مقایسه کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان
الموضوعات :
1 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
الکلمات المفتاحية: اختلال در تنظیم هیجان, تکانشگری, سیستم مغزی رفتاری, کاهش اهمیت تأخیری, نوجوانان,
ملخص المقالة :
تنظیم هیجان از مهمترین چالشهای دوره نوجوانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه بود که بر اساس نقطه برش مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) و نرمافزار G*Power تعداد 176 نفر (هر گروه 88 نفر) به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. از مقیاس انتخاب پولی (کیربی و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری رفتار (سیدرزو همکاران، 2004) ، مقیاس سیستم فعالسازی رفتاری/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر،2004) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. دادهها به روش تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-25 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد
Comparison delay discounting, impulsivity and brain/behavioral system in adolescence with and without symptoms of Emotion dysRegulation disorder
Emotion regulation is one of the most important challenges of adolescence. the purpose of this study was to compare the delay discounting, impulsivity and brain/behavioral system in adolescents with and without symptoms of Emotion dysRegulation disorder. The descriptive research method was causal-comparative. The statistical population included all secondary high school students of Kermanshah city, based on the cut point of the emotion dysregulation scale (Gratz and Romer, 2004) and G*Power software, 176 people (88 people in each group) were randomly assigned to The title of the sample size was chosen. From the Monetary Choice scale (Kirby et al. 1999), Short form of Impulsive Behavior Scale (Cyders et al. 2004) the Behavioral inhibition system / Behavioral activation system scale (Carver & White, 1994) and the emotion dysregulation scale (Gratz and Romer, 2004) was used to collect information. The data were analyzed by multivariate analysis of variance with SPSS-25 software. The results showed that the average impulsivity and behavioral brain system between the group with symptoms of disorder in emotion dysregulation and normal group were significantly different ( p < 0.01 ) . There was no significant difference in the mean of delay discounting between the group with emotional dysregulation disorder symptoms and the normal group (P<0.05). attention to disorders in emotion regulation is important as an important criterion in adolescents educational and preventive aspects .
Keywords: emotion dysregulation, impulsivity, brain/behavioral system ,delay discounting, Adolescence
مقایسه کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان
چکیده
تنظیم هیجان از مهمترین چالشهای دوره نوجوانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه بود که بر اساس نقطه برش مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) و نرمافزار G*Power تعداد 176 نفر (هر گروه 88 نفر) به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. از مقیاس انتخاب پولی (کیربی و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری رفتار (سیدرزو همکاران، 2004) ، مقیاس سیستم فعالسازی رفتاری/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر،2004) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. دادهها به روش تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-25 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنیدار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد.
کلمات کلیدی: اختلال در تنظیم هیجان، تکانشگری، سیستم مغزی رفتاری، کاهش اهمیت تأخیری، نوجوانان.
مقدمه
تغییرات چشمگیر جسمانی، روانی، هیجانی- شناختی و اجتماعی در دوره نوجوانی باعث شده است که نوجوانی از مهمترین و چالشیترین مراحل رشد قلمداد شود (پوپووا-پتروسیان، کوالنتایول و باالسوندارام1، 2020؛ کوآرشی، واترمن و هوس2، 2020). تغییرات بدنی منطقه پیشانی و دستگاه لیمبیک که مسئول نظمجویی هیجانات در دوره نوجوانی است نقش مهمی در اختلال در تنظیم هیجان3 دارد (دتوز4 و همکاران، ۲۰۲۰). در واقع این تغییرات باعث شده است که دوره رشد نوجوانی با نشانههای بیثباتی و مشکلات هیجانی همراه باشد (راپیه5 و همکاران، ۲۰۱۹). اختلال تنظیم هیجان به دشواری در خودتنظیمی موقعیتهای هیجانی و ضعف خودکنترلی در رفتارهای هیجانمحور (وولف6 و همکاران، ۲۰۱۹) و بهکارگیری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان اطلاق میشود (برونو7 و همکاران ۲۰۱۹). راهبرهای غیرسازگارانه تنظیم هیجان پیشبینی کننده مشکلات مرتبط با عملکرد رشدی و اجتماعی نوجوان است (گریفین و مک ماهون8، ۲۰۲۰). کوپلمن-روبین، سیگل، ویس و کاتس-گلد9 (2020) در پژوهشی نشان دادند که مهارت تنظیم هیجان با احساس تعلق به مدرسه و تجربه کمتر مشکلات روانی اجتماعی همراه بود. الگوهای هیجانی دوران نوجوانی روندی پویا دارد که عوامل درونی و بیرونی زیادی در کیفیت آن اثر دارد و در مقایسه با بزرگسالان، نوجوانان به سبب شرایط زیستی، هیجان مثبت و منفی را با شدت بیشتری تجربه میکنند (بیلن، گرین و تامپسون10، 2019).
یکی از پیامدهای مهم مشکلات تنظیم هیجان کاهش اهمیت تأخیری11 است، هیجان مثبت با انتخاب پاداش تأخیری و هیجان منفی با انتخاب پاداش فوری همراه است (لیو، فینگ، چن و لی12،2013). کاهش اهمیت تأخیری به گرایش افراد برای انتخاب پاداشهای فوری کوچکتر به جای دریافت پاداش بزرگتر با تأخیر اشاره دارد (گرین و مایرسن13، 2004). مالیسزا14 (2019) در پژوهشی نشان داد که افراد با سطح استرس بالا و مشکلات در تنظیم هیجان مستعد رفتارهای تکانشی مانند کاهش اهمیت تأخیری هستند. نتایج پژوهشهای مرتبط با علوم اعصاب حاکی از آن است که کاهش اهمیت تأخیری قابل دستکاری است (لمپرت، استینگلاس، پینتو، کیبل، دبلیوو سیمپسون15، 2019) که این مسئله میتواند تحت تأثیر هیجان فرد باشد. مالیسزا (2021) نشان داد افراد با مشکلات سرکوب در تنظیم هیجان انتخاب پاداش فوری را ترجیح میدهند. دوایر16 و همکاران (2023) در پژوهشی بر روی نمونه از افراد با اختلال مصرف مواد به این نتیجه دست یافنتد که بین انعطافپذیری هیجان و کاهش اهمیت تأخیری ارتباط منفی وجود دارد. لاور و جنکس17 (2020) در پژوهشی آزمایشی نشان دادند که سرکوب هیجان به کاهش اهمیت تأخیری و خود کنترلی منجر میشود.
