیین مقدار صحیح و به موقع کود نیتروژنی استفاده از دستگاه کلروفیل متر است. هدف از اجرای این پژوهش کاهش مصرف کودهای نیتروژنی و جلوگیری از کاهش شستشوی نیترات و ورود آن به منابع آب های زیرزمینی است. روش بررسی: با استفاده از سنجش کلروفیل در برگ، آزمایشی با استفاده از 6 تیمار کود نیتروژنی شامل:50 ،150،100 ،200 ،250 و 300 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار، دو مکان و به مدت یک سال اجرا شد. در مرحله ساقه دهی، کلروفیل موجود در برگ های پرچم گندم با استفاده از دستگاه کلروفیل متر قرائت شد. با در نظر گرفتن عدد 45 به عنوان مرجع، مقادیر کود سرک نیتروژن در مرحله ساقه دهی محاسبه و در صورت نیاز در اختیار کرت های آزمایشی قرار گرفت. یافته ها: با توصیه سرک کود نیتروژنی با کاربرد دستگاه کلروفیل متر، غلظت نیترات را در خاک و گیاه کاهش یافت. در این پژوهش در توصیه سرک کود نیتروژنی صرفه جویی شد به طوری که در تیمارهای کاربرد 250 و 300 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنی به ترتیب 25 و 21 درصد بود. بحث و نتیجه گیری: با کاربرد دستگاه کلروفیل متر در توصیه سرک کود نیتروژنی در گندم، می توان در میزان مصرف صرفه جویی های قابل ملاحظه ای به دست آورد. این امر سبب تولید محصول سالم با نیترات کمتر و جلوگیری از ورود نیترات به آب های زیرزمینی می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی تغییرات فصلی میزان کلروفیلa در آب مخازن چاه‌‌نیمه های سیستان
        نرجس اکاتی فاطمه عین الهی مصطفی غفاری
        چکیده زمینه و هدف: کلروفیلa رنگدانه اصلی فرآیند فتوسنتزی در بوم سازگان های آبی است. با اندازه گیری کلروفیلa نه تنها می توان زیست توده آن را تخمین زد، بلکه یک شاخص واقعی قابل رویت برای حالت تروفیک آن بوم سازگان آبی به شمار می رود. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصل أکثر
        چکیده زمینه و هدف: کلروفیلa رنگدانه اصلی فرآیند فتوسنتزی در بوم سازگان های آبی است. با اندازه گیری کلروفیلa نه تنها می توان زیست توده آن را تخمین زد، بلکه یک شاخص واقعی قابل رویت برای حالت تروفیک آن بوم سازگان آبی به شمار می رود. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی غلظت کلروفیلa، در آب چاه نیمه های سیستان می باشد.روش بررسی: طی چهار فصل نمونه ها از بهار تا زمستان 1389 از مخازن آبی چاه نیمه برداشت شدند. هدایت الکتریکی و pH نمونه ها در زمان نمونه برداری و در محل اندازه گیری شد. برای اندازه گیری میزان کلروفیل a، نمونه ها عصاره گیری شده و با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر مدلUnico 2100/ visible/ Uv visible میزان جذب عصاره در طول موج های مختلف با روش استانداردASTM 8012 سنجش شده، سپس با استفاده از معادله استاندارد، غلظت کلروفیلa محاسبه گردید.یافته ها: محدوده میانگین pH در ایستگاه های مورد مطالعه بین 87/8-72/8 و میانگین هدایت الکتریکی بدست آمده بین 579-540 میکروزیمنس بر سانتی متر بود. بیش ترین میانگین فصلیکلروفیلa در فصل تابستان و در چاه نیمه3 (32/0 ±17/2 میکروگرم بر لیتر) و کم ترین میانگین کلروفیلa در فصل زمستان و در چاه نیمه های 1 و 2 (28/0 ±82/0 میکروگرم بر لیتر) بدست آمد. نتایج آزمون ANOVA نشان داد که تفاوت معنی دار آماری در میزان میانگین غلظت کلروفیلa در فصول بهار و تابستان با فصول زمستان و پاییز وجود دارد(05/0>.(pنتیجه گیری: با توجه به میزان بدست آمده از کلروفیلa در این تحقیق و مقایسه آن با استاندارد آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا، می توان نتیجه گرفت که مخازن چاه نیمه در گروه دریاچه هایتغذیه گرا قرار ندارد و جزو مخازن اولیگوتروف می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تاثیر الیسیتورهای قارچی بر غلظت رنگیزه های فتوسنتزی و میزان پرولین نخل خرما رقم استعمران (Phoenix dactylifera L., cv. Stameran) در شرایط تنش شوری
        بیتا صادقی وحید عبدوسی وحید زرین نیا نادر حسن زاده
        شوری آب و خاک یکی از مشکلات جدی و رو به توسعه در سطح جهان است، که سطح وسیعی از اراضی کشور نیـز بـا ایـن مشـکل مواجه هستند. کاربرد میکروارگانیسم‌های قارچی در کاهش تنش‌هـای محیطی مانند شوری، به یک راهکـار جهـانی تبـدیل شـده اسـت. به منظور بررسی ارزیابی تأثیر الیسیتورهای ق أکثر
        شوری آب و خاک یکی از مشکلات جدی و رو به توسعه در سطح جهان است، که سطح وسیعی از اراضی کشور نیـز بـا ایـن مشـکل مواجه هستند. کاربرد میکروارگانیسم‌های قارچی در کاهش تنش‌هـای محیطی مانند شوری، به یک راهکـار جهـانی تبـدیل شـده اسـت. به منظور بررسی ارزیابی تأثیر الیسیتورهای قارچی بر میزان غلظت‌های رنگیزه‌های فتوسنتزی و پرولین در شرایط تنش شوری گیاهچه‌های خرما رقم استعمران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 سطح شوری و 3 سطح الیسیتور زیستی در آزمایشگاه علوم باغبانی انجام شد. تاثیر الیسیتورها در 3 سطح کنسرسیوم قارچی (زیست فعال، BFC)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی‌گرم در لیتر1000( EL1)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی‌گرم در لیتر2000( EL2) عامل دوم شوری در سه سطح (صفر، 150 و 300 میلی-مولار) مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که در شوری 300 میلی‌مولار، الیسیتور قارچ EL1 توانست پرولین را نسبت به سایر سطوح شوری افزایش دهد. الیسیتور قارچ EL2 در سطح شوری 300 میلی‌مولار کلروفیل a و کل بیشتری را نشان داد و در سطح شوری 150 میلی‌مولار کنسرسیوم قارچ زنده، کلروفیل a بیشتری را موجب شد. استفاده از الیسیتور در کاهش اثرات تنش شوری در خرما می‌تواند موثر باشد، اما سطح تنش می‌تواند تعیین کننده میزان اثر هر الیسیتور باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بهبود شاخص سطح برگ و غلظت کلروفیل (SPAD) سویا با محلول‌‌پاشی نانو کلات آهن، روی و منگنز در شرایط آبیاری محدود
        محمد سعید وقار
        هدف: در فرآیند تغذیه گیاه عناصر ضروری باید به اندازه کافی در دسترس گیاه باشند تا با حفظ تعادل عناصر غذایی، عملکرد افزایش یابد. پژوهش حاضر به منظور بهبود شاخص سطح برگ و غلظت کلروفیل توسط محلول‌‌پاشی نانوکلات آهن، روی و منگنز در جهت افزایش عملکرد سویا در شرایط آبیاری محدو أکثر
        هدف: در فرآیند تغذیه گیاه عناصر ضروری باید به اندازه کافی در دسترس گیاه باشند تا با حفظ تعادل عناصر غذایی، عملکرد افزایش یابد. پژوهش حاضر به منظور بهبود شاخص سطح برگ و غلظت کلروفیل توسط محلول‌‌پاشی نانوکلات آهن، روی و منگنز در جهت افزایش عملکرد سویا در شرایط آبیاری محدود انجام شد.مواد و روش‌‌ها: آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال (۱۳۹۴و ۱۳۹۵) انجام شد. تیمارها شامل: رژیم آبیاری (آبیاری کامل، قطع آبیاری در مرحله گلدهی، غلاف‌‌دهی و ابتدای دوره پرشدن دانه) و محلول‌‌پاشی (آب مقطر (شاهد)، آهن، روی، منگنز، آهن + روی، آهن + منگنز، روی + منگنز و آهن + روی + منگنز) بود.نتایج: تنش خشکی شاخص سطح برگ را به طور معنی‌‌داری کاهش داد. بیشترین کاهش از برهمکنش تیمار شاهد و قطع آبیاری در مرحله غلاف‌دهی بدست آمد که نسبت به تیمار آبیاری کامل، 5/31 درصد کاهش داشت. محلول‌‌پاشی روی + منگنز در تعدیل تنش خشکی موفق‌تر بود و شاخص سطح برگ را نسبت به شاهد 4/49 درصد افزایش داد. قطع آبیاری در مرحله گلدهی، غلظت کلروفیل را 2/11 درصد و در مرحله غلاف‌دهی 5/16درصد به ترتیب افزایش و کاهش داد. با کاربرد نانوکلات آهن + روی غلظت کلروفیل برگ در مرحله غلاف‌دهی و پرشدن دانه 8/3۸ و 1/39 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت و به عنوان بهترین تیمار شناخته شد.نتیجه‌‌گیری: در شرایط آبیاری محدود تغذیه برگی نانوکلات آهن، روی و منگنز راهکاری مناسب و سازگار با بحران آب است و می‌‌تواند با تعدیل تنش خشکی و بهبود شاخص سطح برگ و غلظت کلروفیل، عملکرد دانه سویا را بهبود دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثر تغذیه برگی نانوکلات آهن، روی و منگنز بر فلورسانس کلروفیل، غلظت آهن، روی و منگنز دانه و عملکرد دانه سویا
        محمد سعید وقار
        هدف: تنش کم آبی تعادل جذب و انتقال ریزمغذی‌‌ها از ریشه به اندام‌‌های هوایی را مختل می‌کند و تهدید جدی برای محصولات کشاورزی است. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلول‌‌پاشی نانو کلات آهن، روی و منگنز بر شاخص کلروفیل، فلورسانس کلروفیل، غلظت عناصر آهن، روی و منگنز دانه و ارت أکثر
        هدف: تنش کم آبی تعادل جذب و انتقال ریزمغذی‌‌ها از ریشه به اندام‌‌های هوایی را مختل می‌کند و تهدید جدی برای محصولات کشاورزی است. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلول‌‌پاشی نانو کلات آهن، روی و منگنز بر شاخص کلروفیل، فلورسانس کلروفیل، غلظت عناصر آهن، روی و منگنز دانه و ارتباط آن‌‌ها با عملکرد دانه سویا انجام شد.مواد و روش‌‌ها: آزمایش به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال متوالی اجرا شد. عامل اصلی رژیم آبیاری در کرت اصلی شامل قطع آبیاری در مرحله گلدهی، غلاف‌دهی، پر شدن دانه و آبیاری کامل و عامل فرعی محلول‌‌پاشی با آب مقطر (شاهد)، آهن، روی، منگنز، آهن+روی، آهن+منگنز، روی+منگنز و آهن+روی+منگنز در کرت‌های فرعی بود.یافته‌‌ها: تنش خشکی عملکرد دانه را به طور معنی‌‌داری کاهش داد که بیشترین کاهش در مرحله غلاف‌دهی (4/31 درصد کاهش نسبت به شاهد) بود. کمترین و بیشترین میزان فلورسانس کلروفیل در اثر تنش در مرحله غلاف‌دهی و آبیاری کامل به دست آمد. تیمارهای آهن و آهن+روی به ترتیب بالاترین فلورسانس کلروفیل و شاخص کلروفیل را داشتند. تیمار شاهد بالاترین و تیمار تنش در مرحله غلاف‌دهی کمترین غلظت آهن، روی و منگنز دانه را دارا بودند.نتیجه‌گیری: محلول‌‌پاشی نانوکلات‌های آهن، روی و منگنز در شرایط کم آبی یک روش کاربردی در جهت کاهش فلورسانس کلروفیل، افزایش محتوای ریزمغذی‌ها در دانه و عملکرد دانه است. تیمار ترکیبی آهن+روی بهترین تیمار بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - ارزیابی صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهچه‌‌‌های چهار رقم زودرس و دیررس سیب‌‌‌زمینی در شرایط درون شیشه‌‌‌ای
        فرح فراهانی ملیحه طالبی طاهر برزگر
        هدف: با توجه به اهمیت سیب‌‌‌زمینی در اقتصاد و تغذیه انسان، نیاز به تولید بذرهای سالم از طریق کشت بافت جهت بالا بردن کیفیت غده و در نهایت حفظ عملکرد محصول، محسوس می‌باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهچه‌‌‌های چهار رقم زودرس و أکثر
        هدف: با توجه به اهمیت سیب‌‌‌زمینی در اقتصاد و تغذیه انسان، نیاز به تولید بذرهای سالم از طریق کشت بافت جهت بالا بردن کیفیت غده و در نهایت حفظ عملکرد محصول، محسوس می‌باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهچه‌‌‌های چهار رقم زودرس و دیررس سیب‌‌‌زمینی در شرایط درون شیشه‌‌‌ای است.مواد و روش‌‌ها: چهار رقم تجاری سیب‌‌‌زمینی به صورت ریز نمونه‌های تک‌گره، در محیط کشت MS فاقد هرگونه مواد تنظیم‌کننده رشد گیاهی، کشت داده شد. گیاهچه‌ها پس از 5 هفته رشد کردند. گیاهچه‌ها از نظر صفات مورفولوژیکی (تعداد گیاهچه‌‌‌های تولید شده از یک گیاهچه، طول ساقه، تعداد انشعابات، گره، ریشه و ریزغده) و همچنین صفات بیوشیمیایی (محتوای کلروفیل a، b، کاروتنوئید، آنتوسیانین، فعالیت آنزیم کاتالاز و فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز) مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته‌‌ها: در صفات مورفولوژیکی، رقم دیررس ساتینا، تعداد گیاهچه و طول ساقه، و رقم زودرس سانته، تعداد ریشه بیشتری را نسبت به سایر ارقام نشان دادند. در بررسی صفات بیوشیمیایی، رقم دیررس آگریا از نظر مقدار رنگیزه‌ها و آنزیم کاتالاز، نسبت به سایر ارقام برتر بود.نتیجه‌گیری: در شرایط رویشی یکسان، ارقام مختلف در صفات رویشی و بیوشیمیایی پتانسیل متفاوتی دارند. الگوی رشد ژنوتیپ‌های مختلف با سنتز مواد غذایی و سطوح متفاوت هورمون‌های داخلی و توازن مابین آنها تعیین می‌شوند و در نتیجه پاسخ‌های گوناگونی نسبت به شرایط محیط کشت می‌دهند.مطالعه حاضر نشان داد که در شرایط رویشی یکسان، ارقام زودرس ساتینا از نظر صفات رویشی و آگریا از نظر مقدار رنگیزه‌ها می‌‌‌توانند برای کشت‌های انبوه انتخاب شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تخمین غلظت کلروفیل-آ با استفاده از داده‌های میدانی و پردازش تصاویر ماهواره‌‌‌ای سنتینل-2 و لندست-8 (مطالعه موردی: خور تیاب)
        مصطفی مهدوی فرد خلیل ولیزاده کامران احسان عطازاده
        خورها یکی از مهمترین منابع طبیعی ساحلی محسوب می‌شوند. نظارت بر کلروفیل- آ (Chl-a) که رنگدانه فیتوپلانکتون‌ آب‌های اقیانوسی و ساحلی است می‌تواند با استفاده از فناوری نوین سنجش از دور اندازه‌گیری و ارزیابی شود. وجود طول موج‌های آبی، سبز و قرمز در ماهواره‌های مشاهدات اقیان أکثر
        خورها یکی از مهمترین منابع طبیعی ساحلی محسوب می‌شوند. نظارت بر کلروفیل- آ (Chl-a) که رنگدانه فیتوپلانکتون‌ آب‌های اقیانوسی و ساحلی است می‌تواند با استفاده از فناوری نوین سنجش از دور اندازه‌گیری و ارزیابی شود. وجود طول موج‌های آبی، سبز و قرمز در ماهواره‌های مشاهدات اقیانوسی همواره راه را برای نظارت بر رنگ اقیانوس‌ها هموار نموده است. هدف از این پژوهش استفاده از الگوریتم‌های بیو اپتیکی OC2 و OC3 و از داده‌های ماهواره‌ای Sentinel-2 Multi-Spectral Instrument و Landsat-8 OLI در فروردین سال 1398 به منظور تخمین غلظت کلروفیل- آ در منطقه خور تیاب است. جهت ایجاد همبستگی و ارزیابی نتایج از داده‌های میدانی نمونه‌برداری‌ استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که الگوریتم OC2 در ماهواره‌های لندست-8 و سنتینل-2 به ترتیب دارای بیشترین مقدار ضریب تعیین (R2) معادل با 0.91 و 0.64 بود و همچنین مقدار خطای ریشه میانگین مربعات (RMSe) به ترتیب در تصاویر ماهواره‌ای معادل با 0.13 و 0.33 بود. این نتایج بیانگر دقت بالای الگوریتم OC2 در تصاویر ماهواره‌ای مورد استفاده است و به‌عنوان مناسب‌ترین الگوریتم برای تهیه نقشه غلظت کلروفیل- آ منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - کاربرد کائولین در کنترل مگس میوه مدیترانه‌ای Ceratitis capitata (Wiedemann) (Dip:Tephritidae) روی انار
        افسانه خضری ابراهیم سلیمان نژادیان شیلا گلدسته حسین پژمان حسین فرازمند
        مگس‌میوه مدیترانه ‌ای،Ceratitis capitata(Wiedemann)، از آفات قرنطینه ‌ای است که در سال 1386 از استان فارس گزارش شد. طی سال های 1389-1390 در یک باغ انار در شیراز، اثر کائولین ‌پاشی در کاهش خسارت مگس‌میوه مدیترانه ‌ای در پنج تیمار شامل محلول ‌پاشی با کائولین فرآوری شده ( أکثر
        مگس‌میوه مدیترانه ‌ای،Ceratitis capitata(Wiedemann)، از آفات قرنطینه ‌ای است که در سال 1386 از استان فارس گزارش شد. طی سال های 1389-1390 در یک باغ انار در شیراز، اثر کائولین ‌پاشی در کاهش خسارت مگس‌میوه مدیترانه ‌ای در پنج تیمار شامل محلول ‌پاشی با کائولین فرآوری شده (سپیدان®WP 95%,) با غلظت ‌های 3 و5 درصد به فواصل 2 و 4 هفته به همراه تیمار شاهد در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین غلظت ‌های مختلف کائولین اختلاف معنی‌ داری مشاهده نشد، اما در پاشش دو هفته یک بار میوه‌ های کمتری آلوده شدند. بررسی تاثیر کائولین بر گیاه میزبان نشان داد کائولین با غلظت 5% تاثیری بر میزان کلروفیل برگ و دمای مرکز درخت انار ندارد، اما میانگین اندازه محیط میوه ‌هایی که با کائولین5% پوشش داده شده بودند، بیشتر از شاهد بود. لذا با توجه به نتایج به دست آمده، محلول ‌پاشی درختان انار با کائولین، به صورت دو هفته یک بار می تواند به طور موفقیت آمیزی خسارت مگس میوه مدیترانه ای را کنترل کند. همچنین کائولین 5% تاثیر مثبتی بر اندازه میوه خواهد داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - ارزیابی تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت‌فرنگی رقم گاویوتا در پاسخ به قارچ‌های میکوریزا و تریکودرما تحت تیمار سلنیوم
        علی لچینانی سید جلال طباطبایی امیر بستانی وحید عبدوسی سعید رضائی
        بررسی حاضر اثر قارچ‌های میکوریزا (Rhizophagus irregularis)، تریکودرما (Trichoderma harzianum) و سلنیوم بر برخی صفات فیزیولوژیکی توت‌فرنگی رقم گاویوتا در آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه ش أکثر
        بررسی حاضر اثر قارچ‌های میکوریزا (Rhizophagus irregularis)، تریکودرما (Trichoderma harzianum) و سلنیوم بر برخی صفات فیزیولوژیکی توت‌فرنگی رقم گاویوتا در آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1396 را مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارها شامل قارچ (بودن تلقیح، میکوریزا، تریکودرما) و سلنیوم (0، 5/0، 1، 2 و 4 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) بود. نتایج نشان داد که استفاده از قارچ‌های همزیست و به ویژه تریکودرما توانست به طور معنی‌داری باعث افزایش میزان pH، مواد جامد محلول کل (TSS)، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی و آنتوسیانین میوه و نیز افزایش میزان پروتئین، کلروفیل و کاروتنوئید برگ توت‌فرنگی رقم گاویوتا گردد. همچنین تیمار سلنیوم به ویژه در غلظت‌های کم ( 5/0 و 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) توانست ظرفیت آنتی‌اکسیدانی و آنتوسیانین میوه و همچنین میزان پروتئین و کلروفیل برگ را افزایش دهد. در نهایت می‌توان استفاده از قارچ‌های همزیست به ویژه تریکودرما را در غلظت‌های کم سلنیوم ( 5/0 و 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) در برنامه‌های کشت توت‌فرنگی رقم گاویوتا توصیه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - ارزیابی ویژگی‏های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی چهار رقم کلزا (Brassica napus L) زمستانه در شرایط قطع آبیاری و تأخیر کاشت
        پیمان دوامی مجتبی علوی فاضل شهرام لک داوود حبیبی افشین مظفری
        به منظور ارزیابی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ارقام کلزا در شرایط قطع آبیاری‌ و تاخیرتاریخ‌ کاشت،‌آزمایشی در دو سال زراعی به صورت اسپیلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه کرج اجرا گردید. در این پژوهش آبیاری به عنوان عامل اصل أکثر
        به منظور ارزیابی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ارقام کلزا در شرایط قطع آبیاری‌ و تاخیرتاریخ‌ کاشت،‌آزمایشی در دو سال زراعی به صورت اسپیلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه کرج اجرا گردید. در این پژوهش آبیاری به عنوان عامل اصلی در دوسطح شامل آبیاری معمول(80 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A ) و قطع آبیاری از مرحله خورجین دهی و تاریخ کاشت در دو سطح شامل پنجم مهرماه و پنجم آبان ماه و چهار رقم کلزا زمستانه شامل تاسیلو ( Tassilo)، الویس (Elvise)، نپتون (Neptune) و اوکاپی (kapiO) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. براساس نتایج بدست آمده، بیشترین میزان کلروفیل در هر دو تاریخ کاشت (پنجم مهرماه و پنجم آبان ماه) به ترتیب با مقادیر 1/59 و 1/88 میلی گرم برگرم وزن تر برگ و تحت شرایط آبیاری معمول به رقم الویس اختصاص یافت. قطع آبیاری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ و افزایش میزان پرولین برگ، محتوی پروتئین محلول‌ و میزان کربوهیدرات محلول شد. ارقام الویس و نپتون در شرایط آبیاری معمول به ترتیب با 3346 و 3220 کیلوگرم در هکتار و در شرایط قطع آبیاری به ترتیب با میانگین 3211 و 3081 کیلو گرم در هکتار، بیشترین عملکرد دانه را داشتند. بر اساس شاخص تحمل به تنش (STI) رقم الویس به عنوان متحمل ترین رقم در شرایط تنش کم آبی در مرحله خورجین دهی به بعد شناخته شد . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - اثر عصاره گیاهان دارویی گلدر، کلپوره و درمنه بر عملکرد و اجزای عملکرد گوجه‌فرنگی (Solanum lycopersicum)
        اصغر صادقی چاه نصیر عبدالحسین ابوطالبی جهرمی بهنام بهروزنام حامد حسنزاده خانکهدانی عبدالکریم اجرایی
        گیاهان دارویی و فرآورده‌های آن‌ها به دلیل عواملی چون ارزش بالای اقتصادی و کم هزینه بودن تولید آنها، نداشتن اثرهای تخریبی بر محیط زیست و کم عوارض بودن در مقایسه با کودهای شیمیایی در سال‌های اخیر از ارزش و جایگاه ویژه‌ای برخوردار شده‌اند. به‌همین دلیل، این پژوهش با هدف بر أکثر
        گیاهان دارویی و فرآورده‌های آن‌ها به دلیل عواملی چون ارزش بالای اقتصادی و کم هزینه بودن تولید آنها، نداشتن اثرهای تخریبی بر محیط زیست و کم عوارض بودن در مقایسه با کودهای شیمیایی در سال‌های اخیر از ارزش و جایگاه ویژه‌ای برخوردار شده‌اند. به‌همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره گیاهان دارویی گلدر، کلپوره و درمنه بر عملکرد و اجزای عملکرد گوجه‌فرنگی رقم سانسید 6189 تحت شرایط مزرعه‌ای انجام شد. این پژوهش بدر قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 8 تیمار شامل: گلدر (5 و 10 درصد)، کلپوره (5 و 10 درصد)، درمنه (5 و 10 درصد)، گلدر 5 + کلپوره 5 + درمنه 5 و تیمار شاهد (عرف منطقه) در شهرستان کهنوج استان کرمان اجرا شد. نتایج نشان داد که حداکثر وزن تر و خشک بوته در تیمار شاهد (1150 و 200 گرم) مشاهده شد. بیش‌ترین میزان عملکرد و عملکرد بازارپسند در هکتار (به ترتیب 53/8 و 44/7 تن)، سفتی (4/40 کیلوگرم‌ بر سانتی‌مترمربع)، کلروفیل a، b و کل و کاروتنوئید برگ (به ترتیب 25/3، 4/95 و 30/2 و 4/36 میلی‌گرم) و همچنین کلروفیل a و کلروفیل کل میوه (به ترتیب 0/208 و 0/210 میلی‌گرم) مربوط به تیمار گلدر 5 + کلپوره 5 + درمنه 5 بود. بیش‌ترین تعداد میوه در بوته (7/35) در تیمار درمنه 5 درصد، طول میوه (5/84 سانتی‌متر) در درمنه 10 درصد و قطر میوه (5/84 سانتی‌متر) در گلدر 10 درصد مشاهده شد. با توجه به نتایج به‌دست آمده تیمار ترکیبی عصاره گیاهان دارویی گلدر، کلپوره و درمنه سبب حصول بیش‌ترین میزان عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت میوه در زمان برداشت شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - ارزیابی اثر میدان مغناطیسی، هورمون جیبرلیک اسید و تیمارهای دمایی بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم سلوا در منطقه شیراز
        محمدرضا زندی عبدالحسین ابوطالبی جهرمی بهنام بهروزنام عبد الرسول ذاکرین
        به منظور بررسی اثر اسید جیبرلیک، میدان مغناطیسی و دما بر ماندگاری توت فرنگی، پژوهشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. تیمارها شامل اسید جیبرلیک، میدان مغناطیسی و تنش دمایی هرکدام در سه سطح بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تیمارها بر تمام صفات مور أکثر
        به منظور بررسی اثر اسید جیبرلیک، میدان مغناطیسی و دما بر ماندگاری توت فرنگی، پژوهشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. تیمارها شامل اسید جیبرلیک، میدان مغناطیسی و تنش دمایی هرکدام در سه سطح بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تیمارها بر تمام صفات مورد مطالعه معنیدار بود. مقایسه میانگین اثر متقابل نشان داد که بیشترین کلروفیل a (95/14 میلیگرم بر گرم)، کلروفیل کل (54/28 میلیگرم بر گرم) در تیمار 100 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی 10 میلیتسلا و دمای 2 درجه و بیشترین کلروفیل b (26/9 میلیگرم بر گرم) و آنزیم پلی‌فنل‌اکسیداز (52/57 میلیگرم بر گرم) در تیمار50 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی ده میلیتسلا و دمای 8 درجه ، بیشترین آنزیم کاتالاز (51/33 میلیگرم بر گرم) در تیمار 100 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی بیست میلیتسلا و دمای 8 درجه سانتیگراد، پراکسیداز (6/53 میلیگرم بر گرم) در تیمار مصرف 100 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی بیست میلیتسلا و دمای بیست درجه و بیشترین اسیدیته قابل تیتراسیون (89/0 درصد) و ph (9/6) در تیمار عدم مصرف جیبرلیک اسید، عدم استفاده از میدان مغناطیسی و دمای 20 درجه حاصل شد. از لحاظ اثر متقابل سهگانه، بهترین تیمار مؤثر بر افزایش مدت زمان نگهداری توت فرنگی، تیمار مصرف 50 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید و میدان مغناطیسی 10 میلیتسلا و دمای 8 درجه سانتیگراد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - Impact of Super Absorbent Polymer on Physiological Traits and Activity of Antioxidant Enzymes in Wheat (<i>Triticum aestivum</i> L. cv. Mihan) Affected Drought Stress Conditions
        Ahmad Afkari
        BACKGROUND: Drought stress and climate changes cause damage led to reduction in agricultural production. OBJECTIVES: Evaluation the impact of different levels of super absorbent polymer (SAP) on reducing the effects of drought stress on some physiological traits and ac أکثر
        BACKGROUND: Drought stress and climate changes cause damage led to reduction in agricultural production. OBJECTIVES: Evaluation the impact of different levels of super absorbent polymer (SAP) on reducing the effects of drought stress on some physiological traits and activity of some antioxidant enzymes in wheat crop. METHODS: Current research was conducted with using a split-plot arrangement based randomized complete block design with three replications in research field of Islamic Azad University of Kaleybar, Iran in crop year 2017. Main plots included different irrigation regime at three level (D1: after 60mm, D2: 90mm and D3: 120mm evaporation pan class A) and different amounts of super absorbent polymer (S1Zero or control:, 75 kg.ha-1: S2 and 150 kg.ha-1: S3 super absorbent polymer; SAP) belonged to sub plots. RESULT: Analysis of variance showed the effects of super absorbent polymer, drought stress and interaction between super absorbent and drought stress in the probability levels of 1 and 5 percent were significant for most traits. The results also showed by exerting drought stress, the activity of antioxidant enzymes increased and the levels of chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoids and relative water content decreased. Nevertheless, although using super absorbent significantly increased physiological traits but it decreased the activity of antioxidant enzymes. The irrigation level of 210 mm evaporation had the greatest impact on the activity of antioxidant enzymes and osmotic regulators. CONCLUSION: The highest increase in most examined traits obtained when 75 kg.ha-1 of super absorbent was used. According to the results, super absorbent polymer resulted in mitigating the adverse effects of drought stress on wheat plants. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - Evaluation Effect of Salinity Stress and Potassium Sulfate on Seed yield, its Components and Qualitative Traits of Mung Bean (<i>Vigna radiate</i> L.)
        Fatemeh Jahanahmadi Mani Mojaddam
        BACKGROUND: Among the abiotic stresses, soil salinity is a prevalent environmental issue that impacts more than 77 million hectares (5% of the cultivable land worldwide). Potassium plays a crucial role in plant growth under saline conditions, as it is involved in essent أکثر
        BACKGROUND: Among the abiotic stresses, soil salinity is a prevalent environmental issue that impacts more than 77 million hectares (5% of the cultivable land worldwide). Potassium plays a crucial role in plant growth under saline conditions, as it is involved in essential processes such as photosynthesis and osmo regulatory adaptations that help plants cope with water stress.OBJECTIVES: To investigate the impact of salinity stress and potassium sulfate on crop production and qualitative traits of mung bean current research was done.METHODS: This study was conducted according factorial experiment based on randomized completely block design with three replications. The study was carried out in pots located in Ahvaz during the 2014 cropping season. The investigated factors included potassium fertilizer at three levels (including 0, 100, 200 kg.ha-1) from source of potassium sulfate and salinity stress from sodium chloride at 4 levels (including control, 2, 4, 6 ds.m-1).RESULT: The results indicated that both salinity stress treatment and potassium fertilizer had a significant impact on yield and yield components, biological yield, chlorophyll index and proline content. The highest seed yield (with an average of 15.4 grams per plant) was achieved in the 0 ds.m-1 (control), while the lowest yield (with an average of 9.8 grams per plant) was observed at the salinity level of 6 ds.m-1. The treatment with 6 ds.m-1 salinity level exhibited the highest proline content (with an average of 7.76 mg.g-1 of leaf weight). Additionally, the application of potassium fertilizer led to a significant increase in both seed yield and biological yield. The highest seed yield was observed in the control treatment (without salinity stress) and with the consumption of 100 kg.ha-1 of potassium fertilizer (with an average of 15.29 grams per plant). On the other hand, the lowest seed yield was recorded in the treatment with 6 ds.m-1 salinity level and no application of potassium fertilizer (with an average of 6.86 grams per plant). According to the obtained results, under the salinity treatment of 4 ds.m-1, the application of 100 kg.ha-1 of potassium fertilizer effectively prevented the reduction in Mung bean yield, which was not significantly different from the 200 kg.ha-1 fertilizer treatment.CONCLUSION: The use of 100 kg.ha-1 of potassium fertilizer can be considered as an effective management strategy to mitigate the negative impact of salinity stress on mung bean yield. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - Assess Effect of Foliar Application of Seaweed Extract and Amino Acids on Morpho-physiological Characteristics of <i>Gerbera jamesonii</i> Var. Stanza Cut Flowers
        Maral Tavakoli Hossein Ali Asadi-Gharneh
        BACKGROUND: Biofertilizers, like amino acids, are used to reduce drought stress damage to plants and improve physiological factors, thereby increasing plant yield in arid and semi-arid regions. Seaweed extract has a beneficial effect on plant growth due to its growth ho أکثر
        BACKGROUND: Biofertilizers, like amino acids, are used to reduce drought stress damage to plants and improve physiological factors, thereby increasing plant yield in arid and semi-arid regions. Seaweed extract has a beneficial effect on plant growth due to its growth hormones and elements such as iron, copper, zinc, cobalt, molybdenum, manganese and nickel, vitamins and amino acids. OBJECTIVES: Current research was conducted to investigate the effect of foliar application of seaweed and amino acids and their interaction on the morphophysiological characteristics of cut flowers of Gerbera cultivar Stanza and determine the relationship between the use of these two substances on the quantity and quality of morphological and physiological characteristics of this plant. METHODS: This study was done via factorial experiment based on completely randomized design with three replications along 2015 year. The treatments included amino acids (A1: Control, A2: 1, A3: 1.5 and A4: 2 gr.L-1) and seaweed extract (S1: Control, S2: 0.25, S3: 0.5 and S4: 1 gr.L-1). RESULT: According to the results of the present study, it can be said that amino acid treatment at concentrations of 1.5 and 2 gr.L-1, as a suitable pre-harvest treatment, has the highest production in amount of flower diameter, flowering stem diameter, flowering stem length, anthocyanin, chlorophyll b, carotenoids and leaf greenness. Seaweed extract treatment at concentrations of 0.25 and 1 gr.L-1, as a suitable pre-harvest treatment, had the highest amount of flower diameter, flowering stem diameter, anthocyanin, chlorophyll b, total chlorophyll, carotenoids and leaf greenness. CONCLUSION: Also, the simultaneous use of 2 gr.L-1 amino acid along with 1 gr.L-1 seaweed extract, had the highest amount of chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, carotenoids and leaf greenness and it can be advised to producers. In general, the results of this study indicate that seaweed and amino acid biofertilizers can improve the quantity, quality and post-harvest life of gerbera flowers by increasing nutrient uptake and the presence of plant hormones. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - Evaluation Effect of Copper Sulphate and Manganese on Yield and Chemical Markers of Maize under Water Deficit Condition
        Mohamad Reza Dadnia Reza Mori Sharyani
        BACKGROUND: Water deficit is considered among the abiotic stresses most impacting agriculture for its ability to interfere with crop development and quality.OBJECTIVES: Practices and innovations that could contain the deleterious effects of such stress with copper and m أکثر
        BACKGROUND: Water deficit is considered among the abiotic stresses most impacting agriculture for its ability to interfere with crop development and quality.OBJECTIVES: Practices and innovations that could contain the deleterious effects of such stress with copper and manganese are importance for maintaining acceptable crop yields. In this study water deficit stress (end of irrigation at initiation of corn formation) on maize seedlings and the effects of Cu++ and Mn++, the accumulation of hydrogen peroxide (H2O2) and lipid peroxidation products (MDA), total markers compounds (8-oH-dg), were investigated in control samples, in samples treated with CuSo4 alone, and in samples treated with MnSO4.METHODS: The experiment was conducted to split split plot based on randomized complete block design such as water deficit in main plot (normal and end of irrigation at initiation of corn formation), copper sulphate (0, 15 and 30 kg.ha-1) in sub plots and manganese (0, 10, 20 and 30 kg.ha-1) which foliar application at 50 and 60 days after sowing with three replicates, respectively.RESULT: The results showed that Cu++ and Mn++ significantly mitigated the impact of the water deficit stress on seed yield and ChlA, ChlB and reduced the chemical markers activity. Regarding the oxidative status these elements revealed lower amounts of 8-oH-dg and MDA, while maize seedlings grown with water deficit alone exhibited the highest increases in reactive oxygen species. The explanation for these effects is provided by highlighting the effectiveness of the elements in avoiding to oxidative stress, which resulted in a lower content of H2O2, MDA and 8-oH-dg activity.CONCLUSION: Thus the content of malondialdehyde (MDA) and 8-oH-dg (Di hydroxy guanosine) was significant decreased by Cu (15 kg.ha-1) and Mn (20 kg.ha-1) in comparison with other treatments. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - Investigating Effect of Growth Promoting Bacteria and Nitrogen Fertilizer on Qualitative and Quantitative Traits of Zea Mays L. Hybrids
        Anise Jorfi Mojtaba Alavi Fazel Adel Modhej
        Fertilizer management plays an important role in obtaining satisfactory yields from maize. In addition, fertilizer management is essential for achieving sustainable agriculture and protecting the environment. This research was conducted by split plot experiment based on أکثر
        Fertilizer management plays an important role in obtaining satisfactory yields from maize. In addition, fertilizer management is essential for achieving sustainable agriculture and protecting the environment. This research was conducted by split plot experiment based on randomized complete block design with four replications. Main factor was integrated with chemical and biological fertilizers in four levels that included 100, 75, 50, 25% quantities of nitrogen and phosphorus chemical fertilizers and with zero and 100% of biological fertilizers. Sub factor was three types of maize hybrids including Single cross 704, Single cross Karon 701 (SLD 45/1/2-1&times; MO17), Single cross Mobin (SLD 45/1/2-1&times; SLH 2/29/14/2-4/1). Analysis of variance indicated effect of fertilizer on all measured traits instead seed oil percentage and chlorophyll index was significant but effect of hybrids on all traits instead seed protein percentage was not significant. Interaction effect of treatments on seed yield, seed protein percentage and seed oil percentage was significant at 5% and 1% probability level, respectively. According result of mean comparison effect of different level of fertilizer treatment of 50% chemical fertilizer + 100% bio-fertilizer had highest amount of Biological yield (26.49 t.ha-1), harvest index (56.71%), protein yield (1.19 t.ha-1), oil yield (1.18 t.ha-1), and chlorophyll index (53.04), although hybrid SC.704 by 50% Chemical fertilizer + 100% bio-fertilizer had higher seed yield (15.14 t.ha-1), seed protein percentage (9.98%) and seed oil percentage (9.48%). Finally according result of this research use up biological fertilizers with half the recommended amount of chemical fertilizers is the greatest help towards sustainable agriculture. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - Effect of Different Concentrations of Paclobutrazol on Increasing Tolerance of Sugarcane (CP48-103 variety) to Winter Conditions in the Southern Region of Ahvaz (South West of Iran)
        Hashem Salehi Tayeb Sakinejad
        BACKGROUND: The application of paclobutrazol as a growth stimulant not only increases the cold tolerance of sugarcane but also enhances its yield.OBJECTIVES: To investigate the effect of different concentrations of paclobutrazol in enhancing winter tolerance of sugarcan أکثر
        BACKGROUND: The application of paclobutrazol as a growth stimulant not only increases the cold tolerance of sugarcane but also enhances its yield.OBJECTIVES: To investigate the effect of different concentrations of paclobutrazol in enhancing winter tolerance of sugarcane variety CP48-103 this study was carried out.METHODS: Current research was done during the 2013 cropping season according randomized complete block design (RCBD) with three replications. The studied treatments were as control group (untreated(, burning of cold-damaged shoots, harvesting cold-damaged shoots without hormone consumption, harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 100 mg.lit-1 paclobutrazol, harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol, spraying solution on cold-damaged shoots with a concentration of 100 mg.lit-1 paclobutrazol, spraying solution on cold-damaged shoots with a concentration of 150 mg.lit-1 paclobutrazol.RESULT: The highest chlorophyll content, measured at 40 (Spad), was observed in harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol. Among the treatments, the highest amount of syrup (with an average of 31%) was observed in the treatment of burning of cold-damaged shoots, while the lowest amount (with an average of 28%) was found in the treatment of harvesting cold-damaged shoots without hormone consumption. The sucrose percentage displayed a significant increase from October 15 to October 30 in different treatments. This indicates that the sucrose content in the sugarcane increased during this period across all treatments. The burning treatment resulted in the lowest percentage of sucrose, with an average of 11%. The percentage of extractable sugar reached its peak on December 6 and across different treatments, the highest amount of extractable sugar (with an average of 8.5%) was obtained from treatment involving the harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol. In terms of stem yield, the highest and lowest values (with an average of 59800 and 51280 kg.ha-1, respectively) were recorded in treatment of harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol and control treatment, respectively.CONCLUSION: The treatment involving the application of paclobutrazol significantly increased the stem yield of sugarcane compared to the control treatment. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - Assess Effect of Drought Stress and Potassium Sulfate on Agronomic Characteristics of Mung bean Genotypes at North of Khuzestan Province
        Naser Zarifinia Ahmad Ali Shoushi Dezfuli
        BACKGROUND: Suitable and useful usage of different kind of fertilizers is the main way for reformation and potential of soil fertility and increasing of crops yield. OBJECTIVES: This study was conducted with the aim of evaluating the effect of drought stress and potass أکثر
        BACKGROUND: Suitable and useful usage of different kind of fertilizers is the main way for reformation and potential of soil fertility and increasing of crops yield. OBJECTIVES: This study was conducted with the aim of evaluating the effect of drought stress and potassium sulfate application on the crop production and qualitative traits of mung bean genotypes. METHODS: Current research was done according a factorial split plot based on randomized complete block design with three replications at two years in the summer of 2010 and 2011 at the Safiabad Agricultural Research Center, Dezful. Different irrigation levels (irrigation after 120, 180 and 240 mm of evaporation) belonged to main plot and potassium fertilizer (without fertilizer consumption, 37.5 and 75 kg.ha-1 from potassium sulfate source) with genotype (included the varieties of Parto, Indian mass and the promising lines VC6173, KPS1, Cn95) were placed in subplots. RESULT: The results showed that water deficit stress significantly affected the yield traits, stomatal conductance, harvest index and the amount of chlorophyll, so that severe and mild drought stress reduced the seed yield by 30.4 and 21.9%, respectively, compared to the optimal conditions. Among genotypes, the highest seed yield belonged to Pratto variety and VC6173 line were selected under optimal irrigation conditions and lowest one was related to KPS1 line. The use of potassium fertilizer increased the tolerance of all genotypes to drought stress. The use of potassium sulfate is due to its positive effect on the better absorption of other elements, especially nitrogen and phosphorus and increased tolerance to drought stress was effective. In general, drought stress had a significant negative effect on physiological traits of mung bean, and these characteristics also had a significant effect on the components of seed yield, so, potassium consumption had a positive and significant effect on physiological characteristics of the plant and Improved yield components. CONCLUSION: Optimal irrigation, potassium consumption of 37.5 kg.ha-1 and use of Pratu variety, Indian mass and promising VC6173 line were recommended. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - Assessment Effects of Different Level of Amino Acid and Seaweed Extract on Growth Traits and Essence Components of Sweet Scented Geranium (<i>Pelargonium graveolens</i> L.)
        Shabnam Roshani Hossein Ali Asadi-Gharneh
        BACKGROUND: Sustainable agriculture today plays an important role in the utilization of organic matter and biofertilizers to eliminate or reducing chemical fertilizer, promoting fertility and preserving biological activities, enhancing the health of agricultural product أکثر
        BACKGROUND: Sustainable agriculture today plays an important role in the utilization of organic matter and biofertilizers to eliminate or reducing chemical fertilizer, promoting fertility and preserving biological activities, enhancing the health of agricultural products and reducing environmental damage. OBJECTIVES: Current research was conducted to assessment physiological characteristics of sweet scented geranium affected different seaweed extract and amino acid. METHODS: This study was carried out in greenhouse research of Islamic Azad University of Isfahan Branch (Khorasgan) via factorail experiment based on completely randomized design with three replication. The main factor included four level of seaweed extract (S1= nonuse of seaweed extract or control, S2= 0.25, S3= 0.5, S4= 1 mg.l-1) and second factor consisted four level of amino acid (A1= nonuse of amino acid or control, A2= 1, A3= 1.5, A4= 2 mg.l-1).RESULT: Mean comparison result showed the increase of shoot dry weight by use of (15.8 g) in 0.5 mg.l-1 seaweed extract (15.8 gr) and 2 mg.l-1 amino acid (16 g). Interaction effect of treatment had significant and additive effect on vegetative traits such as plant height. The highest leaf greenness index was observed by 0.5 mg.l-1 seaweed extract with 2 mg.l-1 amino acid. Aromatic essence of current study included linalool, menthol, beta-citronellol, geraniol, cytonelin fumarate, beta-caryophylline, germacron, phenyl ethyl tiglate, geraniol tiglate was improved due to apply treatments. The highest beta-citronellol content was obtained of 1 mg.l-1 amino acid with nonuse of seaweed extract treatment. CONCLUSION: Concentration of 2 mg.l-1 amino acid plus 1 and 1.5 mg.l-1 of seaweed extract achieved maximum quality and quantity of aromatic geranium. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - Assessment Nutrient Absorption of Sugarcane (Saccharum Officinarum L.) Genotypes under Saline Situation
        Mahsa Mansuri Mahmod Shomaeli
        In order to study the effects of salinity levels of the irrigation water resulted from the sugarcane field drainage which contained mineral salt (NaCl), four salinity levels (0, 3, 6, 9 ds.m-1) and sugarcane genotypes (C4, C5,C3, CP48-103, C2, CP57-614, CP69-1062) in a أکثر
        In order to study the effects of salinity levels of the irrigation water resulted from the sugarcane field drainage which contained mineral salt (NaCl), four salinity levels (0, 3, 6, 9 ds.m-1) and sugarcane genotypes (C4, C5,C3, CP48-103, C2, CP57-614, CP69-1062) in a potted plant were examined. It was a factorial experiment in randomized complete block design with three replications which was carried out in research center of Amirkabir sugarcane industrial company located in 45 km south of Ahvaz in 2011. Results indicated that as the salinity stress increased, chlorophyll concentration relatively decreased in all genotypes, but the rate of decrease in CP69-1062, C4, C5 genotypes was less than other genotypes. Chlorine and sodium content in the leaves of genotypes tolerant of C4 and C5 decreased as the salinity increased which indicates the genetic ability of these genotypes in preventing the toxic ion of chlorine from entering the plant. CP69-1062 genotype in comparison to CP48-103 and CP57-614 genotypes has the lowest rate of sodium in leaves and owns genetic potential in preventing sodium ion from entering the plant. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - Reducing The Adverse Effect of Irrigation Water Salinity Stress on Yield of Barley (<i>Hordeum vulgare</i> L.) Cultivars by Foliar Application of Zinc Sulfate
        Amir Kazemi Arpanahi Mehrdad Mahlooji Seyed Keyvan Marashi Mani Mojaddam Tayeb Sakinejad
        BACKGROUND: Zinc is an essential low-use element involved in the activity of various enzymes. Carbonic anhydrase, which catalyzes the reversible conversion of carbon dioxide and water into carbonic acid, contains zinc and requires zinc for its activity. Zinc plays a rol أکثر
        BACKGROUND: Zinc is an essential low-use element involved in the activity of various enzymes. Carbonic anhydrase, which catalyzes the reversible conversion of carbon dioxide and water into carbonic acid, contains zinc and requires zinc for its activity. Zinc plays a role in protein metabolism, gene expression, structural and functional integrity of biological membranes and photosynthetic carbon metabolism. OBJECTIVES: The present study was conducted with the aim of investigating the foliar application of zinc sulfate fertilizer on the amount of proline and zinc element in leaves and the yield of barley cultivars under saline water irrigation conditions. METHODS: This research was done according split plots experiment based on randomized complete block design (RCBD) with three replications was carried out in the Station of Agricultural Research in Kabutrabad, Isfahan. Zinc sulfate application three levels (0, 0.5 and 1%) as the main factor and three cultivars (Armaghan (sensitive to stress), Goharan (tolerant to drought) and Mehr (tolerant to salinity)) were considered as secondary factor. RESULT: The highest content of zinc in leaves (45.9 mg.kg-1) and number of seeds per spike (37.2) was observed with 1% zinc sulfate solution in Mehr cultivar. With 1% zinc sulfate foliar application, Mehr and Goharan cultivars had more leaf proline, 21.3% and 15.3%, respectively, compared to Armaghan cultivar. Foliar appkication of zinc sulfate with a concentration of 1% in Mehr, Goharan and Armaghan cultivars significantly increased seed yield by 22.2, 25.7 and 0.29%, respectively, compared to no foliar application of sulfate fertilizer. CONCLUSION: In general, the results of the research showed that under irrigation water salinity conditions, Mehr varieity was superior to Gohran and Armaghan cultivars in terms of seed yield in response to zinc sulfate application. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - How Does Immersion of saffron Corm in Some Hormones and Humic Acid Affect the Morphological Characteristics of Plant under Salinity Stress
        Saeed Moradizadeh Hossein Ali Asadi-Gharneh Mohammad Reza Naderi Darbaghshahi
        BACKGROUND: The use of growth-promoting hormones and organic acids is one of the ways to deal with environmental stresses.OBJECTIVES: The present study was conducted to assess the effect of these treatments on saffron vegetative and reproductive traits, to use organic i أکثر
        BACKGROUND: The use of growth-promoting hormones and organic acids is one of the ways to deal with environmental stresses.OBJECTIVES: The present study was conducted to assess the effect of these treatments on saffron vegetative and reproductive traits, to use organic inputs properly, take steps towards sustainable production and increase quality of important medicinal plant.METHODS: Current research carried out via factorial experiment was conducted in Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch (2018-2019) in a completely randomized design with three replications. The treatments were control, Salicylic acid (1 and 2 mM), humic acid (15 and 30 mM) and Jasmonic acid (5 and 10 &mu;M) with two salinity levels (1 and 4 ds.m-1). The evaluated traits included chlorophyll a, b and total chlorophyll, the number of flowers, flowering stem and leaves, petiole length, fresh and dry weights of leaves, stigma weight, and fresh weight of flowers.RESULT: The highest levels of chlorophyll a and total chlorophyll were belonging to humic acid 30 and control treatments under salinity 1. The highest amount of chlorophyll b was observed in humic acid 30 and control treatments under salinity 1 and salicylic acid 2 under salinity 4. The highest number and fresh weight of flowers were obtained from the control treatment under salinity 1. The tallest petioles and flowering stems were observed in Jasmonic acid10 under salinity1. The highest leaf length was belonging to salicylic acid2 under salinity1. The highest leaf fresh weight was belonging to salicylic acid2 under salinity1 whereas of Humic acid15 under salinity1 produced the highest dry weight of plant leaves. The highest stigma weight was observed in Jasmonic acid5 and the control under salinity1. As a result, application of plant growth regulators and humic acid can reduce effect of salinity stress in saffron.CONCLUSION: As a final conclusion of this study, it can be said that the use of growth-promoting hormones (salicylic acid) and organic acids (humic acid) under environmental stress conditions can improve morphological and vegetative characteristics such as chlorophyll and biomass produced in some plants such as saffron. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - The Relationship between Every-other Furrow Irrigation and Foliar Application of Zinc on Physiological Indices in Two Sweet Corn Genotypes
        Babak Peykarestan Mehrdad Yarnia Hamid Madani Vahram Rashidi Hossin Heidari Sharif Abad
        To assessment growth physiological charachteristics of two hybrids of sweet corn affected different irrigation pattern and zinc fertilization, a research was conducted as split plot factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications. أکثر
        To assessment growth physiological charachteristics of two hybrids of sweet corn affected different irrigation pattern and zinc fertilization, a research was conducted as split plot factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications. Main factor included different levels of irrigation pattern included conventional furrow irrigation, fixed every other furrow irrigation and alternate every other furrow irrigation, also different levels of foliar application of zinc as lack of foliar application of zinc, use of Drop zinc sulfate (0.002 lit.ha-1), use of Fast zinc sulfate (0.002 lit.ha-1) and two hybrids of sweet and super sweet corn belonged to sub plots. The result of analysis of variance indicated the effect of irrigation pattern, foliar application of zinc, different genotypes and interaction effect of the treatments on all measured traits were significant at 1% probability level. Dual interaction effect showed maximum rate of all physiological indices belonged to I3Zn3 (Alternate every other furrow irrigation, fast zinc spray), I3V2 (Alternate every other furrow irrigation, Challenger genotype), Zn3V2 (Fast zinc spray, Challenger genotype). According result of triple interaction effect maximum rate of physiological indices such as leaf area index (4.227), crop growth rate (3.186 gr.m-2.GDD), relative growth rate (0.189 gr.gr-1.GDD), net assimilation rate (1.73 gr.m-2.GDD), harvest index (53.03), chlorophyll a (0.299 gr.gr-1 FW), chlorophyll b (0.491 gr.gr-1 FW) and carotenoid (0.997 gr.gr-1 FW) belonged to I3Zn3V2 (Alternate every other furrow irrigation, fast zinc spray, Challenger genotype). Finally use alternate every other furrow irrigation to conserve water along with foliar application of zinc (particularly zinc sulfate with fast zinc) led to stable physiological indices in stress conditions and it can be proposed to the farmers in markazi province at central of Iran. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - Assess Yield and Physiological Parameters of Lettuce Affected Different Types and Amounts of Some Organic Wastes
        Somaieh Afsari Yeganeh Ahmad Golchin Mojtaba Delshad Vahid Abdossi
        BACKGROUND: The use of agricultural waste as organic fertilizers is important for soil fertility and plants health production. OBJECTIVES: The aims of this study were to examine the effects of different types and rates of vermicompost on physiological and morphological أکثر
        BACKGROUND: The use of agricultural waste as organic fertilizers is important for soil fertility and plants health production. OBJECTIVES: The aims of this study were to examine the effects of different types and rates of vermicompost on physiological and morphological properties of lettuce. METHODS: Present study was conducted according factorial experiment based on complete randomized design with three replication at green house condition. Treatment included different type of vermicompost (1-Carrot vermicompost 2-Sugar beet vermicompost and 3- date fruit composts) and different application rate of vermicompost (Zero or control, 2, 4 and 6 percent of medium dry weight). RESULT: The results showed that, the type and amount of organic wastes had significant effects on fresh and dry weight, leaf area, plant height, marketability, carotenoid and chlorophyll b content of lettuce. Sugar beet and carrot vermicompost was more effective on most lettuce properties than date fruit waste. The organic compost rate had a sigmoid trend effects on most lettuce properties. The highest and lowest lettuce dry weight was observed respectively in 2% carrot vermin compost (500% more than control) and in date fruit compost (50% lower than control). The highest amount of carotenoid (0.49 mg.gr-1 fresh weight) was in sugar beet vermicompost (6%), which increased by 40% with respect to control. The highest marketable index was observed at (2% and 4%) both in sugar beet, which were increased by 400 and 380 present respectively in compared to control. CONCLUSION: Sugar beet and then carrot vermicompost were evaluated as the best raw materials for vermicompost production; also 4 and 6 percent had the greatest effect on the growth and yield of lettuce. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - Evaluation Effect of Macro and Micro Nutritional Elements on Quantitative and Qualitative Characteristics of Oat Crop (Avena sativa L.)
        Moslem Monjezi-Zadeh Habibolah Roshanfekr Payman Hassibi Behzad Sorkhi
        In order to assessment the effect of micro and macro nutrients on agro physiological traits of oat crop a research was conducted via split plot experiment based on randomized complete block design with three replications at Agricultural Research Station, Faculty of Agri أکثر
        In order to assessment the effect of micro and macro nutrients on agro physiological traits of oat crop a research was conducted via split plot experiment based on randomized complete block design with three replications at Agricultural Research Station, Faculty of Agriculture, Shahid Chamran University of Ahvaz, along 2013-2014. The main factor included different complex of macro and micro nutrient elements at two level [F1: application 114 kg.ha-1 nitrogen from 46% source of urea, application 16.8 kg.ha-1 phosphorus from the source of super phosphate, 29.1 kg.ha-1 potassium from the source of potassium sulfate; F2: application of macro elements (N, P, K) along with a mixture of micro elements contain 0.8 kg.ha-1 iron, 0.88 kg.ha-1 zinc, molybdenum 0.1 kg.ha-1, copper 0.2 kg.ha-1, boron 0.1 kg.ha-1 and manganese 2.0 kg.ha-1]. Sub-factor consisted of four genotypes (G1, G2, G3 and G4) of oat crop. According result of analysis of variance effect of different fertilizer management, genotypes and interaction effect of treatments on all measured traits (instead ash concentration) was significant at 1% probability level. Assessment mean comparison result of interaction effect of treatments showed maximum amount of all measured traits (instead ash concentration) concentration was noted for F2G3 and lowest one belonged to F1G2 treatment, it could be concluded F2G3 treatment has positive effect on all the characteristics under study and increases the seed yield. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - Effect of Different Concentrations of Paclobutrazol on Increasing Tolerance of Sugarcane (CP48-103 variety) to Winter Conditions in the Southern Region of Ahvaz (South West of Iran)
        Hashem Salehi
        BACKGROUND: The application of paclobutrazol as a growth stimulant not only increases the cold tolerance of sugarcane but also enhances its yield. OBJECTIVES: To investigate the effect of different concentrations of paclobutrazol in enhancing winter tolerance of sugarc أکثر
        BACKGROUND: The application of paclobutrazol as a growth stimulant not only increases the cold tolerance of sugarcane but also enhances its yield. OBJECTIVES: To investigate the effect of different concentrations of paclobutrazol in enhancing winter tolerance of sugarcane variety CP48-103 this study was carried out. METHODS: Current research was done during the 2013 cropping season according randomized complete block design (RCBD) with three replications. The studied treatments were as control group (untreated(, burning of cold-damaged shoots, harvesting cold-damaged shoots without hormone consumption, harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 100 mg.lit-1 paclobutrazol, harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol, spraying solution on cold-damaged shoots with a concentration of 100 mg.lit-1 paclobutrazol, spraying solution on cold-damaged shoots with a concentration of 150 mg.lit-1 paclobutrazol. RESULT: The highest chlorophyll content, measured at 40 (Spad), was observed in harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol. Among the treatments, the highest amount of syrup (with an average of 31%) was observed in the treatment of burning of cold-damaged shoots, while the lowest amount (with an average of 28%) was found in the treatment of harvesting cold-damaged shoots without hormone consumption. The sucrose percentage displayed a significant increase from October 15 to October 30 in different treatments. This indicates that the sucrose content in the sugarcane increased during this period across all treatments. The burning treatment resulted in the lowest percentage of sucrose, with an average of 11%. The percentage of extractable sugar reached its peak on December 6 and across different treatments, the highest amount of extractable sugar (with an average of 8.5%) was obtained from treatment involving the harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol. In terms of stem yield, the highest and lowest values (with an average of 59800 and 51280 kg.ha-1, respectively) were recorded in treatment of harvesting cold-damaged shoots and spraying with a solution of 150 mg.lit-1 paclobutrazol and control treatment, respectively. CONCLUSION: The treatment involving the application of paclobutrazol significantly increased the stem yield of sugarcane compared to the control treatment. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - Investigating the Effect of Zinc Sulfate on Quantitative and Qualitative Characteristics of Three Varieties of Barley (<i>Hordeum vulgare</i> L.) in Khuzestan Province (Southwest of Iran)
        Mehdi sadeghi Mysam Joodaki Mohammadreza Moradi Talavat
        BACKGROUND: Zinc is one of the low consumption elements required by plants, which plays an important role in photosynthesis. OBJECTIVES:The purpose of this research was to determine the effect of zinc sulfate on barley crop production and introduce the best cultivar af أکثر
        BACKGROUND: Zinc is one of the low consumption elements required by plants, which plays an important role in photosynthesis. OBJECTIVES:The purpose of this research was to determine the effect of zinc sulfate on barley crop production and introduce the best cultivar affected dry and warm climatic conditions. METHODS: Current research was done according factorial experiment based on randomized complete block design (RCBD) with 3 replications in the research farm of Khuzestan University of Agricultural Sciences and Natural Resources (Ramin) in 2018. Treatment included four different concentrations of zinc (0, 15, 30, 45 kg.ha-1) and three varieties of barley (Sarasari 13, Sarsari 10 and Nimrouz). RESULT: By using 45 kg of zinc sulfate per hectare, the highest leaf area index (5.65) was obtained, which showed 31% increase compared to the treatment without zinc sulfate. Consumption of 45 kg of zinc sulfate per hectare, the highest chlorophyll index (46.8) was obtained, which showed 17% increase compared to the treatment without zinc sulfate. The highest seed yield and seed zinc percentage were obtained under the consumption of 45 kg of zinc sulfate per hectare, respectively (3325 kg.ha-1 and 54.2 mg.kg-1). Varieties had a significant effect on all investigated traits, except for leaf area index, seed and plant zinc content. CONCLUSION: So that the highest seed yield was obtained in the Sarasari 10 cultivar with an average of 3327 kg.ha-1. By increasing the consumption of zinc sulfate fertilizer, the yield and zinc content of the seed increased. The Sarasari 10 cultivar showed better reaction to zinc sulfate. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - Study of Different Fertilization Methods on Oil Palm (Elaeis guineensis) Vegetative Factors
        Abdol Amir Rahnama Abdol Hamid Mohebi Mohammad Khayat
        Oil palm propagation techniques are juvenile pot plants derived from germinated seeds and tissue culture, because it doesn&rsquo;t produce sucker. In the nursery stage, monitoring the conditions of irrigation and nutrition are important to ensure phenotypic quality. Dur أکثر
        Oil palm propagation techniques are juvenile pot plants derived from germinated seeds and tissue culture, because it doesn&rsquo;t produce sucker. In the nursery stage, monitoring the conditions of irrigation and nutrition are important to ensure phenotypic quality. During the nursery stage, optimal fertilization in development of more vigorous and productive plants. This research was carried out to increase fertilizer use efficiency and its impact on vegetative growth of juvenile oil palm plants in greenhouse based Factorial experiment according completely randomized design with three replications at greenhouse of date palm and tropical fruit research institute in Ahvaz during 2011-2013. Treatments included five different fertilization methods (Without fertilization or control, soil application, fertigation, foliar spray and soil application add foliar spray on juvenile pot plants derived from germinated oil palm seeds) and eight genotypes. The results showed that different methods of fertilization were significantly different in vegetative growth characteristics. Also, different cultivars were significantly different in all vegetative traits except chlorophyll content. Interactions between treatments were significant in the growth characteristics of stem and number of leaves (P&le;0.05). Fertigation with mean seedling height, stem height, stem diameter, leaf length and width, equivalent to 138.9, 26.0, 7.3, 126.5 and 40.6 cm, respectively and the average number of leaves and leaflets of 11.9 and 44.6 numbers per plant respectively and chlorophyll content of 55.3 was superior fertilization method comparing to other methods. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - Effects of Mycorrhizal Fungi and Nano Zinc Oxide on Seed Yield, Na+ and K+ Content of Wheat (Triticum aestivum L.) under Salinity Stress
        Raouf Seyed Sharifi Razieh Khalilzadeh Soraya Soltanmoradi
        This research was conducted to evaluate effects of mycorrhiza fungi and nano zinc oxide on agro physiological traits of wheat under salinity stress based on factorial experiment according complete randomized block design with three replications under greenhouse conditio أکثر
        This research was conducted to evaluate effects of mycorrhiza fungi and nano zinc oxide on agro physiological traits of wheat under salinity stress based on factorial experiment according complete randomized block design with three replications under greenhouse condition at 2014. Treatments included salinity in three levels [no-salt (S0) or control, salinity 40 (S1) and 80 (S2) mM NaCl], two level of Arbuscular Mycorrhiza (AM) fungal [no application (M0), application of mycorrhiza (M1)] and Nano zinc oxide at three levels [(without nano zinc oxide as control (Zn0), application of 0.4 (Zn1) and 0.8 g.lit-1) (Zn2)]. Analysis of variance showed significant effect for the soil salinity on seed yield, chlorophyll index, relative water content, stomata conductance, K+ content. chlorophyll index, stomata conductance, K+ content in plant root were affected by AM fungi and nano zinc oxide application. There was a significant interaction between salinity, AM fungi and nano zinc oxide on Na+ content, Na+/K+ ratio and seed yield. Salinity stress decreased seed yield, chlorophyll index, stomata conductance, and relative water content of wheat. The highest (0.44 g per plant) seed yield was obtained from plants under low salinity level, AMF (Arbuscular mycorrhiza fungal) and 0.8 g.lit-1 nano zinc oxide. The nutrient uptake Na+ and Na+/K+ ratio increased and potassium was decreased with increasing concentration of NaCl in the present study. However, the inoculated with AMF and application of nano zinc oxide significantly increased K+ and reduced Na+ uptake. Generally, it was concluded that AMF and nano zinc oxide can be as a proper tool for increasing wheat yield under salinity condition. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - Maize (Zea mays L.) Response to Nitrogen Fertilizer under Drought Stress at Vegetative and Reproductive Stages
        Adel Modhej Maryam Davoodi Behrang Behdarvandi
        In the sub-tropics, water and nitrogen are the most important factors limiting the grain yield of maize. The effect of nitrogen (N) rates and drought stress at different growth stages of maize were investigated. Nitrogen treatments consisted of 100, 150, and 200 kgN.ha- أکثر
        In the sub-tropics, water and nitrogen are the most important factors limiting the grain yield of maize. The effect of nitrogen (N) rates and drought stress at different growth stages of maize were investigated. Nitrogen treatments consisted of 100, 150, and 200 kgN.ha-1 from the urea source while water stress treatments were composed of irrigation-off since the early 10-leaf stage to emergence of 50% tassel (vegetative), irrigation-off since the emergence of 50% tassel to the end of pollination (reproductive), and well watered plots. Drought condition at both vegetative and reproductive growth stages reduced grain yield 35% and 45%, respectively. Number of kernel per ear and kernel weight also reduced significantly with drought stress especially in reproductive stage. The highest response of maize yield to N fertilizer was observed in treatment with optimal irrigation; however, the increase of N particularly in vegetative stress somewhat led to decrease of drought stress effects on grain yield. Drought stress at vegetative and reproductive stages increased resource limitation with the rate of 67.1% and 77.25%, respectively. Drought stress at both stages caused significant decrease in chlorophyll content and leaf relative water content. In general, the highest negative effect of drought stress on grain yield and physiological traits occurred at reproductive stage and increasing the amount of nitrogen cannot compensate these reductions. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - Response of Qualitative Characteristics of Cowpea to Foliar Application of Methanol and Zinc Chelate
        Hossien Atrak Mani Mojadam
        BACKGROUND: Foliar fertilization has the advantage of low application rates, uniform distribution of fertilizer materials and quick responses to applied nutrients. Zinc Playing an important role in many biological processes and as an essential element for plant growth a أکثر
        BACKGROUND: Foliar fertilization has the advantage of low application rates, uniform distribution of fertilizer materials and quick responses to applied nutrients. Zinc Playing an important role in many biological processes and as an essential element for plant growth and development. OBJECTIVES: This study was done to evaluate the effect of different level of Methanol and Zinc fertilizer on chlorophyll index, protein content, leaf area index and crop production. METHODS: This study was carried out according Factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications along 2018 year. The test factors consisted of different levels of Methanol in distilled water at three levels (a1: the absence of methanol or control, a2: 10% Vol., a3: 20% Vol.) and zinc fertilizer (b1: the lack of zinc or control, b2: 2 per thousand, b3: 4 per thousand). RESULT: Data of analysis of variance indicated effect of different level of Methanol and zinc fertilizer on all studied traits were significant but interaction effect of treatments (instead seed yield) was not significant. Mean comparison result of different level of Methanol indicated that maximum amount of plant height (153.49 cm), pod length (13.12 cm), leaf area index (4.43), chlorophyll index (58.33), protein content (31.51%), protein yield (68.71 gr.m-2) and seed yield (218.08 gr.m-2) was noted for 20%vol. and the minimum of mentioned traits were for control treatment. As for Duncan classification made with respect to different level of Zinc Chelate maximum and minimum amount of studied traits belonged to 4 per thousand concentration (also that doesn&rsquo;t have significant differences with 2 per thousand) and control treatment. CONCLUSION: Generally based on result of this study use 20%vol. Methanol and 2 per thousand concentration Zinc Chelate produce the maximum amount of mentioned characteristics and can be advice to farmers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - Evaluation Effect of Vermicompost and Nano Iron on Agro-Physiological Traits of Corn (Zea mays L.)
        Arash Roozbahani Elham Mohammadkhani
        In order to investigate the effect of vermicompost and Nano Iron on yield and yield components of maize, a farm experiment was done in a factorial based on completely randomized blocks design with three repetitions in Damavand in 2013. The first factor was vermicompost أکثر
        In order to investigate the effect of vermicompost and Nano Iron on yield and yield components of maize, a farm experiment was done in a factorial based on completely randomized blocks design with three repetitions in Damavand in 2013. The first factor was vermicompost in two levels included no applying and applying (vermicompost 1kg.m-2) and the second factor was Nano iron fertilizer with four levels included no application (control), seed coated application, foliar application and both seed coated and foliar application. The result showed that all traits significantly affected by Vermicompost and Nano iron. Meaning comparisons showed that application of vermicompost caused to reach the best result for nearly all investigated traits than control. Applying Nano iron significantly increased stem height, dry weight, total chlorophyll, yield, biological yield and harvest index. Nano iron application in a form of seed coated and foliar application was better than the other levels. Finally it&rsquo;s suggested that to reach the best results should be applied of vermicompost and Nano iron in a form of seed coated and foliar application. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - Evaluation Effects of Mycorrhizal Fungi (AM) and Nano Zinc Oxide on Seed Yield and Dry Matter Remobilization of Wheat (Triticum aestivum L.) under Salinity Stress
        Raouf Seyed Sharifi Razieh Khalilzadeh Soraya Soltanmoradi
        This research was carried out to assessment agro physiological traits of bread wheat affected salinity stress, Nano zinc oxide and arbuscular mycorrhiza (AM) fungi under greenhouse condition via factorial experiment based on randomized complete blocks design with three أکثر
        This research was carried out to assessment agro physiological traits of bread wheat affected salinity stress, Nano zinc oxide and arbuscular mycorrhiza (AM) fungi under greenhouse condition via factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications. Experimental factors included salinity stress in three levels [no-salt (S0) or control, salinity 40 (S1), and 80 (S2) mM NaCl], Arbuscular mycorrhizal fungi at two level [no application (M0), application of arbuscular mycorrhiza (M1)] and nano zinc oxide at three levels [without nano zinc oxide as control (Zn0), application of 0.4 (Zn1) and 0.8 (Zn2) g.lit-1]. Result of analysis of variance showed effect of soil salinity, AM fungi and nano zinc oxide on dry matter remobilization from stem and shoots, contribution of remobilization from shoots to seed, stem reserve contribution in seed yield, chlorophyll index and seed yield was significant at 1% probability level. Also interaction effect of treatments on measured traits was not significant but effect of salinity, AM fungi and nano zinc oxide on seed yield was significant at 5% probability level. Mean comparison result revealed salinity stress decreased seed yield and chlorophyll index of wheat. But dry matter remobilization from shoots increased. The highest dry matter (0.198, 0.195 and 0.194 g per plant) and stem reserves remobilization to seeds (0.177, 0.175 and 0.177 g per plant) were observed in the highest salinity level and no application of AM fungi and nano zinc oxide, respectively. The results indicated that the highest (0.44 g per plant) seed yield was obtained from plants under low salinity level, AMF and 0.8 g.lit-1 nano zinc oxide. Generally, it was concluded that AM fungi and nano zinc oxide can be as a proper tool for increasing wheat yield under salinity condition. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - Influence of Zinc and Cadmium on Physiological and Biochemical Characteristics of Maize (Zea mays L.)
