-
حرية الوصول المقاله
1 - ترکان از شمنیسم تا اسلام
فهمیه مخبر دزفولیمهاجران ترک با ترک سرزمین های مادری و ورود به مناطق دیگر، تحتتأثیر ادیان و فرهنگ های مختلف قرار گرفتند. شمنیسم از اعتقادات اولیه ترکانبود که قرن ها در بین آنان رواج داشت. هرچند ترکان با پذیرش اسلام ، توانستندبه تدریج بر جهان اسلام حاکمیت یابند، اما آثار عقاید پیشین آنان أکثرمهاجران ترک با ترک سرزمین های مادری و ورود به مناطق دیگر، تحتتأثیر ادیان و فرهنگ های مختلف قرار گرفتند. شمنیسم از اعتقادات اولیه ترکانبود که قرن ها در بین آنان رواج داشت. هرچند ترکان با پذیرش اسلام ، توانستندبه تدریج بر جهان اسلام حاکمیت یابند، اما آثار عقاید پیشین آنان را می تواندر دورۀ اسلامی نیز پی گرفت. در این مقاله، باورهای مذهبی ترکان قبل ازاسلام و راه های انتشار این دین در بین آنان بررسی می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - از سنت گرایی تا نوگرایی: تحولات نظام آموزشی در آسیای مرکزی
علی پرمو حجت فلاح توتکار اسماعیل چنگیزی محمد حسین فرجیهای قزوینینخبگان فرهنگی آسیای مرکزی در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحت تأثیر جریانهای نوگرایی روسیه، غرب و جهان اسلام، پی به انحطاط فرهنگی و سیاسی خود برده و جنبش اصلاحطلبانه معارفپروری به رهبری احمد مخدوم دانش به راه انداخته، خواستار اصلاح نظام آموزش سنتی، زبان و ادبیات شدند. درن أکثرنخبگان فرهنگی آسیای مرکزی در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحت تأثیر جریانهای نوگرایی روسیه، غرب و جهان اسلام، پی به انحطاط فرهنگی و سیاسی خود برده و جنبش اصلاحطلبانه معارفپروری به رهبری احمد مخدوم دانش به راه انداخته، خواستار اصلاح نظام آموزش سنتی، زبان و ادبیات شدند. درنهایت با شکلگیری جنبش جدیدیه در تاتارستان روسیه، نوگرایان آسیای مرکزی در این جنبش جذب شدند. حرکت جدیدیه، خواستار اصلاح نظام آموزشی و استفاده از اصول صوتیه به جای اصول حرفیه که در مکاتب و مدارس سنتی حاکم بود، شد. این جریان از دیگر سو خواستار ورود علوم دنیوی و دانشهای روز به مدارس آسیای مرکزی شد. یافتههای پژوهشهای معاصر نشان میدهد، جریان نوگرایی در منطقه آسیای مرکزی در واکنش به جریان روسیسازی و پاسخگو نبودن نظام آموزش سنتی به نیازهای زمانه شکل گرفت. نگارندگان در این پژوهش بر آناند به این پرسش پاسخ دهند که اهداف، فعالیتها و دستاورد نوگرایی در آسیای مرکزی چه بودهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - منافع ملی و استراتژی امریکا در آسیای مرکزی
حبیب الله ابوالحسن شیرازیآسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مورد توجه قدر تهای بزرگ جهانی بخصوص امریکا قرار گرفته است. هر چند از منطقه آسیای مرکزی در گذشته با نام هارتلند و یک منطقه ژئواستراتژیک یاد م یشد، اما اینک با افزوده شدن جنب ههای ژئواکونومیک، آسیای مرکزی ب هیک منطقه حیاتی ژئوا أکثرآسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مورد توجه قدر تهای بزرگ جهانی بخصوص امریکا قرار گرفته است. هر چند از منطقه آسیای مرکزی در گذشته با نام هارتلند و یک منطقه ژئواستراتژیک یاد م یشد، اما اینک با افزوده شدن جنب ههای ژئواکونومیک، آسیای مرکزی ب هیک منطقه حیاتی ژئواستراتژیک و ژئواکونومیکتبدیل شده است.این منطقه با روسیه، چین، افغانستان و ایران مرز مشترک دارد. تبدیل شدن آسیای مرکزی ب همنطقه نفوذ برایهر قدرتی، کنترل کشورهای همسایه منطقه را ب هارمغان م یآورد که ب هلحاظ امنیتی و نظامی فو قالعاده مهم است.از سوی دیگر، در غرب این منطقه، دریای خزر واقع شده است که از نظر ذخایر نفتی در مقام دوم جهان قرار دارد.علاوه بر داشتن ذخایر عظیم و منابع طبیعی، این منطقه در موقعیت مرکزی و پل ارتباطی شرق و غرب بخصوصشرق دور و نزدیک واقع شده است.این مقاله ب هبررسی منافع ملی امریکا در آسیای مرکزی و بحث پیرامون استراتژ یهای اتخاذ شده خواهد پرداخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - باورهای مذهبی و امنیت در فضاهای جغرافیایی (با تاکید بر حوزه سرزمینی آسیای مرکزی)
حجت اله جهانی راد سید یحیی صفوی همامی عبدالرضا فرجی راد ابراهیم رومینامذهب و باورهای مذهبی همواره یکی از معیارهای تمایز میان فضاهای جغرافیایی بوده و نوع باورها و اعتقادات مذهبی هر منطقه جغرافیایی عاملی موثر در شکلگیری ساختارهای مختلف آن منطقه است. مذهب به عنوان یک عنصر فرهنگی، منشا ایجاد تغییر، تفاوت و تباین در مکان های گوناگون بوده و شا أکثرمذهب و باورهای مذهبی همواره یکی از معیارهای تمایز میان فضاهای جغرافیایی بوده و نوع باورها و اعتقادات مذهبی هر منطقه جغرافیایی عاملی موثر در شکلگیری ساختارهای مختلف آن منطقه است. مذهب به عنوان یک عنصر فرهنگی، منشا ایجاد تغییر، تفاوت و تباین در مکان های گوناگون بوده و شاید بر همین اساس برخی چالشهای مشهود دینی و مذهبی، همچون ترویج افراطگرایی در جغرافیای جهان اسلام را نیز میتوان در قالب این روند بررسی نمود. این پژوهش با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از منابع کتابخانه ای و تا حدودی میدانی و استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ضمن تبین مفاهیم مربوطه، با طرح این سوال که باورهای مذهبی چه تاثیری بر امنیت فضاهای جغرافیایی دارد؟ به واکاوی تاثیر این مولفه در امنیت حوزه سرزمینی آسیای مرکزی یرداخته، و در نهایت، نقش باورهای مذهبی را به عنوان یکی از عوامل موثر بر امنیت فضاهای جغرافیایی را با بیان رابطه مستقیم بین این دو مقوله، به اثبات رسانده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - سیاست روسیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و چالشهای فراروی آن پس از جنگ سرد
عبدالرضا فرجی راد مریم شعبانیاز نظر رهبران روسیه، حوزه نفوذ سنتی اتحاد جماهیر شوروی به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز نخستین سنگر پدافندی برای پاسداری از امنیت ملی روسیه است و رفتار مسکو بر سیاق دوران روسیه تزاری و شوروی سابق، باید به دنبال اعمال سلطه بر این منطقه باشد. با این وجود، روسیه در طول دو دهه ا أکثراز نظر رهبران روسیه، حوزه نفوذ سنتی اتحاد جماهیر شوروی به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز نخستین سنگر پدافندی برای پاسداری از امنیت ملی روسیه است و رفتار مسکو بر سیاق دوران روسیه تزاری و شوروی سابق، باید به دنبال اعمال سلطه بر این منطقه باشد. با این وجود، روسیه در طول دو دهه اخیر، رویکردهای مختلفی در قبال آسیای مرکزی و قفقاز در پیش گرفته است که در نگاه اول ممکن است تداعی کننده سردرگمی سران کاخ کرملین باشد، اما با بررسی دقیق علت اتخاذ چنین رویه ای، می توان دریافت که این رویکردها صرفاً تاکتیکی و به منظور تحقق راهبرد کلان روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز بوده اند. روندهای موجود، بیانگر آن است که هیأت حاکمه روسیه با تدوین راهبرد بلند مدت این کشور، همواره به دنبال آن بوده اند که روسیه را به عنوان یک امپراطور نفتی و بازیگری که با ارتقای جایگاه خود، قادر به ایفای نقشی ژئوپلیتیکی و کلیدی در عرصه انرژی است، مطرح کنند و از منابع انرژی روسیه و نیز انحصار خطوط لوله انتقال انرژی به عنوان ابزاری سیاسی و اقتصادی جهت تأمین منافع ژئوپلیتیکی این کشور در منطقه اوراسیا و به ویژه در روابط با اتحادیه اروپا بهره برداری کنند. در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سال هستیم که روسیه برای رسیدن به اهدافش در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز بعد از جنگ سرد با چه موانعی رو به رو می باشد. به نظر می رسد از جمله موانع روسیه برای رسیدن به اهدافش اول جنگ های قومی فرهنگی در منطقه قفقاز و بعد از آن حضور قدرت های فرامنطقه ای در این منطقه می باشد که در این پژوهش به بررسی آن می پردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی
بنت الهدا یوسفی دیلمی فرهاد حمزه رضا تاجفربر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران أکثربر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران ، افزایش نفوذ سیاسی-اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین افزایش مداخلات فدراسیون روسیه در کشورهای مذکور ، همواره منافع ایالات متحده آمریکا را در این منطقه با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه ساخت . با توجه به تاثیرات نفوذ استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و تاثیرات آن بر منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه کارشناسان و صاحب نظران و کارشناسان جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن بر اساس مدل کوکران تعداد 50 نفر تخمین زده شد . به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از آماره های توصیفی آزمون میانگین در نرم افزار spss استفاده گردید . نتایج نشان داد که تهدیدهای مشترک اسلام گرایی و تروریسم ، مقابله با هژمونی روسیه و چین در منطقه و مقابله با نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی به عنوان مهمترین عوامل همگرایی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی محسوب می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی
نظامعلی صالحی تهمینه دانیالی محمد اخباریچکیده تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله أکثرچکیده تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله مهمترین مؤلفههای آن عبارتاند از بحث رژیم حقوقی دریای خزر و تأثیر این دریا بر کشورهای ساحلی و نیز برنامه های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در راستای منافع ملی و اتخاذ روشی منطقی و معقول با دیپلماسی فعال و خنثی نمودن نفوذ کشورهای فرامنطقه ای. لذا با توجه به مطالب یاد شده، بسیاری از صاحب نظران علوم راهبردی معتقدند، توسعه همکاری منطقه ای و بینالمللی ایران و کشورهای آسیای مرکزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین فرصتها و تهدیدات تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی کدام اند؟ در این پژوهش از روش سوات برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده می شود در این راستا اهداف جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه همکاری با کشورهای آسیای مرکزی که دسترسی آنها به جهان آزاد و به ویژه آبهای گرم که تنها از طریق ایران میسر است و خاک کشورمان بهعنوان دروازه ی ورود این کشور به موارد پیش گفته محسوب می شود مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد؛ که این بررسی عبارتاند از: شناخت کشورهای آسیای مرکزی در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی بررسی منافع کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در توسعه همکاری با آسیای مرکزی، تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون در روابط با آسیای مرکزی و برعکس و شناخت فرصت ها و چالش ها، تحولات آتی مؤثر بر امنیت ملی و نتیجهگیری و تبیین اهداف در جهت توسعه همکاری ایران و کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان که دارای مرزهای طولانی خاکی و آبی با ایران است و با توجه به فرصت ها، تهدیدات و موانع، نتایج تحقیق نشان دهنده ی آن است که می توان با تبیین اهداف مناسب و برنامه های صلح و منطقی از قبیل: حسن همجواری، توسعه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تقویت انگیزه های ملی بر مبنای هویت اسلامی، همکاری ایران در زمینه های مختلف و ایجاد بسترهای لازم با کشورهای آسیای مرکزی بخصوص کشور همسایه ی شمالی ایران یعنی ترکمنستان را توسعه داده و در راستای تأمین امنیت و منافع ملی به نحو شایسته و منطقی اقدام کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ارائه الگوی منطقهگرایی ایران و آسیای مرکزی
حمیدرضا سرمست علی بیژنی محمد اخباریچکیده منطقه آسیای مرکزی یکی از مناطق ژئوپلیتیکی همجوار ایران است که دارای پیشینه تاریخی مشترک با ایران است. در روابط بین ایران و آسیای مرکزی این پژوهش به دنبال تدوین الگوی مبتنی بر ساختار ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی و ایران است که ضمن کاهش تنشها و چالشهای فیمابین أکثرچکیده منطقه آسیای مرکزی یکی از مناطق ژئوپلیتیکی همجوار ایران است که دارای پیشینه تاریخی مشترک با ایران است. در روابط بین ایران و آسیای مرکزی این پژوهش به دنبال تدوین الگوی مبتنی بر ساختار ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی و ایران است که ضمن کاهش تنشها و چالشهای فیمابین به نوعی همگرایی منطقهای پایدار منجر گردد. این امر میتواند سبب توسعه روابط ایران و آسیای مرکزی و جلوگیری از بروز تهدیدات ژئوپلیتیکی بین ایران و آسیای مرکزی گردد که اهداف آن شناخت ساختار ژئوپلیتیکی آسیبهای ناشی از سیاستگذاری گذشته و منابع تنش و تقابل در روابط میان ایران و آسیای مرکزی جهت تنشزدایی و کسب منافع مشترک منطقهای است. همچنین ایران و آسیای مرکزی در مسیر همگرایی و روابط متقابل دارای ظرفیت ها و چالشهایی هستند که برخی از آنها ریشه در محیط داخلی و برخی دیگر ریشه در محیط بیرونی منطقه و جهان دارد و برای رسیدن به همگرایی باید بر اساس راهبردهای پنج گانه به آن دست یافت؛ بنابراین در این مقاله سعی شده تا با بررسی واقعیتهای ژئوپلیتیکی به یک الگوی همگرایی منطقهای دست یابیم و در این راستا این سؤال اصلی قابل طرح است: بر اساس ساختار ژئوپلیتیکی موجود چه نوع الگویی میتوان ارائه داد که به منطقهگرایی پایدار بین ایران و آسیای مرکزی منجر گردد؟ فرضیه رساله نیز بدین شکل است: به نظر میرسد که بر اساس ساختار ژئوپلیتیکی موجود ارائه الگوی مبتنی بر واقعیات و منافع ژئوپلیتیکی همگرا ساز (قوتها و فرصتها) و نیز دوری از عوامل تنشزای ژئوپلیتیکی (ضعفها و تهدیدها) میتواند منطقهگرایی پایدار بین ایران و آسیای مرکزی در راستای منافع متقابل منجر گردد. روش مورد استفاده پژوهش نیز توصفی- تحلیلی است که برای تحلیل یافتههای پژوهش از مدل سوات نیز استفاده خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - آینده پژوهی دیالکتیک علائق ژئوپولیتیکی ایالات متحده آمریکا، ایران و روسیه درآسیای مرکزی
علیرضا محرابی امیرعلی عابدینیبا پایان جنگ سرد و فروپاشی ابرقدرت شرق در سال 1991 میلادی و شکلگیری جمهوری هایی تازه تاسیس در ورای مرزهای شمالی ایران، شرایط ژئوپولیتیکی جدیدی را در جبهه شمال ایران فراهم آمد که یکی از شاخصه های آن، فقدان قدرت موثر در منطقه آسیای مرکزی، بود. قابل توجه است که کشورهای منط أکثربا پایان جنگ سرد و فروپاشی ابرقدرت شرق در سال 1991 میلادی و شکلگیری جمهوری هایی تازه تاسیس در ورای مرزهای شمالی ایران، شرایط ژئوپولیتیکی جدیدی را در جبهه شمال ایران فراهم آمد که یکی از شاخصه های آن، فقدان قدرت موثر در منطقه آسیای مرکزی، بود. قابل توجه است که کشورهای منطقه آسیای مرکزی از لحاظ جغرافیایی، به علت موقعیت جغرافیایی بسته و عدم دسترسی به آبهای آزاد، دارای انتروپی بالایی هستند و کشورهای این منطقه را به کشورهای همسایه خود، بعنوان مکمل جغرافیایی، وابسته می کند؛ این امر، توجه کشورها را به کشورهای همسایه شان بویژه به جمهوری اسلامی ایران معطوف کرده است؛ حضور و نقش آفرینی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای، مانند روسیه، ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی، شرایط خاصی را بر این منطقه فراهم آورده است که مطالعه علل ژئوپولیتیکی علائق آسیای مرکزی برای این کشورها در ارتباط با روند رو به آینده کشورهای آسیای مرکزی، می تواند اهمیت به سزایی در مطالعات شرایط ژئوپولیتیکی این منطقه، به عنوان منطقه استراتژیک در جوار کشورمان، داشته باشد. به همین منظور، این مقاله بر اساس روش توصیفی - تحلیلی، با تاکید بر رویکرد آینده پژوهی و با استفاده از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، به بررسی زمینه ها و عوامل ژئوپولیتیکی در منطقه آسیای مرکزی را پرداخته است. همچنین در این مقاله سعی شده است به این سئوالات پاسخ داده شود که: 1. عوامل ژئوپولیتیک موثر آسیای مرکزی بر علائق دیالکتیک و حضور ایالات متحده آمریکا و روسیه چه می تواند باشد؟ 2. حضور روسیه و ایالات متحده آمریکا در آسیای مرکزی چه اثراتی بر جمهوری اسلامی ایران دارد؟ برای هر یک از این سئوالات، یک فرضیه مطرح شده است که آن دو از این قرار هستند: فرضیه اول: ویژگی های اقتصادی و موقعیت منطقه ای، از جمله عوامل موثر در علائق و حضور ایالات متحده و روسیه در آسیای مرکزی است. فرضیه دوم: حضور روسیه و ایالات متحده آمریکا در آسیای مرکزی باعث نتایجی مانند کاهش ترانزیت، عمق استراتژیک و چالشهای مرزی علیه ایران می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - روابط سیاسی ایران ساسانی و قبایل صحرا گرد شرقی در بحبوحهی هجوم اعراب
دکتر منصور امانیاقوام صحاری آسیای مرکزی و حتی دوردستهای آن، یعنی چین، در جستجوی سرزمین و مکان جدید به سوی غرب مهاجرت کردند. آنها در مسیر مهاجرت خود با امپراتوری ساسانی برخورد کردند، که در طی آن بیش از چهار صد سال جنگ، صلح و آمد و شد سفرا، میان آنها ادامه یافت. کوشانیان، خیونیها، کید أکثراقوام صحاری آسیای مرکزی و حتی دوردستهای آن، یعنی چین، در جستجوی سرزمین و مکان جدید به سوی غرب مهاجرت کردند. آنها در مسیر مهاجرت خود با امپراتوری ساسانی برخورد کردند، که در طی آن بیش از چهار صد سال جنگ، صلح و آمد و شد سفرا، میان آنها ادامه یافت. کوشانیان، خیونیها، کیدارها، هیاطله، و ترکان مهمترین همسایگان ایران در ادوار مختلف در دوره ساسانی بودند و تنها تصرف ایران توسط اعراب مسلمان بود که، رشته ارتباط آنها با ایران را از هم گسیخت. هر چند که پس از اسلام، بعضی از این اقوام نقش مهم خود را دوباره باز یافتند. از اواخر دوره ساسانی، نام ترک بر همه زرد پوستانی که از این پس در ماوراءالنهر پدیدار شدند اطلاق گردید، و برای تمام اقوام زردپوست که لهجه مشترک متقارب داشتند، لفظ ترک را به کار بردهاند. در این دوران پنج قوم را که زبان واحد داشتهاند، به نام ترک از آنها یاد کردهاند. این اقوام عبارتند از: 1-تغزغز(توعوز-اغوز) 2-خرخیز (قرقیز) 3-کیماک 4-غز (اوغوز) 5-خرلخ (قراق-خلخ). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی پیامدهای مذهبی و اجتماعی از ورود اعراب مسلمان به آسیای مرکزی تا پایان دولت بنی امیه
علی اصغر احمدی نبی منصور امانی عبدالعزیز موحدورود اسلام به آسیای مرکزی را می توان یکی از مهم ترین حادثۀ تاریخی این سرزمین دانست. با آنکه دین اسلام از نیمۀ دوم قرن اول هجری به این سرزمین راه یافت، ولی رواج آن مدت ها به طول انجامید. بنا بر مسنتدات تاریخی پس از آنکه اسلام وارد منطقه آسیای مرکزی گردید بتدریج مورد پذیر أکثرورود اسلام به آسیای مرکزی را می توان یکی از مهم ترین حادثۀ تاریخی این سرزمین دانست. با آنکه دین اسلام از نیمۀ دوم قرن اول هجری به این سرزمین راه یافت، ولی رواج آن مدت ها به طول انجامید. بنا بر مسنتدات تاریخی پس از آنکه اسلام وارد منطقه آسیای مرکزی گردید بتدریج مورد پذیرش مردم و تمامی بخش های جامعه قرار گرفت ودیری نپایید که اسلام تحولاتی شگرف را در زمینه های مختلف برای مردم ماوراءالنهر به ارمغان آورد در سایه تعالیم روح افزای اسلام پس از ساخت مساجد ومراکز فرهنگی شخصیت های برجسته ای درماوراءالنهر پرورش یافتند وهمین مسله موجب شد تا در مدتی کوتاه مردم منطقه به چنان مرتبه ای از رشد و ترقی دست یافتند، که به یکی از بزرگ ترین مراکز علمی و فرهنگی عالم اسلام مبدل شدند. همچنین ورود اعراب مسلمان به منطقه ماوراءالنهر تحولات جدیدی در زمینه اجتماعی بوجود آورد بطوری که بااسکان اعراب و امتزاج قبایل عرب با بومیان بافت اجتماعی جامعه نیز بکلی دگرگون شد. در واقع ورود اسلام به آسیای مرکزی پیامدهای مختلفی در پی داشت که این پژوهش در پی شناسایی و بررسی آنها می باشد. محقق قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که، پیامدهای مذهبی واجتماعی ورود اسلام به آسیای مرکزی تا پایان دولت بنی امیه چه بوده است؟ در پاسخ باید گفت، ورود اسلام به آسیای مرکزی تحولات قابل ملاحظه ای در زمینه مذهبی و اجتماعی در منطقه بوجود آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - روابط سیاسی ایران ساسانی و قبایل صحرا گرد شرقی در بحبوحهی هجوم اعراب
