-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تدوین نشانگان رویکرد حل مسئله برای ارزشیابی برنامه درسی رشته مدیریت دولتی و اجرای آن در دانشگاه آزاد اسلامی
رستم قره داغی طهماسب کاوسیچکیدهزمینه: این مطالعه نشانگان مهم برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله را معرفی کرده است. هدف: پژوهش آمیخته اکتشافی حاضر با هدف تدوین نشانگان برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله بر اساس الگوی کلاین (1991) برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی رشته مدیریت دولتی بر اساس نشانگان تدوین شده ا چکیده کاملچکیدهزمینه: این مطالعه نشانگان مهم برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله را معرفی کرده است. هدف: پژوهش آمیخته اکتشافی حاضر با هدف تدوین نشانگان برنامه درسی مبتنی بر حل مسئله بر اساس الگوی کلاین (1991) برای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی رشته مدیریت دولتی بر اساس نشانگان تدوین شده انجام شده است. روش: ابتدا در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان، 36 نشانگر برای عناصر نه گانه الگوی کلاین (1991) تأیید شد. سپس در مرحله کمی، با استفاده نشانگان تدوین شده، پرسشنامه ای تهیه و توسط 92 تن از استادان رشته مدیریت دولتی تکمیل شد. یافته ها: کاربست مجموعه تدوین شده در ارزشیابی برنامه درسی رشته مدیریت دولتی حاکی از آنست که اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، مواد و منابع، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی، گروه بندی، زمان آموزشی و فضای آموزشی مورد نیاز در این رشته نامطلوب هستند. نتیجه گیری: به منظور ایجاد انگیزه و توجه به برنامه های درسی مبتنی بر حل مسئله، مطالعات ارزشیابی بیشتری در سایر رشته ها و زمینه ها باید انجام شود.کلید واژه گان: ارزشیابی کیفیت، برنامه درسی، رویکرد حل مسئله، عنصر، نشانگر، رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تبیین جایگاه تکنیکهای استعاره و قیاس در فرایند طراحی معماری: از فهم تا حل مسئله
مریم نوری شادی عزیزی محمدیاسر موسی پوردر حوزه طراحی پژوهی، از مسئله طراحی سخن بسیار گفتهشده است. همچنین بخش عمده مطالعات این حوزه، معطوف به یافتن تأثیر دو تکنیک مؤثر بر فهم و یا حل مسئله طراحی بوده است. پرسش اصلی پژوهش این است که تکنیکهای استعاره و قیاس در کدام قسمت از فرایند طراحی معماری نقش مفیدتری را ا چکیده کاملدر حوزه طراحی پژوهی، از مسئله طراحی سخن بسیار گفتهشده است. همچنین بخش عمده مطالعات این حوزه، معطوف به یافتن تأثیر دو تکنیک مؤثر بر فهم و یا حل مسئله طراحی بوده است. پرسش اصلی پژوهش این است که تکنیکهای استعاره و قیاس در کدام قسمت از فرایند طراحی معماری نقش مفیدتری را ایفا میکنند و آیا کارایی این تکنیکها در تمام فعالیتهای فرایند طراحی به یک اندازه است؟ هدف از ارائه این مقاله، بررسی پژوهشهای مرتبط با قیاس و استعاره از یکسو و پژوهشهای مرتبط با فرایند طراحی از سوی دیگر در جهت تبیین جایگاه هرکدام از این دو تکنیک در فرایند طراحی معماری میباشد. مهمترین نتیجه این پژوهش این است که استعاره در مراحل تحلیل تا ترکیب (فهم مسئله طراحی و تولید کانسپت) و قیاس در مراحل ترکیب تا ارزیابی (پیشبرد مسئله یا توسعه کانسپت، حل مسئله و بازتعریف مجدد مسئله) از مدل فرایند طراحی معماری کارآمدتر و مؤثرتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی میزان سازگاری سیستم پشتیبان بازاریابی و روش های حل مسئله در سیستم های مورد استفاده قطعه سازان خودرو
رضا برادران کاظم زاده مریم کیائی پورفرآیند جهانی شدن و سرعت پیشرفت های تکنولوژیک باعث دگرگونی سریع بازارها شده است. موفقیت در بازارهای پر چالش آینده مستلزم آمادگی لازم برای واکنش آگاهانه و سریع است. با این همه، همچنان اکثر شرکت ها ترجیح می دهند سرمایه های خود را به بخش هایی غیر از بازاریابی اختصاص دهند. م چکیده کاملفرآیند جهانی شدن و سرعت پیشرفت های تکنولوژیک باعث دگرگونی سریع بازارها شده است. موفقیت در بازارهای پر چالش آینده مستلزم آمادگی لازم برای واکنش آگاهانه و سریع است. با این همه، همچنان اکثر شرکت ها ترجیح می دهند سرمایه های خود را به بخش هایی غیر از بازاریابی اختصاص دهند. میزان به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در این حیطه بسیار محدودتر از دیگر زمینه ها بوده و در مواردی نیز که این سیستم ها توسعه پیدا کرده اند متاسفانه کارایی و اثربخشی لازم را نداشته اند. از آن جا که در مطالعات گذشته نیز همیشه تاکید بر طراحی و توسعه این سیستم ها بوده و کمتر به کارایی و تاثیرات این سیستم ها توجه شده، لذادر این تحقیق به بررسی میزان سازگاری میان روش های حل مسئله و سیستم پشتیبان بازاریابی پرداختیم. موضوعی که بنا بر تحقیقات صورت گرفته سهم زیادی در افزایش اثربخشی این سیستم ها داشته است. در این تحقیق تعدادی از سیسستم های مورد استفاده قطعه سازان خودرو در حیطه بازاریابی، از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند که با توجه به نتایج به دست آمده، روشی که بیشترین کاربرد را در حل مسائل بازاریابی داشت و بیشترین پشتیبانی نیز از آن صورت می گرفت، روش استدلالی بود. همچنین میزان متوسط سازگاری میان مشخصه های سیستم پشتیبان و روش های حل مسئله، 38% برآورد شد. به این ترتیب سیستم هایی که قطعه سازان در حیطه بازاریابی مورد استفاده قرار می دهند به میزان بالایی با شرایط حل مسئله در این شرکت ها ناسازگاری دارند، که این عدم سازگاری مطمئنا در دراز مدت منجر به کاهش اثرات این سیستم ها خواهد شد. لذا توجه به تناسب سیستم پشتیبان با شرایط حل مسئله امری ضروری به نظر می رسد که باید در طراحی سیستم های تحت بررسی لحاظ شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان ابتدایی و ارتباط آن با توانایی حل مسائل کسرهای ریاضی دانشآموزان
ابوالفضل رفیع پور فرهاد کاظمی محمدرضا فداییهدف این مطالعه بررسی دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان ابتدایی و ارتباط آن با توانایی حل مسائل کسرهای ریاضی دانشآموزان بود؛ بنابراین 256 معلم پایه پنجم و ششم ابتدایی بهصورت تصادفی انتخاب شدند و ابزار سنجش دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا روی آنها اجرا شد. همزمان چکیده کاملهدف این مطالعه بررسی دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان ابتدایی و ارتباط آن با توانایی حل مسائل کسرهای ریاضی دانشآموزان بود؛ بنابراین 256 معلم پایه پنجم و ششم ابتدایی بهصورت تصادفی انتخاب شدند و ابزار سنجش دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا روی آنها اجرا شد. همزمان ابزار سنجش توانایی حل مسائل کسر نیز روی 5179 دانشآموز همان معلمان اجرا شد. نتایج نشان داد: 1) معلمان مدارس ابتدایی فاقد دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای مناسب و کافی درزمینة کسرهای ریاضی میباشند. 2) توانایی حل مسائل کسر دانشآموزان بخصوص روی مسائل مفهومی ضعیف است. 3) بین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا با توانایی حل مسئله کسر دانشآموزان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. 4) تحلیل ساختار میانگینها، بین معلمان زن و مرد نشان داد که گرچه میانگین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان مرد از معلمان زن اندکی بالاتر است، اما تفاوت معنیداری بین آنها وجود ندارد. 5) مشخص شد که بین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا با شاخصهای سابقه تدریس و مدرک تحصیلی معلمها همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج این مطالعه لزوم توجه ویژه به بازنگری در دورههای آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان را مورد تأکید قرار میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اصلاح برخی بدفهمیهای دانشی و باوری دانشآموزان پایه سوم ابتدایی بر مبنای چهارچوبهای حل مسئله شونفلد و گانیه
سپیده نوروزی محمود مهرمحمدی ابراهیم ریحانی هاشم فردانش محسن ایمانی نائینیهدف از انجام این پژوهش اصلاح تعدادی از بدفهمیهای دانشی و باوری اثرگذار در حل مسئله ریاضی دانشآموزان سوم ابتدایی بر مبنای برخی دلالتهای تربیتی مطرح در آموزش ریاضی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش‎آموزان سوم ابتدایی یکی از مدارس منطقه 3 تهران بود که پس از برگزا چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش اصلاح تعدادی از بدفهمیهای دانشی و باوری اثرگذار در حل مسئله ریاضی دانشآموزان سوم ابتدایی بر مبنای برخی دلالتهای تربیتی مطرح در آموزش ریاضی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش‎آموزان سوم ابتدایی یکی از مدارس منطقه 3 تهران بود که پس از برگزاری آزمونهای تشخیصی، 9 دانشآموز با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از یک ابزار تشخیصی محقق ساخته، مصاحبه نیمه ساختاریافته، آزمون حافظه فعال وکسلر4 و داستانهای محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارهای محقق ساخته با تأیید صاحبنظران و پایایی آزمون محقق ساخته با روش بازآزمایی و ضریب همبستگی 0.87 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادهها با کمک آزمون ویلکاکسون و از طریق نرمافزار SPSS19 انجام شد. آزمون ویلکاکسون تفاوت معنیداری را در نمره درک مفهوم و اصلاح بدفهمیهای دانشی نشان داد. همچنین تحلیل مصاحبهها نشاندهنده تغییر باور دانش‎آموزان نسبت به عوامل اثرگذار در موفقیت آنها است. استفاده از گام‎های بازنمایی عینی، نیمه تجسمی و انتزاعی در دانش‎آموزان با حافظه فعال قوی و متوسط و گام‎های بازنمایی عینی، نیمه تجسمی و درک مسئله با کمک رسم شکل در دانش‎آموزان ضعیف میتواند به اصلاح برخی بدفهمیهای دانشی در درک مسئله کمک نماید و استفاده از منابع باوری "خود"، "دیگری" و "استنتاج" میتواند بدفهمیهای باوری دانش آموزان را تغییر دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تأثیر روش آموزش علوم مبتنی بر پژوهش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله دانشآموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک شهر یزد
علی محمد اخوت غلامرضا احمدی احمدعلی فروغیهدف از این پژوهش تأثیر روش آموزش علوم مبتنی بر پژوهش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله دانشآموزان پایه ششم ابتدایی بود. بدین منظور از بین دبستانهای ناحیه 1 شهر یزد، یک مدرسه بهصورت نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای چندمرحلهای انتخاب و از بین دانشآموزان پایه ششم آن م چکیده کاملهدف از این پژوهش تأثیر روش آموزش علوم مبتنی بر پژوهش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله دانشآموزان پایه ششم ابتدایی بود. بدین منظور از بین دبستانهای ناحیه 1 شهر یزد، یک مدرسه بهصورت نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای چندمرحلهای انتخاب و از بین دانشآموزان پایه ششم آن مدرسه 30 دانشآموز را انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد مهارت حل مسئله هپنر و کراسکوف (Heppner,1988) و آزمون معلم ساخته و نمرات درس علوم تجربی بود که روایی پرسشنامه با مقادیر آلفایی بین 72/0. تا 85/0. در خرده مقیاسها (72/0.PC،84/0AA ، 85/0 PSC) و 90/. برای مقیاس کلی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ در دامنة 83/0 تا 89/0 محاسبه گردیده است. روایی صوری و محتوایی آزمون معلم ساخته با اعمالنظر متخصصان تأیید شد و برای تعیین محاسبه پایایی آزمون از ضریب پایایی مصحح استفاده شد که مقدار پایایی آن 87/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS19 و آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون t، مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، روش آموزش علوم مبتنی بر پژوهش بر مؤلفههای پیشرفت تحصیلی، مهارت حل مسئله، اعتماد به حل مسائل و کنترل شخصی تأثیر معنادار داشته و بر مؤلفه سبک گرایش - اجتناب دانشآموزان تأثیر معناداری نداشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تأثیر آموزش حل مسئله بر تغییرپذیری سبکشناختی وابسته به زمینه به مستقل از زمینه دانشآموزان متوسطه منطقه هلیلان (کهره)
سعید ویسی کهره صدف ایمانی رسول کردنوقابی مهران فرهادی طیبه جوادی ممتازهدف از انجام این پژوهش، اثربخشی آموزش از طریق حل مسئله بر تغییرپذیری سبکشناختی وابسته به زمینه به مستقل از زمینه دانشآموزان بود. روش تحقیق آزمایشی، با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه شامل همه دانشآموزان سال اول متوسطه پسر و دختر منطقه هلیلان چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش، اثربخشی آموزش از طریق حل مسئله بر تغییرپذیری سبکشناختی وابسته به زمینه به مستقل از زمینه دانشآموزان بود. روش تحقیق آزمایشی، با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه شامل همه دانشآموزان سال اول متوسطه پسر و دختر منطقه هلیلان (کهره) استان ایلام در سال تحصیلی 1393-1392 و روش نمونهگیری بهصورت خوشهای چند مرحلهای بود. نمونه شامل 300 نفر از دانشآموزان بود (163 نفر پسر و 137 دختر) که بعد از مشخص شدن سبکشناختی آنها بهصورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، آزمون تصاویر پنهان ویتکین و همکاران (1971) بود و مداخله آزمایشی برای هر کدام از گروههای آزمایش طی 6 اجرا شد و پس از اتمام جلسههای آموزشی از هر چهار گروه پسآزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از SPSS21 و آزمون کوواریانس دوراهه و تی همبسته تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش از طریق حل مسئله موجب تغییرپذیری سبکشناختی وابسته به زمینه به مستقل از زمینه دانشآموزان دختر و پسر میشود؛ بنابراین با بهکارگیری روش حل مسئله میتوانیم سبکشناختی دانشآموزان را از وابسته به زمینه، به نابسته به زمینه تغییر دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری در ارتباط بین خودکارآمدی تحصیلی و سبک های حل مسئله
سیروس حدادنیا ناصر جوکار زینب رحیم دشتی راضیه شیخ الاسلامهدف این پژوهش پیش بینی سبک های حل مسئله بر اساس خودکارآمدی تحصیلی با واسطه گری راهبردهای یادگیری می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز به تعداد 16436 نفر در سال 92-91 می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی چکیده کاملهدف این پژوهش پیش بینی سبک های حل مسئله بر اساس خودکارآمدی تحصیلی با واسطه گری راهبردهای یادگیری می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز به تعداد 16436 نفر در سال 92-91 می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. حجم نمونه شامل 377 نفر می باشد که بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه سبک های حل مساله(psi) ، راهبردهای یادگیری (M.S.Q.L) و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان (CASES) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری، ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون بارون و کنی و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSSو AMOS5 استفاده شده است. نتایج بیانگر: 1. بین خودکارآمدی تحصیلی و سبک های حل مسئله رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.2. بین خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.3. راهبردهای یادگیری با کنترل خودکارآمدی تحصیلی، سبک های حل مسئله را پیش بینی می کند و راهبردهای شناختی از قدرت پیش بینی کننده بیشتری برخوردار است 4. نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری را در ارتباط بین خودکارآمدی تحصیلی و سبک های حل مسئله مورد تایید قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تأثیر روش تدریس حل مسئله بر افزایش خلاقیت
