-
دسترسی آزاد مقاله
1 - ظهور و سقوط چَکان در کشمیر (962- 993هـ )
مریم معینینیا هادی عالمزادهخاندان چَک در عهد حکومت راجه سهه دیو (701-720هـ) به این سرزمین مهاجرت کردند و شاخه ای از آنان به رهبری پاندوچک در تراهه گام مقیم شدند و در مقام سپاهی و مناصب اداری به خدمت سلاطین شاهمیری درآمدند و با ورود میرشمس الدین محمد عراقی به کشمیر، به مذهب امامیه گرویدند. این مقا چکیده کاملخاندان چَک در عهد حکومت راجه سهه دیو (701-720هـ) به این سرزمین مهاجرت کردند و شاخه ای از آنان به رهبری پاندوچک در تراهه گام مقیم شدند و در مقام سپاهی و مناصب اداری به خدمت سلاطین شاهمیری درآمدند و با ورود میرشمس الدین محمد عراقی به کشمیر، به مذهب امامیه گرویدند. این مقاله بر آن است تا چگونگی برآمدن و سقوط شاخه شیعی مذهب این خاندان و نقش و عملکرد آنان را در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشمیر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس متون تاریخی، بهویژه بهارستان شاهی، بررسی کند. چکان هر چند دوره کوتاهی (962-993هـ) بر سرزمین کشمیر حکومت کردند؛ اما به رغم تمامی اختلافات و منازعات داخلی و تهاجمات مکرر مغولان هند/ بابریان، توانستند با بسط اقتدار خویش و انجام اقدامات مؤثر، مذهب تشیع را در این سرزمین چنان گسترش دهند، که تا امروز باقی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - محاسبه کمیت های کسوف حلقوی 29 شوال 681 ق./ 30 ژانویه 1283 م. در زیج محقّق سلطانی شمس الدین محمد وابکنوی
سید محمد مظفریاین مقاله به بررسی نخستین گزارش علمی از یک کسوف حلقوی توسط شم سالدین محمد وابکنوی، ازاخترشناسان دوره دوم رصدخانه مراغه، می پردازد. وی گزارش کسوف حلقوی 29 شوال 681 ق./ 30ژانویه 1283 م. را در زیج محقّق سلطانی، مقاله 3، باب 14 آورده است. در اینجا، داده های اولیه و فرآیندمح چکیده کاملاین مقاله به بررسی نخستین گزارش علمی از یک کسوف حلقوی توسط شم سالدین محمد وابکنوی، ازاخترشناسان دوره دوم رصدخانه مراغه، می پردازد. وی گزارش کسوف حلقوی 29 شوال 681 ق./ 30ژانویه 1283 م. را در زیج محقّق سلطانی، مقاله 3، باب 14 آورده است. در اینجا، داده های اولیه و فرآیندمحاسباتی وی با توجه به مقادیر جداول زیج ارایه و تحلیل می شود. بخش مربوط به گزارش کسوفحلقوی در زیج محقّق سلطانی تصحیح شده و در ضمیمه مقاله آمده است. احتمالا گزارش وابکنوی ازکسوف حلقوی 1283 م. نخستین گزارش مشروح از محاسبه کمیت های یک کسوف حلقوی، نخستینگزارش رصدی مکتوب برجای مانده از آن به دست یک منجم حرفه ای، و نخستین پیش بینی علمی اینپدیده در اخترشناسی باستان و ادوار میانه است. در بعد تاریخی، امکا نناپذیری وجود کسوف حلقوی درنجومی بطلمیوسی که چارچوب اخترشناسی ادوار میانه را شکل م یداده است، در بعد (context) بستررصدی و مشاهداتی، بیان جزئیات در گزارش رصدی وابکنوی و دقت قابل توجه آنها در مقایسه با مقادیرنوین و در بعد محاسباتی ارایه مراحل محاسبه به صورت مفصل، ذکر داده های اولیه و داده های منتج درهر مرحله محاسبه که امکان یک بررسی انتقادی را امکا نپذیر می سازد دلایل اصلی اهمیت پژوهش حاضر هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تأثیر و جایگاه میر شمسالدین عراقی در منطقة کشمیر
گل آرا داورپناهمیر شمسالدین عراقی از ایرانیانی است که مانند سیدعلی همدانی سالها در کشمیر زندگی کرد. او دوبار به کشمیر سفر کرد. او توانست در عصر سلاطین مسلمان کشمیر، در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری با تلاش و اشتیاق فراوان، منشأ تحولات مهم تاریخی، فرهنگی، اجتماعی در منطقه کشمیر چکیده کاملمیر شمسالدین عراقی از ایرانیانی است که مانند سیدعلی همدانی سالها در کشمیر زندگی کرد. او دوبار به کشمیر سفر کرد. او توانست در عصر سلاطین مسلمان کشمیر، در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری با تلاش و اشتیاق فراوان، منشأ تحولات مهم تاریخی، فرهنگی، اجتماعی در منطقه کشمیر گردد که نتایج آن تا هماکنون آشکار است. او مبلّغی با روحیة انقلابی بود که با آشنایی عمیقی که از منطقه کشمیر داشت و با حمایت شخصیتهای مهم مذهبی چون بابا علی نجار و دولتمردان بانفوذی چون ملک موسی رینه و کاجی چک و مریدانش، توانست بخش بزرگی از مردم کشمیر و بَلتِستان را به طریقة نوربخشیه و مذهب تشیع دعوت کند. در مقاله حاضر ضمن شناساندن شمسالدین عراقی که شامل مباحثی است چون نام و نسب و زادگاه و استادان و مذهب و اقدامات عراقی و ...، نقش تأثیرگذار و دستاوردهای او در منطقه کشمیر بررسی میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - سیاق محاورهای – گفتاری مقالات شمس و نامآواهای زبان
سید اسماعیل فرجی اصطلخ پشتی رضا حیدری نوری ملک محمد فرخزادتکنیکهای زبانی که در مقالات شمس مورد توجّه قرار گرفته است، بهنحو شایستهای در بیان مفاهیم عارفانه به مخاطب کمک مینماید. مقالات بهعنوان تنها اثر باقی مانده از شمس اهمّیت ویژهای در تاریخ ادبیات دارد؛ امّا کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. مهمترین علّت این امر را شاید چکیده کاملتکنیکهای زبانی که در مقالات شمس مورد توجّه قرار گرفته است، بهنحو شایستهای در بیان مفاهیم عارفانه به مخاطب کمک مینماید. مقالات بهعنوان تنها اثر باقی مانده از شمس اهمّیت ویژهای در تاریخ ادبیات دارد؛ امّا کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. مهمترین علّت این امر را شاید بتوان در ژانر گفتمانی خاص این کتاب دانست. آنچه در مقالات در نگاه نخست جلب توجّه میکند، سبک خاص نوشتاری آن است که بهصورت یادداشتهای گفتاری نوشته شدهاند، گویی یادداشتهای شخصیای است که هیچگاه حالت گفتاری خود را از دست نداده و در واقع به نوشته تبدیل نشده است. شفاهی بودن گفتمان مقالات در جایجای این کتاب به وضوح قابل مشاهده است و همین امر سبب ویژگیهای زبانی خاصّی در این کتاب شده است. زبان بهکار رفته در مقالات شمس، زبانی خاص و تا حدی متفاوت از زبان متون دورۀ پیش از خود و البته دورههای بعدی است. مقالات شمس برای خود سبک و سیاقی ویژه دارد از جمله استفاده از نامآوا که میتوان با تحلیل و بررسی، ویژگیهای زبانی آن را بهتر نشان داد. نامآواها (onomatopoein)یکی از خصوصیات زبان گفتار است که میتواند بهسهولت موقعیتهای طبیعی را بهشکلی واقعی در زبان بازنمایی کند. پژوهش حاضر که بهشیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای با هدف معرفی نوعی از نوشتار در مقالات شمس نگاشته شده است، نشان میدهد که شمس از ویژگیهای آوایی زبان در این اثر در جهت تبیین اغراض محاورهای گوینده بهخوبی استفاده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی معناشناسی گفتمان خاموشی در تخلص مولانا بر اساس غزلیات شمس
زهرا ایرانی ملک محمد فرخزاد رضا حیدری نوریبر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات دربارۀ نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. به عقیده آنها این الگوی ارتباطی در تمام کنشهای ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینهای دارد که چکیده کاملبر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات دربارۀ نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. به عقیده آنها این الگوی ارتباطی در تمام کنشهای ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینهای دارد که یا رمز کلامی است یا در قالب کلام گنجانده میشود. عارف آن هنگام که میخواهد جهانی را نشان دهد که در آن الفاظ کارکرد خود را از دست میدهند، گاه به نقل داستانهایی در ستایش خاموشی میپردازد و گاه خود نیز خاموش میشود. با توجه به الگوی ارتباطی یاکوبسن میتوان از خاموشی در فرآیند ارتباط به خوبی بهرهمند شد و لذت حاصل از دریافت سکوت را در شش نقش ارتباطی گفتار جستوجو نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که کاربرد برخی از نقشهای ارتباطی سکوت در کلام مولانا مانند نقش ترغیبی و نقش ارجاعی دارای بسامد بیشتری است. بررسی معناشناسی گفتمان خاموشی در تخلص مولانا بر اساس غزلیات شمس پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی تحلیلی نمادها و عناصر اسطورهای مشترک در شاهنامه و غزلیات شمس
آسیه قوامی فرهاد براتیموضوع غزلیات شمس، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧـﺎ ﺟﻼل اﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجود چکیده کاملموضوع غزلیات شمس، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧـﺎ ﺟﻼل اﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در غزلیات شمس داشته اند، پرداخته ایم. عناصر، موجودات و شخصیت های مورد بررسی در این مقاله عبارتاند از رستم، زال، کیقباد، سهراب، اسفندیار، ضحاک، کیکاووس، مانی، کیخسرو و موجودات افسانه ای همچون کوه قاف، هما، عنقا و سیمرغ که مهم ترین منبع آن ها، شاهنامه فردوسی است. نتیجه پژوهش این است که مولانا با استخراج عناصر اسطوره و حماسه از آثار گران سنگ حماسی از جمله شاهنامه فردوسی، از این عناصر در جهت تبیین هر چه بهتر مضامین و مفاهیم عرفانی در غزلیات شمس سود جسته است؛ تا جایی که پژوهشگران ادبیات عرفانی، آن را نمونه بارز و ارزشمند حماسه عرفانی دانسته اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی کرامات امام علی(ع) در اشعار مولانا جلال الدین بلخی
غلامعلی آریا وحیده داداش زادهکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام چکیده کاملکرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلیگاه خصال و کرامات شخصیتهای بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام علی(ع) به عنوان شخصیتی دینی و مذهبی غیر قابل انکار است. مأثورات عرفانی امام علی(ع) در آثار عرفا و شعرا منبع الهامات شعری و نویسندگی این گروه از جامعه گردید. مولانا به عنوان یکی از عرفا و شعرا برجسته در نضج و گسترش عرفان اسلامی نقش بیبدیلی ایفا نموده است و بررسی آثار وی برای درک بهتر ظرایف این عرصه میتواند راهگشا باشد. این مقاله در صدد است، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی کرامات امام علی(ع) در آثار مولانا جلال الدین رومی بپردازد. این پژوهش بر آن است که نشان دهد که علیرغم سنی مذهب بودن مولانا، وی ارادت خالصانهای نسبت به امام علی(ع) داشته و همواره از کرامات ایشان در اشعار و فحوای کلامش یاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نفس، فطرت و اخلاق در سوره مبارکه شمس
محمدرضا بهزادپوردر این مقاله تلاش میشود که بنیانهای معرفتی و فطری اخلاق با تکیه بر آیات قرآن، بهویژه سوره مبارکه شمس روشن شود. برای فهم فطرت و اخلاق لازم است نفس را بهعنوان موجودیتی باقی و ابدی بشناسیم. این پژوهش با هدف شناخت بنیانهای اخلاق بر اساس فطرتشناسی و نفسشناسی طرحشد چکیده کاملدر این مقاله تلاش میشود که بنیانهای معرفتی و فطری اخلاق با تکیه بر آیات قرآن، بهویژه سوره مبارکه شمس روشن شود. برای فهم فطرت و اخلاق لازم است نفس را بهعنوان موجودیتی باقی و ابدی بشناسیم. این پژوهش با هدف شناخت بنیانهای اخلاق بر اساس فطرتشناسی و نفسشناسی طرحشده در سوره مبارکه شمس انجام شده است. سوره مبارکه شمس تزکیه نفس را به عنوان مهمترین رسالت بشر معرفی و با توجه به فطرت انسان اخلاق را تنها راه تزکیه نفس معرفی میفرماید. بررسی نظریات مربوط به نفس و فطرت از سوی فلاسفه و در نهایت آنچه در آیات متعدد قرآن کریم و سوره مبارکه شمس آمده است و لزوم اخلاقی بودن افعال انسان در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ظاهرة العشق عند مولانا جلال الدین
بهروز حسن نژادلاریب أنّ مولانا جلال الدین مفکّر عظیم، وعارف کبیر، وشاعر شهیر فی العالم عامّة، والحضارة الإسلامیة خاصّة. والتحدّث عن أفکاره، والکتابة عن وجهات نظره حول الخالق، والإنسان، والمفاهیم البشریة، والعرفانیة، لیسا بهذه البساطة. والتوجّهات البشریة، والإقبالات العامّة لاتجاهاته چکیده کامللاریب أنّ مولانا جلال الدین مفکّر عظیم، وعارف کبیر، وشاعر شهیر فی العالم عامّة، والحضارة الإسلامیة خاصّة. والتحدّث عن أفکاره، والکتابة عن وجهات نظره حول الخالق، والإنسان، والمفاهیم البشریة، والعرفانیة، لیسا بهذه البساطة. والتوجّهات البشریة، والإقبالات العامّة لاتجاهاته الفکریة، والمعنویة فی أنحاء العالم، تثبت لنا هذا الموضوع. والخطأ کلّ الخطأ أن ننظر إلی الإنسان نظرا إلی الشیء المستقلّ عمّا قبله، وعما بعده. ذلک الذی لا یتصل بشیء، ممّا حوله، لایتأثر مما سبقه، أو أحاط به، ذلک خطأ لأن الکائن المستقلّ هذا المستقل، لاعهد له فی العالم. لذلک مولانا کان متأثّرا من عهدِه، وموثّرا فیما بعده. وهذا التاثّر، وذلک التّاثیر بشکل عظیم، یعتبران إحدی العلائم، لکبار الرجال الفکریین.ولن ننسی بأنّه عاشق، أو محبّ، فیصور الله، عزّ وجلّ، کمعشوق. وهو یعتقد بأنّ الإنسان، یقدرُ أن یتمسّک بالله، ویصل إلیه، بذریعة الحبّ دائما. والحبّ هو أثمن المفاهیم، وأسمن المضامین، وأغناها، وأکبرها عند عارفنا الکبیر، وهذا المقال یتحدّث عنه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی و تحلیل تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی
تیمور کرمی ماه نظریتصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی با توجه به تحولات اجتماعی و فردی دوران زندگیش قابل تاًمل است. وی همواره از وقایع و حوادث پیرامونی خود متأثر بوده است. شمس لنگرودی ناملایمات و تلخی ها را در قالب اشعار خود و با بهره گیری از ابزار و جنبه های گروتسک برای مخاطبان آثارش چکیده کاملتصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی با توجه به تحولات اجتماعی و فردی دوران زندگیش قابل تاًمل است. وی همواره از وقایع و حوادث پیرامونی خود متأثر بوده است. شمس لنگرودی ناملایمات و تلخی ها را در قالب اشعار خود و با بهره گیری از ابزار و جنبه های گروتسک برای مخاطبان آثارش به تصویر می کشد.تا قبل از انتشار کتاب گروتسک در ادبیات به سال 1957 میلادی توسط ولفگانگ کایزر، گروتسک فقط نوعی کمدی خشن شناخته می شد. اما کایزر و میخاییل باختین باعث شناساندن ابعاد و جنبه های دیگرگروتسک، از قبیل کمدی و وحشت توأم، ناموزونی، ناهماهنگی و اغراق و زیاده روی گروتسک به ادبیات شدند. در این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی برآن است، ضمن بررسی اشعار گروتسکی شمس لنگرودی دریابیم که کدام یک از جنبه های گروتسکی در اشعار وی نمود بیشتری دارد؟ با توجه به شناختی که از شخصیت شمس داریم، انتظار می رود که جنبة کمدی توام با وحشت در اشعارش فراوانی بیشتری داشته باشد. نتیجه پژوهش اما از درصد بیشتر جنبۀ ناموزونی اشعار شمس نسبت به سایر ممیزه های گروتسکی حکایت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسی و مقایسۀ نظرگاه خاص مولانا و شمس تبریزی دربارۀ انبیاء الهی و بزرگان دین
