-
دسترسی آزاد مقاله
1 - رابطه میان هویت فرهنگی و کیفیت زندگی کاری در زنان سرپرست خانوار
ناهید وهابی کاشانی سیدرضا صالحی امیریمقدمه و هدف پژوهش: هویت فرهنگی یکی از مهم ترین شاخص های فرهنگی هر جامعه ای می باشد و نسبت تعهد و تعلق افراد به فرهنگ خود می تواند میزان کیفیت کاری را تعیین کند و بر آن اثر بگذارد. کیفیت زندگی کاری درون سازمان از طریق اندازه گیری رضایت، غیبت کم؛ و انگیزه بالا در کارکنان چکیده کاملمقدمه و هدف پژوهش: هویت فرهنگی یکی از مهم ترین شاخص های فرهنگی هر جامعه ای می باشد و نسبت تعهد و تعلق افراد به فرهنگ خود می تواند میزان کیفیت کاری را تعیین کند و بر آن اثر بگذارد. کیفیت زندگی کاری درون سازمان از طریق اندازه گیری رضایت، غیبت کم؛ و انگیزه بالا در کارکنان برآورد میشود. یکی از آفت های مهم مدیریت، بی توجهی به کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان می باشد. این بی توجهی، اثر بخشی و کارایی سازمان را به شدت کاهش می دهد. به دلیل عـدم شناخت مدیران سازمان از کیفیت زندگی کاری، این مقوله، تناسب و اندازههای واقعی خود را در سازمان ها از دست داده است. بدین ترتیب با توجه به اهمیت نقش کیفیت زندگی کاری در عملکرد کارکنان، هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و هویت فرهنگی در زنان سرپرست خانوار می باشد روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی است و از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جامعه آماری این پزوهش شامل 109 نفر از زنان سرپرست خانوار است. شرکت کنندگان ترکیبی از پرسشنامه های استاندارد اصلاح شده مربوط به کیفیت زندگی کاری و هویت فرهنگی را پر نمودند. یافتهها: ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان بیشتر فرایند های کیفیت زندگی کاری و هویت فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد و رگرسیون گام به گام هم نشان داد که از میان همه متغییر ها، سه متعییر محیط ایمن ، توسعه قابلیت، قانون گرایی رابطه مهمتری با هویت فرهنگی دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هرچه تعهد و تعلق فرهنگی در زنان سرپرست خانوار بیشتر باشد، تحمل مشکلات محل کار و ناعدالتی های حاصل از نابرابری های جنسیتی برای زنان سرپرست خانوار راحت تر می شود. همچنین افزایش تعلق فرهنگی یعنی احترام گذاشتن و اهمیت دادن به فرهنگ یکپارچه کشوری به قانون گرایی بیشتر منجر می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - " حمایت های اجتماعی در زلزله کرمانشاه" بر اساس تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار
شایسته کرمخانی عالیه شکربیگیحمایتهای اجتماعی یکی از مولفه های مهم توانمندی درحل مشکلات زنان سرپرست خانوار در موقعیتهای مختلف زندگی است . زنان سرپرست خانوار یکی از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در بلایای طبیعی می باشند و نحوه مواجهه آنان ارتباط بسیار زیادی با مولفه های توانمندسازی از جمله حمایتهای اجت چکیده کاملحمایتهای اجتماعی یکی از مولفه های مهم توانمندی درحل مشکلات زنان سرپرست خانوار در موقعیتهای مختلف زندگی است . زنان سرپرست خانوار یکی از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در بلایای طبیعی می باشند و نحوه مواجهه آنان ارتباط بسیار زیادی با مولفه های توانمندسازی از جمله حمایتهای اجتماعی دارد. مطالعه حاضر با هدف تشریح تجربه زنان سرپرست خانوار از حمایت اجتماعی در زلزله انجام شده است.روش شناسی تحقیق کیفی ، با روش نظریه زمینه ای است . داده ها به روش میدانی ازطریق نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 15نفر از زنان سرپرست خانوار درمناطق ۸ گانه زلزله زده کرمانشاه تاحد اشباع نظری جمع آوری گردید. در این پژوهش به منظور سنجش دقت از معیار"اطمینان پذیری و باور پذیری" واز تکنیک "مثلث سازی"استفاده شد. از تحلیل داده ها ،987 کد باز اولیه ،150 مفهوم ثانویه ، 41 مقوله محوری و 8 مقوله عمده نهایی شامل :"گذرا و مقطعی"،"حمایت کننده های شخصی"،"استفاده ابزاری "،" رویدادهای سخت زندگی"،" تنهایی و ترس"،"احساس رها شدن و بدبینی"،"بی عدالتی و تبعیض"،"احساس ناتوانی" و مفهوم مرکزی"حمایت اجتماعی؛ اولویت درک شده زندگی" استخراج گردید. نتایج نشان میدهد "حمایت های اجتماعی" به مثابه"اولویت درک شده زندگی" از سوی مشارکت کنندگان تفسیر شده است که در صورت بی توجهی به آن پیامدهای جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت . لذا اهمیت توجه و لحاظ این جنبه از نیاز واقعی و درک شده زنان میدان مطالعه در مدیریت بحران با رویکرد جنسیتی می تواند تاثیر زیادی بر ایجاد توانمندی آنان در مواجهه با بلایای طبیعی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - طراحی الگوی توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در استان ایلام
