• فهرس المقالات تنظیم هیجان

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اثر بخشی ایماگو درمانی بر نردبان ناکامی در افراد درگیر طلاق عاطفی
        مهسا حاجی آقا بزرگی حمیدرضا وطن خواه آدیس کراسکیان محمد رضا صیرفی مهرداد ثابت
        در این تحقیق به مقایسه اثر بخشی ایماگو درمانی بر نردبان ناکامی افراد مبتلا به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکزمشاوره شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری کلیه زوجین درگیر طلاق عا أکثر
        در این تحقیق به مقایسه اثر بخشی ایماگو درمانی بر نردبان ناکامی افراد مبتلا به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکزمشاوره شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری کلیه زوجین درگیر طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1399 بودند. روش نمونه گیری غیر احتمالی، و نمونه با توجه به نتیجه پرسشنامه ملاک انتخاب، و به دوگروه 15 نفری، کاملا تصادفی تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات برگه اطلاعات جمعیت شناسی، مقیاس طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه مقیاس "حافظه ناکامی های روزمره " (MFE) بود. به منظور تحلیل فرضیه ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین ناکامی در ایماگو درمانی با میانگین گروه کنترل در سطح p<0/01 تفاوت معنادار وجود داشت. رویکرد ایماگو درمانی در متغییر نردبان ناکامی اثربخش می باشد. نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود. با توجه به نتایج کنونی می توان از رویکرد ایماگو درمانی برکاهش ناکامی در افراد درگیر طلاق عاطفی استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
        بهنام جعفری ثانی محمدحسین بیاضی سعید تیموری
        هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد-کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به کلین أکثر
        هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد-کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به کلینک های آموزش و پرورش ناحیه 4 و 6 شهر مشهد بود که تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان، مقیاس عاطفه منفی، مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد آموزش تنظیم هیجان می تواند موجب بهبود رابطه مادر-کودک و مولفه های آن، در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شود (001/0>p). و همچنین تفاوت گروه آزمایش و کنترل در مولفه عاطفه منفی نیز معنی دار می باشد (001/0>p). نتیجه گیری: آموزش تنظیم هیجان با دانش افزایی و افزایش درک و انعطاف پذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به تقویت رابطه مادر- کودک و سلامت روان و کاهش عاطفه منفی منجر شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکردهای نظریه انتخاب و رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و دشواری تنظیم هیجان
        شهربانو نیروزاده فریده یوسفی محبوبه فولادچنگ مسعود حسین‌چاری
        هدف پژوهش ارزیابی تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب و رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و دشواری در تنظیم هیجانی بود. پژوهش یک طرح آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل به صورت پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری را تمامی دانش‌آموز أکثر
        هدف پژوهش ارزیابی تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب و رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و دشواری در تنظیم هیجانی بود. پژوهش یک طرح آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل به صورت پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری را تمامی دانش‌آموزان دختر مدارس متوسطه دوره اول شهر بوشهر در سال تحصیلی 96-95 تشکیل دادند. به منظور اجرای پژوهش از بین آنها با انتساب تصادفی 60 دانش‌آموز انتخاب شد. پس از اجرای پیش‌آزمون با پرسشنامه پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی مک اینرنی و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی گرتز-روئمر، تعداد 20 نفر دانش‌آموز در گروه مداخله با آموزه‌های نظریه رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی و تعداد 20 نفر به طور تصادفی تحت مداخله نظریه انتخاب و 20 نفر در گروه کنترل بدون هرگونه مداخله‌ای جایگزین شدند. گروه‌های آزمایشی به صورت جداگانه به مدت 10 جلسه (هر هفته 2 جلسه) تحت مداخله برنامه آموزشی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد آموزش برنامه آموزش نظریه انتخاب و رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری انگیزش پیشرفت تحصیلی را افزایش و دشواری در تنظیم هیجانی را کاهش داد و برنامه آموزش نظریه انتخاب بر افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی و آموزش برنامه رفتاردرمانی‌عقلانی‌هیجانی بر کاهش دشواری تنظیم هیجان بیشتر تاثیر داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - نقش انعطاف‌پذیری شناختی و مشکلات تنظیم هیجانی در پیش‌بینی پرستش افراد مشهور دانشجویان
        رضا شباهنگ محمد علی بشارت منصوره نیکوگفتار فرزین باقری شیخانگفشه
        پرستش افراد مشهور مسئله‌ای پیچیده و چندبعدی است که در این بین انعطاف‌پذیری شناختی و تنظیم هیجانی ازجمله عوامل بسیار مهمی هستند که می‌توانند در پرستش افراد مشهور مؤثر واقع شوند. این پژوهش با هدف بررسی نقش انعطاف‌پذیری شناختی و مشکلات تنظیم هیجانی در پیش‌بینی پرستش افراد أکثر
        پرستش افراد مشهور مسئله‌ای پیچیده و چندبعدی است که در این بین انعطاف‌پذیری شناختی و تنظیم هیجانی ازجمله عوامل بسیار مهمی هستند که می‌توانند در پرستش افراد مشهور مؤثر واقع شوند. این پژوهش با هدف بررسی نقش انعطاف‌پذیری شناختی و مشکلات تنظیم هیجانی در پیش‌بینی پرستش افراد مشهور دانشجویان صورت گرفته است. جامعة آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده معماری و هنر دانشگاه گیلان در سال 1397 بود که از این بین 280 دانشجوی خانم و آقا با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب گردیدند. مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مک‌کاتچئون و همکاران، 2002)، پرسشنامه انعطاف‌پذیری شناختی (دنیس و واندوال، 2010) و مقیاس دشواری در نظم‌بخشی هیجانی (گراتزوروئمر، 2004) به شرکت‌کنندگان ارائه شد. در انتها تجزیه‌وتحلیل داده‌های توسط نرم‌افزار SPSS24 و با استفاده از روش رگرسیون چندگانه همزمان انجام گردید. بر طبق نتایج، انعطاف‌پذیری شناختی و دشواری در تنظیم هیجانی به‌صورت معناداری پرستش افراد مشهور را پیش‌بینی می‌کنند (01/0>p). طبق یافته‌های حاصل از پژوهش، با اعمال برنامه‌ها و مداخلاتی برای افزایش انعطاف‌پذیری شناختی و توانایی تنظیم هیجانی می‌توان از پرستش افراد مشهور که با بسیاری از اختلالات جسمانی و روان‌شناختی و پیامدهای منفی اجتماعی و فرهنگی مرتبط هستند، کاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - نقش نشخوار خشم و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیش‌بینی کیفیت خواب دانشجویان دختر
        طیبه محمودی سودابه بساک نژاد مهناز مهرابی زاده
        هدف این پژوهش، بررسی نقش نشخوار خشم و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیش‌بینی کیفیت خواب دانشجویان دختر بود. طرح تحقیق از نوع همبستگی و جامعة آماری شامل همة دانشجویان دختر ساکن خوابگاه‌های دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. نمونه 400 نفر و با روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحل أکثر
        هدف این پژوهش، بررسی نقش نشخوار خشم و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیش‌بینی کیفیت خواب دانشجویان دختر بود. طرح تحقیق از نوع همبستگی و جامعة آماری شامل همة دانشجویان دختر ساکن خوابگاه‌های دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. نمونه 400 نفر و با روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری شامل مقیاس نشخوار خشم (Sukhodolsky, Golub & Cromwell, 2001)، پرسشنامة راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) و پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ (Buysse, Reynolds, Monk, Berman, & Kupfer, 1989) بود. داده‌ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون تجزیه‌وتحلیل شد.نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب همبستگی چند متغیری برای ترکیب خطی متغیر پیش‌بین نشخوار خشم با کیفیت خواب برابر با 32/0 است که در سطح 0001/0>P معنی‌دار است. همچنین همبستگی چند متغیری برای ترکیب خطی متغیر پیش‌بین راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان با کیفیت خواب 34/0 است که در سطح 0001/0>P معنی‌دار است. طبق یافته‌های حاصل از پژوهش با کاهش میزان نشخوار خشم و راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان، کیفیت خواب دانشجویان بهبود می‌یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - رابطة ارضاء نیازهای بنیادی روانی و اختلال تنظیم هیجانی با نقش میانجیگری طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
        امیر شعبانی خدیو حمزه احمدیان
        هدف این پژوهش، بررسی رابطة ارضاء نیازهای بنیادی روانی و اختلال تنظیم هیجانی با نقش میانجیگری طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه در دانشجویان بود. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا که در سال 93 در هفت دانشکدة شیمی، علوم پایه، فنی و مهندس أکثر
        هدف این پژوهش، بررسی رابطة ارضاء نیازهای بنیادی روانی و اختلال تنظیم هیجانی با نقش میانجیگری طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه در دانشجویان بود. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا که در سال 93 در هفت دانشکدة شیمی، علوم پایه، فنی و مهندسی، اقتصاد و علوم اجتماعی، ادبیات و علوم انسانی، هنر و معماری و کشاورزی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می‌دهند (7000=N). طرح این پژوهش از نوع توصیفی و روش پژوهش همبستگی بوده است. به این منظور با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای 364 نفر (تعداد 166 دختر و 198 پسر) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه نیازهای بنیادی روانی گاردیا، دسی و ریان (2000)، طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه یانگ (1998) و اختلال تنظیم هیجانی گراتس و رومر (2004)، استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها علاوه بر روش‌های توصیفی از روش تحلیل معادلات ساختاری با نرم‌افزار AMOS16، ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که مدل تجربی داده‌ها با مدل مفهومی دارای برازش خوبی است. بر اساس یافته‌ها، خودمختاری (003/0) و شایستگی (0001/0≥P) از خرده‌مقیاس نیازهای بنیادی روانی هم به‌صورت مستقیم و هم غیرمستقیم می‌توانند بر اختلال تنظیم هیجانی تأثیر بگذارند. همچنین نیاز به خودمختاری (011/0) و شایستگی (02/0) می‌توانند بر طرح‌واره‌های ناسازگار اثر بگذارند. به‌طورکلی یافته‌های پژوهش نشان داد که هر چه نیازهای بنیادی افراد کمتر برآورده شود، طرح‌واره‌های ناسازگار بیشتری شکل می‌گیرد و درنهایت در تنظیم هیجان اختلالاتی پدید خواهد آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تاثیراسترس و خود محوری بر افسردگی و پرخاشگری بزرگسالان: با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی
        ندا ملت صغری ابراهیمی قوام مسعود غلامعلی لواسانی اسماعیل سعدی پور
        هدف اصلی از این پژوهش بررسی تاثیراسترس و خود محوری بر افسردگی و پرخاشگری با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش بزرگسالان(20-60 سال) شهر اصفهان در سال 1396 بودند و700شرکت کننده به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخ أکثر
