-
حرية الوصول المقاله
1 - نقش و جایگاه افکار عمومی در سیاست خارجی
ابراهیم انوشهنسبت بین افکار عمومی و سیاست خارجی، همواره یکی از مباحثی بوده که دانشمندان و صاحبنظران علوم سیاسی و روابط بینالملل، دیدگاههای مختلفی نسبت به آن ارائه کردهاند. برخی از نظریهپردازان بر بیثباتی افکار عمومی و هیجانآمیز بودن آن اشاره کردهاند و حتی عقیده دارند که در أکثرنسبت بین افکار عمومی و سیاست خارجی، همواره یکی از مباحثی بوده که دانشمندان و صاحبنظران علوم سیاسی و روابط بینالملل، دیدگاههای مختلفی نسبت به آن ارائه کردهاند. برخی از نظریهپردازان بر بیثباتی افکار عمومی و هیجانآمیز بودن آن اشاره کردهاند و حتی عقیده دارند که در بسیاری از موارد افکار عمومی توسط دولتها و رسانه های وابته به آنها جهت داده می شوند و شکل می گیرند. لذا آنها بر این باور هستند به همین دلیل نمی توان در سیاست خارجی به افکار عمومی استناد کرد. اما در مقابل، گروهی دیگر بر این باور هستند که اتفاقاً پژوهش ها، مطالعات و نظرسنجیها انجام گرفته، معرف برخی از مؤلفههای باثبات و پایدار در افکار عمومی می باشد و در افکار عمومی جهت گیری های معنی داری وجود دارد. لذا نمی توان به سادگی از کنار افکار عمومی گذشت و افکار عمومی را در تصمیم گیریهای سیاست خارجی نادیده گرفت. لذا سیاستگذاران تصمیم گیرندگان سیاست خارجی باید افکار عمومی را بعنوان یک متغیر مستقل تاثیر گذار در سیاست خارجی مورد ملاحظه قرار دهند. این پژوهش بر اساس یک روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی انجام گرفته است. نویسنده به دنبال بررسی رابطه میان افکار عمومی و سیاست خارجی است و بعبارتی بهتر افکار عمومی چه نقش و تاثیری بر روی سیاست خارجی دارد؟ و اینکه افکار عمومی تا چه اندازه میتواند به عنوان یک متغیر مستقل بر روی سیاست خارجی تأثیرگذار باشد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که افکار عمومی چه بشکل واقعی و چه بشکل هدایت و مدیریت شده توسط دولتها در فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی مورد نظر قرار می گیرد. و تمامی دولتها خواه دموکرات و خواه غیر دموکرات سعی می کنند در ظاهر قضیه هم که شده، نقاب افکار عمومی را به صورت بزنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیلی بر برنامه جهانی هفده گانه توسعه و رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
مجید عبدالهی محمد رضا قائدی مریم مرادی حبیب اله ابوالحسن شیرازیدولتها برای توسعه یافتن نیاز به برنامه¬ریزیهای منظم و مدون دارند. همچنین در نظام بین¬المللی برای همکاری بهتر و بیشتر دولتها با یکدیگر، سازمان ملل به تدوین و ارایه برنامه¬هایی اقدام کرده است. برای مثال برنامه جهانی هفده¬گانه توسعه، یکی از این اقداماتی است که در نظر گرفته أکثردولتها برای توسعه یافتن نیاز به برنامه¬ریزیهای منظم و مدون دارند. همچنین در نظام بین¬المللی برای همکاری بهتر و بیشتر دولتها با یکدیگر، سازمان ملل به تدوین و ارایه برنامه¬هایی اقدام کرده است. برای مثال برنامه جهانی هفده¬گانه توسعه، یکی از این اقداماتی است که در نظر گرفته شده است. آنچه که در این میان، به توسعه سریعتر و هماهنگ کشورها در راستای برنامه¬های بین¬المللی کمک می¬کند سیاست خارجی کارامد می¬باشد. در رابطه با اهمیت سیاست خارجی که تنظیم کننده روابط میان کشورها می¬باشد باید گفت که سیاست خارجی، همواره بازتاب ماهیت حکومت است؛ سطح و ژرفای تغییر در سیاست خارجی کشورها ارتباط مستقیمی با شکل نظام حکومتی، مدل تصمیم¬گیری، هنجارها و اصول حاکم و مؤلفه¬های محیطی متعددی است که بازخوردهای استمرار و تغییر را به درون سیستم باز می-گرداند. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل نقش برنامه جهانی هفده¬گانه توسعه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می¬باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که برای برنامه جهانی هفده¬گانه توسعه، رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش، با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از یافته¬هایی که با روش کتابخانه¬ای و سایتهای اینترنتی گردآوری شده¬اند، بهره برده شده است. نتایج یافته¬ها نشان می¬دهند که با توجه به اینکه موضوع توسعه در برنامه¬های سیاست خارجی ج.ا.ایران مورد توجه قرار دارد ولی در راستای اهداف هفده¬گانه توسعه جهانی، اقدامات مؤثری در رویکرد و رفتار سیاست خارجی مشاهده نمی¬شود. وضعیت فقر و توسعه¬نیافتگی برخی استانهای کشور مانند سیستان¬وبلوچستان، شاخصهای زیست¬محیطی درون کشور (مشکلات کم آبی، خشک شدن تالابها و دریاچه¬ها) از نمونه¬های نبود رویکرد مؤثر در سیاست خارجی می¬باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - دگرگونی تجزیه و تحلیل سیاست خارجی در بستر مناظره های روابط بین الملل
عبدالعلی قوامنویسنده در مقاله حاضر سعی دارد تا با بررسی سیاست خارجی به دگرگونیتجزیه و تحلیل آن، که معمولاً در سطوح مختلف با تأکید بر متغیرها وعوامل متفاوت دربستر مناظره های روابط بین الملل انجام می گیرد ، بپردازد. جایگاه سیاست خارجیدر مباحثات روابط بین الملل و چگونگی رابطة آن با سیا أکثرنویسنده در مقاله حاضر سعی دارد تا با بررسی سیاست خارجی به دگرگونیتجزیه و تحلیل آن، که معمولاً در سطوح مختلف با تأکید بر متغیرها وعوامل متفاوت دربستر مناظره های روابط بین الملل انجام می گیرد ، بپردازد. جایگاه سیاست خارجیدر مباحثات روابط بین الملل و چگونگی رابطة آن با سیاست بین الملل و همچنینوضعیت و موقعیت تجزیه و تحلیل سیاست خارجی با بررسی مناظره های آرمان گرایانو واقع گرایان و نیز مناظره های سنتگرایان و رفتارگرایان از مهم ترین مباحث موردبرررسی این مقاله است. نویسنده روند تجزیه و تحلیل سیاست خارجی را عمدتاً درنگاه دولت ها و شیوه برخورد آن ها می داند و در سیاست بین الملل به درک ویژگی های نظامبین الملل و بررسی روابط میان دولت ها معتقد است. وی در این مقاله نظریات محققانروابط بین الملل ونیز نقش دولت های ضعیف درشکل گیری نظام بین الملل، را بررسی کردهو بعد از بررسی تعارضات سیاست بین الملل به عواملی که موجب تعارض در کشورهایجنوب شده اند، پرداخته است.نویسنده معتقد است مسائل تعارض درجوامع جنوب بامسئله توسعه نیافتگی گره خورده است و برای درک واقعی سیاست خارجی کشورهایجنوب باید به عوامل فرهنگی، داخلی، منطقه ای...عنایت داشت. نویسنده متذکر میشود که مسئله نظم بین المللی جدا ازمسائل نظم داخلی نیست؛ درعصرجهانی شدنمرزهای سیاست داخلی وخارجی برداشته شده ویا بسیار کم رنگ گردیده اند که اینامرمیزان قابل توجهی ازاستقلال نسبی بازیگران سیاست خارجی را کاسته است.بررسی نظریه های کنت والتز، آلیسون، سینگر و سایر اندیشمندان از نکات شاخصاین مقاله است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - سیاست داخلی و خارجی ترکیه از دیدگاه حزب عدالت و توسعه
حمید احمدی فاطمه حاتمآبادی فراهانیاین مقاله به بررسی تأثیر حضور اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه بر سیاست داخلی و خارجی ترکیه و این که روی کارآمدن این حزب سبب ارتقای منزلت استراتژیک ترکیه در خاورمیانه، ارتقای موقعیت ترکیه به عنوان عضو ناتو و هم چنین نزدیک شدن به دروازههای اتحادیه اروپا، میپردازد. تغییر أکثراین مقاله به بررسی تأثیر حضور اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه بر سیاست داخلی و خارجی ترکیه و این که روی کارآمدن این حزب سبب ارتقای منزلت استراتژیک ترکیه در خاورمیانه، ارتقای موقعیت ترکیه به عنوان عضو ناتو و هم چنین نزدیک شدن به دروازههای اتحادیه اروپا، میپردازد. تغییرات در ترکیه از سال 2002 و با به قدرت رسیدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه آغاز شده و با فتح عنوان ریاست جمهوری توسط این حزب ادامه خواهد یافت. با این وصف شاید تعبیر جمهوری دوم برای توصیف ترکیهای تغییر یافته تحت رهبری اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه تعبیر درستی باشد. دولت ترکیه در سایه زمام داری حزب عدالت و توسعه شاهد تغییرات جدی در حد چرخش عمده در سیاست منطقهای این کشور بوده است. در واقع دولت ترکیه تا پیش از رویکارآمدن حزب عدالت و توسعه چشم به شمال دوخته بود تا مگر ارفاقی از اتحادیه اروپا به این کشور شود و جامعه ترکیه از مزایای اقتصادی پیوستن به اتحاد اروپا بهرهمند گردد. حزب عدالت و توسعه استراتژی خود را به ویژه از نیمه دوم دهه نود تغییر داد و چشم خود را به سوی جنوب و حوزه پیرامونی و محیط استراتژیک و تمدنی خود دوخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - سازنده گرایی: چارچوبی تئوریک برای فهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
علیرضا ازغندینویسندهْ مقاله سعی دارد با استفاده از تئوری سازنده گرایی و با تأکید برلزوم آگاهیازخصوصیات مناظرة چهارم روابط بین الملل به تبیین روابط خارجی جمهوری اسلامی ایراندر سال های پس از جنگ بپردازد. استفاده از تئوری فوق که به مثابة جدیدترین رویکردمطرح شده در روابط بین الملل مورد أکثرنویسندهْ مقاله سعی دارد با استفاده از تئوری سازنده گرایی و با تأکید برلزوم آگاهیازخصوصیات مناظرة چهارم روابط بین الملل به تبیین روابط خارجی جمهوری اسلامی ایراندر سال های پس از جنگ بپردازد. استفاده از تئوری فوق که به مثابة جدیدترین رویکردمطرح شده در روابط بین الملل مورد تحلیل قرار می گیرد، برای پاسخ به این پرسش استکه آیا سازنده گرایی می تواند برای بررسی سیاست و روابط خارجی ایران نقش تفسیریو توضیح دهنده ایفا نماید یا خیر؟ این مقاله مشتمل بر سه فصل می باشد که در فصل اولسازنده گرایی در روابط بین الملل و در فصل های بعدی سازنده گرایی از دیدگاه الکساندرونت و سیاست خارجی ایران از منظر این رویکرد بررسی می گردد. در پایان نویسنده بهاین نتیجه می رسد که تا هنگامی که ساختار نظام بین الملل میان کارگزاران تشکیل دهندةنظام فرق قائل شود و شناخت واقع بینانه ای از ماهیت ساختار در داخل موجود نباشد، هیچیک از رهیافت ها و رویکردها اعم از رئالیسم، لیبرالیسم و سازنده گرایی نمی تواند انتخابدرستی در مطالعه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - موانعساختاریبرتریمنطقهای جمهوریاسلامیایران
سیدجلال دهقانی فیروزآبادیدراینمقالهنویسندهسعیداردبا توجهبه یکیازاهدافسیاستخارجیجمهوریاسلامیایرانکهآن دستیابی کشوربهجایگاهاولوبرترمنطقهایاست،محظوراتومحدودیتهاوعواملبازدارندةداخلیو خارجیدرراه رسیدنبهایناهدافرابررسینماید؛لذا میکوشد تا قید و بندها و عوامل محدودیتزای ناشی از نظام بینا لملل و نظام فر أکثردراینمقالهنویسندهسعیداردبا توجهبه یکیازاهدافسیاستخارجیجمهوریاسلامیایرانکهآن دستیابی کشوربهجایگاهاولوبرترمنطقهایاست،محظوراتومحدودیتهاوعواملبازدارندةداخلیو خارجیدرراه رسیدنبهایناهدافرابررسینماید؛لذا میکوشد تا قید و بندها و عوامل محدودیتزای ناشی از نظام بینا لملل و نظام فرعیمنطقهایرامهمترینمانعچالشزا برایرسیدنبهایفای نقشبرتریمنطقهایایرانمعرفی نماید. در این راستا، تلاش نویسنده بر این است که توضیح محدودیتها و موانعرفتاریساختارنظامبینالمللونظامفرعیمنطقهای رادرچارچوبیکتقسیمبندیجامع که شامل چهار بخش: تمهیدات نظری، متغیرهای ساختاری، متغیرهای کارگزاری وواکنشعملینظامبینالمللمیباشدخلاصهنماید.نویسندهبعدازمقایسهوتقابلرابطةساختار کارگزار به تعریف جامعی از نظریههای نو و اقعگرایی، نظام جهانی، ساختیابی وساختارگراییوسازهانگاری می پردازد. درپایان نویسندهبه ایننتیجهمی رسدکهجمهوریاسلامیایرانبرایدستیابیبهرسیدنجایگاهاولوبرترمنطقهای،بایدسیاستچندجانبهگراییمنطقهایرااز طریقاتحادوائتلافسازیباکشورهایمنطقهدرچارچوبنظمهمگرایی یا کنسرت اتخاذ نماید که مهمترین پیششرط این سیاست رفع سوءتفاهمات و اصلاح برداشتها از جانب نظام بینالملل و منطقهای میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - نقش فرهنگ در جهت گیری سیاست خارجی چین
رویا خضریسیاست خارجی هر کشور از حلقه های به هم پیوسته ای از یک زنجیر طولانی مناسبات اجتماعی تشکیل می گردد و از این رو پدیده ای نیست که بتوان در خلأ و به صورت تجریدی و انتزاعی درباره آن بحث کرد. سیاست خارجی هر کشور به حلقه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور گره خورده اس أکثرسیاست خارجی هر کشور از حلقه های به هم پیوسته ای از یک زنجیر طولانی مناسبات اجتماعی تشکیل می گردد و از این رو پدیده ای نیست که بتوان در خلأ و به صورت تجریدی و انتزاعی درباره آن بحث کرد. سیاست خارجی هر کشور به حلقه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور گره خورده است. برا یبررسی تحلیلی سیاست خارجی چین می توان آن کشور را به عنوان نظامی متشکل از رفتار انسان ها، بااصول و قوانین و روش های تصمیم گیری خاص خود تشریح و توصیف کرد. بیشتر کارشناسان سیاست خارجی چین به منظور تشریح سیاست آن کشور بر عوامل داخلی همچون فرهنگ، ارزش ها، ادراکات و دیدگاه های رهبران آن تاکیید کرده اند. نگرش رهبران کشورها به مسائل داخلی و خارجی و اتخاذ تصمیم راجع به آن ها تحت تأثیر فرهنگ های آن ها انجام می گیرد. بنابراین فرهنگ در تصمیم گیری های مبوط به سیاست خارجی نقش اساسی دارد، از این منظر تحلیل سیاست خارجی چین به کندوکاو و تحلیل در ویژگی های فرهنگی آن کشور نیاز دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - سینمای سیاسی و سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران پس از ۱۱ سپتامبر
الهیار الهی عباس سلطانلو علیرضا سلطانیسینمای سیاسی هالیوود به عنوان قطب برنامه سازی تصویری آمریکا، مجموعه ای از شرکت های سودآور آمریکایی است که از آغازین سال های ظهور صنعت سینما، در دهکده هالیوود به تولید فیلم های سینمایی پرداختند، اما به مرور زمان نام آن معادل تمامی صنعت سینمای آمریکا گردید. هالیوود همواره أکثرسینمای سیاسی هالیوود به عنوان قطب برنامه سازی تصویری آمریکا، مجموعه ای از شرکت های سودآور آمریکایی است که از آغازین سال های ظهور صنعت سینما، در دهکده هالیوود به تولید فیلم های سینمایی پرداختند، اما به مرور زمان نام آن معادل تمامی صنعت سینمای آمریکا گردید. هالیوود همواره ابزاری آسان در دست حکومت ها و دولت های مختلف روی کار آمده در آمریکا بوده است تا آنان خواسته ها، دیدگاه ها و مواضع خود را به طور آشکار یا اغلب غیرآشکار به دیگران انتقال دهند. در پاسخ به این سوال که؛ سینمای سیاسی هالیوود چه جایگاهی در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران پس از حادثه ۱۱ سپتامبر داشته است؟ باید گفت: پس از یازده سپتامبر، سینماگران هالیوودی تحت تأثیر جهت گیری های سیاست خارجی آمریکا با مراجعه به گذشته، حوادث و جریانات بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی را دست مایه کار خود قرار دادند و با وارونه جلوه دادن واقعیت، درصدد ارائه چهره ای منفی و ترسناک از جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی جهانیان برآمده اند. بر این اساس، در قالب پروژۀ ایران هراسی، در سال های پس از یازده سپتامبر شاهد برجسته تر شدن تصویر ایران و ایرانی در رسانه های غرب و به طور خاص در سینمای هالیوود بوده ایم. پس از ۱۱ سپتامبر، موضوعاتی چون وقوع انقلاب اسلامی، مسئله گروگانگیری، حملات تروریستی یازده سپتامبر، حقوق بشر، انرژی هسته ای، دین، فرهنگ، جهاد، زنان ایرانی، حوادث ۸۸ و ... سوژه های اصلی فیلم های بی شمار ضدایرانی هالیوود مانند آرگو، سیریانا، بدون دخترم هرگز ، نفوذی، اسکندر، ٣۰۰، مریم، تصادف، خانه ای از شن و مه، رز قرمز، گلاب و ...، در راستای اهداف سیاست خارجی آمریکا قرار گرفتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - مؤلفه های فرهنگی مؤثر بر سیاست خارجی
دکتر علی اکبر رضاییپیش فرض ما در این مقاله این است که مؤلفه های فرهنگی نیز در کنار سایر مؤلفه های قدرت می توانند نقشمؤثری در سیاست خارجی ایفا کنند. لزوم تحقیق درباره این پیش فرض از آن روست که توجه به رویکردهای نوین درسیاست خارجی از اولویت های ذهنی بخش عظیمی از نخبگان هر کشور به شمار م یرو أکثرپیش فرض ما در این مقاله این است که مؤلفه های فرهنگی نیز در کنار سایر مؤلفه های قدرت می توانند نقشمؤثری در سیاست خارجی ایفا کنند. لزوم تحقیق درباره این پیش فرض از آن روست که توجه به رویکردهای نوین درسیاست خارجی از اولویت های ذهنی بخش عظیمی از نخبگان هر کشور به شمار م یرود. بدین لحاظ، ما به دنبال پاسخ؟ مؤلفه های فرهنگی ایران چه رابطه ای با سیاست خارجی دارند یا می توانند داشته باشند این سؤال اصلی هستیم کهبرای پاسخ به این سؤال، در ابتدا نقش مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی را از طریق روش اسنادی بررسیکرده ایم. نتایج این بررسی به ما نشان می دهد، فرهنگ مقوله ای هم وزن با سایر مؤلفه های قدرت (سیاسی، اقتصادی، نظامیو تکنولوژیک) و در برخی از تئوری ها، مهمترین عامل و مبنای همگرایی یا واگرایی ملت ها و حوز ههای مختلف به شمارمی رود. در مقاله زیر این موضوع تشریح شده است. حاصل این بررسی، تدوین یک الگوی پیشنهادی برای سیاستخارجی بر پایه مدیریت فرهنگی است که با عملیاتی کردن آن می توان شرایطی ایجاد کرد که سیاست خارجی کشورموفق تر عمل کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - اهمیت فعالیتهای فرهنگی در روابط بین الملل و ارائه مدل عملیاتی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
دکتر محسن قدمی حمید مصطفویپژوهش حاضر با اهداف بررسی نقش و تاثیر مؤلفه های فرهنگ ی در روابط بین الملل ، بررسی تناسب ساز و کارهای کنونی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه فرهنگی کشورمان ، بررسی و مطالعه تطبیقی الگوها و مدل های دیپلماسی فرهنگی نه کشور مورد مطالعه أکثرپژوهش حاضر با اهداف بررسی نقش و تاثیر مؤلفه های فرهنگ ی در روابط بین الملل ، بررسی تناسب ساز و کارهای کنونی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه فرهنگی کشورمان ، بررسی و مطالعه تطبیقی الگوها و مدل های دیپلماسی فرهنگی نه کشور مورد مطالعه و در نهایت آسیب شناسی روابط فرهنگ بین المللی کشورمان با سایر کشورها انجام گرفته است . روش پژوهش براساس فرضیه ها و پرسش های پژوهش با د و روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است وجامعه آماری پژوهش عبارتند از رایزنان فرهنگی، وابستگان فرهنگی، مسئولین خانه های فرهنگ، مدیران و کارشناسان فرهنگی که حداقل یک دوره سه ساله تجربه فعالیت های فرهنگی در نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را برعهده داش ته اند . برای ارائه مدل مناسب د یپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، از نگرش سیستمی بهره گرفته شده است . از این منظر دیپلماسی فرهنگی را در دو بخش اساسی بررسی شده است . نخستین بخش دیپلماسی فرهنگی شامل اصول و قواعدی است که بیانگر ویژگی های شکل دهنده دیپلماسی فرهنگی آن بشمار می رود و دومین بخش نیز ساختار دستگاه دیپلماسی فرهنگی است که در حقیقت دیپلماسی فرهنگی در درون آن و بوسیله آن تحقق خواهد یافت . مدل مطلوب برای ساماندهی فعالیت های فرهنگی بین المللی بخش های دولتی و غیر دولتی استفاده از مدل های ترکیبی یعنی استفاده از مدل روابط فرهنگی پیوسته (متمرکز) مبنی بر اینکه فعالیت های فرهنگی بین المللی باید دارای نظمی اندام وار و دارای روابط ارگانیک با هم دیگر باشد و کل فرایند و تمام سازمان ها و برنامه های آ نها به دنبال یک هدف باشند و همچنین استفاده از مدل شورایی برای سیاستگذاری و تدوین راهبردهای کلان و عمل یاتی برای روابط فرهنگی بین المللی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها م یباشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی تاثیر سیاست خاورمیانه ای امریکا در دوره ترامپ بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه
شهریار بیانبررسی تاریخی رویدادها و روندهای اتحادها و ائتلافها خاورمیانه از گذشته تا به امروز، نشان می دهد که هیچ موقع، مدت زمان دوستی ها و دشمنی ها در این منطقه به این کوتاهی نبوده است؛ از همین رو خاورمیانه قدم به دوران جدید ابهام گذاشته است؛ دورانی که حداقل همکاری و ائتلاف و نزد أکثربررسی تاریخی رویدادها و روندهای اتحادها و ائتلافها خاورمیانه از گذشته تا به امروز، نشان می دهد که هیچ موقع، مدت زمان دوستی ها و دشمنی ها در این منطقه به این کوتاهی نبوده است؛ از همین رو خاورمیانه قدم به دوران جدید ابهام گذاشته است؛ دورانی که حداقل همکاری و ائتلاف و نزدیکی منافع کشورها در آن مشاهده می شود. دراینراستا، قدرتهای منطقهای بیش از سایر بازیگران منطقهای در شکل گیری این قاعده سهیم و بر روند سیاستهای ایالات متحده تاثیر گذار بودهاند. در همین راستا، هدف اصلی آن است که به تحلیل نظری ماهیت تغییر روند این اتحاد و ائتلافهای منطقه ای (خصوصاً در دوره ریاست جمهوری ترامپ)بپردازد؛ و با طرح پرسش اصلی که سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوره ترامپ چه تاثیری بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورداشته است؟ سیاست خاورمیانه ای ترامپ متاثر از راهبردهای کلان سیاست خارجی آمریکا که مبتنی بر شعار “اول آمریکا” بود، روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه را بر مبنای تقویت ائتلاف میان اعراب و اسرائیل، تشدید رقابت ها و منازعات سیاسی میان اعراب و ایران، جلوگیری از اجرای و گسترش نوعثمانی گری در خاورمیانه و شکل گیری ائتلاف منطقه ای حول قدرت نرم آمریکا، دچار تغییر کرد؛ در همین راستا پژوهش در فرآیند مطالعات خود با گردآوری دادههای لازم به بررسی، تجزیه و تحلیل روابط دادههای مزبور میپردازد، تا با ارائه پیشنهادها، ماهیت نظری، راهبردی و عملیاتی آن نیز ملموستر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - نقش ژئواکونومی در اهداف استراتژیک ایران در قرن بیست و یکم جهان
محمود هادی زاده عزت اله عزتیعصر جدید، سامانهای اقتصادی محور بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری اقتصادی، اما حفظ توانایی نظامی برای انجام عملیات احتمالی، آن هم با ملاحظه حفظ شریانهای حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه بر روی انرژی است. عصر جدید که آن را دوره تسلط تفکر ژئواکونومی می دانند، خود مولد أکثرعصر جدید، سامانهای اقتصادی محور بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری اقتصادی، اما حفظ توانایی نظامی برای انجام عملیات احتمالی، آن هم با ملاحظه حفظ شریانهای حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه بر روی انرژی است. عصر جدید که آن را دوره تسلط تفکر ژئواکونومی می دانند، خود مولد تحولات عمیق تری است که در بستر ژئوپولی نومی یا عرصه تداخلی جغرافیا، سیاست و اقتصاد درحال وقوع است. در این عرصه جایگاه کشورها مانند عصر محاسبات ژئواستراتژیک براساس نقشه طبیعی آنها و برتری عنصر موقعیت مکانی از جنبه ژئوپولیتیک تعیین نمی شود. دوران اندیشه ژئواکونومی عصر جدیدی است که نقش کشورها و ایفاگری آنها منوط به دادهها و داشته های اقتصادی است. در این مقاله سعی شده با بررسی دوران جدید، به سیاست خارجی ایران به عنوان برنامه عمل با دنیای پیچیده امروز، با ملاحظه ای ترتیبات، نگاه دوباره ای افکنده شود و در خور توان راهکار مناسب ارائه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - مبانی سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن
ایران اسدیتحقیق و حاصل کار پژوهشی حاضر دو مبحث مهم میباشد: یکی اصول سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن و دیگری اهداف سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن. در بحث اول اصول سیاست خارجی شامل اصل توحید، اصل نفی سبیل، اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و اصل احترام متقابل بین أکثرتحقیق و حاصل کار پژوهشی حاضر دو مبحث مهم میباشد: یکی اصول سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن و دیگری اهداف سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن. در بحث اول اصول سیاست خارجی شامل اصل توحید، اصل نفی سبیل، اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و اصل احترام متقابل بین المللی و نهایتاً اصل وفای به عهد میباشند که به وسیله مصداقهای قرآنی مورد تأیید و تأکید قرار میگیرد. بحث دوم اهداف سیاست خارجی از دیدگاه قرآن در شش هدف ذیل خلاصه میگردد: 1.ایجاد حکومت واحد اسلامی در جهان.2.ایجاد عدالت اجتماعی.3.سعادت بشریت. 4.توسعه ارزشها و آیین اسلام. 5.حفظ صلح و امنیت بینالمللی. 6.ظلم ستیزی و منع جنگ و تجاوز. این نوشتار سعی دارد سیاست خارجی حکومت اسلامی را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار دهد تا در پرتو آن دولتهای اسلامی روابط خارجی خود را تنظیم نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی مواضع روسیه در قبال سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سال 84 تا 94 با تأکید بر پرونده هسته ای ایران
پیروز هاشم پوربدنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن فروپاشی شوروی سوسیالیستی ، علی رغم تغییر موقتی مواضع و دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران، باز هم روسیه جایگاه خود را حفظ نمود. و بدنبال آغاز مناقشه هسته ای ایران و مخالفت دول غربی و آمریکا با گسترش آن، روسیه بعنوان عضوی از شورا أکثربدنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن فروپاشی شوروی سوسیالیستی ، علی رغم تغییر موقتی مواضع و دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران، باز هم روسیه جایگاه خود را حفظ نمود. و بدنبال آغاز مناقشه هسته ای ایران و مخالفت دول غربی و آمریکا با گسترش آن، روسیه بعنوان عضوی از شورای امنیت مواضع گوناگونی از خود به نمایش گذاشته است. با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و شیوه تحقیق کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سوال اصلی هستیم که مواضع و دیدگاههای سیاست خارجی روسیه در قبال پرونده هسته ای ایران از ابتدا تا اختتام چه بوده است؟ و در پاسخ باید گفت روسیه با نگاه ابزاری و منفعت محور در سیاست خارجی اش نسبت به ایران سیاست عمل گرایی مبتنی بر فرصت طلبی راهبردی موضع خاکستری در قبال پرونده هسته ای همگامی با غرب و رای مثبت به قطعنامه های شش گانه شورای امنیت مخالفت شدید با پیوستن ایران به کشورهای عضو کلوپ هسته ای و تهدید علیه مسلمانان آسیای مرکزی استفاده از کارت ایران جهت بازی و گرفتن امتیاز از غرب در قبال بحران اوکراین و تحریم های صادره علیه روسیه و مطرح نمودن خود بعنوان بازیگر مهم و تصمیم گیر در خاورمیانه طولانی کردن پرونده هسته ای و فروش تسلیحات نظامی خود به ایران در واقع بهترین استفاده را از این قضیه برده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - پیامدهای افراطگرایی دینی در خاورمیانه بر سیاست خارجی ایالات متحده در دوران بوش و اوباما
حسین اسلامی محسن اسلامیهدف این پژوهش بررسی تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه نسبت به افراط گرایی دینی است. برای مطالعه این روند، توجه به نظریه سازهانگاری به عنوان مبنای سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت دارد بعد از تهاجم شوروی به افغانستان در دهه هشتاد میلادی، آمریکا به منظور تقا أکثرهدف این پژوهش بررسی تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه نسبت به افراط گرایی دینی است. برای مطالعه این روند، توجه به نظریه سازهانگاری به عنوان مبنای سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت دارد بعد از تهاجم شوروی به افغانستان در دهه هشتاد میلادی، آمریکا به منظور تقابل با این امر به تشکیل، سازماندهی و پشتیبانی گروه القاعده پرداخت. اما در پی حوادث 11 سپتامبر، بوش معنای جدیدی وارد نظام بینالملل کرد و تروریسم و القاعده را به عنوان دشمن واقعی آمریکا بیان نمود و به منظور مقابله با آن به افغانستان و عراق حمله کرد و یکجانبه گرایی در سیاست خارجی را در دستور کار قرار داد؛ هرچند این سیاست در دوره باراک اوباما مورد بازنگری قرار گرفت. بر این اساس، سؤال اصلی این پژوهش چنین است که ظهور افراط گرایی دینی در خاورمیانه چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه داشته است؟ در پاسخ به این سوال فرض شده که گسترش افراطگرایی دینی در خاورمیانه موجب گسترش حضور و مداخلات نظامی آمریکا در این منطقه شده است؛ با این حال با مرور زمان مسئولیت مقابله با این پدیده از آمریکا به متحدان منطقهای و فرامنطقهای این کشور در خاورمیانه واگذار شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - واکاوی زمینه ها و ابعاد سیاست خارجی نوین عربستان در خاورمیانه
مهدی جاودانی مقدم حامد حریرفروشچکیده تحولات خاورمیانه که در سال 2011 و از قیام مردمی کشور تونس آغاز و به سایر کشورهای منطقه تسری پیدا کرد باعث بروز تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی-اجتماعی برخی از کشورهای خاورمیانه گردید. در این میان، کشور عربستان سعودی که دارای نظام سنتی سلطنتی است خود را در معرض جدی أکثرچکیده تحولات خاورمیانه که در سال 2011 و از قیام مردمی کشور تونس آغاز و به سایر کشورهای منطقه تسری پیدا کرد باعث بروز تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی-اجتماعی برخی از کشورهای خاورمیانه گردید. در این میان، کشور عربستان سعودی که دارای نظام سنتی سلطنتی است خود را در معرض جدی آسیب این موج تحول خواهی در دو حوزه داخلی و خارجی دید. عربستان سعودی با توجه به رسالتی که برای خود به عنوان رهبر جهان اسلام تعریف کرده و همچنین برای تداوم و گسترش نفوذ خود در منطقه، واکنش جدید و متفاوتی در قبال تحولات خاورمیانه از خود بروز داد. این کشور که به اتخاذ سیاست محافظه کارانه در سیاست خارجی خود معروف بود با اتخاذ رویکرد تهاجمی سعی در حفظ منافع خود، گسترش نفوذ خود در منطقه و حفظ جایگاه خود به عنوان رهبر جهان اسلام کرده است. سوال اصلی این مقاله این است که مهم ترین متغیرهای موثر بر تغییر رویکرد محافظه کارانه به تهاجمی در سیاست خارجی عربستان کدامند؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که تغییر نسل نخبگان حاکم، افول روابط آمریکا و عربستان در دوره اوباما، تضعیف هژمونی آمریکا و تغییر موازنه قوا در خاورمیانه پس از بهار عربی و تقویت قدرت ایران و محور مقاومت در منطقه، سیاست خارجی عربستان را به سمت رویکرد پیچیده تعامل و تقابل در راستای تقویت نقش و بسط نفوذ عربستان و مقابله با گسترش نفوذ ایران در منطقه هدایت کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - واکاوی مبانی هویتی جریان های تکفیری و رویکرد آنها به جمهوری اسلامی ایران
توحید افضلی محمد طاهر افضلیﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﺪﻩ ﺑﻴﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﻭ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺗﻲ ﺩﺭ ﺳﻴﺎﺳﺖﮔﺬﺍﺭﻱﻫﺎ، ﻓﻨﺎﻭﺭﻱﻫﺎ و ﻓﺮﻭﭘﺎﺷﻲ مارکسیسم ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪ، ﺟﻨﺒﺶﻫﺎﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺟﻨﺒﺶﻫﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ، ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡﻫﺎ، ﺳﺎﺯﻭﻛﺎﺭﻫﺎ، ﺷﻴﻮﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ أکثرﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﺪﻩ ﺑﻴﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﻭ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺗﻲ ﺩﺭ ﺳﻴﺎﺳﺖﮔﺬﺍﺭﻱﻫﺎ، ﻓﻨﺎﻭﺭﻱﻫﺎ و ﻓﺮﻭﭘﺎﺷﻲ مارکسیسم ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪ، ﺟﻨﺒﺶﻫﺎﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺟﻨﺒﺶﻫﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ، ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡﻫﺎ، ﺳﺎﺯﻭﻛﺎﺭﻫﺎ، ﺷﻴﻮﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺟﻨﺒﺶﻫﺎﻱ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ، ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺒﺶﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﻮﺑﻨﻴﺎﺩﮔﺮﺍﻳﻲ و جریان های سلفی ﻳﺎﺩ ﻣﻲﺷﻮﺩ.در این میان باید بین جنبش های اصیل اسلامی که در مبارزه با ضدارزش های غربی و مدرنیسم احیا گردیدند و در مقابل جنبش های سلفی و تکفیری که در دوران معاصر با رشدی قارچ گونه به اسلام هراسی و اسلام ستیزی دامن می زنند و آگاهانه تصویری موحش و غیر واقعی از دین مبین اسلام و مسلمانان ارائه می نمایند تمایز قائل گردید. ظهور و بروز جریان های سلفی گری و تروریستی در منطقه خاورمیانه در تلاقی و همپوشانی ارگانیکی ﺑﺎ مدارهای وسیع و قدرتمند سلفی گری تمام ظرفیت های ایدئولوژیکی خود را برای مهار و تضعیف موقعیت ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران بسیج نموده است. مداخله و عملیات های فزاینده جهادی هـای سـلفی در منطقه مبانی هویتی و رویکرد آنها به جمهوری اسلامی ایران را نیز آشکار میسازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - اتحادیه اروپا و بحران سوریه
سید مرتضی عریضی میبدیدر دهه 1950 منطقه اروپا اقدام به همگرایی در قالب جامعه اروپا کرد، در این زمینه دیدگاههای مختلفی از سوی صاحبنظران مطرح شد، از جمله اندرو موراوچیک با بررسی نقاط ضعف و قوت جامعه اروپایی نظریه بین حکومت گرایی لیبرال را مطرح کرد. از آنجا که این نظریه نسبت به سایر نظریات، ب أکثردر دهه 1950 منطقه اروپا اقدام به همگرایی در قالب جامعه اروپا کرد، در این زمینه دیدگاههای مختلفی از سوی صاحبنظران مطرح شد، از جمله اندرو موراوچیک با بررسی نقاط ضعف و قوت جامعه اروپایی نظریه بین حکومت گرایی لیبرال را مطرح کرد. از آنجا که این نظریه نسبت به سایر نظریات، به شکل عملیاتیتر، همگرایی را در اتحادیه اروپا به ویژه در زمینه سیاست مشترک کشاورزی نشان میدهد، پژوهش حاضر سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا را در قبال بحران سوریه براساس این نظریه بررسی کرده است. روش پژوهش، کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی است. فرضیه مقاله این است که به دلیل رفتار متفاوت بازیگران عمده اتحادیه اروپا (انگلستان، آلمان و فرانسه) نسبت به بحران سوریه، سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا چندان برآورده نشده است. نتایج نشان داد، با درنظرگرفتن پیشفرضهایی مانند شناسایی دول به عنوان بازیگران اصلی همگرایی و عقلانی رفتارکردن آنها، نظریه بین حکومت گرایی لیبرال برخلاف سایر نظریههای مشابه، نگرشی واقع بینانهتر در امر همگرایی اروپایی دارد. در این نظریه همگرایی بین دولتها در سه مرحله شناسایی ترجیحات ملی، چانهزنی بین دولتها و انتخاب نهادی بررسی شد، که در میان نهادهای همگرا، سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا بعد از پیمان ماستریخت، اهمیت زیادی را نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی روابط گروه بریکس و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
آرزو خردمندان بهرام یوسفی روح اله شهابی شیوا جلال پورهدف پژوهش حاضر تبیین روابط بریکس و اعضای آن با جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرض استوار است که روابط گروه بریکس با جمهوری اسلامی، در چارچوب روابط ایران با اعضای آن تعریف میشود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که به نظر نمیرسد که گروه بریکس أکثرهدف پژوهش حاضر تبیین روابط بریکس و اعضای آن با جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرض استوار است که روابط گروه بریکس با جمهوری اسلامی، در چارچوب روابط ایران با اعضای آن تعریف میشود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که به نظر نمیرسد که گروه بریکس، علیرغم اینکه با یکجانبهگرایی ایالات متحده مخالف است، منابع کافی داشته باشد و یا بتواند اثرات تحریمهای آمریکا بر ایران را تا حد مورد انتظار ایران کاهش دهد. در میان کشورهای بریکس، روسیه به طور غیرمستقیم از تحریمهای ایران سود میبرد و ناتوانی ایران در تولید بیشتر گاز طبیعی و ناتوانی مالی و فناوری ایران در تکمیل پروژههای انرژی در آینده نزدیک، باعث ایجاد بازار منطقهای و جهانی به نفع روسیه و به ضرر ایران خواهد شد. از طرف دیگر اعضای بریکس، برنامههای بلندمدتی برای جلوگیری از یکجانبهگرایی امریکا دارند و این در حالی است که روابط سیاسی-اقتصادی خود را با امریکا قطع نکرده و ساختار نظام بینالملل را به چالش نکشیدهاند. کما اینکه براساس رهیافت سازهانگاری، برای کسب منفعت بیشتر کشورها در نظام بینالملل، باید هنجارهای این ساختار را کارگزاران، رعایت کنند؛ چه اینکه سازهانگاران بر این اعتقادند که سیاست خارجی کشورها و نزدیکی روابط آنها در ساختار بینالملل، بنا به شباهت رویهای که پیش گرفتهاند، شکلی جدی میگیرد. روشن است که اعضای بریکس، این مهم را در خاطر دارند و به همین علت، حاضر به جنگ ایدئولوژیک با امریکا در ساختار بینالملل نخواهند شد. از این جهت نمیتوان تاثیراتی ماورائی و آرمانی در خصوص بریکس بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی متصور شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - ژئوپلیتیک انرژی و سیاست خارجی ایران در دهه 70
حسین مسعودی پور حسین کریمی فرد بهرام یوسفی فریدون اکبرزادههدف پژوهش حاضر بررسی ژئوپلیتیک انرژی و سیاست خارجی ایران در دههی 70 است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج نشان داد کهرابطه نفت و سیاست خارجی یکی از موضوعات اصلی سیاست بینالملل و امنیت منطقهای در خاورمیانه میباشد و به لحاظ تاریخی قیمت نفت همیشه بر ساختار سیاسی أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی ژئوپلیتیک انرژی و سیاست خارجی ایران در دههی 70 است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج نشان داد کهرابطه نفت و سیاست خارجی یکی از موضوعات اصلی سیاست بینالملل و امنیت منطقهای در خاورمیانه میباشد و به لحاظ تاریخی قیمت نفت همیشه بر ساختار سیاسی کشورهای نفتخیز تأثیرگذار بوده است. در دهه 70 برای اجرای برنامههای توسعه اقتصادی، نیاز به جذب منابع و سرمایههای خارجی در چارچوب حمایت نهادهای اقتصادی بینالمللی وجود داشت. در این دوران، سیاست منطقهای و بینالمللی ایران تغییر کرد. هاشمی رفسنجانی دارای دو هدف بنیادین بود، اول آنکه ساختار اقتصادی ایران را بازسازی کند، دوم، آن رابطه ایران با نهادهای بینالمللی را ارتقاء دهد. این امر، زمینه تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به وجود آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی تطبیقی مولفههای توسعه اقتصادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و مالزی
محمود بهارلو مجید عباسی گارینه کشیشیان سیرکی علی آدمیهدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای دولت و برنامههای توسعه اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران و مالزی است. شناخت ارکان قدرت و دولت و شاخصههای آن در جمهوری اسلامی ایران و مالزی، شناخت شباهتها و تفاوتهای عوامل پیشرفت و توسعه در ایران و مالزی، شناخت الگوی توسعه مالزی دوره ماهات أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای دولت و برنامههای توسعه اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران و مالزی است. شناخت ارکان قدرت و دولت و شاخصههای آن در جمهوری اسلامی ایران و مالزی، شناخت شباهتها و تفاوتهای عوامل پیشرفت و توسعه در ایران و مالزی، شناخت الگوی توسعه مالزی دوره ماهاتیر محمد و جمهوری اسلامی ایران و ارائه راهبردهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت بیشتر در جمهوری اسلامی ایران از جمله دیگر اهداف این پژوهش میباشد. روش پژوهش، تحلیلی- مقایسهای بوده و نتایج نشان داد جمهوری اسلامی ایران در دوران هاشمی رفسنجانی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶) با اجرای اولین برنامه ۵ ساله توسعه و با تأکید بر سیاست باز اقتصادی، بیشتر توسعه اقتصادی کشور با توجه اندک به مسائل اجتماعی- فرهنگی را مدنظر داشت و سید محمد خاتمی (۱۳۷۶-۱۳۸۴) ضمن گسترش روابط با کشورهای خارجی، بیشتر توسعه سیاسی و تقویت نهادهای مدنی را در داخل مورد توجه قرار داد. در هر دو دوره، برنامه به صورت دقیق اجرایی نشد و بخشهایی از آن متناسب با گفتمان دولتها اجرا گردید. اما مالزی در دوره زمامداری ماهاتیر محمد اولاً با الگو قرار دادن ژاپن و کره جنوبی و با تکیه بر سیاست نگرش به شرق، ثانیاً ایجاد یک قدرت بوروکراتیک مشروع و دولت کاملاً رشد یافته که معیار سنجش و اعتبار و شایستگی آن در متخصصان و دانشمندان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن بود، ثالثاً با برنامهریزی دقیق و تعهد به اجرای برنامه و رابعاً توسعه روابط با کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ مانند آمریکا با هدف جذب سرمایههای خارجی، موفق شد تا رشد و توسعه اقتصادی خود را به بهترین وجه ممکن دنبال کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوران اوباما و ترامپ (براساس تئوری رئالیسم تهاجمی میرشایمر و رئالیسم تدافعی والتز)
حسن عابدینی کشکوئیه حسین مسعودنیا مهناز گودرزیهدف پژوهش حاضر تشریح و تبیین عوامل و مؤلفههای مؤثر بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ است که با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش مرور نظاممند با تجزیه و تحلیل رفتار اوباما و ترامپ براس أکثرهدف پژوهش حاضر تشریح و تبیین عوامل و مؤلفههای مؤثر بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ است که با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش مرور نظاممند با تجزیه و تحلیل رفتار اوباما و ترامپ براساس رویکرد واقعگرایی تدافعی و واقعگرایی تهاجمی است. سیاست خارجی آمریکا براساس امنیتی کردن فعالیتهای هستهای و رفتارهای منطقهای ایران قابل تبیین بوده و مؤلفههای آن عبارتند از شخصیت و اعضای کابینه و لابیهای عبری- عربی. سیاست خارجی اوباما در قبال ایران با استفاده از رویکرد تعامل و فشار (قدرت هوشمند) موفقیتآمیز بود، ولی سیاست خارجی ترامپ با توجه به ماهیت تهاجمی و شکاف در اردوگاه غرب، ناکام ماند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هر دو رئیس جمهور سعی داشتند با ایجاد بحرانهای سیاسی، اقتصادی و تهدیدات نظامی در ابعاد داخلی و خارجی، منافع جمهوری اسلامی را به چالش بکشند. اوباما توانست با دستیابی به توافق هستهای، فعالیتهای هستهای ایران را مهار کند، ولی ترامپ با خروج از توافق هستهای، نهتنها نتوانست دستاوردهای اوباما را حفظ کند، بلکه دستاورد او در مهار ایران برای تأمین منافع ملی آمریکا تقریباً هیچ بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - تأثیر سیاستهای جذب سرمایهگذار خارجی در توسعه اقتصاد و روابط بینالملل ایران
سیدعظیم حسینی حمید پیشگاه هادیانهدف پژوهش حاضر احصاء و تبیین سیاستها و موانع جذب سرمایهگذار خارجی برای نیل به اهداف توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از طریق ایجاد فضای امنیت اقتصادی و گسترش روابط دیپلماتیک به منظور بومیسازی تکنولوژی و رونق کسب و کار میباشد أکثرهدف پژوهش حاضر احصاء و تبیین سیاستها و موانع جذب سرمایهگذار خارجی برای نیل به اهداف توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از طریق ایجاد فضای امنیت اقتصادی و گسترش روابط دیپلماتیک به منظور بومیسازی تکنولوژی و رونق کسب و کار میباشد. در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی به این سوال اساسی پرداخته شد که شناسایی آسیبهای سیاستهای جذب سرمایهگذار خارجی در ایران، چه تأثیری در توسعه اقتصاد و گسترش روابط دیپلماتیک خواهد داشت؟ نتایج حاکی از آن است که بیشک امنیت اقتصادی یکی از اساسیترین ملزومات ایجاد توسعه پایدار اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعهای همچون ایران برای جذب سرمایهگذار خارجی در جهت تحقق شعار اقتصاد مقاومتی برای تحقق سیاستهای مأخوذ به منظور رشد و توسعه اقتصادی، افزایش فرصتهای شغلی، أخذ و توسعه فناوری و مهارتهای مدیریتی و همچنین افزایش کیفیت تولیدات و توان صادراتی کشور در برقراری روابط بینالمللی خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - تجزیه و تحلیل استراتژیهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه با استفاده از مدل سوات
ابراهیم ارم امین روان بد غفار زارعیهدف پژوهش حاضر بررسی استراتژیهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه و یافتن استراتژی بهینهای برای جمهوری اسلامی ایران در قبال عربستان سعودی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل سوات برای تجزیه و تحلیل استراتژیهای سیاست خارجی دو کشور د أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی استراتژیهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه و یافتن استراتژی بهینهای برای جمهوری اسلامی ایران در قبال عربستان سعودی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل سوات برای تجزیه و تحلیل استراتژیهای سیاست خارجی دو کشور در خاورمیانه استفاده شده است. نتایج نشان داد که ترکیبی از سیاستهای تعامل سازنده و مهار میتواند استراتژی بهینه جمهوری اسلامی ایران در قبال عربستان سعودی در شرایط کنونی باشد. تعقیب سیاست دو مسیری تعامل سازنده و مهار در قبال عربستان سعودی از یکسو نیازمند تاکید بر پتانسیلهای همکاری نظیر همکاری در مقابله با اسلامهراسی و همکاری برای تأمین امنیت منطقه خلیج فارس و همکاری در زمینه حفظ محیط زیست است و از سوی دیگر پذیرش مقطعی برخی خواستههای طرف مقابل نمیبایست به منزله شکست تلقی گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - کاربست نظریه پیوستگی جیمز روزنا در تحلیل سیاست منطقهگرایی دوره پهلوی دوم
حسین حسن پور دهنوی اهورا راهبر احمد بخشی علی محمدزادههدف پژوهش حاضر بررسی منطقهگرایی ایران در دوره پهلوی دوم بر اساس رویکرد نظری جیمز روزنا و با استفاده از متغیرهای شخصیت تصمیمگیرنده، نقش، حکومت، جامعه و متغیر نظام بینالملل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دو متغیر نظام بینالملل و شخصیت تصمیمگیر أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی منطقهگرایی ایران در دوره پهلوی دوم بر اساس رویکرد نظری جیمز روزنا و با استفاده از متغیرهای شخصیت تصمیمگیرنده، نقش، حکومت، جامعه و متغیر نظام بینالملل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دو متغیر نظام بینالملل و شخصیت تصمیمگیرنده مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر روند سیاست خارجی و منطقهگرایی ایران در این دوره بودهاند. سیاست منطقهگرایی ایران در دوره پهلوی دوم، همسو با ساختار قدرت در نظام بینالملل و بر اساس خوانش منافع ملی صورت گرفته است. ضمن اینکه ایران در این دوره، متأثر از ساختار نظام دو قطبی و جنگ سرد، همچنین بر اساس روحیات و شخصیت محمدرضا شاه، به عنوان مهمترین فرد در تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی، خواهان کسب برتری و سرکردگی در منطقه بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - تحلیل و ارزیابی راهبرد سیاست خارجی ترکیه در عراق و تاثیر آن بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از 2010 تا 2023
سامی رسول مکطوف الرکابی محمد ترابی محمدحسن علی محمد بشیر اسماعیلیهدف پژوهش حاضر، بررسی راهبرد سیاست خارجی ترکیه در قبال کشور عراق و تاثیر این سیاستها بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا، با کاربست نظریه نوواقعگرایی و روش توصیفی -تحلیلی، نشان داده شد که راهبرد سیاست خارجی ترکیه در عراق، مبتنی بر افزایش نفوذ و کسب موقع أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی راهبرد سیاست خارجی ترکیه در قبال کشور عراق و تاثیر این سیاستها بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا، با کاربست نظریه نوواقعگرایی و روش توصیفی -تحلیلی، نشان داده شد که راهبرد سیاست خارجی ترکیه در عراق، مبتنی بر افزایش نفوذ و کسب موقعیت برتر و حفظ موازنه قدرت با ایران میباشد که از یکسو برای هر دو کشور منافع همسو و از سویی منافع متعارض را دربرمیگیرد. این موضوع در زمان نقاط مثبت و تعامل، ریشه در جغرافیای سه کشور دارد و تابعی از محیط منطقهای، تروریسم و مسئله کردها است و در هنگام رقابت، به دلیل حوزه گسترش نفوذ دو کشور در عراق است. ایران از سیاست حفظ وضع موجود حمایت میکند و در مقابل ترکیه به دنبال تغییر وضع موجود است. ایران خود را همپیمان عراق میداند، اما ترکیه به دنبال هژمونی و رهبری منطقهای است. از سوی دیگر در حوزه اقتصادی نیز ترکیه به دنبال کسب بیشترین سهم تجارت و به دست گرفتن کنترل انتقال انرژی از عراق به اروپا است. درنتیجه میتوان گفت، ترکها عمدتاً از ابزارهای قدرت نرم برای اهداف سخت استفاده میکنند و ایران بیشتر از مؤلفههای قدرت سخت برای اهداف نرم استفاده میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - واکاوی رویکردهای سیاسی و امنیتی روسیه با همکاری جمهوری اسلامی ایران در مقابله با بنیادگرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه
جابر منیرپور مالک ذوالقدر مهدی خوش خطیامروز تهدید اصلی بازیگران دولتی نظام بینالملل از جانب بازیگران غیردولتی نوظهور بوده و در همین نقطه، همکاری امنیتی دو کشور روسیه و ایران در حوزه مقابله با بنیادگرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه به یکدیگر گره خورده است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است ک أکثرامروز تهدید اصلی بازیگران دولتی نظام بینالملل از جانب بازیگران غیردولتی نوظهور بوده و در همین نقطه، همکاری امنیتی دو کشور روسیه و ایران در حوزه مقابله با بنیادگرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه به یکدیگر گره خورده است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که چگونه موضوع تروریسم و بنیادگرایی، همکاری میان روسیه و ایران را تقویت نموده است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از رویکرد نظری نوواقعگرایی بهره گرفته شده است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که اهداف یکسان دو کشور در مقابله با بنیادگرایی، سطح همکاری را ارتقاء داده و سبب تحوّل در روابط تهران- مسکو شده است. نتایج نشان داد که هرچند سطح همکاری دو کشور ایران و روسیه ارتقاء یافته است؛ ولیکن پیچیدگی عوامل و رویکردهای واقعگرایانه ساختاری جهانی و منطقهای، دافع پیوند راهبردی ویژه دو کشور شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - واکاوی اهداف و مؤلفههای تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه از منظر قدرت هوشمند
مجتبی رموک ماشاءالله حیدرپور علیرضا امینیهدف پژوهش حاضر واکاوی اهداف و مؤلفههای تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه از منظر قدرت هوشمند است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که تجارب دهههای گذشته، سیاستمداران کاخ سفید را مجاب کرد، تا راهبرد قدرت هوشمند را برای تعامل و تقابل، و شیوه أکثرهدف پژوهش حاضر واکاوی اهداف و مؤلفههای تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه از منظر قدرت هوشمند است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که تجارب دهههای گذشته، سیاستمداران کاخ سفید را مجاب کرد، تا راهبرد قدرت هوشمند را برای تعامل و تقابل، و شیوه عمل مسالمتجویانه و صلحطلبانه را برای برقراری ارتباط با کشورهای منطقه خاورمیانه در پیش گیرند. بنابراین، ادبیات جدیدی در تعاملات غرب با کشورهای منطقه خاورمیانه گشوده شد. قدرت هوشمند و همه مؤلفههای آن باعث گردید، تا سیاستمداران کاخ سفید تلاش نمایند با بهرهگیری از آن، تا حدود زیادی اهداف خود را پیگیری کنند. این اهداف شامل بازسازی چهره مخدوش شده سیاست خارجی این کشور در دورههای گذشته، مدیریت افکار عمومی منطقه خاورمیانه، بهبود و ارتقاء مشروعیت سیاستهای اجرایی این کشور در این منطقه، جلوگیری از ایجاد همگرایی منطقه علیه آمریکا و اسرائیل، حمایت از ظهور دولتهای معتدل بر مبنای نظام لیبرال دموکراسی، حفظ صلح و ثبات نسبی در منطقه که مدنظر آمریکا باشد و حفظ پایگاههای نظامی در کشورهای متحد، است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - سناریوهای تغییر در نظام بینالمللی و تاثیر آن بر بازیگری ایران
