-
حرية الوصول المقاله
1 - مفهوم پردازی مدل تعالی کسب و کار:مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی
یوسف ملک میرزایی محمد محمودی میمند علی رجب زاده قطری محمود سمیعی نصرزمینه فلسفی با انگاره انتقادی و نحله کنش متقابل گرایی نمادین با جهت گیری بنیادی و رویکرد استقرایی و صبغه کیفی از نوع کتابخانه ای با استراتژی گرند تئوری گونه جمعیت ساختی به روش فراترکیب و تحلیل محتوا با هدف توصیف و اکتشاف مدل سرآمدی کسبوکار و شناسایی متغییرها و شاخصهای أکثرزمینه فلسفی با انگاره انتقادی و نحله کنش متقابل گرایی نمادین با جهت گیری بنیادی و رویکرد استقرایی و صبغه کیفی از نوع کتابخانه ای با استراتژی گرند تئوری گونه جمعیت ساختی به روش فراترکیب و تحلیل محتوا با هدف توصیف و اکتشاف مدل سرآمدی کسبوکار و شناسایی متغییرها و شاخصهای آن مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی می باشد.روشها بهوسیله تکنیک فراترکیب و فرا تحلیل به کدگذاری باز، محوری و انتخابی میپردازد که خروجی آنیک مفهوم جدید هست. گردآوری دادههای این مقاله بر اساس مطالعات اسناد درزمینهٔ مدلهای تعالی هست. جامعه موردمطالعه بهطور دقیقتر شامل مدلهای موجود در مجلات و نشریات معتبر با منطق نمونهگیری نظری است تا به اشباع نظری برسیم و برای روایی از دو استراتژی مشارکت بلندمدت و همهجانبه نگری جهت تأیید پایایی از دو کدگذار با توافق روی کدگذاری باز در این پژوهش مورداستفاده قرار گرفته است. جهت تحلیل از نرمافزار مکس کیودا استفادهشده است.یافتهها این پژوهش که از 101 مدل مفهومی سرآمدی موردمطالعه در مرحله کدگذاری به 869 مفهوم یا کدباز به دست آمد. سپس کدهای اولیه مشترک ازنظر معنایی به 24 مقوله عمده تقسیم شد؛ که در مرحله کدگذاری انتخابی منجر به ایجاد 5 بعد گردید و نتیجه به دست آمده ایجاد مفهوم نظری با ابعاد مردم، بازار، کار، مدیریت و عوامل زمینهساز تعیین گردید.که این نظریه کمک شایانی به سرآمدی کسب و کارهای کوچک و متوسط با در نظر گرفتن پارادایم های جدید جهت ارزیابی کسب و کار های در آینده می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تبیین استراتژیهای کسبوکار و جهتگیری استراتژیک بهمنظور ترسیم آینده نظام مدیریت منابع انسانی (مطالعه موردی: بانک توسعه صادرات ایران)
محمدرضا ریحانی تورج مجیبی حسنعلی آقاجانی مجتبی طبری علی مهدیزاده اشرفییکی از چالشهای اصلی سازمانها، دستیابی به مزیت رقابتی از طریق نگاه استراتژیک آیندهنگرانه است. تبیین استراتژیهای کسبوکار با بهرهگیری از مدل مایکل پورتر (1985) و جهتگیری استراتژیک (استخدام از بازار کار داخلی یا خارجی) بهعنوان نقاط مرجع و در راستای ترسیم آینده نظام أکثریکی از چالشهای اصلی سازمانها، دستیابی به مزیت رقابتی از طریق نگاه استراتژیک آیندهنگرانه است. تبیین استراتژیهای کسبوکار با بهرهگیری از مدل مایکل پورتر (1985) و جهتگیری استراتژیک (استخدام از بازار کار داخلی یا خارجی) بهعنوان نقاط مرجع و در راستای ترسیم آینده نظام مدیریت منابع انسانی در بانک توسعه صادرات ایران، هدف این پژوهش است. تحقیق حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری 381 نفر از خبرگان بانک در سطح کشور بوده که 181 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی تحقیق، طی چند مرحله ازنظر خبرگان و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/0 به دستآمده و دادهها با استفاده از آزمون فرضیه فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. طبق یافتهها استراتژی بانک از هر دو بعد تمایز و رهبری هزینه در وضعیت مطلوبی قرار نگرفت. از بعد جهتگیری استراتژیک بازار کار، حفظ و نگهداری کارکنان فعلی با امکان متوسط تائید شد، لیکن جذب استعدادها از بازار کار خارجی تأیید نگردید. در پایان نتیجهگیری شده است که سیاستگذاران بانک با نگاه آیندهنگرانه و بهرهمندی از تکنولوژیهای نوین الکترونیکی، نسبت به بهبود خدمات منحصربهفرد به مشتریان اقدام و تمهیدات لازم بهمنظور کاهش هزینه ارائه خدمات اندیشیده شود و بهجای قراردادهای برونسپاری، به منابع داخلی توجه نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تاثیر پویایی و رقابت پذیری محیط بر عملکرد کسب و کار؛ تحلیل نقش راهبردهای نوآوری محصول و فرایند
سعید جعفری تیتکانلو نفیسه ذوالفقاری امید بهبودی محمد ضیا محسنیزمینه: اخیراً عملکرد چشمگیرتری از شرکتهای دانشبنیان انتظار میرود. برخی عوامل درون سازمانی (مانند راهبردهای نوآوری) و دستهای از عوامل برون سازمانی (مانند رقابتپذیری و پویایی محیط) در عملکرد این شرکت ها می توانند نقش آفرینی کنند. هدف: این پژوهش درصدد سنجش نحوه تعام أکثرزمینه: اخیراً عملکرد چشمگیرتری از شرکتهای دانشبنیان انتظار میرود. برخی عوامل درون سازمانی (مانند راهبردهای نوآوری) و دستهای از عوامل برون سازمانی (مانند رقابتپذیری و پویایی محیط) در عملکرد این شرکت ها می توانند نقش آفرینی کنند. هدف: این پژوهش درصدد سنجش نحوه تعامل متغیرهای پویایی و رقابت پذیری محیط با متغیرهای راهبرد نوآوری محصول و نوآوری فرایند است. همچنین هدف دیگر مقاله حاضر بررسی تأثیر این عوامل بر عملکرد کسبوکار میباشد. روشها: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل 170 مدیر شرکتهای دانشبنیان استان خراسان رضوی است که از بین آنها 115 نفر به طور تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامهای است که روایی و پایایی آن تایید شد. سنجش روابط علّی بین متغیرها با استفاده از نرم افزار PLS انجام گرفت. یافتهها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که رقابتپذیری محیط بر نوآوری فرایند و نیز بر نوآوری محصول تأثیر میگذارد. همچنین این متغیر از طریق نوآوری بر عملکرد کسبوکار مؤثر است. از طرفی پویایی محیط نیز بر نوآوری محصول و نوآوری فرایند مؤثر است و از طریق آن ها بر عملکرد کسب و کار اثر میگذارد. نتیجهگیری: شرکتهای دانشبنیان باید بهطور ویژه شرایط محیط را رصد نموده و بر اساس رقابتپذیر و نیز پویا بودن آن، راهبردهای نوآوری را تدوین نمایند تا به عملکرد مطلوبی دست یابند. کلیدواژهها: عملکرد کسبوکار، نوآوری محصول، نوآوری فرایند، پویایی محیط، رقابتپذیری محیط تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - شناسایی مولفههای موثر بر تابآوری مالی کسبوکار کارآفرینانه با رویکرد مدیریت ریسک با استفاده از روش ANP فازی
مهدی امینی فریدون رهنمای رودپشتی حبیب امیربیکی لنگرودی علی بدیع زادهتابآوري مالي به دنبال كاهش احتمال شکست يا كاهش زيان¬ها و ريسكهاي مالي قبل و بعد از وقوع تکانه¬هاي اقتصادي و محيطي است. هدف اولیه تاب¬آوری جلوگیری از ورشکستگی و تضمین فعالیت¬های کسب¬وکارهای مربوطه برای گذر از شرایط بوجود آمده و تداوم فعالیت شرکت می¬باشد. ماهیت پژوهش حاض أکثرتابآوري مالي به دنبال كاهش احتمال شکست يا كاهش زيان¬ها و ريسكهاي مالي قبل و بعد از وقوع تکانه¬هاي اقتصادي و محيطي است. هدف اولیه تاب¬آوری جلوگیری از ورشکستگی و تضمین فعالیت¬های کسب¬وکارهای مربوطه برای گذر از شرایط بوجود آمده و تداوم فعالیت شرکت می¬باشد. ماهیت پژوهش حاضر پیمایشی- کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان آشنا به تاب¬آوری مالی، کارآفرینان و مدیران کسب¬وکارهای کارآفرینانه می¬باشند که از بین آنها، تعداد 10 خبره شناسایی شد و به عنوان نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شد. ابزار جمع¬آوری داده¬ها مصاحبه عمیق، استفاده از پرسشنامه خبرگان و مقایسات زوجی است. یافتهها حاکی از آن است که 5 مولفه عوامل محیطی؛ بازدهی؛ توانمندی¬های راهبردی؛ رقبا و ذینفعان واستراتژی¬ها بهعنوان ابعاد اصلی موثر بر تابآوری مالی کسب و کارهای کارآفرینانه هستند. همچنین براساس نتایج ANP فازی، در بین این عوامل، ¬ عوامل محیطی، بازدهی و توانمندی¬های راهبردی بیشترین تاثیر را بر روی تاب¬آوری مالی و مدیریت ریسک آن داشته¬اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در برند شرکتهای تجاری آنلاین
بنیامین مسیبی عمیدآبادی اوژن کریمی شهرام هاشم نیاکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام أکثرکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام شده است. مطالعه پیش رو پژوهشی بنیادی مبتنی بر استدلالی قیاسی - استقرایی و با بهرهگیری از رویکرد آمیخته کیفی - کمی صورت پذیرفته است. در بخش کیفی پژوهش، از پرسش‎نامه دلفی فازی با طیف 7 درجه و پرسش‎نامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری در بخشهای کیفی شامل 10 نفر از خبرگان حائز شرایط بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. در بخش کمی پژوهش، از تکنیک دلفی فازی جهت غربالگری شاخصهای به دست آمده استفاده شد، سپس از روش مدل‎سازی ساختاری - تفسیری جهت شناسایی روابط علی میان مقولههای اصلی پژوهش استفاده گردید و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL، الگوی ارائه شده اعتبارسنجی گردید. جامعه آماری بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل نهایی شامل 393 نفر از مدیران شرکتهای تجاری آنلاین کشور بود. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 5 مقوله اصلی شامل استراتژی بازاریابی دیجیتال، شخصیسازی، بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال است. براساس نتایج حاصله نشان داده شد، استراتژی بازاریابی دیجیتال زیربناییترین عنصر مدل است و یک متغیر مستقل برون‎زا است. این متغیر بر بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال تأثیر دارد. این سه متغیر نیز به نوبه خود بر شخصیسازی تأثیر میگذارند. در نهایت متغیر شخصیسازی نیز بر برندسازی دیجیتال به عنوان متغیر وابسته مدل تأثیر میگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تأثیر تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر فرهنگ ملی
کیانوش خسروی حسن مجیدی دیزجهدف: امروزه کارآفرینی نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد و در این بین ایجاد انگیزههای لازم برای کارآفرینی و گسترش فرهنگ کارآفرینی اساسی و تعیینکننده است. محققان نقش فرهنگ ملی در این زمینه را تعیینکننده میدانند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمایل کارآفر أکثرهدف: امروزه کارآفرینی نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد و در این بین ایجاد انگیزههای لازم برای کارآفرینی و گسترش فرهنگ کارآفرینی اساسی و تعیینکننده است. محققان نقش فرهنگ ملی در این زمینه را تعیینکننده میدانند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر فرهنگ ملی انجام گرفت. روش: این پژوهش به لحاظ روش، از نوع پیمایشی و از لحاظ ماهیت و هدف نیز توصیفی-کاربردی بود. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات مورد نیاز محقق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که در طیف لیکرت بصورت پنج گزینهای تنظیم شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود. بر اساس آمار مأخوذه از آموزش دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، تعداد 9000 نفر در دورههای کارشناسی، کارشناسیارشد و دکترای تخصصی دانشکده مدیریت و اقتصاد مشغول به تحصیل هستند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونهگیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار جمعآوری اطلاعات با ضریب لاوشه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه در اختیار گروه پاسخگویان قرار گرفت و ضریب آلفا 0/79 بود. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی از آمارههایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف معیار و جداول و نمودارهای ستونی استفاده گردید. در سطح استنباطی برای آزمون فرضیهها از رگرسیون استفاده گردید. نرمافزار مورد استفاده SPSS 24 بود. یافتهها: تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر فرهنگ ملی تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر نگرش فردگرایانه تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بررفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر نگرش جنسیتی تأثیر ندارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر رویکرد استراتژیک تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر روابط قدرت تأثیر ندارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر اجتناب از عدم اطمینان تأثیر ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - ارائه مؤلفههای مؤثر برای بر مدل کسبوکارهای انرژیهای تجدیدپذیر (با پیشبینی وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران و جهان تا سال 2030)