تکانشگری18 از شایعترین روش آسیبزا در پاسخ به هیجان در نظر گرفته شده است، تکانشگری ترجیح دادن پاداشهای فوری، تمایل به ماجراجویی، جستجوی راههای راحت، کسب تقویت و زمان سریع واکنش فردی است (پارک19 و همکاران، 2013). گاروفالو، ولوتی و زاواتینی20 (2018) در پژوهشی بر نقش مشکلات در شناسایی و توصیف احساسات بر تکانشگری حرکتی و توجهی، پرخاشگری فیزیکی، خشم و خصومت تأکید داشتند، پرلشتاین، جانسون، مودوی، پکهام و کارور21 (2019) در پژوهشی اشاره داشتند که تکانشگری مرتبط با هیجان به مشکلات بیشتری در کنترل پاسخ در موقعیتهای با برانگیختگی بالا ارتباط دارد. پژوهش الیوت، جانسون، پرلشتاین، لوپز و کرن22 (2022) حاکی از آن بود که تصمیمگیری پرخطر با تکانشگری مرتبط با هیجان بالا ارتباط دارد. اسکندر، امامی، سعد عمر، خان و جهان (2020) بر رابطه تنظیم هیجان و تکانشگری تأکید داشتند.
از شایعترین مشکلات تنظیم هیجان در دوره نوجوانی احتمال بازگشت هیجان منفی به صورت پیوسته است (سالاورا، اوسمن و ترول23، 2019). در دوران نوجوانی با رشد سریع سیستم پاداش مغز، حساسیت به تقویت افزایش مییابد (کاسی، جونز، سومروایل24،2011)، سیستم فعالسازی رفتاری25BAS)) نشانههای پاداش، اجتناب از تنبیه و گرایش به رفتارهای خوشایند و لذتبخش حساس و سیستم بازداری رفتاری26BIS)) با نشانههای به حساسیت به نشانههای تنبیه، ندادن پاداش و رفتارهای اجتنابی از مؤلفههای مهم تئوری حساسیت به تقویت هستند (گری27،1991؛ پیکرینگ، دیاز28، گری، 1995). امیری، قاسمی قشلاق و عباس زاده (1397) در یک پژوهش مقایسهای نشان دادند که میانگین سیستم فعالسازی رفتاری و سیستم بازداری رفتاری در گروه بیمار به نسبت گروه سالم بیشتر بود. نتایج پژوهش طاهری و همکاران (1399) حاکی از آن بود که افراد با بیثباتی هیجانی تمایل بیشتری به فعالسازی رفتاری و تمایل کمتری به بازداری دارند. مرادی، محمدی پور و سلیمانیان (2020) بر رابطه تنظیم شناختی هیجان و سیستمهای مغزی رفتاری تأکید داشتند. پژوهش نقی زاده، حسنی و محمدخانی (1399) نشان داد سیستم فعالسازی رفتاری با بد تنظیمی هیجانی ارتباط معنی دار دارد، در مقابل سیستم بازداری رفتاری با بد تنظیمی هیجانی ارتباط معنی دار نداشت.
اختلال در تنظیم هیجان به عنوان یک معیار مهم در تشخیص سلامت روانی در نظر گرفته میشود، غالب پژوهشهای صورت گرفته در مطالعاتی توصیفی- همبستگی رابطه راهبردهای تنظیم هیجان با کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری را مورد بررسی قرار دادهاند، جهتگیری این پژوهش فاقد مقایسه دقیق بوده و نقش هیجان در تعیین این عوامل به عنوان عنصر پایه و تعیینکننده به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته، از طرفی ضرورت چنین پژوهشی در مورد دوره نوجوانی با توجه به اهمیت رشد هیجانی در سلامت روان و رشد خود پنداره، لزوم برنامههای آموزشی و پیشگیرانه در مدارس قابل توجه است.