        هدف اصلی از این پژوهش بررسی تاثیراسترس و خود محوری بر افسردگی و پرخاشگری با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش بزرگسالان(20-60 سال) شهر اصفهان در سال 1396 بودند و700شرکت کننده به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شد. مقیاس های مورد استفاده در این پژوهش عبارت‌اند از پرسش‌نامه پرخاشگری(Bryant & Smith, 2001) ، ﭼﮏ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﯽ(Derogatis, 1997) ، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی(Gratz & Roemer,2004) ، پرسشنامه تجدید نظرشده اختلالات شخصیت ضد اجتماعی (Sörman, 2016)، پرسشنامه افسردگی ، اضطراب واسترس.( Lovibond & Lovibond, 1995) طرح پژوهش طرح توصیفی - همبستگی است. به منظور تحلیل داده‌ها از مدل معادلات ساختاری و روش بوت استرپ وتحلیل واریانس استفاده شده است.یافته ها نشان داد که خود محوری بر دشواری در تنظیم هیجانی(24/0p=) و پرخاشگری(45/0p=) اثر مستقیم دارد. استرس بر دشواری در تنظیم هیجانی (52/0p=)و افسردگی اثر مستقیم (43/0p=)دارد. دشواری در تنظیم هیجانی نیزبر پرخاشگری (35/0p=)و افسردگی(26/0p=)اثر مستقیم دارد. نتایج تحلیل میانجی نشان داد استرس برافسردگی بواسطه دشواری در تنظیم هیجانی اثر غیر مستقیم دارد. یافته های این مطالعه نقش دشواری در تنظیم هیجانی وفقررا بعنوان عوامل خطردر شیوع وماندگاری افسردگی و پرخاشگری تایید می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تاثیر روان درمانی تحلیل کارکردی و شفقت درمانی بر تحمل پریشانی و دشواری تنظیم هیجان در بیماران قلبی و عروقی
        فاطمه برونسی زهرا باقرزاده گل مکانی احمد منصوری احمد زنده دل
        هدف این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی تحلیل کارکردی و شفقت درمانی بر تحمل پریشانی و دشواری تنظیم هیجان بیماران قلبی- عروقی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی- عروقی شهر مشهد در سال 1399 بودند. نمون أکثر
        هدف این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی تحلیل کارکردی و شفقت درمانی بر تحمل پریشانی و دشواری تنظیم هیجان بیماران قلبی- عروقی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی- عروقی شهر مشهد در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 45 بیمار قلبی- عروقی مراجعه کننده به کلینیک و درمانگاه ولیعصر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس به ‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون، گروه های آزمایش تحت مداخلات روان درمانی تحلیل کارکردی و شفقت درمانی قرار گرفتند و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons و Gaher (2005) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان Gratz و Roemer (2004) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی روان درمانی تحلیل کارکردی و شفقت درمانی بر تحمل پریشانی و دشواری تنظیم هیجان بیماران مبتلا به بیماری قلبی و عروقی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). شفقت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به روان درمانی تحلیل کارکردی بر تحمل پریشانی و دشواری تنظیم هیجان بیماران مبتلا به بیماری قلبی و عروقی دارد. بر اساس یافته ها می‌توان نتیجه گرفت که شفقت درمانی منجر به افزایش تحمل پریشانی و کاهش دشواری در تنظیم هیجان بیماران قلبی- عروقی می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی
        زینب موحدی رضا پاشا سعید بختیارپور پرویز عسکری
        اضطراب اجتماعی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است و عوامل روان‌شناختی بسیاری در بروز و وخامت آن دخیل هستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح أکثر
        اضطراب اجتماعی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است و عوامل روان‌شناختی بسیاری در بروز و وخامت آن دخیل هستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1398 بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه‌های اضطراب اجتماعی (Connor, Davidson, et al, 2000)، دشواری در تنظیم هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و نشخوار فکری (Nolen Hoeksema & Morrow, 1991) استفاده شد. گروه‌ آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش بود(0.001p<). باتوجه به نتایج به دست آمده، می‌توان از این درمان در جهت کاهش دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بهره برد و از این راه به کاهش تنش برای بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - مدل یابی معادلات ساختاری سیستم های مغزی رفتاری بر خود کار آمدی، راهبرد های مقابله ای با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در معتادان ترک اعتیاد با متادون
        آرزو پورابراهیم فرزانه نیک نژادی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه سیستم های مغزی رفتاری با راهبردهای مقابله ای و خودکارامدی در معتادان ترک اعتیاد با متادون انجام شد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود؛ جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه معتادان ترک اعتیاد با متادون مراجعه أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه سیستم های مغزی رفتاری با راهبردهای مقابله ای و خودکارامدی در معتادان ترک اعتیاد با متادون انجام شد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود؛ جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه معتادان ترک اعتیاد با متادون مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی مدرس بودند که از بین آنها 195 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش‌نامه ی شخصیت ویلسون،گـری و بـارت (1989)، سـبک های مقابلـه بـا اسـترس بیلینگز و موس (1981)، خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (1979) و تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. نتایج حاصل از معادلات نشان داد که: سیستم های مغزی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای، تنظیم هیجان و خودکارامدی تاثیرگذار می باشد و تنظیم هیجان بر راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی تاثیر دارد (05/≥P). همچنین نتایج نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است و 62 درصد از اثر کل سیستم های مغزی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای از طریق میانجی تنظیم هیجان و 29 درصد از اثر کل سیستم های مغزی رفتاری بر خودکارآمدی از طریق میانجی تنظیم هیجان تبیین می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت‌های اجتماعی به کودکان بر تنظیم هیجانی و علائم رفتاری اختلال نافرمانی مقابله‌ای در دانش آموزان پسر پایه چهارم دبستان
        سعیده فرید حسن میرزاحسینی نادر منیرپور
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت‌های اجتماعی به کودکان بر تنظیم هیجانی و علائم رفتاری اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از جمله طرح‌های پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گر أکثر
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت‌های اجتماعی به کودکان بر تنظیم هیجانی و علائم رفتاری اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از جمله طرح‌های پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه چهارم دبستان و مادران آنها بود که در بازه زمانی مرداد و شهریور ۱۳۹۹ به کلینیک‌های روان‌شناسی منطقه ۵ تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور، تعداد ۵۰ نفر از کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله‌ای که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و ۴۵ نفر از آنها بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری هدفمند در سه گروه ۱۵ نفره گمارش شدند. جلسات گروه آزمایش ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای بود که در یکی از آنها، مهارت‌های اجتماعی به کودکان آموزش داده شد و در گروه دیگر، مادران کودکان تحت آموزش فرزندپروری رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل تا پایان این تحقیق، مداخله‌ای دریافت نکرد. به منظور سنجش شرکت کنندگان از معیارهای DSM 5 برای تشخیص اختلال نافرمانی مقابله‌ای و پرسشنامه‌های تنظیم هیجان (Shields & Cicchetti, 1997) و سیاهه رفتاری کودک (Achenbach, 1991) استفاده شد. به منظور تحلیل داده‌ها، از تحلیل کوواریانس و آزمون سیداک استفاده گردید. یافته‌ها نشان داد هر دو روش درمان برای تنظیم هیجانی و علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله‌ای اثربخش بوده است (۰۵/۰>P)، اما تفاوت معناداری بین این دو روش برای متغیرهای پژوهش و ابعاد آنها مشاهده نشد (۰۵/۰<P). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
        بهزاد تقی پور رقیه برزگران نعمت زالی کره ناب
        هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اردبیل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در پاییز سال 1398 مراجعه کرده بودند أکثر
        هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اردبیل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در پاییز سال 1398 مراجعه کرده بودند و45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) و آموزش تنظیم هیجان (8 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه) طی 4 هفته تحت مداخله قرار گرفتند. و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه های علائم اضطراب بک (1986) به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات علائم اضطراب گروه های مداخله و کنترل وجود دارد. هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که درمان هیپووینتلاسیون در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان در کاهش علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر موثرتر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - رابطه ی بین شوخ طبعی و دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بیمارستان های شهر اهواز
        فیروزه فرجی امین کرایی
        هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بود. جامعه پژوهش حاضر، کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های دولتی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. طرح أکثر
        هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بود. جامعه پژوهش حاضر، کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های دولتی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زناشویی نورتون (1983)، پرسشنامه شوخ طبعی خشوعی و همکاران (1388) و مقیاس مشکلات در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج ضریب همبستگی ساده نشان داد که بین شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان شامل عدم پذیرش پاسخ‌های هیجانی، مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، مشکلات در کنترل تکانه، نداشتن آگاهی هیجانی، عدم دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان و نداشتن وضوح هیجانی با کیفیت رابطه زناشویی همبستگی معنی داری وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای شوخ طبعی، مؤلفه مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، نداشتن آگاهی هیجانی و مؤلفه مشکلات در کنترل تکانه بهترین پیش بین های کیفیت زناشویی پرستاران زن هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای
        زهره جلالی پرویز عسگری علیرضا حیدرئی بهنام مکوندی
        هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی روش درمانی مبتنی برشفقت و درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. جامعه آماری شامل تمام دختران دبیرستانی شهرستان رامهرمز در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش نمونه گیری بدین صور أکثر
        هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی روش درمانی مبتنی برشفقت و درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. جامعه آماری شامل تمام دختران دبیرستانی شهرستان رامهرمز در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش نمونه گیری بدین صورت بود که از بین کلیه مدارس دخترانه جامعه مذکور، دانش آموزان دختری که طبق نظر متخصصین مراکز مشاوره آموزش و پرورش تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای گرفته بودند، تعداد 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دوگروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. هر گروه شامل 20 نفر بود. طرح پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) بود. روش های مداخله برای گروه اول آزمایشی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2014) و گروه دوم آزمایشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش هیز و همکاران (2012) بود که هر کدام از درمان ها در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای و به صورت هفته‌ای یک بار اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر متغیر دشواری تنظیم هیجان در دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر داشت و نتایج حاکی از برتری روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برکنترل بهتر هیجان بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - رابطه بین سبک های دلبستگی و دشواری درتنظیم هیجانی بارضایت زناشویی در معلمان زن جزیره کیش
        مسعود محمدی رابرت فرنام پریسا محبوبی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی در معلمان جزیره کیش می باشد. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر معلم زن متاهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین تمامی معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک أکثر
        هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی در معلمان جزیره کیش می باشد. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر معلم زن متاهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین تمامی معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. اما بین سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) با رضایت زناشویی و همچنین دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همین طور یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی رابطه ی چندگانه وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا بهترین پیش بینی کننده ی رضایت زناشویی می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران میگرنی
        خاتون باباحسنی ناصر امینی عبد الله شفیع آبادی عزت دیره
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه بیماران میگرنی شهرست أکثر
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه بیماران میگرنی شهرستان گناوه از شهریور سال 1395 تا فروردین سال 1397 تشکیل داد. از این بیماران تعداد 40 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان گروهی وجودی و گروه گواه گمارده شدند. درمان گروهی وجودی در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقه‌ای در هر هفته یک جلسه برگزار گردید و در این مدت گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس تجربه و ادراک رنج اسکالز و همکاران (2010)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و مقیاس شادکامی آکسفورد آرجیل و لو (1990) بودند. برای تجزیه و تحلیل یافته-های پژوهش از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی‌داری 05/0 در نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 25 اجرا شد. نتایج آزمون آنالیز واریانس حاکی از کاهش معنادار ادراک رنج و همچنین افزایش معنادار تنظیم هیجان و شادکامی در نسبت به گروه کنترل بود و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم ادامه داشت (001/0p <). با توجه به نتایج پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که درمان گروهی وجودی در کاهش ادارک رنج، افزایش شادکامی و بهبود تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به میگرن مؤثر است و می‌توان در راستای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان این بیماران از درمان‌ استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - مقایسه رفتار درمانی دیالکتیک با درمان یکپارچه‌نگر در تنظیم هیجان و مکانیسم‌های دفاعی در کاهش استفاده پاتولوژیک از اینترنت
        مایده معین الدینی فرح لطفی کاشانی عبدااله شفیع ابادی
        هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار درمانی دیالکتیک با درمان یکپارچه‌نگر در تنظیم هیجان و مکانیسم‌های دفاعی در کاهش استفاده پاتولوژیک از اینترنت بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانش‌آموزان مقطع دبی أکثر
        هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار درمانی دیالکتیک با درمان یکپارچه‌نگر در تنظیم هیجان و مکانیسم‌های دفاعی در کاهش استفاده پاتولوژیک از اینترنت بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانش‌آموزان مقطع دبیرستان منطقه یک شهر تهران بود که در سال 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها افرادی که در تست اعتیاد به اینترنت نمره بالایی کسب کرده بودند، 60 دانش‌آموز به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1999)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و سبک های دفاعی (اندروز، سینگ و بوند ، 1993) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه به کار گرفته شد. سپس هر دو گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه‌ای (هفته ای یک جلسه) درمان یکپارچه‌نگر و رفتار درمانی دیالکتیک دریافت کردند ولی گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری به روش مانکوا نشان داد که هر دو درمان دیالکتیک و درمان یکپارچه‌نگر در کاهش اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان پژوهش نسبت به گروه گواه اثربخش‌ بوده ولی بین دو درمان تفاوت معناداری وجود ندارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - تدوین مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی ورزشکاران تیم‌های ملی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی‌گری سرسختی روانشناختی
        میترا نقی‌پور قزلجه جواد خلعتبری شهره قربان شیروردی طاهر تیزدست
        هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی در ورزشکاران تیم‌های ملی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران تیم‌های ملی انفرادی و تیمی أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی در ورزشکاران تیم‌های ملی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران تیم‌های ملی انفرادی و تیمی در سال 1398 بودند. تعداد افراد نمونه 300 ورزشکار بود که بر اساس ملاک‌های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرسختی کوباسا (1989)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی (2006) و مقیاس اضطراب رقابتی مارتنز و همکاران(1990) بودند. داده‌های گردآوری شده با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی بر اساس داده‌های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم تنظیم هیجان بر اضطراب رقابتی ورزشکاران مورد تأیید قرار گرفت (p <0.05). هم‌چنین سرسختی به طور مستقیم بر اضطراب رقابتی ورزشکاران اثرمی‌گذارد (p <0.05). نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان به‌طور معناداری، با اضطراب رقابتی رابطه‌ی دارند و راهبرد باز ارزیابی به صورت منفی و راهبرد بازداری به صورت مثبت تغییرات هر یک از ابعاد اضطراب رقابتی را تبیین می‌کنند در مجموع نتایج حاکی از آن بود که راهبردهای تنظیم هیجان نقش مؤثری در ابعاد اضطراب رقابتی ایفاء می‌کنند و سطوح اضطراب تکواندوکاران متناسب با این راهبردها می‌باشد. تبیین چرایی وجود رابطه‌ی معنادار بین تنظیم هیجان و اضطراب رقابتی، منوط به در نظر گرفتن مؤلفه‌های این متغیرهاست. خود مدیریتی، به عنوان یکی از مؤلفه‌های تنظیم هیجان، نشانگر میزان توانایی فرد برای مدیریت رفتارهایش در موقعیت‌های مختلف می‌باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - مقایسه کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم‌های مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان
        لیلا علیزاده
        تنظیم هیجان از مهم‌ترین چالش‌های دوره نوجوانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه‌ی کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم‌های مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه‌ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان أکثر
        تنظیم هیجان از مهم‌ترین چالش‌های دوره نوجوانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه‌ی کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم‌های مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه‌ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه بود که بر اساس نقطه برش مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) و نرم‌افزار G*Power تعداد 176 نفر (هر گروه 88 نفر) به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. از مقیاس انتخاب پولی (کیربی و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری رفتار (سیدرزو همکاران، 2004) ، مقیاس سیستم فعال‌سازی رفتاری/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر،2004) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. داده‌ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-25 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی‌دار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی‌دار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی‌دار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی‌دار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درمان تنظیم هیجان بر اضطراب مرگ و سبک‌های مقابله افراد دارای سابقه خودجرحی
        کیمیا پورشیرازی نازنین ایل غمی اذر ارزو شاه حسینی الهام کشاورزی
        هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درمان تنظیم هیجان بر اضطراب مرگ و سبک‌های مقابله افراد دارای سابقه خودجرحی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل أکثر
        هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درمان تنظیم هیجان بر اضطراب مرگ و سبک‌های مقابله افراد دارای سابقه خودجرحی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد دارای سابقه خودجرحی در شهر قم در سال 1401 بود که به مرکز درمانی اندیشه سبز مراجعه نموده‌اند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 بیمار انتخاب و به شیوه تصادفی سازی (قرعه کشی) به سه گروه مساوی 20 نفری گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها با پرسشنامه اضطراب مرگ کالت لستر ، پرسشنامه سبک‌های مقابله با موقعیت‌های تنیدگی زا بوده است. برای تحلیل داده ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 25 با روش های آمار توصیفی، پیش فرض های آماری و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اضطراب مرگ و ابعاد آن در گروه‌های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته است و این بهبود در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه‌گیری : همچنین، نتایج نشان داد که سبک‌های مقابله در گروه‌های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل دارای تفاوت معنی داری می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی در پسران نوجوان داغدیده
        ملیحه علیجانی ممقانی فائزه صدری خراسان لو
        هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی ا أکثر
        هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری‎های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P). نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی
        فاطمه صغری کربلایی هرفته مهلا بهجتی اردکانی عزت پورامینی یخدانی منصوره پورجانب الهی فیروزآبادی
        مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش‌آموزان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. أکثر
        مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش‌آموزان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش‌آموزان پسر نوجوان در معرض آسیب‌های اجتماعی شهر میبد بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری دردسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه‌های دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خود مهـارگری تانجـی (2004) در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی را در 10 جلسه 5/1 ساعته و هرهفته دو جلسه دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخله‌ای را در طول مدت آزمایش دریافت ننمود. داده‌ها روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره‌گیری از بسته نرم‌افزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری در دانش‌آموزان موثر بوده است (۰۵/۰>P). نتیجه‌گیری: درمان یکپارچه توحیدی با توجه به نزدیکی با فرهنگ ایرانی – اسلامی و تمرکز آن بر ابعاد مختلف زندگی می‌تواند به عنوان یک روش آموزشی درمانی موثر در مراکز مشاوره، مدارس و مراکز درمانی استفاده شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی در پسران نوجوان داغدیده
        ملیحه علیجانی ممقانی فائزه صدری خراسان لو
        هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمای أکثر
        هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری‎های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند.یافته‌ها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P).نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی
        فاطمه صغری کربلایی هرفته مهلا بهجتی اردکانی عزت پورامینی یخدانی منصوره پورجانب الهی فیروزآبادی
        هدف: دشواری تنظیم هیجان و عدم توانایی لازم در خودمهارگری از مشکلات برخی از نوجوانان است که در صورت عدم مداخله می‌تواند به بسیاری از آسیب‌های اجتماعی منجر شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب أکثر
        هدف: دشواری تنظیم هیجان و عدم توانایی لازم در خودمهارگری از مشکلات برخی از نوجوانان است که در صورت عدم مداخله می‌تواند به بسیاری از آسیب‌های اجتماعی منجر شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش دانش‌آموزان نوجوان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی شهر میبد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر به شیوه روش نمونه‌گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی شریفی نیا (۱۳۸۷)، را در 10 جلسه 5/1 ساعته و (هفته‌ای دو جلسه) دریافت کرد، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخله‌ای را در این مدت دریافت ننمود. شرکت‌کنندگان به پرسشنامه‌های دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خودمهارگری تانجی (2004) پاسخ دادند. داده‌ها با آزمون‌های کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره‌گیری از بسته نرم‌افزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ تحلیل شدند.یافته‌ها: نتایج آزمون کای اسکوئر نشان داد که بین شرکت‌کنندکان به لحاظ متغیرهای جمعیت‌شناختی تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنی‌داری وجود نداشت (۰۵/۰<P). نتایج آزمون تحلیل کوورایانس نیز نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی باعث کاهش میانگین نمرات دشواری تنظیم هیجان (۰۰۱/۰>P، ۵۲/۴۲=f) و افزایش خودمهارگری (۰۱۷/۰>P، ۴۴/۶=f) دانش‌آموزان نوجوان پسر در مرحله پس‌آزمون شد (۰۵/۰>P).نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی در بهبود دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش‌آموزان نوجوان پسر در معرض آسیب‌های اجتماعی، این رویکرد می‌تواند به عنوان رویکردی موثر در زمینه کاهش آسیب‌های اجتماعی استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکرد اجرایی، تنظیم هیجانی و نارسایی شناختی بیماران افسرده شهرستان اهواز
        علیرضا بلوطی زهرا بستانگر
        افسردگی یک اختلال شایع و جدی روان‌شناختی است که بر احساس، طرز تفکر و نحوه عمل فرد تأثیر منفی می گذارد.هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکرد اجرایی، تنظیم هیجانی و نارسایی شناختی بیماران افسرده مراکز مشاوره شهر اهواز بود. جامعه آماری أکثر
        افسردگی یک اختلال شایع و جدی روان‌شناختی است که بر احساس، طرز تفکر و نحوه عمل فرد تأثیر منفی می گذارد.هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکرد اجرایی، تنظیم هیجانی و نارسایی شناختی بیماران افسرده مراکز مشاوره شهر اهواز بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از کلیه بیماران افسرده مراکز مشاوره شهر اهواز بود. از بین بیماران افسرده واجد شرایط ورود به پژوهش ابتدا 30 بیمار به‌صورت در دسترس انتخاب و سپس به‌صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه گمارش شد. روش پ‍ژوهش شبه آزمایشی مبتنی بر پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس نارسایی شناختی (برادبنت)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران)، آزمون جور کردن کارت‌های ویسکانسین (گرانت و برگ) استفاده شد. پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی بیماران افسرده در طی ده جلسه اجرا شد. روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها شامل تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری بود. بر طبق نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس یک متغیری (آنکوا) و چند متغیری (مانکوا) شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکرد اجرایی (خطای درجاماندگی) تنظیم هیجانی و نارسایی شناختی بیماران افسرده مؤثر بود. نتایج پژوهش نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود خطای درجاماندگی، تنظیم هیجانی و نارسایی شناختی بیماران افسرده می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان، سلامت روانی جسمانی و تجربه غرقگی در دانشجویان
        سید مجتبی عقیلی سعیده تیغ دست
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان، سلامت روانی_جسمانی و تجربه غرقگی در دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون_ پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه آز أکثر
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان، سلامت روانی_جسمانی و تجربه غرقگی در دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون_ پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها 30 دانشجو به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسشنامه زمینه یابی سلامت ویر و شربورن و پرسشنامه تجربه غرقگی جکسون و مارش در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ‌گونه درمانی دریافت نکرد. داده‌های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک‌متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان، سلامت روانشناختی و تجربه غرقگی در دانشجویان تأثیر دارد (05/0>P). با توجه به نتایج این پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند بر افزایش تنظیم شناختی هیجان، سلامت روانشناختی و تجربه غرقگی در دانشجویان از کارایی لازم برخوردار باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، باور به دنیای عادلانه و سیستم های مغزی_رفتار در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر
        فاطمه رحیمی محمدکاظم فخری
        چکیدهاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، باور بوهدنیای عادلانه و سیستم های مغزی_رفتار در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. پوژوهشحاضر نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعوه آمواری پوژو أکثر
        چکیدهاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، باور بوهدنیای عادلانه و سیستم های مغزی_رفتار در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. پوژوهشحاضر نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعوه آمواری پوژوهش کلیوهنوجوانان پسر مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر ساری در سال 1401 بودند که از میان آنهوا 30 نفوربه روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه )هر گروه 15 نفر(جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش مهارت تنظیم هیجان قرار گرفوت و گوروه گووا ه تواپایان پژوهش، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه های گرایش بوه رفتارهوای پرخطورزاده محمدی و همکاران ) 1390 (، آمادگی برای بی حوصلگی فالمن و همکاران ) 2013 (، باور بوه دنیوایعادلانه ساتون و داگلاس ) 2005 ( و سیستم های مغوزی _رفتوار کوارور و وایوت ) 1994 ( بوود. داده هوایپژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تجزیوه و تحلیولشد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، باور به دنیای عادلانهو سیستم های مغزی_رفتار در نوجوانان با گرایش بوه رفتارهوای پرخطور تواثیر دارد ) 05 / 0 > P(. نتوایجپژوهش حاکی از آن است که مهارت تنظیم هیجان از طریق تکنیک های تغییر ارزیوابی هوای شوناختی،آموزش ابراز و تخلیه هیجان و ارزیابی مجدد منجر به کاهش بی حوصلگی، افزایش باور به دنیای عادلانهو سیستم های بازداری رفتار در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - تنظیم هیجانی، سبکهای دلبستگی و رضامندی زناشویی معلمان
        مرضیه دهقانی یاسمن علیزاده
        پژوهش حاضر با هدف بررسی سبکهای دلبستگی ونقص در تنظیم هیجانی ورابطه آن با رضامندیزناشویی در معلمان دوره دبیرستان شهر تهران انجام شده است.این پژوهش به لحاظ گردآوری دادهها،از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری اینپژوهش شامل کلیه أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی سبکهای دلبستگی ونقص در تنظیم هیجانی ورابطه آن با رضامندیزناشویی در معلمان دوره دبیرستان شهر تهران انجام شده است.این پژوهش به لحاظ گردآوری دادهها،از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری اینپژوهش شامل کلیه معلمان)زن و مرد(مقطع دبیرستان مناطق19گانه آموزش پرورش شهر تهرانمیباشد.با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای از بین کلیه مناطق، پنج منطقه و ازهر منطقه دو دبیرستان و از هر دبیرستان14معلم و در مجموع140معلم به صورت تصادفی انتخابشدند.از پرسشنامه سبکهای دلبستگی سیمپسون)1999(، پرسشنامه نقص در تنظیم هیجانی گراتز ورومر)1992(و پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ)1989(، برای گردآوری دادهها استفاده شد.برایتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.نتایج حاصل از تحلیلدادهها نشان داد که اولا ً بین معلمان از حیث جنسیت در متغیرهای مورد بررسی یعنی؛ سبکهایدلبستگی، ضعف در تنظیم هیجانی و رضامندی زناشویی تفاوت محسوس است اما معنادار نیست.نتایجبعدی به این شکل بود که بین سبکهای دلبستگی و ضعف در تنظیم هیجانی با رضامندی زناشوییرابطه وجود دارد بهاین شکل که بین ضعف در تنظیم هیجانی و رضامندی زناشویی رابطه منفی وجوددارد و همچنین بین سبکهای دلبستگی ایمن و رضامندی زناشویی رابطه مثبت و بین سبکهایناایمن دلبستگی)دوسوگرا/اجتنابی(سطح در معناداری منفی رابطه زناشویی رضامندی با)05/0=(Pوجود دارد.همچنیننتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک دلبستگیدوسوگرا پیش بینی کنندهمنفی و سبک دلبستگی ایمن پیش بینی کننده مثبت برای رضامندیزناشویی است)05/0=(P. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش‌آموزان تیزهوش پایه دهم تا دوازدهم شهرستان بجنورد در سال 1399
