-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی اثر خودشیفتگی مدیران بر خطر سقوط قیمت سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
شکراله خواجوی محسن رحمانیخودشیفتگی به عنوان یک ساختار شخصیتی است که دارای علائمی چون نفوذ خواستههای شخصی، پاسخخواهی از دیگران و تعصب پردازش شناختی مطرح است. در بیشتر حالات مدیران خودشیفته در پی دستیابی به دستاوردهای بزرگ در شرکت هستند. آنان، به سمتوسوی اجرای اقدامات جسورانه، استراتژیکی عمل أکثرخودشیفتگی به عنوان یک ساختار شخصیتی است که دارای علائمی چون نفوذ خواستههای شخصی، پاسخخواهی از دیگران و تعصب پردازش شناختی مطرح است. در بیشتر حالات مدیران خودشیفته در پی دستیابی به دستاوردهای بزرگ در شرکت هستند. آنان، به سمتوسوی اجرای اقدامات جسورانه، استراتژیکی عملیاتی و انجام کسب و کارهای مخاطرهآمیز سوق پیدا کرده، به نحوی که این تصمیمها منتهی به سود یا زیان فراوان در پایان سال مالی خواهد شد. در همین راستا این پژوهش به بررسی اثر خودشیفتگی مدیران بر خطر سقوط قیمت سهام 52 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1393 پرداخته است. جهت سنجش خودشیفتگی مدیران از دو شاخص هورمون تستوسترون و پاداش نقدی و جهت سنجش خطر سقوط قیمت سهام از دو شاخص نوسانات پایین به بالا و دوره سقوط قیمت سهام استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دو شاخص هورمون تستوسترون مدیران و پاداش نقدی اختصاص یافته به مدیران تاثیر مثبتی بر نوسان پایین به بالا (به عنوان معیار خطر سقوط قیمت سهام) دارند. همچنین دو شاخص هورمون تستوسترون مدیران و پاداش نقدی اختصاص یافته به مدیران تاثیر منفی بر دوره سقوط قیمت سهام (بهعنوان معیار خطر سقوط قیمت سهام) دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثربخشی مدل مالی عصبی بر مبنای سنجش هورمون تستوسترون بر نگرش و تصمیمگیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران
عبداله موسی زاده محمدحامد خان محمدیهدف از انجام پژوهش تعیین اثربخشی هورمون تستوسترون بر تصمیمات و نگرش سرمایه‎گذاران می‎باشد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران که به مدت یک سال سابقه فعالیت در ب أکثرهدف از انجام پژوهش تعیین اثربخشی هورمون تستوسترون بر تصمیمات و نگرش سرمایه‎گذاران می‎باشد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران که به مدت یک سال سابقه فعالیت در بورس داشته اند. سپس به صورت در دسترس دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و دماوند به عنوان نمونه انتخاب و بعد از غربالگری تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه 40 نفری (آزمایش و کنترل) گماشته شدند. برای گروه آزمایش هورمون تستوسترون و برای گروه کنترل پلاسیبو (آب مقطر) بصورت عضلانی تزریق شد. ابزار مورد استفاده محقق ساخته است روایی پرسشنامه صوری و محتوایی و برای پایایی از آزمون آلفای کرنباخ استفاده شد. در نهایت از طریق آزمون کوواریانس دادهها تحلیل گردید. نتایج بیانگر تاثیر هورمون تستوتسرون بر تصمیمگیری و نگرش سرمایه گذار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - القای رسیدگی جنسی سیاه ماهی Capoeta capoeta gracilis با استفاده از اواپریم
رضا فرضی بهرام فلاحتکار*سیاه ماهی (Capoeta capoeta gracilis (Keyserling, 1891 گونه ای با ارزش اقتصادی متعلق به خانواده کپورماهیان بومی ایران است. این پژوهش به بررسی امکان القای رسیدگی جنسی سیاه ماهی با استفاده از هورمون اواپریم پرداخت. تعداد 4 ماهی مولد ماده و یک ماهی مولد نر برای این منظور ان أکثرسیاه ماهی (Capoeta capoeta gracilis (Keyserling, 1891 گونه ای با ارزش اقتصادی متعلق به خانواده کپورماهیان بومی ایران است. این پژوهش به بررسی امکان القای رسیدگی جنسی سیاه ماهی با استفاده از هورمون اواپریم پرداخت. تعداد 4 ماهی مولد ماده و یک ماهی مولد نر برای این منظور انتخاب شده و هورمون اواپریم جهت القای رسیدگی در دو مرحله به مولدین ماهی ماده (با فاصله زمانی 12 ساعت) به ترتیب با مقادیر 1/0 و 4/0 میلی گرم بر کیلوگرم در مرحله اول و دوم در محل قاعده باله سینه ای تزریق شد. تزریق به مولدین نر یک مرتبه همزمان با تزریق دوم ماده ها با مقدری مشابه انجام شد. تخم ریزی در مدت کمتر از 48 ساعت پس از اولین تزریق اتفاق افتاده و تمام مولدین ماده به تزریق پاسخ مثبت نشان دادند. کمترین و بیشترین هماوری کاری ماهیها به ترتیب برابر 17/2473 و 51/23430 بود. نتایج این بررسی نشان داد هورمون اواپریم برای تکثیر مصنوعی سیاه ماهی مناسب می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تاثیر طول و قطر قلمه و هورمون اسید ایندول بوتیریک (IBA) بر تکثیر رویشی گونه بومی گز خزری (Tamarix androssowii)
محمدعلی قوام پور* سید عباس میرجلیلی محمد جعفری حسین آذرنیوند سیداکبر جوادیاین آزمایش با هدف بهینه سازی تکثیر رویشی گونه گز خزری، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با عامل نخست شامل طول قلمه (20-10، 30-20، 40-30 سانتی متر)، عامل دوم قطر قلمه (1-5/0، 5/1-1 و 2-5/1 سانتی متر) در پانزده تکرار در بهمن 1396 صورت پذیرفت. همچنین به منظور بررس أکثراین آزمایش با هدف بهینه سازی تکثیر رویشی گونه گز خزری، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با عامل نخست شامل طول قلمه (20-10، 30-20، 40-30 سانتی متر)، عامل دوم قطر قلمه (1-5/0، 5/1-1 و 2-5/1 سانتی متر) در پانزده تکرار در بهمن 1396 صورت پذیرفت. همچنین به منظور بررسی نقش هورمون اسید ایندول بوتیریک بر صفات رویشی گونه گز خزری آزمایش دیگری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با عامل نخست زمان خیساندن قلمه ها در محلول (یک و پنج دقیقه) و عامل دوم شامل غلظت هورمون (صفر، 500، 1500، 3000 قسمت در میلیون) در ده تکرار صورت گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین میانگین طول ریشه با مقدار 4/10 سانتی متر در تیمار طول قلمه 40-30 سانتی متری و کمترین مقدار در تیمار طول قلمه 20-10 سانتی متری با میانگین 6/7 سانتی متری مشاهده شد. همچنین بالاترین تعداد گل تشکیل شده با میانگین 1/3 و بالاترین میزان وزن تر گیاه با مقدار 3/42 گرم مربوط به تیمار طول قلمه 40-30 سانتی متری ثبت گردید. نتایج تجزیه واریانس تیمار قطر قلمه نشان داد که بیشترین تعداد ریشه، تعداد ساقه و بالاترین میانگین طول ریشه مربوط به تیمار قطر قلمه 1-5/0 سانتی متری بوده است. با افزایش قطر قلمه وزن تر گیاه نیز افزایش یافت. مدت زمان قرار گرفتن قلمه ها در محلول اسید ایندول بوتیریک تنها بر تعداد ساقه تولید شده در سطح 5 درصد معنی دار بوده و بر روی دیگر صفات مورد ارزیابی اثر معنی داری نداشته است. این در حالی است که غلظت هورمون بر روی صفات اندازه گیری شده همچون تعداد ریشه، تعداد ساقه، نسبت تعداد ساقه به ریشه و وزن تر گیاه در سطح پنج درصد اثر مثبت و معنی داری داشته است. به طور کلی می توان غلظت 3000 قسمت در میلیون محلول IBA را بهترین حالت در میان دیگر تیمارها دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تلاشی در جهت ریزازدیادی گونه نمدار در شرایط درون شیشهای
کمال قاسمی بزدی وحیده پیام نور مصطفی مهرداد اکرم احمدیزمینه و هدف: نمدار از جمله گونه‎های مورد تهدید در شمال ایران است که درصد بسیار ناچیزی از جنگل‎های شمال کشور را تشکیل می‎دهد. از آن‎جایی‎که بذور نمدار در جوانه‎زنی با مشکلاتی هم‎چون خواب دوگانه فیزیولوژیکی (جنین) و مکانیکی (پوشش سخت پریکارپ) ر أکثرزمینه و هدف: نمدار از جمله گونه‎های مورد تهدید در شمال ایران است که درصد بسیار ناچیزی از جنگل‎های شمال کشور را تشکیل می‎دهد. از آن‎جایی‎که بذور نمدار در جوانه‎زنی با مشکلاتی هم‎چون خواب دوگانه فیزیولوژیکی (جنین) و مکانیکی (پوشش سخت پریکارپ) روبه‎رو هستند، استفاده از روش‎های کاربردی نظیر کشت بافت می‎تواند در کشت، بازسازی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی موثر واقع شود. روش بررسی: این پژوهش با هدف تعیین مناسب‎ترین ریزنمونه و بهترین ترکیب هورمونی محیط کشت به منظور بهینه‎سازی ریزازدیادی گونه نمدار در شرایط درون شیشه‎ای انجام گرفت. ریزنمونه‎ها به صورت تصادفی از بهترین پایه‎های نمدار در جنگل توسکاستان گرگان جمع‎آوری و کشت گردیدند. یافته‎ها: داده‎های به ‎دست آمده با طرح کاملا تصادفی به وسیله نرم افزار MSTATC مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی، از بین یازده ریزنمونه مورد آزمایش، ساقه حاوی جوانه انتهایی فلس‎دار به عنوان مناسب‎ترین ریزنمونه و IBA با غلظت 1/0 میلی‎گرم بر لیتر به عنوان مناسب‎ترین ترکیب هورمونی محیط کشت در ساقه‎زایی در نظر گرفته شد. بحث و نتیجه‎گیری: امید می‎رود نتایج حاصله بتواند در تحقیقات کشت بافت و تکثیر و هم‎چنین در مطالعات پایه مولکولی در این گونه مفید واقع شود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - سطح هورمون تستوسترون مدیر عامل و ریسکپذیری شرکت
مهدی صفری گرایلی یاسر رضائی پیته نوئی محمد نوروزیتستوسترون یکی از مهمترین هورمونهای مردانه است که در شکلگیری ترکیب چهره و بروز ویژگیهای رفتاری افراد از جمله ریسکپذیری نقش موثری دارد. تحقیقات اخیر در حوزه حسابداری و مالی نیز از طریق سنجش سطح هورمون تستوسترون مدیرعامل، به شواهدی مبنی بر وجود ارتباط بین ویژگیهای بی أکثرتستوسترون یکی از مهمترین هورمونهای مردانه است که در شکلگیری ترکیب چهره و بروز ویژگیهای رفتاری افراد از جمله ریسکپذیری نقش موثری دارد. تحقیقات اخیر در حوزه حسابداری و مالی نیز از طریق سنجش سطح هورمون تستوسترون مدیرعامل، به شواهدی مبنی بر وجود ارتباط بین ویژگیهای بیولوژیکی مدیران عامل و تصمیمات اقتصادی شرکت دستیافتند. از این رو، در پژوهش حاضر تاثیر نسبت پهنا به بلندای چهره مدیر عامل، به عنوان یکی از معیارهای سنجش سطح تستوسترون بر ریسکپذیری شرکت مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، نمونهای متشکل از 49 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1394 انتخاب گردید و با بهرهگیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک دادههای تابلویی مورد آزمون قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان دادکه میزان بالای هورمون تستوسترون مدیر عامل، باعث افزایش ریسکپذیری شرکت میشود. یافته های تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای سرمایهگذاران، سازمان بورس اوراق بهادار و سایر ذینفعان اطلاعات حسابداری در امر تصمیمگیری مفید باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی تغییرات برخی از هورمونهای مولدین نر ماهی سفید(1901 Rutilus frisii kutum (Kamensky, در اثر غلظتهای تحت کشنده سم دیازینون
مجید محمد نژاد شموشکی مهدی سلطانی عیسی شریف پور محمد رضا ایمانپوردر ایـن تحقیـق آزمـایشـات به صورت ساکن( Static) و بر اساس روش استاندارد 1984TRC, به مدت 45 شبانه روز در اکواریومهایی با حجم آب180 لیتر و پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب از جمله pH، سختی کل، اکسیژن محلول و درجه حرارت به ترتیب برابر 2/8-7 pH=، سختی کل (3mg/l (CaCo3، اک أکثردر ایـن تحقیـق آزمـایشـات به صورت ساکن( Static) و بر اساس روش استاندارد 1984TRC, به مدت 45 شبانه روز در اکواریومهایی با حجم آب180 لیتر و پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب از جمله pH، سختی کل، اکسیژن محلول و درجه حرارت به ترتیب برابر 2/8-7 pH=، سختی کل (3mg/l (CaCo3، اکسیـژن بالای 7 میلیگرم در لیتر و درجه حرارت 2±15 درجه سانتیگراد انجام گـردیـد. میزان 50LC در 96 ساعت سم دیازینون برابر 4/0 میلیگرم در لیتر بدست آمد و مقادیر 10LC، 50LC و 90LC طی 96 ساعت و میزان حداکثر غلـظـت مجـاز (میزان h5096LC تقسیم بر10) به ترتیب برابر 193/0 ‚4/0، 831/0 و 004/0 میلیگرم در لیتر بدست آمد. سپس تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار شاهد، تیمار 1 با غلظت 106/0=1LC، تیمار 2 با غلظت 157/0=5LC و تیمار 3 با غلظت 04/0= MAC value تهیه و مولدین نر ماهی سفید برای مدت 45 روز تحت تاثیر غلظتهای فوق قرار گرفتند، بطوریکه هر کدام از تیمارها با 3 تکرار و 3 عدد مولد نر ماهی سفید در داخل 12 تانک وارد گردیدند. نتایج نشان داد که دیازینون باعث کاهش میزان هورمون تستوسترون و افزایش هورمون آدرنالین میگردد و از این لحاظ تفاوت معنی دار آماری بین تیمارهای مورد نظر مشاهده گردید )05/0(p< امـا هیچ تفاوت معنیدار آماری در میزان هورمون کورتیزول و نورآدرنالین در بین تیمـارهـای مورد بررسی مشاهده نگردید (5%<p) تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - اثر میدان های الکترومغناطیسی با فرکانس 50 هرتز روی غدد تناسلی و هورمون های جنسی موش نر نژاد NMRI
نفیسه پذیره وحیده سادات عباس نیا کیوان کرامتی بهمن دلالت داوود دورانیان -
حرية الوصول المقاله
9 - اثر تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر تکثیر درونشیشهای ارکید کاتاستوم و القای برونشیشهای پلیپلوییدی توسط کلشیسین در ارکید دندروبیوم
سیده سارا ذکی زاده بهزاد کاویانی داود هاشم آبادیارکیدها از پرفروشترین گلهای زینتی در جهان هستند که تولیدشان به صنعتی بزرگ در تجارت جهانی گل تبدیل شده است. به خاطر مزایای زیاد ریزازدیادی نسبت به سایر روشهای تولید، در این تحقیق به بررسی اثر تنظیمکننده-های رشد روی ریزازدیادی ارکید کاتاستوم (Catasetum sp.) پرداخته أکثرارکیدها از پرفروشترین گلهای زینتی در جهان هستند که تولیدشان به صنعتی بزرگ در تجارت جهانی گل تبدیل شده است. به خاطر مزایای زیاد ریزازدیادی نسبت به سایر روشهای تولید، در این تحقیق به بررسی اثر تنظیمکننده-های رشد روی ریزازدیادی ارکید کاتاستوم (Catasetum sp.) پرداخته شد. همچنین به منظور رسیدن به صفات مطلوب و بازارپسند در ارکید دندروبیوم (Dendrobium sp.) از القای پلیپلوییدی توسط کلشیسین استفاده گردید. در ریزازدیادی، پروتوکورم ارکید به عنوان ریزنمونه در محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف ایندول-3-بوتیریکاسید (IBA) (0، 1/0، 2/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر) و کینیتین (Kin) (0، 2/0، 5/0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر) کشت شدند. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد برگ و تعداد ریشه در گیاهچههای رشد یافته در محیط غنی -شده با 1 میلیگرم در لیتر Kin در ترکیب با 5/0 میلیگرم در لیتر IBA به دست آمد. در القای برونشیشهای پلی-پلوییدی، گیاهچههای کامل 5 ماههی دندروبیوم در بابل رآکتورهای پر شده با غلظتهای مختلف محلول کلشیسین (0، 05/0، 1/0 و 15/0 درصد) به مدت سه روز همراه با (NP-40) Nonident P-40 به عنوان سورفاکتانت، غوطهور شدند. آنالیز فلوسایتومتری آشکار کرد که گیاهچههای تتراپلویید با تیمار 15/0 درصد کلشیسین تولید شدند. بررسی صفات سایتولوژیکی و مورفولوژیکی، حضور تتراپلوییدی را در گیاهچههای تیمار شده با 15/0 درصد کلشیسین تایید کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی فراسنجه های خونی و هورمونهای تیروئیدی برههای آمیخته رومانف-مغانی تحت اثر تزریق بولدنون آندسیلینات و سطح پروتئین جیره غذایی
سعیده تیمور پور چقونگنش حسین عبدی بنمار بهرام فتحی آچاچلوئی جمال سیف دواتی رضا معصومیزمینه و هدف:بولدنون آندسیلینات یک استروئید آنابولیک است که باعث تحریک تولید پروتئین، کاهش نیازهای غذایی و افزایش بازده خوراک می شود. از طرفی، سطح بالای پروتئین جیره باعث افزایش فراهمی پروتئین و اسید های آمینه در بدن میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تزریق بولدنون آن أکثرزمینه و هدف:بولدنون آندسیلینات یک استروئید آنابولیک است که باعث تحریک تولید پروتئین، کاهش نیازهای غذایی و افزایش بازده خوراک می شود. از طرفی، سطح بالای پروتئین جیره باعث افزایش فراهمی پروتئین و اسید های آمینه در بدن میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تزریق بولدنون آندسیلینات و سطح پروتئین جیره غذایی بر روی فراسنجه های خونی و هورمونهای تیروئیدی برههای نر آمیخته رومانف-مغانی است.روش کار:این پژوهش با استفاده از ۲۰ رأس بره نر رومانف-مغانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل(2×2) با ۴ گروه آزمایشی و ۵ تکرار(بره) در هر گروه انجام شد. عوامل اصلی در این پژوهش اثر تزریق بولدنون آندسیلینات(عدم تزریق یا تزریق 5/0 میلیگرم بولدنون به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و سطح پروتئین جیره غذایی(12 یا 16 درصد ماده خشک) در طی مدت ۷۵ روز بود. خون گیری نیز بهصورت ماهانه طی 2 مرحله از تمامی برهها 3 ساعت پس از مصرف خوراک از رگ گردنی، به عمل آمد. متابولیت های خونی شامل آلبومین، پروتئین کل، کلسترول، تری گلیسیرید، نیتروژن اورهای خون، گلوکز و لیپوپروتئین با چگالی بالا(HDL) با استفاده از کیتهای آزمایشگاهی(شرکت پارس آزمون، ایران) به روش اسپکتروفتومتری و هورمون های تیروئیدی شامل تری یدو تیروزین و تیروکسین(پیشتاز طب ایران) با استفاده از دستگاه الیزا(Awareness, USA) اندازهگیری شد.یافته ها:نتایج نشان داد که غلظت نیتروژن اورهای خون در ماه اول(تزریق هورمون) تحت تأثیر عامل هورمون قرار گرفت و تزریق هورمون باعث کاهش معنی داری در غلظت نیتروژن اوره ای خون شد. غلظت پروتئین خون در پایان ماه اول(تزریق هورمون) به طور معنی داری افزایش یافت و در ماه دوم با قطع تزریق هورمون این اثر از بین رفت(05/0P). هم چنین میزان پروتئین کل سرم خون تحت تأثیر اثر متقابل هورمون با پروتئین قرار گرفت(05/0P). میزان تری گلیسیرید و کلسترول بهطور معنیداری با تزریق هورمون در ماه اول تغییر کرد (05/0P). عامل پروتئین اثر معنیداری بر غلظت گلوکز خون داشت. بر اساس آزمایشات انجامشده تزریق بولدنون و سطوح پروتئین اثر معنیداری بر روی غلظت ترییدوتیروزین(T3) و تیروکسین(T4) خون نداشت. نسبت غلظت T3به T4تحت تأثیر عوامل آزمایشی قرار نگرفت (05/0Pنتیجه گیری:بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که تزریق بولدنون آندسیلینات و استفاده از سطح پروتئین جیره غذایی متابولیسم پایه پروتئین در آمیخته های رومانف-مغانی را دچار تغییر می کند و انرژی بیشتری در بافت ها صرف سنتز و انباشت پروتئین و در نهایت افزایش حجم توده ماهیچه ای می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تاثیر عصاره هیدرو الکلی برگ زیتون بر روی میزان گنادوتروپین ها ،هورمون های جنسی و مراحلاسپرماتوژنز درموش صحرایی نر دیابتی
فاطمه معینی مختار مختاری اسفندیار شریفیمقدمه و هدف:افزایش قند خون منجر به بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در فعالیت های تولید مثلی میگردد. در این تحقیق تاثیر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون (Olea europaea) بر میزان گنادوتروپینها، هورمون های جنسی و نیز تغییرات بافت شناسی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز موش صحرایی نر دی أکثرمقدمه و هدف:افزایش قند خون منجر به بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در فعالیت های تولید مثلی میگردد. در این تحقیق تاثیر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون (Olea europaea) بر میزان گنادوتروپینها، هورمون های جنسی و نیز تغییرات بافت شناسی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز موش صحرایی نر دیابتی مورد بررسی قرار گرفت .مواد وروش ها:در این مطالعه تجربی 48 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-220 گرم به طور تصادفی به 6 گروه 8 تایی تقسیم و به مدت 21 روزمورد تیمارهای مختلف قرار گرفت. پس ازتهیه نمونه های خونی میزان هورمون های LHو FSH، تستوسترون و دی هیدروتستوسترون با استفاده از روش رادیو ایمونواسی (RIA) و تغییرات بافتی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز بررسی گردید. یافتهها:میزان هورمون های LHFSH، تستوسترون و دی هیدروتستوسترون در گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نسبت به گروههای کنترل و گروه شاهد داشت. هورمونهای LHو تستوسترون در گروه تجربی 3 و 4 نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنیداری نشان دادافزایش هورمونهایFSHو دی هیدروتستوسترون تنها در گروه تجربی4 نسبت به گروه کنترل دیابتی معنی دار بود. بررسی بافت شناسی بیضه نشان دادکه تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید، سرتولی و لایدیگ در گروه کنترل دیابتی نسبت به گروههای کنترل و شاهد کاهش معنیداری دارد، در حالی که در گروه تجربی 4 که علاوه بر دیابتی شدن، mg/kg500 عصاره دریافت کردند نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنیداری داشتنتیجه گیری:عصاره برگ زیتون اثرات جانبی دیابت را بر میزان گنادوتروپینها، هورمونهای جنسی و فرآیند اسپرماتوژنزکاهش میدهد و باعث بهبود عملکرد محور هورمونی هیپوفیز بیضه بهدنبال القای دیابت میشود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی سویه TD2، پروبیوتیک بومی ایران، بر میزان ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک در رت نر نژاد ویستار تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمن
سمانه یزدی پروانه جعفری ندا اکبریزمینه و هدف:هرنوع استرس چه فیزیکی و چه عصبی موجب افزایش در ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک (ACTH)وافزایش شدید ترشح کورتیزول میشودپروبیوتیکها احتمالاً میتوانند در کاهش اثرات مخرب استرس موثر باشند. هدف از این مطالعهبررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی سویه TD2بر میزان ترشح هو أکثرزمینه و هدف:هرنوع استرس چه فیزیکی و چه عصبی موجب افزایش در ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک (ACTH)وافزایش شدید ترشح کورتیزول میشودپروبیوتیکها احتمالاً میتوانند در کاهش اثرات مخرب استرس موثر باشند. هدف از این مطالعهبررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی سویه TD2بر میزان ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک در رت نر نژاد ویستار تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمناست.روش کار:برای انجام این تحقیق40 رتنر نژاد ویستار با سن و وزن تقریبی یکسان gr130-110 انتخاب شد. پس از 2 هفته دوره سازگاری، رتها به طور تصادفی در چهار گروه دهتایی شامل 2 گروه کنترل منفی (به مدت 21 روز با ml1 بافر فسفاتبا pHخنثی)، کنترل مثبت علاوه بر گاواژ روزانه با بافر، هر روز به مدت ۱۵ دقیقه بیحرکتی مزمن)، و2 گروه آزمون 1 (با گاواژهر روز پروبیوتیک)، آزمون 2 (علاوه بر پروبیوتیک، استرس نیز دریافت میکرد) تقسیم شدند. پس از طی شدن دوره آزمون، رتها با اتر بیهوش و سپس خونگیری از قلب آنها به عمل آمد. میزان هورمون ACTHبا استفاده کیت اندازهگیری شد. یافته ها:نتایج نشان داد که که در طی استرس میزان هورمون در گروه کنترل مثبت افزایش معنیداری نسبت به گروه کنترل منفی نشان داد. دریافت پروبیوتیک در آزمون 2، سبب کاهش معنیدار غلظت هورمون نسبت به گروه کنترل مثبت میگردد. میزان ترشح هورمون استرسی در گروه آزمون 1 حتی از گروه کنترل منفی که استرسی دریافت نکرده به صورت معنیداری کمتر بود.نتیجهگیری:نتایج نشان میدهد که مصرف پروبیوتیک میتواند اثرات منفی استرسهای مزمن و مقدار هورمون ACTHخون را به مقادیر قابل توجهی کم نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی تأثیر باسیلوس برویس پروبیوتیک بومی ایران بر ترشح هورمونهای تیروئیدیT3 و T4در رت نر نژاد ویستار تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمن
عفت عسکری مهر پروانه جعفری ندا اکبریمقدمه و هدف:پژوهشها نشان دادهاند که استرس اثرات مختلفی بر سیستم درونریز بدن دارد. قرارگیری در شرایط استرسزا موجب تغییردر سطوح هورمونهای تیروئیدی میشود. با توجه به نقش پروبیوتیکها در کاهش استرس، هدف از این مطالعه بررسی میزان اثرگذاری باسیلوس برویس، پروبیوتیک بومی أکثرمقدمه و هدف:پژوهشها نشان دادهاند که استرس اثرات مختلفی بر سیستم درونریز بدن دارد. قرارگیری در شرایط استرسزا موجب تغییردر سطوح هورمونهای تیروئیدی میشود. با توجه به نقش پروبیوتیکها در کاهش استرس، هدف از این مطالعه بررسی میزان اثرگذاری باسیلوس برویس، پروبیوتیک بومی ایران بر ترشح هورمونهای T3و T4در رتهای نر تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمن است.روش کار:در این مطالعه تجربی32 سر رت نر نژاد ویستار با سن ۴ هفته و وزن تقریبی ۱3۰-۱۱۰ گرمانتخاب و بهطور تصادفی در ۴ گروه، 2 گروه کنترل منفی و مثبت و 2 گروه آزمون تقسیمبندی شدند. گروه کنترلمنفی و مثبت روزانه ml۱ بافرPBS خنثی دریافت میکردند در حالیکه گروه کنترل مثبت درطول 21 روز به مدت۱۵ دقیقه تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمن قرار داده شدند. گروههای آزمون در طی مدت آزمون با بافر PBS حاوی پروبیوتیک به میزان گاواژ داده شدند در حالی که گروه آزمون مقدمه و هدف:پژوهشها نشان دادهاند که استرس اثرات مختلفی بر سیستم درونریز بدن دارد. قرارگیری در شرایط استرسزا موجب تغییردر سطوح هورمونهای تیروئیدی میشود. با توجه به نقش پروبیوتیکها در کاهش استرس، هدف از این مطالعه بررسی میزان اثرگذاری باسیلوس برویس، پروبیوتیک بومی ایران بر ترشح هورمونهای T3و T4در رتهای نر تحت شرایط استرس بیحرکتی مزمن است.روشکار:در این مطالعه تجربی۳2 سر رت نر نژاد ویستار با سن ۴ هفته و وزن تقریبی ۱3۰-۱۱۰ گرمانتخاب و بهطور تصادفی در ۴ گروه، 2 گروه کنترل منفی و مثبت و 2 گروه آزمون تقسیمبندی شدند. گروه کنترلمنفی و مثبت روزانه ml۱ بافرPBS خنثی دریافت میکردند در حالیکه گروه کنترل مثبت درطول 21 روز به مدت۱۵ دقیقه تحت شرایط استرس بیحرکتیمزمن قرار داده شدند. گروههای آزمون در طی مدت آزمون با بافر PBSحاوی پروبیوتیک به میزان گاواژ داده شدند در حالی که گروه آزمون 2 تنها در شرایط استرس قرار میگرفت. بعد از طی 21 روز، خونگیری از قلبرتها انجام شد و بعد از تهیه سرم، میزان ترشح هورمونهایT3 و T4با استفاده از روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت.یافته ها:نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که استرس سبب کاهش معنیدار میزان هورمون T4از 0008921/05071 0/0به mg/dl001288/00444/0میشود(0008/0= P Value). درحالیکه میزان هورمونT4در گروه آزمون1 در مقایسه با گروه کنترل منفی تفاوت معنیداری نشان نداد(0854/0= P Value). میزان ترشح هورمون T4در گروه آزمون ۲نسبت به گروه کنترل مثبت و آزمون 1 بهصورت معنیداری بیشتر بود(00۱/۰>P Value). بنابراین پروبیوتیک در شرایط استرس میزان ترشح هورمون T4را به صورت معنیداری افزایش میدهد. در مورد T3اختلاف معنیداری بین گروهها مشاهده نشد.نتیجه گیری:باسیلوس برویس پروبیوتیک سطح ترشح هورمون T4را درشرایط استرس در رتها افزایش میدهد. بنابراین نتایج این بررسی میتواند در بهکارگیری باسیلوس برویس بهعنوان یک عامل مؤثر در کنترل سطوح هورمونهای تیروئیدی نقش مهمی داشته باشد. تنها در شرایط استرس قرار میگرفت. بعد از طی 21 روز، خونگیری از قلبرتها انجام شد و بعد از تهیه سرم، میزان ترشح هورمونهایT3 و T4با استفاده از روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت.یافته ها:نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که استرس سبب کاهش معنیدار میزان هورمون T4از 0008921/05071 0/0به mg/dl001288/00444/0میشود(0008/0= P Value). درحالیکه میزان هورمونT4در گروه آزمون1 در مقایسه با گروه کنترل منفی تفاوت معنیداری نشان نداد(0854/0= P Value). میزان ترشح هورمون T4در گروه آزمون ۲نسبت به گروه کنترل مثبت و آزمون 1 بهصورت معنیداری بیشتر بود(00۱/۰>P Value). بنابراین پروبیوتیک در شرایط استرس میزان ترشح هورمون T4را به صورت معنیداری افزایش میدهد. در مورد T3اختلاف معنیداری بین گروهها مشاهده نشد.نتیجه گیری:باسیلوس برویس پروبیوتیک سطح ترشح هورمون T4را درشرایط استرس در رتها افزایش میدهد. بنابراین نتایج این بررسی میتواند در بهکارگیری باسیلوس برویس بهعنوان یک عامل مؤثر در کنترل سطوح هورمونهای تیروئیدی نقش مهمی داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - مقایسه ی تأثیر تزریق سه مرحله ای عصاره غده هیپوفیز و هورمون LHRHa2با تزریق دو مرحله ای عصاره هیپوفیز بربرخی شاخص های بافتی، تولید مثلی واستروئیدهای جنسی مولدین نر و ماده شیربت Arabibarbus grypus
حدیده معبودی نرگس جوادزاده علی سواری محمد تقی آژیرزمینه و هدف:ماهی شیربت یکی از گونه های با ارزش اقتصادی از ماهیان بومی استان خوزستان می باشدهدف از این مطالعه مقایسه تأثیر آنالوگ عصاره هیپوفیز و هورمون LHRHa2به روش سه مرحله ای، با عصاره هیپوفیز به روش دو مرحله ای بر شاخصهای بافتی، تولیدمثلی و هورمون های استروژن، پروژس أکثرزمینه و هدف:ماهی شیربت یکی از گونه های با ارزش اقتصادی از ماهیان بومی استان خوزستان می باشدهدف از این مطالعه مقایسه تأثیر آنالوگ عصاره هیپوفیز و هورمون LHRHa2به روش سه مرحله ای، با عصاره هیپوفیز به روش دو مرحله ای بر شاخصهای بافتی، تولیدمثلی و هورمون های استروژن، پروژسترن و تستوسترون مولدین نر و ماده این گونه می باشد.روش کار:به این منظور 50 قطعه ماهی مولد شیربت در 4 تیمار(40 قطعه به روش سه مرحله ای و 10 قطعه به روش دو مرحله ای) مورد مطالعه قرار گرفتند. تیمار شاهد mg/kg4 عصاره هیپوفیز، تیمار اول mg/kg4 هیپوفیز وµg/kg LHRHa23، تیمار دوم mg/kg4هیپوفیز وµg/kg LHRHa27 و تیمار سوم mg/kg4هیپوفیز وµg/kg LHRHa210دریافت نمودند. از مولدین صید شده قبل و بعد از تزریق خون گیری به روش الایزا، هورمون های تستوسترون، پروژسترون و 17-بتا استرادیول سرم خون، اندازه گیری شده. سپس با انجام تخم کشی دستی(مالشی) مولدین نر و ماده میزان جواب دهی ثبت گردید. پس از 24 ساعت ماهی ها کالبد شکافی شده وضعیت ظاهری گنادها و وزن گنادها و کبد آن ها جهت تعیین تغییرات ماکروسکوپی و شاخص های گنادوسوماتیک و هپاتوسوماتیک اندازه گیری گردید.یافته ها:نتایج در 4 تیمار نشان داد که میزان هورمون های استروئیدی(E2, P,T)، درصد جواب دهی و شاخص گنادوسوماتیک و هپاتوسوماتیک مولدین ماده در تیمار دوم(تزریق سه مرحله ای) با مقادیر 3/02/5، 05/044/0و 04/09/2 نانوگرم در میلی لیتر90% ،28% و %5/3 دارای افزایش معنی داری نسبت به تزریق دو مرحله ای و سایر تیمارها دارد(05/0p) و نتیجه مشابهی در مولدین نر به دست آمد. تغییر مورفولوژیک در گنادها مشاهده نگردید و در همه تیمارها بیضه و تخمدان بالغ بودند.نتیجه گیری:روش تزریق سه مرحله ای و دوز ترکیبی به کار رفته در تیمار دوم روش و غلظت مناسب تری نسبت به عصاره هیپوفیز جهت القائ مولدین نر، تولید اسپرم، القائ مولدین ماده و تولید تخمک با کیفیت بالاتر می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون بر روی میزان گنادوتروپین ها، هورمون های جنسی و مراحل اسپرماتوژنز در موش صحرایی نر دیابتی