        Shokofeh Berenjani Mohamad Reza Dadnia Mani Mojaddam Nazli Derogar
        This research was carried out as pod cultivation to evaluate effect of different level of zinc and cadmium on agro physiological traits of Maize via factorial experiment based on completelly randomized design with three replications along 2012-2013. The factors included أکثر
        This research was carried out as pod cultivation to evaluate effect of different level of zinc and cadmium on agro physiological traits of Maize via factorial experiment based on completelly randomized design with three replications along 2012-2013. The factors included different level of Zinc (Zn1=0 or Control, Zn2=15 and Zn3=30 mg.kg-1) and Cadmium (Cd1=0 or control, Cd2=10, Cd3=20 and Cd4=30 mg.kg-1). The results showed that zinc and cadmium yield, chlorophyll a and b, cell membrane stability, malon di aldehyde and tyrosine significantly affect the probability of a percent. In soil treated with increasing concentrations of the increased seed yield and highest performance 30 mg treatment was achieved. Fell sharply with increasing cadmium performance and best results of treatment was observed. Among different concentrations of zinc, the best treatment to improve seed yield and biochemical characteristics was the treatment with 30 mg.kg-1 zinc. In cadmium treatment, contrary to zinc treatment, as the concentration increased the studied traits decreased significantly, so that the best results were obtained by the control treatment. The results of the interaction effect of zinc and cadmium on the studied traits indicated the reduction of adverse effects of cadmium on corn by zinc, but the best results of the interaction effect of zinc and cadmium on all traits were associated with the Zn3Cd1 treatment. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - Combined Effect of Sulfur and Sulfofertilizer1 on Physiological Traits and Grain Yield of Wheat Cultivars (<i>Triticum aestivum</i> L.) in Mahshahr County (South west of Iran)
        Seyedeh kobra Hatami
        BACKGROUND: The addition of organic materials along with sulfur fertilizer to alkaline soils provides an effective solution for reducing soil acidity and enhancing nutrient solubility for plants. OBJECTIVES: To investigate the combined effect of sulfur and sulfofertili أکثر
        BACKGROUND: The addition of organic materials along with sulfur fertilizer to alkaline soils provides an effective solution for reducing soil acidity and enhancing nutrient solubility for plants. OBJECTIVES: To investigate the combined effect of sulfur and sulfofertilizer1 (biofertilizer) on some physiological traits and yield of wheat cultivars, an experiment was conducted during the 2022-2023 cropping season in Mahshahr County. METHODS: Current research was done by using a split-plot experiment within randomized complete blocks (RCBD) design with three replications. The experimental treatments consisted of three levels of sulfur fertilizer (control, no consumption; 270g of sulfur fertilizer; and 270g of sulfur fertilizer + 6g of Sulfofertilizer1, biofertilizer) and three wheat cultivars (Mehregan, Chamran 2 and Khalil), which were assigned to the main and sub plots, respectively. RESULT: Significant effects of sulfur fertilizer and wheat cultivars on leaf area index, crop growth rate and grain yield were observed. Moreover, the interaction effects between sulfur fertilizer and wheat cultivars on grain yield were found to be significant. The highest grain yield (averaging 490g.m-2) was achieved in the Khalil cultivar with the combined application of sulfur and Sulfofertilizer1, while the lowest grain yield (averaging 346.8g.m-2) was observed in the Mehregan cultivar without any fertilizer application. Notably, the combined application of sulfur and Sulfofertilizer1 exhibited the most substantial increase in leaf area index, total dry matter and crop growth rate compared to the control treatment. Moreover, distinct variations in physiological growth traits were observed among the wheat cultivars, with the Khalil cultivar displaying superiority over the others. CONCLUSION: Based on the findings, cultivating the Khalil cultivar with the application of the biofertilizer Sulfofertilizer1 along with sulfur fertilizer significantly increased grain yield, making it a promising recommendation for the region's conditions. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - تاثیر دمای نگهداری و روش استخراج در میزان کلروفیل درگیاه یونجه (.Medicago sativa L)
        مریم خوش سخن
        مقدمه: از آنجا که سنتز برخی ترکیبات شیمیایی سخت و هزینه‌بر است، یافتن راه‌هایی برای تقویت تولید آنها در گیاهان ضرورت دارد. یکی از این مواد، ترکیبات رنگی می‌باشد. کلروفیل به عنوان یک رنگدانه طبیعی، نقش مهمی در ظاهر رنگ سبز گیاهان ایفا می‌کند. این رنگ در صنایع غذایی، آرای أکثر
        مقدمه: از آنجا که سنتز برخی ترکیبات شیمیایی سخت و هزینه‌بر است، یافتن راه‌هایی برای تقویت تولید آنها در گیاهان ضرورت دارد. یکی از این مواد، ترکیبات رنگی می‌باشد. کلروفیل به عنوان یک رنگدانه طبیعی، نقش مهمی در ظاهر رنگ سبز گیاهان ایفا می‌کند. این رنگ در صنایع غذایی، آرایشی و ... استفاده می‌شود.هدف از این تحقیق تاثیر نحوه نگهداری و روش استخراج در میزان کلروفیل در گیاه یونجه می‌باشد. مواد و روش‌ها: پس ازکشت بذرهای گیاه یونجه، بخش هوایی گیاه جهت آنالیزهای بیوشیمیایی برداشت گردید و در دماهای مختلف (دمای 4 و20- ) نگهداری شد. سپس کلروفیل با استفاده از حلال‌های استون و اتانول به روش سائیدن و حلال‌های متانول، DMSO و DMF به روش خیساندن استخراج و سپس میزان آن با اسپکتروفتومتر در طول موج های مربوطه اندازه گیری شد.نتایج و بحث: بر اساس نتایچ بدست آمده می‌توان گفت حلال استون با توانایی بالا و تولید مقدار غلظت کلروفیل استخراجی بیشتر نسبت به دیگر حلال‌ها، به عنوان حلال مناسب انتخاب شد. همچنین نمونه‌های نگهداری شده در دمای 20-، به دلیل احتمال تخریب کمتر، میزان کلروفیل بیشتری نشان دادند. نتیجه‌گیری: نگهداری اندام هوایی گیاه در20- میزان کلروفیل بیشتری را نسبت به 4 درجه سانتیگراد حفظ می‌کند و استخراج کلروفیل به‌روش ساییدن در استون در مقایسه با حلال‌های دیگر دارای عملکرد بهتری دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - اثر محلول پاشی متانول بر عملکرد و تعدادی از صفات فیزیولوژیک لوبیا
        مجتبی میرآخوری فرزاد پاک نژاد یاسر ریحانی پریسا ناظری فرهود یگانه پور نعیم جمشیدی مهدی غفاری
        به منظور بررسی اثر متانول بر محتوای نسبی آب سلول و محتوای کلروفیل برگ لوبیا، آزمایشی با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1388 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج اجرا شد. در این آزمایش از یک تیمار شاهد M0 (بدون مصرف متانول) و از تیما أکثر
        به منظور بررسی اثر متانول بر محتوای نسبی آب سلول و محتوای کلروفیل برگ لوبیا، آزمایشی با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1388 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج اجرا شد. در این آزمایش از یک تیمار شاهد M0 (بدون مصرف متانول) و از تیمارهای M1، M2، M3، M4،M5 ،M6 ، M7 به ترتیب با محلول های 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درصد حجمی متانول استفاده شـد. سه بار محلول پاشی در طی فصل رشد با فواصل 12 روز یک بار بر روی قسمت های هوایی بوته های لوبیا انجام شد. صفاتی نظیر عملکرد دانه، درصد پروتئین، تجمع ماده خشک، محتوای نسبی آب سلول و محتوای کلروفیل برگ لوبیا اندازه‌گیری شـدند. اندازه گیــری صفات ذکر شـده قبل و بعد از محلول پاشی ها صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین اثر محلول های مختلف بر محتوای کلروفیل برگ (Chl) و محتوای آب نسبی سلول (RWC) مرحله دوم و سوم در سطح احتمال 1 درصد و بر عملکرد دانه (GY) تفاوت معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که تجمع ماده خشک تحت تاثیر تیمارهای متانول مصرفی قرار گرفته است. مقایسه میانگین ها نشان دادند که با افزایش سطح محلول پاشی متانول، مقدار کلروفیل (Chl) و محتوای نسبی آب سلول (RWC)، افزایش یافت .اثر سطوحM5 ،M4 ،M3 متانول بر صفات مورد ارزیابی بیشتر از سایر تیمارها بودند و در نهایت محلول پاشی متانول باعث افزایش عملکرد، محتوای کلروفیل برگ، محتوای آب نسبی سلول و سطح برگ گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - اثر محلول پاشی و مصرف خاکی نانوذرات کیتوزان بر برخی صفات فیزیولوژیک گیاه جو (Hordeum vulgare L.) تحت تنش خشکی
        فریده بهبودی زین العابدین طهماسبی سروستانی محمد زمان کسایی سیدعلی محمد مدرس ثانوی علی سروش زاده
        کیتوزان یک پلی ساکارید گلوزامین مشتق شده از کیتین است که به عنوان الیسیتور زیستی برای بهبود بخشیدن بیوسنتز متابولیست&lrm;های ثانویه و به عنوان کود در کنترل آزادسازی ترکیبات شیمیایی سموم و تحریک جوانه&lrm;زنی و رشد گیاه استفاده می&lrm;شود. بنابراین، اثر نانوذرات کیتوزان أکثر
        کیتوزان یک پلی ساکارید گلوزامین مشتق شده از کیتین است که به عنوان الیسیتور زیستی برای بهبود بخشیدن بیوسنتز متابولیست&lrm;های ثانویه و به عنوان کود در کنترل آزادسازی ترکیبات شیمیایی سموم و تحریک جوانه&lrm;زنی و رشد گیاه استفاده می&lrm;شود. بنابراین، اثر نانوذرات کیتوزان بر گیاه جو تحت تنش خشکی آخر فصل، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط گلدانی مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای آزمایش شـامل غلظت نانـوذرات در 4 سطح (0، 30، 60 و 90 پی پی ام)، روش مصرف در 2 سطح (محلول پاشی و خاک مصرف) و رژیم آبیاری در 2 سطح (آبیاری کافی و قطع آبیاری 15 روز بعد از گرده افشانی) بودند. برای انجام آزمایش پس از کاشت بذور جو، محلول نانوذرات کیتوزان آماده شده در سه مرحله رشدی گیاه (پنجه دهی، ساقه دهی و سنبله دهی) به صورت خاک مصرف و محلول پاشی مصرف گردیدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی به طور معنی داری میزان کاروتنوئید، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، فتوسنتز، هدایت روزنه ای، تعرق، عملکرد دانه و بیوماس را کاهش و میزان کربوهیدرات محلول، گلوگز، ساکارز، فروکتوز، غلظت CO2 زیر روزنه (Ci) و کارآیی مصرف آب فتوسنتزی (WUE) را افزایش داد. همچنین، مصرف نانوذرات کیتوزان در هر دو رژیم آبیاری، موجب افزایش معنی&lrm;دار کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و گلوکز شد. مصرف 60 و 90 پی&lrm;پی&lrm;ام نانوذرات کیتوزان موجب افزایش معنی&lrm;دار عملکرد دانه نسبت به شاهد شد. در بیشتر صفات مورد مطالعه، تفاوت معنی&lrm;دار بین دو روش مصرف نانوذرات مشاهده نشد. در مجموع، کاربرد نانوذرات کیتوزان موجب کاهش اثرات مضر تنش خشکی و بهبود رشد و عملکرد گیاه جو گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - اثر گونه‌های میکوریزا بر صفات کمی و کیفی سویا (Glycine max L.) با اعمال سیستم‌های آبیاری تحت فشار
        نادیا درستکار علیرضا پیرزاد
        به منظور بررسی همزیستی میکوریزایی گیاه سویا رقم ویلیامز، تحت سیستم های مختلف آبیاری آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه طی سال 1394 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شـامل سیستم های آبیـاری (قطره ای و بارا أکثر
        به منظور بررسی همزیستی میکوریزایی گیاه سویا رقم ویلیامز، تحت سیستم های مختلف آبیاری آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه طی سال 1394 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شـامل سیستم های آبیـاری (قطره ای و بارانی) به عنوان فاکتور اصلی و گونه های مختلف قارچ میکوریزا (بدون تلقیح، Funneliformis mosseae،Rhizophagus intraradices و Simiglomus hoi) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، وزن غلاف، عملکرد دانه، وزن صد دانه، تعداد گره در ساقه اصلی، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت روغن، درصد و عملکرد روغن در آبیاری قطره ای، و بالاترین مقادیر LWR (نسبت وزن برگ به وزن کل گیاه) و SPAD (شـاخص کلروفیل) در سیستم بارانی به دست آمدند. اثرات متقابل معنی دار نشان دهنده پاسخ متفاوت گیاه به گونه های قارچی در سیستم های آبیاری می باشد. رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیل a، b و کل) و کارتنوئید برگ سویا در شرایط همزیستی با هر سه گونه قارچی در آبیاری بارانی وضعیت مطلوب تری داشتند. بیشترین مقدار فسفر برگ در گیاهان آبیاری شده با سیستم بارانی و همزیست با F. mosseae مشاهده شد. گیاهان میکوریزایی در هر سه گونه قارچ به یک اندازه پروتئین برگ را افزایش دادند، در حالی که مقدار پتاسیم برگ در گیاهان میکوریزایی تغییر معنی داری نسبت به شاهد نداشت. با وجود بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه با گونه R. intraradices در آبیاری بارانی، هر سه گونه قارچ در سیستم های قطره ای و بارانی کلونیزاسیون بالاتری نسبت به شاهد داشتند. نسبت ترکیبات اسیدهای چرب روغن سویا (اسیدهای چرب غیراشباع حدود چهار برابر اسیدهای چرب اشباع بودند) در هر دو سیستم آبیاری برای گیاهان میکوریزایی مشابه شاهد بودند. بدون توجه به وجود پاسخ متفاوت سویا به گونه های میکوریزا، عملکردهای بیولوژیک، دانه و روغن در سیستم آبیاری قطره ای به ترتیب 23، 53 و 84 درصد بیشتر از آبیاری بارانی به دست آمدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - اثر کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دانه کینوا (.Chenopodium quinoa Willd)
        حسین عبداله‌پور عنایت‌اله توحیدی‌نژاد امین پسندی‌پور
        اثر مقادیر مختلف کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دانه رقم Titicaca کینوا، طی اجرای آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1398 بررسی شد. هفت ترکیب کودی شامل عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسی أکثر
        اثر مقادیر مختلف کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دانه رقم Titicaca کینوا، طی اجرای آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1398 بررسی شد. هفت ترکیب کودی شامل عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم (180:150:120، 150:125:100، 120:100:80، 90:75:60، 60:50:40، 30:25:20 N,P,K بر مبنای کیلوگرم در هکتار به همراه عدم کاربرد کود) و صفات مورد بررسی شامل از لحاظ ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، طول پانیکول، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، پروتئین دانه و عناصر غذایی دانه بودند. نتایج نشان داد که اثر تیمار کود شیمیایی بر همه صفات اندازه گیری شده معنی دار گردید. بیشترین میانگین کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و محتوای پروتئین دانه از کاربرد کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم با ترکیب 120:100:80 کیلوگرم در هکتار حاصل شد، اما در مورد صفات کلروفیل a و شاخص سطح برگ اختلاف معنی داری با ترکیب 90:75:60 کیلوگرم در هکتار نداشت. در این مطالعه همچنین بیشترین تعداد شاخه جانبی، طول پانیکول، وزن هزار دانه و عملکرد دانه از ترکیب کودی 120:100:80 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که در مورد صفات طول پانیکول و عملکرد دانه اختلاف معنی داری با ترکیب 90:75:60 کیلوگرم در هکتار نداشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ترکیب کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم با نسبت 90:75:60 کیلوگرم در هکتار منجر به حصول بیشترین عملکرد دانه کینوا و همچنین پرهیز از مصرف بی رویه کودهای شیمیایی در شرایط آب و هوایی مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - تأثیر کاربرد برگی هورمون‌های جیبرلین و کینیتین بر ویژگی‌های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکردی هیبریدهای ذرت (.Zea mays L)
        عقیل عالی پور طیب ساکی نژاد شهرام لک علیرضا شکوه فر مجتبی علوی فاضل
        در مدیریت به‌زراعی ذرت، علاوه بر تأمین بذر هیبرید مناسب، عوامل دیگری از جمله هورمون‌های گیاهی نیز اهمیت دارند از این رو این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر نوع بذر هیبرید و کاربرد برگی هورمون‌های جیبرلین و کینتین بر شاخص‌های رشدی، بیوشیمیایی و عملکردی ذرت در شهرستان اهواز در أکثر
        در مدیریت به‌زراعی ذرت، علاوه بر تأمین بذر هیبرید مناسب، عوامل دیگری از جمله هورمون‌های گیاهی نیز اهمیت دارند از این رو این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر نوع بذر هیبرید و کاربرد برگی هورمون‌های جیبرلین و کینتین بر شاخص‌های رشدی، بیوشیمیایی و عملکردی ذرت در شهرستان اهواز در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی به‌صورت اسپلیت‌پلات طی دو سال زراعی با چهار تکرار انجام شد. هیبریدهای ذرت دانه‌ای شامل سینگل‌کراس 704 (دیررس)، 616 (متوسط‌رس) و 71AS (متوسط‌ رس) به عنوان فاکتور اصلی و محلول‌پاشی کینتین/جیبرلین در سه سطح صفر، 200/150 و 400/300 پی‌پی‌ام به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که اثر ساده نوع هیبرید و محلول‌پاشی کینتین/جیبرلین بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک اندام هوایی، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، کلروفیل‌های a، b و کل و درصد پروتئین دانه از نظر آماری مؤثر بود. همچنین، اثر متقابل محلول‌پاشی کینتین/جیبرلین در هیبرید بر روی ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک اندام‌هوایی، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، کلروفیل‌های a، b و کل ودرصد پروتئین دانه و اثر متقابل هیبرید در محلول‌پاشی کینتین/جیبرلین در سال بر شاخص سطح برگ هیبریدهای مختلف ذرت تأثیر معنی دار آماری داشت. نتایج نشان داد بیشترین مقادیر صفات مورد بررسی در هر دو سال زراعی در سینگل کراس 704 ذرت و پس از محلول‌پاشی جیبرلین/کینتین به نسبت 200/150 پی‌پی‌ام به‌دست آمد. نسبت جیبرلین/کینتین 200/150 پی‌پی‌ام در همه هیبریدها، تأثیر بهتری بر صفات مختلف مورفولوژیکی و بیوشیمیایی داشت. بیشترین عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت که صفات بسیار مهمی هستند، مربوط به رقم سینگل کراس 704 همراه با محلول‌پاشی هورمون‌ها به نسبت 200/150 پی‌پی‌ام بود. با توجه به‌نتایج به‌دست آمده، استفاده از هیبرید سینگل کراس 704 ذرت و محلول‌پاشی آن با جیبرلین و کینتین به نسبت 200/150 پی‌پی‌ام می تواند مورد توجه باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - ارزیابی 20 ژنوتیپ جو در شرایط خشکی انتهای فصل
        حمید تجلی سیدغلامرضا موسوی رضا برادران محمدحسین صابری الیاس آرزمجو
        به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های امیدبخش جو به تنش خشکی انتهای فصل، تعداد 20 ژنوتیپ جو در دو محیط تنش دار و بدون تنش، طی یک آزمایش مزرعه ای در مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان جنوبی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در سال زراعی 87 أکثر
        به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های امیدبخش جو به تنش خشکی انتهای فصل، تعداد 20 ژنوتیپ جو در دو محیط تنش دار و بدون تنش، طی یک آزمایش مزرعه ای در مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان جنوبی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در سال زراعی 87-86 مورد مقایسه قرار گرفتند. عوامل آزمایش شامل تنش خشکی در دو سطح شامل شاهد (آبیاری کامل) و قطع آبیاری در مرحله 50 درصد ظهور سنبله، و 20 ژنوتیپ امیدبخش جو بودند. قطع آبیاری باعث کاهش عملکرد دانه به میزان 14.64 درصد و عملکرد بیولوژیک به میزان 8.12 درصد در مقایسه با تیمار آبیاری کامل گردید. صفات طول پدانکل، ارتفاع بوته و مساحت برگ پرچم به ترتیب به میزان 12.4، 7.65 و 24 درصد نسبت به آبیاری کامل کاهش پیدا کرد. همچنین، تنش خشکی منجر به افزایش شاخص کلروفیل، تراوایی غشای سلول و کاهش محتوی نسبی آب برگ پرچم گردید. بین ژنوتیپ های مورد بررسی تفاوت معنی داری از لحاظ عملکرد بیولوژیک مشاهده نشد ولی ژنوتیپ 18 از لحاظ عملکرد دانه، بیشترین (5997.2 کیلوگرم در هکتار) و ژنوتیپ 16 کمترین عملکرد دانه (3420.8 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص دادند. ژنوتیپ های 5 و 13 دارای بیشترین میزان کلروفیل و ژنوتیپ 8 نیز بیشترین مقدار محتوای نسبی آب برگ (80.7 درصد) را داشتند. بر اساس نتایج این آزمایش، ژنوتیپ های 18 و 20 در هر دو شرایط آبیاری و تنش خشکی عملکرد مطلوبی داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - اثر سایه اندازی بر برخی صفات مهم فیزیولوژیک در عدس
        فرشته دارابی علی حاتمی محمدجواد زارع رحیم ناصری
        نور از عوامل محدود کننده رشد گیاهان زراعی در سیستم های کشت مخلوط وزراعت-جنگل محسوب می‌شود، به همین دلیل آزمایشی جهت تعیین تاثیر شدت های نوری مختلف در دو رقم عدس انجام گرفت. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 به صورت فاکتوریل در أکثر
        نور از عوامل محدود کننده رشد گیاهان زراعی در سیستم های کشت مخلوط وزراعت-جنگل محسوب می‌شود، به همین دلیل آزمایشی جهت تعیین تاثیر شدت های نوری مختلف در دو رقم عدس انجام گرفت. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سایه اندازی در پنج سطح بدون سایه (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 درصد سایه و ارقام عدس (Lens culinaris Medic) شامل زیبا و ILL4400 بود. در این پژوهش صفـات فیـزیولوژیک تحت برهمکنش سایه اندازی &times; رقم اختلاف معنی داری از خود نشان دادند. با افزایش میزان سایه اندازی، رقم زیبا دارای بیشترین میزان کلروفیل a و b بود. میزان کارتنویید، محتوای آب نسبی و شاخص سطح برگ با افزایش سایه اندازی روندی صعودی داشتند. بیشترین میزان کارتنویید و محتوای آب نسبی در تیمار 100 درصد سایه اندازی و رقم ILL4400 و کمترین میزان کارتنویید در تیمار عدم تنش (نور کامل) و رقم زیبا مشاهده گردید. بیشترین میزان وزن مخصوص برگ در این پژوهش در تیمار شاهد (نور کامل) و رقم زیبا مشاهده شد و با افزایش سایه اندازی از وزن مخصوص برگ کاسته شد. با افزایش سایه اندازی از عملکرد دانه کاسته شد، بیشترین عملکرد دانه (2532 کیلوگرم در هکتار) در تیمار شاهد (نور کامل) و رقم زیبا و کمترین عملکرد دانه (1137 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 100 درصد سایه اندازی و رقم ILL4400 مشاهده گردید. بنابراین، نتـایج نشان داد که رقم زیبا در سطوح بالاتر سـایه از شـاخص سطح برگ، میزان نسبی آب برگ و میزان کلروفیل a بیشتری برخوردار بود، پس در شرایط کشت مخلوط و آگروفارستری که نور یک عامل محدودکننده می باشد، کشت عدس رقم زیبا می تواند موفقیت آمیز باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - ‏ ارزیابی هدایت الکتریکی، کلروفیل و عملکرد گندم تحت تنش کم آبی با کاربرد ‏زئولیت
        محمد میرزاخانی
        اثر تنش آبی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت بر برخی صفات گندم با اجرای آزمایشی در سال زراعی 1390-1389 به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک ‌های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی گردید. تنش آبی در چهار سطح شامل آبیاری بر اساس نیاز آبی گیاه (شاهد)، آبیاری به میزا أکثر
        اثر تنش آبی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت بر برخی صفات گندم با اجرای آزمایشی در سال زراعی 1390-1389 به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک ‌های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی گردید. تنش آبی در چهار سطح شامل آبیاری بر اساس نیاز آبی گیاه (شاهد)، آبیاری به میزان 85 درصد، آبیاری به میزان70 درصد، آبیاری به میزان 55 درصد نیاز آبی و مقادیر زئولیت در چهار سطح شامل عدم مصرف زئولیت (شاهد)، مصرف زئولیت به مقدار سه تن، شش تن و نه تن در هکتار در نظر گرفته شدند. در این بررسی، صفاتی نظیر طول پدانکل و ریشک، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه، هدایت الکتریکی در دماهای 50 و 60 درجه سلسیوس اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تیمار تنش آبی و سطوح مصرف زئولیت بر صفات تعداد سنبله در متر مربع، عملکرد دانه، هدایت الکتریکی معنی دار بودند. مقایسه میانگین ها نشان داد که اثرات متقابل کمترین مقدار هدایت الکتریکی ناشی از تخریب غشای سلولی توسط تیمار آب50 و 60 درجه سلسیوس با میانگین 447 و 476 میکروزیمنس بر سانتی متر مربوط به تیمار تنش آبیاری شاهد + مصرف 9 تن در هکتار زئولیت بود. همچنین، در بین سطوح مختلف مصرف زئولیت، میانگین کاهش عملکرد دانه ناشی از تیمار عدم مصرف زئولیت، معادل 79/16 درصد نسبت به تیمار مصرف نه تن در هکتار زئولیت بود. به طوری که، مصرف نه تن در هکتار زئولیت با میانگین 4901 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - تأثیر تنش کم‌آبی و محلول‌پاشی نانواکسید روی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی توده‌های پنیرباد (.Withania coagulans L)
        مهدی سیدی سیدامیرعباس موسوی میرکلائی حسین زاهدی
        به منظور ارزیابی تأثیر تنش کم‌آبی و محلول‌پاشی نانواکسید روی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی توده‌های پنیرباد، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل های آزمایش شامل رژیم ‌های مختلف آبیاری (شاهد= آبیاری مطلوب)، (تنش متوسط) و (تنش شد أکثر
        به منظور ارزیابی تأثیر تنش کم‌آبی و محلول‌پاشی نانواکسید روی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی توده‌های پنیرباد، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل های آزمایش شامل رژیم ‌های مختلف آبیاری (شاهد= آبیاری مطلوب)، (تنش متوسط) و (تنش شدید) و توده ‌های بذر پنیرباد (فنوج، خاش، سراوان و سرباز) و محلول‌پاشی نانواکسیدروی و بدون کاربرد آن، در سال 98-1397 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. بیشترین سطح برگ (583/92 سانتی متر مربع) مربوط به توده سرباز در آبیاری شاهد و کمترین سطح برگ (245/88 سانتی متر مربع) مربوط به توده خاش در تنش کم‌آبی شدید بود. براساس نتایج مقایسه میانگین بیشترین وزن خشک گیاه (1/76 گرم) مربوط به توده سرباز و آبیاری شاهد و کمترین وزن خشک گیاه (0/63 گرم) مربوط به توده فنوج و تنش کم‌آبی شدید بود. همچنین، بیشترین مقدار کلروفیل a (2/55 میکرومول بر گرم) مربوط به توده خاش در آبیاری شاهد و محلول پاشی نانواکسیدروی بود. بیشترین مقدار کلروفیل b (1/26 میکرومول بر گرم) مربوط به توده فنوج در آبیاری شاهد و محلول پاشی نانواکسیدروی بود که تفاوت معنی‌داری با سایر توده‌ها نداشت. همچنین، کمترین مقدار کلروفیل b (0/62 میکرومول بر گرم) مربوط به توده خاش در تنش کم‌آبی شدید و بدون محلول پاشی نانواکسیدروی بود. توده سرباز بیشترین مقدار آنتوسیانین (0/3 میکرو مول بر گرم) را در تیمار کم‌آبی شدید و عدم محلول پاشی نانواکسیدروی به خود اختصاص داد که تفاوت معنی‌داری با توده سراوان نداشت و کمترین مقدار آنتوسیانین (0/146 میکرومول بر گرم) مربوط به توده فنوج در تیمار کم‌آبی شدید همراه با محلول پاشی نانواکسیدروی بود. بنابراین، تنش کم‌آبی شدید سبب کاهش مقدار صفات مورد آزمایش گردید. توده سرباز نسبت به سایر توده‌ها نسبت به شرایط تنش کم‌آبی شدید تحمل بهتری نشان داد. استفاده از محلول‌پاشی نانواکسیدروی سبب بهبود رشد گیاه و افزایش برخی از صفات مورد آزمایش در شرایط تنش گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - اثر مقادیر بیوچار و اسیدهیومیک بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ذرت (Zea mays L) هیبرید سینگل‌کراس 704 تحت تنش کمبود آب
        ارمغان چرخاب مانی مجدم شهرام لک طیب ساکی نژاد محمدرضا دادنیا
        اثر کاربرد مقادیر مختلف بیوچار و اسید هیومیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت تنش کمبود آب طی آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه ای واقع در شهر أکثر
        اثر کاربرد مقادیر مختلف بیوچار و اسید هیومیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت تنش کمبود آب طی آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه ای واقع در شهرستان اهواز ارزیابی شد. کرت اصلی شامل تنش کمبود آب با سه سطح آبیاری، پس از تخلیه 30، 40 و 50 درصد ظرفیت زراعی، به ترتیب به عنوان آبیاری مطلوب، تنش ملایم و تنش شدید، کرت فرعی شامل بیوچار با 2 سطح (شاهد، عدم کاربرد بیوچار) و کاربرد 4 تن در هکتار بیوچار و کرت فرعی فرعی شامل اسید هیومیک با 4 سطح (شاهد، عدم کاربرد اسید هیومیک)، کاربرد 2، 4 و 6 لیتر در هکتار اسید هیومیک بودند. نتایج نشان داد که اثرات برهمکنش تنش کمبود آب و بیوچار، همچنین تنش کمبود آب و اسید هیومیک بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در بلال، شاخص کلروفیل فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در سطح احتمال یک درصد معنی دار بودند. در شرایط تنش شدید، عملکرد دانه (36 درصد) تعداد دانه در بلال (22 درصد) و شاخص سطح برگ (36/30 درصد) کاهش و میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (37 درصد) افزایش یافت. اسید هیومیک بر تمام صفات آزمایش اثر معنی داری داشت. بیشترین عملکرد دانه (18/8995 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار آبیاری پس از تخلیه 40 درصد ظرفیت زراعی و کاربرد 4 تن در هکتار بیوچار بود. در مجموع استفاده از 4 لیتر در هکتار اسید هیومیک در شرایط تنش رطوبتی متوسط به دلیل نقش مثبتی که بر رشد و افزایش 42 درصدی عملکرد نسبت به تیمار تنش شدید و عدم مصرف اسید هیومیک داشت می تواند در شرایط خشک و نیمه خشک برای صرفه جویی در مصرف آب و کاهش اثرات تنش کمبود آب قابل توصیه باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - بررسی راهکارهای صرفه جویی در مصرف آب لوبیا چیتی تحت تنش خشکی
        معصومه محمدپور درشکی علی نصراله زاده اصل محسن رشدی فرزاد جلیلی ساسان رضادوست
        به منظور بررسی روش های کاهش مصرف آب تحت شرایط تنش خشکی در زاعت لوبیا چیتی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای واقع در شهرستان سلماس طی سال 1397 انجام گردید. فاکتور اصلی قطع آبیاری در 3 سطح (آبیاری مطلوب، قطع آبیاری ا أکثر
        به منظور بررسی روش های کاهش مصرف آب تحت شرایط تنش خشکی در زاعت لوبیا چیتی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای واقع در شهرستان سلماس طی سال 1397 انجام گردید. فاکتور اصلی قطع آبیاری در 3 سطح (آبیاری مطلوب، قطع آبیاری از آخر مرحله گلدهی، قطع آبیاری از آخر مرحله نیام بندی) و فاکتور فرعی روش های کاهش مصرف آب در 5 سطح شامل (شاهد، سوپر جاذب، قارچ میکوریزا، کود نانو پتاسیم و پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن) در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تاثیر قطع آبیاری و روش های کاهش مصرف آب روی عملکرد، اجزای عملکرد، کارآیی مصرف آب، کلروفیل کل و میزان پرولین معنی دار بود. همچنین، اثر متقابل فاکتورهای قطع آبیاری و روش های کاهش مصرف آب بر عملکرد دانه، کارآیی مصرف آب و میزان پرولین معنی دار گردید. با آنکه بیشترین عملکرد دانه به میزان 2133/24 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار آزمایشی اثر متقابل آبیاری مطلوب همراه با مصرف پلیمر سوپر جاذب بود ولی مشاهده شد که عملکرد دانه در تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب و بدون استفاده از روش های کاهش مصرف آب به میزان 1627/21 کیلوگرم در هکتار با تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی همراه با مصرف سوپر جاذب به میزان 1564/3 کیلوگرم در هکتار افزایش عملکردی حدود 3/87 درصدی را نشان داد که از نظر آماری معنی دار نبود که این نشانگر صرفه جویی در مصرف آب با استفاده از سوپر جاذب می باشد. همچنین در تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی با استفاده از قارچ میکوریزا نسبت به تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب، عملکرد دانه 12/3 درصد کاهش یافت که آن نشان دهنده تاثیر بیشتر سوپر جاذب در جلوگیری از کاهش عملکرد دانه نسبت به قارچ میکوریزا در شرایط تنش خشکی می باشد. همچنین، کارایی مصرف آب در تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب نسبت به تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی همراه با مصرف سوپر جاذب حدود 19 درصد کاهش یافت که نشان دهنده افزایش کارآیی مصرف آب در شرایط تنش خشکی با استفاده از مواد سوپرجاذب می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - اثر کود نیتروژنه بر برخی ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک و آنتی‌اکسیدانت گل همیشه بهار در رژیم‌های آبیاری
        افسانه پیرمانی تورج میر محمودی سوران شرفی سامان یزدان ستا
        بررسی اثرات سطوح کود نیتروژنه بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و آنتی اکسیدانت گل همیشه بهار در دورهای مختلف آبیاری طی آزمایشی به‌صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در دوسال زراعی 96-1395 در ایستگاه کشاورزی ساعتلوی ارومیه انجام شد. فاکتورهای أکثر
        بررسی اثرات سطوح کود نیتروژنه بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و آنتی اکسیدانت گل همیشه بهار در دورهای مختلف آبیاری طی آزمایشی به‌صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در دوسال زراعی 96-1395 در ایستگاه کشاورزی ساعتلوی ارومیه انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل دور آبیاری در چهار سطح (آبیاری بعد از 5، 10، 15 و 20 روز) و مصرف کود نیتروژنه در چهار سطح (صفر: شاهد، 80، 160 و 240 کیلوگرم در هکتار) بودند. تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که اثر دور آبیاری بر کلیه صفات موردبررسی معنی‌دار بود. بین سطوح کود نیتروژنه از لحاظ اثر بر کلیه صفات به‌غیر از محتوی پرولین اختلاف معنی‌دار دیده شد. اثر متقابل دو تیمار نیز بر شاخص سطح برگ، ضریب هدایت روزنه ای، محتوی کلروفیل b، درصد و عملکرد اسانس معنی دار بود. در این تحقیق، با افزایش تعداد روزهای دور آبیاری از 5 به 20 روز محتوی آب نسبی برگ، کلروفیلa، کارتنوئید و عملکرد خشک گل به ترتیب 64/36، 27/35، 31/24 و 77/45 درصد کاهش و محتوی پرولین، فعالیت کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و مالون دی آلدهید به ترتیب 72/24، 04/33، 51/35 و 86/20 درصد افزایش نشان دادند. در بین سطوح کود نیتروژنه نیز استفاده از160 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با شاهد، محتوی آب نسبی برگ، کلروفیلa، کارتنوئید و عملکرد خشک گل را به ترتیب 18/16، 24/4 و 68/23 درصد افزایش و فعالیت کاتالاز، سوپراکسید دسموتاز و مالون دی آلدهید را به ترتیب 10/18، 23/21، 69/29 و 26/28درصد کاهش داد. بالاترین شاخص سطح برگ، ضریب هدایت روزنه ای، کلروفیل b به کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه و دور آبیاری بعد از 5 روز و بالاترین درصد اسانس گل و عملکرد اسانس نیز به کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه و دور آبیاری بعد از 10 روز اختصاص یافت. جهت دستیابی به حداکثر خصوصیات کیفی مناسب در گل همیشه بهار دور آبیاری 10 روزه و کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه در شرایط اقلیمی مشابه این آزمایش می تواند مد نظر قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - ارزیابی تحمل به کم آبی 10 رقم سیب زمینی (Solanum tuberosum L) بر اساس برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد غده در منطقه اردبیل
        علیرضا نوری احمد نظامی محمد کافی داود حسن پناه
        این تحقیق به منظور بررسی صفات فیزیولوژیکی موثر بر عملکرد 10 رقم سیب زمینی تحت شرایط تنش آبی، طی دو سال (1392 و 1393) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپیلت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. کرت ا أکثر
        این تحقیق به منظور بررسی صفات فیزیولوژیکی موثر بر عملکرد 10 رقم سیب زمینی تحت شرایط تنش آبی، طی دو سال (1392 و 1393) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپیلت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. کرت اصلی شامل سه سطح تنش آبی (تامین 100درصد ،80 درصد و 60 درصد نیاز آبی گیاه) و کرت فرعی شامل 10 رقم (خاوران، ساوالان، لوکا، ساتینا، سانته، مارفونا، کایزر، آگریا، آئولا و دراگا) از ارقام تجاری سیب زمینی معرفی شده در 30 سال گذشته بود. در طی دوره رشد، محتوای آب نسبی برگ، نشت الکترولیت ها و شاخص کلروفیل برگ در پنج مرحله رشدی سیب زمینی اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس مرکب محتوی آب نسبی برگ ها در مراحل مختلف رشد سیب زمینی نشان داد که اختلاف بین ارقام، سال ها، و اثرمتقابل رقم در تنش آبی در کلیه مراحل رشد، اثرمتقابل رقم در سال در مرحله چهارم رشد و اثرمتقابل رقم، تنش و سال در مراحل اول، دوم و سوم رشدی سیب زمینی معنی دار بودند. از لحاظ میزان نشت الکترولیت ها و شاخص کلروفیل بین سال، سطوح تنش آبی، ارقام و اثر متقابل رقم در تنش آبی در کلیه مراحل رشد اختلاف معنی داری وجود داشت. از نظر شاخص کلروفیل بین سطوح مختلف تنش آبی در مراحل اول، دوم، سوم و پنجم رشدی اختلاف معنی داری مشاهده شد. اختلاف عملکرد غده بین سال، سطوح تنش آبی، ارقام و اثرمتقابل تنش آبی در سـال، رقم در تنش آبی و سـال در رقم معنی دار گردید. براساس نتایج به دست آمده، در شرایط آبیاری عادی ارقام خاوران و ساتینا از محتوای آب نسبی بیشتر، نشت الکترولیت های کمتر، شاخص کلروفیل برگ بالاتر و عملکرد غده بیشتر برخوردار بودند. ارقام کایزر، دراگا و خاوران در شرایط تنش ملایم و ارقام آگریا و دراگا در شرایط تنش شدید میزان محتوی آب نسبی بیشتر و عملکرد غده بالاتر داشتند. ارقام ساوالان، لوکا، ساتینا و مارفونا در شرایط تنش شدید دارای میزان نشت الکترولیت های کمتر و عملکرد غده بیشتر و رقم ساوالان شاخص کلروفیل بالاتر و عملکرد غده بیشتر بودند و به عنوان ارقام متحمل به تنش کم آبی انتخاب شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - تغییرات صفات زراعی و فلورسانس کلروفیل در ژنوتیپ‌های برنج (Oryza sativa L.) تحت شرایط آبیاری زیرسطحی
        حسین صبوری حجت قربانی واقعی محمدرضا جعفرزاده رزمی محسن رضایی مهناز کاتوزی سمیه سنچولی
        به منظور بررسی تغییرات عملکرد، اجزای عملکرد و فلورسانس کلروفیل، 28 لاین و رقم برنج در سیستم آبیاری زیرسطحی با کپسول های متخلخل، آزمایشی به صورت طرح کاملاً تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس در سال زراعی 1397-1396 در سه تکرار اجرا شد. سیستم آبیاری شامل دو خط لول أکثر
        به منظور بررسی تغییرات عملکرد، اجزای عملکرد و فلورسانس کلروفیل، 28 لاین و رقم برنج در سیستم آبیاری زیرسطحی با کپسول های متخلخل، آزمایشی به صورت طرح کاملاً تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس در سال زراعی 1397-1396 در سه تکرار اجرا شد. سیستم آبیاری شامل دو خط لوله اصلی بود که در روی هر لوله اصلی یک شیر فلکه و یک کنتور حجمی نصب گردید. آب مورد نیاز برای هر تیمار با استفاده از لوله های 16 میلی متری به ابتدای هر کرت برده شد. با قرار دادن فشارسنج در ابتدای خط لوله ها، در آبیاری زیرسطحی متوسط فشار کارکرد سیستم تنظیم گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اختلاف بین ارقام و لاین های ارزیابی شده در همه صفات مورد بررسی در سطح احتمال یک درصد معنی دار به دست آمد. ژنوتیپ های HHZ1-DT3-Y1Y1، HHZ 22-Y3-DT1-Y1، HHZ 6-DT1-LI1-LI1، IR14L110 و HHZ 23-DT16-DT1-DT1 در بین ژنوتیپ های مورد بررسی دارای بیشترین وزن دانه پر بودند که با بررسی این ژنوتیپ ها از نظر پارامترهای فلورسانس کلروفیل این نتیجه مشهود شد که آنها از نظر پارامترهایی مانند کارآیی واقعی فتوشیمیایی فتوسیستم 2، سرعت انتقال الکترون از فتوسیستم 2، پراکنش فتوشیمیایی انرژی جذب شده، ضریب خاموشی فتوشیمیایی فلورسنت متصل به PSII، فلورسانس حداکثر در حالت های سازگار شده به تاریکی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم 2 و کارآیی تبدیل انرژی الکترون ها به انرژی شیمیایی تحت نور اشباع بالا بودند و از نظر پارامترهای ضریب خاموشی غیرفتوشیمیایی فلورسنت، پراکنش غیرفتوشیمیایی فوتون های جذب شده و فلورسانس متغیر در حالت های سازگار شده به تاریکی پایین بودند. لذا می توان از این ژنوتیپ ها بعد از بررسی های بیشتر به عنوان ژنوتیپ هایی با نیاز آبی کم استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - تاثیر غلظت‌های نمک طعام بر برخی ویژگی‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک سه گونه سالیکورنیا (Salicornia spp.) در شرایط کشت بدون خاک
        بهروز طیبی احمد قنبری
        به منظور مقایسه پاسخ های مورفولوژیک و فیزیولوژیک سه گونه سالیکورنیا به غلظت های کلرید سدیم، آزمایشی به صورت گلخانه ای انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل پنج غلظت نمک کلرید سدیم (5، 100، 200، 400 و 600 میلی مول بر لیتر) و سه گونه سالیکورنیا (Salicornia persica، S. perspolit أکثر
        به منظور مقایسه پاسخ های مورفولوژیک و فیزیولوژیک سه گونه سالیکورنیا به غلظت های کلرید سدیم، آزمایشی به صورت گلخانه ای انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل پنج غلظت نمک کلرید سدیم (5، 100، 200، 400 و 600 میلی مول بر لیتر) و سه گونه سالیکورنیا (Salicornia persica، S. perspolitanaوS. bigelovii) بودند. نتایج نشان داد که اثرات ساده شوری و گونه بر صفات پرولین، گلیسین بتائین، کربوهیدرات ها، کلروفیل a وb، محتوای نسبی آب، پتـانسیل اسمزی در شـاخسار، وزن خشک و وزن تر معنی دار بودند. همچنین، برهمکنش شوری و گونه بر صفات پرولین، گلیسین بتائین، کربوهیدرات ها، کلروفیل a وb، پتانسیل اسمزی شاخسار، وزن خشک و وزن تر معنی ‌دار معنی دار شد. غلظت کربوهیدرات ها تا 400 میلی مول 70 تا 80 درصد افزایش و در 600 میلی مول بین 5 % تا 13% کاهش یافت. افزایش غلظت نمک تا 600 میلی مول باعث افزایش غلظت پرولین و گلیسین بتائین شد. پتانسیل اسمزی نیز با افزایش سطوح شوری از 3 تا 4 برابر منفی‌تر شد. محتوای کلروفیل های a و b تا 600 میلی مول کاهش یافتند. همچنین، در غلظت 200 میلی مول نمک در هر 3 گونه، وزن تر و وزن خشک به طور معنی دار، 2 تا 3 برابر نسبت به شاهد افزایش و در 600 میلی مول نمک وزن تر و وزن خشک حدود 60% تا 65% کاهش پیدا کردند. در مجموع، نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نمک در محیط ریشه، هر سه گونه با تجمع پرولین و گلیسین بتائین و از طریق کاهش پتانسیل اسمزی، در غلظت های بالای نمک زنده ماندند. گونه S. bigelovii در 600 میلی مول نمک بیشترین تجمع سدیم و کمترین تجمع عناصر پتاسیم، کلسیم و منیزیم را داشت. از طرف دیگر گونه S. perspolitana در 600 میلی مول نمک بیشترین تجمع عناصر پتاسیم، کلسیم و منیزیم را داشته و از نظر تجمع اسمولیت ها در سطوح شوری نسبت به سایر گونه ها برتری نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - مطالعه برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک شاهی (Lepidium sativum L.) در سطوح آبیاری و آسکوربیک اسید
        زهره اکبری منصور فاضلی رستم پور لاله ضیاابراهیمی محمدرضا نارویی‌راد
        تنش خشکی به طور جدی باعث کاهش کمّی و کیفی گیاهان زراعی و باغی می‌گردد. در چنین شرایطی کاربرد عواملی که بتوانند در این شرایط گیاه را کمتر تحت تاثیرتنش قرار دهند ضروری به نظر می‌رسد. بدین منظور جهت بررسی تاثیر تنش کمبود آب و استفاده از سطوح مختلف آسکوربیک اسید بر محتوای ن أکثر
        تنش خشکی به طور جدی باعث کاهش کمّی و کیفی گیاهان زراعی و باغی می‌گردد. در چنین شرایطی کاربرد عواملی که بتوانند در این شرایط گیاه را کمتر تحت تاثیرتنش قرار دهند ضروری به نظر می‌رسد. بدین منظور جهت بررسی تاثیر تنش کمبود آب و استفاده از سطوح مختلف آسکوربیک اسید بر محتوای نسبی آب برگ، رنگدانه‌ها، دمای کانوپی و ماده خشک گیاه شاهی آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده شامل رژیم آبیاری بر اساس 100، 80 و 60 درصد ظرفیت زراعی در کرت‌های اصلی و 3 سطح آسکوربیک اسید شامل صفر، 5 و 10 میکرومولار در کرت‌های فرعی در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی زهک در سال 1393 انجام شد. نتایج نشان داد که اثر رژیم آبیاری، آسکوربیک اسید و اثر متقابل آنها بر صفات اندازه گیری شده، معنی دار بودند. آبیاری بر اساس 60 درصد ظرفیت زراعی نسبت به 100 درصد ظرفیت زراعی، باعث کاهش محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید و عملکرد ماده خشک به ترتیب به میزان 89/20، 06/0، 034/0، 04/0 و 8/57 درصد و افزایش 20 درصدی دمای کانوپی گردید، درحالی که کاربرد 10 میکرومولار آسکوربیک اسید نسبت به شاهد به ترتیب باعث افزایش 22/12، 075/0، 15/0، 05/0 و 8/57 درصدی این صفات و کاهش 3 درصدی دمای کانوپی شد. مدل‌های رگرسیون برآورد شده نشان داد که کاربرد آسکوربیک اسید اگرچه در تیمار 100 درصد آبیاری بر صفات مورد بررسی به غیر از کلروفیل b و کاروتنوئید تاثیری نداشت اما در سطوح 60 و 80 درصد آبیاری بر اساس ظرفیت زراعی باعث افزایش محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید و عملکرد ماده خشک شد. آسکوربیک اسید اگرچه نتوانست اثرات منفی ناشی از 20 درصد کاهش آبیاری را جبران نماید، اما کاربرد 10 میکرومولار آسکوربیک اسید در شرایط 80 و 60 درصد آبیاری بر اساس ظرفیت زراعی، باعث افزایش معنی‌دار عملکرد ماده خشک نسبت به عدم کاربرد آسکوربیک اسید در شرایط 80 و 60 درصد آبیاری بر اساس ظرفیت زراعی شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - واکنش کلروفیل، محتوای نسبی آب و پروتئین برگ گلرنگ به تنش شوری و محلول ‏پاشی کلسیم، پتاسیم و منگنز
        محمود عطارزاده اصغر رحیمی بنیامین ترابی
        به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی کلسیم، پتاسیم و منگنز روی شاخص های کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ گلرنگ رقم پدیده در شرایط تنش شوری، آزمایش گلدانی در گلخانه دانشگاه ولی عصر رفسنجان در سال 1390 اجرا شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصا أکثر
        به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی کلسیم، پتاسیم و منگنز روی شاخص های کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ گلرنگ رقم پدیده در شرایط تنش شوری، آزمایش گلدانی در گلخانه دانشگاه ولی عصر رفسنجان در سال 1390 اجرا شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. عامل اول شوری در چهار سطح، شامل بدون شوری (شاهد) و شوری 500، 1000 و 1500 میلی گرم کلرید سدیم بر کیلوگرم خاک بود و عامل دوم محلول پاشی در چهار سطح: محلول پاشی با آب مقطر (شاهد) و محلول پاشی نیترات کلسیم و پتاسیم دی هیدروژن فسفات، هر یک با غلظت ده میلی مولار، و محلول پاشی سولفات منگنز به مقدار یک میلی مولار از دو هفته پس از سبز شدن و هر دو هفته یک بار اعمال شد. نتایج نشان داد که تیمار 1500 میلی گرم کلرید سدیم، به طور معنی‌داری عدد اسپد، نسبت Fv/Fm و محتوای آب نسبی را در برگ گلرنگ تحت تاثیر قرار داد و باعث کاهش معنی‌دار آنها شد، از طرف دیگر افزایش شوری منجر به افزایش کمبود آب اشباع برگ گردید. محلول پاشی نیترات کلسیم، پتاسیم دی هیدروژن فسفات و سولفات منگنز نیز باعث کاهش عدد اسپد گردیده است. محلول پاشی نیترات کلسیم سبب افزایش محتوای پروتئین برگ در شرایط شوری 500 میلی گرم کلرید سدیم و بدون شوری گردید. محلول پاشی سولفات منگنز سبب افزایش میزان کلروفیل b و b+ a و کلروفیل a در سطح شوری 500 میلی گرم کلرید سدیم گردید. بنابراین، با توجه به نقش مثبت کلسیم و منگنز در تولید و حفاظت از کلروفیل و پروتئین، محلول پاشی آن می تواند راه کار مناسبی در جهت کاهش خسارت گیاهان در شرایط تنش شوری باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - تاثیر کاربرد اوره و نیتراپایرین بر خصوصیات کمی و کیفی ارقام مختلف گندم (.Triticum aestivume L) در شرایط مختلف خاک ورزی
        رضا نوذری اسماعیل حدیدی ماسوله اعظم برزویی سعید سیف زاده علی اسکندری
        به منظور بررسی روش‌های مختلف خاک ورزی و کود اوره همراه با نیتراپایرین بر میزان کلروفیل، پروتئین دانه، عملکرد و اجزاء دو رقم گندم، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ أکثر
        به منظور بررسی روش‌های مختلف خاک ورزی و کود اوره همراه با نیتراپایرین بر میزان کلروفیل، پروتئین دانه، عملکرد و اجزاء دو رقم گندم، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل خاک ورزی‌‌‌ (رایج و حداقل)‌‌‌‌‌، کود اوره در سه سطح‌‌‌‌‌ (صفر، 150 کیلو اوره در هکتار و 150 کیلو اوره در هکتار + نیتراپایرین) و ارقام گندم (ارگ و امیدبخش) بودند. نتایج نشان داد که سیستم های خاک ورزی بر صفات مورد بررسی تأثیرگذار بودند به طوری که بیشترین میزان کلروفیل (5/18 میلی گرم در گرم وزن تر) و شاخص سطح برگ (3/78) به ترتیب در خاک ورزی حداقل و رایج به دست آمد. بیشترین میزان پروتئین دانه (14/8 درصد)، عملکرد دانه (668/3 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (42/5 درصد) در خاک ورزی حداقل و تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار+ نیتراپایرین به دست آمد. کاربرد همزمان اوره و نیتراپایرین باعث افزایش پروتئین دانه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت شد. هر دو رقم ارگ و امیدبخش بیشترین ارتفاع (به ترتیب 102/16 و 104/66 سانتی متر) و شاخص سطح برگ (به ترتیب 3/8 و 3/9) را در تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار تولید کردند. اثر متقابل سه گانه خاک ورزی‌‌‌‌، کود و رقم نیز تأثیر معنی‌داری بر وزن خشک برگ، عملکرد دانه‌‌ و عملکرد زیستی داشت. در خاک ورزی حداقل، رقم امیدبخش در تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره همراه با نیتراپایرین عملکرد دانه و عملکرد زیستی بهتری نسبت به سایر تیمارها نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده، در شرایط شخم حداقل، رقم امیدبخش و کاربرد اوره همراه با نیتروپایرین توصیه می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - بهبـود خصـوصیات فیـزیـولـوژیکی و زراعـی کلــزای پاییــزه ( .Brassica napus L) با کاربرد نانو‌سلنیوم
        غلام بهزاد پریسا شیخ زاده ناصر زارع میترا رستمی
        بررسی اثر کاربرد نانوسلنیوم بر خصوصیات زراعی و عملکردی کلزای پاییزه، با محلول‌پاشی نانوسلنیوم در سه سطح (عدم محلول‌پاشی (صفر)، 25 و 50 میلی‌گرم در لیتر) در دو مرحله 8-6 برگی و مرحله پنجاه درصد گلدهی طی سال زراعی 98-97 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. نتا أکثر
        بررسی اثر کاربرد نانوسلنیوم بر خصوصیات زراعی و عملکردی کلزای پاییزه، با محلول‌پاشی نانوسلنیوم در سه سطح (عدم محلول‌پاشی (صفر)، 25 و 50 میلی‌گرم در لیتر) در دو مرحله 8-6 برگی و مرحله پنجاه درصد گلدهی طی سال زراعی 98-97 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. نتایج نشان داد که با کاربرد نانوسلنیوم میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی و محتوای نسبی آب برگ‌ها به طور معنی‌داری افزایش یافت. محلول‌پاشی بوته‌های کلزای پاییزه با غلظت 50 میلی گرم در لیتر نانوسلنیوم موجب افزایش معنی‌دار میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل به ترتیب به مقدار 04/37، 51/44 و 68/39 درصد نسبت به تیمار عدم محلول‌پاشی گردید. نانوسلنیوم از طریق افزایش میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی و افزایش محتوای نسبی آب برگ‌ها موجب افزایش معنی‌دار ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و قطر ساقه کلزا شد. عملکرد کل، شاخص برداشت و عملکرد روغن دانه‌های حاصل از بوته‌های محلول‌پاشی شده با غلظت‌های 25 و 50 میلی‌‌گرم در لیتر نانوسلنیوم به طور معنی‌داری بیشتر از تیمار شاهد بود. محلول‌پاشی بوته‌های کلزا در طی دو مرحله رویشی و پنجاه درصد گلدهی از طریق افزایش معنی‌دار تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه موجب افزایش عملکرد دانه در واحد سطح گردید. چنانکه، بیشترین افزایش عملکرد دانه در واحد سطح (16/34 درصدی) در مقایسه با شاهد در تیمار 50 میلی‌گرم در لیتر نانو‌سلنیوم به دست آمد. به طورکلی، کاربرد 50 میلی‌گرم در لیتر نانوسلنیوم تاثیر مثبت و معنی‌داری بر صفات فیزیولوژیکی و زراعی (رنگیزه‌های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ‌ها، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، قطر ساقه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه) کلزای پاییزه داشت و این امر در نهایت موجب افزایش عملکرد اقتصادی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - اثر محلول پاشی سالیسیلیک اسید بر میزان رنگیزه ها و فلورسانس کلروفیل ارقام کنجد تحت شرایط قطع آبیاری
        ابراهیم باقری جعفر مسعود سینکی مهدی برادران فیروزآبادی محمد عابدینی اسفهلانی
        به منظور بررسی اثر محلول پاشی سالیسیلیک اسید تحت شرایط قطع آبیاری (بر اساس BBCH، مراحل فنولوژی گیاهان) و اثر متقابل آنها بر غلظت کلروفیل a، b، کاراتنوئید و فلورسانس کلروفیل در ارقام کنجد (Sesamum indicum) آزمایشی در سال زراعی 91-90 در استان سمنان، شهرستان شاهرود، شهر أکثر
        به منظور بررسی اثر محلول پاشی سالیسیلیک اسید تحت شرایط قطع آبیاری (بر اساس BBCH، مراحل فنولوژی گیاهان) و اثر متقابل آنها بر غلظت کلروفیل a، b، کاراتنوئید و فلورسانس کلروفیل در ارقام کنجد (Sesamum indicum) آزمایشی در سال زراعی 91-90 در استان سمنان، شهرستان شاهرود، شهر بیارجمند انجام شـد. در این طرح اثر 3 عامل مــورد بررسی قرار گرفت. فاکتور اصلی، قطع آبیاری بر اساس BBCH (آبیاری کامل به عنوان شاهد، BBCH 69 (زمانی که %90 گل های کنجد باز شده) و BBCH79 (زمانی که %90 نیام های کنجد به اندازه نهایی خود رسیده باشند) و ارقام کنجد (بومی، دشتستان 2 و داراب 1) و سطوح محلول پاشی با سالیسیلیک اسید (غلظت 0 (شاهد) و 0.6 میلی مولار) به عنوان عوامل فرعی بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات نشان داد که تنش قطع آبیاری در پایان BBCH 69 و BBCH79 سبب اختلاف معنی دار در میزان کلروفیل a، کاراتنوئید و فلورسانس کلروفیل (F0, Fm, Fv, Fv/m) گردید. همچنین، محلول پاشی سبب مشاهده اختلاف معنی دار برای میزان کلروفیل b و فلورسانس کلروفیل (Fm و Fv) شد. نتایج همچنین نشان داد که بیشترین غلظت کلروفیل a و کارتنوئید در شرایط قطع آبیاری در BBCH 69 به ترتیب به میزان 0.629 و 0.265 میلی گرم بر گرم وزن تر و بیشترین غلظت Fv/Fm در شرایط آبیاری کامل به میزان 0.656 به دست آمدند. بر اساس نتایج این آزمایش بیشترین مقدار کلروفیل b مربوط به رقم داراب به میزان 0.423 میلی گرم بر گرم وزن تر و کمترین آن مربوط به رقم بومی به میزان 0.364 میلی گرم بر گرم وزن تر در شرایط آبیاری کامل حاصل شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - نقش سالیسیلیک اسید در بهبود سیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ارقام سویا (Glycine max L.) در شرایط تنش خشکی
        نسرین رزمی علی عبادی جهانفر دانشیان سدابه جهانبخش
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 4 أکثر
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 45 درصد ظرفیت مزرعه)، سالیسیلیک اسید در 3 غلظت (صفر، 4/0 و 8/0میلی مولار) وژنوتیپ های ویلیامز،D42X19 و L17 سویا بودند. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، محتوای نسبی آب، هدایت روزنه ای، غلظت کلروفیل های a و b، نسبت کلروفیل a/b، سطح برگ هر بوته، فلورسانس بیشینه و عملکرد کوانتوم در اثر تنش خشکی کاهش یافتند. کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید نسبت به غلظت بیشتر آن (8/0 میلی مولار) و شاهد تاثیر بیشتری در کاهش اثرات نامطلوب تنش داشت و توانست عملکرد دانه، درصد روغن، محتوای نسبی آب، غلظت کلروفیل های a و b، عملکرد کوانتوم و هدایت روزنه ای را در شرایط تنش خشکی کمتر کاهش دهد که نتیجه آن کاهش اثرات منفی تنش خشکی بود. کارتنوئیدها در اثر تنش خشکی و کاربرد 8/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید در ژنوتیپ های سویا به خصوص ژنوتیپ L17 افزایش یافت. همچنین، سطح ویژه برگ در اثر تنش خشکی افزایش یافت که آن در ژنوتیپ L17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها بیشتر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد ژنوتیپ ویلیامز نسبت به دو ژنوتیپ دیگر توانایی بیشتری در تحمل به تنش خشکی را دارد و کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید می تواند راهکار مناسبی برای افزایش تحمل به تنش خشکی در هر سه ژنوتیپ ویلیامز،D42X19 و L17 سویا باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - پاسخ فیزیولوژیک سالیکورنیای اروپایی (Salicornia europaea L) به نانو ذرات پتاسیم در شرایط زمین های خیلی شور اطراف دریاچه ارومیه
        علیرضا پیرزاد مهدی جبارزاده
        برای بررسی اثر محلول پاشی ذرات نانوپتاسیم بر تنظیم کننده های اسمزی، رنگیزه های فتوسنتزی، مجموع کارتنوئیدها و عناصر غذایی بخش هوایی سالیکورنیای اروپایی، یک آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سال 1391 در زمین های اطراف دریاچه ارومیه در سه تکرار انجــام أکثر
        برای بررسی اثر محلول پاشی ذرات نانوپتاسیم بر تنظیم کننده های اسمزی، رنگیزه های فتوسنتزی، مجموع کارتنوئیدها و عناصر غذایی بخش هوایی سالیکورنیای اروپایی، یک آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سال 1391 در زمین های اطراف دریاچه ارومیه در سه تکرار انجــام شد. عـوامل آزمایش شامل غلظت های محلول پاشی در 5 سطح (صفر، 1، 2، 3 و 4 در هزار نانوذرات پتاسیم) و تعداد دفعات محلول پاشی در 3 سطح (یک، دو و سه بار محلول پاشی) اعمال شدند. اثرمتقابل بین تعداد دفعات محلول پاشی و غلظت نانوذرات پتاسیم بر پرولین، قند محلول، کلروفیل کل، کلروفیل a و b، مجموع کارتنوئیدها (گزانتوفیل و کاروتن) و عناصر غذایی (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و سدیم) بخش هوایی معنی دار شد. بیشترین مقادیر پرولین (1.84 میلی گرم در گرم ماده خشک) در یک نوبت محلول پاشی 4 در هزار، قند محلول (66.9 میلی گرم در گرم ماده خشک) در سه بار محلول پاشی با غلظت 2 در هزار، کلروفیل کل (26.23 میلی گرم برگرم وزن تر) و کلروفیل b ( م22.85 میلی گرمبرگرم وزن تر) در دو بار محلول پاشی، و کلروفیل a ( م9.93 میلی گرمبرگرم وزن تر) در سه بار محلول پاشی 4 در هزار نانوذرات پتاسیم به دست آمدند. بیشترین مقدار نیتروژن (0.95 درصد) و فسفر بخش هوایی (2.99 گرم در کیلوگرم ماده خشک) مربوط به سه نوبت محلول پاشی بود. در حالی که بالاترین مقادیر پتاسیم (65.08 گرم در کیلوگرم ماده خشک) و سدیم (403 گرم در کیلوگرم ماده خشک) در دو نوبت، و بالاترین انباشت کلسیم (29.23 گرم در کیلوگرم ماده خشک) درسه نوبت محلول پاشی با غلظت چهار در هزار پتاسیم مشاهده شدند. با وجود تجمع زیاد اسمولیت ها در محلول پاشی پتاسیم، از نظر عناصر غذایی سطوح مختلف محلول پاشی دارای برتری معنی داری نسبت به هم نبودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - اثر فاصله ردیف کاشت و مصرف علف‌کش‌ها بر کنترل علف‌های هرز، رنگیزه‌های فتوسنتزی و عملکرد دانه و روغن کلزا (Brassica napus L.)
        مرتضی نورعلی زاده اطاقسرا علی نخ‌زری مقدم ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری مهدی ملاشاهی ولی‌الله رامئه
        کلزا یکی از مهم‌ترین گیاهان دانه روغنی محسوب می‌شود. علف‌های هرز از جمله مهم‌ترین عوامل محدودکننده تولید کلزا هستند که کمیت و کیفیت محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به‌ منظور بررسی تأثیر فاصله ردیف و مصرف علف‌کش‌ها بر رنگیزه‌های فتوسنتزی و عملکرد کلزا، آزمایشی به صورت ف أکثر
        کلزا یکی از مهم‌ترین گیاهان دانه روغنی محسوب می‌شود. علف‌های هرز از جمله مهم‌ترین عوامل محدودکننده تولید کلزا هستند که کمیت و کیفیت محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به‌ منظور بررسی تأثیر فاصله ردیف و مصرف علف‌کش‌ها بر رنگیزه‌های فتوسنتزی و عملکرد کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97-1396 در ایستگاه تحقیقات بایع‌کلای شهرستان نکا اجرا شد. عوامل مورد بررسی شامل آرایش کاشت در دو سطح یک و دو ردیفه و کنترل علف های هرز در 7 سطح شامل علف‌کش تریفلورالین (ترفلان EC‌48%) 5/2‌ لیتر در هکتار قبل از کاشت و مخلوط با خاک، کوئین‌مراک ‌+‌ متازاکلر (بوتیزان استار ‌SC‌41.6%) به ‌میزان 5/2‌ لیتر در هکتار پیش‌رویشی، ترکیب تریفلورالین 5/2‌ لیتر در هکتار با کوئین‌مراک‌ +‌ متازاکلر 5/2‌ لیتر در هکتار، کلوپیرالید (لونترل SL‌30%) 1‌ لیتر در هکتار ‌+ هالوکسی‌فوپ‌آرمتیل (گالانت سوپر EC‌10.8%) 8/0‌ لیتر در هکتار در مرحله 2 تا 4 برگی علف‌های هرز، پاراکوات (گراماکسون SL‌20%) 2‌ لیتر در هکتار در مرحله 4 تا 6 برگی علف‌های هرز و تیمار وجین و عدم کنترل علف‌های هرز بودند. نتایج نشان داد که با تغییر در آرایش کاشت و استفاده از ترکیب تریفلورالین با کوئین‌مراک‌ +‌ متازاکلر و یا پاراکوات به صورت هدایت شده در کشت دو ردیفه، محتوای کلروفیل کلزا به‌ترتیب به میزان 06/38 و 11/34 درصد نسبت به شاهد افزایش یافتند. همچنین، زیست توده علف‌های هرز به‌ترتیب 16/87 و 97/94 درصد کاهش و عملکرد دانه نیز به میزان 4/73 و 79/76 درصد افزایش یافت که خود موجب افزایش عملکرد روغن نیز گردید.به این ترتیب با اصلاح الگوی کاشت کلزا می‌توان با استفاده از علف‌کش‌های پاراکوات به‌صورت هدایت شده و یا ترکیب علف‌کش تریفلورالین با کوئین‌مراک‌+‌متازاکلر علاوه بر کنترل علف‌های هرز، موجب افزایش عملکرد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - اثر ازتوباکتر و سطوح کود شیمیایی نیتروژن روی صفات آگروفیزیولوژیک و عملکرد ژنوتیپ‌های گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) در شرایط متفاوت رطوبتی
        عباس سلیمانی فرد مانی مجدم شهرام لک مجتبی علوی‌فاضل
        این پژوهش با هدف بررسی صفات فنولوژیک، فیزیولوژیک و عملکرد دانه شش ژنوتیپ گلرنگ در شرایط تنش خشکی و بدون تنش در دو آزمایش مستقل، هر یک به صورت آزمایش‌های فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 95- 1394 و 96-1395 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی صفات فنولوژیک، فیزیولوژیک و عملکرد دانه شش ژنوتیپ گلرنگ در شرایط تنش خشکی و بدون تنش در دو آزمایش مستقل، هر یک به صورت آزمایش‌های فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 95- 1394 و 96-1395 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله اجرا شدند. یکی از آزمایش‌ها تحت شرایط بدون تنش آبیاری بر اساس نیاز گیاه و آزمایش دیگر به صورت تنش خشکی بدون هیچ گونه آبیاری و صرفاً با استفاده از نزولات آسمانی انجام گردید. میزان کل بارش در طی دوره رشد گیاه در سال‌های 95-1394 و 96-1395 به ترتیب 410/7 و 388/5 میلی‌متر بودند که با توزیع نامناسب در طی فصل رشد اتفاق افتادند. تیمارهای آزمایشی، فاکتور اول شامل شش ژنوتیپ گلرنگ و فاکتور دوم شامل تلقیح بذر با ازتوباکتر همراه با مصرف کود شیمیایی اوره در چهار سطح بدون مصرف هیچ منبع کودی (شاهد)، تلقیح بذر با ازتوباکتر، تلقیح بذر با ازتوباکتر+ 50 درصد نیتروژن از منبع اوره و 100 درصد نیتروژن از منبع کود شیمیایی اوره بر اساس نتایج آزمایش خاک، بودند. نتایج نشان داد اثر منبع نیتروژن و ژنوتیپ در هر دو شرایط تنش خشکی و بدون تنش بر روی کلیه صفات مورد بررسی در این آزمایش معنی‌دار بود. در شرایط تنش خشکی بیشترین عملکرد دانه متعلق به ژنوتیپ سینا در تیمارهای کاربرد 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و تیمار تلفیقی ازتوباکتر+ 50درصد مصرف کود شیمیایی نیتروژن (به ترتیب با میانگین 1408 و 1336 کیلوگرم در هکتار) برآورد شدند، که اختلاف معنی‌داری با یکدیگر نداشتند. در شرایط بدون تنش بیشترین عملکرد دانه به تیمار 100 درصد مصرف کود شیمیایی نیتروژن و ژنوتیپ PI-306974 با میانگین 2185 کیلوگرم در هکتار اختصاص داشت. در نتیجه، در شرایط بدون تنش ژنوتیپ PI-306974 با مصرف 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن جهت حصول حداکثر عملکرد گلرنگ و تحت شرایط تنش خشکی کشت ژنوتیپ سینا با کاربرد 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به همراه ازتوباکتر می‌تواند در منطقه آزمایش به کار روند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - اثر محلول پاشی کیتوزان و سالیسیلیک اسید بر صفات مورفولوژیکی و کیفیت اسانس گیاه بادرنجبویه (.Melissa officinalis L)
        نگین صفری کمال آبادی ناصر محبعلی پور مهدی اورعی حسن نورافکن اسد اسدی
        بادرنجبویه گیاهی بوته ای معطر و چند ساله با خواص دارویی و بیولوژیکی است که پراکنش عمده آن مربوط به منطقه مدیترانه و آسیا می باشد. اثرات محلول پاشی در ابتدای دوره رشد با ترکیبات سالیسیلیک اسید (50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر) و کیتوزان (50، 100، 150 و 200 میلی أکثر
        بادرنجبویه گیاهی بوته ای معطر و چند ساله با خواص دارویی و بیولوژیکی است که پراکنش عمده آن مربوط به منطقه مدیترانه و آسیا می باشد. اثرات محلول پاشی در ابتدای دوره رشد با ترکیبات سالیسیلیک اسید (50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر) و کیتوزان (50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر) بر صفات رویشی، درصد اسانس و ترکیبات شیمیایی اسانس گیاه بادرنجبویه در دو مرحله مختلف برداشت (رویشی و گلدهی) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بالاترین مقدار شاخص کلروفیل از تیمارهای محلول پاشی 150 و 200 میلی گرم در لیتر کیتوزان به دست آمد. استفاده از کیتوزان در تمام غلظت ها به جز 50 میلی گرم در لیتر به طور قابل توجهی ارتفاع گیاه بادرنجبویه را در مقایسه با تیمار عدم محلول پاشی بهبود بخشید. وزن خشک برگ و وزن خشک اندام های هوایی بوته با افزایش غلظت های سالیسیلیک اسید و کیتوزان افزایش یافت. میزان ترکیبات اسانس بادرنجبویه (citronellal, caryophyllene, linalool, carvacrol, &alpha;-pinene, geraniol) در مرحله برداشت گلدهی، به طور قابل توجهی بالاتر از مرحله برداشت رویشی بود. همچنین، محلول پاشی کیتوزان نسبت به سالیسیلیک اسید در افزایش میزان ترکیبات اسانس بادرنجبویه مؤثرتر بود. محتوای اسانس در مرحله برداشت رویشی بین 0/07 و 0/09 درصد و در مرحله برداشت گلدهی بین 0/3 و 0/52 درصد متغیر بود. بیشترین مقدار اسانس (0/52 درصد) از مرحله برداشت گلدهی با محلول پاشی 200 میلی گرم در لیتر کیتوزان به دست آمد. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که سالیسیلیک اسید و کیتوزان هر دو از پتانسیل بالایی در تولید زیست توده و افزایش ترکیبات شیمیایی اسانس در گیاه بادرنجبویه برخوردار می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - امکان استفاده ازدستگاه کلروفیل متر برای تشخیص کمبود نیتروژن در مراحل اولیه رشد توتون در مزرعه
        محمدتقی شامل رستمی عباس بیابانی عبدالطیف قلی زاده حسین صبوری صبوری ابراهیم غلامعلی پور علمداری
        نیتروژن یکی از عناصر ضروری در رشد و عامل تعیین کننده‌ای برای عملکرد و کیفیت توتون محسوب می‌شود. از این رو، مقدار و زمان کاربرد کود نیتروژنی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از اعداد دستگاه کلروفیل‌متر دستی جهت تعیین شاخص تغذیه نیتروژنی ا أکثر
        نیتروژن یکی از عناصر ضروری در رشد و عامل تعیین کننده‌ای برای عملکرد و کیفیت توتون محسوب می‌شود. از این رو، مقدار و زمان کاربرد کود نیتروژنی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از اعداد دستگاه کلروفیل‌متر دستی جهت تعیین شاخص تغذیه نیتروژنی از طریق بررسی روابط آن با میزان عملکرد و صفات کیفی توتون در مراحل مختلف رشد توتون در مزرعه می‌باشد. این تحقیق در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 10 تیمار شامل سه سطح نیتروژن (40،20 و 60 کیلوگرم در هکتار) و سه روش کاربرد نیتروژن (1: دو قسمت از نیتروژن به صورت پایه قبل از کاشت + یک بار سرک، 2: یک قسمت از نیتروژن به صورت پایه قبل از کاشت + دو‌ بار سرک و 3: دو قسمت از نیتروژن به روش نواری + یک بار سرک) همراه با تیمار بدون کود به عنوان کنترل در 4 تکرار بر روی توتون گرمخانه‌ای رقم کا-326 به مدت دو سال زراعی 1395-1394 در مرکز تحقیقات و آموزش توتون تیرتاش اجرا شد. با استفاده از دستگاه کلروفیل‌متر دستی (SPAD-502) میزان سبزینگی برگ‌های پایین، وسط و بالای بوته و از بخش‌های نوک، وسط و قاعده هر برگ در مراحل 40، 50 و 60 روز پس از نشاکاری قرائت و ثبت گردیدند. همچنین، صفات طول و عرض برگ‌های بالا، وسط و پایین بوته، عملکرد برگ سبز، عملکرد برگ خشک، متوسط قیمت و درآمد ناخالص نیز تعیین شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که با افزایش کاربرد کود نیتروژنی، عملکرد برگ سبز و عملکرد برگ خشک افزایش یافتند و مقادیر افزایش از نظر آماری در سطح یک درصد معنی‌دار بودند. نتایج بررسی روابط بین اعداد کلروفیل‌متر با عملکرد نشان داد که برگ‌های بالای بوته در مرحله 40 روز و برگ‌های وسط بوته در مرحله 50 روز پس از نشاکاری به ترتیب با ضریب تبیین R2=0.86 و R2=0.89 مناسب ترین برگ‌ها برای ارزیابی تغذیه نیتروژنی توتون هستند. متوسط قیمت هر کیلوگرم توتون با افزایش مصرف نیتروژن کاهش معنی‌داری نشان داد؛ به طوری که حداکثر درآمد به تیمار 20 کیلوگرم نیتروژن و تقسیط سه مرحله‌ای مربوط بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - اثر محلول‌پاشی عناصر غذایی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک کرچک (Ricinus communis L.) در سطوح مختلف کم‌آبیاری
        فردانه اوسطی تورج میرمحمودی بهمن پاسبان اسلام سامان یزدان ستا حسن منیری فر
        به‌منظور بررسی اثر دور آبیاری و محلول‌پاشی کودهای شیمیایی بر برخی از صفات مورفوفیزیولوژیک کرچک، از طریق اجرای آزمایشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی آذربایجان شرقی، به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در دو سال زراعی 97-1396 بررسی شد. فاکتور اول سطوح آ أکثر
        به‌منظور بررسی اثر دور آبیاری و محلول‌پاشی کودهای شیمیایی بر برخی از صفات مورفوفیزیولوژیک کرچک، از طریق اجرای آزمایشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی آذربایجان شرقی، به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در دو سال زراعی 97-1396 بررسی شد. فاکتور اول سطوح آبیاری در این بررسی شامل آبیاری نرمال، آبیاری پس از ۸۰ و 140 میلی متر تبخیر در کرت اصلی و هشت تیمار کودی شامل گوگرد، پتاسیم، نیتروژن، گوگرد + پتاسیم، گوگرد + نیتروژن، پتاسیم + نیتروژن، گوگرد + پتاسیم+ نیتروژن و شاهد به‌صورت محلول‌پاشی در کرت‌های فرعی بودند. نتایج نشان داد اثر دور آبیاری و محلول پاشی بر کلیه صفات مورد بررسی معنی دار بود. اثر متقابل دو تیمار بر کلیه صفات، به غیر از شاخص کلروفیل، معنی دار گردید. در این بررسی دور آبیاری بعد از 140 میلی متر تبخیر شاخص کلروفیل را نسبت به شرایط نرمال افزایش داد. همچنین محلول پاشی S+N+K مقدار صفت مذکور را در مقایسه با تیمار شاهد به میزان 90/14 درصد بالا برد. بالاترین ارتفاع بوته، تعداد برگ، ضریب هدایت روزنه ای، تعداد شاخه فرعی، عملکرد زیست توده و عملکرد دانه (45/0 کیلوگرم در هکتار) و کمترین محتوی پرولین برگ به تیمار محلول پاشی S+N+K در شرایط آبیاری نرمال اختصاص یافتند، محلول پاشی S+N+K توانست عملکرد دانه را در مقایسه با تیمار شاهد محلول پاشی در دور آبیاری بعد از 80 و 140 میلی متر به ترتیب 83/45 و 0/40 درصد افزایش دهد و اثر تنش کم آبی را بر صفات مورد مطالعه تعدیل نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - تغییرات خصوصیات جوانه‌زنی، رنگدانه‌های فتوسنتزی و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گلرنگ تحت تأثیر تنش‌های خشکی و شوری
        علیرضا سیروس مهر جمیله باردل سپیده محمدی
        به منظور مطالعه اثر تنش‌های خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانه‌زنی، محتوای رنگدانه‌های فتوسنتزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکوربات‌پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون‌پراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترل‌شده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصا أکثر
        به منظور مطالعه اثر تنش‌های خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانه‌زنی، محتوای رنگدانه‌های فتوسنتزی و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکوربات‌پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون‌پراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترل‌شده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1391 در محل آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. برای ایجاد سطوح تنش خشکی (0، 6- و 8- بار) از پلی‌اتیلن گلیکول، و سطوح تنش شوری (5، 10 و 15 دسی‌زیمنس بر متر) از منبع کلرید سدیم استفاده شدند. نتایج نشان دادند که اثرات فاکتورها بر درصد و سرعت جوانه‌زنی، محتوای کلروفیل‌های a و b و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان معنی‌دار بودند. نتایج بررسی آزمایشگاهی نشان داد که کاهش درصد و سرعت جوانه‌زنی ناشی از منفی‌تر شدن پتانسیل اسمزی در سطوح خشکی و شوری اعمال ‌شده بوده است. سنجش رنگیزه‌های نوری برگ‌های رشد یافته در گلخانه نیز به‌طور معنی‌داری با افزایش شدت تنش، کاهش نشان داد. تنش کم‌آبی و افزایش نمک‌های محلول در آب، با ایجاد تنش اکسیداتیو منجر به تغییر در میزان فعالیت برخی آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گردید. به‌طوری که فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون‌پراکسیداز با افزایش شدت تنش خشکی ناشی از پلی‌اتیلن‌گلیکول افزایش ولی با افزایش تنش شوری کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم آسکوربات‌پراکسیداز نیز تحت تأثیر خشکی افزایش یافت. مطالعه اثر متقابل تنش‌های خشکی و شوری مشخص نمود که در تنش ملایم آنزیم گلوتاتیون ‌پراکسیداز، و در تنش‌های شدید آنزیم آسکوربات‌پراکسیداز افزایش بیشتری یافتند که بیان گر تولید و فعالیت بیشتر سیستم دفاعی گیاه از جمله این آنزیم‌ها در شرایط تنش‌های اعمال‌شده می باشد و منجر به محافظت یا تحمل گیاه در شرایط تنش اکسیداتیو ناشی از خشکی و شوری آب آبیاری می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - تغییرات عملکرد علوفه و برخی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک کوشیا، ارزن، سورگوم و ذرت علوفه‌ای تحت تنش خشکی
        حمید نجفی‌نژاد سید ذبیح الله راوری محمدعلی جواهری
        تعیین مناسب ترین گیاه علوفه‌ای متحمل به خشکی در شرایط کم آبی استان کرمان با انجام آزمایشی به‌صورت‌ اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار طی دو سال (96-95) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جوپار کرمان بررسی شد. تنش خشکی، به عنوان عامل اصلی، در سه سطح مشتمل بر أکثر
        تعیین مناسب ترین گیاه علوفه‌ای متحمل به خشکی در شرایط کم آبی استان کرمان با انجام آزمایشی به‌صورت‌ اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار طی دو سال (96-95) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جوپار کرمان بررسی شد. تنش خشکی، به عنوان عامل اصلی، در سه سطح مشتمل بر آبیاری نرمال (آبیاری بر اساس80 میلی متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A)، تنش متوسط (آبیاری بر اساس 130 میلی متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) و تنش شدید (آبیاری بر اساس 180 میلی‌متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) و نوع گیاه نظیر کوشیا، ارزن مرواریدی، سورگوم و ذرت علوفه‌ای، به عنوان عامل فرعی، در نظر گرفته شدند. سورگوم در تمام سطوح تنش، بیشترین عملکرد را در مقایسه با سه گیاه دیگر تولید نمود. این گیاه در شرایط آبیاری نرمال به ترتیب با تولید 101241 کیلوگرم علوفه تر و 30181 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار بیشترین عملکرد را به خود اختصاص داد. در تمام انواع گیاهان مورد مطالعه با افزایش تنش خشکی عملکرد کاهش یافت ولی درصد کاهش عملکرد در کوشیا نسبت به سایر گیاهان کمتر بود. ارزن با 89/11 و کوشیا با 82/9 درصد پروتئین خام به ترتیب بیشترین، و ذرت و سورگوم به ترتیب با 97/8 و 19/8 درصد کمترین پروتئین خام را داشتند. با افزایش تنش خشکی محتوی نسبی آب برگ کاهش ولی مقدار مالون‌دی‌آلدهید در هر چهار گیاه مورد بررسی افزایش یافتند. کوشیا، در میان چهار گونه ی گیاهی مورد آزمایش، کمترین مقدار مالون‌دی‌آلدهید را داشت. مقدار کلروفیلa ، تحت تنش ملایم و شدید نسبت به شرایط نرمال، به ترتیب 3/16 و 7/20 درصد کاهش یافت. کوشیا در هر دو سال و در تمام سطوح تنش، پس از آن سورگوم، از بیشترین محتوی سدیم برخوردار بودند. محتوای پتاسیم سورگوم در شرایط تنش شدید و متوسط در مقایسه با سایر گیاهان بیشتر بود. بر اساس نتایج این تحقیق سورگوم با بیشترین عملکرد علوفه، ارزن با تولید علوفه با کیفیت بالا و کوشیا به عنوان متحمل‌ترین گیاه به تنش خشکی شناخته شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - پاسخ فیزیولوژیک گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) به کود دامی و پلیمر سوپرجاذب در شرایط تنش خشکی
        زهرا رضایی محمد رفیعی الحسیی
        به منظور بررسی اثر کود دامی و پلیمر سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی رازیانه در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطوح مختلف تیمار تنش خشکی شامل: سه سطح 50 (شاهد)، 100 و 150 أکثر
        به منظور بررسی اثر کود دامی و پلیمر سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی رازیانه در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطوح مختلف تیمار تنش خشکی شامل: سه سطح 50 (شاهد)، 100 و 150 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان فاکتور اصلی و نسبت های مختلف کود دامی (گاوی) و پلیمر سوپرجاذب در شش سطح شامل: D1: عدم مصرف کود دامی و پلیمر سوپرجاذب، D2: 10 تن در هکتار کود دامی + 150 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D3: 20 تن در هکتار کود دامی + 100 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D4: 30 تن در هکتار کود دامی+ 50 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D5: 40 تن در هکتار کود دامی و D6: 200 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی و کود دامی و پلیمر سوپرجاذب و اثر متقابل آنها بر محتوای پرولین، کلروفیل b، کارتنوئید، عملکرد دانه و عملکرد اسانس این گیاه تاثیر معنی داری داشتند. همچنین، بیشترین عملکرد دانه (66/146 گرم بر مترمربع)، عملکرد اسانس (99/2 گرم بر مترمربع) و کارتنوئید از تیمار 50 میلی متر تبخیر با کاربرد D6 حاصل شد. بیشترین مقدار پرولین از تیمار 150 میلی متر تبخیر با کاربرد D4 به دست آمد. بیشترین کلروفیل b از تیمار 50 میلی متر تبخیر و کاربرد D3 تولید شد. بیشترین محتوای آب نسبی برگ و کلروفیل کل از تیمار 50 میلی متر تبخیر و D6 و بیشترین کلروفیل a از تیمار 50 میلی متر و D4 حاصل شد. به طورکلی، در شرایط 50 میلی‌متر تبخیر و 200 کیلوگرم سوپرجاذب در هکتار حداکثر عملکرد دانه و عملکرد اسانس به دست آمدند. از طرف دیگر در شرایط 100 میلی متر تبخیر و با کاربرد 40 تن کود دامی در هکتار اثرات سوء تنش خشکی بر صفات عملکرد دانه و عملکرد اسانس کاهش یافت. همچنین، در تیمار 150 میلی متر تبخیر و کاربرد کود دامی و پلیمر سوپرجاذب (به ترتیب 30 تن و 50 کیلوگرم در هکتار) اثرات تنش خشکی بر صفات عملکرد دانه و عملکرد اسانس نسبت به سایر تیمارها کاهش یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - بررسی عملکرد دانه و برخی خصوصیات بیـوشیمیایی پنج رقم نخود (.Cicer arietinum L) تحت تنش خشکی در منطقه کرمانشاه
        سیدمحمد ناصح حسینی محسن سعیدی سیروس منصوری فر
        به منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، أکثر
        به منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 2- تنش کم آبی از ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 3- آبیاری مطلوب و عامل فرعی پنج رقم نخود شامل آرمان، آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482 بودند. بر اساس نتایج، تنش کم آبی در هر دو سطح موجب کاهش معنی دار محتوی کلروفیل ها و کاروتنوئیدها و افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر: پراکسیداز، کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز در برگ ها در مقایسه با تیمار شاهد شد. بنابراین، بین فعالیت آنزی م های آنتی اکسیدان با میزان آب قابل استفاده در خاک رابطه ی منفی وجود داشت و فعالیت آنها با افزایش شدت تنش کم آبی به طور معنی داری افزایش یافت. عملکرد دانه به طور معنی داری تحت تأثیر کمبود آب قرار گرفت و تیمار تنش کم آبی از زمان ابتدای گلدهی تا رسیدگی، بیشتر از دیگر تیمار تنش کم آبی (ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی) موجب کاهش عملکرد دانه، به ترتیب 36 و 15 درصد، نسبت به شرایط بدون تنش شد. در بین ارقام مورد بررسی، تحت تنش کم آبی از شروع گلدهی، رقم ILC482 با عملکرد دانه به میزان 715 (کیلوگرم در هکتار) و در شرایط عدم وجود تنش، رقم آرمان با عملکرد دانه به مقدار 1355 (کیلوگرم در هکتار) عملکرد مناسب تری از خود نشان دادند. ILC482، آزاد و بیونیج به عنوان ارقام با عملکرد بالاتر در شرایط وقوع تنش کم آبی در هر دو تیمار تنش کم آبی، همچنین دارای محتوی بیشتر رنگیزه ها و سرعت فعالیت بیشتر آنزیم های آنتی اکسیدان در برگ های خود بودند. نتایج حاصله حاکی از اثرات مثبت محتوای رنگیزه های گیاهی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان جهت افزایش توان تحملی نخود برای تداوم رشد و حفظ عملکرد قابل قبول در شرایط تنش خشکی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - اثر کاربرد منفرد و اختلاط علف‌کش‌های پروپیزامید و اتوفومزیت در کنترل علف‌هرزهای هرز سس (Cuscuta campestris)، نازک و پهن‌ برگ در چغندرقند (Beta vulgaris L)
        سید مهدی حسینی حسین نجفی بهزاد ثانی حمید مظفری
        جهت بررسی اثرات کاربرد منفرد و اختلاط علف‌کش‌های پروپیزامید و اتوفومزیت در کنترل علف‌‌های‌هرز انگلی سس، نازک و پهن‌برگ در چغندرقند، سه آزمایش گلخانه‌ای در سال 1396 در گلخانه‌ مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر کرج اجرا شد. آزمایش‌های مذکور در قالب طرح کاملاً تصادفی و أکثر
        جهت بررسی اثرات کاربرد منفرد و اختلاط علف‌کش‌های پروپیزامید و اتوفومزیت در کنترل علف‌‌های‌هرز انگلی سس، نازک و پهن‌برگ در چغندرقند، سه آزمایش گلخانه‌ای در سال 1396 در گلخانه‌ مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر کرج اجرا شد. آزمایش‌های مذکور در قالب طرح کاملاً تصادفی و به‌ترتیب با 30، 10 و 9 تیمار و چهار تکرار انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد اثر اختلاط دزهای مختلف علف‌کش‌های پروپیزامید و اتوفومزیت و بوم گونه‌های سس استان‌های مختلف بر تمام صفات مورد مطالعه در سطح یک درصد معنی‌دار بود. درصد جوانه‌زنی نهایی (82/7 درصد)، سرعت جوانه‌زنی روزانه (0/18 روز) و درصد اتصال به میزبان بوم‌گونه سس استان اردبیل (82/7 درصد) بیشتر از استان‌های البرز و قم بود. بیشترین درصد اتصال علف‌هرز سس به میزبان چغندرقند نیز در فاصله کشت پنج سانتی‌متر مشاهده شد. کاربرد تیمارهای پروپیزامید 2/5 لیتر در هکتار و پروپیزامید 1/5 لیتر در هکتار از ماده تجاری + اتوفومزیت یک لیتر در هکتار از ماده تجاری در زمان اتصال سس به میزبان چغندرقند نسبت به علف‌کش اتوفومزیت ضمن کنترل مناسب‌تر علف‌هرز سس (100 درصد) و کاهش وزن‌های تر و خشک، تراکم و شاخص کلروفیل برگ علف‌های هرز نازک و پهن‌برگ، توانستند شاخص کلروفیل برگ و عملکرد اندام هوایی چغندرقند را در شرایط گلخانه افزایش دهند. بنابراین، کاربرد تیمارهای مذکور می‌تواند در کنترل علف‌های هرز انگلی سس، نازک و پهن‌برگ چغندرقند و کاربرد تیمار پروپیزامید 1/5 لیتر در هکتار از ماده تجاری + اتوفومزیت یک لیتر در هکتار از ماده تجاری در زمان اتصال سس به میزبان چغندرقند می‌تواند علاوه بر اثرات ذکر شده در کاهش اثرات زیست‌محیطی استفاده از علف‌کش‌های شیمیایی مدنظر باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - ارزیابی نقش سولفات پتاسیم و کلات آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در شرایط تنش قطع آبیاری
        سعیدرضا یعقوبی آرش روزبهانی محمدرضا اخوان محسنی
        تغذیه مناسب گیاه زراعی عامل کلیدی در دستیابی به عملکرد مناسب حتی در شرایط تنش کم آبی، می باشد. به منظور ارزیابی کاربرد کود سولفات پتاسیم محلول در آب و کلات آهن در کاهش اثرات تنش قطع آبیاری در مرحله شیری بر گیاه ذرت دانه ای، آزمایشی به صورت کرت های دوبار خرد شده در قال أکثر
        تغذیه مناسب گیاه زراعی عامل کلیدی در دستیابی به عملکرد مناسب حتی در شرایط تنش کم آبی، می باشد. به منظور ارزیابی کاربرد کود سولفات پتاسیم محلول در آب و کلات آهن در کاهش اثرات تنش قطع آبیاری در مرحله شیری بر گیاه ذرت دانه ای، آزمایشی به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان شهریار استان تهران در سال 1393 انجام شد. در این آزمایش، کرت های اصلی شامل دو سطح آبیاری معمولی و قطع آبیاری در مرحله شیری دانه، کرت های فرعی شامل کاربرد سولفات پتاسیم قابل انحلال در آب در سه سطح صفر، 25، 50 کیلوگرم پتاسیم در هکتار و کرت های فرعی فرعی شامل مصرف کود کلات آهن در سطوح بدون مصرف کود آهن، کاربرد کلات آهن (Fe-EDDHA) همراه آبیاری و محلول پاشی کلات آهن (Fe-EDTA) بودند. نتایج نشان داد که برهمکنش کاربرد سولفات پتاسیم، کود آهن و تنش قطع آبیاری در مرحله شیری دانه تاثیر معنی داری (P&gt;0.05) بر کلروفیل کل، وزن خشک بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه ذرت داشت. کاربرد کود آهن، پتاسیم و تنش قطع آبیاری نیز تاثیر معنی داری (P&gt;0.01) بر عملکرد بیـولوژیک و تعداد دانه در بلال داشت ولی اثر برهمکنش آنها معنی دار نبودند. کاربرد 25 کیلوگرم در هکتار پتاسیم و کلات آهن به صورت محلول پاشی و همراه با آب آبیاری عملکرد دانه را در شرایط آبیاری معمولی از 5294 در شاهد به 6978 کیلوگرم در هکتار و در شرایط تنش قطع آبیاری در مرحله شیری از 3921 در شاهد به 4794 کیلوگرم در هکتار افزایش داد. با توجه به نتایج آزمایش حاضر با کاربرد 25 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم به همراه کاربرد کلات آهن می توان عملکرد مناسبی را در ذرت در شرایط تنش کم آبیاری به دست آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - اثر سویه های میکوریز تحت تنش آبی بر عملکرد و اسانس دو توده بومی رازیانه (Foeniculum vulgare L)
        بهرام میرشکاری
        به منظور مطالعه واکنش عملکرد و میزان اسانس دو توده بومی رازیانه در برابر سویه های میکوریز تحت تاثیر تنش آبی، پژوهشی در سال 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت اسپلیت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار روی دو توده بومی رازیانه اصفه أکثر
        به منظور مطالعه واکنش عملکرد و میزان اسانس دو توده بومی رازیانه در برابر سویه های میکوریز تحت تاثیر تنش آبی، پژوهشی در سال 1393 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت اسپلیت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار روی دو توده بومی رازیانه اصفهان و ملایر به عنوان عامل اصلی، آبیاری در سه سطح 70، 100 و 130 میلی متر تبخیر از تشتک به عنوان عامل فرعی و سویه های قارچ میکوریز شامل Rhizophagus intraradicesو Funneliformis mosseaeو شاهد (بدون تلقیح) به عنوان عامل فرعی فرعی اجرا شد. بر اساس نتایج به دست آمده در بوته های حاصل از رشد بذور تلقیح شده با این سویه های قارچی، محتوای نسبی آب برگ افزایش یافت. شاخص کلروفیل برگ رازیانه در صورت تلقیح بذر با این سویه ها در مقایسه با عدم تلقیح حدود 39% افزایش یافت. در صورت آبیاری رازیانه بر اساس 100 میلی متر تبخیر از تشتک، اختلاف بین سویه ها با شاهد پدیدار شد و هر بوته 4.7 شاخه بیشتری نسبت به شاهد تولید کرد. بیشترین عملکرد اسانس در سطوح آبیاری 70 و 100 میلی متر تبخیر از تشتک به میزان 18.5 لیتر در هکتار و کمترین مقدار آن نیز از سطح 130 میلی متر تبخیر، معادل 11 لیتر در هکتار، حاصل شد. بدین ترتیب در شرایط آب و هوایی نیمه خشک تلقیح بذر با سویه های این قارچ می تواند اثر تنش آبی روی عملکرد رازیانه را تعدیل کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - ارزیابی رژیم آبیاری و کودهای آلی برعملکرد کمّی و کیفی گاوزبان (Borago officinalis L)
        رعنا قلی نژاد علیرضا سیروس مهر براتعلی فاخری
        به منظور بررسی اثرات رژیم آبیاری و کودهای آلی (کمپوست و ورمی کمپوست) بر درصد موسیلاژ و برخی صفات کیفی گاوزبان آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارها شامل آبیاری در چهار سطح: آبیاری در 100 درصد أکثر
        به منظور بررسی اثرات رژیم آبیاری و کودهای آلی (کمپوست و ورمی کمپوست) بر درصد موسیلاژ و برخی صفات کیفی گاوزبان آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارها شامل آبیاری در چهار سطح: آبیاری در 100 درصد ظرفیت زراعی (شاهد)،80 درصد ظرفیت زراعی (تنش ملایم) و 60 درصد ظرفیت زراعی (تنش شدید) به عنوان عامل اصلی و مصرف کود آلی در سه سطح شامل شاهد (بدون مصرف کود)، 40 تن کمپوست و 4 تن ورمی کمپوست در هکتار به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که نیتروژن، فسفر و پتاسیم گیاه و همچنین میزان کلروفیل a، کارتنوئید و کلروفیل کل در اثر تنش خشکی کاهش یافتند ولی در سطوح کاربرد کود کاهش کمتری در صفات فوق مشاهده شد. درصد سدیم در شرایط تنش و کاربرد کمپوست بیشتر بود. با افزایش تنش، کربوهیدرات محلول و درصد موسیلاژ بالا رفت ولی بیشترین درصد موسیلاژ (2.37) از تنش ملایم به دست آمد. بیشترین عملکرد خشک کل ( t.ha-113.48) در شرایط عدم تنش حاصل شد که با سطح تنش ملایم اختلاف معنی داری نداشت. کاربرد کودهای آلی، به ویژه کمپوست، عملکرد بیشتری تولید کرد. درمجموع، جهت دست یابی به عملکرد قابل قبول و درصد موسیلاژ بالا در گاوزبان، استفاده از رژیم آبیاری 80 درصد ظرفیت زراعی همراه با کاربرد کمپوست در شرایط آب و هوایی زابل مناسب به نظر می رسد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - بررسی ویژگی های اکوفیزیولوژیکی گندم متاثر از تراکم و کاربرد علف کش ها
        احسان اله زیدعلی رحیم ناصری امیر میرزایی علی اصغر چیت بند
        به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف گیاهی و استفاده از علف کش بر عملکرد دانه، تراکم علف هرز و میزان کلروفیل برگ گندم آزمایشی مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سرابله ایلام به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 9 أکثر
        به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف گیاهی و استفاده از علف کش بر عملکرد دانه، تراکم علف هرز و میزان کلروفیل برگ گندم آزمایشی مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سرابله ایلام به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-1393 اجرا گردید. عوامل مورد مطالعه شامل تراکم های بوته (200، 250 و 300 کیلوگرم بذر در هکتار) به عنوان عامل اصلی و استفاده از علف کش (تیمارهای کاربرد توفوردی، گرانستار و شوالیه و شاهد بدون علف کش) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تراکم های مختلف گیاهی اثر معنی داری بر صفات اندازه گیری شده داشتند. با افزایش تراکم بوته از تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، محتوای آب نسبی، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، تراکم علف هرز و وزن خشک علف هرز کاسته شد، اما تعداد سنبله در متر مربع و درصد خوابیدگی افزایش یافت. استفاده از علف کش موجب افزایش تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، محتوای آب نسبی، میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کاهش تراکم و وزن خشک علف هرز گردید. برهمکنش تراکم گیاهی و علف کش بر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه (5500 کیلوگرم در هکتار) در تراکم 250 کیلوگرم بذر در هکتار و مصرف علف کش گرانستار و کمترین عملکرد دانه (2400 کیلوگرم در هکتار) در تراکم 200 کیلوگرم بذر در هکتار و تیمار شاهد به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که تراکم گیاهی 250 کیلوگرم بذر در هکتار و استفاده از علف کش گرانستار می تواند تاثیر معنی داری بر روی رشد گندم داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - مایه زنی قارچهای Piriformospora indica و Trichoderma virens جهت بهبود صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی مرتبط با عملکرد برنج در مقادیر مختلف کود فسفر
        فائزه محمدی کشکا همت اله پیردشتی یاسر یعقوبیان
        حفظ محیط‌زیست و تولید محصولات کشاورزی سالم از اهداف کشاورزی پایدار می‌باشد. در این زمینه، استفاده از ریزجانداران افزاینده رشد جهت کاهش نهاده‌های شیمیایی می‌تواند مفید باشد. بنابراین، آزمایشی به‌صورت طرح کرت‌های خردشده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در شرای أکثر
        حفظ محیط‌زیست و تولید محصولات کشاورزی سالم از اهداف کشاورزی پایدار می‌باشد. در این زمینه، استفاده از ریزجانداران افزاینده رشد جهت کاهش نهاده‌های شیمیایی می‌تواند مفید باشد. بنابراین، آزمایشی به‌صورت طرح کرت‌های خردشده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه زارعین در شهرستان قائم‌شهر، استان مازندران، در سال 1394 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل سه سطح کود فسفر (صفر (شاهد)، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار از منبع سوپر‌فسفات ‌تریپل) و روش مایه‌زنی توأم قارچ‌های T. virens و P. indica در چهار سطح (شاهد، تلقیح بذر، تلقیح نشاء و تلقیح توأم بذر و نشاء) بودند. نتایج آزمایش حاکی از تأثیر مثبت و معنی‌دار قارچ‌ها بر صفات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد شلتوک گیاه برنج در هر سه سطح کودی بود. برای نمونه در شرایط کود فسفر صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار، مایه‌زنی به روش تلقیح بذر باعث افزایش معنی&lrm;دار تعداد خوشه در بوته (به‌ترتیب حدود 33، 19 و 40 درصد)، تعداد دانه پر در بوته (به‌ترتیب حدود 21، 45 و 58 درصد)، عملکرد بیولوژیک (به‌ترتیب حدود 31، 6 و 18 درصد) و عملکرد شلتوک (به&lrm;ترتیب حدود 37، 48 و 43 درصد) گیاه برنج شد. مایه‌زنی قارچ‌ها با روش‌های تلقیح بذر، تلقیح گیاهچه و تلقیح توأم بذر و نشاء نیز عملکرد شلتوک را به‌ترتیب حدود 48، 53 و 53 درصد در سطح فسفر 50 و حدود 43، 44 و 15 درصد در شرایط مصرف 100 کیلوگرم در هکتار افزایش داد. به‌طور‌ کلی، نتایج این آزمایش نشان داد که هر سه روش مایه‌زنی قارچ‌ها در سطوح صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود فسفر مصرفی، باعث بهبود عملکرد شلتوک برنج شدند، که می‌توان علت این نتیجه را با بهبود صفات مورد بررسی از جمله تعداد خوشه در بوته و عملکرد بیولوژیک مرتبط دانست. درمجموع، کاربرد هم‌زمان ریزجانداران مورد مطالعه و کود شیمیایی فسفر اثر افزایشی بیشتری نسبت به کاربرد جداگانه کود شیمیایی فسفر به‌همراه داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - تأثیر قارچ میکوریزای Piriformospora indica بر روی رشد و برخی شاخص‌های فیزیولوژیکی گیاه گشنیز (Coriandrum sativum)
        علی اصغر حاتم نیا کبری موسی بیگی مهین توحیدی آرش بابایی مهدی قبولی
        قارچ میکوریزای Piriformospora indica از طریق جذب آب و مواد معدنی باعث تحریک رشد و افزایش زیست توده گیاهان میزبان می شود. به منظور بررسی اثر قارچ میکوریزای P. indica بر روی رشد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی گیاه گشنیز، طرحی در قالب بلوک کامل تصادفی با تیمار گیاهان تلقیح شد أکثر
        قارچ میکوریزای Piriformospora indica از طریق جذب آب و مواد معدنی باعث تحریک رشد و افزایش زیست توده گیاهان میزبان می شود. به منظور بررسی اثر قارچ میکوریزای P. indica بر روی رشد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی گیاه گشنیز، طرحی در قالب بلوک کامل تصادفی با تیمار گیاهان تلقیح شده با قارچ و گیاهان شاهد با 15 تکرار در سال 1394 در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که طول اندام هوایی، طول ریشه و وزن خشک گیاه در گیاهان تلقیح شده با قارچ به طور معنی داری بیشتر از گیاهان شاهد بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که کاربرد قارچ میکوریزای P. indica سبب افزایش محتوای پرولین شده، به طوری که میزان پرولین در گیاهان تلقیح شده با قارچ میکوریز 09/2 برابر گیاهان شاهد بود. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که تلقیح گیاه با قارچ میکوریز سبب افزایش میزان رنگیزه های کلروفیل a، کلروفیل b و کاروتنوئیدها نسبت به گیاه شاهد شد و این میزان افزایش تنها در کلروفیل b و کاروتنوئیدها در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. به هر حال، نتایج نشان دادند که همزیستی میکوریزایی سبب افزایش رشد و بهبود خصوصیات فیزیولوژیک گیاه گشنیز گشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        81 - بررسی اثر نانوذره اکسیدروی بر رشد، رنگیزه‌های فتوسنتزی و اسمولیت‌های محلول گیاه نوروزک (Salvia leiifolia Benth.) تحت شرایط تنش شوری
        مهدی آخوندی مریم نیاکان هما محمودزاده مجید دشتی
        تنش شوری یکی از اصلی‌ترین عوامل محدودکننده رشد و تولید گیاهان می‌باشد. عنصر روی ازجمله عناصر ضروری در رشد و فرایندهای متابولیسمی می‌باشد که مصرف آن سبب مقاومت گیاهان به تنش‌های محیطی می‌شود. از سوی دیگر کاربرد عناصر در شکل نانو به‌علت سهولت جذب عناصر امروزه مورد توجه قر أکثر
        تنش شوری یکی از اصلی‌ترین عوامل محدودکننده رشد و تولید گیاهان می‌باشد. عنصر روی ازجمله عناصر ضروری در رشد و فرایندهای متابولیسمی می‌باشد که مصرف آن سبب مقاومت گیاهان به تنش‌های محیطی می‌شود. از سوی دیگر کاربرد عناصر در شکل نانو به‌علت سهولت جذب عناصر امروزه مورد توجه قرارگرفته است. به‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی نانواکسیدروی در شرایط تنش شوری، آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل دو سطح نانواکسیدروی (2 و 4 میلی‌گرم بر لیتر) و 5 سطح شوری (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی‌مولار) نمک کلرید سدیم در کنار شاهد بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که طول ساقه، وزن‌تر گیاه، تعداد برگ، سطح برگ و میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی و همچنین میزان کربوهیدرات‌های محلول در سطو مختلف شوری کاهش معنی‌داری یافت. از سوی دیگر تیمار 4 میلی‌گرم در لیتر نانواکسیدروی با تأثیر مثبتی بر پارامترهایی رشد، شاخص پایداری کلروفیل، میزان کلروفیل و کاروتنوئیدها، پرولین و قندهای محلول برگ و ریشه داشت. همچنین بررسی اثر‌ متقابل داده‌ها نشان داد که بیشترین میزان طول ریشه‌ و وزن‌تر کل در سطح 50 میلی‌مولار کلرید سدیم و نیز میزان پرولین وکلروفیل مربوط به سطح 100 میلی‌مولار کلرید سدیم همراه با محلول‌پاشی نانواکسیدروی با غلظت 4 میلی‌گرم در لیتر بود. به‌طورکلی در این تحقیق مشخص شد مصرف نانواکسیدروی با غلظت 4 میلی‌گرم در لیتر توانست سبب بهبود رشد گیاه و اسمولیت‌های سازگار و در نتیجه بهبود پاسخ گیاه نوروزک به تنش شوری گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        82 - ارزیابی اثر پوترسین بر برخی شاخص‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نهال‌های استبرق (Calotropis procera Ait) تحت شرایط خشکی
        مجتبی دولت کردستانی منصور تقوایی سعید برخوری
        با توجه به اهمیت درختچه استبرق در احیای مناطق خشک و بیابانی و قرار گیری کشور ایران در مناطق کم باران و خشک تاکنون پژوهش های کافی برای شناخت ویژگی های مورفوفیزیولوژیک درختچه استبرق در شرایط تنش خشکی و تعیین جایگاه پوترسین در کاهش اثرات مخرب خشکی انجام نشده است. به همین م أکثر
        با توجه به اهمیت درختچه استبرق در احیای مناطق خشک و بیابانی و قرار گیری کشور ایران در مناطق کم باران و خشک تاکنون پژوهش های کافی برای شناخت ویژگی های مورفوفیزیولوژیک درختچه استبرق در شرایط تنش خشکی و تعیین جایگاه پوترسین در کاهش اثرات مخرب خشکی انجام نشده است. به همین منظور پژوهشی با هدف اثر پوترسین بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نهال های استبرق در شرایط تنش خشکی، به‌صورت طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه هرمزگان انجام شد. فاکتور اصلی شامل پنج سطح (1 (شاهد)، 3، 6، 9 و 12 روز دور آبیاری) و تیمار پوترسین به صورت محلول پاشی برگی 3 نوبت به فاصله 20 روز یکبار در پنج سطح (0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار) در پلات های فرعی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش دور آبیاری تا 12 روز سبب کاهش سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و محتوای کلروفیل شد. همچنین افزایش دور آبیاری تا 12 روز سبب افزایش محتوای پرولین و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز گردید. افزایش در غلظت پوترسین به طور معنی داری سبب افزایش سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، محتوای پرولین و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در برگ ها گردید. بهترین تیمار پوترسین جهت کاهش اثرات مخرب خشکی در غلظت 2 میلی مولار مشاهده شد. با توجه به نتایج به‌دست آمده استفاده از پوترسین جهت استقرار این گیاه در شرایط خشکی قابل توصیه می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        83 - ارزیابی اثرات تنش آبی و کود کمپوست زباله شهری بر شاخص‌های مورفوفیزیولوژیک و اجزای عملکردی گیاه عدس (Lens culinaris Medik)
        راهله احمدپور سعیدرضا حسین زاده
        کود کمپوست به سبب دارا بودن مواد مغذی فراوان، ظرفیت نگه داری آب بالا، تنظیم کننده های رشد گیاهی و وجود ریزجانداران مفید می تواند خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک را بهبود و تأثیر مطلوب بر رشد و نمو گیاهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر کود کمپوست بر شاخص ه أکثر
        کود کمپوست به سبب دارا بودن مواد مغذی فراوان، ظرفیت نگه داری آب بالا، تنظیم کننده های رشد گیاهی و وجود ریزجانداران مفید می تواند خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک را بهبود و تأثیر مطلوب بر رشد و نمو گیاهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر کود کمپوست بر شاخص های مورفوفیزیولوژیکی گیاه عدس تحت تنش کمبود آب به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و در محیط باز در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان به اجراء درآمد. تیمارهای آزمایش شامل 5 سطح اختلاط کمپوست و خاک (با نسبت های وزنی 100:0، 95:5، 85:15، 75:25 و 65:35) و 3 سطح تنش آبی شامل بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید (به‌ترتیب آبیاری در سطح 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) بود. نتایج نشان داد که بین سطوح مختلف کمپوست و تنش آبی در تمامی صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود داشت. مقایسه میانگین ها نشان داد که در شرایط بدون تنش و تنش ملایم، استفاده از مخلوط کمپوست و خاک در سطوح 25 و 35 درصد وزنی منجر به افزایش معنی دار ارتفاع بوته، سطح برگ، تعداد برگ، وزن خشک ریشه، سطح ریشه، کلروفیل a و نسبت کلروفیل a/b در مقایسه با سطوح شاهد شد. در شرایط تنش شدید، کاربرد کمپوست در سطح 35 درصد وزنی منجر به افزایش معنی دار تعداد برگ، سطح برگ، طول ریشه و میزان کلروفیل a گشت. لذا استفاده از مخلوط کود کمپوست و خاک به خصوص با نسبت 65:35 به منظور بهبود خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکردی گیاه عدس در شرایط تنش آبی ملایم (یا شدید) توصیه می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        84 - تاثیر تنش کم‌آبی و کاربرد هیومیک و سالیسیلیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت
        سید غلامرضا موسوی حسین راغ‌آرا
        به منظور بررسی تاثیر کم‌آبی و کاربرد هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند انجام شد. فا أکثر
        به منظور بررسی تاثیر کم‌آبی و کاربرد هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند انجام شد. فاکتور اصلی آبیاری در سه سطح (33، 67 و 100 درصد نیاز آبی) و فاکتور فرعی نیز کاربرد هیومیک و سالیسیلیک اسید در 4 سطح (کاربرد هیومیک اسید، کاربرد سالیسیلیک اسید، کاربرد توام هیومیک و سالیسیلیک اسید و عدم کاربرد) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر آبیاری بر صفات فیزیولوژیکی، اجزای عملکرد و عملکرد معنی‌دار شد، اما اثر هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید بر شاخص کلروفیل، هدایت روزنه‌ای، وزن هزار دانه و عملکرد دانه معنی‌دار گردید. اثر متقابل فاکتورها نیز بر هیچ یک از صفات معنی‌دار نشد. با کاهش تامین نیاز آبی ذرت از 100 به 33 درصد، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه‌ای، تعداد بلال در متر مربع، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه به ترتیب 6/15، 6/35، 2/41، 1/14، 9/33، 8/61 و 40 درصد و به طور معنی‌داری کاهش یافت. عملکرد دانه و بیولوژیک در شرایط تامین 100 درصد نیاز آبی از برتری معنی‌دار به ترتیب 9/3 و 4/2 برابری در مقایسه با تیمار تامین 33 درصد نیاز آبی برخوردار بود. کاربرد هیومیک اسید، سالیسیلیک اسید و مصرف توام سالیسیلیک اسید و هیومیک اسید به ترتیب افزایش معنی‌دار 5/7، 7/7 و 9/8 درصدی شاخص کلروفیل، 5/22، 6/22 و 7/20 درصدی وزن هزار دانه و 5/26، 5/18 و 7/21 درصدی عملکرد دانه را نسبت به تیمار عدم کاربرد این مواد باعث گردید. نتایج نشان داد که تامین 100 درصد نیاز آبی و کاربرد مستقل سالیسیلیک اسید و هیومیک اسید می‌تواند سبب افزایش عملکرد دانه ذرت شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        85 - تاثیر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید در تعدیل اثرات تنش کلرید سدیم بر روی پارامترهای رشد و رنگدانه‌های فتوسنتزی در گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.)
