در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی انواع اسیدهای آمینه بر پاسخهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کرج در سال زراعی 98-13 چکیده کامل
در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی انواع اسیدهای آمینه بر پاسخهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کرج در سال زراعی 98-1397 انجام شد. تیمارها در پنج سطح محلولپاشی اسیدهای آمینه شامل {شاهد (A0)، تریپتوفان (یک میلی گرم در لیتر) (A1)، گلایسین (یک میلی گرم در لیتر) (A2)، تیروزین (یک میلی گرم در لیتر) (A3) و آرژنین (یک میلی گرم در لیتر) (A4) اجرا شد. متغیرهای اندازهگیری شده شامل: میزان کاروتنوئید، آنتوسیانین، پرولین، فنل، بتاکاروتن، لیکوپن، اسید آسکوربیک و آلکالوئید بودند. ابعاد کرتها 3×3 متر، فاصله بین هر کرت یک متر در نظر گرفته شد. عملیات کاشت در اردیبهشت1396 بهصورت دستی انجام شد. عملیات محلول پاشی روی گیاهان قبل از شروع گلدهی آغاز شد. در زمان نمونه برداری از هر تیمار سه تکرار و از هر تکرار سه نمونه برداشت شد. نتایج نشان داد که محلول پاشی اسیدهای آمینه روی همه صفات مورد ارزیابی تاثیر معنی داری (p ≤ 0.01) داشت و بیشترین مقادیر کاروتنوئید (83/12 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ)، بتاکاروتن (035/0 میلیگرم بر گرم وزن تازه برگ) و لیکوپن (017/0 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ) از محلول پاشی آرژنین، بیشترین میزان صفات اسید آسکوربیک (2/24 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ) و آلکالوئید (25/42 درصد) از محلول پاشی تریپتوفان، بیشترین میزان پرولین (4/1 میلیگرم بر گرم وزن تازه برگ) از گلایسین و بیشترین میزان آنتوسیانین (25/12 میلی گرم بر گرم وزن خشک برگ) و فنل (44/32 میلیگرم معادل گالیک اسید بر گرم وزن تازه برگ) از تیمار شاهد (عدم محلول پاشی) به دست آمد. به طورکلی نتایج نشان داد که محلول پاشی اسیدهای آمینه به عنوان نوعی محرک زیستی بر بهبود ویژگی های کیفی گیاه عروسک پشت پرده تاثیر مثبتی داشته اند و سبب افزایش تولید ترکیبات بیوشیمیایی گیاه شده است.
پرونده مقاله
باریجه (Ferula gummosa Boiss.) یک گیاه دارویی با ارزش تجاری است که در لیست گیاهان در معرض انقراض قرار دارد. یکی از مشکلات عمده در کشت این گیاه خواب بذر و جوانهزنی است. این آزمایش با هدف بررسی اثر تیمارهای مختلف شیمیایی، هورمونی و دمایی بر شکست خواب بذر باریجه در قالب ط چکیده کامل
باریجه (Ferula gummosa Boiss.) یک گیاه دارویی با ارزش تجاری است که در لیست گیاهان در معرض انقراض قرار دارد. یکی از مشکلات عمده در کشت این گیاه خواب بذر و جوانهزنی است. این آزمایش با هدف بررسی اثر تیمارهای مختلف شیمیایی، هورمونی و دمایی بر شکست خواب بذر باریجه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 21 تیمار در چهار تکرار انجام شد. درصد و سرعت جوانه‎زنی بذر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. این آزمایش در سال 1394 در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف شکست خواب اثر معنی‎داری بر درصد و سرعت جوانه‎زنی بذر گیاه باریجه در سطح یک درصد داشتند. بیشترین درصد جوانه‎زنی (۹۵ درصد) در تیمار ترکیبی شامل 5 دقیقه خراش‎‎دهی با اسید سولفوریک 96 درصد +30 دقیقه آب‎شویی در آب 40 درجه سانتیگراد + 7 روز آبنوشی+40 روز سرمادهی مرطوب + اسید جیبرلیک 1000 پی‎پی‎‎ام مشاهده شد. بیشترین سرعت جوانه‎زنی بذر باریجه در تیمار ترکیبی شامل 10 دقیقه خراش‎دهی با اسید سولفوریک 96 درصد +60 دقیقه آب‎شویی در آب 40 درجه سانتیگراد + 40 روز سرمادهی مرطوب+ اسید جیبرلیک 1000 پی‎پی‎‎ام بود. بر طبق نتایج آزمایش، تیمار خراش‎دهی با اسیدسولفوریک و آب‎شویی(رفع رکود فیزیکی)؛ و در ادامه تیمار سرمادهی مرطوب + اسید جیبرلیک (رفع رکود مورفوفیزیولوژیکی)؛ باعث بهبود جوانه زنی بذر شده است. بنابراین، این پژوهش نشان داد که در بذر گیاه باریجه، هر دو رکود فیزیکی و مورفوفیزیولوژیکی وجود دارد.