هادی درزی رامندی فاطمه یوسفی رامندی محمد درزی رامندیهدف این پژوهش، بررسی تأثیر روش تدریس حل مسئله بر خلاقیت دانشآموزان پسر سال پنجم ابتدایی شهر دانسفهان است. روش تحقیق شبه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 60 نفر دانشآموز پسر سال پنجم ابتدایی (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) چکیده کاملهدف این پژوهش، بررسی تأثیر روش تدریس حل مسئله بر خلاقیت دانشآموزان پسر سال پنجم ابتدایی شهر دانسفهان است. روش تحقیق شبه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 60 نفر دانشآموز پسر سال پنجم ابتدایی (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) بوده که از بین مدارس ابتدایی شهر دانسفهان یک مدرسه انتخاب شد و سپس 2 کلاس برای حجم نمونه انتخاب شد که دانشآموزان آن بهصورت تصادفی در 2 کلاس گواه (30 نفر) و آزمایش (30 نفر) جای داده شدند. از دو گروه پیشآزمون خلاقیت اجرا شد. گروه آزمایش بهطور جداگانه در طول 2 ماه، روش تدریس حل مسئله دریافت کردند و پس از طی این دورة آموزشی از دو گروه پسآزمون خلاقیت گرفته شد. بهمنظور تجزیه تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش با بررسی نمرات پیشآزمون روشن شد که میان نمرات دو گروه گواه و آزمایش در آزمون خلاقیت تفاوت معنادار وجود ندارد، ولی پس از گذراندن دوره آموزشی حل مسئله به مدت دو ماه و اجرای پسآزمون و مقایسة نتایج آن با نتایج حاصل از پیشآزمون مشخص شد که میان نمرات دو گروه گواه و آزمایش در آزمون خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد که نتایج بیانگران است که روش تدریس حل مسئله باعث افزایش میزان مؤلفههای خلاقیت (سیالی، ابتکار، بسط و انعطافپذیری) دانشآموزان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی اثربخشی آموزش بازنماییهای طرحوارهای بر توانایی حل مسائل غیرمعمولی ریاضی
مهران عزیزی محمودآباد محمدجواد لیاقت دار حمید رضا عریضیهدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های طرحوارهای بر تواناییحل مسائل غیرمعمولی ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و طرح های نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نف چکیده کاملهدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های طرحوارهای بر تواناییحل مسائل غیرمعمولی ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و طرح های نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در یک آموزشگاه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر یاسوج بهصورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. مشارکت کنندگان با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و برای 12 جلسه (هر هفته یک جلسه) با استفاده از روش آموزش بازنمایی محور تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در بخش تحلیل محتوا چکلیست و در بخش نیمهآزمایشی آزمون محقق ساخته بود. برای تجزیهوتحلیل داده ها در تحلیل محتوا از تکنیک آنتروپی شانون و در بخش نیمه آزمایشی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان می دهد بیشترین توجه برای توزیع و حضور مسائل غیرمعمولی به ترتیب به مسائل بازنمایی سلسله مراتبی سپس بازنمایی جزء-کل و درنهایت به مسائل بازنمایی شبکه ای شده است و مسائل بازنمایی ماتریسی جایگاهی در کتاب درسی ندارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین تمام مؤلفههای توانایی حل مسائل غیرمعمولی (05/0P<) بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش بازنمایی های طرحوارهای موجب افزایش توانایی حل مسائل غیرمعمولی ریاضی در دانش آموزان شده است. به علاوه این نتایج نشان می دهد که استفاده از بازنمایی های طرحوارهای در حل مسائل غیرمعمولی در طول زمان ثبات دارد. نتایج این مطالعه لزوم توجه ویژه به بازنمایی های طرحوارهای در کتاب ریاضی پایه ششم ابتدایی و استفاده معلمان و دبیران ریاضی از این بازنمایی ها در حل مسائل غیرمعمولی را مورد تأکید قرار می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری
آزیتا دلفان آذری مجید علی عسکری کامیان خزایی کوهپر جواد سلیمانپورپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری انجام پذیرفت. روش پژوهش، ترکیبی بوده (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) بدینصورت که ابتدا از طریق فیشبرداری متون و مصاحبه نیمهساختاریافته با 12 نفر (6 متخصص چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباربخشی مؤلفههای برنامه درسی حل مسئله بهمنظور آموزش دانشجویان پرستاری انجام پذیرفت. روش پژوهش، ترکیبی بوده (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) بدینصورت که ابتدا از طریق فیشبرداری متون و مصاحبه نیمهساختاریافته با 12 نفر (6 متخصص برنامه درسی و 6 مدرس پرستاری) که به روش هدفمند ملاک محور نمونهگیری شده بودند مؤلفههای برنامه درسی شناسایی و سپس از طریق توزیع پرسشنامه بین 40 نفر (20 متخصص برنامه درسی که بهصورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند و 20 مدرس پرستاری که مورد سرشماری قرار گرفتند) مورد اعتباربخشی قرار گرفت. لازم به ذکر است که روایی پرسشنامه از طریق سنجش خبرگان (که سبب حذف 22 مؤلفه از 77 مؤلفه شد) و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (بیش از 92/.) مشخص شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی (جداول، نمودار و ...) و آمار استنباطی (خی دو) استفاده شد. در پایان یافتههای پژوهش نشان داد که بیش از 85 درصد متخصصان برنامه درسی و مدرسان پرستاری، 55 مؤلفه باقیمانده از 77 مؤلفه مربوط به اهداف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی در الگوی مذکور را تأیید نمودهاند؛ بنابراین الگوی تهیه شده میتواند در پرورش مهارتهای حل مسئله دانشجویان نقش بسزایی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر
مژده ظریفی اقبال زارعیهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعهی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونهگیری چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعهی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد.برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (۱۹۸۹)، پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سبکهای حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) استفاده شد. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم¬زمان تجزیهوتحلیل شدند. نتایج یافتهها نشان داد که بین رضایت زناشویی با سبکهای تفکر قانونگذار، اجرایی، سلسلهمراتبی، آنارشی ، جزئینگر، دروننگر، بروننگر و نیز سبک حل مسئله کارآمد رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک قضاوتی ، سبک الیگارشی و حل مسئله ناکارآمد همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. و بین رضایت زناشویی با سبکهای تفکر مونارشی، کلینگر، آزاداندیش و محافظهکار همبستگی معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد که سبکهای تفکر قانونگذار، سلسلهمراتبی، جزئینگر، دروننگر و سبکهای حلمسأله کارآمد و ناکارآمد توانستهاند ۹/۵۶ درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیشبینی کنند(۰۰۱/۰p<). وسایر متغیرها توان پیشبینی رضایت زناشویی را نداشتند. بنابراین برخی از سبکهای تفکر وسبک های حل مسئله در زنانی که مورد بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسران خود قرارگرفتهاند می توانند با بهره گیری از زمینههای فرهنگی و اجتماعی مناسب موجب افزایش رضایت زناشویی شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - اثربخشی بسته روانشناختی آموزش پیش از ازدواج بر سبک های حل مسئله زوجین متقاضی ازدواج
فرشاد ژیان محمد حاتمی مژگان آگاه هریسهدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی بسته آموزشی-روان شناختی پیش از ازدواج(اولسون) بر سبک های حل مسئله زوجین پیش از ازدواج است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشت و درمان مشاوره چکیده کاملهدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی بسته آموزشی-روان شناختی پیش از ازدواج(اولسون) بر سبک های حل مسئله زوجین پیش از ازدواج است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشت و درمان مشاوره پیش از ازدواج شهر تهران تشکیل دادند که در نیمه اول سال 1399 متقاضی ازدواج بودند. ۱۰ مرکز به صورت تصادفی انتخاب شد و با در نظر گرفتن احتمال افت آزمودنیها، از هر مرکز 20 نفر (10 زوج) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سبک های حل مسأله کسیدی و لانگ (1996) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی-روانشناختی پیش از ازدواج(اولسون) بر افزایش سبک های حل مسئله(اعتماد به خود در حل مساله، شیوه اجتناب-نزدیکی به مساله و کنترل شخصی) زوجین متقاضی ازدواج تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری دارای ثبات و پایداری می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش این بسته آموزشی روانشناختی می تواند در جهت تقویت سبک های حل مساله زوجین استفاده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون
مریم صیدی غلامعلی افروز لیلا کاشانی وحید علی اکبر ارجمندنیا کیوان کاکابراییهدف: این مطالعه با هدف ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون تدوین شده است. به نظر می رسد برای ارتقای کیفیت زندگی همه افراد خانواده اصلاح ساختاری شیوه های والدگری از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصلاح ساختار کارکردی خانواده های دارای چکیده کاملهدف: این مطالعه با هدف ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون تدوین شده است. به نظر می رسد برای ارتقای کیفیت زندگی همه افراد خانواده اصلاح ساختاری شیوه های والدگری از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصلاح ساختار کارکردی خانواده های دارای کودکان با نیازهای ویژه از جمله کودکان با نشانگان داون به دلیل ویژگی های متفاوت روانی- اجتماعی شان ضروری به نظر می رسد. بر این اساس توانمندسازی والدین از طریق روی آوردهای نوین شناختی – رفتاری مانند برنامه های حل مسئله خانواده محور از اولویت های مهم جوامع رشد یافته قلمداد می شود. روش: در این پژوهش نظامند نخست ماهیت و اهمیت این مهم بررسی شد سپس چگونگی آماده سازی برنامه آموزشی حل مسئله خانواده محور ویژه والدین کودکان با نشانگان داون که تلفیقی نوآورانه از برنامه های"من می توانم مسئله ام را حل کنم" و "تربیت کودک/ نوجوان اندیشمند" است، ارائه شد. یافته ها: مرور شواهد تجربی موجود نشان می دهد که کاربست برنامه حل مسئله خانواده محور بر تغییر رفتاری کودکان و نوجوانان با نیازهای ویژه و والدین آنها اثر مثبت دارد. نتیجه گیری: بنابراین لزوم توجه به بهزیستی خانواده از طریق تدوین برنامه های کارآمد بومی شده بر اساس الگوی ایرانی- اسلامی ضروری است. کاربست برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور به وسیله والدین کودکان با نشانگان داون تا حد زیادی انگیزه یادگیری توانش های عملی میان فردی آنها افزایش داده و والدین با اتخاذ سبک مقابله مسئله گشایی شرایط بهزیستی روانی- اجتماعی خود و کودکان شان را فراهم نمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبکهای حل مسئله
محدثه سادات فاطمی نیا فریبا حسنی احمد برجعلی فاطمه گلشنیمقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سا چکیده کاملمقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهنخوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبکهای حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبکهای حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبکهای حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبکهای حل مسئله بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارتهای حل مسئله، نشانههای آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مردان متاهل بر اساس حل مساله اجتماعی و رضایت شغلی
راعد پرواز کیوان کاکابرایی کریم افشاری نیامقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد بر اساس حل مساله اجتماعی و رضایت شغلی در پرسنل متاهل اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب ایران انجام شد. روش: روش این پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل مردان متاهل اقماری شرکت بهره برداری نفت و چکیده کاملمقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد بر اساس حل مساله اجتماعی و رضایت شغلی در پرسنل متاهل اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب ایران انجام شد. روش: روش این پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل مردان متاهل اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب کشور در سال 1397 بود که از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 384 نفر از مردان متاهل به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فهرست تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی سو و شک، مقیاس رضایت شغلی دانت و همکاران، پاسخ دادند. برای برازش مدل از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار IBMAMOS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که حل مساله اجتماعی با مصرف مواد رابطه دارد همچنین بین رضایت شغلی با سوءمصرف مواد رابطه مستقیم بود. نتایج دیگر نشان داد حل مساله اجتماعی و رضایت شغلی توان پیش بینی گرایش به سوءمصرف مواد در بین مردان متاهل اقماری دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت وضعیت و چگونگی رضایت شغلی و حل مسئله اجتماعی مردان متاهل شاغل اقماری با گرایش سومصرف مواد ارتباط مستقیمی دارد بنابراین ارائه آموزش های شناختی و راهکارهای موثر سازمانی در ارتقا رضایت شغلی و تقویت حل مسئله اجتماعی آنها از اهمیت فراوانی برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - تأثیر آموزش حل مسئله خانواده محور بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور
کیوان کاکابرایی ندا حیدریانناباروری زنان پیامدهای روانی - اجتماعی مخربی در خانواده به همراه دارد و کاربست مداخلة روان شناختی برای مقابله با این موقعیت تنیدگی زا از اهمیت فروانی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله خانواده محور بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور شهر کرمانش چکیده کاملناباروری زنان پیامدهای روانی - اجتماعی مخربی در خانواده به همراه دارد و کاربست مداخلة روان شناختی برای مقابله با این موقعیت تنیدگی زا از اهمیت فروانی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله خانواده محور بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور شهر کرمانشاه انجام شد. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری شامل زنان نابارو مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر کرمانشاه بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی، به دو گروه آزمایش و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. داده ها از طریق مقیاسهای بهزیستی ذهنی شامل رضایت از زندگی دینر (1985) و عاطفه مثبت و منفی واتسون (1988)؛ جمع آوری شد. ابتدا ابزارها توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد سپس گروه آزمایش ده جلسه یک ساعته، هفته ای دو جلسه آموزش حل مسئله دریافت کردند، پس از پایان آموزش مرحله پس آزمون اجرا شد و داده ها از طریق تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقادیر پیش آزمون - پس آزمون در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل دارای تفاوت معنادار بود. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد آموزش حل مسئله باعث افزایش رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و باعث کاهش عاطفه منفی، در زنان نابارور شده است. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت آموزش حل مسئله خانواده محور، به عنوان یک راهبرد مقابله ای در ارتقای سلامت روانی زنان نابارور موثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تاثیرگروه درمانی شناختی رفتاری، با میانجی گری حل مساله اجتماعی، بر افسردگی نوجوانان دختر دبیرستانی
