-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی و تحلیل دو نظریه درباره پیشینه یهودیان کاشان در تاریخ ایران
حسین حیدری علی فلاحیان وادقانیچکیده پیشینه حضور یهودیان در ایران به دوره اسارت بابلی، هخامنشیان و مادها، میرسد. یهودیان در این تاریخ طولانی، بر رغم شمار اندک، در حیات سیاسی، دینی، علمی و اقتصادی مردم ایران تأثیرگذار بودهاند. از شهرهای ایران، کاشان در چند سده مساعدترین زمینه را در مقایسه با دیگر ن أکثرچکیده پیشینه حضور یهودیان در ایران به دوره اسارت بابلی، هخامنشیان و مادها، میرسد. یهودیان در این تاریخ طولانی، بر رغم شمار اندک، در حیات سیاسی، دینی، علمی و اقتصادی مردم ایران تأثیرگذار بودهاند. از شهرهای ایران، کاشان در چند سده مساعدترین زمینه را در مقایسه با دیگر نقاط ایران و جهان برای همزیستی و بالندگی آنان فراهم ساخته است، چنانکه برخی از یهودیان، کاشان را اورشلیم کوچک یا کهکشان عالمان و ادیبان یهود خواندهاند. این مقاله به طرح و بررسی دو نظریه درباره سابقه حضور یهودیان در این شهر پرداخته است: نظریه نخست پیشینه یهود را در کاشان به پس از دوره اسارت بابلی میرساند و نظریه دوم، به مهاجرت آنان از اسپانیا و دیگر شهرهای اروپا، بهویژه بعد از اعمال تفتیش عقاید اروپابه کاشان قائل است. مهمترین دلیل نظریه نخست، میراث باستانشناسی کاشان، قدمت محلات وگورستان کلیمیان، گویش مخصوص کلیمیان کاشان (راجی ولوفتایی) و سنت شفاهی آنان است که واژههای ایران باستان از جمله مادی را در بر دارد. قائلان به نظریه دوم، به گزارشهای مکتوب جهانگردان یهودی، مسیحی و روایت مورخان مسلمان استناد میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اسا می کنه و بیماری های ناشی از آن در نشخوار کنندکان ایران در برخی زبان ها وگویش های ایرا نی
علی اسلامیهدف این پژوهش جمع آوری، ثبت و مکتوب اسامی محلی کنه ها و بیماری های ناشی از آن ها در نشخوار کنند گان ایران است. برای مطالعه میدانی که برای اولین بار در ایران انجام شده است، در پرسش نامه تهیه شده به اداره های دامپزشکی31 استان کشور توزیع شد. تا پژوهشگرا ن که دکتران دامپزشک أکثرهدف این پژوهش جمع آوری، ثبت و مکتوب اسامی محلی کنه ها و بیماری های ناشی از آن ها در نشخوار کنند گان ایران است. برای مطالعه میدانی که برای اولین بار در ایران انجام شده است، در پرسش نامه تهیه شده به اداره های دامپزشکی31 استان کشور توزیع شد. تا پژوهشگرا ن که دکتران دامپزشکی از گویشواران در آن گویش های کنه ها و و بیماری های ناشی از آن ها جمع آوری و ثبت شوند .نتایج این مطالعه نشان می دهد که 101 گویش های کنه ها و بیماری های ناشی از آن ها در 28 استان گزارش شده است، که طیف آن ها بین 8-1 عدد بود. ضمنا در پرسش نامه استان های الرز، زنجان و قم اسامی مربوطه را ثبت نشده است.گزارش این گویش ها به عنوان منبعی برای همگان، پژوهش گران زبا و گویش شناسان و جنبه فناوری اش برای کسانی که به حرفۀ دامپزشکی مورد استفاده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - برابر نهادهای قرآنی و ساختار دستوری آنها در تفسیر کشف الاسرار و عُدّة الابرار
غلام حسن پیرزاده گرمی علی محمد موذنییکی از تفسیرهای مهمّ فارسی در قرن ششم هجری، تفسیر کشفالاسرار و عُدّةالابرار رشیدالدّین ابوالفضل میبدی است. وی از شاگردان خواجه عبدالله انصاری است و در تفسیر خود، تحت تأثیر آموزههای او قرار گرفته است.این تفسیر در سه نوبت النّوبة الاُولی ، النّوبة الثّانیة و النّو أکثریکی از تفسیرهای مهمّ فارسی در قرن ششم هجری، تفسیر کشفالاسرار و عُدّةالابرار رشیدالدّین ابوالفضل میبدی است. وی از شاگردان خواجه عبدالله انصاری است و در تفسیر خود، تحت تأثیر آموزههای او قرار گرفته است.این تفسیر در سه نوبت النّوبة الاُولی ، النّوبة الثّانیة و النّوبة الثّالثة مورد تفسیر واقع شده است.در نوبت اوّل، معنی تحت الّلفظی آیه میآید که در این قسمت لغات و ترکیبات جالب توجّه فارسی در برابر نهاد کلمات عربی آمده است. در نوبت دوم، شأن نزول آیه، ناسخ و منسوخ بودن و تفسیر شرعی آن. و در نوبت سوم، تأویلات عارفانه بیان شده است.نگارنده در این رساله، کوشیده است تا به بررسی برابرنهادهای قرآنی، تعبیرات و ترکیبات حالب توجه در زبان هِرَوی بپردازد و ویژگیهای دستوری از نوع افعال، اسامی، قیود، ضمایر و حروف بیان شود. و ابهاماتی که در تحقیقات قبلی آشکار شده، برطرف نماید و هدف از آن بیان کردن تازگیها و کاربردهای ناب زبان فارسی در عصر خواجه عبدالله انصاری است که متروک و فراموش شده و استعداد اِحیا دارند، بیان شوند. ناگفته نماند که نگارنده در تحقیق و پژوهش خود، ناز شیوۀ توصیفی_تحلیلی بهره برده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - سیری در احوال وآثار میرزا شوقی
سید قادر لاهوتی سیّد احمد حسینی کازرونیدر میان شاعران ایرانی، فحول و بزرگانی داریم، که به خلق آثار ارزشمندی همچون گویشها و لهجههای محلّی خود پرداختهاند. میرزا شوقی را باید از جملهی این سخنوران دانست، که به رغم جایگاه ویژه اش در نزد اهالی بهبهان و کهگیلویه، در پهنهی ادب فارسی چندان شناخته نیست. در این مق أکثردر میان شاعران ایرانی، فحول و بزرگانی داریم، که به خلق آثار ارزشمندی همچون گویشها و لهجههای محلّی خود پرداختهاند. میرزا شوقی را باید از جملهی این سخنوران دانست، که به رغم جایگاه ویژه اش در نزد اهالی بهبهان و کهگیلویه، در پهنهی ادب فارسی چندان شناخته نیست. در این مقاله تلاش گردیده، تا در حد توان به شرح حال، آثار و طرز سخنوری این شاعر پرداخته شود. گفتنی است که آنچه انگیزهی نگارش این مقاله را فراهم آورده است، علاوه بر اهمیّت جایگاه این شاعر در گویش بهبهانی و لری، مسألهی پیش آهنگی وی در تلاش برای سرودن نخستین نمونههای شعر در قالبهای تازه است، که تا کنون مورد غفلت بوده است. برای رعایت اختصار به شرحی کوتاه در این باره پرداخته و پژوهشهای تکمیلی را به عهدهی ادیبان ارجمند گذاشته میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تطبیقی «ابدال» در گاتاها و گویش زرتشتیان یزد
کوروش زرفتن دکتر محمود صادق زاده سعید امیدروستاگاتاها، سروده های اشو زرتشت، نوشته ی کهن و گنجینه ی ارجمندی است که از روزگاران پیشین برای ایرانیان بهجامانده است. در این نوشتار، کلماتِ هفت فصل ِنخستین (هات 28-34) از هفده هاتِ یسنا (گاثاها)، در چارچوب فرآیند واجی (ابدال) و در پاره ای از موارد جنبه ی اتیمولوژی، دستور أکثرگاتاها، سروده های اشو زرتشت، نوشته ی کهن و گنجینه ی ارجمندی است که از روزگاران پیشین برای ایرانیان بهجامانده است. در این نوشتار، کلماتِ هفت فصل ِنخستین (هات 28-34) از هفده هاتِ یسنا (گاثاها)، در چارچوب فرآیند واجی (ابدال) و در پاره ای از موارد جنبه ی اتیمولوژی، دستوری و آوایی کلمات ازنظر واجگاه به شیوه ی توصیفی، تحلیلی، اسنادی و تطبیقی بررسی می شود. در این پژوهش با باریک نگری روی همخوان ها، نشان دادهشده که شکل ناب و ثابت همخوان های باستانی چگونه بوده و درگذر زمان چگونه به همخوان های دیگری دگرگونشدهاند. ضمناً نکات صرفی و ریخت راستین همخوان های کهن و دگرگونی های بعدی را در سیر تاریخی، در سه گامه ی باستان، میانه و جدید بررسی و واکاوی شده است. در برخی موارد، به پایداری و دگرگونی همخوان های باستانی در گویش ایرانیانِ مسلمان و زرتشتیان یزد اشارهشده و تطبیقی گذرا در این زمینه انجامگرفته است. درنتیجه، دگرگونی واک های همخوان از دوره ی باستان به میانه و جدید، به سمت قاعده و فرآیند کم کوشیدن است. در گویش ایرانیان مسلمان یزدی و گویش معیار، همخوان ها از دگرگونی بیشتری نسبت به گویشوران زرتشتی یزدی برخوردار است. در متن گات ها و دوره ی باستان، تحول واجی ت به د، پ به ف، و به ب در نوشته های کهن و در گامه ی باستان به دوره ی جدید و گویش معیار از بسامد بالایی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نامهای محلی برخی درختان در استان گیلان
قاسم حبیبی بی بالانی پریسا محمدپور فاطمه موسی زاده صیاد محلهاز موارد بسیار مهم در گردشگری روستایی و طبیعت گردی تفریح و تفرج در مناطق جنگلی و دارای پوشش درختی است از همین رو دانستن اسامی محلی به عنوان بخش از داده های زبان شناسی اجتماعی دارای می باشد که این نوع مطاعه، نوعی از مطالعات زبانی میباشد که آن را بهعنوان یک موضوع فرهنگی أکثراز موارد بسیار مهم در گردشگری روستایی و طبیعت گردی تفریح و تفرج در مناطق جنگلی و دارای پوشش درختی است از همین رو دانستن اسامی محلی به عنوان بخش از داده های زبان شناسی اجتماعی دارای می باشد که این نوع مطاعه، نوعی از مطالعات زبانی میباشد که آن را بهعنوان یک موضوع فرهنگی میشناسند که دارای ارتباط تنگاتنگ با روابط اجتماعی جامعهای که به آن زبان سخن میگوید است. یکی از مواردی که در گویشهای محلی نقش مهمی دارد، اسامی درختان و درختچهها میباشد. استان-های گیلان، مازندران و گلستان دارای خرده فرهنگهای متفاوت و نیز تنوع گویشی و لهجههای مختلف ولی دارای منشاء مشترک میباشند. در این تحقیق سعی شد که با مراجعه حضوری به مناطق مختلف این استانها و انجام مصاحبه و نیز بررسی منابع معتبر اسامی محلی درختان و درختچهها ثبت گردد. در این تحقیق 90 نام محلی برای درختان در استان گیلان (چابکسر تا آستارا) که عمدتاً اسامی مورد استفاده در لهجههای مختلف گویشی میباشند، ثبت گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - اسامی محلی گیاهان در نقاط مختلف ایران (حروف "ب"، "پ" و "ت")
قاسم حبیبی بی بالانیاز موارد بسیار مهم در کاربرد گیاهان به صورت دارویی و تغذیه ای علاوه بر دانستن اسامی علمی، اسامی بومی و محلی آنان نیز دارای اهمیت ویژه ای می باشد تا محققین بتوانند از طریق آن به دانش بومی اقوام مختلف به راحتی دسترسی پیدا کنند. از همین رو دانستن اسامی محلی به عنوان بخش از أکثراز موارد بسیار مهم در کاربرد گیاهان به صورت دارویی و تغذیه ای علاوه بر دانستن اسامی علمی، اسامی بومی و محلی آنان نیز دارای اهمیت ویژه ای می باشد تا محققین بتوانند از طریق آن به دانش بومی اقوام مختلف به راحتی دسترسی پیدا کنند. از همین رو دانستن اسامی محلی به عنوان بخش از داده های زبان شناسی اجتماعی دارای اهمیت می باشد که این نوع مطالعه، نوعی از مطالعات زبانی میباشد که آن را بهعنوان یک موضوع فرهنگی میشناسند که دارای ارتباط تنگاتنگ با روابط اجتماعی جامعهای که به آن زبان سخن میگوید است. یکی از مواردی که در گویشهای محلی نقش مهمی دارد، اسامی گیاهان شامل علف ها، درختان و درختچهها میباشد. استانهای مختلف ایران دارای خرده فرهنگهای متفاوت و نیز تنوع گویشی و لهجههای مختلف که گاها دارای منشاء مشترک و در مواردی هم به صورت مستق از هم میباشند. در این تحقیق سعی شد که با مراجعه و بررسی منابع معتبر اسامی محلی گیاهان ثبت گردد. پس از بررسی بیش از 1500 نام محلی در نقاط مختلف کشور برای گیاهان جمع آوری گردید که در این مقاله 246 نام محلی برای درختان در استان مختلف که عمدتاً اسامی مورد استفاده در لهجههای مختلف گویشی میباشند، ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - پژوهشی در وزن فهلویّات (با تکیه بر فهلویّات کُردی)
ناصر علیزاده خیاط سید آرمان حسینی آبباریکیفهلویّات به اشعاری گفته می شود که به زبانی غیر از زبان رسمی سروده شده باشند. پژوهشگران پیرامون وزن فهلویّات اختلاف نظر داشته اند؛ بهگونهای که برخی، وزن فهلویّات را هجایی و برخی دیگر عروضی همراه با اشکال دانسته اند. نگارندگان در این جستار می کوشند ابتدا اطلاعاتی د أکثرفهلویّات به اشعاری گفته می شود که به زبانی غیر از زبان رسمی سروده شده باشند. پژوهشگران پیرامون وزن فهلویّات اختلاف نظر داشته اند؛ بهگونهای که برخی، وزن فهلویّات را هجایی و برخی دیگر عروضی همراه با اشکال دانسته اند. نگارندگان در این جستار می کوشند ابتدا اطلاعاتی در مورد فهلویّات و گسترش دامنۀ آن به دست دهند، سپس نظر پژوهشگران برجسته پیرامون وزن فهلویّات را نقل کنند و با نقد و بررسی آن دیدگاه ها، گونه های متفاوتی از فهلویّات را ارائه دهند؛ بدین ترتیب روشن میسازند که برخی از فهلویّات دارای وزن عروضی و برخی دیگر- بهویژه سروده های موجود در زبان ها و گویش های محلّی- همچنان وزن هجایی دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - فعل در گویش شهمیرزادی
ثریا رازقیشهمیرزاد یکی از شهرهای استان سمنان است. گویش مردمان این شهر با زبان فارسی قدیم و گویش مازندرانی آمیخته است. بعضی فعلها در گویش شهمیرزادی بازماندۀ شکل کهن افعال در زبان فارسی دری، فارسی میانه و ایرانی باستان است. امروزه کاربرد بسیاری از افعال با آنچه در ادوار آغازین به أکثرشهمیرزاد یکی از شهرهای استان سمنان است. گویش مردمان این شهر با زبان فارسی قدیم و گویش مازندرانی آمیخته است. بعضی فعلها در گویش شهمیرزادی بازماندۀ شکل کهن افعال در زبان فارسی دری، فارسی میانه و ایرانی باستان است. امروزه کاربرد بسیاری از افعال با آنچه در ادوار آغازین به کار میرفته، تفاوتهای زیادی یافته است؛ اما هنوز بازماندۀ افعال کهن را در بعضی گویشها میتوان یافت؛ از جمله شباهتهای زیادی میان فعل و کاربرد آن در گویش شهمیرزادی با فعل در دورههای آغازین زبان فارسی دری وجود دارد. در حقیقت افعال به همانگونه که در دورههای آغازین به کار میرفته، در این گویش به حیات خود ادامه داده است. فعل در این گویش در تمامی زمانهای گذشته، حال و آینده تصریف میشود اما تمامی اقسام فعل در این گویش متداول نیست بلکه گاه بعضی اقسام فعل کاربردی چندگانه دارند؛ برای مثال کاربرد فعل گذشتۀ ساده و گذشتۀ نقلی به شیوهای یکسان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی تطبیقی معنایی و موسیقیایی اتباع در کردی کلهری با زبان فارسی (نمونۀ مورد مطالعه: گویش کلهری شهرستانهای گیلان غرب و ایوان غرب)
شهریار شادی گو مهدی احمدی خواه فرهاد پروانهگویش کردی کلهری یکی از گویشهای شاخۀ جنوبی زبان کردی(زبان کردی دارای سه شاخۀ شمالی،مرکزی و جنوبی)ست که بیشتر گویشوران آن در شهرستانهای ایوانغرب و سرابله از توابع استان ایلام و اسلامآبادغرب و گیلانغرب در استان کرمانشاه سکونت دارند. از آنجا که مطالعات زبانشناسی، ز أکثرگویش کردی کلهری یکی از گویشهای شاخۀ جنوبی زبان کردی(زبان کردی دارای سه شاخۀ شمالی،مرکزی و جنوبی)ست که بیشتر گویشوران آن در شهرستانهای ایوانغرب و سرابله از توابع استان ایلام و اسلامآبادغرب و گیلانغرب در استان کرمانشاه سکونت دارند. از آنجا که مطالعات زبانشناسی، زبان کردی را جزو زبانهای همعرض زبانفارسی به شمارمیآورد؛ مفاهیم، واژگان و ترکیبات این زبان نیز مانند زبان فارسی، برآمده از روابط و تناسبات میان واژگان است که یکی از این تناسبات وجود اتباع در زبان است. از این رو نگارندگان این پژوهش به شیوۀ تلفیقی ـ میدانی(گفتگوی مستقیم با گویشوران کلهری شهرستانهای گیلانغرب و ایوان غرب) و با استناد به منابع کتابخانهای (مراجعه به کتاب های معتبر مرتبط با گویش کلهری) به پژوهش حاضر پرداختهاند و برآنند تا به این پرسشها پاسخ دهند: 1- آیا در گویش کردی ایوانغرب و گیلانغرب اتباع وجود دارد؟ 2- در گویش کردی ایوانغرب و گیلانغرب چه تناسبی میان واژۀ پایه و پیرو(تابع) وجود دارد؟ 3-چه تفاوتها و شباهتهایی بین اتباع در گویش کردی با اتباع در زبان فارسی وجود دارد؟ از نتایج حاصل شدۀ این پژوهش آن است که از نظر کارکرد معنایی و از لحاظ ساختاری و موسیقیایی، اتباع در گویش کلهری دقیق شبیه اتباع در زبان فارسی است؛ با این تفاوت که بسامد تقدیم تابع بر متبوع در اتباع کلهری نسبت به تقدّم تابع بر متبوع در زبان فارسی بیشتر است. تفاوت دیگر، وجود اتباع گردان در زبان کردی است که در زبان فارسی موردی از آن یافت نشد. این ریزتمایزات و اختلافات کاربردی، بیانگر آن است که زبان فارسی و کُردی با تمام تشابه ساختاری، همعرضی و اقتباسشان از یکدیگر، دو زبان مستقل از هم هستند و پرداختن به چنین تفاوتهای ریز و نامحسوس میتواند وجوهی از استقلال دو زبان را آشکارتر نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیلکی شرق گیلان(شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل)
شکرالله پورالخاص سیما رضایی پیام فروغی رادفعل، مرکز ثقل جمله است و از این جهت که در مبحث صرف به شکل مستقل می توان به فعل پرداخت، در صرف، بیش از مبحث نحو مورد تأکید است. در این پژوهش، به بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیکلی شرق گیلان (با محوریّت شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) پرداخته می شود و تلفّظ و شیوۀ گویش گو أکثرفعل، مرکز ثقل جمله است و از این جهت که در مبحث صرف به شکل مستقل می توان به فعل پرداخت، در صرف، بیش از مبحث نحو مورد تأکید است. در این پژوهش، به بررسی ساخت فعل ماضی در گویش گیکلی شرق گیلان (با محوریّت شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) پرداخته می شود و تلفّظ و شیوۀ گویش گویشوران این منطقه مورد توجّه است. هدف از انجام این پژوهش، شناخت و توصیف دقیق ساختار فعل ماضی در گویش گیلکی شرق گیلان است؛ لذا تلاش بر این است که در خصوص مباحثی از قبیل ساخت و کارکرد فعل ماضی، شناسه های فعلی، نشانه های نفی، نهی و استمرار در گویش گیلکی شرق گیلان (شهرستان های لاهیجان و سیاهکل) توصیفی دقیق و علمی ارائه شود. به همین منظور، برای ارائۀ مثال، از افعال ساده، پرکاربرد و نزدیک به زبان فارسی استفاده شده است. باید گفت میان گویش گیلکی شرق گیلان (لاهیجان و سیاهکل) و زبان فارسی تفاوتهایی از لحاظ وجه و نمود وجود دارد و تفاوت های آوایی و ساختاری و واژگانی بسیاری دیده می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - فرایندهای واجی در گویش بادرودی -اریسمانی
علیرضا غلامی بادی محمدرضا معصومیگویش بادرودی- اریسمانی یکی از گویشهای مرکزی ایران است که در گمنامی و غربت به سر برده و به حیات خود ادامه میدهد. این گویش آن چنان از نگاه پژوهشگران پنهان مانده، که کمتر کسی آن را شناخته و راجع به آن تحقیقات علمی انجام داده است اما مطالعات میدانی و نگاهی هر چند گذرا حکا أکثرگویش بادرودی- اریسمانی یکی از گویشهای مرکزی ایران است که در گمنامی و غربت به سر برده و به حیات خود ادامه میدهد. این گویش آن چنان از نگاه پژوهشگران پنهان مانده، که کمتر کسی آن را شناخته و راجع به آن تحقیقات علمی انجام داده است اما مطالعات میدانی و نگاهی هر چند گذرا حکایت از آن دارد که فرآیند واجی در این گویش از اهمیّت خاصی برخوردار بوده و یکی از شاخصههای ممتاز آن به شمار میرود. گویشوران این گویش، واژههای دخیل را کمتر به صورت اصلی پذیرفتهاند بلکه با تغییر برخی از واجها یا حذف و افزایش آنها واژهای بر آن مبنا ساخته و به کار بردهاند. با توجه به این که با تغییر هر یک از مصوّتها و صامتها، واژهای جدید به موازات زبان فارسی معیار خلق میشود که میتواند بر غنای زبان و ادب فارسی و شیوۀ واژهسازی بیفزاید؛ بررسی فرایندهای واجی گویش بادرودی- اریسمانی نیز زوایای پنهان این گویش را آشکار کرده و رابطۀ تنگاتنگ آن با زبان فارسی معیار را مشخص خواهد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - عمده فرایندهای واجی تضعیف در گویش هندیونی
ازاده عبادی الخاص ویسیهدف از جستار حاضر که عمدتاً توصیفی- تحلیلی است، بررسی فرایندهای واجی تضعیف موجود در گویش هندیونی در چارچوب واجشناسی زایشی است. دادههای پژوهش به روش ضبط و یادداشتبرداری مکالمۀ گویشوران کمسواد تا بیسواد جمعآوری شد، بهعلاوه یکی از نگارندگان بر گویش هندیونی کاملاً مس أکثرهدف از جستار حاضر که عمدتاً توصیفی- تحلیلی است، بررسی فرایندهای واجی تضعیف موجود در گویش هندیونی در چارچوب واجشناسی زایشی است. دادههای پژوهش به روش ضبط و یادداشتبرداری مکالمۀ گویشوران کمسواد تا بیسواد جمعآوری شد، بهعلاوه یکی از نگارندگان بر گویش هندیونی کاملاً مسلط بوده و از شمّ زبانی خود نیز بهره برده است. دادههای مورد بررسی بر اساس الفبای IPA آوانگاری شدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فرایندهای تضعیف در گویش هندیونی به ترتیب بسامد عبارتند از: همگونی، مرکزیشدگی و حذف. دامنۀ عملکرد فرایند تضعیف در پایان هجاست. واکۀ /æ/ در زبان فارسی معیار، در گویش هندیونی در پایان هجا به /ə/ تبدیل میشود. همخوان های h, v, t, d در انتهای هجا یا واژه، در گویش هندیونی حذف میشوند. همگونی موجود در گویش هندیونی بیشتر از نوع همگونی همخوان با همخوان بوده و همگونی در شیوۀ تولید به همگونی کامل منجر می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی نمونههایی از واژهها و اصطلاحات رایج گویش سیستانی در تاریخ بیهقی
