موانعساختاریبرتریمنطقهای جمهوریاسلامیایران
الموضوعات : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
1 - ندارد
الکلمات المفتاحية: ساختار, کارگزار, نظامبینا لملل, نظریه نظامجهانی, نظریهنو
, 
, واقعگرایی, سیاست بینالملل, سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایرا,
ملخص المقالة :
دراینمقالهنویسندهسعیداردبا توجهبه یکیازاهدافسیاستخارجیجمهوریاسلامیایرانکهآن دستیابی کشوربهجایگاهاولوبرترمنطقهایاست،محظوراتومحدودیتهاوعواملبازدارندةداخلیو خارجیدرراه رسیدنبهایناهدافرابررسینماید؛لذا میکوشد تا قید و بندها و عوامل محدودیتزای ناشی از نظام بینا لملل و نظام فرعیمنطقهایرامهمترینمانعچالشزا برایرسیدنبهایفای نقشبرتریمنطقهایایرانمعرفی نماید. در این راستا، تلاش نویسنده بر این است که توضیح محدودیتها و موانعرفتاریساختارنظامبینالمللونظامفرعیمنطقهای رادرچارچوبیکتقسیمبندیجامع که شامل چهار بخش: تمهیدات نظری، متغیرهای ساختاری، متغیرهای کارگزاری وواکنشعملینظامبینالمللمیباشدخلاصهنماید.نویسندهبعدازمقایسهوتقابلرابطةساختار کارگزار به تعریف جامعی از نظریههای نو و اقعگرایی، نظام جهانی، ساختیابی وساختارگراییوسازهانگاری می پردازد. درپایان نویسندهبه ایننتیجهمی رسدکهجمهوریاسلامیایرانبرایدستیابیبهرسیدنجایگاهاولوبرترمنطقهای،بایدسیاستچندجانبهگراییمنطقهایرااز طریقاتحادوائتلافسازیباکشورهایمنطقهدرچارچوبنظمهمگرایی یا کنسرت اتخاذ نماید که مهمترین پیششرط این سیاست رفع سوءتفاهمات و اصلاح برداشتها از جانب نظام بینالملل و منطقهای میباشد.