منصور امانیاقوام صحاری آسیای مرکزی و حتی دوردستهای آن، یعنی چین، در جستجویسرزمین و مکان جدید به سوی غرب مهاجرت کردند. آنها در مسیر مهاجرت خود باامپراتوری ساسانی برخورد کردند، که در طی آن بیش از چهار صد سال جنگ، صلح و آمدو شد سفرا، میان آنها ادامه یافت.کوشانیان، ، ها خیونی کیدارها، أکثراقوام صحاری آسیای مرکزی و حتی دوردستهای آن، یعنی چین، در جستجویسرزمین و مکان جدید به سوی غرب مهاجرت کردند. آنها در مسیر مهاجرت خود باامپراتوری ساسانی برخورد کردند، که در طی آن بیش از چهار صد سال جنگ، صلح و آمدو شد سفرا، میان آنها ادامه یافت.کوشانیان، ، ها خیونی کیدارها، هیاطله و، ترکان مهمترین همسایگان ایران در ادوارمختلف در دوره ساسانی بودند و تنها تصرف ایران توسط اعراب مسلمان بود که، رشتهارتباط آنها با ایران را از هم گسیخت. هر چند که پس از اسلام، بعضی از این اقوام نقشمهم خود را دوباره باز یافتند.از اواخر دوره ساسانی، نام ترک بر همه زرد پوستانی که از این پس در ماوراءالنهرپدیدار شدند اطلاق گردید، و برای تمام اقوام زردپوست که لهجه مشترک متقارب داشتند،لفظ ترک را به کار بردهاند. در این دوران پنج قوم را که زبان واحد داشتهاند، به نام ترک ازآنها یاد کردهاند. این اقوام عبارتند از - : 1تغزغز)توعوز-اغوز - ( 2خرخیز )قرقیز - ( 3کیماک- ) 4غز اوغوز - ( 5خرلخ )قراق-خلخ . ( تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - ساختار اجتماعی و حیات اقتصادی آسیای مرکزی در عصر باستان
لاله فرزین فرسرزمین گستردهی آسیای مرکزی دارای ویژگیهای خاص جغرافیایی است که باعث بروز نوع خاصی از معیشت در کنار ساکنان آن شده است. از مجموع متون کلاسیک چنین بر میآید که فلاتها و کوهپایههای آسیای مرکزی در سدههای باستان، مامن کوچ روهایی بوده که از طریق پرورش احشام و کشاورزی، رو أکثرسرزمین گستردهی آسیای مرکزی دارای ویژگیهای خاص جغرافیایی است که باعث بروز نوع خاصی از معیشت در کنار ساکنان آن شده است. از مجموع متون کلاسیک چنین بر میآید که فلاتها و کوهپایههای آسیای مرکزی در سدههای باستان، مامن کوچ روهایی بوده که از طریق پرورش احشام و کشاورزی، روزگار میگذراندند. فلاتهای وسیع این ناحیه همواره به سبب نقش کوچروهای باستانی در پرورش احشام و هم چنین تأثیری که در مقاطع مهمی از تاریخ جهان داشتهاند. مورد توجه بوده است. علاوه بر این که شباهت تأمین معاش و روش زندگی اقوام منطقه و نیز مشترکات زیادی که در فرهنگ عادی دارند، مطالعه به روی آنان را به موضوعی بحث انگیز میان پژوهشگران تبدیل کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - نفوذ داعش در آسیای مرکزی و تأثیر آن بر امنیت ملی ج. ا. ایران
زهرا توکلی کیهان برزگر مجید توسلی رکن آبادیاین مقاله به بررسی خطر نفوذ داعش در آسیای مرکزی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران می پردازد. دولتهای فرومانده و دولتهای شکننده در آسیای مرکزی توانایی ایجاد رفاه، امنیت، آموزش و آگاهیهای لازم را برای مردم خود ندارند؛ درنتیجه، شرایط برای گرایش مردم این مناطق به افراطگرایی أکثراین مقاله به بررسی خطر نفوذ داعش در آسیای مرکزی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران می پردازد. دولتهای فرومانده و دولتهای شکننده در آسیای مرکزی توانایی ایجاد رفاه، امنیت، آموزش و آگاهیهای لازم را برای مردم خود ندارند؛ درنتیجه، شرایط برای گرایش مردم این مناطق به افراطگرایی فراهم میشود. در راستای خطر وجود و افزایش افراطگرایی تکفیری در مرزهای غربی ایران (عراق و سوریه)، خطر رشد این جریان در مرزهای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز جدی است. بهرغم وجود برتری ژئوپلتیک روسیه و ایران و همکاری این دو کشور برای جلوگیری از تلاش و موفقیت این جریانات در این مناطق، درصورت متصل شدن این جریان افراطگرایی در دو سوی مرزهای ایران به یکدیگر، امنیت ملی ایران از سه جهت عمده با خطر و چالشی جدی مواجه خواهد شد: نخست، ازلحاظ گسترده شدن ناامنی در طول مرزهای شمالی، شرقی و غربی ایران بهتبع گسترش افراطگرایی؛ دوم، استفاده ابزاری بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از جریانهای افراطگرای تکفیری در راستای رقابت استراتژیک؛ و سوم، حادتر شدن مسئله افغانستان و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران. ازاینرو، تمرکز بر همگرایی منطقهای و فرامنطقهای میتواند مهمترین استراتژی ایران برای مقابله با این پدیده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تﻀﺎد و ﻫﻤﮑﺎری در رواﺑﻂ اﯾﺮان و ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﻨﮓ ﺳﺮد (م1989-2008)
صمد قائم پناهنوشتار حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است که چرا روابط ایران و ترکیه همیشه توأم با تضاد و همکاری بوده است و هیچ وقت روابط دو کشور عمیق، گرم و روند تکاملی را نداشته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در شکل گیری الگوی همکاری و تضاد در روابط دو کشور در مقطع زمانی مورد ن أکثرنوشتار حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است که چرا روابط ایران و ترکیه همیشه توأم با تضاد و همکاری بوده است و هیچ وقت روابط دو کشور عمیق، گرم و روند تکاملی را نداشته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در شکل گیری الگوی همکاری و تضاد در روابط دو کشور در مقطع زمانی مورد نظر (2008-1989م) سه عامل ایدئولوژی، وقوع جنگ عراق علیه ایران و پیامدهای تغییر و تحولات ژئوپولتیکی منطقهای و بینالمللی بیشترین نقش را داشتهاند و این نکتهای است که در این نوشتار بهطور مفصل به آن پرداخته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تبیین و تحلیل اختلافات هیدروپلیتیک در منطقه آسیای مرکزی
سیدهادی زرقانی هادی اعظمی ریحانه صالح آبادیچکیده مرزهای بسیاری از کشورهای جهان را آبراه ها و رودها تشکیل می دهند. برخلاف مرزهای خشکی، مرزهای آبی و به ویژه مرزهای رودخانه ای، به دلیل قابلیت ها و تنگناهای خاص خود، بیشتر زمینه تنش و بحران آفرینی دارند. از همین روست که بسیاری از صاحبنظران، قرن حاضر را به دلیل چشم ان أکثرچکیده مرزهای بسیاری از کشورهای جهان را آبراه ها و رودها تشکیل می دهند. برخلاف مرزهای خشکی، مرزهای آبی و به ویژه مرزهای رودخانه ای، به دلیل قابلیت ها و تنگناهای خاص خود، بیشتر زمینه تنش و بحران آفرینی دارند. از همین روست که بسیاری از صاحبنظران، قرن حاضر را به دلیل چشم انداز تاریک آن در زمینه بروز درگیری و جنگ ها بر سر منابع آبی مشترک، سده هیدروپلیتیک نامیده اند. تغییرات اقلیمی و بروز دوره های طولانی خشکسالی، ایجاد طرح های توسعه؛ به ویژه در بخش های کشاورزی و صنعت در مناطق مرزی، رشد جمعیت شهری و ... مهم ترین عواملی هستند که در ایجاد و تشدید درگیری ها بر سر رودهای مشترک مرزی نقش دارند. در منطقه آسیای مرکزی، دو رود اصلی آمودریا و سیر دریا همراه با شعبات خود جریان دارند که مسائل و چالش های آنها، پنج کشور این منطقه را درگیر خود ساخته است. درواقع، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، همانند برخی دیگر از حوزه ها، کشورهای منطقه میراث دار مدیریت نامنسجم و نادرست منابع مشترک آبی توسط اتحاد جماهیر شوروی شدند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی اختلافات هیدروپلیتیک کشورهای حوزه رودهای آمودریا و سیردریا می پردازد و می کوشد مهم ترین زمینه ها و دلایل بروز و تشدید اختلافات کشورهای منطقه بر سر رودهای مشترک مرزی را مطالعه و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد، منافع متفاوت کشورهای بالادست و پایین دست، عدم مدیریت صحیح، سدسازی های گسترده، تغییرات آب و هوایی، دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و ...، مهم ترین دلائل بروز اختلاف بر سر منابع آب مشترک مرزی هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - امنیت انرژی چین در راستای طرح «یککمربند- یکجاده»
