هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی الگوهای یادگیری مشارکتی بر میزان خود کارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی دانشآموزان سال دوم هنرستان است. روش پژوهش نیمه تجربی و جامعه ی آماری هنرجویان هنرستانهای ناحیه2 اردبیل بوده که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای یک هنرستان گزینش و از کلاسهای آن (2 کلاس آزمایش و یک کلاس کنترل) انتخاب شدند. حجم نمونه آماری 76 نفر، که 27 نفر در پژوهش گروهی، 26 نفر در روش جیگ ساو و 23 نفر در روش سخنرانی جایگزین شدند. ابزار جمعآوری دادهها، آزمون خود کارآمدی عمومیsherer, 1987 بوده که روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی احراز وپایایی آن ازطریق آلفای کرونباخ، 74/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از spss انجام گرفت. نتایج آزمون MONOVA نشان میدهد که روش پژوهش گروهی و جیگ ساو، نسبت به روش آموزش سنتی در افزایش خودکارآمدی دانشآموزان اثربخش است. همچنین آزمون تعقیبی LSD نشان داد این روش در مقایسه با روش سخنرانی تأثیر معناداری برخودکارآمدی و مقیاسهای مرتبط با آن دارد.
پرونده مقاله