حدیثه کولیایی امین روان بد علی محمد حقیقیهدف پژوهش حاضر شناسایی ساختارهای احتمالی نظام بینالمللی در آینده و درک بهتر تاثیرگذاری ساختارهای مختلف نظام بینالمللی بر مقدورات و محذورات ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ روششناسی یک پژوهش کیفی بوده و برای شناخت ساختارهای احتمالی نظام بینالمللی، از روش آیندهپژوهانه س أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی ساختارهای احتمالی نظام بینالمللی در آینده و درک بهتر تاثیرگذاری ساختارهای مختلف نظام بینالمللی بر مقدورات و محذورات ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ روششناسی یک پژوهش کیفی بوده و برای شناخت ساختارهای احتمالی نظام بینالمللی، از روش آیندهپژوهانه سناریوپردازی استفاده شده است. سوال اصلی این است که چه سناریوهایی در مورد تغییر نظام بینالمللی وجود دارد و پیامدها و تبعات این سناریوها برای روابط و بازیگری ایران در نظام بینالمللی چه خواهد بود؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که وقوع سناریوی نظام بینالمللی چندقطبی، در قیاس با نظام بینالمللی دوقطبی یا تکقطبی، بیشترین احتمال وقوع را دارد. کشورها در هر سناریو سه گزینه کلی در پیشرو دارند: همراهی شامل اتحاد یا دنبالهروی؛ رقابت شامل ایجاد موازنه و همراهی با چالشگران و تقابل و اتخاذ سیاست تخاصمی در قبال قطب یا قطبهای موجود در نظام است. سناریوی جهان چندقطبی بیشترین مقدورات و فرصتها را برای ایران به همراه خواهد داشت و سناریوی تکقطبی به رهبری امریکا، سبب افزایش محذورات ایران میشود. در سناریوی دو قطبی نسبت به سناریوی تکقطبی به رهبری امریکا، مقدورات ایران افزایش پیدا میکند. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، به ایران کمک خواهد کرد تا در سناریوی دوقطبی با محوریت ایالات متحده و چین، بتواند فرصتهای بیشتری جهت تأمین منافع ملی خلق کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - ارزیابی سیاسی رویکرد راهبردی و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای
نوید نوزعیم سید باقر میرعباسی مریم مرادی سهیل سهیلی نجف آبادیهدف پژوهش حاضر ارزیابی سیاسی رویکرد راهبردی و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و یافتهها نشان داد که، منافع ایران و دو قدرت بزرگ عضو سازمان شانگهای یعنی روسیه و چین در جلوگیری از نفوذ آمریکا در آسیای جنوب غربی أکثرهدف پژوهش حاضر ارزیابی سیاسی رویکرد راهبردی و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و یافتهها نشان داد که، منافع ایران و دو قدرت بزرگ عضو سازمان شانگهای یعنی روسیه و چین در جلوگیری از نفوذ آمریکا در آسیای جنوب غربی بهویژه آسیای مرکزی، موجب نزدیکی آنها به یکدیگر در چهارچوب مناسبات دوجانبه و همچنین در قالب سازمان همکاری شانگهای شده است. جمهوری اسلامی ایران جهت مقابله با هژمونیگرایی آمریکا در سطح منطقهای و تضمین منافع ملی خود در برابر تهدیدات امنیتی این کشور، در راستای عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای گام برداشته است. عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای فرصتهای ساختاری برای ایران فراهم ساخته که از یکسو به پشتوانه قدرت اعضای این ساختار در برابر هژمونیگرایی آمریکا در منطقه موازنه ایجاد کند، و از سوی دیگر، جایگاه سیاسی و امنیتی ایران در معادلات آسیای مرکزی و تحولات خاورمیانه را افزایش میدهد. بنابراین، ایران با ظرفیتهای بالای یاد شده در منطقه خاورمیانه، توانمندی لازمرا به لحاظ راهبردی، جهت تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازهانگاران؛ فرصتها و چالشها
سید جواد احمدی حسن خداوردی گارینه کشیشیانهدف پژوهش حاضر بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازهانگاران بود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی بوده و درصدد پاسخ به این سوالات است که کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند چه درکی از یکدیگر دارند؟ و فرصتها و چالشهای این رابطه چیست؟ پژوهش بر این فرضیۀ استوار أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازهانگاران بود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی بوده و درصدد پاسخ به این سوالات است که کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند چه درکی از یکدیگر دارند؟ و فرصتها و چالشهای این رابطه چیست؟ پژوهش بر این فرضیۀ استوار است که ساختار هویتی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران که در حوزه سیاست خارجی به نظم ساختاری- کارگزاری نیز تعمیم یافته، در تعارض با نئولیبرالیزم گزینش شده توسط سیاستگذاران خارجی هند و حزب حاکم میباشد. لذا این تفاوت در مبانی هویتی و رابطه ساختاری- کارگزاری در نظام داخلی و بینالمللی باعث ایجاد چالشها و فرصتهایی برای هر دو کشور شده است. نتیجه اینکه، پس از انقلاب اسلامی و خروج ایران از پیمان سنتو و همپیمانی با غرب، و پیوستن به جنبش عدم تعهد که هند از بنیانگذاران آن بود، امیدواری زیادی به بهبود روابط با هند بهدلیل اشتراکات هویتی ناشی از سیاست خارجی مسالمتجو و صلحگرایی (نهروئیزم) که مبتنی بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ و همراهی با کشورهای ضعیف بود، در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد. اما پس از پایان جنگ سرد و شیفت پارادایم سیاست خارجی هند از آرمانگرائی نهروئیستی به واقعگرائی، تغییر در مبانی هنجاری - هویتی، و به حاشیه رفتن حزب کنگره ملی، پیروزی حزب بهاراتیا جاناتا « BJP»، و نزدیکی به غرب، روابط به سردی گرایید. لذا بهنظر میرسد که سیاستگذاران خارجی ایران و هند نتوانند منابع هویتی بیناذهنی و ارزشها و هنجارهای مشترکی برای توسعه روابط در سطح راهبردی و استراتژیک بیابند، که این مهم میتواند از چالشهای روابط دو کشور باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - واکاوی زمینهها و دلایل ائتلاف راهبردی ایران و روسیه در سوریه
مرتضی رفیعی بصیری مهدی جاودانی مقدم داود کیانیهمکاری در مدیریت بحران سوریه، حوزه تازهای در فرایند همکاریهای ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی بهشمار میآید. در این زمینه، دو دیدگاه متفاوت در مورد ماهیت راهبردی یا تاکتیکی چشمانداز روابط دو کشور در سوریه و ورای آن وجود دارد. در این چارچوب، سؤال اصلی پژوهش أکثرهمکاری در مدیریت بحران سوریه، حوزه تازهای در فرایند همکاریهای ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی بهشمار میآید. در این زمینه، دو دیدگاه متفاوت در مورد ماهیت راهبردی یا تاکتیکی چشمانداز روابط دو کشور در سوریه و ورای آن وجود دارد. در این چارچوب، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که دلایل اصلی همکاری ایران و روسیه در جنگ سوریه کدام است و چه چشماندازی در ائتلاف راهبردی دو کشور متصور میباشد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بر این فرضیه استوار است که وجود منافع سیاسی- اقتصادی درازمدت و دشمن مشترک ایران و روسیه در سوریه، موجب همکاریهای عملیاتی دو کشور در سطح ائتلاف راهبردی شده که به شکل موفقیتآمیزی منجر به تثبیت دولت سوریه و تأمین منافع دو کشور شده است. با این وجود، ائتلاف راهبردی دو کشور ایران و روسیه در سوریه و در سیاست جهانی، تحت تأثیر برداشتهای تاریخی حاکم بر روابط دو کشور، بهویژه در ذهنیت برخی از نخبگان ایرانی و روسی قرار داشته که چالش مهمی در گذار به اتحاد راهبردی آنان در سیاست بینالملل میباشد. بر این اساس، یافتههای این پژوهش، مویّدِ ائتلاف راهبردی و مخالف اتحاد راهبردی دو کشور ایران و روسیه است. ایران همواره از ثبات در کشورهای پیرامونی خود حمایت کرده است. مهمترین تهدید این کشور آن است که در کشورهای همسایه بیدولتی یا دولتهای ضعیف حاکم شوند و این بیثباتی به درون مرزهای جمهوری اسلامی ایران امتداد یابد. به نظر میرسد فدراسیون روسیه نیز از امتداد بجران سوریه به مرزهای جنوبی خود بیمناک است. این بیدولتی میتواند مبنای ظهور گروههایی (مانند داعش و...) شود که امکان بهکارگیری آنها توسط قدرتهای رقیب منطقهای و فرامنطقهای وجود دارد. از این دیدگاه، یکی از تهدیدات مهم علیه امنیت ملی ایران و روسیه، نداشتـن دولت در کشورهـای اطراف یا دولتهای ضعیفی است که در چنین فضـایی، هم قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و هم گروهها میتوانند اقدام به برنامهریزی و سازماندهی کنند و امنیت ملی ایران و روسیه را به چالش بکشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - واکاوی نقش قدرت نرم دیپلماسی ورزشی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
محمد بیدگلیهدف پژوهش حاضر واکاوی نقش قدرت نرم دیپلماسی ورزشی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که تاثیر دیپلماسی ورزشی باعث ارتقاء راهبردها و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میشود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از أکثرهدف پژوهش حاضر واکاوی نقش قدرت نرم دیپلماسی ورزشی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که تاثیر دیپلماسی ورزشی باعث ارتقاء راهبردها و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میشود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که با همکاری سازنده بین دستگاههای اجرایی ورزش کشور و در دستور کار قرار دادن و استفاده از ظرفیت ورزش بینالملل توسط این سازمانها، میتوان به بهبود شرایط موجود و در نتیجه ارتقاء دیپلماسی ورزشی ایران امیدوار بود. جمهوری اسلامی ایران به دلیل وجود ظرفیت بالقوه ورزشی میتواند با شکل دادن به دیپلماسی ورزشی خود، از ورزش به عنوان ابزاری کارآمد برای ارتقاء منزلتیابی بینالمللی، ارتقاء قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، مشارکت در صلح و امنیت منطقهای، ارتقاء اثرگذاری مثبت، جذب افکار عمومی و رفع منازعات و آشتی بینالمللی در سطح جهان بهره ببرد. پیشنهاد میگردد که مدیریت ورزشی در بستر استراتژیک قرار گیرد؛ به این معنا که برنامه و سیاستگذاری شانزده تا بیست سالهای تدوین گردد که راهنما و دستور عملی برای مدیران عالی ورزشی کشور باشد. در این صورت است که میتوان از اِعمال سلیقه و فردگرایی در مدیریت ورزشی کشور پرهیز کرد و آن را به سوی اهداف متعالی مدنظر کشور، هدایت و راهبری نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - نقش انگارههای هویت ملی نخبگان اجرایی در سیاست خارجی ایران (1376-1384)
حسین کریمی فرددر پژوهش حاضر با تاکید بر نقش انگارههای هویتی نخبگان اجرایی در تکوین سیاست خارجی، و با روش توصیفی- تحلیلی و نظریه سازهگرایی، به بررسی سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی پرداخته شده است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که هویت، بنیان منافع ملی تلقی میشود. أکثردر پژوهش حاضر با تاکید بر نقش انگارههای هویتی نخبگان اجرایی در تکوین سیاست خارجی، و با روش توصیفی- تحلیلی و نظریه سازهگرایی، به بررسی سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی پرداخته شده است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که هویت، بنیان منافع ملی تلقی میشود. جهتگیری راهبردی سیاست خارجی ایران امری حاکمیتی تلقی شده و نهادهای مختلفی ازجمله دولت، متشکل از نخبگان اجرایی، در تدوین آن نقش دارند. مولفه فرهنگ و هویت ملی نخبگان اجرایی به عنوان یکی از عوامل موثر در «رفتار» سیاست خارجی ایران دوره اصلاحات محسوب میشود. یافتهها حاکی از این است که با توجه به برجستگی عنصر تجددگرایی نسبت به اسلامگرایی و ایرانگرایی نزد نخبگان اجرایی اصلاحطلب، و احساس تشابه فرهنگی و هویتی با بعضی از عناصر فرهنگ غرب، جهتگیری سیاست خارجی ایران به سمت غرب متمایل شد؛ همین امر زمینه را برای قطبی شدن سیاست خارجی ایران در سالهای بعد فراهم نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - نگرشی هویتمحور بر سیاست متوازن روسیه در قبال کشورهای اسلامی خاورمیانه: مطالعه موردی ایران و عربستان (2020-2011)
سید رزاق مقیمی داوود کیانی مهدی جاودانی مقدمهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای مؤثر بر سیاست روسیه نسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه، پس از انقلابهای عربی است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی روسیه را به سمت اتخاذ سیاست متوازن نسسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه از سال 2011-2020 سوق داده اس أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای مؤثر بر سیاست روسیه نسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه، پس از انقلابهای عربی است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی روسیه را به سمت اتخاذ سیاست متوازن نسسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه از سال 2011-2020 سوق داده است؟ همچنین پژوهش بر این فرضیه استوار است که در فاصله سالهای 2011-2020 میلادی، روسیه از یکسو در مبارزه علیه تروریسم تکفیری، به همکاری با گروههای شیعی به رهبری ایران روی آورد و از سوی دیگر، با هدف جلوگیری از تحریک بنیادگرایی دینی در جمهوریهای مسلماننشین خود، به گسترش روابط با کشورهای اسلامی سنّی مذهب پرداخت. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در قالب چارچوب نظری سازهانگاری، تحلیلی نسبتاً متمایز از ماهیت روابط روسیه با کشورهای اسلامی خاورمیانه در مقطع پس از انقلابهای عربی ارائه گردید. نتایج حاکی از آن است که با وقوع انقلابهای عربی در سال 2011 میلادی و شکلگیری دستهبندیهای جدیدی در سطح منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه، به ویژه پیرامون بحران سوریه که آغازگر مقطع تازهای در روابط روسیه با جهان اسلام بود، مسکو با هدف دفع خطر جریان افراطگرایی اسلامی، تلاش کرد با اتخاذ سیاست متوازن نسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه، ضمن پرهیز از ایجاد تنش با آنها، به تقویت روابط با آنان بپردازد. لذا انتظار میرود، نقش اسلام در سیاست خارجی روسیه افزایش یابد و دولتمردان روسی، تمایل بیشتری به تعامل سازنده با کشورهای اسلامی خاورمیانه پیدا نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - دگرگونی و هوشمندسازی استراتژی قدرت نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس (2001-2022)
علی اصغر غفاری چراتی حسن خداوردی گارینه کشیشیان سیرکیپژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که دگرگونی و هوشمندسازی استراتژی قدرت نظامی آمریکا در منطقه خلیجفارس از سال 2001 میلادی تاکنون، به چه صورت انجام شده است؟ پژوهش بر این فرضیه استوار است که نتایج و هزینههای هنگفت استراتژیهای نظامیمحور آمریکا در دوره جورج دبلیو أکثرپژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که دگرگونی و هوشمندسازی استراتژی قدرت نظامی آمریکا در منطقه خلیجفارس از سال 2001 میلادی تاکنون، به چه صورت انجام شده است؟ پژوهش بر این فرضیه استوار است که نتایج و هزینههای هنگفت استراتژیهای نظامیمحور آمریکا در دوره جورج دبلیوبوش، متأثر از قدرت سخت، رؤسای جمهور بعدی این کشور را بر آن داشت تا با پیگیری استراتژی قدرت هوشمند، به موازات حضور نظامی، با ابزارهایی چون، دیپلماسی، تجارت، کمکهای خارجی و گسترش ارزشها، به بازسازی چهره مخدوش آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس اقدام نمایند. روش پژوهش تحلیل محتوا بوده و نتایج نشان داد که پیامدهای مداخلات نظامی آمریکا در منطقه خلیجفارس، محدودیتهای استراتژی قدرت سخت واشینگتن را در دوره دولت بوش نمایان نمود. از اینرو، باراک اوباما و رؤسای جمهور بعدی این کشور، بر بهرهگیری همزمان از گزارههای قدرت سخت و قدرت نرم، تحت عنوان قدرت هوشمند تاکید داشتهاند. هرچند رویکرد آنها با یکدیگر متفاوت بوده است، اما در مجموع مهمترین هدف هوشمند و مشترک رؤسای جمهور آمریکا در منطقه خلیجفارس، تغییر شکل هوشمندانه موازنه قدرت در این منطقه به سود آمریکا و به ضرر ایران، با ایجاد مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی منطقه، به خصوص عربستان و امارات بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - چالش های امنیتی ناشی از جهانی شدن در خاورمیانه و تاثیر آن بر اتخاذ استراتژی های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی
فاضل حسن زاده امین روان بد غفار زارعیدر چند سال گذشته، ما شاهد تحولاتی در منطقه خاورمیانه بوده ایم. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور مهم و تأثیرگذار در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هستند. در طول چهار دهه گذشته پس از انقلاب اسلامی، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران دستخوش تغییرات زیادی در روابط خ أکثردر چند سال گذشته، ما شاهد تحولاتی در منطقه خاورمیانه بوده ایم. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور مهم و تأثیرگذار در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هستند. در طول چهار دهه گذشته پس از انقلاب اسلامی، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران دستخوش تغییرات زیادی در روابط خود شده اند.هدف از تحقیق حاضر بررسی چالش های امنیتی ناشی از جهانی شدن در خاورمیانه و تاثیر آن بر اتخاذ استراتژی های سیاست خارجی دو کشوراست. روش مورد استفاده در این تحقیق نیز ،روش توصیفی-تحلیلی می باشد. در این روش، تجزیه و تحلیل اطلاعات با اسـتفاده از بررسـی تـاریخی وقـایع مرتبط با موضوع و همچنین داده ها براساس تحلیل جزئیـات در سـاختار کلـی است و با استفاده از منابع معتبر، سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی شناسایی می شوند. نتایج تحقیق نشان داد که عربستان سعودی به دنبال بهبود موقعیت منطقه ای خود در برابر جمهوری اسلامی ایران است و با این هدف، وارد بحرانهای منطقه ای شده است و در همین راستا سیاست هایی اتخاذ شده از سوی دو کشور، موجبات واگرایی و بروز تنشهای تفرقه افکنانه در سطح منطقه گردیده که نتیجه آن، چیزی به جز ظهور وگسترش تروریست در منطقه، حضورکشورهای غربی به بهانه مبارزه با آن و در مجموع ،کاهش روز افزون امنیت منطقه نبوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - بنیان های خط مشی سیاسی امام خمینی(س) در عرصه سیاست خارجی
حسین بابائی علیرضا گلشنی مسعود جعفری نژادهدف پژوهش حاضر بررسی بنیان ها و پایه های خط مشی سیاست خارجی امام خمینی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و یافته ها نشان داد، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و روششناسی امام خمینی به عنوان یک پ أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی بنیان ها و پایه های خط مشی سیاست خارجی امام خمینی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و یافته ها نشان داد، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و روششناسی امام خمینی به عنوان یک پارادایم فکری، پایه و بنیان خط مشی ایشان در سیاست خارجی است. همچنین شناخت و رویکرد عرفانی ایشان بهمثابه یک مبنای کلیدی به مشی او در سیاست خارجی جهت می دهد. علاوهبر این، خط مشی سیاسی امام خمینی از ویژگی های والای شخصیتی ایشان نیز تأثیر پذیرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - تأملی بر مبانی سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه امام خمینی (ره)
مهدی جاودانی مقدمبدون شک اندیشه های امام خمینی (ره) یکی از مهم ترین مبانی نظری سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. این مساله از یکسو متاثر از جایگاه منحصر به فرد حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و از سوی دیگر تاثیرگذاری این اندیشه ها در قانون اساسی جمه أکثربدون شک اندیشه های امام خمینی (ره) یکی از مهم ترین مبانی نظری سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. این مساله از یکسو متاثر از جایگاه منحصر به فرد حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و از سوی دیگر تاثیرگذاری این اندیشه ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و عمل سیاسی کارگزاران سیاسی و دفاعی آن می باشد. براین اساس، این مقاله با درک اهمیت شناخت مبانی اندیشه ای دیدگاه امام خمینی (ره) در حوزه سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است به این سوال پاسخ دهد که مهم ترین عناصر موثر در سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه امام خمینی (ره) کدامند؟ یافته های این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهدکه عناصر گفتمانی مانند پیوند دین و دولت، اصل دعوت، قاعده نفی سبیل، اصل تولی و تبری، تفکیک دار الاسلام از دار الکفر، حفظ مصلحت دولت اسلامی و تالیف قلوب در مفصل بندی ای که براساس اندیشه های امام خمینی (ره) در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، اصول، اهداف و منافع ملی ایران در حوزه سیاست خارجی و دفاعی - مانند حفظ نظام، نه شرقی و نه غربی، آرمانگرایی فعالانه، صدور انقلاب و امت سازی، دیپلماسی جهاد، استراتژی بازدارندگی مردمی و... - را شکل داده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - نگرشی سازهانگارانه به سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه (مطالعه موردی: سوریه و عراق 2018-2011)
داوود کیانی زینب صدوقیهدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بحران ژئوپلیتیک خاورمیانه بر سیاست روسیه در این منطقه، به ویژه در قبال کشورهایی چون عراق و سوریه بود.پژوهش بر اینفرض استوار است که تغییر در دکترین سیاست خارجی روسیه، ظهور افراطگرایی، تهدید منافع روسیه و همچنین نگرانی از تسری خیزشها به اورا أکثرهدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بحران ژئوپلیتیک خاورمیانه بر سیاست روسیه در این منطقه، به ویژه در قبال کشورهایی چون عراق و سوریه بود.پژوهش بر اینفرض استوار است که تغییر در دکترین سیاست خارجی روسیه، ظهور افراطگرایی، تهدید منافع روسیه و همچنین نگرانی از تسری خیزشها به اوراسیا از سال 2011 به این سو و همزمان با وقوع ناآرامی های سیاسی – اجتماعی در خاورمیانه عربی، منجر به تغییر ادراک روسها شده و در نتیجه اتخاذ سیاست گسترش نفوذ در منطقه خاورمیانه از سوی مسکو را به دنبال داشته است.نتایج حاصل از این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شد، نشان داد، روسیه با تغییر در نگرش منطقه ای خود توانست ضمن افزایش نقش آفرینی در منطقه و پیشبرد سیاست برقراری امنیت و ثبات، نقش مهمی در مدیریت بحران به نفع خود ایفا کرده، و تهدیدات منطقه ای را به فرصت تبدیل کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی سیاست خارجی روسیه در مورد جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر برنامه هسته ای ایران)
مجتبی محمدی نودهکی محمدرضا اصغری مهدی جاودانی مقدمروسیه و ایران روابط پرفراز و نشیبی را طی قرن ها سپری کرده اند. مهمترین این روابط در دوران تزاری و حکومت کمونیستی سابق و روسیه جدید پس از 1991 رقم خورده است. سیاست روسیه در قبال ایران قبل از فروپاشی شوروی منفی و همواره با دخالت های نظامی و سیاسی همراه بوده است اما پس از أکثرروسیه و ایران روابط پرفراز و نشیبی را طی قرن ها سپری کرده اند. مهمترین این روابط در دوران تزاری و حکومت کمونیستی سابق و روسیه جدید پس از 1991 رقم خورده است. سیاست روسیه در قبال ایران قبل از فروپاشی شوروی منفی و همواره با دخالت های نظامی و سیاسی همراه بوده است اما پس از فروپاشی شوروی و در دوران ریاست جمهوری پوتین سیاست همکاری همراه با واگرایی را ادامه داده است. سیاست روسیه در این سالها در زمینه های مختلف دارای نقاط عطفی بوده است. سیاست متناقض روسیه بویژه در مورد برنامه هسته ای ایران خود را نمایان کرده است. با وجود اینکه روسیه تنها کشوری بود که پس از کناره گیری کشورهای غربی در مورد ادامه همکاری با ایران در زمینه هسته ای، به همکاری خود با ایران ادامه داد، اما از ابتدای بحران هسته ای ایران سعی کرده روابط خود را با غرب و ایران حفظ کند و منافع خود را از این دعوا تامین کند. سیاست های متناقض روسیه که متاثر از متغیرهای داخلی و خارجی می باشد، باعث شده تا در این پژوهش سعی شود علل تناقض رفتاری این قدرت مورد بررسی قرار گرفته تا فهم روشن تری از این سیاست ها بعمل آید. زیرا اشتباه محاسباتی باعث می شود تا با اتکا و خوش بینی بیش از انتظار به روسیه و ظرفیت های واقعی سیاست خارجی روسیه به نتیجه مطلوب نرسیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - هویت و عقلانیت گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (دوره ریاست جمهوری حسن روحانی)
حسین کریمیفرداز دیدگاه پژوهشگران سیاست خارجی ایران منابع و مولفه های هویت نخبگان فکری و اجرایی و عقلانیت گرایی از عناصر اساسی و تعیین کننده در تعریف منفعت ملی و جهت گیری سیاست خارجی می باشد. تجربه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر دوره ریاست جمهوری روحانی حاکی از این است ا أکثراز دیدگاه پژوهشگران سیاست خارجی ایران منابع و مولفه های هویت نخبگان فکری و اجرایی و عقلانیت گرایی از عناصر اساسی و تعیین کننده در تعریف منفعت ملی و جهت گیری سیاست خارجی می باشد. تجربه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر دوره ریاست جمهوری روحانی حاکی از این است اسلام گرایی با قرائت عملگرایانه،تجددگرایی با تمرکز بر توسعه اقتصادی،دولت گرایی و تاکید بر نقش دولت_ ملت در سیاست خارجی،تنش زدایی با آمریکا و کشورهای جهان اسلام خصوصا با کشورهای منطقه خلیج فارس عناصری تعیین کننده در تعریف منفعت ملی بودند. در این مقاله تلاش می شود به بررسی رابطه هویت و عقلانیت در تدوین و اجرای سیاست خارجی دولت آقای روحانی پرداخته شود.پرسش اصلی که این مقاله درصدد پاسخ به آن هست، عبارتست از: مولفه های هویتی نخبگان فکری و اجرایی و عنصر عقلانیت چه نقشی در سیاست خارجی دولت روحانی داشتند.؟فرضیه این پژوهش که با روش تحلیلی و تبیینی مورد آزمون قرار می گیرد عبارتست از:رابطه دیالکتیک و تاثیر و تاثر عناصر هویت ملی نخبگان فکری و اجرایی دولت روحانی و عنصر عقلانیت در تنش زدایی و تعامل با غرب و کشورهای همسایه،فراهم نمودن زمینه لازم جهت سرمایه گذاری اقتصادی و ارائه تصویری صلح طلبانه موثر بوده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - بررسی و نقد کتاب " سیاست خارجی: عرصه فقدان تصمیم و تدبیر؟!"
حسین کریمی فرددر عرصه سیاست خارجی ایران کتاب ها و مقالات متعددی توسط متفکران خارجی و داخلی نگاشته شده است.مطالعه هرکدام از آنها فهم و درک تازهای را در اختیار خوانندگان قرار میدهد.محمدرضا تاجیک در کتاب سیاست خارجی:عرصه فقدان تصمیم و تدببیر تلاش نموده است در قالب جابجایی رادیکال گفتم أکثردر عرصه سیاست خارجی ایران کتاب ها و مقالات متعددی توسط متفکران خارجی و داخلی نگاشته شده است.مطالعه هرکدام از آنها فهم و درک تازهای را در اختیار خوانندگان قرار میدهد.محمدرضا تاجیک در کتاب سیاست خارجی:عرصه فقدان تصمیم و تدببیر تلاش نموده است در قالب جابجایی رادیکال گفتمانها و بازی گفتمانها به بررسی سیاست خارجی ایران بپردازد.نگاه تاجیک در این کتاب آسیب شناسانه و عیان نمودن کاستی ها و نواقص سیاست خارجی ایران است.به عبارتی علاوه بر توصیف به نقد سیاست خارجی نیز پرداخته است.هرچند در این امر موفق عمل کرده است اما به دلایل تغییر گفتمان ها ارائه راهکار برای حل وفصل آسیب ها و مسائل سیاست خارجی نپرداخته است.همچنین در این کتاب بیشتر به توصیف گزارههای گفتمان های آرمان گرایی،عمل گرایی اقتصادی و عمل گرایی سیاسی- فرهنگی پرداخته شده است و به دلایل و چگونگی شکل گیری و نهادها و سازمان های مختلف در ایجاد آنها کمتر پرداخته است.تسلط تاجیک به مباحث نظری خصوصا بحث گفتمان و حضور و آگاهی از عرصه سیاست داخلی و خارجی در دوره اصلاحات باعث شده است این کتاب به یکی از منابع مهم فهم سیاست خارجی ایران تبدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - استفاده ابزاری از حقوق بشر تاثیر آن در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا مطالعه موردی کشورهای در حال توسعه پس از سال 1990
منصور برزگر ابراهیم انوشه خسرو, وفایی سعدیچکیدهیکی از کارکردهای مهم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا، توجیه سیاست هایی است که این کشور در نقاط مختلف جهان دنبال می کند.در این مقاله تلاش خواهد شد به این سوال پاسخ داده شود که حقوق بشر چه جایگاهی در منظومه سیاست خارجه آمریکا داشته و چگو أکثرچکیدهیکی از کارکردهای مهم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا، توجیه سیاست هایی است که این کشور در نقاط مختلف جهان دنبال می کند.در این مقاله تلاش خواهد شد به این سوال پاسخ داده شود که حقوق بشر چه جایگاهی در منظومه سیاست خارجه آمریکا داشته و چگونه به ابزاری در خدمت منافع ملّی آن تبدیل شده است ؟ایالات متحده آمریکا از جمله معدود کشورهایی است که سیاست خارجه ایدئولوژیک دارد. با این تفاوت که در بسیاری از موارد مانند حمایت از حقوق بشر و ترویج دمکراسی ، سیاست خارجه ایدئولوژیک بعنوان یک ابزار برای تأمین منافع ملّی آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی اقدامات این کشور هم در سطح سیاست خارجه و هم در حوزه سیاست داخلی نیز نشان میدهد نگاه ایالات متحده نسبت به حقوق بیشتر یک نگاه ابزاری است.این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و از مقالات ، پویش اینترنتی و سایت های معتبر جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفته است .یافته های پژوهش حاکی از آن است که دفاع از حقوق در کلام و نقض گسترده آن در عمل باعث شده که حقوق بشر به ابزاری در خدمت منافع ملّی آمریکا تبدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - استفاده ابزاری از حقوق بشر و تاثیر آن در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا مطالعه موردی کشورهای در حال توسعه پس از سال 1990
منصور برزگر ابراهیم انوشه خسرو, وفایی سعدییکی از کارکردهای مهم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا، توجیه سیاست هایی است که این کشور در نقاط مختلف جهان دنبال می کند.در این مقاله تلاش خواهد شد به این سوال پاسخ داده شود که حقوق بشر چه جایگاهی در منظومه سیاست خارجه آمریکا داشته و چگونه به أکثریکی از کارکردهای مهم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا، توجیه سیاست هایی است که این کشور در نقاط مختلف جهان دنبال می کند.در این مقاله تلاش خواهد شد به این سوال پاسخ داده شود که حقوق بشر چه جایگاهی در منظومه سیاست خارجه آمریکا داشته و چگونه به ابزاری در خدمت منافع ملّی آن تبدیل شده است ؟ایالات متحده آمریکا از جمله معدود کشورهایی است که سیاست خارجه ایدئولوژیک دارد. با این تفاوت که در بسیاری از موارد مانند حمایت از حقوق بشر و ترویج دمکراسی ، سیاست خارجه ایدئولوژیک بعنوان یک ابزار برای تأمین منافع ملّی آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی اقدامات این کشور هم در سطح سیاست خارجه و هم در حوزه سیاست داخلی نیز نشان میدهد نگاه ایالات متحده نسبت به حقوق بیشتر یک نگاه ابزاری است.این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و از منابع گلخانه ای، پویش اینترنتی و سایت های معتبر جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفته است .یافته های پژوهش حاکی از آن است که دفاع از حقوق در کلام و نقض گسترده آن در عمل باعث شده که حقوق بشر به ابزاری در خدمت منافع ملّی آمریکا تبدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - بررسی سیر جهت گیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در عراق از سال 2003 تا سال 2023
مرتضی شهیدی علی باقری زاده ابراهیم انوشهحادثه 11 سپتامبر سال 2001 مبداء تحولات پیچیدهای در روابط میان کشورهای پیشرفته مخصوصاً ایالات متحده آمریکا و ملل جهان سوم گردید. این حادثه بسیاری از معادلات استراتژیک قدرتهای بزرگ در سطح جهان را تغییر داد. آمریکا در سال 2003 به بهانههای مختلف از جمله تلاش دولت عراق بر أکثرحادثه 11 سپتامبر سال 2001 مبداء تحولات پیچیدهای در روابط میان کشورهای پیشرفته مخصوصاً ایالات متحده آمریکا و ملل جهان سوم گردید. این حادثه بسیاری از معادلات استراتژیک قدرتهای بزرگ در سطح جهان را تغییر داد. آمریکا در سال 2003 به بهانههای مختلف از جمله تلاش دولت عراق برای تولید و استقرار سلاحهای کشتار جمعی، کمک به ترروریسم، مخالفت با هر گونه صلح میان اسرائیل و اعراب و تهدید کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به خصوص حمله این کشور به کویت ،به آن حمله نمود. هدف این پژوهش بررسی سیر جهت گیری سیاست خارجی آمریکا در عراق از سال 2003 تا سال 2023 است. روش این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با استفاده از روش توصیفی - تحلیل مبتنی بر روش تحلیل محتوای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که استراتژیهای آمریکا در عراق از سال 2003 تا 2005 مبتنی بر مداخله تا مصالحه بوده و از مقطع نوامبر 2005 تا ژانویه 2007 استراتژی پیروزی در عراق را انتخاب کردند. پس از سالهای 2007 تا 2010 استراتژی مصالحه، جلوگیری از شکست، افزایش نیرو و بازگشت موفقیت آمیز را در پیش گرفت. پس از خروج از عراق و استقرار پایگاههای نظامی در کشور عراق؛ راهبردهای بیثبات سازی عراق، اختلافات میان هویتی تا رقابتهای درون مذهبی، تفرقه افکنی، تخریب هویت ملی از طریق اقلیم سازی و راهبرد ابزار ناکارآمدسازی نرم دولت عراق را اتخاذ نمودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - مبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
ناصر خورشیدی محمد یوسفی جویباریبه صورت تاریخی ایالات متحده امریکا دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرز أکثربه صورت تاریخی ایالات متحده امریکا دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای ایالات متحده و همچنین انزواجویی قاره ای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره دوم در سیاست خارجی این کشور به بین الملل گرایی شهرت یافته که از سال 1917 تا به امروز تداوم داشته است. هدف ما در این پژوهش، بررسی تاریخی و همچنین بررسی بنیادهای تئوریک سنت بین الملل گرایانه ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی می باشد. در همین راستا به نظر می رسد، سنت بین الملل گرایی در سیاست خارجی امریکا از جانب دو جریان اصلی و در عین حال متعارض در روابط بین الملل یعنی رویکردهای "حقوق محور" و نیز "قدرت محور" مورد پشتیبانی قرار گرفته است. روش پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق، تاریخی- تحلیلی بوده و دامنه آن نیز کشور ایالات متحده امریکا را در بر خواهد گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - نقش حرمسرا در سیاست خارجی صفویان
انور خالندی کیوان شافعی معصومه درسارحرم یا حرمسرا در طول تاریخ ایران همواره نقش سیاسی و اجتماعی داشته و عموماً بر ساختار سیاسی کشور تأثیر نهاده است. در دوره صفوی نیز حرمسرا همواره در سیاستهای داخلی و خارجی کشور دخالت میکرد. مقاله حاضر در پی روشن نمودن میزان تأثیر و دخالت حرمسرا در سیاست خارجی صفویان و ت أکثرحرم یا حرمسرا در طول تاریخ ایران همواره نقش سیاسی و اجتماعی داشته و عموماً بر ساختار سیاسی کشور تأثیر نهاده است. در دوره صفوی نیز حرمسرا همواره در سیاستهای داخلی و خارجی کشور دخالت میکرد. مقاله حاضر در پی روشن نمودن میزان تأثیر و دخالت حرمسرا در سیاست خارجی صفویان و تصمیمگیری در این حوزه است که به عنوان یکی از کانون های مطرح در تصمیمگیری سیاست خارجی صفویان قابل بررسی است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای است.یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در این دوره نقش حرمسرا در سیاست خارجی صفویان دارای فراز و نشیب بوده است. تا قبل از دوره شاه عباس یکم حرمسرا به میزان کمی در مقایسه با دوره پس از شاه عباس یکم در امر سیاست خارجی دخالت داشتند. لکن به دلیل سیاست جدید شاه عباس مبنی بر در حرم نگهداشتن شاهزادگان و تربیت آنان در حرمسرا، پس از او نوعی کانون پنهان قدرت در داخل حرمسرا که متشکل از زنان و خواجگان بود، تشکیل گردید که نقش مهمی در تصمیم گیری و مسائل مربوط به سیاست خارجی صفویان داشتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - مسائل و شواهد مصلحت اندیشی در سیاست خارجی پیامبر (ص)
علی سلیمان پورشناخت مصالح امور و عمل به آنها به عنوان رفتار طبیعی و در قالب مدل انتخاب و گزینش عقلایی واقعیتی غیرقابل انکار و ضرورتی اجتناب ناپذیر در زندگی انسان محسوب میشود. سیره سیاسی و نظام حکومتی پیامبر عظیمالشأن اسلام نیز در کنار توسعه معنوی و اعتقادی جامعه معطوف به اداره صحی أکثرشناخت مصالح امور و عمل به آنها به عنوان رفتار طبیعی و در قالب مدل انتخاب و گزینش عقلایی واقعیتی غیرقابل انکار و ضرورتی اجتناب ناپذیر در زندگی انسان محسوب میشود. سیره سیاسی و نظام حکومتی پیامبر عظیمالشأن اسلام نیز در کنار توسعه معنوی و اعتقادی جامعه معطوف به اداره صحیح زندگی عادی و مسائل جاری آن بوده است و بر این اساس مصلحتاندیشی، ضرورتسنجی و واقعبینی با شواهد متعدد در سیره عملی و رفتارهای سیاسی آن حضرت به وفور دیده میشود. این واقعیت به تعبیر امام محمد غزالی عامل حفظ دین، جان، عقل، نسل و مال میباشد، جزء مصالح مکلفین بوده که اتلاف تمام یا قسمتی از آن به مصلحت نمیباشد. . شواهد مصلحت اندیشی در صلح و جنگ، در مکه و مدینه و در مواردی همچون دعوت یومالدار، مهاجرت به حبشه، سفر طائف، مهاجرت به مدینه، صلح حدیبیه، تألیف قلوب مخالفین و غیره با مسائل مهمی که هر کدام از آن وقایع مهم تاریخ اسلام دارند، محور اصلی بررسی حاضر را تشکیل میدهند که به فراخور هر کدام توضیحات مکفی و ضروری ارائه میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - مبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
ناصر خورشیدی محمد یوسفی جویباری سعید کریمیبه صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای ام أکثربه صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای امریکا و همچنین انزواجویی قارهای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره دوم در سیاست خارجی این کشور به بین المللگرایی شهرت یافته که از سال 1917 تا به امروز تداوم داشته است. هدف ما در این پژوهش، بررسی تاریخی و همچنین بررسی بنیادهای تئوریک سنت بینالمللگرایانه ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی می باشد. در همین راستا به نظر می رسد، سنت بینالمللگرای در سیاست خارجی امریکا از جانب دو جریان اصلی و در عین حال متعارض در روابط بین الملل یعنی رویکردهای "حقوق محور" و نیز "قدرت محور" مورد پشتیبانی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - روابط آل بویه و مصر
رجبعلی وثوقی مطلقروابط آل بویه با مصر، از زمان تثبیت سلطه فاطمیان بر مصر شروع شد. با وجود اشتراکات مذهبی، انتظار میرفت دو دولت شیعی با یکدیگر روابط دوستانه و تعامل داشته باشند. اما منافع و مصالح سیاسی مانع تحقق این امر شد. به نظر میرسد توسعه طلبی طرفین واختلافات مذهبی در پارهای از اص أکثرروابط آل بویه با مصر، از زمان تثبیت سلطه فاطمیان بر مصر شروع شد. با وجود اشتراکات مذهبی، انتظار میرفت دو دولت شیعی با یکدیگر روابط دوستانه و تعامل داشته باشند. اما منافع و مصالح سیاسی مانع تحقق این امر شد. به نظر میرسد توسعه طلبی طرفین واختلافات مذهبی در پارهای از اصول اعتقادی، در ایجاد دشمنی و تخاصم بین آنها نقش عمده داشته است. در این ایام ما شاهد تحریکات سیاسی و جبههبندی، نظامی طرفین علیه یکدیگر هستیم. اما باید توجه داشت که هر یک از این دو دولت، طرف مقابل را بر سایر دولتها که از نظر مذهبی با آنها در اختلاف بودند ترجیح میدادند. به همین دلیل است که علیرغم دشمنی سیاسی، در پارهای از موارد شاهد برقراری صلح و دوستی و تبادل نامه و سفیر میتوان بود. به همین علت بود که دشمنی طرفین هیچ وقت به برخورد نظامی آنها به صورت مستقیم و جدی منتهی نگردید. پناهنده شدن برخی از شاهزادگان آل بویه به مصر در گریز از رقبای خویش، سندی متقن بر این مدعا میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران دوم قرهباغ
فاضل فیضی نفیسه نعمتزادهتحولات منطقه قفقاز جنوبی به دلیل مجاورت جغرافیایی و قرابت قومی، دینی و فرهنگی که مردم این منطقه با ایران دارند، بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار میباشد. در این راستا ایران در جهت نقش آفرینی در بحران اول قرهباغ، سیاست بیطرفی فعال را اتخاذ نمود. این درحالی ا أکثرتحولات منطقه قفقاز جنوبی به دلیل مجاورت جغرافیایی و قرابت قومی، دینی و فرهنگی که مردم این منطقه با ایران دارند، بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار میباشد. در این راستا ایران در جهت نقش آفرینی در بحران اول قرهباغ، سیاست بیطرفی فعال را اتخاذ نمود. این درحالی است که طی بحران دوم، ایران بهطور صریحتری از تعلق «قره باغ» به آذربایجان صحبت کرد. این مقاله به بررسی تغییر راهبرد سیاست خارجی ایران در بحران دوم قرهباغ و پاسخ به این سؤال میپردازد که «چه عواملی باعث تغییر راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران دوم قرهباغ شد»؟ به نظر میرسد سیاست ایران بهعنوان یک کشور اسلامی و شیعی و در سایه مؤلفههایی همچون قومیت و مذهب به تغییر راهبرد سیاست خارجی ایران در بحران دوم در قالب تاکید بر تمامیت ارضی آذربایجان ضمن احترام به حقوق اقلیتهای قومی و خدشهناپذیری مرزهای بینالمللی انجامید.این نوشتار بر اساس روششناسی توصیفی _ تحلیلی و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - شخصیت شناسی اردوغان و سیاستهای ترکیه در قبال سوریه
آرمین امینی ابوالفضل چرخ انداز میرابراهیم صدیقمقاله حاضر به بررسی شخصیت شناسی اردوغان و سیاستهای ترکیه در قبال سوریه میپردازد. به دلیل ماهیت ادراکی ـ روانشناختی خاص رجب طیب اردوغان، کیش شخصیت و تمایل اردوغان به ارتقاء جایگاه ترکیه به عنوان نماد سیاستگذاریهای اسلامی عملگرایانه و رقابت با رقبا، سوریه را به عنوان أکثرمقاله حاضر به بررسی شخصیت شناسی اردوغان و سیاستهای ترکیه در قبال سوریه میپردازد. به دلیل ماهیت ادراکی ـ روانشناختی خاص رجب طیب اردوغان، کیش شخصیت و تمایل اردوغان به ارتقاء جایگاه ترکیه به عنوان نماد سیاستگذاریهای اسلامی عملگرایانه و رقابت با رقبا، سوریه را به عنوان محلی مناسب برای عملیاتی نمودن استراتژی امنیتی منطقه خود برگزیده است، این مسئله طی بحران اخیر در روابط ترکیه و سوریه و مواجهه نظامی مستقیم میان نیروهای نظامی دو کشور مبیّن اهمیت جایگاه سوریه در استراتژی سیاسی و امنیتی منطقهای ترکیه است. سؤالی که در این مقاله مطرح میگردد این است که علل گرایش دولت اردوغان به حضور در سوریه چه بوده است؟ پاسخ موقت به پرسش حاضر عبارت است از حضور امنیتی ترکیه در سوریه نشأت گرفته از سیاستهای نئوعثمانیگرایی حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان به عنوان کارگزار اساسی ساختار سیاسی تصمیم گیری راهبردی و امنیتی صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - بررسی تطبیقی سیاست خارجی آمریکا در دوران ریچارد نیکسون و جیمی کارتر در قبال ایران دوره پهلوی دوم
محمد بیدگلی اصغر رجبی ده برزوئیروابط ایران و آمریکا دارای سابقه طولانی و پراز فراز و نشیب است. شاه که باخروج انگلستان از خلیج فارس ، خلاء قدرتی در منطقه احساس میکرد سعی داشت با کمک امریکا این خلاء را پر کند.پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست خارجی آمریکا در دوران نیکسون وکارتر، در أکثرروابط ایران و آمریکا دارای سابقه طولانی و پراز فراز و نشیب است. شاه که باخروج انگلستان از خلیج فارس ، خلاء قدرتی در منطقه احساس میکرد سعی داشت با کمک امریکا این خلاء را پر کند.پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست خارجی آمریکا در دوران نیکسون وکارتر، در قبال ایران دوره پهلوی دوم چگونه است ؟ فرضیه بر این باور است که به رغم اختلافات سیاسی این دو رئیس جمهور ،اما در قبال نفت ایران استراتژی یکسانی داشته اند. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی(اسنادی-کتابخانه ای)است. نتایج بیانگر این واقعیت است که به دلایلی از جمله موقعیت ژئوپولتیک خلیج فارس ، وجود ذخایر نفتی ، تلاش شوروی برای نفوذ در این منطقه به عنوان اشتراکات و از اختلافات این دو رئیس جمهور به تفاوت دیدگاه آنها در سیاست نفتی و همچنین به سیاست دوستونی نیکسون و سیاست حقوق بشر کارتر اشاره کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - مقایسه نقش باراک اوباما و دونالد ترامپ در رویکرد سیاست خارجی آمریکا نسبت به نظام بینالملل
محمدرضا جلالی بارنجی بهرام یوسفی روح الله شهابی حامد عامری گلستانیاین مقاله به بررسی مقایسه نقش اوباما و ترامپ در رویکرد سیاستخارجی آمریکا به نظامبینالملل میپردازد؛ در دولت اوباما، استفاده از همه مولفههای قدرت و نه تنها صرف نظامیگری مورد استفاده قرار گرفت. در حالی سیاستخارجی ترامپ محورهایی مانند قدرتطلبی، ملیگرایی یا حمایتگر أکثراین مقاله به بررسی مقایسه نقش اوباما و ترامپ در رویکرد سیاستخارجی آمریکا به نظامبینالملل میپردازد؛ در دولت اوباما، استفاده از همه مولفههای قدرت و نه تنها صرف نظامیگری مورد استفاده قرار گرفت. در حالی سیاستخارجی ترامپ محورهایی مانند قدرتطلبی، ملیگرایی یا حمایتگرایی و مخالفت با ترویج دموکراسی در جهان دارد در این چارچوب، قدرتمحوری در سیاستخارجی آمریکا اهمیت مییابد. این مقاله عهدار پاسخ به این سوال است که رویکرد سیاست خارجی ایالاتمتحده امریکا در مهار قدرتهای بزرگ در دوران ریاست جمهوری اوباما و ترامپ چه بوده؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله عبارت است از اینکه آنچه روسای جمهور را از یکدیگر متامیز میکند تنها در رابطه با روشهای مدیریتی و اولویتهای آنان و تعریغی که آنان از کیفیت رویکرد سیاست خارجی آمریکا به نظام بینالملل دارند، هست. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و از منابع مکتوب و مجازی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی و اصلاحات ( 1368 تا 1384) براساس مدل جیمز روزنا
محمد سهرابیدر این مقاله تلاش شده که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو دوره سازندگی و اصلاحات بر اساس مدل روزنا که در آن بر شخصیت و نقش تصمیم گیرندگان، عوامل بروکراتیک، نظام بین الملل و جامعه داخلی به عنوان عوامل تأثیر گذار در حوزه سیاست خارجی تأکید شده است، مورد بررسی قرار گیر أکثردر این مقاله تلاش شده که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو دوره سازندگی و اصلاحات بر اساس مدل روزنا که در آن بر شخصیت و نقش تصمیم گیرندگان، عوامل بروکراتیک، نظام بین الملل و جامعه داخلی به عنوان عوامل تأثیر گذار در حوزه سیاست خارجی تأکید شده است، مورد بررسی قرار گیرد. با نگاهی به چارچوب نظری روزنا و بررسی تحولات سیاست خارجی دولت های سازندگی و اصلاحات، این نتیجه حاصل شد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گرچه از اصول ثابت پیروی می کند، اما در دوره های مختلف به اقتضای شرایط، تحولاتی را به خود دیده و براساس شرایط، گفتمان های مختلفی بر آن حاکم بوده است که در دوره های مورد بررسی، دو گفتمان منفعت محور و فرهنگ گرای سیاست محور مبنا قرار گرفته است. بررسی این دو دوره نشان می دهد که تغییرات حوزه سیاست خارجی متأثر از عوامل داخلی و خارجی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - بررسی تاثیرات کرونا بر سیاست خارجی
حسن شمسینی غیاثوند سعید جهانگیریحسن شمسینی غیاثوند[1]*- سعید جهانگیری[2] تاریخ دریافت: 12/12/1398- تاریخ پذیرش:22/2/1399 چکیده: تاتیرات کرونا بر سیاست خارجی را می توان در ابعاد امنیتی، اقتصادی، سیاسی در نظر گرفت. در واقع کرونا در حال تحمیل مناسبات جدیدی در روابط بین المللی است. البته باید خاطر نشان أکثرحسن شمسینی غیاثوند[1]*- سعید جهانگیری[2] تاریخ دریافت: 12/12/1398- تاریخ پذیرش:22/2/1399 چکیده: تاتیرات کرونا بر سیاست خارجی را می توان در ابعاد امنیتی، اقتصادی، سیاسی در نظر گرفت. در واقع کرونا در حال تحمیل مناسبات جدیدی در روابط بین المللی است. البته باید خاطر نشان کرد که اینگونه اظهارنظرها ممکن است یک جانبه و با شائبه های سیاسی همراه باشد. هدف محوری این نوشتار تاثیرات کرونا بر سیاست خارجی در یک نگرش کلی است. ولی به طور کلی می توان گفت که سیاست خارجی در دوره پساکرونا متفاوت از دوران گذشته خواهد بود. با این توضیح که پیگیری منافع ملی از سوی دولت ها ادامه می یابد، اما سازوکارهای تحقق منافع ملی ممکن است متفاوت از گذشته باشد. به طور کلی می توان برخی تاثیرات کرونا بر سیاست خارجی را می توان بدین صورت ارایه کرد؛ - گذار از جهان تک- چند قطبی به بلوک بندی جدید؛ - گذار از همگرایی جهانی به تنش های نسبی جهانی بخصوص بین قدرت های بزرگ جهانی؛ - بازگشت بیشتر به ناسیونالیسم در سیاست خارجی؛ - تاکید بر دولت گرایی و گذار نسبی از جهانی شدن؛ - افزایش اهمیت منطقه گرایی در سیاست خارجی و کاهش نسبی تنش های منطقه ای؛ [1] - استادیار و عضو هیئت علمی، علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین ایران: نویسنده مسئول Shamsini_h@yahoo.com [2] - دکتری تخصصی، علوم سیاسی، مسائل ایران ،دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران Saeedjahangiri61@yahoo.com تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - نقش قدرت و گفتمان سیاست خارجی در عصر کرونایی و پساکرونایی (مطالعه موردی چین)
خسرو رضازاده محمدرضا تاجیک علی اشرف نظریبا توجه به پدیدهی اخیر، پاندمی ویروس کرونا در جهان و تأثیرات آن بر سیاست خارجی هر نظام سیاسی، این مقاله با برگرفتن ایده از رسالهی اصلی تحت عنوان قدرت مولد فوکویی از منظر گفتمان و نقش آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این مقام است که دو مفهوم استراتژیک قدرت و گف أکثربا توجه به پدیدهی اخیر، پاندمی ویروس کرونا در جهان و تأثیرات آن بر سیاست خارجی هر نظام سیاسی، این مقاله با برگرفتن ایده از رسالهی اصلی تحت عنوان قدرت مولد فوکویی از منظر گفتمان و نقش آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این مقام است که دو مفهوم استراتژیک قدرت و گفتمان در سیاست خارجی نظام سیاسی چین مورد واکاوی قرار دهد. بررسی نقش قدرت و گفتمان سیاست خارجی در عصر کرونایی و پساکرونایی (مطالعه موردی: کشور چین) می باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در صدد پاسخگویی به این پرسش است که سیاست خارجی کشورجمهوری خلق چین چگونه توانسته است برای حصول به منافع ملی حداکثری خود در روند موضوع پاندمی ویروس کرونا از دو مفهوم قدرت و گفتمان بهرهبرداری بهینه انجام دهد؟. قدرت و دانش و اجرای یک گفتمان هژمون، برای تأسیس یک رژیم حقیقت مستقل، در نظام بینالملل امری ضروری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - ارزیابی سیاست امنیت ملی آمریکا در جنوب غرب آسیا
حسن اسفندیاری ابراهیم متقی مهدی نصرمنطقه جنوب غربی آسیا از کم استوارترین مناطق میباشد که همچنان قریب به 2.5 دهه بعد از اتمام جنگ سرد، جدالهای منطقهای مخصوصاً جدال اعراب و اسرائیل در آنجا دارای تداوم میباشد. در حوزة کشورهای منطقهای، ایالات متحده تلاش دارد تا راهبردهای جدیدی را در دستور کار قرار دهد أکثرمنطقه جنوب غربی آسیا از کم استوارترین مناطق میباشد که همچنان قریب به 2.5 دهه بعد از اتمام جنگ سرد، جدالهای منطقهای مخصوصاً جدال اعراب و اسرائیل در آنجا دارای تداوم میباشد. در حوزة کشورهای منطقهای، ایالات متحده تلاش دارد تا راهبردهای جدیدی را در دستور کار قرار دهد تا منجر به موازنة دائمی اقتدار و تهدیدات بر اساس معادلة امنیت ملی و منافع ملی امریکا شود.. فلذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سیاست امنیت ملی آمریکا در جنوب غرب آسیا است. روش تحقیق حاضر کیفی بوده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که ساختار سیاست امنیت ملی امریکا مبتنی برشناخت چالش امنیت ملی اقتدارهای بزرگ،تهدیدات منطقهای،تجدید نظر طلبی بازیگران نوظهور و چگونگی مقابله با تهدیدات میباشد که هر یک از شاخصهای یاد شده را میتوان به عنوان بخشی از سازوکارهای تنظیم راهبردهای دفاعی و سیاست امنیت ملی در امریکا دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - دیپلماسی اقتصادی و مناسبات استراتژیک توسعه ای ؛ نمونۀ هند
