تحقیق حاضر به منظور بررسی امکان استفاده از عصاره ماکروجلبک intestinalis Ulva به عنوان یک آنتیباکتریال طبیعی در گوشت چرخ شده فیلماهی انجام شد. بدین منظور در ابتدا حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) عصاره هیدروالکلی این جلبک در شرایط آزمایشگاهی و به روش میکروچاهک علیه پاتوژن ل چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظور بررسی امکان استفاده از عصاره ماکروجلبک intestinalis Ulva به عنوان یک آنتیباکتریال طبیعی در گوشت چرخ شده فیلماهی انجام شد. بدین منظور در ابتدا حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) عصاره هیدروالکلی این جلبک در شرایط آزمایشگاهی و به روش میکروچاهک علیه پاتوژن لیستریا مونوسیتوژنز تعیین گردید. سپس، غلظتهای شاهد (بدون هیچ افزودنی)، BHT (آنتیاکسیدان سنتتیک)، MIC، دو و سه برابر غلظت MIC تهیه، با گوشت چرخ کرده ماهی مخلوط و در یخچال نگهداری شدند. در روزهای 0، 4، 8 و 12 روز نمونهبردای انجام و خصوصیات میکروبی شامل باکتریهای سرماگرا، مزوفیل، سودوموناس و انتروباکتریاسه اندازهگیری گردید. مطابق نتایج، MIC برابر 5/12 میلیگرم در هر میلیلیتر بدست آمد. نتایج مؤید این بود که تیمارهای واجد عصاره جلبک در مقایسه با تیمارهای شاهد و BHT از بارمیکروبی کمتری برخودار بودند (01/0>p). همچنین در بین غلظتهای مختلف عصاره، تیمار سه برابر غلظت MIC، بیشترین اثر ضدباکتریایی را نشان داد بهطوری که در پایان روز دوازدهم مقدار باکتریهای هوازی مزوفیل (27/6 log cfu/g)، سرماگرا (08/9 log cfu/g)، سودوموناس (6/6 log cfu/g) و انتروباکتریاسه (21/6 log cfu/g) در این تیمار کمتر از شاهد و سایر تیمارها بود. به طور کلی نتایج بیانگر این بود که ماکروجلبک کلپ چمنی، گونه مناسبی برای استفاده به منزله یک نگهدارنده طبیعی بوده و گوشت چرخ شده ماهی واجد سه برابر غلظت MIC در مقایسه با سایر تیمارها از فساد باکتریایی کمتری در طول دوره نگهداری در یخچال برخودار بود.
پرونده مقاله
باکتری لیستریامونوسیتوژنز می تواند ماهی و سایر آبزیان را به صورت مستقیم و غیرمستقیم آلوده کرده و درنتیجه ماهی و فرآورده های آن به عنوان یک حامل برای انتقال بیماری ناشی از این باکتری تلقی میشوند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی آلودگی ماهیان پرواری قزل آلای رنگین کمان و چکیده کامل
باکتری لیستریامونوسیتوژنز می تواند ماهی و سایر آبزیان را به صورت مستقیم و غیرمستقیم آلوده کرده و درنتیجه ماهی و فرآورده های آن به عنوان یک حامل برای انتقال بیماری ناشی از این باکتری تلقی میشوند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی آلودگی ماهیان پرواری قزل آلای رنگین کمان و کپور معمولی به این باکتری و شناسایی فیلوژنتیک ایزولههای جدا شده با استفاده از روش PCR پرداخته است. در مجموع 50 نمونه ماهی تازه پرورشی شامل قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) و کپور معمولی (Cyprinus carpio) طی تیرماه تا شهریورماه سال 1397 از مراکز عرضه ماهی در شهرستان شهرکرد جمع آوری شد. بر اساس آزمایشات مولکولی، از جمع 50 نمونه مورد مطالعه، 18 نمونه (36 درصد) آلوده به باکتری لیستریا مونوسیتوژنز بودند که 26 و 10 درصد از نمونههای آلوده به ترتیب متعلق به قزل آلا رنگین کمان و کپور معمولی بود. از جمع 18 ایزولهی مورد بررسی 12 نمونه (66/66 در صد) مربوط به سروتیپ 4b، یک نمونه مربوط به سروتیپ و 5 نمونهی دیگر متعلق به سروتیپ بود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، مبنی بر آلودگی ماهیان پرورشی به باکتری لیستریا مونوسیتوژنز و اهمیت آن در بهداشت عمومی، لزوم اعمال نظارت های بهداشتی مداوم و دقیق ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله
در این مطالعه اثر خیساندن اولیه فیله کپور معمولی در اسید اسکوربیک با دو غلظت 100 و 300 میلیگرم بر رشد میکروبی و پیشرفت فساد چربی آن طی نگهداری یخچالی (Cº1±4) به مدت 21 روز بررسی شد. آزمایشهای میکروبی شامل میزان بار باکتریایی کل و میزان باکتریهای سرمادوست چکیده کامل
در این مطالعه اثر خیساندن اولیه فیله کپور معمولی در اسید اسکوربیک با دو غلظت 100 و 300 میلیگرم بر رشد میکروبی و پیشرفت فساد چربی آن طی نگهداری یخچالی (Cº1±4) به مدت 21 روز بررسی شد. آزمایشهای میکروبی شامل میزان بار باکتریایی کل و میزان باکتریهای سرمادوست بود و همچنین شاخصهای پراکسید، مجموع مواد ازته فرار، اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیتوریک اسید و pH در تناوب زمانی 7 روزه طی مدت زمان نگهداری اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که نمونه 300 میلیگرم اسید اسکوربیک تعداد بار باکتریایی کل و سرمادوست را بهطور معنیداری نسبت به سایر تیمارها کاهش داد (05/0p<). حداکثر و حداقل مقدار پراکساید به ترتیب در تیمارهای شاهد و اسیداسکوربیک 300 میلیگرم به ترتیب 471/0±133/6 و 045/0±933/3 میلیاکی والان گرم در کیلوگرم بدست آمد (05/0p<). در انتهای مدت نگهداری تنها تیمار 300 میلیگرم اسید اسکوربیک توانست مقدار مواد ازته فرار را در سطح قابلقبولی نسبت به سایر تیمارها کنترل کند (05/0p<). روند افزایشی شاخص تیوباربیتوریک اسید در طی نگهداری در تیمار 300 میلیگرم اسید اسکوربیک نسبت به سایر تیمارها بهطور معنیداری مهار شد (05/0p<). حداکثر مقدار شاخص اسیدهای چرب آزاد در تیمار شاهد به 966/0±378/18% رسید (05/0p<)، در حالیکه این مقدار در تیمارهای 100 و 300 میلیگرم اسیداسکوربیک به ترتیب 911/0±967/9 و 267/0±017/7 درصد بدست آمد. نتایج آزمایشات میکروبی و شیمیایی نشان داد که افزایش غلظت اسید اسکوربیک منجر به کنترل بیشتر بار باکتریایی و تولید محصولات اولیه و ثانویه اکسیداسیون چربیها شده که این امر زمان ماندگاری فیله را افزایش میدهد.
پرونده مقاله