شهرزاد هوشمندی نیا کریم حمدی سراج الدین محبی افسانه زمانی مقدممقدمه: هدف پژوهش حاضر عبارت بود از ارائه مؤلفههای مؤثر برای بر مدل کسبوکارهای انرژیهای تجدیدپذیر (با پیشبینی وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران و جهان تا سال 2030). روش پژوهش: روش پژوهش کمی و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 337 نفر از انتخاب شدند. ابزار تحقیق أکثرمقدمه: هدف پژوهش حاضر عبارت بود از ارائه مؤلفههای مؤثر برای بر مدل کسبوکارهای انرژیهای تجدیدپذیر (با پیشبینی وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران و جهان تا سال 2030). روش پژوهش: روش پژوهش کمی و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 337 نفر از انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود از پرسشنامه محقق ساخته. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد چهارده مؤلفه در تبیین مدل ارائه مؤلفههای مؤثر برای بر مدل کسبوکارهای انرژیهای تجدیدپذیر (با پیشبینی وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران و جهان تا سال 2030) نقش دارند که عبارتند از: شرکای کلیدی، فعالیتهای کلیدی، جریان درآمد، منابع کلیدی - فیزیکی، منابع کلیدی- فکری، منابع کلیدی- منابع انسانی، ارزش- نام تجاری، ارزش- حرکت در لبه علم و فناوری، ارزش- قیمت، ارزش- تحویل به موقع و دسترسی آسان، روابط با مشتری، بخش مشتری، کانالهای توزیع، و در نهایت هزینهها و ساختار آن. نتیجهگیری: از جمله راهکارها و راهبردهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور عبارت بودند از: استفاده از ابزارهای آموزشی در چهارچوب قانون، شناسایی و آموزش تکنولوژیهای توسعه یافته انرژی تجدیدپذیر در کشور (توسعه و ارتقاء در بخش انرژیهای تجدیدپذیر موجب، غنیسازی و توسعه تکنولوژیها به منظور به کارگیری انرژی تجدیدپذیر پایدار بوده که اهداف مورد نظر را محقق میکند؛ افزایش دانش و علوم مرتبط با ظرفیتسازی، آموزش بخشهای تولیدی). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تبیین اثر بخشی مدل کسبوکار اقتصاد دایرهای در شرکتهای دانش بنیان
فاطمه شهدکار تقی ترابی فریدون رهنمای رود پشتیهدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر به کارگیری مدل کسبوکار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان میباشد. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای کاربردی و بر اساس نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از کلیه مدیران شرکتهای دانش بنیان أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر به کارگیری مدل کسبوکار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان میباشد. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای کاربردی و بر اساس نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از کلیه مدیران شرکتهای دانش بنیان پنج استان کشور که در سال 1400 به خدمت اشتغال داشتهاند؛ که تعداد 354 نفر به عنوان نمونه تحقیق، به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل دادههای گردآوری شده از آزمونهای کولموگروف- اسمیرنف، به منظور نرمال بودن دادهها و همچنین تحلیل عاملی تأییدی و روش معادلات ساختاری از نرمافزار (AMOS24) استفاده شد. یافتهها نشان داد که در بین مؤلفههای مورد مطالعه به ترتیب: فرآیند با ضریب مسیر (0/76)، الزامات اجرای اقتصاد دایرهای (0/88)، رابط کاربری (0/97)، اکوسیستم با ضریب مسیر (0/99)، ساختار مالی (0/99) و ارزش (0/99) بیشترین تأثیر را در مدل کسبوکار اقتصاد دایرهای دارند. مدل حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای دستاندرکاران و برنامهریزان معاونت علمی ریاست جمهوری، وزارت علوم، مدیران پارکهای علم و فناوری جهت پیادهسازی و اجرای موفق اقتصاد دایرهای و مدل کسبوکار مربوطه، ارتقای سطح اقتصادی کشور و نیز ایجاد فرصتهای نوآورانه و سازگار با محیطزیست جهت افزایش اشتعال و رونق اقتصادی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - پارادایم ارزش اقتصادی اطلاعات در حسابداری مدیریت با بهرهبرداری از مدلسازی معادلات ساختاری
زهرا کارمزدی رضا غلامی جمکرانی فریدون رهنمای رودپشتی زهرا دیانتی دیلمیهدف پژوهش پارادایم ارزش اقتصادی اطلاعات در حسابداری مدیریت در کسبوکارهای دانش بنیان با بهرهگیری از متدلوژی ترکیبی کیفی (تحلیل محتوا) و کمی (SEM) در محیط AMOS انجام شد. مدل مفهومی پژوهش دربرگیرنده کامپوننتهایی از قبیل "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" و "ارزشیابی حسابدا أکثرهدف پژوهش پارادایم ارزش اقتصادی اطلاعات در حسابداری مدیریت در کسبوکارهای دانش بنیان با بهرهگیری از متدلوژی ترکیبی کیفی (تحلیل محتوا) و کمی (SEM) در محیط AMOS انجام شد. مدل مفهومی پژوهش دربرگیرنده کامپوننتهایی از قبیل "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" و "ارزشیابی حسابداری مدیریت" و "سامانه اطلاعات حسابداری"، است. پس از توزیع 312 پرسشنامه، حجم نمونه برابر است با 300 نفر از خبرگان دانشگاهی؛ متخصصان و مدیران شاغل در کسبوکارهای دانش بنیان و اساتید و دانشجویان رشتههای مدیریت مالی، IT و صنایع، با ترکیبی از دو روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند (قضاوتی) و نمونهگیری گلوله برفی شدند. نتایج پژوهش عبارت است از اینکه، بارهای عاملی بین "ارزش اقتصادی بازنمایی و نمایش اطلاعات برای سازمان (A2)" و "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" برابر با 77 صدم (رابطه خیلی معنادار)، بین "ارزش اقتصادی بازیابی و انتقال اطلاعات برای سازمان (A4)" و "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" برابر با 92 صدم (رابطه کاملا معنادار)، محاسبه شده است."تصمیمگیری بهینه جهت بهبود انعطافپذیری سازمان (B1)" دارای بیشترین تاثیر بر ارزشیابی حسابداری مدیریت است زیرا ضریب همبستگی آنها برابر با 86 صدم محاسبه شده و "کاهش هزینههای سازمان (C1)" دارای بیشترین تاثیر بر سامانه اطلاعات حسابداری است زیرا ضریب همبستگی آنها برابر با 90 صدم محاسبه شده است. درنهایت، همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بین "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" و "ارزشیابی حسابداری مدیریت" بر اساس بارهای تحلیل عاملی تأییدی برابر با 0.566 و همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بین "تعیین ارزش اقتصادی اطلاعات" و "سامانه اطلاعات حسابداری" بر اساس بارهای تحلیل عاملی تأییدی برابر با 0.521 و همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بین "ارزشیابی حسابداری مدیریت" و "سامانه اطلاعات حسابداری" بر اساس بارهای تحلیل عاملی تأییدی برابر با 0.936 محاسبه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - ارتباط افشای مدل کسبوکار با ارزش بازار سهام شرکت
غلامرضا کردستانی حسین راستگویانهدف این پژوهش بررسی ارتباط افشای مدل کسبوکار با ارزش بازار سهام شرکت براساس مولفههای مدل کسبوکار طی دوره زمانی سال های 1387-1396 است. بهاین منظور دادههای 140 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گیری حذفی انتخاب و آزمون شده است. برا أکثرهدف این پژوهش بررسی ارتباط افشای مدل کسبوکار با ارزش بازار سهام شرکت براساس مولفههای مدل کسبوکار طی دوره زمانی سال های 1387-1396 است. بهاین منظور دادههای 140 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گیری حذفی انتخاب و آزمون شده است. برای اندازه گیری افشای مدل کسبو کار از چک لیستی با پنج بعد؛ ماهیت شرکت، استراتژیواهداف شرکت، منابع و خطرات و روابط با اشخاص وابسته، نتایج و چشمانداز، عملکرد شرکت که ازطریق صورتهایمالی وگزارش فعالیت هیئتمدیره شرکتها جمع آوری گردیده، استفاده شده است. در این پژوهش سعی شده با گزارش مدل کسبو کار، گزارشگری مالی را ارتقاء داده و نسبت به ذینفعان پاسخگویی کافی از جانب بخشهای مدیریت و امور مالی به وجود آورد و علاوه براین ترکیب دو رشته حسابداری و مدیریت صنعتی از دیگر موارد نوآوری این پژوهش است. یافته ها نشان میدهد در مجموع افشای مدل کسب و کار تأثیر مثبت برافزایش ارزش بازار سهام شرکت ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بازار، تحولات ارزشی و توسعه: تفاوت های نسلی در ارزش های کسبوکار در میان بازاریان شهر اصفهان
حسن ثقفیان منصور حقیقتیان شاپور بهیانبازار به عنوان یکی از میدانهای اصلیِ کنشگری اقتصادی در ایران معاصر، تحت تاثیر تحولات جهانی، تغییراتی را تجربه نموده است. چنین تغییراتی عموما تحولاتی ارزشی را به دنبال داشته است که در صورت عدمِ مدیریت صحیح، ممکن است توسعه کشور در ابعاد مختلف را تحت تاثیر قرار بدهد. پژوه أکثربازار به عنوان یکی از میدانهای اصلیِ کنشگری اقتصادی در ایران معاصر، تحت تاثیر تحولات جهانی، تغییراتی را تجربه نموده است. چنین تغییراتی عموما تحولاتی ارزشی را به دنبال داشته است که در صورت عدمِ مدیریت صحیح، ممکن است توسعه کشور در ابعاد مختلف را تحت تاثیر قرار بدهد. پژوهش حاضر، اساسا ماهیتی توسعهای دارد و با فرض گرفتنِ توسعه به مثابه پدیدهای چندبعدی، تحولات ارزشی(تفاوتهای نسلی در ارزشهای کسب و کار در میان بازاریان شهر اصفهان) را بررسی میکند. با مرور ادبیات موجود در زمینه جامعهشناسی نسلی در ایران، سه نسل قبل از انقلاب، نسل انقلاب و نسل سوم شناسایی شده و مبنای پژوهش قرار گرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایش است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افرادی است که در سطح شهر اصفهان مشغول به فعالیت اقتصادی هستند. حجم نمونه، 524 نفر از بازاریان شهر اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه-گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که بین نسلهای مورد بررسی در بازار شهر اصفهان در زمینه ارزشهای فرامادی کسبوکار تفاوتی وجود ندارد. همچنین، بین نسلهای مورد بررسی بازار شهر اصفهان در زمینه ارزشهای مادی کسبوکار تفاوتی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر این بود که تعلق نسلی بر ارزشهای کسبوکار تأثیر معناداری دارد و این فرضیه قابل تأیید است، اما این تأثیرگذاری پایین است. بهطورکلی میتوان گفت که آشفتگیهای وضعیت اقتصادی، آنومی اجتماعی و ارزشی و فضای مشترک جامعهپذیری نسلی عواملی هستند که در عدم تفاوت نسلی در ارزشهای کسبوکار در بازار شهر اصفهان نقش داشتهاند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بازار، تحولات ارزشی و توسعه: تفاوت های نسلی در ارزش های کسبوکار در میان بازاریان شهر اصفهان
