• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - طراحی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی
        روژین حسین زاده مجیدعلی عسگری عفت عباسی مصطفی قادری
        این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سال‌های 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند 107 مورد از آن‌ها انتخاب چکیده کامل
        این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سال‌های 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند 107 مورد از آن‌ها انتخاب شد. داده‌ها طی فرایند سه مرحله‌ای غربالگری با استفاده از روش فراتحلیل تجزیه‌وتحلیل شد. روایی الگو با بهره‌گیری از نظرات کارشناسی در چارچوب روش دلفی [n=30] با استفاده از طراحی پرسش نامه، مصاحبه با گروه کانون مرکزی[n=10] و روش قابلیت اعتماد احصاء شد. یافته‌ها نشان داد اهداف برنامه درسی تربیت شهروندی را می‌توان به صورت غایی (توانمندی در مهارت‌های زیست در عصر آنلاین)، کلی (آشنایی با هویت‌یابی الکترونیک، آگاهی از حقوق الکترونیک، توانایی برقراری ارتباطات درست در جهان الکترونیک، توانایی مشارکت وحفظ امنیت الکترونیک) و جزئی (توانایی خرید الکترونیک و پیگیری سفارش، ایجاد هویت اکترونیک مثبت، مدیریت اقدامات شخصی در فضای الکترونیک، حقوق الکترونیک، تعهد در قبال رفتار آنلاین، استفاده مسئولانه از تکنولوژی الکترونیک، آشنایی با رفتار ایمن، برقراری ارتباط آنلاین صحیح، زمینه سازی نقش آفرینی شهروند الکترونیک، حفاظت از حریم خصوصی، آشنایی با مخاطرات جسمی و روانی فضای مجازی، آشنایی با نمادهای امن در خرید آنلاین، مهات مواجهه با افشای اطلاعات) دسته‌بندی کرد. محتوا نیز تابع سازمان‌دهی بین‌رشته‌ای بوده و همسو با اهداف تنظیم شد. راهبردهای یاددهی یادگیری در پنج طیف مشارکتی، شخصی‌سازی، مسئله‌مداری، شبیه‌سازی واقتضایی تبیین شدند. ارزیاب و ابزار نیز در وجه ارزشیابی پیشنهاد شد. نتایج این حقیق حاکی از تایید اعتبار برنامه درسی پیشنهادی و عناصر جزئی آن است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رابطه بین روش ها و فنون تدریس اساتید با نقش میانجی شایستگی های تربیت اجتماعی دموکراتیک
        پرنیان تقی پور حویزی علی اکبر شیخی فینی محمود مهرمحمدی سید عبدالوهاب سماوی
        هدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روش‌ها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍‌های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از چکیده کامل
        هدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روش‌ها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍‌های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از استادان این دانشگاه است. روش نمونه‌گیری نیز ترکیبی از نمونه‌گیری موارد مطلوب و هدفمند طبقه‌ای است. در بخش کیفی پژوهش، از روش روایت پژوهی استفاده شد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. در بخش کمی، از روش جمعیت شناختی استفاده شد و ابزار گردآوری اطلاعات، چک لیست محقق ساخته مشاهده شامل؛ 26 گویه با طیف 3 درجه‌ای لیکرت بود. پایایی آن در تحقیق حاضر 84 درصد برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی، داده‌های حاصل از مشاهده روشها و فنون تدریس استادان پس از جمع‌آوری با آزمونt تک نمونه‌ای مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی، اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون و سپس با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان تناسب در تمام مؤلفه های شایستگی تربیت اجتماعی دموکراتیک، به استثنای مؤلفه شایستگی معنوی، سیاسی و مبتنی بر فناوری، در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین بین عوامل جمعیت شناختی(سابقه تدریس، مرتبه علمی، رشته تحصیلی) و نمره استادان در بکارگیری روشهای تدریس برای کسب شایستگی ها، رابطه معناداری مشاهده شد. اما بر حسب(جنسیت) تفاوت معنادار نبوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سنتزپژوهی شاخص‌ها و مؤلفه‌های برنامه‌درسی تربیت اقتصادی
