هدف از این پژوهش پیشبینی پایداری بر اساس دلبستگی به خدا، امید به زندگی و شادکامی در فرهنگیان زن بازنشستهی خمینیشهر بود. روش پژوهش همبستگی از نوع پیشبینی و جامعه آماری شامل کلیه فرهنگیان زن بازنشسته ی خمینیشهر در سال 1399 که تعدادشان 167 نفر بود. با استفاده از جدول چکیده کامل
هدف از این پژوهش پیشبینی پایداری بر اساس دلبستگی به خدا، امید به زندگی و شادکامی در فرهنگیان زن بازنشستهی خمینیشهر بود. روش پژوهش همبستگی از نوع پیشبینی و جامعه آماری شامل کلیه فرهنگیان زن بازنشسته ی خمینیشهر در سال 1399 که تعدادشان 167 نفر بود. با استفاده از جدول مورگان برحسب تعداد جامعه آماری 113 نفر حجم نمونه برآورد گردید که درنهایت حجم نمونه با احتساب ریزش آماری به 100 نفر کاهش پیدا کرد. ابزار گرداوری اطلاعات شامل پرسشنامه پایداری داکورث (2007)، پرسشنامه دلبستگی به خدا بک و مک دونالد(2004)، پرسشنامه امید به زندگی اسنایدر (۱۹۹۱) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کروسلند(1989) بود. تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرمافزار spss-22 انجام شد. نتایج نشان داد که به ترتیب دلبستگی به خدا(β=0/49)، شادکامی(β=0/23) و امید به زندگی(0/42=β) مشترکا، 5/47 درصد توانایی پیشبینی پایداری فرهنگیان زن بازنشسته را داشتند. همچنین نتایج نشان داد زیرمؤلفههای دلبستگی به خدا( ارتباط باخدا، توکل و توجه به خدا)، 2/34 درصد توانایی پیشبینی پایداری را داشتند و زیر مؤلفههای امید به زندگی( تفکر عاملی و تفکر راهبردی)، 9/37 درصد توانایی پیشبینی پایداری را در سطح معناداری p≤0.01 دارا بودند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور طراحی و اعتبارسنجی الگوی تکوین هوش معنوی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و الگویابی است که به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398به تعداد 1914 چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور طراحی و اعتبارسنجی الگوی تکوین هوش معنوی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و الگویابی است که به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398به تعداد 19142نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان تعیین و با روش تصادفی خوشه ای،206 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از تأیید روائی صوری، محتوائی و سازه و تأیید پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. میزان آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 928/0 بود که نشان دهنده همسانی درونی بالا بین سوالات پرسشنامه می باشد. همچنین برای اندازهگیری پایایی بیرونی پرسشنامه، از روش آزمون مجدد استفاده گردید. میزان ضریب همبستگی پیرسون بین دو آزمون(001/0p=، 734/0=r) نشان دهندهی پایایی بیرونی مناسب برای پرسشنامه میباشد. در این مطالعه 3 مولفه اصلی تحت عناوین: زمینه، فرایند و پیامدها به عنوان مولفههای اصلی در شکل گیری هوش معنوی دانش آموزان شناسایی شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی، استنباطی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخوردار است و تمامی مولفه های به دست آمده می توانند در طراحی الگوی نهایی مورد استفاده قرار گیرند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی اخلاق حرفهای در تأثیر رهبری تحولی بر خودرهبری و خودکارآمدی معلمان زن در شهر مشهد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان زن شهر مشهد در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم به چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی اخلاق حرفهای در تأثیر رهبری تحولی بر خودرهبری و خودکارآمدی معلمان زن در شهر مشهد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان زن شهر مشهد در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم به تعداد 3720 نفر میباشد که از این تعداد بر اساس فرمول کوکران، نمونه برابر با 348 نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه رهبری تحولی باس و آویلو (2002)، اخلاق حرفهای کادوزیر (2002)، خودرهبری محقق ساخته و خودکارآمدی موران و وولفولک (2001) میباشد، که روایی آنها با روایی