        کبری مهدویان
        شوری خاک یک مسئله محیطی جدی است که آثار منفی بر رشد و تولید گیاهان دارد. از سوی دیگر سالیسیلیک اسید نقش مهمی در جلوگیری از آسیب‌های اکسیداتیو در گیاهان دارد، که به واسطه سم‌زدایی رادیکال‌های سوپراکسید در نتیجه شوری تولید می‌شود. در این تحقیق اثر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک أکثر
        شوری خاک یک مسئله محیطی جدی است که آثار منفی بر رشد و تولید گیاهان دارد. از سوی دیگر سالیسیلیک اسید نقش مهمی در جلوگیری از آسیب‌های اکسیداتیو در گیاهان دارد، که به واسطه سم‌زدایی رادیکال‌های سوپراکسید در نتیجه شوری تولید می‌شود. در این تحقیق اثر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید، کلرید سدیم و اثرات توأم سالیسیلیک اسید و کلرید سدیم بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهان آفتابگردان مورد مطالعه قرار گرفت. کلرید سدیم با غلظت‌های 0، 25، 50، 75 و 100 میلی‌مولار کلرید سدیم و سالیسلیک اسید با غلظت‌های 0، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار در یک طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان داد که کلرید سدیم باعث کاهش رشد ساقه، ریشه، وزن تر و خشک، کلروفیل و کاروتنوئید می‌شود، در حالی که در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک اسید این کاهش تعدیل شده است. از طرف دیگر افزایش مقدار آنتوسیانین‌، کلروفیل و کاروتنوئید نشان دهنده نقش سالیسیلیک اسید بر افزایش تحمل پذیری این گیاه در برابر تنش کلرید سدیم است. نتایج فوق پیشنهاد می‌کند که کاربرد سالیسیلیک اسید باعث افزایش تحمل‌پذیری گیاه در برابر تنش کلرید سدیم می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        86 - ارزیابی اثر روی و سیلیس به روش‌های محلول‌پاشی نانوذرات و خاک‌مصرف بر برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه برنج (Oryza sativa L.)
        نوراله خیری حسین عجم نوروزی حمیدرضا مبصر بنیامین ترابی
        به‌‌منظور بررسی اثر روش‌های کاربرد روی و سیلیس بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه برنج رقم طارم هاشمی، آزمایشی در سال 1395 در شهرستان نور به صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 16 تیمار در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل T1: شاهد، T2: کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T3: کا أکثر
        به‌‌منظور بررسی اثر روش‌های کاربرد روی و سیلیس بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه برنج رقم طارم هاشمی، آزمایشی در سال 1395 در شهرستان نور به صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 16 تیمار در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل T1: شاهد، T2: کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T3: کاربرد خاکی سولفات روی، T4: سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T5: محلول‌پاشی نانوسیلیکون، T6: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T7: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سولفات روی، T8: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T9: محلول‌پاشی نانواکسید روی، T10: محلول‌پاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T11: محلول‌پاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سولفات روی، T12: محلول‌پاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T13: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی، T14: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T15: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سولفات روی و T16: محلول‌پاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی بودند. نتایج نشان داد تیمارهای آزمایش اثر معنی‌داری بر صفات میزان پروتئین کاه، روی دانه و کاه و سیلیس دانه و کاه داشتند ولی میزان پروتئین دانه و کلروفیل برگ پرچم تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفتند. در بین تیمارهای مورد بررسی، مصرف توأم سیلیس و روی منجر به بهبود جذب عناصر غذایی در مقایسه با کاربرد جداگانه عناصر و شاهد شد. این نشان‌‌دهنده جمع‌پذیری ترکیبات روی و سیلیس و اثر هم‌افزایی آن‌ها می‌باشد. کاربرد ترکیبی عناصر سیلیس و روی با هر دو روش‌ محلول‌پاشی نانوذره و خاک‌کاربرد (T16) سبب بهبود میزان جذب عناصر غذایی در دانه و کاه برنج گردید ولی در بین روش‌های مورد استفاده، محلول‌پاشی نانوذرات اثرات مثبت بیشتری در بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه برنج نسبت به تیمارهای خاک‌کاربرد عناصر داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        87 - اثر محلول‌پاشی آهن، بور و سلنیوم بر خصوصیات مورفولوژیک ریشه و محتوای رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه دارویی استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) تحت تنش شوری کلرید سدیمی
        مهدی عقیقی شاهوردی حشمت امیدی سید جلال طباطبایی
        تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظ أکثر
        تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظت 5 در هزار)، بور (اسید بوریک با غلظت 5 در هزار) و سلنیوم (سلنیت سدیم با غلظت 2 در هزار) تحت شرایط شوری کلرید سدیمی بر خصوصیات رشدی ریشه و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گیاه استویا انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف کلرید سدیم (صفر، 3، 6 و9 دسی زیمنس بر متر) و محلول پاشی ترکیبات عناصر در هشت سطح (عدم محلول پاشی، آهن، بر، سلنیوم، آهن+سلنیوم، آهن+بر، سلنیوم+بر و آهن+ سلنیوم+ بر) بودند. نتایج نشان داد که با افزیش سطح شوری کاهش معنی دار در میانگین وزن خشک ریشه، حجم، طول، سطح، قطر و چگالی ریشه، درصد خشک ریشه به حجم خاک و میزان کلروفیل a، b و کل مشاهده گردید. در بین ترکیب های مختلف محلول پاشی، استفاده توأم از سه عنصر آهن، بور و سلنیوم بالاترین میانگین صفات وزن تر و خشک ریشه، حجم، طول، سطح و چگالی ریشه را داشت که تفاوت معنادار آماری با بقیه سطوح تیماری نشان داد. محلول پاشی توأم هر سه عنصر در مقایسه با عدم محلول پاشی باعث افزایش میانگین وزن خشک، حجم، طول و سطح ریشه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین میانگین معنادار آماری صفات کلروفیل b و مجموع کلروفیل کل در محلول پاشی عنصر آهن در سطح بدون تنش و ترکیب آهن و سلنیوم در سطح شوری سه دسی زیمنس بر متر بود. به‌طورکلی کاهش رشد ریشه و کاهش محتوای کلروفیل برگ (به خصوص کلروفیل a) در اثر تنش شوری رخ داد و مجموع این عوامل، موجب افت رشد گیاه در سطوح بالاتر شوری (6 و 9 دسی زیمنس بر متر) گردید. بر اساس پژوهش حاضر به منظور کاهش اثرات منفی تنش شوری به خصوص در سطوح پایین تر (3 و 6 دسی زیمنس بر متر) محلول پاشی با عناصر آهن و سلنیوم که باعث افزایش میزان کلروفیل گیاه و بهبود رشد ریشه می گردند، توصیه می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        88 - بررسی اثرات آلودگی هوا بر برخی از شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه Pyracantha crenulata واریته kansuensis در دو منطقه پاک و آلوده تهران
        طاهره ظفری مریم بی خوف تربتی فرهنگ مراقبی رویا رضوی زاده
        آلودگی هوا بر موجودات زنده اثرات متنوعی می‌گذارد. گیاهان به‌دلیل اینکه براساس تغییرات شرایط محیطی امکان جابجایی ندارند، ناگزیرند جهت سازش با شرایط سخت، یکسری تغییرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی را متحمل شوند. بر این اساس تحقیق حاضر به‌منظور مطالعه تأثیر آلودگی هوا بر برخی أکثر
        آلودگی هوا بر موجودات زنده اثرات متنوعی می‌گذارد. گیاهان به‌دلیل اینکه براساس تغییرات شرایط محیطی امکان جابجایی ندارند، ناگزیرند جهت سازش با شرایط سخت، یکسری تغییرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی را متحمل شوند. بر این اساس تحقیق حاضر به‌منظور مطالعه تأثیر آلودگی هوا بر برخی شاخص‌های فیزیولوژیکی نظیر مقدار رنگیزه‌های کلروفیلی، ترکیبات کاروتنوئیدی آنتوسیانین، میزان پروتئین و نیز فعالیت دو آنزیم آنتی‌اکسیدانی گیاه P.kansuensis انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان داد میزان رنگیزه‌های کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئیدها و نیز میزان پروتئین در منطقه پاک نسبت به‌منطقه آلوده به‌طور معنی‌داری افزایش یافت. ولی میزان آنتوسیانین در منطقه پاک نسبت به منطقه آلوده تغییر چندانی نداشت. همچنین در بررسی فعالیت آنزیم کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز مشخص شد در منطقه آلوده فعالیت این آنزیم نسبت به منطقه پاک افزایش معنی‌داری داشت این نتایج نشان می‌دهد آلودگی هوای تهران می‌تواند بر بازده فتوسنتز گیاهان و تصفیه هوا که علاوه بر زیبایی فضای شهری یکی از اهداف گسترش فضاهای سبز در شهرهای بزرگ می‌باشد اثرات سوء داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        89 - بررسی میزان تولید اکسین و برخی رنگیزه‌های فتوسنتزی در سویه‌های سیانوباکتری هتروسیست دار جدا شده از شالیزارهای شرق استان مازندران
        علی شمس قربانعلی نعمت زاده ندا سلطانی شادمان شکروی
        سیانوباکتری‌ها از جمله میکروارگانیسم‌های فتوسنتز کننده گرم منفی می‌باشند. به‌دلیل تنوع بالای ترکیبات شیمیایی از جمله رنگیزه‌ها، ویتامین‌ها و آنزیم‌ها‌، در این گروه از ریز موجودات، در صنعت دارای کاربرد زیادی می باشند. مطالعات مختلف نشان داده است که سیانوباکتری‌ها می‌توان أکثر
        سیانوباکتری‌ها از جمله میکروارگانیسم‌های فتوسنتز کننده گرم منفی می‌باشند. به‌دلیل تنوع بالای ترکیبات شیمیایی از جمله رنگیزه‌ها، ویتامین‌ها و آنزیم‌ها‌، در این گروه از ریز موجودات، در صنعت دارای کاربرد زیادی می باشند. مطالعات مختلف نشان داده است که سیانوباکتری‌ها می‌توانند سبب بهبود رشد گیاه از طریق اصلاح ساختار خاک، با آزادسازی پلی ساکاریدهای برون سلولی انسجام خاکدانه و نگهداشت آب گردند. تعداد بیشماری از باکتری‌های همزیست گیاهی، اکسین و ترکیبات وابسته به ایندولیک اسید را تولید می‌نمایند. نقش میکروارگانیسم‌های خاکزی به‌عنوان تحریک کننده رشد گیاهی به‌ویژه از طریق تولید هورمون‌های گیاهی ارتقاء دهنده رشد گیاهی در طبیعت بسیار گسترده است. گروه فیتوهورمون اکسینی از جمله گروهی از هورمون‌های گیاهی هستند که در تنظیم پروسه‌های متنوع بیولوژیکی نقش مهمی ایفا می نمایند. هدف از این تحقیق بررسی توان تولید اکسین و برخی رنگیزه‌های فتوسنتزی در سویه‌های هتروسیست دار جدا شده از شالیزارهای شرق استان مازندران می‌باشد. بعد از جمع آوری نمونه خاک و کشت سویه در محیط کشتBG110 ‌، به‌منظور انجام پروسه خالص سازی کشت مجدد در محیط کشت جامد و مایع انجام گرفت سپس سویه‌ها از لحاظ مورفولوژی شناسایی شدند. نتایج نشان داد که طیف وسیعی از باکتری‌های جدا شده دارای توانایی تولید اکسین به‌عنوان یک فاکتور موثر در بهبود رشد گیاه را دارا می‌باشند و غلظت رنگیزه کلروفیل و کاروتنوئیدها در اکثر سویه‌های جداسازی شده، با میزان متفاوت مشاهده گردید. هر چند پتانسیل هر سویه با توجه به نوع جنس و تنوع اکولوژیکی آن متفاوت می‌باشد. بالاترین میزان تولید کلروفیل، کاروتنوئیدها و اکسین به‌ترتیب در سویه‌های MGCY277 (Lyngbya diguetii)، MGCY497 (Nostoc ellipsosporum) و MGCY358 Anabaena variabilis)) مشاهده گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        90 - اثر قارچ میکوریزا بر خصوصیات مورفولوژیک، مقدار ترکیبات فنلی و فلورسانس کلروفیل گیاه دارویی گاوزبان (Borago officinails L.) تحت خشکی
        علی رحیمی شاهرخ جهانبین امین صالحی هوشنگ فرجی
        خشکی یکی از عوامل اثر گذار بر گیاهان دارویی است و از سویی، نقش قارچ میکوریزا در بهبود عملکرد برخی گیاهان دارویی مواجه با تنش خشکی مؤثر بوده است. لذا به بدین منظور، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه بویراحمد و در سال‌ها أکثر
        خشکی یکی از عوامل اثر گذار بر گیاهان دارویی است و از سویی، نقش قارچ میکوریزا در بهبود عملکرد برخی گیاهان دارویی مواجه با تنش خشکی مؤثر بوده است. لذا به بدین منظور، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه بویراحمد و در سال‌های‌ 1394 و 1395 اجرا ‌گردید. عامل‌های آزمایش شامل سطوح آبیاری (عامل اصلی) به صورت آبیاری پس از 30، 60، 90، 120 و 150 میلی‌متر تبخیر آب از تشتک تبخیر کلاس Aو قارچ میکوریزا (عامل فرعی) در سطوح عدم کاربرد، کاربرد Glomus mosseaeو کاربرد Glomus intraradices لحاظ ‌شد. نتایج نشان داد که اثر سال بر صفات مورد مطالعه گاوزبان معنی‌دار نبود. اثر تنش خشکی بر شاخص سطح برگ گاوزبان معنی‌دار و در آبیاری پس از 30 و 60 میلی‌متر تبخیر بالاترین شاخص سطح برگ بدست آمد. کاربرد قارچ‌های میکوریزا Glomus mosseaeو Glomus intraradices مقدار فنل گاوزبان را نسبت به شرایط عدم کاربرد قارچ به ترتیب 13 و 9 درصد افزایش دادند. با افزایش شدت تنش خشکی از 30 میلی‌متر به 150 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر، ارتفاع، تعداد شاخه‌های فرعی و فلورسانس کلروفیل کاهش یافتند، اما کاربرد قارچ میکوریزا توانست صفات مورد مطالعه گاوزبان را در شرایط تنش خشکی در این بررسی افزایش دهد و از میزان اثرات منفی تنش خشکی بکاهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        91 - بررسی روش‌های کاربرد نیتروکسین و نیتروژن بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیکی ذرت دانه‌ای (L. zea mays) رقم سینگل کراس 704
        سهی طالعی مانی مجدم
        به‌منظور بررسی روش های کاربرد نیتروکسین و نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانه ای رقم سینگل کراس 704، آزمایشی در سال زراعی 94-1393در شهرستان اهواز به‌صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء گردید. تیــمارهای مورد مطالعه در آزمایش شام أکثر
        به‌منظور بررسی روش های کاربرد نیتروکسین و نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانه ای رقم سینگل کراس 704، آزمایشی در سال زراعی 94-1393در شهرستان اهواز به‌صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء گردید. تیــمارهای مورد مطالعه در آزمایش شامل، کود نیتروژن خالص در چهار سطح (100 درصد: N1، 75 درصد: N2، 50 درصد: N3، 25 درصد: N4) 100 درصد نیتروژن خالص (معادل 180 کیلوگرم در هکتار)به‌عنوان فاکتور اصلی و روش کاربرد نیتروکسین در دو سطح (بذر مال: B1 و همراه با آب آبیاری: B2)به‌عنوان فاکتور فرعی بود. نتایج نشان داد که تیمار کود نیتروژن باعث افزایش معنی دار عملکرد دانه و صفات فیزیولوژیکی گردید. بیشترین عملکرد دانه از تیمار 75 درصد کود نیتروژن و کمترین از تیمار 25 درصد کود نیتروژن بدست آمد. همچنین اثر روش کاربرد نیتروکسین تأثیر معنی‌داری بر عملکرد، کلروفیل a وb و کارایی مصرف و کارایی زراعی نیتروژن نشان نداد. بیشترین عملکرد دانه از تیمار B1بذر مال به‌دست آمد. در این تحقیق روش کاربرد کود زیستی نیتروکسین تأثیر معنی‌داری بر صفات آزمایش نشان نداد اما مصرف این کود زیستی در کنار کودهای شیمیایی نیتروژن، توانست علاوه بر تولید محصول کافی و بهبود کارایی جذب نیتروژن، مصرف کود شیمیایی نیتروژن را به میزان 25 درصد کاهش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        92 - اثر تراکم بوته بر برخی پاسخ‌های رشدی، فیزیولوژیکی و فعالیت‌ آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گیاه نخود (Cicer arietinum L.) تحت سطوح مختلف آبیاری
        محمد برزعلی محمد نصری مازیار کریمی فر
        به‌منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و تراکم بوته بر برخی پاسخ‌های مورفوفیزیولوژیکی و فعالیت‌ آنزیم‌های آنتی اکسیدانی رقم نخود‌هاشم، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در منطقه گنبدکاووس در سال زراعی92-1391 اجراء شد. عامل اصلی أکثر
        به‌منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و تراکم بوته بر برخی پاسخ‌های مورفوفیزیولوژیکی و فعالیت‌ آنزیم‌های آنتی اکسیدانی رقم نخود‌هاشم، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در منطقه گنبدکاووس در سال زراعی92-1391 اجراء شد. عامل اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری (شرایط دیم بدون آبیاری، آبیاری در مرحله گلدهی و آبیاری در زمان پر شدن نیام‌ها) و عامل فرعی شامل تراکم‌های مختلف 20، 30، 50 و 70 بوته در متر مربع بود. نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف آبیاری بر تمامی صفات به‌جز تعداد روز تا 50 درصد گلدهی و ارتفاع بوته معنی‌دار بود اما تراکم تنها بر خصوصیات تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص کلروفیل برگ اثر معنی‌دار داشت. در این آزمایش آبیاری موجب افزایش معنی‌دار محتوی رطوبت نسبی و شاخص کلروفیل برگ نسبت به شرایط دیم گشت اما باعث کاهش معنی‌دار در میزان پروتئین دانه، فعالیت آنزیم‌های سوپر اکسید دیسموتاز و کاتالاز شد. بالاترین درصد پروتئین دانه در کشت بدون آبیاری مشاهده شد. همچنین بیشترین و کمترین عملکرد دانه به‌ترتیب در سطوح آبیاری در مرحله گلدهی و شرایط دیم به‌ترتیب با مقادیر 1602 و 1014 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. در سطوح فاکتور تراکم نیز بالاترین عملکرد دانه توسط تراکم 70 بوته در متر مربع و کمترین عملکرد دانه در تراکم 20 بوته در متر مربع مشاهده گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        93 - اثر نانو‌کودهای آهن، منگنز و نیتروژن بر برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیک ارقام مختلف کنجد (Sesamum indicum L.)
        جعفر بختیاری معصومه ملکی مجید رستمی
        به‌منظور ارزیابی تأثیر نانو کودهای آهن، منگنز و نیتروژن بر برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیکارقام کنجد، آزمایشی مزرعه ای به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در مزرعه ای واقع در شمال غرب شهر دهلران اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع أکثر
        به‌منظور ارزیابی تأثیر نانو کودهای آهن، منگنز و نیتروژن بر برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیکارقام کنجد، آزمایشی مزرعه ای به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در مزرعه ای واقع در شمال غرب شهر دهلران اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع رقم (بومی، دشتستان 2 و داراب 1) و نوع محلول پاشی نانوکودها (شاهد، منگنز، آهن و نیتروژن) با غلظت دو در هزار بودند. بر اساس نتایج برهمکنش محلول پاشی نانوکودها و رقم بر تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سطح پنج درصد معنی‌دار بود. مقدار کاروتنوئیدها و قندهای محلول گیاه فقط تحت تأثیر تیمار محلول پاشی نانوکودها قرار گرفت و بیشترین مقدار این ترکیبات در شرایط استفاده از آهن مشاهده شد. بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در رقم دشتستان 2 و در تیمار محلول‌پاشی منگنز و کمترین عملکرد بیولوژیک در رقم داراب 1 و در شاهد به‌دست آمد. عملکرد دانه و مقدار کلروفیل a تحت تأثیر رقم و محلول‌پاشی قرار گرفت ولی برهم‌کنش تیمارها بر عملکرد دانه معنی دار نبود. بیشترین عملکرد دانه در رقم دشتستان 2 مشاهده شد و اختلاف معنی دار با دو رقم دیگر داشت. بیشترین عملکرد دانه در تیمار نانوکود منگنز مشاهده شد که اختلاف معنی دار با تیمار محلول پاشی آهن و شاهد داشت. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده بهترین رقم برای کاشت در منطقه مورد مطالعه رقم دشتستان 2 بود. علاوه بر این اثر نانوکود منگنز در بهبود عملکرد دانه ارقام مختلف کنجد قابل ملاحظه بود به همین دلیل ضمن توصیه این نانوکود برای تغذیه کنجد انجام مطالعات تکمیلی در ارتباط با اثرات این کود پیشنهاد می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        94 - ارزیابی اثر طول روز بر شاخص‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک سبزفرش‌های چایر (Cynodon dactylon [L.] Pers.) و چمانواش بلند (Festuca arundinacea Schreb.) در شرایط مزرعه
        نادر آدمی پور حسن صالحی مرتضی خوشخوی
        تخمین زده شده که 20 تا 25 درصد از تمام سبزفرش ها (چمن ها) تحت تاثیر سایه ناشی از ساختمان ها یا درختان بلند، قرار می‌گیرند. بنابراین سایه از طریق اثر بر شدت، کیفیت و طول مدت تابش بر رشد گیاه اثر می گذارد. با توجه به اهمیت سبزفرش ها در زیبایی محیط پیرامون بشر تاکنون پژوهش أکثر
        تخمین زده شده که 20 تا 25 درصد از تمام سبزفرش ها (چمن ها) تحت تاثیر سایه ناشی از ساختمان ها یا درختان بلند، قرار می‌گیرند. بنابراین سایه از طریق اثر بر شدت، کیفیت و طول مدت تابش بر رشد گیاه اثر می گذارد. با توجه به اهمیت سبزفرش ها در زیبایی محیط پیرامون بشر تاکنون پژوهش های کافی برای شناخت ویژگی های مورفوفیزیولوژیک سبزفرش ها در شرایط طول روز مختلف انجام نشده است. به همین منظور پژوهشی مزرعه ای با هدف اثر طول روز بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو جنس سبزفرش، به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی بخش علوم باغبانی دانشگاه شیراز انجام شد. طول روز در سه سطح (روز بلند (16 ساعت)، روز متوسط (12 ساعت) و روز کوتاه (8 ساعت)) به‌عنوان فاکتور اصلی و دو جنس سبزفرش (Festuca arundinacea Schreb. و .Cynodon dactylon [L.] Pers) به‌عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که روز کوتاه سبب کاهش تراکم پنجه، وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه و محتوای کلروفیل و نشاسته و افزایش سطح برگ و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز شد. همچنین نتایج نشان داد که روز بلند سبب افزایش تراکم پنجه، وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه و محتوای کلروفیل و نشاسته و کاهش سطح برگ و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز شد. سبزفرش Festuca arundinacea Schreb. در مقایسه با سبزفرش Cynodon dactylon [L.] Pers. مقاومت بیشتری به کاهش طول روز نشان داد. با توجه به امکان افزایش دوره روشنایی در پارک ها و استادیوم ها، در زمان هایی که سبزفرش ها در فصول سرد رنگ زرد به خود می گیرند. افزایش دوره نوری سبب بهبود رنگ سبز و افزایش کارایی در سبزفرش ها می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        95 - اثر ماده کندکننده رشد کلرمکوات کلراید و سطوح کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی (Hordeum vulgare L.)
        احمد افکاری میترا عباسی
        به‌منظور بررسی اثر غلظت‌های مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های أکثر
        به‌منظور بررسی اثر غلظت‌های مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های کلرمکوات کلراید (صفر، 500، 1000 و 1500 میلی‌گرم در هکتار) و نیتروژن در 3 سطح (50 ، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج تحقیق نشان داد که اثر برهم‌کنش کلرمکوات کلراید و کود نیتروژنه بر میزان کلروفیل، محتوی رطوبت نسبی، عملکرد و درصد پروتئین، فعالیت آنزم‌های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در سطح احتمال خطای یک درصد و روی تعداد دانه در هر سنبله، وزن هزار دانه و فعالیت آنزم گلوتاتیون پراکسیداز در سطح احتمال خطای پنج درصد معنی‌داری است. افزایش مصرف میزان کود نیتروژنه سبب کاهش محتوی نسبی آب برگ به دلیل کاهش پتانسیل آب برگ گردید. کلرمکوات کلراید با انتقال مواد فتوسنتزی کافی به دانه‌ها در پر شدن آن‌ها و افزایش وزن دانه‌ها نقش به سزایی دارد. افزایش مصرف میزان غلظت کلرمکوات کلراید و فراهمی نیتروژن موجب کاهش فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز شده است. به‌طور کلی، در این پژوهش بیشترین میزان کلروفیل، محتوای رطویت نسبی، اجزای عملکرد، عملکرد و درصد پروتئین از کاربرد تیمار 1500 میلی‌گرم در هکتار کلرمکوات کلراید و 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به‌دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        96 - تاثیر پاکلوبوترازول بر مکانیسم‌های تحمل به تنش کم‌آبیاری در دو رقم کنجد (Sesamum indicum)
        الهام فغانی موسی میری همت اله پیردشتی ولی اله قاسمی عمران
        تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل غیرزیستی است که رشد و نمو گیاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. کنجد (Sesamum indicum) گیاه نسبتا متحمل به خشکی است که در مناطق خشک و نیمه خشک و دمای بالا رویش می‌یابد. به منظور ارزیابی اثرات پاکلوبوترازول بر بهبود تحمل به تنش خشکی ، آزمایشی گلخان أکثر
        تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل غیرزیستی است که رشد و نمو گیاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. کنجد (Sesamum indicum) گیاه نسبتا متحمل به خشکی است که در مناطق خشک و نیمه خشک و دمای بالا رویش می‌یابد. به منظور ارزیابی اثرات پاکلوبوترازول بر بهبود تحمل به تنش خشکی ، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-1393 اجرا گردید. تیمارها شامل دو رقم متحمل (یلووایت) و حساس (اولتان) کنجد، سه سطح آبیاری (50،20 و 80 درصد ظرفیت زراعی خاک) و سه غلظت کاربرد پاکلوبوترازول (0، 5/7 و 15 میلی‌گرم در لیتر) بودند. صفاتی از جمله غلظت کلروفیل a، b و کاروتنوییدها، فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز اندازه گیری شدند. داده‌ها با نرم افزار آماری SAS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثر رقم، سطوح آبیاری و پاکلوبوترازول بر غلظت کلروفیل a، b و کاروتنوییدها، فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز، عملکرد و اجزای عملکرد معنی‌دار بود. در تیمار کم آبی شدید با بیشترین مصرف پاکلوبوترازول نسبت به تیمار شاهد، محتوی کلروفیلb (44%)، فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز ریشه و برگ و سوپراکسید دیسموتاز ریشه افزایش یافت. در تنش کم‌آبی شدید، غلظت کلروفیل a (4/30 درصد)، b (6/40) و کاروتنویید(9/29)کاهش یافت. فعالیت آنزیم‌های آسکوربات پراکسیداز ریشه (3 برابر) و برگ (9/1 برابر) و سوپراکسید دیسموتاز ریشه (3 برابر) در رقم یلووایت (رقم متحمل) افزایش یافت. به طور کلی، در کم آبی شدید، رقم یلووایت نسبت به رقم اولتان به بیشترین غلظت مصرفی پاکلوبوترازول با سازوکار آنزیمی واکنش مثبت نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        97 - بررسی تاثیر غلظت‌های مختلف عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum) بر رشد، عملکرد و صفات بیوشیمیایی کدوی تلخ (Momordica charantia L.)
        محمد حسین امینی فرد سکینه خندان
        به منظور بررسی اثر محلول‌پاشی عصاره جلبک بر رشد، عملکرد و صفات بیوشیمایی گیاه کدوی تلخ (کارلا)، آزمایشی در سال 1395 در قالب طرح بلوک‌ های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بیرجند اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار غلظت عصاره جلبک (0، 1.5، 3 و 4.5 میلی‌لی أکثر
        به منظور بررسی اثر محلول‌پاشی عصاره جلبک بر رشد، عملکرد و صفات بیوشیمایی گیاه کدوی تلخ (کارلا)، آزمایشی در سال 1395 در قالب طرح بلوک‌ های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بیرجند اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار غلظت عصاره جلبک (0، 1.5، 3 و 4.5 میلی‌لیتر بر لیتر) در طی سه مرحله محلول پاشی (قبل از گلدهی، زمان گلدهی و زمان تشکیل میوه) بودند. نتایج نشان داد که اثر عصاره جلبک بر اجزا برگ معنی دار بود، بطوریکه با افزایش غلظت تیمار، وزن تر و خشک و سطح برگ افزایش یافت. عصاره جلبک علاوه بر اجزا برگ، بر رنگیزه های آن (کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کارتنوئید) نیز تاثیر گذار بود. بیشترین میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کارتنوئید به‌ترتیب 77/4، 66/5، 03/11، 52/2 میلی‌گرم برگرم وزن تر برگ در تیمار 5/4 میلی‌لیتر بر لیتر عصاره جلبک و کمترین میزان این صفات در شاهد مشاهده شد. همچنین نتایج، نشان‌دهنده تاثیر معنی دار عصاره جلبک برصفات کمی بوته بود، به‌طوری که بیشترین طول بوته و تعداد شاخه‌های جانبی در بالاترین غلظت عصاره جلبک و کمترین آنها در شاهد بدست آمد. عصاره جلبک اجزا عملکرد (وزن، طول و قطر میوه، تعداد میوه در بوته وعملکرد محصول) و صفات بیوشیمایی میوه (فعالیت آنتی‌اکسیدان و فنل کل) را نیز تحت تاثیر خود قرار داد، بطوریکه بیشترین عملکرد محصول(4526 کیلوگرم در هکتار)، میزان فنول کل (74/8 میلی گرم گالیک اسید در 100 گرم ماده خشک) و فعالیت آنتی‌اکسیدانی (6/69 درصد) در غلظت عصاره جلبک (5/4 میلی‌لیتر بر لیتر) حاصل شد. بر اساس نتایج این آزمایش، به نظر می رسد، استفاده از غلظت 5/4 میلی‌لیتر بر لیتر عصاره جلبک، می تواند نقش موثری بر صفات کمی و کیفی گیاه کدوی تلخ داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        98 - اثر کاربرد خارجی اسیدآبسیزیک بر برخی عوامل فیزیولوژیک، تبادلات گازی، کارایی مصرف آب گیاه اسطوخودوس (Lavandula angustifolia cv. Munstead Organic) در پاسخ به تنش خشکی
        حسین گرگینی شبانکاره سارا خراسانی نژاد وحید شریعتی حسن سلطانلو
        به‌منظور بررسی اثر رژیم آبیاری و محلول‌پاشی اسیدآبسیزیک بر برخی عوامل فیزیولوژیک و تبادلات گازی اسطوخودوس (Lavandula angustifolia cv. MunsteadOrganic) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان طی سا أکثر
        به‌منظور بررسی اثر رژیم آبیاری و محلول‌پاشی اسیدآبسیزیک بر برخی عوامل فیزیولوژیک و تبادلات گازی اسطوخودوس (Lavandula angustifolia cv. MunsteadOrganic) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان طی سال های زراعی 97-1396به‌اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش در چهار سطح رژیم‌های آبیاری (شامل 100-90، 80-70، 60-50 و 40-30 درصد ظرفیت ‌زراعی) و سه سطح اسیدآبسیزیک (شامل صفر، 15 و 30 میکرومولار در لیتر) لحاظ گردید. نتایج نشان داد افزایش رژیم آبیاری سبب کاهش کلروفیل a، b و a+b، تبادلات گازی و محتوای آب نسبی برگ گردید. در حالی‌که کارایی مزوفیلی، کارآیی مصرف آب و کارآیی مصرف آب داخلی برگ افزایش یافت. اسیدآبسیزیک نیز بر تمامی صفات مورد بررسی به‌جز کاروتنوئیدها اثر معنی‌دار داشت و این اثر به جز برای صفات کارایی مصرف آب که در 15 میکرومولار بیشترین بودند برای سایر صفات در 30 میکرومولار در لیتر به‌ حداکثر خود رسید. همچنین اثر متقابل رژیم آبیاری و کاربرد اسیدآبسیزیک به‌جز برای صفت کلروفیلa+b برای سایر صفات مورد ‌بررسی معنی‌دار بود و بیشترین این صفات از کاربرد 30 میکرومولار اسیدآبسیزیک مشاهده شد. محلول‌پاشی 15 میلی‌گرم در لیتر اسیدآبسیزیک در شرایط رژیم آبیاری 40-30 درصد ظرفیت زراعی به‌ترتیب موجب افزایش 04/25 و 75/38 درصدی کارایی مصرف آب داخلی برگ و کارایی مصرف آب نسبت به عدم کاربرد اسیدآبسیزیک در این سطح خشکی گردید. به‌طورکلی نتایج این آزمایش، کاربرد 15 میکرومولار در لیتر اسیدآبسیزیک را در شرایط رژیم آبیاری 40-30 درصد ظرفیت‌ زراعی به‌عنوان بهترین تیمار جهت دریافت بیشترین کارایی مصرف آب معرفی می‌کند، زیرا با مصرف کمتر آب و کاربرد اسیدآبسیزیک در شرایط تنش، می‌توان به سطوح بالاتری از عملکرد اسیدآبسیزیک در القاء تحمل به خشکی دست یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        99 - بررسی اثر ورمیکمپوست و تنش شوری بر میزان رنگیزه‌ها و برخی صفات بیوشیمیایی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
        احمد افکاری پروین فرج پور
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، أکثر
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، 5، 10 و 15 درصد وزنی-وزنی) و چهار سطح شوری (صفر (شاهد)، 4، 8 و 12 دسی‌زیمنس بر متر کلریدسدیم) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تنش شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و کلروفیل کل معنی‌د‌ار بود. سایر نتایج مشخص ساخت که با افزایش شوری میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان افزایش و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی کاهش یافت. همچنین استفاده از کود ورمی‌کمپوست نسبت به شاهد به‌طور معنی‌داری میزان کلروفیل a، کلروفیل bو کاروتنوئیدها را افزایش داد. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش شوری و ورمی‌کمپوست نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان توسط تیمار 15% وزنی ورمی‌کمپوست در سطح شوری 12 دسی‌زیمنس بر متر کلرید‌سدیم حاصل شد. بنابراین، استفاده از ورمی‌کمپوست به‌عنوان یک کود آلی، علاوه بر افزایش میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی، می‌تواند راهکار مناسبی برای کاهش اثرهای منفی ناشی از غلظت زیاد یون‌های سدیم و کلر در خاک‌ها بر رشد گاوزبان اروپایی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        100 - تاثیر محلول‌پاشی نانو دی‌اکسید تیتانیوم و اسید سالیسیلیک بر برخی از صفات فیزیولوژیک گیاه سرخارگل (Echinaceae purpurea L.) در شرایط کمبود آب
        آسیه امید حقی ابراهیم خلیل وند بهروزیار فرهاد فرح‌وش مهرداد یارنیا عبداله حسن زاده
        به منظور ارزیابی تاثیر تنش کمبود آب و محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1397-1396 در مز أکثر
        به منظور ارزیابی تاثیر تنش کمبود آب و محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1397-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به اجرا در آمد. عامل اصلی تنش کمبود آب در سه سطح آبیاری تا 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی و ترکیب تیماری محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم هر کدام در دو سطح 02/0 و 04/0 درصد به عنوان عامل فرعی و محلول پاشی آب مقطر به‌عنوان تیمار عدم مصرف این ترکیبات در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر تنش کمبود آب بر صفات محتوای رطوبت نسبی و میزان پرولین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بر همکنش تنش کمبود آب و محلول‌پاشی نانو دی اکسید تیتانیوم و اسید سالیسیلیک بر صفات محتوای کلروفیل b، کلروفیل کل و میزان پراکسید هیدروژن در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد.اعمال تنش آبیاری تا 50 درصد رطوبت زراعی موجب افزایش 40 درصدی میزان پرولین و کاهش 10 درصدی محتوای رطوبت نسبی نسبت به آبیاری کامل (آبیاری تا 100 درصد ظرفیت زراعی) شد. محلول پاشی با 04/0 درصد اسید سالیسیلیک و 04/0 درصد نانو دی اکسید تیتانیوم تحت آبیاری تا 100 درصد رطوبت زراعی موجب کاهش میزان پراکسید هیدروژن نسبت به تیمار آبیاری تا 50 درصد ظرفیت زراعی و عدم محلول پاشی گردید. بیشترین میزان کلروفیل کل برگ در تیمار آبیاری تا100 درصد ظرفیت زراعی و محلول پاشی با 02/0 درصد اسید سالیسیلیک و 04/0 درصد نانو دی اکسید تیتانیوم به دست آمد که افزایش 52/79 درصدی نسبت به تیمار آبیاری تا 100 درصد ظرفیت زراعی و عدم محلول پاشی نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        101 - اثر هیومیک اسید بر رشد، عملکرد و برخی پارامترهای فیزیولوژیک گندم (Triticum aestivum L.) تحت تنش شوری
        رضا شریفی اصل مهناز جاسمی منش محمد میرزایی حیدری
        تنش شوری یکی از مهم‌ترین تنش‌های محیطی است که سبب کاهش رشد و عملکرد گیاهان در سراسر دنیا می‌شود. در این آزمایش اثر اسید هیومیک بر رشد و برخی پاسخ‌های فیزیولوژیکی گیاه گندم تحت تنش شوری در یک آزمایش گلدانی مورد ارزیابی قرارگرفت. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌ه أکثر
        تنش شوری یکی از مهم‌ترین تنش‌های محیطی است که سبب کاهش رشد و عملکرد گیاهان در سراسر دنیا می‌شود. در این آزمایش اثر اسید هیومیک بر رشد و برخی پاسخ‌های فیزیولوژیکی گیاه گندم تحت تنش شوری در یک آزمایش گلدانی مورد ارزیابی قرارگرفت. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سطوح شوری و اسید هیومیک به‌عنوان فاکتورهای اصلی در سال 1395-1396 در دانشگاه ایلام انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح تنش شوری شامل بدون تنش شوری (آبیاری با آب مقطر) و 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر NaCl و چهار غلظت اسید هیومیک شامل صفر (به‌عنوان شاهد)، 50، 100 و 150 میلی‌گرم در لیتر بودند. نتایج تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که اسید هیومیک تأثیر معنی‌داری بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گندم تحت تنش شوری داشت. تنش شوری تأثیر منفی بر رشد و عملکرد گیاه گذاشت. در شرایط تنش شوری، پارامترهای رشد و اجزای عملکرد، محتوای کلروفیل و رطوبت نسبی کاهش ولی فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کاتالاز، پر اکسیداز و همچنین نشت یونی افزایش یافت. کاربرد اسید هیومیک سبب افزایش معنی‌دار پارامترهای رشد، عملکرد، کلروفیل، فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، پراکسیداز و کاهش معنی‌دار نشت یونی شد. با افزایش غلظت اسید هیومیک، اثربخشی آن افزایش یافت به‌طوری ‌که بالاترین تأثیر در غلظت 150 میلی‌گرم در لیتر مشاهده شد. به‌طور کلی نتایج نشان داد که کاربرد هیومیک اسید با تأثیر بر فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه تا حدی می‌تواند آثار شوری بر گندم را کاهش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        102 - بررسی برهم کنش زمان برداشت و دوره انبارداری بر شاخص‌های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی میوه کیوی (Actinidia deliciosa)
        محمود اسدی سمیه روحانی جواد فتاحی مقدم بابک باباخانی پروانه راهداری
        زمان مناسب برداشت نقش مهمی در حفظ کیفیت میوه در شرایط انبارداری دارد. برداشت زودهنگام یا با تاخیر می تواند منجر به طعم ناخوشایند، عدم نگه داری در انبار و شکل ظاهری نامتناسب شود. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی زمان برداشت و دوره انبارداری بر شاخص های فیزیولوژیک و بیوش أکثر
        زمان مناسب برداشت نقش مهمی در حفظ کیفیت میوه در شرایط انبارداری دارد. برداشت زودهنگام یا با تاخیر می تواند منجر به طعم ناخوشایند، عدم نگه داری در انبار و شکل ظاهری نامتناسب شود. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی زمان برداشت و دوره انبارداری بر شاخص های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 زمان برداشت (بر اساس شاخص مواد جامد محلول) 5، 5/6، 8 و 5/9 درجه بریکس و 4 دوره انبارداری صفر، 30، 60 و 90 روز در نظر گرفته شد. بر مبنای تیمارهای آزمایشی صفاتی نظیر آب میوه، مواد جامد محلول (TSS)، اسیدیته قابل تیتراسیون (TA)، نسبت TSS/TA، محتوای نشاسته و پروتئین، رنگدانه های میوه، ترکیبات فنلی، فعالیت آنتی اکسیدانی، ویتامین ث، محتوای قند کل و قندهای احیاشونده در میوه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در تمامی تیمارهای برداشت، افزایش دوره انبارداری موجب افزایش معنی دار TSS، TA، محتوای پروتئین، فنل کل، ویتامین ث، محتوای قند کل، قند احیاشونده و ظرفیت آنتی اکسیدان شد. با افزایش شاخص برداشت و دوره انبارداری محتوای کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها افزایش معنی داری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که دوره های 60 و 90 روز انبارداری نقش مهمی در افزایش شاخص های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی میوه کیوی (به‌جز صفاتی نظیر آب میوه، محتوای نشاسته، نسبت TSS/TA و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز) در تمامی زمان های برداشت دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        103 - تأثیر نانو اکسید روی بر مراحل ضدعفونی، استقرار و پرآوری درون شیشه‌ای گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.)
        احسان ثریا غلامرضا گوهری علیرضا مطلبی آذر سعیده علیزاده سالطه
        کشت بافت گیاهی یکی از مهم ترین تکنیک ها در راستای تولید صنعتی متابولیت های ثانویه می‌باشد. سلول‌های گیاهی یک منبع مناسب و مهم برای تولید انواع متابولیت های ثانویه با ارزش است. بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) یکی از گیاهان دارویی مهم بوده و با داشتن متابولیت های ثانو أکثر
        کشت بافت گیاهی یکی از مهم ترین تکنیک ها در راستای تولید صنعتی متابولیت های ثانویه می‌باشد. سلول‌های گیاهی یک منبع مناسب و مهم برای تولید انواع متابولیت های ثانویه با ارزش است. بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) یکی از گیاهان دارویی مهم بوده و با داشتن متابولیت های ثانویه متنوع در درمان و تسکین ناراحتی های قلبی، عصبی و گوارشی و بویژه تقویت حافظه و درمان آلزایمر کاربرد دارد. در پژوهش حاضر تاثیر غلظت های مختلف نانواکسید روی (0، 50، 100، 150 و 200 میلی‌گرم در لیتر) بر مراحل ضدعفونی و زنده مانی گیاهچه های بادرنجبویه بررسی گردید. همچنین به منظور بررسی اثر نانوذرات اکسید روی بر مراحل استقرار و پرآوری، گیاهچه‌های بادرنجبویه در محیط های کشت موراشیک اسکوگ حاوی نانوذرات اکسید روی در چهار غلظت مختلف (صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم در لیتر) کشت شدند. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش کاربرد 200 میلی گرم در لیتر باعث کاهش معنی دار آلودگی های باکتریایی و قارچی شد و تعداد گیاهچه های سالم در مقایسه با سایر تیمار ها بیشتر بود. همچنین بر اساس نتایج آزمایش دوم، با افزایش غلظت نانو ذرات اکسید روی میزان رشد و پرآوری کاهش پیدا کرد. از میان غلظت های مختلف نانوذرات، غلظت های 25 میلی گرم بر لیتر نانو اکسید روی بیشترین تأثیر در افزایش معنی دار میزان کلروفیل و غلظت های 25 و50 میلی گرم بر لیتر بیشترین تاثیر را در افزایش کاروتنوئیدها داشت. طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق کاربرد نانوذرات اکسید روی با کمترین غلظت (25 میلی گرم بر لیتر) ، باعث افزایش جذب آب و املاح معدنی شده و در نهایت منجر به افزایش رشد و پرآوری گیاهچه های بادرنجبویه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        104 - تاثیر آبیاری تکمیلی و کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر بر اجزای پر شدن دانه‌ی جو دیم(Hordeum vulgare L.)
        ندا عبادی رئوف سید شریفی حامد نریمانی راضیه خلیل زاده
        به منظور بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی و کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر بر مولفه های پرشدن دانه، محتوای کلروفیل و عملکرد دانه جو دیم رقم سهند، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در روستای ویند کلخوران اردبیل انجام شد. فاکتورهای آزمای أکثر
        به منظور بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی و کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر بر مولفه های پرشدن دانه، محتوای کلروفیل و عملکرد دانه جو دیم رقم سهند، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در روستای ویند کلخوران اردبیل انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح آبیاری (عدم آبیاری یا زراعت دیم، آبیاری تکمیلی در 50 درصد مراحل آبستنی و سنبله دهی) و کاربرد کودهای زیستی در چهار سطح (عدم کاربرد کودهای زیستی به عنوان شاهد، کاربرد قارچ میکوریزا، ازتوباکتر، کاربرد توام ازتوباکتر و قارچ میکوریزا) بودند. نتایج نشان داد که بیش ترین محتوای کلروفیلa ،b ، کارتنوئید، کلروفیل کل، فلورسانس حداکثر، فلورسانس متغیر و عملکرد کوانتومی، طول دوره پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه در آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی با کاربرد توام قارچ میکوریزا و ازتوباکتر، و کم ترین مقادیر این صفات در شرایط دیم و بدون کاربرد کودهای زیستی به دست آمد. بیش ترین سرعت پر شدن دانه در شرایط دیم بدون کاربرد کودهای زیستی و کم ترین آن در شرایط آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی با کاربرد قارچ میکوریزا به‌دست آمد. آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی با کاربرد توام میکوریزا و ازتوباکتر عملکرد دانه را 87/29 درصد در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. بر اساس نتایج، به نظر می رسد کاربرد کودهای زیستی و آبیاری تکمیلی می تواند به واسطه بهبود کلروفیل و مولفه های پر شدن دانه، عملکرد جو دیم را افزایش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        105 - ارزیابی صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی توده‌های پامچال وحشی (Dionysia revolute) شمال ایران تحت تاثیر عامل بوم شناختی ارتفاع از سطح دریا
        مهدی محمدی ازنی حسین مرادی
        عوامل محیطی به عنوان مهم ترین عامل موثر بر صفات مورفولوژیک و بیان ژن های بیوسنتزکننده ترکیبات شیمیایی در گیاهان می باشند. پامچال وحشی دارای ترکیباتی مانند سلیجیلین، بیزابولول، کوئینولن و تیمول می‌باشد. درطب سنتی از این گیاه جهت درمان ناراحتی گوارشی و زخم عفونی استفاده م أکثر
        عوامل محیطی به عنوان مهم ترین عامل موثر بر صفات مورفولوژیک و بیان ژن های بیوسنتزکننده ترکیبات شیمیایی در گیاهان می باشند. پامچال وحشی دارای ترکیباتی مانند سلیجیلین، بیزابولول، کوئینولن و تیمول می‌باشد. درطب سنتی از این گیاه جهت درمان ناراحتی گوارشی و زخم عفونی استفاده می‌شود. این تحقیق به منظور ارزیابی دو اختلاف ارتفاع از سطح دریا در استان مازندران (منطقه ازنی با ارتفاع 1035متر، کسوت با ارتفاع 481 متر) بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه خودرو پامچال وحشیبه اجرا درآمد. صفات فیتوشیمیایی مورد بررسی شامل میزان فنل کل، فلاونوئیـد کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی نمونه ها نیـز بـا اسـتفاده از روش DPPH، محتوی کلرفیلa، کلرفیلb، کلرفیل کل بودند. صفات مورفولوژیکی طول برگ، عرض برگ، طول ریشه، طول دم گل، طول دم برگ، تعداد برگ در منطقه اندازه‌گیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا منطقه ازنی صفات طول برگ، عرض برگ، طول دم برگ، طول دم گل نسبت به منطقه کسوت کاهش یافت. همچنین منطقه ازنی دارای طول ریشه و تعداد برگ بیشتری بود.این در حالی است منطقه ازنی دارای فلاونوئید برگ و گل و فنل کل گل بیشتری نسبت به منطقه کسوت بوده ولی در صفت آنتی اکسیدانی و رنگدانه های فتوسنتزی منطقه کسوت برتری معنی‌داری را نشان داد. به‌طورکلی با افزایش ارتفاع از سطح دریا صفات مورفولوژیکی از نظر کمی دچار کاهش شد و صفات بیوشیمیایی مانند فنل و فلاونوئید افزایش یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        106 - تأثیر میکوریزا و سالیسیلیک اسید بر عملکرد و شاخص‌های فیزیولوژیک ذرت (Zea mays)
        پوریا مظلوم محسن پیمان یونس پور مرتضی سام دلیری امیر عباس موسوی میرکلائی مرتضی مبلغی
        به‌منظور بررسی تأثیر همزیستی میکوریزایی و محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید بر عملکرد و رنگریزهای فتوسنتزی ذرت آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال‌های 1397-1398 طی دو سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام شد أکثر
        به‌منظور بررسی تأثیر همزیستی میکوریزایی و محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید بر عملکرد و رنگریزهای فتوسنتزی ذرت آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال‌های 1397-1398 طی دو سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل میکوریزا گونه های (G. mosseae)، (G. geosporum) و (G. intraradices) در دو سطح (عدم مصرف و مصرف میکوریزا) و اسید سالیسیلیک در دو سطح (عدم مصرف و مصرف یک میلی‌مولار اسید سالیسیلیک) بود. نتایج نشان داد که اثرات دوگانه میکوریزا &times;سال و میکوریزا &times; اسید سالیسیلیک بر تمام صفات مورد بررسی تأثیر مثبت و معنی داری داشت. بیشترین ارتفاع بوته در تیمار قارچ (G. intraradices) و در شرایط محلول پاشی با اسید سالیسیلیک به دست آمد. همچنین صفات وزن هزار دانه، عملکرد دانه، فسفر، پتاسیم و نیتروژن دانه و کلروفیل a و b در تیمار قارچ G. mosseae در شرایط محلول‌پاشی با اسید سالیسیلیک نتیجه بهتری نسبت به دیگر تیمارها مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که مصرف میکوریزا به همراه محلول‌پاشی با اسید سالیسیلیک باعث افزایش رشد رویشی و زایشی می شود. این افزایش به دلیل افزایش فتوسنتز و در نتیجه افزایش مواد فتوسنتزی بیشتری است که در جهت توسعه ی اندام‌های زایشی اختصاص داده شده است، که در نهایت موجب بهبود عملکرد ذرت می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        107 - مدیریت تنش خشکی با استفاده از تنظیم کننده‌های رشد و عنصر روی بر عملکرد ذرت (Zea Mays L.) 704 در استان اصفهان
        مرتضی سام دلیری مرتضی مبلغی ساناز سلیمان پور امیر عباس موسوی میرکلائی
        به‌منظور بررسی صفات مورفولوژیک و عملکرد ذرت رقم 704 سینگل‌کراس تحت تاثیر محلول‌پاشی مواد تنظیم کننده‌های رشد و تنش خشکی در استان اصفهان آزمایشی در دو سال زراعی به صورت مجزا در قالب اسپلیت پلات با 3 تکرار به اجرا درآمد. تیمار اصلی شامل تنش خشکی در 3 سطح شاهد، تنش ملایم و أکثر
        به‌منظور بررسی صفات مورفولوژیک و عملکرد ذرت رقم 704 سینگل‌کراس تحت تاثیر محلول‌پاشی مواد تنظیم کننده‌های رشد و تنش خشکی در استان اصفهان آزمایشی در دو سال زراعی به صورت مجزا در قالب اسپلیت پلات با 3 تکرار به اجرا درآمد. تیمار اصلی شامل تنش خشکی در 3 سطح شاهد، تنش ملایم و تنش شدید (به‌ترتیب آبیاری بر اساس 100، 85 و 70 درصد نیاز آبی ذرت)، و تیمار فرعی محلول‌پاشی شامل تیمار محلول‌پاشی آب مقطر به عنوان شاهد، کود نانو روی (دو گرم در یک لیتر آب)، سالیسیلیک‌اسید (5 میلی‌مولار)، آبسزیک‌اسید (100 میکرومولار)، جیبرلین (100 پی‌پی‌ام) بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد اثر سال بر عملکرد بیولوژیک، پروتئین‌خام و عملکردعلوفه‌تر معنی‌دار شد. تیمارهای تنش‌های خشکی و تیمارهای محلول‌پاشی بر صفات شاخص سطح برگ، شاخص کلروفیل، عملکرد بیولوژیک، پروتئین‌خام و عملکرد علوفه‌تر معنی‌دار گردید. بیشترین عملکرد علوفه‌تر با 44/90 تن در هکتار در تیمار آبیاری کامل با سالیسیلیک‌ اسید حاصل شد. تیمار سالیسیلیک ‌اسید منجر به افزایش عملکرد علوفه‌تر تحت شرایط آبیاری کامل گردید، همچنین تیمار سالیسیلیک‌اسید به‌ترتیب باعث کاهش خسارت 27 و 9 درصدی در تیمارهای تنش ملایم و تنش شدید گشت. با توجه به نتایج آزمایش و بررسی روند رشد محصول استفاده از تیمار سالیسیلیک ‌اسید طی سه دوره محلول‌پاشی در سه مرحله هشت برگی، غلاف دوگانه و در قبل از ظهور تاسل، توانست میزان خسارت تنش خشکی به عملکرد علوفه‌تر را کاهش داده و برای شرایط مشابه با آزمایش حاضر قابل توصیه می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        108 - برهمکنش شوری و کروم بر پیگمان‌ها و عملکرد فتوسیستم II خرفه (Portulaca oleracea L.)