فاطمه معینیمقدمه و هدف:افزایش قند خون منجر به بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در فعالیت های تولید مثلی میگردد. در این تحقیق تاثیر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون (Olea europaea) بر میزان گنادوتروپینها، هورمون های جنسی و نیز تغییرات بافت شناسی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز موش صحرایی نر دی أکثرمقدمه و هدف:افزایش قند خون منجر به بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در فعالیت های تولید مثلی میگردد. در این تحقیق تاثیر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون (Olea europaea) بر میزان گنادوتروپینها، هورمون های جنسی و نیز تغییرات بافت شناسی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز موش صحرایی نر دیابتی مورد بررسی قرار گرفت .مواد وروش ها:در این مطالعه تجربی 48 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-220 گرم به طور تصادفی به 6 گروه 8 تایی تقسیم و به مدت 21 روزمورد تیمارهای مختلف قرار گرفت. پس ازتهیه نمونه های خونی میزان هورمون های LHو FSH، تستوسترون و دی هیدروتستوسترون با استفاده از روش رادیو ایمونواسی (RIA) و تغییرات بافتی بیضه در مراحل اسپرماتوژنز بررسی گردید. یافتهها:میزان هورمون های LHFSH، تستوسترون و دی هیدروتستوسترون در گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نسبت به گروههای کنترل و گروه شاهد داشت. هورمونهای LHو تستوسترون در گروه تجربی 3 و 4 نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنیداری نشان دادافزایش هورمونهایFSHو دی هیدروتستوسترون تنها در گروه تجربی4 نسبت به گروه کنترل دیابتی معنی دار بود. بررسی بافت شناسی بیضه نشان دادکه تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید، سرتولی و لایدیگ در گروه کنترل دیابتی نسبت به گروههای کنترل و شاهد کاهش معنیداری دارد، در حالی که در گروه تجربی 4 که علاوه بر دیابتی شدن، mg/kg500 عصاره دریافت کردند نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنیداری داشتنتیجه گیری:عصاره برگ زیتون اثرات جانبی دیابت را بر میزان گنادوتروپینها، هورمونهای جنسی و فرآیند اسپرماتوژنزکاهش میدهد و باعث بهبود عملکرد محور هورمونی هیپوفیز بیضه بهدنبال القای دیابت میشود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی TD2پروبیوتیک بومی ایران بر میزان ترشح هورمون کورتیکوسترون در رت نر نژاد ویستار تحت شرایط استرسبیحرکتی مزمن
زهرا سلطانی پروانه جعفری حمید رضا آزادگان قمیزمینه وهدف:استرس باعث افزایش ترشح کورتیزول از غدهی فوق کلیوی میشود. این هورمون در استرسهای طولانی مدت، آسیب شدیدی به بدن زده و زمینه ساز ابتلا به بسیاری از بیماریها میباشد. پروبیوتیکها احتمالاً میتوانند در کاهش اثرات مخرب استرس موثر باشند. هدف از این تحقیق بررسی أکثرزمینه وهدف:استرس باعث افزایش ترشح کورتیزول از غدهی فوق کلیوی میشود. این هورمون در استرسهای طولانی مدت، آسیب شدیدی به بدن زده و زمینه ساز ابتلا به بسیاری از بیماریها میباشد. پروبیوتیکها احتمالاً میتوانند در کاهش اثرات مخرب استرس موثر باشند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی TD2بر میزان کورتیکوسترون در رت نر تحت شرایط استرسبیحرکتی مزمناست.روش کار:برای انجام این تحقیق40 سر موش رتنر نژاد ویستار با سن و وزن تقریبی یکسان gr130-110 انتخاب شد. پس از 2 هفته دوره سازگاری، رتها به طور تصادفی در چهار گروه دهتایی شامل 2 گروه کنترل منفی (به مدت 21 روز با ml1 بافر فسفات، کنترل مثبت علاوه بر گاواژ روزانه با بافر، هر روز به مدت ۱۵ دقیقه بیحرکتی مزمن)، و2 گروه آزمون 1 (با گاواژ هر روز پروبیوتیک)، آزمون 2 (علاوه بر پروبیوتیک، استرس نیر دریافت میکرد) تقسیم شدند. پس از طی شدن دوره آزمون، رتها با اتر بیهوش و سپس خونگیری از قلب آنها به عمل آمد. میزان هورمون با استفاده کیت اندازهگیری شد.یافته ها:نتایج حاصله از این آزمون و مقایسه 2 گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد که استرس سبب افزایش معنیدار میزان هورمون نیز همچنین، مشخص گردید که دریافت پروبیوتیک در گروه آزمون 2 دریافت کننده استرس، سبب کاهش معنیدار غلظت هورمون تا نسبت به گروه کنترل مثبت میگردد. بررسی نشان داد که در این گروه میزان هورمون تفاوت معنیداری با گروه کنترل منفی نداشت.نتیجهگیری: نتایج این آزمون نشان میدهد که مصرف لاکتوباسیلوس کازئی TD2میتواند از اثرات منفی استرسهای مزمن کاسته و سطوح کورتیکوسترون خون را به مقادیر قابل توجهی کاهش دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی اثر عصاره اتانولی و هگزانی گیاه خارخاسک(Tribulus terrestris) بر روی کیفیت اسپرم و بافت شناسی بیضه های موش نر رت
بیتا بهبودیان مجید پور سلطانیزمینه و هدف:حدود 10 درصد مردان مشکل جنسی و ناباروری دارند. امروزه تحقیقات زیادی در رابطه با ناباروری و اثرات گیاهان دارویی بر آن صورت گرفته است. عصاره آبی خارخاسک دارای استروئیدهای ساپونین و پرودیوسین است که توانایی افزایش هورمون های جنسی به ویژه هورمون تستوسترون را دار أکثرزمینه و هدف:حدود 10 درصد مردان مشکل جنسی و ناباروری دارند. امروزه تحقیقات زیادی در رابطه با ناباروری و اثرات گیاهان دارویی بر آن صورت گرفته است. عصاره آبی خارخاسک دارای استروئیدهای ساپونین و پرودیوسین است که توانایی افزایش هورمون های جنسی به ویژه هورمون تستوسترون را دارد. هدف از این پژوهش بررسیاثر عصاره اتانولی و هگزانی گیاه خارخاسک(Tribulusterrestris) بر روی کیفیت اسپرم و بافت شناسی بیضه های موش نر رت می باشد.روش کار:در تحقیق حاضر عصاره های هگزانی و اتانولی 80% گیاه خارخاسک تهیه و به دو دسته موش و هر دسته مشتمل بر 4 گروه 8 تایی عصاره هایی با دوز های 5، 10و 20 میلی گرم بر وزن بدن خورانده شدند. پس از گذشت 45 روز از تیمار، اسپرم و بافت بیضه سرم خونی موش ها جهت بررسی های بیوشیمیایی و بافت شناسی نمونه برداری گردید.یافته ها:عصاره های هگزانی به مقدار کمی بر میزان هورمون های جنسی و تعداد اسپرم موثر بود ولی عصاره اتانولی میوه خارخاسک نه تنها باعث افزایش هورمون های جنسی لوتئینی و تستوسترون می شود بلکه باعث افزایش فعالیت اسپرم سازی در لولههای اسپرم ساز و تغییر بافتی در بیضه ها گردید. تیمار بر وزن بدن و وزن اندام های مختلف از جمله وزن بیضه ها و اپی دیدیم موثر نبود.نتیجه گیری: عصاره اتانولی خارخاسک موجب افزایش هورمون جنسی و فعالیت اسپرم سازی می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تاثیر تاموکسیفن و کوهوش سیاه (Actaea racemosa) برتغییرات سطوح هورمون های استروئیدی جنسی و بلوغ تخمک های ماهی ماده بالغ گورامی سه خال(Trichogaster trichopterus) از خانواده (Osphronemidae)
محسن باقری طاهره ناجی همایون حسین زاده صحافیزمینه و هدف: یکی از سرطان های شایع در سنین یائسگی سرطان سینه می باشد . برای کنترل علائم یائسگی در زنان مبتلا به سرطان سینه با توجه اینکه هورمون تراپی منع مصرف دارد درمان های جایگزینی ازجمله فیتواسترژن تراپی می توان در نظر گرفت . کوهوش سیاه یک گیاه فیتواستروژن است که در أکثرزمینه و هدف: یکی از سرطان های شایع در سنین یائسگی سرطان سینه می باشد . برای کنترل علائم یائسگی در زنان مبتلا به سرطان سینه با توجه اینکه هورمون تراپی منع مصرف دارد درمان های جایگزینی ازجمله فیتواسترژن تراپی می توان در نظر گرفت . کوهوش سیاه یک گیاه فیتواستروژن است که در کنترل علائم یائسگی کاربرد دارد . هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر تاموکسیفن با گیاه کوهوش سیاه بر فراساختار بافت تخمدان و تغییرات هورمون های جنسی در ماهی ماده بالغ گورامی سه خال است .مواد و روش ها: در این پژوهش تعداد 120 قطعه ماهی ماده بالغ گورامی سه خال در ۸ تیمار با گروه های کنترل شامل کنترل ۱ (دست نخورده) و کنترل ۲ (حلال،اتانول 60 درصد) و تیمارهای دریافت کننده دوزهای10،50،100 میلی گرم بر کیلوگرم از داروی تاموکسیفن و 100، 50، 10 میلی گرم بر کیلوگرم از عصاره هیدروالکلی کوهوش سیاه تقسیم شدند. کلیه تزریق ها در ۱۰ نوبت و به صورت یک روز در میان به مدت بیست روز و به صورت تزریق به مقدار 02/0 میلی لیتر بین عضله باله پشتی و خط جانبی انجام گرفت. در پایان پس از بیهوش نمودن ماهیان، ساختار بافت شناسی تخمدان و هورمون های جنسی در گروه های تیمار و کنترل بررسی شد.نتایج : عصاره کوهوش سیاه موجب کاهش سطح هورمون های 17-بتا استرادیول و تستسترون شد. تاموکسیفن باعث کاهش سطح هورمون های 17-بتا استرادیول و تستسترون و پروژسترون شد . بررسی تصویر های میکروسکوپ نوری والکترونی نشان داد تاموکسیفن و کوهوش سیاه هر دو اثر برمهاری بر بلوغ تخمک داشتند .نتیجه گیری: بررسی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که عصاره گیاه کوهوش سیاه و تاموکسیفن موجب کاهش بلوغ تخمک می گردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - مقایسه تاثیر داروی هالوپریدول و عصاره اتانولی برگ گیاه توت سفید (Morus alba L.) بر هورمون های استروئیدی و فراساختار بافت تخمدان در ماهی ماده گورامی سه خال بالغ (Trichogaster tricopterus
ملیکا اورعی طاهره ناجی همایون حسین زاده صحافیزمینه و هدف: هدف این مطالعه تاثیر هالوپریدول وعصاره توت سفید بر هورمون های استروئیدی و فراساختار بافت تخمدان در ماهی ماده گورامی سه خال بالغ است. مواد و روش ها: تعداد 120 قطعه ماهی ماده بالغ گورامی سه خال از کارگاه پرورش ماهیان تهیه و پس از آماده سازی آکواریوم ها در 8 گ أکثرزمینه و هدف: هدف این مطالعه تاثیر هالوپریدول وعصاره توت سفید بر هورمون های استروئیدی و فراساختار بافت تخمدان در ماهی ماده گورامی سه خال بالغ است. مواد و روش ها: تعداد 120 قطعه ماهی ماده بالغ گورامی سه خال از کارگاه پرورش ماهیان تهیه و پس از آماده سازی آکواریوم ها در 8 گروه شاهد و کنترل حلال و سه گروه دوزهای mg/kg 0.05، 0.1، 0.2 داروی هالوپریدول و سه گروه دوزهای mg/kg 50، 100، 200 عصاره توت سفید تقسیم شدند. تزریق ها در 10 نوبت و به صورت یک روزبه مدت 20 روزو به مقدار 0.02 انجام شد. در پایان ماهیها یوتانازی و شاخص گنادوسوماتیک، هورمون های استروئیدی و فراساختار بافت تخمدان در گروه های تیمار و کنترل بررسی شد.نتایج: داروی هالوپریدول در همه دوزها موجب کاهش معنی دار شاخص گنادوسوماتیک، هورمون های 17 بتا استرادیول و 17 هیدروکسی پروژسترون گردید(0.05>P) و برهورمون تستوسترون تاثیر معنی داری نداشت(0.05P>). در حالی که عصاره برگ توت سفید موجب افزایش شاخص گنادوسوماتیک و هورمون های استروئیدی شد(0.05>P).نتیجه گیری: با افزایش دوز هالوپریدول سطح شاخص گنادوسوماتیک و بتا استرادیول کاهش یافت ولی این اثرات وابسته به دوز نبود. همچنین تجویز عصاره اتانولی برگ توت سفید نسبت به هالوپریدول، تأثیر مخرب کمتری بر سطح هورمونهای جنسی و شاخص گنادوسوماتیک نشان داد. به نظر می رسد دوز mg/kg200-50 دوز کافی و مناسبی برای مشاهده اثرات جنسی گیاه برگ توت نمی باشند و بهتر است دوزهای بالاتر تجویز شوند تا با افزایش غلظت فلاونوئید ها اثرات وابسته به دوز بهتر مشاهده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - مقایسه اندازه بدن و هورمون های استروئیدی فیل ماهی (Huso hus) ماده براساس وضعیت اکوژنسیته گناد در سونوگرافی
رقیه بهره ور محمد رضا قمی مهدی سهراب نژادزمینه و هدف: فیلماهی از مهم ترین گونه های با ارزش ماهیان خاویاری می باشد. آگاهیاز کیفیت گناد،لازمه موفقیت در امر پرورش و تکثیر این ماهی است.تحقیق حاضر با هدف بررسی اختلاف طول، وزن و هورمون های استروئیدی براساس اکوژنسیته مشاهده شده از گناد در سونوگرافی، بر روی 20 قطعه فی أکثرزمینه و هدف: فیلماهی از مهم ترین گونه های با ارزش ماهیان خاویاری می باشد. آگاهیاز کیفیت گناد،لازمه موفقیت در امر پرورش و تکثیر این ماهی است.تحقیق حاضر با هدف بررسی اختلاف طول، وزن و هورمون های استروئیدی براساس اکوژنسیته مشاهده شده از گناد در سونوگرافی، بر روی 20 قطعه فیل ماهی پرورشی 4 ساله ماده انجام پذیرفت. روش کار: ماهیان مورد زیستسنجی و آنالیز خونی قرارگرفتند.جهت سونوگرافی از دستگاه SonoAce R3 با فرکانس 8-9 مگا هرتز استفاده و سنجش هورمونی به روشرادیوایمنوواسی انجام شد. یافته ها:میانگین وزن کل، طول کل و طول استاندارد به ترتیب 96/9 کیلوگرم، 45/114 سانتی متر، 65 /101 سانتی متر و میانگین هورمون های 17بتا-استرادیول،تستوسترون، 17آلفا-20بتا-دی هیدروکسیپروژسترون، به ترتیب 49/0، 28/0 و 7/41 نانوگرم بر میلی لیتر به دست آمد. نتایج نشان داد که بین میانگین پارامترهای مورفومتریک در رنگ های مختلف گناد در مشاهدات سونوگرافی، اختلاف معناداری وجود نداشت(05/0p>) ولی بین میانگین آن ها با توجه به حجم های مختلف گناد در مشاهدات سونوگرافی، اختلاف معنادار بوده(05/0p<) به طوری که ماهیان با میانگین بیشتری از پارامترهای مورفومتریک، حجم گناد خوبی را در مشاهدات سونوگرافی نشان دادند. بین میانگین هورمون ها به تفکیک حجم و رنگ گناد، اختلاف معنادارنبوده است(05/0p>). نتیجه گیری:با توجه به این که ماهیان بزرگ تر از حجم گناد مطلوب در مشاهدات سونوگرافی برخوردار بودند، لذا جداسازی و نگهداری ماهیان درشت تر در سن پائین برای تبدیل به مولد جهت جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه می تواند سودمند باشد. هم چنین سنجش هورمون در این سن، نمی تواند در بررسی وضعیت اکوژنسیته گناد موثر واقع گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تاثیر ترکیبات مهارکننده هورمون جوانی روی پوره سن پنجم سن گندم در شرایط آزمایشگاهی
فاطمه کافی فراشاه رضا وفایی شوشتری حسین فرازمند غلامرضا گل محمدی الهام صنعتگرسن گندم، Eurygaster integriceps Puton (Hemiptera:Scutelleridae)، یکی از عوامل اصلی محدود کننده تولید گندم در ایران و بعضی کشورهای همسایه است. تغذیه از شیره برگ، ساقه و دانه توسط پوره ها و حشرات بالغ منجر به ایجاد خسارات کمی و کیفی زیادی به محصول گندم می شود. متاسفانه ا أکثرسن گندم، Eurygaster integriceps Puton (Hemiptera:Scutelleridae)، یکی از عوامل اصلی محدود کننده تولید گندم در ایران و بعضی کشورهای همسایه است. تغذیه از شیره برگ، ساقه و دانه توسط پوره ها و حشرات بالغ منجر به ایجاد خسارات کمی و کیفی زیادی به محصول گندم می شود. متاسفانه استفاده از آفت کش ها مهم ترین راه کنترل این آفت می باشد، بنابراین یافتن راه هایی که استفاده از سموم را محدود کند مورد توجه است. پریکاسن یک مهارکننده هورمون جوانی است که روی اجسام آلاتای گونه های حشرات اثر سمیت سلولی داشته و منجر به مرگ سلول های تولیدکننده هورمون جوانی می شود. در مطالعات آزمایشگاهی اثر پریکاسن I و II با غلظت های مختلف (20، 25، 32، 40 و 50 میکروگرم) و استن خالص (شاهد) روی سن پنجم پورگی به روش موضعی و بر سطح پشتی بدن حشره بررسی شد. نتایج آزمایش نشان داد، درصد مرگ و میر پوره ها با افزایش غلظت پریکاسن I و II افزایش یافت، به نحوی که بالاترین میزان تلفات پورگی (50 درصد) در غلظت 50 میکروگرم پریکاسن II مشاهده شد. تیمار پوره ها با پریکاسن I و II منجر به مشاهده تغییر شکل حشرات در سن پنج پورگی و حشرات کامل شد. این تغییرات شامل تغییر شکل در بال ها و بال پوش ها و گاه حفظ کوتیکول قدیم بود. افزایش طول دوره پورگی از دیگر تغییرات ایجاد شده بر اثر استفاده از پریکاسن بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - تاثیر تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و مصرف مکمل کراتین بر غلظت سرمی میوستاتین و هورمون رشد ورزشکاران پرورش اندام مرد
شاهین ریاحی ملایری امید سلیمانی قلعه مطهره قانع علی شریعت حامد عقبای مریم تختیهدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتى با محدودیت جریان خون و مصرف کراتین بر مقادیر سرمی میوستاتین و هورمون رشد در بدنسازان مرد بود.روش شناسی: 36 مرد بدنساز با میانگین سنی ۶۳/۲۲ سال به سه گروه مساوی 12 نفری، که شامل گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و م أکثرهدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتى با محدودیت جریان خون و مصرف کراتین بر مقادیر سرمی میوستاتین و هورمون رشد در بدنسازان مرد بود.روش شناسی: 36 مرد بدنساز با میانگین سنی ۶۳/۲۲ سال به سه گروه مساوی 12 نفری، که شامل گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و مصرف مکمل کراتین، گروه تمرین مقاومتی و دارونما و گروه مصرف کراتین بود، تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه80 دقیقهای، به صورت ایستگاهی و دایرهای اجرا شد. شدت تمرین 40-30 درصد یک تکرار بیشینه در هرجلسه تمرین بود. مکمل کراتین نیز به مدت هشت هفته، هر پنج روز در میان و روزانه به میزان 20 گرم مصرف شد. یافته ها: نتایج نشان داد که غلظت سرمی هورمون رشد، قدرت و حجم عضلانی پس از هشت هفته تمرین محدودیت جریان خون و مصرف کراتین افزایش معنیداری داشت (p=0.003) در حالیکه غلظت سرمی میوستاتین کاهش معنیداری داشت (0.002=P). نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین با شدت پایین و تحت شرایط محدودیت جریان خون و مصرف کراتین، حتی در کوتاه مدت نیز میتواند باعث افزایش قدرت و حجیم سازی قابل توجه عضلانی شود و علاوه بر آن، باعث افزایش غلظت سرمی هورمون رشد و کاهش میوستاتین شود. بنابراین پیشنهاد میشود ورزشکاران در تمرینات خود با پروتکل مشابه برای بهبود قدرت و افزایش حجیمسازی استفاده کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - اثر ترتیب حرکات طی یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول و نسبت بین آنها در مردان جوان تمرین نکرده
یاسر کاظم زاده پگاه هوشنگی حدیث حدادهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آرایش مختلف حرکات در تمرین مقاومتی بر پاسخ هورمون های کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی بود.روش شناسی: تعداد 12 مرد جوان سالم 19 تا 25 سال که هیچ گونه سابقه تمرین با وزنه را نداشتند به صورت تصادفی در 3 جلسه فعالیت مقاومتی با أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آرایش مختلف حرکات در تمرین مقاومتی بر پاسخ هورمون های کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی بود.روش شناسی: تعداد 12 مرد جوان سالم 19 تا 25 سال که هیچ گونه سابقه تمرین با وزنه را نداشتند به صورت تصادفی در 3 جلسه فعالیت مقاومتی با اعمال یکسان متغیرهای تمرین شرکت کردند. با فاصله 1 هفته آزمودنی ها سه جلسه فعالیت مقاومتی را اجرا کردند. در اولین جلسه حرکات به صورت بالاتنه-پایین تنه، جلسه دوم با ترتیب عکس و جلسه سوم به صورت یک درمیان انجام شد. 15 دقیقه قبل و بلافاصله پس از پایان هر سه جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی از آزمودنی ها نمونه گیری خون به عمل آمد و مقادیر هورمونهای کورتیزول و تستوسترون اندازه گیری و نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح 0.05 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تغییر در ارایش حرکات تغییری در پاسخ کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی ایجاد نمی کند (به ترتیب، P=0.118 و P=0.344) اما تغییر در ترتیب حرکات در زمانی که آرایش حرکات به صورت یک درمیان از حرکات بالا تنه و پایین تنه بود، دارای بهترین نسبت بین کورتیزول و تستوسترون بود (P=0.028).نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد تغییر در ترتیب حرکات به صورت انجام حرکات به صورت یک حرکت بالاتنه و یک حرکت پایین تنه میتواند نسبت بین غلظت های تستوسترون به کورتیزول را در پایان یک جلسه تمرین بهبود بخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - کاربرد هورمون بتااسترادیول با هدف افزایش تحمل تنش به شوری در ژنوتیپ های سیبزمینی (Solanum tuberosum L)
فهیمه جی دار رسول اصغری زکریا ناصر زارع داوود حسن پناه لیلا غفارزاده نمازیاین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، أکثراین آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، 50 و 100 میلیمولار کلرید سدیم) و هورمون بتااسترادیول در سه سطح (صفر، 12-10 و 6-10 مولار) به صورت فاکتوریل در کرتهای اصلی، و 10 ژنوتیپ سیبزمینی در کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد ارتفاع بوته، تعداد و وزن غده چه در بوته، وزن متوسط غدهچه، محتوی آنزیمهای آنتیاکسیدان در ژنوتیپهای مورد بررسی تحت تاثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول قرار گرفتند. به طوری که با افزایش میزان مصرف بتااسترادیول از 12-10 به 6-10 مولار، تعداد و وزن غدهچه در بیشتر ژنوتیپ های مورد مطالعه افزایش یافت ولی مقدار این افزایش در بین ژنوتیپها متفاوت بود. ژنوتیپ های G5 و G6 به ترتیب با میانگین 7.85 و 7.83غده چه، بالاترین تعداد غدهچه در بوته را در سطح 6-10 مولار بتااسترادیول به خود اختصاص دادند. کمترین مقدار صفت مذکور نیز با میانگین 3.66 غده چه بدون اختلاف معنیدار با ژنوتیپهای G8 و G9 به ژنوتیپ G10 تعلق داشت. با افزایش سطح شوری میزان آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پلی فنل اکسیداز و قندهای محلول افزایش یافت. در هر سه سطح شوری مصرف بتااسترادیول به طور معنیداری باعث افزایش میزان این آنزیمها شد. بالاترین میزان این آنزیمها در سطح شوری 100 میلی مولار و با مصرف 12-10 یا 6-10 مولار بتااسترادیول مشاهده شد. در این تحقیق کاربرد بتااسترادیول بسته به ژنوتیپ توانست اثر شوری را بر خصوصیات کمّی و کیفی سیبزمینی تعدیل نماید. در کل، در این مطالعه ژنوتیپهای G5 و G6 در شرایط تنش شوری به طور نسبی از تعداد و وزن غدهچه در بوته بالایی برخوردار بودند، بنابراین گزینش این ژنوتیپها برای برنامههای به نژادی آتی توصیه می شود. همچنین، این دو ژنوتیپ در سطوح 12-10 و 6-10 مولار بتااسترادیول بیشترین تعداد و وزن غده چه در بوته را به خود اختصاص دادند که نشان میدهد این ژنوتیپها در مقایسه با دیگر ژنوتیپهای مورد بررسی از پتانسیل ژنتیکی بالایی برای مصرف این هورمون برخوردارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - القای تولیدمثل در ماهی سوف معمولی (Sander lucioperca) با استفاده از هورمونهای هیپوفیز، hCG و LHRHa2
سمانه پورسعیداین مطالعه با هدف القای تولیدمثلی ماهی سوف معمولی (Sander lucioperca) با استفاده از هورمونهای مختلف انجام پذیرفت. برای این مطالعه، مولدین در 4 تیمار هورمونی مورد تزریق قرار گرفتند بهطوریکه در هر گروه 4 مولد با استفاده از هورمونهای عصاره غده هیپوفیز (در دو مرحله 5/1 أکثراین مطالعه با هدف القای تولیدمثلی ماهی سوف معمولی (Sander lucioperca) با استفاده از هورمونهای مختلف انجام پذیرفت. برای این مطالعه، مولدین در 4 تیمار هورمونی مورد تزریق قرار گرفتند بهطوریکه در هر گروه 4 مولد با استفاده از هورمونهای عصاره غده هیپوفیز (در دو مرحله 5/1 و 5/4 میلیگرم بر کیلوگرم)، LHRHa2 (در دو مرحله 5/3 و 10 میکروگرم بر کیلوگرم)، hCG (در دو مرحله 150 و 500IU/kg ) و سرم فیزیولوژی (کنترل) تزریق شدند. نتایج نشان داد همه ماهیان نر و ماده وحشی تیمارهای عصاره غده هیپوفیز و LHRHa2 به تزریق هورمونی پاسخ داده، در حالیکه در مولدین ماده وحشی تزریق شده با hCG و پرورشی تزریق شده با hCG و عصاره غده هیپوفیز، 75 درصد به هورمونتراپی پاسخ داده و هیچ مولد پرورشی به تزریق LHRHa2 جواب مثبت ندادند. در ارتباط با پارامترهای تعیین شده در تکثیر شامل تعداد در گرم تخمک و هماوری کاری، اختلاف معنیداری در مولدین تحت تیمارهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به نتایج کسب شده از این پژوهش بهنظر میرسد هورمونهای عصاره غده هیپوفیز و hCG برای القای تکثیر مصنوعی ماهی سوف معمولی دارای کارایی بالایی بوده و قابل توصیه برای این امر میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - تأثیر هم زمان دورههای نوری و جیره غذایی بر میزان رشد و تبدیل بچه ماهی پار به اسملت در ماهی آزاد دریای خزر
معصومه بحرکاظمی فرهاد جوانی محمدتقی فرهادیبهمنظور بررسی تأثیر همزمان دوره‎های نوری و رژیم غذایی بر میزان رشد و سرعت تبدیل بچه ماهیان پار به اسملت در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius)، بچه ماهیان با میانگین وزن 13/0±85/5 گرم بهمدت 110 روز در معرض 4 دوره نوری شامل 24 ساعت روشنایی (24L:0D)، 1 أکثربهمنظور بررسی تأثیر همزمان دوره‎های نوری و رژیم غذایی بر میزان رشد و سرعت تبدیل بچه ماهیان پار به اسملت در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius)، بچه ماهیان با میانگین وزن 13/0±85/5 گرم بهمدت 110 روز در معرض 4 دوره نوری شامل 24 ساعت روشنایی (24L:0D)، 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی (16L:8D)، 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی (12L:12D) و 8 ساعت روشنایی و 16 ساعت تاریکی (8L:16D) قرار داده شدند و با دو جیره مشابه یکی وارداتی و دیگری داخلی تغذیه شدند. این تحقیق در قالب یک طرح CRD به روش فاکتوریال شامل 4 نوع رژیم نوری و 2 نوع جیره غذایی و 3 تکرار در هر تیمار و 10 مشاهده در هر تکرار انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که در هر دو جیره غذایی بچه ماهیان در دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی رشد بیشتری داشته و فرایند اسملت شدن در آنها تسریع گردید. همچنین اگر چه بیشترین افزایش وزن (g06/0±03/11) و افزایش طول (28/0±67/4 سانتیمتر) متعلق به غذای وارداتی بود اما با بچه ماهیان تغذیه شده با غذای داخلی دارای تفاوت معنی‎دار نبود (05/0P>). کمترین فاکتور وضعیت به دست آمده نیز در هر دو گروه از بچه ماهیان در دوره نوری 16L:8D به دست آمد که با یکدیگر تفاوت معنی‎دار نداشتند (01/0±89/0 و 06/0±84/0 درصد). برخلاف سایر پارامترهای مورد بررسی، ضریب تبدیل غذایی در بچه ماهیان تغذیه شده با دو نوع غذا دارای تفاوت معنی‎دار بود. کمترین ضریب تبدیل غذایی در دوره نوری 16L:8D اندازه‎گیری شد که در مورد غذای وارداتی کمتر از غذای داخلی بود. بیشترین میزان هورمون رشد در نمونه‎برداری 31 فروردین و بیشترین میزان فعالیت آنزیم ATPase نیز در نمونه‎برداری 15 اردیبهشت در دوره نوری 16L:8D در هر دو گروه از ماهیان اندازه‎گیری شد. همچنین بیشترین میزان هورمون رشد و فعالیت آنزیم ATPase در آبشش در هر دو جیره غذایی در دوره نوری 16L:8D اندازه‎گیری شد که دارای تفاوت معنی‎دار نبود. بر اساس نتایج حاصله دوره نوری 16L:8D برای رشد بیشتر و تسریع فرایند اسملت شدن در بچه ماهیان آزاد دریای خزر توصیه می‎شود و می‎توان هم از غذای وارداتی و هم از غذای داخلی با ترکیب غذایی مشابه برای تغذیه این گونه استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - تأثیر مکمل سلنیوم آلی و معدنی بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب های دوخون
قاسم سلطانی سعید عظمایی مهدی سخا شهابالدین صافیهدف از انجام این تحقیق بررسی مقایسه اثر استفاده از سلنیوم معدنی و آلی بر غلظت سرمی هورمون های تیروئیدی در اسب های دوخون میباشد. در این مطالعه 10 رأس اسب دوخون که تقریباً همسن میباشند، انتخاب و بر اساس سن (4 و 5 ساله) به دو گروه 5 رأسی تقسیم شدند. اسب ها سلنیوم آلی و م أکثرهدف از انجام این تحقیق بررسی مقایسه اثر استفاده از سلنیوم معدنی و آلی بر غلظت سرمی هورمون های تیروئیدی در اسب های دوخون میباشد. در این مطالعه 10 رأس اسب دوخون که تقریباً همسن میباشند، انتخاب و بر اساس سن (4 و 5 ساله) به دو گروه 5 رأسی تقسیم شدند. اسب ها سلنیوم آلی و معدنی را در یک دوره 12 روزه بصورت خوراکی و مخلوط با خوراک روزانه دریافت کردند. اسب های گروه تیمار اول علاوه بر جیره عادی، مکمل حاوی سلنیوم معدنی (NaSeO3) به میزان 1 میلیگرم به همراه کنسانتره روزانه دریافت کردند، گروه دوم علاوه بر جیره عادی، مکمل آلی سلنیوم یا مخمر سلنیوم به میزان 1 میلیگرم در یک دوره مشابه دریافت نمودند.از اسبهای هر گروه در روزهای صفر و در روزهای 3، 6 و 12بعد از تجویز مکمل، با استفاده از ونوجکت از ورید وداج خونگیری به عمل آمد و نمونهها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل گردیدند. میزان هورمونهای تیروئیدی سرم (تیروکسین و تری یدوتیرونین) توسط کیت تجاری و دستگاه اسپکتروفتومتر اندازهگیری شد. همچنین غلظت سرمی سلنیوم با روش جذب اتمی اندازه گیری شد. بعد از تجویز سلنیوم آلی و معدنی، سطح سرمی هورمون T3افزایش آماری معنی داری نسبت به زمان صفر در هر دو گروه داشت(05 /0 P <)، در حالیکه با کاهش سطح هورمون T4 همراه بود. بر اساس نتایج حاصله، تجویز مقادیر محدودی از سلنیوم میتواند سبب بالا رفتن سطح شکل فعال هورمونهای تیروئیدی شود که افزایش این هورمونها میتواند روی کارآیی اسب تاثیر مثبت داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسی ارتباط سطوح سرمی هورمونهای ترییدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) در مرحله قبل و بعد از زایمان با زمان بازگشت فعالیت تخمدان در گاوان یکشکم و چندشکم زائیده
افشین دواساز تبریزی خشایار مهرانیغده تیروئید یکی از غدد مهم درونریز بدن است که با ترشح دو هورمون تری یدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) نقش مهمی در برقراری تعادل حیاتی بدن دارد. با توجه به اینکه اثرات این دو هورمون فعالیت بسیاری از اندامهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهد، در این مطالعه اثر این دو هورمون ب أکثرغده تیروئید یکی از غدد مهم درونریز بدن است که با ترشح دو هورمون تری یدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) نقش مهمی در برقراری تعادل حیاتی بدن دارد. با توجه به اینکه اثرات این دو هورمون فعالیت بسیاری از اندامهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهد، در این مطالعه اثر این دو هورمون بر زمان بازگشت فعالیت تخمدانی در گاوان هلشتاین مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 60 گاو یک شکم زائیده و 60 گاو چندشکم زائیده در نظر گرفته شدند. در هر دو گروه، از هر یک از گاوان 10 روز مانده به زایمان و 10 الی 20 روز بعد از زایمان خون گیری با استفاده از لوله خلأدار انجام گردید و بعد از سانتریفیوژ و جداسازی سرم، نمونهها در دمای 20- درجه سلسیوس نگه داری، سپس با استفاده از کیت الایزا مقادیر T3 و T4 آن اندازهگیری شد. در گاوان یک شکم زائیده مقادیر T3 و T4 هم در زمان قبل از زایمان و هم در زمان بعد از زایمان به طور معنی داری بیشتر از گاوان چند شکم زائیده بود (05/0p<). در هر دو گروه تحت بررسی مقادیر T3 و T4 در مرحله بعد از زایمان نسبت به قبل از زایمان کاهش داشت (05/0p<). نتایج نشان داد کاهش عملکرد غده تیروئید و کمبود هورمونهای تیروئیدی به ویژه T4 در مرحله بعد از زایمان، در طولانی شدن فاصله زایش تا باروری در گاوان چند شکم زائیده میتواند تأثیرگذار باشد ولی، در مورد گاوان یک شکم زائیده با توجه به فعالیت کافی غده تیروئید، طولانی شدن فاصله زایش تا باروری را باید در عوامل دیگری جستجو نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - بررسی تاثیر تزریق فنیلبوتازون بر روی سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب
علی حسن پور وحید فرشچی اندیسی مجید ابراهیمی حامد فرهاد فرهنگ پژوهاین مطالعه به منظور ارزیابی اثرات تزریق فنیلبوتازون بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب عرب انجام گرفت. 12 رأس اسب عرب در دو گروه 6 رأسی شاهد و تیمار قرار گرفتند. در گروه تیمار 3mg/kg فنیلبوتازون و در گروه شاهد سرم فیزیولوژی هم حجم با فنیل بوتازون روزانه یک نوبت أکثراین مطالعه به منظور ارزیابی اثرات تزریق فنیلبوتازون بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب عرب انجام گرفت. 12 رأس اسب عرب در دو گروه 6 رأسی شاهد و تیمار قرار گرفتند. در گروه تیمار 3mg/kg فنیلبوتازون و در گروه شاهد سرم فیزیولوژی هم حجم با فنیل بوتازون روزانه یک نوبت به مدت 6 روز بهصورت داخل وریدی تزریق شد. نمونه خون در روزهای صفر (قبل از تزریق)، 1، 2، 3، 4، 5 و 6 از ورید وداج در تمام اسبها اخذ و پس از سانتریفوژ، سرم آنها جدا و مقادیر سرمی T3 و T4 با روش الایزا اندازهگیری گردید. اختلاف میانگین مقادیر سرمی T3 در روزهای مختلف خونگیری در بین دو گروه شاهد و تیمار بر اساس آزمون Tمستقل در روزهای (3، 4 و 6) معنی دار بود (05/0P< ). میانگین مقادیر سرمی T3 از روز سوم و T4 از روز چهارم تزریق فنیل بوتازون در گروه تیمار سیر نزولی نشان داد، ولی در گروه شاهد چنین نبود. میانگین سطح سرمی T3 در گروه تیمار در بین روزهای (0و5)، (0و6)، (2و6) و (3و6) معنیدار بود (05/0P تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - بررسی تأثیر تزریق ویتامین E و سلنیوم بر سطح سرمی هورمونهای T3 و T4 در اسب نژاد عرب
بهرام عمواوغلی تبریزی علی حسنپور منصور خاکپور هوشنگ محمدپور تنهااین مطالعه بهمنظور بررسی اثرات ویتامین E و سلنیوم بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب نژاد عرب انجام گرفت. در این مطالعه 12 رأس اسب نژاد عرب نر که تقریباً همسن بودند، انتخاب و بر اساس سن (4و 5 ساله) در دو گروه 6 رأس تقسیم شدند. در هر گروه، از 6 رأس اسب، به 3 رأس، أکثراین مطالعه بهمنظور بررسی اثرات ویتامین E و سلنیوم بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب نژاد عرب انجام گرفت. در این مطالعه 12 رأس اسب نژاد عرب نر که تقریباً همسن بودند، انتخاب و بر اساس سن (4و 5 ساله) در دو گروه 6 رأس تقسیم شدند. در هر گروه، از 6 رأس اسب، به 3 رأس، ویتامین E و سلنیوم با دز ا میلیلیتر به ازای 30 کیلوگرم وزن بدن (ساخت کارخانه نصرفریمان حاوی 50 میلیگرم ویتامین E و 5/0 میلیگرم سلنیت سدیم در هر میلیلیتر) هر 2 روز یکبار بهصورت عضلانی و بهمدّت 6 روز و 3 رأس نیز بهعنوان شاهد، مشابه گروه تیمار تحت تزریق سرم فیزیولوژی قرار گرفتند. به فاصله هر 2 روز از هر تزریق، از اسبهای هر گروه با استفاده از ونوجکت از ورید وداج خونگیری بهعمل آمد. پس از جداسازی سرم توسط سانتریفیوژ، میزان T3 و T4 بهروش الیزا اندازهگیری شد.بعد از تزریق اول، سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0p<) در حالیکه بعد از تزریق دوم، سطح سرمی T3 و T4 کاهش یافته و بهمیزان طبیعی و مشابه با گروه شاهد رسید اما بعد از تزریق سوم کاهش هورمونهای T3 و T4 کاملاً مشخص و از نظر آماری معنیداری بود (05/0p<). بر اساس نتایج حاصله، تزریق ویتامین E و سلنیوم بیش از دو نوبت باعث کاهش سطح سرمی هورمونهای T3 و T4 در اسب میگردد که با کاهش متابولیسم پایه بدن همراه بوده و به نفع حیوان نمیباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - کلون سازی و تعیین توالی ژن هورمون رشد گوسفند نژاد لری بختیاری
مهدی دیانی نیا مرتضی کریمی پور وهاب باباپور لهراسب شاهقلیان عباس دوستیهورمون رشد باعث تحریک رشد و تکثیر سلول ها در انسان و حیوانات می شود. این هورمون یک پلی پپتید تک زنجیره ای با 191 اسید آمینه است که در سلول های سوماتوتروف واقع در بال جانبی غده هیپوفیز پیشین ساخته شده و ذخیره و ترشح می گردد. هدف از این تحقیق کلون سازی و تعیین توالی ژن هو أکثرهورمون رشد باعث تحریک رشد و تکثیر سلول ها در انسان و حیوانات می شود. این هورمون یک پلی پپتید تک زنجیره ای با 191 اسید آمینه است که در سلول های سوماتوتروف واقع در بال جانبی غده هیپوفیز پیشین ساخته شده و ذخیره و ترشح می گردد. هدف از این تحقیق کلون سازی و تعیین توالی ژن هورمون رشد گوسفند نژاد لری بختیاری برای اولین بار در ایران می باشد. به منظور کلون سازی و تعیین توالی ژن هورمون رشد گوسفند نژاد لری بختیاری، RNA از غده هیپوفیز گوسفند تازه کشتار شده، استخراج و cDNA هورمون رشد ساخته شد. با استفاده از روش کلون سازی T/A، قطعه cDNA هورمون رشد کلون شد و سپس به باکتری E. coli به عنوان میزبان منتقل گردید. تأیید صحت کلون های به دست آمده با روش های PCR، هضم آنزیمی و تعیین توالی انجام گرفت. کلون سازی cDNA ژن هورمون رشد گوسفند نژاد لری بختیاری با موفقیت انجام شد و توالی ژن کد کننده هورمون رشد گوسفند با طول690 جفت باز مشخص گردید. مقایسه توالی ژن هورمون رشد موجود در پلاسمید نوترکیب ساخته شده با رکوردهای ثبت شده در بانک ژن جهانی، نشان دهنده شباهت بسیار زیادی بین توالی هورمون رشد گوسفند بومی ایران با سایر نژادهای دنیا می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی سطوح سرمی هورمونهای تیروئیدی، انسولین و منیزیم در گاوهای شیری مبتلا به کتوز تحت بالینی
علی صادقی نسب علی حسن پور حبیب صباغ سرای سعید امیری صادقانکتوز یک بیماری شایع در گاو می باشد که در اثر کمبود انرژی رخ می دهد. بررسی برخی تغییرات هورمونی و متابولیتی در سرم می تواند در پیشگویی و تشخیص این بیماری که بیشتر مواقع تحت بالینی می باشد، مفید واقع شود. این تحقیق به منظور بررسی سطح سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین و م أکثرکتوز یک بیماری شایع در گاو می باشد که در اثر کمبود انرژی رخ می دهد. بررسی برخی تغییرات هورمونی و متابولیتی در سرم می تواند در پیشگویی و تشخیص این بیماری که بیشتر مواقع تحت بالینی می باشد، مفید واقع شود. این تحقیق به منظور بررسی سطح سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین و منیزیم در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی و مقایسه آن با گاوهای سالم انجام گرفت. از تعداد 200 رأس گاو شیری 2 ماه بعد از زایمان خونگیری انجام شده و مقادیر سرمی بتاهیدروکسی بوتیریک اسید وگلوکز اندازه گیری گردید. بر اساس نقطه برش mmol/l 4/1 برای بتاهیدروکسی بوتیریک اسید سرم، گاوها در دو گروه مبتلا به کتوز تحت بالینی و سالم (بالای این مقدار در گروه بیمار) قرار گرفتند. پس از اندازه گیری مقادیر موارد فوق در سرم مشخص گردید که میانگین مقادیر سرمی هورمون T3 و T4 در گاوهای بیمار به طور معنی داری بیشتر از گاوهای سالم است (05/0p<). میانگین مقادیر سرمی منیزیم و انسولین در گاوهای بیمار کمتر از گاوهای سالم می باشد (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<). در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی بررسی ضریب همبستگی نشان داد که فقط همبستگی بین بتاهیدروکسی بوتیریک اسید و انسولین معنی دار بود(37/0-=r و 05/0p<). نهایی اینکه سطح سرمی هورمون های تیروئیدی در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی افزایش می یابد ولی از میزان سرمی انسولین و منیزیم کاسته می شود و این یافته ها می توانند در تشخیص و پیشگویی این بیماری حائز اهمیت باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسی غلظت سرمی هورمونهای تیروئیدی و انسولین در گاوهای مبتلا به تیلریوز
علی حسن پور سعید قاسم زاده بهرام عمواوغلی تبریزیتیلریوز یک بیماری تک یاختهای شایع درگاو است که باعث ضررهای اقتصادی بسیاری میشود. آگاهی از چهره بیوشیمیایی در گاوهای مبتلا به تیلریوز حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی هورمون های T3 و T4 و انسولین در گاوهای مبتلا به تیلریوز و مقایسه آن با گاوهای سالم أکثرتیلریوز یک بیماری تک یاختهای شایع درگاو است که باعث ضررهای اقتصادی بسیاری میشود. آگاهی از چهره بیوشیمیایی در گاوهای مبتلا به تیلریوز حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی هورمون های T3 و T4 و انسولین در گاوهای مبتلا به تیلریوز و مقایسه آن با گاوهای سالم انجام گرفت. در کلینیک دامهای بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و چند گاوداری بزرگ اطراف تبریز از تعداد 37 رأس گاو مبتلا به تیلریوز بعد از تأیید بالینی و آزمایشگاهی و همچنین 35 رأس گاو سالم نمونه خون از ورید وداج اخذ و غلظتهای سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین به روش الایزا اندازهگیری گردید. میانگین غلظت های سرمی هورمون T3 در گاوهای مبتلا به تیلریوز و سالم به ترتیب ng/dl 47/4 ± 02/52 و 82/4± 54/46 و هورمون T4 به ترتیب ng/dl 06/1± 92/5 و 74/0± 36/5 بود که اختلاف بین دو گروه در مورد هر دو هورمون معنیدار بود ( به ترتیب 000/0 p= و 011/0 p=). میانگین غلظت سرمی انسولین در گاوهای گروه بیمار به طور معنیدار کمتر از گاوهای سالم بود ( به ترتیب u/ml04/1 ± 83/6 و 05/1± 80/8)(000/0 = p). در بررسی همبستگی بین هورمون های تیروئیدی و انسولین در گاوهای گروه بیمار مشخص شد که همبستگی بین T3 و انسولین غیرمعنیدار (239/0- = r و 077/0= p) ولی همبستگی بین انسولین و هورمون T4 معنیدار بود (280/0-= r و 046/0=p). نتیجه نهایی اینکه در گاوهای مبتلا به تیلریوز سطح سرمی هورمون های تیروئیدی افزایش و انسولین کاهش مییابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - تاثیر افزایش انرژی جیره و همزمانسازی فحلی بر هورمونهای استروئیدی و شاخصهای تولید مثلی در تلیسههای هلشتاین
اکبر پیرستانی امیر عباس امامی میبدی غلامرضا قلمکاری شاهین اقبال سعیدی ابواسحقیتحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر انرژی جیره و همزمان سازی فحلی بر هورمونهای استروئیدی و باروری در تلیسههای هلشتاین انجام گرفت. در این تحقیق از 80 راس تلیسه تقریباً یک ساله هلشتاین با میانگین وزنی 20±320 کیلوگرم بهصورت یک طرح کاملاً تصادفی با ۴ تیمار و 20 تکرار أکثرتحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر انرژی جیره و همزمان سازی فحلی بر هورمونهای استروئیدی و باروری در تلیسههای هلشتاین انجام گرفت. در این تحقیق از 80 راس تلیسه تقریباً یک ساله هلشتاین با میانگین وزنی 20±320 کیلوگرم بهصورت یک طرح کاملاً تصادفی با ۴ تیمار و 20 تکرار استفاده شد. تیمارها شامل گروههای: کنترل (A)، و گروههای آزمایشی افزایش انرژی جیره (B) (10% بالاتر از توصیه NRC)، همزمانسازی فحلی (C) و افزایش انرژی جیره به همراه همزمانسازی فحلی (D) بود. در این تحقیق گروههای B و D به مدت ٣٠ روز قبل از همزمانسازی با جیرهای با انرژی بالاتر تغذیه گردیدند و در گروههای C و D از روش پروژسترون- هیت سینگ استفاده شد. در طی آزمایش از گروههای A و B با مشاهده اولین فحلی و در گروههای C و D از روز آغاز همزمانسازی، نمونه خون در مراحل مختلف سیکل فحلی تهیه گردید و جهت اندازهگیری میزان هورمونهای استروژن، پروژسترون و بتاهیدروکسی بوتیریک اسید (BHBA) مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین شاخصهای تولید مثلی شامل تعداد دفعات تلقیح به ازای آبستنی و فاصله بین اولین فحلی تا تلقیح منجر به آبستنی مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده گروه C و D دارای افزایش معنیداری (05/0p<) در میزان هورمون استروژن در فاز استروس، نسبت به دیگر گروهها بود. در رابطه با پروژسترون در فاز دای استروس، گروه B، C و D افزایش معنیداری (05/0p<) در میزان هورمون پروژسترون نسبت به گروه A از خود نشان دادند. بیشترین میزان BHBA در بین روزهای آزمایش، مربوط به فاز پرواستروس بود و در گروه D کاهش در میزان BHBA نسبت به دیگر گروهها مشاهده گردید. همچنین کمترین تعداد دفعات تلقیح به ازای آبستنی و کمترین فاصله بین اولین فحلی تا تلقیح منجر به آبستنی به طور غیر معنیداری مربوط به گروه D بود. به طور کلی افزایش انرژی جیره به همراه همزمانسازی فحلی باعث بهبود عملکرد تولید مثلی، افزایش میزان هورمونهای استروئیدی و کاهش میزان BHBAدر تلیسههای هلشتاین میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - اثر هشت هفته تمرین شنا و عصاره بابونه بر سطوح سرمی هورمون های جنسی موش های صحرایی
ایمان فتحی رضا خلف زاده پوریا پساوند الهه کریمی زاده فرد سارا سلطانی نژادمقدمه و هدف: تغذیه و فعالیت ورزشی دو عامل اثرگذار در تنظیم سیستم غدد بدن می باشند. با توجه به اثرات مثبت فعالیت های ورزشی و گیاهان دارویی بر هورمون های جنسی، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین شنا و عصاره بابونه بر سطوح سرمی هورمون های لوتئینی (LH)، تستوسترون، أکثرمقدمه و هدف: تغذیه و فعالیت ورزشی دو عامل اثرگذار در تنظیم سیستم غدد بدن می باشند. با توجه به اثرات مثبت فعالیت های ورزشی و گیاهان دارویی بر هورمون های جنسی، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین شنا و عصاره بابونه بر سطوح سرمی هورمون های لوتئینی (LH)، تستوسترون، و محرک فولیکول (FSH) موش های صحرایی نر بود. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگودوالی به طور تصادفی به پنج گروه 8 سری شامل 1) تمرین شنا، 2) مصرف بابونه، 3) تمرین شنا + مصرف بابونه، 4) شم و 5) کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین شنا و تمرین شنا + مصرف بابونه، سه جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه تمرینات شنا را انجام دادند همچنین گروه های مصرف بابونه و تمرین شنا + مصرف بابونه روزانه 200 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن عصاره بابونه به صورت صفاقی دریافت نمودند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های آماری کالموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0≥P). یافته ها: مصرف بابونه اثر معنی داری بر افزایش تستوسترون داشت (04/0=P) با این وجود تمرین شنا (79/0=P) و تمرین شنا + بابونه (09/0=P) اثر معنی داری بر تستوسترون نداشت؛ تمرین شنا + بابونه اثر معنی داری بر افزایش سطوح سرمی FSH داشت (001/0=P) با این وجود تمرین شنا (89/0=P) و مصرف بابونه (46/0=P) اثر معنی داری بر سطوح سرمی FSH نداشت همچنین تمرین شنا، مصرف بابونه و تمرین شنا + مصرف بابونه اثر معنی داری بر LH نداشت. بحث و نتیجه گیری: اگرچه مصرف بابونه به تنهایی می تواند سطوح سرمی تستوسترون را بهبود بخشد و همچنین همزمان با تمرین شنا می تواند سطوح سرمی FSH را بهبود بخشد، به نظر می رسد جهت تایید اثرات تعاملی مصرف بابونه همراه با تمرین شنا نیاز به مطالعات بیشتری می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - تاثیر تمرین شنا در دوره ترک اعتیاد بر هورمونهای تیروئیدی موشهای صحرایی معتاد
عبد الصالح زرمقدمه: امروزه در جهان مصرف مواد مخدر رو به افزایش است. تغییرات فیزیولوژیک بدن یکی مهمترین پیامد های مصرف مواد مخدر است که از مهمترین این تغییرات می توان به تغییرات هورمونی بدن اشاره کرد. لذا هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرین شنا در دوره ترک اعتیاد بر هورمون های تیروئیدی أکثرمقدمه: امروزه در جهان مصرف مواد مخدر رو به افزایش است. تغییرات فیزیولوژیک بدن یکی مهمترین پیامد های مصرف مواد مخدر است که از مهمترین این تغییرات می توان به تغییرات هورمونی بدن اشاره کرد. لذا هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرین شنا در دوره ترک اعتیاد بر هورمون های تیروئیدی موش های صحرایی معتاد به متادون بود.روش کار: موش های صحرایی به طور تصادفی به هفت گروه شامل (1) هشت هفته تمرین شنا، (2) هشت هفته مصرف متادون، (3) هشت هفته تمرین شنا همراه با مصرف متادون، (4) چهار هفته مصرف متادون و چهار هفته عدم مصرف متادون، (5) چهار هفته مصرف متادون و چهار هفته تمرین شنا، (6) چهار هفته تمرین شنا همراه با مصرف متادون و چهار هفته تمرین شنا بدون مصرف متادون و (7)کنترل تقسیم شدند. تمرین شنا شامل سه جلسه در هفته و هر جلسه 30 دقیقه بود. همچنین به گروه های مصرف متادون روزانه دو میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن متادون به صورت صفاقی تزریق شد. در 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، خونگیری به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کالموگروف- اسمیرنوف و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد (05/0=α).یافته ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین شنا، هشت هفته مصرف متادون، هشت هفته تمرین شنا همراه با مصرف متادون و همچنین چهار هفته تمرین شنا در دوره ترک مصرف متادون اثر معنی داری بر تیروکسین (29/0=p)، تری یدوتیرونین (06/0=p) و هورمون محرک تیروئید (24/0=p) موش های صحرایی ندارد.نتیجه گیری: هشت هفته تمرین شنا، مصرف متادون، تمرین شنا همراه با مصرف متادون و همچنین چهار هفته تمرین شنا در دوره ترک مصرف متادون اثر معنی داری بر هورمون های تیروئیدی موش های صحرایی ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - مروری بر اثرات تمرین تناوبی با شدت بالا بر هورمونهای مرتبط با چاقی
توحید مبهوت مقدم محمد مسافری ضیاءالدینی مهرداد فتحی سید رضا عطارزاده حسینیمقدمه: ﭼﺎﻗﯽ ﯾﮑﯽ از ﻣﺸﮑﻼت ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ دﻧﯿـﺎ ﺑﻮده و ﺷﯿﻮع آن در ﺣﺎل ﮔﺴﺘﺮش می باشد. در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﭼﺎﻗﻲ و ﻋﻮارض سوخت و سازی ﻧﺎﺷﻲ از ﭼﺎقی، ﺗﻮﺟﻪ ﻋﻠﻤﻲ زﻳﺎدی ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﭼﺮﺑﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺮوزه ﺑﺎﻓﺖ ﭼﺮﺑﻲ به ﻋﻨﻮان بافتی ﺳﺎﻛﻦ و ﺻﺮﻓاً ذﺧﻴﺮه کنندۀ اﻧﺮژی در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد، أکثرمقدمه: ﭼﺎﻗﯽ ﯾﮑﯽ از ﻣﺸﮑﻼت ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ دﻧﯿـﺎ ﺑﻮده و ﺷﯿﻮع آن در ﺣﺎل ﮔﺴﺘﺮش می باشد. در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﭼﺎﻗﻲ و ﻋﻮارض سوخت و سازی ﻧﺎﺷﻲ از ﭼﺎقی، ﺗﻮﺟﻪ ﻋﻠﻤﻲ زﻳﺎدی ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﭼﺮﺑﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺮوزه ﺑﺎﻓﺖ ﭼﺮﺑﻲ به ﻋﻨﻮان بافتی ﺳﺎﻛﻦ و ﺻﺮﻓاً ذﺧﻴﺮه کنندۀ اﻧﺮژی در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ سوخت و سازی، ﺑﺎﻓﺘﻲ ﻓﻌﺎل اﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻏﺪد، ﺑﺎفت ﻫﺎی سوخت و سازی، عوامل ﺗﺮﺷﺤﻲ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺗﺮﺷﺢ میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎی اﺗﻮکراین، ﭘﺎراکراین و اﻧﺪوﻛﺮاﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺤیط خارج سلولی، دارند. ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ رژﯾﻢ ﻏﺬاﯾﯽ، فعالیت ﺟﺴﻤانی، وﺿﻌﯿﺖ سوخت و سازی از ﻋﻠﻞ اﺻلی اﺿﺎﻓﻪ وزن و چاقی ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮند و ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ﺧﻮد ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ وﯾﮋگی ﻫﺎی ژنتیکی ﻧﯿﺰ ﻗﺮار دارﻧﺪ. ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﻗﺎﻧﻮن ﮐﻠﯽ، ﭼﺮﺑﯽ مازاد در ﺑﺪن در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻋﺪم ﺗﻌﺎدل ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﺪت ﺑﯿﻦ درﯾﺎفت اﻧﺮژی و ﻫﺰﯾﻨﻪ اﻧﺮژی ﻣﺼﺮﻓﯽ ﺣﺎﺻﻞ میﺷﻮد. انتخاب مناسب تمرینات بدنی، عاملی مهم در تغییر شیوه زندگی کودکان و نوجوانان چاق و شاخصی موثر در کنترل و درمان چاقی محسوب می شود. نتیجه گیری: فعالیت بدنی موجب ایجاد یک تعادل منفی در انرژی می شود، این رویداد به دلیل افزایش مصرف انرژی است. پژوهش های اخیر نشان می دهد تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT)، یک وضعیت بی اشتهایی زودگذر ایجاد می کند که برای مدت کمی پس از فعالیت ورزشی احساس گرسنگی را به تعویق می اندازد، اما این اثر کوتاه مدت است. از سوی دیگر HIIT در تغییر انرژی مصرفی از طریق تغییر در سیگنال های گرسنگی و اشتهایی و همچنین پپتیدهای تنظیمی در سطوح سیگنال های کوتاه تا بلند مدت افراد چاق نقش دارد، از در این مقاله مروری اثر بخشی HIIT در افراد چاق گزارش شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - مقایسه اثرعصاره زعفران و کروسین بر هورمون های جنسی موشهای صحرایی نر مبتلا به آلزایمر
طاهره جایدری فرد علی اصغر پیله وریانمقدمه و هدف: مطالعات نشان داده اند ابتلا به آلزایمر می تواند منجر به اختلال در عملکرد هورمون های جنسی گردد با این وجود مصرف مواد غذایی آنتی اکسیدانی می تواند از بروز این اختلال جلوگیری نمایید. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثرعصاره زعفران و کروسین بر هورمون های جنسی موش های أکثرمقدمه و هدف: مطالعات نشان داده اند ابتلا به آلزایمر می تواند منجر به اختلال در عملکرد هورمون های جنسی گردد با این وجود مصرف مواد غذایی آنتی اکسیدانی می تواند از بروز این اختلال جلوگیری نمایید. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثرعصاره زعفران و کروسین بر هورمون های جنسی موش های صحرایی نر مبتلا به آلزایمر بود. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی مبتلا به آلزایمر در پنج گروه هشت سری شامل 1) کنترل، 2) شم، 3) زعفران و 4) کروسین تقسیم شدند. گروه های 3 و 4 به مدت هشت هفته روزانه mg/kg 25 زعفران و کروسین به صورت صفاقی دریافت نمودند. اندازه گیری سطوح سرمی SH ، LH و تستوسترون به روش الایزا صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های اماری انالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی استفاده شد (0/05≥P). یافته ها: زعفران اثر معنی داری بر افزایش FSH(P=0/001)، LH (P=0/002) و تستوسترون (0/001=P) داشت ، کروسین اثر معنی داری بر افزایش تستوسترون داشت (0/001=P)، زعفران نسبت به کروسین اثر بیشتری بر افزایش تستوسترون داشت (0/001=P). نتیجه گیری: اگرچه کروسین می تواند منجر به بهبود سطوح سرمی تستوسترون در موش های صحرایی مبتلا به آلزایمر گردد با این وجود به نظرمی رسد زعفران نسبت به کروسین اثرات بهتری بر افزایش هورمون های جنسی موش های صحرایی مبتلابه آلزایمر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - بررسی تاثیر هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان(Linum usitatissimum) تحت تنش خشکی
زهرا مرادیانبه منظور بررسی اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان در شرایط تنش خشکی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 اجرا شد. فاکتور اول هورمون (شاهد، أکثربه منظور بررسی اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان در شرایط تنش خشکی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 اجرا شد. فاکتور اول هورمون (شاهد، پیش تیمار با جیبرلین 500 میلیگرم در لیتر، آبسیزیک اسید 5 میکرومولار) و فاکتور دوم تنش خشکی (صفر، 3-،6-، 9-، 12- و 15- بار) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه، درصد جوانهزنی، شاخص طولی بنیه بذر و متوسط زمان جوانهزنی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل پیش تیمار هورمونهای گیاهی و تنش خشکی بر طول ریشهچه، طول گیاهچه و شاخص طولی بنیه بذر در سطح احتمال یک درصد معنیدار و بر طول ساقهچه و متوسط زمان جوانهزنی غیر معنیدار بود. بیشترین شاخص وزنی بنیه بذر مربوط به پیش تیمار جیبرلین و عدم تنش خشکی (29/1280) بود و کمترین آن مربوط به تیمار آبسیزیک اسید و تنش خشکی 15- بار (93/295) بود. کمترین متوسط زمان جوانهزنی (67/5 روز) بود که در پیش تیمار جیبرلین و بدون تنش خشکی بدست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش تیمار جیبرلین بر خلاف آبسیزیک اسید تأثیر معنیداری در افزایش شاخصهای جوانهزنی بذر کتان داشته است و باعث کاهش تنش خشکی تا 3- بار شد. لذا جهت دستیابی به درصد جوانهزنی مطلوب تحت شرایط تنش خشکی بهتر است از پیش تیمار جیبرلین استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - بهبود رفتار جوانهزنی و ویژگیهای گیاهچه دو ژنوتیپ کینوا (Chenopodium quinoa Willd.) تحت تأثیر اسید سالیسیلیک و تنش شوری
راضیه کرمی فاطمه ابراهیمی حمیدرضا بلوچی محمد جواد باباییکینوا گیاهی بسیار ارزشمند با خاصیت دارویی و غذایی بالا است. به منظور بررسی سطوح مختلف شوری و پرایمینگ بذر بر جوانهزنی بذور کینوا آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه یاسوج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو أکثرکینوا گیاهی بسیار ارزشمند با خاصیت دارویی و غذایی بالا است. به منظور بررسی سطوح مختلف شوری و پرایمینگ بذر بر جوانهزنی بذور کینوا آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه یاسوج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو ژنوتیپ کینوا (Titicaca و Giza 1)، سه غلظت پرایمینگ بذور با اسید سالیسیلیک (صفر، 5/0 و 1 میلیمولار) و چهار سطح تنش شوری (صفر، 150، 300 و 450 میلیمولار NaCl) بود. صفات مورد ارزیابی در این آزمایش شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، مدت زمان برای 50 درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، وزن گیاهچه، شاخص بنیه طولی و شاخص بنیه بذری گیاهچه بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تنش شوری، پرایمینگ اسید سالیسلیک، ژنوتیپ و کلیه اثرات دوگانه و سهگاته بین تیمارهای آزمایش روی تمام صفات آزمایش معنیداری بود (p <0.01). نتایج نشان داد که تا شوری 150 میلیمولار NaCl کاهش معنیداری در جوانهزنی هر دو ژنویپ کینوا مشاهده نشد، اما برای ژنوتیپ Giza 1 جوانهزنی بذور در تمام سطوح پرایمینگ اسید سالیسیلیک در شوری 450 میلیمولار NaCl به صفر رسید. پرایمینگ بذور با غلظت 5/0 میلیمولار اسید سالیسلیک در شوری 450 میلیمولار NaCl باعث 60 درصد جوانهزنی در ژنوتیپ Titicaca شد. به طور کلی نتایج نشان داد که پرایمینگ بذور با غلظت 5/0 میلیمولار اسید سالیسیلیک، در شوریهای پایین بهتر از سطوح بالای شوری سرعت و درصد جوانهزنی هر دو ژنوتیپ کینوا را بهبود میبخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی اثر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد ).L indica (Sesamum
طاهره کریمی جلیله وندی طیبه سنجری مزاجبه منظور بررسی تأثیر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد indica L.) (Sesamum، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (0، 3-، 6-، 9- و 12- دسی زیمنس بر متر)، و پیش تیمار سیتوکینین در دو أکثربه منظور بررسی تأثیر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد indica L.) (Sesamum، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (0، 3-، 6-، 9- و 12- دسی زیمنس بر متر)، و پیش تیمار سیتوکینین در دو سطح (شاهد، و میلی مولار) و هورمون اکسین در سه سطح (شاهد، و میلی مولار) بود. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمار پرایم بر جوانهزنی کل، وزن-خشک گیاهچه و شاخص طولی بنیه بذر در سطح یک درصد معنیدار و بر محتوای رطوبت نسبی در سطح یک درصد غیر معنیدار است. اثر سطوح شوری بر همه صفات مورد ارزیابی معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی کل مربوط به شاهد (20) بود. کمترین این صفت نیز مربوط به شاهد تحت تنش شوری با غلظت 12- دسی زیمنس بر متر و نیز سیتوکینین میلیمولار تحت تنش شوری 12- دسی زیمنس بر متر (5/14) بود که البته از لحاظ آماری با تیمار شاهد تحت تنش شوری 9 دسی زیمنس بر متر اختلاف معنیداری نداشتند. بیشترین بنیه بذر (90/11) مربوط به تیمار اکسین میلی مولار توام با شوری 0 و کمترین مربوط به تیمار شوری 12- دسی زیمنس بر متر (190/1) بود. بطور کلی میتوان با کاربرد اکسین درصد و میزان جوانهزنی بذر کنجد را در شرایط تنش شوری تا 6- دسی زیمنس بر متر بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - مقایسه تیمارهای سرمادهی، اسیدسولفوریک، خراشدهی، نیترات پتاسیم و هیدروپرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بذر درختچه مورد (Myrtus communis L.)
زینب کیهان پور محمدرضا صالحی سلمیمورد درختی است که در چند دهه اخیر کاربرد فراوانی در فضای سبز دارد. به منظور بررسی تیمارهای شکست خواب بذر مورد (Myrtus communis L.) پژوهشی در قالب طرح کامل تصادفی در 4 تکرار در سال 1394 در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان باغی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام ش أکثرمورد درختی است که در چند دهه اخیر کاربرد فراوانی در فضای سبز دارد. به منظور بررسی تیمارهای شکست خواب بذر مورد (Myrtus communis L.) پژوهشی در قالب طرح کامل تصادفی در 4 تکرار در سال 1394 در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان باغی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. تیمارهای مورداستفاده در این آزمایش عبارت بودند از: شاهد، خراشدهی مکانیکی با استفاده از کاغذ سنباده بهمدت 2 دقیقه، خیساندن در آب 4، 25، 50، درجه سانتیگراد به مدت زمانهای 30، 60 و 90 دقیقه، استفاده از نیترات پتاسیم در غلظتهای 100، 500، 1000 قسمت بر میلیون (ppm) با زمان غوطهوری بهمدت 24 ساعت، استفاده از اسیدسولفوریک50 % در زمانهای 5، 10، 20، 40 دقیقه و سپس 3 بار شستشو با آب مقطر، سرمادهی بذور مرطوب در دمای 4 درجه سانتیگراد با زمانهای 10، 20، 40 روز. نتایج نشان داد با اعمال تیمار اسید سولفوریک 50 % به مدت 20 دقیقه بیشترین میزان جوانهزنی 25/64 درصد و بیشترین سرعت جوانهزنی به مقدار 8/12 عدد در روز و ) و بالاترین بنیه بذر (29/22 واحد) حاصل گردید. پس از این تیمار، تیمار خراشدهی میتواند بهعنوان جایگزین استفاده گردد و نتایج بهدست آمده از تیمار خراشدهی با سنباده به تقریب در جایگاه دوم قرار داشت. همچنین نتیج نشان داد برخی از تیمارها مانند اسید سولفوریک 50 % به مدت 40 دقیقه، نیترات پتاسیم با غلظت 1000 پیپیام و خیساندن در آب 50 درجه سانتیگراد به مدت 90 دقیقه سبب آسیب رسانی به بذر و کاهش شاخصهای جوانهزنی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - تأثیر سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانهزنی و رشد گیاهچه ارقام تحت تنش مس (Triticum aestivum) مختلف گندم
محبوبه بصیری محسن موسوی نیک آسیه سیاهمرگویی مریم زارعتحقیقات نشان داده است که سالیسیلیک اسید بهعنوان یک تنظیمکننده رشد گیاهی سبب ایجاد مقاومت در گیاهان نسبت به تنشهای محیطی میشود. بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی و رشد گیاهچه پنج رقم گندم متداول در منطقه سیستان تحت تنش فلز سنگین مس، آزمایشی به صورت فاکتو أکثرتحقیقات نشان داده است که سالیسیلیک اسید بهعنوان یک تنظیمکننده رشد گیاهی سبب ایجاد مقاومت در گیاهان نسبت به تنشهای محیطی میشود. بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی و رشد گیاهچه پنج رقم گندم متداول در منطقه سیستان تحت تنش فلز سنگین مس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری دانشگاه زابل در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سالیسیلیک اسید در دو سطح (صفر و 01/0 میکرومولار)، فلز سنگین مس در پنج سطح (صفر، 1، 2، 3 و 4 میلیمولار) و پنج رقم گندم (کلک افغانی، هامون، هیرمند، سیستان و بولانی) بود. نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانهزنی در شرایط پیشتیمار با سالیسیلیک اسید نسبت به شاهد افزایش یافت. درصد جوانهزنی ارقام مختلف نیز با افزایش غلظت مس، کاهش معنیداری یافت. مدل لجستیک سه پارامتره، رابطه بین سطوح مختلف مس و درصد جوانهزنی ارقام گندم را بهخوبی توجیه نمود. با افزایش غلظت مس، روند جوانهزنی در کلیه ارقام کاهش پیدا کرد، اما رقم سیستان نسبت به ارقام دیگر، غلظتهای مختلف مس را بهتر تحمل کرد. بهطوری که این رقم، در غلظت 71/32 میلیمولار مس با کاهش 50 درصدی جوانهزنی مواجه شد در حالیکه در رقم بولانی، غلظت 92/3 میلیمولار مس، باعث کاهش 50 درصدی جوانهزنی گردید. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این بود که اعمال غلظتهای مختلف فلز سنگین مس باعث کاهش معنیدار مؤلفههای رشد در ارقام گندم مورد بررسی شد، همچنین اثر پیشتیمار با سالیسیلیک اسید در سطوح بالای مس نقش تعدیلکنندهای در رشد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی ماریتیغال تحت تنش شوری
زهرا محمودی راد حسن نورافکنسالیسیلیکاسید یک مولکول واسطهای مهم جهت واکنش گیاهان در برابر تنشهای محیطی است. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر خصوصیات جوانهزنی ماریتیغال در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار، در آزمایشگاه علوم باغب أکثرسالیسیلیکاسید یک مولکول واسطهای مهم جهت واکنش گیاهان در برابر تنشهای محیطی است. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر خصوصیات جوانهزنی ماریتیغال در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار، در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه در سال 1395 به اجرا در آمد. فاکتور اول شامل پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید در چهار سطح 0، 100، 200 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم چهار سطح شوری شامل 0، 40، 80 و 120 میلیمولار نمک NaClبود. در پایان آزمایش، درصد و سرعت جوانهزنی، طول و وزن تر ریشهچه، طول و وزن تر گیاهچه، شاخص طولی و وزنی گیاهچه مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش غلظت کلریدسدیم سبب کاهش شاخصهای جوانهزنی شد ولی پیشتیمار با سالیسیلیکاسید تحت تنش شوری باعث بهبود شاخصهای جوانهزنی شد. مناسبترین سطح سالیسیلیکاسید برای کاهش اثرات شوری و بهبود جوانه زنی پیشتیمار با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به تنهایی و تحت تنش شوری بود. بنابراین، پیشتیمار بذر ماریتیغال با 200 میلیگرم بر لیتر سالیسیلیکاسید در مناطق مستعد تنش شوری میتواند باعث مقاومت بذر ماریتیغال در مرحله جوانهزنی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - بررسی تأثیر تنظیم کنندههای رشد گیاهی جیبرلیک اسید و 2 و4 –دی کلروفنوکسی استیک اسید بر کاهش ترکیدگی میوه پرتقال تامسون ناول(Citrus sinensis (L.) Osbeck cv. Thomson navel)
شهروز حبیبی علی عبادی علیرضا لادن مقدم سیاوش رعیت پناهبه منظور بررسی تأثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی بر کاهش ترکیدگی میوه پرتقال تامسون ناول تحقیقی در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با استفاده از 2و4 – دی کلروفنوکسی استیک اسید در غلظتهای 0-10 و 20 میلی گرم در لیتر و جیبرلیک اسید با غلظت های 0- 50 و 100 میلی گرم أکثربه منظور بررسی تأثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی بر کاهش ترکیدگی میوه پرتقال تامسون ناول تحقیقی در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با استفاده از 2و4 – دی کلروفنوکسی استیک اسید در غلظتهای 0-10 و 20 میلی گرم در لیتر و جیبرلیک اسید با غلظت های 0- 50 و 100 میلی گرم در لیتر در زمان های حداکثر شکوفایی گل ها، ریزش گلبرگ ها و بلافاصله پس از ریزش فیزیولوژیک میوه در دو سال متوالی (1395 و 1396) به اجرا درآمد. در این آزمایش درصد ترکیدگی میوه، عملکرد میوه، ضخامت پوست میوه، مواد جامد محلول، میزان فعالیت آنزیم های سلولاز و سوپر اکسیددیسموتاز اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، بیشترین اندازه ضخامت پوست مواد جامد، عملکرد و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و کمترین فعالیت آنزیم سلولاز و درصد میوه های ترک خورده با استفاده از تیمار 20 میلی گرم در لیتر 2و4 –دی همراه با 100 میلی گرم در لیتر جیبرلیک اسید بدست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - بررسی میزان تولید اکسین و برخی رنگیزههای فتوسنتزی در سویههای سیانوباکتری هتروسیست دار جدا شده از شالیزارهای شرق استان مازندران
علی شمس قربانعلی نعمت زاده ندا سلطانی شادمان شکرویسیانوباکتریها از جمله میکروارگانیسمهای فتوسنتز کننده گرم منفی میباشند. بهدلیل تنوع بالای ترکیبات شیمیایی از جمله رنگیزهها، ویتامینها و آنزیمها، در این گروه از ریز موجودات، در صنعت دارای کاربرد زیادی می باشند. مطالعات مختلف نشان داده است که سیانوباکتریها میتوان أکثرسیانوباکتریها از جمله میکروارگانیسمهای فتوسنتز کننده گرم منفی میباشند. بهدلیل تنوع بالای ترکیبات شیمیایی از جمله رنگیزهها، ویتامینها و آنزیمها، در این گروه از ریز موجودات، در صنعت دارای کاربرد زیادی می باشند. مطالعات مختلف نشان داده است که سیانوباکتریها میتوانند سبب بهبود رشد گیاه از طریق اصلاح ساختار خاک، با آزادسازی پلی ساکاریدهای برون سلولی انسجام خاکدانه و نگهداشت آب گردند. تعداد بیشماری از باکتریهای همزیست گیاهی، اکسین و ترکیبات وابسته به ایندولیک اسید را تولید مینمایند. نقش میکروارگانیسمهای خاکزی بهعنوان تحریک کننده رشد گیاهی بهویژه از طریق تولید هورمونهای گیاهی ارتقاء دهنده رشد گیاهی در طبیعت بسیار گسترده است. گروه فیتوهورمون اکسینی از جمله گروهی از هورمونهای گیاهی هستند که در تنظیم پروسههای متنوع بیولوژیکی نقش مهمی ایفا می نمایند. هدف از این تحقیق بررسی توان تولید اکسین و برخی رنگیزههای فتوسنتزی در سویههای هتروسیست دار جدا شده از شالیزارهای شرق استان مازندران میباشد. بعد از جمع آوری نمونه خاک و کشت سویه در محیط کشتBG110 ، بهمنظور انجام پروسه خالص سازی کشت مجدد در محیط کشت جامد و مایع انجام گرفت سپس سویهها از لحاظ مورفولوژی شناسایی شدند. نتایج نشان داد که طیف وسیعی از باکتریهای جدا شده دارای توانایی تولید اکسین بهعنوان یک فاکتور موثر در بهبود رشد گیاه را دارا میباشند و غلظت رنگیزه کلروفیل و کاروتنوئیدها در اکثر سویههای جداسازی شده، با میزان متفاوت مشاهده گردید. هر چند پتانسیل هر سویه با توجه به نوع جنس و تنوع اکولوژیکی آن متفاوت میباشد. بالاترین میزان تولید کلروفیل، کاروتنوئیدها و اکسین بهترتیب در سویههای MGCY277 (Lyngbya diguetii)، MGCY497 (Nostoc ellipsosporum) و MGCY358 Anabaena variabilis)) مشاهده گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - بررسی کاربرد فسفر از منابع مختلف کودهای شیمیایی، زیستی و نانو به همراه محلولپاشی محرک رشد بر برخی شاخصهای رشد، قندهای محلول و نیکوتین توتون (Nicotiana tabacum L.)
یادگار رزاعی جانی بابک پاساری اسعد رخزادیبهمنظور بررسی کاربرد فسفر از منابع مختلف کودهای شیمیایی، زیستی و نانو و محلولپاشی محرک رشد بر خواص کمی و کیفی توتون آزمایشی در سال زراعی 1396-1395 در شهرستان مریوان به اجرا درآمد. آزمایش به صورت طرح یکبار خرد شده یا اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در أکثربهمنظور بررسی کاربرد فسفر از منابع مختلف کودهای شیمیایی، زیستی و نانو و محلولپاشی محرک رشد بر خواص کمی و کیفی توتون آزمایشی در سال زراعی 1396-1395 در شهرستان مریوان به اجرا درآمد. آزمایش به صورت طرح یکبار خرد شده یا اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. در این آزمایش کرت اصلی شامل پنج سطح کودی: شاهد، سوپرفسفات تریپل، فسفر بارور2، نانوفسفر، میکس (50 درصد سوپر فسفات تریپل + فسفربارور2+ نانوفسفر) و عامل فرعی محلولپاشی محرک رشد در دو سطح: عدم کاربرد (آب مقطر) و کاربرد محرک رشد فرسلون در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که طول پابرگ، عرض لچه برگ، وزن خشک کمر برگ، درصد نیکوتین و درصد قندهای محلول کمربرگ تحت تاثیر کوددهی اختلاف معنیداری نشان دادند. در این آزمایش بیشترین طول پابرگ تحت تاثیر کود فسفر بارور و بیشترین عرض لچه برگ تحت تاثیر کود فسفربارور و کود نانوفسفر حاصل گردید. همچنین میزان افزایش وزن برگ در کود فسفر بارور، سوپر فسفات تریپل، نانوفسفر و مخلوط کودهای مذکور در مقایسه با شاهد به ترتیب: 53/11، 04/10، 58/9 و 99/3 درصد بود. همچنین کمترین درصد نیکوتین و بیشترین درصد قندهای محلول برگ در کمربرگ و تحت تاثیر کاربرد مخلوط کود سوپرفسفات تریپل، کود فسفربارور و کود نانو حاصل گردید. در این آزمایش تعداد برگ، طول پابرگ و کمربرگ، عرض لچه برگ، وزن خشک برگ، قیمت برگ و درصد نیکوتین در چینهای پابرگ و لچه برگ و درصد قندهای محلول در چین پابرگ توتون تحت تأثیر محرک رشد فرسلون افزایش معنیداری نشان دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - بررسی میزان تولید اکسین و برخی رنگدانههای فتوسنتزی در سویههای سیانوباکتری هتروسیستدار جدا شده از شالیزارهای غرب استان مازندران
امیر علی کلیایی قربانعلی نعمت زاده ندا سلطانی شادمان شکرویهدف از این تحقیق بررسی توان تولید اکسین و برخی رنگیزههای فتوسنتزی در سویههای هتروسیست دار جداشده از شالیزارهای غرب استان مازندران بود. بعد از جمعآوری نمونه خاک و کشت سویه در محیط کشتBG110، به منظور انجام پروسه خالصسازی کشت مجدد در محیط کشت جامد و مایع انجام گرفت، سپ أکثرهدف از این تحقیق بررسی توان تولید اکسین و برخی رنگیزههای فتوسنتزی در سویههای هتروسیست دار جداشده از شالیزارهای غرب استان مازندران بود. بعد از جمعآوری نمونه خاک و کشت سویه در محیط کشتBG110، به منظور انجام پروسه خالصسازی کشت مجدد در محیط کشت جامد و مایع انجام گرفت، سپس سویهها از لحاظ مورفولوژی شناسایی شدند. نتایج نشان داد که طیف وسیعی از باکتریهای جدا شده دارای توانایی تولید اکسین بهعنوان یک فاکتور موثر در بهبود رشد گیاه را دارا می باشند و رنگدانه کلروفیل و کاروتنوئید در اکثر سویهها با نسبتی متفاوت مشاهده گردید. هر چند پتانسیل هر سویه با توجه به نوع جنس و تنوع اکولوژیکی آن متفاوت بود. بالاترین میزان تولید کلروفیل، کاروتنوئید و اکسین بهترتیب در سویههای MGCY520 (Nostoc muscorum)، MGCY506 و MGCY379 (Microchaete tenera) مشاهده گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - اثر سویههای فلورسنت سودومونادس (Pseudomonas fluorescent) بر وضعیت هورمونی، قندهای محلول و پرولین ذرت تحت تنش خشکی
محمد حسین انصاری محمد رضا اردکانی هادی اسدی رحمانی فرزاد پاکنژاد داوود حبیبیهورمونها نقش حیاتی در تنظیم رشد گیاهان و پاسخ به تنش بازی میکنند. بهمنظور مطالعه رابطه بین کمبود آب و سویههای باکتری فلورسنت سودومونادس بر پرولین و برخی از هورمونهای رشد در گیاه ذرت آزمایشی در طی دو سال بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکر أکثرهورمونها نقش حیاتی در تنظیم رشد گیاهان و پاسخ به تنش بازی میکنند. بهمنظور مطالعه رابطه بین کمبود آب و سویههای باکتری فلورسنت سودومونادس بر پرولین و برخی از هورمونهای رشد در گیاه ذرت آزمایشی در طی دو سال بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد که در آن کرتهای اصلی شامل سه سطح تنش خشکی براساس 40، 60 و 75 درصد تخلیه رطوبتی و کرتهای فرعی شامل چهار سویه باکتری فلورسنت سودومونادس (سویههای S4، S108، S153و S169) به همراه شاهد بدون تلقیح بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب تغییر در تعادل هورمونی گیاه ذرت شده و افزایش میزان پرولین، قندهای محلول و آبسزیک اسید و کاهش ایندول استیک اسید، جیبرلین و سیتوکینین را القاء میکند. با این وجود تلقیح بذرهای ذرت با سویههای فلورسنت سودومونادس منجر به افزایش میزان پرولین، آبسزیکاسید، ایندول استیک اسید و سیتوکینین نسبت به شاهد شد. سویه S153 بیشترین میانگین میزان پرولین، آبسیزیک اسید، جیبرلین، ایندول استیک اسید و سیتوکینین را در برگ نشان داد. این مطالعه نشان داد که کاربرد سویههای باکتری سودوموناسی میزان هورمونهای گیاه ذرت را در شرایط تنش خشکی نسبت به شاهد افزایش میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - اثر شش هفته برنامه تمرین مقاومتی همراه با انسداد عروق بر هورمون رشد، قدرت، استقامت عضلانی، توان و درصد چربی بدن در مردان بدنساز
سالار حقی پرست محمد رضا فدائی چافیهدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرینات مقاومتی همراه با انسداد عروق بر هورمون رشد، قدرت، استقامت عضلانی، توان و درصد چربی بدن در مردان بدنساز بود. برای این منظور 24 مرد بدنساز با سابقه تمرینی حداقل دو سال و میانگین سنی 9/1±62/25 سال و وزن 2/8±28/79 کیوگرم و أکثرهدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرینات مقاومتی همراه با انسداد عروق بر هورمون رشد، قدرت، استقامت عضلانی، توان و درصد چربی بدن در مردان بدنساز بود. برای این منظور 24 مرد بدنساز با سابقه تمرینی حداقل دو سال و میانگین سنی 9/1±62/25 سال و وزن 2/8±28/79 کیوگرم و شاخص توده بدنی 8/1±69/24 کیلوگرم بر متر مربع، به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی همراه با انسداد عروق و تمرین مقاومتی بدون انسداد عروق تقسیم شدند. هر دو گروه برنامه تمرین را که شامل پنج جلسه در هفته که دو جلسه از آنها مختص تمرین عضلات ناحیه بازو بود، به مدت شش هفته انجام دادند. قبل و بعد از شش هفته از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد، همچنین اندازه گیری درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر، قدرت و استقامت عضلانی با استفاده از وزنه و دستگاه بدنسازی و توان عضلانی دست ها با استفاده از آزمون پرتاب توپ مدیسن بال با دو دست به سمت جلو انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که تمرینات مقاومتی همراه با انسداد عروق بر افزایش استقامت عضلات جلو بازو(005/0P=) و پشت بازو(007/0p=) تاثیر معناداری داشت، اما بر هورمون رشد( 607/0 P=)، قدرت عضلانی( 674/0 P=)، توان عضلانی( 41/0 P=) و درصد چربی بدن( 382/0 P=) تاثیر معناداری نداشت. با توجه به اینکه افزایش قدرت و حجم عضلانی در بدنسازی مورد توجه ورزشکاران این رشته پرطرفدار است، استفاده از انسداد جریان خون برای ورزشکاران با سابقه در این رشته ورزشی در طراحی تمرین توصیه نمی گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - بررسی تاثیر هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان(Linum usitatissimum) تحت تنش خشکی
زهرا مرادیانبه منظور بررسی اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان در شرایط تنش خشکی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 اجرا شد. فاکتور اول هورمون (شاهد، أکثربه منظور بررسی اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر شاخصهای جوانهزنی گیاه کتان در شرایط تنش خشکی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 اجرا شد. فاکتور اول هورمون (شاهد، پیش تیمار با جیبرلین 500 میلیگرم در لیتر، آبسیزیک اسید 5 میکرومولار) و فاکتور دوم تنش خشکی (صفر، 3-،6-، 9-، 12- و 15- بار) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر پیش تیمار با هورمونهای گیاهی بر طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه، درصد جوانهزنی، شاخص طولی بنیه بذر و متوسط زمان جوانهزنی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل پیش تیمار هورمونهای گیاهی و تنش خشکی بر طول ریشهچه، طول گیاهچه و شاخص طولی بنیه بذر در سطح احتمال یک درصد معنیدار و بر طول ساقهچه و متوسط زمان جوانهزنی غیر معنیدار بود. بیشترین شاخص وزنی بنیه بذر مربوط به پیش تیمار جیبرلین و عدم تنش خشکی (29/1280) بود و کمترین آن مربوط به تیمار آبسیزیک اسید و تنش خشکی 15- بار (93/295) بود. کمترین متوسط زمان جوانهزنی (67/5 روز) بود که در پیش تیمار جیبرلین و بدون تنش خشکی بدست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش تیمار جیبرلین بر خلاف آبسیزیک اسید تأثیر معنیداری در افزایش شاخصهای جوانهزنی بذر کتان داشته است و باعث کاهش تنش خشکی تا 3- بار شد. لذا جهت دستیابی به درصد جوانهزنی مطلوب تحت شرایط تنش خشکی بهتر است از پیش تیمار جیبرلین استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - بهبود رفتار جوانهزنی و ویژگیهای گیاهچه دو ژنوتیپ کینوا (Chenopodium quinoa Willd.) تحت تأثیر اسید سالیسیلیک و تنش شوری
راضیه کرمی فاطمه ابراهیمی حمیدرضا بلوچی محمد جواد باباییکینوا گیاهی بسیار ارزشمند با خاصیت دارویی و غذایی بالا است. به منظور بررسی سطوح مختلف شوری و پرایمینگ بذر بر جوانهزنی بذور کینوا آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه یاسوج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو أکثرکینوا گیاهی بسیار ارزشمند با خاصیت دارویی و غذایی بالا است. به منظور بررسی سطوح مختلف شوری و پرایمینگ بذر بر جوانهزنی بذور کینوا آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه یاسوج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو ژنوتیپ کینوا (Titicaca و Giza 1)، سه غلظت پرایمینگ بذور با اسید سالیسیلیک (صفر، 5/0 و 1 میلیمولار) و چهار سطح تنش شوری (صفر، 150، 300 و 450 میلیمولار NaCl) بود. صفات مورد ارزیابی در این آزمایش شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، مدت زمان برای 50 درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، وزن گیاهچه، شاخص بنیه طولی و شاخص بنیه بذری گیاهچه بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تنش شوری، پرایمینگ اسید سالیسلیک، ژنوتیپ و کلیه اثرات دوگانه و سهگاته بین تیمارهای آزمایش روی تمام صفات آزمایش معنیداری بود (p <0.01). نتایج نشان داد که تا شوری 150 میلیمولار NaCl کاهش معنیداری در جوانهزنی هر دو ژنویپ کینوا مشاهده نشد، اما برای ژنوتیپ Giza 1 جوانهزنی بذور در تمام سطوح پرایمینگ اسید سالیسیلیک در شوری 450 میلیمولار NaCl به صفر رسید. پرایمینگ بذور با غلظت 5/0 میلیمولار اسید سالیسلیک در شوری 450 میلیمولار NaCl باعث 60 درصد جوانهزنی در ژنوتیپ Titicaca شد. به طور کلی نتایج نشان داد که پرایمینگ بذور با غلظت 5/0 میلیمولار اسید سالیسیلیک، در شوریهای پایین بهتر از سطوح بالای شوری سرعت و درصد جوانهزنی هر دو ژنوتیپ کینوا را بهبود میبخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - بررسی اثر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد ).L indica (Sesamum
طاهره کریمی جلیله وندی طیبه سنجری مزاجبه منظور بررسی تأثیر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد indica L.) (Sesamum، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (0، 3-، 6-، 9- و 12- دسی زیمنس بر متر)، و پیش تیمار سیتوکینین در دو أکثربه منظور بررسی تأثیر پرایمینگ و تنش شوری بر جوانهزنی بذر کنجد indica L.) (Sesamum، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (0، 3-، 6-، 9- و 12- دسی زیمنس بر متر)، و پیش تیمار سیتوکینین در دو سطح (شاهد، و میلی مولار) و هورمون اکسین در سه سطح (شاهد، و میلی مولار) بود. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمار پرایم بر جوانهزنی کل، وزن-خشک گیاهچه و شاخص طولی بنیه بذر در سطح یک درصد معنیدار و بر محتوای رطوبت نسبی در سطح یک درصد غیر معنیدار است. اثر سطوح شوری بر همه صفات مورد ارزیابی معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی کل مربوط به شاهد (20) بود. کمترین این صفت نیز مربوط به شاهد تحت تنش شوری با غلظت 12- دسی زیمنس بر متر و نیز سیتوکینین میلیمولار تحت تنش شوری 12- دسی زیمنس بر متر (5/14) بود که البته از لحاظ آماری با تیمار شاهد تحت تنش شوری 9 دسی زیمنس بر متر اختلاف معنیداری نداشتند. بیشترین بنیه بذر (90/11) مربوط به تیمار اکسین میلی مولار توام با شوری 0 و کمترین مربوط به تیمار شوری 12- دسی زیمنس بر متر (190/1) بود. بطور کلی میتوان با کاربرد اکسین درصد و میزان جوانهزنی بذر کنجد را در شرایط تنش شوری تا 6- دسی زیمنس بر متر بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - مقایسه تیمارهای سرمادهی، اسیدسولفوریک، خراشدهی، نیترات پتاسیم و هیدروپرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بذر درختچه مورد (Myrtus communis L.)
زینب کیهان پور محمدرضا صالحی سلمیمورد درختی است که در چند دهه اخیر کاربرد فراوانی در فضای سبز دارد. به منظور بررسی تیمارهای شکست خواب بذر مورد (Myrtus communis L.) پژوهشی در قالب طرح کامل تصادفی در 4 تکرار در سال 1394 در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان باغی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام ش أکثرمورد درختی است که در چند دهه اخیر کاربرد فراوانی در فضای سبز دارد. به منظور بررسی تیمارهای شکست خواب بذر مورد (Myrtus communis L.) پژوهشی در قالب طرح کامل تصادفی در 4 تکرار در سال 1394 در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان باغی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. تیمارهای مورداستفاده در این آزمایش عبارت بودند از: شاهد، خراشدهی مکانیکی با استفاده از کاغذ سنباده بهمدت 2 دقیقه، خیساندن در آب 4، 25، 50، درجه سانتیگراد به مدت زمانهای 30، 60 و 90 دقیقه، استفاده از نیترات پتاسیم در غلظتهای 100، 500، 1000 قسمت بر میلیون (ppm) با زمان غوطهوری بهمدت 24 ساعت، استفاده از اسیدسولفوریک50 % در زمانهای 5، 10، 20، 40 دقیقه و سپس 3 بار شستشو با آب مقطر، سرمادهی بذور مرطوب در دمای 4 درجه سانتیگراد با زمانهای 10، 20، 40 روز. نتایج نشان داد با اعمال تیمار اسید سولفوریک 50 % به مدت 20 دقیقه بیشترین میزان جوانهزنی 25/64 درصد و بیشترین سرعت جوانهزنی به مقدار 8/12 عدد در روز و ) و بالاترین بنیه بذر (29/22 واحد) حاصل گردید. پس از این تیمار، تیمار خراشدهی میتواند بهعنوان جایگزین استفاده گردد و نتایج بهدست آمده از تیمار خراشدهی با سنباده به تقریب در جایگاه دوم قرار داشت. همچنین نتیج نشان داد برخی از تیمارها مانند اسید سولفوریک 50 % به مدت 40 دقیقه، نیترات پتاسیم با غلظت 1000 پیپیام و خیساندن در آب 50 درجه سانتیگراد به مدت 90 دقیقه سبب آسیب رسانی به بذر و کاهش شاخصهای جوانهزنی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - تأثیر سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانهزنی و رشد گیاهچه ارقام تحت تنش مس (Triticum aestivum) مختلف گندم
محبوبه بصیری محسن موسوی نیک آسیه سیاهمرگویی مریم زارعتحقیقات نشان داده است که سالیسیلیک اسید بهعنوان یک تنظیمکننده رشد گیاهی سبب ایجاد مقاومت در گیاهان نسبت به تنشهای محیطی میشود. بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی و رشد گیاهچه پنج رقم گندم متداول در منطقه سیستان تحت تنش فلز سنگین مس، آزمایشی به صورت فاکتو أکثرتحقیقات نشان داده است که سالیسیلیک اسید بهعنوان یک تنظیمکننده رشد گیاهی سبب ایجاد مقاومت در گیاهان نسبت به تنشهای محیطی میشود. بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی و رشد گیاهچه پنج رقم گندم متداول در منطقه سیستان تحت تنش فلز سنگین مس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در پژوهشکده زیست فناوری دانشگاه زابل در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سالیسیلیک اسید در دو سطح (صفر و 01/0 میکرومولار)، فلز سنگین مس در پنج سطح (صفر، 1، 2، 3 و 4 میلیمولار) و پنج رقم گندم (کلک افغانی، هامون، هیرمند، سیستان و بولانی) بود. نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانهزنی در شرایط پیشتیمار با سالیسیلیک اسید نسبت به شاهد افزایش یافت. درصد جوانهزنی ارقام مختلف نیز با افزایش غلظت مس، کاهش معنیداری یافت. مدل لجستیک سه پارامتره، رابطه بین سطوح مختلف مس و درصد جوانهزنی ارقام گندم را بهخوبی توجیه نمود. با افزایش غلظت مس، روند جوانهزنی در کلیه ارقام کاهش پیدا کرد، اما رقم سیستان نسبت به ارقام دیگر، غلظتهای مختلف مس را بهتر تحمل کرد. بهطوری که این رقم، در غلظت 71/32 میلیمولار مس با کاهش 50 درصدی جوانهزنی مواجه شد در حالیکه در رقم بولانی، غلظت 92/3 میلیمولار مس، باعث کاهش 50 درصدی جوانهزنی گردید. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این بود که اعمال غلظتهای مختلف فلز سنگین مس باعث کاهش معنیدار مؤلفههای رشد در ارقام گندم مورد بررسی شد، همچنین اثر پیشتیمار با سالیسیلیک اسید در سطوح بالای مس نقش تعدیلکنندهای در رشد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی ماریتیغال تحت تنش شوری
زهرا محمودی راد حسن نورافکنسالیسیلیکاسید یک مولکول واسطهای مهم جهت واکنش گیاهان در برابر تنشهای محیطی است. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر خصوصیات جوانهزنی ماریتیغال در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار، در آزمایشگاه علوم باغب أکثرسالیسیلیکاسید یک مولکول واسطهای مهم جهت واکنش گیاهان در برابر تنشهای محیطی است. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر خصوصیات جوانهزنی ماریتیغال در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار، در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه در سال 1395 به اجرا در آمد. فاکتور اول شامل پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید در چهار سطح 0، 100، 200 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم چهار سطح شوری شامل 0، 40، 80 و 120 میلیمولار نمک NaClبود. در پایان آزمایش، درصد و سرعت جوانهزنی، طول و وزن تر ریشهچه، طول و وزن تر گیاهچه، شاخص طولی و وزنی گیاهچه مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش غلظت کلریدسدیم سبب کاهش شاخصهای جوانهزنی شد ولی پیشتیمار با سالیسیلیکاسید تحت تنش شوری باعث بهبود شاخصهای جوانهزنی شد. مناسبترین سطح سالیسیلیکاسید برای کاهش اثرات شوری و بهبود جوانه زنی پیشتیمار با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به تنهایی و تحت تنش شوری بود. بنابراین، پیشتیمار بذر ماریتیغال با 200 میلیگرم بر لیتر سالیسیلیکاسید در مناطق مستعد تنش شوری میتواند باعث مقاومت بذر ماریتیغال در مرحله جوانهزنی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - Study of phytohormones effects on UV-B stress seeds of thyme species
مهراب یادگاریBackground & Aim: Thymus vulgaris L. and Thymus daenensis Celak (Thyme), members of the family Lamiaceae, are widely used in Iranian folk medicine. The aim of this research was to study how salicylic acid (SA), gibberellin (GA), and indole acetic acid (IAA)-seed pri أکثرBackground & Aim: Thymus vulgaris L. and Thymus daenensis Celak (Thyme), members of the family Lamiaceae, are widely used in Iranian folk medicine. The aim of this research was to study how salicylic acid (SA), gibberellin (GA), and indole acetic acid (IAA)-seed priming affect UV-B radiation in seeds of Thyme (T. vulgaris, T. daenensis Celak) under both laboratory and outdoor conditions. Experimental: The effects of phytohormones (200, 400, 600 ppm) and irradiation performed in a 60 Co Gamma cell 220 source at a dose of 3 kGy (10, 20 and 30 min) on seeds of Thyme species were studied. Seeds were tested under in vitro and outdoor conditions in a complete randomized factorial layout with 4 and 3 replications, respectively. The characters measured under in vitro condition were seed germination percentage, mean time of germination, root and stem length. On the field, the characters evaluated were number of leaf, length of plant, root and shoot dry matter and essential oil. Results: SA treatment was better under in vitro conditions. No significant effects were obtained from GA and IAA. The most destructive effects and the best beneficial phytohormones were UV 30 min and SA (200 and 400 ppm), respectively. The effects of foliar application of hormones were determined on growth and essential oil production in medicinal plants in two consecutive years. Shoot dry matter increased in both years with SA applications but IAA and GA had no beneficial effects on germination characters after UV radiation.Recommended applications/industries: SA-priming of seeds protects thyme seedlings against UV-B radiation. The results of this study also showed that elevation of free SA levels in plants, either by exogenous feeding or genetically may enhance their tolerance to abiotic stress. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - Genetic Variability in Growth Hormone Gene and Association between Restriction Fragment Length Polymorphisms (RFLP) Patterns and Quantitative Variation of Live Weight, Carcass, Behaviour, Heterophil and Lymphocyte Traits in Japanese Quails
ا. نصیریفر م. طالبی ع. اسمعیلی زاده ن. عسکری س.س. سهرابی ح. مرادیانGrowth hormone gene plays a critical role in regulating growth and metabolism which leads to potential correlations between the polymorphisms of this gene and economic trait. A 776 bp fragment within the intron 1 region of the growth hormone gene from 346 individuals of أکثرGrowth hormone gene plays a critical role in regulating growth and metabolism which leads to potential correlations between the polymorphisms of this gene and economic trait. A 776 bp fragment within the intron 1 region of the growth hormone gene from 346 individuals of an F2 population of Japanese quail was amplified. The polymerase chain reaction (PCR) product was digested using MspI restriction enzyme. restriction fragment length polymorphisms (RFLP) analysis revealed three restriction sites, which led to four different restriction fragments. Four distinctive alleles (A, B, C, and D) and four different genotypes (AA, AB, AC, and AD) were identified in this population. The results indicated that the population deviated from the Hardy-Weinberg equilibrium (P<0.005). The observed heterozygosity and Shannon's information indexes were 0.720 and 0.560, respectively, which demonstrated high diversity in this population. There was a significant association between RFLP patterns and live weight at four and five weeks of age, carcass weight, breast weight and proportion of the internal organs. Carcass weight of the AB birds was less than that of other genotypes (P<0.05). These results suggested that growth hormone gene can be used as a candidate gene for marker-assisted selection to improve performance in Japanese quails. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - Analysis of Growth Hormone Gene in Alpine and Saanen Goats Using PCR-SSCP Method
ر. خاتمی نژاد س. یوسفی م. آهنی آذریIn this study the genetic polymorphism of growth hormone (GH) gene as a candidate gene in livestock was investigated. Blood samples were randomly collected from 34 Alpine and 42 Saanen goats. DNA was extracted from blood samples and a 365 bp region of exon 5 of the GH g أکثرIn this study the genetic polymorphism of growth hormone (GH) gene as a candidate gene in livestock was investigated. Blood samples were randomly collected from 34 Alpine and 42 Saanen goats. DNA was extracted from blood samples and a 365 bp region of exon 5 of the GH genewas amplified by polymerase chain reaction (PCR). PCR products were analyzed using single strand conformation polymorphism (SSCP) method on polyacrylamide gel. The results indicated that there are four (G1, G2, G3 and G4) conformational patterns with frequencies 0.38, 0.21, 0.23 and 0.18 for Alpine goat and 0.48, 0.21, 0.17 and 0.14 for Saanen goat, respectively. These results revealed that GH gene was polymorph in this studyand showed that PCR-SSCP is an appropriate tool for detecting polymorphism and evaluating genetic variability. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - Association of Bovine Follicular Stimulating Hormone (FSHβ) Gene Polymorphism with Reproduction Traits in Iranian Holstein Bulls
م.و. قاسمی ا. قربانیThe present study was aimed to examine the association of bovine follicular stimulating hormone gene polymorphism with sperm quality traits including sperm volume (SV), sperm concentration (SPCO), total sperm (TS), fresh sperm motility (FSM), total fresh motile sperm (T أکثرThe present study was aimed to examine the association of bovine follicular stimulating hormone gene polymorphism with sperm quality traits including sperm volume (SV), sperm concentration (SPCO), total sperm (TS), fresh sperm motility (FSM), total fresh motile sperm (TFMS), post thaw sperm motility (PTSM), total post thaw motile sperm (TPTMS), number of produced payout (NPP), number of fresh motile sperm in each milt ejaculation (NFMSE), motility before and after the freezing (MBATF) and number of post thaw motile sperm in each milt ejaculation (NPTMSE).We used polymerase chain reaction restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) in 83 bulls belonging to two progeny test center. The frequency of the A (PSTI+) and B (PSTI-) alleles were 0.675 and 0.325, respectively. The genotype frequency for AA and AB were 0.35 and 0.65, respectively. The BB genotype was omitted for analysis.Mixed and probity models analyses of sperm quality traits considering genotype and environment as fixed effects and animal as a random effect suggested that sire was a significant source of variation (P<0.001) in all traits.The AB genotype resultedin a significant increase in TS (P<0.0425), NPP (P<0.0302) traits greater than AA genotype.However, AA genotype had significant effect on PTSM (P<0.0001).But not on sperm volume (SV) (P=0.1749), sperm concentration (SPCO) (P=0.1423), fresh sperm motility (FSM) (P=0.5327), number of post thaw motile sperm in each milt ejaculation (NPTMSE) (P=0.5249), total post thaw motile sperm (TPTMS) (P=0.3982), total fresh motile sperm (TFMS) (P=0.2667), total post thaw motile sperm (TPTMS) (P=0.5898) and motility before and after the freezing (MBATF) (P=0.1785). These results indicate that new molecular markers associated with sperm quality traits can be used in marker-assisted selection in bulls. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - Effects of Various Type of Bentonite (Montmorillonite) on Ascites-Related Physiologic and Metabolic Factors in Broilers
ع.ر. آقاشاهی س.ح. حسینی جنگجو ح. صادقی پناه س.ع. حسینیThis study was conducted to investigate the effect of ascites-related physiological and metabolic parameters in broiler chickens fed with different components of bentonite. Two hundred and seven days old Arian male chicks were allocated into five dietary treatment group أکثرThis study was conducted to investigate the effect of ascites-related physiological and metabolic parameters in broiler chickens fed with different components of bentonite. Two hundred and seven days old Arian male chicks were allocated into five dietary treatment groups including 1) basal diet (control); 2) basal diet + 1% sulphated sodium bentonite (SSB); 3) basal diet + 1% non-processed sodium bentonite (SB); 4) basal diet + 1% sulphated calcium bentonite (SCB) and 5) basal diet 1% non-processed calcium bentonite (CB). Forty birds in each group were assigned to four replicates (10 birds in each). The ratio of right ventricle to total ventricles weight (RV/TV) was significantly (P تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - Effects of Organic and Inorganic Selenium Supplementation with Vitamin E during the Flushing Period on Reproductive Performance of Ghezel Ewes
ح. دقیقکیا س. ساعدی ع. حسینخانیMinerals and vitamins play an important role in animal nutrition with beneficial effects on animal reproductive performance. To investigate this issue, 44 Ghezel ewes weighing 55± 2 kg (Mean±SD) and 2-3 years old were randomly divided into groups (n=11), t أکثرMinerals and vitamins play an important role in animal nutrition with beneficial effects on animal reproductive performance. To investigate this issue, 44 Ghezel ewes weighing 55± 2 kg (Mean±SD) and 2-3 years old were randomly divided into groups (n=11), to investigate the effect of the selenium and vitamin E supplementation on blood hormones and metabolites and possible reproductive performanceof Ghezel ewes. Treatments were consisted of group A: as control, B: flushing diet containing barley grain (73%), C: flushing diet + vitamin E (48 mg/day) + organic selenium (selenoproteins, 13.5 mg/day) and D: flushing diet + vitamin E (48 mg/day) + inorganic selenium (sodium selenite, 1.35 mg/day). The estrous cycles of the ewes were synchronized by application of a controlled internal drug release (CIDR) for 14 day. The results showed that the highest lambing rates (136.4%) and numbers of offspring (n=15) were in group C. Hormonal measurements including estrogen, progesterone and insulin revealed the relationship of these hormones with reproductive performance of ewes with the highest concentrations of estrogen and insulin (in estrus) and progesterone (in three weeks after mating) in groups C and D (P<0.05). Glucose and cholesterol levels of groups C and D increased significantly during the day prior to CIDR removal, estrus and three weeks after mating (P<0.05). Total protein and blood urea nitrogen (BUN) levels of B, C and D groups enhanced significantly in all times compared to the control group (P<0.05). Using inorganic and organic selenium in flushing diet had similar effects on blood metabolites and hormones related to reproductive performance. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - The Influence of Growth Hormone Gene Polymorphism on Growth Rate of Young Cattle
ت.ا. سدیخ ای.ی. دولماتووا ف.ر. والیتوو ر.س. گیزاتولین ل.ا. کالاشینکوواBeef production is an important development area in animal breeding with meat quality being determined by both paratypic and genetic factors. In this regard evaluating genetic material for the presence of desirable allele combinations of genes associated with growth and أکثرBeef production is an important development area in animal breeding with meat quality being determined by both paratypic and genetic factors. In this regard evaluating genetic material for the presence of desirable allele combinations of genes associated with growth and development indicators, as well as meat qualities of animals have a certain scientific and practical significance. The aim of the study was to determine the influence of growth hormone gene polymorphism on the growth rate of bull calves of different breeds kept in the Bashkortostan Republic. The method of polymerase chain reaction (PCR) followed by the analysis of restriction fragment length polymorphism (PFLP) (SNP GH-L127V) was used to genotype Hereford (115 heads), Limousine (114 heads), Black-and-White (200 heads), Bestuzhev (200 heads) bull calves being fattened. The conducted research showed that there is a similar distribution of genotypes among bull calves of meat breeds with GHLL homozygous genotype being more common (47.83% and 52.63%). Black-and-White and Bestuzhev bull calves have a higher frequency of GHLV heterozygous genotype (62.50% and 59.0%). Hereford, Limousine and black-and-white bulls have a greater frequency of GHL allele (0.69; 0.71; 0.51), Bestuzhev animals have a higher rate of GHV allele (0.62). The paper presents the influence of somatotropin hormone gene polymorphism on some meat productivity and growth rate indicators of young animals. Thus, GHLL-genotyped Hereford, Limousine, and Black-and-White bull calves had significantly higher live weight (pre-slaughter live weight) as well as absolute and average daily live weight gains at the end of rearing. According to the results GHLV-genotyped animals were in the second place and GHVV-genotyped bulls ranked the last. As a result of the one-way analysis of variance, there has been found a high proportion of the studied polymorphism factor in developing meat productivity and growth rate indicators for Limousine, Black-and-White and Hereford bull calves. Genotyping by the GH gene as an additional criterion can be used in the selection of animals to improve cattle meat quality. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - Effect of Flushed Feeding and Age on Estrus Synchronization and Conception Rate of Holstein × Local Crossbred Cows After Using Analogue GnRH and Prostaglandin F2α Hormone
M. Sydur Rahman M. Kabirul Islam Khan T. BilkisThe study was conducted to know the effect of flushed feeding on estrus synchronization and conception rate of Holstein ÍLocal crossbred cow’s after using the GnRH (fertagyl) and PGF2α hormone. As a representative sample 20 Holstein ÍLocal cros أکثرThe study was conducted to know the effect of flushed feeding on estrus synchronization and conception rate of Holstein ÍLocal crossbred cow’s after using the GnRH (fertagyl) and PGF2α hormone. As a representative sample 20 Holstein ÍLocal crossbred cows were chosen from Chittagong Cantonment Military Dairy Farm in Bangladesh and the experimental work was carried out for 60 days. Ten cows were flushed with high energy feed (10.5 mega Joule metabolisable energy/kg feed dry matter) and considered as treated group and 10 cows was allowed for normal feeding. Both the control and treated group cows were injected intramuscularly by the GnRH and PGF2α hormone. After injection of these hormones, 100% cows from both groups showed estrus. Fixed time artificial insemination (AI) was done and the cows were diagnosed in pregnancy after 60 days of AI. It was observed that 20% cows were conceived after AI from control group, but treated group cows showed more conception / pregnancy rate (40%). After using the hormones, age of the cow did not influences for estrus synchronization, but for conception rate it was observed that younger cows showed more than older one. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - The Effect of Administering Equine Chorionic Gonadotropins (eCG) on Reproductive Performance of Dairy Cows with a CO-Synch + CIDR Protocol and Insemination at a Fixed Time
م.م. منشادی ع. رستگارنیا Sh. اسماعیلی ثانیThe success of a fixed-time artificial insemination (FTAI) program depends on a high ovulation rate during a short interval. Equine chorionic gonadotropin (eCG) has been used in FTAI protocols to improve follicular growth and thereby to produce larger, more responsive fol أکثرThe success of a fixed-time artificial insemination (FTAI) program depends on a high ovulation rate during a short interval. Equine chorionic gonadotropin (eCG) has been used in FTAI protocols to improve follicular growth and thereby to produce larger, more responsive follicles for ovulation with increased pregnancy rates. The aim of the present study was to evaluate the effects of eCG on conception rates of early post-partum dairy cows treated by progesterone-based estrous synchronization with artificial insemination at a fixed time (CO-Synch+CIDR protocols). 144 Holstein cows ≥ 55 days postpartum were used. All cows were enrolled in a 7-day CO-Synch + CIDR protocol which included 100 μg gonadotropin releasing hormone (GnRH) at CIDR insertion (day 0); 500 µg prostaglandin F2α (PGF2α) at CIDR removal (day 7); and 100 μg GnRH at FTAI, 66 hours after PGF2α (day 10). Cows were randomly assigned as control cows (n=69) or treated cows (n=75) which received 500 IU eCG at the time of CIDR removal. All cows were examined by ovarian ultrasound at FTAI. The addition of eCG to CO-Synch+CIDR protocols improved the frequency of estrous response (control cows 51.4%, eCG-treated cows 87.8%; P<0.01). It reduced the interval between the end of treatment and the start of estrus (control cows 56.8±5.52 hours, eCG-treated cows 45.7±5.87 hours; P<0.01). It increased dominant follicular size at FTAI (control cows 15.1±2.41 mm, eCG-treated cows 19.6±1.84 mm; P<0.001). However, eCG had no effect on pregnancy rates (control cows 49.3%, eCG-treated cows 54.6%; P=0.131). The use of eCG, prior to termination of 7-day estrus synchronization when using the CO-Synch+CIDR program alone, could hasten the time of estrous expression and should be considered in FTAI dairy cows. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - Effect of Pre-Pubertal Plan of Nutrition on Reproductive Performance, Hormone Concentrations and Milk Production in Kurdish Female Lambs
ص. منتیان ح.ر. میرزایی الموتی ف. فتاح نیا ر. معصومیTo determine the value of pre-pubertal plan of nutrition on reproductive performance, hormonal concentrations and milk production in ewe lambs, a total of 40 clinically health Kurdish female lambs (30±8.6 d and weighing 10.2±3.4 kg) were randomly allocated أکثرTo determine the value of pre-pubertal plan of nutrition on reproductive performance, hormonal concentrations and milk production in ewe lambs, a total of 40 clinically health Kurdish female lambs (30±8.6 d and weighing 10.2±3.4 kg) were randomly allocated to one of two experimental diets in pre-weaning period: high quality diet (HQD) (HQD, 2.50 Mcal ME/kg dry matter (DM) and 148 g CP/kg DM) or low quality diet (LQD) (LQD, 2.02 Mcal ME/kg DM and 87 g CP/kg DM). At weaning, one half of lambs from each group was randomly separated and assigned to HQD or LQD. There were four treatment groups in post-weaning period: H-H (HQD pre-and post-weaning); H-L (HQD pre-weaning and LQD post-weaning); L-H (LQD pre-weaning and HQD post-weaning) and L-L (LQD pre and post-weaning, control group). Dry matter intake was measured weekly and body weight (BW) and average daily gain (ADG) were measured every 2 weeks from 30 to 210 d of age. Serum insulin, leptin and progesterone concentrations were determined by ELISA. In general, the HQD treatment increased dry matter intake (DMI), compared with the LQD treatment during pre-weaning period (P<0.01). Results showed that initial BW was similar between all experimental groups (P>0.05). During post-weaning, lambs of H-H treatment had higher DMI, metabolize energy (ME) and crude protein (CP) intake compared with other lambs treatments (P>0.05). Within the post-weaning, serum progesterone concentrations was greater for ewe lambs fed at H-H group than for other groups (P<0.05). Serum insulin concentration was affected by the diet quality at both periods (P<0.05). Leptin concentration was affected by treatment and ewe lambs of L-H group had higher leptin concentrations (P<0.05). Age at the time of puberty was affected by treatments (P<0.05). In addition, Ewe lambs in the H-H and L-H groups were younger and weighed more at puberty. Diet plan in the pre-pubertal period was affected milk yield at the first lactation (P<0.05). It was concluded that pre-pubertal plan play an important role in secretion of progesterone, insulin and leptin, which can leads to early sexual puberty. And also these strategic plans should be improve economic traits the start of lamb’s puberty in sheep husbandry. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - Polymorphism of the Growth Hormone Gene and Its Effect on Production and Reproduction Traits in Goat
ف. غلامحسین زاده گوکی م.ر. محمدآبادی م. اسدی فوزیGrowth hormone (GH) has an effect on a broad variety of physiological parameters such as lactation, reproduction, growth and metabolism. Thus, the aim of this study was to detect GH gene polymorphism and its association with breeding values of production and reproductio أکثرGrowth hormone (GH) has an effect on a broad variety of physiological parameters such as lactation, reproduction, growth and metabolism. Thus, the aim of this study was to detect GH gene polymorphism and its association with breeding values of production and reproduction traits in Raini Cashmere goat. Breeding values were estimated using records on 26731 Raini Cashmere goats. To study GH gene polymorphism, 300 animals were selected based on their estimated breeding values (EBVs) for these traits. Then the animal’s genotype was determined using PCR-RFLP. The genotype frequencies for AA, AB and BB were 0.15, 0.85 and 0, respectively. The number of observed alleles, number of effective alleles, expected heterozygosity, observed heterozygosity, mean of heterozygosity, expected homozygosity, observed homozygosity, Nei’s index, Shanon’s index and Fixation index (Fis) were 2, 1.96, 0.49, 0.85, 0.49, 0.51, 0.15, 0.49, 0.69 and -0.74, respectively. Results showed that mean estimated breeding values for birth type, fleece weight and birth weight traits in different genotypes varies, of course these differences were not statistically significant (P>0.05). However, for fleece weight and birth type traits AB genotype had higher EBV. Due to the relatively high diversity of growth hormone gene in Raini Cashmere goat and its association with important economic traits, using growth hormone gene in breeding programs of this breed can lead to acceptable genetic progress and applying AA genotype for birth weight trait and AB genotype for fleece weight and birth type traits can be used as an indirect marker for selection of superior animals. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - Plasma Levels of Anabolic Hormones in Suckling Lambs are Affected by Late Gestational Nutrition
ع. کیانیIn this study, the effects of late gestational undernutrition (LGU) on plasma concentration of insulin-like growth factor 1 (IGF-I), leptin, insulin and glucose in subsequent sucking lambs was investigated. Ten twin-bearing ewes were fed either restrictedly (Restricted) أکثرIn this study, the effects of late gestational undernutrition (LGU) on plasma concentration of insulin-like growth factor 1 (IGF-I), leptin, insulin and glucose in subsequent sucking lambs was investigated. Ten twin-bearing ewes were fed either restrictedly (Restricted) or adequately (Control) during the last six weeks of gestation and were fed ad libitum after parturition. Blood samples were taken from subsequent suckling lambs at birth day, 7, 17 and 35 days of age. The average growth rate of restricted lambs was significantly lower than control lambs (292±21 vs. 216±19 g/d) during first two weeks of suckling period. Lambs in both groups were hypoglycemic (2.5±0.2 mmol/L) and had lowest level of leptin (0.6±0.08 ng/mL) at birth. Plasma glucose and leptin increased sharply by 7 days of age to 5.9 ± 0.2 mmol/L and to 0.6±0.08 ng/mL respectively. Late gestational undernutrition reduced plasma glucose in restricted (3.1±0.2 mmol/L) at birth but not in control lambs (2.1±0.3 mmol/L). Plasma insulin was the highest at 7 days of age (0.9±0.08 ng/mL). Restricted lambs had highly significant lower insulin values (0.6±0.1 vs. 1.3±0.1 ng/mL) and significantly higher ratio of glucose/insulin than control lambs. Insulin-like growth factor I values at birth was not affected by LGU. However, during suckling period restricted lambs had lower IGF-I than control lambs. In conclusion, LGU decreased insulin plasma concentration, changed the ratio of glucose to insulin, and decreased the concentration of IGF-I in subsequent offspring. Results also confirm the finding that circulating glucose rather than insulin is a determinant of leptin secretion in suckling lambs. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - Lack of Association between Somatotropin Receptor Gene Polymorphism and Birth Weight of Iranian Indigenous Sistani Cattle
آ. جوانمرد س. ر. میرایی آشتیانی آ. ترکمن زهی م. مرادی شهر بابکThe objective of the present study was to determine polymorphism within the promoter region of somatotropin receptor genes in indigenous Sistani cattle (Bos indicus) and associations between this polymorphism and breeding value of birth weight. The pedigree structure wa أکثرThe objective of the present study was to determine polymorphism within the promoter region of somatotropin receptor genes in indigenous Sistani cattle (Bos indicus) and associations between this polymorphism and breeding value of birth weight. The pedigree structure was included by considering 1173 animals with 600 progeny birth weight data obtained from a Zhark breeding station in Sistan and Baluchistan. Heritability was estimated for birth weight using different univariate models with the derivative-free approach of restricted maximum likelihood algorithm (DFREML). The average weight of each birth was 23.9 ± 3.16 kg. The effects of non-genetic factors were significant (P<0.01) for birth weight. Direct heritabilities (h2) in single trait analyses were 0.31 ± 0.06. Genomic DNA was isolated from blood and semen using conventional methods. Polymerase chain reaction restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) assays were used to genotype this candidate gene in 72 individuals with the birth weight record. The observed allele size was similar to that reported in the literature. The Sistani cattle showed higher frequency of alleles ALuI (+) than ALuI (-) in population. Statistical analysis was conducted to test the association of this polymorphism with the breeding value of birth weight data. There was not significant association between producing genotypes and birth weight trait. Future research on another candidate gene and growth trait strongly is encouraged to deep in the understanding of growth pattern in this breed. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - بررسی اثر امواج موبایل الکترومغناطیس تلفن همراه در حال مکالمه (950-900 مگاهرتز) بر میزان هورمون های FSH وLH در موش های صحرایی بالغ
فهیمه اصغری زاده سیده زینب پیغمبرزادهکاربرد روز افزون دستگاه های مولد امواج الکترومغناطیس از جمله تلفن های همراه و لوازم خانگی موجب نگرانی بسیاری در زندگی روزمره شده است. در این پژوهش اثرات امواج الکترومغناطیس تلفن همراه بر میزان هورمونهای FSHو LH در موش های صحرایی ماده بالغ بررسی شده است. بدین منظور24 موش أکثرکاربرد روز افزون دستگاه های مولد امواج الکترومغناطیس از جمله تلفن های همراه و لوازم خانگی موجب نگرانی بسیاری در زندگی روزمره شده است. در این پژوهش اثرات امواج الکترومغناطیس تلفن همراه بر میزان هورمونهای FSHو LH در موش های صحرایی ماده بالغ بررسی شده است. بدین منظور24 موش ماده در دو گروه 12 تایی شاهد و ازمایش به ترتیب به دور از معرض امواج الکترومغناطیس و در معرض امواج به مدت دو ماه و هر روز 2 ساعت در کنار تلفن همراه قرار داده شدند. پس از دو ماه ، موشها توسط کلروفرم ارام کشی شدند، خونگیری از قلب انجام و سرم نمونه ها جدا شد. غلظت هورمون های FSH و LH به روش الیزا اندازه گیری شد. یافته ها نشان دادند میزان هورمون های مورد بررسی FSH و LH در گروه ازمایش نسبت به شاهد افزایش معنی دار نشان دادند. در نتیجه گیری کلی: امواج تلفن همراه در حال مکالمه با اختلال در ترشح هورمون های جنسی وضعیت تولید مثلی را تحت تأثیر قرار میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - بررسی اثر تغییرات فصلی هورمونهای تیروئیدی بر عملکرد تولیدمثلی حیوانات مزرعه
نسیم رحیمی فر خلیل میرزادهاین مطالعه مروری بر اثر تغییرات فصلی هورمونهای تیروئیدی بر عملکرد تولیدمثلی حیوانات مزرعه میباشد. مطالعات نشان میدهد که هورمونهای تیروئیدی دارای تغییرات فصلی بوده به طوریکه در تابستان میزان آنها کاهش و در زمستان، افزایش مییابد. نتایج مطالعات حاکی از آن است، که اخ أکثراین مطالعه مروری بر اثر تغییرات فصلی هورمونهای تیروئیدی بر عملکرد تولیدمثلی حیوانات مزرعه میباشد. مطالعات نشان میدهد که هورمونهای تیروئیدی دارای تغییرات فصلی بوده به طوریکه در تابستان میزان آنها کاهش و در زمستان، افزایش مییابد. نتایج مطالعات حاکی از آن است، که اختلاف معنیداری از نظر میزان این هورمونها در دو جنس نر و ماده وجود ندارد. همچنین هورمونهای تیروئیدی نقش مهمی در اعمال فیزیولوژیک بدن حیوان از جمله فعالیتهای تولیدمثلی(تنظیم زمان پایان فحلی، استروئیدوژنز، آبستنی، رشد جنین و شیرواری) درتمام طول عمر حیوان دارند. از اینرو مطالعات گسترده بر روی تغییرات و عملکرد این هورمونها به منظور بهبود فعالیتهای تولیدمثلی، لازم و ضروری میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - Effects of 6-Benzylaminopurine and Salinity Stress on Flowering and Biochemical Characteristics of Winter Jasmine (<i>Jasminum nudiflorum</i> L.)
Masoume Fazeli Davood NaderiThe purpose of this study was to evaluate the effects of different levels of salinity stress and sprayed of the 6-benzylaminopurine (benzyl adenine) on morphological and biochemical characteristics of winter jasmine. Therefore, an experiment was conducted in 2016-2017 g أکثرThe purpose of this study was to evaluate the effects of different levels of salinity stress and sprayed of the 6-benzylaminopurine (benzyl adenine) on morphological and biochemical characteristics of winter jasmine. Therefore, an experiment was conducted in 2016-2017 growing seasons in research center of greenhouse production of Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch. The experiment was carried by using a factorial based on completely randomized design with 4 levels of salinity stress (2, 4, 6 and 8 dS m-1) as the first factor and different levels of benzyl adenine (control (non-application), 25 and 50 mg l-1) as a second factor was performed in 3 replications (total of 36 plots). The traits such as fresh and dry weight of flower, flower number, content of the chlorophyll a, b, total, carotenoids, and superoxide dismutase (SOD) enzyme of winter jasmine plant were studied. The results showed that salinity levels and benzyl adenine foliar application have a significant effect on all of traits. The results showed that the activity of SOD was significantly higher in application of 8 dS m-1 salinity than the 2 dS m-1 treatment, and the highest enzymatic activity were recorded at 8 dS m-1 treatment. On the other hand, in investigating the effects of foliar application of Benzyl adenine treatment, it was observed that this factor had positive effects on all of the above traits and their effects were concentration-dependent. It can be concluded that although salinity stress had a negative effect on winter jasmine, benzyl adenine treatment has minimized the negative effects of salinity stress. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - Physiological Changes During Cold Storage of <i>Lilium ledebourii</i> (Baker) Boiss. Bulb, a Rare Indigenous Species to Iran
Fatemeh Abazarifard Seyed Najmmaddin Mortazavi Rohangiz Naderi Sepideh Kalateh JariLilium ledebourii is a native and endangered rare species in Iran. It requires a cold period for proper growth and flowering. This experiment was performed to investigate the effects of cold storage on changes of endogenous abscisic acid (ABA), indole-3-acetic acid (IAA أکثرLilium ledebourii is a native and endangered rare species in Iran. It requires a cold period for proper growth and flowering. This experiment was performed to investigate the effects of cold storage on changes of endogenous abscisic acid (ABA), indole-3-acetic acid (IAA), gibberellic acid (GA3), sucrose, fructose, glucose, and total saponin during dormancy of Lilium ledebourii bulbs. The bulbs of lily were stored at 1 or 7 ºC, for 0, 30, 60, 90, and 120 days, and after each period removed from storage and analyzed using HPLC system. The results indicated that, cold storage at 1 ºC for 120 days decreased the levels of ABA while, 7 ºC in the same duration increased its content, slightly. The levels of IAA increased at 1 ºC storage, while remained almost constant at 7 ºC. Cold treatment at 1 ºC increased the levels of GA3, while storage at 7 ºC caused slight decrease in its content. Sucrose and fructose concentrations increased in both temperatures during the storage, while minor reduction in glucose content was observed. Storage at 7 ºC for 120 days induced the highest content of total saponin. The magnitude of changes in hormones and soluble sugars measured at 1 ºC was greater than that at 7 ºC. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - Improvement of Rooting in <i>Forsythia × intermedia</i> Cuttings by Plant Growth Regulators
Behzad Kaviani Somayeh GholamiAsexual propagation through cuttings is an appropriate method used for most ornamental plants. Success in increasing the percentage of rooting, reducing root emergence and increasing proliferation efficiency depends on several factors like plant growth regulators, espec أکثرAsexual propagation through cuttings is an appropriate method used for most ornamental plants. Success in increasing the percentage of rooting, reducing root emergence and increasing proliferation efficiency depends on several factors like plant growth regulators, especially auxins. Rooting of Forsythia × intermedia is difficult and requires specific hormonal treatments and proper cultivation beds. This work evaluated the rooting of Farsythia × intermedia cuttings under the action of different concentrations of plant growth regulators. The cuttings consisted of 15 cm long shoots with their basal leaves removed. The basal part of the cuttings was treated with 0, 500, 1000 and 1500 mg l-1 IBA and/or NAA. Stem cuttings were kept in hormones solution for 10 seconds. Then, they were planted in rice husk, sand and perlite as cultivation bed under greenhouse conditions. After two months, the percentage of rooted stem cutting, root number per stem cuttings, root length and root fresh and dry weights were determined on stem cuttings. The highest rooting percentage (51%) was obtained in cuttings treated with 1000 mg l-l IBA + 1500 mg l-l NAA. The maximum root number was obtained in cuttings treated with 1500 mg l-l IBA + 1500 mg l-1 NAA. The maximum root length (4.66 cm) was obtained in stem cuttings treated with 500 mg l-1 IBA + 1000 mg l-1 NAA تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - تاثیر پیش تیمارهای سالسیلیک اسید و جیبریک اسید بر تجمع برخی از یونها و شاخصهای جوانهزنی در کلزا تحت تنش شوری
مهتا حق جو عبدالله بحرانیسرعت و درصد جوانهزنی بالا در خاک‎های شور مورد توجه است. از این رو به منظور ارزیابی اثر پیش تیمار هورمون سالسیلیک اسید، جیبرلیک اسید و آبسزیک اسید بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه کلزا هایولا 401 در شرایط تنش شوری سه آزمایش به صورت مستقل، به صورت فاکتوریل با دو عامل، د أکثرسرعت و درصد جوانهزنی بالا در خاک‎های شور مورد توجه است. از این رو به منظور ارزیابی اثر پیش تیمار هورمون سالسیلیک اسید، جیبرلیک اسید و آبسزیک اسید بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه کلزا هایولا 401 در شرایط تنش شوری سه آزمایش به صورت مستقل، به صورت فاکتوریل با دو عامل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در آزمایشگاه صورت گرفت. آزمایش اول شامل سطوح مختلف شوری ( 0، 80، 160 و 240 میلی مول در لیتر) و غلظتهای مختلف هورمون سالسیلیک اسید (0، 5/1، 3 و 5/4 میلی گرم در لیتر) بود. آزمایش دوم و سوم شامل سطوح شوری فوق و غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیک اسید ( 0، 5/0 و 5/1 میلی گرم در لیتر) و آبسزیک اسید (0، 2 ، 4 و 6 میکرو مول در لیتر) بود. نتایج آزمایش نشان داد درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی به طور معنیداری با کاربرد سالسیلیک اسید و جیبرلیک اسید در تحت شرایط شور نسبت به عدم کاربرد این دو هورمون، افزایش یافت. آبسزیک اسید باعث کاهش درصد جوانهزنی در حدود 12% در سطح دو میلی مول بر لیتر آبسزیک اسید نسبت به تیمار شاهد گردید. غلظت یونهای سدیم و کلر همراه با افزایش میزان نمک، افزایش یافت. در حالی که غلظت یون پتاسیم در ساقه و ریشه کلزا به میزان زیادی با افزایش نمک، کاهش یافت.به طور کلی تحمل به شوری در بذور تیمار شده با کاربرد سالسیلیک اسید، جیبرلیک اسید و آبسزیک اسید در مقایسه با عدم کاربرد این دو هورمون افزایش یافت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - اثر کاربرد همزمان اسید سالیسیلیک و تیامین بر ویژگیهای مرفوفیزیولوژیک و کیفی گوجهفرنگی (.Solanum lycopersicum L) رقم گلکسی
سید مجید جزایری سورشجانی حسینعلی اسدی قارنهاین آزمایش در قالب فاکتوریل و به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد استفاده شامل چهار غلظت اسید سالیسیلیک و تیامین بود. کاربرد اسید سالیسیلیک باعث تغییرات معنیدار در سطح 5 و 1 درصد در همه صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک بجز صفات تعداد گل در خ أکثراین آزمایش در قالب فاکتوریل و به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد استفاده شامل چهار غلظت اسید سالیسیلیک و تیامین بود. کاربرد اسید سالیسیلیک باعث تغییرات معنیدار در سطح 5 و 1 درصد در همه صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک بجز صفات تعداد گل در خوشه، محتوای نسبی آب برگ و اسیدیته شد. پاشش اسید سالیسیلیک باعث افزایش مقدار صفات عملکرد، تعداد میوه در بوته، تعداد خوشه در بوته نسبت به گیاهان شاهد گردید. پاشش تیامین نیز باعث ایجاد تغیرات معنیدار در بین اکثر صفات مورفوفیزیولوژیک و کیفی شد. تیامین هم مانند اسید سالیسیلیک در صفاتی که معنیدار شده بود موجب افزایش آن صفت شد، هرچند که این افزایش تحت تأثیر غلظت تنظیمکننده هورمونی و زیستی مورد استفاده قرار گرفت. صفات عملکرد (4084 و 4225 کیلوگرم برای کاربرد اسید سالیسیلیک و تیامین)، ویتامین ث (42 و 51 میلیگرم بر گرم وزن تر برای کاربرد اسید سالیسیلیک و تیامین) و لیکوپن (34/2 و 49/2 میلیگرم بر گرم وزن تر برای کاربرد اسید سالیسیلیک و تیامین) در غلظت 100 میلیگرم بر لیتر اسید سالیسیلیک و تیامین بیشترین مقدار را دارا بودند. برخی از صفات مانند عملکرد، قطر میوه، وزن تر و خشک، اسیدیته کل، اسید فنولیک و ویتامین ث هم تحت تأثیر اثر متقابل اسید سالیسیلیک و تیامین قرار گرفتند. بنابر یافتههای این مطالعه، پاشش اسید سالیسیلیک و تیامین با غلظت 100 میلیگرم بر لیتر بیشترین تأثیر را بر روی صفات مورفوفیزیولوژی و صفات کیفی در گوجهفرنگی رقم گلکسی تحت شرایط کشت گلخانهای داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - اثر بروموکریپتین بر سطوح هورمونهای تیروئید در خون انسان
سیامک نائیبی رضا حاجی حسینیداروهایی که برای درمان بیماریهای مختلف تجویز میگردند، اثرات جانبی بر غدد داخلی از جمله غده تیروئید دارند. بروموکریپتین مسیلاز (بروموکریپتین) یک آلکالوئید نیمه سنتتیک با فعالیت دوپامینرژیک بالا میباشد که به طور مستقیم رسپتورهای عصبی دوپامین را تحریک مینماید. در این پ أکثرداروهایی که برای درمان بیماریهای مختلف تجویز میگردند، اثرات جانبی بر غدد داخلی از جمله غده تیروئید دارند. بروموکریپتین مسیلاز (بروموکریپتین) یک آلکالوئید نیمه سنتتیک با فعالیت دوپامینرژیک بالا میباشد که به طور مستقیم رسپتورهای عصبی دوپامین را تحریک مینماید. در این پژوهش نمونهها طی یک بازه زمانی 10 ماهه ازدوگروه ازبیماران گرفته شد. گروه اول شامل 25 فرد از مراجعین عادی و افرادی یوتیروئید(دارای عملکرد نرمال غده تیروئید با سطوح طبیعی شاخصهای تیروئیدی) حدوده سنی 37 - 30 سال (1 تا 25) وگروه دوم نیز شامل 25 فرد دیگر با همین شرایط درمحدوده سنی 45 -38 (مراجعین 26 تا 50) میباشند. تنها داروی مورد استفاده توسط هر دو گروه سنی در طی شش ماه اخیر دوز مشخصی از داروی بروموکریپتین (روزانه 5 میلی گرم ) بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده، سطح هورمون های تری یدو تیرونین (T3) و تیروکسین(T4) بعد از تیمار با بروموکریپتین، کاهش قابل توجهی نشان دادند سطح هورمون محرک تیروئید(TSH ) بعد از تیمار با داروی بروموکریپتین درهر دو گروه سنی کاهش نسبی نشان داد. در این مطالعه اثربخش بودن بروموکریپتین بر سطح هورمون محرک تیروئید (TSH) و هورمونهای تیروئیدT4 ، T3 وUptake T- با ایجاد تغییرات مشخص آماری مورد تأیید قرار گرفت. به نظر میرسد که تیمار بروموکریپتین عملکرد تیروئید را در دو نقطه تحت تأثیر قرار داده، که شامل تأثیر بر تولید TSH توسط محور هیپوتالاموس و همچنین اختلال در تبدیل T4 به T3 در بافتهای محیطی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - اثر بهبودی بخش دارچین بر رفع مسمومیت ناشی از سرب بر تغییرات هورمون های جنسی در موش صحرایی ماده بالغ
وحید حمایت خواه جهرمیسرب، یکی از فلزات سنگین و سمی است که اثرات و عوارض متعددی بر سیستم های بیولوژیک موجودات زنده از جمله انسان داشته و خطرات گوناگونی مانند ناباروری را ایجاد می کند.. در این مطالعه سعی شده است تا با بررسی اثر آنتی اکسیدانی دارچین بر رفع مسمومیت ناشی از سرب بر تغییرات هورمون أکثرسرب، یکی از فلزات سنگین و سمی است که اثرات و عوارض متعددی بر سیستم های بیولوژیک موجودات زنده از جمله انسان داشته و خطرات گوناگونی مانند ناباروری را ایجاد می کند.. در این مطالعه سعی شده است تا با بررسی اثر آنتی اکسیدانی دارچین بر رفع مسمومیت ناشی از سرب بر تغییرات هورمون های جنسی، راه حلی جهت رفع مشکل افراد در مواجهه با سرب پیدا شود. حیوانات مورد استفاده 42 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار بودند که به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. گروه شاهد 1( حلال دارو)، گروه شاهد 2 (روزانه 6/0 گرم بر لیتراستات سرب)، گروه شاهد 3 (روزانه 5/1 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره دارچین) و گروه های تجربی 1، 2 و 3 که روزانه علاوه بر 6/0 گرم بر لیتراستات سرب، به ترتیب 1/0، 2/0 و 4/0 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره دارچین به مدت 14 روز دریافت کردند. پس از خونگیری غلظت هورمون های استروژن و پروژسترون با روش الیزا مورد بررسی قرار گرفت. غلظت هورمونهای استروژن و پروژسترون در گروه شاهد 2 دارای کاهش و در گروه شاهد 3 دارای افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل(05/0> P). می باشد عصاره دارچین به صورت وابسته به دوز و با خواص آنتی اکسیدانی باعث کاهش عوارض ناشی از سرب بر هورمون‎های جنسی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - اثر امواج تلفن همراه و مصرف سیر بر هورمون های استروژن، تستوسترون و دی هیدرواپی آندروسترون در موشهای صحرایی
وحید حمایت خواه جهرمی محبوبه پرنیانمقدمه: امواج الکترومغناطیس بر غدد جنسی و باروری اثر دارد. مطالعه حاضر با هدف تاثیر امواج تلفن همراه و مصرف سیر بر هورمون های جنسی در موش صحرایی انجام شد. روش کار: تعداد 28 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار 90 روزه با میانگین وزن 5/236 گرم انتخاب و در 4 گروه 7 تایی قرار أکثرمقدمه: امواج الکترومغناطیس بر غدد جنسی و باروری اثر دارد. مطالعه حاضر با هدف تاثیر امواج تلفن همراه و مصرف سیر بر هورمون های جنسی در موش صحرایی انجام شد. روش کار: تعداد 28 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار 90 روزه با میانگین وزن 5/236 گرم انتخاب و در 4 گروه 7 تایی قرار گرفتند. گروه تجربی A: دریافت روزانه امواج مایکروویو با طول موج 900 مگاهرتز. گروه تجربی B: دریافت 20 میلی لیتر محلول عصاره سیر پخته. گروه تجربی C: دریافت 20 میلی لیتر محلول عصاره سیر پخته همراه با پرتو مایکروویو با طول موج 900 مگاهرتز. گروه کنترل: بدون تیمار و با رژیم غذایی عادی. سپس سنجش هورمونهای جنسی انجام شد. یافتهها: مقادیر هورمونهای استروژن و دی هیدرواپی آندروسترون در مواجهه با امواج تلفن همراه در گروه تجربیA نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (0.05>P). هورمون استروژن در گروه تجربی دریافت کننده عصاره سیر کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت (0.05>P). در گروه دریافت همزمان امواج تلفن همراه و مصرف عصاره سیر مقادیر هورمون های استروژن، تستوسترون و دی هیدرواپی آندروسترون افزایش معنی داری داشت (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: در صورتی که موش ها به طور همزمان تحت تابش امواج و مصرف عصاره سیر قرار گیرند، عصاره سیر نمی تواند اثرات تخریبی امواج تلفن همراه بر هورمون های جنسی را جبران کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - باززایی تمشک بیخار رقم مرتون از جوانه جانبی در محیط کشت بافت تحت تاثیر هورمون، سیلسیک اسید، ساکاروز و ذغال فعال
عباسعلی دهپور جویباری سعید سلطانی رویا بیشه کلایی کامران قاسمی زهرا رجب زادههدف از این تحقیق بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی میزان سیلیس، ساکارز و زغال فعال بر باززایی و تکثیر درون شیشه گیاه تمشک بیخار رقم مرتون می باشد. جوانه جانبی در محیط 2/1 MSحاوی 1/0 درصد زغال فعال کشت گردید و پس از سه هفته شاخه جدید حاصل از کشت جوانه برای اعمال تیما أکثرهدف از این تحقیق بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی میزان سیلیس، ساکارز و زغال فعال بر باززایی و تکثیر درون شیشه گیاه تمشک بیخار رقم مرتون می باشد. جوانه جانبی در محیط 2/1 MSحاوی 1/0 درصد زغال فعال کشت گردید و پس از سه هفته شاخه جدید حاصل از کشت جوانه برای اعمال تیمار های بدست آمد.جوانه های جدید در محیط MS حاوی غلظت های متفاوت هورمون BA، IBA و NAA جهت باززایی شاخه کشت شدند. بهترین تیمار شاخه زایی تمشک در محیط کشت MS حاوی 5/1 میلی گرم بر لیتر BA به همراه 1/0 میلی گرم بر لیتر IBA بدست آمد. همچنین شاخه های باززایی شده در محیط حاوی 2/0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر هورمون NAA و IBA جهت ریشه زایی کشت شدند. پس از تعیین بهترین تیمار ریشه زایی از نظر میزان هورمون، شاخه ها برای بهبود ریشه زایی در محیط های مختلف نظیر غلظت های متفاوت زغال فعال ، سیلیسیک اسید و همچنین ساکارزمنتقل شدند. ساکارز در غلظت 4% موجب افزایش طول ریشه، وزن ریشه و میزان کلروفیل برگ شد. اضافه کردن زغال فعال به محیط کشت موجب افزایش طول ریشه و ساقه در محیط کشت گردید. افزودن سیلیسیک اسید موجب کاهش تعداد شاخه های باززایی شده نسبت به محیط شاهد شد اما با افزایش غلظت تا 5 میلی گرم بر لیتر طول شاخه افزایش یافت. استفاده از سیلیسیک اسید در غلظت 1 mg/l موجب افزایش طول ریشه و در غلظت 5 mg/l موجب افزایش وزن ریشه نسب به شاهد گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - بررسی اثر انواع و مقادیر مختلف محلولپاشی جاسموناتها قبل از برداشت میوه بر صفات عملکردی، فیزیولوژیک، کیفی و دارویی دو رقم توت فرنگی
محمدجواد مهدوی رضوان کرمی برزآباد ابوالفضل باغبانی آرانیبه منظور بررسی اثر انواع و مقادیر مختلف محلولپاشی جاسموناتها بر صفات عملکردی، فیزیولوژیک و کیفی دو رقم توتفرنگی قبل از برداشت میوه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه هیدروپونیک صدرا دانشگاه شیراز در سال 1397 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل أکثربه منظور بررسی اثر انواع و مقادیر مختلف محلولپاشی جاسموناتها بر صفات عملکردی، فیزیولوژیک و کیفی دو رقم توتفرنگی قبل از برداشت میوه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه هیدروپونیک صدرا دانشگاه شیراز در سال 1397 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دو نوع جاسمونات (جاسمونیک اسید و متیل جاسمونات) هر کدام در پنج غلظت (0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار) و (0، 25/0، 5/0، 1 و 5/1 میلی مولار) با چهار تکرار و در هر تکرار سه گلدان و در دو رقم توتفرنگی (سلوا و پاروس) اجرا گردید. تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای آزمایشی بر کلیه صفات مورد بررسی بهجز صفات وزن میوه و ویتامین ث معنیدار شد. نتایج نشان داد که محلولپاشی جاسموناتها، سبب کاهش میزان کلروفیل و وزن خشک برگ در هر دو رقم توتفرنگی گردید در حالیکه بیشترین تعداد میوه در رقم سلوا با محلولپاشی 2 میلی مولار جاسمونیک اسید حاصل شد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که افزایش غلظت جاسموناتها با کاهش میزان اسیدیته کل و افزایش آنتوسیانین میوه در هر دو رقم، سبب بهبود خواص کیفی توتفرنگی گردید. در مجموع رقم سلوا با تاثیرپذیری بیشتر از جاسموناتها با تولید مواد جامد محلول و نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته کل معنیدار بیشتر و میزان اسیدیته کل کمتر نسبت به رقم پاروس، از لحاظ کیفی مطلوبتر میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - برهمکنش بین تیمارهای هورمونی و نوع جداکشت بر کالوس زایی و رنگدانههای فتوسنتزی در گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.)
مهین قائمی زهرا زارع فریبا عقیلیگیاه کاسنی (Cichorium intybus L) از گیاهان دارویی مهم و دارای متابولیت های ثانویه با ارزش است. کالوس کاسنی منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیتهای این گیاه است. در این پژوهش تغییرات کالوس کاسنی از لحاظ برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی جهت بدست آوردن بهترین تیما أکثرگیاه کاسنی (Cichorium intybus L) از گیاهان دارویی مهم و دارای متابولیت های ثانویه با ارزش است. کالوس کاسنی منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیتهای این گیاه است. در این پژوهش تغییرات کالوس کاسنی از لحاظ برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی جهت بدست آوردن بهترین تیمار هورمونی مورد بررسی قرارگرفت. از بذرهای استریل کاسنی گیاهچههای سالم در محیط کشت (MS2/1) به دست آمد و از گیاهچههای حاصله ریزنمونههای ساقه، برگ و ریشه تهیه شد و جهت کالوس زایی در محیطهای کشت MS مایع و هورمون های 2,4-D ، BAP و Kin در غلظتهای 5/0، 75/0و 1 میلی گرم بر لیتر کشت شدند. نتایج نشان داد که رنگ کالوس در جداکشتها با تیمارهای هورمونی متفاوت از زرد تا سبز و قهوای تیره و بافت کالوسها نیز از سست و نرم تا سفت تفاوت نشان دادند. بیشترین میزان درصد کالوس (22/76 درصد) مربوط به اندام برگ با تیمار هورمونی 2,4-D (0.5mg/L) بیشترین میزان وزن تر کالوس (30/7 گرم) و وزن خشک کالوس (077/0 گرم) مربوط به اندام برگ با تیمار هورمونی Kin (0.75 mg/L)، بیشترین میزان کلروفیل a ، b و کل مربوط به جداکشت برگ با تیمار هورمونی BAP (0.75mg/L) مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنوئید نیز مربوط به جداکشت ریشه با تیمار هورمونی Kin (1mg/L) بود. به طور کلی اثرات متقابل هورمونها و ریزنمونه صفات مختلف کالوسزایی را تحت تاثیر قرار میدهد و میزان این تاثیر به نوع جداکشت و غلظت تنظیم کنندههای رشد بستگی دارد و بیشترین میزان تاثیرات در جدا کشت برگ مشاهده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - بررسی مقایسه ای اثر تزریق هورمون GnRHa و عصاره هیپوفیز CPE بر القاء و همزمانی اوولاسیون، هماوری نسبی، درصد لقاح، تخمه گشایی، تلفات و بازماندگی لارو در ماهی طلایی Carassius auratus
محمد کریم رعیت پیشه باقر مجازی امیری سید حامد موسوی ثابت زینب مرادخانی صفورا محبیدر این پژوهش اثر تزریق هورمون GnRHa و عصاره هیپوفیز بر روند تسریع رسیدگی نهایی جنسی و زمان تخمریزی، میزان هماوری نسبی، کیفیت تخم های قابل استحصال، درصد لقاح، درصد تخمه گشایی، تلفات و بازماندگی لارو در مولدین ماهی طلایی (گُلدفیش) Carassius auratus مورد بررسی قرار گرفت. م أکثردر این پژوهش اثر تزریق هورمون GnRHa و عصاره هیپوفیز بر روند تسریع رسیدگی نهایی جنسی و زمان تخمریزی، میزان هماوری نسبی، کیفیت تخم های قابل استحصال، درصد لقاح، درصد تخمه گشایی، تلفات و بازماندگی لارو در مولدین ماهی طلایی (گُلدفیش) Carassius auratus مورد بررسی قرار گرفت. مولدین ماهی طلایی در 5 گروه به ترتیب در تیمارهای 10 و 20 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن زنده بدن مولدین هورمون GnRHa، 3 و 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن زنده بدن مولدین عصاره هیپوفیز (CPE) و گروه شاهد (بدون تزریق هورمون) تقسیم بندی شدند. مولدین ماده دو مرحله و با فاصله دوازده ساعت و مولدین نر یک مرحله و همزمان با تزریق دوم مولدین ماده مورد تزریق قرار گرفتند. در پایان آزمایش در گروه های دریافت کننده هورمون، تمامی مولدین به مرحله باروری رسیدند. در حالیکه در گروه شاهد هیچ یک از مولدین به این مرحله نرسیدند. تعداد تخم های قابل استحصال در مولدینی که تحت تزریق هورمونی GnRHa و CPE قرار گرفتند، به ترتیب در تیمارهای 10 و 20 میکروگرم GnRHaبه ازای هر کیلوگرم وزن بدن و 3 و 5 میلی گرم CPEبه ازای هرکیلوگرم وزن بدن برابر با 81/57±2110، 51/41±2557، 07/55±1962 و 01/65±2429 بود، و افزایش معنی داری را نسبت به گروه شاهد نشان می داد (05/0p<). قابلیت باروری تخم ماهیان تحت تیمارهای هورمونی GnRHa و CPE نیز به ترتیب برابر با 55/47±21/1399، 47/48±72/1772، 19/49±51/1179 و 52/38±33/1590 بود، تعداد لاروهای تفریخ شده به ترتیب برابر با 96/32±1206، 83/36±4/1491، 53/53±84/982 و 23/32±34/1395 بود، تعداد لاروهای بقا یافته نیز به ترتیب برابر با 41/33±96/1092، 36/41±17/1336، 43/54±62/880 و 89/32±74/1230 بود، که به لحاظ آماری بین نتایج تیمارها و گروه شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0p<). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - اثرات مخرب نونیل فنل اتوکسیلات بر میزان هورمون 17بتا – استرادیول و بافت تخمدان در ماهی زبرا سیچلید (Cichlasoma nigrofasciatum )
طاهره مکتبی مهدی روستایی مهدیه مهدوی نیلوفر نصیری همایون حسین زاده صحافیپژوهش حاضر اثر اخلال گر هورمونی، ماده نونیل فنل اتوکسیلات را که یک آگونیست ضعیف گیرنده استروژن است، بر تولید هورمون 17 بتا – استرادیول و بافت تخمدان، در ماهی های زبرا سیچلید نابالغCichlasoma nigrofasciatum ) ( مورد بررسی قرار داده است. برای تعیین اثر نونیل فنل اتو أکثرپژوهش حاضر اثر اخلال گر هورمونی، ماده نونیل فنل اتوکسیلات را که یک آگونیست ضعیف گیرنده استروژن است، بر تولید هورمون 17 بتا – استرادیول و بافت تخمدان، در ماهی های زبرا سیچلید نابالغCichlasoma nigrofasciatum ) ( مورد بررسی قرار داده است. برای تعیین اثر نونیل فنل اتوکسیلات بر هورمون جنسی استرادیول در زبرا سیچلید، ماهی ها به سه گروه وزنی کمتر از 4 گرم، 5 – 4 گرم و بیشتر از 5 گرم تقسیم شده و به مدت 60 روز در آکواریوم های شیشه ای در معرض سه غلظت 10 ، 50 و 100 میکروگرم بر لیتر نونیل فنل اتوکسیلات قرار گرفتند. در غلظت های 50 و 100 میکروگرم در لیتر، تولید هورمون 17 بتا – استرادیول به طور معنی داری افزایش یافت p < 0.01 )). تغییرات ویژه در غلظت 50 میکروگرم در لیتر این ماده دیده شد. میزان استرادیول اندازه گیری شده در این آزمایش70/0–.13/0 نانوگرم بر میلی لیتر سرم ثبت شد. اندازه گیری میزان هورمون استروییدی 17 بتا – استرادیول، نشان دهنده اثر استروژنیک نونیل فنل اتوکسیلات با غلظت بیش از 10 میکروگرم بر لیتر این ماده است. در غلظت 50 میکروگرم بر لیتر بیشتر اووسیت ها در مرحله پایانی ویتلوژنز مشاهده شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - ایجاد سازواره های ژنی جدید به منظور بیان ژن هورمون رشد شترمرغ در سیستم های پروکاریوتی و یوکاریوتی
حسین فتح پور عباس دوستی مریم قاسمی حمیدرضا کبیریسابقه و هدف: رشد مناسب شترمرغ به هورمون رشد آن و تغذیه بستگی دارد. هورمون رشد شترمرغ یک پلی پپتید است که موجب تحریک رشد و تکثیر سلول ها می شود. هدف از این مطالعه همسانه سازی و تولید دو سازواره ژنی به منظور بیان هورمون رشد شترمرغ در سیستم های پروکاریوتی و یوکاریوتی می با أکثرسابقه و هدف: رشد مناسب شترمرغ به هورمون رشد آن و تغذیه بستگی دارد. هورمون رشد شترمرغ یک پلی پپتید است که موجب تحریک رشد و تکثیر سلول ها می شود. هدف از این مطالعه همسانه سازی و تولید دو سازواره ژنی به منظور بیان هورمون رشد شترمرغ در سیستم های پروکاریوتی و یوکاریوتی می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش، RNA از غده هیپوفیز شترمرغ تخلیص شد و cDNA آن به روش رونوشت برداری معکوس تهیه گردید. cDNA حاصل، به روش همسانه سازی T/A در پلاسمید TOPO کلون شد. سپس ساب کلونینگ cDNA هورمون رشد شترمرغ در وکتورهای pcDNA3.1 و pET32 انجام شد. یافته ها: همسانه سازی cDNA هورمون رشد شترمرغ در پلاسمید TOPO با موفقیت انجام شد و روش های PCR و هضم اندونوکلئازی، صحت کلون سازی را تایید نمود. پس از ساب کلونینگ این cDNA، پلاسمید های نوترکیب، pcDNA3.1-gh و pET32-gh حاصل گردید و سازواره های حاصل توسط هضم آنزیمی تایید گردیدند. نتیجه گیری: با استناد به نتایج به دست آمده در این مطالعه به نظر می رسد که سازه های ژنی تازه ساخته شده در این پژوهش می تواند به عنوان یک راهکار مناسب برای تولید صنعتی هورمون رشد شترمرغ مورد استفاده قرار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - خالص سازی هورمون رشد انسانی تولید شده به شکل محلول از سویه نوترکیب اشریشیاکلی در مقیاس آزمایشگاهی
سید مرتضی رباط جزی سید محمد حسنپور متیکلایی ولی اله بابایی پور، حمیده روحانی نژادسابقه و هدف: هورمون رشد انسانی یا سوماتوتروپین یک پلی پپتید تک زنجیره ای با وزن مولکولی kDa22 دارای 191 واحد آمینو اسیدی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تولید و خالص سازی فرم محلول هورمون رشد انسانی نوترکیب در مقیاس آزمایشگاهی می باشد.مواد و روش ها: در این تحقیق از باکتر أکثرسابقه و هدف: هورمون رشد انسانی یا سوماتوتروپین یک پلی پپتید تک زنجیره ای با وزن مولکولی kDa22 دارای 191 واحد آمینو اسیدی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تولید و خالص سازی فرم محلول هورمون رشد انسانی نوترکیب در مقیاس آزمایشگاهی می باشد.مواد و روش ها: در این تحقیق از باکتریاشریشیاکلی حاوی پلاسمید pET32a(+)-Trx-His6-hGH استفاده شد. به منظور دست یابی به میزان بالای تولید هورمون رشد انسانی نوترکیب در محیط سیتوپلاسم به شکل محلول از برچسب Trx و برای خالص سازی از برچسب هیستیدینی استفاده شد. باکتری در محیط LB و TB در دمای ⁰C 25 رشد داده شد. فرایند خالص سازی بر اساس روش کروماتوگرافی تمایلی با استفاده از ژل Ni-NTA انجام گردید.نتایج: نتیجه آنالیز ژل الکتروفورز بیان 55 % هورمون رشد نوترکیب را نشان داد که تقریبا 7/33 % تولید آن به شکل محلول و 8/18% آن به شکل نامحلول بود. میزان فیوژن پروتین هورمون رشد انسانی حاصل از تخلیص g1 رسوب سلولی mg 4/22 تعیین گردید.نتیجه گیری: بااستفاده از برچسب Trx فیوژن پروتین هورمون رشد انسانی نوترکیب محلول به خوبی بیان شد. همچنین با استفاده از روش خالص سازی بر اساس دنباله هیستیدینی، خلوص 91% و بازده کل 38 % هورمون رشد انسانی به دست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - پاسخ های اگروفیزیولوژیک گیاه زراعی جو به کاربرد برخی هورمون های رشد گیاهی تحت شرایط دیم
صبریه نجف نیا علی حاتمی محمد جواد زارعبه منظور بررسی اثر برخی هورمون های گیاهی مختلف به صورت کاربرد تنها یا ترکیبی، بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد و محتوای پروتئین رقم جو سرارود تحت شرایط دیم در سال 1393-1392 مطالعه مزرعه ای صورت گرفت. آزمایش انجام شده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام، به صورت بلوک های کامل تص أکثربه منظور بررسی اثر برخی هورمون های گیاهی مختلف به صورت کاربرد تنها یا ترکیبی، بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد و محتوای پروتئین رقم جو سرارود تحت شرایط دیم در سال 1393-1392 مطالعه مزرعه ای صورت گرفت. آزمایش انجام شده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام، به صورت بلوک های کامل تصادفی، تیمارها شامل 8 سطح: شاهد، IAA، GA، KIN، IAA+GA، IAA+KIN، GA+KIN و IAA+KIN+GA و سه تکرار بود. محلول پاشی در مرحله سنبله دهی صورت گرفت. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش اثر هورمون های رشد بر میزان کلروفیلa، کلروفیل کل، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه مثبت بود و بیشترین میزان کلروفیل a، کلروفیل کل، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه از کاربرد توأم IAA+KIN حاصل گردید که به ترتیب سبب افزایش 85/9، 60/10، 69/8 و 97/6 درصدی نسبت به تیمار شاهد شد. هر چند ارتفاع بوته، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت در این آزمایش معنی دار نشد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که محلول پاشی هورمون های گیاهی بر صفات زراعی جو تحت شرایط کشت دیم اثرات مثبت محدودی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - تأثیر هورمونهای اکسین و سیتوکینین بر کیفیت دانۀ ذرت تحت شرایط تنش خشکی
علی ماهرخ مجید نبی پور حبیب اله روشنفکر رجب چوکانتغییر سطوح هورمونهای داخلی گیاه در اثر تنش خشکی بر کیفیت دانه تأثیرگذار است. این مطالعه به منظور ارزیابی تأثیر محلولپاشی سیتوکینین و اکسین در مراحل مختلف رشد بر ترکیبات دانه ذرت سینگل کراس 704 تحت شرایط تنش خشکی در مزرعه مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سا أکثرتغییر سطوح هورمونهای داخلی گیاه در اثر تنش خشکی بر کیفیت دانه تأثیرگذار است. این مطالعه به منظور ارزیابی تأثیر محلولپاشی سیتوکینین و اکسین در مراحل مختلف رشد بر ترکیبات دانه ذرت سینگل کراس 704 تحت شرایط تنش خشکی در مزرعه مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زراعی 1392 اجرا شد. آزمایش در سه محیط جداگانه، شامل محیط بدون تنش خشکی، تنش خشکی در مرحله رشد رویشی و تنش خشکی در مرحله رشد زایشی انجام شد. در هر محیط محلولپاشی سیتوکینین در سه مرحله (شاهد، 6-5 برگی و 10-8 برگی) و محلولپاشی اکسین نیز در سه مرحله (شاهد، ظهور ابریشم و 15 روز پس از ظهور ابریشم) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان پروتئین دانه (93/10 %) و قندهای محلول (80/5 %) در شرایط تنش زایشی به دست آمد درحالیکه بیشترین میزان نشاسته (37/77 %) و ماده خشک دانه (83/90 %) در محیط بدون تنش خشکی حاصل شد. محلولپاشی سیتوکینین در مرحله 10-8 برگی باعث افزایش تبدیل نشاسته به قندهای محلول شد درحالیکه محلولپاشی اکسین در مرحله ظهور ابریشم باعث تبدیل قندهای هگزوز به نشاسته، افزایش ظرفیت مقصد (آندوسپرم دانه) جهت دریافت میزان بیشتر نشاسته و همچنین افزایش ماده خشک دانه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - تأثیر زمانهای کاربرد اسید سالیسیلیک بر خصوصیات بیوشیمیایی، زراعی و عملکرد جو (Hordeum vulgare L.) در رژیمهای مختلف رطوبتی
مجتبی شعاع فرهاد مهاجری محمد رحیم اوجی علیرضا باقریبه منظور بررسی اثرات زمان کـاربرد خـارجی هورمـون اسید سالیـسیلیک بـر خـصوصیات مورفولوژیـک و فیزیولوژیک جو (رقم نصرت) در شرایط تنش، آزمایشی در شهرستان نی ریز در طی دو سال زراعـی 1399-1398 و 1400-1399 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شرایط أکثربه منظور بررسی اثرات زمان کـاربرد خـارجی هورمـون اسید سالیـسیلیک بـر خـصوصیات مورفولوژیـک و فیزیولوژیک جو (رقم نصرت) در شرایط تنش، آزمایشی در شهرستان نی ریز در طی دو سال زراعـی 1399-1398 و 1400-1399 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شرایط مختلف آبیاری (بدون آبیاری، دو و چهار نوبت آبیاری) و عامل فرعی زمانهای محلولپاشی اسـید سالیسـیلیک (بدون محلولپاشی، انتهای پنجهزنی، ظهور 50 درصد ساقه و انتهای ظهور برگ پرچم) اجرا شد. نتایج نشان دادند که تیمار بدون آبیاری باعث کاهش شاخص کلروفیل برگ و کلروفیل های a و b به میزان به ترتیب 2/74، 02/66 و 31/42 درصد شد. تیمار بدون آبیاری هم چنین باعث کاهش معنیدار عملکرد دانه به میـزان 9/86 درصد (میانگین دو سال آزمایش) شد. محلولپاشی در انتهای پنجهزنی بهطور متوسط عملکرد دانه را 36/10 درصد افزایش داد. افزایش عملکرد دانه در اثر محلولپاشی در انتهای پنجهزنی در تیمار بدون آبیاری، 2/6 و در تیمار چهار نوبت آبیاری، 1/10 درصد بود که نشان دهنده تأثیر مثبت محلولپاشی در شرایط رطوبتی بالاتر میباشد. محلولپاشی اسید سالیسیلیک باعث افزایش غلظت پـرولین نسبت به شاهد بدون محلولپاشی شد. بیشترین غلظت پرولین در تیمار محلولپاشی در انتهای پنجهزنی بود. غلظت پرولین با کاهش دفعات آبیاری افزایش یافت. نتایج بیانگر آن هستند که کاربرد اسید سالیسیلیک در انتهای پنجهزنی از طریق بهبود ویژگیهای بیوشیمیایی، در کاهش عوارض تنش خشکی موثر بوده و در شـرایط آب و خاک مشابه، کاربرد آن در جو توصیه می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - مقایسه میزان فتوسنتز و عملکرد گندم دوروم با گندم معمولی در شرایط تنش شوری و کاربرد هورمون سالیسیلیک اسید
علیرضا باقریبه منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید به عنوان عامل کاهنده اثرات تنش شوری بر گندم دوروم و نان آزمایش گلدانی در فضای آزاد از اواسط آبان 89 تا اواخر اردیبشت 90 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اقلید انجام گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل سه عامله با سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی ان أکثربه منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید به عنوان عامل کاهنده اثرات تنش شوری بر گندم دوروم و نان آزمایش گلدانی در فضای آزاد از اواسط آبان 89 تا اواخر اردیبشت 90 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اقلید انجام گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل سه عامله با سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور اول تیمار تنش شوری با آب آبیاری با EC های صفر (شاهد)، و 10 دسی زیمنس بر متر، و تیمار دوم گندم معمولی (رقم شیراز) و گندم دوروم (رقم دنا) و تیمار سوم کاربرد سالیسیلیک اسید در دوسطح شامل: صفر (شاهد بدون SA) و 5/0 میلی مولار بود. تیمارهای شوری 4 هفته پس از سبز شدن بذر ها اعمال شدند. زمان اعمال تیمار سالیسیلیک اسید یک هفته قبل از آغاز تیمار شوری یعنی در مرحله سه تا چهار برگی (ZGS=13) گیاه بود. صفات اندازه گیری شده شامل فتوسنتز، میزان کلروفیل، محتوای نسبی آب، عملکرد و میزان پروتئین بودند. نتایج نشان داد که کاربرد سالیسیلیک اسید باعث افزایش BY و GY ، RWC و میزان کلروفیل و فتوسنتز شد و روی پروتئین بی تاثیر بود. شوری باعث کاهش BY و GY ، RWC و فتوسنتز شد و میزان پروتئین و میزان کلروفیل را افزایش داد. گندم نان عملکرد دانه بیشتری داشت. بین ارقام و مصرف سالیسیلیک اسید اثر متقابل معنی دار مشاهده شد. در حقیقت SA در گندم دوروم بیشتر از گندم نان اثر گذاشت. عملکرد دانه گندم دوروم بیشتر تحت تاثیر شوری قرار گرفت. اثر کاربرد سالیسیلیک اسید در تیمار شاهد شوری و در تیمار 10 دسی زیمنس تا حدودی متفاوت بود. با افزایش شوری اثر SA کمتر شد. همچنین بین سه تیمار بکاربرده شده اثر متقابل معنی دار درجه سوم مشاهده شد. به طور کلی بیشترین عملکرد در گندم نان و در تیمار شوری شاهد با افزودن SA (5 گرم در بوته) مشاهده شد و کمترین میزان عملکرد در تیمار شوری 10 دسی زیمنس و در گندم دوروم بدون کاربرد SA مشاهده شد. span�<s() lang=FA dir=RTL style='font-size:12.0pt;font-family:"B Lotus";mso-ascii-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:Calibri;mso-hansi-font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:EN-US;mso-fareast-language:EN-US;mso-bidi-language:FA'>داشت و همبستگی Yp با STI، GMP ,MPو TOL معنیدار بود. همبستگی بین MP با STI وGMP و نیز STI با GMP مثبت معنیدار ولی بیشترین همبستگی بین MP و GMPدیده شد. SSI نیز رابطه منفی وغیر معنیداری با همه شاخص های تحمل به تنش نشان داد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد شاخص های STI ، GMPو MPشاخصهای مناسبی برای برآورد پایداری عملکرد ودستیابی به ارقام پر محصول بودند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - اثرکاربرد سالیسیلیک اسید بر عملکرد واجزاء عملکرد ذرت (Zea mays L.) در شرایط تنش خشکی
مجتبی ابراهیمی برمک جعفری حقیقیتنش خشکی مهمترین عامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی است. به منظور بررسی اثر کاربرد سالیسیلیک اسید بر عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت در شرایط تنش خشکی آزمایشی در سال زراعی 1389 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزما أکثرتنش خشکی مهمترین عامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی است. به منظور بررسی اثر کاربرد سالیسیلیک اسید بر عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت در شرایط تنش خشکی آزمایشی در سال زراعی 1389 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل دور آبیاری در سه سطح(4، 6 و 8 روز) به عنوان عامل اصلی و کاربرد سالیسیلیک اسید در چهار سطح(0، 4/0، 7/0 و 1 میلی مولار) به عنوان عامل فرعی بودند. صفات مورد بررسی شامل شاخص سطح برگ، وزن هزار دانه، میزان پرولین برگ و عملکرد دانه بود. نتایج نشان داد که سالیسیلیک اسید بر شاخص سطح برگ، میزان پرولین برگ، وزن هزار دانه و عملکرد دانه اثر مثبت معنی داری داشت. غلظت 1 میلی مولار هورمون در تمام سطوح آبیاری باعث افزایش معنی داری در صفات مورد آزمایش بود، به طوری که غلظت 1 میلی مولار هورمون با دور آبیاری 4 روزه بیشترین تأثیر را در افزایش صفات مورد بررسی داشته است. در این آزمایش مشاهده شد که اثرات تنش همچون کاهش سطح برگ در غلظت های 1 میلی مولار هورمون تا حدی کنترل شده است، که این موضوع می تواند به میزان تجمع پرولین در برگ و دیگر تغییرات فیزیولوژیکی در گیاه اشاره کند. بنابراین بر اساس نتایج بدست آمده در این طرح مشخص گردید که غلظت 1 میلی مولار سالیسیلیک اسید می تواند برای کشت ذرت در مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند، در جهت دستیابی به عملکرد مطلوب مناسب باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - ارزیابی تأثیر هورمون اکسین و جیبرلین بر خصوصیات کمی و کیفی ذرت علوفهای
محمد صادق کشاورزی برمک جعفری حقیقی علیرضا باقریکاربرد هورمون های گیاهی در دهه اخیر با توجه به گسترش کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است و از این رو باید در مدیریت تلفیقی گیاهان زراعی مورد تحقیق قرار گیرد. به منظور بررسی اثر کاربرد هورمون های مختلف گیاهی(اکسین و جیبرلین) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک أکثرکاربرد هورمون های گیاهی در دهه اخیر با توجه به گسترش کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است و از این رو باید در مدیریت تلفیقی گیاهان زراعی مورد تحقیق قرار گیرد. به منظور بررسی اثر کاربرد هورمون های مختلف گیاهی(اکسین و جیبرلین) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان مرودشت انجام گرفت. فاکتور اول شامل چهار غلظت هورمون اکسین (صفر، 50، 100 و 150 پی پی ام) و فاکتور دوم شامل چهار غلظت هورمون جیبرلین (صفر، 50، 100 و 150 پی پی ام) بود. نتایج تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده نشان داد که اثر هورمون اکسین بر صفات کمی ذرت از جمله ارتفاع بوته، وزن تر گیاه، وزن تر بلال و وزن تر علوفه در هکتار در سطح یک درصد معنی دار بود. نتایج مربوط به هورمون جیبرلین نیز نشان داد که اثر این عامل بر صفات وزن تر گیاه، ارتفاع بوته و وزن تر علوفه در هکتار در سطح یک درصد معنی دار بود. نتایج مربوط به اثرات متقابل تنها برای صفات وزن تر تک بوته و عملکرد علوفه در هکتار در سطح یک درصد معنی دار و برای سایر صفات معنی دار نبود. مقایسات میانگین مربوط به هورمون اکسین نشان داد که بیشترین میزان صفات کمی(وزن تر علوفه و وزن تر تک بوته) مربوط به کاربرد هورمون اکسین به میزان 100 و 150 پی پی ام می باشد که از لحاظ آماری با هم اختلاف نداشتند. مقایسات میانگین مربوط به هورمون جیبرلین نیز نشان داد که بیشترین صفات مربوط به کاربرد 100 و 150 پی پی ام بود. نتایج حاصل از اندازه گیری صفات کیفی از جمله میزان پروتئین ساقه و برگ و کربوهیدرات بلال نشان داد که با افزایش غلظت هورمون های مورد استفاده در این آزمایش مقدار صفات کیفی نیز افزایش می یابد. در کل نتایج نشان داد که با کاربرد 100 پی پی از هر دو هورمون اکسین و جیبرلین می توان به عملکرد مطلوب علوفه رسید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - بررسی برخی پارامترهای یونی و هورمونی سرم خون لاک پشت عقابی imbricata Eretmochelys خارج از فصل تخم گذاری در جزیره قشم ( خلیج فارس)
مریم احسان پور محمد رضا احمدی امیر هوشنگ بحری مجید افخمیدراین مطالعه برخی پارامترهای یونی سرم خون (سدیم، پتاسیم، کلر، آهن، کلسیم و فسفر) و پارامتر های هورمونی (استرادیول، پروژسترون، FSH و LH) لاک پشت عقابی در خارج از فصل تخم گذاری(پاییز) پرداخته شده است. براساس نتایج بدست آمده ارتباط معنی داری بین اغلب فاکتورهای یونی و هورمو أکثردراین مطالعه برخی پارامترهای یونی سرم خون (سدیم، پتاسیم، کلر، آهن، کلسیم و فسفر) و پارامتر های هورمونی (استرادیول، پروژسترون، FSH و LH) لاک پشت عقابی در خارج از فصل تخم گذاری(پاییز) پرداخته شده است. براساس نتایج بدست آمده ارتباط معنی داری بین اغلب فاکتورهای یونی و هورمونی با پارامترهای زیست سنجی( وزن، طول و عرض کاراپاس) وجود داشت(01/0>P). دامنه پارامتر های یونی شامل سدیم، پتاسیم و کلر به ترتیب: 150-110، 6/4-2/2،115-85 میلی مول بر لیتر و آهن، کلسیم و فسفر به ترتیب: 2/33-3/5 میکرو گرم بر دسی لیتر، 3/11-8/5 و 15-4/4 میلی گرم بر دسی لیتر اندازه گیری گردید. پارامتر های هورمونی استرادیول، پروژسترون، FSH و LH نیز به ترتیب: 17-9 پیکو گرم بر میلی لیتر، 65/0-21/0 نانو گرم بر میلی لیتر، 7-8/0 میکرو واحد برلیتر و 2/2-7/0 نانو مول بر لیتر گزارش گردید. داده های این مطالعه می توانند به عنوان مقادیر مرجع و راهنما جهت ارزیابی وضعیت سلامت، پتانسیل رشد و تولید مثل جمعیت های لاک پشت های دریایی در فصل تخم گذاری و خارج از فصل تخم گذاری ارایه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - اثر ترکیبی دو هورمون گنادورلین و پروستاگلندین(PGF2α) بر تکثیر نیمه مصنوعی ماهی حوض(Carassius auratus)
مهدی پارسیانی مازیار یحیوی میر مسعود سجادی عسکر کریم آبادی حسن محمد زادهاین تحقیق در اردیبهشت ماه 1388 در کارگاه تکثیر و پرورش ماهی خاویاری سد وشمگیر واقع در کیلومتر 35 شمال شهرستان آق قلا انجام گرفت.جهت مطالعه اثر ترکیبی دو هورمون گنادورلین و پروستاگلاندین(PGF2α) بر تکثیر نیمه مصنوعی ماهی حوض(Carassius auratus)، مولدین در 5 تیمار شام أکثراین تحقیق در اردیبهشت ماه 1388 در کارگاه تکثیر و پرورش ماهی خاویاری سد وشمگیر واقع در کیلومتر 35 شمال شهرستان آق قلا انجام گرفت.جهت مطالعه اثر ترکیبی دو هورمون گنادورلین و پروستاگلاندین(PGF2α) بر تکثیر نیمه مصنوعی ماهی حوض(Carassius auratus)، مولدین در 5 تیمار شامل : ml 4/0 هورمون ترکیبی فوق (در 2 مرحله) با نسبت های :0% pro + 100% Gn :1T, 25% pro + 75% nG :2T، 5% pro + 50% Gn :3T ،75% pro + 25% Gn :4T ، 100% pro + 0% Gn :5T به ازای هر مولد در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل بعلاوه یک شاهد با میزان ml 02/0 در مرحله اول تزریق و ml 2/0 در مرحله دوم تزریق هورمون HCG انسانی به ازای هر مولد در 3 تکرار مورد تزریق قرار گرفتند. بعد از بررسی شاخص های مورد نظر مؤثرترین نسبت در القاء مولدین، نسبت در تیمار2 بود. درصد جوابدهی ماهیان مولد در گروه شاهد و تیمار 2 تقریباً مشابه بود و با دیگر تیمارها دارای اختلاف معنی داری بود(05/0 < P). درصد لقاح و بررسی وضعیت تخمک گشایی در گروه شاهد با تیمار 2 اختلاف معنی داری را نشان نداد ولی در مقایسه با سایر تیمارها این شاخص ها دارای اختلاف معنی داری بود(05/0 < P). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - The Effects of short and long-term progesterone treatment combined with PMSG on the fertility rate of Ghezel breed ewes during the breeding season
Ghader NajafiThe objective of this study was to compare the efficacy of short-term and long-term progesterone treatments on the fertility rate of Ghezel breed ewes during breeding season. Forty ewes were distributed in a randomized block experimental design, where the treatments con أکثرThe objective of this study was to compare the efficacy of short-term and long-term progesterone treatments on the fertility rate of Ghezel breed ewes during breeding season. Forty ewes were distributed in a randomized block experimental design, where the treatments consisted of two protocols for estrus synchronization (short, 7 days and long, 12 days) with twenty animals each. The progesterone treatment consisted of a vaginal sponge containing 30 mg fluorogestone acetate (FGA) inserted into the vagina of the ewes for 7 or 12 days. Afterwards, on the 5th and 10th days of the protocols, 0.5 ml Clo Pg® and 400 IU of PMSG was intramuscularly administered to all the ewes. Percentage of estrous, pregnancy and lambing rates were 80%, 75% and 56.25% in the short term treated group and 95%, 84.21% and 73.68% in the long term treated group respectively. The litter size did not differ between the short term and the long term treated groups (1.44 vs. 1.50). There were no significant differences in fertility responses between protocols (P>0.05).The short-term progesterone treatment was effective to synchronize estrus in Ghezel breed ewes during breeding season. However, comparing the protocols, the long-term protocol presented better results of positive estrus percentage, pregnancy rate and lambing rate in Ghezel breed ewes تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - اثر استات دسموپرسین در زمان تکوین پریناتال و نئوناتال محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- گناد (HPG) بر سطوح سرمی هورمون های جنسی موش صحرایی نر در زمان بلوغ
سید ابراهیم حسینی مختار مختاری گلشید ساکیاستات دسموپرسین (DA)یکی آگونیست های وازوپرسین است که با اتصال به گیرنده های خود در بیضه بر روی سلول های لیدیگ تأثیر مستقیم می گذارد. در تحقیق حاضر تأثیر این دارو در زمان تکوین پریناتال و نئوناتال محور هورمونی هیپوتالاموس هیپوفیز گناد (HPG)بر سطوح استروئیدهای جنسی موش صح أکثراستات دسموپرسین (DA)یکی آگونیست های وازوپرسین است که با اتصال به گیرنده های خود در بیضه بر روی سلول های لیدیگ تأثیر مستقیم می گذارد. در تحقیق حاضر تأثیر این دارو در زمان تکوین پریناتال و نئوناتال محور هورمونی هیپوتالاموس هیپوفیز گناد (HPG)بر سطوح استروئیدهای جنسی موش صحرائی نر در زمان بلوغ مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه تجربی از 50 سر موش صحرایی ماده بالغ و 20 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار استفاده شد. بعد از باردار شدن موش ها به 5 گروه 10 تایی شامل گروه کنترل (فاقد تیمار)، گروه شاهد 1 و تجربی 1 که به ترتیب دریافت کننده آب مقطر و g/kgandmicro;6 DAبه صورت پریناتال، گروه های شاهد 2 و تجربی 2 (فاقد تیمار) که نوزادان آن ها بعد از تولد به ترتیب آب مقطر و g/kgandmicro;6 DAرا در دوران نئوناتال دریافت نمودند، تقسیم شدند. تزریق ها به صورت درون صفاقی انجام شد. در ابتدای هفته نهم بعد از تولد، سطوح سرمی هورمون های جنسی با استفاده از روش الکتروشیمی لومینانس اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ANOVA، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد سطوح سرمی استروئیدهای جنسی موش صحرائی نر در زمان بلوغ به دنبال دریافت DAدر زمان تکوین پریناتال و نئوناتال محور HPGنسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری نداشت، لذا احتمالاً DAبا دوز فوق در دوران بارداری از جفت عبور نکرده و بر تکوین پریناتال محور HPGموثر نبوده است. همچنین با توجه به این که در اولین هفته پس از تولد تکوین سلول های لیدیگ انجام نمی شود و گیرنده های موجود بر آن فعال نمی باشند، فرآیند استروئیدوژنز آنها در زمان بلوغ به دنبال دریافت DAدر فاز نئوناتال دستخوش تغییر نخواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - اثر سیکلوسپورین خوراکی بر سطح پلاسمایی پاراتیروئید و کلسی تونین در موش صحرایی نر بالغ