یاسر کهرازهیاسر کهرازه [1]تاریخ دریافت:20/9/1398- تاریخ پذیرش:3/10/1398چکیده: افزایش نقش اقتصاد در سیاست خارجی یکی از عوامل مهم بیشینه سازی قدرت کشورهای مطرح در نظام بین الملل است. هر کشوری بر اساس منابع سیاست خارجی خود، اصول دیپلماسی اقتصادی را در روابط خود با کشورهای دیگر ترسیم أکثریاسر کهرازه [1]تاریخ دریافت:20/9/1398- تاریخ پذیرش:3/10/1398چکیده: افزایش نقش اقتصاد در سیاست خارجی یکی از عوامل مهم بیشینه سازی قدرت کشورهای مطرح در نظام بین الملل است. هر کشوری بر اساس منابع سیاست خارجی خود، اصول دیپلماسی اقتصادی را در روابط خود با کشورهای دیگر ترسیم میکند. در این بین دولت های توسعه گرایی که مبانی برنامه ریزی داخلی و خارجی آنها بر اساس اصل توانمند سازی و ثروت اندوزی داخلی و بیشینه سازی قدرت و نفوذ خارجی باشد، بیشتر از همه به دیپلماسی اقتصادی اهمیت می دهند و آن را مبنای تصمیم گیری خارجی خود قرار می دهند. از جمله این کشورها هند است که همراه با کاپیتالیزه شدن منابع سیاست خارجی اش، دیپلماسی اقتصادی گسترده ای را در نقاط مختلف دنیا پیاده کرده است. پژوهش حاضر نیز بر اساس یک چارچوب تحلیلی به تبیین دیپلماسی اقتصادی هند در دو منطقه مهم آسیای جنوبی از طریق سازمان سارک و آفریقا می پردازد. بر همین اساس ابتدا به مفهوم شناسی دیپلماسی اقتصادی و توضیح آن و سپس ضمن تشریح تاریخی مبانی سیاست خارجی هند، به دیپلماسی اقتصادی این کشور در مناسباتش با سازمان سارک و آفریقا می پردازیم. فرضیه اساسی پژوهش حاضر این است که اصولاً جهش هند به سمت دیپلماسی اقتصادی، علاوه بر دلایل اقتصادی، راهبردی ژئواستراتژیک و مبتنی بر خیزش دوباره ناسیونالیسم هندی در برابر رقیب های منطقه ای است.[1] - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی،زاهدان، ایران.Yaser.kahrazeh@yahoo.com تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - جایگاه بندر چابهار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
قاسم اربابی رحمت حاجی مینه یاسر کهرازهامروزه نقش بنادر به عنوان همه گیرترین راه ترانزیت تجاری از اهمیت شایانی در مناسبات سیاست خارجی کشورها در جهان سیاست برخوردار شده است و کشور ایران نیز از این مهم مستثنی نیست. بر این اساس این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل ظرفیت ها و تاثیر بندر چابهار در اتخاذ رویکردهای سیا أکثرامروزه نقش بنادر به عنوان همه گیرترین راه ترانزیت تجاری از اهمیت شایانی در مناسبات سیاست خارجی کشورها در جهان سیاست برخوردار شده است و کشور ایران نیز از این مهم مستثنی نیست. بر این اساس این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل ظرفیت ها و تاثیر بندر چابهار در اتخاذ رویکردهای سیاسی ایران در منطقه و نظام بین الملل انجام شده است ضمن اینکه فرصت ها و چالش های پیش رو را از منظر ژئوپلیتیک انتقادی تبیین می نماید. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با تاکید و استناد به گزارش ها و اسناد سیاسی و تجاری می باشد. داده های این پژوهش حاکی از آن است یکی از اساسی ترین معیارهای مناسبات سیاسی منطقه ای و بین المللی کشور ایران در خصوص کشورهایی چون پاکستان، هند، چین و افغانستان بر اساس سیاست های توسعه ای بندر چابهار تبیین می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - بررسی سیاست خارجی ترکیه و تهدیدات امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران ( از سال 2002 تا سال 2013 )
نیلوفر حمدی حسین احمدی سعید میرترابیبا به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه ترکیه تلاش کرد تا با ورود به عرصههای همگرایی با نظام بین المللی، مناسبات امنیتی سیاست خارجی را گسترش دهد. پرسش اصلی این است که چه الگویی بر مناسبات امنیتی سیاست خارجی ترکیه از سال 2002 تا سال 2013حاکم بود و اتخاذ این سیاست چه تهدید أکثربا به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه ترکیه تلاش کرد تا با ورود به عرصههای همگرایی با نظام بین المللی، مناسبات امنیتی سیاست خارجی را گسترش دهد. پرسش اصلی این است که چه الگویی بر مناسبات امنیتی سیاست خارجی ترکیه از سال 2002 تا سال 2013حاکم بود و اتخاذ این سیاست چه تهدیدات امنیتی برای ایران در پی داشت؟ براساس مکتب کپنهاگ فرض خواهد شد که سیاست خارجی ترکیه از سال 2002 تا 2013 در حوزه امنیتی تغییر زیادی داشته و از مناسبات امنیتی در بعد نظامی کاسته و سیاست خارجی این کشور حول موضوعات امنیتی مثل مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی استوار گشته است. رابطه ترکیه با امریکا، شرکت در ائتلاف اسرائیل و آذربایجان، اتحاد با کشورهای عرب مخالف ایران، موجب تهدید امنیت ایران در زمینههای سیاسی- نظامی، اقتصادی و اجتماعی شد. هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و تأثیرات مختلف امنیتی سیاست خارجی ترکیه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - الگوی الهامی بوش و ترامپ در ملت سازی و ترویج دموکراسی
علیرضا معشوری روح الله شهابی بهرام یوسفی فریدون اکبرزادهعلیرضا معشوری[1]- روح الله شهابی[2]*-بهرام یوسفی[3]- فریدون اکبرزاده[4] تاریخ دریافت: 27/11/1398- تاریخ پذیرش: 22/3/1399 چکیده: اندیشه های لئو اشتراوس تأثیر فراوانی بر سیاست خارجی آمریکا داشته است. از مهمترین آنها نظراتش درباره استبداد و رژیم سیاسی است که در دولت بوش أکثرعلیرضا معشوری[1]- روح الله شهابی[2]*-بهرام یوسفی[3]- فریدون اکبرزاده[4] تاریخ دریافت: 27/11/1398- تاریخ پذیرش: 22/3/1399 چکیده: اندیشه های لئو اشتراوس تأثیر فراوانی بر سیاست خارجی آمریکا داشته است. از مهمترین آنها نظراتش درباره استبداد و رژیم سیاسی است که در دولت بوش با ایده تغییر رژیم در عراق نمود پیدا کرد. آمریکا برای خود یک رسالت جهانی قائل است تا ارزشها و دموکراسی آمریکایی را ترویج کند. این رسالت جهانی در دولت بوش به صورت مداخله و نظامی گری بود. اما ترامپ معتقد است جایگاه آمریکا در سطح بین المللی ضعیف شده و شرایط داخلی نیز نا مطلوب است. ترامپ این شرایط را نتیجه مداخلات خارجی می داند. ترامپ به دنبال ایجاد تغییراتی در سیاست های آمریکا است تا به جایگاه گذشته اش باز گردد، تغییراتی که حامیان اشتراوسی ترامپ به یک تغییر رژیم تشبیه می کنند. بوش به دنبال مکتب مداخله گرایی است ولی ترامپ بر اساس مکتب الگوسازی عمل می کند تا آمریکا را به جایگاهی برساند که به عنوان یک الگو برای تقلید دیگران باشد. واژگان کلیدی: جورج بوش، دونالد ترامپ، سیاست خارجی، دموکراسی، الگوی جهانی [1]- دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران alirezamashoori@gmail.com [2]- استادیار و عضو هیئت علمی، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران: نویسنده مسئول shahabi89@hotmail.com [3] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران brmyousefi@gmail.com [4] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران drfereydoun.akbarzadeh@yahoo.com تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - بررسی نقش متغیرهای دخیل در تصمیم گیری سیاست خارجی پهلوی دوم از 1332 تا 1357 بر اساس مدل جیمز روزنا
سیدحمید موسوی مالک ذوالقدر اصغر پرتوینویسنده به منظور تبیین عوامل موثر بر تصمیم گیری سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی دوم به بررسی چرایی اتخاذ برخی تصمیمات در این دوره می پردازد. این پژوهش براساس مدل جیمز روزنا، پنج عامل مورد نظر این مدل یعنی فردی، نقشی، دولتی، اجتماعی و بین المللی در زمان پهلوی دوم را مو أکثرنویسنده به منظور تبیین عوامل موثر بر تصمیم گیری سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی دوم به بررسی چرایی اتخاذ برخی تصمیمات در این دوره می پردازد. این پژوهش براساس مدل جیمز روزنا، پنج عامل مورد نظر این مدل یعنی فردی، نقشی، دولتی، اجتماعی و بین المللی در زمان پهلوی دوم را مورد تفکیک و بررسی قرار می دهد. در این راستا، چهار تصمیم مهم و تاثیرگذار این دوره یعنی تنش زدایی با شوروی، بحران بحرین و واگذاری آن، رفتارهای ایران در بحران نفتی 1967 و 1973 و اقدام نظامی ایران در عمان به صورت شاخص، انتخاب، بررسی و میزان تاثیر هریک از متغیرهای پنجگانه فوق مورد کنکاش قرار می گیرد. به اعتقاد نویسنده در این دوره، تصمیمات سیاست خارجی متاثر از عناصر شناختی و عموما توسط شخص شاه اخذ می شد. نظام شناختی عمدتا متاثر از شخصیت و خلقیات شخص شاه بوده است و برای دستیابی به طرح ویژه فکری مورد نظر شخص، در بین متغیر های دخیل، متغیر فرد و پس از آن متغیر نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در اخذ تصمیات سیاست خارجی داشته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - تحلیل موانع ژئوپلیتیکی روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از منظر جامعه شناسی سیاسی
محمدحامد لامعی محمد یوسفی جویباری رضا خدایی محمودیروابط ایران و عربستان سعودی طی سالیان اخیر به صحنه منازعه در معادلات و نظم منطقه ای در جنوب غرب آسیا مبدل شده است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو رقیب دیرینه به خاطر ویژگی های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک منطقه خلیج فارس و همچنین شرایط خاص ژئوپلیتیک و ا أکثرروابط ایران و عربستان سعودی طی سالیان اخیر به صحنه منازعه در معادلات و نظم منطقه ای در جنوب غرب آسیا مبدل شده است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو رقیب دیرینه به خاطر ویژگی های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک منطقه خلیج فارس و همچنین شرایط خاص ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک خود، به رقابت همدیگر در این منطقه و نیز جهان اسلام پرداخته اند. روابط امنیتی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی- اجتماعی هر دو کشور به شدت متأثر از سیاست خارجی دو کشور می باشد. بسیاری از تضادهای ایران و عربستان را می توان در قالب نشانه های هویتی و ژئوپلیتیکی مشاهده نمود. هدف تحقیق حاضر، تحلیل جامعهشناختی موانع ژئوپلیتیکی که مانع از ایجاد روابط پایدار و باثبات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی می شود، میباشد. روش تحقیق، اسنادی و تحلیلی بوده و از منابع اسنادی جهت تبیین مساله بهره گرفته شده است. تشدید و تقویت بحران ژئوپلیتیکی، گسترش منازعه و نیز رقابت های درون منطقه ای در جنوب غرب آسیا از جمله موانع ژئوپلیتیکی میباشد که مانع شکل گیری روابط حسنه میان ایران و عربستان سعودی شده است و تا رفع این موانع ژئوپلیتیکی نمی توان انتظار روابط پایدار و باثباتی را بین ایران و عربستان داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - جهانی شدن ارتباطات و تحول در مفهوم دیپلماسی
محمد یوسفی جویباری ناصر خورشیدی حسین شاهمرادیهدف از نوشتار حاضر، بررسی دو مفهوم دیپلماسی و جهانی شدن و هم چنین تحلیل تاثیراتی است که دولت ها درعرصه دیپلماسی و سیاست خارجی از پدیده جهانی شدن پذیرفته اند. بنابراین، سوالی که در این راستا قابل طرح و ارزیابی می باشد، این است که جهانی شدن چه تاثیری بر سیاست خارجی و به أکثرهدف از نوشتار حاضر، بررسی دو مفهوم دیپلماسی و جهانی شدن و هم چنین تحلیل تاثیراتی است که دولت ها درعرصه دیپلماسی و سیاست خارجی از پدیده جهانی شدن پذیرفته اند. بنابراین، سوالی که در این راستا قابل طرح و ارزیابی می باشد، این است که جهانی شدن چه تاثیری بر سیاست خارجی و به تبع آن دیپلماسی کشورها گذارده است؟ فرضیه مقاله بدین صورت می باشد: جهانی شدن با بی اعتبار نمودن عنصر فضا و زمان و هم چنین گسترش روز افزون فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، باعث گرایش هر چه بیشتر کشورها به استفاده از قدرت نرم در سیاست خارجی که به طور ملموس در دیپلماسی فرهنگی تجلی یافته، گردیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بیشتر دوره زمانی بعد از جنگ سرد را در بر خواهد گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - هرمنوتیک انتقادی؛ چارچوبی برای تحلیل تنش زدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
علی کاوه علیرضا رضائییکی از روش های تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبیین راهبردهای محوری است که بر محور آن بسیاری از کنش و واکنش های سیاست خارجی قابل فهم و قابل بررسی است. راهبرد تنش زدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سال 1368 تا 1384 و همچنین از سال 1392 تاکنون، یکی از این أکثریکی از روش های تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبیین راهبردهای محوری است که بر محور آن بسیاری از کنش و واکنش های سیاست خارجی قابل فهم و قابل بررسی است. راهبرد تنش زدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سال 1368 تا 1384 و همچنین از سال 1392 تاکنون، یکی از این راهبردهاست که با عناوین مختلفی نظیر سیاست "توسعه گرای تعاملی" و"اعتدال گرایی تعامل محور" به عنوان مهم ترین راهبرد سیاست خارجی ج.ا.ایران در آن دوره های زمانی قلمداد شده است. لذا نحوه شناخت و تبیین تئوریک این راهبرد می تواند ما را در فهم بیش از پیش سیاست خارجی ایران یاری کند. در این مقاله در پی تبیین این دغدغه هستیم که تنش زدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر اساس چه رویکرد نظری می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ یافته های ما برآنست که رویکرد هرمنوتیک انتقادی بر مبنای کنش ارتباطی می تواند به عنوان چارچوب نظری مفید برای مطالعه تنش زدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، تنش زدایی در سیاست خارجی ایران بر مبنای هرمنوتیک انتقادی با محوریت مباحثی نظیر عقلانیت ارتباطی و نظریه کنش ارتباطی هابرماس، گفتمان پراگماتیستی هاشمی رفسنجانی، گفتمان خاتمی مبتنی بر عقلانیت و اخلاق ارتباطی، دیپلماسی گفتگوی تمدن ها، و گفتمان روحانی مبنی بر اعتدال گرایی و تعامل سازنده با جهان و ... در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - کاربست های سیاست خارجی حِکمی در عرصه روابط بین الملل، از منظر مقام معظم رهبری
محمد پورقربانپرداختن به علوم انسانی فارغ از توجه به جوانب اسلامی و غیر مادی آن می تواند افکار بشر را وارد گردابی نماید که خلاصی از آن را دشوار نماید. این در حالیست که ممکن است در این مسیر انسان، داشته های خود را نیز از دست رفته ببیند. یکی از شاخه های پر انحراف و پر مخاطره علوم انسان أکثرپرداختن به علوم انسانی فارغ از توجه به جوانب اسلامی و غیر مادی آن می تواند افکار بشر را وارد گردابی نماید که خلاصی از آن را دشوار نماید. این در حالیست که ممکن است در این مسیر انسان، داشته های خود را نیز از دست رفته ببیند. یکی از شاخه های پر انحراف و پر مخاطره علوم انسانی، شاخه علوم سیاسی و گرایشهای آن می باشد، که به جهت عدم پرداختن به آنها از منظر دینی، ارزشی و غیر مادی، معمولاً به شکلی بکر و دست نخورده باقی مانده و هر کسی از ظن خود آن را تفسیر و در نهایت به اجراء می گذارد. پرداختن به مسائل سیاسی روز، بررسی وضعیت مناطق مختلف جهان، ارتباطات بین الملل و سیاست خارجی کشورها از جمله شاخه هایی از علوم سیاسی است که ظرفیت حکمی سازی در آنها بسیار وسیع و در عین حال لازم می نماید. پرداختن به چگونگی این حکمی سازی، با ورود به چهل سال دوم انقلاب، از منظر فقیه حکیم انقلاب، می تواند وجهی دو چندان داشته باشد. در این پژوهش در پی این هستیم تا به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تفکر حکمی قابل اعمال در سیاست خارجی از منظر معظم له را استخراج نماییم. پرداختن به سه اصل مهم عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی و بر اساس موازین اسلامی، می تواند زمینه های شکل گیری سیاست خارجی حکمی را فراهم نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - بررسی تاثیر فرهنگ سیاسی بر سیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران
محسن بذرافشان عبدالرضا بایفرهنگ سیاسی همواره گویای رویکردهای معرفت شناختی کنشگران سیاسی، دولت مردان و نیروهای اجتماعی نسبت به رویدادها و جهت گیری های نظام سیاسی می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه گفتمان و طرح سوال؛ چگونگی تاثیر و اثر بخشی فرهنگ سیاسی برسیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر پ أکثرفرهنگ سیاسی همواره گویای رویکردهای معرفت شناختی کنشگران سیاسی، دولت مردان و نیروهای اجتماعی نسبت به رویدادها و جهت گیری های نظام سیاسی می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه گفتمان و طرح سوال؛ چگونگی تاثیر و اثر بخشی فرهنگ سیاسی برسیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر پایه مطالعه فرهنگ سیاسی ایران انجام شد. و ضمن تشریح چارچوب نظری پژوهش، چیستی و ماهیت فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی به مثابه گفتمان تبیین و به این نتیجه رسیدیم که نشانگان و مولفه های فرهنگ سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی و هژمونی گفتمان های سیاسی(دولت ها) بر سیاستگذاری خارجی موثر می باشند. چگونگی تاثیر و اثر بخشی فرهنگ سیاسی برسیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر پایه مطالعه فرهنگ سیاسی ایران انجام شد. و ضمن تشریح چارچوب نظری پژوهش، چیستی و ماهیت فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی به مثابه گفتمان تبیین و به این نتیجه رسیدیم که نشانگان و مولفه های فرهنگ سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی و هژمونی گفتمان های سیاسی(دولت ها) بر سیاستگذاری خارجی موثر می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - جایگاه هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و حوزه سیاست خارجی در راستای تحقق سیاستهای کلی فناوری
زهرا شریف زاده امیرهوشنگ میرکوشش محمدمهدی حسینیفناوری های نوین به جهت هوشمند کردن می تواند به عنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.از آنجایی که هوش مصنوعی علوم اجتماعی و علوم سیاسی را به طور عام و روابط بین الملل را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است لذا در این مقاله جایگاه هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلما أکثرفناوری های نوین به جهت هوشمند کردن می تواند به عنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.از آنجایی که هوش مصنوعی علوم اجتماعی و علوم سیاسی را به طور عام و روابط بین الملل را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است لذا در این مقاله جایگاه هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی جامعه آماری کلیه اساتید و متخصصین که در زمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای دکتری تخصصی و فوق دکتری بودند، می باشد. این تحقیق، نمونه گیری به صورت گلوله برفی خطی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتب و اسناد موجود، بهره گیری از پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.این پژوهش با تکیه بر روش ترکیبی در سطح توصیفی - تحلیلی می کوشد پاسخگوی این سؤال باشد که جایگاه هوش مصنوعی در روابط بین الملل(مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا )در ابعاد سیاست خارجی،اقتصاد،فرهنگی و نظامی چه می باشد؟ و چگونه می توان از این فناوری برتر در جهت تحکیم پایه های سیاسی نظام و روابط دیپلماتیک بهره گرفت؟یافته های تحقیق حاکی از آن است که سرمایه گذاری کلان ایالات متحده در زمینه فناوری های نوین و هوش مصنوعی سبب دستیابی به مزیت رقابتی در این حوزه نسبت به سایر کشورهای توسعه یافته شده و به دنبال آن بهبود وضعیت اقتصادی و توسعه و تحقیق در این کشور فراهم گردیده است.این فناوری نوین در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به قدرت برتر نظام در سطح منطقه و جهان کمک شایانی خواهد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان در دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻋﻤﻮﻣﯽ
محمدعلی خسروی عباسعلی جباری ثانیپیشبرد سیاست خارجی در جهان معاصر بیش از پیش به انگارهسازیها و تصویر سازیها وابسته شده و سیاست خارجی و تامین اهداف و منافع ملی تا حدود زیادی به میزان داشتن منابع و ابزارهای قدرت نرم بستگی دارد. دیپلماسی عمومینیز بهعنوان یکی از منابع قدرت نرم و از ابزارهای مهم سیاست أکثرپیشبرد سیاست خارجی در جهان معاصر بیش از پیش به انگارهسازیها و تصویر سازیها وابسته شده و سیاست خارجی و تامین اهداف و منافع ملی تا حدود زیادی به میزان داشتن منابع و ابزارهای قدرت نرم بستگی دارد. دیپلماسی عمومینیز بهعنوان یکی از منابع قدرت نرم و از ابزارهای مهم سیاست خارجی به دلیل تحول در ساختار قدرت در جهان و جابجایی منابع قدرت از سخت به نرم از یک سو، و افزایش نقش افکارعمومیدر مناسبات بینالمللی، تأثیرگذاری فرهنگ بر روابط بینالملل و تاثیرگذاری مردم در تعیین سیاستهای داخلی و خارجی از سوی دیگر، نقش بسیار ممتازی را در اجرای سیاست خارجی کشورها پیدا کرده است. در این نوشتار سعی شده است؛ ضمن نگاهی گذرا به مفاهیم دیپلماسی عمومی، به ظرفیتهای بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامیایران در حوزه فرهنگ نیز اشاره شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - دیپلماسی فرهنگی در منظومه فکری و سیره عملی آیت الله العظمی سید علی خامنه ای؛ مطالعه موردی نامه به جوانان غربی
علی اصغر جعفریدیپلماسی فرهنگی امروزه به عنوان یک اصل اساسی و تاثیرگذار در عرصه روابط بین الملل مورد پذیرش قرار گرفته و سیاستمداران جهان، راه برون رفت از مشکلات بشری را حاکمیت فرهنگ در مناسبات بین المللی می دانند. با رجوع به منظومه فکری – اندیشه ای و نیز سیره عملی رهبر معظم انقل أکثردیپلماسی فرهنگی امروزه به عنوان یک اصل اساسی و تاثیرگذار در عرصه روابط بین الملل مورد پذیرش قرار گرفته و سیاستمداران جهان، راه برون رفت از مشکلات بشری را حاکمیت فرهنگ در مناسبات بین المللی می دانند. با رجوع به منظومه فکری – اندیشه ای و نیز سیره عملی رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای مشاهده می شود که تأکیدات و اولویت ایشان در سه زمینه یعنی مرجع، ماهیت و مخاطب دیپلماسی چه در وجه ایجابی آن به معنای اقداماتی که باید از جانب نهادهای مردمی و دولتی داخلی انجام شود و چه در وجه سلبی آن یعنی مقاومت در مقابل اقدامات مخربی که از جانب دشمن صورت می پذیرد مبتنی بر عناصر قدرت نرم می باشد که مبنای عمل در دیپلماسی فرهنگی است. چنانکه اوج تجلی باور مقام معظم رهبری بر اهمیت دیپلماسی فرهنگی در نامه ایشان به جوانان غربی در سال های ۱۳۹۳ و 1394 و نیز پیام به جوانان فرانسوی پس از حوادث تروریستی در اروپا و پر رنگ تر شدن پروژه اسلام هراسی از جانب قدرت های غربی بوده است. بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر که با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی به رشته تحریر در آمده این است که این نامه ها و پیام ها چگونه در مسیر و فرایند دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرند؟ و دیگر اینکه چرا این نامه ها نوشته شد، مخاطبان آن چه کسانی بوده و هستند و چه اهدافی را دنبال نموده و می نماید و اینکه چگونه منجر به تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می گردد؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - تجارت در عصر ادریسیان و اهمیت آن در روابط ادریسیان با دولت های همجوار (363-172ق)
رضا دشتیادریس بن عبدالله(177-172ق) در اواخر قرن دوم دولت ادریسیان را در مغرب اقصی تأسیس نمود. ادریسیان توانستند با ایجاد امنیت در راه های تجاری و اعمال سیاست های صحیح اقتصادی، زمینه های لازم برای شکوفایی اقتصادی بخش های مختلف اقتصادی مغرب اقصی را فراهم نمایند. ادریسیان با روادا أکثرادریس بن عبدالله(177-172ق) در اواخر قرن دوم دولت ادریسیان را در مغرب اقصی تأسیس نمود. ادریسیان توانستند با ایجاد امنیت در راه های تجاری و اعمال سیاست های صحیح اقتصادی، زمینه های لازم برای شکوفایی اقتصادی بخش های مختلف اقتصادی مغرب اقصی را فراهم نمایند. ادریسیان با رواداری، احترام به مالکیت خصوصی، ارائه طرح های متنوع اقتصادی، ایجاد امکانات رفاهی برای تجار و بازرگانان، ایجاد و توسعه مراکز اقتصادی مانند بازارهای متعدد داخلی و بازارچه های مرزی، باعث رونق اقتصادی داخلی و برقراری تجارتی شکوفا با دولت های همجوار خود - علیرغم همه اختلافات سیاسی، مذهبی و تضاد منافع اقتصادی- گردیدند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخ به این سؤال است که ادریسیان چه کار ویژه هایی برای رونق تجارت در عصر خود انجام داده ؟ و تجارت در روابط ادریسیان با دولت های همجوار چه جایگاهی داشته است؟ نتیجه اینکه اقدامات مختلف و متعدد دولت ادریسیان باعث رونق و گسترش تجارت در عصر آنان شد و تجارت عاملی تأثیرگذار در روابط ادریسیان با دولت های همجوارشان، علیرغم دشمنی میان آنها، به حساب می آمد و در نهایت باعث دیرپایی حکومت آنان به مدت دو قرن گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - واکاوی مسئله فلسطین در ایران (آغاز تا انقلاب اسلامی)
علیرضا کشاورزی نیا محمد کلهر سینا فروزشواکاوی مسئله فلسطین و شرایط پیدایش اسرائیل در سال 1948 میلادی مبحثی است که پیچیده گی های زیادی در بررسی این مسئله پیدا می کند و این مسئله در سطح منطقه موضوعی است که دارای ابعاد مختلفی می باشد. همچنین کنکاش پیرامون نقش اعراب و رویکردهای متفاوت آنان درباره مساله فلسطین و أکثرواکاوی مسئله فلسطین و شرایط پیدایش اسرائیل در سال 1948 میلادی مبحثی است که پیچیده گی های زیادی در بررسی این مسئله پیدا می کند و این مسئله در سطح منطقه موضوعی است که دارای ابعاد مختلفی می باشد. همچنین کنکاش پیرامون نقش اعراب و رویکردهای متفاوت آنان درباره مساله فلسطین و اسرائیل از جمله مسائلی است که از جهات مختلف تاکنون مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. دیدگاه جهان اسلام، و غرب دراین باره نیز از دیگر مسائل قابل تامل و بررسی دراین حوزه می باشد. امروزه با توجه به رویکرد سازش کارانه دولت های عربی با اسرائیل، جایگاه ایران به عنوان حامی فلسطین روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد.یافته های این پژوهش نشان می دهد که از زمان ورود و اشغال اسرائیلی ها به فلسطین تاکنون، این سرزمین شاهد جنگ های داخلی و خارجی سنگینی شده است که در درون آن، احزاب، فرقه ها و سازمان های مختلفی رشد کرده اند که بعضا در مقابل یکدیگر ایستاده اند. پس از تشکیل کشور اسرائیل، خشم فلسطینیان در مقابل این تجاوز بیش از پیش شعله گرفت و به ایستادگی در مقابل متجاوزان پرداختند. وجود وقایع متنوع و وضعیت جغرافیایی سرزمین فلسطین سبب ایجاد اختلافات جدی و بعضا غیرقابل رفعی میان فلسطین و اسرائیل گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - مناسبات محمدرضا شاه درطی جنگ سرد
فرشید رهی معصومه قره داغی محمد یوسفی جویباری نازلی اسکندری نژادایران ازموقعیت فوق العاده استراتژیک در خاورمیانه برخوردار بوده و وسعت آن پس از عربستان بی همتا است و دارای مرزهای طولانی با مناطق محوری است. بریکی ازمهم ترین تنگه های جهان تسلط کامل دارد و جهت گیری ارتفاعات آن، موقعیت دفاعی مناسبی را پدید آورده است. الگوی سیاست خارجی ای أکثرایران ازموقعیت فوق العاده استراتژیک در خاورمیانه برخوردار بوده و وسعت آن پس از عربستان بی همتا است و دارای مرزهای طولانی با مناطق محوری است. بریکی ازمهم ترین تنگه های جهان تسلط کامل دارد و جهت گیری ارتفاعات آن، موقعیت دفاعی مناسبی را پدید آورده است. الگوی سیاست خارجی ایران دردوران پس ازمشروطه، الگوی بی طرفی قرار گرفت. منظورازاین الگو بی طرفی الگوی تنش زدایی. دررقابت قدرت های بزرگ واستفاده ازرقابت آنها برای تأمین امنیت وتمامیت ارضی ایران بود. این الگو تا سال 1332 هـ .ش تداوم یافت.بعد از کودتای 28 مرداد1332 وتثبیت موقعیت شاه به عنوان تنها سکان دار سیاست خارجی ایران، الگوی بی طرفی جای خود را به الگوی انطباق رضایت آمیزداد. در این دوره که مقارن با شدت یافتن جنگ سرد میان دوابرقدرت بود، سیاست خارجی ایران ذیل اتحادوائتلاف باغرب شکل گرفت.سیاست خارجی محمدرضاشاه دراین دوره نزدیکی به امریکا بود.البته به دلیل همسایگی باشوروی ایران روابط سیاسی واقتصادی بااین کشور هم داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - واکاوی سیاست خارجی ایران در روزگار فرمانروایی اُرُد دوم
محمد ملکیواکاوی سیاست خارجی ایران در روزگار فرمانروایی اُرد دوم، در ارتباط با مسئله گسترش ارضی روم به سمت شرق، از موضوعات مهم و چالشبرانگیز تاریخ اشکانیان است که این جستار به آن پرداخته است. مطالعات نشان میدهد، تسلط روم بر بسیاری از سرزمینهای تحت نفوذ اشکانیان در مجاور مرز فر أکثرواکاوی سیاست خارجی ایران در روزگار فرمانروایی اُرد دوم، در ارتباط با مسئله گسترش ارضی روم به سمت شرق، از موضوعات مهم و چالشبرانگیز تاریخ اشکانیان است که این جستار به آن پرداخته است. مطالعات نشان میدهد، تسلط روم بر بسیاری از سرزمینهای تحت نفوذ اشکانیان در مجاور مرز فرات و دستنشانده کردن ارمنستان، با فکر سلطه بر میانرودان، ارتباط مستقیمی دارد. افزون بر این، اختلافات داخلی اشکانیان در آغاز روی کار آمدن ارد دوم و بیطرفی ایران در دورۀ فرهاد سوم، که منجر به پیروزی روم بر پونتوس و ارمنستان شد، فکر حمله به قلمرو اشکانیان در میانرودان را بیش از پیش تقویت کرد. اما شکست روم در نبرد کرهه، در نتیجه نزدیکی ایران و ارمنستان، به این معناست اشکانیان در دوره ارد دوم، پس از پایان دادن به اختلافات و تقویت نیروهای داخلی برای مقابله با قدرت روم، مهمترین مسئلهای را که پیشروی خود قرار دادند نفوذ دوباره بر ارمنستان است. بنابراین، مهمترین دستاورد این تحقیق، تأکید بر نقش محوری ارمنستان، برای خنثی کردن توطئه روم، در سیاست خارجی این دوره است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات خاورمیانه (بیداری اسلامی) با تأکید بر بحران سوریه
گارینه کشیشیان سیرکی سهیل سهیلی نجف آبادیتحولات خاورمیانه عربی که از سال 2011 آغاز شد،نقطه عطفی در تاریخ سیاسی این منطقه راهبردی از جهان به شمار میآید.اگرچه جمهوری اسلامی ایران همواره برای نفوذ در خاورمیانه تلاش کرده و سیاست صدور انقلاب را برای برپایی سازههای هویتی خویش در این منطقه در پیش گرفته است،اما تحول أکثرتحولات خاورمیانه عربی که از سال 2011 آغاز شد،نقطه عطفی در تاریخ سیاسی این منطقه راهبردی از جهان به شمار میآید.اگرچه جمهوری اسلامی ایران همواره برای نفوذ در خاورمیانه تلاش کرده و سیاست صدور انقلاب را برای برپایی سازههای هویتی خویش در این منطقه در پیش گرفته است،اما تحولات انقلابی خاورمیانه پس از 2011، زمینههای نفوذ بیشتری برای ایران در بحرین،یمن،عراق و نیز سوریه فراهم آورده که از آن با عنوان سیاست منطقهایهلال خصیبیاد میشود.براین اساس،پرسش اصلی مقاله آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال تحولات بیداری اسلامی به ویژه در مورد بحران سوریه چه بوده است که زمینهساز افزایش نفوذ ایران در منطقه شده است؟هدف اصلی مقاله نیز،که با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه نظریه سازهانگاری انجام شده،آن است که نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در منطقه بر اساس مؤلفههای سیاست خارجی آن بررسی نماید تا چگونگی وفاداری آن به اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و آرمانهای ارزشمدارانه اسلامی آن،که هویت این سیاست خارجی را میسازد،روشن گردد.نتیجه نشان میدهد که ایران خواهان گسترش ارزشهای هویتی خود در منطقه است،اما سعی دارد تا با نفوذ بیشتر در منطقه با بهرهگیری از سیاست اتحاد با روسیه،نخست امنیت ملی خویش و پس از آن،منافع ملی خود را تأمین نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - تغییر مفهوم نقش ملی و اصول سیاست خارجی ژاپن: از یک دولت صلحطلب به یک دولت حافظ صلح
محمدصادق بابکان مجید تخت روانچیچکیده ژاپن از ابتدای قرن 21م. دوران گذار را پشت سر میگذارد؛ دورهای که در آن میکوشد به مفهوم جدیدی از نقش ملی دست یابد. این پژوهش ادعا میکند که ژاپن به دلیل فشارهای بینالمللی، تغییر در رهبری داخلی، هنجارهای اجتماعی و تمایل شدید نسبت به مقوله احترام در عرصه بینالمل أکثرچکیده ژاپن از ابتدای قرن 21م. دوران گذار را پشت سر میگذارد؛ دورهای که در آن میکوشد به مفهوم جدیدی از نقش ملی دست یابد. این پژوهش ادعا میکند که ژاپن به دلیل فشارهای بینالمللی، تغییر در رهبری داخلی، هنجارهای اجتماعی و تمایل شدید نسبت به مقوله احترام در عرصه بینالمللی، در پی تغییر اصول سیاست خارجی و مفهوم نقش ملی خود برآمده است. دگرگونی در اصول سیاست خارجی ژاپن، به وضوح در رفتارهای معطوف به حفظ صلح و نیز حمایت از قانون جدید اعمال محدودیتهای مؤثر بر نیروهای مسلح این کشور قابل رؤیت است. هدف پژوهش حاضر، یافتن مفهومی از نقش ملی است که به بهترین وجه قابلیت توصیف اهداف و اصول سیاست خارجی ژاپن را داشته باشد. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که عامل اصلی دگرگونی در اصول سیاست خارجی ژاپن چیست؟ در پاسخ، فرضیه اصلی قابل طرح چنین است که حرکت در مسیر وابستگی و تبعیت، عامل اصلی تغییر اصول سیاست خارجی ژاپن بوده و البته، تأثیرات رفتاری ناشی از این قضیه، این کشور را در مسیری جهانوطنانه سوق داده است. نتایج پژوهش، گویای آن است که ژاپن در حال حاضر با عدم قطعیت در سیاست خارجی خود مواجه است و باید بین ادامه سیاست خارجی درونگرا همراه با وابستگی شدید به آمریکا و یا اصول بینالمللگرایانه به عنوان یک دولت حافظ صلح با سیاستهای عادی دفاعی، یکی را برگزیند. شایان ذکر است که روش پژوهش به کار رفته در این تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی با مراجعه به دادههای کتابخانهای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - نقش کنگره ایالات متحده در وضع تحریمها علیه ایران
حسین مرادی حسین دهشیارچکیده سیستم سیاسی حکومتی امریکا مبتنی بر سیستم تفکیک قواست که با تقسیم قدرت در میان قوا و ایجاد سیستم توازن و بررسی، هر قوه بر عملکرد دیگری نظارت می کند. لذا به خاطر همین سیستم توازن و بررسی، دوباره در عرصه تصمیمگیری؛ به خصوص تصمیمگیریهای سیاست خارجی، تداخل نقشی میان أکثرچکیده سیستم سیاسی حکومتی امریکا مبتنی بر سیستم تفکیک قواست که با تقسیم قدرت در میان قوا و ایجاد سیستم توازن و بررسی، هر قوه بر عملکرد دیگری نظارت می کند. لذا به خاطر همین سیستم توازن و بررسی، دوباره در عرصه تصمیمگیری؛ به خصوص تصمیمگیریهای سیاست خارجی، تداخل نقشی میان رئیسجمهور و کنگره وجود دارد. این تداخل نقشی در عرصه سیاست خارجی امریکا در قبال ایران نمود داشته، هر یک سعی می کنند تا سیاستهای خود را در قبال ایران تحقق بخشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و با مراجعه به متن قوانین تصویب شده در کنگره علیه ایران و همچنین، جلسات استماع برگزار شده در ارتباط با ایران، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که کنگره چه نقشی در پیشبرد سیاستهای امریکا در مقابل ایران داشته و چگونه به دنبال ایفای این نقش است؟ فرضیه این پژوهش، آن است که هر زمان که کنگره وارد تصمیمگیریهای سیاست خارجی امریکا علیه ایران شده، با تصویب قوانین باعث شده رفتار امریکا نسبت به ایران تهاجمی تر و با اعمال سیاستهای سرسختانهتری همراه گردد. درواقع، کنگره در ارتباط با موضوع ایران کوشش کرده تا دست برتر را در تعیین سیاست خارجی امریکا نسبت به رئیسجمهور داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - قدرت نرم چین در آفریقا؛ تحلیلی فراسوی مفهومسازی نای
مرضیه سادات الوند ابو محمد عسگرخانیچکیده دراین نوشتار با تمرکز بر قدرت نرم در سیاست خارجی چین نسبت به آفریقا، کوشش شده است با ارائه چارچوبی فراسوی مفهوم سازی نای، اهداف چین از توسعه قدرت نرم و منابع و ابزارهای قدرت نرم آن کشوردر این منطقه شناسایی شود. با بررسی منابع قدرت نرم چین در حوزه فرهنگ ( فرهنگ أکثرچکیده دراین نوشتار با تمرکز بر قدرت نرم در سیاست خارجی چین نسبت به آفریقا، کوشش شده است با ارائه چارچوبی فراسوی مفهوم سازی نای، اهداف چین از توسعه قدرت نرم و منابع و ابزارهای قدرت نرم آن کشوردر این منطقه شناسایی شود. با بررسی منابع قدرت نرم چین در حوزه فرهنگ ( فرهنگ سنتی چین، کنفوسیانیسم)؛ حوزه اقتصاد (الگوی توسعه چین و پیوندهای تجاری و اقتصادی گسترده) و سیاست(سیاست برد- برد و اصل برابری و سود متقابل) این نتیجه حاصل شد که ارزش های سیاسی چین در هر سه حوزه قابل ردیابی است. جمهوری خلق چین در رابطه نوظهور و درحال پیشرفت خود با کشورهای آفریقایی، که مجذوب الگوی توسعه چین، فرصت های تجاری و سرمایه گذاری آن، امیدهای گسترده برای دسترسی به بازار روبه رشد این کشور، ایده های جدید رهبری چین برای توسعه روابط با این کشورها در چارچوب همکاری جنوب-جنوب و مانند آن هستند، از این فرصت برخوردار است تا قدرت نرم خود در این کشورها را توسعه دهد و از این بستر آماده برای اعمال نفوذ در این منطقه و صحّه گذاشتن بر نقش مسؤولانه خود در امور بین المللی، نهایت سود را ببرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - تاثیر حقوق زنان در سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران
الهام ستاری غلامحسین بلندیانچکیده زنان نیز مانند مردان از حقوق اساسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخوردارند؛ ولی این مسأله که این مبانی، در اسلام و غرب چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند، درخور تأمّل و بررسی است. سؤال اصلی این پژوهش، این است که حقوق زنان چه تاثیری بر سیاست خارجی امریکا در قبال جم أکثرچکیده زنان نیز مانند مردان از حقوق اساسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخوردارند؛ ولی این مسأله که این مبانی، در اسلام و غرب چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند، درخور تأمّل و بررسی است. سؤال اصلی این پژوهش، این است که حقوق زنان چه تاثیری بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه ما بر این است که حقوق زنان بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده است و یکی از عوامل تداوم دشمنی و اعمال فشار امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. در نتیجه، با وجود کنوانسیون و قوانین متعدد در نظام غرب و با شعار برابری و نیز منشور حقوق و مسؤولیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه عدالت جنسیتی، سهم زنان در حوزه سیاست و تصمیمگیری کشورها با توجه به توانایی آنان همچنان پایین است که میتواند بهانه ای برای ایالات متحده جهت اعمال فشار برعلیه جمهوری اسلامی ایران گردد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و تاریخی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - بررسی و نقد سیاست خارجی اوباما
حسین کریمی فردچکیده با به قدرت رسیدن باراک اوباما، چرخشی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد شد؛ در حالی که سیاست خارجی بوش بر یکجانبهگرایی و تاکید برحصول امنیت و منفعت به شیوه سختافزاری استوار شده بود. اوباما سیاست خارجی خود را بر اساس چندجانبهگرایی، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، دموکراسی و أکثرچکیده با به قدرت رسیدن باراک اوباما، چرخشی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد شد؛ در حالی که سیاست خارجی بوش بر یکجانبهگرایی و تاکید برحصول امنیت و منفعت به شیوه سختافزاری استوار شده بود. اوباما سیاست خارجی خود را بر اساس چندجانبهگرایی، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، دموکراسی و قواعد بینالمللی ساماندهی نمود. در این مقاله، ابتدا دکترین و سیاست خارجی اوباما به صورت خلاصه بررسی میشود و سپس انتقادات به سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه و بحران اوکراین بررسی میشود. این مقاله با استفاده از مقالات تخصصی درمورد سیاست خارجی آمریکا و با تاکید بر روش تحقیق تحلیلی- تبیینی درصدد اثبات این فرضیه است که: منتقدان، اوباما را به عقبنشینی، انزوا، تضعیف موقعیت آمریکا در جهان و از دست دادن موقعیت رهبری در جهان متهم میکنند. آمریکا اعتماد بهنفس خود را از دست داده و قادر به اتخاذ مواضع قاطع برای اطمینان بخشیدن به متحدان خود نیست؛ به همین دلیل، اعتماد متحدان نسبت به رهبری آمریکا متزلزل شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - عوامل مؤثر در رویکرد روسیه به برنامه هستهای ایران؛ از نیروگاه بوشهر تا برجام
هادی زرگری الهه کولائیچکیده روسیه یکی از بازیگران مؤثر در روند فنی و سیاسی برنامه هستهای ایران بوده است؛ اما دیدگاه های یکسانی نسبت به رویکرد آن وجود ندارد. به منظور ارزیابی این دیدگاه ها، پرسش این پژوهش این است که عامل یا عوامل مؤثر در شکلدهی به رویکرد و رفتارهای فنی و سیاسی روسیه به بر أکثرچکیده روسیه یکی از بازیگران مؤثر در روند فنی و سیاسی برنامه هستهای ایران بوده است؛ اما دیدگاه های یکسانی نسبت به رویکرد آن وجود ندارد. به منظور ارزیابی این دیدگاه ها، پرسش این پژوهش این است که عامل یا عوامل مؤثر در شکلدهی به رویکرد و رفتارهای فنی و سیاسی روسیه به برنامه هستهای کشورمان چیست؟ در پاسخ به پرسش فوق، این فرضیه مطرح است که رویکرد مسکو را باید در قالب کلان سیاست خارجی آن و در رابطه با نقش های جهانی، منطقه ای و هستهای سیاست خارجی روسیه، متأثر از گفتمان های هویتی این کشور ارزیابی کرد. در این زمینه، کوشش مسکو برای ایفای نقش های جهانی و منطقه ای و آیین هستهای این کشور، در کنار عوامل اقتصادی و بین المللی در دوره های زمانی مختلف در کنار هم، تأثیرگذاری متفاوتی در چارچوب گفتمان های هویتی در گذر زمان، در شکل دهی به رویکرد روسیه به برنامه هستهای ایران و سطح همکاری یا همسویی فنی و سیاسی با آن داشته اند. لذا تاکید صرف بر عوامل اقتصادی یا بین المللی، نه تنها به تقلیل گرایی منجر می شود؛ بلکه تغییر در مواضع و رفتارهای روسیه را نیز تبیین نمی کند. این پژوهش برای بررسی فرضیه خود از روش توصیفی- تحلیلی و نیز استفاده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه بهره برده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی روسیه
حدیث آسمانی سیدمحمد طباطباییچکیده پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 م. فروپاشید، به دلیل تنزل شدید از جایگاه ابرقدرت جهانی به یک قدرت متوسط منطقهای، دولتمردان روسی دست کم برای یک دهه تا به قدرت رسیدن پوتین، سیاستهای منفعلانهای را در عرصه خارجی درپیش گرفتند. روی کار آمدن دولت پوتین، با ت أکثرچکیده پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 م. فروپاشید، به دلیل تنزل شدید از جایگاه ابرقدرت جهانی به یک قدرت متوسط منطقهای، دولتمردان روسی دست کم برای یک دهه تا به قدرت رسیدن پوتین، سیاستهای منفعلانهای را در عرصه خارجی درپیش گرفتند. روی کار آمدن دولت پوتین، با تغییرات عمدهای در سیاستهای داخلی و خارجی این کشور همراه شد که از آن جمله، معطوف شدن نگاهها به سمت توسعه زیرساختهای اقتصادی در کنار تحولات اساسی در ساختار نظامی این کشور بود. این تحولات عمدتاً در چارچوب یکی از مهم ترین اهداف سیاستمداران کرملین؛ یعنی ارتقای جایگاه و افزایش سهم این کشور در معادلات جهانی صورت پذیرفتهاست. در همین راستا، نوسازی ارتش، تسلیحات و تجهیزات نظامی متناسب با دانش و فناوری روز دنیا در دستورکار قرار گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با بهرهگیری از روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی سیاستهای نظامی اتخاذشده از سوی روسیه در قالب شکل نوینی از دیپلماسی به نام دیپلماسی نظامی و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور بپردازد. بنابراین، پرسش اصلی آن است که دیپلماسی نظامی چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟ با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولتها به منظور افزایش قدرت چانهزنی و توانمندسازی آن است، بررسیهای انجام شده نشان میدهد که اتخاذ چنین رویکردی از سوی روسیه، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت و نقش آن در عرصه تحولات بینالمللی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - منطق و جهاننگرش سیاست خارجی دولت روحانی
محمد محمودی کیاچکیده با پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و ظهور جریان موسوم به اعتدالگرایی، شاهد بروز گونه متفاوتی از کنش در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور هستیم. در همین راستا، تعاملگرایی، چندجانبهگرایی، خروج از انزوا و شکست حصر بینالملل أکثرچکیده با پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و ظهور جریان موسوم به اعتدالگرایی، شاهد بروز گونه متفاوتی از کنش در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور هستیم. در همین راستا، تعاملگرایی، چندجانبهگرایی، خروج از انزوا و شکست حصر بینالمللی ناشی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد؛ از جمله مهمترین جهتگیریها و اولویتهای سیاست خارجی دولت یازدهم عنوان شد. این رویکرد، در ماههای نخست روی کار آمدن دولت یازدهم، به دستیابی به توافق موسوم به برجام منجر شد که به نظر میرسد این سند و توافق بینالمللی موجب گشایش در روابط خارجی کشور و نیز دستیابی به الگوی موفقی از همکاری جمعی برای حل مسائل حاد سیاست بینالمللی شده است. ازاینرو، این پژوهش چنین استدلال میکند که منطق اقدام در عرصه سیاست خارجی دولت یازدهم تا حد بسیاری متأثر از راهبرد چندجانبهگرایی است و اینکه منطق یادشده در چارچوب یک جهاننگرش خاص و ملهم از بننگرشهای دینی و ارزشی محیط سیاسی داخلی، بر اساس ویژگی ضد هژمونیکگرایی انتظام یافته است. لذا، بر اساس این تحقیق، سیاست خارجی دولت یازدهم را میتوان در چارچوب نوعی سیاست خارجی چندجانبهگرای ضد هژمونیک تحلیل و بررسی کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: ارتقاء شان
قدرت احمدیان سید امیرحسین بنی اشرافاین نوشتار به دنبال مطالعه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد رئالیسم فرهنگی آلستیر آین جانستون است. رهیافتهایی که تا کنون بهطور عام به مقولهی سیاست خارجی و از جمله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میپردازند، تحت تأثیر سنت رئالیسم و تا حدودی نظریه انتقادی و سا أکثراین نوشتار به دنبال مطالعه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد رئالیسم فرهنگی آلستیر آین جانستون است. رهیافتهایی که تا کنون بهطور عام به مقولهی سیاست خارجی و از جمله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میپردازند، تحت تأثیر سنت رئالیسم و تا حدودی نظریه انتقادی و سازهانگاری بودهاند. این پژوهش با نابسنده دانستن مطالعات پیشین و با اتکا بر رویکرد جانستون در خصوص چین نقطه تأکید خود را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر جستجو و حفظ شأن هویتی در سیستم بینالمللی و نقش آن میگذارد و مفروضات واقعگرایانه را با مقولات فرهنگی ترکیب میکند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که یک نوع همخوانی آشکار میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رئالیسم فرهنگی جانستون دیده میشود. بر این اساس تمایلات استراتژیک و نظامی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه تابعی از فرهنگ استراتژیک و رئالیسم فرهنگی و همچنین تحت تأثیر تمایل این کشور برای کسب جایگاه و شأن در سیستم بینالملل است. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی-توصیفی است و برای تحلیل از نظریه رئالیسم فرهنگی جانستون استفاده شده و گردآوری دادهها نیز کتابخانهای بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - بررسی سیاست خارجی دونالد ترامپ در خاور میانه (اهداف و منافع)
سعید جهانگیری علیرضا ازغندی ناصر گروسیهدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن أکثرهدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن بررسی خواهد شد. سوال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه بر اساس چه مولفه هایی است؟ در پاسخ فرضیه مقاله این گونه مطرح می شود: عوامل گوناگونی در تصمیم گیری ها و سیاست خارجی ایالات متحده دخیل است ، و دولت دونالد ترامپ به منظور پیشبرد اهداف ایالات متحده و دولت خود و بر خلاف شعار های تبلیغاتی اش و مخالفت وی با سیاست های رئیس جمهور پیشین و همچنین بر اثر عوامل تعیین کننده ای چون ؛ فشار لابی های صهیونیستی ، دلارهای عربستان سعودی و عوامل دیگر ، از مواضع اعلامی خود عقب نشینی نموده و لاجرم خود را مجبور به دنباله روی از سیاست های اعصار گذشته (در مورد خاورمیانه) و حتی تلاش جهت افزایش تنش ها در این منطقه می بیند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - همسویی ایدئولوژی و منافع ملی و روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران (1396-1368)
مهدی پرهان غلامرضا کریمی ارسلان قربانی شیخ نشین سیدعلی منوریچکیده پس از پایان جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی علاوه بر پیگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی، الزامات و منافع ژئواستراتژیک ایران را نیز ملحوظ نظر قرار داده است. مقاله حاضر بر آن است تا با تحقیق درباره نحوه عملکرد جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، تاثیرات همسویی میان ایدئولوژی و مناف أکثرچکیده پس از پایان جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی علاوه بر پیگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی، الزامات و منافع ژئواستراتژیک ایران را نیز ملحوظ نظر قرار داده است. مقاله حاضر بر آن است تا با تحقیق درباره نحوه عملکرد جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، تاثیرات همسویی میان ایدئولوژی و منافع ملی را در قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بررسی کند. بر این اساس سوال اصلی مقاله این است که چگونه همسویی ایدئولوژی و منافع ملی در روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران موثر واقع شده است؟ فرضیه مقاله قائل بر این است که تغییر رویکرد نظام و اقدامات آن در انطباق میان ایدئولوژی و منافع ملی کشور موجب افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است. یافته های این پژوهش که به روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است نشان می دهند که پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز سیاستهای عمل گرایانه در کشور، همسویی ایدئولوژی و منافع ملی بر اساس برجسته شدن قدرت ملی و موقعیت ژئوپلتیک و باز تعریف شدن مفاهیم ایدئولوژیک در تصمیم گیری کلان نظام، موجب افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - بریکس و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
عبدالرضا سیفی محمدباقر خرمشادجهان امروز در دوران گذار قرار داشته و ساختارهای منبعث از نظام دوقطبی و تک قطبی توان لازم را برای اداره وضعیت جدید جهان ندارند.قدرت های نوظهور برزیل،روسیه،چین،هند و افریقای جنوبی با تشکیل گروه کشورهای بریکس بلوک قدرت جدیدی را تشکیل داده اند که از قدرت قابل توجه و رو به ر أکثرجهان امروز در دوران گذار قرار داشته و ساختارهای منبعث از نظام دوقطبی و تک قطبی توان لازم را برای اداره وضعیت جدید جهان ندارند.قدرت های نوظهور برزیل،روسیه،چین،هند و افریقای جنوبی با تشکیل گروه کشورهای بریکس بلوک قدرت جدیدی را تشکیل داده اند که از قدرت قابل توجه و رو به رشدی در عرصه های اقتصادی،سیاسی و نظامی برخوردار بوده و می توانند نقش تعیین کننده ای در مناسبات بین المللی ایفا نمایند. در این مقاله به این سوال پاسخ داده می شود که چه عواملی در ارتقای سطح همگرایی بین ایران و بریکس موثر می باشد؟با توجه به رویه و اصول ثابت انقلاب اسلامی مبنی بر عدم وابستگی به قدرت های بزرگ،نفی سلطه پذیری و سلطه جویی،عدالت طلبی،عدم وابستگی،حمایت از حق تعیین سرنوشت ملت ها و همچنین مخالفت و تلاش گسترده جمهوری اسلامی در نقد و به چالش کشیدن نظم تک قطبی امریکا محور، مشاهده می گردد همگرایی مشهودی میان اهداف گروه بریکس و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.همسویی بریکس با جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای موازنه سازی نرم در قبال ایالات متحده نقشی اساسی در نگاه ج.ا.ایران برای ارتقای سطح همکاری با بریکس داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه
عبدالرضا یوسفی میانجی حسین دهشیار نوذر شفیعی رحمت حاجی مینهپیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، أکثرپیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، به بررسی عوامل گوناگون سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه رئالیسم تهاجمی ضمن ماهیت بنیادی – نظری ،از ماهیت کاربردی برخوردار است. این نظریه پاسخ مناسبی به رفتار بازیگران نظام بین الملل داده است. .طبق یافته ها ونتایج این پژوهش سیاست خارجی ترامپ بدنبال حفظ موقعیت موجود خود در منطقه و پیشگیری از ظهور هژمون منطقه ای است که می تواند ثبات موازنه قدرت را بر هم بزند و هژمونی آمریکا در دنیا را به چالش بکشد ، می باشد. این مطالعه از نوع نظری – بنیادی بوده و به روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - ارزیابی مقایسهای سیاست امنیت ملی امریکا در دوران باراک اوباما و دونالد ترامپ در جنوب غرب آسیا .