بهناز ارتضایی عبدالزهرا نعامیهدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی در درمان افسردگی نوجوانی با میانجیگری آموزش حل مسئله اجتماعی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعهی تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش و با ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون، تعداد 60 نوجوان دختر دارای تشخیص افسر چکیده کاملهدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی در درمان افسردگی نوجوانی با میانجیگری آموزش حل مسئله اجتماعی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعهی تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش و با ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون، تعداد 60 نوجوان دختر دارای تشخیص افسردگی انتخاب شدند و به شیوهی تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامهی افسردگی هامیلتون مصاحبهی بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک غربال شدند و پرسشنامههای افسردگی بک و پرسشنامهی حل مسئله اجتماعی، قبل و بعد از انجام مداخله از هر دو گروه گرفته شد. دادهها با استفاده از نرمافزار R تجزیه تحلیل شد. نتایج به روش تحلیل مسیر نشان داد که درمان شناختی رفتاری برافزایش توانایی حل مسئله تأثیر دارد (ضریب مسیر:21/0). اقزایش توانایی حل مسئله اجتماعی بر کاهش نمرات افسردگی تأثیر دارد (ضریب مسیر:38/0). درمان شناختی رفتاری با میانجیگری حل مسئله اجتماعی بر نمرات افسردگی نوجوانان تأثیر دارد (ضریب مسیر:33/0)؛ بنابراین آموزش حل مسئله اجتماعی میتواند بهعنوان یک متغیر میانجی در درمان شناختی رفتاری نوجوانان معرفی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - پیش بینی سبک های حل مسئله اجتماعی براساس ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان
مجید صفاری نیا محسن زالی زادهچکیده:هدف از این پژوهش، بررسی پیشبینی سبکهای حل مسئله اجتماعی بر اساس ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه شهیدچمران در نیمسال اول تحصیلی 97-96 تشکیل دادند. 390 نفر به چکیده کاملچکیده:هدف از این پژوهش، بررسی پیشبینی سبکهای حل مسئله اجتماعی بر اساس ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه شهیدچمران در نیمسال اول تحصیلی 97-96 تشکیل دادند. 390 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. گردآوری داده ها از طریق مقیاس های سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران، (2007) با هنجاریابی بهادری خسروشاهی و همکاران (1391) میزان پایایی کل مقیاس بر اساس آلفای کرونباخ 85/0، و سبک های حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران،(2002) با هنجاریابی مخبری، و همکاران (1389)، میزان پایایی کل مقیاس بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 85/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS-18 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین جهت گیری مثبت به مسئله و حل مسئله منطقی با متغیرهای خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوشبینی رابطه معنادار مثبت، بین جهت گیری منفی به مسئله با خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوشبینی رابطه معنادار منفی، سبک تکانشگری/بی احتیاطی با خودکارآمدی رابطه معنادار منفی، سبک اجتنابی نیز با خودکارآمدی، امید، خوشبینی رابطه معنادار منفی داشت. همچنین به ترتیب جهت گیری مثبت به مسئله 32/. درصد، جهت گیری منفی 31/. درصد، سبک حل مسئله منطفی 47/. درصد، سبک تکانشگری/بی احتیاطی 22/. درصد، سبک اجتنابی 37/. توانستند تغییرات سرمایه روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند ( 05/0p < ). می توان گفت افرادی که از سرمایه روانشناختی بالاتری برخوردارند توانایی بیشتری برای حل مسائل اجتماعی از خود نشان می دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - نقش واسطهای توانایی حلمسئله اجتماعی در ارتباط بین جوعاطفی خانواده و سلامت اجتماعی :مدلی واریانسمحور
شیوا عاملی راد حمزه احمدیان حسن غریبی جلیل سحابیخانواده بنیادیترین نهاد اجتماعی است که در پرورش افراد سالم و در تیجه جامعهی سالم نقش اساسی دارد. بدون شک جوعاطفی مناسب و منسجم در خانواده منجر به ارتقاء خودشکوفایی افراد و توانایی آنان در کشف راهحلهای انطباقی و افزایش همبستگی در جامعه خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، ب چکیده کاملخانواده بنیادیترین نهاد اجتماعی است که در پرورش افراد سالم و در تیجه جامعهی سالم نقش اساسی دارد. بدون شک جوعاطفی مناسب و منسجم در خانواده منجر به ارتقاء خودشکوفایی افراد و توانایی آنان در کشف راهحلهای انطباقی و افزایش همبستگی در جامعه خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای توانایی حلمسئله اجتماعی در ارتباط بین جوعاطفی خانواده و سلامت اجتماعی در مدلی واریانس محور بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل همهی دانشجویان مراکز استان غرب ایران و نمونهی آماری شامل همهی دانشجویان 4 مرکز استان در سال 1398 با تعداد 377 نفر بود. نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انجام شد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای جوعاطفیخانواده هیلبرن (1964)، سلامتاجتماعی کییز (2004)، و توانایی حلمساله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002)، استفاده شد. نتایج تحلیلدادهها در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی-ال-اس 3.2.8 نشان داد مدل کلی پژوهش، به صورت مطلوبی با دادهها برازش دارد. نتایج شاخصهای پایایی و روایی به منظور بررسی مدل بیرونی مطلوب میباشند. در بخش درونی مدل، معیارهای همخطی، مقادیر t،R^2 ،f^2 ، Q^2 مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر به دست آمده قابل قبول میباشند. بر اساس نتایج اثر مستقیم جوعاطفی خانواده بر حلمسئله سازنده و ناکارآمد، اثر مستقیم حلمسئله سازنده و ناکارآمد بر سلامت اجتماعی و همچنین اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سلامت اجتماعی معنیدار میباشد (01/0P≤). نتایج تحلیل اندازهاثر و ماتریس اهمیت- عملکرد بیانگر ضرورت تلاش روانشناسان بر روی راهکارهای کاهش استفاده از "حلمسئله ناکارآمد" و نیز ارتقاء "جوعاطفی خانواده" میباشد که سهم مهمی در سلامت اجتماعی دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر
مرتضی شعبانی حسن ملکی عباس عباسپور اسماعیل سعدی پورزمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انج چکیده کاملزمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انجام شده است. روش: این پژوهش به صورت طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری تمامی کارکنان موسسه اعتباری کوثر بودند که 27 نفر از آنها به روش نمونه در دسترس انتخاب و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار داده شدند. ابزار لازم برای اجرای این پژوهش آزمون بازپاسخ محققساخته یادگیری تابآوری سازمانی بود که روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و اساتید روانشناسی و خلاقیت به دست آمد و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از آن استفاده شد. برای اجرای پژوهش از یک طرح درس 5 جلسهای برای آموزش به وسیله CPS استفاده شد. پاسخهای فراگیران به آزمون با استفاده از معیارهای تفکر خلاق تورنس (1969) با روش تحلیل محتوای کمی تحلیل شدند. نتایج حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر CPS بر مولفه های تفکر خلاق به صورت کلی تأثیرگذار است (p<0/05). همچنین تأثیر تکنیک CPS بر افزایش تمامی مولفههای تفکر خلاق فراگیران به صورت مجزا به جز مولفه بسط معنادار است(p<0/05). البته مولفه بسط نیز با اختلاف ناچیز (059/0) معنادار نشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - رابطه بین مهارت حل مسئله و خلاقیت دانشجویان با نقش واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی: مدل یابی معادلات ساختاری
فاطمه محزون زاده بوشهریزمینه: امروزه رتبهبندی جوامع و کشورها بیشتر بر پایه تولید دانش است که ریشه در خلاقیت افراد دارد. از دیدگاه مازلو خلاقیت را می توان به معنای بروز خویشتن به عنوان یک شخص خاص تعبیر کرد که به کمک حل خلاقانه مساله می توان آن را به بهترین روش افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف تع چکیده کاملزمینه: امروزه رتبهبندی جوامع و کشورها بیشتر بر پایه تولید دانش است که ریشه در خلاقیت افراد دارد. از دیدگاه مازلو خلاقیت را می توان به معنای بروز خویشتن به عنوان یک شخص خاص تعبیر کرد که به کمک حل خلاقانه مساله می توان آن را به بهترین روش افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین مهارت حل مسئله و خلاقیت، با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش از لحاظ هدف تحقیق، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر دوشنبه بودند که در سال تحصیلی 2013-2014 مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد و به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 250 نفر برآورد گردید. تکنیک جمع آوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد مهارت حل مساله هپنر و پیترسون(1982)، خلاقیت عابدی(1983) و خودکارامدی تحصیلی اون و فرانمن(1998)می باشد. یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که مدل علّی مفروض از براش خوبی برخوردار بوده و در مجموع متغیرهای پژوهش 32 درصد از واریانس خلاقیت دانشجویان را تبیین نمود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهارت حل مسأله علاوه بر تاثیر مستقیم بر خلاقیت به صورت غیرمستقیم نیز از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر دارد. بدین معنی که خودکارآمدی تحصیلی می تواند در رابطه بین مهارت حل مسأله و خلاقیت، نقش میانجی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - تاثیر آموزش فرآیند حل مساله خلاق بر خلاقیت و نوآوری کارکنان منطقه چهار عملیات انتقال گاز
سید اسماعیل هاشمی سمیرا شایان امین علیرضا حاجی یخچالی عبدالزهرا نعامیهدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مساله خلاق (CPS) به عنوان یک راهبرد آموزشی بر افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان منطقه چهار عملیات انتقال گاز بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و چکیده کاملهدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مساله خلاق (CPS) به عنوان یک راهبرد آموزشی بر افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان منطقه چهار عملیات انتقال گاز بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و خلاقیت و مولفه های آن (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط) و نوآوری و مولفه های آن (سبکهای دانستن، طرح ریزی و آفرینش) به عنوان متغیرهای وابسته بودند. روش: پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های خلاقیت عابدی (1372) و نوآوری کولز و واندن بروک (2007) بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از کارکنان منطقه چهار عملیات انتقال گاز بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از آموزش فرایند CPS از هر دو گروه آزمایشی و گواه سنجشهای پیش آزمون خلاقیت و نوآوری به عمل آمد. سپس، به گروه آزمایشی فرایند CPS آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از اتمام دوره آموزشی بلافاصله از هر دو گروه سنجش پس آزمون گرفته شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تحلیل های یک متغیری کوواریانس نشان دادند که آموزش فرایند CPS باعث افزایش معنی دار خلاقیت و نوآوری و مولفه هایشان در کارکنان منطقه چهار عملیات انتقال گاز شد (05/0P<). نتیجهگیری: برای افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان، فرایند حل مساله خلاق به آنها آموزش داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - اثربخشی آموزش خلاقانۀ حل مسئله به روش تریز در ارتقای مهارتهای حل مسئله با تاکید بر نقش واسطه ای تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه
نرگس بهرامی سید علی حسینی المدنی سعید متولی فاطمه خویینیزمینه: حلمسئله مهارتی ارزشمند است که ارتقای آن با استفاده از برنامۀ آموزش خلاقانۀ حلمسئله (تریز) میتواند پیامدهای مثبت تحصیلی و غیر تحصیلی برای دانشآموزان به همراه داشته باشد و آنها را برای رویارویی با چالشها و مسئلههای مختلف آماده سازد. هدف: هدف اصلی پژوهش حاض چکیده کاملزمینه: حلمسئله مهارتی ارزشمند است که ارتقای آن با استفاده از برنامۀ آموزش خلاقانۀ حلمسئله (تریز) میتواند پیامدهای مثبت تحصیلی و غیر تحصیلی برای دانشآموزان به همراه داشته باشد و آنها را برای رویارویی با چالشها و مسئلههای مختلف آماده سازد. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خلاقانۀ حلمسئله به روش تریز در ارتقای مهارتهای حلمسئله با تأکید بر نقش واسطهای تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه به همراه دورۀ پیگیری بود که در آن30 دانشآموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت کاملاً تصادفی در گروه گواه و آزمایشی گماشته شدند. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایۀ ششم ابتدایی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 است. گروهها در سه مرحلۀ پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسش نامه های مهارتهای حلمسئله کسیدی و لانگ (2006)، تفکر انتقادی ریتکس (2003) و احساس تعلق به مدرسۀ بری، بتی و وات (2004) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از الگوی چند نشانگر چند پاسخ در قالب حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش تریز میتواند به شکل مستقیم تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه را و به شکل غیرمستقیم مهارتهای حلمسئله را ارتقاء دهد. در مجموع در مدل آزمایشی و مدل پیگیری کلیۀ ضرایب مسیر معنادار تشخیص داده شدند و مدل مفهومی پژوهش در مرحلۀ پس آزمون توانست 51 درصد از واریانس احساس تعلق به مدرسه، 41 درصد از واریانس تفکر انتقادی و 56 درصد از وایانس مهارتهای حلمسئله را تبیین کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر اهمیت و تأثیر آموزش تریز در یک محیط تحصیلی بوده که به آموزگاران کمک میکند با استفاده از روشهای آن زمینه را برای ارتقای مهارتهای حلمسئله، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسۀ دانشآموزان فراهم سازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دورههای آموزش الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
اکرم امیری داریوش نوروزیزمینه: پژوهشهای حوزه خلاقیت در سالهای اخیر بسیار فزونی یافته است. به خصوص که گرایش به خلاقیت سازمانی با رویکردهای تربیتی با رشد چشمگیری همراه بوده است. هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دورههای چکیده کاملزمینه: پژوهشهای حوزه خلاقیت در سالهای اخیر بسیار فزونی یافته است. به خصوص که گرایش به خلاقیت سازمانی با رویکردهای تربیتی با رشد چشمگیری همراه بوده است. هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دورههای آموزش الکترونیکی دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی در نیمسال اول تحصیلی 89-1388 بوده است. روش: روش تحقیق در پژوهش مذکور، تجربه ایی با در نظر داشتن گروه آزمایش و کنترل بود. گروه آزمایش و کنترل شامل دانشجویان آموزش یادگیری الکترونیکی در نیمسال اول سال تحصیلی (89-1388) دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از دو گروه آزمودنی تشکیل شد. هر دو گروه دو بار مورد اندازه گیری قرار گرفتند، اولین اندازه گیری با اجرای یک پیش آزمون و دومین به وسیله پس آزمون صورت گرفت. به منظور تشکیل گروهها محقق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نیمی از آزمودنیها را در گروه اول (30 نفر) و نیمی دیگر را در گروه دوم (30 نفر) جایگزین نمود، دو گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بود و اندازه گیری متغیر وابسته (خلاقیت) برای هر دوی آنها در یک زمان و تحت یک موقعیت صورت گرفت. حجم نمونه برای دانشجویان آموزش الکترونیکی طبق فرمول 60 نفر محاسبه شد، ابزار اندازه گیری پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372) و همچنین مقایسه نمرات دانشجویان تحت آموزش با روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و به منظور کنترل تأثیر نمرات پیش آزمون بر نمرات پس آزمون دو گروه، مقایسه دو گروه از روش آماری کوواریانس و به منظور بررسی میزان اثربخشی دو متغیر مستقل بر میزان خلاقیت از آزمون آماری تی (t ) استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان میدهد رویکردهای جدید خلاقیت مثل روش ابداعانه حل مسئله نسبت به رویکردهایی چون بارش مغزی به خصوص در زمینه آموزش مجازی مؤثر واقع میشوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش مزبور به ترتیب فرضیهها عبارتست از: 1- وجود تأثیر معنادار دوره مهارتهای تفکر خلاق با روش بارش مغزی، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان تأیید میشود.2- وجود تأثیر معنادار دوره مهارتهای تفکر خلاق با روش ابداعانه حل مسئله، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان تأیید میشود.3- وجود تأثیر معنادار و مثبت دوره مهارتهای تفکر خلاق با روش ابداعانه حل مسئله، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان در مقایسه با روش بارش مغزی تأیید میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - اعتباریابی و ساختار عاملی آزمون حل خلاق مسئله باسادر