        محسن محمدی تینا محمدی سعید رضایی
        پژوهش‌ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش‌آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه‌های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش‌آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع أکثر
        پژوهش‌ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش‌آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه‌های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش‌آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش‌آموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقه‌ای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان بازسازی شناختی قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه‌ مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانش‌آموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها می‌تواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانش‌آموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطه‌های مختلف تحصیلی و زندگی شود.واژه‌های کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانش‌آموزان تیزهوش تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنطیم هیجان در دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد
        وحید عزیزی
        این پژوهش به بررسی نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان در دانش‌آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(8400 نفر) می‌پردازد. پژوهش در دسته تحقیقات بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی قرار می‌گیرد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 أکثر
        این پژوهش به بررسی نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان در دانش‌آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(8400 نفر) می‌پردازد. پژوهش در دسته تحقیقات بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی قرار می‌گیرد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 نفر انتخاب شدند. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای می‌باشد. ابزار گردآوری داده-ها پرسشنامه جو عاطفی خانواده (هیل برن، بی)، ناگویی هیجانی تورنتو و مشکلات تنظیم هیجانی گراتز می‌باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج حاصل از فرضیه‌ها نشان داد ضریب مسیر میان متغیر ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان(0.778) بیانگر این است که ناگویی هیجانی به میزان 77.8 درصد از تغییرات متغیر مشکلات تنظیم هیجان را به طور مستقیم تبیین می کند و به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر واسطه‌ای جو عاطفی خانواده به میزان 80.4 درصد بر متغیر مشکلات تنظیم هیجان تاثیر دارد. بنابراین با بالا رفتن ناگویی هیجانی در دانش‌آموزان، مشکلات تنظیم هیجان نیز در آن‌ها بیشتر می‌شود و نتایج نشان داد جو عاطفی خانواده می‌تواند نقش موثری در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان ایفا کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم
        لاله نادری اصل مریم کدخدایی
        هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون -پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه ک أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون -پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به یک مرکز توانبخشی کودکان اتیسم در اصفهان به تعداد 80 نفر بود. 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به‌ صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. مادران گروه آزمایش طی 8 جلسه‌ی 2 ساعتی تحت آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2002) قرار گرفته‌اند، افراد گروه کنترل طی این مدت هیچ‌گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. همه‌ی آزمودنی‌ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه‌ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) ، پرسشنامه‌ی راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و فولکمن (1984) و پرسشنامه‌ی ناگویی هیجانی تورنتو(1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نسخه‌ی 24 نرم‌افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله‌ای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله‌ی پس‌آزمون به‌طور معناداری بالاتر و نمرات ناگویی هیجانی به‌طور معناداری پایین‌تر بود(05/0P< ). از این یافته‌ها استنباط می‌شود که آموزش تنظیم هیجان شیوه‌ی مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می‌باشد و این آموزش‌ها می‌تواند به‌عنوان مداخله‌ای مبتنی بر شواهد تجربی در کلینیک‌های روان‌شناختی مورداستفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجانی با شادکامی در دانش آموزان پسر
        عبدالله قاسم پور حیدر جودت ابوذر ناصری
        هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین راهبردهای تنظیم هیجانی با شادکامی در دانش آموزان پسر بود. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر میاندوآب در سال تحصیلی 92-1391 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 2 أکثر
        هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین راهبردهای تنظیم هیجانی با شادکامی در دانش آموزان پسر بود. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر میاندوآب در سال تحصیلی 92-1391 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 200 دانش آموز پسر بود؛ که بصورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، و به مقیاس تنظیم هیجانی گراس و جان (با پایایی 57/0) و مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی جوزف و همکاران (با پایایی 69/0) پاسخ دادند. داده های پژوهش توسط روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین راهبرد فرونشانی با شادکامی ( ) همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، فرونشانی می تواند تغییرات مربوط به شادکامی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی کند ( ). نتایج این بررسی نشان داد که از بین دو راهبرد ارزیابی مجدد و فرونشانی، راهبرد فرونشانی می تواند تغییرات مربوط به شادکامی را در دانش آموزان پیش بینی کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - پیش‌بینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار اولیه، دشواری در تنظیم هیجانی و تمایز یافتگی خود در زوجین
        نیوشا وزیری عاطفه نژاد محمد نامقی
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی و تمایز یافتگی خود در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعۀ آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود ک أکثر
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی و تمایز یافتگی خود در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعۀ آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که تعداد 120 زوج با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه‌های تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده MCQ-R، (1386)، طرحوارۀ یانگ (نسخه سوّم فرم کوتاه ،2005)، دشواری در تنظیم هیجانی DERS، (2004) و تمایزیافتگی خود DSI، (1998)، گردآوری شد. اطّلاعات گردآوری شده با روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها نشان دادند مؤلفّه‌های طرحواره‌های ناسازگار اوّلیه تأثیرات معناداری بر تعارضات زناشویی نداشتند. همچنین از بین مؤلفّه‌های دشواری در تنظیم هیجانی، دشواری کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و از بین مؤلفّه‌های تمایزیافتگی خود، مؤلفّه‌های جایگاه من و هم آمیختگی با دیگران، پیش‌بینی کننده‌های تعارضات زناشویی بودند. براساس نتایج این پژوهش زوجینی که تمایزیافتگی کمتری دارند، انعطاف‌پذیری کمتری دارند، احتمالاً در برابر اضطراب مزمن زناشویی آسیب پذیرترند و توانایی استفاده از راه حلّ منطقی در رفع مشکلات زندگی را ندارند. هر چه زوجین از میزان دشواری در تنظیم هیجانی بیشتر و تمایز یافتگی خود کمتری برخوردار باشند بیشتر مستعد نارضایتی زناشویی و تعارضات زناشویی هستند.کلید واژگان: تعارضات زناشویی، طرحواره‌های ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی، تمایز یافتگی خود تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - اثربخشی آموزش مبتنی بر تنظیم هیجان و ذهن‌آگاهی بر نشخوار ذهنی در دانش‌آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین
        رقیه مهربان سیدداوود حسینی نسب مرضیه علیوندی وفا
        هدف از این تحقیق، بررسی مقایسه‌ای اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجان بر نشخوار ذهنی دانش‌آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه أکثر
        هدف از این تحقیق، بررسی مقایسه‌ای اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجان بر نشخوار ذهنی دانش‌آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش‌آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می‌داد و از میان آن‌ها 75 نفر به عنوان نمونة پژوهشی به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها عبارت بودند از: مقیاس نشخوار ذهنی نولن هوکسما و مارو (1990). بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. فرضیه‌های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها حاکی از آن بود که اثربخشی هر دو روش آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی تایید شد، ولی بین اثربخشی این دو روش تفاوت معناداری در دو گروه مشاهده نشد. با توجه به نتایج این پژوهش استفاده از روشهای آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی می‌تواند در کاهش نشخوار ذهنی و دانش‌آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین موثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - پیش بینی گرایش به بزهکاری با توجه به نقش دشواری تنظیم هیجان و ابعاد خشم در دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه دوم
        پریسا مرادی کلارده اکبر عطادخت
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی گرایش به بزهکاری با توجه به نقش دشواری تنظیم هیجان و ابعاد خشم در دانش‌آموزان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه مقطعی-توصیفی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی ناحیه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنان تعداد 279 دانش‌آموز از چه أکثر
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی گرایش به بزهکاری با توجه به نقش دشواری تنظیم هیجان و ابعاد خشم در دانش‌آموزان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه مقطعی-توصیفی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی ناحیه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنان تعداد 279 دانش‌آموز از چهار دبیرستان با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌ ابعاد خشم (سیگل، 1986)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004) و پرسشنامه گرایش به بزهکاری (فضلی، 1389) استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گرایش به بزهکاری با مولفه‌های خشم انگیختگی، نگرش خصمانه، خشم بیرونی و خشم درونی از ابعاد خشم رابطه مثبت معنادار و با مولفه‌های دشواری در انجام، دشواری در کنترل تکانه و فقدان شفافیت از دشواری تنظیم هیجان رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0 >P). همچنین مولفه‌های نگرش خصمانه و خشم بیرونی از ابعاد خشم و مولفه دشواری در کنترل تکانه و فقدان شفافیت از دشواری تنظیم هیجان توانستند گرایش به بزهکاری را به صورت معنادار پیش‌بینی نمایند. نتایج بدست آمده تلویحات مهمی در زمینه شناسایی افراد در معرض خطر بزهکاری داشته و لازم است در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای اضطراب فراگیر