حسن ثقفیان منصور حقیقتیان شاپور بهیانبازار به عنوان یکی از میدان های اصلیِ کنشگری اقتصادی در ایران معاصر، تحت تاثیر تحولات جهانی، تغییراتی را تجربه نموده است. چنین تغییراتی عموما تحولاتی ارزشی را به دنبال داشته است که در صورت عدمِ مدیریت صحیح، ممکن است توسعه کشور در ابعاد مختلف را تحت تاثیر قرار بدهد. پژوه أکثربازار به عنوان یکی از میدان های اصلیِ کنشگری اقتصادی در ایران معاصر، تحت تاثیر تحولات جهانی، تغییراتی را تجربه نموده است. چنین تغییراتی عموما تحولاتی ارزشی را به دنبال داشته است که در صورت عدمِ مدیریت صحیح، ممکن است توسعه کشور در ابعاد مختلف را تحت تاثیر قرار بدهد. پژوهش حاضر، اساسا ماهیتی توسعه ای دارد و با فرض گرفتنِ توسعه به مثابه پدیده ای چندبعدی، تحولات ارزشی(تفاوت های نسلی در ارزش های کسب و کار در میان بازاریان شهر اصفهان) را بررسی می کند. با مرور ادبیات موجود در زمینه جامعه شناسی نسلی در ایران، سه نسل قبل از انقلاب، نسل انقلاب و نسل سوم شناسایی شده و مبنای پژوهش قرار گرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایش است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افرادی است که در سطح شهر اصفهان مشغول به فعالیت اقتصادی هستند. حجم نمونه، 524 نفر از بازاریان شهر اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته های پژوهش بیانگر این است که بین نسل های مورد بررسی در بازار شهر اصفهان در زمینه ارزش های فرامادی کسبوکار تفاوتی وجود ندارد. همچنین، بین نسل های مورد بررسی بازار شهر اصفهان در زمینه ارزش های مادی کسبوکار تفاوتی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر این بود که تعلق نسلی بر ارزش های کسبوکار تأثیر معناداری دارد و این فرضیه قابل تأیید است، اما این تأثیرگذاری پایین است. بهطورکلی می توان گفت که آشفتگی های وضعیت اقتصادی، آنومی اجتماعی و ارزشی و فضای مشترک جامعه پذیری نسلی عواملی هستند که در عدم تفاوت نسلی در ارزش های کسبوکار در بازار شهر اصفهان نقش داشته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی عوامل اثرگذار بر نوآوری بازاریابی خوشه کسبوکار خرما در استان خوزستان
مسعود حکمت مهدی میردامادی سیدجمال فرجاله حسینی داود ثمری محسن ابراهیمپورهدف از انجام تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری در بازاریابی خوشه کسبوکار خرما در استان خوزستان بود. تحقیق حاضر ازلحاظ ماهیت موضوع، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر هدف از نوع کاربردی است. ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی همبستگی و تحلیلی از نوع علی ارتباطی، ازنظر کنترل متغیرها أکثرهدف از انجام تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری در بازاریابی خوشه کسبوکار خرما در استان خوزستان بود. تحقیق حاضر ازلحاظ ماهیت موضوع، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر هدف از نوع کاربردی است. ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی همبستگی و تحلیلی از نوع علی ارتباطی، ازنظر کنترل متغیرها و به لحاظ زمانی، پیشین پژوهی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معاونین و مسئولین بازاریابی کارگاه های تولید و فراوری خرما، عضو خوشه کسبوکار خرمای استان خوزستان میباشد. تعداد این کارگاه ها 67 عدد بوده که 392 تن در آن ها در زمینه بازاریابی اشتغال دارند. در این تحقیق جهت تعیین جمعیت موردمطالعه از روش نمونه گیری متناسب استفاده گردید و تعداد نمونه موردنظر بهتناسب جمعیت روستاها انتخاب شدند. با استفاده از جدول ارائه شده از سوی مورگان و کرجسی (1970) و با توجه به تعداد نفرات و حجم جامعۀ مورد مطالعه تعداد نمونۀ این تحقیق 190=n نفر برآورد گردید. متغیر وابسته تحقیق، ابعاد نوآوری بازاریابی در خوشه کسبوکار خرما بوده و متغیرهای مستقل شامل ویژگیهای فردی، عوامل سیاستگذاری، عوامل زیرساختی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل مدیریتی، عوامل آموزشی بود. نتایج حاصل از رگرسیون گامبهگام نشان داد که پنج متغیر عوامل سیاست گذاری، عوامل آموزشی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل مدیریتی بهطور تعاملی 3/83 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمودند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که عوامل آموزشی ترویجی بیشترین اثر مستقیم و غیرمستقیم را بر متغیر وابسته داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری کسبوکارهای خرد در بخش کشاورزی استان خوزستان
طهماسب مقصودیهدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر پایداری کسب وکارهای خرد بخش کشاورزی استان خوزستان بود. این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی، ازلحاظ گردآوری دادهها غیرآزمایشی و از دسته تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران کسب وکار خرد کشاورزی استان خوزستان ایجاد شده بع أکثرهدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر پایداری کسب وکارهای خرد بخش کشاورزی استان خوزستان بود. این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی، ازلحاظ گردآوری دادهها غیرآزمایشی و از دسته تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران کسب وکار خرد کشاورزی استان خوزستان ایجاد شده بعد از سال 1384 در استان خوزستان بود که از اعتبارات بانک کشاورزی استان استفاده نموده و تعداد آنها برابر 14000 واحد کسب وکار خرد کشاورزی بوده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 185 نفر محاسبه گردید. ابزار اصلی جمعآوری و اندازهگیری متغیرهای تحقیق، پرسشنامه بود. برای تعیین روایی، از روش اعتبار محتوایی استفاده شد. پایایی ابزار تحقیق با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه احراز شد (86/α=0). بین اندازه کسبوکار، تعداد سال های فعالیت، تعداد افراد شاغل، میزان سرمایه اولیه، ارزش تولید فعلی و پایداری کسبوکار خرد کشاورزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین فاصله محل سکونت تا کسبوکار، فاصله تا محل فروش محصول و هزینه نهادهای رابطه منفی و معنی داری با پایداری کسبوکار خرد کشاورزی در استان خوزستان وجود دارد. نتایج بهدستآمده نشان داد که چهار متغیر میزان سرمایه گذاری، اندازه کسبوکار، ارزش تولید فعلی و سال های فعالیت بنگاه حدود 3/63 درصد از واریانس مربوط به عوامل مؤثر بر پایداری را تبیین مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - ارائه الگوی اکوسیستم کارآفرینی فنآورانه در حوزه کسبوکارهای دانشبنیان فعال در بخش فناوری مالی
محمدرضا بابایی فیشانی علی خوزین بابک ضیا مجید اشرفیتحقیق حاضر بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ گردآوری دادهها از نوع کیفی کمی است. موضوع پژوهش اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در کسب و کارهای دانش بنیان در پارک علم و فناوری تهران و قزوین می باشد. از روش نمونهگیری هدفمند یا قضاوتی -گلوله برفی جهت انتخاب نمونه ی 15 أکثرتحقیق حاضر بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ گردآوری دادهها از نوع کیفی کمی است. موضوع پژوهش اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در کسب و کارهای دانش بنیان در پارک علم و فناوری تهران و قزوین می باشد. از روش نمونهگیری هدفمند یا قضاوتی -گلوله برفی جهت انتخاب نمونه ی 15 نفری از خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در روش میدانی، به سه روش پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده است از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار سنجش توسط 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و عملی در زمینه کارآفرینی فناورانه ارائه شده و نظرات آنها جهت اصلاح موارد بر روی آن اعمال گردید و پس از اعمال اصلاحات تائید گردید. تنظیم و تحلیل دادههای کیفی مستلزم انجام سه فعالیت است: تلخیص دادهها، عرضهی دادهها، نتیجهگیری. به همین منظور پس از انجام مصاحبه با افراد جامعه آماری تجزیهوتحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و بهره گیری از نرم افزار اطلس تی8 انجام گرفته است. تحلیل داده های بخش کمی در نرم افزار SMART PLS3 نشان داد که ضریب مسیر متغیرهای فناوری مالی(فین تک) و کارآفرینی فناورانه که به مقدار 0.532 همچنین آماره t به مقدار 7.205 میباشد. بنابراین الگوی ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - راهکارهای توسعه سرمایه گذاری درکسبوکارهای نوپا در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و دفاع اقتصادی
محمدرضا رنجبر فلاح حمیدرضا فتاحیامروزه کسب‎وکارهای نوپا در رشد اقتصادی کشورهای توسعه‎یافته نقش مهمی ایفا می‎کنند و در این میان این نوع کسبوکار میتوانند نقشی تعیینکننده در تحقق اقتصاد مقاومتی و برقراری شیوهای مناسب در دفاع اقتصادی ایفا نمایند. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ ب أکثرامروزه کسب‎وکارهای نوپا در رشد اقتصادی کشورهای توسعه‎یافته نقش مهمی ایفا می‎کنند و در این میان این نوع کسبوکار میتوانند نقشی تعیینکننده در تحقق اقتصاد مقاومتی و برقراری شیوهای مناسب در دفاع اقتصادی ایفا نمایند. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که سرمایه گذاری در کسبوکارهای نوپا چگونه به تحقق اقتصاد مقاومتی و دفاع اقتصادی کمک میکنند؟ پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است و از روش تحقیق کیفی به شیوه نظریه داده‎بنیاد ساختارمند بهره می‎برد. به این منظور، به اتکای تحلیل مصاحبههای عمیق انجامشده با 11 نفر مدیران و خبرگان کسبوکارهای نوپا، فرایند پدیده در دست مطالعه کشف شد. تجزیهوتحلیل داده‎ها بر اساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. الگوی بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد مقوله اصلی که فصل مشترک کسبوکارهای نوپا و اقتصاد مقاومتی است، گرایش به اقتصاد دانشبنیان است. در این میان عوامل علی مؤثر در این فرایند شامل مؤلفههای ذهنیت صاحب کسبوکار، نگاه به داخل،الگوی ارزشگرا، ریسکپذیری و کار تیمی؛ عوامل محیطی شامل دولت، رسانه، دانشگاه و محیط اجتماعی؛ عوامل واسطهای یا زمینهای شامل شبکهسازی، فرهنگ، نهاد های حاکمیتی، سرمایه انسانی، نظام آموزشی و سرمایه اجتماعی؛ راهبردها و اقدامات شامل تأمین مالی، مشاوره مدیریتی، شتابدهندهها، قصد کارآفرینانه و بهرهوری است که منجر به خلق ارزش اقتصادی و دفاعی و همچنین افزایش تابآوری اقتصادی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - ارایه مدل مناسب برای تابآوری مالی کسبوکار کارآفرینانه با رویکرد مدیریت ریسک
مهدی امینی فریدون رهنمای رودپشتی حبیب امیربیکی لنگرودی علی بدیع زادهتحقیق حاضر ارائه مدل قابل اجرا و مناسب برای تابآوری مالی کسبوکارهای کارآفرینانه با رویکرد مدیریت ریسک میباشد. این پژوهش به منظور ایجاد مدلی برای دستیابی و ایجاد بسترهای لازم در جهت ایجاد فرهنگ تابآوری مالی در جهت سوق دادن آنها برای مدیریت ریسک کسبوکارهای کارآفرینا أکثرتحقیق حاضر ارائه مدل قابل اجرا و مناسب برای تابآوری مالی کسبوکارهای کارآفرینانه با رویکرد مدیریت ریسک میباشد. این پژوهش به منظور ایجاد مدلی برای دستیابی و ایجاد بسترهای لازم در جهت ایجاد فرهنگ تابآوری مالی در جهت سوق دادن آنها برای مدیریت ریسک کسبوکارهای کارآفرینانه میباشد. تاب آوری مالی به دنبال کاهش احتمال شکست یا کاهش زیانها و ریسکهای مالی قبل و بعد از وقوع تکانههای اقتصادی و محیطی است. متدولوژی مورد نظر در این پژوهش کیفی است. که در آن از روش گرنددتئوری داده بنیاد استفاده شده است. که با استفاده از نظرات خبرگان موضوع و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان در این حوزه و با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به مرحله اشباع نظری در جهت شناسایی عوامل اثرگذار در تدوین الگو و مدل مورد نظر پژوهش با استفاده از کد گذارهای باز، محوری و انتخابی پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش در پایان منجر به ارائه الگویی برای تابآوری مالی در کسبوکارهای کارآفرینانه می-شود که در جهت تابآوری مالی و مدیریت ریسک در کسبوکارهای کارآفرینانه و همچنین مدل مفهومی پژوهش تدوین و ارائه گردیده است. از نتایج حاصل از پژوهش جاری اهم فعالیت در بخشهای از قبیل طراحی مکانیزمهای کشف و خلق تاب-آوری مالی کسبوکارهای کارافرینانه؛ طراحی مجدد فرآیندهای تابآوری مالی؛ ایجاد فرآیندهای خلاقیت نوآوری در تابآوری مالی؛ ایجاد فرهنگ استفاده از فنآوریهای جدید و تمایل به نوآوری در اجرای تابآوری مالی، در جهت تابآوری مالی می-باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - ارایه مدل مناسب تابآوری مالی کسبوکار فناورانه مالی با رویکرد مدیریت ریسک
