با توجه به افزایش روز افزون تقاضا برای تولید محصولات گوشتی با کیفیت بالا، ماندگاری طولانی و با حداقل فرآوری، از این رو هدف از این تحقیق بررسی فعالیت ضد میکروبی دو سویه استاندارد لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه دلبروکی PTCC 1333 و لاکتوباسیلوس فرمنتوم PTCC 1744 بر روی شایع چکیده کامل
با توجه به افزایش روز افزون تقاضا برای تولید محصولات گوشتی با کیفیت بالا، ماندگاری طولانی و با حداقل فرآوری، از این رو هدف از این تحقیق بررسی فعالیت ضد میکروبی دو سویه استاندارد لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه دلبروکی PTCC 1333 و لاکتوباسیلوس فرمنتوم PTCC 1744 بر روی شایع ترین باکتری های جدا شده از انواع گوشت میباشد.در این تحقیق50 نمونه گوشت شامل: ماهی، چرخ کرده و گوشت قرمز از مناطق مختلف شهر شیراز جمع آوری شد، نمونهها به محیطهای کشت نوترینت براث و بلاد آگار منتقل گردید سپس جدایهها خالص سازی شدند وبه کمک آزمونهای بیوشیمیایی مورد شناسایی اولیه قرار گرفتند. فعالیت مهارکنندگی سوپرناتانت دو سویه لاکتوباسیل علیه شایع ترین جدایهها به روش چاهک در آگار بررسی شد. همچنین به منظور جلوگیری کردن از اثرات بازدارندگی اسیدهای ارگانیک و هیدروژن پراکسید، سوپرناتانت با سدیم هیدروکسید و آنزیم کاتالاز تیمار شد. در نهایت شایعترین جدایهها توسط تکنیک مولکولی PCR مورد شناسایی نهایی قرار گرفتند.باکتری های شایع توسط آزمون مولکولی به صورت اشریشیاکلی (6/16 درصد)، انتروباکترکلوآکه(6/16 درصد)، هافنیا آلویی (50 درصد) و آئروموناس سالمونیسیدا (6/16 درصد) گزارش شدند. بیشترین اثر باکتری های اسید لاکتیک بر روی اشریشیاکلی، هافنیا آلویی، آئروموناس سالمونیسیدا مشاهده شد. از بین دو سویه استاندارد لاکتوباسیل، لاکتوباسیلوس دلبروکی تاثیر بیشتری بر روی باکتری های جداسازی شده داشت و سوپرناتانت دو لاکتوباسیل بدون خنثی شدن توسط سدیم هیدروکسید وآنزیم کاتالاز دارای فعالیت ضد میکروبی علیه شایع ترین جدایه ها بود.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور بررسی اثر ویرکن S بر بار میکروبی گوشت و ارگان های داخلی طیور انجام شد. 180 قطعه جوجه گوشتی به سه گروه مساوی تفسیم شدند. گروه اول و دوم به ترتیب 250 گرم و 500 گرم ویرکن S در 1000 لیتر آب را به مدت 10 روز متوالی از 31 روزگی تا 41 روزگی در آب آشامیدنی در چکیده کامل
این پژوهش به منظور بررسی اثر ویرکن S بر بار میکروبی گوشت و ارگان های داخلی طیور انجام شد. 180 قطعه جوجه گوشتی به سه گروه مساوی تفسیم شدند. گروه اول و دوم به ترتیب 250 گرم و 500 گرم ویرکن S در 1000 لیتر آب را به مدت 10 روز متوالی از 31 روزگی تا 41 روزگی در آب آشامیدنی دریافت کردند و گروه سوم به عنوان گروه کنترل از هیچ ترکیبی در آب استفاده نکردند. جهت ارزیابی اثر ویرکن S بر جمعیت فلور اشریشیاکلی سکوم، گوشت و کبد، در پایان 42 روزگی با کشتار طیور از ارگان های مزبور نمونه برداری شد و با کشت و شمارش اشریشیاکلی به بررسی وضعیت میکروبی آن ها پرداخته شد. نتایج نشان داد ویرکن S در غلظت های 250 و 500 گرم در 1000 لیتر آب آشامیدنی به مدت 10 روز می تواند جمعیت اشریشیاکلی سکوم و بار میکروبی گوشت و کبد طیور را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. لذا طبق یافته های این مطالعه، استفاده از ویرکن S در آب آشامیدنی جوجه های گوشتی می تواند باعث بهبود کیفیت بهداشتی گوشت طیور قابل عرضه گردد.