اردشیر سنچولی جدیدتاریخ بیهقی یکی از متونی است که واژه های کهن و گاه مهجور در آن فراوان دیده می شود، به گونه ای که حتی معنی دقیق بعضی از واژه ها یا ترکیبات آن بر شارحان نیز پوشیده است؛ درحالی که بسیاری از واژه های دشوار این کتاب در گویش های بومی ایران رواج دارد. گویش سیستانی یکی از ای أکثرتاریخ بیهقی یکی از متونی است که واژه های کهن و گاه مهجور در آن فراوان دیده می شود، به گونه ای که حتی معنی دقیق بعضی از واژه ها یا ترکیبات آن بر شارحان نیز پوشیده است؛ درحالی که بسیاری از واژه های دشوار این کتاب در گویش های بومی ایران رواج دارد. گویش سیستانی یکی از این گویش هاست که می تواند یک منبع بسیار غنی و معتبر برای شناخت ریشه و اصالت واژه و تعبیرهای آثار و متون کهن از جمله تاریخ بیهقی باشد. در این مقاله سعی شده است بعضی از واژه ها و ترکیبات تاریخ بیهقی که هنوز هم با همان معنای کهن در گویش سیستانی به کار می رود، با ذکر نمونه هایی از کاربرد این وا‍ژه ها و ترکیبات در متون کهن دیگر نشان داده شود تا ظرفیت بالای این گویش در زمینۀ تحقیقات زبان شناسی تاریخی بر همگان مشخص گردد. از جمله واژه ها و ترکیبات موجود: آچار، استارا، الف، اشناس، افتوزرد، بگه، پیره، رِنگ، جوق، ترنگو، لت، لیت، استو، اسپست و رز سختن می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی ساختواژی افعال گویش کوردهای (لار) از دیدگاه رده شناسی
رها زارعی فرد عاطفه کارکندر این مقاله به بررسی ساخت واژی افعال گویش کورده ای از دیدگاه ردهشناسی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ردۀ صرفی افعال گویش کوردهای است. بدین منظور فعل در زمان های گذشته، حال و آینده در گویش کورده ای صرف میشود که تفاوت هایی از جمله تفاوت آوایی با لارستانی د أکثردر این مقاله به بررسی ساخت واژی افعال گویش کورده ای از دیدگاه ردهشناسی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ردۀ صرفی افعال گویش کوردهای است. بدین منظور فعل در زمان های گذشته، حال و آینده در گویش کورده ای صرف میشود که تفاوت هایی از جمله تفاوت آوایی با لارستانی دارد. داده ها که شامل افعال این گویش است با استفاده از روش کتابخانه ای و همچنین از طریق مصاحبه با افراد مسن و نیز شمّ زبانی نگارنده جمع آوری شده است. در این مقاله، مصدرها و اجزای پیشین تغییردهندۀ فعل در گویش کوردهای و افعال معین در این گویش معرفی شده و سپس صرف افعال در زمانها و وجوه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل شده است که این افعال از نظر طبقۀ صرفی به دسته زبانهای ترکیبی - پیوندی تعلّق دارند. در گویش کورده ای از دو نوع شناسۀ خاص فاعلی و مفعولی برای صرف فعلهای ماضی در زمان های مختلف استفاده شده است و افعال معین هم با تغییرات واجی که به همراه افعال اصلی میآید، در صرف کاملاً تغییر شکل میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی وام واژه های ترکی خاص گویش فارسی همدانی
علی ابوالقاسمی سرور ذکرتیرایجترین نوع وامگیری زبان، وامگیری واژگانی است. امروزه هیچ زبانی را در دنیا نمیتوان یافت که از زبانهای دیگر متأثر نشده باشد. از جمله این تأثیرات، تأثیر و تأثر زبانهای ترکی و فارسی بر یکدیگر بوده است. زبان ترکی کلمات بسیاری را از زبان فارسی قرض گرفته و کلمات دیگری أکثررایجترین نوع وامگیری زبان، وامگیری واژگانی است. امروزه هیچ زبانی را در دنیا نمیتوان یافت که از زبانهای دیگر متأثر نشده باشد. از جمله این تأثیرات، تأثیر و تأثر زبانهای ترکی و فارسی بر یکدیگر بوده است. زبان ترکی کلمات بسیاری را از زبان فارسی قرض گرفته و کلمات دیگری هم قرض داده است. این تأثیر و تأثر، در بعضی از زبانها و لهجههای ایرانی بیشتر از سایر زبانها بوده است؛ به عنوان مثال، گویش همدانی به خاطر رسوخ و نفوذ ترکزبانان در منطقه و شهر همدان بیشترین تأثیرپذیری را از زبان ترکی داشته است. در تحقیق پیش رو، به بررسی واژگان ترکی در گویش همدانی پرداخته شده است. قابل ذکر است که نویسندگان در این پژوهش سعی کردهاند از واژگان ترکی که در دیگر لهجههای زبان فارسی و یا زبان فارسی معیار و ادبی وجود دارد پرهیز نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - توصیف و تحلیل شیوه های زبانی و فرا زبانی متهمان گویش شیرازی جهت اقناع در دادگاههای علنی شیراز: تحلیل گفتمان دادگاه کیفری (زبان شناسی حقوقی)
عظیمه زائری فردوس آقاگل زادهپژوهش حاضر که به روش میدانی صورت گرفته است، مطالعۀ تحلیل- توصیفی است که با هدف کاربرد دانش و راهبردهای کاربردشناسی زبان در گفتمان زبانشناسی حقوقی جهت بررسی شیوههای اقناع به کار گرفته شده در گویش شیرازی در دادگاههای کیفری شیراز است که متهمان جهت متقاعد نمودن قاضی به ک أکثرپژوهش حاضر که به روش میدانی صورت گرفته است، مطالعۀ تحلیل- توصیفی است که با هدف کاربرد دانش و راهبردهای کاربردشناسی زبان در گفتمان زبانشناسی حقوقی جهت بررسی شیوههای اقناع به کار گرفته شده در گویش شیرازی در دادگاههای کیفری شیراز است که متهمان جهت متقاعد نمودن قاضی به کار بردهاند. دادههای پژوهش از 20 جلسۀ علنی دادگاه شهر شیراز جمع آوری شده است که در مجموع 2112 جمله بوده است. از این میان، 654جمله متعلّق به وکلای مدافع، 351جمله مربوط به قاضی، 987 جمله متعلّق به متهمان و 120 جمله متعلّق به شاکیان بوده است .در این پژوهش، جملاتی که متهمان به کار بردهاند به لحاظ تحلیل شیوههای اقناع زبانی و فرا زبانی بررسی شده است. همچنین، پژوهشگر به دنبال پاسخگویی به این مسئله بوده است که چگونه کنشگران از دانش زبانشناختی (نحو، معنا شناسی ،کاربردشناختی،...) و فرا زبانی جهت اقناع یکدیگر بهره میگیرند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که متهمان جهت اقناع قاضی، بر شیوههای زبانی و راهبردهای کاربردشناسی، حذف، اظهار، نامدهی، برانگیختن احساسات قاضی، انکار جرم و همچنین شیوههای فرازبانی از قبیل گریه یا سکوت در گفتمان دادگاه در حوزۀ زبانشناسی حقوقی تأکید میورزند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - بررسی ضرب المثل های ادبیات محلی شهرستان جیرفت
مسلم مظفری علی اصغر رستمی ابوسعیدیفرهنگ شفاهی ایرانزمین از فرهنگهای اقوام و گروههای اجتماعی آن تشکیل شده است. این فرهنگ غنی، برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. در این بین، فرهنگ و ادبیات مردم جیرفت که در این گسترۀ جغرافیایی دارای ویژگیها و مختصات خاص خود است؛ مورد توجه این نوشتار است. در پژوهش حاض أکثرفرهنگ شفاهی ایرانزمین از فرهنگهای اقوام و گروههای اجتماعی آن تشکیل شده است. این فرهنگ غنی، برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. در این بین، فرهنگ و ادبیات مردم جیرفت که در این گسترۀ جغرافیایی دارای ویژگیها و مختصات خاص خود است؛ مورد توجه این نوشتار است. در پژوهش حاضر، به ضربالمثلها که جزئی از این ادبیات شفاهی هستند به صورت کتابخانهای و میدانی پرداخته شده است. در این تحقیق، ادبیات شفاهی ضربالمثل به دو نوع تقسیم میشود: در واژگان نوع اول؛ قلب، ابدال، حذف و اضافه صورت میگیرد و برای فارسیزبانان تاحدی قابل فهم است و میشود گفت که این نوع ضربالمثلها وارداتی هستند و از افکار و اشعار شاعران، بهویژه حافظ وسعدی متأثر شدهاند که به دلیل همین وارداتی بودن به چند نوع مختصر از آنها اکتفا شده است؛ اما در نوع دوم ضربالمثلها به خاطر به کارگیری واژگان واصطلاحات غلیظ محلی و اسباب و وسایل معیشتی ولوازم کشاورزی، میتوان ادعا کردکه مختص این منطقه بوده، برای دیگر گویشها غیرقابل فهماند. به دلیل همین مختصبودن، قسمت اعظم این تحقیق بر روی نوع دوم است. در این گونه از ضربالمثلها، مضامینی مثل رویگردانی از معشوق، تهدید، پند و نصیحت؛ طنز و تمسخر مشاهده میشود که بیانگر فرهنگ و نوع زندگی و آداب و رسوم آنان است. در این جستار به آوانویسی، ترجمه، تقسیم بندی و زمینۀ کاربرد ضربالمثلها نیز پرداخته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - استعمارستیزی قوم بختیاری با تکیه بر "رستاخیز مسجدسلیمان" از داراب افسربختیاری
شبنم حاتم پور بیتا بابایی راددر سال ١٢٨٧ کشف نفت و تأسیس اولین چاه خاورمیانه در سرزمین بختیاری نشین مسجدسلیمان زمینۀ حضور بیشتر استعمار انگلیس را در این منطقه فراهم آورد. گرچه عشایر ساده دل بختیاری، در ابتدا به عنوان نیروهای انسانی این تأسیسات مشغول به کار شدند اما با ذکاوت و هوش خود خیلی زود دری أکثردر سال ١٢٨٧ کشف نفت و تأسیس اولین چاه خاورمیانه در سرزمین بختیاری نشین مسجدسلیمان زمینۀ حضور بیشتر استعمار انگلیس را در این منطقه فراهم آورد. گرچه عشایر ساده دل بختیاری، در ابتدا به عنوان نیروهای انسانی این تأسیسات مشغول به کار شدند اما با ذکاوت و هوش خود خیلی زود دریافتند که برای اهداف استعمارگران به بیگاری گرفته شده اند. حس تملّک به نفتی که از سرزمینهای اجدادی آنها می جوشید، عِرق وطن پرستی و عدم وفاداری آنان به حکومت پهلوی و بیاعتمادی به استعمارگران را در آنان تقویت می کرد. این مقاله با رویکردی جامعه شناختی به بررسی جنبه های استعمارستیزی در شعر گویشی رستاخیز مسجدسلیمان می پردازد که در میان قوم بختیاری از جمله اشعار محبوب به شمار می رود. نتایج این پژوهش در این موارد خلاصه می شود: انتقاد از حضور استعمار و چپاول نفت از زمین های اجدادی آنان، انتقاد از بی عدالتی کارفرمایان استعمارگر در برخورد با بومیان، انتقاد از نسل خودباخته و انتقاد از حکومت پهلوی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - توصیف و تحلیل حذف همخوان در گویش بختیاری در چارچوب واج شناسی بهینگی
غلامحسن اورکی الخاص ویسی منصوره شکرآمیزفرایند حذف، ناظر بر فرایندی است که طی آن یک واحد از زنجیرۀ گفتار کاسته می شود. حذف یک واج غالباً در آغاز، میان و یا پایان واژه روی می دهد.حذف کامل عناصر آوایی، اعم از همخوان و واکه، یکی از رایج ترین پدیدهها در زبان های دنیا است. با توجه به اهمیّت این موضوع ، پژوهش حا أکثرفرایند حذف، ناظر بر فرایندی است که طی آن یک واحد از زنجیرۀ گفتار کاسته می شود. حذف یک واج غالباً در آغاز، میان و یا پایان واژه روی می دهد.حذف کامل عناصر آوایی، اعم از همخوان و واکه، یکی از رایج ترین پدیدهها در زبان های دنیا است. با توجه به اهمیّت این موضوع ، پژوهش حاضر با هدف تحلیل و توصیف این فرایند در گویش بختیاری منطقۀ جغرافیایی ایذه به نگارش درآمده است. گردآوری دادههای زبانی به روش میدانی صورت گرفته، سپس این دادهها به شیوۀ توصیفی- تحلیلی بررسی شدهاند. بدین منظور، سی ساعت از مکالمات گروهی پانزده نفر از گویشوران بومی در گروه سنّی شصت تا هفتاد سال ضبط گردید. پس از آن، داده های زبانی استخراج، دسته بندی و آوانویسی شدند. با بررسی داده ها در چارچوب نظریۀ بهینگی، مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه، در طی عملکرد فرایند حذف در گویش بختیاری مشخص شده است. بررسی ها نشان می دهد، در طی عملکرد فرایند حذف، صورتهای بهینه در گویش بختیاری با رعایت شرایط محدودیت نشان داری و دریافت کمترین جریمه از محدودیت پایایی در سطح برونداد، برگزیده شدهاند و به این ترتیب در این گویش محدودیت های نشان داری که در تعیین برونداد بهینه نقش اساسی دارند، در سلسله مراتب محدودیت ها بر دیگر محدودیت ها تسلّط دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی فرایندهای آوایی پرکاربرد در وامواژههای فارسی معیار در گویش روستای اوره
نسرین اصلانیروستای اوره در غرب شهرستان نطنز از استان اصفهان و در مجاورت کوه های کرکس، در فاصلۀ 130 کیلومتری مرکز استان قرار گرفته است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی مختصر این روستا از نظر جغرافیایی و تاریخی، دستگاه آوایی و فرایند های آوایی پرکاربرد در وامواژه های فارسی معیار در أکثرروستای اوره در غرب شهرستان نطنز از استان اصفهان و در مجاورت کوه های کرکس، در فاصلۀ 130 کیلومتری مرکز استان قرار گرفته است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی مختصر این روستا از نظر جغرافیایی و تاریخی، دستگاه آوایی و فرایند های آوایی پرکاربرد در وامواژه های فارسی معیار در گویش این روستا مورد بررسی قرار می گیرد.روش تحقیق به صورت میدانی و از طریق مصاحبه حضوری با گویشوران این منطقه انجام گرفته و داده های به دست آمده، در الگوی فرایندهای آوایی موجود، تقسیمبندی و نمونۀ واژهها ذیل هر فرایند ذکر شده است و در پایان نیز جملاتی از این گویش به عنوان نمونه آورده شده است. هدف از این پژوهش، شناسایی و تقسیمبندی فرایندهای آوایی پرکاربرد در وامواژه های فارسی معیار در گویش روستای اوره است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میان دستگاه آوایی گویشوران روستای اوره با فارسی معیار، تفاوت قابل توجهی وجود ندارد و می توان گفت طی اِعمال فرایندهای آوایی که شامل ابدال، حذف، اضافه و قلب است؛ واکه ها و هم خوان های واژگان فارسی معیارِ دخیل در این گویش تغییر می یابند و با دیگر واژگان گویش اوره همسان می شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - کاربرد حروف اضافه و ربطِ ساده در گویش لایزنگانی
حسن رنجبردر حوزۀ پژوهش های مربوط به لهجه ها و گویش ها، مبحث حروف از جمله مباحثی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به اهمیّت و ضرورت این مقولۀ دستوری، در پژوهشِ پیشِ رو به بررسی و تحلیل حروف اضافه و ربطِ ساده در گویش لای زنگانی پرداخته شده است. در این ج أکثردر حوزۀ پژوهش های مربوط به لهجه ها و گویش ها، مبحث حروف از جمله مباحثی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به اهمیّت و ضرورت این مقولۀ دستوری، در پژوهشِ پیشِ رو به بررسی و تحلیل حروف اضافه و ربطِ ساده در گویش لای زنگانی پرداخته شده است. در این جستار علاوه بر گفت وگو با گویشوران کهنسال روستا، بسیاری از سروده های محلی، ضربالمثلها و چیستان های پرکاربرد این گویش نیز بررسی شده است و تا حد امکان سعی گردیده تا برای کارکردهای هر یک از حروف، مثال هایی از این سروده های محلّی، مَثَل ها و چیستان ها ذکر شود. نتایجی که از این پژوهش به دست آمد نشان میدهد که در این گویش، حروفی چون از، به، در و بر هیچ کاربردی ندارد و گویشوران این گویش با این حروف بیگانه اند؛ دلیل این امر این است که در این گویش غالباً یک حرف به جای چند حرف به کار می رود؛ مانند حرف اَ a)) که به جای از، به، در و... به کار می رود. از دیگر نتایج این جستار می توان به پرکاربرد بودن برخی حروف مانند اَa))، خوذ (xoδe) به معنی با و تَه (/(ta تا (tâ) اشاره کرد که با فارسی معیار تفاوت دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - بررسی و توصیف فعل در گویش لمزانی
محمد صالح ارزن کارگویش لمزانی در فاصلۀ بین گویش پسکرانهای استان هرمزگان؛ یعنی خانوادۀ گویشهای لارستانی و گویش کرانههای خلیج فارس؛ یعنی گویش بندری واقع شده است. گویش این شهر و بخش مهران از خانوادۀ گویشهای لارستانی است که به علت بکرماندن منطقه، بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن در آن پو أکثرگویش لمزانی در فاصلۀ بین گویش پسکرانهای استان هرمزگان؛ یعنی خانوادۀ گویشهای لارستانی و گویش کرانههای خلیج فارس؛ یعنی گویش بندری واقع شده است. گویش این شهر و بخش مهران از خانوادۀ گویشهای لارستانی است که به علت بکرماندن منطقه، بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن در آن پویا و زنده است. یکی از جنبههای حائز اهمیت این پژوهش آن است که گویش لمزانی از یک سو به گویشهای جنوب فارس؛ یعنی دری لارستانی تعلّق دارد و از سویی دیگر، مردم این منطقه به عنوان آخرین گویشوران لارستانی با بندریزبانها در ارتباط و تعامل مستقیم هستند و از این رهگذر، توصیف مشخصههای دستوری و صرفی این گویش میتواند در شناخت بهتر گویشهای کرانهای و پسکرانهای هرمزگان سهمی بسزا داشته باشد. مواد زبانی و دادههای گویشی این پژوهش، طی ده سال تهیه شده است و برای تلفظ صحیح و رفع خطاهای آوایی، از افراد کهنسال و میانسال کمک گرفته شده است و در نهایت، پژوهشگر با استفاده از شمّ زبانی خود به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته است. برآیند نهایی تحقیق نشان میدهد که تداول برخی ساختهای کهن فعلی، ویژگی ارگاتیو، نقش برجسته و تمایزی تکیه در تصریف افعال، وجود نداشتن ساخت آینده، استفاده از بن گذشته در ساخت حال مستمر و استعمال وندهای کهن فارسی، از مشخصههای این گویش است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - واج شناسی گویش کُرُشی
نظام عمادیهدف ازاین مقاله، بررسی و توصیف نظام واجی گویش کُرُشی در استان فارس است. گویش کُرُشی به شاخه غربی-شمالی زبانهای ایرانی نو تعلق دارد. کُرُش نام قومی است که بیشتر در استانهای فارس و هرمزگان پراکندهاند. افزون بر این، کُرُش نام تیرهای از طایفه کشکولی بزرگ است که در سدهه أکثرهدف ازاین مقاله، بررسی و توصیف نظام واجی گویش کُرُشی در استان فارس است. گویش کُرُشی به شاخه غربی-شمالی زبانهای ایرانی نو تعلق دارد. کُرُش نام قومی است که بیشتر در استانهای فارس و هرمزگان پراکندهاند. افزون بر این، کُرُش نام تیرهای از طایفه کشکولی بزرگ است که در سدههای پیشین به ایل قشقایی پیوسته است. با این حال، زبانشان ترکی نیست، بلکه گویشی از زبان بلوچی است. در این پژوهش، نخست همخوانها و واکهها معرفی و بررسی میشوند. سپس به واجآرایی، ساخت هجا، فرایندهای واجی مانند همگونی، ناهمگونی، ابدال، افزایش، کاهش پرداخته میشود. با توجه به بررسی و سنجشهای واجی، این گویش دارای 25 همخوان (p, b, t, d, k, g, q, ʔ, f, v, s, z , š, ž ,x , ,h ,č ,ǰ , m ,n , ŋ, l ,r , ř, y) و 8 واکه (â, a, e, ē, i, o, ō, u) و 5 واکه مرکب (ey, ow, ay, ây, uy) است. از ویژگیهای واجی در همخوانها و واکههای این گویش وجود همخوانهای /ŋ/ و /ř/ و واکههای /ō/ و /ē/ است. /ŋ/ همخوانی است که واجگاه آن نرمکامی است و شیوه تولید آن خیشومی است. /ř/ برخلاف /r/ چندزنشی است و با وجود بسامد اندک آن در این گویش، متمایزدهنده معنی است. در گویش کُرُشی، دو واکه /ō/ و /ē/ به ترتیب بستهتر از دو واکه /o/ و /e/ است. ساخت هجا در این گویش، همچون فارسی رسمی CV(C)(C) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - جستاری در قواعد صرفی و نحوی گویش کردی جنوبی (با بررسی موردی سه زیر گویش خزلی، لکی و کلهری)
مسلم خزلی سکینه آزادیگویش کردی جنوبی یا ایلامی - کرمانشاهی یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی (کرمانجی، سورانی، اورامی-گورانی و کردی جنوبی) است که خود، زیرگویشها و لهجههای متعددی را شامل میشود. خزلی، لکی و کلهری، سه زیرگویش کردی جنوبی هستند که در این مقاله از لحاظ نکات دستوری و قواعد صرفی و أکثرگویش کردی جنوبی یا ایلامی - کرمانشاهی یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی (کرمانجی، سورانی، اورامی-گورانی و کردی جنوبی) است که خود، زیرگویشها و لهجههای متعددی را شامل میشود. خزلی، لکی و کلهری، سه زیرگویش کردی جنوبی هستند که در این مقاله از لحاظ نکات دستوری و قواعد صرفی و نحوی، مورد مقایسه قرار گرفتند و به بیان تفاوتها و شباهتهای آنها (با تأکید بیشتر بر تفاوتها) پرداخته شد. در این پژوهش که از نظر روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است، پس از معرفی زبان کردی و گویشهای آن، قواعد صرفی و نحوی زیرگویشهای مورد نظر، تبیین و تشریح شد. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط بسیار نزدیک این گویشها و وجود شباهتهای بسیار و تفاوتهایی در آنها بود؛ چنانکه این سه گویش در بسیاری از نکات دستوری با هم اشتراک دارند و تفاوتهای موجود نیز بیشتر در صرف افعال، کاربرد ضمایر، قیدها، حروف اضافه و پیشوندها و به تعبیر سادهتر، در ساختار واژگان و افعال به صورت جزئی و در کاربرد بعضی از حروف نمود مییابد و همین تفاوتهاست که باعث تمایز این گویشها و استقلال آنها از یکدیگر شده و نظام دستوری هر یک از آنها را خاص کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - گردآوری و بررسی واژگان و اصطلاحات کمکاربرد دامداری در گویش لری دهستان دشتروم
سودابه کشاورزی اکبر صیادکوه شهرام باهنردشت روم یکی از دهستان های شهرستان یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد است. گونۀ زبانی این دهستان-گویش لری- به دلایل متعدد، از جمله ارتباط اندک مردم آن با گویشوران فارسی معیار، تا حدودی دست نخورده باقی مانده است. این منطقه به دلیل آب و هوای مناسب، در گذشته محل ییلاق عشا أکثردشت روم یکی از دهستان های شهرستان یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد است. گونۀ زبانی این دهستان-گویش لری- به دلایل متعدد، از جمله ارتباط اندک مردم آن با گویشوران فارسی معیار، تا حدودی دست نخورده باقی مانده است. این منطقه به دلیل آب و هوای مناسب، در گذشته محل ییلاق عشایر دامدار بوده است، به همین سبب کاربرد واژه ها و اصطلاحات دامداری در این منطقه بسامد بالایی دارد. ولی در پی اجرای برنامۀ اسکان عشایر در دورۀ رضا شاه و کاهش دامداری متحرک، دشت روم اکنون به کمربندی از باغ های سیب و هلو تبدیل شده است و بیم آن می رود که واژگان و اصطلاحات دامداری به مرور زمان فراموش شود. با توجّه به این که مطالعه دربارۀ واژگان، اصطلاحات و تعابیر این گونۀ زبانی افزون بر فواید مردم شناسانه و زبان شناسانۀ آن ممکن است در حل برخی از مشکلات زبانی و معنایی متون کهن فارسی مفید و مؤثر باشد؛ در این جستار تلاش شده است که مهم ترین واژگان و اصطلاحات دامداری این روستا-که طی پژوهشی میدانی گردآوری شده و با منابع کتابخانه ای تکمیل گردیده است- به صورت موضوعی تدوین شود و افزون بر آن تا جای ممکن نیز ریشه یابی گردند. در مجموع، 150 واژه و اصطلاح به دست آمده که برخی از آنها بر پیوند مستقیم تر این گویش با زبان پارسی باستان و اساطیر کهن ایرانی دلالت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - تحلیل ساختاری و معنایی نامآواهای زبان گیلکی در مقایسه با زبان فارسی