هادی آجیلی مهدی سلامی زواره مهرداد فلاحی برزکیچکیده طرح یک کمربند-یک جاده که در سپتامبر سال 2013 توسط شی جین پینگ رئیس جمهور چین مطرح شد، از دوبخش کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم جدید و جادۀ ابریشم دریایی تشکیل شده است. چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینۀ رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزۀ نفوذ و تأثیرگذار أکثرچکیده طرح یک کمربند-یک جاده که در سپتامبر سال 2013 توسط شی جین پینگ رئیس جمهور چین مطرح شد، از دوبخش کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم جدید و جادۀ ابریشم دریایی تشکیل شده است. چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینۀ رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزۀ نفوذ و تأثیرگذاری در مناطق مختلف، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راه های ارتباطی و حمل ونقل مقرون به صرفه تر دنبال می کند. این ایده به دنبال تسهیل و تأمین انتقال انرژی، کالا و نزدیک گردانیدن نقاط مختلف کرۀ خاکی به سوی کشور چین است. طرح یادشده شامل دو مسیر است: یک مسیر از سمت سواحل چین و از طریق دریای چین جنوبی و اقیانوس هند به اروپا و دیگری از سواحل چین به اقیانوس آرام جنوبی. پرسش اصلی مقالۀ حاضر، این است که با در نظرگرفتن فرصت ها و چالش های مختلف در اجرای طرح "یک کمربند- یک جاده" این مهم چگونه برای امنیت انرژی جمهوری خلق چین سودمند خواهد بود؟ فرضیۀ پژوهش حاضر بر این مبناست که چین درنظر دارد با اجرایی شدن این طرح و با برقراری روابط حسنه؛ به ویژه با کشورهای دارندۀ انرژی، ایجاد مسیرهای مختلف خشکی و دریایی و متنوع سازی مبادی واردات انرژی، به تأمین، تسهیل و افزایش امنیت انتقال انرژی در جهت تأمین منافع و منابع مورد نیاز آیندۀ خود بپردازد. برای بررسی این مسأله که با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام میشود، ابتدا به بررسی وضعیت انرژی چین و سپس ایدۀ جادۀ ابریشم جدید، بررسی مسیرهای مختلف آن در انتقال و تأمین انرژی، کشورها و مناطق تأثیرگذار در باب انتقال و امنیت خطوط در این طرح و همچنین، به توضیح چگونگی تأمین امنیت انرژی چین از این طریق پرداخته خواهد شد. در پایان، به این نتیجه می رسیم که چین در تلاش است تا با ایجاد مسیرهای مختلف خشکی و نیز مسیرهای مختلف دریایی و همچنین، واردات انرژی از مناطق گوناگون، از خطرهای احتمالی در مسیر انتقال یا در تامین انرژی خود در آینده دوری کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - زمینههای پیدایش و رشد افراطیگری در آسیای مرکزی: مطالعه موردی داعش
محمد رضا مجیدی یوسف باقریچکیده یکی از جریانهای تکفیری که طی سال‎های اخیر موجبات خشونت و افراطیگری را در منطقه غرب آسیا فراهم آورده، جریانی موسوم به داعش است. این جریان بنا به دلایلی نظیر فقدان دموکراسی و حقوق شهروندی، تحجر و واپسگرایی بروز یافت و با حمایتهای مالی- لجستیکی برخی قدرتهای أکثرچکیده یکی از جریانهای تکفیری که طی سال‎های اخیر موجبات خشونت و افراطیگری را در منطقه غرب آسیا فراهم آورده، جریانی موسوم به داعش است. این جریان بنا به دلایلی نظیر فقدان دموکراسی و حقوق شهروندی، تحجر و واپسگرایی بروز یافت و با حمایتهای مالی- لجستیکی برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای توانست قریب به نیم دهه به حیات خود تداوم بخشد و چالشی اساسی را فراروی دولتهای این منطقه قرار دهد. داعش همچنین با توجه به ماهیت، اهداف و دورنمایی که برای خود متصور است، تهدیدی بالقوه برای کشورهای آسیای‎ مرکزی است. این پژوهش با کاربست نظریه مواجهه با مدرنیته و نیز نظریه دولت ورشکسته درصدد بررسی موارد امکان و امتناع حضور داعش در آسیای مرکزی است. نویسندگان مقاله برآنند که به دلیل تأثیرپذیری بخشی از جریان اسلامگرایی در آسیای مرکزی از اندیشه‎های افراطی موجود در غرب آسیا و تضادی که این نوع اندیشه با انگارههای مدرنیته دارد، زمینه برای حضور داعش در آسیای مرکزی فراهم است؛ به ویژه پس از آنکه داعش از سوریه و عراق رخت بربسته و در جستجوی فضایی جدید برای ادامه حیات خود است. با این حال، وجود دولتهای اقتدارگرا و نسبتاً باثبات در آسیای مرکزی، حضور داعش را در این منطقه با محدودیتهایی روبه رو ساخته است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری دادهها کتابخانهای و استفاده از دادههای اینترنتی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی فرصتها و چالشهای حضور اتحادیه اروپا در منطقهی آسیای مرکزی
زهرا اکبری حدیث باقری نیاپایان جنگ سرد سرآغاز شکلگیری عصر جدیدی برای حضور اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی بود. راهبرد اصلی اتحادیه اروپا در این منطقه تأمین امنیت و ثبات با در نظر گرفتن ارزشهای اروپایی، همچون حاکمیت، قانون و رعایت حقوق بشر میباشد. پژوهش حاضر بر مبنای مدل سوات و همچنین با ب أکثرپایان جنگ سرد سرآغاز شکلگیری عصر جدیدی برای حضور اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی بود. راهبرد اصلی اتحادیه اروپا در این منطقه تأمین امنیت و ثبات با در نظر گرفتن ارزشهای اروپایی، همچون حاکمیت، قانون و رعایت حقوق بشر میباشد. پژوهش حاضر بر مبنای مدل سوات و همچنین با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرصت‎ها و چالشهای اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی میپردازد. سؤال اصلی این پژوهش این است که حضور اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی، چه فرصتها و چالشهایی را برای این اتحادیه ایجاد مینماید؟ با توجه به این پرسش فرضیهی دوبخشی پژوهش عبارت است از الف) فرصت: نیاز آسیای مرکزی به سرمایهگذاری در سطوح مختلف و ظرفیتهای بالای اتحادیه اروپا، منجر به حضور این اتحادیه در منطقه و دستیابی به اهداف سیاسی-اقتصادیاش میشود؛ ب) چالش: تأکید بیش از حد اتحادیه اروپا بر اهداف لیبرال و ارتقاء دموکراسی و حقوق بشر در آسیای مرکزی باعث ناکامی اتحادیه در دستیابی به اهداف خود میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که از یک طرف توجه بسیار زیاد اتحادیه اروپا بر رعایت ارزشهای اروپایی و از طرف دیگر فقدان وحدت در رابطه با مسائل حقوق بشری در این اتحادیه منجر به ایجاد چالشهایی برای اتحادیه اروپا گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - درک تهدید و آثار آن بر رویکرد محیطشناسی اندیشکدههای روسیه؛ با تأکید بر محیط آسیای مرکزی و قفقاز
مهدی هدایتی شهیدانی محمدرضا لارتیدر طرحریزی دکترینهای امنیتی، همواره برای مؤلفه تهدید نقش ویژهای در نظر گرفته میشود. اگر تهدید را معادل ترکیبی از احتمال یک رویداد و پیامدهای منفی آن بدانیم، گزاره تهدید در الگوی ذهنی تحلیلگران روسی به مجموعه وضعیتهایی گفته میشود که به نحوی منافع، ارزشها و اولو أکثردر طرحریزی دکترینهای امنیتی، همواره برای مؤلفه تهدید نقش ویژهای در نظر گرفته میشود. اگر تهدید را معادل ترکیبی از احتمال یک رویداد و پیامدهای منفی آن بدانیم، گزاره تهدید در الگوی ذهنی تحلیلگران روسی به مجموعه وضعیتهایی گفته میشود که به نحوی منافع، ارزشها و اولویتهای ملی کوتاهمدت و بلندمدت کشور روسیه را به خطر انداخته، به آنها آسیبزده و یا نابودی آنها را نشانه رفته است. این نوشتار با اولویت دادن به تحولات امنیتی و توجه به تهدیدهای محوری در این محیط، سؤال اصلی خود را اینگونه مطرح میکند که اندیشکدههای دولتی و غیردولتی روسیه چه تعریف، دیدگاه، ابعاد و مؤلفههایی پیرامون دو مفهوم تهدید و محیط در آسیای مرکزی و قفقاز دارند؟ فرضیه اصلی مقاله عبارت است از آن که اندیشکدههای دولتی و غیردولتی در روسیه بر پایه تجربیات تاریخی، جغرافیای ملی، هویت طبیعی و فرهنگی، منافع و اولویتهای مادی خود به تعریف و بسط مفاهیم تهدید و محیط در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پرداختهاند این مقاله در چارچوب نظریه سازهانگاری به تبیین ادراکات روسی از تهدید و تأثیر آن بر مفهوم محیط به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز میپردازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای به انجام رسیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - کاربرد قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی
سمیه زنگنه الهه کولائی شیوا علیزادهچکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دا أکثرچکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دارد از ابعاد مختلف قابل بررسی است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که بهرهگیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم در آسیای مرکزی چگونه سیاست خارجی کشورهای منطقه را زیر تأثیر قرار دادهاست؟ فرضیۀ مقاله این است که بهره گیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم به همسویی فکری رهبران آسیای مرکزی با روسیه و همراهی بیشتر آنها با اهداف سیاست خارجی این کشور انجامیدهاست. در این پژوهش با بهکارگیری نظریه واقعگرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تبیینی_تحلیلی به تبیین منطق بهکارگیری قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی، کارآمدی راهبرد روسیه در منطقه آسیای مرکزی و نیز دلایل و عوامل تعیینکنندۀ قدرت نرم روسیه در منطقه پرداخته شدهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد ارتباطهای شخصی فراملی به عنوان سازوکار اصلی مسکو در جهت تأثیر بر جهتگیری سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی عمل میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - بررسی نقش بنیاد گرایی اسلامی در آسیای مرکزی( مطالعه ی موردی ازبکستان)
سید داوود آقائی محمد رضا دمیریبنیادگرایی اسلامی به عنوان یک جریان تندرو مدعی بازگشت به اسلام راستین و عدم سازش با دنیای مدرن، در صحنه داخلی کشورها و هم چنین در روابط بینالملل به عنوان یک تهدید و رقیب جدی در جوامع کنونی تبدیل شده است. یکی از این مناطق دارای جریان های مذهبی فعال، منطقه آسیای مرکزی با أکثربنیادگرایی اسلامی به عنوان یک جریان تندرو مدعی بازگشت به اسلام راستین و عدم سازش با دنیای مدرن، در صحنه داخلی کشورها و هم چنین در روابط بینالملل به عنوان یک تهدید و رقیب جدی در جوامع کنونی تبدیل شده است. یکی از این مناطق دارای جریان های مذهبی فعال، منطقه آسیای مرکزی با مرکزیت جمهوری ازبکستان است. بیشک در تقویت این جریانهای اسلامی، گروه های اسلامی سایر کشورها، و جریان تندرو طالبان و همین طور شرایط داخلی حاکم بر جامعه نقش فعالی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که مهم ترین عامل کلیدی در به چالش کشاندن حاکمیت سیاسی کشورهای آسیای مرکزی (به ویژه ازبکستان) چیست؟ فرضیه اصلی آن است که بنیادگرایی اسلامی به عنوان مهم ترین رقیب و تهدید جدی علیه حاکمیت و امنیت این کشورها (به ویژه ازبکستان) است. در این پژوهش از روش توصیفی –تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی استفاده شده است. حاصل این پژوهش، تبیین و نشان دادن حضور و نقش بنیادگرایی اسلامی در ازبکستان به عنوان یک واقعیت جدی در ایجاد چالش در مسائل امنیتی – سیاسی این کشور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - سیاستهای اقتصادی ترکیه در جمهوریهای آسیای مرکزی