معصومه جمشیدی حسین مهدی زادهزنان سرپرست خانوار بهعنوان فقیرترین افراد، یکی از مهم ترین اقشار آسیب پذیر جامعه هستند که مقدار قابلتوجهی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند. این قشر به دلیل چند نقشی بودن و نیز وظیفه مهم تأمین معاش خانوار از اهمیت ویژه ای در گفتمان ها و برنامه ریزی های توسعه برخوردار هس چکیده کاملزنان سرپرست خانوار بهعنوان فقیرترین افراد، یکی از مهم ترین اقشار آسیب پذیر جامعه هستند که مقدار قابلتوجهی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند. این قشر به دلیل چند نقشی بودن و نیز وظیفه مهم تأمین معاش خانوار از اهمیت ویژه ای در گفتمان ها و برنامه ریزی های توسعه برخوردار هستند. توانمندسازی و ارتقاء سطح کمی و کیفی زندگی آنان، می تواند زمینه های کاهش فقر، کاهش نابرابری جنسیتی، گسترش استقلال اقتصادی اجتماعی و غیره را فراهم نماید. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در استان ایلام و با بهره گیری از روش تحقیق مطالعه موردی انجام شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان آگاه در زمینه توانمندسازی زنان در ادارات و سازمان های مختلف استان است. با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 28 کارشناس، داده ها تا رسیدن به اشباع تئوریک گردآوری شدند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات، از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که تعداد 43 مفهوم در مرحله کدبندی باز، 7 مقوله محوری در مرحله کدبندی محوری و یک مقوله هسته ای در مرحله کدبندی گزینشی بهدستآمدهاند. کارشناسان مذکور، معنای نوین توانمندسازی اقتصادی زنان مذکور را در اصلاح و تغییر الگوی سنتی توانمندسازی و حرکت به سمت تکمیل زنجیره ارزش و شناسایی حلقه های زمینه ساز بهمنظور رسیدن به الگوی نوین ساماندهی مشاغل خانگی و کارآفرینی خانوادگی ویژه بانوان سرپرست خانوار دانستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نقش سبکهای مقابلهای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همهگیری کوید 19 (مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان)
فاطمه کاوسی غلامرضا فرهمند کوشکقاضیهدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همه گیری کوید 19 انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان به تعداد 1574 تشکیل دادند. تعداد نمون چکیده کاملهدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همه گیری کوید 19 انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان به تعداد 1574 تشکیل دادند. تعداد نمونه آماری با جدول گرجسی و مورگان 310نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و همکاران و برای سنجش سبک های مقابله ای از پرسشنامه لازاروس و فلکمن استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های اضطراب و سبکهای مقابله ای به ترتیب 87/0 و 8/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبکهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و اضطراب رابطه معنادار منفی داشته و متغیر سبک های مقابله ای مساله مدار قابلیت پیش بینی اضطراب را نشان داد. نتیجه گیری: سبک های مقابله ای بر اضطراب تأثیر دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبکهای دلبستگی و مکانیزمهای دفاعی زنان سرپرست خانوار
صدف محمدی الهه خوشنویس شهربانو جلاییهدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبکهای دلبستگی و مکانیزمهای دفاعی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمهآزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مرکز بهزیستی چکیده کاملهدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبکهای دلبستگی و مکانیزمهای دفاعی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمهآزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مرکز بهزیستی شهدای افسریه در سال 1397 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، ۳۰ نفر از زنانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن بودند (کسب نمره پایینتر از 10 در مقیاس سبک دلبستگی ایمن) و در مقیاس مکانیزم های دفاعی نیز نمرات آنها ۲ انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض ۸ جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گروهی قرار گرفت. برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه سبک دلبستگی سیمپسون (1990) و پرسشنامه مکانیزمهای دفاعی آندروز و همکاران (1993) استفاده شد. دادههای پژوهش توسط تحلیل کوواریانس چندمتغیری به وسیله نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمامی سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا و مکانیسمهای دفاعی رشدیافته، رشدنایافته و روانآزرده زنان سرپرست خانوار شهر تهران (در سطح خطای 05/0) موثر است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجهگیری نمود که درمان پذیرش و تعهد میتواند با آموزش مفاهیمی همچون شناسایی ارزشها، ذهنآگاهی و عمل متعهدانه به عنوان یک درمان موثر برای بهبود سبکهای دلبستگی و مکانیسمهای دفاعی قلمداد شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ارتباط مؤلفههای سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان
یوسف تازش زهره دیمادهدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازما چکیده کاملهدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - اثربخشی آموزش معنویت برتابآوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه
رضا سلطانی جلال وهابی همابادی شهناز خالقی پورهدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهرستان نایین بود. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهرستان نایین بود. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خوداتکایی محقق ساخته مبتنی بر زمینه یاب ارزشی شوارتز(2004) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش معنویت قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه اثربخش است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر انعطافپذیری شناختی و سبکهای مقابلهای زنان سرپرست خانوار
سجاد بشرپور نسیم محمدی سارا اسدی شیشه گرانپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر انعطافپذیری شناختی و سبکهای مقابلهای زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت انجام گرفت. که از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر انعطافپذیری شناختی و سبکهای مقابلهای زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت انجام گرفت. که از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. به گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقهای برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ی انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پرسش نامه سبکهای مقابلهای جالوویس و پاورز (1984) استفاده شد. داده های جمعآوریشده با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیری مانکوا تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر انعطافپذیری شناختی و سبکهای مقابلهای رویارویی و آرامکننده گروه آزمایش اثربخش است و بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0>P). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در زنان سرپرست خانوار بهزیستی شهر اهواز
زهرا تیموری جهانگیر میرزاوندیاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در میان زنان سرپرست خانوار انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان سرپرست خان چکیده کاملاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در میان زنان سرپرست خانوار انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهر اهواز در فصل پاییز سال 1397 بودند. از میان اعضای جامعه 50 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای با روش آموزش مهارتهای ارتباطی آموزش دید. ابزارهای پژوهش خردهمقیاس مسئولیتپذیری پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (گاف، 1964)، خردهمقیاس کارکرد اجتماعی پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) و پرسشنامه حل مساله (هپنر، 1988) بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با نرمافزار SPSS-20 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله تفاوت معنیداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مهارتهای ارتباطی بهطور معنیداری باعث بهبود مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در زنان سرپرست خانوار شد (001/0>P). بر اساس نتایج توصیه میشود که روانشناسان بالینی و درمانگران در ارائه خدمات روانشناختی از روش آموزش مهارتهای ارتباطی در کنار سایر روشهای آموزشی برای بهبود سلامت بهویژه بهبود مسئولیتپذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله زنان سرپرست خانوار استفاده کنند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها (مورد مطالعه: شهر مشهد)
هانیه سادات میری خدیجه ذوالقدر عاصمه قاسمیزنان زیربنای سلامت خانوادهها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهرهمندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند چکیده کاملزنان زیربنای سلامت خانوادهها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهرهمندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند زنان برای اینکه بتوانند نقش مراقبتدهندگی خود را به نحو احسن انجام دهند، باید سطح سلامت و رفاه خود را حفظ کنند و ارتقاء دهند رفتارهای ارتقادهندة سلامتی یکی از معیارهای عمدهی تعیینکننده سلامت است. هدف این مقاله فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 400 نفر از زنان شهر مشهد(200 نفر سرپرست و 200 نفر غیرسرپرست) است که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و داده های مورد نیاز به وسیله دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز با کمی اصلاح و پرسشنامه محقق ساخته حمایت اجتماعی نیز توسط محقق جمع آوری شد. اعتبار ابزار مورد استفاده اعتبار محتوایی، و پایابی ابزار نیز با پایایی همسانی درونی روش ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان غیرسرپرست شهر مشهد بیشتر از زنان سرپرست خانوار است. همچنین، حمایت اجتماعی و ابعاد چهارگانه آن در گروه زنان غیرسرپرست، تفاوت معناداری با زنان سرپرست دارد. به گونهای که زنان غیرسرپرست از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - سیاستگذاری و تبیین جامعهشناختی آموزش جامعهپذیری فردی-اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در توانمندسازی و اشتغال پایدار