پرونده مقاله
در سال های اخیر، بروز بیماری های ناشی از مصرف مواد غذایی آلوده باعث نگرانی قابل توجه ای در بین مردم شده است. با وجود مکانیزم های پیشرفته در بهداشت و بازرسی هنگام تولید مواد غذایی، میکروارگانیسم ها از خطرات بالقوه در طول فرآوری مواد غذایی، بسته بندی، حمل و نقل، ذخیره ساز چکیده کامل
در سال های اخیر، بروز بیماری های ناشی از مصرف مواد غذایی آلوده باعث نگرانی قابل توجه ای در بین مردم شده است. با وجود مکانیزم های پیشرفته در بهداشت و بازرسی هنگام تولید مواد غذایی، میکروارگانیسم ها از خطرات بالقوه در طول فرآوری مواد غذایی، بسته بندی، حمل و نقل، ذخیره سازی و توزیع می باشند. جهت کاهش زیان های اقتصادی و خطرات جانی ناشی از بیماری ها و همچنین، آثار سوء استفاده از نگهدارنده های شیمیایی در مواد غذایی و ﻣﻘﺎوﻣﺖ روزاﻓﺰون ﻣﯿﮑﺮوارﮔﺎﻧﯿﺴﻢﻫﺎ ﺑﻪ آﻧﺘﯽﺑﯿﻮﺗﯿﮏﻫﺎ، کاربرد ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﺿﺪﻣﯿﮑﺮوﺑﯽ طبیعی ﮐﻪ دارای تاثیرات ﮐﺸﻨﺪﮔﯽ و ﺑﺎزدارﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزا هستند، ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ پژوهش گران ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. باکتریوسین های تولید شده به کمک باکتری های اسیدلاکتیک مانند نایسین،لاکتیسین3147، پدیوسین 1- PA، پدیوسین AcH، وانتروسینA و B از افزودنی های طبیعی ضدمیکروبی محسوب می شوند. پژوهش گران در هنگام استفاده از باکتریوسین ها با محدودیت هایی مانند توزیع نامناسب در شبکه ماده غذایی، عدم مهار باکتری های گرم منفی و مخمرها، عدم کارایی در محدوده pH خنثی و قلیایی و غیر فعال شدن در دماهای بالا مواجه هستند. برای برطرف نمودن مشکلات مذکور از باکتریوسین های فرآوری شده نظیر نایسین ریزپوشانی شده به جای نایسین آزاد استفاده می شود. همچنین، از باکتریوسین ها به صورت ترکیبی به همراه فرآیندهای دیگر مانند بسته بندی فعال، فشارهای هیدوراستاتیک بالا، میدان های الکتریکی پالسی، تیمارهای حرارتی ملایم و سیستم لاکتوپراکسیداز استفاده می شود. در این مطالعه، ابتدا مروری بر باکتریوسین ها از نقطه نظر ساختار و مکانیسم عمل آن ها و در ادامه به کاربرد باکتریوسین ها در مواد غذایی به عنوان نگهدارنده های طبیعی پرداخته می شود.