سازه؛ و پایایی آنها با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS23 وSMART PLS2 تحلیل شدند. نتایج فرضیههای پژوهش نشان داد که متغیر اخلاق حرفهای یک متغیر میانجی بین متغیرهای رهبری تحولی با خودرهبری و خودکارآمدی میباشد. رهبری تحولی بر اخلاق حرفهای و خودرهبری و همچنین اخلاق حرفهای بر خودرهبری و خودکارآمدی تأثیر مثبت و مستقیم دارد، اما رهبری تحولی نتوانسته است که بر خودکارآمدی تأثیر بگذارد. کیفیت مدل اندازهگیری با آزمون cv.com و مدل ساختاری با آزمون cv.red تأیید شد و همچنین کیفیت مدل نهایی پژوهش با توجه به شاخص GOF که 340/0 شده است، نشان داد که مدل از برازش قوی برخوردار است.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سرزندگی تحصیلی و خلاقیت دانش-آموزان اهمالکار بود.روش: این پژوهش به شیوه نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه دهم دوره م چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سرزندگی تحصیلی و خلاقیت دانش-آموزان اهمالکار بود.روش: این پژوهش به شیوه نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه دهم دوره متوسط شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3295 نفر بود. برای نمونهگیری، تعداد 40 نفر دانشآموزان داوطلب واجد شرایط که نمره کمتر از 81 در پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، کمتر از 36 در پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانیزاده و حسینچاری (1391) و نمره کمتر از 120 در خلاقیت عابدی (1372) کسب کرده بودند مشخص و سپس به صورت تصادفی در 2 گروه مطالعه (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه گواه) وارد شدند. بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی پنتریچ (1999) برای گروه آزمایش اجرا شد. زمان این برنامه آموزشی 15 جلسه 90 دقیقهای و زمان آموزش نیز 3 هفته بود. یافته ها: نتایج نشان داد برای متغیر سرزندگی تحصیلی اثر گروه (001/0P˂ و 687/0Eta=)، اثر زمان (001/0P˂ و 816/0Eta=) و اثر متقابل گروه × زمان (001/0P˂ و 727/0Eta=) معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد برای متغیر خلاقیت اثر گروه (001/0P˂ و 777/0Eta=)، اثر زمان (001/0P˂ و 802/0Eta=) و اثر متقابل گروه × زمان (001/0P˂ و 626/0Eta=) معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت دانشآموزان اهمالکاری که در رابطه با سرزندگی تحصیلی و خلاقیت دچار ناتوانیهایی هستند چنانچه در معرض آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گیرند میتوانند موفقیتهایی در این زمینه کسب کنند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی تأثیر هویت قومی و هوش فرهنگی بر هویت ملی دختران جوان شهرهای مرزنشین استان اردبیل بر اساس معادلات ساختاری می-باشد. در این تحقیق، با استفاده از دیدگاه نظری کنش متقابل نمادین و نظریه قومیتی بارث و چنکینز و بحث نظری هوشفرهنگی ون داین استفاده شده است. رو چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی تأثیر هویت قومی و هوش فرهنگی بر هویت ملی دختران جوان شهرهای مرزنشین استان اردبیل بر اساس معادلات ساختاری می-باشد. در این تحقیق، با استفاده از دیدگاه نظری کنش متقابل نمادین و نظریه قومیتی بارث و چنکینز و بحث نظری هوشفرهنگی ون داین استفاده شده است. روش تحقیق ، پیمایش از نوع همستگی بود. جامعۀ آماری، دختران 18 الی 35 ساله شهرهای مرزنشین استان اردبیل به تعداد 46825 نفر بود که 381 نفر براساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طیقه ای متناسب با حجم (شهرستان محل سکونت) انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بود و تحلیل های آماری براساس معادلهی ساختاری و با استفاده از برنامه Spss و لیزرل انجام یافته است. مقادیر رگرسیونی مدل معادله ساختاری حاکی از آن است که هویت قومی به میزان (31/0) درصد، و هوش فرهنگی به میزان (26/0) درصد، بر هویت ملی تأثیر دارد. براین اساس هویت قومی بیشترین اثر، و هوش فرهنگی کمترین اثر را بر هویت ملی دارد. نتایج پژوهش با سایرتحقیقات همسوئی داشته، بنابراین با گسترش هویت قومی و هوش فرهنگی، میتوان گامی در جهت تثبیت هویت ملی در شهرهای مرزنشین کشور برداشت.