روش
روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی–مقایسهای بود که در آن میانگین نمرات کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین دو گروه نوجوان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان مقایسه گردید. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مشغول به تحصیل دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. جهت تعیین گروههای پژوهش (گروه عادی و گروه دارای اختلال در تنظیم هیجان) از مقیاس اختلال در تنظیم هیجان29 (DERS) استفاده شد، با توجه به اینکه نمرات این مقیاس در دامنه 180-36 قرار دارد، نقطه برش 108 بر اساس میانگین نمرات ملاک تشخیص و تعیین گروههای پژوهش قرار داده شد. دانشآموزان با نمرات کمتر از 108 در گروه عادی و دانشآموزان با نمرات بالاتر از 108 در گروه گروه دارای اختلال در تنظیم هیجان تخصیص یافتند. جهت نمونهگیری با توجه به اینکه حجم جامعه آماری برابر با 22000 نفر بود بر اساس جدول گرجسی و مورگان30 (1970) 384 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. از بین نواحی سهگانه آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه 2 ناحیه (ناحیه اول و سوم) به صورت تصادفی انتخاب گردید، سپس از بین ناحیه اول و سوم هر کدام شش مدرسه (سه مدرسه پسرانه و سه مدرسه دخترانه) به صورت تصادفی انتخاب گردید در مرحله بعد از شش مدرسه انتخاب شده هر کدام شش کلاس (مجموعاً 12 کلاس) برای هر دو گروه پسران و دختران انتخاب شد. در هر کلاس 32 نفر انتخاب شده بود که حجم نمونه انتخاب شده برابر با 384 نفر شد که 63 عدد از پرسشنامهها به علت ناقص بودن و مخدوش شدن از تحلیل حذف گردید و حجم نمونه برابر با 321 نفر بود؛ که بر اساس نقطه برش مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (DERS) 99 نفر نمرات پایینتر از 108(گروه عادی) و 222 نفر نمرات بالاتر از 108(گروه دارای اختلال در تنظیم هیجان) داشتند. در مرحله بعد با توجه به روش پژوهش جهت تعیین حجم نمونه نهایی گروهها از نرمافزار G-Power استفاده شد که بر اساس اطلاعات (داشتن دو گروه مستقل، یک سویه بودن جهت فرضیه پژوهش، خطای نوع اول 05/0، خطای نوع دوم 95/0 و اندازه اثر کوهن 5/0) حجم نمونه 176 نفر (گروه عادی 88 نفر، گروه دارای اختلال در تنظیم هیجان 88 نفر) در نقطه بحرانی 65/1=t تأیید گردید؛ بنابراین به صورت تصادفی در گروه عادی 88 نفر و در گروه دارای اختلال در تنظیم هیجان 88 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردید. ملاکهای ورود به پژوهش شامل رضایت آگاهانه و دامنه سنی 16 تا 19 سال بود. تحلیل داده با شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره با رعایت پیشفرض نرمال بودن توزیع متغیرها و همگنی واریانسها) با نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام گردید.
مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (DERS): این مقیاس توسط گراتز و رومر31 (2004) جهت ارزیابی اختلال در تنظیم هیجان تدوین گردید. فرم اولیه این مقیاس 41 گویهای بود درنهایت نسخه نهایی آن در 36 گویه ارائه شد. نمرهگذاری این مقیاس به صورت یک طیف لیکرت 5 درجهای از 1(هرگز) تا 5 (همیشه) است و گویههای 1، 2، 6، 7، 8، 10، 17، 20، 22، 24، 34 نیز به صورت معکوس نمرهگذاری میشود که دامنه نمرات آن 36-180 بود. بر اساس پژوهش گراتز و رومر (2004) گویههای این مقیاس دارای سازگاری درونی بالا بودند و نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد این مقیاس شامل 6 خرده مقیاس میباشد که عبارتاند از: عدم وضوح هیجانی، فقدان آگاهی هیجانی، عدم پذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم و دشواری در کنترل تکانه. پایایی این مقیاس ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاسها 93/0 بود. در ایران این مقیاس توسط کرمانی مامازندی و طالع پسند (1397) اعتبار یابی گردید که ضریب همبستگی خرده مقیاسها با نمره کل در دامنه 28/0 تا 55/0 بود همچنین ضرایب آلفای کرونباخ برای هر یک از خرده مقیاسها بین 66/0 تا 88/0 به دست آمد. در پژوهش حاضر پایایی به روش آلفای کرونباخ 82/0 بود.
مقیاس انتخاب پولی32 (MCQ): این مقیاس شامل مجموعهای از 27 گویه است که افراد دارای دو انتخاب پاداش کوچک فوری و پاداش بزرگ همراه با تأخیر هستند (کیربی، پتری و بیکل33، 1999). شیوهی نمرهگذاری این مقیاس به صورت صفر و 1 یا 1 و 2 است. در بررسی روایی این مقیاس پژوهش کیربی و ماراکوویچ34 (1996) نشان داد که نمرات مقیاس انتخاب پولی با دیگر ابزارهای اندازهگیری تکانشگری مانند مقیاس تکانشگری (Scale Impulsiveness Barratt) همبستگی دارد. پایایی این مقیاس در پژوهش کیربی (2009) پایایی آن به روش باز آزمایی با گذشت سه هفته برابر 77/0 بود. در ایران این مقیاس توسط جبرائیلی، فعله گری و صیدی (1397) ترجمه گردید جهت بررسی روایی ضریب همبستگی این مقیاس با نمره پرسشنامه در نظر گرفتن پیامدهای آینده (CFCS) معنیدار بود و پایایی به روش آلفای کرونباخ برابر با 89/0 بود (جبرائیلی و همکاران، 1397). در پژوهش حاضر پایایی به روش آلفای کرونباخ 71/0 بود.
فرم کوتاه مقیاس تکانشگری رفتار35 (SF-IBS): فرم اولیه مقیاس تکانشگری 59 گویه است که به دلیل طولانی بودن گویه های اولیهی این مقیاس فرم کوتاه 20 گویهای آن ساخته شد (به نقل از سیدرز، لیتلفیلد، کافی و کاریادی36،2014) نمره گذاری این مقیاس به صورت یک طیف 4 درجهای از 1(کاملاً مخالفم) تا 4(کاملاً موافقم) است. بررسی روایی این مقیاس با محاسبه ضریب همبستگی خرده مقیاسهای نسخه کوتاه و بلند در دامنه 63/0 تا 83/0 قرار و پایایی خرده مقیاسهای این مقیاس نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بین 74/0 تا 88/0 گزارش شده است (سیدرز و همکاران، 2014). در ایران در پژوهش جبرائیلی، مرادی و حبیبی (1398) پایایی همسانی درونی مقیاس رفتار تکانشی 75/0 و پایایی تنصیف این مقیاس 76/0 به دست آمد. بررسی همبستگی بین فرم کوتاه و بلند رفتار تکانشی نیز حاکی از همبستگی مثبت بالای بین دو فرم این مقیاس بود (جبرائیلی و همکاران، 1398). در پژوهش حاضر پایایی به روش آلفای کرونباخ 75/0 بود.