زهرا بیاتیانی حمیدرضا اردستانی فرزانه یوسف قنبری نصرالله امامیاشاره به قصۀ انبیا، یکی از موضوعاتی است که در اکثر متون ادب فارسی؛ بهویژه در ادبیات عرفانی به آن اشاره شده است. مولانا و شمس تبریزی دو عارف بزرگ ادب فارسی اند که بر روی اندیشه و افکار یکدیگر، تأثیرگذار بودند و با ترویج افکار و اندیشه های خود، سبب رونق و غنای ادب عرفا چکیده کاملاشاره به قصۀ انبیا، یکی از موضوعاتی است که در اکثر متون ادب فارسی؛ بهویژه در ادبیات عرفانی به آن اشاره شده است. مولانا و شمس تبریزی دو عارف بزرگ ادب فارسی اند که بر روی اندیشه و افکار یکدیگر، تأثیرگذار بودند و با ترویج افکار و اندیشه های خود، سبب رونق و غنای ادب عرفانی شدند. پژوهشگران، پژوهشهای متعددی در زمینۀ تشابهات و نکات اشتراک این دو عارف پرداختهاند، اما در خصوص جایگاه و مقام انبیاء در اندیشۀ این دو، پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. در این جستار نگارندگان، تلاش نموده اند به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانهای، به بیان تضادها و تفاوتهای نظرگاه خاص مولانا و شمس تبریزی دربارۀ انبیاء و بزرگان دین بپردازند. با بررسی آثار مولانا و شمس میتوان نتیجه گرفت که مولانا در سراسر مثنوی و همچنین در فیه مافیه به زندگی و داستان پیامبران پرداخته است تا از طریق داستان، علاوه بر جذب مخاطب و ایجاد رضایت و خرسندی به اندرز و نصیحت او بپردازد و دشواریهای راه سلوک را برای کسانی که بیواسطه توان درک و فهم این مراحل و مراتب را ندارند در قالب داستان، آسان و قابل فهم گرداند. شمس تبریزی بر اساس آرا و اندیشه های خاص خود به داستان پیامبران در گفتارش پرداخته است؛ اما چون هدف او آموزش و نصیحت نمی باشد، مانند مولانا به داستانپردازی و گاهی اوقات به نتیجه گیری هم چندان توجهی ندارد و در داستان پیامبران، بسیاری از اوقات به یک یا حداکثر دو رویداد در زندگی پیامبری توجه کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - سطوح بازنمایی تجربۀ فنا از منظر راوی غزلیات شمس
رشید کاکاوندفنا اگرچه در معنی لغوی نابودی است لیکن در مسیر عرفان، مرتبۀ بلندی از معرفت است که در محضر دوست، تجلی می یابد. هرکدام از عرفا، نظری و عملی، به این موضوع پرداخته اند. حکایات شورانگیزی از بزرگان عرفان نقل شده است که هر کدام اعتبار ایشان و نیز مفهوم واقعی فنا را بازمی نم چکیده کاملفنا اگرچه در معنی لغوی نابودی است لیکن در مسیر عرفان، مرتبۀ بلندی از معرفت است که در محضر دوست، تجلی می یابد. هرکدام از عرفا، نظری و عملی، به این موضوع پرداخته اند. حکایات شورانگیزی از بزرگان عرفان نقل شده است که هر کدام اعتبار ایشان و نیز مفهوم واقعی فنا را بازمی نماید. بعد از جستجویی مفصل در جهان شگفت عرفا و یافتن نمونه هایی از نظریه های عرفا و صاحب نظران در تعریف و تعابیر ایشان در موضوع فنا، و پس از آن یافتن نمونه هایی از حکایات و تجربه های عملی فنا که در کتب و متون معتبر عرفانی نقل شده است، به غزلیات شمس رو کرده ایم. از خود بی خود شد ن های مولانا جلوه ای از فنا است که از انتخاب اوزان ضربی و طرب انگیز، قافیه های مکرر میانی، برهم زدن قواعد زبان و حتی قالب شعری، هنجارشکنی های ریز و درشت زبانی و شعری، بیان پارادوکسی، تا ایجاد فضاهای وهم انگیز و اصطلاحات سوررئال را شامل می شود. برای هر کدام مصادیقی در غزل مولانا جستیم و در دسته بندی منظم قرار دادیم. راوی غزل های مولانا در سه موضع، با فنا مقابل می شود: هشیار، نیم هشیار و ناهشیار. راوی هشیار غزل ها آگاهانه و منطقی، از فنا می گوید و مریدان را آموزش می دهد وبه تعبیری به شکل نظری از فنا می گوید و شرایط و جزئیات آن را بازمی نماید. راوی نیم هشیار این غزل ها می داند و از دانایی خود با حالی شیفته وار سخن می گوید؛ در واقع، در میانۀ هشیاری بارقه هایی از ناخودآگاه او می درخشد. اما راوی ناهشیار غزل های مولانا، لحظۀ ناگفتنی حضور و دیدار را مستحیل و از دست رفته روایت می کند. در این لحظات است که خوانندۀ غزلیات شمس با لحظاتی شگفت و بی سابقه روبرو می شود؛ لحظاتی سرشار از حیرت و گیج کننده. نهایتا تنوع شگفتی در غزلیات شمس ایجاد می شود که بخشی از هنجارشکنی های مولانا در قالب و وزن و قافیه و زبان را در برمی گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - تحلیل فرمالیستی سه غزل از غزلیات شمس
ژاله اختریار آذر فاطمه امامی مریم ارجمندفرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر چکیده کاملفرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر در این مقاله سه غزل را از دیدگاه فرمالیسم روسی و بر اساس نظریه یاکوبسن و گرامون به روش توصیفی – تحلیلی بررسی کرده است. شایان ذکر است مولانا از طریق واژه های مکرر، توازن، تصویر سازی، استعاره، شیوه بیان، درنگ، تکیه و تاکیدو لحن هایی را در غزل ایجاد کرده است که با بعد عاطفی اثر در تعامل است. نقش هنرسازهها که از اصول فرمالیستهاست جنبه زیبایی شناسی در غزلیات مولانا دارد و موجب ابداع و نوع آوری در ساخت و صورت ابیات شده است تا از طریق توازن، آشنایی زدایی، هنجارگریزی، تصاویر استعاری و مجازی بر غنا و هنری تر شدن غزلیات بیفزاید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - تحلیل و بررسی ریخت شناسی داستان هبوط و تعالی درغزلی از دیوان شمس
سوزان کریمی نژاد تورج عقداییازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غ چکیده کاملازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غزل های روایی حاوی ناب ترین تجربه ی عارفانه است،اندیشه هایی که با روایت شدن؛نه تنها بهتر درک می شوند؛بلکه تأثیرگذاری شان نیز می تواند افزایش یابد.بررسی های مختلفی در طی سالیان اخیر در این غزلیّات صورت گرفته است و افراد زیادی از جنبه های گوناگون به دیوان شمس و مفاهیم گران بهای آن نگریسته اند.امّا ریخت شناسی غزل های او به ندرت انجام گرفته است؛ ریختشناسی دانشی است در حوزه ی مطالعات ادبی که نخستین بار ولادیمیر پراپ آن را برای مطالعه ی قصّهها مطرح نمود.کارکرد ریختشناسی در ادبیّات تفکیک آثار ادبی از یکدیگر و تجزیه ی یک اثر ادبی به اجزای به وجود آورنده ی آن و کشف نقش ها و نقش ویژه های اثر و قوانین حاکم بر آن هاست. مقاله ی حاضر درصدد است با استفاده از روش ریخت شناسی،غزلی از غزلیّات دیوان شمس را به اجزای آن فروکاهد و نقش و کارکرد هر عنصر را مشخّص نماید تا بدین وسیله بتواند به درک طرز تلقّی مولانا از قضیه ی هبوط و تعالی نایل آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی
روح الله مظفری ایرج مهرکیشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ م چکیده کاملشهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ مکّۀ مکرّمه به دلیل وجود کعبۀ معظّمۀ و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبۀ اسلام نه بلکه کعبۀ هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - انسان گرائی در اشعار شمس لنگرودی
مرجان رضاتاجیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - مقایسه ى تطبیقى حضور عشق در شعر شمس لنگرودى و غادة السمان
مرجان رضاتاجیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - دراسة الحکایات الرمزیة لمولوی فی غزلیات شمس
محمد غلامرضایی جنور برهانیالتمثیل الروائی عبارة عن قصة نثریة أو شعریة تحمل معنیین: معنىً أولیاً أو سطحیاً ومعنى ثانویاً أو باطنیاً یستتر تحت المعنى السطحی. وتعد الحکایات الرمزیة احدی أنواع التمثیل الروائی، وهی عبارة عن قصة قصیرة – نثریة أو شعریة – تهدف إلى إیصال عبرة ما إلى القارئ. و چکیده کاملالتمثیل الروائی عبارة عن قصة نثریة أو شعریة تحمل معنیین: معنىً أولیاً أو سطحیاً ومعنى ثانویاً أو باطنیاً یستتر تحت المعنى السطحی. وتعد الحکایات الرمزیة احدی أنواع التمثیل الروائی، وهی عبارة عن قصة قصیرة – نثریة أو شعریة – تهدف إلى إیصال عبرة ما إلى القارئ. وعادة ما تکون شخصیات الحکایة الرمزیة عبارة عن حیوانات؛ لکن من الممکن أن تظهر فیها الآلهة والبشر والجمادات. وقد استعین بالحکایات الرمزیة فی التمثیل العرفانی الفارسی لبیان المفاهیم العرفانیة النظریة والتعالیم العملیة الخاصة بها. ومن الجوانب الفنیة التی تتمیز بها أعمال مولوی فی غزلیات شمس، الاستفادة من التمثیل الروائی؛ ومن بین أعمال التمثیل الروائی هنالک 16 حکایة رمزیة تقسم إلى نوعین من حیث البناء والصورة: 1. الحکایات الرمزیة ذات الإطار القصصی (6 حکایات)؛ 2. الحکایات الرمزیة ذات الإطار الحواری (10 حکایات). ویتمیز هذا النوع من القصص بحبکة ومصدر وبناء واحد من حیث المعالجة؛ أما البساطة والإیجاز فهی من خصائصها البارزة. وتندرج أربع حکایات رمزیة من حکایات مولوی تحت عنوان التمثیل الأخلاقی – العرفانی وعشرة منها تحت عنوان تمثیل المفاهیم العرفانیة النظریة واثنتان تحت عنوان تمثیل الأفکار الکلامیة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - موازنة أدبیة بین سعدی الشیرازی وشمس الدین الکوفی فی ضوء قصیدتیهما حول الغزو المغولی
نعمت اله به رقم یحیی عطاییتعتبر الهجمة المغولیة من أهمّ الحوادث السیاسیة فی تاریخ الشعبین الإیرانی والعربی لما أثارت فی نفوس الجماهیر من مشاعر الشجی والأسی والسخط علی المحتلین والنقمة علیهم. ومن الطبیعی أن یتأثر منها الأدباء أضعاف ما تأثر عامة الناس لکونهم أرهف أبناء الشعب وأقربهم للانفعال والتأ چکیده کاملتعتبر الهجمة المغولیة من أهمّ الحوادث السیاسیة فی تاریخ الشعبین الإیرانی والعربی لما أثارت فی نفوس الجماهیر من مشاعر الشجی والأسی والسخط علی المحتلین والنقمة علیهم. ومن الطبیعی أن یتأثر منها الأدباء أضعاف ما تأثر عامة الناس لکونهم أرهف أبناء الشعب وأقربهم للانفعال والتأثر من هذه الاعتداءات الإنسانیة العدیدة، أو التعامل والتفاعل معها. ومن هذا المنطلق لقد کان من بوادر الشعراء الذین تغنّوا أصداء هذه الکارثة شمس الدین الکوفی وسعدی الشیرازی من مثیلاتهما حیث صوّرا تصویرا أعمق من غیرهما تأثیرا؛ علی الرغم من البون الشاسع بینهما من الموهبة والذکاء. ولکن من حیث تعاصر الشاعرین واتحادهما فی الإطار التأریخی ذاته تمکّن لنا تناول ما أنشداه فی موضوع المغول من خلال المتابعة والمقارنة الموضوعیة والفنیة وفق رؤیة تحلیلیة ووصفیة لدیهما، وبحثنا هذا یهدف إلی المقارنة بین الدلالات المختلفة للمضامین التی استعرضها الشاعران، والکشف عن وجوه الاشتراک والافتراق بینهما علی ضوء المدرسة الامریکیة. من خلال المتابعة لوجوه الاشتراک والافتراق وما قدّمه هذان الشاعران وجدت الغموض البارزة فی شعر سعدی لایمس شعر الکوفی؛ لأن صیاغة الجمل والعبارات عند الکوفی ذاتیة وطبیعیة ولیست متکلّفة واصطناعیة؛ فتناول الموضوع تناولا أقرب إلی المباشرة؛ غیر أنّ أسلوبهما اتّسم بالمباشرة والتقریریة والاستمداد من الواقع المتمثّل فی مواجهة الغزو. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - السحر الحلال (إعادة النظر فی فکرة بایزید البسطامی من خلال قصة شمس الدین والمولوی)
اردشیر منظمی سیدمحمود میرزایی الحسینیترمی هذه المقالة إلی دراسة فکرة بایزید البسطامی فی ضوء شطحیاته، والبحث فی آراء العارفین والصوفیین المعروفین فی تاریخ العرفان الإسلامی حول الموضوع المذکور أعلاه. فی اللقاء الأول بین شمس الدین التبریزی ومولانا جلال الدین البلخی فی مدینة قونیة، طرح سؤالٌ أثار بشدّة کیان مو چکیده کاملترمی هذه المقالة إلی دراسة فکرة بایزید البسطامی فی ضوء شطحیاته، والبحث فی آراء العارفین والصوفیین المعروفین فی تاریخ العرفان الإسلامی حول الموضوع المذکور أعلاه. فی اللقاء الأول بین شمس الدین التبریزی ومولانا جلال الدین البلخی فی مدینة قونیة، طرح سؤالٌ أثار بشدّة کیان مولانا الذهنی والفکری. سأله شمس الدین: محمد(ص) أفضل أم بایزید؟ ومع أنّنا نعتقد أنّ محمدًا أفضل من بایزید، فلماذا قال بایزید: "سبحانی ماأعظم شأنی" وقال الرسول(ص): "ما عرفناک حقّ معرفتک". هذا السؤال یتشکّل من قضیّتین: القضیة الأولی هی قضیّة شطحیّة أشغلت بال أهل المعرفة، والقضیة الثانیة، قضیة مشروعة ومقبولة ومعروفة. أصبح للشّطح البایزیدی صدًی واسعٌ فی الأوساط الصوفیة، وأدّی إلی ظهور اتّجاه انحیازی من جانب شیوخ کبار مثل الإمام إسماعیل المستملی البخاری والإمام محمد الکلاباذی والعطّار والمولوی وغیرهم. وإلی جانب هذا الاتّجاه ظهرت تحلیلات علمیة جیدة بقلم شیوخ بارعین مثل إبی نعیم الأصفهانی، أبی نصر السرّاج والقشیری. إذا تأمّلنا فی آراء أهل المعرفة والتصوّف وشارحی شطحیات بایزید البسطامی نستطیع أن نصنّفها فی أربعة أقسام: قلّة قابلیة بایزید، الشّطح البایزیدی، بایزید کنموذج من عقلاء المجانین والحبّ الإلهی عنده. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - آتش در آثار منظوم مولانا
میر جلال الدین کزازی اسماعیل عبدی مکوند صغری مرداسی سردارآبادیآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجل چکیده کاملآتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجلیّات وی، آتش انبیا، آتش مشکلات سیر و سلوک، آتش عشق، آتش طبایع درون، آتش هواهای نفسانی، آتش جهان مادی و علایق آن، آتش جهنم، آتش عناصر و غیره به چشم می خورد. مولانا نه تنها آثار آتش عنصری را از قبیل: گرمابخشی، سوزندگی، سازندگی، بالاروندگی، گسترش یابندگی، نوردهی، پاک کنندگی؛ برای همه ی آتش های معنوی نیز صادق می داند بلکه در آتش های معنوی این صفات را حقیقی تر می داند. آتش %89/2 ابیات دیوان شمس و %78/1 ابیات مثنوی معنوی را در برمیگیرد. مولانا از مترادفات واژه ی آتش بهره برده است امّا در مفاهیم استعاری، کنایی و نمادین و می توان گفت تشبیهی، مترادفات آتش را قوی و کارا نمی دانست لذا کمتر از آن استفاده کرده است. در مثنوی به نار شهوت، نار حرص، نار حسد برمی خوریم امّا در دیوان او این کاربرد بسیار اندک است. در آتش می، آتش و خورشید، آتش و خون، آتش تجلی رنگ ها است. در مقاله ی حاضر به کارکردهای آتش در آثار منظوم مولانا پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
هادی خدیور رجب توحیدیانیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که ع چکیده کاملیکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:عقل جزوی است که منکر عشق است[1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان عقلِ عقل مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است. 3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - جلوه های تمثیلی و نمادینِ «جان» در دیوان شمس تبریزی
مسعود سپه وندینماد انگاری از اساسی ترین ارکان و اجزاء لاینفکِ متون صوفیانه و تعلیمی در تمام تاریخ محسوب می شود. در این میان، عارفانی که شاعرانه تر و هنرمندانه تر می اندیشیده اند، از ظرفیتِ نماد پردازی، بیشترین سهم را در القای آراء و افکار خود برده اند. مولانا از جمله عارفانِ شاعری اس چکیده کاملنماد انگاری از اساسی ترین ارکان و اجزاء لاینفکِ متون صوفیانه و تعلیمی در تمام تاریخ محسوب می شود. در این میان، عارفانی که شاعرانه تر و هنرمندانه تر می اندیشیده اند، از ظرفیتِ نماد پردازی، بیشترین سهم را در القای آراء و افکار خود برده اند. مولانا از جمله عارفانِ شاعری است که به مدد ذوقِ هنری و زبانِ سخته و ادیبانه ی خود، پیام های بی شمار و جهان شمولش را در لفافه ی واژگانِ خاص، به مخاطبانش عرضه می دارد. بنابر این، یکی از جلوه های زیبای غزلیات شمس، دریافت های تازه و نمادینی است که حضرت مولانا جلال الدین بلخی از برخی واژه ها به دست می دهد. جان و مفاهیم و ترکیبات مربوط به آن را می توان از این دسته به حساب آورد. در این جستار، واژه جان و مترادفات آن در غزلیات شمس، از دیدگاه فوق مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - کیمیای شمس (نوسان روایت در باره شمس در داستان کیمیا خاتون)
