-
دسترسی آزاد مقاله
1 - ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر میزان تغذیه آب های زیرزمینی در حوزه آبخیز کرج
بهارک معتمدوزیری هادی کیادلیری امیر اسحاقی علی اسکندریتغییر اقلیم، یکی از مهمترین چالش هایی است که اکوسیستم های طبیعی را تحت تأثیر قرار داده و دارای اثرات متفاوتی بر روی میزان دما، بارش، شدت و فراوانی خشکسالی و سیلاب و پارامترهای هیدرولوژیکی حوزه های آبخیز می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر روند تغی چکیده کاملتغییر اقلیم، یکی از مهمترین چالش هایی است که اکوسیستم های طبیعی را تحت تأثیر قرار داده و دارای اثرات متفاوتی بر روی میزان دما، بارش، شدت و فراوانی خشکسالی و سیلاب و پارامترهای هیدرولوژیکی حوزه های آبخیز می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر روند تغییرات دما، بارش و تشعشات خورشیدی و همچنین تعیین اثر تغییرات این متغیرها در میزان تغذیه حوزه آبخیز رودخانه کرج است. در این تحقیق، ابتدا با استفاده از داده های دو مدل جهانی HadCM3 و CGCM1 و با کاربرد مدل ریزمقیاس نمایی SDSM، شبیه سازی متغیرهای اقلیمی برای سه دوره (2039-2010، 2069-2040 و 2098-2070) صورت گرفت. سپس با استفاده از مدل HELP، میزان تغذیه حوزه آبخیز کرج برآورد گردیده و اثر تغییرات متغیرهای هواشناسی بر روی میزان تغذیه آب های زیرزمینی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی متغیرهای اقلیمی تحت سناریو منتخب A2 تغییر اقلیم، نشان داد که در سه دوره آتی نسبت به دوره پایه، مقدار دما، بارش و تشعشعات خورشیدی به ترتیب افزایش (1/5، 2/8 و 4/55 درصد)، کاهش (8/1، 15/1 و 18 درصد) و افزایش (0/5، 1/4 و 2/4 درصد) خواهند یافت. نتایج حاصل از شبیه سازی میزان تغذیه آب های زیرزمینی با استفاده از مدل HELP تحت سناریو منتخب A2 تغییر اقلیم، حاکی از این بود که میزان تغذیه در سه دوره آتی نسبت به دوره پایه، به ترتیب 9/6، 15/1 و 15/6 درصد کاهش پیدا می کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که مدل HELP به عمق تبخیر و تعرق، حساسیت بالایی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - معرفی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان حوزه آبخیز ایور
حمید علی پور آرش ملکیان میرمسعود خیرخواه زرکش سعید قره چلواین تحقیق سعی بر معرفی لیست فلورستیک منطقه ایور واقع در استان خراسان شمالی داشت. گیاهان با استفاده از پیمـایش صـحرایی جمـع آوری و شناسایی شدند. نمونه های جمع آوری شده با کمک منابع تاکسونومی در حد گونه شناسایی شدند. همچنین کاربرد گونه های گیاهی و میزان خـوشخـوارکی آنها ب چکیده کاملاین تحقیق سعی بر معرفی لیست فلورستیک منطقه ایور واقع در استان خراسان شمالی داشت. گیاهان با استفاده از پیمـایش صـحرایی جمـع آوری و شناسایی شدند. نمونه های جمع آوری شده با کمک منابع تاکسونومی در حد گونه شناسایی شدند. همچنین کاربرد گونه های گیاهی و میزان خـوشخـوارکی آنها برای دام های منطقه با پرسش از مردم بومی مشخص شد. نتایج نشان داد که 109 گونه متعلق به 24 تیره گیاهی در منطقه وجـود دار د. بـزر گتـرین تیره های گیاهی منطقه از لحاظ تعداد گونه شامل Asteraceae (21 گونـه)، Poaceae (15 گونـه)، Lamiaceae (10 گونـه)، Caryophyllaceae و (6 گونه) Brassicaceae (6 گونه) بودند. تعداد 32 گونه با ارزش کاربری علوفه ای بیشترین ارزش را از نظر کاربری به خود اختصاص دادند. 33 گونه بـر اساس پایداری یا طول عمر گونه های گیاهی یکساله، 4 گونه دوساله و 27 گونه چندساله در منطقه شناسایی گردید. تعداد 17 گونه با شکل رویشی علفـی پهن برگ بیشترین شکل رویشی حوزه را به خود اختصاص داداند. 59 گونه از نظر خوشخوراکی در کلاس مرتعی III بـا ارزش کـم و41 گونـه در کـلاس مرتعی II با ارزش متوسط قرار گرفتند. همیکریپتوفیت ها با 35 گونه، تروفیت با 62 گونه و کامفیـت بـا 31 گونـه بـه ترتیـب بیشـترین شـکل زیسـتی و همچنین گیاهان ایران-تورانی با 97 گونه، ایران-تورانی و صحارا-سندی با 9 گونه و ایران-تورانی و مدیترانه ای با 8 گونـه بـه ترتیـب بیشـترین پـراکنش جغرافیایی را در منطقه به خود اختصاص دادند. گونه های غیرخوش خوراک بر اساس نتایج به دلیل فشار زیاد بر مراتع در منطقه گسترش یافته اند کـه بایـد اقدامات مدیریتی برای جلوگیری از این روند صورت گیرد تا تنوع گیاهی در خطر نابودی قرار نگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ارزیابی تغییر کاربری اراضی و تاثیر آن بر هیدروگراف سیل حوزه آبخیز امامه، استان تهران
مارال پزشکی بهارک معتمدوزیری حسن احمدیتغییر در الگوی کاربری اراضی، فرآیندهای هیدرولوژیکی در حوضه ها را متاثر ساخته و تعادل طبیعی جریان آب را مختل می کند. در پژوهش حاضر، تغییر مولفه های هیدرولوژیکی حوزه آبخیز امامه در نتیجه تغییرات کاربری اراضی در طی سال های 1367 الی 1392، مورد بررسی قرار گرفته است. به علت ن چکیده کاملتغییر در الگوی کاربری اراضی، فرآیندهای هیدرولوژیکی در حوضه ها را متاثر ساخته و تعادل طبیعی جریان آب را مختل می کند. در پژوهش حاضر، تغییر مولفه های هیدرولوژیکی حوزه آبخیز امامه در نتیجه تغییرات کاربری اراضی در طی سال های 1367 الی 1392، مورد بررسی قرار گرفته است. به علت نبود نقشه کاربری اراضی در سال های گذشته، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی مربوط به سال 1367 حوضه، از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست استفاده شد که این تصاویر در محیط نرم افزار ERDAS Imagine پردازش شدند. جهت تهیه نقشه کاربری اراضی مربوط به سال 1392 حوضه از اطلاعات کاربری موجود استفاده گردید. در ادامه، نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال های 1367 و 1392 در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. در نقشه های حاصل، شش طبقه کاربری اراضی مراتع درجه 1، 2، 3، کشاورزی و باغ، بایر، و بستر رودخانه به دست آمد. با توجه به نتایج حاصله، حوزه آبخیز امامه در بازه زمانی مورد مطالعه، دستخوش تغییر کاربری اراضی زیادی شده است، به طوری که مراتع از درجه 1 به درجه 2 و از درجه 2 به درجه 3 و حتی بایر تبدیل شده و سطح مناطق مسکونی (ویلا) از مقدار 5/2 درصد در سال1367 به 4/8 در سال 1392 افزایش یافته است. جهت بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر هیدروگراف سیل حوزه آبخیز امامه از مدل HEC-HMS استفاده گردید. نتایج بررسی هیدروگراف دو سال مذکور حاکی از افزایش حجم رواناب و دبی اوج سیلاب در طی دوره زمانی 25 سال می باشد. ضریب رواناب حوضه نیز از 82/0 به 89/0 افزایش پیدا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - کاربست رویکرد چرخه حیات اجتماعی در ارزیابی پایداری اجتماعی (مورد مطالعه:پروژه منارید)
سارا حاجی علیانی فرحناز رستمی مصطفی احمدوند علی اصغر میرک زاده حسین آزادیمقدمه و هدف: م لزوم توجه به جنبه های اجتماعی ومفهوم پایداری اجتماعی در جریان ارزیابی پروژه های توسعه ای؛ یکی از مهمترین وکلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها برای رشد و توسعه از سوی دولت ها محسوب میشود.مواد و روش: پارادایم کلی این پژوهش ترکیبی (آمیخته) ا چکیده کاملمقدمه و هدف: م لزوم توجه به جنبه های اجتماعی ومفهوم پایداری اجتماعی در جریان ارزیابی پروژه های توسعه ای؛ یکی از مهمترین وکلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها برای رشد و توسعه از سوی دولت ها محسوب میشود.مواد و روش: پارادایم کلی این پژوهش ترکیبی (آمیخته) از نوع متوالی- اکتشافی (کیفی کمی) است. از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی- توسعه ای میباشد. در طرح متوالی اکتشافی نیز ابتدا فرآیند گردآوری و تحلیل داده-های کیفی انجام میشود و سپس این نتایج برای انجام قسمت کمی(پرسش نامه) استفاده میشود. نتایج: نتایج نشان داد که پایداری اجتماعی در محدوه ی زمانی اجرای پروژه ماکزیمم بود و از بین مولفه های پایداری اجتماعی مولفه ی مشارکت اجتماعی به عنوان نقاط مهم و اثرات بالا در پایداری اجتماعی مشخص گردید. نتیجه گیری: نشان داد هنگام طراحی یک پروژه توسعه ای، برنامه ریزان وسیاستگذاران باید بتوانند همیشه برنامه های مختلفی را هنگام طراحی واجرای یک پروژه توسعه ای درنظرگرفته وپس از فکر کردن در مورد پیامدهای احتمالی بهترین برنامه و فعالیت های اجرایی را برنامه ریزی کرده و به مرحله ی اجرا درآورند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اولویتبندی حوزه آبخیز برای احداث بند توری سنگی به روش تحلیل چند معیاره مکانی (SMCE)، در حسنرباط اصفهان
علی اکبر جمالی ابوالفضل رحیمآبادی نسیم زرنگ آرش رحمتیانحوزه آبخیز مورد مطالعه در منطقه حسنرباط از توابع میمه شهرستان اصفهان واقع شده است. برای تعیین مکانهای ایجاد سد سنگتوری (گابیون) در آبراهها با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره (SMCE) مکانیابی شد. در ابتدا نقشه عوامل و محدودیتها بصورت لایههایی قابل استفاده در م چکیده کاملحوزه آبخیز مورد مطالعه در منطقه حسنرباط از توابع میمه شهرستان اصفهان واقع شده است. برای تعیین مکانهای ایجاد سد سنگتوری (گابیون) در آبراهها با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره (SMCE) مکانیابی شد. در ابتدا نقشه عوامل و محدودیتها بصورت لایههایی قابل استفاده در مدل درختی تهیه گردیده شد. در نهایت با وزندهی به عوامل به صورت مقایسه زوجی و به شکل رتبهای و اولویتبندی، به تولید نقشه نهایی که اولویتهای ساخت سد گابیونی را در منطقه نشان می دهد انجامید. با وجود راههای بسیار و چاههای فراوان در منطقه مورد مطالعه و اهمیت قرارگیری سدها در نزدیکی روستاهای موجود، تاثیر بسیاری در انتخاب مکان های ایجاد سد داشت است. البته عوامل طبیعی نیز در انتخاب این مکانها با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی دخالت همگامی داشته است. این مکانیابی برای برنامهریزان در حوضههای آبخیز که به کنترل فرسایش در مناطق حائز اهمیت توجه دارند پیشنهاد میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی پتانسیل سیلاب حوضه آبریز درکه با استفاده از روش بارش_ رواناب SCS
عزت الله قنواتی فریبا ندافیونتعیین مکان رخداد سیلاب با استفاده از روش های سنتی و متداول بسیار دشوار بوده و اکثرا باعث بروز خطا می شود. سرویس حفاظت خاک آمریکا SCS روشی را برای محاسبه رواناب ابداع نموده است. با توجه به دقت مناسب روشSCS-CN در این مطالعه از روش SCS-CN استفاده شده است هدف تحقیق برآورد خ چکیده کاملتعیین مکان رخداد سیلاب با استفاده از روش های سنتی و متداول بسیار دشوار بوده و اکثرا باعث بروز خطا می شود. سرویس حفاظت خاک آمریکا SCS روشی را برای محاسبه رواناب ابداع نموده است. با توجه به دقت مناسب روشSCS-CN در این مطالعه از روش SCS-CN استفاده شده است هدف تحقیق برآورد خطر سیلاب با استفاده از روش SCS-CNمی باشد. در این روش ابتدا با توجه به کاربری و گروه های هیدرولوژیکی خاک و شیب منطقه CN یا شماره منحنی بدست آمد. میانگینCN این حوضه عدد87 را نشان می دهد. سپس با استفاده از ایستگاه های کلیماتولوژی، میانگین بارش منطقه 304 میلی متر برآورد شد. نتایج نشان داد در قسمت جنوبی حوضه با توجه به از بین رفتن پوشش گیاهی، گسترش شهر از جنوب، تغییر کاربری زمین و شکل حوضه که به صورت کشیده است، احتمال رخداد سیلاب بیشتر از سایر نقاط حوضه می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - استفاده از تلفیق منطق بولین و فازی با وزن دهی عوامل مکانی در تحلیل خطر زمینلغزش و تولید رسوب در حوزه آبخیز چلگرد چهار محال و بختیاری
علی اکبر جمالی محمدعلی حکیمیفرسایش که یکی از آنها زمین لغزش است پدیده ایست که هرساله باعث هدر رفتن بسیاری از منابع آبوخاک و تخریب منابع طبیعی میشود. هدف تهیه و تحلیل نقشه زمینلغزشها و تأثیر آن در تولید رسوب در حوزه آبخیز چلگرد شهرکرد است. برای تهیه نقشه خطر زمینلغزش لایههای اطلاعاتی شیب، ارت چکیده کاملفرسایش که یکی از آنها زمین لغزش است پدیده ایست که هرساله باعث هدر رفتن بسیاری از منابع آبوخاک و تخریب منابع طبیعی میشود. هدف تهیه و تحلیل نقشه زمینلغزشها و تأثیر آن در تولید رسوب در حوزه آبخیز چلگرد شهرکرد است. برای تهیه نقشه خطر زمینلغزش لایههای اطلاعاتی شیب، ارتفاع از سطح دریا، شاخص پوشش گیاهی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از گسل و فاصله از چشمه ها استفاده گردیدند. سپس محدودیت ها و عوامل به ترتیب استانداردسازی بولین و فازی شده، پس از وزن دهی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، تلفیق نهایی فازی انجامشده، نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش فازی تهیه گردید. نتایج حاصله نشان داده که 49 درصد از اراضی منطقه موردمطالعه در پهنههای خطر بالا و خیلی بالا قرارگرفته است. در این تحقیق فاصله 500 متری از جاده و 400 متری از آبراهه، شیب 50-15 درصد، ارتفاع تا2600 متر و کاربری های کشاورزی و باغ و همچنین سازندهای خانکت و نیریز بیشترین درصد مساحت لغزش هارادرخود جای دادهاند که البته احتمال بروز زمینلغزش در حواشی جاده ها و آبراهه ها با شیب های متوسط بهمراتب از سایر نقاط بیشتر است که در مدیریت آبخیز با توجه به رسوب و فرسایش باید به این مناطق بیشتر توجه کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل روند تغییرات ساختار منظر و کاربری سرزمین به عنوان رویکردی اکولوژیک در دستیابی به برنامه ریزی پایدار منطقهای (مطالعه موردی: حوضه آبریز سد لتیان)
بنفشه شفیعی هما ایرانی بهبهانی امیرحسین جاوید حسن دارابی فرهاد حسین زاده لطفیهدف این تحقیق، بررسی تغییرات ساختار منظر در یک بازه ی زمانی 30 ساله و کسب اطلاعات در مورد وضعیت فعلی کاربری ها با استفاده از متریکهای منظر در حوضه ی آبریز سد لتیان است، تا با تحلیل یافته ها، خلا های موجود جهت رسیدن به برنامه ریزی پایدار برای این حوضه، شناسایی گردد.کارب چکیده کاملهدف این تحقیق، بررسی تغییرات ساختار منظر در یک بازه ی زمانی 30 ساله و کسب اطلاعات در مورد وضعیت فعلی کاربری ها با استفاده از متریکهای منظر در حوضه ی آبریز سد لتیان است، تا با تحلیل یافته ها، خلا های موجود جهت رسیدن به برنامه ریزی پایدار برای این حوضه، شناسایی گردد.کاربری اراضی با بهره گیری از چهار تصویر ماهواره ی لندست برای سالهای t1 (1987) ,t2 (1998), t3 (2007)وt4 (2017) مشخص و بررسی شدند و بهصورت چهار طبقه (الف) نواحی جمعیتی ، (ب) پهنههای واجد پوشش گیاهی، (ج) اراضی بایر و (د) پهنههای آب طبقهبندی شدند. سپس با استفاده از 7 متریک در سطح منظر و 8 متریک در سطح کلاس، ساختار منظر در این حوضه آبریز با استفاده از نرمافزار4.2 Fragstats کمی سازی شد. نتایج بررسی نشان داد که افزایش تعداد لکه ها (NP) ، کاهش میانگین مساحت لکه ها (AREA-MN) و افزایش شاخص مجاورت (IJI) از59 در سال 1987 به 64 در 2017، بیانگر افزایش گسیختگی در سطح منظر است. همچنین، تعداد لکهها (NP) در سطح منظر از 376 به 428 لکه در دوره تحقیق افزایش یافته که بیانگر گسیختگی در منظر است، . میزان لکهگی برای طبقه نواحی جمعیتی با توجه به افزایش میانگین مساحت لکهها(AREA-MN) از 7643 هکتار در 1987 به 118200 هکتار در 2017، بیانگر گرایش این طبقه به سمت ساختار درشت دانه تر و کاهش این متریک از 29470 هکتار به 23813 هکتار طی همان سالها در طبقه پوشش گیاهی، بیانگر گرایش این طبقه به سمت ساختار ریزدانه می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - امکان سنجی وقوع سیل در حوضه آبخیز لیلان چای (مراغه) به روش CN
محمد رضا ثروتی اکبر رستمی فاطمه خدادادیسیل یکی از پدیده های موجود در طبیعت بوده که از دیر باز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضه های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی می باشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب و حداکثر دبی سیل، شنا چکیده کاملسیل یکی از پدیده های موجود در طبیعت بوده که از دیر باز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضه های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی می باشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب و حداکثر دبی سیل، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیل خیزی، پهنه بندی مناطق براساس شدت پتانسیل سیل خیزی در حوضه آبخیز لیلان چای با استفاده از روش شماره منحنی CN پرداخته شد. برای این منظور ابتدا داده ها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار وضعیت اقلیم منطقه، تصاویر ماهواره ای جمع آوری و GIS گردید. با تلفیق این داده ها و اطلاعات، براساس روش SCS، نقشهCN حوضه، میزان نفوذ و مقدار رواناب تهیه شد. در نهایت با استفاده از مدل وزنی و با تلفیق نقشه های میزان بارندگی منطقه، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین و... نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی سالانه حوضه تهیه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - پهنهبندی فرسایش خندقی در حوزه آبخیز طرود فیروزکوه
زهرا عرب قشقایی داود نیک کامی صمد شادفر ابوالفضل معینیفرسایش خندقی از اشکال پیشرفته و حاد فرسایش آبی است که دلالت بر حجم عظیمی از خاک اراضی دارد.شناسایی عوامل موثر در وقوع فرسایش خندقی و پهنهبندی آن یکی از ابزارهای اساسی و مهم جهت مدیریت و کنترل این پدیده میباشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر ایجاد فرسایش خندقی چکیده کاملفرسایش خندقی از اشکال پیشرفته و حاد فرسایش آبی است که دلالت بر حجم عظیمی از خاک اراضی دارد.شناسایی عوامل موثر در وقوع فرسایش خندقی و پهنهبندی آن یکی از ابزارهای اساسی و مهم جهت مدیریت و کنترل این پدیده میباشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر ایجاد فرسایش خندقی و پهنهبندی آن در حوزه آبخیز طرود انجام شده است. مهمترین عوامل موثر در وقوع فرسایش خندقی چون شیب، جهت شیب، سنگشناسی، کاربری اراضی، فاصله از شبکه راههای ارتباطی، مدیریت اراضی و تاج پوشش انتخاب و سپس این لایه ها، در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردیدند. سه خندق موجود در منطقه انتخاب گردیدند و نمونه برداری خاک از محل 25، 50 و 75 درصد طول آن ها و هم چنین، سه نمونه شاهد در کنار محل خندق ها صورت گرفت. این نمونهها از نظر گچ، ماده آلی، شوری، درصد اشباع، آهک، نسبت جذب سدیم و اسیدیته مورد بررسی قرار گرفتند. پهنه بندی مناطق تحت تاثیر فرسایش خندقی با استفاده از عکس های هوایی 1:40000 سال 1380 و انجام عملیات میدانی به کمک GPS تهیه شد. با روی همگذاری لایه پهنه بندی خندقها با هر یک از لایه های مربوط به عوامل موثر در وقوع فرسایش خندقی، عرصههای خندقی شده در هر کدام از طبقات عوامل، بهدست آمد. بهکمک روش Multi Class Maps وزن دهی عوامل و طبقات در لایه مربوطه صورت گرفت. نتایج نشان داد که 88 درصد از محدوده خندقی در پهنه های با ریسکپذیری زیاد و خیلیزیاد قراردارند. نتایج آزمایش های خاک نیز بیان کننده این واقعیت بودند که میزان شوری، گچ و نسبت جذب سدیم در خندق های منطقه نسبت به شاهد بیش تر و میزان ماده آلی آن ها کم تر بوده ولی از نظر درصد اشباع، آهک و اسیدیته تفاوت معنیداری با هم ندارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - انتخاب بهترین مکان برای احداث سد خاکی با استفاده از روش ELECTRE (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)
امیرحسین حلبیان علیرضا عرب عامری محمود سلطانیانمدیریت بهینه منابع آب نیازمند کسب اطلاعات دقیق، از چگونگی شرایط حاکم بر منابع و پیشبینی وضعیت آینده است. یکیاز روشهای مدیریتی منابع آب استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مکاندر حوضه آبخیز شاهرود-بسطام به منظور احدث سدهای خاکی جهت چکیده کاملمدیریت بهینه منابع آب نیازمند کسب اطلاعات دقیق، از چگونگی شرایط حاکم بر منابع و پیشبینی وضعیت آینده است. یکیاز روشهای مدیریتی منابع آب استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مکاندر حوضه آبخیز شاهرود-بسطام به منظور احدث سدهای خاکی جهت توسعه پایدار منابع آب است. یافتهها و نتایج این تحقیقنشان میدهد که در روشELECTREبین هفت پهنه حاصله، پهنه های( 3،4،5 )با 4 بار تسلط و با 2 بار مغلوب شدن با( 2)امتیاز در رتبه اول قرار گرفتند و لذا مناسبترین پهنه جهت احداث سدهای خاکی هستند، در مقابل پهنه ( 1) با 6 بار مغلوبشدن و بدون تسلط با ( 6-) امتیاز در رتبه آخر قرار گرفت که جهت احداث سدهای خاکی مناسب نیست و پهنههای ( 2،6،7 ) بهترتیب با (1,2,2)بار تسلط و (5,4,4)بار مغلوب شدن با امتیازات (4-,2-,2-)به ترتیب در ردههای بعدی قرار گرفتندبنابراین پهنه های (7,6,2,1)به علت این که تعداد دفعات مغلوب شد نشان از تعداد مسلط شدنشان بیشتر بود و امتیاز منفیبه دست آوردند، باید حذف شوند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسی تأثیر اجرای طرح ترسیب کربن بر اصل گسترش مشارکت در راستای ایجاد تابآوری نظامهای اجتماعی-اکولوژیکی (مورد مطالعه: شهرستانهای خاتم، جاجرم و گالیکش)
حسین مرادی مجید رحیمی سیروس شمشیریتابآور بودن نظامهای اجتماعی-اکولوژیک در برابر تغییرات محیطی نظیر تغییر اقلیم نیازمند تضمین سیستمهای محیطی مانند سیستم عرضه آب و انسانی مانند نظام حکمرانی منابع و مشارکت ذینفعان میباشد. در کشور ایران پروژه بینالمللی ترسیب کربن از سال 2005 در ابتدا با هدف جلوگیری از چکیده کاملتابآور بودن نظامهای اجتماعی-اکولوژیک در برابر تغییرات محیطی نظیر تغییر اقلیم نیازمند تضمین سیستمهای محیطی مانند سیستم عرضه آب و انسانی مانند نظام حکمرانی منابع و مشارکت ذینفعان میباشد. در کشور ایران پروژه بینالمللی ترسیب کربن از سال 2005 در ابتدا با هدف جلوگیری از پدیده بیابانزایی آغاز گردید. از این رو در این مطالعه جوامع محلی سه منطقه هدف این طرح شامل شهرستان خاتم استان یزد، شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی و حوزه آبخیز اوغان شهرستان گالیکش استان گلستان و میزان تأثیر اجرای طرح بر گسترش مشارکت ذینفعان مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور از هر منطقه دو روستا به صورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیده و پرسشنامه سنجش گسترش مشارکت بین کشاورزان و دامداران روستاهای هدف تکمیل گردید. نتایج نشان داد که اجرای طرح ترسیب کربن در سه منطقه مورد مطالعه باعث افزایش گسترش مشارکت به میزان قابل قبولی نگردیده است. همچنین مقایسه عملکرد مناطق نشان داد که در شهرستان جاجرم، ضعیفترین عملکرد و در حوزه آبخیز اوغان شهرستان گالیکش بهترین عملکرد در راستای گسترش مشارکت ذینفعان صورت پذیرفته است. شاخصهای گسترش مشارکت نیز تنها در حوزه آبخیز اوغان و شهرستان خاتم در 14 حالت از 90 حالت ممکن دارای مقدار قابل قبولی بودند. در نتیجه شفافیت اهداف و انتظارات، حضور و درگیر ساختن ذینفعان، تسهیل و رهبری، ظرفیتسازی، قدرت و منبعیابی در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سازمانی، زیرساختی و سرمایه اجتماعی دارای عملکرد مناسبی نبودهاند. از این رو تابآوری خدمات اکوسیستمی موجود در سه منطقه مورد مطالعه به دلیل عدم گسترش مشارکت ذینفعان به خطر خواهد افتاد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی حساسیت واحدهای سنگی به فرسایش با استفاده از ویژگی های کانی شناسی
سید سعید غیاثی سادات فیض نیا علیرضا مقدم نیا سمیه ناجی رادلازمه حفاظت از منابع خاک، مدیریت و ارائه راهکارهای مناسبی میباشد که با شناخت ماهیت واحدهای سنگی و اطلاع از اهمیت نسبی منابع اصلی رسوب حاصل میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین سهم هرکدام از واحدهای سنگی در تولید رسوب و تشخیص وضعیت فرسایشی آنها میباشد. بدین منظور پس از نم چکیده کامللازمه حفاظت از منابع خاک، مدیریت و ارائه راهکارهای مناسبی میباشد که با شناخت ماهیت واحدهای سنگی و اطلاع از اهمیت نسبی منابع اصلی رسوب حاصل میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین سهم هرکدام از واحدهای سنگی در تولید رسوب و تشخیص وضعیت فرسایشی آنها میباشد. بدین منظور پس از نمونهبرداری از منابع رسوب و رسوبات موجود در بستر آبراهههای حوزه آبخیز خیاوچای، اقدام به عملیات دانهبندی ذرات به روش خشک شد. سپس الکهای 600 میکرون و چهار میلیمتر بهعنوان الکهای شاخص انتخاب شدند و با انتخاب 100 دانه رسوبی از هر نمونه، بررسیهای کانیشناسی با استفاده از بینوکلر با بزرگنمایی 40 برابر و با توجه به واقعیت رسوبی منطقه، صورت پذیرفت و جنس کانیها و خردهسنگها تعیین و با شمارش تعداد آنها و تعیین سهم هرکدام از کانیها و خردهسنگها، نتایج را با واحدهای سنگشناسی مقایسه و تطبیق داده، سنگ و واحد تولیدکننده هرکانی و خردهسنگ و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص شد. نتایج نشان داد واحد سنگی Qvl با 51/45 درصد بیشترین سهم را در تولید رسوب حوضه دارد که با نمره کل شاخص فرسایش 14/1053 در وضعیت فرسایشی خیلی شدید قرار دارد که بهدلیل تخریب مکانیکی گسترده و نیز گسترش آن در دو طرف زهکش اصلی کاملاً توجیهپذیر است. پس از واحد سنگشناسی Qvl ، واحد Qds2 و Qvb بهترتیب با 87/30 و 54/10 درصد بیشترین سهم در تولید رسوب را داشته و واحد Qtaslبا 22/1 درصد کمترین سهم را دارا میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بررسی تاثیر سازه های اصلاحی بر روی زمان تمرکز (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ایذه)
علی رضا جمشیدیان محمد حیدرنژاد مریم محمدزادهبرآورد زمان تمرکز، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات فیزیوگرافی و هیدرولوژی حوزههای آبخیز است . برآورد نسبتاً صحیح آن تأثیر زیادی در محاسبۀ پارامترهایهیدرولوژی، خصوصاً دبی اوج سیلاب دارد . احداث بندهای اصلاحی در حوضه های آبخیز منتهی به مناطق مسکونی از راهکارهای اجرایی جهت چکیده کاملبرآورد زمان تمرکز، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات فیزیوگرافی و هیدرولوژی حوزههای آبخیز است . برآورد نسبتاً صحیح آن تأثیر زیادی در محاسبۀ پارامترهایهیدرولوژی، خصوصاً دبی اوج سیلاب دارد . احداث بندهای اصلاحی در حوضه های آبخیز منتهی به مناطق مسکونی از راهکارهای اجرایی جهت تغییر در زمان تمرکز وکاهش شیب آبراهه ها شده که در کنترل سیل و کاهش دبی پیک سیلاب تاثیر بسزایی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر عملیات مکانیکی بر رفتار هیدرولوژیحوضه براساس شاخص سیلاب صورت گرفته است. در این تحقیق با مطالعه منطقه و شرایط توپوگرافی و عملیات حفاظتی صورت گرفته، تغییرات زمان تمرکز و دبیسیلاب در فاصله سالهای قبل از سال 84 تا بعد از سال 89 از اجرای سازه های اصلاحی مورد مقایسه قرارگرفت. دوره بازگشت جهت محاسبات از 25 / 1 تا 100 سالانتخاب گردید در این زمینه پارامترهای تعداد وارتفاع بندها، گروه هیدرولوژیکی خاک، شیب آبراهه، زمان تمرکز، هیدرولوژی منطقه، مساحت حوضه در هر زیر حوزهاجرایی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد اجرای سازه های اصلاحی باعث افزایش زمان تمرکز درپارسل های I28, I13, I12, I10, I9, I8, I6, I4) ( به ترتیب بهمیزان 4 ، 74 / 8 ، 68 / 2 ، 43 / 1 ، 31 / 1 ، 01 / 2 ، 51 / 0 ، 78 / 11 درصد شده است. کمترین درصد افزایش زمان تمرکز مربوط به پارسل شماره I13 با مقدار کمتر از 1 % و بیشترین مقدار افزایش زمان تمرکز مربوط به I28 ، با مقدار 78 / 11 درصد می باشد. همچنین، در اثر احداث سازه های مذکور، زمان تمرکز در محل خروجی حوضه بین 26 / 0 تا 98 / 0 ساعت افزایش خواهد یافت پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - روشی برای تعیین مناطق مولد سیل بر اساس رابطه بین شاخص سیلخیزی و پارامترهای مورفومتری
بهارک معتمدوزیری معصومه غریب حسن احمدیبرنامهریزی حوزههای آبخیز، از لحاظ توسعه پایدار و مدیریت سرزمین، بسیار ضروری است. بنابراین، اولویتبندی زیرحوضهها و شناسایی خصوصیات مورفومتریک بهمنظور شناسایی رفتار هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز و طراحی راهبردهای مدیریتی، اهمیت زیادی دارند. هدف این پژوهش، اولویتبندی سی چکیده کاملبرنامهریزی حوزههای آبخیز، از لحاظ توسعه پایدار و مدیریت سرزمین، بسیار ضروری است. بنابراین، اولویتبندی زیرحوضهها و شناسایی خصوصیات مورفومتریک بهمنظور شناسایی رفتار هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز و طراحی راهبردهای مدیریتی، اهمیت زیادی دارند. هدف این پژوهش، اولویتبندی سیلخیزی حوزه آبخیز تنگراه به روش توزیعی و ارائه روشی برای تعیین مناطق مولد سیل است. بدینمنظور، ابتدا ورودیهای مدل بارش-رواناب استخراج و سپس مدل ModClark واسنجی و اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد، برای تعیین سیلخیزی واحدهای همگن و زیرحوضهها، با اجرای روش عکسالعمل سیل واحد در قالب حذف متوالی واحدهای همگن و شبیهسازی آبنمود سیل، ابتدا بارش طراحی در محل ایستگاه بارانسنج ثبات پارک ملی گلستان استخراج شد، سپس میزان تأثیر هر یک از واحدها و زیرحوضهها بر آبنمود خروجی کل حوزه آبخیز به دست آمد و در نهایت برای سیل با دوره بازگشت 50 و 100 سال برای حوزههای فاقد آمار، رابطه رگرسیونی چندمتغیره مناسب بین پارامترهای مورفومتری و شاخص سیلخیزی ارائه شد. نتایج حاصل از نقشه پتانسیل تولید رواناب با دوره بازگشت 50 و 100 ساله، نشان داد که پتانسیل تولید رواناب از بالادست به سمت پاییندست حوضه افزایشی بوده و واحد همگن 116 بهعنوان مؤثرترین واحد در پتانسیل تولید رواناب بالا شناخته شد که به دلیل بارش بیشتر و همچنین شیب تند و بالا بودن (CN) در این واحد همگن، پتانسیل تولید رواناب در نزدیک خروجی حوضه نسبت به مناطق بالادست بیشتر است. نتایج این پژوهش نشان داد که با تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدلهای هیدرولوژیکی، میتوان اثر متقابل عوامل فیزیوگرافیک و اقلیمی را بر پتانسیل سیلخیزی حوزههای آبخیز موردبررسی قرار داد و با در نظر گرفتن همزمانی دبی اوج و نقش روندیابی سیل در رودخانهها، اولویتبندی زیرحوضهها را به نحو مطلوب انجام داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تأثیر دادههای پایه و مقیاس زمانی در انتخاب روش منطقهبندی خشکسالی
فهیمه رضی علیرضا شکوهییکی از مسائلی که در مطالعات خشکسالی مورد بحث است توسعه مطالعات نقطهای به گستره مکانی و بهعبارت بهتر مطالعات منطقهای خشکسالی میباشد. در بخش اول در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تغییرات ایجاد شده در توزیع احتمالاتی مقادیر بارندگی در روش SPI بر توزیع مکانی خشکسالی، ابتد چکیده کاملیکی از مسائلی که در مطالعات خشکسالی مورد بحث است توسعه مطالعات نقطهای به گستره مکانی و بهعبارت بهتر مطالعات منطقهای خشکسالی میباشد. در بخش اول در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تغییرات ایجاد شده در توزیع احتمالاتی مقادیر بارندگی در روش SPI بر توزیع مکانی خشکسالی، ابتدا از بارش و سپس از SPI بهعنوان داده پایه استفاده شد. نتایج بهدست آمده برحسب مقیاس زمانی و روش مورد استفاده در تحلیل منطقهای در حوضه آبریز تالاب انزلی کاملاً متفاوت بود. نتایج بهدست آمده نشان داد با کاهش تداوم زمانی مورد مطالعه به کمتر از 1 سال، درحالیکه با استفاده از شاخص SPI منطقه کاملا همگن است و کل حوضه عملاً یک منطقه بهحساب آورده میشود، از نظر بارش منطقه همگن بهشمار نمیآید. نتیجه مهم بهدست آمده آن بود که در تحلیل مکانی خشکسالی، برخلاف آنچه که مرسوم است باید ابتدا منطقهبندی بر اساس بارش صورت پذیرد و سپس در زونهای بهدست آمده خشکسالی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش دوم تحقیق مقایسهای بین سه روش معمول در تحلیل منطقهای یعنی خوشهبندی سلسله مراتبی، خوشهبندی افرازی و گشتاورهای خطی بر روی مقادیر بارندگی و همینطور SPI صورت گرفت. نتایج نشان داد استفاده از روش گشتاورهای خطی در مقابل روشهای خوشهبندی، در منطقه مورد مطالعه، مناسبتر است. نتیجه مهم بهدست آمده از این بخش آن بود که با کاهش مقیاس زمانی مورد مطالعه تفاوت میان روشهای منطقهبندی معنی دارتر و انتخاب روش منطقهبندی از اهمیت بیشتری برخوردار میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - ارزیابی مدل برنامه ریزی بیان ژن برای برآورد بار رسوب معلق بر اساس پیش پردازش داده ها با روش آزمون گاما (مطالعه موردی: حوزه آبخیز رود زرد)
عادله علی جانپور شلمانی علی رضا واعظی محمودرضا طباطباییی. در این پژوهش، دادههای ایستگاه هیدرومتری ماشین در حوزه آبخیز رود زرد، با طول دوره آماری 36 سال (1356-1391) مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای ورودی به مدل GEP شامل دبی لحظهای (Q)، متوسط دبی روزانه (Qi) و متوسط بارندگی روزانه (Pi) به همراه سه گام تأخیر زمانی و متغیر خر چکیده کاملی. در این پژوهش، دادههای ایستگاه هیدرومتری ماشین در حوزه آبخیز رود زرد، با طول دوره آماری 36 سال (1356-1391) مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای ورودی به مدل GEP شامل دبی لحظهای (Q)، متوسط دبی روزانه (Qi) و متوسط بارندگی روزانه (Pi) به همراه سه گام تأخیر زمانی و متغیر خروجی به مدل شامل بار رسوب معلق روزانه می-باشد. برای کاهش در وقت و هزینه، پیشپردازش دادههای ورودی به مدل GEP با استفاده از روش آزمون گاما بهدست آمد و بههمراه ترکیبات بدون پیشپردازش (آزمون و خطا) وارد مدل GEP شد. نتایج مقایسه بین تمامی مدلها نشان داد که برترین ترکیب متغیر ورودی حاصل از آزمون گاما، با کمترین مقدار آمارهی خطای استاندارد برابر صفر، آمارهی گاما برابر 000092/0 و آمارهی Vratio برابر 012/0 و با ترکیب متغیرهای متوسط دبی روزانه به همراه دو گام تأخیر زمانی و متوسط بارندگی روزانه به همراه سه گام تأخیر زمانی، دقیقترین و صحیحترین برآورد را برای بار رسوب معلق داشت. این مدل دارای کمترین مقدار ton/day)) 90/1671RMSE= و ton/day)) 68/475MAE= و بیشترین مقدار 99/0R2= و 99/0NSE= در مقایسه با سایر مدلها بود. بنابراین، استفاده از روش آزمون گاما بهعنوان یک روش پیشپردازش دادهها توانست با انتخاب ترکیباتی از متغیرهای ورودی مناسب به مدلها، بهطور میانگین تا 40 درصد مقدار خطای برآورد (RMSE) بار رسوب معلق روزانه را در مقایسه با ترکیبات ورودی حاصل از آزمون و خطا کاهش دهد و با افزایش تشابه بین مقادیر داده-های مشاهداتی با دادههای محاسباتی، عملکرد مدل GEP در برآورد بار رسوب معلق را افزایش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - ارزیابی و تحلیل وضعیت سلامت آبخیز کوزهتپراقی، استان اردبیل
زینب حزباوی ناهیده پرچمی نازیلا علائی لیلا باباییپژوهش حاضر با هدف ارزیابی سلامت آبخیز کوزهتپراقی واقع در استان اردبیل با استفاده از تحلیل 27 معیار مرتبط با ابعاد مختلف هیدرولوژیکی، انسانی و اقلیمی انجام شد. بههمین منظور، ابتدا اطلاعات پایه منطقهای شامل دادههای هیدرولوژی، فرسایش و رسوب، اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی ا چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف ارزیابی سلامت آبخیز کوزهتپراقی واقع در استان اردبیل با استفاده از تحلیل 27 معیار مرتبط با ابعاد مختلف هیدرولوژیکی، انسانی و اقلیمی انجام شد. بههمین منظور، ابتدا اطلاعات پایه منطقهای شامل دادههای هیدرولوژی، فرسایش و رسوب، اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی از گزارشهای پیشین جمعآوری و تحلیل شد. سپس متناسب با ماهیت داده‎های مورد استفاده چندین بانک اطلاعاتی در محیط نرمافزارهایFragstats 4.2.1 ،Excel 2016 ،IBM SPSS Statistics 25 و ArcGIS 10.6 تهیه شد. در ادامه با استفاده از اصول حاکم بر مدل مفهومی فشار-حالت-پاسخ ((PSR، وضعیت و تغییرات مکانی سلامت آبخیز کوزهتپراقی در سطح 36 زیرآبخیز مورد ارزیابی قرار گرفت. درجات مختلف سلامت آبخیز در پنج طبقه سالم، نسبتاً سالم، متوسط، نسبتاً ناسالم و ناسالم طبقهبندی شدند. بر اساس نتایج مشخص شد که از نظر کلی آبخیز دارای وضعیت متوسط از لحاظ سلامت میباشد. همچنین مقدار شاخصهای فشار، حالت و پاسخ بهترتیب برابر با 46/0، 55/0 و 31/0 بوده است. میانگین شاخص ارزیابی جامع سلامت آبخیز کوزهتپراقی برابر با 41/0 بهدست آمده است. حداکثر مقدار شاخص سلامت برابر 66/0 مربوط به زیرآبخیزهای 8 و 12 و حداقل مقدار این شاخص برابر 14/0 مربوط به زیرآبخیز 26 میباشد. وضعیت سلامت در قسمت شرق و جنوب شرقی آبخیز در وضعیت نسبتأ سالم و متوسط قرار گرفته است و وضعیت بهتری از سلامت آبخیز در قسمتهای غربی و شمالی مشاهده شد. نتایج پژوهش حاضر برای شناسایی و حفاظت از مناطق اولویتدار و هدایت راهبردهای مدیریتی از لحاظ منابع آب و خاک در سطح ملی و منطقهای قابلیت کاربرد دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - الگوی مکانی تولید رسوب با استفاده از مدل ساختاری اتصال رسوب در حوضه آبخیز طالقان، ایران
محمد علی هیلو سید عباس حسینی احمد شرافتیزمینه و هدف: امروزه با توجه به اهمیت رسوبات در حوضه ها، مدیریت جامع حوضه های آبخیز کشور نیازمند چارچوبی مشخص در برنامه ریزی های مربوط به پایش و کنترل رسوبات می باشد. یکی از موثرترین روشها، استفاده از شاخص اتصال رسوبی (IC) است. فرایند اتصال یک مفهوم نوظهور برای درک بهتر چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه با توجه به اهمیت رسوبات در حوضه ها، مدیریت جامع حوضه های آبخیز کشور نیازمند چارچوبی مشخص در برنامه ریزی های مربوط به پایش و کنترل رسوبات می باشد. یکی از موثرترین روشها، استفاده از شاخص اتصال رسوبی (IC) است. فرایند اتصال یک مفهوم نوظهور برای درک بهتر از فرآیندهای رخداده در سطح حوضه آبخیز است که بر جریان آب و حرکت رسوب در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف تاثیر میگذارند. این شاخص درجه اتصال جریان رسوب در سرتاسر آبخیز مخصوصاً بین منبع رسوب و منطقه پایین دست را تبیین کرده و به نوعی بیانگر نسبت تحویل رسوب می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اتصال رسوب در آبخیز طالقان استان البرز در قالب استخراج نقشه شاخص اتصال رسوب و نیز صحت سنجی نتایج با بازدیدهای میدانی صورت گرفته است.روش پژوهش: در این پژوهش به منظور بررسی الگوی مکانی تولید رسوب در حوضه، از روش ارائه شده توسط بورسلی و همکاران و تعریف شاخص اتصال (IC) نقشه اتصال رسوبی حوضه استخراج گردید. بدین منظور ابتدا داده های توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر و دادههای پوشش گیاهی در دو دقت مکانی 10 و 30 متری به ترتیب با تصاویر Sentinel-2A و Landsat 8 تهیه و با استفاده از لایههای اطلاعاتی از جمله میانگین تندی شیب، میانگین عامل وزنی و سطح مشارکتی مقادیر جزء فراشیب مسیر شروع جریان در انتقال رسوب محاسبه گردید. سپس با استفاده از لایههای طول مسیر به سمت پاییندست، عامل وزنی هر سلول و درنهایت تندی شیب هر سلول، جزء فروشیب در شبکه اتصال رسوبی محاسبه و با مرجع قرار دادن خروجی آبخیز در محیط نرمافزار ArcGIS 10-2-2 شاخص اتصال برای تمام پیکسلها محاسبه و نقشه اتصال رسوبی ترسیم گردید. محدوده IC از (∞- تا ∞+) است و هنگامیکه IC به سمت ∞+ سیر میکند، اتصال افزایش مییابد و در نهایت بمنظور ارزیابی نتایج مدل، شاخص اتصال میدانی (FIC) در 30 نقطه از سطح حوضه اجرا و همبستگی بین شاخص IC و FIC در این نقاط مورد ارزیابی قرار گرفت.یافتهها: بر اساس یافته های این پژوهش و برازش شاخص اتصال رسوبی (IC) با شاخص اتصال رسوب میدانی (FIC) در 30 نقطه، رابطه بین این دو شاخص از نوع خطی می باشد. ضریب تعیین در دقت مکانی 10 متر با مقدار عددی 86/0 بیشتر از ضریب تعیین خروجی مدل با دقت مکانی 30 متر با مقدار عددی 62/0 به دست آمد که نشان از دقت بالاتر نتایج حاصل از شاخص اتصال رسوب با قدرت تفکیک مکانی 10 متر نسبت به 30 متر است. هر چند پراکنش نقاط در مواردی دچار بینظمی شده اما روند کلی نتایج نشان میدهد که با افزایش میزان اتصال رسوب (IC)، میزان اتصال رسوب محاسباتی میدانی (FIC) نیز به صورت خطی افزایش پیدا کرده است. در محاسبه شاخص اتصال عواملی از قبیل شکل، شیب و زبری حوضه که به سهولت قابل دسترس می باشند به دلیل نیاز دادهای کم و کارایی بالا می توانند زمینه ساز بهبود برآورد مدلهای رسوبدهی شوند.نتایج: در این پژوهش نتایج نشان داد که شاخص اتصال رسوب با دقت مکانی 10 متر دقت بالاتری نسبت با شاخص اتصال با دقت مکانی 30 متر دارد. همچنین نتایج نشان داد که شیب و عامل پوشش گیاهی از پارامترهای بسیار مهم در رسوبدهی آبخیز طالقان هستند. شایان ذکر است که جهت بررسی اثر مساحت و طول آبراهه اصلی، میتوان نتایج شاخص اتصال رسوب را در سطح زیرحوضه و حتی دامنه مورد ارزیابی دقیقتر قرار داد. لحاظ کردن نقشه جهت جریان و جریان تجمعی در فرضیات این مدل با توجه به اهمیت این موارد در رسوبدهی هر زیرحوضه، از مزایای این مدل به حساب میآید. یکی دیگر از مزایای بسیار مهم این مدل نیاز دادهای کم آن میباشد که میتواند مشکل پیچیده بودن و نیازهای دادهای فراوان مدلهای فرسایش و رسوب موجود را تا حد زیادی کاهش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - ارزیابی دادههای بارش شبکهبندی جهانی در پایش خشکسالی (مطالعه موردی: حوضهی آبریز کارون بزرگ)
بهزاد نویدی نساج نرگس ظهرابی علیرضا نیکبخت شهبازی حسین فتحیاندر این پژوهش عملکرد زمانی و مکانی 5 مجموعه دادهی بارش شبکهبندی جهانی شامل GPCC V8، CHIRPS V2، ECMWF ERA5، NASA MERRA2 و PERSIANN-CDR (PCDR) در پایش خشکسالی مورد ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور از شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده (SPI) و اطلاعات بارش 13 ایستگاه سین چکیده کاملدر این پژوهش عملکرد زمانی و مکانی 5 مجموعه دادهی بارش شبکهبندی جهانی شامل GPCC V8، CHIRPS V2، ECMWF ERA5، NASA MERRA2 و PERSIANN-CDR (PCDR) در پایش خشکسالی مورد ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور از شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده (SPI) و اطلاعات بارش 13 ایستگاه سینوپتیک سازمان هواشناسی ایران طی دورهی سی سالهی 2016-1987 استفاده شده است. مقایسهها بر مبنای شاخصهای کارائی شامل: همبستگی، خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، ضریب کارائی نش-ساتکلیف، و شاخص توافق اصلاح شده (MAI) و همچنین شاخصهای تعیین دقت تشخیص خشکسالی شامل: نسبت هشداردهی اشتباه (FAR)، احتمال تشخیص (POD) و شاخص موفقیت قطعی (CSI) انجام گرفته است. نتایج نشان داد که مجموعه دادههای GPCC، ERA5، PCDR توافق قوی با SPI مشاهداتی داشتهاند به طوریکه روند و وقایع خشکسالی را به خوبی نشان دادهاند و R2 آنها با SPI مشاهداتی به ترتیب 90/0 < ، 89/0 < و 90/ < بوده است. همچنین میزان RMSE آنها نسبت به CHIRPS و MERRA2 پایینتر و ضریب نش ساتکلیف و MAI آنها بالاتر بوده است. نتایج همچنین نشان داد در بیشتر بخشهای حوضه خصوصا شمال شرقی و جنوب غربی GPCC، ERA5 و PCDR دارای همبستگی و NSE بالاتری نسبت به سایر مجموعه دادهها بودند. از نظر تشخیص وقایع خشکسالی نیز مجموعه دادههای GPCC، ERA5 وPCDR قدرت خوبی در 1- < SPI نشان دادند. با این حال در شدتهای بالای خشکسالی میزان CSI تمامی مجموعه دادهها با روندی نزولی همراه بوده و بنابراین قدرت تشخیص وقایع خشکسالی کاهش یافته است. CHIRPS و MERRA2 عملکرد متوسط و ضعیفی در پایش خشکسالی این حوضه نشان دادهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - مدلسازی بارش-رواناب با استفاده از مدل یادگیر عمیق (مطالعه موردی: حوضه آبریز گالیکش)
راضیه طاطار خلیل قربانی مهدی مفتاح هلقی میثم سالاریجزیشبکههای عصبی مصنوعی یکی از روشهای دادهکاوی است که توسط پژوهشگران زیادی در حوزههای مطالعاتی مختلفی همچون مدلسازی آماری بارش-رواناب استفاده میشود. جهت بهبود عملکرد این شبکهها، شبکههای عصبی یادگیر عمیق توسعه یافتهاند تا دقت مدلسازی را افزایش دهند. پژوهش حاضر به من چکیده کاملشبکههای عصبی مصنوعی یکی از روشهای دادهکاوی است که توسط پژوهشگران زیادی در حوزههای مطالعاتی مختلفی همچون مدلسازی آماری بارش-رواناب استفاده میشود. جهت بهبود عملکرد این شبکهها، شبکههای عصبی یادگیر عمیق توسعه یافتهاند تا دقت مدلسازی را افزایش دهند. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی شبکههای یادگیرعمیق در بهبود عملکرد شبکههای عصبیمصنوعی در حوضه آبریز گالیکش انجام شد تا بر اساس دادههای بارش و دما با گامهای تاخیر زمانی ۱ تا ۵ ماهه، دبی در مقیاس زمانی ۱، ۳، ۶ و ۱۲ ماهه پیشبینی شود. نتایج مدلسازی بر اساس ۷۰ درصد دادهها (آموزش) و ۳۰ درصد دادهها (آزمون) نشان داد که در تمامی دورههای زمانی، شبکه عصبی یادگیر عمیق باعث بهبود عملکرد شبکه عصبی مصنوعی شده است و بطور متوسط RMSE در دادههای آموزش از ۶۸/۰ به ۶۵/۰ و دردادههای آزمون از ۸۴/۰ به ۷۳/۰ کاهش یافته است و ضریب تعیین نیز بطور متوسط برای دادههای آموزش از ۵۷/۰ به ۶۲/۰ و برای دادههای آزمون از ۵۱/۰ به ۶۷/۰ افزایش یافته است. از دیگر نتایح این پژوهش نیز میتوان به تاثیر دما بر افزایش دقت مدلسازی بارش- رواناب اشاره کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - اثر تغییرات میانمدت در اقلیم و کاربری اراضی بر میزان کاهش جریان در حوضه آبریز کرخه
علیرضا چگنی زاده حمیدرضا ربیعی فر حسین ابراهیمی محمود ذاکری نیریزمینه و هدف: بررسی تغییرات جریان در آینده از عوامل بسیار مهم در سیاست گذاری و تعیین راهبرد یک حوضه آبریز به شمار می رود. دو پارامتر تاثیرگذار بر جریان، تغییر اقلیم و تغییر کاربری اراضی است. نحوه تاثیرگذاری این دو پارامتر بر روی جریان آب با توجه به اثری است که هر کدام بر چکیده کاملزمینه و هدف: بررسی تغییرات جریان در آینده از عوامل بسیار مهم در سیاست گذاری و تعیین راهبرد یک حوضه آبریز به شمار می رود. دو پارامتر تاثیرگذار بر جریان، تغییر اقلیم و تغییر کاربری اراضی است. نحوه تاثیرگذاری این دو پارامتر بر روی جریان آب با توجه به اثری است که هر کدام بر روی چرخه هیدرولوژیکی ایجاد میکنند. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی تاثیرات تغییر اقلیم و تغییر کاربری اراضی بر جریان سطحی در یکی از حوضه های آبریز در جنوب غرب ایران، کرخه، میپردازد. این حوضه آبریز به عنوان یکی از مهمترین و راهبردی ترین حوضه های آبریز جهت تامین امنیت غذایی و همچنین تولید برق، در ایران شناخته می شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) جهت بررسی تاثیر تغییراقلیم و کاربری اراضی بر حوضه آبریز کرخه استفاده کرده است. در مجموع 15 سناریو مورد بررسی قرار گرفته است. این سناریوها در ابتدا تغییرات بر روی هر کدام از اقلیم ها و کاربری های اراضی را به صورت جداگانه بررسی کرده و سپس تاثیر همزمان این دو پارامتر در بازه زمانی میان مدت بر جریان سطحی را مورد بررسی قرار می دهند. تغییرات در اقلیم با استفاده از سناریوهای RCP و مدل های گردش عمومی جو (GCM) برای دو GCM متفاوت CMCC-CESMو MRI-CGCM3 در سری 4.5 و 8.5 در بازه زمانی میان مدت(2040 تا 2060 ) مورد بررسی قرار گرفتهاند. تغییرات اعمال شده بر کاربری اراضی در دو حالت متفاوت بر اساس سیاستگذاری های آینده ایران است. تغییرات در این سیاست گذاری ها با استفاده از برنامه ششم توسعه، طرح 550 هزار هکتاری، طرح آمایش سرزمین از منظر کشاورزی و همچنین میزان افزایش جمعیت در منطقه با توجه به سناریوهای ارائه شده در طرح پژوهشکده آمار ایران صورت گرفته است.یافتهها: جهت کالیبراسیون مدل از 9 پارامتر و دو تابع هدف نش-ساتکلیف (NSE) و R2 در 6 ایستگاه هیدرومتری استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بیشترین میزان حساسیت مدل به پارامتر CN2 است. در کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل، تمام ایستگاه ها مقادیر بالای 0.5 برای توابع هدف مورد نظر داشته اند. تغییرات در بارش و دما از دیگر یافته های این پژوهش است. بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیز داده های بارش، در تمام ماه ها کاهش میزان بارش قابل مشاهده است و بیشترین میزان کاهش مربوط به فصل پاییز با کاهش 7.83 تا 8.23% است و بیشترین میزان کاهش مربوط به سناریو 8.5 است.نتایج: نتایج به دست آمده از تغییرات اقلیم نشان دهنده آن است که در بازه میان مدت بیشترین میزان تغییرات در سناریو RCP8.5 به دست می آید که شامل کاهش 14.3 تا 22.8% در میزان رواناب خواهد بود. نتایج به دست آمده از تغییرات کاربری اراضی بر اساس سیاست گذاری های آینده در ایران نشان دهنده کاهش حداکثری 7% در میزان رواناب متوسط ماهیانه است. در صورت بررسی همزمان تغییرات در اقلیم و کاربری اراضی بر روی میزان متوسط جریان می توان به این نتیجه رسید که در سناریو RCP8.5 بیشترین میزان تغییر رخ خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - ارزیابی اثرات تخریب پوشش گیاهی بر تغییرات رواناب و پتانسیل آلودگی آب در زیرحوزههای آبخیز استان آذربایجان شرقی
اردوان زرندیان مجید رمضانی مهریانپوشش گیاهی عاملی مهم مؤثر بر رواناب، کمیت و کیفیت آب در یک حوزه آبخیز است. این تحقیق به بررسی اثرات کاهش پوشش گیاهی در آبخیز شرق دریاچه ارومیه بر دو پارامتر رواناب و پتانسیل ایجاد آلودگی آب می پردازد. برای ارزیابی همزمان سه پارامتر موردنظر از مدل WWPSS، استفاده شد. پوش چکیده کاملپوشش گیاهی عاملی مهم مؤثر بر رواناب، کمیت و کیفیت آب در یک حوزه آبخیز است. این تحقیق به بررسی اثرات کاهش پوشش گیاهی در آبخیز شرق دریاچه ارومیه بر دو پارامتر رواناب و پتانسیل ایجاد آلودگی آب می پردازد. برای ارزیابی همزمان سه پارامتر موردنظر از مدل WWPSS، استفاده شد. پوشش گیاهی نمایشگر کسری از انواع پوشش علفی، درختی و اراضی فاقد پوشش گیاهی است که از تصاویر ماهوارهای MODIS VCF اخذ گردید. رواناب بهصورت بودجه آبی انباشت شده در پاییندست موردمحاسبه قرار گرفت. همچنین این مدل شاخصی را برای تعیین سطح بالقوه آلایندگی آب تدارک مینماید. نتایج نشان داد که پوشش مرتعی بهطور میانگین حدود 32 درصد کاهش یافته است. همچنین میانگین تولید رواناب در شرایط موجود در 4 زیرحوزه آجی چای، قلعه چای، مردوق چای و صوفی چای به ترتیب به مقدار 6/2، 16/3، 9/2 و 25/3 درصد اولیه در مقایسه با وضعیت قبل از کاهش پوشش گیاهی افزایش یافته است. بر اساس نتایج، اختلاف در پتانسیل آلودگی آب در نقاط مختلف حوزه آبخیز شرق دریاچه ارومیه بین دو وضعیت پایه و موجود، در طیفی بین 9- تا 15 درصد و بهطور میانگین معادل 6/0 درصد نوسان داشته است. این تغییر، موجب افزایش بار آلودگی در بعضی نقاط و کاهش آن در نقاط دیگر شده است؛ امّا درمجموع به تغییرات افزایشی در پتانسیل آلودگی آب با میانگین حدود 5/2 درصد در کل آبخیز انجامیده است. روش مورداستفاده میتواند برای کمّی سازی و نقشه سازی تغییرات آبی اکوسیستم و کاربست آن در ارزیابی و مدیریت محیطزیست مورداستفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - ارزیابی عملکرد تغییر اقلیم به کمک دو مدل هیدرولوژیکی با ساختار متفاوت
صادق واله بهارک معتمدوزیری هادی کیادلیری حسن احمدییکی از مهم ترین چالش هایی که بر اکوسیستم های طبیعی و جنبه های مختلف زندگی انسان تأثیر دارد تغییر اقلیم است. تأثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات به صورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. در تحقیق چکیده کاملیکی از مهم ترین چالش هایی که بر اکوسیستم های طبیعی و جنبه های مختلف زندگی انسان تأثیر دارد تغییر اقلیم است. تأثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات به صورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. در تحقیق حاضر عملکرد دو مدل با ساختارهای متفاوت که یکی از آنها مدل جعبه سیاه (شبکه عصبی مصنوعی) و مدل نیمه توزیعی (SWAT) انتخاب شد و از لحاظ خطا و عدم قطعیت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای بررسی اثر تغییر اقلیم از مدل بزرگ مقیاس ( CanESM2 ) تحت سناریو RCP2.6 و RCP8.5 استفاده شد. نتایج در این پژوهش نشان داد که مدل های جعبه سیاه عملکرد بهتری نسبت به مدل های فیزیکی دارد. نتایج تغییر اقلیم در این پژوهش نشان میدهد که بارش (3 الی 59درصد) و دما (53/1 الی 93/6 درجه سانتیگراد)روند افزایشی دارد بخصوص این روند افزایشی در مقادیر حدی و سیلاب های تند بیشتر خود رانشان میدهد. همچنین میزان رواناب در دوره آتی 7 الی 11 درصدی افزایش مییابد به همین دلیل در مطالعات شهری حتماً باید به افزایش پدیده های سیلاب در دوره آتی توجه نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - کاربست ترکیبی رویکردهای فشار-حالت-پاسخ و برنامهریزی راهبردی در مدیریت جامع و مشکلمحور حوزه آبخیز میخساز در غرب مازندران
زهرا ابراهیمی گت کش سید حمیدرضا صادقیزمینه و هدف: پروژههای آبخیزداری بهمنظور حفاظت از منابع پایه آب، خاک و پوشش گیاهی و تداوم تولید از طریق حفظ حاصلخیزی خاک و پایداری کشاورزی طراحی و اجرا میشوند، لذا شناخت صحیح مشکلات حوزه آبخیز، ضرورتی انکارناپذیر بهمنظور برنامهریزیهای آینده در خصوص طرحهای اجرایی و چکیده کاملزمینه و هدف: پروژههای آبخیزداری بهمنظور حفاظت از منابع پایه آب، خاک و پوشش گیاهی و تداوم تولید از طریق حفظ حاصلخیزی خاک و پایداری کشاورزی طراحی و اجرا میشوند، لذا شناخت صحیح مشکلات حوزه آبخیز، ضرورتی انکارناپذیر بهمنظور برنامهریزیهای آینده در خصوص طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی محسوب میشود و مدیریت مؤثر منابع طبیعی کشور و مهار تخریب آنها مبتنی بر تبیین و اتخاذ ساختار و چارچوب منسجم برای شناسایی صحیح مشکلات حوزه آبخیز و تعیین راهبرد مناسب برای تعیین اقدامات اجرایی بهعنوان یک رودیکرد نوظهور در مدیریت حوزههای آبخیز کشور ضروری است. لذا در پژوهش حاضر رویکرد الگویی کاربست ترکیبی رویکردهای فشار-حالت-پاسخ و برنامهریزی راهبردی در مدیریت جامع و مشکلمحور حوزه آبخیز میخساز استفاده شد.روش پژوهش: در این پژوهش، برای شناسایی مشکل حوزه آبخیز میخساز از مدل مفهومی PSR استفاده شد. معیارهای مناسب برای شناسایی مشکلات در چهار دسته عوامل اقلیمی، هیدورلوژی، انسانی و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در همین راستا، شاخصها و معیارهای تأثیرگذار بر حوزه آبخیز میخساز بعد از بررسی خودهمبستگی و همخطی بین معیارها جمعبندی شد. به دلیل مختلف بودن منابع اطلاعاتی، همه داده ها به ترتیب برای معیارهای با اثر مثبت و منفی بر سلامت منطقه استاندارد شدند سپس از میانگین هندسی برای ترکیب شاخصهای فشار-حالت-پاسخ برای هریک از زیر آبخیز ها استفاده شد و در نهایت مشکلات اصلی موجود در بخشهای مختلف آبخیز بر اساس ارزش هر یک از عوامل مؤثر بر طبقه شناسایی شدند. همچنین برای تعیین راهبرد مطلوب از روش تجزیهوتحلیل راهبردی کیفی و کمّی استفادهشده است. در مرحله بعد تحلیلهای ارزیابی عوامل درونی و بیرونی پس از شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها، جدول درونی و بیرونی ایجاد و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در نهایت تحلیل برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM) تهیه شد. سرانجام راهبردهایی برای مدیریت حوزه آبخیز میخساز ارائه شد.یافتهها: یافتهها نشان داد عمده مشکل حوزه آبخیز میخساز مربوط به محدودیت عمق خاک بوده که با تغییرات سطح کاربری اراضی و افزایش فرسایش ویژه، تشدید شده و باعث افزایش خسارت سیل میشود. لذا با دخالت عوامل انسانی، خصوصاً تغییر کاربری منجر به بروز مشکلات شده است. در میان معیارهای در نظر گرفتهشده به ترتیب عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش وِیژه بدترین وضعیت را به ترتیب با امتیاز 40/0، 51/0 و 53/0 داشته که موجب ایجاد اختلال در عملکرد آبخیز میخساز شده اند. تمرکز بر مشکلات اصلی و تعیینکننده از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین راهبرد مناسب ST میباشد. دستیابی به بیشینه بهرهمندی از قوتها و مزیتهای درون بخشی برای مقابله با تهدیدها و آسیبهای بیرونی و به کمینه رساندن آنهاست. همچنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمّی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع و سپس راهبردهای کاهش مهاجرت موقت و دائم، افزایش درآمد خانوار و تقویت برنامههای حفاظت خاک و آب با نمره‎های جذابیت به ترتیب 58/1، 52/1، 51/1 و 50/1 در اولویتهای بعدی قرار میگیرد. لذا میتوان با فرصتها و قوتهای موجود بر ضعفها و تهدیدهای موجود در حوزه آبخیز مطالعاتی غلبه نمود.نتایج: پژوهش پیشِرو باهدف شناخت مشکلات حوزه آبخیز میخساز در غرب مازندران با استفاده از مدل مفهومی فشار-حالت-پاسخ (PSR) و تعیین راهبرد مطلوب برای مدیریت مشکل با استفاده از تحلیل SWOT انجام گرفت. نتایج نشان داد مشکلات اصلی حوزه آبخیز میخساز به ترتیب شامل محدودیت عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش ویژه است. همچنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمّی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع میباشد. نتایج حاصل از بررسی بر ضرورت لحاظ اقدامات اجرایی متناسب با نوع و اهمیت هر یک از عوامل مؤثر بر شاخصهای مطالعاتی در حوزه آبخیز میخساز دلالت دارد. لذا راهبرد استفاده از مزیت های بالقوه موجود در فرصتهای محیطی، باید برای جبران نقاط ضعف موجود در حوزه آبخیز مورداستفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - تعیین نسبت نیمرخ اجتماعی در فرآیند تصمیمگیری مدیریت پایدار منابع آب و خاک در حوضه امامکندی ارومیه
حسین ملک لی رئوف مصطفی زاده اباذر اسمعلی عوری کیومرث سفیدی شهناز میرزاییزمینه و هدف: بهمنظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آنها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیتهای آتی در حوضههای آبخیز ضروری است. یکی از جنبههای مهم در تصمیمگیری مدیریت حوضههای آبخیز توجه به مشارکت ذی چکیده کاملزمینه و هدف: بهمنظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آنها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیتهای آتی در حوضههای آبخیز ضروری است. یکی از جنبههای مهم در تصمیمگیری مدیریت حوضههای آبخیز توجه به مشارکت ذینفعان در فرآیند برنامهریزی است. از طرفی، مشارکت افراد ذینفع یکسان نبوده و دیدگاه آنها نسبت به مسئله متفاوت است.روش پژوهش: در این پژوهش بهمنظور تعیین گروههای موثر ذینفع در تصمیمگیری و اجرای فعالیتهای آبخیزداری انجام شده در سال 1378، در حوضه امامکندی در شمال استان ارومیه از روش نسبت نیمرخ اجتماعی استفاده شد. نسبت نیمرخ اجتماعی بهعنوان یک ابزار با معرفی ویژگیهای جامعه و افراد ذینفع، در تصمیمگیری آگاهانه کمیته برنامهریزی آبخیز نقش موثری دارد و بر اساس امتیازات مولفهها شامل موقعیت، قدرت و اهمیت افراد نسبت به مسئله محاسبه میشود. بنابراین، ذینفعان حوضه مذکور در شش گروه اصلی تقسیمبندی شد و مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی گروههای ذینفع در رابطه با مباحث مطرح شده در طی مصاحبه حضوری محاسبه شد.یافتهها: بر اساس نتایج، از نظر ذینفعان مولفه"اهمیت" مباحث مطرح شده نسبت به مولفههای موقعیت و قدرت مقادیر بیشتری دارد. مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای همه ذینفعان بیشتر از یک محاسبه شد که نشاندهنده توافق آنان با موضوع است.نتایج: در مجموع بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی بیشترین توافق با موضوعهای مطرح شده را نسبت به سایر گروهها داشتند. بهکارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر، بیشترین مقدار نسبت نیمرخ اجتماعی را دارد و کمترین توافق مربوط به موضوع تأثیر تصمیمهای نهادها و سازمانهای اجرایی در بهبود درآمد آبخیزنشینان است. نتایج مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای موضوع تأثیر بهکارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر در طرحهای آبخیزداری نشان میدهد که سه گروه مدیران، کارشناسان بیولوژیکی و کارشناسان جهاد کشاورزی با موضوع مطرح شده موافق بودهاند و مقدار عددی این نسبت برای مدیران (برابر با 33) نشاندهنده توافق اکثر مدیران است. در همه گروههای مشارکتکننده بهجز گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی، مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی نشاندهنده عدم توافق آنان با مسئله دخالت دادن آبخیزنشینان در تصمیمهای عملیات آبخیزداری انجام شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - نقش اقدامات زیستی بر فرآیند فرسایش خاک با استفاده از مدل InVEST در حوزه آبخیز شارقنج، خراسان جنوبی
رضا چمنی سحر مصطفایی یونجالی سید حمیدرضا صادقیمقدمه و هدف پژوهش: امروزه بومسازگانها نقش بی بدیلی در تأمین نیازهای انسانی و ارائه خدمات متنوع به ذینفعان خود برعهده دارند. اما بروز پدیدههای متعدد از جمله افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای رفع نیازهای انسانی، خدمات بومسازگان (ES) را با مشکل مواجه ساخته است. از این چکیده کاملمقدمه و هدف پژوهش: امروزه بومسازگانها نقش بی بدیلی در تأمین نیازهای انسانی و ارائه خدمات متنوع به ذینفعان خود برعهده دارند. اما بروز پدیدههای متعدد از جمله افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای رفع نیازهای انسانی، خدمات بومسازگان (ES) را با مشکل مواجه ساخته است. از این رو، تخریب زمین یک مسئله مهم محیطزیستی است که تحتتأثیر عناصر و عوامل مختلفی قرار دارد. برهمیناساس اقدامات مدیریتی و حفاظتی و استقرار پوشش گیاهی در یک آبخیز میتواند نقش ارزشمندی در حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش ایفا نماید. لذا در این پژوهش سعی شده است نقش عملیات زیستی و مدیریتی حوزه آبخیز شارقنج خراسان جنوبی بر فرسایش خاک در شدت های مختلف بارندگی مورد ارزیابی قرار گیرد.روش پژوهش: حوزه آبخیز شارقنج با مساحت 87/94 کیلومترمربع در شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی واقع شده است. میانگین بارندگی سالیانه آبخیز نیز حدود 210 میلی متر است. حوزه آبخیز شارقنج به دلیل دارا بودن شیب زیاد در قسمت شرق و جنوب شرق، قرارگیری مناطق مسکونی و اراضی باغی در حریم و بستر رودخانه و رژیم بارشی شدید در بهار از پتانسیل سیل خیزی خوبی برخوردار است. برای ارزیابی نقش عملیات اصلاحی زیستی بر فرآیند فرسایش خاک در حوزه آبخیز مطالعاتی از مدل InVEST استفاده شد. برای آمادهسازی ورودیهای مدل از دادههای بارندگی سالیانه ایستگاههای قائن، بیرجند، موسویه و منصورآباد برای دوره زمانی 1381 تا 1399 و برای دوره بازگشت های 2، 5، 10 و 50 سال استفاده شد. در ادامه عاملهای فرسایندگی باران، فرسایشپذیری خاک، مدیریت پوشش و عامل حفاظت زمین تعیین شد.یافته های پژوهش: بیشینه مقادیر شاخص فرسایندگی باران در دوره بازگشت های 2، 5، 10 و 50 سال به ترتیب 08/47، 68/63، 01/85 و 94/98 و کمینه این عامل در همان دوره بازگشت ها به ترتیب 88/42، 68/56، 47/74 و 85/85 مگاژول در میلیمتر بر هکتار بر ساعت تعیین شد. همچنین مقدار رسوب تولیدشده در دوره بازگشتهای 2، 5، 10 و 50 سال به ترتیب 27/6699، 56/9024، 27/17452 و 30/20862 تن بوده که بعد از اعمال سناریوی مدیریتی به ترتیب به 39/6439، 37/8668، 94/16892 و 87/17390 تن کاهش یافته است. نتایج به دست آمده بر کاهش 9/3، 9/3، 2/3 و 7/1 درصد به ترتیب برای دوره بازگشتهای 2، 5، 10 و 50 سال دلالت دارد.نتیجهگیری: در این پژوهش نقش مدیریت زیستی در کنترل فرسایش و رسوب در سطح حوزه آبخیز شارقنج در دوره بازگشت های مختلف بارندگی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش شدت بارندگی، در کاربری فعلی، میزان فرسایش و رسوب افزایش یافته است اما با اعمال سناریوهای مدیریتی در سطح زیرآبخیزهای مختلف، فرسایش و رسوب در دوره بازگشت های مختلف بارندگی، کمی کاهش یافته است. با توجه به اینکه شدت بارندگی در منطقه نقش مهمی در ایجاد فرسایش ایفا می کند و اثر آن با ترکیب اراضی شیب دار تشدید میشود، استفاده اصولی و متناسب با توان اراضی، می تواند نقشی مؤثری در پیش-گیری از تخریب زمین داشته باشد. لذا رهیافت های این پژوهش می تواند برای ارائه الگوی مدیریتی مناسب برای مدیران، بهره برداران و ذی نفعان حوزه های آبخیز سودبخش باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - ارزیابی روشهای آزمون گاما، تحلیل خوشهای، تحلیل تابع تشخیص و منحنیهای اندرو در تفکیک آبخیزهای همگن برای آنالیز منطقهای رسوب معلق
حسین خیرفام مهدی وفاخواهرسوب ناشی از فرسایش خاک بهعنوان مهمترین نمایههای تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیستبومها تلقی میشود. لذا تخمین رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده تا از روشهای غیرمستقیم ا چکیده کاملرسوب ناشی از فرسایش خاک بهعنوان مهمترین نمایههای تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیستبومها تلقی میشود. لذا تخمین رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده تا از روشهای غیرمستقیم از قبیل مدلهای تهیه شده در آبخیزهای مشابه جهت تخمین رسوب در آبخیز فاقد آمار استفاده نمایند. در این پژوهش، 42 ایستگاه رسوبسنجی جنوب و جنوب شرقی دریای خزر با دورههای آماری بیش از 20 سال انتخاب گردید. با برقراری ارتباط بین مقادیر دبی و رسوب معلق در مواقع سیلابی اقدام به تخمین مقادیر روزانۀ رسوب معلق از روی دبیهای روزانه شده و مقادیر رسوب متوسط سالانه محاسبه گردید. با استفاده از آزمون گاما، 13 عامل موثر بر تولید رسوب به 5 عامل اصلی کاهش داده شد و ایستگاههای مورد مطالعه با بهکارگیری تحلیل خوشهای، تحلیل تابع تشخیص و منحنیهای اندرو در گروههای همگن قرار گرفتند. برای هر گروه همگن حاصل از هر یکی از روشهای همگنسازی مذکور و برای کل ایستگاهها بهعنوان یک گروه با 5 عامل اصلی انتخاب شده مدل رگرسیونی برای تخمین میزان رسوب معلق متوسط سالانه تهیه شد و مقادیر خطا و کارآیی مدلهای تهیه شده با استفاده از نمایههای آماری RE، RRMSE و RBIAS براساس دادههای مشاهداتی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که هر 3 روش همگنسازی نتایج بهتری نسبت به مدل کلی داشته و روش منحنی های اندرو بهترتیب با مقادیر خطای نسبی (RE)، ریشه نسبی مجذور میانگین مربعات خطا (RRMSE) و انحراف نسبی (RBIAS) 12/38 و 16/53 درصد و 01/0- در مرحلۀ واسنجی و 91/45 و 11/33 درصد و 01/0 در مرحلۀ اعتبارسنجی نسبت به دو روش تحلیل خوشهای و تحلیل تابع تشخیص عملکرد بهتری در همگنسازی حوزههای آبخیز بر اساس تولید رسوب داشته است. همچنین دبی اوج با دوره بازگشت دو ساله نیز بیشترین تأثیر در تغییرات میزان رسوب معلق متوسط سالانه را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - پیشبینی خشکسالی با بهرهگیری از مدل ترکیبی ماشین بردار پشتیبان موجکی و شاخص SPI (مطالعه موردی: حوضه دریاچه ارومیه-ایران)
مهدی کماسی سروش شرقیزمینه و هدف: خشکسالی تهدیدی جدی برای انسان و محیطزیست بوده ازاینرو یافتن شاخصی جهت پیش بینی این پدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. شاخص بارش استانداردشده (SPI) یک شاخص جامع جهت طبقهبندی شدت خشکسالی بهحساب می آید. مدل های هوش مصنوعی کلاسیک از متداول ترین مدل های چکیده کاملزمینه و هدف: خشکسالی تهدیدی جدی برای انسان و محیطزیست بوده ازاینرو یافتن شاخصی جهت پیش بینی این پدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. شاخص بارش استانداردشده (SPI) یک شاخص جامع جهت طبقهبندی شدت خشکسالی بهحساب می آید. مدل های هوش مصنوعی کلاسیک از متداول ترین مدل هایی هستند که جهت پیش بینی شاخص SPI مورداستفاده قرارگرفتهاند. ازآن جاییکه این مدل ها بر پایه ی ویژگی خودهم بستگی استوار هستند، بنابراین توانایی رصد نمودن سری های زمانی درازمدت و فصلی را دارا نمی باشند. در این پژوهش برای پیش بینی خشکسالی از مدل ترکیبی ماشین بردار پشتیبان موجکی و شاخص SPI استفادهشده است. روش بررسی: برای این منظور سری زمانی شاخص SPI مربوط به حوضه ارومیه توسط آنالیز موجک به چندین زیر سری با مقیاس های زمانی مختلف تبدیلشده و این زیر سریهای زمانی بهعنوان ورودی مدل ماشین بردار پشتیبان برای پیش بینی خشکسالی در نظر گرفته می شوند. یافته ها: نتایج حاصل از صحت سنجی مدل ها بیان گر آن است که بیش ترین مقدار ضریب تبیین و کم ترین مقدار جذر میانگین مربع خطا برای مدل منفرد ماشین بردار پشتیبان به ترتیب 865/0 و 237/0 و برای مدل ترکیبی ماشین بردار پشتیبان موجکی به ترتیب 954/0 و 056/0 می باشد. بحث و نتیجه گیری: بنابراین مدل ترکیبی ماشین بردار پشتیبان موجکی در مقایسه با مدل منفرد ماشین بردار پشتیبان توانایی به سزایی جهت پیش بینی سری زمانی شاخص SPI و نیز رصد نمودن نقاط بیشینه این سری زمانی به سبب در نظر گرفتن تغییرات فصلی دارا می باشد. از سویی نشان داده شد که این مدل ترکیبی در مقایسه با سایر مدل های خودهم بسته کلاسیک هم چون شبکه عصبی مصنوعی از دقت و کارایی بالاتری برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - تعیین نقشه کاربری اراضی با استفاده از سنجندهETM+ (مطالعه موردی حوزه آبخیز هندودر)
رضوان داودپور حمید ترنج زرزمینه و هدف: رشد سریع جمعیت سبب استفاده بیش از حد ظرفیت و فشار مضاعف بر منابع طبیعی شده که در نتیجه آن تغییرات سریع کاربری اراضی اتفاق افتاده است. بنابراین شناخت سریع و دقیق انواع پوشش زمین می تواند نقش مؤثری در برنامه ریزی و مدیریت داشته باشد. داده های ماهواره ای به د چکیده کاملزمینه و هدف: رشد سریع جمعیت سبب استفاده بیش از حد ظرفیت و فشار مضاعف بر منابع طبیعی شده که در نتیجه آن تغییرات سریع کاربری اراضی اتفاق افتاده است. بنابراین شناخت سریع و دقیق انواع پوشش زمین می تواند نقش مؤثری در برنامه ریزی و مدیریت داشته باشد. داده های ماهواره ای به دلیل دید وسیع و یکپارچه، در برگرفتن بخش عمده ای از طیف الکترومغناطیسی و به روز بودن تصاویر برای تهیه نقشه های کاربری اراضی مناسب می باشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقشه کاربری اراضی با استفاده از سنجندهETM+ (مطالعه موردی حوزه آبخیز هندودر) انجام گرفته است. روش بررسی: از تصاویر ماهواره ای لندست 7 برای تعیین پوشش و کاربری اراضی حوزه آبخیز هندودر استان مرکزی استفاده شد. برداشت موقعیت انواع کاربری و پوشش اراضی از سطح حوزه مورد نظر با نقاط تست و کنترل با استفاده ازGPS انجام گرفت. طبقه بندی به روش نظارت شده و با چهار الگوریتم مختلف طبقه بندی که شامل حداکثر احتمال، حداقل فاصله تا میانگین،Minimum Mahalanobis Distance و متوازی السطوح بر روی گروه های سه باندی صورت گرفت. یافته ها: جهت انتخاب بهترین گروه سه باندی از روش محاسبه حد شاخص مطلوبیت (OIF) برای باند های اصلی، شاخص ها و تجزیه مؤلفه ها استفاده شد. تصاویر ماهواره ای با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده و اعمال نمونه های برداشتی از سطح منطقه، طبقه بندی گردید. از بین الگوریتم ها، الگوریتم طبقه بندی حداکثر احتمال دارای نتایج بهتری از انواع پوشش و کاربری های اراضی بر روی تصاویر بود. بحث و نتیجه گیری: بهترین نتیجه طبقه بندی در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی، با استفاده از مجموعه باند های b1، b4 و b7 با دقت کلی25/81 درصد در الگوریتم طبقه بندی حداکثر احتمال به دست آمد که بیانگر قابلیت و کارایی نسبتاً خوب داده های ETM+ در تهیه نقشه نهایی کاربری اراضی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - بررسی روند تغییرات کمی سیمای سرزمین در استان کرمانشاه مطالعه موردی: حوزه آبخیر قره سو و مرگ (سال های 1984، 2000 و 2016)
فاطمه مردانی یاقوتی مهرداد خانمحمدی پیمان کرمیزمینه و هدف: سرعت تغییر اکوسیستم ها در سال های اخیر چنان بوده که امکان سازگاری موجودات زنده با تغییرات محیطی به سختی صورت می گیرد و این عارضه ناشی از عدم توجه به تغییرات کاربری اراضی و بهرهبرداری از منابع طبیعی است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات کمی سیمای سرزمین چکیده کاملزمینه و هدف: سرعت تغییر اکوسیستم ها در سال های اخیر چنان بوده که امکان سازگاری موجودات زنده با تغییرات محیطی به سختی صورت می گیرد و این عارضه ناشی از عدم توجه به تغییرات کاربری اراضی و بهرهبرداری از منابع طبیعی است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات کمی سیمای سرزمین در حوزه آبخیز قره سو و مرگ در استان کرمانشاه است.روش بررسی: به منظور پایش تغییرات از تصاویر ماهواره لندست در تاریخ های ETM+) 2000 ،(TM) 1984) و 2016 (OLI-TIRS) استفاده شد. طبقهبندی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی (MLP) انجام گرفت. پوشش موجود در هفت طبقه تقسیم شد. متریکهای Patch Density) PD ،(Number of Patch) NP ،PLAND) و Edge Density) ED)در سطح کلاس،Contagion) CONTAG ،(Largest Patch Index) LPI ،NP) و Shannon's diversity index) SHDI) در سطح سیمای سرزمین برای منطقه مورد مطالعه محاسبه گردید. یافته ها: بر اساس نتایج، بیشترین درصد پوشش منطقه در سالهای مورد مطالعه مربوط به اراضی کشاورزی و سپس مراتع متوسط است. تعداد لکههای اراضی کشاورزی در بازه زمانی 2000-1984 به علت تبدیل مراتع متوسط به اراضی کشاورزی افزایش و در بازه زمانی 2016 -2000 به دلیل تبدیل به مراتع متوسط با نرخ کمتر کاهش یافته و همچنین تعداد لکههای جنگلی در بازه زمانی اول به علت تبدیل به مراتع متوسط کاهش و در بازه زمانی دوم افزایش یافته است. بحث و نتیجه گیری: بررسی متریکهای سیمای سرزمین بیانگر افزایش پیوستگی سیمای سرزمین، کاهش تکه تکه شدگی و تنوع در بازه زمانی اول است و در مقابل در بازه زمانی دوم کاهش پیوستگی، افزایش تکه تکه شدگی و تنوع دیده می شود. با توجه به اینکه، روند تغییرات سیمای سرزمین در دو بازه زمانی متفاوت است؛ به طور کلی می توان ذکر کرد که تکهتکه شدن و تنوع سیمای سرزمین کمتر و پیوستگی لکه های آن بیشتر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - ارزیابی توان اکولوژیکی به منظور توسعه جنگل با استفاده از AHP (مطالعه موردی، حوزه آبخیز ارنگه، استان البرز)
شادی شریفیان محمد رضوانی فرحناز رشیدیزمینه و هدف: با توجه به روند تخریب جنگلهای طبیعی، افزایش جمعیت انسانی و نیاز روز افزون به خدمات اکوسیستمی، توسعه جنگل و جنگلکاری امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. در همین راستا، قبل از هر گونه اجرای پروژه جنگلکاری میبایست مکانیابی مناطق مستعد و ارزیابی توان اکولوژیکی من چکیده کاملزمینه و هدف: با توجه به روند تخریب جنگلهای طبیعی، افزایش جمعیت انسانی و نیاز روز افزون به خدمات اکوسیستمی، توسعه جنگل و جنگلکاری امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. در همین راستا، قبل از هر گونه اجرای پروژه جنگلکاری میبایست مکانیابی مناطق مستعد و ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه مد نظر قرار گیرد. این تحقیق با هدف ارزیابی توان اکولوژیک حوزه آبخیز ارنگه واقع در استان البرز و مکانیابی عرصههای مناسب برای جنگلکاری صورت گرفته است. روش بررسی: با توجه به هدف تحقیق، به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی، معیارهای محیطزیستی اثر گذار شامل عوامل فیزیکی (فیزیوگرافی، اقلیم و خاک) و عوامل زیستی (پوشش گیاهی) شناسایی شدند. سپس، گردآوری اطلاعات منطقه شامل گزارشات و دادهها و همچنین تولید نقشهها صورت پذیرفت. در مرحله بعد با رویهمگذاری و تلفیق لایههای اطلاعاتی، واحدهای همگن تولید شدند. با استفاده از منطق بولین، اراضی با محدودیت مطلق و دائمی از روند ارزیابی حذف شدند و در نهایت 108 واحد بدون محدودیت جهت ارزیابی شناسایی گردید. در ادامه وزن شاخصهای اصلی با استفاده از روش AHP (مقایسات زوجی) و نظرات کارشناسی تعیین شدند. ارزشهای کیفی شاخصهای اصلی با استفاده از روش مقیاس دو قطبی فاصلهای به مقیاس کمی تبدیل شده و سپس ارزش نهایی هر واحد همگن توسط روش SAW محاسبه گردید. یافتهها: در این تحقیق، قابلیتهای اراضی برای جنگلکاری در سه طبقه عالی به مساحت 5/9 هکتار، خوب به مساحت 9/1015 هکتار و متوسط به مساحت 5/578 هکتار تعیین شد و در نهایت، نقشه توان اکولوژیک برای توسعه جنگل تولید گردید. بحث و نتیجهگیری: میتوان به این نتیجه رسید که در 15% از عرصه قابلیت توسعهی جنگلکاری وجود دارد که در این مناطق توان اکولوژیکی شرایط نسبتاً مناسبی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - ارزیابی تناسب اراضی برای استقرار کاربریهای کشاورزی و مرتعداری با روش ترکیب خطی وزندار (مطالعه موردی: حوضه اُنار چای استان اردبیل)
مهسا صفری پور داریوش ناصریزمینه و هدف: کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، نقش مهمی در رسیدن به توسعه پایدار را ایفا می کندکه مستلزم استفاده از اصول و روش های علمی و شناخت قابلیت های محیطی می باشد. در این خصوص، میان توسعۀ کشاورزی و منابع محیطی نیز ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. حو چکیده کاملزمینه و هدف: کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، نقش مهمی در رسیدن به توسعه پایدار را ایفا می کندکه مستلزم استفاده از اصول و روش های علمی و شناخت قابلیت های محیطی می باشد. در این خصوص، میان توسعۀ کشاورزی و منابع محیطی نیز ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. حوضه آبخیز اُنارچای یکی از حوضههای واقع در مرکز استان اردبیل به شمار میرود که نقش مهمی در امرار معاش مردم بومی منطقه دارد. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی توان اکولوژیک و تعیین تناسب اراضی برای فعالیتهای کشاورزی و مرتعداری در حوضه آبخیز اُنارچای اردبیل در سال 1395 میباشد. روش بررسی: در مرحله اول با بررسی منابع و کسب استانداردها، 13 معیار ارزیابی توان کشاورزی، مرتع داری مشخص گردید. در مرحلهی بعد، کلیه لایه ها با فرمت مشابه به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) وارد و با روش فازی استانداردسازی شدند. در ادامه، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و ماتریس مقایسات دوتایی برای وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها استفاده شد و درنهایت، کلیه لایهها با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار (WLC) تلفیق شدند. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داد که در مجموع، 19/84% از منطقه (11659 هکتار) دارای توان بسیار خوب تا ضعیف برای فعالیت کشاورزی و 81/15% ( 2189 هکتار) نیز برای مرتعداری دارای توان خوب، متوسط و ضعیف است. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی این تحقیق بیان گر این است که تناسب متعادلی بین پتانسیل سرزمین و کاربری فعلی برقرار نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - شبیه سازی هیدرولوژیکی حوضه آبخیز طالقان با استفاده از مدل SWAT
مهسا آقاخانی تورج نصرآبادی علیرضا وفائی نژادزمینه و هدف: مدل سازی هیدرولوژیکی حوضه های آبخیز نقش مهی در مطالعه، توسعه و مدیریـت منابع آب دارد. با توجه به اهمـیـت حوضه آبخیز طالقان به عنوان تامین کننده بخش مهمی از منابع آب استان های البرز و تهران، در این پژوهش، شبیه سازی هیدرولوژیک آب های سطحی در این حوضه مورد م چکیده کاملزمینه و هدف: مدل سازی هیدرولوژیکی حوضه های آبخیز نقش مهی در مطالعه، توسعه و مدیریـت منابع آب دارد. با توجه به اهمـیـت حوضه آبخیز طالقان به عنوان تامین کننده بخش مهمی از منابع آب استان های البرز و تهران، در این پژوهش، شبیه سازی هیدرولوژیک آب های سطحی در این حوضه مورد مطالعه قرار گرفته است. روش بررسی: شبیه سازی هیدرولوژیکی با به کارگیری مدل نیمه توزیعی فیزیکی SWAT (Soil and Water Assessment Tool) انجام گرفت. هم چنین واسنجی و آنالیز حساسیت مدل با استفاده از الگوریتم SUFI-2 صورت پذیرفت. کارایی مدل با استفاده از شاخص های آماری نش- ساتکلیف (NS) و ضریب تعیین (R2) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: آنالیز حساسیت نشان داد که مدل نسبت به پارامترهای شماره منحنی (CN)، ضریب تبخیرخاک و ظرفیت آب قابل دسترس خاک دارای بیش ترین حساسیت می باشد. ضرایب NS و R2 در ایستگاه گلینک (خروجی حوضه) پس از کالیبراسیون به ترتیب برابر 84/0 و 87/0 و در صحت سنجی برابر 79/0 و 84/0 برآورد گردید. بحث و نتیجه گیری: نتـایج نشان دهنده دقت مناسـب شـبیه سازی حوضـه آبخیز مورد مطالعـه دارد. هم چنین نشـان داده شد که مدل قابلیت بالایی برای پیش بینی میزان رواناب ماهانه حوضه طالقان دارد. به کارگیری این مدل به دلیل کاهش هزینة عملیات میدانی بـه منظور اندازه گیری مولفه های مورد نیاز و به ویژه به دلیل کاهش زمان مورد نیاز برای تحلیل مسایل، جهت ارتقای سطح مدیریت منابع آب و حفظ محیط زیست کارآمد می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - مقایسه رویه های شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون لجستیک و یادگیری برمبنای نمونه وزنی مشابهت در مدل سازی و پیش بینی جنگل زدایی مطالعه موردی: حوزه آبخیز گرگانرود- استان گلستان
زینب مرادی علیرضا میکاییلی تبریزیزمینه و هدف: تغییر در پوشش جنگلی در خدمات اکوسیستمی، تعادل کربن در جو و در نتیجه تغییرات آب و هوا نقش بسیار مهمی ایفا می کند. هدف از این تحقیق مقایسه سه روش شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون لجستیک و یادگیری برمبنای نمونه وزنی مشابهت، جهت پیش بینی روند مکانی تغییرات پوشش جنگل ا چکیده کاملزمینه و هدف: تغییر در پوشش جنگلی در خدمات اکوسیستمی، تعادل کربن در جو و در نتیجه تغییرات آب و هوا نقش بسیار مهمی ایفا می کند. هدف از این تحقیق مقایسه سه روش شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون لجستیک و یادگیری برمبنای نمونه وزنی مشابهت، جهت پیش بینی روند مکانی تغییرات پوشش جنگل است. روش بررسی: در این مطالعه از نقشه های کاربری اراضی تولید شده از ماهواره Landsat سنجنده TM مربوط به سال های 1984 و 2012 استفاده شد. مدل سازی پتانسیل انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون لجستیک و یادگیری برمبنای نمونه وزنی مشابهت و پیش بینی تغییرات برای بهترین مدل با استفاده از زنجیره مارکف انجام شد. به منظور برآورد صحت مدل سازی از آماره های ROC، نسبت موفقیت به هشدار خطا و عدد شایستگی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیان گر صحت بالای شبکه عصبی مصنوعی با میزان ROC برابر 975/0 ، نسبت موفقیت به هشدار خطا 63 درصد و عدد شایستگی 12 درصد می باشد. بحث و نتیجه گیری: شبکه های عصبی مصنوعی در مقایسه با رگرسیون لجستیک و یادگیری بر مبنای نمونه وزنی مشابهت از صحت بالاتر و خطای کم تری در مدل سازی و پیش بینی تغییرات جنگل برخوردارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز خوجین خلخال)
مهسا صفری پور داریوش ناصریزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی و استفادة بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور می تواند ابزاری ض چکیده کاملزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی و استفادة بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور می تواند ابزاری ضروری و ارزش مند جهت پایش تغییرات باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش تغییرات پوشش اراضی در حوضه آبخیز خوجین خلخال در جنوب استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور می باشد. روش بررسی: ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به تیر ماه سال های 1365، 1380 و 1395 تهیه و پس از تصحیح هندسی و ارتفاعی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده یا خوارزمیک حداکثر احتمال انجام پذیرفت. به منظور افزایش دقت طبقه بندی تصاویر نیز از شاخص NDVI، لایه مدل رقومی ارتفاعی و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی گردید. یافته ها: بر اساس نتایج در دوره اول (1380-1365) 36/22 درصد، در دوره دوم (1395-1380) 73/20 و در دوره آخر یعنی (1395-1365) 08/28 درصد از منطقه دچار تغییر کاربری شده است که در هر سه دوره، تبدیل کاربری مرتع به زراعت دیم بیش ترین تغییرات را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده این امر است که علی رغم بالا بودن قدرت تصاویر لندست در تهیه نقشه کاربری اراضی، می توان با استفاده از شاخص ها و لایه های جانبی نظیر NDVI، ارتفاع و درصد شیب، قدرت تفکیک کاربری ها از یکدیگر را بهبود بخشید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - مدلسازی مطلوبیت زیستگاه خرسقهوهای (Ursus arctos syriacus) در حوزه آبخیز ناپشته چای
جلیل سرهنگ زاده بهمن کیانیزمینه و هدف: خرسقهوهای (Ursusarctossyriacus) با وجودی که در طبقهبندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در طبقه کمترین نگرانی قرار دارد، اما جمعیت و دامنه انتشار آن بهعنوان بزرگ جثهترین گوشتخوار کشور، کاهش یافته است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مطلوبیت زیست چکیده کاملزمینه و هدف: خرسقهوهای (Ursusarctossyriacus) با وجودی که در طبقهبندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در طبقه کمترین نگرانی قرار دارد، اما جمعیت و دامنه انتشار آن بهعنوان بزرگ جثهترین گوشتخوار کشور، کاهش یافته است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مطلوبیت زیستگاه و عوامل موثر بر پراکنش خرسقهوهای در حوزه آبخیز ناپشته چای انجام گرفت. روش بررسی: بهمنظور مدلسازی مطلوبیت زیستگاه خرسقهوهای با استفاده از نقاط حضور (از پائیز 1394 تا پائیز 1395)، از روش بیشینه آنتروپی بهرهگیری شد. لایههای اطلاعاتی انتخاب شده بهعنوان متغیرهای مؤثر بر حضور گونه شامل طبقات درصد شیب، طبقات جهت جغرافیایی، طبقات ارتفاع از سطح دریا، کاربری اراضی، منابع آبی، متغیرهای توسعه انسانی (روستاها و جادهها) و اقلیم هستند. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که حدود 4/24% از وسعت حوزه آبخیز ناپشته چای، زیستگاه مطلوبی برای خرسقهوهای است. همچنین براساس نقشه مطلوبیت زیستگاه، خرس ارتفاع 2100-1000 متر از سطح دریا و شیب 10 تا 60% را ترجیح میدهد. بهعلاوه متغیرهای وجود پوشش جنگلی متراکم، اراضی زراعی، منابع آب و روستاها و همچنین جهت دامنه و نوع اقلیم از عوامل مؤثر بر حضور این گونه میباشند. بحث و نتیجه گیری: ارزیابی مدل با سطح زیر منحنی ROC برابر 970/0، نشاندهنده قدرت تشخیص بسیار عالی میباشد. زیستگاههای مطلوب یکپارچه خرسقهوهای در مناطق مکیدی، اسکلو، ناپشته و بالاسنگ قرار دارند. جلوگیری از توسعه گردشگری در محدوده زیستگاههای مطلوب خرسقهوهای و انجام مطالعات تکمیلی برای تعیین کریدورها و جابجایی خرسقهوهای به خارج از منطقه از پیشنهادهای این پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - ارزیابی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر پوشش گیاهی و میزان فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز کاخک
