مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین
مهدی بهرامی مقدم
1
(
دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
)
کریم افشاری نیا
2
(
استادیار گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران(نویسنده مسئول)
k.afsharineya@iauksh.ac.ir
)
کیوان کاکابرایی
3
(
دانشیار گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
)
کلید واژه: کیفیت زندگی, زوج درمانی شناختی-رفتاری, زوج درمانی هیجان مدار,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 45 نفر زوج انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 3 گروه آزمایش(هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. سپس مادران گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای زوج شناختی-رفتاری قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی نسخه کوتاه (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های بهدستآمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو زوج درمانی مذکور اثربخشی معناداری بر افزایش کیفیت زندگی داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری می توانند به عنوان شیوه های زوج درمانی برای افزایش کیفیت زندگی زوجین در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند.
چکیده انگلیسی :
The purpose of this study was to comparing effectiveness of emotion-focused couple therapy and cognitive behavioral couple therapy on improving quality of life of couples. This semi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and follow-up 2 month. The statistical population of this research was all the couples who referred to counseling centers and psychological services in Kermanshah city in 1400. In the first stage, using convenience sampling method, 45 couples were selected and then randomly divided into 3 groups (each group 15 couples) were replaced and experimental groups underwent emotion-focused couple therapy (10 sessions 90 minutes) and cognitive behavioral couple therapy (10 sessions 90 minutes), but the control group received no training and remained in the waiting list. To collect data quality of life-BRIEF of World Health Organization (2004). Analysis of variance with repeated measures with SPSS software was used for data analysis The results showed that both interventions had a significant effect on on improving quality of life of couples (P<0.05). In addition, the results of Bonferroni post hoc test showed that emotion-focused couple therapy is more effective in improving quality of life (P<0.05). Based on the results of the present study, it can be said that emotion-focused couple therapy and cognitive behavioral couple therapy can be used as a treatment method to on improving quality of life of couples in counseling centers and family psychological services.
ایزدی، راضیه؛ نشاط دوست، حمیدطاهر؛ عسگری، کریم؛ عابدی، محمدرضا (1393). مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر علایم بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار. تحقیقات علوم رفتاری، 1(35):19-33.
امیری، سحر؛ احتشامزاده، پروین؛ حافظی، فریبا؛ برنا، محمدرضا (1399). مقایسهی اثربخشی درمان فعالسازی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کارکردهای اجرایی یادگیری قوانین، بازداری تکانش گری و انعطافپذیری در بیماران مبتلا به افسردگی. مجله علوم اعصاب شفای خاتم، 9(2): 68-78.
براری بازیارخیلی، زهرا؛ ابراهیمی، صدیقه .(1400). پیشبینی درماندگی روانشناختی و تحمل ناکامی بر اساس نارسایی هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان. نشریه پرستاری، 34(129): 96-108.
بنی اسدی فاطمه، پورشریفی حمید، برجعلی احمد و مفید بهرام. (1400). اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به سرطان پروستات طب پیشگیری، 8(1):12-22.
بی غم لعل آبادی الهه، نریمانی محمد، حاجی مرادی راضیه. (1401). فراتحلیل اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری بر میزان افسردگی نوجوانان، روش ها و مدل های روانشناختی، 13(47): 161-174.
پورعبداله، هما؛ جعفری ورجوشانی، نسرین؛ نمدیان، معصومه .(1401). بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان معده و عوامل مرتبط با آن در شهر زنجان. سلامت جامعه، 16(3): 27- 35.
جعفری، سالم؛ کردتمینی، بهمن؛ کهرازئی، فرهاد (1400). اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی و نشخوار ذهنی زنان مبتلا به سرطان. مجله علوم پزشکی رازی، 28(3): 210-219.
خدایاری فرد، محمد ؛ محمدیحاصل، کورش؛ دیدهدار، مریم .(1398). شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده با ذهن آگاهی: اصول و روش اجرا. انتشارات دانشگاه تهران.
سوره، جمال؛ حاجلو، نادر؛ عطادخت، اکبر؛ بشرپور، سجاد .(1402). مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر معنی و هدف در ارتقای رشد پس از آسیب و سازگاری روانی-اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان پستان. رویش روانشناسی، 12(2): 27-38.
علیایی زهرا، محمدی مسعود، انوری کاظم و حسینی سید ابراهیم (1401). برررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و میزان کورتیزول سرم در افراد افسرده، زیست شناسی جانوری، 14(4):153-169.
محمدزاده، سلیمان؛ یوسفی، فایق؛ کمالی اردکانی، سارا؛ مرادویسی، برهان؛ سیدینسب، سیدهزهرا؛ طهزاده، سمیه .(1401). بررسی شیوع افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان بستری شده در بخش انکولوژی بیمارستان بعثت سنندج. مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت، 9(5): 66-76.
میراویسی، سحر؛ احمدیان، حمزه؛ مرادی، امید؛ قادری، بایزید (1402). اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی. مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت، 10(2): 107-117.
وهابی ماشک، معصومه؛ مجتبایی، مینا .(1401). اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان. مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، 65(4): 1858-1869.
_||_Adarsh, T., Likhit, C. S., & Khan, N. A. (2023). Are we Really Improving the Quality of Life after Hemiarthroplasty of the Hip in the Elderly? An Observational Study. Journal of Orthopaedics, Traumatology and Rehabilitation, 15(1), 63-67.
Ajari, M., Amiri, H., Houseini, S. S., & Afsharinia, K. (2021). The Effectiveness of Group Cognitive-Behavioral Couple Therapy in Improving the Quality of Marital Relationships, Marital Intimacy, and Marital Depression of Women Affected by Infidelity. Journal of Applied Family Therapy, 2(4), 52-70. [In Persian]
Allen, S., Hawkins, A. J., Harris, S. M., Roberts, K., Hubbard, A., & Doman, M. (2022). Day‐to‐day changes and longer‐term adjustments to divorce ideation: Marital commitment uncertainty processes over time. Family Relations, 71(2), 611-629.
Almeida, I. D. S., Andrade, L. D. S., Sousa, A. M. M. D., Junior, G. C., Catai, A. M., Mota, Y. L., & Durigan, J. L. Q. (2022). Is the Combination of Aerobic Exercise with Mat Pilates Better than Mat Pilates Training Alone on Autonomic Modulation Related to Functional Outcomes in Hypertensive Women? Secondary Analysis of a Randomized Controlled Trial. International Journal of Environmental Research and Public Health, 19(17), 1-10.
Berhani Kakhaki, M., Narimani, M., & MusaZadeh, T (2022). Comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral couple therapy and life skills training to increase marital satisfaction of couples in unreconciled divorce applicants. The Islamic Journal Of Women and The Family, 9(2), 61-82. [In Persian]
Bodenmann, G., Kessler, M., Kuhn, R., Hocker, L., & Randall, A. K. (2020). Cognitive-Behavioral and Emotion-Focused Couple Therapy: Similarities and Differences. Clinical Psychology in Europe, 2(3), 1-12.
Brandão, T., Brites, R., Hipólito, J., Pires, M., & Nunes, O. (2019). Dyadic coping, marital adjustment and quality of life in couples during pregnancy: an actor–partner approach. Journal of reproductive and infant psychology, 1-11.
Catino, M., Rocchi, S., & Marzetti, G. V. (2022). The network of interfamily marriages in’Ndrangheta. Social Networks, 68(1), 318-329.
Dew, J., Trujillo, S., & Saxey, M. (2022). Predicting marital financial deception in a national sample: A person‐centered approach. Family Relations, 1(2), 1-10.
Dollahite, D. C., Marks, L. D., & Wurm, G. J. (2019). Generative devotion: A theory of sacred relational care in families of faith. Journal of Family Theory & Review, 11(3), 429-448.
Gibbons, C. J., Skevington, S. M., & WHOQOL Group. (2018). Adjusting for cross-cultural differences in computer-adaptive tests of quality of life. Quality of Life Research, 27(4), 1027-1039.
Greenman, P. S., & Johnson, S. M. (2022). Emotionally focused therapy: Attachment, connection, and health. Current Opinion in Psychology, 43, 146-150.
Hajloo, N., Pourabdol, S., Saravani, S., Sobhi Gharamaleki, N., & mousavi, B. (2021). The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Couple Therapy on Components Social Well-being in Couples with Marital Conflict. Clinical Psychology Studies, 12(45), 113-137. [In Persian]
Hamilton, M. A. X. (1967). Development of a rating scale for primary depressive illness. British journal of social and clinical psychology, 6(4), 278-296.
Harasymchuk, C., Peetz, J., Fehr, B., & Chowdhury, S. (2021). Worn out relationship? The role of expectations in judgments of relational boredom. Personal Relationships, 28(1), 80-98.