غلامحسین شریفی علی محمدی آسیابادی فاطمه میرمرعشیرمان کیمیا خاتون، نوشته خانم سعیده قدس از جمله رمانهایی است که درباره زندگی شمس نوشته شده و در مدت کوتاهی- پنج سال یعنی از 1383 که چاپ اول آن پخش شده تا 1388ش. - بیست چاپ از آن در جامعه کتابخوان کشور پخش گردیده و این از یکسو موجب خوشحالی است و از سوی دیگر باعث نگران چکیده کاملرمان کیمیا خاتون، نوشته خانم سعیده قدس از جمله رمانهایی است که درباره زندگی شمس نوشته شده و در مدت کوتاهی- پنج سال یعنی از 1383 که چاپ اول آن پخش شده تا 1388ش. - بیست چاپ از آن در جامعه کتابخوان کشور پخش گردیده و این از یکسو موجب خوشحالی است و از سوی دیگر باعث نگرانی؛ نگرانی از اینکه مبادا خواندن آن باعث بیزاری خوانندگان از شمس- و طبیعتا مولانا که مرید او بود و آنهمه غزل برای او سرود-و عرفان ناب و میراث عظیم عارفان نامدار ایرانی چون مثنوی و غزلیات شمس بشود و در حقیقت این کتاب به منزله چوب حراجی باشد بر ادب فارسی، عرفان و عارفان ایرانی چونانکه پیشتر همه چیزهای خوب و مقدس و قابل احترام این کشور را با چوب حراج به ثمن بخس و دراهم معدود فروختیم بی آنکه به جایش حتی خزف و کندله ای[1] گرفته باشیم، آن هم در دوره ای که فرنگیان و غربیان چنان اقبالی به عرفان ایرانی عموما و مکتب مولانا خصوصا کرده اند که چند سال پی درپی اشعار او از پرفروشترین کتابها در آمریکا بود و در کمتر از یک دهه نزدیک به یکصد میلیون نسخه از اشعار او را خریداری کردهاند! به نظر می رسد خانم سعیده قدس در داستان پردازی خود دربارۀ شمس و کیمیا خواسته است رفتار شمس را مبتنی بر انگیزه های روانی وسرکوب غرایز معرفی کند. ما در این مقاله به دو مطلب دست یافته ایم: 1- نویسنده این رمان واقعاً داستان زندگی شمس را از زاویه مکاتب روانشناسی امروزین غرب روایت کرده است . 2- روانکاوی، معیار درستی برای بررسی شخصیّت های عرفانی نیست زیرا با وارد شدن در حوزۀ روانکاوی بسیاری مسائل مطرح شده در عرفان نادیده گرفته می شود و با نادیده گرفته شدن آنها بسیاری از ابعاد شخصیّت های عرفانی، رنگ میبازد و قابل دریافت نیست. بدین منظور ما به بررسی نوسان روایتها در داستان کیمیا خاتون و مقایسه آنها با منابع روایی تاریخی مانند مناقب العارفین و رساله سپهسالار میپردازیم و در نهایت علل این تفاوتها را مورد بررسی قرار می دهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - مولانا و معنی انگیزی او در دیوان کبیـر به مضراب موسیقی
عباس کی منشدر شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازة مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 هـ. ق) از اوزان و ظرفیت های گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازة مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباح چکیده کاملدر شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازة مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 هـ. ق) از اوزان و ظرفیت های گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازة مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباحث عرفانی و حکمی چنگ در چنگِ موسیقی نداشته است و در حدّ مولانا از اصطلاحات موسیقایی و نام موسیقیدانان و نیز نام سازها اعم از بادی و ضربی در بیان حقایق عرفانی مایه برنگرفته و در استفاده از افاعیل عروضی و اوزان دوری و اوزان مختلف در یک غزل و جادوی مجاورت حروف و کلمات و انگیزش معانی مختلف در اصطلاحات عرفانی بهره نیافته است، حتّی در عرفان عاشقانه، هیچ شاعری در بیان آداب عبادات و سیر و سلوک که از تعلیمات متداول صوفیه است به اندازة جلال الدین دست در گردن عروس دل ربای موسیقی نداشته و در استفاده از کتب و رسایل عرفا و معارف مأثوره از بزرگان این سلسله مانند او منشأ هدایت طالبان طریقت و شریعت و حقیقت نبوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - نگرشی عرفانی- روانشناسی بر مفهوم فرافکنی در غزلیات شمس
ناصر کاظم خانلو نسرین بیرانوند«فرافکنی» یکی از مکانیسمهای روانشناسی است که از طریق آن میتوان به ضمیر و درون هرکس پی برد و شناخت نسبی از شخصیت وی به دست آورد. در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلالالدین محمد بلخی به جنبههای روانشناختی رفتار ان چکیده کامل«فرافکنی» یکی از مکانیسمهای روانشناسی است که از طریق آن میتوان به ضمیر و درون هرکس پی برد و شناخت نسبی از شخصیت وی به دست آورد. در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلالالدین محمد بلخی به جنبههای روانشناختی رفتار انسان توجه کرده باشد تا آن جا که در جای جای آثار منظوم و منثور او به ویژه در مثنوی معنوی و غزلیات شمس تحلیلهای روانشناسی و حتی برخی از مسائل و مفاهیم نوین این دانش نظیر «خودفریبی»، «توجیه»، «فرافکنی» و... به کرات مشاهده میشود. غزلیات شمس منبع عظیم روانشناسی است که ویژگیهای شخصیتی، علایق، نگرش و انگیزههای آفرینش اثر را همراه با عوامل آن منعکس مینماید. در این مقاله انعکاس یکی از مفاهیم جدید روانشناسی؛ یعنی «فرافکنی» در آثار مولانا، به خصوص در تمثیلهای نمادین او، ردیابی شده و با استناد به شواهد متعدد، مدلل گردیده است و ضمن مشخص کردن مفهوم فرافکنی، منبع و سرچشمه فرافکنی و علل بروز آن در غزلیات شمس ذکر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - از خداجویی تا خداخویی در اشعار شمس مغربی
محمد رضا اسعد مهدی رضا کمالی بانیانی رضوان درخشیدهوحدت وجود به عنوان دیدگاهی با منشا عرفانی، قدمتی دیرینه دارد که ردپای آن را میتوان در هند باستان و در افکار فلاسفه پیش از سقراط در یونان و روم پی گیری کرد. هرچند در عرفان اسلامی نیز ابن عربی، نخستین عارف معتقد به این اصل نیست، اما اولین کسی است که با وارد کردن این اصل چکیده کاملوحدت وجود به عنوان دیدگاهی با منشا عرفانی، قدمتی دیرینه دارد که ردپای آن را میتوان در هند باستان و در افکار فلاسفه پیش از سقراط در یونان و روم پی گیری کرد. هرچند در عرفان اسلامی نیز ابن عربی، نخستین عارف معتقد به این اصل نیست، اما اولین کسی است که با وارد کردن این اصل به مباحث نظری و فکری به آن توسع و تثبیت بخشید. از جمله شاعران دیگری که به این مطلب نظر داشتهاند میتوان به عراقی، مولوی، عطار نیشابوری و... اشاره کرد. شمس مغربی نیز از شاعرانی است که توجه زیادی به این مطلب و دیدگاههای ابن عربی داشته است.با عنایت به این که نظریه مذکور، ذاتا پارادوکسیکال و متناقض نما است و ادراک آن نوعی حیرت و هیبت در اندیشه و نفس شخص مدرک پدید میآورد، ازین رو بیان مطالب عرفانی مغربی، در نظر خواننده مبهم به نظر میرسد. در این مقاله به واکاوی شاخصههای وحدت وجود در اشعار شمس مغربی و ایضاح شاخصههای آن پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - ولایت در اندیشۀ شمس تبریزی و بازتاب آن در آثار سلطانولد
داود واثقی خوندابی مهدی ملک ثابت محمّدکاظم کهدوییمبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتاب چکیده کاملمبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی – تحلیلی است تأثیرپذیری سلطان ولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسی می شود.شمس تبریزی و سلطان ولد، ولی را کسی میدانند که با رسیدن به مرتبۀ فنای الهی به صفاتی دیگر مانند دوری از کرامت نمایی، علم لدنّی و موهوبی، انفاس حقانی وفراست یا اشراف بر ضمایر مزیّن باشد. به اعتقادآن ها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است امّا سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپردۀ آن ها شوند و از مدّعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطان ولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیم کردهاند. در نظرگاه آن ها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند امّا هر کدام به اندازۀ قرب خود از تابش حسن الهی برخوردار میشوند که در این میان مرتبۀ مطلوبان یا معشوقان از مرتبۀ طالبان یا عاشقان بالاتر است. علاوه براین، قطب شاه اولیا محسوب میشود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - خیال خلاق در دیوان شمس تبریزی
زهره محمدعلی احمد غنی پور ملکشاه مرتضی محسنی مسعود روحانینظریّة خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژهای دارد. یکی از بزرگترین نظریه پردازان در حوزۀ خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّة خیال در انسان نوعی ادر چکیده کاملنظریّة خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژهای دارد. یکی از بزرگترین نظریه پردازان در حوزۀ خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّة خیال در انسان نوعی ادراک است که بین صور محسوس و معانی مجرد جمع میکند. بر اساس آیۀ قرآن انسان در زمین جانشین آفریدگار خلاق است و میتواند با استمداد از خلاقیت خیال خویش دست به آفرینشهای علمی، ادبی، هنری و... زده و منشأ وجود و کمال باشد. از مهمترین اهداف پژوهش، تأکید بر نقش خیال خلاق در هویتبخشی به انسان سرگردان، برای رهایی از بحران بی هویتی و وصول به جایگاه حقیقی اوست و نیز پاسخ به این پرسش است که آیا دیوان شمس را میتوان یکی از شاخصههای عرصة بهرهمندی از خیال خلاق در ادبیّات عرفانی دانست؟ و آیا اشعار مورد بررسی در تقویت و تثبیت جایگاه حقیقی انسان که صورتی از خداوند است تأثیرگذار است؟ در این پژوهش نظری، آراء مشترک ابن عربی و مولوی در نظریۀ تجلی خداوند در خلقت استخراج و با استفاده از شیوۀ تطبیقی- تحلیلی و به صورت کیفی مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. در نهایت با ارائه اشعار و مستندات، یافتهها حاکی از مثبت بودن پاسخهای پژوهش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - بررسی تجلی در دیوان شمس
عظیم حمزئیان طناز رشیدینسبتجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظه چکیده کاملتجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، دربارة ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، دربارة ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - بررسی مؤلفههای قرآنی نمادهای حیوانی در غزلیات شمس (از منظر الگوها)
علی صفایی رقیه آلیانیافراد برای ابراز معانی به گفتار و نوشتارِ هنجار روی می آورند، اما همیشه این زبان عادی قابلیت القای معانی ذهنی و ماورایی را نداشته؛ و با بالا بردن ظرفیت زبان دست به هنجارگریزی و استفاده از نماد می زنند. با این توضیح مولوی به عنوان یک شاعر و اندیشمند دینی مضامینی در ذهن خ چکیده کاملافراد برای ابراز معانی به گفتار و نوشتارِ هنجار روی می آورند، اما همیشه این زبان عادی قابلیت القای معانی ذهنی و ماورایی را نداشته؛ و با بالا بردن ظرفیت زبان دست به هنجارگریزی و استفاده از نماد می زنند. با این توضیح مولوی به عنوان یک شاعر و اندیشمند دینی مضامینی در ذهن خود دارد، که این مفاهیم را به واسطة مکانیزم بلاغی نماد به مخاطبان القا می کند و از آن جایی که مضامین قرآنی در ناخوادگاه مولوی جریان داشت-که تنوع استفادة مولانا در لفظ و معنا به احادیث و قرآن نشانگر آشنایی مولوی با معارف اسلامی است- پس نمادها هم چنان پشتوانة مذهبی خود را حفظ کرده اند، که در اغلب موارد برای دریافت لایه های ضمنی یک نماد باید به ژرف ساخت های دینی آن نیز توجه داشت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مولوی از گزاره های قرآنی و احادیث برای پردازش الگوهای عرفانی و اسلامی خود از جمله تهذیب نفس، سفر در خویشتن، تجدید حیات و... بهره می گیرد که این الگوها از لایه های متنوع ذهنی و زبانی شاعر به صورت دایره های متداخلی که مرکزیت آن حول محور انسان می چرخد، تشکیل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی
کورش امرایی علی فتح الهیاین جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم د چکیده کاملاین جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهۀ خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفۀ ایدئولوژی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - بررسی نظام های استعاری معشوق در کلیّات شمس تبریزی بر اساس نظریۀ استعاره شناختی
مهدی رهنما احمدرضا کیخای فرزانه بهروز رومیانیاز آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری چکیده کاملاز آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری که دربارۀ عشق نوشته و سروده شده؛ برجستگی بیشتری دارد. یکی از دیوانهای معروف و مشهور قرن هفتم، کلیّات شمس تبریزی اثر مولانا جلالالدین محمد بلخی است. این اثر به لحاظ زبانی، بیشتر شاعرانه و استعاری میباشد و از حیث معنا عرفانی است. مولانا در کلیّات شمس با توجّه به فرهنگ و ایدئولوژیهای حاکم بر جامعۀ آن عصر، دریافتی خاص از عشق دارد. همچنین این دیوان، دارای بنیان منسجمی است که حاصل شبکههای استعاری شکل گرفته برپایۀ یک یا چند استعارۀ اصلی مشترک یا فردی در آنها است. این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای تنظیم شده درصدد آن است تا به بررسی نظامهای استعاری عشق در کلیّات شمس تبریزی بر اساس نظریۀ استعاره شناختی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعارههای معشوقی در این اثر در واقع نشاندهندۀ اینهمانی میان معشوق و خدا و سه نگاشتِ استعاری عشق خدا است، خدا معشوق است، خدا عشق است، میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامی
تیمور کرمی ماه نظریبررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامیتیمور کرمی 1 ماه نظری2چکیدهمتناقض نما یا پارادوکس از فنیترین صنایع ادبی است، که از تجمیع دو عنصر متضاد در یک موضوع پدید آمده و به خلق معنی جدیدی می انجامد. متناقض نما به سه دسته لفظی(ترکیبی)، چکیده کاملبررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامیتیمور کرمی 1 ماه نظری2چکیدهمتناقض نما یا پارادوکس از فنیترین صنایع ادبی است، که از تجمیع دو عنصر متضاد در یک موضوع پدید آمده و به خلق معنی جدیدی می انجامد. متناقض نما به سه دسته لفظی(ترکیبی)، دستوری و محتوایی (تحلیلی) دسته بندی میشود. آنچه مغفول مانده است، بررسی رابطه بین دو سوی متناقض نما است.متناقض نمایی در اشعارشمس لنگرودی، به مدد قدرت خلاقة خیال وی به شیوههای گوناگونی بیان شده است. بیان فرا زبانی وی، غیرممکن ها را مجال حضور داده تا بتواند به انتقال مفاهیم و بیان مسائل اجتماعی –فرهنگی بپردازد. این تحقیق که با شیوه توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانهای ، با تطبیق نظریة غلامعلی آزاد بلگرامی ( شاعر و پژوهشگر هندی قرن یازده هجری) در دسته بندی روابط علت و معلولی دو سوی پارادوکس صورت گرفته است. پرسش اساسی این است. 1- آیا طرفین پارادوکس های بکار برده در اشعار شمس لنگرودی، از یازده گونه رابطه مد نظر بلگرامی برخورداراست؟ 2- کدام نوع از پارادوکس ها در اشعار شمس لنگرودی کاربرد بیشتری دارد؟کلید واژه ها: متناقض نما، پارادوکس، بلگرامی، شمس لنگرودی---------------------------------------------------------1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، ,واحدکرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. karami.eng@gmail.com 2- دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحدکرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. (نویسنده مسئول) nazari113@yahoo.com پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - بررسی تلمیحات دینی- اسلامی شمس الدین کاشانی در منظومه شهنامه چنگیزی
سید محسن جمالی زاده خورشید قنبری ننیز مجید حاجی زاده عسکریتلمیح یکی از صنایع ادبی میباشد که شاعران از دیرباز به جهت جذابیت و سندیت بخشیدن به اثر خود از آن استفاده میکردهاند. تلمیح به معنی اشاره به داستان، آیات، روایات و ... در شعر است فرد خواننده درصورتی می تواند به درک این تلمیحات برسد که آگاهی از این داستان ها، آیات، روایا چکیده کاملتلمیح یکی از صنایع ادبی میباشد که شاعران از دیرباز به جهت جذابیت و سندیت بخشیدن به اثر خود از آن استفاده میکردهاند. تلمیح به معنی اشاره به داستان، آیات، روایات و ... در شعر است فرد خواننده درصورتی می تواند به درک این تلمیحات برسد که آگاهی از این داستان ها، آیات، روایات و ... داشته باشد. درغیر اینصورت در نظر فرد خواننده شعر بی معنی و مفهوم جلوه میکند. یکی از این شاعران شمس الدین کاشانی منظومه سرای عصر مغول می باشد که به واسطه شرایط دینی حاکم بر آن دوران از تلمیحات اسلامی در اثر خود یعنی شهنامه چنگیزی بهره برده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تلمیحات دینی- اسلامی در اثر شمس الدین کاشانی است. روش تحقیق، کتابخانهای و به روش تحلیلی- توصیفی است. بررسی های حاصل از پژوهش نشان داد که شمس الدین کاشانی از تلمیحات دینی- اسلامی یعنی آیات، روایات و داستان ها به طور زیرکانه و متبحرانه از این صنعت در اثر خود سود جسته که این امر دال بر عقاید دینی- اسلامی شاعر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - تحلیل و بررسی استعارههای مفهومی در مقالات شمس تبریزی
زهرا بیاتیانی حمید رضا اردستانی رستمی فرزانه یوسف قنبری نصرالله امامیمقالات شمس کتابی است حاوی اندیشهها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی دربارۀ تصوف و عرفان میباشد که بهوسیلۀ مریدان شمس، جمعآوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعارههای مفهومی در این کتاب بپردازد. زبانشناسی شناخ چکیده کاملمقالات شمس کتابی است حاوی اندیشهها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی دربارۀ تصوف و عرفان میباشد که بهوسیلۀ مریدان شمس، جمعآوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعارههای مفهومی در این کتاب بپردازد. زبانشناسی شناختی بر تجربههای جسمانی در فرایندهای ذهنی و پیوند ذهن و زبان تأکید دارد. هدف از این پژوهش درک و تبیین پیوندهای ذهن و زبان شمس تبریزی در مقالات با کمک نظریۀ استعاری شناختی است. واکاوی موضوع بیانگر آن است که زبان در قالب نظامهای استعاری به جهانبینی شمس، پیوندی تنگاتنگ دارد. آنچه این پیوند را مستحکم میسازد، نگاشته شدن طرحوارههای تصاویری ذهن بر اصول کلی جهانبینی شمس و سامانیافتگی نگاشتههای استعاری و شبکههای منسجم از استعارهها بر محور الگوی شناختی کلان است که در نظامی از تناظرها جنبههای ناشناختۀ جهانبینی شمس را روشنتر میسازد. نگاهی کلی به استعارههای مفهومی در مقالات شمس نشان میدهد. نظام استعاری مقالات شمس، مشابه نویسندگان عارف همعصر خود است. در تقریرات شمس، اتگار فقط حوزۀ مقصد، حرف و سخن است که گاهی در قالب شیئی شکستنی و گاهی در قالب یک گیاه و گاهی در ارتباط با رنگ، مفهومسازی شده است به نحوی که ناخودآگاه بودن حکایتها و تمرکز نداشتن شمس نسبت به یک موضوع واحد از جمله عواملی است که باعث شده سبک وی در مفهومسازیهای استعاری نسبت به دیگران متمایز گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - تحلیل سبکشناسیک «مقالات شمس تبریزی» با رویکردی بر نظریه معناشناسی بنیادی
رضا اشرف زاده مریم السادات سنگیتأثیر عمیق و پردامنه شمسالدین محمّدبن علیبن ملکداد تبریزی و اثر گرانسنگ وی مقالات شمس، بر قطب عرفان ایرانیاسلامی ما -مولانا جلالالدین محمّد بلخی- بلامنازع است. از این روی، در این پژوهش کوشیدهایم، برخی عناصر سبکشناسانة این اثر سترگ را با رویکردی بر جدیدترین نظریة چکیده کاملتأثیر عمیق و پردامنه شمسالدین محمّدبن علیبن ملکداد تبریزی و اثر گرانسنگ وی مقالات شمس، بر قطب عرفان ایرانیاسلامی ما -مولانا جلالالدین محمّد بلخی- بلامنازع است. از این روی، در این پژوهش کوشیدهایم، برخی عناصر سبکشناسانة این اثر سترگ را با رویکردی بر جدیدترین نظریة معناشناسی و تحلیل مؤلّفههای معنایی، نقد و بررسی کنم. پر واضح است که دلایل ارجمندی و ماندگاری این اثر باشکوه و تأثیر آن در پیشاهنگبودن (آوانگاردبودن) آن در حوزه نقد تفکر جهانی از نتایج ارزشمند این پژوهش خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - دیدگاه محمّد باقرمیرزا خسروی به زنان در رمان "شمس و طغرا"
افسانه آهنگریانقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گستردهای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" بهعنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطه چکیده کاملانقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گستردهای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" بهعنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطهخواهان منطقۀ غرب نیز بود، در کتاب خود به نام "شمس و طغرا" به نقشآفرینی زنان پرداخت. او در رمانش ضمن بیان برخی از باورهای مردم عهد قاجار در مورد زنان، ایشان را به سه گروه اشراف، کنیزکان و زنان عامی و بیاباننشین تقسیم کرد و به بیان ویژگیهای هر طبقه از این زنان پرداخت. از آنجا که محمّدباقر میرزا تحت تأثیر حوادث سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه بوده، محتمل است که نگاه وی به زنان و حقوق انسانی آنها، نگاهی متفاوت و متمایز از افراد عادی جامعه آن روزگار بوده است. یافتههای این پژوهش توصیفی- تحلیلی حکایت از آن دارد که خسروی ارداتی خاص به طبقه اشراف داشته و تنها زنان این طبقه را شایسته تعلیم و تربیت و مصاحبت دانسته است. نکته درخور توجه اینکه تحولات مختلف فرهنگی و اجتماعی پس از مشروطهخواهی و معاشرت با روشنفکران کوچکترین تأثیری در اندیشۀ خسروی و تغییر نگرش او نسبت به زنان نداشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - رسوم خانقاه ونمادهای آن از دیدگاه مولانا در غزلیات
مریم رئیسی عطامحمد رادمنش قربانعلی ابراهیمیعارفان بزرگ هر یک دارای زبان و نظام تصویری و نمادین خاصی هستند. آنهایی که تجربههای ناب شخصی داشتهاند، تصاویر و تعابیر شخصی مختص به خود دارند . مولانا از هر چیز و هر کسی، با توجه به تداعی معانیای که در ذهن او صورت میگرفته است، به واژگان معنی رمزی داده است. وسعت دایر چکیده کاملعارفان بزرگ هر یک دارای زبان و نظام تصویری و نمادین خاصی هستند. آنهایی که تجربههای ناب شخصی داشتهاند، تصاویر و تعابیر شخصی مختص به خود دارند . مولانا از هر چیز و هر کسی، با توجه به تداعی معانیای که در ذهن او صورت میگرفته است، به واژگان معنی رمزی داده است. وسعت دایرة رمزپردازی مولانا شامل حیوانات، گیاهان، صور فلکی، اسطورهها، پیامبران و ... است؛ از اینروی، بررسی تمام جنبههای رمزپردازی و اصطلاحات عرفانی در غزلیات مولانا نیازمند تحقیقات بسیار گستردهای است. در پژوهش حاضر نمادهای خانقاهی در غزلیات مولانا بررسی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که: آداب و رسوم خانقاهی و نمادهای آن در شعر مولوی چگونه بازتاب یافته است؟ نتایج نشان میدهد که مولانا در ایجاد معانی جدید رمزی از انواع واژگان و اصطلاحات استفاده کرده است. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر نیز در این نکته است که ، با توجه به خلاقیت مولانا در رمزپردازی، غزلیات مولانا را نمیتوان با توجه به اصطلاحات عرفانیای که در کتب صوفیه آمده است، تفسیر نمود؛ زیرا اصطلاحات عرفانی وضعشده، نشاندهندة ذهن آگاه نویسندگانی است که مشرب فکری خاص خود را دارند. برخی از آداب و رسومی که در دیوان شمس معنی نمادین یافته اند ،عبارتند از : پیر، طعام ، فراشی ،سماع و ... است . هدف این پژوهش بازتاب نمادهای خانقاهی در دیوان شمس مولوی است. روش تحقیق اسنادی و کتابخانهای است و تحلیل متن از طریق شواهد به دست آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - شکل دگر خندیدن : طنّازیهای شمس و مولانا در مقالات
محمدمراد ایرانیصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفا چکیده کاملصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفانی و احکام اخلاقی و گاه مصطلحات عرفانی است. معلّمِ عارف، در کسوت متّعظی عالم، توانمندیها ی زبانی و شگردهای تعلیمیرا در قالبها ی گوناگون ادبی به کار میگیرد تا اندیشهها و تجارب عملی خود را بیاموزاند. یکی از این شگردها، کاربرد زبان طنز در اشکال و قالبهای گوناگون آن در تعلیم آموزههای عرفانی و اخلاقی است. طنز عارف و نقد صوفی گاه لطیف و ملایم، و گاه بی پروا و پرده در است. صوفی شوخ، هنجارگریز و تابو شکن است و هر حریمی را ـ اگر لازم باشد ـ در هم میشکند. اساساً رویکرد عرفا به طنزنویسی در جهت تعلیم آموزههای عرفانی و اصول اخلاق صوفیانه منبعث از سبک و سیاق خاصّی است که میتوان آن را عرفان تعلیمی و مدرسی و منبری نامید. استفاده از چاشنی طنز و طیبت در قالب حکایتهای کوتاه و بلند، از ویژگیهای عرفان عامیانه است. نویسنده جُستار حاضر را با درآمدی بر طنز و گونههای آن ـ با نگاهی به آثار عرفانی، بویژه اقوال و اقاریر شمس و مولانا در مقالات و فیه ما فیه ـ آغاز می کند و در ادامه، به ذکر نمونههایی از طنزپردازیهای این دو عارف نامدار در مقالات میپردازد. حکایتهای نمونه و برگزیده در این نوشته، در تقسیمبندیای دوگانه ـ یک بار از حیث حجم حکایت و دیگر بار از لحاظ نوع طنز موجود در حکایت ـ در دو دسته ی جداگانه عرضه شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - نظری به ترکیباتِ نو و معانی برخی واژگان در غزلیات شمس
مریم بلوریغزلیات شمس ضمن برخورداری از مفاهیم والا و گرانمایه در حوزة شوریدگی های عاشقانه و مضامین ناب عرفانی، در کاربرد لغات و ترکیباتِ خاص نیز، بی بدیل و ممتاز است. این اثر سترگ بنا به پژوهش های متعددی که تاکنون انجام گرفته از حیث برجسته سازی و هنجارگریزی واژگانی و معنایی، ا چکیده کاملغزلیات شمس ضمن برخورداری از مفاهیم والا و گرانمایه در حوزة شوریدگی های عاشقانه و مضامین ناب عرفانی، در کاربرد لغات و ترکیباتِ خاص نیز، بی بدیل و ممتاز است. این اثر سترگ بنا به پژوهش های متعددی که تاکنون انجام گرفته از حیث برجسته سازی و هنجارگریزی واژگانی و معنایی، اثری منحصر به فرد شناخته شده است. پژوهش پیش رو به معرفی برخی ترکیبات نو و نیز معانی متفاوتِ برخی واژگان در غزلیات شمس پرداخته است. ترکیباتی که با استفاده از تشبیه و استعاره و کنایه های نوین، در زمرة هنجارگریزی معنایی قرار می گیرند و یا واژگانی که ساخت و معنایی متفاوت با هنجارهای دستوری دارند و از این رو جزو هنجارگریزی های واژگانی به شمار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیم جان، عشق، روح و تن بیشترین بسامد و بیشترین تصویرسازی را در غزلیات دارند. همچنین مولانا آن جا که در حوزة واژگان و دستور، هنجارشکنی و برجسته سازی کرده، کوشیده تا مخاطب ضمن دریافت پیام و معنی شعر، متوجه عدول از هنجارها نشود ولی هنگامی که در حوزة بلاغت به ساخت ترکیباتِ نو دست زده، جسورانه و نقاش وار عمل کرده تا این تابلوی خوش نقش و نگار ترکیبات، مخاطب را بیشتر جلب کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - وحدت وجود، بعضی چالشها و نسبت مولوی با آن
شهباز محسنیمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا چکیده کاملمقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا مولوی به تأثیر از شمس، از محیی الدین دور شده است؟و با توجه به اینکه در بسیاری از شرحهای مثنوی، اشعار مولوی بر اساس آراء ابن عربی تفسیر شده است ناشی ازرویکرد مولوی است یا خود شارحان به وحدت وجود؟ حاصل جُستار حاضر آن است که ممکن است در بعضی موارد سخنان مولوی قابل تطبیق با بعضی آراء ابن عربی یا هر متفکر و صاحب اندیشه دیگری باشد و موارد مشابه و همسویی وجود داشته باشد اما با ادله فراوان در دست، مولوی وحدت وجودی به شمار نمی آید و آنچه در شرحها آمده است تحمیل نگاه شارحان مثنوی است و بس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - تلقّی هنری مولوی از قرآن و حدیث در کلیات شمس
بدریه قوامیدر معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مو چکیده کاملدر معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مولوی را بیش تر از شاعران دیگر در پیوند با مخاطب موفّق ساخته است؛ این مسئله به غزلیات مولوی صورت ویژه و متفاوتی در مقایسه با غزلیات شاعران دیگر بخشیده است. هر چند این شیوه ی کاربرد، در شعر سنایی و عطار هم دیده می شود، امّا در کلیّات شمس بسامد چشم گیری دارد و از تنوّعی خاص برخوردار است، یعنی گاهی مولوی در الفاظ آیات و احادیث و یا در مفهوم آن ها تصرّف کرده است و گاهی آیه یا حدیث را در معنایی غیر از معنای حقیقی خود به کار برده است. هنر ویژه ی مولوی در نوع تلفیق این عبارات با دیگر کلمات شعر، و ساخت ترکیبات وصفی و اضافی است. نگارنده در این مقاله به عنوان نمونه، اشعاری از کلیّات شمس را مورد بررسی قرار داده و نوع استفاده ی شاعر از آیات و احادیث و بازتاب هنری آن ها را نشان داده است تا بعضی از جلوه های هنری غزل مولوی را از دیدگاه زیباشناسی برای مخاطبان آشکار کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - هنر زبانی مولوی در کلیّات شمس
