-
دسترسی آزاد مقاله
1 - اثر اسانس گل میخک(Eugenia cairyophillata)بارگذاری شده بر نانوذرات آهن روی شاخص های آنزیمی و بافت شناسی ماهی قزل آلای رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss)
مصطفی غفاری علی خسروانی زادههدف از این مطالعه بررسی اثر اسانس گل میخک بارگذاری شده بر نانو ذراتآهن روی شاخصهای آنزیمی و بافت شناسی ماهی قزل آلای رنگین کمان میباشد. در بررسی حاضر 64 عدد ماهی قزل آلایرنگین کمان با میانگین وزن 24±155/8 در چهار گروه دسته بندی شدند. 3 گروه از ماهیان با غلظت های چکیده کاملهدف از این مطالعه بررسی اثر اسانس گل میخک بارگذاری شده بر نانو ذراتآهن روی شاخصهای آنزیمی و بافت شناسی ماهی قزل آلای رنگین کمان میباشد. در بررسی حاضر 64 عدد ماهی قزل آلایرنگین کمان با میانگین وزن 24±155/8 در چهار گروه دسته بندی شدند. 3 گروه از ماهیان با غلظت های 2،25 و 50 قسمت در میلیون اسانس گل میخک بارگذاری بر نانوذرات آهن بیهوش شدندو گروه چهارم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. زمان های رسیدن به مراحلمختلف بیهوشی اندازه گیری و ثبت شد. ماهیان پس از بیهوش شدن به تانک هایجداگانه منتقل شده و در ساعات 3 و 24 پس از بیهوشی از گروه های مختلف به شیوهقطع ساقه دمی خون گیری به عمل آمد. پس از جدا نمودن سرم پلاسما توسط سانتریفیوژ، مقادیر آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) نمونه های پلاسما اندازه گیری شد. بافت های کلیه، کبد، طحال، مغز، آبشش و قلب ماهیان خونگیری شده نیز خارج و جهت بافت شناسی نگه داری گردید.نتایج نشان داد بیهوشی با غلظت های مختلف اسانس میخک بارگذاری شده بر نانوذرات آهن تغییرات معنی داری در میزان آنزیم های AST و ALT ندارد (P<0.05) همچنین بررسی میکروسکوپیک مقاطع تهیه شده از بافتهای مختلف اثرات جانبی قابل توجهی نشان نداد. با توجه به این که دوز 10PPM مطالعه حداقل دوز مورد نیاز برای بیهوشی ماهی قزل آلای رنگین کمان تشخیص داده شد می توان بیان داشت حتیغلظتهای 5 برابر دوز توصیه شده نیز موجب آسیب بافتی در ماهیقزل آلای رنگین کمان نمی شود. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد ایمنیو کارایی اسانس میخک با بارگذاری روی نانوذرات آهن به شکل معنی داری افزایشمی یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ارتباط بین در معرضگذاری آزمایشگاهی به نفت خام و پاسخهای آنتیاکسیدانی بارناکلهای Tetraclita rufotincta
مژگان امتیازجو لیدا سلیمی مجید زینلی بهار شهابی مریم قاسمپورملکیزمینه و هدف: امروزه اثرات مخرب آلودگیهای نفتی حاصل از منابع مختلف در آبها و نیز آبزیان شناسایی و مشخص گردیده است. بهمنظور بررسی اثرات نفت خام در غلظتهای متفاوت، بر تغییرات سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی(کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز) در بارناکل Tetraclita rufotincta و چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه اثرات مخرب آلودگیهای نفتی حاصل از منابع مختلف در آبها و نیز آبزیان شناسایی و مشخص گردیده است. بهمنظور بررسی اثرات نفت خام در غلظتهای متفاوت، بر تغییرات سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی(کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز) در بارناکل Tetraclita rufotincta و امکان معرفی این آنزیمها بهعنوان بیومارکرهای زیستی. روش: بارناکلهای Tetraclita rufotincta جمعآوری شده از منطقه نفتی بهرگان در معرض دوزهای نفتی ppb 250، 125، 5/62، 25/31، 625/15وppb3 بهعنوان شاهد قرار گرفتند. در بازههای زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت، بهطور متوسط تعداد 15 بارناکل از آکواریومها خارج، و برای تعیین سنجش میزان آنزیمهای کاتالاز(CAT) و سوپراکسید دیسموتاز(SOD) مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج: این مطالعه نشان داد که در آکواریوم1، با غلظت ppb3 در طی دورههای زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت فعالیت آنزیم SOD بهترتیب 98/128، 04/30، 8/75،U/ml/mg protein 05/62 میباشد. در آکواریوم2 و 3، با غلظتppb 625/15 و ppb 25/31 در طی دورههای زمانی ذکر شده فعالیت آنزیم SOD بهترتیب 45/104، 95/74، 57/13، U/ml/mg protein109 و 96/69، 56/61، 5/60، U/ml/mg protein 46/86 ثبت گردید. در آکواریوم 4 و 5، با غلظتppb 5/62 و ppb125 در طی دورههای زمانی یاد شده فعالیت آنزیم SOD بهترتیب 79/98، 9/193، 75/42، U/ml/mg protein 77/124 و 22/69، 08/40، 86/ 81، U/ml/mg protein 95/59 ثبت گردید. در آکواریوم6، با غلظت ppb250 در طی دورههای زمانی مذکور فعالیت آنزیم SOD بهترتیب11/62، 1/87، 71/20، U/ml/mg protein 47/93 ثبت گردید. نتایج همچنین نشان داد که در آکواریوم1، با غلظت ppb3 در طی دورههای زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت فعالیت آنزیم CAT بهترتیب 29/13، 31/15، 5/15، nmol/min/ml/mg protein 25/16 میباشد. در آکواریوم2 و 3، با غلظتppb 625/15 و ppb 25/31 در طی دورههای زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT بهترتیب 03/13، 74/16، 65/13، nmol/min/ml/mg protein 61/13 و 46/11، 54/16، 7/15، nmol/min/ml/mg protein 58/13 ثبت گردید. در آکواریوم4 و 5، با غلظت ppb 5/62 و ppb125 در طی دورههای زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT بهترتیب74/18، 86/11، 91/11، nmol/min/ml/mg protein 22/16 و 1/21، 8/15، 04/15، nmol/min/ml/mg protein 22/39 ثبت گردید. در آکواریوم6، با غلظت ppb250 در طی دورههای زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT بهترتیب 54/15، 8/18، 81/15، nmol/min/ml/mg protein 97/15 ثبت گردید. نتیجهگیری: همبستگی بین فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتازSOD)) و غلظتهای مختلف نفت خام، در طول مدت در معرضگذاری به نفت خام وجود ندارد. همچنین مشخص شد که آنزیم CAT پارامتر حساستری نسبت به SOD میباشد و میتواند بیومارکر مفیدی برای ارزیابی آلودگی در اکوسیستمهای آبی در بارناکلهای Tetraclita rufotincta باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مدلسازی رفتار سینتیکی آنزیم گلوکز اکسیداز تثبیت شده در حامل کتیرا
گلنار ساری مریم اوتادیآنزیم گلوکزاکسیداز از آنزیمهای پر مصرف در صنعت است و در گروه اکسیدوردکتازها قرار دارد. آنزیم گلوکزاکسیداز کاتالیزور واکنش تبدیل گلوکز به گلوکونیک اسید و آب اکسیژنه است. در این تحقیق، ابتدا آنزیم گلوکز اکسیداز، عملکرد و ساختمان آن، پلیمر کتیرا، روشهای تثبیت آنزیمی و روش چکیده کاملآنزیم گلوکزاکسیداز از آنزیمهای پر مصرف در صنعت است و در گروه اکسیدوردکتازها قرار دارد. آنزیم گلوکزاکسیداز کاتالیزور واکنش تبدیل گلوکز به گلوکونیک اسید و آب اکسیژنه است. در این تحقیق، ابتدا آنزیم گلوکز اکسیداز، عملکرد و ساختمان آن، پلیمر کتیرا، روشهای تثبیت آنزیمی و روشهای مختلف مدلسازی آماری معرفی شده است. برای بررسی فعالیت آنزیم گلوکز اکسیداز با استفاده از طراحی آزمایشها (DOE) با روش پاسخ سطح (RSM)، از نتایج 19 آزمایش انجام شده در تحقیق قبلی استفاده شد. برای مدلسازی و بهینهسازی فعالیت آنزیمی از 3 متغیر pH، دما و زمان تثبیت با استفاده از نرمافزار Design Expert استفاده شده است. سپس بر اساس مدلسازی آماری، تابعی برای میزان فعالیت آنزیم گلوکز اکسیداز تثبیت شده در حامل کتیرا بر حسب 3 متغیر انتخابی ارائه شده است. بر طبق نتایج به دست آمده هر سه متغیر مورد بررسی در فعالیت آنزیم گلوکز اکسیداز تثبیت شده قویاً اثرگذار بودهاند و همچنین اثرات تداخلی آنها نیز تأثیرگذار بوده است. با استفاده از روش پاسخ سطح، بهینهسازی فعالیت آنزیمی انجام شد. شرایط بهینه برای بیشترین میزان فعالیت آنزیم گلوکزاکسیداز در pH برابر 98/5، دمای 37 درجه سانتیگراد و مدت زمان تثبیت 33/28 دقیقه تعیین شد که در این حالت ماکزیمم میزان فعالیت آنزیم گلوکزاکسیداز تثبیتشده به میزان μmol/min 2/1116 به دست آمد. از طرفی مقایسه نتایج آزمایشگاهی و مدل نشان داد که نتایج به دست آمده از مدل موجود با نتایج آزمایشگاهی سازگاری خوبی داشته است و برای این تحقیق، متوسط خطا 2% محاسبه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی فعالیت آنزیم های گوارشی، ترکیب بیوشیمیایی لاشه و فلور باکتریایی روده بچه ماهی صبیتی(Sparidentexhasta) در پاسخ به سطوح مختلف زایلواولیگوساکارید جیره
وحید مرشدی ناصر آق جاسم مرمضی فرزانه نوری تکاور محمدیانزمینه و هدف:پربیوتیک ها به عنوان اجزاء غذایی غیرقابل هضم، سلامتی میزبان را از طریق رشد یا فعال نمودن گزینشی تعداد محدودی از باکتری های مفید دستگاه گوارش تحریک و فعالیت باکتری های بیماری زا را کاهش می دهند. این مطالعه اثرات سطوح مختلف لاکتوفرین جیره بر فعالیت آنزیم های گ چکیده کاملزمینه و هدف:پربیوتیک ها به عنوان اجزاء غذایی غیرقابل هضم، سلامتی میزبان را از طریق رشد یا فعال نمودن گزینشی تعداد محدودی از باکتری های مفید دستگاه گوارش تحریک و فعالیت باکتری های بیماری زا را کاهش می دهند. این مطالعه اثرات سطوح مختلف لاکتوفرین جیره بر فعالیت آنزیم های گوارشی، ترکیبات بیوشیمیایی لاشه و فلور باکتریایی روده بچه ماهی صبیتی (Sparidentexhasta) را مورد بررسی قرار می دهد.روش کار:برای این منظور تعداد 405 قطعه ماهی با میانگین وزنی 0/3 7/64 گرم(45 قطعه در هر تکرار) از پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور تهیه شد. این مطالعه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 3 تکرار در داخل تانک های فایبرگلاس 300 لیتری انجام گردید. بچه ماهیان به مدت 42 روز با جیره های حاوی 0، 5/0 و 1 درصد زایلواولیگوساکارید تغذیه شدند. در پایان آزمایش نمونه های لاشه و روده برای بررسی ترکیب بیوشیمیایی بدن، فعالیت آنزیم های گوارشی و فلور باکتریایی روده جمع آوری شدند.یافته ها:نتایج حاصل نشان داد که زایلواولیگوساکارید جیره، فعالیت آنزیم های گوارشی شامل آلکالین پروتئاز، آمیلاز و لیپاز ماهی صبیتی را تغییر نداد(p>0/05). در این آزمایش رابطه همبستگی ضعیف، مثبت و غیر معنی داری بین پربیوتیک جیره و فعالیت آنزیم آلکالین پروتئاز، آمیلاز و لیپاز مشاهده شد(p>0/05). نتایج این مطالعه نشان داد که سطوح مختلف پربیوتیک تاثیری بر روی ترکیب بیوشیمیایی بدن شامل پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت و فلور باکتریایی روده ندارد(p>0/05نتیجه گیری:به طور کلی، این مطالعه نشان داد که فعالیت آنزیم های گوارشی به وسیله پربیوتیک جیره تحت تاثیر قرار نگرفت. علاوه بر این، افزودن 5/0 و 1 درصد زایلواولیگوساکارید به جیره اثرات معنی داری بر ترکیب بیوشیمیایی بدن و فلور باکتریایی روده ماهی صبیتی نیز ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی اثر آلودگی کلرید سرب بر مراحل تکوین جنین گونه ی زینتی آنجل ماهی
سارا شکری مهرانگیز صدوقی همایون حسین زادهزمینه و هدف:امروزه با دخالت صنعتی بشر میزان فلزات سنگین در محیط افزایش یافته و موجبات صدمه به محیط زیست را فراهم میکندهدف از این تحقیق بررسی اثر آلودگی کلرید سرب بر مراحل تکوین جنین گونهی زینتی آنجل ماهی (Pterophyllum scalar) است. روش کار:بدین منظور پس از انتخاب 5 جفت چکیده کاملزمینه و هدف:امروزه با دخالت صنعتی بشر میزان فلزات سنگین در محیط افزایش یافته و موجبات صدمه به محیط زیست را فراهم میکندهدف از این تحقیق بررسی اثر آلودگی کلرید سرب بر مراحل تکوین جنین گونهی زینتی آنجل ماهی (Pterophyllum scalar) است. روش کار:بدین منظور پس از انتخاب 5 جفت ماهی آنجل و لقاح و تهیه تخم ماهی، در مرحله اول پژوهش برای تعیین غلظت سمیت حاد LC50کلرید سرب ،4 غلظت/Lgμ 6،10، 20 و 40 و شاهد انتخاب و برای هر غلظت در 3 تکرار نمونه برداری انجام شد. مدت نمونه برداری برای هر غلظت در هر تکرار 96 ساعت در نظر گرفته شد و در نهایت در هر تکرار تعداد جنین های تلف شده (سفید شده) شمارش گردید. در مرحله دوم پژوهش اثر تغییرات حاصل از سمیت کلرید سرب بر مراحل تکوین جنین ماهی آنجل بر اساس طول جنین مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 4 غلظت کمتر از LC50انتخاب و در 3 تکرار نمونه برداری صورت گرفت. یافته ها:نتایج نشان داد که غلظت سمیت حاد در مطالعه حاضر برابرg/L μ6 بود. هم چنین افزایش غلظت کلرید سرب سبب تاخیر در طول رشد جنین به نسبت نمونه شاهد گردید. در واقعکلرید سرب، باعث تاخیر در زمان رشد در جنین ماهی شد. این تاخیر با افزایش غلظتهای تحت تیمار، افزایش یافت. نتایج نشان داد که در ساعت 20 بعد از لقاح بین تیمارها اختلاف معنیداری وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تعیین و بررسی مقایسهای برخی از فاکتورهای خونی و آنزیمی سرم خون ماهیان کپور، فیتوفاک و آمور
مجید محمدنژاد شموشکیزمینه و هدف:خصوصیات هماتولوژی در ماهیان میتواند شاخصی از شرایط طبیعی و غیر طبیعی محیط بوده و در گونههای مختلف ماهیان به عنوان یک شاخص مهم ماهی شناسی مد نظر قرار گیرد.هدف از این تحقیق، تعیین و بررسی مقایسهای برخی فاکتورهای خون شناسی ماهیان کپور، فیتوفاک و آمور است. رو چکیده کاملزمینه و هدف:خصوصیات هماتولوژی در ماهیان میتواند شاخصی از شرایط طبیعی و غیر طبیعی محیط بوده و در گونههای مختلف ماهیان به عنوان یک شاخص مهم ماهی شناسی مد نظر قرار گیرد.هدف از این تحقیق، تعیین و بررسی مقایسهای برخی فاکتورهای خون شناسی ماهیان کپور، فیتوفاک و آمور است. روش کار:آزمایش، با نمونهگیری از 10 قطعه ماهی از هر گروه از ماهیان انجام پذیرفت.خونگیری از ماهیان با استفاده از قطع ورید ساقه دمی انجام گرفته و پس از جمع آوری خونها در ظروف مخصوص مقادیر هر کدام از شاخصهای هماتولوژی و آنزیمی خون تعیین گردید. یافتهها:نتایج حاصل از این بررسی در مورد فاکتورهای هماتولوژی نشان داد که اختلاف معنی داری در تعداد گلبولهای قرمز و سفید(لنفوسیت و نوتروفیل)، هموگلوبین، هماتوکریت، خون ماهیان کپور، فیتوفاک و آمور مشاهده گردید(05/0p. اما هیچ اختلاف معنی داری در میزان حجم متوسط گلبول قرمز (MCV)، میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی (MCH)، گلبولهای قرمز، مونوسیت و ائوزینوفیل خون ماهیان مورد بررسی وجود نداشتنتایج تحقیق نشان دادکه در بین تیمارهای مختلف از لحاظ میزان آنزیم آلانین آمینوترانسفراز، لاکتات دهیدروژناز و آلکالین فسفاتاز اختلاف معنی داری وجود دارد(05/0p). اما هیچگونه اختلاف معنی داری در میزان آنزیم آسپارات آمینوترانسفرازدر سرم خون ماهیان کپوز، فیتوفاک و آمور وجود نداردنتیجهگیری:نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بین فاکتورهای هماتولوژی و آنزیمی ماهیان یک خانواده تفاوت وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی اثرآباناربرمیزانآنزیمهای ALPALTو ASTدرموش هایصحرایینربالغدیابتی وغیردیابتی
سید ابراهیم حسینی داود مهربانی الهام رضاییزمینه و هدف:دیابت ناهنجاری متابولیکی است که با آسیبهای بافتی فراوانی از جمله آسیب به کبد همراه میباشد. آب انار ماده مغذی است که در طب سنتی نیز از آن استفاده میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آب انار بر فعالیت آنزیمهای ALPALTو ASTدر موش های صحرایی نر بالغ دیابتی چکیده کاملزمینه و هدف:دیابت ناهنجاری متابولیکی است که با آسیبهای بافتی فراوانی از جمله آسیب به کبد همراه میباشد. آب انار ماده مغذی است که در طب سنتی نیز از آن استفاده میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آب انار بر فعالیت آنزیمهای ALPALTو ASTدر موش های صحرایی نر بالغ دیابتی شده و غیر دیابتی انجام گرفت.روش کار:در این پژوهش 90 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن 220-200 گرم در گروه های کنترل، شاهد، تجربی دیابتی و غیردیابتی مورد مطالعه قرار گرفتند. هر گروه شامل 9 سر موش بود. گروه های تجربی به ترتیب دوزهای 1، 2 و 4 میلی لیتر آب انار را به ازای وزن هر موش و به مدت 21 روز به صورت گاواژ دریافت کردند. برای ایجاد دیابت از تزریق درون صفاقی mg/kg60 استرپتوزوسین استفاده شد. در پایان روز بیست و یکم از قلب حیوانات خون گیری به عمل آمد و سپس میزان سرمی آنزیم های ALPALTو ASTاندازه گیری گردید. داده ها به کمک آزمون ANOVAو تست پیگیری LSDمورد ارزیابی قرار گرفت.یافتهها:یافتهها نشان داد که آب انار باعث کاهش معنیدار آنزیم های ALPALTو ASTدر گروه های دیابتی شده نسبت به گروه کنترل می شود و در گروه های سالم تاثیر معنیداری نداشت. نتیجهگیری:آب انار با داشتن مواد فلاونوئیدی و آنتی اکسیدانی و همچنین از طریق کاهش قندخون باعث کاهش آنزیم های ALPALTو ASTدرموش های دیابتی شده میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - اثر تزریق نانوذرات نقره بر سطوح پلاسمایی آنزیم های کبدی موش صحراییماده
حسین حمزه ای حامد علیزاده محسن اجلی فرید دولتشاهیزمینه و هدف:اثرات سمی احتمالی نانوذرات نقره بر انسان از جمله نگرانیهای بزرگی است که مصرف این نانوذرات را با چالشهای زیادی مواجه کرده است. امروزه نانوذرات نقره بیشتر به دلیل داشتن اثر ضدمیکروبی مورد توجه زیادی قرار گرفته ولی عوارض جانبی واحتمالی آن باعث تردید در مصرف آ چکیده کاملزمینه و هدف:اثرات سمی احتمالی نانوذرات نقره بر انسان از جمله نگرانیهای بزرگی است که مصرف این نانوذرات را با چالشهای زیادی مواجه کرده است. امروزه نانوذرات نقره بیشتر به دلیل داشتن اثر ضدمیکروبی مورد توجه زیادی قرار گرفته ولی عوارض جانبی واحتمالی آن باعث تردید در مصرف آن شده است. از جمله تاثیرات عمدهای که نانوذرات نقره در بدن میتواند داشته باشد تاثیر آن بر کبد و متابولیسم آن بوده که کمتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی اثر تزریقی نانوذرات نقره بر میزان سطح پلاسمایی آنزیمهای کبدی ASTALTو ALPمی باشد که می تواند افق جدیدی را در رابطه با چالشهای موجود باز نماید.روشکار:در این تحقیق تجربی از 21 سر موش صحرایی ماده نژاد اسپیرال استفاده گردید. موشها به صورت تصادفی به 7 گروه تقسیم شدند.گروه اول به عنوان گروه شم،گروه دوم به عنوان گروه کنترل وگروه های سوم تا هفتم به عنوان گروه های آزمون به ترتیب با 5، 10، 20، 40 و80 ppmنانوذرات نقره به مدت 10 روز به صورت تزریقی تیمار گردیدند. سپس موشها با بیهوشی در اتر کشته شدند و از قلب حیوانات خونگیری به عمل آمد. ارزیابی میزان سطح پلاسمایی آنزیم های ASTALTو ALPبا استفاده از کیتهای تشخیصی شرکت پارس آزمون با روش اسپکتروفتومتری غیر مستقیم انجام گردید.یافتهها:نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروههای کنترل و گروههای شم وجود نداشته و تنها نانوذرات نقره در غلظتهای بالا نانوذرات نقره باعث کاهش معنیدار میزان آنزیم های مورد نظر گردید.نتیجهگیری:در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که نانوذرات نقره در غلظتهای بسیار بالا میتواند اثرات مخرب بر کبد داشته باشد و مصرف آن در غلظتهای بالا بایستی با احتیاط صورت گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تاثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین C بر گیرنده لپتین و شاخص های استرس اکسیداتیو در بافت قلب موشهای ماده صحرایی مبتلا به آلزایمر
اسیه سید مرضیه فلاحیان فروغ تجلی سیده ام البنین قاسمیانزمینه و هدف: آنزیمهای ضد اکسایشی اولین خط دفاعی در برابر حملهی انواع رادیکالهای فعال اکسیژن میباشد. آنتیاکسیدانها از طریق واکنش با رادیکالهای آزاد و گونههای فعال باعث کاهش یا جلوگیری از استرس اکسیداتیو میشوند. مطالعه حاضر با هدف تاثیر یک دوره تمرین هوازی به هم چکیده کاملزمینه و هدف: آنزیمهای ضد اکسایشی اولین خط دفاعی در برابر حملهی انواع رادیکالهای فعال اکسیژن میباشد. آنتیاکسیدانها از طریق واکنش با رادیکالهای آزاد و گونههای فعال باعث کاهش یا جلوگیری از استرس اکسیداتیو میشوند. مطالعه حاضر با هدف تاثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین C بر گیرنده لپتین، وزن چربی احشایی، BMI و آنزیمهای ضد اکسایشی در بافت مغز موشهای صحرایی مبتلا به آلزایمر، صورت گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 45 سر موش صحرایی سالمند ماده به طور تصادفی به شش گروه کنترل مبتلا به آلزایمر، مکمل ویتامین C، تمرین هوازی، تمرین هوازی + ویتامین C و کنترل سالم، تقسیم شدند. شاخصهای لپتین، وزن چربی احشایی و BMI پس از اتمام مداخله و شاخصهای MDA، CAT و SOD پس از استخراج بافت مغز اندازهگیری شدند. نتایج: در گروه¬های مداخله مقادیر گیرنده لپتین به طور معنی¬داری بالاتر (001/0=P)، وزن چربی احشایی و BMI کمتر از گروه کنترل سالم بود (001/0=P). پس از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل ویتامین C، مقادیر MDA به میزان معنیداری در گروه تمرین+مکمل کاهش پیدا کرد و مقادیر CAT و SOD افزایش پیدا کرد (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین هوازی همراه با مکمل ویتامین C موجب افزایش بیان گیرنده لپتین، کاهش وزن چربی احشایی و BMI در موش های صحرایی مبتلا به بیماری آلزایمر می گردد و همچنین مقادیر MDA را کاهش و مقادیر CAT و SOD را افزایش می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی اثر لاکتوباسیلوس پلانتاروم و مانان الیگوساکارید بر رشد و برخی فاکتورهای گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
محمد حامد نجفی انفرادی فلورا محمدی زاده مهدی سلطانی امیر هوشنگ بحری نجمه شیخ زادهبه منظور بررسی اثر باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (Lactobacillus plantarum) و قند مانان الیگوساکارید(Mannan Oligosaccharides) بر رشد و برخی فاکتورهای گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان، تعداد 270 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 8/28 گرم به صورت کاملا تصادفی در چکیده کاملبه منظور بررسی اثر باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (Lactobacillus plantarum) و قند مانان الیگوساکارید(Mannan Oligosaccharides) بر رشد و برخی فاکتورهای گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان، تعداد 270 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 8/28 گرم به صورت کاملا تصادفی در قالب 6 تیمار مختلف پروبیوتیک، پری بیوتیک و سینبیوتیک و در 3 تکرار توزیع شدند. گروه پروبیوتیک در دو تیمار آزمایشی 3/0 و 5/0 گرم از باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر کیلوگرم غذا، گروه پری بیوتیک در یک تیمار آزمایشی به میزان 2 گرم مانان الیگوساکارید بر کیلوگرم غذا و گروه سینبیوتیک در دو تیمار (3/0 گرم باکتری مذکور به همراه 2 گرم مانان الیگوساکارید بر کیلوگرم غذا) و تیمار (5/0 گرم باکتری مذکور به همراه 2 گرم مانان الیگوساکارید بر کیلوگرم غذا) به مدت 45 روز غذادهی شدند. در پایان دوره آزمایش به منظور بررسی هر یک از شاخص های مورد مطالعه تعداد 15 عدد ماهی بطور کاملا تصادفی صید گردیده و با روش های مختلف زیست سنجی، کالری متری و بررسی میکروسکوپی مورد ارزیابی واقع شدند. پژوهش حاضر، افزایش معنادار فاکتورهای رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی را متعاقب مصرف باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم در تیمارهای پروبیوتیک و سینبیوتیک در قیاس با تیمار شاهد نشان داد (P<0.05). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - اثر مجزا و ترکیبی عصارههای کاسنی (Cichorium intybus) و علفچای (Hypericum perforatum) بر شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمهای گوارشی ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss
لیلا فرض الهی کوروش سروی مغانلو احمد ایمانی میثم عزیزی بصیرزمینه و هدف: در سالهای اخیر استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود شاخصهای رشد و سیستم ایمنی ماهیان، مورد توجه بوده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر افزودن عصارههای هیدروالکلی کاسنی و علفچای بصورت مجزا و ترکیبی به جیره غذایی بر شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمها چکیده کاملزمینه و هدف: در سالهای اخیر استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود شاخصهای رشد و سیستم ایمنی ماهیان، مورد توجه بوده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر افزودن عصارههای هیدروالکلی کاسنی و علفچای بصورت مجزا و ترکیبی به جیره غذایی بر شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمهای گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام گرفت. روش کار: برای این منظور 720 قطعه ماهی به وزن تقریبی 5±100 گرم در قالب 4 تیمار شامل گروه شاهد، تیمار 3% عصاره کاسنی، تیمار 3% عصاره علفچای و تیمار ترکیبی هر دو گیاه به مدت 12 هفته مورد تغذیه قرار گرفتند. در انتهای پژوهش شاخصهای رشد (وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه، افزایش وزن، ضریب چاقی و شاخص کبدی) و فعالیت آنزیمهای گوارشی (لیپاز، آمیلاز و پروتئاز) بررسی گردید. یافتهها: بیشترین و کمترین میزان افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و شاخص کبدی به ترتیب در تیمارهای 3% کاسنی و 3% علفچای مشاهده شد (05/0<p). همچنین کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی و بیشترین میزان ضریب چاقی نیز مربوط به تیمار 3% کاسنی بود (05/0<p). بالاترین میزان فعالیت آنزیمهای آمیلاز و پروتئاز در تیمار 3% کاسنی مشاهده شد (05/0>p). بالاترین میزان فعالیت آنزیم لیپاز در تیمار 3 % کاسنی و پایین ترین میزان فعالیت آن در تیمار ترکیب دو گیاه مشاهده شد، ولی اختلافی بین تیمارهای مختلف نسبت به تیمار شاهد وجود نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: در مجموع افزودن 3 % عصاره کاسنی به جیره غذایی باعث بهبود شاخصهای رشد و فعالیت آنزیمهای گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2
آسیه عباسی دلویی سحر رضایی علیرضا براری مژگان احمدیزمینه و هدف: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیب میوکارد ناشی از استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 بود. روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر ویستار(میانگین وزن چکیده کاملزمینه و هدف: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیب میوکارد ناشی از استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 بود. روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر ویستار(میانگین وزن 7/22±2/185 گرم) بهطور تصادفی در چهار گروه کنترل، دیابت، تمرین هوازی و دیابت-تمرین هوازی قرار گرفتند. در این مطالعه موشها با استفاده از تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید-استرپتوزوتوسین، دیابتی نوع 2 شدند. پروتکل تمرین هوازی با شدت 50-60 درصدVO2max ، 5 روز در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام و بافت قلب برداشته شد. میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازهگیری شد. دادهها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری05/0> p < /strong> تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای کنترل دیابتی نوع 2 نسبت به گروه کنترل سالم کمتر بود(001/0= p < /strong>). هشت هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنیدار آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 شد (001/0= p < /strong>). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، احتمالاً تمرین هوازی میتواند با افزایش آنزیمهای آنتی اکسیدانی بافت قلب موجب بهبود عملکرد قلبی آزمودنی های دیابتی شود. در نتیجه این تمرینات به عنوان درمان کمکی در این بیماران توصیه میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی اثر تزریق داخل صفاقی عصاره هیدروالکلی بذر کتان بر فاکتورهای بیوشیمیایی، هماتولوژیک و آنزیم های کبدی موش صحرایی
عاطفه پایززمینه و هدف: گیاهان دارویی کاربردهای وسیعی در حوزه های مختلف مخصوصاً کنترل عفونت های میکروبی دارند اما بحث سمیت احتمالی آن ها باعث ایجاد نگرانی های زیادی در استفاده از این مواد در حوزه های مختلف صنعت و پزشکی شده است. این مطالعه در جهت روشن ساختن بخشی از این ابهامات و با چکیده کاملزمینه و هدف: گیاهان دارویی کاربردهای وسیعی در حوزه های مختلف مخصوصاً کنترل عفونت های میکروبی دارند اما بحث سمیت احتمالی آن ها باعث ایجاد نگرانی های زیادی در استفاده از این مواد در حوزه های مختلف صنعت و پزشکی شده است. این مطالعه در جهت روشن ساختن بخشی از این ابهامات و با هدف بررسی اثر تزریق داخل صفاقی عصاره بذر کتان بر فاکتورهای بیوشیمیایی، هماتولوژیکی و کبدی موش های صحرایی انجام شده است. روش کار: در این مطالعه تجربی، 15 سر موش صحرایی ماده نژاد اسپیرال به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند.گروه اول به عنوان گروه شم،گروه دوم به عنوان گروه کنترل وگروه های سوم تا پنجم به عنوان گروه های آزمون به ترتیب با غلظت های 200 و 400 و 600 میلی گرم بر میلی لیتر از عصاره بذر کتان تیمار گردیدند. تیمار موش ها به مدت 10 روز ادامه یافت، سپس موش ها در روز یازدهم با بیهوشی در اتر بیهوش و خونگیری از قلب آن ها انجام شد. پارامترهای شاخص های بیوشیمیایی، خونی و میزان آنزیم لاکتات دهیدروژناز و سطوح پلاسمایی آنزیم های کبدی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج این مطالعه تغییر چندانی در فاکتورهای بیوشیمیایی نشان نداد به جز کلسترول و تری گلیسیریدها که در گروه های تیمار عصاره کاهش معنی داری را نشان دادند. فاکتورهای خونی تغییر معنی داری را نشان ندادند اما در غلظت بالای عصاره آنزیم های کبدی افزایش یافتند. نتیجه گیری: تزریق داخل صفاقی عصاره بذر کتان تاثیری بر فاکتورهای خونی و بسیاری از فاکتورهای بیوشیمیایی موش ندارند اما غلظت های بالای عصاره می تواند آنزیم های کبدی را تحت تاثیر قرار دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - سنتز سبز نانوذرات روی و بررسی تغییرات آن بر روی آنزیمهای کبدی و تأثیر آن بر ترمیم زخمهای ناشی از سوختگی در رتهای نر از نژاد ویستار آزمایشگاهی
زهرا سینایی پور فرد نوشین نقش نسرین یزدانپناهی غلامرضا امیریزمینه و هدف: در حال حاضر روی و ترکیبات آن به عنوان یک راه حل مناسب برای درمان عفونت در سوختگی ها، زخم های باز و زخم های مزمن به کار برده می شوند. این مطالعه با هدف بررسی اثر موضعی نانوذرات سبز روی بر روی پارامترهای بیوشیمایی خون و ترمیم بافت پوست در هنگام ترمیم زخم در م چکیده کاملزمینه و هدف: در حال حاضر روی و ترکیبات آن به عنوان یک راه حل مناسب برای درمان عفونت در سوختگی ها، زخم های باز و زخم های مزمن به کار برده می شوند. این مطالعه با هدف بررسی اثر موضعی نانوذرات سبز روی بر روی پارامترهای بیوشیمایی خون و ترمیم بافت پوست در هنگام ترمیم زخم در موش سفید آزمایشگاهی طراحی و اجرا شد.مواد و روش ها : در این تحقیق تجربی، 42 رت نر از نژاد ویستار به 7 گروه 6 تایی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با ایجاد سوختگی به اندازه 2 سانتیمتر در پشت رت ها ایجاد و بلافاصله تیمار با پماد نانوذرات روی(1%، 4%، 16%) و پماد زینک اکساید و وازلین خالص به مدت 21 روز انجام شد. پس از نمونه گیری از پوست رت ها درصد بهبود زخم در آن ها محاسبه شد. همچنبن از قلب رت ها خونگیری انجام شد و سرم خون رت ها برای بررسی پارامتر های بیوشیمیایی استفاده شد.نتایج: درصد بهبود زخم در گروه پماد 4 درصد و پماد زینک اکساید نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر بود. در ضمن تمامی غلظت های به کاربرده شده در این تحقیق، از نظر تاثیر برروی آنزیم های کبدی ایمن بودند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پماد 4% نانوذرات روی بهترین گروه تیمار بوده که باعث تسریع بهبود زخم های پوستی شد. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، پماد تولید شده توسط نانوذرات سبز شناسایی شده احتمالاً می تواند به عنوان یک ترمیم کننده قوی در ضایعات پوستی به طور طبیعی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - بررسی تأثیر ملاتونین و مهارکننده انتخابی باز جذب سروتونین داروی سیتالوپرام بر فراساختار بافت کبد و آنزیمهای کبدی در ماهی ماده بالغ گورامی سه خال
محمد رضا پورعوض طاهره ناجی همایون حسین زاده صحافیا زمینه و هدف :اکثر داروهای گوناگونی که بهمنظور درمان بیماریهای مختلف به کار میروند، در کبد متابولیزه میشوند و میتوانند موجب آسیبهای حاد و مزمن به بافت کبد شوند. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ملاتونین و مهارکننده انتخابی باز جذب سروتونین داروی سیتالوپرام بر فراساخت چکیده کاملا زمینه و هدف :اکثر داروهای گوناگونی که بهمنظور درمان بیماریهای مختلف به کار میروند، در کبد متابولیزه میشوند و میتوانند موجب آسیبهای حاد و مزمن به بافت کبد شوند. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ملاتونین و مهارکننده انتخابی باز جذب سروتونین داروی سیتالوپرام بر فراساختار بافت کبد و آنزیمهای کبدی در ماهی ماده بالغ گورامی سه خال میباشد. مواد و روش ها : تعداد 120 قطعه ماهی گورامی سه خال ماده با میانگین وزنی 7/0 ± 23/4 گرم به هشت گروه 15 تایی شامل گروه کنترل شاهد، کنترل حلال، سه گروه تیماری دریافتکننده داروی سیتالوپرام با دوز 5، 10 و 20 میلیگرم بر کیلوگرم و سه گروه تیماری دریافتکننده داروی ملاتونین با دوز 10، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. تزریق داروها در هر نوبت 02/0 میلیلیتر یک روز در میان تا 10 تزریق، در مدت 20 روز بهصورت عضلانی بین باله پشتی و خط جانبی انجام گرفت. پس از پایان دوره ماهیها یوتانازی و تشریح شدند. نتایج : نتایج نشان داد ملاتونین و سیتالوپرام بر سطح همه آنزیمهای کبدی در مقایسه با گروههای کنترل تأثیر معنیدار داشت (05/0>P). بالاترین سطح آنزیمهای ALT، ASTو ALPبا تزریق 20 میلیگرم بر کیلوگرم سیتالوپرام اندازهگیری شد (05/0>P). در ماهیهای تیمار شده با بالاترین غلظت ملاتونین و همه غلظتهای سیتالوپرام از هم گسستگی بین هپاتوسیت ها و اتساع سینوزوئیدها رخ داد. در غلظتهای بالای ملاتونین و سیتالوپرام واکوئل های چربی تشکیل شدند؛ نتیجه گیری : ملاتونین می تواند در غلظت 100 میلیگرم بر کیلوگرم و سیتالوپرام در غلظتهای بالاتر از 5 میلیگرم بر کیلوگرم بر فراساختار بافت کبد و آنزیمهای کبدی تأثیر سوءداشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تغییرات آنزیمهای مرتبط با دفاع در گیاهچه چغندرقند رقم Brigita علیه ویروس پیچیدگی شدید بوته چغندرقند (BSCTV) وباکتری Pseudomonas fluorescens استرین CHA0
عفت عالمزاده کرامتاله ایزدپناه موسی زارعی علیاکبر بهجتنیاتنشهای مختلف محیطی شامل تنشهای زنده و غیرزنده سبب تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن میشوند از جمله این تنشها میتوان به برهمکنش گیاه-ویروس اشاره کرد. گیاهان با دارا بودن سیستم ضد اکسنده که شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی میباشد معمولا سطوح رادیکالهای آزاد اکسیژن را د چکیده کاملتنشهای مختلف محیطی شامل تنشهای زنده و غیرزنده سبب تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن میشوند از جمله این تنشها میتوان به برهمکنش گیاه-ویروس اشاره کرد. گیاهان با دارا بودن سیستم ضد اکسنده که شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی میباشد معمولا سطوح رادیکالهای آزاد اکسیژن را در سلول در حد متعادل نگه میدارند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر ویروس پیچیدگی شدید بوته چغندرقند (BSCTV) و همچنین اثر این ویروس به همراه باکتری Pseudomonas fluorescens استرین CHA0 بر نحوه فعالیت آنزیمهای ضداکسنده در یک رقم حساس چغندرقند (Brigita) میباشد فعالیت ترکیبات آنزیمی ضداکسنده در این بررسی با استفاده از دستگاه طیف سنج در دمای اتاق اندازهگیری شد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که وقتی علائم شدید آلودگی روی برگها گسترش مییاید و مقدار ویروس به حداکثر میرسد افزایش معنیداری در میزان فعالیت آنزیمهای ضداکسنده آسکوربیت پراکسیداز، پراکسیداز و کاهش معنیداری در میزان فعالیت آنزیم کاتالاز مشاهده میشود. همچنین در تنش ویروس به همراه باکتری میزان فعالیت آنزیمها در همه موارد با مقداری کاهش نسبت به گیاهان تحت تنش ویروس به تنهایی همراه بودهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - The effect of eight weeks of aerobic training and Anethum herbal supplementation on lipid risk factors for cardiovascular disease in inactive obese men
Ardeshir Zafari Taher JaliliIntroduction:Studies show that the effects of different types of physical activity vary in various intensities and periods on body composition, lipid profile, and liver enzymes in men and women with varying levels of age, fitness, and health. Anethum herbal supplement c چکیده کاملIntroduction:Studies show that the effects of different types of physical activity vary in various intensities and periods on body composition, lipid profile, and liver enzymes in men and women with varying levels of age, fitness, and health. Anethum herbal supplement can reduce cholesterol and triglycerides and help prevent and treat atherosclerosis. The effects of Anethum in interaction with exercise on blood lipids, body composition, and liver enzymes are unclear.Material & Methods:28 healthy and inactive male obese volunteers (age 20-30 years old) were randomly divided into four groups: Training, Anethum, Training+Anethum, and Control group. Independent variables included performing eight weeks of aerobic training and taking 650 mg of Anethum tablets for eight weeks, three times a day after meals. Dependent variables included lipid profile factors, body composition, and serum levels of liver enzymes. The intensity of aerobic training was set at 50 - 75% Vo2max using the HRR method to observe the principle of increasing overload. The main stage of training consisted of 45 minutes of aerobic activities. Paired samples t-test, one-way ANOVA, and Tukey's post hoc test were used to determine the within-groups and between-groups differences, respectively, at a significance level of 5%.Results: Performing eight weeks of aerobic training combined with Anethum herbal supplementation reduces LDL_c, TC, TG, BMI, WHR, ALT, ALP, and AST in the fasting state of inactive obese men(P<0.05). These variables' reduction rate was more significant in all intervention groups than in the control group. However, the groups did not observe significant differences (P>0.05).Conclusions: Therefore, to lose weight, blood lipids, and liver enzymes, intend to reduce the risk of cardiovascular disease, probably, performing aerobic exercises along with taking Antom tablets has a greater effect in reducing lipid risk factors for cardiovascular disease. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تاثیر حشرهکشهای تیاکلوپرید و افوریا بر پارامترهای جدول زندگی و فعالیت آنزیمهای سمزدای شته سبز گندم Schizaphis graminum (Rondani)