رضا مشهدی زاده فریدون رهنمای رودپشتی فاطمه احمدی رحمت اله محمدی پورپژوهش حاضر به مطالعه و بررسی تابآوری کسبوکارهای فناورانه مالی میپردازد. تابآوری تعیین استراتژیهایی است که بتواند از وقوع ناکارآمدی و فروپاشی کسبوکارها جلوگیری کرده و یا در صورت ناکارآمدی سیستم، با کمترین زمان ممکن به حالت قبل از شکست یا مطلوبتر از آن برگردد. بهع أکثرپژوهش حاضر به مطالعه و بررسی تابآوری کسبوکارهای فناورانه مالی میپردازد. تابآوری تعیین استراتژیهایی است که بتواند از وقوع ناکارآمدی و فروپاشی کسبوکارها جلوگیری کرده و یا در صورت ناکارآمدی سیستم، با کمترین زمان ممکن به حالت قبل از شکست یا مطلوبتر از آن برگردد. بهعلاوه در این پژوهش مدل جامعی از تابآوری کسبوکارهای فناورانه مالی و معرفی آن به جامعه مورد مطالعه ارائه میگردد. کلیه حالات شکست که سبب ناکارمدی سیستمهای مالی برای کسبوکارهای فناورانه میشود شامل حالتهای 12گانه شکست میباشد که از طریق ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان شناسایی گردیده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان حوزه کسبوکار فناورانه مالی و گروههای مرتبط به آن در شهر تهران میباشند. در تجزیه و تحلیل از تکنیک FMEA برای تعیین استراتژیهای تابآوری در کسبوکارهای فناورانه مالی قبل از بروز شکست و تکنیک جدید FAAO برای تعیین استراتژیهای تابآوری کسبوکارهای فناورانه مالی بعد از وقوع شکست استفاده شده است. طریق تکنیک FAAO نیز تعداد 6 استراتژی جهت تابآور ساختن مدیریت ریسک نسبت به شکست تعیین شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - طراحی الگوی تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بومگردی (مطالعه موردی: شهر بره سر)
انوشیروان ظهیری هادی ثنائی پور عبدالغنی رستگارمواجهه با چالشهای محیط کسبوکار، نیازمند قابلیتهایی است که از جمله مهمترین آنها، قابلیت تابآوری است. تابآوری قابلیتهایی به شرکتها میدهد که میتوانند با وجود شرایط نامطلوب به حیات خود ادامه دهد و رشد کند. از جمله کسبوکارهایی که در سالیان اخیر مورد توجه کارآفرینان أکثرمواجهه با چالشهای محیط کسبوکار، نیازمند قابلیتهایی است که از جمله مهمترین آنها، قابلیت تابآوری است. تابآوری قابلیتهایی به شرکتها میدهد که میتوانند با وجود شرایط نامطلوب به حیات خود ادامه دهد و رشد کند. از جمله کسبوکارهایی که در سالیان اخیر مورد توجه کارآفرینان و برنامهریزان توسعه قرار گرفته، بومگردی است. از آنجا که کسبوکارهای بومگردی همواره با چالشهای متعددی مواجهند، لذا ایجاد و توسعه ظرفیت تابآوری در آنها اهمیت پیدا میکند. بر این اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بومگردی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کیفی میباشد که در آن با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با تمرکز بر مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از خبرگان موضوع انجام شد. خبرگان و مطلعین کلیدی مشارکت کننده در این پژوهش شامل کارآفرینان، مدیران و اساتید و صاحبنظران حوزه بومگردی بودند. در انتهای این فرآیند، اعتمادپذیری و اعتبارسنجی الگوی طراحی شده توسط 8 نفر از اساتید ارزیابی شده و در نهایت مدل پیشنهادی با انجام اصلاحات لازم مورد تأیید این افراد قرار گرفت. در انتهای پژوهش نیز پیشنهادهایی معطوف به بهبود عملکرد و وضعیت تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بوم-گردی ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - شناسایی و اولویت بندی موانع استفاده از رسانه اجتماعی اینستاگرام در توسعه کسب و کارهایکوچک شهرستان کرج
حمید همتی هما درودیهدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی موانع استفاده از رسانه اجتماعی اینستاگرام در کسبوکارهای کوچک شهرستان کرج است. کار از حیث هدف اکتشافی-کاربردی، در بخش شناسایی شاخصها کیفی و در نظرسنجی از افراد مرتبط با موضوع کمّی میباشد. جامعه آماری تحقیق در قسمت کیفی شامل خبرگان أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی موانع استفاده از رسانه اجتماعی اینستاگرام در کسبوکارهای کوچک شهرستان کرج است. کار از حیث هدف اکتشافی-کاربردی، در بخش شناسایی شاخصها کیفی و در نظرسنجی از افراد مرتبط با موضوع کمّی میباشد. جامعه آماری تحقیق در قسمت کیفی شامل خبرگان در زمینه مدیریت بازاریابی (استادان دانشگاه) و در قسمت کمّی شامل فعالان کسبوکارهای کوچک در شهرستان کرج است که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی شاخصها از تکنیک دلفی و در نظرسنجی، از تحلیل عاملی تاًییدی و از نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج حاکی است که موانع مورد پژوهش داری 6 مؤلفه شامل: نبود زیرساخت مناسب برای راه اندازی- مقاومت در مقابل تغییرات- عدم وجود قوانین و مقررات حقوقی- عوامل دولتی، فرهنگی و اجتماعی- عوامل اقتصادی- عوامل محیطی و 39 عنصر یا شاخص میباشد. بدین رو، در صورت رفع موانع مذکور میتوان از این رسانه برای توسعه و گسترش کسب وکارهای یادشده بهره جست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - رویکرد کاهش ریسک در مؤسسات مالی برای انتخاب متقاضیان تسهیلات با استفاده از یک پایگاه داده استاندارد بر پایه یادگیری عمیق
حامد حدادی سید ناصر رضوی امین بابازاده سنگردر مؤسسات مالی، بانکها و مؤسسات کارآفرینی که تسهیلات اشتغال به مشتریان خود پرداخت میکنند، مسائل متعددی را قبل از اعطای تسهیلات مورد بررسی قرار میدهند. در این میان، مهمترین و پراهمیتترین موضوع برای یک سیستم مالی، ارزیابی توان مشتریان در بازپرداخت تسهیلات میباشد. ان أکثردر مؤسسات مالی، بانکها و مؤسسات کارآفرینی که تسهیلات اشتغال به مشتریان خود پرداخت میکنند، مسائل متعددی را قبل از اعطای تسهیلات مورد بررسی قرار میدهند. در این میان، مهمترین و پراهمیتترین موضوع برای یک سیستم مالی، ارزیابی توان مشتریان در بازپرداخت تسهیلات میباشد. انتخاب درست متقاضیان تسهیلات، با استفاده از روشهای سنتی انجام میشود که این روشها مستعد خطا میباشند. امروزه با توسعه یادگیری ماشین، میتوان انتخاب درست متقاضیان را با دقت بیشتری انجام داد. این مطالعه با هدف رفع کاستیهای مطالعات پیشین، یک مدل تصمیمگیری توسعهیافته با در نظر گرفتن الگوهایی از مشتریان موفق و غیر موفق در 4 حوزه مختلف پیشبینی وضعیت نظارت، وضعیت تسهیلات، مدتزمان فعالیت و تعداد اشتغال ایجادشده، ارائه شده است. در این مطالعه، یک پایگاه داده جامع بر پایه استانداردهای موجود جمعآوریشده و یک مدل شبکه عصبی عمیق برای استخراج ویژگیها از دادههای ورودی، طراحی شده است. با توسعه روش پیشنهادی و راهیابی مطالعه حاضر به حوزههای کاربردی و عملی، میتوان متقاضیان مطلوب تسهیلات را بهصورت خودکار و با صحت بیشتری ارزیابی و انتخاب نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با میانجیگری یادگیری دو سویه (مورد مطالعه؛ کسب و کارهای کوچک استان بوشهر)
مانی آرمان حمیدرضا نعمت الهی الهام تنگستانی سید احمد موسویهدف پژوهش بررسی نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با نقش میانجی یادگیری دو سویه است. روش پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از نظر جمعآوری داده، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. گردآوری داده به واسطه پرسشنامه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلی أکثرهدف پژوهش بررسی نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با نقش میانجی یادگیری دو سویه است. روش پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از نظر جمعآوری داده، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. گردآوری داده به واسطه پرسشنامه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه کسبوکارهای کوچک استان بوشهر است و نمونه آماری پژوهش 50 کسبوکار در نظر گرفته شد که به هر کسبوکار 3 پرسشنامه تعلق گرفت. روایی محتوا پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان حوزه مدیریت و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار SPSS سنجش شد. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با مقدار 95/0 به دست آمد که گویای پایایی مطلوب پرسشنامه میباشد. برای سنجش فرضیههای پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری، نرمافزار SMART PLS بهره گرفته شد. نتیجه فرضیههای پژوهش نشان دهنده آن است که تحول دیجیتال بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (74/5)، رهبری کارآفرینانه بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (56/7)، یادگیری دو سویه بر عملکرد سازمانی با مقدار آماره تی (69/13) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تحول دیجیتال بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (43/5) و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (23/6) تأثیر مثبت و معناداری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - شناسایی و رتبهبندی ابعاد و عوامل مدل کسبوکار پلتفرمهای چندوجهی تولید محصولات فرهنگی با رویکرد تولید اجتماعی
غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی وحید شریفی سید علیرضا درخشان اشرف شاه منصوری ابوتراب علیرضاییپلتفرمهای چندوجهی با رویکرد تولید اجتماعی پدیدههای نوظهوری هستند که مدلهای کسبوکار آنها کمتر شناختهشده است، نظر به منابع انسانی و ظرفیتهای فرهنگی ارزشمند کشور ایران، زمینهی مساعدی برای بهرهگیری از مدل کسبوکار پلتفرمی چندوجهی با رویکرد تولید اجتماعی جهت تولید م أکثرپلتفرمهای چندوجهی با رویکرد تولید اجتماعی پدیدههای نوظهوری هستند که مدلهای کسبوکار آنها کمتر شناختهشده است، نظر به منابع انسانی و ظرفیتهای فرهنگی ارزشمند کشور ایران، زمینهی مساعدی برای بهرهگیری از مدل کسبوکار پلتفرمی چندوجهی با رویکرد تولید اجتماعی جهت تولید محصولات فرهنگی وجود دارد. هدف این پژوهش شناخت و رتبهبندی ابعاد و عوامل مدل کسبوکار این پلتفرمهاست. برای نیل به هدف تحقیق با 14 نفر از خبرگان این حوزه مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA و روش تحلیل مضمون صورت گرفت، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و پس از غربال نتایج به روش دلفی فازی تعداد 50 عامل در 10 بعد شناسایی گردید، در ادامه میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل با استفاده از روش دیماتل فازی تعیین و درنهایت عوامل و ابعاد استخراجشده با استفاده از (ANP) فازی رتبهبندی گردید. عوامل و ابعاد شناساییشده به فعالان حوزه تولید محصول فرهنگی کمک میکند تا ضمن شناخت اجزای مدل کسبوکار خود، پلتفرمهای آتی یا فعلی خود را به شکل بهتری پیکربندی کنند و سرمایهگذاران نیز با درک بهتر این مدل کسبوکار، تصمیمات مناسبتر و دقیقتری برای سرمایهگذاری اتخاذ نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - ارائه بوم مدل کسبوکارهای کوچک و متوسط(SMEs) مبتنی بر شبکه خلق ارزش با رویکرد مدلسازی تجاری پویا
محسن مظلومی جلال حقیقت منفرد محمدرضا کاباران زادهدف این پژوهش توسعه استراتژیهای کسبوکارهای کوچک و متوسط(SMEs) از طریق بازطراحی شبکه خلق ارزش(مدل بوم کسبوکار) با رویکرد مدلسازی تجاری پویا، است. جامعه پژوهش حاضر را اساتید و خبرگان حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسطِ فعال در صنایع غذایی شهر تهران، تشکیل دادند. در این تح أکثرهدف این پژوهش توسعه استراتژیهای کسبوکارهای کوچک و متوسط(SMEs) از طریق بازطراحی شبکه خلق ارزش(مدل بوم کسبوکار) با رویکرد مدلسازی تجاری پویا، است. جامعه پژوهش حاضر را اساتید و خبرگان حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسطِ فعال در صنایع غذایی شهر تهران، تشکیل دادند. در این تحقیق با استفاده از روش غیر تصادفی قضاوتی، از نظرات 15 نفر خبره استفاده شد. فرایند تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله انجام شد. شناسایی مولفههای مدل کسب و کار از طریق مصاحبه و با استفاده از روش تحلیلتم؛ تعیین وزن عوامل و روابط علی-معلولی مولفههای مدل، از طریق ابزار پرسشنامه؛ نمایش فرآیند بازخورد رفتار سیستم بر اساس شبکه به هم پیوستهای از حلقههای بازخوردی در قال نمودار حالت جریان با استفاده از الگوسازی به روش پویایی سیستم. بر این اساس در مرحله شناسایی ابعاد و مولفهها با استفاده از تحلیل تم و در طی مرحله آشنایی با دادهها، شواهد گفتاری شناسایی شده(86 مورد) ازمتن مصاحبهها در قالب 22 کد اولیه برچسبزنی شد. سپس، کدهای اولیه در قالب نه تم فرعی و نهایتاً، یک تم اصلی دستهبندی شدند. در نهایت، پس از الگوسازی به روش پویایی سیستم(SD)، شبکه خلق ارزش در قالب نمودار حالت جریان، رسم گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - تحلیل اثربخشی عوامل مؤثر بر اشتغال و راهاندازی کسبوکار معلولین