حسین زارع حمیدرضا ایمانی فر علی مصطفایی مجید برادرانزمینه: حل خلاق مسئله با کارهای والاس از سال 1926 شروع شد، اما یکی از معتبرترین مدلهای حل خلاق مسئله در حال حاضر، متعلق به میم باسادر است. هدف: هدف از این تحقیق بررسی اعتبارسنجی و ساختار عاملی پرسشنامه 16 گویه ای حل خلاق مسئله باسادر است. روش پژوهش: پژوهش حاضر حاصل یک چکیده کاملزمینه: حل خلاق مسئله با کارهای والاس از سال 1926 شروع شد، اما یکی از معتبرترین مدلهای حل خلاق مسئله در حال حاضر، متعلق به میم باسادر است. هدف: هدف از این تحقیق بررسی اعتبارسنجی و ساختار عاملی پرسشنامه 16 گویه ای حل خلاق مسئله باسادر است. روش پژوهش: پژوهش حاضر حاصل یک طرح مطالعاتی توصیفی- زمینهیابی است. جامعه آماری این پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز فسا (حدود 3000 نفر) تشکیل دادند. یافتهها: پایایی آزمون به روش آزمون- بازآزمایی (762/0r=) و آلفای کرونباخ (884/0) نشان داد که این آزمون از روایی قابلقبولی برخوردار است. نتایج آلفای کرونباخ بهشرط حذف هر گویه نیز نشان داد که لزومی به حذف هیچ گویه ای نیست. همبستگی این آزمون با آزمون خلاقیت تورنس، با خرده مقیاسهای انعطافپذیری (603/0r=، 01/0p<)، سیالی (596/0r=، 01/0p<) و ابتکار (464/0r=، 01/0p<) نشان از قابلقبول بودن روایی همزمان آزمون حل خلاق مسئله باسادر دارد. نتایج تحلیل عاملی نیز نشان داد که 5 عامل با مقدار ویژه بالاتر از یک توانستهاند 049/71 درصد از واریانس گویه ها را تبیین کنند. همچنین ماتریس چرخش یافته دادهها نیز نشان داد که همه سؤالات مؤثرند و نیازی به حذف هیچیک از سؤالات پرسشنامه نیست. نتایج تحلیل عامل تأییدی نیز نشان داد که نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی، شاخص برازش افزایش (CFI) و ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (RMSEA) قابلقبول است. نتیجهگیری: آزمون 16 گویه ای باسادر ابزاری معتبر برای سنجش خل خلاق مسئله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - اثر بخشی قصه گویی خلاق بر توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی
حامد دوست محمدی معصومه مروی زاده رامش دادفر طاهره آیینپژوهش حاضر با هدف، بررسی اثر بخشی قصه گویی خلاق بر توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کودکان پیش دبستانی (5-6 ساله) ناحیه یک شهر یزد بود که از بین آن چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف، بررسی اثر بخشی قصه گویی خلاق بر توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کودکان پیش دبستانی (5-6 ساله) ناحیه یک شهر یزد بود که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جا گماری شدند. در هر دو گروه، پیش آزمون اجرا شده و سپس گروه آزمایش، عمل آزمایشی یعنی قصه گویی خلاق را به مدت 10 جلسه دریافت کرد و سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. جهت گردآوری اطلاعات از آزمون برج لندن و پرسشنامه خلاقیت تورنس (فرم تصویری) استفاده شد. دادهها به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قصه گویی خلاق به طور معناداری به بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی منجر شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت، قصه گویی خلاق میتواند روش کارآمدی در بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - بررسی مقایسهای اثربخشی روشهای تدریس بدیعهپردازی و حلمسئله بر خلاقیت و رضایت دانشآموزان ششم دبستان از تدریس در درس مطالعات اجتماعی
تورج حسینی هفشجانی مهدی قنبری. هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسهای اثربخشی روشهای تدریس بدیعهپردازی و حلمسئله بر خلاقیت و رضایت دانشآموزان ششم دبستان از تدریس در درس مطالعات اجتماعی انجام گرفت. روشپژوهش: در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی با دو گروه تدریس متفاوت استفاده شد. طرح مورد نظر در مور چکیده کامل. هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسهای اثربخشی روشهای تدریس بدیعهپردازی و حلمسئله بر خلاقیت و رضایت دانشآموزان ششم دبستان از تدریس در درس مطالعات اجتماعی انجام گرفت. روشپژوهش: در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی با دو گروه تدریس متفاوت استفاده شد. طرح مورد نظر در مورد 3 درس مطالعات اجتماعی پایهی ششم در 12 جلسه برای هرگروه اجرا شدهاست. جامعهی آماری شامل مدارس دورهی دوم ابتدایی ناحیه 2 شهرکرد در نیمسال اول سالتحصیلی 95-1394 بودهاست. جامعهی مورد نظر شامل 8 مدرسه بود که با روش نمونهگیری خوشهای یک مدرسه انتخاب و دو کلاس ششم آن بصورت تصادفی به دو روش تدریس بدیعهپردازی و حلمسئله مورد آموزش قرار گرفتند. برای جمعآوری دادههای مربوط به خلاقیت از فرم الف پرسشنامه تورنس و برای رضایت دانشآموزان از تدریس، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس تکمتغیری با نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافتهها: دادههای این پژوهش نشان دادکه روش تدریس بدیعه پردازی با سطح 95/ 0 اطمینان از روش تدریس حلمسئله در در بهبود خلاقیت دانشآموزان موثرتر بوده است. همچنین روش بدیعهپردازی با سطح اطمینان 95/0 از روش تدریس حلمسئله در افزایش رضایت دانشآموزان از تدریس موثرتر بود. نتیجهگیری: روش تدریس بدیعهپردازی به دلیل ساختار بهتری که برای تدریس درس مطالعات اجتماعی دارد تاثیر بیشتری در بهبود خلاقیت و رضایت از تدریس در بین دانش آموزان داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - بررسی تاثیر آموزش مهارتهای نوشتاری بر اساس برنامهریزی چند بعدی و بستهی یادگیری چندرسانهای بر سبک یادگیری شهودی و حل مسئله دانشآموزان
طیبه پرآذران مژگان عبدالهی فاطمه پرسته قمبوانیهدف پژوهش حاضر "بررسی تاثیر آموزش مهارتهای نوشتاری بر اساس برنامهریزی چندبعدی و بستهی یادگیری چندرسانهای بر سبک یادگیری شهودی و حل مسئله دانشآموزان استان البرز" بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی است. حجم نمونه شامل 120 نفر دانش آموز پایه چکیده کاملهدف پژوهش حاضر "بررسی تاثیر آموزش مهارتهای نوشتاری بر اساس برنامهریزی چندبعدی و بستهی یادگیری چندرسانهای بر سبک یادگیری شهودی و حل مسئله دانشآموزان استان البرز" بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی است. حجم نمونه شامل 120 نفر دانش آموز پایه پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 97-96 بود که از بین جامعه آماری پایه پنجم (4154 نفر) و پایه ششم (4237 نفر) به صورت تصادفی خوشهای انتخاب و به صورت تصادفی در هر گروه آزمایش و کنترل 60 نفر قرار گرفتند. ابتدا هر دو گروه در پیش آزمون شرکت کردند. سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مورد نظر قرار گرفت و گروه کنترل نیز تحت آموزش معمول مدرسه قرار گرفت و پس از آن هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. دادههای حاصل با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی آلفای کرونباخ 90/0 با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد بین میانگین نمرات مولفه های سبک یادگیری شهودی و حل مسئله در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش نیز تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P≤). بر این اساس، میتوان آموزش مهارتهای نوشتاری بر اساس برنامهریزی چند بعدی و بستهی یادگیری چندرسانهای به عنوان روش موثری برای افرایش سبکهای یادگیری شهودی و حل مسئله دانش آموزان پیشنهاد کرد.کلید واژه ها: مهارتهای نوشتاری، برنامهریزی چند بعدی، بستهی یادگیری چندرسانهای، سبک یادگیری شهودی، حل مسئله پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - نقش سبکهای پردازش اطلاعات در حل مسئله با نقش میانجیگری اضطراب امتحان و انعطافپذیری شناختی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دو اردبیل
محمدرضا نوروزی همایون علی رضایی شریف فائزه هدایتپژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری این تحقیق، تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه دو مدارس شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400 تعداد 4800 نفر دانش آموزان بودند. برای انتخاب نمونهی آماری مناسب و قابلقبول برای چکیده کاملپژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری این تحقیق، تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه دو مدارس شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400 تعداد 4800 نفر دانش آموزان بودند. برای انتخاب نمونهی آماری مناسب و قابلقبول برای اجرای آزمونها و گردآوری دادهها، از فرمول کوکران برای مشخص کردن حجم و اندازهی نمونهی آماری استفاده شد. بر اساس فرمول نمونهگیری فوق، تعداد 355 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از پرسشنامه سبکهای پردازش اطلاعات پسینی و اسپاین (1999)، پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997)، پرسشنامه حل مسئله پارکر (1997) و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰)، دادههای جمعآوریشده از اجرای پرسشنامهها مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفتند. ابتدا برای خلاصه کردن و توصیف دادههای عوامل دموگرافیک از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد متغیرها) و در بخش دوم، برای آزمون فرضیهها از آمار استنباطی با استفاده از نرمافزار 22 - spss جهت بررسی سؤال و فرضیههای پژوهش استفاده شد؛ و تحلیل مسیر با نرمافزار لیزرل انجام شد. میتوان نتیجه گرفت که بین سبکهای پردازش اطلاعات و نقش میانجیگری اضطراب امتحان و انعطافپذیری شناختی با حل مسئله رابطه معناداری وجود دارد مدل معادلات ساختاری هم مورد برازش قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانشآموزان تیزهوش پایه دهم تا دوازدهم شهرستان بجنورد در سال 1399
محسن محمدی تینا محمدی سعید رضاییپژوهشها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانشآموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوههای مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانشآموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع چکیده کاملپژوهشها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانشآموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوههای مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانشآموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقهای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان بازسازی شناختی قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانشآموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها میتواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانشآموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطههای مختلف تحصیلی و زندگی شود.واژههای کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانشآموزان تیزهوش پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - پیش بینی مهارتهای حل مسئله اجتماعی براساس ترتیب تولد و سبکهای دلبستگی
دکتر خدیجه ابوالمعالی لیلا کیوان ابوطالب سعادتی شامیرهدف از این پژوهش پیش بینی مهارتهای حل مسئله اجتماعی در دوبعد سازگارانه وناسازگارانه براساس ترتیب تولد و سبکهای دلبستگی در دانشجویان بود .جامعه آماری دربرگیرندهدانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران درسال 1391بودکه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. حجم نمونه معادل 389 چکیده کاملهدف از این پژوهش پیش بینی مهارتهای حل مسئله اجتماعی در دوبعد سازگارانه وناسازگارانه براساس ترتیب تولد و سبکهای دلبستگی در دانشجویان بود .جامعه آماری دربرگیرندهدانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران درسال 1391بودکه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. حجم نمونه معادل 389 دانشجو (155 دختر) و(234 پسر) برآورد شد. افراد گروه نمونه پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازن وشاور(AAI ) و فرم کوتاه پرسشنامه مهارتهای حل مسئله اجتماعی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و MANOVA استفاده شد.نتایج نشان داد که ترتیب تولد وسبکهای دلبستگی (ایمن، اجتنابی، مضطرب ) سهم معناداری درپیش بینی مهارتهای حل مسئله اجتماعی سازگارانه وناسازگازانه دارند. همچنین میانگین نمره های سبک دلبستگی اجتنابی فرزندان اول بالاتراز فرزندان آخر بود، اما بین میانگین سبک ایمن و اضطرابی در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین فرزندان اول و آخر از نظر مهارت های اجتماعی سازگارانه و ناسازگارانه تفاوت معنادارینداشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - طراحی نرم افزار آموزش ریاضی ابتدایی براساس رویکرد سازنده گرایی و سنجش میزان
مصطفی شیخ زادهاین مقاله درباره دیدگاه آموزش به کمک کامپیوتر از دیدگاه سازنده گرایی بحث می کند. هدف آن تولید نرم افزار آموزش ریاضی بر اساس دیدگاه سازنده گرایی بوده و میزان اثربخشی نرم افزار را به صورت نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه در دوره ابتدایی مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آمار چکیده کاملاین مقاله درباره دیدگاه آموزش به کمک کامپیوتر از دیدگاه سازنده گرایی بحث می کند. هدف آن تولید نرم افزار آموزش ریاضی بر اساس دیدگاه سازنده گرایی بوده و میزان اثربخشی نرم افزار را به صورت نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه در دوره ابتدایی مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آمـوزان اسـتان آذربایجـان غربـی در سـال 1384-1383 می باشد. نمونه آماری شامل دو کلاس چهارم دخترانه از مدرسه ابتدایی شهر ارومیـه مـیباشـد . حجـمنمونه برای گروه آزمایش برابر با 43 و برای گروه گواه برابر با 63 نفر می باشد. دانش آموزان در هـر دوگروه همسان گردیده است. در گروه آزمایش از آموزش نرم افزاری اسـتفاده شـده و در گـروه گـواه ازآموزش معمول کلاسی استفاده می گردد. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش پیشرفت تحصـیلیدانش آموزان و همچنین از چک لیست مشاهده برای اندازه گیری میزان پیشرفت فرآیند تدریس استفاده می گردد . نتایج تحلیل آزمون یو نشان می دهد که بین آموزش نرم افزار سازنده گرایی و انجـام فعالیتهـایگروهی (z=-3.265) و همچنین بین آموزش نرم افزار سازنده گرایی و میزان پاسخ دانش آمـوزان بـهسؤالات مراحل بالای حیطه شناختی (z=-2.518) تفاوت معناداری درگروه آزمایش نسبت بـه گـروهگواه وجود دارد. نتایج آزمون تی مشخص می شود که آموزش از طریق نرم افزار سـازنده گرایـی باعـث افـزایشانگیزه (t=2.124) و مهارت حل و طرح مسئله (t=2.124) در فراگیران نسبت به روش تدریس غیـرکامپیوتری می گردد. همچنین پس آزمون در گروه آزمایش و گروه گواه نشان مـی دهـد کـه مقـدار تـیمشاهده شده (136/3) در گروه آزمایش بیشتر از مقدار بحرانـی جـدول (66/2 ) در سـطح آلفـای 1% است . بنابراین فرضیه صفر رد شده و به مفهوم تاثیر آموزشهای کامپیوتری بر ارتقا پیشـرفت تحصـیلیدانش آموزان نسبت به آموزشهای عادی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - تبیین جایگاه دوره انحراف توجه و سنجش اثربخشی آن در فرآیند حل خلاقانه مسئله معماری