        زهرا طالب زاده راهله رهباریان محبت نداف حمید سبحانیان
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش تنش شوری و کروم بر برخی شاخص‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه خرفه بود. در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و 4 سطح شوری (0، 4، 8 و 12 دسی‌زیمنس‌ بر‌ متر) با استفاده از کلرید‌سدیم هر 4 روز از طریق آبیاری و 5 سطح کروم (0، 7، 14، 21 و 28 أکثر
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش تنش شوری و کروم بر برخی شاخص‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه خرفه بود. در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و 4 سطح شوری (0، 4، 8 و 12 دسی‌زیمنس‌ بر‌ متر) با استفاده از کلرید‌سدیم هر 4 روز از طریق آبیاری و 5 سطح کروم (0، 7، 14، 21 و 28 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم وزن خشک خاک) آزمایش انجام شد و قبل از کشت بذر در خاک با افزایش دی ‌کرومات ‌پتاسیم به خاک سطوح مختلف تیمار کروم تهیه شد. مقادیر نشت یونی، وزن تر و خشک و سطح برگ‌ها، کلروفیل a، b و کل، ضریب ثبات کلروفیل، کارتنوئید، کارایی فتوسیستم II و مقدار آب نسبی برگ‌ها پس از 60 روز از کشت گیاهان اندازه‌گیری و سنجش شدند. نتایج نشان داد با افزایش سطوح مختلف کروم و شوری روند کاهشی معنی‌داری (05/0P&le;) در وزن تر و خشک، سطح برگ، کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، کارایی فتوسیستم II مشاهده شد. کمترین میزان کارایی فتوسیستم II و بیشترین میزان نشت یونی در سطوح شوری 12 دسی‌زیمنس‌ بر‌ متر و کروم 28 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم مشاهده گردید. برهمکنش شوری و کروم بر مقادیر کلروفیل و وزن تر و خشک و سطح برگ اثر کاهشی معنی‌داری داشت، همچنین تنش ترکیبی بالاترین سطح کروم و شوری (شوری 12 دسی‌زیمنس‌ بر‌ متر و کروم 28 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم)، باعث کاهش بیشتر نسبت به دو تنش به تنهایی شد. اگرچه شوری و کروم سبب کاهش رشد برگ‌های خرفه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        109 - بررسی اثر غلظت‌های مختلف اسید سالیسیلیک در بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه‌های پسته (Pistacia vera L.) رقم اکبری تحت تنش شوری
        کبری مهدویان
        سالیسیلیک اسید، یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در تنظیم فرایندهای فیزیولوژیکی و پاسخ گیاه به شرایط نامطلوب زیستی از قبیل شوری، نقش دارد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا تاثیر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید، شوری و برهمکنش آنها بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در پسته أکثر
        سالیسیلیک اسید، یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در تنظیم فرایندهای فیزیولوژیکی و پاسخ گیاه به شرایط نامطلوب زیستی از قبیل شوری، نقش دارد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا تاثیر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید، شوری و برهمکنش آنها بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در پسته بررسی شود. شوری با غلظت‌های صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی‌مولار و سالیسلیک اسید با غلظت‌های صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار به صورت محلول‌پاشی در یک طرح کاملاً تصادفی، به صورت فاکتوریل در سال 1398 در شرایط گلخانه‌ای مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که شوری باعث کاهش معنی‌دار رشد اندام هوایی و ریشه، کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، هم‌چنین کاهش کلروفیل، کاروتنوئید و آنتوسیانین شد؛ در حالی که در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک اسید، اثر شوری را بر پارامترهای یاد شده تعدیل کرد. با بررسی مطالب فوق می‌توان نتیجه گرفت که کاربرد سالیسیلیک اسید، باعث افزایش تحمل‌پذیری گیاه در برابر تنش شوری گشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        110 - تأثیر پلیمر سوپرجاذب بر صفات فتوسنتزی، محتوای کلروفیل و شاخص‌های فلورسانس کلروفیل لوبیا چشم‌بلبلی (Vigna unguiculata L.) تحت تنش خشکی
        احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر صفات فتوسنتزی، محتوای کلروفیل و شاخص‌های فلورسانس کلروفیل لوبیا چشم‌بلبلی تحت تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت کرت‌های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در شهرستان کلیبر در سال زراعی 1397 انجام شد. تیمارهای آ أکثر
        به‌منظور بررسی اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر صفات فتوسنتزی، محتوای کلروفیل و شاخص‌های فلورسانس کلروفیل لوبیا چشم‌بلبلی تحت تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت کرت‌های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در شهرستان کلیبر در سال زراعی 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل فواصل آبیاری در کرت‌های اصلی (70، 140 و 210 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و مقادیر مختلف سوپرجاذب (صفر، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) در کرت‌های فرعی بودند. نتایج نشان داد که اثر اصلی تنش خشکی و سوپرجاذب بر اکثر صفات اندازه‌گیری شده در سطح احتمال یک درصد دارای اختلاف معنی‌دار بود. برهمکنش تنش خشکی و سوپرجاذب تنها بر هدایت روزنه‌ای، پایداری غشای سلولی و محتوای کلروفیل معنی‌دار گردید. نتایج مقایسه میانگین‌ها نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنی‌داری در میزان حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II، فلورسانس بیشینه (Fm)، محتوای کلروفیل، میزان تعرق، غلظت Co2 زیر اتاقک روزنه‌ای و سرعت فتوسنتز شد که دلالت بر نقش عوامل روزنه‌ای در کاهش فتوسنتز در شرایط تنش دارد. در حالی‌که استفاده از سوپرجاذب به‌طور معنی‌داری سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه‌ای، شدت تعرق، پایداری غشای سلولی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II، فلورسانس بیشینه، فلورسانس کمینه (F0) و شاخص کلروفیل را افزایش ولی میزان Co2 زیر اتاقک روزنه‌ای را کاهش داد که بیانگر اثر محافظتی پلیمر سوپرجاذب در برابر تنش خشکی می‌باشد. بیش‌ترین افزایش در اکثر صفات مورد ارزیابی در هنگام استفاده از سوپرجاذب با مقدار 75 کیلوگرم در هکتار به‌دست آمد. به‌طور کلی با توجه به نتایج به‌دست آمده می‌توان نتیجه گرفت که سوپرجاذب صفات فتوسنتزی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و محتوای کلروفیل را در شرایط تنش خشکی بهبود می‌بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        111 - پاسخ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی جعفری مکزیکی (Tagetes minuta L.) به کاربرد قارچ‌های مایکوریزا در شرایط تنش شوری
        مرتضی ایرجی مارشک محمد مقدم
        به منظور بررسی تاثیر قارچ های مایکوریزا در شرایط تنش شوری بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه جعفری مکزیکی (Tagetes minuta L.) آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 2 عامل و در 3 تکرار انجام شد. فاکتور اول کاربرد دو نوع قارچ میکوریزا در سه سط أکثر
        به منظور بررسی تاثیر قارچ های مایکوریزا در شرایط تنش شوری بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه جعفری مکزیکی (Tagetes minuta L.) آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 2 عامل و در 3 تکرار انجام شد. فاکتور اول کاربرد دو نوع قارچ میکوریزا در سه سطح (عدم تلقیح، Rhizophagus intradices وFunnetiformis mosseae) و فاکتور دوم شوری آب آبیاری در 4 سطح (0، 40، 80 و 120 میلی‌مولار به‌ترتیب معادل 0، 5/3، 7 و 5/10 دسی زیمنس بر متر کلرید سدیم) بود. تیمار شوری در گیاهان در مرحله هشت برگی و سه روز در هفته اعمال شد. نتایج نشان داد اعمال تنش شوری منجر به کاهش محتوای نسبی آب و کلروفیل برگ شد. با افزایش سظح تنش میزان نشت الکترولیت، کربوهیدرات کل و پرولین برگ افزایش یافت. در مقابل استفاده از قارچ‌های مایکوریزا منجر به بهبود صفات اندازه گیری شده تحت شرایط تنش شوری گشت. طبق نتایج بدست آمده مقدار پرولین، کربوهیدرات کل و نشت الکترولیت با کاربرد قارچ مایکوریزا در شرایط تنش کاهش یافت که ناشی از تاثیر مثبت کاربرد این قارچ ها در متعادل کردن شرایط رشدی برای گیاه تحت تنش شوری بود. همچنین بیشترین مقدار محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل a، b و کلروفیل کل در تیمار عدم اعمال تنش شوری و کاربرد قارچ مایکوریزا گونه اینترارادیکس مشاهده شد. با توجه به نتایج این تحقیق می توان بیان کرد که اعمال تنش شوری در غلظت 120 میلی مولار منجر به کاهش شدید صفات مورد بررسی شد. این در حالی است که کاربرد قارچ‌های مایکوریزا در این سطح نتوانست اثرات منفی تنش شوری را بهبود بخشد. استفاده از قارچ مایکوریزا گونه اینترارادیکس نسبت به موسه آ تاثیر بیشتری در بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی جعفری مکزیکی در شرایط تنش شوری در غلظت پایین داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        112 - بررسی برخی صفات فیزیومورفولوژیکی توده‌های مختلف خرفه ( Portulaca oleracea L) تحت شرایط تنش خشکی
        الهام عزیزی یونس رضاپور جغال منصوره کرمانی علی معصومی
        گیاه خرفه (Portulaca Oleracea L.) از گیاهان دارویی ارزشمند مناطق گرم و خشک است. با توجه به این که تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی در این مناطق است، تحقیقی با هدف ارزیابی تحمل توده‌های مختلف گیاه دارویی خرفه به تنش خشکی، در بهار سال 1395 در أکثر
        گیاه خرفه (Portulaca Oleracea L.) از گیاهان دارویی ارزشمند مناطق گرم و خشک است. با توجه به این که تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی در این مناطق است، تحقیقی با هدف ارزیابی تحمل توده‌های مختلف گیاه دارویی خرفه به تنش خشکی، در بهار سال 1395 در گلخانه دانشگاه پیام نور شهرستان درگز اجرا شد. این آزمایش، بصورت فاکتوریل درقالب طرح کاملاً تصادفی، با چهار سطح تنش خشکی (حد ظرفیت زراعی، 75 درصد ظرفیت زراعی، 50 درصد ظرفیت زراعی و 25 درصد ظرفیت زراعی) و 5 توده بومی خرفه (قم، کلات، سبزوار، یزد، گچساران) با سه تکرارانجام شد. صفات مورد بررسی شامل محتوای آب نسبی برگ، ضریب ثبات غشاء، میزان رنگدانه‌های فتوسنتزی، ضریب ثبات کلروفیل (سنجش میزان کلروفیل‌ها وکاروتنوئیدها)، میزان پرولین، میزان کربوهیدرات محلول برگی، وزن تروخشک به تفکیک اندام‌های ریشه، برگ، ساقه، قطرتاج خرفه، تعداد برگ، تعداد انشعابات و ارتفاع بوته در دو مرحله رشد رویشی و زایشی بودند. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش تنش خشکی سبب کاهش مقدار نسبی آب گیاه، شاخص پایداری غشاء سلول و افزایش معنی داری در شاخص کلروفیل برگ، مقدارکاروتنوئیدها، پرولین و کربوهیدرات‌های توده‌های مختلف خرفه گردید. ارقام گچساران و یزد تحت شرایط تنش رطوبتی از شاخص پایداری غشاء بالاتر، محتوای آب نسبی برگ کمتر و عدد کلروفیل متر پائین تری برخوردار بودند. همچنین در بین توده‌های مورد بررسی، توده‌های قم و کلات برتری معنی داری نسبت به توده‌های سبزوار، یزد و گچساران از نظر انباشت پرولین و کربوهیدرات‌های محلول نشان دادند. با افزایش تنش خشکی، وزن تر و خشک ریشه، برگ و ساقه در مراحل رویشی و زایشی کاهش یافت، به‌طوری که بیشترین مقدار این صفات، به‌ترتیب درسطوح 100 و 75 درصد ظرفیت زراعی و کمترین مقدار این پارامترها در آبیاری تحت شرایط 25 درصد ظرفیت زراعی حاصل گردید. بنابراین طبق نتایج به‌دست آمده از این پژوهش، بترتیب دو توده قم وکلات در مقایسه با سایرتوده‌ها ازحساسیت کمتری نسبت به تنش خشـکی برخوردار بودند و بـه‌عنوان توده‌های متحمل به خشکی انتخـاب شـدند. تـوده‌های گچساران، یزد و سبزوار نیز به‌دلیل داشتن عکس العمل نسبتاً ضعیف در برابر تنش خشکی در بیشتر صفات اندازه گیری شده، به‌عنوان توده‌های حسـاس به تنش خشکی ارزیابی شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        113 - ارزیابی تحمل به تنش یخ زدگی گیاه پوششی فیلا (Phyla lanceolata) تحت تاثیر برخی مالچ‌های آلی در شرایط کنترل شده
        مریم کمالی یحیی سلاح ورزی جعفر نباتی
        به منظور بررسی اثر تنش یخ زدگی در گیاه پوششی فیلا، تحت تاثیر برخی مالچ‌های آلی، این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. پنج سطح دمای یخ زدگی (0، 5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتیگراد) و سه نوع أکثر
        به منظور بررسی اثر تنش یخ زدگی در گیاه پوششی فیلا، تحت تاثیر برخی مالچ‌های آلی، این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. پنج سطح دمای یخ زدگی (0، 5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتیگراد) و سه نوع مالچ (دامی، سوزنی برگ و سبوس) تیمارهای این آزمایش بودند. جهت ارزیابی تحمل به دماهای یخ زدگی صفاتی چون درصد نشت الکترولیت‌ها، مقدار کربوهیدرات محلول و پرولین برگی، تعداد برگ، سطح برگ و وزن خشک بوته در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثرات ساده و متقابل مالچ و دما صفات مورفولوژیکی اندازه گیری شده، میزان نشت الکترولیت، محتوای نسبی آب برگ گیاه فیلا، عدد اسپد و مقدار رنگدانه‌های فتوسنتزی (کلروفیل a، b و کل) معنی دار شد. تمام مالچ‌های آلی به کار رفته در این پژوهش منجر به افزایش وزن خشک بخش هوایی و ریشه گیاه فیلا در دوره رشد پس از تنش یخبندان شد. به‌طوری‌که با کاربرد سه مالچ سبوس، سوزنی برگ و دامی وزن خشک هوایی از 15/2 گرم در شرایط عدم استفاده از مالچ به 72/2، 13/3 و 19/3 گرم در هر بوته و وزن خشک ریشه از 50/1 گرم به 90/1، 23/2 و 19/2 گرم در هر بوته رسید. بیشترین نشت الکترولیت سلول‌های برگی (80%) در دمای 20- درجه و گیاهان تحت تیمار مالچ سبوس و بیشترین محتوای نسبی آب برگ (55%) در دمای 0 درجه و گیاهان تحت تیمار مالچ سوزنی برگ بود. همچنین مقدار کلروفیل کل در شرایط استفاده از مالچ کود دامی 11/0 میلی گرم بیشتر از شاهد بود. به طور کلی در بین مالچ‌های استفاده شده مالچ کود دامی تاثیر بیشتری بر بهبود اثرات ناشی از یخبندان بر صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        114 - بررسی تأثیر تراکم بوته و اسید هیومیک بر عملکرد شلتوک، کارایی مصرف آب و صفات بیوشیمیایی برنج (Oryza sativa L.) در سیستم خشکه‌کاری در شمال ایران
        منیژه کلته حسین عجم نوروزی ابوالفضل فرجی عبدالعزیز حقیقی ابراهیم غلامعلی پور علمداری
        گذر از کشت نشایی به سمت کشت مستقیم برنج در ایران و به ویژه استان گلستان مدت زمان کوتاهی است که آغاز گردیده است و اطلاعاتی در مورد اثر عوامل مختلف از جمله اسیدهیومیک و تراکم بوته بر عملکرد شلتوک و برخی صفات بیوشیمیایی آن در دسترس نیست. بدین منظور آزمایشی در مزرعه ایستگاه أکثر
        گذر از کشت نشایی به سمت کشت مستقیم برنج در ایران و به ویژه استان گلستان مدت زمان کوتاهی است که آغاز گردیده است و اطلاعاتی در مورد اثر عوامل مختلف از جمله اسیدهیومیک و تراکم بوته بر عملکرد شلتوک و برخی صفات بیوشیمیایی آن در دسترس نیست. بدین منظور آزمایشی در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی استان گلستان واقع در شهرستان گنبد در طی ماه های اردیبهشت تا شهریور در سال 1398 به صورت اسپلیت پلات - فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تراکم بوته (فاصله بوته روی ردیف) به عنوان عامل اصلی با 4 سطح (5، 10، 15 و 20 سانتی متر) و مصرف اسیدهیومیک در 2 سطح (مصرف اسیدهیومیک، عدم مصرف اسیدهیومیک) به‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. کود اسیدهیومیک با غلظت 250 میلی لیتر در هکتار در سه مرحله شامل مرحله پنجه زنی (4-6 برگی)، به ساقه رفتن (30-20 روز پس از پنجه زنی) و مرحله قبل از خوشه دهی (50 درصد مزرعه به خوشه رفته باشد) اضافه گردید. نتایج نشان داد اثر فاصله بوته روی ردیف و اسید هیومیک بر وزن هزار دانه، عملکرد شلتوک، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، پروتئین دانه، کارایی مصرف آب و کلروفیل a و b و کل معنی دار بود. همچنین با اعمال فاصله بوته روی ردیف 5 و 10 سانتی متر به همراه مصرف اسیدهیومیک، بیشترین عملکرد شلتوک و کارایی مصرف آب به دست آمد. از طرفی، محتوی کلروفیل با افزایش تراکم بوته، تغییر معنی داری نشان داد و مصرف اسیدهیومیک موجب افزایش معنی دار کلروفیل a و b گردید که به نوبه خود بر افزایش عملکرد شلتوک مؤثر بود. پروتئین شلتوک نیز در فاصله بوته روی ردیف 10 سانتی متر به همراه مصرف اسیدهیومیک بیشترین میزان را نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        115 - بررسی پاسخ‌های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی لاین‌های جهش یافته برنج حاصل از پرتوتابی با پرتو گاما و ارقام محلی در شرایط شور مزرعه
        لیلا باقری سارا سعادتمند ندا سلطانی وحید نیکنام
        برنج (Oryza sativa L.) یکی از گیاهان زراعی است که منبع اصلی غذایی بیشتر از یک سوم جمعیت جهان است. عوامل محدود کننده نظیر تنش‌های محیطی، نیاز به افزایش عملکرد محصولات کشاورزی در واحد سطح را ایجاب می‌کند. شوری خاک یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد گیاهان زراعی در سر أکثر
        برنج (Oryza sativa L.) یکی از گیاهان زراعی است که منبع اصلی غذایی بیشتر از یک سوم جمعیت جهان است. عوامل محدود کننده نظیر تنش‌های محیطی، نیاز به افزایش عملکرد محصولات کشاورزی در واحد سطح را ایجاب می‌کند. شوری خاک یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد گیاهان زراعی در سراسر جهان است. موتاسیون القایی به عنوان یکی از ابزار های مؤثر در بهبود عملکرد، کیفیت و مقاومت به تنش های زنده و غیر زنده در اصلاح محصولات استفاده می ‌گردد. به منظور انتخاب لاین های جهش یافته برتر متحمل به شوری، 10 لاین موتانت انتخابی نسل پنجم حاصل از پرتوتابی سه رقم برنج بومی ایرانی با پرتو گاما (طارم، عنبربو و حسنی) در طول دو سال ( نسل های ششم و هفتم) در مزرعه با شوری خاک (8-6 دسی زیمنس بر متر) ارزیابی شدند. این تحقیق بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سه لاین جهش یافته برتر متحمل به شوری (3-13، 18-32 و 1-22) در مقایسه با ارقام مادری خود (شاهد) انتخاب شدند. ویژگی های فیزیولوژیکی لاین های موتانت برتر (هدایت روزنه ای، فلورسانس کلروفیل و شاخص سبزینگی بالا)، بیوشیمیایی (نسبت سدیم به پتاسیم پایین، تجمع پرولین بالا، تخریب غشایی پایین) بودند. در نهایت لاین های جهش یافته برتر، به عنوان ارقام جدید برنج موتانت متحمل به شوری و منابع جدید ژرم پلاسم گیاهی معرفی خواهند شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        116 - اثر کودهای گوگردی در تشدید یا تعدیل تاثیرات تنش زای کود NPK بر گیاه زینتی-دارویی Euphorbia tirucalli L. در شرایط کشت گلدانی
        راحله فرنیا آرین ساطعی مهدی عبادی مازیار احمدی گلسفیدی
        پژوهش حاضر به بررسی اثر کود گوگردی بر گیاه افوربیا تیروکالی در شرایط کشت گلدانی می پردازد. گیاهان تحت ۱۰ تیمار NPK همراه با کودهای گوگردی (گرانوله و یا بنتونیت دار، واجد یا فاقد تیوباسیلوس و نیز سولفات آمونیوم هر یک در دو غلظت) و یک تیمار NPK فاقد گوگرد، در قیاس با شاهد أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی اثر کود گوگردی بر گیاه افوربیا تیروکالی در شرایط کشت گلدانی می پردازد. گیاهان تحت ۱۰ تیمار NPK همراه با کودهای گوگردی (گرانوله و یا بنتونیت دار، واجد یا فاقد تیوباسیلوس و نیز سولفات آمونیوم هر یک در دو غلظت) و یک تیمار NPK فاقد گوگرد، در قیاس با شاهد در بلوکهای کامل تصادفی به مدت ۴ ماه قرار گرفتند. پارامترهای رشد شامل وزن خشک و تر گیاه، ریشه، اندام هوایی و نسبت وزن تر یا خشک ریشه به کل گیاه و همچنین، محتوای پروتئین، کلروفیل، پتاسیم، فسفر و گوگرد در ریشه و یا اندام هوایی اندازه گیری شدند. کود NPK جذب فسفر و پتاسیم را افزایش نداد ولی رشد ریشه را کاهش داد. افزودن انواع کود گوگردی به جز گوگرد بنتونیت دار با غلظت ۰/۸ گرم در هر ۸۰cm2 خاک همراه با کود مایع تجاری تیوباسیلوس با غلظت ۲۵۰ میلی لیتر در لیتر تاثیری بر بهبود اثرات منفی NPK نداشت و حتی در بیشتر تیمارها، کاهش وزن خشک و وزن تر اندام هوایی را موجب شد. سولفات آمونیوم بیشترین تأثیر منفی را بر پارامترهای رشد نشان داد. همچنین برخی تیمارهای گوگرد اثر مثبت بر افزایش میزان پروتئین اندام هوایی داشتند. میزان کلروفیل a، b و کل بین تیمارها اختلاف معنی داری نشان نداد. اثر کود گوگرد بر pH خاک متفاوت بود و غلظت بالاتر کود گوگرد گرانوله واجد تیوباسیلوس افت شدیدتری را موجب شد. هیچیک از تیمارهای گوگرد موجب افزایش فسفر اندام هوایی نشد و حتی برخی تیمارها بر محتوای فسفر ریشه و نیز محتوای پتاسیم ریشه و اندام هوایی اثر منفی داشتند، تنها در تیمار کود گوگردی گرانوله با تیوباسیلوس در غلظت پایینتر، مقدار پتاسیم ریشه نسبت به شاهد و دیگر تیمارها افزایش داشت. اثرات منفی کودهای گوگرد ناشی از افزایش جذب گوگرد، نبود زیرا تغییرات محتوای گوگرد بین تیمارها، اختلاف معنی داری نداشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        117 - اثرات باکتری محرک رشد گیاه و قارچ میکوریزا بر گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) تحت تنش خشکی
        اولیا اسحاقی گرجی هرمز فلاح یوسف نیک نژاد داوود براری تاری
        بهره‌گیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچ‌های آربوسکولار میکوریز و باکتری‌های محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی أکثر
        بهره‌گیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچ‌های آربوسکولار میکوریز و باکتری‌های محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش در سال 1399 در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی-واحد آیت الله آملی به-صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که تنش خشکی با کاهش محتوای آب نسبی (8/17 درصد)، باعث کاهش نسبت تعرق (2/62 درصد)، هدایت روزنه‌ای (8/36 درصد)، غلظت دی‌اکسید کربن زیر روزنه‌ای (5/22 درصد) و میزان فتوسنتز گیاه (5/48) نسبت به تیمار شاهد شد. تنش خشکی همچنین با افزایش تجمع پراکسید هیدروژن (1/2 برابر) و متیل گلی اکسال (2 برابر)، باعث القای تنش اکسیداتیو و در نتیجه، آسیب به غشاءهای زیستی و دستگاه فتوسنتزی گیاه بادرنجبویه نسبت به تیمار شاهد شد. با این حال، تلقیح با قارچ و باکتری، به ویژه تلقیح توأم قارچ و باکتری، با افزایش محتوای پرولین و محتوای آب نسبی برگ، باعث بهبود نسبت تعرق، هدایت روزنه‌ای، غلظت دی-اکسید کربن زیر روزنه‌ای و فتوسنتز تحت تنش خشکی شدند. تلقیح گیاه با قارچ و باکتری سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانی و سیستم گلی اکسالاز، و درنتیجه، تقلیل تنش اکسیداتیو در شرایط تنش خشکی شدند که با محافظت از غشاهای زیستی و رنگیزه های فتوسنتزی، باعث بهبود رشد گیاه بادرنجبویه تحت تنش خشکی شدند. بنابراین، نتایج ثابت کردند که کاربرد قارچ G. mosseae و باکتری محرک رشد A. brasilense سبب تعدیل اثرات منفی تنش خشکی بر گیاه بادرنجبویه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        118 - تاثیر میکوریزا و نانواکسید آهن و روی بر گره‌زایی و عملکرد کمی و کیفی عدس (Lens culinaris Medik) دیم
        روانبخش آگاهی رئوف سید شریفی حامد نریمانی
        به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا و محلول پاشی نانواکسید آهن و روی بر گره زایی و برخی صفات کمی و کیفی عدس تحت شرایط دیم، آزمایشی در سال 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای در روستای زردالو اردبیل اجرا شد. تیمارها شامل أکثر
        به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا و محلول پاشی نانواکسید آهن و روی بر گره زایی و برخی صفات کمی و کیفی عدس تحت شرایط دیم، آزمایشی در سال 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای در روستای زردالو اردبیل اجرا شد. تیمارها شامل محلول پاشی با نانواکسید آهن و روی در چهار سطح (محلول پاشی با آب به‌عنوان شاهد، محلول پاشی 6/0 گرم در لیتر با نانواکسید آهن، 6/0 گرم در لیتر نانواکسید روی، محلول پاشی توام نانواکسید آهن و روی هر کدام 3/0 گرم در لیتر) و کاربرد میکوریزا در چهار سطح (عدم کاربرد میکوریزا به عنوان شاهد، کاربرد میکوریزا موسه آ، میکوریزا اینترا و کاربرد توام میکوریزا موسه آ و اینترا) بودند. مقایسه میانگین ها نشان داد که محلول پاشی نانواکسید آهن و روی و کاربرد توام قارچ میکوریزا موسه آ با اینترا، تعداد گره های فعال در بوته، درصد گره های فعال در بوته، وزن صد دانه و عملکرد دانه را (به ترتیب 2/173، 08/93، 58/36 و 34/58 درصد) نسبت به شرایط عدم محلول پاشی و عدم کاربرد میکوریزا افزایش داد. همچنین، محلول پاشی توام نانواکسید آهن و روی و کاربرد میکوریزا موسه آ با اینترا به ترتیب 14/42، 17/95، 120، 2/58 و 55/47 درصد تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، وزن خشک ریشه، محتوای روی دانه و میزان پروتئین دانه نسبت به شرایط عدم محلول پاشی و عدم کاربرد میکوریزا افزایش داد. به نظر می رسد محلول پاشی نانواکسید آهن و روی و کاربرد میکوریزا به واسطه بهبود برخی صفات مورفوفیزیولوژیک، می تواند به عنوان یک روش مناسب برای افزایش عملکرد کمی و کیفی و کاهش اثرات محدودیت آبی تحت شرایط دیم باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        119 - تاثیرات مثبت و منفی دو نوع کود آهن دار بر رشد، محتوای کلروفیلی، پروتئین، فسفر و برخی عناصر فلزی در گیاه زینتی-دارویی افوربیا تیروکالیEuphorbia tirucalli L. در شرایط کشت گلدانی
        فاطمه باقری آرین ساطعی مازیار احمدی گلسفیدی مهدی عبادی
        افوربیا تیروکالی گیاهی زینتی-دارویی با خواص درمانی فراوان است. مطالعه حاضر به بررسی اثر دو نوع کود آهن دار (HUM یا Excel) در دو غلظت ۲/۰ و ۴/۰ گرم در ۸۰ سانتیمتر مربع خاک، با یا بدون NPK(20 20 20) با غلظت ۳ گرم در لیتر بر رشد و مقدار عناصر پتاسیم، فسفر، آهن، روی، منگنز أکثر
        افوربیا تیروکالی گیاهی زینتی-دارویی با خواص درمانی فراوان است. مطالعه حاضر به بررسی اثر دو نوع کود آهن دار (HUM یا Excel) در دو غلظت ۲/۰ و ۴/۰ گرم در ۸۰ سانتیمتر مربع خاک، با یا بدون NPK(20 20 20) با غلظت ۳ گرم در لیتر بر رشد و مقدار عناصر پتاسیم، فسفر، آهن، روی، منگنز و منیزیم در ریشه و اندام هوایی گیاه می پردازد. در مجموع ۹ تیمار و شاهد در چهار تکرار مورد کشت گلدانی در بلوکهای کامل تصادفی به مدت ۱۱ ماه قرار گرفتند. پارامترهای رشد مورد بررسی شامل وزن خشک و تر گیاه، ریشه و اندام هوایی و نسبت وزن تر و خشک ریشه به کل گیاه بود. نتایج نشان داد که اثرات کلی کودهای آهن بر وزن خشک گیاه، ریشه و اندام هوایی، نسبت وزن‌تر و خشک ریشه به گیاه و محتوای پروتئین اندام هوایی و فسفر ریشه معنی دار نمی‌باشد. افزودن کود Excel+NPK(20 20 20) در غلظت ۴/۰ گرم در هر ۸۰ سانتیمتر مربع خاک باعث کاهش معنی‌دار وزن تر گیاه و اندام هوایی شد. تیمار HUM+ NPK(20 20 20) در غلظت ۴/۰ گرم در ۸۰ سانتیمتر مربع خاک باعث افزایش معنی‌دار در محتوای کلروفیل گیاه نسبت به نمونه شاهد گردید ولی اختلاف معنی‌داری بین تیمارهای دیگر با نمونه شاهد از لحاظ محتوای کلروفیل مشاهده نشد. همچنین، تیمار HUM+ NPK(20 20 20) باعث افزایش معنی‌دار در میزان برخی از عناصر فلزی در ریشه یا اندام هوایی گیاه نسبت به نمونه شاهد گردید. نکته برجسته دیگر در پژوهش حاضر، همبستگی منفی پارامترهای رشد و همبستگی برخی پارامترهای دیگر با محتوای روی گیاه است. همبستگی مثبتی نیز بین مقادیر کلروفیل و آهن دیده شد. از دیگر جنبه‌های استفاده از کود آهن دار، تغییر در الگوی جذب و پراکنش عناصر بین ریشه و اندام هوایی این گیاه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        120 - اثرات غلظت‌های مختلف سرب بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه برنج
        جواد صلواتی هرمز فلاح یوسف نیک نژاد داوود براری تاری
        سرب (Pb) نه تنها رشد و عملکرد گیاه را تغییر می دهد بلکه ممکن است خطرات بالقوه سمی برای سلامتی انسان داشته باشد. در تحقیق حاضر، تاثیر غلظت های مختلف سرب (150 و 300 میکرومولار) بر رشد و فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه برنج تحت شرایط هیدروپونیک مورد بررسی قرار گرفت أکثر
        سرب (Pb) نه تنها رشد و عملکرد گیاه را تغییر می دهد بلکه ممکن است خطرات بالقوه سمی برای سلامتی انسان داشته باشد. در تحقیق حاضر، تاثیر غلظت های مختلف سرب (150 و 300 میکرومولار) بر رشد و فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه برنج تحت شرایط هیدروپونیک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تیمارهای سرب با تاثیر منفی بر متابولیسم کلروفیل، باعث کاهش رنگیزه‌های فتوسنتزی و در نتیجه، کاهش رشد و بیومس گیاه برنج شد. تنش سرب با افزایش تجمع پراکسید هیدروژن و متیل گلی اکسال، باعث القای تنش اکسیداتیو و آسیب به غشاهای زیستی شد. افزایش غلظت سرب باعث افزایش تجمع سرب در گیاه برنج شد که با افزایش تجمع پرولین و فیتوکلاتین ها همراه بود. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و چرخه گلی اکسالاز در برگ گیاه برنج تحت سمیت سرب افزایش یافت. تیمارهای سرب باعث تغییر سطح ترکیبات آنتی اکسیدان غیرآنزیمی (گلوتاتیون و آسکوربیک اسید) در برگ گیاه برنج شد بطوریکه باعث کاهش نسبت های آسکوربیک اسید احیاشده به اکسید شده و گلوتاتیون احیاشده به اکسیده شده نسبت به گیاهان شاهد شد. بنابراین، غلظت های 150 و 300 میکرومولار سرب در خاک می تواند تاثیرات منفی بر فرآیندهای فیزیولوژیکی و متابولیک های مهم گیاه برنج القا کند که باعث کاهش رشد و بیومس گیاه شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        121 - تاثیر محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک بر گلدهی و خصوصیات رشدی شاه‌پسند درختچه‌ای (Lantana camara Linn.) تحت تنش شوری
        مریم دهستانی اردکانی پریسا قاطعی علی مومن پور جلال غلام نژاد زهرا فخاری پور چرخابی
        شاه پسند درختچه ای (Lantana camara Linn.) گیاه زینتی گلدار و متعلق به خانواده شاه پسند است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر گلدهی و خصوصیات رشدی شاه پسند درختچه ای تحت تنش شوری بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، شامل سه س أکثر
        شاه پسند درختچه ای (Lantana camara Linn.) گیاه زینتی گلدار و متعلق به خانواده شاه پسند است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر گلدهی و خصوصیات رشدی شاه پسند درختچه ای تحت تنش شوری بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، شامل سه سطح اسید سالیسیلیک (0، 5/0 و 1 میلی مولار) و پنج سطح شوری آبیاری (5/0، 3، 5، 7 و 9 دسی زیمنس برمتر)، به اجرا درآمد. نتایج به دست آمده نشان داد که افزایش سطح شوری از 5/0 به 9 دسی زیمنس بر متر به طور معنی داری باعث کاهش کلیه سطوح پارامترهای رشدی، محتوای کلروفیل و جذب پتاسیم شد. در حالی که جذب سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم و نشت یونی نسبت به شاهد افزایش یافت. همچنین، نتایج نشان داد که اسید سالیسیلیک به طور قابل توجهی رشد گیاه و صفات فیزیولوژیک را بهبود بخشید. در شوری نه دسی زیمنس بر متر استفاده از یک میلی مولار اسید دسالیسیلیک میزان ارتفاع شاخه اصلی و تعداد گل ها را به ترتیب 22/3 و 14/2 برابر نسبت به شاهد افزایش و جذب سدیم را 46/2 برابر کاهش داد. در همین سطح شوری تیمار گیاهان با 5/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک منجر به افزایش ارتفاع گیاه، قطر ساقه، افزایش قطر شاخه اصلی، تعداد گل ها و وزن تر گل به ترتیب 64/70 درصد، 15/2، 14/2 و 8/5 برابر، نسبت به شاهد شد. با توجه به اینکه گیاهان تا شوری هفت دسی زیمنس بر متر به خوبی رشد رویشی و گلدهی خود را حفظ نمود، به نظر می رسد که گیاه شاهپسند قادر به تحمل شوری باشد. به طور کلی، استفاده از اسید سالیسیلیک (5/0 میلی مولار) در سطوح بالای شوری باعث بهبود خصوصیات رویشی، گلدهی و جذب عناصر غذایی تحت تنش شوری شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        122 - ارزیابی رنگیزه‌های فتوسنتزی، شاخص‌های فلورسانس، تبالات گازی وبرخی ترکیبات فلاونوئیدی موثر در گیاه بنفشه سه‌رنگ (Viola tricolor L.)تحت تاثیر نانوذرات نقره‌زیستی
        عارفه حسنوند سارا سعادتمند حسین لاری یزدی علیرضا ایرانبخش
        بنفشه سه رنگ با نام علمیViola tricolor L. از خانواده بنفشه گان یاViolaceae است. که به دلیل دارا بودن ترکیبات انتی‌اکسیدانی و دارویی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به منظور بررسی اثر نانو‌ذرات نقره بر سیستم فتوسنتزی و تبالات گازی گیاه بنفشه سه رنگ آزمایشی در قالب طرح کاملاً أکثر
        بنفشه سه رنگ با نام علمیViola tricolor L. از خانواده بنفشه گان یاViolaceae است. که به دلیل دارا بودن ترکیبات انتی‌اکسیدانی و دارویی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به منظور بررسی اثر نانو‌ذرات نقره بر سیستم فتوسنتزی و تبالات گازی گیاه بنفشه سه رنگ آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل نانو ذرات نقره در سه سطح (10، 50 و 100 پی‌پی‌ام) و یک شاهد (آب مقطر) بود. نتایج نشان داد محتوای نسبی آب، هدایت روزنه ای، غلظت کلروفیل های a و کل، فلورسانس بیشینه، کربوهیدرات محلول و فعالیت آنتی‌اکسیدانی در گیاهان تیمار شده نسبت به شاهد بیشتر شد. هدایت روزنه برگ در غلظت 50 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به سطوح دیگر افزایش معنی‌دارنشان داد. بیشینه مقدار کلروفیل b در غلظت 10 پی‌‌پی‌ام مشاهده شد. همچنین نمونه های گیاهی تیمار شده با غلظت 50 میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره بیشترین مقدار کلروفیل a را داشتند. کارتنوئیدهادر تیمار گیاهان با نانونقره افزایش معنی‌داری نسبت به شاهد نشان داد. میزان CO2 زیر اتاقک روزنه و کربوهیدرات نا محلول در شاهد نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. برخی ترکیبات فلاونوئیدی موثردر گیاه اندازه گیری شد،‌‌‌ از جمله روتین، کوئرستین و آپیژنین که به ترتیب درتیمار 10، 50 و 10 پی‌پی‌ام نانوذرات نقره نسبت به شاهد افزایش معنی‌دار نشان دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که نانوذرات نقره فعالیت آنتی اکسیدانی را تحریک کرده و متابولیت های ثانویه (مقدار فلاونوئیدها) بنفشه سه رنگ را افزایش می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        123 - ارزیابی اثرات هورمون های اکسین و سیتوکینین برونزاد بر رشد، مورفولوژی، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی و امکان ایجاد پاسخهای مطلوب در گیاه زینتی Adenium obesum
        آرین ساطعی معصومه حبیبی مهدی عبادی شادمان شکروی مازیار احمدی گلسفیدی
        این تحقیق به منظور بررسی اثرات محلول پاشی هورمونهای اکسین و سیتوکینین بر فاکتورهای رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی در گیاه آدنیوم اوبسوم انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی در۸ تیمار و یک گروه شاهد با ۴ تکرار ،درطی ۸ مرحله محلول پاشی بر سطح اندام هوایی اجرا شد. تی أکثر
        این تحقیق به منظور بررسی اثرات محلول پاشی هورمونهای اکسین و سیتوکینین بر فاکتورهای رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی در گیاه آدنیوم اوبسوم انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی در۸ تیمار و یک گروه شاهد با ۴ تکرار ،درطی ۸ مرحله محلول پاشی بر سطح اندام هوایی اجرا شد. تیمارهای اعمال شده شامل۲ نوع هورمون اکسین، IAA و IBA درغلظت ۲۰۰ mg/l و ۲ نوع هورمون سیتوکینین، BAP و KIN درغلظت ۴۰۰ mg/l بصورت مستقل و ترکیبی بودند. صفات مورد ارزیابی شامل سطح برگ، تعدادجوانه های جانبی، تعداد گل، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیلهای a و b و کاروتنوئید بود. بر اساس نتایج حاصل، تیمارهای مختلف دارای BAP و نیز تیمارهای KIN و IAA+KIN سطح برگ را افزایش دادند. بیشترین افزایش نیز مربوط به تیمار توام IAA+BAP بود. هرچند اعمال تیمارهای هورمونی تاثیر معنی داری بر طول اندام هوایی نداشت ولی به جز تیمارهای IBA و IBA+BAP، سایر تیمارها طول ریشه را افزایش دادند. تیمار IBA+BAP و به ویژه تیمار IAA+BAP موجب افزایش معنیداری در تعداد جوانه های جانبی شدند. وزن تر ساقه نیز تحت تاثیر تیمارهای IBA+BAP، IAA+BAP و IAA افزایش معنیدار داشت اما وزن خشک ساقه تنها در تیمار IAA+BAP افزایش نشان داد. تیمارها بر وزن تر ریشه بی تاثیر بودند ولی وزن خشک آن در همه تیمارها به جز IAA و IBA+KIN افزایش یافت. هرچند بیشترین تعداد گل، بدون اختلاف معنی‌دار با شاهد در تیمار IBA+KIN حاصل شد. تیمار های مستقل یا ترکیبی BAP تعداد گل را کاهش دادند. محتوای کلروفیلهای a و b تحت تیمار IAA+BAP و تیمارهای واجد KIN افزایش یافت. تیمار IBA+BAP نیز محتوای کلروفیلb را افزایش داد. محتوای کاروتنوئیدی تحت تاثیرات تیماری قرار نگرفت. از نظر مورفولوژیکی نیز تیمار IAA+BAP به طور آشکار بر شکل برگها، ظاهر رگبرگها و ریخت عمومی گیاه تاثیر گذاشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        124 - تغییرات فصلی و روزانه پاسخ‌های فتوشیمیایی و آنتی اکسیدان و متابولیسم فنل در گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans)
        قادر حبیبی
        در این پژوهش، تغییرات فصلی و روزانه فتوسنتز و متابولیسم فنلی گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans L.) در طول 12 ماه سال مورد مطالعه قرار گرفت. سنجش پارامترهای مربوط به رنگیزه‌های فتوسنتزی و متابولیسم فنلی، تفاوت‌های آشکاری را بین مقادیر اندازه گیری شده در بهار و تابست أکثر
        در این پژوهش، تغییرات فصلی و روزانه فتوسنتز و متابولیسم فنلی گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans L.) در طول 12 ماه سال مورد مطالعه قرار گرفت. سنجش پارامترهای مربوط به رنگیزه‌های فتوسنتزی و متابولیسم فنلی، تفاوت‌های آشکاری را بین مقادیر اندازه گیری شده در بهار و تابستان با مقادیر پاییز و زمستان نشان داد. در پاییز و زمستان، کاهش مقادیر کلروفیل a، با افزایش مقادیر کاروتنوئید و فنل برگ‌ها (بعنوان سازوکارهای موثر حفاظت نوری) همراه بود. در حالی که پارامتر بیشینه عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) در زمستان نوسان روزانه نشان داد، چنین نوسانی در سایر فصول مشاهده نشد. وجود نوسان روزانه Fv/Fmتنها در روزهای زمستان، نشان داد که مهار نوری دینامیک نقش موثری در حفاظت فتوسیستم‌ها در برابر آسیب نوری بعدازظهر روز سرد زمستانی داشت. افزایش فاز O-J (فاز مربوط به تغییرات منحنی فلورسانس کلروفیل OJIP) همراه با کاهش فاز I-P نشان داد که سرمای زمستانه هر دو قسمت دهنده و گیرنده الکترون در فتوسیستم II را متأثر کرد. نتایج، وجود ارتباط بین تغییرات روزانه Fv/Fm با تغییرات روزانه پراکسید هیدروژن (H2O2) و فعالیت آنزیم کاتالاز (CAT) را آشکار ساخت. الگوی تغییرات روزانه فعالیت آنزیم کاتالاز در فصول گرم با الگوی تغییرات روزانه این آنزیم در فصول سرد متفاوت بود بطوریکه برخلاف فصول گرم، بیشترین میزان فعالیت کاتالاز در ساعت 15 بعداز ظهر روزهای سرد زمستان ثبت شد. افزایش فعالیت کاتالاز در ساعات بعداز ظهر روزهای سرد نشان داد که این آنزیم نقش مهمی در حفاظت فتوسیستم‌ها در این ساعات دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        125 - بررسی تاثیرات شش نوع کود نیتروژن دار بر رشد، محتوای کلروفیلی، پروتئین، فسفر و پتاسیم در افوربیا تیروکالی Euphorbia tirucalli L. تحت شرایط کشت گلدانی
        اطهره ذبیحی آرین ساطعی مازیار احمدی گلسفیدی مهدی عبادی
        مطالعه حاضر به بررسی اثر انواع کود نیتروژن بر شاخص های رشد، محتوای کلروفیلی، پروتئین بخش هوایی و میزان دو عنصر پتاسیم و فسفر در ریشه و اندام هوایی گیاه افوربیا تیروکالی می پردازد. گیاهان حاصل از قلمه های هفت ماهه، یک دوره چهارماهه را در خاک بدون کود (شاهد) و یا در دوازد أکثر
        مطالعه حاضر به بررسی اثر انواع کود نیتروژن بر شاخص های رشد، محتوای کلروفیلی، پروتئین بخش هوایی و میزان دو عنصر پتاسیم و فسفر در ریشه و اندام هوایی گیاه افوربیا تیروکالی می پردازد. گیاهان حاصل از قلمه های هفت ماهه، یک دوره چهارماهه را در خاک بدون کود (شاهد) و یا در دوازده تیمار شامل کود زیستی حاوی آزتوباکتر کروکوکوم، کود اوره و چهار نوع از انواع رایج کود NPK در دو غلظت ۲ و ۴ گرم بر لیتر و در بلوکهای کامل تصادفی را در شرایط گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی گرگان از ابتدای اسفند۱۳۹۷ گذراندند. شاخص های رشد مورد بررسی شامل وزن خشک و تر گیاه، ریشه و اندام هوایی و نیز نسبت وزن تر و خشک ریشه به گیاه بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بر خلاف انتظار، کودهای شیمیایی به ویژه اوره، اکثراً باعث کاهش شاخص های رشد و به خصوص کاهش رشد سیستم ریشه ای شدند. کود زیستی نیز باعث بهبود شاخص های رشد در مقایسه با شاهد نشد. همچنین به کارگیری این کودها منجر به افزایش محتوای پروتئین بخش هوایی نگردید. به رغم افزایش پتاسیم ریشه در برخی تیمارها و یا افزایش انتقال فسفر از ریشه به اندام هوایی در اکثر تیمارها، مطالعه همبستگی ها نشان داد که تغییرات محتوای پتاسیم ریشه و یا فسفر اندام هوایی با تغییرات رشد همبستگی نداشته است. با این حال افزایش فسفر اندام هوایی همبستگی معنی دار مثبت و یا منفی را به ترتیب با محتوای کلروفیل a و b اندام هوایی نشان داد. همچنین تغییرات محتوای کلروفیل، همبستگی منفی با توسعه سیستم ریشه ای داشته است. لزوم بازنگری در صرف هزینه کود نیتروژن برای این گیاه، نتیجه کاربردی کار حاضر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        126 - تأثیر غلظت‌های مختلف جیبرلیک‌اسید بر خصوصیات فیزیولوژیک ریزجلبک‌Dunaliella salina در محیط کشت گیلارد
        مجتبی قاسمی صالحه گنجعلی لیلا فهمیده مجتبی کیخاصابر محمد مدرسی
        دونالیلا سالینا ‌(Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانه‌های کل أکثر
        دونالیلا سالینا ‌(Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانه‌های کلروفیل، محتوای کاروتنوئید، زیست‌توده خشک، لیپید کل و جیبرلیک‌اسید درونی گونه ریزجلبک D. Salina در محیط کشت گیلارد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های مختلف جیبرلیک‌اسید (GA3) با سطوح صفر (شاهد)‌، 5/0،‌ 5، 10 و‌20 میلی‌گرم بر لیتر بود. صفات مورد اندازه‌گیری در این آزمایش شامل نرخ رشد و زمان دو برابر شدن، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، زیست‌توده خشک، لیپید کل و جیبرلیک‌اسید درونی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر تمام صفات مورد مطالعه درریزجلبک D. Salina در سطح آماری پنج درصد معنی‌دار شد. جیبرلیک‌اسید با غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر باعث افزایش نرخ رشد، محتوای کلروفیل a و‌b، میزان کلروفیل کل، زیست‌توده خشک و لیپید کل در ریزجلبک مورد مطالعه شد. در حالی که بیش‌ترین میزان تجمع کاروتنوئید کل مربوط به تیمار 5 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید بود. با توجه به یافته‌های این پژوهش پیشنهاد می-گردد که اگر هدف از کشت این گونه ریزجلبک تولید کاروتنوئید باشد، غلظت 5 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید می-تواند کارایی موثری داشته باشد ولی در صورتی که هدف تولید زیست‌توده خشک و لیپید کل باشد، استفاده از غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید باعث تحریک و افزایش تولید زیست‌توده خشک و لیپید کل ریزجلبک D. Salina خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        127 - تأثیر باکتری محرک رشد بر عملکرد و برخی خصوصیات بیوشیمیایی گیاه سیاه‌دانه (Nigella sativa L.) در شرایط تنش خشکی
        مائده یوسفیان شهاب الدین میری نژاد زهرا رهامی
        یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلو أکثر
        یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه اجرا شد. آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک (شاهد)، آبیاری پس از مصرف 60 درصد رطوبت خاک و آبیاری پس از مصرف 90 درصد رطوبت خاک) و عامل فرعی کاربرد باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح بذر با باکتری) بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تلقیح باکتری محرک رشد موجب بالا رفتن صفات عملکرد دانه و کربوهیدرات در شرایط تنش متوسط شد، در شرایط تنش شدید نیز صفات کاروتنوئید و مالون دی آلدئید تغییرات معنی داری داشتند. از طرفی صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در هر دو حالت تنش متوسط و شدید تغییرات معنی داری داشتند. بیشترین غلظت کلروفیل کل و کاروتنوئید در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و تلقیح با باکتری مشاهده گردید. بالاترین عملکرد دانه نیز با 1072 کیلوگرم در هکتار در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و کاربرد باکتری مشاهده گردید. پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل مختلف رشد و نمو اندازه گیری شود تا تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد و تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        128 - تاثیر هورمون‌های اکسین و جیبرلین بر برخی ویژگی‌های زراعی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی خاکشیر (Descurainia Sophia) تحت سطوح مختلف اسید هیومیک
        محمد جهانتیغ عیسی خمری علیرضا سیروس مهر مهدی دهمرده
        کاربرد هورمو‌ن‌های گیاهی در دهه اخیر با توجه به گسترش کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است و از این رو باید در مدیریت تلفیقی گیاهان زراعی مورد تحقیق قرار گیرد. به منظور بررسی اثر کاربرد هورمون‌های مختلف گیاهی (اکسین و جیبرلین) بر برخی ویژگی‌های زراعی، فیزیولوژیکی و ب أکثر
        کاربرد هورمو‌ن‌های گیاهی در دهه اخیر با توجه به گسترش کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است و از این رو باید در مدیریت تلفیقی گیاهان زراعی مورد تحقیق قرار گیرد. به منظور بررسی اثر کاربرد هورمون‌های مختلف گیاهی (اکسین و جیبرلین) بر برخی ویژگی‌های زراعی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی خاکشیر تحت سطوح مختلف اسید هیومیک، آزمایشی به صورت کرت-های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار طی دو سال در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل (چاه نیمه) اجرا شد. عامل اصلی شامل دو غلظت اسید هیومیک (صفر و 5 لیتر در هکتار) و عامل فرعی شامل نه غلظت محلول‌پاشی شامل شاهد (محلول‌پاشی با آب مقطر)، هورمون اکسین در غلظت‌های 10، 20، 30 و 40 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید و هورمون جیبرلین در غلظت های 15، 30، 45 و 60 میلی گرم بر لیتر بود. نتایج تجزیه مرکب داده‌ها نشان داد که اثر سه جانبه تیمارهای آزمایشی برای هیچ کدام از صفات مورد بررسی معنی دار نبوده اما برهمکنش اسید هیومیک و محلول پاشی بر تمامی صفات مورد بررسی معنی دار بود. هیومیک به طور معنی‌داری باعث افزایش ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، درصد کلروفیل برگ، درصد پروتئین، شاخص برداشت، عملکرد دانه، موسیلاژ و اسید چرب غیر اشباع همچنین سطح محلول‌پاشی 20 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید باعث افزایش ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن 1000 دانه و کلروفیل برگ و سطوح 60 و 45 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلین صفات ارتفاع بوته وزن 1000 دانه خاکشیر گردید. درحالت کلی ‌می‌توان گفت سطح 5 لیتر در هکتار اسید هیومیک و محلول‌پاشی 20 میلی‌گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید برای گیاه خاکشیر مناسب می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        129 - تاثیر تیمار ملاتونین بر عمر پس از برداشت میوه گوجه‌فرنگی (Solanum lycopersicum L.) از طریق تغییر در محتوای ترکیبات آنتی‌اکسیدانی
        پرویز ملک زاده
        هدف از این پژوهش بررسی اثر تیمار ملاتونین بر فعالیت آنزیم ها و ترکیبات موثر در ماندگاری میوه گوجه فرنگی در طی انبارمانی می باشد. ملاتونین در جنبه های مختلف رشد ونمو سلول نقش داشته و اخیراً مشخص شده که در حفاظت سلول در برابر تنش های زنده و غیرزنده نقش دارد. در این پژوهش أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی اثر تیمار ملاتونین بر فعالیت آنزیم ها و ترکیبات موثر در ماندگاری میوه گوجه فرنگی در طی انبارمانی می باشد. ملاتونین در جنبه های مختلف رشد ونمو سلول نقش داشته و اخیراً مشخص شده که در حفاظت سلول در برابر تنش های زنده و غیرزنده نقش دارد. در این پژوهش میوه گوجه فرنگی با 100 میکرومولار بر لیتر ملاتونین به عنوان تیمار و آب مقطر به عنوان شاهد به مدت 15 دقیقه غوطه ور شد، سپس به مدت 4 هفته در دمای 1&plusmn;4 درجه سانتی گراد نگه داری شد. نتایج بدست آمده نشان داد که تیمار ملاتونین از طریق افزایش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز توانست محتوای رادیکال های آزاد سوپراکسید و پراکسید هیدروژن را کاهش دهد و از این طریق محتوای فلاونوئیدها، فنول کل، ویتامین ث و گلوکوزینولات را در حد بالایی حفظ کند. این نتایج نشان داد که تیمار ملاتونین می تواند از طریق افزایش محتوای ترکیبات حفاظتی سلول و همچنین از طریق تاثیر روی فعالیت آنزیم های آنتی‌اکسیدان برای افزایش عمر پس از برداشت میوه گوجه فرنگی موثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        130 - تأثیر نانوسلنیوم و سلنات سدیم بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه وشا (Dorema ammomiacum L.)
        الهام عابدی رمضانعلی خاوری نژاد لاله مشرف سارا سعادتمند حسینعلی اسدی قارنه
        سلنیوم با خواص آنتی اکسیدانی، اثرات مثبتی بر رشد و بهبود بسیاری از فعالیت های بیولوژیکی گیاه دارد، اما سطوح بیش از حد آن در خاک باعث بروز اختلالات فیزیولوژیکی در گیاهان می‌گردد. این مطالعه به منظور بررسی اثر سلنیوم (بالک) و نانوسلنیوم بر رشد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گ أکثر
        سلنیوم با خواص آنتی اکسیدانی، اثرات مثبتی بر رشد و بهبود بسیاری از فعالیت های بیولوژیکی گیاه دارد، اما سطوح بیش از حد آن در خاک باعث بروز اختلالات فیزیولوژیکی در گیاهان می‌گردد. این مطالعه به منظور بررسی اثر سلنیوم (بالک) و نانوسلنیوم بر رشد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه وشا از خانواده Apiaceae به صورت آزمایش کاملا تصادفی اجرا گردید. سلنیوم به شکل سلنات سدیم در غلظت های (۰، ۵/۲، ۵ و ۱۰ میلی گرم بر لیتر) و نانوسلنیوم در غلظت‌های (۰، ۵/۲، ۵، ۱۰ و۲۰ میلی گرم بر لیتر) به محلول غذایی اضافه شد. نتایج نشان داد کاربرد هر دو تیمار نانو سلنیوم و سلنات بالک به طور معنی داری بر شاخص‌های رشد گیاه (طول ریشه و اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی) تاثیرگذار بود. بیشترین میزان محتوای رنگدانه فتوسنتزی (کلروفیلa، کاروتنویید)، کربوهیدرات، پرولین، فلاونوئید کل، آنتوسیانین و همچنین فنل کل به ترتیب در ۵/۲ و 10 میلی گرم در لیتر سلنیوم و نانوسلنیوم مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان کلروفیل a در غلظت 10 میلی گرم در لیتر نانوسلنیوم مشاهده شد که با افزایش غلظت سلنیوم نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. در غلظت های فوق افزایش چشمگیر میزان فعالیت آنتی اکسیدان گیاه مشاهده گردید. در‌نهایت، سطح مالون دی آلدئید در کلیه گیاهان تحت تیمار کاهش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که اثر مثبت سلنیوم بر رشد و افزایش ترکیبات فنلی بستگی به نوع و غلظت سلنیوم مصرفی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        131 - بررسی اثر محلول‌پاشی سیلیس و تنش شوری بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه روغنی کاملینا (Camelina sativa)
        ابراهیم فانی شکوفه حاجی هاشمی
        به منظور بررسی اثرات تنش شوری و محلول پاشی سیلیس بر روی گیاه روغنی کاملینا، مطالعه ای در اتاقک رشد آزمایشگاه گروه زیست شناسی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء (ص) بهبهان در 3 تکرار با طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب پایه کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. تیمارها شامل تنش شوری در دو س أکثر
        به منظور بررسی اثرات تنش شوری و محلول پاشی سیلیس بر روی گیاه روغنی کاملینا، مطالعه ای در اتاقک رشد آزمایشگاه گروه زیست شناسی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء (ص) بهبهان در 3 تکرار با طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب پایه کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. تیمارها شامل تنش شوری در دو سطح (بدون تنش و تنش 100 میلی مولار) و محلول سیلیکات پتاسیم در دو سطح ( عدم محلول پاشی و محلول پاشی 5 میلی‌مولار) بود. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات تیمار خارجی سیلیس بر صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه کاملینا در شرایط تنش شوری و ارزیابی نقش مواد اسمزی مانند قند محلول و پروتئین محلول در کاهش اثرات مضر تنش شوری در گیاه کاملینا به عنوان یک گیاه مهم روغنی بود. نتایج نشان داد که تنش شوری در سطح معنی داری سبب کاهش میزان کلروفیل‌های a، b و کل در گیاه کاملینا شد، درحالیکه تیمار سیلیس در سطح معنی‌داری سبب کاهش اثرات مضر شوری برآنها شد. میزان قند محلول برگ در پاسخ به تنش شوری 46 درصد کمتر از گیاه شاهد بود. تنش شوری توام با سیلیس میزان قند محلول را 27 درصد بیشتر از گیاه شاهد افزایش داد. همچنین نتایج نشان داد که در تیمار سیلیس توام با 100 میلی‌مولار کلریدسدیم میزان پروتئین‌های برگ تقریبا 10 درصد کمتر از گیاه شاهد بود. نتایج اندازه گیری ظرفیت آنتی‌اکسیدانی FRAP گیاه نشان داد که در پاسخ به تیمار سیلیس بدون شوری تفاوت معنی داری در میزان ظرفیت آنتی‌اکسیدانی مشاهده نشد، در حالی که در تنش شوری توام با تیمار سیلیس سبب کاهش 9 درصد کمتر از گیاه شاهد شد. نتایج این تحقیق نشانگر نقش مفید سیلیس به عنوان یک ترکیب سازگار با محیط زیست به منظور افزایش مقاومت گیاهان به تنش شوری بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        132 - اثر پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت تنش کمبود آب
        عبداله ایاران محمدرضا دادنیا مجتبی علوی فاضل شهرام لک طیب ساکی نژاد
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال‌های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه‌ای واقع در شه أکثر
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال‌های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه‌ای واقع در شهرستان باغملک اجرا شد. کرت اصلی رژیم آبیاری با 4 سطح نرمال، قطع آبیاری 40 ، 55 و 70 روز بعد از ظهور تاسل، کرت فرعی محلول‌پاشی مس با دو سطح شاهد و 30/0 کیلوگرم خالص در هکتار از منبع سولفات مس 50 درصد 25 روز بعد از ظهور تاسل و کرت فرعی فرعی تیمار بذر با پراکسید هیدروژن با 3 سطح شاهد،30 و 60 میلی‌مولار بود. نتایج نشان داد که برهم‌کنش سه‌گانه رژیم آبیاری، محلول‌پاشی مس و پراکسیدهیدروژن بر کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید، کاتالاز، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود. بیشترین عملکرد دانه (07/9530 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری نرمال و محلول‌پاشی مس و کاربرد 60 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن حاصل شد که نسبت به قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و عدم محلول‌پاشی مس و عدم کاربرد پراکسیدهیدروژن حدود 42 درصد افزایش نشان داد. فعالیت آنزیم کاتالاز در شرایط قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و محلول‌پاشی مس و کاربرد 30 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن حدود 67 درصد نسبت به شرایط آبیاری نرمال و شاهد افزایش یافت. به‌طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که محلول‌پاشی مس و کاربرد 60 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن در شرایط رطوبتی مناسب می‌تواند موجب افزایش جذب کلروفیل، عملکرد دانه و در کل بهبود تولید ذرت شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        133 - تغییرات برخی از ویژگی‌های ریختی و فیزیولوژیک یک رقم کلزا (Brassica napus L.) به تنش آبی خاک
        حمید نورانی‌آزاد محمدرضا حاجی باقری -
        به منظور بررسی واکنش‌های‌ مورفولوژیک و فیزیولوژیک یک رقم کلزا با نام طلائیه تحت تنش آبی خاک، آزمایشی در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح رطوبتی، با فاصله 7 (شاهد)، 14، 21، 28 و 35 روز آبیاری با چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصاد أکثر
        به منظور بررسی واکنش‌های‌ مورفولوژیک و فیزیولوژیک یک رقم کلزا با نام طلائیه تحت تنش آبی خاک، آزمایشی در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح رطوبتی، با فاصله 7 (شاهد)، 14، 21، 28 و 35 روز آبیاری با چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. تحت سطوح خشکی، و در پایان مرحله رشد، مقادیر وزن خشک گیاه، طول ساقه و ریشه، کلروفیل کل برگ ها، کل قندهای محلول و پرولین گیاه، سدیم و پتاسیم برگ ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، مقدار کلروفیل کل و پتاسیم برگ ها نسبت به شاهد کاهش معنی داری یافت. وزن خشک گیاه کاهش و تنها در دو تیمار 28 و35 روز آبیاری نسبت به شاهد معنی دار بود. کاهش طول ساقه به جز در تیمار 14 روز آبیاری نسبت به شاهد معنی دار بود. مقادیر سدیم برگ ها افزایش معنی دار نشان داد. افزایش طول ریشه همراه با افزایش تنش خشکی معنی دار نبود. میزان کل قندهای محلول و پرولین گیاه افزایش یافت. افزایش قندهای محلول و پرولین همراه با افزایش تنش خشکی برای تنظیم اسمولاریته و تحمل به شرایط تنش می‌باشد. کاهش پتاسیم باعث افزایش مقاومت روزنه ای و کاهش فتوسنتز و رشد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        134 - بررسی اثر زیادی روی بر رنگیزه‌های فتوسنتزی، پرولین، قندهای محلول و نشاسته در گیاه کلزا (Brassica napus L.)
        مه لقا قربانلی رضا حاجی حسینی فاطمه خوش اقبال
        روی یکی از عناصر کم مصرف ضروری برای رشد و نمو طبیعی گیاهان محسوب می‌شود. همچنین یکی از فلزات سنگین بوده و در اکثر گیاهان مقدار زیاد آن ایجاد مسمومیت می‌کند. امروزه آلودگی‌های محیطی به ویژه آلودگی ناشی از فلزات سنگین بر اثر فعالیت‌های صنعتی و استفاده بی رویه از کود‌های آ أکثر
        روی یکی از عناصر کم مصرف ضروری برای رشد و نمو طبیعی گیاهان محسوب می‌شود. همچنین یکی از فلزات سنگین بوده و در اکثر گیاهان مقدار زیاد آن ایجاد مسمومیت می‌کند. امروزه آلودگی‌های محیطی به ویژه آلودگی ناشی از فلزات سنگین بر اثر فعالیت‌های صنعتی و استفاده بی رویه از کود‌های آلی و شیمیایی خسارات جبران نا پذیری را بر گیاهان کشاورزی وارد می‌کند. از این رو بررسی و مطالعه میزان تحمل گیاهان در برابر فلزات سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش اثر غلظتهای زیاد روی بر میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنویید ها، قندهای محلول، نشاسته و پرولین در گیاه کلزا رقم هیولا بررسی شده است. گیاهان به مدت 14 روز تحت تیمار با غلضتهای متفاوت روی (50، 100، 250، 500، 700 میکرو مولار) در محیط غذایی هوگلند قرار گرفتند و پس از این مدت آزمایشهای لازم بر روی آنها انجام گرفت. این کار در قالب یک طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار انجام شد و داده‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS V.13، روش آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون دانکن مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده با افزایش غلضت روی میزا ن کلروفیل a، کلروفیل b نسبت به شاهد به طور معنی داری کاهش یافت البته روند کاهش کلروفیل b نسبت به a کم و تنها در دو تیمار 500 و 700 میکرومولار معنی دار بود. همچنین مقدار کاروتنوییدها هم درغلظتهای 500 و 700 میکرومولار روی به طورمعنی دار کاهش پیدا نمود. میزان قند‌های محلول و پرولین در ریشه و اندام هوایی با زیاد شدن روی افزایش یافت. ولی مقدار نشاسته در هر دو به طور چشمگیری کاهش یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        135 - بررسی اثر عصاره آبی کلزا بر میزان کلروفیل، فعالیت آنزیم‌های نیترات ردوکتاز، کاتالاز و پراکسیداز در دانه‌رست سویا تحت شرایط هیدروپونیک
        مریم نیاکان معصومه تجری
        گیاه کلزا حاوی ترکیبات آللوشیمیایی می‌باشد که این ترکیبات متابولیسم علف‌های هرز و گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره آبی کلزا بر میزان کلروفیل و نیز فعالیت آنزیم‌های نیترات ردوکتاز کاتالاز و پراکسیداز در ریشه، ساقه و لپه دانه‌رست سو أکثر
        گیاه کلزا حاوی ترکیبات آللوشیمیایی می‌باشد که این ترکیبات متابولیسم علف‌های هرز و گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره آبی کلزا بر میزان کلروفیل و نیز فعالیت آنزیم‌های نیترات ردوکتاز کاتالاز و پراکسیداز در ریشه، ساقه و لپه دانه‌رست سویا تحت شرایط هیدروپونیک می‌باشد. در این راستا بذرهای گیاه کلزا رقم هایولا 401 تحت شرایط گلدانی کشت و از کل گیاه در مرحله 5 برگی عصاره آبی تهیه شد. این عصاره به محیط کشت هوگلند افزوده و پس از 9 روز میزان کلروفیل a و b در لپه و فعالیت آنزیم‌های نیترات ردوکتاز، کاتالاز و پراکسیداز در سه بخش ریشه، ساقه و لپه دانه‌رست سویا رقم گرگان 3 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقدار کلروفیل a وb در لپه‌ها و نیز فعالیت آنزیم‌های کاتالازو پراکسیداز در ریشه، ساقه و لپه‌دانه رست‌های سویا تحت تیمار در مقایسه با شاهد (هوگلند) کاهش یافت، در حالی که فعالیت نیترات ردوکتاز در لپه کاهش و در ریشه و ساقه این گیاهان افزایش یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        136 - اثر تنظیم کننده پیکس بر پاسخ‌های مورفوفیزیولوژیکی گیاه پنبه (Gossypium hirsutum L.) به تنش خشکی
        مریم نیاکان عبدالرشید حبیبی سیده زهرا حسینی کلبادی الهه کیایی
        امروزه استفاده از تنظیم کننده‌های رشد نه نتها سبب بهبود شرایط رشد و افزایش عملکرد در گیاه پنبه می‌گردد، بلکه مقاومت این گیاهان را نیز نسبت به تنش‌های محیطی افزایش می‌دهد. در این تحقیق اثر خشکی و خشکی به همراه کاربرد غلظت‌های مختلف پیکس (5/0، 5/1 و 5/2 لیتر در هکتار) به أکثر
        امروزه استفاده از تنظیم کننده‌های رشد نه نتها سبب بهبود شرایط رشد و افزایش عملکرد در گیاه پنبه می‌گردد، بلکه مقاومت این گیاهان را نیز نسبت به تنش‌های محیطی افزایش می‌دهد. در این تحقیق اثر خشکی و خشکی به همراه کاربرد غلظت‌های مختلف پیکس (5/0، 5/1 و 5/2 لیتر در هکتار) به شکل محلول‌پاشی در کنار شاهد (آبیاری معمولی) در فاز زایشی بر پارامترهای رشد، میزان کلروفیل a و b، قندهای محلول و نشاسته تحت شرایط گلدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که کاربرد پیکس سبب کاهش معنی‌دار طول ساقه نسبت به تیمار خشکی و نیز شاهد گشت. سایر پارامتر‌های رویشی نظیرطول ریشه، تعداد میانگره تعداد قوزه، وزن تر و خشک اندام هوایی در تیمار‌های خشکی به همراه مقادیر مختلف پیکس تغییرات معنی‌داری را نشان ندادند. تعداد برگ‌ها نیز تنها در تیمار خشکی به همراه غلظت 5/1 لیتر در هکتار پیکس کاهش معنی‌داری را نسبت به تیمار خشکی نشان داد. همچنین میزان کلروفیل a و b تحت تاثیر تیمارهای مورد آزمایش واقع نشد و روند تغییرات آن معنی‌دار نبود. از سوی دیگر بیشترین میزان قند‌های محلول و نشاسته در برگ تنها در شاهد و در ریشه در تیمار خشکی مشاهده شد و بین سایر تیمارها معنی‌دار نبود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        137 - بررسی اثر کادمیم بر تغییرات رنگدانه‌ای، فیتوشیمیایی و آنتی‌اکسیدانی سه گونه دارویی Mentha aquatica L.، Trautv. Eryngium caucasicum و Froriepia subpinnata Ledeb.
        رقیه حسن پور فائزه زعفریان محمد رضوانی بهی جلیلی
        کادمیم یکی از خطرناکترین عناصر سنگین است که به طور طبیعی و یا با فعالیت‌های انسانی وارد خاک می‌شود و سبب تنش اکسیداتیو در گیاهان می‌شود. لذا این مطالعه، جهت بررسی اثر کادمیم بر برخی از واکنش‌های فیزیولوژیک سه گیاه معطر شامل پونه (Mentha aquatica L.)، زولنگ (Eryngium cau أکثر
        کادمیم یکی از خطرناکترین عناصر سنگین است که به طور طبیعی و یا با فعالیت‌های انسانی وارد خاک می‌شود و سبب تنش اکسیداتیو در گیاهان می‌شود. لذا این مطالعه، جهت بررسی اثر کادمیم بر برخی از واکنش‌های فیزیولوژیک سه گیاه معطر شامل پونه (Mentha aquatica L.)، زولنگ (Eryngium caucasicum Trautv.) و اناریجه(Froriepia subpinnata Ledeb.) ، انجام شد. در سه آزمایش گلخانه‌ای، پنج غلظت کادمیم خاک شامل 0، 5، 10، 15 و 20 میلی‌گرم کادمیم در کیلوگرم خاک، در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1396-1395 بررسی شد. نشاء هر سه گیاه در گلدان‌های آلوده کشت شدند. قبل از مرحله گلدهی کلروفیل a، b، کاروتنوئید، فنل، فلاونوئید و ظرفیت آنتی‌اکسیدان اندام‌های هوایی اندازه‌گیری شدند. نتایج نشان داد رنگدانه‌های برگ در هر سه گیاه با افزایش سطح کادمیم به صورت خطی کاهش یافت، اما میزان کاهش کاروتنوئید نسبت به کلروفیلa وb کمتر بود. همچنین کلروفیلb نسبت به کلروفیل a حساسیت بیشتری به کادمیم نشان داد. در حالی که فنل، فلاونوئیدها و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی گیاهان با افزایش سطح کادمیم افزایش یافت. گیاه پونه بیشترین میانگین فنل (89/65 میلی‌گرم در گرم)، فلاونوئید (88/146 میلی‌گرم در گرم) و فعالیت آنتی‌اکسیدان (49/98 درصد) را به خود اختصاص داد. در مجموع نتایج نشان داد رنگدانه‌های گیاهی تحت تاثیر سمیت کادمیم قرار گرفتند و با توجه به این که گیاهان مورد نظر غنی از ترکیبات آنتی‌اکسیدان هستند؛ افزایش این ترکیبات در مواجه با تنش کادمیم نشان‌ دهنده‌ی نوعی مکانسیم دفاعی سه گیاه برای مقابله با تنش می-باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        138 - بررسی اثر شدت‌های نوری بر صفات رشدی، میزان فتوسنتز و هیپریسین کل در رقم توپاز و اکوتیپ میشو گیاه داروییHypericum perforatum
        جاوید عمارت پرداز سجاد محرم نژاد جابر پناهنده مسعود چمنی محمدرضا زاده اسفهلان حسین کربلایی خیاوی
        گل‌‌راعی‌ (Hypericum perforatum L.) یک گیاه علفی دائمی با متابولیت‌هائی مانند هیپریسین، سودوهیپریسین و هیپرفورین، بطور گسترده برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به منظور ارزیابی شدت نور (سه سطح نوری شامل شدت نور کامل، 75 درصد و 50 درصد) روی ارتفاع بوته، تعداد أکثر
        گل‌‌راعی‌ (Hypericum perforatum L.) یک گیاه علفی دائمی با متابولیت‌هائی مانند هیپریسین، سودوهیپریسین و هیپرفورین، بطور گسترده برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به منظور ارزیابی شدت نور (سه سطح نوری شامل شدت نور کامل، 75 درصد و 50 درصد) روی ارتفاع بوته، تعداد روزنه برگی، غلظت کلروفیل، فتوسنتز، تعداد غده برگی، وزن تر و خشک گل راعی و تولید هیپریسین کل آن در رقم توپاز و اکوتیپ میشو در سیستم هیدروپونیک با بستر ماسه‌ای، آزمایشی بصورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه تبریز در سال 1396 اجرا شد. میزان غلظت کلروفیل و هیپریسین کل گل راعی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل نشان داد که اثر تیمار نوری روی صفات وزن تر و خشک بوته‌، ارتفاع، تعداد غده برگی‌، کلروفیلa ‌،‌ کلروفیل ‌b‌‌، روزنه برگی،‌ فتوسنتز و میزان هیپریسین کل در بین رقم توپاز و اکوتیپ میشو اختلاف معنی‌دار بود. بیشترین وزن تر و خشک، تعداد غده برگی، فتوسنتز و هیپریسین کل مربوط به تیمار نوری کامل (100 درصد) بود. همچنین بیشترین میزان ارتفاع بوته، کلروفیل ‌ a‌و کلروفیل ‌b مربوط به تیمار 50 درصد نور بود. در تمام صفات اندازه‌گیری شده رقم توپاز نسبت به اکوتیپ میشو برتری نشان داد. براساس نتایج حاصل می‌توان با مدیریت مناسب شدت نور میزان هیپریسین گل راعی را افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        139 - اثرات تراکم بوته و مدیریت آبیاری بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیکی کوشیا، کینوا و سورگوم علوفه‌ای در استان گلستان
        علی رضا صابری علی رضا کیانی
        آزمایشی طی سال‌های 94 و 95 بصورت بصورت فاکتوریل کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه شوری اجرا شد. در این تحقیق اثرات تیمار تراکم بوته (1/11، 7/16 و 3/33 بوته در متر مربع ) و همچنین دور آبیاری با چهار سطح (5 ، 10 ، 15 ، 20 روز) بر عم أکثر
        آزمایشی طی سال‌های 94 و 95 بصورت بصورت فاکتوریل کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه شوری اجرا شد. در این تحقیق اثرات تیمار تراکم بوته (1/11، 7/16 و 3/33 بوته در متر مربع ) و همچنین دور آبیاری با چهار سطح (5 ، 10 ، 15 ، 20 روز) بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیکی دو توده کوشیا (توده های بومی بیرجند و سبزوار)، کینوا(Santa Maria و Sajama Iranshahr) و ارقام اسپید فید و KFS3 سورگوم علوفه‌ای مورد بررسی قرار گرفت. کاشت زمانی صورت گرفت که درجه حرارت خاک به 12 سانتی‌گراد رسیده بود. برداشت زمانی انجام شد که 5 درصد بوته ها در هر کرت در مرحله آغاز گلدهی بودند.میـزان کلروفیل بـا روش Witham و همکاران(1986) و میـزان پـرولین بـا روش Bates و همکاران (1973)اندازه‌گیـری شـد. برداشت نهایی بعد از حذف حاشیه‌ها از سطح 6 مترمربع در هر کرت انجام گرفته و میزان عملکرد علوفه تر از آن محاسبه شد. تجزیه واریانس مرکب داده ها با نرم افزار آماری SAS انجام گردید. نتایج نشان داد توده سبزوار در تـراکم 33/33 بوتـه در متـر مربـع و آبیاری 5 روز یکبار با عمللکرد 99/33 تن درهکتار بیـشترین عملکـرد علوفه تر و کلروفیل را دارا بود. میزان پرولین با افزایش تنش روند افزایشی نشان داد. توده سبزوار بیشترین میزان پرولین را در برگ های خود تولید کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        140 - بررسی عوامل تاثیرگذار بر تولید رنگدانه‌های کلروفیل و کاروتنوئید از اسپیرولینا پلاتنسیس با استفاده از طرح پلاکت برمن
        سپیده بنایان مهشید جهادی محمد فاضل
        اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل اهمیت به عنوان غذای انسان و دارا بودن رنگدانه های طبیعی با ویژگی های عملکردی خاص، توجه ویژه ایی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه، ۷ فاکتور محیطی موثر بر تولید رنگدانه های کلروفیلa و کاروتنوئید از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس شامل: دوره أکثر
        اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل اهمیت به عنوان غذای انسان و دارا بودن رنگدانه های طبیعی با ویژگی های عملکردی خاص، توجه ویژه ایی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه، ۷ فاکتور محیطی موثر بر تولید رنگدانه های کلروفیلa و کاروتنوئید از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس شامل: دوره نوردهی (12 ساعت روشنایی/ ۱۲ ساعت تاریکی و ۱۶ ساعت روشنایی/ ۸ ساعت تاریکی)، مدت کشت (۱۱روز و ۱۴ روز )، ترکیب نوری (LED) (۶ آبی/ ۳ قرمز/ ۴ سفید و ۳ آبی/ ۶ قرمز/ ۴ سفید)، منبع نیتروژن (۶۵ میلی گرم در لیتر اوره به روش خوراک دهی بچ و ۴۰ میلی گرم در لیتر اوره به روش خوراک دهی فدبچ )،‌ منبع کربن (۱ گرم در لیتر، شیره ی خرما، به روش خوراک دهی بچ و فدبچ)، حجم تلقیح اولیه (کدورت: 4/0 و 6/0) و کلرید سدیم (۰ و ۲ گرم در لیتر) در طرح غربالگری پلاکت برمن به منظور انتخاب متغیرهای تاثیرگذار استفاده گردید. نتایج نشان داد، از بین فاکتورهای مورد بررسی، متغیرهای کلرید سدیم، منبع کربن، ترکیب نوری، دوره نوردهی (0۱/0p&lt;) و حجم تلقیح اولیه، تاثیر معناداری (0۵/0p&lt;) بر میزان تولید رنگدانه کلروفیل aو متغیرهای منبع نیتروژن، منبع کربن وکلرید سدیم تاثیر معناداری (0۱/0p&lt;) بر میزان تولید رنگدانه کاروتنوئیدکل داشتند. همچنین بالاترین میزان تولید رنگدانه کلروفیل a و کاروتنوئید کل به ترتیب 9/0&plusmn;46/13 و17/0&plusmn;۲۱/۸ (&micro;g/ml) به دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        141 - Effect of Iron stress on Selected Physiological and Spectral parameter on four Rice varieties (Oryza sativa L.)
        Banhishikha Singh Rajeshwari Chatterjee Niniva Datta Soma Banerjee
        Iron toxicity is an abiotic stress comes with high concentrations of Fe2+ in the soil solution which is a well-recognized problem of rice (Oryza sativa L.) cultivation in lowland. Rice varieties differ widely in their ability to tolerate excess iron. The present study w أکثر
        Iron toxicity is an abiotic stress comes with high concentrations of Fe2+ in the soil solution which is a well-recognized problem of rice (Oryza sativa L.) cultivation in lowland. Rice varieties differ widely in their ability to tolerate excess iron. The present study was undertaken with four rice varieties viz. Dhruba, Sampriti, Dhiren and Puspa. The objective is to study the influence of high applied Fe2+ concentrations on the growth, chlorophyll content, and antioxidant enzyme activities. The spectral reflectivity and absorption of different chemical bonding through Fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR) of four rice varieties was also analyzed. The seven days old rice seedlings were treated with Ferrous sulphate subjected to 100 ppm to 750 ppm for further 14 days iron stress was used to analyse the morphological and biochemical responses. Besides, Fourier transform infrared spectral reflection was attributed in root and shoot part. The results indicated shoot growth and chlorophyll content decreased in 750 ppm in all the selected rice varieties of interest. On the contrary the catalase activity, protein content and lipid peroxidation increased in these varieties. However, the expression of high amount of CAT activity in Sampriti variety and high amount of SOD activity in Dhruba variety leads to tolerance in iron stress in comparison to other two varieties of interest. FTIR revealed steep band stretching of various functional groups of different compounds in both the root and shoot part of all the varieties. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        142 - Evaluating the role of nutri-priming in improving PEG-induced drought stress tolerance of stevia (Stevia rebuadiana Bertoni)
        Fatemeh Afshari Fatemeh Nakhaei Seyedgholamreza Mosavi Mohammadjavad Seghatoleslami
        Poor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study أکثر
        Poor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study was to assess the effect of nutri-priming with nano potassium (nano-K), paclobutrazol (PBZ), and salicylic acid (SA) on stevia seed germination indices and physiological traits under drought stress conditions (0, -3, -6, and -9 bar; induced by polyethylene glycol 8000). Results indicated that germination indices (germination percentage and rate, mean germination time, seedling length, and seedling vigor index) and photosynthetic pigment contents (chlorophyll a, b, and total) were negatively affected by drought stress. While drought stress increased activity of antioxidant enzymes (peroxidase, catalase, and superoxide dismutase) and proline content. Seed nutri-priming with nano-K + SA + PBZ was the best treatment in improving germination traits and physiological characteristics. The highest germination percentage was related to seeds that were treated by nano-K + SA + PBZ under control and -3 bar drought treatments (62.4 and 64.0%, respectively). In all drought levels, the lowest amounts of germination percentage were found in unprimed seeds. The minimum germination percentage was obtained from unprimed seeds at -9 bar (29.05% reduction compared to unprimed seeds under the osmotic potential of 0 bar). As a result, this study indicated that the use of nano-K+SA+PBZ as a pre-sowing seed treatment can promote the poor germination performance of stevia and protect from negative impacts of drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        143 - The effect of nitrogen and phosphorous fertilizers on morphophysiological properties of Althaea officinalis
        Narges Meyghan Pezhman Moradi
        Althaea officinalis hasasignificant role in preventing and treating different diseases. The present study was aimed to assess the effect of N and P fertilizers on leaf, seed, and flower properties in a semi-arid area of Iran. N was applied as NH2CONH at three stages (be أکثر
        Althaea officinalis hasasignificant role in preventing and treating different diseases. The present study was aimed to assess the effect of N and P fertilizers on leaf, seed, and flower properties in a semi-arid area of Iran. N was applied as NH2CONH at three stages (before cultivating stage, at 4-leaf stage, and before reproductive stage) as 50, 100, and 150 kg/ha. P was used as P2O5 before cultivating in three concentrations as 30, 60 and 90 kg/ha. Results showed that N fertilizer significantly increased plant height, leaf area, and leaf chlorophyll content, whereas P fertilizer only influenced the plant height. For seed properties, mucilage was not influenced by P fertilizer. Nor was 1000 seed weight affected by N fertilizer. P fertilizer significantly increased oil content. In contrast, a 0.5 % decrease in seed oil was observed in 150 kg/ha with respect to control. All flower properties (phenol, flavonoid, and antioxidant activity) of A. officinalis significantly increased by enhancing N and P concentrations. In most traits, 150 kg/ha N and 90 kg/ha P fertilizers were selected as most effective treatments. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        144 - Effect of vermicompost fertilizer on antioxidant enzymes and chlorophyll contents in Borago officinalis under salinity stress
        Farshad Sorkhi
        In order to investigate the compensation of vermicompost application was tested on antioxidant enzymes and chlorophyll contents in borage (Borago officinalis) grown under salinity, a factorial experiment was conducted based on completely randomized design with three rep أکثر
        In order to investigate the compensation of vermicompost application was tested on antioxidant enzymes and chlorophyll contents in borage (Borago officinalis) grown under salinity, a factorial experiment was conducted based on completely randomized design with three replications. Treatments included of vermicompost (zero, 6, 12 and 18 % of w/w soil) and four levels of salinity (Zerro (control), 4, 8 and 12 dS m-1 NaCl). As salinity increased, the activity antioxidant enzymes (catalase, superoxide dismutase, ascorbate peroxidase, glutathione peroxidase, malondialdehyde) were increased significantly against photosynthetic pigments decreases. The use of vermicompost caused to significantly increase chlorophyllb, carotenoids and malondialdehyde. The maximum activity antioxidant enzymes were obtained by treatment with vermicompost (18%) at salinity level of 12 dS m-1 and the highest amount of chlorophylla and total chlorophyll were obtained in the treatment composition of 18% vermicompost and non-salinity stress (control). Therefore, the use of vermicompost as an organic fertilizer, in addition to increasing the activity antioxidant enzymes and the amount of photosynthetic pigments, could be a good strategy to reduce the negative effects of high concentrations of sodium and chlorine ions in soils on borage (Borago officinalis) growth. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        145 - Effects of Artemisia sieberi extract on growth and nutrients uptake of Peganum harmala
        Asma Ricki Maryshany Mahdieh Ebrahimi Ebrahim Shirmohammadi
        This study was conducted to determine the effects of Artemisia sieberi extract (0.2%, 0.4%, and control) on germination, some morphological characteristics, photosynthesis pigments, and nutrients uptake of Peganum harmala. Results showed that the extract of A. sieberi h أکثر
        This study was conducted to determine the effects of Artemisia sieberi extract (0.2%, 0.4%, and control) on germination, some morphological characteristics, photosynthesis pigments, and nutrients uptake of Peganum harmala. Results showed that the extract of A. sieberi had a significant effect on seed germination and morphological characteristics of P. harmala. The highest seed germination was calculated in 0.2% treatment. The lowest seed germination was observed in the control treatment.The highest and lowest radicle lengths were calculated in the control and 0.4% treatments, respectively. With increasing concentration of the extract, dry weight and pedicel length of P. harmaladecreased. A. sieberiextract had phytotoxic effect on chlorophyll contents of P. harmala. The highest photosynthesis pigments were related to the control treatment, and by increasing the concentration of extract, photosynthesis pigments decreased. The highest contents of nitrogen and zinc were found in 0.2% treatment. The lowest amounts of nitrogen and zinc were related to 0.4% treatment. The highest amount of phosphorus was related to the control treatment and with increasing concentration of extract, phosphorous content decreased.0.2% treatment exhibited the highest potassium content while the lowest amount of potassium was related to the 0.4% treatment. In general, results showed that A. sieberibesser, increased nutrients uptake of P. harmala, in 0.2% treatment, but increased concentrations of the extract prevented germination and growth of P. harmala. It is recommended not to cultivate the two plants together if we considerP. harmala as a medicinal plant. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        146 - The effects of biofertilizers on physiological traits and biomass accumulation of red beans (Phaseolus vulgaris cv.Goli) under water stress
        Saeid Chavoshi Ghorban Nourmohamadi Hamid Madani Hossein Heidari Sharif Abad Mojtaba Alavi Fazel
        This field experiment was executed as the split plot in a randomized complete block design with three replications in 2014. In a red bean irrigated farm, halt irrigation was implemented in main plots and the treatments included the control (full irrigation) and halt irr أکثر
        This field experiment was executed as the split plot in a randomized complete block design with three replications in 2014. In a red bean irrigated farm, halt irrigation was implemented in main plots and the treatments included the control (full irrigation) and halt irrigation at vegetation, flowering, and pod development stages. In subplots utilization of biofertilizers were applied at four cases of control, phosphorus solubilizing bacteria, potassium solubilizing bacteria, and combined application of these bacteria in soil. Results showed that halt irrigation and biofertilizers had significant interaction on red bean biomass. Normally, to achieve the highest biomass full irrigation and application of phosphorus and potassium solubilizing bacteria (8023 and 7978 kg ha-1) are suggested. But the use of biofertilizers instead of chemical fertilizers led to more water efficiency under low water condition. Finally, our results showed that maximum biomass in red bean (about 7985 kg. ha-1) was recorded in ecological nutrition management under limited water resources. In other words, halt irrigation at flowering stage was compensated by Bio-P and Bio-K fertilizer application as a logical method to mitigate and moderate biomass losses about 37%. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        147 - Effect of vermicompost and mycorrhiza fungi on yield and growth of milk thistle and antioxidant system activity.
