-
حرية الوصول المقاله
1 - طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمانهای برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی
سپهر تاروردیان احمد روستا کامبیز حیدرزاده محمد رحیم اسفیدانىهدف پژوهش طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بود. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته استفاده شد که شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه استفاده شده است و اطلاعات و داده های لازم در بخش أکثرهدف پژوهش طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بود. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته استفاده شد که شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه استفاده شده است و اطلاعات و داده های لازم در بخش کیفی از خبرگان آموزش به دست آمده است. سپس با استفاده از روش گرندد تئوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مدل برندسازی جامع در صنعت خدمت برگزاری رویدادهای آموزشی غیردانشگاهی دارای عوامل مؤثر اختصاصی (شایستگی، اصالت، حرفه ای بودن، مزیت برگزاری رویداد، خدمات فراگیر، نگرش استراتژیک و نیروی دانشی)، عوامل مؤثر عمومی (بازاریابی، ارتباطات، تجیهزات سخت افزاری و نرم افزاری، منابع مالی و حامیان)، شرایط زمینه ای (شرایط اجتماعی، شرایط اقتصادی، شرایط سیاسی، فناوری های نوین)، عوامل مداخله گر (تحریم ها، حوادث غیرمترقبه، مجوزها) و پیامدهای (رضایت مندی، ماندگاری، موفقیت، برتری و حمایت اجتماعی) بر اساس پدیده اصلی یعنی برندآفرینی جامع و ابعاد شخصی، محصول و شرکتی برندسازی است. سپس این مدل با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شد. 407 نفر از مدیران، معاونان و کارشناسان شرکت ها و مؤسسات برگزار کننده آموزش غیردانشگاهی در پژوهش شرکت کردند. با استفاده از مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای الگو مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نتایج آن گزارش شد. مشخصه های نکویی برازش نشان داد دادههای پژوهش با ساختار عاملی مدل برازش مناسبی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - پیش بینی برند سازی فراگیر بر اساس رویکرد کیفی و کمی
سپهر تاروردیان احمد روستا کامبیز حیدرزاده محمد رحیم اسفیدانىزمینه: یکی از مفاهیم نو و جدید در صنعت برندسازی توسعه برند جامع است که نقش مهمی در افزایش سهم بازار، تعداد مشتریان و ایجاد تمایز قابل ملاحظه دارد. هدف: هدف پژوهش پیش بینی برندسازی فراگیر در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بر اساس رویکرد کیفی و کمی أکثرزمینه: یکی از مفاهیم نو و جدید در صنعت برندسازی توسعه برند جامع است که نقش مهمی در افزایش سهم بازار، تعداد مشتریان و ایجاد تمایز قابل ملاحظه دارد. هدف: هدف پژوهش پیش بینی برندسازی فراگیر در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بر اساس رویکرد کیفی و کمی بود. روش: جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته شامل دو بخش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی از مصاحبه با خبرگان صنعت آموزش و برندسازی استفاده گردید. سپس از روش کدگذاری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه استفاده شد. مدل برندسازی فراگیر شامل عوامل فردی (شایستگی های فردی، روابط انسانی، خودباوری، تلاش مستمر و جذابیت فردی)، عوامل سازمانی (اعتبار سازمانی، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، هویت سازمانی، تصویر سازمانی و ارزش برند سازمانی)، عوامل مدیریتی (نگرش مدیران به برندسازی، شایستگی مدیریتی، برنامه ریزی برای برندسازی، نظارت بر فرآیند برندسازی) و عوامل محیطی (تبلیغات، دلایل مالی و محیط اجتماعی) است. یافته ها: از روش دلفی جهت تأیید یا رد مؤلفه های مرحله کیفی استفاده شد که نتایج حاصل از مصاحبه با خبرگان عوامل استخراج شده در بخش کیفی را مورد تأیید قرار داد. سپس جهت آزمون مدل از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. 407 نفر از مدیران، معاونان و کارشناسان شرکت ها و مؤسسات برگزار کننده آموزش غیردانشگاهی در پژوهش شرکت کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل محیطی برند سازی فراگیر را پیش بینی می کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نوآوری در برندسازی روزنامهها و ارزشآفرینی مطلوب در کشور
حسن کربلایی حاجی اوغلی علی اکبر فرهنگی محمد سلطانی فر علی دلاور علی گرانمایه پورنحوه اطّلاعرسانی بر مبنای فضاهای مجازی تغییر یافته است؛ لذا اشتراک اطّلاعات و نحوه دستیابی به اطّلاعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز متفاوت شده است. به همین دلیل مطبوعات میبایست نسبت به تغییر راهبردها و استراتژیهای خود اقدام نمایند و ضروری است تا از نوآوری به أکثرنحوه اطّلاعرسانی بر مبنای فضاهای مجازی تغییر یافته است؛ لذا اشتراک اطّلاعات و نحوه دستیابی به اطّلاعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز متفاوت شده است. به همین دلیل مطبوعات میبایست نسبت به تغییر راهبردها و استراتژیهای خود اقدام نمایند و ضروری است تا از نوآوری بهره ببرند. در این راستا پژوهش حاضر که مورد توجه رسانهها میتواند قرار گیرد به نوآوری در برندسازی روزنامهها برای ارزشآفرینی مطلوب در کشور پرداخته است. روش این پژوهش، از نوع توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری، صاحبنظران، اساتید، کارشناسان حوزه رسانه، صاحبان امتیاز، مدیران مسئول و خبرنگاران پیشکسوت و سردبیران روزنامههای کثیرالانتشار کشور میباشند که با توجه به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 125 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج و خروجی این پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین کیفیت واقعی محصول، محیط، اخلاق حرفهای و روابط کارکنان و حمایت از مشتری با ارزش ویژه برند وجود دارد ولی بین هزینه و ارزش ویژه برند رابطه معنیداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون خطی نیز نشان داد که حمایت از مشتری در پیشبینی ارزش ویژه برند سهم بیشتری را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارزیابی برنامه های تلویزیونی ورزشی منتخب در ایران بر اساس چارچوب برندسازی برنامه ای
حسین زارع وحید شجاعی محمد حامی بهاره سلیمانی تپه سریهدف از این تحقیق، ارزیابی برنامه های تلویزیونی ورزشی منتخب در ایران بر اساس چارچوب برندسازی برنامه ای بوده است.در این تحقیق ارزیابی که به صورت کاربردی و بر اساس مقایسه ابعاد مختلف برنامه های ورزشی تلویزیونی منتخب با شاخص های برندسازی برنامه های تلویزیونی صورت گرفت، 164 أکثرهدف از این تحقیق، ارزیابی برنامه های تلویزیونی ورزشی منتخب در ایران بر اساس چارچوب برندسازی برنامه ای بوده است.در این تحقیق ارزیابی که به صورت کاربردی و بر اساس مقایسه ابعاد مختلف برنامه های ورزشی تلویزیونی منتخب با شاخص های برندسازی برنامه های تلویزیونی صورت گرفت، 164 نفر مشتمل بر کارشناسان رسانه و نیز مدیریت ورزشی که دانش کافی در مورد رسانه های دیداری داشتند، به عنوان نمونه تحقیق به پرسشنامه محقق ساخته 39 سوالی پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که اکثر برنامه های تلویزیونی منتخب رویکرد ترکیبی در فعالیت خود داشته اند. برنامه ورزش و مردم با برنامه هایی مانند 90، فوتبال برتر و کاوش تفاوت معناداری از حیث میزان تأثیرگذاری شاخصهای برندسازی رسانه ای دارد.اگرچه تفاوت هایی بین میانگین ها مشهود است. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معناداری بین اولویت برنامه های ورزشی تلویزیونی منتخب بر اساس مدل برندسازی رسانه ای وجود دارد. برنامه های 90، فوتبال برتر، کاوش، ویدئوچک، ورزش از نگاه 2، دایره طلایی، مثبت والیبال و ورزش و مردم به ترتیب بالاترین ارزش برند را دارا بودهاند.نتیجه کلی این تحقیق آن است که در فرآیند برندسازی برنامه های ورزشی تلویزیونی باید به مولفه های مختلفی مانند رویکرد و چشم انداز برنامه، کیفیت برنامه، عوامل اجرا از نقطه نظر مدیریتی و نیز عوامل زمینه ای توجه نمود، چرا که عدم توجه به هر یک از این فاکتورها و خرده مقیاس های زیر مجموعه آنها به طرز ساده ای آسیب های جدی به برنامه وارد می آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - توسعه الگوی برندسازی برای شبکههای تلویزیونی با رویکرد تقویت سرمایه اجتماعی موردمطالعه: شبکه نسیم
رضا صارمی احمد رضا شکرچی زاده ناصر خانی سید محسن بنی هاشمیامروزه نقش رسانههای تلویزیونی در جامعه رو به کاهش است و شاید یک جنبه آن کاهش سرمایه اجتماعی برند رسانه است و دلیل دیگر هم فضای مجازی است که در حال افزایش روزافزون محبوبیت خود است.هدف از پژوهش حاضر، ساخت الگویی متناسب برای برندسازی شبکه تلویزیونی نسیم برای افزایش سرمایه أکثرامروزه نقش رسانههای تلویزیونی در جامعه رو به کاهش است و شاید یک جنبه آن کاهش سرمایه اجتماعی برند رسانه است و دلیل دیگر هم فضای مجازی است که در حال افزایش روزافزون محبوبیت خود است.هدف از پژوهش حاضر، ساخت الگویی متناسب برای برندسازی شبکه تلویزیونی نسیم برای افزایش سرمایه اجتماعی با استفاده از تئوری شکاف ساختاری و منابع اجتماعی، این شبکه بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل، استادان و مدیران شبکه صداوسیما و فعالان حوزه رسانه که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخابشدهاند، بود.اطلاعات موردنیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته به مدت 908 دقیقه و به تعداد 10 مصاحبه با شرط اشباع نظری به دست آمد و جهت بررسی روایی و پایایی به ترتیب از روش سه سو سازی و تأیید دوباره کدگذاری توسط 2 نفر از خبرگان استفاده شد. تحلیل نتایج از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرمافزار MAXQDA 2020 انجام گرفت. نتایج تحلیل، شامل: 262 داده اولیه،70 مضمون نقلقولی و 3 مضمون پایه در بعدهای ساختاری، شناختی و ارتباطی بود.نتایج پژوهش نشان داد که محور های اصلی تاثیر گذار سرمایه انسانی بر برند سازی شبکه تلویزیونی،در بعد ساختاری شامل مضامین وسعت ارتباطات،ساختار برنامه،شدت و شکل شبکه و تراکم پذیری و تناسب سازمانی بوده و در بعد شناختی شامل مضامین اهداف مشترک،بینش مشترک،ارزش زبان و عقل و ذهن بوده است و همچنین در بعد ارتباطی شامل مضامین،تعهدات شبکه،روابط متقابل،هنجارها و اعتماد است.شبکه نسیم باید در تجدید نگرش برند خود به سرمایه اجتماعی بیشتر توجه نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نقش هویت بومی و محلی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق (مطالعه موردی: شهر رشت)
علی اکبر سالاری پور آرمان حمیدی محمد نوری پور سدهی محمد حسین مغرور پرکار اباتری عرفان خانی کلسرکیبرندسازی شهرخلاق رویکردی مهم در توسعه گردشگری شهری بوده که امروزه این رویکرد ذیل شناسایی ابعاد هویتی و فرهنگی شهر ها مورد توجه است. هدف از این پژوهش شناسایی موثرترین مؤلفه های هویتی و بومی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق رشت است. برای دست یابی به هدف تحقیق، براساس مطالعات م أکثربرندسازی شهرخلاق رویکردی مهم در توسعه گردشگری شهری بوده که امروزه این رویکرد ذیل شناسایی ابعاد هویتی و فرهنگی شهر ها مورد توجه است. هدف از این پژوهش شناسایی موثرترین مؤلفه های هویتی و بومی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق رشت است. برای دست یابی به هدف تحقیق، براساس مطالعات مبانی نظری، چهار شاخص کلیدی در زمینه هویت های بومی محلی شهر رشت مشخص شدند و تأثیر هر کدام در برندسازی شهر خلاق مورد تحلیل قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از 384 پرسشنامه، توسط نرم افزار SPSS و SmartPLS3 پردازش شد و نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب جاذبه های طبیعی و فرهنگ غذایی، جذابیت بیشتری در بین گردشگران و بازدیدکنندگان این شهر داشته اند؛ اما از سویی دیگر نتایج مدل سازی و بررسی تأثیر شاخص های مطرح شده، نشان از تأثیر بالای فرهنگ غذایی این محدوده بر برندسازی شهر رشت دارد. همچنین آداب و رسوم بومی و معماری و شهرسازی بومی در جایگاه بعدی شاخص های موثر بر برندسازی قرار می گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در برند شرکتهای تجاری آنلاین