سید احسان موسوی مهرداد جاویدی نژاد سید غلامرضا اسلامیامروزه خلاقیت جزء جدانشدنی و لازمه فرآیند طراحی معماری محسوب میشود و مستتر در آن است. در فرآیند طراحی معماری علاوه بر مسئلهیابی، چگونگی مسئله گشایی و یافتن راهحل مناسب بهمنظور نیل به وضعیت مطلوب از اهمیت بالایی برخوردار است. در اینخصوص یکی از راهبردهایی که اندیشم چکیده کاملامروزه خلاقیت جزء جدانشدنی و لازمه فرآیند طراحی معماری محسوب میشود و مستتر در آن است. در فرآیند طراحی معماری علاوه بر مسئلهیابی، چگونگی مسئله گشایی و یافتن راهحل مناسب بهمنظور نیل به وضعیت مطلوب از اهمیت بالایی برخوردار است. در اینخصوص یکی از راهبردهایی که اندیشمندان در جهت حل خلاقانه مسئله به آن تاکید دارند ایجاد وضعیتی است که طراحان بتوانند، جهت اندیشیدن خود را تغییر دهند. ازاینرو بررسی ماهیت و اثربخشی دوره انحراف توجه، نقش و جایگاه آن در فرآیند حل خلاقانه مسئله معماری، هدف اصلی این پژوهش میباشد. ماهیت پژوهش از حیث هدف، کاربردی و روش تحقیق در این پژوهش بهشیوه مداخله نیمه تجربی، از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است که از طریق آن، میان گروههایی که در معرض متغیر مستقل (دوره انحراف توجه) قرار گرفتهاند و گروهی که متغیر مستقل بر آن اعمال نشده است، مقایسه صورت میگیرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش بهمنظور دستیابی به فاکتورهای ارزیابی فرآورده طراحی، پرسشنامهای محققساخت است که در نهایت داده ها از طریق آزمون های آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی و با استفاده از نرمافزار SPSS 25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کواریانس دادهها بین دو گروه آزمایش و کنترل بیانگر تاثیر معنادار و مثبت دوره انحراف توجه در فرآیند حل خلاقانه مسئله معماری میباشد (205/28=F و 0/0001=P). همچنین نتایج آزمون بونفرونی برای بررسی اختلاف دوبهدو گروهها نشان میدهند؛ از میان راهبردهای مداخله، راهبرد استعاره، در مقایسه با راهبرد قیاس نتایج موثرتری دارد (0/0001=p و اختلاف میانگین=9/61). مبتنی بر یافتههای پژوهش مبنی بر اثربخشی مثبت دوره انحرافتوجه؛ بهنظر میرسد میتوان از این شیوه مداخله و راهبردهای آن بهمنظور ارائه پاسخهای خلاقانه در مواجهه با مسائل پیچیده و مبهم حال حاضر معماری در حوزه آموزش و نیز حرفه معماری بهره برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری با سبکهای حلمسئله در دانشآموزان پایه ششم شهرستان شاهین دژ در سال تحصیلی 94-93
حمیده فرضی حیدر علی زارعیاین تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری با سبکهای حل مسئله دانشآموزان پایه ششم انجام گرفت.تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی همبستگی است. نمونه آماری پژوهش، 234 نفر(122دختر و 112پسر) از دانش آموزان پایه ششم شهرستان شاهیندژ در سال تحصیلی 94-93بود. این تعداد به روش نمون چکیده کاملاین تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری با سبکهای حل مسئله دانشآموزان پایه ششم انجام گرفت.تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی همبستگی است. نمونه آماری پژوهش، 234 نفر(122دختر و 112پسر) از دانش آموزان پایه ششم شهرستان شاهیندژ در سال تحصیلی 94-93بود. این تعداد به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه مسئولیتپذیری دانشآموزان و حل مسئله هپنر و پترسون(PSI) بود. تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین مسئولیتپذیری با سبکهای حل مسئله دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.همچنین بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر مسئولیتپذیری تفاوت معناداری به نفع دانش آموزان دختر وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) معلوم ساخت که بین دختران و پسران در انواع سبکهای حل مسئله تفاوت معناداری وجود ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - تأثیر آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی
سمیه ابوالقاسمی عباس ابوالقاسمی موسی کافی ماسوله رضا سلطانی شالهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نج چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجفآباد بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی(السون، 2011) و مقیاس کنترل عواطف (ویلیام وچامبلس، 1997) بود. گروه آزمایش یک دوره آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری را در ده جلسه دریافت کردند. آزمودنیهای هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری، بهصورت معنادار بر بهبود عاطفه مثبت و کاهش اضطراب زنان دارای تعارض گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است(001/0>P). در مجموع مشخص شد که آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند به عنوان روشی جدید و مؤثر در بهبود کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - تأثیر آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی
سمیه ابوالقاسمی عباس ابوالقاسمیکارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روانشناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی میتواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور چکیده کاملکارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روانشناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی میتواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجفآباد بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کارکرد خانوادگی مک مستر (1983) و پرسشنامه تعارض زناشویی بود. گروه آزمایش ده جلسه مداخله دریافت کردند. آزمودنیهای هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری، بهصورت معنادار بر بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است. درمجموع مشخص شد که آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند بهعنوان روشی مؤثر در بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - نقش سبک حل مسأله در پیش بینی سازگاری زناشوییِ مادران کودکان استثنایی
مونا کارگر محمد جواد اصغری ابراهیم آبادهدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک های حل مسأله در مادران کودکان استثنایی بود. تعداد نمونه این پژوهش 75 نفر از مادران دارای کودک معلول (نابینا، ناشنوا، معلول جسمی،...) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک مطالعه همبست چکیده کاملهدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک های حل مسأله در مادران کودکان استثنایی بود. تعداد نمونه این پژوهش 75 نفر از مادران دارای کودک معلول (نابینا، ناشنوا، معلول جسمی،...) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک مطالعه همبستگی است از پرسش نامه های سبک حل مسأله کسیدی و لانگ و مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر(DAS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک کارآمد و ناکارآمد حل مسأله با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد(001/0 p <)، همچنین سبکهای حل مسأله می تواند سازگاری زناشویی را در سطح معناداری 001/0 p < پیش بینی می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبکهای حل مسأله کارآمد و ناکارآمد بر سازگاری زناشویی تأثیر می گذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - The Impact of Doing Problem-Solving Tasks on Willingness to Communicate, Self-perceived Communication Competence, and Communication Apprehension among Iranian EFL Learners
Amir Marzban مریم محمودوندWillingness to communicate (WTC) plays a central role in learning a second/foreign language. The present study was conducted to investigate the effect of doing problem-solving task on learners’ WTC in English. To fulfill the purpose of the study, 61 pre-intermedia چکیده کاملWillingness to communicate (WTC) plays a central role in learning a second/foreign language. The present study was conducted to investigate the effect of doing problem-solving task on learners’ WTC in English. To fulfill the purpose of the study, 61 pre-intermediate learners were chosen by means of administrating a placement test. Learners were pretested through three scales of WTC and its two antecedents: self-perceived communication competence (SPCC) and communication apprehension (CA). Of course, the experimental group was provided with fifteen problem-solving tasks during the course, while the control group was not. After fifteen sessions of the treatment, two groups were posttested through the same three scales. The results demonstrated that the experimental group outperformed the control group in terms of their WTC’s level. Moreover, the learners’ WTC was found to be directly related to their SPCC and indirectly related to CA. So based on the MacIntyre’s path model (1994), these both antecedents can be the best predictors of WTC. The analysis of the data was done through multivariate analysis of variances (MANOVA) statistical programs. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیریمعکوس برای دانشآموزان مقطع ابتدایی
آذر خزائی محمدرضا نیلی اسمعیل زارعی زوارکی علی دلاورهدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس جهت افزایش فراشناخت و حل مسئله دانشآموزان مقطع ابتدایی و اعتباریابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخ چکیده کاملهدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس جهت افزایش فراشناخت و حل مسئله دانشآموزان مقطع ابتدایی و اعتباریابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامهای استفاده شد. جمعآوری دادهها در بخش کیفی با تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی لیکرتی انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/. محاسبه شد و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از سال 2000 تا 2020 و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی تربیتی و مدیریت آموزشی بودند. نمونه آماری جهت تعیین مؤلفههای الگو تعداد 13 کتاب و 88 مقاله و 4 پایاننامه بودند که بهصورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت اعتباریابی الگو، تعداد 20 نفر از متخصصان انتخاب شدند. طبق تحلیل محتوای چهار مؤلفه اصلی و بیستویک زیرمؤلفه و هفتاد کد به دست آمد پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفهها و زیرمؤلفهها در قالب الگو مفهومی و روندی ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی الگو بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائهشده از اعتبار درونی برخوردار است و اثربخشی لازم را جهت آموزش به دانشآموزان مقطع ابتدایی را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسئله دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی
سید طاهر سیدی نظرلو فیروز محمودی داود طهماسب زاده شیخلار حسین دهقان زادههدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حلمسئله دانشآموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حلمسئله دانشآموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و حجم نمونه آماری پژوهش با توجه به ماهیت نیمهآزمایشی بودن آن و بر اساس حداقل حجم نمونه در مطالعات نیمهآزمایشی 60 نفر برای دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) برآورد شد که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از بین دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت کاملاٌ تصادفی در گروهها جایگزین شدند. به منظور سنجش آزمودنیها، آزمون پیشرفت تحصیلی معلمساخته و پرسشنامه ادراک حلمسئله هپنر و پترسون (۱۹۸۲) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی از روش دو نیمه کردن استفاده شد، که مقدار آن 87% به دست آمد. پایایی پرسشنامه ادراک حلمسئله نیز بر اساس آلفای کرونباخ 85% بود. در این پژوهش، گروه آزمایش (یک کلاس 30 نفری) بر اساس الگوی درک طراحیمحور و گروه کنترل (یک کلاس 30 نفری) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از آمارههای توصیفی (جداول توزیع فراوانی، کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تکمتغیره) تحت نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی برنامهدرسی مبتنی بر درک طراحیمحور با تمرکز بر نتایج مطلوب یادگیری و ساختارمند کردن فعالیتهای یادگیری و نیز ایجاد یک چرخه مستمر شناسائی و اصلاح مشکلات یادگیری دانشآموزان، به طور معناداری بر افزایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیر میگذارد. همچنین تاکید درک طراحیمحور بر استفاده از ارزشیابیهای اصیل و معتبر، دانشآموزان را به استفاده از مهارتهای حلمسئله در دنیای واقعی و موقعیتهای عملی تشویق کرده و بر افزایش ادراک حلمسئله دانشآموزان تاثیر میگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - اثر آموزش خودنظارتی توجه برعملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان پسر ابتدایی دچار ناتوانی ریاضی
فاطمه سیدی رحیم بدریپژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش خودنظارتی توجه بر عملکرد ریاضی دانشآموزان با ناتوانی حساب انجام گرفت. طرح آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. آزمودنیهای پژوهش شامل 50 دانش‎آموز پایه پنجم ابتدایی با ناتوانی ریاضی بودند که با روش نمونهگیری چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش خودنظارتی توجه بر عملکرد ریاضی دانشآموزان با ناتوانی حساب انجام گرفت. طرح آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. آزمودنیهای پژوهش شامل 50 دانش‎آموز پایه پنجم ابتدایی با ناتوانی ریاضی بودند که با روش نمونهگیری هدفدار از بین دانشآموزان مرکز شهرستان خوی انتخاب شدند. آزمودنیها در دو گروه آزمایش و کنترل انتساب شدند. از آزمونهای تشخیصی ناتوانی یادگیری ریاضی(کی مت)، حل مسئله ریاضی و هوش ریون کودکان برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد دانشآموزان دارای ناتوانی حساب گروه آموزشی خودنظارتی در مقایسه با گروه کنترل نمرات بالاتری را در پسآزمون حل مسئله کلامی ریاضی و محاسبات عددی کسب کردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - بررسی شیوع قلدری و ارتباط آن با مهارتهای اجتماعی- هیجانی، مهارت حل مسئله و افسردگی در دانشآموزان متوسطه اول