یونس وکیل الرعایا فرشاد اقوامیعلیرغم وجود قوانین و برنامههای اشتغال و حمایت و پشتیبانی در خصوص افراد معلول، همچنان معلولین نسبت به افراد غیر معلول از نرخ اشتغال کمتری برخوردارند. مطالعات نشان میدهد حدود 2/1 درصد از جمعیت ایران را معلولین تشکیل میدهند و نرخ بیکاری معلولین بیش از 63 درصد و نرخ بیکا أکثرعلیرغم وجود قوانین و برنامههای اشتغال و حمایت و پشتیبانی در خصوص افراد معلول، همچنان معلولین نسبت به افراد غیر معلول از نرخ اشتغال کمتری برخوردارند. مطالعات نشان میدهد حدود 2/1 درصد از جمعیت ایران را معلولین تشکیل میدهند و نرخ بیکاری معلولین بیش از 63 درصد و نرخ بیکاری مددجویان بیش از 48 درصد در جامعه است. لذا،هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل مؤثر بر ایجاد اشتغال و راهاندازی کسبوکار معلولین سازمان بهزیستی در منطقه چهار کشوری میباشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه معلولین تحت پوشش سازمان بهزیستی استانهای (سمنان ، مازندران ، خراسان شمالی، تهران و مرکزی ) بوده است. از این جامعه نمونهای به حجم 376 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد .بر اساس یافتههای این مطالعه، هرچند پنج عامل مالی (46/0)، فردی (86/0)، دولتی (55/0)، خانوادگی (70/0)و کارجویانه (36/0) تأثیر مثبت و معناداری بر گرایش معلولین به کسبوکار دارد ولی عامل اعتقادی بیانگر عدم تأثیر معناداری بر گرایش معلولین به کسبوکار میباشد. همچنین مطالعات نشان داد در جهت توسعه کسبوکار ، دو حوزه باید بیشتر موردبررسی و توجه قرارگیرد، یکی کسب و انتشار تجارب بزرگسالان معلول ، و دیگری تغییر نگرش کارفرمایان با توجه به درجه معلولیت معلولین در جهت شناخت توانمندیهای خاص معلولین. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - ارائه یک مدل برای تدوین استراتژی در شرکتهایی با کسب وکار چندگانه (همراه با مطالعه موردی)
صادق عابدی رضا رادفراستراتژی در سطح شرکتهای چندرشته ای یا همان "استراتژی مادری " موضوعی است که اخیراً در حوزه برنامه ریزی استراتژیک مورد توجه زیادی قرار گرفته است. با توجه به اینکه شرکتهای چندرشته ای دارای زیرمجموعه های مختلفی می باشند که در فضاهای گوناگون فعالیت می نمایند و با شرایط محیطی أکثراستراتژی در سطح شرکتهای چندرشته ای یا همان "استراتژی مادری " موضوعی است که اخیراً در حوزه برنامه ریزی استراتژیک مورد توجه زیادی قرار گرفته است. با توجه به اینکه شرکتهای چندرشته ای دارای زیرمجموعه های مختلفی می باشند که در فضاهای گوناگون فعالیت می نمایند و با شرایط محیطی مختلفی روبرو می باشند، پس نمیتوان برای همه ی این شرکتها از رویکرد استراتژی یکسانی استفاده نمود. مطالعات نشان میدهد تعداد شرکتهای چندرشته ای در جهان همواره رو به افزایش میباشد. به طوری که در سال 2000 میلادی تعداد دویست هزار شرکت با کسب وکار چندگانه در جهان به فعالیت مشغول بودند که در سال 2005 ، به بیش از پانصد هزار شرکت رسیده است. بنابراین ارائه ی رویکردی برای تعیین چگونگی مدیریت و رفتار با شرکتهای تابعه به عنوان یک چالش اساسی در این گونه شرکتها مطرح میباشد. در این مقاله استراتژی در سطح شرکتهای مادر از نقطه نظر عملکرد واحدهای کسب وکار در برابر عمر سازمان مورد کنکاش قرار میگیرد و سعی شده است با ارائه ی یک مطالعه موردی مدل پیشنهادی تشریح شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی رابطه میان بازار گرایی با عملکرد با میانجی بازاریابی کارآفرینانه در بنگاههای کوچک و متوسط
حسین نوروزی اسماعیل شعبانی نژاد رضوان ولایتی شکوهیهدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان بازار گرایی با عملکرد سازمان و آزمون اثر میانجی متغیر بازاریابی کارآفرینانه است. جامعهی آماری تحقیق شامل کسبوکارهای کوچک و متوسط استان مازندران میباشد که بر اساس فرمول جامعه محدود، در سطح اطمینان 95%تعداد 160 نفر از مدیران، بهعن أکثرهدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان بازار گرایی با عملکرد سازمان و آزمون اثر میانجی متغیر بازاریابی کارآفرینانه است. جامعهی آماری تحقیق شامل کسبوکارهای کوچک و متوسط استان مازندران میباشد که بر اساس فرمول جامعه محدود، در سطح اطمینان 95%تعداد 160 نفر از مدیران، بهعنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد. بهمنظور سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری و روایی سازهای و جهت سنجش پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به کار رفت. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 و همچنین نرمافزار LISREL نسخه 5/8 با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری نشان داد بازار گرایی اثر مثبت و معناداری بر عملکرد داشته و در حدود 68 درصد از واریانس آن را تبیین میکند.همچنین، مشخص شد که متغیر بازاریابی کارآفرینانه از اثر میانجی در رابطه بین بازار گرایی و عملکرد برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - اخلاق حرفهای صناعات در فقه شیعه و متون صنفی (مطالعه موردی حق نظارت بر اصناف)
مهرداد آقاشریفیان پرویز رستگار جزی محسن قاسم پور راوندیفقه شیعه به اقتضای جامعیت خود یکی از منابع غنی و مهم برای مطالعه و بررسی آداب و اخلاق کسبوکار است. فقها در ابواب گوناگون مرتبط با کسب وکار، تجارت و مکاسب آموزههای متعددی را در قالب واجبات و محرمات و گاهی مستحبات و مکروهات بیان فرمودهاند. این آموزههای فقهی پدیدآورند أکثرفقه شیعه به اقتضای جامعیت خود یکی از منابع غنی و مهم برای مطالعه و بررسی آداب و اخلاق کسبوکار است. فقها در ابواب گوناگون مرتبط با کسب وکار، تجارت و مکاسب آموزههای متعددی را در قالب واجبات و محرمات و گاهی مستحبات و مکروهات بیان فرمودهاند. این آموزههای فقهی پدیدآورنده نوعی خاص از مبانی و اصول اخلاق حرفهای است که در عرصه اقتصاد، کسبوکار و صناعت نمودار است. از سوی دیگر این مبانی اخلاق حرفهای و آداب صناعات در متون حرفهای بهویژه فتوت نامههای صنفی انعکاس یافته است. این مقاله بهعنوان یک پژوهش فقهی بر آن است تا به روش کتابخانهای و توصیف و مقایسه آموزههای فقهی از یکسو و متون صنفی از دیگر سو، میزان تأثیرگذاری فقه شیعه در ایجاد مبانی خاص در اخلاق حرفهای صناعات را نشان دهد. پرسش اصلی این نوشتار نیز آن است که چه اصولی از تحلیل و مقایسه آموزههای فقه شیعی و مکتوبات صنفی قابل استخراج و استنباط است. رهآورد این مقاله نیز بیان اصولی مانند وجوب تأمین معیشت زندگی و شرافت بخشی به صناعت، لزوم کسب دانش در کسبوکار، لزوم تأسی به سیره پیشوایان توحیدی در صناعت، لزوم توجه به اخلاق و معنویت در صناعات، لزوم ذکر و دعا و توحید محوری در صناعت، برکت کار و مال در پرتو صناعت صحیح و به ویژه تحلیل فقهی حقوقی اصل نظارت بر مشاغل بهعنوان مبانی اخلاق حرفهای صناعات است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - نقش مدیریت محلهای در بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری کسبوکارهای خانگی در کلانشهر تهران
شهرام علی پور سید محمود هاشمیاین تحقیق در راستای بررسی نقش مدیریت محلهای بر بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری کسبوکارهای خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر نوع دادهها کمی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی است. أکثراین تحقیق در راستای بررسی نقش مدیریت محلهای بر بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری کسبوکارهای خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر نوع دادهها کمی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه کارکنان شهرداری منطقه 15 در شهر تهران میباشد که تعداد آنها حدوداً 1500 نفر است. روش نمونهگیری در این پژوهش روش نمونهگیری ساده است. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونهگیری (بر اساس شیوة نمونهگیری مندرج در جدول مورگان (تعداد 750 نفر بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شده، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در چهار بعد و 32 گویه تنظیم و بر اساس مقیاس پنج گزینهای لیکرت و گویه های مستخرجِ در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف دادهها در دو بخش متغیرهای زمینهای و متغیرهای اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیهها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. با توجه به دادههای تحقیق میتوان گفت، مدیریت محلهای بر بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری کسبوکارهای خانگی در کلانشهر تهران اثر مثبت و معنیداری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - تأثیر همهگیری بیماری کرونا بر کارایی (واسطه ای و تولیدی) با میانجیگری قابلیتهای بازاریابی و جهتگیری راهبردی (موردمطالعه: کسبوکارهای کوچک و متوسط استان تهران)
داریوش طهماسبی آقبلاغی هاشم آقازادهامروزه با همه گیری بیماری کرونا مشکلاتی برای کسب و کارها، بویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد شده است؛ از سوی دیگر قابلیتهای بازاریابی در تعیین ارزیابی ناهمگن از کیفیت محصول برای مشتریان ضروری تلقی شده است که این امر به جهتگیری راهبردی کسبوکارهای کوچک و متوسط در شر أکثرامروزه با همه گیری بیماری کرونا مشکلاتی برای کسب و کارها، بویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد شده است؛ از سوی دیگر قابلیتهای بازاریابی در تعیین ارزیابی ناهمگن از کیفیت محصول برای مشتریان ضروری تلقی شده است که این امر به جهتگیری راهبردی کسبوکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحرانی همه گیری بیماری کرونا کمک میکند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تأثیر همهگیری بیماری کرونا بر کارایی با میانجیگری قابلیتهای بازاریابی و جهتگیری راهبردی می باشد. جهتگیری پژوهش، کاربردی و ازنظر هدف، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 2200 نفر از مدیران و کارکنان ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان تهران می باشد که از نمونه 335 نفری با روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. برای جمعآوری دادهها از روش پیمایشی و جهت تحلیل دادهها از روش پی ال اس استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهش اثر همهگیری بیماری کرونا بر کارایی، قابلیتهای بازاریابی و جهتگیری راهبردی و نقش جهتگیری راهبردی بر کارایی تأیید شد و نیز نقش غیرمستقیم متغیرهای میانجی قابلیتهای بازاریابی و جهتگیری راهبردی در رابطه بین همهگیری بیماری کرونا و کارایی تائید شد؛ اما تأثیر قابلیتهای بازاریابی بر کارایی رد شد. این پژوهش به مدیران ارشد و عالی کسب وکارهای کوچک و متوسط توصیه می نماید که برای کاهش تهدیدها و افزایش امکان بقا و بهرهگیری از فرصتهای آتی در دوره پساکرونا به جهتگیری راهبردی و قابلیت های بازاریابی توجه مضاعفی داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - طراحی مدل نقشه شناختی فازی عوامل مؤثر بر عملکرد طرحهای توسعۀ خوشه کسب و کار ایران