        Foroozan Nikkah Naeeni Ali Reza Ladan Moghadam Pezhman Moradi Mehdi Rezaei Vahid Abdoosi
        In this study, the effect of vermicompost and mycorrhizal fungi was investigated on growth, yield, chlorophyll pigments, leaf antioxidant enzymes, and seed silibinin content of Silybum marianum, milk thistle. The seeds were inoculated by two species of mycorrhiza fungi, أکثر
        In this study, the effect of vermicompost and mycorrhizal fungi was investigated on growth, yield, chlorophyll pigments, leaf antioxidant enzymes, and seed silibinin content of Silybum marianum, milk thistle. The seeds were inoculated by two species of mycorrhiza fungi, Glomus mosseae and G. intraradices, and plants were irrigated and treated with 0, 25, 50, and 75% vermicompost after culturing. The treated plants were then compared to control plants in a greenhouse experiment. The results showed that growth parameters including leaf area, and plant height and yield significantly increased in mycorrhiza fungi treated plants especially along with 75 % vermicompost treatment. The effects of symbiotic relationship between milk thistle and G. intraradices were more pronounced than G. mosseae. Moreover, combination of mycorrhiza and vermicompost increased the photosynthetic pigments chlorophyll (a), chlorophyll (b), total chlorophyll, and carotenoid. Also, a significant decrease was observed in activities of peroxidase, superoxide dismutase, and catalase after vermicompost and mycorrhiza treatment. The results showed that silibinin decreased significantly in vermicompost application. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        148 - Morphological and physiological characteristics for evaluation of salicylic acid effects on Celosia argentea L. under salinity stress
        Afsaneh Gholamzadeh Alam Sadegh Mousavi-Fard Abdolhossein Rezaei Nejad
        Salinity stress is one of the most important abiotic stresses in agriculture, from which about 20% of the total land cover is suffered. Considering the cultivation importance of C. argenea as well as the role of salicylic acid (SA) in tolerance and reducing the effects أکثر
        Salinity stress is one of the most important abiotic stresses in agriculture, from which about 20% of the total land cover is suffered. Considering the cultivation importance of C. argenea as well as the role of salicylic acid (SA) in tolerance and reducing the effects of salinity stress, the current study was conducted. This research was carried out as a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications. The factors included salinity in four levels (0, 40, 80 and 120 mM NaCl) and SA at three levels (0, 1 and 2 mM). The results showed that the effects of salinity stress on morphological and physiological characteristics were significant, indicating a negative effect of salinity on growth and flowering of C. argentea. Foliar application of SA, especially at 1mM, improved the morphological and physiological characteristics. Correlation between the measured traits showed that proline, MDA and electrolyte leakage had a significant negative correlation with the other measured traits. As stress increased, stomatal conductance decreased, indicating closure of stomata during stress and plant resistance. In general, SA application (in particular with 1 mM concentration) increased photosynthesis rate through the improvement of plant pigments and proline contents under salinity stress. Therefore, due to its cheapness and compatibility with the environment, SA is a simple solution to reduce salinity stress in this plant. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        149 - Foliar Application of Iron and Zinc on Quinoa under Drought Stress Affects Its Seeds Germination and Biochemical Properties
        Nasim Pakbaz Heshmat Omidi Hassan Ali Naghdi Badi Amir Bostani
        Drought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (c أکثر
        Drought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (control, Zn, Fe, Zn + Fe, nano-Zn, nano-Fe, nano-Zn + nano-Fe) on quinoa at 2 reproductive stages (50% and 100% of flowering stage) were evaluated under 2 levels of drought stress (50% and 85% of depletion of soil moisture content). The results revealed that germination traits including germination percentage, and seed technological parameters such as germination value and germination energy, antioxidant enzymes activities and chlorophyll (Chl) content were significantly affected by foliar application of micronutrients, time of micronutrient spraying and drought stress level. The correlation results showed that 1000- grain weight had a positive and significant relationship with grain filling period, physiological maturity, germination percentage (GP) and germination speed (GS). The drought stress also increased the antioxidant enzymes activities of catalase (CAT) and peroxidase (POD) in all nutrients treatments. Drought stress at seed formation stage had a significant effect on seed filling and its weight and could decrease seed germination rate. It was concluded that application of nano-Zn + nano-Fe in 50% flowering stage could promote the germination performance, seedling growth and the antioxidant capacity under drought conditions stress تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        150 - Evaluation of gene expression, enzymatic and biochemical activity of leaves in native and foreign genotypes of bread wheat before and after anthesis
        Saeid Navabpour Abolfazl Mazandarani Ahad Yamchi
        This experiment was carried out in Golestan province, in a randomized complete block design (RCBD) with four replicates. Wheat genotypes were included N-91-9, N-91-17, Tiregan, Nogal, Euclide, Agorazado, Lucullus, and Antonius. Sampling from Flag leaf and other leaves a أکثر
        This experiment was carried out in Golestan province, in a randomized complete block design (RCBD) with four replicates. Wheat genotypes were included N-91-9, N-91-17, Tiregan, Nogal, Euclide, Agorazado, Lucullus, and Antonius. Sampling from Flag leaf and other leaves at 10 stages included 7DBA (Day before anthesis), 3DBA, Anthesis, 3DAA (Day after anthesis), 7DAA, 11DAA, 15DAA, 19DAA, 23DAA, and 27DAA was done and carried to laboratory in liquid nitrogen and stored at -80 &deg;C. Part of the leaf samples was carried with a paper pocket and incubated in the oven at 80 &deg;C for 48 hours. Biochemical traits such as chlorophyll content, net photosynthetic rate, sucrose content, sucrose synthase (SS) and sucrose phosphate synthase (SPS) content, grain yield, and photosynthetic genes expression included RbcL, RbcS, and Rca was measured in all stages. The result had shown that flag leaf in the post-anthesis stages has a significant role in photosynthesis and sucrose production in the plant and cultivars with higher chlorophyll content also had higher photosynthesis. Also, in genotypes with higher SS enzyme activity, more sucrose is synthesized and due to the role of SPS, increasing its amount is involved in the transfer of sucrose from the leaves to other organs. The RbcL, RbcS, and Rca genes had higher expression in cultivars with higher photosynthesis than the control (Tiregan). Among the studied genotypes, the results showed that Nogal cultivar and line N-91-17 had superior in terms of grain yield and other measured traits and can be recommended for use in future research. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        151 - Genetic Variation in Iranian Rice (Oryza Sativa L ) Genotypes Using Physiological traits and SSR markers
        Mehrnesa Qarehkhani Saeid Navabpour Hossein Sabouri Sanaz Ramezanpour
        In order to assess genetic diversity, the number of 38 Iranian rice cultivars were evaluated using 15 agronomic traits and 14 SSR markers. Rice genotypes were cultivated in a Randomized Complete Block Design in a Research Farm located in Azadshahr in 2013. According to أکثر
        In order to assess genetic diversity, the number of 38 Iranian rice cultivars were evaluated using 15 agronomic traits and 14 SSR markers. Rice genotypes were cultivated in a Randomized Complete Block Design in a Research Farm located in Azadshahr in 2013. According to analysis of variance (ANOVA) genotypes showed a significant difference for all traits (P &lt;0.01). Regression analysis showed that the weight of filled grains was correlated with panicle number and chlorophyll content and explained 93.5% of the filled grains weight variations. The highest and lowest content of polymorphic information was recorded in RM262 (0.81) and RM241 (0.33) respectively, the mean PIC was 0.51. The average Shannon index was 0.33. The genotypes were categorized according to morphological traits in three groups but based on molecular and chlorophyll data assigned to three and two groups, respectively. Among the microsatellite markers used in this study, the RM142 RM255, RM341, RM262 markers had a high degree of polymorphism. RM297, RM104, RM274 showed the most correlation with rice chlorophyll content, which can be promising in marker selection programs. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        152 - Morpho-physiological and biochemical responses of suger beet cultivars (Beta Vulgaris L.) topretreatment and salinity
        Ali Shokouhian Heshmat Omidi Amin Bostani Amirmohammad Naji
        A plant&rsquo;s response to osmotic stress is a complex phenomenon that causes many abnormal symptoms due to limitations in growth and development or even the loss of yield. The present study was designed to investigate the morpho-physiological responses of different su أکثر
        A plant&rsquo;s response to osmotic stress is a complex phenomenon that causes many abnormal symptoms due to limitations in growth and development or even the loss of yield. The present study was designed to investigate the morpho-physiological responses of different sugar beet cultivars (&lsquo;Shokofa&rsquo;, &lsquo;Sina&rsquo;, &lsquo;Paya&rsquo;, &lsquo;Turbata&rsquo;, and &lsquo;Aria&rsquo;) to priming (non-priming, osmopriming, and hydro-priming) and salinity of irrigation water (&gt;2, 8, and 16 dS/m). The experiment was conducted as a factorial split plot experimental based on a randomized complete blocks design (RCBD) implemented in three replications in a research farm in Saveh city, Iran, during 2019-2020. Results showed that non-priming of &lsquo;Shokofa&rsquo; genotype, hydro-priming of &lsquo;Aria&rsquo; genotype, and osmo-priming of &lsquo;Paya&rsquo; genotype under non-salinity conditions had the highest total chlorophyll content (31.04, 32.80, and 28.50 &micro;g/g FW, respectively). The highest proline content was related to the hydro-and osmo-priming of seeds under high salinity stress (1.91 and 1.23 &mu;mol/g FW, respectively). Hydro-priming of &lsquo;Shokofa&rsquo; seed showed the highest LAI under the high salt stress level. The highest root yield (62.9 tons/ha) was observed in the hydro-priming of &lsquo;Aria&rsquo; genotype under without salt stress conditions. In addition, all sugar beet cultivars under non-stress and hydro-priming conditions had the highest root yield. Among the cultivars, &lsquo;Sina&rsquo;, &lsquo;Torbata&rsquo;, and &lsquo;Aria&rsquo; and hydro-priming technique are recommended for planting in areas under soil or irrigation water salinity stress تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        153 - The effect of different methods of application of gibberellic acid on morphophysiological and biochemistry indices and ‎Jerusalem Cherry fruit number (Solanum pseudocapsicum L.)
        Ali Salehi Sardoei Hamideh Azad Ghoje-Biglou Hadi Ghasemi
        The greenhouse experiment was performed using &lrm;Jerusalem cherry affected by gibberellic acid (GA3) in four levels (zero (control), 100, 200, and 400 mg/lit) and three types of consumption (foliar, drip treatment, and foliar + drip treatment) application. The results أکثر
        The greenhouse experiment was performed using &lrm;Jerusalem cherry affected by gibberellic acid (GA3) in four levels (zero (control), 100, 200, and 400 mg/lit) and three types of consumption (foliar, drip treatment, and foliar + drip treatment) application. The results showed that the reciprocal effect of experimental factors on plant height, lateral shoot length, lateral shoot number, fruit number, root length, root wet weight, stem wet weight, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, pigment function, chlorophyll index, and resuscitate sugars were significant. Simultaneous application of foliar spray and soil consumption + GA3 increased carotenoid and leaf area ratio compared to the use of each treatment alone. According to the comparison of means, the highest amount of chlorophyll a (19/75 &micro;g/ml), chlorophyll b (4/63 &micro;g/ml), total chlorophyll (25/27 &micro;g/ml), and the total amount of pigments (27/67 &micro;g/ml) were obtained by leaves foliar spray and drip treatment with the concentration of 400 mg/lit, drip treatment with 200 mg/lit condensation, and foliar spray and drip treatment with the distribution of 200 mg/lit. According to the results, the use of GA3 hormone causes an increase in the number of fruits, pigment performances, and reducing sugars in a &lrm;Jerusalem cherry. The methods used in GA3 consumption as a hybrid application leaves foliar spray plus soil application compared to drip treatment and foliar spray individually, showing better results. Therefore, the simultaneous foliar + drip treatment method is recommended as a suitable method for using GA3 to improve the appearance and photochemistry characteristics of a Jerusalem cherry. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        154 - Effects of sodium Nitroprussid and Calcium silicate on the physiological and biochemical parameters of wheat (Triticum aestivum L.) under cadmium stress
        Saeid Soltani
        Cadmium is a heavy metal with high toxicity that causes to oxidative stress in the plants and animals.The heavy metal stress tolerance in the plants with increasing content of reactiveoxygen species (ROS)require to use antioxidative pathways. Hydroponic experiments were أکثر
        Cadmium is a heavy metal with high toxicity that causes to oxidative stress in the plants and animals.The heavy metal stress tolerance in the plants with increasing content of reactiveoxygen species (ROS)require to use antioxidative pathways. Hydroponic experiments were performed with thirteen treatments consisting of a control (neither CdSO4 nor ameliorative factor CaSiO3 and SNP), CdSO4 at 25, 50, 75 and l00 &micro;M concentrations without or with 1.5 mM ameliorative factor SNP or CaSiO3. The desired samples of leaves from 60-days-old plant used for determination activities of ascorbate peroxidase, peroxidase and polyphenol oxidas enzymes and content of chlorophyll a, chlorophyllb, totalchlorophyll, carotenoids, MDA, and proline. The obtained results were indicated that Cadmium decreased chlorophyll a, b, total chlorophyll and carotenoids contents significantly and ascorbate peroxidase, peroxidase, and polyphenol oxidase activities which were increased specially by adding CaSiO3. However, polyphenol oxidase activity increased under Cd stress significantly, which increased with adding ameliorative factor,CaSiO3.The MDA and proline content increased under Cd stress significantly, which decreased by adding ameliorative factors especially CaSiO3. It can be concluding that silicate effects that enhanced the Cd tolerance in Triticum aestivum L. is attribute to the silicate ameliorative effects&ndash;suppressed CdSO4 uptake and root to shoot CdSO4 transport. In addition, the silicate ameliorative effects are enhanced the antioxidant defenseactivity. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        155 - Effect of thyme essential oil and ethanol on vase life and some physiological traits of alstroemeria (Alstroemeria sp.)
        Behzad Kaviani Mohammad Reza Safari Motlagh Milad Ghorbanali Nazarpour
        Alstroemeria (Alstroemeria sp.) is a permanent herbaceous plant species. Fast yellowing of Alstroemeria (Alstroemeria sp.) leaves after harvest and before petal shedding is the main factor limiting their vase life. This research investigated the effect of thyme essentia أکثر
        Alstroemeria (Alstroemeria sp.) is a permanent herbaceous plant species. Fast yellowing of Alstroemeria (Alstroemeria sp.) leaves after harvest and before petal shedding is the main factor limiting their vase life. This research investigated the effect of thyme essential oil (0, 50, 100, and 200 mg/L) and ethanol (0, 10, 20, and 40 mg/L) on retarding the senescence of cut alstroemeria flowers in a factorial experiment. Various quantitative and qualitative traits particularly vase life, flower opening index, water uptake, fresh weight loss, dry weight percentage, and vase solution and stem-end bacteria population were measured. Thyme essential oil at a concentration of 200 mg/L without ethanol application was most influential on vase life, reduction of bacteria population, and water uptake and exhibited almost acceptable dry weight and flower opening rate. Overall, it is concluded that the suitable application of thyme and ethanol at proper rates is effective in extending the vase life of alstroemeria. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        156 - Biochemical characteristics of red bean (Phaseolus vulgaris L.) genotypes as affected by seed pre-treatment with growth regulators .
        Mona Mohtashami Ahmad Naderi Ali Akbar Ghanbari Mojtaba Alavi Fazel Shahram Lak
        In order to investigate the effect of seed pretreatment with growth regulators on biochemical characteristics of red bean genotypes, a factorial experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications. In this research, seed pretreatment أکثر
        In order to investigate the effect of seed pretreatment with growth regulators on biochemical characteristics of red bean genotypes, a factorial experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications. In this research, seed pretreatment with growth regulators namely salicylic acid (SA) and naphthalene acetic acid (NAA) were applied at four levels including P0: control (pretreated with distilled water); P1: pretreated with NAA hormone (0.5 mM/lit); P2: pretreated with SA hormone (0.7 mM/lit); P3: pretreated with combination of NAA hormones (0.5 and 0.7 mM/lit) and two genotypes of red beans (KS31169 and D81083). The ANOVA results showed that the simple effects and the interactive effects of genotypes &times; priming with growth regulators on all traits were significant except the relative chlorophyll content. The results of mean comparison for the interactive effect of genotypes and priming with growth regulators showed that application of SA increased the amount of chlorophyll a in D81083 genotype. The highest rate of chlorophyll b and total chlorophyll belonged to D81083 genotype with application of NAA. The rates of flavonoids and carotenoids decreased by using growth regulators, therefore the highest rates of these traits were observed in control &times; D81083 genotype. Seed priming with combined treatments (NAA+SA) led to the highest stability of cytoplasmic membrane in KS31169 genotype. In general, the results of the present study indicated that the use of growth regulators as seed pretreatment will increase the main pigments of photosynthesis and cytoplasmic membrane stability. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        157 - Physicochemical changes in olive oil (cv. Koroneiki) due to fruit ripening and extraction method.
        Akram Salmani Esmaeil Seifi Mahdi Alizadeh Aman Mohammad Ziaiifar Hossein Fereydooni
        This study was conducted to find the effects of fruit ripening and extraction method on the quantity and quality of the Koroneiki olive oil. The oil samples extracted in six ripening stages were used for further quality analysis. Quality assessment of the oil was conduc أکثر
        This study was conducted to find the effects of fruit ripening and extraction method on the quantity and quality of the Koroneiki olive oil. The oil samples extracted in six ripening stages were used for further quality analysis. Quality assessment of the oil was conducted according to the standard methods and the composition of fatty acids was measured by gas chromatography. The results showed that there were some significant differences in the percentage of oil among different fruit tissues and harvesting times. In all tissues, the percentage of oil in dry matter increased significantly from 12 Oct to 4 Jan. The mesocarp and seed had significantly higher percentages of oil compared to endocarp. The extraction method and harvesting time had some significant influences on peroxide value. Furthermore, the extraction method showed a significant effect on the refractive index, but not on the other quality traits studied. The oil extracted using soxhlet had higher peroxide value, but lower refractive index compared to the oil extracted by centrifugation. The harvesting time showed some significant effects on the percentage of free fatty acids, K232 value, K270 value and the amounts of total chlorophylls and total carotenoids. There were a higher percentage of free fatty acids in the oil samples produced in later harvesting times. The oil extracted on 1 Mar showed the highest percentage of free fatty acids. On the other hand, the oil samples obtained from earlier harvesting times had higher values of K232 and K270 and higher amounts of total chlorophylls and carotenoids. The results showed an increase in the percentage of oleic acid and linoleic acid during the harvesting times; while, there was a slight decrease in the percentages of other fatty acids studied. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        158 - Physiological responses of two tomato (Lycopersicun esculentum M.) cultivars to Azomite fertilizer under drought stress.
        Hamid Noorani Azad Abolghasem Hassan Poor Gholam Reza Bakhshikhaniki Mohammad Ali Ebrahimi
        This study was conducted in order to investigate the effect of drought stress and Azomite fertilizer on some physiological traits of two tomato (Lycopersicon esculentum M.) cultivars (izmir and Izabella). A randomized complete design with factorial arrangement with thre أکثر
        This study was conducted in order to investigate the effect of drought stress and Azomite fertilizer on some physiological traits of two tomato (Lycopersicon esculentum M.) cultivars (izmir and Izabella). A randomized complete design with factorial arrangement with three replications was used. Treatments consisted of three levels of irrigation including FC (control), FC (mild drought stress), and FC (severe drought stress)] along with four levels of Azomite (0,‌ 25, ‌50 and 100g/pot). Results showed that drought stress reduced stem length, plant dry and fresh biomass, relative growth rate (RGR), net assimilation rate (NAR), relative water content (RWC), total chlorophyll, carotenoid, nitrogen, phosphorus and potassium in leaves. Azomite fertilizer increased the stem length, plant dry and fresh biomass, RGR, NAR, RWC, total chlorophyll, carotenoid, nitrogen, phosphorus, and potassium in leaves in comparison with control plants in both cultivars. Interaction effect of drought stress and Azomite had a significant effect on increasing plant fresh biomass, RGR, NAR, RWC, total chlorophyll, carotenoid, nitrogen, phosphorus, and potassium. Interaction effect of drought stress and cultivar showed significant effect on increasing plant fresh biomass, NAR, RWC, total chlorophyll, and phosphorus. Moreover, the results indicated that the interaction effect of Azomite and cultivar had a significant effect on plant fresh biomass, RGR, RWC, and phosphorus in leaves. In general, Azomite was effective on drought stress tolerance of tomato plant. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        159 - Effect of Gamma Irradiation on Some Biochemical Parameters and Physico-chemical Properties of Oil in Soybean [Glycine max (L.) Merr.] .
        Abbas ali Dehpour
        The soybean (Glycine max l. merr) is one of oil seed plants from leguminous family. In this study, the effect of gamma radiation on chlorophyll, soluble and insoluble carbohydrate and composition oil seeds were investigated in soybean. Soybean variety J.K was irradiated أکثر
        The soybean (Glycine max l. merr) is one of oil seed plants from leguminous family. In this study, the effect of gamma radiation on chlorophyll, soluble and insoluble carbohydrate and composition oil seeds were investigated in soybean. Soybean variety J.K was irradiated with 0,100,200 and 300 gamma ray. The treatment and control seeds planed in with four replicates. The highest amount of total chlorophyll content was obtained in control plants. The highest amount of soluble carbohydrate was obtained in 200 gamma ray treatments. The contents of carbohydrates in the leaves tend to increase with increasing gamma ray doses. The elevated levels of the total soluble and insoluble carbohydrates in leaf are considered to be playing an important role in the osmotic adjustment. The results showed that the highest amount of total protein content was obtained in control plants. The contents of protein in the leaves tended to decrease with increasing gamma ray doses. The oil soybean seeds were extracted and analyzed for their chemical and physical properties such as acid value, percentage free fatty acids (% FFA), iodine value, and refractive index. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        160 - Predicting Cut Rose Stages of Development and Leaf Color Variations by Means of Image Analysis Technique
        Mansour Matloobi Sepide Tahmasebi Mohamad Reza Dadpour
        The monitor and prediction of crop developmental stages, particularly harvest time, play an important role in planning greenhouse cropping programs and timetables by cut rose producers. There have been many scientific reports on the application of image analysis technol أکثر
        The monitor and prediction of crop developmental stages, particularly harvest time, play an important role in planning greenhouse cropping programs and timetables by cut rose producers. There have been many scientific reports on the application of image analysis technology in estimating greenhouse crop growth stages. In the present research, we studied leaf color variations over time by taking timely images from four commercial rose cultivars and processing them later using image j software in RGB color space. Results revealed a higher correlation between the leaf color variations and the stages of stem growth in both white color (R2=0.89) and colorful cultivars (R2=0.94). Furthermore, it was determined that there was a significant difference in leaf color components within stem layers in all cultivars. A good correlation was also observed between the leaf total chlorophyll measured directly by spectrophotometric method and the data acquired indirectly from SPAD readings. Among the models fitted to the stem height and color variation data, linear and exponential models performed best. However, some differences were observed between the cultivars. The potential observed in image analysis technique in detecting color differences among the leaf layers and its versatility in non-destructive determination of a link between the leaf color changes and rose stem growth give it the utmost merit and applicability in greenhouses. Developing such a model for other important cultivars of greenhouse roses will make it possible to equip rose greenhouses with several powerful and reliable tools in order to assist the growers to precisely adjust the crop harvest time and accurately plan their operations according to the market demand and policy. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        161 - Soil Cover Effects on Yield and Some Physiological Characteristics of Marigold (<i>Calendula officinalis</i> L.) under Methanol Foliar Application
        Lamia Vojodi Mohamm Bagher Hassanpouraghdam Rana Valizadeh Kamran Asghar Ebrahimzadeh
        This study was conducted to assay the effects of methanol foliar application (0, 10, 20 and 30% v/v) and bed cover (control, white and black covers) on yield and some physiological traits of marigold as a factorial based on RCBD. The results revealed the significant int أکثر
        This study was conducted to assay the effects of methanol foliar application (0, 10, 20 and 30% v/v) and bed cover (control, white and black covers) on yield and some physiological traits of marigold as a factorial based on RCBD. The results revealed the significant interaction effects of bed cover and methanol foliar application on chlorophyll a content and plant height. The highest plant height was belonged to black mulch &times; methanol (except for 30% methanol). The highest chlorophyll a content (2.3 mg g-1 FW) was attained by black mulch &times; 30% methanol. Chlorophyll b content was influenced by soil cover and the highest chlorophyll b content (1.1 mg g-1 FW) was recorded with black mulch. The flowers and leaves dry weight as well as relative water content and total soluble solids content were affected by the treatments and, the highest data for flower dry weight (116 g) was in 30% foliar spray and black mulch (103.6 g). The highest data for total soluble solids content (120 &deg;Brix) and relative water content (49.7%) were recorded with 30% methanol foliar application and by black soil cover. For root-dry weight (15.3 g) and total phenolics content (95.05 mg GA g-1 Dwt), black mulch was the treatment of choice. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        162 - Effect of Paclobutrazol on Some Morphological and Physiological Characteristics of Petunia under Drought Stress
        Niusha Hatamifar Ramin Babadaei Samani
        This experiment was conducted to investigate the effect of paclobutrazol as an anti-gibberellin on some morpho-physiological characteristics of Petunia &times; grandiflora &lsquo;Bravo Blue&rsquo;, and determine the optimum concentration of paclobutrazol for drought res أکثر
        This experiment was conducted to investigate the effect of paclobutrazol as an anti-gibberellin on some morpho-physiological characteristics of Petunia &times; grandiflora &lsquo;Bravo Blue&rsquo;, and determine the optimum concentration of paclobutrazol for drought resistance in this plant. The experiment was carried out as factorial based on completely randomized design with three replications in greenhouse. The studied factors were included paclobutrazol in four levels (0, 25, 50 and 75 mg a.i. l-1) and drought stress in three levels (irrigation when soil moisture reached 90 %, 75 % and 50 % of field capacity). Results showed that the application of paclobutrazol had increased the number of flowers, aerial part dry weight and number of lateral branches, and the application of this substance decreased the plant height, root dry weight and amount of carotenoids. While, paclobutrazol did not have significant effect on the electrolyte leakage, main branch number and leaf area of petunia. Also, the results showed that drought stress increased the number of flowers per plant, and reduced the content of chlorophyll, carotenoids, flower diameter, shoot and root dry weight and leaf area of petunia. Application of 75 mg a.i. l-1 paclobutrazol had the greatest effect on height controlling of petunia plant under drought stress. Carotenoids and chlorophyll content was increased by increasing the paclobutrazol concentration under 50% of field capacity. Generally, the results indicated that the application of paclobutrazol under severe drought stress could prevent chlorophyll and carotenoids decline, and had partially been effective in overcoming adverse effects of drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        163 - Foliar Application of Anti-frost Solution Influences Physiological and Biochemical Parameters in <i>Bougainvillea</i>, <i>Canna</i> and <i>Petunia</i>
        Sahar Mirzaei Morteza Khoshkhuy Behzad Edrisi
        Frost is the coating or deposit of ice that may form in cold conditions, usually overnight. If the temperature drops far enough for the plant cells to freeze, non hardy plants will die. Therefore, a research was laid out to study the influence of an anti-frost solution أکثر
        Frost is the coating or deposit of ice that may form in cold conditions, usually overnight. If the temperature drops far enough for the plant cells to freeze, non hardy plants will die. Therefore, a research was laid out to study the influence of an anti-frost solution on growth, flowers quality and biochemical parameters of ornamental plants. The anti-frost solution was applied as foliar sprays in different concentration of T0: 0 (mg L-1) (only water) as control, T1: 250 (mg L-1), T2: 500 (mg L-1), T3: 1000 (mg L-1), T4: 1500 (mg L-1), T5: 2000 (mg L-1) &lsquo;ferti-fros&rsquo;, on bougainvillea (Bougainvillea glabra(, canna (Canna indica) and petunia (Petunia axillaris). Results showed that flowering percentage and flowering duration in the treated plants was more than control. Highest flowering percentage and flowering duration was in T5 (81.22%) and (13.86 days), respectively. By increasing concentration of anti-frost solution, damaging percentage was decreased. Lowest damaging percentage was in T5 (69.77%). Total chlorophyll enhanced with increasing concentration of anti-frost solution. Highest amount of total chlorophyll belonged to T5 (50.80 mg g-1). By comparing effect of different treatments on amount of prolineit was shown that control had highest amount of proline (0.56 &mu;M g-1). With increasing concentration of anti-frost, amount of proline was decreased T5 (0.08 &mu;mol g-1).Electrical conductivity was affected by different treatments in all flowers. Highest amount of electrical conductivity recorded for control (9.0 mS g-1 cm-1) and lowest amount was in T5 (2.26 mS g-1 cm-1). Difference of all the treatments was significant at 0.1% level of significance. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        164 - Investigation of Humic Acid Application on Some Morphological and Physiological Characteristics of China Rose
        Parvin Talebi Zohreh Jabbarzadeh
        In recent years, excessive use of chemical fertilizers and lack of organic fertilizers caused to reduce the rate of soil organic matter in Iran. The increased use of chemical fertilizers in agriculture causes environmental problems such as soil physical degradation and أکثر
        In recent years, excessive use of chemical fertilizers and lack of organic fertilizers caused to reduce the rate of soil organic matter in Iran. The increased use of chemical fertilizers in agriculture causes environmental problems such as soil physical degradation and soil nutrient imbalances. This study was conducted to investigate the effects of foliar and soil applications of humic acid on some morphological and physiological characteristics of Rosa chinensis &lsquo;Baby Masquerade&rsquo; in the completely randomized design with two factors; four concentrations of humic acid (0, 500, 1,000 and 2000 mg/L) and two application methods (soil and foliar application) for 8 times (every 15 days) with three replications and two observations per replication under controlled greenhouse conditions. The results showed that humic acid had additive effects on anthocyanin and total soluble solids content. It should be noted that increasing of the content of total soluble solids cause to increase anthocyanin. Foliar application of 500 mg/Lhumic acid significantly increased chlorophyll content and photosynthetic rate. Also, foliar application of 1000 mg/Lhumic acid increased the total soluble solid content more than the other treatments. Humic acid had significant effects on leaf area index and shoot and root fresh and dry weight. Generally, it seems that humic acid can improve morphological and physiological characteristics of Rosa chinensis var. &lsquo;Minima&rsquo;. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        165 - Effect of Magnetite Nanoparticles on Vegetative Growth, Physiological Parameters and Iron Uptake in Chrysanthemum (<i>Chrysanthemum morifolium</i>) ‘Salvador’
        Seyed Mohammad Banijamali Mohammad Feizian Afsaneh Alinejadian Bidabadi Ebrahim Mehdipour
        Despite the increasing rate of nanoparticles (NPS) production and their application in agriculture, few studies have focused on their effect on plant growth. So, the present research was conducted in laboratory and greenhouse conditions. First, superparamagnetic iron ox أکثر
        Despite the increasing rate of nanoparticles (NPS) production and their application in agriculture, few studies have focused on their effect on plant growth. So, the present research was conducted in laboratory and greenhouse conditions. First, superparamagnetic iron oxide nanoparticles (SPIONS) with a humic acid coating (Fe3O4/HA) were synthesized in laboratory conditions by the chemical coprecipitation method. The effectiveness of the synthesized nanoparticles in vegetative growth and nutrients uptake of chrysanthemum cut flower (Chrysanthemum morifolium) were evaluated in greenhouse conditions with four replications in a completely randomized design. The treatments consisted of 10, 20 and 40 mg/L of pure Fe from the source of Fe3O4/HA NPS and 1.4 mg/L of pure Fe from two sources of iron chelates which contained Fe-EDTA(Fe-Ethylenediaminetetraaceticacid) and Fe-EDDHA [Fe-ethylenediaminedi(O-hydroxy phenylaceticacid)] were considered as control treatments in the open hydroponic cultivation system. The results of the laboratory experiment indicated that the synthesis of Fe3O4/HA by the chemical coprecipitation method led to the production of nanoparticles with an average diameter of 8.38 nm and superparamagnetic properties. The greenhouse experiment demonstrated that the application of Fe3O4/HA significantly increased Fe uptake, chlorophyll and vegetative growth of the plants versus the control treatments. The highest rates of Fe, N, P, K, Ca, Mg, Mn, and B uptake were observed at the NP rate of 20 mg/L. The branch number per plant, stem height, and total dry weight of the plants were significantly increased by 25, 38, and 39.5% versus the treatment of Fe-EDTA and by 50, 36, and 48% versus the treatment of Fe-EDDHA, respectively. It is concluded that magnetite NPs with a humic acid coating resolved Fe deficiency and increased chrysanthemum growth. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        166 - Effects of 6-Benzylaminopurine and Salinity Stress on Flowering and Biochemical Characteristics of Winter Jasmine (<i>Jasminum nudiflorum</i> L.)
        Masoume Fazeli Davood Naderi
        The purpose of this study was to evaluate the effects of different levels of salinity stress and sprayed of the 6-benzylaminopurine (benzyl adenine) on morphological and biochemical characteristics of winter jasmine. Therefore, an experiment was conducted in 2016-2017 g أکثر
        The purpose of this study was to evaluate the effects of different levels of salinity stress and sprayed of the 6-benzylaminopurine (benzyl adenine) on morphological and biochemical characteristics of winter jasmine. Therefore, an experiment was conducted in 2016-2017 growing seasons in research center of greenhouse production of Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch. The experiment was carried by using a factorial based on completely randomized design with 4 levels of salinity stress (2, 4, 6 and 8 dS m-1) as the first factor and different levels of benzyl adenine (control (non-application), 25 and 50 mg l-1) as a second factor was performed in 3 replications (total of 36 plots). The traits such as fresh and dry weight of flower, flower number, content of the chlorophyll a, b, total, carotenoids, and superoxide dismutase (SOD) enzyme of winter jasmine plant were studied. The results showed that salinity levels and benzyl adenine foliar application have a significant effect on all of traits. The results showed that the activity of SOD was significantly higher in application of 8 dS m-1 salinity than the 2 dS m-1 treatment, and the highest enzymatic activity were recorded at 8 dS m-1 treatment. On the other hand, in investigating the effects of foliar application of Benzyl adenine treatment, it was observed that this factor had positive effects on all of the above traits and their effects were concentration-dependent. It can be concluded that although salinity stress had a negative effect on winter jasmine, benzyl adenine treatment has minimized the negative effects of salinity stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        167 - Study of Morphological and Biochemical Traits of Marigold as Influenced by Phosphorous Biofertilizer and Zinc
        Farzad Jalali Davood Naderi
        The application of biofertilizers constitutes one of the main components of nutrient management with a fundamental role in sustainable agriculture and the improvement of plant qualitative traits. The present research assessed the effect of various treatments of phosphat أکثر
        The application of biofertilizers constitutes one of the main components of nutrient management with a fundamental role in sustainable agriculture and the improvement of plant qualitative traits. The present research assessed the effect of various treatments of phosphate solubilizing bacteria including Pantoea agglomeransstrain P5 and Pseudomonas putida strain P13 (seed inoculation, the application of biofertilizer 2, 4 and 6 weeks after plant emergence, and no inoculation of seeds as control treatment) and the foliar application of ZnSO4 (at 0, 1, 2, and 3 gL-1 rates) on morphological and biochemical traits of marigolds. It was found that the highest plant height and flower fresh weight belonged to plants whose seeds were inoculated with biofertilizer and were fertilized with 2 g L-1 ZnSO4 and also, in plants treated with biofertilizer 2 weeks after plant emergence and fertilized with 1 and 2 g L-1 ZnSO4. Also, the highest flower dry weight and anthocyanin content were obtained from the treatments of biofertilizer 2 and 4 weeks after plant emergence supplemented with 1 and 2 gL-1 ZnSO4. The highest P content was seen in the treatments of biofertilizer 4 and 6 weeks after plant emergence &times; 2 and 1 gL-1 ZnSO4. In addition, the highest Zn content was obtained from biofertilizer application 6 weeks after plant emergence and in plants fertilized with 3 gL-1 ZnSO4. In contrast, the lowest amount of most parameters was observed at different levels of biofertilizer application without the use of ZnSO4 and with the use of 3 gL-1 ZnSO4. Therefore, the foliar application of ZnSO4 and the soil application of phosphate solubilizing fertilizers can influence the biochemical and morphological traits of marigolds. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        168 - Evaluation Uptake and Translocation of Iron Oxide Nanoparticles and Its Effect on Photosynthetic Pigmentation of Chrysanthemum (<i>Chrysanthemum morifolium</i>) ‘Salvador’
        Seyed Mohammad Banijamali Mohammad Feizian Afsaneh Alinejadian Bidabadi Ebrahim Mehdipour
        Recently, the use of superparamagnetic iron oxide nanoparticles (SPIONS) as a new and promising source of iron in agriculture has been suggested that further investigation is needed before extensive field use. In a greenhouse experiment, the effect of coated magnetite n أکثر
        Recently, the use of superparamagnetic iron oxide nanoparticles (SPIONS) as a new and promising source of iron in agriculture has been suggested that further investigation is needed before extensive field use. In a greenhouse experiment, the effect of coated magnetite nanoparticles with humic acid (Fe3O4/HA NPs) was investigated on iron deficiency chlorosis and photosynthesis efficiency compared to iron chelates of Fe-EDTA (Fe-Ethylenediaminetetraacetic acid) and Fe-EDDHA [Fe-Ethylene diamine-di (o-hydroxyphenylacetic acid)] as control treatments in chrysanthemum cut flower (Chrysanthemum morifolium) in the open hydroponic cultivation system. The feasibility of absorption and translocation of nanoparticles in the plant was evaluated by vibrating sample magnetometry (VSM). The results of tracing by magnetization measurement was demonstrated that NPs penetrated in root and transferred to the aerial parts of chrysanthemum. The greenhouse experiment demonstrated that the application 20 mg/L Fe3O4/HA NPs in nutrient solution significantly (P تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        169 - Morphological and Biochemical Responses of Gerbera (<i>Gerbera Jamesonii</i> L.) to Application of Silica Nanoparticles and Calcium Chelate under Hydroponic State
        Tahereh Tofighi Alikhani Seyed Jalal Tabatabaei Ali Mohammadi Torkashvand Ahmad Khalighi Daryush Talei
        The purpose of this study was to investigate the response of physicochemical properties of gerbera (Gerbera Jamesonii L.) to silica nanoparticles (Nanoparticle-SiO2) and calcium chelate (Ca-Chelate) in nutrient solutions. A factorial experiment based on completely rando أکثر
        The purpose of this study was to investigate the response of physicochemical properties of gerbera (Gerbera Jamesonii L.) to silica nanoparticles (Nanoparticle-SiO2) and calcium chelate (Ca-Chelate) in nutrient solutions. A factorial experiment based on completely randomized design with two factors was conducted in four replicates. The first factor the concentration of Nanoparticle-SiO2 in nutrient solutions with four levels (0, 20, 40, 80 mg L-1), and the second factor was the concentration of Ca-Chelate in the nutrient solution with four levels (0, 60, 120 and 240 mg L-1). Flower diameter, peduncle length, leaf area, fresh and dry weights of root, leaf and flower, stem bending, leaf ionic leakage, chlorophyllindex, maximum efficiency of Photosystem II (Fv/Fm), percentages of cellulose, hemicellulose, and holocellulose in stem, and phenylalanine ammonia-lyase activity in leaves were measured. According to the results, in comparison to the control, application of 240 mg L-1 Ca-Chelate together with 80 mg L-1 Nanoparticle-SiO2, resulted in 1.5 times less stem bending and decreased leaf ionic leakage by 28%. The highest activity of phenylalanine ammonia-lyase in leaves was observed in the treatment with 60 mg L-1 Ca-Chelate (2.91 unit mg fresh leaves-1). The best treatment in terms of the chlorophyllindex, leaf area, percentages of cellulose and the maximum efficiency of Photosystem II (Fv/Fm) was the treatment with 120 mg L-1 Ca-Chelate and 80 mg L-1 Nanoparticle-SiO2. Therefore, application of 40 mg L-1 Nanoparticle-SiO2 and 60 mg L-1 Ca-Chelate in the hydroponic nutrition solution can be suggested for gerbera plants. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        170 - Effect of Foliar Application of Proline on Morphological and Physiological Traits of <i>Calendula officinalis</i> L. under Drought Stress
        Sophia Soroori Elham Danaee Khodayar Hemmati Alireza Ladan Moghadam
        Drought stress is one of the most important abiotic stresses that seriously reduces the production of ornamental plants such as pot marigold. Proline is one of the active amino acids in the osmotic regulation phenomenon and it has an effective role in reducing cell dama أکثر
        Drought stress is one of the most important abiotic stresses that seriously reduces the production of ornamental plants such as pot marigold. Proline is one of the active amino acids in the osmotic regulation phenomenon and it has an effective role in reducing cell damage and improving drought tolerance. A pot experiment as factorial arrangement in a completely randomized design with three replications was performed in order to study the effect of foliar application of proline (0, 50 and 100mg L-1) on some morpho- physiological characteristics of pot marigold under drought stress (normal irrigation, 25, 50 and 75 % field capacity). The results showed that the highest fresh and dry weight of aerial organ, longevity of the flower on the plant, carotenoid and total chlorophyll were observed in normal irrigation+ proline 100 mg L-1. The highest fresh and dry root weight, root length and total antioxidant activity (DPPH) were for 75 % FC + proline 100 mg L-1. The highest plant height and number of flowers were in normal irrigation+ proline 50 mg L-1. The highest proline content was belonged to 25 % FC+ proline 100 mg L-1. In general, the results of this experiment showed that application of proline can partially compensate for the adverse effects of dehydration and on the other hand, despite the fact that the pot marigold plant is always able to survive in drought stress, it is recommended to irrigate 75% FC in order to increase pot marigold performance. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        171 - Effect of Blue Light Irradiation and Silver Nanoparticles at Different Rates on the Vase Life and Traits Involved in Postharvest Quality Preservation of Cut <i>Alstroemeria</i> cv. ‘Napoli’
        Mehrasa Anvari Davood Hashemabadi Behzad Kaviani Leila Asadpour
        The application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, أکثر
        The application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, 10, 15, or 20 mg L-1) on the vase life and the related traits of cut Alstroemeria cv. &lsquo;Napoli&rsquo; flowers. The control plants were treated with 3% sucrose. The study was based on a completely randomized design with three replications. The results showed that the longest vase life was 22.66 days obtained from 10 mg L-1 SNP, which did not differ significantly from the treatments of 12 hours of blue light irradiation (22.00 days) and 20 mg L-1 SNP (21.66 days). The lowest fresh weight losses were observed in the treatments of blue light for 18 and 12 hours and SNP at the rate of 10 mg L-1, respectively. The highest dry matter percentage (57.34 %) was related to the plants treated with 10 mg L-1 SNP. The flowers irradiated with blue light for 12 hours had the highest chlorophyll a and b (2.52 and 1.27 mg g-1 FW, respectively), the highest catalase activity (5.26 nmol g-1 FW min-1), and the lowest polyphenol oxidase activity (0.007 &mu;mol g-1 FW min-1). The lowest vase solution bacterial population was obtained from the application of 15 mg L-1 SNP and the highest petal protein from the irradiation of blue light for 24 hours. SNP was effective in controlling Gram-negative bacteria, and blue light was effective in controlling Gram-positive bacteria in the vase solution. It is inferred from the results that blue light, as a physical factor, is effective in preserving the vase life and relevant traits in the cut Alstroemeria &lsquo;Napoli&rsquo; flowers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        172 - The Effects of Naphthaleneacetic Acid on the Rooting of <i>Cycas revoluta</i> Bulbs
        Mehdi Asgari Gouraj
        The effects of naphthaleneacetic acid (NAA) (0, 15, 20 and 25 mg/l) were explored on the rooting of Cycas revoluta bulbs in a study based on a randomized complete block design with four replications. Based on the results, the NAA treatments significantly influenced root أکثر
        The effects of naphthaleneacetic acid (NAA) (0, 15, 20 and 25 mg/l) were explored on the rooting of Cycas revoluta bulbs in a study based on a randomized complete block design with four replications. Based on the results, the NAA treatments significantly influenced root length, leaf fresh and dry weight, and chlorophyll. But, they did not affect root number, root fresh and dry weight, significantly. The longest roots were 9.43 and 9.63 cm produced by the bulbs treated with 25 and 20 mg/l NAA, respectively. The 25 and 20 mg/l NAA were related to the highest root number of 3.57 and 3.23, respectively, the 25 mg/l NAA was related to the highest mean root fresh weight of 4.9 g, the 25 mg/l NAA was related to the highest root dry weight of 2.5 g, the 20 and 25 mg/l NAA were related to the highest leaf fresh weight of 6.04 and 6.54 g, respectively, the 25 and 20 mg/l NAA were related to the highest leaf dry weight of 4.07 and 3.11 g, respectively, and the 20 and 5 mg/l NAA were related to the highest chlorophyll content of 6.28 and 6.22 mg g-1 F.W., respectively. A significant relationship was observed between leaf dry weight and chlorophyll content at the P &lt; 0.01 level (+0.78). But, there was no significant relationship between root dry weight and mean root length (+0.29). The relationship between chlorophyll content and mean root length was not significant either (+0.13). According to the results, increasing the hormone rate may even affect the plants adversely, injuring them. In general, it can be inferred from the results that NAA at the rate of 20 mg/l influenced the studied traits, thereby entailing the highest gene expression in C. revoluta. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        173 - تاثیر 1-متیل سیکلوپروپن و متیل جاسمونات بر عمر پس از برداشت گل‌های شاخه بریده آلسترومریا رقم "کلگری"
        عتیق الله صدیقی علی تهرانی فر محمود شور حسین نعمتی
        آلسترومریا یکی از مهم ترین محصولات گلکاری دنیا است که صفاتی مانند تنوع بسیار زیاد در رنگ، ارقام مختلف و زیبایی باعث موفقیت گل آلسترومریا در تجارت جهانی می‌باشد. استفاده از محلول‌های مختلف نگهدارنده گل در مراحل مختلف عرضه گل‌های بریدنی به بازار موجب جلوگیری از تولید و فع أکثر
        آلسترومریا یکی از مهم ترین محصولات گلکاری دنیا است که صفاتی مانند تنوع بسیار زیاد در رنگ، ارقام مختلف و زیبایی باعث موفقیت گل آلسترومریا در تجارت جهانی می‌باشد. استفاده از محلول‌های مختلف نگهدارنده گل در مراحل مختلف عرضه گل‌های بریدنی به بازار موجب جلوگیری از تولید و فعالیت اتیلن، فراهم نمودن آب و تأمین انرژی مورد نیاز گیاه پس از جدا شدن از پایه مادری شده که باعث افزایش عمر گل و حفظ کیفیت گل‌های بریدنی می گردد. بنابراین آزمایش بصورت فاکتوریل سه عاملی بر مبنای طرح کاملا تصادفی با ۵ تکرار در هر تکرار یک شاخه گل در گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد . درین پژوهش اثر ۱-متیل سیکلوپروپن و متیل جاسمونات بر عمر پس از برداشت گل های شاخه بریده آلسترومریا (کلگری) مطالعه شد. نتایج اثر اصلی کاربرد متیل جاسمونات نشان داد که بیشترین میزان جذب آب، وزن تر نسبی، عمر گلجای، کلروفیل a، b ، آنتوسیانین، کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در غلظت ۰/۲ میکرولیتر در لیتر متیل‌جاسمونات مشاهده شد. نتایج اثر اصلی کاربرد ۱-متیل سیکلوپروپن نشان داد که بیشترین میزان جذب آب، وزن تر نسبی، عمر گلجای، کلروفیل a، b ، آنتوسیانین، کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در غلظت ۱ میکرولیتر در لیتر ۱-متیل سیکلوپروپن مشاهده شد. نتایج اثر متقابل کاربرد متیل جاسمونات و ۱-متیل سیکلوپروپن نشان داد که جذب آب، وزن تر نسبی، عمر گلجایی، کلروفیل a وb، آنتوسیانین و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در تیمار 4 درصد ساکارز+۳۰۰ میلی گرم در لیتر ۸-هیدروکسی کوئینولین سولفات+۱میکرولیتر در لیتر ۱- متیل‌سیکلوپروپن +۰/۲ میکرولیتر در لیتر متیل جاسمونات بیشترین میزان بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        174 - Pre-Harvest Application of γ-Aminobutyric Acid (GABA) and CaCl2 Improves the Vase Life of Rose cut cv. ‘Jumilia’
        Narges Ehsanimehr Mehdi Hosseinifarahi Moslem Abdipour Saeid Eshghi
        Rose is an important cut flower crop throughout the world in the floriculture industry. One of the most important problems of cut roses is their short post-harvest vase life, which imposes huge losses for cut plant production and trade in the market. This study aimed to أکثر
        Rose is an important cut flower crop throughout the world in the floriculture industry. One of the most important problems of cut roses is their short post-harvest vase life, which imposes huge losses for cut plant production and trade in the market. This study aimed to investigate the effects of &gamma;-aminobutyric acid (GABA) and calcium chloride (CaCl2) on vase life and the ACC synthase activity of cut rose cv. &lsquo;Jumilia&rsquo; flowers. A factorial experiment based on a completely randomized design (CRD) with 12 treatments and 3 replications was carried out in a soilless culture greenhouse. The treatments included GABA in four concentrations (0, 20, 40, and 60 mM) and CaCl2 in three concentrations (0, 0.75, and 1.5% as foliar application). The combined application of GABA and CaCl2 significantly prolonged the vase life of the cut rose flowers compared to the control. The results showed that the highest and lowest vase life were obtained from the flowers treated with 20, 40, or 60 mM GABA and 0.75 % CaCl2 and the untreated flowers, by 19.1, 18.86, 18.74, and 13.85 days, respectively. The pre-harvest application of GABA and CaCl2 inhibited the ACC synthase activity. The highest and lowest ACC synthase activity were observed in plants treated with 40 mM GABA and 1.5 and 0.75% CaCl2 and the untreated flowers by 3.57, 3.96, and 8.18 nmol g-1 FW, respectively. The combined application of GABA and CaCl2 increased the Ca content by 100.95% compared to the control plants. The highest and lowest total chlorophyll contents in the leaves were related to the plants treated with 60 mM GABA and 0.75 and 1.5% CaCl2 and the untreated flowers by 8.4, 8.24, and 6.22 mg g-1 FW, respectively. The foliar application of GABA and CaCl2 significantly (P &lt; 0.01) increased the polyamines (PAs) contents, such as putrescine (Put), spermidine (Spd), and spermine (Spm), in the petals of the treated rose flowers. So, the use of foliar application GABA 60 mM and CaCl2 1.5% is recommended due to the 38% increase in the vase life of cut rose flower. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        175 - Gibberellic Acid (GA3) and Benzyl Adenine (BA) Effects on the Vase Life of Cycad’s Cut Foliage
        Maliheh Abshahi Hossein Zarei Azim Ghasemnezhad Mahnaz Aghdasi
        Cycad is one of the most important cut foliage plants with several usages. This experiment was focused on increasing the vase life of Cycad&rsquo;s cut foliage in normal storage condition. Experiment was based on a CRD with three replications. Treatments were conducted أکثر
        Cycad is one of the most important cut foliage plants with several usages. This experiment was focused on increasing the vase life of Cycad&rsquo;s cut foliage in normal storage condition. Experiment was based on a CRD with three replications. Treatments were conducted for four different levels of gibberellic acid (GA3) and benzyl adenine (BA) each one with 0, 50, 100 and 150 mg L-1, according to mentioned statistical design. In all treatments except control, silver nitrate (AgNO3) with 40 mg L-1 and 3% sucrose were used. The measured traits were; vase life, chlorophyll and carotenoid content, water loss and some external quality factors. Results showed that GA3 had significant and positive effects on increasing the vase life of cycad&rsquo;s cut foliage and kept the external quality in good condition. However, unlike the gibberellic acid, treatment with high concentration of BA decreased vase life of cycad&rsquo;s cut foliage. Also, relation between storage time, BA and GA3 on most of measured external factors like leaflet dryness and fragility, were significant. The best treatments were selected as 50 mg L-1 GA3 without BA which increased the vase life of cycad&rsquo;s leaves to 101 days in storage condition. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        176 - Comparison Tea Extract, 8-Hydroxyquinoline Sulfate and Rifampicin on the Vase Life of Cut Flower chrysanthemum (Denderanthema grandiflorum L. cv. Purple)
        Davood Hashemabadi Hamideh Bagheri
        Maintaining quality and longevity of cut flowers is one of the critical issues in the floriculture industry, especially in cut flowers; and one of the most important problems in chrysanthemum, as one of the most popular cut flowers. Therefore, an experiment was conducte أکثر
        Maintaining quality and longevity of cut flowers is one of the critical issues in the floriculture industry, especially in cut flowers; and one of the most important problems in chrysanthemum, as one of the most popular cut flowers. Therefore, an experiment was conducted based on completely randomized design as pulse treatment with the three factors: tea extracts with 4 levels (5, 10, 20, and 40 %), 8-hydroxy quinoline sulfate with 4 levels (100, 200, and 400 mg l-1), and rifampicin with 3 levels (100, 200, and 400 mg l-1) on spray chrysanthemum (cv. Purple) with three replications. According to the results, the 20% tea extract treatment and 100 mg l-1 8-hydroxy quinoline sulfate treatment showed the highest vase life, petal protein, total chlorophyll, water absorption, and petal carotenoid. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        177 - Drought Stress Impact on Some Biochemical and Physiological Traits of 4 Groundcovers (Lolium Perenne, Potentilla SPP, Trifolium Repens and Frankinia SPP) With Potential Landscape Usage
        Elham Samieiani Hossein Ansari
        Stress management is considered as an important factor in nowadays landscape. Therefore this research was conducted using a factorial experiment based on a randomized completely design with regulated deficit irrigation at four levels (100, 75, 50, and 25% of lawn irriga أکثر
        Stress management is considered as an important factor in nowadays landscape. Therefore this research was conducted using a factorial experiment based on a randomized completely design with regulated deficit irrigation at four levels (100, 75, 50, and 25% of lawn irrigation requirement) and three replicates to evaluate some biochemical and physiological traits on four groundcover plants (Lolium perenne, Potentilla spp., Trifolium repens and Frankinia spp.) with the potential use in landscape. Results showed that Frankinia spp. and 75% lawn irrigation requirement bears the highest proline content with same amount (0.84 mg/g fresh weight) and on the other hand highest (32.61 mg/g fresh weight) and lowest (15.95 mg/g fresh weight) chlorophyll content was shown in control (irrigation treatments) and Frankinia spp., respectively. For total soluble carbohydrates content, highest amount (1.54 mg/g fresh weight) belongs to Lolium perenne whereas the lowest (0.79 mg/g fresh weight) belongs to Trifolium repens. Trifolium repens also had the most DPPH free radical-scavenging assay (75.05%) among species. In general, regulated deficit irrigation affects different biochemical characteristics of examined groundcover plants significantly, but as a managing method applying it to below the damaging point for landscape plants can be a good method for water consumption management in this manner. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        178 - The Impact of Drought Stress of the Cultivation Medium on the Growth and Postharvest Life of Lilium and Chlorophyll in Different Potassium Concentrations of Nutrient Solution
        A. Mohammadi Torkashvand T. Toofighi Alikhani
        To study the effect of different concentrations of potassium in thenutrient solution and water stress on the quality and quantity yield of Lilium LA cv.Termoli, a pot experiment was conducted based on completely randomized design in sand and perlite medium (50:50) in th أکثر
        To study the effect of different concentrations of potassium in thenutrient solution and water stress on the quality and quantity yield of Lilium LA cv.Termoli, a pot experiment was conducted based on completely randomized design in sand and perlite medium (50:50) in three levels of potassium (Kfree, 6 mM K and and 12 mM K in Hoagland solution) with three replications. In the present study, the growth indices, post-harvest life of flower and potassium and chlorophyll contents were measured in shoots. The results showed that the plant dry/fresh weight and vegetative height was highest in 6 mM potassium treatments. Lily postharvest life at 6 mM K was increased 5.7 days relative to k-free conditions. The chlorophyll a, b and total content in nutrient solution without K were lower than in nutrient solution with 6 and 12 mM potassium. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        179 - Shading Impact on Qualitative Characteristics and Chlorophyll Content of Cut Rose (Rosa hybrida cv. Avalanche)
        Ali Dolatkhahi Mansour Matloobi Alireza Motallebiazar Navid Vahdati
        Light intensity is considered a limiting factor in greenhouse rose production. The main aim of this experiment was to evaluate the effect of shading treatments (0, 25, 50, and 65% shading) on quality and chlorophyll content of cut rose (Rosa hybrida cv. Avalanche), unde أکثر
        Light intensity is considered a limiting factor in greenhouse rose production. The main aim of this experiment was to evaluate the effect of shading treatments (0, 25, 50, and 65% shading) on quality and chlorophyll content of cut rose (Rosa hybrida cv. Avalanche), under greenhouse conditions. The experiment was planned in randomized completely block design with four replications. All shoots were bent downwards from above the second bud after removing the young flower bud. Shading significantly affected on bud sprouting, flowering stem fresh and dry weight and flowering stem diameter, so that earliest bud sprouting, highest flowering stem, fresh and dry weight and flowering stem diameter were observed in no shading treatment. However, shading had no significant effect on flowering stem length and leaf area, but specific leaf area increased with shading percentage increment at 65% shade. Results of total chlorophyll content as well as chlorophyll a and b showed a decrement with increasing of shading percentage. In general, shading could be a cause of low-quality in cut roses; therefore greenhouse roses growers should consider greenhouse architecture to maximize light deep penetration. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        180 - Increasing the Vase Life of Alstroemeria Cut Flowers Using Cycloheximide, Benzyladenine and Coconut Juice
        Saeedeh Alizade Matak Davood Hashemabadi
        In order to improve the vase life of alstroemeria cut flowers (Alstroemeria aurantiaca), an experiment was performed based on completely randomized design with 10 treatments including cycloheximide (50, 100 and 200 mg l-1), benzyladenine (50, 100 and 200 mg l-1), coconu أکثر
        In order to improve the vase life of alstroemeria cut flowers (Alstroemeria aurantiaca), an experiment was performed based on completely randomized design with 10 treatments including cycloheximide (50, 100 and 200 mg l-1), benzyladenine (50, 100 and 200 mg l-1), coconut juice (5, 10 and 20 %) and control (distilled water) in three replications. In this study, characteristics such as vase life, dry matter, increasing &deg; Brix, the percentage of flower opening, chlorophyll a and b and ionic leakage were evaluated. The results showed that coconut juice at a concentration of 5% has the maximum vase life (17.39 days), although it has no significant difference with different levels of benzyladenine and 10 and 20% coconut juice treatments. 10% coconut juice with 2.58 and 0.88 has the highest &deg; Brix and flower opening index, respectively. Treatments of 50 mg l-1 benzyladenine, 5 and 10% coconut juice had the maximum impact on the amount of dry matter. The most successful treatments for reducing ionic leakage are two treatments of 5% coconut juice and 100 mg l-1 benzyladenine. All treatments cause maintenance of chlorophyll a and b compared to the control, and two treatments of 50 mg l-1 cycloheximide and 5% coconut juice had the highest content of chlorophyll a and b, respectively among treatments. According to the obtained results, using 5% coconut juice in the vase solution can effectively improve the vase life of alstroemeria cut flowers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        181 - ارزیابی محتوای رنگیزه ها و صفات عملکردی گیاه کاملینا (Camelina sativa) تحت تاثیر محرک های رشد
        نجمه رضاییان مهیار گرامی پرستو مجیدیان حمیدرضا قربانی
        این پژوهش به‌منظور بررسی تاثیر نانوذره آهن و پوترسین بر برخی صفات گیاه کاملینا به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزارع تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایع‌کلا (شهرستان نکا) در سال 1400 انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل نانوذره آهن أکثر
        این پژوهش به‌منظور بررسی تاثیر نانوذره آهن و پوترسین بر برخی صفات گیاه کاملینا به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزارع تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایع‌کلا (شهرستان نکا) در سال 1400 انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل نانوذره آهن در چهار غلظت صفر، 20، 40 و 60 ppm و پلی‌آمین پوترسین در چهار غلظت صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار بود. تجزیه واریانس بیانگر معنی‌داری اثر ساده نانوذره آهن و پوترسین و اثر متقابل آنها بر میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی و صفات مورفولوژیکی در سطح 5 درصد بود. نتایج مقایسه میانگین اثر ساده تیمارها نشان داد که بیشترین میزان کلروفیل a و کارتنوئید در مرحله رویشی و کارتنوئید در مرحله زایشی در سطح 60 ppm نانوذره آهن و بیشترین میزان کلروفیل a در سطح 1 میلی‌مولار پوترسین و بیشترین میزان کارتنوئید در سطح 5/1 میلی‌مولار پوترسین بود. بیشترین میزان رنگیزه‌های کلروفیل b و کل در مرحله رویشی در ترکیب تیماری 40 ppm آهن با 5/1 میلی‌مولار پوترسین و در مرحله زایشی در ترکیب تیماری 60 ppm آهن با 1 میلی‌مولار پوترسین مشاهده شد. بیشترین میزان عملکرد و تعداد دانه در کپسول و نیز میزان بالایی از وزن هزار دانه و ارتفاع بوته در ترکیب تیماری 40 ppm نانوذره آهن با 1 میلی‌مولار پوترسین مشاهده شد. به‌طور کلی ترکیب تیماری 60 ppm نانوذره آهن و غلظت‌های مختلف پوترسین بیشترین میزان رنگیزه‌ها و صفات عملکردی را داشته و محلول‌پاشی این دو محرک می‌تواند موجب بهبود رشد، نمو و عملکرد محصول کاملینا شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        182 - اثر کاربرد پلیمرسوپرجاذب بر برخی صفات آگروفیزیولوژیک و عملکرد گیاه نخود تحت تنش کم‌آبی در منطقه هوراند
        سعیده بابایی احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پلیمر سوپرجاذب بر برخی از پارامترهای رشدی و عملکرد گیاه نخود در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1401- 1400 در منطقه هوراند از توابع استان آذربایجان‌شرقی اجرا گردید. تیمارهای آز أکثر
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پلیمر سوپرجاذب بر برخی از پارامترهای رشدی و عملکرد گیاه نخود در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1401- 1400 در منطقه هوراند از توابع استان آذربایجان‌شرقی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (آبیاری کامل به عنوان شاهد، محدودیت ملایم آبی یا قطع آبیاری در مرحله غلاف دهی و محدودیت شدید آبی یا قطع آبیاری در مرحله شروع گلدهی) و مقادیر مختلف سوپرجاذب (عدم استفاده از سوپرجاذب، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که اعمال تنش و اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر تمام صفات مورد ارزیابی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود. برهم‌کنش تنش خشکی و پلیمر سوپرجاذب بر ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل برگ، تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه و زیست توده در سطح احتمال یک درصد و بر سایر صفات اثر معنی‌داری نداشتند. به‌طوری که بیش‌ترین عملکرد دانه (94/1710 کیلوگرم در هکتار) به تیمار (آبیاری کامل و 150 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب) اختصاص یافت. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی مقادیر صفات فیزیولوژیکی مانند محتوای کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ کاهش اما مقدار پرولین برگ افزایش یافت. در صورتیکه استفاده از سوپرجاذب به‌طور معنی‌داری صفات فیزیولوژیکی را افزایش داد. با توجه به نتایج به‌دست آمده سوپرجاذب موجب کاهش خسارات وارد شده در مواجه با خشکی شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        183 - بهبود کارایی مصرف آب، شاخص سبزینگی و عملکرد دانه گندم تحت رژیم های مختلف آبیاری با استفاده از کود زیستی
        ابوالقاسم مرادقلی حمیدرضا مبصّر حمیدرضا گنجعلی حمیدرضا فنایی احمد مهربان
        خشکی یکی از تنش های غیر زنده بسیار مهم است که رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد و از این طریق عملکرد گیاه زراعی را محدود می سازد. اقداماتی شامل: ارائه اطلاعات برای بهبود مدیریت ریسک خشکسالی، بهبود برنامه‌ریزی برای واکنش موثرتر به خشکسالی، سرمایه‌گذاری در کاهش خطر مخاطرا أکثر
        خشکی یکی از تنش های غیر زنده بسیار مهم است که رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد و از این طریق عملکرد گیاه زراعی را محدود می سازد. اقداماتی شامل: ارائه اطلاعات برای بهبود مدیریت ریسک خشکسالی، بهبود برنامه‌ریزی برای واکنش موثرتر به خشکسالی، سرمایه‌گذاری در کاهش خطر مخاطرات (DRR) و ارائه یک محیط جهت به حداقل رساندن خطرات کلی باعث افزایش تاب‌آوری، جلوگیری یا کاهش خطرات خشکسالی آینده و حفظ معیشت می‌شود. این تحقیق در دو سال زراعی، بصورت آزمایش کرت های خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گردید. شرایط مختلف رطوبت خاک بعنوان تیمار اصلی در سه سطح و تیمار کود‌های زیستی در هفت سطح به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. نتایج مطالعات نشان داد که شرایط مختلف رطوبتی محتوی نسبی آب برگ (RWC)، مقدار سبزینگی برگ (SPAD)، کلروفیل a و b وعملکرد دانه معنی دار شدند، با افزایش شدت تنش مقدار آنها کاهش یافت که نشان دهنده حساسیت آنها به تغییر وضعیت آب خاک و پتانسیل آب برگ می باشد.استفاده از کودهای زیستی ازتوباکتر و فسفاباکتر باعث افزایش معنی دار مقدار RWC , SPAD ، کلروفیل a و b و عملکرد دانه نسبت به عدم استفاده از کود زیستی گردید. اثرات استفاده تلفیقی میکروارگانیسم سبب جبران خسارت های تنش کم آبی گردیده است. بطور کلی با توجه به شرایط کم آبی و افزایش دما ناشی از تغییر اقلیم استفاده از میکروارگانیسم ها بصورت بذرمال کمک قابل توجهی به کاهش این مخاطرات می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        184 - تغییرات ویژگی‌های رویشی و عملکرد دانه ارقام آفتابگردان (.Helianthus annuus L) در حضور شنبلیله به‌عنوان خاک‌پوش زنده
        بیتا عباسی غلامرضا محمدی علیرضا باقری
        این تحقیق باهدف مطالعه واکنش ویژگی‌های رویشی ارقام آفتابگردان در حضور شنبلیله به‌عنوان خاک‌پوش زنده در سال 1396 در مزرعه آزمایشی دانشگاه رازی انجام شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی اجرا گردید. فاکتور اول کاشت شنبلیله در چهار سطح (بدون خاک‌پوش أکثر
        این تحقیق باهدف مطالعه واکنش ویژگی‌های رویشی ارقام آفتابگردان در حضور شنبلیله به‌عنوان خاک‌پوش زنده در سال 1396 در مزرعه آزمایشی دانشگاه رازی انجام شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی اجرا گردید. فاکتور اول کاشت شنبلیله در چهار سطح (بدون خاک‌پوش، کاشت شنبلیله 15 روز قبل، هم‌زمان و 15 روز بعد از آفتابگردان) و فاکتور دوم ارقام آفتابگردان (پروگرس، فرخ، لاکومکا) بود. نتایج نشان داد که کاشت شنبلیله 15 روز قبل از آفتابگردان، ارتفاع، وزن ساقه، تعداد برگ، وزن برگ، شاخص سطح برگ، محتوای کلروفیل‌های a، b و کل آفتابگردان را نسبت به شرایط شاهد (بدون خاک‌پوش) به ترتیب 4/26، 1/62، 8/24، 5/68، 63، 4/7، 7/3 و 8/6 درصد کاهش داد. کمترین محتوای نسبی آب برگ نیز با کاشت شنبلیله قبل از آفتابگردان به دست آمد (به ترتیب 2/65 و 7/52 درصد در مراحل یک‌سوم ابتدایی فصل رشد و گلدهی). اثر حضور خاک‌پوش در شرایط کاشت هم‌زمان و 15 روز بعد از آفتابگردان بر بهبود ویژگی‌های رشدی آفتابگردان نسبت به شاهد معنی‌دار نبود.در بین ارقام، بیشترین عملکرد دانه، به رقم لاکومکا اختصاص یافت (3426 کیلوگرم در هکتار).بااین‌حال رقم پروگرس بیشترین ارتفاع (212 سانتی‌متر)، وزن ساقه (523 گرم در بوته)، تعداد برگ (5/25 عدد در بوته)، وزن برگ (4/157 گرم در بوته)، شاخص سطح برگ (2/6) و محتوای نسبی آب برگ (به ترتیب 8/77 و 5/70 درصد در مراحل یک‌سوم ابتدایی فصل رشد و گلدهی) را به خود اختصاص داد. بیشترین نسبت سطح برگ (013/0 مترمربع بر گرم) و محتوای کارتنوئید (5/2 میلی‌گرم)نیز متعلق به رقم فرخ تعلق داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        185 - اثر دور آبیاری، کود دامی و ورمی‏کمپوست بر ویژگی‏های رویشی و عملکرد به‏لیمو (Lippia citriodora L.)
        زهرا شادکام1 فرهاد مهاجری2*
        برای مطالعه برهمکنش دور آبیاری با کودهای دامی و ورمی کمپوست و اثر آن بر ویژگی های رویشی و عملکرد به لیمو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه ی کاملاٌ تصادفی با سه تکرار در سال 1396-1395 انجام گردید. فاکتور اول شامل دور آبیاری در چهار سطح (آبیاری پس ازدو روز، چها أکثر
        برای مطالعه برهمکنش دور آبیاری با کودهای دامی و ورمی کمپوست و اثر آن بر ویژگی های رویشی و عملکرد به لیمو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه ی کاملاٌ تصادفی با سه تکرار در سال 1396-1395 انجام گردید. فاکتور اول شامل دور آبیاری در چهار سطح (آبیاری پس ازدو روز، چهار روز، شش روز و هشت روز) و فاکتور دوم استفاده از ترکیبات کود دامی و ورمی کمپوست در چهار سطح (پنج درصد وزنی خاک گلدان کود دامی، دو و نیم درصد وزنی خاک گلدان کود دامی + دو و نیم درصد وزنی خاک گلدان کود ورمی کمپوست، پنج درصد وزنی خاک گلدان کود ورمی کمپوست و شاهد) بودند. نتایج نشان دادند کهبیشترین ارتفاع، تعداد برگ، وزن تر و خشک به لیمو در تلفیق کود دامی + کود ورمی کمپوست بود، هرچند که بین سطوح مختلف ترکیبات کود آلی اختلاف معنی داری مشاهده نگردید.افزایش دور آبیاری سبب کاهش محتوای نسبی آب برگ و شاخص کلروفیل در گیاه به لیمو گردید.کمترین نشت یونی برگ در تیمار کود ورمی کمپوست و دامی وبیشترین میزان مالون‌دی‌آلدهید در تیمار شاهد به دست آمد.نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش دور آبیاری، بر گیاه به لیمو تأثیر منفی وارد می شود که در نهایت باعث کاهش تولید عملکرد بیولوژیک گردید. هم چنین استفاده از کود ورمی کمپوست و کود دامی چه به صورت تلفیقی و چه به صورت تکی سبب افزایش رشد و بهبود خصوصیات رویشی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        186 - اثر کودهای آلی و شیمیایی همراه با کاربرد سیلیسیم بر ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل (Echinacea purpurea L.)
        حسن یحیی پور یوسف نیک‌نژاد
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات کودهای آلی و شیمیایی همراه با کاربرد سیلیکون بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل (Echinacea purpurea L.)، در مزرعه ای واقع در استان مازندران، شهرستان آمل طی سال 1401 اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات کودهای آلی و شیمیایی همراه با کاربرد سیلیکون بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل (Echinacea purpurea L.)، در مزرعه ای واقع در استان مازندران، شهرستان آمل طی سال 1401 اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل مصرف کودهای آلی و شیمیایی در چهار سطح (شاهد، کود دامی، ورمی‌کمپوست و کود شیمیایی) به عنوان عامل اصلی و کاربرد سیلیسیم در سه سطح (شاهد، سیلیکات پتاسیم و نانوسیلیس) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که یشترین صفات رشدی نظیر ارتفاع بوته، تعداد گل در بوته و سطح برگ با کاربرد کود شیمیایی حاصل شد. حداکثر وزن خشک اندام گیاهی با مصرف کود شیمیایی حاصل شد اگرچه اختلاف معنی‌داری با کاربرد ورمی‌کمپوست نداشت. بیشترین وزن خشک گل (429/3 گرم در متر مربع) با کاربرد کود شیمیایی حاصل شد که با مصرف ورمی‌کمپوست (417/3 گرم در متر مربع) اختلاف معنی‌داری نداشت. کاربرد هر دو منبع سیلیکون منجر به بهبود تعداد گل در بوته، سطح برگ و غلظت کلروفیل‌ها‌ در مقایسه با تیمار شاهد گردید اگرچه کاربرد نانوسیلیکون اثرات بهبوددهندگی بالاتری در مقایسه با سیلیکات پتاسیم داشت. مصرف نانوسیلیکون به‌ترتیب موجب افزایش 9/6 و 7/4 درصدی وزن خشک گل در مقایسه با عدم کاربرد سیلیکون و کاربرد سیلیکات پتاسیم گردید. بنابراین، با توجه به نتایج مطالعه حاضر، کاربرد ورمی-کمپوست به عنوان جایگزین مناسب برای کودهای شیمیایی و استفاده از نانوسیلیکون جهت بهبود خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل معرفی می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        187 - ارزیابی تأثیر توأم کودهای زیستی و شیمیایی فسفره و عناصر ریزمغذی بر صفات مرفوفیزیولوژیکی و عملکرد دانه جو (Hordeum vulgare L.)
        منا یوسفی پور شهرام لک خوشناز پاینده
        در کشاورزی پایدار کاربرد کودهای زیستی نقش ویژه‌ای در افزایش تولید محصول و حفظ حاصل‌خیزی پایدار خاک دارد. به همین منظور جهت بررسی تأثیر توأم کودهای زیستی و شیمیایی فسفره و عناصر ریزمغذی بر خصوصیات مرفوفیزیولوژیکی مرتبط با عملکرد جو این تحقیق بر اساس آزمایش کرت‌های خرد شد أکثر
        در کشاورزی پایدار کاربرد کودهای زیستی نقش ویژه‌ای در افزایش تولید محصول و حفظ حاصل‌خیزی پایدار خاک دارد. به همین منظور جهت بررسی تأثیر توأم کودهای زیستی و شیمیایی فسفره و عناصر ریزمغذی بر خصوصیات مرفوفیزیولوژیکی مرتبط با عملکرد جو این تحقیق بر اساس آزمایش کرت‌های خرد شده در قالب طرح آماری بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در رامهرمز در سال زراعی 96-1395 اجرا گردید. تیمار کودهای زیستی و شیمیایی فسفر در چهار سطح (عدم کاربرد کود فسفر، کود زیستی بارور2، کود زیستی بارور2+150 کیلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات‌تریپل و 200 کیلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات‌تریپل) در کرت‌های اصلی و تیمار محلول‌پاشی عناصر ریزمغذی (روی، آهن و منگنز) در سه سطح عدم محلول‌پاشی، محلول‌پاشی دو در هزار، محلول‌پاشی چهار در هزار به کرت‌های فرعی تعلق گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تأثیر تیمارهای کاربرد توأم کودهای زیستی و شیمیایی فسفره و عناصر ریزمغذی بر صفات اندازه‌گیری شده معنی&lrm;دار بود. نتایج نشان داد تیمار بارور2+150 کیلوگرم سوپر فسفات تریپل حداکثر مقدار طول پدانکل (46/9 سانتی‌متر)، طول ریشک (95/11 سانتی‌متر)، شاخص سطح برگ (5/4)، شاخص کلروفیل (26/40) و روز تا رسیدگی (185 روز) را به خود اختصاص داد، همچنین مقایسه میانگین محلول پاشی عناصر ریزمغذی نشان داد غلظت چهار در هزار بیشترین مقدار صفات نامبرده را کسب کرد. طبق نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تیمار&lrm;ها، بیشترین عملکرد دانه (1/400 گرم در مترمربع) و وزن سنبله اصلی (89/2 گرم) به تیمار کود زیستی بارور2 + 150 کیلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات‌تریپل و محلول پاشی عناصر ریز مغذی با غلظت چهار در هزار تعلق داشت، لذا تیمار فوق قابل توصیه به کشاورزان می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        188 - پاسخ‌های مورفوفیزیولوژیک گیاه شوید (Anethum graveolens) به محلول‌پاشی برگی پلی‌آمین‌ها در مراحل مختلف رشد
        مهتاب زاهدی حسینعلی اسدی قارنه
        اربرد پلی آمین‌ها با اثر در محدوده وسیعی از فرآیندهای رشد و نمو گیاه می‌تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر شاخص‌های رشد و عملکرد متابولیکی گیاه اثر بگذارد. این تحقیق با هدف بررسی اثرات محلول‌پاشی برگی پلی آمین‌ها در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 10 تیمار شامل اسپر أکثر
        اربرد پلی آمین‌ها با اثر در محدوده وسیعی از فرآیندهای رشد و نمو گیاه می‌تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر شاخص‌های رشد و عملکرد متابولیکی گیاه اثر بگذارد. این تحقیق با هدف بررسی اثرات محلول‌پاشی برگی پلی آمین‌ها در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 10 تیمار شامل اسپرمین، اسپرمیدین و پوتریسین هر کدام در سه سطح 50، 100 و 150 میلی‌گرم در لیتر با 3 تکرار انجام شد. تیمار بدون محلول پاشی به‌عنوان تیمار شاهد استفاده شد. نتایج نشان داد که محلول پاشی با سطوح مختلف اسپرمین، اسپرمیدین و پوتریسین تأثیر معنی‌داری (01/0 P&le;) بر صفات وزن‌ خشک ریشه، وزن‌تر و خشک اندام هوایی و همچنین تأثیر معنی‌داری (01/0 P&le;) بر میزان کلروفیل a،b و کل، کاروتنوئید، ارتفاع بوته، تعداد چتر، تعداد شاخه جانبی و وزن صد دانه داشت. بیشترین وزن خشک ریشه و وزن‌تر و خشک اندام هوایی و تعداد شاخه جانبی مربوط به تیمار اسپرمیدین 150 میلی‌گرم در لیتر، بیشترین کلروفیل a و b و کلروفیل کل وتعداد چتر مربوط به تیمار اسپرمین 150 میلی‌گرم در لیترو بیشترین کاروتنوئید برگ مربوط به تیمار اسپرمین 100 میلی‌گرم در لیتر و بیشترین وزن صد دانه و ارتفاع بوته به ترتیب برای کاربرد تیمارهای پوتریسین 150 و 100 میلی‌گرم در لیتر بود. بیشترین وزن تر ریشه نیز مربوط به تیمار شاهد بود. بر اساس نتایج این تحقیق به نظر می‌رسد که پلی‌آمین‌های اسپرمین و اسپرمیدین اثرات بیشتری بر صفات اندازه گیری داشته اند. همچنین محلول پاشی برگی پلی‌آمین‌ها می‌تواند باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی شوید شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        189 - بررسی عملکرد، برخی خصوصیات فیزیولوژیک و ارزیابی تحمل به خشکی ارقام جو زراعی ( Hordeum vulgare L.) در استان خوزستان
        محمد معتمدی عبدالکریم بنی سعیدی
        به منظور ارزیابی تاثیر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، برخی خصوصیات فیزیولوژیک و ارزیابی شاخص های تحمل به تنش ارقام جو ( Hordeum vulgare L.)، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری در کرت اصلی شامل أکثر
        به منظور ارزیابی تاثیر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، برخی خصوصیات فیزیولوژیک و ارزیابی شاخص های تحمل به تنش ارقام جو ( Hordeum vulgare L.)، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری در کرت اصلی شامل آبیاری نرمال مزرعه و قطع آبیاری در زمان گرده افشانی بود و ارقام نصرت، والفجر، ترکمن، جنوب، یوسف و کارون در کرت فرعی گنجانده شدند. نتایج نشان داد در شرایط تنش خشکی بیشترین عملکرد دانه در ارقام نصرت و یوسف به میزان 1/513 و 8/513 گرم در متر مربع و کمترین عملکرد دانه در رقم کارون به میزان 5/201 گرم در متر مربع مشاهده شد. میزان کاهش وزن هزار دانه ارقام نصرت، یوسف، ترکمن، جنوب، والفجر و کارون تحت تاثیر تنش خشکی در مقایسه با شاهد به ترتیب 8/12، 3/11، 6/13، 2/17، 5/16 و 6/29 درصد بود. تنش خشکی طول دوره پرشدن دانه را در تمام ارقام مورد بررسی در مقایسه با شرایط نرمال کاهش داد، بطوریکه کمترین طول دوره پرشدن دانه متعلق به رقم کارون با 1/22 روز بود. اما ارقام نصرت و یوسف بیشترین دوره پرشدن دانه را داشتند. در شرایط تنش خشکی ارقام نصرت و یوسف بیشترین رطویت نسبی برگ، شاخص کلروفیل، کربوهیدرات های محلول برگ و پروتئین های محلول برگ را به خود اختصاص دادند. در مجموع با توجه به نتایج شاخص های تحمل و حساسیت به تنش ارقام نصرت و یوسف متحمل ترین و ارقام والفجر، کارون و جنوب حساس ترین ارقام به تنش خشکی آخر فصل بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        190 - بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب
        احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1394 اجرا گردید. أکثر
        به‌منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1394 اجرا گردید. فاکتور‌های مورد بررسی شامل چهار سطح تنش کمبود ‌آب (صفر، 4-، 8- و 12- بار) و پیش تیمار بذر با سه گونه قارچ میکوریزا (فونلی فورمیس موسهآ، ریزوگلوموس فسیکولاتوم و کلاروئیدوگلوموس اتانیکاتوم) و تیمار بدون تلقیح قارچی به عنوان شاهد بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تأثیر تیمار تنش کمبود ‌آب بر تمامی ویژگی‌های مورد بررسی معنی‌دار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش کمبود ‌آب میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ کاهش و میزان پرولین و کربوهیدرات‌های محلول افزایش یافت. بذرهای تلقیح یافته با ریزوگلوموس فسیکولاتوم از افزایش میزان صفات مورد ارزیابی در مقایسه با عدم تلقیح برخوردار بودند. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش کمبود ‌آب و میکوریزا نشان داد که بیش‌ترین محتوای کلروفیل a (85/23 میلی‌گرم در گرم وزن تر)، کلروفیل کل (35/33 میلی‌گرم در گرم وزن تر) و محتوای نسبی آب برگ (45/86 درصد) مربوط به تیمار بدون اعمال تنش و گیاهان تلقیح شده با ریزوگلوموس فسیکولاتوم بود. به‌طور کلی، کاربرد قارچ میکوریزا آربوسکولار سبب افزایش تحمل در برابر تنش کمبود ‌آب از طریق تأثیر بر برخی از ویژگی‌های فیزیولوژیک در گیاه ذرت شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        191 - اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید در تعدیل اثرات تنش خشکی بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و رنگیزه‌های فتوسنتزی در گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.)