بدریه قوامیراز زیبایی غزل های مولوی تا حدّ بسیاری مرهون زبان شاعر است که نوگرایی و کثرت لغات و ترکیبات، چهره ای ویژه به آن بخشیده است. تجربه های تازه ی مولوی سبب شده که وی به شناخت ظرفیّت های مختلف زبان دست پیدا کند و با استفاده از همین آگاهی از ظرفیّت های مختلف زبان، به زبانی منا چکیده کاملراز زیبایی غزل های مولوی تا حدّ بسیاری مرهون زبان شاعر است که نوگرایی و کثرت لغات و ترکیبات، چهره ای ویژه به آن بخشیده است. تجربه های تازه ی مولوی سبب شده که وی به شناخت ظرفیّت های مختلف زبان دست پیدا کند و با استفاده از همین آگاهی از ظرفیّت های مختلف زبان، به زبانی مناسب برای شعرهای خود دست پیدا کند. این پژوهش حاصل نگرشی است نو به کلیّات شمس از نظرگاه زبانی؛ در این مقاله تلاش شده تا در حدّ توان زبان مولوی بررسی شود. زبان نیز مانند عناصر دیگر شعر (معنا و صورت) از چند دستگاه تشکیل شده است؛ دستگاه آوایی، دستگاه واژگانی و دستگاه دستوری. قصد نگارنده در این تحقیق، بررسی دستگاه واژگانی زبان مولوی در کلیّات شمس است.کلیّات شمس به لحاظ گستردگی واژگان در میان آثار غزل سرایان بینظیر است. این گسترش و تنوّع ناشی از وسعت دامنه ی اندیشه ها و عواطف مولوی است. توجّه مولوی به مفهوم، در کاربرد واژه ها تأثیر گذاشته است، آن چنان که واژه ها و ترکیبات عامیانه، نامأنوس و نوادری که در زبان غزل سرایان دیگر به ندرت می توان یافت، در دیوان شمس به وفور یافت می شود. هنر اصلی مولوی در ساخت کلمات تازه است، مولوی به اقتضای تجارب خود و هم چنین بر اساس نیاز عاطفی، کلمات و ترکیباتی ساخته است که پیش از مولوی سابقه ندارند؛ حتی الگوی ساخت برخی از این کلمات با قواعد آوایی و دستوری هم خوانی ندارد. همین عوامل نه تنها به زبان مولوی زیان نرسانده، بلکه هنر زبانی شاعر را برای مخاطبان آشکار می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن شمسالدین محمّد کوسج بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن
کرم علیرضایی سید فرجالله موسوی علیرضا صالحیشمسالدین محمّد کوسج از شاعران قرن هشتم، سرایندۀ برزونامۀ کهن است شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. در این مقاله به بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن پرداخته شده است. روش پژوهش چکیده کاملشمسالدین محمّد کوسج از شاعران قرن هشتم، سرایندۀ برزونامۀ کهن است شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. در این مقاله به بررسی عناصر انسجام متن در منظومۀ برزونامۀ کهن بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و دادههای تحقیق از طریق استفاده از منابع کتابخانه ای و یادداشتبرداری بهدستآمده است. محدوده و جامعۀ مورد مطالعه، بخش کهن برزونامه، اثرشمسالدین محمد کوسج با تصحیح و تحقیق اکبر نحوی است. بخش اول منظومه، داستانی به تمام معنا حماسی است که در گذشته بسیار مورد استقبال و توجه مردم قرار گرفته بود؛ اما در میان محققان ایرانی و خاورشناسان چنانکه باید و شاید، شناخته نشد و سخنان ضدّ و نقیض دربارۀ آن از دیگر منظومههای حماسی بیشتر گردید. بخش قدیمی کتاب برزونامه در بین دیگر منظومههایی که به تقلید از شاهنامه سروده شده، موفّقتر بوده است، بهگونهای که از زمان گذشته، بخشی از آن را وارد نسخهای از شاهنامه کردهاند. طرح داستانی ساده و عامهپسند، زبان روان و خـالی از آرایههای دشوار بیانی و بدیعی، زودیاب بودن موقعیتهای داستانی، بافت حماسی و سرگرمکننده و... سبب شده است، این داستان بیش از دیگر حماسههای ملی و تاریخی پس از شاهنامه در اندیشۀ مردم باقی بماند. با بررسی عناصر انسجام متن در برزونامه میتوان شمسالدین محمّد کوسج را بهعنوان یکی از سرایندگان خوشقریحۀ قرن هشتم در پیروی از شاعران حماسهسرای گذشته دانست و موفقیّت وی را در انعکاس ساختار فکری، زبانی و ادبی آنها در اشعار خود مورد تأیید قرار داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسۀ آن با آراء فقه اسلامی
علی بخشی فرهاد ادریسی محمدحسین صائینی حسین مرادی زنجانیتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به ا چکیده کاملتیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیۀ رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - بازشناسی حمامهای مشهد در دوره ناصری بر اساس متون و نقشههای تاریخی
محسن طبسی سپیده موسویچکیده پاکیزگی، که از روزگاران کهن اهمیت داشت، با ظهور اسلام، ضرورتی دوچندان یافت و حمامها به تدریج جای خود را در ساختار شهری پیدا کردند. مطالعه سیر تاریخی حمامها، متکی بر مستندات مکتوب است زیرا گرمابهها به دلیل تغییر شرایط اجتماعی، در معرض آسیب و تخریب قرار داشتهان چکیده کاملچکیده پاکیزگی، که از روزگاران کهن اهمیت داشت، با ظهور اسلام، ضرورتی دوچندان یافت و حمامها به تدریج جای خود را در ساختار شهری پیدا کردند. مطالعه سیر تاریخی حمامها، متکی بر مستندات مکتوب است زیرا گرمابهها به دلیل تغییر شرایط اجتماعی، در معرض آسیب و تخریب قرار داشتهاند. حمامهای تاریخی مشهد وضعیتی اسفبارتر دارند. متأسفانه از حمامهای دوره ناصری کمتر اثری برجای مانده است. لذا هدف این تحقیق، بازشناسی حمامهای مشهد در دوره ناصری بر اساس متون تاریخی و نقشههای برجای مانده از آن روزگار است. در مطالعه حاضر از روش تاریخی بهره گرفته شده که اطلاعات لازم را به روش اسنادی و میدانی فراهم آورده شده است. منابع تحقیق عبارتند از متون تاریخی مطلع الشمس و نفوس ارض اقدس، و نقشه جولیس. نتایج تحقیق، نشان از اختلاف تعداد حمامها در سه سند مذکور دارد. دلایل اختلاف، مشخص نبودن مرزهای محلهها و غیر بومی بودن جولیس و اعتمادالسلطنه میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - کهنالگوی قهرمان در مقالات شمس تبریزی
فاطمه مدرسی سجاد خجسته گزافرودییکی از مهمترین ویژگیهای متغیر و بارز عرفان و آثار عرفانی و آثار منثور غنایی، کهنالگوی قهرمان است. سیر قهرمان نیز از مهمترین مسائل عرفان و آثار منثور غنایی است تا آنجا که کهنالگوی قهرمان با سیری بغرنج به تکامل شخصیتی نزدیک میشود. تکامل شخصیتی قهرمان به اشکال گوناگ چکیده کاملیکی از مهمترین ویژگیهای متغیر و بارز عرفان و آثار عرفانی و آثار منثور غنایی، کهنالگوی قهرمان است. سیر قهرمان نیز از مهمترین مسائل عرفان و آثار منثور غنایی است تا آنجا که کهنالگوی قهرمان با سیری بغرنج به تکامل شخصیتی نزدیک میشود. تکامل شخصیتی قهرمان به اشکال گوناگونی در آثار عرفانی و آثار منثور غنایی بهویژه مقالات شمس تبریزی نمود مییابد. قهرمان عرفانی در مقالات شمس همچون قهرمان ژانر حماسی، ابزارهای گوناگونی در اختیار دارد، ولی در عین حال با قهرمان حماسی متمایز است. مکمل شخصیت قهرمان در مقالات شمس، سیر عرفانی اوست. او برای رسیدن به تکامل یا وصال باید این سیر را آغاز کند، اما آغاز سیر در مقالات شمس منوط به گذر از مراحل دیگر است. این مراحل، قهرمان را با یک ندای درونی فرامیخواند تا آنجا که قهرمان دچار یک ناخودآگاهی میشود. پس از عبور از مراحل مذکور، قهرمان به سیری پرمانع گام برمیدارد؛ این موانع در سیر عرفانی قهرمان متغیّرند و به اشکال گوناگونی در مقابل قهرمان عرفانی قرار میگیرند. گاه حرکت قهرمان خود مانعی در مقابل اوست؛ این متغیّر بودن موانع موجب تغیّر شخصیتی قهرمان نیز میشود. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل ساختگرایانه با تکیه بر مقالات شمس تبریزی میکوشد تا کهنالگوی قهرمان را در سیر تکاملی مورد مطالعه قرار دهد و به فرضیات تکرار آغاز قهرمان در پایان سیر و عدم ایستایی شخصیت متغیّر قهرمان در سیر تکاملی دست یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - تحلیل جاندار انگاری عشق در دیوان شمس
زینب حسینی نازنین درویشییکی از محوریترین مفاهیم بیان شده در اشعار عرفانی فارسی، عشق است که در قرن هفتم به بنیادیترین اندیشۀ مولوی در غزلیات شمس تبدیل شد. عشق در غزلیات شمس دارای شخصیت انسانی با ویژگیهای رفتاری خاص است. چیستی صفات انسانیِ حمل شده بر عشق و نحوه و جایگاه بروز این ویژگیها در م چکیده کاملیکی از محوریترین مفاهیم بیان شده در اشعار عرفانی فارسی، عشق است که در قرن هفتم به بنیادیترین اندیشۀ مولوی در غزلیات شمس تبدیل شد. عشق در غزلیات شمس دارای شخصیت انسانی با ویژگیهای رفتاری خاص است. چیستی صفات انسانیِ حمل شده بر عشق و نحوه و جایگاه بروز این ویژگیها در مسیر عرفان با توجه به تلقی مولوی از عشق حائز اهمیت است. در این پژوهش صفات و رفتارهای عشق به عنوان موجودی کنشگر از غزلیات شمس استخراج شد. کنشهای عشق در مسیر اعتلای عاشق در رسیدن به حق در پنج مرحلۀ اصلی، که خود شامل سی ویژگی عشقِ انساننماست، دستهبندی شد. نتایج نشان میدهد که عشق در تجلی صفات خویش بر عاشق از قهریترین بروز خود که خونخوار است به لطیفترین نمود خود که مادر است حرکت میکند. مولوی پررنگترین تصویر عشق را با ویژگیهای حوزۀ عیش و شادخوای و نیز معشوقی گره زده است و این مفاهیم بیشترین بسامد را دارند. سپس دشمن بودن عشق است که با تصاویر جنگجو، خونخوار، دزد و نظایر آن را نشان میدهد و سومین ویژگی مورد توجه مولوی راهنما بودن عشق است. شواهد نشان میدهد تصاویری که مولوی در قالب تشخیص از عشق ارائه میدهد، بر جنبۀ مهرآمیز عشق تأکید دارد که تا اندازهای با تصویر عشق به عنوان موجودی قهار که در نگاه اول از غزلیات شمس به دست میآید، مغایرت دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی تاریخی حقوق شهروندی در ایران دوره مشروطه در رمان شمس و طغرا محمد باقر خسروی
مریم جعفری آرش مشفقی عزیز حجاجی کهجوقمفاهیمی چون حقوق شهروندی از مصادیق تجدد و نوگرایی در عصر حاضر محسوب می شود که بیشتر متاثر از اندیشه های غربی و به تاسی از زمینه های ذهنی، تحولات سیاسی و اجتماعی و تحولات دموکراتیک در اروپا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان هم وارد شد و روشنفکران و نویسندگان ایرانی از این مفهوم چکیده کاملمفاهیمی چون حقوق شهروندی از مصادیق تجدد و نوگرایی در عصر حاضر محسوب می شود که بیشتر متاثر از اندیشه های غربی و به تاسی از زمینه های ذهنی، تحولات سیاسی و اجتماعی و تحولات دموکراتیک در اروپا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان هم وارد شد و روشنفکران و نویسندگان ایرانی از این مفهوم در اثار و نوشته های خود استفاده کردند و بیش از هر چیز در اثار منثور معاصر نمود یافت. اداب اجتماعی با توجه به تعامل ادبیات با جامعه بخشی از درونمایه اثار منثور را به خود اختصاص داده اند. نتایج ویافته های این تحقیق نشان می دهد محمد باقر خسروی انسانی وطن پرست و مشروطه خواهی معتدل بود و در اشعار خود نیز از این مضامین سخن به میان اورده است. اثار منثور معاصر بیشتر بر جنبه واقع گرایی نوشته شده و سعی داشته اند بیان واقعیت های جامعه را سرلوحه کار خود قرار دهند، نویسندگان دوره مشروطه بسیار به بیان آداب اجتماعی در داستانهایشان پرداخته و حجم بیان این اداب در اثار آنان بسیار زیاد است، اما هر چه به دوره انقلاب نزدیکتر می شویم.این حجم از اداب اجتماعی در رمان های فارسی رنگ می بازد و جایگاه کمتری دارد. حقوق شهروندی و اداب اجتماعی از جمله موضوعاتی است که با توجه به بافت اثار منثور در مضامین این نوع نوشته ها قرار می گیرند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - تأثیر شاخصهای اقلیمی بر تصویرهای شاعرانۀ شمس لنگرودی
زیبا اسماعیلی سیده کبری صفویتوجه به شاخص های اقلیمی در شعر معاصر با نظریه های نیما آغاز شد. پس از او بسیاری از شاعران، عناصر بومی اقلیم خود را در تصویرآفرینی های شاعرانۀ خود به کار گرفتند. شمس لنگرودی شاعری گیلانی است که عناصر بومی شمال ایران در آفرینش تصاویر شاعرانۀ او نقش قابل ملاحظه ای داشت چکیده کاملتوجه به شاخص های اقلیمی در شعر معاصر با نظریه های نیما آغاز شد. پس از او بسیاری از شاعران، عناصر بومی اقلیم خود را در تصویرآفرینی های شاعرانۀ خود به کار گرفتند. شمس لنگرودی شاعری گیلانی است که عناصر بومی شمال ایران در آفرینش تصاویر شاعرانۀ او نقش قابل ملاحظه ای داشته است. در این پژوهش، با مطالعۀ کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن شدیم تأثیر شاخصهای اقلیمی خطۀ شمال را بر تصویرهای شاعرانۀ اشعار شمس لنگرودی بررسی کنیم. عناصر بومی در سه سطح شاخص های جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی تقسیم بندی و بررسی شد. در شاخص های جغرافیایی، طبیعت، حیوانات محلی و نام مکان های خاص؛ در شاخص های فرهنگی، کاربرد واژه های محلی، کاربرد ضرب المثل ها و باورهای محلی؛ و در شاخص های اقتصادی، مشاغل و شیوه های امرار معاش مردم در تصویرهای شعری شمس لنگرودی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد در تصویرهای شعری شمس لنگرودی، شاخص های جغرافیایی با 82.8 درصد، بیشترین و شاخص های اقتصادی با 6.3 درصد کاربرد، کمترین بازتاب را دارند. در شاخص جغرافیایی، طبیعت با 70.2 درصد، بیشترین نقش را در آفرینش تصاویر شاعر ایفا می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - بررسی گونه های اصلی وزن و تحول آن ها در شعر گویش شیرازی
محمد مرادیادبیات بومی از آن جا که بسترها و زمان های متفاوتی برای بروز و ظهور دارد همواره ویژگی هایی متفاوت و خاص خود داشته است. یکی از بسترهای اصلی برای واکاوی جنبه های ادبی گویش ها و زبان ها، تحلیل شدرهایی است که در قلم رو این گویش ها سرود شده اند. شدر شیرازی از آن جا که قدمتی ن چکیده کاملادبیات بومی از آن جا که بسترها و زمان های متفاوتی برای بروز و ظهور دارد همواره ویژگی هایی متفاوت و خاص خود داشته است. یکی از بسترهای اصلی برای واکاوی جنبه های ادبی گویش ها و زبان ها، تحلیل شدرهایی است که در قلم رو این گویش ها سرود شده اند. شدر شیرازی از آن جا که قدمتی نزدیک به 999 ساله دارد و با توجه به آثار کمّی و کیفی که در پیوند با آن منتشر شده است ، به ویژه در قرن های هشتم، نهم و دوران مداصر، بستری مناسب برای پژوهش و تحقیق در حوزه ی ادبیات بومی است بنابراین در این مقاله سدی شده است با بررسی عنصر وزن عروری در اشدار دو تن از شاعران کهن گویش شیرازی )شمس پُس ناصر و شاه داعی شیرازی( و پن تن از شاعران مداصر فارس در این زمینه )بیژن سمندر، یدالله تارمی، احد ده بزرگی، سیروس دادرس و محمد حسن شفاعت(، گونه های اصلی وزن در شدر گویش شیرازی )با تأکید بر قالب نزی( شناسایی شود و در مقایسه ی این وزن ها با گونه های رای در شدر رسمی هر دوره، تفاوت ها و شباهت های آن ها مقایسه شود علاوه بر این سدی شده است، سیر تحوی وزن نزی شیرازی از قرن هشتم تا دوران مداصر با ارائه ی نمونه ها و جدوی ها ترسیم و مدرفی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - توسعه گردشگری در شهر میانه اندام خوی و تحلیل چالش های پیش روی آن ازدیدگاه جامعه محلی ( مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی)
