مطالعه تطبیقی سیاست خارجی آلمان در دوران شرویدر و مرکل در قبال جمهوری اسلامی ایران
الموضوعات :حبیب اله ابوالحسن شیرازی 1 , محمود خبازی 2
1 - دانشیار دانشکده علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
2 - دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات منطقه ای دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
الکلمات المفتاحية: سیاست خارجی, ایران, آلمان, شرویدر, مرکل,
ملخص المقالة :
روابط ایران و آلمان دارای سابقه طولانی و پراز فراز و نشیب است.سطح این روابط از انقلاب اسلامی و اتحاد مجدد آلمان وارد فاز جدید و با تحولعمده ای مواجه شد.آلمان به عنوان موسس اتحادیه اروپا و یکی از موثرترین کشورهای عضو این اتحادیه، سومین قدرت اقتصادی و کشور صنعتی دنیا و نیز قهرمان صادرات جهان، دارای نقش رهبری در اتحادیه اروپا و ستون فقرات ناتو است.از سوی دیگر، ایران به عنوان کشور مهم و تاثیرگذار در حوزه منطقه ای و فرا منطقه ای توسط قدرت های بزرگ تلقی می شود.اگرچه آلمان مهمترین شریک اقتصادی ایران در اروپا بوده و میزان تبادلات تجاری دو کشور سالیانه درحال رشد می باشد،اما روابط سیاسی مابین آنها شکننده و آسیب پذیر است. به دنبال فروپاشی دیوار برلین و وحدت دو آلمان در 1990 و در نتیجه تولد دولت جدید جمهوری فدرال آلمان، سیاست خارجی نوینی از درون نظام سیاسی آلمان متحد آشکار گردید. به بیان دیگر، ”وضعیت پس از اتحاد“ و ”نظام بینالملل پس از جنگ سرد“، دو عاملی بودند که جهانبینی و نگرش تازهای به سیاست خارجی آلمان فدرال بخشیدند.مقاله حاضر بهدنبال مطالعه تطبیقی سیاست خارجی دولت شرویدر و مرکل در قبال جمهوری اسلامی ایران است. دو دولت اخیر آلمان از سال 1998 تاکنون در عرصه قدرت قرار داشتهاند. با توجه به اینکه دو دولت مزبور از دو حزب مختلف بودهاند، این مقاله با بیان این فرضیه که روابط بین دو کشور در دوران مرکل در قیاس با دوران شرویدر، به سردی گراییده، انجام گرفته و نهایتا با ارائه دادهها و مقایسه آنها با یکدیگر و نیز با ارائه شاخصهای بهبود روابط در دوره شرویدر و سردی روابط در دوره مرکل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.