مقیاس سیستم فعالسازی رفتاری/ بازداری رفتاری37 (BIS/BASS): این مقیاس توسط کارور و وایت38 (1994) طراحی گردید که شامل ۲۴ پرسش خود گزارشی بر روی یک مقیاس چهار درجهای کاملاً موافقم (4) تا کاملاً مخالفم (1)، در دو زیر مقیاس سیستم فعالسازی و سیستم بازداری رفتاری است. زیر مقیاس سیستم فعالسازی رفتاری شامل هفت آیتم است که حساسیت سیستم بازداری رفتاری با پاسخدهی به تهدید و احساس اضطراب هنگام رویارویی با نشانههای تهدید را اندازه میگیرد زیر مقیاس سیستم فعالسازی نیز سیزده آیتمی است که حساسیت سیستم فعالساز رفتار را میسنجد که شامل خرده مقیاس سائق، جستجوی سرگرمی و پاسخدهی به پاداش است (تیموری، رمضانی و یزدان پناه، 1398). به گزارش کارور و وایت (1994) ثبات درونی فعالسازی رفتاری 71/0 و بازداری رفتاری 74/0 میباشد. عبدالهی مجارشین، بخشی پور و محمدعلیلو (1391) این مقیاس را ترجمه کردهاند که روایی همزمان از طریق محاسبه ضرایب همبستگی با پرسشنامه شخصیت آیزنک فرم کوتاه تجدیدنظر شده (EPQ-RS) حاکی از همبستگی معنیدار بود و پایایی به روش آلفای کرونباخ برای سیستم بازداری رفتاری برابر 62/0 و برای زیرمقیاسهای سیستم فعالسازی در دامنه 65/0 تا 74/0 به دست آمد. در پژوهش حاضر پایایی به روش آلفای کرونباخ برای سیستم فعالسازی و بازداری به ترتیب 74/0 و 75/0 بود.
یافتهها
جدول 1. اطلاعات جمعیت شناختی به تفکیک گروههای پژوهش
متغیرها | فراوانی | درصد | ||||||||
گروه عادی | گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | گروه عادی | گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | |||||||
جنسیت | پسر | 30 | 46 | 1/34 | 3/52 | |||||
دختر | 58 | 42 | 9/65 | 7/47 | ||||||
سن | 16 | 20 | 23 | 7/22 | 1/26 | |||||
17 | 30 | 24 | 1/34 | 3/27 | ||||||
18 | 34 | 35 | 6/38 | 8/39 | ||||||
19 | 4 | 6 | 5/4 | 8/6 | ||||||
پایه تحصیلی | اول | 21 | 24 | 9/23 | 3/27 | |||||
دوم | 35 | 26 | 8/39 | 5/29 | ||||||
سوم | 32 | 38 | 4/36 | 2/43 |
اطلاعات جمعیت شناختی (جنسیت، سن و پایه تحصیلی) به تفکیک گروههای پژوهش در جدول 1. ارائه شده است.
جدول 2. یافتههای توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیرها | میانگین | خطای استاندارد میانگین | انحراف معیار | کمترین نمره | بیشترین نمره | |||||||
کاهش اهمیت تأخیری | کل | 07/33 | 30/0 | 03/4 | 27 | 45 | ||||||
گروه عادی | 46/33 | 42/0 | 02/4 | 27 | 45 | |||||||
گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | 68/32 | 42/0 | 02/4 | 27 | 43 | |||||||
تکانشگری | کل | 44/59 | 13/1 | 06/15 | 23 | 80 | ||||||
گروه عادی | 52/48 | 11/1 | 14/11 | 23 | 80 | |||||||
گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | 37/70 | 01/1 | 53/9 | 38 | 80 | |||||||
سیستم بازداری رفتاری | کل | 97/21 | 30/0 | 04/4 | 9 | 28 | ||||||
گروه عادی | 1/24 | 34/0 | 28/3 | 9 | 28 | |||||||
گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | 94/19 | 39/0 | 72/3 | 9 | 28 | |||||||
سیستم فعالسازی رفتاری | کل | 78/42 | 43/0 | 71/5 | 26 | 52 | ||||||
گروه عادی | 67/39 | 51/0 | 8/4 | 26 | 52 | |||||||
گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان | 9/45 | 51/0 | 8/4 | 29 | 52 |
با توجه به مندرجات جدول 2. میانگین کاهش اهمیت تأخیری در گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به ترتیب 46/33 و 68/32؛ میانگین تکانشگری در گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به ترتیب 52/48 و 37/70؛ میانگین سیستم بازداری رفتاری در گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به ترتیب 1/24 و 94/19 و میانگین سیستم فعالسازی رفتاری در گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به ترتیب 67/39 و 9/45 بود.