حسن اسفندیاری ابراهیم متقیاوباما معتقد بود دنبال کردن سطحیِ منافع آمریکا در گذشته و توجه نکردن به شرایط داخلی کشورهای این منطقه به بروز نارضایتیهای مردمی در این کشورها انجامیده است و این مسئله بهصورت بالقوه تهدیداتی برای اهداف بلندمدت آمریکا در منطقه به شمار میرود. رﻫﯿﺎﻓﺖ دوﻧﺎﻟﺪ ﺗﺮاﻣﭗ و ﺗﯿﻢ أکثراوباما معتقد بود دنبال کردن سطحیِ منافع آمریکا در گذشته و توجه نکردن به شرایط داخلی کشورهای این منطقه به بروز نارضایتیهای مردمی در این کشورها انجامیده است و این مسئله بهصورت بالقوه تهدیداتی برای اهداف بلندمدت آمریکا در منطقه به شمار میرود. رﻫﯿﺎﻓﺖ دوﻧﺎﻟﺪ ﺗﺮاﻣﭗ و ﺗﯿﻢ محافظهکار ﺳﯿﺎﺳﺖ اﻣﻨﯿﺘﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ روﯾﮑﺮد ﻣﻌﻄﻮف است که برنامهرﯾﺰی دﻓﺎﻋﯽ، راهبردی و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ در امتداد محدود کردن و تقابل با چنین ﺑﺎزﯾﮕﺮاﻧﯽ به شمار میآید. ارزیابی سیاست امنیت ملی و الگوی کنش راهبردی آمریکا نیازمند شناخت تفاوتهای ادراکی رؤسای جمهور نیز خواهد بود. هدف از این پژوهش ارزیابی مقایسهای سیاست امنیت ملی آمریکا در دوران باراک اوباما و دونالد ترامپ در جنوب غرب آسیاست. روش این تحقیق کیفی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که ساختار سیاست امنیت ملی آمریکا مبتنیبر شناخت چالش امنیت ملی اقتدارهای بزرگ، تهدیدات ناشی از نقش بازیگران منطقهای، تجدیدنظرطلبی بازیگران نوظهور و چگونگی مقابله با تهدیدات است؛ سیاست امنیت ملی اوباما و ترامپ، مخاطرات امنیتی برای آمریکا در سطح جهانی را تقریباً یکسان میداند؛ همانند شناختن کشورهای ایران و کرة شمالی بهعنوان حکومتهای عصیانگر. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - مطالعه سیاستخارجی دولت دونالدترامپ بر اساس مدل بازیگر عقلایی
مهدی محمدنیا معصومه پاپی رشید رکابیاندرمیان مدلهای مختلف تصمیمگیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتارهای سیاستخارجی ترامپ فراهم می کند که میتواند مورد توجه تصمیمگیرندگان کشور قرر گیرد. پیشفرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادی أکثردرمیان مدلهای مختلف تصمیمگیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتارهای سیاستخارجی ترامپ فراهم می کند که میتواند مورد توجه تصمیمگیرندگان کشور قرر گیرد. پیشفرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادین عقلانیت است که تلاش میکند با تبعیت از منطق هزینه – فایده، مطلوبترین راه را در رسیدن به هدف برگزیند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می-توان سیاستخارجی دونالد ترامپ در خروج از موافقتنامههای بینالمللی و نوع رویکرد وی نسبت به مسأله امنیت بینالملل را در یک چارچوب تئوریک تحلیل نمود ؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه ارائه شده است: رفتارهای سیاستخارجی ترامپ در خروج از موافقتنامههای بینالمللی و نوع رویکرد اقتصادمحور وی نسبت به مسأله امنیتبینالملل، بر اساس مدل عقلایی تصمیمگیری و بیشینهسازی سود قابل توضیح است. در این راستا، طرح شعار نخست آمریکا از سوی ترامپ، به خوبی بیانگر فایدهگرایی و ناسیونالیسم اقتصادی در سیاستخارجی آمریکا است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد بازیگرعقلایی به مطالعه سیاستخارجی آمریکا پرداخته است. جمعوری دادهها به صورت کتابخانهای، مجلات علمی و استفاده از سایتهای معتبر اینترنتی بودهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - انگاره های موثر در شکل گیری رفتار سیاست خارجی ایران نسبت به حکومت منطقه اقلیم کردستان عراق (2003-2019)
سینا عمادی رضا سیمبر احمد جانسیزسوال اصلی این پژوهش بررسی مهمترین انگارههای هویتی موثر بر شکلگیری رفتار سیاست خارجی ایران در قبال حکومت منطقهای کردستان عراق میباشد که در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بعد داخلی، تاثیر کردهای ایرانی ( أکثرسوال اصلی این پژوهش بررسی مهمترین انگارههای هویتی موثر بر شکلگیری رفتار سیاست خارجی ایران در قبال حکومت منطقهای کردستان عراق میباشد که در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بعد داخلی، تاثیر کردهای ایرانی ( به ویژه اهل سنت) در سه زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبیین شده است. انگارههای سیاسی بویژه تلقی متفاوت نظام جمهوری اسلامی با تلقی برخی گروههای کرد ایرانی اپوزیسیون مورد حمایت حکومت اقلیم کردستان عراق "، به حاکمشدن فضای امنیتی بر سیاست خارجی ایران نسبت به حکومت اقلیم کردستان عراق منجرگردیده است. در زمینه اقتصادی، روابط طرفین با افزایش رشد مبادلات مواجه بوده که سهم مناطق کردنشین داخلی ایران اندک قلمداد میشود. گسترش همکاریهای فرهنگی دو جانبه نیز به جهت تمایزات هویتی محقق نشده است. در بعد هنجارهای منطقهای، اولویت نخست سیاست خارجی ایران بعد از 2003 تشکیل دولت مرکزی شیعی عراق تعریف گردید که بر روابط جمهوری اسلامی با حکومت اقلیم کردستان عراق تاثیر گذار بوده است. در بعد بین المللی نیز جمهوری اسلامی با شناسایی امریکا و اسرائیل به عنوان " دگرهای هویتی" درصدد کاهش نفوذ و استقرار آنان در خاک اقلیم کردستان عراق تمرکز داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - تبیین تأثیر نئوعثمانیگرایی بر تغییر ماهیت روابط ترکیه وعربستان از همکاری به منازعه دربحران سوریه (2019-2011)
محسن یوسفی رحمت حاجی مینه محمد رضا دهشیریروابط ترکیه وعربستان باروی کار آمدن حزب عدالت و توسعه درسال 2002، و اتخاذ سیاست خارجی جدیدموسوم به نئو عثمانی گرایی، همواره بین رقابت و همکاری درنوسان بوده. از ابتدای روی کارآمدن این حزب و اتخاذ سیاست خارجی جدید توسط آنکارا، و آغاز بحران در سوریه، ماهیت روابط دوکشور همک أکثرروابط ترکیه وعربستان باروی کار آمدن حزب عدالت و توسعه درسال 2002، و اتخاذ سیاست خارجی جدیدموسوم به نئو عثمانی گرایی، همواره بین رقابت و همکاری درنوسان بوده. از ابتدای روی کارآمدن این حزب و اتخاذ سیاست خارجی جدید توسط آنکارا، و آغاز بحران در سوریه، ماهیت روابط دوکشور همکاری جویانه بود، اما با ادامه و تشدید وگسترش بحران، ترکیه حضور نظامی مستقیم درسوریه را ترجیح داد که درنتیجه، روابط دوکشور به رقابت ومنازعه تغییریافت و زمینه ساز رویارویی با ریاض گردید.حضورنظامی ترکیه خود بسیاری ازمعادلات منطقه و محاسبات کشورها رادچاردگرگونیکرد وعربستان نیز به دنبال کاهش نفوذ ایران درمنطقه و سوریه برآمد. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به دنبال تبیین و پاسخ به این پرسش هستیم که نوعثمانی گرایی با توجه به تحولاتی که در سیاست خارجی جدید ترکیه و در روابط با کشورهای دیگر وبه طورخاص عربستان سعودی به وجود آورده است چگونه موجب تغییر ماهیت روابط دو کشور دربحران سوریه ازقالب همکاری به رقابت ومنازعه گردیده است. درپاسخ به این پرسش، از این فرضیه بهره خواهیم گرفت که نئوعثمانی گرایی دربحران سوریه با ایجاد تضاد منافع و اهداف، موجب تغییرماهیت روابط ریاض و آنکارا از قالب همکاری به منازعهگردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - کاربرد قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی
سمیه زنگنه الهه کولائی شیوا علیزادهچکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دا أکثرچکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دارد از ابعاد مختلف قابل بررسی است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که بهرهگیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم در آسیای مرکزی چگونه سیاست خارجی کشورهای منطقه را زیر تأثیر قرار دادهاست؟ فرضیۀ مقاله این است که بهره گیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم به همسویی فکری رهبران آسیای مرکزی با روسیه و همراهی بیشتر آنها با اهداف سیاست خارجی این کشور انجامیدهاست. در این پژوهش با بهکارگیری نظریه واقعگرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تبیینی_تحلیلی به تبیین منطق بهکارگیری قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی، کارآمدی راهبرد روسیه در منطقه آسیای مرکزی و نیز دلایل و عوامل تعیینکنندۀ قدرت نرم روسیه در منطقه پرداخته شدهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد ارتباطهای شخصی فراملی به عنوان سازوکار اصلی مسکو در جهت تأثیر بر جهتگیری سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی عمل میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - تغییر در متدولوژی حضور خاورمیانهای ایالاتمتحده آمریکا: دلایل و زمینهها
امیرحسین نعمتی جلال ترکاشوند علیرضا نائیجمنطقه غرب آسیا به سبب ظرفیتهای بالای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، همواره موردتوجه و محل مداخله قدرتهای جهانی و فرامنطقهای بوده و بخش قابلتوجهی از ساختار امنیتی این منطقه و تحول در آن نیز به نحوه ورود و خروج و نوع کنش و راهبرد قدرتهای فرامنطقهای در قبال آن بستگی د أکثرمنطقه غرب آسیا به سبب ظرفیتهای بالای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، همواره موردتوجه و محل مداخله قدرتهای جهانی و فرامنطقهای بوده و بخش قابلتوجهی از ساختار امنیتی این منطقه و تحول در آن نیز به نحوه ورود و خروج و نوع کنش و راهبرد قدرتهای فرامنطقهای در قبال آن بستگی دارد. ایالاتمتحده آمریکا پس از جنگ دوم جهانی همواره مهمترین قدرت فرامنطقهای و تاثیرگزار در منطقه غرب آسیا بوده است. این کشور همواره متناسب با تغییر و تحولات سیاست و قدرت در منطقه به ارائه رویکردهای منفعت محور در سیاست خارجی خود مبادرت نموده است. متعاقب تحولات در سال 2011 در غرب آسیا، رویکرد سیاست خارجی دولتهای آمریکا، بهعنوان بزرگترین قدرت فرامنطقهای مداخلهگر، از تغییرات اساسی تر نسبت به گذشته برخوردار گشته و به نظر میرسد رهبران این کشور بدنبال ارائه متدولوژی جدیدی از حضور منطقهای ایالاتمتحده در غرب آسیا میباشند. با توجه به اهمیت نقش این کشور در معادلات جهانی و بخصوص معادلات منطقه غرب آسیا، این مقاله درصد است با رویکردی توصیفی– تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری موازنه منافع رندال شولر به این سئوال مهم پاسخ دهد که دلایل و زمینههای تغییر در متدولوژی حضور ایالاتمتحده آمریکا در غرب آسیا چیست تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - گسترش حضور فرانسه در آسیای جنوب غربی و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
محمدرضا موحدی علیرضا رضایی قاسم ترابیفرانسه به لحاظ تاریخی و سیاسی همواره ارتباط تنگاتنگی با مسائل آسیای جنوب غربی داشته و دارد. با اعلام راهبرد آمریکا در قبال این منطقه، فرانسه فرصت مناسبی را به عنوان یکی از قدرت های میانی برای گسترش مناسبات خود فراهم دید و این کشور می کوشد متناسب با اهداف کلان سیاست خارج أکثرفرانسه به لحاظ تاریخی و سیاسی همواره ارتباط تنگاتنگی با مسائل آسیای جنوب غربی داشته و دارد. با اعلام راهبرد آمریکا در قبال این منطقه، فرانسه فرصت مناسبی را به عنوان یکی از قدرت های میانی برای گسترش مناسبات خود فراهم دید و این کشور می کوشد متناسب با اهداف کلان سیاست خارجی،مناسبات خود در آسیای جنوب غربی را گسترش دهد.هدف،بررسی روابط سیاسی،اقتصادی و نظامی فرانسه با کشورهای عربی و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس است که این امر باعث گسترش مسابقه تسلیحاتی در منطقه و به تبع آن شکاف و تنش منطقه ای بین کشورهای عربی و جمهوری اسلامی ایران می شود. نگارنده در این نوشتار بیان می دارد که تداوم وضع موجود و ادامه تنش بین کشورهای عربی و ایران و تحکیم مناسبات بین دولت های عربی با فرانسه ایران را در بلند مدت با تشدید انفعال و انزوا و تقویت تهدیدات امنیتی در ابعاد مختلف مواجه خواهد کرد.روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات و دادههای مورد نیاز بر مبنای روش کتابخانهای و فیشبرداری تهیه شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - بررسی تطبیقی رویکرد آمریکا به نظام بین الملل: با تاکید بر نقش باراک اوباما و دونالد ترامپ
محمدرضا جلالی بهرام یوسفی روح الله شهابی حامد عامری گلستانیاین مقله به بررسی رویکرد آمریکا به نظام بینالملل در دوران اوباما و ترامپ می پردازد پژوهش حاضر عهد دار پاسخ به این پرسش است که نقش متغییر فرد (اوباما و ترامپ) در رویکرد آمریکا به نظام بینالملل به چه میزان تاثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله عبارتست از أکثراین مقله به بررسی رویکرد آمریکا به نظام بینالملل در دوران اوباما و ترامپ می پردازد پژوهش حاضر عهد دار پاسخ به این پرسش است که نقش متغییر فرد (اوباما و ترامپ) در رویکرد آمریکا به نظام بینالملل به چه میزان تاثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله عبارتست از اینکه با توجه به نقش تعیین کننده رئیس جمهور در سیاست خارجی آمریکا و همچنین افکار و دیدگاههای متفاوت اوباما و ترامپ، متغیر "فرد" تاثیر زیادی در رویکرد آمریکا به نظام بینالملل داشته است. اهداف مد نظر این مقاله بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری عاملفرد در رویکرد آمریکا به نظام بینالمل و شناخت علمی و واقع بینانه از ویژگیهای شخصیتی اوباما و ترامپ و میزان تاثیر آنها بر سیاست خارجی و رویکرد آمریکا به نظام بین الملل است. بر اساس یافته های مقاله میتوان گفت نقش و تاثیرگذاری متغییرهای فردی در سیاست خارجی این کشور در این مقطع زیاد بوده است؛ به طوری که سیاست خارجی آنها را به این دلیل که دو شخصیت متفاوت و به نوعی متضاد بودند، که عمدتاً از ویژگیهای فردی آنها نشات گرفته بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - تأثیر قدرت نرم دیپلماسی ورزشی بر روابط ایران و آمریکا : مطالعه موردی دیپلماسی کشتی (1998-2013)
سودابه مختاری گارینه کشیشیان سیرکییکی از مباحث مهم در روابط بینالملل مفهوم "قدرت" است. ابتکار جوزف نای در انفکاک میان قدرت سخت و قدرت نرم، شکل جدیدی به تعاریف مربوط به قدرت داد. دیپلماسی ورزشی به عنوان یکی از کلیدیترین شیوههای شکلگیری قدرت نرم به حساب میآید و کشورها تلاشمیکنند ازاین طریق راهکارها أکثریکی از مباحث مهم در روابط بینالملل مفهوم "قدرت" است. ابتکار جوزف نای در انفکاک میان قدرت سخت و قدرت نرم، شکل جدیدی به تعاریف مربوط به قدرت داد. دیپلماسی ورزشی به عنوان یکی از کلیدیترین شیوههای شکلگیری قدرت نرم به حساب میآید و کشورها تلاشمیکنند ازاین طریق راهکارهایی برای کاهش تنشها، تأثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با سایر بازیگران در این عرصه بیابند. حضور پررنگ تیمهای ملی ایران بخصوص کشتی در رویدادهای بینالمللی پربیننده مانند بازیهای المپیک، فرصتی به وجود آورده است تا ورزش به کمک ارتقای جایگاه ایران درساختار جدید جهانی، حتی کاهش تنش با دشمن دیرینه ایران یعنی آمریکا بیاید. از اینرو پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که قدرت نرم دیپلماسی ورزشی بهخصوص ورزش کشتی چه نقشی در مناسبات ایران و آمریکا در سالهای 1998 تا 2013 داشته است؟ بررسیها با استفاده از چارچوب نظری قدرت نرم نشان داد که فرضیه اصلی درخصوص تأثیر کشتی در شکلگیری قدرت نرم دیپلماسی ورزشی، در مقاطعی حساس و با کمترین هزینه به بهبود مناسبات ایران و آمریکا کمک کرده است. در این پژوهش همچنین پیشنهادهایی برای استفاده بهتر از قدرت نرم کشتی جهت کاهش مشکلات در روابط ایران و آمریکا ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - ارائه الگوی راهبردی سیاست همسایگی برای جمهوری اسلامی ایران
بهار راوندی کیهان برزگر علیرضا ازغندیایران، پس از چین، پرهمسایهترین کشوردنیا است، امادرسالهای اخیر با کمترین تعامل اقتصادی با این کشورها، از مزایای آن، در سایه سنگین و میراث گفتمان واگرایی با بیشتر کشورهای همسایه محروم مانده است. ماهیت سیاست خارجی تک بعدی ایران پساانقلابی در بعد سیاست همسایگی از آن جهت م أکثرایران، پس از چین، پرهمسایهترین کشوردنیا است، امادرسالهای اخیر با کمترین تعامل اقتصادی با این کشورها، از مزایای آن، در سایه سنگین و میراث گفتمان واگرایی با بیشتر کشورهای همسایه محروم مانده است. ماهیت سیاست خارجی تک بعدی ایران پساانقلابی در بعد سیاست همسایگی از آن جهت مورد انتقاد است که به ناکامیها و نومیدیها در مناسبات فرامرزی کشور افزوده است؛ به ویژه آنکه، توسعه را از دسترس دور کرده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در شرایط حساس کنونی، کدام راهبرد جامع را برای سیاست همسایگی ایران میتوان تدوین نمود. این پژوهش با این فرض که در سطوح جغرافیای سیاست خارجی لازم است با انتخاب سطح همسایگی از میان سطوح چهارگانه جغرافیایی(همسایه، منطقه، فرامنطقه، بینالملل) سیاست خارجی را از نو بنیان نهاد، به بازآفرینی مفاهیم سیاست همسایگی اقدام نموده است.چارچوب نظری پژوهش بر اساس مفاهیم سیاست همسایگی شامل مفاهیم جغرافیایی و سیاسی توسط خود پژوهشگر تدوین شده است.این پژوهش بر مبنای روش تحلیل راهبردی مرحلهای با اتکا بر مدیریت راهبردی دیوید استوار است. الگوی راهبردی سیاست همسایگی برای ج.ا ایران از عوامل زیر تاثیر میگیرد: منابع و راهنمای استخراج راهبرد، تلفیق منابع در طراحی الگویی برای سیاست همسایگی، تبیین شاخص های راهبردی سیاست همسایگی تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - تحلیل انتقادی گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) و تأثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
رشید رکابیان محمود علیپور گرجی سعید آریابا پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی مبتنی بر آموزههای اسلامی ـ ایرانی جایگزین سیاست خارجی پیشین گشت. امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی دیدگاه خاصی پیرامون قانون اساسی و سیاست خارجی داشتهاند که یک تحول عمیق در ساختار سیاست خارجی کشور ایجاد کرده و در این أکثربا پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی مبتنی بر آموزههای اسلامی ـ ایرانی جایگزین سیاست خارجی پیشین گشت. امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی دیدگاه خاصی پیرامون قانون اساسی و سیاست خارجی داشتهاند که یک تحول عمیق در ساختار سیاست خارجی کشور ایجاد کرده و در این پژوهش با عنوان گفتمان اسلام سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.(طرح مساله)این مسأله که گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تدوین و تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاه و نقشی داشته است به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح می گردد.(سؤال اصلی) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در لایههای مختلف آن عموماً تحت تأثیر آراء امام خمینی (ره) خصوصاً دال مرکزی گفتمان اسلامی سیاسی ایشان یعنی "اسلام گرایی" بوده است و شاخصهای کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از اندیشههای ایشان بوده است.(فرضیه)یافتههای پژوهش به شیوهای توصیفی ـ تحلیلی و با نگاهی تحلیلی ـ انتقادی نشان میدهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس استکبارستیزی، نفی سبیل وعزتمندانه میباشد. (یافتههای تحقیق)چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه گفتمان تنظیم شده است و روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای بوده و داده ها از کتاب ها، مقالات و اسناد معتبر استخراج گردیده اند.(چارچوب نظری وروش) تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
102 - تحولات و پویاییهای بخش جنوبی محیط پیرامونی ج.ا.ایران؛ دلایل و زمینهها
امیرحسین نعمتی علیرضا نائیج جلال ترکاشوندچکیدهخاورمیانه به دلیل موقعیت جغرافیایی، منابع نفتی و مکانهای مقدس یکی از مهمترین مناطق جهان است. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم در این منطقه در بخش جنوبی محیط پیرامونی خود با مجموعهای از کشورهای عربی همسایه است که از موقعیت ویژه برخوردار میباشند. اختلافات قومی، ا أکثرچکیدهخاورمیانه به دلیل موقعیت جغرافیایی، منابع نفتی و مکانهای مقدس یکی از مهمترین مناطق جهان است. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم در این منطقه در بخش جنوبی محیط پیرامونی خود با مجموعهای از کشورهای عربی همسایه است که از موقعیت ویژه برخوردار میباشند. اختلافات قومی، ایدئولوژیکی و سرزمینی، رقابت برای رهبری جهان عرب، جنگهای نیابتی، نزدیکی به اسرائیل، ائتلافسازیها و رقابت قدرتهای بزرگ از جمله مهمترین تحولات و پویاییها در این محیط پیرامونی است که ریشهیابی علل و زمینههای شکلگیری این پویاییها از اهمیت خاص برخوردار است. با توجه به این اهمیت، مقاله حاضر میکوشد تا با مفروض گرفتن شکلگیری تحولات مورد اشاره، با استفاده از روش قیاسی-فرضیهای و مبتنی بر موازنه منافع رندال شولر در چارچوب نظری رئالیسم نئوکلاسیک ضمن پر کردن شکاف موجود مطالعاتی به این سئوال مهم پاسخ دهد که دلایل و زمینههای شکل گیری تحولات و پویاییها حاضر در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران چیست؟یافته حاصل از این پژوهش که مبتنی بر اثبات فرضیه متصور میباشد آن است که دولت در کشورهای عربی همزمان متاثر از چندین عامل مهم در سطوح داخلی و ساختاری باعث بروز تحولات و پویاییهای مهم در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
103 - پیامدهای بحران هویت در ناامنی هستیشناختی و راهبردهای سیاست خارجی اسرائیل
مصطفی تارین احمد جانسیز رضا سیمبرگسترش روزافزون شکافهای اجتماعی در جامعه ناهمگون اسرائیل و نیز تردیدافکنی در نمادهای هویتی صهیونیسم، امنیت هستیشناختی این رژیم را با چالشهایی روبرو کرده است. اسرائیل با اعمال سیاستهای تبعیض نژادی، عناصر اجتماعی را با انفکاک ساختاری مواجه ساخته و با شدت بخشیدن به تعار أکثرگسترش روزافزون شکافهای اجتماعی در جامعه ناهمگون اسرائیل و نیز تردیدافکنی در نمادهای هویتی صهیونیسم، امنیت هستیشناختی این رژیم را با چالشهایی روبرو کرده است. اسرائیل با اعمال سیاستهای تبعیض نژادی، عناصر اجتماعی را با انفکاک ساختاری مواجه ساخته و با شدت بخشیدن به تعارضات داخلی، تمایل نیروهای اجتماعی را در حمایت از این رژیم، کاهش داده است. مقاله حاضر با مفروضگرفتن وجود شکافهای متعدد در اسرائیل، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، در چارچوب نظری سازهانگاری به این پرسش پاسخ میدهد که نقش و جایگاه بحران هویت در شکلگیری ناامنی هستیشناختی رژیم اسرائیل چیست؟ طبق یافتههای حاصل از این پژوهش، عدم توانایی در رفع معضلات و شکافهای حاصل از اختلافات درونی، منجر به امنیتیکردن ساختار این رژیم شده است. شکلگیری این فضای امنیتی، با بکارگیری خشونت منبعث از ایدئولوژی صهیونیستی، موجب گرایش اسرائیل به جنگطلبی شده، به گونهای که تهدید و تنش به بخشی از امنیت وجودی این حکومت بدل یافته و تلاش در جهت حفظ امنیت، در راهبرد سیاست خارجی آن قرار گرفته است. از اینرو، حل بحران ناامنی هستیشناختی، مستلزم تغییر در رویکرد متصلب صهیونیستی به رویکرد منعطف و نیز طی کردن فرآیند غیرامنیتیکردن و از میان برداشتن ساختاری است که صهیونیسم حول مولفههای خود ایجاد کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
104 - بررسی مقایسهای عوامل تداوم سیاست خارجی ایران درشرق مدیترانه (دوران صفویه و جمهوری اسلامی)
علی خورسندی اعظم ملاییمنطقه شرق مدیترانه از دوران صفویه تاکنون، به عنوان یکی از حوزههای ژئوپلیتیک حساس پیرامون ایران، منافع و امنیت ملی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی است که مؤلفههای تداوم سیاستخارجی ایران در شرق مدیترانه در دوران صفوی أکثرمنطقه شرق مدیترانه از دوران صفویه تاکنون، به عنوان یکی از حوزههای ژئوپلیتیک حساس پیرامون ایران، منافع و امنیت ملی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی است که مؤلفههای تداوم سیاستخارجی ایران در شرق مدیترانه در دوران صفوی و جمهوریاسلامی کدامند؟ پاسخ موقتی که پژوهشگران به عنوان فرضیه مطرح کردهاند، از این قرار است که نیازهای امنیتی- راهبردی و اشتراکات فرهنگی- مذهبی از مهمترین علل تداوم سیاستخارجی ایران درشرق مدیترانه و تفاوت رویکرد ایران به اروپا، از نکات افتراق سیاست ایران در دو دوره صفویه و جمهوریاسلامیایران بوده است. یافتههای این تحقیق که در قالب نظریه سازهانگاری و با استفاده از روش علی– مقایسه ای انجام شده است، نشان میدهد که تشابه هویت نوعی و نقشی دولتمردان صفوی و جمهوریاسلامیایران، به تعریف منافع مشترک و در نتیجه رویکردهای سیاستخارجی مشابه از سوی آنها انجامیده است؛ به گونه ای که رقابتهای راهبردی متداوم ایران با سایر قدرتهای منطقه ای و لزوم مهار و کنترل تهدیدات آنها دور از مرزها، نقش شیعیان شرق مدیترانه در پیشبرد اهداف ایران، منافع اقتصادی و ابتنای رقابتهای ژئوپلیتیک ایران بر هویت و ایدئولوژی، مهمترین علل تداوم سیاستخارجیایران درشرقمدیترانه در دوران صفویه و جمهوریاسلامی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
105 - گفتمان سیاست اروپایی بریتانیا تحلیلی استعاره ای
حمیرا مشیرزاده فاطمه هموییرابطه بریتانیا و اتحادیه اروپا به دلیل رویکرد منفی این کشور نسبت به همگرایی و وحدت اروپا همواره یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در عرصه سیاست داخلی این کشور در طول 50 سال گذشته بوده است. مسئله ای که این مقاله به آن می پردازد، این است که چگونه این رویکرد بدبینانه و پرت أکثررابطه بریتانیا و اتحادیه اروپا به دلیل رویکرد منفی این کشور نسبت به همگرایی و وحدت اروپا همواره یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در عرصه سیاست داخلی این کشور در طول 50 سال گذشته بوده است. مسئله ای که این مقاله به آن می پردازد، این است که چگونه این رویکرد بدبینانه و پرتنش بریتانیا نسبت به وحدت اروپا امکان پذیر شده و چه شرایطی در شکل گیری چنین نگرشی دخیل بوده است؟ این مقاله بر آن است تا با تمرکز بر نظریه ادراکی-شناختی لاکوف و جانسون و روش تحلیل استعاره های اسنادی میلیکن و با بررسی زبان مورد استفاده در سخنرانی ها و بیانیه های سیاستمداران و وزرای خارجه بریتانیا در رابطه با همگرایی اتحادیه اروپا، به استخراج و تحلیل استعاره ها، نشانه ها، گزاره ها، نمادها و نظام-های دلالت موجود در گفتمان پرداخته و چگونگی امکان پذیری این رویکرد سیاست خارجی، فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و نیز عرف همگانی این کشور نسبت به سیاست های اروپایی و پویایی های موجود در این گونه دریافت را تبیین کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
106 - انگلیس و اروپا ، تحلیل گفتمان سیاست خارجی (مدل لاکلاو و موف)
احمد نقیب زاده فاطمه هموئیبریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار أکثربریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار به پیوستن به روند همگرایی در اروپا کرده و این کشور در سیاست های خود نگاهی فراآتلانتیکی دارد. این مقاله بر آن است تا با بهره جستن از نظریه گفتمان لاکلاو و موف، به شناسایی و تحلیل نشانه ها (دال و مدلول ها)ی موجود در گفتمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا که توسط بریتانیا به عنوان یکی کشورهای مهم عضو اتحادیه مفصل بندی شده و نیز فضای گفتمانی شکل دهنده به آنها بپردازد تا فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و چگونگی امکان پذیری رویکرد پرتنش سیاست خارجی بریتانیا تبیین شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
107 - تأثیر ژئوپلیتیک کردستان عراق بر سیاست خارجی آمریکا در عراق(2012 ـ2003)
سید جلال دهقانی فیروز آبادی خضر خدیری وریکتحولات سال 2003 میلادی عراق، شطرنج سیاسی این کشور را به کلی با گذشته ی آن عوض کرد. آمریکا که با هدف ایجاد یک دولت متحد مرکزی و سکولار گام اول سیاست های خود را به اجرا گذاشت، مجبور به تغییر رویکرد و اجرای گام دوم سیاست خود (پی گیری اهداف از طریق مدخل های کوهنی) شد. در ای أکثرتحولات سال 2003 میلادی عراق، شطرنج سیاسی این کشور را به کلی با گذشته ی آن عوض کرد. آمریکا که با هدف ایجاد یک دولت متحد مرکزی و سکولار گام اول سیاست های خود را به اجرا گذاشت، مجبور به تغییر رویکرد و اجرای گام دوم سیاست خود (پی گیری اهداف از طریق مدخل های کوهنی) شد. در این میان کردها به خاطر ویژگی های مهم ژئوپلیتیکی و استراتژیکی در عراق، مورد توجه دستگاه سیاست گذاری آمریکا قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که ژئوپیتیک کردستان عراق بعد از سقوط صدام چه تاثیری بر سیاست خارجی آمریکا در عراق داشته است؟ با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد ویژگی های ژئوپلیتیکی کردستان عراق، تسهیل کننده ی نقش نافذتر آمریکا در تاثیر گذاری بر تدوین سیاست های کشور عراق بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
108 - بررسی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پس از 11 سپتامبر ( بر اساس رویکرد واقع گرایی تهاجمی)
ابراهیم متقی خرم بقایی میثم رحیمیحادثه ی تروریستی 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاست های داخلی و خارجی دولت بوش گشود. آمریکا پس از پایان جنگ سرد از خلاء راهبرد امنیتی رنج می برد. در دوره ی جنگ سرد، این کشور راهبرد بازدارندگی را در پیش گرفته بود. پایان جنگ سرد به معنای پایان این راهبرد نیز تلقی می گردد. أکثرحادثه ی تروریستی 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاست های داخلی و خارجی دولت بوش گشود. آمریکا پس از پایان جنگ سرد از خلاء راهبرد امنیتی رنج می برد. در دوره ی جنگ سرد، این کشور راهبرد بازدارندگی را در پیش گرفته بود. پایان جنگ سرد به معنای پایان این راهبرد نیز تلقی می گردد. در نتیجه، آمریکا در سال های 2000- 1991 دچار خلاء شد؛ گشت. اما حمله ی تروریستی 11 سپتامبر در نوع خود فرصتی را برای سردمداران این کشور فراهم آورد تا بتوانند به اتخاذ راهبردی نوین در عرصه ی سیاست خارجی و مسائل بین المللی بپردازند. نومحافظه کاران پس از 11 سپتامبر از فرصت به دست آمده، استفاده کرده و با بزرگ نمایی خطر تروریسم در سطح ملی به منظور افزایش محبوبیت و در سطح بین المللی برای تثبیت هژمونی و رهبری بر جهان از آن بهره برداری کرده اند. آمریکا بعد از این حادثه اهداف و سیاست های جدیدی را در قبال تروریسم در سیاست خارجی در پیش گرفته است. به علاوه این کشور از این زمان تعریف جدیدی از امنیت را ارایه کرده و به دنبال مفهوم جدیدی از امنیت در سیاست خارجی خود بوده و در همین راستا، راهبرد حمله ی پیش دستانه را مطرح نموده است. به عبارت دیگر، راهبرد بازدارندگی جای خود را به راهبرد مداخله گرایی فزاینده داده است. با این اوصاف، شاهد آن هستیم که رویکرد واقع گرایی در نزد زمامداران و تصمیم گیرندگان کشور آمریکا تقویت شده و این کشور رو به سیاست های امنیتی و یک جانبه گرایی در عرصه ی بین المللی آورده است. یکی از رویکردهای نوینی که امروزه در تحلیل روابط بین الملل و سیاست خارجی آمریکا بدان توجه می شود، رویکرد واقع گرایی تهاجمی می باشد. در رهیافت واقع گرایی تهاجمی بر افزایش قدرت به منزله ی هدف، و برای کسب جایگاه هژمونیک در نظام بین الملل (به عنوان رفتار اصلی قدرت های بزرگ) تاکید می شود. در این پژوهش با بهره گیری از این رویکرد به تبیین سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پس از سال 2001 می پردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
109 - سیاست خارجی تعامل گرای چین و نظم جهانی
محمد رضا رستمی حسین دهشیارسیاست خارجی تعامل گرای چین در سه دهه گذشته توانسته زمینه همکاری چین با غرب را به وجود آورد و به بقای حزب کمونیست چین و بهبود موقعیت بین المللی پکن مدد رساند. یکی از ابهامات اساسی در مورد مقاصد آتی چین که با توجه به رشد اقتصادی و افزایش نقش آفرینی این کشور وجود دارد، نوع أکثرسیاست خارجی تعامل گرای چین در سه دهه گذشته توانسته زمینه همکاری چین با غرب را به وجود آورد و به بقای حزب کمونیست چین و بهبود موقعیت بین المللی پکن مدد رساند. یکی از ابهامات اساسی در مورد مقاصد آتی چین که با توجه به رشد اقتصادی و افزایش نقش آفرینی این کشور وجود دارد، نوع مواجهه یک چین قدرتمند با هنجار ها و قواعد نظم موجود بین المللی است. برخی با قلمداد کردن رویه های منعطف در سیاست خارجی چین به منزله تاکتیک هایی جهت ممانعت از واکنش رقبا و همسایگان به فرایند توسعه چین، بر این باورند که پکن در بلند مدت و با به بار نشستن طرح های توسعه، رویکردهای تقابل جویانه و بی ثبات ساز در قبال نظم لیبرال- دموکراتیک حاکم در پیش خواهد گرفت. این مقاله بر خلاف این دیدگاه استدلال می کند که کارکرد مثبت قواعد لیبرال در ارتقای موقعیت چین به تثبیت آن قواعد و سهیم شدن این کشور در پاسداشت آنها منجر می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
110 - از روابط فرهنگی تا نظریه فرهنگی روابط بین الملل: مروری بر نقش فرهنگ در روابط بین الملل
فرهاد عطائی نسیم سادات واسعی زادهپس از چند دهه غفلت از نقش فرهنگ در روابط بین الملل، در سال های اخیر دوباره این عامل مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این، زمانی که از نقش و جایگاه فرهنگ در این عرصه سخن می رود تعابیر متفاوت و گاه ناقصی از این ارتباط مطرح می شود. هدف این نوشتار دسته بندی پیوندهای ممکن م أکثرپس از چند دهه غفلت از نقش فرهنگ در روابط بین الملل، در سال های اخیر دوباره این عامل مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این، زمانی که از نقش و جایگاه فرهنگ در این عرصه سخن می رود تعابیر متفاوت و گاه ناقصی از این ارتباط مطرح می شود. هدف این نوشتار دسته بندی پیوندهای ممکن میان فرهنگ و عرصه روابط بین الملل است. بدین منظور، متون مختلفی را که به نحوی به دو موضوع فرهنگ و روابط بین الملل پرداخته اند بررسی کرده ایم. این بررسی نشان می دهد که اگرچه این حوزه اولویت های سیاست فرهنگی در سیاست خارجی کشورها و در نتیجه روابط فرهنگی ملل را نیز در بر می گیرد، اما زمانی که از نقش فرهنگ در روابط بین الملل و به طور خاص از تاثیر فرهنگ بر سیاست خارجی سخن می رود این اثرگذاری از روابط و موضوعات فرهنگی فراتر می رود و دامنه ای به وسعت سیاست خارجی می یابد و هر تصمیم در این عرصه، همچون دیگر عرصه های تصمیم گیری، می تواند متاثر از فرهنگ باشد. اما نقش فرهنگ در عرصه روابط بین-الملل به همین جا ختم نمی شود. نقش تفاوت های فرهنگی در نگاه به نظام بین الملل و بروز سوء تفاهم ها، اختلافات و منازعات نیز ابعاد دیگری از این اثرگذاری است. این دسته بندی در نهایت با بررسی نظریه ِند لیبو تحت عنوان نظریه فرهنگی روابط بین الملل تکمیل می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
111 - تبیین تاثیر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر روابط متقابل این کشور و اتحادیه اروپا
عنایت الله یزدانی لیلا مروتیچکیده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران تغییرات بنیادی ایجاد شد. تقویت برنامه ی هستهای که یکی از نمودهای بارز این تحولات بود، باعث چالش امنیتی اتحادیه ی اروپا در برابر ایران شد. ترس از ایران هسته ای، قاره ی سبز را به سمت ائتلاف جدید با ایالات متحده ی آمر أکثرچکیده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران تغییرات بنیادی ایجاد شد. تقویت برنامه ی هستهای که یکی از نمودهای بارز این تحولات بود، باعث چالش امنیتی اتحادیه ی اروپا در برابر ایران شد. ترس از ایران هسته ای، قاره ی سبز را به سمت ائتلاف جدید با ایالات متحده ی آمریکا و حتی تعدادی از همسایگان ایران به خصوص دولت های محافظهکار عرب راند. با چرخش در سیاست خارجی اروپا نسبت به ایران، جمهوری اسلامی نیز به بازبینی متحدان و دشمنان احتمالی پرداخت. بر همین اساس مقاله ی حاضر به بررسی محدودیت ها و فرصت های پیش رو در روابط ایران و اتحادیه ی اروپا تحت تأثیر برنامه هسته ای می پردازد. راهبرد اساسی اتحادیه ی اروپا در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی جلوگیری از دست یابی احتمالی ایران به توانایی تولید تسلیحات اتمی است و از ابزارهای لازم از قبیل تحریم، مذاکره و تقویت رقباء ایران هم زمان بهره می گیرد. بخشی از سیاست گذاری خارجی این اتحادیه ی تحت تأثیر روابط ایران با کشورهای چین و روسیه و حتی تقابل یا تعامل احتمالی ایران با ایالات متحده ی آمریکا در میان مدت تغییر یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
112 - رابطه هویت و منافع در سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تکیه بر رویکرد سازه انگاری
محمد جعفر جوادی ارجمندسیاست خارجی کشورها را می توان بر اساس رویکردهای مختلف مورد ارزیابی قرار داد. بر اساس رویکرد سازه انگاری ، ساختار نظام بین الملل ورفتار سیاست خارجی کشورها نه امری از پیش داده شده که امری برآمده از تعامل دائمی ساختارها و بازیگرانی است که بر اساس معانی ذهنی خود دست به کنش أکثرسیاست خارجی کشورها را می توان بر اساس رویکردهای مختلف مورد ارزیابی قرار داد. بر اساس رویکرد سازه انگاری ، ساختار نظام بین الملل ورفتار سیاست خارجی کشورها نه امری از پیش داده شده که امری برآمده از تعامل دائمی ساختارها و بازیگرانی است که بر اساس معانی ذهنی خود دست به کنش می زنند و در نهایت در یک ذهنیت مشترک، واقعیت را می سازند. در پاسخ به سوال اصلی مبنی بر اینکه رابطه بین سازه انگاری و سیاست خارجی جمهوری اسلامی چگونه قابل تحلیل است؟ می توان گفت که رابطه بین هویت ومنافع در چارچوب نظم های سه گانه رئالیستی، لیبرالیستی، وسازه انگارانه در رفتار سیاست خارجی ج.ا.ایران قابل بررسی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در میان شاخص های رفتاری سیاست خارجی ج.ا.ا ونظم های سه گانه، رویکرد سازه انگارانه به علت رفتارهای هنجاری و تجدید نطر طلبانه ایران از بقیه رویکردها معنی دارتر است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
113 - الگوی شکل گیری روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران از دوره بازرگان تا دوره خاتمی (1384-1357)
محمد یوسفی جویباری سید محمد طباطباییپس از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از متغیرهای گوناگونی بوده که به نوبه خود نوع و مرزهای روابط خارجی در دورههای مختلف را تعیین و مشخص کرده است. در واقع، اهداف و نقشهای ملی متفاوت در دورههای مختلف، به سمتگیریهای متفاوت و در نهایت، روابط أکثرپس از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از متغیرهای گوناگونی بوده که به نوبه خود نوع و مرزهای روابط خارجی در دورههای مختلف را تعیین و مشخص کرده است. در واقع، اهداف و نقشهای ملی متفاوت در دورههای مختلف، به سمتگیریهای متفاوت و در نهایت، روابط خارجی متفاوت در دورههای اول تا چهارم منجر شده است. این سؤال اساسی مطرح میشود که چه متغیرهایی در تعریف نقشها و اهداف ملی بیشترین تأثیرگذاری را در دورههای اول تا چهارم داشته که درنهایت، به شکلگیری روابط خارجی متفاوت منجر شده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که ساختار نظام بینالملل، نیازهای داخلی، درک و نگرش تصمیمگیرندگان و ژئوپلتیک بهعنوان چهار متغیر اساسی باعث تعریف نقشها و اهداف ملی در دورههای اول تا چهارم شده که در نهایت، این روند به شکلگیری مرزهای روابط خارجی در دورههای اول تا چهارم منجر شده است. آنچه در این دورهها باعث شکلگیری روابط خارجی متفاوت شده، متأثر از وزن متفاوت هر کدام از این متغیرهای چهارگانه در دورههای اول تا چهارم است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها منابع کتابخانهای، اسنادی و اینترنتی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
114 - تاثیر مسایل ایدئولوژیک بر سیاست خارجی عربستان در قبال ایران از سال 2003 به بعد
سید محمد موسوی رامین بخشی تلیابیهدف اصلی این مقاله بررسی، تحلیل و ارزیابی تاثیر مسائل ایدئولوژیک عربستان بر سیاست خارجی این کشور پس از سال ۲۰0۳ در قبال سیاست های جمهوری اسلامی ایران می باشد، که تحت تاثیر این مسایل روابط ایران و عربستان دچار نوسانات شدیدی شده است؛ در واقع مسایلی چون مذهب سنی و وهابیت، أکثرهدف اصلی این مقاله بررسی، تحلیل و ارزیابی تاثیر مسائل ایدئولوژیک عربستان بر سیاست خارجی این کشور پس از سال ۲۰0۳ در قبال سیاست های جمهوری اسلامی ایران می باشد، که تحت تاثیر این مسایل روابط ایران و عربستان دچار نوسانات شدیدی شده است؛ در واقع مسایلی چون مذهب سنی و وهابیت، رهبری جهان اسلام و نوع روابط این کشور با غرب سبب تقابل ایدئولوژیک با ایران و اتخاذ سیاست های خصمانه نسبت به مواضع ایران شده است. در این مقاله به بررسی تاثیر این مسایل و سیاست های غیر دوستانه ی عربستان ناشی از این مسایل می پردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
115 - ارکان سیاست منطقه ای ایران در دوران سازندگی با تکیه بر خطبه های نماز جمعه تهران
حسین مسعود نیا داود نجفیدوران سازندگی یکی از دوره های مهم در تاریخ جمهوری اسلامی است. در این مقطع مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکرد عملگرایی، در عین پایبندی به آرمانگرایی انقلاب، به تعاملی سازنده با جهان خارج اقدام نمودند. با اتخاذ رویکرد عملگرایی در سیاست خارجی از سوی مس أکثردوران سازندگی یکی از دوره های مهم در تاریخ جمهوری اسلامی است. در این مقطع مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکرد عملگرایی، در عین پایبندی به آرمانگرایی انقلاب، به تعاملی سازنده با جهان خارج اقدام نمودند. با اتخاذ رویکرد عملگرایی در سیاست خارجی از سوی مسئولان به دلیل حاکم بودن اوضاع و احوال زمان جنگ، افکار عمومی تحمل پذیرفتن برخی امور نظیر تجدید روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان را نداشت، لذا افکار عمومی می بایست آماده ی پذیرش این تحولات می گردید. با توجه به چنین پیشینه ای محور پژوهش حاضر را این سؤال تشکیل می دهد که در دوران سازندگی، سیاست خارجی ایران دچار چه تحولاتی گردید و آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس دولت وقت چگونه از خطبه های نماز جمعه برای آماده سازی افکار عمومی جهت انجام این تحولات استفاده کرد. هدف از انجام این پژوهش پاسخ به سؤال مطرح شده به شیوه ی توصیفی - تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد. نتایج پژوهش مؤید این فرضیه است که در دوران سازندگی سیاست خارجی منطقه ای ایران دچار تحولات اساسی گردید و آقای هاشمی از خطبه های نماز جمعه برای آماده سازی افکار عمومی استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
116 - تبیین رقابتهای چین و ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه چرخه قدرت
محمدمهدی مظاهریاین مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چرا بین چین و ایالات متحده آمریکا رقابت وجود دارد، فرضیه این مقاله این است که مجموعه ای از متغیرها باعث ایجاد و تداوم رقابت بین چین و ایالات متحده آمریکا است. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، نشان می ده أکثراین مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چرا بین چین و ایالات متحده آمریکا رقابت وجود دارد، فرضیه این مقاله این است که مجموعه ای از متغیرها باعث ایجاد و تداوم رقابت بین چین و ایالات متحده آمریکا است. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که دو دسته عوامل باعث رقابت بین چین و ایالات متحده آمریکا می شود. دسته اول به تفاوتهای بنیادین در ماهیت فلسفی ـ ارزشی ایالات متحده آمریکا و چین مربوط می شود که شامل: تفاوتهای فلسفی، تفاوتهای ایدئولوژیکی، تاریخ معاصر متفاوت، قدرت جهانی در مقابل قدرت منطقه ای، تجدیدنظر طلبی در مقابل حفظ وضع موجود، اقتصاد پیشرفته در مقابل اقتصاد در حال توسعه، حکومت قانون در مقابل حکومت من است. و دسته دوم به مسائل سیاسی ـ امنیتی چین و ایالت متحده آمریکا مربوط می شود که شامل: محدودیت تسلیحات و منع تکثیر، سیاست دفاع موشکی ملی ایالت متحده آمریکا و دفاع موشکی شرق آسیا، تایوان و ... است. برای تبیین دقیق این عوامل رقابت زا از نظریه چرخش قدرت و نقش بهره گرفته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
117 - روابط آلمان و اسرائیل در دوره صدارت آنگلا مرکل؛ کلید فهم سیاست خارجی آلمان در خاورمیانه
سید حسن ملائکهآلمان با سه کشور روابط استراتژیک دارد به طوری که فهم تحولات سیاست خارجی این کشور بعد از جنگ جهانی دوم منوط به دانستن مراودات آن با این سه کشور است: ایالات متحده آمریکا، فرانسه و اسرائیل. عوامل اصلی تاثیر گذار بر تعیین سیاست خارجی آلمان در مقابل اسرائیل و تحولات منطقه خا أکثرآلمان با سه کشور روابط استراتژیک دارد به طوری که فهم تحولات سیاست خارجی این کشور بعد از جنگ جهانی دوم منوط به دانستن مراودات آن با این سه کشور است: ایالات متحده آمریکا، فرانسه و اسرائیل. عوامل اصلی تاثیر گذار بر تعیین سیاست خارجی آلمان در مقابل اسرائیل و تحولات منطقه خاورمیانه علاوه بر منافع این کشور مانند کاهش و کنترل آسیبهای امنیتی که از این منطقه می تواند برای آلمان بوجود بیاید مانند تروریسم و همچنین داشتن روابط مطمئن و خوب با کشورهای منطقه برای برآوردن نیازهای انرژی آلمان، تحت تاثیر مسئولیت آلمان درقبال اقدامات و اعمال انجام گرفته در مورد یهودیان در جنگ جهانی دوم و آنچه که هولوکاست گفته می شود قرار دارد، زیرا این کشور خود را در برابر یهودیان مسئول و متعهد حس می کند. درکنار این دو عامل اصلی عواملی دیگر نیز نقش دارند که تاثیر آنها در دوره های زمانی مختلف متفاوت است مانند تعلقات حزبی سیاستمداران حاکم، جهت گیری ها و گرایش های سیاسی شخصی سیاستمداران آلمانی و اینکه چه کسی مسئول پرونده روابط با اسرائیل است. این مقاله ضمن بررسی روابط همه جانبه آلمان و اسرائیل، توجه ویژه ای به گسترش همکاری های دو دولت در زمان صدارت آنگلا مرکل دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
118 - تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی
سعید وثوقیامروزه دیگر امنیت هر کشوری به وضعیت استحکام، قدرت و بنیان و ساختار آن منتهی نمی شود، بلکه ماهیت و چگونگی تحولات و تعاملات منطقه ای و بین المللی آن کشور می تواند باعث تقویت امنیت و یا تهدیدات امنیتی باشد. امنیت هر کشور با امنیت منطقه ای و بین المللی ارتباط دارد. این مقال أکثرامروزه دیگر امنیت هر کشوری به وضعیت استحکام، قدرت و بنیان و ساختار آن منتهی نمی شود، بلکه ماهیت و چگونگی تحولات و تعاملات منطقه ای و بین المللی آن کشور می تواند باعث تقویت امنیت و یا تهدیدات امنیتی باشد. امنیت هر کشور با امنیت منطقه ای و بین المللی ارتباط دارد. این مقاله قصد دارد با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ج.ا.ا در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین با توجه به مواضع ج.ا.ا در رابطه با این کشورها با عنایت به برداشت ایران از امنیت منطقه ای خود تهدیدات امنیتی ج.ا.ا را در منطقه قفقاز جنوبی شناسایی کند و مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
119 - بررسی جایگاه سینمای هالیوود در دیپلماسی رسانه ای آمریکا: بازنمائی، هژمونی فرهنگی و پیشبرد اهداف سیاست خارجی
مجید توسلی رکن آبادی بشیر اسماعیلیدر سالیان اخیر ، تاکید بر مفاهیمی چون دیپلماسی رسانه ای، قدرت نرم ، جنگ نرم و امثال آن در ادبیات سیاسی افزایش قابل توجهی داشته است در این زمینه علاوه بر مجموعه ای از نشست ها و سخنرانی ها، مکتوبات زیادی نیز به تحلیل و مداقه در پیشبرد اهداف و نیات سیاست خارجی آمریکا در من أکثردر سالیان اخیر ، تاکید بر مفاهیمی چون دیپلماسی رسانه ای، قدرت نرم ، جنگ نرم و امثال آن در ادبیات سیاسی افزایش قابل توجهی داشته است در این زمینه علاوه بر مجموعه ای از نشست ها و سخنرانی ها، مکتوبات زیادی نیز به تحلیل و مداقه در پیشبرد اهداف و نیات سیاست خارجی آمریکا در منطقه، از طریق دیپلماسی رسانه ای پرداخته اند. در این میان ، به نظر می رسد در اغلب آثاری که در این زمینه موجود می باشند ، مقوله بازنمایی که از پشتوانه نظری بسیطی در میان نظریه پردازان سیاست بین الملل برخوردار است مورد غفلت واقع گردیده است .این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که هالیوود به عنوان یکی از ابزار های دیپلماسی رسانه ای آمریکا بر اساس کدام مبنای نظری به پیشبرد سیاست خارجی آمریکا کمک می کند؟ فرضیه مقاله حاضر نیز بر این اساس است که بازنمایی را می توان به عنوان حلقه مفقوده نظری بین دیپلماسی رسانه ای و پیشبرد سیاست خارجی به حساب آورد .از میان رسانه های آمریکا در این پژوهش ،هالیوود به عنوان مورد مطالعه ای در نظر گرفته شده است .همچنین تمرکز زمانی بر دوران جنگ سرد می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
120 - نقش نفت در حمله آمریکا به عراق
عنایت الله یزدانی رضا محموداوغلیحادثه یازدهم سپتامبر 2001 منجر به تغییر محیط نظام بین الملل، نوع و شکل روابط و حتی مفاهیم آن به صورت اساسی شد. این حادثه را می توان پایان دوره گذار در نظام بین الملل و سیاست خارجی آمریکا دانست. حادثه یازده سپتامبر با خلق و ایجاد دشمن جدیدی به نام تروریسم، زمینه را برای أکثرحادثه یازدهم سپتامبر 2001 منجر به تغییر محیط نظام بین الملل، نوع و شکل روابط و حتی مفاهیم آن به صورت اساسی شد. این حادثه را می توان پایان دوره گذار در نظام بین الملل و سیاست خارجی آمریکا دانست. حادثه یازده سپتامبر با خلق و ایجاد دشمن جدیدی به نام تروریسم، زمینه را برای بهره برداری آمریکا از این دشمن برای حل مشکلات خود در نظام بین الملل فراهم کرد. این حادثه شرایط متفاوتی را برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا فراهم آورد و باعث شد که آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و نابودی سلاح های کشتار جمعی در سال 2003 به عراق حمله کند. اما به نظر می رسد که در کنار این اهداف بیان شده، دستیابی به منابع غنی نفت عراق هم جزء اهداف پشت پرده جنگ آمریکا در عراق بود. به عبارتی بحران عراق ارتباط تنگاتنگی با منابع نفتی این کشور داشته و نفت یکی از اهداف مهم آمریکا در حمله به عراق بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
121 - تبیین روابط ایران و آمریکا در گفتمان سیاست خارجی امام خمینی(ره)
رحیم افشاریان سید اسدالله اطهریچکیده جهتگیری سیاسی کشورها در قبال یک دیگر، کیفیت روابط آنها را مشخصمیکند. سیاست خارجی اصولاً پدیدهای برآمده از درون نظریههای هویتی است که بازی گران در مقام عمل نمیتوانند به همکاری کارآمد و پایدار در آن نایلآیند مگر آنکه به نظریه و ایدئولوژی واحد دستیافتهباش أکثرچکیده جهتگیری سیاسی کشورها در قبال یک دیگر، کیفیت روابط آنها را مشخصمیکند. سیاست خارجی اصولاً پدیدهای برآمده از درون نظریههای هویتی است که بازی گران در مقام عمل نمیتوانند به همکاری کارآمد و پایدار در آن نایلآیند مگر آنکه به نظریه و ایدئولوژی واحد دستیافتهباشند. امام خمینی(ره) اسلام را موجودیتی متفاوت فرضمیکند تا بتواند دیگری را در هویت سیاسی خود قوامبخشد. زبان و ایدئولوژی بر توجیه، تولید و بازتولید هژمونی و روابط نابرابر قدرت تأکید میکند و هدف انتقاد را توجه به عمیقترین وجه اعمال قدرت در اجتماع از رهگذر افشای تزویر زبان میداند. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساختگراییاجتماعی است که با تأکید بر عامل انسانی، واقعیت را به سازههای انسانی تقلیل میدهد. هدف از تحلیل انتقادی، کشف این ارتباط و نشان دادن باورها و ارزشهای ایدئولوژیکی است که بهصورت عقل سلیم جلوه یافتهاند. بر هیچکس پوشیده نیست که آمریکا در گفتمان امام(ره) نقش خصم و غیر را بازیمیکند و این نقش تا زمان تغییر الگوی رفتاری آمریکا پابرجاست. در پاسخ به پرسش شرایط عادی شدن روابط دو کشور در گفتمان امام (ره) کدامند، مؤلفههایی هم چون احتراممتقابل و تغییر سیاستهایتقابلی خصمانه احصا میشود. بنابراین تلاش خواهد شد با روش توصیفی مبتنی بر ابزار کتابخانهای ضمن مرور اندیشه اسلامی امام(ره) گفتمانانتقادی وی در سیاست خارجی تحلیل و با آزمون فرضیهی پیشین، اصول کلی موردنظر اثبات شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
122 - بررسی سیاست خارجی ایالات متحده در افغانستان: دولت سازی با تأکید بر بازسازی نیروهای مسلح