پرونده مقاله
اختلال اضطراب اجتماعی از اختلالات اضطرابی فراگیر است و ترس از ارزیابی منفی موثرترین شناخت های ناکارآمد در شکل گیری اضطراب اجتماعی است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ترس از ارزیابی منفی در اضطراب اجتم چکیده کامل
اختلال اضطراب اجتماعی از اختلالات اضطرابی فراگیر است و ترس از ارزیابی منفی موثرترین شناخت های ناکارآمد در شکل گیری اضطراب اجتماعی است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ترس از ارزیابی منفی در اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع (پیشآزمون- پسآزمون) با گروه کنترل بود. به همین منظور 60 آزمودنی زن بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختار یافته DSM-5 انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (20 نفر) شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (20) و گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN) و فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی (BFNE-S) استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشانگر آن بود که بین دو گروه مداخلهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل در تفاضل نمره های پیشآزمون- پسآزمون ترس از ارزیابی منفی تفاوت معنی داری وجود دارد (P < 0/01). در مجموع نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو بر روی کاهش ترس از ارزیابی منفی در نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی دانشجویان تاثیر دارند. بطور کلی روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی میزان ترس از ارزیابی منفی را کاهش می دهد
پرونده مقاله
چکیدههدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای اضطراب اجتماعی در ارتباط بین کمالگرایی و رضایت جنسی در معلمین زن متاهل سیرجان بود. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع همبستگی است و در طرح پژوهش از تحلیل ماتریس کوواریانس(تحلیل مدل معادلات ساختاری) استفاده شد. جامعهی آماری کلیه معلمین چکیده کامل
چکیدههدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای اضطراب اجتماعی در ارتباط بین کمالگرایی و رضایت جنسی در معلمین زن متاهل سیرجان بود. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع همبستگی است و در طرح پژوهش از تحلیل ماتریس کوواریانس(تحلیل مدل معادلات ساختاری) استفاده شد. جامعهی آماری کلیه معلمین زن متاهل شهر سیرجان در سال 1399 بود که تعداد 300 نفر به صورت تصادفی طبقاتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای اضطراب اجتماعی(جرابک، 1996)، کمال گرایی(هامچاک،1987)، و رضایت جنسی(یاوری کرمانی،1386) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 وPLS انجام گرفت. پس از تهیه و تنظیم ماتریس همبستگی کلیه متغیرهای مورد پژوهش، با اجرای الگوی معادلات ساختاری مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی بهره مند بود. یافتهها نشان داد بین کمال گرایی و رضایت جنسی با نقش میانجی اضطراب اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.بین کمال گرایی و رضایت جنسی، کمال گرایی و اضطراب اجتماعی رابطهی معناداری وجود دارد و بین اضطراب اجتماعی و رضایت جنسی رابطه معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
نارسایی قلبی از شایعترین بیماریهای مزمن دنیا است وهزینههای زیادی به سیستمهای بهداشتی دارد. ارتقای پذیرش رژیم درمانی روش موثر در پیشگیری از نارسایی قلبی و افزایش بقای بیماران است. این مطالعه با هدف بررسی درمان و باور بهداشتی و آگاهی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب ان چکیده کامل
نارسایی قلبی از شایعترین بیماریهای مزمن دنیا است وهزینههای زیادی به سیستمهای بهداشتی دارد. ارتقای پذیرش رژیم درمانی روش موثر در پیشگیری از نارسایی قلبی و افزایش بقای بیماران است. این مطالعه با هدف بررسی درمان و باور بهداشتی و آگاهی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام گرفت.این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که 250 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی پرسشنامهها را تکمیل کردند. پرسشنامهها شامل 4 بخش متغیرهای دموگرافیک و بالینی، پرسشنامه اصلاح شده تبعیت درمان نارسایی قلب، مقیاس آگاهی و باور نارسایی قلب بود. در تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS 22 آمار توصیفی و استنباطی، تی مستقل، آنووا، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون لجستیک استفاده شد. اکثریت واحدهای پژوهش دارای پذیرش متوسط از رژیم درمانی بوده و اکثریت آگاهی از نارسایی قلب داشتند. در این پژوهش بین باور بیماران از منافع و منابع پذیرش درمان ارتباط معنیدار مشاهده گردید نتایج حاکی از آن بود که میان تبعیت رژیم درمانی و برخی مشخصات دموگرافیک ارتباط معنیدار آماری وجود داشت. نتایج پژوهش نشان داد که تبعیت در حیطههای رژیم دارویی، محدودیت سدیم و قرار ملاقات با پزشک بالا بود. اکثریت بیماران آگاهی کمی درباره بیماری خود و رژیم نارسایی قلب داشتند. تاکید بر روش های خودمراقبتی مانند توزین روزانه، توضیح بیمار درباره چگونگی توجه به خودکنترلی در راستای پیشگیری از تشدید علایم نارسایی قلب از اهمیت بسزایی برخوردار است. مداخلات درمانی و مراقبتی در راستای مشکلات تجربه شده بیماران طراحی شوند.واژه های کلیدی: تبعیت، رژیم درمانی ، باور بهداشتی، آگاهی، بیماری نارسایی قلبی
پرونده مقاله