Households

حرية الوصول المقاله

1 - Socioeconomic Status of the Fishing Households: Insight from Some Selected Coastal Area of Bangladesh
Md Asaduzzaman Shahali Shahana Mitul Kudrat Jahan

10.30495/IJSS.2023.74235.1401

This study assessed the socioeconomic status of the fishing households, was carried out in two villages of Patharghata upazilla in Barguna District, Bangladesh. Data were collected from a purposively drawn sample of 60 fisher’s households through household surveys أکثر

This study assessed the socioeconomic status of the fishing households, was carried out in two villages of Patharghata upazilla in Barguna District, Bangladesh. Data were collected from a purposively drawn sample of 60 fisher’s households through household surveys as well as from secondary sources. Most of the data were collected during 9 October to 30 October, 2022 because the government of Bangladesh banned to catch fish at that time. From the survey it was found that about half of the fisherman is full time and most of the households are male headed. Maximum number of family are small (63.3%) and average family size of the examined households was 4.32 which is almost same as the national average. Highest percentage (55%) of the fishermen is young (15 to 49 years) where about 92% of the household heads (92%) are married. By religion, 46.67% fishermen are Muslims and majority (53.33%) fishermen are Hindus. In terms of education, 46.7% had education up to primary level, 23.33% of fishermen in secondary level and 30% had no education. The average working hour of the fisherman was almost 7 hours. So, from this study, we can conclude that the socioeconomic statuses of the coastal fishermen of the selected area were not satisfactory and the fishermen were underprivileged of many facilities. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

2 - The Socio-demographic Characteristics Associated with Food Insecurity among Vulnerable Households in a District of Tehran
Mahmoud Ghazi Tabatabaei Nasrin Omidvar Jamileh Alihosseini Abouali Vedadhir

Food insecurity, as a multi-faceted problem with far-reaching health and societal consequences, is prevalent among disadvantaged households. Household food insecurity has made the notion operationally useful in the design, implementation, and evaluation of programs and أکثر

Food insecurity, as a multi-faceted problem with far-reaching health and societal consequences, is prevalent among disadvantaged households. Household food insecurity has made the notion operationally useful in the design, implementation, and evaluation of programs and policies. This study was to investigate the socio-demographic associates contributing to severity of food insecurity among vulnerable households under the coverage of a widespread relief program in Iran. The adapted Radimer / Cornell questionnaire was used to assess severity of food insecurity. The effect of the socio-demographic variables on the severity of the problem was evaluated using Polynomial Logistic Regression. This study was carried out among a sample of eligible households (n= 300) under the coverage of the Imam Khomeini Relief Foundation in a district of Tehran. The findings indicate that 98.6 percent of the sample had experienced food insecurity, while 67 percent were severely food insecure. Food insecurity at the household level was more severe than child level. Having a sick person in the families was the most significant contributor to the severity of the food insecurity. Gender of the household head, health status, education, employment status, and the household size were among other important independent variables. Briefly, even though the intensity of food insecurity varies among the family members, high rate of that among the mothers and children reemphasizes the higher priority that should be given to these groups. Plus, financial burden imposed by having a chronically sick person in the families, which are economically unstable, further exacerbates food insecurity. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

3 - Gender and Reduction of Poverty in Iran
Tahereh Mirsardoo Kristin Soraya Batmanghelichi

تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

4 - " حمایت های اجتماعی در زلزله کرمانشاه" بر اساس تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار
شایسته کرمخانی عالیه شکربیگی

10.30495/jisds.2007.21321

حمایتهای اجتماعی یکی از مولفه های مهم توانمندی درحل مشکلات زنان سرپرست خانوار در موقعیتهای مختلف زندگی است . زنان سرپرست خانوار یکی از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در بلایای طبیعی می باشند و نحوه مواجهه آنان ارتباط بسیار زیادی با مولفه های توانمندسازی از جمله حمایتهای اجت أکثر

حمایتهای اجتماعی یکی از مولفه های مهم توانمندی درحل مشکلات زنان سرپرست خانوار در موقعیتهای مختلف زندگی است . زنان سرپرست خانوار یکی از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در بلایای طبیعی می باشند و نحوه مواجهه آنان ارتباط بسیار زیادی با مولفه های توانمندسازی از جمله حمایتهای اجتماعی دارد. مطالعه حاضر با هدف تشریح تجربه زنان سرپرست خانوار از حمایت اجتماعی در زلزله انجام شده است.روش شناسی تحقیق کیفی ، با روش نظریه زمینه ای است . داده ها به روش میدانی ازطریق نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 15نفر از زنان سرپرست خانوار درمناطق ۸ گانه زلزله زده کرمانشاه تاحد اشباع نظری جمع آوری گردید. در این پژوهش به منظور سنجش دقت از معیار"اطمینان پذیری و باور پذیری" واز تکنیک "مثلث سازی"استفاده شد. از تحلیل داده ها ،987 کد باز اولیه ،150 مفهوم ثانویه ، 41 مقوله محوری و 8 مقوله عمده نهایی شامل :"گذرا و مقطعی"،"حمایت کننده های شخصی"،"استفاده ابزاری "،" رویدادهای سخت زندگی"،" تنهایی و ترس"،"احساس رها شدن و بدبینی"،"بی عدالتی و تبعیض"،"احساس ناتوانی" و مفهوم مرکزی"حمایت اجتماعی؛ اولویت درک شده زندگی" استخراج گردید. نتایج نشان میدهد "حمایت های اجتماعی" به مثابه"اولویت درک شده زندگی" از سوی مشارکت کنندگان تفسیر شده است که در صورت بی توجهی به آن پیامدهای جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت . لذا اهمیت توجه و لحاظ این جنبه از نیاز واقعی و درک شده زنان میدان مطالعه در مدیریت بحران با رویکرد جنسیتی می تواند تاثیر زیادی بر ایجاد توانمندی آنان در مواجهه با بلایای طبیعی داشته باشد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

5 - آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان فارس نسبت به ناامنی غذایی ناشی از خشکسالی
نوشا ناهید فرهاد لشگرآرا سیدجمال فرج اله حسینی سیدمهدی میردامادی

خشکسالی از پدیده‌های محیطی و بخش جدایی‌ناپذیر تغییرات آب‌وهوایی است که طی سالیان گذشته آسیب های زیادی به بخش کشاورزی و جامعه روستایی وارد کرده است این مقاله با هدف تحلیل وضعیت آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان فارس در ایران نسبت به ناامنی غذایی ناشی از خشکسالی و همچنین أکثر

خشکسالی از پدیده‌های محیطی و بخش جدایی‌ناپذیر تغییرات آب‌وهوایی است که طی سالیان گذشته آسیب های زیادی به بخش کشاورزی و جامعه روستایی وارد کرده است این مقاله با هدف تحلیل وضعیت آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان فارس در ایران نسبت به ناامنی غذایی ناشی از خشکسالی و همچنین واکاوی پاسخهای سازگاری آنها نسبت به پدیده خشکسالی از نظر نگرش و اقدام صورت گرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام این پژوهش پیمایشی از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده با انتساب متناسب، گردآوری شد. با استفاده از فرمول شفر حجم نمونه کشاورزان، ۲۷۰ نفر تعیین و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری sem از طریق نرم افزار SPSS21amos23 تحلیل شد. برمبنای نتایج بدست آمده میزان آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان فارس نسبت به خشکسالی بالاتر از حد متوسط می باشد که عامل حساسیت بالاترین اثر را در تبیین آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان فارس دارد. همچنین نتایج حاصل از بررسی نگرش افراد مورد مطالعه در خصوص موثرترین راهکارهای سازگاری نسبت به اثرات خشکسالی نشان داد موثرترین راهکارهای سازگاری از دیدگاه افراد مورد مطالعه وابستگی قابل توجهی به حمایت های دولتی دارد. همچنین نتایج حاصل از بررسی پاسخ افراد نسبت تعدیل اثرات خشکسالی نشان داد افراد با آسیب پذیری کمتر گزینه های بیشتری را برای سازگاری با پیامدهای خشکسالی در اختیاردارند که نشان از حساسیت کمتر و بالاتر بودن ظرفیت سازگاری آنان در مقایسه با گروه بیشتر آسیب پذیر می باشد. همچنین خانوارهای روستایی مورد مطالعه از نظر برخی ویژگیها در دو گروه آسیب پذیری حاصل از تحلیل خوشه بندی مورد مقایسه قرار گرفتند. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

6 - بررسی عوامل موثر بر امنیت غذایی در خانوارهای کشاورز روستایی استان کهکیلویه و بویراحمد
سید یعقوب زراعت کیش ژیلا کمائی

مقدمه: امنیت غذایی خانواده به معنی دسترسی خانواده به غذای کافی سالم و مغذی برای اطمینان از دریافت حداقل مقدار نیاز ضروری اعضای خانواده می باشد، با توجه به اهمیت امنیت غذایی خانواده به عنوان عامل رشد و تکامل مناسب برای همه افراد خانواده و رسیدن آنها به شکوفایی و باروری د أکثر