Hatami, N.,Heydari, H., & Davoodi, H. (2021). Effectiveness of Emotionally-Focused Couple Therapy on the Marital Burnout and Divorce Inclination in the Couples Applying for Divorce. Women Studies, 12(35), 23-40. [In Persian]
Jenkins, A. I., Fredman, S. J., Le, Y., Mogle, J. A., & McHale, S. M. (2022). Religious Coping and Gender Moderate Trajectories of Marital Love among Black Couples. Family process, 61(1), 312-325.
Jia, Y., Shi, J., Sznajder, K. K., Yang, F., Cui, C., Zhang, W., & Yang, X. (2021). Positive effects of resilience and self‐efficacy on World Health Organization Quality of Life Instrument score among caregivers of stroke inpatients in China. Psychogeriatrics, 21(1), 89-99.
Johnson, S. M. (2012). The practice of emotionally focused couple therapy: Creating connection. Routledge.
Kemerer, B. M., Zdaniuk, B., Higano, C. S., Bossio, J. A., Camara Bicalho Santos, R., Flannigan, R., & Brotto, L. A. (2023). A randomized comparison of group mindfulness and group cognitive behavioral therapy vs control for couples after prostate cancer with sexual dysfunction. The Journal of Sexual Medicine, 1(1), 1-10.
Lu, F., Huang, X., Xu, E., Chung, C. N., & He, X. (2022). Instrumental love: Political marriage and family firm growth. Management and Organization Review, 18(2), 279-318.
Manchia, M., Isayeva, U., Collu, R., Primavera, D., Deriu, L., Caboni, E., ... & Carpiniello, B. (2022). Converging Evidence Points to BDNF as Biomarker of Depressive Symptoms in Schizophrenia-Spectrum Disorders. Brain Sciences, 12(12), 1-10.
Marren, C., Mikoška, P., O'Brien, S., & Timulak, L. (2022). A qualitative meta‐analysis of the clients' experiences of emotion‐focused therapy. Clinical Psychology & Psychotherapy, 29(5), 1611-1625.
Martinelli, A., Killaspy, H., Zarbo, C., Agosta, S., Casiraghi, L., Zamparini, M., & Ruggeri, M. (2022). Quality of residential facilities in Italy: satisfaction and quality of life of residents with schizophrenia spectrum disorders. BMC psychiatry, 22(1), 1-13.
Oppermann, P. D. O., Rabaioli, L., Feijó, C., Pilati, N. P., Hrisomalos, E. N., Migliavacca, R. D. O., & Lavinsky-Wolff, M. (2022). Overall quality of life impact on candidates for septorhinoplasty according to the World Health Organization quality of life brief questionnaire (WHOQOL-Brief). Brazilian Journal of Otorhinolaryngology, 88(1), 570-575.
Rosén, H., Ahlström, G., & Lexén, A. (2020). Psychometric properties of the WHOQOL-BREF among next of kin to older persons in nursing homes. Health and Quality of Life Outcomes, 18(1), 1-10.
Sadeghi R, Sodani M, Gholamzadeh Jofreh M. (2022). The effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Reducing Negative Emotions and Improving Quality of Life in Substance-Dependent Individuals. Etiadpajohi, 15 (62), 61-84. [In Persian]
Saffarinia, M, Adabdoost, F., Shahandeh, M., & Zare, H. (2022). Predicting marital boredom based on social comparison and couple exchange style. Rooyesh, 11 (2), 85-94. [In Persian]
Siljander, E., Luoma, M. L., & Meriläinen–Porras, S. (2015). Validity and reliability of Finnish version of WHOQOL–Bref on adult population in Finland. International Journal of Happiness and Development, 2(1), 52-68.
Sotoodeh Navroodi, S.O., Nicknam, M., Fatahi Andabil, A. (2020). Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy on Cohesion, Adaptability, Emotional Intimacy and Quality of Communication in the Parents after the Birth of the First Child. J Child Ment Health, 7(3), 1-13. [In Persian]
Wang, H., Xu, C., & Fan, X. (2019). Effect of marital relationship on women's quality of life: Testing the mediating role of subjective well‐being. Journal of community psychology, 47(2), 327-337.
World Health Organization. (2004). The world health organization quality of life (WHOQOL)-BREF (No. WHO/HIS/HSI Rev. 2012.02). World Health Organization.
Zimpel, R. R., Panzini, R. G., Bandeira, D. R., Fleck, M. P., & da Rocha, N. S. (2019). Psychometric properties of the WHOQOL-SRPB BREF, Brazilian Portuguese version. Brazilian Journal of Psychiatry, 41(5), 411-418.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 45 نفر زوج انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 3 گروه آزمایش(هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. سپس مادران گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقهای زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقهای زوج شناختی-رفتاری قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی نسخه کوتاه(2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل دادههای بهدستآمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو زوج درمانی مذکور اثربخشی معناداری بر افزایش کیفیت زندگی داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت که زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری میتوانند به عنوان شیوههای زوج درمانی برای افزایش کیفیت زندگی زوجین در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند.
کلیدواژهها: کیفیت زندگی، زوج درمانی شناختی-رفتاری، زوج درمانی هیجان مدار.
مقدمه
خانواده به عنوان بخشی واحدی اجتماعی توصیف شده است که میتواند شخصیت انسانها را در درون خود شکل بدهد و این کانون با پیوند زناشویی زن و مرد و ازدواج آنها با هم شکل میگیرد(کاتینو1 و همکاران، 2022). به طوری که میتوان گفت که نیاز به صمیمیت و عشق زن و مرد را به سوی هم کشانده و پیوند زناشویی بین آنها شکل میگیرد(لو2 و همکاران، 2022). یکی از ویژگیهای ازدواج، تعهد هریک از همسران در قبال یکدیگر و حقوق متقابل بوده، به گونهای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است(آلن3 و همکاران، 2022)؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران کمتر میشود که در این برخی مشکلات زناشویی این اعتماد و تعهد را خدشه دار کرده و زندگی زناشویی به ورطه جدایی و نابودی نزدیک میکند(دوی4 و همکاران، 2022). از سوی دیگر میتوان گفت که زمانی که زن و مرد تصمیم به تشکیل خانواده و زندگی مشترک میکنند، زندگی خود را با عشق آغاز میکنند(جنکینز5 و همکاران، 2022). در این زمان، هرگز به این موضوع فکر نمیکنند که روزی ممکن است میزان صمیمیت آنان به یکدیگر کم شود(دولاهایت6 و همکاران، 2019). بر اساس نتایج یک پژوهش، هنگامی که زوجین با یکدیگر در روابط صمیمانه قرار میگیرند، هر کدام با مجموعهای از رویاها و انتظارات وارد رابطه میشوند (هاراسیمچوک7 و همکاران، 2021). هنگامی که این رویاها و انتظارات با تنبیه و تجارب استرسزا جایگزین میشوند، رابطه صمیمیانه متوقف میشود، انرژی عشق به آزردگی و خشم تبدیل میشود و در نتیجه، منازعات فراوان، انتقادهای مکرر، پناه بردن به سکوت، عدم همراهی عاطفی و لاینحل ماندن مشکلات را پدید آورده و به مرور به نسبت به هم دلزده و کیفیت روابط زناشویی8 زوجین کمرنگ منجر میشود(صفارینیا و همکاران، 1401). کیفیت زندگی به عنوان ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی از نظر بافت فرهنگی و نظام ارزشی که در آن زندگی میکند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان تعریف شده است(اوپرمن9 و همکاران، 2020). زوجینی از کیفیت زندگی بالایی دارند، سازگاری زناشویی10 بیشتری نیز تجربه میکنند و سطح مشکلات زناشویی در آنها پایین است(برادوآ11 و همکاران، 2019). لذا میتوان گفت روابط زناشویی میتواند بر کیفیت زندگی زوجین تاثیرگذار باشد و در این میان بهزیستی ذهنی12 میتواند روابط زناشویی13 و کیفیت زندگی زناشویی زوجین را میانجیگری کند(وانگ14 و همکاران، 2019).
از آنجایی که پایین بودن میزان کیفیت زندگی در زوجین میتواند تهدید کننده بنیان خانواده و زندگی زوجین باشد در این پژوهش از زوج درمانی هیجان مدار15 و زوج درمانی شناختی-رفتاری16 برای بهبود مشکلات زوجین در زمینه پایین بودن کیفیت زندگی استفاده شده است و به مقایسه اثربخشی این دو درمان پرداخته شده است. زوج درمانی هیجانمدار در اولين مرحله به ارزيابي سبك ارتباطي ميپردازد و پس از اينكه دفاعها آشكار شدند، اين سبك را براي فرد آشكار ساخته و پيامدهاي آن را مشخص ميسازد؛ به همين دليل افراد رفته رفته موفق ميشوند هيجانات سركوب شده و ناآشكاري كه چرخه منفي ارتباطي را تداوم ميبخشند، بشناسند و اين چرخه را بهبود بخشند(بودنمن17 و همکاران، 2020). گریمن و جانسون18 (2022) درمان هیجانمدار را برای زوجها، خانوادهها و افراد پیشنهاد کردهاند تا کیفیت پیوندهای عاطفی آنان با همدیگر و با افراد مهم و همچنین احساس ذهنی آنها از ارتباط اجتماعی افزایش پیدا کند، چرا که تقویت پیوندهای عاطفی و بینفردی تمرکز اصلی درمان هیجانمدار است که میتواند به بازگرداندن تعادل عاطفی آنان کمک کند و در نتیجه افراد را از انزوا و مجموعه مشکلات سلامتی که میتوانند برای افراد آسیبزا باشند محافظت کند(گریمن و جانسون، 2022).