زهرا اعتبارینامآواها نامهایی هستند که بر صدای حیوانات، پرندگان، انسانها و طبیعت دلالت میکنند. گفته میشود که آواهای این واژهها برابر با صدایی است که برای نامگذاری آن به کار رفتهاند و در واقع ارتباط میان لفظ و معنا در این واژهها طبیعی است. با این حال، میان نامآواهای زبانه أکثرنامآواها نامهایی هستند که بر صدای حیوانات، پرندگان، انسانها و طبیعت دلالت میکنند. گفته میشود که آواهای این واژهها برابر با صدایی است که برای نامگذاری آن به کار رفتهاند و در واقع ارتباط میان لفظ و معنا در این واژهها طبیعی است. با این حال، میان نامآواهای زبانهای مختلف تفاوتهایی دیده میشود که گاهی ناشی از تفاوت در نظام زبانی و گاه برگرفته از تفاوتهای فرهنگی آنها است. در این پژوهش به بررسی نامآواهای زبان گیلکی، گویش رشتی، پرداختهایم؛ به طوری که 138 نامآوا از دو کتاب واژهنامۀ زبانِ گیلکی و مصاحبه با دو گویشور، یک زن و یک مرد حدودِ60 ساله، استخراج شده است و دلالتِ معنایی آنها همراه با معادلِ فارسی، به تفکیک در چهار جدول آورده شده است. پس از بررسی ساختاری، نامآواهای گیلکی در سه دستۀ اصلیِ ساده، دوگانسازی کامل، دوگانسازی ناقص و نیز دو دستۀ فرعی دوبار دوگانسازی کامل و دوگانسازی گسسته، دستهبندی شدهاند. در نهایت، در مقایسهای ساختاری و معنایی با فارسی، مشخص شده است که از منظرِ ساختاری، میان نامآواهای این دو زبان شباهت بسیاری وجود دارد اما از منظر معنایی و کاربردی تفاوتهایی دیده میشود که در بیشتر موارد، برگرفته از تفاوتهای فرهنگی و جغرافیایی دو زبان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - ریشه شناسی تطبیقی مهمترین واژه های گویش یزدی(با توجه به گویش محلۀ خرّمشاه)
صدیقه رمضانخانی محمود صادق زادهمطالعات زبانی نشانگر آن است که گویش یزدی دربردارندۀ واژههای غنی و کهن ایرانی است که روزگاری دراز در پهنۀ گستردهای و در بین شمار زیادی از مردم کاربرد داشتهاست و متأسفانه امروزه با گسترش فارسی معیار، گسترۀ آن در حال محدودشدن است. یکی از ویژگیهای مهم در بحث گویشها، أکثرمطالعات زبانی نشانگر آن است که گویش یزدی دربردارندۀ واژههای غنی و کهن ایرانی است که روزگاری دراز در پهنۀ گستردهای و در بین شمار زیادی از مردم کاربرد داشتهاست و متأسفانه امروزه با گسترش فارسی معیار، گسترۀ آن در حال محدودشدن است. یکی از ویژگیهای مهم در بحث گویشها، وجود بسیاری از واژههایی است که با حفظ لفظ و معنا یا پذیرش تغییراتی اندک، از زبانهای کهن بر جای ماندهاند و از نظر ریشهشناسی و زبانشناختی قابل اهمّیت هستند. این ویژگی در گویشهای گروه مرکزی، از جمله گویش یزدی بیشتر قابل مشاهده است. این پژوهش سعی دارد، پس از بررسی آوایی و معنایی برخی واژههای کهن در محله زردشتینشین خرّمشاه یزد، با مقایسۀ مهمترین واژههای گویش یزدی با زبانهای باستانی، به اثبات اصالت زبانی این منطقه و غنای فرهنگی آن بپردازد و نیز خاطر نشان سازد که تحقیق دربارۀ گویشها، زبانها و تنوع گونهای آنها، ارزش شناختی، هویّتی و حتی آموزشی دارد که با آگاهی دقیق در ساختار آوایی، معنایی و دستوری به جا مانده در این گویشها، میتوان در یک نظام قانونمند، آنها را در جریان پویای زبان وارد کرد و سرانجام بسیاری از آسیبهای زبانی را برطرف ساخت. (این مقاله مستخرج از رسالۀ دکتری پژوهش محور رشتۀ زبان و ادبیات فارسی با عنوان تحلیل و بررسی لغات و تعبیرات زبان یزدی است.) تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - بررسی خلأ واژگانی زبان فارسی معیار در مقایسه با برخی افعال مرکّب و عبارات فعلی گویش موسیرزی
روح الله یعقوبیگویش موسیرزی از گویشهای جنوب خراسان رضوی است که در روستایی به همین نام از توابع شهرستان گناباد تکلّم میشود. این پژوهش به دنبال آن است تا دریابد زبان فارسی معیار در مقایسه با برخی افعال مرکّب و پیشوندی موجود در گویش موسیرزی تا چه میزان خلأ واژگانی(lexical Gap) یا تصادف أکثرگویش موسیرزی از گویشهای جنوب خراسان رضوی است که در روستایی به همین نام از توابع شهرستان گناباد تکلّم میشود. این پژوهش به دنبال آن است تا دریابد زبان فارسی معیار در مقایسه با برخی افعال مرکّب و پیشوندی موجود در گویش موسیرزی تا چه میزان خلأ واژگانی(lexical Gap) یا تصادفی(accidental Gap) دارد. کاهش جمعیت بومی این منطقه به دلیل مهاجرت نسل جدید به شهرها و تغییر سبک زندگی باعث شده بسیاری از واژگان این گویش دستخوش فراموشی گردد، لذا تلاش شده است افعالی که در طول چهار دهۀ گذشته در بین نسل جدید ساکنان این منطقه کمتر به کار می روند، از این طریق ثبت و حفظ شوند. شیوۀ تحقیق، میدانی است و دادهها از طریق مصاحبه شفاهی با گویشوران بومی مسن جمع آوری شد. تعداد دادههای پژوهش به 93 مورد از افعال مرکّب، پیشوندی و عبارات فعلی محدود گردیده و از سایر مقولات واژگانی چشمپوشی شده است. بررسی نتایج نشان می دهد که بیشتر دادههای به دست آمده، معیار برابرنهاد در زبان فارسی ندارد و دارای خلأ واژگانی تصادفی است. طبق مشاهدات، گویش موسیرزی نسبت به زبان فارسی معیار در واژگانی که مربوط به روابط و تعاملات بین فردی و مرتبط با احساسات است با دامنۀ وسیعتر و پیچیده تری به کار میرود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - بررسی برخی فرایندهای واجی در گویش دارابی
ناصر رشیدی فرخنده رهسپارمقالۀ حاضر به توصیف و تحلیل برخی از مهم ترین فرایندهای واجی گویش دارابی در شهرستان داراب در چارچوب واج شناسی خودواحد می پردازد. در جمع آوری داده ها و اطلاعات این گویش، از چند تن از گویشوران بومی و متون مکتوب استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و از نوع همزمانی اس أکثرمقالۀ حاضر به توصیف و تحلیل برخی از مهم ترین فرایندهای واجی گویش دارابی در شهرستان داراب در چارچوب واج شناسی خودواحد می پردازد. در جمع آوری داده ها و اطلاعات این گویش، از چند تن از گویشوران بومی و متون مکتوب استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و از نوع همزمانی است .همگونی و ناهمگونی، حذف، تضعیف، قلب و ابدال از فرایندهایی اند که در این مقاله تحلیل و بررسی شده اند. در این گویش، در محیط بعد از واکه یا پایان کلمه، برخی از تقابل ها از بین می رود، ولی تقابل همخوان در محیط آغاز کلمه و آغاز هجا حفظ می شود. در همگونی بین /f/ و / s/ که از نوع کامل است، همخوان / t/ با همخوان قبل از خود در ویژگی پیوسته بودن همگون می شود. در ناهمگونی بین /n/ و همخوان های /s/ و /z/ همخوان / n/ قبل از همخوان لثوی به/ m/ تبدیل می شود. در فرایند قلب، جابجایی همخوان ها صورت میپذیرد. در تناوب بین/ b/ و / v/ همخوان / b/ قبل از واکۀ کشیده، تبدیل به سایشی واکدار/v/ می شود. در حذف همخوان های پایانی صرفأ علت سهولت در تلفظ مؤثر است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - بررسی و توصیف زبانشناختی انواع ضمیر در گویش لری کامفیروز
پریسا داوری ابراهیم جانیزبان، یک نظام قراردادی(وضعی) منظّم از آواها و نشانههای کلامی و نوشتاری است و وسیلۀ برقراری ارتباط و تفهیم و تفاهم میان انسانهاست. بشر از زمانی که از توانایی زبان بهرهمند شد، به وجود زبانها و گویشهای مختلف پی برد. زبانشناسی، مطالعۀ علمی زبان انسان است. زبانشناسی عم أکثرزبان، یک نظام قراردادی(وضعی) منظّم از آواها و نشانههای کلامی و نوشتاری است و وسیلۀ برقراری ارتباط و تفهیم و تفاهم میان انسانهاست. بشر از زمانی که از توانایی زبان بهرهمند شد، به وجود زبانها و گویشهای مختلف پی برد. زبانشناسی، مطالعۀ علمی زبان انسان است. زبانشناسی عملی، نام شاخهای از دانش نوینی است که به بررسی شیوهها و تکنیکهای عملی پژوهشهای زبانی میپردازد و گویششناسی شاخهای از آن به شمار میرود. گویش لری کامفیروز متعلّق به شاخۀ زبانهای ایرانی جنوب غربی است و ساخت دستوری و واژگانی این گویش نشان میدهد که از فارسی میانه(پهلوی ساسانی) که خود دنبالۀ فارسی باستان است، منشعب شده است. کامفیروز یکی از مناطق وسیع شهرستان مرودشت در استان فارس است. پژوهش حاضر با تلفیقی از شیوۀ میدانی و توصیفی و با هدف تحلیل زبانشناختی انواع ضمیر در گویش لری کامفیروز فراهم آمده است. بررسیها نشان میدهد، انواع ضمیر در این گویش با فارسی معیار شباهتها و تفاوتهایی دارد؛ از جمله، برخی ضمیرهای این گویش با فارسی معیار یکسان است و برای بعضی از انواع ضمیرها از واژههای خاصی که مختص این گویش است استفاده میشود. گویشوران این گویش به جای ضمیر سوم شخص مفرد (او – وی) از /vo/ و به جای این و آن به ترتیب از /yo/ و /vo/ استفاده میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - فرایندهای واژ- واجی واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی گویش تاتی تاکستان بر اساس نظریۀ بهینگی
جواد رحمانی محمدرضا اروجی بهزاد رهبرپژوهش حاضر، تلاشی است در جهت بررسی واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی واژ – واجی گویش تاتی تاکستان در چارچوب نظریۀ بهینگی. منظور از فرایندهای واژ- واجی آن دسته از تغییرات واجی است که در بافتی صرفی، یعنی در مرز بین تکواژها ایجاد میشود و انگیزه آوایی دارد. روش پژو أکثرپژوهش حاضر، تلاشی است در جهت بررسی واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی واژ – واجی گویش تاتی تاکستان در چارچوب نظریۀ بهینگی. منظور از فرایندهای واژ- واجی آن دسته از تغییرات واجی است که در بافتی صرفی، یعنی در مرز بین تکواژها ایجاد میشود و انگیزه آوایی دارد. روش پژوهش بهصورت تحلیلی بوده و دادههای پژوهش از کتابهای تاتی، رادیو و شبکههای محلی گردآوری شدهاند. متغیرهای زبانی بر اساس نوع فرایندهای آوایی و واژگانی دخیل مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش بر آنیم تا به واکاوی چگونگی عملکرد فرایندهای واژ- واجی از دیدگاه بهینگی در واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی گویش تاتی بپردازیم. نهایتاً، بر اساس دادههای موجود به این نتیجه دست یافتیم که در این زبان گاهی فرایند حذف و گاهی درج در مرز تکواژی رخ میدهد و این امر نشاندهندهی همنوایی یا همان دسیسۀ واجی است و در واقع نشان میدهد که مرتبه بندی محدودیتهای جهانی در گویش تاتی تاکستان صادق بوده و محدودیتهای موجود در این گویش با محدودیتهای جهانی همسو است. پژوهش حاضر به پیکره دانش زبانیِ زبان شناسان در مورد گویش تاتی افزوده و پژوهشگران را در شناخت هرچه بیشتر فرایندهای واژ- واجی گویش تاتی و تطابق آن با جهانیهای این حوزه یاری میرساند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - ساختمان صرفی فعل در گویش پاپونی کوهمرۀ نودان
سودابه کشاورزی اکبر صیادکوه عسکر سیادتمیراث های ادبی، فرهنگی، علمی و .. انسان در زبان تبلور می یابد از این رو مطالعه در زبان و گویش ها همواره مد نظر پژوهشگران بسیاری بوده است؛ به ویژه امروز که در سایۀ مطالعات زبان شناسی، دست یابی به نتایج دیگری آسان می شود. پاپون یکی از روستاهای کوهمره نودان از توابع شهر أکثرمیراث های ادبی، فرهنگی، علمی و .. انسان در زبان تبلور می یابد از این رو مطالعه در زبان و گویش ها همواره مد نظر پژوهشگران بسیاری بوده است؛ به ویژه امروز که در سایۀ مطالعات زبان شناسی، دست یابی به نتایج دیگری آسان می شود. پاپون یکی از روستاهای کوهمره نودان از توابع شهرستان کازرون در استان فارس است که مردم آن به گویش پاپونی سخن می گویند، نگارندگان در این مقاله مقولۀ ساختمان صرفی فعل را مورد بررسی قرار داده اند. با آن که یکی از نگارندگان خود گویشور پاپونی است در جمع آوری داده ها با تعدادی از گویشوران بی سواد و اغلب سالخوره مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فعل در گویش پاپونی مانند دیگر زبان های ایرانی میانه، براساس دو مادۀ مضارع و ماضی ساخته می شود نکتۀ دیگر آن که شیوۀ صرف افعال گذرا و نا گذرا در این گویش با هم متفاوت است بدین صورت که برای صرف افعال گذرا هم چون زبان فارسی میانه شناسه ها ابتدای فعل می آیند هم چنین شناسه های فعل های گذشتۀ گذرا و ناگذر نیز با هم متفاوت هستند که بر این اساس می توان این گویش را از خانواده زبان های به اصطلاح ارگتیو دانست، هم چنین این نکته حاصل شد که شناسه های فعل های گذشته و حال نیز مشابه نیستند. در گویش پاپونی صفت مفعولی به شیوۀ فارسی نو قدیم(بن ماضی+ فتحه) ساخته می شود، برای بیان مفاهیم مربوط به آینده از فعل مضارع اخباری استفاده می شود و به طور کلّی ساخت صرفی افعال در گویش پاپونی با زبان فارسی معیار تفاوت زیادی دارد و بعضی از گونه های فعل به چندین شیوه ساخته میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - توصیف و تحلیل فرایندهای واجی گویش دزفولی بر پایۀ چارچوب نظریۀ بهینگی
محمد پاک نژاد الخاص ویسیهدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در گویش دزفولی و مقایسۀ آنها با فارسی معیار در چارچوب نظریۀ بهینگی است که در واجشناسی نظریهای نوبنیان و یکی از رویکردهای محدودیت- بنیاد است. تحقیق حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجامگرفته و در گردآوری نمونه أکثرهدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در گویش دزفولی و مقایسۀ آنها با فارسی معیار در چارچوب نظریۀ بهینگی است که در واجشناسی نظریهای نوبنیان و یکی از رویکردهای محدودیت- بنیاد است. تحقیق حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجامگرفته و در گردآوری نمونهها و دادهها از روش میدانی استفادهشده است. بدین منظور، پانزده ساعت از مکالمۀ عادی گویشورانِ شرکتکننده با میانگین سنی سی تا پنجاهوپنج سال، ضبط و سپس دادهها آوانویسی و دستهبندیشده است. از فعالترین فرایندهای موجود در این گویش، فرایند هماهنگی واکهای، ناهمگونی و حذف، مورد مطالعه قرارگرفته است. در چارچوب اصول واجشناسی بهینگی، در قالب تعارضها، محدودیتهای نشانداری، به کشف روابط موجود بین آنها پرداخته و به ترتیب در بهینه شدن و تعیین سلسلهمراتب محدودیتهای موجود در این گویش مشخصشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که، حداکثر محدودیتهای نشانداری بهصورت بهینه در گویش دزفولی دیده میشود و در مقایسه با فارسی معیار، محدودیتهای پایایی در سلسهمراتب محدودیتها بر بقیۀ نمونهها تسلط دارند. در این گویش فرایندهای حذف و همگونی دارای بیشترین بسامد است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - بررسی و تحلیل فرآیندهای واجی در نظام آوایی گونۀ زبانی طُرود
جواد عامری سیدحسین طباطبایی سیدحسن طباطباییزبان های محلی ایرانزمین، گنجینه ای بی مانند و ذخیره ای تمام نشدنی برای رشد و پیشرفت زبان فارسی به شمار می آید. تحلیل نظام آوایی در گونۀ زبانی طرود از توابع شهرستان شاهرود که برای نخستین بار در این مقاله بدان پرداختهشده، ظرافت ها و حلاوت های این گونۀ زبانی را آشکار می أکثرزبان های محلی ایرانزمین، گنجینه ای بی مانند و ذخیره ای تمام نشدنی برای رشد و پیشرفت زبان فارسی به شمار می آید. تحلیل نظام آوایی در گونۀ زبانی طرود از توابع شهرستان شاهرود که برای نخستین بار در این مقاله بدان پرداختهشده، ظرافت ها و حلاوت های این گونۀ زبانی را آشکار می سازد. هدف از این پژوهش نشان دادن وجوه اختلاف و اشتراک آوایی گونۀ زبانی طرود با فارسی معیار در چارچوب فرآیند های واجی است تا در نتیجۀ فرآیندهای واجی کاهش، افزایش، ابدال، قلب و ادغام که در این گونۀ زبانی وجود دارد - اما در حال حاضر در فارسی معیار به چشم نمی خورد- نشان داده شود. مبنای این مقایسه بر اساس الگوهای رایج زبان شناسی بوده و گرد آوری داده ها به روش پرسش و پاسخ، مصاحبه با گویشوران بومی انجامشده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی سیر تحولات آوایی در گونۀ زبانی مورد پژوهش و تطبیق آن با فارسی معیار، نسبت این دو را بسنجد و از خلال بررسی تأثیر فرآیند های واجی در آن، واژگان گویشی کهن فعال را شناسایی نماید و در گشودن گره های زبانی و ادبی متون کهن به کار بندد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - ملاحظاتی در اشتراکات میان گویشهای گیلکی و بختیاری
محبوبه مسلمی زادههدف مقاله، مقایسۀ دو گویش گیلگی و بختیاری و ارائۀ شواهدی از همسانیها و اشتراکات این دو گویش برای اثبات ارتباط تنگاتنگ فرهنگی میان اقوام ایرانی است. با عنایت به تحوّلات بسیاری که در طول تاریخ، عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی را متأثّر نموده و به تبع أکثرهدف مقاله، مقایسۀ دو گویش گیلگی و بختیاری و ارائۀ شواهدی از همسانیها و اشتراکات این دو گویش برای اثبات ارتباط تنگاتنگ فرهنگی میان اقوام ایرانی است. با عنایت به تحوّلات بسیاری که در طول تاریخ، عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی را متأثّر نموده و به تبع آن در لایههای نخستین، زبان و گویشها را نیز متحوّل کرده و گاهی برخی از آنها را به ورطۀ خاموشی و فراموشی کشیده، تحقیقات بنیادین در زبانها و گویشهای ایرانی ضرورت مییابد. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی که برای جمعآوری گویشها تنظیم شده، و تکمیل آن توسّط تعدادی از گویشوران گیلکی و بختیاری، جزئیات پرسشنامهها به روشی تحلیلی و مقایسهای بررسی شده نتیجتاً جهت اثبات ادّعا شماری از اشتراکات زبانی و آوایی و معنایی در این دو گویش ریشه یابی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - بررسی فرآیندهای واجی ناشی از افزودن پیشوند وجهساز در گویش مکریانی(براساس نظریۀ واجی خود واحد)
سید فرید خلیفه لو فرزاد عزیزیوند وجهی که نشان دهندۀ امر، شرط و التزام است و در گویش مکریانی از زبان کردی با پیشوندهای (da- وbi-) نشان داده می شود، هنگام اضافه شدن به ستاک فعلی باعث بروز یکسری از فرآیندهای واجی می گردد. این مقاله با پیروی از اصول کلی نظریۀ خودواحد سعی در توصیف تحولات واجی ناشی از اف أکثروند وجهی که نشان دهندۀ امر، شرط و التزام است و در گویش مکریانی از زبان کردی با پیشوندهای (da- وbi-) نشان داده می شود، هنگام اضافه شدن به ستاک فعلی باعث بروز یکسری از فرآیندهای واجی می گردد. این مقاله با پیروی از اصول کلی نظریۀ خودواحد سعی در توصیف تحولات واجی ناشی از افزوده شدن پیشوند (da-) بر ستاک فعل در گویش مکریانی از زبان کردی دارد. چارچوب نظری پژوهش حاضر بر مبنای نظریۀ خودواحد که یکی از مشتقات واج شناسی زایشی می باشد، استوار است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی منابع موجود و ثبت داده های مکتوب در کتب و متون زبان کردی بدست آمده است. نتایج حاصل از پژوهش اخیر نشان می دهد که سه فرآیند واجی حین اضافه شدن این پیشوند به ستاک پررنگتر از بقیه به نظر می رسند که عبارتند از: غلت افزایی و تبدیل شدن واکۀ ساده به واکۀ مرکب در پیشوند، حذف همخوان چاکنایی انسدادی و واکۀ همراه آن از ابتدای ستاک و تقلیل هجا و سرانجام فرآیند قلب. پربسامدترین فرآیند واجی ناشی از افزودن پیشوند (da-) در این گویش فرآیند غلت افزایی و مرکب شدن واکۀ سادۀ پیشوند است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - اصطلاحات و واژه های کشاورزی و باغداری در گویش کوهشهری
زینب مریدیمنطقۀ کوهشهری شامل چند روستا در جنوب شرق شهرستان منوجان (از توابع کرمان) است. از آن جا که کشاورزی تاریخی به قدمت تاریخ بشر دارد، امرار معاش مردم این منطقه از دیرگاهان از راه کشاورزی و باغداری بوده است.به سبب اهمیت کشاورزی، اصطلاحات و واژه های فراوانی در این منطقه وجود د أکثرمنطقۀ کوهشهری شامل چند روستا در جنوب شرق شهرستان منوجان (از توابع کرمان) است. از آن جا که کشاورزی تاریخی به قدمت تاریخ بشر دارد، امرار معاش مردم این منطقه از دیرگاهان از راه کشاورزی و باغداری بوده است.به سبب اهمیت کشاورزی، اصطلاحات و واژه های فراوانی در این منطقه وجود دارد. این مقاله در پی آن است که بخشی از واژگان و اصطلاحات کشاورزی و باغداری را در موضوعات مختلفی از جمله: محصولات کشاورزی، آب و آبیاری، انواع گیاهان و درختان، روش های جمع آوری محصول و ابزارهای کشاورزی، واژه ها و اصطلاحات مربوط به نخل و برخی اصطلاحات دیگر ارائه دهد. اغلب این واژه ها امروزه منسوخ اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - بررسی تکیۀ کلمه و جمله در گویش سیستان
صدیقه سادات میری فاطمه میرتکیه برجستگی یکی از هجاهای کلمه نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه یا دیگر کلمات جمله است. دراین تحقیق با بیانی ساده به طرح مفهوم تکیه در گویش سیستان و انواع آن، شامل تکیه در کلمه و جمله همراه با ذکر نمونه و کاربرد آن پرداخته شده. به منظور بررسی تکیه، گفتار آزاد و ناآگاهانۀ أکثرتکیه برجستگی یکی از هجاهای کلمه نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه یا دیگر کلمات جمله است. دراین تحقیق با بیانی ساده به طرح مفهوم تکیه در گویش سیستان و انواع آن، شامل تکیه در کلمه و جمله همراه با ذکر نمونه و کاربرد آن پرداخته شده. به منظور بررسی تکیه، گفتار آزاد و ناآگاهانۀ مردم عادی ضبط و سپس آوانویسی شده است. هدف اصلی این تحقیق یافتن تفاوتی در تکیۀ گویش سیستان و تکیۀ فارسی معیار است. نتیجه آنکه به علت یکسان بودن ریشۀ این گویش با فارسی معیار، تفاوت چندانی، جز در محل قرار گرفتن تکیه در هجا و تعداد آن در جمله، مشاهده نمی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - ریشه شناسی واژه هایی از گویش جیرفتی
معصومه سمیعی زادهجیرفتی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شهرستان جیرفتِ استان کرمان رواج دارد. ویژگی های آوایی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخۀ زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد. در این مقاله، منتخبی از واژگان گویش جیرفتی ریشه شناسی شده اند. در مورد هر واژه، با ذکر گون أکثرجیرفتی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شهرستان جیرفتِ استان کرمان رواج دارد. ویژگی های آوایی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخۀ زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد. در این مقاله، منتخبی از واژگان گویش جیرفتی ریشه شناسی شده اند. در مورد هر واژه، با ذکر گونۀ فرضی ایرانی باستان و برابر آن واژه در زبان های دورۀ میانه و دیگر گویش های استان کرمان به ریشه شناسی آن پرداخته شده است. تحولات آوایی و ساخت اشتقاقی مربوط به هر واژه توضیح داده شده است. بررسی ریشه شناسی واژگان این گویش نشان می دهد که گویش های ایرانی دارای اشتراکات و شباهت های زیادی هستند که از زبان ایرانی باستان منشعب شده اند. در بعضی واژه های این گویش صامت ها، پیشوندها و پسوندهای ایرانی باستان که در فارسی میانه و سپس در فارسی نو تحول پیدا کرده اند به همان صورت باقی مانده اند. واژه ها بر اساس الفبای انگلیسی و تلفظ رایج آنها در گویش جیرفتی مرتب شده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی نظام فعلی: فعل در گویش هندیجانی
بهمن گرجیان آزاده عبادیگویش هندیجانی از گویش های رایج در استان خوزستان است که اکثریت قریب به اتفاق مردم شهرستان هندیجان به آن تکلم می کنند. از نظر رده شناسی، گویش هندیجانی گویشی متعلق به خانوادۀ زبان های ایرانی نو غربی می باشد و به دلیل وجوه اشتراک فراوانی که با گویش های لری دارد، یکی از گونه أکثرگویش هندیجانی از گویش های رایج در استان خوزستان است که اکثریت قریب به اتفاق مردم شهرستان هندیجان به آن تکلم می کنند. از نظر رده شناسی، گویش هندیجانی گویشی متعلق به خانوادۀ زبان های ایرانی نو غربی می باشد و به دلیل وجوه اشتراک فراوانی که با گویش های لری دارد، یکی از گونه های آن به شمار می آید. این مقالۀ توصیفی-تحلیلی کوششی است در زمینۀ شناخت و توصیف نظام فعلی گویش هندیجانی. داده ها از طریق و مصاحبه با گویشوران میانسال تا کهنسال، بی سواد تا کم سواد و ضبط گفتار ایشان به دست آمده و مورد آزمایش قرار گرفته و نتایج با توجه به حداکثر بسامد کاربرد، استخراج گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که در این گویش زمان دستوری برای بیان آینده وجود ندارد و برای بیان آن از مضارع اخباری استفاده می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - کاربرد حرف اضافۀ (lá) در کردی مکریانی در الگوی شناختی
فرزاد عزیزی امیرعلی خوشخونژادحروف اضافه مقولاتی واژگانیاند که در گونۀ مکریانی از زبان کردی به دو صورت ساده و مرکب ظاهر می شوند و کتاب های دستور زبان کردی موجود، تعاریف و ساختمان و معانی آنها را فارغ از چارچوبی خاص بیان کردهاند. زبان شناسی شناختی دیدگاهی دقیقتر و نظاممندتر را در ارتباط با شنا أکثرحروف اضافه مقولاتی واژگانیاند که در گونۀ مکریانی از زبان کردی به دو صورت ساده و مرکب ظاهر می شوند و کتاب های دستور زبان کردی موجود، تعاریف و ساختمان و معانی آنها را فارغ از چارچوبی خاص بیان کردهاند. زبان شناسی شناختی دیدگاهی دقیقتر و نظاممندتر را در ارتباط با شناخت و بررسی حروف اضافه نسبت به دیدگاه های رایج فراهم کرده و معانی مختلفی را که توسط یک حرف اضافه بیان می شود به صورتی نظاممند در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. همچنین، مکتب شناختی قابلیت بررسی و مطالعۀ حروف اضافه را با توجه به قواعدی چون مفهومسازی و پیروی از الگوهای استعاری حاکم بر زبان فراهم می کند. در این پژوهش ابتدا حروف اضافه در گویش مکریانی بر اساس پیکرۀ زبانی که جزء منابع مکتوب و کتابخانهای به حساب میآیند، معرفی شده و از میان آنها، حرف اضافه سادۀ (lá) که در ساخت دیگر حروف اضافه مرکب نیز در گونۀ مکریانی نقش اساسی را بازی می کند، به کمک روش توصیفی- تحلیلی و پیروی از الگوهایی چون گسترش استعاری حوزۀ مکانی و معانی پیرامونی بررسی و تحلیل میشود. آنچه که از این تحقیق بر میآید، ماهیت تصویرگونۀ ضمایر است که برآمده از تجسم ذهن انسان بوده و با استفاده از الگوهای آشنایی چون اندام های بدن او تبیین میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - بازنمایی گروه اسمی در گویش معشوری و گروههای نقشی مربوط به آن بر پایۀ نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی
بهمن گرجیان آزاده عبادیدر دو دهۀ اخیر ارائۀ نظریۀ گروه نقشی حرف تعریف در چگونگی تحلیل گروه اسمی تحول عمده ای پدید آورده است. برای نمونه مجموعه ای از فرافکنی های نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار می رود. در سطح بالاتر از گروه اسمی در گویش معشوری، گروه های نقشی حرف تعریف و اضافه به کار می ر أکثردر دو دهۀ اخیر ارائۀ نظریۀ گروه نقشی حرف تعریف در چگونگی تحلیل گروه اسمی تحول عمده ای پدید آورده است. برای نمونه مجموعه ای از فرافکنی های نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار می رود. در سطح بالاتر از گروه اسمی در گویش معشوری، گروه های نقشی حرف تعریف و اضافه به کار می رود. گروه های نقشی مربوط به اسم بر گروه اسمی هیچ گونه نقش معنایی، فرافکنی نمی کنند بلکه هرکدام ویژگی های نحوی خاصی را به گروه اسمی می افزایند. گروه نقشی حرف تعریف، از راه ویژگی های نحوی خاص حروف تعریف، به گروه اسمی ساخت و معنی مناسب اختصاص می دهد. گروه اضافه نیز از راه ویژگی نحوی اضافه و رابطه افزودگی، گروه اسمی را گسترش می دهد. پژوهش حاضر، گروه های نقشی مربوط به اسم را در گویش معشوری بررسی و توصیف می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - واژهها و اصطلاحات کمکاربرد زنبورداری روستای لایزنگان
حسن حیدری اکبر صیادکوهدر این مقاله بخشی از واژه ها و اصطلاحات کم کاربرد مربوط به حوزه ی زنبورداری روستای لای زنگان lây-zangân فارس که به سرعت پای در رکاب فراموشی گذاشته اند، همراه با آوانگاری دقیق آن ها ثبت و ضبط کرده ایم. راه درآمد بیشتر ساکنان این روستا؛ بویژه در گذشته از طریق أکثردر این مقاله بخشی از واژه ها و اصطلاحات کم کاربرد مربوط به حوزه ی زنبورداری روستای لای زنگان lây-zangân فارس که به سرعت پای در رکاب فراموشی گذاشته اند، همراه با آوانگاری دقیق آن ها ثبت و ضبط کرده ایم. راه درآمد بیشتر ساکنان این روستا؛ بویژه در گذشته از طریق کشاورزی و بویژه تولید گل محمدی، دامداری و زنبورداری بوده است و به همین سبب غنای واژه ها و ترکیبات و اصطلاحات این حوزه در این منطقه چشم گیر است.شیوه ی انجام این پژوهش افزون بر شیوه ی سند پژوهی و بهره مندی از پژوهش های پیشین ، بیشتر جنبۀ میدانی دارد و مواد تحقیق با شیوه مصاحبه و گفتگو با سالخوردگان محل که در این حرفه سال ها روزگار گذرانده اند ؛به دست آمده که اسامی آن ها در بخش منابع شفاهی مقاله ثبت گردیده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - جستاری در ضرب المثلهای رایج در فرهنگ شفاهی گویش شیرازی
حامد عزیزی نیا بیوک بهنامدر ضرب المثل ها نکات بی شماری نهفته است که از ورای آنها می توان به برخی ویژگی های قومی هر دیار دست یافت. بسیاری از ضرب المثل های ایرانی مکتوب نشده و به صورت شفاهی سینه به سینه منتقل می شوند. در این مقاله سعی شده شماری از این دست ضرب المثل ها، متعلق به حوزۀ اجتماعی شیراز أکثردر ضرب المثل ها نکات بی شماری نهفته است که از ورای آنها می توان به برخی ویژگی های قومی هر دیار دست یافت. بسیاری از ضرب المثل های ایرانی مکتوب نشده و به صورت شفاهی سینه به سینه منتقل می شوند. در این مقاله سعی شده شماری از این دست ضرب المثل ها، متعلق به حوزۀ اجتماعی شیراز قدیم، جمع آوری و مفهوم شناسی شوند. روش تحقیق به دو شیوۀ میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابتدا برپایۀ مصاحبۀ حضوری از تعدادی کهنسالان ساکن بافت قدیم، تعداد 37 ضرب المثل پربسامد جمع گردید و بعد از آن، آوانگاری و مفهوم یابی شده، نحوۀ کاربرد آن درمیان مردم تبیین گردید. در این ضرب المثل ها، در سطح زیبایی شناسی دو نکته درخور توجه است: یکی طنزآمیز بودن اغلب این مثل ها و دیگر کنایی بودن شمار درخور توجهی از آنها. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - نظام جنس دستوری در گویش جوشقانی
والی رضایی سید غیاث الدین رضویاندر این پژوهش نظام جنسیت دستوری در گویش جوشقانی، یکی از گویش های مرکزی ایران، بررسی شده است. ابتدا، ضمن تعریف جنسیت دستوری به بیان پیشینه و مبانی نظری پژوهش پرداخته شده است. داده های این پژوهش از گویش وران بومی و از گفتار افراد بی سواد و یا کم سواد ضبط شده و پس از طبقه ب أکثردر این پژوهش نظام جنسیت دستوری در گویش جوشقانی، یکی از گویش های مرکزی ایران، بررسی شده است. ابتدا، ضمن تعریف جنسیت دستوری به بیان پیشینه و مبانی نظری پژوهش پرداخته شده است. داده های این پژوهش از گویش وران بومی و از گفتار افراد بی سواد و یا کم سواد ضبط شده و پس از طبقه بندی آنها بر اساس رویکر رده شناختی کوربت(1991 و 2007) تحلیل شدهاند. جنسیت دستوری در این گویش شامل یک تمایز دوگانۀ مذکّر و مؤنث در تمامی اسم ها می باشد که با اضافه کردن وند –æ در اسم مذکّر و –e در اسم مؤنث ظاهر می شود. تظاهر ساختواژی جنسیت تنها در سوم شخص مفرد صورت می گیرد و در دیگر اشخاص جنسیت ظاهر نمی شود. جنسیت در این گویش به جانداران اختصاص ندارد و اسامی بیجان و اشیاء نیز نشانۀ جنسیت دارند.در این پژوهش هم چنین به معیارهای تعیین جنسیت برای غیرجانداران پرداخته شده است. برخی از معیارها مانند اندازۀ اشیاء، همراهی مفهومی، جنسیت افسانه ای و نیز معیارهای آوایی در تعیین جنسیت در این گویش نقش دارند. در رده بندی زبان ها از لحاظ جنسیت، این گویش در زمرۀ زبان هایی قرار می گیرد که از دو نوع جنسیت مذکّر و مؤنث برخوردارند که تنها در اسم مفرد ظهور پیدا می کند و در صورت های جمع، اسم از نشانۀ جنسیت برخوردار نیست. در این گویش جنسیت خنثی وجود ندارد. بنابراین، این گویش دارای نظام همگرا در جنسیت دستوری است. این مقاله به بررسی جهانیهای گرینبرگ در مورد جنسیت نیز میپردازد و نشان میدهد که همۀ جهانیهای تلویحی گرینبرگ در مورد جنسیت در این گویش صادق است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - فراهنجاری گویشی و سبکی در 250 غزل از دیوان شمس
خدابخش اسدالهی منصور علیزادهیکی از جریان های نقد ادبی که در خلال جنگ جهانی اوّل پا به عرصۀ وجود گذاشت، فرمالیسم روسی بود. فرمالیست ها با رویکردی زبان شناسانه به بررسی ادبیات پرداختند. آن ها به دنبال یافتن ادبیّت متن و کشف قوانین این ادبیّت بودند. به نظر فرمالیست ها از جمله راه هایی که به ادبیّت مت أکثریکی از جریان های نقد ادبی که در خلال جنگ جهانی اوّل پا به عرصۀ وجود گذاشت، فرمالیسم روسی بود. فرمالیست ها با رویکردی زبان شناسانه به بررسی ادبیات پرداختند. آن ها به دنبال یافتن ادبیّت متن و کشف قوانین این ادبیّت بودند. به نظر فرمالیست ها از جمله راه هایی که به ادبیّت متن کمک می کند، برجسته سازی است که از دو طریق فراهنجاری و قاعده افزایی انجام می پذیرد. به عقیدۀ لیچ فراهنجاری شعر می سازد و قاعده افزایی باعث ایجاد نظم می شود. از انواع فراهنجاری در تقسیم بندی لیچ می توان به فراهنجاری گویشی و سبکی اشاره کرد. در پژوهش حاضر نمونۀ این دو نوع فراهنجاری در 250 غزل از غزلیات مولوی مورد بررسی قرار گرفته است. شاعر از واژه های گویش زادگاه خود در لابلای اشعارش استفاده کرده و گاه کلمات را به شکل محاوره ای آن (البتّه پس از گذراندن از صافیِ ذوق و ادب) به کار برده است. این دو عمل باعث شده است که زبان شعری وی از زبان دیگر شاعران متمایز شود و درنتیجه منجر به برجسته سازی و آشنایی زدایی از اشعارش گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - دستگاه صرف فعل در لهجۀ طرقی از گویش راجی
مژگان اصغری طرقیدر پژوهش حاضر بهمنظور احیا و حفظ فرهنگ و هویّت ملی و قومی و نیز کمک به غنای زبان و فرهنگ کشور از طریق شناخت و تحلیل گویشها و لهجههای گوناگون، پساز ذکر مقدمه، پیشینۀ پژوهش و سپس کلیاتی دربارۀ گویش راجی و لهجۀ طرقی (رایج در شهر طرقرود از توابع شهرستان نطنز در استان ا أکثردر پژوهش حاضر بهمنظور احیا و حفظ فرهنگ و هویّت ملی و قومی و نیز کمک به غنای زبان و فرهنگ کشور از طریق شناخت و تحلیل گویشها و لهجههای گوناگون، پساز ذکر مقدمه، پیشینۀ پژوهش و سپس کلیاتی دربارۀ گویش راجی و لهجۀ طرقی (رایج در شهر طرقرود از توابع شهرستان نطنز در استان اصفهان)، شش فعل مختلف را بهصورت تصادفی و شامل اقسام ساده، مرکّب، پیشوندی، مجهول، لازم (ناگذر)، متعدی (گذرا) و ربطی برگزیده و آنها را در زمانهای ماضی (ساده، استمراری، نقلی، بعید، التزامی و مستمر/ ملموس) و مضارع (اخباری، التزامی و مستمر/ ملموس) صرف کرده و شکلهای امر (دومشخص مفرد و جمع) و مصدرهای آنها را هم نشان داده و بر این مبنا مهمترین ویژگیهای صرفی مرتبط با مقولۀ زمان در این فعلها را بررسی و دستهبندی کردهایم. در نهایت به این نتیجه رسیدهایم که بهطور کلی در لهجۀ طرقی از گویش راجی، تنوع ساختاری و دگرگونیهای مختلف در فعلهای ماضی در مقایسه با فعلهای مضارع و امر، بیشتر است و جابهجایی و تغییر در اجزای تشکیلدهندۀ آنها بیشاز دیگر فعلها صورت میگیرد. مهمترین ویژگیهای صرفی خاص فعل در این لهجه را در حوزههایی بدین شرح میتوان یافت: ویژگیهای مربوط به کاربرد شناسه، ویژگیهای مربوط به کاربرد بن فعل، ویژگیهای ساختاریِ خاص در فعلهای این لهجه، ویژگیهای آوایی خاص، ویژگیهای مربوط به کاربرد فعل معین، ویژگیهای زمانیِ خاص، ویژگیهای مربوط به کاربرد پیشوندها، ویژگیهای مربوط به کاربرد مصدر، ویژگیهای معنایی فعل، استفاده از فعلهای وجهی و کاربرد فعلهای فارسی دری کهن. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - دریافت بهتر معنای چند واژه در متون کهن فارسی بر پایۀ گویش تاتی شمال خراسان
حبیب صفرزادهزبان در طول زمان به دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دستخوش تغییراتی میشود که این تغییرات میتواند در جنبۀ مثبت خود، موجب گسترش دایرۀ واژگانی زبان شود و گاه نیز در جهت منفی، یک یا چند واژه را با شیوههای مختلف متروک کند. ولیکن نکتهای که در این میان قابل توجه است، أکثرزبان در طول زمان به دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دستخوش تغییراتی میشود که این تغییرات میتواند در جنبۀ مثبت خود، موجب گسترش دایرۀ واژگانی زبان شود و گاه نیز در جهت منفی، یک یا چند واژه را با شیوههای مختلف متروک کند. ولیکن نکتهای که در این میان قابل توجه است، فاصلۀ معنادار میان زبان معیار و لهجهها و گویشهای یک زبان است به گونهای که میتوان واژههایی را یافت که با وجود خارجشدن از حوزۀ گفتار و نوشتار معیار، هنوز در میان لهجهها و گویشهای اقوام مختلف و در محدودۀ جغرافیایی خاص ادامۀ حیات میدهند. از جملۀ این لغات میتوان به واژههای چه بلا و شهرگرد و کوروی اشاره کرد که در متون کهن فارسی مثل اسرارالتوحید، دیوان عطار نیشابوری، دیوان هلالی جغتایی، دیوان وحشی بافقی و دیوان محمد فضولی دیده میشوند ولی در فرهنگها و کتب لغت، معنی دقیقی برای آنها ارائه نشده است و یا مصححین در توضیح آنها به اشتباه رفتهاند. این پژوهش به بررسی معنای بهتر سه واژۀ مذکور با بهرهگیری از گویش تاتی شمال خراسان پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - طبقهبندی موضوعی چیستانهای لایزنگانِ داراب بر اساس ژرفساخت
حسن رنجبرلای زنگان روستایی کوهستانی با آب و هوایی نیمه سردسیری، از توابع داراب استان فارس است. گویشوران این روستا به گویشی نیمه لری سخن می گویند. نگارنده در جستار پیش رو به صورت میدانی از راه مصاحبه و گفت وگو با گویشوران این خطه، به گردآوری و ثبت و ضبط برخی چیستان های لایزن أکثرلای زنگان روستایی کوهستانی با آب و هوایی نیمه سردسیری، از توابع داراب استان فارس است. گویشوران این روستا به گویشی نیمه لری سخن می گویند. نگارنده در جستار پیش رو به صورت میدانی از راه مصاحبه و گفت وگو با گویشوران این خطه، به گردآوری و ثبت و ضبط برخی چیستان های لایزنگانی پرداخته، سپس آن ها را با توجه به ژرف ساخت شان، طبقه بندیِ موضوعی کرده است.این جستار نتایج بسیاری در پی داشت؛ به عنوان مثال: 1- اغلب چیستان های این روستا دربرگیرندۀ علوم و معارف بشری است که هدف غایی در آن ها تعلیم و آموزش به نوجوان ها و جوانان است. از میان این گروه از چیستان ها به آموزش مسایل دینی توجه بیش تری شده است. 2-با توجه به موقعیت جغرافیایی و فرهنگ مردم این روستا، در بسیاری از چیستان های این گویش، عناصر بومی این روستا بسیار پویاست. 3-چیستان های منظومی که در این گویش به کار می روند از سایر گویش ها و لهجه ها به این گویش راه یافته اند. 4-ساختار و چینش واژه ها در برخی از چیستان های این روستا به گونه ای است که در نگاه اول توهین و ناسزا به نظر می رسند اما با آشکار شدن پاسخ، این گمان برطرف میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - فعل در گویش دالینی
راضیه موسوی خوگویش دالینی یکی از گویش های جنوب غربی ایران است که امروزه گویش رایج مردم روستای دالین است. این روستا در استان فارس، حد فاصل شیراز و اردکان قرار دارد.گویش دالینی زیر شاخۀ گویش اردکانی از گویشهای شاخهٔ ایرانی نو غربی است. این مقاله به بررسی ساختار فعل در گویش دالینی می أکثرگویش دالینی یکی از گویش های جنوب غربی ایران است که امروزه گویش رایج مردم روستای دالین است. این روستا در استان فارس، حد فاصل شیراز و اردکان قرار دارد.گویش دالینی زیر شاخۀ گویش اردکانی از گویشهای شاخهٔ ایرانی نو غربی است. این مقاله به بررسی ساختار فعل در گویش دالینی می پردازد. مواد زبانی این تحقیق در تابستان 1391 از میان مردم این روستا و بخصوص خاندان رئیسی و اسدی دالینی جمعآوری شده است. در این مقاله مباحثی مانند ساخت ماده های ماضی و مضارع، ساخت مصدر و صفت مفعولی، ادات فعلی، انواع فعل از نظر وجه، زمان و نمود و ساخت فعل مجهول ارائه شده اند. فعل درگویش دالینی با فعل در فارسی معیار در بسیاری از موارد فرق دارد. از جمله در چگونگی ساختن زمان های مختلف فعل، صرف فعل ها، چسبیدن شناسه ها به فعل، افعال کمکی و موارد دیگر که همه به تفصیل در این مقاله آمده است. قسمت های عمدهٔ گویش های استان فارس و بوشهر به گروه زبان های جنوب غربی ایران تعلق دارند. در برخی از این گویش ها، ویژگی مهمی از جمله ساخت ارگاتیو که از لحاظ تاریخی، ادامهٔ صورت تحول یافتهٔ ساخت مجهول دوره باستان است، در افعال ماضی متعدی در تقابل با افعال لازم ماضی که خود بازمانده زبان فارسی میانه است، به جای مانده است. افعال ماضی متعدی دالینی، همچون زبان پهلوی، به کمک عامل و ماده ماضی ساخته می شود. عامل، همیشه پیش از مادۀ ماضی می آید و می تواند اسم (مفرد یا جمع) یا ضمایر شخصی متصل یا ضمایر منفصل غیر صریح یا غیر فاعلی باشد؛ چیزی که به فارسی امروزی نرسیده است. شباهت فعل در گویش دالینی با فارسی معیار ، اندک و انگشتشمار است که این موضوع گویش دالینی را گویشی خاص و درخور توجه می سازد. در گویش دالینی برای ساختن وجه ها و زمانهای مختلف، قواعد خاصی وجود دارد؛ مثلاً برخی افعال خاص با استثناءهایی همراهند که نشان دهندهٔ ظرافت این گویش و دقت در ساخت فعلهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - بررسی تحوّلات واکی واژه های زبان کردی( گویش کلهری) در گذر تاریخ نسبت به زبان پهلوی
فرهاد پروانه مهدی احمدی خواه لیدا شمشیریایل کلهر، یکی از بزرگترین ایلهای بومی ایران است و گویش کلهری نیز یکی از گویش های آن - از شاخهٔ زبان های شمال غربی- به شمار میآید. از مطالعۀ واژههای موجود و مستعمل در این گویش(گویش کلهری) چنان برمیآید که این واژهها از چنان قدمتی برخوردارند که پیشینهٔ آنها به زبا أکثرایل کلهر، یکی از بزرگترین ایلهای بومی ایران است و گویش کلهری نیز یکی از گویش های آن - از شاخهٔ زبان های شمال غربی- به شمار میآید. از مطالعۀ واژههای موجود و مستعمل در این گویش(گویش کلهری) چنان برمیآید که این واژهها از چنان قدمتی برخوردارند که پیشینهٔ آنها به زبان فارسی میانهٔ پهلوی میرسد. پارهای از این واژهها در گذر زمان بدون تغییر باقی مانده و پارهای نیز تحت تأثیر دگرگونیهای زبانی، دچار تحولات واکی شدهاند. این مقاله برآن است تا با استفاده از دو شیوهٔ کتابخانهای و میدانی و با رویکرد تحلیلی – توصیفی به بررسی تطبیقی شکل، ساختار و همچنین تحولات واژههای حاضر در گویش کلهری نسبت به شکل پهلوی آنها بپردازد. نمونۀ مورد مطالعه در این پژوهش، گویش کلهری شهرستانهای گیلانغرب و ایوان غرب است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بخشی از واژهها از لحاظ شکل(لفظ) و معنا عیناً از زبان پهلوی به گویش کردی کلهری انتقال یافته اند و بخشی دیگر نیز در شکل عیناً انتقال یافتهاند ولی معنای آن ها دستخوش تغییر شده است و بخشی نیز واژههایی هستند که در آن ها تحولات واکی(فرایند کاهش، فرایند افزایش، فرایند تبدیل و فرایند واکی دوگانه) روی داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - بررسی و تحلیل عناصر داستانی در افسانههای تخیّلی بختیاری (مطالعۀ موردی: قصّۀ گنجشک به لهجۀ محلّیِ فارسانی)
حمزه محمدی ده چشمه حمید رضایی الهام محمودیافسانههای بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت میشوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبانزدها و ضربالمثلها، افسانهها و قصّهها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّههای بختیاری علاوه بر أکثرافسانههای بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت میشوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبانزدها و ضربالمثلها، افسانهها و قصّهها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّههای بختیاری علاوه بر نزدیکی زبانی با افسانههای مناطق مرکزی ایران، از شباهت معنایی و ساختاری برخوردارند؛ بهطوری که با انجام تغییراتی اندک در این افسانهها، میتوان اغلب آنها را به مَتَلهایی قابلفهم برای شنوندگان و مخاطبان دیگر مناطق تبدیل کرد. جمعآوری اینگونه قصّهها گذشته از اهمیّتی که در زمینۀ مردمشناسی، جامعهشناسی، تاریخ اجتماعی اقوام و ... دارد، از نظر زبانی؛ یعنی دربرگرفتن نحو، واژگان و نوع تلفّظ آنها، از اهمیّت شایانی برخوردار است؛ چراکه با حفظ و ضبط این قصّهها میتوان ساختار نحوی، واژگان و تلفّظ آنها را ثبت کرد و در دوره ای که بیشتر گرایش به استفاده از زبان رسمی است و کمکم لهجهها و گویشها در حال نابودی هستند، از این طریق به حفظ لهجهها و گویشهای مختلف کمک کرد. بر همین اساس، در این پژوهش یکی از افسانههای محلّی بختیاری (قصّۀ گنجشک) به لهجۀ فارسانی جمعآوری و آوانویسی گردیده و سپس با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا، عناصر داستانی در این قصّه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجّه به از بینرفتن بسیاری از لهجهها و گویشها در عصر جدید، هدف از پژوهش پیشِ رو ضرورت حفظ اینگونه قصّهها و گویش مورد استفاده در آنهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - بررسی همخوان انسدادی ملازی درگویش نیریزی بر اساس ویژگیهای آکوستیکی
فرشته محمدپور مهرزاد منصورییکی از جایگاههایی که در اغلب زبانها تمایلی به تولید همخوان از آن نیست، جایگاه تولید ملازی است. تعداد اندکی از زبانهایی که در این جایگاه، همخوان تولید میکنند تنها دارای یک همخوان انسدادیاند. در خصوص زبان فارسی، اکثر دستورنویسان و زبانشناسان بر این نکته توافق دارند أکثریکی از جایگاههایی که در اغلب زبانها تمایلی به تولید همخوان از آن نیست، جایگاه تولید ملازی است. تعداد اندکی از زبانهایی که در این جایگاه، همخوان تولید میکنند تنها دارای یک همخوان انسدادیاند. در خصوص زبان فارسی، اکثر دستورنویسان و زبانشناسان بر این نکته توافق دارند که در این زبان، گونۀ معیار تنها یک واج انسدادی ملازی وجود دارد و این واج انسدادی ملازی، همخوان انسدادی ملازی واکدار است که میتواند در بافتهای مختلف، واجگونههای متفاوتی تولید کند. بهرغم این وضعیت در گونۀ معیار، در برخی از گونهها به نظر میرسد که دو همخوان ملازی وجود دارد. پژوهش پیش رو میکوشد تا با بررسی ویژگی آکوستیکی همخوان انسدادی ملازی در گویش نیریزی این مهم را ارزیابی کند. دادههای موجود در این پژوهش، گفتار گویشورانی است که با استفاده از نرمافزار PRAAT ، تجزیه و تحلیل شده است. پژوهش حاضر نشان میدهد که در این گویش، علاوه بر واج /G/، واج /q/ که در برخی از دورههای تطور زبان فارسی دیده شده است، وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - بررسی فرایندهای واجی ابدال، افزایش و کاهش در گویش لایزنگانی
حسن رنجبرلای زنگان یکی از روستاهای شهرستان دارابِ فارس است که در 54 کیلومتری شرق داراب واقع شده است. این روستا حدود دو هزار نفر جمعیت دارد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی فرایندهای واجی ابدال، کاهش و افزایش در گویش لای زنگانی پرداخته است. داده های این پژوهش نشان می دهد که نسل أکثرلای زنگان یکی از روستاهای شهرستان دارابِ فارس است که در 54 کیلومتری شرق داراب واقع شده است. این روستا حدود دو هزار نفر جمعیت دارد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی فرایندهای واجی ابدال، کاهش و افزایش در گویش لای زنگانی پرداخته است. داده های این پژوهش نشان می دهد که نسل جدید، واژه ها را بر خلاف والدین خود با تغییراتِ واجیِ کم تری به کار می برند. در این گویش، فرایند واجی ابدال از سایر فرایندهایِ واجیِ بررسیشده فعّال تر است و واژه های زیادی تحت تأثیر فرایند ابدال دستخوش تغییرات شده اند. در میان واکه های این گویش، ابدال واکۀ بلند /i/ به /u/ و ابدال واکه های کوتاهِ /e/ و /a/ به /o/ در آغاز واژ ه ها پربسامدتر است. از دیگر ابد ال هایِ فعالِ این گویش، ابدال زنجیره های /âb/، /âv/، /ab/ و/af/ به واکۀ مرکب /ô/ است. نتایج به دست آمده در مورد فرایند واجی درج و افزایش نشان می دهد که در گویش لای زنگانی در مواردی خاص، هنگام التقایِ دو واکه، فرایند درج صورت می گیرد. در این گویش کارکرد درج [y] از سایر درج ها بیش تر است. گاهی نیز واحدی زنجیری به زنجیرۀ گفتار افزوده می شود که علتِ نیاز بدان افزایش معلوم نیست. در فرایند واجی کاهش نیز کاهش همخوان /t/ پس از همخوان /s/، کاهش همخوان /d/ پس از همخوان /z/ و کاهش همخوان /d/ پس از همخوان /n/ چشم گیرتر است. اگر پسوندی به بسیاری از این واژه ها افزوده شود، به سبب این که پسوند با واکه آغاز می شود، همخوان های /t/ و /d/ خود را به صورت /ss/، /zz/ و /nn/ نشان می دهند که همزمان، فرایند همگونی نیز صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - توصیف دستگاه فعلی گویش اردکان فارس
لطف الله یارمحمدی جلال رحیمیان حبیبب زبانگیرفردگویش اردکان فارس یکی از گویشهای جنوب غربی ایران است که در بعضی از مناطق شهرستان سپیدان استان فارس از جمله مرکز آن؛ یعنی شهر اردکان رایج است. در این پژوهش سعی شده است با تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوریشده از طریق پرسشنامه و مصاحبه با گویشورانِ بالای 35 سال، به بررسی و أکثرگویش اردکان فارس یکی از گویشهای جنوب غربی ایران است که در بعضی از مناطق شهرستان سپیدان استان فارس از جمله مرکز آن؛ یعنی شهر اردکان رایج است. در این پژوهش سعی شده است با تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوریشده از طریق پرسشنامه و مصاحبه با گویشورانِ بالای 35 سال، به بررسی و توصیف موشکافانۀ دستگاه فعلی گویش اردکان فارس پرداخته شود و مباحث مصدر، ریشۀ فعل، افزونههای صرفی، زمانهای مختلف، وجه، افعال سببی و مجهول بررسی گردد. از آنجا که گویش اردکان فارس دارای ساخت ارگاتیو است در این پژوهش برای نشان دادن این ساخت، چگونگی صرف افعال لازم و متعدی در زمانهای مختلف گذشتۀ ساده، گذشتۀ نقلی، گذشتۀ استمراری، گذشتۀ ملموس، گذشتۀ دور و گذشتۀ التزامی و کاربرد آنها در جمله با هم مقایسه و به وجوه مختلف فعل در این گویش ازجمله وجه اخباری، وجه التزامی و وجه امری پرداخته شده است. همچنین طرز تشکیل افعال سببی و مجهول نیز بررسی گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - تحلیل تطبیقی و پیکره مدار تحولات واجی "واو معدوله" در زبان فارسی و گویش شوشتری
مهدی کدخدای طراحی الخاص ویسیگویش شوشتری را ساکنان بومی شوشتر در منطقۀ شمال استان خوزستان تکلم میکنند. این گویش به لحاظ مشخصههای آوایی و تولیدی، تفاوت هایی با فارسی معیار دارد. برخی از مشخصه های آوایی و نمودهای آنها که در زمان گذشته (پیش از اسلام تا حدود قرن هشتم هجری که نشانه هایی از آنها در م أکثرگویش شوشتری را ساکنان بومی شوشتر در منطقۀ شمال استان خوزستان تکلم میکنند. این گویش به لحاظ مشخصههای آوایی و تولیدی، تفاوت هایی با فارسی معیار دارد. برخی از مشخصه های آوایی و نمودهای آنها که در زمان گذشته (پیش از اسلام تا حدود قرن هشتم هجری که نشانه هایی از آنها در متون فارسی به جا مانده است) و در میان فارسی زبانان به کار می رفت؛ هنوز در گویش شوشتری وقوع آوایی دارد. یکی از نشانه های آوایی باز مانده در این گویش، واو معدوله است که در تعاملات گفتاری گویشوران این منطقه در ساخت آوایی کلمات نمود می یابد. به همین سبب، هدف از پژوهش حاضر آن است تا تحولات آوایی واو معدوله را در موقعیت ها و بافت گفتاری و بومی فارسی زبان مورد کنکاش قرار دهد. برای رسیدن به اهداف مورد نظر در این جستار، از تعداد 70 گویشور بومی در محدودۀ سنی 35 تا 75 سال مصاحبه به عمل آمد. این مصاحبه ها در یک موقعیت و بافت طبیعی در منطقۀ جغرافیایی شوشتر صورت گرفت. از شمّ زبانی یکی از نگارندگان و نیز برخی منابع مکتوب برای دقت در فرآیند جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با شواهد کافی و با توجه به برخی فرآیندهای واجی مانند ابدال مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع همزمانی است. نتایج حاصل از جستار حاضر بیانگر آن است که خوشۀ صوتی واو معدوله در برخی از واژه ها به صورتی که در گذشته به کار می رفته ، باقی مانده است و در برخی دیگر، بر اثر فرآیند واجی ابدال، به مصوّت بلند یا مصوّتی دیگر با درجات دیرش آوایی متفاوت تبدیل شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - ذال معجمه در گویش محلۀ ناساگ شهر گراش
مصطفی سعادت کتایون نمیرانیاندر طول عمر زبان فارسی، از فارسی باستان گرفته تا فارسی دری، تبدیل حروف به یکدیگر بارها رخ داده است. یکی از این تغییرات تکاملی، تبدیل حرف ت به ذ و سپس به د است. به این ذال که مخصوص واژه های فارسی است، اصطلاحاً ذال معجمه یا ذال فارسی گفته می شود. برای تلفظ ذال و دال این قا أکثردر طول عمر زبان فارسی، از فارسی باستان گرفته تا فارسی دری، تبدیل حروف به یکدیگر بارها رخ داده است. یکی از این تغییرات تکاملی، تبدیل حرف ت به ذ و سپس به د است. به این ذال که مخصوص واژه های فارسی است، اصطلاحاً ذال معجمه یا ذال فارسی گفته می شود. برای تلفظ ذال و دال این قاعده وجود داشته که اگر ماقبل آن ساکن و غیر حرف علّه (واو، الف، ی) باشد، دال و در غیر اینصورت ذال تلفظ می شده است. در این پژوهش نشان داده شده که ذال معجمه در واژه های فراوانی از گویش محله ناساگ گراش (و همچنین در گویش لمزانی) وجود دارد. علاوه بر آن نشان داده شد که اگرچه در اغلب موارد، ذال فارسی در میانه یا آخر واژه ها قرار گرفته و حرف ماقبل، دارای حرکت است، اما می توان واژه هایی یافت که ذال معجم پس از حرف ساکن قرار گرفته است. این یافته ها با قاعده‎ای که برای ذال معجمه بیان شد، همخوان نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - تحلیل اصطلاحات مربوط به کاشت محصولات کشاورزی با تأکید بر برنج در گویش لری ممسنی
سیدعلیرضا شجاعی احمد امیری خراسانی عنایت الله شریف پوراین مقاله به تحلیل اصطلاحات مربوط به کاشت سنّتی محصولات کشاورزی در گویش لری ممسنی میپردازد. بعضی از این اصطلاحات با آمدن تکنولوژی متروک شدهاند ولی نسل میانسال و سالمند آنها را میشناسند. نگرانی از نابودی و لزوم نگهداری این واژهها برای آیندگان ایجاب میکند تا آنها ا أکثراین مقاله به تحلیل اصطلاحات مربوط به کاشت سنّتی محصولات کشاورزی در گویش لری ممسنی میپردازد. بعضی از این اصطلاحات با آمدن تکنولوژی متروک شدهاند ولی نسل میانسال و سالمند آنها را میشناسند. نگرانی از نابودی و لزوم نگهداری این واژهها برای آیندگان ایجاب میکند تا آنها از دستبرد ایام در امان بمانند. هنوز کسانی در ممسنی و مناطق اطراف هستند که این واژهها را بشناسند یا آنها را به کار ببرند. پیشرفت تکنولوژی و کناررفتن ابزارهای کشاورزی سنّتی، زمینۀ فراموشی این واژهها را فراهم آورده است. متن مقاله شامل شرح و توصیف واژههای مختص کشاورزی سنّتی و بیشتر مربوط به کاشت چلتوک (برنج پوستنکنده) در این شهرستان است که به هفت موضوع اختصاص داده شده است و عبارتند از: اصطلاحات مربوط به آب، زمین، کاشت و نگهداری، آفات و علفهای هرز، ابزارها، نیروی کار و برداشت. هر قسمت بر اساس حروف الفبا منظم شده است. برای دریافت بهتر معانی، با برخی افراد میانسال و سالمند کمسواد یا بیسواد گفت وگو و پس از ضبط صدا و یادداشت مطالب، تلفّظ واژهها با روش آوانویسی ثبت گردیده است و معنی واژهها، نوع دستوری و ارتباط واژهها شرح داده شده است. شیوۀ ساخت بعضی از ابزارها و نام محلی قسمتهای مختلف ابزارها آورده شده است. نتیجۀ تحقیق، گنجینهای از واژگان عمدتاً پارسی است که برای آیندگان، مصون خواهد ماند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - مفهومسازیهای فرهنگی «خشم» در گویش بختیاری منطقۀ زَز و ماهرو بر مبنای زبان شناسی فرهنگی
غلامرضا خادمی زهرا ابوالحسنی چیمه بهروز محمودی بختیاریمفهوم سازی های فرهنگی، بیان کنندۀ طرز تفکر و دیدگاه جامعه نسبت به پدیده ها است. بررسی آن ها به رفع سوءتفاهمات فرهنگی کمک می کند و مفاهمۀ بین فرهنگی را تسهیل می نماید. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، مفهوم سازی های فرهنگی خشم در گویش بختیاری منطقۀ ز أکثرمفهوم سازی های فرهنگی، بیان کنندۀ طرز تفکر و دیدگاه جامعه نسبت به پدیده ها است. بررسی آن ها به رفع سوءتفاهمات فرهنگی کمک می کند و مفاهمۀ بین فرهنگی را تسهیل می نماید. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، مفهوم سازی های فرهنگی خشم در گویش بختیاری منطقۀ زز و ماهرو در چارچوب زبان شناسی فرهنگی بررسی و ریشه های فرهنگی آن ها توصیف شده است. سبک زندگی روستایی و عشایری مردم منطقه و تماس آنان با طبیعت، بستری برای مفهوم سازی های فرهنگی با استفاده از واژه های مربوط به عناصر و پدیده های طبیعی فراهم کرده است. همچنین، بسیاری از مفهوم سازی های فرهنگی از طریق کاربرد واژه های مربوط به اندام های بدن بیان می شود. جامعۀ آماری، هفتصد مورد از عبارات، اصطلاحات، مویه ها و ضرب المث ل های مرتبط با خشم است که در این گویش استفاده می شود. داده های پژوهش از طریق مطالعۀ میدانی و با استفاده از مصاحبه و مشاهده جمع آوری شده است. نتایج تحلیل و بررسی داده ها نشان می دهد که ریشۀ این مفهوم سازی ها، در سبک زندگی روستایی و عشایری، عقاید و باورها، تأثیر فیزیولوژیکی عواطف و احساسات بر اندام های بدن انسان و تخیلات و تصورات گویشوران نسبت به خشم قرار دارد؛ این سبک زندگی ایجاب می کند که مردم با طبیعت تماس مستقیم داشته باشند؛ از این رو، از جنبه های خشن، ویرانگر و مخرّب طبیعت به مثابۀ حوزۀ ملموس برای بیان مفهوم انتزاعی خشم استفاده می کنند و باورها، تصورات و تخیلات خود در مورد تأثیر خشم بر اندام های بدن را برای بیان مفهوم سازی ها به کار می برند. مفهوم سازی های فرهنگی خشم به صورت آتش، حرارت، نیرو و رعد و برق ناشی از الهام از پدیده های طبیعت و سبک زندگی روستایی-عشایری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - گویش نایینی؛ گویشی بازمانده از ایران باستان
محمدرضا حصارکی مهین خطیب نیاگویششناسی، یکی از شاخههای کاربردی دانش زبانی است که با هدف گردآوری گویشها، به بررسی علمی، زبانشناختی، جامعهشناسی و مردمشناختی میپردازد. گویش محلی، رکن اصلی و ساختار موجودیت هر قوم و نژاد است؛ از این رو مطالعه و بررسی در جهت زنده نگهداشتن گویش نایینی، به عنوان بخ أکثرگویششناسی، یکی از شاخههای کاربردی دانش زبانی است که با هدف گردآوری گویشها، به بررسی علمی، زبانشناختی، جامعهشناسی و مردمشناختی میپردازد. گویش محلی، رکن اصلی و ساختار موجودیت هر قوم و نژاد است؛ از این رو مطالعه و بررسی در جهت زنده نگهداشتن گویش نایینی، به عنوان بخشی از فرهنگ، سنّت و آیین شهرستان نایین، ضروری و درخور اهمیت است. گویش نایینی از گویشهای مرکزی ایران و دنبالۀ زبان ایرانی میانه غربی است و اصالت ادبی و پیوند ناگسستنی و ثابت با زبان پهلوی ساسانی دارد. گویش نایینی با گویشهای همجوار خود از جمله اردستانی، ورزنهای، بادرودی، زفرهای، نطنزی و زرتشتیان یزد خویشاوندی نزدیک دارد. روش این پژوهش به صورت توصیفی و گردآوری اطلاعات به شیوۀ کتابخانهای است و مواد زبانی آن از مجموعه فرهنگ لغت و امثال و حکم و از بین گویش مردم شهر نایین جمعآوری شده است. از نتایج به دست آمده این پژوهش میتوان به منظم و سازمانیافتهبودن این زبان اشاره کرد، به گونهای که واژهها از دو حالت خارج نیست؛ اول کلمههایی که در این گویش، صورت ویژهای دارند و ریشۀ آنها را باید از فرهنگ اوستا استخراج کرد و دوم واژههایی که مشتق از الفاظ فارسی معیار هستند و با تغییر حرکات، افزایش، کاهش یا تغییر حروف به زبان محلی نایینی راه یافتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - حروف و برخی ویژگیها و کاربردهای آنها در لهجۀ طَرقی از گویش راجی
مژگان اصغری طرقیدر این پژوهش، حروف بهعنوان مبحثی درخور توجه در جمله، با تمرکز بر موارد خاص لهجۀ طرقی از گویش راجی بررسی و بدین منظور، جملههای متعددی بهصورت کاملاً تصادفی از کلام گویشوران طرق رود (از توابع شهرستان نطنز در استان اصفهان) برگزیده و حروف در آنها تحلیل شده است. در بخش ن أکثردر این پژوهش، حروف بهعنوان مبحثی درخور توجه در جمله، با تمرکز بر موارد خاص لهجۀ طرقی از گویش راجی بررسی و بدین منظور، جملههای متعددی بهصورت کاملاً تصادفی از کلام گویشوران طرق رود (از توابع شهرستان نطنز در استان اصفهان) برگزیده و حروف در آنها تحلیل شده است. در بخش نخست، برخی مقدمات و در بخش دوم، پیشینۀ پژوهش دربارۀ گویش راجی و لهجۀ طرقی تبیین شده است؛ آنگاه به مبحث اصلی پرداخته و ابتدا برخی حروف اضافۀ خاص طرقی معرفی و تشریح شده؛ سپس به جایگاه، ساختار و حذف حروف در جملههای طرقی پرداخته شده و درنهایت، جمع بندی مطالب صورت گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر بدین شرحاند: استفاده از برخی حروف اضافۀ ساده و مرکّب خاص بهلحاظ جایگاه، ساختار، کاربرد و ویژگیهای آن ها در جمله های طرقی و حضورشان در کلام فارسی گویشوران طرقی؛ دسته بندی حروف اضافۀ مورداستفاده در جملههای طرقی بهلحاظ جایگاهشان در جمله (متناسب با متمم) به اقسام پیشین، پسین، پیشین و پسین، و دوجزئی (تفکیک پذیر بهوسیلۀ متمم)؛ شباهت زیاد حروف ربط طرقی و فارسی به لحاظ نوع و کاربرد، و لغزندگی جایگاهشان در جمله در برخی موارد؛ دسته بندی حروف مورداستفاده در جمله های طرقی ازنظر ساختاری به دو نوع ساده و مرکّب (تفکیکپذیر و تفکیکناپذیر)؛ بسامد و تنوع چشمگیر حذف حروف در جملههای طرقی در مقایسه با فارسی و انتقال یافتن این فرایند به کلام فارسی گویشوران طرقی؛ حذف شدن رای نشانۀ مفعول در تمام جملههای طرقی؛ حذف پربسامد تمام یا بخشی از حروف اضافه؛ شباهت زیاد الگوی حذف حروف ربط در جملههای طرقی و فارسی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - بازتاب مؤلفه های اقتصادی هویّت اجتماعی درشعر بومی ممسنی(با تأکید بر اشعار احمد انصاری فهلیانی)
عبدالمجید محققی مجید نگین تاجیشعر و ادبیات هر ملت، به عنوان یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ و تمدن، میتواند آیینـۀ جامعـه و تاریخ روزگار خود باشد. شعر گویشی لری ممسنی نیز به راحتی توانسته بسیاری از نشانههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این قوم را، ترسیم نماید. مؤلفههای اقتصادی که از زیرمجموعههای أکثرشعر و ادبیات هر ملت، به عنوان یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ و تمدن، میتواند آیینـۀ جامعـه و تاریخ روزگار خود باشد. شعر گویشی لری ممسنی نیز به راحتی توانسته بسیاری از نشانههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این قوم را، ترسیم نماید. مؤلفههای اقتصادی که از زیرمجموعههای مهم هویّت اجتماعی یک ملّت است، به دلیل نقش بسیار مهم و انکارناپذیری که در زیست معیشتی مردم ممسنی دارد، توانسته است به شکلی گسترده و واقعی،امّا در پوششی ادبی، در شعر بومی بازتاب یابد و زوایای پنهانی از هویّت اجتماعی این منطقه را واکاوی و تبیین نماید. این پژوهش با تأکید بر اشعار احمد انصاری فهلیانی، بر اساس انتخاب ابیات وابسته به مؤلفههای اقتصادی، همراه با آوانگاری و معنی فارسی آنها، به تحلیل این عناصر بومی و نشاندادن جایگاه آنها در شعر بومی ممسنی میپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - بررسی فرایند تضعیف در گویش سیرجانی: واجشناسی خودواحد