محمد دهقان بنادکی سید حیدر میرفخرالدینی سید حبیب الله میرغفوری سید محمود زنجیرچیمدل توسعۀ خوشههای کسبوکار، شیوه نوینی است که در دو دهه اخیر به منظور توسعه و توانمندسازی بنگاههای کوچک و متوسط بهکار گرفته شده است. بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه از این مدل توسعهای برای دستیابی به اهداف توسعۀ منطقهای و ارتقای سطح کیفی و کمی أکثرمدل توسعۀ خوشههای کسبوکار، شیوه نوینی است که در دو دهه اخیر به منظور توسعه و توانمندسازی بنگاههای کوچک و متوسط بهکار گرفته شده است. بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه از این مدل توسعهای برای دستیابی به اهداف توسعۀ منطقهای و ارتقای سطح کیفی و کمی کسب و کارهای مزیتدار خود که در یک منطقه جغرافیایی مستقر میباشند بهره گرفتهاند. در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد طرحهای توسعۀ خوشه کسب و کار در ایران با استفاده از تکنیک تحلیل تم و تکنیک نقشۀ شناختی فازی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه و دورۀ زمانی پژوهش از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۰ و در گسترۀ کشور ایران تمامی استانهایی که طرحهای توسعۀ خوشه کسب و کار در آنها اجرا گردیده می باشد. بر اساس مدل نقشه شناختی فازی بهدست آمده، مهمترین عامل اثرگذار بر عملکرد طرحهای توسعۀ خوشه کسب و کار، تأمین مالی طرحها و مهمترین عامل اثرپذیر، افزایش اقدامات مشترک میباشد. در انتها نیز، بر اساس شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار و اثرپذیر، سناریوهای رو به عقب و رو به جلوی مرتبط با عملکرد طرحهای توسعۀ خوشه کسب و کار مورد بررسی قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - طراحی الگوی تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بومگردی (مطالعه موردی: شهر بره سر)
انوشیروان ظهیری هادی ثنائی پور عبدالغنی رستگارمواجهه با چالشهای محیط کسبوکار، نیازمند قابلیتهایی است که از جمله مهمترین آنها، قابلیت تابآوری است. تابآوری قابلیتهایی به شرکتها میدهد که میتوانند با وجود شرایط نامطلوب به حیات خود ادامه دهد و رشد کند. از جمله کسبوکارهایی که در سالیان اخیر مورد توجه کارآفرینان أکثرمواجهه با چالشهای محیط کسبوکار، نیازمند قابلیتهایی است که از جمله مهمترین آنها، قابلیت تابآوری است. تابآوری قابلیتهایی به شرکتها میدهد که میتوانند با وجود شرایط نامطلوب به حیات خود ادامه دهد و رشد کند. از جمله کسبوکارهایی که در سالیان اخیر مورد توجه کارآفرینان و برنامهریزان توسعه قرار گرفته، بومگردی است. از آنجا که کسبوکارهای بومگردی همواره با چالشهای متعددی مواجهند، لذا ایجاد و توسعه ظرفیت تابآوری در آنها اهمیت پیدا میکند. بر این اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بومگردی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کیفی میباشد که در آن با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با تمرکز بر مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از خبرگان موضوع انجام شد. خبرگان و مطلعین کلیدی مشارکت کننده در این پژوهش شامل کارآفرینان، مدیران و اساتید و صاحبنظران حوزه بومگردی بودند. در انتهای این فرآیند، اعتمادپذیری و اعتبارسنجی الگوی طراحی شده توسط 8 نفر از اساتید ارزیابی شده و در نهایت مدل پیشنهادی با انجام اصلاحات لازم مورد تأیید این افراد قرار گرفت. در انتهای پژوهش نیز پیشنهادهایی معطوف به بهبود عملکرد و وضعیت تابآوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسبوکارهای نوپای بوم-گردی ارائه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسی همسویی استراتژیهای کسبوکار و فناوری اطلاعات در شرکت بیمه البرز
محمد طالقانی سید رضا ریاضیهدف این پژوهش، شناسایی و ارائه راهکاری مناسب جهت تعیین سطح همسویی فناوری اطلاعات و کسبوکار شرکت سهامی بیمه البرز بود. مدل لوفتمن یکی از مهمترین مدلهای مطرح در بحث همسویی فنّاوری اطّلاعات و کسب وکار است که عوامل همسویی شناسایی شده در آن، اساس کار این تحقیق را تشکیل م أکثرهدف این پژوهش، شناسایی و ارائه راهکاری مناسب جهت تعیین سطح همسویی فناوری اطلاعات و کسبوکار شرکت سهامی بیمه البرز بود. مدل لوفتمن یکی از مهمترین مدلهای مطرح در بحث همسویی فنّاوری اطّلاعات و کسب وکار است که عوامل همسویی شناسایی شده در آن، اساس کار این تحقیق را تشکیل میدهد. این مدل دارای پنج سطح و هر سطح شامل شش عامل است. بهمنظور شناسایی میزان اهمیّت هر یک از عوامل همسویی، از پرسشنامهی طرّاحی شده توسط لوفتمن استفاده گردید. روش انجام تحقیق، پیمایشی بوده است که مهمترین مزیّت آن قابلیّت تعمیم نتایج به دست آمده میباشد. جامعه آماری این تحقیق نیز برحسب بررسی ادبیّات موضوعی حوزه همسویی تعیین گردیده است. بر این اساس، با بهرهگیری از مدل لوفتمن برای، تعدادی از مدیران و کارشناسان برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی و نیز تعدادی از مدیران و کارشناسان کسبوکار شرکت بیمه البرز که جامعه آماری 270 نفریاین تحقیق را تشکیل میدهند، مد نظر قرار گرفتهاند. نظر به اینکه تحقیق حاضر در پی تبیین مدل لوفتمن جهت همسو نمودن استراتژیهای کسبوکار و فنّاوری اطّلاعات است، برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات حاصل از پرسشنامه به منظور تایید یا رد ابعاد و عوامل مدل تدوین شده، از آزمون t تک نمونه استفاده شده است. بنابر نتایج بدست آمده، با 95 درصد اطمینان میتوان گفت که کسبوکار و فناوری اطلاعات در شرکت بیمه البرز در سطح مطلوبی از همسویی قراردارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت اکوسیستم نوآوری SME'S با استفاده از AHP فازی
هنگامه معینی پور مریم مصلح ماه منیر بیاناتیدر شرایط سخت بازار، نوآوری خلق، توسعه و پیادهسازی ایدههای جدید یا به صورت بهبود در محصولات، فرآیندها و راهبردهای فعلی است که در نهایت موجب موفقیت تجاری و رهبری بازار میشود و ارزشی را برای ذینفعان ایجاد میکند و باعث رشد اقتصادی و بهبود استانداردهای زندگی میشود.اکوس أکثردر شرایط سخت بازار، نوآوری خلق، توسعه و پیادهسازی ایدههای جدید یا به صورت بهبود در محصولات، فرآیندها و راهبردهای فعلی است که در نهایت موجب موفقیت تجاری و رهبری بازار میشود و ارزشی را برای ذینفعان ایجاد میکند و باعث رشد اقتصادی و بهبود استانداردهای زندگی میشود.اکوسیستم نوآوری به عنوان یک محیط فیزیکی توصیف میشود که اشاره دارد به شبکهها یا خوشههایی از کارآفرینان، مخترعین، شرکتها، دانشگاهها، آزمایشگاههای تحقیقاتی، آژانسهای دولتی و دیگر مؤسسات و منابع که هدف آنها رسیدن به یک فرآیند جدید یا توسعه محصول است. از اینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت اکوسیستم نوآوری SME'S میباشد. این تحقیق از نظر روش، از نوع تحقیق توصیفی – پیمایشی است که شامل جمعآوری اطلاعات به طور مستقیم از گروهی از افراد است. بعد از شناسایی عوامل مؤثر از طریق روش کتابخانهای و مصاحبه با مدیران مستقر در پارکهای علم و فناوری، پرسشنامه دلفی به منظور شناسایی مهمترین شاخصها در جامعه آماری متشکل از شرکتهای مستقر در پارکهای علموفناوری تهران، پردیس و شهر قم اجرا گردید. سپس به منظور اولویتبندی این عوامل از پرسشنامه AHP استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر، اکوسیستمهای نوآوری را یاری میرساند تا با شناسایی و به کار بردن عوامل مؤثر در موفقیت خود موجبات ارتقاء کسبوکارهای کوچک و همچنین استارتآپها و باقی ماندن در عرصه رقابت را فراهم کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - ارائه مدل عوامل مؤثر بر موفقیت مؤسسات فناوری مالی در سطح مشتریان
ساناز آهنگران فاطمه صمدی معصومه جعفریمؤسسات فناوری مالی حجم گستردهای از مشاغل حوزه مالی در ایران را در برمیگیرد و موفقیت در این مشاغل به شاخصهای مختلفی وابستگی دارد که مشتریان یکی از این عوامل میباشد. ازاینرو شناسایی و طبقهبندی این عوامل میتواند راهبردی جهت مؤسسات نوپا در این زمینه برای رسیدن به مدل أکثرمؤسسات فناوری مالی حجم گستردهای از مشاغل حوزه مالی در ایران را در برمیگیرد و موفقیت در این مشاغل به شاخصهای مختلفی وابستگی دارد که مشتریان یکی از این عوامل میباشد. ازاینرو شناسایی و طبقهبندی این عوامل میتواند راهبردی جهت مؤسسات نوپا در این زمینه برای رسیدن به مدل کنونی مؤسسات فین تک و همچنین میتواند دستورالعملی برای نگه داشت وضع فعلی مؤسسات فناوری مالی رشد کرده در حال حاضر باشد برای طراحی مدل عوامل مؤثر بر موفقیت مؤسسات فناوری مالی در سطح مشتریان در این پژوهش از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفادهشده است. در ادامه مدلسازی ساختاری تفسیری ISM تحلیل MICMAC نیز انجامشده است. هدف از تحلیل MICMAC بررسی و تحلیل نیروی نفوذ و نیروی وابستگی مؤلفهها است که در مرحله تشکیل ماتریس دریافتی نهایی، آنها محاسبهشدهاند. در انتها با بهکارگیری یک روش تصمیمگیری چندمعیاره تمام عوامل و شاخصهای مؤثر بر موفقیت مؤسسات فناوری مالی در سطح مشتریان با نظر خبرگان انجمن فین تک ایران رتبهبندی شدهاند. عوامل مؤثر بر موفقیت مؤسسات فناوری مالی در سطح مشتریان ، مشتری مداری رتبه یک را به خود اختصاص داده است. رتبههای بعدی به ترتیب بهچابکی، مدیریت امنیت، حاشیه سود کم، انطباق آسان، مقیاسپذیری و نوآوری تعلق میگیرد. مدل استخراجی از روش ISM به روش معادلات ساختاری مورد برازش قرار گرفت که نشان از ارتباط بین متغیرها دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - خصوصیسازی: مفاهیم، روشها و تأثیرات
محمدرضا بهارستانفر احمد مرکز مالمیریبررسی تجربه مقرراتگذاری در بسیاری از کشورها نشان میدهد که نقطه عزیمت مقرراتگذاری، اجرای سیاستهای آزادیسازی اقتصادی یا خصوصیسازی بوده است. از خصوصیسازی تعاریف مختلفی توسط صاحب نظران ارایه شده است. تفاوتهای اساسی در تعاریف ارایهشده، به نظرگاههای متنوعی بازمیگر أکثربررسی تجربه مقرراتگذاری در بسیاری از کشورها نشان میدهد که نقطه عزیمت مقرراتگذاری، اجرای سیاستهای آزادیسازی اقتصادی یا خصوصیسازی بوده است. از خصوصیسازی تعاریف مختلفی توسط صاحب نظران ارایه شده است. تفاوتهای اساسی در تعاریف ارایهشده، به نظرگاههای متنوعی بازمیگردد که خود ناشی از تلقیهای مختلف از مفاهیم بنیادینی هم چون دولت، عدالت، نظام توزیع، شهروندی و ماننداینهاست. مهمترین هدفاین نوشتار، شناسایی تأثیرات خصوصیسازی و تأکید بر ضرورت آگاهی قانون گذار از آنها پیش از تصویب هر قانونی در خصوص فرایند مذکور است.درایران، قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، قطعاً منافع نهادها واشخاص متعددی را متأثر کرده است و آثار کوتاهمدت و بلندمدت گستردهای، بهویژه در حوزههای اقتصادی،بر جای نهاده و هم چنان خواهد گذاشت. شواهد موجود حاکی از آن است که پیش از تصویب قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، بهنحوی نظاممند به تأثیراتاین قانون بر محیط اقتصادی توجه نشده است. دراین مقاله استدلال شده که نکته اساسی و در عین حال مغفول ماندهاین است که خصوصیسازی، نه صرفاً با واگذاری بنگاههای دولتی به بخش غیردولتی، بلکه با کوتاه کردن دست دولت از کنترل همهجانبه بر امور اقتصادی قابل تحقق است. آن چه رکن بنیادین خصوصیسازی شمرده میشود، آزادسازی اقتصاد، بهعنوان پیششرط موفقیت در غیردولتی کردن اقتصاد است. تمرکز قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی،و هم چنین مجریان قانون مذکور، بر مبحث واگذاریها و اجرای سریع مفاد مربوط به آن بوده است؛ در حالیکه بحث واگذاریهای فعالیتها و بنگاههای بخش دولتی به بخش غیردولتی، یکی از محورهای خصوصیسازی و هم چنین قانون مورد بحث است. محور اساسیتر و مهمتر در خصوصیسازی، ارتقا و بهبود محیط کسبوکار، بهویژه از طریق تضمین مؤثرتر حقوق مالکیت، است که طی سالهای گذشته با بیاعتنایی مواجه شده است. تمهید فضای رقابتی و بستر حمایتی مناسب برای فعالیت بخش خصوصی، و بهطور خلاصه جدی گرفتن الزامات آزادسازی، پیششرطهای اساسی برای خصوصیسازی مؤثر و موفق شمرده میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - بررسی اثرات بهبود فضای کسبوکار بر صادرات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی (مطالعه موردی کشورهای منتخب گروه G77)