پرونده مقاله
لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent.) یکی از گیاهان با ارزش دارویی در مناطق غربی ایران است که برداشت بی‎رویه آن از رویشگاه‎های طبیعی سبب افزایش خطر انقراض این گونه منحصر به فرد شده است. از این روی بهمنظور بررسی تنوع 25 جمعیت لعل کوهستان، آزمایشی با استفاده از چکیده کامل
لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent.) یکی از گیاهان با ارزش دارویی در مناطق غربی ایران است که برداشت بی‎رویه آن از رویشگاه‎های طبیعی سبب افزایش خطر انقراض این گونه منحصر به فرد شده است. از این روی بهمنظور بررسی تنوع 25 جمعیت لعل کوهستان، آزمایشی با استفاده از 18 صفت مورفوفیزیولوژیکی و درصد اسانس در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در یک مزرعه تحقیقاتی در دزفول اجرا شد. نمونه‎ها در اواسط خرداد ماه 1395 در زمان گلدهی کامل از سطح مزرعه جمع‎آوری شد. سپس صفات مورفوفیزیولوژیکی آنها اندازهگیری و استخراج اسانس به روش تقطیر با آب و توسط دستگاه کلونجر انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین جمعیت‎ها از نظر این صفات، تنوع وجود دارد. با محاسبه‎ واریانس ژنتیکی و محیطی مشخص شد که تغییرات اغلب صفات به غیر از طول، عرض و نسبت عرض به طول برگ، قطر چترک، نسبت وزن خشک به تر و نسبت کلروفیل a به b، تحت تاثیر عوامل ژنتیکی بود. سپس توارث‎پذیری عمومی صفات عملکردی لعل کوهستان اندازهگیری شد و میزان اسانس، تعداد چترک در بوته و وزن خشک یکصد چترک بهترتیب مقادیر 91/0، 50/0 و 77/0 را به خود اختصاص دادند. نتایج همبستگی صفات و رگرسیون گام به گام نشان داد بافت گل و میوه در لعل کوهستان، بیشترین تاثیر مستقیم را در افزایش درصد اسانس و وزن خشک یک صد چترک داشت. براساس نتایج تجزیه عاملی، سه مولفه اصلی که در مجموع 6/78 درصد از کل تنوع بین صفات را توجیه کردند، عبارت بودند از مولفه بیوماس گیاه به عنوان عامل اول و درصد اسانس و وزن گل بهترتیب مولفه دوم و سوم. نتایج تجزیه خوشه‎ای (کلاستر) نشان داد که جمعیت‎ها در 5 گروه قرار گرفتند. گروه سوم و پنجم بهترتیب با بیشترین میانگین میزان اسانس و حداکثر وزن خشک یکصد چترک در بوته، پتانسیل کشت و کار و تبدیل شدن به رقم را دارا بودند. همچنین جمعیت‎های موجود در کلاسترهای 1 و 4 بهدلیل وجود بیشترین فاصله ژنتیکی از یکدیگر می‎توانند جهت تلاقی و تولید بذور سینتتیک مورد استفاده قرار گیرند.