سید فرید خلیفه لو طاهره عزت آبادی پوردر واج شناسی خودواحد، گلداسمیت (1976) بازنمایی واجی را از حالت خطی بهصورت غیرخطی در زبان های نواختی بسط داد. به دلیل غیرخطی بودن و وجود ساختار لایه ای در این دیدگاه، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف براساس تقسیم بندی ( أکثردر واج شناسی خودواحد، گلداسمیت (1976) بازنمایی واجی را از حالت خطی بهصورت غیرخطی در زبان های نواختی بسط داد. به دلیل غیرخطی بودن و وجود ساختار لایه ای در این دیدگاه، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف براساس تقسیم بندی (کول، 2007) در مورد این فرایند؛ نظیر سایشی شدگی، همگونی و حذف و همچنین بررسی این فرایندها بر طبق اصول واج شناسی خود واحد؛ یعنی گسترش و قطع (مک کارتی، 1988) در گویش سیرجانی می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، چهل گویشور با جنسیت، سن، تحصیلات و شغل های مختلف از مناطق متعدد شهرستان سیرجان انتخاب شدند و با استفاده از ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با آن ها دادههای زبانی جمع آوری گردید. سپس داده های جمع آوری شده، با استفاده از الفبای IPA آوانویسی و فرایندهای واجی موجود در آن ها استخراج و طبقه بندی شدند. سرانجام قواعد واجی به کار رفته در پیکرۀ زبانی بر اساس واج شناسی خودواحد توصیف و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد اعمال فرایند گسترش در گویش سیرجانی به صورت فرایندهای سایشی شدگی همخوان های انسدادی، همگونسازی جایگاه تولید و واک داری رخ می دهد. همچنین، فرایند قطع فقط در قالب حذف همخوان تحقق می یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - مقایسۀ وجه فعل در گویشهای «کُردی فیلی» و «کُردی کَلهُری» از گویشهای کردی جنوبی
سکینه آزادیزبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، أکثرزبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، جافی، اورامی و غیره دارد و کردی ایلامی (کردی فیلی)، زبان رایج ساکنان استان ایلام و مناطقی از کشور عراق مانند مَندَلی و خانقین است. کَلهُری، خِزِلی، اَرکَوازی، مَلِکشاهی و غیره، سایر گویشهای ساکنان استان ایلام را شکل میدهد. در پژوهش حاضر با هدف کشف و شناسایی گوشهای از قواعد دستوری گویشهای کردی جنوبی، وجه فعل در دو گویش کلهری و فیلی (ایلامی) به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. حاصل این پژوهش نشان میدهد که در قواعد دستوری این گویشها به علّت خویشاوندی، شباهتهای بسیار و در عین حال، تمایزهایی وجود دارد و عمدۀ این تمایزها در شناسهها و هنگام صرف افعال، در صیغههای دوم شخص مفرد و سوم شخص مفرد خود را نشان میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - بررسی ریشهشناسی چند واژه در گویش بابُلی
مژگان فنایی فرّخ حاجیانی محسن محمودیزبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوا أکثرزبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوایی و واژگانی و دستوری بیشتر میشود. گویش بابُلی از گویشهای شرقی استان مازندران است که با دیگر گویشهای منطقه، شباهتها و تفاوتهای آوایی و ساختاری دارد. گردآوری این واژگان و دریافت معانی و مفاهیم آنها، افزون بر نگهداری و پیشگیری از نابودی آنها، میتواند به بازشناسی واژگان باستانی، آگاهی از دگرگونیهای آوایی – واجی و گردآوری دادههای لازم برای تدوین فرهنگ ریشهشناختی گویشهای ایرانی یاری رساند. در این پژوهش از دو روش تحقیق میدانی و توصیفی – تحلیلی و نیز شمّ زبانی یکی از نگارندگان، بهره گرفته شده است. بررسی ریشهشناختی و تجزیه و تحلیل آوایی این واژگان، نشاندهندۀ این است که بسیاری از آنها در گویش بابُلی گاه بدون دگرگونی و یا با دگرگونی اندکی از زبانهای فارسی میانه تا امروز باقی ماندهاند و حتی برخی از آنها شباهت زیادی به واژههای زبانهای کهنتر مانند اوستایی و سانسکریت دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - بررسی صرف فعل در گویش قاینی
صدیقه سادات مقداری خدیجه عاملیدر پژوهش حاضر با بررسی صرف افعال در زمان های سه گانه در گویش قاینی برآنیم تا وجود یا عدم وجود واژه بست های فاعلی و مفعولی کنایی در این گویش مشخص شود. ساخت ارگتیو از جمله ویژگی هایی است که هنوز در برخی از گویش های ایرانی (مانند کرمانجی، تالشی، تاتی، بلوچی و ...) با أکثردر پژوهش حاضر با بررسی صرف افعال در زمان های سه گانه در گویش قاینی برآنیم تا وجود یا عدم وجود واژه بست های فاعلی و مفعولی کنایی در این گویش مشخص شود. ساخت ارگتیو از جمله ویژگی هایی است که هنوز در برخی از گویش های ایرانی (مانند کرمانجی، تالشی، تاتی، بلوچی و ...) باقی مانده است. در حالی که در برخی دیگر(مانند فارسی معاصر،کردی مرکزی و جنوبی، لری، مازندرانی،گیلکی و...) از بین رفته و جای خود را به انواع نظام های حالت دهی دیگر از جمله فاعلی- مفعولی داده است. گردآوری داده های زبانی این پژوهش، به صورت میدانی و کتابخانه ای، در شهرستان قاین صورت گرفته است. قاین از جمله شهرستان های خراسان جنوبی است و در حد فاصل 33 تا 34 درجه عرض شمالی و 38 تا 60 درجه طول شرقی واقع شده است. تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که گویش قاینی که از گویش های ایرانی شرقی است، یک ویژگی را نشان می د هد که به نظر، نوعی ساخت شبه ارگتیو یا کنایی را از دورۀ میانه تاکنون حفظ نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - مهمترین ویژگیهای تصریفی اسم و فعل در لهجه بواناتی (بخش مرکزی)
جلال رحیمیان فاطمه کامگارهدف از نگارش این مقاله توصیف ویژگیهای تصریفی اسم و فعل در گویش بواناتی (بخش مرکزی شهرستان بوانات) است. پژوهش حاضر که نخستین بررسی نظاممند درباه گویش بواناتی است با روش توصیفی (میدانی) و کتابخانهای انجام شده است. ما در این پژوهش، مقولههای مورد نظر را از دو جنبه ساختا أکثرهدف از نگارش این مقاله توصیف ویژگیهای تصریفی اسم و فعل در گویش بواناتی (بخش مرکزی شهرستان بوانات) است. پژوهش حاضر که نخستین بررسی نظاممند درباه گویش بواناتی است با روش توصیفی (میدانی) و کتابخانهای انجام شده است. ما در این پژوهش، مقولههای مورد نظر را از دو جنبه ساختار و معنا مورد بررسی و تحلیل قرار دادهایم. از جمله یافتههای پژوهش میتوان به نشانه جمع /ǎ/ در این گویش اشاره کرد که بنا به ماهیت در جایگاههای مشخصی، گاهی گویشوران را ناچار به استفاده از واجهای میانجی میسازد تا از التقای واکهها پرهیز شود. یک به عنوان نشانه اسم نکره در فارسی معیار، به شکل jej در این گویش ظاهر میشود. در قریب به اتفاق موارد کسره اضافه در این گویش حذف میشود که جزئیات آن در متن تحقیق بیان شده است. ضمایر ملکی در این گویش نیز از نظر ساختاری شکلی منحصر به فرد دارند که مشابه آن در فارسی معیار دیده نمیشوند. در بخش افعال، برخی از افزونههای شخص و عدد از قبیل شناسه دوم شخص جمع بنام /-ik/ مختص این گویش است و در فارسی معیار به کار نمیرود. در صورتهای فعلی منفی، پیشوند می به م کاهش مییابد و صورتی چون نمیروم به نمرم /næ-m-r-æm/ تبدیل میشود. طی این پژوهش به یافتههای دیگری نیز رسیدیم که شرح آن ها در متن تحقیق آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - تحلیل و بررسی ساختار و مفهوم گویشهای محلی منطقه شیبکوه شهرستان فسا
خیرالله محمودیتحلیل و بررسی ساختار و مفهوم گویشهای محلی منطقه شیبکوه شهرستان فساچکیده:گویشها گنجینۀ فرهنگ، هویت و زبان هر قوم و سرزمینی است که زنده نگه داشتن آنها و پژوهش دربارۀ آنها در زنده نگه داشتن آن زبان و فرهنگ کمک شایانی میکند و شناخت شکل ظهور آنها نشان می دهد که گویشورا أکثرتحلیل و بررسی ساختار و مفهوم گویشهای محلی منطقه شیبکوه شهرستان فساچکیده:گویشها گنجینۀ فرهنگ، هویت و زبان هر قوم و سرزمینی است که زنده نگه داشتن آنها و پژوهش دربارۀ آنها در زنده نگه داشتن آن زبان و فرهنگ کمک شایانی میکند و شناخت شکل ظهور آنها نشان می دهد که گویشوران با آگاهی کامل آنها را به کار می برند.این پژوهش به تحقیق و بررسی گویشهای بومی منطقۀ شیکوه فسا پرداخته است و تعداد گویشهایی که انتخاب گردیدهاند از جنس اسم یا فعل هستند که از نظر ساختار و محتوا بررسی شده و با مفهوم زبان امروز تطبیق داده شدهاست. در این تحقیق مشخص گردید بیشتر این گویشها دارای ریشه باستانی و قبل از اسلام است و در زبانهای باستانی از جمله سانسکریت، پهلوی و اوستایی ریشه دارد و گویشوران با آگاهی و شناخت، این گویشها را در جای خاص خود به کار می بردند. گویشهایی که انتخاب گردیده سعی شده واژگان و ترکیباتی باشد که در منطقههای محلی و بومی دیگر کاربرد نداشته یا کمتر مورد استفاده قرار گرفتهاست. بحث اصلی پژوهش بردو محور اسم و فعل تنظیم گردیدهاست.کلمات کلیدی: گویشهای بومی، شیکوه فسا، ریشههای زبانی، پهلوی میانه، لهجه-های محلی تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - تحلیل لایههای موسیقایی مهدویسرودههای بختیاری
فرهاد براتی عنایت اله محمودیمهدویسرودههای معاصر غالباً به دلیل پرداختن به اندیشههای آزادیخواهانه، دادخواهی، ستیز با ستم و ترسیم جامعۀ آرمانی، از گیراترین و ارزشمندترین انواع ادب پایداری و گونۀ آیینی به شمار میآیند. پرداختن به مهدویّت و انتظار، بعد از انقلاب اسلامی به دلیل رویکرد ایدئولوژیک ح أکثرمهدویسرودههای معاصر غالباً به دلیل پرداختن به اندیشههای آزادیخواهانه، دادخواهی، ستیز با ستم و ترسیم جامعۀ آرمانی، از گیراترین و ارزشمندترین انواع ادب پایداری و گونۀ آیینی به شمار میآیند. پرداختن به مهدویّت و انتظار، بعد از انقلاب اسلامی به دلیل رویکرد ایدئولوژیک حاکم بر انقلاب، به یک بنمایۀ پررنگ در فضای شعر و ادبیّات ایران تبدیل شد. شاعران بختیاری نیز متأثر از فضای حاکم بر شعر این دوره و همچنین به دلیل باورمندی ایلوندان به آموزههای شیعی، به سرودن اشعار مهدوی پرداختند. تعداد مهدویسرودههای بررسیشده در این پژوهش، سی و یک سروده از هجده شاعر گویشیسرای بختیاری است که همگی در قالب کلاسیک سروده شده و به چاپ رسیدهاند. در پژوهش حاضر، لایههای موسیقایی مهدویسرودههای بختیاری بررسی و تأثیر زیباییشناسی این لایهها بر کلانلایه تحلیل شدهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که شاعران بختیاری در هنگام بهرهگیری از امکانات صوتی و موسیقایی زبان، علاوه بر کارکرد تزیینی، به نقشمندی آواها و پیوند آنها با موضوع توجّه جدّی داشتهاند. در مهدویسرودههای بختیاری، هر سه سطح موسیقی بیرونی، درونی و کناری به فراخور درونمایه و متناسب با موضوع به کار گرفتهشدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - دستگاه فعل در گویش بشاکردی و معادل آن در فارسی معیار
خدابخش اسداللهی عباس سالاریبشاکردی(بشکردی)نام گویش رایج در منطقۀ جنوب استان کرمان و شرق هرمزگان است که شهرستانهای رودبار جنوب، عنبرآباد، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، فاریاب، میناب، سندرک، هشتبندی، بشاکرد و مارز را در بر میگیرد. گویش بشاکردی، یکی از گویشهای گروه زبانها و گویشهای ایرانی جنوب غربی أکثربشاکردی(بشکردی)نام گویش رایج در منطقۀ جنوب استان کرمان و شرق هرمزگان است که شهرستانهای رودبار جنوب، عنبرآباد، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، فاریاب، میناب، سندرک، هشتبندی، بشاکرد و مارز را در بر میگیرد. گویش بشاکردی، یکی از گویشهای گروه زبانها و گویشهای ایرانی جنوب غربی است. اگرچه از نظر ردهشناسی، گویش بشاکردی و زبان فارسی همگروه هستند، درک متقابل بین گویشوران آنها امکان پذیر نیست. موضوع این مقاله، بررسی دستگاه آوایی و صرف فعل در گویش بشاکردی است و هدف از آن، شناخت ویژگیهای آوایی و صرفی آن است. ویژگی این گویش از نظر نظام آوایی، کاربرد مصوّتهای مرکّب ie وue و صامتهای لبیشدۀ xw وgw است. نگارندگان کوشیدهاند با بیان ویژگیهای مهم این گویش، بهویژه در مقایسه با فارسی معیار، توصیف کوتاه و دقیقی از آن ارایه دهند و وجوه اشتراک و افتراق دستگاه فعل در این گویش را با فارسی معیار بررسی نمایند. براساس یافتههای این تحقیق، بارزترین ویژگی این گویش، از نظر دستوری، کاربرد ساخت ارگاتیو در صرف ماضی افعال متعدی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - فرایند واجی تقویت در برخی از گویشهای استان اصفهان
مجید طامهپژوهش حاضر به بررسی فرایند واجی تقویت در برخی از گویشهای استان اصفهان اختصاص دارد. برای انجام این تحقیق دادههای بیست و چهار گویش که در استان اصفهان و بهویژه در شهرستانهای کاشان و نطنز رایجاند، بررسی شدهاست. گویشهای بررسیشده از دستۀ گویشهای مرکزی ایران بهشمار أکثرپژوهش حاضر به بررسی فرایند واجی تقویت در برخی از گویشهای استان اصفهان اختصاص دارد. برای انجام این تحقیق دادههای بیست و چهار گویش که در استان اصفهان و بهویژه در شهرستانهای کاشان و نطنز رایجاند، بررسی شدهاست. گویشهای بررسیشده از دستۀ گویشهای مرکزی ایران بهشمار میآیند. فرایند واجی تقویت دارای انواع متفاوتی مانند واکرفتگی، انسدادیشدگی، درج، مشدّدسازی و غیره است که گونههای متفاوتی از آن در گویشهای مورد مطالعه بهکار رفتهاست. در این تحقیق سعی بر آن است تا انواع فرایندهای واجی تقویت در برخی از گویشهای اصفهان، کاشان و نطنز مشخص شود و دامنۀ عملکرد و بسامد آنها تعیین گردد. همچنین، سعی شدهاست تا مشخص شود فرایند تقویت در چه بافتها و جایگاههایی روی میدهد. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی است. برخی از نتایج این پژوهش عبارتند از: 1) پربسامدترین فرایند آوایی تقویت در گویشهای مورد مطالعه، واکرفتگی است؛ 2) انسدادیشدگی، دومین فرایند معمول تقویت در این گویشهاست؛ 3) فرایند آوایی درج نیز پدیدهای بسیار معمول در گویشهای بررسیشده است و در فرایند تقویت، درج همخوان، پربسامدتر از درج واکه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - بررسی فرایندهای تضعیف در گویش سیستانی با رویکرد بهینگی
سید فرید خلیفه لو بهمن بهرادفر صادق افتخاری فرهدف پژوهش پیشِ رو توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف با رویکرد بهینگی در گویش سیستانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی‎- تحلیلی است. به این منظور، ده گویشور مرد، مسن، کم‎سواد و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند و داده‎های زبانی با استفاد أکثرهدف پژوهش پیشِ رو توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف با رویکرد بهینگی در گویش سیستانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی‎- تحلیلی است. به این منظور، ده گویشور مرد، مسن، کم‎سواد و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند و داده‎های زبانی با استفاده از ضبط گفتار آزاد و مصاحبه و منابع کتابخانه‎ای موجود جمعآوری شد. سپس، دادههای مورد نظر، از جملههای ضبطشده استخراج و براساس الفبای دستگاه آوایی بین‎المللی آوانگاری شدند و فرایندهای واجی تضعیف در گویش سیستانی طبقه‎بندی گردیدند. در گام بعدی، محدودیت های بهکاررفته در پیکرۀ زبانی براساس واجشناسی بهینگی استخراج شدند. در نهایت، محدودیت‎های استخراج‎شده از هر فرایند واجی در جداول مخصوص نظریۀ بهینگی توصیف و تحلیل شدند. براساس تحلیل‎های انجامشده می‎توان نتیجه گرفت که فرایند واجی تضعیف در گویش سیستانی در چارچوب نظریۀ بهینگی قابل تحلیل و تبیین است و این که بیشترین محدودیت‎های پایایی که در این گویش نقض می شود، محدودیت ضد حذف (MAX) و محدودیت همانندی، مختصه‎های جایگاه و شیوۀ تولید IDENT(place & manner) هستند. همین‎ طور وجود خوشۀ همخوانی و وجود پایانه در این گویش، ساخت نشاندار تولید می‎کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - ساختار صرفی فعل در گویش کوپایی
فاطمه زهرا اسحقی کوپایی محمد رضا معصومی علی آسمند جونقانیکوهپایه، با نام های قدیمی ویر و قُهپایه، شهری است که در هفتاد کیلومتری شرق شهر اصفهان و در حاشیۀ کویر مرکزی ایران واقع شدهاست. موقعیت جغرافیایی و طبیعی کوهپایه -که بنا به شواهد تاریخی، یادگار عهد ساسانیان است- در کنار حفظ گویش بهجامانده از زبان پهلوی و تکلّم مردم شهر أکثرکوهپایه، با نام های قدیمی ویر و قُهپایه، شهری است که در هفتاد کیلومتری شرق شهر اصفهان و در حاشیۀ کویر مرکزی ایران واقع شدهاست. موقعیت جغرافیایی و طبیعی کوهپایه -که بنا به شواهد تاریخی، یادگار عهد ساسانیان است- در کنار حفظ گویش بهجامانده از زبان پهلوی و تکلّم مردم شهر به این گویش، از قدمت و غنای فرهنگی کوهپایه حکایت دارد. نگارندگان این مقاله با هدف نگاهداشت و معرفی بخشی از گویش کهن کوپایی، به بررسی ساختار صرفی فعل در این گویش پرداختهاند. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و گردآوری دادههای آن با استناد به منابع کتابخانهای و تحقیقات میدانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که ساختار فعل در گویش کوپایی تفاوتهای بارزی با فارسی معیار دارد. در گویش کوپایی، ساخت ستاک مضارع و ساختار افعال آینده و امر از قاعدۀ خاصی پیروی نمیکند. جایگاه شناسه در افعال ماضی این گویش نیز یکسان نیست؛ بدین معنا که شناسه در ماضی ساده، بعید و نقلی قبل از ستاک و در بقیۀ افعال، بعد از ستاک میآید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - بررسی مولکول های معنایی نام حیوانات پربسامد در ضربالمثلهای گویش سیرجانی: معنیشناسی شناختی
طاهره عزت آبادی پور اشرف السادات شهیدی مصطفی سلیمانیانقصهها، لالاییها و ضربالمثلهای یک منطقه، خالصترین و عمیقترین احساسات، ظریفترین افکار و اندیشهها و واقعیات یک جامعه را منعکس میسازند. یکی از ویژگیهای ضربالمثلها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی حیوانات، گیاهان، میوهها، اعضای بدن و رنگها در مفاهیم ارجا أکثرقصهها، لالاییها و ضربالمثلهای یک منطقه، خالصترین و عمیقترین احساسات، ظریفترین افکار و اندیشهها و واقعیات یک جامعه را منعکس میسازند. یکی از ویژگیهای ضربالمثلها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی حیوانات، گیاهان، میوهها، اعضای بدن و رنگها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجستهساختن یک مختصۀ معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این پژوهش، بررسی مولکولهای معنایی نام حیوانات پربسامد در ضربالمثلهای گویش سیرجانی براساس چارچوب معنیشناسی شناختی است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعهای شامل 950 ضربالمثل گویش سیرجانی، تعداد 405 ضربالمثل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج و از این تعداد به بررسی ضربالمثلهای حیوانات پربسامد در گویش سیرجانی با رویکردی معنایی-شناختی پرداخته شد و از نام هر حیوان چند ضربالمثل ذکر گردید. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که سه حیوان اهلی و بومی شهرستان سیرجان به ترتیب خر، سگ و شتر پربسامدتر و پرکاربردتر از بقیّۀ حیوانات اهلی و وحشی در ضربالمثلها هستند. از لحاظ دلالت و کارکرد موضوعی نیز موضوعات اجتماعی، بیشتر از بقیّۀ موضوعات به کار رفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - بررسی سیر تحول واژههایی از فارسی باستان و میانه در گویش تالشی عنبران و مقایسۀ آن با فارسی نو
یدالله نصراللهی مهناز نظامی عنبرانگویش تالشی ادامۀ طبیعی و تحولیافتۀ زبان های دورۀ میانه و باستانی ایران است. عدهای از پژوهشگران، این گویش را از گویش‎های زبان آذری و عده ای آن را زبانی که ریشه در زبان مادی دارد، به حساب می آورند. این گویش به سه دستۀ شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می شود که در ای أکثرگویش تالشی ادامۀ طبیعی و تحولیافتۀ زبان های دورۀ میانه و باستانی ایران است. عدهای از پژوهشگران، این گویش را از گویش‎های زبان آذری و عده ای آن را زبانی که ریشه در زبان مادی دارد، به حساب می آورند. این گویش به سه دستۀ شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می شود که در این بین، لهجۀ عنبرانی در گروه لهجه‎های تالشی شمالی قرار دارد. این لهجه تا به امروز واژههای بسیاری از فارسی باستان و میانه را در درون خود حفظ کرده و در سطوح آوایی، واژگانی و دستوری، دارای ویژگی هایی است که نتایج بررسی دقیق آن ها می تواند خدمت شایانی به حوزۀ زبان فارسی داشته باشد و به پژوهشگران این عرصه یاری رساند. در پژوهش حاضر، که بر اساس بررسی سیر تحول تاریخی، آوایی و واج شناسی تعدادی از واژه‎های تالشی عنبرانی از دورۀ فارسی باستان و میانه و مقایسۀ آن ها با فارسی نو و معیار، نگاشته شده است، می توان گفت که این واژه‎‎ها در درون این لهجه چندان دچار تحول آوایی و ابدال نشده‎اند و به همین دلیل، شباهت و قرابت این واژه‎ها در لهجۀ مذکور به فارسی باستان و میانه بیشتر از فارسی نو و معیار است و این امر از دیرینگی و اصالت لهجۀ عنبرانی حکایت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - تحلیل روابط معنایی- واژگانی واژههای گیلکی درافسانههای عامیانۀ گیلان (بر اساس نظریۀ لاینز)