مقدمه: امنیت غذایی خانواده به معنی دسترسی خانواده به غذای کافی سالم و مغذی برای اطمینان از دریافت حداقل مقدار نیاز ضروری اعضای خانواده می باشد، با توجه به اهمیت امنیت غذایی خانواده به عنوان عامل رشد و تکامل مناسب برای همه افراد خانواده و رسیدن آنها به شکوفایی و باروری در جامعه، مطالعه حاضر صورت گرفته است. مواد و روشها: این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر وضعیت امنیت غذایی خانوار در میان خانوارهای کشاورز روستایی در استان پاسخ دهنده، که متشکل از 223 کهکیلویه و بویراحمد می پردازد. از روش نمونه برداری تصادفی ساده برای دستیابی به نمونه ای شامل سرپرست خانوارهای کشاورز از مناطق روستایی بود، استفاده گردید. دادههای مورد نیاز از طریق اطلاعات هزینه درآمد خانوار مرکز آمار ایران و با استفاده از آمار توصیفی، شاخص های امنیت غذایی، شکاف کاستی - مازاد امنیت غذایی و مدل پروبیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. . درصد از خانوارهای روستایی از امنیت غذایی برخوردار بودهاند 46 یافتهها: نتایج، با استفاده از روش مصرف کالری، نشان داد که کالری در روز) کالری بیشتری دریافت کردند و این 2400( درصد از حد پیشنهادی 43 خانوارهای روستایی برخوردار از امنیت غذایی حدود . درصد مصرف کالری کمتری نسبت به حد پیشنهادی داشتند 69 در حالی است که خانوارهای مبتلا به نا امنی غذایی، حدود p< ( نتیجهگیری: مشخص شد که درآمد سرپرست خانوار p< ( نسبت مخارج خوراکی به مخارج کل خانوار ،) 0.00 ) و اندازه مزرعه 0.00 (p< p< ( ) تأثیر مثبتی بر امنیت غذایی خانوار داشته است. از طرف دیگر، جنسیت سرپرست خانوار 0.01 وضع سواد سرپرست خانوار ،) 0.01 (p< p< ( ) و اندازه خانوار 0.02 . ) رابطهای منفی با امنیت غذایی خانوار داشته اند 0.00 تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

7 - تبین اثرات پاندمی کرونا بر میزان زیست‎پذیری (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان زاهدان)
احمد حجاریان سهیلا دالوندی

زمینه و هدف: ویروس کرونا عامل یکی از بیماری های واگیردار و عفونی سده بیست و یکم است که از اواخر دسامبر 2019 از وهاان چین به سراسر جهان گسترش یافت و آثار و تبعات بسیاری بر ساختار های اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق مختلف از جمله مناطق روستایی داشته است. مناطق روستایی، به أکثر

زمینه و هدف: ویروس کرونا عامل یکی از بیماری های واگیردار و عفونی سده بیست و یکم است که از اواخر دسامبر 2019 از وهاان چین به سراسر جهان گسترش یافت و آثار و تبعات بسیاری بر ساختار های اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق مختلف از جمله مناطق روستایی داشته است. مناطق روستایی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه برای مقابله با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این بحران، آمادگی کمتری دارند. لذا هدف این پژوهش ارزیابی اثرات ویروس کرونا بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در شهرستان زاهدان است.روش بررسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی میدانی انجام می پذیرد. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی شهرستان زاهدان تشکیل می دهد که با توجه به پراکندکی روستاها و تعداد زیاد آن ها تعداد 20 روستا به صورت تصادفی به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند که بر طبق سرشماری سال 1395، این روستاها جمعا 4456 خانوار برابر با 18365 تن جمعیت داشته است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 354 تن به عنوان نمونه انتخاب شده است.یافته ها: برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های زیست پذیری خانوارهای روستایی با میانگین 763/2 پایین تر از وضعیت مطلوب ارزیابی شده اند. بررسی اثرات همه گیری ویروس کرونا بر شاخص ها و متغیر های زیست پذیری خانوارهای روستایی نشان داد که همه گیری ویروس کرونا بیشترین تاثیر را با ضریب بتای 398/0- بر زیست پذیری اقتصادی و کمترین تاثیر را با ضریب بتای 147/0- بر متغیر زیست پذیری محیطی دارد.بحث و نتیجه گیری: ویروس کرونا بر میزان زیست پذیری نواحی روستایی تاثیرگذار بوده است. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

8 - واکاوی دلالت معنایی واژه‌های قرآن و تجلی آن در ادعیه مأثوره
محسن عبداللهی محمد حسین صائنی

به نظر بسیاری از بزرگان علم و ادب، اسلوب بیان و سبک نظم قرآن، جمله‌بندی‌ها و عبارات آن در قالبی نو و اسلوبی تازه، برجسته‌ترین جنبه اعجاز قرآن است. به علاوه، ویژگی کلمات انتخاب شده به گونه‌ای است که جابه‌جایی کلمات یا تبدیل آن‌ها هرگز امکانپذیر نیست. همچنین با عنایت به و أکثر

به نظر بسیاری از بزرگان علم و ادب، اسلوب بیان و سبک نظم قرآن، جمله‌بندی‌ها و عبارات آن در قالبی نو و اسلوبی تازه، برجسته‌ترین جنبه اعجاز قرآن است. به علاوه، ویژگی کلمات انتخاب شده به گونه‌ای است که جابه‌جایی کلمات یا تبدیل آن‌ها هرگز امکانپذیر نیست. همچنین با عنایت به وجود ترادف معنایی(غیر تام) بین آن‌ها مشخص می‌شود نه‌تنها هر واژه، متناسب با دلالت معنایی خاص خود بلکه با ترکیب معنایی هر واژه بعضاً با واژه قبل و یا بعد از خود، جایگاه خاص خود را در آیات الهی و ادعیه می‌یابد و چنین نیست که هر واژه مترادف(غیر تام) بتواند جایگزین واژه دیگری شود. ترادف تام در واژه‌های قرآنی وجود ندارد و آنان که قائل به ترادف‌اند، بر معانی مشترک واژه‌ها تأکید داشته و از معانی ویژه هر واژه، مخصوصاً آنجا که از نظم و ترکیب آیات تأثیر می‌پذیرند چشم‌پوشی نموده‌اند. از سوی دیگر بر پایه حدیث گران‌سنگ ثقلین، قرآن و عترت پیامبر(ص)، پیوندی ناگسستنی با هم دارند. نگارنده در این مجال بر آن است تا از مصادیق تجلی ساختار بیانی قرآن در ادعیه، به دلالت معنایی واژه‌های حمد- شکر و خوف- خشیت بپردازد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

9 - ارتباط مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان
یوسف تازش زهره دیماد

هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازما أکثر

هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

10 - اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر انعطاف‌پذیری شناختی و سبک‌های مقابله‌ای زنان سرپرست خانوار
سجاد بشرپور نسیم محمدی سارا اسدی شیشه گران

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر انعطاف‌پذیری شناختی و سبک‌های مقابله‌ای زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی‌(ره) شهر رشت انجام گرفت. که از میان آن‌ها به روش نمونه‌گیری در دسترس، تعداد30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش أکثر

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر انعطاف‌پذیری شناختی و سبک‌های مقابله‌ای زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی‌(ره) شهر رشت انجام گرفت. که از میان آن‌ها به روش نمونه‌گیری در دسترس، تعداد30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت ‌تصادفی ساده جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود. به گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه‌ای برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. ابزار اندازه‌ گیری پرسش نامه ی انعطاف‌پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پرسش نامه سبک‌های مقابله‌ای جالوویس و پاورز (1984) استفاده شد. داده های جمع‌آوری‌شده با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیری مانکوا تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها نشان داد آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر انعطاف‌پذیری شناختی و سبک‌های مقابله‌ای رویارویی و آرام‌کننده گروه آزمایش اثربخش است و بین دو گروه تفاوت معنی‌داری وجود داشت (001/0>P). تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

11 - اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده
عباس صادقی اشکان عالی محمدی مینا محمودی تبار رضا دیناروند زهرا درگاهی

10.30495/iifs.2021.687410

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده صورت گرفت. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و انتخاب تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش شام أکثر

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده صورت گرفت. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و انتخاب تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانواده عضو مراکز بهزیستی شهر اهواز بود. نمونه‌گیری در این پژوهش به صورت نمونه‌گیری هدفمند صورت گرفت. بدین منظور ابتدا 30 نفر از زنان سرپرست خانواده انتخاب و پرسشنامه اضطراب کرونا را تکمیل نمودند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) تقسیم شدند. مداخله به صورت 10 جلسه و دو جلسه 45 دقیقه ای در هفته بر روی گروه آزمایش صورت گرفت. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. داده‌ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss-24 و روش‌های تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها نشان داد که واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر کاهش فشارهای روانی، افزایش سلامت معنوی و بهبود راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده تأثیر معنادار داشته است. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

12 - اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در زنان سرپرست خانوار بهزیستی شهر اهواز
زهرا تیموری جهانگیر میرزاوندی

این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در میان زنان سرپرست خانوار انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان سرپرست خان أکثر

این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در میان زنان سرپرست خانوار انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهر اهواز در فصل پاییز سال 1397 بودند. از میان اعضای جامعه 50 نفر پس از بررسی ملاک‌های ورود به مطالعه با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه‌ای با روش آموزش مهارت‌های ارتباطی آموزش دید. ابزارهای پژوهش خرده‌مقیاس مسئولیت‌پذیری پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (گاف، 1964)، خرده‌مقیاس کارکرد اجتماعی پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) و پرسشنامه حل مساله (هپنر، 1988) بودند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با نرم‌افزار SPSS-20 تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که بین گروه‌های آزمایش و کنترل از نظر مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله تفاوت معنی‌داری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مهارت‌های ارتباطی به‌طور معنی‌داری باعث بهبود مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله در زنان سرپرست خانوار شد (001/0>P). بر اساس نتایج توصیه می‌شود که روانشناسان بالینی و درمانگران در ارائه خدمات روانشناختی از روش آموزش مهارت‌های ارتباطی در کنار سایر روش‌های آموزشی برای بهبود سلامت به‌ویژه بهبود مسئولیت‌پذیری، کارکرد اجتماعی و حل مساله زنان سرپرست خانوار استفاده کنند. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

13 - فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها (مورد مطالعه: شهر مشهد)
هانیه سادات میری خدیجه ذوالقدر عاصمه قاسمی

زنان زیربنای سلامت خانواده‌ها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهره‌مندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند أکثر

زنان زیربنای سلامت خانواده‌ها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهره‌مندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند زنان برای اینکه بتوانند نقش مراقبت‌دهندگی خود را به نحو احسن انجام دهند، باید سطح سلامت و رفاه خود را حفظ کنند و ارتقاء دهند رفتارهای ارتقادهندة سلامتی یکی از معیارهای عمده‌ی تعیین‌کننده سلامت است. هدف این مقاله فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 400 نفر از زنان شهر مشهد(200 نفر سرپرست و 200 نفر غیرسرپرست) است که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و داده های مورد نیاز به وسیله دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز با کمی اصلاح و پرسشنامه محقق ساخته حمایت اجتماعی نیز توسط محقق جمع آوری شد. اعتبار ابزار مورد استفاده اعتبار محتوایی، و پایابی ابزار نیز با پایایی همسانی درونی روش ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان غیرسرپرست شهر مشهد بیشتر از زنان سرپرست خانوار است. همچنین، حمایت اجتماعی و ابعاد چهارگانه آن در گروه زنان غیرسرپرست، تفاوت معناداری با زنان سرپرست دارد. به گونه‌ای که زنان غیرسرپرست از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

14 - Identification and investigation of effective factors of organic products status in consumer basket of households
Fahimeh Ganjkhani Mohammad Mohammadi Hossien Zahedi

The purpose of this study was to investigate thefactors affecting the status of organic products in the consumer basket ofhouseholds in west of Tehran. This research is a descriptive-correlationalstudy carried out using a survey method. The statistical population of thi أکثر

The purpose of this study was to investigate thefactors affecting the status of organic products in the consumer basket ofhouseholds in west of Tehran. This research is a descriptive-correlationalstudy carried out using a survey method. The statistical population of thisresearch includes those who are referring to fruits and vegetables and fruitsin the west of Tehran. The number is 260 people. Using Karaji and Morgantables, and according to the size of the population, the sample size wasestimated to be 153 people. The samples were selected using simple random sampling.The main tool of this research is a questionnaire whose validity was obtainedby the opinions of professors and experts in the field of agriculture. Thereliability of the questionnaire was carried out through a preliminary test.The Cronbach's alpha coefficient was 0.94. Also, the results of parametriccomparisons using Independent t-test and ANOVA showed that the average of thestatus of organic products by gender, household head, There is a significantdifference between the occupation of people using organic products.Investigating the correlation between the factors identified in the factoranalysis and the variability of the status of organic products in the consumerbasket of households showed that there is a positive and significantrelationship between the educational, marketing, informational and culturalfactors with the dependent variable of the status of organic products in theconsumer basket of households. The result of regression analysis is that thetwo variables of the marketing agent and the type of consumption of organicproducts are the most important independent variables affecting the dependentvariable of the status of organic products in the consumer basket ofhouseholds, which interact 8.1% of the variations of the dependent variable ofthe research تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

15 - اثر بخشی واقعیت درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 97
علی حسینی لادن معین

10.30495/jwsf.2020.1883457.1410

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیت‌درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 1397 انجام شده است. در این پژوهش از روش تجربی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه‌ی آماری این پژوهش، زنان سرپرست أکثر

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیت‌درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهر شیراز در سال 1397 انجام شده است. در این پژوهش از روش تجربی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه‌ی آماری این پژوهش، زنان سرپرست خانوار مراجعه‌کننده به کمیته امداد امام خمینی شهرستان شیراز در سال 1397 بود که در ادامه بر اساس روش نمونه‌گیری هدفمند 30 نفر از آنها که نمره بالا از این پرسشنامه را بدست آورده بودند به صورت تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. هر دو گروه قبل از شروع مداخله پرسشنامه‌های افسردگی بک را تکمیل کرده بودند. گروه آزمایش بسته آموزشی واقعیت‌درمانی را در هشت جلسه دریافت کرد. سپس پرسشنامه‌ افسردگی بک مجدداً توسط هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مؤید آن بود که مداخله مبتنی بر واقعیت‌درمانی موجب کاهش افسردگی زنان سرپرست خانوار می‌شود. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

16 - اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تاب‎آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار
لیلا حسینی طبقدهی

10.30495/jwsf.2022.1939544.1605

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تاب&lrm;آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش&lrm;آزمون- پس&lrm;آزمون و پی&lrm;گیری&lrm; با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار شهرست أکثر

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خود تاب&lrm;آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش&lrm;آزمون- پس&lrm;آزمون و پی&lrm;گیری&lrm; با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار شهرستان چمستان نور در سال 1399 به تعداد 483 نفر بر اساس آمار اداره ثبت و احوال بودند. با استفاده از پرسش&lrm;نامه خودتاب آوری کلاهنن (1996) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، غربال&lrm;گری اولیه انجام شد و 30 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی&lrm;های گروه آزمایش و کنترل در سه مرحله پیش&lrm; آزمون– پس&lrm; آزمون و پیگیری به پرسش&lrm;نامه&lrm; های خودتاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند و گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه &lrm;ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله&lrm; ای دریافت نکردند. داده&lrm;ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه&lrm; گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر خودتاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان سرپرست خانوار مؤثر است (01/0>P) و نتایج در مرحله پی&lrm;گیری همچنان پایدار بود. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

17 - تبیین نقش خانواده در اشتیاق به شغل و فعّالیت در میان زنان سرپرست خانوار
نوروز هاشم زهی

10.30495/jwsf.2022.1958868.1697

خانواده مهمترین نهاد جامعه پذیری است و هر گونه اختلال در کارکرد خانواده ارکان جامعه را متاثر می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش خانواده در اشتیاق به شغل در میان زنان 18 تا 60 ساله سرپرست خانوار قیامدشت با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و حجم نمونه 100 نفر با نمونه‌گیری أکثر

خانواده مهمترین نهاد جامعه پذیری است و هر گونه اختلال در کارکرد خانواده ارکان جامعه را متاثر می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش خانواده در اشتیاق به شغل در میان زنان 18 تا 60 ساله سرپرست خانوار قیامدشت با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و حجم نمونه 100 نفر با نمونه‌گیری سیستماتیک انجام شد. روایی با قضاوت متخصصین امر و پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.نتایج نشان داد، 14 درصد از زنان بی‌سوادند، مرتبه شغلی پدران آنان پایین است، اما خودشان مرتبه شغلی متوسطی را آرزو داشته و 87 درصد اشتیاق شغلی بالایی داشته‌اند. خیاطی، آرایشگری، قالیبافی، آشپزی، فروشندگی از مهمترین زمینه‌های تمایل به اشتغال آنان بوده است. میان تحصیلات پدر، مادر، همچنین سن مناسب ازدواج دختران از نظر مادر با اشتیاق شغلی زنان ارتباط وجود دارد امّا همبستگی میان، مدّت زمان سکونت پدر و مادر در شهر تهران، سن مناسب برای ازدواج دختر از نظر پدر، بعد و هزینه‌های ماهیانه خانوار، منزلت شغلی پدر، انگیزه کار و موفقیت زنان با اشتیاق شغلی آنان تأیید نشد. هیچکدام از ویژگی‌های خانوادگی بر اشتیاق شغلی زنان اثری نداشت.توانمندسازی زنان نیازمند تحول در تمام نهادهای مرتبط است. کاهش مشکلات زنان باید کارآفرینی و ایجاد اشتغال در اولویت قرار گیرد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

18 - بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و تهیه اینترنتی کالاها و خدمات ضروری در بین خانوارهای ساکن در شهر نطنز سال1400
مهناز جلیلی بال فاطمه سادات مشهدی

10.30495/jss.2022.1955883.1446

پیشرفت سریع اینترنت فرصت های جدیدی چون تهیه کالاها و خدمات ضروری به شکل اینترنتی را در مسیر جوامع قرار داده است. در این امر مهم، عوامل متعددی نقش دارند که یکی از آن ها اعتماد اجتماعی و ابعاد آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و تهیه اینترنتی کا أکثر

پیشرفت سریع اینترنت فرصت های جدیدی چون تهیه کالاها و خدمات ضروری به شکل اینترنتی را در مسیر جوامع قرار داده است. در این امر مهم، عوامل متعددی نقش دارند که یکی از آن ها اعتماد اجتماعی و ابعاد آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و تهیه اینترنتی کالاها و خدمات ضروری در میان خانوارهای شهر نطنز به انجام رسیده است. روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر زمان مقطعی بوده و روش گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، 15 هزار خانوار شهر نطنز است که نمونه ای با حجم400 نفر با فرمول کوکران که با شیوه ی خوشه ای با تقسیم شهر به 6 منطقه و سپس انتخاب خانوارها به شکل تصادفی نمونه گیری شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که اعتبار آن توسط اساتید جامعه شناسی و پایایی آن با استفاده از روش پیش آزمون از طریق آلفای کرونباخ 76/0 مورد تایید واقع شد. با استفاده از نرم افزار SPSS نتایج زیر به دست آمد: بین اعتماد اجتماعی بین فردی و نهادی با خرید اینترنتی انواع کالاهای کم دوام، بادوام و دریافت خدمات رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به رابطه معنی دار اعتماد اجتماعی نهادی با خرید اینترنتی، تقویت فرآیندهای ایجاد کننده اعتماد نهادی و بین فردی توسط نهادها و سازمان ها ضرورت می یابد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

19 - سنجش سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین خانوارهای شهر تبریز
صمد صباغ نرمینه معینیان معینیان سارا صباغ

یکی از هدف‌های مهم نظام سلامت در هر کشور تأمین، حفظ و ارتقای سلامت و کیفیت زندگی تمام افراد جامعه است. برای تحقق این امر مهیا سازی امکانات و تسهیلات مناسب جهت تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی انسان در کلیه مراحل زندگی از جمله حقوق اولیه به شمار می‌رود. سلامت فقط یک امر أکثر

یکی از هدف‌های مهم نظام سلامت در هر کشور تأمین، حفظ و ارتقای سلامت و کیفیت زندگی تمام افراد جامعه است. برای تحقق این امر مهیا سازی امکانات و تسهیلات مناسب جهت تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی انسان در کلیه مراحل زندگی از جمله حقوق اولیه به شمار می‌رود. سلامت فقط یک امر زیست‌شناختی نیست و عوامل اجتماعی نیز در تعیین سطح سلامت افراد دخیل می‌باشد. عوامل زیادی به داشتن این وضعیت کمک می‌کنند که از مهم‌ترین آن ها می‌توان اعتماد اجتماعی، گذران اوقات فراغت، احساس ناامیدی، اعتقادات دینی و پایگاه اجتماعی‌ـ اقتصادی افراد را نام برد. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد بود. جامعه آماری، خانوار های شهر تبریز که تعداد آن ها برابر 428009 بود. با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه برای شهر تبریز، تعداد 326 خانوار برآوردگردید. شیوه نمونه‌گیری، نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای بود. هدف کلی این بررسی تعیین عوامل اجتماعی موثر برسلامت اجتماعی خانوارهای شهر تبریز بود. نتایج بدست آمده نشان داد که بین میزان سلامت اجتماعی خانوارهای تبریز و متغیرهای مذکور رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی عوامل تبیین کننده سلامت اجتماعی نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، چهار متغیر اعتقادات دینی، احساس ناامیدی، اعتماد اجتماعی و گذران اوقات فراغت در مدل نهایی باقی ماندند که این متغیرها 22 درصد واریانس متغیر ملاک را تبیین نمودند. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

20 - بررسی و تحلیل تابع تقاضا و رفتار مصرفی خانوارهای شهری کشور
محمدعلی متفکر آزاد حبیب آقاجانی کاظم امجدی

در این مقاله،رفتار مصرفی خانوارهای مناطق شهری کشور ایران طی دوره 1358-1380 با استفاده از الگوی سیستم تقاضای تقریباً ایده آل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.کالاهای مورد بررسی پنج گروه عمده هزینه شامل " خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات" ، "پوشاک و کفش" ، " مسکن و سوخت و أکثر

در این مقاله،رفتار مصرفی خانوارهای مناطق شهری کشور ایران طی دوره 1358-1380 با استفاده از الگوی سیستم تقاضای تقریباً ایده آل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.کالاهای مورد بررسی پنج گروه عمده هزینه شامل " خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات" ، "پوشاک و کفش" ، " مسکن و سوخت و روشنایی" ،" لوازم و اثاثه منزل" و " سایر کالاها و خدمات" می باشد.برای بررسی رفتار مصرفی خانوارهای شهری از تابع تقاضا ی تقریبا ایده آل ( AIDS) استفاده شده است. برآورد سیستم مزبور به روش رگرسیون به ظاهر غیرمرتبط (SUR) صورت گرفته است. پس از برآورد این مدل برای گروههای کالایی مختلف خانوارهای شهری کشور، کششهای قیمتی خودی و متقاطع و درآمدی محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد فرضیه های همگنی دال بر نبود توهم پولی مصرف کنندگان ، تاثیرپذیری سبد مصرفی خانوار از تغییرات نسبی قیمت ، ضروری بودن گروه کالایی " خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات" و " لوازم و اثاثه " ، تطبیق ضرایب خودی قیمت با تئوری تقاضا مورد تایید قرار گرفته و فرضیه تقارن (در مورد تاثیر متقاطع قیمتها) رد می شود. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

21 - تاثیر افزایش قیمت گروه‌های مختلف کالایی بر رفاه خانوارهای روستایی کشور بر مبنای سیستم مخارج خطی
صمد حکمتی فرید سلیمان فیضی نفیسه سعادت

هدف این مقاله ارزیابی اثر افزایش قیمت هشت گروه کالایی بر رفاه خانوارهای روستایی کشور طی بازه زمانی 1380-1391 می‌باشد. این مطالعه برای برآورد حداقل معاش خانوارهای روستایی کشور از داده‌های هزینه خانوارهای روستایی منتشر شده مرکز آمار ایران بهره می‌برد. برآورد حداقل معاش نی أکثر

هدف این مقاله ارزیابی اثر افزایش قیمت هشت گروه کالایی بر رفاه خانوارهای روستایی کشور طی بازه زمانی 1380-1391 می‌باشد. این مطالعه برای برآورد حداقل معاش خانوارهای روستایی کشور از داده‌های هزینه خانوارهای روستایی منتشر شده مرکز آمار ایران بهره می‌برد. برآورد حداقل معاش نیز بر روش تابع تقاضای سیستم مخارج خطی استوار است. هم‌چنین پس از برآورد حداقل معاش گروه‌های مختلف کالایی با استفاده از داده‌های تابلویی و محاسبه کشش‌ درآمدی (مخارجی)، به محاسبه شاخص‌های رفاهی، تغییرهای جبرانی و تغییرهای معادل در گروه‌های مختلف کالایی اقدام شده است. نتایج نشان می‌دهد حداقل معاش سالانه خانوار روستایی در سال 1391 برابر با 40637 هزار ریال بوده و نیز افزایش قیمت هر یک از گروه‌های کالایی، متناسب با سهم خود در حداقل معاش خانوار، رفاه خانوارهای روستایی را کاهش می‌دهد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

22 - اثرات توسعه بخش معدن و صنایع معدنی بر درآمد خانوارها و دولت در ایران
داوود بهبودی محمد مهدی برقی اسکویی رباب محمدی خانقاهی

چکیده هدف این مقاله بررسی اثرات افزایش سرمایه گذاری و بهره وری بخش معدن و صنایع معدنی بر درآمد خانوارها و دولت در ایران می باشد. برای این منظور از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا و ماتریس حسابداری اجتماعی ایران برای سال 1390 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد أکثر

چکیده هدف این مقاله بررسی اثرات افزایش سرمایه گذاری و بهره وری بخش معدن و صنایع معدنی بر درآمد خانوارها و دولت در ایران می باشد. برای این منظور از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا و ماتریس حسابداری اجتماعی ایران برای سال 1390 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد افزایش سرمایه‌گذاری و بهره وری کل عوامل تولید در بخش معدن و صنایع معدنی، درآمد دولت و خانوارها را در هر دو گروه شهری و روستائی افزایش می دهد. افزون بر این، توسعه بخش معدن در ایران درآمد خانوارهای شهری را بیش از درآمد خانوارهای روستائی تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس نتایج، اتخاذ سیاست هایی جهت افزایش سرمایه گذاری و بهبود بهره وری کل عوامل تولید بخش معدن و صنایع معدنی از سوی سیاست‌گذاران کشور ضروری است. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

23 - Analysis of Factors Influencing Food Security Status of Female Headed Farm Households in Abia State, Nigeria
Kelechi Osondu

This study analysed factors influencing food security status of female headed farm households in Abia state, Nigeria. Multistage random sampling technique was employed in selecting 240 female headed farm households from whom data were collected using structured question أکثر

This study analysed factors influencing food security status of female headed farm households in Abia state, Nigeria. Multistage random sampling technique was employed in selecting 240 female headed farm households from whom data were collected using structured questionnaire. Data collected were analyzed using descriptive statistics, food security indices and probit regression technique. Results of analysis showed that mean age of the female farm households heads was 47.56 years, while, mean farm size, household size, annual farm income and non-farm income of the female headed farm households were 0.71 hectares, 6 persons, 154,086 Naira and 92,034.08 Naira respectively. Food security line of the female headed farm households was N9206.81, with food insecurity incidence of 0.5863 and food insecurity gap of 0.4067. Results of probit regression showed that age, dependency ratio, level of education, extension access, farm income, household size, household asset endowment and membership of association were significant determinants of food security status of female headed farm households. Results also showed that 78.75% of the female headed farm households were constrained by inadequate access to credit. Relevant government agencies should mobilize female heads of farm households in Abia State and encourage them to join cooperative associations, so that they can derive benefits associated with being members of agricultural cooperatives such as increased access to credit, extension information and agricultural input, with which to improve farm productivity, farm income and food security. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

24 - Factors’ Affecting the Motives of Rural Households’ Saving Behavior in North Bench District, Bench Maji Zone of Southern Ethiopia
A Gonosa B Bargissa K Tesfay

A few studies conducted in Ethiopia about rural household’s saving behavior devoting much attention to macroeconomic data. Therefore, this paper examines both motives of rural household’s saving and factors affecting their saving behavior by using micro leve أکثر

A few studies conducted in Ethiopia about rural household’s saving behavior devoting much attention to macroeconomic data. Therefore, this paper examines both motives of rural household’s saving and factors affecting their saving behavior by using micro level data sets. Primary data were obtained from structured and semi-structured questionnaire, key informants interview, field observation and focus group discussion whereas the secondary data were gathered from banks and micro-finance institutions. A multistage sampling technique was used to select the study area and178 sample respondents. The descriptive statistical tools including frequencies and percentages were used to examine motives of rural household’s saving whereas chi-square test and t-test were used to examine statistical significance between dependent and explanatory variables. In addition, binary logit model was used to analyze factors affecting rural household’s saving behavior. Results show that mitigating emergency, smoothing future consumption, high interest rate, planning to have luxury life and starting new business were reasons behind the motives of rural household’s saving whereas lack of surplus income, shortage of formal financial institutions, lack of awareness and low interest rate were discouraging factors to save in the area. Furthermore, Age, education level, access to credit and extension service, interest rate, transaction cost and livestock ownership of household heads were factors significantly influencing rural household’s saving behavior . Giving emphasis on adult education, income diversification, expanding branches of formal financial institutions, proving extension service and revising interest rate were points recommended to all concerned bodies to enhance rural households saving behavior in the study area. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

25 - Impact of Women Empowerment on Food Security among Rural Households in Kwara State, Nigeria
Azeez Muhammad-Lawal Kemi Omotesho Oluwaremilekun Jimoh Nimat Abdulraheem Lvie Loreta Olaghere

Thestudy investigated the impact of women empowerment on food security in Kwara State, Nigeria. Specifically, the study assessed the levels of food security and women empowerment in the study area as well as examined the relationship between both. Also, constraints on w أکثر

Thestudy investigated the impact of women empowerment on food security in Kwara State, Nigeria. Specifically, the study assessed the levels of food security and women empowerment in the study area as well as examined the relationship between both. Also, constraints on women empowerment in the study area were identified. An interview schedule was used to elicit datafrom 150 rural households across ten communities in the State following a three-stage random sampling technique. Descriptive statistics, Likert scale, women empowerment index, food security index and the Pearson Product Moment Correlation were the analytical tools used. The study revealed that 52% of the households were food- secure. Only 5% of the women in the study area had empowerment index higher than 0.6, with most having least scores for psychological indicators of empowerment levels. A positive correlation (r=0.245) was observed at p تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

26 - Indigenous Food Crop Production and Extent Decisions among Farm Households in Northern Ghana
Alhassan Andani

Crop production diversification into indigenous and neglected food crops could result in increased access by farm households to diverse food nutrients. This paper identifies the determinants of the decisions by farm households in northern Ghana to produce indigenous foo أکثر

Crop production diversification into indigenous and neglected food crops could result in increased access by farm households to diverse food nutrients. This paper identifies the determinants of the decisions by farm households in northern Ghana to produce indigenous food crops using a double hurdle model estimation technique. The data show that producer households are relatively larger, with more young children and adult women than non-producer households. Producer households have larger farms that are dispersed in different locations, and are farther away from market centres compared to non-producer households. Decisions on crop choice and farm income utilization are made by women or jointly with men in producer households compared to their non-producer counterparts. Econometric results show that women’s utilization of crop income, farm size, being aware of the nutritional importance of indigenous crops, participation in food security projects, access to credit and distance to a market place significantly influence households decisions to produce indigenous food crops. Also, women’s utilization of crop income, farm size, having multiple land parcels, household size and having a bicycle tend to increase the diversity of neglected/underutilized crops while education, having more children and adult women constrain indigenous crop production diversity. The study recommends, for promoting the production of indigenous crops, strategies including provision of credit, empowerment of women, targeting distant communities relative to market centres and raising awareness about the nutritional relevance of indigenous food crops. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

27 - Influence of Women on Crop Choice Decision Making among Farm Households in Northern Ghana
Alhassan Andani John Jatoe

This paper investigates the effect of women’s involvement in intra-household decision making on crop choice decisions, relative to indigenous food crops combinations by farm households. The study draws on choice theory and estimates a multinomial logit regression أکثر

This paper investigates the effect of women’s involvement in intra-household decision making on crop choice decisions, relative to indigenous food crops combinations by farm households. The study draws on choice theory and estimates a multinomial logit regression model using a survey data of 271 farm households in three districts in Northern Ghana. The paper finds that women’s involvement in crop production decisions at the household level promotes the production of more diverse indigenous food crop mix (pulses, vegetables and oilseeds with cereals). Other factors such as larger land holdings; awareness of the nutritional significance of indigenous food crops in household diets; household size; presence of children; educational status and age of the household head; engaging in nonfarm activities; and distance away from the nearest market affect households’ crop choice decisions relative to indigenous food crop combinations. The paper concludes that women’s involvement in intra-household decisions promotes production of a more diverse indigenous food crop mix in northern Ghana and recommends that women’s participation in intra-household decision making should be supported and promoted, since that could help Ghana accelerate its attainment of food and nutrition security (SDG2). تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

28 - Factors Affecting the Rural Poverty and its Vulnerability
O. F Ogebe M. A Adejo P. A Burbuwa

Thestudy assessed the determinants and vulnerability to rural poverty in Nigeria using 2018-2019 Nigerian Living Standards Survey data. Binary probit regression model was used to ascertain the determinants of poverty and probability of the household being vulnerable to أکثر

Thestudy assessed the determinants and vulnerability to rural poverty in Nigeria using 2018-2019 Nigerian Living Standards Survey data. Binary probit regression model was used to ascertain the determinants of poverty and probability of the household being vulnerable to poverty. Linear regression model was used to ascertain how various kinds of households’ characteristics impact on the likelihood that the household will fall into poverty. The probit estimates showed that economic growth, debt, inflation, investment, corruption, life expectancy, and unemployment rate were major determinants of poverty in Nigeria as they have potential to aggravate poverty. It was found that lower household size is associated with low vulnerability to poverty. The odd ratios of the probit model showed that household characteristics of age, household size, female-headed households and households located in northern zones of the country are significantly correlated with poverty and are major socio-economic determinants of household vulnerability to poverty. The rate of decrease in vulnerability is marginal in all other northern zones relative to north east but larger in the southern geopolitical zones. Vulnerability to poverty is a more serious issue in Nigeria, particularly in the north-eastern part of the country. The research recommends creation of enabling environment that encourages small and medium scale business to thrive in order to reduce the level of unemployment which has pervasive effect on poverty. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

29 - Perception, Adaptation Strategies and Challenges of Climate Change among Rural Households in Anyigba, Dekina Local Government Area Of Kogi State, Nigeria
Haruna Opaluwa Opeyemi Gbenga Nyamida Mercy

Climate change is one of the most serious challenges confronting agriculture, particularly, in rural Nigeria. This study examined the perception, adaptation strategies and challenges of climate change among rural households in Kogi State, Nigeria. A two stage sampling t أکثر

Climate change is one of the most serious challenges confronting agriculture, particularly, in rural Nigeria. This study examined the perception, adaptation strategies and challenges of climate change among rural households in Kogi State, Nigeria. A two stage sampling techniques was used in the study. The first stage involves the purposive selection of six (6) rural farming communities, followed by a random selection of twenty (20) farmers each from the communities making a total of 120 respondents, the data were elicited with the aid of a structured questionnaire. The data were analyzed using descriptive statistics such as frequency counts, percentages, percentages, mean distribution and ranking. Most farmers observed change in climate, on their perception of climate change, the result showed that majority (44.9%) perceived climate change not to be severe, 41.5% perceived climate change to be very severe while 13.6% were undecided. On the perceived effects, most (87.5%) agreed to prevalence of pest and diseases, followed by high temperature (85.5%) as the major consequence of climate change in the area. Pesticide application (81.7%) was the major adaptive strategy used in the study area. Mulching (66.7%) is also very common in the area. Lack of government support (88.3%), inadequate extension services (86.7%), lack of finance (83.3%) among others were the main constraints to adaptation adoption in the study area. The study concluded that the respondents were aware and knowledgeable on the issues of climate change. There is need for government to make concrete efforts to enact appropriate policies on climate change adaptation. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

30 - Economic Analysis of Cooperative Societies and Agricultural Productivity in Rural Households in Delta State, Nigeria
Peter Emaziye

The primary objective of this research is to examine the contributions of co-operatives on rural household agricultural productivity. Multistage sampling was employed in the random selection of 120 co-operators and non-cooperators respectively. But only 115 co-operators أکثر

The primary objective of this research is to examine the contributions of co-operatives on rural household agricultural productivity. Multistage sampling was employed in the random selection of 120 co-operators and non-cooperators respectively. But only 115 co-operators and non-cooperators were utilized for the study. The active mean age of 42 years and married female rural households with secondary educational level obtained their sources of credit facilities from co-operatives. The study also revealed that most rural households with an increase in livestock and crop production obtained their sources of credit from co-operatives. The study also revealed that rural households have constraints in obtaining credits from conventional banks. The study recommends that government policies should be geared towards agricultural co-operatives to increase food productivity and food security. The study also recommends that the government should put enabling laws to enforce conventional banks to provide soft loans via rural households' co-operatives for their farming activities. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

31 - Covid-19 Lockdown: Implication on Commodity Food Price and Household Food Security in Kwara State, Nigeria
Oluwaremilekun Adebisi Luke Oloruntoba Adebisi Femi Ibrahim Amos Omofaiye Asuquo Jonathan

In the face of the unprecedented threat the world is faced with, caused by covid-19 pandemic which has affected health and disrupted the functioning of food system resulting in inadequate nutrition of many people around the world. The study examined the movement in the أکثر

In the face of the unprecedented threat the world is faced with, caused by covid-19 pandemic which has affected health and disrupted the functioning of food system resulting in inadequate nutrition of many people around the world. The study examined the movement in the price of staple food commodities as a result of Covid-19 and its impact on food security of households in Kwara State, Nigeria. Primary data was used for the study and a convenient sampling technique was adopted in the selection of the respondents. A structured questionnaire was used for the purpose of extracting needed information from households selected for the study. The data were analyzed using with Descriptive Statistics, Household Food Insecurity Access Scale (HFIAS) and Correlation Analysis. The result showed that there was increase in price in all the major staple foods consumed during covid-19. Only 23% of the households were found to be food secure while 51% and 26% of all the households surveyed were found to be moderately and severely food insecure respectively. The effect of the increase in the price of staple commodity food on households food security was statistically significant (r = -0.375, p < 0.000) showing that movement in the prices of staple food has negative effect on food security of people. It is therefore recommended that there should be regulation of commodity food prices as this will enable medium and low income households to buy. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

32 - Gender Differentials in Food Output and Food Security in Anambra State Southeast Nigeria
Chinasaokwu Onyemauwa Nnamdi Ehirim Jones Lemchi Nkiru Ben-Chendo Okwudili Nwosu Chiemeka Onwuegbuchi

The study assessed the quantity and value of food crop outputs of the gender categories in the Anambra state. At this research estimated the quantity and energy content of food stuffs consumed as well as required by each gender headed households, estimated the extent an أکثر

The study assessed the quantity and value of food crop outputs of the gender categories in the Anambra state. At this research estimated the quantity and energy content of food stuffs consumed as well as required by each gender headed households, estimated the extent and magnitude of food security and insecurity in the area among the gender categories and examined the determinants of food security in the area among household categories. The samples were drawn from a stratified population which was divided into two gender-headed household categories so as to ensure a homogenous population. Data were collected using questionnaire and interview schedule from 3 communities which were selected using purposive sampling method. Two villages were selected from each of the communities. Ten respondents which comprises of 5 males and 5 females were randomly selected from each village, thus giving a sample size of 60 respondents (30males and 30females) used for the study. Data were analyzed with the use of descriptive and inferential statistics. Logistic regression was used to correlate the food security status and socio-economic features of the various gender-headed households. The result shows that the male-headed households produced 5077.17 kg of food crops output as against the female-headed households’ 2733.27 kg. Also the male-headed households required 1183.50 kilocalories (Kcal) energy worth of food crops daily to be food secure but consumed 2246.90kcal. This implies that they are food secure since the Kcal consumed was greater than required. The female-headed households, on the other hand, required 1161.90kcal daily but consumed 684.72kcal. This implies that the female-headed households are less food secure than male-headed households in the state. Those factors found to affect the food security status of households in the area should be emphasized for effective policy intervention strategy. [Onyemauwa, N. E et al. Gender Differentials in Food Output and Food Security in Anambra State Southeast Nigeria. International Journal of Agricultural Science, Research and Technology in Extension and Education Systems, 2013; 3(1):53-59] تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

33 - Determinants of Poverty among Rural Households in South Western States, Nigeria
Olubunmi Lawrence Balogun

Nigeria represents one of the paradoxes of development in which case the nation is rich but her people are poor. This study examines the rate of poverty among rural households in South western, Nigeria. A random multistage sampling was employed for the study. Ekiti and أکثر

Nigeria represents one of the paradoxes of development in which case the nation is rich but her people are poor. This study examines the rate of poverty among rural households in South western, Nigeria. A random multistage sampling was employed for the study. Ekiti and Osun states were randomly selected from the six states in South-western Nigeria. This was followed by random selection of two Local Government Areas from each senatorial district of the states. Lastly, data were randomly collected from three hundred and ninety-nine households using structured questionnaire. The data were analyzed using descriptive statistics, Foster-Greer-Thorbecke (FGT) weighted poverty indices and Tobit regression. Mean age and household size were 41.3±11.4years and 6.0±2.2 respectively. The monthly mean per adult equivalent household expenditure of the households was N 4396.3. At a poverty line of N2930.90, fifty-two percent of the households were poor. The result of Tobit regression shows that age, household size, asset value and presence of toilet facility significantly affected poverty. [Olubunmi Lawrence Balogun. Determinants of Poverty among Rural Households in South Western States, Nigeria. International Journal of Agricultural Science, Research and Technology, 2011; 1(3):99-104]. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

34 - Analysis of Factors Determining Households Food Security in Pastoral Area Oromia Region, Moyale District, in Ethiopia
Amsalu Mitiku Bekabil Fufa Beyene Tadese

This study examined the status and determinants of rural households’ food security in Moyale district of pastoral area, Oromia regional state, in Ethiopia. Both secondary and primary data were used for the study. The study was based on the survey of a total of 100 أکثر

This study examined the status and determinants of rural households’ food security in Moyale district of pastoral area, Oromia regional state, in Ethiopia. Both secondary and primary data were used for the study. The study was based on the survey of a total of 100 farmers randomly selected using a three-stage sampling technique. Analytical tools used include descriptive statistics, Foster-Greer-Thorbecke (FGT) model and logit model. The findings revealed that about 49.5% and 50.5% of pastoral households were food insecure and food secure respectively. Logit model analysis result showed total farm income, off-farm income and livestock holding households were the major factors positively and significantly influence food security status. However, family size negatively affects household food security in the study area. The findings suggest the following set of policy recommendation. Identifying and understanding factors that are responsible for household food security status and its determinants is important to combat food security problems at the household level. The study findings suggest that in selecting priority intervention areas, the food security strategy should consider statistically significant variables as the most important areas. [Amsalu Mitiku et al. Analysis of Factors Determining Households Food Security in Pastoral Area Oromia Region, Moyale District, In Ethiopia. International Journal of Agricultural Science, Research and Technology, 2012; 2(3):105-110]. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

35 - Gender Roles in Livestock Production among Urban Farming Households
Anthonia Asadu I.A Enwelu P.I. Ifejika E.M Igbokwe

This study identified different roles played by urban household members in livestock production in Southeast Nigeria. Data were collected from two hundred and ten (210) livestock keepers using interview schedule. The data obtained were analyzed using descriptive statist أکثر

This study identified different roles played by urban household members in livestock production in Southeast Nigeria. Data were collected from two hundred and ten (210) livestock keepers using interview schedule. The data obtained were analyzed using descriptive statistics. The mean age of the farmers was 49.1 and a majority (86.7%) had at least primary education. A greater proportion (78.1%) of the respondents kept improved chicken and the dominant rearing system was intensive. Majority (88.2%) of the respondents indicated that men were responsible for building and maintenance of house for livestock. Buying of feed was done mainly by women (56.7%) while feeding the animals was carried out by all gender groups. Men generally take care of animal health. Therefore any intervention meant to improve urban livestock production should consider the various roles played by each gender. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

36 - The Effect of Raising Electricity Price on Welfare of the Household Sector in Rural Areas of Guilan Province, Iran
حسین صالحی Esfandiar Doshman Ziari Mohammad Sadegh Ziaei

Present study investigates the effect of soaring residential electricity price on the welfare of rural individuals in Guilan Province by Almost Ideal Demand System (AIDS) in which the elasticity’s and welfare variations were calculated by Compensation Variations ( أکثر

Present study investigates the effect of soaring residential electricity price on the welfare of rural individuals in Guilan Province by Almost Ideal Demand System (AIDS) in which the elasticity’s and welfare variations were calculated by Compensation Variations (CV) and Equivalent Variations (EV) for the time period of 1991-2012. It was shown that the absolute value of income and price elasticity of electricity was less than one unit. Low price elasticity of the demand shows the slight impact of price variations on the demand for electricity in the studied period, on the one hand, and the lack of an appropriate substitute for electricity in residential sector, on the other hand. The calculation of welfare variations and its comparison with the share of electricity in the paid subsidy shows that with 50% and 100% increase in residential electricity price, the cash paid to the households is less that the amount acquired. Accordingly, it can be argued that the direct effect of residential electricity price modification (increase) has not been compensated. In fact, the welfare loss of the households, due to more expensive electricity, is more than the acquired welfare. Yet, in a gradual increase scenario, the calculated CV is less than the payments to the families, and hence it is the only price policy that does not impose a loss on families and improves their welfare. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

37 - Prediction of Food Security Levels in Rural Households Based on Socio-Economic Factors (The Case of Nahavand County, Iran)
سعدی فتح الهی گلام بحری حسین شعبانعلی فمی علی اسدی

The role of nutrition in the health area, increasing efficiencyand its relationship with economic development has been approved through extensive research in the world using scientificfoundations and empirical evidence. Therefore, accessing tofood security is the basic أکثر

The role of nutrition in the health area, increasing efficiencyand its relationship with economic development has been approved through extensive research in the world using scientificfoundations and empirical evidence. Therefore, accessing tofood security is the basic pillar of development. The mainpurpose of this study was to investigate the role of socioeconomicfactors affecting the food security of rural households inNahavand County, Iran. The statistical population consisted of26599 rural households of Nahavand County that 255 peoplewere selected using Cochran formula and stratified randomsampling technique. A questionnaire was used to data collection,which its validity was confirmed by a panel of faculty membersin the University of Tehran and its reliability was confirmedby Cronbach's alpha which its range was 0.72 to 0.91 fordifferent sections of the questionnaire. Data analysis was performedin two parts of descriptive and inferential statisticsusing the software SPSS21. Results showed that the differencein various levels of household income in terms of food insecuritylevels was statistically significant at the 0.01 level. The resultsof logit regression (probit) analysis suggested that variables ofdecision-making ability, nutritional awareness of head of thehousehold and the household income have the greatest impacton rural households’ food security. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

38 - Impact of Youth Commercial Agricultural Development Programme on Poverty Status of Rural Households in Ekiti State, Nigeria
Adetomiwa Kolapo Olanrewaju Adebayo Olanipekun یوآنده بوبولا آکانده Matthew Kolawole Opeyemi Muhammed

The paper investigated the impact of the youth commercial agricultural development program (YCAD) on the poverty status of rural households in Ekiti State, Nigeria with the view to ascertain whether the program has increased par capital expenditure of the beneficiaries. أکثر

The paper investigated the impact of the youth commercial agricultural development program (YCAD) on the poverty status of rural households in Ekiti State, Nigeria with the view to ascertain whether the program has increased par capital expenditure of the beneficiaries. We used a household-level survey collected through a well-structured and pretested questionnaire. Descriptive statistics, Foster, Greer, and Thorbecke (FGT) weighted poverty index and Endogenous Switching Regression (ESR) model was used for data analysis. Based on the poverty line created, participants of YCAD who were poor were 33.1 percent while that of non-participants was 48.8 percent. The squared poverty gap index for the participants and non-participants had a value of 0.017 and 0.041 respectively. Education, access to extension, and membership in association significantly influenced household participation in the YCAD program. The result showed that household size, the total value of disposable assets, and access to extension services increases per capita expenditure among participants. With regards to non-participants, the result showed that male-headed household and occupations were positive and significant at 5 percent each. We suggested that government should replicate and scale up the YCAD program so as to expand and accommodate more beneficiaries having impacted positively on the poverty status of the participating rural households in Ekiti State Nigeria. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

39 - Determinants of Deprivation Among Part–time Cassava Farming Households in the Humid Tropic
Nsikak-Abasi A Etim Sunday Okon Iniobong A. Akpabio

As cost of living rises and people’s wages / salaries do not cover their basic food and dietary needs, interest in parttime farming has risen. Part-time farming activities are being practiced by different people as a food security strategy from vulnerable househol أکثر

As cost of living rises and people’s wages / salaries do not cover their basic food and dietary needs, interest in parttime farming has risen. Part-time farming activities are being practiced by different people as a food security strategy from vulnerable households. But these part-time farms have had limited success in providing food/nutrition security, increasing incomes and improving well-being. Understanding the factors underlying their persistent deprivation is imperative when designing policies and programmes to meet their needs and improve their welfare. Farm level survey data collected from 60 households with the aid of questionnaire were used to estimate the determinants of deprivation by Tobit regression model. Using the maximum likelihood approach, asymptotic parameters estimates were evaluated to describe determinants of deprivation. Sex, marital status, household size, education, farm income and labour were significant determinants of deprivation. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

40 - Effect of Access to Health Facilities on the Health Status of Rural Households at Kermanshah Province (Case Study: Bisotoun District)
Zahra Korani Fateme Pourghasem Tahereh Emami

10.5455/ijamd.158243

The main purpose of this study was to investigate effect of access to health facilities on the health status of rural households at Kermanshah Province. Statistical pupation of this study consisted of all heads of rural households at Bisotoun district in Harsin Township أکثر

The main purpose of this study was to investigate effect of access to health facilities on the health status of rural households at Kermanshah Province. Statistical pupation of this study consisted of all heads of rural households at Bisotoun district in Harsin Township, Kermanshah Province, Iran (N=1020), that 278 of them were selected by the cluster random sampling method. The main instrument of this study was a questionnaire which its validity confirmed by a panel of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha coefficient. The results showed that the health status of rural households was medium at the given district. The results of multiple regression analysis showed that 36% of the dependent variable (health status) is explained by five following variables: level of water availability, level of sewer system availability, and level of access to health services (e.g. toilet, bath, health home, etc.), access to resources and communication and information channels and the level of waste disposal system availability. The results of this study can be considered by authorities and politicians so that they can pay more attention to the rural health issues. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

41 - The Determinants of Rural Poverty in Nigeria
Nsikak-Abasi A. Etim Edet J. Udoh

Most of the population of Nigeria is rural and agriculture is the mainstay of the impoverished people’s livelihood. This paper estimated the determinants of rural poverty in Nigeria using the Tobit regression model. Through the multistage sampling technique, prima أکثر

Most of the population of Nigeria is rural and agriculture is the mainstay of the impoverished people’s livelihood. This paper estimated the determinants of rural poverty in Nigeria using the Tobit regression model. Through the multistage sampling technique, primary data were obtained from 150 rural farming households using a questionnaire. The Result of Tobit regression analysis shows that increase in farm income, farm size and amount of agricultural loan led to a decrease in the level of poverty by 0.9953, 0.1220 and 0.4016 x 10-6 respectively. Membership of the cooperative by household heads, ownership of certain assets, access to extension services, and modern farming inputs, increase in educational attainment and male heads of households decreased the likelihood of being poor. Findings also reveal that except for access to loan that is elastic, the responsiveness of the probability and intensity of poverty to dependency ratio, farming experience, farm size and income are inelastic. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

42 - Family Income and Cash Flow of Rural Households in South East Nigeria: A Comparative and Gender – Based Analysis
Olajide O. Adeola W. Doppler

This study focused on the income generating capacity of farm family’s own resources and examined the vulnerability to financial risk among the remote and peri-urban farming systems of Imo state. Primary data was collected using the farming and rural systems approa أکثر

This study focused on the income generating capacity of farm family’s own resources and examined the vulnerability to financial risk among the remote and peri-urban farming systems of Imo state. Primary data was collected using the farming and rural systems approach to randomly select and interview 120 households. Descriptive statistics and Mann whitney test were used in assessing between group differences while regression analysis was used to test the determinants of family income spread within the households. The results showed that the farming systems differed significantly in terms of rewards to resource use and efficiency. It also showed that remotely located households were more likely to be vulnerable to financial risks. A comparison of Male and Female Headed Households showed that the households had similar income generating potentials but with the cash flow analysis a safe conclusion may be reached that Female Headed Household were more financially unhealthy. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

43 - Shocks and Coping Strategies of Rural Households: Evidence from Ogo-Oluwa Local Government, Oyo State, Nigeria
Seyi Olalekan Olawuyi Olapade-Ogunwole Fola Raufu Mufutau Oyedapo

Rural households in Nigeria are vulnerable to shock because of their limited capacity to make informed decision on secured coping strategies which is further aggravated by some households’ specific socio-economic characteristics. Attempts were made to identify sho أکثر

Rural households in Nigeria are vulnerable to shock because of their limited capacity to make informed decision on secured coping strategies which is further aggravated by some households’ specific socio-economic characteristics. Attempts were made to identify shocks being faced by households’ heads and coping strategies. Multistage sampling technique was used to select 80 respondents and well structured questionnaire was used to collect data through in-depth interview. Data were analysed using descriptive statistics to describe households’ socio-economic variables; Probit analysis was also used to determine the relationship between personal socio-economic characteristics of the respondents, shocks and choice of coping actions. The results revealed that a large share of households experience multidimensional shocks, which are mainly associated to ecological but also suffer from other economic, demographic and social factors. Majority of households undertake coping actions in response to shocks; coping strategies employed but not limited to include borrowing, distress sales of assets, remittances, adjustment in food intake, drawing on savings. Educational status, household size, per capita income, shocks type, coping strategies, among others are found to significantly affect the choice of coping actions and are likely to have implications for households’ future welfare status. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

44 - پیش‌بینی شادکامی بر اساس مولفه‌های تاب‌آوری با استفاده از شبکه‌های عصبی‌فازی در زنان سرپرست خانوار
پرستو آفریننده شیما پرندین

10.30495/hpsbjourna.2021.1922077.1002

زنان سرپرست خانوار مشکلات جسمی و روانی بسیاری دارند. می توان از روش های محاسبات ریاضی به عنوان ابزاری کارا برای پیش بینی مشکلات روانی افراد استفاده نمود. هدف مندی و خوش بینی به آینده از مولفه های مهم در تاب آوری است که در شادکامی زنان موثر است. عدم شادکامی و افسردگی در أکثر

زنان سرپرست خانوار مشکلات جسمی و روانی بسیاری دارند. می توان از روش های محاسبات ریاضی به عنوان ابزاری کارا برای پیش بینی مشکلات روانی افراد استفاده نمود. هدف مندی و خوش بینی به آینده از مولفه های مهم در تاب آوری است که در شادکامی زنان موثر است. عدم شادکامی و افسردگی در زنان سرپرست خانواده یک بیماری است لذا نیاز به شناسایی و پیش بینی دارد. هدف از انجام این تحقیق پیش بینی شادکامی زنان سرپرست خانواده بر اساس مولفه های تاب آوری با استفاده از سیستم استنتاج عصبی فازی بود. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تاب آوری کانر و دیودیسون و شادکامی آکسفورد بود. جامعه آماری شامل تعداد 50 زن سرپرست خانواده بود. پس از تکمیل، نمره گذاری پرسشنامه و ثبت اطلاعات و تحلیل با نرم افزار SPSS و کاربرد جعبه ابزار ANFIS به مدلسازی اقدام گردید. میانگین نمره تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار به ترتیب 39.8 و 40.26 بود. پس از ارزیابی مدل ها، از مدل نهایی برای پیش‌بینی شادکامی براساس مولفه های تاب آوری استفاده شد. براساس نتایج همبستگی بین تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانواده 0.96 بود. نتایج نشان داد افزایش تاب آوری در زنان سرپرست خانواده تاثیر مستقیم و معناداری بر میزان شادکامی آنان داشت. براساس نتایج دقت بالا 0.94 مدل نهایی شبکه های عصبی فازی می‌توان برای پیش بینی سطح شادکامی زنان سرپرست خانواده بویژه در سطح خطر افسردگی به خوبی و با دقت بالا استفاده نمود. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

45 - نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار:یک مدل معادلات ساختاری
فهیمه قشقایی علی دلاور جواد خلعتبری عبدالله شفیع ابادی

10.30495/hpsbjourna.2021.684914

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به أکثر

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به صورت طبقه بندی بعدی(سهمیه ای) از شمیرانات،شهریار و شرق تهران (از شهر تهران)نمونه گیری انجام شد.حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش،300 نفر در نظر گرفته شد.ابزاراین تحقیق راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس(CRI)؛سرمایه های روانشناختی لوتانز (PCQ )؛سرمایه های اجتماعی بولن( SC- IQ) و ناگویی هیجانی تورنتو( TAS )بود.داده ها از طریق نرم افزار SPSS و SMARTPLS-3 به منظور برآورد پارامترهای مدل مورد بررسی قرار گرفت.. نتایج ،نشان داد مدل برازش مطلوب را داشت و اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین ومیانجی برمتغیرملاک(راهبرد مقابله ای) معنادار بود ولی این ارتباط با همه مولفه های راهبردهای مقابله ای معنادار نبود.نتیجه گیری: رابطه مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی ،ناگوی هیجانی با راهبردهای مقابله ای معنادار بودولی رابطه سرمایه های روانشناختی با راهبرد حل مسئله معنادار شناسایی نشد. بعلاوه اگرچه رابطه غیر مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی با میانجیگری ناگویی هیجانی و راهبردهای مقابله ای معنادار بود ولی با مولفه های راهبردی هیجان مدار و جلب حمایت اجتماعی این ارتباط معنادار نشان داده نشد.واژگان کلیدی: مدل ساختاری، سرمایه های روانشناختی ، سرمایه های اجتماعی ، ناگویی هیجانی،زنان سرپرست تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