مهدی پاشازاده حسین نظم فر بختیار عزت پناهتوسعه گردشگری در نواحی شهری نقش مهمی در متنوع سازی اقتصاد جوامع محلی دارد و یکی از منابع اشتغال زایی و کسب درآمد و زمینه ساز توسعه پایدار اقتصاد شهری می باشد.توسعه گردشگری در گرو تامین شرایطی است که بامهیا شدن آنها چرخه این صنعت خواهدچرخید.هدف اصلی تحقیق شناسایی و تحلیل چکیده کاملتوسعه گردشگری در نواحی شهری نقش مهمی در متنوع سازی اقتصاد جوامع محلی دارد و یکی از منابع اشتغال زایی و کسب درآمد و زمینه ساز توسعه پایدار اقتصاد شهری می باشد.توسعه گردشگری در گرو تامین شرایطی است که بامهیا شدن آنها چرخه این صنعت خواهدچرخید.هدف اصلی تحقیق شناسایی و تحلیل مشکلات توسعة صنعت گردشگری در شهر میانه اندام خوی ازدیدگاه جامعه محلی با تاکید بر نقش مقبره شمس تبریزی در این زمینه میباشد.پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدة میدانی(توزیع پرسش نامه)انجام گرفته است.جامعة آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی در سال۱۳۹۶ بودکه برای تعیین حجم نمونه،ازروش نمونةگیری کوکران بهره گرفته شد.برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی از نرم افزار SPSS و آزمون One-sample t-testاستفاده شد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که ازدیدگاه جامعه محلی،شهرستان خوی با وجود مزار شمس از قابلیت ها و پتانسیل های لازم توسعه گردشگری و تبدیل شدن به یکی از مراکز گردشگری استان وکشور برخوردار است اما در این زمینه با یکسری چالش ها،موانع و مشکلاتی از قبیل شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی،بهداشت وکیفیت محیط،جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری روبرو است اثر و تاثیر این عوامل بر توسعه گردشگری وجذب گردشگر معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان میدهدکه عوامل مذکور جزءچالش های توسعه گردشگری ازدیدگاه جامعه محلی میباشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری از طریق شمس تبریزی کافی نبوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی زبان محاوره در مقالات شمس
عسکری ابراهیمی جویباری مالک شعاعی علی آسمند جونقانیبه واژهها، اصطلاحات، تعبیرات، کنایات، ضرب المثلها و عباراتی که در بین مردم کوچه و بازار رواج دارد، زبان محاوره میگویند. زبان محاوره در متون ادب پارسی دارای بازتاب گستردهای است این مسئله، در متون عرفانی به ویژه در کلام شمس تبریزی بسامد بالایی دارد زیرا او مانند دیگ چکیده کاملبه واژهها، اصطلاحات، تعبیرات، کنایات، ضرب المثلها و عباراتی که در بین مردم کوچه و بازار رواج دارد، زبان محاوره میگویند. زبان محاوره در متون ادب پارسی دارای بازتاب گستردهای است این مسئله، در متون عرفانی به ویژه در کلام شمس تبریزی بسامد بالایی دارد زیرا او مانند دیگر عرفا، برای تأثیر سخن خود به روح و روان مخاطب اندیشیده بدین سبب از مناسب ترین ابزار یعنی زبان محاوره برای روانی، سادگی و گیرایی سخنش استمداد جسته است. از سویی اوج غلیان درون، در عارف شیدایی چون شمس، ساختار زبان رسمی و هر چهارچوب دیگری را می شکند لذا اصطلاحات اهل بازار، قصههای عامیانه، اعتقادات عوام، کنایات، ضرب المثلها، تلفظهای عامیانه، حتی خبیثات و القاب ناپسند و ... در کلام شمس تبریزی به وفور دیده می شود. این پژوهش با روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتاب خانه ای و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، مبانی زبان محاوره در مقالات شمس تبریزی را بررسی نموده و به سروده های شاعران بزرگ ادب فارسی نیز استناد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس
حجت الله بهمنی مطلقشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با چکیده کاملشعر حادثهای است در زبان، بنابراین مهمترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساختهای نو و بدیع خلق میکنند و شعر میآفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با مقدمه، گزینش و تفسیر محمدرضا شفیعیکدکنی که مشتمل بر 1075 غزل مولاناست، بهعنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد و برای شناسایی نمونههای تصرفات زبانی همه این مجموعه غزلیات با دقت مطالعه شد و پس از استخراج نمونهها به طبقهبندی و تحلیلها آنها پرداختیم. ابتدا یافتهها را به دودسته تصرفات ِ واژگانی و نحوی تقسیم کردیم و سپس تصرفات واژگانی را در سه دسته ساختمانی، آوایی و معنایی بررسی کردیم. نتیجه تحلیلها نشان میدهد که مولانا برای رسیدن به شعر ناب قواعد آوایی، صرفی و نحوی زبان را زیر پا میگذارد و با نبوغ هنری که از آن برخوردار است، ساختهایی تازه و بدیع میآفریند. این دخل و تصرف مولانا در زبان منجر به: توسع زبان، برجستهسازی زبان و نیز تقویت جانب موسیقایی کلام او شده است. بسامد و فراوانی بعضی از این تصرفات به حدی است که میتوان آن را یک ویژگی سبکی غزل مولانا به شمار آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - آنچه امروز نیز می توان از شمس تبریزی آموخت؟
رحمان مشتاق مهرشمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گر چکیده کاملشمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشتها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفتههای بیواسطه خود اوست. سعی شدهاست مهمترین دیدگاههای او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خودشناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوشخویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجرههای متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی مینگرد؛ بدین سبب امروزه میتوان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - بررسی و تحلیل کارکرد تعلیمی« امر و نهی » در غزلیات شمس
فاطمه جمالیمتون ادبی زبان فارسی، همواره از مهمترین مصادیق و کارآمدترین عناصر تعلیم و تبیین آموزههای تربیتی و اخلاقی جامعه به شمار آمدهاند. حال با در نظرگرفتن این حقیقت که متون عرفانی ذاتاً و فی نفسه رسالت تعلیمی و انتقال آموزههایی تعالیبخش دارند؛ میتوان دریافت که بررسی و تحل چکیده کاملمتون ادبی زبان فارسی، همواره از مهمترین مصادیق و کارآمدترین عناصر تعلیم و تبیین آموزههای تربیتی و اخلاقی جامعه به شمار آمدهاند. حال با در نظرگرفتن این حقیقت که متون عرفانی ذاتاً و فی نفسه رسالت تعلیمی و انتقال آموزههایی تعالیبخش دارند؛ میتوان دریافت که بررسی و تحلیل وجوه تعلیمی این آثار با رویکردهای پژوهشی مختلف، یک ضرورت به شمار میآید. مولانا یکی از شاخصترین چهرههای عرفانی- تعلیمی ادب فارسی است که با بررسی سخن وی میتوان سویههای کارآمد پیوند عرفان و تعلیم را آشکار ساخت. وی برای تبیین و ابلاغ تعالیم روحانی خود، از همة شگردهای زبانی و بلاغی بهره میگیرد. در این زمینه، علم معانی و ابزارهای بلاغی آن؛ بهویژه اغراض ثانوی جملات، به دلیل آنکه بیشتر به ظرایف و ظرفیّتهای درونی سخن و اندیشهها وتعالیم عارف میپردازد، توانسته در خدمت رسالت هدایتمحور این شاعر قرار گیرد. هدف نگارنده در پژوهش حاضر بررسی، دریافت و معرفی تلاقی تعلیم و عرفان با استفاده از امر و نهی در غزلیات مولاناست. این که آیا غزلیات شمس به عنوان اثری عاشقانه- عارفانه، میتواند به عنوان اثری تعلیمی قلمداد شود؟ و امر و نهی چگونه و چقدر توانسته در خدمت وجه تعلیمی کلام مولانا باشد؟ روش بررسی در این مقاله تحلیلی- توصیفی با مطالعه موردی غزلیات شمس است. نتایج حاصل نشان میدهد؛ با توجه به نگاه مخاطبمحور مولانا در سخنانش و نیز آنکه در کاربرد امر و نهی، حضور مخاطب زنده و پویا است؛ توانسته در این اثر با وجود ماهیت غیرتعلیمی و غنایی آن، به دوشیوه مستقیم و غیرمستقیم و با هدف ارشاد و تعلیم به بیان اندیشه های تعلیمی خود بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - مصادیق و مضامین اخلاقی در فرائدالسلوک
خدیجه سادات طباطبایی داود محمدیوجود اندیشه های اخلاقی در نظم و نثر فارسی، که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات فارسی غنای خاصی را بخشیده است. کتاب فرائدالسلوک یکی از آثار ارزشمند سده ی هفتم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و گنجینه ای از معارف، فضایل و حکمت ها را در بر دارد. در ا چکیده کاملوجود اندیشه های اخلاقی در نظم و نثر فارسی، که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات فارسی غنای خاصی را بخشیده است. کتاب فرائدالسلوک یکی از آثار ارزشمند سده ی هفتم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و گنجینه ای از معارف، فضایل و حکمت ها را در بر دارد. در این پژوهش، سعی شده تا با روش استقرایی، متن هایی که به تصریح یا کنایه بر مضامین اخلاقی دلالت دارد؛ بررسی و با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوایی، واژگان و عبارات مورد نظر توصیف شوند. بنابراین، مهم ترین پرسشی که در این پژوهش مطرح است عبارتند از: که در کتاب فرائدالسلوک سجاسی، به کدام آموزه های اخلاقی و تعلیمی سفارش شده است و از چه رذایل اخلاقی نهی کرده است؟ بدین منظور کتاب فرائدالسلوک شمس سجاسی، به عنوان محور کار انتخاب و متناسب با موضوع به استخراج مصادیق اخلاقی در این کتاب پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: سجاسی در کتابش، علاوه بر ایجاد التذاذ ادبی برای مخاطب، از هر فرصتی برای انتقال اندیشه های تعلیمی خود به مخاطب استفاده کرده و تحت تاثیر آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق بیان حکایت یا تمثیل های مناسب، خواننده را به متحلی شدن به فضایل اخلاقی سوق می دهد و با بیان عواقب ناشی از رذایل اخلاقی، ان ها را در نظرش ناپسند جلوه می دهد و سعی در هدایت انسانها در مسیر صحیح زندگی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - شادیگرایی و جنبههای تعلیمی آن در غزلیات شمس
علی دهقان جواد صدیقی لیقوانشادی یک پدیدة درونی و روحی است که در زندگی فردی و اجتماعی بشر حضور و نقش فعّالی دارد. از این رو در دین و عرفان اسلامی جایگاهی والا یافته است. ابعاد تعلیمی شادی در عرفان از مهمترین نقشهای آن به شمار میآید. غزلیات جلال الدّین محمد مولوی بلخی - موسوم به غزلیات شمس تبریزی چکیده کاملشادی یک پدیدة درونی و روحی است که در زندگی فردی و اجتماعی بشر حضور و نقش فعّالی دارد. از این رو در دین و عرفان اسلامی جایگاهی والا یافته است. ابعاد تعلیمی شادی در عرفان از مهمترین نقشهای آن به شمار میآید. غزلیات جلال الدّین محمد مولوی بلخی - موسوم به غزلیات شمس تبریزی- به اعتبار میزان کاربرد مضمون شادی، برای تحقیق در این مورد اهمیت و ظرفیت زیادی دارد و هدف این مقاله آن بوده که پس از تعریف شادی، از دیدگاههای مختلف- بویژه عرفانی- نقش تعلیمی، عوامل و نشانه های شادی گرایی را در غزلیات شمس بررسی نماید. در این تحقیق به شیوة کتابخانه ای و اسنادی تمامی غزلیات مولوی مطالعه و شواهد مربوط به موضوع تحقیق استخراج و بررسی شد. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مولانا شاعری شادی گرا بوده و از خواصّ و کارکردهای تعلیمی شادی برای القای اندیشه های عرفانی اش بهرة فراوانی برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - نقش و اثرات توسعه گردشگری خانه های دوم بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان میر شمس الدین شهرستان تنکابن)
ناصر علیقلیزاده فیروزجاییدر این پژوهش پیامدهای مطلوب و نامطلوب اجتماعی و فرهنگی ناشی از توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ناحیه مورد مطالعه روستاهای دهستان میر شمس الدین از بخش مرکزی شهرستان تنکابن در استان مازندران می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کا چکیده کاملدر این پژوهش پیامدهای مطلوب و نامطلوب اجتماعی و فرهنگی ناشی از توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ناحیه مورد مطالعه روستاهای دهستان میر شمس الدین از بخش مرکزی شهرستان تنکابن در استان مازندران می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش می باشد داده های تحقیق به لحاظ ماهیت ذهنی و عینی بوده و از طریق پرسش نامه و مصاحبه و مشاهدات میدانی جمع آوری و از طریق روش های آماری نظیر آزمون تی تک متغیره و همبستگی تجزیه و تحلیل شده است در این خصوص نتایج بررسی از اثرات و پیامدهای مثبت و منفی اجتماعی و فرهنگی توسعه گردشگری خانه های دوم نشان میدهد که توسعه گردشگری خانه های دوم سبب اثرات و پیامدهای مثبت و مطلوب نظیر افزایش سطح آگاهی و بهبود امکانات و خدمات زیربنایی در حد زیاد شده است همچنین با توجه به توسعه بی رویه، انبوه و برنامه ریزی نشده توسعه خانه های دوم، سنخیت کم ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جامعه میزبان با صاحبان خانه های دوم و مدیریت ناکارامد سبب بروز پیامدهای منفی نظیر؛افزایش میزان ازدحام و شلوغی در روستا، میزان افزایش ناهنجاری ها در نواحی روستایی، میزان گسترش شیوه زندگی شهرنشینان در بین خانوارهای روستایی این منطقه و میزان افزایش جرم و جنایت و فعالیت های غیرقانونی، میزان افزایش تضاد و تعارض بین صاحبان خانه های دوم با جامعه میزبان، میزان تغییر در نظام ارزشی و الگوهای رفتاری در نتیجه تقلید از گردشگران خانه های دوم، افزایش مشکلات جوانان در خرید زمین و مسکن، افزایش درگیری و نزاع بر سر مالکیت زمین، مشکلات در استفاده از امکانات و خدمات برای ساکنین در فصل گردشگری و کاهش دسترسی به جاذبه های گردشگری و امکانات و فضاهای تفریحی شده است شدت پیامدهای منفی فوق براساس درک و نگرش ساکنین براساس طیف لیکرت در حد زیاد تا خیلی زیاد در نوسان و براساس آزمون t تک متغیره معنادار نیز بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - بررسی ارتباط واژگانی شمس با واژگان آفتاب و خورشید در غزلیات شمس
رحمان برزگر بهمن نزهت فاطمه مدرسیدر این پژوهش ارتباط سه واژۀ آفتاب، خورشید و شمس بر مبنای واژهگزینی در بنمایههای عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد واژهها در غزلیات به دو صورت بررسی میشود: مواردی برای تصویرسازی و مواردی برای توصیف شمس تبریزی. مولوی در تصویرسازی همانند دیگر شاعران از واژه آ چکیده کاملدر این پژوهش ارتباط سه واژۀ آفتاب، خورشید و شمس بر مبنای واژهگزینی در بنمایههای عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد واژهها در غزلیات به دو صورت بررسی میشود: مواردی برای تصویرسازی و مواردی برای توصیف شمس تبریزی. مولوی در تصویرسازی همانند دیگر شاعران از واژه آفتاب استفاده کرده است، اما در توصیف شمس تبریزی با آگاهی به پیشینۀ اساطیری و دینی واژۀ خورشید، ابتدا با بینش عرفانی، آن را با واژۀ شمس آمیخته و با تأویل هرمنوتیکی، واژۀ شمس را از حدّ نشانه به کلمه رسانده و توانسته با دو واژۀ خورشید و آفتاب، همسان و به عنوان یک بنمایه یا اصطلاح عرفانی ثبت نماید. با همسانی شمس با خورشید تمام ویژگیهای اساطیری و عرفانی واژۀ خورشید در شمس ظاهر شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به این نتیجه رسیده است، همانگونه که خورشیدپرستی در اسطوره دیده میشود مولوی نیز به شمسپرستی پرداخته و شمس را به عنوان خدای اساطیر نگریسته و با فنا در شمس به جستوجوی خویشتن خویش در فرآیند فردیّت رسیده است؛ این مقوله با روانشناسی یونگ قابل تفسیر میباشد، در این تفسیر شمس بهانهای برای رسیدن مولانا به خداوند است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - نقش «منِ نفسانی» در مقالات شمس؛ تجّلی «فرایند آینه» در «ساحت خیالیِ» مؤلف و خصایص «نارسیسیستیِ» آن