بهاره روزیخوار بهرام قدیمی مهرداد نوابخشهدف: مقاله حاضر با هدف سیاستگذاری و تبیین جامعهشناختی آموزش جامعهپذیری فردی-اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در توانمندسازی و اشتغال پایدار در سال 1401 انجام شد. روش: روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی میباشد. جامعه و نمونه: جامعه آماری زنان چکیده کاملهدف: مقاله حاضر با هدف سیاستگذاری و تبیین جامعهشناختی آموزش جامعهپذیری فردی-اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در توانمندسازی و اشتغال پایدار در سال 1401 انجام شد. روش: روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی میباشد. جامعه و نمونه: جامعه آماری زنان سرپرست خانوار تهرانی تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور در طول سالهای 1395 لغایت 1399 به تعداد700 نفر میباشد که به روش تصادفی نسبتی و با استفاده از فرمول کوکران 248 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار: ابزار اندازهگیری پرسشنامههای محققساخته بود. اعتبار و پایایی: اعتبار ابزار از طریق اعتبار صوری و پایایی با آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شدند. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان از وجود رابطه مستقیم بین آموزش جامعهپذیری فردی-اجتماعی و مولفههای آن با توانمندسازی و اشتغال پایدار زنان بود. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد: آموزش آگاهی از حقوق دیگران با اثر(49/0)، مشارکت اجتماعی با اثر(423/0)، آموزش گفتگو و مفاهمه با اثر(246/0)، آموزش مسئولیتپذیری با اثر(206/0)، آموزش الزام به رعایت قانون با اثر (2/0)، آموزش پایبندی به تعهدات با اثر (106/0) و آموزش احترام به حقوق دیگران با اثر(076/0) در مجموع موجب توانمندسازی و اشتغال پایدار زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران میشوند که آموزش آگاهی از حقوق دیگران و آموزش مشارکت اجتماعی بیشترین اثر را دارند. در مجموع تأثیر همه عوامل به میزان 55% توانمندسازی و اشتغال پایدار زنان را تبیین میکنند. نتیجهگیری: منطبق با سیاستگذاریهای سازمان بهزیستی، آموزش جامعهپذیری فردی و اجتماعی به زنان میتواند در توانمندسازی و اشتغال پایدار آنها تاثیرگذار باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثربخشی آموزش مثبت نگری به شیوهی گروهی برافزایش شادکامی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار
وحید مصطفی پور فریده حسین ثابت احمد برجعلیپژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر آموزش مثبت نگری به شیوه گروهی برافزایش شادکامی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر صوفیان انجام پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل و پیگیری بود. برای انتخاب نمونه چکیده کاملپژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر آموزش مثبت نگری به شیوه گروهی برافزایش شادکامی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر صوفیان انجام پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل و پیگیری بود. برای انتخاب نمونه، از بین مراکز تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر صوفیان، یک مرکز به شیوهی در دسترس انتخاب و سپس از میان زنان سرپرست خانوار آن مرکز، 30 نفر که ملاکهای ورود به پژوهش را دارا بودند، بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند ( هر گروه 15نفر). هر دو گروه به پرسشنامه شادکامی آکسفورد و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت پاسخ دادند. در مراحل بعدی پژوهش، در گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش مثبت نگری اجرا گردید. درحالیکه بر روی گروه کنترل هیچ آموزشی انجام نگرفت و پس از پایان جلسات دو پرسشنامه شادکامی و کیفیت زندگی به روی هر دو گروه، بهعنوان پسآزمون اجرا شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و tهمبسته مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از افزایش شادکامی و کیفیت زندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. بهعلاوه در مرحله پیگیری نیز این تأثیر پایدار بود. بهطورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مثبت نگری شادکامی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار را افزایش داده، بنابراین میتوان از این مداخله برای ارتقاء شادکامی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - اثر بخشی واقعیت درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 97
علی حسینی لادن معینپژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 1397 انجام شده است. در این پژوهش از روش تجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعهی آماری این پژوهش، زنان سرپرست چکیده کاملپژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 1397 انجام شده است. در این پژوهش از روش تجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعهی آماری این پژوهش، زنان سرپرست خانوار مراجعهکننده به کمیته امداد امام خمینی شهرستان شیراز در سال 1397 بود که در ادامه بر اساس روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر از آنها که نمره بالا از این پرسشنامه را بدست آورده بودند به صورت تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. هر دو گروه قبل از شروع مداخله پرسشنامههای افسردگی بک را تکمیل کرده بودند. گروه آزمایش بسته آموزشی واقعیتدرمانی را در هشت جلسه دریافت کرد. سپس پرسشنامه افسردگی بک مجدداً توسط هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مؤید آن بود که مداخله مبتنی بر واقعیتدرمانی موجب کاهش افسردگی زنان سرپرست خانوار میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تابآوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار
لیلا حسینی طبقدهیهدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تاب‎آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش‎آزمون- پس‎آزمون و پی‎گیری‎ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار شهرست چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تاب‎آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش‎آزمون- پس‎آزمون و پی‎گیری‎ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار شهرستان چمستان نور در سال 1399 به تعداد 483 نفر بر اساس آمار اداره ثبت و احوال بودند. با استفاده از پرسش‎نامه خودتاب آوری کلاهنن (1996) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، غربال‎گری اولیه انجام شد و 30 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی‎های گروه آزمایش و کنترل در سه مرحله پیش‎ آزمون– پس‎ آزمون و پیگیری به پرسش‎نامه‎ های خودتاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند و گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ‎ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله‎ ای دریافت نکردند. داده‎ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه‎ گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر خودتاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار مؤثر است (01/0>P) و نتایج در مرحله پی‎گیری همچنان پایدار بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - مقایسه اثربخشی رویکرد مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) و واقعیت درمانی بر افکار غیر منطقی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد
یعقوب نیکوکار علیرضا جعفری قربان فتحی اقدم جعفر پویامنشهدف از پژوهش حاظر مقایسه اثربخشی دو رویکرد مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) و واقعیت درمانی بر افکار غیرمنطقی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد است. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش زنان سرپرست چکیده کاملهدف از پژوهش حاظر مقایسه اثربخشی دو رویکرد مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) و واقعیت درمانی بر افکار غیرمنطقی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد است. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش زنان سرپرست خانوار کمیته امداد شهرستان شبستر به تعداد 153 بودند، که از این تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس که نمره آنها در آزمون باورهای غیر منطقی جونز بالابود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد و گروه واقعیت درمانی) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها باآزمون تحلیل واریانس آمیخته انجام گرفت. نتایج نشان دادکه دو رویکرد مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی به طور معناداری باعث کاهش افکار غیر منطقی زنان میشود (P≤0/01). همچنین مقایسه اثربخشی دو گروه نشان داد که تاثیر روش درمانی (ACT) بر باورهای غیرمنطقی زنان سرپرست خانوار به طور معناداری بیشتر از واقعیت درمانی بوده است (P≤0/01). می توان نتیجه گرفت که باورهای غیرمنطقی از جمله عوامل زمینه ساز بروز مشکلات هستند. بر پایه این الگو و با استناد به رویکردهای درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و واقعیت درمانی، می توان جهت بهبود و اصلاح باورهای غیرمنطقی مراجعان استفاده کرد. از این تحقیق میتوان استنباط کرد که بین اثربخشی دو روش درمانی بر افکار غیرمنطقی زنان سرپرست خانوار تفاوت معنادار وجود دارد (0/04=P). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تبیین نقش خانواده در اشتیاق به شغل و فعّالیت در میان زنان سرپرست خانوار
نوروز هاشم زهیخانواده مهمترین نهاد جامعه پذیری است و هر گونه اختلال در کارکرد خانواده ارکان جامعه را متاثر می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش خانواده در اشتیاق به شغل در میان زنان 18 تا 60 ساله سرپرست خانوار قیامدشت با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و حجم نمونه 100 نفر با نمونهگیری چکیده کاملخانواده مهمترین نهاد جامعه پذیری است و هر گونه اختلال در کارکرد خانواده ارکان جامعه را متاثر می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش خانواده در اشتیاق به شغل در میان زنان 18 تا 60 ساله سرپرست خانوار قیامدشت با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و حجم نمونه 100 نفر با نمونهگیری سیستماتیک انجام شد. روایی با قضاوت متخصصین امر و پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.نتایج نشان داد، 14 درصد از زنان بیسوادند، مرتبه شغلی پدران آنان پایین است، اما خودشان مرتبه شغلی متوسطی را آرزو داشته و 87 درصد اشتیاق شغلی بالایی داشتهاند. خیاطی، آرایشگری، قالیبافی، آشپزی، فروشندگی از مهمترین زمینههای تمایل به اشتغال آنان بوده است. میان تحصیلات پدر، مادر، همچنین سن مناسب ازدواج دختران از نظر مادر با اشتیاق شغلی زنان ارتباط وجود دارد امّا همبستگی میان، مدّت زمان سکونت پدر و مادر در شهر تهران، سن مناسب برای ازدواج دختر از نظر پدر، بعد و هزینههای ماهیانه خانوار، منزلت شغلی پدر، انگیزه کار و موفقیت زنان با اشتیاق شغلی آنان تأیید نشد. هیچکدام از ویژگیهای خانوادگی بر اشتیاق شغلی زنان اثری نداشت.توانمندسازی زنان نیازمند تحول در تمام نهادهای مرتبط است. کاهش مشکلات زنان باید کارآفرینی و ایجاد اشتغال در اولویت قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت ادراک شده وخود انتقادی در زنان سرپرست خانوار
فاطمه ترکاشوند فاطمه سادات زاهدی مهشید ایزدیهدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده و خود انتقادی در زنان سرپرست خانوار بود. مواد و روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان سرپرست خانوار منطقه 6 شهر مشهد می باشد که تعداد آن ها براب چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده و خود انتقادی در زنان سرپرست خانوار بود. مواد و روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان سرپرست خانوار منطقه 6 شهر مشهد می باشد که تعداد آن ها برابر 250 نفر می باشند. نموﻧﻪ پژوهش حاضر شامل 30 زن سرپرست خانوار می باشد که به روش داوطلبانه و در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آموزش تحت آموزش قرار گرفت و بعد از اتمام جلسات و 2 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و مقیاس سطوح خود انتقادی تامپسون و زوروف (2004) بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده و خود انتقادی زنان سرپرست خانوار مؤثر بود (05/0 >P). بحث: از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که آموزش روان شناسی مثبت نگر می تواند موجب به کاهش خود انتقادی و افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان شود، در نتیجه می تواند کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و بهزیستی ذهنی و روانی را در این افراد افزایش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - پیشبینی شادکامی بر اساس مولفههای تابآوری با استفاده از شبکههای عصبیفازی در زنان سرپرست خانوار
پرستو آفریننده شیما پرندینزنان سرپرست خانوار مشکلات جسمی و روانی بسیاری دارند. می توان از روش های محاسبات ریاضی به عنوان ابزاری کارا برای پیش بینی مشکلات روانی افراد استفاده نمود. هدف مندی و خوش بینی به آینده از مولفه های مهم در تاب آوری است که در شادکامی زنان موثر است. عدم شادکامی و افسردگی در چکیده کاملزنان سرپرست خانوار مشکلات جسمی و روانی بسیاری دارند. می توان از روش های محاسبات ریاضی به عنوان ابزاری کارا برای پیش بینی مشکلات روانی افراد استفاده نمود. هدف مندی و خوش بینی به آینده از مولفه های مهم در تاب آوری است که در شادکامی زنان موثر است. عدم شادکامی و افسردگی در زنان سرپرست خانواده یک بیماری است لذا نیاز به شناسایی و پیش بینی دارد. هدف از انجام این تحقیق پیش بینی شادکامی زنان سرپرست خانواده بر اساس مولفه های تاب آوری با استفاده از سیستم استنتاج عصبی فازی بود. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تاب آوری کانر و دیودیسون و شادکامی آکسفورد بود. جامعه آماری شامل تعداد 50 زن سرپرست خانواده بود. پس از تکمیل، نمره گذاری پرسشنامه و ثبت اطلاعات و تحلیل با نرم افزار SPSS و کاربرد جعبه ابزار ANFIS به مدلسازی اقدام گردید. میانگین نمره تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار به ترتیب 39.8 و 40.26 بود. پس از ارزیابی مدل ها، از مدل نهایی برای پیشبینی شادکامی براساس مولفه های تاب آوری استفاده شد. براساس نتایج همبستگی بین تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانواده 0.96 بود. نتایج نشان داد افزایش تاب آوری در زنان سرپرست خانواده تاثیر مستقیم و معناداری بر میزان شادکامی آنان داشت. براساس نتایج دقت بالا 0.94 مدل نهایی شبکه های عصبی فازی میتوان برای پیش بینی سطح شادکامی زنان سرپرست خانواده بویژه در سطح خطر افسردگی به خوبی و با دقت بالا استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت ادراک شده وخود انتقادی در زنان سرپرست خانوار
فاطمه ترکاشوند فاطمه سادات زاهدی مهشید ایزدیهدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده وخود انتقادی در زنان سرپرست خانوار بود.مواد و روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی است جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان سرپرست خانوار منطقه 6 شهر مشهد می باشد که تعداد آن ها برابر 2 چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده وخود انتقادی در زنان سرپرست خانوار بود.مواد و روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی است جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان سرپرست خانوار منطقه 6 شهر مشهد می باشد که تعداد آن ها برابر 250 نفر ، می باشند. نموﻧﻪ پژوهش حاضر شامل 30 زن سرپرست خانوار می باشد که به روش داوطلبانه و در دسترس انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند .گروه آموزش تحت آموزش قرار گرفت و بعد از اتمام جلسات و 2 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای اندازه گیری متغیره ها از پرسشنامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(1988) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوروف(2004) بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد آموزش روانشناسی مثبت نگر بر حمایت اجتماعی ادراک شده وخود انتقادی زنان سرپرست خانوار موثر بود(05/0 >P).بحث: از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که آموزش روان شناسی مثبت نگر می تواند موجب به کاهش خود انتقادی و افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان شود، در نتیجه می تواند کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و بهزیستی ذهنی و روانی را در این افراد افزایش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار(مطالعه موردی:شهر ایلام)
زهرا عبدالهی سید محمد سید میرزایی باقر ساروخانی حشمت قبادیبرای رشد و توسعه ی اجتماعی فرهنگی، امنیت امری لازم و ضروری است. در بررسی سلسله مراتب نیازهای مازلو، نیاز به امنیت، پس از نیازهای فیزیولوژیک از سلسله نیازهای اصلی و اساسی انسان منظور می گردد که در رشد و تعالی شخصیت انسان نقشبسزایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتم چکیده کاملبرای رشد و توسعه ی اجتماعی فرهنگی، امنیت امری لازم و ضروری است. در بررسی سلسله مراتب نیازهای مازلو، نیاز به امنیت، پس از نیازهای فیزیولوژیک از سلسله نیازهای اصلی و اساسی انسان منظور می گردد که در رشد و تعالی شخصیت انسان نقشبسزایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر امنیات اجتمااعی زنان سرپرست خاانوار)فوت همسر ومطلقه(تحت پوشش سه سازمان حمایتی)کمیته امداد امام ره)(، بهزیستی و بنیاد شهید(در ابعاد امنیت عاطفی، ارتباطی، مالی و جانیصورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - مقایسهی حمایت اجتماعی، سبکهای مقابله و جوّ عاطفی خانواده در بین زنان سرپرست خانوار تحت حمایت و غیر حمایت در شیراز
سوسن سهامی آمنه قلی پورزنان سرپرست خانوار، در مقایسه با زنان دارای همسر، با استرس بیشتری برای ادارهی زندگی روبهرو میشوند. شاغل بودن، کار در منزل، مراقبت از فرزندان، نگرانیهای مالی و عدم برخورداری از منابع حمایتی کافی بهطور روزانه سبب استرس و پریشانی زنان سرپرست خانوار میشوند و آنها را چکیده کاملزنان سرپرست خانوار، در مقایسه با زنان دارای همسر، با استرس بیشتری برای ادارهی زندگی روبهرو میشوند. شاغل بودن، کار در منزل، مراقبت از فرزندان، نگرانیهای مالی و عدم برخورداری از منابع حمایتی کافی بهطور روزانه سبب استرس و پریشانی زنان سرپرست خانوار میشوند و آنها را با مشکلاتی از قبیل بیماریهای جسمانی، مشکلات خواب و افسردگی مواجه میکنند که در نهایت بهزیستی خود و خانوادهشان را تحتتأثیر قرار میدهند. پژوهش حاضر، علّی- مقایسهای است که نمونهی پژوهشی شامل 107 زن سرپرست خانوار تحت حمایت و 107 زن سرپرست خانوار غیرحمایت بودند که از بین چهار ناحیهی تحت حمایت کمیتهی امداد شیراز با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها شامل مقیاس حمایت اجتماعی فیلیپس (PSSI)، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (CISS) و پرسشنامهی جوّ عاطفی خانوادهی برن (BFECQ) بود. نتایج آمار توصیفی نشان داد که در تمام خردهمقیاسهای متغیرهای پژوهش به جز سبک مقابلهای هیجانمدار، میانگین نمرات گروه زنان سرپرست خانواد تحت حمایت از گروه زنان غیرحمایت بالاتر است. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین زنان سرپرست خانوار تحت حمایت و زنان سرپرست خانوار غیرحمایت در شیراز از لحاظ خردهمقیاسهای حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، دوستان و دیگران)، خردهمقیاسهای سبکهای مقابلهای (سبکهای مسئلهمدار، هیجانمدار و اجتنابمدار) و جو عاطفی خانواده (جوّ پدر- فرزندی و مادر- فرزندی) در سطح 001/0p< تفاوت وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - بررسی ارتباط بین دینداری و سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر رشت
قربانعلی عاطفی هنزنی عالیه شکربیگی امید علی احمدیدینداری عامل اساسی اجتماعیشدن و انسجام فکری، عملی و جهتگیری در رفع مشکلات و پدیدهها و مسائل اجتماعی است و بنابراین عاملی در بهبود سلامت اجتماعی افراد میباشد. با توجه به اهمیت بحث از سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و ا چکیده کاملدینداری عامل اساسی اجتماعیشدن و انسجام فکری، عملی و جهتگیری در رفع مشکلات و پدیدهها و مسائل اجتماعی است و بنابراین عاملی در بهبود سلامت اجتماعی افراد میباشد. با توجه به اهمیت بحث از سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS، بهدنبال پاسخ به این سؤال اصلی میباشد که آیا بین ابعاد مختلف دینداری و سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر رشت ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر زنان سرپرست خانوار شهر رشت میباشد که تعداد آنها بر اساس آخرین آمار در حدود 26000 نفر میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (0.33) و ابعاد آن یعنی بعد پیامدی (0.22=P)، بعد مناسکی (0.39=P)، بعد اعتقادی (0.36=P)، بعد تجربی (0.25=P) و بعد شناختی (0.34=P) با سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیههای پژوهش تأیید میشوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار به میزان0.57 میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - وضعیت کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی زنان تحت پوشش شهرداری منطقه 12 شهر تهران در سال 1393)
شکوفه اصانلو بختیاری حبیب آقابخشی مجید کفاشیچکیده هدف این پژوهش، بررسی وضعیت کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 12 شهر تهران بوده است. روش: این پژوهش بر روی 278 زن سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 12 تهران در سال 1393 انجام پذیرفت. با توجه به موضوع، از روش همبستگی از انواع پژوهش های توصیف چکیده کاملچکیده هدف این پژوهش، بررسی وضعیت کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 12 شهر تهران بوده است. روش: این پژوهش بر روی 278 زن سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 12 تهران در سال 1393 انجام پذیرفت. با توجه به موضوع، از روش همبستگی از انواع پژوهش های توصیفی استفاده به عمل آمد و اطلاعات به وسیله پرسشنامه: 1. پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی با چهار مولفه سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط. یافته ها و نتایج: نتایج با روش رگرسیون چند متغییری و t تک گروهی آزمون شد، که اهم آن به شرح زیر است: ارزیابی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار با توجه به میانگین به دست آمده (2.92) می توان عنوان نمود که میانگین به دست بیانگر کیفیت زندگی نسبتاً متوسطی است مختلف آن، بالاترین میانگین مربوط به مولفه سلامت جسمانی (02/3) و پایین ترین آن مربوط به مولفه سلامت محیط (2.79) زنان سرپرست خانوار می باشد. بدین ترتیب با توجه به داده های آماری پژوهش حاضر، با بهبود وضعیت هر یک از چهار مولفه سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط، شرایط کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار نیز بهبود می یابد که بدین ترتیب مدل پژوهش حاضر را تایید می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - رابطه آموزش کارآفرینی باسرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار بهزیستی استان البرز درسال 1395
فریده طالبی معصومه رشادهدف این تحقیق ارتباط آموزش کارآفرینی با سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرزانجام شده است. روش این تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده است. جامعة آماری در این تحقیق از 1257پرونده بازتوان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرز سال1395 بصورت ت چکیده کاملهدف این تحقیق ارتباط آموزش کارآفرینی با سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرزانجام شده است. روش این تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده است. جامعة آماری در این تحقیق از 1257پرونده بازتوان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرز سال1395 بصورت تصادفی120نمونه انتخاب وازپرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت وگوشال وپرسشنامه کارآفرینی ازآزمون تی زوجی ازنرم افزارspss برروی آزمودنی هااجرا گردید. نتایج این پژوهش با توجه به سطح معناداری بدست امده می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است.. با توجه به سطح معناداری بدست امده که برابر 0.024 بدست امده و کمتر از 0.05 است، بنا بر این می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. وهمچنین آموزش های کارآفرینی بر بعد (ساختاری ،شناختی،ارتباطی)سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین بعد (ساختاری،شناختی،ارتباطی) سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها بعد (ساختاری،شناختی،ارتباطی) سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. -با توجه به سطح معناداری بدست امده که برابر 0.034 بدست امده و کمتر از 0.05 است، بنا بر این می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. پرونده مقاله