درمان هیجانمدار به علت ساختارمند بودن و داشتن برنامه درمان مرحله به مرحله، اثربخشي بييشتري نسبت به ديگر رويكردها دارد و احتمال عود در آن به شدت كمتر است(جانسون19، 2012). بر اساس پیشینه پژوهش درمان هیجانمدار باعث کاهش مشکلات زناشویی در زوجین میشود(مارن20 و همکاران، 2022) و بر افزایش کیفیت زندگی زوجین(ستوده ناورودی و همکاران، 1399) و پایین آمدن میزان میل به طلاق در زوجین موثر است(حاتمی و همکاران، 1400). از سوی دیگر زوج درمانی شناختی رفتاری مداخلهای است که بر مشکلات زندگی زوجینِ دچار تعارض زناشویی و روابط بین فردی آنها متمرکز است و به آنها کمک میکند تا مشکلات خود را برطرف کنند(حاجلو و همکاران، 1400). در رویکرد زوج درمانی شناختی-رفتاری، فرآیند درمان به گونهای طراحی شده که افکار و شناختهای منفی و خودکار شناسایی گردیده، پیوندهای میان شناخت، هیجان و رفتار تعیین شده و شواهد مخالف، افکار تحریف شده را بررسی نموده تا تعبیر واقع گرایانه را جایگزین شناختهای تحریف شده کرده و در دستیابی به حل تعارضات و مشکلات زناشویی و افزایش سازگاری، توفیق یابند. قسمت رفتاری این رویکرد، بر آرمیدگی، هدف گذاری و بازسازی کنشگرهای روزانه با هدف لذت و خرسندی تاکید میکند(باکمن و همکاران، 2016؛ به نقل از شکر اله زاده و همکاران، 1396).
بر اساس پیشینه پژوهش زوج درمانی شناختی-رفتاری نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی(برهانی کاخکی و همکاران، 1400)، افزایش کیفیت روابط زناشویی(آجری و همکاران، 1400) و کاهش افسردگی و کاهش بدکارکردی جنسی همسران در زندگی زناشویی دارند(کمرر21 و همکاران، 2023). از آنجایی که زوج درمانی هیجان مدار محور اصلی آن بر هیجان متمرکز است و محور اصلی زوج درمانی شناختی-رفتاری جایگزین کردن تعبیر واقع گرایانه به جای شناختهای تحریف شده از زندگی زناشویی است. مقایسهی این دو نوع زوج درمانی به نظر میرسد از این رو مفید باشد که برتری هیجان و شناخت را در مشکلات زوجین بتوان بیشتر تبیین کرد. از همه مهمتر اینکه مداخلات زوج درمانی مذکور به صورت چندگانه یا گروهی به انجام نرسیدهاند. این نوع مداخلات علاوه بر اینکه میتواند باعث ایجاد انگیزش بیشتر برای فعالیت در اعضا شود، میتواند فرصت بیشتری برای درمانگر قرار دهد تا در یک جلسه بر تعداد بیشتری مداخله انجام دهد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است که به این مطالعه بپردازد و با توجه به این که خانواده ارزشمندترین و اثربخشترین نهاد جامعه است و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی فارغ از تاثیر خانواده نیست، کاهش پایین بودن زندگی زوجین از عوامل بروز آسیبهای روانشناختی در کانون خانواده است و نظام خانواده را که در واقع زیر بنای جامعهای سالم است مورد تهدید قرار میدهد. لذا سوال اصلی این پژوهش این خواهد بود که آیا بین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوجدرمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین تفاوت وجود دارد؟
روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها جزء تحقیقات کمی و از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. به منظور نمونهگیری از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، با توجه به اینکه حداقل نمونه لازم در پژوهشهای آزمایشی و نیمه آزمایشی در هر گروه حداقل 15 نفر است، لذا در این پژوهش حجم هر گروه 15 زوج گروه در نظر گرفته شد. به این صورت که 15 زوج(30 نفر) در گروه زوج درمانی هیجان مدار، 15 زوج(30 نفر) در گروه زوج درمانی شناختی-رفتاری و 15 زوج(30 نفر) در گروه کنترل جایگزین شدند. رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، کسب نمره 78 و پایینتر در پرسشنامه کیفیت زندگی و گذشت حداقل 2 سال از زمان ازدواج فرد از ملاکهای ورود به پژوهش بود. داشتن سابقه طلاق در زوجین، ابتلا به مواد مخدر و داروهای روان گردان، داشتن بیماریهای جسمی و روانشناختی، غيبت بيش از 2 جلسه از جلسات زوج درمانی هیجان مدار و شناختی-رفتاری، شركت همزمان در جلسات روانشناختي و نقص در تکمیل پرسشنامهها از ملاکهای خروج از پژوهش بودند. همچنین احترام به کرامت و حقوق، حریم خصوصی، اسرار و آزادی به زوجین، توضیح اهداف پژوهش برای آنها، کسب رضایت آگاهانه از آنها، اختیاری بودن پژوهش، حق خروج از مطالعه، بدون ضرر بودن مداخلات درمانی، در اختیار قرار دادن نتایج در صورت تمایل به زوجین و ارائه جلسات مداخله به صورت فشرده به گروه کنترل بعد از پسآزمون و پیگیری از اصول اخلاقی رعایت شده در این پژوهش بود. این تحقیق از آمار توصیفی چون میانگین و انحراف معیار و از آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. همچنین برای بررسی مقایسه مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری از آزمون تعقیبی بن فرونی22 و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
ابزار پژوهش
پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی23 (WHOQOL-BRIEF) نسخه کوتاه(2004)
این پرسشنامه شامل 26 سوال است 5 مولفه سلامت جسمی24 با سوالات 3، 4، 10، 15، 16، 17 و 18؛ سلامت روانی25 با سوالات 5، 6، 7، 11، 19 و 26؛ رابطه اجتماعی26 با سوالات 20، 21 و 22؛ سلامت محیط27 با سوالات 8، 9، 12، 13، 14، 23، 24 و 25؛ سلامت عمومی کلی با سوالات 1 و 2 را اندازهگیری میکند (آدارش28 و همکاران، 2023). نمرهگذاری سوالات در طیف 5 درجهای لیکرت صورت میگیرد(روزن29 و همکاران، 2020)، به این صورت که اصلا 1 نمره، خیلی کم، 2 نمره، کم 3 نمره، زیاد 4 نمره و خیلی زیاد 5 نمره تعلق میگیرد (مانچیا30 و همکاران، 2022). نقطه برش پرسشنامه نمره 78 و پایینتر است. سوالات 3، 4 و 26 به صورت معکوس نمرهگذاری میشوند(آلمیدا31 و همکاران، 2022)، به این صورت که به اصلا 5 نمره، کم، 4 نمره، خیلی کم 3 نمره، زیاد 2 نمره و خیلی زیاد 1 نمره داده میشود (مارتینلی32 و همکاران، 2022). در داخل ایران در یک پژوهش برای بررسی همسانی درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمده است(صادقی و همکاران، 1400). در پژوهشهای خارجی پایایی پرسشنامه به روش بازآزمایی پرسشنامه برای مولفههای سلامت جسمی 92/0، سلامت روانی 89/0، رابطه اجتماعی 78/0 و سلامت محیط 79/0 گزارش شده است(گیبونس33 و همکاران، 2018). همچنین برای بررسی همسانی درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضریب کل سوالات 91/0 و برای مولفههای آن در دامنه بین 69/0 تا 84/0 به دست آمده است(زیمپل34 و همکاران، 2019) و در یک پژوهش دیگر آلفای کرونباخ 84/0 محاسبه شده است(جیا35 و همکاران، 2021). در این پژوهش برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضرایب در پیشآزمون 82/0، پس آزمون 90/0 و پیگیری 86/0 محاسبه و به دست آمد.