علی محمدیاناز زمان تهاجم نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده به افغانستان در سال 2001 ، یک دهه م یگذرد. پیامد این تهاجم سقوط رژیم افراط ی طالبان بود. پس از آن، تشکیل کنفرانس بن 1 در 5 دسامبر 2001 روند یک دهه پیش رو را برای این کشور ترسیم نمود. از آن تاریخ تحولات زیادی أکثراز زمان تهاجم نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده به افغانستان در سال 2001 ، یک دهه م یگذرد. پیامد این تهاجم سقوط رژیم افراط ی طالبان بود. پس از آن، تشکیل کنفرانس بن 1 در 5 دسامبر 2001 روند یک دهه پیش رو را برای این کشور ترسیم نمود. از آن تاریخ تحولات زیادی در این کشور به وقوع پیوست که بخش عمده ی آن، دارای ماهیت امنیتی و نظامی بود. بخشی از توافقات کشورهای غربی، بازسازی نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان بود. در این میان حضور ایالات متحده و متحدانش در قالب سازمان اتلانتیک شمالی ناتو برجسته تر بوده و آنها مصمم هستند با کسب حمایت سایر کشورها و نهادهای مختلف بین المللی، با اجرای پروژه ی دولت سازی، حکومت مرکزی قوی و باثبات و جامعه ی پایدار را در افغانستان ایجاد نمایند. به طور حتم با عنایت به ویژگی منحصر به فرد جامع هی افغانستان، چگونگی شک لگیری نهادهای امنیتی و میزان کمیت و کیفیت عملکرد آن، م یتواند یکی از ابزارهای کلیدی دولت مرکزی در جهت ایجاد ثبات در این کشور باشد. این مقاله در نظر دارد به سیاست دول تسازی ایالات متحده در افغانستان و شک لگیری ساختار نیروهای مسلح جدید و تأثیر این اقدامات در ایجاد امنیت و ثبات در این کشور بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
123 - دیپلماسی عمومی جدید؛ بسترساز قدرت دیپلماسی رسانه ای
افسانه خسروی علی عنایتی شبکلائی علی اکبر رزمجوچکیده دیپلماسی عمومی جدید برنامههای دولتمحوری است که هدفش اطلاعرسانی یا تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهاست. دراینباره کشورهای قدرتمند با اشاعه و ترویج ایدئولوژی، ارزش و هنجارهای خود درصدد صدور پیام و فرهنگ خویش و همچنین کسب برتری بودهاند. این بستر با همکاری رسانه أکثرچکیده دیپلماسی عمومی جدید برنامههای دولتمحوری است که هدفش اطلاعرسانی یا تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهاست. دراینباره کشورهای قدرتمند با اشاعه و ترویج ایدئولوژی، ارزش و هنجارهای خود درصدد صدور پیام و فرهنگ خویش و همچنین کسب برتری بودهاند. این بستر با همکاری رسانهها شکل میگیرد. بر این اساس کشورهای قدرتمند نفوذ خود را مدیون رسانههای بینالمللی هستند که در پوشش اطلاعرسانی به تأمین منافع کشور و پیش برد سیاست خارجی از رهگذر تبلیغات سیاسی، اطلاعرسانی و شکلدهی به افکار عمومی میپردازند. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که کارکرد، جایگاه و عملکرد دیپلماسی عمومی در بستر افزایش قدرت دیپلماسی رسانهای چگونه ارزیابی میشود؟ به نظر میرسد الگوی ارتباط دیپلماسی عمومی، به لحاظ هدف، ابزار، متدولوژی و دورهی زمانی بستر نفوذ رسانهها بر ساختارهای مدل دیپلماسی و سیاست خارجی را فراهم کرده است. نویسندگان این مقاله بر این باور هستند که دیپلماسی رسانه مهمترین بخش دیپلماسی عمومی جدید محسوب میشود و استراتژی ضروری و محوری برای قرن 21 است. همچنین پژوهش حاضر به این مسأله نیز میپردازد که رسانهها با تأثیر بر افکار عمومی در فرآیند تصمیمگیری سیاست خارجی نیز اثرگذار هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
124 - تأثیر ساختار حزبی بر سیاست خارجی اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران
مجید توسلی رکن آبادی نیما رضاییبه دنبال اعلام تشکیل دولت اسرائیل در 14 می 1948 ) 25 اردیبهشت 1327 (، ایران این رژیم را در 6 مارس 1950 ) 15 اسفند 1328 ( به صورت دو فاکتو به رسمیت شناخت. اسرائیل هم در دوران پهلوی دوم، ایران را به عنوان یک متحد استراتژیک قلمداد مینمود. بنگوریون، اولین نخستوزیر اسرائیل، أکثربه دنبال اعلام تشکیل دولت اسرائیل در 14 می 1948 ) 25 اردیبهشت 1327 (، ایران این رژیم را در 6 مارس 1950 ) 15 اسفند 1328 ( به صورت دو فاکتو به رسمیت شناخت. اسرائیل هم در دوران پهلوی دوم، ایران را به عنوان یک متحد استراتژیک قلمداد مینمود. بنگوریون، اولین نخستوزیر اسرائیل، دکترین پیرامونی خود را بر این اساس استوار نموده بود که، اسرائیل باید از طریق اتحاد با کشورهای ترکیه، ایران و اتیوپی، دولتهای عربی را محاصره نموده تا بهتر بتواند انزوای خویش را کاهش داده و به اهداف خود از جمله امنیت ملی نائل آید. در این تحقیق ضمن بررسی وضعیت احزاب اسرائیلی و تفکیک اردوگاههای موجود در میان احزاب، دیدگاه های این احزاب در قبال جمهوری اسلامی ایران در سه باز هی زمانی مختلف مورد تدقیق قرار می گیرد. دوره ی اول از زمان پیروزی انقلاب اسلامی آغاز م یشود و تا کنفرانس صلح مادرید در در 30 اکتبر 1991 ادامه دارد. از زمان کنفرانس صلح مادرید تا زمان مفتوح شدن پرونده ی ایران در آژانس بی نالمللی انرژی هست های ) IAEA ( نیز در دوره ی دوم می گنجد و دور هی سوم نیز از زمان گشوده شدن پرونده ی ایران در شروع و تا زمان حاضر ادامه م ییابد. این پژوهش در پی آن است که به این سؤال اصلی پاسخ دهد که دیدگا ههای حزب یا ائتلاف احزاب حاکم بر کابینه ی اسرائیل چه تأثیری بر سیاست خارجی اسرائیل در قبال ایران داشته است؟ و این فرضیه ارائه م یگردد که سیاست خارجی اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی در سه بازه ی زمانی مختلف، از اصول ثابتی پیروی نموده که با تحولات کابینه ی اسرائیل دستخوش تغییر نشده است . این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای- اینترنتی تهیه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
125 - هویت های سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و دولت باراک اوباما
مسعود مطلبی علی فلاح نژادمقاله حاضر تلاش دارد نسبت میان هویت های سیاست خارجی آمریکا و هویت سیاست خارجی دولت اوباما را مورد تشخیص قرار دهد. بدین منظور نویسندگان، هویت آمریکا و هویت های سیاست خارجی آن را مورد بررسی قرار داده و اشاره ای نیز به سیاست های کلی دولت اوباما داشته اند. سیاست خارجی آمریک أکثرمقاله حاضر تلاش دارد نسبت میان هویت های سیاست خارجی آمریکا و هویت سیاست خارجی دولت اوباما را مورد تشخیص قرار دهد. بدین منظور نویسندگان، هویت آمریکا و هویت های سیاست خارجی آن را مورد بررسی قرار داده و اشاره ای نیز به سیاست های کلی دولت اوباما داشته اند. سیاست خارجی آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ مانند هر کشور دیگری برخوردار از تداوم ها و تغییراتی بوده است. از جمله تداوم های هویتی سیاست خارجی آمریکا، ارجاع به هویت ویلسونی به عنوان اولین هویت بین الملل گرا و جهانی آمریکاست که دیگر هویت های سیاست خارجی آمریکا به ویژه هویت خارجی دولت اوباما در اوایل قرن بیست و یک شباهت های زیادی با آن دارد. نتیجه آنکه پس از سیاستهای تهاجمی و جکسونی بوش، هویت سیاست خارجی آمریکا در دوره اوباما با چرخشی انعکاس گرایانه به سمت هویت ویلسونی عزیمت نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
126 - سیاست خارجی ترکیه و تحولات سوریه و تاثیر آن بر امنیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران
علی فاطمی نسب امین چگینیسوریه از مهمترین کشورهای همسایه ترکیه به شمار می آید .و دو کشور از موقعیت ژئواستراتژیکی بسیار مهمی در منطقه برخوردارند . با وجودی که طی دهه گذشته در چارچوب سیاست منطقه ای حزب عدالت و توسعه فصل جدیدی از روابط ، در ابعاد مختلف، میان دو کشور سوریه و ترکیه ایجاد گردید ، اما أکثرسوریه از مهمترین کشورهای همسایه ترکیه به شمار می آید .و دو کشور از موقعیت ژئواستراتژیکی بسیار مهمی در منطقه برخوردارند . با وجودی که طی دهه گذشته در چارچوب سیاست منطقه ای حزب عدالت و توسعه فصل جدیدی از روابط ، در ابعاد مختلف، میان دو کشور سوریه و ترکیه ایجاد گردید ، اما طی ماه های گذشته روابط دو کشور در سایه روند تحولات داخلی سوریه قرار گرفته است . از همان آغاز شروع اعتراضات مخالفان حکومت بشار اسد، دولت ترکیه سعی داشته تا به نوعی نقش میانجی گرانه را ایفا کند. با ادامه روند اعتراضات در سوریه ،سیاست میانجی گرانه دولت ترکیه به سمت فشار دیپلماتیک بر دولت بشار اسد به منظور انجام اصلاحات دموکراتیک و توجه به خواسته های معترضان گرایش پیدا کرده و نوعی لحن آمرانه یافته است . ترکیه و سوریه تا به حال در روابط دو جانبه خود دچار مشکلاتی بوده اند که در این میان سه اختلاف اصلی بیشتر به چشم می خورد . نخستین اختلاف ترکیه و سوریه در مورد استان هاتای است که در تصرف ترکیه است و دومین اختلاف بر سر نحوه تقسیم و بهره برداری از آب های مشترک میان ترکیه و سوریه و سومین و مهمترین اختلاف ترکیه مربوط به مساله کردها می باشد. با تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و سیاست خارجی ترکیه مبنی بر چند جانبه گرایی و چند بعدی بودن ،روابط ترکیه از تعامل به سمت تعارض پیش رفته است به گونه ای که این امر در نا امن کردن سوریه نقش بسزایی داشته و به تبع آن بر امنیت سیاسی ایران نیز تاثیر منفی گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته و به دنبال بررسی جایگاه ترکیه در تحولات سوریه و تاثیر آن بر امنیت سیاسی کشور ایران است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
127 - روش شناسی سازه انگاری در حوزه روابط بین المل
جهانگیر معینی علمداری عبداله راسخیدر این مقاله پس از بررسی بنیان های فر انظری ، دیدگاه های سازه انگاری در مورد روابط بین الملل ، سیاست خارجی و فرهنگ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. اینکه چگونه یک رشته دعوای جدید معرفت شناختی و هستی شناختی سازه انگارانه مبنای ارائه ی رویکرد جدیدی در عرصه ی روابط بین المللی ق أکثردر این مقاله پس از بررسی بنیان های فر انظری ، دیدگاه های سازه انگاری در مورد روابط بین الملل ، سیاست خارجی و فرهنگ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. اینکه چگونه یک رشته دعوای جدید معرفت شناختی و هستی شناختی سازه انگارانه مبنای ارائه ی رویکرد جدیدی در عرصه ی روابط بین المللی قرار گرفته است . در مقاله ی حاضر پیامدهای این امر برای نظم بین الملل ، نهادهای بین الملل ، فرهنگ جهانی و هویت ها مورد بحث قرار می گیرد . در این نوشته در پاسخ به این پرسش که روش شناسی سازه انگاری در در سازه انگاری روابط بین الملل بر چه مبنایی عمل می کند؟ این فرضیه را مطرح می کند که واقعیت به عنوان یک برساخته ی بیناذهنی اجتماعی و حاصل تعامل ساختار و کارگزار درپیامدهای این امر برای تحلیل روابط بین الملل و عملکرد دولت ها نظر گرفته شده است در سیاست جهانی ردیابی می شود و در نهایت کارکردهای فرهنگ در تکوین سازه انگارانه ی نظام بین الملل مورد بررسی قرار می گیرد . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
128 - برابرسنجیِ مفهومی آموزههای سهگانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امُّالقرا، تمدّنایرانی و ائتلاف/اتّحاد
محسن خلیلی امیر عباسی خوشکارچکیده هدف از نگارش مقاله، بررسی آموزههای امالقرا، تمدن ایرانی و ائتلاف است؛ از این دیدگاه که کدامیک از دکترینها با سیاستخارجی ایران قرابت نظری بیشتری دارد. پرسش اصلی این استکه چرا از میان آموزههای سهگانه امّالقرا، تمدن ایرانی و ائتلاف، رهنامه امُّالقرا، قابلی أکثرچکیده هدف از نگارش مقاله، بررسی آموزههای امالقرا، تمدن ایرانی و ائتلاف است؛ از این دیدگاه که کدامیک از دکترینها با سیاستخارجی ایران قرابت نظری بیشتری دارد. پرسش اصلی این استکه چرا از میان آموزههای سهگانه امّالقرا، تمدن ایرانی و ائتلاف، رهنامه امُّالقرا، قابلیت مناسبتری برای توجیه و شکلدهیِ رفتار سیاستخارجی ایران در دورانِ پساامامخمینی دارد؟ فرضیه مقاله این بود که با توجه به ویژگیهای جهانشمولی و اسلامیبودن اهداف و نیز گفتمان تجویزی موجود در سیاستخارجی و حضور فرهنگ سیاسی مبتنی بر اسلامِ شیعیآرمانی حاکم بر سیاستخارجی، آموزه امّالقرا توانایی گستردهتری را برای تفسیر سیاستخارجی ایران داراست. نقد دو آموزه تمدن ایرانی و ائتلاف (بهدلیل کمتوجهی به نقش اسلام در سیاستخارجی و کمرنگدانستن منافع اسلامیو آرمانی شیعی در پیوند با منافع ملی) یافته اصلی پژوهش است. شیوه جمعآوری دادهها، کتابخانهای و روش تحلیل دادهها، تبیینی- مقایسهای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
129 - تغییر و تداوم در سیاست خارجی برزیل در قبال جمهوری اسلامی ایران
اسماعیل شفیعی عبدالرحمن افشاری ندا شاه نوریچکیده مقالهی حاضر درصدد بررسی تغییر و تداوم در سیاست خارجی برزیل در رابطه با جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نقش برزیل درصحنهی سیاسی بینالمللی و تأثیر آن بر پروندهی هستهای ایران پرداخته است. پرونده هستهای ایران نهتنها برای قدرت أکثرچکیده مقالهی حاضر درصدد بررسی تغییر و تداوم در سیاست خارجی برزیل در رابطه با جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نقش برزیل درصحنهی سیاسی بینالمللی و تأثیر آن بر پروندهی هستهای ایران پرداخته است. پرونده هستهای ایران نهتنها برای قدرتهای بزرگ جهانی از جهات مختلف، موضوعی قابلتوجه بوده است بلکه تعدادی از قدرتهای متوسط نظام بینالملل نیز کوشیدهاند با وارد شدن به آن و تلاش برای باز کردن گرههایش، میزان اثرگذاری خود را در عرصهی جهانی افزایش دهند. یکی از این کشورها برزیل است که در بازهی زمانی کوتاهی وارد موضوع هستهای ایران شد و اقداماتی را در این زمینه انجام داد. این نوشتار تلاش میکند تا علل وارد شدن کشوری باقدرت متوسط و از یک حوزهی جغرافیایی متفاوت به پرونده هستهای ایران را شناسایی کند. برزیل با ارائه راهکارهای جدید در نزدیک کردن دیدگاههای طرفین کوشش کرد اما در شکستن اجماع کشورهای غربی و متحدان آنها علیه ایران ناتوان ماند و درنهایت دنبالهرو مسیری شد که قدرتهای بزرگ آن را تعیین کرده بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
130 - جنگ رسانهها: چالش الگوی اسلام سیاسی مبتنی بر تشیع ایران و الگوی مبتنی بر وهّابیت عربستان در بحرین
کرمرضا کرمیان هابیلی هنگامه البرزیچکیده امروزه یکی از بحثهای مهم بینالمللی، تحولاتی است که در منطقه خاورمیانه رخ داده است. تحرکاتی موسوم به بهار عربی که از بیداری ملتها برای دستیابی به حق و حقوق خود و انجام اصلاحات در برابر حکومتهای بعضاً دیکتاتور مآب نشأت گرفته است. یکی از این تحولات، بحرانی است ک أکثرچکیده امروزه یکی از بحثهای مهم بینالمللی، تحولاتی است که در منطقه خاورمیانه رخ داده است. تحرکاتی موسوم به بهار عربی که از بیداری ملتها برای دستیابی به حق و حقوق خود و انجام اصلاحات در برابر حکومتهای بعضاً دیکتاتور مآب نشأت گرفته است. یکی از این تحولات، بحرانی است که کشور بحرین را درگیر خود کرده است. موج بیداری اسلامی و کشیدهشدن دامنه آن به کشور بحرین، اوج رقابت دو الگوی شیعی(ایران) و وهابی(عربستان) را موجب شده است. نرسیدن این دو کشور در بحران بحرین به دیدگاهی مشترک، آنها را تا لبه جنگی نیابتی در قالب رسانه کشانده است. مقاله حاضر با بهکارگیری رهیافت عرصه سیاست بازنمایی، به بررسی دیپلماسی رسانهای دو کشور در قبال بحران بحرین میپردازد و به دنبال پاسخگویی به این سؤالهاست که: بحران بحرین در سیاست خارجی دو کشور چه نقشی دارد؟ و بر این اساس، چه سیاست رسانهای را در قبال این بحران دنبال میکنند؟ در همین راستا، این فرضیه را مطرح میکند که: تلقی و بازنمایی جمهوری اسلامی ایران از تحولات بحرین به عنوان بیداری اسلامی و تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی و تلقی و بازنمایی عربستان از تحولات بحرین در قالب یک مسأله کاملاً عربی، تقابل دیدگاه این دو کشور در بحران بحرین را نشان میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
131 - تاثیر ایدئولوژی برتناسب کاربرد قدرت سخت و نرم در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اعراب، اسراییل)
مهرداد حلال خور محمد مهدی باباجان نژادتعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خو أکثرتعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خواهد بود در این پژوهش بدنبال بررسی وزن این متغییر در دولتهای کلینتون و بوش و اوباما خواهیم بود تا دریابیم تغییر تناسب قدرت نرم و سخت در بازه زمانی ذکر شده در رابطه با درگیری های اعراب و فلسطین به چه دلیل متفاوت بوده است ؟ در پژوهش میان رودوموضوع جایگاه ایدئولوژی در سیاست خارجی این کشور و تناسب کاربرد قدرت نرم در قبال مسئله اعراب و فلسطین پیوند برقرار می شود . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
132 - Rouhani Foreign Policy and International Crisis Management (JCPOA and U.S Domestic Factors )
عیسی کاملی Garineh keshishyan Hassan Khodaverdi Mohammadkazem Sajjadpour -
حرية الوصول المقاله
133 - The Role of Obama and Trump's Foreign Policy on International System Structure
Yosef Shahmohammadi Hassan Khodaverdi Mohammad Reza Dehshiri -
حرية الوصول المقاله
134 - War, Peace, and Cinema: Excerpts from the Foreign Policy of the USA with a Look at Stanley Kubrick’s Cinema
Javad EmamJomehzadeh Mohammad Mehdi Hassan RajiThe notion of peace, regardless of theorizations accepted in th field and since the Enlightenment Period, and the era known as Modernism, has, constantly, been one of the challenges of mankind, and also scientists in the field of political sciences and international rel أکثرThe notion of peace, regardless of theorizations accepted in th field and since the Enlightenment Period, and the era known as Modernism, has, constantly, been one of the challenges of mankind, and also scientists in the field of political sciences and international relations. Contrary to the presentation of the idea of peace and respect to the human rights in some of the foreign policy doctrines of the USA in different periods, this country has had the largest number of cases of application of army rage in its file, during the 20th century. This article sheds a brief look on the moments of the US foreign policy during the years of war with Vietnam, in combination with anti- war cinema introduced by Stanley Kubrick, the famous American film producer. In his movie, “Full Metal Jacket” he criticizes the American politicians, regarding Vietnam War. Although he has not provided a theory of peace, he is wholeheartedly, an anti war Film producer. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
135 - Foreign Policy Performance Investigation of the Ninth/Tenth Iranian Government in Economic Development Context
Seyyed Abdolrahim Ahmadi Ahmad Saie Masoud Motalebi -
حرية الوصول المقاله
136 - The Riddle of Economic Diplomacy in the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran
Mohammad Heydari Sohrab AlamdariBill Clinton, the ex-president of the United States of America at the end of his two presidency period stated that one of his most important successes was the link between internal economy and the foreign policy of the country. Some general conclusions can be derived fr أکثرBill Clinton, the ex-president of the United States of America at the end of his two presidency period stated that one of his most important successes was the link between internal economy and the foreign policy of the country. Some general conclusions can be derived from this statement, which include the following and which make the hypotheses of this article: 1- Economic relations are necessary conditions for the political relations, 2- The powerful economic relations have influenced political relations, 3- Economic relations can synchronize political and foreign relations and in one way or another process the policies related to production, exchange of goods, services, and investments, 4- Economic diplomacy uses the economic resources to organize relations and changes in the behavior of countries in a wide range. These new economic performances in the domain of foreign policy are the outcomes of International and local developments during the last two decades which has prioritized economic policies over other diplomacies. Economic diplomacy is the observant of two fundamental developments related to mentioned basic developments. First, these governments are no longer the only actors in the field of diplomacy, but rather other supra and super national and transnational organizations enter the global domain more powerfully and day by day. Second, changes in the traditional performances and constructs of governments are unavoidable for preserving physical and psychological security of the citizens and preservation of the independence and integrity of governments. The questions raised by the researcher is that whether the foreign policy of the Islamic Republic of Iran has been able to make use of great economic capacities of the country along with preservation, empowering and expansion of national security and national interests of the country with updating the policies, guidelines, and operationalizing them, according to international changes and developments. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
137 - Identity and Foreign Policy
Ebrahim Anoosheh -
حرية الوصول المقاله
138 - A Comparative Study on the Obama and Trump Administrations’ Foreign Policy Approaches
Saeid Khosravi Zahra Emami -
حرية الوصول المقاله
139 - Human Rights in US Foreign Policy
Jila Ahmadi Afshin Zargar -
حرية الوصول المقاله
140 - The Impact of Structure and Agent on Iran's Foreign Policy during the Second Pahlavi Era
Tahmineh Johar Mohammadreza Dehshiri Abdolamir Nabavi -
حرية الوصول المقاله
141 - Analysis of Ahmadinejad Government's Foreign Policy According to the Critical Theory of International Relations
Mohammad Ali Tavana Tooraj Rahmani Hamed EslamiThe goal of this article is the analysis of Ahmadinejad government's foreign policy according to the critical theory of international relations. Whether it seems foreign policy of Mahmood Ahmadinejad, government is different from his before and after governments. Perhap أکثرThe goal of this article is the analysis of Ahmadinejad government's foreign policy according to the critical theory of international relations. Whether it seems foreign policy of Mahmood Ahmadinejad, government is different from his before and after governments. Perhaps it could be provided more detailed and objective analysis from foreign policy of Islamic Republic of Iran during Ahmadinejad government, according to the critical theory of international relations. Accordingly, the main question of the article is: How can analyze foreign policy of Ahmadinejad, according to the critical theory of international relations. It is assumed the critical theory of international relations has the ability and feature for foreign policy of Ahmadinejad. It seems that foreign policy of Ahmadinejad government criticized unjust and hegemonic structure of international system. Therefore it can be said, in negative form (what should not be),foreign policy of Ahmadinejad government is so matched with critical theory of international relations. In contrast, the critical theory wants to rebuild international system based on modern rationality, but it seems the goal of Ahmadinejad government is rebuilding international system based on the interests of developing countries in general and Islamic countries especially Shia in particular. This article is cross-sectional, that is done for ''adaption of theory with case'' and '' test of theory with case''. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
142 - Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran in North Africa: A Comparative Study on Ahmadinejad’s and Rouhani’s Governments (With Emphasis on Egypt, Libya, and Tunisia)
Hassan Yousefi حسن خداوردی -
حرية الوصول المقاله
143 - The Role of Identity in Iraq’s (post- Saddam) Challenges and Iran’s Foreign Policy Orientation
مسلم حقی Mohammad Yousefi Jouybari,With the collapse of Iraq’s previous political structures by US invasion in 2003, all political and social institutions based on Ba'ath party ideology were dismantled and Iraq entered into a new phase. The democracy entrance in Iraq began in 2003 and led to an acc أکثرWith the collapse of Iraq’s previous political structures by US invasion in 2003, all political and social institutions based on Ba'ath party ideology were dismantled and Iraq entered into a new phase. The democracy entrance in Iraq began in 2003 and led to an acceptable political participation level with the constitution drafting in 2005 and with various election holding by people direct voting. Iraq’s entrance into the new phase has made regional actors sensitive to their future, including Iran. Iraq’s domestic ethnic-religious characteristics and geographical location have tied its events to its neighbors and international actors. The political structure, social realities and the lack of comprehensive identity to achieve political order have created many challenges in current Iraq. These challenges in various political, social, ethnic-religious, security, etc. dimensions have disturbed the forming of a national identity process in Iraq and created the necessary ground for terrorism and terrorist groups’ emergence and creation. The purpose of this study is to investigate the role of identity in Iraq’s (post- Saddam) challenges and Iran’s foreign policy orientation applying Constructivism Theory. The descriptive-analytical method and library resources used in collecting data and information. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
144 - The Strategies for Realizing the Strategy of Unilateralism in the US Foreign Policy in the Trump Era
Mohammadreza Asl Javadian Seyed Ali Tabatabaei PanahWith the formation of the new world order after the Cold War under the leadership of America, the foreign policy of this country has fluctuated between the two traditions of unilateralism and multilateralism. From this point of view, interacting with different countries أکثرWith the formation of the new world order after the Cold War under the leadership of America, the foreign policy of this country has fluctuated between the two traditions of unilateralism and multilateralism. From this point of view, interacting with different countries, joining regional alliances and coalitions, interacting with international institutions and organizations as the axes of multilateralism and avoiding alliances and coalitions, pessimism towards organizations and international institutions and ignoring issues such as America's role in promoting human rights and democracy are considered as axes of unilateralism. However, the changes that have taken place in the foreign policy of the Trump era have indicated a tendency towards unilateralism and paying more attention to the national and domestic interests of the United States. Based on this, this article raises the question that which solutions influenced unilateralism as one of the strategies of the Trump administration. In other words, what are the solutions to realize the unilateralist strategy of the United States of America in the Trump era? The hypothesis of the article is: Isolationism instead of interactionism, pessimism and non-cooperation with regional and global institutions and organizations, and the pursuit of America first policy and the priority of America's national and economic interests over the costs of this country, are the solutions to realize the unilateralism strategy in the Trump era. The findings of the article show that based on the approach of realism, Trump, by withdrawing from regional and global agreements, put the government's sovereignty at the top of the globalized order, defend the American identity, emphasize national interests, cost Considering America's support for democracy and human rights and reducing America's military role in the world and military and commercial alliances, it has supported the approach of unilateralism through increasing the internal power of the United States of America. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
145 - China's political-economic Relations with Iran and its Influence on Iran's Oil Production and Export from Ahmadinejad's period to the end of Rouhani's Presidency
Jamshid Rezaei Mirghaed Rohollah Shahabi Fereydoon AkbarzadehThe expansion of economic relations in the shadow of diplomatic relations is considered one of the most important approaches to the development of political systems. This issue is especially important for developing countries so that they can implement an important part أکثرThe expansion of economic relations in the shadow of diplomatic relations is considered one of the most important approaches to the development of political systems. This issue is especially important for developing countries so that they can implement an important part of their development-oriented policies by insisting on expanding economic relations with international economic powers. The important issue is that the Islamic Republic of Iran has faced deep challenges in achieving its economic development goals, many times, due to the sanctions policies of the United States. This problem becomes more realistic when the economy of the Islamic Republic of Iran is basically uniaxial and based on oil exports. Today, investment is called as the engine of economic growth and since investment leads to the creation of employment, economic growth, social welfare and income for the country and has a significant impact on components such as bargaining, international prestige and dealing with threats. Therefore, Iran's acceptance of China's investment as a superpower in the economic market and its oil strategies, in addition to securing the interests of both countries, will include the realization of the vision of the oil industry and the breaking of American sanctions against Iran. ; Therefore, from the point of view of Iranian politicians, the policy of looking to the East and attracting foreign investment and specifically strengthening political and economic relations with China is a correct strategic policy, which in addition to breaking the sanctions, can lead to internationalization and extensive interaction with the world, especially the countries The Eastern Bloc fought against it with the aim of preventing the United States from building a consensus in the international system and accompanying other international powers. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
146 - Investigating the Effect of Modern Diplomacy on Foreign Policy based on Constructivist Theory
Yousef Fassihi Amir Soorizadeh Hamidreza Nazerian -
حرية الوصول المقاله
147 - اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر قانون اساسی
ملیحه بهشتی مریم ابن تراب سید حسین سجادیقانون اساسی، سند ملی و قانون مادر در هر کشوری محسوب می شود که نمایانگر ایدئولوژی حاکم بر آن کشور است. در جمهوری اسلامی ایران با توجه به قیام مردم جهت دستیابی به یک نظام اسلامی و نجات از سلطه ی مستکبرین جهان، همچنین آرای بی نظیر مردمی به چنین نظام و قانون اساسی ای سبب می أکثرقانون اساسی، سند ملی و قانون مادر در هر کشوری محسوب می شود که نمایانگر ایدئولوژی حاکم بر آن کشور است. در جمهوری اسلامی ایران با توجه به قیام مردم جهت دستیابی به یک نظام اسلامی و نجات از سلطه ی مستکبرین جهان، همچنین آرای بی نظیر مردمی به چنین نظام و قانون اساسی ای سبب میشود تا از پشتوانه بالای مردمی برخوردار باشد و در عین حال به دلیل آنکه اصول مندرج در قانون اساسی، برگرفته از احکام و قوانین اسلام است پایبندی به آن دارای لزوم شرعی نیز میباشد. با نگرش و بررسی دقیق مواد قانون اساسی می توان اصول کلی سیاست خارجی را بدست آورد و پاسخگوی بسیاری از مسائل اجتماعی در زمینه سیاست خارجی بود. این پژوهش با هدف تبیین چارچوب اصول سیاست خارجی برگرفته از قانون اساسی و تاکید بر اجرای آن توسط مسئولین انجام گرفته است که نتیجه ی استخراج مواد مذکور از قانون اساسی ؛ صلح در روابط بینالملل، طردکامل استعمار و محو هرگونه استبداد ونفی هرگونه سلطه گری و سلطه پذیری، حمایت از مبارزه ی حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین جهت تامین سعادت انسان در کل جامعه بشری و حفظ استقلال و آزادی او در سایه ی عزت و عدالت است و بدین صورت بشر را از حصار حاکمیت ظالمانه یِ زر و زور نجات میدهد لذا اجرای چنین قوانینی که بر اساس احکام اسلامی به تصویب رسیده است توسط مسئولین جمهوری اسلامی ایران منتج به زمینه سازی ایجاد عدالت جهانی خواهد شد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
148 - رشد چین و سیاست خارجی آمریکا و هند در قبال یکدیگر از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹
ناصر هادیان جزئی مهدی بازوندچکیدهروابط هند و آمریکا از سال ۲۰۰۱ به بعد شاهد یک چرخش اساسی از سوی دو کشور بوده است. بسیاری از تحلیگران رشد چین را یکی از اصلیترین عوامل تغییر سیاست خارجی هند و آمریکا در مقابل یکدیگر میدانند. با توجه به این مسئله پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که چرا رشد چی أکثرچکیدهروابط هند و آمریکا از سال ۲۰۰۱ به بعد شاهد یک چرخش اساسی از سوی دو کشور بوده است. بسیاری از تحلیگران رشد چین را یکی از اصلیترین عوامل تغییر سیاست خارجی هند و آمریکا در مقابل یکدیگر میدانند. با توجه به این مسئله پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که چرا رشد چین منجر به نزدیکی بین هند و آمریکا شده است؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می-دهد که با توجه به اینکه چین به طور فزایندهای به دنبال دست اندازی به منافع ملی هند است استراتژی موازنه دهی در نتیجه رشد چین به یک الزام برای سیاست خارجی هند تبدیل شده است. از سوی دیگر انتخاب استراتژی موازنه از راه دور ایالات متحده برای جلوگیری از به وجود آمدن هژمون منطقه ای در شرق و جنوب آسیا منجر به نزدیکی آمریکا و هند شده است. درچنین شرایطی ایالات متحده می-تواند با استفاده از تقیسم بار استراتژیک با شرکای خود به کاهش هزینههای خود برای مقابله با قدرت نوظهور چین بپردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
149 - ترامپ،عبور از نهادگرایی و چالش جایگاه "هژمون لیبرال" برای آمریکا
تاج الدین صالحیانعدم شکل گیری موازنه قدرت مقابل ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی، از پدیده های جدید در روابط بین الملل بوده است. اغلب لیبرال ها و طرفداران نظریه ثبات هژمونیک، در کنار قدرت خارق العاده آمریکا در بعد نظامی، علت آن را ایجاد نهادها، سازمانها و رژیم های بین المللی، تولید کالا أکثرعدم شکل گیری موازنه قدرت مقابل ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی، از پدیده های جدید در روابط بین الملل بوده است. اغلب لیبرال ها و طرفداران نظریه ثبات هژمونیک، در کنار قدرت خارق العاده آمریکا در بعد نظامی، علت آن را ایجاد نهادها، سازمانها و رژیم های بین المللی، تولید کالاهای عمومی امنیتی، مالی – تجاری و اقتصادی، چندجانبه گرایی و پرهیز از یکجانبه گرایی را اصلی ترین دلایل آن می دانند که سبب گردیده آمریکا حائز جایگاه "هژمون لیبرال" گردد و موازنه قدرت سنتی مقابل آن شکل نگیرد. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، و سیاست "اول آمریکا"و عقب نشینی از بسیاری از نهاد ها و رژیم های بین المللی، خودداری از تولید کالاهای عمومی امنیتی و اقتصادی و پایان دادن به آنچه "سواری مجانی" می خواند، پیگیری ناسیونالیسم اقتصادی، یکجانبه گرایی و نهایتا بی اعتنایی به منافع سایر بازیگران، از جمله دوستان هم پیمانان، جایگاه "هژمون لیبرال" آمریکا را با چالش جدی مواجه ساخته است. بنابراین با توجه به آموزه های نظریه ثبات هژمونیک، هدف اصلی این پژوهش این است که بیان گردد: سیاست خارجی ایالات متحده در دوره ی ترامپ، ضمن عبور از شعارهای اعلامی، نسبت به گذشته دچار تحولات جدی گردیده، بطوری که این تغییرات، موقعیت این کشور را با مخاطراتی مواجه کرده است، چرا که ترامپ با عبور از مولفه های مشروعیت بخش، در جهت تخریب جایگاه هژمون لیبرال گام برداشته است. در این پژوهش، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده گردیده که از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی بهره گرفته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
150 - مولفه های ژئواکونومیک سیاست خارجی فرانسه در فضای رقابت های ژئوپلیتیک غرب آسیا و پیامدهای آن برای روابط ایران-فرانسه
علی صباغیان محسن جلالیتعامل بازیگران غرب آسیا با قدرتهای بزرگ، همواره بهعنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر توازن منطقه در مطالعات روابط بینالملل مورداشاره قرارگرفته است. فرانسه نیز یکی از وزنههایی است که از دیرباز در یارگیریهای فرا منطقهای مدنظر قدرتهای غرب آسیا قرار داشته است. در این میان أکثرتعامل بازیگران غرب آسیا با قدرتهای بزرگ، همواره بهعنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر توازن منطقه در مطالعات روابط بینالملل مورداشاره قرارگرفته است. فرانسه نیز یکی از وزنههایی است که از دیرباز در یارگیریهای فرا منطقهای مدنظر قدرتهای غرب آسیا قرار داشته است. در این میان طی دو دهه اخیر، اهرمهای اقتصادی اهمیت ویژهای در یارگیریهای ژئواستراتژیک فرا منطقهای پیداکردهاند و بهعنوان ابزار سیاست خارجی مورداستفاده قرار میگیرند. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که مؤلفههای ژئواکونومیک چگونه به سیاست خارجی فرانسه در فضای رقابتهای ژئوپلیتیک غرب آسیا شکل داده و چه پیامدهایی برای روابط با ایران داشته است؟ مقاله با این فرض به بررسی موضوع پرداخته که ابزارهای ژئواکونومیک ازجمله ظرفیتهای تجاری، مالی و بازارهای تسلیحاتی به اهرم مهمی برای تأثیرگذاری بر رفتار سیاست خارجی قدرتهای بزرگ فرا منطقهای تبدیلشده ازجمله اینکه در جریان جنگ سرد ایران و عربستان در قالب ابزاری برای یارگیری فرا منطقهای مورداستفاده قرارگرفته و زمینهی تقابل سیاست خارجی تهران-پاریس در مسائل متعدد منطقهای را فراهم آورده است. مطالعات موجود نشان میدهد، علاوه بر فضای دوقطبی میان ایران و عربستان، دیگر بسترهای مهم ژئوپلیتیک ازجمله سرریز بحرانهای منطقه به اروپا و چرخش راهبردی امریکا به شرق، سه مؤلفه مهمی هستند که نوع مداخلات فرانسه در غرب آسیا را تحت تأثیر قرار دادهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تجمیع اهرمهای اقتصادی در اردوگاه رقبای منطقهای ایران، نوعی مزیت رقابتی ژئوپلیتیک ایجاد کرده و گزینههای سیاست خارجی فرانسه در منطقه را تحت تأثیر قرار داده و به شکنندگی روابط ایران-فرانسه منتهی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
151 - پیامدهای سیاست خارجی دولت روحانی بر تعاملات بین المللی جمهوری اسلامی ایران
محمدرضا صارمی علیرضا رضایی قاسم ترابیدولت یازدهم اصول و محور های سیاست خارجی دولت خود را در چارچوب تعامل سازنده با جهان معرفی نمود. این ایده در پاسخ به دیپلماسی دولت نهم و دهم اتخاذ شد. ایده تعامل سازنده دولت یازدهم دارای اصول و مولفه هایی است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است که ضمن بررسی ویژگی تعامل سازنده و أکثردولت یازدهم اصول و محور های سیاست خارجی دولت خود را در چارچوب تعامل سازنده با جهان معرفی نمود. این ایده در پاسخ به دیپلماسی دولت نهم و دهم اتخاذ شد. ایده تعامل سازنده دولت یازدهم دارای اصول و مولفه هایی است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است که ضمن بررسی ویژگی تعامل سازنده و معرفی سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم، پیامدهای سیاست خارجی دولت روحانی بر تعاملات بین المللی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به موضوع، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که: به کارگیری رویکرد تعامل سازنده از سوی دولت یازدهم چه پیامدهایی را بر تعاملات بین المللی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته ها و نتایج نشان داده اند که: رویکرد های تعاملی دولت یازدهم بر تعاملات بین المللی جمهوری اسلامی ایران تاثیر و نتایجی معکوس برای جمهوری اسلامی در سیاست خارجی به همراه داشته است. پیروزی و راهیابی دونالد ترامپ به کاخ سفید و تعریف سیاست ایذا و آزار در قبال ایران و همچنین راه اندازی کارزار فشار حداکثری، خروج از برجام، یارگیری های منطقه ای در عصر ترامپ به زیان جمهوری اسلامی ایران از جمله جریان های عبری- عربی،بر قراری نظام های تحریم در قالب تحریم های ثانویه، رفتار های پاندولیسم و سینوسی اروپا در قبال تعهدات برجامی و عدم اتخاذ سیاست جامع از سوی روسیه و چین به عنوان شرکای غیر اروپایی برجام در شکل دهی این نتایج معکوس نقش داشته اند.پژوهش حاضر در رهیافت نظری خوداز الگوی نظری سازه انگاری بهره برده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
152 - عملکردکشورهای آسیای مرکزی در طرح اوراسیای بزرگ با توجه به نقش روسیه و چین
الهه کولایی سمیه زنگنهچارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میش أکثرچارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میشود و عامل اصلی در شکلگیری ساختار جدید منطقهای اوراسیای بزرگ است. وضعیت ژئوپلیتیکی موجود در همگرایی کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین را به تنها گزینه موجود برای آنها تبدیل میکند. همگرایی سیاسی و نظامی با روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی و همچنین همگرایی اقتصادی با روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از عناصر اصلی این امر است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و درچارچوب مفهوم سیاست خارجی چندجهتی با هدف ارائه یک تحلیل سیستماتیک از منافع کشورهای آسیای مرکزی که در رویکرد فعلی روسیه و چین درگیر هستند به این پرسش پاسخ میدهد که کشورهای آسیای مرکزی در روند شکلگیری اوراسیای بزرگ با توجه به نقش روسیه و چین چگونه عمل میکنند؟ فرضیه پژوهش این است که کشورهای آسیای مرکزی در طرح اوراسیای بزگ با اتخاذ سیاستخارجی چندجهتی بهدنبال ایجاد تعادل در برابر نفوذ رو به رشد روسیه و چین هستند. یافته پژوهش نشان میدهد کشورهای آسیای مرکزی به دلیل جبر ژئوپلیتیک ناگزیر از همگرائی با چین و روسیه هستند اما از طرف دیگر برای اینکه در این فرآیند زیر سلطه قرارنگیرند به توسعه روابط با غرب و جهان اسلام پرداخته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
153 - راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده در قبال مبارزه با تروریسم در افغانستان
عزیز عباسی دهبکری ابوالقاسم طاهری احمد ساعی عبدالعلی قوامآمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر ذیل عنوان نبرد جهانی علیه تروریسم برای مقابله با القاعده و طالبان در افغانستان حضور داشتهاست. هدف این مقاله، بررسی راهبرد کلان آمریکا برای خروج از افغانستان است. سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح شدهاست راهبرد ایالات متحده در قبال مبارزه با تر أکثرآمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر ذیل عنوان نبرد جهانی علیه تروریسم برای مقابله با القاعده و طالبان در افغانستان حضور داشتهاست. هدف این مقاله، بررسی راهبرد کلان آمریکا برای خروج از افغانستان است. سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح شدهاست راهبرد ایالات متحده در قبال مبارزه با تروریسم در افغانستان چگونه بودهاست؟ فرضیه مقاله نیز اینگونه صورتبندی شدهاست: راهبرد اصلی آمریکا برای مقابله با تروریسم پس از سرنگونی امارت اسلامی طالبان در افغانستان، گذار از مسؤلیتپذیری به احاله مسؤلیت بوده است. اما به دلیل ناکامی در دولتسازی در افغانستان و نیز نبودن کنشگر مسؤلیتپذیر در مجموعه امنیتی منطقهای، از احاله مسؤلیت ناکام ماندهاست. دادههایی که برای این مقاله گردآوری شدهبود، با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شدهاست.یافتههای مقاله نشان میدهد که پس از سرنگونی سریع دولت خودخوانده طالبان، جرج بوش کوشید با حمایت ناتو و ایساف، دولت جدید در افغانستان بار مسؤلیت مبارزه با تروریسم را به عهده بگیرد. اوباما نیز بتدریج خروج آمریکا از افغانستان را آغاز کرد و ترامپ برای رهاسازی تدریجی افغانستان، میکوشد مسؤلیت مبارزه با تروریسم را به گروه طالبان بسپارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
154 - سیاست خارجی و بازتولید نظام اقتصادی در ج.ا ایران به مثابه دولت نفت محور
بهروز اسعدی حسین پوراحمدیباتوجه به روند تحولات نظام اقتصاد سیاسی جهانی، درک صحیح از مقوله سیاست خارجی ج.ا ایران به مثابه دولت نفت محور و رابطه آن با نظام اقتصادی اهمیت مضاعف دارد. باوجود پژوهشهای متعددی که درپی شناخت چگونگی رابطه سیاست خارجی با نظام اقتصادی انجام شده است، تبیین این رابطه با توج أکثرباتوجه به روند تحولات نظام اقتصاد سیاسی جهانی، درک صحیح از مقوله سیاست خارجی ج.ا ایران به مثابه دولت نفت محور و رابطه آن با نظام اقتصادی اهمیت مضاعف دارد. باوجود پژوهشهای متعددی که درپی شناخت چگونگی رابطه سیاست خارجی با نظام اقتصادی انجام شده است، تبیین این رابطه با توجه به تکثر عوامل اثرگذار، بسیار دشوار است. اما به نظر میرسد آراء کاکس بستر مناسبی را جهت فهم چگونگی این ارتباط به ما ارائه میدهد. مقاله حاضر این سوال کلیدی را مطرح میکند که سیاست خارجی چه تاثیری بر بازتولید نظام تولیدی نفت محور در ج.ا ایران دارد؟ عطف به آراء کاکس بهنظر میرسد ساختار تولید نفت محور با ایجاد روابط اجتماعی تولیدی و پیکربندی دولت، تاثیری بنیادین بر شکل گیری سیاست خارجی در ایران دارد، و در مقابل کنش سیاست خارجی با سیاستهای خود به بازتولید این نظام اقتصادی میپردازد. بر این اساس، فرضیه این پژوهش از این قرار است که کنش سیاستخارجی در ایران در ادامه روابط اجتماعی تولیدی، درصدد بازتولید ساختار تولیدی و انحصار بهره مندی دولت از منابع نفت بوده است. از این رهگذر هدف این مقاله بررسی و فهم چگونگی رابطه سیاست خارجی و نظام تولیدی نفت محور در ج.ا ایران است، لذا به پژوهشی اکتشافی مبتنی بر راهبرد پس کاوی شکل میدهد. یافته های نوشتار با تاکید بر آراء کاکس، نشان میدهد که منافع و تمایلات طبقات و نیروهای اجتماعی مسلط در روابط اجتماعی تولید نفت محور در ج.ا ایران، تاثیر اساسی بر کنش سیاست خارجی در بازتولید نظام اقتصادی نفت محور دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
155 - رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال سازمان ملل متحد در سالهای 1392 تا 1400
فاطمه سادات میرخان رضا سیمبر گارینه کشیشیان سیرکی محمدرضا قائدیچکیدهسازمان ملل متحد یکی از سازمانهای بینالمللی و مهمترین سازمانی است که متشکل از تمامی کشورهای جهان میباشد و ارکان آن نقش اساسی در مناسبات بینالمللی دارند. جمهوری اسلامی ایران نیز مانند دیگر کشورهای دنیا در این سازمان عضویت دارد. کشور ما ایران، به عنوان یک کشور و تم أکثرچکیدهسازمان ملل متحد یکی از سازمانهای بینالمللی و مهمترین سازمانی است که متشکل از تمامی کشورهای جهان میباشد و ارکان آن نقش اساسی در مناسبات بینالمللی دارند. جمهوری اسلامی ایران نیز مانند دیگر کشورهای دنیا در این سازمان عضویت دارد. کشور ما ایران، به عنوان یک کشور و تمدن کهن، نیاز مبرم به بازخوانی و بازنگری اساسی در روابط و نگرش خود در قبال سازمان ملل و ارکان آن دارد. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل و شناخت رفتار سیاست خارجی ج.ا.ایران در قبال سازمان ملل متحد در محدوده سالهای 1392(2013 میلادی) تا 1400(2021 میلادی) است؛ پرسش اصلی مطرح شده این است که رفتار سیاست خارجی جهموری اسلامی ایران در قبال سازمان ملل متحد در سالهای 1392 تا 1400 چگونه بوده است؟ محقق با رویکرد نظری به واقعگرایی (رئالیسم) تدافعی، و با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و سایتهای اینترنتی سعی در رسیدن به پاسخ مناسب به این پرسش دارد. نتایج یافتههای تحقیق نشان میدهند که مشکل اصلی سیاست خارجی ایران در قبال سازمان ملل در سینوسی بودن آن دیده میشود. و راهحل این مشکل در این است که، ایران با پارادایم تغییر در سیاست خارجی سینوسی خود نسبت به این سازمان و تلاش برای ایجاد رایزنیهای مختلف در راستای رفرم آن میتواند نقش مؤثرتری را در سازمان ملل متحد ایفاء کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
156 - تحلیل و ارزیابی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در پرتو بهره مندی از قدرت هوشمند(2020-2008)
مجتبی رموک ماشاء الله حیدرپور علیرضا امینیبا ورود به قرن بیست و یکم و نقش محوری ایالات متحده آمریکا در فرآیند جهانی شدن ، به اعتبار و نفوذ بیش از پیش این کشور در منطقه خاورمیانه افزوده شد و کالای قدرت در این منطقه روز به روز در حال تبدیل شوندگی و گذر از مجرای قدرت سخت و نرم به " قدرت هوشمند " و در بطن سیاست خار أکثربا ورود به قرن بیست و یکم و نقش محوری ایالات متحده آمریکا در فرآیند جهانی شدن ، به اعتبار و نفوذ بیش از پیش این کشور در منطقه خاورمیانه افزوده شد و کالای قدرت در این منطقه روز به روز در حال تبدیل شوندگی و گذر از مجرای قدرت سخت و نرم به " قدرت هوشمند " و در بطن سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال کشور های این منطقه به ویژه ایران در آمد . بر این اساس سؤال اصلی مقاله این است که " سیاست خارجی آمریکا در پرتو بهره مندی از قدرت هوشمند در تقابل با ایران در فاصله زمانی سال های 2008 تا 2020 چگونه قابل تبیین و ارزیابی می باشد ؟ فرضیه نیز این گونه صورت بندی شده است که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران متأثر از پذیرش تحول در معنا و کاربرد قدرت و با متمرکز ساختن کانون توجه بر قدرت هوشمند استوار بوده است و این راهبرد بعد از سال 2008 شکل آشکار تری به خود گرفته است . در این تحقیق بر اساس یک چارچوب نظری مبتنی بر موضوع قدرت هوشمند ، تلاش خواهد شد تا با در نظر گرفتن متغیرهای متعدد چندگانه ، سیاست خارجی آمریکا در تقابل با ایران در پرتو استفاده از قدرت هوشمند مورد واکاوی و تحلیل قرار گیرد . این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و اسنادی و با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای پردازش شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
157 - بررسی تطبیقی سیاست خارجی روسیه در قبال قرهباغ و اوکراین