        افسانه امیری ایلناز سجادیان
        اضطراب فراگیر از شایع‌ترین اختلالات روانی است که مشخصه اصلی آن اضطراب و نگرانی مفرط می باشد که با واقعه یا شرایطی که کانون نگرانی است تناسبی ندارد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای أکثر
        اضطراب فراگیر از شایع‌ترین اختلالات روانی است که مشخصه اصلی آن اضطراب و نگرانی مفرط می باشد که با واقعه یا شرایطی که کانون نگرانی است تناسبی ندارد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود . بدین منظور از بین زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1399به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از افرادی که دارای نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) و دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار‌های پژوهش شامل پرسشنامه‌های اضطراب و افسردگی ( زیگموند و اسنیث،1983)، اخـتلال اضـطراب فراگیـر (اسپیتزر و همکاران،2006)، تحمل پریشانی(سیمونز و گاهر، 2005) و دشواری در تنظیم هیجان(گرتز و رومر،2004) بود. برای آزمودنی‌های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر اساس بسته مک کی و وست (2016) اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکراری حاکی از کاهش معنادار علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(05/0>p). باتوجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان از درمان کارآمدی هیجانی به عنوان یک روش مداخله‌ای سودمند برای کاهش علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای اضطراب فراگیر بهره برد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نقش واسطه‌ای اضطراب کرونا
        حسن شفیعی زینب روحی حدید
        این پژوهش باهدف بررسی مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نقش واسطه‌ای اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به‌طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دوره متوسطه أکثر
        این پژوهش باهدف بررسی مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نقش واسطه‌ای اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به‌طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دوره متوسطه اول شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که تعداد 350 دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند و با پرسشنامه‌های راهبردهای تنظیم هیجان (CERQ)، پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (CDAS2) ارزیابی شدند. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزارهای spss24 و Amos.24 تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل پژوهش دارای برازش بوده و تائید شد. راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و اضطراب کرونا به‌صورت مستقیم سرزندگی تحصیلی را پیش‌بینی نمودند و نتایج از نقش میانجی‌گری اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی حمایت کرد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای سازش یافته شناختی تنظیم هیجان می‌توانند سبب کاهش اضطراب کرونا و درنتیجه افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش‌آموزان شوند. درحالی‌که راهبردهای سازش نیافته شناختی تنظیم هیجان می‌تواند اضطراب ناشی از کرونا را افزایش و سرزندگی تحصیلی را بدین سبب کاهش دهد. بر اساس نتایج این تحقیق پیشنهاد می‌شود معلمان و مسئولان آموزش‌وپرورش با اجرای کارگاه‌های آموزشی و مداخلات روان‌شناختی و آموزش و ارتقاء راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجانات با کاهش اضطراب کرونا در دانش‌آموزان سرزندگی و نشاط تحصیلی آنها را افزایش دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - اثربخشی آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی بر کارکردهای اجرایی در دانش‌آموزان با علایم اهمال کاری
        نسا محرمی باقر سرداری
        هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی بر کارکردهای اجرایی در دانش‌آموزان با علایم اهمال کاری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی (نیمه تجربی) و با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با یک گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش‌آموزان دختر مشغول ت أکثر
        هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی بر کارکردهای اجرایی در دانش‌آموزان با علایم اهمال کاری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی (نیمه تجربی) و با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با یک گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش‌آموزان دختر مشغول تحصیل در پایه یازدهم مدارس دوره دوم متوسطه شهر ماکو به تعداد 480 نفر در سال تحصیلی 98-97 بودند که از بین آنها 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر هم برای گروه کنترل به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. از پرسشنامه‌های اهمال کاری تحصیلی (PAS) و آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین (WCST) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده‌ها از طریق آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرم‌افزار spss تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی منجر به کاهش میانگین نمرات گروه آزمایش در کارکردهای اجرایی و ابعاد آن شامل خطای در جاماندگی و خطای کل نسبت به گروه کنترل شده است (01/0>P). با توجه به نتایج می‌توان مطرح کرد که آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی بر بهبود کارکردهای اجرایی و ابعاد آن در بین دانش‌آموزان اثر مثبت دارد. در مجموع نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از اهمیت بالای آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی دانش‌آموزان دارای علائم اهمال کاری تحصیلی می‌باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه‌های مشکل در تنظیم هیجانی دانش‌آموزان پسر دارای اختلال سلوک
        نسرین محدث زینب خانجانی علی‌نقی اقدسی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه‌های مشکل در تنظیم هیجانی دانش‌آموزان پسر دارای اختلال سلوک دوره متوسطه اول انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌ أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه‌های مشکل در تنظیم هیجانی دانش‌آموزان پسر دارای اختلال سلوک دوره متوسطه اول انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان پسر مقاطع اول تا سوم دوره متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، نمونه‌ای به حجم 40 نفر با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودک (CSI-4) و مصاحبه تشخیصی و بالینی ساختار یافته از طریق روش‌های نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای و مبتنی بر هدف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون پرسشنامه مشکل در نظم بخشی هیجانی (DERS) بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS نسخه 25 انجام شد. تحلیل داده‌ها نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به تفاوت معنی‌دار بین گروه‌ها در مشکل در تنظیم هیجانی به میزان %76 و مؤلفه‌های آن شامل عدم پذیرش پاسخ های هیجانی 16%، مشکل در کنترل تکانه 38%، فقدان آگاهی هیجانی 44%، و دسترسی محدود به راهبردها 62% شده است (05/0p<). با توجه به یافته‌ها، می‌توان مطرح کرد مداخله مبتنی بر ذهن اگاهی موجب کاهش مشکل در تنظیم هیجانی و مؤلفه‌های آن در دانش‌آموزان دارای اختلال سلوک می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - ویژگی‌های روانسنجی مقیاس دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه سمنان
        زهرا کرمانی مامازندی سیاوش طالع پسند
        هدف از پژوهش حاضر رواسازی مقیاس دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگیاست. شرکت کنندگان 439 نفر از دانشجویان دانشگاه سمنان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. همه آنها مقیاس دشواری تنظیم هیجان، مقیاس أکثر
        هدف از پژوهش حاضر رواسازی مقیاس دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگیاست. شرکت کنندگان 439 نفر از دانشجویان دانشگاه سمنان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. همه آنها مقیاس دشواری تنظیم هیجان، مقیاس خشم چند بعدی و مقیاس هوش معنوی را تکمیل کردند. تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از شش عامل آگاهی، دشواری کنترل تکانه، شفافیت، عدم پذیرش، رفتارهای هدفمند و دستیابی محدود به راهبردها اشباع شد. اعتبار مقیاس‌ها قابل پذیرش بود. همچنین شواهد روایی نشان داد که عامل های آگاهی، دشواری کنترل تکانه، عدم پذیرش، شفافیت، دستیابی محدود به راهبردها و رفتارهای هدفمند با خشم انگیختگی رابطه معنی دار دارد. دشواری کنترل تکانه، دستیابی محدود به راهبردها و رفتارهای هدفمند با دامنه موقعیت خشم‌انگیز رابطه دارد. دستیابی محدود به راهبردها بیشترین همبستگی را با نگرش خصمانه؛ رفتارهای هدفمند بیشترین همبستگی را با خشم درونی؛ آگاهی بیشترین همبستگی منفی را با خشم بیرونی؛ دشواری کنترل تکانه بیشترین همبستگی منفی را با درک هستی؛ و رفتارهای هدفمند بیشترین همبستگی منفی را با زندگی معنوی داشت. در نهایت با توجه به اعتبار، روایی، سهولت اجرا، نمره گذاری، و عملی بودن این مقیاس ابزار مناسبی برای اندازه گیری دشواری تنظیم هیجان در میان دانشجویان دانشگاه است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - The Relationship between Teachers’ Emotion Regulation and Psychological Well-Being in English Language Classrooms: Emotion Regulation Strategies in Focus
        لعیا تهامی زرندی مهری حداد نرفشان پیمان صیف الدین
        The present study investigated the relationship between teachers’ emotional regulation and psychological well-being. It also explored the emotion-regulation strategies used by349English language teachers.The research, a cross-sectional mixed-method survey, studied أکثر
        The present study investigated the relationship between teachers’ emotional regulation and psychological well-being. It also explored the emotion-regulation strategies used by349English language teachers.The research, a cross-sectional mixed-method survey, studied Iranian high school teachers from Kerman Province and four of its. Tocollect the data, teachers’ emotion regulation strategies questionnaire and psychological well-being questionnaire were submitted to English language teachers either in person or via email. In addition, a semi-structured interview was used to explore the teachers’ reflections concerning the strategies that they use in regulating their emotions. Correlations showed that emotion regulation and its sub-scale (cognitive reappraisal) correlated positively with teachers’ psychological well-being among English language teachers.The preferred strategy of emotion regulation was cognitive reappraisal. Moreover, the findings showed a medium level of emotion regulation and psychological well-being among English language teachers.Besides, the qualitative findings revealed that teachers used situation selection, situation modification, attention deployment, and cognitive change to regulate their emotions. In brief, curriculum and educational planners should take steps to support teachers in regulating their emotions, which contributes to their psychological well-being. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - اثربخشی مهارت‌آموزی مبتنی بر امید درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود در زنان میانسال متأهل افسرده