پرونده مقاله
چکیده [1] امروزه بکارگیری باکتری های محرک رشد (PGPR)[2] یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگی های فیتوشیمیایی گیاهان دارویی می باشد. این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی انجام چکیده کامل
چکیده [1] امروزه بکارگیری باکتری های محرک رشد (PGPR)[2] یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگی های فیتوشیمیایی گیاهان دارویی می باشد. این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی انجام شد. باکتری های محرک رشد شامل عدم تلقیح، سودوموناس، ازتوباکتر، سودوموناس+ ازتوباکتر، تیوباسیلوس+ گوگرد بهعنوان عامل اول، و کود شیمیایی شامل عدم مصرف کود شیمیایی یا شاهد، 50 درصد و 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده به عنوان عامل دوم این آزمایش بودند.آلکالوئیدهای گیاه در مرحله گلدهی و با استفاده از حلال های کلروفرم، متانول و آمونیاک استخراج و مقدار آتروپین و اسکوپولامین با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کودهای زیستی و شیمیایی و اثر متقابل آنها بر صفات رشدی و میزان آتروپین و اسکوپولامین برگ و ریشه تأثیر معنی داری داشته اند (p<0.01). بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده مشاهده شد. بیشترین میزان آتروپین و اسکوپولامین در برگ بهترتیب مربوط به تیمارسودوموناس با 50 درصد کود توصیه شده و تیمار عدم استفاده از کود زیستی با 50 درصد کود شیمیایی توصیه شده بود. بیشترین میزان آتروپین ریشه مربوط به تیمار سودوموناس با عدم استفاده از کود شیمیایی توصیه شده بود و بیشترین میزان اسکوپولامین ریشه در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود توصیه شده مشاهده شد. بنابراین بیشترین عملکرد بیولوژیک و میزان آتروپین در برگ و ریشه و همچنین میزان اسکوپولامین ریشه در گیاه شابیزک با کاربرد باکتری سودوموناس حاصل شده است. *نویسنده مسئول: naghdibadi@yahoo.com [2]. Plant growth-promoting rhizobacteria
پرونده مقاله
چکیده جنس Satureja با نام فارسی مرزه از تیره نعنا است . گونه S. bachtiarica Bunge از گونه های انحصاری ایران می باشد. در این تحقیق سرشاخه S. bachtiarica در مرحله گلدهی کامل از 6 رویشگاه طبیعی در استان فارس جمع آوری گردید و پس از خشک کردن در شرایط آزمایشگاه به روش تقطیر ب چکیده کامل
چکیده جنس Satureja با نام فارسی مرزه از تیره نعنا است . گونه S. bachtiarica Bunge از گونه های انحصاری ایران می باشد. در این تحقیق سرشاخه S. bachtiarica در مرحله گلدهی کامل از 6 رویشگاه طبیعی در استان فارس جمع آوری گردید و پس از خشک کردن در شرایط آزمایشگاه به روش تقطیر با آب، مورد اسانس گیری و به روش خیساندن در حلال، مورد عصاره گیری قرار گرفت. ترکیبهای تشکیل دهنده اسانسها با استفاده از کروماتوگرافی گازی (GC-FID) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS)، و ترکیبهای پلی فنولی عصاره ها با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC)، مورد شناسایی قرار گرفت. بازده اسانس 6 جمعیت 4/2-1/1 درصد برحسب وزن خشک نمونه بدست آمد. ترکیبهای عمده اسانس شامل تیمول (9/10- 8/49 درصد)، کارواکرول(1/1–7/49 درصد)، پارا- سیمن(0/18–8/32 درصد)، گاما- ترپینن (3/4– 5/7 درصد) و لینالول ( 3/3- 1/5 درصد) در جمعیت های مورد مطالعه بودند. از میان جمعیت های مورد بررسی، اسانس رویشگاه های کوهنجان و آباده- دیدگان به ترتیب بیشترین درصد تیمول با 8/49 درصد و کارواکرول 7/49 درصد را دارا بودند. نارنجنین، کارواکرول، هسپریدین، اوجنول، هسپرتین، رزمارنیک اسید و تیمول ترکیبهای پلی فنولی اصلی در شش جمعیت مورد مطالعه در مرزه بختیاری بودند. تنوع در میزان ترکیبها در رویشگاه های مورد مطالعه نشان دهنده این است که تغییرات شرایط اکولوژیک بر میزان ترکیبهای اسانس و عصاره مرزه بختیاری تاثیر مثبت داشته است.