قبل از تحلیل نتایج به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) پیشفرضهای نرمال بودن توزیع و همگنی واریانس متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای چولگی و کشیدگی در دامنه 1± قرار دارند که حاکی از توزیع نرمال متغیرهای پژوهش است (≥1±). نتایج مربوط به آزمون لون آشکار کرد که مقدار F کمتر از 4 (4>F) سطح معنیداری بالاتر از مقدار 05/ 0 بود (05/0P>) که حاکی از رعایت پیشفرض همگنی واریانس متغیرها بود. نتایج آزمون تحلیل مانوا متغیرهای پژوهش نشان داد که در ترکیب خطی متغیرهای کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال سازی رفتاری در بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت وجود دارد و تمامی شاخصها در سطح 99 درصد معنادار بود (01/0>P، 07/55=F). برای تشخیص اینکه تفاوت بین کدام یک از متغیرها است از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد که در جدول 3 نتایج آن ارائه شده است.
جدول 3. آزمون تحلیل واریانس اثر گروه بر متغیرهای پژوهش
آزمون | میانگین مجذوارت | df | مجذورات مجذوارت | F | مجذورات | P |
کاهش اهمیت تأخیری | 05/27 | 1 | 05/27 | 67/1 | 01/0 | 198/0 |
تکانشگری | 96/21010 | 1 | 96/21010 | 37/195 | 52/0 | 001/0 |
سیستم بازداری رفتاری | 14/724 | 1 | 14/724 | 85/58 | 25/0 | 001/0 |
سیستم فعالسازی رفتاری | 5/1712 | 1 | 5/1712 | 29/74 | 29/0 | 001/0 |
با توجه به مندرجات جدول 3 میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت معنیدار ندارد (05/0<P). میانگین تکانشگری بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت معنیدار دارد (01/0>P، 37/195=F). میانگین سیستم بازداری رفتاری بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت معنیدار دارد (01/0>P، 85/58=F). میانگین سیستم فعالسازی رفتاری بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت معنیدار دارد (01/0>P، 29/74=F).
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر باهدف مقایسه کاهش اهمیت تأخیری، تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. یافته اول پژوهش نشان داد که میانگین کاهش اهمیت تأخیری بین گروه عادی و گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان تفاوت معنیدار نداشت، این یافته با پژوهشهای لیو و همکاران (2013)، مالیسزا (2019، 2021)، دوایر و همکاران (2023) و لاور و جنکس (2020) ناهمسو بود. با توجه به جستجوهای مکرر انجام شده پژوهشی به صورت مستقیم کاهش اهمیت تأخیری را بین دو گروه با و بدون اختلال در هیجان مقایسه کرده باشد، انحام نشده نبود، اما پژوهشهای ذکر شده همگی تأییدکننده این مسئله بودند که هیجان نقش مهمی در انتخاب فوری و تأخیری پاداش دارد در واقع هیجانهای سالم با انتخاب عاقلانه و به عبارتی انتخاب پاداش تأخیری و هیجانهای ناسالم با انتخابهای تکانشی و پاداش فوری همراه است، این در حالی بود که گزارشهای ذکر شده با یافته به دست آمده در این پژوهش همسویی ندارد. در تبیین این یافته میتوان اشاره کرد که محتوای گویههای مقیاس انتخاب پولی به انتخاب مبالغ پولی بر اساس زمان حال و آینده تأکید دارد که با توجه به شرایط اقتصادی نمونه پژوهش احتمال پاسخ فوری بیشتری را به دنبال خواهد داشت. البته با توجه به ناچیز بودن اختلاف میانگین دو گروه احتمال میرود مسئله انتخاب فوری (ولخرجی) و تأخیری (پسانداز) بیشتر از آنکه تحت تأثیر هیجان باشد، تحت تأثیر سایر ابعاد تربیت خانواده، تصمیمگیری تحصیلی، روابط با دوستان، مدرسه و خانواده، انتخاب فعالیتها روزمره، سرگرمی و... قرار دارد. در تبیین دیگر با توجه به یکنواختی و اختلاف خیلی کم مقادیر گویهها باهم (مقایسه مقادیر پولی بیان شده در گویهها) در مقیاس انتخاب پولی این احتمال وجود دارد که محتوای سوألات این مقیاس باعث کاهش حوصله و انگیزه پاسخ شده باشد که دقت در پاسخ گویی را تحت تأثیر قرار داده است.
یافته دوم پژوهش نشان داد که میانگین تکانشگری گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به نسبت گروه عادی بیشتر و تفاوت معنیدار بود این یافته با پژوهشهای گاروفالو و همکاران (2018)، پرلشتاین و همکاران (2019)، الیوت و همکاران (2022) و اسکندر و همکاران (2020) همسو بود. در تبیین همسویی نتایج بر اساس دیدگاه (استپ39 و همکاران، 2014) اختلال در تنظیم هیجان را به عنوان یک حواسپرتی هیجانی تعریف شده است که مانع تصمیمگیری صحیح میشود و فرد فاقد مهارت لازم برای پیشبینی تأثیر منفی یا جلوگیری از پریشانی عاطفی خواهد بود، به طوری که ناکارآمدی و استفاده از راهبردهای منفی با افزایش تکانشگری بیشتر همراه است. دشواری در آگاهی فهم و یا تنظیم هیجان ممکن با اختلال سازگاری و طیف گستردهای از پیامدهای منفی همراه باشد (بیوربرگ40 و همکاران، ۲۰۱۶)، در واقع پایه مهم تصمیمگیری درست و نادرست بر اساس سیستم کارآمدی و ناکارآمدی سیستم هیجان فرد قرار دارد.