بنیامین مسیبی عمیدآبادی اوژن کریمی شهرام هاشم نیاکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام أکثرکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام شده است. مطالعه پیش رو پژوهشی بنیادی مبتنی بر استدلالی قیاسی - استقرایی و با بهرهگیری از رویکرد آمیخته کیفی - کمی صورت پذیرفته است. در بخش کیفی پژوهش، از پرسش‎نامه دلفی فازی با طیف 7 درجه و پرسش‎نامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری در بخشهای کیفی شامل 10 نفر از خبرگان حائز شرایط بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. در بخش کمی پژوهش، از تکنیک دلفی فازی جهت غربالگری شاخصهای به دست آمده استفاده شد، سپس از روش مدل‎سازی ساختاری - تفسیری جهت شناسایی روابط علی میان مقولههای اصلی پژوهش استفاده گردید و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL، الگوی ارائه شده اعتبارسنجی گردید. جامعه آماری بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل نهایی شامل 393 نفر از مدیران شرکتهای تجاری آنلاین کشور بود. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 5 مقوله اصلی شامل استراتژی بازاریابی دیجیتال، شخصیسازی، بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال است. براساس نتایج حاصله نشان داده شد، استراتژی بازاریابی دیجیتال زیربناییترین عنصر مدل است و یک متغیر مستقل برون‎زا است. این متغیر بر بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال تأثیر دارد. این سه متغیر نیز به نوبه خود بر شخصیسازی تأثیر میگذارند. در نهایت متغیر شخصیسازی نیز بر برندسازی دیجیتال به عنوان متغیر وابسته مدل تأثیر میگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - طراحی مدل برند کارفرما برای سازمان تأمین اجتماعی با تأکید بر بازاریابی داخلی
لیلا بیگلو کریم اسگندریهدف مقاله حاضر طراحی مدل برند کارفرما برای سازمان تأمین اجتماعی با تأکید بر بازاریابی داخلی میباشد. پژوهش حاضر از نظر روش، پیمایشی، و از نظر نوع، توصیفی-تحلیلی، و از حیث هدف، کاربردی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر مدیران واحدهای مدیریت درمان و اسناد پزشکی سازمان مورد مط أکثرهدف مقاله حاضر طراحی مدل برند کارفرما برای سازمان تأمین اجتماعی با تأکید بر بازاریابی داخلی میباشد. پژوهش حاضر از نظر روش، پیمایشی، و از نظر نوع، توصیفی-تحلیلی، و از حیث هدف، کاربردی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر مدیران واحدهای مدیریت درمان و اسناد پزشکی سازمان مورد مطالعه به تعداد 250 نفر میباشد. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران، 151 نفر برآورد شده است. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای میباشد. ابزار جمعآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه میباشد. روایی پرسشنامه به صورت سوری است. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ با اعتبار 0/923 مورد تأیید قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای برندکارفرما شامل؛ امنیت شغلی کارکنان، آموزش گسترده کارکنان، دریافت پاداش سخاوتمندانه توسط کارکنان، تسهیم اطلاعات، توانمندسازی کارکنان، کاهش فاصله طبقات در سازمان میباشد. در این پژوهش، در نهایت مدلی مناسب برای برندسازی کارفرما در سازمان تأمین اجتماعی با تأکید بر بازاریابی داخلی ارایه شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی تأثیر برند شخصی مدیران بر ایجاد رهبران سطح پنجم (مطالعه موردی: بانکهای دولتی)
کریم اسگندری مجتبی رمضانی سمانه گلیبرندسازی شخصی، فرد را در رسیدن به اهدافش کمک میکند و با آن میتوان به جایگاهسازی فردی رسید و به جایگاهیابی رقبا پرداخت. برند شخصی زمانی معتبر میباشد که در رفتارهای افراد وحدت رویه وجود داشته باشد. نداشتن چشمانداز شخصی، دانش شخصی، یادگیری فردی، تفکر، اعتماد و علاقه، أکثربرندسازی شخصی، فرد را در رسیدن به اهدافش کمک میکند و با آن میتوان به جایگاهسازی فردی رسید و به جایگاهیابی رقبا پرداخت. برند شخصی زمانی معتبر میباشد که در رفتارهای افراد وحدت رویه وجود داشته باشد. نداشتن چشمانداز شخصی، دانش شخصی، یادگیری فردی، تفکر، اعتماد و علاقه، مساوی با نداشتن برند شخصی است. بنابراین، برند شخصی برای مدیران میتواند به عنوان یک شایستگی مورد توجه قرار گیرد. موضوعی که در مورد مدیران بانکها با توجه به رقابت بین بانکها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از اینرو، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر برند شخصی مدیران بر ایجاد رهبران سطح پنجم میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر روسای شعب بانکهای دولتی در استان آذربایجانشرقی میباشد. حجم نمونه با استفاده از روش خوشهای به تعداد ۱۲۸ نفر انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامهای محقق ساخته جمعآوری شده است. پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ ۸۵/۰ محاسبه شده است. در نهایت مدل مفهومی با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برازش شده است. نتایج پژوهش نیز بیانگر تأثیر معنیدار برند شخصی مدیران و ابعاد آن (دانش، نگرش و مهارت) بر ایجاد رهبران سطح پنجم به همراه شاخصهای آن (تلاش، مهارت، استعداد، تواضع و فروتنی، اراده، حرفهای بودن، بانفوذ بودن و انگیزه) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی تأثیرات اقدامات عوامل بازاریابی در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان
ندا بنی اسدی داود ثمری جمال فرج الله حسینی مریم امیدی نجف آبادییکی از راهکارهای توسعه کشاورزی صنایع تبدیلی و تکمیلی با هدف جلوگیری از ضایعات محصولات بخش کشاورزی و دسترسی این محصولات به بازارهای داخلی و سطح بینالمللی است. این مطالعه به بررسی بازاریابی صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما میپردازد. بدین منظور با استفاده از آمار و اطلاعات برا أکثریکی از راهکارهای توسعه کشاورزی صنایع تبدیلی و تکمیلی با هدف جلوگیری از ضایعات محصولات بخش کشاورزی و دسترسی این محصولات به بازارهای داخلی و سطح بینالمللی است. این مطالعه به بررسی بازاریابی صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما میپردازد. بدین منظور با استفاده از آمار و اطلاعات برای واحدهای صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما که در پنج زمینه برندسازی، بستهبندی و قیمتگذاری، مشتری مداری و تبلیغات در استان کرمان فعالیت دارند جمعآوری شده است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و در دسته تحقیقهای علی قرار داد جامعهی مورد پژوهش شامل افرادی است که در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما فعالیت دارند. که پس از تأیید روایی و پایایی جهت جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزاء مدل از معادلات ساختاری با استفاده از نرمافراز آموس استفاده شده است، مؤلفه"حفظ جایگاه برند در میان مشتریان و بازار" " تکنولوژی بستهبندی" "باورهای اقتصادی در تبلیغات" مؤلفه "قیمتگذاری رقابت محور" مؤلفه "پیشبینی نیازهای مشتری" و مؤلفه "تبلیغات" در عوامل توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما، اولویت اول قرار دارند. یکی از رویکردهای مهم در تأمین مواد غذایی کشور با توجه به افزایش جمعیت و کاهش منابع و مراتع کشاورزی کاهش ضایعات در بخش کشاورزی میباشد که سرمایهگذاری در این امر نیازمند وجود بازارهای مناسب برای فروش محصولات صنایع تبدیلی و تکمیلی است. وجود اقدامات بازاریابی با ایجاد جذابیت در بازارهای صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان، امکان حضور سرمایهگذاران بیشتر را فراهم مینماید که این امر علاوه بر کاهش هرچه بیشتر ضایعات خرما در استان باعث درآمدزایی و ایجاد اشتغال نیز خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی
محمد واشقانی فراهانی منوچهر نیکنام نادر غریب نواز هرمز مهرانیهدف: هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در ایران بود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این مطالعه با توجه به فرایند تحقیق از نظر جهت گیری از نوع بنیادین، از نظر صیغه پژوهش از نوع کیفی، از نظر نوع پژوهش میدانی و کتابخانه أکثرهدف: هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در ایران بود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این مطالعه با توجه به فرایند تحقیق از نظر جهت گیری از نوع بنیادین، از نظر صیغه پژوهش از نوع کیفی، از نظر نوع پژوهش میدانی و کتابخانه ای از نظر هدف پژوهش از نوع اکتشاف و فهم بیشتر مفاهیم است. روش گراندد تئوری با هدف استخراج مفاهیم و الگوها از درون داده های زمینه ای است که با استفاده از مستندات، مصاحبه ها و مشاهده ها صورت گرفت، روش نمونه گیری گلوله برفی بود و با تعداد 15 نفر از صاحب نظران تا حد اشباع نظری مصاحبه شد، جهت جمع آوری داده ها از دو بخش مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. فرایند گردآوری داده ها به وسیله مصاحبه های انجام شده به صورت دیداری و شنیداری انجام شد و سپس متن مصاحبه ها بر روی کاغذ پیاده شد و مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق برای سنجش اعتبار مصاحبه از نظرات استاد راهنما، متخصصین بازاریابی و نظرات دو تن از اساتید رشته مدیریت و بازاریابی استفاده شده است، در این تحقیق با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و با روش کدگذاری باز تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد عمده مقوله های جزئی سیستم اطلاعات بازاریابی، محیط فیزیکی، محصول/ خدمات قابل ارائه، هوش بازاریابی، فناوری سازمان ها، پرسنل و نیروی انسانی بوده است، مقوله هسته ای عمده استخراج شده برندسازی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی بود، بر اساس رهیافت نظام مند (استراوس و کوربین، 1998) مجموع مقوله های مستخرج از داده های خام، در قالب شرایط علی (ثبات ساختاری شرکت و هوش بازاریابی)، راهبرد (سیستم اطلاعات بازاریابی)، زمینه (محیط فیزیکی)، شرایط مداخله گر (کیفیت مدیر، کیفت همکاران، عوامل سازمان) و پیامدها (برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی) دسته بندی شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - تحلیل پارادایم فکری و ترسیم نگاشت علمی تحقیقات بین المللی برندسازی شخصی در حوزه حسابداری
ساجده میرموسی محمود معین الدین شهناز نائب زادهدر دنیای متلاطم امروزی، شرکتها به دنبال حسابدارانی هستند که به عنوان برند شناخته شده تا بتوانند اطلاعات سودمندی جهت اخذ تصمیمات اقتصادی در اختیار آنها قرار دهند. هدف از این مقاله، تحلیل تولیدات علمی در زمینه برندسازی شخصی در حوزه حسابداری در بازه زمانی سالهای 2005 تا 2 أکثردر دنیای متلاطم امروزی، شرکتها به دنبال حسابدارانی هستند که به عنوان برند شناخته شده تا بتوانند اطلاعات سودمندی جهت اخذ تصمیمات اقتصادی در اختیار آنها قرار دهند. هدف از این مقاله، تحلیل تولیدات علمی در زمینه برندسازی شخصی در حوزه حسابداری در بازه زمانی سالهای 2005 تا 2020 میباشد. این مطالعه با پیروی از پارادایم تفسیری و روش مرور نظام مند مبتنی بر عبارات جستجوی تعریف شده، در پایگاه اطلاعاتی web of science بر روی 75 مقاله (با استفاده از نرم افزار VOS viewer که نرم افزاری در حوزه علم سنجی است) انجام شده است. استفاده از تکنیک علم سنجی در حوزه حسابداری و مدیریت اقدامی نوین بوده که پارادایم فکری حاکم بر برندسازی شخصی در تحقیقات بین المللی را برای مدیران صنعت حسابداری مورد تاکید قرار داده و فرصتها و ضعفهای تحقیقاتی در این زمینه را آشکار ساخته است. تحلیل عمیق مقالات نشان داد که بیشترین میزان تحقیقات در آمریکا انجام شده است. همچنین نتایج واکاوی پژوهش ها حکایت از آن دارد که حسابداران برای تبدیل شدن به برند شخصی باید برخی از ویژگی ها از جمله مسئولیت پذیری، تمایز، تواضع، ریسک پذیری، صداقت ودانش تخصصی را در خود تقویت نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - شناسایی مولفههای برندسازی در گالریهای هنری شهر تهران