        میثم شاه ملکی حسن ملکی مصطفی قادری غلامرضا مصباحی مقدم
        هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند.داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه گردآوری شدند و برای تجزیه و تحلیل کیفی، از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس، با اســتفاده از روش های کدگذاری استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد تربیت اقتصادی در 4 مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی، طبقه بندی شده اند که مضامین اصلی عبارتنداز: عوامل شخص و فردی، فرهنگ و اخلاق اقتصادی، مفاهیم و دانش اقتصادی و مفاهیم جمعی و ارتباطی. و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب اسکات استفاده شد.نتایج پژوهش با رویدادهای اقتصادی و واقعیت های زندگی اجتماعی، پیوند خورده و مسائلی را بیان می کند که مشاهده و بررسی عینی آنها امکان پذیر است. همچنین برای بهبود ارتقای کیفیت آموزشی برنامه درسی تربیت اقتصادی توجه به همه مؤلفه ها و شاخص های استخراج شده در این پژوهش لازم است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر اسناد بالادستی
        حمیدرضا کرمی دورودخانی اسماعیل کاظم پور جعفر قهرمانی
        هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیف چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق در حوزه کیفی؛ روش داده بنیاد با رویکرد نظام مند با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و در حوزه کمی؛روش توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته چند گویه ای لیکرت بوده و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی؛ شامل منابع علمی، مقالات، پیشینه، تجارب جهانی، مبانی نظری، خبرگان و استادان حوزۀ علوم تربیتی، به ویژه برنامه‌ریزی درسی و متخصصان ذیربط در سطح کشور؛ که علاوه بر رشته تحصیلی، دارای دانش و آگاهی، تالیف، مقاله، کتاب، تجربه عملی و آشنایی در زمینه موضوع مربوطه داشتند؛ با رعایت کفایت نظری، تعداد 10 نفر از مشارکت کنندگان خبرگان است؛ که با استفاده از روش نمونه گیری نظری ملاک محور، به عنوان نمونۀ پژوهش تعیین گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی؛ کلیه معلمین مدارس متوسطه (شامل مدیران، معاونین، مشاورین و دبیران) استان گیلان می باشند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 316 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای از پنج منطقه گیلان (شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز) انتخاب شدند. تحلیل کیفی حاصل داده های مصاحبه خبرگان با استفاده از کد گذاری سه مرحله ای (باز-محوری-انتخابی) به روش داده بنیاد انجام گرفت که در نهایت مقولات (مولفه ها) به دست آمده در شش طبقه شرایط علی، پدیده مرکزی، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامد ها طبقه بندی شدند و در تحلیل کمی داده ها ضمن بهره گیری از روش تحلیل عامل تاییدی، روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که عوامل زمینه ای و مداخله گر توانسته اند در تعیین راهبرد ها نقش تعدیل گری ایفا نمایند؛ همچنین شزایط علی، نقشی تعیین کننده بر فرایند عناصر دهگانه برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دانش آموران داشته که در نهایت منجر به انتخاب راهبرد ها و پیامد های مشخص شده گردیده است. براساس یافته‌های کیفی پژوهش، مؤلفه‌های هدف، محتوا، فعالیت های یادگیرنده، ارزشیابی، نقش معلم، منطق، مواد و منابع یادگیری، گروه بندی دانش آموزان، مکان یادگیری، زمان یادگیری به عنوان عناصر دهگانه برنامۀ درسی معنوی با الهام و تبعیت از الگوی اکِر کشف و استخراج گردید. و بر اساس یافته‌های کمی پژوهش، دربارۀ میزان توجه معلمان مدارس متوسطه استان گیلان؛ همۀ مؤلفه‌ها (عناصر