پرونده مقاله
در مطالعه حاضر، تأثیر ارتفاع از سطح دریا روی خصوصیات رشدی و همچنین میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی (Inula helenium L.) مورد مطالعه قرار گرفت. این گیاه در مرحله گلدهی در نیمه اول تیر 1397 و 1398 در طبقات ارتفاعی مختلف منطقه زنجان (از 1200 تا 2400 متر از سطح دریا) ج چکیده کامل
در مطالعه حاضر، تأثیر ارتفاع از سطح دریا روی خصوصیات رشدی و همچنین میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی (Inula helenium L.) مورد مطالعه قرار گرفت. این گیاه در مرحله گلدهی در نیمه اول تیر 1397 و 1398 در طبقات ارتفاعی مختلف منطقه زنجان (از 1200 تا 2400 متر از سطح دریا) جمع آوری گردید و صفات رشدی اندام های گیاه شامل برگها، ساقهها، گلها و ریشهها اندازهگیری گردید. در پاییز همزمان با پایان دوره رشد سالانه گیاهان، اندام زیرزمینی گیاه برای ارزیابی میزان اسانس و ترکیبات آن برداشت شدند. اسانسگیری از نمونه ها با استفاده از دستگاه کلونجر به مدت ۳ ساعت و شناسایی اجزای تشکیل دهنده اسانس زنجبیل شامی با استفاده از دستگاه GS-MS انجام شد. نتایج نشان داد کلیه صفات رشدی و میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی بطور معنیداری تحت تاثیر ارتفاع محل رویش متفاوت بودند. اگرچه صفات رشدی مختلفی مانند وزن خشک برگ و ساقه، عرض وطول برگ، تعداد برگ و ارتفاع گیاه با افزایش ارتفاع رویشگاه روند کاهشی نشان دادند ولی وزن خشک ریزوم، قطر ریزوم و میزان اسانس با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش یافتند. اجزای تشکیل دهنده اسانس زنجبیل شامی با افزایش ارتفاع دستخوش تغییراتی شد، به طوریکه با افزایش ارتفاع بر محتوی برخی از اجزای اسانس شامل geranyl acetone، verbanol، α-pinene، isoalantolactone و valencene افزوده شد، اما محتوی α-selinene کاهش و تغییراتی در محتوی caryophyllene oxide و β-elemene دیده نشد. بطورکلی نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا رویشگاه گیاه زنجبیل شامی، فاکتور مهم و موثری است که بر عملکرد کمی و کیفی آن تاثیر داشته است.
پرونده مقاله
گیاهTanacetum pinnatum Boiss. چند ساله و بومی ایران از خانواده ستاره آسا (Asteraceae) میباشد. این گیاه به عنوان ضد آلرژی و ضد التهاب و برای درمان برخی از مشکلات گوارشی استفاده می شود. همچنین اسانس این گیاه دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد باکتری می باشد. در این تحقیق ا چکیده کامل
گیاهTanacetum pinnatum Boiss. چند ساله و بومی ایران از خانواده ستاره آسا (Asteraceae) میباشد. این گیاه به عنوان ضد آلرژی و ضد التهاب و برای درمان برخی از مشکلات گوارشی استفاده می شود. همچنین اسانس این گیاه دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد باکتری می باشد. در این تحقیق ابتدا اندام هوایی گیاه در مرحله گلدهی کامل بهطور تصادفی از چهار استان تهران، البرز، همدان و کرمانشاه از اواسط خرداد تا اواسط مرداد ماه سال 1395 جمع آوری شدند. پس از خشک شدن، عمل اسانس گیری با استفاده از روش تقطیر با آب به کمک دستگاه کلونجر انجام شد. در نهایت پس ازآب گیری از اسانس با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنجی جرمی تجزیه شیمیایی انجام شد. اثر جمعیت بر میزان اسانس برگ و