در تبیین دیگر امبایلر41 و همکاران (2018) تکانشگری را به صورت حالت درونی در نظر میگیرند که تمایل به اعمال فعالیت بر محیط بیرون دارد سرانجام اقدامات تحریکآمیز را به دنبال دارد. بدیهی است در دوره نوجوانی فشارهای همسالان و تمایل بالا به ابراز وجود و ارائه هویتی مستقل مسیر حرکت هیجانات نوجوان را در جهت تمایزیافته بودن قرار میدهد که احتمال ناپختگی در تصمیمگیری و اقدام آنی در موقعیتهای دشوار وجود دارد. معیار جلب توجه نمودن و ابراز توانمندی با بار هیجانی بالا بدون توجه به پیامدهای آن باعث میشود نوجوان به انتخاب رفتار تکانشی در هنگام تجربه هیجان منفی جهت ارائه هویت مستقل میل داشته باشد. از طرفی با توجه به جو روانی دوره نوجوانی، تجربه اختلال در تنظیم هیجان با نشانههای عصبانیت، ترس، شرم یا غم و آشفتگی هویت همراه است، به نظر میرسد فشار روانی و در نتیجه تلاش جهت منحرفشدن با توجه به ضعف در مهارت خود کنترلی هیجانی به رفتارهای تکانشی منجر میشود و احتمال آسیب به خود و دیگران پیشبینی میشود.
میانگین سیستم بازداری گروه عادی به نسبت گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان بیشتر و تفاوت معنیدار بود، میانگین سیستم فعالسازی گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان به نسبت گروه عادی بیشتر و تفاوت معنیدار بود، این یافته با پژوهشهای امیری و همکاران (1397)، طاهری و همکاران (1399)، مرادی و همکاران (2020) و نقی زاده و همکاران (1399) همسو بود. جذابیت تجربیات جدید، فوری و هیجانانگیز در دوران نوجوانی همواره سیستم فعالسازی و بازداری را در وضعیت تصمیمگیری قرار میدهد به طوری که این تعامل منبع مهم انتخاب برای نوجوان قلمداد میشود، بسته به کیفیت هیجان نوع واکنشها متفاوت است، زمانی که نوجوان هیجان مثبت را تجربه کند، سیستم بازداری رفتاری به واسطه تقویت مکانیزم ترس مانع از افزایش دوپامین کافی و لذتجویی نوجوان خواهد شد، این در حالی است که باتجربه هیجان منفی سیستم بازداری رفتاری با آسیبپذیری کمتری همراه است. در مقابل سیستم فعالسازی رفتاری در واکنش به هیجان مثبت احتمال احساس سرزندگی و شادکامی بالایی را تداعی میکند، اما در واکنش به هیجان منفی احتمال آسیبپذیری را افزایش میدهد.
هیجانپذیری منفی سطح سیستم بازداری را در افراد کاهش میدهد، بازداری به سبب افزایش ترس، اضطراب بیشتری در نوجوان ایجاد میکند، زمینه خود کنترلی بیشتر را فراهم مینماید. در شرایطی که هیجان پرخطر نوجوان در سطح بالایی قرار گرفته باشد، سیستم بازداری رفتاری محرکها را به صورت تهدید یا مجازات بیشتر ادراک میکند و منجر به مهار رفتار میشود و از آسیبپذیری فرد پیشگیری مینماید (تول، گراتز، لاتزمن، کیمبرل و لخوز42،2010). در واقع هیجان نوجوان با بهرهگیری از بازداری رفتاری نسبت به احساسات منفی و حالتهای هیجانی پرخطر واکنش دفاعی مثبتی داشته که موجب دوری از رفتارهای آسیبزا میشود (میلیک، شارپ، آلفانو43، 2014). کیفیت هیجان نوجوان در نتیجه فعالیت بیشتر سیستم فعالسازی رفتاری با شدت بیشتری تجربه میشود. این سطح بالای حساسیت در برابر پاداش سیستم فعالسازی رفتاری با عدم در نظر گرفتن پیامدها رفتارهای مخاطرهآمیز همراه است. در نتیجه زمانی که نوجوان قادر به درک موقعیت نباشد به رفتارهای مخاطرهآمیز بیشتری دست میزند و افزایش هیجان نوجوان وی را بیشتر مستعد مشکلات بیرونی مینماید (اسلوبودسکی44،2007).
از محدودیتهای این پژوهش میتوان اشاره نمود که نتایج این پژوهش قابل تعمیم به سایر مراحل رشد نمیباشد. لذا نقش جنسیت و سن در این پژوهش کنترل نگردید، لذا پژوهش در ارتباط با تفاوت در پاسخهای نوجوان به تفکیک جنسیت و سن میتوان نتایج جالب توجه داشته باشد، همچنین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی به نقش عوامل شناختی و کیفیت ارتباط با همسالان توجه گردد. پیشنهاد میشود در مدارس برنامههای آموزشی و پیشگیرانه جهت تقویت راهبردهای تنظیم هیجان نوجوان اجرا گردد.
منابع
امیری، سهراب؛ قاسمی قشلاق، مهسا؛ و عباسزاده، زهرا.(1397). مقایسه سازههای هیجانی (دوسوگرایی و ناگویی هیجانی) و صفات شخصیتی مبتنی بر سیستمهای مغزی-رفتاری در بیماران و افراد بهنجار. مجله علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي شهید صدوقی يزد، ۲۶(۱)، 26-16.
جبرائیلی، هاشم؛ فعله گری، مهسا؛ و صیدی، طناز. (1399). ویژگیهای روانسنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس سنجش کاهش اهمیت تأخیری. تازه های علوم شناختی،۲۲ (۲) ،21-12.
جبرائیلی، هاشم.، مرادی، علیرضا؛ و حبیبی مجتبی. (1398). نقش تعدیل کننده ویژگی شخصیتی تکانشگری و سن در رابطه میان اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر در مردانی با سوء مصرف مت آمفتامین. اعتيادپژوهي، ۱۳ (۵۱)، 188-167.