        لیدا لیل آبادی سید محمد طباطبایی توران نورانی قره تپه
        هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر امید درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود در زنان میانسال متأهل 35 تا 50 سال افسرده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل طی یک دوره دو ماهه در سال 1399 در بین زنان أکثر
        هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر امید درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود در زنان میانسال متأهل 35 تا 50 سال افسرده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل طی یک دوره دو ماهه در سال 1399 در بین زنان افسرده مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه ۱ تهران بودند که ۳۰ نفر به روش در دسترس به دو گروه آموزش و کنترل به صورت تصادفی انتخاب شدند. آموزش امید درمانی با اقتباس از کتاب اسنایدر (2002) طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای به صورت گروهی به گروه آزمایش، آموزش داده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر امید درمانی باعث افزایش شفقت به خود و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد گروه نمونه شود. نتایج پژوهش حاکی از این است.زنانی که از شفقت به خود و مهارت دشواری در تنظیم هیجان برخوردارند بر روی امور کنترل بیشتری دارند و هر چه مشکلات روان شناختی و هیجانی زنان کمتر باشد احساس رضایت بیشتری از خود می کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - مقایسه ی تاب آوری و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در خلبانان با سابقه کار زیر پنج سال و بالاتر از ده سال
        مریم سیف فرناز کشاورزی ارشدی
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در خلبانان با سابقه کاری زیر پنج سال و خلبانان با سابقه کار بالای ده سال بود. روش پژوهش علی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل خلبانان شرکت های معراج و ماهان در سال 1397 بود که بصورت گروه نمونه بصورت در دسترس انتخ أکثر
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در خلبانان با سابقه کاری زیر پنج سال و خلبانان با سابقه کار بالای ده سال بود. روش پژوهش علی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل خلبانان شرکت های معراج و ماهان در سال 1397 بود که بصورت گروه نمونه بصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و نیز پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که میزان تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در گروه خلبانان با سابقه کار کمتر از پنج سال و بالاتر از ده سال، تفاوت معنادار داشته و میزان هر دو متغیر در گروه خلبانان با سابقه بیش از ده سال، بیشتر است. در خلبانان با سابقه بالاتر با توجه به اینکه میزان تاب آوری بالاتر است، مدیریت کردن شرایط بحرانی، بازگشت به شرایط متعادل تر اولیه و حفظ سلامت روان در خلال این چرخه به شکل قابل توجهی بیشتر از خلبانان تازه کار است. همچنین این گروه مسئولیت پذیری، استقلال و مهارت های اجتماعی بالاتری از خود نشان می دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - مدل ساختاری پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس سبک های شناختی تنظیم هیجان و خطاها ی شناختی با نقش میانجی خودناتوان سازی در دانش آموزان
        مریم صادقی ملکی علیرضا ملازااده
        پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری پیش‌بینی اهمال‌کاری تحصیلی بر اساس سبک‌های شناختی تنظیم هیجان و خطاهای شناختی با نقش میانجی خودناتوان‌سازی در دانش‌آموزان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی و همبستگی (تحلیل مدل‌یابی معادلات ساختاری أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری پیش‌بینی اهمال‌کاری تحصیلی بر اساس سبک‌های شناختی تنظیم هیجان و خطاهای شناختی با نقش میانجی خودناتوان‌سازی در دانش‌آموزان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی و همبستگی (تحلیل مدل‌یابی معادلات ساختاری) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستان (متوسطه دوم) منطقه 7 و 8 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 8522 نفر بود. حجم نمونه به تعداد 250 دانش‌آموز بود که با روش نمونه‌گیری غیرتصادفی و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های خودناتوان‌سازی جونز و رودوالت (1982)، سبک‌های تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003)، تحریف شناختی عبداله زاده و سالار (1389) و اهمال‌کاری تحصیلی تاکمن (1991) استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد سبک‌های شناختی تنظیم هیجان بر اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان اثر مستقیم دارد. خطاهای شناختی بر اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان اثر مستقیم دارد. خودناتوان‌سازی بر اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان اثر مستقیم دارد. خطاهای شناختی بر اهمال‌کاری با نقش میانجی خودناتوان‌سازی در دانش‌آموزان اثر غیرمستقیم دارد. سبک‌های شناختی تنظیم هیجان بر اهمال‌کاری با نقش میانجی خودناتوان‌سازی در دانش‌آموزان اثر غیرمستقیم دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - تدوین مدل رفتارهای آسیب به خود براساس راهبردهای شناختی تنظیم ‌هیجانی در نوجوانان مراجعه-کننده به مراکزDICشهرتهران : نقش واسطه‌ای کنترل تکانه
        مژگان عباسی آبرزگه مجید ضرغام حاجبی علیرضا آقایوسفی
        هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای آسیب به خود براساس راهبردهای شناختی تنظیم ‌هیجانی با نقش واسطه‌ای کنترل تکانه در نوجوانان مراجعه‌کننده به مراکز کاهش آسیب شهر تهران بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان 14 تا 18 سال أکثر
        هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای آسیب به خود براساس راهبردهای شناختی تنظیم ‌هیجانی با نقش واسطه‌ای کنترل تکانه در نوجوانان مراجعه‌کننده به مراکز کاهش آسیب شهر تهران بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مراجعه‌کننده به مراکز گذری کاهش آسیب شهر تهران منطقه 12 (محله شوش-هرندی) در چهار ماهه اول سال 1401 بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان نوجوانان مراجعه‌کننده به این مراکز تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (SHI) (سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس تکانشگری (BIS-11) (بارت و همکاران، 2004) بود. داده‌ها با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد کنترل تکانه رابطه بین تنظیم شناختی هیجانی (39/0= B) با رفتارهای آسیب به خود را در نوجوانان واسطه‌گری می‌کند. همچنین با توجه به مقادیر کسب شده048/0= RMSEA ، 99/0= CFI ،99/0= GFI ،81/1= cmin/df و 055/0= p-value مدل از برازش خوبی برخوردار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی برتنظیم هیجانی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه‌های سلامت شرق تهران
        حسنیه السادات حسینی اعظم فتاحی اندبیل معصومه بهبودی
        پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر تنظیم هیجانی زنان متأهل در زمستان 1400 انجام پذیرفت. این پژوهش جزء طرح‌های نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل: کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به خانه‌ س أکثر
        پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر تنظیم هیجانی زنان متأهل در زمستان 1400 انجام پذیرفت. این پژوهش جزء طرح‌های نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل: کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به خانه‌ سلامت ابوذر تهران بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند داوطلبانه، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه صلح درون، 15 نفر در گروه واقعیت درمانی و 15 نفر در گروه کنترل کاربندی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان میان فردی هافمن و همکاران (2016) بود. هر دو گروه آزمایش مداخلات آموزشی صلح درون و واقعیت درمانی گلاسر را به مدت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای دریافت کردند برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نخست با استفاده از شاخص‌های مرکزی و پراکندگی، ویژگی‌های توصیفی متغیرهای پژوهش، به تفکیک هر فرضیه مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت مقایسه زوجی از طریق نرم افزار(spss-24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، هر دو روش آموزشی تأثیر معناداری بر سرمایه روانشناختی زنان متأهل داشته است (05/0p>). همچنین یافته‌ها حاکی از آن بود که: آموزش صلح درون نسبت به رویکرد واقعیت درمانى تأثیر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است (05/0p>). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می‌کند که آموزش صلح درون و واقعیت درمانی برای بهبود و تقویت تنظیم هیجانی زنان متأهل روش مناسبی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های افسردگی و اضطراب
        محمدعلی بشارت هادی فرهمند
        تفاوت در سبک های دلبستگی با تنظیم هیجان و عملکرد روان شناختی مرتبط دانسته شده است، اما مکانیسم های تنظیم هیجانی که از طریق آن سبک های دلبستگی بر افسردگی و اضطراب تاثیر می گذارند هنوز ناشناخته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه ی بین آسیب أکثر
        تفاوت در سبک های دلبستگی با تنظیم هیجان و عملکرد روان شناختی مرتبط دانسته شده است، اما مکانیسم های تنظیم هیجانی که از طریق آن سبک های دلبستگی بر افسردگی و اضطراب تاثیر می گذارند هنوز ناشناخته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه ی بین آسیب های دلبستگی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی، ۵۲۸ دانشجو (۲۷۴ زن، ۲۵۴ مرد) به صورت نمونه ی در دسترس از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه تهران انتخاب و از نظر دلبستگی، افسردگی، اضطراب، و دشواری تنظیم هیجان، ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. بین آسیب های دلبستگی، دشواری تنظیم هیجان و نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دهنده ی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آسیب های دلبستگی و دشواری تنظیم هیجان می توانند شدت نشانه های افسردگی و اضطراب را پیش بینی کنند. در نظر گرفتن این متغیرها می توانند در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب موثر باشند و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا بخشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاهش پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه
        حانیه محمدی زهره سپهری شاملو محمد جواد اصغری ابراهیم آباد
        مدل طرحواره ای هیجان بیانگر این است که همزمان با فعال شدن هیجان ها، ما نیز تفاسیر خاصی از آنها داریم، و این تفاسیر با راهبردهایی که برای کنارآمدن با هیجان ها (سبک های مقابله ای) استفاده می‌کنیم مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاه أکثر