پرونده مقاله
زیانآور بودن نگهدارندههاى شیمیایى و تمایل مصرفکنندگان به استفاده از مواد غذایى بدون نگهدارنده یا حاوى نگهدارندههاى طبیعى سبب افزایش کاربرد ترکیبات ضدمیکروبی طبیعی ازجمله اسانسها و عصارههای گیاهی در صنعت غذا شدهاست. با توجه به خواص متعدد ضدمیکروبی که برای زیرهسی چکیده کامل
زیانآور بودن نگهدارندههاى شیمیایى و تمایل مصرفکنندگان به استفاده از مواد غذایى بدون نگهدارنده یا حاوى نگهدارندههاى طبیعى سبب افزایش کاربرد ترکیبات ضدمیکروبی طبیعی ازجمله اسانسها و عصارههای گیاهی در صنعت غذا شدهاست. با توجه به خواص متعدد ضدمیکروبی که برای زیرهسیاه ذکر شدهاست این ماده میتواند ضمن افزایش زمان ماندگاری در پنیرلاکتیکی باعث تولید یک محصول با عطر و طعم قابلقبول نیز بشود. با درنظر گرفتن ایننکته، در این پژوهش اثرات اسانس و عصاره الکلی زیرهسیاه (Bunium persicum Boiss) در جلوگیری از رشد باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلیO157 و لیستریا مونوسیتوژنز و کپکهای آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نایجر و همچنین شمارش کلی کپک و مخمر در پنیرلاکتیکی مورد بررسی قرارگرفت. بهعلاوه تاثیر آن بر شمارشکلی باکتریهای لاکتیکی و ویژگیهای حسی پنیر نیز مطالعه شد. نتـایج بدسـت آمده نشانداد که اسانس و عصاره این گیاه قادر است رشد میکروبی را به تأخیر بیاندازد. زیرهسیاه اثر مهاری بیشتری بر میکروبهای مورد مطالعه در پنیرلاکتیکی نشان داد و فعالیت ضدمیکروبی اسانس در مقایسه با عصاره بیشتر بود بهطوریکه در پایان دوره نگهداری، تیمارهای حاوی یک درصد اسانس در پنیرلاکتیکی کمترین شمارش میکروبهای هدف را دارا بودند. مقایسه تاثیر اسانس و عصاره زیره بر رشد میکروبهای مورد مطالعه نشان داد که تیمارهای مورد مطالعه تاثیر بیشتری بر کنترل رشد کپک آسپرژیلوس فلاووس و اشرشیاکلی در پنیرلاکتیکی نشان دادند. در خصوص باکتریهای لاکتیک، با افزایش دوره نگهداری تعداد باکتریها در نمونههای پنیر کاهش یافت که این کاهش در تیمار شاهد بیشتر بود.
پرونده مقاله
باکتری اشریشیاکلی O157:H7یکی از مهم ترین سویه های بیماری زای روده ای است که معمولا از طریق آب و غذای آلوده به انسان منتقل می شود. این سویه عامل ایجاد کولیت خونریزی دهنده، سندرم HUS، ترومبوتیک سیتوپنیک پورپورا و در مواردی مرگ است. مخزن اصلی این باکتری نشخوارکنندگان هستند چکیده کامل
باکتری اشریشیاکلی O157:H7یکی از مهم ترین سویه های بیماری زای روده ای است که معمولا از طریق آب و غذای آلوده به انسان منتقل می شود. این سویه عامل ایجاد کولیت خونریزی دهنده، سندرم HUS، ترومبوتیک سیتوپنیک پورپورا و در مواردی مرگ است. مخزن اصلی این باکتری نشخوارکنندگان هستند. هدف از این پژوهش دسته بندی ژنتیکی (ژنوتایپینگ) ایزوله های این سویه جدا شده از گوشت خام دام و طیور با روش RAPD-PCR است. 344 نمونه گوشت