تکتم فرمانفرمایی محبوبه پلنگیدر ﻣﺤــﻴﻂ رﻗﺎﺑﺘﻲ ﻛﻨﻮﻧﻲ، ﺑﺮﻧـﺪ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از ﻳﻚ ﻛﺴﺐ و ﻛـﺎر و داراﻳـﻲﻫـﺎی ﻳـﻚ ﺑﻨﮕــﺎه را ﺗﺸــﻜﻴﻞ ﻣــﻲ دﻫــﺪ و ﺧﻴﻠــﻲ از ﻛﺴــﺐ و ﻛﺎرﻫــﺎ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﭼﻄـﻮر ﻳـﻚ ﺑﺮﻧـﺪ ﻣﻮﻓـﻖ ﺑﺴﺎزﻧﺪ. از این رو تحقیق حاضر هدف خود را شناسایی مولفههای برندسازی در گالریهای هنری شهر أکثردر ﻣﺤــﻴﻂ رﻗﺎﺑﺘﻲ ﻛﻨﻮﻧﻲ، ﺑﺮﻧـﺪ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از ﻳﻚ ﻛﺴﺐ و ﻛـﺎر و داراﻳـﻲﻫـﺎی ﻳـﻚ ﺑﻨﮕــﺎه را ﺗﺸــﻜﻴﻞ ﻣــﻲ دﻫــﺪ و ﺧﻴﻠــﻲ از ﻛﺴــﺐ و ﻛﺎرﻫــﺎ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﭼﻄـﻮر ﻳـﻚ ﺑﺮﻧـﺪ ﻣﻮﻓـﻖ ﺑﺴﺎزﻧﺪ. از این رو تحقیق حاضر هدف خود را شناسایی مولفههای برندسازی در گالریهای هنری شهر تهران قرار داده است. که جمعیت آماری شامل مدیران گالری های هنری فعال شهر تهران که یک نمونه 10 نفر از آنان به عنوان گروه خبرگان مورد مطالعه قرار گرفت و مخاطبان گالری های هنری شهر تهران که یک نمونه تصادفی به حجم 385 نفر (به پیشنهاد فرمول کوکران برای جامعه آماری نامحدود) ازآن ها مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها مرکب از 2پرسشنامه بود: که روایی آن به شکل صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (مقدار آلفا=813/0) مورد تایید قرار گرفت و برای شناسایی اولویت اهمیت مولفه های برندسازی درگالریهای هنری شهر تهران از نظر مخاطبان این گالری ها استفاده شد. نتایج تحقیق مولفههای قابلیت به خاطرسپاری برند (خاطره انگیز بودن، کوتاه بودن، آهنگین بودن، برخورداری از معنای فاخر) مولفه های محبوبیت برند (نمایشگاهها و رویدادهای هنری، حسن سابقه گالری، حسن شهرت مدیرگالری، جلب رضایت هنرمندان، ارتباط موثر با رسانه ها، جلب اعتماد مجموعه داران) مولفه های قابلیت انطباق برند (. به روزرسانی مداوم وبسایت، تقویت رابطه با رسانه ها، تلاش برای بهبود محتوای وبسایت، به روزرسانی پیام های تبلیغاتی) و مولفه های قابلیت حفاظت از برند (نظارت دستگاههای مسوول بر اجرای قوانین مرتبط با حفاظت از برند، به روزرسانی قوانین مرتبط با حفاظت از برند، حمایت معنوی اداره ثبت شرکتها و علائم تجاری از برند گالریهای هنری، حمایت حقوقی وزارت ارشاد از گالریهای هنری) را برای برندسازی در گالری های هنری شهر تهران شناسایی نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران: یک رویکرد اجتماعی
عذرا مرادی امیر حسن ندایی نادر محققاین پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکت أکثراین پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکتکنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 20 نفر از افراد صاحبنظر و خبرگان در دسترس در حوزه برندسازی فرهنگی صنعت فیلم است که با روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 ، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اعتبار دادهها با استفاده از روش تاییدپذیری توسط مشارکتکنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، ابعاد و مؤلفههای الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران در 6 طبقه شامل بُعد پدیدۀ مرکزی (برند شدن)، بُعد شرایط علّی (ماموریت برند)، بُعد شرایط زمینهای (محیط)، بُعد شرایط میانجی(ارتباطات)، بُعد راهبردها (منزلت یابی) و بُعد پیامد و نتایج (وفاداری به برند) شناسایی شد. به عنوان نتیجه تحقیق می توان گفت که ارائه مدل مناسب و فراهم آوردن شرایط توسعه برند می تواند اثربخشی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران توسط سیاست گذاران حوزه رسانه کشور را بهبود بخشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله از تحقیق نشان دادکه برندسازی فرهنگی در صورتی که مورد توجه و سرمایه گذاری قرار گیرد می تواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - نقش بی تفاوتی اجتماعی در بحران برند ناشی از رسوایی امنیت غذایی در جوامع رو به توسعه
سارا حمیدی کریم حمدی محمد حسن بهزادیبه دلیل استفاده زیاد از تکنولوژی، عرضه سریع و برآورده کردن انتظارات مشتری در دنیای رقابتی و رقابت عظیم در صنعت غذایی، بحران امنیت غذایی به یک پدیده شایع تبدیل شده است (Utkal Khandelwal et al.2018) . هدف اصلی این مقاله نیز، شناسایی شاخص ها و مولفه های بحران برند و پیشاین أکثربه دلیل استفاده زیاد از تکنولوژی، عرضه سریع و برآورده کردن انتظارات مشتری در دنیای رقابتی و رقابت عظیم در صنعت غذایی، بحران امنیت غذایی به یک پدیده شایع تبدیل شده است (Utkal Khandelwal et al.2018) . هدف اصلی این مقاله نیز، شناسایی شاخص ها و مولفه های بحران برند و پیشایندها و پیامدهای ناشی از آن می باشد. برای این منظور از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و استراتژی گرند تئوری (داده بنیاد (استفاده شده است. به منظور دسترسی به اساتید و خبرگان حوزه بازاریابی و بالاخص برند، روش نمونه گیری گلوله برفی برگزیده شده و از تاکتیک تحلیل محتوای پنهان برای تجزیه و تحلیل مصاحبه های عمیق و مقالات روز مربوط استفاده شده است. از آنجایی که فرمت داده ها به صورت صوت و متن می باشد از نرم افزار مکس کیودیا پرو 2020 (MAXQDA 2020) برای کدگذاری استفاده شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که برند سازی کارفرما )تعهد کارکنان( ، مدیریت استراتژیک بازاریابی، زیر ساخت های کشور به عنوان پیشایندهای اصلی بحران برند هستند. همچنین بی تفاوت بودن نسبت به انتقام از برند در جوامع روبه توسعه جزء پیامدهای اصلی می باشد. در واقع شکاف اصلی بین جوامع رو به توسعه و کشورهای توسعه یافته در عدم تعهد کارکنان ناشی از وضعیت آنومیک و بی تفاوتی مصرف کنندگان می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - مفهوم پردازی برند سازی بین المللی با استفاده از روش علم سنجی
فاطمه فتح اللهی محمد عزیزی مریم لشکری زادهبا وجود تحقیقات متعدد در مورد موضوعات برندسازی، برندسازی بینالمللی به حد کافی پوشش داده نشده است. در صورت وجود یک نگرش جامع به برندسازی، یک برند می تواند به عنوان ابزار استراتژیک در بهبود عملکرد شرکت مورد استفاده قرار گیرد حال آنکه توجه به این مقوله در سطح بینالمللی ا أکثربا وجود تحقیقات متعدد در مورد موضوعات برندسازی، برندسازی بینالمللی به حد کافی پوشش داده نشده است. در صورت وجود یک نگرش جامع به برندسازی، یک برند می تواند به عنوان ابزار استراتژیک در بهبود عملکرد شرکت مورد استفاده قرار گیرد حال آنکه توجه به این مقوله در سطح بینالمللی اهمیت دوچندانی را پیدا کرده است. این تحقیق که یک تحقیق کیفی می باشد با روش علم سنجی، و با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل محتوایی مستندات انجام شده است؛ برآن است تا مطالعات در این زمینه را مورد بررسی قرار داده و با نظم دهی به تحقیقات به ارائه مدل مفهومی و یکپارچه با استفاده از تحلیل محتوایی مستندات بپردازد. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی مستندات ارائه شده در پایگاه داده ای اسکوپوس به تعداد 207 مدرک (شامل مقاله، مجله، کتاب و. . . ) از سال 2020 میلادی می باشد. که با استفاده از نرم افزار bibexcle و VOSviewer ارزیابی و مصورسازی انجام شده است. بر اساس تحلیل محتوایی مستندات و نتایج تحقیق؛ تحقیقات در زمینه ی برندسازی بینالمللیبه پنج بخش تقسیم بندی شده است. بخش اول تحقیقات مرتبط با ماهیت برندسازی است. بخش دوم تحقیقات مرتبط با پیشران و بخش سوم مربوط به پیشایندهای برندسازی و بخش چهارم مربوط به ارکان کلیدی در برندسازی بین المللی است و نهایتا در بخش پنجم به عوامل مرتبط با بازار در برند سازی بینالمللی پرداخته شده است. این پژوهش مدلی مفهومی برای تحقیقات در زمینه ی برندسازی بین المللیایجاد نموده است تا بتواند مسیرتحقیقات آتی را در جهت درست هدایت کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - نقش بی تفاوتی اجتماعی در بحران برند ناشی از رسوایی امنیت غذایی در جوامع رو به توسعه
سارا حمیدی کریم حمدی محمد حسن بهزادیبه دلیل استفاده زیاد از تکنولوژی، عرضه سریع و برآورده کردن انتظارات مشتری در دنیای رقابتی و رقابت عظیم در صنعت غذایی، بحران امنیت غذایی به یک پدیده شایع تبدیل شده است (Utkal Khandelwal et al.2018) . هدف اصلی این مقاله نیز، شناسایی شاخص ها و مولفه های بحران برند و پیشاین أکثربه دلیل استفاده زیاد از تکنولوژی، عرضه سریع و برآورده کردن انتظارات مشتری در دنیای رقابتی و رقابت عظیم در صنعت غذایی، بحران امنیت غذایی به یک پدیده شایع تبدیل شده است (Utkal Khandelwal et al.2018) . هدف اصلی این مقاله نیز، شناسایی شاخص ها و مولفه های بحران برند و پیشایندها و پیامدهای ناشی از آن می باشد. برای این منظور از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و استراتژی گرند تئوری (داده بنیاد (استفاده شده است. به منظور دسترسی به اساتید و خبرگان حوزه بازاریابی و بالاخص برند، روش نمونه گیری گلوله برفی برگزیده شده و از تاکتیک تحلیل محتوای پنهان برای تجزیه و تحلیل مصاحبه های عمیق و مقالات روز مربوط استفاده شده است. از آنجایی که فرمت داده ها به صورت صوت و متن می باشد از نرم افزار مکس کیودیا پرو 2020 (MAXQDA 2020) برای کدگذاری استفاده شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که برند سازی کارفرما )تعهد کارکنان( ، مدیریت استراتژیک بازاریابی، زیر ساخت های کشور به عنوان پیشایندهای اصلی بحران برند هستند. همچنین بی تفاوت بودن نسبت به انتقام از برند در جوامع روبه توسعه جزء پیامدهای اصلی می باشد. در واقع شکاف اصلی بین جوامع رو به توسعه و کشورهای توسعه یافته در عدم تعهد کارکنان ناشی از وضعیت آنومیک و بی تفاوتی مصرف کنندگان می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران: یک رویکرد اجتماعی
عذرا مرادی امیر حسن ندایی نادر محققاین پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکت أکثراین پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکتکنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 20 نفر از افراد صاحبنظر و خبرگان در دسترس در حوزه برندسازی فرهنگی صنعت فیلم است که با روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 ، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اعتبار دادهها با استفاده از روش تاییدپذیری توسط مشارکتکنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، ابعاد و مؤلفههای الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران در 6 طبقه شامل بُعد پدیدۀ مرکزی (برند شدن)، بُعد شرایط علّی (ماموریت برند)، بُعد شرایط زمینهای (محیط)، بُعد شرایط میانجی(ارتباطات)، بُعد راهبردها (منزلت یابی) و بُعد پیامد و نتایج (وفاداری به برند) شناسایی شد. به عنوان نتیجه تحقیق می توان گفت که ارائه مدل مناسب و فراهم آوردن شرایط توسعه برند می تواند اثربخشی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران توسط سیاست گذاران حوزه رسانه کشور را بهبود بخشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله از تحقیق نشان دادکه برندسازی فرهنگی در صورتی که مورد توجه و سرمایه گذاری قرار گیرد می تواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری در صنعت گردشگری
رومینا ربانی سید مهدی جلالی حسن مهرمنشمقدمه و هدف پژوهش: ایجاد فضاها، دادن شخصیت خاص به شهرها، ترسیم منظر ذهنی برای افراد و شهرت شهرها از اهمیت خاصی برخوردار است، بیشتر شهرها و مکانها در پی منحصر بودن و ماندگاری در ذهن مخاطب هستند و برای این مهم تلاش میکنند تا برند شهری خود را تعریف و تثبیت نمایند. هدف ای أکثرمقدمه و هدف پژوهش: ایجاد فضاها، دادن شخصیت خاص به شهرها، ترسیم منظر ذهنی برای افراد و شهرت شهرها از اهمیت خاصی برخوردار است، بیشتر شهرها و مکانها در پی منحصر بودن و ماندگاری در ذهن مخاطب هستند و برای این مهم تلاش میکنند تا برند شهری خود را تعریف و تثبیت نمایند. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی برندسازی شهری در صنعت گردشگری میباشد. روش پژوهش: روش شناسی این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی میباشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار ایموس برازش مدل و تحلیلها صورت گرفته است. ابتدا شرح و آماده سازی دادههای لازم برای آزمون فرضیه ها، سپس تحلیل روابط میان متغیرها و نهایتاً به مقایسه نتایج مشاهده شده با نتایجی که فرضیهها انتظار داشتند، پرداخته شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد برآوردن انتظارات ذینفعان، محدودیتهای مالی، عدم درک درست مدیران، تبیین راهبرد برند سازی شهری و فرآیند آن به عنوان عامل علّی موثر بر برنامه ریزی راهبردی برندسازی شهری در صنعت گردشگری محسوب میشود. نتیجه گیری: ایجاد، بهبود و توسعه برنامههای برند شهری با استفاده از مدل برنامه ریزی راهبردی برندسازی شهری موجب تقویت جایگاه شهر، توسعه اقتصادی، اجتماعی شهر و جذب گردشگران خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - تبیین و ارزیابی رفتار شهروندی زیست محیطی و اثرات آن بر توسعه گردشگری با نقش میانجی برندسازی شهری (مورد کاوری: شهر تهران)