پریسا فرّخ فاطمه اختران فرشناخت روابط مفهومی برای درک و انتقال معنا ضروری است، زیرا هنگام بررسی گونههای مختلف معنا، دریافتها از سطح ساخت زبانی فراتر رفته، معنای دقیق واژه در حوزۀ بافتی و خارج از بافت تعیین میشود. پژوهش حاضر به تحلیل روابط مفهومی میان واژههای گیلکی و تعیین بسامد هر یک از آنه أکثرشناخت روابط مفهومی برای درک و انتقال معنا ضروری است، زیرا هنگام بررسی گونههای مختلف معنا، دریافتها از سطح ساخت زبانی فراتر رفته، معنای دقیق واژه در حوزۀ بافتی و خارج از بافت تعیین میشود. پژوهش حاضر به تحلیل روابط مفهومی میان واژههای گیلکی و تعیین بسامد هر یک از آنها در افسانههای عامیانۀ گیلان میپردازد تا چگونگی روابط معنایی حاکم میان واژهها را نشان دهد. بدین منظور، واژههای گیلکی موجود در شصت و دو افسانه از کتاب افسانههای گیلان بررسی و تحلیل شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن، روابط مفهومی شمول معنایی، هممعنایی، چندمعنایی، همآوا-همنویسی، عضوواژگی، جزءواژگی، واحدواژگی و تکرار تحلیل شده و بسامد هر یک محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان انواع روابط واژگانی، رخداد رابطۀ واژگانی شمول معنایی با %84 ، بیشترین بسامد را دارد. پس از رابطۀ واژگانی شمول معنایی، بسامد وقوع هر یک از روابط مفهومی بدین ترتیب به دست آمده است: جزءواژگی %6، واحدواژگی %3، هممعنایی %2، همآوا-همنویسی %2، عضوواژگی %1، چندمعنایی %1، و تکرار %1. بین واژههای گیلکی موجود در این افسانهها، روابط معنایی-واژگانی تقابل معنایی، تباین معنایی و باهمآیی مشاهده نشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - بررسی واژهها و اصطلاحات مربوط به نخل و نخلداری در گویش جهرمی
فاطمه تسلیم جهرمیواژگان یک زبان و گویش، با نوع زندگی، جغرافیا و محیط اطراف گویشوران آن مرتبط است. جهرم شهری در جنوب غربی ایران و استان فارس است که به دلیل انبوه نخل و نخلستانهایش، آن را در گذشته، جنگل نخل نامیدهاند. به دلیل کاربردهای بسیار نخل و اجزای آن در زندگی روزمره مردم جهرم، ان أکثرواژگان یک زبان و گویش، با نوع زندگی، جغرافیا و محیط اطراف گویشوران آن مرتبط است. جهرم شهری در جنوب غربی ایران و استان فارس است که به دلیل انبوه نخل و نخلستانهایش، آن را در گذشته، جنگل نخل نامیدهاند. به دلیل کاربردهای بسیار نخل و اجزای آن در زندگی روزمره مردم جهرم، انواع اجزا و اصطلاحات مربوط به این درخت در این شهر نامگذاری شده است. نخل همچنین در تمام شاخههای فرهنگ اعم از زبان، سنن، باورهای مردم این شهر وارد شده است که اغلب نیز ریشهای اسطورهای دارند. این تحقیق 202واژۀ و اصطلاحات نخل و نخلداری را در جهرم را به صورت اسنادی و میدانی جمعآوری و آن را در هفت دستۀ: انواع نخلهای محلی، اجزای نخل و حالات آن، امور مرتبط با نخلداری، ابزار ساخته شده، مشاغل مرتبط، آفات و امراض و فراوردههای خوراکی، دستهبندی کرده است. بررسی توصیفی-تحلیلی این واژگان، بیانگر باور به انسانپنداری نخل در جهرم است. بر اساس نتایج این تحقیق، اغلب واژگان و اصطلاحات جهرمی دربارۀ نخل و نخلداری، فارسی کهن هستند و لغات عربی در آنها، انگشتشمار و معدود است. این واژگان متنوعند و 45درصد این واژگان دارای حروف فارسی: پ، گ، چ و ژ هستند. از آنجا که این واژگان از مظاهر مهم فرهنگ عامه در جهرم است، واکاوی آن به شناختن زمینههای ذهنی و روانی مردم این شهر نیز کمک میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - بازشناسی و توصیف گویش اردستانی
قربانعلی ابراهیمیمقالهی حاضر به بررسی و توصیف گویش اردستانی میپردازد. اردستان در شمال شرق اصفهان واقع شده است و با شهرهای گرمسار، کوهپایهی اصفهان، شهرستان اصفهان، نائین، نطنز، آران و بیدگل همسایه است. گویش اردستانی در مجموعهای همسان بهنام گویشهای مرکزی ایران قرار دارد. در مجموعهگ أکثرمقالهی حاضر به بررسی و توصیف گویش اردستانی میپردازد. اردستان در شمال شرق اصفهان واقع شده است و با شهرهای گرمسار، کوهپایهی اصفهان، شهرستان اصفهان، نائین، نطنز، آران و بیدگل همسایه است. گویش اردستانی در مجموعهای همسان بهنام گویشهای مرکزی ایران قرار دارد. در مجموعهگویشهای ایران مرکزی، گویش اردستانی به همراه گویشهای انارکی، بهدینی، نائینی، زفرهای و کلیمیان یزد و کرمان جزء گویشهای جنوب شرقی دستهبندی میشود. گویشهای مرکزی ایران خود در مجموعهی بزرگتری بهنام گویشهای ایرانی غربی قرار دارد. گویش اردستانی به لحاظ آوایی از گویشهای پیچیدهی ایرانی است و متأسفانه بهجز دو مقالهی خارجی از هارولد بیلی و پییر لکوک تاکنون کار شایان و ارجمندی دربارهی آن انجام نگرفته است. این پژوهش گویش اردستانی را در سه سطح آوایی، صرفی و نحوی بررسی و توصیف میکند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - مقدمه ای بر واجشناسی گویش نایینی
سید حسن پور عابدی نایینیگویش نایینی یکی از گویش های رایج درناحیه ی مرکزی ایران وجزو شاخه ی شمالغربی زبان های ایرانی است که در شهرستان نایین استان اصفهان(ماد بزرگ روزگار باستان) رواج گسترده ای دارد.دانشمندان اروپایی نخستین پژوهش های زبانشناختی درباره ی این گویش را درسده ی نوزدهم میلادی انجام دا أکثرگویش نایینی یکی از گویش های رایج درناحیه ی مرکزی ایران وجزو شاخه ی شمالغربی زبان های ایرانی است که در شهرستان نایین استان اصفهان(ماد بزرگ روزگار باستان) رواج گسترده ای دارد.دانشمندان اروپایی نخستین پژوهش های زبانشناختی درباره ی این گویش را درسده ی نوزدهم میلادی انجام دادند(آمده کری-١٨٩٦م.، ویلهلم گایگر، ولادیمیر ایوانف، اسکارمان و کارل هدنک-١٩٢٦م.). پژوهشگران ایرانی تا کنون به بررسی زبانشناختی این گویش نپرداخته اند. هدف از نگارش این مقاله توصیف ساختمان واجی گویش نایینی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - فعل در گویش دشتک فارس
زهرا درستکار بیتا قاسمی عبدالخالق فلاحی پرویز شیبانیدشتک یکی از روستاهای بخش درودزن از شهرستان مرودشت استان فارس است. گویش دشتکی از گویش های متعلق به به شاخۀ زبانهای ایرانی جنوب غربی است. پژوهش حاضر به تحلیلی توصیفی از داده هایی می پردازد که به صورت میدانی جمع آوری شده است. در گویش دشتکی، در برخی افعال، شناسه به جای آمد أکثردشتک یکی از روستاهای بخش درودزن از شهرستان مرودشت استان فارس است. گویش دشتکی از گویش های متعلق به به شاخۀ زبانهای ایرانی جنوب غربی است. پژوهش حاضر به تحلیلی توصیفی از داده هایی می پردازد که به صورت میدانی جمع آوری شده است. در گویش دشتکی، در برخی افعال، شناسه به جای آمدن در آخر فعل، در ابتدای فعل آورده میشود. شناسهها در فعلهای مختلف، تفاوت آوایی دارند. در صرف فعل زمان آینده، برخلاف فارسی معیار که فقط قسمت اول فعل صرف میشود، گویشور دشتکی هر دو قسمت فعل آینده را صرف میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - بررسی و توصیف نظام آوایی گویش مشهدی
محمدرضا پهلوان نژاد حسین نجاتیانگویش مشهدی یکی از مؤثرترین گویش ها در فارسی دری است و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعرانی همچون رودکی، فردوسی، عطار، خیام و ... می باشد. این گویش با دارا بودن واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زنده ی ادبیات و فارسی اصیل دری است. پژوهش حارر که اولین بررسی أکثرگویش مشهدی یکی از مؤثرترین گویش ها در فارسی دری است و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعرانی همچون رودکی، فردوسی، عطار، خیام و ... می باشد. این گویش با دارا بودن واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زنده ی ادبیات و فارسی اصیل دری است. پژوهش حارر که اولین بررسی نظام مند درباره ی گویش مشهدی است، در راستای حفظ این میراث ملی و با هدف کاوشی زبانشناختی، نظام آوایی این گویش را، که شامل توصیف مشخصه های آوایی، فرایندهای واجی، ساخت هجا و واحدهای زبرزنجیری می شود، تجزیه و تحلیل می کند. برای گردآوری داده ها اتلاعات پرسشنامه ای مورد استفاده قرار گرفته و استخراج واج ها بر اساس قیاس جفت های کمینه صورت پذیرفته است. علاوه بر این یکی از نگارندگان که گویشور بومی است از شم زبانی خویش نیز بهره جسته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - بررسی مردم شناختی ویژگی های فرهنگی و اقلیمی در ضرب المثل های شهر کرمان
کمال جوانمرد مهناز نجیب زادهاین مقاله با موضوع بررسی مردم شناختی ویژگیهای فرهنگی و اقلیمی در ضرب المثل های شهر کرمان بر آن است تا با الهام ازنظریه های مردم شناسی همچون تطور گرایی ، اشاعه گرایی، کارکرد گرایی، ساختارگرایی و زبانشناسی ساختاری، فرهنگ و شخصیت، اسطوره شناسی به تدوین چارچوب نظری و تبیین أکثراین مقاله با موضوع بررسی مردم شناختی ویژگیهای فرهنگی و اقلیمی در ضرب المثل های شهر کرمان بر آن است تا با الهام ازنظریه های مردم شناسی همچون تطور گرایی ، اشاعه گرایی، کارکرد گرایی، ساختارگرایی و زبانشناسی ساختاری، فرهنگ و شخصیت، اسطوره شناسی به تدوین چارچوب نظری و تبیین مردم شناختی ضرب المثل ها در کرمان پرداخته و کلیه اطلاعات گردآوری شده از طریق روش میدانی و تکنیک مشاهده مشارکتی با محوریت موضوع، اهداف وسوالات را تحلیل محتوی نموده تا بدین وسیله به سوالات تحقیق پاسخ داده شود. در این مقاله اجزائ ساختاری و کارکردهای ضرب المثلهای کرمانی مورد بررسی و تبیین قرار گرفته و سپس از مردم نگاری در سطح توصیف به مردم شناسی در سطح تبیین ضرب المثل ها پرداخته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - جستاری چند در ریشه یابی گزیده ای از واژگان گویش همدانی
مهدی زمانیانگویش کنونی همدانی، بازماندۀ گویشِ ازدسترفتۀ همدانی کهن است که میتوان بخشی از ویژگیهای این گویش کهن را در سرودههای دگرگوننشدۀ باباطاهر همدانی بازیافت. در این نوشتار به بررسی گزیدهای از واژگان گویش همدانی امروز پرداخته شده است. از ویژگیهای این گویش، میتوان به شمول أکثرگویش کنونی همدانی، بازماندۀ گویشِ ازدسترفتۀ همدانی کهن است که میتوان بخشی از ویژگیهای این گویش کهن را در سرودههای دگرگوننشدۀ باباطاهر همدانی بازیافت. در این نوشتار به بررسی گزیدهای از واژگان گویش همدانی امروز پرداخته شده است. از ویژگیهای این گویش، میتوان به شمول بر برخی واژههای پهلوی و واژههایی با ریشههای باستانی (اوستایی، پارسی باستان و سنسکریت) که در زبان فارسی معیار کاربرد ندارند، اشاره کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - بررسی مقابلهای کلمات اندازه گیری زبان فارسی با زبان کردی (گویش سورانی و کردی کلهری) با رویکرد آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
ناصر رشیدی محسن راغ نژاداهمیت و جایگاه زبان شناسی مقابلهای در بررسی تفاوتها و شباهتها میان دو یا بیشتر از دو زبان، به ویژه مقایسۀ زبان فارسی با زبان های دیگر، نیازمند برنامه ریزی و انجام تحقیقات بیشتری است. امروزه، در این زمینه، کارهای زیادی در حوزه های مختلفِ: دستور، آواشناسی، گفتمان، واژگ أکثراهمیت و جایگاه زبان شناسی مقابلهای در بررسی تفاوتها و شباهتها میان دو یا بیشتر از دو زبان، به ویژه مقایسۀ زبان فارسی با زبان های دیگر، نیازمند برنامه ریزی و انجام تحقیقات بیشتری است. امروزه، در این زمینه، کارهای زیادی در حوزه های مختلفِ: دستور، آواشناسی، گفتمان، واژگان و حتی بررسی مقابله ای دو متن از دو زبان، به انجام رسیده است. درپژوهش حاضر که در زمینۀ واژگان است سعی شده اسم های اندازه گیری(طول، عرض، عمق، پهنا، بلندی) فارسی و کردی(سورانی، کلهری) و صفاتِ مربوط به آنها در یک مدل تحلیلی نشان داده شود و به بررسی تفاوت ها و شباهت های دو زبان و دو گویشِ(سورانی،کلهری)، در جهت آموزش زبان فارسی، به کسانی که برای آنها زبان فارسی به مثابه زبان ثانوی و زبان خارجی محسوب می شود پرداخته شود؛ و در پایان نشان داده شود که اختلافات بین زبانی، اختلافاتِ بین گویشی، خطا های سبکی، شباهت ها، تفاوت ها و شکافِ واژگانی در دو زبان و دو گویش در آموزش زبان فارسی، تأثیرگذار هستند. همچنین نتایج حاصل، حاکی از آن است که تفاوت های اساسی میانِ کلمات اندازه گیری فارسی و کردی(کلهری، سورانی) وجود دارد؛ بطوریکه نادیده گرفتن آنها منجر به بوجود آمدن خطاهای بین زبانی و خطاهای سبکی می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - بهبهانی، گویش یا لهجه؟ (بررسی ساختار صرفی فعل در زبان محلی بهبهانی)
امین راستی بهبهانیدر این تحقیق سعی بر آن بوده که با مورد بررسی قرار دادن زبان محلی بهبهانی مشخص گردد که این زبان محلی از دیدگاه زبان شناسی در کدام یک از دو گروه گویش یا لهجه قرار می گیرد. بدین منظور با استفاده از تعاریف مربوطه در این زمینه و استفاده از نتایج بررسی های پیشین که در این گوی أکثردر این تحقیق سعی بر آن بوده که با مورد بررسی قرار دادن زبان محلی بهبهانی مشخص گردد که این زبان محلی از دیدگاه زبان شناسی در کدام یک از دو گروه گویش یا لهجه قرار می گیرد. بدین منظور با استفاده از تعاریف مربوطه در این زمینه و استفاده از نتایج بررسی های پیشین که در این گویش صورت گرفته است، ساختار صرفی افعال برای زمان های مختلف در این گویش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که این زبان محلی گرچه در ساختار اصلی جملات از قوانین و الگوهای زبان فارسی معیار پیروی می کند؛ اما در لایه صرف افعال متفاوت بوده و دارای قوانین مختص خود است. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق چنین نتیجه گیری شد که این زبان محلی از نظر زبان شناسی در گروه گویش های زبان فارسی قرار می گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - توصیف ساختمان فعل در گویش کوهشهری (همراه با معرفی کاربرد گونه ای متفاوت از ساختمان فعل مجهول در این گویش)
نجمه دری سید مهدی خیراندیش زینب مریدیاین مقاله به توصیف ساختمان فعل در گویش کوه شهری می پردازد. منطقه ی کوه شهری شامل چند روستا است، که در جنوب شرق شهرستان منوجان واقع شده است. این منطقه دارای سه گویش بنکی، تیابی و سرگرویی می باشد که تفاوت بسیار اندکی با هم دارند.در این مقاله شناسه های فعلی و جای قرار گرفت أکثراین مقاله به توصیف ساختمان فعل در گویش کوه شهری می پردازد. منطقه ی کوه شهری شامل چند روستا است، که در جنوب شرق شهرستان منوجان واقع شده است. این منطقه دارای سه گویش بنکی، تیابی و سرگرویی می باشد که تفاوت بسیار اندکی با هم دارند.در این مقاله شناسه های فعلی و جای قرار گرفتن آن ها، ستاک یا ماده ی فعل، صفت مفعولی و پیشوندهای فعلی در حوزه ی ساختمان فعل بررسی شده است؛ نتیجه بررسی های به دست آمده نشان می دهد که شناسه های فعل لازم با متعدّی دراین گویش متفاوت است. در ادامه صرف فعل در تمام صیغه ها در حوزه ی فرمول ساختمانی گروه های مختلف فعلی(ساخت های مختلف فعل در سه زمان گذشته، حال و آینده)، ساختمان مجهول، عامل سببی و مصدر معرفی شده است. در این گویش فعل در تمام صیغه ها و زمان ها صرف میشود. هم چنین صورت صرف شده ی فعل در بعضی از زمان ها و ساخت ها ممکن است مشترک باشد. ساختمان مجهول در گویش کوه شهری با ساختمان این فعل در زبان معیار تفاوت دارد.از این رو مراحل مختلف ساخت و انواع معنایی آن دراین گویش در فصل جداگانه ای در مقاله ی حاضر تحلیل و بررسی گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - چند نکته در گویش شیرازی امروز
مهدی فاموریبا وجود زوال گویش قدیم شیرازی و جایگزینی آن به وسیله گویش دری از حدود سده های نه و ده هجری، هنوز برخی نشانه های آن در گویش شیرازی امروز مشاهده می شود. بدین ترتیب، اگرچه عمده تفاوت های گونه ی زبانی رایج در شیراز با گویش گفتاری معیار، در حوزه تمایزهای لهجه ای است؛ این گون أکثربا وجود زوال گویش قدیم شیرازی و جایگزینی آن به وسیله گویش دری از حدود سده های نه و ده هجری، هنوز برخی نشانه های آن در گویش شیرازی امروز مشاهده می شود. بدین ترتیب، اگرچه عمده تفاوت های گونه ی زبانی رایج در شیراز با گویش گفتاری معیار، در حوزه تمایزهای لهجه ای است؛ این گونه ی زبانی واجد برخی ساخت های نحوی و واژگان مخصوص به خود، یعنی واجد برخی خصائص گویشی نیز می باشد. در همین زمینه، در این گفتار، به بررسی چند ساخت نحوی گویش شیرازی امروز، یعنی گذشته ی نقلی، ضمیر متصل فاعلی و فعل است پرداخته شده است. گذشته ی نقلی در گویش شیرازی امروز، به دو شکل مختصر و کامل صرف می شود. تفاوت مهمی که بین صرف گذشته ی نقلی کامل در گویش معیار و گویش شیرازی دیده می شود، در نحوه ی استفاده از فعل معین و شکل صرف آن است. ضمیر متصل فاعلی در گویش شیرازی بر دو شکل ?eš و ?ešun است. فعل است نیز در سه شکل مختلف به کار می رود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - توصیف فعل در فارسی فیروزآبادی
روح انگیز کراچیفارسی فیروزآبادی، از گروه گویشهای جنوب غربی است که تاکنون تحقیقی در بارۀ آن انجام نگرفته است و اثری نوشتاری از آن موجود نیست و امکان فراموشی آن به علل مختلف وجود دارد. ساختار فعل در فارسی فیروزآبادی همانند فارسی معیار است و وجه اختلاف آن در تفاوت آوایی، واژگانی و شناسه أکثرفارسی فیروزآبادی، از گروه گویشهای جنوب غربی است که تاکنون تحقیقی در بارۀ آن انجام نگرفته است و اثری نوشتاری از آن موجود نیست و امکان فراموشی آن به علل مختلف وجود دارد. ساختار فعل در فارسی فیروزآبادی همانند فارسی معیار است و وجه اختلاف آن در تفاوت آوایی، واژگانی و شناسه های برخی از افعال به ویژه گذشته نقلی است. در مقاله حاضر، فعل در فارسی فیروزآبادی از دیدگاه های زیر بررسی شده است : 1.ستاک حال و گذشته، 2.ساختار مصدر، 3. ساختار اسم مفعول، 4. وندهای تصریفی، 5. فعل از نظر زمان، 6. فعل از نظر جهت، 7. فعل های کمکی، 8.. فعل از نظر معلوم و مجهول، 9. فعل اسنادی،10. افعال پی بستی، 11. فعل از نظر ساخت . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - بررسی و تحلیل نظام آوایی گویش سرکویر در مقایسه با زبان پهلوی
سید حسین طباطبایی سید حسن طباطبایی محمد رضاییزبان فارسی در دورۀ اسلامی به گویش های متعدد انشعاب یافته است. بسیاری از واژه های این گویش های متنوع طی گذشت سده ها دستخوش تحولات آوایی و واجی گردیده است. با نگاه دقیق به ساختمان زبان و قواعد دستوری گویش های پراکندۀ ایرانی، می توان به پیوند میان این گویش ها با زبان های د أکثرزبان فارسی در دورۀ اسلامی به گویش های متعدد انشعاب یافته است. بسیاری از واژه های این گویش های متنوع طی گذشت سده ها دستخوش تحولات آوایی و واجی گردیده است. با نگاه دقیق به ساختمان زبان و قواعد دستوری گویش های پراکندۀ ایرانی، می توان به پیوند میان این گویش ها با زبان های دوره باستانی دست یافت. گویش رایج در منطقۀ سرکویر، به لحاظ زبانی و واژگانی دارای ویژگی های برجسته ای است که نویسندگان را بر آن داشته تا برخی از این ویژگی ها در حوزۀ تصریف واژگان و دستگاه واجی را معرفی نمایند. از دیگر سو پژوهش ریشه شناسی و تطبیقی دربارۀ واژگان و اصطلاحات این گونۀ زبانی، علاوه بر فواید زبان شناسانه، ممکن است در گشودن برخی از گره های زبانی متون کهن فارسی مفید واقع گردد. در این پژوهش کوشیده ایم تا با گردآوری مهم ترین واژگان کهن گویشی منطقه سرکویر و مقایسه آن با زبان پهلوی، به بررسی تحولات فرآیندهای واجی زبان فارسی و نظام آوایی واژگان به جامانده از دورۀ میانی زبان فارسی در لهجۀ رایج منطقه بپردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - مقایسه نظام آوایی در دو گویش «قهرودی» و «گزی» (در استان اصفهان)
مژگان فرنامگویش قهرودی و گویش گزی از گویشهای فلات مرکزی ایران در استان اصفهان هستند. این مقاله، این دو گویش را از نظر ویژگیهای آوایی با هم مقایسه میکند؛ به این صورت که ابتدا به ارائه و مقایسهی واکههای ساده و مرکب، هم خوانها و واجگونههای موجود در دو گویش قهرودی و گزی پرداخت أکثرگویش قهرودی و گویش گزی از گویشهای فلات مرکزی ایران در استان اصفهان هستند. این مقاله، این دو گویش را از نظر ویژگیهای آوایی با هم مقایسه میکند؛ به این صورت که ابتدا به ارائه و مقایسهی واکههای ساده و مرکب، هم خوانها و واجگونههای موجود در دو گویش قهرودی و گزی پرداخته، سپس ساختمان هجا، تکیه و تفاوتهای آوایی را میان دو گویش بررسی میکند. در نتایج به دست آمده تعداد حروف صدادار در هر دو لهجه 8 حرف بوده و حروف صدادار/ ö / و / ü / در دو لهجه وجود داشته و تعداد حروف بی صدا در لهجۀ قهرودی 22 حرف و در لهجۀ گزی 23 حرف است. حرف / ž / در لهجۀ قهرودی وجود ندارد. در لهجه های یادشده ساختار هجایی به صورت (بی صدا ـ صدادار ـ بی صدا ـ بی صدا) است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - بررسی نظام آوایی گویش نیشابوری
