فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر طرحوارههای ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین خیانت دیده
مهسا کیوانی امیر پناه علی شعله لیوارجانی علی خادمیهدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر طرحوارههای ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین خیانت دیده بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوجین خیانت دیدهای (خیانت کننده و خیانت شونده) بودند که به مر چکیده کاملهدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر طرحوارههای ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین خیانت دیده بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوجین خیانت دیدهای (خیانت کننده و خیانت شونده) بودند که به مراکز مشاوره شهر تبریز از فروردین ۱۴۰۰ تا مرداد ماه مراجعه نموده بودند. تعداد نمونه 14 زوج انتخاب و به صورت هدفمند در 2 گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی تحت مداخله هیجان مدار و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه انگ، پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار به طور معنی داری موجب کاهش محرومیت هیجانی، رهاشدگی، انزوای اجتماعی، نقص، وابستگی، گرفتاری، فداکاری و بازداری عاطفی در مرحله پس آزمون شده است. همچنین رویکرد هیجان مدار به طور معنی داری موجب افزایش مولفههای کیفیت زندگی زناشویی توافق، رضایت و انسجام و نیز موحب افزایش تنظیم شناختی هیجان سازگارانه و کاهش تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با هیجان طلبی در زنان دارای گرایش به پیمان شکنی زناشویی
فهیمه کاشفی منوچهر ازخوش محمدسعید خانجانی حکیمه آقاییپیمان شکنی زناشویی مایه آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی زوجین و تباه کننده رابطه آنها است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با هیجان طلبی در زنان دارای گرایش به پیمان شکنی زناشویی بود. ط چکیده کاملپیمان شکنی زناشویی مایه آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی زوجین و تباه کننده رابطه آنها است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با هیجان طلبی در زنان دارای گرایش به پیمان شکنی زناشویی بود. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهر تهران در سال 1401 بودند. به این منظور تعداد 200 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به مقیاس گرایش به پیمان شکنی زناشویی، مقیاس هیجان طلبی، سیاهه تمایز یافتگی خود و مقیاس دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی کانونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد تمایریافتگی خود و ابعاد رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با ابعاد هیجان طلبی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که واریانس مشترک 6/57 درصد بود. با توجه به یافتههای این پژوهش، روانشناسان و مشاوران خانواده میتوانند از متغیرهای پیشبین هیجان طلبی همچون تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی همسران آگاهی یابند و با تقویت آنها به مشاورهی زناشویی بپردازند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل وضعیت مصرف رسانههای نوین در میان زنان شهر تهران (مورد مطالعه: میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی)
اکرم بوربور سمیه تاجیک اسماعیلیپژوهش حاضر با هدف تحلیل مصرف شبکههای اجتماعی مجازی در میان زنان شهر تهران، مقایسه چگونگی واستفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی مجازی و رتبهبندی زیرشاخصهای نوع استفاده از این شبکهها اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان ساکن شهر تهران و تعدا چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تحلیل مصرف شبکههای اجتماعی مجازی در میان زنان شهر تهران، مقایسه چگونگی واستفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی مجازی و رتبهبندی زیرشاخصهای نوع استفاده از این شبکهها اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان ساکن شهر تهران و تعداد نمونه 303 نفر است که از طریق google form به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادهاند. یافتههای پژوهش نشان داد به ترتیب اینستاگرام(بامیانگین 19/3)و تلگرام(بامیانگین 53/2)،وضعیت نسبتا بهتری از توئیتر( با میانگین 96/1 )و فیسبوک با (میانگین 42/1 ) داشتهاند. نتایج همچنین نشان داد که زنان تهرانی بیشتر جهت دریافت اطلاعات و کسب آگاهی، از تلگرام استفاده میکنند و از نظر تولید محتوا در سطح ضعیفی قرار دارند. زنان بیشتر جهت دریافت آموزشهای گوناگون از صفحات اینستاگرام، و بیشتر از تجربیات شخصی دیگران در توئیتر استفاده میکنند. زنان کمتر از فیسبوک استفاده کرده و زنان کاربر فیسبوک نیز بیشتر در حد کامنت گذاشتن برای دیگران فعال هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - پیشبینی پرخاشگری پنهان ارتباطی بر اساس سهگانه تاریک شخصیت با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی
رویا رسولی فایزه پیمان پاک سارا کریمیهدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری پنهان زناشویی مبتنی بر ماکیاولیسمی، جامعه ستیزی و خودشیفتگی، با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی، است.روش: 307 نفر از زنان متأهل شهر تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و از طریق نظرسنجی آنلاین چکیده کاملهدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری پنهان زناشویی مبتنی بر ماکیاولیسمی، جامعه ستیزی و خودشیفتگی، با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی، است.روش: 307 نفر از زنان متأهل شهر تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و از طریق نظرسنجی آنلاین به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین (نلسون و کارول، 2006)، فرم کوتاه مقیاس سه گانه تاریک شخصیت (جونز و پائلوس، 2014)، آزمون عاطفه خودآگاه (تانجی، 1996) و مقیاس حساسیت به طردشدن (دونی و فلدمن، 1996) پاسخ دادند. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 26 و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صفت ماکیاولیسم با حساسیت به طرد، شرم، با ابعاد پرخاشگری پنهان ارتباطی شامل کناره گیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ اما بین صفت شخصیت خودشیفته با حساسیت به طرد، شرم، کناره گیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی، رابطة معناداری وجود ندارد. جامعه ستیزی با حساسیت به طرد، شرم و خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما با کناره گیری عاطفی هیچگونه رابطهای نداشت. همچنین، بین حساسیت به طرد شدگی و شرم با کناره گیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطهای مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، حساسیت به طردشدگی و شرم به طور مثبت کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی را پیشبینی میکنند. خودشیفتگی هیچگونه اثر مستقیم و غیرمستقیمی بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی ندارد. یافتههای حاصل، در ارتباط بین ماکیاولیسم و جامعه ستیزی با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی در میان زنان، درکی عمیقتر از نقش میانجی حساسیت به طردشدگی و شرم ارائه میدهند. از نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که حساسیت به طردشدگی و شرم زنان، دررابطهبا صفات تاریک شخصیت ماکیاولیسمی و جامعه ستیز، با پرخاشگری پنهان زناشویی مرتبط هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - پیشبینی اعتیاد به اینترنت بر اساس بهزیستیروانشناختی، پریشانیروانی، تنظیمهیجان و احساس تنهایی در بزرگسالان
خدیجه زارع سمیه رستم پور امید امانیاعتیاد به اینترنت یک مسئله جدّی در بهداشت عمومی در سراسر جهان است. مطالعات اخیر، حکایت از روند رو به افزایش این اعتیاد در بزرگسالان را دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس بهزیستی روانشناختی، پریشانی روانی ، تنظیم هیجان و احساس تنه چکیده کاملاعتیاد به اینترنت یک مسئله جدّی در بهداشت عمومی در سراسر جهان است. مطالعات اخیر، حکایت از روند رو به افزایش این اعتیاد در بزرگسالان را دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس بهزیستی روانشناختی، پریشانی روانی ، تنظیم هیجان و احساس تنهایی در بزرگسالان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و نمونه پژوهش 200 نفر از شهروندان بزرگسال شهر تبریز در سال 1401-1400 به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، پریشانی روانشناختی کسلر (2002)، دشواری در تنظیم هیجان رامر و گراتز (2004) و احساس تنهایی راسل (1996) استفاده شد و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین چهار متغیر پیش بین (متغیرهای بهزیستی روانشناختی، پریشانی روانی، تنظیمهیجان و احساس تنهایی بزرگسالان) سه متغیر بهزیستی روانشناختی، پریشانی روانی و تنظیم هیجان توانستند اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کنند (05/0>p). جهت رابطه بین بهزیستی روانشناختی با اعتیاد به اینترنت منفی بود و جهت رابطه بین پریشانی روانی و تنظیم هیجان با اعتیاد به اینترنت، مثبت بود. یافته ها نشان داد احساس تنهایی نتوانست اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کند. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اهمیت متغیرهای روان شناختی همچون بهزیستی روانشناختی، پریشانی روانی ، تنظیم هیجان، در تبیین رفتارهای اعتیادی همچون اعتیاد به اینترنت در بزرگسالان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - نقش واسطهای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایههای روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل
رقیه حاجی رستملو عبدالحسن فرهنگی رضا حسین پوررضایت از زندگی یکی از مهم ترین عوامل سلامت بهزیستی و روان است، که در چند دهه اخیر روان شناسی مثبت نگر توجه ویژه ای به آن کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایه های روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل انج چکیده کاملرضایت از زندگی یکی از مهم ترین عوامل سلامت بهزیستی و روان است، که در چند دهه اخیر روان شناسی مثبت نگر توجه ویژه ای به آن کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایه های روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن 798 نفر از زنان متاهل شهر تهران را شامل می شد که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت از زندگی داینر(1985)، سرمایه های روانشناختی لوتانز و مورگان(2007)، تمایزیافتگی فردی دریک(2011) و بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران(1389) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادند سرمایه های روانشناختی، تمایزیافتگی فردی و بخشودگی بین فردی به طور مستقیم بر رضایت از زندگی تاثیر معنادار داشتند(05/0 >P). افزون بر این سرمایه های روانشناختی به طور غیر مستقیم و از طریق واسطه گری بخشودگی بین فردی و تمایزیافتگی فردی بر رضایت از زندگی تاثیر داشت(05/0 > P). یافته های این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب نداشتن رضایت از زندگی در زنان متاهل قابل بهره برداری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مفهوم و اثبات جرم تجاوز به عنف در فقه امامیه و حقوق ایران
کریم خضرنیا عباسعلی اکبرییکی از جرائم جنسی و خشونت بار در حقوق کیفری ایران که عفت عمومی را به شدت خدشه دار می کند و برسلامت جسمانی و روانی قربانی تاثیر سویی برجای می گذارد ، جرم تجاوز به عنف است ، جرمی که هیچ گاه تحت این عنوان در قوانین کیفری ایران به رسمیت شناخته نشده است بلکه تحت تاثیر فقه اس چکیده کاملیکی از جرائم جنسی و خشونت بار در حقوق کیفری ایران که عفت عمومی را به شدت خدشه دار می کند و برسلامت جسمانی و روانی قربانی تاثیر سویی برجای می گذارد ، جرم تجاوز به عنف است ، جرمی که هیچ گاه تحت این عنوان در قوانین کیفری ایران به رسمیت شناخته نشده است بلکه تحت تاثیر فقه اسلامی و به عنوان زنای به عنف و اکراه جرم انگاری شده است . در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای، مفهوم جرم تجاوز به عنف از منظر فقه اسلامی و دکترین حقوق کیفری تببین شده و واکنش تقنینی و نحوه اثبات آن در فرآیند کیفری مورد بررسی قرار می گیرد . نتیجه مطالعه نشان می دهد که در قانون مجازات اسلامی مصوب سال1392 شدیدترین واکنش کیفری یعنی اعدام برای مرتکب تجاوز به عنف در نظر گرفته شده است . در قانون کیفری ایران محدود کردن موضوع تجاوز به عنف تنها از سوی بزهکار مرد علیه بزه دیده زن قابل تامل است. قانون گذار ایران دربحث تجاوز به عنف با کاستی های فراوانی روبروست ، به طوری که بسیاری از مصادیق جرم تجاوز به عنف درحقوق کیفری مسکوت یا لااقل درمورد آن اظهارنظر نشده است. البته نسبت به قانون سال 1370 نقش علم قاضی را درنحوه اثبات جرم زنا به عنوان یکی از ادله اثبات تقویت نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی ، و کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر
نازیلا مزروعی مرضیه علیوندی وفا نعیمه محبپژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر در سال تحصیلی 1399-1400بود که کودکانشان در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت تحقیق، از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونه استفاده شد. لذا، نمونهی آماری شامل 48 نفر از مادران دانشآموز ابتدایی بود که به صورت تصادفی (12نفر برای هر گروه آزمایش و 12 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، مقیاس داس و مقیاس کیفیت رابطه ادراک شده فلچر مورد استفاده قرار گرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی ذهن آگاهی (8 جلسه)، گروه بعدی برنامه آموزشی گشتالت (10جلسه) و معنوی مذهبی (11جلسه) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور در آشفتگی روانشناختی تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین این سه آموزش بر کیفیت رابطه تفاوت دیده شد. ذهن آگاهی نسبت به بقیه درمانها در افزایش کیفیت رابطه زناشویی مادران اثر بخشتر بود (05/0 p£). بر این اساس آموزش ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی مذهبی میتوانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی مادران دانشآموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارتهای مبتنی بر ایماگو درمانی بر اسنادهای خصمانه زنان متقاضی طلاق
زهرا خوانساری حسن توزنده جانی احمد زنده دلهدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارتهای مبتنی بر ایماگو درمانی بر اسنادهای خصمانه زنان متقاضی طلاق بوده است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش چکیده کاملهدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارتهای مبتنی بر ایماگو درمانی بر اسنادهای خصمانه زنان متقاضی طلاق بوده است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روانشناختی در آبان 1400 لغایت بهمنماه 1400 به کلینیکهای روانشناسی در شهر سبزوار مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از زنان متقاضی طلاق بود که بهصورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش بهطور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در گروه های آزمایش (آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارت های مبتنی بر ایماگو درمانی) جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس اسناد خصمانه (HDS) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) تحلیل گردید. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارت های مبتنی بر ایماگو درمانی در کاهش اسناد خصمانه در زنان متقاضی طلاق موثر است. به طوری که 5/85 درصد از تغییرات همزمان متغیرهای وابسته مرتبط به گروه آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی است. همچنین مجذور سهمی اتا حامی از آن است که 1/87 درصد از تغییرات همزمان متغیرهای وابسته به ایماگو درمانی است. همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی و آموزش مهارت های مبتنی بر ایماگو درمانی تفاوت معنادار مشاهده نشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر رفتارهای پرخطر، اجتناب شناختی و امواج مغزی در دختران بزهکار
مینا عباسی مهدی آقاپورپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر رفتارهای پرخطر، اجتناب شناختی و امواج مغزی در بین دختران بزهکار مرکز اصلاح و تربیت تبریز در سال 1401 انجام شد. این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، دختران بزهکار مرکز اصلاح و تربیت ت چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر رفتارهای پرخطر، اجتناب شناختی و امواج مغزی در بین دختران بزهکار مرکز اصلاح و تربیت تبریز در سال 1401 انجام شد. این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، دختران بزهکار مرکز اصلاح و تربیت تبریز در سال 1401 بودند . حجم نمونه 45 نفر تعیین شد و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند . جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای پرخطر، اجتناب شناختی، دستگاه الکتروآنسفالوگرافی کمی و پروتکل نوروفیدبک و طرحواره درمانی استفاده شد. افراد گروه آزمایش 20 جلسه نوروفیدبک، گروه دیگر 8 جلسه طرحواره درمانی دریافت کردند اما افراد گروه کنترل در طی این مدت مداخله ای دریافت نکردند. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری توصیفی میانگین و انحراف معیار و روش های آماری استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نوروفیدبک و طرحواره درمانی باعث کاهش رفتارهای پرخطر و اجتناب شناختی می شود و امواج مغزی را نیز تغییر می دهند P<./.1 . اما بین این دو روش تفاوت معناداری مشاهده نشد. کلیدواژهها : نوروفیدبک ، طرحواره درمانی، رفتار پرخطر، اجتناب شناختی و امواج مغزی پرونده مقاله