پژمان آئینه چی بهرام ناصریشته سبز گندم، Schizaphis graminum Rondani (Hemiptera: Aphididae) یکی از آفات مهم گندم است که با تغذیه از گیاه و انتقال ویروسهای بیماریزا، تولید این محصول را محدود میکند. آنزیمهای سمزدا نقش بسیار مهمی در سمزدایی ترکیبات ناگوارد در بسیاری از موجودات زنده ایفا میکنن چکیده کاملشته سبز گندم، Schizaphis graminum Rondani (Hemiptera: Aphididae) یکی از آفات مهم گندم است که با تغذیه از گیاه و انتقال ویروسهای بیماریزا، تولید این محصول را محدود میکند. آنزیمهای سمزدا نقش بسیار مهمی در سمزدایی ترکیبات ناگوارد در بسیاری از موجودات زنده ایفا میکنند. این آنزیمها در معرض ترکیبات ناگوارد به عنوان نشانگرهای زیستی قلمداد میشوند و در واقع به دلیل تفاوتهای بیوشیمایی در سمزدایی حشرهکشها درجات مختلفی از حساسیت به ترکیبات شیمیایی دارند. در مطالعه پیشرو، زیستسنجیها با غوطهور کردن برگهای گندم در محلول حشرهکش در دمای 2 ± 27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10 ± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی بررسی شد. اثر تیاکلوپرید و افوریا در غلظتهای زیرکشنده (LC10 و LC30) بر پارامترهای جدول زندگی و میزان فعالیت آنزیمهای سمزدای شته سبز گندم مورد ارزیابی قرار گرفته است. فعالیت استرازها، گلوتاتیون اس ترانسفراز و استیل کولین استراز به عنوان آنزیمهای سمزدا اندازهگیری شد. با توجه به نتایج به دست آمده غلظت میانه کشنده برای شته در معرض تیاکلوپرید و افوریا به ترتیب 7/212 و 9/203 mg(ai)L-1 محاسبه شد. در میان تیمارها، غلظت LC30 حشرهکش افوریا سمیترین ترکیب مورد آزمایش روی شته سبز گندم بود. تاثیر LC30 هر دو حشرهکش بر شته S. graminum باعث افزایش افزایش معنیدار در القای آنزیمهای بتا استراز و گلوتاتیون اس ترانسفراز (GST) شد. در این بررسی فعالیت آلفا استراز و استیل کولین استراز به موازات افزایش غلظتهای زیرکشنده تفاوت معنیداری با شاهد نداشت. نتایج نشان داد که در غلظتهای زیرکشنده دو شتهکش تیاکلوپرید و افوریا اثر منفی روی پارامترهای جدول زندگی شته S. graminumداشتند و میتوان آنها را توسط آنزیمهای سمزدا به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی شناسایی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - Investigation of Tank-Mixed and Reduced Rate of Imazethapyr, Bentazon and Sethoxydim on Soybean Antioxidant Enzymes Activity
Sina Fallah Tafty Mani Mojaddam Ahmad Naderi Mohammad Abdollahian NoghabiBACKGROUND: Soybean antioxidant enzymes activity can change within different herbicide and herbicide active ingredient rates application but it is not corroborating to all herbicides and doses, hence more survey will help to identify herbicide effect on soybean antioxid چکیده کاملBACKGROUND: Soybean antioxidant enzymes activity can change within different herbicide and herbicide active ingredient rates application but it is not corroborating to all herbicides and doses, hence more survey will help to identify herbicide effect on soybean antioxidant enzymes.OBJECTIVES: Goals was to estimate five antioxidant soybean enzyme activities during herbicide tank-mix under different reduced rate exposure.METHODS: Completely randomized factorial design with 3 replications was used to survey data variance and simple mean comparison used to compare treatment effect on enzymes activity. Herbicide treatment were apply at soybean v2 growth stage by backpack sprayer with v type nuzzle. There were two main treatment consist of herbicide treatment in 7 level composed of single exert of Imazethapyr, Bentazon and sethoxydim, doubled solution of Imazethapyr + Bentazon, Imazethapyr + sethoxydim and Bentazon + Sethoxydim and tripled solution, consist of Imazethapyr + Bentazon + sethoxydim active ingredients. Second treatment was herbicide different rates in 3 levels, where it was compose of: full herbicide dose (equals to 100% of producer recommended dose), reduced to 60% of recommended active ingredient per acre and reduced to 30% of recommended active ingredient per acre.RESULT: Minimum SOD activity registered at imazethapyr + bentazon + sethoxydim which it was 1.9 iu that induced at reduced rate of 10, 96 and 37 gr a.i ha-1 respectively. In contrast ascorbate peroxidase increased dramatically at bentazon treatment over 960 gr a.i ha-1, which it raises from 1.2 i.u in control to 7.2. Lowest APX activity demonstrated at imazethapyr + bentazon + sethoxydim which used as reduced rate of 30% of full recommended dose of each solution that it fit to 10, 96 and 37 gr a.i ha-1 respectively. Maximum APX activity that registered 7.2 i.u recorded at bentazon in full rate of 960 gr a.i ha-1. Sethoxydim at full rate of 375 gr a.i ha-1 induced maximum CAT activity, where registered 5.2 i.u, which in compare of control treatment in raised 10 times. Accordance to other enzymes, minimum CAT activity obtained at reduced to 30% of label recommended of imazethapyr + bentazon + sethoxydim treatment.CONCLUSION: Throughout all treatment by reducing herbicide rates enzymes activity diminished, similarly tank-mixed herbicide lower enzymes activity which it led to promote using reduced herbicide rate on soybean. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - Evaluation of Relative Membrane Permeability of Sorghum (Sorghum bicolor) Affected Super Absorbent Polymer and Water Deficit Conditions
Mansour Fazeli RostampourSorghum is among the most important forages used in arid and semi-arid regions of south-eastern Iran. Application of some materials such as super absorbent polymer (SAP) in soil can increase soil water storage capacity and increase water use efficiency. The aim of the s چکیده کاملSorghum is among the most important forages used in arid and semi-arid regions of south-eastern Iran. Application of some materials such as super absorbent polymer (SAP) in soil can increase soil water storage capacity and increase water use efficiency. The aim of the study was to estimate the relative membrane permeability of sorghum under irrigation regimes and superabsorbent polymer application to find the relationship between antioxidant enzymes, leaf rolling index, compatible solutes with relative membrane permeability. This experiment was conducted in Dashtak region of Zahedan during 2016 and 2017 growing seasons. The research was arranged as split plot experiment based on randomized complete blocks design with three replications. The main factor included four levels of irrigation regime (40, 60, 80, and 100% of ETc or crop evapotranspiration) and four level of SAP application (0, 75, 150 and 225 kg.ha-1) belonged to subplots. Analysis of regression indicates ascorbate peroxidase, catalase, superoxide dismutase, glutathione peroxidase, proline, glycine betaine, soluble sugars, leaf rolling index and relative membrane permeability showed that by increasing amount of irrigation and superabsorbent polymer, decreased. The results showed that application of SAP reduced RMP by 4.98% under 100% ETc, but it increased the RMP (Relative Membrane Permeability) significantly by 14.14%, 12.18% and 11.48% under 80, 60 and 100% ETc. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - Evaluation of 4-Amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole for antidiabetic applications: an in vitro and in vivo study
Priya Rani M Akhila V. R Krishnapriya, K. G Rajasekharan, K. NThe aim of the present study is to investigate the in vitro and in vivo antidiabetic activity of 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole. Toxicity and in vitro antidiabetic study of the compound was carried out in L6 cell lines. In vivo antidiabetic چکیده کاملThe aim of the present study is to investigate the in vitro and in vivo antidiabetic activity of 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole. Toxicity and in vitro antidiabetic study of the compound was carried out in L6 cell lines. In vivo antidiabetic studies were carried out in alloxan induced diabetic Wistar albino rats. In toxicity study, the compound showed an IC50 value of 973.62 µM. Significant changes in glucose uptake and Glut 4 translocation by 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole suggested that the molecular mechanism of action is similar to that of insulin. In vivo treatment with 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole at a concentration of 60 mg/kg bodyweight significantly decreased blood glucose and glycosylated haemoglobin levels in diabetic rats than in non-diabetic control rats. Oral administration of 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole to the experimental groups also showed a highly significant reduction in total cholesterol level when compared with diabetic control rats These findings revealed that 4-amino-5-benzofuran-2-oyl-2-(4-methoxyphenyl)aminothiazole can be considered as a lead molecule for the control of type II diabetes. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - اثر تمرین یوگا با دمبل همراه مکمل اسپیرولینا بر آنزیمهای کبدی زنان سالمند بوشهر
محدثه بندرریگی سعید شاکریان روح الله رنجبر صادق عبدالهیهدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین یوگا با دمبل همزمان با مصرف مکمل اسپیرولینا بر آنزیمهای کبدی در زنان سالمند چاق است.مواد و روش: این مطالعه که از نوع کاربردی و نیمهتجربی است بر روی 40 زن سالمند که به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند، صورت گرفت. سپس پس ا چکیده کاملهدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین یوگا با دمبل همزمان با مصرف مکمل اسپیرولینا بر آنزیمهای کبدی در زنان سالمند چاق است.مواد و روش: این مطالعه که از نوع کاربردی و نیمهتجربی است بر روی 40 زن سالمند که به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند، صورت گرفت. سپس پس از انجام آزمایشهای اولیه بهعنوان پیشآزمون، به گروههای مکمل و تمرین +مکمل برای مصرف روزانه کپسولهای 500 میلیگرمی اسپیرولینا به تعداد سه وعده، تقسیم شدند؛ لذا تمرینات به مدت 8 هفته (سه جلسه در هفته) و میانگین 60 دقیقه انجام شد؛ بنابراین بعد از اتمام 8 هفته مجدد آزمایشها تکرار شدند که برای تجزیهوتحلیل آماری آنها از آزمون تی همبسته و کوواریانس با سطح معنیداری 0.05 > P استفاده شد.یافتهها: تحقیق حاضر بر روی زنان سالمند با میانگین سنی (65-60) نشان داد، انجام یوگا با دمبل همراه با مصرف مکمل اسپیرولینا منجر به کاهش معناداری در آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در گروه تمرین ((0.003> P), ALT=(0.003> P)= AST) و گروه تمرین/مکمل (0001/0> P) ALT= , ( (001/0> P)= (AST شد؛ ولی تفاوت معنیداری در گروه کنترل ((0.82=P) ,ALT= (0.82=P) AST =) و گروه مکمل بدون تمرین ((0.21=P), ALT=(0.21=P)=AST) مشاهده نشد.نتیجهگیری: طبق نتایج مطالعه حاضر، به نظر میرسد مصرف مکمل اسپیرولینا همزمان با تمرینات یوگا با دمبل میتواند بر آنزیمهای کبدی اثرات مثبت بگذارد؛ بنابراین به مربیان ورزشی برای بهبود وضعیت سلامتی و پیشگیری از بیماریهای کبدی در افراد سالمند پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - مطالعه همراهی چندشکلیهای rs3024998و rs699947 در ژن VEGF با خطر بروز سقط مکرر جنین
شهره زارع کاریزی رضا میرفخراییسقط مکرر به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته ی 20 بارداری اطلاق می شود. برخی از دلایل عمده ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، فاکتورهای ژنتیکی، عفونت ها، دلایل ایمونولوژیک، محیطی و... می باشند. در مواردی که علت RPL مشخص نباشد از آن به عنوان ایدیوپاتیک نامبرده می چکیده کاملسقط مکرر به وقوع دو یا تعداد بیشتر سقط پشت سر هم قبل از هفته ی 20 بارداری اطلاق می شود. برخی از دلایل عمده ی RPL نقایص آناتومیک رحمی، فاکتورهای ژنتیکی، عفونت ها، دلایل ایمونولوژیک، محیطی و... می باشند. در مواردی که علت RPL مشخص نباشد از آن به عنوان ایدیوپاتیک نامبرده می شود. پلی مورفیسم های ژن های مختلفی در بروز سقط جنین موثر می باشند که یکی از این ژن ها، ژن فاکتور رشد اندوتلیالی عروقی (VEGF) می باشد. در این تحقیق به بررسی ارتباط پلی مورفیسم های ژن VEGF با سقط مکرر جنین پرداخته شده است. در این مطالعه ی موردی شاهدی 200 خانم شامل 100 خانم با سابقه حداقل دو سقط پشت سر هم با علت نامشخص و 100 فرد کنترل سالم با حداقل سابقه دو تولد زنده و بدون هیچ گونه سابقه ی سقط مورد بررسی قرار گرفتند. DNA ژنومی هر فرد از لوکوسیت های خون استخراج شد. جهت شناسایی پلی مورفیسم rs3024998و rs699947 ژن VEGF ازتکنیک PCR-RFLP استفاده شد. آنزیم محدودالاثر MaeI و BglII به ترتیب برای هضم آنزیمی استفاده شد. محصولات حاصل از هضم آنزیمی روی ژل آکریلامید 12% برده شد. آنالیز توصیفی ژنوتیپ های هر جایگاه، فراوانی هموزیگوت و هتروزیگوت در دو گروه بیمار و شاهد مطالعه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - اثر مکمل روی – متیونین بر وضعیت آنتی اکسیدانی و بیان ژن های اینترلوکین-4 و اینترلوکین-6 در خون موش های صحرایی ماده در معرض تنش گرمایی
متین جامعی علی اصغر صادقی محمد چمنیمقدمه: بدن حیوانات طی تنش گرمایی نیاز بیشتری به ترکیبات آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی دارد. عنصر روی در ساختار و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی نقش دارد. یکی از راه های تامین روی مورد نیاز حیوانات، استفاده از مکمل روی به شکل آلی است که روی با اسیدآمینه چکیده کاملمقدمه: بدن حیوانات طی تنش گرمایی نیاز بیشتری به ترکیبات آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی دارد. عنصر روی در ساختار و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی نقش دارد. یکی از راه های تامین روی مورد نیاز حیوانات، استفاده از مکمل روی به شکل آلی است که روی با اسیدآمینه متیونین ترکیب و جذب روده ای بیشتری دارد. هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثرات دوزهای مختلف مکمل روی-متیونین بر وضعیت آنتی اکسیدانی خون و بیان ژن های اینترلوکین 4 و 6 در موش های صحرایی در معرض تنش گرمایی انجام شد.مواد و روش ها: تعداد 20 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار گروه پنج تایی شامل یک گروه شاهد و سه گروه تجربی تقسیم شدند. موش ها در دمای2±31 درجه طی 20 ساعت و دمای 2±38 درجه سانتی گراد به مدت 4 ساعت در روز (جهت ایجاد تنش گرمایی) نگهداری شدند. موش های گروه شاهد با پلت استاندارد بدون افزودنی و سه گروه تجربی به ترتیب پلت استاندارد به اضافه 15، 30 و 45 میلی گرم بر کیلوگرم ماده خشک مکمل روی متیونین به مدت 30 روز تغذیه شدند. در پایان آزمایش از بزرگ سیاهرگ زیرین موش ها خون گیری به عمل آمد. ظرفیت انتی اکسیدانی کل، غلظت مالون دی آلدئید، آنزیم های آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی در سرم خون و بیان ژن های اینترلوکین 4 و اینترلوکین-6 در مونوسیت های خون اندازه گیری شد.نتایج: غلظت روی در سرم به صورت وابسته به دوز با افزایش دوز روی در جیره افزایش یافت (P<0.05). فعالیت سرمی دو آنزیم آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز به صورت وابسته به دوز با افزایش دوز روی-متیونین در جیره کاهش یافت (P<0.01). بیشترین فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه دریافت کننده 30 میلی گرم بر کیلوگرم و کمترین فعالیت این آنزیم ها در گروه شاهد مشاهده شد. در کل بیان نسبی ژن اینترلوکین-4 افزایشی و بیان نسبی ژن اینترلوکین-6 کاهشی بود (P<0.05). بیشترین بیان ژن اینترلوکین-4 به گروه دریافتکننده 30 میلی گرم بر کیلوگرم، بیشترین بیان نسبی ژن اینترلوکین-6 به گروه شاهد و گروه دریافت کننده 15 میلی گرم بر کیلوگرم تعلق داشت.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد، روی-متیونین در دوز 30 میلی گرم در کیلوگرم سبب افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، کاهش فعالیت آنزیم های کبدی در سرم و افزایش بیان ژن های ضدالتهابی را سبب می شود که نشاندهنده کاهش تنش اکسیداتیو و کاهش اثرات تنش گرمایی در بدن موش ها می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - کاربرد آنزیمهای تثبیت شده در صنایع غذایی به عنوان روشهای زیست سازگار
اسماعیل فرامرزی آق گنبد لیلا امیرخانی سید مهدی هدایت زاده فهیمه درخشانفرآنزیمها یا میکروارگانیسمها در تهیه مواد غذایی به طور گسترده ای کاربرد دارند. با پیشرفت تکنولوژی، آنزیمهای جدید با طیف وسیعی از کاربردها و ویژگیها توسعه یافته اند و حوزههای کاربردی جدید هنوز در حال بررسی هستند. میکروارگانیسمهایی مانند باکتریها، مخمرها و قارچها و آنزی چکیده کاملآنزیمها یا میکروارگانیسمها در تهیه مواد غذایی به طور گسترده ای کاربرد دارند. با پیشرفت تکنولوژی، آنزیمهای جدید با طیف وسیعی از کاربردها و ویژگیها توسعه یافته اند و حوزههای کاربردی جدید هنوز در حال بررسی هستند. میکروارگانیسمهایی مانند باکتریها، مخمرها و قارچها و آنزیمهای آنها بهطور گسترده در بسیاری از مواد غذایی برای بهبود طعم و بافت استفاده میشوند و مزایای اقتصادی زیادی برای صنایع دارند. همچنین آنزیمها قادر به حذف موثر مواد آلی از پسابهای صنایع غذایی هستند. آنزیمهای میکروبی به دلیل مزایای متعددی مانند تولید آسان، مقرون به صرفه و سازگار بودنشان، منابع ارجح برگیاهان یا حیوانات هستند. با این حال استفاده از آنزیمها در فرایندها یک سری معایب دارد. به علت قیمت بالای آنزیمها، واکنشهای آنزیمی جز واکنشهای گران قیمت هستند. آنها همچنین به شرایط محیطی حساس هستند و بنابراین می توانند به آسانی تغییر ماهیت داده و خاصیت خود را از دست بدهند. استفاده از یک کاتالیست ناهمگن و تثبیت آنزیمها بر روی یک پایه جامد روشی است که می تواند بازیافت آنزیمها را ممکن سازد. در این تحقیق بعد از بررسی ساختار و انواع آنزیمها، ترمودینامیک واکنشهای آنزیمی و روشهای تثبیت آنزیمها مطالعه گردید. نهایتا پیشرفتهای اخیر در فناوری آنزیم برای صنایع غذایی و فهرست جامعی از آنزیمهای مورد استفاده در فرآوری مواد غذایی، منبع میکروبی این آنزیمها و دامنه وسیع کاربرد آنها مورد بحث قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - کاربرد هورمون بتااسترادیول با هدف افزایش تحمل تنش به شوری در ژنوتیپ های سیبزمینی (Solanum tuberosum L)
فهیمه جی دار رسول اصغری زکریا ناصر زارع داوود حسن پناه لیلا غفارزاده نمازیاین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، چکیده کاملاین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، 50 و 100 میلیمولار کلرید سدیم) و هورمون بتااسترادیول در سه سطح (صفر، 12-10 و 6-10 مولار) به صورت فاکتوریل در کرتهای اصلی، و 10 ژنوتیپ سیبزمینی در کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد ارتفاع بوته، تعداد و وزن غده چه در بوته، وزن متوسط غدهچه، محتوی آنزیمهای آنتیاکسیدان در ژنوتیپهای مورد بررسی تحت تاثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول قرار گرفتند. به طوری که با افزایش میزان مصرف بتااسترادیول از 12-10 به 6-10 مولار، تعداد و وزن غدهچه در بیشتر ژنوتیپ های مورد مطالعه افزایش یافت ولی مقدار این افزایش در بین ژنوتیپها متفاوت بود. ژنوتیپ های G5 و G6 به ترتیب با میانگین 7.85 و 7.83غده چه، بالاترین تعداد غدهچه در بوته را در سطح 6-10 مولار بتااسترادیول به خود اختصاص دادند. کمترین مقدار صفت مذکور نیز با میانگین 3.66 غده چه بدون اختلاف معنیدار با ژنوتیپهای G8 و G9 به ژنوتیپ G10 تعلق داشت. با افزایش سطح شوری میزان آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پلی فنل اکسیداز و قندهای محلول افزایش یافت. در هر سه سطح شوری مصرف بتااسترادیول به طور معنیداری باعث افزایش میزان این آنزیمها شد. بالاترین میزان این آنزیمها در سطح شوری 100 میلی مولار و با مصرف 12-10 یا 6-10 مولار بتااسترادیول مشاهده شد. در این تحقیق کاربرد بتااسترادیول بسته به ژنوتیپ توانست اثر شوری را بر خصوصیات کمّی و کیفی سیبزمینی تعدیل نماید. در کل، در این مطالعه ژنوتیپهای G5 و G6 در شرایط تنش شوری به طور نسبی از تعداد و وزن غدهچه در بوته بالایی برخوردار بودند، بنابراین گزینش این ژنوتیپها برای برنامههای به نژادی آتی توصیه می شود. همچنین، این دو ژنوتیپ در سطوح 12-10 و 6-10 مولار بتااسترادیول بیشترین تعداد و وزن غده چه در بوته را به خود اختصاص دادند که نشان میدهد این ژنوتیپها در مقایسه با دیگر ژنوتیپهای مورد بررسی از پتانسیل ژنتیکی بالایی برای مصرف این هورمون برخوردارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - اثر کاربرد سالیسیلیک اسید و عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum) بر برخی صفات فیزیولوژیکی لوبیا سفید (.Phaseolus lanatus L) در شرایط تنش خشکی
سارا بیگ زاده عباس ملکی محمد میرزایی حیدری علیرضا رنگین علی خورگامیخشکی از جمله مهم ترین عوامل محدودکنندهی رشد و عملکرد گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق دنیا است. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و محلولپاشی عصاره جلبک دریایی و سالیسیلیک اسید بر برخی صفات فتوسنتزی و فتوشیمیایی گیاه لوبیا سفید، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح چکیده کاملخشکی از جمله مهم ترین عوامل محدودکنندهی رشد و عملکرد گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق دنیا است. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و محلولپاشی عصاره جلبک دریایی و سالیسیلیک اسید بر برخی صفات فتوسنتزی و فتوشیمیایی گیاه لوبیا سفید، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در دو منطقهی اسلام آباد غرب و خرمآباد اجرا گردید. کرت اصلی شامل اعمال سه سطح تنش خشکی به میزان 60، 90 و 120 میلیمتر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A بود و فاکتور فرعی اول شامل دو سطح محلولپاشی و عدم محلولپاشی اسید سالیسیلیک و فاکتور فرعی دوم چهار سطح محلول پاشی کود جلبک دریایی با غلظتهای صفر ،50، 100 و 150 گرم در هکتار بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش سرعت فتوسنتز و کاهش محتوای کلروفیل شد، محلولپاشی جلبک دریایی و سالیسیلیک اسید موجب افزایش سرعت فتوسنتز و محتوای کلروفیل گردید. تنش خشکی محتوای پرولین و نشت یونی را افزایش داد و سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان از جمله کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز شد. کاربرد سالیسیلیک اسید میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان را افزایش داد. تنش خشکی عملکرد دانه را کاهش داد و کمترین عملکرد دانه (1720کیلوگرم در هکتار) از تیمار 120 میلیمتر تنش خشکی و عدم مصرف کود جلبک دریایی و بیشترین عملکرد دانه از تیمار 60 میلیمتر (عدم تنش) و 150 گرم جلبک دریایی به دست آمد. محلولپاشی سالیسیلیک اسید توانست عملکرد دانه را تا 5/4 درصد افزایش دهد. با توجه به نتایج، مصرف سالیسیلیک اسید و جلبک دریایی می تواند تا حدودی اثرات منفی ناشی از تنش خشکی را کاهش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - تأثیر تنش خشکی بر عملکرد و صفات آگروفیزیولوژیکی ژنوتیپهای گندم نان (Triticum aestivum L) در شرایط آبی و دیم
حمید خوش خبر عباس ملکی محمد میرزایی حیدری فرزاد باباییاﺛﺮ تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی صفات فیزیولوژیکی بیست ژنوتیپ گندم نان، طی آزمایشی به مدت دو سال زراعی (96-1395 و 97-1396) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله استان ایلام، به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. عاملهای کشت آب چکیده کاملاﺛﺮ تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی صفات فیزیولوژیکی بیست ژنوتیپ گندم نان، طی آزمایشی به مدت دو سال زراعی (96-1395 و 97-1396) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله استان ایلام، به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. عاملهای کشت آبی و دیم در کرت اصلی و ژنوتیپهای گندم در کرتهای فرعی قرار گرفتند. عملکرد دانه و اجزای آن و صفات فیزیولوژیکی شامل فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، پرولین و محتوای آب نسبی برگ مورد مطالعه قرار گرفتند. محتوای آب نسبی برگ نسبت به شرایط آبیاری مطلوب در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب 33 و 21 درصد کاهش نشان داد. محتوای پرولین در شرایط دیم به طور متوسط 81 درصد افزایش یافت. همچنین، در شرایط دیم فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز افزایش یافت. تنوع زیادی از نظر صفات مورد بررسی بین ژنوتیپها مشاهده شد و میزان تغییرات صفات در شرایط دیم در ژنوتیپهای مختلف مشابه نبود. کشت در شرایط دیم سبب کاهش تعداد دانه در سنبله (24 درصد) و وزن دانه در سنبله (16 درصد) شد. میانگین های عملکرد دانه در کشت آبی و دیم به ترتیب 2604 و 1676 کیلوگرم در هکتار برآورد شدند. کشت در شرایط دیم سبب کاهش تا 29 و 41 درصدی عملکرد دانه، به ترتیب در سال اول و دوم آزمایش شد. اما درصد کاهش عملکرد در دو سال آزمایش برای ژنوتیپهای مختلف یکسان نبود. ﺑﻪ ﻃﻮرﻛﻠﻲ، کشت در شرایط دیم کلیه ﺻﻔﺎت ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار داد و ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ های ژﻧﻮﺗﻴﭗﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﻳﻂ آبیاری مطلوب و دیم ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﻲداری ﺑﺎ ﻫﻢ داﺷﺘﻨﺪ. در مجموع در شرایط آبی ژنوتیپهای 15، 13، 17 و 18 و در شرایط دیم ژنوتیپهای 3، 17، 15 ،8 و 9 از نظر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی بر دیگر ژنوتیپها برتری داشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - تغییرات میزان رنگدانه و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گیاهچههای لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L) تحت تنش شوری
سجاد محرم نژاد مصطفی ولیزادهبه منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از NaCl بر وزن تر، میزان رنگدانه و فعالیت ایزوزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POX) و کاتالاز (CAT) در 9 ژنوتیپ لوبیا چیتی در مقایسه با شرایط بدون تنش، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی د چکیده کاملبه منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از NaCl بر وزن تر، میزان رنگدانه و فعالیت ایزوزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POX) و کاتالاز (CAT) در 9 ژنوتیپ لوبیا چیتی در مقایسه با شرایط بدون تنش، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی اجرا شد. فاکتور اول شامل آبیاری با دو سطح شوری (صفر و 400 میلی مولار کلرید سدیم) و فاکتور دوم ژنوتیپ های لوبیا چیتی بودند. میزان کارتنوئید در شرایط تنش شوری به طور معنی دار بیشتر از شرایط عادی بود. میزان کلروفیل a و کلروفیل کل در شرایط عادی به مراتب بیشتر از شرایط تنش شوری برآورد شد. شوری سبب کاهش وزن تر گیاهچه های لوبیا چیتی به میزان 24.31 درصد گردید. تجزیه الکتروفورزی با استفاده از ژل پلی آکریل آمید هشت درصد افقی به عمل آمد و ایزوزیم های SOD، POX و CAT در یکی از لایه های ژل رنگ آمیزی شدند. برای هر نوار در روی ژل میزان "مساحت × شدت" به عنوان فعالیت ایزوزیمی با نرم افزار MCID ارزیابی و یادداشت گردید. سه ایزوزیم برای SOD، سه ایزوزیم برای POX، و یک ایزوزیم برای CAT شناسایی شد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در حالت شوری بیشتر از شرایط بدون تنش بود. میزان افزایش SOD1، SOD2 و SOD3 به ترتیب 26.31، 13.89 و 17.64 درصد، POX1، POX2 و POX3 به ترتیب 48.38، 21 و 43.02 درصد و میزان افزایش CAT1 ، 43.85 درصد به دست آمد. افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان می تواند یکی از مهم ترین راه کارها برای کاهش خسارت ناشی از تنش اکسیداتیو باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - تغییرات خصوصیات جوانهزنی، رنگدانههای فتوسنتزی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گلرنگ تحت تأثیر تنشهای خشکی و شوری
علیرضا سیروس مهر جمیله باردل سپیده محمدیبه منظور مطالعه اثر تنشهای خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانهزنی، محتوای رنگدانههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکورباتپراکسیداز (APX) و گلوتاتیونپراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترلشده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصا چکیده کاملبه منظور مطالعه اثر تنشهای خشکی و شوری بر برخی خصوصیات جوانهزنی، محتوای رنگدانههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز (CAT)، آسکورباتپراکسیداز (APX) و گلوتاتیونپراکسیداز (GPX) برگ گلرنگ، آزمایشی در شرایط کنترلشده به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1391 در محل آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. برای ایجاد سطوح تنش خشکی (0، 6- و 8- بار) از پلیاتیلن گلیکول، و سطوح تنش شوری (5، 10 و 15 دسیزیمنس بر متر) از منبع کلرید سدیم استفاده شدند. نتایج نشان دادند که اثرات فاکتورها بر درصد و سرعت جوانهزنی، محتوای کلروفیلهای a و b و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان معنیدار بودند. نتایج بررسی آزمایشگاهی نشان داد که کاهش درصد و سرعت جوانهزنی ناشی از منفیتر شدن پتانسیل اسمزی در سطوح خشکی و شوری اعمال شده بوده است. سنجش رنگیزههای نوری برگهای رشد یافته در گلخانه نیز بهطور معنیداری با افزایش شدت تنش، کاهش نشان داد. تنش کمآبی و افزایش نمکهای محلول در آب، با ایجاد تنش اکسیداتیو منجر به تغییر در میزان فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدان گردید. بهطوری که فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیونپراکسیداز با افزایش شدت تنش خشکی ناشی از پلیاتیلنگلیکول افزایش ولی با افزایش تنش شوری کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم آسکورباتپراکسیداز نیز تحت تأثیر خشکی افزایش یافت. مطالعه اثر متقابل تنشهای خشکی و شوری مشخص نمود که در تنش ملایم آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، و در تنشهای شدید آنزیم آسکورباتپراکسیداز افزایش بیشتری یافتند که بیان گر تولید و فعالیت بیشتر سیستم دفاعی گیاه از جمله این آنزیمها در شرایط تنشهای اعمالشده می باشد و منجر به محافظت یا تحمل گیاه در شرایط تنش اکسیداتیو ناشی از خشکی و شوری آب آبیاری میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - بررسی عملکرد دانه و برخی خصوصیات بیـوشیمیایی پنج رقم نخود (.Cicer arietinum L) تحت تنش خشکی در منطقه کرمانشاه
سیدمحمد ناصح حسینی محسن سعیدی سیروس منصوری فربه منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، چکیده کاملبه منظور بررسی تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تنش کم آبی در نخود، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. عامل اصلی تنش کم آبی با سه سطح شامل: 1- تنش کم آبی ابتدای گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 2- تنش کم آبی از ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی فیزیولوژیک، 3- آبیاری مطلوب و عامل فرعی پنج رقم نخود شامل آرمان، آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482 بودند. بر اساس نتایج، تنش کم آبی در هر دو سطح موجب کاهش معنی دار محتوی کلروفیل ها و کاروتنوئیدها و افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر: پراکسیداز، کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز در برگ ها در مقایسه با تیمار شاهد شد. بنابراین، بین فعالیت آنزی م های آنتی اکسیدان با میزان آب قابل استفاده در خاک رابطه ی منفی وجود داشت و فعالیت آنها با افزایش شدت تنش کم آبی به طور معنی داری افزایش یافت. عملکرد دانه به طور معنی داری تحت تأثیر کمبود آب قرار گرفت و تیمار تنش کم آبی از زمان ابتدای گلدهی تا رسیدگی، بیشتر از دیگر تیمار تنش کم آبی (ابتدای غلاف دهی تا رسیدگی) موجب کاهش عملکرد دانه، به ترتیب 36 و 15 درصد، نسبت به شرایط بدون تنش شد. در بین ارقام مورد بررسی، تحت تنش کم آبی از شروع گلدهی، رقم ILC482 با عملکرد دانه به میزان 715 (کیلوگرم در هکتار) و در شرایط عدم وجود تنش، رقم آرمان با عملکرد دانه به مقدار 1355 (کیلوگرم در هکتار) عملکرد مناسب تری از خود نشان دادند. ILC482، آزاد و بیونیج به عنوان ارقام با عملکرد بالاتر در شرایط وقوع تنش کم آبی در هر دو تیمار تنش کم آبی، همچنین دارای محتوی بیشتر رنگیزه ها و سرعت فعالیت بیشتر آنزیم های آنتی اکسیدان در برگ های خود بودند. نتایج حاصله حاکی از اثرات مثبت محتوای رنگیزه های گیاهی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان جهت افزایش توان تحملی نخود برای تداوم رشد و حفظ عملکرد قابل قبول در شرایط تنش خشکی بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - پاسخ برخی خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان (Borago officinalis L) به محلول پاشی نانو ذرات تیتانیوم
روفیا حیدری رمی پیام معاونی حسین حسین پور درویشی مهدی عارف رادگیاه گاوزبان از نظر دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین، اثر تیمارهای متفاوت نانو ذرات تیتانیوم (0/01، 0/03 و 0/05%) و تیتانیوم غیرنانو در مراحل مختلف رشد گیاه بر روی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان در مراحل 5-4 برگی، گلدهی و 15 روز پس از گلدهی، طی یک آزمایش چکیده کاملگیاه گاوزبان از نظر دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین، اثر تیمارهای متفاوت نانو ذرات تیتانیوم (0/01، 0/03 و 0/05%) و تیتانیوم غیرنانو در مراحل مختلف رشد گیاه بر روی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی گاوزبان در مراحل 5-4 برگی، گلدهی و 15 روز پس از گلدهی، طی یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1391 در مزرعه کشاورزی روستای رمنت، شهرستان بابل از استان مازنداران اجرا گردید. نتـایج این مطالعه اختلاف معنی داری را برای صفات مورد مطالعه در تیمارهای مختلف تیتانیوم، زمان مصرف و اثرات متقابل بین آنها نشان داد. صفات وزن تر برگ، وزن خشک برگ و وزن تر ساقه در سطح احتمال 1% و صفات ارتفاع بوته، وزن خشک ساقه، وزن تر بوته و وزن خشک بوته در سطح احتمال 5% اختلاف معنی داری را در اثرات متقابل تیمارهای تیتانیوم و زمان مصرف آنها نشان دادند. بیشترین ارتفاع بوته، وزن خشک برگ و وزن تر و خشک کل بوته از تیمارهای مربوط به نانو ذرات تیتانیوم و در زمان پس از گلدهی و بیشترین وزن تر برگ، وزن تر ساقه و وزن تر کل بوته در تیمار مربوط به تیتانیوم غیرنانو و در زمان گلدهی حاصل شدند. آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز کمترین میزان را در تیمار نانو تیتانیوم 0/01% و در زمان 15 روز بعد از گلدهی نشان داد. به طورکلی نتـایج این مطالعه نشـان می دهد که اختلاف معنی داری بین تیمارهای تیتانیوم غیرنانو و نانو ذرات تیتانیوم، خصوصاً در زمان اعمال آنها در گاوزبان، وجود دارد. تیمارهای مورد استفاده تیتانیوم غیرنانو در زمان گلدهی و نانو ذرات تیتانیوم در زمان بعـد از گلدهی می توانند در افزایش عملکرد سرشاخه های گلدار گاوزبان مؤثر باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - اثرات افزودن کرم خاکی به جیره غذایی بر فاکتورهای خونشناسی و آنزیمهای کبدی بچه ماهیان بستر (Acipenser ruthenus×Huso huso)
زهره رحمتیپرست حبیب وهابزاده محمود محسنیمطالعه حاضر بهمنظور بررسی امکان جایگزینی کرم خاکی به جای پودر ماهی در جیره غذایی هیبرید بستر (Acipenser ruthenus × Huso huso)طراحی و به انجام رسید. در این راستا تعداد 450 قطعه ماهی بستر (35±350) پس از سازگاری در قالب 3 تیمار غذایی شامل: تیمار 1 تیمار شاهد چکیده کاملمطالعه حاضر بهمنظور بررسی امکان جایگزینی کرم خاکی به جای پودر ماهی در جیره غذایی هیبرید بستر (Acipenser ruthenus × Huso huso)طراحی و به انجام رسید. در این راستا تعداد 450 قطعه ماهی بستر (35±350) پس از سازگاری در قالب 3 تیمار غذایی شامل: تیمار 1 تیمار شاهد (غذای کنسانتره) تیمار 2 با 15 درصد غذای زنده و 85 درصد غذای کنسانتره و تیمار 3 با 30 درصد غذای زنده و 70 درصد غذای کنسانتره در 9 حوضچه بتونی در طی 8 هفته غذادهی شدند. در پایان هفته هشتم برای بررسی شاخصهای خونی نمونهگیری انجام شد. نتایج بهدست آمده از شاخصهای خونی اختلاف معنیداری در فاکتورهای خونی نظیر گلبول سفید، گلبول قرمز، هموگلوبین، درصد هماتوکریت، میانگین غلظت هموگلوبین گلوبولی (MCH)، نوتروفیل، لنفوسیت و مونوسیت را نشان داد (05/0>P). شاخصهای ائوزینوفیل و حجم متوسط گلبولی (MCHC) تحت تأثیر قرار نگرفتند. در مطالعه انجام شده میزان کلسترول، تری گلیسرید، آلکالین فسفاتاز و برخی آنزیمهای کبدی (SGPT، SGOT)، اختلاف معنی دار مشاهده گردید (05/0>P). اما میزان پروتئین، آلبومین، اوره و نیتروژن اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0<P). نتایج بهدست آمده نشان داد که افزودن 15 درصد کرم خاکی به غذای کنسانتره سبب بهبود شاخصهای خونی نسبت به سایر تیمار شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - اثرات بیوشیمیایی عصاره الکلی برگ زیتون در موشهای صحرایی اواریکتومیشده
محمدرضا نصیرزاده جعفر رحمانی کهنموئینبود استروژن در زنان یائسه و حیوانات اواریکتومی شده موجب اختلالات متابولیسم لیپیدی ،افزایش وزن وتجمع چربی در بافت های غیرچربی از جمله کبد می شود. از طرف دیگر درمان با استروژن جایگزین، ممکن است باعث عوارضی از قبیل سرطان پستان گردد. برگ زیتون منبع قابل ملاحظه ای از ترکیب چکیده کاملنبود استروژن در زنان یائسه و حیوانات اواریکتومی شده موجب اختلالات متابولیسم لیپیدی ،افزایش وزن وتجمع چربی در بافت های غیرچربی از جمله کبد می شود. از طرف دیگر درمان با استروژن جایگزین، ممکن است باعث عوارضی از قبیل سرطان پستان گردد. برگ زیتون منبع قابل ملاحظه ای از ترکیبات فعال فنلی است که این ترکیبات ظرفیت آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و پاک کنندگی رادیکالی مناسبی دارند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات عصاره برگ زیتون بر سطح سرمی آنزیم های کبدی، لیپید و لیپوپروتئین ها و شاخص آترواسکلروزیس بود. بدین منظور 21 سر موش صحرایی ماده ویستار به طور تصادفی به 3 گروه برابر تقسیم شدند. 1) گروه کنترل شامل موش های سالم دست نخورده،2) گروه اواریکتومی شده شامل موش هایی که تخمدان شان به روش جراحی برداشت شد و 3) گروه تیمار شامل موش هائی که عصاره برگ زیتون را با دز 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 8 هفته از طریق گاواژ و به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کردند. در پایان دوره مطالعه، سطح سرمی پروفایل چربی و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد. در گروه اواریکتومیشده وزن بدن نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (000/0p=). همچنین اواریکتومی باعث افزایش معنی دار آنزیم های کبدی و پروفایل چربی سرم نسبت به گروه کنترل گردید (03/0p=). این مطالعه نشان داد که تجویز خوراکی عصاره برگ زیتون به مدت 8 هفته به میزان 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن از افزایش سطح سرمی پروفایل چربی، آنزیم های کبدی و شاخص آترواسکلروزیس در موش صحرایی اواریکتومی شده جلوگیری می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - بررسی تغییرات هموگرام، شکنندگی اسمزی و آنزیمهای آنتیاکسیدان گلبولهای قرمز در سگهای تحت درمان با سیر
بهمن مصلی نژاد میثاق جلالی محمد راضی جلالی شهرزاد عالی پورسیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص آنتی اکسیدانی، ضد هیپرلیپیدمی و ضد دیابتی، به طور گسترده ای در درمان بیماری ها، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی عوارض احتمالی هماتولوژیک و نیز فعالیت برخی آنزیم های آنتیاکسیدان گلبول های قرمز متعاقب تجویز س چکیده کاملسیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص آنتی اکسیدانی، ضد هیپرلیپیدمی و ضد دیابتی، به طور گسترده ای در درمان بیماری ها، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی عوارض احتمالی هماتولوژیک و نیز فعالیت برخی آنزیم های آنتیاکسیدان گلبول های قرمز متعاقب تجویز سیر در سگ بود. در این مطالعه 10 قلاده سگ نر، تحت درمان با قرص سیر با دوز mg/kg 100، روزانه یک بار و برای مدت 45 روز قرار گرفتند. خونگیری از سگ ها در سه نوبت طی روز های صفر، 45 و 60 مطالعه صورت گرفت. شمارش سلولهای خونی، بررسی مورفولوژی گلبول های قرمز، شمارش رتیکولوسیت های خون، اجسام هینز و نیز آزمایش شکنندگی اسمزی گلبول های قرمز انجام گرفت. همچنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان گلبول های قرمز شامل سوپراکسید دیسموتاز (superoxide dismutase; SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (glutathione peroxidase; GPX) سنجیده شد. تجویز سیر در سگ ها، منجر به کاهش معنی دار در تعداد گلبول های قرمز، هماتوکریت و میزان هموگلوبین در روز 60 نسبت به روز صفر مطالعه گردید (05/0p <). همچنین میانگین هموگلوبین گلبولی (mean corpuscular hemoglobin; MCH) در روزهای 45و60 و میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی (mean corpuscular haemoglobin concentration; MCHC) در روز60، به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p <). در بررسی شکنندگی اسمزی گلبول های قرمز، درصد همولیز در غلظت های نمک 55/0، 50/0، 45/0 و 40/0 درصد، به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p <). همچنین افزایش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در گلبول های قرمز، در روز 60 مشاهده گردید (05/0p <). مطالعه حاضر نشان داد که تجویز قرص سیر با دوز استفاده شده در مطالعه حاضر ، اثرات تخریبی بر گلبولهای قرمز ایجاد نکرده و منجر به بهبود سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و مقاومت اسمزی این سلول ها شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - بررسی تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز پلاسما در مدل موش صحرایی
الهام قویدل اقدم محمد نریمانی راد علیرضا لطفیچکیده با وجود امکان سنتز نانوذرات نقره به صورت "سیترات پوش" به روش احیاء شیمیایی و مشخص بودن تاثیرات اکسیداتیو نانوذرات نقره، بررسی اثرات اکسیداتیو این نوع از نانوذرات، ضروری به نظر می رسد. هدف از این، مطالعه مشاهده تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر س چکیده کاملچکیده با وجود امکان سنتز نانوذرات نقره به صورت "سیترات پوش" به روش احیاء شیمیایی و مشخص بودن تاثیرات اکسیداتیو نانوذرات نقره، بررسی اثرات اکسیداتیو این نوع از نانوذرات، ضروری به نظر می رسد. هدف از این، مطالعه مشاهده تاثیر نانوذرات نقره سنتزشده به روش احیاء شیمیایی بر سطح فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز خون در موش صحرایی بود. سنتز نانو ذرات نقره به روش احیاء شیمیایی با مخلوط آب مقطر و سدیم بوروهیدرات و اضافه نمودن نیترات نقره، سپس افزودن تری سدیم سیترات به محلول به دست آمده، صورت پذیرفت. مطالعه با استفاده از 40 سر موش صحرایی نر ویستار در چهار گروه آزمایشی شامل گروه های شاهد، دارونما و گروه های تیمار با نانوذرات نقره با دز های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. گروه های تیمار با نانوذرات نقره به ترتیب دزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم محلول نانوذرات نقره را در روزهای اول و هفتم آزمایش (دو بار) به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. تزریق نانو ذرات نقره در غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، باعث کاهش معنی دار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) خون گردید، به طوری که این کاهش در دز 200 میلی گرم بارزتر بود (01/0p<). همچنین، تاثیر اکسیداتیوی تزریق غلظت 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نانو ذرات نقره، منجر به بروز تلفات در حیوانات آزمایشی گردید. نتایج نشان داد که غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نانو ذرات نقره سنتز شده به روش احیاء، باعث کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و در نهایت بروز تلفات میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - تاثیر عصاره آبی چای سفید بر سطح سرمی آنزیمهای آنتیاکسیدانی در موشهای صحرایی مواجهه شده با آرسنیک
محمدحسن رسولی فرد فلور زرگریاسترس اکسیداتیووضعیتی است که در آن توانایی سیستم بیولوژیک برای سم زدایی و از بین بردن آثار مخرب رادیکال های آزاد کافی نمی باشد و آسیب اکسیداتیو به سلول ها یا بافت ها منجر به توسعه بیماری هایی از قبیل سرطان، آترواسکلروز و آسیب های دژنراتیو می شود. فلاوونوئیدها و ترکیبات چکیده کاملاسترس اکسیداتیووضعیتی است که در آن توانایی سیستم بیولوژیک برای سم زدایی و از بین بردن آثار مخرب رادیکال های آزاد کافی نمی باشد و آسیب اکسیداتیو به سلول ها یا بافت ها منجر به توسعه بیماری هایی از قبیل سرطان، آترواسکلروز و آسیب های دژنراتیو می شود. فلاوونوئیدها و ترکیبات فنلی ظرفیت بالای آنتی اکسیدانی و نقش مهم در سلامتی دارند و باعث افزایش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در برابر استرس اکسیداتیو می گردند. چای سفید از جمله گیاهانی هست که به دلیل ظرفیت آنتی اکسیدانی بالا اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر چای سفید بر استرس اکسیداتیو ناشی از آرسنیک می باشد. در این مطالعه از 32 سر موش صحرایی نر بالغ در چهار گروه هشت تایی استفاده شد. گروه اول موش های صحرایی سالم (گروه شاهد) که آب مقطر را روزانه به همراه رژیم غذایی استاندارد به صورت گاواژدریافت کردند. گروه دوم موش های صحرایی تیمار شده با آرسنیک با غلظت ppm200 در آب آشامیدنی،گروه سوم موش های صحرایی تیمار شده با عصاره چای سفید با غلظت 5/1 درصد به صورت گاواژ و گروه چهارم موش های صحرایی که عصاره آبی چای سفید (5/1 درصد) را از طریق گاواژ همراه با آرسنیک (ppm 100 در آب آشامیدنی) دریافت کردند. بعد از پایان دوره تیمار (28 روز) خون گیری انجام و سطح سرمی آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز (CAT) گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) و شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) مورد سنجش قرار گرفت. عصاره آبی چای سفیدباعث افرایش معنی دار فعالیت آنزیم های CAT، GPx وSOD و کاهش معنیدار MDA و افزایش TAC گردید (05/0>p). نتایج نشان داد که مصرف چای سفید با افزایش فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدانی و تقویت سیستم دفاع آنتی اکسیدانی باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از آرسنیک می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - تاثیر عصاره الکلی برگ زیتون بر آسیب ایسکمی- بازخونرسانی کلیوی درموشهای صحرایی نر بالغ
محمدرضا نصیرزاده میرعلیرضا نورآذر لیلا روشنگرایسکمی-بازخونرسانی با درجات مختلف در پیوند کلیه دیده میشود.مطالعات چندی نشان دادهاند که ایسکمی-بازخونرسانی میتواند باعث آسیب حاد کلیوی گردد. بیماریهای کبدی و اختلالات عصبی مرتبط با آسیب کلیوی یک مشکل بالینی معمول است. برگ زیتون یک منبع سرشار از ترکیبات فنلی است که ب چکیده کاملایسکمی-بازخونرسانی با درجات مختلف در پیوند کلیه دیده میشود.مطالعات چندی نشان دادهاند که ایسکمی-بازخونرسانی میتواند باعث آسیب حاد کلیوی گردد. بیماریهای کبدی و اختلالات عصبی مرتبط با آسیب کلیوی یک مشکل بالینی معمول است. برگ زیتون یک منبع سرشار از ترکیبات فنلی است که به لحاظ بیولوژیکی فعال هستند و ظرفیت آنتیاکسیدانی، ضد التهابی و قدرت پاککنندگی رادیکالهای آزاد را دارند. در این مطالعه تعداد 50 سر موش صحرایی نر بهطور تصادفی به 5 گروه مساوی شامل: گروه کنترل: حیوانات سالم دست نخورده، گروه یک: ایسکمی–بازخونرسانی به مدت 60 دقیقه و دریافت عصاره برگ زیتون، گروه دو: گروه ایسکمی-بازخونرسانی بهمدت 60 دقیقه، گروه سه: گروه ایسکمی-بازخونرسانی بهمدت 120 دقیقه و دریافت عصاره برگ زیتون و گروه چهار: گروه ایسکمی-بازخونرسانی بهمدت 120 دقیقه تقسیم شدند. حیوانات گروههای یک و سه عصاره را بهصورت محلول در 5/0 میلیلیتر آب آشامیدنی از طریق گاواژ و بهمدت 30 روز با دوزmg/kg 100دریافت کردند. حیوانات سایر گروهها هم حجم عصاره، نرمال سالین را از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره، سطح آنزیمهایآنتیاکسیدان سوپراکسید دسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و نیز سطح ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) و مالون دی آلدئید (MDA)در بافت کلیه اندازهگیری شد.تجویز عصاره برگ زیتون توانست سطح TACو فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان GPX وSOD را در گروههای یک و سه بهطور معنیداری نسبت به گروههای دو و چهار افزایش دهد. همچنین سطح آنزیم MDA در بافت کلیه گروههای تیمار شده با عصاره برگ زیتون در مقایسه با گروههای ایسکمی-بازخونرسانی بهطور معنیداری پائینتر بود (05/0P<). این مطالعه نشان داد که تجویز خوراکی عصاره برگ زیتون اثرات محافظت کنندگی در برابر آسیب ناشی از ایسکمی-باز خونرسانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - بررسی سطح سرمی تروپونین قلبی و فعالیت برخی آنزیمهای سرمی در اسبهای مبتلا به گورم
علی حسن پور مجید فرتاش ونداین مطالعه به منظور بررسی تاثیر بیماری گورم بر تغییرات سطوح سرمی تروپونین قلبی و فعالیت برخی آنزیم ها در سرم اسب انجام گرفت. تحقیق روی 30 رأس اسب مبتلا به بیماری گورم و 29 رأس اسب سالم انجام گرفت. اسب های بیمار بر اساس نشانه های آزمایشگاهی و بالینی (کشت ترشحات بینی و در چکیده کاملاین مطالعه به منظور بررسی تاثیر بیماری گورم بر تغییرات سطوح سرمی تروپونین قلبی و فعالیت برخی آنزیم ها در سرم اسب انجام گرفت. تحقیق روی 30 رأس اسب مبتلا به بیماری گورم و 29 رأس اسب سالم انجام گرفت. اسب های بیمار بر اساس نشانه های آزمایشگاهی و بالینی (کشت ترشحات بینی و در صورت درناژ عقده لنفی از ترشحات آن جهت جداسازی استرپتوکوکوس اکویی) تایید شدند. از هر اسب نمونه خون از ورید وداج اخذ گردید. مقادیر سرمی تروپونین قلبی با روش الایزا و فعالیت سرمی آنزیم های کراتین کیناز، آلکالن فسفاتاز، گاما گلوتامیل ترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز با استفاده از کیت های بیوشیمیایی اندازه گیری شد. میانگین تعداد ضربان قلب در گروه بیمار افزایش معنی داری داشت (05/0p<). میانگین سطح سرمی تروپونین قلبی به طور معنی داری افزایش داشت (001/0=p). میزان فعالیت سرمی آنزیم های کراتین کیناز، آلکالن فسفاتاز، گاما گلوتامیل ترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز با رخداد بیماری گورم افزایش یافته بود (به ترتیب 041/0=p، 001/0= p و 006/0=p). نتیجه نهایی اینکه به دنبال رخداد بیماری گورم در اسب، سطح سرمی تروپونین قلبی و فعالیت سرمی آنزیم های کراتین کیناز، آلکالن فسفاتاز، گاما گلوتامیل ترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز افزایش می یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سطوح سرمی آنزیمهای آنتی اکسیدانی بدنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز اکسنتریک در زنان غیر ورزشکار
نعمت اله نیک منش هادی قائدیمقدمه و هدف: مصرف مواد آنتی اکسیدانی می توانند کوفتگی یا درد عضلانی تاخیری، التهاب و شاخص های اکسایشی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) س چکیده کاملمقدمه و هدف: مصرف مواد آنتی اکسیدانی می توانند کوفتگی یا درد عضلانی تاخیری، التهاب و شاخص های اکسایشی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل گیری ریشه خشک شده زرشک بر درد عضلانی و سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) سرم بدنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز اکسنتریک در زنان غیر ورزشکار بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن غیر ورزشکار 20 تا 30 ساله به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری شامل 1) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک (گروه کنترل)، 2) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + دارونما (گروه دارونما) و 3) فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + مکمل زرشک (گروه زرشک) قرار گرفتند. در روز پیش آزمون، هر سه گروه در یک فعالیت وامانده ساز اکسنتریک شرکت کردند. قبل و بعد از فعالیت نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. سپس به مدت 2 هفته، آزمودنی ها در برنامه مکمل گیری مختص به گروه خود شرکت کردند. گروه های 2 و 3 به ترتیب ریشه خشک شده زرشک و پودر آرد با دوز روزانه 3 کپسول 250 میلی گرمی دریافت کردند. بعد از دو هفته دریافت مداخلات، هر سه گروه در پس آزمون مشابه با پیش آزمون در فعالیت بدنی وامانده ساز اکسنتریک با همان شدت و مدت شرکت کردند و مجددا قبل و بعد از این فعالیت نیز نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون آماری تحلیل واریانس عاملی 4 × 2 (2 گروه و 4 زمان اندازه گیری) همراه با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد (05/0≥P). یافته ها: فعالیت وامانده ساز اکسنتریک و فعالیت وامانده ساز اکسنتریک + مکمل زرشک اثر معنی داری بر تغییرات سطوح سرمی SOD و CAT نداشت (05/0≤P) با این وجود فعالیت وامانده ساز اکسنتریک منجر به افزایش معنی دارسطوح سرمی GPX و درد عضلانی شد (05/0≥P) در حالی که این افزایش در گروه مصرف مکمل زرشک کمتر بود (05/0≥P). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد یک وهله فعالیت وامانده ساز اکسنتریک می تواند درد عضلانی و سطوح سرمی GPX را در زنان غیر ورزشکار افزایش دهد با این وجود 14 روز مکمل گیری زرشک می تواند سطوح آن را کاهش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آنزیم های کبدی بیماران دارای کبد چرب نیروی انتظامی شهرستان اهواز
عباس خلیلی مسعود نیکبخت محسن قنبرزاده صدیقه کرم پورمقدمه و هدف:بیماری کبد چرب، شایع ترین عامل اختلال آنزیم های کبدی است. هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آنزیم های کبدی بیماران دارای کبد چرب نیروی انتظامی شهرستان اهواز بود.مواد و روش ها: افراد شرکت کننده در این تحقیق بیماران دارای کبد چرب چکیده کاملمقدمه و هدف:بیماری کبد چرب، شایع ترین عامل اختلال آنزیم های کبدی است. هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آنزیم های کبدی بیماران دارای کبد چرب نیروی انتظامی شهرستان اهواز بود.مواد و روش ها: افراد شرکت کننده در این تحقیق بیماران دارای کبد چرب شاغل درنیروی انتظامی شهرستان اهواز با دامنه سنی 30-50 سال بودند. از بین 200 نفر بیمار شناسایی شده دارای کبد چرب، تعداد 30 نفر بصورت داوطلبانه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد شرکت کننده در پژوهش به صورت تصادفی به 3 گروه 10 نفری شامل: 1. تمرین مقاومتی با شدت بالا 2. تمرین مقاومتی با شدت متوسط 3. گروه کنترل، تقسیم شدند. در ابتدا و انتهای 8 هفته تمرین مقاومتی، مقدار آنزیمهاAST ، ALT و ALKp درآزمایشگاه با روش خون گیری اندازه گیری شد. نرمال سازی داده ها با استفاده از آزمون کولوموگروف – اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک انجام شد. جهت بررسی تفاوت بین سه گروه از روش آماری آنالیز واریانسANOVA)) و آزمون های پیگیری LSD استفاده گردید. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از SPSS نسخه 18با سطح معنی داری(05/0=α) انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح معنی داری001/0 P ≤ تمرین مقاومتی با شدت بالا بر روی آنزیم AST ، ALT و ALKp تاثیر معناداری دارد. از طرفی تمرین با شدت متوسط در سطح معنی داری001/0 P ≤ بر روی آنزیم AST و ALT تاثیر معناداری دارد. در حالی که این نوع تمرین با توجه به سطح معنی داری 099/0 P ≤ بر روی ALKp تاثیر معناداری ندارد. بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی با شدت های متوسط و بالا می توانند سطوح آنزیم های AST ، ALT و ALKp را بهبود ببخشند. به نظر می رسد که تمرین مقاومتی با شدت بالا نقش پر رنگ تری را ایفا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - تاثیر غلظتهای مختلف نیترات پتاسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت (Zea mays L.) تحت شرایط تنش شوری
هما زارعی محمد صدقی سلیم فرزانه هانیه سعادتبهمنظور بررسی اثر پرایمینگ با غلظتهای مختلف نیترات پتاسیم بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح مختلف شوری با غلظتهای چکیده کاملبهمنظور بررسی اثر پرایمینگ با غلظتهای مختلف نیترات پتاسیم بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح مختلف شوری با غلظتهای صفر، 100 و ۲۰۰ میلیمولار و سطوح مختلف محلول نیترات پتاسیم با غلظتهای صفر، 5/1 و ۳ درصد بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن تر و خشک ریشهچه و ساقهچه در پرایمینگ با نیترات پتاسیم 3 درصد و بدون شوری حاصل شد. میانگین مدت جوانهزنی 53 درصد نسبت به شاهد کاهش نشان داد. فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسمیوتاز در پرایمینگ با نیترات پتاسیم 3 درصد و شوری 200 میلیمولار نسبت به شاهد بهترتیب 56، 68 و 67 درصد افزایش نشان دادند. شوری موجب کاهش فعالیت آنزیم آمیلاز شد، ولی پرایمینگ با نیترات پتاسیم فعالیت این آنزیم را افزایش داد. محتوای کل پروتئین بذر در پیش تیمار نیترات پتاسیم 3 درصد و بدون شوری حدود 63 درصد افزایش داشت. بهطور کلی، پرایمینگ با محلول نیترات پتاسیم 3 درصد را میتوان بهعنوان مناسبترین تیمار برای بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری در نظر گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - اثرپیش تیمار با غلظتهای مختلف اوره بروی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمایی ذرت (Zea mays L.) تحت تنش شوری
هما زارعی محمد صدقی سلیم فرزانه هانیه سعادتبه منظور بررسی اثر پیشتیمار با غلظتهای مختلف اوره روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی سطوح مختلف شوری (صفر، 100 و ۲۰۰ چکیده کاملبه منظور بررسی اثر پیشتیمار با غلظتهای مختلف اوره روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ذرت تحت تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی سطوح مختلف شوری (صفر، 100 و ۲۰۰ میلیمولار) و سطوح مختلف محلول اوره (صفر، 5/1 و ۳ درصد) بود. نتایج نشان داد شوری درصدجوانهزنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن تر و خشک ریشهچه و ساقهچه را کاهش داد. ولی پیشتیمار با اوره این صفات را بهبود بخشید. بیشترین میانگین مدت جوانهزنی در شوری200 میلیمولار و شاهد (آب مقطر) مشاهده شد. فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز با تشدید شوری افزایش یافتند و بیشترین مقدار آنها در شوری 200 میلیمولار مشاهده شد. پیشتیمار با محلول اوره 3 درصد این آنزیمها را بهبود بخشید. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسمیوتاز در پرایمینگ با اوره 3 درصد و شوری200 میلیمولار نسبت به شاهد حدود 61 درصد افزایش نشان داد. آنزیم آمیلاز و پروتئین در پیشتیمار با اوره 3 درصد و بدون شوری نسبت به شاهد به ترتیب حدود 73 و 70 درصد افزایش نشان دادند. با توجه به نتایج مشاهده شده بذرهای پرایم شده با محلول اوره 3 درصد بیشترین تاثیر را در شرایط تنش شوری روی ذرت داشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - بررسی صفات کیفی زردآلو رقم شاهرودی (Prunus armeniaca cv Shahroudi) در طی مراحل مختلف برداشت
جسیم طه جعفر حاجی لو غلامرضا دهقانامروزه توجه زیادی به کیفیت میوهها از جمله میوههای هستهدار با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه آنها میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی بعضی از صفات کیفی در طی مراحل پایانی رشد و تعیین زمان مناسبت برداشت زردآلو رقم شاهرودی با توجه به زمان و بازار مصرف بود. میوههای زردآلو چکیده کاملامروزه توجه زیادی به کیفیت میوهها از جمله میوههای هستهدار با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه آنها میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی بعضی از صفات کیفی در طی مراحل پایانی رشد و تعیین زمان مناسبت برداشت زردآلو رقم شاهرودی با توجه به زمان و بازار مصرف بود. میوههای زردآلو در فاصله 3 زمان مختلف، (فاصله هر برداشت از برداشت دیگر سه روز بود) برداشت شدند. آزمایش بر طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تیمار (مراحل مختلف برداشت) و 4 تکرار (جهتهای اصلی جغرافیایی درخت) انجام شد. صفات کیفی اندازهگیری شده شامل: مواد جامد محلول کل، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین C ، سفتیبافت میوه، pH عصاره میوه، فنل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتیاکسیدانی کل، آنتوسیانین کل، آنزیمهای آنتیاکسیدانی (پراکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، پلی فنل اکسیداز) و پروتئین کل بودند. تمامی صفات در سطح 5% معنیدار بوده و در طول زمانهای مختلف برداشت تغییر کردند. آنزیمهای آنتیاکسیدانی در طول برداشت بجز پلی فنل اکسیداز افزایش و فنلها و فلاونوئیدها کاهش پیدا کردند. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر میرسد بهترین زمان برداشت برای این رقم زردآلو برداشت دوم باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغنکشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم در شرایط آبوهوایی خوزستان
آذین غفاری زاده سید منصور سیدنژاد موژان وفایی عبدالعلی گیلانی عذرا صبورااین مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (ص چکیده کاملاین مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (صفر، 1، 3، 5 و 7 درصد حجمی/حجمی) و سه رقم گندم (تریتیکاله، کرخه و چمران) به اجرا درآمد. میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ و میزان مالون دی آلدئید برگ در مرحله سنبله رفتن و وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت کل، محتوای پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در مرحله رسیدگی کامل گندم سنجش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ، وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت کل با افزایش مقدار تفاله در خاک در هر سه رقم گندم نسبت به شاهد کاهش یافت. اما میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ، میزان مالون دی آلدئید برگ، پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در سه رقم گندم با افزایش مقدار تفاله زیتون در خاک نسبت به شاهد افزایش یافت. از آن جایی که تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون دارای ترکیبات فنلی می باشد، اثرات بازدارندگی تفاله زیتون بر رشد گندم به این ترکیبات نسبت داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - بررسی نقش اکسید نیتریک در تحمل به خشکی ماش (Vigna radiata L.)
امید صادقی پورخشکی یکی از مهمترین عوامل نامساعد محیطی است که تولید محصولات زراعی را محدود می کند. اکسید نیتریک بهعنوان یک مولکول پیام رسان در واکنش گیاه به تنش های محیطی مشارکت دارد. لذا بهمنظور بررسی اثرات این ماده در تحمل به تنش خشکی ماش رقم پرتو آزمایشی مزرعه ای در سال 1394 در ج چکیده کاملخشکی یکی از مهمترین عوامل نامساعد محیطی است که تولید محصولات زراعی را محدود می کند. اکسید نیتریک بهعنوان یک مولکول پیام رسان در واکنش گیاه به تنش های محیطی مشارکت دارد. لذا بهمنظور بررسی اثرات این ماده در تحمل به تنش خشکی ماش رقم پرتو آزمایشی مزرعه ای در سال 1394 در جنوب تهران اجرا شد. این تحقیق به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و 4 تکرار انجام گرفت. در این آزمایش از محلول سدیم نیتروپروساید به عنوان ماده رها کننده اکسید نیتریک استفاده شد. تیمارها شامل شاهد، تنش خشکی، تیمار بذر، محلول پاشی در مرحله رویشی، محلول پاشی در مرحله زایشی، تیمار بذر + محلول پاشی در مرحله رویشی، تیمار بذر + محلول پاشی در مرحله زایشی، محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی و تیمار بذر + محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی بود. نتایج نشان داد که در اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز و اسکوربات پراکسیداز و همچنین غلظت مالون دی آلدئید و پرولین اضافه شد، اما محتوی نسبی آب، شاخص سبزینگی، شاخص سطح برگ و عملکرد دانه کاهش یافت. با این وجود، کاربرد سدیم نیتروپروساید از طریق افزایش بیشتر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و تجمع پرولین، موجب کاهش مالون دی آلدئید و بهبود محتوی نسبی آب، شاخص سبزینگی، شاخص سطح برگ و در نهایت عملکرد دانه تحت تنش خشکی شد. بین تیمارهای کاربرد سدیم نیتروپروساید، تیمار ترکیبی تیمار بذر + محلول پاشی در مراحل رویشی و زایشی موثرتر بود، اگرچه با چند تیمار دیگر از جمله محلول پاشی در مرحله زایشی تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به این یافته ها، کاربرد اکسید نیتریک می تواند به عنوان روشی مفید جهت بهبود تحمل به تنش خشکی ماش توصیه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - بررسی پاسخ فیزیولوژیک و دفاع آنتیاکسیداتیو خردل سفید (Sinapis alba) تحت تنش کادمیم و سرب
احمد عبدل زاده زهرا سلیمان نژاد حمیدرضا صادقی پورفلزات سنگین از مهمترین آلایندههای خاک و محیط زیست میباشند. در این تحقیق، برخی پارامترهای بیوشیمیایی گیاه Sinapis alba رشد یافتهدر خاکهای آلوده شده با غلظتهای مختلف کادمیم (۰، 75 و 150 mg/kg) و سرب (۰، 300 و 600 mg/kg) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان حدود ۷ هفته پس از چکیده کاملفلزات سنگین از مهمترین آلایندههای خاک و محیط زیست میباشند. در این تحقیق، برخی پارامترهای بیوشیمیایی گیاه Sinapis alba رشد یافتهدر خاکهای آلوده شده با غلظتهای مختلف کادمیم (۰، 75 و 150 mg/kg) و سرب (۰، 300 و 600 mg/kg) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان حدود ۷ هفته پس از کشت در گلخانه، برداشت شدند. نتایج مطالعه نشان داد که تیمارهای کادمیم سبب کاهش طول و وزن تر بخش هوایی و کل گیاه شد. هر چند تیمارهای سرب اثر معنیداری در صفات رشد گیاه نداشت. تیمارهای کادمیم سبب کاهش فعالیت آنزیم کاتالاز، میزان پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید و افزایش میزان پروتئین محلول در بخش هوایی و افزایش فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز در بخش هوایی و ریشه گیاه در مقایسه با شاهد شد. گیاهان تیمار شده با ۷۵ mg/kg کادمیم در مقایسه با گیاهان شاهد میزان کلروفیل a، کلروفیل کل و نسبت کلروفیل a به b بیشتری را نشان دادند. تیمارهای سرب منجر به کاهش، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در بخش هوایی و ریشه، میزان پروتئین محلول در ریشه و قندهای غیراحیاء کننده در بخش هوایی شد. تیمار 300 mg/kg سرب در بخش هوایی سبب افزایش، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز محلول و دیوارهای، میزان پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول و کلروفیل a، b و کل گردید. تیمار ۶۰۰ mg/kg سرب سبب افزایش میزان پراکسید هیدروژن ریشه و کاهش کاروتنوئیدها شد. این نتایج نشان میدهد که خردل سفید با توجه به بیوماس بالا، افزایش میزان رنگدانههای فتوسنتزی و عدم وجود تنش اکسیداتیو دارای توانایی قوی برای تحمل کادمیم و سرب میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - اثر ماده کندکننده رشد کلرمکوات کلراید و سطوح کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی (Hordeum vulgare L.)
احمد افکاری میترا عباسیبهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای چکیده کاملبهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف کلرمکوات کلراید و سطوح محتلف کود نیتروژن بر برخی صفات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکرد جو رقم ماکویی آزمایشی در بهار سال زراعی 1394 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای کلرمکوات کلراید (صفر، 500، 1000 و 1500 میلیگرم در هکتار) و نیتروژن در 3 سطح (50 ، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج تحقیق نشان داد که اثر برهمکنش کلرمکوات کلراید و کود نیتروژنه بر میزان کلروفیل، محتوی رطوبت نسبی، عملکرد و درصد پروتئین، فعالیت آنزمهای سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در سطح احتمال خطای یک درصد و روی تعداد دانه در هر سنبله، وزن هزار دانه و فعالیت آنزم گلوتاتیون پراکسیداز در سطح احتمال خطای پنج درصد معنیداری است. افزایش مصرف میزان کود نیتروژنه سبب کاهش محتوی نسبی آب برگ به دلیل کاهش پتانسیل آب برگ گردید. کلرمکوات کلراید با انتقال مواد فتوسنتزی کافی به دانهها در پر شدن آنها و افزایش وزن دانهها نقش به سزایی دارد. افزایش مصرف میزان غلظت کلرمکوات کلراید و فراهمی نیتروژن موجب کاهش فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز شده است. بهطور کلی، در این پژوهش بیشترین میزان کلروفیل، محتوای رطویت نسبی، اجزای عملکرد، عملکرد و درصد پروتئین از کاربرد تیمار 1500 میلیگرم در هکتار کلرمکوات کلراید و 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بهدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - مطالعه درون شیشهای اثر اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگیهای رشدی و بیوشیمیایی سیبزمینی رقم آگریا (Solanum tuberosum cv. Agria )تحت تنش شوری
فرزانه فخیمی علیرضا مطلبی آذر فریبرز زارع نهندی نعمت سخندان بشیر غلامرضا گوهریتنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی را در بیشتر نقاط جهان متاثر میسازد. این پژوهش با هدف بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر صفات رشدی و بیوشیمیایی سیب زمینی رقم آگریا تحت تنش شوری در شرایط درون شیشهای انجام شد. برای این من چکیده کاملتنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی را در بیشتر نقاط جهان متاثر میسازد. این پژوهش با هدف بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر صفات رشدی و بیوشیمیایی سیب زمینی رقم آگریا تحت تنش شوری در شرایط درون شیشهای انجام شد. برای این منظور، آزمایشی در قالب طرحهای کاملاً تصادفی با 8 تکرار در گروه باغبانی دانشگاه تبریز به اجرا درآمد. عاملهای آزمایش، شامل شوری در دو سطح (صفر و 70 میلیمول بر لیتر کلرید سدیم)، اسید سالیسیلیک در چهار سطح (صفر، 1، 10 و 100 میلیمول بر لیتر) بود. نتایج نشان داد که استفاده از اسید سالیسیلیک توانسته است بهطور معنیداری اثرات شوری را کاهش دهد، با این وجود بالاترین طول گیاهچه در تیمار شوری در 10 میلی مول بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد که حاکی از اثرات مثبت تیمار در کاهش اثرات منفی تنش شوری است، با اینحال غلظتهای بالاتر از 10 میلی مول بر لیتر نه تنها تاثیری در گیاهچه ها نداشته، حتی باعث اثرات منفی شدیدی نیز گردید. همچنین فعالیت ترکیبات و آنزیم های آنتیاکسیدان در تمام غلظت های بررسی شده اسید سالیسیلیک و تنش شوری نسبت به گیاه شاهد افزایش قابل توجهی نشان داد. بررسی نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که سیبزمینی رقم آگریا نسبتاً به شوری حساس بوده، به گونهای که کلیه صفات مورد بررسی در آزمایش تحت تأثیر اولین سطح شوری اعمال شده قرار گرفتند. همچنین کاربرد اسید سالیسیلیک با کمک به بهبود ویژگی های رشدی و بیوشیمیایی موجب افزایش تحمل این رقم در برابر تنش شوری گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی اثر هورمونهای سیتوکینین و جیبرلین بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در بذور ارقام ذرت زوال یافته (Zea mays L.)
سعیده رشیدیزوال بذر یکی از عوامل کاهش دهنده بنیه و محدودکننده جوانهزنی در بذر میباشد. شناسایی عوامل تاثیر گذار بر زوال بذر بسیار با اهمیت است. بهمنظور بررسی اثر هورمون های گیاهی بر ویژگی های جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت بذور فرسوده ذرت آزمایشی در سال 1398 در آزم چکیده کاملزوال بذر یکی از عوامل کاهش دهنده بنیه و محدودکننده جوانهزنی در بذر میباشد. شناسایی عوامل تاثیر گذار بر زوال بذر بسیار با اهمیت است. بهمنظور بررسی اثر هورمون های گیاهی بر ویژگی های جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت بذور فرسوده ذرت آزمایشی در سال 1398 در آزمایشگاه بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گرفت. این تحقیق بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل عامل رقم در دو سطح (رقم 704 و رقم 260)، عامل پیری زودرس در 4 سطح (0، 5، 10 و 15 روز) و عامل هورمون در دو سطح (هورمون جیبرلین و هورمون سیتوکینین) بودند. زوال بذر سبب کاهش شاخص های جوانه زنی و کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت پراکسیداز و کاتالاز شد. تیمار بذرهای زوال یافته با هورمون های سیتوکینین و جیبرلین سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان شد. هورمون سیتوکینین نسبت به هورمون جیبرلین اثربیشتری بر افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در بذرهای زوال یافته داشت. نتایج نشان داد که بنیه ضعیف بذر سبب کاهش فعالیت آنزیم ها می شود و هورمون های گیاهی می تواند به عنوان یک رهیافت زراعی سبب جبران خسارت در بذرهای با بنیه پایین استفاده شود. همچنین طبق نتایج بدست آمده رقم 704 با بنیه بالاتر فعالیت آنزیمی بیشتری را نسبت به رقم 260 نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - بررسی اثر ورمیکمپوست و تنش شوری بر میزان رنگیزهها و برخی صفات بیوشیمیایی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
احمد افکاری پروین فرج پوربهمنظور بررسی اثرات شوری و ورمیکمپوست بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیکسیدان و رنگیزههای فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمیکمپوست (صفر، چکیده کاملبهمنظور بررسی اثرات شوری و ورمیکمپوست بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیکسیدان و رنگیزههای فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمیکمپوست (صفر، 5، 10 و 15 درصد وزنی-وزنی) و چهار سطح شوری (صفر (شاهد)، 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر کلریدسدیم) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تنش شوری و ورمیکمپوست بر میزان فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و کلروفیل کل معنیدار بود. سایر نتایج مشخص ساخت که با افزایش شوری میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان افزایش و مقادیر رنگیزههای فتوسنتزی کاهش یافت. همچنین استفاده از کود ورمیکمپوست نسبت به شاهد بهطور معنیداری میزان کلروفیل a، کلروفیل bو کاروتنوئیدها را افزایش داد. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش شوری و ورمیکمپوست نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان توسط تیمار 15% وزنی ورمیکمپوست در سطح شوری 12 دسیزیمنس بر متر کلریدسدیم حاصل شد. بنابراین، استفاده از ورمیکمپوست بهعنوان یک کود آلی، علاوه بر افزایش میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و مقادیر رنگیزههای فتوسنتزی، میتواند راهکار مناسبی برای کاهش اثرهای منفی ناشی از غلظت زیاد یونهای سدیم و کلر در خاکها بر رشد گاوزبان اروپایی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - اثر غلظتهای مختلف نانوذرات بتاسیکلودکسترین برشاخصهای رشد و سیستمهای دفاعی آنزیمی، نشت یونی و میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاء در گیاه دارویی ریحان رقم کشکنی لوءلوء (Ocimum basilicum L. c.v. keshkeni luvelou)
آزاده لونی سارا سعادتمند حسین لاری یزدی علیرضا ایرانبخشورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید چکیده کاملورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید محافظت از گیاه توصیف میشود و واکنش دفاعی گیاه را القاء میکند. به همین منظور مطالعه اثر نانوذرات بتاسیکلودکسترین بر روی شاخصهای فیزیولوژیکی و فعالیتهای بیوشیمیایی، در رقم کشکنیلوءلوءی ریحان، آزمایشی بر پایه طرح کاملا تصادفی باچهار تکرار در چهار سطح 0، 10، 50، 100 میلیگرم برلیتر در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد شاخصهای مختلف رشد از جمله طول و قطر ریشه و ساقه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و سطح برگ نسبت به شاهد درسطح احتمال 5درصد افزایش معنیدار یافت. بیشترین افزایش در تیمار 50 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اثر تیمارهای مختلف بر فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتازو کاتالازو پراکسیدازو میزان مالوندیآلدئید و نشتیونی ریشه و برگ نسبت به کنترل افزایش معنیدار یافت. شاخص پایداری غشاء از طریق اندازهگیری میزان نشت الکترولیت برگ و ریشه ارزیابی شد. کاهش معنیدار نشت یونی و مالوندیآلدئید ریشه و برگ در تیمار 50 میلیگرم برلیتر از نانوبتاسیکلودکسترین مشاهده شد که نشاندهنده افزایش فعالیت آنزیمها بود. ورود نانوذرات بتاسیکلودکسترین به حوزهی کشاورزی میتواند دامنه کنترل شیمیایی و اختلال در اعمال فیزیولوژی محیطی را به حداقل برساند. روند تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مورد بررسی در مطالعه حاضر، شاخصهای نسبتا مطمئن جهت معرفی بهترین غلظت از نانوبتاسیکلودکسترین برای گیاه دارویی ریحان میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - نوسان ویژگی های فیزیولوژیکی و سیگنال های تحملی در بذور مادری و بذور در معرض خشکی قرارگرفته در گیاه پنبهGossypium hirsutumL)).
محمد حبیبی محمد علی رضایی الهام فغانی مهرعلی محمود جانلو محمدحسین رزاقیتنش خشکی، یک عامل محدودکننده رشد و تولید در بیش از 30درصد مناطق زیر کشت دنیا است. یکی از راه های مقابله با تنش خشکی، کشت گیاهانی است که نسبت به این تنش، مقاومت بیشتری را نشان میدهند و پنبه یکی از این گیاهان است. اطلاعات کمی در مورد خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیایی پنبه د چکیده کاملتنش خشکی، یک عامل محدودکننده رشد و تولید در بیش از 30درصد مناطق زیر کشت دنیا است. یکی از راه های مقابله با تنش خشکی، کشت گیاهانی است که نسبت به این تنش، مقاومت بیشتری را نشان میدهند و پنبه یکی از این گیاهان است. اطلاعات کمی در مورد خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیایی پنبه در شرایط تنش وجود دارد و ازاینرو این پژوهش با هدف شناخت نوسان ویژگیهای فیزیولوژیکی و سیگنالهای تحملی در بذور مادری و بذور تحت تنش خشکی قرارگرفته در گیاه پنبه طراحی گردید. آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی، در 5 تیمار بذری(شامل4 سطح بذر تنشیافته و بذرهای غیرتنشیافته) و بذور تنشیافته در 4 سطح آبیاری (دیم، 33درصد، 66درصد و 100درصد ظرفیت زراعی مزرعه)، اجرا شد. در این پژوهش، بذور استفاده شده، 3 مرحله در معرض تنش خشکی در طی فصول زراعی مختلف قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که اثر آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد معنادار بوده و بیشترین عملکرد کل در بذور 33درصد تحت تیمار آبی 33درصد ظرفیت زراعی مزرعه و بیشترین زودرسی در تیمار آبی 66درصد مشاهده شد. یافته ها نشان داد که تنش خشکی شدید و پرآبی باعث کاهش عملکرد پنبه می شوند و بذر 33درصد بعد از 3 سال قرارگرفتن در معرض تنش متوسط از طریق تحریک مکانیسمهای فیزیولوژیکی و افزایش مقدار اسمولیتها و آنزیمهای آنتیاکسیدان و رنگیزههای فتوسنتزی، سازگاری بیشتری در برابر تنش خشکی کسب نمود. نتایج این تحقیق مشخص نمود که قرارگرفتن بذور در معرض تنش خفیف تا متوسط، باعث تقویت مسیرهای سیگنالینگ و افزایش پتانسیل بذور برای تحمل در برابر تنش خشکی میشود که این موضوع میتواند مورد توجه مراکز تکثیر بذر قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی اثر تنش خشکی بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی کنجد (Sesamum indicum L.)
سحر مومنی لیلا فهمیده عباسعلی امام جمعه مهدی سلوکی جواد ظهیریتنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 چکیده کاملتنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی شامل: کاتالاز، پلی فنل اکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، برخی رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها)، برخی تعدیلکنندههای اسمزی شامل پرولین و همچنین برخی صفات مورفولوژیکی(تعداد برگ، طول ریشه، ارتفاع ساقه، ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته) بررسی شد. پس از کشت گیاه در گلدان، اعمال تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در مرحله گیاهچهای (چهار برگی) انجام گردید و سپس صفات مورد مطالعه اندازهگیری شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری در سطح یک درصد بر کلیه صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی داشت. با افزایش تنش خشکی (تا سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) کاهش در صفات مورفولوژیکی و رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به سطح شاهد بیشتر شد. با افزایش سطوح تنش خشکی افزایش طول ریشه در گیاه کنجد مشاهده شد، به طوری که بیشترین طول ریشه مربوط به سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی و کمترین طول ریشه مربوط به سطح کنترل (سطح آبیاری 25 درصد ظرفیت مزرعه) بود. بیشترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و پرولین در بیشترین تنش خشکی (سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. لذا براساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل رشدی و نموی مختلف اندازه گیری و تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد تا تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - اثر محلولپاشی اسیدسالیسیلیک و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش کمآبی
احمد افکاریبهمنظور بررسی اثر محلولپاشی سالیسیلیکاسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی انجام شد. تیمار چکیده کاملبهمنظور بررسی اثر محلولپاشی سالیسیلیکاسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تنش خشکی (70، 140 و 210 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A) فاکتور دوم شامل تلقیح بذر با باکتریها در 5 سطح (عدم تلقیح بهعنوان شاهد، تلقیح با ازوتوباکتر، سودوموناس، آزوسپریلیوم و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) و فاکتور سوم شامل محلولپاشی با سالیسیلیکاسید در چهار سطح (عدم مصرف، 5/0، 1 و 5/1 میلیمولار) بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تنش خشکی، کودهای زیستی و محلولپاشی سالیسیلیکاسید بر کلیه صفات مورد مطالعه معنیدار بود. فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II تحت تأثیر ترکیب تیماری تنش خشکی در کودهای زیستی، تنش خشکی در سالیسیلیکاسید در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. با اعمال تنش کمآبی، پایداری غشای سلولی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه در گیاه ریحان کاهش یافت و میزان تجمع کربوهیدرات، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی، محتوای مالون دیآلدئید و درصد اسانس افزایش یافت. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و کودهای زیستی نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه (11/917 کیلوگرم در هکتار) و حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II (713/0) از تیمار 70 میلیمتر تبخیر و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم حاصل شد. محلولپاشی سالیسیلیکاسید بهترتیب منجر به افزایش 33/41، 17/54، 43/24 و 98/38 درصدی فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز، کربوهیدرات محلول برگ، شاخص پایداری غشاء و درصد اسانس و کاهش 72/54 محتوای مالون دیآلدئید شد. طبق نتایج بهدست آمده، محلولپاشی با سالیسیلیکاسید و کاربرد توأم باکتریها (ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) توانست تا حدی اثرات منفی تنش خشکی را بر طرف و منجر به بهبود عملکرد و کیفیت گیاه ریحان گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - اثرات باکتری محرک رشد گیاه و قارچ میکوریزا بر گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) تحت تنش خشکی
اولیا اسحاقی گرجی هرمز فلاح یوسف نیک نژاد داوود براری تاریبهرهگیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچهای آربوسکولار میکوریز و باکتریهای محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی چکیده کاملبهرهگیری از رابطه همزیستی گیاهان با قارچهای آربوسکولار میکوریز و باکتریهای محرک رشد، یکی از راهکارهای کاهش تنش خشکی در گیاهان است. پاسخ گیاه بادرنجبویه به تلقیح با قارچ Glomus mosseae، باکتری محرک رشد Azospirillum brasilense، و ترکیب قارچ + باکتری تحت شرایط تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش در سال 1399 در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی-واحد آیت الله آملی به-صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که تنش خشکی با کاهش محتوای آب نسبی (8/17 درصد)، باعث کاهش نسبت تعرق (2/62 درصد)، هدایت روزنهای (8/36 درصد)، غلظت دیاکسید کربن زیر روزنهای (5/22 درصد) و میزان فتوسنتز گیاه (5/48) نسبت به تیمار شاهد شد. تنش خشکی همچنین با افزایش تجمع پراکسید هیدروژن (1/2 برابر) و متیل گلی اکسال (2 برابر)، باعث القای تنش اکسیداتیو و در نتیجه، آسیب به غشاءهای زیستی و دستگاه فتوسنتزی گیاه بادرنجبویه نسبت به تیمار شاهد شد. با این حال، تلقیح با قارچ و باکتری، به ویژه تلقیح توأم قارچ و باکتری، با افزایش محتوای پرولین و محتوای آب نسبی برگ، باعث بهبود نسبت تعرق، هدایت روزنهای، غلظت دی-اکسید کربن زیر روزنهای و فتوسنتز تحت تنش خشکی شدند. تلقیح گیاه با قارچ و باکتری سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی و سیستم گلی اکسالاز، و درنتیجه، تقلیل تنش اکسیداتیو در شرایط تنش خشکی شدند که با محافظت از غشاهای زیستی و رنگیزه های فتوسنتزی، باعث بهبود رشد گیاه بادرنجبویه تحت تنش خشکی شدند. بنابراین، نتایج ثابت کردند که کاربرد قارچ G. mosseae و باکتری محرک رشد A. brasilense سبب تعدیل اثرات منفی تنش خشکی بر گیاه بادرنجبویه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - بررسی اثر فلز سنگین سرب در حضور بهبود دهنده کلسیم بر رنگیزههای فتوسنتزی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در جلبک سبز انترومورفا (Enteromorpha sp.)
بلقیس بیوک سعید سلطانی آمنه سادات هاشمیسرب به عنوان یکی از گسترده ترین عناصر سنگین و سمی در محیط زیست، اختلال جدی در سلامت انسان ایجاد میکند. در این میان جلبکها در محیط های آبی با جذب زیستی فلزات سنگین در رسوبات، میتوانند نقش کلیدی در زمینه کاهش آلودگی آبها ایجاد کنند. در این پژوهش اثرات جذب و انباشت زیس چکیده کاملسرب به عنوان یکی از گسترده ترین عناصر سنگین و سمی در محیط زیست، اختلال جدی در سلامت انسان ایجاد میکند. در این میان جلبکها در محیط های آبی با جذب زیستی فلزات سنگین در رسوبات، میتوانند نقش کلیدی در زمینه کاهش آلودگی آبها ایجاد کنند. در این پژوهش اثرات جذب و انباشت زیستی فلز سرب توسط جلبک سبز انترومورفا Enteromorpha sp. برعملکردو فیزیولوژی جلبک، مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این پژوهش، اثر غلظت های متفاوت یون سرب (در سه تیمار 50، 100، 150 میکرومولار به شکل نیترات سرب) و همچنین 5/0 میلی مولار بهبود دهنده کلرید کلسیمبه همراه شاهد (بدون بهبود دهنده)در دو دوره 3 و 8 روزهبا چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی برای صفات میزان رنگیزههای فتوسنتزی، پراکسیداسیون لیپیدی غشا و آنزیم های آنتی اکسیدان درجلبک سبز انترومورفا جمعآوری شده از سواحل دریای خزر مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد با افزایش غلظت فلز سرب میزان کلروفیل a و b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها و همچنین فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز کاهش یافت و با گذشت زمان اثرات تنش، بیشتر شد. در سنجش پراکسیداسیون لیپیدی با افزایش غلظت سرب و همچنین افزایش طول دوره تیماردهی، مقدار مالون دآلدئید بطور معنی داری افزایش یافت. در موارد ذکر شده استفاده ازکلرید کلسیم باعث شد تاثیر تنش کمتر شده و میزان رنگیزه های فتوسنتزی کمتر کاهش یابد و همچنین از پراکسیداسیون لیپیدی غشا کاسته شود. مطالعه بررسی فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان نشان داد که فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز در دوره های 3 و 8 روزه فاقد بهبود دهنده، بیشتر از فعالیت این آنزیم در همین دورهها و همراه بهبود دهنده بود. بطور کلی این مطالعه نشان داد که یونهای سرب در شرایط محیط آبی باعث تنش اکسیداتیو و تغیییرات بیوشیمیایی در جلبک سبز اینترومورفا می شود. همچنین حضور بهبود دهنده کلرید کلسیم اثرات تنش را کاهش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - اثر مثبت آلومینیوم در کاهش سمیت مس بر فعالیت نیترات ردوکتاز و آنزیمهای آنتی اکسیدانی کلرلاولگاریس (Chlorella vulgaris Beijernick)
آرین ساطعی شادمان شکروی نرگس ناطقیکلرلا ولگاریس در محیط کشت BG -11 با 5 غلظت مس (10، 20، 30، 40، 50 میکرومولار) بدون آلومینیوم و با آلومینیوم (300میکرومولار) و 1/7 pH به مدت 10 روز در 20 ساعت روشنایی و 4 ساعت تاریکی رشد داده شد. در این تحقیق اثرتیمارهای مختلف روی فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، کاتالاز،آسکو چکیده کاملکلرلا ولگاریس در محیط کشت BG -11 با 5 غلظت مس (10، 20، 30، 40، 50 میکرومولار) بدون آلومینیوم و با آلومینیوم (300میکرومولار) و 1/7 pH به مدت 10 روز در 20 ساعت روشنایی و 4 ساعت تاریکی رشد داده شد. در این تحقیق اثرتیمارهای مختلف روی فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، کاتالاز،آسکوربات پراکسیداز و سوپر اکسیددیسموتاز، نیترات ردوکتاز مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش غلظت مس باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گردید. در حضور آلومینیوم فعالیت کاتالاز در تمامی تیمارهای مس نسبت به شاهد کاهش معنیداری نشان داد، اما فعالیت پراکسیداز وآسکوربات پراکسیداز در تیمار 20 میکرومولارکاهش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد. همچنین کاهش معنیداری در فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز وآسکوربات پراکسیداز در 20 میکرومولارمس با آلومینیوم نسبت به تیمار 20 میکرومولار مس بدون آلومینیوم مشاهده گردید. نتایج نشان داد اثرغلظتهای مختلف مس بدون آلومینیوم برفعالیت نیترات ردوکتاز معنیدار نمیباشد. در تیمارهای مس وآلومینیوم بیشترین فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در غلظت 40 میکرومولار مشاهده گردید که این افزایش نسبت به تیمار 20 میکرومولار معنیدار و نسبت به سایر تیمارها و شاهد معنیدار نمیباشد. افزایش بعضی آنزیمهای آنتی اکسیدانی در حضور آلومینیوم منجر به کاهش سمیت مس و افزایش رشد جلبک گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - بررسی اثر تنش شوری بر برخی پاسخهای مورفولوژیکی، بیوشمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی Securigera securidaca L.
فاطمه میروکیلی اصغر مصلح آرانی محمدرضا سرافراز اردکانی حمید سودائی زادهدر این تحقیق به منظور بررسی اثر تنشهای مختلف شوری بر برخی شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی عدسالملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه چکیده کاملدر این تحقیق به منظور بررسی اثر تنشهای مختلف شوری بر برخی شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه دارویی عدسالملک (Securigera securidaca L.) در قالب طرح کاملاً تصادفی، بذرهای گیاه در مهرماه سال 1394 از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه و مراحل کاشت و رشد گیاه در اتاق رشد در دانشگاه یزد انجام گردید. ارزیابی و مقایسه تغییرات شاخصهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد آنتیاکسیدانی به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت شوری برخی شاخصهای مورفولوژیکی بهصورت معنیداری کاهش یافتند. مقدار رنگیزهها در تیمارهای مختلف شوری نسبت به تیمار کنترل تغییر معنیداری نشان نداد. مقدار پرولین، قندهای محلول کل، فلاونوئیدها و آنتوسیانین در بالاترین سطح شوری (12 دسیزیمنس بر متر) نسبت به تیمار کنترل و سایر تیمارهای شوری بهصورت معنیداری افزایش قابل توجهی یافتند. مقدار مالوندیآلدهید در شوری 12 دسیزیمنس بر متر افزایش معنیداری نشان داد در حالی که بیشترین مقدار فعالیت جاروب رادیکالدىفنیلپیکریلهیدرازیل (DPPH) و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز در شوری 8 دسیریمنس بر متر مشاهده شد. یافتههای فوق نشان داد که با توجه به عدم تغییرات معنیدار شاخصهای موفولوژیکی، بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی بویژه در شوریهای پایین (4 دسیزیمنس بر متر)، احتمالاً بتوان رقم عدسالملک مورد مطالعه را بهعنوان یک گونه نیمهحساس (با تحمل متوسط) به شوری پیشنهاد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - Cannabis sativa in ethanol (Monkey Tail) and tramadol induced similar degrees of toxicity in adult female Wistar rats
چینومسو آرون امانوئل اکوبوگو سلیمان ایجیوما رابرت اوروکو اوچه آرونسی کینگزلی اوگووانی ویکتور اوگویکBackground & Aim: This study was designed to evaluate the toxic effects of Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) and tramadol in adult female Wistar rats.Experimental: Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) was prepared and was subjected to acute toxi چکیده کاملBackground & Aim: This study was designed to evaluate the toxic effects of Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) and tramadol in adult female Wistar rats.Experimental: Cannabis sativa local gin formulation (CSLGF) was prepared and was subjected to acute toxicity tests together with tramadol. In the main study, 25 rats were assigned into 5 groups (n = 5) in which the group 1 received no treatment, groups 2 and 3 received 25 and 50 mg/kg of tramadol, respectively while groups 4 and 5 received 25 and 50 mg/kg of CSLGF, respectively, for 21 days before the rats were sacrificed.Results: Acute toxicity results indicated narrow margins of safety for CSLGF and tramadol with LD50 values of 123.0 and 133.0 mg/kg body weight, respectively. The rats treated with CSLGF lost weight significantly while that administered tramadol had lower weight gains when compared with the control (P<0.05). The red blood cell counts, packed cell volume and haemoglobin concentrations were significantly lowered by CSLGF (P<0.05). However, a significant increase in the number of platelets and white blood cells were observed in groups treated with both CSLGF and tramadol. Results of biochemical changes showed a significant increase in aspartate aminotransferase, alanine aminotransferase, alkaline phosphatase, total bilirubin, urea and creatinine with a concurrent decrease in total protein, albumin and globulin values following treatment with both agents (P<0.05), but serum electrolytes concentrations were not significantly altered (P>0.05). Treatment with CSLGF and tramadol also significantly lowered glutathione, superoxide dismutase and catalase activities but increased malondialdehyde concentrations when compared with control.Recommended applications/industries: The findings show that although the toxic effects of CSLGF and tramadol in rats are similar, CSLGF appears to have higher toxicity potentials. Extending the current control on tramadol to CSLGF (monkey tail) is urgently needed in Nigeria to protect human lives. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - Antioxidant activities, polyphenolic composition and their correlation analysis on Hibiscus sabdarifa L. (sabdariffa) calices
حکیمه علومی شهریار شاکری مجید بهزادیBackground & Aim:Extracts of Roselle calyx, possess compounds which could be considered as a great source of natural antioxidants. In this project, antioxidant activities, phenolic compounds content and their correlation analysis on calices of Roselle (Hibiscus s چکیده کاملBackground & Aim:Extracts of Roselle calyx, possess compounds which could be considered as a great source of natural antioxidants. In this project, antioxidant activities, phenolic compounds content and their correlation analysis on calices of Roselle (Hibiscus sabdariffa) was investigated. Experimental: Total polyphenolic compound, flavonoids and anthocyanins were determined spectrophotometrically. Catalase and peroxidase activity was estimated based on unit per milligram protein. Total antioxidant capacities of the extract were studied using phosphomolybdate assay, DPPH assay and FRAP method. Results: The hibiscus calices were rich in phenolic compounds, flavonoids and anthocyanins. Peroxidase and catalase activity was estimated as 3.13 and 0.05 unit mg-1 protein, respectively. Calyx extract showed high antioxidant activities specially based on DPPH assay. Correlation analysis was also performed between parameters. There was a positive significant correlation between the levels of polyphenolics and flavonoids, anthocyanins and antioxidant capacity of calices at PRecommended applications/industries: Extracts of H. sabdariffa L. (sabdariffa) calices are rich in antioxidant compounds including total phenolic compounds, flavonoids content, and anthocyanins. Based on all the method of measuring antioxidant capacities in this project, the calices showed an acceptable antioxidant activity. Thus, H. sabdariffa L. (sabdariffa) may be suggested as a potential source of natural antioxidants in food and pharmaceutical industry. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - Antioxidant activity of the methanol stem bark extract of Uapaca togoensis (pax) in mice exposed to Plasmodium berghei NK65
امینا بوسولا اولوروکوبا بن احمد چیدو یحیی محمدثانیBackground & Aim:Oxidative stress has been linked to the development of systemic complications in malaria infection. Recent approaches in treatment of malaria suggest that the control of oxidative stress in infected patients may be of therapeutic advantage. The stem چکیده کاملBackground & Aim:Oxidative stress has been linked to the development of systemic complications in malaria infection. Recent approaches in treatment of malaria suggest that the control of oxidative stress in infected patients may be of therapeutic advantage. The stem bark and leaves ofUapaca togoensisare used locally in the treatment of various diseases including malaria. This study aimed to evaluate the antioxidant activities of the methanol stem bark extract of the plant inPlasmodium bergheiinfected mice. Experimental:Mice were inoculated intraperitoneally with 0.2 ml of parasitized erythrocytes and parasitemia level assessed after 72 h by the preparation of thin blood films stained with Geimsa stain. The mice were divided into five groups of six mice each. Groups I and V were administered with distilled water (10 ml/kg) and chloroquine (5 mg/kg) orally for four days. The extract at doses of 250, 500 and 1,000 mg/kg were orally administered to groups II, III and IV, respectively, for the same period. Mice were sacrificed under light chloroform. Blood was collected by cardiac puncture and centrifuged at 2,500 rpm for 15 minutes to obtain the serum. The serum was then analyzed to determine the levels of glutathione (GSH), superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT) and lipid peroxidation product (malondialdehyde - MDA). Results:Oral median lethal dose of the methanol stem bark extract ofUapacatogoensiswas estimated to be greater than 5,000 mg/kg. Administration of the extract toP.bergheiinfected mice produced a significant (p<0.05) increase in superoxide dismutase, reduced glutathione and catalase levels in. However, a significant (p<0.05) decrease in lipid peroxidation activity in the parasitized mice was observed. Recommended applications/industries:The plant possesses antioxidant property which can be exploited in the management of oxidative stress caused by malaria. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - Effect of Gonadotropin Releasing Hormone Treatment on Semen Characteristics and Enzymatic Activities of Awassi Rams in Breeding and Non Breeding Seasons
O.I. Azawi A.N.T.M. Al-Khashab N.N.A. Al-KadooThis study was aimed to evaluate the effect of GnRH injection on semen ejaculate characteristics in Awassi rams collected in breeding and non breeding seasons. The study was conducted in late summer to early autumn when breeding activity commences, and in winter during چکیده کاملThis study was aimed to evaluate the effect of GnRH injection on semen ejaculate characteristics in Awassi rams collected in breeding and non breeding seasons. The study was conducted in late summer to early autumn when breeding activity commences, and in winter during the non breeding season. Twelve mature Awassi rams were used in this study. Animals were randomly allocated into two equal groups, the experimental group received 50 µg IM of GnRH weekly andthe control group received 1 ml of saline. Libido was assessed and semen samples were collected from the Awassi rams 24 hours after IM administration. Scrotal circumference (SC) and testicular volume were measured weekly during the study period. Ejaculates were collected 24 hours after each GnRH/saline administration and assessed for volume, sperm concentration, mass and individual motility, live sperm and sperm abnormalities. Seminal plasma was assayed for the estimation of alanine amino transferase (ALT), aspartate amino transferase (AST), acid phosphatase (ACP), alkaline phosphatase (ALP) and lactic dehydrogenase (LDH). Results show that GnRH treatment improves semen volume, total ejaculated sperm and reaction time in both breeding and non-breeding seasons compared to control (P<0.05). However, GnRH treatment reduces the activity of LDH in both seasons. Other seminal traits show similar values for both seasons. In conclusion, GnRH treatment of Awassi rams improved libido, semen volume, sperm numbers, but not sperm viability. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - Performance, Metabolic Responses of Fresh Cows to Daily or Every Other Day Oral Drenching a Glucogenic Precursor
م. کاظمی بن چناری م. جهانی مقدم ع.ر. علیزاده پ. قدرتی ح. شهابی ا. محجوبی م. گرجی دوزThe delivery method of [continuous (CONT) vs. every other day or intermittent (INT)] a glucogenic precursor (GP) which was contained glycerin (500 g/kg), mono-propylene glycol (250 g/kg), calcium propionate (150 g/kg), niacin (1 g/kg) and sulfate-Co (350 mg/kg) on perfo چکیده کاملThe delivery method of [continuous (CONT) vs. every other day or intermittent (INT)] a glucogenic precursor (GP) which was contained glycerin (500 g/kg), mono-propylene glycol (250 g/kg), calcium propionate (150 g/kg), niacin (1 g/kg) and sulfate-Co (350 mg/kg) on performance, selected blood metabolites and liver enzymes were evaluated. Twenty-four multiparous Holstein fresh cows were allocated in a completely randomized design (8 animals/each treatment) fed individually for a period of 14 days after calving. The experimental groups were: 1) no GP supplementation (CTR), 2) GP offered as an oral drench once a day (GP-CONT) on days 3, 4, 5, 6, and 7 after calving and 3) GP offered as an oral drench once a day intermittently (GP-INT) on days 3, 5, 7, 9, and 11 after calving. The amount of oral drenched GP was 1 kg/d. Blood samples were obtained on 5 and 14 days in milk. Dry matter intake (DMI) was increased (P=0.05) in GP-INT cows compared to GP-CONT but not control cows. The yield of fat corrected milk was greater in CTR cows than in GP supplemented cows (P=0.01). The milk protein and fat content were greater for GP-CONT and CTR groups, respectively. Milk somatic cell count was decreased in GP supplemented cows than in CTR cows (64.5 vs. 365×103/mL; P=0.02).Plasma total protein concentration was greater in GP-CONT group. Insulin concentration was increased for GP-CON animals on day 5 (P<0.05). Non-esterified fatty acids and β-hydroxy butyrate as well as liver enzymes were unaltered by treatments. However insulin sensitivity index was lower in supplemented treatments with GP rather than control group (P<0.05). In conclusion, the intermittent delivery of glucogenic precursor may be recommendable in fresh cows based on DMI criteria, which warrants further studies. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - Effect of Enzymes Supplementation (<i>Rovabio and Kemin</i>) on some Blood Biochemical Parameters, Performance and Carcass Characterizes in Broiler Chickens
S. Goli H. Aghdam ShahryarAn experiment was conducted to evaluate the efficacy of exogenous enzymes supplementation (ES) on performance, carcass traits and some blood parameters of broilers chickens. One hundred and eighty day old chicks with 40 ± 2 g initial body weight in a completely r چکیده کاملAn experiment was conducted to evaluate the efficacy of exogenous enzymes supplementation (ES) on performance, carcass traits and some blood parameters of broilers chickens. One hundred and eighty day old chicks with 40 ± 2 g initial body weight in a completely randomized design with 3 treatments and 4 replications were fed experimental diets included, 1) basal diet no enzymes (control), 2) basal diet + Rovabio® multi enzymes and 3) basal diet + Kemin® multi enzyme. The diets of all groups were formulated in an isonitrogeous and isoenergeticdietbased on corn and soybean. Data on feed consumption, weight gain, feed conversion ratio, carcass characters, high density lipoprotein (HDL), low density lipoprotein (LDL), cholesterol and triglyceride levels were collected for 3 periods starter (1-21 d), grower (22-42 d), finisher (43-49 d) and total (1-49 d). Results showed significant differences (P<0.05) among different experimental diets for weight gain, feed intake and feed conversion ratio. The lowest feed consumption and weight gain were observed in control group while the highest were obtained in groups that fed with multi enzyme supplementation. Also, poor feed conversion ratio (FCR) was observed in control group and best FCR (lowest) were in groups that were fed multi enzymes. In carcass traits no differences (P>0.05) between groups were observed. Adding enzyme significantly increased the concentration of blood HDL and decreased triglyceride, cholesterol and LDL at 21, 42 and 49 d of age (P<0.05). Results from this experiment suggest that multi enzyme supplementation can improve broiler performance. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - Effects of Coenzyme Q10 Supplementation on Growth Performance, some Hematological Parameters, Plasma Enzymes Activities in Broilers with Pulmonary Hypertension Syndrome (PHS)
M. FathiThis study investigated the effects of coenzyme Q10 (CoQ10) supplementation on hematological, enzymes activities and biochemical parameters in broilers with pulmonary hypertension syndrome (PHS).Two hundred and forty 1-d-old Ross 308 male broiler chicks were randomly al چکیده کاملThis study investigated the effects of coenzyme Q10 (CoQ10) supplementation on hematological, enzymes activities and biochemical parameters in broilers with pulmonary hypertension syndrome (PHS).Two hundred and forty 1-d-old Ross 308 male broiler chicks were randomly allocated into 3 groups with 4 replicates. From d 14, the diets were supplemented with CoQ10 at levels of 0, 20 and 40 mg/kg, respectively, while exposing them to low ambient temperature (10 to 15 ˚C) to induce PHSuntil d 42.Mortality was inspected to determine cause of death and diagnose of PHS. Hematological, biochemical and pathological tests were used to determine the incidence of PHS: total red blood cell (RBC), hemoglobin (HGB), hematocrit (HCT), plasma protein and glucose, activity of alanine transaminase (ALT), aspartate transaminase (AST) and lactate dehydrogenase (LDH).Blood samples were taken at d 21 and 42. At the end of the experiment (wk 6), 2 chicks from each replicate were randomly selected and slaughtered. The heart was removed; the right ventricle was dissected away from the left ventricle and septum and the ratio of right ventricle weight to total ventricle weight (RV/TV) was calculated.Average BW gain and average feed intake were measured weekly from d 15 and average feed conversion ratio was calculated and reported weekly.The results showed that 40 mg/kg CoQ10 supplementationimprovedfeed conversion ratio(FCR)(P<0.05). Moreover, RBC count and plasma protein and glucose level were significantly decreased by 40 mg/kg CoQ10 compared to the other groups, but no significant changes were observed in HGB and HCT. The LDH activity decreased by CoQ10 supplementation (P<0.05). Measurement of malondialdehyde (MDA) content in plasma, RV / TV and mortality due to PHS decreased by 40 mg/kg CoQ10 supplementation (P<0.05). In conclusion, CoQ10 exerted preventive roles in PHS, possible through delivering antioxidant effect of cardiac myocytes and erythrocytes. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - Black Cumin ( <i>Nigella sativa</i>) Supplementation in the Diet of Broilers Influences Liver Weight and Its Enzymes
K. Shirzadegan P. Fallahpour I. Nickkhah H.R. TaheriAn experiment was conducted to evaluate the effects of supplementing black cumin (Nigella sativa) seeds (BCS) in diet on performance, liver weight and enzymes of broilers.The experiment was conducted as a randomized complete block design. Two hundred forty day-old unsex چکیده کاملAn experiment was conducted to evaluate the effects of supplementing black cumin (Nigella sativa) seeds (BCS) in diet on performance, liver weight and enzymes of broilers.The experiment was conducted as a randomized complete block design. Two hundred forty day-old unsexed broiler chicks (Cobb 500) were divided into four groups and assigned to four feeding treatments, with four replicates of 15 birds each. Group 1 was considered as a control group where they are given unsupplemented diets. Group 2, 3 and 4 were given diets supplemented with 5, 10 and 15 g/kg of BCS respectively.Birds fed diets not supplemented withBCS showed no significant effect (P>0.05) on live weight, feed consumption and organs weight, except to liver followed by 0 g/kg treatment (P<0.05). Diets supplemented with BCS increased glucose and alanine aminotransferase (ALT) compared with control group as significantly (P<0.05). Also, plasma aspartate aminotransferase (AST) andlow-density lipoprotein (LDL) from broilers fed diets supplemented with5 and 10 g/kg BCS was lower than control (P<0.05). Feed conversion ratio of bird fed to 5 g/kg BCS in 42 days old was the lowest amount (P<0.05). The highest and the lowest liver weight percent were also depending to 15 g/kg BCS and control respectively. Overall, this research showed that BCS supplemented at the varying levels did not have any negative or positive influences on the growth performance of broiler chickens, although it affected some of the blood parameters. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - Effect of Exogenous Enzymes on Feed Digestion and Anaerobic Digestion of Holstein Cow Faeces
R.J. Tseu L.L.C. Paucar F. Perna Junior R.F. Carvalho R.G.S. Nogueira E.C.O. Cassiano D.C.Z. Vasquez L.A.R. Solórzano P.H.M. RodriguesThis study aimed to evaluate the effect of exogenous enzymes (ExE) on feeding behaviour, feed intake, nutrient digestibility and rumen disappearance rate of Holstein cows, as well as methane production from faeces of these cows by means of anaerobic digestion. Five cann چکیده کاملThis study aimed to evaluate the effect of exogenous enzymes (ExE) on feeding behaviour, feed intake, nutrient digestibility and rumen disappearance rate of Holstein cows, as well as methane production from faeces of these cows by means of anaerobic digestion. Five cannulated Holstein cows were distributed in a 5 × 5 Latin square design (5 periods of 21 days each) and received five treatments which differed in inclusion of different ExE in the diet (control: diet without enzymes; amylase: basal diet with 7.5 g of amylase/cow/day; xylanase: basal diet with 15 g of xylanase/cow/day; cellulase + protease: basal diet with 7.5 g cellulase + protease/cow/day; and pool: basal diet with 30 g enzyme mixture (all enzymes added at the same dose of individual treatments). Therefore, feeding behaviour, dry matter intake (DMI), nutrient digestibility and rumen disappearance rate were evaluated. Representative pools of faeces from each cow were collected in each period to perform anaerobic digestion. Afterwards, 25 experimental batch-type biodigesters were filled with faece substrates and were subsequently arranged in a completely randomised design of 5 treatments with 5 replicates. Then, evaluations of total gas, methane production, total solid (TS) and volatile solid (VS) removal efficiency were performed. No effect of ExE was observed (P>0.05) on feeding behaviour (number of daily meals; total daily time spent eating, ruminating or masticating), DMI, nutrient digestibility (although enzyme pool and cellulase + protease tended to increase crude protein (CP), neutral detergent fiber (NDF) and acid detergent fiber (ADF) digestibility) or on rumen disappearance rate. No effect of ExE was observed on total gas and methane production or on the efficiency of removal of TS and VS from faeces. Exogenous enzymes did not increase efficiency of nutrient utilisation by the animals and, accordingly, did not affect the potential of methane emission from faeces of Holstein cows by means of anaerobic digestion. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - Findings on the Calcium Metabolism in Organisms of Laying Hens
و.گ. ورتیپراخو آ.آ. گروزینا ت.م. ربراکووا آی.و. کیسلووا س.و. لبدو اُ.و. کوان ب.و. یوشا س.و. شابونین آی.آ. ورشینیناThis study was conducted to investigate the effects of various amounts of calcium in the diet on the activity of digestive enzymes in the duodenum and blood plasma of laying hens. There was recorded a reverse relation between the activity of duodenal digestive enzymes w چکیده کاملThis study was conducted to investigate the effects of various amounts of calcium in the diet on the activity of digestive enzymes in the duodenum and blood plasma of laying hens. There was recorded a reverse relation between the activity of duodenal digestive enzymes with trypsin in plasma and the amount of calcium in the biological fluids. When the amount of calcium in the diet of birds increased from 3.0 to 3.4%, crude fat rose by 5.0%, and when increasing the calcium content up to 5.4%, the digestibility tended to decrease by 0.5% compared to the optimal value. Digestibility of crude cellulose decreased with the increase of calcium in the diet of laying hens. Despite the same digestibility of crude protein in the intestine, the optimal content of calcium in the diet of chickens (3.4%) was achieved by maximizing the use of nitrogenous substances exceeding values of other groups by 30.0 (3.0% calcium) and 25.7% (5.4% calcium). When increasing the amount of calcium in the diet, most of the calcium excreted with litter, there was also a growing excretion of calcium through eggs. Thus, the data obtained can serve as the basis for the development of feed additives with different levels of calcium in them. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - Growth Performance, Blood Indices and Hormonal Responses of Broiler Chickens Fed Monosodium Glutamate
O.J. Olarotimi O.A. AduEffects of dietary monosodium glutamate on the performance, hormonal profiles, haematological, and serum biochemical indices of broilers were studied. Three hundred (300) day-old unsexed Abor – acre broilers were randomly allotted into six groups containing varied چکیده کاملEffects of dietary monosodium glutamate on the performance, hormonal profiles, haematological, and serum biochemical indices of broilers were studied. Three hundred (300) day-old unsexed Abor – acre broilers were randomly allotted into six groups containing varied levels of monosodium glutamate (MSG) (0.00, 0.25, 0.50, 0.75, 1.00, and 1.25 g/kg diet) for 8 weeks. Each group was replicated five times with ten birds per replicate. Feed intake was significantly (P<0.05) increased at 0.75 and 1.00 g MSG/kg diet. MSG above 0.50 g/kg diet significantly (P<0.05) reduced the total weight gain. Inclusion at 1.00 and 1.25 g/kg diet significantly (P<0.05) reduced the packed cell volume, red blood cells, and haemoglobin counts. However, the mean corpuscular volume and mean corpuscular haemoglobin at 1.25 g MSG/kg diet were significantly (P<0.05) elevated. The varying inclusion levels did not significantly (P>0.05) influence the differential white blood counts and blood viscosity. Albumin, total protein, and high-density lipoprotein cholesterol levels were significantly (P<0.05) lowered from an inclusion level of 0.75 g MSG/kg diet while a significant (P<0.05) increase was observed in the serum urea and low-density lipoprotein cholesterol levels at the same inclusion rate. Inclusion of 1.00 and 1.25 g MSG/kg diet significantly (P<0.05) elevated the serum corticosterone concentration while there was a significant (P<0.05) decrease in other hormonal responses at the same level of inclusion. The result indicated that the inclusion ofMSG up to 0.50 g/kg could be utilized in broiler feeds to enhance palatability and performance without any deleterious effects on the birds. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - The Effects of Complex Enzymes on Production Performance, Egg Quality, Hatchability and Intestinal Morphometry in Khaki Campbell Duck
T.K. Das M.C. Pakhira B.C. Debnath B. DebroyA total 480 female and 80 male Khaki Campbell ducks were used to investigate the effect of enzyme complex on production performance and intestinal morphology in 24 weeks trial on wheat-based layer diets. There were four dietary treatment groups with 5 replicates in each چکیده کاملA total 480 female and 80 male Khaki Campbell ducks were used to investigate the effect of enzyme complex on production performance and intestinal morphology in 24 weeks trial on wheat-based layer diets. There were four dietary treatment groups with 5 replicates in each. In T1 group, ducks were fed basal diet and in T2, T3 and T4 enzyme complex were supplemented at the level of 0.04%, 0.05% and 0.06%. Results showed that there were no significant differences among experimental diets on body weight (BW) and feed intake. However, a significant difference (P≤0.05) on feed conversion ratio (FCR) were observed between T4 and T1. Hen day egg production (HDEP) and hen house egg production (HHEP) were significantly (P≤0.05) improved in T4 compared to other groups. Egg mass was significantly improved (P≤0.05) in T4 than other groups. Dead germ and dead in-shells% were not affected by adding enzyme supplementation. Whereas, significant differences (P≤0.05) in fertility rate and infertile egg % were recorded between enzyme supplemented and T1 group. Hatchability % of total eggs set was significantly different (P≤0.05) in T4 whereas hatching % of fertile egg was unaffected by dietary treatments. Egg quality traits in terms of yolk weight, albumen width, shell weight, egg width, egg length, shape index and shell thickness did not differ significantly (P>0.05) among groups. Villi height (µm) and villi area (mm2) have significantly (P≤0.05) increased in the T3 and T4. The results indicated that 0.06% enzyme complex supplementation in the diet may be beneficial for egg production, hatchability, intestinal morphometry but have no effect on egg quality traits in Khaki Campbel duck. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - Effects of Dietary Organic Selenium Supplementation on Performance and Antioxidant Enzymes of Broilers under Heat Stress Conditions: A Meta-Analysis
F. Tavakolinasab M. HashemiHeat stress is a major cause of growth retardation and one of the most significant stressors that affect poultry, especially in hot parts of the world. This meta-analysis aimed to evaluate the effect of organic selenium supplementation on antioxidant enzymes and the per چکیده کاملHeat stress is a major cause of growth retardation and one of the most significant stressors that affect poultry, especially in hot parts of the world. This meta-analysis aimed to evaluate the effect of organic selenium supplementation on antioxidant enzymes and the performance of broiler chickens in heat-stress conditions. From 2003 to 2022, the Scopus, PubMed, Web of Science, and Google Scholar databases were searched. A total of 49, 43, 48, 19, and 27 trials were included to evaluate organic Se effects on feed intake (FI), average daily gain (ADG), feed conversion ratio (FCR), superoxide dismutase (SOD), and glutathione peroxidase (GPX) respectively. The use of organic Se supplementation had no significant effect on ADG (SMD=-0.009, 95% CI -0.105 to +0.086, I2=67.28, P=0.85), FI (SMD=-0.092, 95% CI -0.392 to +0.208, I2=58.53, P=0.548) and FCR (SMD=0.003, 95% CI -0.006 to +0.013, I2=62.89, P=0.47) in the pooled standardized mean difference random effect model. A low concentration of GPX was found in the control group (P=0.000, I2=86.32) in comparison to organic Se supplemented broilers. On the other hand, when the random model was applied to GPX studies, there was much heterogeneity. The standard mean differences of SOD were significantly higher (P<0.041, 95 CI 0.000 to +0.006, I2=0.71) in the treatment receiving Se supplementation. In conclusion, this meta-analysis shows that adding organic Se did not significantly affect on performance, but significantly increased the concentration of SOD and GPX in broilers under heat stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - Effect of Exogenous Enzymes on Nutrient Digestibility and Ruminal Fermentation of Holstein Cows
R.J. Tseu L.L.C. Paucar F. Perna Junior R.F. Carvalho R.G.S. Nogueira E.C.O. Cassiano D.C.Z. Vasquez L.A.R. Solórzano P.H.M. RodriguesThis study aimed to evaluate the effect of different exogenous enzymes or their combination on nutrient digestibility and ruminal fermentation of Holstein cows. Five ruminally cannulated adult Holstein cows were distributed in a 5 × 5 Latin square design and recei چکیده کاملThis study aimed to evaluate the effect of different exogenous enzymes or their combination on nutrient digestibility and ruminal fermentation of Holstein cows. Five ruminally cannulated adult Holstein cows were distributed in a 5 × 5 Latin square design and received the same basal diet consisting of 30% of corn silage and 70% of concentrate but with inclusion of different exogenous enzymes comprising five treatments (control: diet without enzymes; amylase: basal diet with 7.5 g of amylase/cow/day; xylanase: basal diet with 15 g of xylanase/cow/day; cellulase + protease: basal diet with 7.5 g cellulase + protease/cow/day; and enzyme pool: basal diet with 30 g enzyme mixture (7.5 g of amylase, 15 g of xylanase and 7.5 g of cellulase + protease)/cow/day). Accordingly, the experiment was conducted in five periods of 23 days each. Therefore, data were collected to evaluate nutrient digestibility and ruminal fermentation parameters. The different exogenous enzymes or their combination (enzyme pool) did not affect (P>0.05) nutrient digestibility, ruminal pH, protozoa population, ammonia nitrogen and methane concentration and production. The enzyme combination and cellulase + protease increased (P<0.05) the concentration and production of acetate and propionate as well as total short-chain fatty acids, but did not significantly affect the relative energy loss of methane concering the other rumen fermentation products (acetate, propionate, and butyrate). Therefore, the dietary supplementation of different exogenous enzymes or their combination in Holstein cows did not improve feed value, but the enzyme combination has shown a tendency to reduce the relative energy loss of methane. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - Influence of Fibrolytic Enzymes on the <i>in vitro</i> Hydrolysis and Fermentation of Different Types of Roughages Treatment
A. MoharreryThe effects of pre-treating different types of roughages with alkali on the efficacy of exogenous fibrolytic enzymes for improving their digestibility were studied in vitroin factorial arrangement 4 × 3 × 5 (enzyme, treatment and roughage types). Two fibroly چکیده کاملThe effects of pre-treating different types of roughages with alkali on the efficacy of exogenous fibrolytic enzymes for improving their digestibility were studied in vitroin factorial arrangement 4 × 3 × 5 (enzyme, treatment and roughage types). Two fibrolytic feed enzymes novozyme (N) and celloclast (C) their combination (N+C) were evaluated for their potential to improve in vitrodegradation of different roughages including two straws (wheat straw: WS; barley straw: BS), grass hay (GH), corn stover (CS) and corn cobs (CC) as untreated or alkaline treated (NaOH or urea). The enzyme products were in liquid form and applied at a rate of 1 mg enzyme protein/g DM substrate. Anaerobic buffer medium and strained ruminal fluid were added to the in vitroincubations. Degradabilities of dry matter (DM), neutral detergent fibre (NDF), cellulose, soluble protein and reducing sugar profiles were determined at the end of the 24 h incubation. Overall NDF degradability of roughages were slightly increased by alkaline treatment (P<0.05) but, the addition of fibrolytic enzymes directly to the ruminal fluid at the application rates could not increase significantly DM or cellulose degradation (P>0.05). Use of fibrolytic enzymes released higher amounts of reducing sugars and lower soluble protein compared to control (P<0.05). Alkali treatment increased (P<0.05) the degradability of DM and fiber degradability. It was higher in NaOH treated forage compared to urea treated forages (P<0.05). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - Effects of Glutamine Supplementation on Growth Performance and Antioxidant Status in Broilers with Pulmonary Hypertension Syndrome (PHS)
M. Fathi T. Tanha M. DaneshyarThe present study examined the antioxidant defense of glutamine on plasma and liver antioxidant status in broilers under PHS with respect to changes in the levels of lipid peroxidation marker malondialdehyde (MDA), total antioxidant status (TAS) and the activities of an چکیده کاملThe present study examined the antioxidant defense of glutamine on plasma and liver antioxidant status in broilers under PHS with respect to changes in the levels of lipid peroxidation marker malondialdehyde (MDA), total antioxidant status (TAS) and the activities of anti peroxidative enzymes [superoxide dismutase (SOD) and glutathione dependent antioxidant enzymes glutathione peroxidase (GPX)] in the plasma and liver tissue. Sampling of blood and liver tissue were determined at d 21 and 42. At the end of the experiment, 2 chicks from each replicate were randomly selected and slaughtered. The heart was removed; the right ventricle was dissected away from the left ventricle and septum, then the ratio of right ventricle weight to total ventricle weight (RV/TV) calculated too. Average BW gain and average feed intake were measured weekly from d 15 and average feed conversion ratio was calculated and reported weekly. The results showed that glutamine supplementation improve average feed conversion ratio (P<0.05). Moreover, in bird with PHS, supplementation of glutamine significantly (P<0.05) reduced the levels of MDA in plasma and liver tissue. A parallel increase glutathione peroxidase (GPX) activates in plasma and liver tissue. But SOD activity in plasma and liver tissue did not affected by glutamine supplementation. Also, glutamine significantly (P<0.05) reduced right ventricle weight to total ventricle weight (RV/TV) and mortality. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - Evaluating the role of nutri-priming in improving PEG-induced drought stress tolerance of stevia (Stevia rebuadiana Bertoni)
Fatemeh Afshari Fatemeh Nakhaei Seyedgholamreza Mosavi Mohammadjavad SeghatoleslamiPoor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study چکیده کاملPoor germination and low seedling growth of stevia are common problems in the cultivation of the plant. Nutri-priming is a newest, safe, easy, and effective method to increase germination characteristics and seedling tolerance against stress. The objective in this study was to assess the effect of nutri-priming with nano potassium (nano-K), paclobutrazol (PBZ), and salicylic acid (SA) on stevia seed germination indices and physiological traits under drought stress conditions (0, -3, -6, and -9 bar; induced by polyethylene glycol 8000). Results indicated that germination indices (germination percentage and rate, mean germination time, seedling length, and seedling vigor index) and photosynthetic pigment contents (chlorophyll a, b, and total) were negatively affected by drought stress. While drought stress increased activity of antioxidant enzymes (peroxidase, catalase, and superoxide dismutase) and proline content. Seed nutri-priming with nano-K + SA + PBZ was the best treatment in improving germination traits and physiological characteristics. The highest germination percentage was related to seeds that were treated by nano-K + SA + PBZ under control and -3 bar drought treatments (62.4 and 64.0%, respectively). In all drought levels, the lowest amounts of germination percentage were found in unprimed seeds. The minimum germination percentage was obtained from unprimed seeds at -9 bar (29.05% reduction compared to unprimed seeds under the osmotic potential of 0 bar). As a result, this study indicated that the use of nano-K+SA+PBZ as a pre-sowing seed treatment can promote the poor germination performance of stevia and protect from negative impacts of drought stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - Effect of Auxin derivatives on morphological and isoenzyme pattern of enzymatic Antioxidant peroxidase (POX) of “blinding eye mangrove” Excoecaria agallocha.L stem cuttings.
