مبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
الموضوعات :ناصر خورشیدی 1 , محمد یوسفی جویباری 2 , سعید کریمی 3
1 - کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمان های بین المللی وزارت امورخارجه horshidi_mb@yahoo.com
2 - استادیار، گروه تاریخ، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز،ایران sayehsar.yousefi@gmail.com
3 - کارشناس ارشد دیپلماسی و سازمانهای بین المللی دانشکده وزارت امور خارجه
الکلمات المفتاحية: سیاست خارجی, کلید واژه ها: انزواگرایی, ایالات متحده امریکا, بینالمللگرایی, رویکردهای حقوق محور, رویکردهای قدرت محور,
ملخص المقالة :
به صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای امریکا و همچنین انزواجویی قارهای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره دوم در سیاست خارجی این کشور به بین المللگرایی شهرت یافته که از سال 1917 تا به امروز تداوم داشته است. هدف ما در این پژوهش، بررسی تاریخی و همچنین بررسی بنیادهای تئوریک سنت بینالمللگرایانه ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی می باشد. در همین راستا به نظر می رسد، سنت بینالمللگرای در سیاست خارجی امریکا از جانب دو جریان اصلی و در عین حال متعارض در روابط بین الملل یعنی رویکردهای "حقوق محور" و نیز "قدرت محور" مورد پشتیبانی قرار گرفته است.
_||_