یوسف اسمری برده زرد اسمری برده زرد بهروز دولتشاهی احسان طاهریهدف از این پژوهش بررسی شیوع میزان قربانی بودن قلدری؛ قلدری و ارتباط آن با مهارت های اجتماعی- هیجانی، مهارت حل مسئله و افسردگی در دانشآموزان پسر متوسطه اول بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی است. جامعه شامل کلیه ی دانشآموزان مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان می چکیده کاملهدف از این پژوهش بررسی شیوع میزان قربانی بودن قلدری؛ قلدری و ارتباط آن با مهارت های اجتماعی- هیجانی، مهارت حل مسئله و افسردگی در دانشآموزان پسر متوسطه اول بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی است. جامعه شامل کلیه ی دانشآموزان مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان می باشد و نمونه به روش نمونهگیری خوشهای 525 نفر انتخاب گردید و داده ها با استفاده از پرسشنامههای قلدری ایلی نویز، مهارت حل مسئله هپنر، افسردگی کودک و نوجوان (CADS)، مهارتهای اجتماعی هیجانی (SEL)، جمع آوری شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده و به کمک spss17 انجام شد. نتایج نشان داد که رفتارهای قلدری با نمره کلی حل مسئله (29/0-r =، 001/0p=) و اعتماد به خود (21/0-r=، 000/0p=)، کنترل شخصی (25/0-r=، 002/0p=) گرایش به حل مسئله، (27/0- r=، 000/0p=) و نمره کلی مهارتهای اجتماعی - هیجانی (13/0- r=، 02/0p=) و مؤلفههای سازماندهی (14/0-r=، 009/0p=)، خودتنظیمی (12/0-r=، 003/0p=)، روابط با همسالان (10/0-r=، 03/0p=) رابطه منفی دارد اما با مؤلفه های افسردگی (16/0r=، 006/0p=) و اجتناب از حل مسئله (20/0r=، 005/0p=)، رابطه مثبت دارد؛ و نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که حل مسئله (19/.=β) و مهارت های اجتماعی هیجانی (71/.=β) و افسردگی (10/.=β) پیشبینی کننده های معتبری در مدل رگرسیونی بودند. یافته ها نشان دادند که قلدری را می توان بر اساس متغیرهای افسردگی (همبستگی مثبت)، مهارت های اجتماعی هیجانی (همبستگی منفی) و مهارت حل مسئله (همبستگی منفی) پیشبینی کرد. این نتایج را می توان در مداخلههای بالینی برای دانشآموزان در نظر و بهعنوان متغیرهای پیشگیری بکار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - اثر بخشی بازیهای رایانهای بر توانایی حل مسئله کودکان
مریم تقوی جلودار مهیار حامیهدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازیهای رایانهای بر توانایی حل مسئله در کودکان بود. برای رسیدن به اهداف پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه سوم و چهارم شهر بابل بودهاند. به منظور انتخاب نمون چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازیهای رایانهای بر توانایی حل مسئله در کودکان بود. برای رسیدن به اهداف پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه سوم و چهارم شهر بابل بودهاند. به منظور انتخاب نمونه ابتدا دو دبستان پسرانه به روش تصادفی انتخاب و سپس از بین دانشآموزان این دو دبستان، تعداد 40 نفر از دانشآموزان پایه سوم و چهارم به طور تصادفی در چهار گروه 10 نفره بازیهای رایانهای اکشن، بازیهای رایانهای استراتژیک، بازیهای رایانهای آموزشی و گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها به کمک تحلیل کوواریانس نشان داد که اگر چه توانایی حل مسئله چهار گروه در پیشآزمون تفاوت معناداری نداشت، پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین چهار گروه در پسآزمون تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 > P و 21/4 =(35و3)F). نتایج تحلیل کوواریانس همچنین نشان داد که پس از اجرای کاربندی آزمایشی، توانایی حل مسئله دانشآموزان (به جز گروه کنترل) در پسآزمون افزایش یافت و گروه آزمایشی بازیهای رایانهای استراتژیک از نظر توانایی اجرای حل مسئله عملکرد بهتری در مقایسه با گروه آزمایش بازیهای رایانهای اکشن و گروه کنترل از خود نشان داد. این یافتهها نشان داد که بازیهای رایانهای اکشن و استراتژیک تأثیری متفاوت در توانایی حل مسئله در کودکان دارند و اثرات بازیهای رایانهای استراتژیک و آموزشی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - مقایسه تأثیر روشهای تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی
جمال عاشوری محمدرضا صفاریانهدف این پژوهش بررسی تأثیر روشهای تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روشهای تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانشآموز به روش نمونه چکیده کاملهدف این پژوهش بررسی تأثیر روشهای تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روشهای تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروههای آزمایش به طور مجزا 10 جلسه تحت به کمک روشهای سکوسازی و حل مسئله آموزش دیدند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروهها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. دادهها با روش کوواریانس تحلیل شدند.نتایج نشان داد در مرحله پسآزمون روش سکوسازی برخلاف روش حل مسئله باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده است. اما در مرحله پیگیری اثر روشهای تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی تفاوت معنیداری نداشتند. گرچه اثر روش سکوسازی زودتر از روش حل مسئله بروز میکند، اما در بلند مدت میان این دو روش تدریس تفاوت معنیداری وجود ندارد. بنابراین روشهای تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - تأثیر آموزش برنامهنویسی با نرمافزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانشآموزان
سمیه رزبان سعید شاه حسینی محسن باقریپژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش برنامهنویسی با نرمافزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانشآموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان فراهان در سال تحصیلی 97-1396، انجام گرفته است. نرمافزار اسکرچ به کودکان کمک میکند تا ضمن طراحی بازی یا داستانهای تعاملی، اصول برنامهنویسی را بیاموزند چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش برنامهنویسی با نرمافزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانشآموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان فراهان در سال تحصیلی 97-1396، انجام گرفته است. نرمافزار اسکرچ به کودکان کمک میکند تا ضمن طراحی بازی یا داستانهای تعاملی، اصول برنامهنویسی را بیاموزند. این پژوهش از نوع کاربردی است و از لحاظ ملاک نحوه جمعآوری اطلاعات روش نیمه تجربی است. جهت انجام پژوهش یکی از مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان فراهان انتخاب شد و به طور تصادفی یکی از کلاسها به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. تعداد کل نمونه 34 دانشآموز دوم ابتدایی بود یعنی 17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل بودند. ابزارها در این پژوهش عبارتاند از پرسشنامه حل مسئله هپنر که بعنوان پیشآزمون و پسآزمون بکار گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی برای تعیین فراوانی و میانگین و از آمار استنباطی برای تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای بدست آمده از تجزیه و تحلیلها، نشان داد که تفاوت بین دو گروه گواه و آزمایش از نظر آماری در سطح 05/0>a و با سطح اطمینان 95/0 معنادار میباشد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش برنامهنویسی با نرمافزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانشآموزان ، تأثیر معناداری داشته است. دانشآموزان طی دوره آموزشی، به طور فعال با حل مسائل مختلف در نرمافزار اسکرچ درگیر شدند و برای حل این مسائل باید مسئله را تجزیه و تحلیل کرده و راه حلهای مختلف را مورد آزمایش قرار میدادند، درگیر شدن دانشآموزان با این چالشها موجب بهبود مهارت حل مسئله آنها شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - مدلسازی معادله ساختاری اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394
حسینعلی زارعی ام کلثوم غلامحسین زاده مهدی چرمچیان لنگرودیهدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینهیابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونهگیری تصادفی طبقهای با استفاده از جدول کرج چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینهیابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونهگیری تصادفی طبقهای با استفاده از جدول کرجسی-مورگان تعداد 134 نفر از معلمان ریاضی(زن و مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از روایی، پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 929/0) بود که در شش بخش شامل مهارتهای فرایند تدریس، مدیریتکلاس، آموزش ضمن خدمت، مهارت های حل مسئله، وسایلآموزشی وطرحریزی آموزشی با مجموع 44 سؤال بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزارهایSPSS و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین مهارتهای فرایند تدریس، مدیریتکلاس، آموزش ضمن خدمت، روش حل مسئله، وسایلآموزشی و طرحریزی آموزشی و اثربخشی تدریس معلمان وجود دارد. معادله ساختاری بیانگر آن است که 94درصد اثربخشی به وسیله مهارتهای حل مسئله و مهارت های فرایند تدریس تبیین میشود. با توجه به اثربخشی تدریس معلمان ریاضی توصیه میشود به مشارکت والدین در فرایند تحصیل فرزندانشان برای کمک به ترغیب معلم برای ارائه فعالیت بیشتر، استقبال از تعامل دانشآموزان با یکدیگر برای بررسی وارائه راه حل سوالات مطرح شده در کلاس و اجرای مهارتهای حل مسئله در تدریس برای بهبود فرآیند یادگیری فراگیران توجه گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - مقایسه سبکهای حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی
اکرم جعفرزاده قدیمی سوزان امامیپور مژگان سپاهمنصور رباب جعفرزادهقدیمیاین پژوهش با هدف مقایسه سبکهای حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی شهر شبستر در سال تحصیلی 1391-1390 با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دبیرستانهای نمونه و عادی شبستر چکیده کاملاین پژوهش با هدف مقایسه سبکهای حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی شهر شبستر در سال تحصیلی 1391-1390 با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دبیرستانهای نمونه و عادی شبستر با تعداد 3839 نفر بود و حجم نمونه 350 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی خودکارآمدی عمومی شرر و سبکهای حل مسئله کسیدی و لانگ استفاده شد. دادهها بوسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد خودکارآمدی در دانشآموزان دبیرستانهای نمونه بالاتر از دانشآموزان عادی است. و همچنین تفاوت معنیداری بین اعتماد در حل مسئله و گرایش در حل مسئله در دانشآموزان نمونه و عادی به دست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - تأثیر آموزش ریاضی به روش UCMAS برتوسعه ذهنی کودکان سنی 5 تا 12 سال در شهر تبریز
فرح پاکاسکوئی جهانگیر یاریهدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش ریاضی به روش UCMAS بر توسعه ذهنی کودکان سنی 5 تا 12 سال در شهر تبریزبود.طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم در شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از این جامعه، ت چکیده کاملهدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش ریاضی به روش UCMAS بر توسعه ذهنی کودکان سنی 5 تا 12 سال در شهر تبریزبود.طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم در شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از این جامعه، تعداد 60 دانشآموز (30 نفر در گروه آزمایشی و 30 نفر در گروه کنترل) به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و بعد از اجرای پیش آزمون، یوسیمس برای گروه آموزش اجرا شد و گروه کنترلی آموزشی دریافت نکرد و بعد پس آزمون به عمل آمد.برای جمع آوری داده ها از آزمون های عملکرد حل مسئله ریاضی غباری بناب و همکاران، مقیاس عملکرد حافظه عددی وکسلر، و مقیاس عملکرد هوش منطقی- ریاضی عابدی استفاده شد. پایایی آزمون عملکرد حل مسئله 92/0، حافظه عددی 88/0 و هوش منطقی- ریاضی 67/0 بود. روایی آزمون ها نیز در سطح مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش یوسیمس باعث بهبود عملکرد حل مسئله، حافظه عددی و هوش منطقی- ریاضی در کودکان می شود. بنابراین با آموزش یوسی مس می توان مهارت ها و توانایی های ریاضی کودکان را افزایش داد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - Iranian EFL High School Teachers' Perceptions of Virtual Learning System Opportunities, Challenges and Threats
Seyyed Jaffar Rafiee Parviz Alavinia Mehdi SarkhoshBased on the importance of virtual classrooms and due to the inevitability of using them in difficult situations such as the Covid-19 pandemic, the current study was an attempt to investigate the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' ex چکیده کاملBased on the importance of virtual classrooms and due to the inevitability of using them in difficult situations such as the Covid-19 pandemic, the current study was an attempt to investigate the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' experience. Also, probing the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' opportunities, exploring the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' challenges and threats, and informing the educational society of the solutions to the barriers of virtual learning systems based on the perception of high school EFL teachers were the other objectives of the current study. To this end, the attitudes of 120 EFL teachers (males=67, females=53) with the age range of 30 to 50 who were teaching at different high schools of West Azerbaijan province, Urmia, Iran, were gathered via a researcher-made questionnaire. The results of the study show that although high school teachers faced some barriers such as low internet access, low interaction, and low concentration by learners, actually they actually have positive attitudes toward the use of digital learning, particularly in virtual classrooms. Furthermore, the findings showed that data retention power and quick and easy access were favored by most of the teachers, and they believed these two items can be regarded as positive opportunities. In addition, teachers presented some comments such as adding visuals to the virtual classrooms, using chat boxes, and planning interaction hints to resolve the virtual classrooms’ existing problems such as poor connection and low concentration. The implications of the study will be discussed. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - تأثیر آموزش مهارت تریز بر مهارت حل مسئله و خلاقیت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
ریحانه نجار هادوی عباس قلتاشپژوهش حاضر با هدف اصلی تبیین تأثیر آموزش مهارت تریز بر مهارت حل مسئله و خلاقیت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گرفت. روش انجام این پژوهش شبه تجربی بود که در آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه استفاده شد که متشکل از یک متغیر مستقل آموزش تریز و متغی چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف اصلی تبیین تأثیر آموزش مهارت تریز بر مهارت حل مسئله و خلاقیت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گرفت. روش انجام این پژوهش شبه تجربی بود که در آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه استفاده شد که متشکل از یک متغیر مستقل آموزش تریز و متغیر وابسته مهارت حل مسئله و خلاقیت بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه شهید صدوقی یزد که با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 40 نفر بهصورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمون انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه مهارت حل مسئله هپنر و سنجش خلاقیت رندسیپ بود. روایی و پایای این پرسشنامه ها هم توسط پژوهشگران تایید شده هم با آزمونهای مختلف مورد تایید قرار گرفته اند.دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس (مانکوا) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت تریز بر خلاقیت و مهارت حل مسئله کارکنان تأثیر مثبت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - بررسی و تحلیل حل مسئله در کلیله و دمنۀ نصرالله منشی و مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ جان دیویی (با تأکید بر داستان بوف و زاغ و شیر و نخجیران)