ده‌گانه) برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در جامعۀ مورد مطالعه در حیطۀ دانش و نگرش بالاتر از حد متوسط میانگین فرضی جامعۀ مورد مطالعه و در سطح مطلوب ارزیابی شده، اما میزان توجه معلمان مدارس استان گیلان در همۀ مؤلفه‌های برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در حیطۀ مهارت و عمل در حد متوسط از میانگین فرضی جامعه مورد مطالعه بوده است. لذا در پژوهش حاضر الگوی برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تایید است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - طراحی واعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر رویکرد واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه
        عبدالامیر عباس زاده علیرضا مدقالچی نسیم اصغری
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ودر زمره مطالعات آمیخته (کیفی -کمی) بود. در بخش کیفی گردآوری داده ها به روش اسنادی و با استفاده از فن تحلیل محتوا صورت گرفت. چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ودر زمره مطالعات آمیخته (کیفی -کمی) بود. در بخش کیفی گردآوری داده ها به روش اسنادی و با استفاده از فن تحلیل محتوا صورت گرفت.جامعه پژوهش شامل کلیه اسناد ریاضیات واقعیت مدار و حجم نمونه شامل 94 سند بود .نمونه گیری هدفمند وروش گردآوری اطلاعات استخراج شده فیش برداری بود. روایی و پایایی داده ها از چهار ملاک اعتماد پذیری ، انتقال پذیری ، وابستگی و اتکا پذیری و تایید پذیری صورت گرفت.یافته ها مطابق الگوی ده گانه اکر در قالب مولفه های برنامه درسی ریاضیات واقعیت مدار شامل: منطق ، اهداف ، محتوا ، فرصت های یادگیری ،نقش معلم ، منابع ، مکان ، زمان ، گروه بندی ، ارزشیابی تبیین گردید. به منظور اعتبار بخشی الگوی پیشنهادی بخش کمی به روش توصیفی پیمایشی ومقیاس محقق ساخته ، صورت پذیرفت. جامعه آماری این بخش شامل افرادی بود که با توجه به موضوع پژوهش دارای دانش و تخصص و تجربه بودند .در یک نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر در پژوهش شرکت داشتند . اعتبار مقیاس ، به روش اعتبار محتوا و محاسبه شاخص های نسبت روایی محتوا و پایایی ابزار نیز از طریق روش همسانی درونی محاسبه گردید . داده های کمی به روش تحلیل عامل تاییدی تجزیه و تحلیل شدند . در نهایت مشخص شد الگوی برنامه درسی ریاضی طراحی شده مبتنی بر رویکرد واقعیت مدار ازاعتبارلازم برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تحلیل ابعاد عملگرایی آموزشی در تدوین مبحث تابع کتاب‌های درسی ریاضی
        ریحانه سادات مهدی زاده ابراهیم ریحانی سعید حق جو
        هدف اصلی این پژوهش تحلیل تغییرات ابعاد عملگرایی آموزشی فصل تابع در کتاب درسی ریاضی است که با روش تحلیل محتوای کمی در دو سطح انجام شده است. قلمرو مطالعه ی پژوهش، فصل تابع دو کتاب درسی ریاضی(1) پایۀ دهم دورۀ دوم متوسطه چاپ سال 1399 و ریاضیات (3)و(4) سال دوم نظام جدید آمو چکیده کامل
        هدف اصلی این پژوهش تحلیل تغییرات ابعاد عملگرایی آموزشی فصل تابع در کتاب درسی ریاضی است که با روش تحلیل محتوای کمی در دو سطح انجام شده است. قلمرو مطالعه ی پژوهش، فصل تابع دو کتاب درسی ریاضی(1) پایۀ دهم دورۀ دوم متوسطه چاپ سال 1399 و ریاضیات (3)و(4) سال دوم نظام جدید آموزش متوسطه چاپ سال 1376است. جامعه آماری تحقیق در سطح اول معلمان ریاضی با سابقه تدریس دو کتاب مذکور می باشد و نمونه به صورت غیرتصادفی و در دسترس از بین معلمان ریاضی و سرگروه های آموزشی انتخاب شده است. محتوای کتاب ها ابتدا با تحلیل کمی 87 پرسش‌نامه ی تکمیل شده که به صورت طیف لیکرت و براساس نظریه ی عملگرایی آموزشی جان دیوئی طراحی شده، بررسی شد. این مهم پس از بومی سازی پرسش نامه اقتباسی از پژوهش جراح و همکاران و تأیید پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 صورت پذیرفت. در ادامه در سطح دوم تحقیق گروه خبرگی پنج نفره محتوای فصل تابع دو کتاب را ذیل چهار بعد عملگرایی یعنی: سودمندی، علاقه، تجربه و ادغام؛ کدگذاری نمود. نتایج پرسش نامه و کدگذاری مشترکاً گواه آن است که کتاب چاپ 1399 در برخورداری مؤلفه ها و ابعاد عملگرایی نسبت به کتاب چاپ 1376 وضعیت مطلوب تری دارد. درانتها پیشنهاداتی برای ویرایش های آتی کتاب با تأکید بر بعد تجربه ارائه شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر دیدگاه یادگیری عمیق فولن: یک مطالعه سنتزپژوهی