حبیب اله ابوالحسن شیرازی احسان جعفری فرارمنستان و آذربایجان و اوکراین در خارج نزدیک روسیه قرار دارند. تحولات خارج نزدیک برای روسیه پس از فروپاشی شوروی بسیار بااهمیت است. از همین رو وقوع بحران قرهباغ در سپتامبر 2020 که منجر به درگیری 44 روزه ارمنستان و آذربایجان شد و همچنین تلاش اوکراین در نزدیک شدن به غرب م أکثرارمنستان و آذربایجان و اوکراین در خارج نزدیک روسیه قرار دارند. تحولات خارج نزدیک برای روسیه پس از فروپاشی شوروی بسیار بااهمیت است. از همین رو وقوع بحران قرهباغ در سپتامبر 2020 که منجر به درگیری 44 روزه ارمنستان و آذربایجان شد و همچنین تلاش اوکراین در نزدیک شدن به غرب موجب واکنش روسیه شد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاست خارجی روسیه در قبال قرهباغ و اوکراین چگونه بوده است؟ یافتهها در چارچوب منطقهگرایی مکتب کپنهاگ بیانگر این مطلب است که روسیه نسبت به تحولات منطقه پیرامون خود تلاش داشته است تا به دنبال نزدیک شدن دولت غربگرای ارمنستان به عدممداخله در جنگ قرهباغ و حمایت از این کشور در قبال آذربایجان دست زند، درحالیکه به سبب نزدیک شدن دولت اوکراین به غرب و تلاش برای پیوستن به ناتو به اقدام تهاجمی دستزده است. بااینحال به نظر میرسد سیاست روسیه نسبت به ارمنستان در مقایسه با اوکراین به سبب عدم تحریم روسیه، حمایت افکار عمومی از میانجیگری روسیه و استقرار نیروهای حافظ صلح دستاوردهای موفقیتآمیزتری نسبت به محکومیت حمله به اوکراین، اعمال تحریم علیه روسیه و عدمحمایت در سازمان ملل داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
158 - تأثیرات برنامه چشمانداز 2030 عربستانسعودی بر سیاست خارجی ج.ا.ایران
مجید عبدالهی محمدرضا قائدی مریم مرادیتأثیرپذیری سیاست خارجی هر کشوری از اقدامات و برنامه های دیگر کشورها، میتواند در ابعاد مثبت یا منفی شکل بگیرد و رفتار دولتها را در ارتباط با یکدیگر مصالحهآمیز یا مخاصمه آمیز نشان دهد. در منطقه خاورمیانه، انواع مختلفی از رفتار و رویکردها در سیاست خارجی دولتهای این منطقه أکثرتأثیرپذیری سیاست خارجی هر کشوری از اقدامات و برنامه های دیگر کشورها، میتواند در ابعاد مثبت یا منفی شکل بگیرد و رفتار دولتها را در ارتباط با یکدیگر مصالحهآمیز یا مخاصمه آمیز نشان دهد. در منطقه خاورمیانه، انواع مختلفی از رفتار و رویکردها در سیاست خارجی دولتهای این منطقه مشاهده میکنیم. برنامه هایی که دولتها در این منطقه در راستای توسعه دنبال میکنند، سیاست خارجی را متأثر خواهد کرد. دولت عربستان سعودی نیز در راستای اقدامات توسعه درون کشوری و به تبع آن برای توسعه روابط با همسایگانش و همچنین ارتقای روابط در سطح جهان، برنامه چشمانداز 2030 را از سال 2016 تدوین نموده است. سوال اصلی طرح شده این است که برنامه چشم انداز 2030 عربستان سعودی بر سیاست خارجی ج. ا. ایران چه تاثیری خواهد داشت؟ فرضیه قابل طرح آن است که برنامه چشم انداز 2030 عربستانسعودی بر سیاست خارجی ج. ا. ایران تأثیرگذار میباشد و روابط خارجی هر دو کشور تحت تأثیر این برنامه قرار دارد. بنابراین آنچه به عنوان هدف اصلی در این مقاله مطرح است تبیین تأثیرات برنامه چشم انداز 2030 عربستان سعودی بر سیاست خارجی ج.ا.ایران میباشد. برای بررسی این هدف، روش تحقیق انجام شده توصیفی-تحلیلی میباشد که با روش کتابخانه ای و استفاده از سایتهای اینترنتی، یافته های مورد نظر، گردآوری شده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
159 - کمک خارجی چین و خیزش قدرت سیاسی آن درنظام بینالمللی (2022-2000)
سعید میرترابی امید خزاییاهداف سیاسی همواره از مهمترین انگیزههای ارائه کمک در عرصه بینالمللی بوده است. درشرایطی که چین بر مبنای آمار منتشر شده به دومین اهدا کننده کمک در عرصه بین المللی پس از ایالات متحده تبدیل شده و از سوی دیگر رهبران پکن عزم خود را برای تبدیل کشورشان به قدرت اول بین المللی أکثراهداف سیاسی همواره از مهمترین انگیزههای ارائه کمک در عرصه بینالمللی بوده است. درشرایطی که چین بر مبنای آمار منتشر شده به دومین اهدا کننده کمک در عرصه بین المللی پس از ایالات متحده تبدیل شده و از سوی دیگر رهبران پکن عزم خود را برای تبدیل کشورشان به قدرت اول بین المللی اعلام کرده اند، تحلیل انگیزه گسترش کمکهای خارجی چین شایسته توجه است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به دنبال پاسخ به این پرسش است که رهبران چین چگونه از برنامه کمک خارجی خود در سالهای۲۰۰۰ تا ۲۰۲2 ، در راستای زمینه سازی برای خیزش قدرت این کشور در عرصه بین المللی بهره گرفته اند؟ پاسخی که به عنوان فرضیه به این پرسش داده شده این است دولت چین در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲2 تلاش کرده است با گسترش کمّی و توسل به روشهای نوین در ارائه کمک خارجی، قدرت خود را هم در عرصه روابط دو و چندجانبه و هم در عرصه نظم بینالمللی گسترش بخشد. یافته مقاله و ماهیت بدیع آن این است که اگرچه برنامه کمک خارجی چین ویژگیهای منحصر به فردی دارد اما می توان شاخصهایی دقیق را در تحلیل پیوندهای میان برنامه کمک خارجی و اهداف سیاست خارجی آن برای تبدیل شدن به یک قدرت عمده بین المللی نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
160 - دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه؛ ابعاد و نتایج
حسین محمدیسیرت یونس کولیوندجنگ و دیپلماسی، دو ابزار مدیریت قدرت در عرصه بینالمللی به شمار میروند. روشن است که دیپلماسی ابزاری است که با پشتوانه مولفههای قدرت، میتواند تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت که پشتوانه دیپلماسی قرار میگیرد، قدرت معنایی و گفت أکثرجنگ و دیپلماسی، دو ابزار مدیریت قدرت در عرصه بینالمللی به شمار میروند. روشن است که دیپلماسی ابزاری است که با پشتوانه مولفههای قدرت، میتواند تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت که پشتوانه دیپلماسی قرار میگیرد، قدرت معنایی و گفتمانی است. مقاومت اصلیترین گفتمان جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و فرامنطقهای است و دیپلماسی مقاومت با پشتوانه قدرت این گفتمان به دنبال تامین منافع ملی جمهوری اسلامی در تحولات مختلف بینالمللی، از جمله بحران سوریه است. تبیین ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه، پرسش اصلی پژوهش حاضر است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه دارای ابعادی نظری و عملی است و با پشتوانه قدرت میدانی باعث تثبیت و تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شده است. برای گردآوری دادههای این پژوهش از روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان اجرایی سیاست خارجی کشور و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
161 - واکاوی پیامدهای تحول مفهوم امنیت بر راهبرد سیاست خارجی چین در رابطه با جمهوری اسلامی ایران
مهدی سلامی ماشاء الله حیدر پورتحول مفهوم امنیت پس از فروپاشی نظام دو قطبی در روابط بینالملل تاثیر گستردهای بر کلیت سیاست خارجی چین در قبال سایر کشورها بر جای گذارده است.بر این اساس لازم است تحقیقاتی در زمینه واکاوی پیامدهای تحول مفهوم امنیت برراهبرد سیاست خارجی چین در قبال کشورهای منطقه خلیج فارس أکثرتحول مفهوم امنیت پس از فروپاشی نظام دو قطبی در روابط بینالملل تاثیر گستردهای بر کلیت سیاست خارجی چین در قبال سایر کشورها بر جای گذارده است.بر این اساس لازم است تحقیقاتی در زمینه واکاوی پیامدهای تحول مفهوم امنیت برراهبرد سیاست خارجی چین در قبال کشورهای منطقه خلیج فارس و علیالخصوص ایران صورت پذیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر،پاسخ به این سوال است که تحول مفهوم امنیت چه تاثیراتی بر رویکرد سیاست خارجی چین در قبال جمهوری اسلامی ایران بر جای گذاشته است؟فرضیه مقاله حاضر بر این اساس تدوین شده است که تحول مفهوم امنیت بر رویکرد سیاست خارجی چین در قالب گذار از امنیت تکبعدی صرف نظامی به امنیت چندبعدی همه جانبه پایدار، موجب توجه چین به ابعاد متعدد امنیت نظیر امنیت اقتصادی،سیاسی،فرهنگی،تامین انرژی،نظامی و دفاعی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران گردیده و سیاست خارجی چین در قبال ایران را دستخوش تغییر و دگرگونی گستردهای نموده است که در متن مقاله حاضر به پژوهش مولفههای تاثیرگذار آن پرداخته می-شود.گردآوری دادههای مقاله حاضر بر مبنای روش کتابخانهای و بهره برداری از اسناد و منابع مجازی بوده و روش تحقیق این پژوهش،توصیفی-تحلیلی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
162 - مقایسه تطبیقی سبک رهبران سیاسی کرهشمالی و ایالاتمتحده در عرصه سیاست خارجی (مورد مطالعه: ترامپ و کیم جونگ اون)
محمد باقر خرمشاد سهیل رجبی علی محمدزاده ابراهیم متقیاز مؤلفههای مهم شکلدهی سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بینالمللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز میشود. رویکرد ترامپ برای حل بحران هستهای کرهشمالی با فراز و ف أکثراز مؤلفههای مهم شکلدهی سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بینالمللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز میشود. رویکرد ترامپ برای حل بحران هستهای کرهشمالی با فراز و فرودهای مختلفی همراه بود. ترامپ در یک ساله نخست راهبرد سرسختانهای را علیه پیونگ یانگ اتخاذ کرد. از طرف دیگر در کره شمالی شخصیت رهبر مهمترین نهاد تعیین سیاست و تصمیمساز اصلی سیاست خارجی است. سایر متغیرها از جمله عوامل اجتماعی در گفتمان سیاست خارجی کره شمالی جایگاهی ندارد و در کره شمالی همه چیز رهبر است. هدف این مقاله آن است با روش توصیفی – تحلیلی به تجزیه و تحلیل سبک رهبری سیاسی دو کشور ایالات متحده و کره-شمالی در عرصه سیاست خارجی پرداخته و مقایسهای تطبیقی میان این دو داشته باشد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سبک رهبری ترامپ و اون در عرصه سیاست خارجی از چه تفاوتهایی برخوردار است؟ این تفاوت ها چه تاثیری در عرصه بین الملل ایجاد می کند؟ نتایج حاصل تحلیل سبک رهبران این دو کشور و اقداماتشان نشان میدهد کمترین پایبندی به ساختارهای سیاسی و اصول سیاست خارجی داشتند. واقعیت این است اگرچه رویکرد کاملاً مشخصی درباره سیاست خارجی نداشتند اما بر اساس سبک رهبریشان دیدگاه کلان و بههمپیوستهای درباره جهان، سیاست خارجی و هزینه – سودهای این دو کشور در این حوزه داشتند که مبنای تصمیمات و سیاست-های کلان در مقابل یکدیگر نیز به حساب میآمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
163 - تبیین تغییرو تداوم رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال یمن؛ نقش و تاثیر جمهوری اسلامی ایران
علیرضا محمدی نیگجه حسین دهشیار نوذر شفیعیبا آغاز تحولات موسوم به بهار عربی، اقدام ایران و عربستان برای نقش آفرینی اجتناب ناپذیر بود. این دو کشور مهم منطقه، مواضع کاملاً متفاوتی در قبال تحولات جاری در کشورهای درگیر بحران و از جمله یمن در پیش گرفتند. به دنبال حمایت ایران از انصارالله، عربستان در فروردین 1394 ، أکثربا آغاز تحولات موسوم به بهار عربی، اقدام ایران و عربستان برای نقش آفرینی اجتناب ناپذیر بود. این دو کشور مهم منطقه، مواضع کاملاً متفاوتی در قبال تحولات جاری در کشورهای درگیر بحران و از جمله یمن در پیش گرفتند. به دنبال حمایت ایران از انصارالله، عربستان در فروردین 1394 ، به یمن حمله نظامی کرد. پس از 6 سال جنگ، عربستان در جهت گفت وگوی سیاسی با طرف یمنی حرکت کرد. چرایی این تغییر مسئله اصلی این نوشتار است. در پاسخ به این مسئله، با بهره گیری از روش تبیینی – تحلیلی استدلال می گردد که عواملی در سطوح سه گانه تحلیل یعنی سطح داخلی( عربستان سعودی)، منطقه ای و بین المللی سبب حمله نظامی عربستان یه یمن شد و تغییراتی در سطوح سه گانه یاد شده سبب شد که عربستان گزینه دیپلماسی را در پیش گیرد. در این بین، نقش ایران در سطح تحلیل منطقه ای قرار می گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
164 - سیاست خارجی فمینیستی در فرانسه، کانادا و سوئد؛ با تاکیدی بر تجربه سوئد (۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲)
سیده هاله مهدی زاده سید امیر نیاکوییرویکرد فمینیستی مستلزم مخالفت کردن با همه اشکال ستم، سلطه، نابرابری و تلاش برای ایجاد همبستگی جهانی فارغ از نگاه جنسیتی می باشد و در این راستا سیاست خارجی فمینیستی نیز به عنوان روشی برای انجام اقداماتی این چنینی در خارج از مرزهای ملی می باشد. در این بین کشورهایی مانند ف أکثررویکرد فمینیستی مستلزم مخالفت کردن با همه اشکال ستم، سلطه، نابرابری و تلاش برای ایجاد همبستگی جهانی فارغ از نگاه جنسیتی می باشد و در این راستا سیاست خارجی فمینیستی نیز به عنوان روشی برای انجام اقداماتی این چنینی در خارج از مرزهای ملی می باشد. در این بین کشورهایی مانند فرانسه، کانادا و قدیمی ترین و جامع ترین آن ها، سوئد، در سیاست خارجی خود بر ارتقاء جایگاه زنان و جریان اصلی جنسیت تمرکز داشته اند. این پژوهش پس از بررسی مختصر سیاست خارجی فرانسه و کانادا، بر مؤلفه های سیاست خارجی فمینیستی سوئد تمرکز و در پی بررسی چگونگی عملکرد این کشور نسبت به گسترش حقوق بشر می باشد. یافته های تحقیق بیان می کند که چارچوب سیاست خارجی سوئد در حوزه های تجاری، دفاعی، توسعه، دیپلماسی و کمک رسانی و بر سه اصل، احقاق حقوق زنان، اختصاص منابع به صورت برابر و حمایت از افزایش نمایندگی زنان استوار است. با توجه به این که سوئد اجرای این نوع سیاست خارجی را، برای دستیابی به اهداف کلی دیگر مانند صلح، امنیت، توسعه پایدار و تقویت رعایت حقوق بشر و گسترش آن حیاتی می داند، خود را ملزم کرده است که تعهدات بین المللی معتبری را برای بهبود وضعیت زنان در زمینه حقوق بشر ایجاد نماید و چنین تعهدی به حقوق بشر و حقوق زنان می تواند در تصویب معاهدات و ابزارهای مهم ایجاد برابری جنسیتی از جانب سوئد منعکس شود. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و یافته های تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
165 - تجارت اسلحه فرانسه در خاورمیانه و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
محمدرضا موحدی علیرضا رضایی قاسم ترابیفرانسه به لحاظ تاریخی و سیاسی همواره ارتباط تنگاتنگی با مسائل خاورمیانه دارد. با اعلام راهبرد آمریکا در این منطقه، فرصت مناسب تری برای ورود قدرت میانی همچون فرانسه برای گسترش مناسبات خود فراهم شد و فرانسه می کوشد با توجه به اهداف سیاست خارجی، مناسبات خود در خاورمیانه ر أکثرفرانسه به لحاظ تاریخی و سیاسی همواره ارتباط تنگاتنگی با مسائل خاورمیانه دارد. با اعلام راهبرد آمریکا در این منطقه، فرصت مناسب تری برای ورود قدرت میانی همچون فرانسه برای گسترش مناسبات خود فراهم شد و فرانسه می کوشد با توجه به اهداف سیاست خارجی، مناسبات خود در خاورمیانه را گسترش دهد. در پژوهش پیش رو این سوال مطرح می شود که تجارت اسلحه فرانسه در خاورمیانه چگونه امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرارمی دهد؟ در این باره می توان گفت گسترش روابط نظامی و امنیتی فرانسه با کشورهای عرب خاورمیانه از طرفی به برقراری توازن قدرت بین کشورهای عربی و اسرائیل و جلوگیری از گرایش به سلاح های کشتار جمعی با هدف تامین امنیت طرفین است و از جهتی دیگر موجب گسترش مسابقه تسلیحاتی در منطقه، گسترش شکاف و تنش منطقه ای بین کشورهای عربی و جمهوری اسلامی ایران نیز می شود. این مقاله با استناد به نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک به بررسی تداوم وضع موجود در این منطقه پرداخته و بیان می دارد که تداوم تحکیم مناسبات بین کشورهای عربی با فرانسه و تداوم وضعیت موجود در منطقه به تقویت و تشدید ناامنی ها می انجامد و نتیجه آن اثرات منفی و مخرب بر امنیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
166 - تقابل سیاست خارجی روسیه و آمریکا در گرجستان
حبیب اله ابوالحسن شیرازی ذبیح اله نادریچکیده پس از فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری گرجستان در آوریل 1991، پایه اصلی سیاست این کشور بر عدم وابستگی به روسیه و ایجاد روابط نزدیک با آمریکا و متحدان غربیاش بنا شد. با وقوع انقلاب رز و انتخاب میخائیل ساآکاشویلی به ریاست جمهوری، یکی از اصلی ترین اهداف وی قدرت أکثرچکیده پس از فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری گرجستان در آوریل 1991، پایه اصلی سیاست این کشور بر عدم وابستگی به روسیه و ایجاد روابط نزدیک با آمریکا و متحدان غربیاش بنا شد. با وقوع انقلاب رز و انتخاب میخائیل ساآکاشویلی به ریاست جمهوری، یکی از اصلی ترین اهداف وی قدرتمند کردن کشور با حل مناقشات داخلی گرجستان در مناطق آجاریا، آبخازیا و اوستیای جنوبی بود. پس از پنج سال تلاش برای مدیریت صلح آمیز دو منطقه دیگر مناقشه یعنی آبخازیا و اوستیای جنوبی، مقابله با روسیه وارد مرحله جدیدی شد. روسیه همواره با کمک به جدائی طلبان مناطق اوستیای جنوبی و آبخازیا، سیاست حمایت از اختلافات داخلی برای توجیه حضور نظامی خود در داخل و مرزهای گرجستان را پیگیری می نمود. در حقیقت، روابط روسیه و گرجستان در پائین ترین سطح قرار گرفته و مناطق جدائی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی در مرکز اختلافات قرار داشتند. روابط گرجستان با بازیگران غربی وارد شرایط خاصی شده و از حمایتهای ویژه آمریکا در خصوص تحولات مربوط به گرجستان متاثر بود. به این جهت، ساآکاشویلی بصورت واضح اعلام داشت که الحاق به اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی اش می باشد. افزایش نقش آمریکا و مشاوران غربی در دولت انقلابی از یکسو و عقب نشینی گام به گام روسیه در مقابل گرجستان از سوی دیگر، دولتمردان این کشور را ترغیب به حل مناقشات داخلی از جمله اوستیای جنوبی کرد. گرجستان در اوت 2008 با حمله نظامی به اوستیای جنوبی، تسخینوالی پایتخت آنرا به تصرف درآورد ولی موضوعی که انتظار آنرا نداشت، پاسخ سریع، برق آسا و شدید روسیه به این اقدام بود. روسیه با حمله هوائی و زمینی سنگین به این منطقه، نیروهای گرجی را به عقب رانده و کلیه زیرساختهای اقتصادی، نظامی، حمل و نقل بندری و هوائی را نابود کرده و با امضای موافقتنامه ای با وساطت اتحادیه اروپا و تقویت حضور خود در منطقه، عقب نشینی کرده و استقلال این مناطق را به رسمیت شناخت. این مقاله به بررسی چالش فراروی سیاست گذاران روس و آمریکائی در قلمرو گرجستان پرداخته و تلاش گردیده تا علل و ریشه های تحولات منطقه قفقاز جنوبی از منظر سیاست خارجی روسیه و آمریکا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
167 - مطالعه تطبیقی سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین و مدودف
حبیب اله ابوالحسن شیرازیچکیده سیاست خارجی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارای فراز و فرودهای زیادی بوده است. شاکله اصول کلان سیاست خارجی روسیه بر مبنای جهان چند قطبی، محافظه کاری، واقع گرایی و موازنه قوا شکل گرفته است. نخستین دوره سیاست خارجی روسیه در قالب نهاد خانه مشترک اروپایی مطرح أکثرچکیده سیاست خارجی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارای فراز و فرودهای زیادی بوده است. شاکله اصول کلان سیاست خارجی روسیه بر مبنای جهان چند قطبی، محافظه کاری، واقع گرایی و موازنه قوا شکل گرفته است. نخستین دوره سیاست خارجی روسیه در قالب نهاد خانه مشترک اروپایی مطرح شد. در این دوران(1995-1991) و در ادامه سیاست تفکر نوین گورباچف، فدراسیون روسیه نیز یکپارچگی درنظام اقتصاد سرمایهداری و بهرهگیری از تکنولوژی پیشرفته غربی را مورد توجه قرار داد. در دوره دوم که از سال 1996 با تصدی وزارت خارجه از جانب پریماکف شروع شد، چرخشی در سیاست خارجی روسیه آغاز شد، که همزمان نگاه به شرق و غرب را مدنظر قرار داد. در مرحله سوم تعادل بین نگاه به شرق و غرب حفظ شد، اما پوتین که مظهر دوره سوم سیاست خارجی روسیه است، دو ویژگی خاص را در سیاست خارجی روسیه درج کرد. نخست اینکه سیاست خارجی روسیه به طور فوقالعادهای عملگرا شد و دوم اینکه، پوتین از سال 2000 به بعد به دنبال مشارکت راهبردی با اروپا و به ویژه با آمریکا بود. از سوی دیگر، پوتین گام در راه برپایی شوکت دوباره روسیه از طریق بازگشت به اصول سیاست خارجی روسیه شوروی اما نه از منظری ایدئولوژیک بلکه با تکیه بر ملی گرایی و اقتدارگرایی روسی گذارد و دکترین خود را در مبانی سیاست خارجی و امنیت ملی روسیه تثبیت نمود. این اقتدارگرایی و سودای بازگشت به دوران قدرت و اقتدار روسیه شوروی در سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین و مدودفخود را نشان داده است. در این مقاله این مدعا بررسی می شود که با وجود ایجاد تیم پوتین-مدودف و ریاست جمهوری و نخست وزیری مداوم این دو و چرخه حاکمیت آنان، آیا تفاوتی بنیادین و اصولی میان عملکرد و مبانی فکری پوتین و مدودف در سیاست خارجی وجود دارد و یا مدودف همان ادامه دهنده راه پوتین اما با کمی تغییرات جزئی در سیاست های وی می باشد؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
168 - تأثیر سیاست خارجی دولت ترامپ بر مکانیزم امنیت دستهجمعی
محمدرضا بیگدلی کابک خبیریچکیده مکانیزم امنیت دستهجمعی بهعنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بینالمللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقعگرایان به علت ماهیت آرمانگرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دستهجمع أکثرچکیده مکانیزم امنیت دستهجمعی بهعنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بینالمللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقعگرایان به علت ماهیت آرمانگرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دستهجمعی را تحت تأثیر قرار میدهد. در طول تاریخ، ایالاتمتحده آمریکا به مثابه یک قدرت برتر همواره نقش مهمی در تضعیف و یا تقویت الگوی امنیت دستهجمعی داشته است. بهطوریکه رؤسای جمهور این کشور بعد از جنگ جهانی دوم و بر مبنای دکترین ترومن با رویکردی بینالمللگرا در قالب دکترین امنیت ملی خود توانستهاند نقش ویژهای را برای آمریکا در ساز و کار امنیت بینالمللی تعریف نماید. این در حالی است که چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ با سیاست خارجی که مدنظر قرار داده است، در مورد چشمانداز نقشی که آمریکا از سال 1945 با رویکردی بینالمللگرایانه تا پیش از ترامپ در نظام بینالملل ایفا نموده، تردیده ایجاد کرده است.سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که ریشه در دیدگاههای ملیگرایانه دارد با ﺗﺄکید بر منافع ملی ایالاتمتحده و با رویکردی اقتصادمحور؛ همچنین تأثیر از برخی ویژگیهای نهادینه شده سیاست خارجی این کشور ازجمله یکجانبهگرایی، خواسته یا ناخواسته منجر به تضعیف بایدها و نبایدهای امنیت دستهجمعی میشود. درنهایت تشدید اینروند به علت افزایش میزان خودیاری دولتها منجر خواهد شد تا آنارشی حاکم بر نظام بینالملل افزایش یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
169 - روابط ایران و چین در دوره احمدینژاد: سیاست نگاه به شرق و تأثیرات ساختاری
فریبرز ارغوانی پیرسلامیدر چارچوب توجه سیاست خارجی دولت احمدینژاد به گسترش روابط با کشورهای آسیایی در راستای سیاست نگاه به شرق، روابط با جمهوری خلق چین جایگاه ویژهای پیدا کرد؛ اما برخلاف انتظار ایران، این روابط هیچگاه به همکاریهای فراگیر منجر نشد. این مقاله با هدف، یافتن پاسخ برای این پرسش أکثردر چارچوب توجه سیاست خارجی دولت احمدینژاد به گسترش روابط با کشورهای آسیایی در راستای سیاست نگاه به شرق، روابط با جمهوری خلق چین جایگاه ویژهای پیدا کرد؛ اما برخلاف انتظار ایران، این روابط هیچگاه به همکاریهای فراگیر منجر نشد. این مقاله با هدف، یافتن پاسخ برای این پرسش که چرا باوجود جایگاه برجسته چین در سیاست نگاه به شرق ایران بهویژه در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد همکاری فراگیر میان دو کشور شکل نگرفت؟ بر این نظر است که چالش نظری ضعف تئوریک سیاست نگاه به شرق از یکسو و چالشهای ساختاری یا عملی موجود در روابط تهران و پکن سبب شد تا سیاست خارجی ایران در قالب این نگاه از روابط با پکن طرفی نبندد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تلاش برای متنوعسازی منابع دیپلماتیک، پرهیز از القای حس ناگزیری برای گسترش روابط بهطرف مقابل، انسجام در تصمیمگیری، گسترش فعالیت دیپلماتیک کشور با بهرهگیری از دیپلماسی چندجانبه، دوری از تاکتیک نیروی سوم و تأکید بر ایجاد توازن در روابط با غرب و شرق میتواند دستور کارهای مهم آتی سیاست خارجی کشور در روابط با چین باشد. در راستای بررسی فرضیه، بعد از توجه به واقعگرایی تدافعی بهعنوان چارچوب نظری، ابتدا جایگاه چین در سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب و بهشکل ویژه دوره احمدینژاد بررسی شده است؛ سپس با نگاهی آسیبشناختی دلایل شکلنگرفتن همکاری فراگیر از رهگذر چالشهای نظری ناشی از سیاست نگاه به شرق و تأثیرات ساختاری مورد واکاوی قرار میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
170 - مقایسه تطبیقی سبک رهبران سیاسی کرهشمالی و ایالاتمتحده در عرصه سیاست خارجی: مطالعه تطبیقی ترامپ و کیم جونگ اون
محمد باقر خرمشاد سهیل رجبی علی محمدزاده ابراهیم متقییکی از مؤلفه های مهم در شکل دهی به سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بین المللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز می شود. در 20 ژانویه 2017 دونالد ترامپ به عنوان چهل و أکثریکی از مؤلفه های مهم در شکل دهی به سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بین المللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز می شود. در 20 ژانویه 2017 دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا انتخاب شد. رویکرد او برای حل بحران هسته ای کره شمالی با فراز و فرودهای مختلفی همراه بود. ترامپ در یک ساله نخست راهبرد سرسختانه ای را علیه پیونگ یانگ اتخاذ کرد. از طرف دیگر در کره شمالی شخصیت رهبر مهمترین نهاد تعیین سیاست های کشور و تصمیم ساز اصلی در سیاست خارجی است. سایر متغیرها از جمله عوامل اجتماعی در گفتمان سیاست خارجی کره شمالی جایگاهی ندارد و در کره شمالی همه چیز رهبر است. شخصیت رهبر موجب می شود که تفسیر موسعی از نقش خود داشته باشد. هدف این مقاله آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی به تجزیه و تحلیل سبک رهبری سیاسی دو کشور ایالات متحده و کره شمالی در عرصه سیاست خارجی پرداخته و مقایسه ای تطبیقی میان رهبران سیاسی این دو کشور (ترامپ و اون) داشته باشد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سبک رهبری ترامپ و اون در عرصه سیاست خارجی از چه تفاوت هایی برخوردار است؟ و این تفاوت ها چه تاثیری در عرصه بین الملل ایجاد می کند؟ نتایج حاصل از تحلیل سبک رهبران این دو کشور و اقداماتشان نشان می دهد که کمترین پایبندی را به ساختارهای سیاسی و اصول سیاست خارجی داشتند. واقعیت این است که اگرچه رویکرد کاملاً مشخص و دقیقی درباره سیاست خارجی نداشتند و اما بر اساس سبک رهبری شان دیدگاه کلان و به هم پیوست ه ای درباره جهان، سیاست خارجی و هزینه – سودهای این دو کشور در این حوزه داشتند که مبنای تصمیمات و سیاست های کلان در مقابل یکدیگر نیز به حساب می آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
171 - رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم نسبت به نظم و امنیت منطقه خاورمیانه
ملک تاج خسرویچکیده منطقه خاورمیانه و زیرنظام آن یعنی منطقه خلیج فارس به عنوان منطقهای منحصر به فرد شناخته میشود که از یک سو به دلیل وجود منابع انرژی و از سوی دیگر به دلیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک دارای اهمیت بینالمللی است. تاریخ تحولات خاورمیانه در دههه أکثرچکیده منطقه خاورمیانه و زیرنظام آن یعنی منطقه خلیج فارس به عنوان منطقهای منحصر به فرد شناخته میشود که از یک سو به دلیل وجود منابع انرژی و از سوی دیگر به دلیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک دارای اهمیت بینالمللی است. تاریخ تحولات خاورمیانه در دهههای گذشته نشان میدهد که ﺗﺄمین نظم، امنیت و ثبات، مهمترین اولویت کشورهای این منطقه و قدرتهای فرامنطقهای بوده است. در نیم قرن گذشته تلاشهای متعددی در این راستا، از سوی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در خاورمیانه به اجرا در آمده است که هر کدام به دلیل عدم توجه به برخی از مؤلفههای مهم این منطقه با شکست مواجه شده است. با توجه به رویکردهای متفاوت دولت در جمهوری اسلامی ایران به منطقه خاورمیانه و موضوع نظم، هدف اصلی این پژوهش پرداختن به رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم در جمهوری اسلامی ایران به مسئله نظم در منطقه خاورمیانه است. با روی کار آمدن دولت یازدهم، نگاه دستگاه سیاستگذار خارجی به موضوع نظم از یک نگاه تقابلی به یک نگاه تعاملی تغییر جهت داد و دولت روحانی تلاش کرد تا در چهارچوب سیاست تنشزدایی و تعامل سازنده بار دیگر نظم پایدار منطقهای را شکل دهد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به سئوال اصلی رویکرد سیاست خارجی ایران نسبت به نظم منطقهای خاورمیانه در دولت یازدهم میپردازد و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به این نتیجه رسیده است که سیاست خارجی دولت یازدهم با رویکرد مبتنی بر تنش زدایی، سیاست نظم منطقهای پایدار را در پیش گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
172 - مقاسیه تحلیلی روابط ایران و روسیه در دوران آقایان خاتمی و احمدی نژاد
زهره بالازاده فهیمه غیبیچکیده روابط ایران و روسیه در سال های گذشته همواره سرشار از فرازو نشیب بوده است. به نحوی که گاهی اوقات دو کشور آنچنان به یکدیگر نزدیک شدهاند که سخن از همکاریهای راهبردی به میان آمده است و گاهی نیز چنان از هم فاصله گرفته اند که روابط به مرز تیرگی رسیده است در حال حاضر أکثرچکیده روابط ایران و روسیه در سال های گذشته همواره سرشار از فرازو نشیب بوده است. به نحوی که گاهی اوقات دو کشور آنچنان به یکدیگر نزدیک شدهاند که سخن از همکاریهای راهبردی به میان آمده است و گاهی نیز چنان از هم فاصله گرفته اند که روابط به مرز تیرگی رسیده است در حال حاضر نیز موضوعات و مسائل مختلفی در روابط ایران و روسیه تأثیرگذارند که از آن جمله می توان به همکاری های هستهای، همکاریهای نظامی و روابط اقتصادی اشاره نمود این مقاله سعی دارد ضمن بررسی اجمالی روابط ایران و روسیه بعد از انقلاب اسلامی، به مطالعه و تحلیل مقایسه ای روابط دو کشور در دوران ریاست جمهوری آقایان خاتمی و احمدینژاد در فاصله زمانی 1389-1376 بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
173 - ارزیابی سیاست خارجی باراک اوباما در منطقه شرق آسیا
محمدصادق بابکانچکیده آمریکا مدتهاست که خود را قدرت منطقه پاسیفیک میداند و هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا جلوگیری از ایجاد یک قدرت بزرگ یا مجموعهای از قدرتها با هدف کنترل اوراسیاست. پیشتر، این مسئله در سال 2011.م سبب چرخش دولتاوباما از جنوب آسیا و خاورمیانه به منطقه آسیا-پاسیفیک شده أکثرچکیده آمریکا مدتهاست که خود را قدرت منطقه پاسیفیک میداند و هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا جلوگیری از ایجاد یک قدرت بزرگ یا مجموعهای از قدرتها با هدف کنترل اوراسیاست. پیشتر، این مسئله در سال 2011.م سبب چرخش دولتاوباما از جنوب آسیا و خاورمیانه به منطقه آسیا-پاسیفیک شده بود. این مقاله سیاست خارجی آمریکا در آسیای شرقی را با تأکید بر تاریخ مشترک و چالشهای اخیر مورد بررسی قرار میدهد. همچنین روابط آمریکا را با چهار موجودیت سیاسی کلیدی یعنی ژاپن، جمهوری کره (کره جنوبی)، چین و تایوان بررسی میکند. هدف اصلی مقاله حاضر پاسخ به این پرسش کلیدی است که سیاست خارجی ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما در منطقه شرق آسیا چگونه قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به پرسش مذکور فرضیه اساسی که مطرح میشود آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، آسیا بار دیگر به کانون توجه سیاست خارجی آمریکا درآمد و چرخش دولت اوباما به سمت آسیای شرقی را میتوان بارزترین نشانه اشغال از پیش فرض شده منطقه توسط آمریکا تلقی نمود که از نقش پر رنگ آسیا در سیاست خارجی این کشور حکایت داشت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هدف استراتژیک و اقتصادی آمریکا، مهار رشد و پویایی آسیاست و از منظر رویکرد واقعگرایی و منطق بازدارندگی، آمریکا به یقین تلاش خواهد کرد تا از خیزش چین به عنوان یک رقیب استراتژیک در شرق آسیا جلوگیری نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
174 - سیاست خارجی روسیه و آمریکا نسبت به بحران سوریه
اکبر اشرفی امیر سعید بابازاده جودیبا گذشت زمان، بحران سوریه به یکی از پیچیدهترین چالشهای سیاسی و امنیتی در منطقه تبدیل شده است. از سوی دیگر تحولات سیاسی سوریه عرصهای برای رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای فراهم کرده است. هر یک از این قدرتها رویکردهای متفاوتی در قبال سوریه بهکارگرفتهاند که رویک أکثربا گذشت زمان، بحران سوریه به یکی از پیچیدهترین چالشهای سیاسی و امنیتی در منطقه تبدیل شده است. از سوی دیگر تحولات سیاسی سوریه عرصهای برای رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای فراهم کرده است. هر یک از این قدرتها رویکردهای متفاوتی در قبال سوریه بهکارگرفتهاند که رویکرد آمریکا و روسیه بهعنوان دو ابرقدرت جهانی اهمیت فراوانی دارد. از نگاه بیشتر تحلیلگران، سیاست خارجی آمریکا در برابر جنگ داخلی سوریه بسیار ابهامآمیز بوده است. ریشه این سردرگمی به استراتژی مبهم و نامشخص سیاست خارجی آمریکا در رابطه با رویارویی با بیداری اسلامی مربوط میشود که سردرگمی در سیاست خارجی را در سطوح منطقهای و بینالمللی بهوجود آورده است. روسیه نیز در تحولات سوریه از حکومت اسد حمایت کرده و تقریباً با یک خط سیر کمنوسان موضع خود را دنبال کرده است. موضع روسیه در قبال تحولات سیاسی کشورهای عربی منطقه با نوعی شک و تردید آمیخته بوده و جابهجایی حکومتها در منطقه را در شرایط کنونی چندان به نفع سیاست خاورمیانهای خود ندیده و آن را برهم زننده ثبات منطقه میداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
175 - قدرت نرم و جایگاه آن در امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران
محمد علی خسروی سید نوراالله میراشرفیقدرت نرم یکی از اصلی ترین شاخص های سیاست خارجی و امنیتیجمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. هر نظام سیاسی انقلابی همواره از شاخص های قدرت نرم برای ارتقای موقعیت منطقه ای و بین المللی خود بهره می گیرند. آنچه به عنوان بیداری اسلامی یا ایدئولوژی هویت گرا در جهان اسلام محسوب م أکثرقدرت نرم یکی از اصلی ترین شاخص های سیاست خارجی و امنیتیجمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. هر نظام سیاسی انقلابی همواره از شاخص های قدرت نرم برای ارتقای موقعیت منطقه ای و بین المللی خود بهره می گیرند. آنچه به عنوان بیداری اسلامی یا ایدئولوژی هویت گرا در جهان اسلام محسوب می شود را می توان بخشی از قدرت نرم جمهوری اسلامی دانست که در قالب رهیافت های نئولیبرالی و پیوند آن با هنجاره های سازه انگاران منعکس نمود. قالب های سازه انگارانه با رویکرد کاربرد قدرت نرم در اندیشه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همگونی بیشتری دارد. این شاخص ها و نشانه ها را می توان در ارتباط با رویکرد معنا گرا به موضوع قدرت، بیگانه ستیزی و نفی سبیل در سیاست خارجی، آزادی عمل و کنش گرایی فعال در سیاست بین الملل، تعامل بر اساس برابری نقش ها و کنش گرایی هویتی در سیاست خارجی مورد توجه قرارداد. به این ترتیب مؤلفه هایی همانند عمل گرایی و بیگانه ستیزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را می توان نشانه هایی از کاربرد قدرت نرم دانست. جمهوری اسلامی با بهرهمندی از قدرت نرم، به جهان اسلام هویتی تازه بخشیده و با عرضة دکترین مردم سالاری دینی به کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای، گرایش به اسلام را در جهان به ویژه در خاورمیانه و آفریقا شدت میبخشد. در پرتو قدرت نرم جمهوری اسلامی که عاملی اساسی در ایجاد تنش زدایی و تعامل گرایی منطقهای و بینالمللی است پرچم جمهوری مبارزات اعتقادی و رهایی بخش حول محور اسلام به اهتزاز درمیآید، و زمینههای مناسبی برای استقلال عمل کشورهای جهان در قبال آمریکا و ارتقاء نقش جنبشهای آزادیبخش به عنوان بازیگران نوین در نظام بینالمللی ایجاد نموده است. در این میان صهیونیسم ستیزی بر اساس جنبة اسلامی و ایدئولوژیکی به مبارزات مردم فلسطین و جهانی کردن مبارزه با رژیم صهیونیستی از اولویت های اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر میباشد.از دیگر اولویتهای جمهوری اسلامی ایران که در قالب قدرت نرم معنا یافته است مبارزه همه جانبه با تروریسم و استعمار فرانو و نظام سلطهجو کنونی است که در قالب همکاریهای متعدد از جمله با کشورهای مستقل و غیرمتعهد جهان به ویژه کشورهای اسلامی است که این اولویتها، از طریق تقویت چندجانبهگرایی در مقابل یک جانبهگرایی حاصل میگردد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
176 - سیاست خارجی آمریکا و کردهای عراق
منوچهر جفره ایوب منتی محمد رهگویچکیده مقاله حاضر به بررسی سیاست خارجی آمریکا درقبال کردهای عراق درپرتو تحولات سیاسی درمنطقه خاورمیانه می پردازد. حضورنظامی آمریکا درشمال عراق درزمان جورج بوش پدر و همچنین اشغال صورت گرفته این کشور درزمان جورج بوش پسرهمزمان به افزایش نقش عنصر کرد در تحولات قدرت دراین ک أکثرچکیده مقاله حاضر به بررسی سیاست خارجی آمریکا درقبال کردهای عراق درپرتو تحولات سیاسی درمنطقه خاورمیانه می پردازد. حضورنظامی آمریکا درشمال عراق درزمان جورج بوش پدر و همچنین اشغال صورت گرفته این کشور درزمان جورج بوش پسرهمزمان به افزایش نقش عنصر کرد در تحولات قدرت دراین کشور ماهیت جدیدی داده است، تا بدانجاکه کردهای عراق نقش میانجی وتعین کننده رادرمیان شیعیان واعراب سنی به عنوان دو عنصر قدرت داخلی ایفا کرده و بدون همکاری آنها سیاست خارجی آمریکا به موقعیت فعلی دست نمی یافت. بدین منظورجهت درک سیاست خارجی آمریکا در عراق نیاز به شناخت تحولات درونی قومیت کرد و نیز بررسی تحولات عراق خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
177 - بررسی جایگاه ایدئولوژی و منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به بحرانهای چچن، بوسنی و فلسطین
اردشیر سنائیچکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رس أکثرچکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است. ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟ این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه سازه گرائی، صورت خواهد گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
178 - سیاست خارجی آمریکا در پرتو راهبرد محور آسیایی دولت اوباما
فرزاد محمدزاده ابراهیمی محمدرضا ملکی سید جواد امام جمعه زادهچکیده با رویکارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، تمرکز و جهتگیری راهبردی این کشور از خاورمیانه به شرق دور ابعاد جدیدی بهخود گرفت، بهگونهای که اوباما در سالهای ریاست جمهوری خود تلاش زیادی انجام داد تا توجه و منافع ایالات متحده آم أکثرچکیده با رویکارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، تمرکز و جهتگیری راهبردی این کشور از خاورمیانه به شرق دور ابعاد جدیدی بهخود گرفت، بهگونهای که اوباما در سالهای ریاست جمهوری خود تلاش زیادی انجام داد تا توجه و منافع ایالات متحده آمریکا را بهسوی آسیا- اقیانوسیه معطوف کند. دلیل تغییر جهتگیری راهبردی آمریکا در دوره اوباما از خاورمیانه و توجه بیشتر به شرق دور چیست؟ زمینه و بستر این تغییر جهتگیری در سیاست خارجی آمریکا را در کجا باید جستوجو کرد؟ با توجه به نزدیکی دکترین اوباما به اصول واقعگرایی سیاسی، دلیل این تغییر را باید در سیاستهای واقعگرایانه اوباما ریشهیابی کرد. از اینرو این پژوهش تلاش میکند تا با بهرهگیری از روش تحلیلی- توصیفی، نشان دهد که چگونه سیاست خارجی واقعگرایانه اوباما موجبات تغییر جهتگیری راهبردی این کشور و تمرکز بیشتر بر آسیا- اقیانوسیه را فراهم آورده است. در این راستا، پس از بررسی دکترین واقعگرایانه اوباما، راهبرد محور آسیایی دولت او که نشاندهنده تغییر مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به خاور دور است را بررسی میکنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
179 - عوامل ژئوپلیتیک ﺗﺄثیرگذار بر تغییر نگاه سیاست خارجی ایران از غرب به شرق با ﺗﺄکید بر روسیه بین سالهای 1991-2016
هادی صیادی اردشیر سناییچکیده فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، اهمیت ژئوپلتیک و منطقه گرایی را در نظام بین الملل دوچندان کرده، به طوری که بسیاری از کشورها در سیاست خارجی خود منطقه گرایی را به عنوان اصلی ثابت و اساسی جهت ﺗﺄمین منافع و امنیت ملی خود برگزیده اند. نگاه عملی و نظری در طول سال های گذ أکثرچکیده فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، اهمیت ژئوپلتیک و منطقه گرایی را در نظام بین الملل دوچندان کرده، به طوری که بسیاری از کشورها در سیاست خارجی خود منطقه گرایی را به عنوان اصلی ثابت و اساسی جهت ﺗﺄمین منافع و امنیت ملی خود برگزیده اند. نگاه عملی و نظری در طول سال های گذشته در سیاست خارجی ایران عدم توجه به راهبرد نگاه به شرق و نگاه یک جانبه به غرب، باعث غفلت از سایر مراکز و منابع قدرت و ثروت جهانی به خصوص در نزدیکی مرزها گشته است، اما در سال های اخیر راهبرد نگاه به شرق، به راهبردی منطقه گرایانه از سوی جمهوری اسلامی ایران در منظومه نگاه ژئوپلتیک و جغرافیایی تبدیل شده است، چرا که ایران از جمله کشورهایی می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی، از مزیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک بهره مند می باشد. بر این اساس راهبرد نگاه به شرق که از منطق علمی و تاریخی؛ همچنین ریشه های جغرافیایی و سیاسی در سیاست خارجی کشور برخوردار است و هویت سازی جدیدی در گفتمان سیاست خارجی ایجاد می کند، از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است.در این مقاله دنبال بررسی عوامل ژئوپلیتیک ﺗﺄثیر گذار بر تغییر نگاه سیاست خارجی ایران از غرب به شرق با ﺗﺄکید بر روسیه می باشیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
180 - واکاوی عوامل موثر بر خروج ایالات متحده آمریکا از برجام
محسن زمانی سید امیر نیاکوییچکیده تلاش آمریکا برای خروج ازتوافق هسته ای موسوم به برجام، برنامهای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت دولت ایالات متحده آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد و برای انجام مجدد مذاکرا أکثرچکیده تلاش آمریکا برای خروج ازتوافق هسته ای موسوم به برجام، برنامهای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت دولت ایالات متحده آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد و برای انجام مجدد مذاکرات در صورت تمایل ایران اعلام آمادگی نمود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه عواملی در خروج ایالات متحده آمریکا از برجام تاثیر گذار بوده اند. فرضیه مقاله از این قرار است: بنیادهای سیاست خارجی ترامپ، ثابت ماندن ماهیت تهدیدِآمیز از ایران بعد از برجام و ایجاد فهم و انگاره مشترک میان ایالات متحده، اسرائیل و عربستان بر سر تهدید دانستن ایران، تفسیر آن ها از نقش برجام در تقویت حضور منطقهای ایران و نادیده انگاشته شدن این موضوع در متن برجام و از بعد داخلی، کنشِ پسابرجامی جمهوری اسلامی ایران را باید از جمله متغیرهای اساسی در تصمیم دونالد ترامپ بر خروج ایالات متحده از برجام دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
181 - سیاست خارجی روسیه در قبال ایران در دوره پوتین بعد از سال 2012
سید محسن صادقیچکیده جمهوری اسلامی ایران بعد از فروپاشی شوروی، جایگاه متمایزی در گفتمان سیاست خارجی نخبگان روسیه اعم از آتلانتیکگرایان، ملیگرایان و اوراسیاگرایان دارد. برخی ملیگرایان روس موقعیت ایران را از نظر اقتصادی حائز اهمیت میدانند و گروه دوم یعنی اوراسیاگرایان برای ایران، ا أکثرچکیده جمهوری اسلامی ایران بعد از فروپاشی شوروی، جایگاه متمایزی در گفتمان سیاست خارجی نخبگان روسیه اعم از آتلانتیکگرایان، ملیگرایان و اوراسیاگرایان دارد. برخی ملیگرایان روس موقعیت ایران را از نظر اقتصادی حائز اهمیت میدانند و گروه دوم یعنی اوراسیاگرایان برای ایران، اهمیت سیاسی و امنیتی قائل هستند. آتلانتیکگرایان روسیه هم بر این اعتقادند که نباید همکاری با غرب را فدای رابطه با ایران کرد. در دوران ریاست جمهوری پوتین بهویژه از سال 2012، ایران از اهمیت قابل توجهی در سیاست خارجی روسیه برخوردار شده است. در این دوره، پوتین در برخی مواقع، ایران را یک متحد استراتژیک خود توصیف و در مواقع دیگر به راحتی از کارت ایران استفاده کرده و در قبال گرفتن امتیازات بیشتر، منافع این کشور را قربانی کرده است. سئوال اصلی مقاله این است که رفتار سیاست خارجی روسیه در قبال ایران در دوره پوتین(از سال 2012 به بعد) را چگونه باید تببین کرد و آیا میتوان این دو کشور را متحد استراتژیک دانست؟ در پاسخ به این مسئله میتوان براساس دیدگاه ولفرام هانریدر و اصل امکانپذیری و موفقیت سیاست خارجی و تلفیق اجماع و سازگاری، تصمیمات روسیه در مقابل ایران را تبیین کرد. تلفیق دو مفهوم سازگاری و اجماع در سیاست خارجی، رویکرد اصلی در تصمیمگیریهای سیاست خارجی روسیه محسوب میشود. در روسیه هرجا درباره منافع روابط استراتژیک در قبال ایران در میان نخبگان روسیه یک اجماع وجود داشته باشد، روابط ایران و روسیه تا حد راهبردی ارتقا پیدا میکند و در مواردی که اجماع وجود نداشته یا اجماع از نوع دستوری است، نحوه تعامل با ایران متناسب با ساختار وضعیت بینالمللی اتخاذ میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
182 - نقش اتاقهای فکر در اعمال تحریمهای هستهای آمریکا علیه ایران
سید جواد امامجمعه زاده مجتبی باباییجریانشناسی و ریشهیابی تحریمهای هستهای آمریکا علیه ایران، بیانگر این نکته است که در طراحی سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران بین چهار بازیگر اتاقهای فکر، لابیهای اسراییل، رسانههای جمعی و معماران تحریم ایران در دولت و کنگره آمریکا نوعی همسویی فکری - رویهای و ارتب أکثرجریانشناسی و ریشهیابی تحریمهای هستهای آمریکا علیه ایران، بیانگر این نکته است که در طراحی سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران بین چهار بازیگر اتاقهای فکر، لابیهای اسراییل، رسانههای جمعی و معماران تحریم ایران در دولت و کنگره آمریکا نوعی همسویی فکری - رویهای و ارتباط متقابل وجود دارد. بهگونهای که اتاقهای فکر با مفهومسازی و سناریوپردازی کارویژه توجیه افکار عمومی و معماران تحریم نقش پیادهسازی و عملیاتیساختن تحریمها را بر عهده دارند. از آنجا که اتاقهای فکر در آمریکا بازوی پژوهشی قانونگذاران این کشور در تصمیمیسازی هستند و با کمیسیون های کنگره ارتباط دائمی دارند و تغذیه فکری قانونگذاران مجالس سنا و نمایندگان کنگره را بر عهده دارند و کارشناسان آنها به اظهارنظر کارشناسی پیرامون پیشنویس طرحها و لوایح میپردازند؛ هدف ما در این مقاله بررسی نقش اتاقهای فکر در آمریکا در اعمال تحریمهای هستهای علیه ایران است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
183 - اهمیت و جایگاه فناوری برتر در راهبرد سیاست خارجی چین در قبال اسرائیل
محمدحسن شیخ الاسلامی مهدی سلامی زواره مهرداد فلاحی بَرزُکیچین و اسرائیل از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتند. چین دارای ده شهر است که به تنهایی از جمعیت کل اسرائیل بیشتر است. هیچ اجتماع یهودی در چین و هیچ اجتماع چینی در اسرائیل وجود ندارند. اسرائیل با مهمترین رقیب جهانی چین یعنی ایالات متحده پیمان دوستی نزدیکی دارد. با این وجود، أکثرچین و اسرائیل از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتند. چین دارای ده شهر است که به تنهایی از جمعیت کل اسرائیل بیشتر است. هیچ اجتماع یهودی در چین و هیچ اجتماع چینی در اسرائیل وجود ندارند. اسرائیل با مهمترین رقیب جهانی چین یعنی ایالات متحده پیمان دوستی نزدیکی دارد. با این وجود، ارتباط این دو بازیگر در زمینه های مختلفی روبه رشد بوده است. سال های اخیر از نظر تجارت، سرمایه گذاری، آموزش و تبادل توریست میان چین و اسرائیل مناسبات زیادی برقرار شده است و شاهد همکاری های زیادی در بخش علمی-فناورانه بوده ایم. با توجه به موارد فوق، این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی درصدد است تا ضمن بررسی علل نزدیک شدن روزافزون چین به اسرائیل، به این پرسش بپردازد که اهمیت و جایگاه فناوری برتر در راهبرد سیاست خارجی چین در قبال اسرائیل چگونه بوده است؟ بدین منظور در این مقاله، جایگاه اسرائیل در سیاست خارجی چین را مورد بررسی قرارداده، سپس با نگاهی به مناسبات دوجانبه سیاسی-امنیتی و اقتصادی-فرهنگی چین با اسرائیل و رویکرد ایالات متحده نسبت به چین به این نتیجه دست یافته که با توجه به محدودیت های اعمالی از سوی ایالات متحده در دسترسی چین به فناوری های پیشرفته مورد نیاز، مهمترین عامل موثر در سیاست خارجی چین در قبال اسرائیل، کسب فناوری های مورد نیاز در عرصه های گوناگون بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
184 - بررسی همکاری های هسته ای ایران و روسیه با تاکید بر دو دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد
داوود هرمیداس باوند طاهره میرزائیچکیده ایرانوروسیهسیاستخارجیمبتنیبرزنهارهاونویدهاییدرطولتاریخداشتهاند. اگربهدورهجدیدروابطایرانوروسیهنظریافکندهشود،اینروابطحولیکمحوراساسیوبنیادینشکلگرفتهاستتحتعنوان همکاریهایهستهای. همکاریهایهستهایایرانوروسیه،زمانیآغازشدکهتهرانباهدفجبرانخساراتناشیازجنگ 8 سالهباعراقبازساز أکثرچکیده ایرانوروسیهسیاستخارجیمبتنیبرزنهارهاونویدهاییدرطولتاریخداشتهاند. اگربهدورهجدیدروابطایرانوروسیهنظریافکندهشود،اینروابطحولیکمحوراساسیوبنیادینشکلگرفتهاستتحتعنوان همکاریهایهستهای. همکاریهایهستهایایرانوروسیه،زمانیآغازشدکهتهرانباهدفجبرانخساراتناشیازجنگ 8 سالهباعراقبازسازیکشوروتقویتبنیهاقتصادیوامنیتیخودرادرزمرهمهمتریناولویتهایخویشقرارداد. درژانویه 1995 مسکووتهرانقراردادیبهارزش 800 میلیوندلاربرایتکمیلنیروگاهاتمیبوشهرمنعقدنمودند. اززمانانعقادقراردادبوشهردولتواشنگتنبهطورمداومدرصددمتوقفساختنایننیروگاهآبسبک 100 مگاواتیبودهونگراناستکهاینتأسیساتبهایراندرتولیدجنگافزارهایاتمیکمککند. سوالاصلیدراینپژوهشایناستکهچهعواملودلایلیسببهمکاریهایایرانوروسیهدررابطهباپروژههستهایبوشهردردورانآقایخاتمیواحمدینژادگردیدند؟ فرضیهقابل طرح ایناستکههمکاریروسیهباایراندردورانخاتمیمبتنیبرمقاصدسیاسی- اقتصادیبوده در حالی کهدردورهاحمدینژادجنبهامنیتیونظامیبرجنبهاقتصادی- سیاسیاولویتیافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
185 - بررسی سیاست خارجی آمریکا در مبارزه با تروریسم: اهداف و پیامدهای پیمان امنیتی کابل- واشنگتن
اسماعیل بایبوردی کابک خبیزی محمد حسن شاه رضاییچکیده حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001 و حمله آمریکا به افغانستان در فاصله کمتر از یک ماه پس از آن واقعه، افغانستان را به کانون سیاست خارجی ایالات متحده مبدل کرد. در همین راستا تحولات سیاسی– امنیتی افغانستان پس از حمله آمریکا به این کشور و اشغال آن توسط نیروهای ائت أکثرچکیده حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001 و حمله آمریکا به افغانستان در فاصله کمتر از یک ماه پس از آن واقعه، افغانستان را به کانون سیاست خارجی ایالات متحده مبدل کرد. در همین راستا تحولات سیاسی– امنیتی افغانستان پس از حمله آمریکا به این کشور و اشغال آن توسط نیروهای ائتلاف، به یکی از مهمترین و پیچیدهترین چالشهای منطقهای و بینالمللی در خلال یک دهه گذشته تبدیل شد. این مسئله تحت تأثیر عواملی مانند رویکردها، منافع، اهداف و سیاستهای متفاوت و در مواردی متعارض بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در قبال افغانستان و عدم تحقق یک رویکرد مشترک منطقهای نسبت به آن بوده است. این تحولات سبب تداوم منازعات سیاسی، اجتماعی و امنیتی در این کشور شده است. در سده کنونی آنچه منافع آمریکا را از دید رهبران این کشور تهدید می کند پدیده تروریسم است. از طرفی نقطه محوری سیاست خارجی آمریکا در هزاره جدید مبارزه با تروریسم است. برای اولین بار است که آمریکا در طول تاریخ خود با بازیگری غیر دولتی به عنوان خطر اصلی مواجه شده، و لذا آمریکا با تهدیدی مواجه است که می توان آن را ظهور تروریسم فراگیر نامید. قدرت هژمون آمریکا و نقش حیاتی این کشور در جهان به عنوان ایجاد کننده نظم نوین جهانی و از طرفی حضور پررنگ آمریکا در خاک افغانستان طی چهارده سال اخیر که سرانجام منجر به انعقاد پیمان امنیتی کابل- وشنگتن در زمان دولت اشرف غنی شد، مولفین را بر آن داشت تا به اهداف و پیامدهای سیاست خارجی آمریکا در انعقاد این پیمان و تاثیر آن در امنیت منطقه و جمهوری اسلامی ایران بپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
186 - تبیین جهتگیری های سیاست خارجی روسیه در قبال پرونده هسته ای ایران از منظر ژئوپلیتیک انتقادی
