شکنندگی دولتها در آسیای مرکزی و الزامات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
الموضوعات :ابوالقاسم شهریاری 1 , نصرالله حجازی 2 , فهیمه عسگرآبادی 3
1 - استاد مدعو گروه علوم سیاسی داشنگاه فردوسی مشهد
2 - استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری
3 - کارشناس ارشد روابط بین الملل
الکلمات المفتاحية: آسیای مرکزی, سیاست خارجی ایران, منطق فازی, چندجانبهگرایی, امنیت منطقهای.,
ملخص المقالة :
پیگیری اهداف یک دولت در حوزه فراملی، از طریق سیاست خارجی برنامهریزی و هدفگذاری میگردد که مهمترین آنها را میتوان تامین امنیت دانست. یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به اهداف طراحی شده برای سیاست خارجی، شناخت موقعیتِ و وضعیتی است که سیاست خارجی معطوف بدان طراحی شده است. پژوهش حاضر در صدد است ابتدا با استفاده از روش منطق فازی، شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی را به عنوان محیط بلافصل جمهوری اسلامی ایران بررسی نموده و مسیرهایی که در شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی وجود دارد را به عنوان مبنای شناخت وضعیت قرار داده و با تحلیل آن، ضمن شناختِ تهدیدات امنیتی موجود در آسیای مرکزی، در گام دوم، سیاست خارجیِ متناسب با وضعیت موجود را فرا رو نهد. بدین منظور، سوالات اصلی تحقیق عبارتند از: وضعیت شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی چگونه است؟ چندمسیر شکنندگی در آسیای مرکزی وجود دارد؟ با توجه به وضعیت آسیای مرکزی، الگوی مناسب سیاست خارجی ایران چیست؟. نتیجه بررسی وضعیت آسیای مرکزی در شکنندگی دولتها حاکی از آن است که تمامی 5 دولت موجود، دارای هشدار شکنندگی و ایجاد معضلات امنیتی هستند که دو متغیر مهم در این وضعیت عبارتند از نخبگان مخالف دولت و گروههای انتقامجو و متخاصم. با استناد به نظریه امنیت منطقهای، به نظر میآید که پیشگیری چندجانبهگرایی در سیاست خارجی با توجه به وضعیت هر یک از مسیرهای شناسایی شده، علاوه بر تامین امنیت منطقهای، منجر به ایفای نقش محوری برای جمهوری اسلامی ایران منتهی خواهد شد.