مجید احمدی علیرضا روستا زهرا قره داغیامروزه توسعه گردشگری در مقاصد مختلف از اهداف راهبردی و مهم تلقی میشود و دارای اثرات مثبت بسیاری است. از این رو کشورهایی که از تواناییهای بالقوهای در این زمینه بهرهمند هستند، تلاش مستمری دارند تا با برندسازی سهم مناسبی از بازارهای گردشگری را به خود اختصاص دهند. هدف ا أکثرامروزه توسعه گردشگری در مقاصد مختلف از اهداف راهبردی و مهم تلقی میشود و دارای اثرات مثبت بسیاری است. از این رو کشورهایی که از تواناییهای بالقوهای در این زمینه بهرهمند هستند، تلاش مستمری دارند تا با برندسازی سهم مناسبی از بازارهای گردشگری را به خود اختصاص دهند. هدف از پژوهش تبیین ارزیابی بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی زیستمحیطی بر توسعه گردشگری شهری با نقش میانجی برندسازی شهری بوده است. روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان استان تهران در سال 1402 است که به مناطق شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 420 پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس توزیع و تعداد 403 پرسشنامه جمعآوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 804/0 بوده است. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و توسط نرمافزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها حاکی از آن است که بازاریابی داخلی، بازاریابی شهری، تصویر شهر و رفتار شهروندی زیستمحیطی بر برندسازی شهری اثرگذار بوده است. همچنین برندسازی شهری بر توسعه گردشگری شهری تاثیر معنیداری دارد. بنابراین در این پژوهش برندسازی شهری بر توسعه گردشگری شهری با آماره (931/8) بیشترین تاثیر و رفتار شهروندی زیستمحیطی بر برندسازی شهری با آماره (570/3) کمترین تاثیر را داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی تاثیر برند سازی کارفرما بر رضایت شغلی کارکنان در صنعت بیمه خصوصی کشور با توجه به نقش میانجی مدیریت استعداد
Manizheh Yadegari Torag Mojibi Niloofar Imankhan Ali Mehdizadeh Ashrafiهدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تاثیر برندسازی کارفرما بر رضایت شغلی کارکنان با توجه به نقش میانجی مدیریت استعداد در صنعت بیمه خصوصی کشور است. مطالعه حاضر بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر را مدیران ستادی و شعب شرکت های ب أکثرهدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تاثیر برندسازی کارفرما بر رضایت شغلی کارکنان با توجه به نقش میانجی مدیریت استعداد در صنعت بیمه خصوصی کشور است. مطالعه حاضر بر اساس هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر را مدیران ستادی و شعب شرکت های بیمه خصوصی کشور تشکیل میدهند که به منظور جمع آوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. برآورد اولیه تعداد اعضای جامعه آماری را 1299 نشان داد که با توجه به تعداد بالای جامعه آماری به منظور تعیین اندازه نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 297 نفر به عنوان اندازه نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد مولفههای برندسازی کارفرما تاثیر مثبت و معناداری بر رضایت شغلی کارکنان دارد همچنین نتایج نشان داد مدیریت استعداد در صنعت بیمه خصوصی کشور نقش میانجی میان برندسازی کارفرما و رضایت شغلی دارد و بر همین اساس میتوان گفت که بهکارگیری ابعاد و مولفه-های برندسازی کارفرما بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر بسزایی داشته و در این میان نقش مدیریت استعداد کارکنان بسیار حائز اهمیت و تعیین کننده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - طراحی الگوی برندسازی منابع انسانی حوزه سلامت با رویکرد اسلامی
سحر عابدینی سعید صیادیهدف: بیاطلاعی یا بیاعتنایی سازمان به هنجارها و ارزشهای اجتماعی آثار منفی بسیاری درزمینۀ جامعیت و برند سازمان در جامعه دارد. این پژوهش تلاش میکند به پرسشهای اساسی درزمینۀ معیارهای برندینگ بر اساس مبانی ایرانی - اسلامی پاسخ دهد روش پژوهش:این پژوهش از دید روش از انواع أکثرهدف: بیاطلاعی یا بیاعتنایی سازمان به هنجارها و ارزشهای اجتماعی آثار منفی بسیاری درزمینۀ جامعیت و برند سازمان در جامعه دارد. این پژوهش تلاش میکند به پرسشهای اساسی درزمینۀ معیارهای برندینگ بر اساس مبانی ایرانی - اسلامی پاسخ دهد روش پژوهش:این پژوهش از دید روش از انواع پژوهشهای ترکیبی )کیفی و کمی(، از منظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی است. نتایج بهدستآمده از فاز کیفی پژوهش به طراحی الگوی مفهومی پیشنهادی برندینگ منابع انسانی منجر شد. بر این اساس در بخش اول تحقیق بهمنظور ارائه مدلی جامع، از روش پژوهشی کیفی فراترکیب استفاده و پس از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای برند منابع انسانی از طریق روش فراترکیب، برای ارائه ترکیب مطلوب مؤلفههای مدل بهگونهای که بتوان رابطه بین مقولههای برند منابع انسانی را بهینه نمود از روش مدلسازی ساختاریاستفاده گردید و الگوی اولیه به دست آمد و سپس از طریق روش حداقل مربع جزئی مدل اعتبار سنجی شد . یافتهها:الگوی موردنظر متشکل از 8 مقوله اصلی(برندسازی منابع انسانی - اسلامی،ارزیابی عملکرد منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی ،رهبری سازمانی ،عدالت سازمانی ،رضایت و تعهد منابع انسانی،فرهنگسازمانی و برندسازی داخلی) و 43 مقوله فرعی است. بحث ونتیجهگیری: هر سازمانی در حوزهی سلامت، در فرایند استعدادیابیهای خویش، میتواند علاوه بر استفاده از اصول علمی شایستهسالاری و مدیریت استعدادها، شاخصههای اسلامی استخراجشده در این پژوهش را برای برندسازی خود به کار گیرد و درنهایت نیز با اتکای به اصول و مبانی دینی و اسلامی ، با جذب و نگهداری نیروهایی مستعد، فرایند برندسازی خود را تکمیل نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - ارائه الگوی برندسازی از دید مخاطب در رسانه خلاق (مورد مطالعه: ورزش سه)
مهدی شاملو علی اکبر فرهنگی افسانه مظفری طهمورث شیریهدف: هدف اصلی این پژوهش استخراج الگوی برندسازی خلاق است. روش: این پژوهش کمی و با استفاده از روش داده کاوی انجام شده است و به لحاظ هدف، کاربردی است. پرسشنامه پژوهش بر اساس مطالعات پیشین استخراج گردیده و شامل ابعاد محتوا، مخاطب، بستر رسانه و محیط است. پرسشنامه محقق ساخ أکثرهدف: هدف اصلی این پژوهش استخراج الگوی برندسازی خلاق است. روش: این پژوهش کمی و با استفاده از روش داده کاوی انجام شده است و به لحاظ هدف، کاربردی است. پرسشنامه پژوهش بر اساس مطالعات پیشین استخراج گردیده و شامل ابعاد محتوا، مخاطب، بستر رسانه و محیط است. پرسشنامه محقق ساخته پس از محاسبه روایی و پایایی، در اختیار مخاطبانی که بیش از ۱۰ بار در طول یک ماه به سایت ورزش سه مراجعه میکردند قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شال 800 هزار نفر مخاطب روزانه بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نظام مند با فاصله 100 نفر پرسشنامه در اختیار حجم نمونه (8 هزار نفر) قرار گرفت. حدود 50 درصد آنها یعنی 4056 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. پاسخ مخاطبان با استفاده از الگوریتم کیمینز پردازش و الگوی برندسازی استخراج شده است. یافتهها:نتایج حاکی از آن است که برای افزایش عمر مخاطبان لازم است مؤلفههای حرفهای رسانه شامل مرجعیت، عدم جانبداری، صحت خبر و سرعت انتشار خبر به عنوان کیفیت درک شده برند مورد توجه قرار گیرد. همچنین رفتار وفادارانه مخاطبان ناشی از مؤلفههای جمعیت شناختی است. خوشهبندی مخاطبان وفادار با مرکزیت سن نشان میدهد که بزرگترین خوشه با حجم 44% مردان با تحصیلات کارشناسی در طیف سنی 26 تا 35 ساله هستند. نتیجه گیری: نتایج زنده و جداول لیگ، در ورزش سه هویت برند هستند. پیشنهاد میشود این رسانه توجه بیشتری به ایجاد هویت برند در حوزه زنان و مخاطبان زیر15 سال داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - تدوین راهبردهای برندسازی براساس ابعاد کالبدی و زیست محیطی شهر هوشمند در منطقه شش تهران محله یوسف آباد
اعظم ملائی زینب کرکه آبادی عباس ارغانسهم مطالعه در تئوری برندسازی مکان این است که به طور کلی شهرها و مقاصد جنبههای هوشمند خود را در استراتژی برندسازی خود لحاظ نمیکنند. بنابراین باید تلاش کرد تا درک کرد که برندسازی تنها مدیریت و ارتباطات یک برند نیست. این باید یک فرآیند کامل مدیریت، در حال تکامل دائمی باش أکثرسهم مطالعه در تئوری برندسازی مکان این است که به طور کلی شهرها و مقاصد جنبههای هوشمند خود را در استراتژی برندسازی خود لحاظ نمیکنند. بنابراین باید تلاش کرد تا درک کرد که برندسازی تنها مدیریت و ارتباطات یک برند نیست. این باید یک فرآیند کامل مدیریت، در حال تکامل دائمی باشد، که تمام جنبه های کلیدی هویت، واقعیت و توسعه شهرها و مقاصد را در بر گیرد، تحقیق حاضر از مبنای هدف، از نوع کاربردی و از منظر روش شناسی، کمی میباشد. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانهای و تحقیقات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای نمونهگیری از جامعه آماری، برنامه ریزان شهری منطقه شش تهران محله یوسف آباد در نظر گرفته میشوند. بدین منظور در این مطالعه، از نمونهگیری تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه آماری با توجه به نامعلوم بودن آمار دقیق تعداد افراد متخصص در زمینه برنامه ریزی شهری، با نظر اساتید و مشاوران، 30 نفر میباشد. روایی پرسشنامه، روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 88/0 تعیین گردید. برای توصیف دادهها از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل دادهها نرم افزار SPSS استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد بین مولفه های کالبدی و زیست محیطی برندسازی شهری محلسف اباد با شهر هوشمند رابطه معناداری وجود دارد. همچنین می توان با استفاده از برگزاری نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف، اطلاع رسانی آنلاین (یا برندسازی شهری در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی) و وبسایت های طراحی شده با نام دامنۀ مخصوص به شهر، میزان نامحدودی از اطلاعات را دربارۀ محله یوسف آباد به مخاطبین خود انتقال داده و با ارائه تورهای گردشگری مجازی، علائم و عناصر هویت بصری شهر، شعارتبلیغاتی، تقویمِ رویدادهای شهر، امکان برنامه ریزی و رزرو آنلاین امکانات و دیگر امکانات نامحدود، بر درک مخاطبان از آن محله اثرگذار باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - طراحی مدل عوامل موثر بر ارتقاء تصویر برند ملی (نشان ساخت ایران) در بازارهای منطقهای (مطالعه موردی: صادرات تجهیزات برق فشار قوی-ترانسفورماتور)
عبدالعلی عامری عبداله نعامی بیتا تبریزیانهمواره تحولات جهانی و منطقهای، ضرورت دسترسی به صادرات موفق با محوریت کاهش هزینهها و افزایش میزان پذیرش محصولات را به امری حیاتی برای اقتصاد هر کشور تبدیل کرده است. از جمله فاکتورهای موثر در موفقیت صادرات، نشان (برند) ملی قابل قبول کشور مبداء نزد مشتریان کشور مقصد میب أکثرهمواره تحولات جهانی و منطقهای، ضرورت دسترسی به صادرات موفق با محوریت کاهش هزینهها و افزایش میزان پذیرش محصولات را به امری حیاتی برای اقتصاد هر کشور تبدیل کرده است. از جمله فاکتورهای موثر در موفقیت صادرات، نشان (برند) ملی قابل قبول کشور مبداء نزد مشتریان کشور مقصد میباشد. یکی از صنایع دارای توانمندی بومی و زیرساخت قوی در کشور ایران صنعت برق میباشد. با وجود کیفیت و خودکفایی در محصولات این صنعت، شاید فقدان الگویی برند ملی در این حوزه، مانعی در دستیابی به بازارهای منطقهای آن شده است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل مؤثر بر ارتقاء تصویر برند ملی کشور ایران میباشد. در این پژوهش آمیخته ترتیبی - متوالی، سعی شده به شیوه اکتشافی عوامل موثر بر ارتقاء تصویر برند ملی (نشان ساخت ایران) و ابعاد آن به استفاده از نظرات خبرگان شناسایی شود. پس از آن به کمک نرم-افزار مکسکیودا متغیرها و الگوی مفهومی روابط بین آنها استخراج شد. در این بخش متغیرهای تأثیرگذار بر برند ملی، بهعنوان ابعاد مدل ارتقاء برند ملی شناخته شدند. در بخش کمی نیز با استفاده از نظرات مدیران اجرایی و صادرکنندگان محصولات برق فشار قوی، وضعیت بومی مدل تحقیق بررسی شود. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری از طریق نرمافزار PLS نشان داد که در بین روابط تعریف شده بهره-گیری از ظرفیتهای نیرویانسانی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بیشترین و سیاستگذاری کلان ملی، کمترین تأثیر را بر ارتقاء برند ملی دارد. در بخش پایانی بر مبنای این تحلیلها، استراتژیها و راهکارهای لازم جهت ارتقاء برند ملی ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - طراحی الگوی برندسازی موسسات حسابرسی
سعید پیرویسی رضوان حجازی حیدر محمدزاده سالطهدر دنیای اقتصاد امتیاز علامت تجاری به عنوان یک دارایی نامشهود و با ارزش است که به واحدهای تجاری اعتبار می بخشد. به منظور افزایش ارزش این دارایی باید عوامل تاثیرگذار بر روی آن را شناسایی کرد. در حال حاضر شرایط علی، مداخلهگر و زمینهای، راهبردها و پیامدهای برندسازی در مو أکثردر دنیای اقتصاد امتیاز علامت تجاری به عنوان یک دارایی نامشهود و با ارزش است که به واحدهای تجاری اعتبار می بخشد. به منظور افزایش ارزش این دارایی باید عوامل تاثیرگذار بر روی آن را شناسایی کرد. در حال حاضر شرایط علی، مداخلهگر و زمینهای، راهبردها و پیامدهای برندسازی در موسسات حسابرسی موردبررسی قرار نگرفته است. این پژوهش، از نوع کیفی و اکتشافی است. این پژوهش بهوسیله مصاحبه با افراد خبره در حوزه مبانی نظری برندسازی موسسات حسابرسی اجراشده و با انجام 18 مصاحبه در سال 1399 به روش نمونهگیری گلوله برفی، به اشباع رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین شرایط علی که موجب برندسازی موسسات حسابرسی میشوند، به ترتیب عبارت است از: ویژگیها و ارتباطات سیاسی، تصویر برند موسسه حسابرسی، خصوصیات ادراکی، سطح برآورد خطر، رفتار فرصت طلبانه، ارزش مشترک، کیفیت حسابرسی و جذابیت و ارتباطات و ویژگیهای حاکمیت شرکتی، ویژگیهای ساختاری شرکت، ویژگیهای رفتاری مدیران و پیچیدگی حسابداری نیز عوامل مداخلهای برای برندسازی موسسات حسابرسی در نظر گرفته میشوند. علاوه بر این شرایط ذکرشده، طبق نظر مصاحبهشوندگان، شرایطی نیز بهعنوان شرایط زمینهای برای برندسازی موسسات حسابرسی بیان کردهاند؛ این شرایط عبارت است از قوانین و استانداردها و فرهنگ عمومی کشور. یافتههای این پژوهش نشان دادند برای برندسازی موسسات حسابرسی، راهبردهایی مانند قوانین واستانداردها، استقرار نظام کنترل داخلی، آموزش مقوله، برندسازی توانایی مدیریت و سرمایه فکری مقوله برندسازی اتخاذ میشود. درنهایت الگوی منسجم نشان داد برندسازی موسسات حسابرسی پیامدهایی از قبیل افزایش اعتماد اجتماعی را در پی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی
سید موسی خادمی میرزاحسن حسینی محمدمهدی پرهیزگار فهیمه عسگریتحقیق حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعهای و از لحاظ نوع روش، توصیفی- اکتشافی است. دادههای کیفی مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری شده است. تعداد مشارکتکنندگان با استفاده از أکثرتحقیق حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعهای و از لحاظ نوع روش، توصیفی- اکتشافی است. دادههای کیفی مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری شده است. تعداد مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری نظری، 20 نفر از فعالان عرصه تولید اجتماعی در صنعت پوشاک داخلی بوده است. جهت طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. بر اساس نتایج کدگذاری باز و محوری، عوامل شبکههای ارتباطات، پویایی صنعت، اهداف و انگیزههای برندسازی، انجمنهای تولید اجتماعی و حمایتهای بالادستی، از جمله عوامل علی میباشند. ظرفیتهای مشارکت، توسعه برند، بسترهای حقوقی و قانونی، ساختارسازمانی چابک، ظرفیتهای آموزشی برندسازی و قابلیتهای ایده پردازی در برندسازی، در دسته الزامات قرارمیگیرند. چالشهای مالکیت حقوقی، چالشهای مدیریتی، چالشهای برنامهریزی و تحولات غیرقابلپیشبینی، از جمله عوامل مداخلهگر محسوب میشوند. همچنین، تولید سفارشی، بهبود کیفیت خدمات، بهبود روابط با بازار هدف، توسعه فعالیتهای پژوهشی در زمینه برند، افزایش چابکی سازمان، توسعه ایدهها در جهت افزایش قدرت برند، توسعه شبکههای مشارکت و ادغام تولیدکنندگان اجتماعی خرد از جمله مهمترین راهبردها هستند. کاهش هزینهها، افزایش سودآوری، برنامهریزی بهینه و توسعه کانالهای ارتباطات ازجمله مهمترین پیامدهای مدل پژوهش میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - نقش بازار محوری در بهبود عملکرد برند در بازارهای بین المللی
احمد اسدزاده مینا آسیابان رضایی مهناز طاهونیجهانی سازی و رقابت در بازارهای بین المللی، شرکتها را با چالشی جدید رو به رو کرده است، به طوری که سازمانها برای موفقیت در بازارهای بین المللی نیاز به درک ویژگیهای بازارهای جهانی و مشتریان و همچنین سازگاری برندهای خود با فرهنگهای مختلف، برای دستیابی به مزیت رقابتی پای أکثرجهانی سازی و رقابت در بازارهای بین المللی، شرکتها را با چالشی جدید رو به رو کرده است، به طوری که سازمانها برای موفقیت در بازارهای بین المللی نیاز به درک ویژگیهای بازارهای جهانی و مشتریان و همچنین سازگاری برندهای خود با فرهنگهای مختلف، برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار دارند. بر این اساس درک رابطه میان بازار محوری و عملکرد برند میتواند سازمانها را در رسیدن به مزیت رقابتی و دستیابی به موفقیتهای بیشتر یاری رساند. به همین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مستقیم بازار محوری بر عملکرد بین المللی برند و همچنین تاثیر غیرمستقیم آن از طریق برند سازی بین المللی متشکل از دو عنصر جهت گیری برند و جایگاه یابی مجدد پرداخته میشود. این پژوهش در میان صد برند برتر ایران انجام گرفته و دادهها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. در این تحقیق از روش تحلیل آماری، برآورد ضرایب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده می شود. نتایج به دست، بیانگر رابطه معنیدار و تاثیر مستقیم و همچنین غیرمستقیم بازار محوری بر عملکرد برند است. تاثیر معنی دار متغیر تعدیل کننده برند سازی نیز به اثبات رسیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - تحلیلی بر برند سازی با رویکرد اکوسیستم گردشگری در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی شهرستان گرگان)
نفیسه ورکیانی پور محمود رضا چراغعلیدر دو دهه اخیر با ظهور پارادایم توسعه پایدار در ادبیات گردشگری معاصر در سپهر علمی و اجرایی در سطوح مختلف ملی و بین المللی نگرانی های فرایندهای در خصوص تاثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری مطـرح شـد. لـذا مطالعـات و اقـدامات تجربـی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و أکثردر دو دهه اخیر با ظهور پارادایم توسعه پایدار در ادبیات گردشگری معاصر در سپهر علمی و اجرایی در سطوح مختلف ملی و بین المللی نگرانی های فرایندهای در خصوص تاثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری مطـرح شـد. لـذا مطالعـات و اقـدامات تجربـی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته ولی علیرغم تمام این اقدامات نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر مطالعات نخستین در ایران نیز حاکی از وجود چالش های عمـده در جهت دستیابی به توسعه پایدار گردشگری به ویژه در شهرهای شـمالی کشـور مـیباشـد. برند شهری، دارایی مهمی برای توسعه ی پایدار شهری و وجه تمایز بین شهرهاست. برندسازی شهر پدیده ای است که شهرها برای نیل به مزیت رقابتی پایدار در عصر جهانی شدن و بسترسازی برای کارآفرینی، به آن نیاز دارند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برندسازی شهری برای توسعه اکوسیستم گردشگری شهری در شهرستان گرگان است. روش تحقیق بر حسب هدف، بنیادی و برحسب گردآوری اطلاعات کیفی بوده و با استفاده از روش نظریه ی داده بنیاد انجام گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 31 نفر از اعضای هیأت علمی رشته های مدیریت شهری، مدیریت بازاریابی، مدیریت اجرایی، مدیریت دولتی و مدیریت فرهنگی و مدیران شهرداری و افراد دارای تجربه ی مدیریت شهری، مصاحبه های عمیق صورت گرفت و سپس داده های حاصل از آن ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شد. الگوی پارادایمی برندسازی از شرایط علی، شرایط زمینه ای، متغیرهای مداخله گر، راهبردها و پیامدهای برندسازی (توسعه اکوسیستم گردشگری شهری، توسعه ی سرمایه ی اجتماعی، جذب و توسعه ی سرمایه گذاری و گردشگری و توسعه ی روستایی و کاهش مهاجرت) برای آن شهر، نتایج تحقیق محسوب می شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - شناسایی و تحلیل مؤلفههای تأثیرگذار بر تأمین درآمدهای پایدار شهری با تأکید بر برندسازی شهری(مطالعه موردی: شهر ارومیه)
هادی علیزاده سهیلا حمیدزاده خیاوی کریم حسین زاده دلیردرآمد پایدار برای هر سازمان چه در حوزه مسائل شهری و چه در سایر حوزهها اهمیت زیادی دارد و پایه اساسی برای انجام درست و هدفمند فعالیتهای یک ارگان است. از این جهت تلاش مدیران هر سازمان بر آن است تا منابع مشخصی برای بودجه سالانه خود در نظر داشته باشند و در صورت نیاز حتی م أکثردرآمد پایدار برای هر سازمان چه در حوزه مسائل شهری و چه در سایر حوزهها اهمیت زیادی دارد و پایه اساسی برای انجام درست و هدفمند فعالیتهای یک ارگان است. از این جهت تلاش مدیران هر سازمان بر آن است تا منابع مشخصی برای بودجه سالانه خود در نظر داشته باشند و در صورت نیاز حتی منابع جایگزینی تعیین و در صورت لزوم از آن استفاده کنند. یکی از عرصههای جایگزین برای تأمین درآمدهای پایدار شهری عرصه گردشگری شهری است. بدین منظور در مقاله حاضر به بررسی و شناسایی مؤلفههای مؤثر بر تأمین درآمدهای پایدار شهری در شهر ارومیه پرداخته شده است. روش تحیقق حاضر پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر تمامی کارشناسان و متخصصان در رشته مدیریت شهری، گردشگری شهری و برنامهریزی شهری که جمعآ 95 نفر میباشند است و نمونههایی آماری به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده است. در مرحله تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی و مدل تحلیل شبکه جهت تعیین و شناسایی مؤلفههای مؤثر بر تأمین درآمدهای پایدار شهری با تأکید بر برندسازی شهری پرداخته شد. نتایج نشان داده است که، مدیریت شهری با توجه به 6 عامل(دسترسی و حملونقل، فعالیت رسانهای و تبلیغات، دسترسی به خدمات شهری و تسهیلات گردشگری و...) میتوانند با استفاده از برندسازی شهری در حوزه گردشگری، درآمدهای پایداری را برای شهر و اقتصاد شهری به ارمغان بیاورند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - مولفه های برندسازی شهری با تحلیل محتوای کیفی برنامه ی استراتژیک برندسازی شهر اصفهان
پردیس پاکان هادی سروری مریم دانشورامروزه شهرها به طور فزاینده ای در رقابت با یکدیگر برای جذب گردشگران و سرمایه گذاران و شرکت ها، شهروندان جدید و نیروی کار با ارزش و خلاق هستند که در این میان برند شهر نقش موثری را در جذب و یا دفع اقشار مختلف؛ گردشگران، سرمایه گذاران و استعدادها ایفا میکند، بدین منظور ته أکثرامروزه شهرها به طور فزاینده ای در رقابت با یکدیگر برای جذب گردشگران و سرمایه گذاران و شرکت ها، شهروندان جدید و نیروی کار با ارزش و خلاق هستند که در این میان برند شهر نقش موثری را در جذب و یا دفع اقشار مختلف؛ گردشگران، سرمایه گذاران و استعدادها ایفا میکند، بدین منظور تهیهی برنامه-های راهبردی برندسازی شهری برای بازیابی و ارتقاء برند شهرها باتوجه به ارزش های ذاتی مکان و مسیر توسعهی آتی شهرها ضروری است. در ایران نیز گام های موثری در جهت برندسازی شهرها انجام شده است که می توان به برنامه ی استراتژیک برندسازی شهر اصفهان، شهر تهران، طرح استراتژیک هویت بصری مشهد و کلاردشت اشاره کرد. فلذا مطالعۀ اثرات و ارزیابی طرح های استراتژیک برندسازی شهری می تواند ضمن ارتقاء کیفیت برنامههای استراتژیک برندسازی شهری در ایران، رهنمودی در جهت مانع زدایی و اجرایی شدن کامل برنامه هی پیشنهادی اسناد بالادستی برند شهری باشد. در نتیجه پرداختن به این موضوع که طرحهای استراتژیکی که تا کنون تدوین و اجرا شدند، تا چه اندازه مؤثر و کارآمد بوده اند، بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی برنامه استراتژیک و راهبردی برندسازی شهر اصفهان و به تبیین مولفههای برندسازی شهری باتوجه به سند مذکور، پرداخته شده و همچنین ابعاد مورد تاکید و یا مغفول مانده در تدوین و تعیین برند شهر اصفهان شناسایی، تحلیل و ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی نقش مدل برندسازی شهری در گسترش گردشگری گیلان
سمانه اخوان فومنی هما درودی فرشته لطفی زادهجهان گردشگری، دارای عملکرد چندمنظوره بوده که میتوان از آن به عنوان یکی از راهکارهای توسعه اقتصادی، کاهش وابستگی بودجه کشور به نفت، ایجاد اشتغال، افزایش سطح روحیه و مواردی از این دست بهره برد. به این منظور، کشورها و شهرهای مختلف تلاش مینمایند تا با ایجاد و توسعه برند أکثرجهان گردشگری، دارای عملکرد چندمنظوره بوده که میتوان از آن به عنوان یکی از راهکارهای توسعه اقتصادی، کاهش وابستگی بودجه کشور به نفت، ایجاد اشتغال، افزایش سطح روحیه و مواردی از این دست بهره برد. به این منظور، کشورها و شهرهای مختلف تلاش مینمایند تا با ایجاد و توسعه برندشهری، در مسیر توسعه گردشگری و اقتصادی گام بردارند. پژوهش حاضر در همین راستا، به دنبال بررسی نقش و تأثیر مدل برند سازی شهری در جهت گسترش گردشگری در استان گیلان است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل اساتید و صاحبنظران رشته بازرگانی – گردشگری است که در این حوزه دستاندرکارند. در این تحقیق از روش مصاحبه برای جمعآوری دادهها استفاده گردید و سرانجام دادهها با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری و با نرمافزار MaxQDA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در پایان 682 واحد معنایی، 171 مفهوم، 38 مقوله شناسایی گردید که در قالب 6 عامل تعریف گردیدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - تحلیلی بر توانهای بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفههای کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی
آرین مینائی حمید ماجدی زهراالسادات زرآبادیدر دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابتپذیری شهری، از سوی مدیران و سیاستگذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرها أکثردر دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابتپذیری شهری، از سوی مدیران و سیاستگذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرهای ایران تجلّی یافته است. تحقیق پیشرو، در روش توصیفی - تحلیلی، همراه با مطالعات کتابخانهای و میدانی، کوششی جهت سنجش ظرفیتهای بالقوه برندسازی شهر بندرانزلی از منظر مخاطبان بیرونی برند احتمالی مکانی میباشد. در اثبات فرضیه اصلی و پرسش نخست این تحقیق، مبتنی بر آزمون فریدمن با مقدار آماره X2محاسبه شده (435/73) و درجه آزادی 4، با 95 درصد اطمینان، نتایج نشان از آن داشت که ظرفیتها و توانهای بندرانزلی، از منظر تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی، قابلیت مبدل شدن به یک فرایند برندسازی شهری را دارد. در پاسخ به پرسش دوم این تحقیق نیز، این نتیجه حاصل شد که عناصر کالبدی و فضایی بندرانزلی، از منظر میزان یادآورسازی نام بندرانزلی، در تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی دارای اثرات همسان نیستند. لذا تأثیرات آن ها نیز در فرایند برندسازی بندرانزلی یکسان نخواهد بود. پاسخ به پرسش دوم با روش تاپسیس، نشان از آن داشت که عناصر طبیعی یا مصنوع مرتبط با سواحل دریا و تالاب از مهمترین مؤلفههای کالبدی و فضایی میباشند که تصاویر ذهنی مخاطبان بالقوّۀ برند بندرانزلی را از نام این شهر، شکل دادهاند. همچنین هویت رقابتی برند بندرانزلی منطبق بر سه فعالیت کلان اقتصادی با اولویتهای "بازرگانی و حملونقل دریایی"، "گردشگری" و "صید و صنعت شیلات" است که امکان رقابت با سایر برندهای شهری را مییابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بررسی معیارهای موفقیت پارک های موضوعی در ایران (مطالعه موردی ، احداث پارک بستنی در منطقه 11 شهرداری اصفهان)
علی اکبر سالاری پور ذبیح اله بهشتی زاده جواد موسویمقدمه: پارکهای موضوعی را میتوان صنعتی جذاب برای ایجاد یک تفریح شاد و سرگرم کننده در فضاهای باز یا بسته دانست. عدم وجود مطالعات مدون در کشور ایران در خصوص معیارهای ایجاد پارکهای موضوعی و توجه نکردن دست اندرکاران هنگام طراحی و ساخت به نیازهای بازدیدکنندگان و گردشگران که أکثرمقدمه: پارکهای موضوعی را میتوان صنعتی جذاب برای ایجاد یک تفریح شاد و سرگرم کننده در فضاهای باز یا بسته دانست. عدم وجود مطالعات مدون در کشور ایران در خصوص معیارهای ایجاد پارکهای موضوعی و توجه نکردن دست اندرکاران هنگام طراحی و ساخت به نیازهای بازدیدکنندگان و گردشگران که بازیگران اصلی شبکه این صنعت هستند؛ این واقعیت را آشکار میسازد که بدون داشتن اطلاعات و منابع کافی نمیتوان دستاوردی مناسب داشت. با توجه به بررسی مطالعات انجام شده در سایر کشورها، شاخص امنیت بعنوان مهمترین معیار کیفیت در خدمات رسانی از دیدگاه بازدیدکنندگان مطرح گردیده است.هدف: : هدف از این پژوهش بررسی موضوعاتی مانند رویکرد در طراحی کالبدی- محیطی و همچنین شناسایی فضاهای بصری و برندسازی، ضمن بررسی ابعاد مختلف پروژه های خلاقانه، دستیابی به معیارهای موفقیت این گونه طرح ها می باشد.روششناسی تحقیق: برای دستیابی به معیارهای موفقیت احداث پروژههای خلاق، مانند پارک بستنی در منطقه 11 شهرداری اصفهان از نظرات 18متخصص، برای بدست آوردن مهمترین شاخصها در طراحی، ساخت و بهره برداری از روش دلفی استفاده گردید. در این روش ابتدا 12 سوال بصورت باز از متخصصین پرسیده شد که بررسی پاسخها منجر به تعیین 12 معیار و 120 زیرمعیار گردید و طی مراحل بعدی 120 سوال در قالب پرسشنامه طیف لیکرت پنج گزینه ای تا رسیدن به اجماع نهایی مطرح گردید و در نهایت زیرمعیارهایی که میانگین امتیاز بالای 5/4 را کسب کردند به عنوان مهمترین شاخص انتخاب گردیدند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر اصفهان می باشد.یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که تاکید بر استفاده از نظرات کارشناسان برای طراحی و ساخت، استفاده از مصالح مرغوب و بومی، همچنین امنیت بازده سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد امنیت و احساس آرامش و همچنین توجه به مسائل بهداشتی یکی از مهمترین شاخصها در ارائه خدمات به بازدیدکنندگان است. برندسازی مکان یکی از شاخصهای مهم دیگر در ساخت پارکهای موضوعی است و از آنجایی که صنعت بستنی از دیرباز مورد توجه منطقه مورد مطالعه بوده است. میتوان انتظار داشت که احداث پارک بستنی در این مکان بتواند به معرفی این صنعت و در نهایت به رونق اقتصادی و ایجاد درآمد پایدار برای ساکنین منجر گردد.نتایج: پژوهش حاضر در نهایت منجر به مدل مفهومی متاثر از عوامل موفقیت در ساخت پارکهای موضوعی گردید. این مدل دارای چهار مولفه اصلی شامل محیط و منظر، برندسازی مکان، سلامت و اقتصاد است که قابل تعمیم در ساخت پارکهای موضوعی در شهرهای ایران میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - تبیین ابعاد بازاریابی تجربی بر برندسازی گردشگری فرهنگی در شهرستان نیشابور
فاطمه فرامرزپور پرویز سعیدیمقصد گردشگری فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا فرصت هایی برای ارائه تصویر و تاریخ منطقه ، که نماد هویت یک جامعه و افزایش نشاط اقتصادهای محلی فراهم می کنند و بازاریابی تجربی، ذهن گردشگران را با ایجاد شناخت ، تفکری خلاقانه و تجربه حل مسائل ، درگیر می کند و به قوه أکثرمقصد گردشگری فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا فرصت هایی برای ارائه تصویر و تاریخ منطقه ، که نماد هویت یک جامعه و افزایش نشاط اقتصادهای محلی فراهم می کنند و بازاریابی تجربی، ذهن گردشگران را با ایجاد شناخت ، تفکری خلاقانه و تجربه حل مسائل ، درگیر می کند و به قوه درک و خرد افراد تمرکز دارد.تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای است و از حیث روش اجرا از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی قرار می گیرد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه بدست آمده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و اساتید مربوطه هستند که بر اساس روش غیر تصادفی و گلوله برفی به تعداد20نفر، انتخاب شدند، و پرسشنامه تحقیق در اختیار آنان قرار گرفت. برای تعیین روابط و سطح بندی ابعاد بازاریابی تجربی در برندسازی گردشگری فرهنگی در شهرستان نیشابور، از روش معادلات ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شده است. بر طبق یافته های حاصله ، عوامل بازاریابی تجربی در4سطح طبقه بندی شدند. تجربیات حواس پنجگانه که در سطح چهارم مدل قرار دارد، از بیشترین میزان تاثیرگذاری و کمترین میزان تاثیر پذیری درمدل برخوردار است. تجربیات هویت در سطح سوم مدل قرار دارد، پس از تجربیات حسی، بیشترین میزان تاثیرگذاری را نسبت به سایر مولفه ها دارد. پاسخ های رفتاری در سطح دوم مدل می باشد، نسبت به عوامل سطوح قبلی، از تاثیرپذیری بیشتری برخوردار است. تجربیات احساسی، تعاملی و هیجان در سطح اول مدل قرار دارند، کمترین میزان تاثیر گذاری و بیشترین میزان تاثیرپذیری در مدل دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - تاثیر آموزش شهروندان و رویدادهای فرهنگی بر ارتقاء برند شهر خلاق رشت
حسن احمدی علی اکبر سالاری پور آرمان حمیدی رقیه میرزایی علی رحیمیمقدمه: تأثیر آموزش شهروندی و رویدادهای فرهنگی در ارتقای برند یک شهر خلاق می تواند قابل توجه باشد زیرا با فرهنگ سازی فرهنگ یادگیری و برگزاری رویدادهای فرهنگی متنوع، شهر می تواند نتایج مثبت بسیاری را تجربه کند. آموزش مدنی و رویدادهای هنری می تواند به پرورش ذهنیت خلاق در م أکثرمقدمه: تأثیر آموزش شهروندی و رویدادهای فرهنگی در ارتقای برند یک شهر خلاق می تواند قابل توجه باشد زیرا با فرهنگ سازی فرهنگ یادگیری و برگزاری رویدادهای فرهنگی متنوع، شهر می تواند نتایج مثبت بسیاری را تجربه کند. آموزش مدنی و رویدادهای هنری می تواند به پرورش ذهنیت خلاق در میان ساکنان کمک کند. همچنین میزبانی رویدادهای فرهنگی می تواند باعث تقویت هویت فرهنگی و هنری و جذب گردشگران فرهنگی و تسهیل ارتباطات بین المللی شود. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر ارتقا و موفقیت برندسازی شهر خلاق رشت و شناسایی مهمترین امر در دستیابی به این مهم می باشد. لذا به همین منظور سه شاخص "آقدامات آموزشی"، "رویدادهای فرهنگی" و "برند شهر خلاق رشت" برای این پژوهش در نظر گرفته شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- کمی است. در این تحقیق تأثیر دو شاخص اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر برند شهر خلاق رشت با استفاده از پرسشنامه سنجیده شده است. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد و در نهایت مدل ساختاری این پژوهش را بررسی خواهیم کرد. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر رشت تشکیل می دهند و در این تحقیق در مجموع 393 پرسشنامه به منظور جمع آوری اطلاعات تکمیل شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت میباشد. یافته ها: بر اساس یافته ها، شاخص برند شهر خلاق رشت با میانگین 40/3 بیشترین میانگین را در بین شاخص ها دارد. همچنین شاخص های رویدادهای فرهنگی و فعالیت های آموزشی به ترتیب با میانگین 15/3 و 43/2 در رتبه های بعدی قرار دارند. از سوی دیگر، بر اساس نتایج مدلسازی، رویدادهای فرهنگی و اقدامات آموزشی توانسته است حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را که شاخص برندسازی شهر خلاق رشت است، تشکیل دهد. نتایج: از آنجایی که رویدادهای فرهنگی بیشتری اثر گذاری را بر برند شهر خلاق رشت داشته اند؛در نتیجه برگزاری جشنواره های و رویدادهای فرهنگی مطلوب در کنار ارائه آموزش های با کیفیت به مردم و شناساندن مفهوم خلاقیت به مردم و نهادینه کردن آن می تواند تاثیر قابل توجهی در ایجاد یک تصویر مطلوب از این شهر و در نهایت موفقیت برندسازی خلاقیت شهر رشت داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - ارائه یک مدل مفهومی از برندسازی مدیران به روش فراترکیب
