تحلیل باستانشناختی آثار و استقرارهای اشکانی حوضه آبریز ابهررود
محورهای موضوعی : باستانشناسی تاریخیفرزاد مافی 1 , محمدرحیم صراف 2
1 - استادیار، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر، ابهر، ایران.
2 - دکتری باستانشناسی، عضو هیئت علمی، سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، تهران، ایران.
کلید واژه: سفال اشکانی, دوره اشکانی, تپه علی یورد, ابهررود, گوور قلعه (قلعه گبری), یان بولاغ, تپه فخره B,
چکیده مقاله :
منطقه جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیاییاش وضعیتی دارد که شنـاخت کـم و کیف تطور فرهنگی آن در دوره اشکانی میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غربی کشور در دوره اشکانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه در دوره اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا، بررسی منطقه جغرافیایی ابهررود (شامل شهرستانهای ابهر و خرمدره) در دو فصل انجام شد و در نتیجه، ۲۵۷ محوطه باستانی شناسایی گردید که از این بین، ۶۴ محوطه دارای آثار اشکانی بود. مطالعه گونهشناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دوره اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره قبل است. همچنین، مشخص گردید که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچکی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر میرسد، فرهنگ مادی منطقه در دوره اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگیهای بومی- محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال غربی کشور تا حدی متمایز میکند. نهایتاً بخشی از گستره فرهنگی غرب و شمال غربی کشور است.
The geographical region of Abharrud in Zanjan province has a situation due to its special geographical location, knowing the extent and quality of its cultural development in the Parthian period can help us to better understand the cultural developments in the northwest of the country in the Parthian period. This research was carried out in the form of a field study and in order to clarify the cultural situation of the region in the Parthian period; In this regard, the survey of the geographical area of Abharrud (including the cities of Abhar and Khoramdareh) was carried out in two seasons and as a result, 257 ancient sites were identified, of which 64 sites had Parthian artifacts. The study of the typology of Parthian pottery in the region as well as the general understanding and reception of the settlement pattern of the region in the Parthian period is one of the important results of this research, which indicates demographic changes or changes in the distribution pattern of settlements compared to the previous period. In addition, it was determined that most of the settlements in the region are small villages and no evidence of urban centers was identified. It seems that the material culture of the region in the Parthian period, while having some native-local characteristics, distinguishes it from other western and northwestern regions of the country to some extent. Finally, it is a part of the cultural scope of the west and northwest of the country.
_||_