        رضا جعفری هرندی
        هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر یادگیری عمیق دیدگاه فولن بود. روش پژوهش کیفی و به روش سنتزپژوهی بر اساس مدل کلاین بود. حوزه پژوهش شامل متون مرجع در حوزه شناسایی اصلاحات آموزشی مورد نیاز به منظور بازنگری برنامه درسی علو چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی مبتنی بر یادگیری عمیق دیدگاه فولن بود. روش پژوهش کیفی و به روش سنتزپژوهی بر اساس مدل کلاین بود. حوزه پژوهش شامل متون مرجع در حوزه شناسایی اصلاحات آموزشی مورد نیاز به منظور بازنگری برنامه درسی علوم تجربی دورۀ ابتدایی در سال‌های 1389 تا 1400 برای اسناد داخلی و سال‌های 2010 تا 2021 برای اسناد خارجی بود. بر این اساس 51 منبع با شیوه انتخاب هدفمند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و توقف فرایند نمونه گیری، بر مبنای اشباع نظری بود. در مرحله بعد، به منظور تأیید اعتبار اجزای استخراج شده، جامعۀ پژوهش شامل متخصصان حوزه علوم تربیتی دارای مدرک دکتری در رشته‌های برنامه‌ریزی درسی و آموزش و پرورش دوره ابتدایی بودند. نمونه مورد مطالعه نیز 10 نفر از متخصصان حوزه برنامه‌ریزی درسی و آموزش و پرورش ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1400 بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. با روش لاوشه، نسبت روایی محتوایی (CVR) برای هر مؤلفه استخراج شده و همچنین هر جزء از الگو ارزیابی شد. نتایج نشان داد الگوی بازنگری برنامه درسی علوم دورۀ ابتدایی مبتنی بر دیدگاه فولن با هدف دستیابی به یادگیری عمیق و اهداف جزئی تقویت شایستگی‌های دانش‌آموزان، توجه به عناصر طراحی آموزشی، اصلاح شرایط آموزش و تسهیل فرایند تحقیق مشترک، سودمندی و قابلیت اجرایی دارد. بنابراین به دست‌اندرکاران وزارت آموزش و پروش پیشنهاد می‌شود تا به منظور اعمال اصلاحات آموزشی در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی، از الگوی طراحی شده استفاده نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - ساخت و اعتباریابی مقیاس تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی
        فرهاد شفیع پور مطلق عباس قلتاش
        هدف تحقیق حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی نمونه کشوری به تعداد 376 نفر در طی سالهای 1401-1395 بوده است چکیده کامل
        هدف تحقیق حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی نمونه کشوری به تعداد 376 نفر در طی سالهای 1401-1395 بوده است. شیوه نمونه گیری تصادفی ساده بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد112 نفر برای تحقیق انتخاب شدند. پس از کسب فهرستی از مؤلفه های تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی بر اساس مطالعه ی مقالات منتشر شده در پایگاههای معتبر علمی در رابطه با آموزش کارآفرینی و از طریق پرسشنامه باز ، داده های اولیه فراهم شد . به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و روایی سازه و نیز برای تعیین آیتم های مقیاس تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی ، از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش تحلیل مولفه اصلی با چرخش واریماکس، جهت بررسی میزان تطابق و نام گذاری عوامل استخراجی، استفاده گردید ک ه8 عامل استخراج گردید. ضریب پایایی و همسانی درونی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های آشکار سازی وجوه پنهان محتوا برابر 96/0 ، خلق ایده های مبتنی بر یادگیری محتوا برابر 93/0 ، توسعه واحدهای معنایی برابر 95/0 ، نقد محتوا برابر 87/0 بازسازی محتوا برابر 95/0، تبلور سازی محتوا برابر 93/0، جبران محتوای مغفول برابر 94/0 ، بارشناختی برابر با 92/0 محاسبه گردید. یافته ها نشان داد که پرسشنامه حاضر، می تواند برای سنجش تدریس محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی با رویکرد کارآفرینی ، ابزار مناسبی باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامه درسی در آموزش عالی ایران