حامد شهبازی اردشیر سناییبررسی سیاستخارجی روسیه پس از مطرح شدن پرونده هستهای ایران در سال 2002 که در ابتدا با هرگونه شدت عمل و اعمال تحریمها علیه ایران مخالفت کرده بود و سپس در سال 2006 با تغییر رویکرد سیاستخارجی اش با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل موافقت کرد هدف مقال أکثربررسی سیاستخارجی روسیه پس از مطرح شدن پرونده هستهای ایران در سال 2002 که در ابتدا با هرگونه شدت عمل و اعمال تحریمها علیه ایران مخالفت کرده بود و سپس در سال 2006 با تغییر رویکرد سیاستخارجی اش با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل موافقت کرد هدف مقاله حاضر است. این پژوهش ارائهگر پاسخ به این پرسش است که از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، جهتگیریهای روسیه در قبال پرونده هستهای ایران به عنوان عضو دائم شورای امنیت، امضا کننده برجام و البته میانجی چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه مقاله جهتگیریهای سیاستخارجی روسیه در قبال تهران را با محوریت چند جهتگرایی، فرصتطلبی و عملگرایی تبیین میکند. یافتههای مقاله ضمن به رسمیت شناختن ملاحظات ژئوپولیتیک و اقتصادی در مبانی سیاستخارجی روسیه، به این نتیجهگیری منجر میشود که این رویکردها به دلیل مبانی مادیگرایانه، دارای محدودیتهایی هستند. ژئوپلتیک عملی به عنوان یکی از چهار حوزه پژوهشی ژئوپلتیک انتقادی ارائهگر پاسخی به چرایی سیاستخارجی عملگرایانه و چندجهت‎گرایانه روسیه خواهد بود. روسیه با نقش میانجی ضمن آنکه تلاش کرده ایران را در مدار ارتباطی خود نگهدارد از پرونده هستهای هم در تنظیم روابطش با غرب بهره میگیرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری دادهها کتابخانهای است. در این راستا از کتابها، مقالهها، اسناد، منابع اینترنتی و اظهارنظرهای کارشناسان و مقامهای مربوطه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
187 - سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه
محمد سهرابیوقوع انقلاب¬ها در شمال آفریقا و تسری آن به خاورمیانه سبب شد تا بازیگران منطقه¬ای و فرا¬منطقه¬ای، رویکردهای متفاوتی را در منطقهخاورمیانه اتخاذ نمایند. روسیه، به¬عنوان یکی از بازیگران فرا¬منطقه¬ای حاضر در منطقه خاورمیانه که تاریخچه حضور آن به د أکثروقوع انقلاب¬ها در شمال آفریقا و تسری آن به خاورمیانه سبب شد تا بازیگران منطقه¬ای و فرا¬منطقه¬ای، رویکردهای متفاوتی را در منطقهخاورمیانه اتخاذ نمایند. روسیه، به¬عنوان یکی از بازیگران فرا¬منطقه¬ای حاضر در منطقه خاورمیانه که تاریخچه حضور آن به دوره تزارها بازمی¬گردد در جریان این خیزش¬ها، رویکرد خود را نسبت به این منطقه تغییر داده و در هر یک از کشورهای قیام¬کرده با توجه به منافع و ابزار خود، سیاستی متفاوت را اتخاذ نموده است. خاورمیانه و موضوعات مختلف معطوف به آن، یکی از مسائلی است که مسکو، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، توجه زیادی به آن داشته است. تردد بالای دیپلماتیک میان مقامات خاورمیانهای به مسکو و بالعکس، به خوبی بیانگر بروز نوعی تحرک و پویایی در سیاست خاورمیانهای روسیه و متفاوت از دهههای گذشته میباشد. چنین به نظر میرسد که در پی تحولات پس از 11 سپتامبر 2001، و به ویژه اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که منجر به تکثیر بنیادگرایی دینی و احساسات ضدآمریکایی در خاورمیانه گردید، روسیه از یک وضعیت و اقبال عمومی بیشتری نزد دولتها و افکار عمومی جوامع منطقه یاد شده برخوردار شده است، وضعیتی که این کشور؛ خود نیز به استقبال و بهرهبرداری ازآن فکر میکند. یافته¬های مقاله حاکی از آن است که خیزش¬های مردمی در منطقه خاورمیانه با عنوان "انقلاب¬های عربی" موجب گردید تا روسیه ابتدا سیاست همراهی با این انقلاب¬ها را در قالب همکاری با غرب در پیش گیرد اما در ادامه به دلیل نگرانی از افزایش حضور آمریکا در منطقه و تسری این جریان به منطقه اوراسیا، سیاست تقابل با جریان¬های انقلابی و حمایت از دولت¬های حاکم را در قالب تقابل با غرب دنبال نماید. مقاله حاضر، رویکرد روسیه را نسبت به خیزش¬های مردمی و وقوع انقلاب¬ها در منطقه خاورمیانه تبیین خواهد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
188 - نقش اتاق های فکر در تصمیم سازی سیاست خارجی آمریکا در قبال پرونده هسته ای ایران
سید جواد امام جمعه زاده مجتبی باباییسیاست خارجی آمریکا در واقع برآیند چانه زنی مکرر میان نخبگان در اتاقهای فکر و موسسات پژوهشی فعال در این کشور است. پرونده هستهای ایران به عنوان یکی از مهمترین مسائل امنیت بینالملل در سال های اخیر، یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی و تحقیق در اتاقهای فکر و موسسات مخت أکثرسیاست خارجی آمریکا در واقع برآیند چانه زنی مکرر میان نخبگان در اتاقهای فکر و موسسات پژوهشی فعال در این کشور است. پرونده هستهای ایران به عنوان یکی از مهمترین مسائل امنیت بینالملل در سال های اخیر، یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی و تحقیق در اتاقهای فکر و موسسات مختلف پژوهشی آمریکا بوده است. مطالعه پروژههای مختلف تحقیقاتی، گزارشهای سالانه، گزارشهای رسمی منتشر شده و مصاحبههای تحلیلگران این اتاقها و موسسات ما را به چهار رویکرد کلی حاکم بر اتاقهای فکر و موسسات پژوهشی آمریکا در مواجهه با پرونده هستهای ایران رهنمون میکند. رویکرد اول مبتنی بر برخورد نرم و مبتنی بر عدم خشونت در مواجهه با ایران است. رویکرد دوم، فشار از داخل را به عنوان راهکار کلی مورد ملاحظه قرار داده است. رویکرد سوم بر تحریمهای درازمدت به عنوان عامل جدی در کنترل برنامه هستهای ایران نظر دارد و در نهایت رویکرد چهارم بر اقدام نظامی محدود برای نابود کردن تاسیسات هستهای ایران تاکید میکند. مقابله با تهدیدات ناشی از این اتاقهای فکر و موسسات پژوهشی با درک استراتژیهایی که این اتاقها و موسسات به دولت آمریکا پیشنهاد میکنند، محقق میشود و با درک این استراتژیها تعریف پاداستراتژی مناسب برای مقابله با آنها عملی خواهد بود و شناخت این اتاقها و موسسات پژوهشی و درک جایگاه آنها در روند تصمیمسازی و تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا در قبال پرونده هسته ای ایران، نخبگان ایران را در جهت مقابله با تهدیدهایی که از سوی آمریکا متوجه ایران است، یاری میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
189 - سیاست خارجی امریکا وناکامی اوباما درتحقق شعارها و وعده های انتخاباتی
محمدعلی خسروی اصغر ایمانیچکیده این مقاله به بررسی تاثیر دولت باراک اوباما بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا با استراتژی شعار تغییر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و با توجه به نظریات احزاب محافظه کار و نومحافظه کار واندیشه های لیبرالیستی غرب تحت تاثیر ونفوذ صهیونیست های افراطی ویهودیان سرمایه أکثرچکیده این مقاله به بررسی تاثیر دولت باراک اوباما بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا با استراتژی شعار تغییر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و با توجه به نظریات احزاب محافظه کار و نومحافظه کار واندیشه های لیبرالیستی غرب تحت تاثیر ونفوذ صهیونیست های افراطی ویهودیان سرمایه دار در سیاست های هژمونی آمریکا درخارج از مرزهای این کشور پرداخته است. همچنین دولت جدید آمریکا با توجه به عدم موفقیت درشعارهای انتخاباتی با نگاه تغییر در سیاست خارجی دولت اوباما ناگزیر شده است، برخی از اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده را از رویکرد یک جانبه گرایانه به رویکردی چند جانبه گرایانه یا به اصطلاح، همان دیپلماسی هوشمند زورگویانه تغییر دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
190 - هویت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
ابوالقاسم طاهری حسین کریمی فردچکیده این مقاله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر اساس عناصر هویت ملی بررسی می کند. هویت ملی ایران یک موضوع شناختی مبتنی بر فهم مشترک از ایران و کشورهای دیگر می باشد. هویت ملی جمهوری اسلامی ایران، تصور این کشور از خویش بر اساس برداشت و تصویر سایر کشورها از آن است. ف أکثرچکیده این مقاله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر اساس عناصر هویت ملی بررسی می کند. هویت ملی ایران یک موضوع شناختی مبتنی بر فهم مشترک از ایران و کشورهای دیگر می باشد. هویت ملی جمهوری اسلامی ایران، تصور این کشور از خویش بر اساس برداشت و تصویر سایر کشورها از آن است. فرضیه این مقاله بدین ترتیب است که سیاستگزاری، جهت گیری و شیوه رفتاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متاثر از انگاره های هویت ملی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
191 - سیاست نگاه به شرق: فرصت ها و تهدیدها در پیشبرد سیاست خارجی ایران
مصطفی امینی غفوری حاکم قاسمیبرآمدن شرق آسیا در قامت قدرت جهانی و توسعه شگرف این منطقه در قرن بیست و یکم، یکی از مهمترین اتفاقها در عصر جهانیشدن به شمار میرود؛ از این رو، امروزه بیش از پیش شرق آسیا و شیوه حرکت این منطقه به سمت توسعه و پیشرفت مورد توجه جهانیان قرارگرفته و حجم انبوهی از تعاملات أکثربرآمدن شرق آسیا در قامت قدرت جهانی و توسعه شگرف این منطقه در قرن بیست و یکم، یکی از مهمترین اتفاقها در عصر جهانیشدن به شمار میرود؛ از این رو، امروزه بیش از پیش شرق آسیا و شیوه حرکت این منطقه به سمت توسعه و پیشرفت مورد توجه جهانیان قرارگرفته و حجم انبوهی از تعاملات بینالمللی در عرصه جهانی را به خود اختصاص داده است. در این میان، ایران نیز به عنوان کشوری در حال توسعه، با تاکید بر موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی خود به دنبال بهرهوری از ظرفیتهای شرق آسیا، حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت را در اولویت اهداف کلان کشور و سیاستخارجی خود قرارداده است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، با تبیین ظرفیتهای بینالمللی شرق آسیا و اهمیت جایگاه این منطقه در نظام بینالملل با طرح این سؤال که: فرصتها و تهدیدهای شرق آسیا در پیشبرد سیاستخارجی ایران در این منطقه کدامند؟ به بررسی این موضوع میپردازد. یافتهها حاکی از آن است که موقعیت ممتاز جغرافیایی ایران درزمینه انرژیهای فسیلی و کریدور بینالمللی در کنار نیاز روزافزون کشورهای منطقه شرق آسیا به انرژی به عنوان موتور محرکه رشد و توسعه فرصتهای فراوانی پیش روی سیاستخارجی ایران در شرق آسیا به وجود آورده است؛ اما ایران برای پیگیری سیاستخارجی خود در شرق آسیا با موانعی در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی روبهرو است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
192 - بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا در سه دهه اخیر
کامران طارمی ایرج مرادیاز بدو پیروزی انقلاب، روابط جمهوری اسلامی ایران واتحادیه اروپا با فراز ونشیبهای فراوانی مواجه بوده است. این فراز و نشیب ها از تنش های مضمن در روابط دوجانبه نشات گرفته است. در طول این مدت دولتهای مختلف بر اساس گفتمان های واقع بینانه و آرمان گرایانه جهت گیری سیاست خارجی أکثراز بدو پیروزی انقلاب، روابط جمهوری اسلامی ایران واتحادیه اروپا با فراز ونشیبهای فراوانی مواجه بوده است. این فراز و نشیب ها از تنش های مضمن در روابط دوجانبه نشات گرفته است. در طول این مدت دولتهای مختلف بر اساس گفتمان های واقع بینانه و آرمان گرایانه جهت گیری سیاست خارجی خود را با اتحادیه اروپا تنظیم کرده اند. یکی از ویژگیهای اصلی در سیاست خارجی ایران تلاش مداوم برای ایجاد توازن بین قدرتهای بزرگ و یا همکاری با یکی بر علیه دیگری بوده است. این در حالی است که ایران به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک از موقعیت منحصر به فرد بینالمللی برخوردار است که سبب شده ایران همواره در کانون توجه قدرتهای بزرگ قرار گیرد. از این رو اتحادیه اروپا برای ایفای نقش فعال در منطقه خلیجفارس، خاورمیانه و آسیای مرکزی خواهان توسعه روابط با ایران بوده است. اما اتحادیه بر اساس هنجارها و منافع خاص خویش سیاست خارجی اش را در قبال جمهوری اسلامی تنظیم کرده است که نتایج آن را به شکل تحریم وقطع رابطه دیپلماتیک تبلور پیدا کرده است. این مقاله سیاست خارجی ایران را در قبال اتحادیه اروپا در دولتهای مختلف مورد بررسی قرار می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
193 - راهبرد عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران یمن
سید علی نجات سیده راضیه موسوی محمدرضا صارمیچکیده روابط عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران که سالهای گذشته به سردی گراییده بود با حمله نظامی عربستان به یمن و متهمکردن ایران به حمایتهای نظامی و سیاسی از جنبش انصار الله، رویهای تقابلی بهخود گرفت. هدف این مقاله، تبیین راهبرد جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعو أکثرچکیده روابط عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران که سالهای گذشته به سردی گراییده بود با حمله نظامی عربستان به یمن و متهمکردن ایران به حمایتهای نظامی و سیاسی از جنبش انصار الله، رویهای تقابلی بهخود گرفت. هدف این مقاله، تبیین راهبرد جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قبال بحران یمن است. نویسنده با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد مقایسهای، بهدنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران چه راهبردی را در قبال بحران یمن بهکارگرفتهاند؟ در پاسخ به این پرسش، عربستان سعودی تلاش کرده است تا با تشکیل ائتلاف و تهاجم نظامی به یمن، جنبش انصار الله را از قدرت سیاسی حذف کند و با چینش جریانهای همسو در ساختار قدرت از نفوذ ایران در دولت جدید یمن جلوگیری کند. جمهوری اسلامی ایران نیز با حمایت و پشتیبانی معنوی و سیاسی از جنبش انصار الله و انقلابیون یمن تلاش کرده است تا موازنه قدرت منطقهای را بهنفع خویش تغییر دهد. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که رقابت و تعارض منافع میان عربستان و ایران در بحران یمن، بازی با حاصل جمع جبری صفر را ایجاد کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
194 - اولویت های سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل در فضای نوین منطقه ای
محمد سهرابی احسان جنتیچکیده از ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی رویکرد سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل برآموزه های تحریف شده مذهبی، استراتژی گسترش سرزمین و شهرک سازی، دستیابی به عمق استراتژیک، فائق آمدن بر چالش ها و شکاف های درونی و در نهایت رسیدن به آرمان اسرائیل بزرگ به عنوان تمهیدی جهت تحقق وعده أکثرچکیده از ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی رویکرد سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل برآموزه های تحریف شده مذهبی، استراتژی گسترش سرزمین و شهرک سازی، دستیابی به عمق استراتژیک، فائق آمدن بر چالش ها و شکاف های درونی و در نهایت رسیدن به آرمان اسرائیل بزرگ به عنوان تمهیدی جهت تحقق وعده های تورانی، استوار بوده است. اکنون و پس از گذشت 60 سال از تشکیل این رژیم و سپری نمودن جنگ های متعدد به ویژه جنگ 33 روزه، همچنین وقوف به شکاف ها و چالش های درونی و خواست افکار عمومی مبنی بر برقراری و تامین امنیت، دولتمردان اسرائیل تصمیم به تغییر سیاست خارجی و امنیتی برای دستیابی به امنیت پایدار گرفته اند. این تحول شامل تصمیم این رژیم برای عقب نشینی ارضی و تعریف مرز و تصحیح استراتژی های منطقه ای به جای اشغالگری، سلطه و سرکوب می باشد. بدیهی است که این تحول پیامدها و آثاری را برای منطقه و ایران به همراه خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
195 - جمهوری اسلامی و آسیای مرکزی: امکان سنجی همسویی در سیاست خارجی با تاکید بر کشور تاجیکستان
فرشته نصراللهی حبیب اله ابوالحسن شیرازیهمراه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته عمدتا بی ثبات و با ایجاد کانون بحران درمنطقه آسیای مرکزی، فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه به وجود آمد. سوال اصلی در این مقاله چنین مطرح می شود که أکثرهمراه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته عمدتا بی ثبات و با ایجاد کانون بحران درمنطقه آسیای مرکزی، فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه به وجود آمد. سوال اصلی در این مقاله چنین مطرح می شود که ساختارهای تاثیرگذار بر تصمیم گیری های سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان کدامند؟ در پاسخ به سوال مذکور، فرضیه را می توان بر اساس شاخص هایی همچون سیاسی- امنیتی، فرهنگی و اقتصادی که شاکله سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان را تشکیل داده است، مطرح نمود به طوری که به نظر می رسد اتخاذ یک رویکرد همکاری جویانه و همگرایی با کشورهای این منطقه برای ایرانی که نه دارای متحد استراتژیک است و نه متحد ایدئولوژیک، می تواند عقلانی ترین و کارسازترین راهبرد باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
196 - ظهور داعش و تاثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
اردشیر سنایی مونا کاویانپورچکیده شروع هر بحرانی بستر و ریشه های مختلفی از جمله عوامل تاریخی، ژئوپلتیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. گاهی دولتها در مناسبات بینالمللی، در راستای دست یابی به منافع خود و یا جلوگیری از به خطر افتادن امنیت و ثبات کشور خود، اقدام به محدود کردن اثرپذیری خود از گروهه أکثرچکیده شروع هر بحرانی بستر و ریشه های مختلفی از جمله عوامل تاریخی، ژئوپلتیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. گاهی دولتها در مناسبات بینالمللی، در راستای دست یابی به منافع خود و یا جلوگیری از به خطر افتادن امنیت و ثبات کشور خود، اقدام به محدود کردن اثرپذیری خود از گروههای تروریستی میکنند. داعش خشنترین تشکیلات تروریستی در بین همه گروههای مسلح برجسته در منطقه خاورمیانه است. پس از حمله آمریکا به عراق، شاخه القاعده در عراق پایه گذار داعش شد. پس از آنکه نا آرامیهای سوریه شدت گرفت، داعش از عراق به سوریه هم وارد شد. ظهور داعش در عراق و سوریه تبعات مختلفی در خاورمیانه و سپس در اغلب نقاط دنیا به همراه داشت. کشورهای گوناگونی نیز با پدیده داعش درگیر شده و به ناچار در مقابل آن به تدابیر مختلفی دست زدند. در این میان جمهوری اسلامی ایران به طور مستقیم با داعش در تقابل قرار گرفت زیرا داعش علاوه بر اینکه تمامیت ارضی و رژیمهای سیاسی متحدان منطقه ای ایران را به چالش کشید؛ تهدید امنیتی و ایدئولوژیکی برای ایران نیز به شمار می رفت. لذا سیاست خارجی ایران تحت تاثیر ظهور داعش ناچار به اعمال راهکارهایی برای مقابله با آن شد. این مقاله سعی دارد با استفاده از چارچوب سازه انگاری به بررسی ظهور پدیده داعش و تاثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه و سطح بینالملل بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
197 - مطالعه تطبیقی سیاست خارجی آلمان در دوران شرویدر و مرکل در قبال جمهوری اسلامی ایران
حبیب اله ابوالحسن شیرازی محمود خبازیروابط ایران و آلمان دارای سابقه طولانی و پراز فراز و نشیب است.سطح این روابط از انقلاب اسلامی و اتحاد مجدد آلمان وارد فاز جدید و با تحولعمده ای مواجه شد.آلمان به عنوان موسس اتحادیه اروپا و یکی از موثرترین کشورهای عضو این اتحادیه، سومین قدرت اقتصادی و کشور صنعتی دنیا و نی أکثرروابط ایران و آلمان دارای سابقه طولانی و پراز فراز و نشیب است.سطح این روابط از انقلاب اسلامی و اتحاد مجدد آلمان وارد فاز جدید و با تحولعمده ای مواجه شد.آلمان به عنوان موسس اتحادیه اروپا و یکی از موثرترین کشورهای عضو این اتحادیه، سومین قدرت اقتصادی و کشور صنعتی دنیا و نیز قهرمان صادرات جهان، دارای نقش رهبری در اتحادیه اروپا و ستون فقرات ناتو است.از سوی دیگر، ایران به عنوان کشور مهم و تاثیرگذار در حوزه منطقه ای و فرا منطقه ای توسط قدرت های بزرگ تلقی می شود.اگرچه آلمان مهمترین شریک اقتصادی ایران در اروپا بوده و میزان تبادلات تجاری دو کشور سالیانه درحال رشد می باشد،اما روابط سیاسی مابین آنها شکننده و آسیب پذیر است. به دنبال فروپاشی دیوار برلین و وحدت دو آلمان در 1990 و در نتیجه تولد دولت جدید جمهوری فدرال آلمان، سیاست خارجی نوینی از درون نظام سیاسی آلمان متحد آشکار گردید. به بیان دیگر، ”وضعیت پس از اتحاد“ و ”نظام بینالملل پس از جنگ سرد“، دو عاملی بودند که جهانبینی و نگرش تازهای به سیاست خارجی آلمان فدرال بخشیدند.مقاله حاضر بهدنبال مطالعه تطبیقی سیاست خارجی دولت شرویدر و مرکل در قبال جمهوری اسلامی ایران است. دو دولت اخیر آلمان از سال 1998 تاکنون در عرصه قدرت قرار داشتهاند. با توجه به اینکه دو دولت مزبور از دو حزب مختلف بودهاند، این مقاله با بیان این فرضیه که روابط بین دو کشور در دوران مرکل در قیاس با دوران شرویدر، به سردی گراییده، انجام گرفته و نهایتا با ارائه دادهها و مقایسه آنها با یکدیگر و نیز با ارائه شاخصهای بهبود روابط در دوره شرویدر و سردی روابط در دوره مرکل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
198 - اتحادیه مدیترانه ای، رویای شرقی فرانسه؛ اهداف و موانع
شهناز زمرد بخشاتحادیه مدیترانهای، یا اتحادیه ای برای مدیترانه عنوان سازمانی است که با تبلیغات انتخاباتی سارکوزی در سال 2008، مطرح گردید. سارکوزی با پیشنهاد تشکیل چنین سازمانی (متشکل از کشورهایی از سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا که با مدیترانه مرز مشترک دارند) اهدافی چون بازتولید نگرش أکثراتحادیه مدیترانهای، یا اتحادیه ای برای مدیترانه عنوان سازمانی است که با تبلیغات انتخاباتی سارکوزی در سال 2008، مطرح گردید. سارکوزی با پیشنهاد تشکیل چنین سازمانی (متشکل از کشورهایی از سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا که با مدیترانه مرز مشترک دارند) اهدافی چون بازتولید نگرش گلیستی، راضی کردن ترکیه به انصراف از حضور در اتحادیه اروپا، مطرح کردن فرانسه به عنوان یک قدرت هژمون در منطقه مدیترانه، بازخوانی و حل و فصل مسئله مهاجران آفریقایی به این کشور و همچنین حضور دوباره در کنار دولتهای عربی و ایفای نقش موثر در معادلات خاورمیانه را دنبال میکرد. این پیشنهاد سارکوزی که مخالفتهای فراوانی را در سراسر اروپا و حتی خاورمیانه و آفریقا به دنبال داشت، میتوانست سارکوزی را به یکی از رهبران تاریخساز فرانسه مبدل گرداند که توانسته جلال و شکوه فرانسه بزرگ را به آنها بازگرداند. این مقاله ضمن بررسی سیر تاریخی تشکیل این نهاد منطقهای، موانع، مخالفتهای سایر کشورها و همچنین اهداف فرانسه از تشکیل این سازمان، در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا فرانسه می¬تواند به رغم چالش¬های فراوان، اتحادیه¬ای در مدیترانه ایجاد نماید و از این طریق نفوذ خود را در این منطقه فزونی بخشد؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
199 - بررسی مقایسهای کنش سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه بر اساس نظریه سازهانگاری
محمد محمودی کیا عباس فرهادیچکیده بحران سوریه یکی از خسارتبارترین و پیچیدهترین مسائل حاد بینالمللی طی دهه اخیر بوده است. بحرانی که به دلیل طولانی شدن زمان، تعدد بازیگران مؤثر در آن و نیز تضاد منافع بسیار به آوردگاه رقابتهای قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل شده است. دراینبین، ایران و ترکیه به أکثرچکیده بحران سوریه یکی از خسارتبارترین و پیچیدهترین مسائل حاد بینالمللی طی دهه اخیر بوده است. بحرانی که به دلیل طولانی شدن زمان، تعدد بازیگران مؤثر در آن و نیز تضاد منافع بسیار به آوردگاه رقابتهای قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل شده است. دراینبین، ایران و ترکیه بهعنوان دو بازیگر قدرتمند منطقهای از تأثیرگذاری بالایی بر روند تحولات میدانی و سیاسی بحران مذکور برخوردار هستند. ایران به دنبال تضمین حیات محور مقاومت در منطقه، افزایش اعتبار و نفوذ خود در منطقه و جهان اسلام و نیز ارتقای منزلت خود در سطح بینالمللی است؛ درحالیکه ترکیه به دلیل وجود برخی نگرانیهای ژئوپلیتیک، سیاست عمق استراتژیک و ارتقای خود بهعنوان رهبری جهان اسلام را در چارچوب احیای شکوه امپراتوری عثمانی دنبال میکند. لذا با توجه به نقشآفرینی مؤلفههای هنجاری در تعیین رفتار سیاست خارجی بازیگران، این تحقیق در پی بررسی مقایسهای کنش سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه با بهرهگیری از نظریه سازهانگاری است. فرضیه تحقیق بدین صورت بیان میشود که به علت برساختگی متفاوت هویت و منافع این دو بازیگر، شاهد بروز الگوهای کنش متفاوتی در این رابطه هستیم. بر این اساس، بهواسطه وجود تهدیدات امنیتی مشترک، شاهد جلوههای از همکاری و به دلیل مسائل هویت پایه، شاهد جلوههایی از تقابلگرایی و رقابت هستیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
200 - روابط ایران و سازمان ملل پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مصطقی ملکی مجتبی باباییچکیده کارنامه رابطه ایران و سازمان ملل متحد پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که ایران در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی، از نقش آفرینی فعال و موثر متناسب با شان و جایگاه ایران در این سازمان برخوردار نیست. این مسئله اگر چه تا حدودی متاثر از نگرش نخبگان اجرایی به سا أکثرچکیده کارنامه رابطه ایران و سازمان ملل متحد پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که ایران در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی، از نقش آفرینی فعال و موثر متناسب با شان و جایگاه ایران در این سازمان برخوردار نیست. این مسئله اگر چه تا حدودی متاثر از نگرش نخبگان اجرایی به سازمان ملل و مخالفت قدرت های بزرگ با افزایش نقش ایران در نظام بین الملل است، اما عدم وجود راهبردی منسجم، هدفمند و بلند مدت برای ارتقا جایگاه ایران در این سازمان و عدم استفاده از ظرفیت های بالقوه قدرت نرم ایران برای لابی گری و اجماع سازی در نهادهای بین المللی نیز نقش مهمی در وضعیت کنونی کشورمان در این سازمان دارد. بر این اساس در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی و با توجه به سیاست های کلی ایران مبنی بر (( حضور فعال و هدفمند در سازمان های بین المللی و منطقه ای و تلاش برای ایجاد تحول در رویه های موجود بر اساس ارزش های اسلامی )) و همچنین نقش مهم سازمان های بین المللی در تحقق هدف هژمونی منطقه ای ایران این مقاله به بررسی وضعیت کنونی ایران در سازمان ملل پرداخته و چالش ها و موانع حضور فعال ایران را مورد ارزیابی قرار می دهد. علاوه بر این در این مقاله به راهکارهای ارتقا حضور ایران در سازمان ملل نیز اشاره خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
201 - سیاست خارجی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی (امکان سنجی روابط راهبردی دو کشور بر مبنای مدلی تطبیقی)
صادق زیباکلام مهناز گودرزیدر زمان حیات اتحاد شوروی حضور قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی به علت تسلط کمونیست ها بر بخش وسیعی از این منطقه و عدم تمایل قدرتهای بزرگ (به ویژه آمریکا) برای درگیری با ابرقدرت شرق و به رسمیت شناختن حوزه نفوذ قدرتها از سوی یکدیگر، کمرنگ و این حوزه (به جز مناطق تحت حاکمیت أکثردر زمان حیات اتحاد شوروی حضور قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی به علت تسلط کمونیست ها بر بخش وسیعی از این منطقه و عدم تمایل قدرتهای بزرگ (به ویژه آمریکا) برای درگیری با ابرقدرت شرق و به رسمیت شناختن حوزه نفوذ قدرتها از سوی یکدیگر، کمرنگ و این حوزه (به جز مناطق تحت حاکمیت ایران) تحت نفوذ انحصاری اتحاد شوروی قرار داشت. از این رو ثبات نسبی در منطقه برقرار بود. اما بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، اهمیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر منطقه آسیای مرکزی موجبات پویاییهایی در منطقه مزبور شد به گونهای که نه تنها محل رقابت قدرتهای منطقهای شد بلکه رقابت قدرتهای خارجی در سطح منطقه ای و دودستگی آنها را جهت حمایت قدرتهای کوچک تر منطقه به دنبال داشت. در این میان کشور های ایران و ترکیه تحت تاثیر موقعیت خاص این منطقه سیاستهایی را در منطقه در پیش گرفتند که در سیاست خارجی آنها نمود پیدا کرد. این مقاله در صدد است ضمن بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر سیاست خارجی این کشورها نسبت به منطقه، کارکردهای دوگانه این متغیرها در جهت همگرایی و واگرایی این دو کشور را مورد ارزیابی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
202 - پیامدهای توافق هسته ای بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا
جعفر قامت محمدرضا پورقوشچیچکیده روابط ایران و کشورهای اروپایی، ریشه در تاریخ داشته و همواره در دوره های مختلف از فراز و نشیب برخوردار بوده است، اما در دوره جدید، با توجه به توافق به دست آمده و موفقیت دولت یازدهم در حل پرونده پیچیده هسته ای، می توان پیش بینی کرد که روابط میان طرفین به دلیل مناف أکثرچکیده روابط ایران و کشورهای اروپایی، ریشه در تاریخ داشته و همواره در دوره های مختلف از فراز و نشیب برخوردار بوده است، اما در دوره جدید، با توجه به توافق به دست آمده و موفقیت دولت یازدهم در حل پرونده پیچیده هسته ای، می توان پیش بینی کرد که روابط میان طرفین به دلیل منافع دوجانبه درحوزه های مختلف روند رو به رشدی را تجربه خواهد کرد. در این مقاله تلاش می کنیم اهمیت روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تشریح نماییم؛ همچنین در صدد هستیم به این پرسشهای اساسی پاسخ دهیم که در فضای جدید پس از توافق، روابط میان ایران و اتحادیه اروپا تحت ﺗﺄثیر چه عوامل و ﻣﺆلفه هایی قرارداشته و به چه سمت و سویی سیر خواهد نمود؟ منافع مشترک دو جانبه در چه حوزه هایی قابل شناسایی است و چگونه می توان آنها را در یک فضای تعاملی عملیاتی کرد؟ برای درک ماهیت روابط میان ایران و اروپا باید ابتدا عناصر ﺗﺄثیر گذار بر آینده این روابط شناسایی شده و در آن چهارچوب روابط بین آنها بررسی شود. به نظر می رسد در دوره جدید همکاری ها در حوزه انرژی و امنیت انرژی، اقتصادی وتجاری؛ همچنین همکاری های سیاسی و امنیتی برای استقرار ثبات در منطقه از الویت اصلی برخوردار خواهد بود. در این مقاله سعی می کنیم با بهره گیری از نظریه واقعگرایی در روابط بین الملل و با استفاده از روش تحلیلی، چهارچوب این نوع همکاریها را در دوران پسا برجام تشریح نماییم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
203 - بررسی راهبرد دولت آمریکا از حضور در اوراسیا در دوره ترامپ
موسی شاعری کریمی حسین کریمی فرد حامد عامری گلستانی حامد محقق نیااوراسیا شامل دو قاره اروپا و آسیا میشود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسد نظم کنونی جهان که قبلا یک طرفه از سوی آمریکا برای سالها تعیین میشد با ظهور چین با چالشهای جدی مواجه شده است. این مقاله تحلیلی در مورد سیاستهای ایالات متحده در دوره ترامپ در قب أکثراوراسیا شامل دو قاره اروپا و آسیا میشود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسد نظم کنونی جهان که قبلا یک طرفه از سوی آمریکا برای سالها تعیین میشد با ظهور چین با چالشهای جدی مواجه شده است. این مقاله تحلیلی در مورد سیاستهای ایالات متحده در دوره ترامپ در قبال کشورهای اوراسیا با رویکردی واقعگرایانه ارائه میدهد. آمریکا همواره بازیگر قدرتمند ژئوپلیتیکی در منطقه بوده که توانسته است روابط خود را با شرکا و با در نظر گرفتن منافع ملی خود شکل دهد. سوال اصلی این پژوهش این است که راهبرد دولت آمریکا از حضور در اوراسیا در دوره ترامپ چیست؟ از این رو هدف این پژوهش بررسی سیاستهای دولت آمریکا در اوراسیا در دوران ترامپ میباشد. بر این اساس میتوان گفت سیاست دولت دونالد ترامپ در قبال اوراسیا با رویکردی مبتنی بر عملگرایی محض همراه بوده است. منافع دولت آمریکا در این منطقه به طور عمده شامل مشکل مبارزه با تروریسم، تقویت امنیت منطقهای و یکپارچگی منطقهای، جنبههای انرژی و اقتصادی و همچنین مهار متناوب دو بازیگر تأثیرگذار در اوراسیا یعنی چین و روسیه است. نتایج پژوهش نشان میدهد ترامپ در پیشبرد سیاستهای آمریکا در اوراسیا ناکام بود زیرا نتوانست برای ایالات متحده یک بازوی قوی و محکم بیابد. دلیل این ناکامی را نیز میتوان از یک سو استقلال نسبی کشورهای اوراسیا نسبت به قدرتهای جهانی و از سوی دیگر فاصله جغرافیایی آمریکا و اوراسیا دانست زیرا اگرچه کشورهای اوراسیایی استقلال خود را از آمریکا و چین حفظ کردهاند اما توجه بیشتری به سمت چین داشتند و ترامپ در سوق دادن آنها به سوی آمریکا چندان موفق نبود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
204 - کالبد شناسی احزاب و گروه های سیاسی عراق و تاثیر آنها بر روابط ایران و عراق
محمد سهرابی امراله اشرفی مرتضی کریمیچکیده هدف اصلی این نوشتار بررسی مهمترین و تأثیرگذارترین گروههای فرهنگی - سیاسی موجود در عراق است. عراق کشوری است که همواره در طول تاریخ از تنوع قومی خود رنج برده و همواره با تسلط یک قوم یا مذهب چه عرب، کرد، سنی و یا شیعه مواجه بوده است. این گروهها و احزاب نقشهای کل أکثرچکیده هدف اصلی این نوشتار بررسی مهمترین و تأثیرگذارترین گروههای فرهنگی - سیاسی موجود در عراق است. عراق کشوری است که همواره در طول تاریخ از تنوع قومی خود رنج برده و همواره با تسلط یک قوم یا مذهب چه عرب، کرد، سنی و یا شیعه مواجه بوده است. این گروهها و احزاب نقشهای کلیدی در سیاست خارجی این کشور بهویژه در رابطه با ایران ایفا کرده و میکنند. حضور شیعیان و اکراد در ساخت قدرت بغداد، حذف رژیم بعثی، تغییر رویکرد عربی- سنی به عربی- شیعی- کردی در فضای سیاسی عراق؛ فرصتهای بهوجود آمده در این کشور را در جهت منافع ملی جمهوری اسلامی ایران قرار میدهد. سؤال این مقاله آن است که گروههای فرهنگی و سیاسی حاضر در صحنه سیاسی امروز عراق که بیشترین تأثیر را بر دولت و سیاست داخلی و خارجی این کشور دارند، کدامند؟ و از این جریانها کدامیک بیشترین تأثیر را بر روابط ایران و عراق دارند و در جهت همسوسازی سیاست خارجی و سیاستهای منطقهای عراق مؤثرند؟ فرض نگارندگان بر این باور است که گروههای شیعی و کردی اکثریتی دارند که بیشترین تأثیر را در توسعه یا کاهش رابطه میان عراق و ایران ایفا میکنند. ائتلاف این دو گروه با وجود داعش و دخالت دیگر همسایگان عرب سنی این کشور میتواند قویترین عامل همسوسازی سیاستهای خارجی و منطقهای عراق باشد و کنارگذاشتن هر یک از این احزاب عواقبی جبرانناپذیر بهدنبال خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
205 - همگرایی منطقه ای قفقاز جنوبی: موانع و چالشها از منظر جمهوری اسلامی
جمشید ثریاچکیده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تأسیس جمهوری های تازه استقلال یافته، وضعیت جدیدی را در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران بوجود آورده است. مقاله حاضر به بررسی موضوع همگرایی منطقه ای در منطقه قفقاز جنوبی بر اساس نظرات همگرایی می پردازد. در حقیقت، هدف این پژوهش تحلیل امک أکثرچکیده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تأسیس جمهوری های تازه استقلال یافته، وضعیت جدیدی را در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران بوجود آورده است. مقاله حاضر به بررسی موضوع همگرایی منطقه ای در منطقه قفقاز جنوبی بر اساس نظرات همگرایی می پردازد. در حقیقت، هدف این پژوهش تحلیل امکان همگرایی جمهوری های آذربایجان با جمهوری های ارمنستان و گرجستان با استفاده از تئوری همگرایی کانتوری و اشپیگل و نیز تأثیر این همگرایی بر منافع جمهوری اسلامی ایران می باشد. در خاتمه نگارنده می کوشد تا به بررسی موانع توسعه روابط ایران با کشورهای قفقاز جنوبی بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
206 - توافق وین: تداوم یا تغییر در دیپلماسی هستهای؟
احمد سلطانی نژاد سهیل گودرزی مصطفی نجفیچکیده روند طولانی مذاکرات میان ایران و پنج قدرت جهانی بر سر مناقشه ی هسته ای در فرایندی دوازده ساله، پس از بیست و سه ماه مذاکره میان ایران و شش قدرت جهانی نهایتاً به امضای توافق جامع هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و اعضای دایم شورای امنیت ملل متحد انجامید. توافقی که أکثرچکیده روند طولانی مذاکرات میان ایران و پنج قدرت جهانی بر سر مناقشه ی هسته ای در فرایندی دوازده ساله، پس از بیست و سه ماه مذاکره میان ایران و شش قدرت جهانی نهایتاً به امضای توافق جامع هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و اعضای دایم شورای امنیت ملل متحد انجامید. توافقی که ضمن به رسمیت شناختن حق برخورداری و استفاده از انرژی هسته ای برای ایران، متضمن برنامه ای مشترک برای رفع تحریم های بین المللی علیه ایران نیز هست. فارغ از تبعات توافق هسته ای و برآوردهای اولیه از توافق و مزایا و معایب آن برای کشور؛ نقش و تأثیر دیپلماسی و مشی سیاست خارجی که از سوی دولت یازدهم در باب این موضوع در پیش گرفته شده است نیز از جمله مولفه هایی محسوب می شود که می باید در نظر آورده شوند. بر این اساس سوال اصلی نوشتار حاضر این است که آیا رسیدن به نقطه ی تفاهم برای حل پرونده هسته ای در دوره ی حاکمیت گفتمان اعتدال بر سیاست خارجی ایران، نمود تغییری مشخص در دیپلماسی هسته ای است یا صرفاً تداوم رویکردهای گذشته در شرایط نوین است؟ مقاله حاضر از رهگذر مطالعه تحلیلی- علّی روندهای دیپلماسی در دو دوره اصلاحات و اعتدال در پی طرح این فرضیه است که با عنایت به روندهای سیاسی و دیپلماتیک منتهی به توافق وین، به نظر می رسد دیپلماسی دولت یازدهم پیش از آن که نشان از تحولی ماهوی در سیاست خارجی و ارائه ی مدل جدیدی از دیپلماسی ایرانی داشته باشد، نمود گسست از رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی دوره پیشین (1392-1384) و بازگشت به سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی با غرب است که در اوایل دهه ی هشتاد نیز تجربه شده است. اساس و راهبرد سیاست خارجی دولت یازدهم در موضوع هستهای بر اعتمادسازی، تنشزدایی و تعامل مدیریت شده با غرب به منظور رفع بیاعتمادی و بدبینیها نسبت به برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران استوار بوده است؛ همان چیزی که در دولت هشتم و اولین دوره مذاکرات هسته ای نیز از سوی ایران برای حل معضل هسته ای در پیش گرفته شد. اما در عین حال تاکتیک و مکانیسم های این دیپلماسی در نوع خود بدیع و بی نظیر می نمایند. در همین راستا و با عنایت به مختصات دیپلماسی منتهی به برجام به نظر می رسد این امر نمود تلفیقی از تداوم و تغییر در دیپلماسی ایرانی طی سال های اخیر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
207 - تأثیر نفوذ وهابیت در پاکستان بر روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران
حسین رفیعاتحاد شیخ وهابی و امیر سعودی در قرن هجدهم و تداوم تاریخی آن سبب شکلگیری دولت عربستان سعودی در قرن بیستم با مذهب رسمی وهابیت در این کشور شد. دولت سعودی از این مسلک هم برای جلب نظر روحانیون وهابی و هم بهعنوان ابزار نفوذ و دیپلماسی خود در کشورهای اسلامی بهرهبرداری میکن أکثراتحاد شیخ وهابی و امیر سعودی در قرن هجدهم و تداوم تاریخی آن سبب شکلگیری دولت عربستان سعودی در قرن بیستم با مذهب رسمی وهابیت در این کشور شد. دولت سعودی از این مسلک هم برای جلب نظر روحانیون وهابی و هم بهعنوان ابزار نفوذ و دیپلماسی خود در کشورهای اسلامی بهرهبرداری میکند. کشور پاکستان نیز، بهدلیل برخی زمینهها آمادگی نفوذپذیری وهابیت سعودی را دارد؛ نفوذی که میتواند برای تحدید نفوذ ایران رقیب و اختلال در روابط جمهوری اسلامی ایران و پاکستان، مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این مقاله میکوشد تا زمینههای نفوذ وهابیت سعودی را در پاکستان بررسی کند و تأثیر این نفوذ را بر روابط پاکستان و جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهد. در این زمینه، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع معتبر کتابخانهای، این فرض به آزمون گذاشته میشود که اشتراکات مذهبی و فقر اقتصادی و فرهنگی در پاکستان، در کنار قدرت مالی و مراکز آموزشی-تبلیغی در اختیار و نفوذ عربستان، زمینهساز پیدایش و گسترش سلفیگری وهابی در پاکستان بودهاند. از سوی دیگر با توجه به تعارض شدید این مسلک با مذهب شیعه، سلفیگری وهابی برای مقابله با شیعیان و ایجاد چالش در روابط پاکستان با جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
208 - فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوره دونالد ترامپ: نتایج و پیامدها
وحید نوری سید حسن حسینیچکیده دو سال از دوران ریاست دونالد ترامپ بر دولت آمریکا می گذرد؛ دو سالی که واشنگتن سیاست خارجی پرتلاطمی را به نمایش گذاشته است؛ هر روزه خبرهایی از تصمیمات جدید ترامپ رسانه ای می شود که وصف پیش بینی ناپذیر را شایسته سیاست خارجی آمریکا نموده است. مقاله پیش روی می کوشد عل أکثرچکیده دو سال از دوران ریاست دونالد ترامپ بر دولت آمریکا می گذرد؛ دو سالی که واشنگتن سیاست خارجی پرتلاطمی را به نمایش گذاشته است؛ هر روزه خبرهایی از تصمیمات جدید ترامپ رسانه ای می شود که وصف پیش بینی ناپذیر را شایسته سیاست خارجی آمریکا نموده است. مقاله پیش روی می کوشد علل مبنایی چنین تغییراتی را دریابد؛ بنابراین سؤال اصلی مقاله آن است که مهمترین متغیر تأثیرگذار بر سیاست خارجی اخیر آمریکا چیست؟ در پاسخ با بهره گیری از نظریه جیمز روزنا در سیاست خارجی، یافته های دو پژوهش شخصیت سنجی ترامپ، ارزیابی مواضع سیاست خارجی، تحلیل نحوه تعامل وی با نهادهای سیاستگذاری خارجی و نیز تحولات درونی آنها، به عنوان فرضیه استدلال می شود که ویژگی های شخصیتی ترامپ، موجب ارتقاء جایگاه متغیر فردی بر دیگر عوامل تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا یعنی، متغیرهای سیستمی، بوروکراتیک، اجتماعی و نقشی شده است. پوپولیسم اقتدارگرایانه، خودشیفتگی، انتقامجویی و ناسازگاری ویژگیهای برجسته شخصیت ترامپ است که خودمحوری نهفته در او را آشکار می سازد؛ این ویژگیهای فردی ترامپ وزن و نسبت میان نهادهای بوروکراتیک سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار داده و اینک نهادهایی کاملاً همسو با نظرات رئیس جمهور شکل گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
209 - مجتمعهای نظامی صنعتی و نقش نظامیگری در سیاست خارجی امریکا
فاطمه شکوهی آذر سعید گیوکیچکیده مجتمع های نظامی-صنعتی یکی از پدیده های سیاست بین المللی هستند که نقش پیچیده ای را در فرآیند تصمیم گیری و سیاست خارجی برخی کشورها ایفا می کنند. مجتمع های نظامی – صنعتی قادر به شکل دادن رفتار و سیاست خارجی کشورها می باشند و در بررسی تحولات بین الملل، به عنوان أکثرچکیده مجتمع های نظامی-صنعتی یکی از پدیده های سیاست بین المللی هستند که نقش پیچیده ای را در فرآیند تصمیم گیری و سیاست خارجی برخی کشورها ایفا می کنند. مجتمع های نظامی – صنعتی قادر به شکل دادن رفتار و سیاست خارجی کشورها می باشند و در بررسی تحولات بین الملل، به عنوان یک ابزار تحلیل، در تبیین علل رفتار بعضی کشور ها به ویژه در حوزه های امنیتی و نظامی می تواند مورد بررسی قرارگیرد.چرا که برخی کشورها همواره در سیاست خارجی خود به دنبال این مسئله بوده اند که چالشهای سیاسی موجود را وارد حوزه های امنیتی نمایند. مجتمع های نظامی- صنعتی حاصل پیوند بخشهای مختلف سیاسی و اقتصادی هستند که با نفوذ در لایه های مرکزی حاکمیت ودستگاه سیاسی کشورهادست یابی به قدرت و ثروت را برای خود مهیا ساخته اند. و در نتیجه بر اقتصاد، علم،سیاست و جامعۀکشورها تاثیر گذارده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
210 - سیاست خارجی ترکیه در قبال بیداری اسلامی در جهان عرب
سید محمد طباطبائی اکرم فضلی خانیتحولات دولتهای عربی که از سال 2010 در تونس آغاز شد و دومینووار به کشورهای دیگر از جمله مصر و لیبی رسید، باعث واکنش دولتهای مختلف شد که یکی از آنها ترکیه است. ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه حضور خود را در جهان عرب و خاورمیانه پررنگ کرده است و بیداری اسلامی نیز فرصتی أکثرتحولات دولتهای عربی که از سال 2010 در تونس آغاز شد و دومینووار به کشورهای دیگر از جمله مصر و لیبی رسید، باعث واکنش دولتهای مختلف شد که یکی از آنها ترکیه است. ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه حضور خود را در جهان عرب و خاورمیانه پررنگ کرده است و بیداری اسلامی نیز فرصتی در اختیار سیاست گزاران این دولت قرار داد تا با حضور فعال در جریان این تحولات، اهداف خود را جدی تر از قبل در منطقه پیگیری کنند. در این مقاله سعی بر این است تا به واکاوی تأثیر تغییر نگاه سیاست گزاران ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه بر سیاست خارجی فعال این کشور در قبال بیداری اسلامی در جهان عرب پرداخته شود، بدون اینکه بخواهیم درستی یا نادرستی،موفقیت یا عدم موفقیت سیاست خارجی ترکیه را مورد ارزیابی قرار دهیم. همچنین، چگونگی حضور این کشور در قالب رفتارهای میانجی گری، حمایت، همراهی با ناتو و سفر مقامات ترکیه ای به کشورهای عربی بررسی می شود. چرایی حضور دولت ترکیه در قالبتلاش برای گسترش مدل اسلام ترکیه ای در منطقه، تبدیل شدن به پل واسطی میان خاورمیانه اسلامی با اروپا،حمایت از منافع آمریکا در جهان عرب، تبدیل شدن به الگوی هویتی منطقه ای و تلاش برای رهبری در اصلاحات منطقه و رقابت هویتی با ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
211 - جایگاه انرژی در سیاست خاورمیانه ای چین
علیرضا سلطانی مریم درخشنده لزرجانی محمد ره گویچکیده دقت در وضعیت انرژی چین نشان می دهد که از یکسو تقاضای انرژی در این کشور به تبع رشد و توسعه اقتصادی آن به شدت در حال افزایش است و از دیگر سو به دلیل کمبود منابع داخلی، وابستگی این کشور به منابع بین المللی به همان درجه در حال افزایش است. بطوریکه چین به عنوان پنجمین أکثرچکیده دقت در وضعیت انرژی چین نشان می دهد که از یکسو تقاضای انرژی در این کشور به تبع رشد و توسعه اقتصادی آن به شدت در حال افزایش است و از دیگر سو به دلیل کمبود منابع داخلی، وابستگی این کشور به منابع بین المللی به همان درجه در حال افزایش است. بطوریکه چین به عنوان پنجمین تولید کننده نفت در دنیا، از سال 1993 به یک وارد کننده خالص تبدیل شد. به عبارتی نیاز شدیدا رو به افزایش چین به انرژی و لزوم تامین آن از منابع خارجی، موضوع امنیت انرژی را به مسئله ای حیاتی برای این کشور تبدیل نموده است. در این راستا گسترش تعامل با کشورهای دارنده انرژی که عمدتا در خاورمیانه و خلیج فارس واقع شده اند، می تواند زمینه را به سوی وابستگی متقابل فراهم آورد. بطوریکه کشورهای خاورمیانه قادرند " امنیت انرژی" را به عنوان دغدغه استراتژیک چین برطرف نمایند و از سوی دیگر چین نیز متقابلا قادر است به برخی نیازهای استراتژیک خاورمیانه در حوزه تکنولوژی و سرمایه پاسخ گوید. تحت این شرایط به نظرمی رسد زمینه های بسیار مناسبی برای آغاز یک دیالوگ سازنده با هدف استقرار یک الگوی وابستگی متقابل با محوریت تامین انرژی در حال شکل گیری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
212 - بررسی جایگاه ایدئولوژی و منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به بحرانهای چچن، بوسنی و فلسطین
اردشیر سنایی مونا کــاویانپورچکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رس أکثرچکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است. ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟ این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه ی سازه گرائی، صورت خواهد گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
213 - بررسی چالش های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و انگلستان در خلیج فارس
عباسعلی رهبر سید جواد صحیح النسبچکیده با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، فصل جدیدی از مناسبات سیاست خارجی کشور به وجود آمد که از جمله می توان به تغییر جهت سیاست خارجی متمایل به غرب ایران در رژیم گذشته به سیاست متأثر از شعار نه شرقی، نه غربی اشاره کرد. منطقه خلیج فارس یکی از مهمترین مناطق جهان أکثرچکیده با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، فصل جدیدی از مناسبات سیاست خارجی کشور به وجود آمد که از جمله می توان به تغییر جهت سیاست خارجی متمایل به غرب ایران در رژیم گذشته به سیاست متأثر از شعار نه شرقی، نه غربی اشاره کرد. منطقه خلیج فارس یکی از مهمترین مناطق جهان است که همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده و کشور ایران به دلایل متعدد از جمله سابقه دیرین تمدنی و فرهنگی و برخوردار بودن از طولانی ترین ساحل در منطقه و در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز و وجود منابع سرشار نفت و گاز و غیره مهمترین کشور این منطقه است. کشور انگلستان هم به عنوان یکی از قدرت های بزرگ که سابقه طولانی حضور در منطقه خلیج فارس را دارد در این حوزه مهم اثر گذار است و به دنبال جریان یازده سپتامبر و وقایع بعد از آن در منطقه، این کشور می خواهد در مناسبات منطقه ای و جهانی از این طریق نقش فعالی داشته باشد. از طرفی نیاز قدرت های بزرگ از جمله انگلستان و کلاً جهان پیشرفته صنعتی به منابع نفت و انرژی موجود در خلیج فارس باعث می شود که همواره به دنبال حضور در این منطقه برای کنترل آن و تأمین امنیت ترانزیت این منابع به سمت غرب باشند. اما حضور این کشورها در منطقه ایجاب می کند که چالش های موجود در این منطقه را نسبت به سیاست خارجی کشور در دو دهه اخیر شناسایی و بررسی کنیم. همچنین در این راستا برای فهم بهتر سیاست خارجی انگلستان در این منطقه لازم است چالش های سیاست خارجی این کشور، به عنوان یک قدرت بانفوذ و بزرگ جهانی مورد بررسی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
214 - نقش و جایگاه حقوق بشر بهعنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانهای آمریکا
لیلا رئیسی مریم درخشندهتحولات نظام بینالملل در دوران اخیر، گسترش جایگاه حقوق بشر و تغییر ماهیت این حقوق را از مسئلهای فکری و ذهنی به رویکردی حیاتی و استراتژیک که با حیات سیاسی کشورها پیوندداشته را نشان میدهد. امروزه شاهد تعمیق جایگاه حقوقبشر در سیاست خارجی کشورها در معنای عمودی و بهتبع أکثرتحولات نظام بینالملل در دوران اخیر، گسترش جایگاه حقوق بشر و تغییر ماهیت این حقوق را از مسئلهای فکری و ذهنی به رویکردی حیاتی و استراتژیک که با حیات سیاسی کشورها پیوندداشته را نشان میدهد. امروزه شاهد تعمیق جایگاه حقوقبشر در سیاست خارجی کشورها در معنای عمودی و بهتبع آن، تحول حاکمیت مطلق دولتها و تبلور آن در معنای مسئولیت دولت هستیم. مضامین و آموزههای لیبرالیستی که ریشه در سنتها و ارزشهای آمریکا دارد، حقوق بشر را بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم در سیاست خارجی این کشور نهادینه ساخته است. با این رویکرد در تحلیل سیاست خارجی آمریکا بر مبنای قدرت نرم، خاورمیانه در صدر سیاست خارجی حقوق بشری این کشور قرار میگیرد. تاریخچه خاورمیانه نیز با وجود داشتن تمدن،کانون گفتمانهای متنوع فرهنگی و دینی بودن، بهعلت استبداد سیاسی و استعمار خارجی بر پیکره جامعه انسانی منطقه در رعایتنکردن حقوق بشر زخمی برجای گذاشته است که این مسئله دستاویز مناسبی برای اعمال فشار قدرتهای بزرگ بر این منطقه شده است. در این زمینه، خاورمیانه بهعنوان مخاطب اصلی سیاست حقوق بشری آمریکا در قالب سنت ویلسونیسم با رویکرد لیبرالی مطرح و بهکارگیری قدرت نرم در چارچوب دیپلماسی عمومی بهعنوان اصل ساماندهنده سیاست خارجی ایالات متحده صورتبندی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
215 - نقش گفتمان سیاست خارجی انقلاب اسلامی در ایجاد روابط مجدد ایران با عربستان
سید امیرحسین میراحمدی اکبر اشرفی حبیب الله ابوالحسن شیرازی رضا جلالیجمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر اصلی و موثر منطقه ای، نقش اثرگذاری در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس ایفا کرده و ایفا خواهند کرد. در دهه گذشته و به واسطه بسیاری از تحولات سیاسی روابط این دو بازیگر با چالشهای جدی رو به رو شد و تنشهای فی أکثرجمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر اصلی و موثر منطقه ای، نقش اثرگذاری در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس ایفا کرده و ایفا خواهند کرد. در دهه گذشته و به واسطه بسیاری از تحولات سیاسی روابط این دو بازیگر با چالشهای جدی رو به رو شد و تنشهای فی ما بین نقش مخربی در منطقه داشته است.گفتمان سیاست خارجی انقلاب اسلامی ایران با وجود عناصری همچون: فرهنگ مقاومت، نفی سلطه جویی، مردم سالاری دینی و روحیه شهادت طلبی در گفتمان خود ،موفق شد عربستان سعودی را پای میز مذاکره بکشاند و پس از نزدیک به هفت سال قطع روابط و رقم زدن تنش فراگیر و تصاعد یابنده مجددا دو قدرت منطقه ای روابط بین خود را برقرار سازند.با استفاده از روش تحلیل گفتمان و استخراج عناصر موجود،در گفتمان سیاست خارجی انقلاب اسلامی ایران نقش گفتمان مذکور در برقراری مجدد رابطه بین دو کشور مورد بررسی قرار می گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