گل (P<0.01) معنی دار بود که به نظر میرسد بهدلیل فاکتورهای جغرافیایی و نوع اقلیم بوده است. تعداد 50 ترکیب با توجه به نتایج GC/MS در اسانس گل و برگ جمعیتها شناسایی شد که 13 ترکیب دارای بیشترین فراوانی در بین جمعیتها و بیشترین درصد در اسانس برگ و گل بودند. گروهبندی جمعیتها بر اساس ارزیابی فیتوشیمایی آنها با پراکنش جغرافیایی آنها مطابقت نداشت. اما در هر حال مناطقی که جمعیت ها دارای میزان ژرانیل استات[1]، بتا اودسمول[2] و کوبنول بالاتری در گل و برگ بودند، از متوسط بارندگی سالیانه و ارتفاع بیشتر، متوسط ساعت آفتابی و درجه حرارت سالیانه کمتری برخوردار بودند (جمعیت 1 و 4). در حالی که در مناطقی که جمعیت ها دارای میزان بالاتری آلفا کادینن[3] در گل بودند، دارای بیشترین متوسط رطوبت نسبی، کمترین میزان بارندگی و درجه حرارت سالیانه بودند. جمعیت 1 دارای بیشترین میزان بتا اودسمول گل و جزو جمعیت هایی بود که بین میزان اسانس گل و برگ و اجزای اسانس همبستگی مثبت نشان داد. در نتیجه بهترین جمعیت در رویشگاه طبیعی جمعیت 1 بود.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر محلول پاشی روی و آهن بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ختمی (Althaea officinalis L.)تحت شرایط شور، این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش، NaCl چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر محلول پاشی روی و آهن بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ختمی (Althaea officinalis L.)تحت شرایط شور، این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش، NaCl در 3 سطح 0، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر، سولفات روی در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پیام و سولفات آهن در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پیام اعمال گردید. محتوی عناصر سدیم و پتاسیم با دستگاه فلیم فتومتر، آهن و روی با دستگاه جذب اتمی، موسیلاژ اندام هوایی به روش وزنی و فنل کل با دستگاه اسپکتوفتومتر اندازه گیری شد. با افزایش سطح شوری به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم، روی و آهن کاهش ولی مقدار سدیم افزایش یافت. با افزایش غلظت روی در شرایط شور و شاهد به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم افزایش یافت. محلولپاشی روی و آهن بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش مقدار روی و آهن در برگهای گیاه ختمی گردید. اگرچه افزایش سطح شوری بهطور معنی داری (P ≤0.01) سبب کاهش وزن تر گل نسبت به شرایط بدون تنش شد، اما کاربرد سولفات روی و آهن سبب تعدیل اثرات تنش شد. همچنین سطوح شوری 8 و 4 دسی زیمنس بر متر بهترتیب سبب افزایش 49 و 20 درصدی مقدار موسیلاژ نسبت به شرایط شاهد شدند و محلولپاشی سولفات آهن و روی بطور معنی داری مقدار موسیلاژ را افزایش داد (P ≤0.01). شوری بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش میزان فنول شد و بیشترین میزان فنول (mg/ml 2/65) در تیمار شوری (8 دسی زیمنس بر متر) + سولفات آهن (3 پی پیام) + سولفات روی (صفر پی پیام) مشاهده گردید. بهطورکلی محلولپاشی سولفات آهن و روی در شرایط شوری نه تنها سبب بهبود شرایط تغذیه ای گیاه ختمی، بلکه باعث افزایش عملکرد گل و متابولیت موسیلاژ شد.