علی باقریان کلات غلامرضا لشکری پور محمد غفوریزمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر پوشش گیاهی و میزان فرسایش و رسوب در پروژه آبخیزداری کاخک میباشد.روش بررسی: ابتدا ویژگیهای هر یک از عملیات آبخیزداری از مطالعات طرح اجرایی آبخیزداری منطقه استخراج و وضعیت پوششگیاهی و فرسایش و رسوب حوضه، قب چکیده کاملزمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر پوشش گیاهی و میزان فرسایش و رسوب در پروژه آبخیزداری کاخک میباشد.روش بررسی: ابتدا ویژگیهای هر یک از عملیات آبخیزداری از مطالعات طرح اجرایی آبخیزداری منطقه استخراج و وضعیت پوششگیاهی و فرسایش و رسوب حوضه، قبل از اجرای عملیات آبخیزداری مشخص گردید. مشخصات سازههای اجرا شده از نظر موقعیت، تعداد، حجم، پایداری و رسوبگیری در عرصه بررسی شد. وضعیت استقرار پوششگیاهی و عملکرد عملیات بیولوژیک از طریق اندازهگیری درصد پوششگیاهی، میزان تولید، تعداد بوتهها و درختانزنده (درصد زندهمانی) در واحد سطح مورد بررسی قرار گرفت. میزان فرسایش حوضه بر اساس روش بکار گرفته شده در طرح مطالعاتی (MPSIAC) تعیین شد. در نهایت، شرایط کنونی حوضه (از نظر میزان فرسایش و پوشش گیاهی) با وضعیت گذشته حوضه آبخیز (مستخرج از طرح اجرایی آبخیزداری) مقایسه شد و کارایی پروژه آبخیزداری تعیین گردید.یافتهها: نتایج نشان داد که با اجرای طرح آبخیزداری، میانگین تاج پوشش گیاهی حوضه از 25 به 49 درصد و متوسط علوفهخشک قابلبهرهبرداری از 17 به 89 کیلوگرم در هکتار افزایش یافته است. میزان کارایی عملیات مکانیکی اجرا شده در حوضه حدود 76 درصد میباشد. مقدار فرسایش سالانه خاک از حدود20 تن در هکتار به حدود 10 تن در هکتار کاهش یافته است.بحث و نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد با گذشت 20 سال از انجام عملیات آبخیزداری در حوضهکاخک، وضعیت پوشش گیاهی حوضه بهبود قابلتوجهی یافته و فرسایش خاک حدود 50 درصد کاهش یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - مدلسازی بار فسفات ورودی به دریای خزر از حوزه آبخیز تجن با استفاده از مدل ارزیابی آب و خاک
فاطمه رجایی رضا دهمرده بهروز مصطفی قلی پورزمینه و هدف: توسعه کشاورزی برای پاسخگویی به نیاز روز افزون غذا سبب مصرف بیشتر کودهای شیمیایی و درنتیجه آلودگی اکوسیستم های آبی گردیده است. بنابراین برآورد مواد مغذی منابع غیر نقطه ای، بررسی میزان تجاوز آن ها از حد مجاز و نیز ارزیابی سهم آلودگی فسفات ورودی از حوزه آبخیز چکیده کاملزمینه و هدف: توسعه کشاورزی برای پاسخگویی به نیاز روز افزون غذا سبب مصرف بیشتر کودهای شیمیایی و درنتیجه آلودگی اکوسیستم های آبی گردیده است. بنابراین برآورد مواد مغذی منابع غیر نقطه ای، بررسی میزان تجاوز آن ها از حد مجاز و نیز ارزیابی سهم آلودگی فسفات ورودی از حوزه آبخیز تجن به دریای خزر یک اولویت بهمنظور ارزیابی سلامت حوضه است. روش بررسی: لذا در این مطالعه از ابزار ارزیابی آب و خاک (SWAT) برای شبیهسازی فسفات طی سالهای 2001 تا 2014 در حوزه آبخیز تجن استفاده شده است. یافته ها: نتایج مدل واسنجی شده نشان داد بار سالانه فسفات از سال 2001 تا 2014 از حدود 29000 تا 102900 کیلوگرم در خروجی حوزه آبخیز متفاوت است. بار فسفات در زمستان و پاییز 98 درصد از کل بار سالانه فسفات را به خود اختصاص داد. بالاترین سطح فسفات در دوره مورد مطالعه در ماه فوریه (بهطور متوسط 11621 کیلوگرم) و کمترین در ماه ژوئن (بهطور متوسط 7/0 کیلوگرم) بود. هم چنین از مقایسه غلظتهای بهدستآمده با استانداردهای کیفیت آب میتوان نتیجه گرفت که غلظت فسفات در اکثر زیرحوضهها بالاتر از حد استاندارد کیفیت آب آشامیدنی برای سلامت انسانی (2/0 میلیگرم در لیتر) است. بنابراین اکثرا زیرحوضه ها در منطقه مورد مطالعه نیازمند کاهش بار فسفات میباشند و می بایست این زیرحوضه ها در برنامه های مدیریتی بهبود کیفیت آب حوضه در اولویت قرار گیرند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل SWAT می تواند راهنمای خوبی برای استراتژی های کاهش بار آلودگی ها باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - بررسی زیست محیطی تخریب اراضی در مقیاس حوزه آبخیز رودخانه طالقان با رویکرد کمی
پریسا خرازی جمال قدوسی حسن کریم زادگان مسعود خیرخواه زرکشزمینه و هدف: تخریب اراضی یا تخریب سرزمین به عنوان یک چالش و معضل مهم جهانی است که در نهایت منجر به بیابانی شدن و گسترش پهنه بیابانها به ویژه در مناطق با شرایط اقلیمی خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب، میشود. فقر ونبود امنیت غذایی، توأم با رخداد خشکسالیهای شدید و سایر شرایط چکیده کاملزمینه و هدف: تخریب اراضی یا تخریب سرزمین به عنوان یک چالش و معضل مهم جهانی است که در نهایت منجر به بیابانی شدن و گسترش پهنه بیابانها به ویژه در مناطق با شرایط اقلیمی خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب، میشود. فقر ونبود امنیت غذایی، توأم با رخداد خشکسالیهای شدید و سایر شرایط نا مناسب آب و هوائی که موجب وارد شدن فشار بیش از حد به اکوسیستمهای شکننده و منابع طبیعی پایه(آب، خاک و گیاهان)، در چنین مناطق و نواحی شده و باعث تهی شدن منابع حیاتی میشود. هدف از این مطالعه شناسائی مشخصهها و معیارهای هر یک از پارامترها وعوامل اعم از طبیعی و انسان زاد موثر بر تخریب اراضی میباشد تا بتوان اقدام به برنامه ریزی جهت مدیریت آنها در راستای حفظ و احیای منابع زیست محیطی نمود.روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از داده های ادواری سنجش از دور، سامانه های اطلاعات جغرافیائی،مشاهدات و اندازه گیری های میدانی و روش های آماری بکارگرفته شده و از مدل کمی برای برآورد نتایج استفاده شده است.یافته ها : با استناد به نتایج بدست آمده، می توان گفت تخریب اراضی در مقیاس حوزه آبخیز سد طالقان تابعی از شش عامل: شیب زمین، خصوصیات زمین شناسی سطحی(واحدهای سنگی)، خصوصیات خاک، رخسارههای فرسایش خاک توسط آب، حفاظ روی زمین و کاربری اراضی است.از بین عوامل موثر بر تخریب اراضی شاخص میزان حفاظ روی زمین با وزن 0.20 بیشترین تاثیر را بر تخریب اراضی داشت.بحث و نتیجه گیری : مدل ارایه شده میتواند به عنوان مدلی کارآمد در تعیین مکانی نرخ (شدت)و گستره تخریب اراضی در مقیاس حوزه آبخیز جهت شناسایی دقیق سایت های تخریب شده برای مبارزه و مدیریت پدیده موردنظر مورد استفاده در سطح ملی قرار گیرد . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - پایش تغییرات سی ساله پوشش اراضی با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز قره سو، اردبیل)
فرشته نامدار شهلا محمودی اباذر اسمعلی عوری ابراهیم پذیرازمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری چکیده کاملزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش تغییرات پوشش اراضی در حوضه آبخیز قره سو در استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور است. روش بررسی: دراین تحقیق تغییرات پوشش اراضی طی سی سال از سال 1365 الی 1395 مورد پایش قرار گرفت.ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به ماه جولای سال های 1985، 2000 و 2015 تهیه و پس از تصحیح هندسی و ارتفاعی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با متد حداکثر احتمال انجام پذیرفت. به منظور افزایش دقت طبقه بندی از شاخص NDVI، DEM و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی با شاخص کاپا و صحت کلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج در دوره اول (1380-1365) 43/20 درصد، در دوره دوم (1395-1380) 426/41 درصد و در سی سال (1395-1365) 99/27 درصد از منطقه دچار تغییر کاربری شده است که در هر سه دوره تغییرات کاربری زراعت دیم بیشترین مقدار را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده این امر است که علیرغم بالا بودن قدرت تصاویر ماهواره لندست در تهیه نقشه کاربری اراضی، می توان با استفاده از شاخص ها و لایه های جانبی نظیر NDVI، ارتفاع و درصد شیب قدرت تفکیک کاربری ها از یکدیگر را بهبود بخشید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - مکانیابی اولیه سدهای زیر زمینی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS و GIS در بخش شرقی حوزه رودخانه گرگانرود
محمدرضا دهمرده قلعه نو قاسم میرزایی احسان الوندیزمینه و هدف:سدهای زیر زمینی سازه هایی هستند که توانایی مسدود کردن آب زیر قشری، نگهداری آب در سفره های محلی و یا منحرف کردن آب به سفره های مجاور، بالا بردن تراز آب زیر زمینی، ذخیره کردن و در دسترس قرار دادن آب زیر زمینی را دارا می باشند.با در نظر گرفتن منافع محیط زیست و چکیده کاملزمینه و هدف:سدهای زیر زمینی سازه هایی هستند که توانایی مسدود کردن آب زیر قشری، نگهداری آب در سفره های محلی و یا منحرف کردن آب به سفره های مجاور، بالا بردن تراز آب زیر زمینی، ذخیره کردن و در دسترس قرار دادن آب زیر زمینی را دارا می باشند.با در نظر گرفتن منافع محیط زیست و اجتماعی- اقتصادی سدهای زیر زمینی، مکان یابی مناسب اولین قدم در احداث این سدهای می باشد. روش های اصولی و جدید به منظور مکان یابی صحیح، خطرات مرتبط با مکان یابی نامناسب و ساخت سدهای زیرزمینی را کاهش می دهد. بدین منظور در این تحقیق از طریق استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه در کنار قابلیت های بالای نرم افزار ArcGIS مکان یابی مناسب سدهای زیر زمینی در بخش شرقی حوزه آبخیز گرگان رود استان گلستان انجام شده است. روش بررسی: معیارهای شیب، شبکه آبراهه، زمین شناسی، توپوگرافی، کاربری اراضی، گسل، بافت خاک و موقعیت روستا در نظر گرفته شده است. به منظور وزن دهی معیارها، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. در ادامه به منظور تلفیق نقشه های معیار و مکان یابی مناسب سدهای زیر زمینی از تکنیک TOPSIS استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده در مرحله وزن دهی معیارها نشان داد، نرخ سازگاری مقایسات 03/0 است که این رقم تایید کننده صحت وزن دهی انجام شده بود. دو معیار شیب و موقعیت روستا به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین تاثیر روی مکان یابی سد زیر زمینی تشخیص داده شده است. نتایج نشان داد منطقه مورد مطالعه به چهار بخش خیلی مناسب، مناسب، تا حدودی نامناسب و نامناسب برای احداث سد زیرزمینی طبقه بندی شده است. بیش ترین سطح منطقه را طبقه نامناسب(7/76 درصد) و کم ترین سطح منطقه را طبقه خیلی مناسب(1/2 درصد) به خود اختصاص داده است. بحث و نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت، در مکان یابی مناسب برای احداث سد زیرزمینی در بخش شرقی حوزه آبخیز گرگان رود استان گلستان، با وجود وابستگی های مکانی میان نقشه های معیار و این که نمی توان نقشه های معیار را مستقل از یکدیگر در نظر گرفت، استفاده از تکنیک TOPSIS می توان به عنوان یک روش مناسب در تلفیق معیارها معرفی شود. همچنین معیارهای شیب و زمین شناسی به عنوان مهم ترین معیار برای مکان یابی سد زیرزمینی معرفی شدند. لازم به ذکر است با توجه به توانایی های بالای تکنیک TOPSISوGIS در مکان یابی مناسب سدهای زیرزمینی، هرچه قدر نظرات کارشناسی دقیق تر و داده ها و اطلاعات به روز تر باشند، استفاده از این فنون و ابزار با نتایج بهتری همراه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - تاثیر قرق بر برخی خصوصیات شیمیایی و آلی خاک (مطالعه موردی: حوضه گنبد شهر همدان)
عباس قبادی داوود اخضریزمینه و هدف: چرای دام بهعنوان یکی از آشفتگیهای اکولوژیک باعث تغییر در خصوصیات خاک و پوشش گیاهی مراتع میشود. هدف از این تحقیق مطالعه اثر قرق بر ذخایر میکروبی زیتوده و برخی خصوصیات خاک مراتع حوضه گنبد شهر همدان است. یکی از این مناطق تحت قرق 20 ساله است و منطقه دیگر در چکیده کاملزمینه و هدف: چرای دام بهعنوان یکی از آشفتگیهای اکولوژیک باعث تغییر در خصوصیات خاک و پوشش گیاهی مراتع میشود. هدف از این تحقیق مطالعه اثر قرق بر ذخایر میکروبی زیتوده و برخی خصوصیات خاک مراتع حوضه گنبد شهر همدان است. یکی از این مناطق تحت قرق 20 ساله است و منطقه دیگر در خارج از منطقه حفاظتشده تحت چرای دام است. روش بررسی: نمونهگیری خاک بر اساس روش سیستماتیک- تصادفی انجام شد. پنج ترانسکت 1000 متری با جهت شمالی-جنوبی بهطور تصادفی در هر منطقه (قرق و چرا شده) بهصورت جداگانه در نظر گرفته شد. نمونهبرداری خاک در هر 100 متر ببا روش سیستماتیک- تصادفی و در اردیبهشت ماه سال 95 انجام گرفت. عناصر مس، آهن، پتاسیم، منیزیم، منگنز و روی بهوسیله طیفسنجی جذب اتمی، اسیدیته با دستگاه pH متر، وزن مخصوص ظاهری از روش کلوخهای، نیتروژن کل از روش کجلدال، کربن آلی و ماده آلی خاک از روش اکسیداسیون تر والکی بلک و زیتوده میکروبی کربن به روش تدخین- استخراج محاسبه شد. یافته ها: پس از انجام تجزیه و تحلیلهای آماری مشخص شد که غلظت عناصر پتاسیم و روی در خاک منطقه قرق و غلظت عنصر منیزیم در خاک منطقه چرا شده افزایش معنیداری در سطح 5 درصد داشته است. اسیدیته خاک در منطقه چرا شده از 01/7 در منطقه قرق به مقدار 23/7 افزایش یافت. رطوبت خاک در منطقه چراشده کاهش معنیداری یافته و از 11/27 درصد در منطقه قرق به مقدار 12/18 درصد رسیده بود. جرم مخصوص ظاهری خاک نیز در منطقه چراشده 16/1 گرم بر سانتیمتر مکعب بود که در منطقه قرق کاهش معنیداری داشته و به 98/0 گرم بر سانتیمتر مکعب رسید. زیتوده میکروبی کربن در خاک مناطق قرق و چرا شده تفاوت معنیداری داشت. مقایسه میانگین زیتوده میکروبی کربن در خاک مراتع گنبد نشان داد که این پارامتر از 83/0 گرم بر کیلوگرم در منطقه چرا شده به مقدار 95/0 گرم بر کیلوگرم رسیده و افزایش معنیداری داشته است. بحث و نتیجه گیری: نتایج بهدستآمده نشانگر این نکته است که در منطقه قرق با اعمال قرق، خصوصیات خاک در مسیر توالی و رسیدن به شرایط ایده آل قرارگرفته است اما همچنان این منطقه نیاز به توجه و ادامه حفاظت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - استفاده از سنجههای سیمای سرزمین و سنجش از دور درتحلیل تغییرات و تخریب سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز شیرین دره_استان خراسان شمالی_ ایران)
زهرا پرور کامران شایسته مرتضی بهزادفرزمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان میباشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین میتواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین چکیده کاملزمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان میباشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین میتواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین کمک کند، حائز اهمیت است. قابلیت توصیف کمی ساختار سیمای سرزمین لازمه مطالعه عملکرد و تغییر در سیمای سرزمین میباشد. اکولوژی سیمای سرزمین شاخصهای کمی متنوعی به منظور تحلیل و توصیف ساختارسیمای سرزمین دارد. سنجههای سیمای سرزمین میتوانند همزمان برای کمی کردن خصوصیات مکانی پهروها، طبقات، و یا موزاییکهای کل سیمای سرزمین استفاده شوند. روش بررسی: در این مطالعه از طبقهبندی نظارتشده به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار IDRISI Selva استفاده شد. تصاویر ماهواره لندست سالهای 1996، 2005 و 2015 برای این منظور تهیه و در نهایت بر اساس اهداف این مطالعه 6 طبقه کاربری در حوزه آبخیز تعیین شد. به منظور کمی سازی میزان تغییرات سنجههای مختلف سیمای سرزمین در سطح طبقه و در سطح سیمای سرزمین از جمله سنجه تعداد پهرو، متوسط اندازه پهرو، میانگین فاصله نزدیکترین همسایه، شاخص بزرگترین پهرو و شاخصهای تنوع سیمای سرزمین با استفاده از نرمافزار Fragstats 4.2 استخراج شدند. یافتهها: میزان صحت کلی طبقهبندی برای سالهای 1996، 2005 و 2015 به ترتیب % 96/92، % 29/87 و% 45/87 محاسبه شد. این سنجهها اطلاعات بسیاری از ساختار و ترکیب سیمای سرزمین در اختیار محقق قرار میدهند و قادرند تحلیل دقیقتری از تغییرات و میزان پهروشدگی سیمای سرزمین داشته باشند. نتایج به طور واضح افزایش تعداد پهرو کاهش متوسط اندازه پهرو که دو سنجه مهم در تحلیل پهروشدگی سیمای سرزمین هستند را بین سالهای 2005 تا 2015 نشان میدهد. این تغییرات گویای روند تخریب و از هم گسستگی در حوزه آبخیز شیرین دره میباشد. بحث و نتیجهگیری: بررسی الگوی سیمای سرزمین در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه زمین های بایر و کشاورزی دیم میباشد و به منظور کاهش تخریب در منطقه و مدیریت بهتر لازم است دلایل تغییرات ایجاد شده به دقت بررسی و مطالعه شود. این بدین معناست که با روند تخریب فعلی لازم است تا برنامه مدیریتی منطقی با تاکید بر حفاظت از منابع طبیعی، جنگلها، مراتع و همچنین پهنههای آبی، در حوزه آبخیز تهیه و اجرا شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - ارزیابی اثر عملیات آبخیزداری بر زمان پیش هشدار حوزه آبخیز گلابدره - دربند
محمد ابراهیم بنی حبیب آذر عربیپیش بینی و هشدار سیلاب، قبل از وقوع آن یکی از راه های موثر کاهش خسارت سیل می باشد. در مقاله حاضر اثر عملیات آبخیزداری بر زمان پیش‌هشدار[1] حوضه گلابدره - دربند با استفاده ازمدل[2] HEC-HMSمورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور مدل فوق برای شرایط حوضه گلابدره - دربن چکیده کاملپیش بینی و هشدار سیلاب، قبل از وقوع آن یکی از راه های موثر کاهش خسارت سیل می باشد. در مقاله حاضر اثر عملیات آبخیزداری بر زمان پیش‌هشدار[1] حوضه گلابدره - دربند با استفاده ازمدل[2] HEC-HMSمورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور مدل فوق برای شرایط حوضه گلابدره - دربند واسنجی و صحت‌یابی گردیده است. واسنجی و صحت‌یابی مدل برای دوره‌های قبل و بعد از انجام عملیات آبخیزداری[3] صورت پذیرفته و در هر دوره دو سیلاب و رگبار رخ داده موجود، مورد استفاده قرار گرفته است. بر مبنای مدل واسنجی و صحت‌یابی شده، شبیه‌سازی سیلاب های با دوره بازگشت مختلف انجام یافته و پس از تعیین حد آستانه هشدار سیلاب، زمان پیش‌هشدار این سیلاب‌ها برآورد گردید. مقایسه زمان پیش‌هشدار سیلاب های با دوره بازگشت مختلف، در دوره های قبل و بعد از انجام عملیات آبخیزداری نشان داد که تغییر کاربری اراضی ناشی از عملیات آبخیزداری منجر به افزایش زمان پیش‌هشدار سیل در دوره بازگشت های مختلف گردیده است. به طوری که مقدار آن برای سیلاب 50 ساله از 11 دقیقه به 15 دقیقه (در حدود 26%) افزایش یافته است. این در حالی است که با افزایش دوره بازگشت مدت زمان هشدار سیل کاهش می یابد. 6-Forecast Lead Time پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - ارزیابی کیفیت بصری مسیرهای پیادهروی در مناطق گردشگری طبیعی با استفاده از رهیافت ادراکی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز زیارت، گرگان)
سپیده سعیدی مرجان محمدزاده عبدالرسول سلمانماهینی سید حامد میرکریمیزمینه و هدف: امروزه منظر را می توان به عنوان یکی از اصلی ترین مولفه ها در تشخیص هویت، حیات، میزان پایداری محیط و وسیله ی ارتباطی بین محیط و استفاده کنندگان آن دانست. در این میان، موضوع منظر و رابطه آن با ادراک افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تجزیه و تحلیل روابط میان ک چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه منظر را می توان به عنوان یکی از اصلی ترین مولفه ها در تشخیص هویت، حیات، میزان پایداری محیط و وسیله ی ارتباطی بین محیط و استفاده کنندگان آن دانست. در این میان، موضوع منظر و رابطه آن با ادراک افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تجزیه و تحلیل روابط میان کیفیت بصری و ویژگی های ساختاری منظر روشی موثر در انجام تحقیقات ادراکی است. به طور کلی مطالعاتی که بر پایه معیارهای زیبایی شناختی در منظر انجام می گیرد، در پی تعیین زیبایی یا تعالی آن نیست بلکه در جست و جوی استخراج ترجیحات زیبایی استفاده کنندگان از منظر میباشد. در این پژوهش نیز هدف آن است که با تکیه بر رهیافت ادراکی، مسیرهای پیاده روی حوزه آبخیز زیارت از نظر ارزش زیبایی شناختی و ترجیح منظر اولویت بندی شوند. روش بررسی: جهت ثبت نقاط دید و عکس برداری از مناظر، بازدید میدانی از مسیرها صورت گرفت و در نهایت پرسش نامه ای جهت بررسی ترجیح منظر تدوین شدکه در آن از روش طبقه بندی مقیاس رتبه ای استفاده شده بود و به تعداد 217 عدد بین افراد بازدیدکننده توزیع گردید. داده های حاصل از پرسش نامه در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای موجود در این حوزه از لحاظ کیفیت بصری کاملاً از هم متفاوتنـد و از دیـد بازدیــدکننـدگان مسیر تلمبار در اولویت اول و مسیر سفید چشمه در اولویت آخر قرار گرفتند. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق می تواند منجر به معرفی مسیرهای برتر و هم چنین معرفی نقاط دیدنی و مناظر خاص هر مسیر به بازدیدکنندگان شود و هم چنین به مسوولین در جهت توسعه مسیرهای پیاده روی زیباتر و طراحی و ساخت مکان های تماشای مناظر در طول مسیرها کمک کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - ارزیابی روند تغییرات پوشش اراضی حوزه آب خیز کفتاره با استفاده از روش سنجش از دور
مرضیه علی خواه اصل داریوش ناصریزمینه و هدف: آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی، از جمله ابزارهای موثر برای مدیریت منابع طبیعی و ارزیابی تغییرات اکوسیستم به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر دور سنجی و GIS در حوزه آب خیز کفتاره استان اردبیل می باشد. روش بررسی چکیده کاملزمینه و هدف: آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی، از جمله ابزارهای موثر برای مدیریت منابع طبیعی و ارزیابی تغییرات اکوسیستم به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر دور سنجی و GIS در حوزه آب خیز کفتاره استان اردبیل می باشد. روش بررسی: در این تحقیق، تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM سال های 1366 و 1377 و نیز لندست 8 سنجنده OLI TIRS سال 1393 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور، بعد از انجام تصحیحات اتمسفریک و هندسی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام پذیرفت. سپس، تصاویر هر سال در چهار طبقه کشت دیم، مرتع، کشت آبی، باغ و اراضی بایر طبقه بندی شد. از طرفی برای تفکیک بهتر اراضی مرتعی از بایر، از شاخص NDVI و برای تفکیک بهتر اراضی مرتعی از کشت دیم، از لایه شیب استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول دوره 1393-1366، 91/68 درصد از منطقه تغییری نداشته است و 68/1970 هکتار از اراضی مرتعی تخریب و به اراضی بایر، کشت دیم وکشت آبی و باغ تبدیل شده است. هم چنین اراضی کشت دیم به میزان 26 درصد (20/1808 هکتار)، کشت آبی و باغ به میزان 97/6 درصد (54/43 هکتار) و اراضی بایر به میزان 99/33 درصد (78/100 هکتار) نسبت به سطح اولیه خود در منطقه، توسعه یافته است. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، استفاده از اطلاعات تکمیلی از جمله اطلاعات شیب و شاخص NDVI منطقه در کنار پردازش تصاویر ماهواره ای به روش نظارت شده برای تهیه نقشه های پوشش اراضی، موجب افزایش دقت طبقه بندی تصاویر می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - تعیین پتانسیل اکوتوریستی حوزه آبخیز چرات با استفاده از مدل SWOT
عاتکه یزدانی قربان وهاب زاده کبریا جعفر اولادی قادیکلایی سید رمضان موسویزمینه و هدف: حوزه آبخیز چرات یکی از مناطق بکر و دیدنی استان مازندران است که علیرغم برخورداری از جاذبههای متنوع اکوتوریسمی و محیط زیستی فاقد امکانات و تسهیلات مناسب برای جذب گردشگران است. در تحقیق حاضر با تکیه بر روش SWOT، قابلیتها و محدودیتهای عوارض زمین شناسی مؤثر چکیده کاملزمینه و هدف: حوزه آبخیز چرات یکی از مناطق بکر و دیدنی استان مازندران است که علیرغم برخورداری از جاذبههای متنوع اکوتوریسمی و محیط زیستی فاقد امکانات و تسهیلات مناسب برای جذب گردشگران است. در تحقیق حاضر با تکیه بر روش SWOT، قابلیتها و محدودیتهای عوارض زمین شناسی مؤثر بر اکوتوریسم در منطقه چرات از شهرستان سوادکوه را شناسایی و نهایتاً استراتژیهای مناسب جهت توسعه اکوتوریسم ارایه شده است. روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری دادهها و اطلاعات به صورت میدانی و اسنادی انجام شد. با استفاده از روش SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید داخلی و خارجی منطقه شناسایی شدند. سپس با توجه به ماتریس دادهها پس از تجزیه و تحلیل عناصر ماتریس، مهمترین عوامل داخلی و خارجی تأثیر گذار بر منطقه چرات شناسایی و اولویت بندی و وزن دهی شدند. در پایان استراتژیها و راهکارهایی جهت اعمال مدیریت مناسب و کاربردی برای منطقه مورد مطالعه ارایه شده است. یافتهها: یافتههای حاصل حاکی از توان اکوتوریستی بالای روستای چرات جهت توسعه صنعت گردشگری میباشد. برتری امتیازهای مربوط به فرصتهای گردشگری و نقاط قوت داخلی مانند جاذبههای اکوتوریستی ممتاز و تنوع چشم اندازهای طبیعی و بکر در سطح منطقه، حاکی از وجود شرایط بسیار مطلوب برای برگزاری تورهای طبیعت گردی، انواع فعالیتهای اکوتوریستی و توسعه گردشگری ماجراجویانه، ورزشی، درمانی، علمی، تابستانی و زمستانی در منطقه چرات است. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بالایی برای توسعه اکوتوریسم و گردشگری پایدار میباشد. نتایج یافتهها نشان میدهد که توسعه توریسم نیازمند شناسایی، معرفی و گسترش تبلیغات، توسعه امکانات و زیرساختها و همچنین سرمایه گذاری جهت گسترش جذب گردشگر میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بررسی ساختار پوشش/کاربری حوزه آبخیز سفیدرود با استفاده از سنجه های بوم شناسی سیمای سرزمین
واحد کیانی جهانگیر فقهیزمینه و هدف: آگاهی از انواع پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در بخش های مختلف و یا به عبارتی نوع کاربری زمین به عنوان داده های پایه برنامه ریزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به طوری که برای استفاده بهینه از منابع طبیعی در روند توسعه پایدار نیاز به شناسایی منابع اکولوژ چکیده کاملزمینه و هدف: آگاهی از انواع پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در بخش های مختلف و یا به عبارتی نوع کاربری زمین به عنوان داده های پایه برنامه ریزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به طوری که برای استفاده بهینه از منابع طبیعی در روند توسعه پایدار نیاز به شناسایی منابع اکولوژیک در کوتاه ترین زمان و کم ترین هزینه ممکن احساس می شود. هدف این مطالعه بررسی ساختار پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز سفیدرود با استفاده از سنجه های بوم شناسی سیمای سرزمین بوده است. روش بررسی: در این پژوهش، نقشه پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز سفیدرود با توجه به هدف مقاله با استفاده از نرم افزار 2/9 ArcGIS طبقه بندی مجدد شده و در محیط نرم افزار 3/3 ArcView لایه ها به فرمت Grid تبدیل شدند و در نهایت سنجه های مربوطه با استفاده از نرم افزار 3/3Fragstats استخراج گردیدند. سنجه های مورد استفاده در سطح کلاس (کاربری) در این پژوهش سنجه سطح کلاس، درصد مساحت، تعداد پهرو، حاشیه کل، شکل سیمای سرزمین، بزرگترین پهرو، میانگین سطح پهرو، میانگین شاخص شکل پهرو و میانگین فاصله اقلیدسی نزدیکترین همسایه بودند. یافته ها: شاخص تعداد پهرو برای اندازه گیری میزان گسستگی کلاس ها به کار می رود که در این پژوهش بیش‎ترین تعداد پهرو و به عبارتی بیشترین گسستگی مربوط کاربری کشاورزی (691) و کمترین گسستگی مربوط به کاربری جنگل (30) بود. بالاترین میزان سنجه شکل سیمای سرزمین مربوط به کاربری مرتع (56/39) بود یعنی پهرو های کاربری مرتع پراکنده تر هستند و کمترین میزان مربوط به کاربری جنگل (78/10) بوده و در واقع پهرو های جنگل از پراکندگی کم تری برخوردار بوده اند. همچنین، بالاترین مقدار میانگین فاصله اقلیدسی نزدیکترین همسایه که میزان تکه تکه شدگی پهرو های یک کاربری را نشان می دهد مربوط به کاربری کشاورزی (32/6747 متر) بود و کم ترین مقدار آن مربوط به کاربری جنگل (32/908) بود. بحث و نتیجه گیری: میزان تکه تکه شدگی در کاربری کشاورزی بالاترین مقدار است لذا می توان نتیجه گرفت ارتباط آنها با مجموعه هایشان قطع شده است و مفهوم آن این است که اراضی کشاورزی نسبت به سایر طبقات یکپارچگی کمتری (تکه تکه شدگی بیشتری) داشته اند. به هر استفاده از منابع تجدید شونده باید به نحوی صورت گیرد که خللی در موازنه محیط ایجاد نکند چرا تغییر در این منابع به دلیل تغییر در ساختار سیمای سرزمین در کارکرد اکولوژیک منطقه تاثیر گذار است. با این وجود به کار گیری اصول بوم شناسی سیمای سرزمین یک ارزیابی اولیه در مقیاس سیمای سرزمین به دست می دهد که در آن، بر یافتن راهی برای ارزیابی سریع و علمی جهت استفاده از امکانات و خدمات عرضه شده توسط طبیعت در محل تاکید می شود، چون اولویت بندی هر یک از پهرو ها بر پایه کیفیت آنها استوار است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از اصول بوم شناسی سیمای سرزمین جهت تهیه اطلاعات ساختاری- مکانی به منظور طراحی و برنامه ریزی سرزمین بهره گیری شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - طراحی بهینه حوضچههای بازداشت در حوضههای آبریز با استفاده از الگوریتم بهینهساز جامعه مورچگان چند هدفه و مدل SWAT
عباس افشار محمد جواد امامی اسکاردی فرزین جیرانیزمینه و هدف: کنترل بار آلودگی غیر نقطه ای[1] به منظور سالم نگاه داشتن پیکره های آبی از اهمیت به سزایی در مدیریت سیستم های منابع آب برخوردار است. یکی از موثرترین سازه ها در مدیریت بار آلودگی غیر نقطه ای، حوضچه های بازداشت می باشند. طراحی یکپارچه ی مجموعه حوضچه های بازداش چکیده کاملزمینه و هدف: کنترل بار آلودگی غیر نقطه ای[1] به منظور سالم نگاه داشتن پیکره های آبی از اهمیت به سزایی در مدیریت سیستم های منابع آب برخوردار است. یکی از موثرترین سازه ها در مدیریت بار آلودگی غیر نقطه ای، حوضچه های بازداشت می باشند. طراحی یکپارچه ی مجموعه حوضچه های بازداشت در مجموعه زیر حوضه ها می تواند با بازدهی بیشتری در حذف رسوبات همراه باشد. جهت دست یابی به این هدف اتصال الگوریتم های بهینه ساز و نرم افزارهای مدل سازی حوضه های آبریز می تواند کمک به سزایی در طراحی بهینه ی حوضچه های بازداشت باشد. روش کار: هدف از انجام این پژوهش استفاده از یک مدل شبیه ساز-بهینه ساز چند منظوره برای برنامه ریزی و طراحی یکپارچه ی حوضچه های بازداشت در سطح حوضه های آبریز است که بتوان مصالحه ای را بین اهداف مختلف برقرار نمود. واضح است که با استفاده از حوضچه های بازداشت بزرگتر و با تعداد بیشتر می توان میزان حجم بالاتری از رسوبات را به دام انداخت، ولی متعاقبا هزینه های ساخت حوضچه های بازداشت نیز افزایش خواهد یافت. جهت بهینه سازی اندازه و مکان حوضچه های بازداشت در این مساله ی دو هدفه، از الگوریتم دو هدفه جامعه مورچگان و جهت شبیه سازی حوضه ی آبریز از مدل SWAT بهره گرفته شده است. با استفاده از الگوریتم بهینه سازی جامعه مورچگان دو هدفه می توان به یک جبهه جواب های نامغلوب از دو تابع هدف متضاد دست یافت که عبارتند از: هزینه های کنترل بار رسوب تولیدی و بار رسوب تولیدی. یافته ها و نتایج: کارایی مدل پیشنهادی بر روی یک حوضه ی آبریز در غرب ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. استفاده از بهینه ساز کلونی مورچگان و شبیه ساز SWAT، به محققین توانایی مدل سازی حوضه های آبریز و کنترل بار آلودگی غیر نقطه ای را خواهد داد. مدل چند هدفه با توجه به فراهم نمودن جبهه پرتو می تواند مدیران را در اتخاذ راهکار مناسب جهت کنترل کیفیت رواناب خروجی از حوضه ی آبریز یاری نماید. 4- Non-Point Source Management (NPSM) پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - شناسایی مهمترین معیارهای موثر بر کیفیت بصری سیمای سرزمین
سپیده سعیدی مرجان محمدزاده عبدالرسول سلمانماهینی سید حامد میرکریمیزمینه و هدف: عمدتاٌ مطالعاتی که بر پایه معیارهای زیباییشناختی در منظر انجام میگیرند، در پی تعیین زیبایی یا تعالی آن نیستند بلکه در جست و جوی استخراج ترجیحات زیبایی استفاده کنندگان از منظر هستند. این مطالعات با دو رویکرد صورت میگیرند. در رویکرد اول مطالعه بر پایه عوام چکیده کاملزمینه و هدف: عمدتاٌ مطالعاتی که بر پایه معیارهای زیباییشناختی در منظر انجام میگیرند، در پی تعیین زیبایی یا تعالی آن نیستند بلکه در جست و جوی استخراج ترجیحات زیبایی استفاده کنندگان از منظر هستند. این مطالعات با دو رویکرد صورت میگیرند. در رویکرد اول مطالعه بر پایه عوامل قابل اندازهگیری عینی و بررسی ارتباطات متقابل میان آنها و در رویکرد دوم مطالعه بر پایه شناخت عوامل ادراکی مشاهدهگران صورت میگیرد. این تحقیق با هدف شناسایی مهمترین معیارهای موثر بر کیفیت بصری سیمای سرزمین صورت گرفته است. روش بررسی: در این تحقیق، مجموعه معیارهای عینی و ذهنی حوزه آبخیز زیارت که یکی از قطبهای گردشگری استان گلستان به شمار میرود، از نظر ارزش زیبایی شناختی، با استفاده از رویکرد دوم اولویتبندی شدند. به این منظور پرسشنامهای تدوین شد و به تعداد 100 عدد بین افراد بازدیدکننده توزیع شد. داده های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS تحلیل و معیارها با استفاده از روش طبقهبندی رتبهای، اولویتبندی شدند. یافته ها: از مجموع 23 معیار عینی و ذهنی مورد بررسی، 5 معیاری که بالاترین امتیازها را به خود اختصاص دادند عبارتند از: بکر بودن منطقه، پاکیزگی محیط، قابلیت دید آبشار، قابلیت دید نقاط پر تنوع و تنوع رنگ در سیمای سرزمین که میتوانند به عنوان مهمترین مولفههای تاثیر گذار روی ارزش زیبایی شناختی منطقه مورد مطالعه معرفی شوند. نتیجه گیری: معیارهای ذهنی معرفی شده در این پژوهش میتواند به عنوان مجموعه کاملی از کل معیارهای تاثیر گذار روی درک افراد بازدیدکننده از زیبایی منظر، در ارزیابی کیفیت بصری سایر مناطق به کار گرفته شود. ولی انتخاب معیارهای عینی جهت ارزیابی کیفیت بصری هر منطقه باتوجه به موقعیت جغرافیایی، خصوصیات اقلیمی و توپوگرافی منطقه متفاوت خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - ارزیابی قابلیت تفرج و تقاضای تفرجی پارک جنگلی مورینه شهرستان نورآباد
معصومه منصوری زهرا حواسی ابدالانی ضیاء‎الدین باده‏یان محمد جواد عزیزیزمینه و هدف: توسعه گردش‎گری در مناطق حفاظت‎شده، هم برای مدیریت منطقه و هم برای گردش‎گران مزایای فراوانی به همراه دارد. از این رو شناسایی مناطق مناسب و دارای توان، جهت گسترش و توسعه طبیعت‎گردی در مناطق حفاظت‎شده و پارک‎های جنگلی، به‎منظور بهر چکیده کاملزمینه و هدف: توسعه گردش‎گری در مناطق حفاظت‎شده، هم برای مدیریت منطقه و هم برای گردش‎گران مزایای فراوانی به همراه دارد. از این رو شناسایی مناطق مناسب و دارای توان، جهت گسترش و توسعه طبیعت‎گردی در مناطق حفاظت‎شده و پارک‎های جنگلی، به‎منظور بهره‎برداری پایدار از منابع طبیعی اهمیت به‎سزایی دارد. در مطالعه حاضر، به ارزیابی پتانسیل طبیعت‎گردی تفرج‎گاه جنگلی مورینه شهرستان نورآباد واقع در استان لرستان با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP)) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) پرداخته شد. روش بررسی: برای این منظور ابتدا مهمترین معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در ارزیابی پتانسیل تفرجی منطقه شناسایی شدند. سپس با استفاده از روش دلفی پرسش‎نامه‎هایی تهیه و جهت تعیین اهمیت معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در ارزیابی پتانسیل تفرجی منطقه، بین متخصصین توزیع شد. وزن معیارها و زیرمعیارها در هر پرسش‎نامه محاسبهشده و سپس وزن نهایی آنها محاسبه شد. در مرحله بعد نقشه‎های لازم برای ارزیابی پتانسیل منطقه در محیط GIS تهیه گردید. درنهایت با استفاده از روش ترکیب وزنی خطی در محیط GIS نقشه نهایی پتانسیل تفرجی منطقه تهیه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 04/21 درصد از سطح منطقه دارای پتانسیل عالی و 52/22 درصد از سطح منطقه دارای پتانسیل خوب برای اکوتوریسم است. هم‎چنین 7/28 درصد از سطح منطقه دارای پتانسیل متوسط و 7/27 درصد دارای پتانسیل ضعیف می‎باشد. نتیجه‎گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، افزایش اطلاعات افراد در مورد اهمیت تفرج‎گاه مورینه، منجر به افزایش قابلتوجه تمایل به ‎پرداخت جهت حفاظت از این اکوسیستم خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - ارزیابی منابع سرزمین بهمنظور توسعه کاربری گردشگری مطالعه موردی: آبخیز زیارت گرگان
علیرضا میکائیلی تبریزی سمانه دزیانیزمینه و هدف: گردشگری مهمترین صنعت سبز دنیا به شمار میآید. عوامل گوناگونی مانند پراکنش و تعداد جمعیت، نوع مالکیت اراضی، اقلیم، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، آلودگی، انواع سیمای محیط، طراحی سازه و شهری، علایم، زیبایی منظر، باورهای اجتماعی، فرهنگ، معیارهای زیستی و نظایر چکیده کاملزمینه و هدف: گردشگری مهمترین صنعت سبز دنیا به شمار میآید. عوامل گوناگونی مانند پراکنش و تعداد جمعیت، نوع مالکیت اراضی، اقلیم، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، آلودگی، انواع سیمای محیط، طراحی سازه و شهری، علایم، زیبایی منظر، باورهای اجتماعی، فرهنگ، معیارهای زیستی و نظایر آن توسعه یک منطقه را برای توریسم تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این پزوهش، ارزیابی منابع سرزمین برای توسعه گردشگری در حوزه آبخیز زیارت گرگان در استان گلستان میباشد. روش: ابتدا عوامل مؤثر بر کاربری گردشگری متمرکز و گسترده بهطور مجزا، در منطقه شناسایی و نقشههای مربوط در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. برای وزندهی به نقشهها، از فرایند آنالیز سلسلهمراتبی استفاده شد. جهت مشخص نمودن مکانهای مناسب برای هر دو نوع کاربری گردشگری از روش ارزیابی چندمعیاره استفاده شد. درانتها دو نقشه نهایی ادغام و نقشه کاربری گردشگری منطقه مشخص شد. نتایج: طبق نتیجه 15/1137 هکتار از کل آبخیز برای گردشگری گسترده و 48/6 هکتار از منطقه برای گردشگری متمرکز تخصیص داده شد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، میزان کم مناطقی که به گردشگری متمرکز اختصاص یافته و بهخصوص پراکندگی و تکهتکه بودن آنها، نمایانگر این حقیقت است که منطقه برای توسعه گردشگری متمرکز مناسب نبوده و پتانسیل لازم را جهت توسعه زیرساختها و نیز ساخت و سازها بهخصوص بهصورت متراکم دارا نیست. لذا پیشنهاد میگردد ساخت و سازهای مسکونی در این منطقه تحت کنترل قرار گرفته و منطقه در راستای گردشگری گسترده توسعه یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی کیفیت آب با کاربرد شاخص (NSF)WQI(مطالعه موردی: سد چمگردلان ایلام)
پریسا امیری سید محمود شریعت مهدی احمدی کلانزمینه و هدف: پایش کیفیت آب رودخانه های تأمین کننده آب سدها، از مهمترین ابزار جهت ارتقاء کیفی آب مخازن سدها میباشد. با توجه به اهمیت سد چمگردلان، بهعنوان اصلیترین منبع تأمین آب شرب شهر ایلام و وجود منابع آلاینده از قبیل فاضلابهای روستایی، فضولات واحدهای گاوداری و مرغد چکیده کاملزمینه و هدف: پایش کیفیت آب رودخانه های تأمین کننده آب سدها، از مهمترین ابزار جهت ارتقاء کیفی آب مخازن سدها میباشد. با توجه به اهمیت سد چمگردلان، بهعنوان اصلیترین منبع تأمین آب شرب شهر ایلام و وجود منابع آلاینده از قبیل فاضلابهای روستایی، فضولات واحدهای گاوداری و مرغداری در حوضۀ آبریز آن، بررسی کیفی آب این سد با کاربرد شاخص (NSF)WQI امری ضروری به نظر میرسد.مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، پارامترهای کیفی شامل اکسیژن محلول، دما، کدورت، pH، BOD، TDS، فسفات، نیترات و کلیفرم مدفوعی در 7 ایستگاه طی فروردین ماه تا شهریور سال 1392 اندازه گیری شدند و هر ماه یکبار نمونه برداری با سه تکرار انجام گرفت. داده های به دست آمده بر اساس شاخص کیفی آب سازمان بهداشت ملی آمریکا (NSFWQI) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص مذکور، کیفیت آب در تمام ایستگاه های مطالعاتی در گروه سوم و با میزان کیفیت 70- 50 قرار گرفت. بالاترین کیفیت و بیشترین میزان شاخص به مقدار47/63 مربوط به ایستگاه خروجی و پایین ترین کیفیت به میزان 4/51 در ایستگاه تلاقی به دست آمد.بحث و نتیجه گیری: منابع آب بالقوه در معرض آلودگی ناشی از عوامل طبیعی و انسانی است. شاخص NSF(WQI) در ایستگاه های سد حدود(64-53) می باشد و این بیانگر این است که قرار گرفتن آب در شرایط مخزن باعث بهبود وضعیت کیفی آن گردیده است. اطلاعات بدست آمده از کیفیت آب رودخانه ها و تاثیر منفی کاربری های مختلف موجود در حوضه آبریز، امکان تصمیم گیری در خصوص پهنه بندی حوضه ، برای استقرار کاربریهای سازگار جدید و برنامه ریزی جهت نظارت بر نحوه کنترل و کاهش منابع آلاینده موجود را برای مسئولین فراهم می آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - شبیهسازی و پیشبینی برخی از متغیرهای اقلیمی توسط مدل چندگانه خطی SDSM و مدلهای گردش عمومی جو (مطالعه موردی: حوزه آبخیز بار نیشابور)
سیاوش طائی سمیرمی حمید رضا مرادی مرتضی خداقلییکی از ضعف های مدل های GCM بزرگ بودن مقیاس مکانی متغیرهای اقلیمی شبیه سازی شده می باشد که در این صورت برای مطالعات هیدرولوژی و منابع آب در محدوده حوزه های آبخیز از دقت کافی برخوردار نیستند. بنابراین می بایستی آن ها را توسط روش های مختلف کوچک مقیاس نمود. سپس با استفاده ا چکیده کاملیکی از ضعف های مدل های GCM بزرگ بودن مقیاس مکانی متغیرهای اقلیمی شبیه سازی شده می باشد که در این صورت برای مطالعات هیدرولوژی و منابع آب در محدوده حوزه های آبخیز از دقت کافی برخوردار نیستند. بنابراین می بایستی آن ها را توسط روش های مختلف کوچک مقیاس نمود. سپس با استفاده از خروجی های ریز مقیاس سازی شده این مدل ها اثرات تغییر اقلیم در مطالعات هیدرولوژیکی مورد ارزیابی قرار گیرد. از بین روش های ریزمقیاس سازی، روش های آماری به واسطه عملکرد سریع و آسان بیشتر مورد توجه هیدرولوژیست ها قرار می گیرند. در تحقیق حاضر مدل آماری (SDSM) در شبیه سازی و پیش بینی دمای بیشینه، کمینه و بارش در حوزه آبخیز بار نیشابور با استفاده از دو روش آماری و ترسیمی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای اجرای مدل SDSM از خروجی های مدل Hadcm3 و CGCM1 استفاده شد. داده های روزانه دمای بیشینه، کمینه و بارش برای دوره پایه (2000-1970) تحت سه سناریو A1، A2 و B1 شبیه سازی گردید. نتایج هر سه سناریو عموماً حاکی از افزایش دما و کاهش بارش در منطقه مورد مطالعه می باشد. به عنوان مثال با توجه به نتایج پارامترهای آماری، سناریو A2(04/4 RMSE =،84/0R2 = ، 99/0 Nash =، 33/0 MAE =، و 24/0-= (PBIS مشاهده شد که خروجی های مدل Hadcm3 تحت سناریو A2 دارای تطابق بیشتری با دوره پایه بوده است. نتایج نشان داد که در دوره های 2039-2010، 2069-2040 و 2099-2070، دمای میانگین به ترتیب 01/0، 3/0 و 6/0؛ دمای متوسط کمینه 3/0، 5/0 و 4/1 و دمای متوسط بیشینه 7/0، 4/1 و 7/2 درجه سانتی گراد نسبت به دوره پایه در حوضه مورد مطالعه افزایش می یابد همچنین نتایج نشان داد که در سه دوره مورد مطالعه بارش متوسط به اندازه 6، 10 و 17 میلی متر نسبت به دوره پایه کاهش می یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز زاخرد جهت توسعه اکوتوریسم با استفاده از GIS
سولماز دشتی سید مسعود منوری سید محمود شریعت غلامرضا سبزقبائیارزیابی توان اکولوژیک به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری و برنامه ریزی استفاده از سرزمین در تمامی نقاط جهان به کار گرفته می شود.این امر به دلیل ضرورت انتخاب عملکرد و مکان های بهینه آن در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست برای دست یابی به توسعه پایدار اتفاق می افتد. در این ت چکیده کاملارزیابی توان اکولوژیک به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری و برنامه ریزی استفاده از سرزمین در تمامی نقاط جهان به کار گرفته می شود.این امر به دلیل ضرورت انتخاب عملکرد و مکان های بهینه آن در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست برای دست یابی به توسعه پایدار اتفاق می افتد. در این تحقیق ارزیابی توان اکولوژیکی حوضه آبخیز زاخرد با وسعتی معادل23/82 کیلومتر مربع که در قسمت شمال غرب شهرستان شیراز و شرق شهرستان کازرون در استان فارس واقع گردیده است صورت پذیرفت. در ارزیابی توان اکولوژیکی حوضه زاخرد از روش مک هارگ (Mc Harg)، استفاده شده است. پیرو ارزیابی توان سرزمین نوعی مدل لازم خواهد بود که در این مطالعه از مدل اکولوژیکی مخدوم و به منظور ارتقاء مدیریت کنونی سرزمین برای تعیین کاربری اکوتوریسم منطقه از ابزار توانمند و دقیق GIS استفاده شده است .در قالب این مطالعات، ابتدا منابع اکولوژیکی (فیزیکی و بیولوژیکی) منطقه شناسایی گردید. داده های رقومی و به همراه دیگر داده های توصیفی برای ایجاد پایگاه داده ها، به سامانهArcview داده شد. سپس با تلفیق و رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی، در سامانه مذکور نقشه یگان های اکولوژیکی منطقه به همراه جدول ویژگی های واحد، ایجاد و نسبت به ارزیابی توان منطقه اقدام و مناطق مستعد برای توسعه اکوتوریسم مشخص گردید. نتیجه بررسی نشان می دهد که با در نظر گرفتن تمامی پارامترهای اکولوژیکی 94/0 % اراضی با مساحتی کمتراز یک کیلومتر مربع برای تفرج متمرکز و 24 % اراضی با مساحتی معادل 72/19 کیلومتر مربع جهت تفرج گسترده مناسب می باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - استفاده از روش طبقه بندی فازی برای تهیه نقشه کاربری اراضی (مطالعه موردی زیر حوزه آبخیز حبله رود)
مرضیه علی خواه اصل الهام فروتنکاربری اراضی، از دیرباز به منظور برنامه ریزی و مدیریت منابع مد نظر قرار گرفته است. تکنیکهای سنجش از دور بهترین وسیله برای استخراج نقشه کاربری اراضی می باشد. لذا در این تحقیق، از تکنیک فازی که یکی از روش های طبقه بندی در سنجش از دور می باشد به منظور تهیه نقشه کاربری اراض چکیده کاملکاربری اراضی، از دیرباز به منظور برنامه ریزی و مدیریت منابع مد نظر قرار گرفته است. تکنیکهای سنجش از دور بهترین وسیله برای استخراج نقشه کاربری اراضی می باشد. لذا در این تحقیق، از تکنیک فازی که یکی از روش های طبقه بندی در سنجش از دور می باشد به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی استفاده گردید.منطقه مورد مطالعه،یکی اززیر حوزه های حوزه آبخیز حبله رود است و در این تحقیق، از تصویر ماهواره ایETM+ در سال 2002 استفاده گردید. ماتریس های خطا و ضرایب کاپا نشان می دهد که تفکیک اراضی دیم و مراتع با وضعیت خوب و متوسط، با دقت خوبی صورت پذیرفته است و بیشترین خطای این روش، در مشخص نمودن مرز اراضی زراعی آبی و مراتع فقیر می باشد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - بخشبندی تصاویرCT کبد با پرتوشناسی بر مبنای الگوریتم آبپخشان
محسن آقاطاهری خوزانی فتانه تقی زاده فرهمندهدف: هدف پژوهش حاضر بخشبندی تصاویر CT کبد با پرتوشناسی بر مبنای الگوریتم آبپخشان است. مواد و روشها: در اﯾﻦ مطالعه یک روش ﻧﯿﻤﻪﺧﻮدﮐﺎر ﺑﺮای ﺑﺨﺶﺑﻨﺪی ﺗﻮﻣﻮرﻫﺎی ﮐﺒﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺳﯽﺗﯽ اﺳﮑﻦ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺑﺘﺪا ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎرﺑﺮ ﺑﺎﻓﺖ ﺗﻮﻣﻮر و ﮐﺒﺪ ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻘﺎﻃﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﮔﺮدد. چکیده کاملهدف: هدف پژوهش حاضر بخشبندی تصاویر CT کبد با پرتوشناسی بر مبنای الگوریتم آبپخشان است. مواد و روشها: در اﯾﻦ مطالعه یک روش ﻧﯿﻤﻪﺧﻮدﮐﺎر ﺑﺮای ﺑﺨﺶﺑﻨﺪی ﺗﻮﻣﻮرﻫﺎی ﮐﺒﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺳﯽﺗﯽ اﺳﮑﻦ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺑﺘﺪا ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎرﺑﺮ ﺑﺎﻓﺖ ﺗﻮﻣﻮر و ﮐﺒﺪ ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻘﺎﻃﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﮔﺮدد. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ روش آﺑﭙﺨﺸﺎن، ﺷﮑﻞﺷﻨﺎﺳﯽ ﺳﻪ ﺑﻌﺪی ﻧﻘﺎط اوﻟﯿﻪ در ﺗﻮﻣﻮر و ﮐﺒﺪ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ روش اﻧﺘﺸﺎر ﻗﯿﻮد واﺑﺴﺘﻪ، ﺗﺨﻤﯿﻦ ﺑﺮﭼﺴﺐﻫﺎی ﺑﺎﻓﺖ ﺗﻮﻣﻮر و ﮐﺒﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﺷﺘﺮاك ﺑﯿﻦ ﺑﺮﭼﺴﺐﻫﺎی ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه، ﻣﺤﺪوده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﺮز ﺗﻮﻣﻮر ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽآﯾﺪ و ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آﺷﮑﺎرﺳﺎز ﻟﺒﻪ ﮐﻨﯽ، ﻣﺮزﻫﺎی ﻧﻬﺎﯾﯽ ﺗﻮﻣﻮر ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. یافتهها: تغییرات تعداد نقاط اولیه، بر روی نتایج خروجی تاثیر کمی داشته است. در روش CAP با توجه به آنکه تخمین دادهها با استفاده از نقاط نمونهبرداری شده صورت میگیرد و اطراف این نقاط تخمین زده میشود، با هر تعداد نمونه اولیه، روشCAP قادر است تا نتایج نهایی را تولید نماید، که این امر نشاندهنده قدرت بالای روش CAP در تخمین دادهها است. نتیجهگیری: بکارگیری الگوریتم آبپخشان باعث بهبود بخشبندی تصاویر CT کبد با پرتوشناسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - تشخیص طحال از تصاویر MRI شکمی با استفاده از شبکه های عصبی وتبدیل آبخیز
زهره میری علیرضا ذوالقدراصلی مهران یزدیامروزه MRI یکی از روش های مفید تصویر برداری است. از تصویر برداری MRI شکمی بطور گسترده ای در تشخیص های پزشکی از جمله تومورها، تشخیص بافت و غیره استفاده می گردد.لذا الگوریتمهای سریع و مناسب بخش بندی نقش مهمی در تشخیص بیماری ها، طبقه بندی و توصیف کمی بافت، جداسازی عناصر مخ چکیده کاملامروزه MRI یکی از روش های مفید تصویر برداری است. از تصویر برداری MRI شکمی بطور گسترده ای در تشخیص های پزشکی از جمله تومورها، تشخیص بافت و غیره استفاده می گردد.لذا الگوریتمهای سریع و مناسب بخش بندی نقش مهمی در تشخیص بیماری ها، طبقه بندی و توصیف کمی بافت، جداسازی عناصر مختلف و تشخیص تومور دارد. در این مقاله یک سیستم اتوماتیک جداسازی طحال از تصاویر MRI شکمی ارائه شده است که شامل دو مرحله پیش پردازش و الگوریتم جداسازی طحال می باشد. پیش پردازش جهت نویز زدایی و بالا بردن کیفیت تصویر استفاده می شود. جداسازی طحال شامل سه مرحله بخش بندی با استفاده از تبدیل آبخیز، محاسبه ویژگی ها و مرحله آخر مقایسه این ویژگی ها با مقادیر مرجع می باشد.هر عنصری که ویژگی های آن به ویژگی های مرجع نزدیکتر باشد بعنوان طحال برچسب زده می شود.برای بدست آوردن مقادیر مرجع که همان ویژگی های شکلی طحال می باشد، از یک شبکه عصبی رو به جلو استفاده شده است. نتایج خروجی طحال بدست آمده با خروجی طحال که توسط یک متخصص استخراج می گردد مقایسه و درصد اختلاف این دو خروجی به عنوان خطا در نظر گرفته می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - روشی برای بخش بندی تصاویر سنجش از دور با استفاده از الگوریتم Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means
محسن حامد فاطمه حاجیانیدر تقسیم بندی پیکسل های تصویر سنجش از دور با استفاده از بخش بندی Watershed، مرزهای تصویر به خوبی آشکار نمی شوند. در این مقاله، یک الگوریتم خوشه بندی تصویر بر اساس بخش بندی Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means ارائه شده است. روش کار به این صورت است که در ابتدا از الگوریتم چکیده کاملدر تقسیم بندی پیکسل های تصویر سنجش از دور با استفاده از بخش بندی Watershed، مرزهای تصویر به خوبی آشکار نمی شوند. در این مقاله، یک الگوریتم خوشه بندی تصویر بر اساس بخش بندی Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means ارائه شده است. روش کار به این صورت است که در ابتدا از الگوریتم Watershed برای بخش بندی تصویر حاصل از مجموع مشتق تصویر با تصویر اصلی استفاده می شود. مشتق گرفتن از تصویر موجب می شود مرزهای تصویر به خوبی آشکار شده و رویهم افتادگی بین مرزها رخ ندهد. پس از بخش بندی، برای ترکیب نواحی مشابه حاصل، از خوشه بندی Fuzzy C-Means استفاده می شود. در نهایت، به منظور بهبود نتایج خوشه بندی، یک ماتریس تقسیم بندی جدید نیز برای هر ناحیه از تصویر، با توجه به ویژگی های نواحی همسایه ی آن محاسبه می شود. با توجه به اینکه تصاویر سنجش از دور شامل یک سطح نویز بالا هستند، الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم Watershed رایج، توانایی بیشتری در مقابله با نویز دارد و لبه های تصویر بهتر نمایان می شوند. نتایج آزمایش روش پیشنهادی بر روی یک نمونه تصویر سنجش از دور، عملی بودن و کارایی الگوریتم پیشنهادی را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - روشی برای بخش بندی تصاویر سنجش از دور با استفاده از الگوریتم Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means
ابراهیم علی بابایی روح اله آقاجانیدر تقسیم بندی پیکسل های تصویر سنجش از دور با استفاده از بخش بندی Watershed، مرزهای تصویر به خوبی آشکار نمی شوند. در این مقاله، یک الگوریتم خوشه بندی تصویر بر اساس بخش بندی Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means ارائه شده است. روش کار به این صورت است که در ابتدا از الگوریتم چکیده کاملدر تقسیم بندی پیکسل های تصویر سنجش از دور با استفاده از بخش بندی Watershed، مرزهای تصویر به خوبی آشکار نمی شوند. در این مقاله، یک الگوریتم خوشه بندی تصویر بر اساس بخش بندی Watershed و خوشه بندی Fuzzy C-Means ارائه شده است. روش کار به این صورت است که در ابتدا از الگوریتم Watershed برای بخش بندی تصویر حاصل از مجموع مشتق تصویر با تصویر اصلی استفاده میشود. مشتق گرفتن از تصویر موجب میشود مرزهای تصویر به خوبی آشکار شده و رویهم افتادگی بین مرزها رخ ندهد. پس از بخش بندی، برای ترکیب نواحی مشابه حاصل، از خوشه بندی Fuzzy C-Means استفاده میشود. در نهایت، به منظور بهبود نتایج خوشه بندی، یک ماتریس تقسیم بندی جدید نیز برای هر ناحیه از تصویر، با توجه به ویژگیهای نواحی همسایهی آن محاسبه میشود. با توجه به اینکه تصاویر سنجش از دور شامل یک سطح نویز بالا هستند، الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم Watershed رایج، توانایی بیشتری در مقابله با نویز دارد و لبه های تصویر بهتر نمایان میشوند. نتایج آزمایش روش پیشنهادی بر روی یک نمونه تصویر سنجش از دور، عملی بودن و کارایی الگوریتم پیشنهادی را نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - پایش تغییرات سطح پوشش جنگل های حوزه سیاه مزگی استان گیلان با استفاده از تصاویر لندست
سید آرمین هاشمی سید رضا فاطمی طلب حمیده کاوسی کلاشمی مرتضی معدنی پور کرمانشاهیدر طول دهههای اخیر جنگلهای خزری توسط دخالتهای انسانی مورد تعرض قرار گرفتهاند. دسترسی آسان، فراوانی و تنوع محصولات جنگلی با ارزش منجر به افزایش تراکم جمعیت، ایجاد مناطق مسکونی جدید و فعالیتهای جنگلزدایی شده است. آشکار ساختن تغییرات یکی از روشهای اساسی در مدیریت و چکیده کاملدر طول دهههای اخیر جنگلهای خزری توسط دخالتهای انسانی مورد تعرض قرار گرفتهاند. دسترسی آسان، فراوانی و تنوع محصولات جنگلی با ارزش منجر به افزایش تراکم جمعیت، ایجاد مناطق مسکونی جدید و فعالیتهای جنگلزدایی شده است. آشکار ساختن تغییرات یکی از روشهای اساسی در مدیریت و ارزیابی منابع طبیعی است. هدف از این مطالعه پایش تغییرات سطح جنگلهای سیاه مزگی در دو مقطع زمانی (2000 و 2015)، با استفاده از تصاویر لندست +ETM سال 2000 و OLI سال 2015 است. به منظور تهیه نقشه وضعیت گستره جنگل در سالهای 2000 و 2015، تصاویر با استفاده از 20 نقطه کنترل زمینی که به صورت تصادفی از سرتاسر حوزه برداشت، و با نقشه های توپوگرافی منطقه تصحیح هندسی گردید. پس از انتخاب بهترین مجموعه باندی با استفاده از شاخص فاصله باتاچاریا، طبقهبندی تصاویر با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. نتایج طبقهبندی به روش شبکه عصبی در تصاویر سال 2000 و 2015 در حوزه سیاه مزگی نشان داد که صحت کلی به ترتیب 75/95% و 96/95% است. همچنین مساحت اراضی جنگل طی سالهای 2000 تا 2015 به اندازه 55/213 هکتار کاهش داشته است. همچنین مراتع متراکم نیز کاهش چشمگیری داشته اما در این بازه زمانی بر وسعت زراعت دیم و مراتع نیمه متراکم به میزان 95/169 و 6/9 هکتار افزوده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - پیش بینی تغییرات کاربری جنگل در حوزه آبخیز چالوس رود
وجیهه قربان نیا خیبری میر مهرداد میرسنجری محسن آرمینتخریب جنگل، فرآیندهای حوزه آبخیز و چرخه های بیوشیمیایی را تحت تأثیر قرار می دهد و منجر به فرسایش خاک و کمبود آب در حوزه های آبخیز می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری جنگل در حوزه آبخیز چالوس رود در غرب استان مازندران با استفاده از مدل ژئومد (Geomod) انجام چکیده کاملتخریب جنگل، فرآیندهای حوزه آبخیز و چرخه های بیوشیمیایی را تحت تأثیر قرار می دهد و منجر به فرسایش خاک و کمبود آب در حوزه های آبخیز می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری جنگل در حوزه آبخیز چالوس رود در غرب استان مازندران با استفاده از مدل ژئومد (Geomod) انجام شده است. در این تحقیق، ابتدا نقشه های کاربری جنگل در سال های 1987 و 2015 با استفاده از تصاویر ماهوارهای تهیه شد. سپس نقشه مطلوبیت کاربری جنگل با برقراری رابطه رگرسیونی بین نقشه معیارهای مطلوبیت و نقشه تغییرات جنگل در دوره زمانی 1987-2015 تولید شد. در نهایت با استفاده از نقشه کاربری جنگل در سال 1987، نقشه مطلوبیت جنگل و تعداد پیکسل های تغییر یافته کاربری جنگل در فاصله زمانی سال های 1987 تا 2015، پیش بینی نقشه کاربری جنگل برای سال 2043 با استفاده از ژئومد انجام شد. همچنین با استفاده از تابع Validate و نقشه کاربری جنگل طبقه بندی شده سال 2015، به عنوان نقشه مرجع، و نقشه کاربری جنگل پیش بینی شده سال 2015 به عنوان نقشه مقایس ه ای، اعتبار نقشه تولیدی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که وسعت کاربری جنگل در سال 1987، 2015 و 2043 به ترتیب 38683/65، 24864/35 و 15227/25 هکتار است به طوری که وسعت تغییرات کاربری جنگل در 28 سال گذشته و 28 سال آینده به ترتیب 35/72 و 38/76 درصد است. تغییرات جنگل در دوره زمانی 1987 تا 2015 به ترتیب تحت تأثیر عواملی مثل فاصله از جاده، تراکم پوشش جنگل، فاصله از روستا، شیب دامنه و ارتفاع از سطح دریا است. ضرایب Pseudo R2 و منحنی راک (ROC) به ترتیب 0/29 و 0/85 است که نشاندهنده توانایی مناسب مدل در برآورد تغییرات جنگل در 28 سال گذشته و توافق نسبی مدل بدست آمده با تغییرات واقعی است. در این مطالعه صحت نقشه های کاربری اراضی بدست آمده حدود 96 درصد بود که قابلیت مناسب مدل ژئومد در مدل سازی تغییرات کاربری زمین در حوزه آبخیز چالوس رود را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - ارزیابی توان اکولوژیک آبخیز آکوجان برای کاربری های مرتعداری و کشاورزی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی
جمال مصفایی امین صالح پور جم مهدی کمالیارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین، مرحله میانی فرآیند آمایش سرزمین است که طی آن متناسبترین کاربری ها برای یک منطقه تعیین میشوند. لذا انجام این مطالعات، برای دستیابی به توسعه پایدار امری ضروری بوده و نیازمند تحقیق در مکان از دیدگاه های مختلف است. هدف تحقیق حاضر، تعیین توان چکیده کاملارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین، مرحله میانی فرآیند آمایش سرزمین است که طی آن متناسبترین کاربری ها برای یک منطقه تعیین میشوند. لذا انجام این مطالعات، برای دستیابی به توسعه پایدار امری ضروری بوده و نیازمند تحقیق در مکان از دیدگاه های مختلف است. هدف تحقیق حاضر، تعیین توان اکولوژیک اراضی برای کاربری های کشاورزی و مرتعداری و همچنین مشخص کردن نوع و مساحت کاربری های غیرمجاز و خارج از توان اکولوژیک در حوزه آکوجان قزوین است. بدین منظور، ابتدا نقشه طبقات منابع اکولوژیک آبخیز آکوجان شامل بارش، ارتفاع، شیب، اجزاء واحد اراضی (عمق و بافت خاک)، پوشش گیاهی و شدت فرسایش تهیه و از انطباق آنها، نقشه واحدهای همگن زیست محیطی حاصل شد. سپس تناسب هر واحد همگن مطابق با مدل اکولوژیکی کشاورزی و مرتعداری، برای کاربری های کشاورزی و مرتعداری تعیین شد. درنهایت مساحت و نوع کاربری های غیرمجاز با استفاده از انطباق نقشه کاربری اراضی فعلی با نقشه کاربری های حاصل از توان اکولوژیک، استخراج شد. نتایج نشان داد که درمجموع 3188 هکتار (44%) از اراضی سطح آبخیز تحت کاربری های غیرمجاز قرار دارد که سهم کاربری های غیرمجاز دامداری و مرتعداری، کشت و باغات آبی و دیم زارها به ترتیب برابر 2569 هکتار (34.9%)، 211 هکتار (2.8%) و 408 هکتار (5.5%) می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که در آبخیز آکوجان، تفاوت زیادی بین کاربریهای مناسب و کاربریهای فعلی اراضی موجود است که بیانگر میزان انحراف از اصول توسعه پایدار محسوب میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - بررسی کارایی مدل دمپستر- شافر در پتانسیلیابی مناطق مستعد فرسایش خاک حوزه آبخیز کاکارضا در استان لرستان
سمیرا قربانی نژاد حسین زینی وند علی حقی زاده ناصر طهماسبی پورشناسایی مناطق مستعد فرسایش می تواند به عنوان یکی از مهمترین پیش زمینه های ضروری برای اجرای اقدامات حفاظت خاک درنظر گرفته شود. در این تحقیق کارایی مدل دمپستر- شافر در پتانسیلیابی مناطق مستعد فرسایش حوزه آبخیز کاکارضا در استان لرستان موردبررسی قرار گرفت. ابتدا لایهها چکیده کاملشناسایی مناطق مستعد فرسایش می تواند به عنوان یکی از مهمترین پیش زمینه های ضروری برای اجرای اقدامات حفاظت خاک درنظر گرفته شود. در این تحقیق کارایی مدل دمپستر- شافر در پتانسیلیابی مناطق مستعد فرسایش حوزه آبخیز کاکارضا در استان لرستان موردبررسی قرار گرفت. ابتدا لایههای رقومی متغیرهای مؤثر در فرسایش شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح زمین، سنگ شناسی، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، خاک و شاخص رطوبت توپوگرافی تهیه گردید. همچنین 29 موقعیت فرسایشیافته از نقاط فرسایشی موجود منطقه در بازدید میدانی که موقعیت آن ها در تاریخ 20 تیرماه 1395 با GPS و از طریق گوگل ارث به دست آمده بود به صورت لایه موقعیت رقومی درآمده و بهصورت تصادفی به گروههای آموزش (70%) و اعتبارسنجی (30%) تقسیمگردید. لایههای مربوط به متغیرهای محیطی نظیر کاربری اراضی ابتدا بر اساس بازدیدهای میدانی اصلاح و طبقهبندی شد و بر اساس تراکم نقاط فرسایشی در منطقه موردنظر و تجزیهوتحلیل مدل دمپستر- شافر، وزن هریک از کلاسها تعیین و نقشه پتانسیل مناطق حساس به فرسایش بر اساس مدل دمپستر- شافر تهیه شد. اعتبارسنجی نقشه نهایی بر اساس دادههای گروه اعتبارسنجی و روش منحنی مشخصه عملکرد نسبی (ROC) انجام شد. نتایج نشانداد که نقشه دارای میزان اعتبار 21% بوده که بیانگر قابلیت ضعیف این مدل در پتانسیلیابی مناطق حساس به فرسایش خاک میباشد. بنابراین میتوان بیانداشت این مدل بر خلاف توانایی خوبی که در تعیین مناطق مستعد و حساس به سایر پدیده هایی نظیر سیل، فرسایش خندقی و غیره دارد، قابلیت پتانسیلیابی فرسایش سطحی را ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - بررسی خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی با استفاده از شاخصهای خشکسالی(مطالعۀ موردی: حوزه آبخیز قرهسو)
مهشید کریمی کاکا شاهدیخشکسالی بهعنوان یک مخاطره طبیعی همواره بخش هایی از کشور را متأثر نموده است. امروزه با استفاده از تکنیک سنجشازدور می توان خشکسالی را از طریق اثراتی که بر روی گیاهان دارد، مطالعه و به نتایج دقیق تر و مؤثرتری برای مدل سازی خشکسالی دستیافت. هدف از این پژوهش بررسی رابط چکیده کاملخشکسالی بهعنوان یک مخاطره طبیعی همواره بخش هایی از کشور را متأثر نموده است. امروزه با استفاده از تکنیک سنجشازدور می توان خشکسالی را از طریق اثراتی که بر روی گیاهان دارد، مطالعه و به نتایج دقیق تر و مؤثرتری برای مدل سازی خشکسالی دستیافت. هدف از این پژوهش بررسی رابطه خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی با استفاده از شاخص های خشکسالی و تکنیک سنجشازدور در حوزه آبخیز قرهسو است. برای این منظور، از تصاویر سنجنده مودیس (ماهواره Terra، محصول MODO9Q1)، داده های بارندگی پنج ایستگاه باران سنجی و داده های دبی پنج ایستگاه هیدرومتری از سال2000 تا 2015 استفاده گردید. نتایج حاصل از مقایسه خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی بیانگر انطباق هر سه نوع خشکسالی در سال های 2000، 2001، 2004، 2005، 2007، 2009، 2010، 2011، 2012، 2013، 2014 و 2015 بود. باوجوداینکه مقادیر شاخص SPI و NDVI در سال های 2002، 2003 و 2008 مثبت بود، اما شاخص SDI وقوع خشکسالی هیدرولوژیکی (مقادیر منفی) را نشان داد. همچنین در سال 2006 علیرغم افزایش بارش اما این سال با خشکسالی کشاورزی و هیدرولوژیکی مواجه بوده است. بنابراین طبق نتایج بهدستآمده همزمانی انواع خشکسالی در تمام سال ها وجود ندارد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که بین میانگین شاخص NDVI و میانگین شاخص SPI و SDI همبستگی بالایی به ترتیب برابر با 0.706 و 0.788 در سطح معنیداری 0.01 وجود دارد. بهطورکلی، نتایج شاخص SPI و SDI تا حدود زیادی نتایج شاخص NDVI را تأیید میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - ارزیابی صحت مکانی برنامه های اصلاح و احیاء پیشنهادی در طرح مرتعداری حوزه آبخیز میخوران کرمانشاه
زینب جعفریان سمیرا پروینی عطااله کاویانبا توجه به هزینه های تعلقگرفته به اجرای طرح های منابع طبیعی، انجام مطالعات دقیق و کاربردی ضروری است چراکه عدم پاسخ مثبت طرح های انجامشده، هدر رفت سرمایه انسانی و بودجه مالی و عدم اعتماد ساکنین حوزه های آبخیز به مجریان طرح ها و ادارات منابع طبیعی را در پی خواهد د چکیده کاملبا توجه به هزینه های تعلقگرفته به اجرای طرح های منابع طبیعی، انجام مطالعات دقیق و کاربردی ضروری است چراکه عدم پاسخ مثبت طرح های انجامشده، هدر رفت سرمایه انسانی و بودجه مالی و عدم اعتماد ساکنین حوزه های آبخیز به مجریان طرح ها و ادارات منابع طبیعی را در پی خواهد داشت. هدف این تحقیق، مکان یابی عملیات اصلاحی و احیایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به روش بولین و مقایسۀ نتایج آن با پروژه های طرح اجراشده در حوزه آبخیز میخوران در سال 1385 است. مکان یابی روش های اصلاح و احیائی به تفکیک بر اساس نقشه های بارندگی، شیب، وضعیت مرتع و خاک در مراتع مذکور انجام شد و سپس با تلفیق نقشه های پیشبینیشده برای همۀ عملیات قابلاجرا، نقشه پیشنهادی مکان های مناسب اجرا معرفی گردید. این نقشه نشان داد که بذرکاری در 4.761 کیلومترمربع، میانکاری در6.973، کپه کاری در 15.154، پیتینگ در 0.127، ریپر زدن در 0.455، بذرپاشی در 0.046 و تبدیل دیمزارهای کم بازده به مرتع در 17.997 کیلومترمربع و قرق در تمام سطح حوضه قابلاجراست. در طی طرح اجراشده در بهار 1385 کپه کاری در مساحت 3.004، نهال کاری در 7.675، مدیریت چرای دام در مرتع 51.717، حفاظت از اراضی حساس در 15.271 و تبدیل دیمزارهای کم بازده به مرتع در 2.067 کیلومترمربع از سطح مراتع این حوزه اجراشده است که با تطبیق این دو نقشه، ضریب کاپا برابر 0.27 بهدستآمده که نشان دهنده تطابق کم بین دو نقشه است. این نتیجه مبین عدم تناسب عملیات اصلاحی و احیایی اجراشده با عملیات مناسب بر اساس شرایط موجود در منطقه، است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل زنجیره مارکوف CA-Markov (مطالعه موردی: حوزه آبخیز صفارود رامسر)
ناهید صالحی محمدرضا اختصاصی علی طالبیامروزه پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند ابزار مفیدی برای کمک به برنامه ریزان در شرایط پیچیده باشد. هدف از این تحقیق، پایش و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دوره 28 ساله (2014-1986) با مدل زنجیره ای مارکوف (CA-Markov) در حوزه آبخ چکیده کاملامروزه پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند ابزار مفیدی برای کمک به برنامه ریزان در شرایط پیچیده باشد. هدف از این تحقیق، پایش و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دوره 28 ساله (2014-1986) با مدل زنجیره ای مارکوف (CA-Markov) در حوزه آبخیزصفارود-رامسر استان مازندران است. ابتدا نقشه های کاربری اراضی و NDVI با استفاده از تصاویر سنجنده ( ETM+(2000) ،TM (1986 و (OLI (2014ماهواره لندست تهیه گردید. صحت مدل زنجیره ای مارکوف با استفاده از شاخص کاپا 87% برآورد گردید. به منظور واسنجی مدل زنجیره مارکوف، نقشه کاربری اراضی سال 2014 تهیه شد و ضریب کاپای نقشه حاصل از مدل سازی و نقشه کاربری مبنا (سال 2014)، 82% به دست آمد. نتایج نشان داد که در فاصله زمانی بین سال های 2014-1986، وسعت اراضی جنگلی به میزان 10.26 درصد کاهش و 3.27 درصد مساحت مناطق مسکونی افزایشیافته است. نقشه کاربری اراضی برای سال های 2021 و 2028 با مدل زنجیره مارکوف پیش بینی گردید. نتایج نشان داد که در فاصله زمانی 2028-2014، اراضی جنگلی و مراتع به ترتیب به میزان 4.92 و 1.7 درصد کاهش دارد. کاربری مسکونی 8.04 درصد افزایش و اراضی کشاورزی به مقدار ناچیزی تغییر خواهد داشت که بیانگر تغییرات کاربری به سمت اراضی مسکونی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - پایش تغییرات پوشش گیاهی حوزه آبخیز کرج با استفاده از شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی و تحلیل گرادیان
فاطمه محمدیاری میرمهرداد میرسنجری اردوان زرندیاندر تحقیق حاضر تغییرات پوشش گیاهی حوزه آبخیز کرج در سال های 1385، 1390 و 1396 با استفاده از شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI)، تلفیق متریک های سرزمین و تحلیل گرادیان بررسیشده است. پس از محاسبه شاخص NDVI، برای انجام تحلیل گرادیان دو ترانسکت در جهت شمال -جنوب و شرق- چکیده کاملدر تحقیق حاضر تغییرات پوشش گیاهی حوزه آبخیز کرج در سال های 1385، 1390 و 1396 با استفاده از شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI)، تلفیق متریک های سرزمین و تحلیل گرادیان بررسیشده است. پس از محاسبه شاخص NDVI، برای انجام تحلیل گرادیان دو ترانسکت در جهت شمال -جنوب و شرق- غرب طراحی شد. سپس 6 متریک در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین با روش پنجره متحرک محاسبه گردید. نتایج مقایسات مساحت طبقات نشان داد که بیشترین افزایش مساحت در اراضی با پوشش گیاهی بسیار خوبصورت گرفته، بهطوریکه 5104 هکتار (4 درصد) بر وسعت آن افزودهشده است. همچنین بیشترین کاهش مساحت در اراضی با پوشش عالی است که در بازه زمانی موردمطالعه به میزان 4055 هکتار (3 درصد) کاهشیافته است. نتایج تحلیل گرادیان نیز نشان داد که الگوی پراکنش پوشش گیاهی در هر سه سال موردبررسی به صورت کپه ای است. نتایج حاصل از آنالیز هر دو ترانسکت در سطح سیمای سرزمین و کلاس نشان داد که میانگین فاصله از نزدیکترین همسایه بهتدریج در طول ترانسکت ها افزایش و درمجموع در سال 1396 نسبت به سال اولیه افزایشیافته است. این امر نشانگر افزایش فاصله میان لکه های هم نوع و دشواری ارتباط میان آنهاست که از علائم بروز ازهمگسیختگی در سیمای سرزمین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - شناسائی و ارزیابی مناطق مستعد ژئوتوریسم با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محدوده قله دماوند درحوضه آبخیزهراز)
کوردوان هدایتی پور قربان وهاب زاده سید رمضان موسویپیشینه و هدفقله آتشفشانی دماوند، با دارا بودن مناظر بدیع و پدیده های ژئومورفولوژیکی مختص به خود، تنوع حیات وحش، پوشش گیاهی، و شرایط اقلیمی منحصر به فرد، یکی از مهمترین اماکن گردشگری استان مازندران به شمار می آید. بنابراین حفاظت از این ذخایر بی نظیر مخصوصاً پدیده ها چکیده کاملپیشینه و هدفقله آتشفشانی دماوند، با دارا بودن مناظر بدیع و پدیده های ژئومورفولوژیکی مختص به خود، تنوع حیات وحش، پوشش گیاهی، و شرایط اقلیمی منحصر به فرد، یکی از مهمترین اماکن گردشگری استان مازندران به شمار می آید. بنابراین حفاظت از این ذخایر بی نظیر مخصوصاً پدیده های زمین شناسی که حاصل میلیون ها سال تغییر و تحولات کره زمین در این منطقه است، بسیار ضروری است. برنامه ریزی جامع ملی و بین المللی بر اساس اصول توسعه پایدار، برای تداوم این میراث جهانی ضروری است. با بهره گیری از ابزار های ارزشمندی همچون سامانه اطلاعات جغرافیایی، می توان به منظور توسعه پایدار در منطقه به شناسایی مناطق مستعد توسعه ژئو توریسم پرداخت و سپس ارزیابی و مدیریت بهینه را بکار گرفت. علاوه بر ارزش های علمی، ژئومورفوسایت ها دارای ارزش های حفاظتی، فرهنگی، زیبایی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری می باشند. جهت مدیریت جامع حوضه های آبخیز، در نظر گرفتن همه جنبه های طبیعی و انسانی مؤثر در زمین گردشگری، جهت پتانسیل یابی الزامی است. در این مطالعه جهت تعیین پتانسیل مناطق مستعد ژئوتوریسم، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد.مواد و روش ها قله دماوند با ارتفاع 5672 متر، در شمال ایران واقع شده است. بلندترین قله در ایران و خاورمیانه، همچنین بلندترین قله آتشفشانی نیمه فعال آسیا می باشد. دماوند یک کوه آتشفشانی مطبق و نیمه فعال است که عمدتاً در دوران چهارم زمین شناسی موسوم به دوران کواترنری و دوره هولوسین تشکیل شده است. از دیدگاه تقسیمات کشوری، در شهرستان آمل استان مازندران قرار دارد. ارتفاع آن از سـطح دریا 5672 متر، متوسـط بارندگـی سـالانه 540 میلی متـر و به طـور عمـده به صـورت برف اسـت. اقلیم این بخش از حوضه براساس روش کوپن، اقلیم نیمه مرطوب و مطابق روش آمبرژه، نیمه مرطوب سرد است. جهت تعیین شاخص های مؤثر در پتانسیل یابی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم، مطالعه معیارها به دو دسته معیارهای مؤثر و موانع محدود کننده توسعه، تقسیم بندی شده است. لایه های موانع توسعه شامل؛ حریم رودخانه ها و حریم جاده های اصلی، حریم جاده های فرعی و حریم جاده های بین روستایی است. لایه های مؤثر مورد مطالعه به همراه وزن نسبی حاصل از تحلیل پرسشنامه، جهت رویهم اندازی لایه ها با وزن مختص به هر لایه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تکمیل پرسشنامه توسط مخاطبان، جهت تعیین وزن نسبی، لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تشکیل گردید. در این مطالعه با استفاده از ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی همچنین روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی معیارهای مؤثر مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم در شعاع 20 کیلومتری قله دماوند انجام گرفت.نتایج و بحث نرخ ناسازگاری مقایسه معیارها کمتر از 0.1 است، بنابراین نیازی به تجدید نظر در قضاوت ها وجود ندارد. با توجه به نتایج نهایی به دست آمده از روی هم اندازی لایه های مؤثر در توسعه ژئوتوریسم توسط تابع رویهم گذاری وزنی Weighted Overlay در نرم افزار GIS، گستره محدوده مورد مطالعه با وسعت 1256 کیلومتر مربع، پس از کسر محدوده های موانع، به پنج طبقه بسیارنامناسب، نامناسب، متوسط، مناسب و بسیار مناسب طبقه بندی شد. نتایج نشان داد مناطق در5 طبقه بسیار نامناسب (1.34 درصد) نامناسب (19.11 درصد) متوسط (56.44 درصد) مناسب (20.94 درصد) و بسیار مناسب (2.16 درصد) طبقه بندی گردید. در مرحله بعد پس از بازدید میدانی40 گزینه شناسایی گردید و از نظر اهمیت پتانسیل توسعه در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی تعداد 40 گزینه نشان می دهد که به ترتیب 25، 40 و 35 درصد گزینه ها دارای پتانسیل بسیار مناسب، مناسب و متوسط می باشند. نتایج نشان می دهد بیشتر مناطق مستعد در شرق و جنوب شرقی قله دماوند قرار دارند. این امر می تواند از تراکم امکانات مختلف اعم از روستا، شهر، جاده و رودخانه ها و غیره ناشی شود. مناطقی با جاذبه بالا بیشتر در شمال، مرکز تا جنوب شرقی منطقه حفاظت شده قرار دارند که دارای پوشش گیاهی و جنگلی، منابع آبی و ارزش های بالای ژئومورفولوژیکی هستند و مناطقی با جاذبه پایین، بیشتر در جنوب و غرب محدوده قرار دارند. بیشتر وسعت محدوده دارای پتانسیل متوسط به بالا است که این امر بیانگر پتانسیل خوب محدوده است.نتیجه گیری یکی از دلایل اصلی عدم یکپارچگی در شناخت و تعیین مناطق دارای پتانسیل های ژئوتوریسم، نبود معیار و شاخص های علمی جامع و مدون است. از آنجا که ژئوتوریسم، به عنوان یکی از زیرشاخه های گردشگری، روشی برای تبیین مفاهیم مختلف زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی است، از آن به عنوان یک صنعت در جهت ساخت و توسعه زمین شناسی اقتصادی می توان بهره برد. در این مطالعه جهت تعیین مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم با دیدگاه توسعه پایدار منطقه، معیار های مورد مطالعه با توجه به موجود بودن اطلاعات آنها استفاده گردید. این لایه ها شامل؛ زمین شناسی، فاصله از رودخانه ها، شهر، آبادی، جاده ها، ارتفاع منطقه، شیب و جهت شیب، بارندگی و دما به عنوان نقشه های مؤثر و نقشه های حریم جاده ها و رودخانه ها به عنوان لایه محدودیت در نظر گرفته شد. در مطالعات مختلف با توجه به موجود بودن اطلاعات هر لایه در منطقه مورد مطالعه و با توجه به هدف مورد مطالعه، لایه معیارهای مؤثر و موانع متفاوت است. پس از بازدید میدانی از منطقه و شناسایی 40 گزینه، نتایج حاصل از همپوشانی گزینه های شناسایی شده با نقشه نهایی پتانسیل محدوده نشان داد به ترتیب 35 درصد گزینه ها در مناطق با پتانسیل بسیار مناسب، 40 درصد گزینه ها در مناطق با پتانسیل مناسب و 25 درصد گزینه ها دارای پتانسیل متوسط توسعه می باشند. این روش جهت بهره برداری از منابع طبیعی و تهیه نقشه های رفاهی گردشگری نیز مورد استفاده می باشد و می تواند یک مرحله اساسی جهت توسعه پایدار مناطق مستعد انواع گردشگری با اهداف مختلف را فراهم نماید.http://dorl.net/dor/20.1001.1.26767082.1400.12.1.1.2 پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - بررسی سلامت حوزه آبخیز تالار با استفاده از چارچوب ارزیابی سلامت آبخیز (WHAF)
کاکا شاهدی بهروز محسنی بابک مومنیمدیریت یکپارچه آب، زمین و منابع زیستی در یک حوضه، منجر به تأمین آب از منابع آبی موجود در آن حوضه میشود. از اجزای کلیدی استراتژیهای مدیریت این منابع، افزایش حفاظت از آبهای (آبخیزهای) سالم است. همچنین یکی از اساسیترین بخشها در مدیریت پایدار حوزه، آگاهی از سلامت آبخیز چکیده کاملمدیریت یکپارچه آب، زمین و منابع زیستی در یک حوضه، منجر به تأمین آب از منابع آبی موجود در آن حوضه میشود. از اجزای کلیدی استراتژیهای مدیریت این منابع، افزایش حفاظت از آبهای (آبخیزهای) سالم است. همچنین یکی از اساسیترین بخشها در مدیریت پایدار حوزه، آگاهی از سلامت آبخیز میباشد. در این تحقیق، با تقسیمبندی آبخیز تالار به 37 زیرحوضه در محیط جی. آی. اس، شاخص سلامت آبخیز بررسی شد. ابتدا، در هر یک از زیرآبخیزها اقدام به انتخاب معیارهای اصلی و مؤثر در میزان سلامت حوضه شد. با درنظر گرفتن ارتباطات و تعاملات بخشهای تشکیلدهنده هر یک از زیرآبخیزها، شاخص سلامت در پنج بخش ژئومورفولوژی، کیفیت آب، هیدرولوژی، وضعیت زیستی و پیوستگی هیدرولوژیک ارزیابی گردید. زیرآبخیزهای منطقه مورد مطالعه از نظر هر یک از شاخصها اولویتبندی شدند و در پایان نقشه نهایی سلامت از ترکیب تمامی شاخصها بهدست آمد. نتایج نشان داد که زیرآبخیز شماره 34 با دارابودن امتیاز 66/71 نسبت به سایر، حداکثر امتیاز سلامت و زیرآبخیز شماره 26 با امتیاز 79/40 حداقل امتیاز سلامت را بهخود اختصاص داد. نتایج بررسی وضعیت سلامتِ زیرآبخیزها نیز نشان داد، تعداد 24 زیرحوضه در طبقه 40-60 و در حد متوسط و بقیه (تعداد 13 زیرحوضه) در طبقه 80-60 و دارای سلامت زیاد هستند. نتایج پارامترهای ارزیابی سلامت آبخیز برای هر جزء سلامت میتواند برای پیشبرد فرآیند برنامهریزی اصلی آبخیزداری در مقیاس حوضه بر مبنای اهداف مدیریتی خاص مورد استفاده قرار گیرد. همچنین با ترکیب هر یک از پارامترهای فرعی دیگر در آبخیز تالار میتوان اولویت مناطق را بهلحاظ سلامت حوضه تعیین کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - مقایسه ابر نقاط و تصاویر رنگی پهپاد در برآورد مساحت تاج تکدرختان در جنگلهای دستکاشت کاج تهران (Pinus eldarica)
علی حسینقلی زاده یوسف عرفانی فرد سید کاظم علوی پناه هومن لطیفی یاسر جویباری مقدمکاربرد داده های پهپاد در اندازهگیری ویژگیهای کمی تکدرختان ازجمله مساحت تاج به سرعت در حال توسعه است. هرچند کارایی انواع دادههای قابل جمعآوری توسط پهپادها در این زمینه کمتر مورد مقایسه قرار گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصاویر رنگی و ابر نقاط پهپاد در چکیده کاملکاربرد داده های پهپاد در اندازهگیری ویژگیهای کمی تکدرختان ازجمله مساحت تاج به سرعت در حال توسعه است. هرچند کارایی انواع دادههای قابل جمعآوری توسط پهپادها در این زمینه کمتر مورد مقایسه قرار گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصاویر رنگی و ابر نقاط پهپاد در برآورد مساحت تاج تکدرختان کاج در یک جنگل دستکاشت در پارک پردیسان استان خراسان شمالی انجام شد. هر دو داده برای برآورد مساحت تاج 324 درخت کاج با قطعهبندی تصویر RGB و قطعه بندی ابر نقاط با الگوریتمMarker-Controlled Watershed تحلیل شدند. نتایج نشان داد مساحت تاج برآوردی روی ابر نقاط از صحت و دقت بیشتری نسبت به تصاویر رنگی (به ترتیب ضریب همبستگی 95/0 و 81/0، ضریب تعیین 97/0 و 59/0، مقایسه جفتی با 97/0 = P و 05/0 > P) برخوردار بود. علاوه بر این، مساحت تاج درختان کاج با تاج بزرگ (> 18 مترمربع) با صحت بیشتری نسبت به درختان با تاج متوسط و کوچک روی ابر نقاط پهپاد برآورد شده است. بهطورکلی، میتوان نتیجه گرفت در برآورد مساحت تاج درختان کاج تهران در جنگل دستکاشت مورد مطالعه، قطعهبندی ابر نقاط حاصل از دادههای پهپاد از کارایی بیشتری نسبت به قطعهبندی تصاویر رنگی برخوردار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - مقایسه و اولویتبندی سیلخیزی زیر حوضههای نکارود با استفاده از روش مورفومتریک در سامانه اطلاعات جغرافیایی
مهراب زالی کریم سلیمانی محمود حبیب نژاد روشن میرحسن میریعقوب زادهپیشینه و هدف سیلاب از فاجعه بارترین و خطرناکترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل پیشبینی است و منجر به تخریب زیرساختها، تهدیدی برای جان و مال انسان می شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیلخیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی ا چکیده کاملپیشینه و هدف سیلاب از فاجعه بارترین و خطرناکترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل پیشبینی است و منجر به تخریب زیرساختها، تهدیدی برای جان و مال انسان می شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیلخیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی از آن میباشد. سیل یکی از جدیترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود می آورد و همچنین باعث خطرات مالی و/جانی می شود. سیلاب ازنظر خسارت در مقایسه با خسارات ناشی از زمینلرزه، آتشفشان و رانش زمین، در رتبه اول قرار دارد پیامدهای این بلایا را می توان در قالب اقتصادی و زیست محیطی شدیدی ازجمله از بین بردن زمینهای کشاورزی، کاهش عملکرد محصول و ایجاد کمبود آب شیرین در منطقه سیلخیز اشاره کرد. سیلاب نه تنها در مناطق جلگه ای بلکه در محیط های کوهستانی نیز می تواند رخ دهد. تجزیه و تحلیل سیل و روابط آن با متغیرهای توضیحی می تواند به مدیران آب کمک کند تا مؤثرترین متغیر را در سیلاب شناسایی کنند. جوامع، کشورها و قاره ها، به دلیل افزایش شدت و فراوانی این بلایای طبیعی، با تلفات شدید انسانی و هزینه های اقتصادی روبرو شده است). در جهان به دلیل افزایش های این بلایای طبیعی، مرگ انسان در دوره پیش رو احتمالاً دو برابر تخمین زده می شود. سیل یکی از جدی ترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود. تغییرات آب و هوا و افزایش مداوم شهرنشینی که با افزایش جمعیت رخ می دهد، به دنبال آن ساخت و سازها توسط بشر افزایش می یابد و در نهایت باعث کاهش سطح نفوذپذیر و احتمالاً خطر سیل و پتانسیل خسارت اقتصادی-اجتماعی را بیشتر افزایش می دهد. با تأیید خطرات در حال رشد و افزایش دفعات وقایع سیل، یک تغییر الگوی در مدیریت ریسک سیل در بسیاری از کشورها مانند اروپا مشاهده می شود. مدیریت سیل و کاهش خطرات ناشی از آن مستلزم اتخاذ دیدگاههای جامع است که مجموعه متنوعی از اقدامات مدیریت ریسک سیل شامل مشارکت فعال ذینفعان، ارتباطات و افزایش آگاهی را در نظر میگیرند. مطالعه حاضر در آبخیز نکارودرودرود در استان مازندران انجام گرفته است. استفاده از سامانه های جغرافیایی می تواند در حداقل زمان با استفاده از لایههای اطلاعاتی، مناطق حساس به سیل را با دقت بالایی شناسایی کند این آبخیز یکی از مهمترین آبخیزهای این استان می باشد و مطالعه آن از لحاظ خطرات سیلابی با توجه به بارندگی بالایی که دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف کلی این مطالعه اولویت بندی زیر حوضهها با توجه به جاری شدن سیل بر اساس تجزیه و تحلیل مورفولوژی و نیز استفاده از نرم افزار GIS به عنوان ابزاری کارآمد و مقرون به صرفه است. در این مطالعه به بررسی مورفومتریک آبخیز پرداخته شد و زیر حوضه های سیلابی مورد شناسایی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مناطقی با پتانسیل سیل بالا در آبخیز نکارودرودرود استان مازندران جهت جلوگیری از خطرات ناشی از این بلای طبیعی و مانع از ایجاد خسارت به صورت مالی و جانی است.مواد و روش ها هفده پارامتر مورفومتریک به منظور توصیف آبخیز و اولویت بندی زیر حوزه های آبخیز نکارودرودرود با توجه به حساسیت به سیل ناگهانی تعیین شد. پارامترهای اساسی با استفاده از تکنیک های GIS مستقیماً از نقشه رقومی ارتفاع (DEM) اندازه گیری شدند و شامل مساحت حوضه، طول حوضه، محیط، تعداد جریان ها و طول جریان ها برای هر رتبه جریان است. در این تحقیق پارامترهای بسیار مهم مورفومتریک کمی انتخاب و برای این تجزیه و تحلیل استفاده شدند. این پارامترها با خطرات رواناب، اوج تخلیه و فرسایش خاک رابطه مستقیم یا معکوس دارند. این پارامترها را به سه بخش خطی، ناهمواری و سطحی تقسیم شدند. درنهایت با استفاده از این روش زیر حوضه ها اولویت بندی شدند. جهت ارزیابی مورفولوژی آبخیز یک DEM با وضوح 12.5 متر بارگیری شد. پارامترهای مورفولوژی بهطور مستقیم یا معکوس با طغیان در ارتباط هستند. پس از رتبه بندی مورفولوژی، مقادیر مربوط به هر یک از زیر حوضه ها برای طبقه بندی و تعیین حساسیت آن ها به وقوع سیل ناگهانی جمع شد. مقادیر درجه پارامترهای مورفومتریک خلاصهشده از 0 برای کمترین مقدار رتبه و 1 برای بالاترین مقدار رتبه برای به دست آوردن شاخص حساسیت سیلاب در برابر هر زیر حوضه نرمال شد و مورد ارزیابی نهایی قرار کرفت. تغییرات واضحی در پارامترهای اساسی زیر حوضههای آبخیز مانند مساحت، محیط و طول حوضه مشاهده میشود. این پارامترهای حوضه، یک ویژگی هیدرولوژیکی بسیار قابلتوجه هستند. مساحت آبخیز از 484.37 کیلومترمربع در زیر حوضه N1 تا 48.18 کیلومترمربع در زیر حوضه N8متغییر است. همچنین از محیط میتوان بهعنوان یک شاخص از شکل و اندازه زیر آبخیز استفاده کرد. با توجه به نتایج بهدستآمده یک همبستگی بالا بین مساحت و محیط آبخیز وجود دارد.نتایج و بحث حوضه نکارودرودرود با استفاده از جعبهابزار Hydrology از ArcGIS به 12 زیر حوضه تقسیم شد. با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد که زیر حوضههای N8 و N9 از اولویت بالایی برای سیلخیزی برخوردار هستند. نتایج نشان میدهد که این 2 زیر حوضه بسیار مستعد ازلحاظ سیلخیزی هستند. همچنین زیر حوضههای N11 و N12 از میزان خطر خیلی کمتری نسبت به سیلخیزی برخوردار هستند. تعداد کل جریانهای 12 زیر حوضه برای آبخیز 366681 مورد است و اولین مرتبه %52 کل جریانهای آبخیز را تشکیل میدهد. مقادیر هندسی برای 12 زیر حوضه آبخیز بهصورت نمودار و یک خط مستقیم نشان داده میشود که مقادیر ورود به سیستم شماره جریان بر روی یک نمودار رسم شده است.نتیجه گیری ازآنجاکه سوابق آب و هوایی و هیدرولوژیکی تاریخی کافی برای مدلسازی هیدرولوژیکی وجود ندارد، از تحلیل مورفومتریک برای ارزیابی حساسیت زیر آبخیز به سیل استفادهشده است. نتایج و تجزیهوتحلیلهای بهدستآمده در مطالعه حاضر دارای زمینههای متعددی برای کاربرد عملی و توسعه آینده است. تجزیهوتحلیل مورفومتری حوضه نکارودرودرود نشان داده است که آبخیز یک سیستم زهکشی که دارای 6مرتبه است که دارای حساسیت بسیار بالا به سیلاب است. با توجه به نتایج، زیر حوضه N8 و N9 از میزان خطر بالای سیلخیزی برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضۀ N12 از میزان طغیان سیلاب خیلی کمتری برخوردار هستند. بررسی حوضه نشان داد که علت پایین بودن طغیان در زیر حوضۀ N12، شکل حوضه و میزان شیب میباشد که دارای شکل کشیده و منطقه ازلحاظ ناهمواری تقریباً مسطح است، که میزان خطر سیلاب را کاهش میدهد. این مطالعه نشان داد شد که حفاظت از منطقه در برابر سیل ناگهانی باید در اولویت اصلی مقامات ذیصلاح برای محافظت از جان انسانها و مزارع کشاورزی و درنهایت جلوگیری از فاجعهای سیل باشد. در این مطالعه ثابت شد که ادغام و تجزیهوتحلیل مورفولوژی با GIS میتواند ابزاری قابلتوجه برای درک ویژگیهای زیر حوضههای آبخیز مربوط به مدیریت سیل فراهم کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - نقش توزیع مکانی واحدهای هیدرولوژیکی حوضه بر تغییرات دبی اوج سیلاب با استفاده از مدل هیدرولوژیکیHEC-HMS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز صفارود)
مرتضی شاهدی غلامرضا نبی بیدهندیبا توجه به تغییرات عمده در کاربری زمین و همچنین تغییرات اقلیمی طی چند دهه اخیر مدیریت سیلاب از نقش عمده ای در مدیریت منابع آب برخوردار است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش توزیع مکانی واحدهای هیدرولوژیکی حوضه آبخیز صفارود بر تغییرات دبی اوج سیلاب با استفاده از مدل هیدرولو چکیده کاملبا توجه به تغییرات عمده در کاربری زمین و همچنین تغییرات اقلیمی طی چند دهه اخیر مدیریت سیلاب از نقش عمده ای در مدیریت منابع آب برخوردار است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش توزیع مکانی واحدهای هیدرولوژیکی حوضه آبخیز صفارود بر تغییرات دبی اوج سیلاب با استفاده از مدل هیدرولوژیکیHEC-HMS میباشد. برای این منظور ابتدا توزیع مکانی زیرحوضهها با استفاده از نقشه سطوح همپیمایش در سطح منطقه تعیین گردید. سپس با استفاده از نقشه سیلخیزی و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS، رفتار زیرحوضههای واقع در هر سطح هم پیمایش براساس سیلاب طراحی با دوره بازگشت صد ساله مورد بررسی قرار گرفت. با حذف اثر هیدرولوژیکی زیرحوضههای یاد شده در هر سطح همپیمایش، هیدروگراف سیلاب خروجی شبیهسازی گردید. بررسی نتایج نشان میدهد زیرحوضه های سطح هم پیمایش 1 و 2 واقع در خروجی حوضه صفارود با شاخص 67/0 و 78/0 دارای کمترین تاثیر و در مقابل زیرحوضه های واقع در سطح 4 با شاخص 10/1 دارای بیشترین تاثیر بر دبی اوج سیلاب خروجی از حوضه میباشند. میزان تغییرات ایجاد شده در ناحیه میانی و مناطق بالاتر، ناشی از شکل حوضه در تلفیق با شدت سیلخیزی میباشد. با توجه به نتایج ذکر شده توصیه میگردد جهت کاهش هزینه های اجرایی کنترل سیلاب در حوضه آبخیز صفارود تمرکز عملیات اجرایی در مناطق اولویتبندی شده شامل زیرحوضه های بالاتر و همچنین میانی قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - پایش تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی در حوزه آبخیز دامغان
شیما نیکو پیمان اکبرزادهپایش تغییرات عوامل محیطی در طی زمان به منظور درک روابط متقابل بین انسان و پدیدههای طبیعی بهمنظور تصمیمگیری بهتر درباره مدیریت پایدار سرزمین از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به دگرگونی و تغییرات گسترده در کاربری اراضی و پوشش گیاهی، بهره گیری از تکنولوژی سنجش از د چکیده کاملپایش تغییرات عوامل محیطی در طی زمان به منظور درک روابط متقابل بین انسان و پدیدههای طبیعی بهمنظور تصمیمگیری بهتر درباره مدیریت پایدار سرزمین از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به دگرگونی و تغییرات گسترده در کاربری اراضی و پوشش گیاهی، بهره گیری از تکنولوژی سنجش از دور به یک ابزار مهم در بحث بررسی پایش تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی تبدیل شده است. در مطالعه حاضر در بازه زمانی 2020-2000 در حوزه آبخیز دامغان، تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) و تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8، 7 و 5 سنجنده های OLI، ETM+ و TM ، نرم افزار eCognition و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و از نرم افزار R . نیز برای بررسی تغییرات استفاده شد. نتایج بررسی تغییرات کاربری اراضی نشان داد که مساحت اراضی باغی 6624 هکتار، مناطق شهری 635 هکتار، اراضی بدون پوشش (بایر) 4/54757 هکتار و مساحت منابع آب سطح ناشی از احداث سد 15/453 هکتار افزایش یافته و مساحت اراضی با کاربری مراتع 25/12976 هکتار، جنگل 44/40438 هکتار و اراضی کشاورزی 62/9055 هکتار کاهش داشته است. بیشترین مقدار شاخص NDVI مربوط به سال 2020 و 2000 میلادی به ترتیب با مقدار 598/0 و 481/0 است و کمترین میزان این شاخص مربوط به سال 2010 و 2020 به ترتیب با مقدار 406/0 و 359/0 است. سطح عرصه های با پوشش گیاهی فقیر 3/163798 هکتار افزایش و مناطق دارای پوشش گیاهی متوسط و خوب به ترتیب 4/111001 و 9/52796 هکتار کاهش یافته است. بررسی تغییرات با استفاده از نرم افزار R نیز نشان داد که در 227754 هکتار از حوزه میزان پوشش گیاهی کاهش یافته، در 11/358327 هکتار پوشش گیاهی بدون تغییر و ثابت بوده و نهایتا در سطح 89/8146 هکتار از حوزه آبخیز دامغان میزان پوشش گیاهی افزایش پیدا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - پایش تغییرات مکانی و زمانی سلامت آبخیز با استفاده از رویکرد مفهومی بنیه، ساختار و تابآوری (VOR)
رقیه دژبانی زینب حزباوی رئوف مصطفیزاده اباذر اسمعلیعوری نازیلا علائیتحقیق حاضر با هدف تحلیل وضعیت سلامت آبخیز کوزهتپراقی با استفاده از رویکرد بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) در سطح 36 زیرآبخیز طی سه مقطع زمانی (1379، 1389 و 1400) برنامهریزی شد. جهت دستیابی به تحیق حاضر، دادههای پایه مورد نیاز بهمنظور تعیین و محاسبه متغیرها و شاخصهای چکیده کاملتحقیق حاضر با هدف تحلیل وضعیت سلامت آبخیز کوزهتپراقی با استفاده از رویکرد بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) در سطح 36 زیرآبخیز طی سه مقطع زمانی (1379، 1389 و 1400) برنامهریزی شد. جهت دستیابی به تحیق حاضر، دادههای پایه مورد نیاز بهمنظور تعیین و محاسبه متغیرها و شاخصهای ارزیابی سلامت در سه مقطع زمانی مختلف شامل 1379، 1389 و 1400 جمعآوری شدند.پس از تعیین مهمترین متغیرها، نسبت به استانداردسازی آنها با هدف همبعد کردن و حذف بزرگی متغیرهای مختلف اقدام شد، سسپس، متغیرها بر حسب ماهیت طبیعی خود به گروههای مختلف دستهبندی شدند و پس از میانگین هندسی آنها سه شاخص بنیه (V)، ساختار (O) و تابآوری (R) بهدست آمد. شاخص سلامت آبخیز (WHI) با استفاده از اصول حاکم بر رویکرد مفهومی بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) بهدست آمد. نتایج نشان داد که در آبخیز کوزهتپراقی شاخص بنیه بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 05/0±88/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 08/0±81/0 و در سال سوم برابر با 17/0±68/0 بودهاند. شاخص ساختار بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 08/57±0/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 08/0±70/0 و در سال سوم برابر با 07/0±68/0 بودهاند. همچنین شاخص تابآوری بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 22/0±28/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 25/0±30/0 و در سال سوم برابر با 25/0±29/0 بودهاند. همچنین، شاخص سلامت آبخیز در سال 1379 برابر با مقدار عددی 49/0 بوده و در سال 1389 روند افزایشی داشته و به 85/0 رسیده است، اما در سال 1400 به مقدار 47/0 کاهش یافته است. میتوان جمعبندی نمود که سلامت آبخیز در دوره مورد مطالعه کاهش جزئی داشته است. دلایل مختلفی از جمله استفاده غیراصولی از زمین بهویژه تولید مرتع به کشاورزی و تغییرات مؤلفههای اقلیمی و هیدرولوژی موجب بهوجود آمدن وضعین نامناسب سلامت در آبخیز کوزهتپراقی شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - ارزیابی الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده غیرپارامتریک در تهیة نقشه پوشش زمین با استفاده از تصاویر لندست 8
وحید میرزایی زاده مریم نیک نژاد جعفر اولادی قادیکلاییهدف از این تحقیق ارزیابی کارایی سه الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و شبکه عصبی مصنوعی فازی آرتمپ جهت تهیة نقشه پوشش زمین حوزه آبخیز ارکواز با استفاده از تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 (سال 1393) است. پس از تصحیح هندسی تصاویر و پیش پردازش های صورت گرفته، چکیده کاملهدف از این تحقیق ارزیابی کارایی سه الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و شبکه عصبی مصنوعی فازی آرتمپ جهت تهیة نقشه پوشش زمین حوزه آبخیز ارکواز با استفاده از تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 (سال 1393) است. پس از تصحیح هندسی تصاویر و پیش پردازش های صورت گرفته، اقدام به تعیین نمونه های تعلیمی مربوط به طبقات پوشش زمین برای انجام عملیات طبقه بندی شد و ارزیابی تفکیک پذیری نمونه ها در هر کدام از طبقات پوشش زمین با استفاده از شاخص آماری واگرایی تعیین شد. به منظور ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی هر کدام از الگوریتم ها، نقشه واقعیت زمینی با استفاده از روش سیستماتیک به ابعاد 550 متری طراحی و نوع پوشش زمینی آن ها در محل نمونه ها مشخص گردید. در نهایت، کارایی روش های طبقه بندی با استفاده از معیارهای صحت کلی، ضریب کاپا، صحت تولید کننده و صحت کاربر مورد بررسی قرار گرفت. مقایسة صحت های کلی و ضریب کاپای کسب شده برای سه طبقه بندی کننده با مجموعه باندی مناسب در مقایسه با نقشة واقعیت زمینی نشان داد که طبقه بندی کننده ماشین بردار پشتیبان با مقدار صحت کلی 26/91% و ضریب کاپای 8731/0 نتایج مطلوب تری نسبت به سایر الگوریتم ها دارد. نتایج همچنین نشان داد که تفکیک و طبقه بندی اراضی جنگلی از سایر طبقات کاربری منطقه با صحت بالا صورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - ارزیابی طرح های آبخیزداری بیولوژیک و سدهای اصلاحی سنگ و سیمان با ارزیابی چندمعیاره مکانی (مطالعة موردی: حوزه آبخیز قورچای رامیان)
علی اکبر جمالی محمد حسن زاده انگیزه اسدی سارویارزیابی مکانی نامناسب در طرحها و پروژه های توسعه ملی و منطقه ای در ایران، عمدتاً به صرف غیرقابل توجیه بودجه و زمان منجر می گردد. برای کاهش این هزینه ها و از دست رفتن فرصتها، استفاده از یک مدل کارآمد که بتواند از خطای کارشناسی بکاهد، هدف تحقیق حاضر می باشد که در حوز چکیده کاملارزیابی مکانی نامناسب در طرحها و پروژه های توسعه ملی و منطقه ای در ایران، عمدتاً به صرف غیرقابل توجیه بودجه و زمان منجر می گردد. برای کاهش این هزینه ها و از دست رفتن فرصتها، استفاده از یک مدل کارآمد که بتواند از خطای کارشناسی بکاهد، هدف تحقیق حاضر می باشد که در حوزه آبخیز قورچای رامیان گرگان انجام گردید. در این تحقیق، ابتدا سناریوی های مجزا و مدل مفهومی و درختی برای عملیات بیولوژیک و مکانیکی (احداث سدهای اصلاحی سنگ و سیمانی) تهیه گردید. در مرحله بعد، مطابق مدل، نقشه های محدودیت ها و عوامل به محیط ارزیابی چندمعیاره مکانی در نرمافزار ایلویس وارد گردید. محدودیت ها (شیب، کاربری اراضی، خاک و شبکه آبراهه) استانداردسازی بولین و عوامل (شیب، ارتفاع، خاک، فرسایش خاک، کاربری اراضی، فاصله از جاده، روستا، گسل منبع قرضه و زمین لغزش) استانداردسازی فازی (به روشهای سود، هزینه و مرکب) شدند. وزن دهی عوامل (به روشهای رتبه دهی، مقایسه زوجی و مستقیم) با استفاده از نتایج پرسشنامه و نظرات کارشناسی انجام گردید. نتایج نشان داد در نقشه اولویتبندی که چهار رتبهبندی در آن مشخص گردیده بود، در طرحهای بیولوژیک و در طرحهای سد و سیمان، مکانهای دارای اولویت اول به ترتیب امتیازات 97/0 تا 73/0 و طول 3 کیلومتر از آبراهه و 86/0 تا 65/0 و مساحت 2470 هکتار را به خود اختصاص دادند. مدل از نوع منطقی است و اصول منطقی و بهینهسازی را به کار میگیرد نه تجربی، بنابراین در صدد تست آن با طرحهای اجرا شده قبلی نبودهایم. طرحهایی که به مراتب دچار خطای زیاد هستند چون امکان تلفیق عوامل متعدد با فنون پیشرفته GIS وجود نداشته است. در نهایت پیشنهاد شد که به دلیل به کارگیری عوامل متعدد مکانی در تصمیم، برای ارزیابی طرحهای آبخیزداری و پیشبینی طرحها برای اجرا، از این مدل در کشور در حوزههای مشابه استفاده گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - Surface runoff estimation of Wadi Ba Al-Arid watershed North East Libya, using SCS-CN ,GIS and RS data
Salah HamadThe aim of this study is to estimate runoff in Wadi Ba Al Arid watershed for a period of ten years 2009-2018 by Soil Conservation Service Curve Number (SCS-CN) method in combination with the GIS techniques using remote sensing data. The used data are the daily rainfall چکیده کاملThe aim of this study is to estimate runoff in Wadi Ba Al Arid watershed for a period of ten years 2009-2018 by Soil Conservation Service Curve Number (SCS-CN) method in combination with the GIS techniques using remote sensing data. The used data are the daily rainfall data from NASA Prediction of Worldwide Energy Resource (POWER), digital elevation data (DEM) from ALOS PALSAR RTC , satellite imagery from the European Space Agency (ESA) Sentinel, and soil data represented in soil maps of a scale 1: 50,000 and some local studies carried out by several Libyan institutions. The overall area of the watershed is about 136.4 km2 and perimeter107.3 Km. The watershed upstream and downstream is well recognized due to the topographical difference as a result of the tectonic geology. Soil maps were processed and classified into hydrologic soil groups (HSG), where the dominant HSG in the study area are C and D. The Landcover/Land use (LULC) was classified into five classes (forest, shrubs, agriculture, barren land) and built up. The HSG and LULC layers were intersected and the CN values and the weighted curve number for each Antecedent Moisture (AMC) condition were assigned. Furthermore, the runoff depth was estimated and the average runoff volume for ten years during 2009–2018 in the study area was estimated by 1.67 Mm3 which represents 4.6 % of the observed average annual rainfall as 264.3 mm during 2009-2018. The rainfall-runoff relationship has shown a strong correlation with the value of 0.75. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - Landslide Risk Assessment for Baba Heydar Watershed, Chaharmahal and Bakhtiari Province, Iran
Ebrahim Karimi Sangchini Abdolhossein Arami Hasan Rezaii Moghadam Zainab Khodabakhshi Roya JafariLandslides are among the most damaging natural hazards in mountainous regions. In this study, landslide hazard zonation was conducted in the Baba Heydar Watershed using logistic statistical regression to determine landslide hazard areas. First, a landslide inventory map چکیده کاملLandslides are among the most damaging natural hazards in mountainous regions. In this study, landslide hazard zonation was conducted in the Baba Heydar Watershed using logistic statistical regression to determine landslide hazard areas. First, a landslide inventory map was prepared using aerial photograph interpretation and field surveys. Next, ten landslide conditioning factors including altitude, slope percentage, slope aspect, lithology, distance from faults, streams, villages and roads, land use, and precipitation were chosen as effective factors on landslide occurrence in the study area. Then, a landslide susceptibility map was constructed using a logistic regression statistical model in a geographic information system (GIS). Relative Operating Characteristics (ROC) and Pseudo R2 indices were used for model assessment. Finally, a risk map was created based on a risk equation using a combination of the susceptibility map, elements at risk and vulnerability. Results showed that the logistic regression statistical model provided slightly higher prediction accuracy of landslide susceptibility in the Baba Heydar Watershed with ROC equal to 0.876. The results revealed that about 44% of the watershed area was located in both the high and very high hazard classes. Additionally, 35% of the surveyed watershed was located in the high and very high-risk classes. This information is critical for the risk management, landslide risk and land planning of this mountainous area.. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - Gabion a Stepped Spillway Dams Lasting Impact of Sediment and Flood control in Watershed Khayiz, Khuzestan, Iran
فرهاد سادات فرد امین بردبارThe Gabion dams are small structures that constructed for reduction of flow rate and streams gradient to inhibit erosion in streams. Constructing gabion dams in the Sub-basin causes changes in the concentration time and has a significant influence on runoff. Khayiz Su چکیده کاملThe Gabion dams are small structures that constructed for reduction of flow rate and streams gradient to inhibit erosion in streams. Constructing gabion dams in the Sub-basin causes changes in the concentration time and has a significant influence on runoff. Khayiz Sub-basin is located in the County of Iran's Khuzestan Province, is one of the very important basin. In this basin during the rainy season, floods cause erosion of the region and transfer of abundant sediments downstream. In this study, by studying the area and topographic conditions and protection operations, concentration time changes and retention coefficient, flood discharge before and after protection operations have been compared. Hence, the parameters of the number and height of dams, soil hydrological group, stream slope, concentration time, hydrology of the area and basin area, sedimentation volume of structures were investigated. It can be concluded that the construction of gabion dams alone cannot have a significant impact on runoff control and the simultaneous implementation of other watershed management operations such as biological and biomechanical operations is essential to achieve the objectives of the study. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - Site Selection of Establishment of Small Earth Dams in semi Arid and semi Arid Zones by Spatial Multi-Criteria Evaluation (SMCE) (Case Study: Yoosef-abad Watershed)
مسلم چابک بلداجی هادی زارعی محمودآبادی محمد علی شیرزاده محمد حسن زادهEarth dams have been used widely recently in flood and sedimentation control projects and feeding ground waters in country's watersheds and correct locating for such structures is necessary for increasing their efficiency. In this work, it is attempted to determine the چکیده کاملEarth dams have been used widely recently in flood and sedimentation control projects and feeding ground waters in country's watersheds and correct locating for such structures is necessary for increasing their efficiency. In this work, it is attempted to determine the correct locations for constricting earth dams in Yoosef-abad watershed in Tabas using v and incorporating information layers. Thus maps for local limitation (boundary out of 10m to river), natural local factors (slope percentage, boundary to river, geomorphologic units and geological features), economical factors (Resource materials, boundary to road, boundary to aqueduct and boundary to residential area) were entered into GIS environment and heterogeneous local layers were incorporated and made homogenous and all took phase values between 0 and 1. Due to heterogeneity of layers' values, layers were weighed. Finally, layers were incorporated and combined index map was obtained, where optimal locations for constructing earth dam were given priority, and the best location for construction in the area was determined. Comparing results with field studies showed that the selected locations are acceptable in terms of engineering and meeting needs of residents, and proposed method can be generalized to other watersheds. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - The effects of watershed management practices on runoff production using SCS model in Anbaranchay watershed
علی احمدآبادی پرستو غفورپور عنبرانWatershed management has different effects on the amount of runoff and sediment and alteration ofhydrological features in a watershed. In this study, the effects of watershed management on runoff was investigated in the Anbaranchaywatershed. For this purpose, the topogr چکیده کاملWatershed management has different effects on the amount of runoff and sediment and alteration ofhydrological features in a watershed. In this study, the effects of watershed management on runoff was investigated in the Anbaranchaywatershed. For this purpose, the topography data in format of a digital elevation model, land use, soil hydrological groups and watershed managemetrigeon,and also using Landsat satellite images (5 and 8) and the normalized difference vegetation index (NDVI) changes of land cover in two periods before and after the watershed managementwere used in order to calculate the rate of CN, andby usingthe SCS method, runoff production in the form of rasterdatais modeling.The results showed that watershed management increases rate of NDVI index and its caused the increasing of chlorophyll, as a result it reduces runoff production especially in upstream of watershedAnbaranchay.aslo, It increases the density of vegetation and CN rate of watershed. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - Impact of Watershed Management activities on flood hydrograph Using HEC-HMS Model (Case Study: Ramyan Watershed)
پیام ابراهیمی جمیله سلیمی کوچی محسن محسنی سارویIncreasing the use of water and soil resources in watershed in recent years and unproductive and inappropriate use of land ecology has exacerbated the occurrence of floods. In this context, watershed management is one of the most effective ways to cope with this crisis. چکیده کاملIncreasing the use of water and soil resources in watershed in recent years and unproductive and inappropriate use of land ecology has exacerbated the occurrence of floods. In this context, watershed management is one of the most effective ways to cope with this crisis. This research quantify the results of these activities by calculating the decreased volume and discharge due to biomechanical measures taken in the Ramyan watershed in Golestan province. Using the HEC-HMS model and taking into account the CN coefficients in three dry, moderate and wet periods, reduced peak discharge and volume with a return period of 2 to 500 years were estimated. In order to control the estimates, four events were used during the statistical period of 21 years from the hydrometric station and the rain station in the region. After optimizing the input CN values to the HEC-HMS model, peak discharge and total flood volume were estimated with accuracy of 3.16 and 11.3 percent. Investigations show that biomechanical operations can reduce the 10 years peak discharge by 40.72 percent, while the 20-year discharge will be reduced by 30.18 percent. On the other hand, hydrograph before and after biomechanical operations shows that the flood volume and peak discharge of Ramyan watershed has decreased with respect to time and the watershed management operation was effective. Thus, in general, the effect of watershed management operation emphasis on biomechanical measures on the flood discharge in the Ramyan watershed is positive. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - Estimation of erosion and sediment in the Vashmgir dam upstream basin
وحید یزدانی سپیده یکه باش امیر حسین آقاخانی افشارDue to the importance of water and its vital role in human life, river studies and consequently studies on watersheds seem necessary. Golestan province with an area of 20437 square kilometers is located between latitude 36˚ 24΄ to 38˚ 0΄ north and 53˚ 51΄ to 56˚ 14΄ eas چکیده کاملDue to the importance of water and its vital role in human life, river studies and consequently studies on watersheds seem necessary. Golestan province with an area of 20437 square kilometers is located between latitude 36˚ 24΄ to 38˚ 0΄ north and 53˚ 51΄ to 56˚ 14΄ east. Gorganrood is one of the most important rivers in Golestan province and flows in the whole plain of Gorgan and divides it into two parts. Its catchment area is 10,250 km2. The main and important step in the study of erosion and sedimentation by experimental method is to determine and identify the forms and appearance of erosion. At this stage, various maps including river network, slope, geology, geomorphology, soil science and land use were studied; The map of the region was determined and the map was verified by interpreting aerial photographs and field visits. MPSIAC model was used to estimate the amount of erosion and sediment in the sub-basins. According to field studies and the results obtained, various types of erosions have occurred in the study area. According to the studies, the highest erosion was under the basin with code 1625220 (bed load 3.62 and with suspension 14.47) and the lowest erosion was under the basin with code 1624210 (bed load 0.32 and suspended load 1.3). Based on results, the sediment delivery ratio in the studied basins is between 23.6 to 39.6%. thus, the amount of special sediment varied between 1.6 to 18.1 and special erosion between 4.9 to 58.3 tons per hectare per year. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - ارزیابی کیفیت آبهای سطحی با رویکرد مدلسازی خطی تغییرات محیطی در بلندمدت (نمونه مطالعاتی حوزه آبخیز سد امیرکبیر-کرج)
سارا رنجبری جمال قدوسی رضا ارجمندی امیرحسام حسنیاهمیت ویژه رودخانه و سد کرج در برقراری امنیت پایدار تأمین آب شهر تهران و حفظ پایداری اکولوژیک محیطزیست آبی و فعالیتهای انسانی وابسته به آب نقش برجسته و حیاتی را ایفاء مینماید. هدف مطالعه اخیر شناسایی منابع آلایندهها کیفیت منابع آب سطحی برای 8 پارامتر کیفیت آب (غلظت چکیده کاملاهمیت ویژه رودخانه و سد کرج در برقراری امنیت پایدار تأمین آب شهر تهران و حفظ پایداری اکولوژیک محیطزیست آبی و فعالیتهای انسانی وابسته به آب نقش برجسته و حیاتی را ایفاء مینماید. هدف مطالعه اخیر شناسایی منابع آلایندهها کیفیت منابع آب سطحی برای 8 پارامتر کیفیت آب (غلظت سولفات، کلر، کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، مجموع کل املاح، قابلیت هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم) در 10 زیرحوضه رودخانه کرج- سد امیرکبیر بود. در این مطالعه اثر تغییرات پارامترهای هیدرولوژی بر منابع آلاینده و همچنین منشأیابی مکانی این آلایندهها و تناسب اقدامات آبخیزداری در طول دوره 40 ساله از 1347 تا 1398 با استفاده از تحلیلهای همبستگی کانویک و آنالیز مولفههای اصلی پرداخته شد. نتایج نشان داد کاربرد تحلیل عاملی در ارزیابی پارامترهای کیفیت آب سطحی از موارد مهم جهت منشأیابی و حذف نویزهای اطلاعاتی میباشد متغیرهای کانونی ۱و ۲ با ضریب همبستگی 98/0 و 81/0 دارای توانایی بالقوه بخصوص برای تغییرات متغییرهای محیطی همچون بارندگی (H) و حجم رسوبات سالیانه (W) سبب اثر مستقیم بر سه عنصر کیفیت آب به ترتیب کلسیم، مجموع کل املاح و نسبت کل هیدروژن دارند و رابطه مستقیم برقرار مینمایند. یافتهها نشان داد که سهم بار آلودگی ورودی از شاخههای فرعی رودخانة کرج ناشی از کاربریهای واقع در آنها در آلودگی مخزن سد بیش از شاخة اصلی رودخانه و کاربریهای حاشیه آن است. بویژه زیرحوضههای ولایترود، شهرستانک و سیرا در مجموع بیش از یک سوم از سهم بار آلودگی ورودی به مخزن را دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - پیش بینی تغییرات برخی متغیرهای اقلیمی حوضه آبخیز دره رود ارس طی دهه های آتی با استفاده از مدلهای تغییر
ابراهیم فتائی علی عزیزی سیدتقی سید صفویان علی اکبر ایمانی اکرم اوجاقی حبیب فرهادیتغییرات اقلیمی یکی از ویژگیهای طبیعی چرخه اتمسفری می باشد که بر اثر ناهنجاری ها و یا نوساناتی در روند پارامترهای هواشناسی، از جمله بارندگی و دما حاصل می شود. میزان انتشار گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش ای چکیده کاملتغییرات اقلیمی یکی از ویژگیهای طبیعی چرخه اتمسفری می باشد که بر اثر ناهنجاری ها و یا نوساناتی در روند پارامترهای هواشناسی، از جمله بارندگی و دما حاصل می شود. میزان انتشار گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش این گازها در اتمسفر زمین؛ باعث تغییر درمتغیرهای اقلیمی کره زمین گردیده است لذا ضرورت دارد این تغییرات شبیه سازی شده و تغییرات احتمالی آینده مورد پیش بینی قرار گیرند تا اقدامات لازم در برنامه ریزی های محیطی مورد توجه واقع شود. در این مطالعه با استفاده از تکنیک ریزمقیاس نمایی آماری، مدل های GCM تحت سناریوی انتشار گاز های گلخانه ای (A1B,A2,B1) برای دوره زمانی 2039-2011 با استفاده از مدل آماری LARSE-WG داده های روزانه دما، بارش و تابش ریز مقیاس گردیدند و نتایج آن بر روی ایستگاه های سینوپتیک حوضه آبخیز دره رود از زیر حوضه های رودخانه ارس در شمال غربی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییراتی در پارامترهای اقلیمی دما و بارش در طی دوره مورد مطالعه بوجود خواهد آمد. به طوری که میانگین دما در بین ایستگاه های مورد مطالعه بین 31/0 تا 69/3 درجه سانتی گراد افزایش خواهد داشت و میزان بارش نیز 2/8 تا 5/21 درصد افزایش خواهد یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - بررسی میزان حساسیت فرسایش حوضه آبخیز مدان الموت
قربان وهاب زاده پیام ابراهیمیاستفاده از مدل های فرسایش و رسوب یکی از کارامدترین روش ها به منظور تخمین مقدار هدر رفت خاک در حوضه های آبخیز می باشد.در این تحقیق از 4 روش MPSIAC,BLM,Fargas،جدول فیض نیا و روش نفوذپذیری Hunt Bowen به ترتیب برای محاسبه مقدار هدر رفت خاک و نفوذ پذیری در واحدهای کاری مختلف چکیده کاملاستفاده از مدل های فرسایش و رسوب یکی از کارامدترین روش ها به منظور تخمین مقدار هدر رفت خاک در حوضه های آبخیز می باشد.در این تحقیق از 4 روش MPSIAC,BLM,Fargas،جدول فیض نیا و روش نفوذپذیری Hunt Bowen به ترتیب برای محاسبه مقدار هدر رفت خاک و نفوذ پذیری در واحدهای کاری مختلف حوضه آبخیز مدان الموت واقع در استان قزوین استفاده شد و بخش هایی از حوضه که تاثیر عمده ای در هدر رفت خاک داشتند با استفاده از روشهای مذکور مشخص و نتایج آنها باهم مقایسه شد.نتایج نشان داد به ترتیب مدل BLM,MPSIAC,Fargas با امتیازات 43.73,50.81,40.75 دارای میانگین نزدیک به هم و با فرسایش پذیری متوسط بوده و جدول فیض نیا منطقه را فرسایش پذیر و هانت و بوون نفوذپذیری را بسیار کند ارزیابی نمود .همچنین بر اساس پاسخ هیدرولوژیکی،زیر حوضه های 4 به مساحت 2294/308 هکتار و 1 به مساحت 1389/06 هکتار بیشتر تاثیر را در صورت وقوع سیل خواهند داشت.در صورتی که برنامه های اجرایی جهت مبارزه با فرسایش و تولید رسوب در منطقه صورت گیرد پیشنهاد می شود در اولویت داول به ترتیب در زیر حوضه 4 و 1 مورد اجرا قرار گیرد.در صورتی که هدف میزان نفوذ رواناب و جلوگیری از ایجاد سیل باشد به ترتیب زیر حوضه 4 به مساحت 2734/827 هکتار و 1 به مساحت 1544/648 هکتار و 2 به مساحت 680/386 در اولویت قرار می گیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - ارزیابی واکنش هیدرولوژیکی زیرحوضه آبریز اسلامشهر با استفاده از موج سینماتیک در بستر GIS
محمود ذاکری نیریدر تصمیم گیری های مدیریتشهری، بررسی مسائل هیدرولوژیکی از اهمیت خاصی برخوردار است. هیدروگراف رواناب خروجی آبریز در حوضه های شهری، یکی از ابزار مورداستفاده در این بررسی ها است. در این تحقیق با استفاده از محیط نرمافزاری GIS، رفتار حوضه های هندسی و واقعی موردبررسی قرار گرف چکیده کاملدر تصمیم گیری های مدیریتشهری، بررسی مسائل هیدرولوژیکی از اهمیت خاصی برخوردار است. هیدروگراف رواناب خروجی آبریز در حوضه های شهری، یکی از ابزار مورداستفاده در این بررسی ها است. در این تحقیق با استفاده از محیط نرمافزاری GIS، رفتار حوضه های هندسی و واقعی موردبررسی قرار گرفته و با بهرهگیری از محیط MATLABمعادلات موج سینماتیک برای تعیین زمان تعادل حوضه کدنویسی شده و با استفاده از مدل بارش- رواناب توزیعی حاصل، رفتار حوضه مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی حوضه هندسی، نتایج حاصل مدلسازی با یک سری از نتایج آزمایشگاهی مورد مقایسه قرار گرفته و درنهایت، مشخص گردید نتایج مدل ارائهشده با دقت بسیار بالایی با نتایج آزمایشگاهی مطابقت دارد. در مرحله بعد، حوضه واقعی (زیرحوضه آبریز اسلامشهر) مورد ارزیابی قرار گرفته و با تعیین خطوط همپیمایش در این حوضه، منحنی TA(زمان- مساحت) برای این حوضه متناظر با شدت بارشهای مختلف به دست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - بررسی تاثیرتغییرات کاربری اراضی بر کیفیت آب رودخانه مارون با استفاده از RS و GIS
خسرو شفیعی مطلق جهانگیر پرهمت حسین صدقی مجید حسینیدر شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و کمبود منابع آب شیرین، حساسیت نسبت به کیفیت آب رودخانه ها و عوامل مؤثر بر آنها، ضروری است. حوزةآبخیز مارون درچند دهة اخیر دستخوش تغییرات کاربری اراضی گسترد ه ای شده است . خشکسالی و استفاده نادرست از اراضی مهم ترین عوامل کاهش حجم و کی چکیده کاملدر شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و کمبود منابع آب شیرین، حساسیت نسبت به کیفیت آب رودخانه ها و عوامل مؤثر بر آنها، ضروری است. حوزةآبخیز مارون درچند دهة اخیر دستخوش تغییرات کاربری اراضی گسترد ه ای شده است . خشکسالی و استفاده نادرست از اراضی مهم ترین عوامل کاهش حجم و کیفیت منابع آب حوضه بوده اند. در این تحقیق ابتدا تغییر سطح کاربری ها ی موجود در حوضة آبخیز مارون در طی چهار دوره ده ساله از سال 1980 تا سال 2010 با استفاده ازسنجنده های TM و ETMماهواره ی لندست مشخص و سپس تغییرات کیفیت آب رودخانه را در همین بازه زمانی , و حتی بیشتر به فاصله سالهای ۱۳47 و ۱۳94 طی دور ه 47 ساله مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات کاربری اراضی منطقه که در جهت افزایش مناطق مسکونی بوده و افزایش زمین های کشاورزی در کنار خشکسالی های به وقوع پیوسته در طی 47 سال اخیر بر کاهش کیفیت آب حوزه آبخیز مارون در ایستگاه خروجی ایدنک تأثیرگذار بوده است. اما با توجه به تغییرات شدید کاربری رخ داده ، افزایش سطح اراضی مسکونی و کشاورزی مشخصه اصلی در کاهش کیفیت آب رودخانه مارون است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - ارتباط بین میزان فلزات سنگین و برخی ویژگیهای فیزیکی -شیمیایی خاک در حوزه ی آبخیز قرنقوچای
رامین سلماسیدر حوزه ی آبخیز قرنقوچای واقع در استان آذربایجان شرقی، شواهد مربوط به آلودگی فلزات سنگین گزارش شده است. آزمایش های اولیه نمونه های آب چشمه های منطقه نیز مقادیر برخی از این فلزات را چندین برابر بالاتر از میزان مجاز آن را نشان داد. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که با چکیده کاملدر حوزه ی آبخیز قرنقوچای واقع در استان آذربایجان شرقی، شواهد مربوط به آلودگی فلزات سنگین گزارش شده است. آزمایش های اولیه نمونه های آب چشمه های منطقه نیز مقادیر برخی از این فلزات را چندین برابر بالاتر از میزان مجاز آن را نشان داد. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که با توجه به آلودگی آب های منطقه به فلزات سنگین، آیا خاک های منطقه نیز تحت تاثیر این آلودگی هستند یا خیر. در صورتی که پاسخ مثبت است میزان این فلز/فلزات با کدام ویژگی های خاک ارتباط دارند. برای این منظور، پس از انجام بررسی های صحرایی و نمونه برداری از خاک های منطقه و تجزیه ویژگی های فیزیکی و شیمیایی و نیز فلزات سنگین در آن ها، تجزیه و تحلیل های لازم بر اساس تعیین ضرایب همبستگی بین عناصر و ویژگی های فیزیکی وشیمیایی نمونه های خاک و نیز آنالیزخوشه ای انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان دادند که مس با کربن آلی و آلومینیوم، کروم، منگنز با درصد رس نمونه های خاک همبستگی مثبت داشته اند. در طبقهبندی یافته های بدست آمده این پژوهش با استفاده از آنالیز خوشه ای، 5 شاخه اصلی تشکیل شدند که با یافته های تعیین ضرایب همبستگی همخوانی نشان دادند. همبستگی مثبت بین برخی فلزات و میزان رس و مواد آلی نمونه های خاک دلالت بر این می کنند که مواد آلی و رس خاک ها با تثبیت فلزات، خطر رها شدن آن ها را به محیط زیست کاهش می دهند. لازم است پژوهش های دیگری انجام گیرد تا منشا ناشی از فعالیت های زمین شناختی و انسانی فلزات اندازه گیری شده این طرح را تعیین نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - افزایش ضریب غنی شدگی آرسنیک ،روی و مس در رسوبات بستر زاینده رود اصفهان
جواد طباطباییرودخانه زاینده رود با طول 420 کیلومتر و امتداد تقریبا شرقی-غربی از مهمترین رودخانه های ایران محسوب می شود که در استان اصفهان و چهار محال بختیاری جریان دارد.به دلیل اهمیت این رودخانه از نظر کاربردهای متعدد آن و همین طور قرار گرفتن رودخانه در مسیر تخلیه پساب کارخانجات مخت چکیده کاملرودخانه زاینده رود با طول 420 کیلومتر و امتداد تقریبا شرقی-غربی از مهمترین رودخانه های ایران محسوب می شود که در استان اصفهان و چهار محال بختیاری جریان دارد.به دلیل اهمیت این رودخانه از نظر کاربردهای متعدد آن و همین طور قرار گرفتن رودخانه در مسیر تخلیه پساب کارخانجات مختلف،بررسی این رودخانه از نظر آلودگی به تعدادی از عناصر سنگین و آگاهی از میزان تجمع و تاثیرات عناصر سنگین در رسوبات رودخانه اهمیت حیاتی دارد.به همین منظور در فاصله اصفهان تا باغ بهادران که بیشترین تجمع صنایع موجود است،تعداد 12 نمونه به روش استاندارد از رسوبات سطحی رودخانه در آذرماه 1388 برداشته شد و پس از آماده سازی تحت تاثیر آنالیز ICP-MS قرار گرفتند.نتایج نشان داد که تغییرات غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه زاینده رود بسیار متغیر بوده و بیشترین مقادیر مربوط به نمونه هایی است که بعد از ورود زهکش ذوب آهن،باغ بهادران،زرین شهر و پل فلاورجان برداشته شده بودند.برای مطالعه شدت تاثیر عوامل و فرایندهای انسانی و تفکیک آن از عوامل طبیعی و زمین شناسی ایستگاه پل زمان خان به عنوان ایستگاه شاهد انتخاب و ضریب غنی شدگی فلزات سنگین نسبت به این ایستگاه محاسبه شدند.نتایج نشان داد که رسوبات برداشت شده از رودخانه نسبت به عناصری مانند ... Cu, Ni, Cr, Mn, Fe, Zn, As ضرایب غنی شدگی بالایی دارند.همچنین جهت تعیین میان آلودگی محیط،ضریب زمین انباشتگی به روش مولر در ایستگاه های نمونه برداری تعیین و مشخص شد که با نزدیک شدن به محدوده شهر اصفهان میزان آلودگی نسبت به این عناصر افزایش می یابد و ایستگاه پل غدیر در محدوده شدیدا آلوده قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از روش منطق فازی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز داراب فارس)
حمیدرضا امیری یوسف شفیعی آوا فخرایی راد حجت اله کشاورزمحدودیت و کمبود منابع آب زیرزمینی در دشت داراب فارس سبب شده این دشت در وضعیت بحرانی و در گروه ممنوعه قرار گیرد. با مدیریت صحیح میتوان ظرفیت منابع آبهای موجود سطحی و زیرزمینی بهخوبی شناسایی و مطالعه کرد تا برنامهریزی جامعی برای بهرهبرداری درست از آنها انجام شود. است چکیده کاملمحدودیت و کمبود منابع آب زیرزمینی در دشت داراب فارس سبب شده این دشت در وضعیت بحرانی و در گروه ممنوعه قرار گیرد. با مدیریت صحیح میتوان ظرفیت منابع آبهای موجود سطحی و زیرزمینی بهخوبی شناسایی و مطالعه کرد تا برنامهریزی جامعی برای بهرهبرداری درست از آنها انجام شود. استفاده از GIS در کنار دادههای مشاهدهای منجر برآورد آسان و سیستمی مناطق مستعد تغذیه آبهای زیرزمینی میگردد. هدف این پژوهش پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و توابع فازی در محیط GIS میباشد. برای ارزیابی پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی 10 معیار زمینشناسی، تراکم گسل، ارتفاع، شیب، کاربری اراضی، خاک، ژئومورفولوژی، بارش، تراکم زهکشی و فاصله از رودخانهها، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. لایههادر محیط GIS آمادهسازی شده و سپس با استفاده از توابع منطق فازی، پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی مدلسازی شده است. نتایج نشان داد که استفاده از گامای 98/0 نتایج مطلوبتری نسبت به دیگر اعداد مشخص کرد. مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی با دقت بالا تعیین شد. برای اعتبارسنجی مدل از چاههای بهرهبرداری در منطقه استفاده شده است. حدود 62/63 درصد از این نوع چاهها در پهنههای با پتانسیل خوب و خیلیخوب قرار دارند. پهنههای دارای پتانسیل خوب و خیلیخوب منطبق بر ذخایر تراسی، آبرفتها و رسوبات دوران چهارم و دارای شیب کم (5-0 درجه) است. حدود 31 درصد از حوزه آبخیز در دو طبقهی پتانسیل خوب و خیلیخوب قرار دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - مقایسه روشهای هیدرولوژیکی احتساب کننده رطوبت خاک و نروفازی در شبیهسازی بارش- رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز زولاچای)
ابراهیم یوسفی مبرهنشبیهسازی هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز، برای تخمین دبی اوج و حجم سیلاب حاصل ازبارندگی ها، روند یابی سیلاب در رودخانه ها و تحلیل هیدروگراف سیلاب ها صورت می گیرد. هدف از این تحقیق، کاربرد مدل های احتساب کننده رطوبت خاک (HMS SMA) و نروفازی در برآورد دبی متوسط روزانه، حجم روا چکیده کاملشبیهسازی هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز، برای تخمین دبی اوج و حجم سیلاب حاصل ازبارندگی ها، روند یابی سیلاب در رودخانه ها و تحلیل هیدروگراف سیلاب ها صورت می گیرد. هدف از این تحقیق، کاربرد مدل های احتساب کننده رطوبت خاک (HMS SMA) و نروفازی در برآورد دبی متوسط روزانه، حجم رواناب و تحلیل هیدروگراف ناشی از شبیه سازی فرآیند بارش-رواناب در حوزه آبخیز زولاچای میباشد. در این تحقیق پس از مدلسازی حوزه آبخیز در الحاقیه HEC-GeoHMS، مدل به برنامه HEC-HMS وارد و با تخمین پارامترهای مدل احتساب کننده رطوبت خاک، شبیه سازی بارش-رواناب در سایر مقیاسها انجام شد. با بررسی مقیاسهای زمانی واسنجی و بهینهسازی پارامترهای مدل HMS SMA میتوان گفت که مقیاس زمانی ماهانه در شبیهسازی بارش-رواناب دقیقتر از مقیاسهای زمانی سالانه، نیمسالانه و فصلی عمل میکند، همچنین مقیاس زمانی فصلی میتواند بهتر از سایر مقیاسهای زمانی دبی اوج را تخمین بزند. مقایسه واسنجی و بهینهسازی روشهای احتساب کننده رطوبت خاک و نروفازی نشان داد روش فازی با بهترین ضرایب آماری (ضریب کارایی ناش-ساتکلیف 76/0 و مجموع مربعات خطای 18/0)، دقیقتر از روش SMA، شبیهسازی بارش-رواناب را انجام میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - عوامل مؤثر بر مشارکت بهره برداران در طرح های آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان ترویج منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس
محسن موسائی ایرج ملک محمدی سیدجمال فرج الله حسینی سید مهدی میردامادیهدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در طرحهای آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان ترویج منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس میباشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق علی- ارتباطی است. جامعه ی آماری تحقیق، کارشناسان ترویج منابع طبیعی و آبخیزد چکیده کاملهدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در طرحهای آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان ترویج منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس میباشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق علی- ارتباطی است. جامعه ی آماری تحقیق، کارشناسان ترویج منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس می باشند. برای گردآوری داده ها از روش تمام شماری استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. برای حصول اطمینان از اعتبار پرسش نامه از پانل متخصصان و برای محاسبه ی روایی آن از روش آلفای کرنباخ استفاده شده و مقدار آن 0.87 به دست آمد. برای داده پردازی علاوه بر آمار توصیفی (میانگین، میانه، واریانس و انحراف استاندارد) و ضریب همبستگی، ازآماره های استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه ی Enter نشان دهنده ی آن است که متغیرهای: توجه به نیازهای اقتصادی بهره برداران در طراحی طرح های آبخیزداری، میزان دخالت بهره برداران درتعیین نوع طرح ها، توجه به دانش بومی بهره برداران توسط مجریان طرح های آبخیـزداری، میزان مشارکت بهر ه برداران در برنامه های ترویج آبخیزداری، میزان آشنایی بهره برداران با طرح های آبخیزداری، قابلیت مروجین در برقراری ارتباط دارای نقش مؤثری در مشارکت بهره برداران در طرح های آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان منابع طبیعی و آبخیزداری دارند. همچنین، نتایج تکنیک تحلیل مسیر نشان می دهد که میزان دخالت بهره برداران در تعیین نوع طرح ها دارای بیشترین اثر مستقیم و غیرمستقیم (0.552) بر متغیر وابسته ی تحقیق و متغیر قابلیت مروجین در برقراری ارتباط دارای کمترین اثر مستقیم و غیرمستقیم (0.311) بر متغیر وابسته تحقیق (مشارکت در طرح های آبخیزداری) می باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - ارزیابی توان اکولوژیک و تناسب کاربری اراضی زاگرس مرکزی با بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل اکولوژیکی سرزمین
هومن بهمنپور علی بالی طیبه ولیانارزیابی توان اکولوژیک به عنوان پیشگام آمایش سرزمین شناخته میشود. منطقه زاگرس مرکزی به دلیل حساسیتهای محیط زیستی فراوان و تهدیدهای متعدد تنوع زیستی محتاج تدوین برنامه مدیریت محیط زیستی با رویکردی جامع و کاربردی است. بر این اساس، منطقه آبخیز مدیریتی کوهرنگ، به عنوان یکی چکیده کاملارزیابی توان اکولوژیک به عنوان پیشگام آمایش سرزمین شناخته میشود. منطقه زاگرس مرکزی به دلیل حساسیتهای محیط زیستی فراوان و تهدیدهای متعدد تنوع زیستی محتاج تدوین برنامه مدیریت محیط زیستی با رویکردی جامع و کاربردی است. بر این اساس، منطقه آبخیز مدیریتی کوهرنگ، به عنوان یکی از مناطق پایلوت در زاگرس مرکزی، مورد مطالعه و ارزیابی توان قرار گرفته است. در گام نخست، با بررسی مدلهای رایج در سطح ایران و جهان، اقدام به طراحی الگویی مناسب به منظور ارزیابی توان اکولوژیک منطقه گردید. در ادامه، الگویی تلفیقی برای منطقه انتخاب و طراحی گردید که بیشترین میزان همخوانی و تناسب را با ویژگیهای طبیعی و ساختاری موجود داشته باشد. در نهایت، با استفاده از دادههای پایه و لایههای اطلاعاتی متعدد از طریق رویهمگذاری لایهها در محیط GIS و نرمافزار ArcGIS, 9.3 اقدام به سنتز و پهنهبندی گردید. با مطالعات میدانی اقدام به زمین مرجع نمودن دادهها و تکمیل خلاهای اطلاعاتی گردید. نتایج نشانگر آن است که بحش اعظم منطقه از نوع کوهستانی بوده و بیشترین نرخ فرسایش از نوع متوسط با 38/39 درصد بوده است. در حال حاضر، کاربری مرتع با حدود 68 درصد بیشترین سهم را در میان سایر کاربریها دارا میباشد. از سوی دیگر، بیشترین کاربری اولویتدار در منطقه مطالعاتی اختصاص به انواع جنبههای حفاظتی و مرتعداری به ترتیب با 53 و 25 درصد داشته و کمترین سهم را نیز توسعه با ۰.۰۵ درصد در اختیار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - ارزیابی پایداری بومشناختی در حوزه آبخیز توتلی، استان خراسان شمالی
امیررضا حیرانی مرتضی بهزادفر نازیلا علائی زینب حزباویارزیابی پایداری بومشناختی مبنایی برای تعیین نوع تعامل و برخورد انسـان با طبیعـت و خدمات بومشناختی دریافتی از آن اسـت که بایستی بهصورت پیوسته مورد پایش قرار گیرد. در حالیکه مطالعات محدودی در داخل کشور صورت گرفته و تاکنون در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای منطقهای و چکیده کاملارزیابی پایداری بومشناختی مبنایی برای تعیین نوع تعامل و برخورد انسـان با طبیعـت و خدمات بومشناختی دریافتی از آن اسـت که بایستی بهصورت پیوسته مورد پایش قرار گیرد. در حالیکه مطالعات محدودی در داخل کشور صورت گرفته و تاکنون در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای منطقهای و ملی بهصورت کاربردی مورد توجه قرار نگرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پایداری بومشناختی حوزه آبخیز توتلی واقع در شمال استان خراسان شمالی با استفاده از چارچوب مفهومی هیدرولوژی، محیط زیست، حیات و سیاستگذاری (HELP) و محاسبه شاخص پایداری آبخیز (WSI) صورت پذیرفت. در این فرآیند ارزیابی، 14 متغیر مورد استفاده قرار گرفت که بر اساس ماهیت هر کدام از آنها در سه دسته شاخص فشار (P)، حالت (S) و پاسخ (R) و معیارهای چهارگانه HELP دستهبندی شدند. بر همین اساس میانگین امتیازات شاخصهای P، S و R برای حوزه آبخیز توتلی بهترتیب ۶۵/۰، ۸۵/۰ و ۳۵/۰بهدست آمد. همچنین، میانگین امتیازات معیارهای هیدرولوژی (H) و محیط زیست (E) برابر با 58/0 و امتیازات معیارهای حیات (L) و سیاستگذاری (P) برابر با 66/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تلفیق کلیه معیارها و شاخصهای مورد مطالعه نشانداد که امتیاز کلی WSI برابر ۶۲/۰ بوده و نشاندهنده سطح پایداری بومشناختی متوسط است. نتایج پژوهش حاضر برای برنامهریزی، حفاظت و شناسایی مناطق بحرانی و هدایت راهبردها و اقدامات مدیریتی کاربرد دارند. همچنین توصیه میشود که با اتخاذ سیاستگذاریهای مناسب و برنامههای حفاظتی مؤثر و با قابلیت اجرا در منطقه نسبت به ارتقاء وضعیت پایداری آبخیز از متوسط به خوب اقدام شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - توسعه شهری و ویژگیهای خشکسالی هیدرولوژیک کوتاه و میانمدت در حوضه سامیان استان اردبیل
سعید راثی نظامی هادی ایزدی فرد رئوف مصطفی زاده حسن خاوریانخشکسالی هیدرولوژیک از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد و برای کمینمودن آن از شاخص SDI استتفاده میشود. هدف این پژوهش ارزیابی توسعه شهری با تصاویر ماهوارهای در فاصله سالهای 1992 و 2016 و ارزیابی خشکسالی هیدرولوژیک در محدود حوزه سامیان اردبیل استفاده شده است. بررسی تصا چکیده کاملخشکسالی هیدرولوژیک از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد و برای کمینمودن آن از شاخص SDI استتفاده میشود. هدف این پژوهش ارزیابی توسعه شهری با تصاویر ماهوارهای در فاصله سالهای 1992 و 2016 و ارزیابی خشکسالی هیدرولوژیک در محدود حوزه سامیان اردبیل استفاده شده است. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان داد که کاربریهای اراضی کشاورزی و مسکونی افزایش یافته است. بررسی شاخص SDI یک ماهه در همه ایستگاهها نشاندهنده افزایش خشکسالی در دورههای مختلف است. بیشترین تعداد ماههای خشک مربوط به دوره آخر (1387-1396) ایستگاه سامیان است. بیشترین افزایش تعداد ماههای خشک مربوط به ایستگاه گیلانده است که از 1 ماه در دوره اول به 66 ماه در دوره آخر رسیده است. تعداد ماههای خشک ایستگاه سامیان در دوره اول مطالعاتی (1369-1378) از 19 ماه به 80 ماه در دوره مطالعاتی آخر افزایش یافته است. بررسی شاخص SDI سه ماهه در همه ایستگاهها بهجز ایستگاه آتشگاه نشاندهنده افزایش خشکسالی هیدرولوژیک در دورههای مختلف است. بیشترین افزایش تعداد سه ماههای خشک مربوط به ایستگاه گیلانده است که از صفر در دوره اول به 36 در دوره آخر رسیده است. بهرغم افزایش مقدار بارندگی در طول دوره و وجود ماههای ترسالی اقلیمی همچنین افزایش نسبی دمای در منطقه و با توجه به افزایش کاربری کشاورزی و مناطق مسکونی که باعث افزایش برداشت از آبهای سطحی شده است، تعداد ماههای خشک در منطقه افزایش پیدا کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - توزیع ماهانه و فصلی وقوع سیلاب با دورههای بازگشت مختلف در ایستگاههای آبسنجی استان اردبیل
رئوف مصطفی زاده علی نصیری خیاویسیلاب یکی از مخربترین رویدادهای طبیعی است که بیش از هر بلای طبیعی دیگر، شرایط اجتماعی و اقتصادی را بهخطر میاندازد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تحلیل توزیع ماهانه و فصلی وقوع سیلاب در دوره بازگشتهای مختلف در برخی از حوزههای آبخیز استان اردبیل صورت گرفت. بدین ترتیب چکیده کاملسیلاب یکی از مخربترین رویدادهای طبیعی است که بیش از هر بلای طبیعی دیگر، شرایط اجتماعی و اقتصادی را بهخطر میاندازد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تحلیل توزیع ماهانه و فصلی وقوع سیلاب در دوره بازگشتهای مختلف در برخی از حوزههای آبخیز استان اردبیل صورت گرفت. بدین ترتیب از دادههای 33 ایستگاه آبسنجی استفاده شد که طول دوره آماری دادههای مورد استفاده بهمدت 40 سال بود. در انتخاب مناسبترین توزیع آماری برای دادههای دبی حداکثر در دورههای بازگشت 2، 5، 10، 25، 50 و 100 سال از نرمافزار EasyFit استفاده شد. براساس نتایج میتوان گفت که در ایستگاههای مورد مطالعه در حدود 63/63 درصد از سیلابها مربوط به ماه آپریل است. از طرفی براساس نتایج نمودارهای مقایسهای فصلی میتوان گفت که حداکثر سیلابها مربوط به فصل بهار است و در تمامی دورههای بازگشت مورد مطالعه بیشترین مقدار و درصد فراوانی سیلابها در این فصل رخ داده است. بهطوریکه در برخی از ایستگاهها از قبیل یامچی، نوران، ننهکران، مشیران، عموقین، درود و پلالماس اکثر سیلابها در فصل بهار اتفاق میافتد و این نشان میدهد که وقوع سیلابهای بهاره در استان اردبیل محتملتر است. ضروری است برای نواحی جنوبی و سیلخیز استان، ضمن انجام مطالعات لازم، بایستی برنامهریزیهای صحیح با محوریت مدیریت جامع حوزههای آبخیز انجام گیرد تا بدینوسیله بتوان احتمال وقوع سیلاب را در آینده کاهش داد و خسارات آنرا بهحداقل رساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - اثربخشی عملیات آبخیزداری در کاهش فرسایش و رسوب با استفاده از مدل تجربی MPSIAC (مطالعه موردی: حوزهآبخیز سقزچیچای استان اردبیل)
روحالله دبیری هیراد عبقری اردوان قربانیطی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دار چکیده کاملطی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دارد. در این مطالعه نقش عملیات آبخیزداری در کنترل فرسایش و رسوب حوزهآبخیز سقزچیچای استان اردبیل به روش MPSIAC قبل و بعد از اجرای عملیات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این مدل 9 عامل موثر در فرسایش براساس شدت و ضعف خود دارای امتیاز هستند و در نهایت میزان رسوب منطقه برآورد میشود. میانگین فرسایش و رسوب بر اساس آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با استفاده از نرم افزار SPSS، در سطح 95 درصد دارای توزیع نرمال بوده و از تجزیه و تحلیل پارامتریک استفاده شد. قبل از اجرای عملیات آبخیزداری براساس نتایج آزمون t مستقل، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز، در سطح 95 درصد برابر است؛ در حالی که بعد از اجرای عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده و اجراء نشده، برابر نیست. نتایج تحقیق نشان میدهد در زیر حوزههای آبخیز فاقد عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب به ترتیب 48/1 و 67/0 تن در هکتار در سال افزایش دارد. در حالیکه در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده این مقدار میانگین فرسایش و رسوب تقریباً ثابت مانده است که نشاندهنده تأثیر مثبت عملیات آبخیزداری در حفاظت خاک بوده و نقش مهمی در جلوگیری از کاهش حجم مخزن سد سقزچی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - پیشبینی تغییرات اقلیمی با استفاده از مدلهای گردش عمومی جو و مقیاسکاهی مدلهای SDSM و LARS-WG تحت سناریوهای واداشت تابشی در حوضه آبریز دز
علی اکبر عرب سلغار جهانگیر پرهمت مسعود گودرزیتغییرات اقلیمی از بزرگترین چالش هایی است که بشر در قرن حاضر با آن مواجه است. بنابراین پیش بینی تغییرات اقلیمی جهت پیش آگاهی از وضعیت آینده و در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت تعدیل و سازگاری با تغییرات اقلیمی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این پژوهش به پیش بینی تغییرا چکیده کاملتغییرات اقلیمی از بزرگترین چالش هایی است که بشر در قرن حاضر با آن مواجه است. بنابراین پیش بینی تغییرات اقلیمی جهت پیش آگاهی از وضعیت آینده و در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت تعدیل و سازگاری با تغییرات اقلیمی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این پژوهش به پیش بینی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز دز از زیرحوضه های کارون بزرگ پرداخته شد. بدین منظور از دادههای دو مدل جهانی HadGEM2 و CanESM2 تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 و کاربست دو مدل مقیاس کاهی LARS-WG و SDSM بهره گرفته شد و تغییرات اقلیمی در سه دوره آینده نسبت به دوره پایه (2018-1989) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو مدل مقیاس کاهی از دقت مناسبی برخوردارند. نتایج حاصل از پیش بینی نیز نشان داد که در دوره های آتی میزان بارش بین 3/6- تا 7/15 درصد نسبت به دره پایه در تغییر خواهد بود. بیشترین تغییرات کاهشی و افزایشی نیز به ترتیب مربوط به نواحی شرقی و جنوب غربی حوضه خواهد بود. همچنین دمای بیشینه حوضه بین 3/1 تا 9/3 درجه سلسیوس و دمای کمینه نیز بین 5/1 تا 5/3 درجه سلسیوس در نوسان خواهد بود که بیشترین و کمترین تغییرات آن ها نیز به ترتیب مربوط به نواحی جنوب شرقی و شمال غربی حوضه خواهد بود. لذا با توجه افزایش دما و بارش و همچنین کوهستانی بودن حوضه مورد مطالعه لازم است راهکارهای مقابله با سیلاب و مهار و مدیریت آن مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - امکان سنجی وقوع سیل در حوضه آبخیز لیلان چای (مراغه) به روش CN
محمدرضا ثروتی اکبر رستمی فاطمه خدادادیسیل یکی از پدیده های موجود در طبیعت بوده که از دیر باز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. درایران به دلیل وسعت زیاد، اقلیم های متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضه هایآبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی می باشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب روانابو حداکثر دبی سیل، شنا چکیده کاملسیل یکی از پدیده های موجود در طبیعت بوده که از دیر باز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. درایران به دلیل وسعت زیاد، اقلیم های متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضه هایآبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی می باشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب روانابو حداکثر دبی سیل، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیلخیزی، پهنه بندی مناطق براساسشدت پتانسیل سیلخیزی در حوضه آبخیز لیلان چای با استفاده از روش شماره منحنی CNپرداخته شد. برای این منظور ابتدا دادهها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار وضعیت اقلیم منقهه،تصاویر ماهوارهای جمعآوری و GIS شد. با تلفیق این دادهها و اطلاعات، براساس روش SCS ،نهشه CN حوضه، میزان نفوذ و مهدار رواناب تهیه گردید. در نهایت با استفاده از مدل وزنی و باتلفیق نهشه های میزان بارندگی منقهه، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین و ...نهشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی سالانه حوضه تهیه شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - بررسی انواع و شدت فرسایش و تولید رسوب در زیر حوضه های آبخیز ناورود
طاهره فتح اله زادهحوضه های آبخیز در ایران از نظر زمین شناسی، ناهمواری و اقلیم و سایر عوامل موثر در امر فرسایش بسیار متفاوت هستند، هدف از این پژوهش بررسی انواع فرسایش در حوضه آبخیز ناورود، بررسی شدت فرسایش، تولید رسوب و عوامل موثر در این رابطه است در این خصوص ویژگی های فیزیوگرافی، توپوگرا چکیده کاملحوضه های آبخیز در ایران از نظر زمین شناسی، ناهمواری و اقلیم و سایر عوامل موثر در امر فرسایش بسیار متفاوت هستند، هدف از این پژوهش بررسی انواع فرسایش در حوضه آبخیز ناورود، بررسی شدت فرسایش، تولید رسوب و عوامل موثر در این رابطه است در این خصوص ویژگی های فیزیوگرافی، توپوگرافی، اقلیمی، زمین شناسی، ژئومرفولوژی، پوشش گیاهی، خاک، فرسایش و تولید رسوب به طور کلی بررسی شد. این حوضه دارای مساحتی در حدود 265/46 کیلومتر مربع است. هدف کلی پژوهش، بررسی میزان فرسایش و تولید رسوب در حوضه و پی بردن به مناطق حساس از نظر فرسایش است. برای رسیدن به هدف فوق از روش پتانسیل فرسایش (ای پی ام) استفاده شده است.ابزارهای گردآوری اطلاعات، عکسهای هوایی، انواعنقشه ها، روش مشاهده و منابع کتابخانهای هستند. در این مطالعه با استفاده از روش ای پی اممیزان فرسایش در هر یک از زیر حوضه ها )زیر حوضه( بررسی شده است . در رابطه باژئومرفولوژی منطقه از 22 نوع رخساره تشکیل شده است. با ادغام آنها با ساختار سنگشناسی و مقاومت آنها در برابر فرسایش و تلفیق شیب به آنها 209 واحد کاری به دست آمد.بررسی شدت فرسایش و تولید رسوب در در هر واحدکاری با استفاده از روش تجربی EPM )کمی( صورت گرفت. براساس نتایج به دست آمده، زیر حوضههای شماره 9 و 2 از نظر شدّت.)0/ 0 و 11 / فرسایش بیشترین فرسایش را دارد )ضریب فرسایش 19 همچنین بیشترینرسوب زایی را نسبت به سایر زیر حوضهها به خود اختصاص دادهاند. علّت زیاد بودن فرسایشویژه و توان رسوب دهی دراین زیر حوضهها، نسبت به زیر حوضههای دیگر شیب زیاد وحساسیّت سنگها نسبت به فرسایش، تغییرکاربری، تخریب جنگل و مرتع، جاده سازی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - شناسایی مناطق حساس به فرسایش خاک با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) مطالعة موردی: حوضة آبریز سد مهاباد
داود طالب پور اصل عزت الله قنواتیفرسایش خاک به عنوان یک رویداد طبیعی، به دلیل دخالتهای سودجویانه و غیرکارشناسانة انسان در سالهای اخیر افزایش یافته است. در این راستا توپوگرافی حوضة آبریز سد مهاباد که تماماً کوهستانیست از این پدیده مستثنی نمی باشد. هدف از انجام این مطالعه، اولویت بندی عوامل مؤثر بر تولید چکیده کاملفرسایش خاک به عنوان یک رویداد طبیعی، به دلیل دخالتهای سودجویانه و غیرکارشناسانة انسان در سالهای اخیر افزایش یافته است. در این راستا توپوگرافی حوضة آبریز سد مهاباد که تماماً کوهستانیست از این پدیده مستثنی نمی باشد. هدف از انجام این مطالعه، اولویت بندی عوامل مؤثر بر تولید رسوب در حوضة سد مهاباد با استفاده از روشFAHP می باشد. به این منظور از میان عوامل طبیعی مؤثر در وقوع فرسایش هفت عامل شیب، کاربری اراضی، زمان تمرکز زیرحوضه ها، ارتفاع، بارش، لیتولوژی و فاصله از رود را انتخاب نموده و با استفاده از داده های حاصل از مدل سازی معیارهای مؤثر در فرسایش با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و طبقه بندی با روش منطق فازی نواحی با حساسیت بالا در برابر فرسایش شناسایی و نقشة نهایی پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش در پنج کلاس استخراج گردید. برای ارزیابی صحت نقشه بدست آمده از شاخص SCAI استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد در حدود 12/102 کیلومتر مربع معادل 15/13 درصد از مساحت حوضه دارای پتانسیل "خیلی زیاد" در وقوع فرسایش و تولید رسوب می باشد که در این میان زیرحوضه های دهبکر، بنگوین، قزلجه، مرانه، میرسه و سیاه قل دارای پتانسیل بیشتری هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل آماری دو متغیره وزنی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه زرند)
علیرضا عرب عامری امیرحسین حلبیانهدف از این پژوهش پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه زرند با استفاده از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. برای این هدف با به کار گیری روش تحلیلسلسله مراتبی عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزانتأثیر آنها است م چکیده کاملهدف از این پژوهش پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه زرند با استفاده از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. برای این هدف با به کار گیری روش تحلیلسلسله مراتبی عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزانتأثیر آنها است محاسبه شده است. با ت و جه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هرعامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لای ههای وزنی وضریب وزنی مربوط به هر یک از عوامل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است کهروش تحلیل سلسله مراتبی به دلیل استوار بودن بر مبنای مقایسههای زوجی موجب سهولت و دق تدر انجام محاسبههای لازم و ارایه نتایج به دلیل دخالت دادن تعداد زیادی از عوامل در مقایسه باسایر روشهای پهنه بندی خطر زمین لغزش است. نتایج نشان داد که در مدل تحلیل سلسله مراتبیحدود 22 درصد حوضه در پهنههای با خطر بالا قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - بررسی ویژگیهای نو زمین ساخت، فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز کر چمریز – با استفاده از شاخصهای کمی
سعید نگهبان اعظم حیدریفرسایش خاک یکی از مهمترین عواملی است که سالانه بخش وسیعی از اراضی کشور ایرانرا تهدید میکند و کیفیت زمینهای کشاورزی و مراتع را کاهش داده یا از بین میبرد، هم چنیندر مناطقی که حرکتهای تکتونیکی جوان فعالیت دارند، تغییر شکلهای ناشی از تکتونیکفعال در منطقه باعث بروز پاسخ شبکه چکیده کاملفرسایش خاک یکی از مهمترین عواملی است که سالانه بخش وسیعی از اراضی کشور ایرانرا تهدید میکند و کیفیت زمینهای کشاورزی و مراتع را کاهش داده یا از بین میبرد، هم چنیندر مناطقی که حرکتهای تکتونیکی جوان فعالیت دارند، تغییر شکلهای ناشی از تکتونیکفعال در منطقه باعث بروز پاسخ شبکه زهکشی منطقه به این تغییرات خواهد شد. این پژوهشسعی دارد به بررسی استعداد فرسایش و رسوبدهی خاک و فعالیت نو زمین ساخت در حوضهکر چمریز واقع در شمالغرب استان فارس بپردازد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی - -مبتنی بر روشهای میدانی، کتابخانهای و آماری میباشد. به این صورت که با استفاده ازمدلهای مختلف به بررسی ویژگیهای فرسایشی و تکتونیکی منطقه پرداخته شده است. نتایجنشان میدهد که گسترش سازندهای زمین شناسی حساس به فرسایش از جمله سازندهایآهکی و تأثیر فعالیتهای نو زمین ساختی با مقادیر vf 2 ( و / 2/11 و 02 ( SB 2/42 ( در (سیستم آبراهه به شدت موجب فرسایش و رسوبدهی در حوضه میشود. متوسط3101 تن در هکتار برآورد شده و نشان / فرسایشزایی باران در حوضه به طور سالانه، 0423 از نظر زراعی / دهندهی بالا بودن فرسایش خاک است. میانگین اسیدیته خاکهای حوضه 23برای رویش گیاهان مطلوب میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - اولویت بندی سیلخیزی زیرحوضههای حوزه آبخیز طالقان با استفاده از تلفیق AHP و TOPSIS
سمانه رضوی زاده کاکا شاهدیسیل یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله در نقاط مختلف جهان باعث خسارات فراوانی میگردد. اولویتبندی زیرحوضههای یک حوزه آبخیز بر اساس پتانسیل سیلخیزی، با هدف تعیین اولویت در سیاستگذاریها و اقدامات مدیریتی میتواند نقش مهمی در مدیریت بهینه آبخیزها داشته باشد. در تحقیق چکیده کاملسیل یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله در نقاط مختلف جهان باعث خسارات فراوانی میگردد. اولویتبندی زیرحوضههای یک حوزه آبخیز بر اساس پتانسیل سیلخیزی، با هدف تعیین اولویت در سیاستگذاریها و اقدامات مدیریتی میتواند نقش مهمی در مدیریت بهینه آبخیزها داشته باشد. در تحقیق حاضر از دو تکنیک AHP و TOPSIS به منظور اولویت بندی زیرحوضههای آبخیز طالقان، بر اساس پتانسیل سیلخیزی استفاده شد. معیارهای در نظر گرفته شده، معیارهای مهم و تاثیر گذار بر نفوذپذیری آب، تولید رواناب و در نتیجه پتانسیل سیلخیزی بود که شامل 10 معیار مساحت، ضریب گراولیوس، تراکم زهکشی، شیب متوسط زیر حوضه، ارتفاع متوسط زیرحوضه، درصد اراضی نفوذناپذیر، شماره منحنی، شیب آبراهه اصلی، طول آبراهه اصلی و زمان تمرکز در هر زیرحوضه میباشد. نتایج نشان داد که سه معیار درصد اراضی نفوذناپذیر، CN و شیب آبراهه اصلی به ترتیب با وزن نسبی 283/0، 231/0 و 163/0 از بیشترین اهمیت در پتانسیل سیلخیزی زیرحوضهها برخوردار میباشند. همچنین نتایج نهایی حاصل از تلفیق اولویت بندی زیرحوضهها با استفاده از دو تکنیک نشان داد که در میان 16 زیرحوضه آبخیز طالقان، سه زیرحوضه حسنجون، ناریان و شهرک به ترتیب بیشترین پتانسیل سیلخیزی را دارا بوده و در نتیجه از لحاظ ضرورت انجام اقدامات مدیریتی در اولویت میباشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - ارزیابی هیدرولوژیکی عملکرد اقدامات آبخیزداری بر ویژگیهای سیلاب در حوضه آبخیز بالادست سد وشمگیر در استان گلستان
محبوبه حاجی بیگلو محمد رشیدی آتبین محبتیارزیابی پروژههای آبخیزداری به منظور برنامهریزیهای آتی در خصوص طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام میگیرد. بر این اساس، مطالعات حاضر با هدف ارزیابی تأثیر اقدامات آبخیزداری اجرا شده در حوضه آبخیز بالادست سد وشمگیر، با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMSانجام گرف چکیده کاملارزیابی پروژههای آبخیزداری به منظور برنامهریزیهای آتی در خصوص طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام میگیرد. بر این اساس، مطالعات حاضر با هدف ارزیابی تأثیر اقدامات آبخیزداری اجرا شده در حوضه آبخیز بالادست سد وشمگیر، با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMSانجام گرفت. برای تعیین تأثیر سازههای اصلاحی و همچنین اقدامات بیولوژیکی صورت گرفته، اقدام به شبیهسازی رفتار سیلاب برای رخدادهای موجود گردید. معیارهای دبی اوج و حجم سیلاب برای ارزیابی تعیین شد و مقادیر آنها برای دو وضعیت قبل و بعد از اقدامات آبخیزداری محاسبه گردید. نتایج مقایسه آماری نشان داد که تأثیر این اقدامات بر روی دبی پیک معنیدار نبوده و درخصوص پارامتر حجم سیلاب، در سطح 95 درصد معنیدار میباشد. در بررسی پاسخ هیدرولوژیکی حوضه در مقابل رگبارهای طرح مشخص شد با افزایش دوره بازگشت سیلاب، تأثیر اقدامات بر کاهش دبی اوج و حجم سیلاب کاهش مییابد. بیشترین تأثیر اقدامات بر دو پارامتر یاد شده در دوره بازگشتهای پایین (2 تا 10 سال) بوده است که برای پارامترهای دبی اوج و حجم سیلاب به ترتیب 94/0 و 96/0 حالت قبل از اقدامات تعیین گردید. همچنین بررسی حجم مخازن سازههای اصلاحی قبل از انباشت رسوب نشان میدهد که قابلیت کنترل سیلاب تا دوره بازگشت 10 ساله را دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - ارزیابی نقش کاربری اراضی بر تغییرات کیفیت آب زیرزمینی در حوضه لاجان
رحمان محمود حسن محمود حبیب نژاد روشن لیلا غلامیکاربری اراضی موجب تغییراتی در کیفیت آب شده و بنابراین مطالعه حاضر تغییرات کاربری اراضی در سالهای 1380 تا 1395 در حوضه آبخیز لاجان جنوب استان آذربایجان غربی با استفاده تصاویر ماهواره لندست 5 و 8 با سنجندههای TM و OIL و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. نتایج نشان داد ک چکیده کاملکاربری اراضی موجب تغییراتی در کیفیت آب شده و بنابراین مطالعه حاضر تغییرات کاربری اراضی در سالهای 1380 تا 1395 در حوضه آبخیز لاجان جنوب استان آذربایجان غربی با استفاده تصاویر ماهواره لندست 5 و 8 با سنجندههای TM و OIL و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. نتایج نشان داد که سطح مراتع و دیم بهترتیب 05/135 و 16/26 کیلومترمربع کاهش یافت، اما سطح کشاورزی آبی، اراضی مسکونی و اراضی باغی بهترتیب 75/112، 28 و 37/20 کیلومترمربع افزایش یافت. سپس 22 چاه منطقه به منظور کیفیت منابع آب زیرزمینی حوضه لاجان در دو سال 1380 و 1395 جهت بررسی تغییر کاربری اراضی و پارامترهای کیفیت شیمیایی آب شامل باقیمانده املاح، اسیدیته، هدایت الکتریکی، بیکربنات، کلر، سولفات، منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم، نسبت جذب سدیم و سختی کل انتخاب گردید. غلظت یونهای اصلی و غلظت املاح محلول توسط روشهای استاندارد اندازهگیری گردید. در نهایت عوامل مؤثر بر کیفیت نمونههای مورد مطالعه و کیفیت منابع آب زیرزمینی برای کاربردهای مختلف در هر دو سال ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که منابع آب زیرزمینی حوضه لاجان دارای تیپ بی کربناته بودند. نمودار ویلکاکس نشان داد که بیشتر نمونهها در رده مطلوب برای بخش کشاورزی قرار داشتند و نمودار شولر نیز بیان نمود که منابع آب زیرزمینی از نظر کاربرد شرب در دامنه خوب تا عالی و قابل شرب بودند. همچنین نتایج نشان دادند که تغییرات کیفیت آب وابسته به تغییرات کاربری اراضی رخ داده نبوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - بررسی چگونگی استقرارگیاه وتیور با رویکرد کنترل رسوب وهرز آب در آبراهه ها، (مطالعه موردی: حوزه آبخیز واز )
شعبانعلی غلامیدر تحقیق حاضر، گیاه وتیور روی دو دامنه حوزه آبخیز گزنا سری از شهرستان نور در استان مازندران در دو پایلوت و در شیب و جهات مختلف و روی 5لاین ( روی خطوط تراز ) و در داخل آبراهه هر پایلوت کشت شده اند. برای مراقبت از گیاه کاشته شده حصار کشی بعمل آمده و در طول تابستان، سه دور چکیده کاملدر تحقیق حاضر، گیاه وتیور روی دو دامنه حوزه آبخیز گزنا سری از شهرستان نور در استان مازندران در دو پایلوت و در شیب و جهات مختلف و روی 5لاین ( روی خطوط تراز ) و در داخل آبراهه هر پایلوت کشت شده اند. برای مراقبت از گیاه کاشته شده حصار کشی بعمل آمده و در طول تابستان، سه دوره آبیاری انجام شد. نتایج نشان داد که گیاه وتیور در پایلوت (1) کاملا" مستقر شده اند ولی در پایلوت (2) گیاه وتیور در شش ماهه اول مستقر گردیده ولی در شش ماهه دوم بعلت یخ زده گی محل طوقه گیاه دردرجه حرارت پایین ( 9- سانتیگراد ) خشک شدند. بنابراین میزان زنده مانی در پایلوت (1) به 90 درصد و در پایلوت (2) در شش ماهه اول به 60 درصد ولی در شش ماهه دوم به صفر رسید. گیاه وتیور توانسـته است حـداکثر و حداقل دمای( 29 و 9- درجه سانتی گراد) و همچنین در حـداکثر و حـداقل رطوبـت نسـبی 100)و 40 درصــد) تحمل نموده است، و همچنــین در خاک با 5/7=pH و 794EC = میکرومهوس بر سانتیمتر سازگار ی نشان داده است. متوســط رشــد اندام هوایی و ریشــه گیاه در سال اول در پایلوت (1) بترتیب 41 و 52 سانتیمتر ودر پایلوت (2) شش ماهه اول بترتیب 26و 32 سانتیمتر بوده است. و رشد گیاه وتیور در رابطه با شیب و جهت دامنه مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - ارزیابی کارایی مدل KINEROS2 برای شبیهسازی هیدروگراف سیلاب ( مطالعه موردی حوضه آبخیز زیارت )
عیسی ملائی فر واحد بردی شیخ عبدالرضا بهره مند حسن فرامرزیمدل فرسایش- رواناب KINEROS2، یک مدل هیدرولوژیکی توزیعی فرسایش- رواناب و از نوع فیزیکی بوده که در سازمان کشاورزی امریکا و سرویس تحقیقات کشاورزی جهت تشریح فرآیندهای برگاب، نفوذ، رواناب سطحی و فرسایش حوضه آبخیز پایهگذاری شده است. دادههای اصلی مورد نیاز مدل شامل نقشههای چکیده کاملمدل فرسایش- رواناب KINEROS2، یک مدل هیدرولوژیکی توزیعی فرسایش- رواناب و از نوع فیزیکی بوده که در سازمان کشاورزی امریکا و سرویس تحقیقات کشاورزی جهت تشریح فرآیندهای برگاب، نفوذ، رواناب سطحی و فرسایش حوضه آبخیز پایهگذاری شده است. دادههای اصلی مورد نیاز مدل شامل نقشههای DEM، کاربری اراضی و همچنین دادههای بارش حوضه آبخیز بوده و قابلیت شبیهسازی هیدروگرافهای سیلاب با گام زمانی دقیقه را دارد. برای ارزیابی کارایی مدل، تعداد 8 واقعه سیلاب و بارش متناظر حوضه آبخیز زیارت انتخاب و به دو دسته 4 تایی تقسیم، که از دسته اول جهت اجرا و واسنجی و از دسته دوم جهت اعتبارسنجی مدل استفاده گردید. جهت انجام واسنجی از روش دستی و از روش یک پارامتر در هر بار جهت بررسی آنالیز حساسیت پارامترها استفاده گردید. پارامترهای هدایت هیدرولیکی اشباع، ضریب مانینگ، میانگین حرکت مویینگی، ظرفیت برگاب مورد واسنجی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی کارایی مدل در دو مرحله واسنجی و اعتبارسنجی از شاخصهای ضریب ناش- ساتکلیف، درصد خطا در دبی اوج، معیار جمعی، ضریب تبیین و ضریب تبیین وزنی استفاده گردید. که برای دوره واسنجی متوسط ضریب ناش- ساتکلیف 665/0 و برای مرحله اعتبارسنجی 797/0 بدست آمد. نتایج ارزیابی مدل KINEROS2، در حوضه آبخیز زیارت نشان میدهد که مدل مولفههای هیدرولوژیکی را با دقت قابل قبول برآورد مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - ارزیابی اثربخشی سازههای کنترل سیلاب در حوزه آبخیز گلابدره- دربند تهران
بهارک معتمدوزیری هادی کیادلیری ساسان عارفیحوزه آبخیز گلاب دره-دربند، از حوضه های شمال شهر تهران می باشد که توجه به مدیریت این حوضه ها، به علت اشراف این حوضهها به شهر تهران و احتمال خطر جانی و مالی سیلاب های حاصل از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این تحقیق، جهت تعیین پاسخ حوزه آبخیز مربوطه در برابر رگبار چکیده کاملحوزه آبخیز گلاب دره-دربند، از حوضه های شمال شهر تهران می باشد که توجه به مدیریت این حوضه ها، به علت اشراف این حوضهها به شهر تهران و احتمال خطر جانی و مالی سیلاب های حاصل از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این تحقیق، جهت تعیین پاسخ حوزه آبخیز مربوطه در برابر رگبارهای سیل آسا در قبل و بعد از عملیات آبخیزداری، از نرم افزار HEC–HMS استفاده گردیده است. با مد نظر قرار دادن عدم توانمندی در تعیین رگبارهای منطبق با بازه زمانی قبل و پس از اقدامات آبخیزداری انجام شده در حوزه آبخیز به منظور بررسی مطالعات سیلاب ناشی از رگبارهای واحد، اقدام به بررسی و آنالیز آماری داده های بارش و سیلاب مربوط به ایستگاه های باران سنجی و هیدرومتری واقع در حوضه گلاب دره- دربند گردید و شبیه سازی حوضه در محیط نرم افزار HEC–HMS صورت گرفت تا بتوان پس از شبیه سازی حوضه، سیلاب ناشی از حوضه را در مقابل بارش حداکثر 24ساعته برای دوره برگشتهای 10، 25 و100، سنجیده و مقایسه نمود. نتایج ارزیابی همزمان بارش و سیلاب در حوزه آبخیز مورد مطالعه، در قبل و بعد از اجرای طرح های آبخیزداری، نشان داد که عملیات آبخیزداری، تأثیری مستقیم در کاهش سیلاب، افزایش نفوذ سیلاب و کنترل آن داشته است و این تأثیر، در سیلاب های با دوره بازگشت بالا، بیشتر بوده است بطوری که. دبی پیک سیلاب و حجم سیلاب در دوره برگشت های 10، 25 و100 ساله، بعد از اجرای طرحهای آبخیزداری، به ترتیب10، 4/27 و 40 درصد کاهش را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - مقایسه کارایی برخی مدلهای نفوذ آب به خاک بر اساس دادههای حاصل از استوانههای مضاعف در کاربریهای مختلف اراضی(مطالعه موردی: حوزه آبخیز میخساز)
راضیه کجوری محمدرضا جوادیفرآیند نفوذ آب به خاک نقش بسیار مهمی در چرخه آبی در طبیعت دارد. اهمیت این پدیده منجر به تمرکز مطالعه محققین زیادی در این رابطه شده است تا اینکه بتوانند از طریق ارائه مدلی مناسب اقدام به برآورد آن نمایند. ازآنجا که انجام مطالعات نفوذ در عرصه، هزینهبر و مستلزم صرف زمان ز چکیده کاملفرآیند نفوذ آب به خاک نقش بسیار مهمی در چرخه آبی در طبیعت دارد. اهمیت این پدیده منجر به تمرکز مطالعه محققین زیادی در این رابطه شده است تا اینکه بتوانند از طریق ارائه مدلی مناسب اقدام به برآورد آن نمایند. ازآنجا که انجام مطالعات نفوذ در عرصه، هزینهبر و مستلزم صرف زمان زیاد است، لذا از مدلهای مختلف، جهت برآورد مقدار نفوذ استفاده میگردد که هر یک از این مدلها در شرایط خاص، برازش مناسبی را با دادههای تجربی از خود نشان میدهند. در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از روش استوانههای مضاعف در کاربریهای جنگلی، مرتعی و زراعی اقدام به اندازهگیری نفوذ در حوزه آبخیز میخساز شد. سپس دادههای مقادیر نفوذ حاصل از مدلهای کوستیاکوف، هورتون، گرین-آمپت، سازمان حفاظت خاک آمریکا و فلیپ با استفاده از ضریب کفایت ناش-ساتکلیف، ضریب تبیین و معیار میانگین خطا به منظور تشخیص مناسبترین مدل برآورد نفوذ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کاربری زراعی؛ مدل سازمان حفاظت خاک آمریکا(با میانگین 890/0=2R و 8/1=ME و 805/0=NSE)، در کاربری مرتعی؛ مدل سازمان حفاظت خاک آمریکا(با میانگین 927/0=2R و 837/0=ME و 936/0=NSE) و در کاربری جنگلی مدل فلیپ(با میانگین 991/0=2R و 946/0=ME و 893/0=NSE) بهعنوان مناسبترین مدل در تعیین برآورد مقادیر نفوذ معرفی گردیدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور
خدیجه مهدوی مریم کاویان پور مائده یوسفیان محمد مهدویاتنوبوتانی به مطالعه علمی روابط بین مردم و گیاهان پیرامون با تمرکز بر دانش سنتی بومی و محلی هر منطقه می پردازد. هدف از این مطالعه، بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی مردمان محلی حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور بوده است. در ابتدا، اطلاعات افراد بومی در زمینه کاربرد گیاهان دار چکیده کاملاتنوبوتانی به مطالعه علمی روابط بین مردم و گیاهان پیرامون با تمرکز بر دانش سنتی بومی و محلی هر منطقه می پردازد. هدف از این مطالعه، بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی مردمان محلی حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور بوده است. در ابتدا، اطلاعات افراد بومی در زمینه کاربرد گیاهان دارویی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و در فرم های مورد نظر یادداشت شد. در این حوزه 30 گونه دارویی مهم و پرکاربرد توسط اهالی منطقه مورد شناسایی قرار گرفته است. به طوری که بیشترین تعداد گونه های گیاهی دارویی و خوراکی منطقه مربوط به تیره های Asteraceae و Labiate می باشد. بیشترین استفاده از گونه های گیاهی در منطقه مورد مطالعه در جهت رفع سرماخوردگی و بیماری های مربوط به دستگاه گوارش گزارش شده است. بیشترین اندام های گیاهی مورد استفاده در وهله اول برگ و در مرحله بعدی میوه یا دانه آن ها می باشد. همچنین نتایج به دست آمده از گزارشات محلی نشان داد که بیشترین نحوه آماده سازی گونه های گیاهی توسط مردم محلی به صورت جوشانده و دمنوش و در مرحله بعد به صورت تازه و یا پودر شده می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تکنیکهای GIS و RS و ارزیابی اقتصادی آن در مقایسه با تغییرات هدررفت خاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سد آزاد)
معروف امامقلی کاکا شاهدی محمد حسین فرهودی خه بات خسرویاین مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات درصد پوشش و کاربری اراضی در فاصله زمانی سال های 1987 تا 2006 در حوزه آبخیز سد آزاد استان کردستان انجام شد. برای این منظور در ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره Landsat، نقشه درصد پوشش گیاهی تهیه و با اصلاح خطای ژئومتری، رادیومتری و اختل چکیده کاملاین مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات درصد پوشش و کاربری اراضی در فاصله زمانی سال های 1987 تا 2006 در حوزه آبخیز سد آزاد استان کردستان انجام شد. برای این منظور در ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره Landsat، نقشه درصد پوشش گیاهی تهیه و با اصلاح خطای ژئومتری، رادیومتری و اختلاف فصل تصویر برداری، بهترین ترکیب باندی انتخاب و نقشه کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال تشابه و طبقه بندی نظارت شده تهیه شد. صحت نقشه های تولیدی با آزمون صحت کلی تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که اراضی آبی از 33/14% به 70/13%، دیمزارها از 43/15% به 63/26% و مراتع ضعیف از 37/24% به 17/42% افزایش داشته اند و در مقابل مراتع متوسط حوزه از 57/28% به 83/14% و مراتع خوب با پوشش درختچه ای از 30/17% به 64/2% کاهش یافته اند. صحت طبقه بندی در طبقه اراضی آبی، طبقه دیمزار، مراتع ضعیف، متوسط و خوب به ترتیب 66%، 74%، 82%، 76% و 84% تعیین گردید. سپس با استفاده از مدل EPM میزان هدررفت و تولید رسوب برای حوزه برآورد شد که برای سال 1987 میزان تولید رسوب 7/8 متر مکعب در هکتار در سال و برای سال 2006 این میزان به 2/10 متر مکعب در هکتار در سال افزایش یافته است. در نهایت، برآورد اقتصادی این تغییرات، حاکی از متضرر شدن 10 میلیارد ریالی آبخیز نشینان و متعاقب آن هدررفت خاک در حوزه آبخیز مورد مطالعه بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - اولویتبندی حوزههای آبخیز بر مبنای وضعیت فرسایش با استفاده از مدلهای تجربی EPM وMPSIAC (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ارو)
رضا بیات مریم رستمیبررسی و اولویت بندی مناطق مختلف بر اساس میزان فرسایش و رسوبدهی، می تواند منجر به تولید اطلاعات ارزشمندی برای عملی کردن طرحهای جامع آبخیزداری، حفاظت خاک و کاهش خسارات انواع فرسایش در مناطق مورد مطالعه شود. پژوهش حاضر به منظور مقایسه دو مدلEPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و چکیده کاملبررسی و اولویت بندی مناطق مختلف بر اساس میزان فرسایش و رسوبدهی، می تواند منجر به تولید اطلاعات ارزشمندی برای عملی کردن طرحهای جامع آبخیزداری، حفاظت خاک و کاهش خسارات انواع فرسایش در مناطق مورد مطالعه شود. پژوهش حاضر به منظور مقایسه دو مدلEPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب و اولویت بندی واحدهای هیدرولوژیک موجود در حوزه آبخیز ارو واقع در استان تهران انجام شد. بخشی از اطلاعات مورد نیاز این پژوهش در زمینه ویژگی های طبیعی حوضه مذکور، از طریق مطالعات جامع آبخیزداری حوزه آبخیز حبله رود تامین و بخشی دیگر با کمک مطالعات صحرایی تهیه شد. با محاسبه فاکتورهای مورد نیاز در دو مدل EPM و MPSIAC میزان فرسایش با استفاده از این دو مدل برای تمامی واحدهای هیدرولوژیک موجود در این حوضه برآورد و بر اساس شدت رسوبدهی و فرسایش خاک در هر زیرحوضه، مقایسه و اولویت بندی انجام شد. در مدل MPSIAC میزان فرسایش ویژه 451 و رسوب ویژه 233 متر مکعب بر کیلومتر مربع در سال برآورد گردید. این در حالی است که میزان فرسایش و رسوب ویژه کل حوزه آبخیز در مدلEPM به ترتیب 378 و 200 متر مکعب بر کیلومتر مربع برآورد شد. از نظر توزیع مکانی، بیشترین سطح در مدل های مذکور به طبقه متوسط فرسایش و رسوب اختصاص داشت. نتایج نشان داد که در بیشتر طبقات فرسایش، مدلEPM و MPSIAC با هم انطباق خوبی ندارند. اولویت بندی واحدهای هیدرولوژیک موجود در این حوضه نشان داد که در مدل EPM واحد A4 و در مدل MPSIAC واحد A-1-4-3 بیش ترین میزان فرسایش و رسوبدهی ویژه را به خود اختصاص می دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - بررسی تاثیرافزایش جمعیت بر میزان تغییر کاربری اراضی (مطالعه موردی حوزه آبخیز واز شهرستان نور )
شعبانعلی غلامی محمود حبیب نژاد روشن مصطفی نوری پوردر تحقیق حاضر اثر افزایش جمعیت بر تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز واز مورد بررسی قرار گرفت. حوزه آبخیز واز با مساحتی بالغ بر14102 هکتار در محدوده دهستان ناتل رستاق از بخش چمستان شهرستان نور واقع شده است.جهت انجام پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است، و اطلاعات مو چکیده کاملدر تحقیق حاضر اثر افزایش جمعیت بر تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز واز مورد بررسی قرار گرفت. حوزه آبخیز واز با مساحتی بالغ بر14102 هکتار در محدوده دهستان ناتل رستاق از بخش چمستان شهرستان نور واقع شده است.جهت انجام پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است، و اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی و روش میدانی یا پیمایش زمانی جمع آوری ،ودر نرم افزار Excel به عنوان بانک اطلاعاتی ذخیره شده، و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS16 استفاده گردید. برای مقایسه داده هااز آزمون های پارامتریک T-Test ، NOVAs. و برای رسم نمودارها با استفاده از نرم افزار2007 Excel استفادهگردید..در بررسی روند تغییرات کاربری های مختلف در،سه دوره مختلف از سالهای 45 تا 71 و تا81، با استفاده از عکس های هوایی و با مقیاس 1:25000 انجام شده است. سطح هر یک از واحد های کاربری با استفاده از نرم افزار GIS در دوره های مختلف تعین گردید.نتایج تجزیه واریانس، اثرات افزایش جمعیت بر روی سطح حوزه برای کاربری های مختلف مثبت نشان داده شده است. همان طور که نتایج آزمون نشان داد افزایش جمعیت بر کلیه کاربری ها در سطح95 درصد تغییر معنی داری داشته است. با توجه به شتاب افزایش جمعیت وشرایط مناسب آب و هوایی منطقه، مهاجرت افراد غیر بومی جهت احداث ویلا بشتر گردیده و در نتیجه عدم موفقیت برخی از طرح های مرتبط با بخش جنگل، ما شاهدکاهش سطح جنگل در دهه اخیر بوده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - بررسی مقایسه ای کارایی مدلهای بارش رواناب AWBM، Sacramento، SimHyd، SMAR و Tank
محمد رستمی خلج علیرضا مقدم نیا حسین سلمانی علیرضا سپهوندمدل های بارش- رواناب یکی از ابزارهای مهم در مدیریت حوزه آبخیز میباشند. فرآیندهای هیدرولوژیکی مختلفی از جمله: نفوذ، مقادیر ذخیره خاک، جریان زیر قشری و ذخیره آب زیرزمینی در مدل های بارش- رواناب برای شبیه سازی رواناب در نظر گرفته می شوند. به دلیل اینکه امکان اندازه گیری ت چکیده کاملمدل های بارش- رواناب یکی از ابزارهای مهم در مدیریت حوزه آبخیز میباشند. فرآیندهای هیدرولوژیکی مختلفی از جمله: نفوذ، مقادیر ذخیره خاک، جریان زیر قشری و ذخیره آب زیرزمینی در مدل های بارش- رواناب برای شبیه سازی رواناب در نظر گرفته می شوند. به دلیل اینکه امکان اندازه گیری تمام کمیتهای مورد نیاز جهت بررسی عکسالعمل حوضه میسر نمی باشد، بررسی کارایی مدل هایی که بتوانند در عین سادگی ساختار و با استفاده از حداقل ورودی، پیش بینی قابل قبولی را از فرایندهای هیدرولوژیکی ارائه کنند امری ضروری به نظر می رسد. لذا در این مطالعه به بررسی مقایسه ای کارایی مدل های بارش رواناب AWBM، Sacramento، SimHyd، SMAR و Tank برای شبیه سازی رواناب خروجی از حوزه آبخیز نوده در استان گلستان پرداخته شده است. این مدل ها از نوع مدل های مفهومی یکپارچه می باشند که در بسته نرم افزاری RRL به همراه هشت بهینه ساز کالیبراسیون موجود است که ورودی های این مدل ها شامل مقادیر روزانه بارش، مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل روزانه و دبی خروجی از حوضه می باشد. نتایج نشان داد بهینه ساز جستجوی مستقیم در بین سایر بهینه سازها نتایج بهتری ارائه میکند. مدل AWBM با ضریب ناش 71/0 برای واسنجی و 63/0 برای دوره ارزیابی بهترین کارایی را در بین مدلهای دارد و مدل SMAR با ضریب ناش 417/0 و 338/0 به ترتیب برای دوره های واسنجی و ارزیابی پایینترین کارایی را داشت است. همچنین مدلهای بررسی شده توانایی شبیه سازی مقادیر کمینه و بیشینه را نداشتهاند اما مقادیر متوسط را بطور قابل قبولی شبیه سازی می کنند از آنجایی که این مدل ها نیاز به داده های ورودی زیادی ندارند و استفاده از آنها نیاز به صرف وقت و هزینه زیادی ندارد می توان از این مدل ها با توجه به نیاز در مدیریت منابع آب استفاده کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - تأثیر ویژگیهای اجتماعی بهرهبرداران بر مشارکت آنها در تعاونیهای آبخیزداری (مطالعه موردی: تعاونیآبخیزداری حوزه آبخیز سقزچیچای استان اردبیل)
اردوان قربانی امیرحسین کاویانپور روح الله دبیریجهت جلب مشارکت ساکنان یک حوزه آبخیز برای شرکت در برنامه های آبخیزداری، عوامل تأثیر گذار باید مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق ویژگیهای فردی- حرفه ای و آموزشی- ترویجیروستائیان عضو تعاونی آبخیزداری حوزه آبخیز سقزچی چای (استان اردبیل) و تأثیر این عوامل بر مشارکت آن ها در چکیده کاملجهت جلب مشارکت ساکنان یک حوزه آبخیز برای شرکت در برنامه های آبخیزداری، عوامل تأثیر گذار باید مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق ویژگیهای فردی- حرفه ای و آموزشی- ترویجیروستائیان عضو تعاونی آبخیزداری حوزه آبخیز سقزچی چای (استان اردبیل) و تأثیر این عوامل بر مشارکت آن ها در تعاونی های آبخیزداری بررسی شده است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام و پرسشنامه ای جهت گردآوری داده ها تهیه شد. جامعه آماری شامل بهره برداران عضو تعاونی آبخیزداری روستاهای سوها، سقزچی، حور، تفیه و رز به تعداد 115 نفر بوده اند که در داخل حوزه آبخیز سقزچی چای ساکن هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بدست آمده از توصیف ویژگی های فردی و حرفه ای بهره برداران حوزه آبخیز سقزچی چای عضو تعاونی های آبخیزداری شامل: سن، شغل اصلی، میزان تحصیلات، نوع حرفه در روستا، میزان مهارت و ... نشان داد، اولاً تنها افراد سالخورده و با سواد کم، کشاورز و دامدار و با مهارت متوسط هستند که بیشترین تمایل را برای مشارکت در تعاونی آبخیزداری نشان داده اند. جوانان تحصیل کرده باور مناسبی نسبت به موفقیّت تعاونی های آبخیزداری ندارند و بیشتر تمایل به مهاجرت و کمتر دلبستگی به ماندن در روستا و انجام فعالیت های مختلف در قالب تعاونی ها را از خود نشان داده اند. دیدگاه بهره برداران نسبت به مشارکت در کلاس های آموزشی برای افزایش مشارکت قابل توجه بوده و درخواست برگزاری کلاس های آموزشی دارند. همچنین با توجه به معنی داری ضریب مقایسه من- ویتنی در سطح 01/0=α، اعضاء آشنا با مفهوم قرق و آشنا با شرکت های تعاونی روستایی، بیشترین مشارکت را در تعاونی آبخیزداری داشته اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - مقایسه روان آب و غلظت رسوب معلق در واحدهای کاری مختلف در حوزه آبخیز لاویج
محمدرضا جوادی طبالوندانی شعبانعلی غلامی جعفر دستورانیدر تحقیق حاضر میزان تولید روان آب و رسوب حاصل از بارندگی ایجاد شده از دستگاه باران ساز (با شدت 52 میلیمتر در ساعت و با دوره بازگشت 20 ساله) در حوزه آبخیز لاویج مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور پس از تهیه نقشه های طبقات شیب، لیتولوژی، ژئومرفولوژی و کاربری اراضی- نقش چکیده کاملدر تحقیق حاضر میزان تولید روان آب و رسوب حاصل از بارندگی ایجاد شده از دستگاه باران ساز (با شدت 52 میلیمتر در ساعت و با دوره بازگشت 20 ساله) در حوزه آبخیز لاویج مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور پس از تهیه نقشه های طبقات شیب، لیتولوژی، ژئومرفولوژی و کاربری اراضی- نقشه واحدهای کاری بدست آمد و در هر واحد کاری به تعداد3 نمونه خاک و سه نمونه از روان آبو رسوب بدست آمد و تجزیه تحلیل های آزمایشگاهی انجام شد. نتایج نشان داد که حداکثر مقدارروان آبدرواحد کاری شماره 15 با کاربری مرتع حاشیه روستا و طبقه شیب 15 تا 30 درصد و حداکثر مقدار رسوب در واحد کاری شماره 10 با کاربری مرتع حاشیه روستا و طبقه شیب 15 تا 30 و سازند شمشک بوقوع پیوسته است. همچنین کمترین مقدار روان آبو رسوب در واحدکاری شماره یک با کاربری مرتع حاشیه روستا و طبقه شیب 12 تا 15 درصد و سازند الیکا ایجاد گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - مدلسازی بیوفیزیکی- اقتصادی جامع اقلیم و کشاورزی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز رودشور)
ابوذر پرهیزکاری غلامرضا یاوری ابوالفضل محمودی غلامرضا بخشی خانیکیهدف این مقاله مدلسازی بیوفیزیکی- اقتصادی جامع اقلیم و کشاورزی در حوضه آبخیز رودشور با استفاده از مجموعه داده های پانل (سری زمانی) مربوط به متغیر اقلیمی بارش طی 1395-1365 و مقطعی سال پایه 95-1394 میباشد. برای دستیابی به نتایج کاربردی، مدلسازی با تلفیق دو بخش بیوفیزیک چکیده کاملهدف این مقاله مدلسازی بیوفیزیکی- اقتصادی جامع اقلیم و کشاورزی در حوضه آبخیز رودشور با استفاده از مجموعه داده های پانل (سری زمانی) مربوط به متغیر اقلیمی بارش طی 1395-1365 و مقطعی سال پایه 95-1394 میباشد. برای دستیابی به نتایج کاربردی، مدلسازی با تلفیق دو بخش بیوفیزیکی و اقتصادی تحت سناریوهای آزمایش ملایم، متوسط و شدید با استفاده از نرمافزار گمز صورت گرفت. نتایج نشان داد الگوی رفتاری متغیر اقلیمی بارش در حوضه آبخیز رودشور پس از سال 1380 با روندی کاهشی همراه بوده و با تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش تحت سناریوهای ملایم تا شدید، منابع آب منطقه 75/5 تا 8/13 درصد، تولیدات کشاورزی 60/3 تا 54/8 درصد و سود ناخالص کشاورزان 71/2 تا 04/8 درصد کاهش مییابد؛ اما، ارزش اقتصادی هر مترمکعب آب آبیاری نسبت به سال پایه 13/5 تا 7/12 درصد افزایش مییابد. برای حفاظت از منابع آب این حوضه، تعیین مجدد نرخ آب بها براساس برابری، آیش گذاری اراضی و تجهیز سیستمهای نوین آبیاری پیشنهاد می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - A Novel Transformation Watershed Image Segmentation Model in Digital Elevation Maps Processing
Aref SafariComputer analysis of image objects starts with finding them-deciding which pixels belong to each object. Digital elevation maps or models (DEMs) are arrays of numbers representing the spatial distribution of terrain elevations. They can be seen as gray-scale images, whe چکیده کاملComputer analysis of image objects starts with finding them-deciding which pixels belong to each object. Digital elevation maps or models (DEMs) are arrays of numbers representing the spatial distribution of terrain elevations. They can be seen as gray-scale images, whereby the value of a pixel represents an elevation rather than a luminance intensity (the brighter the gray-tone level of a pixel, the higher the elevation of the terrain point corresponding to this pixel). Useful applications of DEMs can be found in civil/rural engineering, geographic information systems (GIS), geomorphology, water resources management, photogrammetry, satellite imaging. A watershed is defined as a region of land that assists in draining water (usually rainwater) into a river or a creek. It is an area of high ground through which water flows into the river or creek. Simply defined, the watershed is a transformation in grayscale images. This technique aims to segment the image, typically when two regions-of-interest are close to each other, their edges touch. Thus far, we have discussed segmentation based on three principal concepts. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - بررسی وضعیت معیشت روستائیان حوزه آبخیز واز در اثر اجرای طرح های بوم گردی
مونا تاریوردی قاسم حبیبی بی بالانی جلال محمودیحفاظت از منابع طبیعی نظیر جنگل، مرتع امری ضروری است و بایستی با تمام توان اقدام نمود. با توجه به گردشگری پایدار میتواند ابزار مناسبی جهت ایجاد زمینههای مناسب اقتصادی نظیر درآمدزایی و اشتغالزایی است و میتوان با تکیه برگردشگری طبیعی علاوه بر دستیابی به اهداف فوق به ا چکیده کاملحفاظت از منابع طبیعی نظیر جنگل، مرتع امری ضروری است و بایستی با تمام توان اقدام نمود. با توجه به گردشگری پایدار میتواند ابزار مناسبی جهت ایجاد زمینههای مناسب اقتصادی نظیر درآمدزایی و اشتغالزایی است و میتوان با تکیه برگردشگری طبیعی علاوه بر دستیابی به اهداف فوق به امر حفاظت و توسعه اراضی طبیعی رسید.این پژوهش با هدف چگونگی بررسی اثرات مثبت و منفی توسعه گردشگری و بومگردی بر وضعیت حفاظتی در حوزهآبخیز واز به اجرا درآمد. حوزهآبخیز واز با مساحت معادل 14102هکتار در یکی از زیر حوضههای شماره 49 البرزشمالی واقع در ارتفاعات جنوبی بخش چمستان میباشد. جامعه مورد مطالعه افرادبومی، گردشگران و حجم نمونه بر اساس فرمولکوکران 220 نفر تعیین شد. برای انجام این پژوهش پس از انجام مطالعات میدانی 3 گروه پرسشنامه در 3 سطح کارشناسان، افراد بومی و گردشگران در قالب طیف لیکرت تهیه گردید، شیوه نمونهگیری در این تحقیق، نمونهگیری تصادفی ساده بوده است. متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان موفقیت طرحهای گردشگری و مشارکت ساکنین بومی و نیز بین اجرای طرحهای گردشگری و بهبود معیشت ساکنین حوزه آبخیز مورد مطالعه رابطه معنیداری وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - Climate change impacts on nitrogen and phosphorus loading in New England watersheds
Jenna Baker Timothy RandhirBackground and objective: Nitrogen and phosphorus yields in watersheds can be influenced by air temperature and precipitation. Rising air temperature can affect the natural nutrient cycling process since most nutrient cycles are temperature-dependent. It is hypothesized چکیده کاملBackground and objective: Nitrogen and phosphorus yields in watersheds can be influenced by air temperature and precipitation. Rising air temperature can affect the natural nutrient cycling process since most nutrient cycles are temperature-dependent. It is hypothesized that increasing air temperature and precipitation can alter the hydrologic cycle and impact the yield of both nitrogen and phosphorus in watersheds. This research's primary objective is to evaluate the influence of climate and land use characteristics of the watershed on nutrient loads in New England watersheds.Materials and methods: Nutrient data from the Spatially Referenced Regression on Watershed Attributes (SPARROW) model, land use data came from National Land Cover Database (NLCD), temperature and precipitation from USGS are used in statistical analysis with univariate and robust regression functions. The scatter analysis shows that nitrogen and phosphorus have more variability at higher temperatures.Results and conclusion: Nitrogen and phosphorus have more variation at mid-range precipitation levels and are more diluted with higher precipitation. Robust regression results found that temperature and agricultural land significantly affect nitrogen yields in streams. Temperature, forested land, and agricultural land have the most significant impact on phosphorus in streams. Nutrient management is suggested to target areas to increase watershed resilience to climate change. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - High Performance Implementation of Fuzzy C-Means and Watershed Algorithms for MRI Segmentation
Farnaz Hoseini Ghader Mortezaie DekahiImage segmentation is one of the most common steps in digital image processing. The area many image segmentation algorithms (e.g., thresholding, edge detection, and region growing) employed for classifying a digital image into different segments. In this connection, fin چکیده کاملImage segmentation is one of the most common steps in digital image processing. The area many image segmentation algorithms (e.g., thresholding, edge detection, and region growing) employed for classifying a digital image into different segments. In this connection, finding a suitable algorithm for medical image segmentation is a challenging task due to mainly the noise, low contrast, and steep light variations of medical images. Due to the inherently parallel nature of image segmentation algorithms, they suit well for implementation on a Graphics Processing Unit (GPU). The main goal of this paper is to improve the performance of fuzzy c-means clustering through the parallel implementation of this algorithm. Although fuzzy c-means clustering is an important iterative clustering algorithm, it is computationally intensive and uses the same data between the iterations. The center of the clusters changes in each iteration, which requires a considerable amount of time for large data sets. The parallel fuzzy c-means clustering is implemented by applying pipeline parallelism on GPU. The experimental results show that the performance is improved up to 23.35x. Next, the watershed algorithm is applied to the final segmentation. In this paper using parallel fuzzy c-means clustering and computations we have attained competing results with other papers. The implementation results on the BRATS2015 show that the accuracy of diagnosis in Dice Similarity Coefficient metric 97/33% is obtained. This improvement is achieved using enhancing edges and reducing noises in images. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - ارزیابی توان اکولوژیک و ارائه راهبردهای معیشت پایدار در منطقه زاگرس با تأکید بر جنبههای حقوقی و محیطزیستی (مطالعه موردی: منطقه آبخیز دنا)
افشین جعفری علی شجاعی فردهدف: هدف از این تحقیق ارزیابی توان منطقه آبخیز دنا و ارایه راهبردهای معیشت پایدار است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی است که از الگویی تلفیقی برای ارزیابی توان منطقه زاگرس مرکزی استفاده گردید. ابتدا پارامترهای اکولوژیک برای ارزیابی توان اکولوژیک شناسایی و سپ چکیده کاملهدف: هدف از این تحقیق ارزیابی توان منطقه آبخیز دنا و ارایه راهبردهای معیشت پایدار است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی است که از الگویی تلفیقی برای ارزیابی توان منطقه زاگرس مرکزی استفاده گردید. ابتدا پارامترهای اکولوژیک برای ارزیابی توان اکولوژیک شناسایی و سپس آمادهسازی لایهها با عملیات ژئورفرنس، رقومیسازی و به هنگامسازی انجام گرفت. در این مطالعه از دادههای حاصل از تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 و IRSاستفاده شده است. لایهها در نرمافزار ArcGIS, version9.2 رویهمگذاری و طبقهبندی شدند. در گام بعد، برای تدوین راهبردها از تکنیک SCORE و مراجعه به آرای کارشناسان خبره استفاده گردید. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد 9/20 درصد از منطقه نیاز به حفاظت داشته و 8/19 درصد نیز مناسب برای جنگلداری است. کمترین درصد کاربری مناسب برای منطقه متعلق به حفاظت منابع آبی و پس از آن توسعه سکونتگاهی است. تحلیل محیط درونی و بیرونی مدیریت معیشت پایدار در منطقهی مطالعاتی نشان میدهد که فرصتها و قوتها نسب به محدودیتها و ریسکها از میانگین امتیاز بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: در نهایت، 11 راهبرد مدیریتی و حقوقی برای معیشت پایدار در منطقه آبخیز دنا استخراج گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - تحلیل سطح توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه
علی اکبر تقیلو احمد آفتاب رضا خسروبیگیدرفرآیندبرنامه ریزیوتوسعهنواحیروستایی،بررسیتفاوت های محلی وناحیه ای،تبیینعواملموثردرتوسعهوتعدیل نابرابری هایموجودازاهمیتویژه ایبرخوردار است در این راستا هدف این پژوهش ارزیابی و تبیین علّی توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. نوع تحقق کاربردی بوده رو چکیده کاملدرفرآیندبرنامه ریزیوتوسعهنواحیروستایی،بررسیتفاوت های محلی وناحیه ای،تبیینعواملموثردرتوسعهوتعدیل نابرابری هایموجودازاهمیتویژه ایبرخوردار است در این راستا هدف این پژوهش ارزیابی و تبیین علّی توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. نوع تحقق کاربردی بوده روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. شاخص های مورد مطالعه، شاخص های توسعه یافتگی مرکز آمار ایران است که از مدل های تاپسیس و تحلیل خوشه ای جهت ارزیابی میزان توسعه یافتگی و طبقه بندی روستاها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای بسیار توسعه یافته (15 روستا) در محدوده مورد مطالعه در اراضی با شیب کمتر از 5 درصد، 8 روستا در محدوده شیب 5 تا 12 درصد و 3 روستا در شیب بالای 12 درصد قرار گرفته است. از کل روستاهای بسیار توسعه یافته در شیب کمتر از 5 درصد 11 روستا در استان آذربایجان شرقی و 4 روستا در استان کردستان واقع شده است. از 8 روستای واقع در شیب 5 تا 12 درصد، استان های آذربایجان غربی و شرقی هر کدام دارای 4 روستا می باشند و 3 روستای بسیار توسعه یافته واقع در اراضی بالای 12 درصد در استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - ارزیابی میزان فرسایش پذیری و رسوب زائی در حوضهی آبخیز پیله رود اردبیل با رویکرد تکنیک منطق فازی
رسول صمد زاده شراره حدّادیدر منتهی الیه ضلع خاوری فلات آتشفشانی آذربایجان ، در داخل ارتفاعات سبلان و باغرو داغ ، چاله ی زمین ساختی نسبتا بسته ای تحت عنوان دشت اردبیل جای گرفته است که تمامی جریان های سطحی ارتفاعات پیرامون به سمت آن هدایت می شوند . و جود سازند های مختلف با مقاومت های متفاوت ،برخور چکیده کاملدر منتهی الیه ضلع خاوری فلات آتشفشانی آذربایجان ، در داخل ارتفاعات سبلان و باغرو داغ ، چاله ی زمین ساختی نسبتا بسته ای تحت عنوان دشت اردبیل جای گرفته است که تمامی جریان های سطحی ارتفاعات پیرامون به سمت آن هدایت می شوند . و جود سازند های مختلف با مقاومت های متفاوت ،برخورداری از شرایط آب و هوایی نیمه خشک سرد ، فقر پوشش گیاهی و در کنار آن حاکمیت روند ها و گرایش های منفی بر بخش وسیعی از عرصه های مرتعی کوهستان های منتهی به دشت باعث گردیده تا این گستره ها به ویژه حوضه های آبخیز شکل گرفته در بطن آن ها از توان فرسایش پذیری نسبتا بالایی برخوردار باشد. ارزیابی میزان فرسایش و رسوب زایی در حوضه ی آبخیز پیله رود به عنوان یکی از زیر حوضه های ارتفاعات چین خورده ی نمین واقع در ضلع شمالی اردبیل هدف اصلی پژوهش حاضر است. در این پژوهش ضمن استفاده از عکس های هوایی 1:55000، نقشه های توپو گرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 ، میزان فرسایش و رسوب زایی با رویکرد تکنیک منطق فازی بر آورد شده و در نهایت این تکنیک با روش تجربی پسیاک مورد مقایسه قرار گرفته و محدوده های فرسایشی مشخص شده از طریق مشاهدات و مطالعات میدانی بررسی و تطبیق داده شده است. با استفاده از مدل سازی فازی با حداقل داده ها به روش دو متغییر ه و مقایسه آن با روش پسیاک به این نتیجه می رسیم که مدل پیش بینی منطق فازی در مکان یابی و تفکیک پهنه های مختلف فرسایشی با حداقل داده های ورودی از کار آمدی بهتری برخوردار هستند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - Analysis the Effective Components on Participation of Villagers in Implementation of Watershed Management Projects in Mahabad Dam Watershed
Solieman Rasouliazar Saeid Fealy NahavandThe general purpose of this descriptive-correlation study is to analysis the effective components on participation of villagers in implementation of watershed management projects in Mahabad Dam watershed. The data collection tool was a questionnaire. Validity and reliab چکیده کاملThe general purpose of this descriptive-correlation study is to analysis the effective components on participation of villagers in implementation of watershed management projects in Mahabad Dam watershed. The data collection tool was a questionnaire. Validity and reliability of the questionnaire were confirmed. The statistical population of this study is supervisors of rural households that living in Mahabad catchment area (N = 2458). By using the Cochran formula 175 people were selected as simple size and randomized cluster sampling use as statistical sample method. The results of pearson correlation coefficient showed that there is a positive and significant relationship found between the viewpoint of respondents about participation in water management projects and economic, socio-cultural, managerial, official, educational and ecological components. Therefore, it can be stated that according to the content of each component, effective measures should be taken to strengthen each component and attract the participation of villagers in the implementation of watershed management projects. Also the amount of determination coefficient indicates that about 74.1 percent in the participation in the implementation of water management projects could determined by economic, socio-cultural, educational, managerial, official and ecological components پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - Effective Factors on Rural People’s Non-Participation of Mahabad’s Dam Catchment in Watershed Management Projects
Soleiman Rasouliazar Saeid FealyThe purpose of this descriptive-correlation study was to investigate effective factors on rural people’s non-participation of Mahabad’s dam catchment in Watershed Management Projects. The research instrument was structural questionnaire with close-ended ques چکیده کاملThe purpose of this descriptive-correlation study was to investigate effective factors on rural people’s non-participation of Mahabad’s dam catchment in Watershed Management Projects. The research instrument was structural questionnaire with close-ended questions, which its validity confirmed by panel of academic staff and reliability of questionnaire was confirmed. The target population of this study consisted of all householders who lived in Mahabad’s dam catchment (N=2458) out of them, according to Cochran's formula 175 people were selected by using cluster sampling in a simple randomization method (n=175). The descriptive results showed lack of financial ability for participating in watershed management, lack of awareness about watershed management efficiency, the long term rate of return on the investment attracted in watershed management were the main variables related to rural people’s non participation in watershed management. By applying Factor Analysis Explanatory Technique, effective factors on rural people’s non-participation in watershed management were reduced to five factors namely weakness of agricultural extension services, getting watershed management out of governmental control, no achieving success to implement another rural projects by government, and no considering local individuals or organization by government. These five factors expressed 84% of the total variance of the non-participation people on Mahabad’s dam catchment in watershed management projects. Therefore points to these factors could solve the barriers of non-participation people on Mahabad’s dam catchment in watershed management projects. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - Landslide Hazard Zonation Using AHP Model (A case study: Ayvashan damwatershed, Lorestan)
Siamak Baharvand Salman SooriThe landslide is one of the mass movement processes, which occurs in Iran and parts of the world every year. This phenomenon often causes significant loss of life and financial damages. Therefore, this study has been carried out to identify the factors affecting the lan چکیده کاملThe landslide is one of the mass movement processes, which occurs in Iran and parts of the world every year. This phenomenon often causes significant loss of life and financial damages. Therefore, this study has been carried out to identify the factors affecting the landslide occurrence and to localize the landslide-prone areas in order to investigate the landslide hazard zonation of Ayvashan Dam Watershed using the Analytic Hierarchy Process (AHP) method. At the onset of the study, some of the most important factors that influence the occurrence of this phenomenon such as lithology, slope, precipitation, landuse, elevation, aspect, distance from drainages, and fault, as the independent variables, were prepared and digitized in the GIS software environment. Then the landslide areas were identified via the aerial photos and field surveys, and the landslide distribution maps of the watershed were prepared. In the next step, through the use of the AHP method, the factors examined in the previous step were compared in pairs, and the weight of each factor that indicates the degree of its influence on causing the landslides of the region has been calculated. According to the results of the landslide hazard zonation using the AHP, 14.85, 33.89, 23.75, 19.54, and 7.95 percent of the area of the region are located in very low, low, moderate, high, and very high risk classes respectively. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - Landslide Hazards Zonation Using the Overlap Index and AHP Method (Case Study: Sattarkhan Dam Watershed)
Somayeh Nemati Naser AbdiSattarkhan Dam is constructed on Aharchai Stream in 15 km west of Ahar in East Azerbaijan province. Considering the susceptibility of the dam to landslide hazard, it is critical to determine factors effective on such natural phenomena in this area. Different methods are چکیده کاملSattarkhan Dam is constructed on Aharchai Stream in 15 km west of Ahar in East Azerbaijan province. Considering the susceptibility of the dam to landslide hazard, it is critical to determine factors effective on such natural phenomena in this area. Different methods are applied to identify places with high landslide susceptibility in order to prevent and reduce causalities of such natural phenomena. In this investigation, two methods including Overlap Index and Analytic Hierarchy Process (AHP) are implanted for landslide hazard zonation. In this regard, first, the map of landslide occurred in the area was prepared using the available landslide occurrence maps, images, and field studies. Next, the thematic maps and then the associated susceptibility maps were prepared in GIS using eight effective factors including lithology, slope angle, slope direction, land use, average monthly rainfall, distance from faults, distance from streams, and elevation. The role of these factors was divided into several classes and the weight of each class was assigned to the corresponding raster layer and classes of each layer. Based on the obtained results, the study area was divided into four zones with different landslide occurrence hazards by overlapping different layers in GIS environment and preparing landslide occurrence hazard. The data evaluation and processing show that around 38% and 4% of the area is located in zones with high and very high landslide occurrence hazard, respectively. The result also reveals the susceptibility of the study area to such natural phenomenon, which must be considered in the dam lifetime for preventing damages and causalities. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - The sediment yield potential estimation of Kordshikh river watershed basin using MPSIAC, EPM and Fournier model in the GIS framework
Mohammad Bahrami Ali RahimiSoil is one of the most important resources in nay country and its degradation causes great losses for human beings, specially in arid and semi- arid regions. One of the existing views in watershed is a kind of management based on the analysis of a set of factors influe چکیده کاملSoil is one of the most important resources in nay country and its degradation causes great losses for human beings, specially in arid and semi- arid regions. One of the existing views in watershed is a kind of management based on the analysis of a set of factors influencing watershed basin as a unit of soil and water resources. Geographical Investigation System (GIS) is used as an efficient means in evaluating and solving of many Problems of natural resources. In this connection, the rate of erosion and sediment yield of Kordshikh river, located in 20 Km west of Qir in Fars province, was studied using experimental models of MPSIAC, EPM and Fournier. In MPSIAC model the effect of nine important factors on soil erosion and sediment yield (surface geology, soil, climate, run off, topography, land cover, land use, present erosion condition and channel erosion) was evaluated and numerical values were assigned to them in terms of intensity and weakness of each factor. Using the sum of those values through equation Qs=38.77e0.0353R, where Qs is specific sediment (m3/ km2. yr) and R is sediment yield score, the rate of sediment yield of the basin was measured. The measured Qs for Kordshikh river was Qs= 533.67. In EPM method four coefficients (basin erosion, land use, soil sensitivity to erosion and basin mean dip) were investigated in constructed network in the map. Specific sediment rate in the basin using this method was Gsp=248.94 (m3/km2.yr). In Fournier model, Qs, the rate of specific sediment, was obtained using his first method (log Qs=2.65 log pw2/pa 0.46 log H (tan S) - 1.56) was Qs=207.91 (m3/km2.yr). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - Sediment yield and study of fining trend in Torogh Dam watershed with emphasize on Moghan-Kortian sub basin
Mohammad Javanbakht Reza Moussavi Harami Habibollah Torshizian Ehsan Sharifi Hamed SoukhtanlouAnalysis of grain size parameters in rivers of Torogh Dam watershed, with gravelly bed, show three sedimentary links in Moghan-Kortian sub basin that isolated from each other by discontinuities. Sudden changes in slope gradient because of tectonic effects and tributarie چکیده کاملAnalysis of grain size parameters in rivers of Torogh Dam watershed, with gravelly bed, show three sedimentary links in Moghan-Kortian sub basin that isolated from each other by discontinuities. Sudden changes in slope gradient because of tectonic effects and tributaries are the most important factors causing changes in channel bed sediment texture and generation of different sedimentary links. Also studies indicate role of two important factors, Hydraulic sorting or selective transport and abrasion, in fining trend in this watershed basin. Sediment yield in a sub basin has been calculated using EPM method that, the amount of specific erosion of basin equal to 7 tons per hectare per year and coefficient of sediment producing is 68% and amount of specific sediment of basin is 4.8 tons per hectare per year. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - Investigation the effect of geological formations on slope instabilities of Babolrood Watershed
Ali Uromeihy Maryam Fattahi Mehrdad SafaieLandslides are among the most costly and damaging natural hazards in mountainous regions of Babolrood Watershed. The watershed is one of the major water basins in Mazandaran Province in which drain the water of northern part of Alborz Mountain into Caspian Sea. Due to t چکیده کاملLandslides are among the most costly and damaging natural hazards in mountainous regions of Babolrood Watershed. The watershed is one of the major water basins in Mazandaran Province in which drain the water of northern part of Alborz Mountain into Caspian Sea. Due to the high density of population, farm lands, forests and infrastructure installations such as dams, roads and power lines, it is necessary to carry out the investigate of slope instabilities in the area. The aim of this work is to obtain an estimate of areas susceptible to landslide and to suggest mitigation methods to reduce the destruction effect of the hazard. Although many factors affect the instabilities of slopes, but in this research only the type of rock and the related geological formation is considered as a main factor. In this regards the locations and the type of landslides occurrence are distinguished and the information were plotted on geological based map. Then by the aid of ARC-GIS-9 program, and the use of Area Density Method, the percentage of landslide events in each geological formation was identified. The results show that marl, mudstone and siltstone of Neogene’s deposits have high potential of Area Density of landslides. On the other hand, Shemshak Formation presents the highest number of landslide events. Carbonate rocks of Delichai, Lar, and Elika Formations were among the most resistible to landslide. It is also concluded that due to high rate of annual precipitation in the area, rocks with high percentage of clay minerals are more susceptible to landslide than others. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - Sensitivity Analysis of Meteorological Parameters in Runoff Modelling Using SWAT (Case Study: Kasillian Watershed)
Mohsen Ghane Sayed Reza AlvankarDetermination of river runoff is essential in design and construction of most hydraulic structures including dams. In rivers with no measurement stations, the hydraulic models can be used for data estimation. SWAT is one of the most widely-used numerical models. In this چکیده کاملDetermination of river runoff is essential in design and construction of most hydraulic structures including dams. In rivers with no measurement stations, the hydraulic models can be used for data estimation. SWAT is one of the most widely-used numerical models. In this model, input influential meteorological data as precipitation, temperature, wind speed, solar radiation and relative humidity as well as watershed data including the curve number and roughness coefficient are required to calculate the watershed runoff. The lack of weather stations in some watersheds increase the risk that the registered data in a station do not represent the whole watershed. Consequently, runoff estimation error should be determined. This research evaluates the sensitivity of the river runoff estimation to variations of the meteorological parameters such as precipitation, solar radiation, wind, humidity and temperature using SWAT numerical model. The results indicated that with a 30% decrease in the average monthly precipitation, solar radiation, relative humidity, wind and temperature, a 64.27% decrease, 114.67% increase, 45.93% decrease, 126.12% increase, and 39.21% increase was observed in the modeled runoff, respectively. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - Stream Flow Prediction in Flood Plain by Using Artificial Neural Network (Case Study: Sepidroud Watershed)
A.R MardookhpourIn order to determine hydrological behavior and water management of Sepidroud River (North of Iran-Guilan) the present study has focused on stream flow prediction by using artificial neural network. Ten years observed inflow data (2000-2009) of Sepidroud River were sele چکیده کاملIn order to determine hydrological behavior and water management of Sepidroud River (North of Iran-Guilan) the present study has focused on stream flow prediction by using artificial neural network. Ten years observed inflow data (2000-2009) of Sepidroud River were selected; then these data have been forecasted by using neural network. Finally, predicted results are compared to the observed data. Results showed that neural network could predict stream flow with high precision and the maximum error percentage in data prediction was about 3. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - Using SWAT Model to Investigate the Impact of Rangeland Management Practices on Water Conservation (Case Study: Gorganroud Watershed, Golestan, Iran)
Mohadeseh Zadsar Mojgansadat AzimiHydrological response of a watershed is a comprehensive symbol of environmental conditions and characteristics of the basin. Vegetation is one of the main factors in water resources status, erosion, and sediment of a watershed. Rangelands of Golestan province, Iran due چکیده کاملHydrological response of a watershed is a comprehensive symbol of environmental conditions and characteristics of the basin. Vegetation is one of the main factors in water resources status, erosion, and sediment of a watershed. Rangelands of Golestan province, Iran due to the geographical location, climate, and destruction of these resources as well as drastic land use changes from forests, and rangelands to agricultural lands have a high potential of run-off. Therefore, in the present study in order to determine the best management of the rangelands, we developed a rangeland improvement model using the Soil and Water Assessment Tool (SWAT) in the Gorganroud Watershed, Golestan, Iran. Calibration and validation of model were performed using Sequential Uncertainty Fitting Program (SUFI-2) in the eco-hydrological model of SWAT. Simulating the run-off in the studied hydrometric stations, the results showed that this model performed well for the study area (P-factor 0.6-0.9; R-factor 0.85-1.5). As well, four range improvement scenarios (mechanical, biological, biomechanical and livestock grazing management) were defined in this study. On average, by applying mechanical, biological, biomechanical, and grazing management scenarios, runoff was reduced to 13.5%, 11%, 20.7% and 12.5%, respectivelyin comparison with the actual runoff. According to the obtained results, the biomechanical scenario was identified as the best one in reducing the runoff and water conserve in poor and moderate rangelands. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - Determining Range Suitability Using Fuzzy and Hierarchical Method (Case Study: Bagheran Birjand Watershed, South Khorasan Province, Iran)
Einollah Rouhi Moghaddam Halimeh Joloro Hadi MemarianEvaluating rangelands means to identify and create potential and actual rangelands in order to utilize this valuable natural resource properly. Hence, one of the important factors in rangeland management is to determine range suitability and recognize factors affecting چکیده کاملEvaluating rangelands means to identify and create potential and actual rangelands in order to utilize this valuable natural resource properly. Hence, one of the important factors in rangeland management is to determine range suitability and recognize factors affecting it. Weighted Linear Combination Method (WLC) is one of the most common methods used for locating and Analytic Hierarchy Process (AHP) method is one of the most used methods of criteria prioritization and weighting. The purpose of this study was to evaluate range suitability of Bagheran Birjand watershed area in Southern Khorasan Province, Iran using AHP-Fuzzy method in a region with an area of 11879 ha in 2014. For this propose, in the environment of Geographical Information System (GIS), the maps of factors affecting the suitability (slope, production, erosion, quality of water resources, water need estimation percent and distance from water sources) were prepared. Data were standardized using fuzzy method and for weighting the criteria, the Analytic Hierarchy Process method was used. The results of AHP-Fuzzy model based on the weighted linear combination showed that 55.43% of rangelands were in suitability class of moderate suitability (S2), 9.55% of the lands were in suitability class of low suitability (S3) and 6.21% of the lands were in non-suitability (N) class. So, the limiting factors in this model for sheep grazing in the study area are water resources, high slope and vegetation. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - Ecological Potential Modeling for Agricultural and Rangeland Development Using GIS-based FAHP Approach: A Case Study of Razin Watershed
Saeed Mahmoudi Mahmud Khoramivafa Moslem HadidiDetermining the environmental capability of optimally using land and preventing the degradation of natural resources arr important steps towards a sustainable development strategy. The present study was conducted in 2014-2017 aiming to assess the ecological capability f چکیده کاملDetermining the environmental capability of optimally using land and preventing the degradation of natural resources arr important steps towards a sustainable development strategy. The present study was conducted in 2014-2017 aiming to assess the ecological capability for agriculture and rangeland of the Razin watershed in Kermanshah province, west of Iran, in seven classes using the Fuzzy Analytic Hierarchy Process (FAHP) and the application of Geographic Information System (GIS). The information layers were initially selected by the research group and those layers that were important were selected according to the research literature, then the final screening of the information layers was performed by fuzzy Delphi method. These layers were including land form units (slope, elevation, aspect), soil information (texture, depth, hydrological groups, erosion, granulating, gravel percentage, evolution, organic carbon content, exchangeable cations, available phosphorus), climate, water, land use, vegetation density, and lithology. FAHP technique was used to calculate the importance coefficients of the criteria and sub-criteria entered into the evaluation model. Weighted layer modeling was performed by ArcMap 9.3 software using the weighted linear composition method in overlay tool. The results showed that water, climate, slope, and soil texture criteria with 0.23, 0.132, 0.118, and 0.88, respectively, were the most important in modeling Razin ecological capability. 1776 environmental units with unique ecological characteristics were identified. This area has ecological potential for agricultural and rangeland use in seven classes. In terms of effective carrying capacity (ECC), all classes except class 2 and 5 were sustainable. Due to the very high accuracy of the FAHP-GIS integrated model in the use of agricultural land suitability, it is recommended to use this model instead of other conventional methods. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - Biophysical Characteristics of Deli River Watershed to Know Potential Flooding in Medan City, Indonesia
Sumihar HutapeaThis research aims to analysis the biophysical characteristics of watershed of Deli River to know potential flooding in Medan. The research is conducted at Deli River, which is located in 3 locations in North Sumatera namely Karo Regency, Deli Serdang and Medan City. In چکیده کاملThis research aims to analysis the biophysical characteristics of watershed of Deli River to know potential flooding in Medan. The research is conducted at Deli River, which is located in 3 locations in North Sumatera namely Karo Regency, Deli Serdang and Medan City. Indonesia. This research used field survey method, survey activity in the form of observation and verification of characterization and biophysical identification of watershed in each location. Some properties of soil samples were analyzed in the laboratory. Field surveys are also conducted by observing the types of land use, as well as, climate and hydrological data. The results of Surveyed data and soil analysis were used to assess land damage. The findings showed that understanding the biophysical flow of the river especially land use, slope, landform, and rainfall in the upstream Deli sub watershed in the Deli river in Medan is very important and sensitive. One of the causes of flooding in Medan City due to the degradation / damage of land both due to erosion, land criticality, and land use that is not in accordance with the ability of land use. The direction of conservation and land use has an impact on the decrease of maximum flood and flood volume of each Sub Watershed with 2, 5 and 10 year re-period. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - Assessment of Deli Watershed Flood that Caused Some Damage in Medan City, Indonesia
Sumihar HutapeaThe watershed (DAS) Deli is one of the priority watersheds in the Medium Term Development Plan in 2010-2014 according to the Ministry of Forestry decree (SK 328/Menhut-II/2009), Indonesia. DAS is a complex ecological system in which there is a dynamic equilibrium betwee چکیده کاملThe watershed (DAS) Deli is one of the priority watersheds in the Medium Term Development Plan in 2010-2014 according to the Ministry of Forestry decree (SK 328/Menhut-II/2009), Indonesia. DAS is a complex ecological system in which there is a dynamic equilibrium between the incoming material energy (input) and the material out (output). Naturally, the change in input and output balance is slow and does not pose a threat to humans and environmental sustainability on a watershed system with continuous land-use dynamics from dense vegetation forms to rare vegetation forms or from vegetation forms to non-vegetation forms. It has been concluded that Deli watershed land destruction is dominated by biophysical factors, especially land use, slope, landform, and rainfall in upstream Deli sub-watershed. This is what causes flooding in Medan city, Indonesia. The cause is extreme rainfall so that a number of rivers such as Deli River and Babura River overflowed, the water level of the Deli and Babura Rivers almost reached the bridge section and this was scarce. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - Characterization of Rangeland Watershed of the Semi-arid Rangelands, Southeast Ethiopia
Mahammed Abdullahi Abdulnaser YonusCharacterization of watersheds was conducted in semiarid rangelands of Dalloma woreda, southeast Ethiopia during 2018-19 fiscal years. Data were collected using household surveys, field observations, focus group discussion and key informant interviews . Both crop and li چکیده کاملCharacterization of watersheds was conducted in semiarid rangelands of Dalloma woreda, southeast Ethiopia during 2018-19 fiscal years. Data were collected using household surveys, field observations, focus group discussion and key informant interviews . Both crop and livestock production (71%) and only livestock production (17%) ware the main activities to earn a living. Respondents ranked sale of livestock and livestock products (61%), sale of honey (20%) and sale of crops (10%) as the main source of income. The pastoral and agro-pastoral in the watershed mainly depends on the production of livestock as their main livelihood because of the suitability of the area for the production of livestock. Drought, the existence of pests, diseases and weeds, land degradation, high price of input, shortage of improved seeds and shortage of land were a major constraint for crop production. Livestock feed shortage, disease, marketing, lack of improved genotype and low animal by product are the major constraint for livestock productions. Drought, bush encroachment, crop encroachment, overgrazing, over utilization, population increase, disease and inappropriate government policies were the main factors for degradation of rangelands. The result of this study showed that land degradation together with poverty is the most serious problem. Since the well-being of the local community is highly interrelated to the natural resources it has to be managed properly in a sustainable way. Majority of respondents showed the community in the watershed and natural resources management faces interlinked complex problems, implying the importance of integrating different approaches to address the problems in the watershed and improving the livelihood of the community. Thus, integrated watershed management program should be implemented to address different problems in the watershed so that both natural resources and livelihood of the local community can be optimized. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - Estimation of Evapotranspiration of Rangeland Cover Using SEBAL Algorithm in Robat Mahidasht Region, Kermanshah, Iran
Homaion Hesadi Abdoulkarim Behnia Ali Mohammd Akhoond-Ali Seyed Mahmoud Kashefi Pour Peyman Daneshkar Arasteh Ali Reza KarimiRangelands are the most important plant ecosystems in Iran that have multiple and vital roles in economic stability and food security in the country. In recent decades, with increasing population, increasing forage consumption, climate change and rainfall fluctuations, چکیده کاملRangelands are the most important plant ecosystems in Iran that have multiple and vital roles in economic stability and food security in the country. In recent decades, with increasing population, increasing forage consumption, climate change and rainfall fluctuations, most of the country's pastures have been destroyed or faced with a degradation trend. Therefore, in order to strengthen this vital ecosystem in the country, rangeland management components have a special priority and importance. One of the main components of rangeland management is the study on the water requirement of rangeland plants. The water required by the plant is equivalent to its evapotranspiration. Estimation of evapotranspiration using meteorological station data can be done at different time intervals; But determining its spatial distribution on a large scale is not possible. Remote sensing techniques and evapotranspiration estimation algorithms based on the surface energy balance of the earth are among the methods that are able to produce maps with appropriate temporal and spatial coverage. In this study, 4 images of LANDSAT 5 processed (from June to July of 2010), and evapotranspiration of the Mahidasht region, Kermansh province, Iran were estimated. Then, Sentinel 2 images were used to identify the existing rangelands in the Robat Mahidasht region by Maximum Likelihood classification method. The evapotranspiration of the rangelands was obtained uing Surface Energy Balance Algorithm for Land (SEBAL) maps. Based on the results, it was observed that the difference of estimating the actual evapotranspiration between the SEBAL algorithm and lysimetric measurements was a maximum value of 9.7%, which is acceptable. The coefficient of determination between SEBAL and lysimetric data was (R2=0.99) and mean absolute difference was 0.53 mm/day. The estimated evapotranspiration rates of rangeland cover at the four Landsat imaging dates were 2.1, 3.46, 3.4, and 3.44 mm/day. Also, the results showed less rangeland evapotranspiration than other coverings like forest and agriculture, which is due to the dryness of the topsoil profile and shallow depth of most of the rangeland plants, especially annuals species. It was concluded that SEBAL algorithm is a suitable method for estimating the evapotranspiration of rangeland cover with acceptable accuracy. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - Assessment of the Monthly Water Balance in an Arid Region Using TM Model and GIS (Case Study: Pishkouh Watershed, Iran)
Jalal Barkhordari Ali Asghar Semsar YazdiMonthly discharge is one of the most important factors considered in designs and hydrological works. Some watersheds are not equipped with needed hydrometric equipment. In such a case average monthly discharge could be estimated from regional monthly water balance model چکیده کاملMonthly discharge is one of the most important factors considered in designs and hydrological works. Some watersheds are not equipped with needed hydrometric equipment. In such a case average monthly discharge could be estimated from regional monthly water balance models of representative watersheds. In this study, Thornthwaite & Mather (TM) model were used in the Pishkouh watershed in arid climate of Yazd, Iran. The water balance was used for computing seasonal and geographical patterns of water availability to facilitate better management of available water resources. The water balance study using the TM model with the help of remote sensing and Geografhic Information Systems (GIS) is very helpful in finding out the periods of moisture deficit and moisture surplus for an entire basin. This study indicates that there is an annual deficit of 442.7 mm in the study basin and an annual surplus of 26.4 mm. The Pishkouh watershed has a period of moisture surplus from June to August and the remaining months are a period of deficit. Generally these mean estimated runoff values fall between the 90% confidence intervals for the measured runoff and quality of the model was satisfactory (Qual=2.86). These results indicate that the TM model can be satisfactorily applied to estimate mean monthly stream flow and potential runoff map in the arid regions of central Iran, too. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - Influence of Pasture and Rainfed Agriculture Land Uses on Soil Loss in Dojag-Chay Subwatershed (Ardabil Province- NW Iran)
R. Talaei A. Jafari Ardakani F. Azimi R. Bayat M. ParehkarOne of the main resonator factors in watershed soil erosion is inappropriateland management including conversion of pasture land to dry-land farming.Unfortunately, the changes of Gara Su watershed usages have been very common.Thus, in order to understand the influence o چکیده کاملOne of the main resonator factors in watershed soil erosion is inappropriateland management including conversion of pasture land to dry-land farming.Unfortunately, the changes of Gara Su watershed usages have been very common.Thus, in order to understand the influence of land use on runoff rate and soil loss, soillosses were investigated and determined under both pasture and dry-land agriculturesat sub-watershed of Dojag chay in southern west Qara Su Basin (within Ardebilprovince). In this Research, using a drop maker rainfall simulator device, 18treatments under the said watershed were conducted using an artificial rain with theintensity of 6 mm/ min for 6 minutes and soil loss rate was measured due to therainfall in two user types in dry-land and rangeland under natural humidity conditionsand approximately the same as the raining season in three slope classes of 5 to 12, 12to 20 and greater than 20. The results showed that with the cultivation, cultivatedsoils get empty and their porosity and permeability increase so, with the increase ofwater penetration ability, their runoff compared to the pasture lands starts with delay.Comparing the amount of runoff shows that after runoff gets started in rain-fedagriculture lands, the flowing speed and amount of water become more than those ofpasture lands and the statistical analysis also verified the significant relationship,especially in slopes of more than 20% between the amount of soil loss and land use.The soil loss under rain-fed agriculture was 8.8 times more than the pasture. As thesoil loss was compared for different slope classes of 5-12, 12-20, and more than 20slope percent, the results indicated that the soil losses under rain-fed agriculture were4.5, 5.6, and 12 times more than the pasture. The study results, therefore, can beutilized for proper management of area through devoting necessary attention intoland uses. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - Prediction of Land Use Management Scenarios Impact on Water Erosion Risk in Kashidar Watershed, Azadshahr, Golestan Province
Davoud Akhzari Samaneh Eftekhari Ahandani Behnaz Attaeian Alireza IldoromiSoil erosion is a serious problem especially in northern parts of Iran. One themost important side effects on soil erosion may be the decline in qualities of soil refers toagricultural productivity. So it is very important to assess the soil erosion risk for thesustaina چکیده کاملSoil erosion is a serious problem especially in northern parts of Iran. One themost important side effects on soil erosion may be the decline in qualities of soil refers toagricultural productivity. So it is very important to assess the soil erosion risk for thesustainable development of agriculture. This study outlines ways undertaken to provide anew tool to manage water erosion from physical and economical perspectives. KashidarWatershed in north of Iran is used as a case study. The focus of this study is on exploringthe economic and physical impacts of eight land use-based scenarios for water erosionmanagement as well as conducting a trade-off analysis using the Multi-Criteria DecisionMaking (MCDM) technique. This involves developing a modeling system to assist decisionmakers in formulating scenarios, analyzing the impacts of these scenarios on water erosion,interpreting and suggesting appropriate scenarios for implementation in the area. This studywas conducted with object of modeling and assessing soil erosion risk in KashidarWatershed with the application of IMAGE\LDM. Rainfall erosivity index, relief index, soilerosivity index and land cover index were four basic factors used in IMAGE\LDM. Soilerosion risk can be divided into six groups. Furthermore, the spatial distributioncharacteristics were also analyzed with the application of GIS in the view of elevation, landuse types. Among 8 scenarios for water erosion management, most appropriate ones thathave minimum proportion of high water erosion hazard classes, maximum gross marginand minimum establishment cost were chosen as best scenarios. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - A Multi-Criteria Evaluation approach to Delineation of Suitable Areas for Planting Trees (Case Study: Juglans regia in Gharnaveh Watershed of Golestan Province)
A. Mashayekhan A. Salman MahinyFor the successful tree establishment, an evaluation of land suitability is necessary.In this paper, we demonstrate how to implement fuzzy classification of land suitability in aGIS environment for afforestation with Juglans regia in Gharnaveh Watershed of GolestanProvi چکیده کاملFor the successful tree establishment, an evaluation of land suitability is necessary.In this paper, we demonstrate how to implement fuzzy classification of land suitability in aGIS environment for afforestation with Juglans regia in Gharnaveh Watershed of GolestanProvince in Iran. Juglans regia is one of the most important agro-forestry species in manyrural parts of Iran. Relevant criteria for Juglans regia and suitability levels were defined usingliterature review and expert knowledge and layers were prepared and incorporated into a GISdatabase. We also defined the fuzzy membership functions for the criteria and assigned someimportant weights through expert knowledge and Analytical Hierarchy Process. Thisinformation was used as input to the weighted linear combination of MCE method. Ourresults indicate that a low percentage of area is classed as very highly suitable comprisingsome 645 ha or 11% of area for afforestation with Juglans regia. Results of the study alsoindicate the usefulness of fuzzy modeling of land suitability which provides some informationfor optimum land-use planning. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - Sensitivity Analysis of MPSIAC Model
Najmeh Behnam Mansoor Parehkar Ebrahim PaziraMPSIAC is currently known as an appropriate method to measure sediment ofWatershed basins of the country while there has not been any sensitivity analysis so far forthis method. In this study, required data for MPSIAC model were gathered from six basins;Amame-Kamarkhani چکیده کاملMPSIAC is currently known as an appropriate method to measure sediment ofWatershed basins of the country while there has not been any sensitivity analysis so far forthis method. In this study, required data for MPSIAC model were gathered from six basins;Amame-Kamarkhani, Kand-Golandok, Tang Kenesht (from two different references), Nojian(from three different references), Pegahe sorkh katvand (from one reference) and Ivanaki(authors’ research). Eleven sensitivity analyses were conducted and the amount of sedimentwas calculated using the sum of nine factors. Each input parameter was increased ordecreased by 20% using a computer program in Visual Basic in Excel. Then sensitivity of themodel for the parameters was analyzed. The less sediment has the basin, the less sensitivityhas the input parameters in the model. MPSIAC model has twenty input variables thatresulted in nine main factors. Erosion parameter (R) was calculated by adding nine mainfactors and the quantity of sediment was calculated by an exponential function. By evaluationof nine main factors, it was concluded that land use and Gully development were the mostsensitive factors. As a result, based on the area and sensitivity of main factors, moreinvestments must be done on the most sensitive factor to reduce soil erosion. In theassessment of nine main factors occurred errors are reduced due to adding operation.Regarding all items, each factor that has more input quantity has the highest sensitivity. As aresult, if score of each factor grows more than six, more attention must be paid to scoreassignation. If occurred errors in assessment of nine factors did not neutralize each other andhave additive or decreasing on the R, by addition of 20% to R, it showed that this factor wasthe most sensitive factor to run the model. If R is equal to 60 and 20% related to the erroroccurred in calculation of it, 54% error occurs in estimating the amount of sediment andsensitivity reaches to 2.7. This evaluation indicated that MPSIAC model for evaluation ofbasins with the amount of sediment more than 2.2 ton/hectare must be used more preciouslybecause the model is so sensitive in this status and possible error may get over 50%. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - Multi-Criteria Evaluation Model for Desertification Hazard Zonation mapping Using GIS (Study Area: Trouti Watershed, Golestan, Iran)
Armin Mashayekhan Farhad HonardoustDesertification is one of the major issues threatening human communities. Manymethods have been developed for assessment and mapping of desertification hazards. In thisresearch, multi-criteria evaluation method was used to investigate desertification process inTrouti wa چکیده کاملDesertification is one of the major issues threatening human communities. Manymethods have been developed for assessment and mapping of desertification hazards. In thisresearch, multi-criteria evaluation method was used to investigate desertification process inTrouti watershed, Golestan Province, Iran. At the first step, major desertification factors weredetermined by doing field surveys. They were soil texture, aspect, rainfall, sensitivity ofgeological formation to erosion, hydrologic soil group, slope and land use. The next step,information layers were digitized in GIS environment and Digitized maps were converted tofuzzy standard maps using fuzzy membership functions in IDRISI software. Then, weight ofeach factor was determined with the contribution of Analytical Hierarchy Process. Finally, thesusceptible areas to desertification in the study area were identified using Multi-criteriaevaluation method. The results showed that 36.55, 15.21, 40.17 and 8.07 % of the study areawere classified as severe, high, moderate and slow affected by desertification, respectively. Itwas concluded that land use and sensitivity of geological formations to erosion were the mostimportant factors affecting desertification process in Trouti watershed of Golestan Province. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - Probabilistic Landslide Risk Analysis and Mapping (Case Study: Chehel-Chai Watershed, Golestan Province, Iran)
Ebrahim Karimi Sangchini Majid Ownegh Amir Sadaldin Armin MashayekhanThe efficiency of three statistical models, AHP surface-weighted density bivariate (semi-quantitative models), stepwise multivariate regression and logistic multivariate regression models were compared in Chehel-Chai watershed in Golestan province, Iran. In current stud چکیده کاملThe efficiency of three statistical models, AHP surface-weighted density bivariate (semi-quantitative models), stepwise multivariate regression and logistic multivariate regression models were compared in Chehel-Chai watershed in Golestan province, Iran. In current study the hazard map was prepared according to the top model of landslide hazard map. Chehel-Chai watershed is located as one of Gorganrud river sub basins in Golestan province. The distribution map of the area landslide was provided using the stereoscopically interpretation of aerial photos and field observations and nine effective factors including elevation, slope, aspect, lithology, distance from fault, stream and road, land use, and precipitation rate were chosen concerning the expert view and source review. The hazard potential of landslides was also prepared using three models. The differences were compared between models of hazard classes with Chi-square test, the agreement rate of risk maps with kappa index and the evaluation of the model accuracy with total quality index (QS). The risk map was provided based on the risk equation by the combination of the risk maps, the element frequency and the element vulnerability degree. The results showed that all models had 99% reliability level and there were a high separation among the risk classes. Kappa index was variable between 0.0 to 0.2 representing that the correspondence between them is negligible. The weighted (AHP) bivariate statistical model was selected as the best model for the basin with QS equal to 3.62. 12.13% of the surveyed basins were located in high loss class and very high loss class, respectively. It was concluded, 41% of Chehel-Chai watersheds were at moderate risk and from it 13% was in high classes risk that must be considered in risk management, landslide risk and land logistics of this mountainous area. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - The Study of Some Habitat Characteristics of Hulthemia persica in Gonbad Watershed in Hamedan (Iran)
Ali Ariapour Ghasem Asadian Roya RezaeiIn this study, some habitat characteristics of Iranian rose (Hulthemia persica) were studied in Gonbad watershed in Hamedan providence, Iran. Soil samples were taken by a systematic randomized method at elevation 2000-2400 m above sea level. Samples were taken from 0-30 چکیده کاملIn this study, some habitat characteristics of Iranian rose (Hulthemia persica) were studied in Gonbad watershed in Hamedan providence, Iran. Soil samples were taken by a systematic randomized method at elevation 2000-2400 m above sea level. Samples were taken from 0-30 cm depth. In the laboratory, N, P, K% and organic matter (OC%), soil acidity (pH), conductivity (EC) and soil texture were determined. The collected data were analyzed and principal components analysis was performed on 14 variables using PC-ORD software. Results showed that these species are scattered in the height of 2100-2300 m above sea level with 15-65% slope in North, Northwest, Southeast and Southwest as spot bulks. Mean precipitation of this area is 227.5 mm. It’s vegetative, flowering and seed maturity stages occur in middle March, May and June, respectively. Plant roots permeate into the depth of 1.5 m and plant propagated by both seeds and rhizome. However, its seed has hard coat resulting in a difficulty in germinating so that the seed propagation is not sexual and it propagated normally by rhizomes. This species growth in the soil with EC=0.08-0.36, pH=7.30-7.98, limestone soil 0.50-19.5%, OC=1.09-0.27%, saturation (SP%)=18.3-38.2%, N=0.02-0.10 %, P=4.8-40.6 ppm, K=155-652 ppm, and the soil texture was clay to clay-loamy. Results of PCA analysis indicated that the first three axes explained total variation. The variables of SP, EC and slope were positively and silt and aspect were negatively correlated with the first axis. The variables of SP, pH and OC% were positively and sand and N% were negatively correlated with the second axis. Indicating that by increasing sand properties the pH values will decrease. There was also a negative correlation between vegetation coverage and slope (P<5%) suggesting land coverage reduction by increasing the slope. Height, slope and aspect had the highest influences on the species distribution. This plant as an invasive and non-palatable plant can form a type and be developed in the agriculture boundaries and pastures as a wide band. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - شبیه سازی بارش – رواناب با شبکه عصبی (مطالعه موردی: دشت نسا بم)
مهدی شاهرخی ساردو مجتبی جعفری کرمانیپورپیشبینی رواناب به صورت کوتاه مدت به دلیل رابطه مستقیم آن با چگونگی تعامل مدیران با خطرات جانی ناشی از سیلابها، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، اقدام به شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب به صورت روزانه، در حوزه آبخیز دشت نسا بم چکیده کاملپیشبینی رواناب به صورت کوتاه مدت به دلیل رابطه مستقیم آن با چگونگی تعامل مدیران با خطرات جانی ناشی از سیلابها، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، اقدام به شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب به صورت روزانه، در حوزه آبخیز دشت نسا بم شده است. به منظور پیش بینی روند آتی بهره برداری از منابع آبی دشت مذکور، ترکیبات مختلفی از داده های بارش و دما و دبی و اختلاف دبی دو روز متوالی ، مورد استفاده قرار گرفت. تعداد نرونهای لایه مخفی در شبکه عصبی بین 2 تا 10 نرون متغیر بود. معیارهای آماری متوسط ریشه مربع خطا RMSE ،متوسط قدر مطلق خطا MAE و ضریب همبستگی Rبرای ارزیابی و مقایسه عملکرد شبکه های عصبی در پیشبینی رواناب، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد با داشتن 2 ورودی و شبکه عصبی feedforward و یا 1 ورودی و شبکه newrbe بهترین عملکرد حاصل شده و فرآیند بارش- رواناب با دقت بالاتری پیشبینی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - استفاده از روش فازی جهت بررسی تغییرات ضایعات و آتروفی مغزی از روی تصاویر ام آر جهت تشخیص سریع بیماری ام اس
علیرضا بنی طالبی دهکردیبیماري ام اس ، نوعی بیماري است که سیستم عصبی مرکزي را گرفتار میکند و طی آن میلین موجود بر روي رشته هاي عصبی که نقش محافظتی دارند، از بین می رود و لذا هدایت جریان الکتریکی دچار اختلال شده و علائم بیماري ام اس ظاهر می شود. در این بیماری گلبول های سفید که نقش دفاعی در بدن چکیده کاملبیماري ام اس ، نوعی بیماري است که سیستم عصبی مرکزي را گرفتار میکند و طی آن میلین موجود بر روي رشته هاي عصبی که نقش محافظتی دارند، از بین می رود و لذا هدایت جریان الکتریکی دچار اختلال شده و علائم بیماري ام اس ظاهر می شود. در این بیماری گلبول های سفید که نقش دفاعی در بدن دارند به میلین که حفاظتی برای رشته های عصبی است ، به عنوان یک عامل بیگانه حمله می کنند و با هر بار حمله این گلبول ها به رشته های اعصاب مربوط به یکی از اندام های بدن بیمار که نامشخص بوده ، آن اندام دچار مشکل می شود. بهترین روش تشخیص ام اس بررسی تصاویر MRI مغزی می باشد. بنابراین وجود روشی سریع و دقیق برای ارزیابی تغییرات آتروفی مغز و یا ایجاد و افزایش ضایعات (پلاکها) ناشی از این بیماری ، یک جزء کلیدی درتشخیص و ارزیابی پیشرفت بیماری و اثربخشی دوره های درمانی آن است. تشخیص تغییرات در ضایعات (پلاکها) و آتروفی مغزی ناشی از این بیماری به صورت دستی معمولاً به یک متخصص آموزش دیده نیاز دارد و بسیار کند و دشوار بوده و نتایج آن تا حدودی ذهنی است. از اینرو وجود سیستمی خودکار جهت استخراج و بررسی دقیق این تغییرات امری ضروری است. با اینکه روشهای خودکار بسیاری ارائه شده است ، اما نتایج تقسیم بندی ها به اندازه کافی دقیق نمی باشند. در نتیجه نیاز فراوانی به ایجاد یک روش قوی ، سریع و دقیق برای تشخیص بیماری ام اس و ضایعات مغزی ناشی از آن وجود دارد. در این مقاله از ترکیب دو روش الگوریتم فازی با الگوریتم واترشد کنترل شده ، یک روش سریع با دقت بالا جهت تشخیص بیماری ام اس از روی تصاویر MR مغزی ارائه شده است. پرونده مقاله