216 - جایگاه بازیگران میانجی در سیاست خارجی ایران در قبال امریکا (با تاکید بر میانجی گری الجزایر و عمان)
حسین کریمی فردوجود بازیگرانی میانجی در سیاست خارجی نشان دهنده تمایل ایران برای حل و فصل مسائل، مشکلات و ایجاد صلح و ثبات در منطقه و جهان میباشد. در این مقاله تلاش می شود میانجی گری کنشگران الجزایر و عمان برای حل و فصل اختلافات ایران با آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.همچنین تبیین علمی و أکثروجود بازیگرانی میانجی در سیاست خارجی نشان دهنده تمایل ایران برای حل و فصل مسائل، مشکلات و ایجاد صلح و ثبات در منطقه و جهان میباشد. در این مقاله تلاش می شود میانجی گری کنشگران الجزایر و عمان برای حل و فصل اختلافات ایران با آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.همچنین تبیین علمی و آگاهی بخشی درباره چرایی عدم مذاکره مستقیم با امریکا با استفاده تجارب کارگزاران جمهوری اسلامی در مذاکره با نظام سلطه به رهبری این کشور می باشد. چه عواملی باعث شده است که ایران از کنشگران میانجی الجزایر و عمان برای حل و فصل مشکلات با امریکا استفاده نماید؟فرضیه این پژوهش که تلاش می شود با روش تحلیلی و تبیینی و با تاکید بر مفهوم هویت اثبات شود عبارتست از: امریکا به عنوان قدرت استکباری و رهبر نظام سلطه، دگر و خصم هویتی و معنایی جمهوری اسلامی می باشد و رهبری و پرچم داری جبهه مقاومت علیه نظام سلطه، عنصر کانونی هویت سیاست خارجی ایران می باشد. همچنین کنش های خصمانه امریکا مثل تحریم،حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی و سیاست تغییر رژیم باعث بی اعتمادی ایران شده است؛ مجموعه این مسائل بدبینی نخبگان اجرایی ایران به امر مذاکره مستقیم با امریکا و استفاده از الجزایر و عمان جهت میانجی گری را سبب شدهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
217 - شهادت سردار سلیمانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
محمد شجاعیانشهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده فقید سپاه قدس توسط ایالات متحده امریکا، تاثیرات بسیار برجسته ای در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی برای جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت اسلامی و جهان اسلام داشته است. این موضوع از جنبه های مختلف نظامی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوق أکثرشهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده فقید سپاه قدس توسط ایالات متحده امریکا، تاثیرات بسیار برجسته ای در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی برای جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت اسلامی و جهان اسلام داشته است. این موضوع از جنبه های مختلف نظامی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و البته منطقه ای و بین المللی قابل بررسی و مطالعه است. نوشتار حاضر، به بررسی تاثیرات شهادت فرمانده سپاه قدس در گسترش و ارتقاء قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران می پردازند. هر چه زمان می گذرد شهادت پرافتخار این فرمانده مجاهد و پرورش یافته مکتب انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) تاثیرات فزاینده خود در تثبیت و بسط قدرت جبهه مقاومت در مقابل جبهه طاغوت و استکبار را عرصه عمل بیشتر نشان می دهد. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی چه تاثیراتی را بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ آنچه که از بررسی این تاثیرات بدست می آید آن است که شهادت فرمانده سپاه قدس از منظر اثبات و نشان دادن مشروعیت نظام سیاسی؛ بسط ارزشهای سیاسی دینی بویژه ارزش برجسته شهادت؛ تقویت و بسط انسجام و سرمایه اجتماعی در جامعه ایران؛ و بالاخره تایید و تقویت سیاست خارجی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی موجب تقویت قدرت نرم نظام اسلامی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
218 - معیارهای تقویت کننده دیپلماسی فرهنگی در اندیشه امام خامنهای(مدظله تعالی)
مهدی هدایتی شهیدانی دانیال رضاپور علی گلستانی علی اسکندری نسبانقلاب اسلامی موجد یک تحول فرهنگی- اجتماعی در جامعه ایران بوده است که در ارتباط و تعامل با دولتها و ملتهای دیگر بر ابزارهای فرهنگی و گفتگو تأکید دارد. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اسلام نقش و جایگاه ویژهای را برای عناصر فرهنگی در عرصههای اج أکثرانقلاب اسلامی موجد یک تحول فرهنگی- اجتماعی در جامعه ایران بوده است که در ارتباط و تعامل با دولتها و ملتهای دیگر بر ابزارهای فرهنگی و گفتگو تأکید دارد. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اسلام نقش و جایگاه ویژهای را برای عناصر فرهنگی در عرصههای اجتماعی و سیاسی قائل هستند. ایشان با تأکید بر ارزشهای فطری و الهی که در همه انسان ها مشترک است درصدد بیداری و آگاهی مردم و ایجاد وحدت در بین مسلمانان بر اساس ارزشهای جهانشمول فرهنگی بوده است. همچنین ج.ا. ایران و البته سیاست خارجی آن به دلیل مشرب داشتن از دو پشتوانه هویتی و فرهنگی غنی، "منبع ایرانی" و "منبع اسلامی"، همواره اصول فرهنگی، هویتی و ایدئولوژیک خاصی مدنظر داشته است. این نگارش پس از بررسی ظرفیت ایجادشده از طریق منابع تمدنی و دینی و دیگر مؤلفههای فرهنگی برای سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، به نوع نگاه و جایگاه دیپلماسی فرهنگی در اندیشه آیتالله خامنه ای میپردازد. دغدغه اصلی این نگارش پاسخ به این سؤال است که "با توجه به رهنمودهای آیتالله خامنه ای دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه و با چه معیار، و راه کاری تقویت می شود؟" برای پاسخ این سؤال، این مقاله؛ فرضیه زیر را به آزمون میگذارد: "احصاء و فعال سازی مؤلفههای تمدنی قدرت آفرین در بستر دیپلماسی فرهنگی زمینه ارتقاء عملکرد و تحقق اهداف سیاست خارجی ج. ا. ایران در عصر جهانیشدن است". تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
219 - ویژگیهای فرآیند توسعهی اقتصادی مالزی (1980-2010)
رضا آقایی مزرجی مهدی فیضیویژگیهای فرآیند توسعهی اقتصادی مالزی (1980-2010)چکیدهدسترسی به توسعه نیازمند درپیشگرفتن سیاستهای داخلیِ هماهنگ با اقتصاد یکپارچه جهانی است. نوشتار حاضر با بهرهگیری از رهیافت نظری دولت توسعهگرای لفتویچ، به نقش محیط بینالملل و سیاست خارجی در توسعه اقتصادی مالزی پر أکثرویژگیهای فرآیند توسعهی اقتصادی مالزی (1980-2010)چکیدهدسترسی به توسعه نیازمند درپیشگرفتن سیاستهای داخلیِ هماهنگ با اقتصاد یکپارچه جهانی است. نوشتار حاضر با بهرهگیری از رهیافت نظری دولت توسعهگرای لفتویچ، به نقش محیط بینالملل و سیاست خارجی در توسعه اقتصادی مالزی پرداخته و درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمده که محیط بینالمللی و سیاست خارجی، در فرآیند توسعهی مالزی در دورهی زمانی 1980 تا 2010 از کدام ویژگیها برخوردار بوده است. نگارندگان، چنین فرض گرفتهاند که در فرآیند توسعهی اقتصادی مالزی، حضور ویژگیهای کمککننده به توسعهی اقتصادی در محیط نظام بینالمللی (محیط بینالمللی مناسب) و کنشگریِ مسالمتجویانه در سیاست خارجی (سیاست خارجی توسعهگرا)، نقش بنیادین در کامروایی مالزی در دسترسی به توسعه داشته است. روش پژوهش بهکاررفته در نوشتار، مقایسهای (چندمتغیره / دورهبندی زمانی) و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است. یافتههای نوشتار نشان میدهد که در عصر جهانیشدن، دسترسی به توسعه از راهرو سیاست خارجی مسالمتآمیز و بهرهگیری همراهانه از نظام بینالمللی امکانپذیر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
220 - جایگاه امنیت در مکتب کپنهاگ: چارچوبی برای تحلیل
محمدتقی آذرشب مرتضی نجم آبادی رامین بخشی تلیابیبسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بینالملل محسوب میگردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگر أکثربسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بینالملل محسوب میگردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگرانه پیرامون مطالعات امنیتی و چیستی آن مطرح گردد. بویژه آنکه فروپاشی رقابت میان آمریکا و شوروی در قالب جنگ سرد، ضمن آنکه ادبیات سیاسی و امنیتی را دگرگون کرد بلکه اکنون، فرصت تازه ای به منظور بسط مطالعات امنیتی را خارج از محدوده و چارچوب تنگ منازعه دو ابر قدرت فراهم آورده است. آگاهی و اشراف بر مبحث امنیتی امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بینالملل که خواهان تحلیل کنشها و واکنشهایی هستند که در صحنه روابط بینالملل به وقوع میپیوندد را توانمندتر میسازد.در این مقاله ابتدا تعریفی از امنیت وجایگاه آن در مکتب کپنهاگ ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان این مکتب معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت جایگاه امنیت در اکثر مباحث علوم سیاسی است و روابط بین الملل، نایل آید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
221 - گرایش به استقلال طلبی در سیاست خارجی ایران مقطع رضا شاه
حمیدرضا سعیدی نژاد جلال میرزاییچکیده: برخلاف دوران پیش از رضا شاه که دو قدرت روس و انگلیس نقش تعیین کننده در شکل گیری و جهت دهی به سیاست خارجی ایران را داشتند ، سیاست خارجی ایران در عصر رضا شاه در تمامی ابعاد تلاش برای کسب استقلال از قدرت های بزرگ به ویژه انگلستان بود. اینکه چه علل و عواملی در تغییر أکثرچکیده: برخلاف دوران پیش از رضا شاه که دو قدرت روس و انگلیس نقش تعیین کننده در شکل گیری و جهت دهی به سیاست خارجی ایران را داشتند ، سیاست خارجی ایران در عصر رضا شاه در تمامی ابعاد تلاش برای کسب استقلال از قدرت های بزرگ به ویژه انگلستان بود. اینکه چه علل و عواملی در تغییر جهت گیری سیاست خارجی ایران از وابستگی محض به قدرتهای بزرگ (روس و انگلیس) در سالهای پیش از کودتای 1299؛ به سمت استقلال از قدرتهای بزرگ (انگلستان) و تلاش برای تامین حداکثر منافع ملی به دور از نفوذ این قدرتها دخیل بوده است پرسش مهمی است که این مقاله قصد واکاوی و پاسخ به آن را دارد.فرضیه این مقاله آن است که افزایش سطح قدرت ملی ایران در مجموع در آن مقطع ، لاجرم نقش موثرتر و فعال تر و مستقل تری در سیاست خارجی را نیز طلب می کرد،که نهایتاً تلاش بازیگر نوظهور یعنی ایران عصر رضا شاه برای ایفای نقش جدید ، منجر به تنش در روابط ایران با کشور هژمون ( انگلستان) گردید. به زعم نگارنده با بهره گیری از نظریه چرخش قدرت ، نقش "چارلز دوران " بهتر میتوان این سوال مهم تاریخ دیپلماسی ایران را پاسخ گفت.همچنین روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی – تحلیلی با استناد به داده های تاریخی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
222 - تحلیلی بر تضاد دو اصل مداخلات بشردوستانه و حاکمیت ملی
جمیل حسن پورچکیده بدون تردید رعایت قواعد آمره از جمله اصول مسلم ، قطعی و لازم الاجرا در حقوق بین الملل می باشد . قواعدی که تخطی از آن به هیچ وجه امکان پذیر نیست .لذا احترام به دو اصل حاکمیت ملی و حقوق بشر نیز امری بدیهی و مسلم می باشد. . اما آنچه که در اینجا مورد سوال می باشد این أکثرچکیده بدون تردید رعایت قواعد آمره از جمله اصول مسلم ، قطعی و لازم الاجرا در حقوق بین الملل می باشد . قواعدی که تخطی از آن به هیچ وجه امکان پذیر نیست .لذا احترام به دو اصل حاکمیت ملی و حقوق بشر نیز امری بدیهی و مسلم می باشد. . اما آنچه که در اینجا مورد سوال می باشد این است که در صورت تضاد بین این دو اصل از د قواعده آمره ، کدامیک را باید به عنوان اصلی برتر در نظر گرفت . که در اینجا دو دیدگاه کاملا متضاد در برابر یکدیگر قرار دارند . اول عده ای از صاحب نظران که با استدلال های حقوقی و یا بعضا سیاسی به دنبال تاکید جدی یر اصل حاکمیت ملی کشورها دارند . و در نهایت گروهی دیگر که با استدلال های حقوقی ، اخلاقی و حتی فطری - بشری به دنبال برتری قائل شدن اصل حمایت از حقوق بشر می باشند . اما آنچه که در این پژوهش بدان اشاره شده است ، تاکید بر اولویت به حقوق بشر می باشد . اما نه بدان معنا که کاملا به حاکمیت ملی کشورها خدشه وارد خدشه وارد گردد، بلکه این امر بستگی به آن دارد که از چه منظری به حاکمیت ملی کشورها نگریسته می شود . اگر به حاکمیت ملی نگاهی غیر سنتی و عاری از نگاه دوران وستفالی داشته باشیم ، می توان گفت که مداخلات بشردوستانه در جهت حمایت از حقوق بشر هیچگونه منافاتی با حاکمیت ملی کشورها نخواهد داشت . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
223 - نقش عوامل داخلی، نهادهای حاکمیتی و چهره های موثر در رویکرد واقع گرایی نوکلاسیک سیاست خارجی ایران
سیدمحمود کمال آراواقعگرایی نوکلاسیک با مبنا قرار دادن ذات آنارشیک نظام بین الملل،همواره انتقاداتی را از سوی غیرواقع گرایان به خود دیده است.برخی نظریات،نوواقع گرایی را بی توجه به ساخت دولت وعوامل درونی تاثیر گذار بر رفتار آن می دانند.این نظریه بنوعی حاصل جمع واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گ أکثرواقعگرایی نوکلاسیک با مبنا قرار دادن ذات آنارشیک نظام بین الملل،همواره انتقاداتی را از سوی غیرواقع گرایان به خود دیده است.برخی نظریات،نوواقع گرایی را بی توجه به ساخت دولت وعوامل درونی تاثیر گذار بر رفتار آن می دانند.این نظریه بنوعی حاصل جمع واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گرایی است که ساختار نظام بین الملل و عوامل داخلی را تواما مدنظر قرار می دهد.از این رو هدف اصلی در این پژوهش بررسی نقش عوامل داخلی، نهادهای حاکمیتی و چهره های موثر در سیاست خارجی ج.ا.ا می باشد که با تاکید بر رویکرد واقع گرایی نوکلاسیک می کوشد تا امکان بکارگیری این نظریه را برای تبیین سیاست خارجی ج.ا.ا مورد بررسی قرار دهد.در این مقاله برای بررسی اهداف، فرآیند تصمیم گیری و رفتارهای سیاست خارجی ج.ا.ا و نیز بررسی حاصل جمع ساختار نظام بین الملل، سطوح سیستماتیک و نیز برخی عوامل داخلی اثرگذار در سیاست خارجی ج.ا.ا از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک بهره خواهیم برد و با روش بررسی عناصر وابسته بخصوص عوامل داخلی اثرگذار بر سیاست خارجی ج.ا.ا به بررسی پرونده های مشخص و نمونه های موجود پرداخته و جایگاه این نظریه و نقش عوامل داخلی، نهادهای حاکمیتی و چهره های موثر را در سیاست خارجی ج.ا.ا مورد بررسی قرار خواهیم داد.نتایج این پژوهش نشان میدهد،با عنایت به رویدادهای حساس در سیاست خارجی ج.ا.ا،چهره های مهم و اثرگذار تاثیر مشخصی در روند تصمیم گیری و رفتار سیاست خارجی داشته و میتوان گفت دو مولفه ساختار نظام بین الملل و عوامل داخلی،همواره شاکله ی رفتار سیاست خارجی ج.ا.ا را ترسیم کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
224 - بررسی تطبیقی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در قبال بحران داعش و پساداعش از منظر واقع گرایی تدافعی
محمدمهدی قاسمی علی آبادی حسین مسعودنیا سیدجواد امام جمعه زادهعصر پساداعش به معنای عبور از داعش و دورانی که در آن داعش و تفکر داعشی وجود نداشته باشد امری غیرعلمی و تا حدودی آرزومندانه است. عصر پساداعش عصری خواهد بود که در آن اصطکاک ها فشرده تر و فضای باز بسیار مستقیم تر می شود. به عبارت دیگر اکنون داعش در سوریه شکست خورده است و با أکثرعصر پساداعش به معنای عبور از داعش و دورانی که در آن داعش و تفکر داعشی وجود نداشته باشد امری غیرعلمی و تا حدودی آرزومندانه است. عصر پساداعش عصری خواهد بود که در آن اصطکاک ها فشرده تر و فضای باز بسیار مستقیم تر می شود. به عبارت دیگر اکنون داعش در سوریه شکست خورده است و با کنار رفتن آن تجدید مسایل و احیای موضوعات مورد اختلاف میان معارضین سوری با اسد روبرو خواهند شد. بحران سوریه بر کشور ایران تاثیر گذاشته و چالش هایی را در روابط این دو کشور پدید آورده است. رویکرد هایی که توسط ایران در سال های اخیر در عرصه سیاست خارجی دنبال شده، ریشه در مسائل تاریخی و رفتار سیاستگزاران و انگیزه های دو کشور دارد. از طرف دیگر اتحادیه اروپایی که به نوعی در سوریه نفوذ تاریخی توسط فرانسویان داشته و هم اکنون نیز دارای روابط اقتصادی و... با این کشور است وجود دارد که هرچند از وجود دولت مرکزی دمشق به رهبری خاندان اسد ناراضی است ولی بیش از آن در پی ایجاد یک سد امنیتی شدید حول خود بر ضد نفوذ عناصر تروریستی خاورمیانه می باشد. سعی برآنست که در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال باشیم که سیاست خارجی قدرت منطقه ای چون ایران و قدرت فرامنطقه ای چون اتحادیه اروپایی در قبال سوریه پساداعش به دنبال چه اهدافی هستند و این اهداف و مسیر نیل به آن ها چه پیامدهایی را درپی خواهد داشت؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
225 - تغییر و تداوم در سیاست خاورمیانهای آمریکا از سال 2017-2001
زهرا باقری حسین دهشیار سیدمحمد طباطبایی محمد یوسفی جویباریچکیده این مقاله به تغییر و تداوم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوران ریاست جمهوری بوش، اوباما و مقطعی از دوران ترامپ تا سال 2017 می پردازد. رویکرد ترامپ در سیاست خارجی از واقع گرایی فاصله زیادی دارد و از بعد سیاست خارجی ملی گرا است. دیدگاه های ترامپ نشان می دهد که وی أکثرچکیده این مقاله به تغییر و تداوم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوران ریاست جمهوری بوش، اوباما و مقطعی از دوران ترامپ تا سال 2017 می پردازد. رویکرد ترامپ در سیاست خارجی از واقع گرایی فاصله زیادی دارد و از بعد سیاست خارجی ملی گرا است. دیدگاه های ترامپ نشان می دهد که وی در مقایسه با دو رییس جمهور گذشته امریکا یعنی جرج دبلیو بوش و باراک اوباما رویکرد متفاوتی را در عرصه بین المللی مطرح می کند. در حالی که جرج دبلیو بوش بر جنبه ابرقدرتی امریکا با تأکید بر عناصری مانند یک جانبه گرایی، حمله پیش دستانه و حتی تغییر رژیم در منطقه خاورمیانه تأکید داشت، اوباما چندجانبه گرایی، بهره گیری از قدرت هوشمند و کاربرد دیپلماسی را به عنوان ابزارهای مهمی برای حفظ رهبری امریکا در خاورمیانه تلقی می کرد؛ اما ترامپ با نفی عمده رویکردهای گذشته عملاً به نادیده گرفتن مسئولیت های بین المللی امریکا تأکید داشته و از جمله عنوان می کند که وی فقط رییس جمهور امریکاست و نه رهبر جهان. تصور غالب و اولیه ای که از شعار "نخست آمریکا" وجود دارد، بازگشت ایالات متحده به درون مرزهای خود و احتمالاً نوعی انزواطلبی می باشد. بنابراین اندیشه برتری آمریکا میتواند در فضای الگوی سیاسی و راهبردی دونالد ترامپ انعکاس داشته باشد. در این راستا براساس رویکرد واقع گرایی به بررسی تغییر و تداوم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا پرداخته شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
226 - تغییرمبانی هویتی سیاست خارجی ترکیه درخاورمیانه و تاثیرات منطقه ای آن
علی نیکوکار مهناز گودرزیبا روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه جهتگیری سیاستخارجی ترکیه دستخوش تغییرات جدی گردید و رویکرد این کشور در خاورمیانه از همکاری به سمت تعارض گرایش پیدا کرد. تغییرات بوجود آمده در بافت سیاسی و اجتماعی ترکیه و تاکید این کشور بر لایه های هویتی، تنشهای ایدئولوژیکی جدیدی را أکثربا روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه جهتگیری سیاستخارجی ترکیه دستخوش تغییرات جدی گردید و رویکرد این کشور در خاورمیانه از همکاری به سمت تعارض گرایش پیدا کرد. تغییرات بوجود آمده در بافت سیاسی و اجتماعی ترکیه و تاکید این کشور بر لایه های هویتی، تنشهای ایدئولوژیکی جدیدی را بوجود آورد که بررسی تغییر مبانی هویتی سیاست خارجی ترکیه درخاورمیانه و تاثیرات منطقه ای آن را ضروری مینماید.بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال بود که تغییر مبانی هویتی ترکیه چه تاثیرات منطقه ای در خاورمیانه داشته است؟یافته ای پژوهش نشان داد که که بهره گیری حزب عدالت و توسعه از مبانی هویتی در خاورمیانه این کشور را تا حدودی درگیر بازیهای ایدئولوژیکی می-کند که وجه اشتراک چندانی با آنها ندارد و از طرفی هم با قرائتی که از اسلامگرایی دارد وارد حوزه رقابتی ایران و عربستانی میشود که هر کدام نماینده بخشی از هویت آن (شیعی و سنی) هستند و از طرفی هم در قبال آن، منافع متضاد و مشترکی دارند، لذا حضور ترکیه در خاورمیانه منجر به پیچیدهتر شدن معادلات منطقهای و تضاد رویکردها شده و رقابتهای ایدئولوژیکی را تشدید میکند. این مقاله بر اساس تئوری سازهانگاری مورد واکاوی قرارگرفته که روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جمع آوری مطالب نیز بصورت کتابخانهای میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
227 - رفتارشناسی روسیه در قبال جنگ داخلی سوریه و واکنش آمریکا
فاطمه السادات معلومی افشین زرگرجنگ داخلی سوریه که در7 سال گذشته مهمترین بحران خاورمیانه لقب گرفته است، این منطقه را به صحنه رقابت و تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است.گستردگی جغرافیای منازعه، حجم بالای خسارت وارده، وقوع خشونتهای بسیار شدید و نیز حضور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بیشما أکثرجنگ داخلی سوریه که در7 سال گذشته مهمترین بحران خاورمیانه لقب گرفته است، این منطقه را به صحنه رقابت و تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است.گستردگی جغرافیای منازعه، حجم بالای خسارت وارده، وقوع خشونتهای بسیار شدید و نیز حضور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بیشماری از بازیگران نظام بینالملل در صحنۀ نبردهای عملیاتی موجب شده است تا از این بحران به عنوان یکی از نمونههای منحصر به فرد در یک دهه اخیر یاد شود. ماهیت پدیدههای بینالمللی نشان داده است که قدرتهای بزرگ در یک ساختار چندجانبه،به موازات همکاری و رقابت، درصدد ثبات معادلۀ قدرت در محیط بینالمللی هستند. روسیه طی سالهای اخیر بازیگر اصلی در سوریه بوده و در میان بازیگران خارجی در سوریه قویترین طرف بوده است اما در طرف مقابل ایالات متحده هم با داشتن ابزارهای متعدد و به بهانه مقابله با خطر داعش و جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه در این کشور بحران زده به ایفای نقشی پرداخته است که همسو با منافع روسیه نبوده است. به این ترتیب تقابلی آشکار و پنهان بین روسیه و آمریکا در سوریه پدید آمده است.در این مقاله به بررسی این تقابل می پردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
228 - جنگ به ضرورت تهدید بقا و عدم حمله نظامی امریکا به ایران
مرتضی نجم آبادی رامین بخشی احسان زرنگاربعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در سال 57 ایران به قدرتی تجدید نظر طلبی تبدیل شده است که همواره خواهان تغییر نظم موجود در منطقه و سایر نقاط جهان بوده است. از جمله کوتاه کردن دست قدرت های امپریالیستی فرا منطقه ای همچون امریکا در خاورمیانه ، صدو أکثربعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در سال 57 ایران به قدرتی تجدید نظر طلبی تبدیل شده است که همواره خواهان تغییر نظم موجود در منطقه و سایر نقاط جهان بوده است. از جمله کوتاه کردن دست قدرت های امپریالیستی فرا منطقه ای همچون امریکا در خاورمیانه ، صدور انقلاب به منطقه و جهان با داعیه ی اسلامی و همچنین حمایت از مستضعفان و ملت های مسلمان در مقابل استکبار جهانی. با این تفاسیر امریکا همواره ایران را به خاطر رفتارها و سیاست های داخلی و منطقه ای که دارد به حمله نظامی تهدید کرده است. اما بارها بعد از تبلیغات گسترده حمله به ایران، حمله نظامی امریکا به ایران منتفی شده است. در این پژوهش سعی داریم به این سوال پاسخ دهیم که به چه علت امریکا بعد از اینکه بارها ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است، این حمله صورت نگرفته است ؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح است این می باشد که قدرت های بزرگ از جمله امریکا زمانی مبادرت به جنگ می کنند که زیست و بقای آنان در خطر باشد یا جنگ آخرین راه حل ممکن باشد. لذا ایران چون تهدیدی برای بقای امریکا نمی باشد و راه حل های دیگری برای مهار ایران دارد لذا ضرورتی برای مبادرت به جنگ نمی بیند. نوع پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد و روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و با توجه به اسناد و مدارک و شواهد موجود می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
229 - نقد و بررسی دکترین ام القری محمدجواد لاریجانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی
محمدرضا رشید کردستانی علیرضا ازغندیموضوع این مقاله بررسی تئوری (دکترین) ام القرای محمدجواد لاریجانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. در این مقاله پرسش اصلی،چیستی دکترین ام القرای است.در پاسخ به این پرسش،محیط سیاست خارجی در دوره ی طرح آن مورد بررسی قرار می گیرد،مفروضات و گزاره های اصلی آن استخراج م أکثرموضوع این مقاله بررسی تئوری (دکترین) ام القرای محمدجواد لاریجانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. در این مقاله پرسش اصلی،چیستی دکترین ام القرای است.در پاسخ به این پرسش،محیط سیاست خارجی در دوره ی طرح آن مورد بررسی قرار می گیرد،مفروضات و گزاره های اصلی آن استخراج می شود،مفاهیم به کار رفته در هر گزاره بر اساس رویکرد نظریه پرداز،تعریف می شود و با توجه به رویکرد تمدنی آن،سلسله مراتب هویتی و نقش هویت اسلامی در آن تعیین می شود. در ادامه قابلیت های این دکترین مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان به این پرسش پرداخته می شود که هویت سیاست خارجی در این دوره،چگونه تکوین پیدا می کند و چگونه ساختارهای تعاملی(خرد)،هویت کارگزار (جمهوری اسلامی) را تحت تاثیر قرار می دهد. فرضیه اصلی در این پژوهش به این صورت طرح شده که((دکترین ام القرا)) بازتاب تاثیرات ساختارهای بینا ذهنی،ذهنی و عینی بر خصوصیات کارگزار به ویژه بر هویت آن در مقطع سال های ۱۳۶۳ به بعد است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
230 - مقایسه گفتمان هسته ای حسن روحانی و گفتمان انقلاب اسلامی
مهدی سلطانی گردفرامرزی اکبر اشرفی احمد بخشایش اردستانی سوسن صفاوردیاین تحقیق به بررسی گفتمان هسته ای در سیاست خارجی حسن روحانی رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم و نسبت آن با گفتمان انقلاب اسلامی متاثر از مواضع امام خمینی و آیت الله خامنه ای رهبران انقلاب اسلامی در سیاست خارجی و نیز اصول قانون اساسی می پردازد. محقق گفتمان سیاست خارجی ذیل گ أکثراین تحقیق به بررسی گفتمان هسته ای در سیاست خارجی حسن روحانی رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم و نسبت آن با گفتمان انقلاب اسلامی متاثر از مواضع امام خمینی و آیت الله خامنه ای رهبران انقلاب اسلامی در سیاست خارجی و نیز اصول قانون اساسی می پردازد. محقق گفتمان سیاست خارجی ذیل گفتمان انقلاب اسلامی را گفتمانی با محوریت حفظ نظام جمهوری اسلامی و اصول خدامحوری، استکبارستیزی، عزت، حکمت و مصلحت، استقلال و نفی سلطه جویی معرفی می کند و آن گاه به بررسی گفتمان هسته ای دولت روحانی و مقایسه آن با گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی می پردازد. در این تحقیق گفتمان هسته ای روحانی گفتمانی با محوریت تعامل گرایی و تنش زدایی و اصول امنیت ملی، منافع ملی، لغو تحریم ها، حمایت رهبری، استراتژی بردبرد و توسعه و پیشرفت معرفی شده است. بر اساس یافته های این تحقیق، گفتمان هسته ای دولت روحانی تاکتیکی در راستای اهداف سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی بوده که برغم برخی شدت و ضعف ها در تطابق سیاست ها نمی توان آن را در تعارض با گفتمان انقلاب اسلامی دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
231 - بین الملل گرایی ایالات متحده بعد ازیازدهم سپتامبر2001 و سیاست خارجی جمهوری اسلامی
محسن جمشیدی حمید رضا سعیدی نژادیازدهم سپتامبر صرفا یک حادثه بود، اقدامات بعد از ان هم بیشتر عکس العملی به جبران ان حادثه بوده است . جمهوری اسلامی بعد از یازدهم سپتامبر در مقطعی کوتاه با همراهی هژمون در منطقه نئورئالیستی رفتار کرده اما بر اساس رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران، این کشور همواره بر أکثریازدهم سپتامبر صرفا یک حادثه بود، اقدامات بعد از ان هم بیشتر عکس العملی به جبران ان حادثه بوده است . جمهوری اسلامی بعد از یازدهم سپتامبر در مقطعی کوتاه با همراهی هژمون در منطقه نئورئالیستی رفتار کرده اما بر اساس رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران، این کشور همواره بر خلاف این نظریه عمل نموده و میتوان بر اساس عملکرد این کشور و همچنین داده های مورد بحث در پژوهش رئالیسم نئوکلاسیک را بعد از یازدهم سپتامبر مبنای سیاست خارجی ایران قلمداد نمود. تلاش ایران برای افزایش نقش منطقه ای بیشتر با هدف افزایش امنیت نسبی صورت می گیرد (رئالیسم تدافعی )همچنین اهداف وراهبردهای سیاست خارجی ایران بیشتر تدافعی و عمل گرایانه است . بعد از انقلاب اسلامی و تضاد ایدئولوژیک و استراتژیک با امریکا ، ایران برای ضعف نظامی خود در برابر امریکا و مقابله با جنگ اقتصادی غرب به تقویت توان نامتقارن خود در منطقه خاورمیانه مبادرت نمود( رئالیسم تهاجمی). حمایت از گروههای مقاومت منطقه فارغ از ایدئولوژی انها ( فرقه گرایی مذهبی)، تولید و استفاده از سلاح های ساده ، کم هزینه و گسترش این نوع سلاح ها در منطقه ( گرایش و تمایل به هژمون منطقه ای) دو تاکتیک مهم در دکترین نظامی ایران در نبرد نا متقارن است . نگارنده باروش کیفی و رویکرد توصیفی – تحلیلی در صدد پاسخ به سوال موجود و اثبات فرضیه خود از طریق داده های مورد بحث خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
232 - تأثیر رویارویی هویتجویانه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر سیاستهای امنیت منطقهای دو کشور (مورد مطالعاتی یمن)
سعید توتونچی مجید گل پرور علی باقری زادهسیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در دو دهه گذشته نسبتا تقابلی بوده و به ویژه پس از تحولات جهان عرب از سال 2011، تشدید شده است. رقابت و تقابل هویتجویانه دو کشور در منطقه غرب آسیا بصورت جنگهای نیابتی جلوهگر شده و یکی از مهمترین آنها در یمن شکل گ أکثرسیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در دو دهه گذشته نسبتا تقابلی بوده و به ویژه پس از تحولات جهان عرب از سال 2011، تشدید شده است. رقابت و تقابل هویتجویانه دو کشور در منطقه غرب آسیا بصورت جنگهای نیابتی جلوهگر شده و یکی از مهمترین آنها در یمن شکل گرفته است. این پژوهش تلاش میکند با بکارگیری چارچوب نظری سازه-انگاری و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که: رویارویی هویتجویانه جمهوی اسلامی ایران و عربستان سعودی چه تأثیری بر دگرگونی سیاستهای امنیت منطقهای دو کشور و چه پیامدی در تحولات یمن داشته است ؟ فرضیه تحقیق مبین آن است که سیاستهای امنیت منطقهای عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران متأثر ازرویارویی هویتجویانه دو کشور طی یک دهه گذشته به سمت تقابلی حرکت کرده و مخاصمات در منطقه را سبب گشته و تشدید کرده است. به طور مشخص تقابل هویتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سبب مداخله و درگیری دو کشور در یمن شده است، به گونهای که پس از نزدیک به یک دهه از آغاز بحران در این کشور، چشمانداز روشنی برای حل و مدیریت آن دیده نمیشود. گسترش شیعهگری جمهوری اسلامی ایران در مقابل وهابیگری عربستان سعودی، دیدگاه متفاوت به غرب و رویارویی و جنگهای نیابتی در برخی کشورهای منطقه چون سوریه و یمن از مهمترین اثرات رویارویی هویتجویانه دو کشور بر سیاستهای منطقهای دو کشور-سیاست مذهبی، نگاه به غرب و درگیریهای نیابتی در منطقه- بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
233 - منطق سیاست خارجی دولت صفویه : پیوند انتزاع وانضمام عزت طلبی
حسن خدادی جهان رزقی شیرسواربرای تامل و تدبر سنجیدهتر درباب ریشه های شکل گیری سیاست خارجی عزت طلبی در فرهنگ سیاسی ایرانیان ، داشتن بنیانی تئوریک امری اجتنابناپذیر است.از اینرو در این مقاله نگارندگان میکوشند تا با ایجاد پیوند سازنده میان سطح انتزاع عزت طلبی (بنیان تئوریک)و سطح انضمام عزت طلبی ( أکثربرای تامل و تدبر سنجیدهتر درباب ریشه های شکل گیری سیاست خارجی عزت طلبی در فرهنگ سیاسی ایرانیان ، داشتن بنیانی تئوریک امری اجتنابناپذیر است.از اینرو در این مقاله نگارندگان میکوشند تا با ایجاد پیوند سازنده میان سطح انتزاع عزت طلبی (بنیان تئوریک)و سطح انضمام عزت طلبی (عمل)، ،سیاست خارجی منزلت طلب دوران صفویه(شاه اسماعیل صفوی ) را به عنوان اولین مصداق تاریخی عزت طلبی در سیاست خارجی معاصر ایرانیان مورد بررسی قرار دهند. خوانندگان محترم این مقاله با تجزیه و تحلیل مباحث مطرح شده در آن به خوبی میتوانند پیوند میان سطح تئوریک با سطح عمل را در تاریخ سیاست خارجی ایران معاصر ردیابی کنند و از این رهگذر به نتایج مفیدی دست یابند.بنابراین ، مقالة حاضر با کاربست مفهوم تحلیلی عزت جوئی و با رویکردی تاریخی و روشی توصیفی ـ تحلیلی ، در پی اثبات این فرضیه است که مفاهیم دیگری بجز کسب قدرت و امنیّت همچون عزت جوئی قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد و بالتبع آن، سوال اصلی پژوهش پیش رو اینگونه است که آیا مفاهیم دیگری بجز کسب قدرت و امنیّت همچون عزت جوئی با سه مؤلّفۀ محدودیّت خودخواسته در منازعات ، اولویّت هویّت و منزلت جوئی قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد ؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
234 - نقش دیپلماسی پارلمانی مجلس شورای اسلامی درتامین منافع ملی جمهوری اسلامی
سیدحسین حسینی رضا شیرزادیکشورها با رویکرد مزیتسازی حداکثری از فرصتها و تقلیل آسیبها به سمت ترسیم نقشه راه دیپلماسی پارلمانی متناسب با ظرفیتهای داخلی و الزامات منطقهای و جهانی گام برمیدارند. دیپلماسی پارلمانی از طریق همافزایی ظرفیتهای فکری و فیزیکی نقش قابل توجهی در تحقق اولویتهای سیاست خارجی ای أکثرکشورها با رویکرد مزیتسازی حداکثری از فرصتها و تقلیل آسیبها به سمت ترسیم نقشه راه دیپلماسی پارلمانی متناسب با ظرفیتهای داخلی و الزامات منطقهای و جهانی گام برمیدارند. دیپلماسی پارلمانی از طریق همافزایی ظرفیتهای فکری و فیزیکی نقش قابل توجهی در تحقق اولویتهای سیاست خارجی ایفا میکند. با هدف بررسی این مهم چنین پرسشی مطرح میشود که مهمترین ابزار و روشهای پارلمان برای تأمین منافع ملی و دستیابی به اولویت-های سیاست خارجی کدامند؟ با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای بیان شد که گروههای دوستی پارلمانی و سازمانهای بینالمجالس پارلمانی ابزاری کارآمد در دیپلماسی پارلمانی بوده و مهمترین شاخصهای یک دیپلماسی پارلمانی موفق و موانع و خلاءهای فراروی مدیریت استراتژیک دیپلماسی پارلمانی برای دستیابی به منافع ملی بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام مبتنی بر مردمسالاری دینی با تجربه گرانسنگ پارلمانی در یک محیط امنیتی بیثبات قرار گرفته و بخشی از ظرفیتهای تهاجمی آمریکا و اتحادیه اروپا با تمرکز بر نهادهای پارلمانی ملی و منطقهای سازماندهی میشود که این امر ضرورت همافزایی ظرفیتهای دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی با نهادهای اجرایی مرتبط با عرصه سیاستگذاری خارجی و بهره گیری از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی و پارلمانی را افزایش میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
235 - جایگاه فناوریهای نوین و هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی پایدار
زهرا شریف زاده امیر هوشنگ میرکوشش محمد مهدی حسینیهدف این پژوهش جایگاه فناوریهای نوین و هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی پایدار است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و به لحاظ شیوۀ اجرا، کیفی ـ کمّی است. برای گردآوری اطلاعات هم از منابع کتابخانه ای و هم از مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری کلیه اساتی أکثرهدف این پژوهش جایگاه فناوریهای نوین و هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی پایدار است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و به لحاظ شیوۀ اجرا، کیفی ـ کمّی است. برای گردآوری اطلاعات هم از منابع کتابخانه ای و هم از مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری کلیه اساتید و متخصصین که در زمینه فناوریهای نوین و هوش مصنوعی دارای دکتری تخصصی بودند، انتخاب شدند. در این تحقیق، روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. یعنی نمونههای حاوی اطلاعات غنی است. تعداد 15 نفر از اساتید دانشگاه و صاحب نظران این حوزه مورد مصاحبههای عمیق و اکتشافی قرار گرفتند. همچنین بهمنظور جمعآوری دادهها در بخش کیفی، تمام اسناد و مدارک موجود داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مطالعه شد و از مصاحبۀ نیمهساختاریافته استفاده گردید. بنابراین این پژوهش با تکیه بر روش ترکیبی میکوشد پاسخگوی این سوال باشد که جایگاه سیاستهای توسعهای فناوری در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی چه میباشد؟ و چگونه میتوان از این فناوری برتر در جهت تحکیم پایههای سیاسی نظام و روابط دیپلماتیک بهره گرفت؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سرمایه گذاری کلان کشورهای توسعه یافته در زمینه این فناوریها سبب دستیابی به مزیت رقابتی در حوزه روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی پایدار گردیده است. بنابراین توجه به این فناوریها، به قدرت برتر نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان کمک شایانی خواهد نمود و توسعه و گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی پایدار را به دنبال خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
236 - رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند ؛فرصت ها و چالش ها
سید جواد احمدی حسن خداوردی گارینه کشیشیان سیرکیروابط ایران و هند بعنوان دو کشور مهم آسیای غربی و جنوبی بعد از انقلاب اسلامی ایران دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است که عواملی همچون سیاست های داخلی هر دو کشور،و تاثیر گذاری نظام بین الملل دراین رابطه سینوسی نقش داشته است. دراین پژوهش سعی میشود با استفاده آثار و مناب أکثرروابط ایران و هند بعنوان دو کشور مهم آسیای غربی و جنوبی بعد از انقلاب اسلامی ایران دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است که عواملی همچون سیاست های داخلی هر دو کشور،و تاثیر گذاری نظام بین الملل دراین رابطه سینوسی نقش داشته است. دراین پژوهش سعی میشود با استفاده آثار و منابع کتابخانه ای در دسترس به روش توصیفی-تبیینی، به دنبال پاسخ این سوال باشد که چه فهمی کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند از یکدیگر دارند؟چه فرصت ها و چالش های برای این رابطه وجود دارد ؟ نتایج حاصله نشانگراین است که پس از پیوستن ایران به جنبش عدم تعهد،امیدواری زیادی به بهبود روابط بین ایران و هند ایجاد شدکه به دلایلی همچون حمایت ایران از موضع پاکستان در قضیه کشمیر و حمایت هند و بلوک شرق از عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران محقق نشد. اما پس از پایان جنگ سرد و شیفت پارادایم سیاست خارجی هند ازآرمانگرائی به واقعگرائی،تغییر درسیاست داخلی، به حاشیه رفتن حزب کنگره ملی، پیروزی حزب بهاراتیا جاناتا BJP، نزدیکی به غرب وحمایت ازمواضع آمریکا، روابط به سردی گرائید. نتیجه اینکه ایران وهند فرصت هائی درهمگرائی منطقه ای،استراتژیک و دفاعی ومقابله با تروریسم و چالش هائی مانند تاثیر آمریکا،اسرائیل وسیاست های خاورمیانه ای هند و مهم تر از همه برنامه اتمی ایران دارند که می تواند درتغییر موازنه روابط موثرباشد.این پژوهش ازمنظر نظریه واقع گرائی به تحلیل این رابطه پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
237 - جایگاه اجماع پکن در سیاست خارجی چین
رضا اختیاری امیری فرامرز حسن زادهاجماع پکن به عنوان رهنمود سیاستهای اقتصادی توسعه بخش در عصر پسا اجماع واشنگتن، توانسته است به مدل توسعه اقتصادی دولت چین تبدیل شود. این اجماع و مدل اقتصادی دولت محور از مولفه ها و شاخص هایی برخوردار است که پژوهش حاضر تلاش دارد تا ضمن شناسایی آنها، جایگاه و نقش اجماع پک أکثراجماع پکن به عنوان رهنمود سیاستهای اقتصادی توسعه بخش در عصر پسا اجماع واشنگتن، توانسته است به مدل توسعه اقتصادی دولت چین تبدیل شود. این اجماع و مدل اقتصادی دولت محور از مولفه ها و شاخص هایی برخوردار است که پژوهش حاضر تلاش دارد تا ضمن شناسایی آنها، جایگاه و نقش اجماع پکن را در سیاست خارجی چین مورد مداقه و تبیین قرار دهد. بر همین اساس، سوال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار دارد که اجماع پکن از چه نقش و جایگاهی در سیاست خارجی چین برخوردار است؟ با توجه به ماهیت دولت محوری اقتصاد چین، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری اقتصاد سیاسی دولت محور رابرت گیلپین استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و گردآوری داده ها نیز کتابخانهای می باشد. یافته های پژوهش مبین این واقعیت است که اجماع پکن یک الگوی توسعه اقتصادی ویژه ای است که از سوی نخبگان سیاسی چین، با توجه به ظرفیت ها و ویژگی های خاص این کشور، جهت توسعه اقتصادی ارائه گردیده است. این اجماع با برخورداری از شاخصه هایی نظیر نوآوری و تجربه پایدار و حق تعیین سرنوشت بر سیاست خارجی چین تاثیر گذاشته و رفتار این کشور را در قبال سایر کشورها بر اساس تامین حداکثری منافع اقتصادی شکل می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
238 - بررسی تطبیقی سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه از سال 2010 تا 2015
ابومحمد عسگرخانی عبدالسلام تقیسوریه برای سالها نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب و اتصال استراتژیک ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیک را بر عهده داشته است. از این رو تضعیف سوریه و سرنگونی اسد باعث تضعیف محور مقاومت و کاهش نفوذ منطقهای ایران و مهار آن می شود. جمهوری اسالمی ایران از آغاز شکل گیری أکثرسوریه برای سالها نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب و اتصال استراتژیک ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیک را بر عهده داشته است. از این رو تضعیف سوریه و سرنگونی اسد باعث تضعیف محور مقاومت و کاهش نفوذ منطقهای ایران و مهار آن می شود. جمهوری اسالمی ایران از آغاز شکل گیری بحران در سوریه همواره از حمایت از نظام سیاسی سوریه را به عنوان یکی از اولویت های مهم در سیاست خارجی پی گیری نموده است. ترکیه هم یکی از اصلیترین بازیگران منطقهای در بحران سوریه است که به رغم رویکرد محتاطانه اولیه و البته کوتاه مدت خود، با حمایت از گروههای مخالف و انتقال کمکهای مالی و تسلیحاتی به مخالفان بر رویکرد تغییر رژیم در سوریه پای فشرده است. عملکرد ترکیه در قبال سوریه نشان می دهد که سیاست تنش صفر با همسایگان راه به جایی نخواهدنبرد و ترکیه با اتخاذ موضعی تهاجمی در قبال سوریه، به دنبال منافع خود و توسعه عمق استراتژیکش در سوریه احتمالی پسااسد است و اختلاف عمده در سیاست خارجی میان دو کشور در خصوص سوریه، تفاوت در نوع نگاه به این موضوع است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
239 - سازهانگاری و منطق تعارض جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی
محمدرضا دهشیریجمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو قدرت مهم و تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس محسوب میشوند. این دو کشور همواره رقابتی تنشآمیز و همراه با خصومت و تعارض را با یکدیگر داشتهاند تا جایی که میتوان گفت رقابت و تعارض بخش جدانشدنی از مناسبات این دو کشور بوده است أکثرجمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو قدرت مهم و تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس محسوب میشوند. این دو کشور همواره رقابتی تنشآمیز و همراه با خصومت و تعارض را با یکدیگر داشتهاند تا جایی که میتوان گفت رقابت و تعارض بخش جدانشدنی از مناسبات این دو کشور بوده است. داعیه رهبری مذهبی جهان تشیع و جهان تسنن، ذخایر عظیم نفتی و توان و نیروی انسانی بالا از جمله امتیازات این دو کشور است که به آنها این توانایی را داده است تا به نقش آفرینی در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام بپردازند. از آنجا که فعالیت این دو بازیگر منطقهای عموماَ در رقابت و تعارض با دیگری تصور میشود، بر پایه نظریه سازهانگاری، میتوان گفت که فقدان ارزشها، هنجارها، قواعد، هویت و انگارههای مشترک میان این دو کشور از جمله عوامل مهم در شکل نگرفتن رابطه استوار میان ایران و عربستان بوده و موجب بروز رقابتها و تخاصمات میان این دو کشور گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
240 - تحلیل ساختیابانه سیاست خارجی ایران و ترکیه
رضا رحمدل احمد جانسیزبررسی منابع تاثیر گذار بر روابط خارجی یکی از موضوعات بسیار حیاتی برای سیاستگذاران است. فهم ساختار کنش دولتها در نظام بینالملل یک ضرورت اساسی است. محذورات و مقدروات دولتها به درک ضرورتهای ساختاری نظام بینالملل بستگی دارد. فهم ساختیابانه سیاست خارجی ایران و ترکیه ف أکثربررسی منابع تاثیر گذار بر روابط خارجی یکی از موضوعات بسیار حیاتی برای سیاستگذاران است. فهم ساختار کنش دولتها در نظام بینالملل یک ضرورت اساسی است. محذورات و مقدروات دولتها به درک ضرورتهای ساختاری نظام بینالملل بستگی دارد. فهم ساختیابانه سیاست خارجی ایران و ترکیه فرصتی پیشرو برای درک مناسبات، چالشها و پیچیدگیها بحرانهای بینالمللی و نحوه مواجه شدن با آن است. تطبیق مقایسهای روابط خارجی دولتها پیشبینی بسیاری از امور بینالمللی را میسر خواهد کرد. سوال پژوهش چنین فربه گردید، شاکله سیاست خارجی ایران و ترکیه در بحرانها و چالشها بینالمللی چگونه نسق یافته است؟ پاسخ در فرضیه بدینسان آراسته شده است که کنشهای متفاوت دولتهای ایران و ترکیه نسبت به بحرانهای بینالمللی ناشی از ساخت پیچیده محذورات و مقدورات (داخلی و خارجی) توام با پیچیدگیهای رفتاری سیاستگذران (کارگزار) بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
241 - سیاست خارجی، هالیوود و جریان بازنمایی خاورمیانه پس از یازده سپتامبر
سید عبداالعلی قوام بشیر اسماعیلیدیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی عمومی ابزار موثر اعمال سیاست خارجی به حساب می آید؛ در این میان ایالات متحده در طول دهه های گذشته با در اختیار داشتن انحصار نسبی تولیدات فرهنگی و رسانه ای به طور گسترده ای به بسط نفوذ قدرت نرم خود در سراسر جهان مبادرت ن أکثردیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی عمومی ابزار موثر اعمال سیاست خارجی به حساب می آید؛ در این میان ایالات متحده در طول دهه های گذشته با در اختیار داشتن انحصار نسبی تولیدات فرهنگی و رسانه ای به طور گسترده ای به بسط نفوذ قدرت نرم خود در سراسر جهان مبادرت نموده است. جریان بازنمایی رسانه ای هالیوود در دوران جنگ سرد و در راستای مقابله با ایدئولوژی کمونیسم مورد تحلیل و بررسی بسیطی توسط اندیشمندان چپ گرا قرا گرفته است. مقاله حاضر به این نکته اشاره دارد که پس از وقوع حادثه یازده سپتامبر تا کنون، روندی مبنی بر بازنمایی رسانه جهان اسلام و بر پایه اسلام هراسی شکل گرفته که هدف آن ایجاد و تثبیت کلیشه های فکری و طبیعی سازی نگرش منفی از خاورمیانه در اذهان عمومی جهانی است. این روند به عکس نمونه مشابه در دوران جنگ سرد با غفلت نسبی پژوهشی و نظریه پردازی مواجه گشته و جریان انتقادی نظام مندی در میان روشنفکران و تحلیل گران شکل نگرفته است. در این مقاله ضمن تمرکز بر جریان مذکور در هالیوود، آثاری که بر این محور تولید شدهاند مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
242 - تطور دیپلماسی در قطر: از بیطرفی محافظهکارانه تا نفوذ هوشمند
بهنام سرخیلهمگام با تحولات و جریان های نوپدید، وجوه نوینی از تعاملات در جهت فرصت سازی ها و تبدیل آن ها به موقعیت ها به کار می رود. ازاین منظر به هر میزان که برداشت جامع تری از دیپلماسی و زیرسیستم های مرتبط با آن حاصل شود، به همان نسبت امکان اثربخشی بیشتری برای سیاست خارجی دولت ها أکثرهمگام با تحولات و جریان های نوپدید، وجوه نوینی از تعاملات در جهت فرصت سازی ها و تبدیل آن ها به موقعیت ها به کار می رود. ازاین منظر به هر میزان که برداشت جامع تری از دیپلماسی و زیرسیستم های مرتبط با آن حاصل شود، به همان نسبت امکان اثربخشی بیشتری برای سیاست خارجی دولت ها فراهم می آید. لذا بررسی و شناخت راهبردها و تحرکات دیپلماتیک بازیگران فعال همچون دولت قطر (که با وجود عدم برخورداری نسبی از برخی مولفه های قدرت نظیر جمعیت یا وسعت سرزمینی، اما موفق به اخذ حدنصاب های قابل قبولی شده )، یکی از ضرورت های مهم تعاملات بین المللی محسوب می شود. پرسش اصلی مقاله حاضر به بررسی الزامات رفتاری، راهکارها و بایسته های دیپلماسی نوین دولت قطر معطوف گردیده است و اینکه دوحه برای تبدیل شدن به کنش گری اثرگذار چه رویکردهایی را در حوزه دیپلماسی اتخاذ نموده است؟ فرضیه پژوهش این است که قطر حوزه های جدید دیپلماسی مانند دیپلماسی اقتصادی، رسانه ای، آموزشی و یا میانجی گری را فعالانه در پیش گرفته و برنامههایی چون جذب سرمایهگذاری خارجی، تسهیل فضای کسبوکار، رونق گردشگری، دستیابی به علم و تکنولوژی روزآمد و تصویرسازی بین المللی را در دستور قرار داده است. شیوه تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی و برمبنای روش کیفی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
243 - نقش تعامل و تقابل سیاست خارجی آمریکا و روسیه در توسعه منطقه قفقاز جنوبی: مطالعه موردی انرژی
ابوالقاسم طاهری بهراد فرهمندسیاست خارجی قدرتهای بزرگ همراه یکی از مباحث مهم مورد بحث در روابط بینالملل بوده است. به ویژه قدرتهای بزرگی که از خاصیت تعیینکنندگی در نظام بینالملل برخوردار بودهاند. از جمله این قدرتهای بزرگ ایالات متحده آمریکا و روسیه میباشند که هر یک در سیاست خارجی خود راهبرده أکثرسیاست خارجی قدرتهای بزرگ همراه یکی از مباحث مهم مورد بحث در روابط بینالملل بوده است. به ویژه قدرتهای بزرگی که از خاصیت تعیینکنندگی در نظام بینالملل برخوردار بودهاند. از جمله این قدرتهای بزرگ ایالات متحده آمریکا و روسیه میباشند که هر یک در سیاست خارجی خود راهبردهای بلند مدتی دارند تا به این واسطه منافع ملی خود را تعریف کنند. اما مساله قابل توجه آنجاست که سیاست خارجی این نوع از کشورها بر سایر کشورهای جهان نیز تاثیر میگذارد. در این رابطه این قدرتهای بزرگ همواره برای حفظ و ارتقای قدرت خود نیاز به منابع انرژی داشتهاند و به این دلیل علاقه خاصی به مناطقی از جهان دارند که در آنها منابع انرژی وجود دارد و یا معبری برای انتقال این انرژی هستند. از جمله این مناطق، منطقه ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی است که راهبرد دو قدرت بزرگ آمریکا و روسیه، پس از جنگ سرد ایجاد نفوذ در منطقه و دستیابی به منابع انرژی آن و حفظ این نفوذ بوده است. بر این اساس هدف مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، این است که نشان دهد تقابل و تعامل در سیاست خارجی آمریکا و روسیه در منطقه قفقاز جنوبی به ویژه در زمینه انرژی، موجبات توسعه منطقه را حداقل در همین زمینه به وجود آورده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
244 - ارزیابی اثر عامل انرژی بر روابط بین الملل با تاکید بر امنیت انرژی (رهیافت توصیفی- تحلیلی)
مجید افشاری راد سارا نصیری خشت مسجدی علی رضاییبا توجه به اهمیت غیرقابل انکار انرژی در توسعه و پیشرفت جوامع، امنیت انرژی از جایگاه مهمی در سیاستهای اقتصادی و سیاسی کشورها برخوردار است. در واقع، اهميت مسأله امنیت انرژي در جهان امروز موجب تعاملي گسترده بین انرژي و سياست شده و بسياري از رفاقتها، رقابتها و تحولات سيا أکثربا توجه به اهمیت غیرقابل انکار انرژی در توسعه و پیشرفت جوامع، امنیت انرژی از جایگاه مهمی در سیاستهای اقتصادی و سیاسی کشورها برخوردار است. در واقع، اهميت مسأله امنیت انرژي در جهان امروز موجب تعاملي گسترده بین انرژي و سياست شده و بسياري از رفاقتها، رقابتها و تحولات سياسي جهان تحت تأثير انرژي و مسائل پیرامون آن است. این مقاله جنبه های نظری بحران امنیت انرژی و تاثیر آن بر روابط بینالملل را بررسی میکند. امنیت انرژی امروزه در حال تبدیل شدن به یک مسئله ژئوپولیتیکی است. به طور خاص، تفسیر مفهوم امنیت انرژی و تبدیل آن به یک عامل ژئوپولیتیکی و عناصر ساختاری امنیت انرژی اهمیت یافته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشورها برای رسیدن به امنیت پایدار انرژی باید به بعد ژئوپلتیکی نیز توجهای ویژه داشته و در تحلیلهای خود برای ارزیابی امنیت انرژی نیز به آن وزن بیشتری دهند. تفاصيل المقالة