ایران کلباسی مهشید سلیمانیاین پژوهش به توصیف نظام آواهای گویش نیشابوری می پردازد. در این پژوهش، محقق به ضبط گفتار گویشوران پرداخته است، و هر کجا که لازم بوده از مصاحبه نیز بهره برده است. از آنجا که پیرامون زبان مذکور مطالعه ی جامع خاصی انجام نگرفته، این تحقیق بیشتر به صورت میدانی انجام گرفته است أکثراین پژوهش به توصیف نظام آواهای گویش نیشابوری می پردازد. در این پژوهش، محقق به ضبط گفتار گویشوران پرداخته است، و هر کجا که لازم بوده از مصاحبه نیز بهره برده است. از آنجا که پیرامون زبان مذکور مطالعه ی جامع خاصی انجام نگرفته، این تحقیق بیشتر به صورت میدانی انجام گرفته است. برای انتخاب نمونه ها، عامل سن، سواد، جنس و مهاجرت در نظر گرفته شده است. در این پژوهش، ابتدا گویش نیشابوری و محدوده ی جغرافیایی آن مورد بحث قرار می گیرد. سپس، به معرفی و توصیف همخوانها و واکه ها و همچنین فرایند های واجی گویش نیشابوری پرداخته می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - بررسی ریشه شناختی - تطبیقی چند واژه ی لری بویراحمدی
افضل مقیمیروش پژوهش، به دو شیوة میدانی و کتابخانهای است. در شیوة میدانی، اگرچه نگارنده، خود، گویشورِ این گویش است، برای اطمینان از صحت تلفظ واژهها، آنها را در گفتوگو با افراد سالخورده و بیسواد، بازخوانی و ثبت کرده و در شیوة کتابخانهای، با مراجعه به منابع اصلی و معتبر، ا أکثرروش پژوهش، به دو شیوة میدانی و کتابخانهای است. در شیوة میدانی، اگرچه نگارنده، خود، گویشورِ این گویش است، برای اطمینان از صحت تلفظ واژهها، آنها را در گفتوگو با افراد سالخورده و بیسواد، بازخوانی و ثبت کرده و در شیوة کتابخانهای، با مراجعه به منابع اصلی و معتبر، این کار را بهسامان رسانده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - بررسی گونه های اصلی وزن و تحول آن ها در شعر گویش شیرازی
محمد مرادیادبیات بومی از آن جا که بسترها و زمان های متفاوتی برای بروز و ظهور دارد همواره ویژگی هایی متفاوت و خاص خود داشته است. یکی از بسترهای اصلی برای واکاوی جنبه های ادبی گویش ها و زبان ها، تحلیل شدرهایی است که در قلم رو این گویش ها سرود شده اند. شدر شیرازی از آن جا که قدمتی ن أکثرادبیات بومی از آن جا که بسترها و زمان های متفاوتی برای بروز و ظهور دارد همواره ویژگی هایی متفاوت و خاص خود داشته است. یکی از بسترهای اصلی برای واکاوی جنبه های ادبی گویش ها و زبان ها، تحلیل شدرهایی است که در قلم رو این گویش ها سرود شده اند. شدر شیرازی از آن جا که قدمتی نزدیک به 999 ساله دارد و با توجه به آثار کمّی و کیفی که در پیوند با آن منتشر شده است ، به ویژه در قرن های هشتم، نهم و دوران مداصر، بستری مناسب برای پژوهش و تحقیق در حوزه ی ادبیات بومی است بنابراین در این مقاله سدی شده است با بررسی عنصر وزن عروری در اشدار دو تن از شاعران کهن گویش شیرازی )شمس پُس ناصر و شاه داعی شیرازی( و پن تن از شاعران مداصر فارس در این زمینه )بیژن سمندر، یدالله تارمی، احد ده بزرگی، سیروس دادرس و محمد حسن شفاعت(، گونه های اصلی وزن در شدر گویش شیرازی )با تأکید بر قالب نزی( شناسایی شود و در مقایسه ی این وزن ها با گونه های رای در شدر رسمی هر دوره، تفاوت ها و شباهت های آن ها مقایسه شود علاوه بر این سدی شده است، سیر تحوی وزن نزی شیرازی از قرن هشتم تا دوران مداصر با ارائه ی نمونه ها و جدوی ها ترسیم و مدرفی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - کاربرد حروف در یکی از گویش های محلی استان اصفهان (گویش نیسیان)
زهره نجفییکی از بخش های گویش شناسی بررسی ویژگی های نحوی یک گویش است و در میان مباحث نحوی، مبحث حروف، همسانی بیشتری در گویش های مختلف دارد زیرا حروف گروه بسته ی دستوری به شمار می رود. با این حای می توان گویش هایی را یافت که این مبحث در آن تفاوت های چشمگیری با گویش های دیگر دارد. أکثریکی از بخش های گویش شناسی بررسی ویژگی های نحوی یک گویش است و در میان مباحث نحوی، مبحث حروف، همسانی بیشتری در گویش های مختلف دارد زیرا حروف گروه بسته ی دستوری به شمار می رود. با این حای می توان گویش هایی را یافت که این مبحث در آن تفاوت های چشمگیری با گویش های دیگر دارد. یکی از این گویش ها، گویش یکی از روستاهای استان اصفهان، به نام نیسیان، است که با وجود همجواری با روستاهای دیگر کاربرد حروف در آن منحصر به فرد است. در این پژوهش کوشش شده است مبحث حروف در این گویش و تفاوت های چشمگیر آن با فارسی مدیار بررسی گردد. به این منظور ابتدا حروفی که کاربرد متفاوتی با زبان فارسی دارند مشخص و سپس نوع کاربرد و مدانی گوناگون آن در جمله با ذکرشواهد بیان گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - بررسی تطبیقی فرایندهای آوایی و واجی در گویش بختیاری با فارسی دری
محمدتقی فاضلی عبدالعزیز موحد نساجبشر برای انتقال و اخذ پیام و ایجاد ارتباط با همنوعان خود از وسیله ای به نام زبان استفاده کرده است. زبان مهمترین وسیله و ابزار ارتباط به شمار می آید و زبان به عنوان نهاد اجتماعی است. بدین معنی که افراد یک اجتماع به منظور آگاهی از مقاصد و نیات یکدیگر و برقراری ارتباط با أکثربشر برای انتقال و اخذ پیام و ایجاد ارتباط با همنوعان خود از وسیله ای به نام زبان استفاده کرده است. زبان مهمترین وسیله و ابزار ارتباط به شمار می آید و زبان به عنوان نهاد اجتماعی است. بدین معنی که افراد یک اجتماع به منظور آگاهی از مقاصد و نیات یکدیگر و برقراری ارتباط با همدیگر عناصر آن را برقرار کرده اند، به عبارت دیگر نقش و وظیفه ی آن در همه ی اجتماع یکسان است، شکل آن الزاماً در همه ی جوامع یکسان نیست نحوه ی عمل آن در همه ی اجتماع با اجتماع دیگر آشکارا تفاوت دارد، از نظرزبانشناسان عوامل جغرافیایی و اجتماعی در پیدایش گویش ها موثرند. از آنجا که در بسیاری ازگویش ها و لهجه ها تغییرات و تحولات زبانی یکسان نیست. مثلا تحولات زبانی در زبان معیار؛ فارسی تهرانی در مرکز سریعتر از سایر گویش های ایرانی که در مناطق جغرافیایی دور افتاده مانند بختیاری و لری و دزفولی و غیره صورت می گیرد. مردم خوزستان به یکی از گویش های ایرانی سخن می گویند که جزء گویش های جنوب غربی ایران محسوب می شود. مانند گویش های شوشتری-لری- لکی و ... در این جستار سعی شده است به بررسی فرایند های واجی و آوایی و تبدیل و دگرگونی واج ها به واج های دیگر با توصیف به روش علمی در گویش بختیاری و مقایسه با فارسی دری (زبان معیار) پرداخته شود. همچنین برخی از تحولات آوایی دیگر مطابق موازین زبان شناسی به این گویش پرداخته شده است، مانند: قلب- ابدال – افزایش- همگونی- ناهمگونی – و... . البته بررسی این فرایندها شاید بتواند بخشی از سیر تحولات زبان فارسی را بازگو نماید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - بررسی کارکردضربالمثلهای تالشی (گویش میناآبادی استان اردبیل)در ابعاد زندگی مردمان روستای میناآباد
ملاحت شعبانی میناابادهدف از این تحقیق بررسی کارکرد ضربالمثلهای زبان تالشی (گویش میناآبادی استان اردبیل) در ابعاد زندگی مردمان روستای میناآباد بخش عنبران استان اردبیل است. ازآنجاکه ضربالمثلهای تالشی بر جنبههای مختلف از زندگی تالش زبانان تأثیر دارد و از سوی دیگر، تحقیقات اندکی در مورد ک أکثرهدف از این تحقیق بررسی کارکرد ضربالمثلهای زبان تالشی (گویش میناآبادی استان اردبیل) در ابعاد زندگی مردمان روستای میناآباد بخش عنبران استان اردبیل است. ازآنجاکه ضربالمثلهای تالشی بر جنبههای مختلف از زندگی تالش زبانان تأثیر دارد و از سوی دیگر، تحقیقات اندکی در مورد کارکرد ضربالمثل تالشی میناآبادی صورت گرفته است، لذا ضروری است تا به بررسی کارکرد ضربالمثلهای تالشی گویش میناآبادی استان اردبیل، در ابعاد زندگی مردمان روستای میناآباد به صورت روش گرندد تئوری (GT) پرداخته شود. برای رسیدن به این هدف با چندین متخصص در حوزه ضربالمثلها، مصاحبههای ساختارمندی انجام شد و پایاننامههای بومیهای حیطه مورد نظر بررسی و دادههای تحقیق از طریق مصاحبه و مشاهده جمعآوری، کدگذاری و مقولهبندی شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ضربالمثل تالشی میناآبادی به عنوان وسیلهای برای مواردی همچون: 1- آموزش دانش زبانی؛2- آموزش عملکردی برای صحبت کردن؛ 3- القای ارزشمندی خرد و اخلاق؛ 4- کنترل رفتار برای انطباق با هنجارهای مورد توافق و 5- دارای کارکرد اخلاقی، فلسفی و انگیزشی بوده اند؛ لذا این مطالعه تأیید میکند که ضربالمثلها به دلیل داشتن دانش زبانی و ارزشهای فرهنگی مثبت، رسانه آموزشی، اخلاقی و فلسفی و انگیزشی خوبی هستند، بهطوریکه باید توسط جوامع حامی آنها حفظ و نگهداری شوند و به ویژه، نقش دولت در حمایت از حفظ این ضربالمثل ها بسیار مهم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - کَرز (karz) واژهای از گویش خراسان در شاهنامه؟ (طرح مسأله و اقتراح)
سجّاد آیدنلومصراع شب تیره و گُرزهای گران در شاهنامه دو بار از زبان رستم تکرار شده است. بخش دومِ این مصراع در نسخههای شاهنامه کرزهای کران نوشته شده است و تقریباً همۀ چاپکنندگان و مصحّحانِ این متن آن را گُرزهای گران خواندهاند که ترکیبی آشنا و پرکاربرد در سخن فردوسی است. یکی از مص أکثرمصراع شب تیره و گُرزهای گران در شاهنامه دو بار از زبان رستم تکرار شده است. بخش دومِ این مصراع در نسخههای شاهنامه کرزهای کران نوشته شده است و تقریباً همۀ چاپکنندگان و مصحّحانِ این متن آن را گُرزهای گران خواندهاند که ترکیبی آشنا و پرکاربرد در سخن فردوسی است. یکی از مصحّحانِ شاهنامه در چاپ خویش این ترکیب را به کُرزههای گران تصحیحِ قیاسی کرده و کُرزه را در معنای کشتزار ناظر بر خوید و سبزهزارِ مذکور در هفتخانِ رستم دانستهاند. نگارنده با استفاده از دقّت و توجّهِ این مصحّح و رعایتِ نهایتِ احتیاط و احتمالِ علمی، صورتِ کَرزهای گران را پیشنهاد کرده و به اقتراحِ صاحبنظران گذاشته است. کَرز (karz) از واژههای گویشیِ خراسان (متداول در قاین) و در معنای شکافِ بزرگ در کوه است و کَرزهای گران به معنیِ گودالها و شکافهایِ صعبالعبورِ کوهها میتواند به گذشتن رستم از ناهمواریها و مَغاکها و کوههای مازندران در داستان هفتخان اشاره داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - بازشناسی پراکندگی زبانی- جغرافیایی گونههای زبانی لُری در سه استان همدان، لرستان و خوزستان با استفاده از رویکرد گویشسنجی
شیوا پیریاییدر این پژوهش، دادههای زبانی 80 جایگاه در محدودهی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با بهکارگیری بسته نرمافزاری نقشهنگاری و گویشسنجی گبمپ و استفاده از الگوریتم فاصلهی لونشتاین مورد مطالعه قرارگرفتهاند. هدف از انجام این مطالعه، بهدست أکثردر این پژوهش، دادههای زبانی 80 جایگاه در محدودهی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با بهکارگیری بسته نرمافزاری نقشهنگاری و گویشسنجی گبمپ و استفاده از الگوریتم فاصلهی لونشتاین مورد مطالعه قرارگرفتهاند. هدف از انجام این مطالعه، بهدستآوردن تقسیمبندی دقیق از گونههای زبانی رایج در منطقه و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر با ترسیم نقشه، پلات، نمودار و در نهایت بهدستآوردن تصویری از وضعیت زبانشناختی و قومشناسی ساکنین منطقهی مورد مطالعه است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش، 100 واژه را شاملمیگردد که با روشهای میدانی و کتابخانهای از 80 گویشور بومی منطقه جمعآوریشده و در مجموع 8000 واژه در این مطالعه مورد گویشسنجی قرارگرفتهاند. در نتیجهی انجام این پژوهش، سه گونهی اصلی لری شمالی، لری بختیاری و لکی در منطقهی مورد مطالعه شناساییشدند. همچینین، مشخصشد که گونههای فرعی بهدستآمده (لری شمالی A، لری شمالی B1، لری شمالی B2، لری بختیاری A و لری بختیاری B) متفاوت از تقسیمبندیهای پیشین گونههای لری هستند و بهصورت پیوستاری زبانی در پهنهی جغرافیایی مورد نظر پراکندهشدهاند. بررسی تناوبهای آوایی و واژگانی دادههای این پژوهش نیز همگی ماهیت پیوستاری بودن این گونهها را تاییدمیکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - معرفی کتاب
زهرا حمیده عثماوندانیمعرفی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو از لودویگ پاولدر میان کتابهای ارزشمند حوزه زبانشناسی زبانهای ایرانی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو با گنجینهای شامل 3600 عنوان زبانشناسی و گویششناسی زبانهای ایرانی نو، قابل تقدیر و تأمل است.کتا أکثرمعرفی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو از لودویگ پاولدر میان کتابهای ارزشمند حوزه زبانشناسی زبانهای ایرانی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو با گنجینهای شامل 3600 عنوان زبانشناسی و گویششناسی زبانهای ایرانی نو، قابل تقدیر و تأمل است.کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو که در سال 2022 توسط دکتر لودویک پاول (Ludwig Paul) و با همکاری پژمان فیروزبخش در آلمان به چاپ رسیده است، گنجینهای گرانبهاست که در 444 صفحه طراحی شده است. این کتاب دربرگیرندۀ 3600 اثر از نویسندگان ایرانی و غیرایرانی است که از سال 1980 تاکنون در قابل کتاب و مقاله به چاپ رسیده است. خود نویسنده معتقد است که این اثر اولین گزارش جامع از تحقیقات ایرانی در این زمینه بهشمار میآید و همچنین شامل آثاری است که به اصطلاحات محلی، همراه با مطالعات فولکلوریک درباره ادبیات گویشی نوشته شده است. وی همچنین بیان میکند که قابل توجهترین مسئله دربارۀ این کتاب، کمیتِ صِرف، کیفیت و جامعیت انتشارات فارسی در مورد زبانها و گویشهای ایرانی نو است که بهندرت کسی (از جمله نویسنده) انتظار وجود آن را داشت.دکتر پاول این کتاب را تقدیم میکند به یاد و خاطرۀ ایرج افشار که علاقه و دانشش به امور ایرانی، دایرهالمعارفگونه بود و برجستهترین و پرکارترین کتابشناس ایران بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - در جستجوی واژگان باستانی بازمانده در ضرب المثل ها ی تالشی شمالی
افشین خانبابازاده مهناز نظامی عنبرانچکیدهضرب‎المثل‎ها از مهمترین گونه‎های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می ‎آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته‎اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب‎المثل ‎ها موجب شده‎است که واژگان به کار رفت أکثرچکیدهضرب‎المثل‎ها از مهمترین گونه‎های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می ‎آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته‎اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب‎المثل ‎ها موجب شده‎است که واژگان به کار رفته در آن‎ها با گذر زمان کمتر دچار تحولات زبانی شده، و اصالت خود را تا حدود زیادی حفظ کنند. بنابراین بررسی ضرب‎المثل‎های موجود در هر یک از گویش‎های ایرانی اهمیت ویژه‎ای دارد. به دلیل از بین رفتن تدریجی گویش‎ها، قسمت اعظمی از میراث فرهنگی و زبانی ایران زمین در معرض نابودی قرار گرفته است. بنابراین در راستای پاسداری از این میراث کهن ضرورت دارد که ضرب‎المثل‎های موجود در گویش‎ها از جمله گویش‎های زبان تالشی به صورت میدانی جمع‎آوری شود. لذا در پژوهش حاضر با بررسی چند ضرب‎المثل از تالشی شمالی، تعدادی از واژهای باستان را که تا حدود زیادی از تحولات زبانی مصون مانده‎اند، بررسی کرده‎ و سیر تحول این واژه‎ها را مشخص نموده‎ایم، علاوه بر آن، به معادل فارسی هر ضرب‎المثل نیز، قبل از بررسی سیر تحول واژگان، اشاره شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
102 - نگاهی به وامواژههای گویشی در فارسی خراسانی
اسفندیار طاهریگونههای مختلف فارسی گفتاری که امروزه در خراسان ایران، تاجیکستان و شمال افغانستان صحبت میشود، بازماندۀ زبان فارسی دری هستند که در آغاز دورۀ اسلامی در این منطقه شکل گرفته و رواج پیدا کرده است. در این گونهها واژههایی دیده میشوند که بر پایۀ اصول زبان شناسی زبان های ا أکثرگونههای مختلف فارسی گفتاری که امروزه در خراسان ایران، تاجیکستان و شمال افغانستان صحبت میشود، بازماندۀ زبان فارسی دری هستند که در آغاز دورۀ اسلامی در این منطقه شکل گرفته و رواج پیدا کرده است. در این گونهها واژههایی دیده میشوند که بر پایۀ اصول زبان شناسی زبان های ایرانی نمیتوانند فارسی اصیل محسوب شوند، بلکه وام واژههایی هستند که در اثر تماس زبانی فارسی با دیگر زبان های ایرانی که در گذشته و حال در این مناطق رواج داشتهاند، وارد این گونههای فارسی شدهاند. در این مقاله پس از مقدمهای دربارۀ چگونگی شکلگیری زبان فارسی در منطقۀ خراسان و زبان های کهنی که قبل از فارسی در این منطقه رواج داشتهاند، خاستگاه احتمالی وام واژهها در فارسی خراسان بررسی شده است، سپس با برشمردن تعدادی از وام واژههای ایرانی در فارسی خراسان، و بررسی ویژگیهای آوایی آن ها، سعی شده تا خاستگاه این وام واژه ها در زبان ها یا گویش های ایرانی نشان داده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
103 - برخی فرآیندهای مشترک تضعیف و تقویت در گونههای مختلف استان مازندران
عالیه کامبوزیا کرد زعفرانلو آتنا بهزادفرگویش مازندرانی به لحاظ ردهشناختی در گروه زبانهای شمال غربی قرارمیگیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبانهای جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگیهای آنها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از داده أکثرگویش مازندرانی به لحاظ ردهشناختی در گروه زبانهای شمال غربی قرارمیگیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبانهای جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگیهای آنها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه، ضبط و ثبتِ گفتار 30 گویشور از 15 شهرِ استان مازندران شامل ساری، بابل، بابلسر، آمل، قائمشهر، سوادکوه، نور، نوشهر، چالوس، عباسآباد، محمودآباد، فریدونکنار، بهشهر، تنکابن، و کلاردشت جمعآوری، دسته بندی، توصیف و تحلیل شدهاند. علاوه بر این از منابعی همچون مقالات، پایاننامهها و واژهنامههای نوشته شده دربارۀ این گویش نیز استفاده شده است. پژوهشگران مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده و اطلاعات مورد نیاز را ثبت و ضبط کردهاند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتنداز: 1. غلت کامی /j/ در وسط واژه در جایگاه پایانۀ هجا بعد از یک واکه در تمامی گونههای زبانی استان مازندران حذف میشود. 2. واکههای /a/، /e/ و /o/ به واکۀ مرکزی و نرم [ә] تبدیل میشود. 3. انسدادی واکدار /d/ به غلت کامی [j] در جایگاه بین دو واکه تبدیلمیشود. 4. انسداد چاکنائی در آغاز برخی از واژههایی که با /š/ یا /s/ شروع میشود، همراه با واکه درج میشود. 5. همخوانهای /f/ و /v/ در جایگاه آغازۀ هجا یا واژه به [b] تبدیل میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
104 - روایتی کوتاه به زبان بلوچی از مجموعه داستانهای حسین کرد شبستری
واهه بویاجیانمقالۀ حاضر متن کوتاهی است به زبان بلوچی (گویش سَراوانی) دربارۀ قهرمان مشهور داستانهای عامیانه، حسین کُرد شبستری. این روایت بلوچی میانپیوستی مشهوری از داستانهای حسین کرد شبستری است که قهرمان آن در خلال داستان با نشان دادن نیروی فراطبیعی خویش به مقام و منزلتی ویژه دست أکثرمقالۀ حاضر متن کوتاهی است به زبان بلوچی (گویش سَراوانی) دربارۀ قهرمان مشهور داستانهای عامیانه، حسین کُرد شبستری. این روایت بلوچی میانپیوستی مشهوری از داستانهای حسین کرد شبستری است که قهرمان آن در خلال داستان با نشان دادن نیروی فراطبیعی خویش به مقام و منزلتی ویژه دست مییابد. شایان ذکر است که حسین کُرد برای قبیلۀ کُرد در بلوچستان ایران، چیزی فراتر از یک شخصیتِ داستانهای عامیانه است و در مقام یک نامبخش، پدر افسانهای اعضای قبیله نیز به شمار میرود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
105 - گویش بابلی
سلیمه زمانیچکیدهبابلی از گویشهای مرکزی زبان طبری است که در کرانۀ جنوبی دریای کاسپین رواج دارد و جزوگویشهای شمال غربی به شمار میرود. زبان طبری به سه دستۀ شرقی، غربی و مرکزی تقسیم میشود. این زبان یکی از معدود گویشهای ایرانی است که از سنت ادبی کهنی برخوردار است. محدودة رواج گوی أکثرچکیدهبابلی از گویشهای مرکزی زبان طبری است که در کرانۀ جنوبی دریای کاسپین رواج دارد و جزوگویشهای شمال غربی به شمار میرود. زبان طبری به سه دستۀ شرقی، غربی و مرکزی تقسیم میشود. این زبان یکی از معدود گویشهای ایرانی است که از سنت ادبی کهنی برخوردار است. محدودة رواج گویش بابلی شهرستان بابل در استان مازندران است. این شهرستان متشکل از هفت شهر ِبابل، امیرکلا، زرگرمحله، گتاب، گلوگاه، خوش رودپی و مرزیکلا است. آنچه در این مقاله آمده، توصیف مختصر آواشناسی، ساخت واژی، نحوی و واژگانی و ملاحظات جامعهشناختی گویش بابلی است. نتایج تحقیق نشان میدهد بابلی در مناطق شهری کمرنگتر از مناطق روستایی صحبت میشود. تفاصيل المقالة