پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله مثبت نگر به شکل گروهی و فردی بر افسردگی مداوم دختران نوجوان بی سرپرست/بدسرپرست تحت حمایت بهزیستی و کمیته امداد انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دختران بدسرپرست/بی سرپرست تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد تشکیل می داد که د چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله مثبت نگر به شکل گروهی و فردی بر افسردگی مداوم دختران نوجوان بی سرپرست/بدسرپرست تحت حمایت بهزیستی و کمیته امداد انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دختران بدسرپرست/بی سرپرست تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد تشکیل می داد که در سال 1398 تحت پوشش نهادهای حمایتی مذکور بودند. روش نمونه گیری به این صورت بود که 45 نفر از افراد جامعه به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بطور تصادفی در سه گروه فردی (15نفر)، گروهی (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. در فرآیند مداخله، گروه های آزمایشی (فردی و گروهی) بسته ی مداخله ای روان درمانی مثبت گرای سلیگمن و سیکسزنت میهالی (47) را دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی افسردگی بک جمع آوری شده و در پایان داده های حاصل با آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه، بواسطه ی نسخه 25 SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که مداخله ی مثبت نگر به شکل فردی در مقایسه با روش گروهی اثربخشی بیشتری در کاهش افسردگی مداوم داشته است (01/0P<). در نتیجه می توان گفت که درمان مثبت نگر فردی می تواند به عنوان روشی برای کاهش افسردگی دختران بدسرپرست/بی سرپرست از سوی نهادهای حمایتی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله بود. روش پژوهشی به روش نیمه تجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان 4 تا 7 سال شهر تبریز چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله بود. روش پژوهشی به روش نیمه تجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان 4 تا 7 سال شهر تبریز در سال 1401 بود که به بیمارستان شهریار و کلینیک خصوصی برای رفع مشکلات کودکان خود مراجعه میکردند که دراینبین مادران از دو مرکز درمانی و از هر مرکز 20 مادر بهصورت هدفمند انتخاب شدند. مادران مرکز اول در معرض آموزشهای گروهی مدیریت رفتاری مادران قرار گرفتند و مادران مرکز دوم بهعنوان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. قبل از اجرای برنامههای آموزشی دو گروه توسط پرخاشگری بأس و پری، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک آزمون شدند، برای گروه آزمایشی اول آموزش مدیریت رفتاری مادران در 8 جلسه 90 دقیقهای اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند، درنهایت با انجام دوباره پاسخگویی به پرسشنامه پرخاشگری، اضطراب و افسردگی توسط مادران پسآزمون صورت گرفت. دادههای این تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با تحلیل ANCOVA انجام یافته است. یافتههای پژوهشی حاکی از این بود که آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 سال اثربخشی بیشتری نسبت به گروه کنترل دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود؛ جامعه آماری پژوهش را شامل زنانی تشکیل می دادند که چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود؛ جامعه آماری پژوهش را شامل زنانی تشکیل می دادند که به دلیل خیانت زناشویی همسر خود به مرکز مشاوره فراشناخت شهر تبریز در محدودة زمانی 1400 تا شهریور 1402 مراجعه کرده بودند؛ از میان آنها به صورت نمونه گیری در دسترس زنانی که نمرات بالاتری را در پرسشنامه دلزدگی زناشویی و نمرات پایین تری در پرسشنامه های صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی کسب کرده بودند و شرایط ورود به پژوهش را داشتند،30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان هیجان مدار قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM)، پرسشنامه استاندارد صمیمیت جنسی (بطلانی، احمدی، بهرامی و شاه سیاه، 1389) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان(FSFI) بود. داد ه های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج پژوهش نشان داد که درمان هیجان مدار بر افزایش صمیمیت و عملکرد جنسی و کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر بود.(a<0/05). نتیجه اینکه درمان گروهی درمان هیجان مدار می تواند در افزایش صمیمیت و عملکرد جنسی و کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی اثرگذار باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد معنوی – مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی، احساس گناه و کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر بود. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پس آزمون و گروه ک چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد معنوی – مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی، احساس گناه و کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر بود. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود؛ جامعه آماری کلیه مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر که در سال تحصیلی 1399-1400 در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز پرونده داشته و مشغول تحصیل بودند، شامل میشد. از این بین 24 نفر نمونه بصورت جایگذین تصادفی در 2 گروه 12 نفری گروه آزمایش و گروه کنترل انتخاب شدند. با توجه به ساخت و اهداف تحقیق، از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونه استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه آشفتگی روانشناختی داس (1995) و مقیاس کیفیت رابطه ادراک شده فلچر (2002) بود. گروه آزمایش برنامه آموزش رویکرد معنوی – مذهبی (11 جلسه) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد معنوی – مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی، احساس گناه و کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر اثر بخش است. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش میتوان بیان کرد،آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور میتواند به عنوان مداخله تکمیلی جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی مادران دانشآموزان کم توان ذهنی به کار رود.
پرونده مقاله