        بتول سعیدی اصغر سلطانی
        هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامه‌درسی در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی از طریق تحلیل مضمون، و ابزار پژوهش نیز چک‌لیست محقق‌ساخته تحلیل مضمون بود. در این پژوهش همه مقالات حوزه برنامه‌درسی آموزش عالی در نشریات علوم تربیتی از سال 1 چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل روندهای پژوهش برنامه‌درسی در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی از طریق تحلیل مضمون، و ابزار پژوهش نیز چک‌لیست محقق‌ساخته تحلیل مضمون بود. در این پژوهش همه مقالات حوزه برنامه‌درسی آموزش عالی در نشریات علوم تربیتی از سال 1390 تا ابتدای سال 1400، بررسی و با نمونه‌گیری هدفمند، تعداد 1321 مقاله برای مطالعه انتخاب گردید. روش پژوهش در بخش کیفی تحلیل مضمون بود که طی آن مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج شدند. به منظور تحلیل مضامین استخراج شده به شکل کمی، از آماره‌های فراوانی و درصد استفاده شد. روایی ابزار از بُعد محتوایی توسط متخصصان برنامه درسی تایید شد. پایایی ابزار نیز با روش ضریب پایایی هولستی (Holsti's reliability index) برآورد گردید. نتایج نشان داد که مضامین یاددهی - یادگیری، محتواهای موضوعی و حوزه های محتوایی برنامه درسی، روش های تدریس و آموزش الکترونیک، بیشترین نمود را در روند‌های پژوهش در برنامه‌درسی آموزش عالی داشتند. از میان عناصر برنامه ‌درسی، عنصر اجرای برنامه ‌درسی مورد توجه بیشتری بود. روش پژوهش کیفی، روش غالب مورد استفاده در پژوهش‌ها بود، دانشجویان عمده‌ترین مشارکت‌کنندگان در پژوهش‌های مورد بررسی بودند و قلمرو مکانی بیشتر پژوهش‌ها، منطقه‌ای بود. به طور کلی این نتیجه حاصل شد که روند پژوهش‌ها در حوزه آموزش عالی از بُعد مولفه‌های مورد بررسی در این پژوهش از توازن مناسبی برخوردار نیستند. بر این اساس، پیشنهاد می شود که نشریات با مشخص‌کردن خلأ ها و نیازها، در فراخوان‌های خود به جذب مقالات تخصصی و ویژه در راستای نیازهای موضوعی پیشنهاد شده در این پژوهش اقدام نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار
        زهرا کاظمی اسفه مصطفی قادری علیرضا عصاره
        پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینه‌‌ای انجام گرفت. داده‌های این پژوهش برگرفته از مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براس چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینه‌‌ای انجام گرفت. داده‌های این پژوهش برگرفته از مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار داده‌های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت‌‌‌کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تایید شد. تجزیه تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزاراطلس تی‌‌ای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار مشتمل بر عوامل علی(بی‌توجهی و غفلت، ناکارایی مدیریتی، عوامل برون مراکز آموزشی، عوامل شخصیتی و روانی)، بستر‌ها(دانش استراتژیک سازمانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، پشتیبانی از سیستم‌های آموزشی)، عوامل مداخله‌گر(ویژگی‌های فردی، عوامل مالی،عوامل مدیریتی)، راهبردها(راهبردهای زیرساختی، راهبردهای خلاقیت، راهبردهای نوآورانه، راهبردهای ساختاری) و پیامدها(بهبود عملکرد مراکز آموزشی، بهبود رضایت‌‌ دانش‌پذیران و والدین آنها، توانمندسازی منابع انسانی، رشد و بلوغ) است. پرونده مقاله