مهناز گودرزیپس از فروپاشی اتحاد شوروی و ایجاد خلا قدرت در جمهوریهای نواستقلالیافته آسیای مرکزی این منطقه مورد توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفت که در این میان نقش ترکیه به دلیل پیوندهای تاریخی و فرهنگی با این منطقه دارای اهمیت خاصی است. در این پژوهش تلاش شده است ضمن أکثرپس از فروپاشی اتحاد شوروی و ایجاد خلا قدرت در جمهوریهای نواستقلالیافته آسیای مرکزی این منطقه مورد توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفت که در این میان نقش ترکیه به دلیل پیوندهای تاریخی و فرهنگی با این منطقه دارای اهمیت خاصی است. در این پژوهش تلاش شده است ضمن نگاهی اجمالی به وضعیت اقتصادی ترکیه و جمهوریهای آسیای مرکزی، فعالیتهای اقتصادی ترکیه در این جمهوریها مورد بررسی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - ملاحظات ژئوپلیتیکی سیاست های انرژی چین در منطقه سازمان همکاری شانگهای
الهه کولایی ماندانا تیشه یارپس از آنکه چین سیاست انجام اصلاحات در ساختارهای اقتصادی خود را از پایان دهه ی 1360 در پیش گرفت، اقتصاد این کشور با شتاب چشمگیری گسترش یافت و بر میزان مصرف انرژی در بخش های گوناگون اقتصادی افزوده شد. با رشد نیاز چین به انرژی، مساله ی ی امنیت دسترسی به این کالا، به یکی از أکثرپس از آنکه چین سیاست انجام اصلاحات در ساختارهای اقتصادی خود را از پایان دهه ی 1360 در پیش گرفت، اقتصاد این کشور با شتاب چشمگیری گسترش یافت و بر میزان مصرف انرژی در بخش های گوناگون اقتصادی افزوده شد. با رشد نیاز چین به انرژی، مساله ی ی امنیت دسترسی به این کالا، به یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی این کشور و در روابط این کشور با مناطق پیرامونی، تبدیل شد. اما گسترش حضور چین در سطح منطقه ای، تنها به خاطر وابستگی این کشور به انجام واردات انرژی و تلاش برای ایمن سازی راه های دستیابی به آن نیست؛ بلکه، این امر را باید در چارچوبی کلان تر و با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و برنامه های سیاسی این کشور در نظر گرفت. در واقع، افزایش پیوندهای میان چین و کشورهای رو به توسعه و گسترش حضور منطقه ای این کشور را باید در چارچوب افزایش نفوذ و جایگاه سیاسی این کشور در سطح بین المللی دید و نباید آن را تنها به تلاش این کشور برای دسترسی به منابع انرژی فروکاست. در مجموع، اینطور به نظر می رسد که اگرچه مساله ی تامین امنیت انرژی نقش مهمی در شکل دهی به رفتار منطقه ای و جهانی چین بازی می کند، اما نتوانسته است سیاست خارجی این کشور را به طور کامل پیرو این دست ملاحظات نماید. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا نشان داده شود در حالی که انرژی عامل مهمی در سیاست خارجی چین در روابط این کشور با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است، اما این طور به نظر می رسد که انرژی بیشتر نقش ابزاری کاربردی برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی چین در این منطقه را بازی می کند و برای درک ماهیت سیاست های انرژی چین، باید در چارچوبی کلان تر به بررسی اولویت های چندگانه سیاست های امنیتی و رقابتی چین با دیگر کشورها در منطقه ی سازمان همکاری شانگهای پرداخته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - امنیت انرژی و روابط اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی
علی صباغیان عباس سروستانیموقعیت ژئواکونومیک و میزان ذخائر و تولید نفت و گاز منطقه آسیای مرکزی در دو دهه گذشته باعث اهمیت روزافزون این منطقه در معادلات بین المللی شده است. به علاوه، وقوع حوادث 11 سپتامبر و همسایگی کشورهای آسیای مرکزی با کانون بحران های جهانی نظیر تروریسم، کشت و قاچاق مواد مخدر و أکثرموقعیت ژئواکونومیک و میزان ذخائر و تولید نفت و گاز منطقه آسیای مرکزی در دو دهه گذشته باعث اهمیت روزافزون این منطقه در معادلات بین المللی شده است. به علاوه، وقوع حوادث 11 سپتامبر و همسایگی کشورهای آسیای مرکزی با کانون بحران های جهانی نظیر تروریسم، کشت و قاچاق مواد مخدر و بنیادگرائی، اهمیت ژئوپلتیکی این منطقه را دوچندان و زمینه حضور قدرت های بزرگ را در این منطقه فراهم آورده است. مناقشات روسیه و اوکراین در سال 2008 و 2014 و قطع شدن گاز کشورهای اروپایی، نیز مزید بر علت شده و اتحادیه اروپایی را ترغیب به جستجوی منابع جدید انرژی نمود و به سمت گسترش ارتباطات با کشورهای آسیای مرکزی سوق داد. دامنه این روابط به خصوص بعد از معاهده لیسبون که تلاشی بود برای انسجام و کارآمدی اتحادیه اروپایی در نظام بین الملل، گسترده تر و عمیق تر شد. این معاهده نتایج قابل ملاحظه ای در گسترش ارزشهای اروپایی و توسعه روابط خارجی اتحادیه اروپا با کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشورهای نفت خیز آسیای مرکزی داشته است. مقاله حاضر به بررسی علل و زمینه ها و همچنین نقش متغیر انرژی در همکاری اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای مرکزی در دو دهه گذشته می- پردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی
بنت الهدا یوسفی دیلمی فرهاد حمزه رضا تاجفربر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران أکثربر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران ، افزایش نفوذ سیاسی-اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین افزایش مداخلات فدراسیون روسیه در کشورهای مذکور ، همواره منافع ایالات متحده آمریکا را در این منطقه با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه ساخت . با توجه به تاثیرات نفوذ استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و تاثیرات آن بر منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه کارشناسان و صاحب نظران و کارشناسان جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن بر اساس مدل کوکران تعداد 50 نفر تخمین زده شد . به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از آماره های توصیفی آزمون میانگین در نرم افزار spss استفاده گردید . نتایج نشان داد که تهدیدهای مشترک اسلام گرایی و تروریسم ، مقابله با هژمونی روسیه و چین در منطقه و مقابله با نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی به عنوان مهمترین عوامل همگرایی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی محسوب می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی
نظامعلی صالحی تهمینه دانیالی محمد اخباریچکیده تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله أکثرچکیده تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله مهمترین مؤلفههای آن عبارتاند از بحث رژیم حقوقی دریای خزر و تأثیر این دریا بر کشورهای ساحلی و نیز برنامه های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در راستای منافع ملی و اتخاذ روشی منطقی و معقول با دیپلماسی فعال و خنثی نمودن نفوذ کشورهای فرامنطقه ای. لذا با توجه به مطالب یاد شده، بسیاری از صاحب نظران علوم راهبردی معتقدند، توسعه همکاری منطقه ای و بینالمللی ایران و کشورهای آسیای مرکزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین فرصتها و تهدیدات تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی کدام اند؟ در این پژوهش از روش سوات برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده می شود در این راستا اهداف جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه همکاری با کشورهای آسیای مرکزی که دسترسی آنها به جهان آزاد و به ویژه آبهای گرم که تنها از طریق ایران میسر است و خاک کشورمان بهعنوان دروازه ی ورود این کشور به موارد پیش گفته محسوب می شود مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد؛ که این بررسی عبارتاند از: شناخت کشورهای آسیای مرکزی در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی بررسی منافع کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در توسعه همکاری با آسیای مرکزی، تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون در روابط با آسیای مرکزی و برعکس و شناخت فرصت ها و چالش ها، تحولات آتی مؤثر بر امنیت ملی و نتیجهگیری و تبیین اهداف در جهت توسعه همکاری ایران و کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان که دارای مرزهای طولانی خاکی و آبی با ایران است و با توجه به فرصت ها، تهدیدات و موانع، نتایج تحقیق نشان دهنده ی آن است که می توان با تبیین اهداف مناسب و برنامه های صلح و منطقی از قبیل: حسن همجواری، توسعه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تقویت انگیزه های ملی بر مبنای هویت اسلامی، همکاری ایران در زمینه های مختلف و ایجاد بسترهای لازم با کشورهای آسیای مرکزی بخصوص کشور همسایه ی شمالی ایران یعنی ترکمنستان را توسعه داده و در راستای تأمین امنیت و منافع ملی به نحو شایسته و منطقی اقدام کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - ارائه الگوی منطقهگرایی ایران و آسیای مرکزی
حمیدرضا سرمست علی بیژنی محمد اخباریچکیده منطقه آسیای مرکزی یکی از مناطق ژئوپلیتیکی همجوار ایران است که دارای پیشینه تاریخی مشترک با ایران است. در روابط بین ایران و آسیای مرکزی این پژوهش به دنبال تدوین الگوی مبتنی بر ساختار ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی و ایران است که ضمن کاهش تنشها و چالشهای فیمابین أکثرچکیده منطقه آسیای مرکزی یکی از مناطق ژئوپلیتیکی همجوار ایران است که دارای پیشینه تاریخی مشترک با ایران است. در روابط بین ایران و آسیای مرکزی این پژوهش به دنبال تدوین الگوی مبتنی بر ساختار ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی و ایران است که ضمن کاهش تنشها و چالشهای فیمابین به نوعی همگرایی منطقهای پایدار منجر گردد. این امر میتواند سبب توسعه روابط ایران و آسیای مرکزی و جلوگیری از بروز تهدیدات ژئوپلیتیکی بین ایران و آسیای مرکزی گردد که اهداف آن شناخت ساختار ژئوپلیتیکی آسیبهای ناشی از سیاستگذاری گذشته و منابع تنش و تقابل در روابط میان ایران و آسیای مرکزی جهت تنشزدایی و کسب منافع مشترک منطقهای است. همچنین ایران و آسیای مرکزی در مسیر همگرایی و روابط متقابل دارای ظرفیت ها و چالشهایی هستند که برخی از آنها ریشه در محیط داخلی و برخی دیگر ریشه در محیط بیرونی منطقه و جهان دارد و برای رسیدن به همگرایی باید بر اساس راهبردهای پنج گانه به آن دست یافت؛ بنابراین در این مقاله سعی شده تا با بررسی واقعیتهای ژئوپلیتیکی به یک الگوی همگرایی منطقهای دست یابیم و در این راستا این سؤال اصلی قابل طرح است: بر اساس ساختار ژئوپلیتیکی موجود چه نوع الگویی میتوان ارائه داد که به منطقهگرایی پایدار بین ایران و آسیای مرکزی منجر گردد؟ فرضیه رساله نیز بدین شکل است: به نظر میرسد که بر اساس ساختار ژئوپلیتیکی موجود ارائه الگوی مبتنی بر واقعیات و منافع ژئوپلیتیکی همگرا ساز (قوتها و فرصتها) و نیز دوری از عوامل تنشزای ژئوپلیتیکی (ضعفها و تهدیدها) میتواند منطقهگرایی پایدار بین ایران و آسیای مرکزی در راستای منافع متقابل منجر گردد. روش مورد استفاده پژوهش نیز توصفی- تحلیلی است که برای تحلیل یافتههای پژوهش از مدل سوات نیز استفاده خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - بررسی نقش قتیبه بن مسلم باهلی در فتح آسیای مرکزی توسط مسلمان
علی اصغر احمدی نبی منصور امانی عبدالعزیز موحدنساحاز سال 31 قمری که نخستین مهاجمان عرب وارد خراسان شدند تا سال 86 قمری که قتیبه بن مسلم باهلی از طرف حجاج بن یوسف ثقفی عامل خراسان گردید، اقدامات انجام گرفته تا این زمان در فرارود چیزی بیش از یکی دو حملۀ کوتاه مدت توسط عبیدالله بن زیاد و سعید بن عثمان نبود که البته برخی پ أکثراز سال 31 قمری که نخستین مهاجمان عرب وارد خراسان شدند تا سال 86 قمری که قتیبه بن مسلم باهلی از طرف حجاج بن یوسف ثقفی عامل خراسان گردید، اقدامات انجام گرفته تا این زمان در فرارود چیزی بیش از یکی دو حملۀ کوتاه مدت توسط عبیدالله بن زیاد و سعید بن عثمان نبود که البته برخی پژوهشگران در آن هم تردیدهای جدی دارند. قتیبه بن مسلم در مدت ده سال حکومت، خود، بین سال های 86 تا 96 هـ. با لشکرکشی های پردامنه و مداوم خود، ماورالنهر را به قلمرو مسلمین الحاق نمود. او در این سال ها توانست ابتدا شهرهای بیکند، بخارا و سپس سمرقند و ناحیه خوارزم را با نیروی خستگی ناپذیر خویش نفتح نمود و به منتهی الیه این سرزمین یعنی ساحل سیحون و نواحی چاچ و فرغانه پای بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش قتیبه در فتح آسیای مرکزی توسط مسلمان می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر اسناد و مدارک اصلی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قتیبه نقش پررنگی در فتح آسیای مرکزی داشت که می شود گفت نقش قتیبه در فتح آسیای مرکزی از آن جهت است که قتیبه دارای راهبرد نظامی چندجانبه با ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود که در یک دهه با تکیه بر سیاست مدبرانه حجاج و قدرت نظامی خود شرایط را برای سلطه اعراب مسلمان و تثبیت حاکمیت اسلامی در آسیای مرکزی فراهم آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - طرح جاده ابریشم جدید و رویکرد انرژیمحور چین در آسیای میانه و روسیه
سعید میرترابی هادی ترکیچین به عنوان بزرگترین قدرت نوظهور اقتصادی در جهان، چند دهه رشد پرشتاب اقتصادی را تجربه کرده و امروز برای استمرار بخشیدن به روند خیزش خود به عنوان قدرتی جهانی، به شدت به امنیت بخشی به منابع عرضه انرژی وارداتی، وابسته است. در همین راستا، چین در سال 2013، ابتکاری بینالملل أکثرچین به عنوان بزرگترین قدرت نوظهور اقتصادی در جهان، چند دهه رشد پرشتاب اقتصادی را تجربه کرده و امروز برای استمرار بخشیدن به روند خیزش خود به عنوان قدرتی جهانی، به شدت به امنیت بخشی به منابع عرضه انرژی وارداتی، وابسته است. در همین راستا، چین در سال 2013، ابتکاری بینالمللی را با عنوان یک کمربند، یک راه مطرح کرد که یکی از شاخههای اصلی آن با عنوان کمربند اقتصادی راه ابریشم از آسیای مرکزی عبور میکند و یاد آور راهی باستانی است که به مدت چند قرن، پیوندهای تجاری و فرهنگی چین را با جهان بیرون برقرار میکرد. هدف از این پژوهش، برجسته کردن تلاشهای پکن در مقابله با تنگناهای مرتبط با تأمین انرژی از طریق پیشبرد ابتکار احیای جاده ابریشم در منطقه آسیای مرکزی روسیه است. مقاله بر مبنای رویکرد نئومرکانتیلیستی و بهرهگیری از روش توصیفی- تبیینی نشان میدهد که دولت چین تلاش دارد از طریق پیشبرد ابتکار کمربند اقتصادی راه ابریشم، مهمترین اهداف امنیت عرضه انرژی یعنی قابلیت دسترسی و قابلیت پرداخت انرژی وارداتی خود را بهبود بخشد. یافته مقاله این است که موفقیت پکن در پیشبرد این ابتکار میتواند ضمن مشروعیت بخشی به حضور قدرتمند و دوباره چین در اوراسیا، فرصتهای سوآور اقتصادی و تجاری را برای کشورهای شریک رقم بزند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - عملکردکشورهای آسیای مرکزی در طرح اوراسیای بزرگ با توجه به نقش روسیه و چین
الهه کولایی سمیه زنگنهچارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میش أکثرچارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میشود و عامل اصلی در شکلگیری ساختار جدید منطقهای اوراسیای بزرگ است. وضعیت ژئوپلیتیکی موجود در همگرایی کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین را به تنها گزینه موجود برای آنها تبدیل میکند. همگرایی سیاسی و نظامی با روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی و همچنین همگرایی اقتصادی با روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از عناصر اصلی این امر است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و درچارچوب مفهوم سیاست خارجی چندجهتی با هدف ارائه یک تحلیل سیستماتیک از منافع کشورهای آسیای مرکزی که در رویکرد فعلی روسیه و چین درگیر هستند به این پرسش پاسخ میدهد که کشورهای آسیای مرکزی در روند شکلگیری اوراسیای بزرگ با توجه به نقش روسیه و چین چگونه عمل میکنند؟ فرضیه پژوهش این است که کشورهای آسیای مرکزی در طرح اوراسیای بزگ با اتخاذ سیاستخارجی چندجهتی بهدنبال ایجاد تعادل در برابر نفوذ رو به رشد روسیه و چین هستند. یافته پژوهش نشان میدهد کشورهای آسیای مرکزی به دلیل جبر ژئوپلیتیک ناگزیر از همگرائی با چین و روسیه هستند اما از طرف دیگر برای اینکه در این فرآیند زیر سلطه قرارنگیرند به توسعه روابط با غرب و جهان اسلام پرداخته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - جایگاه آسیای مرکزی و افغانستان در مشارکت راهبردی ایران و چین
سید حسن میرفخراییبرنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین زمینهساز توسعه سطح مناسبات دو کشور به مشارکت جامع راهبردی را فراهم آورده است. این امر در یک بستر دو دههای از مناسبات دوجانبه تهران و پکن و در چارچوب بستهای از منافع مشترک در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی به وقوع پیوسته اس أکثربرنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین زمینهساز توسعه سطح مناسبات دو کشور به مشارکت جامع راهبردی را فراهم آورده است. این امر در یک بستر دو دههای از مناسبات دوجانبه تهران و پکن و در چارچوب بستهای از منافع مشترک در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی به وقوع پیوسته است. در عین حال، هر سه معیار انطباق راهبردی، عدم قطعیت محیطی و اصل سیستمی نیز در شکلگیری مشارکت راهبردی ایران و چین به طور کیفی تحقق یافتهاند. در این فراخور، توجه به شبکه مشارکتهای راهبردی چین به خوبی نشان میدهد نقش جمهوری اسلامی ایران در این شبکه به صورت ایزوله و مجزای از دیگر شرکای چین برای این قدرت نوظهور جهانی نخواهد بود. در این میان حوزه منطقهای آسیای مرکزی و افغانستان که تا سال 2013 همگی مدلهای متعددی از اسناد مشارکت راهبردی را با چین به امضا رساندهاند، بسیار حائز اهمیت است. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آسیای مرکزی و افغانستان چگونه بر مشارکت راهبردی ایران و چین تأثیر میگذارد؟ در پاسخ باید تأکید کرد که سه معیار ژئوپلیتیک راهبردی، ژئواکونومی پیوندی و چندجانبهگرایی غیرغربی عواملی است که در راستای تحکیم مشارکت راهبردی ایران و چین به واسطه مشارکت کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان اثر خواهند گذارد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی مشارکت راهبردی ارائه شده توسط توماس ویلکنیز در پی پاسخ به پرسش اصلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - تحلیل تهدیدهای امنیتی روسیه پس از خروج آمریکا از افغانستان در آسیای مرکزی با تأکید بر بنیاد گرایی اسلامی
حسن آئینه وند علی کیوانی محمدعلی بصیریخروج نیروهای ایالات متحده آمریکا از افغانستان در اوت 2021 توسط دولت جو بایدن صورت پدیرفت که پیش زمینه آن توافقنامه دوحه در 29 فوریه 2020 میان دونالد ترامپ و طالبان با عنوان رسمیتوافق آوردن صلح به افغانستان بود. پایان حضور نظامی بیست ساله ایالات متحده در افغانستان پژوهش أکثرخروج نیروهای ایالات متحده آمریکا از افغانستان در اوت 2021 توسط دولت جو بایدن صورت پدیرفت که پیش زمینه آن توافقنامه دوحه در 29 فوریه 2020 میان دونالد ترامپ و طالبان با عنوان رسمیتوافق آوردن صلح به افغانستان بود. پایان حضور نظامی بیست ساله ایالات متحده در افغانستان پژوهش گران روابط بین الملل را با این سوال مهم مواجه کرده است که خروج نظامی آمریکا و متحدانش چه پیامدهایی برای دیگر بازیگران فعال در خاورمیانه، آسیای مرکزی و غربی خواهد داشت و چه جنبه هایی از منافع ملی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از جمله این بازیگران، فدراسیون روسیه می باشد که مجاورت افغانستان با آسیای مرکزی به عنوان حوزه نفوذ سنتی مسکو می تواند بحران های جدیدی از جمله گسترش دامنه بنیادگرایی اسلامی را متوجه منافع ملی این کشور نماید. بنابراین سوال اصلی مقاله حاضر اینگونه مطرح می شود که پیامدهای منفی خروج آمریکا از افغانستان بر منافع ملی روسیه در آسیای مرکزی چیست؟ فرض اصلی این نوشتار آن است که منطقه آسیای مرکزی را باید مرکز بحران جهان در آینده و به عنوان مستعد ترین منطقه رشد بنیادگرایی اسلامی دانست که این امر هم پویایی امنیت منطقه را از بین خواهد برد و هم روسیه را با تهدیدات امنیتی جدیدی مواجه خواهد کرد. نویسندگان تلاش می کنند با به کار گرفتن نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای به اثبات فرضیه خود در این نوشتار بپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - ابتکار «جاده ابریشم جدید» چین (اهداف، موانع و چالشها)
بهرام امیراحمدیان روح اله صالحی دولت آبادچکیده امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه داده اند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این أکثرچکیده امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه داده اند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریبا 4.4 میلیارد نفر) 65 درصد (از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر می گیرد، توسط رئیس جمهور چین در سپتامبر 2013 اعلام شد و از دو بخش کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدید و جاده ابریشم دریایی تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه می تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز می تواند در سیاست خارجی چین گسترش گرایی بیشتر و نقش فعالانه تر منطقه ای داشته باشد. عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بینالملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیتهای اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرتها بهخصوص ایالات متحده نشان میدهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل و نقل بینالمللی و قابل اتکاء با هزینههای مقرونبهصرفهتر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. بر این اساس، مولفین این مقاله سوال خود را چنین مطرح می کنند که آیا ابتکارهای چین به رغم گفته مقامات پکن می تواند در عمل به منصه ظهور برسد یا موانع موجود بر سر راه این طرحها از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری خواهد کرد؟ فرضیه ما این است که باتوجه به هزینه های گزاف، طرحهای چین و کارشکنی هایی که ممکن است ایالات متحده در رقابت با پکن جلوی این طرحها ایجاد کند و همچنین به دلیل مشکلات زیست محیطی و عدم همراهی برخی کشورها حداقل در آینده نزدیک احتمال موفقیت این طرحها بعید به نظر می رسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - تاثیرات بهار عربی و انقلابهای رنگی در آسیای مرکزی و قفقاز
حبیب اله ابوالحسن شیرازیچکیده خیزشهای عربی که از تونس آغاز و به مصر، مراکش، اردن، لیبی، سوریه، یمن و بحرین گسترش یافت، سوالات مختلفی را به ذهن متبادر نمود که آیا این خیزشها می تواند به سایر مناطق جهان سرایت نماید؟ امکان بروز ناآرامی در دراز مدت در اورآسیا به طور عام و در آسیای مرکزی و قفقاز أکثرچکیده خیزشهای عربی که از تونس آغاز و به مصر، مراکش، اردن، لیبی، سوریه، یمن و بحرین گسترش یافت، سوالات مختلفی را به ذهن متبادر نمود که آیا این خیزشها می تواند به سایر مناطق جهان سرایت نماید؟ امکان بروز ناآرامی در دراز مدت در اورآسیا به طور عام و در آسیای مرکزی و قفقاز به طور خاص، نگرانیهای جدی درباره وقوع خیزشهای مشابه علیه رژیمهای سیاسی حاکم در این مناطق ایجاد کرده است. خیزشهای عربی منتهی به تاسیس رژیمهای استبدادی و وضعیتی خواهد شد که مانع از توسعه جامعه آنها می شود. شباهتهایی میان جوامع کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی و جوامع عربی وجود دارد که فساد فراگیر، فقدان فضای سیاسی رقابتی و فاصله میان غنی و فقیر از آن جمله است. همچنین وقوع انقلابهای رنگی در برخی از کشورهای مشترک المنافع بازمانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حادثهای غیرمترقبه در هزاره سوم تلقی گردید. تحولات گرجستان در سال 2003 که به انقلاب مخملی یا گل رز معروف شد بدان جهت بود که تغییر دولت گرجستان توسط مخالفان را بدون خونریزی شامل شد و دگرگونیهایی را در عرصه اوراسیا بوجود آورد. یک سال بعد ویکتور یوشچنکو با کسب 52 درصد آراء به ریاست جمهوری اوکراین انتخاب و رهبری انقلاب نارنجی را به عهده گرفت. در سال 2005 با وقوع انقلاب لالهای در قرقیزستان، مجموعه انقلابهای رنگی در کشورهای مشترک المنافع اوراسیایی کامل گردید. تحولات سه کشور فوق گرچه در موضوعاتی همچون نارضایتی عمومی مردم از اوضاع اقتصادی کشور و کنار گذاشتن نسل نخبگان سابق به یکدیگر شباهت داشتند اما از نظر انگیزههای واقعی ناراضیان و نحوه خاتمه بحرانها هر کدام با یکدیگر تفاوتهایی داشتند که باید به طور دقیق بررسی گردند. این مقاله در صدد پاسخگویی به این سوالات است که بهارعربیچراوچگونهاتفاقافتاد؟ تاثیراتبهارعربیدرآسیایمرکزی و قفقازچگونه قابل بررسی و تحلیل است؟ همچنین این مقاله به بررسی چگونگی پیدایش انقلابهای رنگی در اوراسیا، علل و عوامل تأثیرگذار در تحولات گرجستان، اوکراین و قرقیزستان خواهد پرداخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - ﺗﺄثیر ابتکار کمربند-راه بر آینده شراکت چین و روسیه در آسیای مرکزی
شایان جوزانی کهن شاهین جوزانی کهن محمدرضا دهشیریچکیده طرح ابتکار کمربند-راه نقطه عطف شکل دهی به نظم اقتصادی جدید و مستقل از آمریکا در منطقه آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق مورد توجه چین و روسیه برای شکل دهی به شراکت راهبردی میان دو کشور با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ ایالات متحده آمریکا در این منطقه به شمار می رود . أکثرچکیده طرح ابتکار کمربند-راه نقطه عطف شکل دهی به نظم اقتصادی جدید و مستقل از آمریکا در منطقه آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق مورد توجه چین و روسیه برای شکل دهی به شراکت راهبردی میان دو کشور با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ ایالات متحده آمریکا در این منطقه به شمار می رود . مقاله حاضر با روش کیفی با رویکرد تحلیلی-توصیفی و با روش کتابخانه ای گردآوری داده ها، پس از تبیین طرح ابتکار کمربند-راه و بررسی مناسبات چین و روسیه در منطقه آسیای مرکزی، به واکاوی ﺗﺄثیر ابتکار کمربند-راه بر مناسبات چین و روسیه در منطقه آسیای مرکزی می پردازد . در پاسخ به این پرسش که ﺗﺄثیر ابتکار کمربند-راه بر مناسبات چین و روسیه در آسیای مرکزی چیست؟ نگارندگان با ﺗﺄکید بر رویکرد نومنطقه گرایی، معتقدند به رغم تردید روسیه نسبت به عملکرد چین در راستای ابتکار کمربند- راه در آسیای مرکزی، نظر به تحریمهای اقتصادی غرب علیه روسیه و فشارهای ایالات متحده به چین در منطقه آسیای شرقی، طرح مذکور زمینه نزدیکی و همگرایی روابط روسیه و چین در آسیای مرکزی را فراهم اورده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - نقش دین اسلام در روابط بین ایران و ملت های آسیای مرکزی
مرتضی محمودی جوری لطیف افدر دهه های اخیر حضور گسترده جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی به طور چشم گیری افزایش یافته است به طوری که سیاستمداران این کشور در مورد ایران به مانند کشوری که ایفا کننده نقش بیشتری در جریانات ژئوپلتیک جهانی می باشد صحبت می کنند. این قدرت منطقه ای به طور پیوسته با أکثردر دهه های اخیر حضور گسترده جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی به طور چشم گیری افزایش یافته است به طوری که سیاستمداران این کشور در مورد ایران به مانند کشوری که ایفا کننده نقش بیشتری در جریانات ژئوپلتیک جهانی می باشد صحبت می کنند. این قدرت منطقه ای به طور پیوسته با موضع گیری های ضد آمریکایی و ضد آتلانتیک که اغلب اوقات نیز هماهنگ با مواضع روسیه می باشد تاثیر ژئوپلتیک خود را افزایش می دهد. آسیای مرکزی برای این کشور به منزله منطقه ای مهم می باشد که پنج دولت به وجود آمده در قلمروی شوروی سابق با ساکنان اکثریت مسلمان و بخش همگرا و هماهنگ با دنیای اسلام یعنی کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در آن قرار دارند. این کشورها علاوه بر پیوند تاریخی و تمدنی دارای نوعی همبستگی اسلامی می باشند و دین اسلام در روابط آنان نقش محسوسی را ایفا می کند. این مقاله می کوشد تا تاثیر چنین عامل فرهنگی را در روابط ایران و کشورهای مذکور مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - تعاملات اقتصادی تاجیکستان و ایران و دورنمای آینده روابط دو کشور در دهههای اخیر
مرتضی محمودیتاجیکستان در زمره کشورهای نوظهور آسیای مرکزی ازجمله مهمترین کشورهایی بود که به دلیل قرابت های تاریخی و فرهنگی و زبانی پس ازاستقلال مورد توجه ایران قرارگرفت. هنگام شروع روابط دوکشور از یک سو تاجیکستان با بحرانهای جنگ شهروندی و مشکلات سیاسی و اقتصادی روبروگردید. از سوی دی أکثرتاجیکستان در زمره کشورهای نوظهور آسیای مرکزی ازجمله مهمترین کشورهایی بود که به دلیل قرابت های تاریخی و فرهنگی و زبانی پس ازاستقلال مورد توجه ایران قرارگرفت. هنگام شروع روابط دوکشور از یک سو تاجیکستان با بحرانهای جنگ شهروندی و مشکلات سیاسی و اقتصادی روبروگردید. از سوی دیگر، رسانه های غربی با تبلیغات منفی سعی می کردند تا کشورهای آسیای مرکزی بطورعموم و تاجیکستان بطور ویژه و نیز کشور روسیه را از حضور ایران بیمناک و نگران نمایند، که البته ایران، با ایجاد تحول در رفتار و موضع گیریهای سیاسی و فرهنگی خود ضمن پیشنهاد برای ایجاد صلح و رفع جنگ داخلی تاجیکستان به روابط اقتصادی براساس ظرفیتهای آن کشور اولویت داد که این عمل برآیندی مانند رفع ابهام در رفتار سیاسی ایران و خنثی سازی تبلیغات رقیبان و الگوسازی رابطه دولت دینی با دولتهای سکولار (دنیوی) را در پی داشته است. نگارنده کوشیده است تا تعاملات اقتصادی بین دو کشور را در این مقاله بررسی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - ایران و ترکیه در مجموعه امنیتی آسیای مرکزی
الهه کولایی پیمان کاویانی فرچکیده در بیست و پنج سال گذشته ثبات در محیط امنیتی آسیای مرکزی، همواره با پیچیدگیها و چالشهای فزایندهای روبهرو بوده است. گرایشهای ملیگرایانه با شدت و ضعف در جمهوریهای آسیای مرکزی تجربه شدهاند. در کنار این گرایشها، پیدایش چالشهای داخلی، دشواریهای دوران استقلال أکثرچکیده در بیست و پنج سال گذشته ثبات در محیط امنیتی آسیای مرکزی، همواره با پیچیدگیها و چالشهای فزایندهای روبهرو بوده است. گرایشهای ملیگرایانه با شدت و ضعف در جمهوریهای آسیای مرکزی تجربه شدهاند. در کنار این گرایشها، پیدایش چالشهای داخلی، دشواریهای دوران استقلال، ضعف در دولتسازی و ملتسازی، سرریز مسایل پیرامونی، خلا ژئوپلیتیکی و سرانجام ورود قدرتهای خارجی بهویژه پس از یازده سپتامبر، محیط امنیتی را در آسیای مرکزی با پیچیدگیهای فزایندهای روبهرو کرده است. در چنین بستری از همکاریها و رقابتها، مداخلهی بازیگران خارج از منطقه از مولفههای تاثیرگذار در محیط امنیتی این منطقه است که میتوانند نقشی مثبت یا منفی در ثبات منطقه داشته باشند. با توجه به این مساله، نوشتار پس از تحلیل مجموعه امنیتی آسیای مرکزی در چارچوب موازین و مولفههای مکتب کپنهاگ، در پی پاسخ به این سوال است که چه فرصتهایی برای نقشآفرینی ایران و ترکیه در مجموعه امنیتی آسیای مرکزی وجود دارد؟. برای پاسخ به این سوال محیط امنیتی آسیای مرکزی و نگرانیهای کشورها با استفاده از الگوی تحلیلی مجموعه امنیتی بررسی شده و سپس با واکاوی علایق نظامی-امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ترکیه، نتایج پژوهش در قالب فرصتهای نقشآفرینی دو کشور در این محیط امنیتی استخراج و ارائه خواهد شد. پیشنهادهایی نیز با هدف بهرهگیری ایران از فرصتها در این منطقه ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - جمهوری اسلامی و آسیای مرکزی: امکان سنجی همسویی در سیاست خارجی با تاکید بر کشور تاجیکستان
فرشته نصراللهی حبیب اله ابوالحسن شیرازیهمراه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته عمدتا بی ثبات و با ایجاد کانون بحران درمنطقه آسیای مرکزی، فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه به وجود آمد. سوال اصلی در این مقاله چنین مطرح می شود که أکثرهمراه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته عمدتا بی ثبات و با ایجاد کانون بحران درمنطقه آسیای مرکزی، فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه به وجود آمد. سوال اصلی در این مقاله چنین مطرح می شود که ساختارهای تاثیرگذار بر تصمیم گیری های سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان کدامند؟ در پاسخ به سوال مذکور، فرضیه را می توان بر اساس شاخص هایی همچون سیاسی- امنیتی، فرهنگی و اقتصادی که شاکله سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان را تشکیل داده است، مطرح نمود به طوری که به نظر می رسد اتخاذ یک رویکرد همکاری جویانه و همگرایی با کشورهای این منطقه برای ایرانی که نه دارای متحد استراتژیک است و نه متحد ایدئولوژیک، می تواند عقلانی ترین و کارسازترین راهبرد باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - سیاست خارجی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی (امکان سنجی روابط راهبردی دو کشور بر مبنای مدلی تطبیقی)
صادق زیباکلام مهناز گودرزیدر زمان حیات اتحاد شوروی حضور قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی به علت تسلط کمونیست ها بر بخش وسیعی از این منطقه و عدم تمایل قدرتهای بزرگ (به ویژه آمریکا) برای درگیری با ابرقدرت شرق و به رسمیت شناختن حوزه نفوذ قدرتها از سوی یکدیگر، کمرنگ و این حوزه (به جز مناطق تحت حاکمیت أکثردر زمان حیات اتحاد شوروی حضور قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی به علت تسلط کمونیست ها بر بخش وسیعی از این منطقه و عدم تمایل قدرتهای بزرگ (به ویژه آمریکا) برای درگیری با ابرقدرت شرق و به رسمیت شناختن حوزه نفوذ قدرتها از سوی یکدیگر، کمرنگ و این حوزه (به جز مناطق تحت حاکمیت ایران) تحت نفوذ انحصاری اتحاد شوروی قرار داشت. از این رو ثبات نسبی در منطقه برقرار بود. اما بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، اهمیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر منطقه آسیای مرکزی موجبات پویاییهایی در منطقه مزبور شد به گونهای که نه تنها محل رقابت قدرتهای منطقهای شد بلکه رقابت قدرتهای خارجی در سطح منطقه ای و دودستگی آنها را جهت حمایت قدرتهای کوچک تر منطقه به دنبال داشت. در این میان کشور های ایران و ترکیه تحت تاثیر موقعیت خاص این منطقه سیاستهایی را در منطقه در پیش گرفتند که در سیاست خارجی آنها نمود پیدا کرد. این مقاله در صدد است ضمن بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر سیاست خارجی این کشورها نسبت به منطقه، کارکردهای دوگانه این متغیرها در جهت همگرایی و واگرایی این دو کشور را مورد ارزیابی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - اتحادیه اروپا و چالشهای امنیتی انرژی
علیرضا سلطانی رضا بهمنشچکیده: انرژی و مسائل آن، یکی از موارد اساسی و مهم در مباحث اتحادیه اروپایی به شمار می رود. از جمله برجسته ترین نگرانی ها در اتحادیه اروپایی، دورنمای تامین و انتقال انرژی به شریان های حیاتی صنعت و اقتصاد اروپا است. وجود واقعیت هایی نظیر: رشد روند مصرف انرژی و به تبع آن أکثرچکیده: انرژی و مسائل آن، یکی از موارد اساسی و مهم در مباحث اتحادیه اروپایی به شمار می رود. از جمله برجسته ترین نگرانی ها در اتحادیه اروپایی، دورنمای تامین و انتقال انرژی به شریان های حیاتی صنعت و اقتصاد اروپا است. وجود واقعیت هایی نظیر: رشد روند مصرف انرژی و به تبع آن افزایش میزان وابستگی اتحادیه به واردات سوخت های فسیلی به ویژه گاز، همگی موجبات نگرانی اتحادیه اروپایی در زمینه تامین انرژی و امنیت عرضه آن را فراهم نموده است. یک چنین وابستگی قابل توجهی، فکر اتحادیه اروپایی را معطوف به سمت سیاست گزاری های کلان، مشترک و بلند مدت، برای کاهش مخاطرات و چالشهای امنیت انرژی نموده است. نگرانی اتحادیه اروپایی از هژمونی اقتصادی و سیاسی روسیه بر منابع انرژی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، موجب گردیده که این اتحادیه به دنبال متنوع نمودن مسیرهای انتقال انرژی و گاز مورد نیاز خود بر آید. در این راستا، پروژه نابوکو که یکی از پروژه های اتحادیه اروپایی در بحث متنوع سازی عرضه کنندگان گاز به کشورهای عضو این اتحادیه است. در چارچوب همین گفتمان معنا می یابد. سوال اصلی این مقاله این است که چرا اتحادیه اروپایی در سال های اخیر به فکر تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود افتاده است؟ مقاله بر این فرضیه استوار است که نگرانی اتحادیه اروپایی از انحصار روسیه بر منابع انرژی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز موجب گردیده که اروپا به دنبال متنوع نمودن منابع انتقال انرژی مورد نیاز خود برآید و پروژه نابوکو یکی از طرح ها و مسیرهای جدید مورد نظر اروپا برای تحقق هدف فوق و کاهش مخاطرات و چالش های امنیت انرژی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - اختلافات آبی در آسیای مرکزی : ماهیت ، مبانی و مدلهای همکاری و حل و فصل
فرزاد پیلتنآب از اهمیت ویژهای در منطقه آسیای مرکزی برخوردار است. کشورهای این منطقه به دلیل واقع شدن این منطقه، در نواحی خشک و نیمه خشک مناطق کشاورزی جهان قرار دارند. تنش بر سر آب، آسیای مرکزی را فراگرفته و کشورها را از حرکت به سوی همکاری با یکدیگر باز می دارد. این کشورها به دنبال أکثرآب از اهمیت ویژهای در منطقه آسیای مرکزی برخوردار است. کشورهای این منطقه به دلیل واقع شدن این منطقه، در نواحی خشک و نیمه خشک مناطق کشاورزی جهان قرار دارند. تنش بر سر آب، آسیای مرکزی را فراگرفته و کشورها را از حرکت به سوی همکاری با یکدیگر باز می دارد. این کشورها به دنبال تضمین مسائل مرتبط با آب هستند. دغدغه های توسعه اقتصادی، نیاز به کنترل تنش های قومی، شورش اجتماعی و نیاز به مدیریت آسیب های زیست محیطی و رشد جمعیت، آنان را بیش از پیش به این امر ترغیب میکند. ایجاد چنین تضمین هایی، دورنمای سیاست مبتنی بر تأمین آب را در منطقه به وجود آورده که این شرایط طبعاً ظرفیت های بالقوه ایجاد همکاری برای استفاده از منابع آبی را از بین می برد. اگرچه به نظر میرسد تلاشها و تجربیات همکاری در زمینه آب و حل مشکلات میان کشورهای آسیای مرکزی در این خصوص بر مبنای نظریه نهادگرایی نئو لیبرال قابل تبیین باشد، اما با توجه به موفق نبودن این ترتیبات در حل مشکلات و ایجاد بسترهای مناسب همکاری میان این کشورها، میتوان با استناد به مبانی مطرح شده توسط نظریه سازه انگاری راه حل های مناسب تری را از جمله مدیریت جامع منابع مشترک برای ایجاد همکاری پیشنهاد داد. تفاصيل المقالة