        احمد افکاری
        سالیسیلیک‌اسید، یکی از تنظیم کنندهای فرآیندهای فیزیولوژیکی است که باعث افزایش مقاومت گیاهان نسبت تنش‌های محیطی می‌گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید در تعدیل اثرات تنش خشکی و برهمکنش سالیسیلیک‌اسید و خشکی بر پارامترهای مورفولوژیک و رنگدانه‌های فت أکثر
        سالیسیلیک‌اسید، یکی از تنظیم کنندهای فرآیندهای فیزیولوژیکی است که باعث افزایش مقاومت گیاهان نسبت تنش‌های محیطی می‌گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید در تعدیل اثرات تنش خشکی و برهمکنش سالیسیلیک‌اسید و خشکی بر پارامترهای مورفولوژیک و رنگدانه‌های فتوسنتزی در گیاه آفتابگردان، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کلیبر در سال زراعی 1396 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های مختلف سالیسیلیک‌اسید در چهار سطح (صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار) و پتانسیل آب در پنج سطح (صفر، 5-، 10-، 15- و 20- مگاپاسکال) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش تنش خشکی و سالیسیلیک‌اسید بر میزان کلروفیل a، کلروفیل کل، طول، وزن تر و خشک اندام‌ هوایی معنی‌د‌ار بود. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و سالیسیلیک‌اسید نشان داد که حداکثر میزان رنگدانه‌های فتوسنتزی و پارامترهای مورفولوژیک توسط تیمار بدون اعمال تنش و سالیسیلیک‌اسید با غلظت 1 میلی‌مولار حاصل شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی‌دار رشد بخش هوایی و ریشه، کاهش وزن تر و خشک اندام ‌هوایی و ریشه، همچنین کاهش رنگدانه‌های فتوسنتزی شد؛ در حالیکه در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک‌اسید، مقدار این کاهش تعدیل شده است. با توجه به نتایج به‌دست آمده سالیسیلیک‌اسید موجب کاهش خسارات وارد شده در مواجه با خشکی شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        192 - تاثیر نانو ذره سلنیوم (Nano-Se) و عصاره سبوس برنج بر جوانه زنی و برخی ویژگی-های مورفوفیزیولوژیکی Astragalus adscendens Boissier )
        رضا دهقانی بیدگلی
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذور گون گزی با عصاره سبوس برنج عصاره و محلول نانو ذره سلنیوم در مراحل اولیه جوانه زنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در سال 1396 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل پرایمینگ با عصاره سبوس برنج در 4 سطح (صفر به عنوا أکثر
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذور گون گزی با عصاره سبوس برنج عصاره و محلول نانو ذره سلنیوم در مراحل اولیه جوانه زنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در سال 1396 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل پرایمینگ با عصاره سبوس برنج در 4 سطح (صفر به عنوان شاهد، 1/0 ، 2/0 و 5/0 درصد وزنی-حجمی ) و نانو ذره سلنیوم در 4 سطح (صفر به عنوان شاهد، 04/0، 08/0 و 1/0 درصد وزنی-حجمی ) به مدت 2 ساعت در دمای 25 درجه سانتی گراد بودند. نتایج آزمایشات نشان داد عصاره سبوس برنج، نانو ذره سلنیوم و اثر متقابل تیمارها در سطح احتمال %1 بر تمامی صفات مورد مطالعه شامل درصد جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه، ضریب جوانه‌زنی، محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل a،b و کلروفیل کل معنی دار بود. همچنین استفاده از عصاره سبوس برنج1/0درصد باعث افزایش 15 درصدی طول ریشه‌چه شد، اما با افزایش غلظت عصاره سبوس برنج طول ریشه‌چه و ساقه‌چه نسبت به شاهد کاهش پیدا کردند. همچنین پرایم بذور با عصاره سبوس برنج2/0درصد و نانو ذره سلنیوم08/0درصد باعث افزایش 37 درصدی طول ریشه‌چه شد. بالاترین میزان درصد جوانه‌زنی، محتوای کلروفیل a،b و طول ساقه‌چه با اعمال تیمار 1/0 درصد وزنی-حجمی عصاره سبوس برنج به همراه تیمار 1/0 درصد وزنی-حجمی نانو ذره سلنیوم به دست آمد. همچنین اعمال تیمار های ذکر شده به تنهایی نیز بر صفات مورد مطالعه اثرات مثبت و معنی دار داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        193 - تغییرات برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی ارقام انتخابی بادام (Prunus dulcis Mill.) پیوند شده بر روی پایه‌های مختلف تحت تنش خشکی
        عبدالباسط رنجبر علی ایمانی سعید پیری وحید عبدوسی
        این آزمایش به منظور ارزیابی پاسخ ارقام انتخابی بادام پیوند شده بر روی پایه‌های مختلف و تحت تنش خشکی بر شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI) ، کلروفیل فلورسانس (CF) و شاخص کلروفیل (CCI) بصورت گلدانی در پژوهشکده میوه‌های معتدله و سردسیری کرج در سال 1395 بصورت فاکتوریل 5&times;3& أکثر
        این آزمایش به منظور ارزیابی پاسخ ارقام انتخابی بادام پیوند شده بر روی پایه‌های مختلف و تحت تنش خشکی بر شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI) ، کلروفیل فلورسانس (CF) و شاخص کلروفیل (CCI) بصورت گلدانی در پژوهشکده میوه‌های معتدله و سردسیری کرج در سال 1395 بصورت فاکتوریل 5&times;3&times;4 و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. فاکتور رقم در 5 سطح (سوپرنووا، تگزاس، مارکونا، شکوفه و K13-40)، پایه در 3 سطح (هیبریدهای هلو&times; بادام GF-677، GN-22 و بذری) و تنش خشکی در 4 سطح (دور آبیاری3 (شاهد)، 5، 10 و 15 روز) بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل رقم، پایه و تنش خشکی بر پارامترهای کلروفیل فلورسانس‌ (حداکثر (Fm)، متغیر (Fv) و متغیر به حداکثر (Fv/Fm)) و همچنین اثرات متقابل پایه و تنش خشکی و نیز رقم و تنش خشکی بر همه صفات مورد ارزیابی در سطح احتمال 1% معنی دار بود. تنش خشکی با افزایشFo و کاهش Fm، در ارقام مورد ارزیابی Fv را کاهش داد و حداکثر کارایی کوانتومی فتوسیستم II یعنی Fv/Fm را در ارقام حساس بر روی پایه‌های بذری و GN-22 از 82/0 به 67/0 کاهش داد. به عنوان یک نتیجه کلی همه ارقام بر روی پایه GF-677 مقاومت بیشتری به تنش خشکی نشان دادند و ارقام شکوفه و سوپرنوآ مخصوصاً بر روی پایه GF-677 برترین ترکیب در برابر تنش خشکی در این آزمایش بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        194 - بررسی خصوصیات فیزیولوژیک و فعالیت آنتی اکسیدانی زیره سبز با استفاده از آب مغناطیسی و سوپرجاذب تحت شرایط تنش آبی
        علی آشوری منوچهر قلی پور احمد غلامی حمید عباس دخت
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400 أکثر
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 انجام شد. نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل سه گانه نیاز آبی &times; آب مغناطیسی &times; سوپر جاذب برای صفات مورد ارزیابی معنی‌دار بود..همچنین نتایج تجزیه واریانس اثر سه گانه نیاز آبی &times; آب مغناطیسی &times; سوپر جاذب برای آنزیم‌های پراکسیداز و گاتالاز و صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید و آنتوسیانین معنی‌دار بود. تحت شرایط تنش متوسط، با استفاده از آب معمولی، تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای شاهد و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب مشاهده نشد. اغلب صفات در منطقه راهنجان دارای مقادیر بیشتری نسبت به منطقه گرمن بودند. به‌طورکلی استفاده از آب مغناطیسی و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب در شرایط تنش خشکی متوسط(75درصدنیاز آبی)موجب افزایش فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه زیره سبز گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        195 - تاثیرتنش خاک‌آلوده به عناصر سرب و کادمیوم در منطقه اراک بر شاخص‌های رشد و محتوای کلروفیل و کاروتنوئید ارقام آفتابگردان
        بابک پیکرستان رضوان کرمی برزآباد
        این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر خاک‌آلوده به عناصر سنگین در منطقه اراک بر سه رقم آفتابگردان مورد ارزیابی قرار گرفت. فاکتور اول شامل: خاک‌آلوده به عناصر سنگین جمع‌آوری‌شده از منطقه اراک و مقایسه آن با شاهد بدون آلودگی جمع‌آوری‌شده از منطقه تفرش و فاکتور دوم شامل ارقام شام أکثر
        این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر خاک‌آلوده به عناصر سنگین در منطقه اراک بر سه رقم آفتابگردان مورد ارزیابی قرار گرفت. فاکتور اول شامل: خاک‌آلوده به عناصر سنگین جمع‌آوری‌شده از منطقه اراک و مقایسه آن با شاهد بدون آلودگی جمع‌آوری‌شده از منطقه تفرش و فاکتور دوم شامل ارقام شامل :آرماویروسکی،آلستار و ازوفلور، ارقام رایج کشت آفتابگردان در منطقه اراک بودند. تأثیر خاک‌آلوده بر صفات شاخص سطح برگ و نسبت سطح برگ در سطح یک درصد معنی دار بود اما بر سایر صفات تأثیر معنی دار نداشت. تأثیر رقم نیز برشاخص سطح برگ در سطح یک درصد معنی داربود اما بر هبر شاخص‌های ارزیابی شده دیگر معنی دار نبود.در بین ارقام، بیشترین شاخص سطح برگ، به رقم آرماویروسکی به میزان 2/7 تعلق داشت و پس از آن به ترتیب ارقام آزوفلور و آلستار به میزان 223152/4 و 08/3 قرار داشتند. در بررسی محتوای کلروفیل aبالاترین میزان به رقم آلستار به میزان 54/10 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ تعلق گرفت و کمترین مقدار به رقم آزوفلور به میزان 23/10 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ تعلق گرفت که اختلاف معنی دار نداشتند.در بررسی میزان کاروتنوئید ، ارقام آلستار،آرماویروسکی و آزوفلور به ترتیب مقدار 53/2،07/2 و 98/1 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ را به خود اختصاص دادند که در سطح پنج درصد معنی دار بود.در بین ارقام، بیشترین عملکرد دانه، به رقم آزوفلور به میزان 3822 کیلوگرم در هکتار و کمترین میزان عملکرد به رقم آلستار به میزان 2231 کیلوگرم در هکتار اختصاص یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        196 - بررسی تأثیرات تنش رطوبتی (کمبود آب) بر ویژگی‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی پنج رقم ریحان
        آتوسا کشاورزی مهدی رحیمی امین باقی زاده
        ریحان یک گیاه دارویی و همچنین یک سبزی است و اهمیت اقتصادی آن به دلیل استفاده در صنایع بهداشتی و دارویی است. همچنین تنش رطوبتی (کمبود آب) یکی از عوامل محیطی منجر به کاهش عملکرد هر گیاه است. در این مطالعه، اثر تنش رطوبتی بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه دارویی ریحان ب أکثر
        ریحان یک گیاه دارویی و همچنین یک سبزی است و اهمیت اقتصادی آن به دلیل استفاده در صنایع بهداشتی و دارویی است. همچنین تنش رطوبتی (کمبود آب) یکی از عوامل محیطی منجر به کاهش عملکرد هر گیاه است. در این مطالعه، اثر تنش رطوبتی بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه دارویی ریحان بصورت آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه ارزیابی شد. فاکتور اصلی تنش رطوبتی (دو سطح) و فاکتور فرعی ژنوتیپ (پنج سطح) بود. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی‌داری را در سطح احتمال یک درصد برای اثر تنش رطوبتی و همچنین اثر ژنوتیپ نشان داد. اثر متقابل تنش رطوبتی&times; ژنوتیپ برای تمامی صفات معنی‌دار بود و بدین معنی است که ژنوتیپ‌ها واکنش‌های متفاوتی تحت تنش رطوبتی نشان دادند. تنش رطوبتی یا کمبود آب باعث کاهش معنی‌دار محتوای کلروفیل a و b، عملکرد برگ، عرض و طول برگ، تعداد برگ و محتوای کارتنوئید شد در حالی که باعث افزایش میزان پرولین برگ گردید. بیشترین انباشت پرولین با میانگین 0041/0 میلی گرم در گرم وزن تر مربوط به رقم ریحان قرمز آتشین در شرایط بدون تنش و سپس رقم ریحان سبز با میانگین 0029/0 میلی گرم در گرم وزن تر در شرایط تنش متوسط رطوبتی بود. حداکثر میزان خصوصیات رشدی (طول برگ، تعداد برگ، عملکرد برگ و وزن اندام هوایی) مربوط به رقم ریحان بنفش ایرانی در شرایط بدون تنش رطوبتی بود. همچنین ژنوتیپ‌ ریحان سبز می‌تواند به دلیل تحمل بیشتر تنش رطوبتی در برنامه‌های به‌نژادی آینده مورد بررسی بیشتر قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        197 - تغییرات زمانی و مکانی عوامل غیر زیستی، کلروفیل-a و تولید اولیه پلاژیک در مصب رودخانه سفیدرود
        محمدرضا رحیمی بشر عباس اسماعیلی ساری سید محمدرضا فاطمی شعبانعلی نظامی
        مصب رودخانه سفیدرود بعنوان بزرگترین زیستگاه مصبی حوضه جنوبی دریای خزر در مطالعه حاضر مورد ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی، کلروفیل a و تولید اولیه قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده محدوده آن از دهانه رودخانه حدود 5 کیلومتر تعیین و تمامی أکثر
        مصب رودخانه سفیدرود بعنوان بزرگترین زیستگاه مصبی حوضه جنوبی دریای خزر در مطالعه حاضر مورد ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی، کلروفیل a و تولید اولیه قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده محدوده آن از دهانه رودخانه حدود 5 کیلومتر تعیین و تمامی این بررسی ها از بالادست این محدوده تا دریا در طول یک سال (آبان 82 تا مهر 83) بصورت ماهانه در 5 ایستگاه انجام گرفته است. میانگین سالانه و انحراف معیار عوامل فیزیکی و شیمیایی، نشان دهنده میزان، درجه حرارت آب C˚6/8&plusmn;2/17، شوری سطح آب 32/1&plusmn;77/1 و شوری عمق 27/3&plusmn;79/2 قسمت در هزار، کدورت 18/345&plusmn;86/311 FTU ، عمق دید سکشی دیسک 33/25&plusmn;5/36 سانتی متر، اکسیژن محلول 88/2&plusmn;69/8 میلی گرم بر لیتر، آمونیوم 66/0&plusmn;512/0 میلی گرم بر لیتر، سیلیکات 91/1&plusmn;68/5 میلی گرم بر لیتر، فسفات کل 103/0&plusmn;136/0 میلی گرم بر لیتر و کربن آلی کل 9/9&plusmn;3/10 میلی گرم بر لیتر می باشد. میزان متوسط کلروفیل a نیز 45/7&plusmn;44/4 میکروگرم بر لیتر تعیین شده که در ماههای تیر و مهر میزان آن قابل سنجش نبوده و بیشترین میزان آن 5/2&plusmn;85/22 میکروگرم بر لیتر مربوط به ماه شهریور بوده و از نظر مکانی نیز بیشترین میزان آن در دهانه (ایستگاه 4) به میزان 65/10 &plusmn; 5/7 میکروگرم بر لیتر تعیین گردیده است. تولید اولیه این مصب در همین ایستگاه و به کمک روش بطریهای تاریک و روشن انجام گرفته و دارای متوسط سالانه تولید اولیه ناخالص 12/34&plusmn;27/38 میلی گرم کربن بر متر مربع در ساعت و تولید اولیه خالص 9/289&plusmn;6/201 میلی گرم کربن بر متر مربع در روز بوده که بیشترین میزان تولیدات اولیه در شهریور ماه و حداقل میزان آن نیز در مهرماه تعیین شده که دلیل اصلی این کاهش شدید، کدورت بالا آب تحت تأثیر خروجیهای سد منجیل بوده است. بر اساس آزمون آنالیز خوشه ای مهمترین عامل اثرگذار بر روی میزان کلروفیل a نیز دمای آب تعیین شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        198 - بررسی وضعیت تروفی در مناطق ساحلی جنوبی خزر، مطالعه موردی محدوده استان گیلان
        علیرضا دریازاده پریسا نجات خواه معنوی فرناز رفیعی فریبرز جمال زاد فلاح سید محمد صلواتیان
        ورود بارآلی و غیرآلی به میزان زیاد از رودخانه ها، فاضلابهای شهری و روستایی و صنعتی به دریا موجب تشدید فرایند یوتریفیکاسیون حوضه جنوبی سواحل دریای خزر شده است. در تحقیق حاضر 3 پارامتر لیمنولوژیکی (کلروفیل a ، فسفات کل و ازت کل) ، از بهار تا پایان بهمن ماه 1392 به مدت 11 أکثر
        ورود بارآلی و غیرآلی به میزان زیاد از رودخانه ها، فاضلابهای شهری و روستایی و صنعتی به دریا موجب تشدید فرایند یوتریفیکاسیون حوضه جنوبی سواحل دریای خزر شده است. در تحقیق حاضر 3 پارامتر لیمنولوژیکی (کلروفیل a ، فسفات کل و ازت کل) ، از بهار تا پایان بهمن ماه 1392 به مدت 11 ماه ارزیابی شده است. نمونه برداری در 10 ایستگاه در سواحل جنوبی دریای خزر واقع در استان گیلان از خشکرود تا آستارا صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر در بین سه فاکتور موثر تروفی در مناطق مورد مطالعه در فصل زمستان بالاترین میزان همبستگی مربوط به فسفر کل و ازت کل با میزان 47 درصد می باشد. بررسی سالیانه نیز میزان همبستگی بین دو فاکتور فسفر و ازت کل را با مقدار 87 درصد نشان داد و بعد از آن کلروفیل a و ازت با 56 درصد قرار می گیرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ۳۹ درصد از سواحل جنوبی دریای خزر در محدوده آب های استان گیلان الیگوتروف بوده و ۶۱ درصد از آن در دامنه مزوتروفی قرار دارد. مقایسه منحنی نرمال میزان فسفات کل در سواحل بخش جنوبی دریای خزر با استانداردهای OECD نشانگر گرایش بخشی از سواحل فوق از حالت الیگوتروفی به مزوتروفی می باشد که می تواند تهدیدی برای منطقه به حساب آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        199 - بررسی تغییرات افقی و عمودی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و کلروفیل a در تنگه هرمز (محدوده آب های استان هرمزگان)
        لیلا بهرامی سامانی محمود ابراهیمی مه لقا قربانلی
        به منظور دستیابی به روند تغییرات افقی و عمودی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و کلروفیل a‌ در آب های ساحلی استان هرمزگان از منطقه جاسک تا بندر لنگه در محدوده 00/00/˚54 تا 40/˚57 درجه طول شرقی، تعداد 34 ایستگاه نمونه برداری تعیین گردید. عملیات نمونه برداری در اسفند 1387 ،‌ ا أکثر
        به منظور دستیابی به روند تغییرات افقی و عمودی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و کلروفیل a‌ در آب های ساحلی استان هرمزگان از منطقه جاسک تا بندر لنگه در محدوده 00/00/˚54 تا 40/˚57 درجه طول شرقی، تعداد 34 ایستگاه نمونه برداری تعیین گردید. عملیات نمونه برداری در اسفند 1387 ،‌ انجام شده،پارامترهای فوق با استفاده از دستگاهCTD مورد سنجش قرار گرفت.تغییرات توزیع افقی شوری و چگالی ، هر دو از شرق به غرب افزایش نشان داد ، بطوریکه میزان شوری در محدوده بندر جاسک 7/36 و در نزدیکی جزیره کیش (ppt)‌ 9/37 تعیین شد. میزان چگالی نیز در نزدیکی جاسک حدود 8/24 و در نواحی کیش g/cm3 2/26 تعیین گردید ،‌نتایج به دست آمده نشان داد که مقدار شوری و چگالی از سطح به عمق افزایش می یابد.این افزایش در مناطق غربی تنگه هرمز (خلیج فارس) نسبت به نواحی شرقی آن از نوسانات بیشتری برخورد می باشند. نتایج دما نشان داد که میزان آن از شرق به غرب و از سطح به عمق کاهش می یابد. نتایج مربوط به توزیع افقی کلروفیل a نشان داد که در این ماه مقدار کلروفیل a‌ در محدوده بندر عباس و تنگه هرگز به جهت شکوفایی جلبکی به مراتب بیشتراز نواحی شرقی و غربی تنگه هرمز بود. علاوه بر آن تغییرات عمودی کلروفیل a‌ نشان داد که میزان آن در مناطق ساحلی که تحت تاثیر شکوفایی پلانکتونی قرار داشت از سطح به عمق به شدت کاهش یافته(درلایه‌های سطحی حدود25 و درلایه‌های عمقی حدود 2/میکروگرم بر لیتر)اما در ایستگاه های دریایی بیشترین مقدار آن در لایه های عمقی 10 تا 20 متر تعیین گردید. نتایج کدورت آب نشان داد که روند تغییرات آن ،‌مخصوصاً‌ در لایه های سطحی از روند تغییرات کلروفیل a تبعیت می کند. بررسی توزیع افقی کدورت آب در لایه های سطحی مناطق مورد نظر نشان داد که نواحی غربی تنگه هرمز از بیشترین کدورت (حدود12گرم بر لیتر) برخوردار می باشد که علت آن کم عمق بودن آب های این منطقه و مجاورت با جنگل های مانگرو می باشد.همچنین نتایج بدست آمده نشان داد که از نظر توزیع افقی و عمودی ارتباط مستقیمی بین مقدار کلروفیل a و اکسیژن محلول وجود دارد،بطوریکه با افزایش آن مقدار اکسیژن نیز افزایش و با کاهش آن مقدار اکسیژن نیز کاهش می یابد.نتایج حاصل از بررسی آماری بین میزان کلروفیل a و اکسیژن محلول در مناطق سه گانه مورد بررسی نشان داد که در مناطق شمال تنگه هرمز ضریب همبستگی بین این دو پارامتر 9/0 و در مناطق شرقی و غربی 7/0 می باشد. مقدار هدایت الکتریکی از سطح به عمق کاهش و روند تغییرات آن تقریباً‌ از روند تغییرات دما تبعیت می نماید در صورتیکه مقدار اکسیژن محلول در مناطق ساحلی بندر عباس بیشتر از مناطق شرقی و غربی آن به دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        200 - بررسی تغییرات اسیدیته محیط کشت جلبک سبز (Scenedesmus quadricauda) تحت تنش های شیمیایی
        احمدرضا پیرعلی
        فاکتور های زیستی، فیزیکی و شیمیایی از مهم ترین عواملی است که تاثیر بسزایی در فیزیولوژی جلبک های آبزی دارند. تغییر این عوامل، سبب اختلال در چرخه‌ی زندگیو همچنین خصوصیات فیریولوژیکی‌ جلبک ها می گردد. در این پژوهش‌ تغییرات اسیدیته محیط‌ کشت در جلبک سبز(Turp.)‌Br&eacute;b. أکثر
        فاکتور های زیستی، فیزیکی و شیمیایی از مهم ترین عواملی است که تاثیر بسزایی در فیزیولوژی جلبک های آبزی دارند. تغییر این عوامل، سبب اختلال در چرخه‌ی زندگیو همچنین خصوصیات فیریولوژیکی‌ جلبک ها می گردد. در این پژوهش‌ تغییرات اسیدیته محیط‌ کشت در جلبک سبز(Turp.)‌Br&eacute;b. ‌Scenedesmus quadricauda در سه محیط مختلف‌‌، تحت‌تنش‌های شیمیایی علف‌کش‌متری بوزین و سختی‌آببررسی گردید.آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفیطی 21 روز انجام پذیرفت.تغییرات اسیدیته در محیط الف و ب به ترتیب با سختی آب و علف‌کش در ارتباط مستقیم بود. نتایج تغییرات اسیدیته در محیط الف، حاکی از ارتباط مستقیم با مقادیر کلروفیل a،bوکارتنوئید است. نتایج‌آنالیز واریانس داده‌ها نیز وجود اختلاف معنی‌دار(05/0&gt;P) در برخی از تیمارها در محیط‌های مختلف را تایید می نماید.بیشترین مقدار کارتنوئید در سطح 150میلی گرم کلسیم کربنات‌ مشاهده شد.در مجموع می‌توان بیان ‌نمود که جلبک‌سبز ‌Scenedesmus quadricauda گونه‌ای با دامنه تحمل زیاد نسبت به تغییرات اسیدیته محیط کشت، همزمان با تنش های شیمیایی سختی و علف‌کش متری بوزین است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        201 - بررسی اثر مس (Cu+2 ) بر میزان کلروفیل a و تراکم جلبک Scenedesmus obliquus
        حمیده کیهانیان فرناز رفیعی کریم مهدی نژاد افتخار شیروانی مهدوی
        محیط های آبی اغلب در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین هستند که انتشار آنها به داخل آب ها می تواند مشکلات مخلتفی برای گیاهان بوجود آورد. در این بررسی اثر فلز سنگین مس (Cu+2) بر تراکم و میزان کلروفیل a در جلبک Scenedesmus obliquusمورد مطالعه قرار گرفت. پرورش در أکثر
        محیط های آبی اغلب در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین هستند که انتشار آنها به داخل آب ها می تواند مشکلات مخلتفی برای گیاهان بوجود آورد. در این بررسی اثر فلز سنگین مس (Cu+2) بر تراکم و میزان کلروفیل a در جلبک Scenedesmus obliquusمورد مطالعه قرار گرفت. پرورش در غلظت های مختلف ( 2،4،6،8) میلی گرم در لیتر مس و یک شاهد با استفاده از محیط کشت زاندر (z8) در دمای ˚c2 &plusmn; 23 و شدت نور 3000 لوکس به مدت 5 روز انجام شد. سپس فراوانی جلبک ها در زمان های صفر ،24، 48، 72و 96 ساعت با استفاده از لام هموسیتومتر توسط میکروسکوپ نوری شمارش شده و میزان کلروفیل a آنها اندازه گیری گردید. در غلظت کلروفیل a جلبک S.obliquus بین زمان های مختلف و تیمار های آزمایشی و در میزان تراکم سلولی بین تیمار شاهد و غلظت های متفاوت مس ، بین غلظت های 4/2با 8/6 mgl-1اختلاف معنی دار بود (05/0 p&lt;). در تیمار شاهد با گذشت زمان میزان تراکم سلولی و غلظت کلروفیل a افزایش نشان داد. در تیمار های فلز مس با افزایش زمان در میزان کلروفیل aو تراکم جلبک سندسموس کاهش دیده شد، بطوریکه با افزایش غلظت مس از 2 تا 8 mgl-1میزان کاهش تراکم سلولی از 09/72% ( در mgl-12 در ساعت 96 ) به 33/92% ( در mgl-18 در ساعت 96) نسبت به ساعت صفر رسید. در این غلظت ها از ساعت 24 مرگ سلولی روی داد. در تیمار شاهد سلول ها در ساعت 96 هنوز در فاز رشد قرار داشتند و افزایش 4/28% نسبت به ساعت 72 دیده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        202 - تاثیر کودهای زیستی میکروبی بر پاسخ های فلورسنس کلروفیلa در گیاه گوجه فرنگی
        صابر نظامیوند چگینی مجتبی جعفری نیا علی اکبر قطبی راوندی
        سابقه و هدف: باکتریهای محرک رشد در ریزوسفر به روشهای متفاوتی سبب القای رشد و نمو در گیاهان میشوند. در این تحقیق اثرات پنج باکتری محرک رشد در قالب سه کود زیستی بر تغییرات فلورسنس کلروفیل a در گیاه گوجه فرنگی بررسی گردید.مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب ط أکثر
        سابقه و هدف: باکتریهای محرک رشد در ریزوسفر به روشهای متفاوتی سبب القای رشد و نمو در گیاهان میشوند. در این تحقیق اثرات پنج باکتری محرک رشد در قالب سه کود زیستی بر تغییرات فلورسنس کلروفیل a در گیاه گوجه فرنگی بررسی گردید.مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی شد. باکتریها شامل ازتوباکتر کروکوکوم، آزوسپیریلیوم لیپوفروم، باسیلوس لنتوس، سودوموناس پوتیدا و اسیدیتیوباسیلوس تیواکسیدانس و کودهای زیستی شامل نیتروکسین، بیوسوپرفسفات و بیوسولفور بودند. بررسی تغییرات فلورسنس کلروفیل a در برگ گیاهان تحت تیمار کودهای زیستی از طریق دستگاه Handy PEA ثبت و از طریق روشJIP-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: استفاده از باکتریهای ازتوباکتر کروکوکوم و آزوسپیریلیوم لیپوفروم سبب ایجاد باند L در حدود 15 میکروثانیه پس از نوردهی شد که نشان از بهبود ارتباط و پیوستگی کلروفیلهای آنتن با مراکز واکنش فتوسنتزی داشت. همچنین تشکیل باند K در حدود 0/3 میلیثانیه پس از نوردهی نشان داد عملکرد کمپلکس تجزیه کننده آب تحت تاثیر باکتریهای ازتوباکتر کروکوکوم و آزوسپیریلیوم لیپوفروم افزایش یافته است. افزایش کارایی انتقال الکترون و میزان احیای آخرین پذیرندههای الکترون در فتوسیستم I نیز با تشکیل باندهای J، H و G در حضور باکتریهای محرک رشد تایید گردید.نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد بهترین عملکرد فتوسنتزی در گیاه گوجه فرنگی در کود نیتروکسین و از طریق باکتریهای ازتوباکتر کروکوکوم و آزوسپیریلیوم لیپوفروم، در قسمت انتقال الکترون بین ناقلین زنجیره انتقال الکترون فتوسنتزی اتفاق افتاده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        203 - Effect of Plant Growth Promoting Rhizobacteria (PGPR) on the Seed Germination, Seedling Growth and Photosynthetic Pigments of Astragalus caragana under Drought Stress
        Marzieh Sabeti Pejman Tahmasebi Elham Ghehsareh Ardestani Farzaneh Nikookhah
        Drought stress is one of the most important factors limiting plant growth all around the world. Plant Growth Promoting Rhizobacteria (PGPR) can significantly reduce drought stress effects on plants growth. This study was aimed to investigate the influence of PGPR (inocu أکثر
        Drought stress is one of the most important factors limiting plant growth all around the world. Plant Growth Promoting Rhizobacteria (PGPR) can significantly reduce drought stress effects on plants growth. This study was aimed to investigate the influence of PGPR (inoculation by Azospirillum lipoferum, Azotobacter chroococcum, Pseudomonas aeruginosa, and Bacillus cereus) on seed germination, seedling growth and photosynthetic pigments of Astragalus caragana under four levels of drought stress (0, -0.2, -0.4, -0.8 MPa) in laboratory conditions in Shahrekord University, Iran, 2017. Among the four PGPR treatments, A. chroococcum was eliminated because seeds failed to germinate and were identified as agent pathogenies. The results showed that inoculation by PGPR had a significant effect on all germination traits except shoot length. The effect of drought stress was significant on all traits expect mean germination time. The PGPR by drought stress interaction effect was significant on shoot length, embryonic leaf and seedling fresh weight, embryonic leaf and seedling dry weight, and root length. The highest and lowest seed germination indices and seedling length were related to first (control and -0.2 MPa) and second (-0.4, -0.8 MPa) levels of drought stress, respectively. It was concluded that P. aeruginosa was more effective in embryonic leaf fresh weight (0 and -0.2 MPa), embryonic leaf and seedling dry weight (total levels of drought stress); B. cereus (0 MPa) and A. lipoferum (0, -0.2, and -0.4 MPa) showed relatively better performance on root length and B. cereus (0 MPa), A. lipoferum (total levels of drought stress) and P. aeruginosa(-0.2 and -0.4 MPa; total levels of drought stress, respectively) improved growth of shoot and seedling fresh weight of the Astragalus caragana. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        204 - Effect of Salinity Stress and Salicylic Acid on Morpho-physiological and Growth Characteristics Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.
        Borzou Yousefi Roya Karamian
        Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey is a wild and perennial species which grows in the northwestern, north, and northeastern of Iran, and it is used in health industries and food products. In order to investigating the moderating effect of salicylic acid (SA) on morpho-p أکثر
        Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey is a wild and perennial species which grows in the northwestern, north, and northeastern of Iran, and it is used in health industries and food products. In order to investigating the moderating effect of salicylic acid (SA) on morpho-physiological traits of the S. mutica under salinity stress conditions, a pot experiment was performed as a factorial experiment based on a Completely Randomized Design (CRD) and three replications at the Kermanshah Agricultural & Natural Resources Research & Education Center, Iran, in 2019. Factor A was NaCl in four levels (0, 50, 100, and 150 mM) and Factor B was salicylic acid at two levels (0 and 2 mM). The results obtained from the analysis of variance showed a significant difference in the studied traits. The salinity stress reduced plant height, leaf area, leaf fresh and dry weight, root fresh and dry weight, shoot fresh and dry weight, relative water content, chlorophyll index, and maximum quantum yield of photosystem II (Fv/Fm value), but increased leaf Electrical Conductivity (EC), and proline content. Soluble protein increased at 50 and 100 mM NaCl, but it significantly decreased at 150 mM NaCl. Salicylic acid caused an increase in plant height (17.54%), leaf area (24.62%), leaf fresh weight (12.41%), leaf dry weight (8.23%), shoot fresh weight (25.87%), shoot dry weight (13.75%), root fresh weight (70.99%), root dry weight (72.38%), relative water content (32.85%), maximum quantum yield of photosystem П (Fv/Fm value) (10.42%), and chlorophyll index (11.36%) compared to non-SA-treated plants. SA reduced proline content (12.07%) and leaf electrical conductivity (2.37%) in the SA-treated plants compared to non-SA-treated plants. Foliar spraying with 2 mM salicylic acid in S. mutica plants exposed to salt stress, in the early stages of vegetative growth, enhanced the plant's tolerance to salinity and increased plant yield. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        205 - تأثیر مقادیر و منابع آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان روغنی
        علي زينالي
        به منظور بررسي تاثیر مقادیر و منابع آهن بر عملکرد و اجزای آفتابگردان روغنی رقم فرخ، آزمايشي در ايستگاه تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي شهرستان خوي در قالب طرح بلوك‌های كامل تصادفي با 8 تيمار در 3 تكرار اجرا شد. در اين تحقيق تيمارها شاملT1 : شاهد(عدم مصرف)، T2: مصرف خاكي ك أکثر
        به منظور بررسي تاثیر مقادیر و منابع آهن بر عملکرد و اجزای آفتابگردان روغنی رقم فرخ، آزمايشي در ايستگاه تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي شهرستان خوي در قالب طرح بلوك‌های كامل تصادفي با 8 تيمار در 3 تكرار اجرا شد. در اين تحقيق تيمارها شاملT1 : شاهد(عدم مصرف)، T2: مصرف خاكي كلات آهن به مقدار 10 کیلوگرم در هكتار، T3: محلول پاشي كلات آهن با غلظت 5 در هزار در دو مرحله، T4 : محلول پاشي كلات آهن با غلظت 10در هزار، T5: مصرف خاكي سولفات آهن به مقدار 100 کیلوگرم در هكتار، T6: محلول پاشي سولفات آهن با غلظت 5 در هزار، T7 : مصرف خاكي سولفات آهن به مقدار 100 کیلوگرم در هكتار همراه با محلول پاشي سولفات آهن با غلظت 5 درهزار، T8: مصرف خاكي سولفات آهن به مقدار 50 کیلوگرم در هكتار همراه با محلول پاشي كلات آهن با غلظت5 در هزار بود. تجزيه واريانس صفات مشخص كرد بين تيمارهاي مختلف از لحاظ صفاتي مثل ارتفاع بوته، درصد سبزينگي، تعداد دانه در طبق، عملكرد دانه، وزن هزار دانه، قطر منطقه پوكي، درصد روغن و عملكرد بيولوژيك تفاوت معني‌داري وجود دارد. بيشترين درصد روغن(247/40) و تعداد دانه در طبق (696) و درصد سبزينگي (85/42 ) از تيمارT3 با محلول پاشي كلات آهن به ميزان 5 در هزار به‌دست آمد و بيشترين عملكرد دانه (3/351 گرم درمترمربع) از تيمار T4 با محلول پاشي كلات آهن با غلظت 10 در هزار و بيشترين وزن هزار دانه (5/62 گرم) از تيمار T8 با مصرف خاكي سولفات آهن به مقدار 50 کیلو گرم در هكتار همراه با محلول پاشي كلات آهن به مقدار 5 در هزار بدست آمد. همچنين بيشترين منطقه پوكي مربوط به تيمار T1 (عدم مصرف آهن) با 107/34 میلی‌متر و كمترين آن مربوط به تيمار T4با محلول پاشي كلات آهن به مقدار 10در هزار (10/25 ) بدست آمد. درحالت كلي اكثر تيمارهاي محلول پاشي آهن نسبت به تيمارهاي مصرف خاكي و عدم مصرف آهن در گروه آماري بالاتر قرار گرفتند، بنابراين جهت رسيدن به عملكرد بالا و ارتقاء كيفيت آفتابگردان، مصرف آهن توصيه مي‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        206 - ااثر پرایمینگ بذر و محلول‌پاشی با سلنیوم بر صفات فیزیولوژیکی و درصد سن زدگی گندم دیم رقم آذر 2
        نورعلی ساجدی
        به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذر با سلنیوم و محلول‌پاشی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و درصد سن‌زدگی گندم دیم، یک آزمایش مزرعه‌ای یک‌ساله به صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اراک اجرا شد. 12 تیمار شامل شاهد، پرایمینگ أکثر
        به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذر با سلنیوم و محلول‌پاشی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و درصد سن‌زدگی گندم دیم، یک آزمایش مزرعه‌ای یک‌ساله به صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اراک اجرا شد. 12 تیمار شامل شاهد، پرایمینگ با آب مقطر، پرایمینگ با مقادیر 1 ، 2 و 3 میلی‌گرم در لیتر سلنیوم به تنهایی و توام با محلول پاشی با آب مقطر و سلنیوم (سلنیت سدیم) بررسی شد. نتایج نشان داد که پرایمینگ بذر توام با محلول‌پاشی با آب مقطر، پرایمینگ با آب مقطر همراه با محلول‌پاشی سلنیوم، پرایمینگ با 3 میلی‌گرم در لیتر سلنیوم همراه با محلول‌پاشی سلنیوم، محتوی آب نسبی برگ را نسبت به شاهد افزایش دادند. پرایمینگ با آب مقطر، محلول‌پاشی با سلنیوم و پرایمینگ با 2 میلی‌گرم در لیتر سلنیوم توام با محلول‌پاشی سلنیوم، نشت یونی سلول را نسبت به شاهد کاهش دادند. با محلول‌پاشی سلنیوم به تنهایی و پرایمینگ با 1 میلی‌گرم در لیتر سلنیوم توام با محلول‌پاشی سلنیوم، محتوی کلروفیل a به میزان 4/31 و 2/24 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت. پرایمینگ توام با محلول‌پاشی سلنیوم درصد سن زدگی دانه را به طور معنی‌داری کاهش داد. بیشترین عملکرد دانه از پرایمینگ با 2 میلی گرم در لیتر سلنیوم توام با محلول‌پاشی سلنیوم حاصل شد. نتایج پیشنهاد می کند که از طریق پرایمینگ بذر با آب مقطر و به‌ویژه سلنیوم در مقادیر کم توام با محلول پاشی سلنیوم می‌توان نشت یونی و درصد سن زدگی گندم در شرایط دیم را کاهش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        207 - اثرنانوذرات تیتانیوم و سطوح مختلف آبیاری بر رنگیزه‌های فتوسنتزی، پرولین، کربوهیدرات‌های محلول و پارامترهای رشدی خرفه
        حسین سرتیپ علیرضا سیروس مهر
        کمبود رطوبت خاک از مهمترین عوامل بازدارنده رشد و نمو گیاه است. به منظور بررسی اثر محلول‌پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه خرفه در شرایط سطوح مختلف آبیاری آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اج أکثر
        کمبود رطوبت خاک از مهمترین عوامل بازدارنده رشد و نمو گیاه است. به منظور بررسی اثر محلول‌پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه خرفه در شرایط سطوح مختلف آبیاری آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور‌های آزمایش شامل سه سطح آبیاری 60 ، 80 و 100 درصد ظرفیت زراعی و محلول‌پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم در مرحله 6-8 برگی در چهار سطح 0، 1، 2 و 3 میلی گرم بر لیتر بودند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف آبیاری اثر معنی‌داری بر تمامی صفات اندازه گیری شده داشت و باعث کاهش مقدار کلروفیل کل و افزایش مقادیر قند و پرولین شد. بیشترین مقدار کلروفیل کل به میزان 36/32 میلی گرم بر گرم برگ تازه در تیمار آبیاری 100 درصد ظرفیت زراعی و کمترین مقدار به میزان 42/13 میلی گرم بر گرم برگ تازه در تیمار آبیاری 60 درصد ظرفیت زراعی بدست آمد. محلول‌پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم نیز بر اکثر صفات معنی‌دار بود و باعث افزایش کلروفیل کل، وزن تر و خشک گیاه خرفه شد. بیشترین وزن تر بوته نیز با مقدار 61/20 گرم در تیمار محلول پاشی 3 میلی گرم بر لیتر نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و کمترین وزن تر با مقدار 16/17 گرم در تیمار شاهد (محلولپاشی با آب مقطر) بدست آمد. نتایج نشان داد که کاربرد نانو ذرات دی ‌اکسید‌ تیتانیوم، کلروفیل a و وزن خشک گیاه خرفه را به طور معنی‌داری افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        208 - اثر محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد علوفه، محتوای آب نسبی و کلروفیل برگ ذرت در شرایط تنش خشکی
        نواب حاجی حسنی اصل فرهاد فرح وش محسن رشدی بهرام میرشکاری مهدی غفاری
        برای بررسی اثر محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد و خصوصیات ذرت در شرایط تنش خشکی، آزمایشی طی سال‌های 93-1392 در شهرستان خوی، به صورت کرت‌های یک‌بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی، تنش خشکی از طریق آبیاری پ أکثر
        برای بررسی اثر محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد و خصوصیات ذرت در شرایط تنش خشکی، آزمایشی طی سال‌های 93-1392 در شهرستان خوی، به صورت کرت‌های یک‌بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی، تنش خشکی از طریق آبیاری پس از 5 75 و 5 150 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر اعمال گردید. فاکتور فرعی شامل محلول‌پاشی اسید آسکوربیک و اسید سالیسیلیک با غلظت 100، 200 و 300 میلی‌گرم در لیتر و تیمار شاهد (عدم محلول‌پاشی) بود. اثر سال تنها بر محتوای آب نسبی معنی‌داری بود. تنش خشکی بر وزن علوفه تر، کلروفیل a، b و کلروفیل a+b اثر معنی‌داری داشت. محلول‌پاشی بر تمام صفات اثر معنی‌داری داشت. اثرات متقابل سال و محلول‌پاشی بر وزن علوفه تر و کلروفیل a معنی‌دار بود. تیمار محلول‌پاشی 100 میلی‌گرم در لیتر اسید سالیسیلیک در سال 1392 با میانگین 46/74 تن در هکتار و تیمار عدم محلول‌پاشی در سال 1393 با میانگین 47/59 تن در هکتار بیشترین و کمترین وزن تر علوفه را داشتند. بیشترین و کمترین کلروفیل a در تیمارهای محلول‌پاشی 300 میلی‌گرم در لیتر اسید آسکوربیک در سال 1393 و عدم محلول‌پاشی در سال 1392 مشاهده شد. اثرات متقابل تنش خشکی و محلول‌پاشی تنها بر عملکرد علوفه اثر معنی‌داری داشت. تیمار محلول‌پاشی 100 میلی‌گرم در لیتر اسید سالیسیلیک در آبیاری شاهد (82/80 تن در هکتار) و تیمار شاهد محلول‌پاشی در آبیاری تنش (74/52 تن در هکتار) به‌ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد علوفه را دارا بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        209 - بررسی واکنش دو رقم نخود (Cicer arietinum L.) به کاربرد کودهای مختلف زیستی و شیمیایی
        چنور عادلی بابک پاساری اسعد رخزادی
        به منظور بررسی واکنش دو رقم نخود به کاربرد کودهای مختلف زیستی و شیمیایی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی شرکت میدیا کالان در شهرستان کامیاران- استان کردستان در سال 1394 اجرا گردید. این آزمایش به صورت کرت‌های خرد شده (اسپیلت پلات) در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکر أکثر
        به منظور بررسی واکنش دو رقم نخود به کاربرد کودهای مختلف زیستی و شیمیایی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی شرکت میدیا کالان در شهرستان کامیاران- استان کردستان در سال 1394 اجرا گردید. این آزمایش به صورت کرت‌های خرد شده (اسپیلت پلات) در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. در این طرح فاکتور اصلی در شش سطح شامل (شاهد، ازتو بارور، فسفات بارور، پتابارور، تلفیق ازتوبارور+ فسفات‌بارور+ پتابارور، کود شیمیایی توصیه شده بر اساس آزمون خاک) و فاکتور فرعی شامل دو رقم نخود (عادل و بیونیج) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که هیچ یک از صفات مورد مطالعه به جزء شاخص اسپاد برگ تحت تاثیر کودهای زیستی و شیمیایی اختلاف معنی‌داری نشان ندادند. به طوری که بیشترین مقدار اسپاد برگ در تیمار کود زیستی پتابارور مشاهده گردید. از طرف دیگر با وجود معنی‌دار نبودن تفاوت‌ها، حداکثر عملکرد دانه در هکتار در تیمار مصرف کود شیمیایی و با اندکی کاهش در تیمار کودهای زیستی تلفیقی حاصل گردید. همچنین در این آزمایش کمترین تعداد غلاف نابارور در بوته و حداکثر تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن، تعداد شاخه‌های ثانویه، تعداد دانه در بوته و درصد پروتئین دانه در رقم عادل و بیشترین وزن صد دانه در رقم بیونیچ مشاهده گردید. در نهایت برتری تیمار کود شیمیایی و کودهای زیستی تلفیقی در مقایسه با شاهد به ترتیب 98/8 و 5 درصد بود. رقم عادل نیز در مقایسه با رقم بیونیج به ترتیب 37/2 و 92/5 درصد عملکرد دانه و درصد پروتئین بیشتری تولید نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        210 - تاثیر سطوح مختلف آبیاری، خاکپوشه پلاستیک و مواد ضد تعرق بر برخی صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه ذرت رنگین
        داوود عادلیان هوشنگ فرجی امین صالحی علی مرادی
        In order to evaluate the effects of plastic mulch, kaolin and atrazine as anti-transpiration materials on some physiological attributes and grain yield of rainbow corn grown under different irrigation regimes, a two-year field experiment was carried out in Borazjan, Bus أکثر
        In order to evaluate the effects of plastic mulch, kaolin and atrazine as anti-transpiration materials on some physiological attributes and grain yield of rainbow corn grown under different irrigation regimes, a two-year field experiment was carried out in Borazjan, Bushehr Province in 2016 and 2017 growing seasons. A randomized complete block design arranged in a split-split plot with three replications was employed to investigate the following experimental factors; irrigation regimes at three levels, (irrigation after 25 (no water deficit stress), 40 (mild water deficit stress) and 60% (severe water deficit stress) of field capacity (FC) water depletion), plastic mulch at two levels (with and without mulch) and anti-transpiration materials at three levels (kaolin, atrazine and no material). The results demonstrated that interaction between irrigation regimes and anti-transpiration materials was statistically significant on Fv/Fm ratio, and interaction between plastic mulch and anti-transpiration materials was significant on leaf soluble sugar content. At irrigation regime of 60% of FC water depletion, the highest Fv/Fm (0.578) was found when atrazine was applied, whereas the lowest value (0.468) was related to kaolin application. The obtained results suggest that in regions where water is a limiting factor, application of plastic mulch and atrazine wold improve crops quantitative and qualitative yield. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        211 - تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر شاخص‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی چمن آمیخته "اسپورت"
        امین سمیعی محسن کافی محمدمهدی جوکار آرزو شقاقی
        یکی از چالش‌های مهم در مدیریت چمن محدودیت منابع آبی است. باتوجه به اینکه ایران جزء مناطق خشک و نیمه خشک دنیا محسوب می‌گردد، توجه و مدیریت نیاز آبی چمن امری ضروری و اجنتاب ناپذیر است. لذا در پژوهش پیش ‌رو تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر صفات رویشی چمن آمیخته (اسپورت) مطالعه گ أکثر
        یکی از چالش‌های مهم در مدیریت چمن محدودیت منابع آبی است. باتوجه به اینکه ایران جزء مناطق خشک و نیمه خشک دنیا محسوب می‌گردد، توجه و مدیریت نیاز آبی چمن امری ضروری و اجنتاب ناپذیر است. لذا در پژوهش پیش ‌رو تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر صفات رویشی چمن آمیخته (اسپورت) مطالعه گردید. سطوح مختلف آبیاری مورد بررسی شامل مقدار آب مصرفی ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد ظرفیت مزرعه با دور آبیاری یک روز در میان بود که بعد از استقرار کامل چمن اعمال گردید. صفات مورفولوژی و فیزیولوژی در هفته‌های دوم، چهارم و ششم بعد از اعمال سطوح آبیاری اندازه‌گیری گردیدند. براساس نتایج، کاهش آب مصرفی موجب کاهش رشد طولی، وزن خشک، کیفیت ظاهری، محتوای نسبی آب برگ و میزان فسفر برگ گردید لیکن مقدار نشت یونی برگ‌ها در اثر تنش افزایش یافت. اگرچه مقدار پتاسیم و کلروفیل کل در سطح آبیاری ۷۵ درصد ظرفیت مزرعه بیش از سطح آبیاری ۱۰۰ درصد ظرفیت مزرعه بود. تفاوت معنی‌داری در تمام صفات اندازه‌گیری شده بین دو سطح ۷۵ و ۱۰۰ درصد ظرفیت مزرعه مشاهده نگردید، اما هر دو سطح به طور معنی‌داری بهتر از سطح ۵۰ درصد ظرفیت مزرعه بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که کاهش میزان آب مصرفی در آبیاری تا میزان یک چهارم ظرفیت مزرعه، می تواند ضمن حفظ کیفیت و رشد مطلوب چمن آمیخته در شرایط معمول به میزان قابل توجه‌ای مصرف آب را کاهش و در مصرف آب صرفه جویی نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        212 - اثر تنش خشکی آخر فصل و محلول پاشی نیتروژن بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک گندم دوروم
        مجید رستمی عبدالرضا احمدی هدا محمدی
        به منظور مطالعه تاثیر تنش خشکی آخر فصل و همچنین محلول‌پاشی اوره بر ویژگی‌های فیزیولوژیک و همچنین عملکرد دانه گندم، آزمایشی به صورت کرت‌های نواری در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجراشد. فاکتور افقی این آزمایش شامل 3 سطح آبیاری ( = IR1آبیاری کامل تمام فصل، IR أکثر
        به منظور مطالعه تاثیر تنش خشکی آخر فصل و همچنین محلول‌پاشی اوره بر ویژگی‌های فیزیولوژیک و همچنین عملکرد دانه گندم، آزمایشی به صورت کرت‌های نواری در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجراشد. فاکتور افقی این آزمایش شامل 3 سطح آبیاری ( = IR1آبیاری کامل تمام فصل، IR2 = قطع آبیاری در مرحله خمیری شدن دانه‌ها و = IR3 قطع آبیاری در مرحله شیری شدن دانه‌ها) و فاکتور عمودی شامل چهار سطح محلول‌پاشی کود اوره (N1 = شاهد، N2 = محلول‌پاشی اوره به میزان 20 کیلوگرم در هکتار در مرحله گل دهی،N3 = محلول‌پاشی اوره به میزان 20 کیلوگرم در هکتار در مرحله شیری وN4 = محلول‌پاشی اوره به میزان 20 کیلوگرم در هکتار در دو مرحله گل‌دهی و شیری شدن دانه) بود. بر اساس نتایج آزمایش اثر سطوح مختلف آبیاری و همچنین اثر متقابل آبیاری و محلول پاشی نیتروژن بر محتوای نسبی آب برگ معنی‌دار شد، ولی محلول‌پاشی نیتروژن تاثیر معنی‌داری بر این صفت نداشت. اثرات مربوط به تیمارهای آزمایشی و همچنین اثر متقابل آن‌ها بر شاخص کلروفیل برگ گندم معنی‌دار بود. بر اساس نتایج فقط اثر تیمارهای آبیاری بر کاهش درجه حرارت پوشش گیاهی و همچنین وزن هکتولیتر معنی‌دار شد. سطوح مختلف آبیاری و محلول‌پاشی و همچنین برهمکنش آن‌ها تاثیر معنی داری بر میزان پروتئین دانه داشتند و بیشترین درصد پروتئین مربوط به تیمار حذف آبیاری از مرحله شیری شدن دانه‌ها و کمترین مقدار آن مربوط به تیمار آبیاری کامل بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        213 - بررسی کاربردکودهای زیستی جلبک دریایی وآزولابرگیاه زینتی اطلسی ایرانی
        حوریا جهانی محمد سعید تدین غلامرضا معاف پوریان
        امروزه کاربرد کود‌های شیمیایی به دلیل افزایش آلودگی‌های زیست محیطی و هزینه بالای تولید آنها کاهش یافته و در مقابل تمایل بیشتری به استفاده از کود‌های زیستی به وجود آمده است. به منظور بررسی تاثیر کاربرد کود زیستی جلبک دریایی و آزولا بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گل أکثر
        امروزه کاربرد کود‌های شیمیایی به دلیل افزایش آلودگی‌های زیست محیطی و هزینه بالای تولید آنها کاهش یافته و در مقابل تمایل بیشتری به استفاده از کود‌های زیستی به وجود آمده است. به منظور بررسی تاثیر کاربرد کود زیستی جلبک دریایی و آزولا بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گل اطلسی، پژوهشی در سال 1394 در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان در استان فارس طراحی و اجرا گردید. نتایج نشان داد که کاربرد کود زیستی جلبک دریایی و آزولا به ترتیب به میزان 4/0 و 25 گرم بر کیلوگرم خاک باعث بهبود صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک اطلسی شد. بیشترین وزن خشک اندام هوایی اطلسی با کاربرد کود‌های زیستی جلبک دریایی و آزولا به ترتیب به میزان 4/0 و 25 گرم در کیلوگرم خاک به دست آمد. کاربرد کود زیستی جلبک دریایی و آزولا به ترتیب به میزان 4/0 و 25 گرم بر کیلوگرم خاک باعث افزایش رنگدانه های کلروفیل a و کاروتینوئید به ترتیب به میزان 14/89 و 71/86 درصد در مقایسه با عدم کاربرد کود زیستی شد. آغاز گلدهی با کاربرد سطوح 4/0 و 25 گرم در کیلوگرم خاک از کود‌های زیستی جلبک دریایی و آزولا 27 روز سریعتر از آغاز گلدهی در مقایسه با عدم کاربرد کود-های زیستی بود. به‌طور کلی، کاربرد کود ‌های زیستی جلبک دریایی و آزولا به ترتیب به میزان 4/0 و 25 گرم بر کیلوگرم خاک می تواند منجر به بهبود رویشی و زایشی گل اطلسی ایرانی شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        214 - بررسی اثرات کاربرد کود‌های زیستی بر جذب روی و برخی از صفات رشد رویشی ذرت (Zea Mays L.) در یک خاک غیر استریل آهکی با درجات مختلف شوری
        حمید رضا بوستانی مصطفی چرم عبدالامیر معزی نجف علی کریمیان نعیمه عنایتی ضمیر مهدی زارعی
        شوری رشد گیاهان را از طریق کاهش جذب آب و عناصر غذایی و برهم زدن تعادل تغذیه‌‌‌‌ای محدود می‌سازد. به‌-منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آرباسکولار و باکتری‌های محرک رشد گیاه بر جذب روی و برخی از شاخص-های رشد گیاه ذرت در سطوح مختلف شوری خاک، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا أکثر
        شوری رشد گیاهان را از طریق کاهش جذب آب و عناصر غذایی و برهم زدن تعادل تغذیه‌‌‌‌ای محدود می‌سازد. به‌-منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آرباسکولار و باکتری‌های محرک رشد گیاه بر جذب روی و برخی از شاخص-های رشد گیاه ذرت در سطوح مختلف شوری خاک، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. فاکتور اول سه سطح شوری (0 (S0)، 15 (S1) و 30 (S2) میلی-اکی‌والان نمک در کیلوگرم خاک) و فاکتور دوم چهار سطح تلقیح میکروبی ( قارچ گلوموس اینترادیسس (F)، باکتری سودوموناس (B)، تلقیح همزمان باکتری و قارچ (BF) و بدون تلقیح (C) ) بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری از S0 به S2، ماده خشک اندام هوایی و ریشه، درصد کلونیزاسیون ریشه، ارتفاع گیاه، سطح برگ، قطر ساقه و شاخص کلروفیل به طور معنی‌داری کاهش یافت. استفاده از تمام تیمار‌های میکروبی، در تمامی سطوح شوری سبب افزایش معنی‌دار شاخص‌های یاد شده در بالا گردید. به‌طور کلی تاثیر استفاده از تیمار‌های قارچ و قارچ-باکتری در افزایش شاخص‌های رشدی گیاه بیشتر از کاربرد تیمار مجزای باکتری بود. با افزایش سطوح شوری غلظت روی در اندام هوایی و ریشه افزایش یافت در حالی که جذب روی در اندام‌هوایی و ریشه به ‌طور معنی‌داری کاهش نشان داد. همچنین با کاربرد تمامی تیمار‌های میکروبی غلظت و جذب روی در اندام هوایی و ریشه گیاه به‌طور معنی‌داری افزایش یافت و بیشترین افزایش مربوط به تیمار کاربرد توام باکتری و قارچ و کمترین میزان افزایش مربوط به تیمار مجزای باکتری بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        215 - پاسخ زراعی و فیزیولوژیک سیاه دانه ( Nigella sativa L.) به محلول پاشی آسکوربات و متانول در شرایط تنش کم آبیاری
        مجتبی برادران فیروزآبادی مهدیه پارسائیان مهدی برادران فیروزآبادی
        امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کننده اسمزی به‌منظور کاهش آثار منفی ناشی از تنش های مختلف مطرح شده است. آسکوربات و متانول از جمله موادی هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌ها می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه دارویی سیاه‌دانه آزمایشی در سال 1390 به‌صورت اسپلیت پ أکثر
        امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کننده اسمزی به‌منظور کاهش آثار منفی ناشی از تنش های مختلف مطرح شده است. آسکوربات و متانول از جمله موادی هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌ها می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه دارویی سیاه‌دانه آزمایشی در سال 1390 به‌صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در دانشگاه شاهرود انجام شد. فاکتور اصلی شامل آبیاری (8 و 16 روز به‌عنوان عدم‌تنش و تنش) و فاکتورهای فرعی شامل محلول‌پاشی متانول (صفر، 15 و 30 درصد حجمی) و آسکوربات (صفر، 10 و 20 میلی‌مولار) بودند. سطوح تنش پس از استقرار بوته‌ها و محلول‌پاشی‌ها 45 و 55 روز پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد که تجمع ماده خشک در برگ و ساقه، وزن هزار دانه، تعداد شاخه فرعی در بوته، محتوای نسبی آب برگ و شاخص پایداری غشاء تحت تأثیر تنش کم‌آبیاری به‌طور معنی‌دار کاهش پیدا کردند. محلول‌پاشی آسکوربات و متانول به‌ویژه در غلظت بالاتر سبب افزایش کلیه صفات یاد شده به‌جز وزن هزار دانه در هر دو شرایط تنش و عدم‌تنش گردید. گیاهانی که بالاترین غلظت آسکوربات و متانول را باهم دریافت کردند، از شاخص پایداری غشاء و محتوای نسبی آب برگ بالاتری برخوردار بودند. عملکرد روغن نیز در این شرایط 8/27 درصد بیشتر از شاهد بود. بنابراین در شرایط این آزمایش تیمار 20 میلی‌مولار آسکوربات و 30 درصد حجمی متانول قابل توصیه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        216 - پاسخ های اگروفیزیولوژیک گیاه زراعی جو به کاربرد برخی هورمون های رشد گیاهی تحت شرایط دیم
        صبریه نجف نیا علی حاتمی محمد جواد زارع
        به منظور بررسی اثر برخی هورمون های گیاهی مختلف به صورت کاربرد تنها یا ترکیبی، بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد و محتوای پروتئین رقم جو سرارود تحت شرایط دیم در سال 1393-1392 مطالعه مزرعه ای صورت گرفت. آزمایش انجام شده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام، به صورت بلوک های کامل تص أکثر
        به منظور بررسی اثر برخی هورمون های گیاهی مختلف به صورت کاربرد تنها یا ترکیبی، بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد و محتوای پروتئین رقم جو سرارود تحت شرایط دیم در سال 1393-1392 مطالعه مزرعه ای صورت گرفت. آزمایش انجام شده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام، به صورت بلوک های کامل تصادفی، تیمارها شامل 8 سطح: شاهد، IAA، GA، KIN، IAA+GA، IAA+KIN، GA+KIN و IAA+KIN+GA و سه تکرار بود. محلول پاشی در مرحله سنبله دهی صورت گرفت. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش اثر هورمون های رشد بر میزان کلروفیلa، کلروفیل کل، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه مثبت بود و بیشترین میزان کلروفیل a، کلروفیل کل، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه از کاربرد توأم IAA+KIN حاصل گردید که به ترتیب سبب افزایش 85/9، 60/10، 69/8 و 97/6 درصدی نسبت به تیمار شاهد شد. هر چند ارتفاع بوته، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت در این آزمایش معنی دار نشد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که محلول پاشی هورمون های گیاهی بر صفات زراعی جو تحت شرایط کشت دیم اثرات مثبت محدودی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        217 - تأثیر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز بر برخی خصوصیات گیاه دارویی گل‌گاوزبان باغی
        عزیزاله خیری محمد ویسی محسن ثانی خانی
        به منظور بررسی تأثیر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز بر برخی خصوصیات گیاه دارویی گل‌گاوزبان باغی، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه زنجان در سال 1394 انجام شد. تیمارها شامل سطوح صفر(شاهد)، 3 و 6 در هزار عناصر آهن، روی و منگنز و در مجموع 15 تیمار أکثر
        به منظور بررسی تأثیر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز بر برخی خصوصیات گیاه دارویی گل‌گاوزبان باغی، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه زنجان در سال 1394 انجام شد. تیمارها شامل سطوح صفر(شاهد)، 3 و 6 در هزار عناصر آهن، روی و منگنز و در مجموع 15 تیمار بود. محلول‌پاشی عناصر ریزمغذی در دو مرحله ساقه دهی و گل‌دهی انجام گرفت. نتایج جدول مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین وزن هزار دانه و عملکرد دانه را تیمار محلول‌پاشی آهن+روی 3 در هزار داشت و بیشترین تعداد گل‌آذین مربوط به تیمار محلول‌پاشی روی+منگنز 3 در هزار بود. تیمار محلول‌پاشی آهن+روی+منگنز 3 در هزار بیشترین تأثیر را در محتوای کلروفیل برگ و آنتوسیانین گل داشت. تیمار محلول‌پاشی آهن+منگنز 6 در هزار بیشترین تأثیر را روی درصد روغن بذر داشت و تیمار محلول‌پاشی آهن+منگنز 3 در هزار بیشترین تأثیر را در میزان آنزیم پراکسیداز نشان داد. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که کاربرد محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز تأثیر کاملاً معنی داری روی صفاتی مانند عملکرد دانه، درصد روغن، وزن هزار دانه، محتوای کلروفیل و آنتوسیانین داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        218 - بررسی اثر قارچ میکوریزا آربسکولار بر رشد رویشی و جذب عناصر غذایی سه رقم سیب (رد دلیشز، گلدن دلیشز و استارکینگ)
        مریم دهستانی اردکانی زینب محاسدت کاظم کمالی
        تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر قارچ میکوریزا آربسکولار بر صفات رویشی و جذب عناصر غذایی در دانهال‌های سه رقم سیب، به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در هشت تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح میکوریزا (صفر، 70، 100 و 120 گرم در هر گلدان) أکثر
        تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر قارچ میکوریزا آربسکولار بر صفات رویشی و جذب عناصر غذایی در دانهال‌های سه رقم سیب، به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در هشت تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح میکوریزا (صفر، 70، 100 و 120 گرم در هر گلدان) و سه رقم سیب ("رد دلیشز"، "گلدن دلیشز" و "استارکینگ") بود. صفات مورد بررسی شامل سطح برگ، تعداد برگ، ارتفاع و قطر نهال، وزن تر و خشک برگ، کلروفیل a و b، غلظت و جذب عناصر فسفر، ازت، روی و مس بود. بر اساس نتایج به دست آمده، کاربرد میکوریزا آربسکولار در محیط رشد دانهال‌های سیب، منجر به افزایش معنی‌دار ارتفاع دانهال‌ها، قطر ساقه، سطح برگ، تعداد برگ و همچنین میزان کلروفیل a و b نسبت به شاهد شد. تلقیح با قارچ میکوریزا در غلظت نیتروژن برگ تاثیر معنی‌دار نشان نداد و منجر به کاهش فسفر در نهال-های سیب شد، اما جذب نیتروژن و فسفر در برگ نمونه‌های تیمار شده نسبت به شاهد افزایش یافت. با کاربرد قارچ میکوریزا، محتوای آهن و روی برگ‌ها کاهش یافت. بالاترین میزان جذب آهن و روی در رقم "رد دلیشز" تیمار شده با 70 گرم میکوریزا در هر گلدان به دست آمد. بر اساس نتایج حاصله به نظر می‌رسد که کاربرد 70 گرم میکوریزا در هر گلدان تاثیر بیشتری بر رشد دانهال‌های هر سه رقم سیب داشته است. بنابراین در مورد دانهال‌های سیب این مقدار توصیه می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        219 - اثر غلظت و زمان کاربرد نانو اکسید آهن بر کیفیت و عملکرد غده سیب زمینی
        علی برقی عبدالقیوم قلیپوری احمد توبه سدابه جهانبخش شهزاد جماعتی ثمرین
        به منظور بررسی تجمع نیترات و تغییرات عملکرد غده و پروتئین با مصرف غلظت‌های نانو اکسید آهن در مراحل مختلف رشد سیب‌زمینی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل، درقالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و در 3 تکرار در سال 1391، در اردبیل انجام شد. فاکتور اول کود نانواکسید آهن در سطوح 0، 5/0، 1 أکثر
        به منظور بررسی تجمع نیترات و تغییرات عملکرد غده و پروتئین با مصرف غلظت‌های نانو اکسید آهن در مراحل مختلف رشد سیب‌زمینی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل، درقالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و در 3 تکرار در سال 1391، در اردبیل انجام شد. فاکتور اول کود نانواکسید آهن در سطوح 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد و اکسید آهن معمولی در سطح دو درصد و فاکتور دوم مراحل محلول‌پاشی (رشد رویشی، شروع غده‌بندی و پرشدن غده) بود. نتایج نشان داد که با کاربرد نانو اکسید آهن میزان نیترات غده بطور معنی‌داری کاهش یافت و کمترین نیترات نسبت به شاهد در برهمکنش محلول-پاشی غلظت‌های 5/1 و 2 درصد نانواکسید آهن در مرحله پرشدن غده بدست آمد. بیشترین شاخص سبزینگی برگ و وزن متوسط غده با اختلاف معنی‌دار نسبت به شاهد در اثر برهمکنش محلول‌پاشی غلظت‌های 1، 5/1 و 2 درصد و بیشترین درصد پروتئین غده با غلظت‌های 5/1 و 2 درصد نانواکسید آهن در زمان پرشدن غده بدست آمد. غلظت‌های 1، 5/1 و 2 درصد نانو اکسید آهن و همچنین محلول‌پاشی در زمان پر شدن غده با اختلاف معنی‌دار نسبت به سایر تیمارها بیشترین عملکرد غده را به خود اختصاص دادند. همچنین کاربرد اکسید آهن معمولی نیز عملکرد غده سیب‌زمینی را نسبت به شاهد بطور معنی‌داری افزایش داد ولی با غلظت‌های 5/0 و 1 درصد نانواکسید آهن در گروه مشترک قرار گرفت. بطور کلی از نظر تمام صفات مورد اندازه‌گیری، غلظت 2 درصد نانواکسید آهن با محلول‌پاشی در زمان پرشدن غده بهترین نتیجه را داشت و برای کاربرد توسط زارعین توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        220 - بررسی اثر پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن بر ویژگی‌های فیزیولوژیک و وابسته به عملکرد ماش در شرایط تنش خشکی
        امید صادقی پور حوریه بابایی علیرضا پازکی
        به منظور بررسی پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن در تحمل به تنش خشکی ماش آزمایشی در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی شهر ری اجرا شد. این طرح گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اول أکثر
        به منظور بررسی پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن در تحمل به تنش خشکی ماش آزمایشی در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی شهر ری اجرا شد. این طرح گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اول آبیاری در دو سطح شامل: آبیاری پس از 60 و 120 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر به ترتیب به عنوان شرایط نرمال و تنش خشکی بود. فاکتور دوم نیز شامل 5 سطح خیساندن بذر در غلظت های مختلف پراکسید هیدروژن (0، 30، 60، 90 و 120 میلی مولار) به مدت 6 ساعت بود. نتایج نشان داد تنش خشکی به طور معنی‌داری ارتفاع بوته، زیست توده، عملکرد و اجزای عملکرد، سطح برگ، شاخص سبزینگی، هدایت روزنه‌ای و محتوی آب نسبی برگ‌های ماش را کاهش داد. از سوی دیگر، پیش‌تیمار بذر با غلظت 90 میلی مولار پراکسید هیدروژن تمامی صفات فوق را تحت تنش خشکی افزایش داد. این تیمار عملکرد دانه تک بوته را تحت شرایط تنش خشکی در مقایسه با عدم کاربرد آن 25 درصد افزایش داد. این نتایج نشان داد که تیمار بذر با پراکسید هیدروژن از طریق افزایش شاخص سبزینگی برگ، هدایت روزنه‌ای، محتوی آب نسبی و سطح برگ موجب بهبود رشد و تحمل به تنش خشکی در ماش گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        221 - تأثیر تنش خشکی آخر فصل بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و زراعی لاین های کلزا (Brassica napus L)
        همایون چگنی مرتضی گلدانی امیرحسین شیرانی راد محمد کافی
        در بررسی تأثیر تنش خشکی آخر فصل بر اولئیک اسید، لینولئیک اسید، مقدار کلروفیل و عملکرد لاین های کلزا به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرارانجام شد. آبیاری به عنوان عامل اصلی در دو سطح آبیاری معمول بر اساس 80 میلیمتر تبخیر از تشتک کلا أکثر
        در بررسی تأثیر تنش خشکی آخر فصل بر اولئیک اسید، لینولئیک اسید، مقدار کلروفیل و عملکرد لاین های کلزا به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرارانجام شد. آبیاری به عنوان عامل اصلی در دو سطح آبیاری معمول بر اساس 80 میلیمتر تبخیر از تشتک کلاسی A و تنش (قطع آبیاری از مرحله گل هی به بعد) و لاین ها به عنوان عامل فرعی در چهار سطح شامل BAL3 ,R15 ,109 ,BAL15 بود.آزمایش در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد.اثر آبیاری بر عملکرد، لینولئیک اسید،کلروفیل a و کلروفیل b معنی دار بود.بیشترین درصد اسید اولئیک با 14/66 درصد مربوط به لاین L109 وکمترین میزان در لاین BAL15 با 63/79 درصد گزارش شد. اثر متقابل آبیاری و لاین بر روی کلروفیل a و b و کلروفیل کل معنی دار بود. مقدار کلروفیل a با اعمال تنش از 1/417 به 0/916 میلیگرم در گرم در وزن تر کاهش 10 درصدی داشت و.میزان کلروفیل b در تیمار تنش نسبت به تیمار آبیاری معمول 11 درصد کاهش نشان داد.میزان کلروفیل کل از 1/516 به 1/23 میلی گرم در گرم در وزن تر در مقایسه با تیمار آبیاری کاهش نشان داد. در بررسی برهمکنش آبیاری و لاین،در تیمار آبیاری معمول و لاین L109 عملکرد دانه با 5568 کیلوگرم در هکتار بیشترین محصول را داشت. نتایج نشان داد.کمترین عملکرد دانه مربوط به لاین BAL15 بود که بعد ازاعمال تنش خشکی لاینBAl15 حدود 35 درصد افت عملکرد داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        222 - ارزیابی تاثیر باکتری‌های محرک رشد گیاهی و کود نیتروژن بر عملکرد و برخی صفات زراعی و فیزیولوژیک گیاه دارویی نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)
        سعید حکم علی پور
        به منظور بررسی اثر باکتری‌های محرک رشد گیاهی (PGPR) و کود نیتروژن بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک گیاه دارویی نعناع فلفلی، آزمایش فاکتوریل در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور واحد کوثر، شهرستان کوثر استان اردبیل انجام أکثر
        به منظور بررسی اثر باکتری‌های محرک رشد گیاهی (PGPR) و کود نیتروژن بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک گیاه دارویی نعناع فلفلی، آزمایش فاکتوریل در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور واحد کوثر، شهرستان کوثر استان اردبیل انجام شد. فاکتور‌های آزمایشی شامل کود نیتروژن در پنج سطح (0، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره) و باکتری‌های محرک رشد گیاهی در سه سطح (عدم تلقیح، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم سویه 5 و تلقیح بذر با آزوسپیریلوم لیپوفرم سویهOF) بودند. تجزیه واریانس نشان داد، در تلقیح با باکتری‌های محرک رشد گیاهی، وزن تر ساقه، وزن خشک ساقه، وزن تر برگ، وزن خشک کل بوته، وزن تر کل بوته، سطح برگ، شاخص کلروفیل، میزان اسانس برگ و عملکرد اسانس به طور معنی‌داری تحت تاثیر قرار گرفتند. بالاترین میزان در کلیه صفات ذکر شده در تلقیح توسط ازتوباکتر مشاهده شد. باکتری ازوسپیریلوم نیز در مرتبه بعدی قرار گرفت. کمترین میزان صفات در عدم تلقیح به دست آمد. اثر متقابل فاکتورهای آزمایشی نشان داد، وزن خشک ساقه، سطح برگ و میزان اسانس برگ به طور معنی‌داری تحت تاثیر اثر متقابل نیتروژن &times; باکتری‌های محرک رشد گیاهی قرار دارند. بیشترین وزن خشک ساقه، سطح برگ و میزان اسانس برگ در ترکیب تیماری 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار &times; ازتوباکتر مشاهده شد. ترکیب تیماری 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار &times; ازوسپیریلوم در مرتبه پایین تری قرار گرفت. کمترین میزان صفات ذکر شده نیز در سطوح شاهد فاکتورهای آزمایشی حاصل گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        223 - اثر باکتری های ریزوبیوم و ازتوباکتر به عنوان کود زیستی بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گل جعفری آفریقایی رقم دیسکاوری (Tagetes erecta L. cv. Discovery)
        سحرناز حیدری محمدسعید تدین غلامرضا معاف پوریان
        به منظور ارزیابی اثر باکتری های ازتوباکتر و ریزوبیوم به عنوان کود زیستی بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گل جعفری آفریقایی رقم دیسکاوری، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان در سال 1394اجرا گردید. فاکتو أکثر
        به منظور ارزیابی اثر باکتری های ازتوباکتر و ریزوبیوم به عنوان کود زیستی بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گل جعفری آفریقایی رقم دیسکاوری، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان در سال 1394اجرا گردید. فاکتور اول شامل ازتوباکتر در 3 سطح 0، 25 و 50 گرم در کیلوگرم خاک و فاکتور دوم شامل ریزوبیوم در 3 سطح 0، 20 و 40 میلی‌لیتر در کیلوگرم خاک بود. نتایج نشان داد که کاربرد فرآورده های ازتوباکتر و ریزوبیوم به عنوان کود زیستی باعث بهبود رشد رویشی و زایشی گل جعفری شد. بیشترین ارتفاع بوته (31 سانتی متر)، سریع ترین زمان آغاز به گلدهی (31 روز پس از کاشت) و تعداد جوانه گل (16 عدد در بوته) با کاربرد 50 گرم در کیلوگرم کود ازتوباکتر و بدون کاربرد کود ریزوبیوم به دست آمد. بیشترین محتوای رنگدانه‌های کلروفیلa و شاخص درخشندگی رنگ با کاربرد 50 گرم در کیلوگرم خاک و 40 میلی‌لیتر کود ریزوبیوم به دست آمد. لیکن، بیشترین مقدار شاخص خلوص رنگ در تیمار شاهد یعنی بدون کود زیستی ازتوباکتر و ریزوبیوم مشاهده شد. به‌طور کلی، می توان نتیجه گرفت که برای بهبود خواص کمی و کیفی گل جعفری آفریقایی، کاربرد 20 میلی لیتر در کیلوگرم کود زیستی ریزوبیوم و 50 گرم در کیلوگرم کود زیستی ازتوباکتر، قابل توصیه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        224 - بررسی روابط بین برخی از صفات کمی و کیفی ژنوتیپ‌های برنج با استفاده از تجزیه همبستگی و تجزیه به عامل‌ها
        احمد مجیدی مهر
        به‌منظور بررسی روابط بین برخی از صفات کمی و کیفی با استفاده از تجزیه همبستگی و تجزیه به عامل‌ها، آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار و 10 ژنوتیپ برنج در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه سیزده صفت شامل تعداد سالم و کل در خوشه، وزن صد دانه، طول ساقه، ریشه أکثر
        به‌منظور بررسی روابط بین برخی از صفات کمی و کیفی با استفاده از تجزیه همبستگی و تجزیه به عامل‌ها، آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار و 10 ژنوتیپ برنج در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه سیزده صفت شامل تعداد سالم و کل در خوشه، وزن صد دانه، طول ساقه، ریشه و خوشه، طول و عرض و سطح برگ پرچم، محتوی کلروفیل، فلورسانس کلروفیل، قندهای محلول کل، پرولین و پروتئین برگ با استفاده از اندازه‌گیری 10 نمونه تصادفی در هر واحد آزمایشی ارزیابی شد. تجزیه واریانس نشان داد که اثر ژنوتیپ برای برخی از صفات شامل کلروفیل، قندهای محلول، پرولین و پروتئین برگ، سطح برگ پرچم، طول ریشه و خوشه، تعداد دانه‌ی سالم و وزن صد دانه در سطح احتمال پنج و یک و درصد معنی‌دار بودند. نتایج حاصل از تجزیه به عامل‌ها نشان داد که چهار عامل اصلی و مستقل، 96/74 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه می‌نمایند. به‌طوری که چهار عامل تحت عنوان اجزای عملکرد (68/26درصد)، فیزیولوژیک (‌22/24درصد) و مورفولوژیک (06/24 درصد) نام‌گذاری گردیدند. نتایج تجزیه‌ی عامل‌ها نشان داد، گزینش صفات براساس عامل اجزای عملکرد شامل صفات فلورسانس‌کلروفیل، تعداد دانه کل و سالم در خوشه و وزن صد دانه به‌عنوان شاخص گزینش در برنامه‌های به‌نژادی و به منظور بهبود عملکرد دانه می-تواند مفید باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        225 - تأثیر کاربرد موادآلی و بازیافتی بر تعدادی از خصوصیات رشدی، مورفولوژیکی و کیفی گیاه دارویی همیشه‌بهار (Calendula officinalis L.)
        داود نادری ساجده امین الرعایا احمدرضا گلپرور
        در این تحقیق، تأثیر کاربرد مواد آلی در بستر کشت بر برخی خصوصیات مرفولوژیکی و کیفی گیاه همیشه‌بهار مورد ارزیابی قرار گرفت. طرح آزمایشی به صورت کاملا تصادفی در 3 تکرار و 8 تیمار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان اجرا گردید. تیمارها شامل خاک باغ أکثر
        در این تحقیق، تأثیر کاربرد مواد آلی در بستر کشت بر برخی خصوصیات مرفولوژیکی و کیفی گیاه همیشه‌بهار مورد ارزیابی قرار گرفت. طرح آزمایشی به صورت کاملا تصادفی در 3 تکرار و 8 تیمار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان اجرا گردید. تیمارها شامل خاک باغچه به‌عنوان شاهد و نسبت‌های مختلفی از خاک باغچه به‌علاوه مواد آلی مختلف شامل کمپوست مصرفی قارچ، سبوس برنج و کود دامی بود. نتایج نشان داد کاربرد تلفیقی بسترهای مختلف کشت (تیمار 4 شامل: خاک باغچه+کمپوست قارچ+سبوس برنج+کود دامی هر کدام به‌نسبت حجمی 25%) سبب افزایش معنی‌دار سطح برگ (76/47 سانتی‌متر مربع)، ارتفاع بوته (60/24 سانتی‌متر)، وزن خشک اندام هوایی و گل (به‌ترتیب 043/0 و 014/0 گرم)، میزان کلروفیلa و کلروفیل کل گردیده. همچنین بیشترین میزان وزن خشک ریشه (0056/0 گرم) در تیمارهای 7 (خاک باغچه+کمپوست مصرفی قارچ+کود دامی هرکدام به‌نسبت حجمی 33%) و 8 (خاک باغچه+کود دامی هرکدام به‌نسبت حجمی 50%) مشاهده شد. طبق نتایج به‌دست آمده، ترکیبات شیمیایی دلتا کادینن و فتالیک اسید در تمام بسترهای کشت گل همیشه‌بهار وجود داشتند و بیشترین میزان دلتا کادینن (24/39 درصد) از گل‌های بستر کشت خاک باغچه+کمپوست قارچ+کود دامی (تیمار 7) به‌دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        226 - اثر روی (Zn2+) و با و بدون نیتروپروساید سدیم Na2+(Fe(CN)5NO)2- بر رشد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی کاج الدار (Pinus eldarica Medw)
        طاهر آبتین جواد میرزایی اصغر مصلح آرانی حمید رضا عظیم زاده
        اگرچه روی یک عنصر ضروری برای گیاهان است ولی غلظت بالای آن سمی است و منجر ‌به اختلالات عملکردی و ساختاری می‌شود. بدین منظور غلظت‌‌های متفاوت روی صفر (شاهد) ، 100، 200 و 400 میلی‌گرم بر لیتر و اثر تیمار همزمان روی به همراه مقدار ثابتی (750 میلی‌گرم) از نیتروپروساید سدیم ( أکثر
        اگرچه روی یک عنصر ضروری برای گیاهان است ولی غلظت بالای آن سمی است و منجر ‌به اختلالات عملکردی و ساختاری می‌شود. بدین منظور غلظت‌‌های متفاوت روی صفر (شاهد) ، 100، 200 و 400 میلی‌گرم بر لیتر و اثر تیمار همزمان روی به همراه مقدار ثابتی (750 میلی‌گرم) از نیتروپروساید سدیم ( (SNPدر سال 92-91 در نهالستان شهرستان یزد انجام شد. سپس برخی شاخص‌‌های مورفولوژی و فیزیولوژیکی کاج الدار اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میزان تجمع فلز روی در تیمار بدون SNP در سه اندام ریشه، ساقه و برگ به‌‌ترتیب با افزایش غلظت تیمار‌ها افزایش می‌یابد، بیشترین تجمع در ریشه (mg/kg 80/538) و کمترین تجمع در برگ (mg/kg 73/105) دیده شد. کلروفیل a، b، کلروفیل کل، مالون دآلدئید و پرولین تغییر معنی‌داری نداشت، اما میزان قند‌های محلول در ریشه و برگ به‌طور معنی‌داری افزایش یافت. در تیمار همزمان روی و SNP نیز با افزایش غلظت روی در خاک میزان آن در ریشه، ساقه و برگ بصورت معنی‌داری افزایش یافت و بیشترین مقدار در ریشه (mg/kg 36/662) و کمترین مقدار در برگ (mg/kg 16/46) دیده شد. بطور کلی می توان نتیجه گرفت کاج الدار به دلیل مقاومت خوب آن در غلظتml/l 400 در هر دو تیمار، بدون مشاهده هیچ گونه اثر منفی و جدی بر روی فاکتورهای مهم رشدی آن و همچنین توانایی تجمع بیشتر روی در ریشه‌ها نسبت به بخش‌های هوایی می‌توان از آن به عنوان گونه تثبیت کننده برای پاک‌سازی خاک‌های مناطق آلوده به روی استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        227 - بررسی نقش آنزیم های آنتی اکسیدان در عملکرد دانه گندم (.Triticum aestivum L) تحت تنش کم آبی پس از گلدهی
        پریسا شریفی نیر محمدخانی
        آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در انجام شد. شش ژنوتیپ گندم و چهار سطح تیمار آبیاری (شاهد و تنش در زمان های 7، 17 و 23 روز پس از گرده افشانی) مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپ ها شامل، دو ژنوتیپ متحمل به خشکی آذر-2 و سرداری، دو ژنوتیپ نی أکثر
        آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در انجام شد. شش ژنوتیپ گندم و چهار سطح تیمار آبیاری (شاهد و تنش در زمان های 7، 17 و 23 روز پس از گرده افشانی) مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپ ها شامل، دو ژنوتیپ متحمل به خشکی آذر-2 و سرداری، دو ژنوتیپ نیمه متحمل HN7 و DH-2049، و دو ژنوتیپ حساس به خشکی سارا و TEVEE بودند. نتایج نشان داد تنش خشکی در زمان های مختلف پس از گرده افشانی سبب کاهش محتوی آب نسبی گیاه (به طور میانگین از %5/82 به %5/53) و محتوای کلروفیل برگ پرچم (به طور میانگین از 33/12 به 17/3 میلی گرم بر گرم) در ژنوتیپ های مختلف گندم شد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شامل سوپر اکسید دیسموتاز(SOD)، کاتالاز (CAT) و پراکسیداز تحت خشکی به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین ارقام متحمل که میزان مالون دی آلدهید کمتر، محتوای آب نسبی کمتر و میزان کلروفیل بیشتری در شرایط خشکی داشتند و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بیشتری را نیز نسبت به ارقام حساس از خود نشان دادند. به نظر می رسد که فعالیت کمتر آنزیم های آنتی اکسیدان در ژنوتیپ های حساس منجر به کاهش تحمل گیاه به تنش خشکی و بنابراین کاهش بیشتر در عملکرد دانه گندم (به طور میانگین از 23/3150 کیلوگرم در هکتار به 21/1400 کیلوگرم در هکتار، کاهش %55/55) در مقایسه با ژنوتیپ های متحمل (به طور میانگین از 72/2800 کیلوگرم در هکتار به 69/1850 کیلوگرم در هکتار، کاهش %92/33) گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        228 - اثر کودهای زیستی ورمی‌کمپوست و بارور۲® بر برخی صفات کمی و میزان جذب عناصر در ریحان سبز (Ocimum basilicm L.) در منطقه گچساران
        مهدی حسینی فرهی مرضیه نوروزی نژاد
        به منظور بررسی اثر کودهای زیستی فسفات بارور2&reg; و ورمی‌‌کمپوست بر ویژگی‌های کمی و میزان جذب عناصر معدنی در ریحان سبز در منطقه گچساران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1393 انجام گردید. فاکتور اول کود فسفات بارور2&reg; در غلظ أکثر
        به منظور بررسی اثر کودهای زیستی فسفات بارور2&reg; و ورمی‌‌کمپوست بر ویژگی‌های کمی و میزان جذب عناصر معدنی در ریحان سبز در منطقه گچساران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1393 انجام گردید. فاکتور اول کود فسفات بارور2&reg; در غلظت‌های صفر،50، 75 و 100 گرم در هکتار به صورت بذرمال و فاکتور دوم مقادیر حجمی ورمی‌کمپوست و خاک در پنج نسبت صفر به 100، 25 به 75، 50 به 50، 75 به 25، 100 به صفر درصد بود. صفاتی از قبیل ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام‌هوایی، غلظت پتاسیم و نیتروژن برگ، شاخص سبزینگی برگ و تعداد برگ مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که برهم کنش ورمی‌کمپوست و کود فسفات بارور2&reg; بر تمامی ویژگی‌ها به جز شاخص سبزینگی برگ ریحان سبز معنی دار بود (p&lt;0.05). بیشترین میزان ارتفاع بوته، تعداد برگ و غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم در کاربرد 100 گرم در هکتار کود فسفات بارور2&reg; و نسبت حجمی 50-50 خاک و ورمی-کمپوست بدست آمد. همچنین بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی درگیاهان کاشته شده در محیط کشت حاوی 100 درصد ورمی‌کمپوست و کاربرد 75 گرم در هکتار کود فسفات بارور2&reg; در مقایسه با سایر تیمارها مشاهده گردید. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، کاربرد 100 گرم در هکتار کود فسفات بارور2&reg; و نسبت حجمی 50-50 ورمی‌کمپوست و خاک به منظور بهبود ویژگی‌های کمی ریحان سبز درمنطقه گچساران مناسب می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        229 - بررسی واکنشهای فیزیولوژیک ماش (Vigna radiata L.) به آبیاری با آب مغناطیسی تحت تنش خشکی
        امید صادقی پور
        به منظور بررسی تاثیر آب مغناطیسی بر فرآیندهای فیزیولوژیک ماش رقم پرتو تحت تاثیر تنش خشکی، آزمایشی گلدانی در سال 1392 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری اجرا گردید. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. عامل اول أکثر
        به منظور بررسی تاثیر آب مغناطیسی بر فرآیندهای فیزیولوژیک ماش رقم پرتو تحت تاثیر تنش خشکی، آزمایشی گلدانی در سال 1392 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری اجرا گردید. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. عامل اول شامل دو سطح آبیاری (آبیاری پس از 50 و 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به ترتیب به عنوان شرایط عدم تنش و تنش خشکی) و عامل دوم شامل دو نوع آب (آب معمولی و آب مغناطیسی) بود. نتایج نشان داد که محتوی کلروفیل، هدایت روزنه‌ای، محتوی آب نسبی، سطح برگ و سرعت فتوسنتز خالص در اثر تنش خشکی در سطح معنی‌داری کاهش یافت. در صورتی که آبیاری با آب مغناطیسی از طریق بهبود تمامی صفات فوق، خسارات ناشی از تنش خشکی در ماش را کاهش داد. در تیمار آبیاری با آب معمولی، سرعت فتوسنتز خالص در شرایط عدم تنش و وجود تنش به ترتیب 8/70 و 5/60 میکرو مول بر متر مربع بر ثانیه بود در حالی که در اثر آبیاری با آب مغناطیسی این اعداد به ترتیب 10 و 6/29 میکرو مول بر متر مربع بر ثانیه ثبت گردید. بنابراین پس از انجام آزمایش‌های تکمیلی در مزرعه و مشاهده اثر آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه و انجام محاسبات اقتصادی از نظر مقرون به صرفه بودن روش، می تواند به عنوان روشی ساده، سالم و کاربردی در افزایش تحمل به تنش خشکی ماش مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        230 - تأثیر همزیستی قارچ‌هایTrichoderma virens و Piriformospora indica به همراه با باکتری Enterobacter sp. بر رشد رویشی و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه فلفل (Capsicum annuum L.)
        فائزه محمدی کشکا همت اله پیردشتی یاسر یعقوبیان سیده حدیثه بهاری ساروی
        به منظور بررسی اثر قارچ‌هایTrichoderma virens و Piriformospora indicaهمراه با باکتری حل‌کننده فسفات Enterobacter sp. بر رشد رویشی و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه فلفل (Capsicum annuum L.) آزمایشی در پاییز 1393، تحت شرایط گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با س أکثر
        به منظور بررسی اثر قارچ‌هایTrichoderma virens و Piriformospora indicaهمراه با باکتری حل‌کننده فسفات Enterobacter sp. بر رشد رویشی و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه فلفل (Capsicum annuum L.) آزمایشی در پاییز 1393، تحت شرایط گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور‌های مورد بررسی دو سطح شاهد و تلقیح با باکتری حل‌کننده فسفات sp. Enterobacter و چهار سطح تلقیح قارچی شامل عدم تلقیح، تلقیح با قارچTv) Trichorerma virens )، تلقیح با قارچ Piriformospora indica (Pi) و تلقیح همزمان دو قارچ بود. گلدان‌ها پس از کشت به مدت چهار هفته در شرایط گلخانه نگهداری و سپس صفات مورفولوژیک و وزن تر و خشک اندام‌های رویشی و همچنین غلظت کلروفیل a، b، a+b، a/b و کاروتنوئید اندازه‌گیری گردید. نتایج حاکی از آن بود که صفات وزن تر اندام‌های رویشی در سطح بدون باکتری همراه با تلقیح قارچ Pi و تلقیح همزمان Tv+Pi، نسبت به شاهد (تیمار عدم تلقیح) به صورت معنی‌داری افزایش نشان داد. همچنین در شرایط حضور باکتری، تلقیح قارچ Tv+Pi، وزن خشک ریشه و کل بوته را نسبت به شرایط عدم تلقیح به ترتیب حدود 58 و 40 درصد افزایش داد. صفت سطح برگ نیز در تمام سطوح تیمار قارچی، در شرایط کاربرد باکتری حل کننده فسفات نسبت به شاهد (تیمار بدون باکتری و عدم تلقیح قارچ) بیشتر شد. بیشترین میزان کاروتنوئید، در تیمار قارچPi در شرایط حضور باکتری مشاهده شد. در مجموع، نتایج بیانگر تأثیر مثبت قارچ‌های افزاینده رشد و باکتری حل کننده فسفر بر مؤلفه های رشدی گیاه فلفل بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        231 - اثر متیل‌جاسمونات و فسفر بر فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز، فلاوونوئیدها و برخی پارامترهای فیزیولوژیکی در برگ و میوه‌ی فلفل قرمز
        کلثوم شمس الدینی بتول کرامت حسین مظفری
        جاسمونات‌ها از تنظیم کنندگان رشد گیاهی می‌باشند که بر بسیاری از فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه تأثیر می‌گذارند. فسفر یک ماده غذایی ضروری برای رشد و نمو گیاه است . این عنصر نقش بنیادی در متابولیسم و تولید انرژی در گیاهان دارد. در این مطالعه اثر متیل جاسمونات (1، أکثر
        جاسمونات‌ها از تنظیم کنندگان رشد گیاهی می‌باشند که بر بسیاری از فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه تأثیر می‌گذارند. فسفر یک ماده غذایی ضروری برای رشد و نمو گیاه است . این عنصر نقش بنیادی در متابولیسم و تولید انرژی در گیاهان دارد. در این مطالعه اثر متیل جاسمونات (1، 50 و100 میکرومولار) و فسفر (0، 2 و4 میلی مولار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی همراه با سه تکرار بر وزن خشک، محتوای کلروفیل، محتوای فلاوونوئیدها و فعالیت آنزیم فنیل‌آلانین‌آمونیالیاز در برگ و میوه‌ی گیاه فلفل قرمز در مرحله‌ی زایشی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تیمار توام متیل جاسمونات و فسفر در هر دو غلظت(فسفر2 به همراه متیل جاسمونات 50 و100 میکرومولار و فسفر4 به همراه متیل جاسمونات 50 و100 میکرومولار ) سبب افزایش معنی‌دار وزن خشک گیاهان تحت تیمار در مقایسه با شاهد گردید. همچنین کاربرد توام فسفر( 2 و 4 میلی مولار) به همراه متیل جاسمونات 50 میکرومولار سبب افزایش معنی‌دار کلروفیلa ، b و کلروفیل کل در گیاهان تحت تیمار در مقایسه با شاهد گردید. تیمار متیل جاسمونات 50 میکرومولار به همراه فسفر 2 و 4 میلی مولار سبب افزایش محتوای فلاوونوئیدها در برگ شد در حالی که در میوه، تیمار متیل جاسمونات 100 میکرومولار به همراه فسفر 4 میلی مولار موثر بود. نتایج حاصل از بررسی آنزیم فنیل‌آلانین‌آمونیالیاز نیز نشان داد که تیمار توام متیل جاسمونات 100 میکرومولار و فسفر 4 میلی مولار سبب افزایش فعالیت این آنزیم میوه‌ی گیاه فلفل گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        232 - تأثیر توأم شوری و آب آبیاری بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سورگوم علوفه ای در چین های مختلف
        حلیمه پیری
        بهره برداری از منابع آب و خاک با کیفیت کم می تواند به عنوان یک گزینه مناسب برای تولید غذا در کشورهای در حال توسعه مورد نظر قرار گیرد. به همین منظور این مطالعه بر روی گیاه سورگوم علوفه ای در سطوح مختلف شوری(2، 5و 8 دسی زیمنس بر متر) و سطوح مختلف آبیاری(120، 100، 75 و 50 أکثر
        بهره برداری از منابع آب و خاک با کیفیت کم می تواند به عنوان یک گزینه مناسب برای تولید غذا در کشورهای در حال توسعه مورد نظر قرار گیرد. به همین منظور این مطالعه بر روی گیاه سورگوم علوفه ای در سطوح مختلف شوری(2، 5و 8 دسی زیمنس بر متر) و سطوح مختلف آبیاری(120، 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) و در سه مرحله برداشت علوفه در قالب طرح فاکتوریل اسپلیت پلات در زمان با 12 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری عملکرد علوفه کاهش یافت اما بین تیمار آبیاری کامل و 75 درصد نیاز آبی گیاه تفاوت معنی دار مشاهده نگردید. همچنین بین تیمارهای آب با شوری 2 و 5 دسی زیمنس بر متر تفاوت معنی داری از نظر تولید علوفه مشاهده نشد. اثر برداشت نشان داد مقدار عملکرد علوفه در برداشت دوم بهتر از برداشت اول و سوم بود. با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری درصد پرولین و نسبت کلروفیل a به b افزایش و درصدکارتنوئیدها، مقدار کلروفیل a و b کاهش یافت. با توجه به کمبود آب در منطقه می توان آبیاری این گیاه را با 75 درصد نیاز آبی گیاه و شوری 5 دسی زیمنس بر متر آبیاری انجام داد بدون آن که تأثیر معنی داری در میزان علوفه تولید شده داشته باشد و بهترین برداشت علوفه از نظر تولید و کیفیت نیز چین دوم می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        233 - بررسی تاثیر کودهای شیمیایی و زیستی پتاسیم بر ویژگی‌های کمی و کیفی سه هیبرید ذرت تحت تنش آبی
        محمد صادق آزادی علیرضا شکوه فر مانی مجدم شهرام لک مجتبی علوی فاضل
        در میان تنش‌ها، تنش آبی تاثیر زیادی بر محدودیت تولید ذرت (.Zea mays L) دارد. مدیریت پتاسم در شرایط محدودیت آب عامل مهمی برای به دست آوردن عملکرد بالا در ذرت است. به‌منظور بررسی اثر تنش آبی، مصرف تلفیقی کودهای شیمایی و زیستی پتاسیم بر ویژگی‌های کمی و کیفی هیبرید‌ای ذرت، أکثر
        در میان تنش‌ها، تنش آبی تاثیر زیادی بر محدودیت تولید ذرت (.Zea mays L) دارد. مدیریت پتاسم در شرایط محدودیت آب عامل مهمی برای به دست آوردن عملکرد بالا در ذرت است. به‌منظور بررسی اثر تنش آبی، مصرف تلفیقی کودهای شیمایی و زیستی پتاسیم بر ویژگی‌های کمی و کیفی هیبرید‌ای ذرت، این پژوهش در دو سال زراعی 1395 - 1394 در شهرستان دهلران انجام شد. آزمایش به صورت کرت‌های دو بار خورد شده در قالب طرح بلوک-های کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل سه تنش آبی (شرایط مطلوب آبیاری، قطع یک دوره آبیاری در مراحل 12 برگی و ظهور گل تاجی ذرت) در کرت‌های اصلی، سه نحوه کاربرد پتاسیم (100 درصد سولفات پتاسیم، کاربرد 70 درصد سولفات پتاسیم و 30 درصد پتابارور-2، کاربرد 50 درصد سولفات پتاسیم و 50 درصد پتابارور-2) در کرت‌های فرعی و سه هیبرید ذرت (AS71، NS640 و CORDONA) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی پتاسیم با تعدیل اثرات تنش آبی منجر به افزایش ویژگی‌های ذرت شد. هیبرید AS71 متحمل‌ترین و هیبرید NS640 حساس‌ترین هیبرید به تنش آبی بودند. بیشترین ارتفاع بوته، عملکرد دانه و بیولوژیکی، مجموع کلروفیل (b + a)، پروتئین دانه و آهن دانه در شرایط کاربرد 50 درصد سولفات پتاسم و 50 درصد پتابارور-2 به دست آمد و کاربرد این کود در منطقه دهلران قابل توصیه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        234 - اثر تنش خشکی و محلول‌پاشی سولفات روی بر رشد، عملکرد و رنگیزه‌های فتوسنتزی در گندم رقم الوند
        عباس فلاح
        ﺗﻨﺶ ﺧﺸﻜﻲ ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠﻲ ﻛﺎﻫﺶ رﺷﺪ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﮔﻨﺪم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﺟﺬب ﻋﻨﺎﺻﺮ رﻳﺰﻣﻐﺬی ﺑﻪوﻳﮋه ﻋﻨﺼﺮ روی از خاک می‌شود. این آزمایش به منظور بررسی اثر سولفات روی در افزایش تحمل به شرایط خشکی در گندم، به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزر أکثر
        ﺗﻨﺶ ﺧﺸﻜﻲ ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠﻲ ﻛﺎﻫﺶ رﺷﺪ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﮔﻨﺪم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﺟﺬب ﻋﻨﺎﺻﺮ رﻳﺰﻣﻐﺬی ﺑﻪوﻳﮋه ﻋﻨﺼﺮ روی از خاک می‌شود. این آزمایش به منظور بررسی اثر سولفات روی در افزایش تحمل به شرایط خشکی در گندم، به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی در شهرستان فریدونشهر استان اصفهان در سال زراعی 96-1395 اجرا شد. تیمارهای این آزمایش شامل تنش خشکی در سه سطح 50، 75 و 90 درصد ظرفیت مزرعه (FC) و محلول‌پاشی سولفات روی در سطوح صفر (شاهد)، 5/0 درصد و 1 درصد در سه مرحله (پنجه زنی، ساقه رفتن و ظهور برگ پرچمی) بودند. در این آزمایش تنش خشکی موجب کاهش معنی‌دار ارتفاع بوته، تعداد سنبله در مترمربع، وزن هزار دانه، طول سنبله، عملکرد بیولوژیک، کلروفیل a، کلروفیلb و پروتئین شد. آبیاری در 50 درصد ظرفیت زراعی (تنش شدید) میزان پرولین را 24/41 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. محلول‌پاشی سولفات روی در بالاترین غلظت (1 درصد) موجب افزایش معنی‌دار تمام پارامترهای مورد بررسی از جمله عملکرد دانه (3/2602 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (4/7603 کیلوگرم در هکتار)، پروتئین (04/13 درصد) و پرولین (03/35 میکرومول بر گرم وزن تر) گردید. بررسی برهمکنش محلول‌پاشی سولفات روی (1 درصد) نشان داد تنش شدید باعث افزایش 85/34 درصدی کلروفیلb نسبت به عدم محلول‌پاشی می‌گردد. ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ محلول‌پاشی سولفات روی توانست اثرات مضر ناشی از تنش آب را کاهش دهد و شرایط رشد گیاه را بهبود بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        235 - تاثیر محلول پاشی اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم بر عملکرد و ویژگی‌های کیفی کدوی پوست کاغذی (Cucurbita pepo L.) در شرایط تنش آبی
        پرویز یداللهی ده چشمه محمدعلی جواهری محمد رضا اصغری پور
        امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کنندهای رشد گیاه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش‌های مختلف مطرح شده است. اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم از جمله این مواد هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌های زیستی و غیر زیستی می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه کدو پوست أکثر
        امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کنندهای رشد گیاه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش‌های مختلف مطرح شده است. اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم از جمله این مواد هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌های زیستی و غیر زیستی می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه کدو پوست کاغذی، آزمایشی مزرعه‌ای در سال 1391 به صورت کرت‌های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام شد. فاکتور اصلی تنش آبی (75 و 25 درصد ظرفیت مزرعه به ترتیب به عنوان عدم تنش و تنش) بود که بعد از استقرار کامل بوته‌ها اعمال گردید. فاکتور‌های فرعی 3 سطح محلول‌پاشی نیتروپروساید سدیم در 3 غلظت صفر، 50 و 100 میکرو مولار و محلول‌پاشی اسید آسکوربیک در 3 میزان (صفر، 10 و 20 میلی مولار) در مرحله گلدهی بودند. تنش آبی موجب کاهش درصد روغن و کلروفیل a شد. با تأخیر در آبیاری محتوای نسبی آب برگ نیز کاهش یافت. محلول پاشی اسید آسکوربیک موجب افزایش کلروفیل‌های a ، b، کلروفیل کل، درصد روغن و پروتئین شد، ولی محتوای نسبی آب برگ با کاربرد اسید آسکوربیک کاهش یافت. نتایج نشان داد در صورت انجام آزمایش‌های تکمیلی می‌توان استفاده همزمان از 100 میکرو مولار نیتروپروساید سدیم و 20 میلی مولار اسید آسکوربیک را جهت تولید حداکثر کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، درصد روغن، پروتئین و محتوای نسبی آب برگ در شرایط آب و هوایی مشابه توصیه کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        236 - بررسی شاخص تغذیه نیتروژن، شاخصسبزینگی، غلظت نیتروژن وعملکرد گندم در رژیم‌های مختلف تغذیه‌ای
        اکرم معینی راد ابراهیم زینلی افشین سلطانی سراله گالشی
        نیتروژن و فسفر از عناصر معدنی پر‌مصرف مورد نیاز گیاهان هستند . به منظور بررسی عملکرد، شاخص تغذیه نیتروژن، شاخص سبزینگی و غلظت نیتروژن تحت رژیمهای مختلف تغذیه‌ای در گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار در شرایط مزرعه در گلستان طی دو أکثر
        نیتروژن و فسفر از عناصر معدنی پر‌مصرف مورد نیاز گیاهان هستند . به منظور بررسی عملکرد، شاخص تغذیه نیتروژن، شاخص سبزینگی و غلظت نیتروژن تحت رژیمهای مختلف تغذیه‌ای در گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 4 تکرار در شرایط مزرعه در گلستان طی دو سال زراعی 1393- 1394 و 1394- 1395 اجرا شد.عامل اول مقدار نیتروژن کودی (صفر، 75 و150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و عامل دوم مقدار فسفر کودی (0،20،40،60 و 80 کیلوگرم فسفر خالص در هکتار)بود . نتایج نشان داد که صفات مورد مطالعه در هر سه مرحله اندازه‌گیری شده از مدل رگرسیونی خطی ساده تبعیت کرد، به‌طوری‌که در هر سطح نیتروژن از سطوح مختلف فسفر، با افزایش مقدار فسفر مصرفی صفات مورد بررسی از روند افزایشی برخوردار بود و حداکثر مقدار آن در میزان فسفر خالص مصرفی 80 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که با مقدار فسفر خالص مصرفی 60 کیلوگرم در هکتار، عملکرد اختلاف معنی‌دار نشان نداد. همچنین نتایج این آزمایش نشان‌دهنده رابطه‌ی بسیار قوی بین شاخص تغذیه نیتروژن، شاخص سبزینگی و نیتروژن موجود در اندام‌های هوایی گیاه می‌باشد . لذا از آنجا که اندازه‌گیری غلظت نیتروژن بوته‌ها بسیار پر‌هزینه، وقت‌گیر و مستلزم تجهیزات گران‌قیمت می‌باشد می‌توان از دستگاه کلروفیل‌متر برای ارزیابی وضعیت تغذیه کودی گیاه استفاده نمود و در مدیریت کودی علاوه بر نیتروژن، فسفر نیز باید مد نظر قرار گیرد و پیشنهاد می شود جهت حصول حداکثر عملکرد 60 کیلوگرم در هکتار فسفر خالص نیز مصرف شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        237 - تاثیر مقادیرمختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی در انجیر دیم استهبان
        رامین بابادائی سامانی علیرضا جاوید مجید شعبانی
        امروزه استفاده از اسید سالیسیلیک به عنوان یکی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش‌هایی همچون تنش خشکی رو به رشد است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی درختان انجیر دیم أکثر
        امروزه استفاده از اسید سالیسیلیک به عنوان یکی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش‌هایی همچون تنش خشکی رو به رشد است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی درختان انجیر دیم استهبان با مطالعه برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی و عملکرد اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. اسید سالیسیلیک در 4 سطح )‌صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار( و تعداد دفعات محلول‌پاشی در سه سطح (یک، دو و سه بار به فواصل 3 هفته از یکدیگر)‌، فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش بودند. اولین محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک سه هفته پس از بر دادن درختان بود. نتایج نشان داد که استفاده از اسید سالیسیلیک در سه غلظت اعمال شده باعث افزایش معنی‌دار محتوای کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، آب نسبی برگ، پرولین و مقدار عملکرد گردید و میزان نشت یونی سلول را کاهش داد. استفاده از این ترکیب هیچ‌گونه تاثیر معنی‌دار بر رشد طولی شاخه و میانگین سطح برگ نداشت. همچنین اثر دفعات مصرف اسید سالیسیلیک بر میزان کلروفیل a، کلروفیل کل و نشت یونی معنی‌دار بود ولی هیچگونه تاثیر معنی‌دار بر سایر صفات مورد بررسی نداشت. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق اسید سالیسیلیک با بهبود برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک حساس به شرایط کم آبی و تنش خشکی باعث افزایش تحمل درختان انجیر دیم به شرایط کم آبی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        238 - اثر باکتری‌های محرک رشد بر برخی صفات فیزیولوژیک سیاهدانه (Nigella sativa L.) تحت تنش کمبود آب
        زینب بش عبدالرزاق دانش شهرکی مهدی قبادی‌نیا کرامت الله سعیدی
        به‌منظور بررسی تأثیر باکتری‌های محرک رشد بر برخی از صفات فیزیولوژیک سیاهدانه تحت تنش کمبود آب آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال زراعی 94-1393 به اجرا در‌آمد. فاکتورهای آزمایشی شامل س أکثر
        به‌منظور بررسی تأثیر باکتری‌های محرک رشد بر برخی از صفات فیزیولوژیک سیاهدانه تحت تنش کمبود آب آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال زراعی 94-1393 به اجرا در‌آمد. فاکتورهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش کمبود آب در سه سطح ۱۰۰، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه و باکتری‌های محرک رشد در هفت سطح شاهد و تلقیح با شش گونه باکتریایی بودند. نتایج نشان داد که تأثیر سطوح تنش کمبود آب، تیمارهای باکتریایی و اثر متقابل آنها بر تمام صفات مورد مطالعه معنی‌دار بود. طبق نتایج حاصل تیمار تنش 50 درصد نیاز آبی گیاه سبب کاهش ۲۸ درصدی کلروفیل کل، ۴/۱۴ درصدی رطوبت نسبی گیاه و ۴/۲۸ درصدی عملکرد دانه شد. تلقیح بذرها با باکتری‌های محرک رشد سبب افزایش مقادیر اندازه‌گیری‌شده در سه سطح آبیاری در مقایسه با شاهد گردید. بطوریکه تمامی تیمارهای باکتریایی تحت تیمار ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه توانستند میزان کلروفیل b، رطوبت نسبی گیاه و عملکرد دانه را نسبت به شاهد افزایش دهند. همچنین تحت تیمار ۷۵ درصد نیاز آبی گیاه، باکتری‌های باسیلوس آمیلولیکوفسینس و سویه B بیشترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. در مجموع افزایش صفات در تیمارهای تلقیح شده با باکتری‌های باسیلوس آمیلولیکوفسینس، باسیلوس سویه A، سویه B و آزسپیریلیوم لیپوفروم در سه سطح آبیاری چشمگیرتر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، تلقیح بذرها با باکتری‌های محرک رشد فوق جهت افزایش صفات فیزیولوژیک و عملکرد گیاهان زراعی و تخفیف اثرات تنش توصیه می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        239 - بررسی اثر محلول‌پاشی متانول و اسیدآسکوربیک بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک مرتبط با روابط آبی بادام‌زمینی در شرایط دیم
        مارال مرادی توچایی سعید سیف زاده حمیدرضا ذاکرین سید علیرضا ولدآبادی
        به‌منظور بررسی تأثیر محلول‌پاشی متانول و اسیدآسکوربیک بر رشد و عملکرد بادام‌زمینی (رقم NC2) در سال زراعی 1394، در دو منطقه آستانه اشرفیه و کیاشهر، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای مورد بررسی دراین آزمایش شامل محل أکثر
        به‌منظور بررسی تأثیر محلول‌پاشی متانول و اسیدآسکوربیک بر رشد و عملکرد بادام‌زمینی (رقم NC2) در سال زراعی 1394، در دو منطقه آستانه اشرفیه و کیاشهر، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای مورد بررسی دراین آزمایش شامل محلول‌پاشی متانول در 4 سطح شامل صفر (شاهد)، 7، 14 و 21 درصد حجمی و محلول‌پاشی اسیدآسکوربیک در 4 سطح شامل صفر (شاهد)، 250، 500 و 750 میلی‌گرم در لیتر بودند. محلول‌پاشی دو بار طی فصل رشد گیاه و با فاصله‌ی زمانی 15 روزه و شروع محلول‌پاشی در مرحله کدبندی 72 انجام شد. صفات اندازه‌گیری شده در این تحقیق شامل: عملکرد غلاف، عملکرد دانه، عملکرد زیست توده، عملکرد پروتئین، عملکرد روغن، کارایی مصرف آب غلاف، کلروفیل، محتوای نسبی آب برگ و پتانسیل اسمزی برگ بود. نتایج نشان داد که اثر ساده محلول‌پاشی متانول و اسیدآسکوربیک تأثیر مثبت و معنی‌داری بر روی صفات اندازه‌گیری شده داشت. بالاترین میزان در پارمترهای اندازه‌گیری شده در دو تیمار محلول‌پاشی متانول (14 و 21 درصد حجمی) و دو تیمار اسیدآسکوربیک (500 و 750 میلی‌گرم در لیتر) مشاهده شد. درصد افزایش میزان عملکرد غلاف در تیمارهای مصرفی 14 و 21 درصد حجمی متانول در مقایسه با تیمار شاهد (عدم کاربرد متانول) به‌ترتیب 15/20 و 65/24 درصد بود. مصرف اسیدآسکوربیک با مقادیر 500 و 750 میلی‌گرم در لیتر به‌ترتیب موجب افزایش 36/17 و 67/20 درصدی عملکرد غلاف نسبت به تیمار شاهد (عدم کاربرد اسیدآسکوربیک) شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        240 - اثر سیلیکون و کود زیستی نیتروکارا بر پارامترهای مورفوفیزیولوژیک گندم تحت رژیم های مختلف آبیاری
        مهرداد عرب اول حمیدرضا گنجعلی
        به‌‌ منظور مطالعه اثر محلول‌پاشی سیلیکون و کود زیستی نیتروکارا بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیک گندم تحت رژیم‌های مختلف آبیاری، آزمایشی به‌صورت اسپلیت‌پلات فاکتوریل، طی دو سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زابل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل تنش رطوبتی أکثر
        به‌‌ منظور مطالعه اثر محلول‌پاشی سیلیکون و کود زیستی نیتروکارا بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیک گندم تحت رژیم‌های مختلف آبیاری، آزمایشی به‌صورت اسپلیت‌پلات فاکتوریل، طی دو سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زابل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل تنش رطوبتی (آبیاری پس از تخلیه رطوبتی 50، 75 و 90 درصد ظرفیت مزرعه) در کرت‌های اصلی و محلول‌پاشی سیلیکون در سه سطح صفر، 1 و 5/1 میلی‌مولار و کود زیستی نیتروکارا در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح در کرت‌های فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد عدم تلقیح بذور با نیتروکارا تحت رژیم آبیاری 50 درصد و تلقیح بذور تحت رژیم آبیاری 75 درصد در سال دوم اجرای آزمایش، منجر به تولید بیشترین عملکرد دانه به‌ترتیب با میانگین 5/1901 و 3/1892 گرم در مترمربع گردید. بیشترین بیوماس کل مربوط به تلقیح بذور با نیتروکارا به همراه استفاده از 1 میلی‌مولار سیلیکون در سال دوم آزمایش تحت رژیم آبیاری 50 درصد تخلیه رطوبتی (3/8793 گرم در مترمربع) بود. به‌طور کلی، تحت شرایط کم‌آبیاری، استفاده از کود زیستی نیتروکارا و محلول‌پاشی سیلیکون منجر به بهبود پارامترهای فیزیولوژیکی و افزایش شاخص‌های رشدی و عملکردی گندم در شرایط اقلیمی سیستان گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        241 - مقایسه روش‌های خاک‌ورزی رایج و حفاظتی و مقادیر مختلف کاشت بذر بر واکنش چند رقم جدید گندم دیم در شرایط دیم کرمانشاه
        فرشید خدادوست بابک پاساری عبدالوهاب عبدالهی اسعد رخزادی خسرو محمدی
        این آزمایش به منظور بررسی سیستم‌های خاک‌ورزی رایج و حفاظتی و مقادیر مختلف کاشت بذر بر واکنش ارقام جدید گندم در شرایط دیم طی دو سال زراعی متوالی 98-1396 در مرکز تحقیقات کشاورزی دیم سرارود کرمانشاه صورت گرفت. آزمایش در قالب بلوک‌های نواری بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی أکثر
        این آزمایش به منظور بررسی سیستم‌های خاک‌ورزی رایج و حفاظتی و مقادیر مختلف کاشت بذر بر واکنش ارقام جدید گندم در شرایط دیم طی دو سال زراعی متوالی 98-1396 در مرکز تحقیقات کشاورزی دیم سرارود کرمانشاه صورت گرفت. آزمایش در قالب بلوک‌های نواری بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در دو سایت کنار هم به صورت خاک‌ورزی حفاظتی و خاک‌ورزی رایج اجرا ‌گردید. عامل اول ارقام گندم (باران و ریژاو) به صورت افقی و عامل دوم میزان بذر: 75، 100، 125، 150، 175، 200، 225 و 250 کیلوگرم در هکتار به صورت عمودی در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که در بین صفات مورد بررسی، شاخص نرمال شده پوشش گیاهی، شاخص اسپاد، شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، عملکرد دانه و شاخص برداشت در سال اول افزایش معنی&lrm;‌داری نشان دادند. عملکرد دانه به عنوان مهمترین صفت مورد بررسی 7/28 درصد نسبت به سال دوم آزمایش، افزایش نشان داد. عملیات خاک‌ورزی رایج نیز در مقایسه با خاک‌ورزی حفاظتی کلیه صفات مورد بررسی را افزایش داد منتهی این افزایش معنی‌دار نبود. به طوری که عملکرد دانه در خاک‌ورزی رایج 25/22 درصد افزایش یافت. کاربرد مقادیر مختلف بذر نیز صفات شاخص نرمال شده پوشش گیاهی، شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه را به طور معنی‌دار تحت تاثیر قرار داد و حداکثر مقادیر این صفات در 250 کیلوگرم و حداکثر شاخص اسپاد در 75 کیلوگرم حاصل گردید. نهایتا با اعمال تراکم بذر150 کیلوگرم در مقایسه با 75 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه 42/15 درصد افزایش نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        242 - تأثیر زمان‌های کاربرد اسید سالیسیلیک بر خصوصیات بیوشیمیایی، زراعی و عملکرد جو (Hordeum vulgare L.) در رژیم‌های مختلف رطوبتی
        مجتبی شعاع فرهاد مهاجری محمد رحیم اوجی علیرضا باقری
        به منظور بررسی اثرات زمان کـاربرد خـارجی هورمـون اسید سالیـسیلیک بـر خـصوصیات مورفولوژیـک و فیزیولوژیک جو (رقم نصرت) در شرایط تنش، آزمایشی در شهرستان نی ریز در طی دو سال زراعـی 1399-1398 و 1400-1399 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شرایط أکثر
        به منظور بررسی اثرات زمان کـاربرد خـارجی هورمـون اسید سالیـسیلیک بـر خـصوصیات مورفولوژیـک و فیزیولوژیک جو (رقم نصرت) در شرایط تنش، آزمایشی در شهرستان نی ریز در طی دو سال زراعـی 1399-1398 و 1400-1399 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شرایط مختلف آبیاری (بدون آبیاری، دو و چهار نوبت آبیاری) و عامل فرعی زمان‌های محلول‌پاشی اسـید سالیسـیلیک (بدون محلول‌پاشی، انتهای پنجه‌زنی، ظهور 50 درصد ساقه و انتهای ظهور برگ پرچم) اجرا شد. نتایج نشان دادند که تیمار بدون آبیاری باعث کاهش شاخص کلروفیل برگ و کلروفیل های a و b به میزان به ترتیب 2/74، 02/66 و 31/42 درصد شد. تیمار بدون آبیاری هم چنین باعث کاهش معنی‌دار عملکرد دانه به میـزان 9/86 درصد (میانگین دو سال آزمایش) شد. محلول‌پاشی در انتهای پنجه‌زنی به‌طور متوسط عملکرد دانه را 36/10 درصد افزایش داد. افزایش عملکرد دانه در اثر محلول‌پاشی در انتهای پنجه‌زنی در تیمار بدون آبیاری، 2/6 و در تیمار چهار نوبت آبیاری، 1/10 درصد بود که نشان‌ دهنده تأثیر مثبت محلول‌پاشی در شرایط رطوبتی بالاتر می‌باشد. محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک باعث افزایش غلظت پـرولین نسبت به شاهد بدون محلول‌پاشی شد. بیشترین غلظت پرولین در تیمار محلول‌پاشی در انتهای پنجه‌زنی بود. غلظت پرولین با کاهش دفعات آبیاری افزایش یافت. نتایج بیانگر آن هستند که کاربرد اسید سالیسیلیک در انتهای پنجه‌زنی از طریق بهبود ویژگی‌های بیوشیمیایی، در کاهش عوارض تنش خشکی موثر بوده و در شـرایط آب و خاک مشابه، کاربرد آن در جو توصیه می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        243 - تاثیر پوترسین و کودهای زیستی بر عملکرد و اجزای پر شدن دانه گندم در ‏شرایط شوری ‏
        علیرضا محسنی محمد جانلو رئوف سید شریفی سعید علی پور
        به&lrm;‌ &lrm; ‌‌‌منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و پوترسین بر عملکرد و اجزای پر شدن دانه گندم در شرایط شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌ کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 اجرا شد. ف أکثر
        به&lrm;‌ &lrm; ‌‌‌منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و پوترسین بر عملکرد و اجزای پر شدن دانه گندم در شرایط شوری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌ کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 اجرا شد. فاکتورهای&lrm; &lrm;مورد بررسی&lrm; &lrm;شامل شوری در&lrm; &lrm;چهار&lrm; &lrm;سطح&lrm; &lrm; (بدون شوری به عنوان شاهد و شوری‌های&lrm; &lrm; 40، 80 و120 میلی‌مولار با نمک کلرید سدیم)، کاربرد کودهای زیستی در چهار سطح (عدم کاربرد کود زیستی، کاربرد توأم سودوموناس و فلاوباکتریوم، کاربرد توأم میکوریز با سودوموناس و فلاوباکتریوم و کاربرد میکوریز) و محلول&lrm;‌&lrm;پاشی&lrm; &lrm;پوترسین در سه سطح (محلول‌پاشی با آب به عنوان شاهد، 5/0 و 1 میلی‌مولار) بودند. نتایج نشان داد که تحت شرایط شوری، کاربرد توأم میکوریزا با سودموناس و فلاوباکتریوم و محلول‌پاشی یک میلی‌مولار پوترسین شاخص کلروفیل، عملکرد و اجزای عملکرد دانه را افزایش داد. بیش&lrm;‌&lrm;ترین سرعت پر شدن (00217/0 گرم در روز)، طول دوره و دوره موثر پر شدن دانه (به‌ترتیب1/24 و57/35 روز)، وزن و حجم ریشه (به ترتیب 71/0 گرم در بوته و 317/1 سانتی‌متر مکعب به ازای هر بوته) در شرایط عدم اعمال شوری، کاربرد توأم میکوریزا، سودوموناس و فلاوباکتریوم و محلول‌پاشی یک میلی‌مولار پوترسین و کمترین مقادیر آن‌ها در بالاترین سطح شوری، عدم کاربرد کود‌های زیستی و پوترسین به‌دست آمد. کاربرد توأم میکوریزا با سودموناس و فلاوباکتریوم و محلول‌پاشی یک میلی‌مولار پوترسین در بالاترین سطح شوری، عملکرد دانه را 57/28 درصد نسبت به عدم کاربرد کودهای زیستی و عدم محلول‌پاشی در همان سطح شوری افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        244 - مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی اسطوخدوس تحت تأثیر کاربرد نانوذرات فلزی
        فرنام فیروزبخت جهرمی بهنام بهروزنام عبدالحسین ابوطالبی عبدالکریم اجرایی عبدالحسین محمدی جهرمی
        این مطالعه به منظور بررسی اثر برخی نانوذرات فلزی بر روی برخی خصوصیات بیوشیمیایی کالوس اسطوخدوس انجام شد. آزمایش در سال 1400 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تکاربرد نانوذرات فلزی به خصوص کاربرد همزمان آنها منجر به کاهش میزان أکثر
        این مطالعه به منظور بررسی اثر برخی نانوذرات فلزی بر روی برخی خصوصیات بیوشیمیایی کالوس اسطوخدوس انجام شد. آزمایش در سال 1400 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تکاربرد نانوذرات فلزی به خصوص کاربرد همزمان آنها منجر به کاهش میزان مالون دی آلدئید و افزایش مقدار پرولین، قندهای محلول، فلاونوئید و فنول گردید. بالاترین میزان قندهای محلول، فلاونوئید و فنول به ترتیب به مقادیر 46/8، 8/3، 02/3 و 35/79 در تیمار کاربرد همزمان سه نانوذره حاصل گردید. براساس نتایج مشخص شد که محتوای پروتئین محلول و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز تحت تأثیر مثبت کاربرد نانوذرات فلزی قرار گرفت و کاربرد همزمان نانوذرات آهن و نقره منجر به حصول بالاترین میزان پروتئین محلول به مقدار 2/0 واحد بر گرم شد. این در حالی بود که بالاترین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز (43/0 واحد بر گرم در دقیقه) و پراکسیداز (4/0 واحد بر گرم در دقیقه) به ترتیب در تیمارهای کاربرد همزمان هر سه نانوذره و کاربرد همزمان نانوذرات نقره و روی به دست آمد. براساس نتایج حاصل از این مطالعه مشخص شد که کاربرد همزمان نانوذرات فلزی با افزایش مقدار آنتی اکسیدانتهای غیر آنزیمی و همچنین افزایش فعالیت آنتی اکسیدانتهای آنزیمی منجر به افزایش سلامت سلولها و کاهش تولید مالون دی آلدئید شده و با کاهش اثرات منفی تنش اکسیداتیو در گیاه شرایط برای افزایش تولید رنگیزه های فتوسنتزی فراهم می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        245 - بررسی تاثیر تنش رطوبتی و تراکم بوته بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک و کارایی مصرف آب در دو اکوتیپ از گیاه زوفایی (Thymbra spicata L. )
        فاطمه ملک ملکی نصرت اله عباسی ابراهیم شریفی عاشورآبادی محمد جواد زارع
        جهت بررسی تغییرات برخی از خصوصیات فیزیولوژیک و کارایی مصرف آب دو اکوتیپ از گیاه دارویی زوفایی (Thymbra spicata L.)، در پاسخ به تغییر تنش رطوبتی و تراکم بوته، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت فاکتوریل بر پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال زراعی (95-94 و 96-95) د أکثر
        جهت بررسی تغییرات برخی از خصوصیات فیزیولوژیک و کارایی مصرف آب دو اکوتیپ از گیاه دارویی زوفایی (Thymbra spicata L.)، در پاسخ به تغییر تنش رطوبتی و تراکم بوته، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت فاکتوریل بر پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال زراعی (95-94 و 96-95) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام اجرا گردید. براساس نتایج حاصل از آزمایش بیشترین میزان محتوای کلروفیل a در تیمار بدون تنش و تنش ملایم در تراکم 6 و 8 بوته در مترمربع، کلروفیل b در تیمار تنش رطوبتی ملایم، تراکم 8 بوته در مترمربع و کلروفیل کل در سطح بدون تنش و تنش ملایم و تراکم 8 بوته در مترمربع طی سال اول اجرای آزمایش مشاهده شد. افزایش تراکم بوته و شدت تنش رطوبتی منجر به کاهش محتوای رنگیزه های فتوسنتزی شد. بیشترین محتوای کارتنوئید در سطح تنش رطوبتی ملایم، تراکم 8 و 12 بوته در مترمربع طی سال اول اجرای آزمایش مشاهده شد. بیشترین محتوای آنتوسیانین در سطح تنش رطوبتی ملایم، تراکم 8 بوته در مترمربع، فنول کل و فلاونوئید در سطح تنش رطوبتی شدید، تراکم 12 بوته در مترمربع مشاهده شد. بیشترین میزان پرولین در گیاه در سال دوم آزمایش در سطح تنش رطوبتی شدید و تراکم 12بوته در مترمربع مشاهده شد. افزایش شدت تنش رطوبتی و تراکم بوته منجر به افزایش کارایی مصرف آب در گیاه زوفایی شد. اکوتیپ ملکشاهی از محتوای بیشتری از رنگیزه‌های فتوسنتزی، کارتنوئید و کارایی مصرف آب بیشتری برخوردار بود تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        246 - اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک ژنوتیپ‌های مختلف لوبیا قرمز
        مسعود زاده باقری شورانگیز جوانمردی امید علیزاده محمد مجتبی کامل منش
        به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک ژنوتیپ‌های مختلف لوبیا قرمز, آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز به اجرا در آمد. فاکتور اصلی شامل دو سطح آبی أکثر
        به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک ژنوتیپ‌های مختلف لوبیا قرمز, آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز به اجرا در آمد. فاکتور اصلی شامل دو سطح آبیاری (آبیاری نرمال و تنش خشکی) و فاکتور فرعی شامل سه ژنوتیپ‌ لوبیا قرمز (KS31169، D81083 و گلی) بود. در مرحله گل‌دهی و پس از اعمال تنش خشکی، میزان قندهای محلول، محتوای پرولین و عناصر سدیم و پتاسیم، محتوای نسبی آب و شاخص کلروفیل برگ اندازه‌گیری گردید. همچنین پس از برداشت، عملکرد دانه و وزن 100 دانه نیز برآورد شد. نتایج آزمایش نشان داد که غلظت قندهای محلول، محتوای پرولین، شاخص کلروفیل برگ و محتوای یون پتاسیم، در اثر تنش خشکی افزایش و محتوای نسبی آب کاهش یافت. یون سدیم در شرایط آبیاری نرمال و تنش خشکی بین ژنوتیپ‌های لوبیا قرمز تفاوت معنی داری را نشان نداد. ژنوتیپ KS31169 بیشترین میزان عملکرد دانه، شاخص کلروفیل برگ و محتوای پرولین را دارا بود. ژنوتیپ D81083 از بیشترین میزان وزن 100 دانه و محتوای قندهای محلول برخوردار بود. در رقم گلی، میزان یون پتاسیم بیشتر از سایر ژنوتیپ‌های لوبیا قرمز بود. نتایج آزمایش نشان داد که تجمع بیشتر پتاسیم، قندهای محلول، محتوای کلروفیل و محتوای پرولین لوبیا در شرایط خشکی می تواند یک سازگاری برای تحمل به خشکی باشد که به بقاء و تولید در شرایط خشکی کمک می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        247 - تأثیر آبیاری تکمیلی و سطوح نیتروژن بر عملکرد دانه و برخی صفات مورفوفیزیولوژیک دو رقم گندم دیم
        حمزه فعله کری محمد اقبال قبادی غلامرضا محمدی سعید جلالی هنرمند مختار قبادی
        رطوبت و تغذیه مناسب از مهمترین عوامل افزایش عملکرد در سامانه های زراعی هستند. به منظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی و سطوح مختلف کود نیتروژن بر صفات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دانه دو رقم گندم(Triticum aestivum L.)دیم، آزمایشی در سال زراعی 1388-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه أکثر
        رطوبت و تغذیه مناسب از مهمترین عوامل افزایش عملکرد در سامانه های زراعی هستند. به منظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی و سطوح مختلف کود نیتروژن بر صفات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد دانه دو رقم گندم(Triticum aestivum L.)دیم، آزمایشی در سال زراعی 1388-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام گرفت. آزمایش از نوع کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار بود. تیمارها شامل آبیاری تکمیلی (دیم و آبیاری در مراحل ساقه رفتن، گرده‌افشانی و پرشدن دانه) به عنوان فاکتور اصلی، نیتروژن در 4 سطح (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی و دو رقم گندم دیم (سرداری و کراس‌البرز) در کرت های فرعی فرعی قرار گرفتند. صفات اندازه‌گیری شده شامل سطح و میزان کلروفیل برگ پرچم در سه مرحله ساقه رفتن، گرده‌افشانی و پرشدن دانه و عملکرد دانه بودند. اندازه‌گیری سطح برگ پرچم در مرحله گرده‌افشانی و پر شدن دانه نشان داد که آبیاری تکمیلی در مرحله گرده‌افشانی سطح برگ پرچم بالاتری را تولید کرد. آبیاری تکمیلی نسبت به شرایط دیم حائز میزان کلروفیل برگ پرچم بیشتری بود. سطح نیتروژن 150 کیلوگرم در هکتار سطح برگ پرچم بیشتری را تولید کرد. بالاترین عملکرد دانه در آبیاری تکمیلی در زمان گرده‌افشانی و ساقه رفتن به ترتیب با 3622 و 3520 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. گندم رقم کراس البرز عملکرد دانه (با 3378 کیلوگرم در هکتار) بیشتری نسبت به رقم سرداری (با 2982 کیلوگرم در هکتار) نشان داد. با توجه به نتایج این آزمایش، آبیاری تکمیلی در مرحله گرده‌افشانی و یا ساقه رفتن نسبت به دوره پرشدن دانه تأثیر بیشتری بر افزایش عملکرد دانه و صفات مورفوفیزیولوژیک دارد. همچنین با مصرف 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بیشترین عملکرد دانه (3350 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        248 - تأثیر رقم، تاریخ کشت و هیومیک اسید بر پروتیین و روغن دانه و مقدار کلروفیل در گیاه دارویی کرچک Ricinus communis L.))
        رضا مرادی حسین افشاری جعفر مسعود سینکی مسعود زاده باقری
        به منظور بررسی برخی خصوصیات فیزیولوژیک و شیمیایی گیاه داروئی کرچک تحت تاثیر تاریخ کاشت و محلول پاشی هیومیک اسید در ارقام مختلف این گیاه، آزمایشی به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. در این طرح دو رقم متفاوت کرچک اصلاح شده و مح أکثر
        به منظور بررسی برخی خصوصیات فیزیولوژیک و شیمیایی گیاه داروئی کرچک تحت تاثیر تاریخ کاشت و محلول پاشی هیومیک اسید در ارقام مختلف این گیاه، آزمایشی به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. در این طرح دو رقم متفاوت کرچک اصلاح شده و محلی دامغان به عنوان فاکتور اصلی، در سه سطح محلول پاشی با هیومیک اسید (صفر، 1500 و 3000 گرم در هکتار) به عنوان فاکتور دوم و دو تاریخ کشت به عنوان فاکتور سوم در نظر گرفته ‌شد. خصوصیات مورد مطالعه طی این بررسی شامل درصد پروتئین، درصد روغن، میزان کاروتینوئید، کلروفیل a و b بودند. یافته ها نشان داد که در تاریخ کشت 15 اردیبهشت میزان کلروفیل a و b به همراه درصد روغن در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شده ومقدار آن به ترتیب 6/46 درصد، 95/4 میلی گرم /گرم، 85/4 میلی گرم /گرم شد. در تیمار 3000 گرم در هکتار نیز بالاترین مقدار روغن (08/50درصد)، کلروفیل a (17/5میلی گرم/گرم)وکلروفیل b (35/5) و کاروتینوئید (17/59میلی گرم /گرم) حاصل شد. علاوه بر آن بالاترین درصد پروتئین (3/22درصد) در رقم محلی اندازه گیری و بیشترین میزان روغن (4/47درصد)، کلروفیل a (1/5میلی گرم/گرم) وکلروفیل b (2/5میلی گرم/گرم)، نیز در رقم اصلاح شده ثبت گردید. در مجموع استفاده از اسید هیومیک به دلیل اثرات مختلف فیزیولوژیکی، علاوه بر افزایش عملکرد کرچک، می تواند در جهت کاهش مصرف کودهای شیمیایی و همچنین کاهش آلودگی های زیست محیطی نقش مثبتی را ایفا کند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        249 - بررسی اثر آللوپاتی برخی علف‌های هرز رایج استان هرمزگان بر جوانه‌زنی و رشد رویشی پیاز (Allium cepa)
        لیلا جعفری فرزین عبداللهی
        به منظور بررسی تأثیر بازدارندگی عصاره‌های آبی و بقایای گیاهی اندام‌های مختلف علف‌های هرز تاج‌خروس، سلمه‌تره، خرفه، پنیرک و پنجه‌کلاغی مصری بر جوانه‌زنی و رشد گیاهچه پیاز مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه‌ای به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گروه باغبانی أکثر
        به منظور بررسی تأثیر بازدارندگی عصاره‌های آبی و بقایای گیاهی اندام‌های مختلف علف‌های هرز تاج‌خروس، سلمه‌تره، خرفه، پنیرک و پنجه‌کلاغی مصری بر جوانه‌زنی و رشد گیاهچه پیاز مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه‌ای به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گروه باغبانی دانشگاه هرمزگان انجام‌شد. فاکتورهای مورد مطالعه در پژوهش آزمایشگاهی شامل 5 علف هرز ذکر شده، 6 غلظت عصاره (0، 1، 2، 4، 8 و 10 میلی‌لیتر) 3 اندام برگ، ساقه و ریشه علف‌‌‌ هرز و در پژوهش گلدانی شامل بقایای گیاهی پودر شده برگ، ساقه و ریشه علف‌های هرز به میزان 0، 1، 2، 4، 8 و 16 گرم در گلدان‌ بود. در نتایج آزمایشگاهی بیشترین خاصیت بازدارندگی در دو علف‌هرز تاج‌خروس وپنجه‌کلاغی مصری مشاهده‌گردید. در اکثر صفات مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری بین این دو علف‌هرز مشاهده نگردید ولی اثر بازدارندگی علف هرز تاج خروس بر صفات سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و گیاهچه پیاز بیشتر از علف هرز پنجه‌کلاغی مصری بود. در اغلب موارد با افزایش غلظت عصاره اندام‌های مختلف علف‌هرز، درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی و ویژگی‌های رویشی گیاهچه پیاز بطور معنی‌دار کاهش یافت. نتایج گلخانه‌ای نشان داد که حضور بقایای علف‌های هرز در خاک موجب کاهش رشد رویشی و میزان کلروفیل برگ گیاهچه پیاز گردید. دو علف‌هرز تاج‌خروس و پنجه‌کلاغی مصری بیشترین اثر بازدارندگی را بر تمام ویژگی‌های رویشی گیاهچه پیاز در شرایط گلدانی داشتند. اما اثر آللوپاتی علف‌هرز تاج‌خروس بر درصد رویش گیاهچه و کلروفیل a بیشتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که دو علف هرز تاج‌خروس و پنجه‌کلاغی مصری در مقایسه با علف‌های هرز خرفه، سلمه‌تره و پنیرک تأثیر بازدارندگی بیشتری بر رشد و جوانه‌زنی پیاز داشتند، لذا توصیه می‌گردد قبل از کاشت پیاز نسبت به پاک‌سازی این دو علف‌هرز در مزارع پیاز استان هرمزگان اقدام جدی صورت گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        250 - اثر کاربرد آمینو اسید و عناصر ریز مغذی بر رنگدانه های فتوسنتزی و عملکرد لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)
        علی شاملو آرش روزبهانی
        به منظور بررسی اثر کاربرد آمینو اسید و عناصر ریز مغذی آهن و روی بر رنگدانه های فتوسنتزی برگ و عملکرد لوبیا قرمز رقم اختر، آزمایشی به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی اداره منابع طبیعی گیلاوند از توابع شهرستان دماوند، در سال أکثر
        به منظور بررسی اثر کاربرد آمینو اسید و عناصر ریز مغذی آهن و روی بر رنگدانه های فتوسنتزی برگ و عملکرد لوبیا قرمز رقم اختر، آزمایشی به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی اداره منابع طبیعی گیلاوند از توابع شهرستان دماوند، در سال 1392 انجام شد. در این آزمایش تیمار کاربرد آمینواسید با سطوح شاهد، محلول پاشی آمینواسید (1درهزار)، کاربرد خاکی آمینواسید (محلول دهی با غلظت 3درصد) و تیمار کاربرد عناصرریز مغذی با سطوح شاهد، محلول پاشی نانو ذرات آهن و روی (2درهزار)، کاربرد خاکی نانو ذرات آهن و روی (5کیلو گرم در هکتار محلول در آبیاری)، محلول پاشی کلات آهن و روی(2درهزار)، کاربرد خاکی کلات آهن و روی ( 5کیلوگرم در هکتار محلول در آبیاری)، به ترتیب به عنوان عامل‌های اصلی و فرعی در نظر گرفته شده اند. تیمارها در سه مرحله هشت برگی ، قبل از گلدهی و غلاف دهی گیاه اعمال شدند. نتایج نشان داد کاربرد آمینو اسید به صورت خاکی باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا می شود. همچنین با کاربرد عناصر ریز مغذی آهن و روی مشاهده گردید محلول پاشی کلات آهن و روی باعث افزایش رنگدانه های فتوسنتزی و عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا شد. کاربردآمینو اسید و عناصر ریزمغذی آهن و روی تاثیر بسزایی در افزایش میزان مجموع کلروفیل ها و کاروتنوئید داشت، ضمن اینکه کاربرد خاکی اسید آمینه و محلول پاشی کلات عناصر ریز مغذی آهن و روی نسبت به سطوح دیگر آنها در این محصول موثر تر بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        251 - Physiological Responses of Some Rootstocks and Interspecific Hybrids of Pistachio to Cold Stress under Greenhouse Conditions
        Hossein Sajadian Mansoore Shamili Hossein Hokmabadi Ali Tajabadipour Hojjat Hasheminasab
        Cold is an environmental factor limiting the growth and yield of agricultural crops. To find cold-tolerant pistachio rootstocks, a factorial experiment was conducted at Pistachio Research Center (PRC), Rafsanjan, Iran during 2017-2018. The factors included six rootstock أکثر
        Cold is an environmental factor limiting the growth and yield of agricultural crops. To find cold-tolerant pistachio rootstocks, a factorial experiment was conducted at Pistachio Research Center (PRC), Rafsanjan, Iran during 2017-2018. The factors included six rootstocks (Badami Zarand, Ghazvini, Sarakhs, Integerrima &times; Badami Zarand, Integerrima &times; Ghazvini and Integerrima &times; Sarakhs) and four thermal treatments (4, 0, -2, and -4&deg;C) with three iterations. Seedlings in 6-8 leaf stage were placed in thermal treatments for two hours. Ionic leakage, pH of leaked solution, chlorophyll fluorescence, photosynthesis efficiency index, chlorophyll (a, b, total) and carotenoid contents were the traits assessed in this study. Based on the results, a decrease in temperature made an increase in ionic leakage rate, conversely making decreases in pH of the leaked solution, photosynthetic pigments contents, Fv/Fm and PI index. In addition, the highest photosynthetic pigments, pH of leaked solution, Fv/Fm and PI index were observed in Ghazvini and Integerrima &times; Ghazvini rootstocks. Meanwhile, the highest ionic leakage was observed in Integerrima &times; Badami Zarand. In aggregate, Ghazvini and Integerrima &times; Ghazvini were identified as the most cold-tolerant rootstocks, while Integerrima &times; Badami Zarand was the most cold-sensitive rootstock. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        252 - Improving Growth and Performance of Young Almond Trees in Nursery by Optimizing Mineral Nutrition
        Masoud Shafiei Hossein Ali Asadi-Gharneh Soheil Karimi
        Short growing season restricts production of standard-sized fruit trees in nurseries at cold regions. Enhancing plant growth by optimizing program of mineral nutrition may solve the problem. This study evaluated efficiency of fertilizers [urea, sulfur coated urea (SCU), أکثر
        Short growing season restricts production of standard-sized fruit trees in nurseries at cold regions. Enhancing plant growth by optimizing program of mineral nutrition may solve the problem. This study evaluated efficiency of fertilizers [urea, sulfur coated urea (SCU), or foliar applications of a NPK compound fertilizer] for optimizing the growth of seedling rootstocks and grafted young almond trees at the nursery in a cold region. At the end of the first growing season, the growth and quality of the almond seedlings were evaluated and they were budded in September. At the following season, the treatments were repeated on the grafted trees and grafting success and performance of the young almond trees were evaluated. The result showed that application of 600 kg ha-1 SCU and urea were the most successful treatments on enhancing the growth of the seedlings. Application of 400 and 600 kg ha-1 urea and SCU, and 30 kg ha-1 NPK resulted in the highest grafting success at the second season. The largest shoots of scion were found in the 400-600 kg ha-1 urea and SCU treatments. The highest leaf greenness and chlorophyll concentration were found in the 600 kg SCU ha-1 and 30 kg ha-1 NPK treatments. The highest leaf potassium and phosphorus concentrations were found in 30 kg ha-1 NPK treatment. The highest leaf nitrogen concentration was detected in treated plants with 400 and 600 kg SCU and 600 kg urea per hectare. According to the results, application of 400 kg ha-1 SCU is recommended to obtain young standard-sized almond plants in the nurseries. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        253 - Phenylalanine and Calcium Nitrate Alleviate Cold Tolerance of Pistacia vera L. Seedlings
        Mohammad Fattah Hossein Afshari Bahareh Kashefi Ghanbar Laei Vajiheh Zarrinpour
        To study the effects of different concentrations of phenylalanine, and calcium nitrate under cold stress on Pistacia vera L. 'Abbas Ali' cultivar seedlings, a factorial experiment was performed with three factors of phenylalanine at three levels of calcium nitrate, and أکثر
        To study the effects of different concentrations of phenylalanine, and calcium nitrate under cold stress on Pistacia vera L. 'Abbas Ali' cultivar seedlings, a factorial experiment was performed with three factors of phenylalanine at three levels of calcium nitrate, and temperature based on a completely random design with three replications. The findings demonstrated that the effects of phenylalanine, calcium nitrate, temperature, as well as their interactions, were significant for all studied features. By simultaneous use of 2.5 mM of phenylalanine, and 5 ppm of calcium nitrate, electrolyte leakage reduced by 19% compared to the control sample at -3&deg;C. Furthermore, when the temperature reduced from zero to -3&deg;C, the concentration of proline increased from 2.3 to 3.1 &mu;g g⁻&sup1; fw compared to the control seedlings. By simultaneous use of the highest concentrations of phenylalanine, and calcium nitrate, phenolic compounds, and soluble sugar increased. However, the interactions of phenylalanine&times;calcium nitrate, cold&times;phenylalanine, and phenylalanine&times;calcium nitrate&times;cold were not significant on the content of proline. A significant positive correlation was between proline, and soluble sugar at the probability level of 1% (r=0.87**). A significant negative correlation was between electrolyte leakage and chlorophyll fluorescence at the probability level of 1% (r=- 0.68**). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        254 - Physio-Biochemical Changes of Some Pistachio Rootstocks in Response to Drought and Recovery Periods
        Mohammad Hosein Shamshiri Mahboubeh Hoseini Mohammad Reza Dehghani
        The reduction of water resources in pistachio production areas of Iran has led to an increase in the frequency of irrigation, so the pistachio trees are continuously exposed to periods of drought and recovery after irrigation during the growing season. Choosing rootstoc أکثر
        The reduction of water resources in pistachio production areas of Iran has led to an increase in the frequency of irrigation, so the pistachio trees are continuously exposed to periods of drought and recovery after irrigation during the growing season. Choosing rootstocks that have the highest resistance to drought stress and the highest recovery speed can be considered as one of the basic strategies for facing such conditions. This experiment was carried out as factorial and in the form of a completely randomized design with three replications. The experimental factors were the type of rootstock in five levels and the sampling stage in three levels for destructive biochemical parameters and six levels for non-destructive chlorophyll fluoresce parameters. Drought stress was achieved by withholding irrigation for 15 days, and in the recovery phase, the pistachio seedlings were irrigated daily up to field capacity for 10 days. At the end of the experiment, shoot and root dry weights were measured. Evaluation of pistachio seedlings biomass showed that the periods of drought and recovery did not affect the dry weight of shoot and root and rootstock type was the only influencing factor. The highest amount of shoot and root dry weight was observed in lentisk (Pistacia lentiscus) and Bane-Baghi respectively, and the lowest amount was recorded in Bane and Sarakhs. Chlorophyll fluorescence indices were completely sensitive to drought stress and recovery. Dry period caused the measured biochemical parameters known as osmolytes to increase and the changes in these parameters were different in different rootstocks. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        255 - Impact of Salinity on Growth Rate, Physiology, Elemental Composition, and NHX1 Gene Expression of Almond (Prunus dulcis) Cultivars
        Ghader Amani Mansoore Shamili Ali Imani Amir Mousavi Hamed Rezai
        In almonds (Prunus dulcis), selecting salt-tolerant rootstocks and genotypes is an appropriate breeding strategy. In the present research, we grafted two commercial almond cultivars (&lsquo;Sahand&rsquo; and &lsquo;TS3&rsquo;) on the &lsquo;GF677&rsquo; rootstock. Then, أکثر
        In almonds (Prunus dulcis), selecting salt-tolerant rootstocks and genotypes is an appropriate breeding strategy. In the present research, we grafted two commercial almond cultivars (&lsquo;Sahand&rsquo; and &lsquo;TS3&rsquo;) on the &lsquo;GF677&rsquo; rootstock. Then, we monitored the impact of salinity (0.5, 6.5, and 8.5 dS m-1) on the morphological, physiological, and molecular characteristics of the Sahand and TS3 cultivars. The photosynthetic rate, chlorophyll (a, b and total) content, and carotenoid content decreased with increasing salinity levels in both cultivars, with the least decrease observed in TS3. Under a salinity level of 8.5 dS/m, Sahand exhibited the lowest growth (8.9 cm), leaf area (5412.5 mm2), Chla, Chlb, Chltotal and carotenoid contents (0.58, 0.15, 0.74 and 0.31 mg g-1FW, respectively). Additionally, Sahand had a Fm/Fv (0.75), N content (1.33%) and Ca, B, Mg, S, Fe and Zn values of 1654.55, 1.64, 395.28, 168.6, 10.35 and 3.05 mg L-1, respectively. Furthermore, Sahand exhibited the highest MDA level (25.17 nmol g-1FW), TFC (2.95 mg GA g&minus;1FW), Na content (649.84 mg L-1) and Cl content (3.52%). the lowest TFC (1.75 mg GA g&minus;1FW) and the highest NHX1 expression, photosynthesis rate (5.65 &mu;mol m-2 s-1), gs (0.1 mol m-1 s-1) transpiration rate (6.08 mmol m-1 s-1), Ca, S and B content (1903.63, 196.9 and 2.09 mg L-1, respectively) were belonged to TS3 under 0.5 dS/m salinity. Higher levels of Mg and Fe in the TS3 cultivar resulted in the stablization of photosynthetic pigments. Compared to Sahand, TS3 had a higher nitrogen content, and its greater NHX1 expression was a molecular confirmation of its salt tolerance. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        256 - Effects of Drought Stress on Almond Cultivars Responses Grafted on Different Rootstocks
        Abdolbaset Ranjbar Ali Imani Saeid Piri Vahid Abdoosi
        In this study, the response of selected almond cultivars on different rootstocks under drought stress base on Morpho-physiological traits using a factorial experiment in a randomized complete block design with three replications was investigated. The experimental was ca أکثر
        In this study, the response of selected almond cultivars on different rootstocks under drought stress base on Morpho-physiological traits using a factorial experiment in a randomized complete block design with three replications was investigated. The experimental was carried out at the Temperate Fruit Research Center of Horticultural Sciences Research Institute (HSRI) in 2016. The factors included cultivars in five levels (Supernova, Texas, Marcona, Shokoufeh and K13-40), rootstocks in three levels: GF-677, GN-22) (Peach &times; almond hybrids) and seedlings of bitter almond No.32 (Somewhat resistant to drought stress) and drought stress in four levels: irrigation intervals of 3 (control), 5, 10 and 15 days. The factors such as leaf abscission, leaf area (LA), cell membrane stability index (MSI), chlorophyll fluorescence (CF) and chlorophyll content index (CCI), minimal fluorescence (F0), maximal fluorescence (Fm), variable fluorescence (Fv) and maximum quantum yield of photosystem II (Fv/Fm) were measured. The results showed that the interaction between the cultivar and the rootstock for F0 and for CCI was significant at 1% level. Interactions of cultivar and drought stress were significant for Fm and Fv at the 5% level and for CCI, F0, Fv/Fm at the 1% level. Interactions of rootstock &times; drought were significant for CCI, F0, Fv/Fm at the 1% level. Drought decreased Fv with increasing F0 and decreasing Fm, in the evaluated cultivars and reduced the Fv/Fm in sensitive cultivars on seedling rootstock and GN-22 from 0.82 to 0.66 but in resistance cultivar Shokoufeh on GF-677 was from 0.818 to 0.789. As a general result, all of the cultivars on the GF-677 rootstock showed greater resistance to drought stress, and Shokoufeh and Marcona cultivars, especially on the GF-677 rootstock, tolerated drought stress better, and these combinations of rootstock - scion were superior to present experiment. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        257 - The Study of Different Water Regimes on Photosynthetic Performance and Leaf Water Status of Pistachio Trees (Pistacia vera L.)
        Abolfazl Ranjbar
        Water deficiency is one of the most important environmental stresses that limit plant growth and crop production. Measurement of chlorophyll fluorescence parameters is considered as an important indicator to evaluate the photosynthetic apparatus. In the present study, t أکثر
        Water deficiency is one of the most important environmental stresses that limit plant growth and crop production. Measurement of chlorophyll fluorescence parameters is considered as an important indicator to evaluate the photosynthetic apparatus. In the present study, the effects of regulated water deficit, investigated in four water-regimes in pistachio orchard with 12-year-old trees of Akbari cultivar (Pistacia vera cv. Akbari). The water regime treatments included 20, 15.6, 10.4, and 6 % of field capacity (FC) equivalent and irrigation intervals of 4, 12, 18 and 24 days. Chlorophyll fluorescence indices of photosystem 2 (PSII), photosynthetic pigments, and leaf water status parameters were studied. Drought stress inhibited PSII activity and induced alterations in thylakoid proteins. The results showed significant effects on effective quantum yield of PSII (&Phi;PII), maximum quantum efficiency of PSII (Fv/Fm), electron transport rate (ETR), quantum yield baseline (F0/Fm), non-photochemical quenching (NPQ), and photoinhibition (PIHN) rate. Such changes may be due to either degradation of photosynthesis apparatus function or photoinhibition process. From the results of the present study, it can be concluded that exposure of pistachio trees (P. vera cv. Akbari) to an interval of 18-days (T18) may not significantly affected the parameters measured. This means that with an increase in irrigation intervals to 16-days, compared to the traditional interval (varies from 8 to 10-days), soil may be able to provide enough moisture for the pistachio trees to complete metabolic activities. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        258 - The Effect of Salicylic Acid and Zinc on Inflorescence Bud Abscission, Leaf Chlorophyll Florescence and Characteristic of Pistachio Nut Cv. Owhadi
        H.R. Karimi S. Sarmadi-Far B. Panahi
        In order to determine effect salicylic acid and Zn on characteristics of pistachio nut (Pistacia vera L. cv. Owhadi), the experiment was carried out as factorial in the framework of CRD design with three replications. The results showed that salicylic acid and Zn increa أکثر
        In order to determine effect salicylic acid and Zn on characteristics of pistachio nut (Pistacia vera L. cv. Owhadi), the experiment was carried out as factorial in the framework of CRD design with three replications. The results showed that salicylic acid and Zn increased nut fresh weight and decreased blank nut percentage. The application of salicylic acid decreased splitting percentage and kernel dry weight. Simultaneous application of 250 mg L-1 SA and 0.2% Zn (Zn2SO4) decreased inflorescent bud abscission at compared to control. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        259 - Screening of Almond Hybrids for Drought Tolerance Using some Morphological and Physiological Traits
        Arvin Abdini Ali Imani Mousa Rasouli Mehrshad Zinalabdini Vahid Abdoosi
        In this research, twenty-two selected almond hybrids with their parents &lsquo;A1-99&rsquo; (drought-sensitive) and &lsquo;Tuono&rsquo; (relatively tolerant against drought), were investigated for screening drought tolerance using some morphological and physiological tr أکثر
        In this research, twenty-two selected almond hybrids with their parents &lsquo;A1-99&rsquo; (drought-sensitive) and &lsquo;Tuono&rsquo; (relatively tolerant against drought), were investigated for screening drought tolerance using some morphological and physiological traits. This research was carried out in a complete randomized design with three replications at the Temperate Fruit Research Center of Horticultural Sciences Research Institute (HSRI) in years of 2014 and 2015. The results showed that by applying severe drought stress (30% FC), some morphological and physiological characteristics such as chlorophyll index (ChI), relative water content (RWC) of leaf decreased, while electrolyte leakage (EL) and Quantum efficiency of the photosystem II (Fv/Fm) increased. According to results, there were significant differences among genotypes, for example range of Fv/Fm among the selected hybrids varied from 550 to 879. Frequency of drought tolerance showed that 77. 27% of hybrids were susceptible to relatively susceptible and 22.72% were tolerant to relatively tolerant. Finally, according to the results from this study, &lsquo;DT19&rsquo; hybrid was recognized as the most sensitive and &lsquo;DT1&rsquo; hybrid was known as the most tolerant hybrid that could be introduced as promising and tolerant to drought stress for utilizing in the breeding programs. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        260 - Effect of Different Concentrations of Brassinosteroid on Physiomorphological Charac-teristics of Five Pistachio Genotypes (Pistacia vera. L)
        E. Farazi H. Afshari H. Hokm Abadi
        Brassinosteroid as one of steroid hormones has an integral role in controlling plants physiological process especially in response to biological and non-biological stress. This research has been done in Damghan Islamic Azad University Greenhouse. The influence of four c أکثر
        Brassinosteroid as one of steroid hormones has an integral role in controlling plants physiological process especially in response to biological and non-biological stress. This research has been done in Damghan Islamic Azad University Greenhouse. The influence of four concentrations of plant growth regulator -24, homobrassinolide with concentration of 0,10-10, 10-8,10-6 molar on null seedlings of pistachio genotype sort based on factorials experiments on the basis of completely randomized block design with four replications was performed. After foliar spraying in six -leaves stage of pistachio seedlings and after passing six weeks, somephysio-morphplogical characteristics such as the size of photosynthesis pigments, leaf area index, seedlings height, biomass (the wet and dry weight of root and shoot), and lipoxygenase enzymes were scrutinized.The result indicated that foliar spraying experiment with brassinosteroid hormones had significant effect on some evaluated traits (P). Maximum leaf area index with concentration of 10-10 brassinosteroid and genotype G1, and the minimum leave area index with untreated (control) and genotype G5 were achieved. In biomass scrutiny, the wet weigh of aerial organs in level 1% was significant (5% level).The maximum weight of the wet weigh in concentration, 10-10 and the minimum weight in concentration of control and 10-6 were observed. Besides, the fresh weight of root in level 1% was significant, and the maximum weight with concentration of 10-10and genotype G (22%) and minimum weight with control concentration and genotype G1 were observed. The maximum amount of lipoxygenase was related to concentration of 10-10, and genotype G2 and the minimum amount was related to null concentration of brassinosteroid hormones and genotype G1. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        261 - Effects of salicylic acid and water stress on leaf chlorophyll and variation trend of different growth stages of wheat (Triticum aestivum L.)
        M. Sharafizad M.R. Naghashzadeh
        In order to study effects of salicylic acid and water stress on leaf chlorophyll and variation trend of different growth stages wheat (Triticum aestivum L.) cultivar Chamran, two field experiments were conducted in 2010-2011 and 2011- 2013. Each experiment was carried o أکثر
        In order to study effects of salicylic acid and water stress on leaf chlorophyll and variation trend of different growth stages wheat (Triticum aestivum L.) cultivar Chamran, two field experiments were conducted in 2010-2011 and 2011- 2013. Each experiment was carried out as split-plot factorial based on randomized complete block design with three replications. The results of combined analysis showed that year has not significantly affected leaf chlorophyll. Well-watered and water stress (Z55) conditions had the highest and lowest chlorophyll respectively. Salicylic acid application timing and different salicylic acid concentrations had significant effect on leaf chlorophyll. Leaf chlorophyll was significantly positive correlated with grain yield at vegetative and generative stages and was significantly negative correlated with grain yield at grain growth stage. Leaf chlorophyll was significantly positive correlated with 1000-seed weight at flowering stage and was significantly negative correlated with 1000-seed weight at grain growth stage. The data showed that salicylic acid application led to increase of leaf chlorophyll at vegetative and generative stages, so it was an important strategy to increased yield against detrimental effects of water stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        262 - Study of Aluminum Toxicity on Photosynthetic Pigment, Soluble Sugars and Proline Contents in Two Sunflower Varieties
        NAJMEH ZIAEI ZAHRA REZAIATMAND MONIREH RANJBAR
        NAJMEH ZIAEI1, ZAHRA REZAIATMAND*1, MONIREH RANJBAR11- Department of Biology, Falavarjan Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran*Correspondent author Email: rezayatmand@iaufala.ac.irReceived: 1 December 2013 Accepted: 11 April 2014ABSTRACT Abstract Aluminum أکثر
        NAJMEH ZIAEI1, ZAHRA REZAIATMAND*1, MONIREH RANJBAR11- Department of Biology, Falavarjan Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran*Correspondent author Email: rezayatmand@iaufala.ac.irReceived: 1 December 2013 Accepted: 11 April 2014ABSTRACT Abstract Aluminum is one of the most important heavy metals which not only can be easily absorbed by roots, but it also damages its normal function and blocks absorption of water and nutrients. According to this fact that sunflower has been widely used in industry, this study investigates the effects of aluminum toxicity on biochemical factors in two sunflower varieties including Sirena (tolerant) and Sanbero (sensitive). The study was carried out in a completely randomized design with aluminum (0, 100, 200, 300, 400, 700 &micro;M) treatments and four replications in hydroponic culture. Experiments are conducted in establishment stage of the plant in four iterations at concentrations of 0, 100, 200, 300, 400, and 700 &micro;m of aluminum. Results of biochemical tests show that aluminum, as a heavy metal, reduces the content of photosynthetic pigments and soluble sugars. In addition, it causes toxicity in sunflower plant. Increase in the proline content of two sunflower varieties show that varieties (Sirena and Sanbero) are more vigorous against oxidative stress with low concentrations of aluminum. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        263 - Effects of Vermicompost and Chemical Fertilizers on Phonological and Phytochemical Traits of Soybean (Glycine max L.)
        FARIBA MOHAMMADALIZADE MEHRDAD ATAIE KACHOIE SEYED MOJTABA HASHEMI JAZI
        Abstract One of the basic principles of sustainable agriculture is the use of organic fertilizers in agricultural ecosystems with the purpose of eliminating or substantially reducing the use of chemical inputs. To evaluate the effect of different amounts of vermicompos أکثر
        Abstract One of the basic principles of sustainable agriculture is the use of organic fertilizers in agricultural ecosystems with the purpose of eliminating or substantially reducing the use of chemical inputs. To evaluate the effect of different amounts of vermicompost on some phonological and phytochemical traits of soybean, an experiment was conducted at Agriculture and Natural Resources Research Center of Shahrekord in 2013. The experiment was conducted in a randomized complete block design including vermicompost treatments (10, 20, 30, 40 and 50 ton.ha-1), chemical fertilizer based on soil testing analysis in the amount of 300 (kg.ha-1) (N.P.K: 20.20.20), and control (no fertilizer). The results showed that 40 ton.ha-1 vermicompost had a positive and significant effect on the soybean phonological stages, the content of chlorophyll a and b and carotenoid. Significant reduction of the required GDD from planting to germination, flowering, and pod stage, but required GDD was observed from increased the pod stage to full maturity was significantly increased. In addition, the chlorophylls a and b content and carotenoid were increased in comparison with control treatment. It appears that due to the positive effects of organic fertilizers on soil physical and chemical properties and gradual releasing of the soil&rsquo;s required elements along with the high capacity of the humidity perseverance, they can be appropriate alternatives for chemical fertilizers. Keywords: Soybean, Vermicompost, Photochemistry, Phonological, GDD, Chlorophyll a and b, Carotenoid تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        264 - بررسی پاسخ صفات آگرو فیزیولوژیکی ارقام برنج ایرانی شیرودی و طارم محلی با مصرف منابع تغذیه‌ای (شیمیایی، آلی) تحت شرایط تنش کم آبیاری
        یوسف نیک نژاد جابر مهدی نیا افرا هرمز فلاح آملی داوود براری تاری
        به منظور بررسی پاسخ صفات آگرو فیزیولوژیکی ارقام برنج ایرانی شیرودی و طارم محلی با مصرف منابع تغذیه‌ای (شیمیایی، آلی) تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار واقع در شهرستان ساری در سال 1395 اجرا شد. تیمارهای تن أکثر
        به منظور بررسی پاسخ صفات آگرو فیزیولوژیکی ارقام برنج ایرانی شیرودی و طارم محلی با مصرف منابع تغذیه‌ای (شیمیایی، آلی) تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار واقع در شهرستان ساری در سال 1395 اجرا شد. تیمارهای تنش کم آبیاری در سه سطح: تنش در زمان آغاز پنجه‌دهی ( 15روز بعد از نشاکاری)، مرحله رشدی انتقال مجدد (پایان گلدهی و شروع پر شدن دانه‌ها) و عدم تنش (شاهد) به عنوان عامل اصلی بصورت قطع آبیاری و آبیاری مجدد پس از ظهور ترک مویی انجام شد. نوع سیستم تغذیه‌ای در چهار سطح ورمی‌کمپوست و کمپوست آزولا به ترتیب به مقادیر 6 و 8 تن در هکتار، اسید هیومیک (5/4 در هزار)، کود رایج شیمیایی (NPK) و رقم در دو سطح (شیرودی و طارم محلی) بصورت فاکتوریل به ‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند.نتایج نشان داد حداکثر عملکرد شلتوک در شرایط تنش کم آبیاری اعمال شده مرحله آغاز پنجه‌دهی با مصرف اسید هیومیک در رقم شیرودی به میزان 5577.9 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بیشترین عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت، وزن هزاردانه در شرایط تنش کم آبیاری اعمال شده در مر حله آغاز پنجه‌دهی با مصرف منابع کودی اسید هیومیک در رقم شیرودی به دست آمد. حداکثر میزان کلروفیل کل، a وb به ترتیب میزان 23/5، 76/2 ، 47/2 درصد در شرایط عدم تنش با مصرف اسید هیومیک در رقم طارم محلی حاصل شد. حداکثرمحتوای نسبی آب برگ در شرایط عدم تنش کم آبیاری با مصرف اسید هیومیک در رقم طارم محلی به دست آمد. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش اسید هیومیک نقش قابل توجه‌ای در افزایش کمی محصول با کاهش خسارت ناشی از تنش در ارقام ایفا کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        265 - اثر رقابت سلمه تره بر ویژگی های فیزیولوژیک و عملکرد کلزا رقم هایولا 401
        بهرام میرشکاری
        به منظور تعیین اثرات رقابت سلمه تره بر ویژگی های فیزیولوژیک و عملکرد کلزا رقم هایولا 401 آزمایشی در سال 1388 در تبریز به صورت فاکتوریل با دو عامل تراکم سلمه تره شامل 4 ، 8 و 12 بوته در هر متر از ردیف کاشت و زمان نسبی سبز شدن سلمه تره شامل همزمان، 15 و 30 روز بعد از أکثر
        به منظور تعیین اثرات رقابت سلمه تره بر ویژگی های فیزیولوژیک و عملکرد کلزا رقم هایولا 401 آزمایشی در سال 1388 در تبریز به صورت فاکتوریل با دو عامل تراکم سلمه تره شامل 4 ، 8 و 12 بوته در هر متر از ردیف کاشت و زمان نسبی سبز شدن سلمه تره شامل همزمان، 15 و 30 روز بعد از کلزا اجرا شد. شاخص سطح برگ کلزا با 121% کاهش از 1/3 در شاهد به 4/1 در تیمار رقابت تمام فصل 12 بوته سلمه تره با کلزا رسید. از نظر شاخص کلروفیل برگ اختلاف بین تیمار سبز شدن همزمان 12 بوته سلمه تره و کلزا با شاهد معنی دار شد. بیشترین درصد پوشش سبز کلزا موقعی به دست آمد که علف هرز سلمه تره 30 روز پس از کلزا سبز شده بود. تیمارسبز شدن همزمان 12 بوته سلمه تره با کلزا مقدار عملکرد دانه را نسبت به شاهد 47% کاهش داد. درصد پوشش سبز مزرعه توسط کلزا، وزن هزار دانه و تعداد خورجین در بوته در مجموع توانستند 89% تغییرات مربوط به عملکرد دانه را توجیه کنند. آستانه خسارت اقتصادی سلمه تره در مزرعه کلزا در محدوده 4 بوته در زمان سوم سبز شدن آن قرار گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        266 - اثر اعمال تیمارهای فیزیکی روی بذر گندم پاییزه رقم الوند بر شاخص استقرار گیاهچه، دوره رشد و عملکرد تحت شرایط کشت‌های به موقع و تأخیری
        بهرام میرشکاری رضا صیامی
        به منظور بررسی تأثیر پیش‌تیمارهای فیزیکی بذر بر استقرار گیاهچه، دوره رشد و عملکرد گندم پاییزه رقم الوند در کشت‌های به موقع و تأخیری بذرهای گندم با استفاده از اشعه‌های اولتراسونیک، لیزر، میدان مغناطیسی، گاما و بتا به مدت 5/3 و 5 دقیقه تیمار و در تاریخ‌های 5 و 25 مهر ماه أکثر
        به منظور بررسی تأثیر پیش‌تیمارهای فیزیکی بذر بر استقرار گیاهچه، دوره رشد و عملکرد گندم پاییزه رقم الوند در کشت‌های به موقع و تأخیری بذرهای گندم با استفاده از اشعه‌های اولتراسونیک، لیزر، میدان مغناطیسی، گاما و بتا به مدت 5/3 و 5 دقیقه تیمار و در تاریخ‌های 5 و 25 مهر ماه کاشته شدند. تمامی پیش تیمارهای بذر در مقایسه با بذرهای شاهد، بهبود ضریب یکنواختی سبز کردن را به دنبال داشت. شاخص قدرت گیاهچه به طور معنی‌داری به انواع تیمارهای بذر پاسخ مثبتی نشان داد. اختلاف معنی‌داری از لحاظ زمان بین کاشت تا برداشت بین تیمارهای لیزر، گاما و بتا وجود نداشت. بذرهای گندم تحت تیمار با میدان‌های مغناطیسی، امواج اولتراسونیک و کوتاه مدت اشعه گاما، از کلروفیل بیشتری در برگ‌ها برخوردار بودند. اختلاف معنی‌داری بین عملکردهای بذر حاصل از تاریخ‌های کاشت به موقع و تأخیری مشاهده نگردید و مقدار آن به طور متوسط از 334 گرم در مترمربع در شاهد تا 1/480 گرم در مترمربع در اشعه‌های لیزر، بتا و بلند مدت گاما در حال تغییر بود. از پیش تیمار فیزیکی بذر گندم با میدان‌ مغناطیسی، امواج اولتراسونیک و کوتاه مدت اشعه گاما می‌توان به طور مؤثر برای بهبود رشد گیاه و عملکرد آن به ویژه در کشت تأخیری استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        267 - اثر اسید سالیسیلیک بر واکنش کلزا به سرب در شرایط کشت هیدروپونیک
        شیدا برومند جزی منیره رنجبر حسین لاری یزدی خسرو استکی
        این تحقیق با هدف ارزیابی اثرات ناشی از مسمومیت سرب بر گیاه کلزا در شرایط کشت هیدروپونیک به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی عبارت از غلظت‌های مختلف0، 25/0، 5/0، 75/0، 1، 5/1 و 2 میلی‌مولار نیترات سرب به همراه اسیدسالیسیلیک در غلظت‌های 5 و 10 میکرومولار بودند و کلزا مورد آز أکثر
        این تحقیق با هدف ارزیابی اثرات ناشی از مسمومیت سرب بر گیاه کلزا در شرایط کشت هیدروپونیک به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی عبارت از غلظت‌های مختلف0، 25/0، 5/0، 75/0، 1، 5/1 و 2 میلی‌مولار نیترات سرب به همراه اسیدسالیسیلیک در غلظت‌های 5 و 10 میکرومولار بودند و کلزا مورد آزمایش رقم اپرا بود. گیاهان در محیط کشت هوگلند به مدت 10 روز رشد کرده و در پایان دوره‌ی تیمار، ریشه و اندام هوایی گیاهان به طور جداگانه برداشت و جدا شده و پارامترهایی مثل طول ریشه‌ و ساقه، سطح پهنک برگ، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، سطح مخصوص برگ، وزن مخصوص برگ، محتوای آب در واحد سطح برگ، نسبت سطح برگ به وزن خشک کل گیاه، تغییرات کلروفیل a، b و a+bاندازه‌گیری شدند. محاسبات آماری به وسیله‌ی نرم افزار SPSSو جدول آنالیز واریانس و آزمون دانکن انجام گرفت. نتایج نشان داد که طول ریشه، ساقه، سطح برگ، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، سطح مخصوص برگ، نسبت سطح برگ به وزن خشک کل گیاه، مقدر کلروفیل a، b و a+b با افزایش غلظت نیترات سرب نسبت به شاهد کاهش و وزن مخصوص برگ و محتوای آب در واحد سطح برگ افزایش معنی‌داری P&lt;0.01)) یافتند. همچنین با به کارگیری اسید سالیسیلیک با دو غلظت 5 و 10 میکرومولارکلیه‌ آسیب‌های ناشی از تنش سرب تعدیل یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        268 - تأثیر مقادیر مختلف زئولیت و دور آبیاری بر عملکرد و برخی صفات سیب زمینی
        حمید مدنی آرش مقیمی نورعلی ساجدی
        به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف زئولیت و دور‌های آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه سیب زمینی رقم سانته آزمایشی به صورت استریپ پلات در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با 9 تیمار و 4 تکرار انجام شد. آزمایشها در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی اراک و در سال أکثر
        به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف زئولیت و دور‌های آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه سیب زمینی رقم سانته آزمایشی به صورت استریپ پلات در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با 9 تیمار و 4 تکرار انجام شد. آزمایشها در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی اراک و در سال زراعی 1388-1389 اجرا شد. در این آزمایش مقادیر مختلف زئولیت در 3 سطح (صفر، 1500 و 3000 کیلوگرم در هکتار) و دور آبیاری در سه سطح (5 ، 10 و 15 روز یکبار) در نظر گرفته شد. در این تحقیق صفات وزن خشک برگ و ساقه، شاخص سطح برگ (LAI)، عملکردغده، تعداد غده و شاخص کلروفیل برگ اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که مصرف مقادیر مختلف زئولیت بر صفات وزن خشک ساقه و برگ، عملکرد و شاخص سطح برگ اثر معنی‌داری داشت، به طوری که استفاده از تیمار 3000 کیلوگرم زئولیت در هکتار توانست تا درصد میزان محصول را نسبت به تیمار بدون زئولیت افزایش دهد ولی نتوانست بر صفات میزان شاخص کلروفیل برگ و تعداد غده اثر معنی داری ایجاد نماید. همچنین اثر دور آبیاری نیز بر کلیه صفات اندازه گیری شده در این آزمایش معنی‌دار بود ولی اثر متقابل آبیاری و زئولیت در هیچکدام از صفات مورد بررسی اثر معنی داری را نشان نداد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        269 - بررسی رابطه میان غلظت کلروفیل برگ و عملکرد چغندرقند با استفاده از کلروفیل متر دستی(SPAD)
        شادی جواهری محمد عبداالهیان نوقابی علی کاشانی داوود حبیبی حمید نوشاد
        این تحقیق به منظور تعیین رابطه عملکرد کمی وکیفی ریشه و غلظت کلروفیل برگ با به کار بردن تیمارهای متفاوت کود نیتروژن طی مراحل مختلف رشد چغندرقند در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات چغندرقند واقع در کمال آباد کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا أکثر
        این تحقیق به منظور تعیین رابطه عملکرد کمی وکیفی ریشه و غلظت کلروفیل برگ با به کار بردن تیمارهای متفاوت کود نیتروژن طی مراحل مختلف رشد چغندرقند در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات چغندرقند واقع در کمال آباد کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. کود نیتروژن از منبع اوره در سطح صفر، 120، 160، 200 و240 کیلوگرم در هکتار به صورت پیش کاشت با 4 تکرار به کار برده شد. در برگ هایی که قرائت کلروفیل متر صورت گرفته بود غلظت نیتروژن کل برگ با روش کجلدال اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد مقادیر کلروفیل متر بیش از50% تغییرات عملکرد را توجیه می کند و کود نیتروژن تأثیر معنی داری را بر شاخص کلروفیل گذاشت. کمترین عدد قرائت شده از کلروفیل متر مربوط به تیمار عدم مصرف نیتروژن در مرحله 15- 12برگی معادل 38 بود. مقادیر قرائت شده از کلروفیل متر با میزان نیتروژن مضره در ریشه ارتباط داشت به طوری که در بالاترین عدد قرائت شده توسط SPAD که معادل 44 بود، درصد قند به پایین ترین مقدار خود یعنی 9/15 رسید. در این آزمایش بالاترین عملکرد ریشه مربوط به تیمار 160 N معادل 2/89 تن ریشه در هکتار بود و عدد قرائت شده از دستگاه در این سطح کودی در مرحله 15-12 برگی معادل 2/ 41 بود. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داده شد با بررسی رابطه عملکرد و اعداد قرائت شده از کلروفیل متر می توان از وضعیت عملکرد گیاه آگاه شد و کلروفیل متر با مطالعات بیشتر در آینده می توا ند به عنوان یک روش ساده، سریع و غیرتخریبی در ارزیابی وضعیت عملکرد مورد استفاده قرار گیرد و به زمان مناسب برداشت مزرعه کمک کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        270 - تاثیر کود زیستی نیتراژین و سطوح مختلف کود اوره بر صفات فیزیولوژیک و عملکرد بیولوژیک ذرت هیبرید 704 در مناطق نیمه خشک سرد
        بهرام میرشکاری سحر باصر عزیز جوانشیر
        به منظور بررسی تاثیر کود زیستی نیتراژین و سطوح مختلف کود اوره بر عملکرد بیولوژیک ذرت آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل 6 سطح کود اوره (صفر، 30، 60، 90، 120 و 150 کیلوگرم در هکتار) و دو سطح نیتراژین بود. بر اساس نتایج، با کار أکثر
        به منظور بررسی تاثیر کود زیستی نیتراژین و سطوح مختلف کود اوره بر عملکرد بیولوژیک ذرت آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل 6 سطح کود اوره (صفر، 30، 60، 90، 120 و 150 کیلوگرم در هکتار) و دو سطح نیتراژین بود. بر اساس نتایج، با کاربرد نیتراژین، شاخص سطح برگ ذرت از 4/2 به 2 در حالت عدم کاربرد نیتراژین کاهش یافت. بیشترین شاخص سطح برگ برابر 4/3 به تیمار کاربرد نیتراژین توأم با کاربرد 60 کیلوگرم در هکتار اوره اختصاص داشت. تیمار کاربرد نیتراژین توأم با مصرف 120 کیلوگرم در هکتار کود اوره بیشترین شاخص میزان کلروفیل را داشت. سطوح 150، 120 و 90 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه به ترتیب با دارا بودن 212، 202 و 191 گرم در مترمربع وزن خشک بلال با بقیه تیمارها اختلاف معنی دار داشتند. وزن بلال تیمار تلقیح بذر با نیتراژین افزایش 10 درصدی را در مقایسه با تیمار عدم تلقیح با نیتراژین داشت. عملکرد بیولوژیک ذرت از تلقیح بذر با نیتراژین و سطوح مختلف کود اوره تأثیرپذیر بود. بیشترین عملکرد بیولوژیک ذرت معادل 27 تن در هکتار به تیمار کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره اختصاص داشت. در زراعت ذرت علوفه ای می توان با کاربرد کود زیستی نیتراژین و مصرف 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار عملکرد را بهبود داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        271 - Effect of silica Nanoparticles on Basil (Ocimum basilicum) Under Salinity Stress
        Manizheh Kalteh Zarrin Taj Alipour Shahram Ashraf Maryam Marashi Aliabadi Alireza Falah Nosratabadi
        Application of nanofertilizers is one of the promising methods for increasing resources use efficiency and reducing environmental pollutions. Uncontrolled application of chemical fertilizer and pesticides has caused many problems to human health and domestic animals. Na أکثر
        Application of nanofertilizers is one of the promising methods for increasing resources use efficiency and reducing environmental pollutions. Uncontrolled application of chemical fertilizer and pesticides has caused many problems to human health and domestic animals. Nanofertilizers application could be a suitable way to reduce these problems. Accordingly, in order to assess the silicon nanoparticles effect on some vegetative features of basil under salinity stress, a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications was conducted in greenhouse condition. Treatments included different levels of silicon fertilizer (without silicon, normal silicon fertilizer and silicon nanoparticles) and salinity stress (1, 3 and 6 ds/m). Physiological traits (chlorophyll and proline content of leaves) and morphological traits (shoot fresh weight and dry weight) were investigated in this study. Results showed a significant reduction in growth and development indices due to the salinity stress.  Leaf dry and fresh weight reduced by increment in NaCl concentration while significantly (P≤0.01) increased with silicon nanoparticles application. The chlorophyll content reduced in salinity stress, but increased by silicon nanoparticles treatment. Proline content increased under salinity stress which was a response to stress. Moreover, proline increased by silicon nanoparticles which was due to tolerance induction in plant. Silicon nanoparticles application reduced the pollution effects originated from salinity in Basil. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        272 - Relationship of Sodium Nitroprusside with Growth and Antioxidant Enzymes of Canola under Lead Stress
        Hossein Hamidi Nahid Masoudian Mostafa Ebadi Bostan Roudi
        Lead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, أکثر
        Lead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, chlorophyll content, and the activity of catalase (EC 1.11.1. 6) and peroxidase (EC 1.11.1. 7) antioxidant enzymes of canola (Brassica napus L.) Hyola 401 in lead stress were investigated. This study tested the hypothesis that sodium nitroprusside plays an ameliorating role under lead-toxicity in canola. For seven days, thirteen-day plants were exposed to two levels of sodium nitroprusside (0 and 100 &micro;M) and three levels of lead (0, 100, and 200 &micro;M). Dry and fresh weight and chlorophyll content were decreased in lead stress, while sodium nitroprusside treatment increased weight and chlorophyll b in the same conditions. Lead stress increased the activity of antioxidant enzymes, and sodium nitroprusside treatment reduced their activity. The results showed that the use of sodium nitroprusside reduces lead toxicity. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        273 - Effects of Altitude on Some Physiological Characteristics of Sagebrush in Khorasan Province, Iran
        Alireza Ekrami Nahid Masoudian Homa Mahmoodzadeh Bostan Roodi Mostafa Ebadi
        The present research aimed to investigate the effects of altitude on some physiological characteristics of Artemisia aucheri Boiss. Plant samples were taken from 15 areas in the Lakh Kuhik mountains. After determining the maps of work units, samples were taken systemati أکثر
        The present research aimed to investigate the effects of altitude on some physiological characteristics of Artemisia aucheri Boiss. Plant samples were taken from 15 areas in the Lakh Kuhik mountains. After determining the maps of work units, samples were taken systematically in each unit. Data were analyzed using descriptive statistics in SPSS. The highest and the lowest chlorophyll content were recorded at an altitude below 1200 m and above 1256 m, respectively. Dry and fresh weights were measured with a precision balance. The results indicated a direct relationship between the increase in plant Ca2+, Mg2+, and K+ contents and altitude. However, there was no significant relationship between altitude and plant P3-. Extraction was performed using a rotary evaporator (rotovap). Physiological and antioxidant traits and chlorophyll content of the samples were determined using the standard method (i.e., by a spectrophotometer). Results indicated that altitude had significant effects on physiological traits as the highest antioxidant activity was observed in regions with mid-latitude regions (i.e., 1228 m). Overall, it can be concluded that antioxidant content was lower at higher altitudes, and the best quality could be obtained from higher altitude plants (i.e., 1256 m). Similarly, fresh and dry weights were higher at higher altitudes because cytokinin levels in plants increased with reductions in auxin levels. In the next step, chlorophyll a and chlorophyll b were assayed separately. The results revealed that the chlorophyll content declined at high altitudes due to the presence of shortwave radiation. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        274 - Response of Young Phoenix dactylifera L. Date Palm Trees to Irrigation with Magnetized Water
        Sheimmaa j. Hadi
        Date palm (Phoenix dactylifera L.) is one of the most important crops for which Iraq is famous. As a result of increased water salinity and the lack of rain in recent years. The technique of magnetizing water has been tried to irrigate palm trees. For the purpose of stu أکثر
        Date palm (Phoenix dactylifera L.) is one of the most important crops for which Iraq is famous. As a result of increased water salinity and the lack of rain in recent years. The technique of magnetizing water has been tried to irrigate palm trees. For the purpose of studying the effect of magnetization on leaf content of some biomarkers. The research was carried out during the years 2019 and 2020, when sixty-three-year-old date palm trees were selected from the variety (Barhi), which are densely textured and planted in the orchard of the tissue date palm station / Ministry of Agriculture located in the desert region of Najaf Governorate. As (well water and river water) were used before and after magnetization by watering the soil around the palm on a weekly basis for sixteen consecutive periods starting from 2/6/2019, results measurements were made for total chlorophyll, total protein, amino acid proline and carbohydrates. The results showed that the magnetization of the water caused significant increases in the leaf content of total chlorophyll, carbohydrates and total protein, and a significant decrease in its content of the amino acid proline. The results indicate that the magnetization of irrigation water increases the efficiency of the palm plant in tolerance saline water and increases its vital properties in the case of irrigation with magnetized river water. These results improve the process of cultivation and management of date palm farms and contribute to increasing production. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        275 - Effects of Fe2o3 and Co2o3 nanoparticles on Organisms in Freshwater
        Leila Farsi Mojgan Khodadadi Sima Sabzalipour Nemaat Jaafarzadeh Haghighi Fard Farid Jamali-Sheini
        Nanoparticles (NPs) are causing threats to the environment. In this review, we examined how hematite (Fe2O3) and cobalt oxide (Co2O3) nanoparticles impact the species of freshwater green algae Chlorella vulgaris (C. vulgaris). We exposed laboratory cultures to five init أکثر
        Nanoparticles (NPs) are causing threats to the environment. In this review, we examined how hematite (Fe2O3) and cobalt oxide (Co2O3) nanoparticles impact the species of freshwater green algae Chlorella vulgaris (C. vulgaris). We exposed laboratory cultures to five initial concentrations of nanoparticles and measured impacts on species in 24, 48, 72, 96, 120, and 144 hours in Karun River water at 20-25&deg;C. Our results indicated that Fe2O3and Co2O3 NPs significantly (dependent on concentration) reduced the chlorophyll a, b, and carotenoid contents of algae C. vulgaris compared to the control group (P &lt;0.05). Also, due to the combination of these two nanoparticles, Co2O3 (50 Fe2O3+100 Co2O3) has a more negative effect on algae chlorophyll change. According to the data, the exposure concentration was also found to be a more effective factor in the Chlorophyll content in algae species as compared to the exposure time. Our study suggests this nanoparticle has potential to affect aquatic life and ecosystem properties of freshwater habitats. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        276 - اثر سطوح کود نیتروژن و تراکم بوته بر کمیت و کیفیت بذور گندم
        جواد حمزه ئی سید محسن سیدی افشار آزادبخت ایوب فصاحت
        به‌منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد و اجزا عملکرد گندم آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا در سال زراعی 91-1390 انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل سطوح کودی (40، 80، 12 أکثر
        به‌منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد و اجزا عملکرد گندم آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا در سال زراعی 91-1390 انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل سطوح کودی (40، 80، 120 و 160 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و تراکم-های بوته (150، 300 و 450 در متر مربع) بودند. بر اساس تجزیه داده‌ها، اثر کود و تراکم بر کلیه صفات به‌جز شاخص برداشت معنی‌دار شد. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که با افزایش کود نیتروژن ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص کلروفیل و درصد پروتئین افزایش یافتتند، اما با افزایش تراکم بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، شاخص کلروفیل و درصد پروتئین کاهش یافتند. صفاتی همانند تعداد سنبله در متر مربع، عملکرد دانه و عملکرد پروتئین به‌‌طور معنی‌داری تحت‌تأثیر اثر متقابل کود در تراکم قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد پروتئین (به‌ترتیب 500 و 50/68 گرم در متر مربع) در تیمار 160 کیلوگرم کود نیتروژن تراکم در 300 بوته در متر مربع به دست آمد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به‌نظر می‌رسد تراکم 300 بوته در مترمربع و مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای دستیابی به بیشترین عملکرد دانه و عملکرد پروتئین گندم مناسب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        277 - تأثیر تنش شوری و کاربرد ورمی‌کمپوست بر برخی ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک، عملکرد و میزان غلظت عناصر گیاه دارویی گاوزبان (.Borago officinalis L)
        احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر شوری و کاربرد ورمی‌کمپوست بر برخی ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک، عملکرد و میزان غلظت عناصر گاوزبان (.Borago officinalis L) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل برپایه طرح کاملا تصادفی با چهارتکرار در گلخانه‌ ایستگاه تحقیقاتیدانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی1 أکثر
        به‌منظور بررسی اثر شوری و کاربرد ورمی‌کمپوست بر برخی ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک، عملکرد و میزان غلظت عناصر گاوزبان (.Borago officinalis L) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل برپایه طرح کاملا تصادفی با چهارتکرار در گلخانه‌ ایستگاه تحقیقاتیدانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی1394 اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل تنش شوری در چهار سطح (عدم اعمال تنش شوری به‌عنوان تیمار شاهد، چهار، هشت و 12 دسی‌زیمینس بر متر کلریدسدیم) و تیمار ورمی‌کمپوست شامل چهارسطح (صفر-شاهد، پنج، 10 و 15 درصد وزنی) بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تأثیر تیمار کودی بر تمامی صفات مورد بررسی معنی‌دار بود، هم‌چنین نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای مختلف شوری سبب افزایش معنی‌دار تمام صفات اندازه‌گیری شده به‌جز غلظت فسفر شد. اثر برهمکنش تنش شوری و ورمی‌کمپوست بر صفات منیزیم، سدیم و کلر در سطح یک‌درصد، بر عملکرد گل خشک و محتوای کلروفیل در سطح پنج‌درصد معنی‌د‌ار بود. مقایسه میانگین تیمارها مشخص نمود که با افزایش تنش شوری مقادیر کربوهیدرات‌های محلول، پرولین، فسفر، سدیم و کلر افزایش و ارتفاع بوته، عملکرد اندام‌هوایی در بوته، عملکرد گل خشک، کلروفیل، پتاسیم و نیتروژن کاهش یافت. در این میان بیش‌ترین مقادیر صفات فیزیولوژیکی و درصد عناصر غذایی گاوزبان در تیمار ۱5 درصد وزنی ورمی‌کمپوست به‌دست آمد. بنابراین،استفاده از ورمی‌کمپوست به‌عنوانیککودآلی،علاوه بر افزایش رشد گیاه، می‌تواند راهکار مناسبی برای کم کردن اثرهای منفی ناشی از غلظت زیاد سدیم وکلر در خاک‌ها بر رشد گاوزبان اروپایی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        278 - بررسی تاثیر محلول پاشی متانول بر برخی صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم بلبلی (.Vigna unguiculata L) در شرایط تنش کم آبی
        علی اکبر صانعی نژاد محمود توحیدی بهنام حبیبی خانیانی مهدی صادقی محمد خرمیان
        به‌‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی متانول بر صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم‌بلبلی در شرایط تنش کم‌آبی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد دزفول به اجرا در آمد. تنش کم‌آبی در کر أکثر
        به‌‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی متانول بر صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم‌بلبلی در شرایط تنش کم‌آبی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد دزفول به اجرا در آمد. تنش کم‌آبی در کرت‌های اصلی شامل چهار سطح (25، 50، 75 و 100 درصد تأمین نیاز آبی گیاه)، تیمار محلول پاشی متانول شامل 3 سطح (شاهد، 10 و 20 درصد حجمی) و عامل ژنوتیپ در دو سطح شامل رقم امیدبخش 1057 و رقم مشهد در کرت‌های فرعی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد، برهمکنش تنش کم آبی و محلول پاشی بر میزان نشت یونی، کلروفیل a، کارتنوئیدها، کربوهیدرات های محلول برگ و پرولین دانه در سطح احتمال یک درصد تأثیر معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد کمترین میزان نشت یونی تحت برهمکنش تیمارهای تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 10 درصد حجمی متانول (25/23 میکروموس بر سانتی متر) و بیشترین میزان نشت یونی تحت برهمکنش تیمارهای تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی متانول (25/42 میکروموس بر سانتی متر) بود. بیشترین میزان کلروفیل a در لاین 1057 تحت برهمکنش تیمارهای تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 20 درصد حجمی متانول (19/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) مشاهده شد. بیشترین غلظت کاروتنوئید در لاین 1057 تحت اثر تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی (19/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) و بیشترین میزان کربوهیدرات محلول تحت اثر تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 20 درصد حجمی متانول (83/50 میکرومول بر گرم وزن تر) مشاهده شد. با توجه به یافته ها ی تحقیق کمترین میزان پرولین نیز در رقم مشهد تحت تنش 75 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 10 درصد حجمی (078/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) و بیشترین میزان پرولین دانه نیز در رقم مشهد تحت تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی متانول (178/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        279 - اثر کاربرد خارجی گلایسین بتائین بر عملکرد و متغیر‌های فیزیولوژیکی گیاه کلزا تحت رژیم‌های مختلف آبیاری
        محسن بوربور میثم اویسی محمد نصری
        به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی گلایسین بتائین بر صفات زراعی و فیزیولوژیک کلزا در شرایط کم آبی در منطقه ورامین، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد ورامین به صورت کرت خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عوامل مورد بررسی در این آزمایـش شامل تنش ک أکثر
        به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی گلایسین بتائین بر صفات زراعی و فیزیولوژیک کلزا در شرایط کم آبی در منطقه ورامین، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد ورامین به صورت کرت خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عوامل مورد بررسی در این آزمایـش شامل تنش کـم آبی در سـه سطح (I1- آبیـاری معمول، mm 60 تبـخیر از تشتک تبخیر، I2 - تنش ملایم، mm 90 تبخیر از تشتک تبخیر و I3- تنش شدید،mm 120 تبخیر از تشتک تبـخیـر) و محلـول پاشـی گلایسیـن بتائیـن در چهـار سطـح (B1- آب خـالـص، B2 - 5/1در هـزار، B3- دو در هـزار و - B45/2 در هزار) بودند. اثرات متقابل سطوح آبیاری و محلول پاشی گلایسن بتائین بر عملکرد دانه، محتوای گلایسین بتائین، محتوای مالون دی آلدئید، محتوای کلروفیل aو b معنی دار بود. به طور کلـی با افـزایش غلظت گلایسیـن بتائیـن به ویژه تحت شـرایط محدودیت شـدیـد آبیـاری، میـزان عملکـرد دانـه و صفات ذکـر شـده (به جـز محتـوای مالون دی آلدئید) افزایش یافت. اثر متقابل دور آبیاری و غلظت گلیسین بتائین در محتوای پرولین و RWC معنی دار نشد. اما اثرات ساده عوامل مذکور در این صفات معنی دار بود. بالا ترین محتوای رطوبت نسبی (87/80 درصد) و محتوای پرولین (7/15 میکرو مول بر گرم وزن تر) به ترتیب در غلظت 5/2 در هزار و 5/1 در هزار گلایسین بتائین مشاهده شد. در حالی که محتوای پرولین در تیمار 5/2 در هزار گلایسین بتائین به کم ترین مقدار خود رسید تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        280 - تاثیر عصاره جلبک دریایی و ورمی‌کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد و میزان فسفر و کلروفیل ماش در منطقه ورامین
        رامیلا بسیم‌فر محمد نصری کاوه زرگری
        به منظور بررسی تاثیر عصاره جلبک دریایی و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام ماش، آزمایشی در سال زراعی 1393 در منطقه ورامین به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکـرار اجرا شد. عـوامل مورد بررسی شامل عصـاره جلبک دریایی با نام تجـاری أکثر
        به منظور بررسی تاثیر عصاره جلبک دریایی و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام ماش، آزمایشی در سال زراعی 1393 در منطقه ورامین به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکـرار اجرا شد. عـوامل مورد بررسی شامل عصـاره جلبک دریایی با نام تجـاری استیم پلکس مایع، کود ورمی کمپوست و رقم پرتو و لاین امید بخش vc6173B بود. عامل اصلی شامل سه سطح، بدون استفاده از عصاره جلبک، دو بار و چهار بار محلول پاشی عصاره جلبک در طول دوره رشد با غلظت دو در هزار و عامل فرعی شامل دو سطح عدم استفاده و استفاده از ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و رقم پرتو و لاین امید بخش vc6173B بود. نتایج اثرات ساده نشان داد بیش ترین عملکرد دانه از تیمار دو بار محلول پاشی عصاره جلبک و مصرف ورمی کمپوست و رقم پرتو به ترتیب با میانگین 1600،1553و 3/1573 کیلو گرم در هکتار حاصل شد. بیش ترین عملکرد بیولوژیک در اثرات ساده مربوط به تیمار چهار بار محلول پاشی عصاره جلبک، مصرف ورمی کمپوست و رقم پرتو به ترتیب با میانگین 6240، 5880 و 5880 کیلو گرم در هکتار بود. اثرات متقابل سه گانه نشان داد بیش ترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را تیمار چهار بار محلول پاشی عصاره جلبک و مصرف ورمی کمپوست در رقم پرتو به ترتیب 1720و 6960 کیلو گرم در هکتار به خود تخصیص داد.کم ترین میزان عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک از تیمار چهار بار محلول پاشی عصاره جلبک و عدم مصرف ورمی کمپوست در رقم vc6173Bبه ترتیب با متوسط 1200 و 5600 کیلو گرم در هکتار به دست آمد. نتایج نشان داد محلول پاشی عصاره جلبک دریایی سبب افزایش رشد رویشی و مصرف ورمی کمپوست با ایجاد شرایط مطلوب، رشد بهتر گیاه را فراهم کرد و از لحاظ ژنتیکی رقم پرتو عملکـرد بالا تری نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        281 - کاربرد بیو‌چار و سوپر‌جاذب بر خصوصیات مورفولوژیکی گیاه ذرت علوفه‌ای (Zea mays L.) در منطقه ورامین.
        محمد پاکدل محمدرضا ممیزی محمد نصری
        به منظور بررسی کاربرد بیو چار و سوپر جاذب بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی گیاه ذرت علوفه ای (Zea mays L)در منطقه ورامین در مزرعه اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عامل اول سوپر جاذب در غلظت های صفرو 100 درصد( به أکثر
        به منظور بررسی کاربرد بیو چار و سوپر جاذب بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی گیاه ذرت علوفه ای (Zea mays L)در منطقه ورامین در مزرعه اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عامل اول سوپر جاذب در غلظت های صفرو 100 درصد( به ترتیب S0، S1)، عامل دوم، زغال مصرف بیو چار با نسبت صفر، پنجو 10 تن در هکـتار (به ترتیب B0، B1وB2) به عنوان تیمـار در نظر گرفتـه شد. دور آبیاری شـاملهـفت، 10 و 13 روز و 10 و 13 (به ترتیبD0، D1وD2)به عنوان کرت اصلی اجرا شد. عامل سوپر جاذب تاثیر معنی داری بر صفات درصد نقصان اشباع داشت. عامل بیو چار تاثیر معنی داری بر صفات وزن تر برگ و وزن خشک برگ، کلروفیل کل، محتوای آب نسبی، درصد نقصان اشباع داشت. عامل اثرات دو گانه آبیاری و سوپر جاذب تاثیر معنی داری بر صفات وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن تر کل وزن خشک کل، کلروفیلa،کلروفیلb،کلروفیلکل، درصد نقصان اشباع داشت. عامل اثرات دو گانه آبیاری و بیو چار تاثیر معنی داری بر صفات ارتفاع بوته، وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن تر کل وزن خشک کل، شاخص سطح برگ، کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیلکل، درصد نقصان اشباع داشت. عامل اثرات دو گانه سوپر جاذب و بیوچار تاثیرمعنی داری بر صفات وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن تر کل، وزن خشک کل، کلروفیلa، کلروفیلb، درصد نقصان اشباع داشت. عامل اثرات سه گانه آبیاری، سوپر جاذب و بیو چار تاثیر معنی داری بر صفات ارتفاع بوته، وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن ترکل و وزن خشک کل، شاخص سطح برگ، کلروفیلa، کلروفیل کل، محتوای آب نسبی و درصد نقصان اشباع داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        282 - تأثیر محلول‌پاشی اسید آسکوربیک (Vitamin C) و توقف آبیاری در مراحل مختلف رشد بر خصوصیات کمی، کیفی، فیزیولوژیکی و برخی تغییرات بیوشیمیایی آفتابگردان.
        ملاحت داودی‌مکی‌نژاد حمید‌رضا توحیدی‌مقدم نبی‌اله نعمتی
        این پژوهش به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسید آسکوربیک در شرایط تنش کم آبی در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین بر خصوصیات زراعی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آفتابگردان انجام گرفت. این تحقیق به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه ب أکثر
        این پژوهش به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسید آسکوربیک در شرایط تنش کم آبی در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین بر خصوصیات زراعی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آفتابگردان انجام گرفت. این تحقیق به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت که آبیاری به عنوان عامل اصلی در چهار سطح (آبیاری مطابق عرف منطقه، توقف آبیاری در مرحله هشت برگی، توقف آبیاری در مرحله پر شدن دانه در طبق، توقف آبیاری در مرحله هشت برگی و هم در مرحله پر شدن دانه در طبق) و عامل فرعی شامل محلول پاشی اسید آسکـوربیک در سـه سطـح (بدون محلول پاشی، محلـول پاشی با غلظت ppm100، محلول پاشی با غلظت ppm200در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که توقف آبیاری در مراحل مختلف رشد گیاه سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد روغن و پروتئین و محتوای کلروفیل برگ ها و افزایش میزان پرولین، درصد پروتئین و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گردید. محلول پاشی با اسید آسکوربیک به عنوان یک آنتی اکسیدانت توانست از کاهش عملکرد کمی و کیفی و محتوای کلروفیل گیاه و همچنین افزایش میزان پرولین و سوپراکسید دیسموتاز جلوگیری نماید. کاربرد اسید آسکوربیک با غلظت pm200 در زمان توقف آبیاری دردو مراحله رویشی و زایشی در مقایسه با تیماری که تحت این شرایط محلول پاشی انجام نگرفت،عملکرد دانه را 46/38 درصد افزایش داد. به طور کلی اسیدآسکوربیک به عنوان یک آنتی اکسیدان توانست با کاهش اثرات مضر سبب بهبود رشد گیاه در شرایط تنش شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        283 - تاثیر شدت برگ‌زدایی بر صفات کلروفیل، محتوای نسبی آب برگ و پایداری غشای سلولی و عملکرد دانه در سورگوم دانه‌‌ای(Sorghum bicolor L.) تحت شرایط تنش خشکی
        محسن پور‌احمدی رحیم هنر‌نژاد میثم اویسی
        آزمایشی به منظور بررسی اثر تنش خشکی و برگ زدایی بر گیاه سورگوم به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین انجام شد. تیمار ها شامل تنش خشکی در سه سطح (آبیاری پس از 50 میلی متر تبخیر، 90 می أکثر
        آزمایشی به منظور بررسی اثر تنش خشکی و برگ زدایی بر گیاه سورگوم به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین انجام شد. تیمار ها شامل تنش خشکی در سه سطح (آبیاری پس از 50 میلی متر تبخیر، 90 میلی متر تبخیر و 130 میلی متر تبخیر) و برگ زدایی نیز در سه سطح (عدم برگ زدایی، حذف 33 درصد برگ ها، حذف 66 درصد برگ ها) بود. نتایج نشان داد اثر ساده تنش خشکی و اثر متقابل تنش خشکی برگ زدایی تاثیر معنی داری بر محتوای آب نسبی گذاشت. در بین سطوح مختلف برگ زدایی بیش ترین محتوای آب نسبی برگ از تیمار حذف 33 درصد برگ ها و کم ترین میزان را شرایط شاهد (عـدم حـذف برگ) به دست آمد که با حـذف 66 درصـد برگ ها در گـروه آماری یکسان قرار گرفت. اثر ساده تنش خشکی، برگ زدایی تاثیر معنی داری بر میزان کلروفیل داشت در حالی که اثر متقابل تنش خشکی برگ زدایی اختلاف معنی داری بر میزان کلروفیل نشان نداد. اثر متقابل تنش خشکی و برگ زدایی مشخص کرد که بیش ترین میزان کلروفیل را تیمار شرایط آبیاری معمول و حذف 33 درصد برگ ها و کم ترین میزان را شرایط آبیاری معمول و حذف 66 درصد بود. اثر ساده تنش خشکی و اثر متقابل تنش خشکی و برگ زدایی تاثیر معنی داری بر پایداری غشای داشت. اثر ساده برگ زدایی اختلاف معنی داری را از نظر پایداری غشای نشان داد. اثر متقابل تیمار ها مشخص کرد که کم ترین پایداری غشای مربوط به تیمار تنش خشکی 130 میلی متر و حذف 66 درصد برگ ها و بیش ترین میزان را تنش 90 میلی متر و حذف 33 درصد برگ ها داشت تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        284 - اثر محلول‌پاشی بور (B) بر عملکرد دانه و صفات فیزیولوژیکی گندم تحت تنش کم آبی
        محمد‌رضا معینیان کاوه زرگری جواد حسن‌پور
        تحقیقی به منظور بررسی اثر محلول پاشی عنصر بور وقطع آبیاری بر روابط آبی گندم (لاین جدید امید بخش و متحمل به خشکی WS82- 9) به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شامل سه سطح آبیاری 1- آبیاری معمول (عرف منطقه) 2- قطع آبیاری در 50% ساقه أکثر
        تحقیقی به منظور بررسی اثر محلول پاشی عنصر بور وقطع آبیاری بر روابط آبی گندم (لاین جدید امید بخش و متحمل به خشکی WS82- 9) به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شامل سه سطح آبیاری 1- آبیاری معمول (عرف منطقه) 2- قطع آبیاری در 50% ساقه دهی 3- قطع آبیاری در مرحله 50% گل دهی و عامل فرعی شامل تیمار محلول پاشی بور در سه سطح 1- محلول پاشی با آب خالص 2- محلول پاشی عنصر بور با غلظت 5/0 درصد 3- محلول پاشی عنصر بور با غلظت یک درصد در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی ورامین انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش ترین مقدار عملکرد دانه از تیمار آبیاری معمول و محلول پاشی عنصر بور با غلظت یک درصد با 5/5632 کیلو گرم در هکتار به دست آمد که نسبت به تیمار قطع آبیاری در مرحله گل دهی و محلول پاشی با آب خالص، با 4/2591 کیلو گرم در هکتار، 9/53 درصد برتری داشت. میزان پرولین نیز تحت تاثیر اثرات متقابل تیمار آبیاری و عنصر بور قرار گرفت. تیمار قطع آبیاری در مرحله گل دهی و محلول پاشی عنصر بور با غلظت یک درصد توانست بالا ترین میزان پرولین با 01/1 میکرو گرم بر گرم و تیمار آبیاری معمول و آب خالص با 803/0 میکرو گرم بر گرم را کم ترین میزان پرولین را به دست آورد. اثر آبیاری بر پایداری غشای سلولی و میزان کلروفیل برگ تأثیر گذار بود، ولی محلول پاشی بور تأثیر معنی داری نداشت. محتوی نسبی آب برگ نیز تحت تاثیر اثرات متقابل تیمار آبیاری و عنصر بور قرار گرفت بالا ترین میزان محتوی نسبی آب برگ از تیمار آبیاری معمول و محلول پاشی عنصر بور با غلظت یک درصد با 94 درصد و کم ترین مقدار را تیمار قطع آبیاری در مرحله ساقه دهی و محلول پاشی با آب خالص با 56 درصد به دست آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        285 - اثر محلولپاشی اسید هیومیک، عناصر ریز مغذی و هورمون سیتوکنین بر عملکرد و برخی صفات کیفی ریحان ایتالیایی (. Ocimum basilicum L )در شرایط کشت هیدروپونیک
        روما کلهرمنفرد محمد نبی ایلکایی فرزاد پاکنژاد
        یکی از مهمترین کاربردهای فناوری نانو در بخش کشاورزی، استفاده از نانوکودها برای تغذیه گیاهان بهمنظور بهبود تغذیه گیاهی و به حداقل رساندن هزینههای تولید میباشد و کشت هیدروپونیک، به دلی لعدم ایجاد آلودگیهای زیست محیطی برای خاک، روشی مناسب برای تولید گیاهان دارویی است. ب دی أکثر
        یکی از مهمترین کاربردهای فناوری نانو در بخش کشاورزی، استفاده از نانوکودها برای تغذیه گیاهان بهمنظور بهبود تغذیه گیاهی و به حداقل رساندن هزینههای تولید میباشد و کشت هیدروپونیک، به دلی لعدم ایجاد آلودگیهای زیست محیطی برای خاک، روشی مناسب برای تولید گیاهان دارویی است. ب دینمنظور پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانهای واقع در نظرآباد کرج بر ریحان ایتالیایی در کشت هیدروپونیک (آبکشت) اجرا شد. عام له ای ای ن آزم ایش ش املمحلولپاشی اسید هیومیک در سه سطح (عدم مصرف، 500و 1000میلیگرم در لیت ر)، محل ولپاش یعناصر ریزمغذی در سه سطح (صفر، نانو کلات آهن و نانو کلات روی) و محلولپاشی هورمون سیتوکنیندر دو سطح (صفر و 100میکرومولار) بود. مطابق نتایج، ب ا اف زایش غلظ ت اس ید هیومی ک عملک رد وصفات کیفی ریحان افزایش یافت و محل ولپاش ی عناص ر ریزمغ ذی آه ن و روی و همچن ین هورم ونسیتوکنین سبب افزایش عملکرد ریحان نسبت به شاهد شد. اثرات متقابل سه گانه اسید هیومیک 1000میلیگرم در لیتر در نانو کلات روی در سیتوکینین منجر به افزایش 39/99درصد و همچنین برهمکنشاسید هیومیک 1000میلیگ رم در لیت ر در ن انو ک لات آه ن در س یتوکینین س بب اف زایش 115/34درصدی وزن خشک گیاه نسبت به شاهد شد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        286 - بررسی اثر محلول پاشی کیتوزان بر عملکرد و کیفیت اسانس گیاه دارویی بادرنجبویه (.Melissa officinalis L)
        اعظم نعیمی فر لیلا پور حسینی محمد نبی ایلکایی روما کلهر منفرد
        محرکهای زیستی میتوانند نقش مهمی بر افزایش اسانس گیاهان دارویی، از طریق اثرات مثبت بر رشدو مواد مؤثره اعمال نمایند. در این پژوهش به بررسی اثر محلولپاشی کیتوزان به عنوان یک محرکزیستی بر صفات کمی و کیفی گیاه دارویی بادرنجبویه ) (Melissa officinalisپرداخته شد. این تحقیقدر س أکثر
        محرکهای زیستی میتوانند نقش مهمی بر افزایش اسانس گیاهان دارویی، از طریق اثرات مثبت بر رشدو مواد مؤثره اعمال نمایند. در این پژوهش به بررسی اثر محلولپاشی کیتوزان به عنوان یک محرکزیستی بر صفات کمی و کیفی گیاه دارویی بادرنجبویه ) (Melissa officinalisپرداخته شد. این تحقیقدر سال 1397در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایششامل: کیتوزان در 4سطح، صفر (شاهد،) 1/5 ،1 ،0/5و 2گرم در لیتر بود. نتایج حاصله بیانگر آن استکه اثرات کیتوزان بر صفات مورفولوژیکی شامل طول ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، قطر ساقه اصلی،طول ریشه اصلی، وزن خشک ساقه و ریشه و همچنین کلروفیل ،aکلروفیل bمعنیدار بود. حداکثرصفات مذکور در تیمار 1/5گرم در لیتر کیتوزان حاصل شد. حداکثر درصد اسانس در تیمار 2گرم درلیتر و حداکثر درصد ژرانیول و ژرانیال در غلظت 1گرم در لیتر حاصل شد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        287 - ‏ اثر کمپوست و قارچ میکوریزا بر خصوصیات رشدی چمن (گونه چچم) ‏‏(‏‎ Lolium perenne L‏)‏
        سید محسن نبوی کلات پروانه نظام الملکی رضا صدرآبادی حقیقی
        به منظور مطالعه اثر کمپوست و قارچ میکوریزا بر برخی خصوصیات رشدی چمن (گونه چچم) یک آزمایش گلخانه‌ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تولیدات گیاهی شهرداری مشهد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. عوامل آزمایش شامل 5 سطح کمپوست (0، 1، 3، 5 و 7 درص أکثر
        به منظور مطالعه اثر کمپوست و قارچ میکوریزا بر برخی خصوصیات رشدی چمن (گونه چچم) یک آزمایش گلخانه‌ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تولیدات گیاهی شهرداری مشهد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. عوامل آزمایش شامل 5 سطح کمپوست (0، 1، 3، 5 و 7 درصد وزنی خاک گلدان) و دو گونه قارچ میکوریزا در چهار سطح [(عدم کاربرد (شاهد)، گونه‌های &lrm; Glomus mosseae، &lrm; Glomus &lrm;intraradices و ترکیب دو گونه] بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر کمپوست بر تمام صفات و اثر قارچ میکوریزا بر طول، وزن تر و وزن خشک ریشه، طول برگ، نسبت ریشه به اندام هوایی، و میزان کلروفیل معنی دار بود. ولی اثر متقابل دو عامل بر هیچ یک از صفات معنی دار نبود. بر اساس مقایسه میانگین صفات، بیشترین مقادیر تمامی صفات (جز نسبت ریشه به اندام هوایی) در تیمار 5 درصد وزنی کمپوست به دست آمد. بالاترین نسبت ریشه به اندام هوایی نیز تحت تاثیر 7 درصد وزنی کمپوست حاصل شد. بیشترین وزن تر، خشک و طول ریشه، نسبت ریشه به اندام هوایی و میزان کلروفیل (عدد اسپد) تحت تاثیر ترکیب دو گونه قارچ میکوریزایی G. mosseae و &lrm; Glomus &lrm;intraradicesبه دست آمد. به طور کلی نتایج این مطالعه اثر مثبت کاربرد کمپوست بر تمامی خصوصیات رشدی و قارچ میکوریزا بر خصوصیات رشدی ریشه چمن را نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        288 - اثرات غلظت¬های مختلف سرب بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه برنج (Oryza sativa L.)
        جواد صلواتی هرمز فلاح یوسف نیک نژاد داوود براری تاری
        سرب (Pb) نه تنها رشد و عملکرد گیاه را تغییر می دهد بلکه ممکن است خطرات بالقوه سمی برای سلامتی انسان داشته باشد. در تحقیق حاضر، تاثیر غلظت¬های مختلف سرب (150 و 300 میکرومولار) بر رشد و فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه برنج تحت شرایط هیدروپونیک مورد بررسی قرار گرفت أکثر
        سرب (Pb) نه تنها رشد و عملکرد گیاه را تغییر می دهد بلکه ممکن است خطرات بالقوه سمی برای سلامتی انسان داشته باشد. در تحقیق حاضر، تاثیر غلظت¬های مختلف سرب (150 و 300 میکرومولار) بر رشد و فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه برنج تحت شرایط هیدروپونیک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تیمارهای سرب با تاثیر منفی بر متابولیسم کلروفیل، باعث کاهش رنگیزه¬های فتوسنتزی و در نتیجه، کاهش رشد و بیومس گیاه برنج شد. تنش سرب با افزایش تجمع پراکسید هیدروژن و متیل گلی اکسال، باعث القای تنش اکسیداتیو و آسیب به غشاهای زیستی شد. افزایش غلظت سرب باعث افزایش تجمع سرب در گیاه برنج شد که با افزایش تجمع پرولین و فیتوکلاتین¬ها همراه بود. فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان و چرخه گلی اکسالاز در برگ گیاه برنج تحت سمیت سرب افزایش یافت. تیمارهای سرب باعث تغییر سطح ترکیبات آنتی اکسیدان غیرآنزیمی (گلوتاتیون و آسکوربیک اسید) در برگ گیاه برنج شد بطوری‌که باعث کاهش نسبت¬های آسکوربیک اسید احیاشده به اکسید شده و گلوتاتیون احیاشده به اکسیده شده نسبت به گیاهان شاهد شد. بنابراین، غلظت¬های 150 و 300 میکرومولار سرب در خاک می¬تواند تاثیرات منفی بر فرآیندهای فیزیولوژیکی و متابولیک¬های مهم گیاه برنج القا کند که باعث کاهش رشد و بیومس گیاه شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        289 - تاثير قارچ مایکوریزا، تنش آب و سال بر عملکرد گل و برخی خصوصیات گیاه دارویی گاوزبان (Borago officinalis L.) در منطقه یاسوج
        علی رحیمی
        شناسايي زمان بحراني و زمانبندي آبیاری گياه بر مبناي يك برنامه دقيق و اساسي، كليدي براي نگهداري آب، بهبود عمليات آبياري و قابليت تحمل گياه به كمبود آب در كشاورزي است. در سال‌هاي اخیر براي مقابله با کم‌آبی و تنش خشکی قارچ‌هاي مایکوریزاي وزیکولار آربوسکولار در بسیاري از گی أکثر
        شناسايي زمان بحراني و زمانبندي آبیاری گياه بر مبناي يك برنامه دقيق و اساسي، كليدي براي نگهداري آب، بهبود عمليات آبياري و قابليت تحمل گياه به كمبود آب در كشاورزي است. در سال‌هاي اخیر براي مقابله با کم‌آبی و تنش خشکی قارچ‌هاي مایکوریزاي وزیکولار آربوسکولار در بسیاري از گیاهان مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا، آزمایشی به صورت کرت¬های خرد شده در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي با سه تکرار، در سال¬های¬ 1394 و 1395 در منطقه یاسوج اجرا ¬گردید. تنش آب به‌عنوان عامل اصلی بصورت آبياري پس از 30، 60، 90، 120 و 150 ميلي¬متر تبخير از تشتك تبخير كلاس A و قارچ مایكوريزا به‌عنوان عامل فرعی بصورت عدم کاربرد، کاربرد Glomus mosseae و کاربرد Glomus intraradices در نظر گرفته شد. نتایج نشان¬ داد که برهمکنش آبیاری و قارچ مایکوریزا بر فسفر گل، عملکرد گل¬، عملکرد زیستی و کارایی مصرف آب گاوزبان معنی¬دار بود. در سطوح آبیاری پس از 60، 90، 120 و 150 میلی¬متر تبخیر آب از تشتک تبخیر، کاربرد قارچ¬¬¬های مایکوریزا Glomus mosseae و Glomus intraradices نسبت به عدم وجود قارچ به ترتیب موجب افزایش عملکرد گل گیاه (04/30 و 35/27 درصد)، (2/92 و 98/90 درصد)، (1/94 و 21/93 درصد) و (73/81 و 86/78 درصد) شدند، همچنین در این سطوح از آبیاری، عملکرد زیستی و کارایی مصرف آب گل گاوزبان در شرایط حضور قارچ مایکوریزا نسبت به عدم کاربرد قارچ افزایشی معنی¬دار حاصل نمودند. کاربرد هر دو سویه قارچ مایکوریزا Glomus mosseae و Glomus intraradices در سطوح آبیاری پس از 90، 120 و 150 میلی¬متر تبخیر آب از تشتک تبخیر نسبت به عدم کاربرد قارچ مایکوریزا به ترتیب موجب افزایش معنی¬دار شاخص برداشت گل گاوزبان (55/44 و 36/43 درصد)، (21/13 و 96/15 درصد) و (6/5 و 41/5 درصد) و فسفر گل (69/44 و 45/20 درصد)، (150 و 125 درصد) و (74/267 و 48/235 درصد) شدند. قارچ مایکوریزا توانست باعث تعدیل اثرات منفی تنش کم‌آبی و موجب افزایش صفات فوق در آن سطوح آبیاری گردد و بر اساس نتایج این بررسی، تیمار آبیاری پس از 90 میلی‌متر تبخیر آب از تشتک تبخیر + کاربرد قارچ‌ مایکوریزای Glomus mosseae توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        290 - اثر تنش سرما بر محتوای کلروفیل، فلورسانس کلروفیل و فعالیت آنزیم‌های اکسیداتیو سه رقم جو (Hordeum vulgare L.)
        علی بشیرزاده خانلار عبداله‌اف زمان محمودوف
        سرما یکی از مهم‌ترین تنش‌های غیرزیستی است که رشد و عملکرد محصول را در سراسر جهان محدود می‌کند. به منظور بررسی چگونگی سازگاری گیاهچه‌های 20 روزه جو با تنش سرمای کوتاه مدت، مطالعه حاضر به‌صورت فاکتوریل با چهار تکرار در آزمایشگاه بذر مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر ک أکثر
        سرما یکی از مهم‌ترین تنش‌های غیرزیستی است که رشد و عملکرد محصول را در سراسر جهان محدود می‌کند. به منظور بررسی چگونگی سازگاری گیاهچه‌های 20 روزه جو با تنش سرمای کوتاه مدت، مطالعه حاضر به‌صورت فاکتوریل با چهار تکرار در آزمایشگاه بذر مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل ارقام جو (رقم کارون حساس به سرما، فصیح نیمه متحمل به سرما و ماکویی متحمل به سرما) و سه سطح تنش سرما شامل 4، 8 و 22 (شاهد) سلسیوس، بود که تیمارهای دمایی به‌مدت 48 ساعت بر گیاهچه‌های جو اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش سرما و رقم بر روی اغلب صفات اندازه‌گیری شده در این مطالعه معنی‌دار بود. مقایسه میانگین نیز نشان داد بیشترین مقدار F0 در رقم کارون و فصیح در 8 درجه و در رقم ماکویی در 4 درجه مشاهده شد در حالی‌که در هر سه رقم با کاهش دما مقدار Fv و محتوای کلروفیل a کاهش یافت. نسبت Fm/Fv در رقم ماکویی و فصیح با کاهش دما کاهش یافت اما در رقم کارون تغییر معنی‌داری در این نسبت مشاهده نشد. علاوه بر این با کاهش دما میزان مالون‌دی‌آلدهید و پراکسید هیدروژن و نیز فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر سه رقم به‌ویژه رقم کارون افزایش یافت اما فعالیت آنزیم کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز تحت تاثیر رقم قرار نگرفت و بیشترین فعالیت کاتالاز و پراکسیداز به ترتیب در دمای 8 و 4 درجه به‌دست آمد. نتایج به‌دست آمده نشان داد ارقام متحمل‌تر نسبت به رقم حساس (کارون) در دماهای پایین با محدود کردن تولید ترکیباتی مانند H2O2 و مالون‌دی‌آلدهید ، محتوای کلروفیل و کارایی فتوسنتزی بالاتری داشته که احتمالاً منعکس کننده سازگاری بیشتر به سرما است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        291 - مطالعه تاثيراکسین و جیبرلین بر رشد، محتوای کلروفیلی، کاروتنوئیدی و ترپنوئیدی کل در گیاه افوربیا تریگونا (Euphorbia trigona Mill.)
        حکیمه رضایی آرین ساطعی طاهره سادات آقاجانزاده مهدی عبادی
        این پژوهش به‌منظور مطالعه تاثيراکسین و جیبرلین بر گیاه افوربیا تریگونا در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي در سال 1399 در شرایط گلخانه‌ای به اجرا درآمد. پیش تيمارهایی یک دقیقه‌ای شامل تنظيم‌كننده‌هاي اكسيني نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و ایندول استیک‌اسید با غلل أکثر
        این پژوهش به‌منظور مطالعه تاثيراکسین و جیبرلین بر گیاه افوربیا تریگونا در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي در سال 1399 در شرایط گلخانه‌ای به اجرا درآمد. پیش تيمارهایی یک دقیقه‌ای شامل تنظيم‌كننده‌هاي اكسيني نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و ایندول استیک‌اسید با غللظت ۵۰۰ میلی‌گرم در لیتر و تيمارهایی شامل هورمون‌های ژیبرلین، ایندول استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و نفتالن¬استیک¬اسید در غلظت ۲۵۰ میلی‌گرم در لیتر در مقایسه با هم و با گیاهان شاهد به کار گرفته شدند. وزن تر و خشک و درصد وزن خشک ساقه و ریشه، محتوای کلی رنگیزه‌های فتوسنتزی و مقدار ترپنوئید‌های کل اندازه گیری شد. وزن تر و خشک و درصد وزن خشک ساقه نسبت به تیمارها و پیش تیمارهای به کار رفته حساسیتی نشان نداد و تاثیرات معنی‌دار نبود. تیمار نفتالن ¬استیک¬ اسید بیشترین اثر مثبت را در افزایش وزن تر و خشک ریشه داشت هر چند درصد وزن خشک ریشه تحت تاثیرات معنی‌دار تیماری قرار نگرفت. بیشترین افزایش معنی‌دار در محتوای ترپنوئیدی در تیمار نفتالن¬استیک ¬اسید و پیش تیمار نفتالن¬استیک اسید و ایندول¬بوتیریک¬اسید مشاهده شد. تیمار ژیبرلین بیشترین اثرات مثبت را بر محتوای هر یک از کلروفیل‌های a و b، مجموع آنها و نیز محتوای کاروتنوئیدی داشت. از نظر تاثیر بر ترکیب آنتن فتوسنتزی نیز بیشترین تاثیرات مثبت بر نسبت کلروفیل کل به کاروتنوئید در تیمارهای ژیبرلین، نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬استیک¬اسید و پیش تیمار ایندول¬استیک¬اسید ملاحظه شد. همچنین تیمار ایندول¬استیک¬اسید افزایش معنی‌داری را در نسبت کلروفیل a به b نشان داد. همبستگی بین پارامترهای رشد با یکدیگر و نیز همبستگی محتوای کلروفیل‌ها با یکدیگر و با کاروتنوئیدها مثبت و معن یدار بود. با اینحال همبستگی محتوای ترپنوئیدی با هیچیک از موارد دیگر معنی دار نبود. از سوی دیگر و از نقطه نظر کاربردی، بر اساس اندازه‌گیری‌های کروماتوگرافی گازی-طیف‌سنجی جرمی، تیمار نفتالین-استیک-اسید در افزایش شدید محتوای ترکیب دارویی ارزشمند بیس-2-اتیل هگزیل فتالات نسبت به شاهد موثر بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        292 - اثر پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت تنش کمبود آب
        عبداله ایاران محمدرضا دادنیا مجتبی علوی فاضل شهرام لک طیب ساکی نژاد
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت¬های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي با چهار تکرار طی سال¬های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه¬ای واقع در شه أکثر
        به‌منظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلول‌پاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت¬های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي با چهار تکرار طی سال¬های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه¬ای واقع در شهرستان باغملک اجرا شد. کرت اصلی رژیم آبیاری با 4 سطح نرمال، قطع آبیاری 40 ، 55 و 70 روز بعد از ظهور تاسل، کرت فرعی محلول‌پاشی مس با دو سطح شاهد و 30/0 کیلوگرم خالص در هکتار از منبع سولفات مس 50 درصد 25 روز بعد از ظهور تاسل و کرت فرعی فرعی تیمار بذر با پراکسید هیدروژن با 3 سطح شاهد،30 و 60 میلی‌مولار بود. نتایج نشان داد که برهم‌کنش سه‌گانه رژیم آبیاری، محلول‌پاشی مس و پراکسیدهیدروژن بر محتوی کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید کل، فعالیت کاتالازی، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی¬دار بود. بیشترین ارتفاع بوته و تعداد دانه در ردیف از تیمارهای محلول‌پاشی مس و کاربرد 60 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن در شرایط آبیاری نرمال حاصل شد. همچنین بیشترین عملکرد دانه (07/9530 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری نرمال و محلول‌پاشی مس و کاربرد 60 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن حاصل شد که نسبت به قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و عدم محلول‌پاشی مس و عدم کاربرد پراکسیدهیدروژن حدود 42 درصد افزایش نشان داد. فعالیت کاتالازی در شرایط قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و محلول‌پاشی مس و کاربرد 30 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن حدود 67 درصد نسبت به شرایط آبیاری نرمال و شاهد افزایش یافت. به¬طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که محلول‌پاشی مس و کاربرد 60 میلی‌مولار پراکسیدهیدروژن در شرایط رطوبتی مناسب می¬تواند موجب افزایش مقدار کلروفیل، عملکرد دانه و در کل بهبود تولید ذرت شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        293 - تأثیر مصرف هورمون سیتوکینین بر بهبود عملکرد دانه و برخی شاخص های رشد ژنوتیپ ‌های لوبیا چشم بلبلی (Vigna unguiculata L) در استان خوزستان
        محسن پورفرخی طیب ساکی نژاد شهرام لک ناصر ظریفی نیا مانی مجدم
        لوبیا چشم بلبلی به لحاظ تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و درصد بالای پروتئین دانه یکی از مهم‌ترین گیاهان زراعی در کشاورزی پایدار مطرح می‌باشد. به منظور بررسی اثرات محلول‌پاشی سیتوکینین بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکردی ارقام لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طر أکثر
        لوبیا چشم بلبلی به لحاظ تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و درصد بالای پروتئین دانه یکی از مهم‌ترین گیاهان زراعی در کشاورزی پایدار مطرح می‌باشد. به منظور بررسی اثرات محلول‌پاشی سیتوکینین بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکردی ارقام لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان دو سال زراعی 1398 و 1399 در شهرستان دزفول اجرا گردید. فاکتور اصلی (شامل ارقام مشهد، محلی و عربی) و فاکتور فرعی هورمون سیتوکینین در سه سطح مصرف (0، 100 و 200 پی پی ام) بود. محلول‌پاشی هورمون در ابتدای مرحلة گلدهی انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن صد دانه، درصد کلروفیل برگ و درصد پروتئین دانه بودند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که میان ارقام برای تمامی صفات و برای مقادیر مختلف مصرف سیتوکینین به جز شاخص برداشت تفاوت معنی‌داری وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه (با متوسط 2281 کیلوگرم در هکتار) به رقم مشهد و کمترین عملکرد هم (با متوسط 1386 کیلوگرم در هکتار) به رقم عربی تعلق داشت. بیشترین و کمترین عملکرد دانه نیز به ترتیب از تیمار شاهد و مصرف 200 پی پی ام هورمون سیتوکنین (به ترتیب با متوسط 1864 و 1770 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. افزایش مصرف سایتوکینین موجب بهبود صفات کیفی چون شاخص کلروفیل و پروتئین دانه شد. نتایج نشان داد انتخاب رقم مناسب و مصرف خارجی هورمون هایی نظیر سایتوکینین علاوه بر افزایش عملکرد، موجب بهبود صفات کیفی نیز خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        294 - تأثیر مقادیر نیتروژن و فسفر بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک اکوتیپ پاکستانی گوار (Cyamopsis tetragonoloba L) در تراکم های کاشت
        زهرا غربائی طغرکان احمد آئین غلامرضا افشارمنش محمدحسن شیرزادی
        به منظور بررسی اثر سطوح نیتروژن و فسفر بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک اکوتیپ پاکستانی گوار در تراکم های مختلف کاشت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جیرفت در دو سال زراعی 98-1397 و 99-1 أکثر
        به منظور بررسی اثر سطوح نیتروژن و فسفر بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک اکوتیپ پاکستانی گوار در تراکم های مختلف کاشت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جیرفت در دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کود نیتروژن در سه سطح (20، 60و 100کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع کود اوره)، کود فسفر در دو سطح (صفر و 75کیلوگرم P2O5در هکتار از منبع کود مونو پتاسیم فسفات) و تراکم کاشت بوته (24، 31 و 47بوته در متر مربع معادل فواصل بین ردیف کاشت 30، 45 و 60سانتی متر) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، اثر متقابل نیتروژن، فسفر و تراکم کاشت بر روی تمام صفات به¬غیر از طول غلاف و تعداد شاخه فرعی اثر معنی داری داشتند و اثر سال فقط بر صفات میزان کارتنوئید، کلروفیل a و کلروفیل bمعنی دار شد. بیشترین میزان عملکرد دانه و اجزای عملکرد در سال اول و دوم از تیمار کاربرد نیتروژن و فسفر به ترتیب به میزان 60و 75کیلوگرم در هکتار به همراه رعایت تراکم کاشت 31بوته در مترمربع به میزان 4300و 4200کیلوگرم در هکتار بدست آمد و بیشترین میزان کارتنـوئید و کلروفیل a و b مربوط به تیمار کاربرد 100 و 75کیلوگرم به ترتیب نیتروژن و فسفر به همراه رعایت تراکم بوته 24مترمربع بود. به نظر می رسد این گیاه به لحاظ لگوم بودن به سطوح بالای نیتروژن و فسفر نیاز ندارد، اما برای عملکرد بالا و کیفیت محصول تحت تأثیر نیتروژن و فسفر قرار می گیرد. درخصوص تراکم کاشت چنانچه هدف، حصول عملکرد بالا باشد، تراکم کاشت 31بوته در متـرمربع و برای کیفیت بالا تراکم کاشت 24بوته در مترمربع مناسب می باشد. گوار می تواند به عنوان یک گیاه کم توقع از نظر نیاز غذایی در برنامه الگوی کاشت در شرایط اقلیمی جنوب کرمان و مناطق مشابه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        295 - اثر شدت، مدت و قدرت امواج فراصوت بر شاخص های جوانه زنی و رنگیزه‌های فتوسنتزی کلزا
        حشمت امیدی صبا داشاب
        پیش تیمار بذر با استفاده از روش های بیوفیزیکی از جمله امواج فراصوت، باعث تغییرات در جوانه زنی و برخی صفات فیزیولوژیک گیاهچه می گردد. بر همین اساس، به‌منظور تعیین تأثیر شدت و مدت زمان امواج فراصوت بر جوانه زنی بذر و رنگیزه های فتوسنتزی کلزا رقم مودنا، آزمایشی به‌صورت فاک أکثر
        پیش تیمار بذر با استفاده از روش های بیوفیزیکی از جمله امواج فراصوت، باعث تغییرات در جوانه زنی و برخی صفات فیزیولوژیک گیاهچه می گردد. بر همین اساس، به‌منظور تعیین تأثیر شدت و مدت زمان امواج فراصوت بر جوانه زنی بذر و رنگیزه های فتوسنتزی کلزا رقم مودنا، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت آزمایشگاهی انجام شد. عامل های آزمایش شامل توان های 60، 80 و 100 وات امواج فراصوت با ۴۰ و ۵۹ کیلوهرتز در زمان های ۲، ۴، ۶، ۸ و ۲۰ دقیقه بودند. اثر قدرت در شدت امواج در زمان پرتودهی بر شاخص های جوانه زنی شامل درصد و سرعت جوانه زنی، شاخص وزنی و طولی بنیه گیاهچه و محتوای کلروفیل a، b و کل و کارتنوئید معنی دار بود. درصد جوانه زنی بذر کلزا در صورت اعمال امواج فراصوت 40 و 59 کیلوهرتز در 100 وات به مدت 2 دقیقه به میزان 8/17% افزایش یافت. شاخص وزنی و طولی بنیه بذر در 59 کیلوهرتز امواج فراصوت با قدرت 100 وات به ترتیب 8/33 و 8/25% بهبود یافت. محتوای کلروفیل کل، کلروفیلa و b به ترتیب با میانگین 2/61، 3/26 و 9/34 میکروگرم بر گرم وزن تر در کاربرد امواج فراصوت 40 کیلوهرتز با قدرت 80 وات به مدت هشت دقیقه نسبت به تیمار شاهد برتری داشت. بر اساس پژوهش حاضر می توان پیش تیمار بذور با امواج فراصوت 40 و 59 کیلوهرتز با قدرت 100 وات برای بهبود شاخص های جوانه زنی بذور و افزایش مقادیر رنگیزه های گیاهی را توصیه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        296 - اثر شیوه های مختلف آبیاری و کاربرد کود پتاسیم بر کارآیی مصرف آب، عملکرد دانه و برخی ویژگی های فیزیولوژیک ذرت رقم SC500
        عبداله بحرانی
        این آزمایش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز در سال زراعی 91-1390 در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی به صورت کرت های خرد شده با سه تکرار روی ذرت رقم SC500 انجام شد. کرت های اصلی شامل سه شیوه آبیاری کامل، آبیاری یک در میان متغیر و آبیاری یک در میان ثابت و کرت های فر أکثر
        این آزمایش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز در سال زراعی 91-1390 در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی به صورت کرت های خرد شده با سه تکرار روی ذرت رقم SC500 انجام شد. کرت های اصلی شامل سه شیوه آبیاری کامل، آبیاری یک در میان متغیر و آبیاری یک در میان ثابت و کرت های فرعی شامل سه سطح 0، 150 و 300 کیلوگرم کود پتاسیم در هکتار بود. نتایج نشان داد که کرت های برخوردار از آبیاری کامل نسبت به آبیاری یک در میان ثابت و متغیر عملکرد دانه بالاتری داشتند، هرچند بالاترین کارآیی مصرف آب معادل 29/1 کیلوگرم دانه بر متر مکعب در تیمار آبیاری یک در میان متغیر و کمترین آن در تیمار آبیاری کامل با متوسط 08/1 کیلوگرم دانه بر متر مکعب به دست آمد. کاربرد کود پتاسیم محتوی رطوبت نسبی و درصد پروتئین دانه را در تیمارهای آبیاری یک در میان ثابت و متغیر نسبت به تیمار آبیاری کامل افزایش داد. تیمارهای آبیاری کامل و یک در میان ثابت به ترتیب کمترین و بیشترین میزان آبسیزیک اسید در برگ را در همه سطوح کود پتاسیم ایجاد کرد. با توجه به این که شیوه آبیاری یک در میان میزان آب مصرفی را کاهش داده و موجب افزایش کارایی مصرف آب گردید، بنابراین، استفاده از این روش آبیاری به خصوص به شیوه یک در میان متغیر، در شرایط کمبود آب و یا قیمت بالای آب زیاد باشد، می‌تواند روشی مناسب برای آبیاری ذرت در منطقه باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        297 - اثر تنش شوری بر آنزیم‌های آنتی اکسیدان، رنگیزه‌های فتوسنتزی و پرولین در ارقام تجاری ذرت
        داور ملازم
        به منظور تعیین اثر سطوح مختلف شوری بر صفات فیزیولوژیکی هشت رقم ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد و صفات غلظت یون سدیم در برگ، کلروفیل a، b، پرولین و آنزیم‌های آنتی اکسیدان اندازه گیری گردید. رقم K3653/2 در غلظت شوری 50 از أکثر
        به منظور تعیین اثر سطوح مختلف شوری بر صفات فیزیولوژیکی هشت رقم ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد و صفات غلظت یون سدیم در برگ، کلروفیل a، b، پرولین و آنزیم‌های آنتی اکسیدان اندازه گیری گردید. رقم K3653/2 در غلظت شوری 50 از بین رفت و از آزمایش حذف گردید که نشانگر حساسیت آن به شوری بود. بین شوری‌ها در کلروفیل a و b، مقدار سدیم برگ، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز اختلاف معنی داری به دست آمد. بیشترین مقدار کلروفیل a در شرایط نرمال در رقم K3615/1 به دست آمد. مقدار سوپراکسید دیسموتاز با افزایش شوری افزایش یافت و بیشترین مقدار این آنزیم در شوری 100 میلی مول مشاهده شد. در بین رقم ها از نظر آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در غلظت 100 میلی مول نمک اختلاف معنی داری مشاهده نشد. افزایش غلظت شوری سبب افزایش مقدار پرولین در اکثر ارقام شد. بیشترین مقدار پرولین در ارقام K3545/6، Zaqatala، SC302 و SC704 در 100 میلی مول نمک به دست آمد. بیشترین آنزیم آسکوربات پراکسیداز در شرایط نرمال در ارقام SC302 و Waxy به دست آمد. بین ارقام از نظر مقدار یون سدیم در شرایط نرمال اختلاف معنی داری مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده دو رقم Zaqatala و SC704 مقاومت بیشتری نشان دادند که می‌توان در برنامه‌های اصلاحی از آنها استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        298 - بررسی تغییرات قوه ی نامیه، مقدار پرولین و کلروفیل ژنوتیپ های بومی برنج تحت تنش شوری
        شاهین مردانی نژاد منصوره وزیرپور
        در این تحقیق به منظور مقایسه تحمل تنش شوری ژنوتیپ های بومی برنج، تغییرات درصد جوانه زنی، مقدار پرولین و کلروفیل توده های بومی نوگران و سرخه، ارقام معرفی شده از این توده ها شامل زاینده رود و سازندگی و لاین های خالص شده از این توده ها شامل لاین های 97-67 و 47-67 در واکنش أکثر
        در این تحقیق به منظور مقایسه تحمل تنش شوری ژنوتیپ های بومی برنج، تغییرات درصد جوانه زنی، مقدار پرولین و کلروفیل توده های بومی نوگران و سرخه، ارقام معرفی شده از این توده ها شامل زاینده رود و سازندگی و لاین های خالص شده از این توده ها شامل لاین های 97-67 و 47-67 در واکنش به غلظت های0 تا 10 دسی زیمنس بر متر کلرید سدیم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار بررسی شد. طبق نتایج حاصل از این آزمایش، با افزایش غلظت کلرید سدیم در محیط، درصد جوانه زنی بذر، وزن خشک ریشه چه و کلئوپتیل و مقدار کلروفیل کلیه ی ژنوتیپ های بومی برنج کاهش یافت. مقایسه ی میانگین درصد جوانه زنی نشان داد که ژنوتیپ های 47-67، نوگران، سرخه و 97-67 نسبت به سایر ژنوتیپ ها در این صفت برتری دارند. در مورد وزن خشک ریشه چه،کلئوپتیل و مقدار کلروفیل، ژنوتیپ 47-67 نسبت به سایر ژنوتیپ ها عملکرد بهتری داشت. نتایج بررسی مقدار پرولین نشان داد که مقدار این اسید آمینه در کلیه ی ژنوتیپ ها با افزایش مقدار کلرید سدیم محیط به طور معنی دار افزایش می یابد و بیشترین مقدار پرولین برگ و ریشه در ژنوتیپ سرخه مشاهده شد. با توجه به شوری نسبی خاک منطقه ی مورد بررسی، کشت ژنوتیپ 47-67 نسبت به سایر ژنوتیپ ها توصیه می شود. هم چنین به دلیل آسیب پذیری شدید کلروپلاست های ژنوتیپ 97-67 در غلظت های بالای تیمار به کار رفته و حساسیت به بیماری در چنین شرایطی، این ژنوتیپ برای کشت توصیه نمی شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        299 - اثر اقلیم‌پذیری و اسموپرایمینگ بذر بر تحمل تنش شوری گیاه گندمTriticum aestivum L.) )
        آفاق یاوری قادر حبیبی معصومه عابدینی غلامرضا بخشی خانیکی
        شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلی‌مولار) بر پاسخ گیاه گندمTriticum aestivum L.) ) به أکثر
        شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلی‌مولار) بر پاسخ گیاه گندمTriticum aestivum L.) ) به تنش شوری در شرایط اقلیم پذیر و غیر اقلیم پذیر، مورد بررسی قرار گرفت. بذور گندم تحت اقلیم پذیری و پرایمینگ بذر با پرولین (1 میلی مولار) به مدت 12 ساعت قرار گرفتند. سپس بذرها در گلدان های حاوی خاک شور (EC=26.5 دسی زیمنس بر متر) کاشته شدند و رشد گیاه و پارامترهای فیزیولوژیکی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش، عملکرد بذر با تیمار پرولین افزایش یافت. پیش تیمار بذرها با پرولین تحت تنش شوری، عملکرد فتوسنتزی آنها را در مقایسه با اقلیم پذیری، حفظ کرد. نتایج بررسی صفات وزن خشک اندام هوایی همراه با اندازه گیری مالون دی آلدئید نشان داد که اقلیم پذیری با غلظت کم نمک، نمی تواند اثر بازدارندگی شوری بالا (EC=26.5 دسی زیمنس بر متر) را کاهش دهد. بنابراین، تحقیقات بیشتری برای بهینه سازی پروتکل اقلیم پذیری، عوامل اسموپرایمینگ بذر و شرایط محیطی برای افزایش تحمل گیاه گندم به تنش شوری مورد نیاز است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        300 - تأثیر تنش شوری برروی برخی از ویژگی‏های فیزیولوژیک گیاه شوید .Anethum graveolens L
        حمید نورانی&rlm; آزاد محمدرضا حاجی&rlm; باقری
        در یک تحقیق گلخانه ای، اثرات تنش شوری ناشی از سدیم کلرید بر روی برخی ویژگی های فیزیولوژیک و ترکیب شیمیایی در گیاه شوید در یک طرح آماری کاملاً تصادفی در پنج سطح شوری صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کشت دانه‌ها در گلدان های پلاستیکی و أکثر
        در یک تحقیق گلخانه ای، اثرات تنش شوری ناشی از سدیم کلرید بر روی برخی ویژگی های فیزیولوژیک و ترکیب شیمیایی در گیاه شوید در یک طرح آماری کاملاً تصادفی در پنج سطح شوری صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کشت دانه‌ها در گلدان های پلاستیکی و شرایط گلخانه و آبیاری گیاهان به کمک محلول غذایی هوگلند صورت گرفت. در پایان مرحله رشد، مقادیر وزن خشک گیاه، طول ساقه و سطح برگ، سدیم و پتاسیم و کلر برگ ها، کلروفیل کل برگ ها، کل قندهای محلول اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش درجه شوری، مقدار کلروفیل کل برگ ها، وزن خشک گیاه و سطح برگ کاهش معنی دار پیدا کرده است، ولی در مقابل میزان کل قندهای محلول افزایش یافت. هم چنین با افزایش درجه شوری، پتاسیم برگ ها به طور معنی دار کاهش پیدا کرد و مقادیر سدیم و کلر برگ ها به صورت معنی دار افزایش یافت که باعث مسمومیت یونی به ویژه در سطوح بالای شوری گردید. افزایش قندهای محلول همراه با افزایش سطح شوری اهمیت آن ها را در تنظیم اسمزی نشان می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        301 - بررسی تغییرات ظاهری برگ خشک گیاه چوچاق (Eryngium cearuleum L.) در دوره ‏های مختلف نگهداری
        سودابه نورزاد حسنعلی نقدی بادی سپیده کلاته جاری علی مهرآفرین سکینه سعیدی سار
        به منظور بررسی تغییرات ظاهری برگ گیاه چوچاق طی روش های مختلف خشک کردن و زمان نگهداری، تحقیق حاضر در بهار 1399 در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. برگ سبز چوچاق از باغات شهرستان نور در مرحله رویشی جمع آوری شد. تیمارهای این مطالعه روش های خشک کرد أکثر
        به منظور بررسی تغییرات ظاهری برگ گیاه چوچاق طی روش های مختلف خشک کردن و زمان نگهداری، تحقیق حاضر در بهار 1399 در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. برگ سبز چوچاق از باغات شهرستان نور در مرحله رویشی جمع آوری شد. تیمارهای این مطالعه روش های خشک کردن در چهار سطح (سایه اتاق با دمای 3&plusmn;25 درجه سانتی&lrm;گراد و تهویه مناسب، آون در دمای 55 درجه سانتی&lrm;گراد، آون خلأ در دمای 55 درجه سانتی گراد و مایکروویو با توان 500 وات) و زمان های نگهداری در سه سطح (روزهای اول، 75 ام و 150 ام) بودند. میزان رنگیزه های گیاهی، شاخص های رنگ سنجی lab، زاویه هیو، شاخص قرمزی، قهوه ای شدن و روشنایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، اثر متقابل روش های مختلف خشک کردن و مدت زمان نگهداری بر صفات مورد مطالعه تاثیر معنی داری داشته اند. کمترین میزان رنگیزه های سبز گیاهی مربوط به نمونه های سایه خشک بودند که 150 روز مورد نگهداری قرار گرفتند. خصوصیات کیفی نمونه های گیاهی که به ترتیب در آون خلا و آون معمولی در دمای 55 درجه سانتی گراد خشک شدند بیش از سایر تیمارها در تمامی زمان های نگهداری حفظ شد. آزمون رنگ سنجی نشان داد گیاهان خشک شده در روش آون خلا 55 درجه سانتی گراد بر خلاف گیاهان سایه خشک به خوبی رنگ سبز خود را حفظ کردند، البته افزایش مدت زمان نگهداری تا 150 روز موجب کاهش کیفیت ظاهری نمونه های گیاهی به علت تجزیه رنگیزه های فتوسنتزی شد. در مجموع این مطالعه نشان داد که بیشترین سبزینگی و کیفیت ظاهری مربوط به گیاهان خشک شده در آون خلا 55 درجه سانتی گراد بود و در صورت ضرورت انبارداری، نهایتا کمتر از 75 روز نگهداری بهتر از انبارداری طولانی مدت خواهد بود. تفاصيل المقالة