جلسات زوج درمانی
جدول 1. جلسات زوج درمانی هیجان مدار اقتباس از جانسون36(2012) و جلسات زوج درمانی شناختی-رفتاری اقتباس از پژوهش شکرالهزاده و همکاران(1396)
جلسات زوج درمانی هیجان مدار | |||||
گام | جلسه | محتوای جلسه | |||
گام اول: شناسایی | اول | - معرفی و آشنایی اعضای گروه - بررسی انگیزه و انتظار افراد نمونه از شرکت در جلسات درمانی - ارائه تعریف مفاهیم زوج درمانی هیجانمدار، رضایت جنسی، ابرازگری جنسی نسبت به همسر و بررسی نظرات زوجین در مورد این مفاهیم - کشف تعاملات مشکل دار - ارزیابی شیوه برخورد زوجین با مشکلات - کشف موانع دلبستگی و درگیری هیجانی درونفردی و بینفردی - سنجش وضعیت ارتباط زناشویی، رضایت جنسی و کیفیت رابطه جنسی تکلیف: توجه به حالات هیجانی خوشایند(نشاط، لذت، سرحالی، خوشحالی و غیره) و حالات ناخوشایند(خشم، تنفر، غمگینی، حسادت و اضطراب) | |||
دوم | - ارزیابی میزان تعهد نسبت به همسر، روابط فرازناشویی، ترومای دلبستگی شخصی قبلی که در روابط فعلی تاثیرگذار است - ارزیابی میزان ترس زوجین از افشای رازها تکلیف: توجه به چرخه تعاملات روزمره یکدیگر | ||||
سوم | - مشخص کردن الگوهای تعامل شامل پذیرش احساس تصدیق شده - کشف ناایمنی دلبستگی و ترسهای هر کدام از زوجین - کمک به بازتر بودن و خودافشایی زوجین - ادامه پیوستگی درمان تکلیف: شناسایی دقیق هیجان، عواطف و احساسات خالص | ||||
گام دوم: تغییر | چهارم | - بازسازی پیوند زوجین شامل روشن کردن پاسخهای هیجانی کلیدی - گسترش تجربه هیجانی هر کدام از زوجین در رابطه و پدیداری عناصر جدید در تجربه پذیرش چرخه منفی توسط زوجین - بررسی و تجدید نظر کردن روابط تکلیف: ابراز هجانات و عواطف خالص(بدون حاشیه) | |||
پنجم | - عمق بخشیدن به درگیری عاطفی زوجین بر مبنای دلبستگی شامل افزایش شناسایی نیازهای دلبستگی عمق بخشیدن ارتباط شخصی با تجربه هیجانی - بهبود وضعیت درون روانی و بهبود وضعیت تعاملی تکلیف: ابراز هیجانات و عواطف خالص(بدون حاشیه) | ||||
ششم | - گسترده کردن خود در ارتباط با دیگران شامل تعیین تناسب چارجوب بندی درمانگر با تجربه زوجین - عمق بخشیدن با درگیری زوجین - پذیرش بیشتر زوجین از تجربه خود - ارتقای روشهای جدید تعامل - تمرکز روی خود نه دیگری تکلیف: شناسایی ترسهای زیربنایی و ابراز خواسته و آرزوها | ||||
هفتم | - فعال سازی شامل بازسازی تعاملات و تغییر رویدادها - درگیری بیشتر زوج با یکدیگر - روشن سازی خواستهها و آرزوهای زوجین تکلیف: مشخص کردن نقاط ضعف و قوت تمرین رابطه | ||||
گام سوم: تثبیت | هشتم | - یافتن راهحلهای جدید برای مشکلات قدیمی شامل بازسازی تعاملات، تغییر رفتار همسر آسیبرسان، ایجاد هماهنگی در حس درونی نسبت به خود و نیز رابطه، تغییر تعاملات غلبه بر موانع واکنش مثبت تکلیف: کشف راهح های جدید برای بحثها و مشکلات قدیمی | |||
نهم | استفاده از دستاوردهای درمانی در زندگی روزانه شامل درگیری صمیمانه زوج، ماندن بر خط درمان و خارج نشدن از آن، هماهنگی وضعیتهای جدید که زوج ایجاد کردهاند، شناسایی و حمایت از الگوهای سازنده تعاملی و ایجاد دلبستگی ایمن تکلیف: اجرای تکنیکها در محیط روزمره | ||||
دهم | - اختتام شامل تسهیل اختتام جلسات - حفظ تغییر تعاملات در آینده - تعیین تفاوت بین الگوی تعامل منفی گذشته در جلسات اولیه و اکنون - حفظ درگیری هیجانی به منظور ادامه قوی کردن پیوند بین آنها. | ||||
جلسه | هدف و محتوی جلسات | ||||
1 | در این جلسه اعضای گروه با هم دیگر آشنا شدند، یک جو دوستانه فراهم شد. همچنین پژوهشگر خود را معرفی و چند و چون کار و اهداف جلسهها را بیان کرد ؛ هدف از اجرای پژوهش بیان شد و تعداد جلسات و مدت هر جلسه و همچنین زمان بندی جلسات بیان شد. | ||||
2 | در این جلسه نخست زوجین به بیان مشکلات در زندگی مشترک خود پرداختند. هر یک از زوجین مشکلاتی را که مایه کشمکش و تعارض در خانواده میشد را بیان کرد و پس از بیان مشکلات، درمانگر با همکاری زوجین به بررسی و اولویت بندی مشکلات مطرح شده پرداخته شد. | ||||
3 | روشهای حل مسئله به زوجین گروه آموزش داده شد. زوجین آموختند به جای سکوت و یا داد و فریاد و به طور کلی استفاده از راهبردهای هیجانی و یا کنارهگیری از مسائل به شیوههای شناختی مسائل را حل کنند. | ||||
4 | زوج درمانگر به زوجین مهارتهای میان فردی سازگارانه را خواهند داد. زوجین آموختند در موقعیتهای فردی ناخوشایند و اضطراب آور چگونه رفتار نمایند. | ||||
5 | در این جلسه نخست تعریف روشنی از تنیدگی برای زوجین ارائه شد. سپس مهارتهای رویارویی با تنیدگی برای زوجین توضیح داده شد. زوجین مهارت رویارویی با تنیدگی یعنی همان موضعگیری در خور در موقعیتهای تنش آور را خواند آموخت. در بخش دوم این جلسه درمانگر به زوجین روشهای تنشزدایی را آموزش داد. | ||||
6 | در این جلسه درمانگر به زوجین جرأت ورزی یا همان قاطعیت در رفتار را آموزش داد که در برگیرنده سه مؤلفه قاطعیت در سخن، رد قاطعانه درخواستهای نابجا و قاطعیت خواهد بود و در دنباله شیوههای نامناسب رفتار قاطعانه به اعضای گروه آموزش داده شد. | ||||
7 | در این جلسه کوشش شد تا بازسازی شناختی برای زوجین صورت بپذیرد. در بازسازی شناختی باورها، تعبیرها و تفسیرها، خودگوییهای فرد و فرآیندهای شناختی تحریف شده مورد مداخله نهاده شد. در این جلسه درمانگر سعی در شناسایی تحریف های شناختی ناکارآمد و همچنین آموزش تفکر منطقی تر و سازش یافته تر را به زن و شوهران داشت. | ||||
8 | محور اصلی این جلسه پیرامون مثبت اندیشی بود. در این جلسه به زوجین آموزش داده شد که در موقعیتهای پیچیده و یا موقعیتهایی که میتوانند به تنش و تعارضهای زناشویی کشیده شوند، به مثبت اندیشی بپردازند و مسائل مشترک زندگی را به شیوه مثبت نگاه کنند تا از بروز بسیاری از تعارضهای جلوگیری کنند. | ||||
9 | زوج درمانگر به زوجین مهارتهای ارتباطی با تأکید بر دو اصل شامل؛ ۱- مهارت بر گویندگی کار آمد ۲- آموزش مهارت شنونده فعال بودن را آموزش داد. در بخش دوم جلسه درمانگر به آموزش مهارت همدلی پرداخت. در همدلی فرد از طریق ادراک واکنشهای دیگران از خود پاسخهای عاطفی نشان داد. | ||||
10 | زوج درمانگر به اصول شناختی- رفتاری در مهار خشم پرداخت. در این جلسه کوشش شد تا موقعیتهای خشم برانگیز در زندگی مشترک به روشنی مشخص شوند و سپس باورهای افراد در مورد موقعیتهایی که در زندگی مشترک منجر به خشم میشود را تغییر داده شد. در نهای بعد از یک جمعبندی اختتامیه جلسات اعلام شد. |
بر اساس نتایج میانگین و انحراف معیار سن گروه هیجان مدار به ترتیب 30/36 و 714/4؛ گروه شناختی-رفتاری 97/36 و 422/4 و گروه کنترل 90/37 و 899/3 بود. میزان آماره F بدست آمده حاصل از مقایسه میانگینهای 3 گروه در متغیر سن برابر با 022/1= Fمیباشد که این میزان به لحاظ آماری معنادار نمیباشد(364/0=sig) که نشان دهنده همتا بودن 3 گروه از نظر سن میباشد. میزان آماره تحلیل خی دو(Chi-Square) آمده حاصل از مقایسه میانگین سنی 3 گروه در متغیر تحصیلات برابر با 294/4= Chi-Square میباشد که این میزان به لحاظ آماری معنادار نمیباشد (830/0=sig) که نشان دهنده همتا بودن سه گروه از نظر تحصیلات میباشد.
جدول 2. میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی زوجین گروههای آزمایش و گروه کنترل
متغیرهای وابسته | مرحله | میانگین | انحراف معیار | |||||||||||||||||
هیجانمدار | شناختی | کنترل | هیجانمدار | شناختی | کنترل | |||||||||||||||
زن | مرد | زن | مرد | زن | مرد | زن | مرد | زن | مرد | زن | مرد | |||||||||
سلامت جسمانی | پیشآزمون | 40/21 | 20/21 | 47/21 | 47/21 | 27/21 | 40/21 | 737/0 | 941/0 | 060/1 | 834/0 | 799/0 | 910/0 | |||||||
پسآزمون | 27/25 | 00/25 | 80/23 | 73/23 | 33/21 | 47/21 | 335/1 | 926/0 | 651/2 | 374/2 | 900/0 | 990/0 | ||||||||
پیگیری | 27/25 | 93/24 | 80/23 | 67/23 | 33/21 | 40/21 | 335/1 | 100/1 | 651/2 | 440/2 | 901/0 | 986/0 | ||||||||
سلامت روانی | پیشآزمون | 07/18 | 13/18 | 93/17 | 07/18 | 27/18 | 87/17 | 961/0 | 915/0 | 961/0 | 884/0 | 704/0 | 060/1 | |||||||
پسآزمون | 73/20 | 20/21 | 07/20 | 93/19 | 33/18 | 93/17 | 799/0 | 561/0 | 100/1 | 335/1 | 816/0 | 100/1 | ||||||||
پیگیری | 73/20 | 13/21 | 00/20 | 93/19 | 40/18 | 93/17 | 799/0 | 516/0 | 069/1 | 335/1 | 828/0 | 100/1 | ||||||||
رابطه اجتماعی | پیشآزمون | 33/8 | 07/8 | 00/8 | 13/8 | 07/8 | 67/7 | 724/0 | 704/0 | 001/0 | 990/0 | 594/0 | 724/0 | |||||||
پسآزمون | 07/10 | 53/9 | 40/9 | 27/9 | 13/8 | 73/7 | 799/0 | 640/0 | 632/0 | 884/0 | 640/0 | 884/0 | ||||||||
پیگیری | 07/10 | 47/9 | 33/9 | 27/9 | 20/8 | 73/7 | 799/0 | 640/0 | 724/0 | 884/0 | 561/0 | 884/0 | ||||||||
سلامت محیط | پیشآزمون | 00/21 | 20/21 | 00/21 | 07/21 | 20/21 | 47/21 | 134/1 | 862/0 | 134/1 | 884/0 | 265/1 | 060/1 | |||||||
پسآزمون | 07/23 | 27/23 | 07/23 | 87/22 | 33/21 | 53/21 | 884/0 | 704/0 | 251/2 | 767/1 | 234/1 | 060/1 | ||||||||
پیگیری | 93/22 | 20/23 | 00/23 | 80/22 | 33/21 | 60/21 | 100/1 | 775/0 | 268/2 | 781/1 | 234/1 | 056/1 | ||||||||
سلامت عمومی کلی | پیشآزمون | 47/4 | 53/4 | 33/4 | 80/4 | 33/4 | 80/4 | 516/0 | 640/0 | 488/0 | 676/0 | 488/0 | 561/0 | |||||||
پسآزمون | 40/6 | 80/5 | 93/5 | 13/6 | 40/4 | 87/4 | 828/0 | 941/0 | 884/0 | 246/1 | 507/0 | 640/0 | ||||||||
پیگیری | 40/6 | 67/5 | 87/5 | 07/6 | 47/4 | 87/4 | 828/0 | 976/0 | 915/0 | 223/1 | 516/0 | 640/0 | ||||||||
نمره کل کیفیت زندگی | پیشآزمون | 27/73 | 13/73 | 73/72 | 53/73 | 13/73 | 20/73 | 086/2 | 134/2 | 751/1 | 807/1 | 727/1 | 656/1 | |||||||
پسآزمون | 53/85 | 80/84 | 27/82 | 93/81 | 53/73 | 53/73 | 669/2 | 612/1 | 847/4 | 900/3 | 295/2 | 031/0 | ||||||||
پیگیری | 40/85 | 40/84 | 00/82 | 73/81 | 73/73 | 53/73 | 823/2 | 131/2 | 870/4 | 973/3 | 187/2 | 066/2 |
جدول 2- نتایج توصیفی کیفیت زندگی گروههای آزمایش(زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری) و گروه کنترل به تفکیک مراحل سنجش(پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) در زوجین را نشان میدهد. برای دانستن این مطلب که این تغییرات حاصل شده در پسآزمون و پیگیری به لحاظ آماری معنادار میباشند یا خیر، از تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. استفاده از این آزمون مستلزم رعایت چند پیش فرض اولیه است، این پیشفرضها شامل نرمال بودن توزیع نمرات و همگنی واریانسها میباشد که ابتدا پیشفرضها بررسی شد. برای بررسی نرمال بودن از آزمون شاپیرو-ویلکز استفاده شد. از آنجایی که مقادیر آزمون شاپیرو-ویلکز در هیچ یك از مراحل معنیدار نبود (05/0<P)، لذا میتوان نتیجه گرفت که توزیع نمرات نرمال میباشد. جهت بررسی همگنی واریانسها نیز از آزمون لوین استفاده شد. طبق نتایج، شاخص آماره آزمون لوین در سه مرحله ارزیابی به لحاظ آماری معنیدار نبود (05/0<P) و بدین ترتیب پیشفرض برابری واریانسها تایید شد. دادههای تحقیق فرض همگنی ماتریسهای واریانس-کوواریانس (امباکس) را زیر سؤال نبرد؛ بنابراین این پیشفرض نیز رعایت شده است (05/0P>). سطح معنیداری اثر تعامل گروه و پیش آزمون بزرگتر از 05/0 بود و این نشان دهنده همگنی شیب خط رگرسیون37 بود. با توجه به اینکه پیشفرضهای استفاده از تحلیل واریانس آمیخته رعایت شده است، میتوان از این آزمون آماری استفاده نمود. از آنجایی که مقدار سطح معناداری آزمون کرویت موچلی برای کیفیت زندگی برابر 001/0 به دست آمده است. در نتيجه از فرض يکسان بودن واريانسها حاصل نشد و تخطی از الگوی آماری F صورت گرفته است. در نتیجه از آزمون گرین هاوس-گیرز برای بررسی اثرات درون آزمودنی و بین آزمودنی مداخلات درمانی استفاده شد که نتایج در جدول 3- آمده است.
جدول 3. نتایج اثرات درون گروهی و بین گروهی کیفیت زندگی بر اساس زمان، گروه، جنسیت و تعامل آنها
متغیرهای وابسته | منابع تغییر | آماره F | معنیداری | ضریب تاثیر | توان آماری | |
سلامت جسمانی | درون گروهی | زمان | 009/125 | 001/0 | 598/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 567/35 | 001/0 | 459/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 070/0 | 796/0 | 001/0 | 058/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 004/0 | 997/0 | 001/0 | 051/0 | ||
بین گروهی | گروه | 149/31 | 001/0 | 426/0 | 999/0 | |
جنسیت | 081/0 | 777/0 | 001/0 | 059/0 | ||
گروه×جنسیت | 176/0 | 839/0 | 004/0 | 076/0 | ||
سلامت روانی | درون گروهی | زمان | 040/246 | 001/0 | 745/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 179/61 | 001/0 | 593/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 034/0 | 866/0 | 001/0 | 054/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 746/0 | 483/0 | 017/0 | 176/0 | ||
بین گروهی | گروه | 453/38 | 001/0 | 478/0 | 999/0 | |
جنسیت | 063/0 | 802/0 | 001/0 | 057/0 | ||
گروه×جنسیت | 433/1 | 244/0 | 033/0 | 299/0 | ||
رابطه اجتماعی | درون گروهی | زمان | 078/181 | 001/0 | 683/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 682/39 | 001/0 | 486/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 726/1 | 192/0 | 020/0 | 275/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 378/0 | 707/0 | 009/0 | 112/0 | ||
بین گروهی | گروه | 736/32 | 001/0 | 435/0 | 999/0 | |
جنسیت | 751/4 | 032/0 | 054/0 | 577/0 | ||
گروه×جنسیت | 029/1 | 362/0 | 024/0 | 224/0 | ||
سلامت محیط | درون گروهی | زمان | 573/115 | 001/0 | 579/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 226/24 | 001/0 | 366/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 150/0 | 716/0 | 002/0 | 067/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 138/0 | 884/0 | 003/0 | 071/0 | ||
بین گروهی | گروه | 488/6 | 002/0 | 134/0 | 897/0 | |
جنسیت | 218/0 | 642/0 | 003/0 | 075/0 | ||
گروه×جنسیت | 206/0 | 815/0 | 005/0 | 81/0 | ||
سلامت عمومی کلی | درون گروهی | زمان | 662/125 | 001/0 | 599/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 782/26 | 001/0 | 389/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 625/3 | 056/0 | 041/0 | 494/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 291/1 | 281/0 | 030/0 | 288/0 | ||
بین گروهی | گروه | 423/18 | 001/0 | 305/0 | 999/0 | |
جنسیت | 537/0 | 466/0 | 006/0 | 112/0 | ||
گروه×جنسیت | 552/3 | 033/0 | 078/0 | 646/0 | ||
نمره کل کیفیت زندگی | درون گروهی | زمان | 784/446 | 001/0 | 842/0 | 999/0 |
زمان×گروه | 617/105 | 001/0 | 715/0 | 999/0 | ||
زمان×جنسیت | 033/1 | 316/0 | 012/0 | 174/0 | ||
زمان×گروه*جنسیت | 184/0 | 842/0 | 004/0 | 078/0 | ||
بین گروهی | گروه | 536/84 | 001/0 | 666/0 | 999/0 | |
جنسیت | 162/0 | 688/0 | 002/0 | 068/0 | ||
گروه×جنسیت | 185/0 | 832/0 | 004/0 | 078/0 |
نتایج جدول 3- نشان داد زوج درمانی هیجانمدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی معنادار است. همچنین عامل جنسیت معنادار نبودند نشان دهنده اثربخش بودن زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری به یک اندازه بر کیفیت زندگی زنان و مردان(زوجین) است. در ادامه مقایسهی دو به دوی میانگین تعدیل مراحل آزمون(پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در نمرات کیفیت زندگی در جدول 4- آمده است.
جدول 4. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی کیفیت زندگی برای بررسی ماندگاری نتایج درمانی
متغيرهای وابسته | مراحل | ميانگين تعديل شده | تفاوت مراحل | تفاوت ميانگين | معناداری |
سلامت جسمانی | پيش آزمون | 367/21 | پيش آزمون-پس آزمون | 067/2- | 001/0 |
پس آزمون | 433/23 | پيش آزمون-پيگيري | 033/2- | 001/0 | |
پيگيري | 400/23 | پس آزمون-پيگيري | 033/0 | 261/0 | |
سلامت روانی | پيش آزمون | 056/18 | پيش آزمون-پس آزمون | 644/1- | 001/0 |
پس آزمون | 700/19 | پيش آزمون-پيگيري | 633/1- | 001/0 | |
پيگيري | 689/19 | پس آزمون-پيگيري | 011/0 | 999/0 | |
رابطه اجتماعی | پيش آزمون | 044/8 | پيش آزمون-پس آزمون | 978/0- | 001/0 |
پس آزمون | 022/9 | پيش آزمون-پيگيري | 967/0- | 001/0 | |
پيگيري | 011/9 | پس آزمون-پيگيري | 011/0 | 999/0 | |
سلامت محیط | پيش آزمون | 156/21 | پيش آزمون-پس آزمون | 367/1- | 001/0 |
پس آزمون | 522/22 | پيش آزمون-پيگيري | 322/1- | 001/0 | |
پيگيري | 478/22 | پس آزمون-پيگيري | 044/0 | 306/0 | |
سلامت عمومی کلی | پيش آزمون | 544/4 | پيش آزمون-پس آزمون | 044/1- | 001/0 |
پس آزمون | 589/5 | پيش آزمون-پيگيري | 011/1- | 001/0 | |
پيگيري | 556/5 | پس آزمون-پيگيري | 033/0 | 531/0 | |
نمره کل کیفیت زندگی | پيش آزمون | 167/73 | پيش آزمون-پس آزمون | 100/7 | 001/0 |
پس آزمون | 267/80 | پيش آزمون-پيگيري | 967/6- | 001/0 | |
پيگيري | 133/80 | پس آزمون-پيگيري | 133/0 | 086/0 |
همانطور که جدول 4- نشان میدهد تفاوت میانگین پیشآزمون با پسآزمون(اثر مداخله) و تفاوت میانگین پیش آزمون با پیگیری(اثر زمان) بیشتر و معنادارتر از تفاوت میانگین پسآزمون و پیگیری(اثر ثبات مداخله) است که اين نشان دهنده آن است که زوج درمانی هیجانمدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی در مرحله پس آزمون تاثیر داشته است و تداوم اين تاثیر در مرحله پيگيري را نیز در برداشته است. همچنین از آنجایی که نتایج به دست آمده مشخص نکرده است که تاثیر ایجاد شده در مرحله پس آزمون و پیگیری مربوط به کدام روش درمانی بوده است یا اینکه کدام روش درمانی اثربخشتر بوده است. لذا در ادامه برای بررسی تفاوت اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی از آزمون تعقیبی بن فرونی(برای مقایسه اثربخشی گروههای مداخله) استفاده شده است که نتایج در جدول 5- آمده است.
جدول 5. نتایج آزمون تعقیبی کیفیت زندگی برای بررسی درمان اثربخشتر
متغیرهای وابسته | گروه | میانگین تعدیل کننده | گروههای مداخله | گروه مقایسه | تفاوت میانگین | معناداری |
سلامت جسمانی | هیجان مدار | 844/23 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 856/0 | 026/0 |
شناختی-رفتاری | 989/22 | هیجان مدار | گروه کنترل | 478/2 | 001/0 | |
کنترل | 367/21 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 622/1 | 001/0 | |
سلامت روانی | هیجان مدار | 000/20 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 678/0 | 007/0 |
شناختی-رفتاری | 322/19 | هیجان مدار | گروه کنترل | 878/1 | 001/0 | |
کنترل | 122/18 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 200/1 | 001/0 | |
رابطه اجتماعی | هیجان مدار | 256/9 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 356/0 | 121/0 |
شناختی-رفتاری | 900/8 | هیجان مدار | گروه کنترل | 333/1 | 001/0 | |
کنترل | 922/7 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 978/0 | 001/ | |
سلامت محیط | هیجان مدار | 444/22 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 144/0 | 999/0 |
شناختی-رفتاری | 300/22 | هیجان مدار | گروه کنترل | 033/1 | 004/0 | |
کنترل | 411/21 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 889/0 | 016/0 | |
سلامت عمومی کلی | هیجان مدار | 544/5 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 022/0 | 999/0 |
شناختی-رفتاری | 522/5 | هیجان مدار | گروه کنترل | 922/0 | 001/0 | |
کنترل | 622/4 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 900/0 | 001/0 | |
نمره کل کیفیت زندگی | هیجان مدار | 089/81 | هیجان مدار | شناختی-رفتاری | 056/2 | 003/0 |
شناختی-رفتاری | 033/79 | هیجان مدار | گروه کنترل | 644/7 | 001/0 | |
کنترل | 444/73 | شناختی-رفتاری | گروه کنترل | 589/5 | 001/0 |
با توجه به جدول 5- نتایج نشان داد که تفاوت میانگین گروه زوج درمانی هیجان مدار با گروه کنترل بیشتر از تفاوت میانگین زوج درمانی شناختی-رفتاری با گروه کنترل است که این نشان دهنده آن است که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی دارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین بود. نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجانمدار بر بهبود کیفیت زندگی در مرحله پس آزمون تاثیر داشته است و تداوم اين تاثیر در مرحله پيگيري را نیز در برداشته است. این نتیجه به دست آمده میتواند با نتایج گریمن و جانسون(2022)، مارن و همکاران(2022) و ستوده ناورودی و همکاران(1399) همسویی و همخوانی داشته باشد. در تبیین این نتیجه به دست آمده میتوان گفت که زوج درمانی هیجانمدار به زوجین کمك میکند با توجه به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی، به نظمدهی هیجانی بپردازند. در واقع زوجینی که کیفیت زندگی زناشویی ضعیفی دارند در بازشناسی، آشکارسازی، پردازش، و نظمدهی هیجانها با مشکلاتی مواجه بوده و در تمایز هیجانات درونی از احساسات بدنی، دچار مشکل هستند. نتیجه اینکه زوجینی که کیفیت زندگی زناشویی پایینتری دارند، اغلب در جریان آشفتگیهای هیجانی خاصی وارد درمان میشوند و سطوح پایینی از صمیمیت و احساسی درآمیخته با منفی بودن نسبت به طرف مقابل را گزارش میکنند و بارها تلاشهای آنها در احیای صمیمیت با شکست مواجه شده است و با شیوههای محدود شدهای مانند اجتناب و کنارهگیری، سرزنش و انتقاد، دفاعی بودن و چرخههای دفاعی با هم ارتباط برقرار میکنند. بنابراین در فرایند زوج درمانی هیجانمدار، زوج درمانگر به از بین بردن این احساس ناامنی اقدام میکند و در نتیجه وقتی زوج درمانگر چرخه تعاملی منفی نمایانگر دلبستگی ناایمن را شناسایی میکند، هیجانهای همراه با این چرخهها نیز توسط زوجین شناسایی میشوند. افزون بر این در فرایند زوج درمانی هیجانمدار، زوجین این چرخهها را مجددا بر اساس ابراز نیازهای نهفته دلبستگی، تنظیم میکنند و در چرخه درمان، زوجین میتوانند با استفاده از چرخههای جدید، نیازهای خود را به راحتی ابراز کنند و نیازهای دلبستگی همسر خود را بپذیرند که این موضوع باعث کاهش مشکلات هیجانی و بهبود کیفیت زندگی زناشویی در آنان میشود. لذا منطقی است که گفته شود زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود کیفیت زندگی زوجین موثر و اثربخش است.
همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی در مرحله پس آزمون تاثیر داشته است و تداوم اين تاثیر در مرحله پيگيري را نیز در برداشته است. این نتیجه به دست آمده میتواند با نتایج آجری و همکاران(1400)، حاجلو و همکاران(400)، برهانی کاخکی(1400) و کمرر و همکاران(2023) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه به دست آمده میتوان گفت که زوج درمانی شناختی-رفتاری یکی از رویکردهای زوج درمانی است که بر پایه اصول یادگیری و شناختی استوار است که در آن بر آنچه اعضای خانواده میاندیشند و نیز چگونگی رفتار کردن آنها تاکید میشود. از آنجایی که اصل بنیادین زوج درمانی شناختی-رفتاری بر این پایه استوار است که کنشها و رفتارهای فرد تا اندازه زیادی به چگونگی تغییر او از جهان هستی بستگی دارد، در این رویکرد تفسیرهای زوجین را از موقعیتهای تعارض برانگیز منحرف و یا به شکل مثبت تغییر میدهند و برآیند اینکه از تراز تعارض و بی رمقی زناشویی کاسته میشود(آجری و همکاران، 1400). همچنین میتوان گفت که زوج درمانی شناختی-رفتاری موجب بهبود مهارتهای رفتاری زوجین میگردد و به این ترتیب به مبادله رفتارهای مثبت و خوشایند و کاهش رفتارهای منفی و انزوا از یکدیگر منجر میشود. بنابراین تقویت مهارتهای ارتباطی مانند مهارتهای کلامی و غیرکلامی باعث افزایش خودباوری مثبت و افزایش صمیمیت بین زوجین شده و خستگی ناشی از مشکلات زناشویی را در روابط بین زوجین کاهش میدهد. لذا زوجینی که مشکلات کمتری در زندگی زناشویی تجربه کنند و صمیمیت بیشتری در روابط بین خود تجربه کنند، کیفیت زندگی زناشویی آنها نیز بهبود پیدا میکند. لذا منطقی است که گفته شود زوج درمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی زوجین موثر است.
در نهایت نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی دارد. این نتیجه به دست آمده میتواند با نتایج گریمن و جانسون(2022)، مارن و همکاران(2022) و ستوده ناورودی و همکاران(1399) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه به دست آمده میتوان گفت که در رویکرد هیجان مدار بر هیجانهای تجربه شده، نیازهای دلبستگی و عواطف همراه بر دلبستگی تاکید میشود. دلیل اثربخشتر بودن زوج درمانی هیجان مدار این است که این روش زوج درمانی به دنبال تغییر رفتارهای مرتبط با دلبستگی است و از طریق ارائه راهکارهایی برای افزایش ایمنی دلبستگی و کاهش ناایمنی دلبستگی به دنبال بهبود روابط زوجین میباشد. همچنین این دیدگاه تعارضات و آشفتگیهای ارتباطی را نتیجه شکست زوجین برای در میان گذاشتن هیجان و کنار آمدن با احساس ناایمنی میداند که به چرخههای تعاملی منفی منجر میشود. بنابراین هدف این روش کمک به زوجین در دستیابی به هیجانهای نهفته و تسهیل تعاملات مثبتی است که در دسترس بودن و اعتماد بین زوجین را افزایش میدهد. به عبارت دیگر روش زوج درمانی هیجانمدار با آشکارسازی هیجانهای منفی، افزایش تعاملات مثبت و شکستن چرخههای منفی تعامل باعث ارتقای روابط زوجین میشود. وقتی زوجین تعاملات مثبتی در زندگی زناشویی خود داشته باشند از نظر روابط زناشویی و تعاملات بین همدیگر، کیفیت زندگی بیشتری را تجربه میکنند. لذا منطقی است که گفته شود بین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوجدرمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی زوجین تفاوت وجود دارد و زوج درمانی هیجان اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد.
از آنجایی که این پژوهش تنها بر روی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه صورت گرفته است، در تعميم نتايج اين پژوهش به زوجین سایر شهرها به دليل تفاوتهاي فرهنگي، قومي و اجتماعي اشاره باید احتیاط لازم توسط پژوهشگران و استفاده کنندگان از نتایج این پژوهش صورت گیرد. محدود بودن ابزار جمعآوری داده به پرسشنامه و عدم استفاده از سایر ابزار اندازهگیری از دیگر محدودیتها و مشکلات این پژوهش است. چرا که این احتمال وجود دارد که در پاسخ زوجین سوگیری وجود داشته باشد و به سوالات پاسخهای جامعه پسند داده باشند. پژوهشهای مشابه در دیگر شهرها و فرهنگهای دیگر بر روی زوجین اجرا شود تا نتایج پژوهشهای انجام شده با هم قابل مقایسه باشد و به بتوان رفع محدودیت این پژوهش کمک کرد. اقدام به پژوهشهای کاربردی با موضوعاتی مشابه در زمینه اثربخشی زوج درمانی هیجانمدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش سایر مشکلات زوجین مانند ناسازگاری زناشویی، تقاضای طلاق، مدیریت تعارضات و غیره صورت گیرد. انجام پژوهشهای در مورد مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجانمدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری با سایر روشهای زوج درمانی مانند زوج درمانی سیستمی تلفیقی، زوج درمانی پذیرش-تعهد و غیره میتواند نتایج مهمی را برای شناخت درمانها و مداخلات مهم برای بهبود مشکلات زناشویی و جنسی در زوجین دست پیدا کرد. مرحله پیگیری در این پژوهش 2 ماهه بود، بر این اساس پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعد با لحاظ کردن مرحله پیگیری بلندمدتتر و طولانیتر(بیش از شش ماه یا حتی یک سال) به به بررسی تداوم و ماندگاری زوج درمانی هیجانمدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر روی زوجین پرداخته شود. نتایج نشان داد که، بین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش کیفیت زندگی زوجین تفاوت وجود دارد و زوج درمانی هیجان اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد. در سطح نظری نتایج این پژوهش میتواند نتایج پژوهشهای پیشین را در زمینه اثربخش بودن زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری را تأیید کند. در سطح عملی، یافتههای پژوهش حاضر با توجه به اثربخشتر بودن زوج درمانی هیجان مدار میتواند برای تدوین برنامههای درمانی خانواده محور در مراکز مشاوره و مراکز زوج درمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا پیشنهاد میشود که در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی با برگزاری کارگاههای روانشناختی با تاکید بر زوج درمانی هیجان مدار به تحکیم بنیان خانواده و کاهش مشکلات زوجین کمک کنند. نتایج نشان داد که، بین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوجدرمانی شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی زوجین تفاوت وجود دارد و زوج درمانی هیجان اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد. بر این اساس پیشنهاد میشود، روانشناسان، مشاوران بالینی و درمانگران خانواده هم در برنامههای پیش ازدواج و هم در مداخلات پس از ازدواج به زوجین در معرض آسیب ناشی از مشکلات خانوادگی و زناشویی به زوج درمانی هیجان مدار توجه ویژهای کنند؛ چرا که این درمانها و مداخلات روانشناختی دارای هزینههای کمی بوده و اقتصادی هستند و میتوانند زوجین دارای مشکلات زناشویی را توانمند کنند تا بهتر با مشکلات زناشویی خود کنار آیند.
Reference
Adarsh, T., Likhit, C. S., & Khan, N. A. (2023). Are we Really Improving the Quality of Life after Hemiarthroplasty of the Hip in the Elderly? An Observational Study. Journal of Orthopaedics, Traumatology and Rehabilitation, 15(1), 63-67.
Ajari, M., Amiri, H., Houseini, S. S., & Afsharinia, K. (2021). The Effectiveness of Group Cognitive-Behavioral Couple Therapy in Improving the Quality of Marital Relationships, Marital Intimacy, and Marital Depression of Women Affected by Infidelity. Journal of Applied Family Therapy, 2(4), 52-70. [In Persian]
Allen, S., Hawkins, A. J., Harris, S. M., Roberts, K., Hubbard, A., & Doman, M. (2022). Day‐to‐day changes and longer‐term adjustments to divorce ideation: Marital commitment uncertainty processes over time. Family Relations, 71(2), 611-629.
Almeida, I. D. S., Andrade, L. D. S., Sousa, A. M. M. D., Junior, G. C., Catai, A. M., Mota, Y. L., & Durigan, J. L. Q. (2022). Is the Combination of Aerobic Exercise with Mat Pilates Better than Mat Pilates Training Alone on Autonomic Modulation Related to Functional Outcomes in Hypertensive Women? Secondary Analysis of a Randomized Controlled Trial. International Journal of Environmental Research and Public Health, 19(17), 1-10.
Berhani Kakhaki, M., Narimani, M., & MusaZadeh, T (2022). Comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral couple therapy and life skills training to increase marital satisfaction of couples in unreconciled divorce applicants. The Islamic Journal Of Women and The Family, 9(2), 61-82. [In Persian]
Bodenmann, G., Kessler, M., Kuhn, R., Hocker, L., & Randall, A. K. (2020). Cognitive-Behavioral and Emotion-Focused Couple Therapy: Similarities and Differences. Clinical Psychology in Europe, 2(3), 1-12.
Brandão, T., Brites, R., Hipólito, J., Pires, M., & Nunes, O. (2019). Dyadic coping, marital adjustment and quality of life in couples during pregnancy: an actor–partner approach. Journal of reproductive and infant psychology, 1-11.
Catino, M., Rocchi, S., & Marzetti, G. V. (2022). The network of interfamily marriages in’Ndrangheta. Social Networks, 68(1), 318-329.
Dew, J., Trujillo, S., & Saxey, M. (2022). Predicting marital financial deception in a national sample: A person‐centered approach. Family Relations, 1(2), 1-10.
Dollahite, D. C., Marks, L. D., & Wurm, G. J. (2019). Generative devotion: A theory of sacred relational care in families of faith. Journal of Family Theory & Review, 11(3), 429-448.
Gibbons, C. J., Skevington, S. M., & WHOQOL Group. (2018). Adjusting for cross-cultural differences in computer-adaptive tests of quality of life. Quality of Life Research, 27(4), 1027-1039.
Greenman, P. S., & Johnson, S. M. (2022). Emotionally focused therapy: Attachment, connection, and health. Current Opinion in Psychology, 43, 146-150.
Hajloo, N., Pourabdol, S., Saravani, S., Sobhi Gharamaleki, N., & mousavi, B. (2021). The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Couple Therapy on Components Social Well-being in Couples with Marital Conflict. Clinical Psychology Studies, 12(45), 113-137. [In Persian]
Hamilton, M. A. X. (1967). Development of a rating scale for primary depressive illness. British journal of social and clinical psychology, 6(4), 278-296.
Harasymchuk, C., Peetz, J., Fehr, B., & Chowdhury, S. (2021). Worn out relationship? The role of expectations in judgments of relational boredom. Personal Relationships, 28(1), 80-98.
Hatami, N.,Heydari, H., & Davoodi, H. (2021). Effectiveness of Emotionally-Focused Couple Therapy on the Marital Burnout and Divorce Inclination in the Couples Applying for Divorce. Women Studies, 12(35), 23-40. [In Persian]
Jenkins, A. I., Fredman, S. J., Le, Y., Mogle, J. A., & McHale, S. M. (2022). Religious Coping and Gender Moderate Trajectories of Marital Love among Black Couples. Family process, 61(1), 312-325.
Jia, Y., Shi, J., Sznajder, K. K., Yang, F., Cui, C., Zhang, W., & Yang, X. (2021). Positive effects of resilience and self‐efficacy on World Health Organization Quality of Life Instrument score among caregivers of stroke inpatients in China. Psychogeriatrics, 21(1), 89-99.
Johnson, S. M. (2012). The practice of emotionally focused couple therapy: Creating connection. Routledge.
Kemerer, B. M., Zdaniuk, B., Higano, C. S., Bossio, J. A., Camara Bicalho Santos, R., Flannigan, R., & Brotto, L. A. (2023). A randomized comparison of group mindfulness and group cognitive behavioral therapy vs control for couples after prostate cancer with sexual dysfunction. The Journal of Sexual Medicine, 1(1), 1-10.
Lu, F., Huang, X., Xu, E., Chung, C. N., & He, X. (2022). Instrumental love: Political marriage and family firm growth. Management and Organization Review, 18(2), 279-318.
Manchia, M., Isayeva, U., Collu, R., Primavera, D., Deriu, L., Caboni, E., ... & Carpiniello, B. (2022). Converging Evidence Points to BDNF as Biomarker of Depressive Symptoms in Schizophrenia-Spectrum Disorders. Brain Sciences, 12(12), 1-10.
Marren, C., Mikoška, P., O'Brien, S., & Timulak, L. (2022). A qualitative meta‐analysis of the clients' experiences of emotion‐focused therapy. Clinical Psychology & Psychotherapy, 29(5), 1611-1625.
Martinelli, A., Killaspy, H., Zarbo, C., Agosta, S., Casiraghi, L., Zamparini, M., & Ruggeri, M. (2022). Quality of residential facilities in Italy: satisfaction and quality of life of residents with schizophrenia spectrum disorders. BMC psychiatry, 22(1), 1-13.
Oppermann, P. D. O., Rabaioli, L., Feijó, C., Pilati, N. P., Hrisomalos, E. N., Migliavacca, R. D. O., & Lavinsky-Wolff, M. (2022). Overall quality of life impact on candidates for septorhinoplasty according to the World Health Organization quality of life brief questionnaire (WHOQOL-Brief). Brazilian Journal of Otorhinolaryngology, 88(1), 570-575.
Rosén, H., Ahlström, G., & Lexén, A. (2020). Psychometric properties of the WHOQOL-BREF among next of kin to older persons in nursing homes. Health and Quality of Life Outcomes, 18(1), 1-10.
Sadeghi R, Sodani M, Gholamzadeh Jofreh M. (2022). The effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Reducing Negative Emotions and Improving Quality of Life in Substance-Dependent Individuals. Etiadpajohi, 15 (62), 61-84. [In Persian]
Saffarinia, M, Adabdoost, F., Shahandeh, M., & Zare, H. (2022). Predicting marital boredom based on social comparison and couple exchange style. Rooyesh, 11 (2), 85-94. [In Persian]
Siljander, E., Luoma, M. L., & Meriläinen–Porras, S. (2015). Validity and reliability of Finnish version of WHOQOL–Bref on adult population in Finland. International Journal of Happiness and Development, 2(1), 52-68.
Sotoodeh Navroodi, S.O., Nicknam, M., Fatahi Andabil, A. (2020). Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy on Cohesion, Adaptability, Emotional Intimacy and Quality of Communication in the Parents after the Birth of the First Child. J Child Ment Health, 7(3), 1-13. [In Persian]
Wang, H., Xu, C., & Fan, X. (2019). Effect of marital relationship on women's quality of life: Testing the mediating role of subjective well‐being. Journal of community psychology, 47(2), 327-337.
World Health Organization. (2004). The world health organization quality of life (WHOQOL)-BREF (No. WHO/HIS/HSI Rev. 2012.02). World Health Organization.
Zimpel, R. R., Panzini, R. G., Bandeira, D. R., Fleck, M. P., & da Rocha, N. S. (2019). Psychometric properties of the WHOQOL-SRPB BREF, Brazilian Portuguese version. Brazilian Journal of Psychiatry, 41(5), 411-418.
The Comparing Effectiveness of Emotion-Focused Couple Therapy and Cognitive Behavioral Couple Therapy on Improving Quality of Life of Couples
Abstract
The purpose of this study was to comparing effectiveness of emotion-focused couple therapy and cognitive behavioral couple therapy on improving quality of life of couples. This semi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and follow-up 2 month. The statistical population of this research was all the couples who referred to counseling centers and psychological services in Kermanshah city in 1400. In the first stage, using convenience sampling method, 45 couples were selected and then randomly divided into 3 groups (each group 15 couples) were replaced and experimental groups underwent emotion-focused couple therapy (10 sessions 90 minutes) and cognitive behavioral couple therapy (10 sessions 90 minutes), but the control group received no training and remained in the waiting list. To collect data quality of life-BRIEF of World Health Organization (2004). Analysis of variance with repeated measures with SPSS software was used for data analysis The results showed that both interventions had a significant effect on on improving quality of life of couples (P<0.05). In addition, the results of Bonferroni post hoc test showed that emotion-focused couple therapy is more effective in improving quality of life (P<0.05). Based on the results of the present study, it can be said that emotion-focused couple therapy and cognitive behavioral couple therapy can be used as a treatment method to on improving quality of life of couples in counseling centers and family psychological services.
Keyword: cognitive behavioral couple therapy, emotion-focused couple therapy, quality of life.
[1] . Catino
[2] . Lu
[3] . Allen
[4] . Dew
[5] . Jenkins
[6] . Dollahite
[7] . Harasymchuk
[8] . relational boredom
[9] . Oppermann
[10] . Marital Adjustment
[11] . Brandão
[12] . Subjective Well‐being
[13] . Marital Relationship
[14] . Wang
[15] . Emotion-Focused Couple Therapy (EFT)
[16] . Cognitive Behavioral Couple Therapy (CBCT)
[17] . Bodenmann
[18] . Greenman & Johnson
[19] . Johnson
[20] . Marren
[21] . Kemerer
[22] . Bonferroni
[23] . World Health Organization Quality of Life-BRIEF (WHOQOL-Brief)
[24] . Physical Health
[25] . Psychological Health
[26] . Social Relations
[27] . Environment Health
[28] . Adarsh
[29] . Rosén
[30] . Manchia
[31] . Almeida
[32] . Martinelli
[33] . Gibbons
[34] . Zimpel
[35] . Jia
[36] . Johnson
[37] . Homogeneity Of Regression