حمیده افتخاریامروزه پوکی استخوان یک بیماری شایع، بخصوص در سنین بالا و در خانم های یائسه بوده و عوامل پاتوژنز زیادی در آن مؤثرند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که مجبورند داروی سیکلوسپورین به صورت طولانی و مداوم استفاده کنند دچار کاهش تراکم استخوان می شوند. از طرفی هورمون های پاراتیروئی أکثرامروزه پوکی استخوان یک بیماری شایع، بخصوص در سنین بالا و در خانم های یائسه بوده و عوامل پاتوژنز زیادی در آن مؤثرند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که مجبورند داروی سیکلوسپورین به صورت طولانی و مداوم استفاده کنند دچار کاهش تراکم استخوان می شوند. از طرفی هورمون های پاراتیروئید و کلسی تونین نیز در تراکم استخوان مؤثرند. در این تحقیق سعی گردیده که رابطه بین داروی سیکلوسپورین و هورمون های مذکور مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر از 30 موش برای خونگیری استفاده شده که از این 30 موش در یک نوبت خونگیری به عمل آمد و سه گروه جداگانه برای تجزیه و تحلیل آماری بدست آمد (10n=) . به یک گروه داروی سیکلوسپورین محلول در روغن زیتون با دوز mg/Kg/day 15 به مدت شش هفته و بصورت خوراکی (Oral) داده شد و به گروه دیگر فقط روغن زیتون خورانده شد (گروه شاهد). گروه باقیمانده هیچ کدام را دریافت نکردند (گروه کنترل). از تمامی نمونه ها سرم گیری به عمل آمد. سطح پلاسمایی هورمون با توجه به نتایج بدست آمده، اختلاف سطح پلاسمایی هورمون پاراتیروئید بین دوگروه کنترل و گروه تجربی با داروی سیکلوسپورین در Pandlt;0.05 معنی دار نبود. در حالی که سطح پلاسمایی هورمون کلسی تونین گروه تزریق داروی سیکلوسپورین نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را در Pandlt;0.05 نشان داد. پوکی استخوان القا شده توسط دارو، یک بیماری قابل پیشگیری است که بطور معمول درمان نشده باقی مانده است. تشخیص علل داروئی بالقوه، درمان از طریق کنترل کردن و کاربرد معیارهای پیشگیرانه می تواند بطور برجسته کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشد. تحقیقات، پیشنهادات متعددی برای تعیین مکانیسم سلولی اثر سیکلوسپورین بر پوکی استخوان ارائه داده اند. نتایج حاصل از این تحقیق پیشنهاد می کند که احتمالاً سیکلوسپورین با کاهش هورمون کلسی تونین مکانیسم هایی را بکار می اندازد که باعث عدم تعادل بین استئوبلاست ها (سلول هایی که توده استخوان ها را می سازند) و استئوکلاست ها (سلول هایی که استخوان قدیمی را برمی دارند) می شود و نهایتاً موجب پوکی استخوان می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - بررسی تأثیر عصاره آبی ـ الکلی گیاه گزنه (Urtica dioica) برسطح پلاسمایی هورمون های محور هیپوفیز تیروئید و برخی از آنزیم های کبدی در موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار
حیدر آقابابا سیده نیره حسینی سید ابراهیم حسینیگزنه از گیاهان دارویی به شمار می آید که در این تحقیق تأثیر عصاره آبی ـ الکلی این گیاه بر سطح سرمی هورمون های تیروئیدیT3 ، T4و هورمونTSH و نیز آنزیم های کبدی، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) بررسی شد. در این مطالعه از 40 أکثرگزنه از گیاهان دارویی به شمار می آید که در این تحقیق تأثیر عصاره آبی ـ الکلی این گیاه بر سطح سرمی هورمون های تیروئیدیT3 ، T4و هورمونTSH و نیز آنزیم های کبدی، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) بررسی شد. در این مطالعه از 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی10andplusmn;210 گرم استفاده گردید. حیوانات به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. حیوانات گروه تجربی به ترتیب دوزهای mg/kg25و50 و100 عصاره گزنه را به صورت تزریق درون صفاقی و به مدت 28 روز دریافت کردند. به حیوانات گروه شاهد فقط حلال دارو(آب مقطر) تزریق شد؛ وگروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفت. در پایان دوره آزمایش، خون گیری از قلب حیوانات انجام گرفت و سرم خونی استخراج گردید و سپس غلظت سرمی هورمون های T3، T4وTSHبه روش ELISAو آنزیم های کبدی به روش فتومتریک اندازه گیری شدند. نتایج با روش های آماری T-testوANOVAتحلیل شد (05/0p). نتایج نشان داد که غلظت هورمون TSHدر هر سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارد. غلظت هورمون T4در هر سه گروه تجربی و غلظت هورمون T3در گروه های دریافت کننده دوزهای mg/kg50 و100 عصاره گیاه کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان دادند. میزان آنزیم های کبدی ALT, ASTدر گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان ندادند؛ در حالی که میزان آنزیم ALPدر گروه های تجربی و گروه شاهد، نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد. کاهش هورمون های تیروئیدی T4وT3می تواند به علت وجود ترکیباتی نظیر فلاونوئیدها، کومارین و ترکیبات استروئیدی باشد و افزایش هورمون TSHاحتمالاً می تواند به دلیل حذف اثر فیدبک منفی در محورHPTباشد و این در حالی است که گیاه گزنه اثری بر روی برخی از آنزیم های کبدی ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - تأثیرعصاره سیر بر هورمونهای تولیدمثلی در موش ماده کوچک آزمایشگاهی تحت استرس گرمایی
مهرداد مدرسی مهدی حیدریاسترس گرمایی یکی از عمدهترین فشارهای محیطی به خصوص در مناطق گرمسیری بوده و با تأثیر بر کل سیستم حیاتی، عملکرد تولیدمثلی را کاهش میدهد.سیر با نام علمی Allium sativum به عنوان گیاه دارویی موثر در افزایش توان مقابله با استرس مطرح میباشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیرا أکثراسترس گرمایی یکی از عمدهترین فشارهای محیطی به خصوص در مناطق گرمسیری بوده و با تأثیر بر کل سیستم حیاتی، عملکرد تولیدمثلی را کاهش میدهد.سیر با نام علمی Allium sativum به عنوان گیاه دارویی موثر در افزایش توان مقابله با استرس مطرح میباشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیرافزودن عصاره هیدروالکلی سیر به آب آشامیدنی بر تغییرات هورمونهای تولیدمثلی، اووژنزوباروری تحت استرس گرمایی در موش ماده به انجام رسید. در این تحقیق تجربی از 50 سر موش ماده بالغ در 5 گروه و 10 تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: گروه کنترل (شرایط طبیعی بدون دریافت عصاره) و چهار گروه تیماری که روزانه به مدت4 ساعت تحت استرس گرمایی قرار گرفتند و به ترتیب دوزهای صفر، 200، 400 و 800 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره را به مدت 30 روز دریافت نمودند. در پایان دوره از تمامی گروهها نمونههای خونی دریافت گردید و غلظت هورمونهای استروژن ، پروژسترون ، FSHو LHاندازهگیری گردید. استرس گرمایی به طور معنیداری (05/0p) باعث کاهش تمامی هورمونهای تولیدمثلی در گروه صفر گردید، لیکن میزان FSHو LHدر تیمار آزمایشی با دوزهای400 و 800میلیگرم نسبت به گروه صفر افزایش یافته است. در گروههای تیماری 200 ، 400 و 800 افزایش معنیداری در غلظت استروژن و پروژسترون نسبت به گروه صفرمشاهده گردید و به گروه کنترل نزدیک گردید. بنظر میرسد که عصاره سیر در غلظتهای مورد نظر میتواند با تأثیر بر محور هیپوفیز- گناد بر عملکرد ترشحی تخمدان در شرایط استرس گرمایی موثر واقع شده و تا حدود زیادی اثرات منفی ناشی از استرس را خنثی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - بررسی اثر نانو اکسید روی بر هورمونهای LHFSHو تستوسترون در موش نر بالغ نژاد NMRI
زیبا مظفری نسیم حیاتی رودباری کاظم پریور شیوا ایرانینانو ذرات در همه جنبههای زندگی مدرن امروزی به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آنها همچون اندازه کوچک و پوشش سطحی بالا بطور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. چندین مطالعه برای کشف اثرات زیانآور احتمالی نانو ذرات بر روی تولیدمثل انسان انجام شده است. هدف از این مطالعه أکثرنانو ذرات در همه جنبههای زندگی مدرن امروزی به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آنها همچون اندازه کوچک و پوشش سطحی بالا بطور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. چندین مطالعه برای کشف اثرات زیانآور احتمالی نانو ذرات بر روی تولیدمثل انسان انجام شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر نانو ذرات اکسید روی بر هورمونهای LHFSHو تستوسترون در موش نر بالغ می باشد. در مطالعه حاضر 30 سر موش بالغ نژاد NMRIبه 5 گروه تقسیم گردیدند. گروه کنترل دست نخورده باقی ماند، گروه شم 1 میلی لیتر آب مقطر دریافت نمود و به گروههای تجربی دوزهای متفاوت نانو اکسید روی (250، 500 و 750 میلیگرم بر کیلوگرم) به صورت درون صفاقی فقط یک بار تزریق گردید. یک هفته بعد از تزریق،5/1-1 میلی لیتر خون از بطن چپ حیوانات گرفته شد. از روش الایزا برای اندازه گیری سطح هورمونهای LHFSHو تستوسترون استفاده گردید. نتایج توسط ANOVAو تست توکی آنالیز شد. نتایج نشان داد که نانو ذرات اکسید روی در دوزهای 250 و 700 میلی گرم بر کیلوگرم به ترتیب باعث افزایش معنی داری در سطح هورمون های FSHو تستوسترون سرم خون در مقایسه با گروه کنترل گردید در حالی که تغییر معنیداری در سطح هورمون LHایجاد نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظتهای سرمی تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم
عیدی علیجانی مهسا محسن زاده فاطمه آقاسیهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه أکثرهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا و رکاب زدن بدون انسداد تقسیم شدند. جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد Wmax بود که بین هر وهله 30-45 ثانیه استراحت وجود داشت. گروه بدون انسداد نیز همین پروتکل را انجام داد با این تفاوت که در این گروه هیچ محدودیت جریان خونی وجود نداشت. خونگیری 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون T مستقل و T وابسته در سطح معناداری (05/0 p <) استفاده شد. نتایج نشان داد تغییرات درون گروهی تستوسترون و TNF-α در گروه انسداد و گروه بدون انسداد تغییرات معناداری را نشان نداد (05/0p ≥ ). همچنین تغییرات بین گروهی نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≥ ). تغییرات درون گروهی کورتیزول در گروه انسداد (05/0p ≤ ) بطور معناداری افزایش و در بدون انسداد (05/0p ≥ ) تغییر معناداری نشان نداد. تغییرات بین گروهی نشان دهنده تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≤ ). پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت انسدادی به نسبت همان فعالیت بدون انسداد در پاسخ بر سطح سرمی تستوسترون و TNF-α در مردان سالم تاثیر معناداری نداشته است ولی این تفاوت در میزان کورتیزول معنادار بود. در نتیجه افرادی که تمایلی به انجام تمرینات شدید و طولانی ندارند می توانند جهت افزایش تستوسترون و کاهش عوامل التهابی با استفاده از تمرین محدودیت جریان خون و با یک شدت کمتر، به این امر نائل شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
102 - ارزیابی تاثیر مرزه پروئی بر هورمونهای هیپوفیزی- گنادی در رت های سالم و کیندل شده توسط پنتیلن تترازول
سمیه بهلولی گلاویژ محمودیصرع یک اختلال عصبی است که در هر دو جنس زن و مرد رخ می دهد ولی احتمال وقوع در مردان بیشتر از زنان است. صرع و بسیاری از داروهای ضد صرع موجب اختلالات تولیدمثلی و کاهش کیفیت منی در مردان شده و احتمال ناباروری در مردان مبتلا به صرع را افزایش می دهد. برخی از گیاهان دارویی ا أکثرصرع یک اختلال عصبی است که در هر دو جنس زن و مرد رخ می دهد ولی احتمال وقوع در مردان بیشتر از زنان است. صرع و بسیاری از داروهای ضد صرع موجب اختلالات تولیدمثلی و کاهش کیفیت منی در مردان شده و احتمال ناباروری در مردان مبتلا به صرع را افزایش می دهد. برخی از گیاهان دارویی از پیشرفت بیماری و بروز حملات صرعی جلوگیری می کند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر مرزه پروئی بر میزان هورمون های هیپوفیزی- گنادی در موش های سالم و صرعی شده توسط پنتیلن تترازول بود. در این مطالعه از ۴۸ راس موش صحرایی یا رت نژاد ویستار استفاده شد. موش ها به دو گروه سالم و کیندلیگ با پنتیلن تترازول و هر گروه به سه زیر گروه، کنترل و تحت درمان با دوزهای ۱۵۰ و ۳۰۰ ppm اسانس مرزه پروئی تقسیم گشتند. بعد از چهار هفته موش ها جهت بررسی میزان هورمون های هیپوفیزی-گنادی مورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز دادهها با روش One‐way ANOVA و تست تعقیبی توکی انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه هورمون های هیپوفیزی- گنادی در موش های مبتلا به صرع تغییر کرده و به طور معنی داری نسبت به موش های سالم کاهش یافت (001/0 ≥ p). هورمون های تستوسترون و هورمون لوتئینی با افزایش دوز اسانس مرزه پروئی در گروه های مورد مطالعه افزایش می یابند و این افزایش در دوز بالا معنی دار بود (001/0≥ p). هورمون محرک فولیکولی با افزایش دوز اسانس در گروه های موش های سالم و مبتلا به صرع افزایش ناچیزی یافت. مرزه پروئیبه عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی رادیکال های آزاد حاصل از بیماری صرع را از بین برده و تاثیر مخرب ناشی از صرع را در فرآیند باروری و پتانسیل تولیدمثلی را کاهش می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
103 - اثر تغذیه منابع مختلف مکمل روی بر تولید تخم مرغ، غلظت هورمونهای جنسی و روی سرم خون مرغ مادر گوشتی
مهدی جعفری مهرداد ایرانی وحید رضایی پوراین مطالعه به منظور بررسی اثرات تغذیه منابع مختلف روی بر تولید تخم مرغ، غلظت هورمونهای جنسی و روی سرم خون گله مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 انجام شد. تعداد 200 قطعه پرنده در 4 تیمار و 5 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی در سن 45 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی مور أکثراین مطالعه به منظور بررسی اثرات تغذیه منابع مختلف روی بر تولید تخم مرغ، غلظت هورمونهای جنسی و روی سرم خون گله مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 انجام شد. تعداد 200 قطعه پرنده در 4 تیمار و 5 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی در سن 45 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد آزمایش قرار گرفتند. گروههای آزمایشی شامل 1-پرندگان تغذیه شده با جیره پایه بدون افزودن مکمل روی، 2-پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 110 میلیگرم در هر کیلوگرم روی سولفاته (Znso4)، 3-پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 110 میلیگرم در هر کیلوگرم روی آلی (Zinc-amino acid) و 4- پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 110 میلیگرم در هر کیلوگرم روی هیدروکسی (Zn5 (OH)2 Cl2 H2O) بودند. در این تحقیق صفات تولید تخممرغ و همچنین غلظت روی، استروژن و پروژسترون سرم خون پرندگان آزمایشی در هفتههای 32 و 45 آزمایش بررسی شد. نتایج تولید تخم مرغ نشان داد که تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>p ). بیشترین و کمترین سطح تولید به ترتیب در تیمار حاوی مکمل روی آلی و شاهد مشاهده شد. غلظت روی سرم خون در هفتههای 32 و 45 آزمایش بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیداری داشت (05/0>p ). بیشترین و کمترین غلظت روی سرم خون به ترتیب در تیمار حاوی روی آلی و شاهد مشاهده شد. تفاوت معنیداری در غلظت روی سرم خون جوجههای گوشتی مشاهده نشد. نتایج غلظت استروژن و پروژسترون سرم خون نشان داد که تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>p ). بیشترین و کمترین غلظت هورمونهای جنسی به ترتیب در تیمار حاوی مکمل روی آلی و تیمار شاهد بود. نتیجه کلی تحقیق نشان داد استفاده از مکمل روی آلی در جیره مرغ مادر گوشتی باعث افزایش معنیدار سطح سرمی روی و نیز هورمونهای جنسی شد. همچنین، مکمل روی آلی به طور معنیداری تولید تخم مرغ را در پرندگان مورد مطالعه بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
104 - بررسی مقایسه ای عصاره هیپوفیز، LHRH و تیروکسین بر استروئیدهای جنسی، هیستوشیمی بافت تخمدان و اسیدهای چرب مولد مولد ماده روهو (Labeo rohita)
احسان اسلامی زاده حدیده معبودی لاله رومیانی مهران جواهری بابلی مژده چله مال دزفول نژاداین مطالعه با هدف بررسی اثر مقایسه ای هورمون های هیپوفیز، LHRH و تیروکسین بر شاخص های هورمونی و اسیدهای چرب تخمدان ماهی مولد ماده روهو (Labeo rohita) انجام شد. هورمون تیروکسین با دوزهای 2، 10 و 50 میکروگرم به ازای هر گرم وزن بدن ماهی مولد در یک تزریق در نظر گرفته شد. در أکثراین مطالعه با هدف بررسی اثر مقایسه ای هورمون های هیپوفیز، LHRH و تیروکسین بر شاخص های هورمونی و اسیدهای چرب تخمدان ماهی مولد ماده روهو (Labeo rohita) انجام شد. هورمون تیروکسین با دوزهای 2، 10 و 50 میکروگرم به ازای هر گرم وزن بدن ماهی مولد در یک تزریق در نظر گرفته شد. در زمان بین تزریق اول و دوم، بعد از تزریق دوم و بعد از تخم کشی سطح هورمون های استرادیول، تستوسترون، 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون، کورتیزول و LH بالاترین سطح خود را به ترتیب در هیپوفیز و تیمار دریافت کننده دوز 50 میکروگرم وزن بدن و کمترین میزان خود را در تیمارهای دریافت کننده LHRH و شاهد داشتند (05/0p <). در بین تیمارهای دریافت کننده تیروکسین، افزایش سطح تیروکسین توانست هورمون های محرک فرآیند رسیدگی را به شکل معنی داری افزایش دهد. تیمار دریافت کننده هیپوفیز و تیمار تیروکسین دریافت کننده 50 میکروگرم با مقدار 70/16 و 99/15 درصد وزن خشک بالاترین میزان پروتئین تخمدان و دو تیمار LHRH و شاهد کمترین سطح پروتئین تخمدان را داشتند. تیمار های دریافت کننده تیروکسین به شکل معنی داری مقدار بالاتری چربی در مقایسه با هیپوفیز، LHRH و شاهد داشت. اسیدهای چرب اشباع اسید چرب C16:0 با مقادیر بین 44/28-16/21 درصد وزن خشک، اسید چرب C24:0 با محدوده ی 60/19-15/16 درصد وزن خشک و اسید چرب C22:0 17/11-34/7 درصد وزن خشک فراوانترین اسیدهای چرب اشباع بودند. بالاترین میزان اسیدهای چرب اشباع (ΣSUF) با مقادیر 15/63 و 73/58 درصد وزن خشک به تیمار دریافت کننده هیپوفیز و تیمار دریافت کننده 50 میکروگرم و کمترین میزان این پارامتر با 55/54 و 14/50 درصد وزن خشک به تیمار شاهد و دریافت کننده LHRH تعلق داشت. دو تیمار هیپوفیز و تیمار دریافت کننده 50 میکروگرم وزن بدن تیروکسین، مجموع اسید چرب امگا 6 (Σω6) و 3 (Σω3) بالاتری داشتند (05/0p <). هورمون هیپوفیز و به دنبال آن هورمون تیروکسین با دوز 50 میکروگرم در مقایسه با دوزهای پایین تیروکسین و نیز LHRH کارایی بالاتری در افزایش سطح هورمون های جنسی دخیل در فرآیند رسیدگی جنسی و نیز ترکیب اسیدهای چرب تخمدان ماهی مولد روهو دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
105 - مقایسه تولید گیاه کاسنی (Cichoirium intybus L.) در شرایط هواکشت و خاک و بررسی اثر NAA بر خصوصیات مورفولوژیکی آن در سیستم هواکشت
زهرا موحدی احمد معینیدر این پژوهش یک سیستم هواکشت طراحی و ساخته شد و سپس صفات مورفولوژیک گیاه کاسنی در این سیستم با گیاهان کشت شده در خاک مقایسه شدند. همچنین در آزمایش جداگانهای اثر غلظت تنظیم کننده رشد NAA(0، 1/0، 3/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر) روی صفات موفولوژیک این گیاه در سیستم هواکشت مور أکثردر این پژوهش یک سیستم هواکشت طراحی و ساخته شد و سپس صفات مورفولوژیک گیاه کاسنی در این سیستم با گیاهان کشت شده در خاک مقایسه شدند. همچنین در آزمایش جداگانهای اثر غلظت تنظیم کننده رشد NAA(0، 1/0، 3/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر) روی صفات موفولوژیک این گیاه در سیستم هواکشت مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمایش مقایسهای بین سیستم هواکشت و تولید در خاک نشان داد که گیاهان تولید شده در سیستم هواکشت از نظر صفات تعداد برگ در گیاه، ارتفاع گیاه، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندامهوایی به طور معنیداری از گیاهان تولید شده در خاک بهتر بودند. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد که غلظت mg l-1 NAA5/0بیشترین طول کل گیاه (cm 4/152)، طول ریشه ( cm76)، تعداد برگ (59)، وزن تر اندامهوایی (g3/51)، وزن خشک اندامهوایی (g 3/15)، وزن خشک ریشه (g 1/6)، وزن تر ریشه (g 1/18) و حجم ریشه (cm3 9/17) را داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
106 - ارزیابی کاربرد هورمون اسید جیبرلیک در بهبود تلاقی گندم × ذرت در روش حذف کروموزومی
حامد مدیرروستا راحله خادمیان رضا بزرگیپور علی صارمی رادگیاهان هاپلوئید از این نظر بسیار مورد توجه میباشند که مدتزمان رسیدن به لاینهای خالص را کوتاهتر مینمایند. مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی تأثیر هورمون اسیدجیبرلیک و نیز تعیین زمانهای بهینه کاربرد آن بر تولید جنین در روش حذف کروموزومی صورت پذیرفت. از 6 ژنوتیپ F2حاصل از أکثرگیاهان هاپلوئید از این نظر بسیار مورد توجه میباشند که مدتزمان رسیدن به لاینهای خالص را کوتاهتر مینمایند. مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی تأثیر هورمون اسیدجیبرلیک و نیز تعیین زمانهای بهینه کاربرد آن بر تولید جنین در روش حذف کروموزومی صورت پذیرفت. از 6 ژنوتیپ F2حاصل از تلاقیهای گندم نان بهعنوان والد مادری جهت تولید جنینهای هاپلوئید گندم استفاده گردید. هورمون اسیدجیبرلیک بهصورت محلولپاشی بر روی سنبلههای گردهافشانی شده با گرده ذرت و نیز ساقهها و برگها استفاده شد. زمانهای کاربرد هورمون اسیدجیبرلیک عبارت از 2 ساعت، 2 روز، 4 روز، 6 روز، 8 روز و 10 روز پس از گردهدهی بودند. بالاترین میزان بذر از ژنوتیپ شماره 3 با 09/76 درصد و همچنین اسپری هورمون اسیدجیبرلیک در 2 ساعت پس از گردهدهی با 09/85 درصد به دست آمد. بیشترین جنین هاپلوئید از ژنوتیپ شماره 2 با 32/8 درصد و اسپری هورمون اسیدجیبرلیک در 6 روز پس از گردهدهی با 99/6 درصد به دست آمد. در بین تیمارهای مورد ارزیابی هیچکدام از آنها بر میزان تولید جنین هاپلوئید افزایش قابل ملاحظهای را نسبت به شاهد نشان نداند. نتایج نشان داد که استفاده از هورمون اسیدجیبرلیک و نیز زمانهای کاربرد آن در افزایش بذر و اندازه جنین نقش داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
107 - بررسی ارتباط بین سطح سرمی آنتی مولرین هورمون و نتایج سیکل فناوری های کمک باروری در بیماران نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری در سالهای 91 تا 92
محمود عرفانیان احمدپور محبوب کرامتی جمال حکمت خلیلی فرمقدمه : IVF به معنای لقاح آزمایشگاهی یکی از مهمترین روش های کمک باروری جهت درمان ناباروری میباشد. ارتباط شناخته شده ای بین آنتی مولرین هورمون و میزان باروری وجود دارد. میزان حاملگی در IVF به تعداد تخمک های به دست آمده و تعداد جنین های موجود برای انتقال مربوط میشود.هدف ا أکثرمقدمه : IVF به معنای لقاح آزمایشگاهی یکی از مهمترین روش های کمک باروری جهت درمان ناباروری میباشد. ارتباط شناخته شده ای بین آنتی مولرین هورمون و میزان باروری وجود دارد. میزان حاملگی در IVF به تعداد تخمک های به دست آمده و تعداد جنین های موجود برای انتقال مربوط میشود.هدف از این مطالعهتعیین ارتباط بین سطح سرمی آنتی مولرین هورمون و نتایج سیکل فناوری های کمک باروری در بیماران نابارور می باشد. مواد و روش ها : براساس این هدف در یک مطالعه مقطعی پرونده 71 بیمار که در سالهای 91 تا 92 در مرکز ناباروری نوین تحت IVF قرار گرفته بودند بررسی شد .اطلاعات بیماران شامل سن مادر، تعداد و کیفیت تخمک و جنین، سطح AMH و نتیجه سیکل که به صورت HCG مثبت با سونوگرافی بعد از آن تایید می شد،استخراج گردید.پس از آن اطلاعات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مطالعه ما بیماران با توجه به سطح هورمون AMH به چهار گروه طبقه بندی شدند ( کمتر از3/0 یا گروه یک . 3/0 تا 7/0 یا گروه دو ، 7/0 تا 3 یا گروه سه و بیشتر از 3 یا گروه چهار) از بین 14 خانم گروه سه 46.7% نتیجه سیکل مثبت داشتند که منجر به بارداری شد .در مطالعه ای که ما انجام دادیم بر طبق آنالیز آماری، اختلاف آماری معنی داری بین میانگین تعداد و کیفیت تخمک و میانگین تعداد جنین و توزیع فراوانی بارداری با سطوح مختلف AMH مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج IVF میانگین تعداد و کیفیت تخمک و تعداد جنین و توزیع فراوانی بارداری در سطوح مختلف AMH تفاوت آماری معنادار دارد اما میانگین کیفیت جنین و میانگین سن در سطوح مختلف AMH تفاوت آماری معنادار ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
108 - تأثیر نوع تمرین قدرتی,استقامتی وترکیبی برغلضت تستسترون و کورتیزول سرمی مردان جوان تمرین نکرده
نادر شاکری حجت اله نیک بخت محمدعلی آذربیجانی علی محمد امیرتاش -
حرية الوصول المقاله
109 - تاثیر ویبریشن بر IL10، کورتیزول و تستوسترون سرم دختران ورزشکار و غیر ورزشکار
فرح نامنی بهاره یزدان پرست چهارمحالی -
حرية الوصول المقاله
110 - نوروهورمونها و بیومارکرهای قلبی
سیامک مشهدی رفیعیتروپونین I و T مارکرهای ویژه مربوط به آسیب دیدگی ، ایسکمی و نکروز میوکارد هستند. تروپونین قلبی I حساستر از تروپونین قلبیT است. کاربردهای اصلی آن شامل موارد مشکوک به انفارکتوس میوکارد، مسمومیت میوکارد (از جمله مسمومیت ثانویه نسبت به دوکسوروبیسین)، میوکاردیت و تروماهای غی أکثرتروپونین I و T مارکرهای ویژه مربوط به آسیب دیدگی ، ایسکمی و نکروز میوکارد هستند. تروپونین قلبی I حساستر از تروپونین قلبیT است. کاربردهای اصلی آن شامل موارد مشکوک به انفارکتوس میوکارد، مسمومیت میوکارد (از جمله مسمومیت ثانویه نسبت به دوکسوروبیسین)، میوکاردیت و تروماهای غیر نافذه به قلب (از جمله تصادف با اتومبیل) می باشد. انواع روشهای سنجش تروپونین قلبی I انسانی برای سگ و گربه قابل استفاده هستند. اما به علت عدم استاندارد سازی، مقایسه نتایج حاصل از دستگاه های مختلف دشوار میگردد. این روشها را می توان با استفاده از سرم یا پلاسمای به دست آمده از هپارین، EDTA و یا حتی خون کامل به کار بست. اگر امکان اندازه گیری این پارامترها در عرض 12 ساعت بعد از نمونه گیری وجود ندارد، نمونه ها را بایستی منجمد کرد. افزایش تروپونین قلبی I در بیماریهای متنوع قلبی و غیر قلبی رخ میدهد. لذا تشخیص واقعی و قطعی، پیش آگهی و توصیه های درمانی بر اساس آن امکان پذیر نیست. با این وجود افزایش تروپونین قلبیI ممکن است اطلاعات مکملی در تفسیر نوار قلب، رادیوگرافی و اکوکاردیوگرافی فراهم سازد. از سوی دیگر اندازه گیری آن به طور سریال و بررسی سیر تغییرات ان می تواند ارزش بیشتری نسبت به یک بار اندازه گیری داشته باشد. Atrial Natriuretic Peptide (ANP) و (BNP) B-type Natriuretic Peptide توسط بافتهای میوکارد و در پاسخ به افزایش فشار و کشیدگی دیواره تولید میشوند و مارکرهای اختلالات قلبی و نارسایی قلب محسوب مسی شوند. این روشها توانایی تفکیک علل قلبی و غیر قلبی دیس پنه را دارند. همچنین برای پیش بینی روند بیماری و پایش پاسخها نسبت به درمان مفید هستند. اندازه گیری ناتری یورتیکها در دامپزشکی یک پدیده نسبتا جدید است و همواره در بهره گیری از روشهای جدید و تا احراز اعتبار لازم بایستی رعایت احتیاط در نظر گرفته شود. مطالعات بیشتری لازم است تا ارزش پیشگویی و مراقبتهای درمانی از آنها روشن گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
111 - مقایسه تاثیر تجویز 3نوع GNRHدر برنامه همزمانی Heat synchبر میزان آبستنی و میزان ترشح LHدر گاوهای شیری
تقی تکتاز هفشجانی شهریار خدیوی بروجنی فرشاد باباخانیان بروجنیبا توجه به افزایش جمعیت انسانی و از طرف دیگر کاهش منابع غذایی حیوانی محققین را به سمت راهکارهایی موثر در جهت افزایش تولیدات دامی سوقداده است. در این راستا چنانچه بتوانیم میزان آبستنی را در گلهها افزایش دهیم به اهداف خود سریع تر خواهیم رسید. هدف از این مطالعه مشخص نمودنا أکثربا توجه به افزایش جمعیت انسانی و از طرف دیگر کاهش منابع غذایی حیوانی محققین را به سمت راهکارهایی موثر در جهت افزایش تولیدات دامی سوقداده است. در این راستا چنانچه بتوانیم میزان آبستنی را در گلهها افزایش دهیم به اهداف خود سریع تر خواهیم رسید. هدف از این مطالعه مشخص نمودناثر سه نوع متفاوت هورمون آزاد کننده گنادوتروفین ( )GnRHبرروی میزان آبستنی وقلیان هورمون LHدر برنامه همزمانی Heat synchمیباشد. اینمطالعه برروی 130راس گاو در سه گروه مجزا انجام شد، در گروه اول با تزریق )3 cc( 15 µgبوسرلین استات با نام تجاری وتوسپت در روز صفر، گروهدوم با تزریق )1 cc( 100 µgگنادورلین استات با نام تجاری گنابرید در روزصفر وگروه سه باتزریق )3 cc(12/6 µgآلارین استات (لولیبرین )Aبا نامتجاری وتارولین در روز صفر ودر ادامه برای هر سه گروه 7روز بعد، تزریق PGF2α ،500 µgبا نام تجاری استروپلان و 24ساعت بعد از آن تزریق 1 mgاسترادیول بنزوات با نام تجاری وتاسترول انجام شد.میزان آبستنی برای گروه اول ،%34/14گروه دوم %40وگروه سوم %38/63بود. و میزان قلیان هورمونLHیک ساعت بعد از تزریق برای گروه اول ،2/44گروه دوم ،1/59گروه سوم 2/30بود.میزان آبستنی در گروه گنابرید نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بوده اما از نظر آماری اختلاف معنی داری میان آنها دیده نشد ( )P</05قلیان هورمون LHدرگروه وتوسپت بیشتر از سایرین بوده امااختلاف آماری معنی داری میان آنها وجود نداشت ( .)P</05بین میزان آبستنی گاوهای واجد رحم طبیعی در تستبعد از زایش در هر سه گروه اختلاف آماری معنی داری دیده نشد()P</05علاوه بر آن بین میزان آبستنی گاوهای واجد رحم غیر طبیعی نیز در این مطالعهاختلاف آماری معنی داری دیده نشد هر چند که میزان آبستنی در این گروه از گاوها، پایین تر بوده است(.)P</0 تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
112 - بررسی عملکرد و اجزای عملکرد ماش تحت تاثیر محلول پاشی کود هیومیک اسید آهن و سالیسیلیک اسید
عباس خلیلی طیب ساکی نژاد تیمور بابایی نژاداین تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در اهواز اجرا گذاشته شد. فاکتور اول هیومیک اسید در سه سطح (صفر، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) و فاکتور دوم سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، 2 و 4 میلی مولار) بود. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح ا أکثراین تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در اهواز اجرا گذاشته شد. فاکتور اول هیومیک اسید در سه سطح (صفر، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) و فاکتور دوم سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، 2 و 4 میلی مولار) بود. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح اسید هیومیک آهن از نظر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. تفاوت بین سطوح اسید سالیسیلیک هم در تمامی صفات اندازه گیری شده در سطح یک درصد معنی دار بود. اثرات متقابل تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه در سطح پنج درصد معنی دار بود ودرسایر صفات اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بیشترین عملکرد دانه در اثر متقابل مربوط به تیمار 100 میلی گرم در لیتر هیومیک اسید و 4 میلی مولار سالیسیلیک اسید با تعداد 2793 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن در تیمار شاهد با 1033 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین تعداد غلاف در بوته مربوط به تیمار 100 میلی گرم در لیتر هیومیک اسید و 4 میلی مولار سالیسیلیک اسید با تعداد 25 غلاف در بوته و کمترین آن در تیمار شاهد با 15 غلاف در بوته بود. با توجه به این نتایج کاربرد غلظت100 میلی گرم در لیتر هیومیک اسید و 4 میلی مولار سالیسیلیک اسید نسبت به سایر تیمارها پیشنهاد می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
113 - تأثیر مصرف هورمون سیتوکینین بر بهبود عملکرد دانه و برخی شاخص های رشد ژنوتیپ های لوبیا چشم بلبلی (Vigna unguiculata L) در استان خوزستان
محسن پورفرخی طیب ساکی نژاد شهرام لک ناصر ظریفی نیا مانی مجدملوبیا چشم بلبلی به لحاظ تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و درصد بالای پروتئین دانه یکی از مهمترین گیاهان زراعی در کشاورزی پایدار مطرح میباشد. به منظور بررسی اثرات محلولپاشی سیتوکینین بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکردی ارقام لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طر أکثرلوبیا چشم بلبلی به لحاظ تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و درصد بالای پروتئین دانه یکی از مهمترین گیاهان زراعی در کشاورزی پایدار مطرح میباشد. به منظور بررسی اثرات محلولپاشی سیتوکینین بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکردی ارقام لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان دو سال زراعی 1398 و 1399 در شهرستان دزفول اجرا گردید. فاکتور اصلی (شامل ارقام مشهد، محلی و عربی) و فاکتور فرعی هورمون سیتوکینین در سه سطح مصرف (0، 100 و 200 پی پی ام) بود. محلولپاشی هورمون در ابتدای مرحلة گلدهی انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن صد دانه، درصد کلروفیل برگ و درصد پروتئین دانه بودند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که میان ارقام برای تمامی صفات و برای مقادیر مختلف مصرف سیتوکینین به جز شاخص برداشت تفاوت معنیداری وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه (با متوسط 2281 کیلوگرم در هکتار) به رقم مشهد و کمترین عملکرد هم (با متوسط 1386 کیلوگرم در هکتار) به رقم عربی تعلق داشت. بیشترین و کمترین عملکرد دانه نیز به ترتیب از تیمار شاهد و مصرف 200 پی پی ام هورمون سیتوکنین (به ترتیب با متوسط 1864 و 1770 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. افزایش مصرف سایتوکینین موجب بهبود صفات کیفی چون شاخص کلروفیل و پروتئین دانه شد. نتایج نشان داد انتخاب رقم مناسب و مصرف خارجی هورمون هایی نظیر سایتوکینین علاوه بر افزایش عملکرد، موجب بهبود صفات کیفی نیز خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
114 - تأثیر تنظیم کنندههای رشد بر برخی از صفات فتوسنتزی و حفظ ساختار غشای سلولهای برگ پرچم دو رقم گندم تحت شرایط دیم
علی رسائی سعید جلالی هنرمند محسن سعیدی محمداقبال قبادیدر زمان وقوع تنشهای غیرزنده، غشای سلولی اولین بخش از سلول های گیاهی است که تحت تأثیر تنش قرار میگیرد و بسیاری از روابط فیزیولوژیک و بیوشیمیایی سلول و گیاه دچار اختلال میشود. بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خارجی هورمون های مختلف رشد شامل اکسین (IAA)، جیبرلیک اسید (GA3) و أکثردر زمان وقوع تنشهای غیرزنده، غشای سلولی اولین بخش از سلول های گیاهی است که تحت تأثیر تنش قرار میگیرد و بسیاری از روابط فیزیولوژیک و بیوشیمیایی سلول و گیاه دچار اختلال میشود. بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خارجی هورمون های مختلف رشد شامل اکسین (IAA)، جیبرلیک اسید (GA3) و سیتوکینین (6-BAP) به همراه آب مقطر (شاهد) در مرحلهی رشد بوتینگ دو رقم گندم (ریژاو و آذر-2)، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایهی طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار تحت شرایط دیم در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی در سالهای 93-1392 و94-1393 اجرا گردید. بر اساس نتایج جدول تجزیه واریانس، اثر هورمون های مختلف رشد بر میزان سبزینگی، محتوی نسبی آب، حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II، شاخص زندهمانی، پایداری غشای سلول و سرعت فتوسنتز برگ هر دو رقم معنی دار بود. در بین هورمون های رشد، محلول پاشی هورمونهای سیتوکینین و اکسین در صفات اندازهگیری شده برگ بیشترین اثر را داشتند و کمترین میانگین صفات مذکور در عدم پاشش (شاهد) به دست آمد. در بین دو رقم رقم ریژاو نسبت به آذر-2 برتری داشت. همچنین، همبستگی مثبت و معنیداری بین پایداری غشای سلول با سرعت فتوسنتز، حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و شاخص عملکرد وجود داشت. بهطورکلی، در شرایط دیم (کمبود آب) با کاربرد خارجی هورمون سیتوکینین در مرحله بوتینگ در رقم برتر گندم ریژاو پایداری غشای سلول، محتوی نسبی آب، سرعت و کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II نسبت به شاهد بهترتیب 16، 18، 38 و 45 درصد بیشتر بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
115 - اثرات ماساژ با کویتیشن و قهوه سبز بر لپتین و آنزیم ATGL در بانوان چاق غیرفعال
سمانه زارع جواد رمضانی سمیه خسروانیانشیوع اضافه وزن و چاقی در سراسر جهان رو به افزایش است. چاقی زمینه ساز بسیاری از بیماریها مزمن مانند دیابت، کبد چرب و بیماریهای قلبی عروقی به شمار میرود. اضافه وزن و چاقی فرآیند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، رفتاری، فیزیولوژیکی، ژنتیکی و اپی ژنتیک ق أکثرشیوع اضافه وزن و چاقی در سراسر جهان رو به افزایش است. چاقی زمینه ساز بسیاری از بیماریها مزمن مانند دیابت، کبد چرب و بیماریهای قلبی عروقی به شمار میرود. اضافه وزن و چاقی فرآیند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، رفتاری، فیزیولوژیکی، ژنتیکی و اپی ژنتیک قرار میگیرد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL در زنان چاق بود. تعداد 60 نفراز زنان چاق با دامنهی سنی (35-20 سال) و با میانگین شاخص بدن (32 کیلوگرم بر متر مربع) به طور داوطلبانه و در دسترس در تحقیق حاضر شرکت کردند. در این تحقیق آزمودنیها بصورت تصادفی ساده به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن (15 نفر)، گروه مکمل قهوه سبز (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن به همراه مکمل قهوه سبز (15 نفر). در این تحقیق از کپسول قهوه سبز با دوز 200 میلی گرم استفاده شد.گروههای تمرینی به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و طبق برنامه، ماساژ با دستگاه کویتیشن گرفتند. در ابتدای پژوهش، نمونه گیری خون بصورت ناشتا از تمام گروهها انجام شد. نمونه ها درحدود 20 دقیقه با دور 4000 سانتریفیوژ شدند. بعد از تهیه سرم، بلافاصله نمونهها در 70- درجه سانتی گراد تا زمان آزمایش فریز گردیدند. سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنیها با روش آزمایشگاهی الایزا اندازهگیری شد. در پایان هشت هفته، مجددأ نمونه گیری خون با همان شرایط قبلی از تمام گروهها انجام شد و سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنیها مجدد اندازهگیری شد. برای مقایسهی دادهها و تعیین تاثیر مکمل و ماساژ از تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون بونفرونی در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. بر اساس نتایج، هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز در گروههای مداخله باعث کاهش معنی داری در سطح هورمون لپتین و افزایش معنی داری در سطح آنزیم ATGL در زنان چاق شد (P<0.05). در گروه مداخلهی همزمان، بیشترین تغییرات در سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL مشاهده شد (p=0.0001). ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز هر کدام به تنهایی بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL اثرگذار است اما با توجه به نتایج، تعامل آن ها دارای اثرات بیشتری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
116 - اثر پیشتیمار بذر با جیبرلیک و آبسیزیک اسید بر جوانه زنی و رشد اولیه گیاهچه گلرنگ تحت تنش شوری
نسرین سادات عیسینژاد حشمت امیدی آرزو پراوراین پژوهش به منظور تعیین اثر پیش تیمار هورمونی بر بهبود جوانهزنی بذور گلرنگ در شرایط تنش شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد انجام شد. بذور گلرنگ با غلظت های 0 و 3% آبسیزیک اسید و 0، 150 و 5 أکثراین پژوهش به منظور تعیین اثر پیش تیمار هورمونی بر بهبود جوانهزنی بذور گلرنگ در شرایط تنش شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد انجام شد. بذور گلرنگ با غلظت های 0 و 3% آبسیزیک اسید و 0، 150 و 500 قسمت در میلیون جبرلیک اسید پیش تیمار شده و سپس تحت تنش 0، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر شوری تحت شرایط نمک طبیعی دریاچه قم قرار گرفته و شاخص های جوانه زنی اندازه گیری شدند. تیمار بذرها با جیبرلیک و آبسیزیک اسید اثرات ناشی از تنش شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچه را نسبتاً کاهش داده و سبب بهبود جوانهزنی و رشد اولیه آن در پتانسیل آبی پایین شدند و جیبرلیک اسید مؤثرتر از آبسیزیک اسید بود. پیش تیمار ترکیبی جیبرلیک اسید با غلظت 500 قسمت در میلیون و آبسیزیک اسید 3% بیشترین تأثیر را بر درصد جوانهزنی، طول گیاهچه و وزن خشک گیاهچه نشان داد ولی میانگین مدت زمان جوانه زنی را کاهش داد. پیش تیمارهای ترکیبی جیبرلیک اسید 500 قسمت در میلیون و آبسیزیک اسید 3% تحت شرایط تنش شوری همراه با افزایش جذب آب در گیاه از اثرات منفی تنش شوری کاسته، در نتیجه موجب بهبود درصد جوانهزنی، طول و وزن خشک گیاهچه و بنیه طولی و وزنی گیاهچه میگردد. در مجموع، پرایمینگ بذور با پیش تیمار ترکیبی، مقاومت بذرها را به تنش آبی افزایش میدهد، بنابراین گیاهچههایی با بنیه قوی و درصد جوانهزنی بالا تولید میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
117 - اثر ایندولاستیکاسید و بنزیلآمینوپورین بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک بادرنجبویه
مهسا ولی یاری حسن نورافکنبه منظور بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک بادرنجبویه، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان نمین استان اردبیل انجام گرفت. محلول پاشی با ایندول استیک اسید أکثربه منظور بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک بادرنجبویه، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان نمین استان اردبیل انجام گرفت. محلول پاشی با ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین در غلظت های 100، 200 و 300 میلی گرم بر لیتر انجام شد. محلول پاشی باعث افزایش ارتفاع و طول شاخه شد. با این حال، رشد طولی شاخه با کاهش غلظت ایندول استیک اسید افزایش یافت. بالاترین غلظت بنزیل آمینوپورین و پایین ترین غلظت ایندول استیک اسید بیشترین اثر افزایشی را بر محتوای کلروفیل برگ داشتند. استفاده از ایندول استیک اسید باعث افزایش قطر تاج پوشش گیاه شده و افزایش غلظت ایندول استیک اسید ارتباط مستقیم با قطر سایه انداز گیاه داشت. با افزایش میزان ایندول استیک اسید از تعداد گره ساقه کاسته شد. افزایش غلظت بنزیل آمینوپورین باعث افزایش تعداد شاخساره های جانبی تولیدی شد. در وزن تر و خشک شاخساره، غلظت های بالای بنزیل آمینوپورین و ایندول استیک اسید اثر افزایشی مثبتی در مقایسه با شاهد نشان دادند. محلول پاشی با بنزیل آمینوپورین اثر افزایشی بهتری در مقایسه با ایندول استیک اسید بر تعداد برگ داشت. بنابراین، استفاده از ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین در کشت و پرورش بادرنجبویه می تواند به عنوان یک راه کار مناسب برای افزایش محصول در نظر گرفته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
118 - باززایی و اندام زایی با عملکرد بالای بادمجان در محیط کشت مصنوعی
فرهاد تقی پور سلیمان جمشیدی فهرول حیوپبادمجان یک گیاه جالیزی مهم که در مناطق مختلف گرمسیری و معتدل رشد میکند. باززایی بادمجان در محیط مصنوعی جهت تعیین کردن غلظت مناسب و کارآمد هورمون های گیاهی به منظور اندام زایی از بافت کوتیلدون و برگ انجام شد. بافت کوتیلدون 10 روزه و بافت برگ 25 روزه در محیط کشت MS حاوی و أکثربادمجان یک گیاه جالیزی مهم که در مناطق مختلف گرمسیری و معتدل رشد میکند. باززایی بادمجان در محیط مصنوعی جهت تعیین کردن غلظت مناسب و کارآمد هورمون های گیاهی به منظور اندام زایی از بافت کوتیلدون و برگ انجام شد. بافت کوتیلدون 10 روزه و بافت برگ 25 روزه در محیط کشت MS حاوی ویتامینهای B5 و 2% ساکارز و در 10 غلظت مختلف از هورمونهایNAA, BAP, TDZ, 2,4-D و IAA کشت گردیدند. بافتهای کشت شده در دمای 2 ± 25 درجه سلسیوس تحت 16:8 ساعت روشنایی و تاریکی قرار گرفتند. اندام های خوب باززایی شده (ساقه) بعد از سه هفته به محیط کشت جدید جهت افزایش طول ساقه منتقل شدند. تمام بافت های کوتیلدون و برگ توده های کالوس یا بافت های متمایز نشده مختلفی تولید کردند ولی تنها کالوس های سفید و ترد قادر به تولید جوانه های قوی بودند. بالاترین بازدهی محیط کشت مربوط به محیط کشت جوانه SRM10 که محیط کشت MS حاوی 2 میلی گرم در لیتر TDZ، 5/0 میلی گرم در لیتر BAP و 0.5 میلی گرم در لیتر هورمون NAA بود که بیشترین مقدار بازدهی و تولید را در هر دو نوع بافت نشان داد. ساقه-زایی و اندام زایی از بافت کوتیلدون خیلی بیشتر از بافت برگ بوده و به طور متوسط از هر پنج بافت کوتیلدون و برگ در هر ظرف پتری به ترتیب 33/0 ± 4.3 و 67/0 ± 6/1 بافت اندام زایی ایجاد کردند. درصد باززایی بافت کوتیلدون و برگ در محیط کشت SRM10 به ترتیب 67/6 ± 6/86 و 3/13 ± 3/33 بود. این تحقیق می تواند راه حلی جهت تولید بادمجان تراریخته ارایه داده و باززایی و تولید گیاهان بالغ را در محیط مصنوعی ایجاد نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
119 - اثر محلولپاشی با سالیسیلیکاسید بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی پنیرک و بادرشبو
حسن نورافکن افسانه محبوبیسالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی نقش مهمی در برخی فرآیندهای فیزیولوژیک گیاهان دارد. در این مطالعه، تأثیر سالیسیلیک اسید بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهان دارویی پنیرک و بادرشبو به صورت مزرعه ای با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در شهرستان بس أکثرسالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی نقش مهمی در برخی فرآیندهای فیزیولوژیک گیاهان دارد. در این مطالعه، تأثیر سالیسیلیک اسید بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهان دارویی پنیرک و بادرشبو به صورت مزرعه ای با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در شهرستان بستان آباد بررسی گردید. گیاهان دو ماه بعد از کاشت و دو هفته بعد از آن با مقادیر صفر، 150و 300 میلی گرم بر لیتر سالیسیلیک اسید محلول پاشی شدند. در مرحله گلدهی، ارتفاع گیاه، طول ساقه، ریشه و میانگره، تعداد برگ، شاخه و ریشه فرعی، وزن تر و خشک ساقه، ریشه و برگ، درصد ماده خشک ریشه، ساقه و برگ و محتوای کلروفیل اندازه گیری شد. سالیسیلیک اسید تمام صفات مورد بررسی در پنیرک به جز تعداد و طول ریشه را افزایش داد. در بادرشبو، مصرف سالیسیلیک اسید صفات مورد ارزیابی را افزایش ولی درصد ماده خشک ریشه و ساقه را کاهش داده و بر طول و تعداد ریشه اثری نداشت. همچنین غلظت 300 میلی گرم بر لیتر سالیسیلیک اسید در اغلب شاخص های پنیرک به جز وزن خشک برگ و درصد ماده خشک ریشه و در بادرشبو به جز طول میانگره تأثیر بیشتری در مقایسه با مقدار 150 میلی گرم بر لیتر داشت. بنابراین، محلول پاشی برگی سالیسیلیک اسید می تواند به عنوان یک روش ساده و ارزان بر بهبود عملکرد و شاخص های رشدی پنیرک و بادرشبو توصیه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
120 - اثر سالیسیلیکاسید بر بهبود ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک ریحان در شرایط تنش شوری کلریدسدیم
حسن نورافکن فریناز انگوتیشوری از مهم ترین و متداول ترین تنش های محیطی وارده بر گیاهان می باشد. از طرفی، سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی در القای سازوکارهای افزایش مقاومت گیاه در برابر تنش های زیستی و غیرزیستی مؤثر است. بر این اساس، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه أکثرشوری از مهم ترین و متداول ترین تنش های محیطی وارده بر گیاهان می باشد. از طرفی، سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی در القای سازوکارهای افزایش مقاومت گیاه در برابر تنش های زیستی و غیرزیستی مؤثر است. بر این اساس، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی جهت ارزیابی اثر سالیسیلیک اسید بر بهبود شاخص های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ریحان تحت تنش شوری انجام گرفت. محلول پاشی سالیسیلیک اسید با رقت های 1/0، 5/0 و 1 میلی مولار در مرحله 6 تا 8 برگی گیاهچه قبل از اعمال تنش شوری انجام شد و سه هفته متوالی ادامه یافت. تنش شوری با آبیاری گیاهان با رقت های 20، 40 و 80 میلی مولار نمک کلرید سدیم اعمال شد. در مرحله گلدهی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول و عرض برگ، تعداد برگ و گل آذین، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، طول بلندترین گل آذین و ریشه، فاصله بین دو میانگره، تعداد گره در شاخه، درصد ماده خشک ساقه، برگ و ریشه درصد نشت الکترولیت برگ، محتوای نسبی آب، شاخص کلروفیل برگ، شاخص سطح برگ و سطح ویژه برگ اندازه گیری شد. تنش شوری باعث کاهش طول و عرض برگ، شاخص سطح برگ، تعداد گره در شاخه، قطر ساقه، وزن تر و خشک ریشه، وزن خشک ساقه، سطح ویژه برگ و افزایش نشت الکترولیت و تعداد برگ گردید. در مقابل، مصرف سالیسیلیک اسید توانست در کاهش اثرات سوء تنش شوری در بیشتر صفات مورد ارزیابی مؤثر باشد. همچنین، محلول پاشی با رقت های 1/0 و 5/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید در برابر تنش شوری اثر بهتری داشت. بنابراین، محلول پاشی سالیسیلیک اسید می تواند به عنوان راه کاری برای جلوگیری از اثرات سوء شوری در ریحان توصیه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
121 - خصوصیات جوانهزنی بذر گیاه دارویی قدومه تحت تأثیر تیمارهای مختلف شکست خواب
علیرضا گنجعلی مجید آجرلو عباس خاکسفیدیبذر اغلب گونههای دارویی به جهت سازگاری اکولوژیکی با شرایط محیطی دارای انواع خواب میباشند. بنابراین، شناخت عوامل اکوفیزیولوژیکی مؤثر بر خواب و ایجاد شرایط بهینه برای جوانهزنی بذر گیاهان دارویی جهت تولید و پرورش آنها امری ضروری است. جهت ارزیابی اثر تیمارهای مختلف بر ج أکثربذر اغلب گونههای دارویی به جهت سازگاری اکولوژیکی با شرایط محیطی دارای انواع خواب میباشند. بنابراین، شناخت عوامل اکوفیزیولوژیکی مؤثر بر خواب و ایجاد شرایط بهینه برای جوانهزنی بذر گیاهان دارویی جهت تولید و پرورش آنها امری ضروری است. جهت ارزیابی اثر تیمارهای مختلف بر جوانهزنی بذر قدومه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل خیساندن بذور در نیترات پتاسیم 2/0 و 1/0% به مدت 48 ساعت، آب معمولی به مدت 24 ساعت، محلول کربونیل دیامید (اوره) به مدت 48 ساعت و آب مقطر (شاهد) بودند. بیشترین درصد (88%) و سرعت (92/0 بذر در روز) جوانهزنی در اثر اعمال تیمار آب معمولی به مدت 24 ساعت قابل دسترسی است. خیساندن بذور در آب سبب کاهش تشکیل موسیلاژ در اطراف بذر قدومه و افزایش چشمگیر درصد و سرعت جوانهزنی گردید. در مجموع، خواب بذر در گونه قدومه از نوع فیزیولوژیکی میباشد که علت آن بهخاطر وجود مواد بازدارنده روی پوسته یا داخل کیسه جنین است. بنابراین مناسبترین و کارآمدترین تیمار برای شکست خواب فیزیولوژیک بذر گیاه قدومه، خیساندن بذور در آب معمولی به مدت 24 ساعت میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
122 - اثر ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین بر شاخصهای رشدی گل مغربی
یعقوب میکائیلی حسن نورافکن جلیل اجلیتنظیم کننده های رشد گیاهی به روش های گوناگون بر گیاهان اثر گذاشته و باعث تنظیم رشد و نمو می شوند. از بین این مواد، اکسین و سایتوکینین معمولاً به عنوان محرک تقسیم و توسعه سلول شناخته شده و توسعه اندامی را سبب می شوند. در این راستا، پژوهشی جهت ارزیابی اثر محلول پاشی أکثرتنظیم کننده های رشد گیاهی به روش های گوناگون بر گیاهان اثر گذاشته و باعث تنظیم رشد و نمو می شوند. از بین این مواد، اکسین و سایتوکینین معمولاً به عنوان محرک تقسیم و توسعه سلول شناخته شده و توسعه اندامی را سبب می شوند. در این راستا، پژوهشی جهت ارزیابی اثر محلول پاشی ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین در غلظت های 100، 200 و 300 میلی گرم بر لیتر در قالب طرح کاملاً تصادفی روی گل مغربی به صورت گلدانی به اجرا در آمد. محلول پاشی با تنظیم کننده های رشد گیاهی توانست بر بیشتر صفات مورد ارزیابی اثر مثبتی داشته باشد و در بین دو تنظیم کننده رشد، بنزیل آمینوپورین مؤثرتر بود. با افزایش غلظت تنظیم کننده های رشد مصرفی، شاخص های رشدی گل مغربی نیز افزایش یافت. اثر بهبود دهنده رشد اندام هوایی گیاه در محلول پاشی با بنزیل آمینو پورین مشهودتر بود در حالی که ایندول استیک اسید بر رشد ریشه اثر افزایشی بیشتری داشت. بنابراین، محلول پاشی با غلظت 300 میلی گرم بر لیتر بنزیل آمینوپورین و ایندول استیک اسید برای بهبود اولیه رشد گل مغربی قابل توصیه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
123 - اثر پیش تیمار با نانو کلات آهن و سالیسیلیک اسید بر جوانه زنی و رشد عدس تحت تنش شوری
حسن نورافکن معصومه شاهمرادیبه منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر با نانو کلات آهن و سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانه زنی و رشد عدس تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پیش تیمار با سالیسیلیک اسید و نانو کلات آهن هر کدام در سه سطح شا أکثربه منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر با نانو کلات آهن و سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانه زنی و رشد عدس تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پیش تیمار با سالیسیلیک اسید و نانو کلات آهن هر کدام در سه سطح شامل 1000، 2000 و 3000 میلی گرم بر لیتر، پیش تیمار با آب مقطر و شاهد (بدون اعمال پیش تیمار) و چهار سطح شوری شامل شاهد، 1000، 2000 و 3000 میلی گرم بر لیتر بود. نتایج نشان داد که اثر پیش تیمار با نانو کلات آهن و سالیسیلیک اسید در شرایط شوری بر درصد و سرعت جوانه زنی، درصد و سرعت سبز شدن، میانگین مدت زمان جوانه زنی و سبز شدن، طول ساقه چه، وزن تر و وزن خشک ساقه چه در سطح احتمال 1% معنی دار بود. غلظت 3000 میلی گرم بر لیتر کلرید سدیم سبب کاهش معنی دار شاخص های جوانه زنی و رشد گیاهچه نسبت به شاهد گردید. در کل، سالیسیلیک اسید نسبت به نانو کلات آهن اثر مثبت بیشتری بر شاخص های جوانه زنی و رشد گیاهچه عدس در شرایط تنش و بدون تنش شوری داشت و با کاربرد سالیسیلیک اسید به تنهایی و تحت تنش شوری شاخص های جوانه زنی و رشد گیاهچه نسبت به شاهد افزایش یافت. بنابراین پیش تیمار بذر با سالیسیلیک اسید 3000 میلی گرم بر لیتر موجب بهبود جوانه زنی و استقرار گیاهچه در شرایط شوری و بدون شوری می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
124 - اثر پیش تیمار بذور با جیبرلیک اسید بر شاخص های جوانه زنی علف گندمی تحت تنش خشکی
سیدجلال یدالهی نوش آبادی فرزاد شریف زادهپیش تیمار بذر موجب بهبود صفات جوانه زنی و استقرار گیاهچه و افزایش کارایی بذر در شرایط تنش های محیطی می شود. به منظور تعیین اثر پیش تیمار جیبرلیک اسید بر رفتار جوانه زنی گیاه مرتعی علف گندمی (Agropyron elongatum) تحت شرایط تنش بحرانی خشکی با استفاده از پتانسیل 12- بار ا أکثرپیش تیمار بذر موجب بهبود صفات جوانه زنی و استقرار گیاهچه و افزایش کارایی بذر در شرایط تنش های محیطی می شود. به منظور تعیین اثر پیش تیمار جیبرلیک اسید بر رفتار جوانه زنی گیاه مرتعی علف گندمی (Agropyron elongatum) تحت شرایط تنش بحرانی خشکی با استفاده از پتانسیل 12- بار ایجاد شده با پلی اتیلن گلایکول، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار طراحی و اجرا شد. بذور به مدت 12 و 24 ساعت در دمای 10 و 20 درجه سلسیوس در سه سطح 25 ،50 و 100 قسمت در میلیون جیبرلیک اسید تیمار شدند. اعمال پیش تیمار روی کلیه صفات مورد بررسی اثر معنی داری داشت. غلظت های 25 و 50 قسمت در میلیون جیبرلیک اسید به عنوان بهترین پیش تیمارها بودند که توانست درصد جوانه زنی کل، درصد گیاهچه های سالم و شاخص طولی بنیه گیاهچه را به شکل معنی داری افزایش دهد. دمای 10 درجه سلسیوس نسبت به 20 درجه و مدت زمان 12 ساعت نسبت به 24 ساعت نتایج بهتری در پی داشت و درصد جوانه زنی و ایجاد گیاهچه های سالم را به شکل معنی داری افزایش داد. در کل، اثرات مفید پیش تیمار بذر با جیبرلیک اسید برای بهبود کارایی جوانه زنی بذر علف گندمی به ویژه در شرایط تنش خشکی اثبات گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
125 - اثر سالیسیلیک اسید بر القای مقاومت نعناع فلفلی به تنش شوری در شرایط گلخانه
حسن نورافکننعناع فلفلی Mentha piperita L. یکی از مهم ترین گیاهان دارویی متعلق به خانواده نعناعیان می باشد. به منظور مطالعه اثر غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید بر القای مقاومت به تنش شوری نعناع فلفلی، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاًتصادفی با چهار تکرار انجام شد. برای برر أکثرنعناع فلفلی Mentha piperita L. یکی از مهم ترین گیاهان دارویی متعلق به خانواده نعناعیان می باشد. به منظور مطالعه اثر غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید بر القای مقاومت به تنش شوری نعناع فلفلی، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاًتصادفی با چهار تکرار انجام شد. برای بررسی برهمکنش سالیسیلیک اسید و تنش شوری از چهار سطح کلریدسدیم (صفر، 50، 100 و 150 میلی مول در لیتر) و سالیسیلیک اسید (صفر، 1/0، 5/0 و یک میلی مول در لیتر) استفاده گردید. گیاهان در گلدان تا رسیدن به مرحله برداشت پرورش داده شدند. در پایان آزمایش، ویژگی هایی مانند ارتفاع گیاه، تعداد شاخساره جانبی، تعداد گره، تعداد برگ، قطر ساقه اصلی و قطر سایه انداز، وزن تر و خشک شاخساره، طول میانگره، طول ریشه و وزن تر ریشه اندازه گیری شد. تنش شوری روی تعداد شاخساره جانبی، تعداد گره، تعداد برگ، قطر ساقه اصلی، وزن تر و خشک شاخساره، طول میانگره، طول ریشه و وزن تر ریشه، سالیسیلیک اسید روی تعداد شاخساره جانبی و وزن خشک شاخساره و برهمکنش آن ها روی ارتفاع گیاه، قطر سایه انداز نعناع فلفلی اثر معنی داری داشت. بیشترین اثر بازدارندگی رشد در تنش شوری با غلظت 100 میلی مول در لیتر و موثرترین غلظت سالیسیلیک اسید در سطوح 1/0 و 5/ 0 میلی مول در لیتر به دست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
126 - بررسی اثر اسید جیبرلیک بر کیفیت گل و زمان گلدهی گل مریم Polianthes tuberosa L.
فروغ مرتضایی‎نژاد نعمت الله اعتمادیگل مریم از مهم ترین گلهای شاخه بریده در کشور بوده و عوامل متعددی بر کیفیت گل و زمان گل‎دهی آن تأثیر دارد. از جمله مهم ترین این عوامل، تنظیم‎کنندههای رشد به ویژه هورمون اسید جیبرلیک می‎باشد. در این تحقیق به منظور تعیین اثر تنظیم‎کننده اسید جیبرلیک بر زم أکثرگل مریم از مهم ترین گلهای شاخه بریده در کشور بوده و عوامل متعددی بر کیفیت گل و زمان گل‎دهی آن تأثیر دارد. از جمله مهم ترین این عوامل، تنظیم‎کنندههای رشد به ویژه هورمون اسید جیبرلیک می‎باشد. در این تحقیق به منظور تعیین اثر تنظیم‎کننده اسید جیبرلیک بر زمان گل‎دهی و کیفیت گل، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. برای این منظور پیازهای گل مریم رقم دابل با میانگین پیرامون 7-6 سانتی‎متر تهیه گردید و تیمار هورمونی با غلظتهای 100، 200، 250، 300 قسمت در میلیون اسید جیبرلیک همراه با شاهد به روش خیساندن پیازها قبل از کاشت و هم‎چنین خیساندن پیازها و محلولپاشی جوانه زایشی اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که در کلیه صفات، بین استفاده از هورمون به صورت غوطه‎وری قبل از کاشت با غوطه‎وری همراه با هورمون پاشی تفاوت معنیداری وجود نداشت، در صورتی که بین غلظت های مختلف هورمون از نظر اغلب صفات اثر معنی‎داری مشاهده شد. مقایسه میانگین تاریخهای برداشت نشان داد که در هر دو روش بیشترین تعداد گل برداشت شده پس از سه و چهار هفته از شروع گل‎دهی به دست می‎آید. در مجموع استفاده از غلظت 300 قسمت در میلیون هورمون اسید جیبرلیک فقط به صورت غوطه ور نمودن پیاز قبل از کاشت، اثر قابل توجهی بر تعداد شاخه گل ایجاد شده نشان داد. هم‎چنین مقایسه شاهد و تیمار هورمونی نشان داد که استفاده از این هورمون باعث جلو افتادن زمان گل‎دهی میگردد. لذا با توجه به این بررسی، برای تولید گل، پیازچه و هم‎چنین تسریع گل‎دهی، استفاده از غلظت 300 قسمت در میلیون هورمون اسید جیبرلیک با روش غوطهور نمودن پیاز قبل از کاشت پیشنهاد میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
127 - بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک
داوود حبیبی داریوش فتحاله طالقانی مهدی داوودی فرد علیرضا پازوکیافزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غذایی جهت بالا بردن أکثرافزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غذایی جهت بالا بردن عملکرد دانه در گندم به خصوص در شرایط تنش شوری می توانند موثر واقع شود. به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب در بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1389 اجراء شد. تیمارهای آزمایشی شامل اسیدهیومیک در دو سطح شامل {(A0): شاهد، (A1) : مصرف اسیدهومیک}، و سطوح شوری در سه سطح شامل {(B0): شاهد، (B1): شوری پایین به میزان 75 میلی مولار، (B3)، شوری بالا به میزان 150 میلی مولار}، استفاده از میکروارگانیسم ها در پنج سطح شامل {(C0) شاهد، (C1)، تلقیح بذربا باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم، (C2)،تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم، (C3)، تلقیح بذر با باکتری سودوموناس پوتیدا، (C4)، تلقیح بذر با باکتری های (ازتوباکتر کروکوم، آزوسپیریلوم لیپوفروم، سودوموناس پوتیدا) به صورتMix} بود. نتایج نشان داد اثر متقابل تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد و مصرف اسید هیومیک در زمان اعمال تنش شوری بر عملکرد دانه، جیبرلین، اکسین و سیتوکینین معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه از تیمار تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 75 میلی مولار بدست آمد و بیشترین میزان هورمون جیبرلین و سیتوکینین از تیمار تلقیح بذر با باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 150 میلی مولار حاصل گردید، ضمن آنکه بیشترین میزان هورمون اکسین نیز از تیمار تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد به صورتMixو مصرف اسید هیومیک و عدم اعمال تنش شوری به دست آمد. تفاصيل المقالة