خام نشخوارکنندگان و طیور از مراکز عرضه گوشت تازه در شهرهای اصفهان و شهرکرد جمع آوری و پس از کشت و جداسازی اشریشیاکلی از آن ها، حضور سروتیپ O157:H7با استفاده از روش PCR تایید شد. جهت دسته بندی ژنتیکی ایزوله های O157:H7 جدا شده از روش RAPD-PCR استفاده شد. از مجموع 344 نمونه گوشت خام مورد مطالعه، 202 جدایه اشریشیاکلی (7/58درصد) جداسازی شد که میزان آلودگی به سویه O157:H7 در آن ها، 8/17 درصد (36 نمونه) بود.دسته بندی ژنتیکی جدایه های اشریشیاکلی O157:H7، 9 پروفایل مختلف را در میان این 36 جدایه نشان داد و قرابتی معادل 7/43 تا 100 درصد در بین ایزوله ها یافت شد. در این پژوهش تشابه مولکولی زیادی بین سویههایاشریشیاکلی O157:H7جدا شده از گوشت حیوانات مختلف در شهرهای اصفهان و شهرکرد دیده شد. همچنین مشخص شد که روش RAPD-PCR روشی ساده، سریع و ارزان جهت توصیف تنوع ژنتیکی سویه های مختلف اشریشیاکلی ازجمله سویه O157:H7می باشد
پرونده مقاله
با توجه به شیوع روز افزون دیابت نوع2، پژوهش کنونی با هدف تاثیر لاکتوباسیلوس های جداسازی شده از محصولات لبنی بر قندخون در رت های دیابتی شده انجام شد. جداسازی و شناسایی لاکتوباسیلوس ها از محصولات لبنی با استفاده از تستهای بیوشیمیایی و مولکولی انجام شد. در این پژوهش تیمار چکیده کامل
با توجه به شیوع روز افزون دیابت نوع2، پژوهش کنونی با هدف تاثیر لاکتوباسیلوس های جداسازی شده از محصولات لبنی بر قندخون در رت های دیابتی شده انجام شد. جداسازی و شناسایی لاکتوباسیلوس ها از محصولات لبنی با استفاده از تستهای بیوشیمیایی و مولکولی انجام شد. در این پژوهش تیمار بر روی 49 راس رت نر ویستار با سـن تقریبـا 6 تا 8 هفته ای انجام شد. رت ها در 7 گروه 7 تایی تقسیم بندی شدند . که در گروه مداخله از باکتری های لاکتوباسیلوس روتری و لاکتوباسیلوس پلانتاروم استفاده شد. در پایان 4 هفته تغییرات وزنی و قند خون رت ها نسبت به گروه کنترل مثبت و کنترل منفی بررسی و اندازه گیری شد. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ، آزمون کایدو یا آزمون دقیق فیشر برای مقایسۀ متغیرها انجام گردید. نتایج نشان داد در طی یک ماه که رت ها تحت تاثیر باکتری های لاکتوباسیلوس بودند حداکثر وزن در هفته چهارم و کمترین وزن در هفته اول پژوهش را داشتند. در گروه هایی که مصرف همزمانی لاکتوباسیلوس پلانتاروم و روتری را داشتند کاهش معناداری در سطح قند خون مشاهده گردید. مطالعه حاضر نشان داد که مداخله لاکتوباسیلوس ها بدون تغییر رژیم غذایی و یا اعمال رژیم غذایی خاص در رت ها، می تواند باعث کاهش معنادار قند خون در گروه مصرف کننده باکتری شود. با توجه به اثر باکتری های مورد مطالعه در کاهش قند خون می توان ادعا کرد که لاکتوباسیلوس ها بعنوان راه درمان کمکی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2 می توان با انجام مطالعات بیشتر پیشنهاد نمود.