        مدل طرحواره ای هیجان بیانگر این است که همزمان با فعال شدن هیجان ها، ما نیز تفاسیر خاصی از آنها داریم، و این تفاسیر با راهبردهایی که برای کنارآمدن با هیجان ها (سبک های مقابله ای) استفاده می‌کنیم مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاهش پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. برای این منظور، طی یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 24 نفر از زنان مطلقه شهر مشهد به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها قبل و بعد از مداخله، از نظر میزان پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان مورد سنجش واقع شدند. اعضای گروه آزمایش طی 8 جلسه در معرض طرحواره درمانی هیجانی گروهی قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل کوواریانس داده ها نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی گروهی باعث کاهش معنادار پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که طرحواره درمانی هیجانی می تواند روش مناسب و موثری در بهبود پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در تبیین همبستگی بین سیستم فعال‌سازی رفتاری و سیستم بازداری رفتاری با افسردگی
        افسانه فراشبندی فریبا حافظی زهرا افتخار علیرضا حیدریی
        افسردگی از شایع‌ترین اختلالات روانی است. کاوش عوامل آسیب پذیری این اختلال و نحوه رابطه این عوامل با یکدیگر همچنان به عنوان مساله‌ا‌ی اساسی در سلامت روانی مطرح است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در تبیین همبستگی بین سیستم فعال‌سازی رفتاری و باز أکثر
        افسردگی از شایع‌ترین اختلالات روانی است. کاوش عوامل آسیب پذیری این اختلال و نحوه رابطه این عوامل با یکدیگر همچنان به عنوان مساله‌ا‌ی اساسی در سلامت روانی مطرح است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در تبیین همبستگی بین سیستم فعال‌سازی رفتاری و بازداری رفتاری با افسردگی بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و از نظر دشواری در تنظیم هیجان، سیستم فعال‌سازی و بازداری رفتاری، و افسردگی مورد آزمون قرار گرفتند. ارزیابی الگو ساختاری با استفاده از شاخص‌های آماری نشان داد بازداری رفتاری همبستگی معنا‌داری با افسردگی دارد. یافته ها نشان داد همبستگی مستقیم فعال‌سازی رفتاری با افسردگی و همبستگی دشواری در تنظیم هیجان با افسردگی معنا‌دار نیستند. بنابراین، می‌توان مدعی شد که الگوی فرضی نسبت به الگوی رقیب، بهتر می‌تواند روابط بین متغیرهای پژوهش را تبیین کند. دشواری در تنظیم هیجان یک متغیر واسطه‌ای در رابطه فعال‌سازی رفتاری و بازداری رفتاری با افسردگی محسوب می‌شود و با کنترل این متغیر می‌توان نقش فعال‌سازی رفتاری و بازداری رفتاری را بر علایم افسردگی کنترل نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - دوین و طراحی مدل رفتارهای ذخیره‌سازی (احتکاری) در ارتباط با اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی با نقش میانجی شناختارهای احتکاری
        قاسم آهی محمد یوسف جلالی بجد
        اگرچه پژوهش‌ها درباره ی اختلال احتکار در سال‌های اخیر افزایش‌یافته است، بااین‌حال فرایندهای روان‌شناختی درگیر در ایجاد مشکلات ناتوان‌کننده مرتبط با این اختلال هنوز به‌طور کامل روشن نشده‌اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی در پیش أکثر
        اگرچه پژوهش‌ها درباره ی اختلال احتکار در سال‌های اخیر افزایش‌یافته است، بااین‌حال فرایندهای روان‌شناختی درگیر در ایجاد مشکلات ناتوان‌کننده مرتبط با این اختلال هنوز به‌طور کامل روشن نشده‌اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی در پیش‌بینی رفتارهای احتکاری بود. برای این هدف طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 345 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد شهر بیرجند به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و ازنظر رفتارهای احتکاری، شناختارهای احتکاری، اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی ارزیابی شدند. تحلیل داده‌ها و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی با جنبه‌های رفتاری و شناختی احتکار رابطه دارند. یافته‌های مربوط به نقش میانجی جنبه‌های شناختی احتکار در ارتباط بین اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی با رفتارهای احتکاری نشان داد که پس از اعمال شاخص‌های ویرایش، مدل با داده‌ها برازش دارد. یافته‌های این پژوهش از مدل‌های شناختی-رفتاری حمایت می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که ساختارهای مربوط به متعلقات نقش مهمی را در رشد و حفظ مشکلات مربوط به احتکار اقلام غیر لازم بازی می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - روابط ساختاری حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال پانیک
        حامد فرداینی سفلی حسین کارسازی آمنه امامی عزت عباس بخشی پور رودسری
        اختلالات اضطرابی، از شایع ترین اختلالات روانپژشکی در جمعیت عمومی است که به طور مشخص عملکرد روانی، اجتماعی و کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطر أکثر
        اختلالات اضطرابی، از شایع ترین اختلالات روانپژشکی در جمعیت عمومی است که به طور مشخص عملکرد روانی، اجتماعی و کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال پانیک است. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال پانیک بود، 250 نفر (125 نفر پسر و 125 نفر دختر) دانشجوی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از نظر حساسیت اضطرابی، نگرانی، دشواری در تنظیم هیجان، هراس اجتماعی، اضطراب فراگیر و اختلال پانیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان تاثیرات قابل توجهی روی اختلالات اضطرابی دارد. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. پژوهش حاضر علاوه بر تایید یافته های پیشین، چارچوبی مفید برای شکل گیری و رشد اختلالات اضطرابی ارایه داده و دانش ما را در سبب شناسی این اختلالات افزایش می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی
        حسین کارسازی تورج هاشمی نصرت آباد
        اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلال هاست که ویژگی مشترک آنها ترس و اضطراب مفرط و آشفتگی های رفتاری متعاقب آن است. اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی، همایندی بالایی با هم دارند. فهم ساز و کار زیربنایی شکل گیری و ماندگاری این دو اختلال از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف پژ أکثر
        اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلال هاست که ویژگی مشترک آنها ترس و اضطراب مفرط و آشفتگی های رفتاری متعاقب آن است. اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی، همایندی بالایی با هم دارند. فهم ساز و کار زیربنایی شکل گیری و ماندگاری این دو اختلال از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی بر رگرسیون، 240 نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از نظر سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری، دشواری در تنظیم هیجان، افسردگی، وحشت زدگی و هراس مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. ارزیابی مدل، نشان از برازندگی متوسط مدل فرضی داشت، در مقابل مدل اصلاح شده که در آن علاوه بر روابط مستقیم، روابط غیرمستقیم نیز بین متغیرهای پژوهش برقرار شده بود، برازش بهتری را نشان داد. با تکیه بر یافته های این پژوهش و با تاکید بر نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان می توان چارچوبی نظری برای تبیین پیچیدگی همایندی و تمایز بین افسردگی و اختلال اضطراب اجتماعی ارایه داد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - اثربخشی فعال‌سازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علایم روان-تنی بیماران زن با تشخیص فشار¬خون بالا
        علیرضا اقدمی باهر علی خادمی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعال‌سازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی¬های روانی بر فشار¬خون بالا تأثیر منفی می¬گذارد و نیز فعال‌سازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعال‌سازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی¬های روانی بر فشار¬خون بالا تأثیر منفی می¬گذارد و نیز فعال‌سازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی دارد. با وجود این، تحقیقات کافی در مورد تأثیر این رویکرد بر ویژگی‌های روان‌شناختی بیماران مبتلا به فشار¬خون بالا وجود ندارد. روش پژوهش نیمه¬آزمایشی طرح پیش¬آزمون-پس¬آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا، پژوهشگران نمونه ای متشکل از 30 بیمار زن مبتلا به فشار¬خون را از بین بیماران زن مراجعه کننده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تبریز به روش هدفمند انتخاب و آنها را به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کردند. سپس، شرکت کنندگان به پرسشنامه¬های پاسخ نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، شکایات روان-تنی (تاناکا و ساکاتا، 2004) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در پیش¬آزمون پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، درمان فعال¬سازی رفتاری طی 10 جلسه انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله¬ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره گروه آزمایش پرسشنامه های مربوط مجدداً به عنوان پس¬آزمون در اختیار گروه¬ها قرار داده شد. داده¬های بدست آمده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل گردید. بر اساس نتایج، فعال‌سازی رفتاری به‌طور معنی‌داری نشخوار ذهنی و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشار¬خون بالا را کاهش داد و تنظیم هیجان آن¬ها را بهبود بخشید (05/0>p). بنا¬بر¬این، از فعال¬سازی رفتاری برای کاهش نشخوار ذهنی، دشواری در تنظیم هیجان و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشار¬خون بالا استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - اثربخشی روانپویشی کوتاه مدت و فشرده بر دشواری در تنظیم هیجان و سبک¬های دلبستگی در بیماران روان تنی
        عرفان  عبدالهی چیرانی فرناز کلیدری سیدمعصومه موسوی غزال کیان فرد فاطمه امامی
        چکیده مقدمه: بیماری‌های روان‌تنی به بیماری‌های جسمی گفته می‌شود که عوامل روانی در شروع یا تشدید آنها مؤثر باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پویشی فشرده و کوتاه‌مدت بر دشواری در تنظیم هیجان و سبک¬های دلبستگی در بیماران روانی-تنی انجام شد. روش پژوهش: روش أکثر
        چکیده مقدمه: بیماری‌های روان‌تنی به بیماری‌های جسمی گفته می‌شود که عوامل روانی در شروع یا تشدید آنها مؤثر باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پویشی فشرده و کوتاه‌مدت بر دشواری در تنظیم هیجان و سبک¬های دلبستگی در بیماران روانی-تنی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمامی بیماران روانی-تنی مراجعه کننده به کلینیک¬های سایکوسوماتیک شهر تهران در سال 1402 بود. از میان آن‌ها، 30 نفر به روش نمونه¬گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پویشی 15 جلسه 90 دقیقه¬ای دریافت کرد، درحالی‌که گروه کنترل مداخله¬ای دریافت نکرد. دو گروه با دشواری در تنظیم هیجان و سبک¬های دلبستگی در سه مرحله مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه¬وتحلیل داده¬ها از نرم افزار SPSS-24 و آزمون آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه¬گیری¬های مکرر استفاده شد. یافته¬ها: میانگین نمرات دشواری تنظیم هیجان و سبک¬های دلبستگی قبل از مداخله به ترتیب در گروه درمان 25/72، 36/58، 08/24 و در گروه کنترل 12/72، 16/59، 52/23 بود (05/0p<)، اما پس از مداخله، میانگین نمرات سبک¬های دلبستگی در گروه درمان به صورت معنی¬ داری نسبت به گروه کنترل افزایش و در دشواری در تنظیم هیجان کاهش نشان داد (01/0p<). نتیجه¬گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مداخله درمان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر بهبود علائم روان¬شناختی مورد بررسی در گروه آزمایش بود. با رعایت جانب احتیاط استفاده از این مداخله به¬عنوان درمان مکمل در بیماران روانی-تنی توصیه می¬شود. تفاصيل المقالة