اعظم سنائی اکبر اعتباریان البرز قیتانی علی رشیدپورهدف از این پژوهش، ارائه یک مدل مفهومی از برندسازی مدیران سازمانهای ایرانی در سطوح سه گانه مدیریت عالی، میانی و اجرایی به روش فراترکیب میباشد. در این پژوهش از روش کیفی- تحلیل مضمون تفسیری استفاده گردیده است. منابع نوشتاری مرتبط با برندسازی مدیران اعم از کتاب، پایان نا أکثرهدف از این پژوهش، ارائه یک مدل مفهومی از برندسازی مدیران سازمانهای ایرانی در سطوح سه گانه مدیریت عالی، میانی و اجرایی به روش فراترکیب میباشد. در این پژوهش از روش کیفی- تحلیل مضمون تفسیری استفاده گردیده است. منابع نوشتاری مرتبط با برندسازی مدیران اعم از کتاب، پایان نامه، مقاله و غیره بهعنوان جامعه آماری بخش کیفی انتخاب شدهاند. پس از بررسی و غربال، بیش از هشت هزار منبع شناسایی شده، 75 منبع دارای کدهای مرتبط بودند و برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت، در اثر نتیجه تحلیل دادههای کیفی شناسایی 207 کد، 70 مضمون پایه، 29مضمون سازمان دهنده و ۷ مضمون شناسایی شد که در قالب یک مدل مفهومی ارائه و تبیین شدند. بنابراین، براساس مدل پژوهش 7 مضمون فراگیر و تعیین کننده مدل برندسازی مدیران استخراج شده شامل: جایگاه اجتماعی، خبرگی، آرمان توسعه محور، پویایی نظام مدیریت منابع انسانی سازمان، هوشمندی فردی و سازمانی، خودبرندسازی و اعتمادآفرینی میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - الزامات و موانع الگوی برندسازی شخصی مدیران قضائی در حکمرانی اسلامی
اعظم سنائی اکبر اعتباریان البرز قیتانی علی رشیدپورهدف این پژوهش شناسایی الزامات و موانع برندسازی شخصی مدیران قضائی در حکمرانی اسلامی می باشد. پژوهش در چارچوب رویکردکیفی و با بکارگیری روش تحلیل مضمون انجام شد. برای جمع آوری داده ها به بررسی مبانی نظری؛ اسناد نوشتاری مرتبط با برندسازی و برندسازی شخصی اعم از کتب، رساله، م أکثرهدف این پژوهش شناسایی الزامات و موانع برندسازی شخصی مدیران قضائی در حکمرانی اسلامی می باشد. پژوهش در چارچوب رویکردکیفی و با بکارگیری روش تحلیل مضمون انجام شد. برای جمع آوری داده ها به بررسی مبانی نظری؛ اسناد نوشتاری مرتبط با برندسازی و برندسازی شخصی اعم از کتب، رساله، مقاله وغیره و انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با منتخبی از مدیران قضائی برجسته و متخصص قوه قضائیه (کارکنان قضائی عالی رتبه دستگاه قضا از بالاترین سطح تا روسا و دادستان ها و معاونین رئیس کل دادگستری استان ها)، متخصصان و صاحب نظران حوزه برندسازی، برندسازی شخصی و برندسازی مدیران، متخصصان مدیریت رفتارسازمانی و منابع انسانی، خبرگان، اساتید دانشگاهی و غیره پرداخته شد. پس ازجستجو، بررسی و غربال منابع شناسایی شده، 55 منبع دارای کدهای مرتبط بوده و مورد استفاده قرار گرفتند. در اثر تحلیل داده های کیفی؛ 65 کد، 26مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر شناسایی گردید. بر این اساس الزامات شامل؛ پیش نیازهای فردی برندسازی مدیران قضائی، پیش نیازهای سازمانی برندسازی مدیران قضائی و تسهیل گران برندسازی مدیران قضائی و موانع الگوی برندسازی شخصی مدیران قضائی در حکمرانی اسلامی شامل ابعادی چون؛ موانع فردی، موانع سازمانی و موانع اجتماعی برندسازی مدیران قضائی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - طراحی الگوی فرایندی برندسازی کارفرما در صنعت بانکداری ایران (مورد مطالعه: بانک ملت)
لیلا داریوش پروانه گلرد مهدی باقریپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی فرایندی برندسازی کارفرما در صنعت بانکداری ایران انجامشده است.پژوهش حاضر از نوع با توجه به هدف کاربردی و با توجه به مشخص نبودن ابعاد الگو از نوع اکتشافی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی حوزه مدیریت منابع انسانی و أکثرپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی فرایندی برندسازی کارفرما در صنعت بانکداری ایران انجامشده است.پژوهش حاضر از نوع با توجه به هدف کاربردی و با توجه به مشخص نبودن ابعاد الگو از نوع اکتشافی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی حوزه مدیریت منابع انسانی و تعدادی از مدیران خبره واحد منابع انسانی بانک ملت میباشند. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 17نفر انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها شامل مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بوده است. روایی سؤالات مصاحبه به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (892/0) تأئید گردیده است. تجزیه و تحلیل دادهها با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریهپردازی داده بنیان انجام شد و فرآیند کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی اجرا گردید. براین مبنا، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح و مدل برندسازی کارفرما در صنعت بانکداری ترسیم گردید و در پایان نظریهای مبتنی بر نُه قضیه حکمی خلق شد. مبتنی بر مدل احصاء شده، شرایط علّی (شامل ارزشهای محتوایی و ساختاری)، مقوله محوری (فرآیند برندسازی کارفرما)، بسترسازها (شامل ارتباطات برند کارفرما، سبک رهبری و مدیریتی کارفرما، توانمندسازی بیرونی برند کارفرما، فرهنگ پشتیبان برند کارفرما)، شرایط زمینهای (شامل شرایط عدم اطمینان برندساز کارفرما و قدرت برند کارفرما)، راهبردها (راهبردهای درونسازمانی و برونسازمانی برندساز کارفرما)، و پیامدها (شامل پیامدهای داخلی و خارجی برند کارفرما) در مدل پارادایمی تبیین و در نهایت روابط بین آنان به صورت علی و معلولی در مدل با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ترسیم گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - طراحی الگوی مناسب برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم (الگوی ساختاری)
عذرا مرادی امیرحسن ندائیتحقیق حاضر با موضوع طراحی الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و باهدف بررسی طراحی برای اینکه بتوان صنعت سینمای ایران را به یک برند موفق تبدیل کرد، محیا شده است. نخستین موضوعی که در حوزه برندسازی درایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است و بهترین أکثرتحقیق حاضر با موضوع طراحی الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و باهدف بررسی طراحی برای اینکه بتوان صنعت سینمای ایران را به یک برند موفق تبدیل کرد، محیا شده است. نخستین موضوعی که در حوزه برندسازی درایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است و بهترین راهبرد برای ایجاد یک برند قدرتمند، ایجاد درکی متفاوت از مفهوم برند موفق است و اینکه به برندسازی بهعنوان یک سرمایهگذاری نگاه شود، نه بهمنزله یک هزینه. روش تحقیق برحسب هدف از نوع داده بنیاد است، زیرا پژوهش، در پی یافتن راهحلی بومی برای برندسازی فرهنگی صنعت فیلم ایران است. همچنین این پژوهش ازنظر زمان پیمایشی و بر اساس نوع داده کمی ـ کیفی (ترکیبی) است که نحوه اجرای این پژوهش بهصورت تجربی است و محقق از طریق مصاحبه و پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته شامل 38 گویه) به گردآوری و تحلیل دادهها پرداخت. جامعهی آماری شامل دانشجویان و اساتید حوزهی فیلم و سینما در کشور ایران بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت نمونهگیری هدفمند و به شیوهی گلوله برفی و در بخش کمّی نیز به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونه در بخش کیفی 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران در حوزه برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم و در بخش کمی، تعداد نمونه 200 نفر از دانشجویان و اساتید حوزه فیلم و سینما بودند. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد؛ برندسازی فرهنگی درصورتیکه موردتوجه و سرمایهگذاری قرار گیرد میتواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند، بنابراین دغدغه اصلی تحقیق این است که مفاهیم برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و شرایط عالی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران را مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - ارایه مدلی از روش DEMATEL و AHP به منظور شناسایی عوامل موثر بر برندسازی بر مبنای رویکرد گراندد تئوری
عیسی فهیم مجتبی پورسلیمی علی حسین زاده محمد قاسمی نامقیهدف اصلی پژوهش ارایه مدلی تلفیقی از روش دیمتل و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به منظور شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر برندسازی با استفاده از رویکرد گراندد تئوری در صنعت بانکداری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و اکتشافی است. جهت تعیین حجم نمونه از روش گلوله برفی اس أکثرهدف اصلی پژوهش ارایه مدلی تلفیقی از روش دیمتل و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به منظور شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر برندسازی با استفاده از رویکرد گراندد تئوری در صنعت بانکداری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و اکتشافی است. جهت تعیین حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شده است که بر اساس این روش حجم نمونه آماری 80 نفر در نظر گرفته شده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش سئوالات مورد نظر جهت مصاحبه طراحی و در نهایت 7 عامل ساختاری، رفتاری، محیطی، فرآیندها، خروجی، پیامد و اثر و زیر مولفههای مربوط به هر عامل بر مبنای رویکرد گراندد تئوری به عنوان عوامل اصلی در برندسازی شناسایی شده است. در ادامه از مدل تلفیقی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و دیمتل فازی جهت اولویتبندی، تعیین شدت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری و ترسیم نمودار علی- معلولی میان مولفهها استفاده شده است. نتایج نشان داد در میان عوامل اصلی پژوهش عامل رفتاری بالاترین رتبه را کسب کرده است. عامل رفتاری که در وزندهی رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی دارای رتبه اول است در روش دیمتل فازی نیز بیشترین وزن را دارد و با سایر معیارها در تعامل حداکثری قرار دارد؛ لذا به دلیل اثرپذیری بیشتر معیاری معلول محسوب میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - رتبه بندی فاکتورهای موثر بر انتخاب برند سبز در صنعت لوازم آرایش با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی میخایلوف
آزاده ظهیری علی پیرزادبا در نظر گرفتن شرایط حال حاضر زمین از لحاظ اکولوژی زیستی ، کاملا واضح میباشد که در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی و انجام کارهایی در جهت حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همه گانی میباشد به همین علت تمامی سازمان ها و کسب و کارها درصدد پیشبرد اهداف خود با در نظر گرفتن برند سبز أکثربا در نظر گرفتن شرایط حال حاضر زمین از لحاظ اکولوژی زیستی ، کاملا واضح میباشد که در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی و انجام کارهایی در جهت حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همه گانی میباشد به همین علت تمامی سازمان ها و کسب و کارها درصدد پیشبرد اهداف خود با در نظر گرفتن برند سبز می-باشند..خریداران در عصر حاضر به دلیل به وجود آمدن مشکلات اکوسیستمی بیشتر سعی در خرید اجناسی دارند که علاوه بر فاکتورهایی نظیر قیمت و کیفیت، به محیط زیست نیز آسیبی وارد نکند. لذا مباحث روزی مانند برند سبز از جمله مهمترین فاکتور ها در بازاریابی مشتریان عصر کنونی میباشد. هدف از این پژوهش رتبه بندی مهم ترین فاکتورهای مؤثر بر انتخاب برند سبز رد صنعت لوازم آرایش میباشد. در این راستا با مطالعه پیشینه پژوهش 14 فاکتور از مهمترین فاکتورها را در زمینه برند سبز شناسایی نمودیم.. در نهایت با مد نظر قرار دادن نظرات خبرگان صنایع آرایشی فاکتور های بدست آمده را با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی رتبه بندی کردیم. نتیجه بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده اهمیت بسیار بالای امنیت محصول و رنگ محصول در میان 14 فاکتور ذکر شده دارد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - شناسایی اجزای DNA برند در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی)
