امروزه رسانههای اجتماعی به یک مهارت جدید و مهم برای همه و حتی برای کسانی که درک بسیار بالایی از فناوری ندارند، تبدیل شده است. در سالهای اخیر دسترسی میلیونها کاربر در سراسر جهان به رسانهها و شبکههای اجتماعی باعث شده است تا این رسانهها در کانون توجه جوامع مدرن و شرک چکیده کامل
امروزه رسانههای اجتماعی به یک مهارت جدید و مهم برای همه و حتی برای کسانی که درک بسیار بالایی از فناوری ندارند، تبدیل شده است. در سالهای اخیر دسترسی میلیونها کاربر در سراسر جهان به رسانهها و شبکههای اجتماعی باعث شده است تا این رسانهها در کانون توجه جوامع مدرن و شرکتهای تجاری قرار گیرند و از محبوبیت قابل توجهی به خصوص در میان نسل جوان برخوردار شوند. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر رسانه اجتماعی اینستاگرام بر عملکرد شرکتهای واردکننده پوشاک میباشد. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی پیماشی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش مشتریان شرکتهای واردکننده پوشاک در اینستاگرام شامل جین وست و کوتون بودند که براساس فرمول کوکران، برای جوامع نامحدود 384 نفر از آنان در پژوهش شرکت کردند. روش نمونهگیری در دسترس بوده و آنان پرسشنامههای مربوط به میزان صلاحیت رسانه اجتماعی، پذیرش رسانه اجتماعی، قصد استفاده از اینستاگرام و عملکرد شرکتهای واردکننده را تکمیل نمودند. پرسشنامههای مذکور بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت تقسیمبندی شده اند. همچنین نتایجی که از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نشان از پایایی مورد قبول برای ابزارها میباشد. جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، از آزمون تحلیل عاملی جهت تأیید روایی سؤالات و مشخصسازی عوامل کلیدی هر موؤلفه و از فن مدلیابی معادلات ساختاری جهت بررسی برازش مدل پژوهش با دادههای جمعآوری شده استفاده گردیده است.
پرونده مقاله
نقش مدیریت تجربه مشتری به عنوان یک ابزار راهبردی در توسعه سازمانهای خدماتی انکارناپذیر است. با توجّه به گردش مالی بالا و اشتغال شمار زیادی از افراد، اهمیت این امر در حوزه بازاریابی املاک دوچندان است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت تجربه مشتریان در بازاری چکیده کامل
نقش مدیریت تجربه مشتری به عنوان یک ابزار راهبردی در توسعه سازمانهای خدماتی انکارناپذیر است. با توجّه به گردش مالی بالا و اشتغال شمار زیادی از افراد، اهمیت این امر در حوزه بازاریابی املاک دوچندان است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت تجربه مشتریان در بازاریابی املاک است. پژوهش حاضر از حیث هدف توسعه ای و از نظر شیوه اجرا از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمّی) است. بر این اساس در ابتدا پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته تهیه و در ادامه 15 مشارکت کننده از میان خبرگان نظری و تجربی با روش نمونه گیری "گلوله برفی" تا مرحله اشباع انتخاب شدند. نمونه آماری پژوهش در بخش کمّی را 386 نفر از مشتریان مشاورین املاک در سطح شهر تهران تشکیل می دهند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی، از استراتژي مفهوم سازي بنيادي و در بخش کمّی از حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل علّی (مرتبط با طرف عرضه و تقاضا) بر مدیریت تجربه مشتریان مؤثر است. این پژوهش همچنین راهبردهایی را در سطوح دولت و بنگاه معرفی می کند که خود تحت تأثیر شرایط مداخله گر (عوامل انسانی و فنّی) و زمینه ای (عوامل کلان و خرد) قرار می گیرند. پیامدهای مرتبط با مشتریان و پیامدهای مرتبط با بنگاه و جامعه نیز پیامدهای نهایی این الگو هستند. تحلیل دادههای بخش کمّی پس از اعمال روش داده بنیاد به ارائه مدل بر اساس روش تحلیل عاملی منجر شد. همچنین یافتههای بخش کمّی پژوهش مؤید تأیید تمامی فرضیههای اصلی است.
پرونده مقاله