پرونده مقاله
آفلاتوکسینها مایکوتوکسینهایی هستند که توسط گونههای قارچی مانند Aspergillus و Penicillium تولید میشوند که درمیان آن ها آفلاتوکسینB1 یکی از قویترین سرطانزاهای کبدی در گونههای جانوری میباشد. گندم، آرد و نان از پرمصرفترین مواد غذایی انسانی و محیط مغذیَ برای رشد ا چکیده کامل
آفلاتوکسینها مایکوتوکسینهایی هستند که توسط گونههای قارچی مانند Aspergillus و Penicillium تولید میشوند که درمیان آن ها آفلاتوکسینB1 یکی از قویترین سرطانزاهای کبدی در گونههای جانوری میباشد. گندم، آرد و نان از پرمصرفترین مواد غذایی انسانی و محیط مغذیَ برای رشد انواع کپکهای مولد مایکوتوکسین میباشند. باتوجه به موقعیت کارخانه تولید آرد شهرستان کیار و مدتزمان ماندن طولانی گندمها در انبارهای آن، هدف از این مطالعه بررسی میزان آفلاتوکسینB1 در گندم وآرد این کارخانه و نان تولیدی از آنها بود. در این مطالعه تعداد 27 نمونه گندم، آرد و نان (از هر مورد نه نمونه) از کارخانه آرد شهرستان کیار جمعآوری و تهیه گردید و میزان آفلاتوکسینB1 نمونهها به روش کروماتوگرافی مایع باکاراییبالا ((HPLC تعیین گردید. نتایج نشان داد میزانآفلاتوکسینB1 در نمونههای گندم، آرد و نانهای تولیدی از آنها از حد استانداردملی کمتر است بنابراین این مواد غذایی به آفلاتوکسینB1 آلوده نیستند. همچنین میزان آفلاتوکسینB1 نمونههای گندم از نمونههای نان و نمونههای آرد از نمونههای نان بیشتر است بنابراین کاهش این سم طی تولید خمیرمایه و حرارت ناشی از پختن بهطور مؤثر رخ میدهد. از طرفدیگر، با توجه به همبستگی خطی قوی بین میزان آفلاتوکسینB1 در گندم، آرد و نان، افزایش این سم در گندم موجب افزایش آن در آرد ونان خواهد شد؛ پس کاهش موثرتر تولید این سم در گندمها با کنترل دما و رطوبت در سیلوهای گندم منجربه کاهش بیشتر آن در آردها ونانها خواهد شد. بنابراینپایش انبارهای گندم ها ازنظر تهویه، تولید خمیر برای تهیه انواع محصولات غذایی و پختن مواد درحرارت مطلوب پیشنهاد می شود.
پرونده مقاله
باکتری لیستریامونوسیتوژنز می تواند ماهی و سایر آبزیان را به صورت مستقیم و غیرمستقیم آلوده کرده و درنتیجه ماهی و فرآورده های آن به عنوان یک حامل برای انتقال بیماری ناشی از این باکتری تلقی میشوند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی آلودگی ماهیان پرواری قزل آلای رنگین کمان و چکیده کامل
باکتری لیستریامونوسیتوژنز می تواند ماهی و سایر آبزیان را به صورت مستقیم و غیرمستقیم آلوده کرده و درنتیجه ماهی و فرآورده های آن به عنوان یک حامل برای انتقال بیماری ناشی از این باکتری تلقی میشوند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی آلودگی ماهیان پرواری قزل آلای رنگین کمان و کپور معمولی به این باکتری و شناسایی فیلوژنتیک ایزولههای جدا شده با استفاده از روش PCR پرداخته است. در مجموع 50 نمونه ماهی تازه پرورشی شامل قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) و کپور معمولی (Cyprinus carpio) طی تیرماه تا شهریورماه سال 1397 از مراکز عرضه ماهی در شهرستان شهرکرد جمع آوری شد. بر اساس آزمایشات مولکولی، از جمع 50 نمونه مورد مطالعه، 18 نمونه (36 درصد) آلوده به باکتری لیستریا مونوسیتوژنز بودند که 26 و 10 درصد از نمونههای آلوده به ترتیب متعلق به قزل آلا رنگین کمان و کپور معمولی بود. از جمع 18 ایزولهی مورد بررسی 12 نمونه (66/66 در صد) مربوط به سروتیپ 4b، یک نمونه مربوط به سروتیپ و 5 نمونهی دیگر متعلق به سروتیپ بود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، مبنی بر آلودگی ماهیان پرورشی به باکتری لیستریا مونوسیتوژنز و اهمیت آن در بهداشت عمومی، لزوم اعمال نظارت های بهداشتی مداوم و دقیق ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله