-
دسترسی آزاد مقاله
1 - ظروف سفالی آلبارِلو: شناخت و طبقهبندى آنها در جهان اسلام
سید هاشم حسینى حسین سپید نامهیکی از فرمهای رایج سفالینهها در جهان اسلام، ظروف سفالی موسوم به آلبارلو[1] است که از لحاظ تزیین و تکنیک ساخت دارای تنوع بسیار است. مطالعه و شناخت دقیق این فرم سفالی و شاخصه های تزیینی آن از ایران تا شمال آفریقا، از مهمترین اهداف این پژوهش است. براساس پژوهش انجامشده، چکیده کاملیکی از فرمهای رایج سفالینهها در جهان اسلام، ظروف سفالی موسوم به آلبارلو[1] است که از لحاظ تزیین و تکنیک ساخت دارای تنوع بسیار است. مطالعه و شناخت دقیق این فرم سفالی و شاخصه های تزیینی آن از ایران تا شمال آفریقا، از مهمترین اهداف این پژوهش است. براساس پژوهش انجامشده، ظروف سفالی آلبارلو به دو گروه بدنه استوانه ای و اندکی مقعر (گلدانی شکل)، و بدنه محدب (خمچه مانند) قابل طبقهبندی است؛ سفالینه های استوانه ای و مقعر برای داروهای خشک، مانند ادویه جات و ضماد، و سفالینه های بدنه محدب برای داروهای مایع کاربرد داشته است. تولید این ظروف سفالی از سده چهارم هجری در ایران رواج داشته و با گسترش تکنیک های سفالگری در اواسط دوره سلجوقی و تولید انبوه آن (بهویژه سفال زرینفام) در ایران و مناطق غربی جهان اسلام چون سوریه، مصر و اسپانیا ارتباط مستقیم یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیلی بر شبکه شهری استان لرستان
پرهام بقایی حجت شیخی اسماعیل جعفریمقدمه و هدف پژوهش: بروز پدیده ماکروسفالی در نظا ِ م شهری بیشتر کشورهای کمتر توسع هیافتهنمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها ۵ تا ۱۰ براب ِ ر اندازه ی جمعیت شه ِ ر دوم است. تجمع وتمرکز فعالیت های اداری سیاسی و متعاق ِ ب آن فعالیتهای بازرگانی اجتماعی و... در شه ِ ر چکیده کاملمقدمه و هدف پژوهش: بروز پدیده ماکروسفالی در نظا ِ م شهری بیشتر کشورهای کمتر توسع هیافتهنمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها ۵ تا ۱۰ براب ِ ر اندازه ی جمعیت شه ِ ر دوم است. تجمع وتمرکز فعالیت های اداری سیاسی و متعاق ِ ب آن فعالیتهای بازرگانی اجتماعی و... در شه ِ ر اول به عنوانعام ِ ل بازدارنده ی توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. در نتیجه، علت تمرک ِ ز جمعیت، در این شهرها، شدهو بدنبال آن باعث بر هم خورد ن تعاد ِ ل منطقه ای و ملی شد هاند.هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل شبکهشهری در استان لرستان می باشد.روش پژوهش: رو ِ ش کار در این پژوهش، ترکیبی از رو شهای توصیفی تحلیلی است و در آن از مدلهایقانو ن رتبه اندازه ی زیپف، مرتبه اندازه تعدیل شده، ضری ِ ب آنتروپی، شاخ ِ ص تمرک ِ ز شهری، منحن ِ ی لورنزو ضری ِ ب جینی به تحلی ِ ل شبک هی شهری استان لرستان، پرداخته شده است و نقش اقتصادی استان طیدهه های اخیر مورد بررسی واقع شده استیافته ها: یافته های این پژوهش، نشان می دهد؛ که نظام شهری استان لرستان از قانون رتبه اندازه پیروینمی کند. تعاد ِ ل فضایی نسبتًا مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سط ِ ح استان، برقرار است. توزیعجمعیت شهرها و گرو ههای شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سط ِ ح استان، نخست شهری (خرمآباد)، تا حدی است که در آینده احتمال می رود پدیده ماکروسفالی در سطح استان تشکیل شود.نتیجه گیری: جهت جلوگیری از شکل گیر ِ ی نخست شهری، در سطح استان باید ضمن تمرکز زدایی وجلوگیری از مهاجرتهای درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - نقش جادههای جنگلی در زادآوری گونههای درختی (مطالعۀ موردی: طرحهای جنگلداری لیره سر، گلندرود و مکارود)
مریم بازیاری حمید جلیلوند سید عطا اله حسینی یحیی کوچچکیده زمینه و هدف: هدف اصلی از مدیریت منابع طبیعی، استمرار تولید و پاسخ گویی به نیاز انسان به همراه حفظ تنوع زیستی و تداوم زادآوری در اکوسیستم های طبیعی است. زادآوری طبیعی از مهمترین عوامل مؤثر بر بقا و پایداری جنگل های طبیعی تلقی می شود. روش بررسی: این تحقیق با هدف بر چکیده کاملچکیده زمینه و هدف: هدف اصلی از مدیریت منابع طبیعی، استمرار تولید و پاسخ گویی به نیاز انسان به همراه حفظ تنوع زیستی و تداوم زادآوری در اکوسیستم های طبیعی است. زادآوری طبیعی از مهمترین عوامل مؤثر بر بقا و پایداری جنگل های طبیعی تلقی می شود. روش بررسی: این تحقیق با هدف بررسی تنوع زادآوری طبیعی گونه های چوبی از حاشیه جاده ها به سمت بخش های داخلی آن در سه عرصه مختلف و در جاده های آسفالته و خاکی می پردازد. بصورت انتخابی شرایط مشابه از نقطه نظر شرایط توپوگرافی، شیب و جهت مشخص شد و در هر طرف جاده از میکروپلات های 2×2 متر برای اندازه گیری تنوع زیستی و ترکیب زادآوری استفاده شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که شاخص های تنوع زادآوری در بالا و پایین جاده های آسفالته و خاکی و در سه منطقه مورد بررسی تفاوت معنی داری نشان نداند و تنها عامل اثرگذار موقعیت است که با فاصله از جاده های آسفالته و خاکی تنوع زادآوری کاهش می یابد. همچنین گونه های نورپسند همانندQuercus castaneifolia C.A.M.Browics & Menitsky ،Alnus subcordata (L) Gaertn و Diospyros lotus L.در کنار جاده ها به نسبت فاصله از جاده ها بیشتر مستقر می شوند. نتیجه گیری: بطور کلّی در این تحقیق در جاده های آسفالته، میزان تنوع زادآوری و غنا به میزان اندکی بیشتر از جاده های خاکی بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی آلودگی موشهای آزمایشگاهی یک مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی به ویروس تیلر عامل انسفالومیلیت
روزبه فلاحی فاطمه عابدینی همایون مهروانیچکیده یکی از توصیه های مهم انجمن های مرتبط با حیوانات آزمایشگاهی، استفاده از حیوانات با فلور میکروبی مشخص است زیرا که نتایج کار بر روی آنها بایستی تکرار پذیر، مطمئن و قابل تعمیم باشد. بنابراین انجام پایش های بهداشتی حیوانات جهت صدور گواهی وضعیت سلامت آنها در مراکز تولید چکیده کاملچکیده یکی از توصیه های مهم انجمن های مرتبط با حیوانات آزمایشگاهی، استفاده از حیوانات با فلور میکروبی مشخص است زیرا که نتایج کار بر روی آنها بایستی تکرار پذیر، مطمئن و قابل تعمیم باشد. بنابراین انجام پایش های بهداشتی حیوانات جهت صدور گواهی وضعیت سلامت آنها در مراکز تولید و پرورش حیوانات آزمایشگاهی الزامی است. از میان ویروس های توصیه شده توسط FELASA ، ویروس تیلر عامل انسفالومیلیت از مهمترین آنها بوده که در این تحقیق به بررسی حضور آن در جمعیت موش های آزمایشگاهی نژاد NIH یک مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی پرداخته شده است. روش تحقیق در این بررسی، RT-PCR ، با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ویروس مورد نظر بوده است. طراحی و تهیه نمونه کنترل مثبت، با استفاده از ترانسفورمیشن پلاسمید حاوی مناسب ترین قطعه ژن ویروس در E.coli جهت تکثیر ژن بود و سپس استخراج آن صورت گرفت. نمونه ها از بافت روده (کولون) حاوی مدفوع حیوانات، تهیه و به روش استاندارد آماده سازی و سپس روش RT-PCR انجام گرفت. نتایج نشان می دهد تعداد 13 نمونه از 29 نمونه و با میزان شیوع 45% در بین موش های نژاد NIH مبتلا به این ویروس بوده اند. محصول PCR انجام شده تخلیص و تعیین توالی گردید. در بررسی همترازی (alignment) جهت تعیین استرین، با توالی های هشت گونه دیگر کسب شده از بانک ژن NCBI مقایسه شد. در درخت فیلوژنی، سویه KX774639 0.15874 متعلق به این تحقیق بیشترین قرابت را، با گونه M20562 از کشور اتریش و گونه NC_001366 از کشور انگلیس نشان داد. از آنجاکه این عفونت قابل انتقال به انسان نیست، حذف فوری کلنی ضرورت ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تشخیص ویروس آکابان همراه با نشانههای بالینی و کالبدگشایی آن در گوسالههای شیرخوار در اطراف تهران
پیمان دهقان رحیم آبادی افشین رئوفی مرتضی گرجی دوز سید حسین مرجانمهر مجید مسعودی فردویروس آکابان در خانواده Peribunyaviridae، راسته Bunyavirales قرار دارد. این ویروس توسط پشه جنس کولیکوئیدس به دامهای نشخوارکننده منتقل شده و با عبور از سد جفت قادر به ایجاد نواقص مادرزادی در جنین است. ضایعات ایجاد شده بسته به سن جنین از سقط و مومیایی شدن تا بروز هیدرانن چکیده کاملویروس آکابان در خانواده Peribunyaviridae، راسته Bunyavirales قرار دارد. این ویروس توسط پشه جنس کولیکوئیدس به دامهای نشخوارکننده منتقل شده و با عبور از سد جفت قادر به ایجاد نواقص مادرزادی در جنین است. ضایعات ایجاد شده بسته به سن جنین از سقط و مومیایی شدن تا بروز هیدراننسفالی و آرتروگریپوزیس میتواند متغیر باشد. در یکی از دامداریهای شیری صنعتی اطراف تهران در سال 1395 تعداد 33 راس گوساله نژاد هلشتاین با نشانههای عصبی و آرتروگریپوزیس (18 راس مبتلا به نشانههای عصبی و 15 راس مبتلا به آرتروگریپوزیس) متولد شدند. در همه مبتلایان کوری، افسردگی، کودنی، عدم درک از محیط پیرامون، ناتوانی در مکیدن سرپستانک، عدم یادگیری و آرتروگریپوزیس نشانه بالینی متداول بود. کم خونی، لکوسیتوز و نوتروفیلی سه یافته مشخص خونشناسی در گوسالههای مبتلا به هیدراننسفالی بود. در کالبدگشایی جمجمه گوسالههای مبتلا عدم تشکیل نیمکرههای مغز و جایگزین شدن آنها توسط کیسههای مملو از مایع مغزی-نخاعی دیده میشد. ساقه مغز و مخچه به صورت طبیعی در همه مبتلایان شکل گرفته بود. بررسی باقیمانده بافت مغز به روش RT-PCR نشان داد که ضایعات ایجاد شده نتیجه آلودگی گوسالهها با ویروس آکابان در دوران جنینی است. یافتههای حاضر توصیف بالینی و کالبدگشایی بیماری آکابان در گوسالههای شیرخوار در ایران است که نقش ویروس آکابان در ایجاد آن به اثبات رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - طراحی مداری گیرنده دستگاه الکتروانسفالوگرام مناسب برای کاربردهای قابل حمل
مرضیه مرادی مسعود دوستیدر سالهای اخیر بسیاری از دستگاههای الکتروانسفالوگرام (EEG) قابل حمل و بیسیم شده اند. با توجه به الزامات تحرک و دوام، دستگاههای EEG نیازمند کوچکتر و سبکتر شدن، داشتن توان مصرفی پایینتر، به همراه کاهش نویز و آفست هستند. دامنه سیگنال EEG مقداری ضعیف بین ۲۰ تا ۲۰۰ میکر چکیده کاملدر سالهای اخیر بسیاری از دستگاههای الکتروانسفالوگرام (EEG) قابل حمل و بیسیم شده اند. با توجه به الزامات تحرک و دوام، دستگاههای EEG نیازمند کوچکتر و سبکتر شدن، داشتن توان مصرفی پایینتر، به همراه کاهش نویز و آفست هستند. دامنه سیگنال EEG مقداری ضعیف بین ۲۰ تا ۲۰۰ میکروولت است و فرکانس سیگنال EEG از ۰.۱ تا ۱۰۰ هرتز را در بر میگیرد. علاوه بر این، رابط پوست الکترود یک ولتاژ آفست DC بزرگ در حدود 300± میلی ولت ایجاد میکند. این دو چالش میتوانند سیگنال اصلی را برهم بزنند و دقت تشخیص را کاهش بدهند. در ورودی بخش تقویتکننده بسیاری از مدارهای EEG از تکنیک چاپر که با آن آفست و نویز 1/f مدوله میشوند، بنابراین دقت بالا، آفست میکروولت و نویز کم 1/f را میتوان بهدست آورد. تقویتکننده اصلی ترارسانا به عنوان تقویتکننده (IA) در بیشتر کارهای قبلی تقویتکننده کاسکد تاشده است. در این مقاله طرح ارائه شده با نوآوری در بخش تقویتکننده و استفاده از مدار مناسب برای بخش مدولاتور دوعامل کاهش توان مصرفی و نویز را به صورت همزمان ایجاد کرده است. مدار در تکنولوژی 0.18 μm CMOS طراحی شده و در شبیهسازی پساجانمایی تقویتکننده به بهره باند میانی dB60 و پهنای باندdB 3- در محدوده ۰٫۱ تا ۲۱0 هرتز دست مییابد. مساحت تراشه مدار با پایهها 512×512 میکرومتر مربع است. LPF قابل تنظیم دارای فرکانس قطع ۱۰۰ هرتز است. مدار پیشنهادی دارای نویز ارجاعی ورودیµVrms ۰٫75 (۰٫۱~۱۰۰هرتز) و مصرف توانnW 760 با تغذیه 1 ولت میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تحلیل ساختار ضرب المثل های برساخته از سفالینۀ «سبو» در غزلیّات صائب تبریزی
خاطره اسماعیل زاده رامین صادقی نژاد مریم محمّدزادهضرب المثل، شکلی ادبی است که همانند معمّا به ساختار کلامی خود، توجّه دقیق دارد. امّا در ضرب المثل، قصد نه پنهان کردن معنا که فشرده کردن آن در قالب شکلی به یاد ماندنی است. ضرب المثل ها، امثال و حکم وکلمات قصار، همگی شکل هایی اند که حکمت این جهانی و تجربۀ گذشته را در قالب چکیده کاملضرب المثل، شکلی ادبی است که همانند معمّا به ساختار کلامی خود، توجّه دقیق دارد. امّا در ضرب المثل، قصد نه پنهان کردن معنا که فشرده کردن آن در قالب شکلی به یاد ماندنی است. ضرب المثل ها، امثال و حکم وکلمات قصار، همگی شکل هایی اند که حکمت این جهانی و تجربۀ گذشته را در قالب سرفصل هایی کوتاه، فشرده می کنند که می توان در زمان حال به آنها متوسّل شد. استفاده از ضرب المثل یکی از ویژگی های بارز شعر دورۀ سبک هندی است. شاعران این سبک با الهام از محیط زندگی روزانه به مضمون سازی پرداخته اند. نبوغ مخاطب شناسی صائب تبریزی به عنوان سرآمدترین شاعر این سبک، وی را بر آن داشته است تا برای تـفهیم بهتـر و مؤثّرتر مطالب اخلاقـی، عرفانـی و اجتماعی از شکل ادبـی ضرب المثل، بیش ترین استفاده را ببرد. ضرب المثل درغزلیّات صائب از تنوّع وگستردگی بسیار بالایی برخوردار است. صائب از هر موضوع و وسیله ای برای منظور خود استفاده کرده است. سفالینه ها از قابل دسترس ترین ابزار و وسایل زندگی مردم عادی کوچه و بازار می باشند که از ظرفیّت بالایی برای آفرینش شکل ادبی ضرب المثل برخوردارند. بررسی ضرب المثل های برساخته از تمام سفالینه ها در دیوان کثیرالشعر صائب در یک مقاله ممکن نیست، از این رو در این پژوهش که به روش کتاب خانه ای و به شیوۀ توصیف تحلیل محتوا فراهم آمده است، فقط به تحلیل ضرب المثل های برساخته از سفالینۀ سبو، پرداخته ایم تا میزان و چگونگی بهره گیری صائب از سفالینۀ سبو در شکل ادبی ضرب المثل را نشان دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی اثر محافظتی ویتامین12Bبر روی میزان ابتلا رت های لویس آنسفالومیلیت آلرژیک تجربی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS
مریم موسوی اکبر کریمی مجید گوروئیمقدمه و هدف :مالتیپل اسکلروزیز بیماری پیشرفته خود ایمنی سیستم عصب مرکزی است و انسفالومیلیت آلرژیک تجربی(EAE)بهعنوان یک مدل حیوانی با ارزش برای این بیماری در نظر گرفته میشود. از آنجایی که ویتامین 12Bدر تعدیل کردن پاسخهای التهابی و در تشکیل صفحات میلین و تعدیل پاسخها چکیده کاملمقدمه و هدف :مالتیپل اسکلروزیز بیماری پیشرفته خود ایمنی سیستم عصب مرکزی است و انسفالومیلیت آلرژیک تجربی(EAE)بهعنوان یک مدل حیوانی با ارزش برای این بیماری در نظر گرفته میشود. از آنجایی که ویتامین 12Bدر تعدیل کردن پاسخهای التهابی و در تشکیل صفحات میلین و تعدیل پاسخهای استرس اکسیداتیو شرکت دارد، هدف از این مطالعه بررسی تاثیرات آن بر روی رتهای مبتلا به EAEاست.روش کار :با استفاده ازترکیب هموژنه نخاع خوکچه هندی، EAEدر رتهای لویس القاء شد. از روز بعد از القاء بیماری، درمانها با استفاده از ویتامین 12Bشروع و به مدت 10 روز به طول انجامید. از روش الیزا برای بررسی میزان سطح سرمیαTNF-استفاده شد. تمام تست ها با استفاده از نرم افزار SPSSو با روش Mann Whitney U- testمورد بررسی قرار گرفت. یافتهها :در این مطالعه مشاهده شد که میزان شرایط کلینیکی بد و میزانTNF-αدر رتهای مبتلا به EAEبا افزایش میزان 12Bکاهش پیدا نموده استنتیجه گیری:ویتامین 12Bدارای اثر حفاظتی در کاهش شرایط ناشی از EAEبوده و می توان از آن در درمان مکمل بیماری MSاستفاده نمود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی اثر عصاره الکلی برگ کرفس کوهی و ویتامین 12 B بر میزان شاخص های التهابی در موش صحرایی مبتلا به انسفالومیلیت آلرژیک تجربی
اکبر کریمی مجید گوروئیزمینه و هدف:مالتیپل اسکلروزیس(MS) بیماری خود ایمنی و التهابی در سیستم عصبی مرکزی است. کرفس کوهی دارای خواص ضد التهابی و ویتامین12Bتنظیم کننده سیستم ایمنی است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات عصاره الکلی برگ کرفس کوهی و 12Bبر روی آنزیم های لیزوزومی و شاخص بافتی در موش صحر چکیده کاملزمینه و هدف:مالتیپل اسکلروزیس(MS) بیماری خود ایمنی و التهابی در سیستم عصبی مرکزی است. کرفس کوهی دارای خواص ضد التهابی و ویتامین12Bتنظیم کننده سیستم ایمنی است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات عصاره الکلی برگ کرفس کوهی و 12Bبر روی آنزیم های لیزوزومی و شاخص بافتی در موش صحرایی مبتلا به انسفالومیلیت آلرژیک تجربی(EAE)است.روش کار:در این مطالعه از 50 رت ماده لویس(180-200 گرم) استفاده و در 40 سر از آنها EAEالقاء شد. عصاره الکلی برگ کرفس کوهی(mg/kg30) و ویتامین 12Bmg/kg5) از طریق درون صفاقی به مدت 10 روز جهت درمان استفاده گردید. سطوح آنزیم های لیزوزومی و آنزیم های شاخص بافتی با روشهای بیوشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی های آماری با استفاده از ANOVAمورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها:درمان رتهای مبتلا به EAEبا عصاره الکلی برگ کرفس کوهی و 12Bبه کاهش معنی داری در شرایط بد کلینیکی، سطح آنزیمهای لیزوزومی و آنزیم های شاخص بافتی منتهی شد(0.05pنتیجه گیری:تیمار توام کرفس کوهی و ویتامین12Bشاخص های التهابی را کاهش و دارای خواص ضد التهابی می باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - اثرمحافظتی خرفه بر روی، CRP، TNF-αو آنزیمهای کبدی در رتهای مبتلا به آنسفالومیلیت آلرژیک تجربی
اکبر کریمیزمینه و هدف: MS یک بیماری خود ایمنی میباشد که در جوانان شیوع بالایی دارد.گیاه خرفه دارای مواد مفیدی مثل عناصرمعدنی، انتقال دهندههای عصبی، اسیدهای ارگانیک و ترکیبات ضد التهابی و آنتیاکسیدانی میباشد. لذا در این مطالعه اثر محافظتی آن بر روی برخی از شاخص های التهابی، رت چکیده کاملزمینه و هدف: MS یک بیماری خود ایمنی میباشد که در جوانان شیوع بالایی دارد.گیاه خرفه دارای مواد مفیدی مثل عناصرمعدنی، انتقال دهندههای عصبی، اسیدهای ارگانیک و ترکیبات ضد التهابی و آنتیاکسیدانی میباشد. لذا در این مطالعه اثر محافظتی آن بر روی برخی از شاخص های التهابی، رتهای مبتلا به MS مورد مطالعه قرارگرفت. روش کار: در این مطالعه از 18 سر رت ماده لویس(200-180گرم) استفاده شد که در 12 سر از آنها EAE القا شد. عصاره گیاه خرفه با دوز mg/kg 400( از طریق درون صفاقی) به مدت 10روز جهت درمان به گروه تیماری تزریق شد. در انتها با بررسی فاکتورهای التهابیCRP, TNF-α ، آنزیم های کبدی، نیترات و کنترل شرایط کلینیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسیهای آماری با استفاده از روش ANOVE مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: درمان رتهای مبتلا به EAE با عصاره گیاه خرفه، کاهش معنیداری در سطح سرمی,CRP ,TNF-α آنزیمهای کبدی، نیترات و کنترل شرایط کلینیکی نشان داد(05/0>P). نتیجه گیری: باتوجه به خواص ضد التهابی گیاه خرفه درمان با آن میتواند شاخص های التهابی در رتهای مبتلا به EAE را کاهش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - نقش سفالینهها در بازتاب عرفان حزین لاهیجی
خاطره اسماعیل زاده رامین صادقی نژاد مریم محمّدزادهعرفان، از ارکان اساسی ادبیّات فارسی و ادبیّات عرفانی از شاخه های اصلی آن است؛ از این رو شاعران، چه آن ها که به معنای واقعی، عارف بوده اند و چه کسانی که تظاهر به تصوّف کرده اند؛ اصطلاحات عرفانی را در شعر خود به کاربرده اند. ویژگی اصلی سبک هندی، تصویرسازی است. یکی از قاب چکیده کاملعرفان، از ارکان اساسی ادبیّات فارسی و ادبیّات عرفانی از شاخه های اصلی آن است؛ از این رو شاعران، چه آن ها که به معنای واقعی، عارف بوده اند و چه کسانی که تظاهر به تصوّف کرده اند؛ اصطلاحات عرفانی را در شعر خود به کاربرده اند. ویژگی اصلی سبک هندی، تصویرسازی است. یکی از قابل دسترس ترین عناصر در زندگی مردم که شاعر می تواند با آن به تصویرسازی دست بزند سفالینه ها می باشند. حزین لاهیجی با بهره گیری از سفالینه ها و گره زدن آن با اصطلاحات عرفانی، تصاویر پویا و مضامین انتقادی- اجتماعی مؤثّری را به منظور تشویق مخاطب به روی آوردن به عشق و حقیقت، توبیخ زاهد برای ترک ریاکاری و نفاق و درنهایت روشنگری مردم خلق کرده که بیانگر اهمیّت بالای سُفالینه ها در بازتاب عرفان حکیم لاهیجی است. بسامد بالای این تصاویر و مضامین در دیوان حزین به اندازه ای زیاد است که از آن می توان به عنوان مشخّصۀ سبک شخصی شعر حزین یادکرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - مطالعه پوشاک زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان بر اساس نگارههای سفال مینایی
خدیجه شریف کاظمی فخرالدین محمدیان سید رسول موسوی حاجیهدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی نوع پوشاک متداول زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان آن دوره بر اساس نگارههای سفال مینایی میباشد. جامعه تحقیق حاضر نقوش زنان بر سفالینههای مینایی است که با تکیه بر مستندات عینی از پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفت. چکیده کاملهدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی نوع پوشاک متداول زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان آن دوره بر اساس نگارههای سفال مینایی میباشد. جامعه تحقیق حاضر نقوش زنان بر سفالینههای مینایی است که با تکیه بر مستندات عینی از پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات با کمک منابع کتابخانهای و مطالعه میدانی بهصورت بازدید از نقوش سفالینههای مجموعههای هنری صورت پذیرفته است. مطالعه منطقی و روشمند شواهد باستانشناختی، از جمله مشاهده چگونگی نوع پوشاک جوامع گذشته میتواند در بازسازی نظام اجتماعی و فرهنگی آنها نقش مهمی داشته باشد. شواهد باستانشناسی در دوره میانی اسلام همچون؛ نقاشیها و نگارههای موجود بر سفالینههای مینایی و زرینفام، میتواند نقشی ارزشمند در شناخت و بازتاب نحوه نگرش و تأثیرات ساختار اجتماعی و فرهنگی بر نوع پوشاک زنان این دوره داشته باشد. برآیند مطالعه نشان میدهد که در این دوره عوامل مختلفی از جمله نوع اقلیم منطقه، الگوپذیری از سبکهای کهن، سبکهای بومی و نوع تقاضا بر کیفیت و چگونگی شکل ظاهری لباس تأثیرگذاربوده است. نوع پوشش زنان این دوره نیز متناسب با فضای اجتماعی و مجالسی که در آن حضور پیدا میکردند. در حقیقت مضامین و نوع نقوش روی پوشاک زنان دوره سلجوقی میتواند بیانگر بخشی از فرهنگ و جایگاه و مرتبه اجتماعی زنان آن دوره باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - استفاده از سیستم الگوریتم اجتماع ذرات (PSO ) جهت بهینه سازی هزینه طرح ضخامت روسازی راه ها و مقایسه ان با روش شل
منصور توحیدی نوید خیاط عبدالرسول تلوریاز آن جایی که هزینه روسازی راه ها بخش بزرگی ازمنابع مالی هزینه اجرا را به خود اختصاص می دهد، لذا یافتن مناسب ترین طرح ضخامت روسازی با حداقل هزینه یکی از دغدغه های مهندسین طراح می باشد. استفاده از الگوریتم های جستجوی هوشمند بعنوان یکی از راهکارهای موثر در یافتن طرح بهینه چکیده کاملاز آن جایی که هزینه روسازی راه ها بخش بزرگی ازمنابع مالی هزینه اجرا را به خود اختصاص می دهد، لذا یافتن مناسب ترین طرح ضخامت روسازی با حداقل هزینه یکی از دغدغه های مهندسین طراح می باشد. استفاده از الگوریتم های جستجوی هوشمند بعنوان یکی از راهکارهای موثر در یافتن طرح بهینه می تواند مطرح باشد . تحقیق حاضر با هدف بررسی کارائی تکنیک الگوریتم هوشمند اجتماع ذرات PSO در طرح ضخامت روسازی به روش اشتو و تعیین هزینه بهینه اقتصادی و عملکرد این الگوریتم را نسبت به روش شل مورد مقایسه قرار می دهد. به این منظور نرم افزارلازم برای پیاده سازی این الگوریتم جهت حل مسئله طراحی روسازی انجام و مدل شبیه سازی-بهینه سازی لازم توسعه داده شد. ، در ادامه با ذکر یک مثال با استفاده از 3 ترکیب از مصالح با مدول الاستیسیته متفاوت و قیود مختلف هزینه بهینه طرح ضخامت روسازی با استفاده از الگوریتم PSO و روش شل محاسبه و با یکدیگر مقایسه گردید . .نتایج نشان داد روش الگوریتم PSO توسعه یافته هزینه ها را در حالت با قید محدودیت ضخامت اساس و زیر اساس در روش شل برای ترکیبات سه گانه بین 0.5% تا 14% و در حالت بدون قید محدودیت ضخامت بین 2.9% تا 20.6% و در حالت بدون قید محدودیت ضخامت و استفاده از اساس سیمانی در طرح ضخامت روسازی بین 17.4% تا30.6% نسبت به روش شل کاهش می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - انتخاب روش نگهداری پیشگیرانه برای روسازیهای انعطافپذیر
علی بابائیدر طی سالهای متمادی محققین و مهندسین بخش قیر و آسفالت، روشهای مختلفی را به منظور اعمال روشهای مختلف نگهداری بر روی روسازیهای آسفالتی بکار بردهاند. نوع و کاربرد انواع روشهای نگهداری پیشگیرانه و اصلاحی در طی سالهای متمادی موضوع تحقیقات محققین و دست اندرکاران این رشته ب چکیده کاملدر طی سالهای متمادی محققین و مهندسین بخش قیر و آسفالت، روشهای مختلفی را به منظور اعمال روشهای مختلف نگهداری بر روی روسازیهای آسفالتی بکار بردهاند. نوع و کاربرد انواع روشهای نگهداری پیشگیرانه و اصلاحی در طی سالهای متمادی موضوع تحقیقات محققین و دست اندرکاران این رشته بوده است. متأسفانه در ایران تاکنون توجه چندانی به این موضوع نشده است. تحقیق راجع به انواع روشهای نگهداری مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی میباشد که در محدوده این مطالعه نمیگنجد. در این مطالعه سعی شده است تا ضمن معرفی انواع روشهای نگهداری برای روسازیهای آسفالتی، زمان و محل بهکارگیری اینگونه روشها، میزان اقتصادی بودن و فاکتورهایی که در انتخاب اینگونه روشها مؤثرند، نیز مورد بررسی قرار گیرد. تعیین موثرترین و مقرونبهصرفهترین روش نگهداری برای روسازیهای مختلف از جمله گزینههایی است که از اهداف این مطالعه به شمار میروند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - اصلاح خواص مکانیکی مخلوط آسفالت گرم با استفاده از خاکستر بادی
رضا سمیعی فرد محمد جعفر استاد احمد قرابیخاکستر بادی محصول جانبی تولید شده در فرایند احتراق بوده و از اجزای ریزی تشکیل شده است که با گاز های حاصل از احتراق منتشر می شود. خاکستر بادی به طور گسترده در ساخت بتن استفاده شده است. هدف این مقاله تعیین عملکرد خاکستر بادی به عنوان پرکننده در مخلوط آسفالتی گرم میباشد. چکیده کاملخاکستر بادی محصول جانبی تولید شده در فرایند احتراق بوده و از اجزای ریزی تشکیل شده است که با گاز های حاصل از احتراق منتشر می شود. خاکستر بادی به طور گسترده در ساخت بتن استفاده شده است. هدف این مقاله تعیین عملکرد خاکستر بادی به عنوان پرکننده در مخلوط آسفالتی گرم میباشد. در این مطالعه افزودنی خاکستر بادی با مقادیر مختلف (FA-0، FA-2، FA-4، FA-6) نسبت به وزن مصالح سنگی، به عنوان پرکننده (فیلر) مورد استفاده قرار گرفت. مخلوط های آسفالتی اصلاح شده از نظر پایداری، جریان، سفتی، حساسیت رطوبتی و جدا شدگی مصالح (Cantabro loss) مورد آزمایش قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که پایداری مخلوط های آسفالتی حاوی خاکستر بادی بیشتر از مخلوط های معمولی است. علاوه بر این ترکیبات دارای خاکستر بادی مقاومت در برابر رطوبت و دوام را بهبود بخشید. با توجه به نتایج آزمایش های صورت گرفته چنین می توان استنباط کرد که استفاده از خاکستر بادی به عنوان پرکننده (فیلر) میتواند اثر مطلوبی بر مخلوط آسفالت گرم داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - کاوشهای باستانشناختی در غار مونه (شهرستان لنده، استان کهگیلویه و بویر احمد)
سید محمود میراسکندریبرخی غارها به دلیل شرایط محیطی مناسب برای مدت طولانی کانون استقرار انسان و فعالیتهای انسانی بودهاند و از اینرو، لایههای رسوبی کف غارها و دیوارة صخرهای آنها همواره حاوی مدارک ارزشمندی از تحول جوامع انسانی است. غار مونه از جمله مکانهای باستانی شهرستان لنده در استان چکیده کاملبرخی غارها به دلیل شرایط محیطی مناسب برای مدت طولانی کانون استقرار انسان و فعالیتهای انسانی بودهاند و از اینرو، لایههای رسوبی کف غارها و دیوارة صخرهای آنها همواره حاوی مدارک ارزشمندی از تحول جوامع انسانی است. غار مونه از جمله مکانهای باستانی شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد است که به دلیل داشتن شرایط ویژه، مورد توجه انسانهای گذشته بوده است. بروز اختلافات و درگیری میان اهالی منطقه در پی حفاریهای غیر مجاز آنها در این غار، زمینة کاوش باستانشناختی آن را فراهم آورد. پژوهشهای باستانشناختی صورت گرفته بر روی غار منجر به شناخت سه تالار و یک دالان ارتباطی بین تالارها گردید. علاوه بر این، کاوش دو گمانه در این غار، زمان استفاده از آن را به دورة مسسنگی جدید تا قرون متاخر دوران اسلامی رسانید. طی این دوران، دامداران به طور موقتی از غار استفاده میکردند. بررسی محیط پیرامون غار نیز منجر به شناسایی بقایای دیوارهای سنگچین سترگی در ۲۰۰ متری غرب و شمال غربی غار شد که سنسنجی سفالهای به دست آمده از آن به روش ترمولومینسانس، قدمت آن را به دورة عباسیان رسانید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - طبقهبندی، گونهشناسی و گاهنگاری سفالینههای لعابدار محوطة اسلامی بوزنجرد دشتِ همدان
مصطفی رضائی مریم محمدی کاظم ملازادهدر جریان مطالعات باستانشناسی محوطههای اسلامی دشت همدان در سال 1399، محوطة بوزنجرد توسط نگارندگان برای نخستینبار مورد بررسی قرار گرفت. یکی از شاخصههای مهم در شناخت فرهنگهای گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی محوطههای باستانی است که نقش مهمی در روشن شدن ساختار فرهنگیِ چکیده کاملدر جریان مطالعات باستانشناسی محوطههای اسلامی دشت همدان در سال 1399، محوطة بوزنجرد توسط نگارندگان برای نخستینبار مورد بررسی قرار گرفت. یکی از شاخصههای مهم در شناخت فرهنگهای گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی محوطههای باستانی است که نقش مهمی در روشن شدن ساختار فرهنگیِ مراکز استقراری دارد. با توجه به تأثیرپذیری سنتهای سفالگری دشت همدان و بهتبع آن، محوطة بوزنجرد، از مراکز شاخص سفالگری دورة اسلامی، در این پژوهش سعی شده است، به طبقهبندی، گونهشناسی و گاهنگاری انواع سفالینههای لعابدار این محوطه پرداخته شود. این پژوهش با مطالعه دادههای باستانشناسی حاصل از بررسیهای نوین نگارندگان انجام شده است. اهداف کلی، شناخت گونههای محلی سفال در محوطة بوزنجرد و شناسایی مراکز فرهنگی اثرگذار بر سنت سفالگری در این محوطة اسلامی است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی بوده و همچنین، یافتههای میدانی این محوطه با سایر محوطههای هم افق بررسی مقایسهای شدهاند. نتایج نشان دهندة شباهتهایی میان سفالهای محوطة بوزنجرد، از لحاظ فن ساخت و پرداخت، با محوطههای همجوار همچون ذلفآباد، آوه، آقکند، سلطانیه، قروه، کنگاور، بیستون و بروجرد است که در مهمترین مسیرهای ارتباطی دشت همدان قرار داشتند. همچنین، از نظر ویژگیهای فنی و هنری، مهمترین گونههای سفالی محلی این محوطه، ظروف لعابدار نقشکنده در گلابه و ظروف با تزئین چند رنگ بر روی لعاب سفید هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - طبقهبندی و گاهنگاری ظروف سفالین گورستان سَرند – دغدغان، آذربایجان شرقی
سعید ستارنژاد محمد رحمت پور جواد ژاله اقدمسفال به عنوان یکی از مهمترین یافتههای فرهنگی در گاهنگاری محوطهها و بازسازی برهمکنشهای فرهنگی منطقهای و فرامنطقهای جایگاه مهمی دارد. بنابراین، شناخت سفالینههای هر دوره بسیار مهم است. در برخی از مناطق شمال غربی ایران تاکنون محوطههایی از عصر آهن I و II شناسایی و چکیده کاملسفال به عنوان یکی از مهمترین یافتههای فرهنگی در گاهنگاری محوطهها و بازسازی برهمکنشهای فرهنگی منطقهای و فرامنطقهای جایگاه مهمی دارد. بنابراین، شناخت سفالینههای هر دوره بسیار مهم است. در برخی از مناطق شمال غربی ایران تاکنون محوطههایی از عصر آهن I و II شناسایی و کاوش شده است و لذا یک شناخت نسبی از ظروف سفالی این منطقه وجود دارد. با اینحال، در برخی از نواحی، بهخصوص شهرستان هِریس، وضعیت عصر آهن چندان شناخته شده نیست. کاوش گورستان سَرند – دغدغان در شناخت وضعیت فرهنگی این شهرستان در عصر آهن اهمیت زیادی دارد و معرفی و ارائة مجموعه ظروف سفالی این محوطه برای مطالعات منطقهای و گاهنگاری نسبی و شناخت گونههای سفالی در این حوزه سودمند است. در این تحقیق که به روش میدانی و کتابخانهای انجام شده است، یافتههای سفالی بهدست آمده از گورستان سَرند – دغدغان مورد مطالعه، گونهشناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفتهاند. این پژوهش به دنبال مطالعۀ تطبیقی ظروف سفالی گورستان سرند – دغدغان با سایر محوطههاست تا ضمن ارائه گاهنگاری نسبی برای این آثار، به گونهشناسی مجموعۀ ظروف سفالی این گورستان نیز بپردازد. در این گورستان تعداد ۶ گونه از اشکال ظروف شناسایی و مستندنگاری شده است که قابل مقایسه با دادههای برخی از محوطههای عصر آهن I و II ایران، جنوب قفقاز و شرق آناتولی است. بنابر مطالعات انجام شده و گاهنگاری نسبی میتوان بیان نمود که مجموعه سفالی گورستان سَرند – دغدغان هریس مربوط به عصر آهن I و II است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - استقرارگاههای دوران تاریخی در شاهکوهِ شهرستان نهبندان – خراسان جنوبی (محوطههای آتشکده، کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا)
محمد فرجامی علی اصغر محمودی نسبشهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستانشناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار میرود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاههای مهم و گستردهای را در خود جای داده است که نشان از چکیده کاملشهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستانشناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار میرود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاههای مهم و گستردهای را در خود جای داده است که نشان از اهمیت آنها در برهمکنش های درون و برون منطقه ای دوران تاریخی دارد. از جمله این یادگارهای بی همتا، بخش های برجای مانده از بنای معروف به آتشکده در روستایی با همین نام جای است که شوربختانه بخش های اندکی از این سازه برجای مانده است. پیرو برنامه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محدوده بنا و شواهد معماری موجود و نیز معماری کنونی در بافت روستا، گمان آن می رود که این سازه با نقشه چلیپایی و چهار دیوار سنگی و پوشش گنبدی پایه گذاری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بنای معروف به آتشکده (؟) در دوره ساسانی ساخته شده و در سده های نخستین اسلامی نیز همچنان کاربری داشته و به عنوان یک مکان مذهبی، با محوطه های پیرامون خود مانند کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا در ارتباط بوده است. ضمن معرفی این اثر، به تحلیل بقایای فرهنگی سطحی محوطه های مذکور نیز پرداخته می شود. یافته های سطحی این محوطه ها در پیوند با دوران تاریخی (هخامنشی ـ ساسانی) است که نشان از تداوم سکونت و برهم کنشهای فرهنگی در این منطقه از آغاز دوران تاریخی تا دوران اسلامی دارد. هدف اصلی، شناخت بنای معروف به آتشکده (؟) با توجه به شواهد و داده های باستان شناسی و همچنین، معرفی محوطه های دیگر دوران تاریخی مانند کلاته بل بتو و تاسکا است. این پژوهش با گردآوری یافته ها به صورت میدانی و تحلیل آنها از طریق پژوهش های کتابخانه ای با رویکرد تاریخی ـ فرهنگی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - گزارش مقدماتی گمانهزنی در محوطه نوسنگی جدید مای تپه، بوئین زهرا، قزوین
محمدرضا رضایی کلج حسین داودی ابراهیم صادقیفعالیتهای عمرانی به مانند سد سازی، راهسازی، توسعۀ روستاها و شهرها و غیره، امروزه یکی از عوامل انسانیِ اصلی در تخریب و نابودی بسیاری از محوطه های باستانی به شمار می رود. در همین راستا طی پروژه راهسازی و تعریض محور ترانزیتیِ بوئین زهرا-سگزآباد در استان قزوین، بخش های چکیده کاملفعالیتهای عمرانی به مانند سد سازی، راهسازی، توسعۀ روستاها و شهرها و غیره، امروزه یکی از عوامل انسانیِ اصلی در تخریب و نابودی بسیاری از محوطه های باستانی به شمار می رود. در همین راستا طی پروژه راهسازی و تعریض محور ترانزیتیِ بوئین زهرا-سگزآباد در استان قزوین، بخش های جنوبیِ محوطه مایَ تپه در حریم جاده قرار گرفته و دچار تخریب می گردد. از این رو عملیات کاوش اضطراری محوطه مذکور توسط اداره باستانشناسی اداره کل میراث فرهنگی استان قزوین در مهر ۱۳۸۹ انجام پذیرفت. محوطه مایَ تپه که در ۵/۵ کیلومتری شمال غرب بوئین زهرا و درضلع شمالیِ حریم محور بوئین زهرا به سگزآباد قرار گرفته، از لحاظ مطالعاتی با توجه به موقعیت ویژه آن که در نزدیکی محوطه های پیش از تاریخیِ مهم دشت قزوین همچون زاغه، قبرستان، سگزآباد و چهاربنه واقع شده، حائز اهمیت است. طی کاوش در ۱۰ گمانۀ ۲×۲ متر و مطالعات مقدماتی انجام شده بر روی یافته های حاصله، بهخصوص گونه شناسیِ سفال، این محوطه با الگوی استقرار موقت، دارایِ فرهنگِ اواخر دوره نوسنگی جدید I و اوایل دوره نوسنگی جدید II (اواخر نیمه اول هزاره ششم ق.م) است که فرهنگ های همافق با آن در دشت قزوین، از کاوش های تپه چهاربنه و ابراهیم آباد شناخته شده است. در این نوشتار به معرفی نتایج کاوش اضطراری، یافته ها و در نهایت ارائه گاهنگاری مقایسه ای محوطه مایَ تپه پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی استقرارهای دوره نوسنگی دشت سرفیروزآباد، غرب زاگرس مرکزی
کمالالدین نیکنامی میثم نیکزاد سیما یداللهیدشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت های فراوانی در مطالعات باستان شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش های باستان شناسی، منطقه ای ناشناخته و تاریک محسوب می گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیتهای زیستمحیطی اجرای برنامه های منظ چکیده کاملدشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت های فراوانی در مطالعات باستان شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش های باستان شناسی، منطقه ای ناشناخته و تاریک محسوب می گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیتهای زیستمحیطی اجرای برنامه های منظم باستان شناختی را در سرفیروزآباد ضروری می نمود؛ به همین منظور طی یک فصل فعالیت میدانی در سال ۱۳۸۸ منطقه سرفیروزآباد توسط هیأتی از دانشگاه تهران مورد بررسی پیمایشی فشرده قرار گرفت. این بررسی نتایج پرباری را ارائه کرد و اطلاعات فراوانی به دانش اندک ما از وضعیت منطقه به ویژه در دوره پیش از تاریخ و تاریخی افزود. از میان یافته های بررسی، ۱۷ محوطه دارای بقایایی قابل انتصاب به دورۀ نوسنگی هستند. مطالعات انجام شده نشان می دهد که در سرفیروزآباد آغاز استقرار به دورۀ نوسنگی قدیم باز می گردد که از آن دوره ۳ محوطه در بخش های مختلف منطقه شناسایی شده است. از دوره نوسنگی میانی و جدید نیز ۱۵ مکان با بقایای استقرار و سفال های این دوره شناسایی گردید. مطالعه الگوهای زیستگاهی استقرارهای دورۀ نوسنگی نشاندهندۀ وابستگی فراوان به منابع طبیعی، به ویژه آب و منابع سنگ چخماق است. با آغاز سفالگری در منطقه تغییرات قابل توجهی در الگوی مکان گزینی استقرار روی داده است. مقاله حاضر به مطالعه این محوطه ها و تفسیر الگوهای استقرار دوره نوسنگی منطقه پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - استقرارگاههای دورۀ مسوسنگ میانی(فرهنگ دالما) دشت سنقر و کلیایی، کرمانشاه
محمود حیدریان محسن زینیوند حمید حریریانبا وجود اینکه دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مسوسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد چکیده کاملبا وجود اینکه دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مسوسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مسوسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفالهای نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جاییکه دسترسی به مراتع به سهولت صورت می گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمهیکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می توانستند از طریق رمه داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که میتواند آگاهی های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - پیدایش نقوش حجمی در سفالگری و ارتباط آن با تغییرات فرهنگی در گذر از عصرمفرغ به عصر آهن در ایران
حمیدرضا ولیپور ایمان مصطفیپور حسین داودی احمد چایچی امیرخیزیکی از اهداف پژوهش های باستانشناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و در این رابطه بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی گذشته از اهمیت ویژهای برخوردار است. معمولاً فرض بر این است که تغییرات فرهنگی در مواد باستانشناختی نمود پیدا میکنند. در این زمینه میتوان به رواج فرمها و گ چکیده کاملیکی از اهداف پژوهش های باستانشناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و در این رابطه بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی گذشته از اهمیت ویژهای برخوردار است. معمولاً فرض بر این است که تغییرات فرهنگی در مواد باستانشناختی نمود پیدا میکنند. در این زمینه میتوان به رواج فرمها و گونههای خاص سفالی در پیش از تاریخ اشاره کرد که همواره سوالات فراوانی را ایجاد نموده است. آیا بین رواج این گونهها و تغییرات فرهنگی آن دوره ارتباطی وجود دارد؟ آیا این گونههای تازه ریشه در سنتهای فرهنگی گذشته دارند و محصول پیشرفتهای تکنیکی طی زمان هستند یا با ورود اقوام جدید در ارتباطند؟ در هزاره سوم پیش از میلاد سنت طولانی نقاش روی سفال منسوخ و اندیشه ایجاد نقش به صورت حجمی جایگزین آن میشود. در طول هزاره دوم پیش از میلاد این سنت تازه، رواج بیشتری پیدا میکند و به عنوان شیوه اینو در تزئین مطرح میگردد. همزمان با آن اندیشه دیگری که ساخت ظروف به شکل حیوانات است ـ یا ظروف حجمی ـ رایج میگردد. در این مقاله، به طبقهبندی و تجزیه و تحلیل مجموعهای از سفالهای دارای نقوش حجمی پرداختهایم. با جمعآوری مجموعهای در حدود ۵۰۰ نمونه سفال با نقش حجمی، تنها آن دسته از سفالهایی که دارای نقوش حجمی حیوانی، انسانی یا نقوش خاص بودند، انتخاب شدهاند. سایر نمونهها را میتوان تحت عنوان نقوش برجسته هندسی مورد مطالعه قرار داد. مجموعه مورد مطالعه در این مقاله شامل ۹۵ نمونه سفال با نقوش حجمی است. علیرغم اینکه قدیمیترین نمونه این مجموعه به هزاره پنجم پیش از میلاد تاریخگذاری شده است؛ اما با توجه به آمار مربوط به نمونهها، شکلگیری این اندیشه به هزارههای چهارم و سوم پ.م میرسد و رواج اصلی این گونه در طول هزارههای دوم و اول پ.م بوده است. بنابراین، علاوه بر اینکه این نوع سفال ریشه در سنتهای فرهنگی گذشته دارد؛ اما با توجه به رواج آن در طول هزارههای دوم و اول پ.م با تحولات فرهنگی این دوران میتواند مرتبط باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - بررسی سفال دالما بر اساس مطالعه سفالهای آذربایجان و کرمانشاه
محسن حیدریبا نگاهی گذرا به اطلاعات باستانشناختی شمال غرب ایران در دوره پیش از تاریخ میتوان دید که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این منطقه در قسمتهای حاشیه دریاچه ارومیه متمرکز بوده است. متأسفانه بیشتر مطالعات صورت گرفته در شمال غرب، مربوط به دورههای مفرغ و پسر و پس از آن بوده و چکیده کاملبا نگاهی گذرا به اطلاعات باستانشناختی شمال غرب ایران در دوره پیش از تاریخ میتوان دید که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این منطقه در قسمتهای حاشیه دریاچه ارومیه متمرکز بوده است. متأسفانه بیشتر مطالعات صورت گرفته در شمال غرب، مربوط به دورههای مفرغ و پسر و پس از آن بوده و کمتر به دوره مسوسنگ پرداخته شده است. همچنین، بیشتر اطلاعات منتشر شده مربوط به این منطقه، مربوط به همین زمانها است و از دوره دالما اطلاعات اندکی در دست است به حدی که انتشارات مرتبط با آن از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند. به همین خاطر، بیشتر پژوهشگران به دلیل پیچیدگی و کمبود اطلاعات از این دوره به عنوان دوره شگفتانگیز یاد می کنند، مخصوصاً دوره دالما و حوزه گسترش آن را تعجببرانگیز و قابل تأمل میدانند. یکی از این کمبودها و کاستیها مربوط به سفال دالما است. در این مقاله بر آنم تا با مروری بر سفال دالما در سه منطقه آذربایجان شرقی، غربی و کرمانشاه تصویری نسبتاً روشن از سنت سفالی دالما در اختیار قرار دهم. به طور کلی، سفالهای دالما به ۴ دسته تقسیم میشوند که احتمالاً با توجه به پوشش و فرم آنها دارای کارکرد خاصی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - توصیف و طبقهبندی آماری سفالهای اواخر دوره نوسنگی محوطه قوشاتپه (مشکین شهر)
حسن درخشیسفال به عنوان مدرک مهم باستانشناسی در صورتی که در یک چهارچوب مناسب مورد بررسی، طبقهبندی و تبیین قرار گیرد؛ میتواند صرف نظر از ابعاد کاربردی اش، مفاهیمی چون انعکاس اندیشه، خلاقیت، ابتکار انسان و دورههای فرهنگی را مورد بازبینی قرار دهد. در این مقاله تحقیقی، با تمرکز ب چکیده کاملسفال به عنوان مدرک مهم باستانشناسی در صورتی که در یک چهارچوب مناسب مورد بررسی، طبقهبندی و تبیین قرار گیرد؛ میتواند صرف نظر از ابعاد کاربردی اش، مفاهیمی چون انعکاس اندیشه، خلاقیت، ابتکار انسان و دورههای فرهنگی را مورد بازبینی قرار دهد. در این مقاله تحقیقی، با تمرکز بر مطالعه و دسته بندی سفال های نوسنگی محوطه قوشاتپه که طی فصل اول کاوش ۱۳۸۳ بدست آمده، به صورت منظم و روشمند ویژگیها و شاخصهای گونههای سفالی آن از جنبههای گوناگون بررسی شده است تا تداوم و گسست سنتها و سبکهای سفالی آن در این دوره با فازهای بعدی قوشاتپه روشن شود و در مجموع به این بحث پرداخته شده که آیا تداوم و گسستی بین فرهنگهای پیش از تاریخی این حوزه یعنی شرق آذربایجان با محوریت قوشاتپه با فرهنگهای پیرامون دریاچه ارومیه وجود دارد یا نه. فرآیند مطالعات ما نشان داد که تداوم سنت سفالی نه تنها در خود فازهای محوطه مذکور موجود است بلکه شاهد یک سنت گسترده سبکی و حتی تکنیکی بین این حوزه و دریاچه ارومیه هستیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - سفال دوره اوروک در تل بلادیه بر پایه کاوشهای ترانشه C6N
محمد کرمیتل بلادیه در دشت شوشان در شرق رودخانه دز و استان خوزستان واقع شده است. این تپه در نزدیکی یکی از مراکز مهم و بزرگ منطقهای یعنی چغامیش قرار دارد. در زمستان ۱۳۸۳ خورشیدی توسط هیات مشترک باستانشناسی ایران و دانشگاه شیکاگو به سرپرستی آقایان دکتر عباس علیزاده و علی ماه فروز چکیده کاملتل بلادیه در دشت شوشان در شرق رودخانه دز و استان خوزستان واقع شده است. این تپه در نزدیکی یکی از مراکز مهم و بزرگ منطقهای یعنی چغامیش قرار دارد. در زمستان ۱۳۸۳ خورشیدی توسط هیات مشترک باستانشناسی ایران و دانشگاه شیکاگو به سرپرستی آقایان دکتر عباس علیزاده و علی ماه فروزی این تپه مورد کاوش قرار گرفت. هدف مهم کاوش این تپه شناخت فاز گذار از دوران پیش از تاریخ به دوران آغاز تاریخی و گاهنگاری های داخلی دوران اوروک بود که با توجه به مشکلات موجود این اهداف به نتیجه دلخواه منجر نگردیدند. یکی از ترانشه های ایجاد شده در این تپه مربع C6 در ضلع شمال و شمال غربی تپه بود که ترانشه C6N در سوی شمالی آن قرار داشت و به خاطر اینکه از ابتدا سیر منظمی از سفال های آغاز نگارشی را به دست داد؛ به منظور شناخت گاهشماریهای داخلی دوره اوروک کاوش شد. در این مقاله سعی بر این است تا با معرفی و دسته بندی سفال های آغاز نگارشی به دست آمده از این ترانشه تفاوت های میان فرم، خمیره و ترکیبات آن ها با یکدیگر مطرح و در نهایت با توجه به پیچیدگی های اواخر هزاره پنجم و چهارم پ.م در دشت شوشان، به جایگاه مراکز محلی همچون تل بلادیه در منطقه و نقش محوطه های منطقه ای بر روی آنها پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - باستانشناسی هزاره پنجم پیش از میلاد فلات مرکزی و چالشهای پیش رو
حسن فاضلیمطالعات باستان شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته اند. این کاوش ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بود چکیده کاملمطالعات باستان شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته اند. این کاوش ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بودند که یکی از مهمترین نقیصه ها فقدان گاهنگاری درست محوطه های مورد اشاره است. همین امر موجب شد تا برخی از کاوشگران این محوطه ها در تبیین جابجایی استقرارها دچار برداشتهای عامیانه از تحولات فرهنگی شوند که من آنرا باستانشناسی شبه تاریخی ـ فرهنگی نام می نهم. استفاده از واژه باستان شناسی شبه تاریخی ـ فرهنگی بدین منظور بوده که این رهیافتها شباهت ظاهری با مکتب تاریخی-فرهنگی دارند؛ اما مشرب باستان شناسی تاریخی ـ فرهنگی خود دارای ساختار و چهارچوب مشخصی است که افرادی همانند دکتر مجیدزاده در طرح بیان و نظریاتشان از همان اندک بضاعت باستان شناسی تاریخی ـ فرهنگی نیز بهره نجستهاند. نکته دوم که ذکر آن خالی از فایده نیست، فقر نظریه پردازی در مکتب تاریخی-فرهنگی است که موجب شد این نوع از باستانشناسی فاقد هرگونه درکی جامع از چگونگی تطور فرهنگی جوامع انسانی فلات مرکزی ایران باشد. به همین دلیل وقتی به یک گونه سفالی همانند سفال آلویی در یک بستر فرهنگی جدیدتر بر خوردند، تصور کردند که قومی تازه وارد به فلات حمله نموده و با بهبارآوردن ویرانی ها باعث جابجایی عظیم استقرارها شده است. جنگ و بهکارگیری قوه قهریه علیه ساکنان بومی، نه تنها آنها را از محلهای مسکونی شان فراری داده، بلکه آنها را مجبور کرده ضمن فراموش نمودن سنن و آداب و رسومشان، حتی در استفاده از اسباب روزمره زندگی، سفالی را استفاده کنند که باب میل مهاجمان بوده است. مقاله حاضر از دو منظر نگرش و نگاه سطحی این رویکرد شبهباستانشناختی را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد و سعی دارد تصویر درست و علمی از باستان شناسی هزاره پنجم پ.م شمال فلات مرکزی ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - نقش غربالسازی در صنعت سفالسازی پیش از تاریخ ایران
فرهنگ خادمی ندوشن علیرضا هژبری نوبری طاهره عزیزیپور محمد صفاریسفالگری از جمله هنرهایی است که تا امروز در بین جوامع انسانی باقی مانده است. در منابع نوشتاری برجایمانده از دوره اسلامی به غربالکردن خاک سفال در صنعت سفالگری اشاره های فراوانی شده است این منابع حاکی از آن است که سفالگران در اثر تجربه با غربالکردن خاک آشنا شده بودند و چکیده کاملسفالگری از جمله هنرهایی است که تا امروز در بین جوامع انسانی باقی مانده است. در منابع نوشتاری برجایمانده از دوره اسلامی به غربالکردن خاک سفال در صنعت سفالگری اشاره های فراوانی شده است این منابع حاکی از آن است که سفالگران در اثر تجربه با غربالکردن خاک آشنا شده بودند و می دانسته اند که دسترسی به گل مناسب چه برای ساخت سفال و چه برای ساخت لعاب بدون غربالکردن خاک میسر نیست. در این مقاله، به اهمیت غربال سازی در صنعت سفالگری پیش از تاریخ پرداخته و با استناد به نتایج به دسـت آمـده از آزمایشهای طیفسنجی که بر روی سفالهای پیش از تاریخ انجام شده به تفسیر این نکته می پردازیم که چگونه غربالکردن خاک سفال نقش اساسی در ساخت و پخت سفال مرغوب داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - گونهشناسی ظروف سفالی گورستان جیران تپه جزلان دشت
لیلا گرگری حمیدرضا ولیپور بهنام قنبریگورستان جیران تپه جزلاندشت در استان زنجان، شهرستان طارم و در نزدیکی روستای جزلاندشت قرار گرفته است. در نتیجه، دو فصل کاوش در این گورستان یافتههای بسیار ارزشمندی از عصر آهن به دست آمد. این یافتهها سنت تدفین در این گورستان را منعکس میکنند که شامل زیورآلات، جنگافزار چکیده کاملگورستان جیران تپه جزلاندشت در استان زنجان، شهرستان طارم و در نزدیکی روستای جزلاندشت قرار گرفته است. در نتیجه، دو فصل کاوش در این گورستان یافتههای بسیار ارزشمندی از عصر آهن به دست آمد. این یافتهها سنت تدفین در این گورستان را منعکس میکنند که شامل زیورآلات، جنگافزار و سفالینهها میشوند. اگرچه تنها هشت گور در این گورستان کاوش شده، اما تنوع سفالینهها از نظر فرم و تعداد قابل توجه است. در مجموع از کاوش جیرانتپه ۴۴ ظرف سالم به دست آمد که بر اساس شکل و فرم در ۱۳ گونه طبقهبندی شدند. این گونهها شامل دیگچه، فنجان، کاسه، ساغر، ملاقه، پیاله، خمره، ظرف کوچک با بدنه گرد و کف تخت، سبو، کوزه، لیوان و پارچ و ظروف لولهدار هستند. بعضی از این گونهها خود به زیرگونههایی تقسیم میشوند. این ظروف در رنگهای قهوهای، خاکستری، سیاه، نخودی و اکثراً چرخساز هستند. سفالهای خاکستری نسبت به دیگر سفالها فراوانی بیشتری داشته و از کیفیت بالاتری نیز برخوردارند. بر اساس، مطالعه و مقایسه اولیة سفالها، بین این محوطه و محوطههایی همچون گودین، دیلمان، حسنلو، قلی درویش، خوروین، پردیس، گویتپه، دینخواه، هفتوان، گورستان حسنبولاغی در استان زنجان و بسیاری از محوطههای دیگر عصر آهن شباهت و همسانی فراوانی دیده میشود. بیشترین شباهت با گورستانهای عصر آهنی گیلان مانند مارلیک، قلعه کوتی و دیلمان دیده میشود. بر این اساس، میتوان جیرانتپه را گورستانی مربوط به عصر آهن I و II دانست. بر مبنای یافتههای سفالی سطحی شواهی از استفاده از این گورستان در عصر آهن III نیز وجود دارد که درک صحت آن نیازمند کاوشهای بیشتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - الگوهای استقراری محوطههای مسسنگی میانه حاشیه رودخانههای تلوار (شهرستانهای دهگلان و قروه)
امیرساعد موچشی کمالالدین نیکنامی زاهد کریمی اقبال عزیزی علی بهنیانوشته حاضر به بحث در مورد الگوهای استقراری محوطههای مسوسنگ میانه حاشیه رودخانه تلوار از شاخابههای آن تا بستر نسبتاً پستتر آن در حاشیه شمال شرق منطقه میپردازد. بیشتر قسمتهای حوضه آبگیر تلوار با جغرافیای سیاسی شهرستانهای قروه و دهگلان کاملاً منطبق است. نتایج بدست آ چکیده کاملنوشته حاضر به بحث در مورد الگوهای استقراری محوطههای مسوسنگ میانه حاشیه رودخانه تلوار از شاخابههای آن تا بستر نسبتاً پستتر آن در حاشیه شمال شرق منطقه میپردازد. بیشتر قسمتهای حوضه آبگیر تلوار با جغرافیای سیاسی شهرستانهای قروه و دهگلان کاملاً منطبق است. نتایج بدست آمده از بررسیهای باستانشناختی حوضه آبخیز رودخانه تلوار، به افزایش و احتمالاً شروع استقرار در دوره مسوسنگ و نیز شیوههای گوناگون معیشتی آنها اشاره دارد. همچنین، محوطه های مسوسنگ میانه منطقه (۳۴ محوطه) را با توجه به عواملی چون وسعت، ارتفاع و دسترسی به منابع معیشتی میتوان در چند رتبهبندی مختلف تقسیمبندی کرد. احتمالاً رتبهبندی محوطههای مسوسنگ حاشیه رودخانههای تلوار به گونههای مختلف معیشتی در این دوره اشاره دارد. قدیمیترین دورۀ استقراری شناختهشده از پژوهشهای میدانی انجام شده متعلق به دوره مسوسنگ میانه است، اما نباید این نتایج را قطعی دانست چرا که عوامل طبیعی مانند فرسایش و رسوب گذاری و نیز عوامل انسانی و تخریبات احتمالی بر این امر تاثیرگذار بوده است. نوشتار حاضر بر اساس دادههای بدست آمده از بررسیهای باستانشناختی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کردستان و نیز بررسی منطقه در راستای رساله یکی از نگارندگان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - کولخزینه: محوطه مهم آغاز تاریخی در آبدانان ایلام
خداکرم مظاهری ابراهیم مرادیدر این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورهها چکیده کاملدر این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورههای مختلفی است. قدیمیترین یافتههای فرهنگی که در این محل شناسایی شده مربوط به دوره پیش از تاریخ است که به علت محدود بودن یافتههای شناسایی شده، تعیین دوره دقیق آن مشکل است. بر اساس مطالعات انجام شده کول خزینه بار دیگر، و این بار در دوره شوش IVB مورد توجه قرار میگیرد. به دنبال دوره اخیر، استقرار در این محل نزدیک به یک هزاره تداوم مییابد تا این که در نهایت در پایان دوره ایلام میانه I، استقرار در این محل برای همیشه پایان مییابد. در واقع، این محوطه علاوه بر دوره پیش از تاریخ، در برگیرنده انباشتهای فرهنگی دورههای شوش VI ،V ،IVB و VII نیز هست. به نظر میرسد که دورههای اخیر به شکل پیاپی و متوالی شکل گرفتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - گاهنگاری نسبی سفالهای قوشاتپه شهریری
حسن درخشی علیرضا هژبری نوبری بهمن فیروزمندی شیرهجینیسفال به عنوان یک ماده فرهنگی، مدرک مهمی در گاهنگاری نسبی و مطلق محوطهها و مقایسه آنها با یکدیگر است. بر مبنای مطالعات تطبیقی سفالهای شاخص قوشاتپه شهریری از منظر فرم و تزیین و آنالیز تعدادی از نمونهها با کمک ترمولومینسانس که مکمل روش نخست بود؛ این نتیجه حاصل گردید که چکیده کاملسفال به عنوان یک ماده فرهنگی، مدرک مهمی در گاهنگاری نسبی و مطلق محوطهها و مقایسه آنها با یکدیگر است. بر مبنای مطالعات تطبیقی سفالهای شاخص قوشاتپه شهریری از منظر فرم و تزیین و آنالیز تعدادی از نمونهها با کمک ترمولومینسانس که مکمل روش نخست بود؛ این نتیجه حاصل گردید که از نظر زمانی فازهای تحتانی محوطه مذکور اواخر نوسنگی و گذر آن به کالکولیتیک قدیم را نشان میدهد که صرف نظر از این مسأله مقایسه تطبیقی سفالهای قوشاتپه نشـان داد که محوطه روابط فرهـنگی و اجتماعی پایداری بهویژه با حوزه دریاچه ارومیه از همین مقطع زمانی پایان نوسنگی تا دورههای بعدی داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - عصر مفرغ جدید در تپه سگزآباد بر مبنای یافتههای سفالی
محمد حسین عزیزی خرانقی کمالالدین نیکنامی نسترن مرادیعصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگهای قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز مییابد. سفالهای تکرنگ و چند رنگ (پلیکرم، نوع ارومیه) دستساز، شاخصههای فرهنگی این دوره هستند. کاوشهای آموزشی- پژوهشی گروه باستانشنا چکیده کاملعصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگهای قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز مییابد. سفالهای تکرنگ و چند رنگ (پلیکرم، نوع ارومیه) دستساز، شاخصههای فرهنگی این دوره هستند. کاوشهای آموزشی- پژوهشی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایههای استقراری بخش جنوبی این محوطه به انجام رسید و سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفتند. در ترانشه ۶ آثار فرهنگی ادوار مختلفی از جمله عصرآهن I، دوره مفرغ جدیدو دوره مس سنگی جدید یافت شد. در بین این آثار حجم و تراکم سفالهای دو و چند رنگ دوره مفرغ جدید قابل توجه بود. این نوشتار بر گونهشناسی، طبقهبندی و معرفی انواع مختلف نقوش این سفالها تمرکز خواهد داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - نگاهی دیگر به باستانشناسی پیش از تاریخ دشت تهران در پهنه فلات مرکزی ایران
حمیدرضا ولیپوریکی از مهمترین اهداف مطالعاتی در باستانشناسی مطالعه تغییرات فرهنگی است. تفسیر دلایل تغییرات فرهنگی در یک جامعه یا منطقه در دوران پیش از تاریخ نیازمند درک درست روابط بین مواد فرهنگی است. داشتن دیدگاه یا رویکرد نظری خاص به موضوع تغییرات فرهنگی نیز سمت و سوی جهتگیری محق چکیده کاملیکی از مهمترین اهداف مطالعاتی در باستانشناسی مطالعه تغییرات فرهنگی است. تفسیر دلایل تغییرات فرهنگی در یک جامعه یا منطقه در دوران پیش از تاریخ نیازمند درک درست روابط بین مواد فرهنگی است. داشتن دیدگاه یا رویکرد نظری خاص به موضوع تغییرات فرهنگی نیز سمت و سوی جهتگیری محقق را نشان میدهد. یکی از مناطق فرهنگی ایران که بحثهای فراوانی پیرامون تغییرات فرهنگی آن در پیش از تاریخ مطرح است فلات مرکزی ایران است. بیشتر نظریات ارائه شده در باره تغییرات فرهنگی این منطقه مبتنی بر رویکرد تاریخی- فرهنگی بوده است. در این مقاله ضمن بازنگری و نقد نظریات پیشین با تعریف مفاهیم نظری و ارائه زمینه نظری موضوع با رویکردی تازه به تحلیل این تغییرات در دشت تهران پرداخته و ساختار فرهنگی جوامع پیش از تاریخی این منطقه را بر اساس دادههای باستانشناختی مورد بحث و بررسی قرار دادهام. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - گورستان عصر آهن لویزان
امیرصادق نقشینهدر شمال شرقی تهران بزرگ و در ناحیه لویزان امامزاده ای به نام "امامزاده پنج تن" وجود دارد. این امامزاده بر روی تپه ای طبیعی واقع است که از دامنه های آن به عنوان گورستان استفاده می شود. در بازدیدی که در سال ۱۳۷۲ از این امامزاده و گورستان اطراف آن به عمل آمد؛ تعدادی تکه چکیده کاملدر شمال شرقی تهران بزرگ و در ناحیه لویزان امامزاده ای به نام "امامزاده پنج تن" وجود دارد. این امامزاده بر روی تپه ای طبیعی واقع است که از دامنه های آن به عنوان گورستان استفاده می شود. در بازدیدی که در سال ۱۳۷۲ از این امامزاده و گورستان اطراف آن به عمل آمد؛ تعدادی تکه سفال جمع آوری شد که احتمالاً در اثر ایجاد گورهای جدید از خاک خارج شده بودند. این سفال ها دارای مشخصات سفالهای عصر آهن هستند و شباهت زیادی با سفال گورستان های عصر آهن منطقه شمیران در شمال تهران دارند. به نظر می رسد، از این تپه طبیعی در عصر آهن نیز به عنوان گورستان استفاده می شده است و میتوان این محوطه را به عنوان یکی از گورستان های متعدد این دوره در کوهپایه های شمال تهران در نظر گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - طبقهبندی کوزههای لولهدار عصر آهن و پراکندگی مکانی و زمانی آنها
امیرصادق نقشینهیکی از ظروف سفالین شاخص عصر آهن در ایران کوزههای لولهدار است. این نوع کوزهها اگرچه از نظر شکل کلی شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در یک گروه جای میگیرند، ولی از نظر جزئیات شکل قسمتهای مختلف تنوع زیادی در میان آنها دیده میشود، بطوری که میتوان آنها را بر مبنای شکل چکیده کاملیکی از ظروف سفالین شاخص عصر آهن در ایران کوزههای لولهدار است. این نوع کوزهها اگرچه از نظر شکل کلی شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در یک گروه جای میگیرند، ولی از نظر جزئیات شکل قسمتهای مختلف تنوع زیادی در میان آنها دیده میشود، بطوری که میتوان آنها را بر مبنای شکل قسمتهای مختلف به انواعی طبقهبندی کرد. در این پژوهش تعداد ۱۵۵ نمونه از کوزههای لولهدار معرفی شده در گزارشهای باستانشناسی مورد مطالعه و طبقهبندی قرار گرفته است. شیوه طبقهبندی بر پایه میزان شباهت میان نمونههای مختلف میباشد و به این ترتیب ۱۱ نوع یا گونه مختلف قابل تشخیص است. بررسی پراکندگی مکانی این گونهها، نشانگر نظم خاصی است و رابطه مشخصی میان گونههای مختلف و مناطق جغرافیایی مختلف دیده میشود. از طرف دیـگر بـررسی پـراکندگی زمانی این ۱۱ گونه بهطور دقیق امکان پذیر نیست و علت آن عدم تاریخگذاریهای دقیق برای اکثر نمونهها است. با این وجود، رابطه چندان مشخصی میان گونههای مختلف این نوع کوزهها با مراحل مختلف عصر آهن دیده نمیشود و به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که تنوع شکل کوزههای لولهدار عصر آهن در ایران عمدتاً تابع پراکندگی مکانی آنهاست تا پراکندگی زمانی آنها، بطوری که در نواحی مختلف سبکها و گونههای متفاوتی از این نوع ظروف متداول بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - معرفی و طبقهبندی برخی از نقوش گرافیکی و هندسی تزئینی کنده بر روی سفالهای عصر مفرغ قدیم بر اساس مدارک بدستآمده ازتپه پیسا همدان
یعقوب محمدیفر عباس مترجم کمالالدین نیکنامیدر حدود پنچ هزار سال پیش از این، فرهنگی در غرب ایران گسترش یافت که از نظر زمانی، با شروع عصر مفرغ (۳۰۰۰- ۲۶۰۰ ق.م) در ایران همزمان است. این فرهنگ جدید با دو مشخصه اصلی آن یعنی ایجاد معماری مدور و ساخت سفالهای سیاه براق از دوره قبل از خود به سادگی قابل تمیز است. تا پیش چکیده کاملدر حدود پنچ هزار سال پیش از این، فرهنگی در غرب ایران گسترش یافت که از نظر زمانی، با شروع عصر مفرغ (۳۰۰۰- ۲۶۰۰ ق.م) در ایران همزمان است. این فرهنگ جدید با دو مشخصه اصلی آن یعنی ایجاد معماری مدور و ساخت سفالهای سیاه براق از دوره قبل از خود به سادگی قابل تمیز است. تا پیش از این زمان سفالهای رایج در غرب ایران، سفالهای نخودی و قرمز منقوش بود، ولیکن با برآمدن این فرهنگ جدید ساخت سفالهای سیاه براق با نقوش کنده جای آنها را گرفت. نقوش کنده این سفالها تداعی کننده تکنیک خراطی روی چوب و اشیاء چوبی است. در سالهای اخیر مطالعات گستردهای در خصوص این فرهنگ در غرب ایران و کشورهای همسایه انجام شده است. این مقاله برآیند طبقهبندی و مطالعه سبکشناختی سفالهای مکشوفه از کاوش عمودی در تپه پیسا همدان است. در طبقهبندی نقوش سفالها میتوان اذعان کرد که این نقوش سمبل و نمادی خاص تلقی می گردیدند. بر این اساس، میتوان یک سابقه پنج هزار ساله را برای بهکارگیری این نقوش در فلات ایران با اتکای به مدارک مستقیم ارائه نمود. نقوشی که بعدها با ترکیبات بیشتر بنمایه و ریشه بسیاری از نقوش هندسی و انتزاعی در دورههای تاریخی و اسلامی بودند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - مروری بر دوره مسوسنگ شمال غرب ایران و پیشنهاداتی برای حوزه گسترش سنت دالما
محسن حیدرییکی از دوره ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مسوسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگ چکیده کاملیکی از دوره ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مسوسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگرس مرکزی است و شامل سفالهای منقوش، سفالهایی با تزیینات حجمی (نقش کنده، فشاری، پانچی و افزوده)، سفالهای ساده و با پوشش گلی غلیظ قرمز است. به نظر می رسد که سفالهای منقوش تداوم سفالهای دوره پیشین، یعنی فرهنگ حاجی فیروز بوده وسفالهای با تزئینات فشاری، کنده، پانچی و افزوده فاقد پیشینه ای در منطقه هستند واحتمالاً این نوع سفالها از منطقه ای دیگر به این منطقه وارد شده اند. متأسفانه، با وجود آنکه مدلهاو نظریه های گوناگونی در مورد گسترش سنت سفالی دالما ارائه شده، اما هنوز از نحوه گسترش آن اطلاعی در دست نیست. آیا گسترش این سنت سفالی بواسطه کوچ نشینان روی داده یا مهاجرت؟ انتقال ایده سبکی در این بین تأثیرگذار بوده یا عواملی دیگر؟ این ابهام بدلیل عدم انجام پژوهشهای دقیق منطقهای و فرامنطقه ای همچنان به قوت خود باقی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - تپه سرقلعه: شواهدی از سفال اوروک در استان کردستان و ارتباط آن با مسیرهای ارتباطی بینالنهرین
امیر ساعد موچشی علی آذرشب زهرا غفاریدر این مقاله به معرفی تپه سرقلعه واقع در شهرستان سروآباد استان کردستان پرداخته شده و یافته های سطحی حاصل از بررسی آن مورد بحث قرار گرفته است. این بررسی در راستای شناسایی منطقه در حین کاوش یکی از محوطه های داخل شهر سروآباد صورت گرفت. این تپه در بررسیهای پیشین شناسایی چکیده کاملدر این مقاله به معرفی تپه سرقلعه واقع در شهرستان سروآباد استان کردستان پرداخته شده و یافته های سطحی حاصل از بررسی آن مورد بحث قرار گرفته است. این بررسی در راستای شناسایی منطقه در حین کاوش یکی از محوطه های داخل شهر سروآباد صورت گرفت. این تپه در بررسیهای پیشین شناسایی و ثبت شده بود ودر این بررسی سعی شد داده های کامل و جامعی گردآوری شود. سفالهای بدست آمده از آن نشانگر تعلق این تپه به دوران مسوسنگ جدید و دوره ایلخانی است. به نظر می رسد که بخش عظیمی از بقایای فرهنگی آن، مربوط به آثار دوره مسوسنگ بوده و یافته های دوره ایلخانی آن بسیار ضعیف و پراکنده است. آنچه یافته های این تپه را قابل توجه ساخته، بدست آمدن سفال اوروکی در استان کردستان است. بدست آمدن این سفال در تپه سرقلعه نشانگر اهمیت آن به لحاظ قرارگیری در مسیر ارتباطی آن با بینالنهرین و نیز نفوذ بینالنهرین به این منطقه در دوره اوروک است. براساس شواهد موجود، قرارگیری این محوطه در مسیر ارتباطی ایران و بین النهرین نقش زیادی را در توسعه تپه ایفا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - حوضه آبریز ابهررود در دوره مس و سنگ: مروری بر استقرارهای دالمایی حاشیه شمال غربی مرکز فلات ایران
شکوه خسروی حمید خطیبشهیدی سجاد علی بیگیفرهنگ و سنت سفالگری دالما طی نیمۀ دوم هزارۀ پنجم ق.م در بخشهای زیادی از شمال غرب و غرب ایران گسترش یافت. با این حال، شواهد اندکی از گسترش و نفوذ این سنت به بخشهای شرقیتر شمال غرب کشور و مرکز فلات ایران به دست آمده است. حوضۀ آبریز ابهررود در میان سه حوزۀ مهم فرهنگی جغ چکیده کاملفرهنگ و سنت سفالگری دالما طی نیمۀ دوم هزارۀ پنجم ق.م در بخشهای زیادی از شمال غرب و غرب ایران گسترش یافت. با این حال، شواهد اندکی از گسترش و نفوذ این سنت به بخشهای شرقیتر شمال غرب کشور و مرکز فلات ایران به دست آمده است. حوضۀ آبریز ابهررود در میان سه حوزۀ مهم فرهنگی جغرافیایی شمال غرب، غرب و مرکز فلات ایران واقع گردیده است. طی بررسی این منطقه ۱۲ محوطه با بقایای دورۀ فرهنگ دالما شناسایی و مطالعه شد. محوطههای شناسایی شده به احتمال همگی روستاهای کوچکی هستند که تماماً در کنار یک منبع آب و اغلب در میان ارتفاعات و یا حاشیۀ دشت میانکوهی ابهر واقع شدهاند. بر اساس مکانگزینی استقرارها محوطههای این دوره به احتمال روستاهای کوچکی متعلق به اجتماعات کوچرو و نیمه یکجانشین بودهاند که درفاصلۀ حوزۀ شمال غرب و غرب ایران در تردد بودهاند. اهمیت این پژوهش از این رو است که میتواند آگاهیهای ارزشمندی از فرهنگها و سنتهای شرقیِ شمال غرب، شمال شرقی غرب ایران و فرهنگهای غربی مرکز فلات ایران و ویژگیها و شاخصههای فرهنگی این حوزهها را (تفاوتها وتشابهات) در منطقهای کوچک اما مهم در اختیار قرار دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - گمانه زنی تپه کلین کبود شهرستان مریوان
سیروان محمدی قصریان اقبال عزیزی علی بهنیاشناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهمترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمینهای اطراف در دشت مریوان از جمله شاخ چکیده کاملشناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهمترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمینهای اطراف در دشت مریوان از جمله شاخصترین محوطههای شناساییشده دوره اشکانی در استان کردستان است. ابعاد قابل توجه تپه به عنوان یکی از بزرگترین محوطههای دوره اشکانی استان، موقعیت آن در مرکز دشت مریوان، دسترسی به راههای ارتباطی و منابع آبی و نیز عوامل دیگری از جمله به دست آمدن قطعات سفال شاخص این دوره نظیر خمرههای دوره اشکانی نیز سفالهای کلینکی در گمانههای کاوششده و پراکنش زیاد قطعات آجر و جوش کوره در سطح محوطه نشان میدهد که تپه کلین کبود نمیتواند به عنوان استقراری معمولی از دوره اشکانی در دشت مریوان به حساب آید. گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه اولین قدم در راستای حفظ و صیانت این اثر کلیدی در راستای مطالعات آتی دوران تاریخی استان کردستان محسوب میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - بررسی هنر کورا – ارس
بهرام آجورلوفرهنگ کورا – ارس در اواسط هزاره چهارم ق.م (حدود ۳۵۰۰ ق.م) در قفقاز و حوزه دریاچه ارومیه گسترده شد. مردمان فرهنگ کورا - ارس را دامدارانی نیمه کوچرو معرفی کرده اند که با زراعت هم آشنا بودند. مباحث لایهنگاری، خاستگاه، گسترش و نحوه تعامل فرهنگی و اقتصادی جوامع فرهنگ ک چکیده کاملفرهنگ کورا – ارس در اواسط هزاره چهارم ق.م (حدود ۳۵۰۰ ق.م) در قفقاز و حوزه دریاچه ارومیه گسترده شد. مردمان فرهنگ کورا - ارس را دامدارانی نیمه کوچرو معرفی کرده اند که با زراعت هم آشنا بودند. مباحث لایهنگاری، خاستگاه، گسترش و نحوه تعامل فرهنگی و اقتصادی جوامع فرهنگ کورا – ارس با دیگر جوامع خاورنزدیک عصر برنز قدیم همواره از بحث هنری آن پیشی گرفته است. شاید نتوان در نگاه اول با معیارهای زیباشناسی کلاسیک از هنر کورا – ارس سخن گفت؛ اما تعریف هنر به همان اندازه تعریف زیبایی و اینکه چه چیزی زیباست، نسبی است و گوناگون. بنابر همین نسبت، حضور تاریخی هنر مردمان کورا – ارس نیازمند تحقیق و بررسی است تا معیارهای آن شناخته و دسته بندی شود؛ زیرا در کاوشهای باستانشناختی صور تجسم یافتهای را فراپیش داریم که دارای فرم مشخص، والور معین و هارمونی بوده و سبک و سنتی یک هزارهای دارند. پژوهشگر باستانشناس یا تاریخ هنر، در مطالعه فرهنگ کورا – ارس، دست ساختههای مردمانی را مییابد که محصول فعالیتی خلاقانه بوده و استمرار هزار ساله سنت ساخت آنها نشانه ارزش و اقبال اجتماعی نزد جامعهای بس کهنسال است. در این نوشتار، آثار هنری فرهنگ کورا – ارس در چهار مقوله سفالگری، هنرهای تجسمی، معماری و فلزکاری دستهبندی و بررسی شده است تا مشخصات آن بازشناسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - گزارش مقدماتی فصل اول کاوش در محوطه شماره ۱۱ سد تالوار، بیجار، کردستان
حمیدرضا ولیپور ایمان مصطفیپور رضا بهدادفر غفور کاکابا آبگیری سد مخزنی تالوار که بر روی رود تالوار ساخته شده است؛ دریاچه ای به طول ۳۰ کیلومتر ایجاد خواهد شد و در پی آن تعداد قابل توجهی از محوطه های باستانی به زیر آب خواهند رفت. از این رو ضرورت انجام بررسی و کاوشهای باستان شناختی در حوضه آبگیر این سد احساس گردید. پس ا چکیده کاملبا آبگیری سد مخزنی تالوار که بر روی رود تالوار ساخته شده است؛ دریاچه ای به طول ۳۰ کیلومتر ایجاد خواهد شد و در پی آن تعداد قابل توجهی از محوطه های باستانی به زیر آب خواهند رفت. از این رو ضرورت انجام بررسی و کاوشهای باستان شناختی در حوضه آبگیر این سد احساس گردید. پس از انجام بررسی و شناسایی محوطه های باستانی، کاوش در محوطه های کلیدی در دستور کار قرار گرفت. محوطه شماره ۱۱ سد تالوار با هدف ابتدایی نجات بخشی و بدست آوردن اطلاعات باستان شناختی کاوش شد. این محوطه طی یک فصل مورد کاوش لایه نگارانه و افقی قرار گرفت و در پی این کاوشها آثاری از دورههای مس سنگی و تاریخی (دوره اشکانی) بدست آمد و از این رهگذر امکان انجام مطالعات تطبیقی و درک برهمکنشهای فرهنگی در منطقه بهوجود آمد. با توجه به انجام مقایسههای صورت گرفته، بیشترین برهمکنشهای فرهنگی دوره مس سنگی این محوطه با منطقه زنجان و تاکستان بوده است. البته برهمکنشهای فرا منطقهای با محوطه های فرهنگ دالما در زاگرس مرکزی و شمال غرب نیز دیده می شود. سفالهای این محوطه در دوره اشکانی نیز ویژگی های منطقه غرب ایران را ظاهر می سازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - بررسی و تحلیل باستانشناختی آثار و استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قزل اوزن در محدودة شهرستان ایجرود
رضا آخوندی آراز نجفی فرزاد مافیشهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی، دارای ویژگیهایی است که شناخت کم و کیف محوطههای باستانی آن در دورة اشکانی، میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک چکیده کاملشهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی، دارای ویژگیهایی است که شناخت کم و کیف محوطههای باستانی آن در دورة اشکانی، میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت، تغییرات و تطورات فرهنگی منطقه در دورة اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزة جغرافیایی دهستان گلابر و بخش شمال غربی رودخانة ایجرود در دهستان ایجرود پایین، طی دو فصل انجام شد. نتیجة این بررسیها، شناسایی جمعاً ۱۰۰ محوطة باستانی (۶۸ محوطه در دهستان گلابر و ۳۲ محوطه در بخش شمال غربی دهستان ایجرود پایین) بود که از این بین، ۳۵ محوطه دارای آثار اشکانی است. مطالعة گونهشناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری محدودة بررسی در این دوره، از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آنها مشخص گردید در دورة مذکور استقرارها نسبت به دورة قبل (هخامنشی) از نظر تعداد، افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دورة بعد (ساسانی) به اندازة دورة اشکانی نیست؛ این نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دورة قبل است. همچنین، مشخص شد که بیشتر استقرارهای منطقه، روستاهای کوچک و تعداد کمی روستاهای بزرگ هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر میرسد، فرهنگ مادی منطقه در دورة اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگیهای بومی-محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمالغرب کشور تا حدی متمایز میکند، نهایتاً بخشی از گسترة فرهنگی غرب و شمال غرب کشور است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - توصیف، طبقهبندی و تحلیل گونهشناختی سفالهای اشکانی منطقه رومشگان لرستان
فرشاد میری ناصر نوروززاده چگینی علیرضا خسروزادهشهرستان رومشگان واقع در غرب استان لرستان، از مناطق تقریباً ناشناخته در باستانشناسی ایران است. با وجود اینکه در این منطقه آثار و استقرارهای متعددی از دورة اشکانی دیده میشود، اما تاکنون پژوهش و تحقیق هدفمندی در این رابطه انجام نشده است. یقیناً مطالعه و بررسی این استقرا چکیده کاملشهرستان رومشگان واقع در غرب استان لرستان، از مناطق تقریباً ناشناخته در باستانشناسی ایران است. با وجود اینکه در این منطقه آثار و استقرارهای متعددی از دورة اشکانی دیده میشود، اما تاکنون پژوهش و تحقیق هدفمندی در این رابطه انجام نشده است. یقیناً مطالعه و بررسی این استقرارها میتواند افق روشنتری از وضعیت مادی-فرهنگی منطقه و همچنین چگونگی تعاملات فرهنگی آن با مناطق همجوار بدست دهد. بدین منظور، در این مقاله یافتههای سفالی اشکانی به دست آمده از بررسی محوطههای استقراری رومشگان مورد مطالعه، گونهشناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفتهاند که در نتیجه، آن چهار نوع سفال معمولی، جلینگی، منقوش و لعابدار شناسایی شد. مطالعه و مقایسه تطبیقی سفالها نشان میدهد که فرهنگ مادی این منطقه طی دورة اشکانی، با وجود تأثیرپذیری از برخی ویژگیهای بومی-محلی، در نهایت بخشی از گسترة فرهنگی غرب کشور به شمار میرود. از دیگر نتایج تحقیق روشن شدن ارتباط فرهنگ سفالگری این منطقه با حوزههای فرهنگی همجوار مانند: جنوب غرب، شمال غرب و بینالنهرین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - دوره مسسنگی جدید در تپه سگزآباد
محمد حسین عزیزی خرانقی کمالالدین نیکنامیسگزآباد یکی از شاخصترین تپههای پیش از تاریخی دشت قزوین است که بر اساس کاوشهای طولانی مدت دانشگاه تهران، آنرا یکی از بهترین نمونههای محوطههای اعصار آهن و مفرغ جدید میشناسند. به تازگی آثاری از اواخر هزاره چهارم ق.م که در فلات مرکزی ایران با نام دوره مسسنگی جدید (س چکیده کاملسگزآباد یکی از شاخصترین تپههای پیش از تاریخی دشت قزوین است که بر اساس کاوشهای طولانی مدت دانشگاه تهران، آنرا یکی از بهترین نمونههای محوطههای اعصار آهن و مفرغ جدید میشناسند. به تازگی آثاری از اواخر هزاره چهارم ق.م که در فلات مرکزی ایران با نام دوره مسسنگی جدید (سیلک III6-7) شناخته میشود، در این محوطه شناسایی شده است.کاوشهای آموزشی- پژوهشی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه دقیقتر و وسیعتر لایههای مسسنگی جدیدی که برای اولین بار در کاوشهای سال ۱۳۷۸ شناسایی شده بود، صورت پذیرفت. در این فصل سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفت. پس از اتمام کاوشها، تنها در ترانشه ۶ آثار دوره مسسنگی جدید یافت شد. متأسفانه به دلیل حفاری های غیرمجاز گسترده صورت گرفته در این محوطه، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری کاملی از این دوره نگردید، ولی سفالهای شاخص و ظریف این دوره به تعداد قابل توجه بدست آمد. این نوشتار فقط بر گونهشناسی، طبقهبندی و معرفی انواع مختلف سفالهای دوره مسسنگیجدید تمرکز خواهد داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - معرفی لیوانهای بومی محوطه هخامنشی دهانه غلامان
زهره زهبری رضا مهرآفرین سید رسول موسوی حاجیشهر دهانه غلامان از مهمترین محوطههای کاوش شده از دوره هخامنشی در جنوب شرق ایران است. این محوطه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط امبرتو شراتو شناسایی شد. دهانه غلامان طی دو دوره مورد کاوش قرار گرفته است. دوره اول سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۵ میلادی توسط هیأت ایتالیایی به سرپرستی امبرتو شرات چکیده کاملشهر دهانه غلامان از مهمترین محوطههای کاوش شده از دوره هخامنشی در جنوب شرق ایران است. این محوطه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط امبرتو شراتو شناسایی شد. دهانه غلامان طی دو دوره مورد کاوش قرار گرفته است. دوره اول سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۵ میلادی توسط هیأت ایتالیایی به سرپرستی امبرتو شراتو، دوره دوم مربوط به سالهای ۱۳۷۹-۱۳۸۴ شمسی است که توسط هیأت ایرانی به سرپرستی سیدمنصور سیدسجادی مورد کاوش قرار گرفت. همچنین، مطالعات اخیر آرکئوژئوفیزیک توسط کوروش محمدخانی از دیگر فعالیتهای باستانشناختی در این محوطه است. سفال تنها یافته منقول ارزشمند محوطه دهانه غلامان طی کاوشهای یاد شده است. بنابراین، مطالعه این داده بسیار مهم در شناخت صنعت و سنت سفالگری دوره هخامنشی در منطقه جنوب شرق بسیار سودمند خواهد بود. یکی از گونههای گزارش شده در این محوطه لیوانهای دهانه غلامان است. نوشتار حاضر بر مبنای نتایج بدست آمده از تحلیلهای آماری و مطالعه متغیرهای کمی ۴۱۲ قطعه لیوان تدوین شده است. برای نیل به این مقصود تک تک لیوانها از جنبه متغیرهای گوناگون مطالعه و ثبت شده اند. تحلیل آماری ویژگیهای فنی و تکنیکی آنها نشان میدهد که این ظروف با معیارهای مشخص و برای منظوری خاص در دهانه غلامان تولید میشدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - غار هوتو و اهمیت یافتههای سفالی عصر آهن آن
امیرصادق نقشینهدر کاوش هایی که بیش از پنجاه سال پیش در غار هوتو، نزدیک بهشهر، صورت گرفت علاوه بر یافته های دوران سنگ، بقایایی از دوره های جدیدتر و خصوصاً عصر آهن بدست آمد. ولی از آنجایی که این غار با هدف مطالعه دوران سنگ و دستیابی به بقایای این دوره کاوش گردید، توجه چندانی به یافته چکیده کاملدر کاوش هایی که بیش از پنجاه سال پیش در غار هوتو، نزدیک بهشهر، صورت گرفت علاوه بر یافته های دوران سنگ، بقایایی از دوره های جدیدتر و خصوصاً عصر آهن بدست آمد. ولی از آنجایی که این غار با هدف مطالعه دوران سنگ و دستیابی به بقایای این دوره کاوش گردید، توجه چندانی به یافته های عصر آهن آن صورت نگرفت و این مواد برای حدود نیمقرن در موزة ملی ایران بایگانی شدند. این وضعیت در حالی است که اطلاعات ما دربارة عصر آهن شمال شرق ایران بسیار محدود و ناچیز است و هرگونه اطلاعاتی در این زمینه می تواند ارزشمند باشد. این مقاله به چگونگی شناسایی و کاوش غار هوتو و وضعیت لایه نگاری و گاهنگاری آن، با تکیه بر وضعیت لایههای عصر آهن می پردازد و بر ضرورت مطالعه، طبقه بندی و معرفی سفال عصر آهن در این غار تاکید می نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - سفال اوروک، بر پایه بررسی روشمند نواری تپه جنوبی ابوفندا، خوزستان
آیتکین حبیبی محمد کرمیدوره اوروک جدید (۳۲۰۰-۳۰۰۰ ق.م)، سرآغاز زندگی شهرنشینی در جنوب غربی ایران است که همراه با آن تحولات چشمگیری در تولید دستاوردهای فرهنگی رخ داد. شاید بتوان سنت منسوخ شدن سفال منقوش و جایگزینی آن به وسیله سفال ساده را از مهمترین این تحولات دانست. طی این دوره در جنوب چکیده کاملدوره اوروک جدید (۳۲۰۰-۳۰۰۰ ق.م)، سرآغاز زندگی شهرنشینی در جنوب غربی ایران است که همراه با آن تحولات چشمگیری در تولید دستاوردهای فرهنگی رخ داد. شاید بتوان سنت منسوخ شدن سفال منقوش و جایگزینی آن به وسیله سفال ساده را از مهمترین این تحولات دانست. طی این دوره در جنوب غربی ایران محوطه های زیادی مسکونی شدند که تعدادی از آن ها از جمله شوش، فرخ آباد، چغامیش و ابوفندوا با وسعت نسبتاً زیاد از مکان های استقراری بزرگ دوره اوروک جدید محسوب می شوند. بحث ما در خصوص یکی از محوطه های یاد شده یعنی ابوفندوا در نزدیکی شهرستان شوش در استان خوزستان است. این محوطه طی سال ۱۳۸۵ خورشیدی بررسی و کاوش گردید. در این راستا دوره های مختلف فرهنگی از این محوطه شناسایی شد که در این مقاله سعی داریم سه گونه اصلی یکی از دوره های موجود در محوطه ابوفندوا یعنی دوره اوروک را مورد بحث قرار دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - شواهدی جدید از عصر مفرغ جدید و عصر آهن در قلعه تپه ابهر
امیرصادق نقشینه بهنام قنبری بابک اعلاییحوضه آبریز ابهررود در شرق استان زنجان از مناطق کمتر شناخته شده باستانشناسی ایران است. قلعه تپه یکی از بزرگترین مکانهای باستانی این حوضه بوده و در کناره جنوبی ابهررود قرار دارد. امروزه به علت تخریب گسترده قسمت زیادی از تپه باقی نمانده است. در سال ۱۳۹۰ قلعه تپه مورد کا چکیده کاملحوضه آبریز ابهررود در شرق استان زنجان از مناطق کمتر شناخته شده باستانشناسی ایران است. قلعه تپه یکی از بزرگترین مکانهای باستانی این حوضه بوده و در کناره جنوبی ابهررود قرار دارد. امروزه به علت تخریب گسترده قسمت زیادی از تپه باقی نمانده است. در سال ۱۳۹۰ قلعه تپه مورد کاوش باستانشناختی قرار گرفت که طی آن آثار قابل توجهی از دوره های مختلف به دست آمد. یکی از مهمترین این آثار سفالهای عصر مفرغ جدید و عصر آهن است. مدارک سفالی به دست آمده نشانگر حضور مردمان عصر مفرغ جدید و عصر آهن در این تپه است. وجود سفالهای موسوم به پلیکروم عصر مفرغ در این محل نشانه ارتباط قلعه تپه با مناطق شرقی و دشت قزوین است. همچنین وجود سفالهای خاکستری عصر آهن I در قلعه تپه میتواند نشانگر استمرار در استفاده از این محل از عصر مفرغ تا آهن باشد. وجود چندین ظرف سفالی سالم عصر آهن I و یک ظرف پلیکروم عصر مفرغ جدید نشان می دهد که در اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن از تپه برای دفن مردگان استفاده می کردهاند. در نهایت بر پایه یافتههای سفالی در قلعه تپه میتوان به چشماندازی از ارتباطات فرهنگی مردم ساکن حوضه آبریز ابهررود، که همچون دالانی طبیعی دو منطقه فرهنگی شمال غرب و شمال مرکزی را به هم وصل می کند، با مناطق همجوار دست یافت. احتمالاً حوضه آبریز ابهررود به عنوان سهلترین راه ارتباطی شمال مرکزی با غرب و شمال غرب، در طول زمان به تناوب تحت نفوذ فرهنگ های مناطق شرقی و غربی خود قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - بررسی و مطالعه سفالهای اشکانی شهرستان هرسین، بخش مرکزی
رامین چهری یعقوب محمدیفر اسماعیل همتی ازندریانیشهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیستمحیطی مناسب مانند کوهها، درهها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافتههای باستانشناسی نشان میدهند که در دورة اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش رو، این منطقه ب چکیده کاملشهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیستمحیطی مناسب مانند کوهها، درهها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافتههای باستانشناسی نشان میدهند که در دورة اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش رو، این منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و تعداد ۳۰ محوطه شاخص اشکانی با سفالها و دادههای شاخص معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، تعداد ۳۵۰ قطعه سفال نمونهبرداری شد که ۲۵۰ قطعه مربوط به دورة اشکانی و مابقی مربوط به ادوار پیشین و پسین بودند. در این مقاله، اطلاعات موجود پیرامون سفالینههای اشکانی منطقه ارائه شده و سپس، از طریق مطالعات مقایسهای و گونهشناسی سفالها، مشخص شد که دادههای فرهنگی منطقه با نمونه سفالهای همزمان کدام مناطق زاگرس مرکزی شباهت دارند. ملاک شناسایی و طبقهبندی سفالها، طبقهبندی ارائه شده برای سفال اشکانی طبق نظر ارنی هرینک است. بر طبق مطالعات انجام شده، سفالهای اشکانی زاگرس مرکزی شامل گونههایی خاص هستند که در اکثر محوطههای اشکانی منطقه شناسایی شدهاند. مطالعة سفال اشکانی منطقه، نشان از همگونی سنت سفالگری منطقه با بسیاری از مناطق زاگرس مرکزی دارد که ارتباط فرهنگی و تجاری را میتوان حاصل این همگونی دانست. منطقة هرسین نیز از این رویه جدا نبوده و سفالهای آن با اکثر نقاط زاگرس مرکزی مشابه بودند. گونههای سفالی شاخص منطقه در دورة اشکانی را میتوان در چهار گروه ساده، جلینگی، منقوش و لعابدار طبقهبندی نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - گونهشناسی سفال عصر آهن پیلاقلعه، رودبار گیلان
امیرصادق نقشینهپیلاقلعه محوطهای اسـتقراری از دوره آهن در منطقه رودبار گیلان است که در ۵۰۰ متری گورسـتان معروف مارلیک قرار دارد. نزدیک به پنجاه سال پیش دکتر نگهبان در این محل کاوش گستردهای انجام داد. بر اساس اطلاعات محدود منتشر شده، این محل ادارای آثاری از عصر آهن، دوره تاریخی و دوره چکیده کاملپیلاقلعه محوطهای اسـتقراری از دوره آهن در منطقه رودبار گیلان است که در ۵۰۰ متری گورسـتان معروف مارلیک قرار دارد. نزدیک به پنجاه سال پیش دکتر نگهبان در این محل کاوش گستردهای انجام داد. بر اساس اطلاعات محدود منتشر شده، این محل ادارای آثاری از عصر آهن، دوره تاریخی و دوره اسلامی است، ولی یافتههای آن تاکنون منتشر نشده است. بخشی از این یافتهها، مجموعۀ سفالی حاصل از کاوش ترانشه M است که در موزه ملی ایران نگهداری میشود. در این مقاله سفال عصر آهن بدست آمده از این ترانشه معرفی و مطالعه خواهد شد. سفالهای این محوطه در زمره سفال عصر آهن I منطقه رودبار بوده و دارای گونههای شاخص مشابهی با محوطههای مهمی چون مارلیک، قلعه کوتی، لمه زمین و لاسولکان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - بازنگری گستره جغرافیایی توالی سفالی گودین III در زاگرس مرکزی
خداکرم مظاهریسنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گر چکیده کاملسنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می یابد، به طوری که در این فاز از گسترده ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال های این فاز در الحیبا در جنوب بین النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می شویم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - تحلیل باستانشناختی آثار و استقرارهای اشکانی حوضه آبریز ابهررود
فرزاد مافی محمدرحیم صرافمنطقه جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیاییاش وضعیتی دارد که شنـاخت کـم و کیف تطور فرهنگی آن در دوره اشکانی میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غربی کشور در دوره اشکانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن چکیده کاملمنطقه جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیاییاش وضعیتی دارد که شنـاخت کـم و کیف تطور فرهنگی آن در دوره اشکانی میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غربی کشور در دوره اشکانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه در دوره اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا، بررسی منطقه جغرافیایی ابهررود (شامل شهرستانهای ابهر و خرمدره) در دو فصل انجام شد و در نتیجه، ۲۵۷ محوطه باستانی شناسایی گردید که از این بین، ۶۴ محوطه دارای آثار اشکانی بود. مطالعه گونهشناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دوره اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره قبل است. همچنین، مشخص گردید که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچکی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر میرسد، فرهنگ مادی منطقه در دوره اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگیهای بومی- محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال غربی کشور تا حدی متمایز میکند. نهایتاً بخشی از گستره فرهنگی غرب و شمال غربی کشور است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - سفال ساسانی غرب چهارمحال و بختیاری، بر اساس نمونههای بهدست آمده از بررسی باستانشناختی شهرستان فارسان
حسین حبیبی یدالله حیدری باباکمالسفال فراوانترین ماده فرهنگی و یکی از مهمترین دادههای در دسترس باستانشناسان برای تعیین گاهنگاری، وضعیت پیچیدگیهای اجتماعی، تولید و تکنولوژی گروههای انسانی گوناگون، تحولات هنری و بررسی برهمکنشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. از این رو، سفالشناسی و ارائه طبقهبندی چکیده کاملسفال فراوانترین ماده فرهنگی و یکی از مهمترین دادههای در دسترس باستانشناسان برای تعیین گاهنگاری، وضعیت پیچیدگیهای اجتماعی، تولید و تکنولوژی گروههای انسانی گوناگون، تحولات هنری و بررسی برهمکنشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. از این رو، سفالشناسی و ارائه طبقهبندیهای هر چه دقیق تر در این مورد در مناطق گوناگون جغرافیایی گامی آغازین در بازسازی باستانشناختی جوامع دوران گذشته تلقی میشود که باستانشناسی دوره ساسانی در این ارتباط دچار کمبودهایی است. بنابراین، با در دست داشتن حجم قابل توجهی از اطلاعات بدست آمده در این باره از بررسی باستانشناختی شهرستان فارسان پژوهش حاضر با هدف توصیف، طبقهبندی و مقایسه سفال ساسانی این منطقه صورت گرفت. بر این اساس مشاهده شد که سفال ساسانی فارسان دارای شباهتهای روشنی با نمونههای هم دوره بدست آمده از حوزه های فرهنگی همجوار خوزستان و فارس است که این نکته با توجه به خصوصیت نظام سیاسی دودمانی ساسانی، ویژگیهای جغرافیایی منطقه و شیوه معیشت غالباً بر پایه کوچنشینی مردمان آن قابل تبیین است. با انجام این پژوهش، درکی روشنتر از روابط مردمان دوره ساسانی این منطقه با مناطق همجوار با توجه به ویژگیهای زیستمحیطی و موقعیت جغرافیایی سوقالجیشی منطقه فارسان بر سر راههای ارتباطی بین جنوب غرب مرکز فلات و غرب ایران بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - توصیف، طبقهبندی و گونهشناسی سفال دوره اشکانی شهرستان قروه (کردستان)
فرزاد مافی علی بهنیا محمد بهرامزادهمنطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیستمحیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسیهای میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطههای اشکان چکیده کاملمنطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیستمحیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسیهای میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطههای اشکانی این منطقه بقایای استقرارهای کوچکی هستند. این مقاله در پی آن است تا بر اساس توصیف، طبقهبندی و گونهشناسی سفالهای اشکانی بهدست آمده از این منطقه به افزایش اطلاعات ما در مورد وضعیت فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی کمک نماید. بر اساس مطالعات انجام گرفته، سفالهای این منطقه شامل سفالهایی با نقوش طنابی، خمرههای ذخیره آذوقه و سفال شاخص دورة اشکانی یعنی سفال جلینگی هستند. فرم بیشتر این سفالها را انواع کاسه، پیاله، کوزه و خمره، دیگ و دیگچه تشکیل میدهد. از تزئینات شاخص بهکار رفته بر روی این سفالها میتوان به نقوش کنده به صورت خطوط مواج و موازی و نوعی تکنیک منحصر به فرد ترصیعکاری (نگینکاری) اشاره کرد. بر اساس نتایج این مطالعه میتوان گفت سفالهای اشکانی منطقه قروه، ضمن دارا بودن برخی ویژگیهای بومی- محلی، عمدتاً همانند نمونههای مکشوفه از مکانهایی چون بیستون، نوشیجان، هگمتانه، قلعه ضحاک، قلعه یزدگرد، معبد خورهه، کنگاور و درههای اسدآباد، پاوه، مریوان، ثلاث باباجانی و بیشتر مناطق غرب کشور است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - تپه کرسف محوطهای از دورة اسلامی میانی در شهرستان خدابنده استان زنجان
حامد ذیفر ایمان مصطفیپور بهنام قنبریتپه کرسف، در جنوب غربی شهر کرسف و در شهرستان خدابنده استان زنجان قرار گرفته است. این اثر باقیماندة کوچکی است از تپهای بزرگتر که متاسفانه در اثر فعالیتهای انسانی از گذشته تا کنون، حجم بسیار کمی از آن باقی مانده است. به علت حجم بالای تخریبهای صورت گرفته در محوطه و نجات چکیده کاملتپه کرسف، در جنوب غربی شهر کرسف و در شهرستان خدابنده استان زنجان قرار گرفته است. این اثر باقیماندة کوچکی است از تپهای بزرگتر که متاسفانه در اثر فعالیتهای انسانی از گذشته تا کنون، حجم بسیار کمی از آن باقی مانده است. به علت حجم بالای تخریبهای صورت گرفته در محوطه و نجات بخش باقیماندة محوطه و جمعآوری حداکثر اطلاعات ممکن، تصمیم به کاوش در این محوطه گرفته شد. طی فعالیتهای باستانشناختی در این محوطه، چند ترانشه و گمانه در ابعاد مختلف برای کاوش افقی و درک وضعیت معماری و نیز لایهنگاری و شناسایی تسلسل فرهنگی محوطه و نیز درک بهتر از وسعت محوطه و تشخیص هرچه بیشتر عرصة آن ایجاد گردید. با کاوش در این محوطه، شواهدی از آثار معماری از دورة میانی اسلامی (قرون ششم و هفتم هجری قمری) همراه با یافتههای سفالی خصوصاً سفالهای با نقش کنده زیر لعابهای سبز و سفید و سفالی خاص از این دوره با عنوان سفال نوع گروس بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - گونهشناسی کوزههای کوچک لعابدار عصر آهن در غرب ایران
امیرصادق نقشینهیکی از انواع سفال های عصر آهن در غرب ایران، سفال لعاب دار است. این نوع سفال که درصد کمی از سفال های متداول در این عصر را تشکیل می دهد، فقط در مرحله III و II عصر آهن دیده می شود و معمولاً آن را در غرب ایران به عنوان سفالی وارداتی از آشور میشناسند. متداول ترین شکل ا چکیده کاملیکی از انواع سفال های عصر آهن در غرب ایران، سفال لعاب دار است. این نوع سفال که درصد کمی از سفال های متداول در این عصر را تشکیل می دهد، فقط در مرحله III و II عصر آهن دیده می شود و معمولاً آن را در غرب ایران به عنوان سفالی وارداتی از آشور میشناسند. متداول ترین شکل این سفال، کوزه های کوچک لعاب دار است که این مقاله به گونه شناسی آن می پردازد و پراکندگی جغرافیایی این شکل و گونه های آن را در غرب ایران مورد بررسی قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - گونهشناسی ساغرها و پیالههای عصر آهن ایران
امیرصادق نقشینهفنجانها و ساغرها دو گروه از ظروف سفالی عصر آهن ایران هستند. از نظر شکل کلی و کاربرد مشابهتهای زیادی میان آنها وجود دارد، بهطوریکه میتوان آنها را با یکدیگر در یک گروه واحد قرار داد. تفاوت مهم آنها در ارتفاع ظروف است؛ چنانکه فنجانها معمولاً کوتاهتر از ساغرها هستند چکیده کاملفنجانها و ساغرها دو گروه از ظروف سفالی عصر آهن ایران هستند. از نظر شکل کلی و کاربرد مشابهتهای زیادی میان آنها وجود دارد، بهطوریکه میتوان آنها را با یکدیگر در یک گروه واحد قرار داد. تفاوت مهم آنها در ارتفاع ظروف است؛ چنانکه فنجانها معمولاً کوتاهتر از ساغرها هستند. این ظروف شاخص عصر آهن I و II هستند و اغلب از گورستانهای این دوره به دست آمدهاند. پراکندگی جغرافیایی آنها گسترده است و در شمال غرب، دامنه های شمالی و جنوبی البرز، مرکز فلات و زاگرس مرکزی دیده میشود. در مکانهای باستانی عصر آهن این مناطق مجموعاً تعداد ۳۴۴ نمونه از این فنجانها کشف و منتشر شده است. این پژوهش قصد دارد گونه شناسی جدیدی از این ظروف ارائه کند و پراکندگی جغرافیایی آنها را مورد مطالعه قرار دهد. معیار اصلی در این گونه شناسی شکل ظروف است. برای این منظور شکل کلی ظروف به چهار قسمت تقسیم میشود و بر اساس تنوع و ترکیب این چهار قسمت با یکدیگر، گونه هایی تعریف میشوند. پراکندگی جغرافیایی این گونه هادر مناطق مختلف مورد بحث، یکسان و همگون نیست. بطوریکه برخی گونه ها در همه مناطق دیده نمیشوند و برخی گونه ها فقط در برخی مناطق متداول بودهاند. این وضعیت می تواند نشانگر وجود نماد و گرایش های محلی و بومی در تولید این ظروف باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - تپة گاوور قلعه سی، استقرارگاهی از فرهنگ کورا-ارس در چالدران، شمال غرب ایران
افراسیاب گراوند اکبر عابدی قادر ابراهیمی فاطمه ملک پوردر اواخر هزارة چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمالغرب ایران و شرق آناتولی شکل میگیرد که دامنة گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا میکند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، چکیده کاملدر اواخر هزارة چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمالغرب ایران و شرق آناتولی شکل میگیرد که دامنة گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا میکند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، شمالغرب ایران، شاهد افزایش وسعت محوطهها، تغییر ناگهانی سفال و نیز افزایش بیسابقهای در تعداد محوطههای استقراری است که نشان از نفوذ یک سنت فرهنگی جدید دارد. سنت سفالهای نخودی منقوش دورة پیشین (مس و سنگ) تقریباً منسوخ شده و سفالهای خاکستری سیاه داغدار با نقوش کنده، جایگزین این سفالها میشوند. همزمان با نفوذ فرهنگ کورا-ارس به شمالغرب ایران، منطقة چالدران نیز تحت تاثیر این فرهنگ قرار میگیرد. تپة گاوور قلعهسی، استقرارگاهی در دشت میانکوهی چالدران است که دارای شواهدی از فرهنگ کورا–ارس است. این محل که در فاصله ۲۳ کیلومتری شمالغرب شهر چالدران واقع شده، در راستای بازدید از آثار شهرستان مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی باستانشناختی، حاکی از این است که این محل، محوطهای تک استقراری است که در اواخر هزارة چهارم و اوایل هزارة سوم ق.م شکل گرفته و دارای آثار و شواهدی (معماری سنگی و سفالهای خاکستری) از این دورة فرهنگی است. سفالهای این محوطه، بیشترین تشابهات را با سفالهای یانیق تپه، محوطة کهنهشهر (رَوَض) چالدران، تپة باروج مرند، محوطة دوزداغی خوی و تپههای وزون و کول تپه II جمهوری آذربایجان دارند. در این پژوهش، سفالهای گردآوری شده در بررسی باستانشناسی تپة گاوور قلعه سی، مطالعه و مورد تحلیل باستانشناختی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - بررسی سفالهای اسلامی محوطه مشکینتپه پرندک در استان مرکزی
حسین صدیقیان فیروز مهجوریکی از محوطه های بزرگ دوران اسلامی استان مرکزی، محوطه مشکین تپه بوده که در فاصله یک و نیم کیلومتری شهر جدید پرندک، در منطقه ای نیمه بیابانی قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، وسعت، نام محوطه و ویژگی های دیگر، به احتمال مشکین تپه همان مشکویه اشاره ش چکیده کاملیکی از محوطه های بزرگ دوران اسلامی استان مرکزی، محوطه مشکین تپه بوده که در فاصله یک و نیم کیلومتری شهر جدید پرندک، در منطقه ای نیمه بیابانی قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، وسعت، نام محوطه و ویژگی های دیگر، به احتمال مشکین تپه همان مشکویه اشاره شده در متون تاریخی و جغرافیای تاریخی قرن چهارم هجری قمری به بعد است. این محوطه در سال ۱۳۸۷ مورد بررسی سیستماتیک و کاوش های باستان شناسی قرار گرفت که بخشی از داده های بررسی سیستماتیک آن طی مقاله پیش رو ارائه شده است. در این مقاله سفال های لعاب دار و بدون لعاب پراکنده بر سطح محوطه کاملاً آمارگیری، طبقهبندی و مطالعه شده اند. ابتدا بر اساس ویژگی های فنی همچون خمیره، خمیر مایه و ... و سپس بر اساس ویژگی های تزیینی، طبقه بندی، آمارگیری، توصیف و در نهایت، تحلیل شدهاند. لازم به ذکر است که بر اساس گاهنگاری نسبی و مقایسه ای سفال ها که در بخش ویژگی های تزیینی تا حدودی بدان ها اشاره شده، بیشتر سفال های پراکنده سطحی این محوطه مربوط به قرون ۶ و ۷ هجری قمری هستند ولی در میان آنها سفال هایی مربوط به قرون ۳ تا ۶ و ۷ تا ۱۰ هجری قمری نیز وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - کوزه سفالی منقوش به آیات قرآن و کلید فلزی مکشوفه از تپه نرگه
سعید گنجویکاوشهای تپه نرگه، واقع در جنوب شهرستان تاکستان، از سال ۱۳۷۷ آغاز گردید. این کاوشها هر سـاله به جهت آموزش دروس عملی دانشجویان رشته باستانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر انجام میگیرد و تاکنون تعداد ۳۹ ترانشه به ابعاد ۱۰ × ۱۰ متر و هفت ترانشه پلکانی در نقاط م چکیده کاملکاوشهای تپه نرگه، واقع در جنوب شهرستان تاکستان، از سال ۱۳۷۷ آغاز گردید. این کاوشها هر سـاله به جهت آموزش دروس عملی دانشجویان رشته باستانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر انجام میگیرد و تاکنون تعداد ۳۹ ترانشه به ابعاد ۱۰ × ۱۰ متر و هفت ترانشه پلکانی در نقاط مختلف آن کاوش گردیده است. آثاری که در طی این سالها و در ترانشههای مختلف بدست آمدهاند، عمدتاً متعلق به دوره اسـلامی هستند که در میان آنها کوزهای کتیبهدار در طی کاوش سال ۱۳۸۴ از ترانـشه 14K بدسـت آمـده اسـت. ایـن کـوزه دربردارنده آیاتی از قرآن کریم است که این مقاله به معرفی و توصیف آن میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - سنت سفالگری دوره هخامنشی در شمال شرق آناتولی (مطالعه موردی سفالهای منقوش هخامنشی موزه شهر کارس، ترکیه)
لیلا افشاری ثریا افشاریسفالهای دورة هخامنشی در منطقة آناتولی شرقی از لحاظ فرم و تکنیک، تفاوت بسیاری از سفالهای دورة ما قبل خود، یعنی اورارتوها دارند. همزمان با برافتادن حکومت اورارتوها و روی کار آمدن هخامنشیان و گسترش سرزمینهای زیر سلطة آنان، فرهنگ جدیدی در سنت سفالگری به وج چکیده کاملسفالهای دورة هخامنشی در منطقة آناتولی شرقی از لحاظ فرم و تکنیک، تفاوت بسیاری از سفالهای دورة ما قبل خود، یعنی اورارتوها دارند. همزمان با برافتادن حکومت اورارتوها و روی کار آمدن هخامنشیان و گسترش سرزمینهای زیر سلطة آنان، فرهنگ جدیدی در سنت سفالگری به وجود آمده است. جای سفالهای تکرنگ براق با آستر قرمزرنگ اورارتویی را سفالهایی با آستر کرم رنگ ضخیم بهصورت تکرنگ و چندرنگ با فرمهای متفاوت گرفته است. از نظر تاریخی، تأثیرات فرهنگ اورارتو هنوز در مرحلة اولیة عصر آهن III که مصادف با دورة حکومت ماد بوده، همچنان ادامه داشته است. در واقع، این مرحله در فاصلة زمانی حکومت اورارتو و عصر آهن III با تمامی ویژگیهای سنت سفالگری آن قرار دارد. در مرحلة پس از اورارتو/ماد، هنوز تولید سفالهایی با تأثیر سنت سفالگری اورارتویی با خمیر قرمزرنگ ادامه داشته است. در حالی که در برخی اشکال هنوز پیوستگی را مشاهده میکنیم، در دورة هخامنشی، ساخت نمونههای اولیة ظروف فلزی دو دسته بهعنوان یک نوآوری ظاهر میشود. در مراکز کاوششدهای که بقایای معماری از آنها یافت نشده، دادههای سفالی و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آنها، انجام این پژوهش را ممکن کرده است. در پژوهش حاضر، ابتدا به سفالهای دورة هخامنشی که در منطقة شمال شرق آناتولی از کاوشها و بررسیهای باستانشناسی یافت شده است، اشاره میشود. در این مطالعه، با توجه به نتایج حفاریها و بررسیهای باستانشناسی انجام شده در منطقة شمال شرقی منطقة آناتولی، ارزیابی کلی از سفالهای منقوش نگهداری شده در موزة شهر کارس کشور ترکیه انجام خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - بررسی پاسخ مغز به طعم محصول در مواجهه با برندهای شکلات
مونا دانه واش مهدی فدایی دانیال صابر سمیعیاخیراً محققان راه حلهایی ارائه نمودهاند که با استفاده از آن تولیدکنندگان میتوانند با تجزیه و تحلیل سیگنالهای مغزی، واکنش مصرفکنندگان را نسبت به محصولات خود مستقیما بررسی کنند. این تکنیک "نورومارکتینگ" نامیده میشود. پژوهش حاضر به لحاظ روش تحقیق، تجربی-آزمایشگاهی و چکیده کاملاخیراً محققان راه حلهایی ارائه نمودهاند که با استفاده از آن تولیدکنندگان میتوانند با تجزیه و تحلیل سیگنالهای مغزی، واکنش مصرفکنندگان را نسبت به محصولات خود مستقیما بررسی کنند. این تکنیک "نورومارکتینگ" نامیده میشود. پژوهش حاضر به لحاظ روش تحقیق، تجربی-آزمایشگاهی و به لحاظ هدف کاربردی است که به بررسی پاسخ مغز به طعم محصول در مواجهه با برندهای شکلات از طریق مقایسهی واکنش مغزی مصرفکنندگان شکلات صبحانه در مواجه با طعم و در مواجهه با برند میپردازد. در این مطالعه از طریق تجهیزات الکتروانسفالوگرافی در 14 منطقه مغزی در زمان مزه کردن شکلات صبحانه توسط 35 آزمودنی در سه مرحله بدون آگاهی از برند ، آگاه از برند اما برندهای اشتباه و آگاه از برند با برندهای صحیح و در هر مرحله سه برندوجود داشت. نمونه گیری در تمام دامنههای فرکانسی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین فعالیت مغزی در نواحی AF3 و AF4 در حین چشیدن طعم شکلات بدون آگاهی از برند و چشیدن طعم شکلات با آگاهی از برند تفاوت معنی داری وجود دارد. در نتیجه هم طعم و هم برند بر فعالیت مغزی تاثیر میگذارند اما تاثیر برند بسیار بیشتر بوده تا جایی که طعم دو برند جابجا شده باعث باورهای اشتباه توسط آزمودنی شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - بررسی مقایسهای اثر ضدباکتریایی پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، آنتیبیوتیک سفالکسین و اسانس سیر (Allium sativum) بر باکتریهای غالب ایجادکننده اوتیت در سگهای شهرستان ارومیّه
محمدحسین صادقی زالیمطالعه حاضر جهت مقایسه اثر بخشی پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (ATCC:4356)، آنتیبیونیک سفالکسین و اسانس سیر بر باکتری های غالب ایجاد کننده اوتیت در سگ های شهرستان ارومیّه انجام گردید. بدین منظور نمونه گیری از موارد عفونت گوش میانی تعداد 102 قلاده سگ (50 نمونه مربوط به چکیده کاملمطالعه حاضر جهت مقایسه اثر بخشی پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (ATCC:4356)، آنتیبیونیک سفالکسین و اسانس سیر بر باکتری های غالب ایجاد کننده اوتیت در سگ های شهرستان ارومیّه انجام گردید. بدین منظور نمونه گیری از موارد عفونت گوش میانی تعداد 102 قلاده سگ (50 نمونه مربوط به سگهای جنس نر و 52 نمونه مربوط به سگ های جنس ماده) انجام شد. نتایج نشان داد که از 90 نمونه، به عنوان اوتیت های باکتریائی عفونی (24/88 درصد موارد)، به ترتیب استافیلوکوکوس اورئوس (5/22 درصد)، استرپتوکوکوس پنومونیه (6/18 درصد) و سودوموناس آئروژینوزا (7/14 درصد) جدا گردید. 12 نمونه (76/11 درصد موارد) هم مربوط به اوتیت های غیر عفونی بود. همچنین مشخص گردید که پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و اسانس سیر توانستند رشد باکتری های غالب ایجاد کننده اوتیت در سگ های شهرستان ارومیّه را تقریباً به اندازه آنتیبیونیک سفالکسین، مهار نمایند که در این بین ممانعت از رشد استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به استرپتوکوکوس پنومونیه به طور معنی داری، بیشتر مشاهده گردید (05/0p<). همچنین میانگین حداقل غلظت بازدارندگی از رشد و حداقل غلظت کشندگی در مورد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس تحت تاثیر پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، اسانس سیر، آنتی بیوتیک سفالکسین و همچنین ترکیب پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس با اسانس سیر و نیز پالیده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس با آنتیبیونیک سفالکسین، به طور غیر معنی داری کمتر از فاکتورهای مذکور، در مورد استرپتوکوکوس پنومونیه بود. همچنین حداقل غلظت بازدارندگی از رشد و غلظت باکتری کشی ترکیب اسانس سیر و آنتیبیوتیک سفالکسین بر روی هر دو باکتری مذکور، یکسان بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - آلودگی به انگلهای پروتوسفالوس اوسکولاتوس و سیلوروتنیا سیلوروس در گربهماهیان (Silurus glanis) موجود در سد ارس
سهیل توتونچی سیدجاوید مرتضویتبریزی امید حبیبی جمیله پازوکیجهت بررسی و شناسایی انگل های کرمی موجود در دستگاه گوارش گربه ماهیان موجود در سد ارس در فصل بهار سال 1390، اقدام به صید 50 عدد گربه ماهی با وزن متوسط 5/0 تا 5/4 کیلوگرم و طول متوسط 50 تا 120 سانتی متر از این سد گردید. سپس دستگاه گوارش آنها خارج و در ظروف پلاستیکی حاوی فر چکیده کاملجهت بررسی و شناسایی انگل های کرمی موجود در دستگاه گوارش گربه ماهیان موجود در سد ارس در فصل بهار سال 1390، اقدام به صید 50 عدد گربه ماهی با وزن متوسط 5/0 تا 5/4 کیلوگرم و طول متوسط 50 تا 120 سانتی متر از این سد گردید. سپس دستگاه گوارش آنها خارج و در ظروف پلاستیکی حاوی فرمالین 10 درصد قرار داده شد و به آزمایشگاه آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انتقال داده شد. انگل های کرمی جدا شده رنگ آمیزی و سپس شناسایی، تعیین جنس و گونه شدند. در طی این بررسی از 50 عدد گربه ماهی صید شده از دریاچه سد ارس 145 عدد انگل پروتوسفالوس اوسکولاتوس (Proteocephalus osculatus) و 88عدد انگل سیلوروتنیا سیلوروس (Siluritaenia silurus) جداسازی و شناسایی شد. میزان آلودگی به این دو انگل در این ماهیان 100 درصد بود. دو انگل فوق برای اولین بار از گربه ماهیان موجود در سد ارس گزارش می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - طبقه بندی و استخراج ویژگی الکتروانسفالوگرام صرعی با استفاده از روش های PCA،ICA،EMD،DWT و SVM
جواد ابراهیم نژاد مهکام کاهکش علیرضا نقشهدف این مقاله طبقه بندی سیگنال های الکتروانسفالوگرام به دو دسته صرعی و سالم می باشد. برای دستیابی به بالاترین دقت، از تکنیک های مختلف استفاده شده است. روش های تبدیل موجک و تجزیه حالت تجربی برای استخراج ویژگی های مورد نظر از این سیگنال ها به کار رفته است. این دو روش از ل چکیده کاملهدف این مقاله طبقه بندی سیگنال های الکتروانسفالوگرام به دو دسته صرعی و سالم می باشد. برای دستیابی به بالاترین دقت، از تکنیک های مختلف استفاده شده است. روش های تبدیل موجک و تجزیه حالت تجربی برای استخراج ویژگی های مورد نظر از این سیگنال ها به کار رفته است. این دو روش از لحاظ تاثیر در فرآیند طبقه بندی با یکدیگر مقایسه شده اند. جهت کاهش ابعاد فضای ویژگی، روش های تحلیل اجزای مستقل و اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند. سپس به منظور کاهش اثر نویز بر تحلیل سیگنال الکتروانسفالوگرام، روش نرم کردن اعمال گردید. درنهایت، به کمک طبقه بندی کننده ماشین بردار پشتیبان، داده های موجود طبقه بندی شدند. این مراحل برای مجموعه داده موجود، شامل 5 گروه از سیگنال های الکتروانسفالوگرام تک کانال، آزمایش شد. نتایج، کارایی و دقت بالای روش تجزیه حالت تجربی در استخراج ویژگی و طبقه بندی سیگنال ها را نشان می دهد. براین اساس، دقت و حساسیت به دست آمده از هر دو ترکیب تجزیه حالت تجربی - تحلیل اجزای مستقل و تجزیه حالت تجربی - تحلیل اجزای اصلی، پس از نرم کردن داده ها، به عنوان یک رویکرد جدید در استخراج و طبقه بندی ویژگی ها، 100% می باشد. خروجی این سیستم در کنترل و درمان بیماری کاربرد دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - انتخاب یک فضای ویژگی بهینه در تشخیص حملات صرعی بر پایه آنالیز کمیسازی بازگشتی و الگوریتم ژنتیک
صالح لشکری مهدی آذرنوشدر طبقهبندی دادهها انتخاب فضای ویژگی متناسب با ماهیت پدیده و قدرت تفکیک بالا بسیار حائز اهمیت است. قابلیت نگاشت بازگشتی در تحلیل دادگان غیرایستا موجب میشود در تشخیص حملات صرعی نیز مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به تشخیص حملات صرعی توسط آنالیز کمیسازی بازگشتی بر چکیده کاملدر طبقهبندی دادهها انتخاب فضای ویژگی متناسب با ماهیت پدیده و قدرت تفکیک بالا بسیار حائز اهمیت است. قابلیت نگاشت بازگشتی در تحلیل دادگان غیرایستا موجب میشود در تشخیص حملات صرعی نیز مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به تشخیص حملات صرعی توسط آنالیز کمیسازی بازگشتی بر پایه ترکیب الگوریتم ژنتیک و طبقهبند بیزین پرداخته شده است. در ابتدا نگاشت بازگشتی سیگنال EEG دو گروه صرعی و نرمال هریک شامل 100 نمونه، بازای پنج نوع معیار فاصله (ماکزیمم فاصله، مینیمم فاصله، اقلیدوسی، ماهالانوبیس، منهتن) و 10 حد آستانه(ε) مختلف تشکیل و بهترین مجموعه ویژگی بازای 50 تکرار الگوریتم ژنتیک بر اساس نرخ طبقهبندی بیزین انتخاب گردید. نتایج، نشانگر کارایی بالای روش پیشنهادی بوده به گونهای که با انتخاب معیار مینیمم فاصله و حدآستانه 1˂ε˂ 1/0 تفکیک 100 % است. همچنین روش نسبت به حد آستانه (ε) و معیار فاصله حساسیت پایینی دارد. ویژگی Trans با بیشترین مشارکت در انتخاب ویژگی و بالاترین صحت، به عنوان ویژگی بهینه معرفی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - کاوش های باستان شناسی محوطه اشکانی نیسک آباد سردشت
مرضیه عباس زاده غلام شیرزادهمحوطه نیسک آباد( Nisk Abad ) در فاصله 5.5 کیلومتری جنوب شرقی شهر سردشت، 5 کیلومتری جنوب شهر ربط و 1 کیلومتری شمال روستای نیسک آباد در امتداد ساحل غربی رودخانه زاب کوچک قرار دارد. کاوش این محوطه در راستای برنامه عملیات نجات بخشی محوطه های تاریخی پشت سد سردشت به انجام رسی چکیده کاملمحوطه نیسک آباد( Nisk Abad ) در فاصله 5.5 کیلومتری جنوب شرقی شهر سردشت، 5 کیلومتری جنوب شهر ربط و 1 کیلومتری شمال روستای نیسک آباد در امتداد ساحل غربی رودخانه زاب کوچک قرار دارد. کاوش این محوطه در راستای برنامه عملیات نجات بخشی محوطه های تاریخی پشت سد سردشت به انجام رسید. از اهداف مهم در کاوش محوطه نیسک آباد می توان به دستیابی به اطلاعات لازم از نحوه زندگی و شیوه معیشت جوامع انسانی حاضر در منطقه و مشخص کردن وضعیت گاهنگاری نسبی دوره های تاریخی منطقه اشاره کرد. در کاوش های انجام شده در محوطه نیسک آباد شواهد مختلفی از بقایای معماری( دیواره های سنگ چین از نوع سنگ های رودخانه ای )، قطعات متعدد سفال و ابزارهای سنگی شناسایی شده است. مطالعۀ بقایای معماری و نمونه سفال های محوطۀ نیسک آباد نشان دهندۀ تک دوره ای بودن محوطه و سکونت کوتاه مدت گروه های انسانی در این محل بوده است.با توجه به اندک بودن سابقه مطالعات باستان شناسی منطقه در دوره اشکانی، یکی از پرسش های اساسی پژوهش حاضر، چگونگی سکونت جوامع انسانی منطقه در دوره اشکانی می باشد. در این خصوص، سفال های اشکانی محوطه علاوه بر قابل مقایسه بودن با محوطه هایی نظیر قلعه یزدگرد، قروه کردستان، محوطه های حوزۀ همدان، لرستان و شمال غرب ایران، دارای برخی ویژگی های بومی و محلی نیز می باشند. به نظر می رسد مطالعه، ارزیابی و بررسی داده های فرهنگی محوطۀ نیسک آباد بتواند در روشن تر شدن وضعیت فرهنگی دوره اشکانی در منطقه موثر باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - گونه شناسی سفالهای دوره ایلام قدیم محوطه کنی جونی جنوبی کوهدشت
فرشید حیدری کمال الدین نیکنامی بهمن فیروزمندی شیره جینسفال به عنوان مهمترین و فراوانترین داده فرهنگی در بسیاری از محوطه های باستانی از اهمیت بالایی در مطالعات باستان شناسی برخوردار است، به گونه ای که بسیاری از دوره بندی های زمانی بر مبنای مطالعات مقایسه ای سفالی انجام شده است؛ در واقع، شناخت سفال هر دوره یکی از بنیادی ترین چکیده کاملسفال به عنوان مهمترین و فراوانترین داده فرهنگی در بسیاری از محوطه های باستانی از اهمیت بالایی در مطالعات باستان شناسی برخوردار است، به گونه ای که بسیاری از دوره بندی های زمانی بر مبنای مطالعات مقایسه ای سفالی انجام شده است؛ در واقع، شناخت سفال هر دوره یکی از بنیادی ترین مراحل مطالعات باستان شناسی است. گونه شناسی، طبقه بندی و سرانجام گاهنگاری سفال ، ابزار مناسبی برای شناخت بیشتر سنت سفالگری در هر منطقه است. محوطه کنی جونی جنوبی در شهرستان کوهدشت، یکی از محوطه های منسوب به دوره ایلام قدیم است. براین اساس، با این پرسش بنیادی که تعیین قدمت محوطه از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ در این تحقیق با تکیه بر طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات تطبیقی سفال، گاه نگاری پیشنهادی آن ارائه شده است. براین اساس از مجموع کل سفال های جمع آوری شده توسط نگارندگان، تعداد 316 قطعه سفال گونه شناسی، طبقه بندی و در چارچوب روشهای رایج باستان شناختی، تجزیه و تحلیل و درنهایت منجر به ارائه گاهنگاری شده است. شیوه پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد از نظر توالی فرهنگی استقرار اصلی در کنی جونی جنوبی متعلق به دوره ایلام قدیم هست احتمالا کنی جونی جنوبی مربوط به اوخر دوره ایلام قدیم هست و پراکنش یافته های فرهنگی نشان دهنده تمرکز سکونت در مرکز تپه هست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - بررسی باستان شناسی قلعه قرهقیه و استحکامات اشکانی حاشیه گذرگاه ارتباطی زنجان
علی نوراللهیقلعه قرهقیه در ارتفاعات تپه ماهوری حاشیه جنوبی کریدور زنجان و جنوب شرقی شهر زنجان واقع است و دید کاملی بر آن دارد. این کریدور در دوره پیشا تاریخی و تاریخی مسیر اصلی ارتباطات شمال غرب با نواحی مرکزی و شرق ایران و بالعکس بوده است. وجود قلعههای متعدد در ارتفاعات حاشیه ای چکیده کاملقلعه قرهقیه در ارتفاعات تپه ماهوری حاشیه جنوبی کریدور زنجان و جنوب شرقی شهر زنجان واقع است و دید کاملی بر آن دارد. این کریدور در دوره پیشا تاریخی و تاریخی مسیر اصلی ارتباطات شمال غرب با نواحی مرکزی و شرق ایران و بالعکس بوده است. وجود قلعههای متعدد در ارتفاعات حاشیه این کریدور نشاندهنده اهمیت آن در ارتباطات تجاری و فرهنگی در این دوره است. این قلعه که از مصالح بوم آورد ساخته شده، در دوره میانی و متاخر اشکانی با قلاع دیگر بصورت شبکهای پیوسته و منسجم در ارتفاعات مشرف بر گذرگاه ایجاد شدهاند. علاوه بر تامین امنیت تجارت و بازرگانی، در مواقع لزوم به عنوان سدی در برابر هجوم به نواحی داخلیتر عمل میکردهاند. بهگمان با توجه به اوضاع سیاسی و نظامی این منطقه و مناطق همجوار در نیمه دوم دوره میانی و متاخر اشکانی این قلاع جنبه استراتژی داشته و در یک زمان و هماهنگ با هم برای مقابله با تهدیدات فوری و احتمالی بنا شدهاند که در معماری و شیوه ساخت این قلاع که با مصالح بوم آورد و در دسترس ساخته شدهاند، بازتاب یافته است. در کنار آثار معماری اندکی که از پیهای لاشهسنگی و گلی قلعه باقی مانده، تعدادی سفال نیز جمعآوری گردید. این سفالها شامل سفالهای جلینگی(کلینکی)، سفالهای معمولی، سفال قرمز و لعابدار میباشند. بررسی و مطالعه این سفالها از نظر فنی و شیوه ساخت قابل مقایسه با سفالهای نواحی شمال شرق، شمال و نواحی مرکزی و همچنین نواحی غرب و شمال غرب هستند و بازتابی از شاخصههای سفال این مناطق هستند. این موضوع از آنجا ناشی میشود که این منطقه حلقه ارتباطی این نواحی با همدیگر بوده و این سنتهای سفالی که در مناطق پیشگفته رواج داشته در این منطقه با هم تلاقی داشته و تاثیر متقابلی با هم داشتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - بررسی میدانی محوطههای باستانی شهرستان چالوس و منطقه کلاردشت مازندران
عاطفه رسولی میثم میری آهودشتیتپههای باستانی در حقیقت عناصر فرهنگی – اجتماعی، تاریخ، میراث فرهنگی و هویت گذشته نیاکان ما را نشان میدهد. لذا ثبت و بررسی تپهها و محوطههای باستانی، میتواند در حفاظت از این آثار کمک شایانی کند. استان مازندران به دلیل شرایط مناسب اقلیمی و زیست محیطی از گذشتهها چکیده کاملتپههای باستانی در حقیقت عناصر فرهنگی – اجتماعی، تاریخ، میراث فرهنگی و هویت گذشته نیاکان ما را نشان میدهد. لذا ثبت و بررسی تپهها و محوطههای باستانی، میتواند در حفاظت از این آثار کمک شایانی کند. استان مازندران به دلیل شرایط مناسب اقلیمی و زیست محیطی از گذشتههای دور محل اقامت گروههای انسانی بوده است. شهرستان چالوس که منطقه مورد بحث در این پژوهش میباشد، از شهرهای قدیمی استان مازندران است که در جلگه میانی سواحل دریای خزر واقع شده است. این شهر سابقه تاریخی فراوانی دارد و نام آن در گذشتههای دور شالوس بوده است که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر به نام کبیره و کچه نیز وجود داشته است. هدف از این پژوهش، معرفی و کشف محوطههای باستانی شهرستان چالوس، مطالعه سفالهای مکشوفه از این محوطهها و تعیین قدمت آنها میباشد. در این تحقیق، با استفاده از بررسی میدانی و مشاهدات عینی به کشف محوطههای باستانی شهرستان چالوس و مطالعه سفالهای مکشوفه از این محوطهها پرداخته شده است. در پژوهش فوق، پنج محوطه باستانی شامل محوطههای خانهسر، کُلُمه، کُمِرلَت، کوتاهکشک و قلعهسنگی مورد شناسایی قرار گرفتند و با استفاده از سفالهای جمعآوری شده از سطح این محوطهها، مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و قدمت آنها مشخص گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که بیشتر محوطههای باستانی شهرستان چالوس در بخش مرزنآباد و کلاردشت واقع شدهاند و بر اساس سفالهای مکشوفه از آنها، میتوان گفت بیشتر محوطههای فوق مربوط به عصر آهن III و دورههای تاریخی به ویژه دوره اشکانی و ساسانی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - مطالعه و بررسی20 نمونه سفال کلینکی استان کردستان و انجام آزمایش های مقایسه ای با نمونه رُس های برداشته شده از منطقه ی هشمیز
حسام الدین شهیدی همدانی علی اصغر میرفتاح بابک ژالهپس از اخذ مجوز از پژوهشکده باستان شناسی، بیست قطعه سفال کلینکی به دو روش پیمایشی و در مواردی که طی بررسی سطحی، امکان یافت نمونه ای که شرایط لازم برای انجام آزمایشات را نداشت، از نمونه های جمع آوری شده در بانک سفال استان کردستان، استفاده شد. همچنین نمونههای خاک رس نیز چکیده کاملپس از اخذ مجوز از پژوهشکده باستان شناسی، بیست قطعه سفال کلینکی به دو روش پیمایشی و در مواردی که طی بررسی سطحی، امکان یافت نمونه ای که شرایط لازم برای انجام آزمایشات را نداشت، از نمونه های جمع آوری شده در بانک سفال استان کردستان، استفاده شد. همچنین نمونههای خاک رس نیز، از روستای هشمیز استان کردستان، جهت آزمایش و تجزیه عنصری، با هدف به دست آوردن تکنولوژی تولید و شناسایی منشاء این نوع سفال جهت پاسخ به بوم آور بودن یا وارداتی بودن این نوع سفال شاخص استخراج شد. آزمایشهای صورت گرفته شامل پراش اشعه ایکس(XRD)، آنالیز حرارتی افتراقی(DTA/TG) و طیف سنجی فلورسانس اشعه ایکس(XRF) بود. به استثنای یک نمونه، آنالیزهای به دست آمده معرف یک گروه شیمیایی و کانی شناسی همجنس بودند. فازهای کانی شناسی مشاهده شده عبارت بودند از کوارتز، فلدسپات پتاسیم (میکرو کلین) و پلاژیوکلاز (آلبیت و اولیگوکلاز). از مطالعه ی آزمایشهای XRD، دو نمونه خاک رس بومی این منطقه، حضور کوارتز، کائولینیت، میکا، فلدسپات و پلاژیوکلاز مشاهده شد. وجود پیک گرماگیر در آنالیز حرارتی افتراقی (DTA/TG) در نمونه ی شاهد و عدم وجود آن در منحنی نمونه سفالها، نشان داد که دمای پخت سفالها بالاتر از 550-600 درجه سانتی گراد بوده است؛ آزمایش پخت در دمای بین 400-1200 درجه سانتیگراد در محیط احیاء نشان داد که کانی میکا در دمای بیش از 900 درجه سانتی گراد ناپدید می گردد. از این رو، دمای پخت سفالها باید بالاتر از 900 درجه سانتیگراد باشد. نزدیک بودن نتایج آزمایشهای شیمیایی سفالها و تجزیه ی عنصری خاک رسهای برداشته شده از منطقه، نشان دهنده ی تولید بومی این نوع سفال است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - طبقه بندی سفال های محوطه اورارتویی قلعه بسطام آذربایجان غربی
مرضیه عباس زاده بیتا سودایی روح الله یوسفی زشکیافته های سفالی در کاوشهای باستان شناسی یکی از مهمترین داده های برای شناسایی دوره های فرهنگی محوطه های پیش از تاریخ جهت ارائه گاهنگاری نسبی این محوطه ها است. مطالعاتی که بر روی نقوش و فرم گونه های مختلف سفالی انجام می شود، می تواند چشم انداز دوره های فرهنگی را در مناطق چکیده کاملیافته های سفالی در کاوشهای باستان شناسی یکی از مهمترین داده های برای شناسایی دوره های فرهنگی محوطه های پیش از تاریخ جهت ارائه گاهنگاری نسبی این محوطه ها است. مطالعاتی که بر روی نقوش و فرم گونه های مختلف سفالی انجام می شود، می تواند چشم انداز دوره های فرهنگی را در مناطق مختلف مورد بررسی قرار دهد. کاوش های باستان شناختی قلعه اورارتویی بسطام در سال 1397 با همکاری دانشگاه ایسنبورگ به منظور تعیین حریم محوطه انجام شد که یافته های مهمی در این کاوش ها بدست آمد. از آنجایی که یکی از اهداف پژوهش های باستان شناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و یافته های باستان شناسی نشان می دهد که تغییرات فرهنگی در مواد باستان شناختی از جمله سفال قابل بررسی است. از اینرو مقاله حاضر برای شناسایی بهتر از قلعه بسطام و مستند نگاری مواد فرهنگی بدست آمده از این کاوش به طبقه بندی و گونه شناسی سفال های به دست آمده در این محوطه پرداخته است. نتایج نشان می دهد سفال های اورارتویی محوطه قلعه بسطام در طیفی از رنگ های قهوه ای، نخودی، خاکستری، صورتی و قرمز رنگ قرار دارند در این بین سفال های قرمز براق و قهوه ای رنگ به عنوان یکی از مشخصه های دوره اورارتو در تعداد زیادی از گمانه های کاوش شده بدست آمده که مقایسه سفال های محوطه های همزمان آنها در شمال غرب ایران و شرق ترکیه( قلعه آیانیس و یونجا تپه )، ارمنستان( کارمیربلور ) نشان از همگونی فرهنگی میان این مناطق است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - مقایسه اثر سموم فوکسیم و مک تومیل بر روی کنه ی ریپی سفالوس با روش تست لارو پاکتی
سعید هاشمی فروغ کجباف فرزانه قاسمی بابااحمدی زهرا صادقیانکنه ها از مهمترین انگل های خونخوار اجباری و خارجی مهره داران خشکی زی می باشند. این بند پایان می توانند از طریق مکیدن خون به میزبان خود آسیب برساند و بسیاری از ارگانیسم های بیماری زا را منتقل می کند که باعث بیماری های حیوانی و انسانی می شوند. جهت انجام این مطالعه از 2360 چکیده کاملکنه ها از مهمترین انگل های خونخوار اجباری و خارجی مهره داران خشکی زی می باشند. این بند پایان می توانند از طریق مکیدن خون به میزبان خود آسیب برساند و بسیاری از ارگانیسم های بیماری زا را منتقل می کند که باعث بیماری های حیوانی و انسانی می شوند. جهت انجام این مطالعه از 2360 راس گوسفند و 123 راس گاو از روستاهای اطراف شهرستان دورود تعداد 434 کنه از گوسفند و گاو جمع آوری شد. نمونه ها جهت آزمایش به آزمایشگاه منتقل گردید. چون هدف بررسی کنه ریپی سفالوس بود، این کنه را در 4 گروه شامل گروه های نر و ماده با وزن های مختلف گروه بندی کردیم. از سم فوکسیم و سایپرمترین با آب معمولی رقتهای مختلف تهیه و هر گروه را به روش شناور سازی در معرض این سموم قرار دادیم. با روش تهیه ی پاکت صافی اثر سم روی لارو کنه ی ریپی سفالوس بررسی شد از نظر زنده بودن و یا مرگ لاروها بررسی و شمارش کردیم .کنه ماده ریپی سفالوس به سم سایپرمترین مقاومت بیشتری نشان داد لذا باید از مصرف بی رویه سموم ممانعت شود و از طرفی سمها به روش ترکیبی با هم استفاده شوند تا مقاومت کنه ایجاد نشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - پژوهشی در علل و مسائل تخریب آسفالت خیابانهای شهر اردبیل و ارائه راهکارهای مناسب