ابوالفضل شاه آبادی یونس سلمانی سید آرش ولی نیادر ادبیات مدرن تجارت بینالملل، کارکرد نهادی و اتخاذ قوانین و مقررات مناسب و کارا از منظر تجارت از علل اساسی توسعه اقتصادی کشورها محسوب میگردد. مؤلفههای انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی و صادرات را می توان از مؤلفههای کلیدی عرصه تجارت برشمرد که بسیاری از کشورها توانس أکثردر ادبیات مدرن تجارت بینالملل، کارکرد نهادی و اتخاذ قوانین و مقررات مناسب و کارا از منظر تجارت از علل اساسی توسعه اقتصادی کشورها محسوب میگردد. مؤلفههای انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی و صادرات را می توان از مؤلفههای کلیدی عرصه تجارت برشمرد که بسیاری از کشورها توانسته اند با بهره مندی از آنها به رشد و توسعه اقتصادی دست یابند. در این مطالعه، اثرات بهبود فضای کسبوکار و متغیرهای کنترل بر انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه صادرات در ایران و ۲۰ کشور منتخب G77 طی دوره 2012- 2006 بررسی شده است. عوامل موثر بر انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی شامل فضای کسبوکار، فراوانی منابع طبیعی، حکمرانی خوب و آزادی اقتصادی است. همچنین، فضای کسبوکار، انباشت سرمایهگذاری مستقیم خارجی و نرخ ارز حقیقی بهعنوان عوامل موثر بر توسعه صادرات در نظر گرفتهشدهاند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که بهبود فضای کسبوکار و حکمرانی خوب رابطه مستقیم و فراوانی منابع طبیعی و آزادی اقتصادی رابطه معکوسی با انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارند. همچنین بر اساس نتایج بهدست آمده؛ بهبود فضای کسبوکار، انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نرخ ارز حقیقی رابطه مستقیم با توسعه صادرات کشورهای منتخب G77 دارند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - ارائه مدل هویت نام تجاری شرکت مبتنی بر مدیریت فرایند کسبوکار
فرزانه زارع مهرجردیهویت نام تجاری در کانون فعالیتهای کسبوکار هر شرکتی قرار دارد و مدیریت فرایند کسبوکار کلید دستیابی سازمان به هویتی متمایز نزد مصرفکنندگان است. در این مطالعه به ارائه مدل هویت نام تجاری شرکت مبتنی بر مدیریت فرایند کسبوکار پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک أکثرهویت نام تجاری در کانون فعالیتهای کسبوکار هر شرکتی قرار دارد و مدیریت فرایند کسبوکار کلید دستیابی سازمان به هویتی متمایز نزد مصرفکنندگان است. در این مطالعه به ارائه مدل هویت نام تجاری شرکت مبتنی بر مدیریت فرایند کسبوکار پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه مدیریت فرایند کسبوکار کاندوس و دبرا (2016) و پرسشنامه هویت برند باتاچاریا و سن (2003) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و ضریب Rho بررسی شده است. همچنین برای اعتبارسنجی پرسشنامه از روایی همگرا، روایی واگرا و شاخص HTMT بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل مدیران شرکت گلچین بوده و با روش تحلیل توان 210 نفر در این مطالعه شرکت کردهاند. برای بررسی مدل مفهومی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان داده است که عوامل سازمانی، فرایندی، فنی و مدیریتی هریک به صورت جداگانه بر هویت نام تجاری شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارند. براساس دستاوردهای این مطالعه مشخص شده است مدیریت فرایند کسبوکار نقش عمدهای در تبیین هویت نام تجاری شرکت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - رتبهبندی استانهای کشور بر اساس شاخصهای فضای کسبوکار با تکنیک تاکسونومی عددی
فاضل قربانی احمد سرلک غلامعلی حاجیهدف این پژوهش رتبهبندی استانهای کشور بر اساس شاخصهای فضای کسبوکار بر اساس 22 مؤلفهی فضای کسبوکار در دوره زمانی 1388-1394 میباشد که با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش استفاده شده توصیفی و از نوع پژوهش کاربردی است. در این پژوهش به أکثرهدف این پژوهش رتبهبندی استانهای کشور بر اساس شاخصهای فضای کسبوکار بر اساس 22 مؤلفهی فضای کسبوکار در دوره زمانی 1388-1394 میباشد که با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش استفاده شده توصیفی و از نوع پژوهش کاربردی است. در این پژوهش به منظور رتبهبندی استانهای کشور روش جمع آوری اطلاعات کتابخانهای و بر پایه دادههای خام ازگروه مطالعات مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی ایران بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از میانگین یک دوره هفت ساله بر اساس 22 شاخص فضای کسب کار استانهای گیلان، چهارمحال بختیاری، اردبیل و مرکزی به ترتیب رتبه اول تا چهارم را کسب کردهاند یعنی بهترین ارزیابی از فضای کسبوکار از آن خود کردهاند و استانهای آذربایجان غربی، بوشهر، کهگیلویه و بویر احمد و ایلام به ترتیب رتبههای 27 تا 30 ام را به خود اختصاص دادهاند، که بدترین ارزیابی از فضای کسبوکار برای آنها تلقی میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - سیستم مالی غیرمتمرکز (دیفای) با تاکید بر IDO ها و کاربرد آن برای کسبوکارهای نوپا و کوچکمقیاس
محمد یعقوبی متین فخیمی اکمل مهدی صادقی شاهدانیسیستم مالی غیرمتمرکز(دیفای) رشد قابل ملاحظهای را در سال 2021 تجربه کرده است. دیفای درصدد آن است که با استفاده از بلاکچین واسطهها را حذف کرده و خدمات سیستم مالی سنتی را به شکل غیرمتمرکز ارائه نماید. دیفای تا به حال توانسته است خدمات زیادی را بر بستر بلاکچین پیادهسا أکثرسیستم مالی غیرمتمرکز(دیفای) رشد قابل ملاحظهای را در سال 2021 تجربه کرده است. دیفای درصدد آن است که با استفاده از بلاکچین واسطهها را حذف کرده و خدمات سیستم مالی سنتی را به شکل غیرمتمرکز ارائه نماید. دیفای تا به حال توانسته است خدمات زیادی را بر بستر بلاکچین پیادهسازی کند. همچنین روشهای تامینمالی پروژههای مختلف بر بستر بلاکچین تا قبل از سال 2021، به طور عمده عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه اولیه صرافی (IEO) بوده است اما دیفای با استفاده از صرافیهای غیرمتمرکز، روش عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) را به روشهای تامینمالی از طریق بلاکچین افزوده است. در پژوهش حاضر پس از بیان مبانی نظری دیفای، برای پاسخ به این پرسش که پروژههای مربوط به دیفای در چه مقیاسی توانایی تامینمالی از طریق بلاکچین را دارند از پایتون و کتابخانه pycaret استفاده نموده و مدلهای مختلف طبقهبندی را بر روی دادههای مربوط به 665 پروژه در ده صنعت پرکاربرد بلاکچین که در سایت کریپتو رَنک در طی سالهای 2017 تا 2021 لیست شدهاند، اجرا میکنیم. نتایج پیشبینی مدل حاکی از آن است که پروژههای صنعت دیفای و پروژههای سایر صنایع که از روش IDO استفاده میکنند توانایی تامینمالی در مقیاس کوچک را از طریق بلاکچین دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی اثر مشوقهای مالیاتی بر ایفای تعهدات مالیاتی و نتایج کسبوکار مؤدیان با رویکرد مدلسازی عامل بنیان
فروغ معزی محمدعلی کرامتی محمد ابراهیم محمدپور زرندیچکیدهمالیات یکی از منابع اصلی درآمدزایی دولت است و دولت از مشوقهای مالیاتی بهعنوان ابزاری کلیدی جهت ایجاد تعهد در مؤدیان استفاده میکند. مطالعه حاضر با هدف درک اثر مشوقهای مالیاتی بر ایفای تعهدات مالیاتی و نتایج کسبوکار مؤدیان صورت گرفته است. این مطالعه از منظر هدف أکثرچکیدهمالیات یکی از منابع اصلی درآمدزایی دولت است و دولت از مشوقهای مالیاتی بهعنوان ابزاری کلیدی جهت ایجاد تعهد در مؤدیان استفاده میکند. مطالعه حاضر با هدف درک اثر مشوقهای مالیاتی بر ایفای تعهدات مالیاتی و نتایج کسبوکار مؤدیان صورت گرفته است. این مطالعه از منظر هدف یک پژوهش کاربردی است و از منظر شیوه گردآوری دادهها به دو صورت کتابخانهای و میدانی است. در روش کتابخانهای استخراج مطالب موردنیاز با استفاده از مطالعهی کتب، نشریات داخلی، بررسی مقالات در پایگاههای علمی خارجی و داخلی انجام گرفته است و در روش میدانی با مراجعهی مستقیم به مؤدیان و قرار گرفتن در محیط، اطلاعات موردنیاز گردآوری شده است. با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات مذکور به شناسایی عاملها، ارتباط بین آنها و ارتباط عاملها با محیط و در نهایت مدلسازی عامل بنیان پرداخته و پس از اجرای مدل در نرم افزار انی لاجیک اطلاعات مذکور مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و سه فرضیه موجود در پژوهش بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که مشوقهای مالیاتی برای هر مؤدی میتواند ادراک آن مؤدی از میزان مالیاتی که به آن تعلق گرفته را کاهش داده که در نتیجه منجر به ایفای تعهدات مالیاتی و تغییر سطوح سودآوری و هزینه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - نقش استراتژیهای کارآفرینی در موفقیت کسبوکارهای کوچک و متوسط و اولویت بندی استراتژی ها به روش AHP (مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی)
علی اکبر پیوسته سید محمد منافیکارآفرینی مفهومی مبهم و چندبعدی و درک نقش آن در فرآیند رشد، نیازمند یک چارچوب نظری مشخص است، زیرا متغیرهای واسطهای زیادی برای توصیف شیوه تأثیر آن بر رشد اقتصادی وجود دارد. روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهیافته، بیانگر این واقعیت است که اقتصاد، تحت تأثیر کارآفرینی ا أکثرکارآفرینی مفهومی مبهم و چندبعدی و درک نقش آن در فرآیند رشد، نیازمند یک چارچوب نظری مشخص است، زیرا متغیرهای واسطهای زیادی برای توصیف شیوه تأثیر آن بر رشد اقتصادی وجود دارد. روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهیافته، بیانگر این واقعیت است که اقتصاد، تحت تأثیر کارآفرینی است، بهگونهای که کارآفرینان در توسعه اقتصادی، نقش محوری داشتهاند. هدف پژوهش بررسی نقش استراتژیهای کارآفرینی در موفقیت کسبوکارهای کوچک و متوسط و اولویت بندی استراتژی ها به روش AHP است. جامعه آماری شامل مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط شهر تبریز بوده که بر اساس آمار سازمان صنعت، معدن و تجارت برابر 5850 مدیر و بهمنظور تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان (1970) استفاده شده که تعداد آن برابر 360 نفر که ازنمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. و جهت گردآوری داده از پرسشنامه محقق ساخته و جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون t و برای اولویت بندی استراتژیها از روش AHP استفادهشده است.نتایج بهدستآمده از تحلیل استراتژیهای کارآفرینی نشان میدهد که مناسبترین استراتژی برای توسعه کارآفرینی در کسبوکارهای کوچک و متوسط همکاری با سایر شرکتهای موفق بهمنظور ارتقاء سطح کسبوکار میباشد که در قالب استراتژیهای اکتسابی قرار میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - طراحی الگوی تابآوری کسبوکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحران: رویکرد آمیخته
پیمان پروری مهدیه جلال پور حسین رحمان سرشت وحید ناصحی فرکسب وکارهای کوچک و متوسط هنگام بحران و چالش های محیطی، تابآوری را به عنوان نوعی رفتار با هدف بهبود و انسجام عملکرد، ارایه می دهند. هدف این پژوهش ارائه الگویی برای تابآوری کسبوکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحران است. در این پژوهش بیماری همهگیر کووید-19 بهعنوان مصداق ش أکثرکسب وکارهای کوچک و متوسط هنگام بحران و چالش های محیطی، تابآوری را به عنوان نوعی رفتار با هدف بهبود و انسجام عملکرد، ارایه می دهند. هدف این پژوهش ارائه الگویی برای تابآوری کسبوکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحران است. در این پژوهش بیماری همهگیر کووید-19 بهعنوان مصداق شرایط بحران در نظر گرفته شده است. این مطالعه با رویکرد آمیخته انجام گرفته است. بدین منظور در مرحله کیفی جهت گردآوری داده های پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته با 36 نفر از خبرگان و متخصصانی که در این زمینه حائز تجربه و دانش هستند استفاده شد و در مرحله کمی پرسشنامه تحقیق در بین 269 نفر از صاحبنظران توزیع گردید. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با روش تحلیل مضمون و مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش ظرفیتهای بالقوه برای تابآوری کسب و کارهای کوچک و متوسط در شرایط بحرانی را شناسایی کرد که دربرگیرنده چهار سطح است: (1) سطح فردی شامل توانمندسازی فردی و پرورش شایستگیها، (2) سطح سازمان شامل جهتگیری بازاریابی، جهتگیری استراتژیک، آمادهسازی زیرساختها، نظام مالی دقیق و مدیریت منابع انسانی (3) سطح صنعت شامل تعاملات نزدیکتر با مشتریان، رصد رقبا و مدیریت تامینکنندگان، (4) سطح نهادی شامل حمایتهای بخش عمومی و ایجاد انجمنها و تشکلهای حامی. الگوی بهدستآمده از این تحقیق نشان میدهد که ایجاد ظرفیتها و بسترهای درونی و بیرونی موجب استمرار تابآوری کسب و کارهای کوچک و متوسط در شرایط بحرانی و واکنش سریع جهت تطبیق با نااطمینانیها و الزامات نوظهور میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - شناسایی و مفهوم پردازی قابلیتهای پویا به منظور سازگاری مدل کسبوکار در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات
آرمان دیلمی عضدی سیدحمید خداداد حسینی اسداله کردنائیج اصغر مشبکیدستیابی به موفقیت به وسیله یک سازمان و ایجاد ارزش برای زمان طولانی نیازبه یک مدل کسبوکار کارا در دورههای مختلف فعالیت کسبوکار دارد. برای این منظور سازمانها باید همواره نیروهای محیطی خود را پایش و در صورت نیاز خود را با این تغییرات سازگار کنند تا بتوانند در محیط رقاب أکثردستیابی به موفقیت به وسیله یک سازمان و ایجاد ارزش برای زمان طولانی نیازبه یک مدل کسبوکار کارا در دورههای مختلف فعالیت کسبوکار دارد. برای این منظور سازمانها باید همواره نیروهای محیطی خود را پایش و در صورت نیاز خود را با این تغییرات سازگار کنند تا بتوانند در محیط رقابتی باقی بمانند. این سازگاری در مدل کسبوکار نیاز به قابلیتهایی دارد که نیاز است که در سازمان ایجاد شوند، توسعه این قابلیتها به سازمانها کمک میکند تا بر عدم انعطاف مدل کسبوکار خود غلبه کنند و فرآیند تغییر را با یک روش سیستماتیک و ساختاریافته پیادهسازی کنند. در همین راستا هدف این پژوهش شناسایی قابلیتهای پویای مورد نیاز به منظور ایجاد سازگاری در مدل کسبوکار سازمان است. برای این منظور صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه به تحلیل دادههای حاصل از مرور نظاممند ادبیات در بازه زمانی 15 سال اخیر و نیز مصاحبه با 18 نفر از خبرگان این صنعت پرداخته شده است، که به صورت غیراحتمالی و هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. نهایتا مدلی توسعه یافته که در آن قابلیتهای پویای موردنیاز به منظور سازگاری مدل کسبوکار در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران در چهار گروه قابلیت مشاهده و ارزیابی خارجی، قابلیت اکتساب منابع خارجی، قابلیت پیکربندی مجدد منابع داخلی و قابلیت نوسازی منابع داخلی مفهومپردازی شدهاند. همچنین سازگاری مدل کسبوکار نیز در سه گروه سازگاری در ارزش پیشنهادی، سازگاری در خلق ارزش و سازگاری در کسب ارزش مفهومپردازی شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - تحلیل وضعیت پیشرانهای درونسازمانی نوآوری مدل کسبوکار ر سازمان های توسعهدهنده محصولات پیچیده دفاعی
غلامرضا توکلی مرتضی معروفانی حسن فارسیجانی محمد حسین کریمی گوارشکیتحقیقات اخیر حوزه مدیریت به اهمیت مدلهای کسبوکار برای خلق ارزش و افزایش عملکرد سازمانها اشاره دارد. اهمیت این موضوع برای سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده، بیش از پیش، احساس میگردد. مفهوم محصولات و سامانههای پیچیده برای ایجاد تمایز میان کالاهای سرمایهای (دارا أکثرتحقیقات اخیر حوزه مدیریت به اهمیت مدلهای کسبوکار برای خلق ارزش و افزایش عملکرد سازمانها اشاره دارد. اهمیت این موضوع برای سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده، بیش از پیش، احساس میگردد. مفهوم محصولات و سامانههای پیچیده برای ایجاد تمایز میان کالاهای سرمایهای (دارای فناوری پیشرفته) با کالاهای استاندارد و مصرفی (تولید با سیستم انبوه) استفاده میشود. این پژوهش به شناسایی و تحلیل اهمیت و عملکرد پیشرانهای نوآوری مدل کسبوکار در سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده دفاعی پرداخته است. پس از شناسایی پیشرانها (تحلیل مضمون دادههای حاصل از مطالعه پیشینه موضوع، بررسی اسناد راهبردی و تشکیل گروههای کانونی)، از طریق تهیه و توزیع پرسشنامه در میان 260 نفر از مدیران و کارشناسان آگاه به فرصتها و چالشهای توسعه محصولات پیچیده که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، وضعیت اهمیت- عملکرد در هریک از پیشرانهای شناساییشده، برای سازمانهای مورد نظر مورد سنجش قرار گرفت. پیشرانها در ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد دستهبندی شدند و اولویت بهبود هر یک از آنها تعیین شد. تعداد 54 پیشران در 8 بعد شناسایی شد. بر اساس ماتریس اهمیت- عملکرد، برای 45 پیشران استراتژی تمرکز و برای 9 پیشران استراتژی تداوم وضعیت موجود پیشنهاد گردید. هیچیک از پیشرانها در ناحیه اتلاف یا بیتفاوتی قرار نگرفتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - طراحی مدل اقتضایی راهبردهای مدیریت منابع انسانی
محمدرضا ریحانی تورج مجیبی حسنعلی آقاجانی مجتبی طبری علی مهدی زاده اشرفیطراحی مدل اقتضایی راهبردهای مدیریت منابع انسانی، با استفاده از نقاط مرجع راهبردی مطالعه استوارت و براون در سال 2019 در بانک توسعه صادرات ایران، هدف این پژوهش است. تحقیق حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است. روایی تحقیق، با نظر خبرگان و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/0 به أکثرطراحی مدل اقتضایی راهبردهای مدیریت منابع انسانی، با استفاده از نقاط مرجع راهبردی مطالعه استوارت و براون در سال 2019 در بانک توسعه صادرات ایران، هدف این پژوهش است. تحقیق حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است. روایی تحقیق، با نظر خبرگان و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/0 بهدست آمد. در مرحله اول، جهت طراحی مدل از روش فازی و در مرحله دوم، مدل با نظر 181 نفر طبق جدول مورگان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون معادلات ساختاری با کمک نرمافزار لیزرل، ضمن تائید نظری، سازگاری تجربی مدل را نشان داد. درنهایت در مرحله سوم، شکاف وضع موجود با وضع مطلوب راهبردهای چهارگانه بهوسیله آزمون تی استیودنت انجام شد. طبق یافتهها راهبرد بانک از هر دو بعد تمایز و رهبری هزینه و نیز استخدام از بازار کار خارجی در وضعیت مطلوبی قرار نگرفت، لیکن نگهداری کارکنان فعلی تائید گردید. اقدامات منابع انسانی در کل بانک با راهبرد سرباز وفادار و در واحد اعتبارات- بینالملل با راهبرد متخصص متعهد و سرباز وفادار منطبق گردید. در پایان نتیجهگیری شده است به اقتضای واحدهای مختلف، برای برقراری همسویی کامل راهبردها اقدام شود. توسعه خدمات متمایز، کاهش هزینهها، پرورش استعدادها برای همهی واحدها مدنظر قرار گیرد، لیکن برای واحدهای ستادی، به انعقاد قراردادهای برونسپاری نیز توجه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - الگوی تحلیلی نظام مسائل توسعه کسبوکارهای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران
مجتبی جعفرزاده محمدرضا بهمنی خدنگ محمد مهدی مستوفی شربیانیپژوهش حاضر با هدف مسئله‎شناسی تحلیلی توسعه کسبوکارهای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران انجام شده و سوال اصلیاش آن است که الگوی تحلیلی مسئلهشناسی توسعه کسبوکارهای فرهنگی در ایران به چه صورت است؟؛ در این راستا با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان، مس أکثرپژوهش حاضر با هدف مسئله‎شناسی تحلیلی توسعه کسبوکارهای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران انجام شده و سوال اصلیاش آن است که الگوی تحلیلی مسئلهشناسی توسعه کسبوکارهای فرهنگی در ایران به چه صورت است؟؛ در این راستا با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان، مسائل مربوطه شناسایی شدند و 45 مسئله اصلی با رویکرد تحلیل مضمون در 6 کلانمسئله دستهبندی شدند، در ادامه با بهرهگیری از روش مدلسازی ساختاری تفسیری، الگوی تحلیلی مسائل با رویکرد خبرگانی استخراج شدند؛ در ادامه الگوی تحلیلی سه سطحی از مسائل پیشروی توسعه کسبوکارهای فرهنگی ارائه شد و برای تحلیلهای بیشتر و ارائه راهبردهای مناسب به سیاستگذاران کشور، تحلیل قدرت نفوذ و میزان وابستگی نیز بر روی کلان مسائل انجام شد و مولفهها مبتنی بر میزان نفوذ و وابستگی در 4 دسته مسائل خودمختار، وابسته، مستقل و پیوندی قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش، کلان مسائل سیاستگذاری و تقنینی بیشترین نفوذ را دارند و در پایهایترین سطح قرار گرفتند و مستحق بیشترین توجه اند؛ پس از آن در سطح دوم کلان مسائل اقتصادی، سرمایه انسانی و زیرساختی قرار گرفتند و در نهایت در سطح سوم کلان مسائل بازاریابی و طراحی محصول قرار گرفتند که کمترین تاثیر را بر سایر ابعاد نظام مسائل حوزه کسبوکارهای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - اولویت بندی استراتژی های اقتصادی کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی با استفاده از روش ادغام -TOPSIS AHp
سرگل علیزاده زهرا نوبخت رمضانی نیما ماجدیاین تحقیق با هدف بررسی شناسایی و اولویتبندی استراتژیهای اقتصادی کسبو کارهای کوچک و متوسط ورزشی با استفاده از روش ادغام AHP-TOPSIS طراحی و اجرا گردید. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بود که به صورت میدانی اجرا گردید. به منظور شناسایی استراتژیهای اقتصادی کسبو کارهای أکثراین تحقیق با هدف بررسی شناسایی و اولویتبندی استراتژیهای اقتصادی کسبو کارهای کوچک و متوسط ورزشی با استفاده از روش ادغام AHP-TOPSIS طراحی و اجرا گردید. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بود که به صورت میدانی اجرا گردید. به منظور شناسایی استراتژیهای اقتصادی کسبو کارهای کوچک و متوسط ورزشی، از روش دلفی تا اشباع نظری و شناسایی خبرگان با شیوه گلوله برفی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از روش AHP و تاپسیس با استفاده از نرمافزارهای SUPER DECISION و نرمافزار تاپسیس استفاده گردید. با توجه به نتایج تحقیق مشخص گردید که استراتژی ادغام با دیگر شرکتها، استراتژی یکپارچگی عمودی به بالا و استراتژی تنوع ناهمگن مهمترین استراتژیهای مشخص شدن کسبو کارهای کوچک و متوسط ورزشی میباشد. بنابراین کسبو کارها در ورزش به واسطه توسعه و بهبود قابلیتهای خود نیاز است تا با دیگر شرکتها و کسبو کارها در جهت ایجاد ساختار قویتر ادغام داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - کارآفرینی خانوادگی: یک مطالعه مورد کاوی برای تبیین نقش فرزندان در رقابتپذیری کسبوکارهای خانوادگی
عالمه شهیدی داتیس خواجه ئیان یاسمن گرجیشرکتهای کارآفرین خانوادگی شکلی از کسبوکارهای مهم و رو به گسترش در اقتصاد جوامع هستند که آینده و بقای آنها در گرو اجرای صحیح فرآیند جانشینپروری و ترغیب فرزندان به ایفای نقش در آنها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین نقش نسل¬های بعدی در پیشرفت کسب و کارهای خانگی أکثرشرکتهای کارآفرین خانوادگی شکلی از کسبوکارهای مهم و رو به گسترش در اقتصاد جوامع هستند که آینده و بقای آنها در گرو اجرای صحیح فرآیند جانشینپروری و ترغیب فرزندان به ایفای نقش در آنها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین نقش نسل¬های بعدی در پیشرفت کسب و کارهای خانگی صورت گرفته است. به این منظور، با اتخاذ رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی، تعداد هفت نفر از مدیران و مالکان یک کسب¬وکار خانوادگی در شهر تهران که یکی از پژوهشگران عضو نسل سوم آن است، به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. براساس تحلیل دادههای حاصله از مصاحبه، چهار مضمون مدیریت استراتژیک، استراتژی¬های کسب¬وکار، انتقال کسب¬وکار و ویژگی¬های کسب¬وکار به عنوان مضامین اصلیِ در برگیرنده عواملی که میتوانند به تقویت نقش فرزندان در کسب و کارهای کارآفرین کمک کنند استخراج شدند. این عوامل میتوانند زمینه لازم جهت مشارکت و ایفای نقش بیشتر و مؤثرتر فرزندان در مدیریت کسبوکارهای خانوادگی و حفظ و بقای آنها را فراهم نماید و از این طریق، قدرت رقابتپذیری کسبوکارهای خانوادگی را در بازارهای تند رشد ارتقاء دهد. تفاصيل المقالة