پرونده مقاله
داروش اروپایی (Viscum album L.) گیاهی نیم انگلی است که اغلب روی درختان و درختچه‎های جنگلی رشد می‎کند و به واسطه مواد موثره ارزشمند آن در درمان بیماری‎های مختلف از قبیل سرطان کاربرد دارد. نظر به اینکه کمیت و کیفیت مواد مؤثره در این گیاه علاوه بر عوامل ژنتیکی چکیده کامل
داروش اروپایی (Viscum album L.) گیاهی نیم انگلی است که اغلب روی درختان و درختچه‎های جنگلی رشد می‎کند و به واسطه مواد موثره ارزشمند آن در درمان بیماری‎های مختلف از قبیل سرطان کاربرد دارد. نظر به اینکه کمیت و کیفیت مواد مؤثره در این گیاه علاوه بر عوامل ژنتیکی و محیطی تحت تاثیر درخت میزبان نیز قرار دارد، این مطالعه با هدف بررسی تنوع فیتوشیمیایی 20 جمعیت‎ دارواش روی میزبان‎های متفاوت از طریق جمع آوری نمونه از مناطق مختلف استان‎های گیلان، مازندران، گلستان و البرز در فصل تابستان سال 1396 در قالب طرح های کاملاً تصادفی انجام شد. استخراج عصاره‎ها به روش رفلاکس با اتانول 70 درصد انجام شد و محتوای سیرینجیک اسید به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالاHPLC ، فلاونوئید کل، و ترکیبات فنلی، پروتئین و فعالیت آنتی اکسیدانی (DPPH) بهروش طیف سنجی نوری در برگ جمعیت های مختلف دارواش اروپایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد میزان ترکیبات شیمیایی جمعیت های جمع‎آوری شده دارواش، تحت تاثیر شرایط محیطی از قبیل دما، رطوبت و ارتفاع از سطح دریا و نوع درخت میزبان بود. این جمعیت‎ها در 3 گروه مجزا طبقه بندی شدند. نمونههای جمع آوری شده از استان‎های گیلان و البرز تنوع فیتوشیمیایی زیادی نداشتند. جمعیت‎های استان گیلان دارای بیشترین میانگین فلاونوئید کل، پروتئین و فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. دارواش‎های جمع‎آوری شده از استان‎ها مازندران و گلستان تنوع فیتوشیمیایی بیشتری داشتند و به نظر میرسد علاوه بر شرایط محیطی، نوع درخت میزبان نیز در ایجاد تنوع فیتوشیمیایی دارواش اروپایی در این استان‎ها موثر بوده است.
پرونده مقاله
در این تحقیق بهمنظور بررسی و مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه دارویی Artemisia sieberi، سرشاخههای هوایی و گلدار گیاه بهصورت تصادفی از 20 منطقه مختلف استان قم جمع آوری گردید. صفات مورد بررسی شامل: ارتفاع گیاه، وزن خشک برگ و ساقه، درصد خاکستر برگ، طول و عرض ب چکیده کامل
در این تحقیق بهمنظور بررسی و مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه دارویی Artemisia sieberi، سرشاخههای هوایی و گلدار گیاه بهصورت تصادفی از 20 منطقه مختلف استان قم جمع آوری گردید. صفات مورد بررسی شامل: ارتفاع گیاه، وزن خشک برگ و ساقه، درصد خاکستر برگ، طول و عرض برگ، وزن خشک اندام‎هوایی، میزان کلروفیل، قندهای محلول، پرولین، فنول، فلاونوئید و میزان اسانس جمعیت های مختلف بانضمام شرایط اکولوژیکی و ترکیبات خاک در هر منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به تنوع اکولوژیکی رویشگاه‎های استان قم و بر اساس تجزیه به مولفه‎های اصلی[1] برای خصوصیات اکومورفولوژیکی و فیتوشیمیایی جمعیت‎های درمنه دشتی، بیشترین تنوع خصوصیات و بار عاملی به ترتیب در صفات میزان کلروفیل a، b و مقدار وزن خشک اندام ‎هوایی به عنوان مهمترین خصوصیات متمایزکننده جمعیت‎های درمنه دشتی مشاهده شد. نتایج حاصل از تجزیه‎خوشه‎ای[2] جدایی جمعیت‎های درمنه دشتی را در 2 گروه اصلی بهترتیب با 13 و 7 جمعیت در دندروگرام سلسله مراتبی نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی صفات نشان داد که وزن خشک با میزان کلرفیل و درصد اسانس ارتباط معنیدار مثبت داشته است. بهطورکلی میزان پرولین، قندهای محلول، فنول و فلاونوئید، ارتباط معنیداری با صفات اکولوژیکی، دمایی و میزان بارندگی در هر منطقه دارد. ارتفاع هر منطقه با میزان پرولین دارای همبستگی منفی و با درصد اسانس همبستگی مثبت داشته است، بهطورکلی با افزایش ارتفاع میزان پرولین کاهش و درصد اسانس افزایش مییابد که جمعیت ونان با بیشترین ارتفاع، بیشترین درصد اسانس را نشان داده است. بهطورکلی میزان بارندگی و ارتفاع محیط بر شکل ظاهری و میزان ترکیبات گیاه موثر است.