طاهری، سمیه؛ راه نجات، امیر محسن؛ منوچهری، مهدی؛ صبایان، بهنوش؛ حبی، محمد باقر؛ دنیوی, وحید؛ و شاهد حققدم، هاله. (1399). مقایسه سیستم های مغزی رفتاری در سربازان دارای تشخیص اختلال یا صفات شخصیت مرزی با سربازان سالم. فصلنامه روانشناسی نظامی، 11(42)، 53-43.
عبدالهی، مجارشین؛ رضا، بخشی ور، رضا؛ محمودعلیلو، مجید. (1391). پایایی و روایی مقیاس نظامهای بازداری و فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) در جمعیت دانشجویی دانشگاه تبریز. فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی، 7(28)، 139-123.
کرمانی مامازندی، زهرا؛ و طالع پسند، سیاوش. (1397). ویژگیهای روانسنجی مقیاس دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه سمنان. نشریه علمی آموزش و ارزشیابی، 11(42)، 142-117.
نقی زاده، عیسی؛ حسنی، جعفر، و محمدخانی شهرام. (1399). رابطه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در بازگشت مصرف مواد با نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان. فصلنامه علمی اعتيادپژوهي، ۱۴ (۵۶)،365-399.
References
Bailen, N. H., Green, L. M., & Thompson, R. J. (2019). Understanding emotion in adolescents: A review of emotional frequency, intensity, instability, and clarity. Emotion Review, 11(1), 63-73.
Bjureberg, J., Ljótsson, B., Tull, M. T., Hedman, E., Sahlin, H., Lundh, L. G., ... & Gratz, K. L. (2016). Development and validation of a brief version of the difficulties in emotion regulation scale: the DERS-16. Journal of psychopathology and behavioral assessment, 38(16), 284-296.
Bruno, A., Celebre, L., Torre, G., Pandolfo, G., Mento, C., Cedro, C., ... & Muscatello, M. R. A. (2019). Focus on Disruptive Mood Dysregulation Disorder: A review of the literature. Psychiatry research , 279(19), 323 -330
Carver, C. S., & White, T. L. (1994). Behavioral inhibition, behavioral activation, and affective responses to impending reward and punishment: the BIS/BAS scales. Journal of personality and social psychology, 67(2), 319 ـ 333.
Casey, B. J. Jones, R. M. & Somerville, L. H. (2011). Braking and accelerating of the adolescent brain. Journal of Research on Adolescence, 21(1), 21-33.
Cyders, M. A., Littlefield, A. K., Coffey, S., & Karyadi, K. A. (2014). Examination of a short English version of the UPPS-P Impulsive Behavior Scale. Addict Behavior, 39(9), 1372-1376.
Deutz, M. H., Geeraerts, S. B., Belsky, J., Deković, M., van Baar, A. L., Prinzie, P., & Patalay, P. (2020). General psychopathology and dysregulation profile in a longitudinal community sample: Stability, antecedents and outcomes. Child Psychiatry & Human Development, 51(20), 114-126.
Dwyer, C. L., Tegge, A. N., Craft, W. H., Tomlinson, D. C., Athamneh, L. N., & Bickel, W. K. (2023). The Phenotype of Recovery X: Associations between delay discounting, regulatory flexibility, and remission from substance use disorder. Journal of Substance Use and Addiction Treatment, 209122(23),1-12.
Elliott, M. V., Johnson, S. L., Pearlstein, J. G., Lopez, D. E. M., & Keren, H. (2022). Emotion-related impulsivity and risky decision-making: A systematic review and meta-regression. Clinical Psychology Review, 102232(23),1-8.
Eskander, N., Emamy, M., Saad-Omer, S. M., Khan, F., & Jahan, N. (2020). The impact of impulsivity and emotional dysregulation on comorbid bipolar disorder and borderline personality disorder. Cureus, 12(8),1-6.
Garofalo, C., Velotti, P., & Zavattini, G. C. (2018). Emotion regulation and aggression: The incremental contribution of alexithymia, impulsivity, and emotion dysregulation facets. Psychology of Violence, 8(4), 465-470.
Gray, J. A. (1991). The neuropsychology of temperament. Explorations in temperament: International perspectives on theory and measurement, 105-128.
Green, L., & Myerson, J. (2004). A discounting framework for choice with delayed and probabilistic rewards. Psychological bulletin, 130(5),750 -769.
Griffin, E., & McMahon, E. (2020). Adolescent mental health: Global data informing opportunities for prevention. EClinicalMedicine, 24(100413).1-12.
Kirby, K. N. (2009). One-year temporal stability of delay-discount rates. Psychonomic bulletin & review, 16(3), 457-462.
Kirby, K. N., & Maraković, N. N. (1996). Delay-discounting probabilistic rewards: Rates decrease as amounts increase. Psychonomic bulletin & review, 3(6), 100-104.
Kopelman-Rubin, D., Siegel, A., Weiss, N., & Kats-Gold, I. (2020). The relationship between emotion regulation, school belonging, and psychosocial difficulties among adolescents with specific learning disorder. Children & Schools, 42(4), 216-224
Krejcie, R. V., & Morgan, D. W. (1970). Determining sample size for research activities. Educational and psychological measurement, 30(3), 607-610.
Lawyer, S. R., & Jenks, C. W. (2020). Emotion suppression decreases delay discounting for monetary outcomes. The Psychological Record, 70(20), 1-10.
Lempert, K. M., Steinglass, J. E., Pinto, A., Kable, J. W., & Simpson, H. B. (2019). Can delay discounting deliver on the promise of RDoC?. Psychological Medicine, 49(2), 190-199.