موسی عابدینیشهر اردبیل در سطح دشت انباشتی در منطقه سردسیر کوهستانی شمال غرب کشور ایران واقع شده است. تخریب سریع آسفالت خیابانهای اردبیل یکی از مسائل مهم آن است. مهمترین علل تخریب آسفالت خیابانهای اردبیل علاوه بر مسائل فنی آسفالت، رو سازی، زیرساخت ها،کندن های ناهماهنگ، عمدتاً مربوط چکیده کاملشهر اردبیل در سطح دشت انباشتی در منطقه سردسیر کوهستانی شمال غرب کشور ایران واقع شده است. تخریب سریع آسفالت خیابانهای اردبیل یکی از مسائل مهم آن است. مهمترین علل تخریب آسفالت خیابانهای اردبیل علاوه بر مسائل فنی آسفالت، رو سازی، زیرساخت ها،کندن های ناهماهنگ، عمدتاً مربوط به بافت و ویژگی های سازندها و نفوذ آبهای ناشی از نزولات و فرایند ژلیفراکسیون(یخبندان و ذوب یخ متوالی) می باشد. از طریق نمونه برداری های میدانی از سازندهای سطحی (خاک های5 نقطه از اعماق 5/. تا 1 متری) و انجام آزمایشات فیزیک خاک از طریق دستگاه گرانولومتری(دانه سنجی توسط شیکر) بافت آنها تعین شد. نتایج گرانولومتری نشان داد که درصد سازند های ریز دانه رسی و سیلتی نسبت به شن و ماسه در اغلب نمونه ها زیاد است. هم چنین نتایج آزمایشگاهی نشان داد که حد یا روانی( Liquid Limit) و شاخص خمیرائی( Plasticity Index) سازند های بستر شهر نیز در ارتباط با سازندهای ریز دانه بالا می باشد. در نتیجه در مواقع جذب آب و نیز یخبندان در بدلیل تنش های فیزیکی در تخریب آسفالت خیابانها نقش مهمی دارند. این سازندها در برابر فرایند ژلیفراکسیون و آبگیری و تنش های انبساطی و انقباضی واکنش های فیریکی خاصی بروز می دهند که منجر به تخریب سطح آسفالت خیابانهای اردبیل می شود. در زمان بروز زمین لرزه های مخرب نیز اغلب سازندهای منطقه مستعد وقوع پدیده تیکسوتروپی(روانگرا شدن سازند ها بواسطه تکان های زمین لرزه که در اثر فشردگی و آب پس دادن رخ می دهد) می باشند. در مجموع راهکارهای متناسب جهت افزایش داوم و پایداری آسفالت خیابانهای شهر اردبیل در ارتباط با علل تخریب و مسائل آنها، ارائه شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - اثر آستاگزانتین طبیعی در پیشگیری و درمان انسفالومیلیت تجربی خودایمن (EAE)
پریسا کریشچی خیابانی سایه بیدارانفافیا رودوزیما حاوی کاروتنوئید آستاگزانتین می باشد که خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی قوی دارد. در مطالعه پیشرو اثر آستاگزانتین فافیا رودوزیما در موش مدل بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS)مورد بررسی قرار گرفت. مدل بیماری MS یا آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن ((EAE با استفاده ا چکیده کاملفافیا رودوزیما حاوی کاروتنوئید آستاگزانتین می باشد که خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی قوی دارد. در مطالعه پیشرو اثر آستاگزانتین فافیا رودوزیما در موش مدل بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS)مورد بررسی قرار گرفت. مدل بیماری MS یا آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن ((EAE با استفاده از پپتید MOG35-55 در موشهای ماده C57BL/6 ایجاد گردید. برای این مطالعه چهار گروه در نظر گرفته شدموشهای گروه کنترل طبیعی، گروه بیمار، گروه پیشگیری دریافت کننده آستاگزانتین یک هفته قبل از القا بیماری و گروههای درمانی که آستاگزانتین را پس از ایمونیزاسیون و ظهور اولین نشانه بیماری دریافت کرده بودند. هر گروه شامل 7 سر موش بود. مصرف آستاگزانتین تا 35 روز پس از ایمونیزاسیون ادامه یافت و هر روز به مقدار mg/kg400 آستاگزانتین فافیا رودوزیما مصرف میشد به این صورت که پلت مصرفی روزانه به این مقدار آستاگزانتین مخلوط میشد.علائم بالینی و میانگین وزن بدن روزانه بررسی میشد. همچنین میزان تکثیر لنفوسیتها به وسیله آزمون MTT، میزان تولید سایتوکاینالتهابی IL23 و ضد التهابی IL4 به وسیله ELISA سنجیده شد.مشاهدات نشان داد میانگین شدت بیماری در تمامی گروههای تجربی نسبت به گروه بیمار EAE کاهش معنیداری یافته است همچنین میانگین وزن بدن در گروههای پیشگیری و درمان آفزایش معنیداری نسبت به گروه بیمار EAE نشان میدهند(001/0 (P<. تجویز آستاگزانتین منجر به کاهش معنیدار سطح سایتوکاین التهابیIL23 و افزایش معنی دار سطح سایتوکاین ضدالتهابی IL4 در هر دو گروه تجربی گردید . نتایج آزمون MTT نیز نشان دهنده کاهش مقادیر شاخص تحریک (میزان تکثیر سلولهای ایمنی) در هر دو گروه پیشگیری و درمانی می باشد(001/0 (P<. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - بررسی اثرات عصاره متانولی زعفران بر انسفالومیلیت خود ایمن تجربی در موشهای C57BL/6
شمیلا اسلامبولچی محمد حسین صنعتی کمال الدین حق بینانسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE) یک بیماری التهابی میلین زدای دستگاه عصبی مرکزی است و معمولا به عنوان یک مدل جانوری برای بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) استفاده می شود. التهاب یک پدیده مهم در EAE و MS است که به از بین رفتن میلین و در پی آن وقوع ناتوانی حسی و حرکتی منجر م چکیده کاملانسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE) یک بیماری التهابی میلین زدای دستگاه عصبی مرکزی است و معمولا به عنوان یک مدل جانوری برای بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) استفاده می شود. التهاب یک پدیده مهم در EAE و MS است که به از بین رفتن میلین و در پی آن وقوع ناتوانی حسی و حرکتی منجر می شود. چنین نشان داده شده است که عصاره های کلاله گیاه زعفران (.Crocus sativus L) در موشهای رت فعالیت ضد التهابی دارند. از سویی شواهد داروشناختی جدیدی درباره اثرات ضد توموری، محافظت ژنی، محافظت در برابر عوامل شیمیایی و همچنین توانایی رادیکال خواری برای عصاره های زعفران یا اجزای آن ارائه شده است. ما در این پژوهش مشاهده کردیم که استفاده از دگزامتازون یا عصاره های متانولی کلاله زعفران در دوزهای mg/kg ۱۰۰ یا بیشتر در موشهای ماده C57BL/6 تلقیح شده با pMOG به طور معنی داری از پیشرفت EAE جلوگیری نمودند. عصاره خیسانده آبی زعفران مانع پیشرفت EAE نگردید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که زعفران ممکن است با برخورداری از فعالیت ضد التهابی نشانه های EAE را از بین ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - تحلیل اسطورهشناختی داستان بهرام و آزاده براساس نظریۀ میتوس پاییز نورتروپ فرای؛ بستر مطالعاتی سفالینه منقوش
یعقوب طالبی بهمن نامور مطلقیکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهمترین نظریهپرداز نقد کهنالگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهنالگوهای اسطورهای، در انواع متون ادبی پدیدار میشوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخۀ جهان طبیعت هستند، چها چکیده کاملیکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهمترین نظریهپرداز نقد کهنالگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهنالگوهای اسطورهای، در انواع متون ادبی پدیدار میشوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخۀ جهان طبیعت هستند، چهار ژانر اصلی در ادبیات؛ یعنی کمدی (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدی (پاییز) و طنز (زمستان) را دربرمیگیرند. بنا به نظریۀ فرای، کانون تراژدی، قهرمانی است که در حیات خود شش مرحله را از معصومیت نخستین تا سقوط فرجامین طی میکند و در نهایت با قربانی شدنش، تعادل و آرامش بر محیط حاکم میشود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی نقوش کاسهای مینایی متعلق به دوران ایلخانی پرداخته و این داستان بهرام و آزاده را مطابق روایت شاهنامۀ فردوسی به تصویر کشیده است. هدف این پژوهش و نتیجه تحلیل این نقوش بر مبنای نقد کهنالگویی نورتروپ فرای نشان میدهد که روایت تصویری مذکور در قالب میتوس پاییز و ژانر تراژدی شکل گرفته است تا پیام سیاسی و اجتماعی ویژهای را در قالب این داستان تصویری و ادبی به مخاطبانش، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از آن منتقل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - Application of Fuzzy ARTMAP Neural Networks for Epileptic spike detection Using Wavelet Feature Extraction
فاطمه صفری علی فرخی نعمت طالبیThis paper aims to introduce two different classifier systems based on fuzzy ARTMAP neural network for the automatic detection of epileptic spikes in 19-channel human electroencephalogram these algorithm (EEG) are fast and delivers satisfactory results. EEG signals are چکیده کاملThis paper aims to introduce two different classifier systems based on fuzzy ARTMAP neural network for the automatic detection of epileptic spikes in 19-channel human electroencephalogram these algorithm (EEG) are fast and delivers satisfactory results. EEG signals are decomposed into 4 sub-bands by means of Discrete Wavelet Transform (DWT). The inputs of the networks consist of two different features, which are extracted from the sub-bands 3 and 4. The performances of the classifiers introduced in this paper, are compared with each other’s and other similar systems, according to the sensitivity, specificity and selectivity values. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - تاثیر آموزش هنرهای تجسمی و حرکات ریتمیک بر کاهش نشانگان اختلال هماهنگی رشدی
فائقه فتاح مهناز استکی حسن عشایریپژوهش حاضر که گامی در جهت کاهش نشانگان اختلال هماهنگی رشدی محسوب می شود به روش آزمایشی و در جامعه آماری کودکان خام حرکت زیر 14 سال کلینیک های توان بخشی شهر تهران و در نمونه ای به حجم 30 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، روش پژوهش با استفاده از ط چکیده کاملپژوهش حاضر که گامی در جهت کاهش نشانگان اختلال هماهنگی رشدی محسوب می شود به روش آزمایشی و در جامعه آماری کودکان خام حرکت زیر 14 سال کلینیک های توان بخشی شهر تهران و در نمونه ای به حجم 30 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، روش پژوهش با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون سه گروهی طراحی و اجرا شده است. نمونه مورد بررسی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و پس از دریافت پیش آزمون و آموزش حرکات ریتمیک و هنرهای تجسمی، نسبت به دریافت پس آزمون اقدام شد. جهت سنجش متغیرها نیز از دو ابزار استاندارد ادراک دیداری فراستیک و حرکتی اوزرتسکی استفاده شد و داده ها با روش کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی است که : 1) حرکات ریتمیک (تئاتر موزیکال ) در کاهش نشانگان اختلال هماهنگی چشم و دست، اختلال هماهنگی رشدی، اختلال هماهنگی حرکات ریز و درشت تاثیر معناداری داشته است. 2) سفالگری در کاهش نشانگان اختلال هماهنگی چشم و دست، اختلال هماهنگی رشدی، اختلال حرکات ریز و درشت تاثیر معناداری داشته است. 3) هنرهای تجسمی (سفال گری) و حرکات ریتمیک( تئاتر موزیکال ) تاثیر مشابهی بر کاهش نشانگان اختلال هماهنگی رشدی و کاهش نشانگان اختلال هماهنگی چشم و دست داشته اند. 4) تاثیر هنرهای تجسمی (سفال گری) بر حرکات ریز بیشتر بوده است. 5) تاثیر حرکات ریتمیک ( تئاتر موزیکال ) بر حرکات درشت بیشتر بوده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - A survey on cattle hard ticks fauna in Maragheh city, Iran
Sohrab Rasouli Omid Mohammadpour Seyyed Mohammad RahchamaniTicks are the most important ectoparasites which inflict heavy economic losses to livestock and transmit viral, rickettsia, bacterial and protozoal diseases. Ixodidae family is one of the most great tick family of domestic animals. So far, 13 different kinds and 650 spe چکیده کاملTicks are the most important ectoparasites which inflict heavy economic losses to livestock and transmit viral, rickettsia, bacterial and protozoal diseases. Ixodidae family is one of the most great tick family of domestic animals. So far, 13 different kinds and 650 species in five subgroups have been reported. The aim of this research is to assess quantitatively the extent of cattle infestations to these different ticks and also to identify the diversity of the species found in Maragheh. In this survey, carried out throughout fall 2015 to the end of summer 2016, a total number of 328 ticks were collected and identified including 224 Hyalomma spp. (68.30%), Rhipicephalus spp. 98 (29.88%), Dermacentor spp. 3 (0.91%) and Boophilus spp. 3 (0.91%) as the minimum infestation rate. From seasonal infestation prevalence aspect, in spring, 168 ticks, in summer 89 ticks and in autumn and winter 45 and 26 ticks were respectively, found on the cattle. Maximum infestation of cattle in summer and minimum in winter were observed. The maximum rate of the found ticks was observed in groin and the minimum was observed in testicle surfaces. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - میلوانسفالوپاتی ناشی از هرپس ویروس تیپ 1 اسبی (گزارش موردی)
رضا سلیمانی دهکردی احسان احمدی اردکانیعفونتهای حاصل از هرپس ویروسها در جمعیت تک سمیان در اکثر مناطق دنیا پراکنده میباشند و از میان آنها، هرپس ویروس تیپ1 (EHV-1) اسبی مهمترین علت خسارات اقتصادی در صنعت اسبداری میباشد. دو مورد اسب مشکوک به میلوانسفالوپاتی با علائمآتاکسی و فلجی اندام خلفی، علائم تنفسی و ضایعات چکیده کاملعفونتهای حاصل از هرپس ویروسها در جمعیت تک سمیان در اکثر مناطق دنیا پراکنده میباشند و از میان آنها، هرپس ویروس تیپ1 (EHV-1) اسبی مهمترین علت خسارات اقتصادی در صنعت اسبداری میباشد. دو مورد اسب مشکوک به میلوانسفالوپاتی با علائمآتاکسی و فلجی اندام خلفی، علائم تنفسی و ضایعات هرپس ویروس روی واژن در یکی اسبداریهای شهرستان شهرکرد-چهار محالبختیاری، گزارش گردید. نمونه خون از مادیان مبتلا گرفته شد. جهت شناسایی هرپس ویروس تیپ 1 اسبی در نمونهها، از روش PCRاستفاده شد. بافی کوت استخراج شده از آنها در حفرهی آلانتوئیک تخممرغ جنیندار و تیرهی سلولی RBK ، تزریق شد. بعد از تزریقنمونههای آماده شده در تخممرغ جنیندار و کشت سلولی مشخص شد که ویروس در جنین تخممرغ قادر به رشد میباشد و باعثمرگ جنین میشود. یکی از مادیانهایی که تلف شد بود جهت ارزیابی ضایعات مغزی از نظر ماکروسکپی کالبدگشایی شد. در هنگامبررسی بافت مغز از نظر ماکروسکپی، میزان پروتئین مایع مغزی بیشتر از حد طبیعی بود شیارهای مغز نیز نرم شده بودند. در نهایتمطالعه حاضر وجود هرپس ویروس تیپ 1 اسبی را که از عوامل اصلی ایجاد میلوانسفالوپاتی در اسب میباشد در شهرکرد استانچهارمحال بختیاری تایید میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - گزارش آسیب شناسی مننگوآنسفالیت لیستریایی در گوسفند
فریبرز معیر آریا بدیعی علیرضا شقایق فرهاد موسی خانیدر بهار سال 1391 دو راس میش از یک گله گوسفند داشتی مربوط به منطقه ای در غرب استان البرز با علائم عصبی شدیدی چون چرخیدنب ه دور خود،عدم تعادل،ضعف و بی اشتهایی به کلینیک بیمارستان آموزشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرج مراجعه نمود. در معاینه اولیه ا چکیده کاملدر بهار سال 1391 دو راس میش از یک گله گوسفند داشتی مربوط به منطقه ای در غرب استان البرز با علائم عصبی شدیدی چون چرخیدنب ه دور خود،عدم تعادل،ضعف و بی اشتهایی به کلینیک بیمارستان آموزشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرج مراجعه نمود. در معاینه اولیه اختلالات سیستم اعصاب مرکزی تشخیص داده شد.به منظوز تایید تشخیص یکی از گوسفندان ذبح گردید.در کالبد شکافی ضایعات ماکروسکوپیک پرخونی و کدورت پرده مننژ،افزایش حجم مایع مغزی-نخاعی و ابری شدن و نقاط زرد تا قهواه ای با قطر 1 میلی متر در برش بصل النخاع مشاهده گردید.تکروز سلولهلی عصبی،گلیوزیس،تجمع آستین وار سلولهای آماسی در اطراف عروق و حضور میکروآبسه های نوتروفیلی در ناحیه ساقه مغزی،ارتشاح سلولهای آماسی و افزایش ضخامت پرده مننژ از یافته های میکروسکوپیک نمونه های مغزی برداشته شده بودند. در بررسی میکروب شناسی باکتری لیستریا مونوسیتوژنز از بافت مغز و مایع CSF جدا گردید.با توجه به نتایج میکروب شناسی و یافته های ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک، فرم عصبی(مننگوآنسفالیت) لیستریوز تشخیص داده شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر خط پایه الکتروانسفالوگرافی کمی و توجه مستمر کودکان نارسایی توجه/ بیشفعالی
محمد مهدی حسن شاهی فریده یوسفیپژوهش های انجام شده در حوزه های مختلف بر مبنای عصب روانشناختی اختلال بیش فعالی و کمبود توجه تاکید کردهاند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبک بر خط پایه الکتروانسفالوگرافی کمی و توجه مستمر کودکان دچار ADHD بود. برای این منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی در قال چکیده کاملپژوهش های انجام شده در حوزه های مختلف بر مبنای عصب روانشناختی اختلال بیش فعالی و کمبود توجه تاکید کردهاند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبک بر خط پایه الکتروانسفالوگرافی کمی و توجه مستمر کودکان دچار ADHD بود. برای این منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، 30 کودک مبتلا به ADHD به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (نوروفیدبک) و گروه نوروفیدبک نما (شرایط پلاسیبو) کاربندی شدند. گروه نوروفیدبک 30 جلسه آموزشی، به مدت 15 هفته و 2 جلسه در هر هفته دریافت کردند. گروهها در ابتدا، در پایان و در پایان و دو ماه بعد از اتمام مداخله، از نظر خط پایه الکتروانسفالوگرافی کمی و عملکرد پیوسته ارزیابی شدند. تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا)، نشان داد که گروه آموزش نوروفیدبک پیشرفت قابل توجهی در خط پایه الکتروانسفالوگرافی کمی و آزمون عملکرد پیوسته در مقایسه با گروه کنترل داشت و این پیشرفت ها در ادامه حفظ شده بود. در گروه آموزش نوروفیدبک فعالیت موج تتا و نسبت امواج تتا/ بتا در نمرات پس آزمون کاهش داشته است و فعالیت موج بتا و ریتم حسی/ حرکتی به صورت قابل توجه ای نسبت به نمره پیش آزمون افزایش یافته بود. همچنین زمان واکنش، خطای حذف و خطای ارتکاب کودکان گروه آموزش در پس آزمون و آزمون پیگیری به طور معنی داری کمتر از گروه نوروفیدبک نما بود. به نظر می رسد آموزش نوروفیدبک، الکتروانسفالوگرافی کمی غیرطبیعی را بهبود میبخشدو در بهبود توجه مستمر کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی موثراست. پرونده مقاله