پرونده مقاله
تنش های محیطی از جمله شوری بر میزان و کیفیت متابولیت های ثانویه گیاهان دارویی تاثیر زیادی دارند. در این تحقیق بهمنظور بررسی تاثیر شوری بر خصوصیات فیتوشیمیایی گیاه دارویی شاهدانه (Cannabis sativa L.) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار شوری (0، 2، 4، 6 چکیده کامل
تنش های محیطی از جمله شوری بر میزان و کیفیت متابولیت های ثانویه گیاهان دارویی تاثیر زیادی دارند. در این تحقیق بهمنظور بررسی تاثیر شوری بر خصوصیات فیتوشیمیایی گیاه دارویی شاهدانه (Cannabis sativa L.) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار شوری (0، 2، 4، 6 و 8 دسی زیمنس بر متر) و در سه تکرار در پژوهشکده گیاهان دارویی کرج در سال 1398 به اجرا در آمد. میزان عناصر پتاسیم و سدیم با دستگاه دستگاه فلیمفتومتر و کلر به روش رنگ سنجی در اندامهای برگ و ریشه گیاه و همچنین میزان ترکیبات کانابینوئیدی برگ گیاه شامل تتراهیدروکانابینول (THC[1])، کانابیدول (CBD[2]) و کانابیکرومن (CBC[3]) با دستگاه GC/MS مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری (P≤0.01) بین تیمارهای مختلف شوری ازنظر میزان سدیم، پتاسیم، کلر و کانابینوئیدهای THC، CBD و CBC وجود داشت. با افزایش سطح شوری، میزان یونهای سدیم و کلر در برگ و ریشه نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت و بیشترین مقدار سدیم برگ و ریشه (به ترتیب 81/15 ، 06/14 میلیگرم در گرم) در تیمار شوری 8 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. همچنین افزایش غلظت شوری سبب کاهش پتاسیم برگ و ریشه گیاه شد و بیشترین میزان پتاسیم برگ و ریشه (بهترتیب 83/34، 46/34 میلیگرم در گرم) مربوط به تیمار شاهد بود. بیشترین میزان THC و CBD (بهترتیب 94/7 و 45/1 میلیگرم بر گرم گیاه خشک) در غلظت شوری 4 دیسی زیمنس بر متر و بیشترین میزان CBC در شوری 2 دیس زیمنس بر متر (012/0 میلیگرم بر گرم برگ خشک) به دست آمد. بنابراین شوری سبب تغییر میزان کانابینوئیدهای گیاه شاهدانه شده و بیشترین میزان THC، CBD و CBC در سطوح پایین شوری حاصل شده است.