Liu, L., Feng, T., Chen, J., & Li, H. (2013). The value of emotion: How does episodic prospection modulate delay discounting?. PLoS One, 8(11),1-7.
M’bailara, K., Atzeni, T., Contrand, B., Derguy, C., Bouvard, M. P., Lagarde, E., & Galéra, C. (2018). Emotional reactivity: Beware its involvement in traffic accidents. Psychiatry research, 262(5), 290-294.
Malesza, M. (2019). Stress and delay discounting: The mediating role of difficulties in emotion regulation. Personality and Individual Differences, 144(19), 56-60.
Malesza, M. (2021). Relationship between emotion regulation, negative affect, gender and delay discounting. Current Psychology, 40(21), 4031-4039.
Mellick V, Sharp C, & Alfano C. (2014). Therole of BIS/BAS in the vulnerability fordepression in adolescent girls. Personality and Individual Differences, 69(10).17 – 31.
Moradi, M., Mohammadipour, M., & Soliamanian, A. A. (2020). The causal model of social anxiety of university students based on brain-behavioral systems with mediating of cognitive emotion regulation strategies. Journal of Fundamentals of Mental Health, 22(5), 275-284.
Park, S. M., Park, Y. A., Lee, H. W., Jung, H. Y., Lee, J. Y., & Choi, J. S. (2013). The effects of behavioral inhibition/approach system as predictors of Internet addiction in adolescents. Personality and Individual Differences, 54(1), 7-11.
Pearlstein, J. G., Johnson, S. L., Modavi, K., Peckham, A. D., & Carver, C. S. (2019). Neurocognitive mechanisms of emotion‐related impulsivity: The role of arousal. Psychophysiology, 56(2), 1-9.
Pickering, A. D., Díaz, A., & Gray, J. A. (1995). Personality and reinforcement: An exploration using a maze-learning task. Personality and Individual Differences, 18(4), 541-558.
Popova-Petrosyan, E. V., Kulanthaivel, S., & Balasundaram, K. (2020). Development of Secondary Osteoporosis in Teenage Girls with Menstrual Disorders. Current Women's Health Reviews, 16(1), 26-32.
Quarshie, E. N., Waterman, M. G., & House, A. O. (2020). Adolescent self-harm in Ghana: a qualitative interview-based study of first-hand accounts. BMC psychiatry, 20(1), 1-14.
Rapee, R. M., Oar, E. L., Johnco, C. J., Forbes, M. K., Fardouly, J., Magson, N. R., & Richardson, C. E. (2019). Adolescent development and risk for the onset of social-emotional disorders: A review and conceptual model. Behaviour research and therapy, 0005- 7967(19), 1-50.
Salavera, C., Usán, P., & Teruel, P. (2019). The relationship of internalizing problems with emotional intelligence and social skills in secondary education students: gender differences. Psicologia: Reflexão,32(19), 1-12.
Slobodskaya, H. R. (2007). The associations among the Big Five, Behavioral Inhibition and Behavioral Approach systems and child and adolescent adjustment in Russia. Personality and Individual Differences, 43(2),913-924.
Stepp, S. D., Scott, L. N., Morse, J. Q., Nolf, K. A., Hallquist, M. N., & Pilkonis, P. A. (2014). Emotion dysregulation as a maintenance factor of borderline personality disorder features. Comprehensive psychiatry, 55(3), 657-666.
Tull, M. T., Gratz, K. L., Latzman, R. D., Kimbrel, N. A., & Lejuez, C. W. (2010). Reinforcement sensitivity theory and emotion regulation difficulties: A multimodal investigation. Personality and Individual Differences, 49(8), 989-994.
Wolff, J. C., Thompson, E., Thomas, S. A., Nesi, J., Bettis, A. H., Ransford, B., ... & Liu, R. T. (2019). Emotion dysregulation and non-suicidal self-injury: A systematic review and meta-analysis. European Psychiatry, 59(19), 25-36.
[1] . Popova-Petrosyan, Kulanthaivel & Balasundaram
[2] 2.Quarshie, Waterman & House
[3] . Emotion regulation disorder
[4] . Deutz
[5] . Rapee
[6] . Wolff
[7] . Bruno
[8] . Griffin & McMahon
[9] . Kopelman-Rubin, Siegel, Weiss & Kats-Gold
[10] . Bailen, Green & Thompson
[11] . Delay discounting
[12] . Liu, Feng, Chen & Li
[13] . Green, L. & Myerson
[14] . Malesza
[15] . Lempert, Steinglass, Pinto, Kable & Simpson
[16] . Dwyer
[17] . Lawyer & Jenks
[18] . Impulsivity
[19] .Park
[20] . Garofalo, Velotti & Zavattini
[21] . Pearlstein, Johnson, Modavi, Peckham & Carver
[22] . Elliott, Johnson, Pearlstein, Lopez & Keren
[23] . Salavera, Usán & Teruel
[24] . Casey, Jones & Somerville
[25] .Behavioural activation system
[26] .Behavioural inhibition system
[27] . Gray
[28] .Pickering & Díaz
[29] . Diffiiculties in Emotion Regulation Scale
[30] . Krejcie & Morgan
[31] . Gratz & Roemer
[32] . Monetary Choice Questionnaire
[33] . Kirby,Petry & Bickel
[34] . Maraković
[35] . Short form of Impulsive Behavior Scale
[36] . Cyders, Littlefield, Coffey & Karyadi
[37] . Behavioral inhibition system / Behavioral activation system scale
[38] .Carver & White
[39] - Stepp
[40] - Bjureberg
[41] - M’bailara
[42] - Tull, Gratz, Latzman, Kimbrel & Lejuez
[43] - Mellick, Sharp & Alfano
[44] - Slobodskaya