46 - مقایسه‌ی حمایت اجتماعی، سبک‌های مقابله و جوّ عاطفی خانواده در بین زنان سرپرست خانوار تحت حمایت و غیر حمایت در شیراز
سوسن سهامی آمنه قلی پور

زنان سرپرست خانوار، در مقایسه با زنان دارای همسر، با استرس بیش‌تری برای اداره‌ی زندگی روبه‌رو می‌شوند. شاغل بودن، کار در منزل، مراقبت از فرزندان، نگرانی‌های مالی و عدم برخورداری از منابع حمایتی کافی به‌طور روزانه سبب استرس و پریشانی زنان سرپرست خانوار می‌شوند و آن‌ها را أکثر

زنان سرپرست خانوار، در مقایسه با زنان دارای همسر، با استرس بیش‌تری برای اداره‌ی زندگی روبه‌رو می‌شوند. شاغل بودن، کار در منزل، مراقبت از فرزندان، نگرانی‌های مالی و عدم برخورداری از منابع حمایتی کافی به‌طور روزانه سبب استرس و پریشانی زنان سرپرست خانوار می‌شوند و آن‌ها را با مشکلاتی از قبیل بیماری‌های جسمانی، مشکلات خواب و افسردگی مواجه می‌کنند که در نهایت بهزیستی خود و خانواده‌شان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. پژوهش حاضر، علّی- مقایسه‌ای است که نمونه‌ی پژوهشی شامل 107 زن سرپرست خانوار تحت حمایت و 107 زن سرپرست خانوار غیرحمایت بودند که از بین چهار ناحیه‌ی تحت حمایت کمیته‌ی امداد شیراز با روش نمونه‌‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع‌آوری داده‌ها شامل مقیاس حمایت اجتماعی فیلیپس (PSSI)، پرسش‌نامه‌ی راهبردهای مقابله‌ای (CISS) و پرسش‌نامه‌ی جوّ عاطفی خانواده‌ی برن (BFECQ) بود. نتایج آمار توصیفی نشان داد که در تمام خرده‌مقیاس‌های متغیرهای پژوهش به جز سبک مقابله‌ای هیجان‌مدار، میانگین نمرات گروه زنان سرپرست خانواد تحت حمایت از گروه زنان غیرحمایت بالاتر است. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین زنان سرپرست خانوار تحت حمایت و زنان سرپرست خانوار غیرحمایت در شیراز از لحاظ خرده‌مقیاس‌های حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، دوستان و دیگران)، خرده‌مقیاس‌های سبک‌های مقابله‌ای (سبک‌های مسئله‌مدار، هیجان‌مدار و اجتناب‌مدار) و جو عاطفی خانواده (جوّ پدر- فرزندی و مادر- فرزندی) در سطح 001/0p< تفاوت وجود دارد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

47 - بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی گرایش زنان به جراحی های زیبایی چشم، در منطقه شمیرانات )منطقه 1( تهران در سال 113
باقر ساروخانی فاطمه مهدی پور آذر

چکیده هدف از انجام این تحقیق، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی گرایش زنان به جراحی زیبایی چشم می باشد. در این راستا پس از مروری بر تحقیقات گذشته، بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق،از بین زنان منطقه شمیرانات )منطقه 1( نمونه ای به حجم 052 نفر گرفته شد و با تهیه پرسش نام أکثر

چکیده هدف از انجام این تحقیق، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی گرایش زنان به جراحی زیبایی چشم می باشد. در این راستا پس از مروری بر تحقیقات گذشته، بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق،از بین زنان منطقه شمیرانات )منطقه 1( نمونه ای به حجم 052 نفر گرفته شد و با تهیه پرسش نامه و انجام مصاحبه، فرضیههای مورد نظر، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق با بهره گیری از روش پیمایش، نشان می دهد که بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی، میل به نوگرایی، تأثیرپذیری از همسر و هم سالان، آرمان یافتن همسر مطلوب، میزان استفاده از رسانه های جمعی و مدیریت بدن و گرایش به جراحی زیبایی چشم رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین تحلیل های صورت گرفته، محقق را به این نتیجه رساند که بین میزان اعتماد به نفس و گرایش به جراحی زیبایی چشم رابطه معناداری وجود ندارد. به علاوه، در این راه برای تکمیل تحقیقات صورت گرفته، از روشهای مطالعه میدانی، اسنادی و تحلیل بروشورهای تبلیغاتی نیز بهره گرفته شده است. در پایان تحقیق، پس از بررسی نتایج حاصل شده، راهکارهایی جهت بهبود تحقیق توسط سایر محققین، ارائه شده است. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

48 - مشکلات اجتماعی زنان سالمندآسایشگاه کهریزک
سارا آورزبانی علی ملک پور

چکیده مقاله حاضر با هدف شناخت مشکلات اجتماعی زنان سالمند آسایشگاه کهریزک تدوین شده است. بررسی ابعاد و علل بروز مشکلات اجتماعی زنان سالمند مستلزم شناخت همه جانبه آن است. در این خصوص علاوه بر بررسی پیشینه تجربی مرتبط با موضوع پژوهش، براساس چارچوب تلفیقی از نظریات کارکر أکثر

چکیده مقاله حاضر با هدف شناخت مشکلات اجتماعی زنان سالمند آسایشگاه کهریزک تدوین شده است. بررسی ابعاد و علل بروز مشکلات اجتماعی زنان سالمند مستلزم شناخت همه جانبه آن است. در این خصوص علاوه بر بررسی پیشینه تجربی مرتبط با موضوع پژوهش، براساس چارچوب تلفیقی از نظریات کارکردگرایی پارسونز نظریه قشربندی اجتماعی، نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون، نظریه فعالیت رابرت هاوی گورست وروت آلبرشت به تبیین مشکلات اجتماعی سالمندان مقیم آسایشگاه کهریزک پرداخته شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به شیوه پیمایشی برنامه ریزی و اجرا شد و جامعه آماری آن زنان سالمند مقیم در آسایشگاه کهریزک بود که در برگیرنده 24 سالمندزن آگاه بالاتر از 56 سال است. دراین پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری ا اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و نیز پرسشنامه سلامت GHQ بوده است. بنابراین وسیله اندازه گیری یک پرسشنامه 5 سوالی با 93 گویه می باشد که براساس متغیرهای شناسایی شده در مدل تحلیلی تنظیم شده است. و داده ها پس از جمع آوری با ابزار Spss تجزیه و تحلیل شد. در چارچوب یافته های تحقیق متغیرهای وضعیت درآمد، تحصیلات، وضعیت جسمی، تأهل و وضعیت اشتغال گذشته به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد که بر روی متغیرهای وابسته روابط خانوادگی، روابطه با پرسنل و روابط با سایر سالمندان مقیم آسایشگاه تأثیرگذار هستند، طبقه بندی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهند که مشکلات اجتماعی زنان سالمند آسایشگاه کهریزک وابسته به سطح درآمد، سطح تحصیلات، وضعیت جسمی و وضعیت اشتغال گذشته می باشد. این مطالعه نشان داد که برای برطرف کردن انواع مشکلات جسمانی، اجتماعی، اقتصادی و نیز رفع نیازهای سالمندان اقدامات سیستماتیک و برنامه ریزی شده لازم است لذا یکی از اولویت های اساسی در برنامه ریزی های رفاهی برای سالمندان، باید مشکلات و مسائل مربوط به زنان سالخورده نیازمند باشد. تفاصيل المقالة

حرية الوصول المقاله

49 - رابطه آموزش کارآفرینی باسرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار بهزیستی استان البرز درسال 1395
فریده طالبی معصومه رشاد

هدف این تحقیق ارتباط آموزش کارآفرینی با سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرزانجام شده است. روش این تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده است. جامعة آماری در این تحقیق از 1257پرونده بازتوان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرز سال1395 بصورت ت أکثر

هدف این تحقیق ارتباط آموزش کارآفرینی با سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرزانجام شده است. روش این تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده است. جامعة آماری در این تحقیق از 1257پرونده بازتوان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان البرز سال1395 بصورت تصادفی120نمونه انتخاب وازپرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت وگوشال وپرسشنامه کارآفرینی ازآزمون تی زوجی ازنرم افزارspss برروی آزمودنی هااجرا گردید. نتایج این پژوهش با توجه به سطح معناداری بدست امده می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است.. با توجه به سطح معناداری بدست امده که برابر 0.024 بدست امده و کمتر از 0.05 است، بنا بر این می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. وهمچنین آموزش های کارآفرینی بر بعد (ساختاری ،شناختی،ارتباطی)سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین بعد (ساختاری،شناختی،ارتباطی) سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها بعد (ساختاری،شناختی،ارتباطی) سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. -با توجه به سطح معناداری بدست امده که برابر 0.034 بدست امده و کمتر از 0.05 است، بنا بر این می توان گفت که آموزش های کارآفرینی بر بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی تاثیر معناداری داشته است. مقایسه میانگین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی در قبل و بعد از دوره آموزشی نشان می دهد که برگزاری این دوره ها بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی این افراد را افزایش داده است. تفاصيل المقالة

فهرس المقالات Households

سند

الروابط

المراكز ذات الصلة

دعامة

الصفحات الرسمية