پرونده مقاله
در این تحقیق به منظور بررسی فیتوشیمیایی اسانس و عملکرد رشد آویشن دنایی Thymus daenensis Celak. متأثر از نور و اسید سالیسیلیک، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد آزمایش شامل محلولپاشی اسید سالیسیلیک در سه چکیده کامل
در این تحقیق به منظور بررسی فیتوشیمیایی اسانس و عملکرد رشد آویشن دنایی Thymus daenensis Celak. متأثر از نور و اسید سالیسیلیک، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد آزمایش شامل محلولپاشی اسید سالیسیلیک در سه سطح (0/2-0 مولار) و دو سطح نوری (100-50 درصد) لحاظ شد. بهمنظور ایجاد 50 درصد سایه دهی از تورهای مخصوص استفاده شد. میزان کاهش نور در مقایسه با تیمار شاهد توسط لوکس متر اندازهگیری و محلول پاشی گیاهان قبل از شروع گل دهی انجام گرفت. اسانس سرشاخههای گلدار گیاه با استفاده از دستگاه تقطیر با آب (طرح کلونجر) استخراج و ترکیبات اسانس با استفاده از دستگاه GC-MS شناسایی گردید. بیشترین میزان عملکرد اسانس مربوط به سرشاخههای گلدار بهترتیب از تیمار 0/1 مولار اسیدسالیسلیک 33/35 کیلوگرم در هکتار و 24/33 سانتیمتر و از تیمار نور کامل 32/50 کیلوگرم در هکتار و 22/47 سانتیمتر بدست آمد. بیشترین میزان کلروفیل a (5/2 میلیگرم در گرم)، کلروفیل b (1/98 میلیگرم در گرم) و تعداد شاخههای جانبی (180/35 عدد) به واسطه کاربرد اسید سالیسیلیک 1/0 مولار × تیمار 50 درصد نور بهطور معنیداری در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. میزان اسانس با افزایش شدت نور کاهش یافت و کاربرد اسید سالیسیلیک سبب بهبود این صفت گردید. بهطوریکه با شدت نور کامل به کمترین میزان 1/95 درصد رسید و کاربرد اسید سالیسیلیک 0/1 مولار سبب افزایش درصد اسانس (3/1) نسبت به تیمار شاهد گردید. بیشترین اجزای تشکیل دهنده اسانس آویشن با کاربرد اسید سالیسیلیک 0/1 مولار × تیمار50 درصد نور شامل کارواکرول (4/4 درصد)، پارا- سیمن (14/6 درصد)، بتا- کاریوفیلین (5/95 درصد) میباشد. همچنین بیشترین میزان تیمول مربوط به تیمار اسید سالیسیلیک 0/1 مولار (59/66 درصد) و نور کامل (57/8 درصد) بود. بهطورکلی نتایج نشان داد که کاربرد اسید سالیسیلیک بر بهبود ویژگیهای کیفی و کمی اجزای تشکیلدهنده اسانس گیاه آویشن دنایی تأثیر مثبتی دارد.
پرونده مقاله
کنارکوهی (رملیک) با نام علمی Ziziphus nummularia درختچهای خاردار متعلق به خانواده Rhamnaceae است که دارای ترکیبات فیتوشیمیایی متنوعی میباشد. این تحقیق با هدف ارزیابی فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی جمعیت های درخت کنار کوهی در ارتفاعات مختلف رویشگاههای استان خوزستان انجام ش چکیده کامل
کنارکوهی (رملیک) با نام علمی Ziziphus nummularia درختچهای خاردار متعلق به خانواده Rhamnaceae است که دارای ترکیبات فیتوشیمیایی متنوعی میباشد. این تحقیق با هدف ارزیابی فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی جمعیت های درخت کنار کوهی در ارتفاعات مختلف رویشگاههای استان خوزستان انجام شده است. برگ و میوه گیاه از ارتفاعات مختلف رویشگاه‎های طبیعی استان خوزستان شامل گروه‎های ارتفاعی 200-0، 400-300، 800-400 و 800-1000 متر ارتفاع از سطح دریا در فصل تابستان و پاییز جمعآوری شد. خصوصیات مورفولوژیکی با استفاده از ابزارهای دقیق اندازه گیری و صفات فیتوشیمیایی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه‎گیری شد. نتایج نشان داد که صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی مختلف شامل طول برگ، طول خار، وزن میوه رسیده، قطر میوه رسیده، تعداد خارها، و همچنین میزان ترکیبات فنلی، فلاونوئیدها، تاننها و ساپونینها در زیستگاههای مختلف استان خوزستان به طور معنی داری متفاوت است. براساس تجزیه خوشه‎ای صفات مورفولوژیکی، درختانی که در ارتفاع 200 تا 400 متری بودند نسبت به درختانی که در ارتفاع بالاتر از 400 متر قرارداشتند در خوشه مجزا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل به مولفه اصلی (PCA) نشان داد که صفات طول و عرض برگ، میزان ساپونین و فنل میوه و برگ، و تانن برگ بعنوان مهمترین صفات با بیشترین عامل همبستگی برای تشخیص جمعیتها شناخته شدند. ارتفاع از سطح دریا یک فاکتور مهمی است که تاثیر معنیداری بر صفات مختلف مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه از جمله کیفیت و کمیت برگ و میوه کنار داشته است.
پرونده مقاله