Ramamurthy Somasundaram Roseline Jebapriya REYAZ MIRIn our investigation, effect of auxin on rooting and sprouting behavior of stem cutting of Excoecaria agallocha has been studied. Initially stem cuttings was pretreated to remove the phenol content in the cutting and then the stem cuttings that was devoid from phenols c چکیده کاملIn our investigation, effect of auxin on rooting and sprouting behavior of stem cutting of Excoecaria agallocha has been studied. Initially stem cuttings was pretreated to remove the phenol content in the cutting and then the stem cuttings that was devoid from phenols cuttings were subjected to hormonal treatment with auxins derivatives as IBA 2000ppm, IPA 2000ppm, NAA 2000ppm and IBA+NAA combination 2000ppm. The root length and their number, rooting and sprouting percentage, number of leaves per cutting, leaf area and photosynthetic pigments were analyzed on 40, 50 and 60 day after planting(DAP) and isoenzyme pattern of peroxidase of root and leaf were also analyzed. Among the auxin treatments IBA 2000ppm vastly enhances rooting and sprouting behavior followed by IPA, IBA+NAA and NAA of Excoecaria agallocha. The isoenzyme analysis for peroxidase were clearly shown that peroxidase (POX) were highly supports both root initiation and elongation processes in Excoecaria agallocha L. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - The influence of salt stress on the morpho physiological and biochemical parameters of durum wheat varieties (Triticum durum Desf.)
Nadia CHIAHIWheat is an important cereal in terms of human consumption in many countries of the world. It is grown mainly in arid and semi-arid Mediterranean countries. In these areas, salinity of soils and irrigation water is one of the limiting factors in plant productivity and a چکیده کاملWheat is an important cereal in terms of human consumption in many countries of the world. It is grown mainly in arid and semi-arid Mediterranean countries. In these areas, salinity of soils and irrigation water is one of the limiting factors in plant productivity and agricultural yield.The present work consisted in evaluating the morpho physiological and biochemical behavior of two durum wheat varieties V1 (Gta dur), V2 (Vitron) subjected to increasing concentrations of NaCl during the germination phase and the growth phase in the laboratory.• The results obtained showed several revelations in terms of parameters: Morphological imbalance (leaf area, germination percentage, root length, physiological variation (decrease or increase of assimilating pigments, Rate Water ...) and biochemical bioaccumulation (proline, soluble sugars, proteins and elevation of activity of CAT antioxidant enzymes).• At the level of the treatments, the development of the seedlings of two varieties was better on soil salty and sprinkled with water than in the presence of saline concentrations.• As a varietal behavior: A certain tolerance of the two genotypes was particularly marked in the Vitron variety against salt stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - Seed Priming With Plant Growth-Promoting Rhizobacteria Alleviate Salinity Stress In Wheat Plant
Fateme Nasibi Effat MousaviThe objective of this paper was to study the effects of two strains of isolated plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR) on physiological and biochemical changes of wheat leaves under salinity conditions. The sterilized seeds were soaked in distilled water (control) چکیده کاملThe objective of this paper was to study the effects of two strains of isolated plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR) on physiological and biochemical changes of wheat leaves under salinity conditions. The sterilized seeds were soaked in distilled water (control) and Nutrient Broth liquid medium of Enterobacter cloacae and Bacillus cereus (inoculated treatment) for 2 hours. After 10 days of growth, seedlings were selected for salinity stress treatments (0, 100, and 200 mM NaCl). After 10 days of starting salinity treatments, plants were harvested. Results showed that wheat plant growth, chlorophyll content and catalase activity were reduced under salinity condition; however PGPRs pre-treatments improved them under stress condition. Salinity significantly increased phenolic, carotenoids, proline and sugars content and peroxidase activity. Moreover, inoculation of seeds by PGPRs increased them under salinity. Lipid peroxidation increased but ascorbate peroxidase activity decreased as a response of saline stress and PGPRs pretreatment of seeds reduced them. Salinity increased sodium content, and PGPRs pretreatments decreased sodium absorption under salt stress. Moreover, in this study, Enterobacter cloacae inoculation of seeds increased wheat plants magnesium and potassium content in control condition as well as under salt stress. Data of experiment showed that the priming with PGPRs which tested in the present study especially E. cloacae can promote plant growth and salt tolerance. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - Antioxidant Responses of Helianthus annuus L. under Vanadium Stress.
Masoumeh Abedini Fatemeh Mohammadian Fatemeh Mohammadian Behrokh Daie-Hassani Leila Zarandi-MiandoabVanadium (V) is a transition metal consistently distributed in the Earth’s crust. At trace concentrations, it has been described as a beneficial element for some organisms; however, it is toxic at higher concentrations. This study was conducted hydroponically in a چکیده کاملVanadium (V) is a transition metal consistently distributed in the Earth’s crust. At trace concentrations, it has been described as a beneficial element for some organisms; however, it is toxic at higher concentrations. This study was conducted hydroponically in a complete randomized design to investigate effects of V (0, 3.25, 7.5, and 15 mg L-1) on antioxidant system of sunflower. Results showed that all applied concentrations of V significantly decreased the plant growth, but increased the free amino acids, proline, malondialdehyde and H2O2 contents of plants. The antioxidant enzymes activities increased in response to the increase in V concentration. The activity of (Guaiacol) peroxidase showed a significant increase at 15 mg L-1 V while the activities of catalase, glutathione reductase, and ascorbate peroxidase decreased significantly by application of V. There was a slight increase in the superoxide dismutase activity at different concentrations of V. The study concludes that the applied concentrations of V induced oxidative stress in sunflower and (Guaiacol) peroxidase was a more effective antioxidant enzyme in scavenging the free radicals in this plant. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - Plasma seed priming in green cumin, physiological and developmental aspect
Zahra Rasooli Giti Barzin Tania Davari Mahabadi Malihe Entezari Daniel PiriaeiGreen cumin is an herbaceous, annual, delicate, and aromatic plant in the family Apiaceae, also known with other names such as " kammun " and "senut", which is among the oldest and most economical as well as the second most popular medicinal plants after black pepper. I چکیده کاملGreen cumin is an herbaceous, annual, delicate, and aromatic plant in the family Apiaceae, also known with other names such as " kammun " and "senut", which is among the oldest and most economical as well as the second most popular medicinal plants after black pepper. In this study, pretreatment of cumin seed was studied with plasma technology without using chemicals through damage to seed for germination. To this end, cumin seeds were examined in a control group (no treatment) and treatment with cold plasma for 5 and 10 minutes in other groups. The physiological activities of catalase (CAT), peroxidase (POX), and superoxidase (SOD), as well as malondialdehyde and soluble sugars were studied in the samples. According to the results, mean growth of seeds in 5 min plasma treatment was higher than the control and 10 min exposure groups. Mean activities of CAT, POX, SOD, and soluble sugars were higher in plants obtained from 5 min plasma irradiation than the control and 10 min plasma treatment. It can be concluded that treatment of cumin seeds with plasma increases SOD and CAT antioxidant enzymes activities. Besides, seed treatment for 5 minutes led to the best results پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - Seed priming with Electromagnetic Field Improved Growth, Nutrition, And Metabolism of Salvia nemorosa L.
Maryam Ghaemi Ahmad Majd Alireza Iranbakhsh Davoud DorranianIn this study, the efficiencies of seed priming with electromagnetic field (0, 2, 4, and 6 mT; 30 minutes daily for 3 days) were investigated in Salvia nemorosa. The exposure to electromagnetic filed led to significant increases in biomass accumulation (mean=53.6 %). El چکیده کاملIn this study, the efficiencies of seed priming with electromagnetic field (0, 2, 4, and 6 mT; 30 minutes daily for 3 days) were investigated in Salvia nemorosa. The exposure to electromagnetic filed led to significant increases in biomass accumulation (mean=53.6 %). Electromagnetic filed treatments significantly increased K, Ca, Mg, and Fe contents in leaves by mean 39.5 %. The electromagnetic filed treatments at all applied intensities increased both chlorophyll and carotenoid contents. Moreover, the electromagnetic filed- treated seedlings had significantly higher protein levels (mean=47 %) than the control. The applications of electromagnetic filed treatments induced peroxidase activities (mean=34.5 %) in leaves. However, these treatments reduced the activities of superoxide dismutase and catalase enzymes. The PAL activities in the electromagnetic filed-treated seedlings were higher by 61 % over the control. With a similar trend, the electromagnetic filed treatments promoted flavonoid accumulations. These results support this hypothesis that the application of the electromagnetic field may improve plant growth and secondary metabolism. Further studies, especially at molecular levels may help to elucidate the complicated involved mechanisms. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - Effect of exogenous chitosan, salicylic acid and their combination on some physiological parameters of Citrullus colocynthis (L.) under drought stress
Zohreh Azin Abbasali Emamjomeh Sedigheh Esmaeilzadeh Bahabadi Parisa HasaneinDrought stress is alarmingly on the rise over the past decades. The growth regulators including salicylic acid (SA) and chitosan are being successfully used to protect plants against biotic and abiotic stresses. To investigate the effect of SA, chitosan and their combin چکیده کاملDrought stress is alarmingly on the rise over the past decades. The growth regulators including salicylic acid (SA) and chitosan are being successfully used to protect plants against biotic and abiotic stresses. To investigate the effect of SA, chitosan and their combination on biochemical traits and cucurbitacin contents in Citrullus colocynthis (L.) under different levels of drought stress, four irrigation levels (control (100% Field capacity: FC), 75, 50 and 25% FC) along with three different treatments by administration of SA and chitosan (150 mg L-1), and their combinations were used. Drought stress significantly increased the amount of sugar, proline, lipid peroxidation and the activity of antioxidant enzymes such as superoxide dismutase (SOD) and catalase (CAT) while decreased growth parameters, protein, leaf relative water content (RWC), chlorophyll and carotenoid contents. Although SA could increase some biochemical traits including sugar, chlorophyll and carotenoid contents only in severe level of drought stress, chitosan and the combined treatment exerted beneficial effects in almost all levels of irrigation. Furthermore, combination of SA and chitosan induced more protective effects compared to only chitosan treatment in increasing proline and the activities of SOD and CAT. Combined treatment was also effective in increasing cucurbitacin B, C and L contents but not cucurbitacin E. Combination of SA and chitosan showed the major impact on improving physiological parameters and cucurbitacin contents of C. colocynthis and therefore could be a potential candidate to protect the plant against adverse effects of drought stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - Foliar Application of Iron and Zinc on Quinoa under Drought Stress Affects Its Seeds Germination and Biochemical Properties
Nasim Pakbaz Heshmat Omidi Hassan Ali Naghdi Badi Amir BostaniDrought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (c چکیده کاملDrought stress during growth and seed maturation is one of the most major environmental constraints, which influences seed grain filling and consequential germination and early growth stages of plants. In this study, the impact of foliar application of micronutrients (control, Zn, Fe, Zn + Fe, nano-Zn, nano-Fe, nano-Zn + nano-Fe) on quinoa at 2 reproductive stages (50% and 100% of flowering stage) were evaluated under 2 levels of drought stress (50% and 85% of depletion of soil moisture content). The results revealed that germination traits including germination percentage, and seed technological parameters such as germination value and germination energy, antioxidant enzymes activities and chlorophyll (Chl) content were significantly affected by foliar application of micronutrients, time of micronutrient spraying and drought stress level. The correlation results showed that 1000- grain weight had a positive and significant relationship with grain filling period, physiological maturity, germination percentage (GP) and germination speed (GS). The drought stress also increased the antioxidant enzymes activities of catalase (CAT) and peroxidase (POD) in all nutrients treatments. Drought stress at seed formation stage had a significant effect on seed filling and its weight and could decrease seed germination rate. It was concluded that application of nano-Zn + nano-Fe in 50% flowering stage could promote the germination performance, seedling growth and the antioxidant capacity under drought conditions stress پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - Effect of biologically synthesized silver nanoparticles on Melissa officinalis L.Evaluation of growth parameters, secondary metabolites and antioxidant enzymes
Asiyeh Shavalibor Sedigheh Esmaeilzadeh BahabadiUsing bionanoparticles plays an important role in increasing agricultural productivity. In recent years, the use of nanoparticles in plants has been considered as pesticides, protective agents and nutrients. The present study investigates the effects of different concen چکیده کاملUsing bionanoparticles plays an important role in increasing agricultural productivity. In recent years, the use of nanoparticles in plants has been considered as pesticides, protective agents and nutrients. The present study investigates the effects of different concentrations of bio-synthesized silver nanoparticles (AgNPs) on growth indices, secondary metabolites, proline, carbohydrates, and antioxidant enzymes activity of Melissa Officnalis L. The Plantlets were treated with different concentrations of AgNPs (0, 20, 60 and 100 ppm) at eight leaf stages. Seedlings performances in terms of growth, antioxidant defence and secondary metabolites content were studied under three different concentrations (20, 60, and 100 ppm) at different days of AgNPs showed growth promotory effect on M. officinalis. The maximum growth rate and photosynthesis pigments content were observed at 60 ppm AgNPs concentration on day 15. Proline and carbohydrate contents increased significantly compared to the control by all concentrations of AgNPs which exhibited time-dependent response. The AgNPs also enhanced secondary metabolites content in M. officinalis seedlings. The highest amount of rosmarinic acid (about 50 mg/g DW) was obtained for those plants treated with 60 and 100 ppm of AgNPs on day 15 which was about 3 fold higher than control. Up-regulation of antioxidant enzymes was observed with AgNPs which led to decrease in MDA content. Our findings confirmed for the first time that biologically synthesized AgNPs at specific levels has significant growth promotory effect as well as increased production of valuable secondary metabolites. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - Morpho-physiological and yield responses of cumin (Cuminum cyminum L.) to the application of growth regulators under drought stress
Habib Noori Seyyed Gholamreza Moosavi Mohammadjavad Seghatoleslami Mansour Fazeli RostampourCumin (Cuminum cyminum L.) is an industrial plant whose quality is affected by foliar application and irrigation regimes. In the present study, a field experiment was designed to assess the responses of cumin to foliar nutrition with salicylic acid (SA), jasmonic acid ( چکیده کاملCumin (Cuminum cyminum L.) is an industrial plant whose quality is affected by foliar application and irrigation regimes. In the present study, a field experiment was designed to assess the responses of cumin to foliar nutrition with salicylic acid (SA), jasmonic acid (JA), paclobutrazol (PBZ), and chitosan (CS) treatments under drought stress in Sistan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center during 2019-2020. This experiment was performed as split plots based on randomized complete block design with three replications. The irrigation regime included three levels according to the evapotranspiration percentage of reference plant (supply of 100%, 70% and 40% water requirement of the plant (WR)). Based on the results, drought stress negatively affected photosynthetic pigments, yield, and yield components. Morpho-physiological traits improved under drought stress and non-stress conditions following the foliar fertilization. Moreover, foliar nutrition, especially JA, PBZ, and SA, resulted in synthesizing more photosynthetic pigments and proline, rising antioxidant enzyme activity, and consequently increasing yield components. The most positive effect of increasing chlorophyll content was related to the use of JA, which resulted in 27.9, 29.4, and 28.4% increase in chlorophyll a, b, and total, respectively. The highest SOD activity (3.89 U/mg protein) was related to the without foliar application under non-stress treatment. Additionally, SA, JA, and CS applications under severe water stress showed the highest SOD activity. The effect of SA and JA was superior on RWC. PBZ application under non-stress conditions showed the highest seed yield (698.9 kg/ha). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - Effect of Azolla extract on the salt tolerance of Lentils during germination
Zeinab FaragSoil salinization is one of the threats that affect the germination, growth, and production of many crops. The present study has evaluated to what degree Azolla piñnata extracts can improve the salt tolerance of Lentil (Lens culinaris, Giza 9) seeds. Germination چکیده کاملSoil salinization is one of the threats that affect the germination, growth, and production of many crops. The present study has evaluated to what degree Azolla piñnata extracts can improve the salt tolerance of Lentil (Lens culinaris, Giza 9) seeds. Germination percentage, salt tolerance, plumule and radicle lengths and seedling vigor index were gradually reduced at 150 and 200 mM NaCl salt stress. While the catalase and ascorbic oxidase activity was gradually inhibited at the two levels of NaCl salt-stress, peroxidase and polyphenol oxidase activity was significantly enhanced. Total soluble sugar in salt-stressed Lentils along with α-amylase activity was also lowered. The phytohormones auxins, gibberellic acids, and zeatin were highly decreased at 150 mM NaCl, while the abscisic acid level was not affected. On the other side, H2O2, lipid peroxidation, and proline levels were drastically enhanced at 150 and 200 mM NaCl salt stress. Salt-stressed Lentilsʹ extracts (2, 4, 6 and 8 mg ml-1) had a high H2O2 scavenging activity percentage compared to unstressed ones. Fresh or boiled extract of Azolla piñnata alleviated all negative effects of 150 mM NaCl salt-stress on Lentils by enhancing the activity of the antioxidant enzymes, H2O2 scavenging capacity, α-amylase activity; and elevating soluble sugars, proline and phytohormones content (particularly gibberellic acid). Germination was finally recovered by Azolla extracts which may be considered as a piece of evidence to support the application of Azolla piñnata extracts as a biostimulant to improve germination and early growth of many species under salinity. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - Changes of morphological and physiological traits in Acer velutinum Boiss seedlings under drought stress
Mokarram Ravanbakhsh Babak Babakhani Mahmood Ghasemnezhad fariba Serpooshan Mohamad Hassan BiglouieWater is needed for numerous metabolic functions and its loss can modify all characters of plant life. Acer velutinum is a fast-growing species and significant diffuse-porous hardwood in afforestation and reforestation. However, the impact of water stress on A. velutinu چکیده کاملWater is needed for numerous metabolic functions and its loss can modify all characters of plant life. Acer velutinum is a fast-growing species and significant diffuse-porous hardwood in afforestation and reforestation. However, the impact of water stress on A. velutinum has not yet been studied. In this study, the impacts of water deficit on growth, biomass, leaf area, pigment contents, relative water content, free proline, malondialdehyde, superoxide dismutase, and peroxidase activities were studied to describe the morpho-physiological mechanisms related with their drought resistance. One-year Seedlings were exposed to four drought treatments (100, 75, 50, and 25% of the field capacity). The Drought treatments had negative impacts on A. velutinum growth, biomass, and physiological characteristics, as exhibited by decreased plant height, basal diameter, biomass, relative water content, and pigments level, while Proline, MDA concentration, SOD and POD activities multiplied. Drought increased SLA and LAR at mild and moderate treatment, while decreased SLA and LAR at severe treatment, also the growth declining in aboveground biomass was more than the root under severe treatment, so the Root mass ratio (RMR) and Root: Shoot ratio (R/S) expanded. Our data demonstrate that A. velutinum seedlings have the capacity to adapt to water deficit and can develop some experimental advice for velvet maple afforestation and reforestation. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - Salicylic acid and boric acid improve flower growth, yield, and cold tolerance in French marigold (Tagetes patula)
Toktam Moradian Rahele Ghanbari Moheb Seraj Ahmad AsgharzadeA decrease in air temperature harms many ornamental plants, especially flowers grown in green space. To prevent cold stress, various elicitors are used that reduce the harmful effects of low temperature. Therefore, in this study, we investigated the impact of two elicit چکیده کاملA decrease in air temperature harms many ornamental plants, especially flowers grown in green space. To prevent cold stress, various elicitors are used that reduce the harmful effects of low temperature. Therefore, in this study, we investigated the impact of two elicitor's salicylic acid and boric acid on the growth and yield parameters of French marigold (Tagetes patula). Next, these plants were exposed to cold stress, and their physiological and morphological traits were also studied. Results showed that the application of elicitors, especially in higher concentrations, had a positive effect on morphological and physiological traits. Interaction of SA×BA with a concentration of 2mM, increased flower diameter (20%), stem height (19%), stem and root fresh weight (27 and 35% respectively), stem and root dry weight (31 and 39% respectively), and flower quality (26%). Also, the interaction of these two elicitors led to a decrease in ion leakage (22%), malondialdehyde (28%), and proline (24%) content, and an increase in chlorophyll fluorescence (28%), catalase (20%) and ascorbate peroxidase (33%) activity. In general, the application of salicylic acid and boric acid interaction treatment with 2mM concentration improved growth and yield characteristics and cold stress tolerance in French marigold. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - The effect of cadmium and mercuric chlorides on some physiological traits in two cultivars of wheat.
Seyedeh Yalda Raeesi Sadati Sodabeh Jahanbakhsh Godekahriz Mohammad SedghiOne of the important abiotic stresses that negatively affect cereals such as wheat is heavy metals. Soil pollution with heavy metals has become one of the major environmental concerns resulting from the industrial development and use of fertilizers containing heavy meta چکیده کاملOne of the important abiotic stresses that negatively affect cereals such as wheat is heavy metals. Soil pollution with heavy metals has become one of the major environmental concerns resulting from the industrial development and use of fertilizers containing heavy metals. One way to counteract the negative effects of heavy metals in plants which produce reactive oxygen species is the activation of antioxidant systems in plant cells. In order to study the physiological traits involved in resistance to these stresses, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design with three replications. The first factor was wheat cultivars including Gonbad (tolerant to Fusarium) and Tajan (susceptible to Fusarium). The second factor was spraying heavy metals (mercuric chloride at concentrations of 5, 10, 15, and 20 µM, cadmium chloride at concentrations of 0.25 and 0.5 mM and control) and the third factor was sampling times after treatments (after 8 and 16 hours). The results showed that the total protein and soluble sugar contents increased with cadmium and mercuric chloride treatments. Furthermore, with increasing concentration of mercuric chloride, the catalase, peroxidase, and polyphenol oxidase activities decreased while the activities of these enzymes increased with increasing concentration of cadmium chloride. Thus, this study showed that spraying of cadmium and mercuric chloride at micro- and nano-molar concentrations can stimulate and strengthen plant antioxidant system and make plants more tolerant to heavy metals stresses. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - Anti-oxidative response of different wheat genotypes to drought during anthesis .
Nayer Mohammadkhani Parisa SharifiThe aim of this work was to study drought effects on lipid peroxidation, antioxidant compounds, and anti-oxidative enzymes activities in two tolerant (Daric and 92 Zhong), two moderately tolerant (Sabalan and DH-2049-3) and two sensitive (Shark and Tevees) wheat genotyp چکیده کاملThe aim of this work was to study drought effects on lipid peroxidation, antioxidant compounds, and anti-oxidative enzymes activities in two tolerant (Daric and 92 Zhong), two moderately tolerant (Sabalan and DH-2049-3) and two sensitive (Shark and Tevees) wheat genotypes. Malondialdehyde content and electrolyte leakage increased significantly (P<0.05) in flag leaves under drought. The increase was higher in sensitive genotypes compared to the others. Protective enzymes activities (ascorbate peroxidase, peroxidase, superoxide dismutase, catalase and glutathione reductase) and non- enzymatic antioxidants contents (ascorbate and glutathione) increased under drought stress and this increase was higher in tolerant genotypes. There were significant positive correlations (P<0.05) between anti-oxidative enzyme activities and non- enzymatic antioxidants. It seems that peroxidase and superoxide dismutase - that showed higher increase under stress- had an important role in drought tolerance. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - Effect of postharvest oxalic acid treatment on ethylene production, quality parameters, and antioxidant potential of peach fruit during cold storage.
Farhang Razavi Jafar Hajilou Gholamreza Dehgan Rahim Nagshi Band HassaniThe effects of postharvest oxalic acid (OA) treatment on ethylene production, fruit quality, bioactive compounds and antioxidant activity of peach fruit, were examined. Fruits were treated with oxalic acid immediately after harvest and stored at 1° C and 90% relativ چکیده کاملThe effects of postharvest oxalic acid (OA) treatment on ethylene production, fruit quality, bioactive compounds and antioxidant activity of peach fruit, were examined. Fruits were treated with oxalic acid immediately after harvest and stored at 1° C and 90% relative humidity for 28 days. The oxalic acid treated peach fruit exhibited significantly lower levels of ethylene production, pH, total soluble solids and weight loss and higher levels of firmness and titratable acidity than control. Also, OA treated fruit exhibited significantly higher total antioxidant capacity, which resulted from higher total phenols and flavonoids accumulation. During storage, activity of peroxidase, catalase, and superoxide dismutase enzymes increased in both control and treated peaches, and peroxidase and superoxide dismutase activities in OA treated fruit were significantly greater than those in control. But, there was no significant difference in catalase activity between OA treated and control fruit. Results suggested that OA treatments could be a promising strategy to delay softening and enhance the phenolic content and antioxidant activity of peaches. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - Effect of salicylic acid on photochemistry and antioxidant capacity in Salvia nemorosa plants subjected to water stress.
Ghader HabibiOxidative stress is commonly induced when plants are grown under drought stress conditions.To analyze how salicylic acid (SA) can partly alleviate drought-induced oxidative stress and negative impacts of drought on physiology and growth of Salvia nemorosa plants, we inv چکیده کاملOxidative stress is commonly induced when plants are grown under drought stress conditions.To analyze how salicylic acid (SA) can partly alleviate drought-induced oxidative stress and negative impacts of drought on physiology and growth of Salvia nemorosa plants, we investigated the physiological responses of S. nemorosa to SA application under drought stress. The treatments were composed of Co (control, 100% field capacity), Dr (drought, 50% field capacity), SA (500 µM) and DSA (SA + drought). Plant growth and relative water content (RWC) were negatively affected by drought stress; however, SA treatment significantly improved the growth rate and enhanced the drought tolerance of seedlings. This increased tolerance in SA-supplied plants was obtained by reduced damaging effect on performance index (PIabs) and maximal quantum yield of photosystem II (PSII) (Fv/Fm) through improvement of reaction centers (RC/CS) with associated changes in excitation energy trapping (TRo/CS) and electron transport (ET0/CS) per excited cross-section of leaf. Additionally, under drought condition, plants cultivated with SA exhibited better protection against oxidative damage because of higher catalase (CAT) and ascorbate peroxidase (APX) activities and lower levels of malondoialdehyde (MDA) and hydrogen peroxide (H2O2). The present study suggests that salicylic acid can play a protective role during drought stress by enhancing the photosynthetic capacity and the antioxidant defense system. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - Effects of salinity on antioxidant system in ten grape genotypes.