ناصر آزاد آزاده فاطمی فر خدیجه قائم مقامی فراهانیدر بازار رقابتی پیچیده و بسیار تهاجمی عصر حاضر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با درک نیاز به ایجاد استراتژی های پایدار، به برندسازی به عنوان یک راه حل اساسی روی آورده اند. هر برند دارای مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی های است که می تواند از طریق DNA نام تجاری انتقال یابد أکثردر بازار رقابتی پیچیده و بسیار تهاجمی عصر حاضر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با درک نیاز به ایجاد استراتژی های پایدار، به برندسازی به عنوان یک راه حل اساسی روی آورده اند. هر برند دارای مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی های است که می تواند از طریق DNA نام تجاری انتقال یابد. که دانشگاه ها را قادر می سازد برند های خود را بصورت متمایز جایگاه یابی کنند. DNA دربرگیرنده تمام ویژگی های یک موجودیت است، که منعکس کننده هر موقعیت، مفهوم، پاسخ یا حتی تصویری است که به عموم مردم منتقل می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی اجزای DNA برند دانشگاه به منظور ارتقا بهتر مدیریت هویت آن می باشد. این تحقیق از بررسی عمیق ادبیات موضوع مراکز دانشگاهی و روش گراند تئوری بهره برده است. به این منظور 10 مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با اساتید با تجربه دانشگاه آزاد تهران جنوب وکیش به عنوان خبره انجام گرفت. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز ، محوری و گزینشی مطابق با گراند تئوری انجام و به ارائه نظریه ومدل جهت DNA برند دانشگاه منجر گردید. طبق نتایج استخراج شده در دسترس بودن، گستردگی و گرمی از مهمترین مولفه های DNA برند دانشگاه آزاد می باشد. شناسایی DNA برند، تقویت عوامل مثبت و تغییر و بهبود در کمبودها و عوامل منفی نقش بسیار حیاتی در ایجاد برند برجسته دانشگاهی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - بازاریابی مکان با رویکرد کارآفرینی شهری (مورد پژوهی: محور تاریخی فرهنگی شهرداری رشت)
وحید فیض خواه بهزاد ملک پور اصلدر عصر جهانی شدن و اطلاعات و به سبب آن ظهور جامعه شبکه ای، امروزه شهرها به عنوان محل اصلی تولید و مصرف در جهان شناخته می شوند. از این رو رقابت گستردهای برای جذب سرمایههای مالی و انسانی میان شهرهای جهان در جریان است. بدین سبب انگاشتهایی نو و بدیع مانند "بازاریابی مکان أکثردر عصر جهانی شدن و اطلاعات و به سبب آن ظهور جامعه شبکه ای، امروزه شهرها به عنوان محل اصلی تولید و مصرف در جهان شناخته می شوند. از این رو رقابت گستردهای برای جذب سرمایههای مالی و انسانی میان شهرهای جهان در جریان است. بدین سبب انگاشتهایی نو و بدیع مانند "بازاریابی مکان" و "برندسازی مکان" مطرح شده تا از حداکثر ظرفیتهای مکان برای جذب سرمایههای سیال بهرهبرداری شود. این پژوهش در پی آن برآمده تا با مطالعه متون نظری و تجارب جهانی به چیستی بازاریابی مکان با رویکرد کارآفرینی شهری پی برده و با ارائه ی یک مدل نظری با استفاده از روش "مدلیابی معادلات ساختاری" برای دستیابی به بازاریابی مکان با رویکرد کارآفرینی شهری در شهر رشت و بررسی الزامات فضایی آن در نمونه مطالعاتی منتخب یعنی "محور تاریخی فرهنگی شهرداری رشت" با تأکید بر انگشت تجمعیسازی، چگونگی دستیابی به بازایابی مکان با رویکرد کارآفرینی شهری را تبیین کند. نتایج نشان داد بر اساس همبستگی پیرسون مفاهیم ارتقاء برند مکان برای جذب سرمایه، مشارکت بخش خصوصی در حوزه کارآفرینی، سرمایه خلاقیت، دانشپایگی مکان و سرزندگی اقتصاد محلی به ترتیب دارای بیشترین میزان همبستگی با متغیر وابسته یعنی بازاریابی مکان با رویکرد کارآفرینی شهری در سطح 05/0 هستند. آزمون پایایی مدل پیشنهادی از دو روش بررسی شد. بار عاملی هر یک از شاخصها بالای 5/0 بوده که در سطح 50/0 معنی دار بودند و پایایی مدل را تایید میکنند و آزمون آلفای کرونباخ برای متغیرها که اعداد 7/0 به دست آمد که تأییدکننده پایایی مدل هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - شناسایی و رتبهبندی پیامدهای برندسازی درونی با رویکرد معادلات ساختاری (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان)
هومن امیراحمدی مهرداد صادقی سیامک کوررنگ بهشتیدانشگاهها در مواجه با توسعه اقتصاد کلان و نیازهای اجتماع محلی با مشکلات متعددی روبه رو هستند. جهت بقا در بازار آموزش عالی لازم است خطمشیهایی تدوین کنند که آنها را به عنوان ارائهدهنده خدمات آموزشی، و دانشجویان، استادان و کارمندان را به عنوان مهمترین ذینفعان مستقیم د أکثردانشگاهها در مواجه با توسعه اقتصاد کلان و نیازهای اجتماع محلی با مشکلات متعددی روبه رو هستند. جهت بقا در بازار آموزش عالی لازم است خطمشیهایی تدوین کنند که آنها را به عنوان ارائهدهنده خدمات آموزشی، و دانشجویان، استادان و کارمندان را به عنوان مهمترین ذینفعان مستقیم در نظر بگیرد به همین دلیل بررسی اثرات برندسازی درونی لازم است لذا هدف از این تحقیق شناسایی و رتبهبندی پیامدهای برندسازی درونی با رویکرد معادلات ساختاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان بوده است. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نظر روش انجام یک پژوهش آمیخته(کیفی- کمی) میباشد. جامعه اماری پژوهش تعداد 12 نفر از خبرگان می باشد. که در بخش کیفی از نظرات آنان جهت شناسایی پیامدهای استفاده شده است و جهت مدلسازی نیز جامعه آماری را جمعی از کارشناسان و اساتید دانشگاه خوراسگان تشکیل میدهند که تعداد آنها 440 نفر بوده است سپس با توجه به جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 205 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری در دسترس می باشد. اثرات برند درونی ابتدا با تکنیک دلفی شناسایی شده است سپس با تکنیک معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی مدلسازی و رتبه بندی گردیده است و در نهایت نتایج تحقیق نشان داد اثرات برندسازی درونی دانشگاه خوراسگان 6 پیامد عمده برای سازمان دربردارد که به ترتیب اولویت عبارتند از پیامدهای سازمانی، پیامدهای ملی و بین المللی، پیامدهای فردی، پیامدهای مالی، پیامدهای فرهنگی و در نهایت پیامدهایی برای کارکنان. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - بررسی عوامل سازنده برند کارفرما مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت
لیلا گریزان سید علی اکبر احمدی وحید چناریهدف تحقیق حاضر بررسی عوامل سازنده برند کارفرما مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت بود. در راستای این هدف، به شناسایی عوامل مدل سازی برند کارفرما مبتنی بر مسئولیت اجتماعی و تبیین مدل طراحی شده پرداخته شد. پژوهش مذکور از لحاظ هدف بنیادی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی أکثرهدف تحقیق حاضر بررسی عوامل سازنده برند کارفرما مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت بود. در راستای این هدف، به شناسایی عوامل مدل سازی برند کارفرما مبتنی بر مسئولیت اجتماعی و تبیین مدل طراحی شده پرداخته شد. پژوهش مذکور از لحاظ هدف بنیادی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی – اکتشافی و از نوع تحقیقات آمیخته بود. جامعه آماری تحقیق را خبرگان، مدیران و کارشناسان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و شرکت های تابعه آن می باشد. تعداد خبرگان 37 نفر (که به روش غیراحتمالی قضاوتی انتخاب شدند) و تعداد کارشناسان و مدیران 270 نفر برآورد گردید. از میان خبرگان، تنها 26 نفر تمایل به همکاری در مراحل تحقیق داشتند. در مرحله کیفی به شناسایی عوامل سازنده برند کارفرما و مسئولیت اجتماعی شرکت پرداخته شد که ابتدا براساس مطالعات گذشته و سپس با استفاده از تحلیل محتوا، عوامل مذکور شناسایی شدند. مصاحبه براساس اصل کفایت نظری انجام گرفت. بدین ترتیب مصاحبه با 13 نفر به نتیجه رسید. و با استفاده از آزمون دلفی، عوامل شناسایی شده ارزیابی شدند و عوامل بی اهمیت حذف گردید. براساس نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل محتوا و آزمون دلفی متغیر برند کارفرما دارای 8 بعد وفاداری به برند، کارمندگرایی، ارتباطات برند، اخلاق گرایی اجتماعی- فرهنگی، تصویر برند، برندآگاهی، ارزش آفرینی برند و رقابت پذیری برند است و برای متغیر مسئولیت اجتماعی سازمان، 7 بعد مشتریان، بشردوستانه، اقتصادی، کارکنان، الزامات قانونی، پاسخگویی اخلاقی و زیست محیطی شناسایی شد که براساس آن مدل پژوهش طراحی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - یادگیری اجتماعی و جایگاه اجتماعی موثرترین محورهای اصلی برندسازی مدیران دولتی
اعظم سنائی اکبر اعتباریان خوراسگانی البرز قیتانی علی رشیدپورچکیده؛هدف این پژوهش تعیین یادگیری اجتماعی و جایگاه اجتماعی بعنوان موثرترین محورهای اصلی برندسازی مدیران می باشد. در این پژوهش از روش کیفی- تحلیل مضمون تفسیری و فراترکیب با رویرگرد فلسفی پراگماتیسم استفاده گردیده است. اسناد نوشتاری مرتبط با برندسازی و برندسازی شخصی اعم ا أکثرچکیده؛هدف این پژوهش تعیین یادگیری اجتماعی و جایگاه اجتماعی بعنوان موثرترین محورهای اصلی برندسازی مدیران می باشد. در این پژوهش از روش کیفی- تحلیل مضمون تفسیری و فراترکیب با رویرگرد فلسفی پراگماتیسم استفاده گردیده است. اسناد نوشتاری مرتبط با برندسازی و برندسازی شخصی اعم از کتب، رساله، مقاله وغیره به عنوان جامعه آماری بخش کیفی انتخاب شدند؛ پس ازجستجو، بررسی و غربال منابع شناسایی شده، 75 منبع دارای کدهای مرتبط بوده و مورد استفاده قرار گرفتند. در اثر تحلیل داده های کیفی؛ 207 کد، 68 مضمون پایه، 29مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر شناسایی گردید. بر این اساس مدل برندسازی مدیران دولتی شامل ابعادی چون؛ یادگیری اجتماعی، جایگاه اجتماعی، خبرگی، آرمان توسعه محور، پویایی نظام مدیریت منابع انسانی سازمان، هوشمندی فردی و سازمانی، خودبرندسازی و اعتماد آفرینی می باشد. در ادامه پژوهش و نظر به سوال طرح شده مبنی بر موثرترین ابعاد مدل برندسازی مدیران دولتی؛ با توجه به کمک خبرگان و پردازش داده ها با روش آنتروپی شانون وزن هر یک از مفاهیم و مجموع وزن کدهای آن مفهوم محاسبه شد و بر اساس وزن های به دست آمده، ابعاد تفکیک و رتبه بندی گردید. و در نهایت ابعاد یادگیری اجتماعی و جایگاه اجتماعی بعنوان موثرترین ابعاد برندسازی مدیران سازمان های دولتی مشخص گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - واکاوی موانع برندسازی در شرکتهای خانوادگی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری
امیرحسین عبدالعلی پور فلور ندایی هوشمند باقری قره بلاغهدف اصلی این پژوهش ارزیابی چالشهای بازدارنده موثر بر برندسازی (اجتناب از برندسازی) شرکتهای خانوادگی در شرکتهای فعالِ استان آذربایجان غربی است. مطالعۀ پیشرو جهت جمعآوری دادهها از روش پیمایشی و جهت تحلیل دادهها از روش همبستگی استفاده نموده است. جامعه آماری پژوهش شام أکثرهدف اصلی این پژوهش ارزیابی چالشهای بازدارنده موثر بر برندسازی (اجتناب از برندسازی) شرکتهای خانوادگی در شرکتهای فعالِ استان آذربایجان غربی است. مطالعۀ پیشرو جهت جمعآوری دادهها از روش پیمایشی و جهت تحلیل دادهها از روش همبستگی استفاده نموده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران بازاریابی شرکتهای خانوادگی فعال در استان آذربایجان غربی که در زمینه صنایع مختلف فعالیت دارند میباشد که با توجه به اطلاعات بهدست آمده از سازمان صنایع و معادن استان، جامعه آماری این پژوهش 250 نفر میباشد. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. با استفاده از فرمول کوکران 144 نمونه آماری قابل تجزیهوتحلیل به دست آمد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه با 29 گویه است که از حیث روایی و پایایی مورد تائید قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هزینههای بالای بازاریابی، عدم اعتمادبهنفس به تواناییهای شرکت، نبود دانش لازم، تقاضای ضعیف و ریسک بالای برندسازی اثر مثبت و معناداری بر بازدارندگی برندسازی در شرکتهای خانوادگی فعال استان آذربایجان غربی دارند. تفاصيل المقالة