یوسف علی بیرانوند قاسم صحرائیکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمل چکیده کاملکلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمله کسانی است که روشی منطقی برای حل مسئله ارائه کرده است. روش او پنج اصل بدین صورت دارد: 1. تشخیص مسئله، 2. تعریف و بازنمایی مسئله، 3. پیدا کردن راه مناسب، 4. عمل کردن روی راهحلهای مناسب و پیشبینی نتایج، 5. نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتها. در این پژوهش تلاش شده است که با روش توصیفیتحلیلی، حکایت بوف و زاغ از کتاب کلیله و دمنه و حکایت شیر و نخجیران از کتاب مثنوی معنوی مولوی، با تکیه بر روش حل مسئلۀ دیویی مورد بررسی قرار گیرد. سؤال اساسی در این باره آن است که روش بیان، ویژگیها و مراحل داستانی روش حل مسئله در این دو حکایت چگونهاند؟ نتیجه آن است که در هر دو کتاب با روش تمثیل حیوانی تلاش شده است روش حل مسئله بیان شود. شخصیتهای دو داستان با خلاقیت و طبق مراحل حل مسئلۀ دیویی پیش رفته و توانستهاند دشمنان را از بین ببرند. نگاه کلیله و دمنه به پیروزی، مادیگرایانه است درحالیکه مولوی تفسیری عرفانی از پیروزی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - رابطه استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
آناهیتا میرزایی فاطمه احمدبیگیهدف: تعیین رابطهی استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است. روش پژوهش: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد چکیده کاملهدف: تعیین رابطهی استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است. روش پژوهش: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال که4976نفر هستند و حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 354 نفر برآورد شد که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه فناوری سیار اسلانبای (2008) با ضریب پایایی 81/0 و پرسشنامه راهبردهای حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) با ضریب پایایی 77/0 است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروفاسمیرنف، شاپیرو-ویلک، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته‎ها: سهم استفاده از فناوری سیار5/3% راهبرد خلاقیت، 8/3%راهبرد اعتماد،6/4% راهبرد گرایش، 4/4% راهبرد درماندگی، 4/3% راهبرد مهارگری، 4/2% راهبرد اجتناب و در نهایت 9/3% تغییرات راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال از طریق استفاده از فناوری سیار قابل تبیین بوده‎است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با اطمینان 95 درصد بین استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان رابطه وجود دارد که برابر با 204/0 واحد است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - Impact of Problem-based Learning on Students’ Transactional Distance and Reading Comprehension Ability during Covid-19
سپیده برنجیTransactional distance as an instrumental concept affects the learning process, particularly in distant education. This quasi-experimental study aims to implement problem-based learning (PBL) in EFL online education and investigate its impact on transactional distance a چکیده کاملTransactional distance as an instrumental concept affects the learning process, particularly in distant education. This quasi-experimental study aims to implement problem-based learning (PBL) in EFL online education and investigate its impact on transactional distance and comprehension ability. Two groups of participants from the basic level participated in this study. One participated as an experimental group (N = 40) and the other as a control group (N = 40). The participants’ language proficiency was checked by the Ket English Test (KET). These two groups followed PBL and lecture-based methods respectively. These two groups accomplished pre-testing and post-testing on Transactional Distance Scale (RSTD) by Paul, Swart, Zhang, and MacLeod, (2015) and a reading comprehension test constructed by the researcher. Based on multivariate and one-way analysis of variance, the findings showed that the experimental group had a low level of transactional distance and a high level of comprehension ability. Practitioners should draw their attention to constructivists’ methods of teaching if they want to provoke deep meaningful learning in EFL educational contexts. The results of this study can demonstrate that it is possible to bring about changes in EFL educational settings to promote language learning and class is the main place where the change can occur. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - مثنوی معنوی؛ بستر خلاقیت و حل مسئله
ابوالقاسم امیراحمدیشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی د چکیده کاملشیوههای روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزة علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایدهها و ارائه راه حلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی دانشمندان و محققان در تمام شاخههای علوم قرار دارد، در مثنوی معنوی بازتابی آشکار یـافته است. مولوی را میتوان عارفی دانست که به عمق مسائل انسانی پی برده و در صدد تجزیه و تحلیل آنها برآمده است. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که مولــوی ضمن بیان مبـــاحث عرفانی در قالب حکایـات، از این شیوهها در حل مسائل و مشکلاتی که انسان در زندگی روزمره خود با آنها روبه روست، بهره جسته است. تحقیق و تفحص در مثنوی معنوی برای دستیابی به این شیوهها در حوزة علوم انسانی، به منظور گسترش نگرش فردی و اجتماعی و آشنایی با دستاوردهای فکری و معنوی مولوی در برخورد با مسائل انسانی و معضلات رفتاری، از اهداف این پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله بر تعامل والد-کودک
محسن شکوهییکتا علی شریفی نگین معتمدیگانهپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله بر رابطه والد-کودک اجرا شد. این پژوهش از نوع شبهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون تک گروهی بود.گروه نمونه شامل 61 نفر از مادران کودکان 4 تا 7 سال بود. مهارتهای حل مسئله طی 9 جلسه دو ساعته در طول 9 هفته (هر هفته یک جلسه) تو چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله بر رابطه والد-کودک اجرا شد. این پژوهش از نوع شبهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون تک گروهی بود.گروه نمونه شامل 61 نفر از مادران کودکان 4 تا 7 سال بود. مهارتهای حل مسئله طی 9 جلسه دو ساعته در طول 9 هفته (هر هفته یک جلسه) توسط مجریان آموزشدیده اجرا شد. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی، مقیاس ارزیابی رابطه مادر-کودک (رابرت، 1961) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تحلیل یافتههای پژوهش از روش اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافته‎ها نشان دادند کارگاه تربیت کودک اندیشمند کاهش بیشحمایتگری، کاهش طرد فرزند و افزایش پذیرش فرزند و بهبود رابطه مادر-کودک را در پی داشته است. با این وجود تحلیل یافتهها، تفاوت معناداری را در زمینه مؤلفه سهلگیری نشان ندادند. با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت نقش والدین در تحول و اجتماعی شدن کودکان میتوان دریافت آموزش مهارتهای حل مسئله بهبود تعامل‎های بین افراد خانواده به ویژه والدین و فرزندان را در پی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - تأثیر آموزش مهارتهای حل مسئله در اضطراب امتحان دانشجویان
مهرداد اکبری فرهاد شقاقی مریم بهروزیانهـدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش حل مسئله در اضطراب امتحان دانشجویان دختر در سال تحصیلی 89-88 بود. 459 دانشجوی دختر دانشگاه پیـام نور واحد اندیمشک سیاهة اضطراب امتحان (اسپیلبرگر، 1980) را تکمیل کردند. 50 نفر که بالاترین نمرة اضطراب امتحان را داشتند به صـورت تصـادفی در چکیده کاملهـدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش حل مسئله در اضطراب امتحان دانشجویان دختر در سال تحصیلی 89-88 بود. 459 دانشجوی دختر دانشگاه پیـام نور واحد اندیمشک سیاهة اضطراب امتحان (اسپیلبرگر، 1980) را تکمیل کردند. 50 نفر که بالاترین نمرة اضطراب امتحان را داشتند به صـورت تصـادفی در دو گروه آزمـایشی و کنترل جایگزین شدند. سپـس، گروه آزمـایشی طی ده جلسه (هر هفته دو جلسـه) آموزش حل مسئلة پنج مرحلـه¬ای دیکسون و گلوور (1984 (را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که برنامة آموزشی باعث کاهش سطح اضطراب امتحان در گروه آزمایشی مـیشود. چهار ماه بعد، پیش از امتحانات ترم دوم تحصیـلی، اضطراب امتحان هر دو گـروه مجدداً ارزیـابی شد. نتایج پیگیری چهار ماهه نشان داد کـه اثربخشی روش آموزشی، پایدار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - تأثیر آموزش بر تحول صلاحیت راهبردی حساب در کودکان ایرانی
محترم نعمت طاوسینمونه‎ای مشتمل بر 60 دانش‎آموز پسر و دختر پایه‎ تحصیلی اول شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند و براساس یک طرح تحقیق آزمایشی پیش‎آزمون و پس‎آزمون با گروه کنترل، با فرم الف آزمون تفاوتهای فردی در انتخابهای راهبرد جمع (کرکمن و سیگلر، 1997) مورد ارزشیاب چکیده کاملنمونه‎ای مشتمل بر 60 دانش‎آموز پسر و دختر پایه‎ تحصیلی اول شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند و براساس یک طرح تحقیق آزمایشی پیش‎آزمون و پس‎آزمون با گروه کنترل، با فرم الف آزمون تفاوتهای فردی در انتخابهای راهبرد جمع (کرکمن و سیگلر، 1997) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. پس از آن، آزمودنیهای گروه آزمایشی در معرض آموزش راهبرد کمینه قرار گرفتند. در مرحله پس آزمون، فرم ب آزمون مذکور در مورد هر دو گروه اجرا شد. نتایج نشان دادند که آموزش بر فراوانی استفاده از راهبرد کمینه در گروه آزمایشی تأثیر گذاشته است. اما به رغم آنکه میزان درستی پاسخهای بازیابی ‎شده در دو گروه تفاوت معناداری نداشت، میزان درستی راهبردهای پشتیبان و راهبرد کمینه در گروه آزمایشی بیش از گروه کنترل بود. افزون بر این، دو گروه از لحاظ سرعت اعمال راهبرد کمینه به طور معناداری متفاوت بودند و گروه آزمایشی از گروه کنترل سرعت بیشتری داشت. استلزامهای کاربردی یافته‎های به دست آمده مورد بحث قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - پیشرفت تحصیلی و روشهای تدریس در دانشجویان با سبکهای شناختی مستقل / وابسته به زمینه
مهران آزادیدر این پژوهش بـه مقایسه تأثیر دو روش تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دارای سبکهای شناختی متفاوت (وابسته به زمینه/ مستقل از زمینه) براساس یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی پرداخته شد. در مرحله پیش آزمون 105 دانشجوی دختر (43 نفر درگروه آزمایشی و 62 نفر در گروه گواه) دانشگاه چکیده کاملدر این پژوهش بـه مقایسه تأثیر دو روش تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دارای سبکهای شناختی متفاوت (وابسته به زمینه/ مستقل از زمینه) براساس یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی پرداخته شد. در مرحله پیش آزمون 105 دانشجوی دختر (43 نفر درگروه آزمایشی و 62 نفر در گروه گواه) دانشگاه آزاد اسلامی، آزمون گروهی تصاویر پنهان ویتکین (ویتکین و دیگران، 1971) را بهمنظور ارزیابی سبک شناختی تکمیل کردند و به یک آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی در درس برنامهریزی درسی پاسخ دادند تا قابلیت تفکیک شکل از زمینه و پیشرفت تحصیلی آزمودنیها مشخص شود. گروه آزمایشی با روش حل مسئله و گروه گواه با روش سخنرانی در طول یک نیمسال تحصیلی آموزش دیدند. در مرحله پسآزمون همان آزمونها در هر دو گروه اجرا شد. یافتهها تأثیر مشابه روشهای تدریس متفاوت (حل مسئله، سخنرانی) را بر نمرههای سبک شناختی دانشجویان نشان دادند و مشخص کردند که روش حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی واجد سبکهای متفاوت شناختی (وابسته و مستقل از زمینه) نیز مؤثر نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - ویژگیهای روان سنجی فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی
علی اصغر بیانی علی بیانیهـدف مطالعه حاضر اعتباریابی و رواسازی فرم کوتاه سیاهه حلمسئله اجتماعی (SPSI؛ درزیلا و دیگران، 2002 ) بود. چهارصدوسه دانشجو (245 زن و 158 مرد) دانشگاه آزاد اسلامی با دامنه سنی 18 تا 48 سال به سیاهه افسردگی بک (بک و دیگـران، 1961)، فرم کوتـاه مقیاس افسـردگی ـ شادکامـی ( چکیده کاملهـدف مطالعه حاضر اعتباریابی و رواسازی فرم کوتاه سیاهه حلمسئله اجتماعی (SPSI؛ درزیلا و دیگران، 2002 ) بود. چهارصدوسه دانشجو (245 زن و 158 مرد) دانشگاه آزاد اسلامی با دامنه سنی 18 تا 48 سال به سیاهه افسردگی بک (بک و دیگـران، 1961)، فرم کوتـاه مقیاس افسـردگی ـ شادکامـی (جـوزف و دیگران، 2004)، مقیاس رضـایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و سیاهه هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) نیز پاسخ دادند. ضرایـب همسـانی درونـی و بازآزمـایی SPSI به ترتیـب برابر بـا 86/0 و 65/0 و ضرایب همبستـگی آن بـا افسردگی بـک (48/0-=r)، افسـردگی ـ شادکامـی (38/0=r)، مقیـاس رضایـت از زنـدگی (18/0=r) و هراس اجتـماعی (39/0-=r) به دست آمـد. نتایج، روایی سازه و همزمان SPSI را تأیید و نیاز بـه پژوهشهای گستردهتر را مشخص ساخت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - شیوههای والدگری و پرخاشگری: نقش واسطهای سبکهای حل مسئله
پریسا محمدی محبوبه فولادچنگاین پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای سبکهای حل مسئله در رابطة بین شیوههای والدگری و پرخاشگری در دانشآموزان دورة متوسطه انجام شد. شرکتکنندگان، شامل 300 نفر (152 دختر و 148 پسر) از دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان مرودشت بودند که بر اساس روش نمونهبرداری خوشه چکیده کاملاین پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای سبکهای حل مسئله در رابطة بین شیوههای والدگری و پرخاشگری در دانشآموزان دورة متوسطه انجام شد. شرکتکنندگان، شامل 300 نفر (152 دختر و 148 پسر) از دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان مرودشت بودند که بر اساس روش نمونهبرداری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکتکنندگان، پرسشنامة شیوههای والدگری آلاباما (فریک، 1991)، سبکهای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد از بین شیوههای والدگری شیوة تنبیه قادر به پیشبینی معنادار سبکهای حل مسئلة سازنده و غیرسازنده و مشارکت پدر تنها قادر به پیشبینی سبک سازنده بود. در مورد سبکهای حل مسئله هم مشاهده شد که فقط سبک غیرسازنده به طور معنادار پرخاشگری را پیشبینی میکند و سبک حل مسئلة غیرسازنده در رابطة بین شیوة والدگری تنبیهی و پرخاشگری نقش واسطهگری سهمی دارد. یافتههای پژوهش شامل کاربردهای نظری و عملی برای تقویت سبکهای سازندة حل مسئله و شیوههای والدگری مناسب برای مهار پرخاشگری در دانشآموزان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئله ریاضی دانشآموزان دارای ناتوانی هوش تحولی
