جایگاه آسیای مرکزی و افغانستان در مشارکت راهبردی ایران و چین
الموضوعات :
1 - دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
الکلمات المفتاحية: ایران, چین, آسیای مرکزی, افغانستان, مشارکت راهبردی,
ملخص المقالة :
برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین زمینهساز توسعه سطح مناسبات دو کشور به مشارکت جامع راهبردی را فراهم آورده است. این امر در یک بستر دو دههای از مناسبات دوجانبه تهران و پکن و در چارچوب بستهای از منافع مشترک در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی به وقوع پیوسته است. در عین حال، هر سه معیار انطباق راهبردی، عدم قطعیت محیطی و اصل سیستمی نیز در شکلگیری مشارکت راهبردی ایران و چین به طور کیفی تحقق یافتهاند. در این فراخور، توجه به شبکه مشارکتهای راهبردی چین به خوبی نشان میدهد نقش جمهوری اسلامی ایران در این شبکه به صورت ایزوله و مجزای از دیگر شرکای چین برای این قدرت نوظهور جهانی نخواهد بود. در این میان حوزه منطقهای آسیای مرکزی و افغانستان که تا سال 2013 همگی مدلهای متعددی از اسناد مشارکت راهبردی را با چین به امضا رساندهاند، بسیار حائز اهمیت است. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آسیای مرکزی و افغانستان چگونه بر مشارکت راهبردی ایران و چین تأثیر میگذارد؟ در پاسخ باید تأکید کرد که سه معیار ژئوپلیتیک راهبردی، ژئواکونومی پیوندی و چندجانبهگرایی غیرغربی عواملی است که در راستای تحکیم مشارکت راهبردی ایران و چین به واسطه مشارکت کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان اثر خواهند گذارد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی مشارکت راهبردی ارائه شده توسط توماس ویلکنیز در پی پاسخ به پرسش اصلی است.
_||_