شهاب کاظمیان شروین خمسهشمس تبریزی از مشایخ بزرگ تصوّف و از تأثیرگذارترین چهرهها بر مولانا به شمار میرود، در عینحال از قِبل روایات موجود، ابعاد مبهم بسیاری در مورد احوال و خصوصیّات وی به چشم میخورد. در متن مقالات شمس به منزلۀ اثری که بازتابدهندۀ بخشهایی از زندگی و عقاید مؤلفِ خود است، چکیده کاملشمس تبریزی از مشایخ بزرگ تصوّف و از تأثیرگذارترین چهرهها بر مولانا به شمار میرود، در عینحال از قِبل روایات موجود، ابعاد مبهم بسیاری در مورد احوال و خصوصیّات وی به چشم میخورد. در متن مقالات شمس به منزلۀ اثری که بازتابدهندۀ بخشهایی از زندگی و عقاید مؤلفِ خود است، با مجموعۀ عباراتی مواجهیم که متضمن مفاهیمی نظیر انانیّت و تفاخر بوده، نمایانگر جایگاه و اعتبار مفهوم من نزد مؤلف هستند. این عبارات عمدتاً به ایراد وجوه تحسین برانگیز خود اختصاص داشته، یا دیگر مشایخ را به باد نقد و تقبیح گرفته است. نظر به اینکه در مبانی تصوف، خودپسندی همواره به مثابة مانعی در راه وصول به مطلوب تلقی شده است، با مسئلهای متناقضنما روبهروایم که به حتم واجد ریشههای گستردهای در شخصیت مؤلف است. بنابر رویکرد روانکاوانه، آثار ادبی به منزلۀ مفاهیمی برخاسته از دستگاه نفسانی و بازتابی از ناخودآگاه مؤلف بررسی میشوند. بدینترتیب، با روش نقد روانشناسانۀ مؤلف از مجرای متن اثر ادبی، به تحلیل مسئلۀ مذکور مبادرت شده، با محوریت مفهوم من نفسانی به بررسی زوایای فکری مؤلف در بستر ساحت خیال وی و کارکردهای نمادین آن پرداخته شده است. این امر در قالب شکلی تحقق یافته از کارگزاری فرایند استعاری مرحلۀ آینه ترسیم شده و در نهایت به صورت بروز مفهوم نارسیسیسم و نمودهای رفتاری آن تبیین شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - انسان در جهانبینی شمس تبریزی
سونیا فرهنگ فرهی سهیلا موسوی سیرجانیجهانبینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرشهای فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر میگیرد. اهمیت بررسی جهانبینی از آنجا سرچشمه میگیرد که اعمال انسانها بر اساس جهانبینی آنها صورت میپذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، چکیده کاملجهانبینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرشهای فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر میگیرد. اهمیت بررسی جهانبینی از آنجا سرچشمه میگیرد که اعمال انسانها بر اساس جهانبینی آنها صورت میپذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکتهها و موضوعهای فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها میتوان جهانبینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهانبینی وی- است. به منظور حصول نتیجهای استوار و دقیق، در این پژوهش، همۀ مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلالها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان توجه میکنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در سه زمینۀ فوق در بر میگیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجستۀ انسان در نگاه این عارف ـ که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است ـ و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همۀ انسانها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - زندگی و اندیشه شمس تبریزی با تکیه بر وجهه آموزگاری او
طاهره قاسمی علی محمدیشمس تبریزی با اینکه از عارفان سرشناس و اندیشمندان بزرگ روزگار خویش بوده، معالاسف، تا روزگار ما و حدود دو سه دهه پیش، جز در حلقه مولانا و یارانش، در تاریخ تصوف، جایگاه شاخصی نداشته است. اطلاعات دربارة او منحصر به مقالات و منابعی است که دربارة آشنایی او با مولوی نگاشته چکیده کاملشمس تبریزی با اینکه از عارفان سرشناس و اندیشمندان بزرگ روزگار خویش بوده، معالاسف، تا روزگار ما و حدود دو سه دهه پیش، جز در حلقه مولانا و یارانش، در تاریخ تصوف، جایگاه شاخصی نداشته است. اطلاعات دربارة او منحصر به مقالات و منابعی است که دربارة آشنایی او با مولوی نگاشته شده است و در مقالات اوست که به اطلاعاتی دقیقتر از زندگی او دست مییابیم. یکی از این نکتهها، رویه آموزگاری اوست. چنانچه از قراین پیداست؛ به کودکان قرآن آموزش میداده و مدتی به این شغل مشغول بوده است. آنچه از روش تدریس و تعامل او با کودکان بهدست میآید، اگرچه با اصول آموزش و روشهای تربیتی امروز تفاوت بسیار دارد؛ با این حال، بیانگر دو رویکرد متفاوت است. یکی اینکه تا حدودی روش آموزش و پرورش کودکان را در سده هفتم هجری به ما گوشزد میکند؛ دیگر اینکه روش آموزشی و پرورشی شمس را به نحوی برجسته، برای ما مسلم میگرداند. روش شمس در تربیت کودکان، با جهان اندیشهها و رویکردهای انتقادی و پرشتاب او، بسیار نزدیک است. روش این مقاله، بر پایة مطالعات کتابخانهای بوده است. در بخش تشریح زندگی شمس، از کتابها و مقالههای علمی و پژوهشی بهره گرفته و بنا بر روش تحلیل محتوا، به رازیابی شخصیت شمس پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - سرای سکوت (بحثی دربارة سکوت و تولد دوبارة مولوی در دیدار با شمس تبریزی)
ابراهیم استاجیسکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عار چکیده کاملسکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عارف و عاشق زاده شود. این طبیب حاذق روان دریافته بود که انباشتگی اطّلاعات در مولوی مهمترین مانع است و به همین دلیل به او آموخت که تعلم نیز حجاب بزرگ است. شمس با دقّت مراقب احوال مولوی بود و مولوی هم شیفتة شمس، امّا تا تهی شدن از خود راه درازی در پیش بود. به همین دلیل، شمس به دفعات آموزههای خود را تکرار مینمود. حتی به نظر میرسد مسافرتهای گاه و بیگاه شمس با هدف خاصی صورت میگرفته است تا مولوی سرانجام نه شمس تبریزی، بلکه شمس درونی خود را بیابد. آموزههای شمس بینتیجه نماند. چنان که تغییر حال مولوی و آثار او زادة دیدار او با شمس، تأثیر آموزشهای او و فراگیری سکوت عرفانی بود. شاید به همین دلیل مولوی تخلّص خاموش را برای خود برگزید. سرانجام مولوی با تسلیم کامل خود به شمس، خاموشی را تجربه کرد تا با نشستن در مرکز این توفان، آتشفشان دلش سر باز نماید و سرانجام با فراگرفتن سکوت عرفانی، تولّد دوباره بیابد و به مولوی عاشق و عارف جاودانهای بدل گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - بررسی و تحلیل درد و رنجهای بشری در اندیشة مولوی
سعید بزرگ بیگدلی حسینعلی قبادی ثوراله نوروزی داودخانیانسان همواره در عرصه زندگی با ناملایمات و بحرانهای روحی روبهرو بوده و پیوسته شوق ادامة حیات، او را بر آن داشته است تا در مسیر زندگی و در رویارویی با موانع از راهنماییهای اندیشمندان جامعة بشری برای دستیابی به آرامش و رهایی از درد و رنج بهره بگیرد. به همین دلیل، نگارند چکیده کاملانسان همواره در عرصه زندگی با ناملایمات و بحرانهای روحی روبهرو بوده و پیوسته شوق ادامة حیات، او را بر آن داشته است تا در مسیر زندگی و در رویارویی با موانع از راهنماییهای اندیشمندان جامعة بشری برای دستیابی به آرامش و رهایی از درد و رنج بهره بگیرد. به همین دلیل، نگارندگان با توجه به چالشهای درونی انسان معاصر و نگاه ابزاری به او در عصر حاضر، بر آن شدند تا دستیابی به یک الگوی فکری ـ درمانی مناسب با آلام بشری را سرلوحة کار پژوهشی خود قرار دهند و در این میان با توجه به محوریت انسان و چالشهای درونی او در منظومة فکری مولوی، به سراغ آثار ارزشمند او ـ مثنوی و دیوان شمسـ رفتند تا در یک فرایند نظامیافتة علمی و با تکیه بر روش هرمنوتیک، ساحات اندیشة مولانا را دربارة ماهیت و قواعد شناخت درد و رنج و دلایل و عوامل آن بررسی و تحلیل کنند و از طریق علوم روانشناسی، زیباییشناسی، انسانشناسی و ... ، کوشیدند رویکردهای مهم درمانی مولوی به درد و رنج را در قالب پنج رویکرد رفتاری – شناختی، ارتباطی مؤثر، معنادهی، تصویری – تمثیلی و عشقدرمانی نشان دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - بررسی تطبیقی کهنالگوی نقاب در آراء یونگ و ردپای آن در غزلهای مولانا (غزلیات شمس)
علی محمدی مریم اسمعلی پورنقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایرة مفاهیم روانشناسی به کار میرود؛ اما در نوشتههای یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هر گاه از آن سخن در میان باشد، به گونهای با آرا و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیمبندی است؛ دس چکیده کاملنقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایرة مفاهیم روانشناسی به کار میرود؛ اما در نوشتههای یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هر گاه از آن سخن در میان باشد، به گونهای با آرا و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیمبندی است؛ دستة اول، صورتکی است که انسان بر چهرهاش میزند و خود را آنطور که نیست، نشان میدهد. دستة دوم، دربرگیرندة پندارها و خیالاتی غیر واقعی است که مانع از رشد و نمو خود حقیقی او میشود. یونگ با دقیقشدن در امور روانی و جان آسمانی انسان، مسئلة نقاب را به گونة نظریهای میپرورد و پیش روی ما میگذارد. او یکی شدن با نقاب را در جلوگیری از رشد شخصیت و رسیدن به فردیت، بزرگترین زیان میداند و افراد را از یکسوشدن بر حذر میدارد. از سویی در ادبیات عرفانی ما از جمله در غزلیات شمس، مفاهیمی وجود دارد که ژرفساخت آن، با الگوییکه یونگ تعریف میکند، همخوانی و همپوشانی دارد. ما در این مقاله، رمزها و سمبلهایی را که مولانا در غزلیات برای بیان مفهوم نقاب به کار برده است، بررسی کرده و درعین حال از آوردن نمونههایی از دیگر آثار عرفانی ناگزیر بودهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - مقالات شمس تبریزی از دیدگاه نظریه ساحت اخلاقی زبان
حسین علیزاده ایرج مهرکیزبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان "خود" با "دیگری" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحثهای مهم در مقالات شمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آنها راهی به درک درست شخصیت شمس می گ چکیده کاملزبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان "خود" با "دیگری" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحثهای مهم در مقالات شمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آنها راهی به درک درست شخصیت شمس می گشاید؛ از همین روی، با به کارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ابتدا یکی از مهمترین مفاهیم نزد او، یعنی انزوا را مطرح و دیدگاه او را درباره مسئولیت اخلاقی در برابر خود و دیگری و رابطه اخلاق و زبان از خلال گفتههایش بیان کرده ایم. سپس ضمن بیان دو نوع بهرهگیری او از زبان در قبال "دیگری" به این نکته پرداخته ایم که چرا او گاه به ضرورت سخن گفتن در مقابل دیگری اعتقاد داشته و گاه قائل به برخوردی سلبی با زبان در قبال دیگری بوده است؛ سرانجام، انتقاد شمس نسبت به برخی عارفان پیش از او به مثابه جنبهای از گفتمان در ساحت اخلاق بررسیشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - خورشیدِ منظومۀ مولوی
اکرم رحمانی هاجر خادم رضا اقدامیچکیده با گذشت سدهها از ملاقات فراعقلی مولانا و شمس، همچنان این مسأله در ذهن همگان وجود دارد که چه اتّفاقی افتاد که مولانای فقیه، درس و مدرسه را رها کرد و گرد خورشید تبریز به گردش درآمد. مقالۀ حاضر بر آن است تا از منظر چشمان جلال الدّین بلخی به شمس بنگرد. بنابراین آثا چکیده کاملچکیده با گذشت سدهها از ملاقات فراعقلی مولانا و شمس، همچنان این مسأله در ذهن همگان وجود دارد که چه اتّفاقی افتاد که مولانای فقیه، درس و مدرسه را رها کرد و گرد خورشید تبریز به گردش درآمد. مقالۀ حاضر بر آن است تا از منظر چشمان جلال الدّین بلخی به شمس بنگرد. بنابراین آثار مولوی مورد کاوش قرار گرفت. در بین آثار او، دیوان کبیر از ویژگی های خاصی برخوردار است. زیرا که شعرهایش جوششی است و شاعر در سرایش آن از قید و بند رها بوده و شعر از ناخودآگاهش بر زبان وی جاری می شد. پس این اثر بهتر از دیگر آثار منطقی، فلسفی و عقلانی جلال الدین، افکار و اندیشههایش را معرفی می کند. در این مقاله با بررسی صفاتی که مولوی برای شمس برمی شمرد، سعی شده تا شخصیّت این ابرانسانِ فرشته خوی بیش از پیش شناخته شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن به صورت کتابخانهای است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - نقد و بررسی جُنگ نویافته از قرن هفتم هجری قمری (جُنگ کاشی)
مجتبی صفرعلیزادهچکیده نوشتۀ حاضر برآن است با اتکا به مستندات برون متنی و درون متنی معلوم کند که کاتب و مؤلّف دست نویس حاضر، از عزّالدّین عبدالعزیز کاشی شاعر، نویسنده و کاتب اواخر قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم ه‍.ق است. با جستجوی اشعار مؤلّف در جُنگها و سفینههای مختلف برخی از اشعا چکیده کاملچکیده نوشتۀ حاضر برآن است با اتکا به مستندات برون متنی و درون متنی معلوم کند که کاتب و مؤلّف دست نویس حاضر، از عزّالدّین عبدالعزیز کاشی شاعر، نویسنده و کاتب اواخر قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم ه‍.ق است. با جستجوی اشعار مؤلّف در جُنگها و سفینههای مختلف برخی از اشعار وی در روضةالنّاظر، نزهةالخاطر و مقدمة رسالة قلمیّه تحت عنوان مؤلّف یافت گردید که این دست نویس به خط و همّت عزّالدّین عبدالعزیز کاشی تألیف شده است. آغاز و انجام این نسخة خطی افتادگی دارد. در این جُنگ ادبی شعر شاعران معروف (فردوسی، دقیقی، اسدی طوسی، خاقانی، حافظ، متنبّی، ابونواس و ...) و گمنام (شمس کاشی، صاینالدّین تبریزی، صدرالدّین اشنوایی، توره پشتی، یوسفی، رستمی و ...) درج گردیده که در نوع خود نویافته و بیسابقه است و همچنین ضبط متفاوتی از اشعار شاعران با نام یافت میشود که میتواند در تصحیح انتقادی متون نظم به عنوان مأخذ موثّق در اختیار ادب پژوهان قرار بگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - بررسی مسائل اجتماعی مولانا در غزلیّات شمس
الهام رحمانیان رضا اشرف زاده بتول فخر اسلامچکیده هر اثر ادبی در بافت خود نشانهای از منشاء اجتماعی دارد. محیط اجتماعی که اثر دران نَضج گرفته در سبک و شیوة بیان کلام صاحب اثر منعکس شده است. غزلیّات شمس یکی از این آثار است که مولانا به بسیاری از واقعیّات، اوضاع اجتماعی وآداب و رسوم میپردازد. شعر مولانا علاوه ب چکیده کاملچکیده هر اثر ادبی در بافت خود نشانهای از منشاء اجتماعی دارد. محیط اجتماعی که اثر دران نَضج گرفته در سبک و شیوة بیان کلام صاحب اثر منعکس شده است. غزلیّات شمس یکی از این آثار است که مولانا به بسیاری از واقعیّات، اوضاع اجتماعی وآداب و رسوم میپردازد. شعر مولانا علاوه بر این که بازتابی از حیات اجتماعی روزگار خویش و تصویر زندگی واقعیّات دوران خود میباشد، شخصیّت فردی و اجتماعی او را نیز ترسیم نموده است. پژوهش حاضر تلاشی است در تحلیل شخصیّت اجتماعی مولانا در غزلیّات شمس که رهیافتی است به شناخت مسایل اجتماعی و فرهنگی روزگار خالق اثر؛ و ابزاری است کارآمد برای بیان نظام فکری عارفانه و عاشقانه او. در این جستار بعد اجتماعی شخصیّت مولانا در دیوان شمس در دو بخش بررسی گردیده است: بخش اوّل سرمایههای اجتماعی، بخش دیگر جامعه شناسی دیوان شمس که بُعد اوّل بیشتر نمود یافته است. امید است این پژوهش شاهراهی باشد برای سوق یافتن به سوی فضایل اخلاقی و دفع رذایل و پستیها در عصر حاضر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - گذر بر شاهراه اکسیر(تخلیص و بر رفتن ماهیّت آدمی در اندیشة مولانا جلالالدّین)
اکرم رحمانیچکیده کیمیا در قدیم، دانش تبدیل فلز کمبها به فلز گرانبها توسّط اکسیری که کیمیاگر به دست میآورد، بوده است. البتّه نوعی کیمیاگری مرموز و نهانی هم بوده که انسان را به موجودی کامل و فرابشری تبدیل میکرد. یونگ کیمیاگری را پدر علم روان شناسی میدانست. عرفا نیز بدون توجّه چکیده کاملچکیده کیمیا در قدیم، دانش تبدیل فلز کمبها به فلز گرانبها توسّط اکسیری که کیمیاگر به دست میآورد، بوده است. البتّه نوعی کیمیاگری مرموز و نهانی هم بوده که انسان را به موجودی کامل و فرابشری تبدیل میکرد. یونگ کیمیاگری را پدر علم روان شناسی میدانست. عرفا نیز بدون توجّه به خاصیّت مادّی کیمیا، برای تبدیل مس وجود انسان به طلای کمال با هدفی معنوی آن را به کار گرفتهاند. مولانا، حقّ را کیمیاگری میداند که اصیلترین کیمیا را به انسان عرضه میکند و معتقد است تبدیل آدمی به انسان کامل، فرآیندی کیمیاوی است. از نظر او، یکی از کاربردهای کیمیا، آزاد شدن روح از کالبد جسم خاکی است و عشق، به عنوان ارمغان عالم غیب، کیمیایی است که میتواند انسان را به والاترین مقام برساند و کفر را به ایمان بدل کند. این تحقیق بر آن است تا اندیشة مولانا را در مورد کیمیا و کیمیاگری و تأثیرات آن بر انسان و نحوة بهره برداری او از این واژه و مفاهیم آن واکاوی نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - جامعه شناسی مفاهیم اجتماعی در اندیشههای جلالالدین محمد بلخی (مولانا)
امیر رحیمی دادمرزی حبیب الله آقابخشیچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از چکیده کاملچکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از تکنیک تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. روش اجرا در این تحقیق به این صورت انجام شده است که پس از بررسی آثار مولانا، اندیشه های وی را به لحاظ جامعه شناختی با نظر سایر جامعه شناسان مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفت. جمعیت آماری این تحقیق را آثار معروف مولانا تشکیل داده است که به صورت روش نمونه گیری هدفمند سه اثر مهم مولانا (مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی و فیه مافیه) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. تحلیل های صورت گرفته بیان کننده این مطلب است که مولانا به ما می گوید بدون عشق زندگی اجتماعی ما به مقصود و سرانجامی نخواهد رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - کفر از دیدگاه مولانا
اقدس مقدمکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کل چکیده کاملکفر از اصطلاحات کلیدی قرآن است که در طول تاریخ و در حوزههای مختلف اسلامی از نظر مفهوم و مصداق تغییراتی زیاد داشته و معنی هایی گوناگون یافته است. در این مقاله سعی شده است عقاید ونظریات مولانا در مورد مسألة کفر ـ با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس ـ که طی موقعیتهای کلام و از زوایای گوناگون بیان شده است، استخراج و ارائه شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - پدر و پسـر معشوق آنان کیست؟
محمدعلی اسلامی ندوشنمقالة حاضر تأملی است بر گفتار بهاءولد مندرج در کتاب مشهور او معارف بهاء ولد (که به همت استاد فروزانفر در سال 1333 به زیور طبع آراسته شد) و مقایسة ویژگیهای معشوق در سخن بهاء ولد با آنچه مولانا بویژه در طول غزلیات خود از مراد ومحبوب خود ـ شمس تبریز ـ تصویر میکند. نوی چکیده کاملمقالة حاضر تأملی است بر گفتار بهاءولد مندرج در کتاب مشهور او معارف بهاء ولد (که به همت استاد فروزانفر در سال 1333 به زیور طبع آراسته شد) و مقایسة ویژگیهای معشوق در سخن بهاء ولد با آنچه مولانا بویژه در طول غزلیات خود از مراد ومحبوب خود ـ شمس تبریز ـ تصویر میکند. نویسنده از رهگذر این تطبیق و قیاس، شیرازة اشتراکی را در برگهای اندیشة پدر و پسر میجوید و نقطه افتراقی را نیز در نقطة عزیمت فکری آن دو آشکار میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - حسام الدین چلبی و جایگاه او
توفیق ه.سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است و از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - پیوندهای موضوعی فیه ما فیه با مثنوی و دیوان شمس
کریم زمانیمولانا جلالالدین محمدبلخی، شاعر و عارف نامدار گسترة زبان و ادب فارسی صاحب آثاری بس ارجمند چون مثنوی، دیوان شمس و فیهمافیه است که هر یک از آنها پژوهشهایی گسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگرانقدر، فیهمافیه به مجلسگوییه چکیده کاملمولانا جلالالدین محمدبلخی، شاعر و عارف نامدار گسترة زبان و ادب فارسی صاحب آثاری بس ارجمند چون مثنوی، دیوان شمس و فیهمافیه است که هر یک از آنها پژوهشهایی گسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگرانقدر، فیهمافیه به مجلسگوییهای صوفیانه اختصاص دارد. در این بحث، پس از معرفی مختصر مجلس گفتن یا وعظگوییهای صوفیانه، به پیوندهای موضوعی فیهمافیه با مثنوی و دیوان شمس پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - حسامالدّین چلبی و جایگاه او
توفیق سبحانیمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آش چکیده کاملمولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی، در میان مردم، همچون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آنچه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاحالدین زرکوب و حسامالدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند. در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسامالدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است که از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - بررسی نمادهای تصویری «فَرّ» (با تأکید بر نگارههای شاهنامه)
فاطمه ماه‌وان محمد جعفر یاحقی محمد جعفر یاحقی فرزاد قائمینقش مایه های نگاشته شده در نگاره های شاهنامه، از سویی در پیوند با نظام نشانه‌های متنی است و از سوی دیگر از تبار نظام نشانه های تصویری. نمونه ای از این نظام دوگانة تصویری- متنی، در مفهوم مینوی فَرّ و نقش مایه های تصویری آن بچشم می خورد. در نظام متنی، فرّة کیانی نشان چکیده کاملنقش مایه های نگاشته شده در نگاره های شاهنامه، از سویی در پیوند با نظام نشانه‌های متنی است و از سوی دیگر از تبار نظام نشانه های تصویری. نمونه ای از این نظام دوگانة تصویری- متنی، در مفهوم مینوی فَرّ و نقش مایه های تصویری آن بچشم می خورد. در نظام متنی، فرّة کیانی نشان دهندة مشروعیّت شاه است. در پژوهش های انجام شده دربارة فرّ، پژوهش‌گران عموماً به توصیف مفهوم فَرّ و چگونگی کاربرد آن در شاهنامه و متون کهن پرداخته اند. تأکید این آثار، بیش‌تر بر جنبة معنایی فَرّ است. نویسندگان در پژوهش حاضر سعی دارند تا از روی‌کردی دیگر، بر بررسی مفهوم فرّه بپردازند. آنان مفهوم فَرّ را در میان نقش ها و نگاره ها جست‌وجو می کنند تا دریابند تصویرگران چگونه این مفهوم را به نقش کشیده اند؟ نویسندگان این جستار در جست‌وجوی نمادهای تصویری فَرّ از لابه لای نگاره‌های شاهنامه، سنگ نگاره ها و نقش درفش ها هستند. به این منظور، علاوه بر منابع متنی، از نگاره ها نیز به مثابۀ منابع تصویری بهره می گیرند. بررسی نگاره ها نشان می دهد که فرّ، در قالب سه نقش مایة نور، پرنده و سریر نمود یافته است. این سه نقش مایه هریک نمودهایی مختلف دارند که در این پژوهش به بررسی آن ها خواهیم پرداخت. هدف در این جستار، یافتن نمادهای فرّه از طریق کندوکاو در منابع تصویری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - حدیث مولانا و مثنویِ او در مجالس و سخنان عارفان هند
شریف حسین قاسمیعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. چکیده کاملعارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشتهاند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباطها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشتهاند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است. یکی از عارفان نامدار و سرشناس ایرانی، مولانا جلالالدین محمد بلخی است که در زمان خود، سلسلة معنوی و عرفانیش در هند ناشناخته ماند، با این وجود همواره مورد عنایت فقیران و عارفان هندی قرار گرفت و مثنوی و غزلیاتش در مجالس و سخنان عارفان هندی طنین انداز شد. عارفان همواره برای تصدیق و تأیید سخنانِ عرفانی خود و بویژه دربارة وحدت وجود از ابیاتِ مثنوی بهره میجستند؛ عارفانی همچون بوعلیشاهقلندر، شیخاماناللهپانیپتی، شیخحسنبدخشی و .... در این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری عارفانِ هندی از مولانا همراه با شواهد و نمونههایی بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - مولانا و مفهوم «من»
امیرحسین ماحوزیبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن چکیده کاملبا غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع "من"بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد. در این مقاله بر آنیم تا ویژگیهای این دو نوع "من"را برشماریم،شباهت ها و تفاوتهای آن دو را باز یابیم و در نهایت چگونگی گذر از من کاذب به من حقیقی را نشان دهیم.در این رهگذر از روان شناسی نیز بهره بردهایم.چه،تجلی آن من دروغین بویژه در نوعی اختلال شخصیت به نام اختلال شخصیت خود شیفته دیده میشود. مولانا در برابر چنین رویکردی به جهان ایستادگی میکند و تمرکز اصلی خویش را بیش از هر موضوعی دیگر بر مبارزه با این حس خودبزرگ بینی سرابگونه مینهد. او به انسان برای نیازش به تمجید هشدار میدهد و از طریق نشان دادن ارزش واقعی انسان به او – از طریق عشق- حس حقارت بشر را که منجر به خودبزرگ بینی میشود از او میستاند. او عشق را در جهان بی ثبات عاطفی درمان دردها میخواند. از سوی دیگر او با رسیدن به حقیقت اصلی خویش، در شوری از وجد و عاطفه، حالتی خداگونه میپذیرد که تفکیک آن از ادعایی حاکی از خودشیفتگی محض و تصویر دروغین آن، ضروری است و گاهی دشوار. او در اوج تجربیات وجدآسای خویش در سطح فرامن، قدرت، دانایی و حضور مطلق مییابد و آسیب ناپذیر و بی نظیر است. نشان دادن تفاوت این دو عرصه و دو گونه از حالات شخصیتی که ظاهری یکسان دارد و بیان حساسیت مولانا در نمودن این تفاوت مورد توجه این مقاله قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - مقالات شمس و مینیمالیسم
برات محمدیگسترش صنعت و مدرنیزم باعث شده که زندگی بشر دچار تغییر و تحول گردد و این امر حوزة هنر و ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. حاصل این تاثیرپذیری پدید آمدن مینیمالیسم در عرصة داستانسرایی است. به این معنی که نویسنده از حداقل واژگان و ایجاز بهره میگیرد تا داستانی را در چکیده کاملگسترش صنعت و مدرنیزم باعث شده که زندگی بشر دچار تغییر و تحول گردد و این امر حوزة هنر و ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. حاصل این تاثیرپذیری پدید آمدن مینیمالیسم در عرصة داستانسرایی است. به این معنی که نویسنده از حداقل واژگان و ایجاز بهره میگیرد تا داستانی را در طرح ساده بیان کند. هرچند این پدیده در غرب مقولهای جدید محسوب میشود، اما در ادبیات وسیع ایرانزمین نمونههایی فراوان وجود دارد که کاملاً منطبق با ویژگیهای داستان مینیمال است. مقالات شمس تبریزی علاوه بر داشتن ارزشهای محتوایی و بیان آموزههای دینی و عرفانی از جهت داستانپردازی نیز قابل اهمیت است. موجز بودن، حذف حشو و زواید و داشتن درونمایه و تم جذاب از برجستهترین ویژگیهای حکایات و قصههای مقالات است که به نوعی منطبق با شگردهای داستانسرایی مینیمالیستی بشمار میرود. در این نوشته سعی بر آن است که چگونگی بیان حکایات و قصهها در مقالات شمس، همراه با ویژگیهای داستان مینیمالیسم بررسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - مولانا این رستخیز ناگهان
داریوش صبورمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و چکیده کاملمولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشمگیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و نوشتهاند؛ باز، جای پژوهش های تازه در پهنة ساختار درونمایههای شگفت انگیر آن ها، هم چنان باقی است. این گفتار برآمد پژوهشی است گذرا در پنهة اندیشه و تخیل وعاطفه و احساس مولانا و ساختار شعر و زبان سحر آفرین او که جهانی را با نبوغ خویش مسخر و شگفت زده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - سوگند و بررسی تطبیقی آن در قرآن، فقه، حقوق و تلمیحات غزلهای مولانا
آسیه رحیمی ثریا رازقی زهرا قرقیسوگند، که با واژههای یمین،حلف و قسم، از آن یاد میشود، ازکهنترین رسمهاستکه ادیبان، مفسران، فقها وحقوقدانان تعاریف متعددی ازآن ارائه داده واز زوایای متعددی به آن نگریستهاند که عصاره آن ها در لابلای دواوین شاعران و نویسندگان از جمله دیوان شمس،متبلور شده است. مفسران، چکیده کاملسوگند، که با واژههای یمین،حلف و قسم، از آن یاد میشود، ازکهنترین رسمهاستکه ادیبان، مفسران، فقها وحقوقدانان تعاریف متعددی ازآن ارائه داده واز زوایای متعددی به آن نگریستهاند که عصاره آن ها در لابلای دواوین شاعران و نویسندگان از جمله دیوان شمس،متبلور شده است. مفسران، سوگندهای قرآنی را از نظر این که از چه کسی صادرشده، به دودسته تقسیم کرده اند:نوع اول، سوگندهای التزامی،این سوگند در فقه اسلامی کاربرد دارد وبه آن یمین عقدی میگویند. نوع دوم، سوگندهای تحقیقی است که بیشتر درحقوق وقضا وگاهی در مجادلات ومشاجرات کاربرد دارد.کلام مولانا نیز در دیوان شمس آکنده است از سوگندهای نوع به نوع فقهی،حقوقی وقرآنی،که به سبب مانوس بودن مولانا با قرآن، آیات الاقسام بسامد بالایی دارد.در این میان، غالب توجه محققان به سوگندهای اسطوره ای معطوف بوده است که در مقاله حاضر، علاوه بر پژوهشی کوتاه در باره سوگند درقرآن، فقه وحقوق، سوگندهای دیوان شمس نیزاز زوایای گوناگون مورد تطبیق و تحلیل قرارگرفت. پرواضح است که کشف و فهم انواع سوگندهای موجود در دیوان شمس،به درک رموز اشعار وافکار وسیع مولانا، کمک بیشتری خواهدکرد. روش کار دراین تحقیق توصیفی- تحقیقی - تحلیلی، با استفاده از روش کتابخانهای است. مطابق یافتههای پژوهش، مولانا در بیان تلمیحات مربوط به سوگندها درغزلیاتش به دو صورت عمل کرده است یا عین عبارت مربوط به سوگند را درشعر خود آورده است یا از شیوه تداعی معانی بهره برده است که عبارتی و واژهای از آن، سوگند را به ذهن متبادرمیکند.. پرونده مقاله