محمد عاشوری معصومه پورمحمدرضای تجریشی سیده سمیه جلیل آبکنار جمال عاشوریپژوهش حاضر با هدف مقایسة اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئلة ریاضی دانشآموزان پسر دارای ناتوانی هوشی تحولی انجام شد. 45 دانش‎آموز پایة سوم راهنمایی به روش تصادفی خوشه‎ای از مدارس کم‎توان ذهنی استان تهران انتخاب و به تصادف در سه گرو چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف مقایسة اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئلة ریاضی دانشآموزان پسر دارای ناتوانی هوشی تحولی انجام شد. 45 دانش‎آموز پایة سوم راهنمایی به روش تصادفی خوشه‎ای از مدارس کم‎توان ذهنی استان تهران انتخاب و به تصادف در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. طرح تحقیق از نوع طرح پیش‎آزمون‎ ـ پس‎آزمون با گروه کنترل بود. به هر یک از دو گروه آزمایش یکی از روش‎های راهبردهای یادگیری (بشاورد، 1379) و بازآموزی اسنادی (گلپرور، 1388) در هشت جلسة 45 دقیقه‎ای آموزش داده شد. از آزمون معلم‎ساختة ریاضی برای سنجش عملکرد حل مسئلة ریاضی و از آزمون هوش وکسلر (وکسلر، 1986) برای تعیین بهرة هوشی دانشآموزان استفاده شد. داده‎ها با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین میانگین عملکرد ریاضی گروه‎های آزمایشی راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی، و گروه بازآموزی اسنادی و گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. می‎توان نتیجه گرفت که روش آموزشی راهبردهای یادگیری بیش از بازآموزی اسنادی عملکرد دانش‎آموزان را در حل مسئلة ریاضی افزایش داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - رابطه انواع خودکارآمدی با خشم: بررسی نقش واسطهای حل مسئله اجتماعی
مریم محمدی‎ دهاقانی فریده یوسفیهدف این پژوهش، تعیین نقش واسطهگری حل مسئله اجتماعی در رابطه انواع به خودکارآمدی و خشم بود. بدین منظور 390 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز (228 دختر ، 162 پسر) به شیوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سیاهه حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و دیگران، 2002)، سیاهه بیان حالت ه چکیده کاملهدف این پژوهش، تعیین نقش واسطهگری حل مسئله اجتماعی در رابطه انواع به خودکارآمدی و خشم بود. بدین منظور 390 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز (228 دختر ، 162 پسر) به شیوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سیاهه حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و دیگران، 2002)، سیاهه بیان حالت هیجانی و رگه شخصیتی خشم (اسپیلبرگر، 1999)، مقیاس خودکارآمدی عاطفی (کرک و دیگران، 2008)، مقیاس خودکارآمدی خلاق (کارووسکی، 2010) و مقیاس خودکارآمدی اجتماعی (اسمیت و بتز، 2000) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند انواع خودکارآمدی قادر به پیشبینی معنادار حل مسئله سازنده هستند اما تنها خودکارآمدی خلاق می‎تواند حل مسئله غیرسازنده را به نحو معنادار پیشبینی کند. ابعاد حل مسئله اجتماعی نیز قادر به پیشبینی معنادار خشم بودند. افزون بر این، نقش واسطهگری حل مسئله اجتماعی بین انواع خودکارآمدی و خشم نیز تایید شد. بررسی برازش مدل نشان داد مدل حاضر از برازش مناسبی برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله در معتادان
شینا زینعلی مهناز خسروجاویددر این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه میکردند، به پرسشنامههای فرم کوتاه بهره هیجانی بارـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، م چکیده کاملدر این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه میکردند، به پرسشنامههای فرم کوتاه بهره هیجانی بارـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، مهار حل مسئله، اجتنابی و رویآوری رابـطه مثبت و با دو سبک حل مسئله خلاق و اعتماد به حل مسئله رابطه منفی و معنادار داشت. یافتهها برحسـب وِیژگیهای خاص افراد گروه نمونه بحث شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - اثربخشی مداخله آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر بهبود مهارت حل مسئله و حافظه زندگینامهای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با ویژگیهای سایکوتیک
رامان صدرشریف سمیه رباط میلی افشین صلاحیانپژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مداخلهی آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر بهبود مهارت حل مسئله و حافظه زندگینامهای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با ویژگیهای سایکوتیک و با روش نیمه آزمایشی انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه بیماران مبتلا به اختلال دو چکیده کاملپژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مداخلهی آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر بهبود مهارت حل مسئله و حافظه زندگینامهای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با ویژگیهای سایکوتیک و با روش نیمه آزمایشی انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با ویژگیهای سایکوتیک مجموعهی سرای احسان (مرکز نگهداری بیماران روانی مزمن) در حومهی شهر تهران، نمونهای به حجم 30 نفر (15 نفر جهت اجرای درمان آموزش اختصاصی سازی خاطرات و 15 نفر گروه گواه) با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها آزمون حافظه زندگینامهای، پرسشنامه توانایی حل مسئله استفاده شد. مداخله نیز پروتکل آموزش اختصاصی سازی خاطرات بود. جهت آزمون فرضیه اصلی پژوهش از آزمون مانکوا استفاده شد. نتایج نشان داد مداخله بر مهارت حل مسئله و حافظه زندگینامهای بیماران گروه آزمایش اثر معناداری دارد؛ بنابراین مداخلهی آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر بهبود مهارت حل مسئله و حافظه زندگینامهای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با ویژگیهای سایکوتیک مؤثر بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شاد زیستی دانش آموزان
شهرام واحدی امیر یکانی زاد سمیه عالی زاده نادیه ارجمندیپژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شاد زیستی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر چکیده کاملپژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شاد زیستی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. نمونه شامل 40 نفر دانشآموز بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزماش و گواه گمارده شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه شاد زیستی آکسفورد (آرجیل و لو،1989) بود که تمام آزمودنیها در مرحله پیش آزمون آن را تکمیل کردند. برنامه مداخلهای مهارتهای حل مسئله دزوریلا و گلدفرید (1971) به گروه آزمایش مدت 10 جلسه 90 دقیقهای آموزش داده شد؛ و در نهایت، پس آزمون و پیگیری از دو گروه آزمایش و گواه گرفته شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازههای مکرر تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای حل مسئله تأثیر معناداری بر افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شاد زیستی دانش آموزان دارد (001/0P<). همچنین، اثربخشی در مرحله پیگیری 3 ماهه تداوم داشت. درمجموع، نتایج بهدستآمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر آموزش مهارتهای حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شاد زیستی دانش آموزان را تأیید میکند. لذا پیشنهاد میشود که این برنامه توسط متولیان آموزش و پرورش و نهادهای تربیتی جهت طراحی برنامههای آموزشی و بهبود دستاوردهای آموزشی مورد استفاده قرار بگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - تأثیر به کارگیری الگوی گانیه بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن و توان حل مسئله در دانش آموزان ناشنوا
فاطمه سادات سادات مهریزی سعید مذبوحی حمیدرضا مقامیهدف از پژوهش بررسی تأثیر بهکارگیری الگوی گانیه بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن و توان حل مسئله در دانشآموزان ناشنوا بود. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای کاربردی بود که در آن از طرح شبه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان ناشنوای شهر تهران تشکیل دادند که چکیده کاملهدف از پژوهش بررسی تأثیر بهکارگیری الگوی گانیه بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن و توان حل مسئله در دانشآموزان ناشنوا بود. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای کاربردی بود که در آن از طرح شبه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان ناشنوای شهر تهران تشکیل دادند که به شیوه در دسترس 40 نفر انتخابشده و به دو گروه کنترل و تجربی که هر گروه 20 نفر بودند، تقسیم شدند. روش نمونهگیری تحقیق حاضر، در دسترس بوده است. در پژوهش حاضر از فرم 38 سؤالی آزمون نظریه ذهن استیممن (1994) و آزمون کارکرد اجرایی دستگاه عصبی مرکزی برج لندن استفاده شد. از شاخص-های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار، رسم نمودارها) و همچنین آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای بررسی توزیع دادهها استفاده شد. برای آزمون فرضیه از آزمون کوواریانس استفاده شد. سطح معنیداری در این پژوهش 05/0 ≥ P تعیین شد. محاسبات آماری بهوسیله نرمافزار آماری SPSS(نسخه 24) انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهند که تحلیل کواریانسهای یکراهه در متغیر نظریه ذهن (05/0P < ) و توان حل مسئله (05/0P < ) معنیدار میباشند؛ بنابراین بهکارگیری الگوی گانیه بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن و توان حل مسئله در دانشآموزان ناشنوا اثرگذار است. لذا استفاده از این برنامه برای کودکان ناشنوا پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله
لیلا مویدعابدی علی اکبر خسروی بابادی حمیدرضا رضازاده بهادران علیرضا عصارهپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله انجام پذیرفت. روش پژوهش به صورت کیفی میباشد که بدین منظور دادهها با روش کیفی، جمعآوری و تحلیل شده اند. در این راستا کلیه متون، مقالات مجلات، همایشهای معتبر و کتب م چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله انجام پذیرفت. روش پژوهش به صورت کیفی میباشد که بدین منظور دادهها با روش کیفی، جمعآوری و تحلیل شده اند. در این راستا کلیه متون، مقالات مجلات، همایشهای معتبر و کتب معتبر به منظور استخراج ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای برنامه درسی تربیت دانشجو معلم شایسته محور با تمرکز بر رویکرد حل مسئله به شیوه تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفته و دادههای کیفی جمعآوری گشتند. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته از ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای بهدستآمده، مدل برنامه درسی تربیت دانشجو معلم ارائه شد. براساس نتایج این مدل 5 شاخص مدل برنامه درسی تربیت دانشجو معلم عبارتاند از (1) بُعد مبانی که شامل مؤلفههای دانشی، نگرشی، اخلاقی اعتقادی، روانشناختی، رفتاری و مکانی زمانی می باشد. (2) بُعد اهداف که شامل مؤلفههای ارتقاء ویژگیهای فردی، ارتقاء ویژگیهای اجتماعی، ارتقاء ویژگیهای مهارتی، ارتقاء ویژگیهای ذهنی و توسعه حرفهای میباشد. (3) بُعد محتوا که شامل مؤلفههای محتوای دانشی یا شناختی، محتوای کاربردی، محتوای انگیزهبخش، محتوای معنادار و محتوای تکالیف میباشد. (4) بُعد راهبردهای یاددهی یادگیری که شامل مؤلفههای یادگیری مشارکتی، توسعه شناخت، کاوشگری به شیوه محاکم قضایی، پیش سازماندهنده ها، تفکر استقرایی، بازیهای فکری، کاوشگری اجتماعی، یادگیری تسلط یاب، یادگیری با برنامه، سیستمهای مفهومی، راهبردهای رسانهای، روش ایفای نقش، یادگیری تلفیقی، یادگیری اکتشافی، مهارت آموزش کاوشگری، راهبردهای تفکر عمومی، کاوشگری اجتماعی و کاوشگری علمی میباشد. (5) بُعد ارزشیابی که شامل مؤلفههای ارزشیابی پایانی، ارزشیابی دانشی، ارزشیابی عملی_مهارتی، ارزشیابی چیستی، ارزشیابی عملکردگرا و ارزشیابی فرایند محور میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - رابطه بین راهبردیهای حل مسئله با تفکر انتقادی در دانشجویان دانشکده مهندسی راهآهن، دانشگاه علم و صنعت
رویا سروی فاطمه احمدبیگی مجتبی معظمیچکیدههدف مقاله حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای حل مسئله با تفکر انتقادی در دانشجویان دانشکده مهندسی راهآهن، دانشگاه علم و صنعت است . این مقاله کاربردی و روش آن از نوع همبستگی بوده است . جامعه آماری این مقاله شامل کلیه دانشجویان دانشکده مهندسی راهآهن بودند. تعداد کل دان چکیده کاملچکیدههدف مقاله حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای حل مسئله با تفکر انتقادی در دانشجویان دانشکده مهندسی راهآهن، دانشگاه علم و صنعت است . این مقاله کاربردی و روش آن از نوع همبستگی بوده است . جامعه آماری این مقاله شامل کلیه دانشجویان دانشکده مهندسی راهآهن بودند. تعداد کل دانشجویان 760 نفر بود که بر اساس جدول تناسب حجم نمونه مورگان 260 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پایایی پرسشنامه استاندارد حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) برابر 86/0 و پایایی پرسشنامه در این پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 84/0 گزارش شد. برای متغیر تفکر انتقادی میزان پایایی پرسشنامه در پژوهش (احمد بیگی، 1397) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81% و پایایی پرسشنامه تفکر انتقادی در این پژوهش 86/0 گزارش شد. برای تحلیل دادهها از دو روش توصیفی و استنباطی استفاده شد. در روش توصیفی با استفاده از فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد به بررسی وضعیت متغیرهای موردبررسی و در بخش استنباطی با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنف جهت توزیع دادهها استفاده شد. چون دادهها دارای توزیع نرمال بودند پس برای آزمون این فرضیهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. کلیه تحلیلهای آماری توسط نرمافزار کامپیوتری SPSS ورژن 23 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین راهبردهای حل مسئله و تفکر انتقادی ارتباط معنادار وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - بررسی فرایند طرح مسئله به عنوان ابزار ارزشیابی
Nasim Asghary ربابه افخمی بنائم ahmadreza haghighiطرح مسئله فرصتی به دانش¬آموزان برای آنچه که باید بدانند و بتوانند دانش ریاضی خود را بسازند فراهم می¬کند و به معلمین اجازه می¬دهد تا الگوهای درک و یادگیری ریاضیات را در دانش¬آموزان با به چالش کشیدن تفکر آنها در موقعیت¬های طرح مسئله مشاهده کنند. ارزشیابی تکوینی در کلاس¬ه چکیده کاملطرح مسئله فرصتی به دانش¬آموزان برای آنچه که باید بدانند و بتوانند دانش ریاضی خود را بسازند فراهم می¬کند و به معلمین اجازه می¬دهد تا الگوهای درک و یادگیری ریاضیات را در دانش¬آموزان با به چالش کشیدن تفکر آنها در موقعیت¬های طرح مسئله مشاهده کنند. ارزشیابی تکوینی در کلاس¬های درس، به منظور آگاهی یافتن از میزان و نحوه یادگیری دانش¬آموزان برای تعیین نقاط قوت و ضعف یادگیری آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا این مطالعه، به بررسی فرایند طرح مسئله به عنوان ابزار ارزشیابی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه نهم شهر تهران می¬باشد. در این مطالعه 64 نفر دانش¬آموز دختر پایه نهم به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا آزمایشی، نیمه¬تجربی است. به این منظور، آزمون¬های محقق ساخته بر اساس چارچوب طرح مسئله استویانوا و الرتن(1996) طراحی گردید. بررسی سؤالات طبق مدل ویسترو-یو(2009)، مدل یپ بان هار و پای هات(2008) و طبق مطالعه سیلور و کای (2005) انجام شد. تجزیه و تحلیل آزمون¬ها به صورت کمی-کیفی صورت گرفت. همچنین روایی صوری و محتوایی آزمون¬ها توسط اساتید آموزش ریاضی تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ 74/0 بدست آمد. بر اساس نتایج به دست آمده بیش از دو سوم دانش¬آموزان قادر به ترکیب موضوعات مختلف از مفاهیم ریاضی در طرح مسئله¬ها نبودند و این نتیجه عدم درک آنها را در ارتباط دادن مفاهیم به یکدیگر را نشان داد. همچنین با توجه به ساختار و حل مسئله¬های طرح شده توسط دانش¬آموزان برخی بدفهمی¬های دانش¬آموزان از مفاهیم ریاضی استخراج گردید. همچنین طرح مسئله¬های کلامی واقعی در نیمی از دانش¬آموزان نشان داد فرصت های طرح مسئله، موجب افزایش درك آنها از مفاهیم شده است. در مسئله¬های کلامی غیر واقعی طرح شده درك دانش آموزان ازمفاهیم به کار رفته در این مسئله¬ها رویه¬ای است و نه مفهومی. پرونده مقاله