Nayer Mohammadkhani Nasser AbbaspourSalinity is an important environmental factor that limits plant growth and production. Grape is classified as salt sensitive plants. The object of this study was to evaluate effects of salinity on membrane lipid peroxidation, antioxidant components, and antioxidative en چکیده کاملSalinity is an important environmental factor that limits plant growth and production. Grape is classified as salt sensitive plants. The object of this study was to evaluate effects of salinity on membrane lipid peroxidation, antioxidant components, and antioxidative enzymes activity in ten grape genotypes native to the regions around Urmia Salt Lake.Malondialdehyde content and protective enzymes activities in roots and leaves of ten genotypes increased significantly (p≤0.05) under salinity. Salinity had an obvious effect on the accumulation of total phenolics content and induced phenylalanine ammonia-lyase enzyme activity in all genotypes. H6 showed low increases in Malondialdehyde content, also this genotype showed good enzymes activities and total phenolics content and PAL activity. There were significant positive correlations (p≤0.01, r2=0.7) between antioxidative enzyme activities, total phenolics content, and phenylalanine ammonia-lyase activity in the leaves of all genotypes. It seems that H6 showed a higher capacity to tolerate salinity compared to the other genotypes. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - Effect of chitosan on antioxidant enzyme activity, proline, and malondialdehyde content in Triticum aestivum L. and Zea maize L. under salt stress condition
Lida Shams Peykani mozhgan farzami sepehrTriticum aestivum L. and Zea maize L. are both sensitive to salinity stress which is a major problem faced by farmers today. In the present study, the effect of chitosan, a biologic elicitor under salinity stress was examined on growth parameters and biochemical markers چکیده کاملTriticum aestivum L. and Zea maize L. are both sensitive to salinity stress which is a major problem faced by farmers today. In the present study, the effect of chitosan, a biologic elicitor under salinity stress was examined on growth parameters and biochemical markers in maize and wheat seedlings. Seeds of wheat and maize plants were coated with chitosan 25%, 50%, and 75% solutions before they were planted and subjected to 0, 50, 100, 150, and 200 mM salinity stress under a 11/8 h photoperiod and at 25±2 °C temperature condition during 7 days. Then, the growth parameters including germination percentage, root and shoot growth as well as seedling weight were recorded. The biochemical markers including catalase and peroxidase activity and malondialdehyde, proline, and protein contents were measured at day seven of the experiment. Significant difference in relation with growth parameters was observed at high concentrations of chitosan in comparison with the control plants under salt stress. Catalase and peroxidase activity and protein content increased under salinity stress and chitosan at high concentration reduced catalase and peroxidase activity. Salinity stress induced lipid peroxidation and malondialdehyde accumulation while chitosan reduced malondialdehyde content of the plants under salinity stress. The synthesis of protein was significantly increased with increasing the chitosan concentration. Generally, the growth parameters of both seedlings were improved and unfavorable effects of salinity were reduced when the seeds were coated with chitosan. Application of chitosan at low concentrations increased antioxidant enzyme activity and proline content and decreased MDA accumulation. In conclusion, chitosan at an appropriate dose improved growth performance and biochemical marker fluctuation under salinity stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - Effect of Drought Stress on Some Growth Parameters and Several Biochemical Aspects in Two Pumpkin Species
Mozhgan Farzamisepehr Mahlagha Ghorbanli Zahra TadjiFor considering the effect of drought stress on some morphological and biochemical changes in two pumpkin species, Cucurbita maxima L. and Cucurbita pepo L. a kind of experiment was done by field culture in three water dispersal levels with field capacity, 2/3 field cap چکیده کاملFor considering the effect of drought stress on some morphological and biochemical changes in two pumpkin species, Cucurbita maxima L. and Cucurbita pepo L. a kind of experiment was done by field culture in three water dispersal levels with field capacity, 2/3 field capacity, and 1/3 field capacity, based on the factorial design in random block form with four replications. The results indicated that increasing the stress level, leaves water potential under drought stress decreased in comparison to the control sample in both species. But with increasing drought stress, root length increased too. Also during drought stress, root soluble carbohydrates content, ascorbic acid content, dehydroascorbic acid, catalase, polyphenol oxidase, and peroxidase enzymes activity increased significantly in 5% level, according to the results with increasing the stress, soluble carbohydrates content decreased in leaf. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - Influence of Defoliate Pathotype of <i>Verticillium dahliae</i> on Some Physiological and Biochemical Characteristics of Chrysanthemum (<i>Dendranthema grandiflorum</i> (Ramat.) Kitam)
seyed Javad Sanei Seyed Esmael RazaviVerticillium dahliae Kleb.is a soilborne pathogen that cause vascular wilt in chrysanthemumplant (Dendranthema grandiflorum (Ramat.) Kitam). The objective of this research was to study the levels of some organic solutes, such as total protein, total soluble sugars, star چکیده کاملVerticillium dahliae Kleb.is a soilborne pathogen that cause vascular wilt in chrysanthemumplant (Dendranthema grandiflorum (Ramat.) Kitam). The objective of this research was to study the levels of some organic solutes, such as total protein, total soluble sugars, starch and proline, relative water content, RNA level, malondialdehyde and H2O2 contents in leaves of chrysanthemuminoculated with V. dahliae. Changes of these parameters were measured on 0, 10, 20, 30 and 40 days after inoculation by spectrophotometric analysis. No changes in relative water content, RNA, and protein levels and a slight decrease in chlorophyll level were detected within infected leaf tissue before the appearance of visible wilt. The decrease in relative water content coincided with a sharp build up of proline and total soluble sugars in leaves. The leaf starch and protein levels gradually declined in both healthy and infected plants during the time course of the experiment. However, the decrease was more pronounced in infected plants from the third week after inoculation. A high negative correlation was observed between total soluble sugars and starch contents in leaves of diseased plants (r= 0.764, P<0.001). Changes in malondialdehyde and H2O2 concentration occurred in infected plants between 30-40 days after inoculation, while they did not change in the leaves of control plants. These data suggest the psssible role of senescence during the development of Verticillium wilt syndrome in chrysanthemum. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - Evaluation of Physiological Responses of Tuberose (<i>Polianthes tuberosa</i> L.) to Water Deficit Stress
Khani Shakarami Bahman Zahedi Abdolhossein Rezaei Nejad Sadegh Mousavi FardWater stress is one of the main factors of severe damage and limitation of plant production in Iran. The paper reports a pot experiment conducted by using a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications (each replication composed o چکیده کاملWater stress is one of the main factors of severe damage and limitation of plant production in Iran. The paper reports a pot experiment conducted by using a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications (each replication composed of four pots) to compare the physiological and biochemical characteristics of two varieties of tuberose (double- and single-flower) for their tolerance to water stress. Three water stress levels, including no stress (W1 = 90% of FC), moderate stress (W2 = 75% of FC) and severe stress (W3 = 60% of FC), were applied throughout the experiment.Physiological traits including relative water content (RWC) and electrolyte leakage (EL) and biochemical traits including total chlorophyll (Chl), carotenoid (Car) contents, proline, malondialdehyde (MDA), antioxidant enzymes activity (SOD, APX, and CAT), photosynthesis rate (A), transpiration rate (E), and stomatal resistance (rs) were investigated. Results showed that the physiological and biochemical characteristics of the tuberose plants were highly affected by the application of water stress. MDA and EL showed a significant correlation with most physiological characteristics. Water stress caused significant increases in RWC, A, E, rs, Chl, APX, and SOD activities of the leaves of the single-flower cultivar. CAT, MDA, and proline content in the leaves of the double-flower cultivar were significantly higher than those in the leaves of the single-flower cultivar, regardless of water treatments. The results showed that the single-flower cultivar grew better than the double-flower one under stress conditions. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - Effect of Blue Light Irradiation and Silver Nanoparticles at Different Rates on the Vase Life and Traits Involved in Postharvest Quality Preservation of Cut <i>Alstroemeria</i> cv. ‘Napoli’
Mehrasa Anvari Davood Hashemabadi Behzad Kaviani Leila AsadpourThe application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, چکیده کاملThe application of blue light to postharvest cut flowers is a new method to improve their vase life. This research aimed to explore the effect of blue light irradiated for different times (6, 12, 18, or 24 hours) and the pulse treatment of silver nanoparticles (SNP) (5, 10, 15, or 20 mg L-1) on the vase life and the related traits of cut Alstroemeria cv. ‘Napoli’ flowers. The control plants were treated with 3% sucrose. The study was based on a completely randomized design with three replications. The results showed that the longest vase life was 22.66 days obtained from 10 mg L-1 SNP, which did not differ significantly from the treatments of 12 hours of blue light irradiation (22.00 days) and 20 mg L-1 SNP (21.66 days). The lowest fresh weight losses were observed in the treatments of blue light for 18 and 12 hours and SNP at the rate of 10 mg L-1, respectively. The highest dry matter percentage (57.34 %) was related to the plants treated with 10 mg L-1 SNP. The flowers irradiated with blue light for 12 hours had the highest chlorophyll a and b (2.52 and 1.27 mg g-1 FW, respectively), the highest catalase activity (5.26 nmol g-1 FW min-1), and the lowest polyphenol oxidase activity (0.007 μmol g-1 FW min-1). The lowest vase solution bacterial population was obtained from the application of 15 mg L-1 SNP and the highest petal protein from the irradiation of blue light for 24 hours. SNP was effective in controlling Gram-negative bacteria, and blue light was effective in controlling Gram-positive bacteria in the vase solution. It is inferred from the results that blue light, as a physical factor, is effective in preserving the vase life and relevant traits in the cut Alstroemeria ‘Napoli’ flowers. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - The Effect of Vase Solutions Containing Cobalt, Cerium, and Silver Nanoparticles on Postharvest Life and Quality of Cut Birds of Paradise (<i>Strelitzia reginae</i>)
Jahangir Azarhoosh Davood Hashemabadi Leila Asadpour Behzad KavianiA study was conducted on increasing the postharvest quality and vase life of cut Strelitzia reginae flowers based on a randomized complete design with 10 treatments in three replications. The experimental treatments included cobalt chloride (CoCl2) (250 and 500 mgL-1), چکیده کاملA study was conducted on increasing the postharvest quality and vase life of cut Strelitzia reginae flowers based on a randomized complete design with 10 treatments in three replications. The experimental treatments included cobalt chloride (CoCl2) (250 and 500 mgL-1), cerium nitrate (Ce (NO3)3) (100, 300, and 600 µM), silver nanoparticle (SNP) (20 and 40 mgL-1), and Nanosil (2000 and 4000 µM) applied as the 24-hour pulse. Distilled water was used as the control. Results showed that the longest vase life (11.68 days) was obtained from the application of 300 µM Ce(NO3)3, but it did not significantly differ from the treatments of 100 and 600 µM Ce (NO3)3, 500 mgL-1 CoCl2, and 20 mgL-1 SNP. The best treatments in increasing water uptake and dry matter, preserving fresh weight, and reducing stem-end and vase solution bacteria were 300 and 600 µM Ce (NO3)3. The lowest malondialdehyde accumulation (0.09 nmolg-1 FW) and the highest activity of peroxidase (0.147 nmolg-1 FW) and catalase (1.02 nmolg-1 FW) were obtained from the plants treated with 300 µM Ce(NO3)3 in the vase solution. The highest sepal flavonoid (0.493 %) was related to the treatment of 2000 µM Nanosil. The control plants exhibited the greatest loss of fresh weight and the lowest values of the recorded traits. Based on the results, it is recommended to use a vase solution containing 300 µM Ce (NO3)3 and 3 % sucrose to preserve the quality and increase postharvest vase life of cut S. reginae flowers. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - The Morphological and Physiological Traits of Periwinkle (<i>Catharanthus roseus</i> L.) as an Ornamental-Medicinal Plant Species in Response to Salinity Stress and Biochar
Seyedeh Fatemeh Mohammadi Kabari Hossein Ali Asadi-Gharneh Vahid Tavallali Vahid RowshanBiochar is a sort of organic fertilizer derived from the pyrolysis of plant residuals and crop waste and is recommended for improving soil fertility and modifying saline soils. In this regard, the effect of biochar on moderating the effects of salinity stress on growth چکیده کاملBiochar is a sort of organic fertilizer derived from the pyrolysis of plant residuals and crop waste and is recommended for improving soil fertility and modifying saline soils. In this regard, the effect of biochar on moderating the effects of salinity stress on growth and some physiological traits Catharanthus roseus L. was explored in a factorial experiment based on a randomized complete block design with two treatments including salinity stress (0, 1000, 2000, and 3000 mg/kg NaCl) and biochar (0, 2, and 4%) in 3 replications, 36 plots, and 6 plants per plot. The study was conducted in pots in the spring of 2021. The results showed that salinity negatively influenced all studied morphological traits and relative water content (RWC) whereas biochar, especially at the rate of 2%, helped their preservation and improvement. With increasing the salinity level, the proline content and total soluble solids (TSS) increased versus the control. The highest level of proline (346.48 mmol/kg FW) and TSS (1.42°Brix) were recorded for NaCl3000 mg/kg × biochar0%. A decline was recorded in malondialdehyde (MDA) with the application of 2% biochar at all four NaCl levels, but biochar at the rate of 4% failed to alleviate salinity effects at the highest level of NaCl (3000 mg/kg) and this treatment exhibited the highest MDA level. The highest activities of peroxidase (POD) (1.56 IU/g FW/min) and ascorbate peroxidase (APX) (9.40 IU/g FW/min) were observed in the treatment of NaCl1000 mg/kg × biochar2%. With increasing the NaCl level (2000 and 3000 mg/kg), POD and APX activities decreased, which was accompanied by an increased accumulation of MDA. Based on the results, it can be concluded that by applying 2% biochar at the salinity level of 1000 or 2000 mg/kg, periwinkle plants with acceptable morphophysiological traits can be produced. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - The Improvement of Postharvest Longevity of Cut <i>Alstroemeria</i> ‘Konst Coco’ Flowers by a Combination of Mechanical and Chemical Methods
Mehdi Hakimi Asl Ahmadreza BerimavandiThe interactive effect of mechanical methods (stem-end splitting) and chemical methods (silver nanoparticles) was studied on the vase life and biochemical characteristics of cut Alstroemeria cv. ‘Konst Coco’ flowers in a factorial experiment based on a compl چکیده کاملThe interactive effect of mechanical methods (stem-end splitting) and chemical methods (silver nanoparticles) was studied on the vase life and biochemical characteristics of cut Alstroemeria cv. ‘Konst Coco’ flowers in a factorial experiment based on a completely randomized design with 10 treatments, 3 replications, 30 plots, and 150 flowers. The experimental treatments included longitudinal stem-end split at two levels (no split and a 5 cm split) and silver nanoparticles (SNP) at five levels (0, 5, 10, 20, and 30 mg L-1). The results showed that the interaction of the experimental treatments was statistically significant for all recorded traits. Based on the results, the longest vase life (13.88 days) was obtained from the application of “5 cm split × 20 mg L-1 SNP”, showing a 6.83 day increase versus the control. The treatment of “5 cm split × 20 mg L-1 SNP” recorded the highest water uptake (2.03 ml g-1 F.W.), dry matter (14.11%), total chlorophyll (2.432 mg g-1 F.W.), and petal carotenoid (2.307 µg g-1 F.W.) and the lowest fresh weight loss (1.34 g), stem-end and vase solution bacteria (3 Log10 CFU mL-1), ethylene synthesis (0.807 nl l-1 h-1 g-1 F.W.), electrolyte leakage (6.04 %), MDA (12.53 nmol g-1 F.W. min-1), SOD activity (12.64 IU g-1 F.W. min-1), and POD activity (0.009 nmol g-1 F.W. min-1), so it was the best treatment in preserving vase life and biochemical properties of the cut Alstroemeria ‘Konst Coco’ flowers. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - Effect of Biochar and Vermicompost on Growth Parameters and Physiological Characteristics of Feverfew (<i>Tanacetum parthenium</i> L.) Under Drought Stress
Mahboubeh Naeemi Golzard Marzieh Ghanbari Jahromi Sepideh Kalateh JariDrought stress is one of the most prevalent problems that limit the growth and lifespan of plants. Knowing the specifics of plant response to drought stress can be useful in the management and development of plant cultivation. The feverfew plant (Tanacetum parthenium L. چکیده کاملDrought stress is one of the most prevalent problems that limit the growth and lifespan of plants. Knowing the specifics of plant response to drought stress can be useful in the management and development of plant cultivation. The feverfew plant (Tanacetum parthenium L.) is ornamental and medicinal plant native to Iran and its cultivation in the landscape seems valuable as a wildflower due to its beauty. The factorial experiment was conducted to investigate the effect of biochar and vermicompost on feverfew (Tanacetum parthenium L.) in loamy soils under drought stress conditions based on a completely randomized design (CRD) in three replicates. The results showed that drought stress caused a decrease in shoot fresh weight, shoot dry weight, root fresh weight, root dry weight, and leaf relative water content (RWC), compared to the control treatment. On the other hand, there was an increase in catalase enzyme because of the drought stress. By improving the soil condition, vermicompost and biochar caused an increase in fresh and dry weight of shoots and roots, chlorophyll content, and leaf RWC. However, it decreased the activity of catalase and superoxide dismutase enzyames. In general, the combination of vermicompost and biochar was the best treatment for enhancing the soil condition and increasing the growth characteristics of feverfew plants under drought stress. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - Effect of Nitric Oxide on Postharvest Quality and Vase Life of Cut Carnation Flower
Mahsa Ashouri Vajari Ayoub Molaahmad NalousiNitric oxide (NO) is a highly reactive signaling molecule and plays a variety of physiological roles in plants. The research on the application of NO to postharvest preservation of flowers and fruits shows great promise in recent years. However, the physiological mechan چکیده کاملNitric oxide (NO) is a highly reactive signaling molecule and plays a variety of physiological roles in plants. The research on the application of NO to postharvest preservation of flowers and fruits shows great promise in recent years. However, the physiological mechanism of exogenous NO to affect cut flowers is not very clear, and NO donor treatment protected plants from damage by increasing the activity of anti-oxidative enzymes. Therefore, an experiment was conducted to study the effect of exogenous NO on the vase life and physiological basis of Dianthus caryophyllus L. ‘Tempo’. The presence of the nitric oxide increased the activities of POD, while the production of MDA content and LOX activity were obviously decreased. The results showed that exogenous NO could significantly extend the vase life of cut carnation flowers (16.9 days). The results suggest that exogenous NO could delay petal wilting in carination cut flowers, maintain water metabolism, the anti-oxidative enzymes activity and mass-eliminate reactive oxygen species (ROS) and as well as cell membrane stability. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - فیزیولوژی تنش شوری در گندم: مقاله مروری
عادل مدحجتنش شوری یکی از تنشهای مهم اثرگذار بر جوانهزنی، رشد، تولید و ویژگیهای کیفی گندم به شمار میرود. محققان تنش شوری را تجمع یونهایی نظیر سدیم، سولفات و کلر در محیط ریزوسفر بیان نمودهاند به نحوی که موجب اختلال در رشد طبیعی گیاه شود. تنش شوری از طریق کاهش فشار آماس سلول، چکیده کاملتنش شوری یکی از تنشهای مهم اثرگذار بر جوانهزنی، رشد، تولید و ویژگیهای کیفی گندم به شمار میرود. محققان تنش شوری را تجمع یونهایی نظیر سدیم، سولفات و کلر در محیط ریزوسفر بیان نمودهاند به نحوی که موجب اختلال در رشد طبیعی گیاه شود. تنش شوری از طریق کاهش فشار آماس سلول، ممانعت از انجام وظایف غشاءها، اثر بر فعالیت آنزیمها، ممانعت از فتوسنتز و القای کمبود یون در اثر کاهش انتقال یونها و دیگر فرآیندهای فیزیولوژیکی موجب کاهش رشد، شاخص سطح برگ، زیست توده و عملکرد دانه در گندم میشود. ارقام گندم واکنشهای متفاوت به شوری خاک و آب نشان میدهند و میزان تمحل ارقام گندم به شوری با برخی ویژگیهای فزیولوژیکی مرتبط است. افزایش تحمل به شوری در ارقام گندم نان با کاهش غلظت سدیم در گیاه و همچنین کاهش نسبت عنصر سدیم به پتاسیم در برگها مرتبط است. جداسازی سدیم در برگها و ترجیحا" پتاسیم، به وجود ژنومD در گندمهای هگزاپلوئید مربوط میشود. بطورکلی، آگاهی از واکنشهای فیزیولوژیکی به ویژه در ژنوتیپهای متحمل به شوری یاریگر اصلاح گران نبات برای تولید ژنوتیپهای متحمل به شوری است. این تحقیق به مطالعه اثر تنش شوری بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی و رشد و نمو گندم پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - بررسی پارامترهای بیوشیمیایی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی برنج تحت تاثیر تنش شوری
علی اصغر باقری فریبا خسروی نژادتنش های غیر زیستی از جمله شوری، مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک هستند. بسیاری از اثرات تنش شوری در سطوح سلولی اعمال می گردد. به منظور درک پاسخ برنج به تنش شوری، فعالیت بعضی آنزیم های آنتی اکسیدان، پراکسیداسیون لیپید و محتوای چکیده کاملتنش های غیر زیستی از جمله شوری، مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک هستند. بسیاری از اثرات تنش شوری در سطوح سلولی اعمال می گردد. به منظور درک پاسخ برنج به تنش شوری، فعالیت بعضی آنزیم های آنتی اکسیدان، پراکسیداسیون لیپید و محتوای پرولین مورد بررسی قرار گرفت. گیاه برنج به مدت 14 روز تحت تاثیر غلظت های 0، 100، 200و 300 میلی مولار کلرید سدیم(NaCl) قرار گرفت. بدین منظور، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش کلرید سدیم پارامترهای رشد برای مثال وزن تر و خشک و اندازه گیاه کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم های کاتالاز(CAT) و آسکوربات پراکسیداز(POD) با افزایش غلظت کلرید سدیم افزایش یافت اما فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز(SOD) با افزایش غلظت کلرید سدیم تا غلظت 200 میلی مولار افزایش و سپس در غلظت 300 میلی مولار کاهش نشان داد. محتوای پرولین(Pro) و مالون دی آلدئید(MDA) در غلظت 300 میلی مولار به ترتیب به میزان 2 و 6/3 برابر نسبت به غلظت صفر میلی مولار کلرید سدیم افزایش نشان داد. نتایج ما نشان داد که افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز همراه با افزایش میزان پرولین درتحمل برنج به تنش شوری تاثیر مثبتی داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - تأثیر پرایمینگ بذر بر شاخصهای جوانهزنی و فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدانی گیاه ریحان (Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی
احمد افکاریتکنیک پیش تیمار بذر بهعنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی معرفی شده است. بهمنظور بررسی اثرات پرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی، رشد و فعالیت برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی گیاه دارویی ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت چکیده کاملتکنیک پیش تیمار بذر بهعنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی معرفی شده است. بهمنظور بررسی اثرات پرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی، رشد و فعالیت برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی گیاه دارویی ریحان(Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1392 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی در چهار سطح (صفر، 4-، 8- و 12- بار) و سه پیش تیمار شامل نیترات پتاسیم با غلظتهای 1 و 2%، آب به عنوان هیدروپرایمینگ و تیمار شاهد بود. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی و پرایمینگ بر مؤلفههای جوانهزنی و آنزیمهای آنتیاکسیدان معنی دار بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول گیاهچه و افزایش میزان فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، گلوتتیون پراکسید، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز شده است. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و پرایمینگ نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان توسط پیش تیمار نیترات پتاسیم با غلظت یک درصد در سطح خشکی 12- بار حاصل شد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که پیشتیمار بذرهای ریحان با نیترات پتاسیم یک درصد باعث بهبود مؤلفههای جوانهزنی ریحان در شرایط تنش خشکی شد و تحمل گیاه ریحان را در مقابل تنش خشکی با افزایش در میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در مرحله جوانهزنی افزایش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - تاثیر قارچ اندوفیت Piriformospora indica بر بهبود شاخص های رشد و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در گیاه برنج(Oryza sativa L.) تحت تنش شوری
علی اصغر باقری کشتلی فریبا خسروی نژادتنش های محیطی از جمله شوری، مهمترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. قارچ اندوفیت Piriformospora indica دارای خاصیت تحریک رشد گیاه و افزایش مقاومت آن بهتنشهای محیطی، از جمله شوری، خشکی و بیماریهای گیاهی میباشد. در این پژوهش توان چکیده کاملتنش های محیطی از جمله شوری، مهمترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. قارچ اندوفیت Piriformospora indica دارای خاصیت تحریک رشد گیاه و افزایش مقاومت آن بهتنشهای محیطی، از جمله شوری، خشکی و بیماریهای گیاهی میباشد. در این پژوهش توان قارچ اندوفیت P. indicaدر بهبود پارامترهای رشد و افزایش مقاومت به تنش شوری گیاه برنج (Oryza sativa L.) با تکیه بر افزایش فعالیتآنزیمهای آنتی اکسیدان مورد مطالعه قرار میگیرد . بدین منظور، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوکهای کاملتصادفی با 3 تکرار و با دو تیمار شامل 2 سطح قارچ تلقیح شده و تلقیح نشده )شاهد( و 4 سطح شوری 0 ، 100 ، 200 و300 میلی مولار نمک ) NaCl ( انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه قارچ P. indica سبب افزایشپارامترهائی رشدی مانند بیومس )زیتوده( اندامهای هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، محتوای پرولین و فعالیتهایآنزیم های آنتی اکسیدانی چون گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز و کاهش تولیدمالون دی آلدئید ) حاصل از پراکسیداسیون لیپیدهای غشائی ( گیاهان تلقیح شده نسبت به گیاهان شاهد در تمام سطوحشوری شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که قارچ اندوفیت P.indica ب ه لحاظ بهبود سیستم دفاعی آنتیاکسیدانیخطرات ناشی از اثر تنش شوری بر رشد گیاه برنج را تعدیل مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - مقایسه اثرغلظت های مختلف کلرور سدیم برفعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان،اسمولیت هاورنگیزه های فتوسنتزی درDunaliella salina
افضل سادات برهانی سبزوار آرین ساطعی مه لقا قربانلیدر پژوهش حاضر ، تأثیر غلظت نمک کلرور سدیم در محیط کشت برتغییرات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (کاتالازی ، اسکوربات پراکسیدازی ، پراکسیدازی، سوپراکسیددیسموتازی)، تغییرات محتوای اسمولیت ها (گلیسین بتائین و پرولین) و تغییر در میزان رنگیزه ها، مورد بررسی قرار گرفت. درتیمار چکیده کاملدر پژوهش حاضر ، تأثیر غلظت نمک کلرور سدیم در محیط کشت برتغییرات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (کاتالازی ، اسکوربات پراکسیدازی ، پراکسیدازی، سوپراکسیددیسموتازی)، تغییرات محتوای اسمولیت ها (گلیسین بتائین و پرولین) و تغییر در میزان رنگیزه ها، مورد بررسی قرار گرفت. درتیمار های 5/2، 5/7 و 5/12 درصد نمک طعام ، سویه مورد آزمایش رشد نموده و، امکان سنجش سایر پارامتر های مورد نظر فراهم شد. بیشترین رشد در تیمار 5/7 درصد مشاهده شد. بیشترین مقدار رنگیزه های کلروفیلa (3/10 میلی گرم بر گرم وزن تر جلبک)، کلروفیل b(735/0 میلی گرم بر گرم وزن تر جلبک )و بتا کاروتن (211/0 میلی گرم بر گرم وزن تر جلبک )در تیمار 5/7 درصد دیده شد اما افزایش درصد کلروفیل b در سایر تیمار ها اتفاق افتاد. نتایج بررسی آنزیمی، نشان داد که در شرایط مربوط به سایر تیمارها میزان نمک در محیط کشت، فعالیت پراکسیدازی و آسکوربات پراکسیدازی به طور معنی داری افزایش یافت(05/0P<). علاوه بر این، در شرایط بهینه میزان گلیسین بتائین به طور معنی داری(05/0P<) بیش از دو تیمار دیگر بود. در شرایط غیر بهینه مورد آزمایش ، مقدار پرولین افزایش معنی داری داشت(05/0P<).به نظر می رسد در تیمار 5/7درصد بیشترین رشد مشاهده می شود و سلول برای رفع تنش به تغییر ترکیب آنتن های فتوسنتزی، در جهت افزایش فتوسیستم 2 همراه باسنتزپرولین و پروتئین های انزیمی انتی اکسیداتیو به مقابله با اثرات شوری ویا به عبارتی سازش با ان می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - شناسایی مولکولی و بهینه سازی شرایط تولید آنزیم لیپاز باسیلوس تورنجینسیس L26
فرزانه کریمیان محمدحسن قربانی سید حسین میردامادیانسابقه و هدف: لیپازها مهمترین آنزیمهای هیدرولیتیک تولید شده توسط میکروارگانیسمهای مختلف به ویژه باکتریها هستند که در صنایع غذایی و دارویی کاربردهای گسترده ای دارند. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای مولد لیپاز از منابع در دسترس به منظور استفاده در صنعت چکیده کاملسابقه و هدف: لیپازها مهمترین آنزیمهای هیدرولیتیک تولید شده توسط میکروارگانیسمهای مختلف به ویژه باکتریها هستند که در صنایع غذایی و دارویی کاربردهای گسترده ای دارند. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای مولد لیپاز از منابع در دسترس به منظور استفاده در صنعت است. مواد و روشها: نمونهبرداری و جداسازی باکتریهای مولد آنزیم لیپاز از پساب و خاک تصفیهخانه حبیبآباد، پساب و لجن فیلتر شنی کارخانه روغن نباتی گلبهار، دنبه و کنجالههای کنجد صورت گرفت. به منظور سنجش میزان تولید و فعالیت آنزیمهای لیپازی، از روماند بهدست آمده از کشت باکتری در محیط کشت پایه لیپیدی استفاده گردید. سپس مقدار آنزیم موجود در روماند توسط سنجش کمی فعالیت آنزیمی با استفاده از تکنیک اسپکتروفتومتری و سوبسترای اختصاصی پارانیتروفنیل استات در دمای 28 درجه سلسیوس صورت گرفت. شناسایی باکتری توسط آنالیزهای ماکروسکوپی، میکروسکوپی و مولکولی انجام شد. یافتهها: بر اساس نتایج غربالگری سویههای جداسازی شده و همچنین ارزیابیهای آنزیمی، سویه 31 بهعنوان سویه برتر انتخاب گردید. با استفاده از آنالیز مولکولی 16S rRNA این جدایه بهعنوان باسیلوس تورنجینسیس L26 تعیین شد. بیشترین پایداری و فعالیت آنزیمی در این سویه در دمای 48 درجه سلسیوس، 8.5 pH و به ترتیب در حضور کلرید سدیم ، کلرید کلسیم، کلرید پتاسیم ، کلرید منیزیم، سولفات روی و کلرید منگنز به دست آمد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آنزیم لیپاز باسیلوس تورنجینسیسL26 در شرایط قلیایی و در حضور کاتیون های مختلف پایداری متفاوتی دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - اثر اشعه فرابنفش و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و ویژگی های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum L.) تحت دورهای مختلف آبیاری
بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند مختار قبادی گوئیشنگ ژواین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد اشعه فرابنفش (UV) و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی تحت شرایط تنش خشکی انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی دو سال زراعی به مرح چکیده کاملاین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد اشعه فرابنفش (UV) و آبسیزیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گوجه فرنگی تحت شرایط تنش خشکی انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی دو سال زراعی به مرحله اجرا در آمد. عوامل آزمایشی شامل تابش اشعه فرابنفش در سه سطح (شاهد، UV-AB و UV-C)، محلولپاشی آبسیزیک اسید در دو سطح (عدم کاربرد و کاربرد با غلظت 10 میلی گرم در لیتر) و تنش خشکی در دو سطح بدون تنش خشکی (آبیاری کامل در کل دوره رشد) و تنش خشکی در مرحله رویشی (از 20 روز پس از انتقال نشاء تا شروع گلدهی) بودند. نتایج نشان داد که در اثر اشعه UV-AB، محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره افزایش یافت در حالی که کاربرد اشعه UV-C سبب کاهش محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره نسبت به تیمار شاهد شد. با اعمال تنش خشکی میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز و همچنین غلظت کربوهیدراتهای محلول افزایش یافت در حالی که محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک شاخساره به شدت کاهش یافت. در اثر محلولپاشی آبسیزیک اسید، میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، محتوای نسبی آب برگ، غلظت کربوهیدراتهای محلول و وزن خشک شاخساره افزایش یافت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق میتوان بیان کرد که تنش خشکی و فرابنفش اثرات زیانباری بر گیاه گوجه فرنگی داشتند و برهمکنش دو تنش محیطی فوق بطور هم افزایی عمل کرده تا مکانیسم های حفاظتی و سیستم دفاعی را القا کنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - بررسی اثر تنش شوری بر فعالیت برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدان و شاخصهای بروز تنش اکسیداتیو در علفهای هرز تاج خروس ریشه قرمز(Amaranthus retroflexus L.) ، پیچک صحرائی صحرائی(convolvulus arvensis L.) و تلخه (Acroptilon repens L.)
واقف عنایتی عزت اله اسفندیاری علیرضا پورمحمد کمال حاج محمد نیا قالیباف اصغر رحیمیصرفنظر از خسارتهای قابل توجه علفهای هرز بر عملکرد گیاهان زراعی، تاکنون اثرات شوری بر الگوی رفتاری فیزیولوژیک و بیوشیمیایی آنها مورد مطالعه قرار نگرفتهاست. بدین منظور علفهای هرز تاج خروس، پیچک صحرائی و تلخه انتخاب و تاثیر سه سطح شوری شاهد (0)، 50 و 100 میلی مولار در چکیده کاملصرفنظر از خسارتهای قابل توجه علفهای هرز بر عملکرد گیاهان زراعی، تاکنون اثرات شوری بر الگوی رفتاری فیزیولوژیک و بیوشیمیایی آنها مورد مطالعه قرار نگرفتهاست. بدین منظور علفهای هرز تاج خروس، پیچک صحرائی و تلخه انتخاب و تاثیر سه سطح شوری شاهد (0)، 50 و 100 میلی مولار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطوح مختلف شوری تنها بر وزن خشک پیچک صحرائی تاثیر معنیداری نداشت. بهعلاوه فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز در اثر شوری در علفهای هرز تاج خروس و تلخه کاهش یافت، ولی فعالیت این آنزیم در علفهرز پیچک از شوری متاثر نگردید. همچنین، نتایج سنجش فعالیت آنزیمهای حذف کننده پراکسید هیدروژن نشان داد این آنزیمها تنها در پیچک صحرائی از شوری تاثیر نگرفت. درحالیکه در تلخه فعالیت این آنزیمها بطور معنیداری کاهش داشت. در تاج خروس نیز تنها فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در اثر شوری کاهش نشان داد. در علفهای هرز مورد مطالعه شوری بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز تاثیری نداشت. از طرفی، میزان پراکسید هیدروژن در هر سه علفهرز مورد مطالعه در اثر شوری 100 میلیمولار بطور معنیداری افزایش یافت. اما میزان پراکسیداسیون لیپیدی در اثر شوری تنها در علفهای هرز تلخه و تاج خروس مشاهده شد. براساس نتایج حاصل بعلت عدم تغییر معنیدار آنزیمهای آنتی اکسیدان در علفهرز پیچک صحرائی، این گیاه در مقایسه با تاج خروس و تلخه به سطوح مورد بررسی شوری متحملتر میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - بر همکنش سرب و پوترسین بر بعضی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه شاهی (Lepidium sativum)
فاطمه حسنپورنژاد منیره رنجبردر پژوهش حاضر اثرات سرب و پوترسین بر گیاه Lepidium sativum مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. دانه رستهای گیاه تحت تیمار های نیترات سرب0، 125، 250 ، 500و1000 میکرومولار ، سرب و پوترسین 1 میلی مولار قرار گ چکیده کاملدر پژوهش حاضر اثرات سرب و پوترسین بر گیاه Lepidium sativum مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. دانه رستهای گیاه تحت تیمار های نیترات سرب0، 125، 250 ، 500و1000 میکرومولار ، سرب و پوترسین 1 میلی مولار قرار گرفتند. وزن تر گیاهان نسبت به تیمار سرب هم غلظت افزایش یافته و در غلظت 500 میکرومولار به gr 10رسید.. وزن خشک گیاهان تفاوت معنی دار با شاهد نداشت.. تیمار سرب افزایش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز(053/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر) آنزیم کاتالاز (8/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر)را باعث شد. استفاده از پوترسین همراه سرب سبب افزایش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز(99/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم وزن تر گیاه در غلظت 125 میکرومولار سرب همراه پوترسین)نسبت به سرب هم غلظت شد. به جز در غلظت 250 میکرومولار سرب، کاهش میزان پرولین نسبت به گیاهان تحت تیمار سرب در همان غلظت دیده شد. در تیمار توام سرب با پوترسین در سه غلظت 125 و 250 و 500 میکرومولار سرب کاهش درصد مهارکنندگی نسبت به تیمار های سرب در همان غلظت دیده شد. غلظت 1000 میکرومولار سرب باعث افزایش درصد مهار کنندگی گردید. میزان فنل کل تحت تیمارهای سرب و پوترسین تفاوت معنی دار نداشت. گیاه شاهی جهت مقابله با تنش سرب آنزیم پلی فنل اکسیداز و کاتالاز فعال شده، میزان پرولین افزایش می یابد. استفاده از پوترسین با کاهش اثرات تنش تولید پرولین را کنترل کرده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و متابولیسم بیهوازی در ریشه سه لاین امیدبخش گندم تحت تنش غرقابی
فرشته علیزاده واسکسی همت اله پیردشتی علی چراتی آرایی سارا سعادتمندتنش غرقابی اثرات منفی بر رشد و عملکرد گیاه گندم دارد که شناخت مکانیسم دفاعی گیاه در مقابل غرقابی میتواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی واکنش سه ژنوتیپ گندم به سطوح مختلف تنش غرقابی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات زراعی ق چکیده کاملتنش غرقابی اثرات منفی بر رشد و عملکرد گیاه گندم دارد که شناخت مکانیسم دفاعی گیاه در مقابل غرقابی میتواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی واکنش سه ژنوتیپ گندم به سطوح مختلف تنش غرقابی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات زراعی قراخیل قائمشهر اجرا شد. در این تحقیق تاثیر تنش غرقابی (صفر، 7، 14 و 21 روز) در دو مرحله پنجهزنی (ZG21) و رشد طولی ساقه (ZG31) بر رشد، کلروفیل کل، محتوای پرولین، مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و آنزیمهای مسیر متابولیسم بیهوازی ریشه سه ژنوتیپ گندم (N-93-19، N-93-9 و N-92-9) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تنش غرقابی در هر دو مرحله رشدی باعث کاهش رنگیزههای فتوسنتزی و رشد هر سه ژنوتیپ شد با این حال بیشترین میزان وزن خشک اندام هوایی و ریشه و محتوای کلروفیل کل در ژنوتیپ N-92-9 مشاهده شد. تشدید تنش غرقابی باعث افزایش محتوای پرولین، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، الکل دهیدروژناز و لاکتات دهیدروژناز و کاهش فعالیت پراکسیداز ریشه ژنوتیپها در هر دو مرحله رشد نسبت به گیاه شاهد شد. براساس نتایج این آزمایش، ژنوتیپ N-92-9 پاسخ بهتری نسبت به بقیه ژنوتیپها در صفتهای مورد بررسی شده تحت تنش غرقابی نشان داد و به عنوان ژنوتیپ متحمل به غرقابی معرفی گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - تغییر فعالیتهای فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیمهای مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول
رضا احمدی شریف حمیدرضا ذاکرین معرفت مصطفوی راد سعید سیف زاده سید علیرضا ولدآبادیبهمنظور ارزیابی فعالیتهای فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیمهای مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول آزمایشی در طی فصل زراعی 1398 و 1399 بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی است چکیده کاملبهمنظور ارزیابی فعالیتهای فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیمهای مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول آزمایشی در طی فصل زراعی 1398 و 1399 بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری پس از 25، 50، 75 و 100 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بهعنوان کرت اصلی و سه سطح اتانول 10، 20 و 30 درصد حجمی بهعنوان کرت فرعی بود. اثر متقابل بین رژیم آبیاری × الکل اتانول بر تمامی صفات اندازهگیری شده در بادام زمینی در سطح احتمال یک درصد معنیدار گردید. تنش خشکی سبب کاهش عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص کلروفیل برگ و رطوبت نسبی برگ در بادام زمینی گردید ولی، تنش خشکی میزان پرولین، قندهای محلول، پروتئین محلول، آنتوسیانینها و فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز را افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه (3275 کیلوگرم در هکتار) بادام زمینی در واکنش به رژیم آبیاری پس از 25 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A همراه با کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 درصد حجمی بهدست آمد. بهطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد برگی اتانول میتواند در راستای ارتقای عملکرد دانه و افزایش مقاومت بوتههای بادام زمینی در مقابل تنش خشکی تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - The Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates
RAHMAT SALEHI ABBAS MALEKI MOHAMMAD MIRZAEI HEYDARI ALIREZA RANGIN AMIR MIRZAEIThe Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates Rahmat Salehi1, Abbas Maleki*1, Mohammad Mirzaei Heydari2, Alireza Rangin1, Amir Mirzaei3 1- Departme چکیده کاملThe Effect of Foliar Application of Iron and Proline Nanoparticles on Biochemical, Physiological and Agronomic Traits of Quinoa Plant in Different Cultivation Dates Rahmat Salehi1, Abbas Maleki*1, Mohammad Mirzaei Heydari2, Alireza Rangin1, Amir Mirzaei3 1- Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Islamic Azad 2- Department of Production Engineering and Plant Genetics, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran 3- Agricultural and horticultural sciences research department, Ilam Province Agricultural and Natural Resources Research Center, Agricultural Research, Education and Promotion Organization, Ilam, Iran. *Corresponding email address: maleki97@yahoo.com Received: 20 March 2022 Accepted: 2 June 2022 Abstract In order to investigate the possibility of ecophysiological adaptation of quinoa plant, cultivation in different dates under the effect of foliar spraying of iron and proline nanoparticles on yield and related experimental traits in two consecutive years 2019 and 2020 in February in Ilam province, Sarableh city in the research center farm located in the north East of Ilam city was implemented in the form of a split-split plot (plots chopped twice) in the form of a basic randomized complete block design with three replications. The main factor, including the planting date, was done in three levels: February4th, February 19th and March 4th. The secondary factor includes iron nanoparticles in four levels including control or non-consumption, 0/3, 0/6 and 0/9 grams per liter of water were added to the volume. The third factor included proline in two levels: 100 mg per liter consumption and Non-use (witness) which were placed in sub-sub plots. The results showed that the main effects including year, planting date, iron and proline nanoparticles on all traits, plant height, number of flowering branches, height of the main flowering branch, weight of 1000 seeds, seed yield, biological yield and harvesting index were meaningful. Due to the difference in temperature and humidity conditions, most traits were affected. So that the maximum weight of 1000 seeds was obtained with the amount of 6.05 grams in the triple treatment of planting date in iron nanoparticles and proline consumption on the March 4th planting date and 0.9 grams of iron nanoparticles and proline consumption. Also, the lowest weight of 1,000 seeds related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained with 1.73 grams. The highest yield was obtained on the date of the third crop on the March 4th and the treatment of 0.9 grams of iron nanoparticles and the consumption of proline with the amount of 2948.17 kilograms per hectare. The lowest yield related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained 14556.17 kg/ha. According to the obtained results, the best yield was obtained on the March 4th and the use of proline and the treatment of 0/9 grams of iron nanoparticles were obtained, which is recommended to achieve high grain production in the cultivation conditions of the region. Keywords: Planting date, Iron nanoparticles, Proline, Antioxidant enzymes and performance components Introduction University, Ilam Branch, Ilam, Iran. 2- Department of Production Engineering and Plant Genetics, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran 3- Agricultural and horticultural sciences research department, Ilam Province Agricultural and Natural Resources Research Center, Agricultural Research, Education and Promotion Organization, Ilam, Iran. *Corresponding email address: maleki97@yahoo.com Received: 20 March 2022 Accepted: 2 June 2022 Abstract In order to investigate the possibility of ecophysiological adaptation of quinoa plant, cultivation in different dates under the effect of foliar spraying of iron and proline nanoparticles on yield and related experimental traits in two consecutive years 2019 and 2020 in February in Ilam province, Sarableh city in the research center farm located in the north East of Ilam city was implemented in the form of a split-split plot (plots chopped twice) in the form of a basic randomized complete block design with three replications. The main factor, including the planting date, was done in three levels: February4th, February 19th and March 4th. The secondary factor includes iron nanoparticles in four levels including control or non-consumption, 0/3, 0/6 and 0/9 grams per liter of water were added to the volume. The third factor included proline in two levels: 100 mg per liter consumption and Non-use (witness) which were placed in sub-sub plots. The results showed that the main effects including year, planting date, iron and proline nanoparticles on all traits, plant height, number of flowering branches, height of the main flowering branch, weight of 1000 seeds, seed yield, biological yield and harvesting index were meaningful. Due to the difference in temperature and humidity conditions, most traits were affected. So that the maximum weight of 1000 seeds was obtained with the amount of 6.05 grams in the triple treatment of planting date in iron nanoparticles and proline consumption on the March 4th planting date and 0.9 grams of iron nanoparticles and proline consumption. Also, the lowest weight of 1,000 seeds related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained with 1.73 grams. The highest yield was obtained on the date of the third crop on the March 4th and the treatment of 0.9 grams of iron nanoparticles and the consumption of proline with the amount of 2948.17 kilograms per hectare. The lowest yield related to the planting date of February 4th and the absence of proline and iron nanoparticles was obtained 14556.17 kg/ha. According to the obtained results, the best yield was obtained on the March 4th and the use of proline and the treatment of 0/9 grams of iron nanoparticles were obtained, which is recommended to achieve high grain production in the cultivation conditions of the region. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - تاثیر آبیاری با فاضلاب تصفیه شده شهری و محلول پاشی کود کامل بر عملکرد دانه و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در ارزن دم روباهی
مصطفی حیدری پریسا جمشیدیانبه منظور بررسی اثرات آبیاری با فاضلاب تصفیه شده شهری و محلول پاشی کود کامل بر عملکرد دانه و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان ارزن دم روباهی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح پایه کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام گرفت. تیماره چکیده کاملبه منظور بررسی اثرات آبیاری با فاضلاب تصفیه شده شهری و محلول پاشی کود کامل بر عملکرد دانه و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان ارزن دم روباهی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح پایه کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری با آب معمولی، فاضلاب شهری و آبیاری با آب معمولی و فاضلاب شهری بصورت یک در میان به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی با کود کامل نوتریکم به میزان صفر، 400 و800 گرم در هکتار به عنوان عامل فرعی لحاظ شدند. نتایج به دست آمده نشان داد بیشترین عملکرد دانه، از تیمار آبیاری با فاضلاب و محلول پاشی در سطح800 گرم در هکتار به دست آمد. در این بین آبیاری با فاضلاب سبب کاهش معنی داری در فعالیت سه آنزیم آنتی اکسیدان کاتالاز (CAT)، اسکوربات پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) در برگ های ارزن گردید. محلول پاشی کود کامل نیز بجز در مورد آنزیم GPX منجر به کاهش فعالیت دو آنزیم CAT و APX گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - Metal bioaccumulation, enzymatic activity, total protein and hematology of feral pigeon (Columba livia), living in the courtyard of Ferronickel smelter in Drenas
I. Elezaj, , , Q. Selimi K. Letaj A. PlakiqThis study was undertaken to evaluate the effects of Ferronickel smelter in concentration  of lead, cadmium, zinc, copper and nickel in tissue of femur, tibia, liver kidney and testes, levels of plasma alanin aminotransferase (ALT), aspartat aminotransferase (AST), a چکیده کاملThis study was undertaken to evaluate the effects of Ferronickel smelter in concentration  of lead, cadmium, zinc, copper and nickel in tissue of femur, tibia, liver kidney and testes, levels of plasma alanin aminotransferase (ALT), aspartat aminotransferase (AST), alkaline phosphatase (AP) blood δ-aminolevulinic acid dehydratase (ALA-D), serum total proteins, hematocrit and hemoglobin in Feral pigeons. Pb was detectable only in tissues of femur and tibia; Cd and Cu in liver and kidney, Zn in all tissues while Ni only in tissues of pigeons of courtyard smelter. Zn concentration was significantly higher (P<0.05) in kidney of courtyard smelter in comparison with reference. Plasma AP was significantly higher (P<0.001) in pigeons of reference in comparison with pigeons of courtyard smelter, while ALT and AST were relatively unchanged. The ALA-D activity of pigeons from courtyard of smelter was significantly inhibited (P<0.001) and an inverse correlation between Pb concentration in femur and tibia and ALA-D activity (r = -877; P<0.001; r = -0.787; P<0.01) was established. The total serum proteins of pigeons of courtyard of smelter was significantly lower (P<0.001). Hematocrit and haemoglobin were unchanged. Suggestion: Feral pigeons as worth biomonitoring organisms for evaluation of environmental pollution based on Ferronickel industry. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - Nutraceutical Potential of Tetracarpidium conophorum and Buccholzia coriacea in Diet-induced Hyperlipidemia
Eucharia Oluchi Nwaichi Justice Obinna Osuoha Michael Okechukwu MonanuThe nutraceutical potential of Tetracarpidium conophorum and Buccholzia coriacea in diet-induced hyperlipidemia in male Wistar rats were investigated at the Plant Science and Biotechnology department, University of Port Harcourt, Nigeria in 2016. Diet-induced type II A چکیده کاملThe nutraceutical potential of Tetracarpidium conophorum and Buccholzia coriacea in diet-induced hyperlipidemia in male Wistar rats were investigated at the Plant Science and Biotechnology department, University of Port Harcourt, Nigeria in 2016. Diet-induced type II A hyperlipidemia in rat model was achieved by oral administration of egg yolk and groundnut oil formulations for 2 wk. Rats fed with normal diet and diet formulations constituted the negative control and test control in that order for comparison. The hyperlipidemic rats were subsequently treated with normal feed supplemented with 500 mgkg-1 and 1000 mgkg-1 of T. conophorum and B. coriacea for two weeks. In comparison to test control animals, administration of tried samples markedly lowered weight gain by experimental animals, total cholesterol, triglycerides, AST, ALT ALP, plasma contents of LDL, VLDL, Non-HDL and atherogenic indices in a dose- dependent fashion. Their administration also produced significantly higher (P<0.05) plasma HDL cholesterol levels indicating recovery. These findings underscore the nutraceutical potentials of T. conophorum and B. coriaceaand suggest their possible use in management of hyperlipidemia and other related diseases. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - The Effect of Dusts on Liver Enzymes and Kidney Parameters of Serum in Male Rats in Khuzestan, Iran
Najmeh Soleimani Hassan Faridnouri Mohammadreza DayerThe present study aimed to investigate the effect of dusts on rat specimens in Southern Iran, Khuzestan, focusing on serum enzymes (Alpha-Amylase, Alkaline phosphatase, Alanine transaminase, Lactate dehydrogenase, and Aspartate transaminase) and kidney parameters (creat چکیده کاملThe present study aimed to investigate the effect of dusts on rat specimens in Southern Iran, Khuzestan, focusing on serum enzymes (Alpha-Amylase, Alkaline phosphatase, Alanine transaminase, Lactate dehydrogenase, and Aspartate transaminase) and kidney parameters (creatinine and urea). The study was conducted on 30 adult male rats that were divided into six groups, including one as the control group, and five as the experimental groups (Ahvaz, Ramhormoz, Andimeshk, Abadan, and Susangerd). Results showed that alanine aminotransferase increased in the groups of Ramhormoz, Andimeshk, Abadan, and Susangerd while Ahvaz showed a decrease. Alkaline phosphatase activity in all treated groups showed a significant increase compared to the control group. The activity of lactate dehydrogenase decreased in all samples, but only in Ahvaz and Susangerd groups it was significant compared to control group. Alpha-amylase activity was significantly increased in the groups of Ramhormoz, Andimeshk, Abadan, but decreased significantly in Ahvaz group, indicating a different value of harmful substances in dust particulates of these five cities. Serum urea level increased in all groups except Ahvaz, which was only significant in the group of Ramhormoz. Also, creatinine level decreased in all groups except Ahvaz. The results of this study showed that, the effect of fine dust was more evident in three cities of Ahvaz, Andimeshk and Ramhormoz due to the large amounts of total concentrations of heavy metals. Also, both the liver and the kidney were affected by both particulate matter, but it seems that the effect on the liver was more than the kidney. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - Relationship of Sodium Nitroprusside with Growth and Antioxidant Enzymes of Canola under Lead Stress
Hossein Hamidi Nahid Masoudian Mostafa Ebadi Bostan RoudiLead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, چکیده کاملLead is a toxic heavy-metal pollutant which is hazardous to human health and the environment. Sodium nitroprusside is commonly used as a nitric oxide donor in plants. Nitric oxide is a bioactive molecule playing an important role in response to stress in plants. Weight, chlorophyll content, and the activity of catalase (EC 1.11.1. 6) and peroxidase (EC 1.11.1. 7) antioxidant enzymes of canola (Brassica napus L.) Hyola 401 in lead stress were investigated. This study tested the hypothesis that sodium nitroprusside plays an ameliorating role under lead-toxicity in canola. For seven days, thirteen-day plants were exposed to two levels of sodium nitroprusside (0 and 100 µM) and three levels of lead (0, 100, and 200 µM). Dry and fresh weight and chlorophyll content were decreased in lead stress, while sodium nitroprusside treatment increased weight and chlorophyll b in the same conditions. Lead stress increased the activity of antioxidant enzymes, and sodium nitroprusside treatment reduced their activity. The results showed that the use of sodium nitroprusside reduces lead toxicity. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - بررسی بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژیکی ضایعات حاصل از نانوذره اکسید روی در بافت کبد موش صحرایی نژاد ویستار
سید محمد حسینی امیرحسین مشرفی رضا امانی سید وحید رضوی مهر محمدحسن آقاجانی خواهاکسید روی یکی از موارد پر استفاده در زمینههای مختلف صنعتی است،به همین علت به صورت گسترده تولیدمیشودو کاربردهای تکنولوژیکی فراوان دارد. بدن انسان ممکن است خواسته یا ناخواسته در معرض این نانوذرات قرار گیرد. در این مطالعه سمیت حاد نانوذرات اکسید روی بر میزان آنزیمهای کبدی چکیده کاملاکسید روی یکی از موارد پر استفاده در زمینههای مختلف صنعتی است،به همین علت به صورت گسترده تولیدمیشودو کاربردهای تکنولوژیکی فراوان دارد. بدن انسان ممکن است خواسته یا ناخواسته در معرض این نانوذرات قرار گیرد. در این مطالعه سمیت حاد نانوذرات اکسید روی بر میزان آنزیمهای کبدی و هیستوپاتولوژی بافت کبد مورد بررسی قرار گرفت.تعداد 50 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار به وزن 220-180 گرم را به 5 گروه 10 تایی تقسیم کردیم که گروهها شامل یک گروه کنترل، گروه شم و سه گروه با دوزهای مختلف 25، 50 و 100 میلیگرم نانوذره اکسید روی (دو بار در هفته به مدت چهار هفته) به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی دریافت کردند. پس از خونگیری میزان کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین تام، آلبومینو آنزیمهای کبدی (ALTAST و ALP) تعیین شد و پس از برداشتن بافت کبد مراحل فیکساسیون و پردازش، تهیه مقاطع بافتی و رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین انجام شد، پس از جداسازی بافت، نمونهها هضم و غلظت فلز روی توسط دستگاه جذب اتمی سنجیده شد، در نهایت دادهها توسط آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ارزیابی هیستوپاتولوژیککبد ضایعاتی همچون نکروز، پرخونی و دژنرسانس واکوئولیدر دوز 25میلیگرم بر کیلوگرم را نشان داد و در دوزهای50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم اینفیلتریشن سلولهای آماسی نیز مشاهده شد. در بررسی سرولوژیکی نیز سطح آنزیمهای کبدیALTAST وALP افزایش یافت. همچنین بیشترین مقادیر جذب نانوذره در دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم مشاهده شد. نتایج مطالعه حاضر سمیت نانوذرات ZnOرا بر روی کبد به شکل وابسته به دوز مشخص نمود؛ بنابراین مواجهه با نانوذرات میتواند خطرات جدی را در انسان ایجاد کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - بررسی فعالیت آنزیم های هضمی، آمیلاز وآلکالین فسفاتاز، در لارو ماهی سفید تغذیه شده از ناپلی آرتمیا
فاطمه حسن تبار حسین اورجی ابوالقاسم اسماعیلی سیده صدیقه باباییهدف از این آزمایشتعیین نرخ رشد، بازماندگی و فعالیت آنزیم های هضمی (آمیلاز وآلکالین فسفاتاز) لارو ماهی سفید تغذیه شده با ناپلی آرتمیا می باشد. آزمایش در مخازن شیشه ای 115 لیتری حاوی 7000قطعه لارو ماهیسفید با میانگین وزن اولیه 3/5 میلی گرم (2روز بعد از هچ ) انجام شد.جهت س چکیده کاملهدف از این آزمایشتعیین نرخ رشد، بازماندگی و فعالیت آنزیم های هضمی (آمیلاز وآلکالین فسفاتاز) لارو ماهی سفید تغذیه شده با ناپلی آرتمیا می باشد. آزمایش در مخازن شیشه ای 115 لیتری حاوی 7000قطعه لارو ماهیسفید با میانگین وزن اولیه 3/5 میلی گرم (2روز بعد از هچ ) انجام شد.جهت سنجش آنزیمینمونه برداری از لارو ها بصورت تصادفی در روزهای 2، 3، 5، 6 ،8 ،10 ،15 ،21 ،25 و 30 انجام گرفت. نتایج نشان دادند که ذخیره سازی لارو در تراکم بالاکارایی رشد را کاهش می دهد اما تأثیر قابل ملاحظه ایی بر روی نرخ بازماندگی لارونداشت.در تحقیق حاضر از روز 23-30 افزایش واضحی در فعالیت آنزیم آمیلاز مشاهده شد بطوری که بیشترین فعالیت آمیلاز در روز 30 بعد از هچ مشاهده شد. محتوای بالای گلیکوژن و کربوهیدرات در غذای زنده ممکن است سنتز و ترشح آمیلاز را تحریک کند.یک پیک فعالیت زود هنگام در فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در روز 8 بعد ار تفریخ مشاهده شد که نشان دهنده روند بلوغ روده در لارو ماهی سفید می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - بررسی اثرات خواص ضد دیابتی عصاره هیدروالکلی گل نر گردو بر آنزیم های کبدی در موش-های صحرایی نر بالغ دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین
سید ابراهیم حسینی کاظم کریم زادهدیابت یک ناهنجاری متابولیکی ناشی از نقص در ترشح یا کارکرد انسولین می باشد. گردو ماده ای مغذی است که در طب سنتی برای درمان دیابت نیز کاربرد دارد.این تحقیق به بررسی اثر بخشی گل نر گردو بر دیابت و عوارض کبدی آن می پردازد. در این پژوهش از 80سر رت نر 200 تا 225 گرمی، در3 گرو چکیده کاملدیابت یک ناهنجاری متابولیکی ناشی از نقص در ترشح یا کارکرد انسولین می باشد. گردو ماده ای مغذی است که در طب سنتی برای درمان دیابت نیز کاربرد دارد.این تحقیق به بررسی اثر بخشی گل نر گردو بر دیابت و عوارض کبدی آن می پردازد. در این پژوهش از 80سر رت نر 200 تا 225 گرمی، در3 گروه کنترل، دیابتی و غیردیابتی استفاده شد. گروه کنترل 8 سر. گروه دیابتی شده و غیر دیابتی هر کدام 32 سر که هر یک از این گروه ها خود به 4 دسته 8 تایی تقسیم می گردند: (الف) گروه شم، (ب) گروه تجربی با دریافت g/kg2 عصاره، (ج)با دریافت g/kg4عصاره،(د) با دریافت g/kg6 عصاره. 8 سر موش هم جهت تعیین دوز کشنده (LD50)استفاده شد. برای ایجاد دیابت به صورت IPازmg/kg 60 استرپتوزوتوسین (STZ)استفاده گردید. موش ها به مدت 15 روز و به صورت تک دوز توسط عصاره تیمار شدند و در پایان روز پانزدهم از طریق داخل بطنی از حیوانات خونگیری شده و سپس با استفاده از کیت های تشخیصی سطوح سرمی قند خون و آنزیم های کبدی اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که عصاره هیدروالکلی گل نر گردو باعث ایجاد کاهش معنی داری در سطوح سرمی گلوکز و آنزیم های ASATوALPدرگروهای دیابتی نسبت به گروه های غیردیابتی تیمار شده می گردد.در این پژوهش تأثیر مفید عصاره هیدروالکلی گل نر گردو به دلیل مهار آسیب کبدی و کاهش میزان قند خون، بصورت غیروابسته به دوز، در گروه های تجربی دیابتی مشاهده گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - بررسی تأثیر عصاره آبی ـ الکلی گیاه گزنه (Urtica dioica) برسطح پلاسمایی هورمون های محور هیپوفیز تیروئید و برخی از آنزیم های کبدی در موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار
حیدر آقابابا سیده نیره حسینی سید ابراهیم حسینیگزنه از گیاهان دارویی به شمار می آید که در این تحقیق تأثیر عصاره آبی ـ الکلی این گیاه بر سطح سرمی هورمون های تیروئیدیT3 ، T4و هورمونTSH و نیز آنزیم های کبدی، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) بررسی شد. در این مطالعه از 40 چکیده کاملگزنه از گیاهان دارویی به شمار می آید که در این تحقیق تأثیر عصاره آبی ـ الکلی این گیاه بر سطح سرمی هورمون های تیروئیدیT3 ، T4و هورمونTSH و نیز آنزیم های کبدی، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) بررسی شد. در این مطالعه از 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی10andplusmn;210 گرم استفاده گردید. حیوانات به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. حیوانات گروه تجربی به ترتیب دوزهای mg/kg25و50 و100 عصاره گزنه را به صورت تزریق درون صفاقی و به مدت 28 روز دریافت کردند. به حیوانات گروه شاهد فقط حلال دارو(آب مقطر) تزریق شد؛ وگروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفت. در پایان دوره آزمایش، خون گیری از قلب حیوانات انجام گرفت و سرم خونی استخراج گردید و سپس غلظت سرمی هورمون های T3، T4وTSHبه روش ELISAو آنزیم های کبدی به روش فتومتریک اندازه گیری شدند. نتایج با روش های آماری T-testوANOVAتحلیل شد (05/0p). نتایج نشان داد که غلظت هورمون TSHدر هر سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارد. غلظت هورمون T4در هر سه گروه تجربی و غلظت هورمون T3در گروه های دریافت کننده دوزهای mg/kg50 و100 عصاره گیاه کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان دادند. میزان آنزیم های کبدی ALT, ASTدر گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان ندادند؛ در حالی که میزان آنزیم ALPدر گروه های تجربی و گروه شاهد، نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد. کاهش هورمون های تیروئیدی T4وT3می تواند به علت وجود ترکیباتی نظیر فلاونوئیدها، کومارین و ترکیبات استروئیدی باشد و افزایش هورمون TSHاحتمالاً می تواند به دلیل حذف اثر فیدبک منفی در محورHPTباشد و این در حالی است که گیاه گزنه اثری بر روی برخی از آنزیم های کبدی ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - تاثیر عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه بر آنزیمها و بافت کبد در موش کوچک آزمایشگاهی
مهرداد مدرسی صفیه گلخنی مهران مجلسیبادرنجبویه (Melissa officinalis) گیاهی است معطر که دارای خواص درمانی فراوان از جمله آرام بخش، آنتی اکسیدان و ضدباکتری می باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه بر میزان تغییرات فعالیت آنزیم های کبدی ASTALTو ALPو بافت کبد در موش کوچک آزمایشگاهی نر ن چکیده کاملبادرنجبویه (Melissa officinalis) گیاهی است معطر که دارای خواص درمانی فراوان از جمله آرام بخش، آنتی اکسیدان و ضدباکتری می باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه بر میزان تغییرات فعالیت آنزیم های کبدی ASTALTو ALPو بافت کبد در موش کوچک آزمایشگاهی نر نژاد Balb/Cانجام گرفت. در این مطالعه تجربی 40 سر موش کوچک آزمایشگاهی از نژاد Balb/Cبه صورت کاملا تصادفی در پنج گروه شامل سه گروه تیمار و گروه های کنترل و دارونما تقسیم و در شرایطی یکسان نگهداری شدند. عصاره بادرنجبویه در سه دوز 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم تهیه و به روش درون صفاقی به مدت 20 روز به صورت یک روز در میان تزریق شد. از نرمال سالین نیز جهت تزریق به گروه دارونما استفاده گردید.بعد از آخرین تزریق خون گیری انجام و بافت کبد جدا گردید. میزان تغییرات آنزیم های ASTALTو ALPتوسط آزمون ANOVAبا نرم افزار SPSSدر سطح 05/0≥Pآنالیز گردید و در عین حال بافت کبد جهت بررسی تغییرات بافتی این اندام مورد بررسی قرار گرفت.نتایج حاکی از کاهش معنی دار ALTو ALPدر دوز mg/kg200 است (05/0P ). تعداد هپاتوسیت ها و هیستولوژی بافت کبد تغییرات معنی داری را نشان نمی دهد.به طور کلی می توان گفت عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه با کاهش فعالیت آنزیم های ALTو ALPو عدم تغییردر بافت کبد توانسته نقش حفاظتی خود را به اثبات برساند. از این رو در صورت استفاده صحیح می تواند نقش مهمی در پیشگیری و درمان بیماری ها در طب سنتی و طب رایج داشته باشد. ر پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - تأثیر عصاره هیدروالکلی برگ گیاه گل ساعتی بر تستهای عملکردی کبد در موش صحرایی نر بالغ
طیبه صادقی مهرداد شریعتی مختار مختاریگیاه گل ساعتی از جمله گیاهان دارویی است که عصاره آن حـاوی ترکیبات آنتی اکسیدانـی بالایـی می باشد. این ترکیبات دارای خواص ضدسرطانی، ضد التهاب و ضد درد هستنـد و در درمـان بیماری هـای صرع، اسهال، سوختگی و همورویید و تنظیم آنزیم های کبدی مفید می باشند. در این پژوهش تاًث چکیده کاملگیاه گل ساعتی از جمله گیاهان دارویی است که عصاره آن حـاوی ترکیبات آنتی اکسیدانـی بالایـی می باشد. این ترکیبات دارای خواص ضدسرطانی، ضد التهاب و ضد درد هستنـد و در درمـان بیماری هـای صرع، اسهال، سوختگی و همورویید و تنظیم آنزیم های کبدی مفید می باشند. در این پژوهش تاًثیر تجویز خوراکی عصاره گل ساعتی بر تستهـای عملکردی کبـد در مـوش صحرایی نر بالغ مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور تعداد 40 سر موش با وزن تقریبی 195 گرم به پنج گروه تقسیم شدند. هیچ تیماری بر روی گروه کنترل انجام نشد. گروه شاهد، فقط آب مقطر در یافت نمود. گروههای تجربی، به مدت 21 روز به ترتیب مقادیر 0، 150، 300 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره برگ گل ساعتی را دریافت کردند. تجویز عصاره به مدت 21 روز به طـول انجامیـد. بـعد از پایـان این دوره به منـظور اندازه گیری میـزان فاکتورهـای آنزیم آلانین آمینوترنسفراز (ALT)، آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آنزیم آلکالین فسفاتاز (ALP) خونگیری از قلب انجام شد و آنالیز آماری نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSSو مقایسه میانگین ها با آزمون T-testانجام شد. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که مقدار آنزیمهای ALTو ASTدر گروه تجربی حداکثر دریافت کننده عصاره یعنی600 میلیگرم بر کیلوگرم، نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد. میزان ALPدر مقایسه با گروه کنترل تغییرات معنی داری را نشان نداد. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اینطور بیان کرد که گیاه گل ساعتی احتمالاً با مکانیسمهای متعددی از جمله با خاصیت آنتی اکسیدانی از طریق مکانیسمهای فعالی از جمله مهار رادیکال آزاد و خنثی شدن پروکسیدها، جلوگیری از تخلیه گلوتاتیون احیاء و تثبیت غشای سلولی نقش حمایت کنندگی برای کبد ایجاد می کند. نتایج حاصله نشان دهنده عدم آسیب کبدی دررتهای مورد مطالعه می باشد .با توجه به خاصیت ضد سرطانی که دارد و با تحریک DNAپلـیمراز توسط گیاه گل ساعتی و افزایش سنتز rRNAسبب بازسازی سلول کبدی میشود و با مهار آنزیم سیتوکرومP450 که باعث فعال شدن ماده پیش سرطان به مولد سرطان میشود نقش مهمی در جلوگیری از سرطان کبد ایفا می کند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - مقایسه اثر روغن دانه های کتان و سیاهدانه بر میزان آنزیم های کبدی وبرخی از فاکتورهای التهابی در موش های صحرایی نر مبتلا به کبد چرب غیرالکلی
مژگان رحیمی سید ابراهیم حسینی محمدامین عدالت منشک کبد چرب از اختلالات شایع متابولیکی است که میلیون ها نفر در جهان به آن مبتلا هستند، با توجه به عوارض جانبی بسیاری از داروهای شیمیایی که در درمان این بیماری مورد استفاده قرار می گیرند این مطالعه با هدف بررسی اثر روغن دانه های کتان و سیاه دانه بر میزان سرمی آنزیم های کبد چکیده کاملک کبد چرب از اختلالات شایع متابولیکی است که میلیون ها نفر در جهان به آن مبتلا هستند، با توجه به عوارض جانبی بسیاری از داروهای شیمیایی که در درمان این بیماری مورد استفاده قرار می گیرند این مطالعه با هدف بررسی اثر روغن دانه های کتان و سیاه دانه بر میزان سرمی آنزیم های کبدی و برخی از فاکتورهای التهابی در موش های صحرایی نر مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام گردید. در این مطالعه تجربی از تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به 5 گروه 8 تایی شامل گروه های کنترل (فاقد تیمار)، شاهد مبتلا به کبد چرب (تیمار با امولسیون چربی)، و گروه های تجربی تحت تیمار 6 هفته ای با امولسیون چربی و به ترتیب تیمار 28 روزه با 75/0 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن کتان، 5 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن سیاه دانه و ترکیب هر دو 75/0+5 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن های کتان و سیاه دانه تقسیم شدند، استفاده گردید. در پایان پس از خون گیری و جداسازی سرم سطح آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، نیتروژن اوره خون (BUN)، کراتینین، پروتئین تام واینترلوکین 6 اندازه گیری و آنالیز گردیدند. نتایج نشان داد که القای کبد چرب باعث افزایش معنادار میزان اینترلوکین 6، پروتئین تام، نیتروژن اوره خون و ALP، ALT، AST و کراتینین نسبت به گروه کنترل می گردد (01/0< p). روغن های سیاه دانه و کتان به تنهایی و با هم باعث کاهش معنادار فاکتورهای فوق می گردد (01/0< p). روغن های سیاه دانه، کتان و استفاده همزمان هر دو باعث کاهش فاکتورهای سرمی ناشی از التهاب و آسیب کبدی در اختلال کبد چرب می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - تأثیر مصرف کورکومین بر سطح تستوسترون و آنزیمهای کبدی در رتهای القاشده با واریکوسل
محمد رضا صدرایی مرضیه تولایی محمد حسین نصر اصفهانی محسن فروزانفرواریکوسل یکی از مهمترین دلایل ناباروری در مردان است که علاوه بر تأثیر منفی بر اسپرماتوژنز، میتواند بر سیستم غدد درونریز نیز تأثیر بگذارد. ارتباط بین واریکوسل و تولید تستوسترون مشخص نیست. کبد یکی از اندامهای مؤثر در متابولیسم مواد و هورمونها است. هدف از این مطالعه ب چکیده کاملواریکوسل یکی از مهمترین دلایل ناباروری در مردان است که علاوه بر تأثیر منفی بر اسپرماتوژنز، میتواند بر سیستم غدد درونریز نیز تأثیر بگذارد. ارتباط بین واریکوسل و تولید تستوسترون مشخص نیست. کبد یکی از اندامهای مؤثر در متابولیسم مواد و هورمونها است. هدف از این مطالعه بررسی سطح تستوسترون سرم و ارتباط آن با تغییرات آنزیمی کبد بود. 50 سر رت نر نژاد ویستار به 5 گروه شامل کنترل، شم، القای واریکوسل، القای واریکوسل (50 میلیگرم بر کیلوگرم کورکومین) القای واریکوسل (100میلیگرم بر کیلوگرم کورکومین) تقسیمبندی شدند. پس از دوره تیمار، سطح آهن (Fe2+)، تستوسترون، بیلیروبین نوع مستقیم (D)، بیلیروبین کل (T) و غلظت سرمی آلانین آمینو ترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) ارزیابی شد و بافت کبد جداشده و موردبررسی قرار گرفت. واریکوسل موجب افزایش معنیدار سطح آهن (05/0 ≥ p)، کاهش غیر معنیدار سطح تستوسترون (242/0=p) و بیلیروبین توتال (639/0= p) شد. درمان با کورکومین منجر به کاهش غیر معنیداری در سطح آهن (056/0=p ) و بیلیروبین توتال (639/0= p)، همچنین افزایش غیر معنیدار در سطح تستوسترون (05/0< p) نسبت به واریکوسل شد، درحالیکه سطح بیلیروبین مستقیم (05/0≥ p) در واریکوسل افزایش معنیداری نسبت به شم و کنترل نشان داد. استفاده از کورکومین باعث کاهش معنیدار آن نسبت به واریکوسل شد (03/0 = p). ارزیابی سطح ALT(762/0=p ) و AST (367/0=p ) اختلاف معنیداری در بین گروهها نشان نداند. واریکوسل بر سطح آهن، تستوسترون، بیلیروبین و آنزیمهای کبدی تأثیر منفی دارد. کورکومین علاوه بر مهار آسیبهای ناشی از واریکوسل در بافت بیضه، قادراست تا اثرات مخرب واریکوسل را بر روی مؤلفههای بیوشیمیایی مرتبط با بافت کبد کاهش دهد. عصاره کورکومین در دوزهای بالاتر میتواند منجر به کاهش آنزیم کبدی AST دررت های واریکوسلی گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - اثر افزودن اسیدآمینه ی تائورین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فاکتورهای خونی و آنزیمهای کبدی در جوجه گوشتی
طاهره صندوقدار مهرداد ایرانی شهاب الدین قره ویسیاین تحقیق به منظور مطالعه تاثیر افزودن اسیدآمینه تائورین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فاکتورهای خونی و آنزیمهای کبدی در جوجه گوشتی انجام شد. آزمایش در 45 روز در قالب طرح کاملا تصادفی با تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس، شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 15 قطعه پرنده در هر چکیده کاملاین تحقیق به منظور مطالعه تاثیر افزودن اسیدآمینه تائورین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فاکتورهای خونی و آنزیمهای کبدی در جوجه گوشتی انجام شد. آزمایش در 45 روز در قالب طرح کاملا تصادفی با تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس، شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 15 قطعه پرنده در هر تکرار با جیره¬های هم¬انرژی و هم¬پروتئین با شرایط پرورشی یکسان صورت گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار اول (جیره پایه) و به ترتیب تیمار دوم، سوم و چهارم: جیره پایه همراه با 1 گرم در کیلوگرم اسیدآمینه تائورین،3 گرم در کیلوگرم اسیدآمینه تائورین و 6 گرم در کیلوگرم اسیدآمینه تائورین بود. نتایج نشان داد در طول دوره پرورش افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی، در بین تیمارهای آزمایشی با تیمار شاهد معنی¬دار بود (05/0p ). اما از لحاظ عددی عملکرد بهتری با اضافه شدن مکمل تائورین به جیره در این آنزیمها مشاهده شد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد اضافه کردن 6 گرم در کیلوگرم اسیدآمینه تائورین بدون تاثیر منفی بر عملکرد و خصوصیات لاشه، منجر به بهبود در تیتر فراسنجه¬های خونی و آنزیمهای کبدی می¬شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - اثر سطوح مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد در فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی
فاطمه همتی حسین خارا حبیب وهاب زاده رودسری رضوان اله کاظمیاین تحقیق با هدف تعیین اثر مقادیر مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی، از ماه مهر تا آذر 1401 در مرکز تکثیر و بازسازي ذخاير ژنتیکی ماهیان خاویاری شهید دکتر بهشتی سد سنگر شهرستان رشت در استان گیلان انجا چکیده کاملاین تحقیق با هدف تعیین اثر مقادیر مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی، از ماه مهر تا آذر 1401 در مرکز تکثیر و بازسازي ذخاير ژنتیکی ماهیان خاویاری شهید دکتر بهشتی سد سنگر شهرستان رشت در استان گیلان انجام گرفت. بدین منظور 180 قطعه فیل ماهی با میانگین وزن اولیه ماهیان 05/3± 266 گرم پس از 2 هفته سازگاری با محیط پرورشی، در شش تیمار و هر تيمار با سه تكرار، با غلظت های 5 (Mn1)، 10 (Mn2)، 15 (Mn3)، 20 (Mn4) و 25 (Mn5) میلی گرم سولفات منگنز مونوهیدرات (MnSO4H2O) در هر کیلوگرم غذا و تیمار شاهد (Mn0) بدون افزودن مکمل سولفات منگنز در دو ماه انجام شد. در پایان آزمایش از هر تکرار سه قطعه ماهی انتخاب، خونگیری و از کبد آن ها جهت مطالعات بافت شناسی نمونه برداری شد. نتایج فعالیت آنتی اکسیدانی کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز بین تیمارهای آزمایشی دارای اختلاف معنی دار بود (05/0 > p) و بیشینه میزان آنها در ماهیان تیمار شاهد وجود داشت، ولی سطوح سوپر اکسید دیسموتاز اختلاف معنی داری نداشت (05/0 < p). آنزیم های کبدی آلکالین فسفاتاز و آسپارتات آمینوترانسفراز دارای اختلاف معنی دار بین تیمار شاهد با دیگر تیمارهای آزمایشی بود (05/0 > p)، اما آنزیم آلانین آمینوترانسفراز، فاقد اختلاف معنی دار بود (05/0 < p). همچنین آسیب های بافتی به اشکال مختلف در بافت کبد همه تیمارها، حتی شاهد (آتروفی، رکود صفراوی، دژنرسانس چربی و نکروز سلولی) مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، سطوح 15-10 میلی گرم منگنز جیره توانست سبب بهبود فعالیت های آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و نیز کاهش آسیب های بافتی کبد در فیل ماهی جوان پرورشی شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - اثر عصاره پلی ساکارید محلول در آب جلبک پادینا (Padina australis Hauck) بر فعالیت آنزیم های گوارشی و فراسنجه های بیوشیمیایی میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei)
پریا اکبری زهرا امینی خوییدر تحقیق حاضر، عصاره پلی ساکارید محلول در آب جلبک پادینا (Padina australis) در غلظت های 0، 5/0، 1 و 5/1 گرم بر کیلوگرم غذا برای سنجش توانایی عصاره در بهبود فعالیت آنزیم های گوارشی و شاخص های بیوشیمیایی به جیره غذایی میگوی پا سفید غربی (Litopenaus vannamei) با میانگین وز چکیده کاملدر تحقیق حاضر، عصاره پلی ساکارید محلول در آب جلبک پادینا (Padina australis) در غلظت های 0، 5/0، 1 و 5/1 گرم بر کیلوگرم غذا برای سنجش توانایی عصاره در بهبود فعالیت آنزیم های گوارشی و شاخص های بیوشیمیایی به جیره غذایی میگوی پا سفید غربی (Litopenaus vannamei) با میانگین وزنی 1/0 ± 1 گرم اضافه شد. بر طبق تغذیه از این رژیم های غذایی به مدت 60 روز، بیشترین فعالیت آنزیم های پروتئاز و لیپاز در تیمار حاوی 5/1 گرم عصاره پلی ساکارید جلبک بر کیلوگرم غذا مشاهده شد (05/0 >p ). سطح آلبومین و پروتئین تام در تیمارهای حاوی سطوح مختلف عصاره پلی ساکارید جلبک بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0 > p). کمترین میزان گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در تیمار حاوی 5/1 گرم عصاره پلی ساکارید جلبک بر کیلوگرم غذا مشاهده شد که اختلاف معنی داری را در مقایسه با سایر تیمارها نشان دادند (05/0 > p). نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از 5/1 گرم عصاره پلی ساکارید جلبک پادینا بر کیلوگرم غذا ممکن است عملکرد هضم، سلامت کبد و سیستم ایمنی غیر اختصاصی میگوی پاسفید غربی را افزایش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - بررسی اثر محافظتی عصاره های مرزه بختیاری و آویشن دنایی بر فیبروز کبدی ناشی از تیواستامید در موشهای صحرایی نر
حسین سازگار فرشاد فدایی شهرام مشهدی زاده نوشا ضیا جهرمی فاطمه صادقی سامانیامروزه یکی از مشکلات جوامع بشری بیماری های کبدی و استفاده از داروهای شیمیایی با عوارض جانبی می باشد که باعث تغییر رویکرد محققین به سمت منابع داروی گیاهی جدید شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر عصاره مرزه بختیاری و آویشن دنایی بر آسیب های کبدی ناشی از تزریق تیواست چکیده کاملامروزه یکی از مشکلات جوامع بشری بیماری های کبدی و استفاده از داروهای شیمیایی با عوارض جانبی می باشد که باعث تغییر رویکرد محققین به سمت منابع داروی گیاهی جدید شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر عصاره مرزه بختیاری و آویشن دنایی بر آسیب های کبدی ناشی از تزریق تیواستامید می باشد. پنجاه و چهار سر رت نر را به صورت تصادفی انتخاب کرده و به نه گروه شش تایی تقسیم بندی کرده گروه (اول شاهد، دوم کنترل مثبت، سوم کنترل منفی، چهارم، پنجم و ششم تحت درمان با عصاره مرزه بختیاری با دوز 5، 10 و 20 میلیگرم بر کیلوگرم و هفت، هشت و نه تحت درمان با عصاره آویشن دنایی با دوز 5، 10 و 20 میلیگرم بر کیلوگرم به که صورت گاواژ عصاره را دریافت کردند. ابتدا تیو استامید به مدت سه هفته و هفتهای دو بار به میزان 1سی سی به تمام گروه ها به جز شاهد تزریق گردید. سپس به مدت 14 روز گاواژ عصاره مرزه و آویشن به گروههای تحت درمان با عصاره انجام گرفت و به گروه کنترل مثبت گاواژ کپسول سیلی بینین به میزان 8 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 14 روز انجام گرفت. سپس نمونه خون و کبد از موشها تهیه شد. مطالعات هیستوپاتولوژیکی بیانگر این مطلب است که بیشترین ضایعات کبدی در مقایسه با گروه شاهد مربوط به گروه کنترل منفی میباشد همچنین مشخص شد با افزایش مقدار دوز مصرفی عصاره، از میزان آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز و آسیب های پاتولوژیکی کبدکاسته شده است. با بررسی نتایج چنین به نظر می رسد وجود ترکیبات فلاونوئیدی و فنلی در گیاه آویشن دنایی و مرزه بختیاری می تواند منجر به کاهش اثرات سمی القاء شده توسط تیواستامید در بافت کبد موش شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - اثرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) بر سمیت کبدی داروی وین کریستین سولفات در موش صحرایی
ندا دهشت بستان رودی ویدا حجتیوین کریستین یک داروی ضد سرطان است که با رشد و گسترش سلول های سرطانی در بدن مبارزه می نماید. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) بر سمیت کبدی داروی وین کریستین سولفات در موش صحرایی می باشد. در این تحقیق از موش صحرایی ن چکیده کاملوین کریستین یک داروی ضد سرطان است که با رشد و گسترش سلول های سرطانی در بدن مبارزه می نماید. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) بر سمیت کبدی داروی وین کریستین سولفات در موش صحرایی می باشد. در این تحقیق از موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار استفاده شد. تعداد 56 سر موش به 7 گروه هشت تایی تقسیم بندی شدند. تیمارها طی15 روز به صورت درون صفاقی انجام شد. گروه کنترل شامل موش های سالم بود. گروه های تجربی ۱ و ۲ هر کدام شامل سه زیرگروه با غلظت های تعیین شده می باشد: گروه تجربی a1، 15 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کاسنی، 05/0 داروی وین کریستین سولفات و دوباره عصاره کاسنی دریافت کردند. گروه تجربی b1، 20 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کاسنی، ۱/۰ میلی گرم بر کیلوگرم وین کریستین و مجدد عصاره کاسنی دریافت کردند. گروه تجربی c1، 25 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کاسنی، سپس وین کریستین با دوز 2/0 سپس مجدد عصاره کاسنی دریافت کردند گروه تجربی a2: ابتدا ۰۵/۰ میلی گرم بر کیلوگرم وین کریستین بعد عصاره کاسنی را با دوز ۱۵ میلی گرم بر کیلوگرم و مجدد وین کریستین دریافت کردند. تجربی b2: ابتدا ۱/۰ میلی گرم بر کیلوگرم وین کریستین سپس 15 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کاسنی و مجدد وین کریستین دریافت کردند. تجربی c2: ابتدا ۲/۰ میلی گرم بر کیلوگرم وین کریستین، 15 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کاسنی و مجدد وین کریستین دریافت کردند. پس از انجام مراحل فوق با بیهوش کردن حیوانات، خون گیری از موش ها، جداسازی سرم، جداسازی کبد، اندازه گیری سطح پارامترهای بیوشیمایی و آنزیم های کبدی و بافت کبد آنها مورد آزمایش قرار گرفت. در این بررسی افزایش معنی داری در آنزیم های ALT و AST در گروه های تجربی ۱ نسبت به گروه کنترل و همچنین کاهش معنی دار گروه تجربی ۲ نسبت به گروه تجربی ۱ مشاهده گردید. نتایج نشان داد که تزریق زیرجلدی وین کریستین اثرات افزاشی در میزان آنزیم های کبدی در گروه تجربی ۱داشته اما عصاره کاسنی دارای خواص آنتی اکسیدانی بالا بوده و آنزیم های کبدی را کاهش معنی داری داده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - بررسی اثر نانوکورکومین در درمان کبد چرب غیرالکلی در موشهای هایپرکلسترولمی
سحر فرزانه سپیده فرهی نیابا توجه به کاربرد وسیع نانوذرات در پزشکی، بررسی پاتولوژی آنها ضروری بنظر می رسد. ویژگی مهم نانوذرات، اندازه کوچک آنها است. تجمع بیش از حد چربی در کبد و التهاب آن موجب سیروز کبدی می گردد. هدف از این مطالعه، تعیین اثر نانوکورکومین بر بیماری کبد چرب و کلسترول، تری گلیسیرید چکیده کاملبا توجه به کاربرد وسیع نانوذرات در پزشکی، بررسی پاتولوژی آنها ضروری بنظر می رسد. ویژگی مهم نانوذرات، اندازه کوچک آنها است. تجمع بیش از حد چربی در کبد و التهاب آن موجب سیروز کبدی می گردد. هدف از این مطالعه، تعیین اثر نانوکورکومین بر بیماری کبد چرب و کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL)، لیپوپروتئین با دانسیته پایین (LDL)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) سرم می باشد. در این مطالعه 60 سر موش نر در 6 گروه ده تایی تقسیم شدند که شامل: گروه کنترل، گروه کلسترول، گروه کلسترول و کورکومین و سه گروه دریافت کننده دوزهای مختلف نانوکورکومین که به صورت گاواژ تغذیه شدند. میزان پروفایل لیپیدی و آنزیم های کبدی اندازه گیری و نمونه بافت کبد موش ها پس از تثبیت در بافر فرمالین و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها توسط نرم افزارSPSS انجام شد. بررسی ها نشان داد که درگروه تغذیه شده با دوز بالای نانوکورکومین میزان تری گلیسرید، کلسترول، LDL، ASTو ALT به طور معنی داری کاهش و در دو گروه دریافت کننده دوز 50 و 100 نانوکورکومین، نسبت به گروه کورکومین(غیرنانو) و گروه کلسترول کاهش معنی داری را نشان دادند. پروفایل لیپیدی، AST و ALT گروه کورکومین غیرنانو نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نداشت اما تغیر در میزانHDL معنی دار بود. تغییرات آسیب شناسی کبد گروه دریافت کننده ی کلسترول موجب ایجاد توده های چربی و گروه های تغذیه شده توسط دوز 50 نانوکورکومین اثری از توده چربی نداشتند. نتایج نشان داد که می توان از دوزهای مناسب نانوکورکومین برای درمان بیماری کبد چرب غیرالکلی استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - بررسی اثر تنش کم آبی بر رشد و برخی ویژگی های فیزیولوژی درخت زینتی سرخدار (Taxus baccata L): بهعنوان یک درخت زینتی
فرنوش شاه محمدی مرضیه قنبری جهرمی محسن فرح پور سپیده کلاته جاری علی محمدی ترکاشوندبهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی سرخدار تحقیقی در محیط گلخانه با 4 سطح تنش خشکی (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در این تحقیق که از نهال 3 ساله استفاده گردید نسبت وزن تر به خشک اندام هوایی و ریشه چکیده کاملبهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی سرخدار تحقیقی در محیط گلخانه با 4 سطح تنش خشکی (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در این تحقیق که از نهال 3 ساله استفاده گردید نسبت وزن تر به خشک اندام هوایی و ریشه، کلروفیل a و b و نسبت این دو، محتوای نسبی آب برگ، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز و درصد و عملکرد اسانس ارزیابی شد. نتایج نشان داد صفات رشدی و رنگیزه های فتوسنتزی و محتوای نسبی آب برگ با افزایش شدت تنش خشکی، کاهش پیدا کردند. البته فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز با شدت تنش خشکی افزایش یافتند. بیشترین درصد اسانس در شرایط تنش خشکی نیمه شدید (50 درصد ظرفیت زراعی) حاصل شد. با افزایش میزان تنش خشکی تا 25 درصد ظرفیت زراعی درصد اسانس کاهش یافت. بیشتر شاخصهای رشد و فیزیولوژی گیاه سرخدار در سطح 75 درصد ظرفیت زراعی در مقایسه با 100 درصد ظرفیت زراعی تفاوت معنیدار نداشت بنابراین به نظر میرسد این گیاه در شرایط 75 درصد زراعی تحمل خوبی نشان دارد و از عملکرد قابل قبولی برخوردار است. از این رو توصیه می شود کشت و پرورش این گیاه ارزشمند در شرایط مساعد محیطی و آب کافی و نهایتا در شرایط تنش ملایم صورت گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - تأثیر کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و عملکرد گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط مختلف آبیاری
مرتضی شلالوند علیرضا پازکی رضا منعم مجید عبدلیبه منظور ارزیابی اثر روشهای مختلف آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار چکیده کاملبه منظور ارزیابی اثر روشهای مختلف آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.) در شرایط کاربرد ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه شهرری طی سال زراعی 94-1393 به اجرا در آمد. روشهای آبیاری در چهار سطح (آبیاری قطره ای، جوی و پشته ای، کرتی و جوی و پشته ای یک در میان) بعنوان عامل اصلی و کاربرد ورمی کمپوست در دو سطح (صفر و 15 تن در هکتار) و سالیسیلیک اسید در دو سطح (صفر و یک میلی مولار) بعنوان عوامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان شامل کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون پراکسیداز در وضعیت آبیاری جوی و پشته یک در میان و مصرف توأم ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید مشاهده شد و کمترین آنها در آبیاری قطره ای بدست آمد. مقدار مالون دی آلدئید در تیمار آبیاری جوی و پشته یک در میان بیشتر از آبیاری قطره ای بود و مصرف ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید بطور همزمان میزان مالون دی آلدئید را کاهش داد. بیشترین عملکرد دانه و محتوای کلروفیل نیز در تیمار آبیاری قطره ای با مصرف توأم ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید حاصل گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف ورمی کمپوست و سالیسیلیک اسید در رفع اثرات منفی تنش نقش دارند و میتوانند موجب بهبود فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و افزایش عملکرد گیاه ماریتیغال شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - بررسی تاثیر عوامل کاهش دهنده تنش خشکی (باکتری تیوباسیلوس، بتائین گلایسین، تیوفول و اسید سالیسیلیک) بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک کلزا (Brassica napus L.) در شرایط قطع آبیاری
داود سلیمانی محمد نصری میثم اویسیبه منظور بررسی اثرات تنش قطع آبیاری بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک کلزا رقم زرقام، تحقیقی در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین – پیشوا، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با نه تیمار و چهار تکرار در سال زراعی 94- 1393 اجرا شد. تیمار های مورد بررسی عبارتند از چکیده کاملبه منظور بررسی اثرات تنش قطع آبیاری بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک کلزا رقم زرقام، تحقیقی در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین – پیشوا، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با نه تیمار و چهار تکرار در سال زراعی 94- 1393 اجرا شد. تیمار های مورد بررسی عبارتند از: 1- قطع آبیاری در مرحله گلدهی، 2- قطع آبیاری در مرحله گلدهی+ گلاسین بتائین به صورت محلول پاشی (غلظت 5/1 لیتر در هزار). 3- قطع آبیاری در مرحله گلدهی + گلاسین بتائین به صورت محلول پاشی (غلظت 5/2 لیتر در هزار). 4- قطع آبیاری در مرحله گلدهی + تیوفول به صورت محلول پاشی (غلظت 5/1 لیتر در هزار) . 5- قطع آبیاری در مرحله گلدهی + تیوفول به صورت محلول پاشی (غلظت 2 لیتر در هزار) . 6- قطع آبیاری در مرحله گلدهی + سالسیلیک اسید به صورت محلول پاشی (غلظت 5/0 میلی مولار ). 7- قطع آبیاری در مرحله گلدهی + سالسیلیـک اسید بهصـورت محلول پاشی (غلظت 1 میلی مولار). 8- مصرف کود زیستی تیوباسیلیوس به صورت اختلاط با بذر و قطع آبیاری در مرحله گلدهی. 9- آبیاری کامل. نتایج نشان داد که افزایش عملکرد دانه در تیمار های مصرف تیوفول، اسید سالسیلیک و گلیسین و تیوباسیلیوس را می توان به علت افزایش هورمون اکسین و نهایتا افزایش انتقال متابولیت ها از برگ ها به دانه دانست و علت دیگر افزایش عملکرد دانه و صفاتی مانند محتوای آب نسبی و کلروفیل در شرایط قطع آبیاری با استفاده از این مواد می توان، تاثیر آن ها بر مسدود شدن و یا کاهش اندازه روزنه و تولید آنزیم های آنتی اکسیدات ماننـد سوپـر اکسیـد دیسموتاز دانست که باعث افزایش آسیمیلات های تولیدی شـده و در نهـایت عملکرد افزایش می یابد. عملکرد دانه از 8/1273 کیلوگرم در هکتار در تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی با افزایشی معادل 74 درصد به 5/4875 کیلوگرم در هکتار آبیاری کامل رسید که با تیمار های هشت و شش تفاوت معنی داری نداشت و هر سه در تیمار آماری a جای گرفتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - تاثیر محلولپاشی پوترسین روی مقاومت آنتیاکسیدانی گندم رقم SW- 82-9 تحت شرایط تنش کم آبی
زهرا کریمی حمیدرضا توحیدیمقدم پورنگ کسراییاین مطالعه به منظور ارزیابی اثر محلول پاشی پلی آمین پوترسین بر عملکرد صفات بیوشیمیایی گندم رقم SW-82-9 تحت شرایط تنش کم آبی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد واحد ورامین درسال 1393 به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. ک چکیده کاملاین مطالعه به منظور ارزیابی اثر محلول پاشی پلی آمین پوترسین بر عملکرد صفات بیوشیمیایی گندم رقم SW-82-9 تحت شرایط تنش کم آبی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد واحد ورامین درسال 1393 به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. کرت های اصلی شامل چهار سطح آبیاری: آبیاری معمولی، قطع آبیاری در مرحله ی ساقه دهی، قطع آبیاری در مرحله ی گل دهی و قطع آبیاری در مرحله ی زایشی یا پر شدن دانه و عوامل فرعی (محلول پاشی پوترسین) شامل محلول پاشی با آب مقطر، محلول پاشی پوترسین با غلظت 150 و 75 قسمت در میلیون بود. نتایج نشان داد که بالا ترین میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز متعلق به سطح توقف آبیاری در مرحله پر شدن دانه به میزان 15/960.mg pro.min-1) ∆) و کم ترین میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و آنزیم کاتالاز نیز متعلق به آبیاری معمولی منطقه به میزان 85/614 A.mg pro.min-1) ∆) بود. بالا ترین میـزان مالـون دی آلدئیـد مربوط به سطـح عـدم محلول پاشی با پوترسین به میزان 84/13 نانو مول بر گرم وزن تازه و کم ترین میزان مالون دی آلدئید به میزان 53/5 نانو مول بر گرم وزن تازه در مرحله آبیاری معمولی متعلق به سطح محلول پاشی با پوترسین با غلظت 150 قسمت در میلیون بود. محلول پاشی پوترسین توانست از کاهش بیومارکر های تخریب مالون دی آلدئید و دی تیروزین با کاهش اثر مخرب تنش جلوگیری نماید و اثر مثبتی بر رفع تنش خشکی داشته باشد. پیشنهاد می گردد آنزیم های آنتی اکسیدانت و بیومارکر های تخریب نیز به عنوان معیار انتخاب گیاه متحمل به شرایط تنش کم آبی استفاده شود و میزان 150 قسمت در میلیون پوترسین می تواند سبب کاهش خسارت اکسیداتیو شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - اثر پیش تیمار اسید سالیسیلیک بر جوانهزنی و رشد گیاهچه ذرت شیرین (Sweet corn) در شرایط تنش شوری
پریسا سجودی میثم اویسی فرشاد قوشچیبه منظور بررسی اثر پیش تیمار سالیسیلیک اسید بر جوانه زنی و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز، گیاهچه ذرت شیرین در تنش شوری، آزمایشی در آزمایشگاه فیزیولوژیکی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد ورامین– پیشوا طراحی شد. بذر های ذرت شیرین، رقم Saccharata پس از خیساندن در محلول های(صف چکیده کاملبه منظور بررسی اثر پیش تیمار سالیسیلیک اسید بر جوانه زنی و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز، گیاهچه ذرت شیرین در تنش شوری، آزمایشی در آزمایشگاه فیزیولوژیکی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد ورامین– پیشوا طراحی شد. بذر های ذرت شیرین، رقم Saccharata پس از خیساندن در محلول های(صفر، 5/0 و یک میلی مولار) سالیسیلیک اسید به مدت 24 ساعت، جهت جوانه زنی در شرایط تنش شوری، به کاغذ های رولری آغشته به محلول NaCl با غلظت های(صفر، 25، 50، 100 و 200 میلی مولار) منتقل شده و در محیط کشت قرار گرفت. پس از جوانه زنی درصد جوانه زنی، فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز و وزن خشک گیاهچه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد تنش شوری باعث کاهش درصد جوانه زنی در بذر های ذرت شیرین شده، به طوری که غلظت 200میلی مولار نمک سبب کاهش 33/58 درصد جوانه زنی نسبت به تیمار شاهد می شود. همچنین مشاهده شد که سالیسیلیک اسید تاثیر مثبتی بر جوانه زنی داشته و هم در شاهد و هم در تیمار های تنش دیده سبب افزایش جوانه زنی می شود. استفاده از سالیسیلیک اسید موجب افزایش وزن خشک گیاهچه می گردد. سنجش فعالیت آنزیمی نشان داد که فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز در شرایط تنش شوری کاهش یافته و سالیسیلیک اسید سبب افزایش فعالیت این آنزیم یا به عبارتی کاهش اثر تنش شوری می شود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که پیش تیمار بذر ذرت شیرین با سالیسیلیک اسید یک میلی مولار اثر مثبتی بر جوانه زنی داشته و با تاثیر بر سیستم دفاع آنتی اکسیدانی گیاه سبب افزایش تحمل گیاهچه های ذرت شیرین تحت تنش شوری می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - تاثیر سطوح مختلف هیدروکسید روی و روی گلایسین بر فراسنجههای خونی و ایمنی و فعالیت-های آنزیمی در جوجه های گوشتی سویه راس308
شهرام نصابیان ابوالفضل زارعی محمد چمنی علی اصغر صادقی علیرضا صیداویجهت بررسی اثرسطوح مختلف هیدروکسید روی و روی گلایسین بر لیپوپروتئینها، ایمنوگلوبینها و فعالیتهای آنزیمی در جوجه های گوشتی سویه راس308، آزمایشی درقالب طرح کاملاتصادفی با 9تیمار و 4تکرار و 15قطعه جوجه درهرواحدآزمایشی به روش فاکتوریل3×3 برروی540قطعه جوجه گوشتی یکرو چکیده کاملجهت بررسی اثرسطوح مختلف هیدروکسید روی و روی گلایسین بر لیپوپروتئینها، ایمنوگلوبینها و فعالیتهای آنزیمی در جوجه های گوشتی سویه راس308، آزمایشی درقالب طرح کاملاتصادفی با 9تیمار و 4تکرار و 15قطعه جوجه درهرواحدآزمایشی به روش فاکتوریل3×3 برروی540قطعه جوجه گوشتی یکروزه نرسویه راس 308 اجرا گردید. جیره های آزمایشی شامل سطوح مختلف 0، 50 و 100 میلی گرم در کیلوگرم از هر یک از دو منبع هیدروکسید روی و روی گلایسین بود.نتایج آزمایش نشان داد که اثر سطوح مختلف هیدروکسید روی بر HDL،LDL،VLDL،عیار آنتی بادی SRBC (ایمنوگلوبولینIgM نوبت اول وIgG نوبت دوم)،عیارآنتی بادی آنفولانزا در هردونوبت، معنی دار بودند (05/0>p). اثر سطوح مختلف هیدروکسید روی بر آنزیم های ، لاکتات دهیدروژناز و سوپراکسی دسموتاز معنی دار شدند (05/0>p). در عیار آنتی بادی آنفولانزا نوبت اول بیشترین و کمترین عیار متعلق به تیمارهای حاوی 100 میلی گرم در کیلوگرم روی گلایسین بدون هیدروکسید روی و شاهد بوده و همچنین نوبت دوم بیشترین و کمترین عیار متعلق به تیمارهای 100 میلی گرم در کیلوگرم از هیدروکسید روی و روی گلایسین وشاهد بوده است و بین آنها تفاوت معنی دار مشاهده شد(05/0>p). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - ارزیابی پارامترهای هماتولوژیکی و بیوشیمیایی در گوسفند نژاد مهربان آلوده به کیست هیداتید و ترماتودهای کبدی در کشتارگاه صنعتی همدان 1394
حیدر حیدری حمیدرضا ظهیری اعظم حسینی پارمیس نطقی سعیده آیینه آزاده حسینی الهه شمس حسین وزینیسابقه و هدف؛ دام به عنوان مهمترین منبع تامین کننده زنجیره غذایی انسان و منبع اصلی تامین کننده پروتئین محسوب میشود. بیماریهای انگلی موجب بروز خسارات اقتصادی میشود و اثرات سوء بر سلامت دام و انسان دارد. طرح مطالعه؛ در این مطالعه میزان پارامترهای هماتولوژیکی و بیوشی چکیده کاملسابقه و هدف؛ دام به عنوان مهمترین منبع تامین کننده زنجیره غذایی انسان و منبع اصلی تامین کننده پروتئین محسوب میشود. بیماریهای انگلی موجب بروز خسارات اقتصادی میشود و اثرات سوء بر سلامت دام و انسان دارد. طرح مطالعه؛ در این مطالعه میزان پارامترهای هماتولوژیکی و بیوشیمیایی در گوسفندان آلوده به عفونتهای انگلی کبد در کشتارگاه صنعتی همدان در سال 1394 مورد بررسی قرار گرفت.حیوانات مورد مطالعه؛ تعداد 220 راس گوسفند (نژاد مهربان) در سنین مختلف از کشتارگاه صنعتی همدان به صورت تصادفی جمعآوری شد. سپس گوسفندان به چهار گروه شامل؛ 50 راس آلوده به فاسیولازیس (گروه آلوده یک)، 50 راس آلوده به کیست هیداتید (گروه آلوده دو)، 20 راس آلوده به دیکروسلیوزیس (گروه آلوده سه) و 100راس سالم (گروه کنترل) تقسیم شدند.روش کار؛ گوسفندان از نظر آلودگی به کیست هیداتید و ترماتودهای کبدی به صورت ماکروسکوپی بررسی شدند. از ناحیه ورید وداج گوسفندان نمونه خون گرفته شد. نمونههای خونی و سرمی مورد آزمایش قرار گرفتند. جهت آنالیز دادهها از نرمافزار آماری SPSS استفاده شد.یافتهها؛ نتایج نشان میدهد که بین تعداد تام گلبولهای قرمز (RBC)، میانگین غلظت هموگلوبین سلولی (MCHC)، هموگلوبین (Hb)، میانگین وزن هموگلوبین سلولی (MCH)، میانگین حجم سلولی (MCV)، تعداد تام گلبولهای سفید (WBC) و آنزیمهای آسپارتات ترانسفراز (AST)، آلانین ترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP) در گروههای آلوده نسبت به گروه سالم از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - بررسی میزان فعالیت آنزیم های GOT, GPT ,LDHپلاسمای منی و ارتباط آن باکیفیت اسپرماتوزوئیدهای منجمد گاومیش
عبدالرضا رستگارنیا یحیی عیوض صحرا وحید شفیع پورهدف این تحقیق تعیین میزان فعالیت آنزیم های GOT. GPTو نیز LDHپلاسمای منی در طی فرایند عمل آوری و انجماد و ارتباط آن با کیفیتاسپرماتوزوئیدهای منجمد می باشد. برای این منظور تعداد 25انزال 5راس ازگاومیش های نر موجود در ایستگاه پرورش گاومیش شمالغرب کشور(ایستگاه جبل) جمع آوری چکیده کاملهدف این تحقیق تعیین میزان فعالیت آنزیم های GOT. GPTو نیز LDHپلاسمای منی در طی فرایند عمل آوری و انجماد و ارتباط آن با کیفیتاسپرماتوزوئیدهای منجمد می باشد. برای این منظور تعداد 25انزال 5راس ازگاومیش های نر موجود در ایستگاه پرورش گاومیش شمالغرب کشور(ایستگاه جبل) جمع آوری گردید. نمونه های منی با کیفیت عالی و با داشتن بیش از 80درصد اسپرماتوزوئید با تحرک رو به جلو در دمای 37درجهسانتیگراد با رقیق کننده تریس رقیق گردید. پس از طی مرحله خنک شدن ( )coolingدر دمای 4درجه سانتیگراددر ظرف مدت 2ساعت و نیز اعمالزمان تعادل 4-6ساعت در دمای 4درجه سانتیگراد متعاقب افزودن گلیسرول، نمونه های رقیق شده در پایوت های 0.5میلی لیتری فرانسوی با اعمالزمان انجماد مشخص قبل از ورود در ازت مایع منجمد گردیده و در داخل کانتینرهای مخصوص ازت مایع نگهداری شدند. میزان فعالیت آنزیم هایمورد نظربلافاصله پس از جمع آوری منی ونیز در مورد نمونه پایوتهای منجمد پس از گذشت 72ساعت از زمان انجماد،متعاقب یخ گشایی ()thawingدر دمای 37درجه سانتیگراد به مدت 40ثانیه صورت گرفت. برای اندازه گیری فعالیت آنزیم LDHاز روش کنتیک اکسیداسیون لاکتات به پیرووات ونیز برای اندازه گیری فعالیت سایر آنزیم ها از روش کالریمتری استفاده گردید. در این راستا میزان تحرک، درصد اسپرماتوزوئیدهای با غشای پلاسمالمایسالم و یکپارچه و نیز آکروزومهای دست نخورده نمونههای منجمد مورد نظر پس از ذوب به ترتیب یا استفاده از میکروسکوپ صفحه گرم ( 37درجهسانتیگراد،) آزمایش HOSTو نیز رنگ آمیزی گیمسا مورد بررسی قرار گرفت میانگین فعالیت آنزیم های LDH. GPT. GOTپایوتهای منجمد گاومیشنر مورد بررسی به ترتیب ( 90/4±32/7 )IU/L( ،270/4±58/5 )IU/L( ،140/4±18/5 )IU/Lگزارش گردید. آنالیز نتایج بدست آمده در ارتباط با ارزیابیکیفیت نمونه های منی منجمد پس از یخ گشایی بر اساس میزان فعالیت آنزیم های LDH. GPT. GOTنشان داد که بین میزان تحرک ونیز درصداسپرماتوزوئیدهای زنده و با آکروزوم نرمال با میزان فعالیت آنزیم های مورد نظر ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد، بطوریکه با کاهش کیفیت منیمنجمد میزان فعالیت آنزیم های تحت آزمایش افزایش نشان می دهد ( .)P>0/05به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد اندازه گیری میزانفعالیت آنزیم های پلاسمای منی میتواند به عنوان یک شاخص در ارزیابی کیفیت نمونه منی منجمد گاومیش مورد استفاده قرار گیرد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - تاثیر کاربرد برگی اسید سالیسیلیک و زینک اکسید بر رشد، رنگیزههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum)
فاطمه پژم زهرا اوراقی اردبیلی علیرضا لادن مقدم الهام دانائیاین مطالعه برای بررسی پاسخ های رشدی و فیزیولوژیک گیاه گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum) به کاربرد برگی طولانی مدت اکسید روی (ZnO) و اسید سالیسیلیک (SA) در غلظت کم انجام شد. این آزمایش در شرایط کشت گلدانی در بستر کوکوپیت و پرلیت انجام شد و از محلول غذایی هوگلند برای آبیا چکیده کاملاین مطالعه برای بررسی پاسخ های رشدی و فیزیولوژیک گیاه گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum) به کاربرد برگی طولانی مدت اکسید روی (ZnO) و اسید سالیسیلیک (SA) در غلظت کم انجام شد. این آزمایش در شرایط کشت گلدانی در بستر کوکوپیت و پرلیت انجام شد و از محلول غذایی هوگلند برای آبیاری دانه رستهای گوجه فرنگی استفاده شد. دانه رستهای گیاه گوجه فرنگی با زینک اکسید (ZnO) در دو غلظت (صفر و 5 میلیگرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک در دو غلظت (صفر و 5 میلیگرم در لیتر) سه روز درمیان طی دو ماه محلولپاشی شدند. کاربرد برگی تکی و توام اسید سالیسیلیک و زینک اکسید موجب بهبود رشد و وزن میوه شد. تیمارهای بکارگرفته شده اسید سالیسیلیک و زینک اکسید موجب افزایش ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی، وزن تر ریشه و وزن تر میوه شدند. محلولپاشی برگی تکی و توام اسید سالیسیلیک و زینک اکسید همچنین موجب افزایش معنیدار محتوای رنگیزههای فتوسنتزی شامل کلروفیل a وb (Chla)، Chlb و کاروتنوئیدها شد. افزایش معنیدار فعالیت آنزیم کاتالاز در اثر محلولپاشی برگی زینک اکسید و اسید سالیسیلیک به ویژه تیمار ترکیبی ثبت شد. فعالیت آنزیم پراکسیداز نیز روند افزایشی در پاسخ به کاربرد برگی زینک اکسید و اسید سالیسیلیک نشان داد. بطور کلی، این مطالعه شواهد فیزیولوژیک را تامین کرد که چگونه کاربرد ZnO و اسید سالیسیلیک در غلظت مناسب میتواند متابولیسم اولیه و سیستم آنتیاکسیدانی را بهبود بخشد. بدیهی است انجام تحقیقات بیشتر به ویژه مولکولی می تواند دانش ما را در زمینه ارتقا دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - تاثیر دما و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی بذر و رشد گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
فرزانه باقری رسول فخاری پریسا شیخ زاده ناصر زراع ماهرخ بلندیاین پژوهش به منظور بررسی تاثیر دمای نگهداری و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی، رشد و خصوصیات بیوشیمیایی گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل پنج سطح رطوبت بذر (5، 10، 15، 20، 25 درصد)، هشت س چکیده کاملاین پژوهش به منظور بررسی تاثیر دمای نگهداری و رطوبت بذر بر ویژگی¬های جوانه¬زنی، رشد و خصوصیات بیوشیمیایی گیاهچه¬های گاوزبان اروپایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل پنج سطح رطوبت بذر (5، 10، 15، 20، 25 درصد)، هشت سطح دمایی (10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد) و 12 سطح مدت نگهداری (7، 14، 21، 28، 35، 42، 49، 56، 63، 70، 77 و 84 روز) بود. نتایج نشان داد که با افزایش مدت نگهداری درصد و سرعت جوانه¬زنی و طول گیاهچه کاهش یافت ولی درصد گیاهچه¬های غیرنرمال، فعالیت آنزیم پراکسیداز و محتوای پرولین گیاهچه¬ها افزایش یافتند. بیشترین جوانه¬زنی و رشد گیاهچه در تیمار شاهد و 7 روز پس از نگهداری با رطوبت 10 درصد بذری پس از 7 روز نگهداری حاصل شد. کمترین جوانه¬زنی و رشد گیاهچه 84 روز پس از نگهداری با 15 درصد رطوبت بذری در دمای 15 درجه سانتی¬گراد مشاهده گردید. بیشترین طول گیاهچه در دمای 25 درجه سانتی¬گراد و رطوبت 20 درصد با 7 روز نگهداری بدست آمد. نتایج نشان داد در دمای 25 درجه سانتی¬گراد میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در اوایل مدت نگهداری (مدت 28 روز نگهداری) بیشترین میزان فعالیت را نشان داد ولی با ادامه تاثیر شرایط نامطلوب طی انبارداری از فعالیت آنزیم به طور معنی¬داری کاسته شد. نتایج نشان داد کمترین میزان پرولین به دمای 15 درجه سانتی¬گراد با سطح رطوبتی 25 درصد و روز 28 انبارداری تعلق گرفت. بطور کلی با افزایش مدت زمان نگهداری و دمای نگهداری کیفیت بذور گاوزبان اروپایی کاهش یافت و از آنجایی که بذر این گیاه حاوی روغن می¬باشد بایستی به انبارداری، زنده¬مانی و حفظ حداکثر کیفیت آن توجه کافی داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - تأثیر کلرو کولین کلراید (CCC) و زمان محلولپاشی بر عملکرد، صفات فیزیولوژیک و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت ذرت (Zea mays cv. Sc 704) در شرایط تنش خشکی
محمدنبی ایلکایی داود حبیبی فرزاد پاک نژاد ناصر خدابنده مسعود علی اکبر بوجار فاطمه صدیقیهدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کلروکولین کلراید (CCC) و زمان محلول‎پاشی آن بر صفات فیزیولوژیک و فعالیت برخی آنزیم‎های آنتی اکسیدانت در گیاه ذرت رقم 704 تحت شرایط تنش خشکی بوده است. این پژوهش در سال 1385 به صورت آزمایش کرت‎های دو بار خرد شده (اسپلیت اسپلی چکیده کاملهدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کلروکولین کلراید (CCC) و زمان محلول‎پاشی آن بر صفات فیزیولوژیک و فعالیت برخی آنزیم‎های آنتی اکسیدانت در گیاه ذرت رقم 704 تحت شرایط تنش خشکی بوده است. این پژوهش در سال 1385 به صورت آزمایش کرت‎های دو بار خرد شده (اسپلیت اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) انجام گرفت. تیمارهای آبیاری نرمال و تنش (قطع آبیاری پس از گرده‎افشانی) به کرت‎های اصلی و تیمار محلول‎پاشی با دو غلظت (CCC) صفر و 5/1 لیتر در هکتار به کرت‎های فرعی و زمان محلول‎پاشی در دو مرحله 6 برگی و 15 روز بعد از آن، به کرت‎های فرعی فرعی تعلق گرفت. نتایج نشان داد که تاثیر تنش خشکی بر پایداری غشای سیتوپلاسمی، فعالیت‎های آنزیم گلوتاتیون پر اکسیداز و آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در سطح احتمال 1% و هم‎چنین بر عملکرد دانه و فعالیت آنزیم کاتالاز در سطح احتمال 5% معنی‎دار بود. مصرف CCC با غلظت 5/1 لیتر در هکتار بر عملکرد و محتوای رطوبت نسبی در سطح احتمال 5% و بر فعالیت آنزیم‎های آنتی اکسیدانت در سطح 1% معنی‎دار بود. میزان محتوای رطوبت نسبی برگ برای تیمار CCC (5/65%) نسبت به شاهد (6/60%)، تفاوت معنی‎داری را نشان داد. عملکرد دانه (7/10 تن در هکتار) در تیمار CCC نسبت به شاهد (1/9 تن در هکتار) اختلاف معنی‎داری داشت. هم‏چنین میزان فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز در تیمار CCC (5/1740 میلی‎گرم در پیکومول) نسبت به تیمار شاهد (1/888 میلی‎گرم در پیکومول) تفاوت معنی‎داری داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - اثر محلول پاشی متانول و سالیسیلیک اسید بر ویژگی های فیزیولوژیکی و آنتی اُکسیدانی کلزا (Brassica napus L) تحت شرایط کم آبیاری
سمانه صفاجو علی فرامرزی جلیل اجلی مهرداد عبدی مهدی اورعیبه منظور سنجش اثر محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز)، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین گیاه کلزا (<em>Brassica napus </em>L) در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکت چکیده کاملبه منظور سنجش اثر محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز)، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین گیاه کلزا (<em>Brassica napus </em>L) در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی صفی آباد دزفول، اجرا شد. تیمارهای تنش کم آبی شامل سه سطح (70، 140 و 210 میلی متر تبخیر) به عنوان کرت های اصلی و تلفیق تیمارهای محلول پاشی برگی سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، 100 و 200 میکرومول) و متانول در سه سطح (صفر، 10 و 20 درصد حجمی) به عنوان کرت های فرعی بوده است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد، اثر تنش کم آبی بر فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراُکسیداز و آسکوربات پراُکسیداز، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین، معنی دار بوده است. علاوه بر این، محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید بر صفات اندازه گیری شده، معنی دار بود. مقایسات میانگین نشان داد، تنش کم آبی، منجر به افزایش میزان فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی، محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین شده است. در نهایت، محلول پاشی برگی متانول و سالیسیلیک اسید، کاهش میزان فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدانی و افزایش محتوای هیدرات های کربن محلول و پرولین در گیاه کلزا را به همراه داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - نشت یونی و فعالیت کاتالاز و پراکسیداز در گیاهچه چند ژنوتیپ نخود در واکنش به دماهای پایین
احسان فتحی ایرج طهماسبی نسرین تیموری<strong>چکیده </strong>این مطالعه به منظور ارزیابی مقاومت ژنوتیپ­های نخود به تنش دمای پایین در مرحله رشد گیاهچه­ای در اتاقک رشد انجام شد. دراین آزمایش سطوح دمایی 15-، 10-، 5-، 0، 5، 10 و 15 درجه سلسیوس روی پنج ژنوتیپ نخود شامل ILC482، آزاد، آرمان، کا چکیده کامل<strong>چکیده </strong>این مطالعه به منظور ارزیابی مقاومت ژنوتیپ­های نخود به تنش دمای پایین در مرحله رشد گیاهچه­ای در اتاقک رشد انجام شد. دراین آزمایش سطوح دمایی 15-، 10-، 5-، 0، 5، 10 و 15 درجه سلسیوس روی پنج ژنوتیپ نخود شامل ILC482، آزاد، آرمان، کاکا و پیروز به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار اعمال شد. در تمام ژنوتیپ­های نخود با افزایش شدت تنش سرما از 15 تا 0 درجه سلسیوس، میزان نشت الکترولیت­ها افزایش و در دمای حدود 0 درجه به حداکثر رسید. در دامنه دمایی اعمال شده، ژنوتیپ آزاد و ILC482 به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان نشت الکترولیت بودند. با کاهش دما تا 0 درجه سلسیوس فعالیت <br /> آنزیم­های پراکسیداز و کاتالاز در همه ژنوتیپ­ها افزایش یافت. در دما­های کمتر از 0 درجه سلسیوس پاسخ ژنوتیپ­ها متفاوت بود. همچنین بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز و کاتالاز متعلق به ژنوتیپ ILC482 بود. در مجموع، به نظر می­رسد ژنوتیپ ILC482 در مقایسه با سایر ژنوتیپ­ها مقاومت بیشتری به سرما داشته باشد و بنابراین می­توان توصیه کرد در مناطقی که دمای هوا در فصل پاییزه و زمستان در کشت­های پاییزه و انتظاری با کاهش شدیدی مواجه می­شود از این ژنوتیپ­ استفاده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - اثر اقلیمپذیری و اسموپرایمینگ بذر بر تحمل تنش شوری گیاه گندمTriticum aestivum L.) )
آفاق یاوری قادر حبیبی معصومه عابدینی غلامرضا بخشی خانیکیشوری یکی از مهم­ترین تنش­های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می­گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می­شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلیمولار) بر پاسخ گیاه گندم<em>Tritic چکیده کاملشوری یکی از مهم­ترین تنش­های غیرزیستی است که بر عملکرد بذر و تولید محصول تأثیر می­گذارد. شوری باعث اثرات نامطلوب مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بر گیاه گندم می­شود. در این پژوهش، اثرات پرایمینگ بذر (پرولین 1 میلیمولار) بر پاسخ گیاه گندم<em>Triticum aestivum </em>L.)<em> </em>) به تنش شوری در شرایط اقلیم­پذیر و غیر اقلیم­پذیر، مورد بررسی قرار گرفت. بذور گندم تحت اقلیم­پذیری و پرایمینگ بذر با پرولین (1 میلی­مولار) به مدت 12 ساعت قرار گرفتند. سپس بذرها در گلدان­های حاوی خاک شور (EC=26.5 دسی­زیمنس بر متر) کاشته شدند و رشد گیاه و پارامترهای فیزیولوژیکی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش، عملکرد بذر با تیمار پرولین افزایش یافت. پیش­تیمار بذرها با پرولین تحت تنش شوری، عملکرد فتوسنتزی آنها را در مقایسه با اقلیم­پذیری، حفظ کرد. نتایج بررسی صفات وزن خشک اندام هوایی همراه با اندازه­گیری مالون­دی­آلدئید نشان داد که اقلیم­پذیری با غلظت کم نمک، نمی­تواند اثر بازدارندگی شوری بالا (EC=26.5 دسی­زیمنس بر متر) را کاهش دهد. بنابراین، تحقیقات بیشتری برای بهینه­سازی پروتکل اقلیم­پذیری، عوامل اسموپرایمینگ بذر و شرایط محیطی برای افزایش تحمل گیاه گندم به تنش شوری مورد نیاز است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - تأثیر غلظتهای مختلف سولفات مس (CuSO4) بر برخی پارامترهای فیزیولوژیک بادرنجبویه (Melissa officinalis L
صالحه نادری حمیده خواجه حسن احمدیبادرنجبویه با نام علمی Melissa officinalis L.گیاهی از خانواده نعناعیان (Lamiaceae) بوده و از گیاهان دارویی میباشد که از مهمترین خواص دارویی میتوان به آرام بخشی، تقویت اعصاب، ضد نفخ و تقویت کننده حافظه اشاره کرد. حضور فلزات سنگین یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که می چکیده کاملبادرنجبویه با نام علمی Melissa officinalis L.گیاهی از خانواده نعناعیان (Lamiaceae) بوده و از گیاهان دارویی میباشد که از مهمترین خواص دارویی میتوان به آرام بخشی، تقویت اعصاب، ضد نفخ و تقویت کننده حافظه اشاره کرد. حضور فلزات سنگین یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که میتواند منجر به کاهش رشد و تولید انواع اکسیژنهای واکنشگر شود. در این تحقیق اثر تیمار فلز سنگین سولفات مس (CuSO4) بر روی برخی پارامترهای گیاه بادرنجبویه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور این گیاه در مرحله 6 برگی با غلظتهای مختلف سولفات مس (0، 10، 20 و 30 میلی مولار) تیمار شد. سپس گیاهان 2 هفته بعد از اعمال تیمار سولفات مس جهت سنجش محتوای مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز، برداشت شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش غلظت مس، فعالیت پراکسیداسیون لیپید (مالون دی آلدئید)، میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان نسبت به شاهد افزایش معنیداری داشت. به طور کلی تمامی غلظتهای استفاده شده سولفات مس باعث ایجاد سمیت در گیاه بادرنجبویه شد که نشان دهنده حساس بودن گیاه مورد مطالعه به مقادیر بالای مس میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر سولفات مس بر محتوای مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز گیاه بادرنجبویه میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - تأثیر سالسیلیک اسید بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه گشنیز (Coriandurum sativum L.)
صالحه نادری حمیده خواجه حسن احمدیاین پژوهش به منظور بررسی تأثیرسطوح مختلف سالسیلیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید گیاه دارویی گشنیز، در قالب طرح کاملاُ تصادفی در سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری چکیده کاملاین پژوهش به منظور بررسی تأثیرسطوح مختلف سالسیلیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید گیاه دارویی گشنیز، در قالب طرح کاملاُ تصادفی در سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری دانشگاه زابل در سال 1392 انجام شد. تیمار اسید سالسیلیک اسید در چهار سطح 0، 1، 5/1 و 2 میلی­مولار بود. نتایج نشان داد در سطح 2 میلی­مولار فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدان پراکسیداز (POD) و گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، کلروفیل b، a و کارتنوئید نسبت به شاهد به ترتیب 96/72، 22/90، 70/91، 34/75، 34/85 و 12/81 درصد افزایش معنی داری نشان داد. به نظر می­رسد سالسیلیک اسید با تولید آنتی اکسیدان­ها و افزایش رنگیزه­های فتوسنتزی در غلظت­های بالاتر از 1 میلی­مولار تا حدودی باعث بهبود رشد در گیاه گشنیز در شرایط آزمایش گردد. پرونده مقاله